عنوان :
مقایسه کودکان تیز هوش از نظر شخصیت با کودکان عادی
بسمه تعالی
پایان نامه پیوست که با عنوان بررسی مقایسه کودکان تیز هوش از نظر شخصیت با کودکان عادی توسط دانشجو افتخار مطلبی برای گذراندن سر حد پروژه تحقیقاتی (سمینار) در رشته علوم تربیتی (مدیریت و برنامه ریزی ورزشی) زیر نظر اینجانب تدوین شده است در تاریخ . . . . . . . . . بررسی شده و با درجه . . . . . . . . . مورد تایید قرار گرفت.
نام و نام خانوادگی استاد راهنما
ای خدای بزرگ من به بهشت تو طمعی ندارم محرک من در این زندگی تنها و تنها عشق به وجود لایزال تو است تو را می ستایم ن به خاطر پاداشی مناسب بلکه از آنجهت که خالق منی .
خالق بر حق عادل توانا خطا نمی کنم و بر اعمال و رفتار خویش دقت نمایم نه به آن سبب که در ازای آن چیز طلب کنم بلکه بدان سبب که رفتار صحیح گفتار خوب و کردار نیک از وظایف هر انسانی است.
تو را سپاس می گویم نه بدان جهت که همه چیز به من داده ای بلکه آن جهت که آنچه را نداده ای نیز مصلحت آن بوده است.
تقدیم به استاد:
به اندیشه های پویا و جستجوگر
به دستان پرتلاش
به ذهنی همیشه آموزنده و آموزش دهنده
به قلبی مهربان و پر امید
به انسانی درستکار و سخت کوش
به شما استاد عزیز ه مرا در تهیه و تدوین این پایان نامه راهنمایی یاری نمودید.
تقدیم به :
پدرم که در طول تحصیل تنها یارو راهنمای من بوده
و
مادرم که همواره با دلسوزی مشوق من بوده است.
پدر و مادر عزیز و مهربانم از اینکه در تمام مراحل زنگی یار و پشتیبانم بوده ای بی نهایت سپاسگزارم نتیجه اولین تلاش زندگیم را تقدیم مهربانیهایت می کنم.
تقدیم به تو ای بهترین مادر
من بودن را در تو و تو را در حیات می بینم من عشق را در قلب پر مهر تو و زندگی را در پاکی چشمان تو می بینم ای مقدس ترین و ای مهربان ترین عشق به تو عشق به همه خوبیهاست ، عشق به زندگی است. عشق به امید است به گذشت است به خواستن است به آفریدن است. به بودن است و حتی نبودنست پس زندگی را به تو می خواهیم و بی تو هرگز.
تقدیم به خواهران عزیزم فهیمه و اکرم
تقدیم به خواهرم فهیمه که در سراسر زندگی تحصیلیم چه از نظر مادی و معنوی با دستان پاک از هیچ کوششی دریغ نورزید و همواره در همه حال همراه و کمکم بوده است با تمام وجود دوستت دارم و انشاالله بتوانم ذره ای ناچیز از زحمات بی پایان شما را جبران بکنم.
اکرم جان که همواره مشوق و راهنمای و کمکم بوده است با تمام وجود دوستت دارم.
فصل اول – طرح تحقیق
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول (طرح تحقیق)
کلیات موضوع تحقیق
مقدمه
بیان مساله
هدف تحقیق
فرضیه های تحقیق
روش تحقیق
جامعه آماری
نمونه آماری نحوه گزینش
ابزار جمع آوری اطلاعات
روش آماری
اهمیت و ضرورت تحقیق
محدودیتها
تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق
فصل دوم (ادبیات و پیشینه تحقیق)
درونگرایی و برونگرایی
تیز هوش موفق (پیش آموز)
تیز هوش و با استعداد
فصل سوم (روش تحقیق)
روش تحقیق
جامع آماری
نمونه آماری و نحوه گزینش داده ها
روش آماری
فصل چهارم (یافته ها و تجزیه و تحلیل داده ها)
جدول توزیع فراوانی
تفسیر
فصل پنجم (خلاصه تحقیق و پیشنهادات
خلاصه و نتیجه گیری
محدودیتها
پیشنهادات تحقیق
کلیات موضوع تحقیق
1-1: مقدمه
2-1: بیان مساله
3-1: هدف تحقیق
4-1: فرضیه های تحقیق
5-1: روش تحقیق
6-1: جامعه آماری
7-1: نمونه آماری و نحوه گزینش
8-1: ابزار جمع آوری اطلاعات
9-1: روش آماری
10-1: اهمیت و ضرورت تحقیق
11-1: محدودیتها
12-1: تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق
1-1: مقدمه
شتاب دنیای فرا صنعتی امروز هر لحظه افزایش می یابد، انسان هر روز راه و روش های (تکنولوژی) پیشرفته ای برای انجام اغلب کارهای خود می یابد و آنها را با صرف انرژی و سرمایه کمتری به انجام می رساند و به این ترتیب سطح رفاه مادی زندگی خویش را بهبود میبخشد – با استفاده از روش های علمی کاری که قبلا انجام آن مستلزم صدها ساعت کارشان ده ها مغز انسان بود، اکنون توسط یکی دو نفر در زمانی بسیار کوتاه به انجام می رسد. امروزه با استفاده از تکنولوژی جدید یک انسانی از یک هکتار زمین مقدار محصولی را به دست می آورد، که در گذشته ده ها انسان از ده ها هکتار به دست می آورند. همین است. اوضاع در عرصه صنعت و بسیاری دیگر از عرصه صنعت و بسیاری دیگر از عرصه های زندگی بشر در دنیا پیچیده امروز که شاهد رقابت های بسیار فشرده جوامع مختلف در دستیابی به تکنولوژی برتر به مثابه منبع اصلی قدرت هستیم، و اگر، از گرانبهاترین سرمایه های هر جامعه و ملتی هستند، اینک جامعه ها پیش از هر زمان دیگر نیازمند افراد هوشمند، خلاق و نوآور هستند. هر قدر جهانی که در آن زندگی می کنیم پیچیده تر می شود، نیازمند به شناسایی و پرورش ذهن های خلاق و آفریننده بیشتر و تحقیقات مربوط به تیزهوشی و خلاقیت از مهمترین مسائل در قلمرو روان شناسی آموزشگاهی بوده است.1
با توجه به اینکه دنیا روز به روز پیچیده تر می شود و تکنولوژی با سرعت سرسام آوری به پیش می رود. سخن از جنگ ماهوارهاست، انسانهای رباتیک پای به عرصه حیات بشری می گذارند و لجام گسیختگی های فرهنگی هم به شیوه های بی سابقه فراگیر شده و خواهد شده، اگر محصلان هر جامعه به خصوص تیزهوشان آن جامعه دچار عقب ماندگی فرهنگی خواهد شد، پس باید بچه ها را به نوعی تربیت کنیم که از حداکثر ظرفیت هوش خویش بهره مند شوند تا در آینده قادر باشند خود و جامعه صنعتی شان را اداره کنند.2 دنیای امروز به این نتیجه رسیده است که اگر چه تیزهوشان از اهمیت بسیار برخوردارند و درست است که انسان ها برای ادامه حیات مطلوب خود نیازمند بهره گیری از حداکثر ظرفیت هوش خویش هستند، اما در آینده کشورهای قدرتمند و جوامع پیشرو، جوامعی هستند که به منابع قدرت بیشتری دسترسی داشته باشند و منبع اصلی قدرت یعنی تکنولوژی جدید و برتر به بیان دیگر در دهه اول سال 2000 کشوری که بتواند به تکنولوژی برتر مسلح شود، غنی تر و قوی تر خواهد بود. بنابراین، شایسته است که از میان افراد تیز هوش جامعه، نوجوانان و جوانانی را انتخاب و تربیت کنیم . که دارای قابلیت های آموزشی، آفرینش علمی و هنری هستند. همچنین ، زمینه تفکر و اگر برای آنان فراهم کنیم تا با اختراعات و نوآوری هایشان جامعه آموزش های ویژه برای دانش آموزانی است که دارای توانایی هایی و استعدادهای برتری هستند.3
اولین تحقیق منظم و جدی در زمینه کودکان تیزهوش توسط ترمن انجام گرفت که وی بر ین باور نادرست که کودک تیزهوش دارای شخصیت بیمار و رنجور است و از لحاظ جسمانی دچار ضعف می باشد، خط بطلان کشید. ترمن با بررسی طولی بر روی افراد تیزهوش نشان داده که کودکان تیزهوش دارای ویژگی های جسمانی بالایی می باشند و از لحاظ جسمانی دچار ضعف می باشد، خط بطلان کشید. تر من با بری طولی بر روی افراد تیزهوش نشان داد که کودکان تیزهوش دارای ویژگیهای جسمانی بالایی می باشند و از لحاظ مشکلات روانی در وضعیت مطلوبی قرار دارند.4
در حال حاضر مطرح می شود که کودکان تیزهوش دارای رشد اجتماعی بالاتری می باشند و در محور برون گرایی از مقادیر بالاتری برخوردارند.5
از این رو، در تحقیق فوق به مقایسه نیمرخ شخصیتی کودکان تیزهوش و عادی می پردازیم و میزان درونگرایی – برونگرایی و همچنین محور با ثبات- بی ثبات هیجانی را در افراد تیزهوش و عادی مورد مقایسه قرار می دهیم.
2-1 بیان مسئله
ابهامات گوناگونی در زمینه عوامل تشکیل دهنده، هوش وجود دارد. این وضعیت به جنبه های شخصیتی نیز اشاره می نماید که ما هنوز نیز در شناسایی عوامل شخصیتی موثر بر هوش بهر با محدودیت روبرو می باشیم ضعف در خلا نظر فوق می تواند احساس مساله تحقیق را بارز کند که این خلا نظری در عوامل شخصیتی موثر بر هوش / هوشبهر/ جای دارد ولی با بررسی دقیق تر مساله تحقیق باید آن را محدود کرده و آنگاه فقط به عوامل شخصیتی موثر به هوشبهر جای دارد ولی با بررسی موثر بر هوش تاکید کنیم. از این رو مسئله تحقیق اینگونه عنوان می شود که آیا بین عوام شخصیتی و هوش بهر ارتباط معنی داری وجود دارد یا خیر ؟ بنا بر این سوالات پژوهش زیر به شرح زیر عنوان می شوند:
– آیا نیمرخ روانی با هوش بهر در ارتباط می باشد یا خیر؟
– آیا افراد تیزهوش در مقایسه با افراد با هوش معمولی از نیمرخ روانی متفاوتی برخوردارند؟
– آیا افراد تیز هوش در مقایسه با دیگران از میزان برونگرایی- روانگرایی متفاوتی برخوردارند؟
– آیا افراد تیزهوش در مقایسه با دیگران از میزان ثبات- بی ثبات هیجانی متفاوتی برخوردارند؟
3-1: هدف تحقیق
هدف این تحقیق در حیطه تحقیقات بنیادی یا ناب جای می گیرد.
زیرا که به شناسایی روابط بین متغیرها معطوف است و تلاش دارد تا به چرایی پدیده های پاسخ دهد. از آنجایی که در این تحقیق فرضیه به صورت قیاسی عنوان شده اند و هدف این تحقیق کسب نظریه در زمینه روابط بین هوش و ویژگی های شخصیتی می باشد، می توان هدف تحقیق را در حیطه تحقیقات بنیادی قرار داد. بنابراین، هدف این تحقیق به توصیف رابطه جزیی بین نیمرخ روانی افراد تیزهوش می پردازد و از این طریق به شناسایی عوامل شخصیتی موثر بر تیزهوشی پی برد. تا بتوانیم ارتباط بین تیزهوشی و برونگرایی- درونگرایی و همچنین با ثبات هیجانی- بی ثبات هیجانی را توصیف، تبیین، کنترل و پیش بینی نماییم.
4-1: فرضیه های تحقیق
فرضیه های این تحقیق که به صورت فرض خلاق یا مقابل بدون جهت تدوین شده اند به شرح زیر می باشند:
– میزان درونگرایی- برونگرایی افراد هوش دی عادی متفاوت است.
– میزان بی ثبات هیجانی- با ثبات هیجانی افراد تیزهوش با افراد عادی متفاوت است.
5-1: روش تحقیق
روش این تحقیق در حیطه تحقیقات توصیفی جای می گیرد. در زمانی که دستکاری مستقیم متغیر مستقل صورت نمیگیرد، با تحقیقات آزمایشی سرو کار نداریم، بلکه مفروضات تحقیقات توصیفی یا اکتشافی مطرح می شود.6 در تحقیقات توصیفی روش هایی از قبیل زمینه یابی یا پیمایشی، تاریخی، قوم شناسی و علی مقایسه ای قرار می گیرد.
اما عده ای اعتقاد دارند که روش تحقیق علی- مقایسه ای نیز زیر مجموع از تحقیقات پیمایشی را در بردارد. در این تحقیق روش علی – مقایسه ای را به کار برده ایم زیرا با مقایسه مقادیر متغیر مستقل سعی شده است تا به رابطه علی دست یابیم و توان دستکاری مستقیم متغیر مستقل را نداریم. ابزار تحقیقات علی- مقایسه ای در اکثر اوقات پرسشنامه است.
6-1: جامعه آماری
تمامی نوجوانان 14 تا 18 ساله، ذکر ساکن شهر تهران که در منطقه 6 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 81-1380 ثبت نام کرده اند. لازم به ذکر است که جامعه تحقیق فقط شامل افراد مذکر می باشند.
7-1: نمونه و نحوه گزینش
نمونه این تحقیق به دو گروه کودکان عادی و تیز هوش تقسیم می شود. کودکان تیز هوش کودکانی هستند که در مدارس استعدادهای درخشان و آموزش کودکان استثنایی ثبت نام کرده اند و در حال حاضر مشغول تحصیل می باشند. با توجه به فهرست مدارس استعدادها درخشان در منطقه 6 آموزش و پرورش شهر تهران دو مدرسه استعدادهای درخشان انتخاب شدند و از هر مدرسه حجم نمونه های 50 نفر گزینش گردید. بنابراین، 100 نفر به صورت تصادفی به عنوان کودکان تیز هوش از مدارس فوق گزینش شدند و این وضعیت در زمینه مدارس عادی نیز مصداق میکرد و از بین مدارس روزانه پسرانه نظام قدیم شهر تهران نیز دو مدرسه و از هر مدرسه 50 نفر به حکم قرعه انتخاب گردید که در مجموع 200 نفر را در بر می گرفت.
8-1: ابزار جمع آوری اطلاعات
پیترهانس یورگنا، آیزنگ، وسیله ابزاری معتبر را برای شناسایی نیمرخ شخصیتی ابداع نموده است. وی یک امتحان 72 سوالی را تدوین کرده است که دارای سه محور می باشد. محور اول، شناسایی میزان دروغ گویی تاکید می کند. محور دوم به شناسایی متغیر درونگرایی – برونگرایی می پردازد و محور سوم ثبات هیجانی را می سنجد. آزمون فوق در حیطه آزمونهای عینی دو گزینه ای جای گرفته است که دارای اعتبار و پایایی بالایی است.7 در تفسیر نمره گذاری و اجرای آزمون فوق با شرایط یکسانی سر و کار داریم و می توانیم ابزار داریم که ابزار این تحقیق دارای شرایط استاندارد است. این آزمون توسط دکتر براهنی و همکاران به فارسی ترجمه شده است و هنجاریابی گردیده است. نمونه ای از آزمون فوق در پیوست موجود است.
9-1: روش آماری
جهت تجزیه و تحلیل استنباطی داده ها چون داده ها بصورت مقوله ای طبقه بندی شده اند از مدل آماری آزمون استفاده شده است.
10-1: اهمیت و ضرورت تحقیق
اجرای اینگونه تحقیقات که جهت شناسایی نیمرخ روانی افراد تیز هوش و عادی انجام می گیرد، می تواند گره گشای پژوهشگران و برنامه ریزان در زمینه های آموزی باشد زیرا که کودکان تیزهوش دارای ویژگیهای خاص خود میباشند و در ارائه آموزش های ویژه باید ویژگیهای فراگیر یا دانش آموز را در نظر گیریم.
بنابراین، اجرای اینگونه تحقیقات که شناخت کاملی را نسبت به ویژگیهای شخصیتی افراد تیزهوش فراهم می سازد، اطلاعات تجربی و مفیدی را برای برنامه ریزان آموزشی و روانشناسان پرورشی فراهم می سازد. از دیگر فواید این تحقیق می توان به برقراری پل های ارتباطی بین نظام های علم روان شناختی اشاره کرد. از طریق اجرای اینگونه پل های ارتباطی زمینه برای کسب اطلاعات بیشتر و انسجام هر چه فراوان تر یافته های روان شناختی بدست می آید که این وضعیت می تواند ضعف در سطح نظری منعکس شده در علم روان شناسی را بر طرف کند. لازم به ذکر است که شناسایی ویژگیهای شخصیتی افراد تیزهوش از دیر باز مورد توجه پژوهشگران و برنامه ریزان بوده و از فواید و اهمیت فزاینده ای برخوردار می باشد. کشوری که بر تعالی، توسعه ، بقا، امنیت ، هویت و حیثیت جهانی خود اهمیت می دهد، فضیلتی را پی می گیرد که زمنیه های آن را وجود منابع انسانی غنی، پایه ریز می نماید. توجه به منابع انسانی و توسعه آن، مستلزم ع نایت ویژه به استعدادها و نیروهای درخشان و نخبگان جامعه است. در واقع توانایی های سرشار و قابلیت های می یابد و موجب پیشرفت های وسیع و فراگیر علمی، تکنولوژیکی، برای معضلات پیچیده در زمینه های مانند حفظ محیط زیست، حقوق بشر، تسلیحات هسته ای، انرژی، بازرگانی و تجارت جهانی و . . . . ارائه می دهد. گستره، توجه به تیزهوشان، آنچنان افزایش یافته که هر کشور در حال رشدی (جهان سوم) که امید و حداقل توسعه را در سر می پروراند، به نوعی، خویش را در این کاروان جهانی چنین استعدادهای درخشان و نخبگان جای داده است. پرورش استعدادها، همانند نقد کردن معادن کشور است و کسانی که این استعدادها را نقد می کنند کسانی هستند که آب را مهار می کنند. و سد می زنند، این جامعه است که از آن سد باید خوب استفاده کند پرورش استعداد ها آثارش به هم مردم بازگشت دارد و اما اگر یک معدن را الان استخراج نکنیم، بعدا میتوان استخراج نمود ولی یک نفر که می تواند در یک مقطع زمانی بازدهی مشخصی داشته باشد، اگر از او استفاده نشود، فرصت از دست می رود.8
انتظار می رود مشکلات بیشماری که هر جامه با آن مواجه است توسط افراد تیزهوش و خلاق حل می شود، زیرا افراد تیزهوش، با توجه به توانایی های خود قادر هستند پیچیدگی های مشکلات را درک کرده و برای حل آن، با توجه به جنبه های مختلف، ارائه طریق بنماید. آنان مشاهده کنندگان دقیقی هستند که جواب سوالات فراوان خود را پس از بررسی منطقی می پذیرند.
کشف استعدادها و رفتارهای خلاق در افراد همواره یکی از آرزوهای بشر در همه زمان ها بوده است. با پیشرفت علوم و تکنولوژی، تحقق این آرزو و گر چه امکان بیشتری یافته است، در عین حال مخاطره آمیز تر شده است. روش هایی که برای شناسایی استعدادها درخشان مورد استفاده قرار می گیرد، متعدد است. با وجود این، بسیاری از آنها در جریان عمل موفق نیستند یکی از این روشها، در نظام آموزشی کشور ما برگزاری کنکور ورودی سراسر با توجه به پاره ای شرایط می باشد. از طریق این شناسایی و ورود آنان به مراکز استعدادهای درخشان می باشد.
بنا براین، تحقیق در پی آن است که عوامل موثر در میزان موفقیت دانش آموزان در این آزمون را بررسی کند، با عنایت به اینکه عوامل مختلفی از جمله (عوامل ژنتیکی IQ)، عوامل شخصی، عوامل اجتماعی، عوامل آموزشی، عوامل اقتصادی، و . . . .)، در میزان این موفقیت قطعات موثر می باشد، اما از آنجایی که در جریان هر پژوهش پرداختن به عوام متعدد امکان پذیر نیست، لذا از عوامل شخصی (انگیزه تحصیلی)، از عوامل آموزشی (روش تدریس معلمان) از عوامل اقتصادی (سطح رفاه خانواده) بررسی می شود.
11-1: محدودیتها
مهمترین محدودیت این تحقیق ضعف در دستکاری مستقیم متغیر مستقل بود. بدین ترتیب که در تحقیقات معطوف به پسین خواهان شناسایی رابطه بین متغیر مستقل و وابسته می باشیم. اما توان دستکاری متغیر مستقل به صورت مستقیم وجود ندارد. و متغیر آزمایشی عنوان نمی شود. این وضعیت باعث میشود که پژوهشگر محدودیت های خاصی را در تفسیر نتایج و شناسای تاثیر متغیر مستقل در متغیر وابسته تجربه کند.
همچنین، وضعیت تیزهوش را باید از دیدگاه زیستی، روانی، اجتماعی بررسی کنیم و در این تحقیق ضبط به شناسایی این وضعیت از دیدگاه کنکور ورودی توجه کردیم که این وضعیت محدودیت هایی را ایجاد می کند به علاوه انتخاب نمونه فوق کاملا تصادفی نبود، زیرا که نمونه های تیز هوش آنهایی بودند که توسط امتحانات ورودی استعدادهای درخشان مشخص شده بودند.
12-1: تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق
متغیر مستقل این تحقیق را می توان نیمرخ شخصیتی در نظر گرفت که متغیر وابسته با عنوان تیزهوشی مطرح می شود. البته این رابطه دو سویه است ولی به صورت عملیاتی با تاکید بر ابزار اندازه گیری متغیرهای فوق تعریف عملیات سنجش می شوند و کودک تیزهوش شخصی که در آزمون استعدادهای درخشان نمره بالایی بدست آورده است و می توان هم کم آموز و هم پیش آموزش باشد و این برچسب گذاری بر طبق مقیاس اسمی با ویژگی های متغیر گسسته دو ارزشی عنوان می شود. همچنین، پاسخ آزمودنی آیزنگ نیز تحت عنوان نیمرخ روانی محسوب می شود که بصورت عملیاتی می توان میزان با ثبات هیجانی – بی ثبات هیجانی و درونگرایی – برون گرایی را متغیری تعریف کرد که دارای مقیاس فاصله ای است و به صورت کمی و پیوسته ملاحظه می شود.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
درونگرایی – برونگرایی:
بر طبق نظریه آیزنگ و نظریه یونگ برونگرایی را می توان کنشی از شخصیت محسوب نمود که با فعالیت های اجتماعی در ارتباط است در حالی که درونگرایی یا حالتهای همچون تفکر نسبت به خویشتن و گوشه عزلت طلبید همراه است.9
با ثبات هیجانی – بی ثبات هیجانی:
افرادی که دارای ثبات هیجانی هستند از گرایش های روان نژندی و اختلالات هیجانی کمتری برخوردارند و می توانند کنترل بیشتری را نسبت به خویشتن اعمال دارند در حالی که افراد بی ثبات هیجانی نقطه مقابل این وضعیت را دارند.
موفقیت در آزمون استعدادهای درخشان:
عبارتست از قبولی در آزمونی که سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان ایران با همکاری وزارت آموزش و پرورش در دو مرحله برگزار می کند. شرط موفقیت نهایی ورود به این مراکز، قبولی در هر دو مرحله است.
تیزهوش موفق (پیش آموز):
تیزهوش موفق کودکی است که در مدرسه کار کرد خوبی دارد و انتظارات معلم را بر آورده می کند. این کودک همه کارهایش را به خوبی انجام داده، نمرات خوبی کسب می کند و لایق مفهوم کلی دانش آموز خوب کودک یا بهره هوشی او مطابقت دارد.10
تیزهوش ناموفق (کم آموز):
تیز هوش ناموفق به کودکی گفته می شود که کار کرد مدرسه ای او با برآورد معلم از توانایی یادگیریش تطبیق نمی کند یا به جای نظر معلم ممکن است نمره IQ املاک متفاوت قرار گیرد. به این ترتیب، از کودکی با IQ نسبتاً بالا انتظار می ورد که در خواندن یا انجام دادن سایر درون نیز عملکردی متناسب با آن IQ داشته باشد. این توقع ناشی از رابطه آماری بین IQ بالا و کار کرد در مواد درس از قبیل رو خوانی توانایی تخمین بالا، عملکرد خوبی در مدرسه ندارد در چنین مواردی باید علت مغایرت را جستجو کرد، تا مشخص شود که مثلا آیا احتمال علل جسمانی، اجتماعی، یا عاطفی مانع فراگیری کودک می شود. بنابراین، والدین باید بین عدم موفقیت واقعی که می تواند معلول مسائل جدید که نیازمند به توجه باشد، و استفاده غلط این واژه در مورد کودکانی که صرفا مانند (همه مردم) عملکرد عادی دارند تمایز قایل شوند.11
تیزهوشان سر آمد:
تیز هوشان سرآمد یک تصور ذهنی است. اگر کودکی در سطح بالاتر از آنچه که ما طور معمول Over Achiver-1 12 انتظار داریم، عمل نماید تخمین های ما اشتباه بوده نه عملکرد کودک، کودکانی هستند که با حداکثر ظرفیت خودکار می کنند و کارشان این تلاش آنها را منعکس می سازد، آنها ممکن است به مثبتی بر انگیخته به وسیله جاه طلبی والدین به تلاش غیرعادی سوق داده شوند. اما، دلیل هر چه باشد، عملکرد نمی تواند از ظرفیت تجاوز کند.13
نابغه:
در محافل آموزشی اصطلاح نابغه به ندرت مورد استفاده قرار می گیرد. این اصطلاح مخصوص انسان های نادری است. که دانش و توانایی هایشان بی انتهاست و به نحو باور نکردنی بر جسته و درخشان به نظر می رسند، ما می توانیم این اصطلاح را برای هنرمندان، موسیقیدانان ، نویسندگان و شاعران نظیر میکل آنژ، بهتون و شکسپیر به کار ببریم و گاهی به دانشمندان
1- Geinivs
سهم ارزنده ای در دانش بشری داشته اند نسبت دهیم، نظیر انیمیشن اینها افراد برجسته ای هستند که دستاوردهای آنها منحصر به فرد است. آنها تیزهوشان موفق هستند. کارشان تعلیم و تربیت زمانی اصطلاح نابغه را به هر کودکی که دارای بهره هوشی یا نمره ای بالاتر از 140 در آزمون ویژه ای به نام آزمون هوش استنفررد بینه بود نسبت می دادند، کاربرد این واژه صرفا به این دلیل بود که لویس تورمن این اصطلاح را در مورد 1000 کودک تیزهوش مورد مطالعه اش در کتاب مشهورش تحت عنوان مطالعات ژنتیکی نابغه به کار برد، که این کتاب برای اولین بار در سال 1926 منتشر شد. ناگفته نماند که تعریف نابغه معنای واقعی خود را در سومین چاپ فرهنگی بین المللی جدید و بشر یافته است: (شخصی با برتری ذهنی، نیروی ابداع و ابتکار، توانایی برتر از حد معمول . . . . شخصی با بهره هوشی بالا معمولا در حدود 140 یا بالاتر، مترادف . . . . . . موهبت).
قبلا از اینکه تعاریف به کودکانی که دارای نمرات در سطح بالایی بوده اند بچه ها (ترمن) گفته می شد. این علت تحقیقات وی در زمینه انطباق آزمون های بینه سیمون از زبان فرانسوی با کار خود بود.14
تیز هوش و با استعداد:
اصطلاح متداولتر کنونی تیز هوش و با استعداد است، در هر حل هنوز اختلاف نظر زیادی در باره معنی این اصطلاح وجود دارد. این اصطلاحات اغلب بر حسب اهداف برنامه های ویژه تعریف می شوند. مجلس قانونگذاری آمریکا از طریق بررسی های ویژه درباره وضعیت آموزشی تیزهوشان در ایالت متحده به یک تعریف گسترده رسید:
کودکان تیزهوش و با استعداد، آنهایی هستند که اشخاص محبوب واجد، شرایط آنها را شناسایی می کنند و به دلیل برخورداری از توانایی هایشان در حد عالی و درخشان در آموزش، عملکرد بالایی دارند. این کودکان به برنامه ها و خدمات آموزشی متمایزی، فراتر از آنچه که در برنامه مدارس عادی ارائه می گردد، نیاز دارند تا دینشان را نسبت به خود و جامعه ادا نمایند.
در این قسمت، عبارت کودکان تیزهوش و با استعداد15 به معنای کودکان و در صورت اقتضا، جوانانی است که در سطح پیش دبستانی ، ابتدایی، یا متوسط در زمینه های هوش، خلاقیت، عمل فرهنگی ویژه یا توانایی رهبری، توانایی در هنرهای نمایشی و بصری، توانایی های بالقوه و بالفعلی دارند که دلیل بر قاطعیت آموزش و عملکرد آنها در سطح بالاست و به همین جهت، به خدمات و فعالیت های بیشتری نیازمندند که توسط مدرسه ارائه نمی گردد. 16 این تعاریف واژه تیزهوش و با استعداد را با هم تلفیق می کند. بهتر است که این اصطلاحات را به زبان کاربردی تعریف کنیم. به قول پی، دبیلیو، بریجین برنده جایزه نوبل در فیزیک:
باید پذیرفت که (معنی واقعی یک واژه باید با مشاهده آنچه که فرد با آن انجام می دهد، درک شود، نه به آنچه که شخص درباره آن می گوید) مثلاً ، انسان می تواند استعداد را به عنوان هر مهارت یا توانایی ویژه ای در یک زمینه خاص تلاش، از قبیل هنرها یا ورزش های خلاقه و نمایی، به حساب می آورد که در آن حرکات در برگیرنده یک جز فیزیکی از هماهنگی آمریکایی به عنوان با استعداد تلقی می شوند: دانیال فرنچ، مجسمه ساز- نیلو هومر، نقاش- هاربا تالچف رقاصه- سامی دیویس، نمایشگر. واژه تیزهوشی نه تنها با نمرات آزمون های هوش قراردادی بیان می گردد، بلکه با توانایی ذهنی که شامل توانایی مشاهده و درک روابط و توانایی در تفکر تجریدی و کلامی، و پشتکار، کنجکاوی ذهنی، انعطاف پذیری و سازگاری، و تفکر خلاقه است نیز مشخص می گردد.
برای روشن شدن این تعریف به عنوان نمونه می توان این نابغه را نام برده اسکندر کبیر، بنیانگذاری امپراطوری – رنه دکارت، فیلسوف، دانشمند، ریاضی دان- جان استوارت میل، فیلسوف، منطق دان، اقتصاد دان- آلبر اینیشتن، ریاضی دان . . . . . . بسیار اشخاص با استعدادی هستند که توانایی ذهنییشان قابل ملاحظه نیست.17
کلمه با هوش در نزد اشخاص مختلف همراه با معانی و مفاهیم گوناگونی است. در واقع هیچ اتفاق نظر کاملی در تعریف کودک تیزهوش و یا با استعداد و سرآمد وجود ندارد و این بیشتر به خاطر تنوع استعدادها، و جنبه های مختلف هوش انسان می باشد. در فرهنگهای متفاوت حتی تعاریف و برداشت های متضادی از افراد با هوش وجود دارد. به گفته یکی از دانشمندان در میان قبیله ای که شکار حیوان وحشی منبع اصلی ارتزاق آنهاست، در تعریف افراد با استعداد تکیه بر کسانی خواهد بود که برجسته ترین شکارچی باشند و در قبیله ای دیگر که حرفه اصلی آنها جنگجوی است جنگجوترین و مبارزترین افراد مورد توجه قرار خواهند گرفت.
حتی ملت هایی که در خود مردان بزرگی دیده اند و نظرات و بینشهایشان هنوز هم مورد تجلیل می باشد نگرش محدودی به استعدادهای انسان داشته اند.
یونانیان افراد سخنور و هنرمند را مورد ستایش قرار داده و به مخترعین چندان توجهی ننموده اند. رومیان مشوق سربازان جنگجو و رهبران نظمی بوده و به استعدادهای سرشار دیگر همشهریان و بردگان اهمیتی نمی دانند.
در جوامع پیچیده تر و نسبتا پیشرفته با توجه به اینکه چه مفهوم گسترده ای از استعداد و هوش مطرح بوده و جوانب گوناگون آن تا چه حد روشن شده باشد به همان نسبت تعاریف پیچیده و وسیع تری از هوش و استعداد انتظار می رود معیارهای تشخیص افراد تیزهوش با طبیعت و چگونگی فرهنگ ها تغییر می کند. در میان بعضی از جوامع عواملی چون تولد، ثروت، قدرت و برجستگی های جسمانی از معیارهای عمده شخصی نمودن افراد سرآمده بوده است. در دوران رنسانس و انقلاب صنعتی برتری هوش از خصوصیات مهم رهبران به شمار می رفته است. در تعریف کودکان تیزهوش نیز باید به این نکته مهم اشاره کرد. تیز هوش اول یک کودک است و بعد کودکی تیزهوش.
تیزهوش جوانب متعددی داشته و تحت شرایط و مقتضیات معین جلوه های شخصی از آن نمودار می گردد. بین کودکان تیزهوش تفاوت های مشهودی در زمینه های متفاوت وجود دارد. به طوری که یک کودک ممکن است در یک سری از کاره برجسته بوده و کودک دیگری در کارهای کاملا متفاوتی، در حالی که هر دو کودک سرآمد هستند اما در زمینه های مختلف، گروهی از صاحب نظران اصطلاح سرآمد را به گروهی اطلاق می کنند که قدرت فوق العاده ای در جنبه های وسیع و مختلف توانایی های ذهنی داشته باشند در حالی که گروهی دیگر را عقیده بر آن است که تیر هوش کسی است که فقط در یک جنبه از جنبه های ذهنی شایستگی فوق العاده داشته باشد. برخی از دانشمندان تیز هوش را در بالا بردن بهره هوشی (IQ) و یا در قدرت تفکر انتزاعی و درک معانی و بعضی دیگران را در سرعت و سهولت در یادگیری موسیقی، هنر و خلاقیت و ابداع می دانند. در نظر اغلب معلمان و مدیران مدارس، کودکانی تیز هوش و سرآمد هستند که بهترین نمرات را در کلاس بدیت آورده اند. در حالیکه به عقیده عده دیگری از معلمان، کودکان تیز هوش کسانی محسوب می شوند که با نوع سوالات و کنجکاوی های خود توانایی عمیق ذهنی خاصی را نمایان می سازند. پروفسور هاویگوست، استاد دانشگاه شیکاگو و همکارانش کودک تیزهوش را بدین شرح تعریف می کنند:
کودک تیزهوش یا سر آمد کسی است که در یکی از شرایط با ارزش از خود توانایی و برجستگی قابل توجهی نشان دهد.
با این تعریف ها می توانین نه تنها افراد تیزهوشی بله همه کسانی که در یکی از رشته های علمی، هنرها موسیقی ، ترسیمی ، نویسندگان خلاق، هنرهای تخیلی، مهارت های فنی، و رهبری اجتماعی از خود برجستگی های خاص نشان می دهند جزو افراد سرآمد و تیزهوش محسوب نماییم. این تعریف نه تنها افرادی را با توانایی محدود و سرآمد می داند نه تنها افرادی را با توانایی محدود و سرآمد می داند بله در آن تاکید زیادی است بر آنچه که شخص از خود نشان می دهد نه اینکه توانایی های فکری او چقدر است. 18
لذا (افراد سرآمدی را که از هوش کاملا بهره نگرفته و یا هوش خود را در جهت های مناسب اجتماعی به کار نبرده اند شامل نمی شود. بر طبق تعریف فوق، کودکی که دارای بهره هوشی (IQ) 150 بوده ولی در مدرسه و مسیرهای مطلوب اجتماعی به کار نبرده است کودک با هوش به حساب نمی آید.19
از آنجایی که گاهی پیشرفت تحصیلی و شغلی در جنبه های خاص خود داشته باشند به شرح زیر مشخص می گردند:
با استعداد از نظر اجتماعی
با استعداد از نظر مکانیکی
با استعداد از نظر هنری
با استعداد از نظر علوم زبانی
با استعداد از نظر پیشرفت های تحصیلی و علوم
واضح است که این قبیل استعدادها خیلی در هم تداخل می کنند. کسانی که از نظر اجتماعی و رابطه با مردم با استعداد هوش زیاد دارند ولی همه با هوش ها از نظر درسی عالی نیستند. عموما استعداد زیاد در یک یا چند ماده تحلیلی با هوش زیاد و سرآمد بودن همراه است. هاویگروست و همکارانش در تحقیقی سعی کرده اند که ده درصد اول شاگردان را که بالاترین درجه هوش را در یک یا چند جنبه های مختلف ایجاد شد که نتیجه تحقیق را اینطور اعلام کردن که رویهمرفته 15 درصد جمعیت مدارس متوسطه را افرادی که در یک یا چند جنبه هوشی دارای استعداد فوق العاده هستند تشکیل می دهند.
بدین ترتیب، این تحقیق آزمون های هوشی را که در حال حاضر در دست است تقویت می کند.
برای این که کسی در یک رشته خاصی استعداد درخشان و چشمگیر نشان می دهد بایستی از گروه پیش افتادگان باشد. ولی نحوه مسیری که این هوش خود را نمایان می سازد بستگی به عوامل زیادی دارد مثل تجربه و تمرین و انگیزه های گوناگون، علاقه و ثبات عاطفی، تعادل روانی و عکس العمل و تشویق اطرافیان، دوستان و اجتماعی، اصرار پدر و مادر و . . . . خیلی از افراد تیز هوش که از جنبه خاص ذهنی سرآمد هستند ممکن است در زمینه دیگران نیز از خود برتری نشان دهند. اگر آموزش و علاقه و دیگر عوامل مساعد آنها را نیز به آن جهت بکشاند.
عموما افراد خیلی با استعداد پیشرفته نیز هستند ولی دیده شده اند افرادی که استعداد شایانی در یک رشته خاص دارند، ولی روی فعالیت های تحصیلی زیاد ندارند.
این استعداد آنقدر وسیع نیست که شامل قدرت در جنبه های دیگر هوشی نیز بشود و این شاخص نمی تواند مطالب و ارتباط با یکدیگر خارج از یک حد معین را درک کند همانطور که می دانیم استعداد زیاد یکی از عواملی است که موجب موفقیت و به هدف رسیدن می شود که از جهت اجتماعی باید گفت این فقد از عوامل پیشرفت و ترقی است. عواملی دیگری برای پیشرفت و موفقیت لازم است ولی در اینجا هدف ما بیشتر توانایی های ذهنی لازم است. و اما هنگامی که برای توصیف موفقیت و تیزهوشی عوامل دیگری مثل رهبری اجتماعی و اعمال برجسته و مفید را وارد می کنیم این عمل منجر به پیچیده و مبهم شدن مطلب می شود. چون کودکان پیشرفته ای نیز وجود دارند که اعمال شان نشان دهنده تیزهوشیشان نیست و نمی تواند قدرتی که دارند به علل روانی، عدم انگیزه های نادرست و دگر عوامل محیطی نشان دهند و همچنین کودکان پیشرفته ای داریم که استعدادشان را در کارهایی که پذیرفته نیست به کار می بریم ولی همه آنها هوش بهرشان یکی است و همه هوشی فوق العاده دارند.
آنچه مسلم است در ارتباط با تیزهوشی و کودکان تیزهوش هدف ما بر خلاف عقب ماندگی ذهنی و معلولیت های دیگر جسمانی و روانی که همواره سعی در بر طرف نمودن آن است در تیزهوشی تلاش مادر پرورش و شکوفایی آن می باشد.20 "وینی" تیز هوش را به عنوان توانایی ویژه مربوط به هوش بهرعالی در یکی از حیطه های هنر، موسیقی، مکانیکی، علم ، روابط اجتماعی، رهبری، و سازمان دهی می داند.
(رنزولی) (1987) یک تعریف عملیاتی از تیزهوش را ذکر می کند.
1- توانایی هوش فوق العاده
2- عملکرد عالی در انجام امور
3- خلاقیت فوق العاده
به نظر می رسد که تیزهوش، مفهومی وسیع تر از آن است که با عناوین و یا تعاریف فوق بتواند آن را کاملا تبیین نماید. به ویژه آن که (مهرنز) (1985 در بررسی ساختار هوش خاطر نشان می سازد که تحقیقات گسترده در طی چند دهه اخیر دلالت دارد که تنوع هوش در میان دانش آموزان تیزهوش گسترده بیشتری از افراد عادی دارد.
علاوه بر این، بایستی از قلمرو و توانایی هایی صرفا هوش و شناختی نیز پافراتر نهاد و از یک شخصیت وحدت یافته و منسجم سخن گفت که ویژگیهای وی در حیطه های 1- Renzaluiii 2- Mehrnes
نظام انگیزشی، گرایشات، توانایی های شناختی، خصایص شخصیتی، الگوهای رفتاری و حتی مشخصات جسمانی گسترش یافته اند مفهوم که عموما با استعداد ویژه، خلاقیت، رهبری در یک مجموعه قرار می گیرد. چنانچه (ایزاک) (1985) اذعان می دارد برخی افراد تیزهوش، هم مستعد و هم خلاق می باشند. و گاهی نیز تیز هوش وجود دارد اما نشانه ای از استعداد نیست و بر عکس چنان چندگانه (1985) بیان می دارد ویژگی های انگیزش در کنار شرایط محیطی در شکوفایی تیزهوش در استعدادهای ویژه دخالت دارند. برای تشخیص توان تیزهوش، یافته (بنینیگ) (1985) قابل ملاحظه است: فرد تیزهوش نسبت به افراد عادی، ثبات بیشتری با والدین خویش دارد. ولی هنگامی که تیزهوش به حد نبوغ رسید تشخیص آن (برخلاف تصور عامه) پیچیده تر می شود.
آغاسی21 (1985) استدلال می کند که گاهی برخی نوابغ رشد تاخیر یافته ای بروز می دهند. پدیده هوش، تحت تاثیر تحول عمومی دستخوش تغیر می شود (ترمن)22 نشان داد. در میان تیزهوشان با میانگین 30 سال، هوش بهره محاسبه شده میان 1/2 تا 5/2 انحراف معیار بالاتر از جمعیت عادی بزرگسالان قرار داشته در حالی که همین افراد در سنین طفولیت بالای 15/3 انحراف معیار واقع بودند. در عین حال نمراتی که در سال 1940 از افراد تیزهوش مورد مطالعه به دست آمد مشخص ساخت که هیچ یک از آنها از لحاظ هوش به سطح عادی تنزل نکرده اند و تقریبا هیچ کدام بیش از 10 درصد کاهش هوش نشان نداند به عبارت دیگر از 85 پایین تر نیازمندند.23
پراکندگی تیزهوشان در اجتماع
آیا تیزهوشان، منحصرا در طبقه اجتماعی خاص وجود دارند؟، آیا جنسیت با تیزهوشی ارتباط دارد؟
کلیه پژوهش های روان شناختی در زمینه هوش و تیزهوشی نشان می دهد که گستره هوش در جامعه بشری دارای توزیع تطبیقی به صورت منحنی زیر است:
هر گاه جمعیت جهان را تا سال 2000 میلادی، 6 میلادی، به شمار آوردیم، بر اساس این منحنی می توان بیان داشت: حدود 13 درصد جمعیت یعنی 870 میلیون نفر از هوش پایینی برخوردارند و به طور کلی قادر به تحصیلات در سطح ابتدایی می باشند. حدود 67 افراد بشر 000/000/080/4 (چهار میلیارد و هشتاد میلیون نفر) از هوش بهر میان 85 تا 115 برخوردارند یعنی از لحاظ هوش، افراد عادی و متوسطی محسوب می شوند. این افراد غالبا با حدود تحصیلات متوسطه ای که دارند مشاغل و حرفه هایی با مهارت کم را در جامعه بشری بر عهده می گیرند.
کشاورزان- کارگران- کارکنان غیر ماهر، و نیمه ماهر در حوزه های علمی و خدماتی و امور فنی ساده، در این بخش عظیم جای می گیرند. عده بسیار کمی از این توده بزرگ قادر به انجام تحصیلات عالی و نیل به مهارت های فوق العاده می باشند. در واقع این بخش بزرگ اجتماعی با روی عمل و اجرایی جامعه بشری را تشکیل می دهد. حدود 3 درصد یا 180 میلیون نفر از این افراد دچار نوعی عقب ماندگی ذهنی (باهوش بهر زیر 70) هستند، این انسانهای محروم ذهنی، در صورت وجود بهترین شرایط تحصیلی و زنگی قادر خواهند بود به مشاغل بسیار ساده ای در اجتماع دست یابند. مشروط بر این که مشاغل جنبه تکراری و ساده ای داشته باشند. مانند (پادویی) از لحاظ سطح تحصیل ، می توانند حداکثر در حد خواندن و نوشتن و تفریق ساده پیشرفت نمایند. مسائلی مانند، تاریخ جغرافی، وقایع سیاسی و حوادث روز برای آنها جالب نیستند.
اما هرگز قادر نخواهند بود که امور شخصی و کودک باید مورد مراقب کامل قرار گیرند.
قریب 13 درصد یا 870 میلیون نفر از این جمعیت، در طیف افراد متعدد با هوش (با هوش بهر 115 تا 130) جای می گیرند. آنها می توانند به تحصیلات عالیه و دانشگاهی راه یابند و مدارجی را کسب کنند کارگران و کارکنان ماهر و متخصص در زمینه های گوناگون هم در این طیف واقع می شوند. تقریباً 3 درصد افراد بشر دارای هوش بهر بالای 130 بوده که معادل 180 میلیون نفر در سطح جهانی می شود. این طیف شامل افراد هوشمند (140 تا 130) تیزهوش (160 تا 140) و نابغه (160 به بالا) می گردد هر گاه آستانه هوش فرد تیز هوش را هوش دیگر 140 بدانیم بیش از 36 میلیون نفر از افراد بشر را تیز هوشان و نوابغ تشکیل میدهند که از این عده ، 600 هزار نفر در حوزه نبوغ قرار می گیرند. به دلایل گوناگونی از جمله نقایصی عمده در نظام جهانی آموزش و پرورش، قسمت بسیار اندکی از این قشر عظیم 36 میلیون، به مرز کارآیی و اثر بخشی اجتماعی رسیده اند. بر اساس آمارهای سالهای 1982 تا 1983 حدود 660 محقق، پژوهشگر و نظریه پرداز در سطوح عالی در کلیه رشته ها و شاخه های علمی، فنی و صنعتی . . . . مشغول به کاری باشند.
از این میان، 75 درصد یعنی 440 هزار نفر در صنایع و علوم و پژوهش های مربوط به تسلیحات دفاعی و نظامی اشتغال دارند و ما بقی یعنی حدود 220 هزار نفر، رهبری فکری علمی و فنی و صنعتی، هنری، ادبی جهان امروز را بر عهده دارند و کار انسالاران علم و قدرت و تمدن بشری را تشکیل می دهند. هر گاه سهم این تعداد (660 هزار نفر) محاسبه نماییم حدود 2 درصد خواهد شد، به بیان دیگر امروز از قابلیت و توانایی چهره جهان با وضعیت کنونی متفاوت خواهد شد.
قدرت های کنونی جهان، سعی فراوانی را در جذب و بهره گیری از تیزهوشان موجود دارند این پدیده تحت عنوان شکار مغزها نامیده می شود. در طول تاریخ حیات بشری، کم و بیش فرار و شکار مغزها وجود داشته است. در حدود 300 سال قبل از میلاد مهاجرت نخبگان یونانی اسکندریه، ثبت شده است.
اما بعد از جنگ جهانی دوم این امر، دامنه گسترده تر و عمیقی یافته است. از اوایل 1960 تا دهه 1970 بیش از 40 هزار تن از پزشکان، جراحان ، مهندسان، دانشمندان و سایر افراد ماهر از کشورهای در حال توسعه به جوامع توسعه یافته مهاجرت نموده اند.
این مهاجران عمدتا از هند، پاکستان، فیلیپین. سی لانکا. به ایالات متحده آمریکا، کانادا، انگلستان و دیگر نقاط اروپایی غربی و استرالیا نقل مکان کرده اند. این حرکت یک سویه (یعنی صرفا از سوی کشورهای جهان سوم به جهان توسعه یافته نه برعکس) به دلایل گوناگونی صورت می پذیرد:
1- تباین و نابرابری در میزان معلومات بعضی از محققان و نیازهای کشورشان به این معلومات
2- تضاد دستمزد میان جهان سوم و جهان صنعتی.
3- وجود تسهیلات و امکانات پیشرفت و رشد علمی و فنی بیشتر در جهان صنعتی
4- امنیت بیشتر شغلی و زندگی در جهان صنعتی
این مهاجرت و یا جذب مغزها و نخبگان، نتایج متعددی دارد:
1- اختلاف شدید در توزیع طبیعی تیزهوشان و نوابغ در سطح جهان و ایجاد تمرکز جغرافیایی در ممالک صنعتی.
2- استفاده از نیروهای انسانی و فوق العاده، ماهر و آموزش دیده در ممالک صنعتی بدون صرف مبالغ هنگفت برای آموزش و کارآموزی.
3- اتلاف منابع ثروت جهان سوم از لحاظ نزول کیفیت ظرفیت انسانی ( زیان سالانه حدود 200 تا 400 میلیون دلار برای جهان سوم، و صنایع شدن هزینه پرورش مغزها در جهان سوم.
4- دگرگونی در توزیع اشتغال در سطح جهان (رشد مشاغل خدماتی در جهان سوم و مشاغل تولیدی در جهان صنعتی).24
پراکندگی جنسی:
از لحاظ جنیست ، تفاوت هوش مهمی وجود ندارد. به طور کلی هوش بهر متوسط مردان و زنان به ترتیب 3/101 و 7/99 میباشد که این اختلاف قابل اهمیت نیست.
اما در حیطه های فرعی هوش، تفاوت میان دو جنس وجود دارد. یعنی در مهارت های کلامی و برخی قابلیت های اجتماعی و ارتباطی، جنس مونث و در زمینه تفکر انتزاعی و تجسم قضایی و ریاضی، جنس مذکر برتری نشان می دهد. (منبع فوق)
تعریف هوش:
اصطلاح هوش صرفا نامی است که به فرایند ذهنی فرضی و یا مجموعه رفتارهای هوشمندان اطلاق می شود و نظریه های هوش عمده نظریه های مربوط به رفتار هوشمندانه است. چنین رفتاری شامل توانایی هایی مختلف و دیگر متغیرهای شخصیتی است که از فردی به فرد دیگر تفاوت می کند. بنابراین، ارائه یک تعریف جامع و مانع از چنین مفهوم پیچیده ای آسان نیست. بینه25 در تعریف از هوش به قضاوت درست اشاره می کرد. روان شناسان دیگر، هوش را توانایی تفکر انتزاعی، توانایی یادگیری، استعداد حل مساله و یا توانایی سازگار با موفقیت های جدید می دانند. به هر یک از این تعاریف انتقادهایی وارد شده است. سازگاری با محیط مسلما برای بقای موجود زنده امری اساسی است. اما توانایی سازگاری مفهومی گسترده دارد که رفتار هوشمندانه بخشی از آن است.
از سوی دیگر تعریف ترمن از هوش به عنوان توانای تفکر انتزاعی، همه ابعاد رفتارهای هوشمندان را در بر نمی گیرند، زیرا هر چند تفکر انتزاعی بخش مهمی از رفتار هوشمندانه است اما تمامی آن را شامل نمی شود. مفهوم عام هوش به عنوان توانایی یادگیری ، در صورتی که نتایج حاصل از اجرای آزمون های هوش به عنوان شاخص هوش تلقی می شود. تعریف نادقیق است.
زیرا نمره های حاصل از اجرای آزمون های هوش با سرعت یادگیری تکالیف جدید همبستگی خیلی بالایی ندارد، هر چند با سطح یادگیری آنچه که شخص قابلیت یادگیری آن را داراست همبسته است.26
وکسلر، هوش را به نواناستعداد شخص برای درک جهان و برآورد ساختن انتظارات آن تعریف می کند. به نظر هامفریر 27 ، هوش عبارتست از خزانه مهارت های ذهنی آدمی.
بورینگ28 در سال 1329 عقیده داشت هوش چیزی است که آزمون های هوش آن را اندازه می گیرند.29 گر چه در تعاریف هوش که توسط روانشناسان مختلف ارائه شده است توافق آشکار به چشم نمی خورد، اما گونه ای از هماهنگی را می توان در این تعاریف استنتاج کرد. در همه این تعاریف به نوعی استعداد اشاره شده است که در حال مسائل مفید واقع می شود.
اما این توصیفهای کلامی از هوش برای مقاصد پژوهش های علمی کفایت نمی کند. بله در این راه به تعاریف آزمایش 4 و تجربی 5 نیاز هست. زیرا در بسیاری از رشته های دانش بشری، تعریف های آزمایشی و تجربی از هوش و سایر خصایص شخصیتی موضوع مطالعه علم روان سنجی است.
مبتکر رشته روان سنجی در اصل اسپیرمن، روان شناسی انگلیسی بود. اسپیرمن در مقالهای که در سال 1904 در مجله روان شناسی آمریکا با عنوان (هوش عملی) منتشر کرد، بسیاری از اصول روان سنجی را درباره ماهیت هوش مورد بحث قرار داد. وی در مقاله خود این پرسش را مطرح ساخت که، (چرا بین توانایی های مختلف آدمی همبستگی مثبتی وجود دارد، به عبارت دیگر چرا کسانی که در یک کار استعداد خوبی دارند در کارهای دیگر نیز شایستگی از خود نشان می دهند؟) پژوهش های بعدی اسپرمن نشان داد که این همبستگی را می توان وجود یک هوش کلی یا عامل (g) نسبت داد.30
این عامل (g) برای پیشرفت در همه زمینه ها شرط لازم است به عنوان مثال، توانایی موفقیت در آزمون ریاضی مستلزم وجود عامل (g) به علاوه یک عامل اختصاص مربوط ریاضی و پیشرفت در رشته اتوماتیک مستلزم وجود یک عامل (g) است که در توانایی های لازم برای حل مسائل مختلف مشترک است. موفقیت اسپیرمن در این راه موجب ظد که این یک روش آماری یعنی تحلیل عاملی.
نظریه روان شناسان شناختی درباره هوش:
به نظریه عاملی هوشی انتقادهایی وارد شده است. از جمله خود کتل گفته است توجه زیاد به نظریه عاملی هوش موجب شده است که روان شناختی فاصله بگیرد. به عنوان مثال، گر چه هوش در محاسبه اعداد نقش اساسی دارد، نظریه عاملی در این مورد که هنگام انجام یک محاسبه در ذهن آزمودنی چه می گذرد اطلاعاتی به دست نمی دهد. روانشناسان شناختی، فرآیند ذهنی انسان را همانند کامپیوتر می دانند که اطلاعات ر ا بر اساس خزانه حافظه پردازش می دهد. از دیدگاه روان شناختی محرکی را که شخص از محیط دریافت می کن به گونه ای فعال سازمان می دهد. در روان سنجی مبتنی بر نظریه عاملی تفاوت های فردی افراد بر حسب پاسخ های آنان به پرسش های آزمون ها تعیین می شود. در صورتی که افراد مختلف برای یافت پاسخ یک پرسش مثلا حل یک مساله عددی داده ها را به شیوه های متفاوت تحلیل کرده و سازمان می دهد. هر چند همه آنها ممکن است به پاسخ یکسان برسند.
نظریه رشد شناختی پیاژه
بر اساس نظریه رشد شناختی ژان پیاژه، هوش از نقطه نظر روان شناختی مورد بررسی قرار گرفته است. به نظر پیاژه ، کودک از راه تجربه و تعامل با محیط و انطباق با آن به شاخت محیط خود دست می یابد، فرایند که به آن انطباق یا تعادل جویی گفته می شود. تعادل مستلزم دو عمل درون سازی یا جذب و برون سازه و یا انطباق است . درون سازی مستلزم برازندن تجربه های تزه با ساختهای موجود ذهنی طرحواره است برون سازی عبارت است از تغییر در دوره طرحواره یا ساخته های موجود ذهنی بر اساس تجربه های جدید. به عنوان مثال، هنگامی که کودکی یاد گرفته است اسباب بازی کوچکی را با یک دست بردارد، سعی می کند بطری شیر را نیز با یک دست بردارد. او با این عمل می کوشد که برداشتن بطری شیر را به ساخت ذهنی قبلی را با واقعیت محیط انطباق دهد (برون سای) به عبارت دیگر یا به کار انداختن هر دو دست برای برداشتن بطری، ساختن ذهنی موجود را تغییر می دهد.
فرآیند برون سازی هنگامی رخ می دهد که پاسخ های پیشین کودک برای رسیدن به تعادل ناکافی باشد. پیاژه فرایند رشد شناختی و هوش کودک از طریق درونسازی و برونسازی را به هار دوره و هر دوره به چند مرحله تقسیم می کند این چهار دوره، سلسله مراتب رشد شناختی تشکیل می دهند که بر آن تعادل موفقیت آمیز در هر دوره مستلزم رسیدن به تعادل لازم در مراحل قبلی است. در نخستین دوره رشد هوش یعنی دوره رشد حسی- حرکتی که از تولد تا دو سالگی است.
کودک یاد میگیرد که با کار انداختن اعمال ساده بازتابی و هماهنگی ادراکی دست یابد. در دوره دوم که دوره پیش عملیاتی نامیده میشود و از سن 2 تا 7 سالگی طول می کشد، کودک زبان و سایر نمادهای ارتباطی را یاد می گیرد. در این دوره کودک به شدت خود محور است و اساسات به محسوسات و امور عینی توجه دارد.
در دوره سوم رشد یعنی در دوره عملیاتی عینی31 (11-7 سالگی) کودک به تدریج با کاهش گرایش خود محوری، نظامهای سازمان یافته عملیات هوشمندان را از راه فرایند تعامل اجتماعی توسعه دهد. در آخرین دوره یعنی دوره عملیات صوری32، تفکر کلامی و منطقی رشد می کنند و نوجوان می تواند به اعمال ذهنی و فعالیت های هوش بالا بپردازد.
به نظر پیاژه، رشد هوش کودک و ارتباط با این چهار دوره به طور طبیعی در سن 15 سالگی کامل می شود و از آن به بعد آنچه که رشد می کند پیشرفت یادگیری های اکتسابی است نه هوش. بر این اساس توانایی های هوش فرد در دوره های رشد شناختی پیاژه با هوش سیال کتل شباهت دارد. پیاژه و طرفداران و برای سنجش رشد شناختی کودکان در دوره های مختلف رشد می توان از این آزمون ها استفاده کرد.33
نظریه شناختی کرول درباره هوش:
کرول در حال حاضر به تحقیق گسترده ای درباره همه عوامل هوش که تاکنون شناخته اند ادامه می دهند. در سال 1980 از طبقه بندی فرآیند های ذهنی، تکالیف شناختی ابتدایی34 را مطرح کرد که از آنها فرایندهای شناختی هوش استنباط می شود. کامل کردن یک تکلیف شناختی ابتدایی، مستلزم به کار بستن معدودی از عملیات یا فرایندهای ذهنی است. کرول این تکلیف را به 8 گروه طبقه بندی کرد که عبارتند از: دریافت ادراکی، زمان واکنش، و جنبش های ارزشیابی و تصمیم، جور کردن محورها یا مقایسه، نام بردن، فرا خونی یا تداعی، فراخوانی حافظه ذهنی35 استدلال قیاسی، محاسبه عددی.
در زیر نمونه هایی از تکالیف شناختی ابتدای مطرح شده اند:
1- تکالیف صورت بندی ادراکی این آزمون مستلزم آن است که آزمودنی محرک های مبهم را تفسیر یا بازشناسی کند و به عنوان مثال کلمه هایی که بعضی از آنها حذف شده است با درجه های مختلف ابهام ارائه می شود و آزمودنی باید آنها را بازشناسی کند در این آزمون تعداد پاسخ های درست و زمان واکنش هر دو اندازه گیری می شود.
2- ابهام ها در این تکلیف عبارت هایی به آزمودنی ارائه می شود و او باید درست یا غلط بودن آنها را تشخیص دهد. مثال درست (سگ پا دارد) غلط کتاب بال دارد)، مبهم (شصت یک ع دد است).
اگر آزمودنی از کلمه (شصت) عدد شصت را در حافظه خود بازیابی کند آن را درست و اگر انگشت را بازیابی کند آن را غلط تشخیص می دهد. این تکلیف توانایی فرد را در سرعت بازیابی معانی مختلف اندازه می گیرد اگر سرعت بازیابی کند باشد آزمونی معنای متداول کلمه را به یاد می آورد و جمله مبهم را درست تشخیص می دهد. اگر سرعت بازیابی معانی لغات زیاد باشد، معنای کمتر متداول را غلط تشخیص می دهد این تکلیف ارزشیابی و تصمیم را اندازه گیری می کند.
به طور کلی، ملاحظه می شود که روان شناختی الگوهای تفکر و حل مساله را کار کرد مغز می داند که با داشتن ذخایر عظیمی از اطلاعات در حافظه، محرک ماه دریافتی را پرورش کرده و آنها را سازمان می دهد و انواع برنامه ها و راهبر دمای پیچیده در خزانه حافظه اندوخته شده اند که هر یک از آنها با محرک درون داد خاصی فرا خوانده می شود. بنابراین، روان شناسان شناختی هوش را بر حسب متغیرهایی مانند گنجایش اند ورزش، سرعت انجام عملیات اساسی، سرعت دستیابی به محتوی خزانه حافظه و تعداد و تنوع برنامه های ذخیره شده در حافظه تجزیه و تحلیل می کنند.36
بهره هوشی:
شاید در رشته تعلیم و تربیت هیچ واژه ای به اندازه IQ یا بهر ه هوشی مورد بحث و جدل استفاده نابجا یا تفسیر غلط قرار نگرفته باشد. کتابها و مقالات بی شماری درباره این موضوع واحد نوشته شده است و به نظر می رسد که به عنوان یک مبحث پربار برای مباحثه باقی بماند. IQ با کار آلفرد بینه و تئدور سیمون ابداع شد. فرانسوی هایی که در سال 1904 از طرف دولت خود برای یافتن روشی برای طبقه بندی کودکان عقب مانده مسئولیت داشتند نتیجه کار آنها با ایجاد یک سیستم پیچیده از آزمون منجر شد که منعکس کنده جنبه های متعدد پیشرفت یک کودک در رابطه با رشد هوشی- اجتماعی و بدنی بود. در حقیقت مطالعات این آزمونت ها بیش از چهل (40) جنبه هوش بشری را می آزماید.37 کارهای بینه در روان شناسی آموزشی تاثیر زیادی داشت، زمانی که یک کودک در یک مرحله (آزمون ) موفق می شود تعدادی ماه به سن عقلی او اضافه می شود به این ترتیب پسری که سن او 72 ماه است و همه آزمون های مربوط به شش سال او به انجام رسانده، نمره سن عقلی 72 (هفتاد و دو) دریافت خواهد کرد. ما سن عقلی (NA) او را به سن تقویمی (CA) او تقسیم می کنیم و عدد حاصل را در عدد 100 ضرب می کنیم تا بهره هوشی بدیت آید. (IQ)
IQ = 100. ( سن تقویمی: سن عقلی)
به این ترتیب بهره هوشی یا IQ کودک شش ساله ما که عملکرد (مقتضی سن خود را دارد 100 است:
100 = 100. 72 : 72
اگر کودک شش ساله در سطحی پایین تر از سن تقویمی خود عمل کره باشد، IQ او زیر 100 خواهد بود. مثلا اگر سن تقویمی 72 ماه و سن عقلی 38 54 ماه باشد، پس 100(72 ، 54) = IQ یا 75 است. اگر او در سطحی بالاتر از سن تقویمی اش عمل کرده باشد، آنگاه سن تقویمی 72 ماه است و سن عقلی 108 ماه و یا 150 خواهد بود:
100.(72: 108) = IQ
تفاوتهایی در روش رسیدن به بهره های هوش وجود دارد که به محاسبات آماری مربوط می شود و امروزه از ضریب های هوشی انحراف سخن میگویند. این اصطلاح به فاصله بین IQ متوسط یک جمعیت در کل و IQ متوسط یک جمعیت در کل و IQ مورد نظر در امتداد قاعده منحنی نرمال فاصله بین IQ متوسط یک جمعیت در کل و IQ مورد نظر در امتداد قاعده منحنی نرمان اشاره می کند.
منحنی نرمال زنگوله ای شکل است و یا خواص ریاضی مشخص شده است، این منحنی توزیع بسیاری از خصیصه های بشری را بیان می کند. مثلا قد در شکل یک منحنی نرمال توزیع می شود. که در این منحنی تعداد معدودی افراد خیلی کوتاه و خیلی بلند قد وجود دارند، در حالی که اغلب افراد در قد میانه یا متوسط مجتمع هستند.
روان شناسان، زمانی که آزمون استنفورد بینه را به کار می برد، به ندرت بهره های هوشی بالاتر از 166 تا 170 را نسبت می دهند، زیرا آنها معتقدند که تخمین توانایی های کودکی که از عهده آزمون به خوبی بر آیند غیر ممکن است احتمال یافتن کودک با بهره هوشی بالاتر از 166 در جدول 28 در 1000000 است.
آزمون استنفورد بینه S-B می تواند برای کودکانی از سنین دو تا حدود 16 سال مورد استفاده قرار می گیرد. آزمون های جایگزینی استنفورد- بینه مقیاس های وکسلر هستند، این آزمون ها دو نمره ارائه می دهند.
یکی کلامی و دیگری عملی، که ما آنها را برای تعیین بهره هوشی ترکیب می کنیم.39
ضرورت شناسایی استعدادهای درخشان و تشخیص تفاوت های فردی از جمله وظایف و مسولیت های خطیر مربیان و معلمان و اولیا نظام آموزشی هر جامعه در برنامه ریزی های تعلیم و تربیت برای کودکان و دانش آموزان، باشد البته همواره باید توجه داشت که :
1- تفاوت های فردی در برنامه ریزی آموزشی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
2- در بین دانش آموزان، استعدادها و توانایی های گوناگونی موجود است که لازم به آنها توجه فراوان نمود.
3- تنوع استعدادها را می توان هر چه زودتر در بین کودکان شناخت.
4- ایجاد امکانات و تسهیلات ویژه برای شکوفایی و پرورش استعداد ما از ضرورت های جامعه آزاد و مطلوب می باشد.
5- توانایی و استعدادهای ویژه همواره خود به خود و به تنهایی (بدون انگیزه مناسب) چندان موجب شکوفایی نمی شود.
6- معمولاً حالت نامتعادل هیجانی در بین کودکان تیزهوش کمتر از کودکان عادی و عقب مانده ذهنی می باشد.
7- این ادعا ه هر معلمی می تواند به کودکان تیزهوش درس بدهد نمی تواند همواره صادق باشد.
8- در رشد و تعالی فرهنگ و تمدن ملت ها افراد تیزهوش و سرآمد نقش اساسی داشته اند.
9- قوانین ارث و شرایط محیطی در مورد افراد تیز هوش مشابه افراد عقب مانده ذهنی و یا کمتر تاثیر ارث در تیزهوشی بیشتر یا کمتر از تاثیر آن در عقب ماندگی ذهنی نیست.
10- کودکان تیز هوش باید از غنای آموزش و فرهنگی قابل توجه برخوردار بوده و از فقر و انزوای فرهنگی به دور باشند.
در هر حال، نیازهای آموزش کودکان با استعداد را به نحوی متناسب و مطلوب فراهم نمایی زیر جامعه به وجود این افراد سخت نیازمند است به ویژه جامعه کنونی ما که با انقلاب اسلامی برای استقلال و آزادی واقعی بهای بس سنگین پرداخته است سخت به نیروی انسانی متعهد و متخصص در رشته های مختلف نیازمند است و کودکان و دانش آموزان تیزهوش رو سرآمد که از سرمایه های گرانقدر این مرز و بوم می باشد از حداکثر امکانات و تسهیلات آموزش و پژوهش در جهت شکوفایی استعداد بهره مند شوند. سرمایه گذاری در این زمینه یک ضرورت حیاتی در رشد و خودکفایی همه جانبه جامعه قلمداد می گردد.40
در واقع ضرورت و لزوم توجه به استعدادهای درخشان و نقش و موقعیت اجتماعی آنها مربوط می شود یکی از شاخص های اصولی در هویت اجتماعی تیز هوشی مشاغل است که آنها در جامعه پی می گیرند.
بر اساس یک مطالعه طولی 30 ساله به وسیله یکی از دانشگاههای ایالت متحده بر روی پیش از 724 تیز هوش، 63 درصد مردان تیزهوش به ترتیب در حرفه های زیر فعالیت نموده اند: حقوق دان (0%) کارکنان عالی رتبه اداری و اجرایی (9%) اعضاء هیئت علمی دانشگاه (80%) مهندسی (7%) فیزیکدان (6%) ، صاحبان صنایع تجارت (5%) روزنامه نگار و ناشر (4%)، شیمی دان (4%) مشاغل مالی (3%) ، مشاغل آزاد (3%).
مشاغل فوق که تنها مثبت ترین و موثرترین فعالیت های اجتماعی به شمار می آید بلکه اهمیت حرفه ای هر یک از آنها اقتضای نوعی تخصص و مهارت ویژه همراه با قابلیت هوشی و ذهنی بر جسته و فوق العاده می نماید که این تخصص و خبرگی صرفا در میان افراد تیزهوش (و نه سایر افراد جامعه) به ودیعه نهاده شده است.
هر گاه تلفیق چنین قابلیتی ذاتی را با شاغل زیربط، مورد لحاظ قرار می دهیم، بدون شکلی به پیامدهای و دست آوردهای مثبت و شکوهمند این تلفیق در سطح آن جامعه با کشور وی خواهیم برد.
مقایسه شغلی تیزهوشان و افرادی عادی:
بر اساس مطالعه مزبور بر روی 724 و تیزهوش و 1878559 فرد عادی مشخص گردید که تفاوت مهم و معنی داری در اشتغال تیزهوشان و افراد عادی وجود دارد.
این مقایسه یافته های زیر ارائه می دهد:
حوزه شغلی تیزهوش
تیز هوش
عادی
مشاغل تخصصی
45%
6%
مشاغل عالی و نیمه تخصص
26%
8%
مشاغل دفتری ، مهارت سنتی و خرد
21%
24%
مشاغل زیر تخصصی
6%
32%
مشاغل با مهارت بسیار پایین و بدون آموزش
کارگران روز مزد
1%
18%
نقش تیز هوش در جامعه:
وجود استعدادهای درخشان و نخبگان در اجتماع آثار مثبت فراوانی دارند که به مهمترین آنها اشاره می شود.
1- نقش تیز هوش در فعالیت های اجتماعی
بر اساس یک مطالعه در ایالات متحده بیش از 97 درصد تیزهوشان تقریباً در کلیه های فعالیت های سیاسی و اجتماعی از قبیل انتخابات شهری، ایالتی، و کشور شرکت می کنند و به نمایندگان مورد نظر خود رای می دهند و فقط 3 درصد در اینگونه انتخابات هیچگونه مشارکتی ندارند.
چنین آماری گویای حساسیت فوق العاده تیزهوش ها نسبت به مسائل و حوادث اجتماعی است. یعنی تیزهوشان در کلیه فعالیت های حیاتی جامعه خود نقش فعالی بر عهده دارند.
2- نقش تیز هوش در توسعه اقتصادی:
یک فرد تیزهوش به علت نیازی که در وی وجود دارد منشاء تحولات مثبت اجتماعی و توسعه اقتصادی می گردد که بالمال موجب رفاه جامعه می شود.
این نیاز حیاتی در تیز هوش نیاز به پیشرفت و ترقی است که بیش از فردعادی می باشد. تاریخ حیات بشری آکنده از نمونه هایی برجسته از نقش ترقی طلبی و پیشرفت گرایی در توسعه اجتماعی و رفاه عادی است. جامعه ای را تصور کنید که متشکل از افرادی با انگیزه نیرومند ترقی، پیشرفت و موقعیت است توسعه اجتماعی این جامعه امری مسلم خواهد بود.
3- نقش تیزهوش در رهبر و سیاست گذاری مملکتی
از ویژگی های تیزهوشان اخذ تصمیم به طور مستقل است که در کنار قدرت رهبری (که در برخی از آنها وجود دارد) تمایزی برای آنها از افرادی عادی به وجود می آورد. این توانمندی ها در سطح اجتماعی بسیار شگرف و قابل ملاحظه است در شرایطی که جامعه ای از مشکلاتی حاد و معضلاتی پیچیده رنج می برد و به سادگی نمی توان برای آن راه حل و چاره ای اندیشید، در اینجا قدرت تصمیم گیری یک تیز هوش در مشکل گشایی به خوبی احساس می شود.
4- نقش تیز هوش در امنیت ثابت و بقای اجتماعی:
به زعم بعضی از صاحبان نظران علمی و پژوهشی، امنیت داخلی یک جامعه، بسته به قدرت دفاعی و امکانات تسلیحاتی آن است . بیش از 75 درصد پژوهشگران بسیار برجسته در سطح جهان (معادل 440000) در امور دفاعی و نظامی مشغول به فعالیت می باشند بدون هیچ تردیدی این گروه از جمله تیزهوشان محسوب می شوند.
زرادخانه های هسته ای، شیمیایی و . . . . مرهون وجود چنین افراد در جهان است. درحالیکه شاخص ابرقدرتی در حیطه نظامی، قدرت و توان هسته ای است نقش تیزهوشان در قدرت نظامی و مالا تامین امنیت و حیات جهانی مبرهن می گردد اکنون 5 کشور بزرگ نظامی یعنی آمریکا، روسیه قدر ایتو، فرانسه، انگلیس و ایتالیا به عنوان مهمترین صادر کنندگان تسلیحات به سراسر جهان می باشند (با تامین حدود 70 درصد تسلیحات جهانی) این توان برای کشورهای مزبور موقعیت مستحکم دفاعی و امنیتی فراهم می آورد. بلکه با ارز سرشار ناشی از آن ، کم و بیش توسعه کم نظیر ایجاد نموده و علاوه بر آن تامین امنیت و حیات بشری در صحنه جهانی، نقش تعیین کننده و تصمیم گیرنده به آنها می دهد به عبارتی دیگر این کشورهای جهانی مرهون وجود تیزهوش است.
5- نقش تیزهوش در تعالی فرهنگی:
در جای جای تاریخ بشری در هر گونه درخشش فرهنگی، هنری، ادبی و علمی، اثر و علامتی از جای پای افراد تیزهوش و نخبه دیده می شود. پیشرفت و توسعه علمی و شناختی و فرهنگی را رد طی قرون متمادی افراد عادی و عقب ماندگان ذهنی پدید نیاورده اند.
تیزهوشی سهمی حیاتی و تعیین کننده بشری داشته و دارد. از دوران تمدن های درخشان آسیایی نظیر چین، هند و ایران تا ظهور عصر طلایی یونان (پریلکس) و تمدن پویایی اسلامی که شعاع کوچکی از آن، رنسانس را آفرید، رد پاهای از تیزهوشان و نخبگان دیده می شود و امروزه نیز تحول عصر تکنولوژی درخشان ( در قرن بستم) مرهون وجود نخبگان زمان است.
6- نقش تیزهوشان در حیثیت جهانی ممالک:
برای یک جامعه تیزهوشی با درخشش های متعاقب آن، در صحنه های موجب سرافرازی، عزت ، حرمت و اعتبار است، این امر نه تنها برای یک جامعه بلکه برای یک فرهنگ نیز صادق است. به عنوان مثال، فرهنگ در تمدن اسلامی نه تنها با وجود چنین نخبگان شکل گرفت و توسعه یافت بلکه افتخار و سرافرازی برای آحاد امت اسلامی در سطح جهانی ایجاد نموده است. و هزاران متفکر، اندیشمند، صاحب حکمت و معرفت، ریاضی دان، منجم، شیمیدان، طبیب، مورخ، ادیب ، هنرمند و هنرآفرین که ریزخوار سفره مکتب اللهی اسلام بوده اند برای هر ملت و جامعه ای موجب عزت و اشرف است و هر ملتی در پنهه گیتی چنین در قبطه می خورد و آرزومند چنین درخشش تاریخی است و این در شرایطی است که بسیاری از کشورهای قدرتمند و فراصنعتی و ابرقدرت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی از چنین تمدن و تاریخی کمترین بهره نبرده اند (مجله استعدادهای درخشان، سال ، شماره 0 و 71).
پیامدهای اجتماعی و عدم توجه به تیزهوش:
جوامع بشری در قبال عدم پرورش و ملاحظه صحیح نسبت به دچار زیان های سنگین و مخاطره آمیز خواهند شد:
1- آسیب روانی تیزهوش:
عدم توجه صحیح به نیازها و ارزش انگیزه های تیزهوشی، برای اختلافات و آسیب هایی فراهم می آورد. برخی از مهمترین بیماریهای که یک تیزهوش، محروم و ناکام را تهدید می کند افسردگی شدید، اختلالات روانگسیختگی از نوع پارانوئید، پرخاشگری شدید و حالات نوروتیک هستند. حتی اگر چنین بیماریهایی تحقق نیابد تیز هوش در زندگی عادی خویش دچار معضلاتی خطرناک خواهد شد، که هوش برای رفع آنها کمترین کفایتی را نخواهد داشت.
2- بزهکاری اجتماعی تیزهوش:
نه تنها به خود صدمه می زند بلکه می تواند منشا آسیب های اجتماعی نیز باشد و این زمانی است که مورد توجه ضروری جامعه قرار گیرد، بسیاری از آسیب های اجتماعی در سطح وسیعی مانند جنایت ها، سرقت های بزرگ، تروریسم و . . . . محتاج نوعی توانایی خلاقیت و ابتکار برجسته است که صرفاً در توان یک فرد تیزهوش. به عنوان مثال یکی از نظریه پردازان بزرگ مافیا در اروپا ، فرد نابغه ای است که در علم فیزیک دارای تحصیلات برجسته می باشد.
3- استبداد سیاسی:
سراسر تاریخ محشون از مبرانی دیکتاتور و مستبد است که سبعیت و خون آشامی آنها نقاط عطفی در حیات بشر آفریده است. بی تردید قدرت رهبری به ویژه در سطح کلان، نیازمند توان بالایی از هوش و استعداد ذهنی است نمونه از این باب، هیتلر است که نه تنها یک تیز هوش بود بلکه توان رهبری و نفوذ اجتماعی وی هنوز موضوع مطالعات و تحقیقات گسترده در حوزه های روان شناس، مدیریت و سیاست است.
4- استثمار بشری:
امروزه بخش عظیمی از جهان بشری ( یعنی جهان سوم) با بیش از چهار میلیارد نفر کم و بیش تحت استثمار بیکاری، سوداگران مالی، تراست ها، کارتل ها و شرکت های غول آسایی چند ملیتی قرار گرفته انست. تاریخ غمبار آمریکایی لاتین نمونه ای تاسف بار از چنین استعماری است (رهبری مالی و تجاری چنین حکومتی اقتصادی جهان صرفا از توانمندهای ویژه یک تیزهوش برمی آید. در واقع تیزهوشان و نخبگان جامعه بشری نبض اقتصادی و شریان مالی بشریت را در دست دارند.
5- آسیب های ارزش:
نظام ارزشی، قوانین هنجارها و حقوق اساسی جامعه جهانی که ناموس بشریت است طی تاریخها، بی وقفه آمال هجوم تاخت و تاز و غارت و تهدید برخی نیروهای شیطانی در قالب انسانی بوده است. برخی از این شیاطین انسی نه تنها در ناموس بشری دست برده اند بلکه این سارت را به خود داده اند که به آیین تراشی، مکتب سازی و ارزش گذاری بشری بپردازند و برای انسان قانون وضع نمایند. تاریخ بشری مملو از مصائبی است که پیامدهای چنین جسارت ها و هتک حرمتها بوده است. در چنین عرصه دهشت باری نشانی از عقب ماندگان ذهنی و حتی افرادی عادی یافت نمی شود بلکه تیزهوشان و نوابغی نمود مییابند که برای طبیعت بشری و اراده او یاوه سرایی نموده اند.
6- بحران اطلاعات:
پس از جدایی علم از فلسفه و شکل گیری دور رنسانس و به ویژه در طی دو قرن اخیر دایره علم و دانش، آگاهی و اطلاعات بشری آنچنان وسعت و عمق شگفت انگیزی یافت که هر شخصی احساس نمود که مهار چنین مجموعه ای عظیم از داده ها و اطلاعات اگر بعید نباشد به سختی ممکن است . امروزه بشر در قبال چنین مهارتی احساس عجز می کند. زیرا این گستردگی روزافزون بی وقفه ادامه دارد و در این حالی است که تمامیت بخشی و وحدت دادن به آنها ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
برای یک صاحبت نظر مسائل تیزهوش ، این امر به سادگی قابل فهم است که طبیعت چنین گسترده ای از اطلاعات که بشر را به وحشت انداخته است با ماهیت انگیزش یک تیزهوش و فرد نخبه سازگاری دارد.
7- تکنولوژی زیان بار:
بر اساس عنوان پیشین (بحران اطلاعات) می توان به سادگی دریافت که تیزهوش چه نقشی در گسترش فن آوری و تجهیزات و منابع مادی زیان بار و خطرآفرین بری بشریت می تواند داشته باشد. تسلیحانه هسته ایی، نوترونی و شیمیایی، رشد صنایع مخرب محیط زیست و تحقیقات ژنتیکی ویژه آنها گوشه ای از آسیب هایی است که فن آوری جدید به بشریت وارد نموده است.
بررسی نظام انگیزشی تیزهوشان:
در شناخت ویژگی های انگیزشی تیزهوشی باید به حیطه علائق، نیازها و نظام ارزشی وی توجه نمود. نظام انگیزشی پایه نظام ارزشی وی را تشکیل می دهد. فرد تیز هوش اساس احتیاج اندکی برای ایجاد انگیزه از طریق محرکهای خارجی به منظور انجام امور دارد. علاقه و محبت او واقعی است و نیز در ابراز بعضی نفرت و انزجار ، صدایت دارد. می توان عمده ترین نیازهای تیزهوش که منشاء علایق و نظام ارزشی وی را تشکیل می دهند این چنین برشمرد
1- شناخت:
گرایش فراوان به کشف و شناخت محیط خود، جهان هستی و پدیده های گوناگون در وی دیده می شود. از ناآگاهی و جهالت به شدت رو گردان است. علاقه به حل امور پیچیده و متنوع و فهم مفاهیم در سطح وسیع و لذت از این گونه مسائل (نظیر بحث مربوط به انسان و منشاء او) در فرد تیزهوش ، بارز است. کنجکاوی او به معنای وسیع، مسائل عمده خارج از حد سن و سال را نیز در بر می گیرد. گرایش با آزمایشات در باره مسائل جدید و کسب تجارت نو در او وجود دارد. میل به دانستن و اکتشاف امور در کودکان پراستعداد 90 درصد به افراد متوسط برتری دارد.
(جفرت)، (1985) ، در بررسی عوامل انگیزش در تیزهوش (به ویژه ریاضی) به این نتیجه رسد که ابراز و توانمندی عالی در ریاضیات به گرایش عمیق و درونی نسبت به فعالیت های ریاضی مربوط می شود و به نیاز فوق العاده در پیشرفت ارتباطی ندارد.
2- پیشرفت علمی:
نیاز به تحصیل ، تعلیم و یادگیری از احتیاجات برجسته تیزهوش است. علاقه و گرایش فوق العاده به موفقیت تحصیل و پیشرفت های مربوط از ویژگیهای تیزهوش محسوب می گردد.
3- سرگرمی های اقتصادی:
علاقه قوی و شدید به سرگرمی ویژه ای در حیطه ای مشخص، مانند جمع آوری مجموعه ای گوناگون از اشیاء و انجام سرگرمی های غیر عادی نسبت به وضعیت سنی و انجام سرگرمی های غیر عادی نسبت به وضعیت سنی و تحمل از مشخصه های تیزهوش است. سرگرمی هایی که از اساس، از هر گونه بیهوده کاری، پوچ گرایی و مهملات و فعالیت هایی بی هدف پیراسته است و دارای جنبه های جدی و علمی و دور اندیشانه ای است.
4- قوام فردی:
تیزهوش، علی رقم ارتباط و تعامل جدی محیطی گرایش شدید دارد که به پایداری و قوام شخصیتی استقلال و هویت فردی خویش تحقق بخشد به طوری که به عنوان یک شخصیت تمایز یافته، در حوزه محیطی خود مورد توجه قرار می گیرد. تیزهوشی بیش از دیگران نیازمند است که نظام ارزشی و ملاک های شناختی و ارزشی سنجی خود را ، خود برگزیند و برنامه ها و خط مشی و اسلوب های زندگی شخصی را خود تعیین نماید و در تصمیم گیریهای مربوط شخصا فعال باشد و اساسا جایگاه مقام و موقعیت منحصر به فرد خود را در محیط مشخص نمود، ارائه دهد. بررسی (ریستور) (1985) در مورد ترجیحات و علائق یادگیری تیزهوشان نشان داد که تیزهوشان غالباً ، آموزش برنامه ای و مطالعه مستقل فردی را بنا بر یک اساس انگیزش قوی ترجیح می دهند . همچنین، در روش یادگیری (یا تدریس) شیوه بحث را بر می گزینند که می توان به انگیزه قوی فری آنها اسناد داد. (وبلیینگر) (1985) خاطر نشان می سازد که تیزهوش بزرگسالان برای نیل به فضایل و پیشرفت در زندگی، از طریق کار کردن به تنهایی و مستقل اقدام می ورزد.
5- تعاون
گرایش به معاشرت و آشنایی بیشتر با محیط انسانی، همیاری و همکاری با دیگران از جمله والدین، افراد ، خانواده همسالان و . . . . تشریک مساعی با آنان، نیاز به تعاون تیزهوش را مشخص می کند. اگر به نقش و موفقیت اجتماعی اهمیت و بها می دهد، جز این نیست که علاوه بر کسب رشد و پختگی کافی مشخص ، غمخوار و معین جامه و محیط خود باشد. میل به عضویت در گروههای گوناگون 52 درصد بیشتر از افراد عادی است.
6- کمال : فرد تیزهوش می خواهد ه به طور کلی در تمامی ابعاد وجود خویش به مال مطلوب نائل گردد به طور اخص در زمینه ای مشخص به عالی ترین سطح و مقام دسترسی یابد. کمال عمومی شامل تعالی اخلاقی و کسب مکارم اخلاق و سجایا (مانند وقار تواضع، حسن خلق و . . . ) می گردد. میل به برتری 84 درصد بیشتر از افراد متوسط است و نیز میل به تحسین شدن و محبوبیت 57 درصد بیشتر می باشد.
7- نظم:
ایجاد انضباط ، نظم و ترتیب در امور کلیه بخش های زندگی شخصی و تحصیلی، شغل و روابط محیطی از علائق عمده تیزهوش است گر چه ممکن است آنگونه که شایسته باشد و جدیتی در تحقق این نظم مبذول ندارد.
8- امنیت:
گرایش به بهره گیری از یک محیط امن، آرامش یافته، قابل اطمینان و اتکال و اعتماد به نحوی که بتواند فضای مناسب برای فعالیت ها و اهداف مورد نظر وی فراهم سازد به طور بر جسته ای در تیزهوش ظهور دارد.
گاهی ضرورت اقتضاء می کند که حتی المکان به یک منبع نیرومند آرامش رهنده و ایمنی بخش روی آورده تکیه ورزد، تیزهوش از جوراحتی و تسهیل کننده که آسایش وی را تامین سازد. بیشتر از دیگران لذت می برد و خشنود است.41
مسائل انگیزشی:
علیرغم موجود برخی نیازهای قوی و خاص برای تیزهوش ، باید تذکر داد که فرد تیزهوش از برخی مشکلات حاد انگیزشی و مسائل هیجانی و عاطفی رنج می برد حوادث زندگی و فشارهایی که در طول زندگانی روزمره بر او وارد می شوند وی را دچار مسائل جدی روانی می کنند. (کارنز) و (اشتانیت) (1986) متذکر می شوند که گرایش و تمایل قوی نسبت به پیشرفت و نیل به یک مقام و معتبر اجتماعی، و آمال مربوط به خط مشی و فلسفه زندگی، فشار آورترین وامل محسوب می شوند که ثبات و تعادل روانی تیزهوش را به هم می ریزند (بلبلک بورن) و (اریکسون) (1986) پنج برهان اساسی را که زندگی شغلی تیزهوش وجود دارد بر می شمارند.
1- ناپختگی از لحاظ تحول
2- ناموفقیت در امور یادگیری
3- ترس از موفقیت در میان دختران
1 – بدری مقدم، 1373، ص 76.
2 – لطف آبادی، 1372، ص 109.
3 – افروز ، 1374.
4 – شریفی درآمدی، 1375 ، 65.
5 – براهنی و قلیان، 1373 ص 98.
6 – شریفی، 1373، ص 61.
7 – هاشمی. 1373، ص 70.
8 – مجله استعدادهای درخشان، قسمتی از بیانات آقای هاشمی رفسنجانی، سال 1371.
9 – سیاسی، 1374، ص 119.
10 – ارلیج، کودکان تیزهوشی، کلانکی، 1371، ص 23.
11 – ارلیج، کودکان تیز هوش، کلانکی، 1371 ، ص 23.
12 – Over Achiver
13 – ارلیج، کودکان تیزهوش، کلانکی 1371، س 24.
14 – Genius
15 – Gilfted and Talenrted
16 – قانون آموزش کودکان تیزهوش و با استعداد مصوب 1978، بخش 902.
17 – ارلیج، کودکان تیزهوش، کلانکی 1371، س 14.
18 – Havighurst R.J and Dehaan, R.F Aducating Gified children. Univercity of chicago press.
19 – ارلیج، کودکان تیزهوش، کلانکی 1371.
20 – افروز- غلامعلی، مقدمه ای بر روان شنای و آموزش و پرورش کودکان استثنایی، سال 1372.
21 – مجله استعداد های درخشان، سال اول، شماره 1، ص 60.
22 – Terman
23 – مجله استدلالهای درخشان، سال اول ، شماره 1، ص 60.
24 – مجله استعدادهای درخشان، سال اول، بهار 1371.
25 – Binel
26 – ایکن، 1985.
27 – Humphays
28 – Boring
29 – شریفی، حسن پاشا، روان سنجی و روان آزمایی، ص 283.
30 – Sperman- Imperical.
31 – Assimilation
32 -Forman operation
33 – شریفی ، حسن پاشا، اصول روان سنجی و روان آموزی، 1372.
34 -ECT
35 – Spisodic Memory Readud
36 – شریفی حسن پاشا، اصول روان سنجی و روان آزمایی
37 – The intell ingence Quotient (IQ)
38 – Chronological Age
39 – ارلیج، کودکان تیزهوش، کلانکی، 1371.
40 – افروز، غلامعلی، روان شناسی و آموزش و پرورش کودکان استثنایی 1372.
41 – مجله استعدادهای درخشان، سال اول، بهار 1372.
—————
————————————————————
—————
————————————————————
1
49