تارا فایل

معماری خیابانی و هویت سیمای شهری در ایران-دکتر ذکاوت


معماری خیابانی و هویت سیمای شهری در ایران (1)

نویسنده: دکتر کامران ذکاوت

چکیده
گونه شناسی معماری ایران و تحقیق در شناخت هویت و ارزش های اصیل معماری، امری بس مهم و زمینه ساز انتقال تجربه های گذشتگان به آینده است. جداره ی خیابان در واقع سیمای فضاهای جمعی و حاوی ارزش های فرهنگی و محیطی جامعه است که در دوران های مختلف شکل گرفته و به عنوان شناسنامه ی یک جامعه حاوی میراث فرهنگی آن به شمار می رود.
این مقاله تلاشی در جهت شناسایی گونه ای از معماری ایرانی است که پس از تحولات صنعتی شکل گرفته و در آن ارزش هایی از هویت سیمای شهری ایران وجود دارد و هیچ گاه از این دیدگاه طبقه بندی و ارزش یابی نشده است.
بخش نخست مروری است بر دوران تحول اجتماعی و فرهنگی جامعه ای قاجار تحت تاثیر دگرگونی های شگرف و سریع جامعه ی جهانی که خود، عامل جنبه های مختلف نوگرایی در جامعه شده و سبب تحول و نوگرایی در معماری قاجار بوده است.
معماری دوره ی قاجار به عنوان معماری دوران تحول، مقارن با ورود اتومبیل و معرفی خیابان به بافت شهری، اولین الفبای معماری خیابان را پایه گذاری نموده و کم کم هویتی نو در این سنت به وجود آورده است.
بخش میانی مقاله، دوران متحول معماری و سیمای خیابان را در ایران به سه دوره تقسیم و توسعه ی کالبدی خیابان، ویژگی های عمومی و هویت بنا و جداره در هر یک از این سه دوره را تحلیل و معرفی نموده است.
در پایان، نتیجه گیری از معضلات کالبدی خیابان معاصر، و قوانین و مقررات و عواملی که به اغتشاش موجود در سیمای شهر دامن زده به صورت یک قطعنامه ارائه شده است.
مقدمه
تحقیق و شناخت معماری ایران خصوصاً معماری بافت معاصر شهری با بازشناسی ارزش های کالبدی و محیطی همراه است که متاسفانه چنان که باید از گذشتگان به ما منتقل نشده و سبب بیگانگی نسل طراح کنونی از دستاوردهای استادان هنر معماری معاصر ایران بوده است. پیامد این بیگانگی، محتوای معماری و سیمای شهری است که اکنون در خیابان ها و فضاهای شهری، ناظر آن هستیم. عدم شناخت ویژگی های کالبدی و سیمای شهری معاصر که در اوایل دوران رشد پنجاه ساله ی اخیر شکل گرفته است، سبب شده که ارزش های فوق در کالبدهای جدیدتر کم کم محو شوند.
قدر مسلم این که معماری به انسان و شرایط اجتماعی – اقتصادی دوران و ابسته است که شرایط اقتصادی خود متاثر از ارتقای تکنولوژی است. لیکن از آنجا که قابلیت های محیطی و .کانی با ارزش های معماری، رونق و مطلوبیت می یابند، شناخت صحیح این ارزش ها، خصوصاً معیارهایی که تجلی دهنده ی هویت ملی یک جامعه هستند، در تحکیم زیر ساخت های فرهنگی جامعه، جایگاه والایی خواهد داشت.
یکی از انتقادهایی که اغلب به معماری معاصر ایران وارد می شود، خلا هویتی آن و حذف معیارهایی است که به تدریج دانسته و یا نادانسته از توجه طراحان خارج شده اند.
این معماری به دوران تحول کالبد ارگانیک شهرها از شکل سنتی به بافت جدید مربوط است که در همین زمان عنصر جدید کالبدی یعنی خیابان شهری به آن معرفی شده است. به این ترتیب در معماری دوران تحول، ضمن آن که انطباق نسبی با نیازهای بافت جدید وجود دارد، تداومِ بخشی از ویژگی های معماری ایرانی نیز دیده می شود. همچنین ورود دیگر امکانات محیطی مانند امکانات تکنولوژیک و مصالح در آن قابل مشاهده است.
بدیهی است با مرگ تدریجی کالبد و معماری دوران تحول، این ارزش پیش از آن که در حد لازم شناسایی شوند، از دسترس دور می گردند.
با این مقدمه هر گونه تحقیق و بازشناسی ارزش های یاد شده، گام موثری در حفظ فرهنگ ملی و هویت کالبدی محیط زیستمان است و دستاوردهایی نیز برای این ارزش ها برای نسل نو به همراه خواهد داشت.
خیابان و سیمای شهری
ارزش های سیمای شهریِ فضای خیابان متفاوت از ارزش های دیگر عناصر کالبدی شهر است. فضای خیابان با داشتن محتوای خطی، و عملکرد عبوری، برای معرفی سیمای خود شرایطی خاص دارد. به عبارت دیگر بخش اصلی فضای خیابان تنها از زاویه، قابل رویت است و از آنجا که ناظر در شرایط تحرک (دینامیک) قرار دارد و عناصر کالبدی جداره مرتب با خط آسمان تلفیق می شوند، متوالیاً ارزش های متنوعی در معرض دید قرار می گیرد. اما در تقاطع ها، مکث ناظر و شرایط فضایی متفاوت سبب می شود محتوای ارزش های سیمای شهری دگرگون شود.
با توجه به مراتب فوق عناصر اصلی کالبد خیابان را خط آسمان و جداره تشکیل می دهد که در این میان خط آسمان دارای اهمیت بیشتری است.

1- خط آسمان
مقصود از خط آسمان که مهم ترین عنصر سیمای خیابان به شمار می رود، حد فوقانی تاج ابنیه و فصل مشترک کالبد خیابان با آسمان است.
خط پایه و خط ترکیب، اجزای خط آسمان هستند. خط پایه حد فوقانی جداره ی قائم بنا است و خط ترکیب خط نهایی جداره ی عقب نشسته یا مرز بام قابل رویت و زمینه ی اسمان است.
این عنصر کالبدی شامل مجموعه ی احجامی است که در ترکیب بام بناها با ابنیه ی بلندتر مستقر در پشت جداره دیده می شود. عنصر کالبدی خط آسمان، تجلی گاه ترکیب فرم در کالبد خیابان به شمار می رود و مظهر نظم یا تنوع در سیمای خیابان است.
2- جداره
بدنه ی خیابان بخش اصلی کالبد خیابان را تشکیل می دهد. در حقیقت این عنصر، فضای خیابان را مشخص می کند و به آن مفهوم محیطی می بخشد.
عناصر طراحی در جداره، شامل زمینه، ریتم، همردیفی، تداوم، معماری خیابانی، تناسبات، پیچ، نبش و نشانه است که هر یک به اختصار معرفی می شود.
زمینه: زمینه در جداره به مجموعه ای از جنبه های عمومی معماری، رنگ و تکرار اجزا و عناصر کالبدی اطلاق می گردد که در کل جداره ی خیابان حضور دارند و عامل وحدت و هویت دادن به آن محسوب می شوند.
ریتم: ریتم عبارت است از تکرار عناصر افقی و عمودی جداره که در زاویه ی دید و در پرسپکتیو تشدید دیده می شود و معرف هویت زمینه است.
تناسب و خطوط تقسیم پنجره، بالکن ها، پنجره های طولی، راه پله و عناصر معماری مجموعاً ریتم را در زمینه ی جداره برجسته می کنند. تداوم و هارمونی رنگ یا به عبارتی ریتم رنگ ها نیز از دیگر عوامل زمینه ساز محسوب می گردد.

همردیفی: همردیفی از ویژگی های بارز سیمای شهری در طراحی خیابان است که در دوره های مختلف به رغم گوناگونی اصول زیبایی شناسی و نظم اجتماعی بر حفظ آن تاکید شده است. در سیمای خیابان های دارای نظم کلاسیک و نو کلاسیک، همردیفی نه تنها معیار که شرط اساسی زیبایی محسوب شده است. در سیمای خیابان های دارای بافت متنوع رمانتیسیستی نیز این عنصر هم پای همجواری حتی الامکان ملحوظ بوده است.
خیابان در بافت متنوع دوران معاصر به لحاظ عقب نشینی و تعریض تدریجی، سیمای ناهنجاری به خود گرفته است، لیکن در شرایط خاص چنانچه ریتم عقب نشینی ها تداوم ساخت را مخدوش نسازد، می تواند در جهت مطلوب سازی سیمای خیابان مورد بهره برداری قرار گیرد.
تدوام: شکل گیری فضایی خیابان به عنوان یک کریدور، تنها می تواند از طریق تداوم جداره های آن هویت پیدا کند. باز شدن بدون هدف جداره موجب تضعیف حس مکان در چهارچوب هویت خیابانی آن می گردد.
همجواری پارک و فضای سبز در جداره ی خیابان می تواند با ردیف پوشش گیاهی، گسستگی در تداوم را جبران کند. همجواری یک فضای بسته مانند میدان می تواند ارزشی جدید در کالبد خیابان به وجود آورد.
تنوع حجمی در یک جداره ی متداوم با ایجاد یک فضای عقب نشسته ی مناسب به عنوان فضایی عملکردی، می تواند ارزش های فضای را به کالبد خیابان وارد کند که ضمن ایجاد تنوع فضایی، عملکردهای خاصی را نیز مانند بلیت سینما و تئاتر و نیازمند سکون هستند، پاسخگو باشد.
معماری خیابانی: معماری قابل استقرار در زمینه ی یک خیابان دارای ویژگی های سیمای شهری است. در واقع معماری خیابانی یک معماری زمینه گرا و محافظه کار است. معماری خیابانی دارای خصیصه های معماری بازسازی و نوسازی است که ضمن منعکس کردن هویت و عناصر معماری بناهای طرفین، سبب تاکید و پویایی این خصیصه ها می شود. معماری خیابانی جزئی از یک کل واحد است.

تناسبات: تناسبات، عرض و ارتفاع خیابان شهری عاملی است که در تعیین ارزش های محیطیِ فضا تاثیری قابل ملاحظه دارد. این عامل ضمن رعایت درک انسان از تناسب در محیط، به معیارهای اقلیمی نیز توجه دارد. معیارهای عقب نشینی در ارتفاع که به منظور آفتاب رسانی به ضلع مقابل خیابان تدوین شده، بخش عمده ی خیابان های شهر پاریس را شکل داده است.
پیچ: پیچ در فقرات خیابان شهری موجب بسته شدن دید و معرفی جهت حرکت می شود. بسته شدن دید نیز به نوبه ی خود سبب می گردد که ارزش های کالبدی و سیمای جداره که در مقابل دید قرار دارند، برجسته تر شوند. معمولاً طراحی شهری، بنای یادبود یا نشانه را در این نقاط مستقر می کند.
نبش: نبش بخشی از جداره است که در تقاطع با معبر دیگر و یا اتصال به میدان ایجاد می شود. در طرحی جداره، نقش نبش از نظر تبدیل ارتفاع حائز اهمیت است و در واقع نقطه ی عطف بخشی از جداره محسوب می گردد.
با توجه به این که چهار راه و میدان فضای توقف و تامل است، توجه بیشتر به سیمای آن معطوف می گردد. همچنین به منظور گسترده کردن فضای دید و خط آسمان در فضای چهار راه، تعدیل حجم کالبد نبش در تقاطع و عقب نشینی تدریجی کالبدهای بلندتر مطلوب است.
نشانه: بنایی است سمبلیک که استقرارش در جداره موجب توقف دید و جلب توجه می شود. همچنین این عنصر کالبدی در خاطر باقی می ماند و در شناخت محیط موثر است.
در خیابان های نوکلاسیک هوسمان، موقعیت استقرار نشانه مورد تاکید خاص قرار گرفته است و کلیه ی نشانه ها در نقطه کانونی پرسپکتیو خیابان مستقر شده اند. استقرار نشانه در جداره موجب غنی شدن خط آسمان و نیز تجهیز جداره می گردد.
نسل های اولیه ی کالبد خیابان به رغم این که عمر و سابقه ی چندانی در بافت شهری ایران ندارد، از انسجام کالبدی ویژه برخوردار بوده است، به طوری که معماری جدید خیابانی ضمن ایجاد انسجام با ارزش های جمعی فضای خیابان و سایر عناصر کالبدی ابنیه همجوار، سعی بر تعریف و تعمیم محتوای زمینه در جداره ی خیابان داشته است. همچنین تجاربی ارزشمند از شیوه های انطباق با الفبای سیمای شهری از این نسل از معماری خیابانی موجود است.
معماری خیابانی و محتوای کالبدی فضای خیابان در ایران از زمان شکل گیری تا به امروز دارای مقاطع مشخص تحول و تغییرات محتوایی است که در قالب سه نسل تفکیک و طبقه بندی می شود.
مهم ترین عوامل تحول در ایران سه نسل معماری خیابانی را می توان عوامل تکنولوژی، تغییر و تحول در محتوای روابط داخلی معماری بنا و شرایط اجتماعی – اقتصادی تاثیرگذار به معمار ارزیابی نمود که شامل قوانین و مقررات شهرسازی نیز می گردد.
سیاستگذاری و تعیین خط مشی توسعه ی آینده ی این عنصر کالبدی نیاز به شناخت کافی از ارزش های معمار وسیمای شهر هر یک از این دوران دارد که در حد حوصله ی زمانی این مقاله مورد بحث قرار می گیرد.

دوره ی اول توسعه
معماری دوره ی قاجار به سبب تقارن با تغییر و تحولات همه جانبه ی اجتماعی در آن دوران، معماری دوره ی تحول محسوب می شود. روابط داخلی فضاهای معماری و سازمان کالبدی و سیمای خارجی معماری ایرانی در این دوران متحول شده اند.
معرفی کالبد خیابان به بافت شهری در ایران عملاً در دوران پهلوی صورت گرفته است. لیکن تحولات مربوط به تظاهرات خارجی بنا و تاکید نما از داخل به خارج تدریجاً از اواخر دوره ی قاجاریه آغاز شده و به همین لحاظ گونه های توسعه یافته ی معماری قاجار نیز دارای سیمای خارجی است.

معماری این دوره اولین نسل معماری مشرف به فضاهای شهری (خیابان) در ایران به شمار می رود. از نظر محتوای حجمی، بناهای این نسل کالبد دو طبقه دارند که طبقه ی همکف بیشتر عملکرد تجاری دارد، در حالی که طبقه ی فوقانی مسکونی است و یا واحدهای صنفی و بازرگانی در آن مستقرند.
عامل محدود کننده ی ارتفاع در بناهای این دوره تکنولوژی ساخت است. سازه ی بنا در پوشش سقف طبقه ی اول تیرچوبی است و طبقه ی فوقانی نیز با شیروانی پوشیده شده است.
روابط معماری فضاهای داخلی بنا بسیار ساده و ابتدایی است. فضاهای فوقانی بنا را یک یا دو ردیف اتاق تشکیل می دهد که توسط یک فضای ارتباطی خطی به یکدیگر مرتبط شده اند.
از ویژگی های سیمای شهری جداره ی نسل اول خیابان شهری در ایران نظم کالبدی است که در اثر ثابت بودن ارتفاع و یکنواختی خط آسمان ایجاد شده است. این ویژگی، انعکاس ارزش ها سیمای شهری خیابان های نوکلاسیک اروپا است که در آن نظم و تقارن، ریتم و پرسپکتیو و وحدت فرم حاکم بوده اند.
تظاهرات خارجی معماری بنا که در واقع سیمای شهر را تشکیل می دهد، از هویت ویژه برخوردار است. از ویژگی های برجسته ی معماری دوران قاجار نظم و تقارن است که در معماری خیابانی این دوره نیز کاملاً حضور دارد. محور تقارن بنا را ورودی تشکیل می دهد که معمولاً دارای تظاهرات قائم بر روی جداره است. به این ترتیب موقعیت ورودی دارای تاکید ویژه در نما است که این امر در خط آسمان نیز به صورت یک عنصر شاخص مانند تاج منعکس می باشد. بالکن از مهم ترین عناصر معماری ایرانی است که در معماری خیابانی این دوره حضور دارد. این عنصر که در ترکیب با ستون ها و سقف شیروانی به نما تنوع حجمی می بخشد و اغلب با حصارهای فلزی بسیار ظریف که بخشی از جزئیات اجرایی صنعت وقت ساختمان و انعکاس دسترنج هنرمندان ایران است، تزئین شده است. در برخی موارد بالکن نسبت به سه جداره عقب نشسته و ایجاد فرورفتگی و سایه کرده است. تظاهر ریتم جرزها در نما، از دیگر ویژگی های معماری خیابانی است که سمبل نظم و تناسبات و همچنین به عنوان عنصر شاخص زمینه در جداره و سیمای خیابان به شمار می رود. از آنجا که جداره ی خیابان از دید عابر و ناظر از زاویه مشاهده می شود، ریتم به عنوان یک پدیده ی تحرک، تاکیدی بر پرسپکتیو عمق نیز به حساب می آید. در داخل ریتم، مدول پنجره ها و اغلب کمان و قوس بالای آن که معمولاً در یک قاب جا گرفته تکرار می گردد. گاهی این تکرار ماهیت تناوب را دارا است و به عنوان تنوع، ترکیبات متفاوتی داخل آن طراحی شده که شامل یک یا دو پنجره ی دو قلو می گردد. در برخی موارد ریتم جرزها در خط آسمان نیز انعکاس دارد.
نحوه ی استقرار، تناسبات، و جزئیات پنجره در معماری خیابانی این دوره با ظرافت و دقت انتخاب شده که خود بخشی از محتوای هویت معماری سنتی ایران است. از آنجا که طبقه ی همکف دارای عملکرد تجاری است، تناسب و شکل تابلوها در نمونه های اولیه با هماهنگی و ظرافت انتخاب شده بودند.
از ویژگی های بارز اولین نسل معماری خیابانی ایران، انطباق مطلوب آن با ارزش های طراحی شهری است. به طوری که بناهای واقع در قسمت های مختلف جداره ی خیابان دارای عناصر معماری و سیمای شهری متفاوتی هستند. بر این مبنا سه گونه ی بارز معماری خیابانی قابل تفکیک است:
1- گونه ی نبش جهت استقرار در انتها و ابتدای جداره.
2- گونه ی دوارزه جهت استقرار در تقاطع خیابان های فرعی با جداره.
3- گونه ی میانی جهت اتصال و استقرار مابین دو قطعه جداره.
گونه ی نبش
این گونه ی بنا که عملاً دارای سه جبهه می باشد، در تقاطع دو جداره دیده می شود و معمولاً نسبت به محور پَخ خیابان دارای تقارن کامل است.
ورودی بنا عمدتاً از داخل پَخ و فضای تقاطع تامین شده است و در مواردی که نبش تاکیدی ویژه از خط آسمان دارد، به عنوان نشانه نیز مطرح است. این گونه از معماری خیابانی با اجرای پخ خیابان استقرار نشانه در آسمان در بر گیرنده ی بخشی از اصول طراحی شهری است. فضای تقاطع به سبب شرایط سکون و به عنوان نقطه ی عطف، نیاز به تاکید ویژه در سیمای ابنیه ی تشکیل دهنده ی فضای آن دارد که به درستی و هوشیاری در این گونه از معماری خیابانی دیده می شود.

گونه ی دروازه
این گونه با عبور یک دسترسی از جداره ی خود، ارتباط فضای پشت و خیابان اصلی را برقرار می سازد. در بسیاری از موارد فضای پشت، یک خیابان فرعی است که با خیابان اصلی تقاطع دارد و این ارتباط از طریق ساباط یا دالان سرپوشیده تامین می شود. این گونه از معماری خیابانی موجب تداوم و پویایی کالبد جداره ی خیابان اصلی می گردد و تاکید کالبدی حادث از بنای فوقانی ساباط در خط آسمان، خود به عنوان نشانه ی ورودی، ارتباط فرعی را شاخص می نماید.
در بسیاری از موارد عنصر فوقانی فضای ساباط دارای تاکید حجمی از نوع بالکن و یا تغییر حجم کالبدی نسبت به سایر قسمت های جداره است. این گونه در بسیاری از نمونه ها در ورودی پاساژها و مجموعه های تجاری دیده می شود.

گونه ی میانی
این گونه از معماری خیابانی نقش رابط و پر کننده را در حجم کلی جداره ی خیابان ایفا می نماید. مهم ترین عملکرد گونه ی میانی، انعکاس زمینه در جداره ی خیابان و در طراحی شهری، معرّفِ اجزا و عناصر هویت کالبدی زمینه است.
در مجموع، گونه ی میانی از نظر انطباق خطِ آسمان، تداوم و چسبندگی با ابنیه ی همجوار و وحدت بخشیدن به جداره ی خیابان نقش ویژه ای دارد. وجود عناصر شاخص در معماری این گونه، تنها در شرایطی که پیچ خیابان موقعیت مکانی خاصی ایجاد کرده باشد، مطرح است؛ در غیر این صورت لزومی برای تاکید در سیما وجود ندارد.
دوره ی دوم توسعه
دوره ی دوم تحول و توسعه ی معماری خیابانی در ایران متاثر از امکانات تکنولوژی و متداول شدن مصرف آهن در ساختمان سازی است. به طور کلّی بناهای مربوط به این دوره تدریجاً از دو طبقه به چهار طبقه افزایش ارتفاع پیدا کردند. این امر تحولاتی نیز در تناسبات فضای خیابان شهری ایجاد نموده است. معماری خیابان در این دوره نیز کماکان دارای سه گونه ی نبش، دروازه و گونه ی میانی است.
معماری خیابانی
معماری خیابانی نسل دوم را می توان معماریِ خیابانیِ نوگرای ایران نامید که با تکنولوژی جدید و تاثیر از مبانی مدرنیسم در شرایط ایران متحول شده است. دهه ی دوم سده ی چهاردهم خورشیدی مقارن با بازگشت تعدادی از معماران و فارغ التحصیلان ایرانی مانند وارطان و گورکیان از خارج و به کار گرفتن امکانات مصالحِ ساختمانیِ جدید و رشد فعالیت های عمرانی است که مجموعاً از عوامل شکل گیری معماری خیابانی نوگرا به شمار می روند و منشا آن تهران بوده است.
تحول و دگرگونی روابط داخلی معماریِ خیابانی در این دوره کاملاً به چشم می خورد. حمام و آشپزخانه و اتاق خواب جایگزین اتاق های ردیفی چند منظوره شده و حجم بنا به تعدادی واحد مسکونی و آپارتمان تقسیم شده است.
در این دوره بالکن نقش ویژه ای در فضای داخلی معماری پیدا کرده است و به عنوان یک فضای رابط با فضای خیابان عمل کرده است.
اولین نسل از معماری این دوره تحت تاثیر معماری قاجاریه، محور تقارن دارد. لیکن به تدریج عملکردها، تظاهرات خارجی یافته و سیمای بنا از تقارن خارج شده است.

از عناصر کالبدی سیما در این معماری، حضور بالکن روباز است. بالکن به عنوان یک عنصر معماری تاکید افقی بر روی نمای بناها بر جای گذاشته است. در این دوره حصار فلزی از روی بالکن حذف و به جای آن دست انداز اجرا شده است. از دیگر عناصر ویژه ی معماری این دوره ساده شدنِ فرم است. تزئینات سنتی و قوس تدریجاً از نما حذف شدند و جای خود را به خطوط ساده و مستقیم دادند. شیروانی نیز به تدریج با سقف صاف جایگزین شد. تغییر مصالح از آجرنما به سیمان و سنگ نیز ازدیگر تحولات مهم در نمای ساختمان های این دوره است. تاکید قائم نسل اولِ معماریِ خیابانی بر تناسبات پنجره، جای خود را به تاکید افقی باکن ها داده، لیکن سطح پنجره کماکان تناسبات معقول بازشوی خود را حفظ نمود.
از مهم ترین ویژگی های این معماری، تنوع کالبدی است که پس از تغییر در تقارن به عنوان ارزشی جدید در معیارهای زیباشناسی نما وارد شده است.
غرض از این نوشتار تحلیل ویژگی های مدرنیسم در معماری نیست، بلکه منظور نگرشی بر معماری خیابانی نوگرای ایرانی است که عوامل متعدد فرهنگی و تکنولوژیک در شکل گیری آن موثر بوده اند.
همچنین تاکید این مقاله، شناخت ارزش های طراحی شهری این عنصرِ مهم فضای شهری است که این ارزش ها سازنده ی هویت سیمای شهر و خیابان شده اند.
نسل دوم معماری خیابانی نیز همه ی گونه های کالبدی نبش، جداره و دروازه را داشته است. لیکن به تدریج محتوای تنوع کالبدی، موجب همگونی آن گردیده است. بناهای شکل گرفته با این سبک، کماکان کلیه ی فضاهای شهری را ساماندهی نموده اند (مانند میدان فردوسی). معماری خیابانی نوگرا دارای خصیصه ی ارزشمند طراحی شهری است که شناخت آن برای جهت دهیِ سیمای خیابان ضروری است. در اینجا به موارد مهم این ویژگی ها اشاره می شود:

1- تنوع کالبدی در خط آسمان
همان گونه که اشاره شد، نسل اول خیابان های شهری با داشتن جداره و ارتفاع ثابت دو طبقه، از خط آسمان ساده ای برخوردار بوده اند. تنها وجود عناصر معماری مانند تاج بنا و شیروانی، به هویت خط آسمان این دوره معنی می داده است. ولی به طور کلی کالبد خیابان و جداره، دو طبقه و یکنواخت بوده است.
اختلاف طبقات به سبب افزایش ارتفاع برخی بناها، سیمای جدیدی را به کالبد شهری معرفی نمود. از خصیصه های این معماری توجه به اختلاف حجم حادث از افزایش ارتفاع بوده و به همین دلیل خط آسمان به تنوع حجمی در جهت عقب نشینی افقی و افزایش ارتفاع، هویت مطلوب و ویژه ای را برای سیمای خیابان به وجود آورده است.
تاکید قائم راه پله در نما و حضور آن در خط آسمان، خود بر غنای این تنوع افزود.
نکته ی قابل ذکر آن که ریتم شکست در خط آسمان کوتاه و در ابعاد یک اتاق اتفاق می افتد که با عقب نشینی های بالکن ترکیب شده است. در برخی موارد حضور یک قاب معلق در فضای خط آسمان و انعکاس ترانسپارانت (شفاف) به آن ارزش بیشتری داده است.
2- تنوع کالبدی در جداره
از دیگر خصیصه های معماری خیابانیِ نوگرا، ایجاد تنوع حجمی در جداره است. همان گونه که اشاره شد یکی از موارد تاکید این معماری بهره گیری از سایه روشن در بدنه ی خیابان بوده و این پدیده با ایجاد عقب نشینی یک اتاق سرپوشیده و یابالکن بیرون زده ایجاد می شده است.
در مواردی که بالکن ها در انتها و دو سوی بنا جا گرفته اند، شرایط ترکیب مطلوبی را با بانیه ی همجوار جو نشسته به وجود می آورد که تا حدی کاستیِ به وجود آمده از عقب نشینی و تعریض خیابان را جبران می نماید.
دوره ی سوم توسعه
توسعه ی شتابان بافت شهری در سه دهه ی اخیر، سیمای شهر و خیابان را دگرگون کرده است. سومین نسل از شکل گیری معماری خیابانی در ایران به این دوران تعلق دارد.
تحول بنیانی در محتوا و حجم توده ی بنا، در این دوران تاثیر مستقیم ورودی تکنولوژی بتن و آسانسور است که با خود فرهنگ معماری متفاوتی از سنت و هویت سیمای شهری رایج ایران به ارمغان آورد. با ورود ضوابط و مقررات شهرسازی که اشراف کافی به ارزش های کالبد سیمای شهری نداشت و همچنین نادیده گرفتن ارزش های فضای شهری گذشته، عوامل اغتشاش و بی نظمی فراهم آمد. ویژگی های معماری و سیمای شهری در این دوره عبارت اند از:
معماری بنا
در این مرحله از توسعه، روابط داخلی و فضاهای عملکردی در قیاس با معماری نوگرا تغییرات زیادی نموده است. در گونه های مسکونی، نظام باز روابط فضایی متداول شد؛ ضمن این که بخش های خصوصی و عمومی نیز از هم جدا شدند. در این دوره به طور کلی فضاهای چند عملکردی به تدریج جای خود را به فضاهای مشخص ثابت دادند.
سیمای بنا
در این دوره بیشترین میزان دگرگونی در سیمای بنا ایجاد شد. الفبای قابل تعریف گذشته که شامل تاکید قائم و افقی در نما، ترکیب حجمی و نحوه ی به کارگیری بالکن در این ترکیب بود از سیمای بنا حذف شد و به طور کلی الفبا و معیار مشترک دیگری در ترکیب اجزای نما جایگزین آن نشد.
سیمای قائم به صورت یک صفحه ی مستطیل شکل با تاکید قائم و افقی ظاهر شد و حضور بالکن در نما به شکل نوارهای طولانی و موازی متداول گشت و سطوح یکپارچه ی شیشه ای که سبب اتلاف فراوان انرژی هستند، در نماها جای گرفتند. هر گونه تاکیدی در تاج بنا حذف و لبه به صورت حد فوقانی این صفحه ی مربع مستطیل تعریف گردید. در موارد فراوانی نیز یک متر پیش آمدگی در آخرین طبقه در طول بنا به صورت لبه دیده می شود که در نهایت مانند پروفیل بریده شده رها گردیده است.
سیمای خیابان
در این نسل از معماری خیابانی هیچ گونه تلاشی در تشخیص زمینه ی جداره ی خیابان و ایجاد هماهنگی با آن با بناهای همجوار مشهود نیست. هر بنا برای خود شخصیت مستقل دارد و حتی تاکید بر این استقلال نیز کاملاً محسوس است.
در این نسل ارزش های ابنیه ی واقع در نبش، دروازه و میانه ی جداره، معنی و محتوای خود را از دست داد. در اینجا ویژگی های سیمای شهری این نسل از خیابان شهری در قالب آسمان و جداره بررسی می شوند:
خط آسمان
افزایش ارتفاع نما در نسل دوم معماری خیابانی از 4 طبقه به 20 طبقه نیز می رسد. بدیهی است این مقیاس اختلاف ارتفاع هرگز سیمای شهری مطلوبی را ارائه نخواهد داد، خصوصاً آن که در بسیاری از موارد تنها بخش هایی از خیابان شکل گرفته و تفاوت ناهمگون مقیاس بناها با یکدیگر خط آسمان را کاملاً مخدوش نموده است. از سوی دیگر ساختمان های جدید اغلب در قطعات و تناسبات بزرگتر ساخته شده اند. این پدیده نیز نظم و ریتم شکست را در خط آسمان تغییر داده و سبب پیدایش حرکت های صاف و یکنواخت در خط آسمان شده است.

جداره
جداره ی خیابان نیز در اثر تحولات کالبدی چشمگیرِ این دوران، دستخوش دگرگونی های زیادی شده است. مهم ترین این دگرگونی ها در اثر ضوابط و مقررات شهرسازیِ طرح های توسعه ی شهری (جامع و تفصیلی) به وجود آمده اند. عقب نشینی تدریجی که در اثر تعریض خیابان در طرح جامع صورت گرفته است، موجب بر هم زدن نظم همجواری و تداوم جداره شده است. علاوه بر آن عقب نشینی ها جداره های عریان را نیز از جبهه های جانبی بناهای جلو نشسته در معرض دید قرار می دهد که بخش قابل توجهی از سیمای خیابان را تشکیل داده است.
یکی دیگر از معضلات جداره های خیابان های شرقی – غربی اعمال ضوابط 60 درصد پیشروی بنا است.

قدر مسلم ابنیه ی واقع در دو سوی خیابان نباید همانند سایر قطعات واقع در عمق مناطق مسکونی نسبت به حد خیابان عقب نشینی داشته باشند. ضوابط و مقررات اجرای طرح های جامع نمی تواند پاسخگوی ویژگی های کالبدی سیمای شهری باشد و این معضلات در اثر فقدان ضوابط طراحی شهری در خیابان های اصلی روی داده است. همچنین در بخش هایی از جداره، ابنیه ی بلند (بیش از 10 طبقه) به صورت ردیفی همجوار شده اند که این پدیده نیز علاوه بر معضلات اقلیمی برای فضای خیابان، تناسبات نامطلوبی را در این فضای کریدوری پدید آورده است. به طور کلی ابنیه ی بلند در جداره می باید با رعایت عقب نشینی هایی در جبهه ی اصلی و جانبی صورت پذیرد، به گونه ای که نورگیری متفاوتی برای ساختمان ها و همچنین تناسبات کالبدی مناسب برای فضای خیابان و سیمای جانبی مناسب از دید ناظر ایجاد گردد.
از دیگر مواردی که در خیابان های نسل دوم بر محتوای کالبدی بدنه ی خیابان های اولیه ی ایرانی تاثیر داشته، وجود فضاهای باز است که در اطراف برخی از ابنیه ی جدید ایجاد شده و تداوم کالبدی جداره و محصوریت فضای خیابان را مخدوش کرده است.
قطعنامه
بقایای نسل اول و دوم شکل گیری خیابان در ایران حاوی ارزش هایی فرهنگی است که میراث سیمای شهری جوان ایران را معرفی می کند. متاسفانه رشد شتابان چند دهه ی اخیر و فقدان شناخت و توجه کافی به این ارزش ها موجبات محو آن را فراهم نموده و علاوه بر آن ارزش های سیمای شهری را نیز مخدوش کرده است. با عنایت به مراتب فوق لازم است مطالعات پایه در خصوص شناخت ارزش های معماریِ خیابانیِ گذشته و ارزش های سیمای خیابان در ایران انجام شود تا الگوهای راهبردیِ شکل گیریِ آینده در قالب آن محتوا بیابد. همچنین جداره های ارزشمند شهرها شناسایی و این میراث شهر و شهروندان ایرانی حفظ گردد.
از این رو به منظور حفظ ارزش های موجود و پرهیز از اغتشاش بیشتر لازم است اقدامات عاجز در موارد ذیل صورت پذیرد.
– تشکیل کمیته ی تصویب نما در شهرداری ها با حضور نماینده ی سازمان میراث فرهنگی.
– مُلغی نمودن شیوه های تعریض و عقب نشینی تدریجی حوزه ی خیابان های اصیل و محورهای اصلی شهرها.
– لغو ضوابط و مقررات طرح های جامع و تفصیلی در خصوص حوزه ی خیابان های اصیل و تدوین جایگزینی ضوابط ویژه ی کنترل سیمای شهری در تدوین ضوابط و مقررات سیمای شهری مناسب است. نکات زیر مورد توجه قرار می گیرد:
– ابنیه ی بلند مرتبه از حد خط پایه ی آسمان در جبهه های همجوار نیز نماسازی و نورگیری داشته باشد.
– ضوابط ویژه ی، معماری خیابان برای ساختمان های بلند تدوین شود، به طوری که توجه خاص به تاج بنا و خط آسمان داشته باشد.
– برای ساختمان های بلند مرتبه، حداقل تناسبات قطعه تعریف شود که ضمن رعایت معیارهای شهرسازی، الزامات عقب نشینی در آن پیش بینی شده باشد.
– بر تداوم کالبدی خیابان تا چهار طبقه تاکید شود و هویت زمینه ی جداره در کل تعمیم یابد و معیارهای ویژه جهت هدایت همجواری ارائه شود.
– ضوابط و مقررات سیمای شهری با نقشه های سیمای قائم و پلان به مقیاس لازم همراه باشد.
پی نوشت:


تعداد صفحات : حجم فایل:606 کیلوبایت | فرمت فایل : .rar

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود