تارا فایل

مقاله مفهوم برنامه ریزی بر طراحی


فصل اول
"مفهوم برنامه ریزی بر طراحی"
مفهوم برنامه ریزی:

مفهوم طراحی:
نکته 1: انسان برای انجام پیش اندیشه ی کارها، نیاز به "تفکر" و "طرح ریزی" دارد و همچنین، برای ساختن همه ی مصنوعات بزرگ و کوچک مورد نیاز خود، نیازمند "تفکر"، "تصور" و "طراحی کردن" است. "طراحی"، وسیله ی ساختن، آبادانی و تمدن است.
نکته 2: ما می توانیم با استفاده از قدرت "حافظه" و "تخیل"، آن چه را که قبلاً دیده ایم "تجسم" کنیم و نیز می توانیم به کمک "تفکر" و "تخیل" و "قدرت خلاقیت"، درباره ی آن چه که "ممکن است باشد" تعمق کنیم و تصویری از آن چه که می تواند باشد، مجسم سازیم و آن را ترسیم نموده، با دیگران در میان بگذاریم.
نکته 3: طراحی تلاشی اندیشمندانه، خلاقانه است که از تفکر، شروع و به ارائه ی محصولی زیبا، کارآمد و اصیل ختم می شود. و طرح نهایی همیشه عمق اندیشه و بصیرت طراح را در خود باز می تاباند و حکایتگر عمق اندیشه و بصیرت طراح را در خود باز می تاباند و حکایتگر عمق و سلیقه ی اوست.

فصل دوم
"ابعاد مختلف طراحی و مفاهیم آن"
معماری طبیعت:
هریک از این عناصر، با محیط خود رابطه ای سنجیده و توازنی دقیق دارند و هر جزء از اجزای آن ها در عین کمال، بخوبی در خدمت کل قرار می گیرند و ترکیب منسجم اجزا به کلیتی منسجم، واحد، کارآمد و زیبا منجر می شود.
ترکیب، شکل و ساختار آن ها، هماهنگ با طرز زندگی و بودباش موجود و هدف آنهاست.

معماری عناصر مصنوع:
همه ی آن ها از موادی بخصوص و با تکنیک های ویژه ساخته می شوند. هر کدام اندازه، شکل و هندسه ی خاص خود را دارند و متناسب با نیاز انسان، ابعاد جسمانی و نیاز های روانی او شکل می گیرند. در عین حال هر یک از این مصنوعات به تناسب محیطی که در آن واقع می شوند (مثلاً در فضای باز یا بسته) و نوع نیروها و عواملی که بر آن ها اثر می گذارد ساختار خاص خود را پیدا می کنند و در هر صورت، این مصنوعات گرایش به کمال کارآیی و زیبایی دارند و متناسب با امکانات و محدودیت های مالی و تکنیکی موجود، شکل می گیرند.
ابعاد مختلف در طراحی
1- ابعاد عملکردی:
در معماری هر فضایی برای استفاده و عملکردهای خاصی طراحی می شود.
2- ابعاد جغرافیایی و محیطی:
طرح و سیمای ساختمان های مناطق مختلف با هم متفاوت است.
3- ابعاد هنری و ذوقی:
معماری ما شاهکارهایی از زیبایی هستند و طرح ها و آثار معماری نیز در کمال ذوق و زیبایی طراحی و ساخته می شوند.

4- ابعاد فنی و تکنیکی:
هر قسمت از یک ساختمان، اعم از بخش های پیدا و ناپیدای آن، با استفاده از ماده و صنعت به وجود می آید.
5- ابعاد اجتماعی و فرهنگی:
سابقه ی تاریخی، ارزشهای اجتماعی، اهداف و ارزش های فرهنگی و دینی هر جامعه، عامل وحدت، تحول و تداوم حیات جامعه است و از عوامل اثر گذار در طراحی معماری به شمار می رود. ایجاد حریم، حفظ امنیت و ایجاد فضایی مانوس و … در معماری ضروری است.

فصل سوم
"عوامل موثر در طراحی معماری و صورت عقلانی طرح"
یکی از گیراترین و مهم ترین مباحث در مبانی طراحی معماری "روند طراحی معماری" می باشد.
"هر پروژه، یک صورت منطقی و عقلانی دارد که اهداف، ویژگی های کیفی و ابعاد کمی آن را بیان می کند و اصول و احکام حاکم بر طراحی را روشن می سازد."
اهداف و عوامل موثر بر طراحی پروژه ی معماری
1- تعیین اهداف
انسان در سایه ی نگرش زیبا، هدفدار و مسئولانه است که روش زندگی و مناسبات اجتماعی، اقتصادی و نظام ارزشی خود را سازمان می دهد و طرز تفکر، معیارهای گزینش، نحوه ی انتخاب و عملش را معین کرده، برنامه ریزی و یا طراحی می نماید.
معماری در پی ایجاد رابطه ای متوازن با طبیعت است؛ برای ایجاد محیط مناسب برای زندگی، رشد، تربیت و بالندگی می کوشد و در پی ساختن فضا و محیطی متناسب با شان و رسالت انسان است.
2- تعداد برنامه ی فیزیکی طرح
تعداد فضاهای مورد نیاز هر پروژه، به همراه مساحت و مشخصات هر فضا، برنامه ی فیزیکی آن پروژه است. قبل از طراحی پروژه برنامه ی فیزیکی آن را تهیه می کنیم.
3- بررسی عوامل جغرافیایی و محیطی
معماری بومی در مناطق مختلف کشور، با توجه به شرایط خاص هر منطقه، مختصات جغرافیایی، ارتفاع آن از سطح دریاهای آزاد، نزدیکی و دوری نسبت به دریا، میزان رطوبت و بارندگی، به خوبی شکل گرفته و در طول زمان به کمال رسیده است.
4- شرایط اقلیمی
قبل از شروع طراحی هر ساختمان ابتدا، شرایط اقلیمی، مورد مطالعه قرار می گیرد و نتایج آن به صورت خلاصه ترسیم و نمایش داده می شود. این نمودار ها می توانند به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل موثر در ایده های طراحی مورد استفاده قرار گیرند.

5- بررسی و تجزیه و تحلیل زمین و هم جواری
شکل و مساحت، میزان و جهت شیب زمین کاربری های زمین های اطراف، امکانات دسترسی به زمین، دید و منظر مناسب زمین، عوارض مصنوعی یا طبیعی موجود را مطالعه می کنیم و همچنین خاک را بررسی می نماییم.
6- بررسی مصالح، تکنولوژی و سازه ی ساختمان
در سواحل شمالی، از چوب و در مناطق کویری از آجر، در مناطق کوهستانی شمال و غرب از سنگ، آجر و چوب برای ساختن استفاده می شود. استفاده از سازه های فولادی یا بتنی در کنار مصالح بومی نیز معمول است.
7- ابعاد انسانی و فضای معماری
نیاز به داشتن فضای شخصی، رعایت فاصله مناسب بین افراد در زندگی خانوادگی و یا دوستانه و تنظیم فاصله و حفظ حریم فضای شخصی در روابط و فعالیت های اجتماعی، از آن جمله است.
فضا، متناسب با ابعاد انسان، ابعاد لمس کردنی، شنیدنی و بوئیدنی نیز پیدا می کند این ابعاد بر نحوه ی احساس و نوع برداشت ما از فضا تاثیر گذارند.
8- مقیاس انسانی در فضای معماری
ابعاد و نحوه ی حرکت بدن انسان، از اصلی ترین عوامل تعیین فضا در معماری است.
9- الزامات تاسیساتی
سیستم های تاسیسات مکانیکی و الکتریکی ساختمان نیز شرایط محیطی لازم را برای ایجاد فضایی راحت و قابل سکونت ایجاد می نماید.
برخلاف سیستم سازه، سیستم های تاسیساتی در عین اهمیت، معمولاً در فضای معماری دیده نمی شوند.
مهندس معمار، قبل از طراحی باید با مشورت مهندس مکانیک و مهندس برق، در مورد سیستم های فوق تصمیم گیری کرده باشد و امکانات لازم برای استقرار تجهیزات و حرکت کانال ها و لوله ها و … را پیش بینی نموده باشد.

فصل چهارم
"شناخت اجزای پروژه، مقدمه طراحی است"
شناخت عرصه های مختلف در خانه مسکونی
1- عرصه ی زندگی خانوادگی
این عرصه شامل فضاهای خصوصی از قبیل نشیمن خانوادگی، آشپزخانه و فضای غذاخوری خانوادگی است.
2- عرصه ی زندگی خصوصی و فردی
این عرصه شامل اتاق های خواب، حمام و کتابخانه است.
تعدادی از فضاها و عملکردهای سازگار را که با هم وابستگی دارند و در بخش مشخصی از نقشه طرح، مکان یابی می شوند عرصه می گوییم.
3- عرصه ی پذیرایی و مراسم
این عرصه شامل اتاق پذیرایی و اتاق نهار خوری و فضای ورودی می باشد.
4- عرصه ی خدمات
شامل فضاهای، پارکینگ، انباری، موتورخانه و … می شود.
5- عرضه فضاهای باز و حیاط

1- عرصه ی زندگی خانوادگی
شامل فضای نشیمن خانوادگی و آشپزخانه است، در خانه ای بزرگتر، فضای صبحانه خوری نیز به این مجموعه اضافه می شود.
مهمترین بخش خانه و قلب زندگی خانوادگی، فضایی خصوصی، خودمانی، آزاد و راحت است، فضایی غیر رسمی است که در صورت امکان بهتر است در بهترین موقعیت قرار گیرد، رویه آفتاب و فضای حیاط باشد و در صورت امکان، دسترسی مستقیم به حیاط و بالکن داشته باشد.
الف) اتاق نشیمن
نکته ا: اتاق نشیمن، محل زندگی خانواده و مهم ترین قسمت خانه است.
نکته 2: فضای نشیمن، اغلب مستقل از فضای پذیرایی طراحی می شود و حالتی خصوصی دارد. فضای نشیمن باید آفتاب گیر باشد و ارتباط راحتی با بالکن و حیاط و ورودی آشپزخانه و غذاخوری داشته باشد و ضمن نزدیکی به فضای خواب، مستقل از اتاق های خواب باشد. باید به نحوی طراحی شود که فعالیت های مختلفی مانند نشستن، صحبت کردن، تماشای تلویزیون، بازی بچه ها، مطالعه و … را علمی سازد.
نکته 3: مساحت این فضا معمولاً بین 15 تا 35 متغیر است.
ب) مبلمان و تجهیزات
نکته 1: در زندگی سنتی برای مبلمان کردن اتاق نشیمن، از قالی و پشتی استفاده می شود. به همین منظور در طراحی سعی می‎شود ابعاد اتاق با ابعاد قالی ها هماهنگ باشد. در مبلمان فضاهای نشیمن معمول از کاناپه، مبل دسته دار و میز، برای صرف میوه و چای استفاده می شود. تلویزیون و دیگر لوازم و دیگر لوازم صوتی و تصویری، از دیگر عناصر این بخش از خانه هستند که به همراه قفسه ی کتاب در یک بدنه جاسازی می شوند.
اگر چه شومینه در اغلب خانه ها به کار نمی رود، اما در صورت پیش بینی آن در طرح، معمولاً جنبه سمبلیک دارد و در فضای نشیمن پیش بینی می شود.
نکته 2: نحوه ی مبلمان اتاق نشیمن و استقرار شومینه و تلویزیون باید به گونه ای باشد که از غذاخوری خانوادگی و آشپزخانه قابل روئت باشد.
نکته 3: در صورتی که از اتاق نشیمن به عنوان پذیرایی نیز استفاده می شود بهتر است، آشپزخانه، جدا و مستقل از نشیمن طراحی گردد.
ج) آشپزخانه
آشپزخانه، یکی از مهمترین عناصر عملکردی خانه است.
نکته 1: آشپزخانه باید به فضای ورودی و گاراژ دسترسی راحتی داشته باشد و با بالکن، یا پاسیو مرتبط باشد. دسترسی آشپزخانه به اتاق نشیمن، فضای صبحانه خوری باید راحت باشد.
نکته 2: هر آشپزخانه نیاز به سه عنصر اصلی دارد. یخچال برای نگهداری مواد غذایی، سینک ظرفشویی برای آماده کردن و شستشوی مواد غذایی و ظروف و اجاق گاز برای پختن غذا.
1- سینک ظرفشویی
نکته 1: سینک ظرفشویی، معمولاً از جنس استیل یا فایبر گلاس در اندازه های مختلف ساخته می شود. ممکن است یک لنگه یا دو لنگه باشد.
نکته 2: ماشین ظرفشویی در صورت لزوم باید از محل سینک ظرفشویی قابل دسترس باشد. در صورتی که ماشین ظرف شویی در زیر کابینت جاسازی شده باشد، از قسمت بالایی آن می توان به عنوان میز کار در کنار سینک استفاده کرد. سینک ظرف شویی نیاز به 90-60 سانتی متر، میزکار و در هر طرف خواهد داشت.
نکته 3: در واحد های مسکونی که دارای فضای مستقل برای پذیرایی از مهمان هستند.
می توان رابطه ی بین نشیمن خانوادگی و آشپزخانه را به نحوی طراحی کرد که امکان دید از فضای آشپزخانه به نشیمن وجود داشته باشد.
نکته 4: در واحدهای مسکونی کوچک که از یک فضای واحد برای نشیمن خانواده و پذیرایی از مهمان استفاده می شود. بهتر است فضای آشپزخانه از محل نشستن مهمانان قابل رویت نباشد.
2- یخچال و نگهداری مواد غذایی
از یخچال با ظرفیت مناسب، و برای نگهداری دراز مدت مواد غذایی، از فریزر یا انباری آشپزخانه استفاده می شود. به همین دلیل بعد از سینک ظرف شویی، یخچال یکی دیگر از لوازم مهم آشپزخانه می باشد.
رابطه یخچال با سینک:
پیش بینی میزکار به طول حداقل 90 سانتی متر در کنار یخچال مفید می باشد.
3- اجاق گاز
اجاق گاز، سومین عنصر مهم از لوازم آشپزخانه است.
نکته 1: سینک ظرف شویی، اجاق و یخچال به عنوان اصلی ترین عناصر آشپزخانه باید با هم رابطه ی منطقی داشته باشند.
وجود فاصله ی زیاد، باعث رفت و آمد اضافی استفاده کننده و خستگی می شود.فاصله ی سه عنصر فوق، از طریق محیط مثلثی که آن ها را به هم وصل می کند، کنترل می شود که اصطلاحاً به آن "مثلث کار آشپزخانه" می گویند.
در شرایط متعارف، محیط این مثلث از 80/4 تا 6 متر تغییر می کند.
نکته 2: در طراحی آشپزخانه سعی می شود عناصر غیر مرتبط، در داخل مثلث کار قرار نگیرند تا کارآیی آشپزخانه افزایش یابد.
سعی می شود آرایش لوازم آشپزخانه به صورت L و یا موازی باشد.
نکته 3: حداقل ابعاد فضای صبحانه خوری 3*3 است. این فضا می تواند با فضای آشپزخانه ترکیب شده، رابطه ی راحت تری با آشپزخانه برقرار نماید.
د) غذاخوری خانوادگی
این فضا باید به آشپزخانه نزدیک باشد و نیز، باید از دید و منظر مناسب برخوردار بوده، با نشیمن خانوادگی رابطه ی راحتی داشته باشد.
نکته: در خانه های کوچک ممکن است برای غذای خانواده و مهمان از یک فضا استفاده شود. در این صورت، فضای غذاخوری باید جدای آشپزخانه طراحی شود.
فرهنگ صرف غذا و پذیرایی از مهمان در مناطق مختلف کشور با هم متفاوت است.
2- عرصه ی زندگی خصوصی و فردی
عرصه ی خواب شامل اتاق خواب بچه ها، اتاق خواب اصلی، اتاق مطالعه و گاه، شامل اتاق خواب مهمان می شود.
نکته 1: این بخش از خانه به عنوان خصوصی ترین و آرام ترین بخش خانه، ضمن نزدیکی به فضا های خانوادگی مانند نشیمن و آشپزخانه معمولاً به صورت مستقل و دور از فضای پذیرای مهمان، طراحی می گردد.
نکته 2: اتاق های خواب بهتر است به بالکن و حیاط دسترسی داشته باشند. آفتاب گیر بوده، از دید و منظر خوبی برخوردار باشند. به خوبی تهویه شوند.
در واحد های مسکونی دو طبقه معمولاً بخش خواب در طبقه ی اول طراحی می شود.
در صورتی که برای خواب مهمان، اتاق مستقلی مورد نیاز باشد بهتر است این اتاق در نزدیکی ورودی و فضاهای زندگی خانوادگی باشد تا ضمن استفاده برای مهمانان، به عنوان یک اتاق دنج برای مطالعه، انجام کارهای روزانه بتواند در اختیار خانواده نیز قرار گیرد.
نکته 3: اندازه ی اتاق های خواب بسته به تعداد افراد استفاده کننده نوع فعالیت ها، مبلمان و لوازم مورد نیاز معمولاً از 12 متر تا 20 متر تغییر می کند. ابعاد اتاق خواب، به نحوه ی مبلمان نیز بستگی دارد.
نکته 4: بهتر است تخت خواب در موقعیتی پیش بینی شود که مستقیماً در مقابل در ورودی اتاق و در معرض دید و یا چسبیده به پنجره ی اتاق نباشد. و در عین حال، بتواند از دید و منظر بیرون استفاده کند.
الف) اتاق خواب والدین
اتاق خواب اصلی می تواند شامل پنج حوزه ی خواب، محل نشیمن، کمدهای لباس، رخت کن و حمام باشد.
در صورت وسیع بودن اتاق خواب می توان بخش خواب و نشیمن را با استفاده از شومینه یا مبلمان از هم تفکیک کرد.
اتاق خواب اصلی، برحسب مورد می تواند دارای یک سرویس کامل بهداشتی (شامل وان حمام، دوش و توالت) و یا دارای یک رخت کن و دوش ساده باشد.
ب) اتاق خواب فرزندان
خواب فرزندان می تواند به صورت یک مجموعه واحد و مرتبط (شامل اتاق های خواب و حمام و توالت) در نظر گرفته شود.
نکته 1: استقرار کمدها در بدنه های حمام می تواند مانع انتقال صدای حمام به اتاق ها شود پیش بینی پنجره های مناسب، ضمن تامین نور به تامین دید و منظر اتاق کمک می کند.
نکته 2: هر اتاق معمولاً شامل تخت خواب، کمد لباس و میزمطالعه است و مساحت اتاق خواب فرزندان بین 12 تا 15 متر تغییر می کند.

ج)اتاق مطالعه
در خانه ی بزرگ تر فضای مستقل را می توان به کتابخانه و مطالعه اختصاص داد. این فضا می تواند در نزدیکی ورودی و نشیمن قرار گیرد.
3- عرصه پذیرایی و مراسم
فضاهای عمومی خانه، شامل پذیرایی، غذاخوری و ورودی، وسیله ی ارتباط اعضای خانواده با افراد فامیل، دوستان و همسایگان هستند. به علاوه، این فضاها محل برگزاری جشن ها، مهمانی ها، برگزاری مراسم مذهبی و … نیز هست.
الف) ورودی
ورودی خانه اولین جایی است که ساکنان خانه و مهمانان با آن موجه شده، تحت تاثیر کیفیات مثبت یا منفی آن قرار می گیرند، ورودی خانه باید خوانا و دعوت کننده، اذب و زیبا باشد.
طراحی فضای ورودی، قبل از رسیدن به بنا، از خارج ساختمان و جلو خان ورودی شروع می شود. پس از عبور از فضای مکث قبل از در ورودی، به فضای ورودی رسیده، به بخش های مختلف دسترسی می یابد.
ورودی خانه، باید ضمن تامین دسترسی مناسب به خانه، حریم داخلی خانه را از فضاهای عمومی جدا کند.
ورودی باید دسترسی ساده به نشیمن، پذیرایی، پله های طبقات آشپزخانه داشته باشد.
در واحدهای مسکونی متعارف بهتر است توالت و دستشویی، مستقل از هم طراحی شوند.
نکته: محل دستشویی باید از وسعت کافی حداقل 110*120 برخوردار باشد.

ب) فضای پذیرایی
این فضا جزو فضاهای رسمی و بیرونی خانه است.
نکته: وسعت فضاهای پذیرایی، حداقل 12 متر است و بسته به شرایط اقتصادی و نیاز خانواده می تواند افزایش یابد.
فضای پذیرایی باید با ورودی و غذاخوری ارتباط نزدیک داشته باشد. این فضا نیاز به نور و تهویه ی طبیعی و منظر مناسب دارد.
در بعضی طرح ها، فضای پذیرایی و نهار خوری با هم تلفیق شده است.
ج) غذاخوری
در خانه های بزرگ، فضای مشخصی به عنوان غذاخوری پیش بینی می شود. این فضا ممکن است مستقل از پذیرایی بوده، یا با آن ادغام شده باشد.
دید و منظر زیبا، فضای دل باز، تناسبات خوش آیند و مبلمان مناسب می تواند بر کیفیت این فضا بیفزاید.
میز غذاخوری و بوفه برای نگهداری ظروف و مواد غذایی مورد نیاز، از لوازم اصلی این فضا هستند.
فضای غذاخوری باید با پذیرایی و آشپزخانه ارتباط نزدیکی داشته باشد.
چنان چه برای غذاخوری فضای مستقلی در نظر گرفته شود می توان آن را با استفاده از پله ، دست انداز، دکور یا دیوار، از پذیرایی جدا نمود.
نکته 1: ابعاد اتاق غذا خوری، بسته به تعداد افراد استفاده کننده و استانداردهای موجود معین می شود. این فضا را می توان با یک میز شش نفره در ابعاد 420*350 طراحی کرد.
نکته 2: فضای نهار خوری باید از نور طبیعی و مصنوعی مناسبی برخوردار و دارای دید و منظر مناسب باشد. فضای غذاخوری بهتر است در مجاورت بالکن و با امکان دسترسی به حیاط، طراحی گردد.
4- عرصه ی خدمات و پشتیبانی
عناصر خدماتی مورد نیاز از قبیل پارکینگ، رخت شویی، انبار، زیرزمین و موتورخانه می باشد.
الف) پارکینگ
پارکینگ مورد نیاز خانه ها ممکن است به صورت جمعی باشد، و یا هر خانه از پارکینگ شخصی برخوردار باشد.
نکته 1: مکان پارکینگ در خانه بسته به ابعاد شیب زمین، نوع طرح خانه و شبکه ی دسترسی سواره، معین می شود.
پارکینگ ممکن است جدا از ساختمان اصلی و یا چسبنده به آن و یا در زیرزمینی و یا زیر ساختمان طراحی شود.
نکته 2: دسترسی راحت از پارکینگ به داخل خانه، مخصوصاً آشپزخانه یا فضای ورودی، مهم است.
ب) موتورخانه
فضایی برای استقرار لوازم و تجهیزات گرمایش و سرمایش مورد نیاز است که به آن، "موتورخانه" می گویند. موتورخانه را می توان در زیر زمین خانه یا در مجاورت پارکینگ مکان یابی کرد.
در خانه های کوچک از یک دستگاه کوچک که می تواند در کنار آشپزخانه یا رخشورخانه واقع باشد برای این منظور استفاده می کنند.
ج) اتاق مفید و رختشویی
در خانه های پرجمعیت تر و بزرگ تر، فضای مستقلی را در کنار سرویس خواب اصلی، حد فاصل پارکینگ و آشپزخانه و یا در زیرزمین پیش بینی می کنند. این فضا معمولاً شامل ماشین لباسشویی، ماشین خشک کن. سینک لباسشویی است. با توجه به صدای ماشین ها، این فضا را بدون عنصر واسط، درکنار فضاهای خواب طراحی نمی کنند.
5- عرصه ی فضاهای باز و حیاط خصوصی
فضاهای باز و نیمه باز خانه، بسته به این که در ترکیب با کدام یک از حوزه های خصوصی و خانوادگی یا عمومی قرار گیرند به دو دسته ی عمومی و خصوصی تقسیم می شوند.
ایجاد رابطه ی منطقی بین آشپزخانه و نشیمن با حیاط خصوصی، امری ضروری است.
از ایوان می توان به عنوان یک فضای واسط بین فضای داخل و خارج استفاده کرد.
الف) ایوان
ایوان، یکی از رایجترین عناصر معماری مسکن مخصوصاً در معماری ایرانی است.
دسترسی راحت از می افزاید. عرض ایوان باید به نحوی پیش بینی شود که هم مناسب با فعالیت های مورد نیاز باشد و هم عمق پوشش سقف ایوان، مانع رسیدن نور به فضاها نباشد.

ب) فضای باز عمومی
برای حفظ آرامش و حریم فضاهای داخلی، بین ساختمان و خیابان، فضای باز محوطه سازی شده ای قرار می گیرد تا هم بر غنای منظر شهری بیفزاید و هم ورودی ساختمان را جذاب تر کند و بر ایمنی ورود و خروج افراد پیاده و اتومبیل بیفزاید.
عقب نشینی بدنه ی پارکینگ نسبت به بدنه ی ساختمان و تقویت ورودی پیاده می تواند بر کیفیت این فضا و نمای ساختمان بیفزاید.

فصل پنجم
"طراحی و معماری"
1- برنامه ی فیزیکی پروژه
به فهرست فضاهای مورد نیاز هر پروژه که تعداد، مساحت و ویژگی های اصلی آن را در بر می گیرد، اصطلاحاً "برنامه ی فیزیکی پروژه" می گویند.

2-تحلیل سایت و مکان یابی ساختمان
در تحلیل زمین پروژه عوامل مختلفی از قبیل اندازه و شکل زمین، شیب، عوارض موجود، جنس خاک، امکانات دسترسی و همسایه های مجاور، مناظر مناسب و دیدهای مزاحم و غیره مورد مطالعه واقع می شوند.
3- بررسی روابط فعالیت ها و فضاها
میزان و نوع رابطه ی بین فضاهای پروژه را، به روش های مختلف می توان تنظیم کرد و نمایش داد:
1- جدول روابط فضاها
2- دیاگرام حبابی
در ترسیم دیاگرام ارتباطی فضا سعی می شود از نمایش روابط فرعی خودداری گردد. عناصر مرتبط در کنار هم قرار گیرند و دیاگرام به ساده ترین صورت ممکن تبدیل شود.
4- روش های مختلف طراحی معماری
یکی از روش های طراحی معماری با تاکید بر عملکرد فضاها و روابط منطقی آن ها با دیاگرام ارتباطی فضاها شروع می شود.
نکته 1: در دیاگرام فضاها دارای معنای مکانی نیستند.
نکته 2: طراحی، یک فعالیت منظم از پیش برنامه ریزی شده نیست یک فعل شخصی و انسانی است و حالت مکانیکی ندارد.

5- طراحی گزینه ها
اگر به متغیر ها و عامل های اصلی پروژه مانند عملکرد، زمین، شاخص ترین فضا، اقلیم و … توجه کنیم با مبنا و محور قرار دادن هر یک از آن ها می توان نقطه ی شروع و مبنای جدیدی برای طراحی پیدا کرد.
گزینه 1: طراحی با تاکید بر تفکیک عرصه ها
توجه به تفکیک عرصه ها و حرکت خانواده و مهمان در این گزینه قابل توجه است.
گزینه 2: طراحی براساس فضاهای بسته و فضاهای شفاف
طراحی براساس دسته بندی فضاها به دو دسته ی فضاهای بسته و فضای باز و شفاف یه گزینه ی جدید منجر می شود.

فصل ششم
"بررسی ارزش های فضایی در گزینه های طرح"
یکی از نکات بسیار مهم که در طراحی و ارزشیابی گزینه های پروژه مطرح است، کیفیت فضاهای هر یک از گزینه ها است.
1- مفهوم فضا
نکته 1: فضا، اصلی ترین عامل در طراحی معماری است. ما در میان فضاهای بسته یا باز حرکت و فعالیت می کنیم.
فضا ذاتاً شکل خاصی ندارد و با وجود عناصر مادی و رابطه ی متقابل آن ها با ما و با یکدیگر، تعریف می شود و معنی پیدا می کند.
عناصر هندسی مانند نقطه، خط، صفحه و حجم می توانند با هم ترکیب شوند و فضا را محدود و مشخص کنند. در مقیاس معماری، این عناصر اساسی تبدیل به تیر ها و ستون های خطی، کف ها، دیوار ها و بام های صفحه ای و احجام معماری می شوند.

در شکل گیری فضای معماری، کیفیت فضاهای بیرونی و نمود خارجی ساختمان و هماهنگی آن با شرایط زمین، طبیعت منطقه، به اندازه ی فضاهای داخل اهمیت پیدا می کند و باید مورد توجه قرار گیرد.

2- فضای معماری
ورود به فضای معماری احساس از محفوظ بودن، سرپناه و بسته بودن را ایجاد می کند.
نکته: فرم، شکل و کیفیت عناصر تعریف کننده ی فضا، الگوی پنجره ها و درها و نحوه ی ترکیب آن ها با یکدیگر و فضای خارج، کیفیت فضای معماری را مشخص سازد.

3- فرم و عناصر تشکیل دهنده ی آن
1- نقطه، سازنده ی همه ی فرم هاست.
2- وقتی نقطه حرکت می کند، خط را به وجود می آورد که یک بعدی است.
3- وقتی خط در جهتی غیر از امتداد خود حرکت می کند سطح به وجود می آید که دو بعدی است.
4- از جابه جایی صفحه، حجم سه بعدی ایجاد می شود.
5- نقطه، خط، سطح و حجم، عناصر تشکیل دهنده ی فرم هستند.
6- همه فرمهای قابل رویت در واقع سه بعدی اند و تمایز عناصر فوق فقط بستگی به تناسب طول و عرض و ارتفاع هر یک پیدا می کند.
الف) نقطه:
نشانگر یک موقعیت خاص مانند انتهای عناصر خطی یا گوشه احجام در فضاست و ممکن است ابعاد و اشکال مختلف داشته باشد. اما در هر صورت باید نسبت به زمینه ی خود کوچک، متمرکز و بی جهت باشد.

ب) خط:
1- خط، عنصر بصری یک بعدی است. برعکس نقطه که ایستا و بی جهت است.
2- خط، نشانگر حرکت، جهت، رشد و پویایی بصری است.
3- خط می تواند از نظر ضخامت و وزن، ظرافت و خشونت، نرمی و سختی، صافی یا زبری، حالات مختلفی به خود بگیرد. خط مستقیم نشانگر کشش متقابل بین دو نقطه است. ویژگی اصلی آن جهت آن می باشد.
4- یک خط مستقیم افقی می تواند بیانگر، ثبات، استحکام، استقرار و آرامش و پایداری باشد.
5- یک خط قائم بیان کننده تعادل موازنه ی نیرو های ثقلی است.
6- خط مایل، بسته به نزدیکی به خط قائم یا افق، می تواند بیانگر حالت افتادن یا بلند شدن باشد، در هر حال بیانگر حرکت می باشد و فعال و پویاست.
7- مفهوم خط می تواند از طریق دو نقطه و یا تکرار کافی عناصر مشابه، ایجاد و القا شود.
8- خط ممکن است حتی بافت و نقش نیز داشته باشد.
9- خط منحنی می تواند احساس یک نیروی در حال تغییر را منتقل کند و حالتی از تغییر ندریجی، حرکت نرم و لطیف را بیان نماید. می تواند حالتی برآمده و صلب، و یا برعکس، حالتی فرو رفته داشته باشد و سبک و آویزان به نظر آید. قوس های کوچک می تواند بیانگر پویایی بصری، تحرک و رشد بیولوژیک باشد. برای نمونه می توان به طرح های اسلیمی در کاشی کاری و گچ بری هنر ایرانی توجه کرد.
ج) سطح:
1- "سطح" عنصری دو بعدی است که "شکل آن" اصلی ترین ویژگی آن را بیان می کند.
2- شکل واقعی یک سطح، فقط زمانی رویت پذیر است که عمود بر سطح آن، به نگاه کنیم.
3- کیفیت سطح، تابع کیفیت ماده ای است که از آن ساخته شده است.
4- کیفیت سطح، می تواند بر ویژگی های بصری آن یعنی:
– وزن و استحکام بصری
– اندازه تناسب و موقعیت در فضا
– انعکاس نور
– تاثیرات آکوستیکی تاثیر گذار باشد.
5- سطوح، اصلی ترین عناصر معماری، در شکل گیری کف ها، دیوار ها، سقف می باشند، که خود شکل دهنده فرم ساختمان و فضاهای آن هستند.
نکته: حجم، یک عنصر بصری سه بعدی است، که "فرم" اصلی ترین ویژگی آن است.
فرم، ویژه ی یک حجم، شکل ظاهری و ساختار بصری آن را نشان می دهد.
از نظر معماری، حجم به عنوان یک عنصر سه بعدی، می تواند توپر و یا توده ای باشد که با ماده اشغال شده است. و یا به صورت فضای خالی باشد که با سطوح، محدود و تعریف شده است.
"توده" و "فضا" دو مفهوم و ساختار مکمل اند که ترکیب آن ها به معماری واقعیت می دهد.
4- شکل
به خط پیرامونی و دور ظاهری یک سطح یا حجم، "شکل"، می گوییم که آن را از زمینه یا فضای اطرافش جدا می کند. شکل ها انواع مختلف دارند.
1- فرم های طبیعی
2- اشکال غیر مادی
3- اشکال هندسی
نکته: مثلث، مربع و دایره، اصلی ترین اشکال هندسی هستند، این اشکال در بعد سوم هرم، معکب، مخروط، استوانه و کره را ایجاد می کنند.
الف) دایره و اشکال منحنی
دایره، شکلی ست، متمرکز و درون گرا که بر مرکز خود تاکید دارد. این شکل بیان گر وحدت، تداوم و خلوص است و مانند خطوط منحنی، احساسی از نرمی و لطافت را القا می کند. اشکال دایره ای شکل معمولاً پایدار و در زمینه خود، خود مرکز هستند.
اشکال و فرم های دایره ای شکل، بیانگر نرمی در فرم و سیالیت در حرکت اند و رشد بیولوژیک را القا می نمایند.
ب) مثلث
مثلث، بیانگر استحکام و پایداری ست و عموماً در فرم های سازه ای ساختمان به کار می رود زیرا بدون تخریب اعضای آن، شکل آن تغییر نمی کند.
نکته: مثلث وقتی متکی بر قاعده اش قرار گیرد از نظر بصری پایدار است و بر روی راس ناپایدار و پویا به نظر می رسد.
مثلث از نظر ادراکی و بصری می تواند بیانگر تحرک، انقباض و تقابل باشد.
ج) مربع و مستطیل
مربع به عنوان یک عنصر بصری بیانگر خلوص و عقلانیت است. تساوی چهار ضلع و چهار قائمه، بیانگر قانون مندی و وضوح آن است. این شکل، بر هیچ جهت خاصی تاکید ندارد. با استقرار بر روی یک ضلع پایدار به نظر می رسد و بر روی راس، ناپایدار و پویا می نماید.
مربع، در حالت قائم بیانگر ثبات و صداقت و نمایش گر جهت افقی و عمودی ست، که برای انسان، مهم ترین مرجع برای حفظ تعادل و حرکت است.
مستطیل را می توان فرم تغییر شکل یافته ی مربع در نظر گرفت که از یک جهت بزرگ تر شده است.
مستطیل، غالب ترین شکل در آثار معماری ست.
اشکال مستطیل، با عناصر سازه ای ساختمان، مبلمان و لوازم خانه به راحتی تطبیق می یابد.
5- رنگ
رنگی که ما به اشیای پیرامون خود نسبت می دهیم، ناشی از نوری ست که بر اشیا می تابد و فرم ها و فضا ها را روشن می کند. بدون نور رنگی وجود نخواهد داشت.
در طیف نوری که از تجزیه نور سفید به دست می آید رنگ های مختلفی ظاهر می شود. نوع رنگ، بستگی به طول موج پیدا می کند که از بلندترین طول موج با رنگ قرمز، شروع می شود و پس از نارنجی، زرد، سبز، آبی و نیلی به بنفش با کوتاه ترین طول موج می رسد.
نکته 1: کف فضا تیره ترین رنگ را دارد و رنگ دیوار های اطراف از کف روشن تر است و سقف بالای سر، رنگ روشن و سبکی مانند آسمان دارد.
نکته 2: سطوح اصلی وسیع معمولاً رنگ ملایم دارند و عناصر دیگر مانند مبلمان و قالی پر رنگ تر هستند.
نکته 3: از رنگ های تندتر و زنده تر معمولاً برای لوازم خانه و اشیای کوچک استفاده می شود تا تعادل و تنوع لازم در فضا ایجاد شود.
نکته 4: رنگ های روشن، معمولاً فضا را وسیع تر نشان می دهند و برعکس، رنگ های تیره سطوح را نزدیک تر و فضا را کوچک تر می نمایانند.
نکته 5: رنگ های گرم مانند قرمز، زرد و نارنجی تحرک و پویایی در فضا ایجاد می کنند در حالی که رنگ های سرد مانند سبز و آبی، حالتی آرام و ساکن دارند.
برای مثال، در یک خانه می توان برای فضاهای خواب از رنگ های سرد و روشن مانند مغز پسته ای، برای آشپزخانه از رنگ گرم مانند کرم، قهوه ای و یا نارنجی روشن و برای پذیرایی از شکلاتی یا قهوه ای روشن استفاده کرد.
6- بافت
بافت، یعنی ویژگی خاص یک سطح، که به ماده و ساختار آن مربوط می شود. بافت، بیانگر نرمی یا سختی نسبی سطح است و گویای کیفیت ظاهری مصالح مانند، زبری و صلابت سنگ، گرما و لطافت چوب، نرمی لاستیک صیقلی بودن و صافی شیشه و سختی فولاد و … می باشد.
بافت بر دو نوع است:
1- "بافت لمسی" که واقعیت فیزیکی دارد و با لمس کردن درک می شود.
2- "بافت بصری" که از طریق چشم مشاهده می شود. بافت لمسی شامل بافت بصری نیز می شود. بافت های بصری ممکن است واقعی و یا غیر واقعی باشند.
نکته 1: سطوح با بافت ریزتر، نرم تر از بافت های درشت به نظر می رسند. سطوح با بافت درشت و خشن نیز، وقتی از فاصله ی دور دیده شوند نرم تر و ظریف تر احساس می شوند. بافت با خطوط موازی، بر بعد و جهت تاکید می کند.
نکته 2: بافت با رنگ روشن، سبک تر از همان بافت با رنگ تیره به نظر می رسد.
نکته 3: نور متمرکز که از یک جهت به یک بافت لمسی می تابد تاثیر بصری آن را تقویت و بافت را ملموس تر می کند. برعکس نور غیر متمرکز و پراکنده از تاکید بافت می کاهد.
نکته 4: سطوح صاف و صیقلی، نور را منعکس کرده، جلب توجه می کنند. سطوح با بافت درشت نور را شکسته، تیره تر به نظر می رسند.
نکته 5: سطوح خیلی شکسته در مقابل نور متمرکز، الگوهای شکلی از نور و سایه ایجاد می کنند.
انتخاب مناسب بافت، می تواند بر تنوع، خوانایی و هماهنگی فضاهای معماری منجر شود و یکدستی فضا را از بین ببرد.

7- نور
نور، اصلی ترین عامل کیفیت، پویایی و سرزندگی فضای معماری است هم از نظر مفاهیم کیفی و سمبلیک و هم از نظر کارکرد عملی، از جایگاه ویژه ای در میان عناصر تشکیل دهنده ی فضا برخوردار است.
بدون نور، هیچ فرم، رنگ یا بافتی وجود ندارد. اولین وظیفه ی نور، روشن کردن فضا و فرم های ساختمانی است.
نورپردازی فضا، به سه روش انجام می پذیرد: نورپردازی و روشنایی عمومی، روشنایی موضعی و روشنایی متمرکز.
نکته 1: روشنایی عمومی، از طریق توزیع متوازن نور طبیعی یا مصنوعی در کل فضا انجام می گیرد.
در این روش سعی می شود از ایجاد گوشه های تاریک یا ورود نور خیره کنند جلوگیری گردد.
نکته 2: از نورپردازی موضعی برای تامین نور فعالیت های خاص مانند، مطالعه صرف غذا و انجام کارهای ظریف استفاده می شود. این نور، معمولاً قابل تنظیم است؛ باعث تقسیم فضا و تنوع در روشنایی فضا می شود؛ بر جذابیت فضا می افزاید و با روشنائی عمومی فضا، ترکیب و هماهنگ می گردد. این نور می تواند بر حوزه ی خاصی از فضا مثلاً حوزه ی غذاخوری یا محل نشیمن خانواده تاکید نماید.
نکته 3: از روشنایی متمرکز برای ایجاد یک نقطه ی کانونی، مورد تاکید در فضا استفاده می شود مانند نورپردازی یک تابلو یا مجسمه در یک موزه.
8-عناصر سازنده ی فضای معماری
الف) کف ها
کف ها، سطوح افقی هستند که حد تحتانی فضا را مشخص می کنند.
ساختار و سازه ی این سطوح، باید از استحکام کافی برای تحمل و انتقال بار های وارده برخوردار باشد و در مقابل سایش و رطوبت مقاوم بوده، عملکرد مناسبی از نظر انعکاس و انتقال صدا، گرما و سرما داشته باشد.
کف سازی فضاها به دو صورت نرم (مانند چمن، فرش و موکت) و یا سخت مانند سنگ، آجر و سرامیک) انجام می شود.
اختلاف سطح درکف سازی فضاها می تواند به تقسیم و تفکیک فضا منجر گردد.
ب) ستون و دیوار ها
نکته 1: ستون و دیوار ها از اصلی ترین عناصر معماری هر ساختمان هستند.
جهت فضا، درجه ی باز یا بسته بودن فضا، نوع رابطه با فضاهای مجاور، همه و همه، به نحوه ی استفاده ما از دیوار ها و ستون ها بستگی پیدا می کند.
بازشوها و دیوارها، تداوم بصری و حرکت در بین فضاها را ممکن ساخته، امکان انتقال حرارت نور و صدا را فراهم می آورند.
نکته 2: با وسعت یافتن بازشوها، حس بسته بودن فضا کاهش و عمق دید و وسعت بصری فضا افزایش می یابد و فضاها یا هم ترکیب می شوند.
ج) سقف و عناصر بالای سر
نکته 1: سقف و بام، از تکنیکی ترین قسمت های ساختمان اند. به همین دلیل، تناسبات و هندسه ی بام تابع نوع سیستم سازه ای ست که بار بام را تحمل و منتقل می نماید.
کیفیت پوشش ساختمان معمولاً از شرایط محیطی و جغرافیایی و نیز، امکانات تکنیکی قابل دسترس تاثیر می پذیرد و بیشترین نقش را در تعیین هویت ویژه ی بناهای هر منطقه دارد.
نکته 2: شکل سقف و ارتفاع آن، تاثیر اساسی بر کیفیت فضا دارند. ارتفاع سقف تابع عملکرد و مقیاس فضاست. سقف بلند و متناسب، حالتی دل باز، آزاد و رسمی به فضا می دهد. شکستگی و تغییر ارتفاع سقف می تواند باعث تقسیم فضا گردد. با استفاده از سقف کاذب که در زیر سقف اصلی اجرا می شود هم می توان تناسبات و کیفیت فضا را بهتر کرد و هم می توان، فضای لازم برای حرکت کانال ها و سیستم های تاسیساتی را فراهم آورد.
د) پنجره
پنجره، نشانه ی زندگی و رابط فضاهای داخل و طبیعت زیبای خارج است.
پنجره با توجه به نیاز های فضای داخلی، شرایط اقلیمی و تناسبات نماهای خارجی ساختمان طراحی می شود.
تامین روشنایی طبیعی مورد نیاز فضاها وظیفه ی دیگر پنجره است.
نکته 1: وجود پنجره ی کوچک فقط در یک دیوار فضا، ضمن بستن فضا، تضاد نوری شدیدی را در تقاط مختلف اتاق ایجاد کرده، باعث خیره شدن چشم می گردد.
پنجره، وسیله ی مهمی برای تنظیم شرایط محیطی ساختمان، جذب انرژی، تامین نور، تبادل حرارت و تهویه ی طبیعی است.
در، رابط دو فضا با کارکرد یا ویژگی متفاوت است.
درهای اصلی، سمبل ساختمان و محل ورود به آن هستند. درهای خارجی مانند پنجره ها، دیوارهای خارجی و سقف، سدی هستند در مقابل عوامل نامطلوب بیرونی، از این رو باید دارای ویژگی های اساسی زیر باشند:
1- مقاومت و دوام در مقابل شرایط محیطی
2- پایداری شکل
3- حفظ حریم خصوصی و تامین امنیت
4- عایق بندی صوتی و حرارتی
5- ضد حریق و آتشپاد بودن
نکته 2: اندازه ی یک در معمولی یک لنگه cm90*205 می باشد.
نکته 3: دو در روبه رو در کنار فضا، ایجاد یک فضای عبوری در کنار فضای عملکردی می کند.

نکته 4: استقرار دو در ورودی متقابل در وسط فضا، آن را به دو فضای عملکردی تقسیم می کند.

نکته 5: استقرار نامناسب درهای ورودی فضا را خرد کرده، امکان استفاده از آن را کاهش می دهد.

فصل هفتم
"ارزیابی ترکیب و ارزش های بصری و ادراکی در گزینه های طرح"
1- قواعد طراحی و ترکیب
طراحی معماری شامل انتخاب عناصر معماری و تنظیم و ترکیب آن ها برای ایجاد فضا و کیفیات مورد نظر برای تامین عملکرد مناسب، زیبایی و انتقال مفاهیم و معانی است.
ارتباطی که بین عناصر معماری برقرار می شود. از قواعدی پیروی می کند که می توانیم به آن ها "قواعد طراحی و ترکیب" بگوییم.
الف) وحدت و تضاد
اگر شکل ظاهری و کیفیت یک گل زیبا را در نظر بگیریم در می یابیم که اجزای آن از نظر شکل رنگ، اندازه و تناسب، در وحدت و هماهنگی کامل با هم قرار دارند.
نکته 1: هر مفهومی فقط در مقابل ضد خودش معنا پیدا می کند. بدون سرما، گرمایی وجود ندارد و بدون پستی، بلندی نیست. تضاد (کنتراست) موجود در پدیده ها، باعث حساس تر شدن قوای حسی ما نسبت به کیفیت یا معنای آن ها می شود.
نکته 2: "وحدت در عین کثرت" لازمه ی ایجاد هر کلیت واحد و منسجم است.
نکته 3: در معماری با استفاده از قاب بندی، شبکه ی مدولار، استفاده از زمینه و الگوای پیوسته، می توان حس هماهنگی را در اجزا افزایش داد و با تفاوت در ریتم ها و مدول ها، استفاده از شبکه های چند گانه، بر هم زدن هندسه غالب ایجاد تنوع نمود.
تضاد در رنگ و نور
نور، شرط اول دیدن است. درجات مختلف سایه روشن و رنگ باعث دیده شدن اشیا می شود. از طریق کنتراست بصری، اشیا، وضوح و روشنی بیشتری پیدا می کنند.
هماهنگی یا تضاد در شکل
نیاز انسان به تشخیص و فهم محیط، اصلی ترین انگیزه ی دیدن است. وجود ابهام، بزرگ ترین مانع را برای درک محیط فیزیکی و معماری ایجاد می نماید. ذهن از طریق ساده کردن نقوش، کامل کردن خطوط ناتمام، دسته بندی اشکال مشابه، اقدام به درک محیط می کند.
ب) تناسب
تناسب، از نظر مفهومی اشاره، به شخصیت ذاتی و از نظر شکل، به نسبت یک جز به جزء دیگر و یا نسبت یک جزء به کل مربوط می شود، و یا به رابطه ی یک چیز با چیز دیگر، از نظر بزرگی و اندازه، تعداد و یا و میزان و کیفیت اشاره دارد.

نکته: قدما برای تناسب ایده آل اشیا، تناسب هندسی خاصی به نام "تناسبات طلایی" را پیشنهاد کرده اند.
برای درک تناسب، به مفهوم مقابل آن یعنی تضاد می توان توجه کرد. تضاد و عدم تناسب، در ابعاد رویه و پایه ی میز قابل توجه است.
ج) تعادل و ناپایداری
عناصر مختلف فضا و فرم معماری مانند دیوار ها سقف، درها و پنجره ها، مبلمان و لوازم با اندازه ها، شکل ها و رنگ های مختلف در کنار هم قرار می گیرند. این عناصر متنوع، باید در قالب یک ترکیب بصری متعادل و متوازن سازمان پیدا کنند و وزن و نیرو های بصری که به وسیله ی هر یک از عناصر فوق ایجاد می‎شود به توازن، آرامش و تعادل برسند. اندازه، شکل، رنگ، بافت، جهت و محل قرارگیری عناصر، وزن بصری عناصر و میزان جلب توجه به آن ها را در فضا مشخص می کند.
ناپایداری، حالتی است در مقابل تعادل. ناپایداری از نظر بصری، بسیار ناآرام و تحریک کننده است و در مقیاس معماری و احجام بزرگ می‎تواند احساس ناامنی و تزلزل ایجاد نماید.
باید تعادل بین عناصر تشکیل دهنده ی فرم و فضا، در سه بعد مورد توجه قرار گیرد و از انسجام، استحکام و خوانایی کافی برخوردار باشد با تغییراتی که در فضا ایجاد می‎شود انسجام و توازن آن را از بین نبرد.

ج-1) سه روش ایجاد تعادل
برای ایجاد تعادل، از سه روش زیر می توان بهره چیست: تعادل محوری، شعاعی و تعادل نامتقارن
الف: تعادل محوری: در تعادل محوری، عناصر فضایی با اشکال، اندازه ها، جهات و کیفیات مختلف به صورت متقارن نسبت به یک محور سازمان دهی می شوند. تعادل محوری، به تقارن، آرامش، سکون و موازنه ی کامل بین عناصر منجر می شود.
نکته: در تقارن محوری عنصر انتهایی محور تقارن مورد تاکید قرار می گیرد. به همین جهت در این نوع سازمان دهی، معمولاً، در انتهای محور عناصر با ارزش و مهم جایابی می شوند. این نوع سازمان دهی در معماری سنتی ایران کاربردی وسیع دارد. در این سازمان دهی، علاوه بر عنصر انتهایی محور، ممکن است ناحیه ی میانی واقع بر روی محور و حد فاصل عناصر فضای موجود نیز مورد تاکید قرار گیرند. بهترین نمونه های آن را می توان در استقرار آبنما در حیاط های مرکزی معماری ایرانی مشاهده کرد.

ب: تعادل شعاعی: در این شیوه ی ایجاد تعادل، عناصر فضایی به صورت شعاعی حول یک نقطه ی مرکزی سازمان می یابند و یک ترکیب متمرکز ایجاد می کند که نقطه ی مرکزی، کانون آن است. این نوع از تعادل ممکن است متقارن یا نامتقارن باشد.
ج- تعادل نامتقارن: در تعادل نامتقارن، تشابه عناصر فضای الزامی نیستند بلکه هر یک از عناصر، ویژگی، وزن و تاثیر بصری خاص خود را دارند. در ایجاد تعادل بین این عناصر نامتجانس نیرو و وزن بصری هر یک از عناصر در نظر گرفته می شود و از قانون اهرم ها که در فیزیک کابرد دارد برای یافتن محور تعادل و سازمان دهی عناصر استفاده می شود. عناصر جذاب، مانند اشکال غیر متعارف، رنگ های براق، اجسام تیره و بافت های رنگارنگ جذاب تر و سنگین تر، و برعکس، سطوح بزرگ ساده و کم رنگ که که دورتر قرار می گیرند سبک تر در نظر گرفته می شوند.
تعادل نامتقارن، پویاتر و تغییرپذیرتر است.

د) هماهنگی، تنوع و یکنواختی
قاعده ی هماهنگی سعی در انتخاب عناصر یا ویژگی های، شکل، رنگ، بافت و یا مصالح مشترک دارد، تا از تکرار یک ویژگی مشترک، وحدت و انسجام لازم را بین فرم ها و عناصر فضایی ایجاد نماید.

ایجاد توازن بین یک نظم خشک و بی نظمی، وحدت و تنوع، آشفتگی و انسجام، به گونه ای که هماهنگی و تنوع را با هم جمع کند، در طراحی معماری و آثار هنری بسیار مهم است.
هـ ) ریتم، حرکت و سکون
ریتم، به عنوان یک قاعده ی طراحی، براساس تکرار عناصر در فضا و زمان شکل می گیرد.
ساده ترین نوع ریتم تکرار منظم عناصر معماری در امتداد یک خط مستقیم است. اگر چه این ریتم کاملاً یکنواخت است اما می تواند به عنوان پس زمینه ای برای استقرار عناصر اصلی فضا مورد استفاده قرار گیرد.
حرکت نتیجه ی طبیعی تجزیه ی ریتم از سوی انسان است و سکون حاصل فقدان ریتم و حرکت می باشد.
ویژگی ریتم های بصری در یک ساختمان به شکل، اندازه و جهت قطعات و فاصله ی تکرار آن ها بستگی دارد.
و) تاکید و یک نواختی
قاعده ی تاکید، امکان حضور عناصر مهم و با ارزش را در کنار سایر عناصر معماری فراهم می آورد. طرح بدون عنصر مورد تاکید، یک نواخت و بی تحرک به نظر می رسد.
نکته 1: نقطه ی کانونی و نور کافی، دو روش برای تاکید بر روی یک عنصر بخصوص و مهم اند.
نکته 2: یک عنصر ممکن است به دلیل موقعیت ویژه اش یا به خاطر استقلالش از عناصر دیگر، مورد تاکید قرار گیرد.
نکته 3: انتهای یک محور می تواند محل استقرار مناسبی برای عنصر با ارزش باشد و بر این ارزش تاکید شود.

فصل هشتم
"توسعه ی گزینه ها، ارزیابی و تکمیل طرح"
1- توسعه ی گزینه های طرح
طراحی هر گزینه از مراحل ذهنی متعددی عبور می کند، ابتدا تعداد زیادی طرح های مقدماتی و آزمایشی و آزاد کشیده می شوند. این طرح ها به تدریج قوام یافته، به یک گزینه ی طراحی تبدیل می شوند.
2- ارزیابی گزینه ها
برای هر پروژه باید براساس ابعاد عملکردی، محیطی، ساختاری و ارزش های کیفی مورد انتظار، ملاک های ارزیابی معین شود.
3- انتخاب و تکمیل گزینه ی نهایی
گزینه ی نهایی باید واجد کامل ترین جواب ها به نیاز ها و خواست های طرح باشد.
به منظور تکمیل گزینه ی نهایی، آن را مجدداً بررسی و نقاط ضعف و کمبود های آن را رفع می کنیم.
نکته: از طریق ترسیمات پلان مقطع، نما و ترسیمات سه بعدی ابعاد مختلف را کنترل و تکمیل می کنیم. در صورت لزوم، مدل طرح ساخته و طرح را کنترل می کنیم.
4- ارائه ی پروژه و نقشه های فاز یک
پس از تکمیل گزینه ی نهایی و قطعی کردن طرح ساختمان، نقشه های ساختمان را به طور دقیق با مقیاس یا ترسیم می کنیم. به این نقشه ها که ویژگی های معماری ساختمان، از جمله نحوه ی استقرار کیفیت و روابط فاها، مشخصات نماهای ساختمان را نشان می دهد اصطلاحاً "نقشه های فاز یک معماری" می گویند. از این نقشه ها می توان برای معرفی ساختمان به کارفرما و استفاده کننده ها و اخذ نظر آن ها استفاده کرد، امکانات مربوط به اجرای سازه و تاسیسات ساختمان را ارزیابی نمود و هزینه و زمان اجرای پروژه را برآورد کرد.
نکته: چون نقشه های فاز یک، مبنای قضاوت، ارزیابی و تصمیم گیری کارفرمایان، استفاده کنندگان و سرمایه گذاران هستند، دقت در کیفیت ترسیمات و ارائه ی درست طرح، اهمیت پیدا می کند.
با توجه به این که درک نقشه های فنی برای همگان مقدور نیست با استفاده از ماکت، ترسیمات سه بعدی و بهره گیری از امکانات رنگ و سایه روشن، پروژه باید به نحو ملموس و قابل درکی معرفی شود.
از این رو، سرنوشت هر طرحی، به نحوه ترسیم و ارائه ی آن بستگی پیدا می کند.
معمولاً برای ایجاد حس عمق در پلان ها، داخل دیوارها را پر رنگ نموده، برای قابل درک تر شدن فضاها، مبلمان فضاها را ترسیم می کنند.
5- نقشه های فاز 2 ساختمان
نکته: نقشه های فاز یک ساختمان فاقد دقت و اطلاعات لازم برای اجرای ساختمان است.
به همین دلیل، برای اجرای هر ساختمان با استفاده از نقشه های فاز یک، نقشه های اجرایی (فاز دو) آن را تهیه می کنند. نقشه های فاز دو ساختمان شامل موارد زیر است.
الف) نقشه های فاز دو معماری که از سوی مهندس معمار تهیه می شود و شامل مشخصات مصالح و جزئیات اجرایی قسمت های مختلف ساختمان است.
ب) نقشه های فاز دو سازه که از سوی مهندس محاسب تهیه می شود و مشخصات فونداسیون ها، ستون ها، تیر ها و پوشش سقف ها را معرفی می کند.
ج) نقشه های تاسیسات مکانیکی که از سوی مهندس مکانیک تهیه می شود و سیستم آب رسانی، دفع فاضلات، نحوه ی گرمایش و سرمایش ساختمان را نشان می دهد.
د) نقشه های تاسیسات مکانیکی که از سوی مهندس مکانیک تهیه می شود و مشخصات سیستم روشنایی، کلید و پریز و تلفن ساختمان را معرفی می کند.
مجموعه ی نقشه های فوق، زیر نظر مهندس معمار کنترل و هماهنگ می شود و مجموعاً به عنوان نقشه های اجرایی ساختمان مورد استفاده ی برنامه ریزان و مجریان پروژه قرار می گیرد.

فهرست مطالب
فصل اول 1
مفهوم برنامه ریزی: 1
مفهوم طراحی: 1
فصل دوم 2
"ابعاد مختلف طراحی و مفاهیم آن" 2
معماری طبیعت: 2
معماری عناصر مصنوع: 2
ابعاد مختلف در طراحی 2
1- ابعاد عملکردی: 2
2- ابعاد جغرافیایی و محیطی: 2
3- ابعاد هنری و ذوقی: 2
4- ابعاد فنی و تکنیکی: 3
5- ابعاد اجتماعی و فرهنگی: 3
فصل سوم 4
"عوامل موثر در طراحی معماری و صورت عقلانی طرح" 4
اهداف و عوامل موثر بر طراحی پروژه ی معماری 4
1- تعیین اهداف 4
2- تعداد برنامه ی فیزیکی طرح 4
3- بررسی عوامل جغرافیایی و محیطی 4
4- شرایط اقلیمی 4
5- بررسی و تجزیه و تحلیل زمین و هم جواری 5
6- بررسی مصالح، تکنولوژی و سازه ی ساختمان 5
7- ابعاد انسانی و فضای معماری 5
8- مقیاس انسانی در فضای معماری 5
9- الزامات تاسیساتی 5
فصل چهارم 7
"شناخت اجزای پروژه، مقدمه طراحی است" 7
شناخت عرصه های مختلف در خانه مسکونی 7
1- عرصه ی زندگی خانوادگی 7
الف) اتاق نشیمن 7
ب) مبلمان و تجهیزات 8
ج) آشپزخانه 8
د) غذاخوری خانوادگی 10
2- عرصه ی زندگی خصوصی و فردی 10
الف) اتاق خواب والدین 11
ب) اتاق خواب فرزندان 11
ج)اتاق مطالعه 12
3- عرصه پذیرایی و مراسم 12
الف) ورودی 12
ب) فضای پذیرایی 12
ج) غذاخوری 13
4- عرصه ی خدمات و پشتیبانی 13
الف) پارکینگ 13
ب) موتورخانه 14
ج) اتاق مفید و رختشویی 14
5- عرصه ی فضاهای باز و حیاط خصوصی 14
الف) ایوان 14
ب) فضای باز عمومی 15
فصل پنجم 16
"طراحی و معماری" 16
1- برنامه ی فیزیکی پروژه 16
2-تحلیل سایت و مکان یابی ساختمان 16
3- بررسی روابط فعالیت ها و فضاها 16
4- روش های مختلف طراحی معماری 16
5- طراحی گزینه ها 17
گزینه 1: طراحی با تاکید بر تفکیک عرصه ها 17
فصل ششم 18
"بررسی ارزش های فضایی در گزینه های طرح" 18
1- مفهوم فضا 18
2- فضای معماری 18
3- فرم و عناصر تشکیل دهنده ی آن 19
الف) نقطه: 19
ب) خط: 19
ج) سطح: 20
4- شکل 21
الف) دایره و اشکال منحنی 21
ب) مثلث 21
5- رنگ 22
6- بافت 23
7- نور 24
8-عناصر سازنده ی فضای معماری 24
الف) کف ها 24
ب) ستون و دیوار ها 25
ج) سقف و عناصر بالای سر 25
د) پنجره 25
فصل هفتم 27
"ارزیابی ترکیب و ارزش های بصری و ادراکی در گزینه های طرح" 27
1- قواعد طراحی و ترکیب 27
الف) وحدت و تضاد 27
تضاد در رنگ و نور 27
هماهنگی یا تضاد در شکل 27
ب) تناسب 28
ج) تعادل و ناپایداری 28
د) هماهنگی، تنوع و یکنواختی 30
فصل هشتم 31
"توسعه ی گزینه ها، ارزیابی و تکمیل طرح" 31
1- توسعه ی گزینه های طرح 31
2- ارزیابی گزینه ها 31
3- انتخاب و تکمیل گزینه ی نهایی 31
4- ارائه ی پروژه و نقشه های فاز یک 31
5- نقشه های فاز 2 ساختمان 32

1


تعداد صفحات : 35 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود