تارا فایل

مروری بر پژوهش های انجام شده در مورد بیماریهای زیتون در ایران


چکیده
عوامل بیماری زای قارچی و باکتریایی از مهمترین عوامل کاهش تولید زیتون در دنیا محسوب می گردد. با توجه به اهمیت این محصول، در راستای اجرای برنامه های توسعه کشت زیتون، مطالعات و تحقیقات همه جانبه ای در استان های کشور انجام شده است.
باغات زیتون کشور و نیز باغات مادری زیتون درشهرستان طارم علیا واقع در استان زنجان که کانون تولید قلمه و نهال زیتون در کشور است، از لحاظ عوامل بیماری زایی و تعیین پراکنش هر یک از بیماری ها بررسی شده اند.
باغات مورد بررسی به طور تصادفی انتخاب شده و پس از بررسی درختان موجود در هر باغ، از علائم مشکوک و آلوده به بیماری نمونه برداری و به منظور جداسازی عوامل بیماریزا به آزمایشگاه منتقل شده اند. به روش های معمول آزمایشگاهی و روش های توصیه شده برای هر عامل نسبت به جداسازی ، خالص سازی و اثبات بیماری زایی عوامل قارچی اقدام گردیده و نمونه های مشکوک به عوامل باکتریایی و ویروسی در موسسات تحقیقات آفات و بیماری های گیاهی مورد بررسی قرار گرفته اند. در هر باغ و کل منطقه براساس تعداد درختان بازدید شده و بیمار و تعداد باغات بررسی شده، میزان آلودگی و پراکنش آن ها برآورد گردیده است.
مهمترین عوامل پوسیدگی ریشه و خشکیدگی قلمه ها در ایران عبارتند از
Fusarium solani Pythium ultimum, Rhizoctonia solani,. در نهال های یک ساله موجود در گلدان ها علاوه بر قارچ های مزبور Macrophomina phaseolina, Verticillium dahliae و به ندرت گونه های Phytophthora مشاهده گردیده که باعث خشکیدگی نهال ها می شدند.
در باغات جدیدالاحداث نیز همه قارچ های فوق الذکر از ریشه و طوقه نهال های جوان بیمار جداسازی گردیده است که با توجه به اینکه در باغات جدید الاحداث در اراضی بایر احداث می گردند و تقریباً عاری از عوامل مزبور می باشند، به احتمال زیاد این عوامل توسط نهال های آلوده به باغات جدید منتقل شده اند. درباغات کهنسال قارچ های Armillaria mellea, Roselinia necatrix از ریشه درختان در حال زوال جداسازی گردید.
در باغات مسن قارچ های بیماری زای هوازاد نیز مورد شناسایی قرار گرفتند که مهمترین آن ها عبارت بودند از Spilocea oleaginum عامل بیماری لکه طاوسی، Hormiscium oleae عامل خشکیدگی نوک سرشاخه ها و گونه های Alternaria عوامل لکه برگی.
در سال 78 برای کنترل عوامل بیماری زای عامل خشکیدگی قلمه ها و نهال ها اقدام به ضدعفونی خاک مورد استفاده نهالستان ها با متیل بروماید گردید. نتیجه این عمل در کاهش عوامل مزبور بالاخص Verticillium dahliae بسیار رضایتبخش بود.

مقدمه
درخت زیتون با نام علمی Olea europea گیاهی است همیشه سبز و بومی نواحی گرمسیر که در صورت وجود 300 میلی متر بارندگی سالیانه کشت دیم آن نیز امکان پذیر می باشد. براساس محاسبات به عمل آمده در سازمان جهاد کشاورزی زنجان امکان توسعه کشت زیتون تا سطح 20 هزار هکتار قابل دستیابی بوده و می تواند سالیانه حدود 16000 تن روغن زیتون در منطقه تولید نماید که با محاسبات قیمت روغن زیتون در بازارهای جهانی ( هر تن معادل 800 دلار) ارزش اقتصادی آن سالانه 8/12 میلیون دلار می باشد که می تواند تحول عظیمی از نظر اقتصادی و اجتماعی ایجاد نماید.
زیتون در ایران در نواحی طارم، گرگان، مازندران، گیلان، خوزستان، فارس، خوربیانک، رامیان، کوهستان های دالاهو، لرستان، کهکیلویه و بویراحمد، چهار محال و بختیاری، کرمان، قزوین، کردستان و گرمسار کشت می گردد.
در جهان به دلیل اهمیت زیتون و فرآورده های آن درصنایع مختلف، تحقیقات زیادی درباره کشت و پرورش، آفات و بیماری های گیاهی و ارقام مختلف آن و روش های کنترل آفات و بیماری های این درخت در دنیا صورت گرفته است. در تحقیقات گیاهپزشکی، عوامل بیماری زای متعددی از روی درختان زیتون جدا و گزارش شده است و اهمیت هر یک از آن ها از نظر کمی و کیفی روی محصول مورد توجه قرار گرفته است.
لکه برگی ها، بیماری های آوندی، بیماری های ریشه و طوقه و رشد قارچ های بیماری زا روی میوه زیتون که در انبار باعث افزایش اسیدیته روغن می شود از جمله عوامل مهمی است که موجب خسارت در تولید این محصول می گردد.
مهمترین بیماری های درخت زیتون، پژمردگی ورتیسیلیومی، لکه چشم طاووسی، مومی شدن میوه، کپک دوده ای و ماکروفوما، تعیین و تشخیص شده است.
بیماری پژمردگی ورتیسیلیومی در تمامی کشورهای شمالی مدیترانه، سوریه و کالیفرنیا وجود دارد که باعث کم شدن عملکرد، خشک شدن شاخه های جوان وخشکیدن کامل درخت می شود.
این بیماری را در جنوب سوریه عمده مشکلات پرورش درختان زیتون عنوان می نمایند و بررسی های انجام شده در باغات 10-5 ساله نشان می دهد که آلودگی به این بیماری تا 29/49 درصد باغات وجود داشته و در جایی که در سال های قبل از احداث باغ سبزیجات مانند گوجه فرنگی کشت می شده است این بیماری شیوع بیشتری داشته است.
بیماری های مهم درختان زیتون درکشورهای مدیترانه ای عبارتند از گال باکتری با عامل Pseudomonas syringae، لکه چشم طاووسی با عامل (Spiloceae oleagina) با گسترش زیاد و قابل توجه و شدت بالا در کلیه مناطق کشت زیتون، پژمردگی وریتسیلیومی با عامل Verticillium dahliae و آنتراکنوز زیتون با عامل Glomerella cingulata با توسعه و گسترش محدود وکم ولی شدت بالا در درختان آلوده و دیگر بیماری میوه با عامل Mycocentrospora cladosprioides و Camarosporium dalmatica و نکروز باعامل Phoma incompta و دیگر بیماری ها که از قارچ های کم اهمیت می باشند.
در ایتالیا بیماری هایی که روی اپیدمیولوژی و روش های کنترل آن ها به منظور اجرای یک برنامه تلفیقی در جهت کنترل بیماری و کاهش دفعات مبارزات شیمیایی تحقیقاتی صورت گرفته است، عبارتند از پوسیدگی های ریشه، لکه برگی ها باگال باکتریایی و خسارت نماتدهای گیاهی و خشکیدن درختان.
بیماری که چشم طاووسی با گستردگی زیاد در مناطق مدیترانه ای به عنوان مهمترین عامل کاهش محصول و بیماری گال باکتریایی با آلودگی شدید در یونان گزارش شده است.
در سال 1994 در ایتالیا قارچ Phoma incompta را به عنوان عامل جدید بیماری که موجب تغییر رنگ آوندهای چوبی، قهوه ای شدن برگ ها و خشکیدگی شاخه های جوان می شود معرفی نمودند.
علائمی از سکته ، بد شکلی و داسی شدن برگ و زردی از علائم بیماری های ویروسی بر روی درختان زیتون می باشد، ضمن اینکه تلاش برای تشخیص ایزوله های عامل بیماری ناموفق بوده است با عمل پیوند نیز به طور رضایت بخش نتوانسته اند علائم را انتقال دهند. درسال 1976 در ایتالیا یک ایزوله ویروس از درخت زیتون جدا گردید که هیچ علائمی روی آن نداشته است، این ویروس استرینی از SLRV بوده که روی درختان گیلاس و زردآلو نیز دیده می شود و در قسمت مرکزی ایتالیا تنها در یک مورد روی درختان بد شکلی برگ و میوه ایجاد نموده است. بعدها نیز تعدادی ویروس از درختان زیتون جدا شده است که بدون علائم بوده اند.
در سال 1343، اسکندری از نواحی شمالی ایران ، بیماری لکه طاووسی را جمع آوری و قارچ های Harmiscium olea, Spiloceae نیز توسط ارشاد در سال های 1356 از درختان زیتون گزارش گردید.
براساس طرح های تحقیقاتی و نمونه برداری ها و مطالعات موردی در منطقه طارم و شمال کشور از قسمت های ریشه و برگ زیتون قارچ های Fusarium oxysporum ، Armillariella mellea، Verticillium dahliae، V.alboatrum، Marssonia olivarum ، Phoma sp، Botrytis cinerae ، Nigrospora sp و Spiloceae oleagina جدا گردیده است.
پوسیدگی ریشه ناشی از Fusarium solani در قلمستان ها و Rhizoctonia sp و Pythium sp، Macrophoma phaseolina توسط افشاری آزاد و همکاران در سال 1377 از درختان زیتون گزارش شده است.
صارمی در سال 1379 قارچ های Fusarium solani را علت مرگ نهال های اولیه زیتون و Verticillium dahliae را عامل Opoplexy و مرگ سریع نهال های جوان و شاخه های درختان مسن و Cycloconium oleaginum را عامل لکه چشم طاووسی برگ زیتون و قارچ Phoma sp را عامل لکه گرد و کوچک مدور در سطح برگ ها را در مناطق طارم زنجان، رودبار، گرگان، مشهد، و اطراف قم گزارش نموده است.
از زمان شروع اجرای طرح توسعه باغات زیتون تاکنون، عارضه خشکیدگی نهال ها در مبادی تولید و درختان جوان در باغات جدید الاحداث خسارات سنگینی به تولید کنندگان نهال و باغداران کشور وارد ساخته است. عوامل بیماری زای دخیل در ایجاد این عارضه از سال 1376 تاکنون در نقاط مختلف کشور جداسازی، شناسایی و گزارش گردیده است.
نظر به اینکه احتمال می رفت بخشی از آلودگی ها ناشی از تهیه قلمه از درختان مادری آلوده باشد، لذا درختان زیتون باغات منتخب برای قلمه گیری از نظر آلودگی به عوامل بیماری زا به ویژه بیماری آوندی مورد بررسی قرار گرفتند. برای این منظور درختان مادری زیتون در هر منطقه قبل از شروع فصل قلمه گیری ( نیمه دوم شهریور و نیمه دوم اسفند) مورد بررسی و بازدید قرار گرفتند و پس از ثبت تعداد درختان وارقام موجود در هر باغ، از درختانی که دارای علائم پژمردگی یا خشکیدگی بودند نمونه برداری و به آزمایشگاه منتقل گردیدند. نمونه ها پس از ضدعفونی سطحی در محیط کشت های PDA، CMA و زاپک – الکل مورد کشت قرار گرفته و در دمای 25 درجه سانتی گراد به مدت 7-3 روز نگه داری گردیدند. پس از ظهور کلنی قارچ ها و خالص سازی آن ها اقدام به مطالعه میکروسکوپی و شناسایی گردید. نتایج بررسی ها در استان گلستان نشان داد که مهمترین بیماری های شایع در درختان مادری زیتون این استان ، پژمردگی وریتسلیومی با عامل Verticillcum dahliae و لکه چشم طاووسی با عامل Cycloconium oleaginum می باشد. پژمردگی وریتسلیومی در تمام باغات منتخب استان گلستان وجود داشت. متوسط آلودگی به V.dahliae در باغ مدیریت کشاورزی کردکوی 2/3% و C.oleaginum 6/38% برآورد گردید. در بین 13 رقم موجود در باغ مزبور، بیشترین آلودگی به ورتیسلیوم در ارقام کنسروالیا (14%)، سویلانا(10%) و ماری (9%) مشاهده گردید. در ارقام کروناکی، مانزانیلا، والانولیا و کالامون آلودگی مشاهده نشد. آلودگی به سیکلوکونیوم نیز تقریباً در تمام ارقام مشاهده می شد. ارقام زرد (95%)، آمیگدالولیا (85%)، سویلانا (75%) بیشترین آلودگی را داشتند، در حالیکه ارقام کروناکی، بلدی و والانولیا کمترین آلودگی را نشان می دادند. در استان زنجان 1/12% درختان باغات منتخب زیتون دارای علائم سرخشکیدگی شاخه ها، 7/12% درختان دارای علائم لکه چشم طاووسی، 6/5% درختان دارای پوسیدگی ریشه و طوقه ناشی از Armillariella mellea و 5/1% درختان دارای علائم پژمردگی وریتسلیومی بودند و از آن ها V.dahliae جداسازی و بیماری زایی آن ها به اثبات رسید. در استان گیلان (حومه رودبار، منجیل، لوشان و رستم آباد) از بین عوامل بیماری زا C.oleaginum عامل لکه چشم طاووسی و Botrytis cinerea عامل سرخشکیدگی شاخه ها از فراوانی بیشتری برخوردار بودند. قارچ V.dahliae تنها از تعداد معدودی از درختان جداسازی گردید.
به منظور بررسی فعالیت نماتدهای پارازیت گیاهی از خاک گلدان های حاوی قلمه و نهال های زیتون، آن هایی که پژمرده یا خشک شده اند را به روش استفاده الک و سانتریفوژ جداسازی و بعد از بررسی عدم وجود و یا وجود نماتدهای پارازیت گیاهی در نمونه ها مشخص می گردد که این عمل در استان گیلان انجام شده و نماتد شناسایی شده و تحقیقاتی روی آن ها صورت گرفته است.
در آخر لازم به ذکر است که زیتون گیاهی است مقاوم به کم آبی و سازگار با خاک های کم مایه و به تعبیری محصول ثروتمند خاک های فقیر است ، این گیاه بومی آسیای غربی( ایران، اردن، عراق) بوده و در ایران تا قبل از اجرای طرح توسعه، زیتون منحصراً در شیب های تند، سنگلاخ و کم آب دره سفید رود، رودبار، منجیل و طارم با سطح زیر کشت 6500 هکتار کشت می شد و در مناطق دیگر مثل گرگان و مازندران به دلیل عدم توجه، درختان زیتون از بین رفته و تنها نشانه هایی از آن به جا مانده است.
روش تحقیق و بررسی:
1- بازدید و نمونه برداری: در طول سال های 76و77و78 توسط مجریان تحقیق، به طور مستمر از باغات و نهالستان های کشور بازدید به عمل آمد و به منظور ارزیابی و تعیین وضعیت آلودگی درختان مادری زیتون، چندین باغ مادری به طور پراکنده انتخاب شده و مشخصات هر باغ، محل جغرافیایی ، مساحت، روش و دور آبیاری، ارقام درختان، تعداد درختان و علائم مشاهده شده ثبت گردید. با توجه به مساحت باغ و تعداد درختان موجود در آن، تعدادی از درختان به طور تصادفی مورد بررسی قرار گرفت و علائم غیرطبیعی و عوارض موجود و علائم شناخته شده بیماری های درخت زیتون یادداشت و از اندام های دارای علائم و بیمار نمونه برداری گردید. درختان از نظر ماکروسکوپی به دقت بررسی و در صورت وجود علائم غیرطبیعی در اندام های هوایی درخت، علائم مزبور یادداشت و ثبت گردید. با مشاهده علائم پژمردگی و زوال تدریجی درخت ، خاک اطراف ریشه و طوقه را کنار زده و اندام های زیرزمینی هم بررسی شد و همان طور که اشاره شد بافت های بیمار یا مشکوک به بیماری جمع آوری و نمونه برداری گردید. نمونه ها با ذکر مشخصات در کیسه های پلاستیکی جهت بررسی های آزمایشگاهی و جداسازی عوامل بیماری زا به آزمایشگاه منتقل گردیدند. علائم و نمونه های بیماری های احتمالی ویروسی نیز توسط محققان به بخش تحقیقات ویروس شناسی موسسات تحقیقات آفات و بیماری های گیاهی جمع آوری و در بخش های مزبور مورد بررسی قرار گرفتند.
2- کشت نمونه ها : اندام های آلوده (ریشه، طوقه ، تنه و برگ) پس از شستشو در آب جاری به قطعات کوچک تقسیم و به طور جداگانه توسط هیپوکلریت سدیم 5/0 درصد به مدت 3 دقیقه ضدعفونی سطحی گردید. سپس قطعات ضدعفونی شده در محیط کشت های PDA، زاپک – الکل (CzaPek) و CMA کشت و به مدت 4-3 روز در دمای 25 درجه سانتی گراد نگه داری گردید. پس از ظهور کلنی ها از طریق نوک ریسه یا تک اسپور در روی محیط کشت WA اقدام به خالص سازی گردید. جدایه های خالص سازی شده مجدداً بر روی SEA منتقل و در 4 درجه سانتی گراد برای بررسی های بعد نگه داری گردید.
3- شناسایی :جدایه های خالص سازی شده در زیر میکروسکوپ نوری براساس خصوصیات مورفولوژیکی مطالعه و با استفاده از کلیدهای شناسایی مورد شناسایی مقدماتی قرار گرفتند.
4- اثبات بیماری زایی : به منظور انجام تست بیماری زایی عوامل جداسازی شده معمولاً از نهال هایی که در گلدان های پلاستیکی ضدعفونی شده و خاک استریل پرورش داده شده بودند، استفاده می شود. در مورد قارچ های هوازاد و عوامل بیماری زایی برگی به روش مالش سوسپانسیون اسپور قارچ توسط قلمو بر روی سطح برگ ها یا از طریق اسپورپاشی روی اندام های هوایی عمل می شود. سپس به مدت 48 ساعت به وسیله قرار دادن پوشش پلاستیکی روی نهال های تلقیح شده رطوبت مورد نیاز تامین می گردد و یا نهال های تلقیح شده را تحت شرایط مرطوب و دمای مناسب قرار می دهند.
در خصوص بیماری پژمردگی و خشکیدگی شاخه ها و بیماری های آوندی، قارچ عامل بیماری به روش Stem wounding در روی نهال های دوساله پرورش یافته در خاک گلدان استریل تلقیح می گردد. بدین منظور تعدادی گلدان نهال 5/1-2 ساله انتخاب می شود و بر روی ساقه در ارتفاع 10-5 سانتی متری، محلی با الکل سفید ضدعفونی و سپس با آب مقطر استریل شستشو داده می شود. آن گاه با اسکالپل استریل شکافی در محل مورد نظر ایجاد و از محیط غذایی حاوی قارچ پرورش یافته یک هفته ای به ابعاد 5/0 سانتی متر مربع در محل شکاف قرار داده و روی محل تلقیح با پنبه استریل و نوار پارافیلم پوشانیده می شود.
تلقیح عوامل بیماری زای خاکزی و بیماری های ریشه و طوقه به وسیله قراردادن محیط های غذایی حاوی قارچ پرورش یافته در داخل خاک گلدان ها و اطراف ریشه اجرا می شود.
نهال های تلقیح شده به صورت روزانه بازدید و بررسی می شوند و پس از ظهور علائم بیماری نسبت به جداسازی مجدد عوامل بیماری زا اقدام می شود.
5- کنترل عوامل بیماری زای خاکزاد: نظر به اینکه علت اصلی خشکیدگی نهال ها، آلودگی خاک گلدان ها به عوامل قارچی بیماری زای خاک زاد تشخیص داده شده لذا با همکاری سازمان حفظ نباتات اقدام به ضدعفونی خاک مورد استفاده در نهالستان ها توسط متیل بروماید (CH3Br) گردیده است. برای این منظور خاک مورد نظر را در محل مسطحی به ارتفاع حداکثر 30 سانتی متر پهن نموده، رطوبت خاک در حد ظرفیت نگه داری ( 25-20 درصد) تنظیم و در دمای 25-15 درجه سانتی گراد اقدام به پخش گاز متیل بروماید به ازاء هر متر مربع 75-70 گرم می گردد. ضمناً قبل از بازکردن شیر کپسول های گاز سطح خاک توسط پوشش پلاستیک پلی اتیلن پوشانده می شود و به ازای هر 10 متر مربع سطح خاک یک ظرف پلاستیکی به ظرفیت حداقل 2 لیتر در نظر گرفته می شود که انتهای انشعاب شیلنگ های گاز رسانی به این ظروف ختم می شود. مدت ضدعفونی با توجه به درجه حرارت خاک 72-48 ساعت به طول می انجامد. فاصله پوشش پلاستیکی از سطح خاک 20-15 سانتی متر در نظر گرفته می شود و پس از اتمام مدت ضدعفونی، پوشش پلاستیکی را برداشته و مدت 10-7 روز تهویه انجام می گیرد.
6- تعیین پراکنش و میزان آلودگی باغات: باشمارش تعداد درختان بازدید شده، درختان سالم و درختان بیمار و دارای علائم بیماری در هر باغ و کل منطقه، با استفاده از فرمول های زیر درصد باغات آلوده به هر یک از علائم و بیماری مشاهده و ثبت شده برآورد گردیده است:
100* تعداد کل درختان بازدید شده / تعداد باغات دارای درختان بیمار = درصد باغات آلوده به هر بیماری
100* تعداد درختان بازدید و بررسی شده / تعداد درختان بیمار یا دارای علائم = درصد درختان بیمار
بیماری های مهم درختان زیتون و بررسی های انجام شده روی آن ها در چند استان
بیماری های گیاهی روی زیتون به دو دسته تقسیم می شوند:
1- بیماری های با منشاء پارازیتی ( انگلی)
2- بیماری های با منشاء غیرپارازیتی ( غیرانگلی)
الف – بیماری های انگلی ( پارازیتی)
1- خشکیدگی شاخه ها (پژمردگی و ریتسلیومی):
این بیماری از نوع بیماری قارچی است و اخیراً به نام " بیماری مرگ زیتون " نیز نامیده شده است. عامل این بیماری Verticillium dahliae می باشد که برای نخستین بار در سال 1946 از ایتالیا و سپس در سال 1950 از کالیفرنیا گزارش گردید. این بیماری در فرانسه از سال 1960 در نیون که منطقه کاشت واریته "تانش" می باشد، ظاهر شد و باعث نابودی سریع بسیاری از اشجار زیتون گردید. طولی نکشید که این قارچ در سایر کشورهای زیتون خیز منطقه به خصوص در یونان (1970 تا 1971) نیز سرایت نمود و اکنون در ایتالیا، یونان، ترکیه، سوریه، اسپانیا و فرانسه وجود دارد. در ایران در روی زیتون توسط رهنما و همکاران (1377) از علی آباد گرگان گزارش گردیده است. علائم بیماری ممکن است به صورت مرگ ناگهانی (apoplexy) در درختان جوان و یا به صورت زوال تدریجی (Slow decline) در درختان مسن ظاهر شود. خسارت ناشی از این بیماری ممکن است از کاهش محصول، خشکیدگی سرشاخه ها یا شاخه ها تا خشک شدن کل درخت متفاوت باشد. ورتیسلیوم معمولاً به شاخه یا بازوی نزدیک به تنه درخت حمله می کند. رگبرگ های میانی در سطح تحتانی برگ های آلوده روی خود می پیچند و رنگ سبز آن ها به قهوه ای روشن تبدیل می شود و به زودی خشک و ساقط می گردند . گاهی هم برگ ها سبز خشک می شوند و شاخه ها و برگ های خشک شده بدون خزان روی درخت باقی می مانند. پوست درخت آلوده به رنگ بنفش در می آید. برگ و گل و میوه خشکیده ( به هنگام طغیان بیماری) غالباً روی شاخه های آلوده به رنگ بنفش در می آید. برگ و گل و میوه خکشیده ( به هنگام طغیان بیماری) غالباً روی شاخه های آلوده همچنان باقی می مانند. در نهایت باعث خشک شدن و مرگ یک قسمت یا تمامی پیکره درخت می گردد. این بیماری گاهی توام با تعدادی پاجوش یا تنه جوش می شود که در اطراف طوقه یا در قاعده بازوها می رویند. علائم این بیماری دقیقاً شبیه به خشک شدن تاج درخت به وسیله حرارت آتش می باشد. آلودگی به این بیماری در 3 درصد باغ های مادری و5/1 درصد درختان برآورد گردیده است. قارچ ورتیسلیوم در خاک به شکل اسکلرت ( به قطر 05/0 میلی متر وجود دارد که در مجاورت با ریشه، به صورت ریسه های ریز و نازک از راه ریشه به داخل آوندهای درخت نفوذ می کند و از همین راه سریعاً خود را به اندام هوایی درخت می رساند و با قطع شیره نباتی باعث خشکیدن شاخه و سرشاخه و بازو و در نتیجه باعث نابودی درخت می گردد. انتشار پاتوژن از طریق نهال های آلوده، جابجا کردن خاک آلوده، به کار بردن ادوات آلوده به موقع هرس و پیوند و آبیاری و از طریق آب آبیاری و از طریق قلمه ها صورت می گیرد. بدین جهت رعایت اصول قرنطینه ای در برنامه تهیه و تولید قلمه و نهال زیتون همواره مورد توجه قرار می گیرد بدین جهت رعایت اصول قرنطینه ای در برنامه تهیه و تولید قلمه و نهال زیتون همواره مورد توجه قرار می گیرد. تلاش هایی که در زمینه پیشگیری یا کنترل بیماری صورت گرفته است نشان می دهد که یکی از روش های موثر پیشگیری استفاده از پایه های مقاوم می باشد. مطالعه روی سم پاشی با قارچ کش های سیستمیک و اثرات آن روی این بیماری هنوز در جریان می باشد. Tawil و همکاران در سال 1991 تعداد 11 قارچکش را جهت کنترل این بیماری مورد آزمایش قرار داده اند که قارچکش کار بندازیم اثر نسبتاً خوبی در جلوگیری از رشد میسلیوم نسبت به سایر تیمارها داشته است. همچنین بکارگیری روش سولاریزاسیون خاک همراه با اضافه کردن مواد بیولوژیک به خاک در از بین بردن اسکلرت های عامل بیماری در خاک توصیه شده است. آیش بندی زمین و عدم استفاده همه ساله و پی درپی از زمین وسیله موثری در جهت پیش گیری از شیوع این بیماری شناخته شده است. ایجاد هر گونه زخمی روی ریشه درخت با ادوات باغبانی یا زراعی باعث نفوذ فوری این قارچ به ریشه و باعث آلودگی درخت خواهد بود.
نقش حرارت درمانی قلمه های زیتون در کاهش آلودگی آن ها به بیماری پژمردگی ورتیسلیومی:
بررسی های اولیه نشان می دهد که حرارت خشک بقاء عامل بیماری را در محیط مصنوعی تحت تاثیر قرار می دهد. بطوریکه درجه حرارت 55-40 درجه سانتیگراد ( به مدت زمان 75 دقیقه) بقاء 20 جدایه از قارچ را که در محیط کشت سیب زمینی دکستروز آگار (PDA) به طور قابل توجهی کاهش می دهد (P<0/01). به منظور بررسی درجه حرارت بر میزان پروپاگال V.dahliae در قلمه ها، قلمه هایی با سن 1و2و3 ساله از درختان آلوده زیتون ( ارقام روغنی، میشن و کروناکی) با 50 تکرار از استان گلستان تهیه شد. آنگاه قلمه ها در دمای 55-40 درجه سانتی گراد به مدت 3-5/0 ساعت قرار گرفتند. جهت بررسی بقاء قارچ در قلمه ها ، قطعاتی مختلف از آن ها بر روی محیط کشت PDA کشت گردید. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که درجه حرارت های بالاتر از 47 درجه سانتی گراد با کاهش قابل توجه پروپاگال قارچ درون قلمه ها همراه است. اختلاف معنی داری در رابطه با اثر ارقام مختلف و سن شاخه ها مشاهده نشد. با توجه به این بررسی به نظر می رسد که تیمار یک ساعته قلمه ها در دمای 50-47 درجه سانتی گراد می تواند در کاهش معنی دار پروپاگال موثر باشد.

شناسایی عامل بیماری سرخشکیدگی درختان زیتون در استان زنجان:
این بیماری برای اولین بار در منطقه طارم زنجان توسط (جعفر ارشاد) از درختان زیتون منطقه جداسازی و شناسایی شد. بدین منظور از باغات زیتون مشکوک به بیماری در منطقه نمونه برداری شد. پس از کشت نمونه های زیتون و جداسازی قارچ عامل بیماری (V.dahliae) با استفاده از روش تک اسپور اقدام به خالص سازی و تکثیر جدایه های بدست آمده شد. بعد از خالص سازی جدایه ها برای شناسایی قارچ عامل بیماری سه جدایه مورد بررسی قرار گرفت. از هر جدایه طول وعرض 50 عدد کنیدیوم ، میکرواسکلروت و طول کنیدیوفور اندازه گیری شد. کنیدیوم ها تک یاخته ای، بی رنگ ، بیضوی تا استوانه ای و متوسط طول وعرض آن ها 59/2*72/5 میکرومتر بوده است میکرواسکلروت ها قهوه ای تیره تا سیاه، زنجیره ای ، کروی تا بیضوی و بعضی نامنظم و متوسط آن ها 05/33*38/57 میکرومتر بوده است. کنیدیوفورها کشیده، روشن، به صورت مجتمع و 5-2 عدد در هر برآمدگی و متوسط طول آن ها 56/31 میکرومتر بوده است. برای اثبات بیماری زایی جدایه ها از نهال های گلدانی زیتون رقم زرد استفاده شد آزمایش به صورت طرح آماری کاملاً تصادفی با 6 تکرار و شش تیمار به اجرا در آمد. برای تلقیح قارچ از روش زخم زنی ساقه (Stem wounding) استفاده شد. دو ماه پس از مایه زنی، علائم بیماری با کلروزبرگ ها و سپس نکروز شدن آن ها شروع شد. شش ماه پس از مایه زنی طبق روش تانسلوپولوس میزان آلودگی نهال ها تعیین گردید. پس از تجزیه آماری داده ها مشخص گردید که جدایه اول نسبت به دو جدایه دیگر قدرت بیماری زایی بیشتری دارد.
جداسازی قارچ Verticillium dahliae از درختان زیتون در استان کهکلیویه و بویراحمد:
در طی بازدید که افشاری آزاد و علیزاده در پاییز سال 1382 از باغات زیتون منطقه پشت کوه گچساران در استان کهکیلویه و بویر احمد به عمل آوردند، در تعدادی از درختان جوان زیتون بعضی از علائم بیماری پژمردگی ورتیسلیومی را مشاهده کردند. هر چند در برش عرضی از مقاطع سرشاخه ها و تنه درختان علائم نکروز آوندی مشاهده نمی شد، اما سایر علائم بیماری از جمله خشکیدگی یک طرفه درختان، ریزش برگ های شاخه های آلوده ، قهوه ای شدن پوست شاخه ها به ویژه در محل انشعابات دیده می شد. از شاخه ها و ریشه درختان آلوده نمونه برداری به عمل آوردند و نمونه ها در آزمایشگاه پس از شستشو و ضدعفونی سطحی، طبق روش های استاندارد در محیط کشت اتانول – استرپتومایسین- آگار کشت گردیده و در دمای 22 درجه سانتی گراد نگه داری شدند. کلنی های قارچ یک هفته بعد از انکوباسیون ظاهر گردیده و مورد بررسی قرار گرفتند. رنگ کلنی ها ابتدا سفید بوده و بعد به تدریج از قسمت مرکز به رنگ سیاه تغییر می یافت. در بررسی میکروسکوپی میسلیوم قارچ بی رنگ ، کنیدیوفورها کم وبیش ایستاده، بی رنگ و منشعب، از محل انشعابات 4-3 فیالید به صورت فراهم خارج می شد. کنیدی ها بیضوی تا استوانه ای، بی رنگ، تک سلولی به ندرت دو سلولی، به ابعاد
3-5/1 × 8 -5/2 میکرومتر که در انتهای فیالیدها به صورت مجتمع و کروی شکل دیده می شد. میسلیوم استراحتی قهوه ای تیره رنگ تنها در میکرواسکلروت مشاهده می شد. میکرواسکلروت ها به رنگ قهوه ای تیره تا سیاه، از لحاظ شکل و اندازه متغیر به قطر 50-15 میکرون بودند . با توجه به مشخصات فوق عامل بیماری Verticillium dahliae تشخیص داده شد. آزمون بیماری زایی در گلخانه با فرو بردن ریشه نهال های سالم دو ساله در سوسپانسیون اسپور قارچ به غلظت 106 × 5/2 کنیدی در میلی لیتر انجام گرفت. برای نهال های شاهد از آب مقطر استریل استفاده شد. علائم بیماری ( پژمردگی) یک ماه پس از آلوده سازی مصنوعی ظاهر گردید. از شاخه نهال های مزبور مجدداً قارچ V.dahliae جدا گردید. این اولین گزارش از وجود این قارچ در درختان زیتون در استان کهکیلویه و بویراحمد بوده است.
جداسازی قارچ Verticillium dahliae از درختان زیتون در منطقه جیرفت:
طی بازدیدهایی که در سال های 79 و 80 توسط آزاد وار، نجفی نیا، زارع و خواجویی از درختان زیتون 3 تا 5 ساله منطقه محمد آباد مسکون به عمل آمد، علائم خشکیدگی سرشاخه، سبز خشک شدن برگ ها، پیچیدگی برگ ها حول رگبرگ میانی و ریزش برگ ها و نهایتاً لخت شدن سرشاخه ها مشاهده شد. در مقطع عرضی شاخه های آلوده، محل آوندها به رنگ قهوه ای مشاهده گردید. پیشرفت بیماری باعث خشکیدن کامل درخت گردید. به منظور جداسازی عامل بیماری، قطعات 2 تا 5 میلی متر از سرشاخه های آلوده جدا و پس از ضدعفونی سطحی با هیپوکلریت سدیم یک درصد به مدت 2 تا 3 دقیقه وشستشو با آب مقطر سترون، روی محیط PDA کشت گردید. 5 تا 7 روز بعد، گونه ای قارچ از جنس ورتیسلیوم جدا شد. تک اسپور قارچ تهیه و مطالعات قارچ شناسی آن روی محیط PDA انجام گرفت. رشد این قارچ روی محیط فوق کند بوده و دارای میسلیوم بی رنگی است که به تدریج با تجمع میکرواسکلروت های قارچ از وسط کلنی به رنگ سیاه در می آید. فیالیدها به صورت راست و فراهم منشعب می باشند و در محل انشعاب 3 تا 4 فیالید دیده می شود. کنیدی های بی رنگ و به شکل بیضی یا استوانه ای در انتهای فیالید ها به صورت مجتمع بوده و شکل کره ای به خودمی گیرند. اثبات بیماری زایی بر روی نهال های زیتون با کشت این نهال ها در گلدان محتوی قطعات میسلیوم حاوی قارچ عامل انجام گرفت. مجدداً از نهال های مایه زنی شده قارچ عامل بازیابی شد. گلدان شاهد با محیط خالی مایه زنی شد. براساس مشخصات مورفولوژیکی فوق قارچ عامل بیماری گونه Verticillium dahliae تشخیص داده شد. این اولین گزارش از وجود قارچ ورتیسلیوم روی درختان زیتون در منطقه جیرفت بوده است.
وقوع خشکیدگی سرشاخه ها و زوال درختان زیتون درگرگان و گنبد:
در بهار سال 76-1375 طی بازدیدهای به عمل آمده توسط رهنما و رضوی و لطیفی و زارعی از مناطق مختلفی مانند علی آباد، گنبد و گرگان در باغات زیتون پژمردگی شاخه های درختان مشاهده گردید. پیشرفت بیماری در این نواحی به تدریج ظاهر شده و درختان مبتلا در مناطق فوق در سنین متفاوت به ترتیب 8،10،15،20 سال علائم پژمردگی ، ریزش و خشک شدن شاخه ها را نشان می دادند. که اغلب منجر به مرگ درختان شده بود. از دیگر علائم بارز بیماری، خم شدن برگ ها به طرف پایین وسرانجام خشک شدن آنها بود. رنگ برگ های خشکیده قهوه ای می شد. از این درختان آلوده قارچی بدست آمد که کلنی آن بر روی محیط کشت PDA رشد کُند داشت و رنگ پرگنه تیره بود و در مرکز آن میکرواسکلروت های شفاف رنگی تشکیل شد . متوسط ابعاد فیالیدها، اسپور و میکرواسکلروت به ترتیب 4/2*5/20، 6/1*5/3،73*28 میکرومتر اندازه گیری شد. قارچ جدا شده به وسیله روش Stem puncture به داخل سیستم آوندی گیاه گوجه فرنگی مایه زنی گردید، علائم پژمردگی و قهوه ای شدن آوندها در خلال 2 هفته در گیاهان مایه زده شده بروز کرد. در آزمایش های مایه زنی این قارچ دوباره از میزبان آلوده جدا گردید براساس ویژگی های فوق قارچ مورد مطالعه Verticillium dahliae تشخیص داده شد. این اولین گزارش از جداسازی V.dahliae از زیتون در ایران است.
2- بیماری لکه طاووسی زیتون:
این بیماری ناشی از رویش قارچی پارازیت است. این بیماری که از سایر بیماری های قارچی زیتون شدیدتر است در بیشتر زیتون کاری های رودبار و گیلان مشاهده شده و در استان زنجان نیز 7/64 درصد باغ های مادری و 7/12 درصد درختان موجود مبتلا به این بیماری شده اند.
میزبان ویژه این بیماری درخت زیتون است ولی روی گونه های گیاه Phyllyrea نیز گزارش شده است. عامل این بیماری "Spiloceae oleagina" و یا Cycloconium oleagenum شناسایی و تشخیص داده شده است که برای اولین بار در ایران توسط اسکندری در سال 1343 از نواحی شمالی کشور گزارش شده است. به جز ایران در زیتون کاری های کشورهای کنار دریای مدیترانه و در کالیفرنیا نیز یافت می شود. در اسپانیا یک چهارم میلیون هکتار و یا سه چهارم کل مساحت زیتون کاری های آن کشور مورد حمله این قارچ قرار گرفته است. در کشور چین هم این بیماری مشاهده شده است. کلاً این بیماری در مناطق مرطوب و باغاتی که آبیاری می شوند حائز اهمیت است. در اثر ابتلا به این بیماری برگ درختان قبل از موعد ریزش کرده و درخت ضعیف شده و میوه آن نیز ریز و چروکیده می گردد. میزان خسارت این بیماری در ترکیه 10 درصد برآورد شده است ( 10 الی 20 درصد). در خاک های نامناسب و سنگین خسارات بیماری بیشتر است و بیشتر به برگ ها خسارت می زند. همانطور که گفته شد این بیماری باعث ضعف گیاه می شود و از نظر اقتصادی دارای اهمیت زیادی است و به طور غیرمستقیم عملکرد را پایین می آورد. این قارچ به برگ و میوه ودم میوه حمله می کند و عمدتاً درزیتون کاری های کهن سال دیده می شود. در سطح فوقانی برگ ها لکه های گرد و قهوه ای و زرد متمایل به سبز و گاهی با هاله زرد به قطر 2 تا 3 میلی متر تا یک سانتی متر ظاهر می شود که مرکز آن بعداً به علت تجمع اسپور قارچ به رنگ خاکستری درمی آید و به سبب تشابه آن ها را چشم طاووس می نامند. روی این لکه ها هاگ های قارچ تشکیل می شوند. لکه ها به تدریج بزرگ می شوند و به هم می پیوندند و به شکل دایره های متحد المرکزی به رنگ سبز تیره و روشن در می آیند و تعداد لکه ها روی هر برگ به 2 تا 3 عدد می رسد. قطر لکه های بزرگ به 6 تا 10 میلیمتر می رسد. لکه ها در سطح زیرین برگ دیده نمی شوند اما رگبرگ ها را سیاه رنگ می کنند. دمبرگ های آلوده پژمرده و پلاسیده و زرد می شوند و از درخت می افتند.
این بیماری در پایان تابستان و دوره پاییز روی برگ های کم و بیش مسن درخت زیتون پدیدار می شود و در شاخ و برگ پایین و میان درختان و در جاهایی که روشنایی و تابش آفتاب و گردش هوا کمتر است، بیشتر گسترش دارد. لکه های روی برگ ها ممکن است گاهی به سطح زیرین برگ ها هم سرایت کند. قارچ عامل بیماری برای رشد خود نیاز به دما و نور کافی دارد و بهترین درجه دما برای رشد و زندگی قارچ حرارت بین 12 تا 19 درجه سانتیگراد است.
آلودگی این قارچ روی میوه ها به ندرت ولی روی دم میوه ها فراوان دیده می شود که به فرم لکه های تیره و تار در می آیند و با قطع شیره نباتی میوه را ساقط می کنند. حمله این قارچ روی دم در اولین مرحله تشکیل میوه یا قبل از رسیدن میوه، موقعی ظاهر می شود که پروانه کرم بیدزیتون نیز به آن حمله ور شده است. این بیماری با حمله به دم میوه باعث ریزش آن می شود و میوه های ریخته شده دارای دم می باشند. باید دقت شود که آفت پروانه بید زیتون در تشخیص بیماری اشتباه نشود. با ریزش زیاد برگ ، درخت ناتوان شده و رشد میوه ها خیلی کند می شود، پوست میوه ها پیش از رسیدن چروک خورده و با کوچکترین وزش باد و با تکانی از درخت می ریزند.
زمستان گذرانی عامل این بیماری به صورت میسلیوم در برگ های ریخته شده است. پخش آلودگی این قارچ به وسیله کنیدی ها صورت می گیرد که همراه باد و باران روی اندام سالم نبات فرو می ریزند. واین کنیدی ها در شرایط رطوبتی مناسب و درجه حرارت 15 درجه سانتی گراد برگ های سالم را آلوده می کنند. در شرایط مساعد جوی از نظر رطوبت و حرارت زئوسپورهای زیادی از کنیدی ها خارج شده و پراکنده می شوند که پس از آمیزش، میسلیوم آن ها بی آنکه نفوذ کند از غشاء خارجی برگ ها و از مواد سلولی بافت ها بنا به قانون اسمز تغذیه و رشد می نماید. متعاقباً میسیلوم کنیدی های جدیدتری به خارج پراکنده می شوند و به این ترتیب با توجه به رطوبت و حرارت کافی سیکل تحولات خود را آغاز می کنند و ادامه می دهند، برای نطفه بستن زئوسپورها باید رطوبت کافی در جو و در روی برگ ها فراهم شده باشد که چنین شرایط مساعدی هم پیوسته در مناطق ساحلی، تحت تاثیر اقلیم بحری فراهم می باشد. زئوسپورها قاعدتاً در حرارت 10 تا 15 درجه سانتی گراد ( به طور مطلوب و متوسط بین 12 تا 25 درجه ) تکثیر می شوند. بهترین شرایط مساعد برای رشد و نمو این قارچ، بهار، پاییز یا زمستان های معتدلی است که معمولاً در مناطق شمال افریقا فراهم می باشند. لذا برحسب شرایط مساعد (رطوبت و حرارت) دوره تفریخ یعنی مدت بین ظهور زئوسپورها تا تشکیل لکه های مرئی روی برگ ها از 3 تا 5 ماه طول می کشد. به این ترتیب وقتی که لکه ها روی برگ ظاهر می شوند ( در خرداد وتیر) به معنای آن است که آلودگی در اسفند و فروردین انجام گرفته است.
جهت مبارزه با این بیماری با هرس به جا و تنک کردن سرشاخه های انبوه بالا و میان درخت، کود دادن، بهبود خاک ، آبیاری کافی و همچنین برگزیدن گونه های خوبی از درختان زیتون و ارقام مقاوم به این بیماری مثل گودال- انزانیلا، می توان از سنگینی زیان بیماری کاست. گونه های آسکولانس، سویلانو، مانزانیلو و نوادیلو هم کم وبیش در برابر این بیماری ایستادگی نشان می دهند. بدیهی است درباره پذیرا بودن این گونه ها از نظر جنس میوه و کاربرد آن ها و اینکه تا چه اندازه در آب و هوای رودبار و کلاً ایران در برابر بیماری می توانند ایستادگی داشته باشند نیاز به بررسی دارد، شاید در میان زیتون های بومی ایران هم گونه مقاومی در برابر بیماری یافت شود.
با شناخت سیکل بیولوژیکی این قارچ می توان با سم پاشی از آمیزش زئوسپورها اقدام به مبارزه نمود. قارچ کش های برپایه نمک های مسی مانند محلول یک درصد بردو و یا 2 درصد بردو ( یک کیلوگرم سولفات مس – یک کیلو آهک شکفته- 100 لیتر آب) و یا محلول 5/0 درصد سولفات مس و همچنین محلول 5/0 درصد کوپروایت به خوبی از این قارچ را از میان می برند. درجاهایی که آلودگی بسیار زیان آور است برای مبارزه 3 بار سم پاشی در سال ( دوبار در بهار و یکبار در پاییز ) باید انجام داد و در آلودگی های کمتر یک سم پاشی در بهار و یکی در پاییز کافی است. امروزه محلول پاشی بیشتر با هواپیما یا با هلیکوپتر سمپاش انجام می شود. اولین آزمایش آن ابتدا در ایتالیا و بعداً درمراکش واخیراً در اسپانیا انجام گرفته است. ماده مورد مصرف با باز مسی عبارتست از زینب 5/0 تا 65/0 به صورت امولسیون در مایع روغنی ( غیرقابل شستشو در آب با تبخیر ملایم وغلظت بالا ( 3/1). محلول پاشی با هواپیما یا هلیکوپترهایی انجام گرفت که مجهز به دستگاه مه پاش ( با ذراتی به قطر 50 تا 100 میکرون) بودند و بعد از آزمایشات مشخص شد که 10 تا 15 لیتر محلول برای یک هکتار باغ زیتون کافی بود.
3- سرخشکیدگی شاخه های جوان توسط Botrytis cinerea:
سرخشکیدگی شاخه های جوان عارضه دیگری است که از نظر پراکنش و میزان آلودگی درختان در باغات اهمیت دارد. این عارضه درزنجان در 9/52 درصد باغات و 1/12 درصد درختان مشاهده و ثبت شده است. عامل این بیماری Botrytis sp. تشخیص داده شده است. در این عارضه شاخه های یک ساله و انتهایی خشک شده و برگ های آن ریزش می کنند و تراکم برگ ها در قسمت انتهایی درخت و مخصوصاً قسمت های پایین تر تاج درخت بسیار کاهش می یابد و درختان مسن تر با شدت و پراکنش بیشتری مبتلا هستند.
بیماری سرخشکیدگی شاخه های درختان زیتون در منطقه رستم آباد و رودبار گیلان:
در سال 72و73 عارضه خشکیدگی سرشاخه ها، جوانه ها و برگ های درختان زیتون اکثراً روی رقم ماری در بعضی از باغات زیتون منطقه رستم آباد و رودبار گزارش شد و از نمونه های آلوده و بیمار عوامل بیماری زای پارازیت یا نیمه پارازیت متعدد جدا گردید. ( توسط قاسمی، مرادی حقیقی و محوی). قارچ Botrytis. Sp که دامنه میزبانی وسیعی داشته و می تواند روی گیاهان زراعی و درختان و محصولات انباری فعالیت داشته و عموماً باعث بیماری کپک خاکستری گردد، می تواند روی بافت های جوان و پیر درختان ایجاد عارضه بلایت یا پوسیدگی نماید و موجب خشکیدگی جوانه ها، شکوفه ها، برگ ها و سرشاخه های درختان زیتون شده وهم چنین ایجاد شانکر نماید.
رنگ کلنی قارچ قهوه ای مایل به خاکستری و در محیط غذایی PDA اسکلروت های فراوان به ابعاد mm15-1 به رنگ سیاه و به شکل غیرمنظم و در مدت زمان 14-12 روز تولید می کند. کنیدی های قارچ بیضوی تا تخم مرغی، بی رنگ تا قهوه ای کم رنگ و ابعاد آن بین 11-4*18-6 میکرون می باشد. انتقال عامل بیماری از طریق جریان هوا و قطرات باران بوده و زمستان را به صورت اسکلروت یا میسلیوم در بقایای گیاهان می گذراند. دمای بهینه برای رشد و اسپورزایی و جوانه زنی 25 درجه سانتی گراد مشخص گردید. این قارچ توانست در بررسی های گلخانه روی برگ ها و شاخه های جوان ایجاد خشکیدگی کند. براساس مشخصات ذکر شده عامل بیماری قارچ Botrytis cinerea تشخیص داده شد که روی درختان زیتون در شرایط مساعد به تنهایی و یا با مشارکت سایر قارچ های جدا شده از اندام های آلوده و بیمار باعث سرخشکیدگی شاخه ها و ریزش برگ می گردد.
4- بیماری فوماژین یا کپک دوده ای :
این عارضه توسط فعالیت گروهی از قارچ ها از جمله Cladosporium sp.Capnodium sp. Alternaria.sp در روی اندام های هوایی درخت به وجود می آید. عامل این بیماری به صورت پوشش سیاه رنگ دوده ای مانند ی شاخه ها، شاخه های فرعی ، برگ ها و میوه ها را می پوشاند. این قارچ در واقع مهمان دوم به شمار می آید یعنی ابتدا شپشک ها و پسیل زیتون به درخت حمله می کنند و بعد در روی شیره وفضولات حشرات نامبرده، قارچ فوماژین رشد و نمو می کند و درخت را آلوده می کند. به این بیماری در زیتون "سیاهی زیتون" نیز می گویند.
این قارچ پارازیت خارجی است. میسلیوم های فوماژین در سطح خارجی برگ و شاخه ( بدون نفوذ در بافت) آن رشد ونمو می کند و تمام اندام نبات را از گرد سیاهی شبیه به چربی پیه می پوشانند. که در این صورت باعث ممانعت از فتوسنتز و تعرق می گردند و بدین ترتیب باعث ضعف درخت می شوند. چون این قارچ باعث نرسیدن نور و جلوگیری از تبادلات گازی روزنه ها می شود و درخت در اثر خفگی منهدم می شود این قارچ ها پارازیت خارجی هستند.
بهترین راه کنترل این بیماری قوی نگه داشتن درخت و نیز جلوگیری از حمله حشراتی که دارای ترشحات هستند می باشد. در این مبارزه برای از بین بردن شپشک ها ( عامل اصلی) می توان از محلول 2 درصد روغن سفید تابستانه به اضافه 150 تا 200 گرم از املاح مس به صورت ترکیب اکسی کلراید مس در یک لیتر آب یا 300 تا 400 گرم اکسی کلراید مس 50 درصد استفاده کرد. ( جهت مبارزه با شپشک ها و پسیل زیتون).
5- بیماری مومی شدن میوه ( مومیایی میوه):
این بیماری برای رشد و نمو خود به رطوبت بالایی نیاز دارد. عامل این بیماری قارچی است به نام Gloeosporium olivarium می باشد که در کشورهای حوزه مدیترانه به خصوص ترکیه، یونان، لبنان و پرتقال رایج است و انتشار دارد به طوریکه اعلام می شود در منطقه زیتون خیر جنوب پرتقال خسارت زیادی به زیتون کاری های منطقه زده است.
علائم این بیماری عبارتند از : ایجاد لکه های گرد قهوه ای رنگ روی میوه های آلوده که اندازه آن ها به تدریج بزرگتر می شود. اولین آلودگی ها با باران های پاییزه در هنگامیکه میوه ها سبز هستند ، شروع می شود و در نهایت موجب ریزش میوه ها می گردد. میوه های مورد حمله وزن خود را 40 تا 50 درصد کم می کنند، مومیایی می شوند و اسیدیته روغن میوه های آلوده افزایش می یابد. بعضی اوقات ممکن است آلودگی به قسمت های رویشی گسترش یافته و سبب ریزش برگ ، مرگ سرشاخه و ضعف عمومی درخت گردد. مبارزه با این قارچ در بهار و پاییز با قارچ کش های آلی سنتتیک انجام می شود و یا استفاده از سموم قارچکش تماسی تا 40-30 روز قبل از برداشت در کنترل این بیماری موثر است و توصیه می شود.
6- پوسیدگی های ریشه وطوقه:
این بیماری در باغات مادری موجب خسارت می گردد. همچنین این بیماری در باغات نو احداثی ظاهر می شوند که درختان آن قبلاً آلوده به قارچ های عامل بیماری بوده و یا آنکه ضدعفونی نشده باشند. علائم این بیماری به صورت ضعف عمومی درخت و کوچک ماندن تاج درخت و ریزش برگ ها ظاهر می شود. اندام های ریشه و طوقه در این درختان بیمار تغییر رنگ داده و زیرپوست لزج مانند می شود و ریزومورف های قارچ عامل بیماری به صورت لایه های تیره رنگ سطح ریشه ها را می پوشاند. این بیماری به وسیله دو قارچ خاکزی به نام های Armillariella Mellea , Rossellinia necatrix ایجاد می شود. این قارچ ها بیشتر در خاک های سرد و سنگین و سفت از تیپ خاک های رسی دیده می شوند.
برای مبارزه باید قبل از کاشت زیتون در باغ های کهنه، ریشه های باقی مانده در خاک را دقیقاً از زمین بیرون بکشند و اراضی را به مدت چندین سال با کشت نباتات یک ساله کاملاً سالم نمایند که البته در این صورت هم ، باز هم از آلودگی های جدید در امان نخواهند ماند. در زنجان آلودگی به این بیماری در 13 درصد باغات و 6/5 درصد درختان شناسایی و برآورد گردیده است عوامل قارچی دیگری هم ممکن است در ایجاد این بیماری دخالت داشته باشند که عبارتند از : Fusarium solani، Rhizoctonia solani،
Botryodiplodia rhodina, Pythium ultimum.
7- بیماری قارچی Olive shield یا ماکروفرمای زیتون:
عامل این بیماری قارچی است که منحصراً به میوه زیتون حمله می کند. نام قارچ عامل بیماری Macrophoma dalmatica می باشد. علائم این بیماری شامل خشکیدن، قهوه ای شدن و ریزش میوه قبل از رسیدن آن می باشد. میسلیوم این قارچ با رشد و نمو خود در داخل میوه باعث خشک شدن بافت آن می شود، میوه ها کدر می شوند و لکه های تیره رنگی روی آن ها را می پوشانند. در نتیجه رویت ظاهری میوه ها ( به خصوص در زیتون های سبز خوراکی در کنسرو سازی) معیوب می شوند. (لکه های روی میوه ها گاهی روغنی و فرورفته است) . این بیماری باعث چروک شدن میوه وکاهش وزن و افزایش اسیدیته آن می شود. عمق لکه های روی میوه 2-1 میلی متر است که در نهایت سطح میوه را چنان فرا می گیرد که شناخت آن با بیماری Gloeosporium مشکل می شود. این قارچ در رطوبت 40 تا 50 درصد و حرارت 25 درجه سانتی گراد به سرعت تکثیر و ایجاد خسارت می نماید. این قارچ از زخم های ایجاد شده توسط مگس زیتون وارد و گاهی حمله مگس را تحت الشعاع قرار می دهد( ورود عامل بیماری به میوه توسط حشره ای به نام Prolasioptera berlesiana) . تغذیه لارو این حشره از میسلیوم قارچ صورت می گیرد. به علت نزدیکی به برداشت مبارزه بیماری با سموم نفوذی و سیستمیک امکان پذیر نیست و در این فاصله به 80 درصد میوه ها صدمه می زند. البته خسارت این بیماری در زیتون کاری های ایران خیلی زیاد نیست. در بعضی نقاط عامل این بیماری Sphaeropsis dalmatica شناسایی شده است.
بررسی قارچ های عامل پژمردگی نهال ها و خشکیدگی سرشاخه ها و زوال درختان زیتون در استان فارس:
بررسی های انجام شده توسط کامران و شیروانی، در نهالستان ها و باغ های زیتون احداث شده و در مناطق استان فارس طی سالهای 1376 تا 78، حاکی از وجود عارضه های پژمردگی در نهالستان ها و سبز خشکی سرشاخه و زوال درختان 2 تا 4 ساله در باغ ها می باشد. از کشت ریشه نهال ها و درختان بیمار نواحی شیراز، داریون، سروستان، فیروز آباد و بالاده کازرون روی محیط PDA (سیب زمینی دکستروز آگار) جدایه های قارچ Rhizoctonia sp. (دوهسته ای) و از مناطق شیراز. فسا، فیروز آباد و سرمشهد کازرون، قارچ Macrophomina sp. و از سرشاخه های خشکیده درختان نواحی نیروگاه گازی و سرمشهد کازرون و داریون روی محیط Czapeck- Dox , PDA قارچ Verticillium dahliae جدا و خالص گردیدند. کلیه جدایه های Rhizoctonia sp. با رنگ آمیزی در محلول سافرانین، دو هسته ای بودند. مایه زنی این قارچ به روش کشت نهال های یک ساله زیتون در خاک محتوی مایه در گلخانه انجام گردید. علائم بیماری به شکل جمع شدن کناره برگ ها و سپس پژمردگی پس از سه هفته و سبزخشکیدگی و مرگ نهال ها پس از 4 تا 5 هفته مشاهده گردید. بیماری زایی Macrophomina sp. با نشاء نهال ها در گلدان های محتوی مخلوط میکرواسکلروت قارچ و ماسه با خاک ضدعفونی شده در 34-32 درجه سانتی گراد در آزمایشگاه به ثبت رسید. علائم پژمردگی روی نهال ها پس از 4-3 هفته ظاهر گردید. مایه زنی جدایه های V.dahliae با روش تزریق سوسپانسیون اسپور به ساقه گوجه فرنگی تحت شرایط گلخانه انجام گردید. علائم پژمردگی بوته و قهوه ای شدن آوندهای ساقه پس از 20-14 روز نمایان شد. قارچ های مایه زنی شده مجدداً از نهال های آلوده جدا گردیدند.
8- بیماری آنتراکنوزیتون:
عامل این بیماری قارچ Colletotrichum gloesporioides می باشد. خسارت این بیماری در استان شانکس ( چین) 40-30 درصد برآورده گردیده است. این بیماری بیشتر به سرشاخه ها و شاخه های جوان خسارت می زند و با آلوده شدن دمبرگ ها باعث ریزش برگ ها می شود. حمله این قارچ به میوه، باعث کاهش آب و وزن آن شده که تا 40 درصد کاهش می یابد، ونیز باعث بالارفتن اسیدیته روغن زیتون تا 14 درصد می شود و نیز موجب ریزش پیش از موعد میوه می شود. برای کنترل بیماری استفاده از ترکیبات بردو توصیه شده است. همچنین سم پاشی در بهار و تابستان تا اوایل پاییز با سمومی مانند اکسی کلراید مسی + اکسی کلراید روی، اکسی کلراید مس 50 درصد و بنزومیدازول صورت می گیرد.
9- پوسیدگی بذر وهسته :
این بیماری نیز از نوع بیماری های قارچی است که در خاک ( بخصوص در خاک و در کودهای آلی ) فراوان وجود دارند و با جمله به بذر و هسته در خزانه فوراً آن ها را (درواقع) آب می کنند. این بیماری به صورت لکه هایی در بستر خزانه کاری ها ظاهر می شود و با سیاه کردن طوقه های جوان آنها را از بین می برد. برای جلوگیری از خسارت این بیماری، ضدعفونی کردن بذر و هسته ( با بخار یا با دود ) قبل از کاشت دقیقاً توصیه می شود.
سایر بیماری هایی که در روی درخت زیتون دیده شده اند عبارتند از :
10- بیماری فومان زیتون:
عامل بیماری قارچ Phoma incompta می باشد. علائم بیماری به صورت خشکیدگی سرشاخه و جوانه ها و حتی کل درخت می باشد. Malathrakis در سال 1981 این بیماری را از ناحیه کریت یونان گزارش نموده است و بیشترین خسارت را در منطقه Lesbos به صورت خشک شدن تمام سرشاخه ها و حتی کل درخت اعلام نموده اند.

11- بیماری خشکیدگی سرشاخه با عامل Phomopsis osmonthi:
همان طور که در بالا آمده است عامل این بیماری قارچ Phomopsis osmonthi است که از گرجستان گزارش شده است.
12- بیماری لکه برگی زیتون:
عامل این بیماری Pestalotiopsis guepinii می باشد. این بیماری نیز از گرجستان توسط Kechakmadze در سال 1972 گزارش شده است.
13- خشکیدگی نوک سرشاخه ها ( با عامل Hormiscium) :
در سال 1343 توسط اسکندری جمع آوری و توسط ارشاد در سال 1356 گزارش شده است. بیماری سرخشکیدگی شاخه های زیتون در رستم آباد و رودبار گیلان توسط مجیدیه قاسمی در سال 1374 گزارش شده است.
یک بیماری باکتریایی بسیار مهم در روی زیتون دیده شده است که به شرح زیر است:
14- بیماری باکتریایی تولید غده ( سل زیتون یا سرطان زیتون یا بیماری زیگل):
بیماری است مسری و بسیار خطرناک برای درختان زیتون، به ویژه در مناطق مرطوب و بارانی به سرعت انتشار می یابد. این بیماری برای اولین بار در سال 1953 از نمونه های بدست آمده از اسلام آباد غرب توسط استیارت (Steyaert) گزارش شده است. این بیماری در نواحی غرب کشور ایران، بر روی درختان زیتون به وفور دیده می شود، ولی در مناطق رودبار هنوز شیوع نیافته است. این بیماری در تمام نقاطی که زیتون به عمل می آید از جمله : فرانسه ، ایتالیا ، پرتغال ، شمال افریقا، کالیفرنیا و آرژانتین وجود دارد. کلاً این بیماری در تمام حوزه مدیترانه منتشر می باشد و در ایتالیا آنرا "خوره" در اسپانیا "سل " در فرانسه و در افریقای شمالی آنرا "شانکر" زیتون می نامند و علاوه بر زیتون به درختان زبان گنجشک ، سنجد ، خرزهره و گروه کثیری از درختان دیگر نیز حمله می کند.
علائم بیماری: این باکتری به هنگام سرمای زمستانه، تگرگ یا میوه تکانی ( با چوبدستی ) و بالاخره به هنگام هرس درختان زیتون وارد زخمهای حاصله در درخت می شود و تزریق آن به یک نبات باعث "هیپرلازی"یا افزایش سلولهای بافت گیاهان میزبان می شود. این عمل ابتدا به شکل غده های کوچک روی سرشاخه های جوان و سپس روی شاخه ها و بازوهای درخت ظاهر می شود. مهم ترین علائم این بیماری وجود زگیل ها و گال های نامنظم و کم و بیش سخت اسفنجی شکل است که در قسمتهای مختلف گیاه اعم از تنه، ریشه ، شاخه و حتی دم میوه و دم برگ مشاهده می شود. گال ها ابتدا به صورت برجستگی های کوچکی در روی اندام های مختلف گیاه تشکیل می شوند و به تدریج تکامل یافته و بزرگ می شوند که گاهی اندازه آنها به 15 سانتی متر می رسد. وقتی گیاه آلوده شد، شاخه های انتهایی که بیشتر در معرض حمله این باکتری قرار دارند، کوتاه گردیده و یا خشک می شوند و در صورت آلودگی شدید درخت به کلی خشک شده و از بین می رود.
نسبت آلودگی این بیماری برحسب شدت و ضعف حمله متفاوت می باشد. شکی نیست که شدت آلودگی و افزایش این غدد قدرت درخت را کاهش می دهد و آینده باردهی آنرا به خطر می اندازد. طبق آزمایشات انجام شده به وسیله ( اسکروز، آل ، 1973) در آمریکا تاثیر بیماری (سل) روی درخت زیتون ، ارتباط نزدیکی با کاهش تولید آن دارد. به نحوی که محصول زیتون در اشجاری که از 1/0 تا 3/0 غده روی 3/0 متر از شاخه میوه دهنده داشته اند معادل (3/12) کیلوگرم و شاخه هایی که 51/0 تا0/1 غده روی 3/0 متر از شاخه داشته اند میزان محصول آنها معادل با 6/94 کیلوگرم بوده است. شرایط اقلیمی در گسترش بیماری بسیار موثر هستند.
عامل بیماری: عامل بیماری زگیل زیتون یک نوع باکتری به نام Psoudomonas savastanoi S. می باشد که قبلاً با عنوان Bacterum oleae savaetana نامیده می شود. این باکتری به شکل بیضی بوده و دارای تاژک های قطبی است. اندازه آن 4/0- 6/0* 2/1-3 میکرون می باشد.
زیست شناسی: باکتری ها در درون حفره مرکزی گال های تشکیل شده بر روی شاخه ها فعالیت می کنند. نحوه آلودگی و انتشار باکتری از طریق زخمهای حاصله بر اثر عوامل مکانیکی و یا به وسیله حشرات که نیش خود را به منظور تخم گذاری یا تغذیه از شیره گیاه در درون نسوج گیاه فرو می کنند و اندام آنها به باکتری آلوده می گردد و بعد موجب انتقال بیماری به درختان سالم دیگر می شوند.
یکی از مهمترین حشراتی که باعث انتشار این بیماری می شود مگس زیتون
(Dacus oleae) است که در موقع تخم گذاری، بیماری را منتقل می کند. از طرفی در مواقع مرطوب و بارندگی در محیط غده ها یا زگیل ها، ماده لعابی مانند ترشح می شود (تراوش شیرابه به بیرون و اکسیده شدن آن در هوا و مرطوب شدن آن در شرایط بارندگی) که مملو از باکتری بوده و حشرات با تغذیه و تماس با این ماده آلوده، و بیماری را به سایر گیاهان انتقال می دهند.
در درون گیاه میزبان، باکتری از راه آوندهای چوبی و آبکشی انتشار و انتقال می یابد و بر اثر عوارض ناشی از آ‎لودگی ، آوندهای چوبی و آبکشی تغییر رنگ داده و به رنگ سیاه تبدیل می شوند و براثر حمله این باکتری به آوندها شیره قطع شده و در نتیجه ریزش برگها پیش از موقع مقرر رخ می دهد. از مواد زرد رنگ لعاب مانند که انباشته از باکتری است می توان این بیماری را شناسایی کرد.
مبارزه و پیشگیری: به منظور پیشگیری معمولا از ارقام مقاوم به این بیماری جهت کاشت و تولید استفاده می کنند. ارقام مختلف زیتون نیز حساسیت های متفاوتی نسبت به این بیماری نشان می دهند. مثلاً واریته " اوسلطی" در جبل اوسلط ،
"بلانکت و – روست" در غرب الجزیره و "پیکوال" در اسپانیا مقاومت مطلوبی در مقابل ( سل زیتون) نشان داده اند. کلیه شاخه های هرس شده و شکسته و آلوده را از محل باغ خارج کرده و همه را می سوزانند. با اجرای برنامه های صحیح سم پاشی، می توان از دامنه گسترش بیماری کاسته و آلودگی را کنترل نمود. معمولاً کلیه وسایل برش و هرس را باید پس از هرس هر درخت ضدعفونی کرده تا از انتقال بیماری جلوگیری شود شاخه ها و قسمتهای آلودگی را به دقت از گیاه جدا کرده و می سوزانند و محل زخم را نیز با استفاده از محلول های ضدعفونی قوی از جمله محلول بردو با غلظت 3 تا 5 در هزار یا 1 درصد ضدعفونی کرده و محل زخم را با چسب پیوند که خود نیز دارای مواد ضدعفونی کننده است می پوشانند و همچنین برای رفع زخم های حاصله از تگرگ نیز بعد از ریزش آن محل زخم را با محلو بردو ضدعفونی می کنند. ابزار کار را با محلول یک تا دو در هزار سوبلیه ضدعفونی می کنند. انجام برنامه سم پاشی با سولفات مس و کوپروایت، با غلظت های بالا در اوایل آبان ماه و در صورت شدید بودن آلودگی، تکرار برنامه سم پاشی در ماههای آذر و اسفند بسیار موثر است. البته تاکنون وسیله مبارزه و قطعی برای محو این بیماری یا اقلاً برای تخفیف آ‎لودگی آن ارائه نشده است اما پیشگیری تنها راهی است که پیشنهاد آن ضروری به نظر می رسد.
یکی از نماتدهای خسارت زای زیتون در ایران به شرح زیر است:
15- نماتد مولد غده ریشه (Meloidogyne javanica) :
نماتدهای پارازیت یکی از عوامل بازدارنده رشد گیاهان زراعی و باغی بوده و گزارشات جامعی توسط محققان مختلف از نقاط مختلف جهان مبنی بر اقتصادی بودن خسارت این گروه از عوامل بیماری زای زیتون منتشر گردیده است. خسارت زایی Meloidogyne javanica به میزان 52 درصد در کاهش رشد اندام هوایی زیتون در آزمایشات گلخانه ای تعیین و گزارش گردیده است.
روش بررسی:
1- نمونه برداری
طی بازدیدهای مکرر از باغ ها و مراکز تولید نهال زیتون واقع در گیلان (رودبار، رستم آباد، گنجه لوشان، منجیل، نظامیوند، جمال آباد، کلج، خانبر، جوبن، لویه، خانسرا و خلیل آباد) ، مازندران (شصت کلا، گرگان ، نودیجه، آمل ، قائم شهر ، کریم آباد و ساری) ، فارس ( شیراز، کازرون)، کرمانشاه ( سرپل ذهاب و قصرشیرین) ، زنجان ( گلیوان، طارم علیا) اقدام به نمونه برداری به شرح زیر گردید (توسط حسینی نژاد، معافی و باروتی) : مجموعاً 88 نمونه خاک و ریشه جمع آوری و پس از نصب مشخصات در دمای 2+17 و 2-17 درجه سانتی گراد تا زمان استخراج نگه داری گردیدند.
الف – باغ ها : نمونه برداری توسط مته (Auger) با قطر دهانه 25 میلیمتر و تا عمق 30 سانتی متری سایه انداز درختان زیتون عاری از هر گونه علف هرز انجام پذیرفت و پس از مخلوط کردن خاک، یک کیلوگرم آن به عنوان نمونه نماینده منطقه در کیسه پلاستیک ریخته و به آزمایشگاه منتقل گردید. نمونه ریشه نیز تا عمق فوق الذکر از ریشه های موئین تهیه و مورد بررسی قرار گرفت.
ب – خزانه ها : از خزانه ها نیز طبق روش اعمال شده در باغات از خاک اطراف ریشه نهال ها به شکل زیگ – زاگ (Zig-Zag) نمونه گیری به عمل آمد و به همراه ریشه های جمع آوری شده در کیسه پلاستیک ریخته و به آزمایشگاه حمل گردید.
ج – نهال : به طور متوسط از هر هزار نهال موجود در سالن های انتظار یک نمونه به طور تصادفی برداشته و پس از مخلوط کردن خاک آن ها ،یک کیلوگرم آن جهت مطالعات به آزمایشگاه منتقل گردید، در کلیه نمونه برداری ها از خاک ، نمونه برداری از ریشه نیز انجام پذیرفت.
2- روش استخراج:
الف – خاک:
جداسازی نماتدهای موجود در 250 میلی لیتر خاک از طریق خاک شویی، شربت قند و سانتریفوژ انجام پذیرفت.
ب – استخراج نماتدهای موجود در 5 گرم ریشه طبق روش Coolen (1979) انجام گرفت. پس از استخراج، انتقال نماتدها به گلیسیرین خالص طبق روش Seinhorst (1959) انجام و اسلاید دائمی تهیه گردید تا پس از تعیین مشخصات مرفولوژیک و مرفومتریک نماتد، شناسایی آن ها با استفاده از کلیدهای مربوطه انجام پذیرد.
نتیجه و بحث :
نماتدهای جداسازی شده از درخت زیتون متعلق به 26 گونه و 19 جنس که 11 جنس آن پارازیت خارجی، 3 جنس پارازیت داخلی، 1 جنس پارازیت نیمه داخلی، 2 جنس شکاری و 2 جنس قارچ خوار بودند. از کل جمعیت 11555 نماتد پارازیت داخلی جداسازی شده Meloidogyne javanica با جمعیت 10555 مهمترین نماتد داخلی جداسازی شده از زیتون و در برگیرنده 3/91 درصد از جمعیت کل نماتدهای پارازیت داخلی شناسایی شد. از خصوصیات مهم این نماتد می توان طیف وسیع میزبان، پراکندگی گسترده در جهان و آماده سازی گیاه برای تهاجم سایر پاتوژن های خاک زی را نام برد. خسارت زا بودن این نماتد برای زیتون توسط (1969) Lamberti and Baines به اثبات رسیده است. این نماتد از ریشه نهال تولید شده در خزانه های زیتون واقع در گیلوان و ریشه درختان زیتون واقع در طارم سفلی جداگردید.
طبق بررسیهای انجام شده، جنس های غالب نماتد پارازیت زیتون Meloidogyne javanica و دو گونه Helicotylenchus (مهمترین نماتدهای پارازیت خارجی بر حسب فراوانی هستند) می باشند که پراکندگی آن ها در استان گیلان و مازندران که از نظر تولید و توزیع نهال زیتون در سطح کشور حائز اهمیت می باشند، بسیار زیاد است.
واکنش ارقام زیتون به نماتد مولد غده ریشه (Meloidogyne javanica) :
نماتدهای پارازیت مختلفی زیتون را مورد تهاجم خود قرار می دهند که از بین آنها نماتد مواد غده ریشه Meloidogyne javanica به دلیل انتشار جهانی و ایجاد خسارت مستقیم و غیرمستقیم اقتصادی بر این گیاه یکی از مهمترین آن ها به شمار می رود. کشت ارقام مقاوم یکی از روش های مدیریت نماتدهای پارازیت گیاهی می‎باشد. بدین جهت واکنش 20 رقم زیتون ( مازی ، فیشمی ، زرد ، جنوب 1، جنوب 2، روغنی ، شنگله، مانزانیلا، آمیگدالیفولیا، کالاماتا، آمفیسیس ، کلوناریس، کراتینا، بلیدی، فرانگیونتو، کنسروالیا، میشن، سویلانا، لیچو و آربکین) تهیه شده در ایستگاه تحقیقات زیتون رودبار به گونه غالب نماتد مولد غده ریشه M.javanica در شرایط گلدانی و تلقیح مصنوعی در سه تکرار در قالب بلوک های کامل تصادفی در شرایط گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. ( توسط حسینی نژاد و رمضانی ملک رودی).
اینوکولوم مورد نیاز این آزمایش از تلقیح تک توده تخم جداسازی میکروسکوپی شبکه کوتیکولی انتهای بدن نماتد ماده به ریشه گوجه فرنگی تهیه گردید. تلقیح نهال زیتون توسط 2000 لاروسن دو تازه تفریخ شده انجام و پس از گذشت 6 ماه پارامترهای مورد نظر اندازه گیری گردید. براساس نتایج بدست آمده واکنش ارقام مورد مطالعه به نماتد مذبور متفاوت بوده و هیچکدام از آن ها به نماتد مقاومت نداشتند.
کنترل نماتد مولد غده ریشه توسط سموم نماتد کش غیرتدخینی در زیتون:
ابتدا جمیعت خالص لازم نماتد از طریق تلقیح گیاه گوجه فرنگی به تک توده تخم نماتد به دست آمده و تلقیح نهال زیتون توسط 2000 لاروسن دو نماتد انجام پذیرفت. ( توسط حسینی نژاد و رمضانی ملک رودی). سموم نماتد کش غیرتدخینی تمیک ، اکسامایل، نماکور، راگبی و موکاپ در مقادیر 0،2،4،6،8 کیلوگرم ماده موثره در هکتار تحت تیمارهای افزایش سموم یک هفته پس از تلقیح نماتد و افزایش همزمان سموم نماتد یک هفته قبل از انتقال نهال به گلدان ها در قالب بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از گذشت 70 روز، پارامترهای در نظر گرفته شده ( تعداد توده های تخم، گره ها ، نماتد موجود درخاک و ریشه ) اندازه گیری گردید. نتایج بدست آمده از این تحقیق سم تمیک را بهترین در کنترل این نماتد رقم زده و سموم اکسا مایل، نماکور، راگبی و موکاپ به ترتیب در رده های بعدی قرار گرفتند. افزایش مقدار سم با کاهش جمعیت نماتد و توده های تخم و تعداد گره ها رابطه معکوس داشته و بهترین کنترل در مقادیر 8 کیلوگرم ماده موثر به دست آمده، جهت تعیین تحمل نهال به سموم، طی آزمایشی 5 گرم از فرم تجاری آن به گلدان ها افزوده شد و هیچگونه گیاه سوزی مشاهده نگردید.
بررسی کارایی سموم تدخینی ( متیل بروماید و بازامید) جهت ضدعفونی خاک علیه نماتدهای پارازیت گیاهی در نهالستان های زیتون استان گیلان:
از آنجا که طرح توسعه و اصلاح باغات زیتون در کشور تصمیم دارد تا پایان برنامه سوم، سطح زیر کشت زیتون را تا مساحتی بالغ بر نیم میلیون هکتار در کشور توسعه دهد، برای رسیدن به این هدف باید سالانه میلیون ها اصله نهال تولید درو کشور توزیع گردد و از آنجایی که اکثر نهال های تولید شده آلوده به نماتدهای پارازیت خسارت زا تشخیص داده شده اند در این تحقیق که توسط شهنازی، حسینی نژاد، باروتی و خیری صورت گرفته است، با استفاده از سموم تدخینی سعی در سترون نمودن خاک مورد استفاده در پروسه تولید نهال زیتون گردید. در این آزمایش ، کرت هایی به ابعاد 1*1 مترمربع ( با ارتفاع های 30،40 ،50 سانتی متر ) تشکیل گردید و با دو سم متیل برومید (با دز های 50 ،70،90 گرم در متر مربع) و بازامید ( با دزهای 30 ،40،50 گرم در متر مربع) تدخین گردیدند. سپس سطوح کرت ها کاملاً توسط پلاستیک پوشانیده شده و پس از سپری شدن دو هفته ، پلاستیک از سطح کرت ها برداشته شد، نمونه برداری از کرت ها قبل و بعد از تدخین انجام گرفت. استخراج نماتدها توسط روش های متعارف انجام شد تا پس از شمارش آن ها توسط اسلاید، شمارش میزان تاثیر سموم مشخص گردد. این تحقیق در قالب فاکتوریل در پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار و با در نظر گرفتن تیمار شاهد انجام شد، نتایج نشان داد که مناسب ترین دز نماتدکش های به کار رفته ، به ترتیب عبارتند از : متیل بروماید به میزان 50 گرم در متر مربع و بازامید به میزان 50 گرم در متر مربع.
16- گلسنگ زیتون :
گلسنگ زیتون حاصل همزیستی قارچ و جلبک است که به شکل پوشش سفید متمایل به زرد و زرد قهوه ای در اغلب باغات به ویژه روی اندام های درختان مسن دیده می شود به نظر می رسد حضور این آلودگی می تواند ارتباط بین پوست و محیط را کاهش داده و در رشد درختان موثر باشد. درختان آلوده معمولاً شاداب به نظر نمی رسند. این آلودگی در بهار بسیار شایع تر است.
17- انگل گلدار سس:
آلودگی دیگری که در باغات مادری زیتون مشاهده می شود ، استیلای انگل گلدار سس به تاج درخت می باشد که یکی از موانع موجود در انتخاب درختان سالم برای تهیه قلمه می باشد.
ب – بیماری های غیرانگلی ( غیرپارازیتی)
با آنکه کشت زیتون ظاهراً بستگی زیادی به اقلیم مدیترانه دارد. مع ذلک باغات زیتون این مناطق هنوز از عوارض ناشی از اختلاف جو واقلیم مصون نمی باشند. زیرا بسط و گسترش کشت زیتون از یک طرف تا فرانسه و یوگسلاوی در شمال از طرف دیگر تا صحاری خشک تونس و لیبی و مراکش در جنوب، یا انتشار آن در کوهستان های نیمه مرتفع از نظر اقلیمی، عوارضی برای این درخت ایجاد کرده اند که باید قبل از احداث یک باغ در نظر گرفته شود.
1- سرما و یخبندان :
سرمای زمستانه ، به خصوص یخبندان های دیرس بهاره و زودرس پاییزه، عمده ترین فاکتورهایی هستند که کشت زیتون را در مناطق جنوبی اروپا و در شمال حوزه مدیترانه محدود می سازند ،چنانکه لطمات سرمای استثنایی سال 1956 هنوز فراموش نشده است، سرمایی که زیتون های کل منطقه شمالی حوزه مدیترانه را نابود کرد. خطرات سرما به خصوص ، موقعی جدی است که سرما ناگهان عارض می شود. یعنی پس از یک دوره معتدل و ملایم به طور ناگهانی نازل شود. سرمای 5- و 6- درجه سانتی گراد برای سرشاخه های جوانی که فعالیت نباتی خود را از اواخر زمستان آغاز کرده اند خطرناک است. گفته شده است که درختان زیتون سرماهای پایین تر از 15- درجه را نمی توانند تحمل کنند و البته دماهای 40+ درجه سانتی گراد هم برای آنان خسارت زا است.
یخبندان خفیف باعث ریزش برگ و ترکیدن پوست شاخه های جوان می شود و یخبندان های شدید زمستانه باعث ایجاد خسارت های زیادتری به استخوان بندی درخت زیتون می شوند. در این حالت است که مسئله بازسازی و نوسازی تاج درخت یا احیای درخت یا سرزدن یا کف بر کردن تنه آن از سطح زمین مطرح می گردد. عارضه یخبندان ضمن ترکاندن پوست درخت باعث آلودگی های پارازیتی ، قارچی و باکتریایی می شود و سلامتی خود درخت را در شرایطی قرار می دهد که حمله کمترین طفیلی حیات آن را تهدید می نماید.
بدون تردید قسمت های خسارت دیده و خشک شده بعد از تشخیص کامل باید قطع شود تا به کانون آفات و بیماری مبدل نگردد ولی برای قطع آن ها نباید عجله کرد و حداقل یک سال یا چند ماه باید آن ها را به حال خود گذاشت. در برخی از موارد نیز سرمازدگی سبب بازجوانی درخت می شود. در زمانی که سرما ساقه اصلی درخت را خشک می کند، باید ساقه را کف بر نمود.
2- آفتاب سوختگی یا آفتاب زدگی:
پوست نازک درختان زیتون (پوست ساقه و شاخه های اصلی) نسبت به تابش شدید آفتاب به ویژه در مناطق مدیترانه ای که غالباً هوا صاف است، بسیار حساس است و اگر در هنگام هرس کردن اشتباهی رخ دهد و روی آنها کاملاً باز شود، به راحتی براثر تابش آفتاب در آنها سوختگی ایجاد می‎شود و خشک می گردند، لذا باید سعی نمود که پوشش ملایمی از برگ نگه داشته شود تا سایه آنها روی پوست شاخه ها و ساقه بیفتد و از آفتاب سوختگی، جلوگیری نماید. آفتاب سوختگی به خصوص بعد از ظهرها که درخت در معرض تابش نور شدید خورشید قرار می‎گیرد و از طرف دیگر تبخیر شدید موجب این می‎شود که درخت قسمت اعظم آب جذب شده از زمین را از دست بدهد، بروز می‎کند.
چاره آن حفاظت پوست ساقه و شاخه ها از تابش شدید آفتاب با نگه داشتن شاخه های ریز و برگدار در روی شاخه هاست و یا در مواقعی می‎توان روی ساقه و شاخه ها را با آب آهک غلیظ اندود (30 کیلوگرم آهک و 1 کیلوگرم نمک در 100 لیتر آب معمولی). گاهی نیز می‎توان با پیچیدن کاه و مقوا، پوست و غیره به دور تنه درخت، آن را از آفتاب سوختگی محفوظ داشت ولی این کار پرزحمت و هزینه بر است.
3- سایر عوارض جوی:
در مناطق کوهستانی (مثل جبال اطلس) معمولاً در فصل زمستان برف های سنگینی می بارد و در نتیجه روی تاج درخت سنگینی می‎کند و غالباً باعث شکستگی هایی می‎شوند که بازسازی آنها الزامی می‎باشد. همچنین در پاره ای از نواحی مثل دره ها و تپه ها، رگباری از تگرگ می بارند که مخصوصاً در پاییز قبل از برداشت میوه خسارت فراوانی به محصول می زنند.
بارش تگرگ به میوه زیتون لطمه می زند و باعث ایجاد زخم هایی روی پوست جوان درخت و در نتیجه باعث ورود و پخش باکتریها و انتشار سل زیتون می‎شود. در صورتیکه خسارت تگرگ زیاد باشد، قسمتهای آسیب دیده از محل سالم باید قطع شوند.
وزش بادهای شدید نیز از عوامل مضره ای هستند که در اواخر پاییز می وزند و قسمت میوه را می ریزند. اگر باد خیلی شدید باشد شاخه ها حتی بازوهای درختان مسن زیتون را که ترد و شکننده می‎شوند به راحتی می شکنند. در آفریقای شمالی حوالی اردیبهشت و خرداد بادهای سوزان صحرایی (سیروکو) از عوارضی هستند که مخصوصاً در خزانه کاری ها به نهال های جوان پیوندی صدمه بیشتری می زنند لذا به هنگام احداث باغ زیتون در مناطق بادخیز، یا بادگیر، قیم بندی درختان اعم از تنه یا شاخه به منظور حفظ نباتات جوان از خسارت باد و طوفان های شدید توصیه می‎شود.
4- کم باری یا عدم باردهی:
ممکن است عوامل مختلفی مسبب و دلیل پدیده کم باری و یا عدم باردهی باشند، از جمله می‎توان از پدیده های زیر نام برد:
– غرور درخت یا رشد بی تناسب شاخه ها در اثر حاصلخیزی بیش از حد و ازت فراوان خاک
– علل ارثی و وجود خواص نامرئی و وجود خواص ژنتیکی درخت.
– عدم تلقیح کامل درخت (یادآوری می کنیم که برخی ارقام زیتون با گرده خود نمی توانند تلقیح شوند).
– پایین بودن سن درخت.
– عدم تناسب شرایط زیست واریته زیتون با محیط کاشت.
– زمستان های خیلی گرم و عدم امکان زمستان گذرانی و تحمل هوای سرد که در تشکیل جوانه های گل موثر هستند.
– کاشته شدن زیتون در ارتفاعات زیاد از سطح دریا که در این صورت درخت نمی تواند تمام خواص ارثی خود را جلوه گر کند.
– ضعف درخت و کمبود مواد غذایی ذخیره از سال قبل
– هرس شدید و به هم خوردن تعادل متابولیسم گیاه
– رشد زیاد و غرور بی حاصل و بیهوده درخت که موجب کاهش میوه درخت به سبب کمبود مواد غذایی ذخیره در برگ ها می‎شود.
چاره:
کنترل تک تک عوامل گفته شده بالا، چاره جویی و رفع اشکال است:
– انجام هرس های مناسب که درخت را به حالت تعادل برگرداند.
– هرس ریشه و متعادل کردن جذب و مصرف مواد غذایی
– بریدن پوست درخت به صورت حلقه ای که بتواند مواد غذایی را در بالاتر از محل برش متمرکز سازد.
– کنترل پخش کودهای ازتی
– تلقیح مصنوعی به وسیله گرده درختان دیگر و غیره که می‎تواند تا حدی رفع اشکال بنماید. البته ارقام مختلف زیتون قابلیت پذیرش و تلقیح با گرده همه ارقام زیتون را ندارند، بلکه باید برای تلقیح آن ها از ارقامی که گرده آنها متجانس درخت گرده گیر می باشد، استفاده نمود.
5- پدیده ریزش گل ها و ریزش میوه ها:
در طبیعت هر درخت متعادل به هنگام تولید گل و میوه مقداری از گل ها و میوه های تازه تشکیل شده خود را به طور طبیعی می ریزد تا تعادلی در بین نیروی پتانسیل خود و مقدار میوه ایجاد نماید. بنابراین، اگر مقدار ریزش میوه و گل ناچیز باشد، می‎توان آن را عادی تلقی نمود و بی جهت برای آن دلیل ناراحت کننده ای نتراشید.
ولی در مواقعی که ریزش گل و میوه از حد متعارف زیادتر باشد، ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد که عبارتند از:
– کمبود ازت در خاک و ضعف عمومی درخت، سبب ریزش مقدار زیادی از گل ها می‎شود. کمبود ازت در هنگام گل دادن و به میوه نشستن بسیار مهم است.
– آبیاری بی موقع در هنگام گل کردن درخت، در صورتیکه در درخت زیتون قبل از ظهور گل ها آبیاری حتماً لازم است و اکیداً توصیه می‎شود.
– وجود رطوبت نسبی زیاد هوا و مه صبحگاهی که در موارد بسیاری زیان آور است.
– ریزش تگرگ و باران های دانه درشت در فصل باز شدن گل ها و تشکیل میوه.
– بالاخره از همه مهم تر، عدم تعادل متابولیسمی درخت که باید به دقت مورد توجه قرار گیرد.
– وجود آفات و بیماریهای فصل گل دادن و به میوه نشستن.
علاج:
– متعادل نگه داشتن حاصلخیزی خاک و جلوگیری و خودداری از دادن کودهای ازتی فراوان.
– کاشت واریته های بارور، خودگشن و دگرگشن، بهتر است برای ایجاد باغ های زیتون، بین چند ردیف از درختان اصلی یک ردیف هم از درختان گرده دهنده مناسب کاشته شود. ولی برای این کار باید قبلاً درختان گرده دهنده و گرده گیرنده متجانس بررسی و شناخته شده باشند. این بررسی فعلاً در کشور ما انجام نشده است.
– تنظیم برنامه صحیح آبیاری.
– دفع به موقع آفات و بیماری ها.
– البته جلوگیری از خطرات تگرگ و مه و رطوبت هوا و غیره تقریباً اجتناب ناپذیر است، فقط باید از کاشت درختان زیتون در دامنه ها و دره های مه گیر در ارتفاعات بین 1500 و 2300 متر از سطح دریا خودداری کرد. چون در اکثر موارد مه غلیظی وجود دارد. مانند گردنه هزار چم بین چالوس و کرج.
– در ضمن ممکن است میوه های رسیده نیز به علت خشکی مفرط، وجود و وزش بادهای گرم، حمله آفاتی مانند مگس زیتون و پروانه زیتون به مقدار زیادی بریزند که برای علاج آن، حتماً باید آبیاری به موقع و به اندازه کافی انجام شود و آفات فوق پیشگیری و با آن ها مبارزه شود.
6- سال آوری :
در مورد تناوب یا سال آوری زیتون نظریات متفاوت وجود دارد. معمولاً درخت زیتون در کشت سنتی یک یا دو سال در میان به بار می نشیند. این عادت در کشت دیم زیتون در مناطق نیمه خشک و یا در مورد درختان فرسوده و خسته که از نظر مواد هوموسی، ازته، یا سایر عوامل تغذیه و عناصر غذایی کمبودی داشته باشند، مطلقاً صادق است. حال آنکه در زیتون کاری های مدرن که از نظر آب و مواد غذایی و خاک و هرس کمبودی نداشته باشند، به جز در موارد استثنائی همه ساله درختان به بار می نشینند و چنانچه تناوب ناچیزی هم در آنها پیدا شود، مربوط به عوامل ژنتیکی واریته و مربوط به میزان ریزش اول یا عوامل فیزیولوژیکی خود نبات خواهد بود.
سال آوری را می‎توان با کنترل حاصلخیزی خاک و هرس مناسب بسیار کاهش داد و به حد قابل قبول رسانید.
7- سترونی :
نازایی یا عقیم ماندن یک واریته حتی در باغاتی که رشد گیاهی و گلدهی بسیار خوبی هم داشته باشند، غالباً دیده می‎شود. این عارضه اساساً مربوط به فقدان ارقام تلقیح کننده ای است که کمبود آنها باعث عدم تلقیح یا تلقیح ناقص می‎شود. سترونی علل متعددی دارد که اهم آنها مربوط به عقیم بودن گل نر و به ندرت گل ماده می‎باشد. مثل:
– ناقص بودن یا ضعف قوه نامیه پرچم ها
– نقص تبدیل و تحول در دانه گرده های گل
– اشکال سبز کرد گرده گل روی کلاله.
چنانچه در باغ نو احداثی، پس از گلدهی در آغاز بار دهی (با تمام رسیدگی های لازم) کمبود بار مشاهده شد، شکی نیست که عامل اصلی آن نقص باردهی خود درخت است که برای رفع این نقیصه باید هر چند درختی را از ارقام سترون، به فواصل معین با ارقام تلقیح کننده ای از زیتون در بهار و پس از انجام هرس بازوها، با پیوند تاجی، پیوند روی پیوند (پیوند مضاعف) نمود.

8- خفقان ریشه :
خفقان ریشه هنگامی بروز می‎کند که ریشه درخت از نظر جذب و هضم مواد غذایی در شرایط نامناسبی قرار گرفته باشد. چنین شرایطی اگر موقتی باشند، درخت مقاومت می‎کند و پس از رفع مشکل، سلامت عادی خود را درمی یابد (مثل خاک های آب گیر موقت در زمستان). ولی اگر شرایط خفقان آور ریشه به مدت چندین ماه ادامه داشته باشد. (مثل بالا آمدن سطح آب زیرزمینی در زمستان و راکد ماندن طولانی آب در اطراف ریشه)، اثرات آب خطرناک و نتیجه آن نابودی درخت خواهد بود.
در این صورت است که انجام زهکشی و سالم سازی خاک ضروری می‎باشد. به طور کلی خفقان ریشه ارتباط نزدیکی با قابلیت نفوذ خاک دارد. به این معنی که سالم سازی خاک های سنگین و سفت و سخت و رسی، به خصوص وقتی که در گودی و پستی قرار گرفته باشند. این کار از نظر صرف هزینه کار مشکلی خواهد بود.
علائم خفقان ریشه، معمولاً با زرد شدن برگ های درخت (کلروز)، توقف رشد گیاهی و ریزش سریع برگ و میوه شناخته می شوند، غالب ریشه ها پوشیده از کفک شده و علامت پوسیدگی آن ها با بوی مخصوص تخمیرهای "غیرهوازی" به خوبی آشکار می گردند در نتیجه فضای بدون اکسیژن اطراف ریشه، رشد درخت را به خطر می اندازد و در نهایت آن را خشک و نابود می‎کند.

9- کلروزها :
چنانکه از اسمش پیداست، این عارضه عبارتست از باختن رنگ سبز برگ ها که نسبت به شدت و ضعف آن به تدریج زرد و سفید و خشک ونکروزه می‎شوند و می افتند. در واقع کلروز، یعنی محو تدریجی مواد سبزینه در برگ. به عبارت دیگر هر چه کلروز شدیدتر باشد، تجزیه مواد هیدروکربنه در برگ کمتر می‎شود و در منتهای شدت، درخت را منهدم می‎کند. علل ظهور کلروز متعدد است که کمبود ازت یا کمبودهای دیگری از عناصر لازم غذایی در سنتز اورگانیک از عوامل اصلی بروز یا شدت و ضعف آن می باشند.
کلروز ممکن است "حقیقی" یعنی مربوط به فقدان کلی مواد غذایی در خاک باشد، یا آنکه "مجازی" یعنی مربوط به کمبود مواد لازم، به خصوص مربوط به تثبیت بعضی از عناصر مثل آهن و روی و منیزیم به علت وجود آهک فعال در خاک باشد، حتی ممکن است کلروز در اثر تحریک پاره ای از مسمومیت ها باشد که به علت وجود یون های کلر (Cl-) و یون های سدیم (Na+) در خاک باعث اختلال شدید فیزیولوژیکی نبات شده باشند. عملاً تجزیه برگ در آزمایشگاه است که می‎تواند علل کمبود یا زیاد بودن یک یا چند عنصر را در خاک تشخیص بدهد ولی علل اصلی این نارسایی ها باید به طور کلی با تجزیه شیمیایی خاک، تعیین و روشن بشود.
نتیجه آنکه انتخاب مرغوب و متعادل، رعایت اصول تغذیه و تجزیه برگ و خاک از عواملی هستند که زیتون کاران را از ابتلاء به این عارضه مضر در امان می دارند.

بررسی عوامل بیماری زای همراه قلمه های زیتون در استان های کشور:
بررسی قارچ های همراه با قلمه های زیتون در استان فارس:
در برنامه تولید نهال زیتون در سالهای 79 و 80 در استان فارس، قبل از قلمه گیری از باغ های انتخابی ، ابتدا با نمونه برداری از سرشاخه های درختان زیتون 6-4 ساله، وضعیت آلودگی آن ها نسبت به قارچ های مهم مورد بررسی قرار گرفت (توسط کامران و خسروفر).
برای هر 50 درخت یک اصله و از هر اصله 4 شاخه 2 ساله به طول 30 سانتی متر در اطراف آن گرفته شد. در آزمایشگاه قطعه هایی از این شاخه ها جدا و پس از ضدعفونی سطحی در شعله گاز و یا در محلول سفید کننده حاوی 10 درصد هیپوکلریت سدیم، روی محیط های PDA ، CMA و MEA کشت گردیدند. در این بررسی مجموعاً 1518 درخت از نظر آلودگی به قارچ Verticillium dahliae بررسی شدند. همچنین قارچ های همراه با نمونه قلمه ها در باغ های مناطق شیراز، جهرم، فسا، استهبان، نی ریز، داراب، سروستان، خفر، کوار، فیروزآباد، کازرون، ممسنی و سپیدان به شرح زیر تعیین گردیدند:
Alternaria spp. , Ascochyta sp. , Aspergillus spp. , Cladosporium sp. , Cytospora sp. , Macrophoma sp., Penicillium spp. , Phoma sp., Phomopsis sp. , Sphaeropsis sp. , Stemphylium sp. , …

عوامل قارچی جداسازی شده از قلمه ها و نهالستان های زیتون در استان قزوین:
در راستای فعالیت های کمیته گیاهپزشکی زیتون استان قزوین، در طی سالهای 80-79 از کلیه نهالستان های زیتون بازدید و نمونه های مشکوک جمع آوری و به آزمایشگاه منتقل گردیدند. (توسط داوودی و عصارزاده). قطعات ریشه و طوقه و ساقه نمونه ها به طور جداگانه پس از شستشو و ضدعفونی سطحی با هیپوکلریت سدیم 5/0 درصد در محیطهای PDA و زاپک الکل کشت گردیدند. پس از 4-2 روز انکوباسیون در دمای 25 درجه سانتیگراد، کلنی قارچ ها مورد بررسی میکروسکوپی قرار گرفته و به کمک خصوصیات مرفولوژیکی کلنی قارچ ها و سایر اندام های رویشی و زایشی و با استفاده از کلیدهای معتبر مورد شناسایی قرار گرفتند. از قسمتهای پوسیده طوقه و ریشه قلمه های ریشه دار و نهال های یک ساله موجود در گلدان ها چندین ایزوله از قارچ های بیماری زا جداسازی گردید که به ترتیب فراوانی عبارتند از :
Macrophomina phaseoline , Rhizoctonia solani , Fusarium solani
علیرغم بازدیدهای مکرر تاکنون قارچ V. dahliae در هیچ یک از نهالستان های قزوین مشاهده نشد و فقط قارچ های مولد پوسیدگی که عمدتاً محدود به ریشه و طوقه بودند از اغلب نهالستان ها جداسازی گردید.

عوامل قارچی و بیماری زای جداسازی شده از قلمه ها و نهالستان های استان گلستان:
در طی سال 76 از تعداد 10 قلمستان و در سال 77 از تعداد 12 نهالستان و باغ جدیدالاحداث حومه گرگان و در سال 78 از تعداد 18 نهالستان بازدید به عمل آمد. (توسط افشاری آزاد، مهدویان، نصرالله نژاد، معینی و میرحسینی مقدم).
در سال 76 مجری مسئول طرح در گرگان عامل اصلی خشکیدگی قلمه ها را ‍Pythium sp. با درصد آلودگی بین 14-4 درصد تعیین نموده و عامل خشکیدگی نهال ها را Verticillium dahliae با درصد آلودگی 2-1 درصد تشخیص داده است. علاوه بر این از اندام های هوایی قارچ Spilocea sp. با درصد آلودگی 7-2 درصد و Hormiscium sp. با درصد آلودگی 3-2 درصد گزارش نمود.
در سال 77 با توجه به تلفات زیادی که در نهال های یک ساله بروز کرده بود، همه نمونه برداری ها از نهال ها انجام گرفت و کلاً 300 جدایه قارچ جداسازی و شناسایی گردید. مهمترین عوامل خشکیدگی نهال ها عبارت بودند از V.dahliae با درصد آلودگی 4-1 درصد نهال ها ، Rhizoctonia solani با 2-5/0 درصد، Fusarium solani تا 3 درصد و Macrophomina phaseolina با 1 درصد آلودگی نهال ها مشخص گردید.
در سال 1378 تعداد 18 نهالستان مورد بازدید قرار گرفت و از نهال های یکساله تولید شده در نهالستان های مزبور تعداد 350 جدایه قارچ بیماری زا جداسازی و بررسی گردید. قارچ های جداسازی شده و درصد آلودگی به آن ها عبارت بودند از : F. solani در 6-1 درصد نهال ها، R. solani در 2-1 درصد نهال ها، M. phaseolina 1 درصد در نهال ها، F. oxysporum در 1 درصد نهال ها، Pythium ultimum در 1 درصد نهال های تولید شده. در سال 78 برعکس سال های قبل به دلیل ضد عفونی خاک های مصرفی با متیل بروماید، قارچ V. dahliae از نهال های تولید شده جداسازی نشد، اما قارچ F. solani تقریباً در تمام نهالستان ها دیده می شد.
عوامل بیماری زای جداسازی شده از درختان زیتون استان مازندران:
در سال 76 از نهالستان های غرب مازندران (تنکابن و رامسر)، در سال 77 از تعداد 6 نهالستان در حومه ساری، آمل و قائمشهر و در سال 78 از تعداد 5 نهالستان در غرب و شرق مازندران بازدید به عمل آمد. (توسط افشاری آزاد، مهدویان، نصرالله نژاد، معینی و میرحسینی مقدم).
در سال 76 از نهال های یک ساله ناحیه غرب مازندران گونه های Fusarium solani از 3 درصد نهال ها، Alternaria از 5 درصد نهال ها، Colletotrichum sp. از 2 درصد و Hormiscium sp. از 1 درصد نهال ها جدا گردید. آزمایشات بعدی مربوط به اثبات بیماری زایی قارچ های مزبور تنها بیماری زا بودن F. solani را مشخص کرد.
در سال 77 تعداد 50 جدایه قارچ بیماری زا از نهال های یک ساله ناحیه شرق مازندران جداسازی گردید که عبارت بودند از : V.dahliae در 1-5/0 درصد نهال ها، R.solani در 3 درصد، F. solani در 4-2 درصد نهال ها و Alternaria sp. از 2-1 درصد نهال ها که 3 قارچ نخست از ناحیه ریشه و طوقه و آلترناریا (Alternaria) از لکه های برگی جدا گردید.

در سال 78 تعداد 80 جدایه قارچ بیماری زا از نهال های یک ساله نواحی شرق و غرب مازندران جداسازی گردید که عبارت بودند از : F. solani در 2-1 درصد نهال ها، R. solani در 5-1 درصد نهال ها و V. dahliae در کمتر از 1 درصد نهال ها. در این استان نیز به دلیل ضدعفونی خاک گلدان ها با متیل بروماید میزان آلودگی به V. dahliae نسبت به سالهای قبل به شدت کاهش نشان می داد.
عوامل بیماری زای جداسازی شده از نهال های زیتون در استان گیلان:
در سال 1377 تعداد 4 نهالستان در حومه رشت مورد بازدید قرار گرفت و تعداد 40 جدایه قارچ از نهال های بیمار جداسازی و بررسی شد. (توسط افشاری آزاد، مهدویان، نصرالله نژاد، معینی و میرحسینی مقدم).
عوامل جداسازی شده از ریشه و طوقه نهال ها شامل Fusarium solani در 6-3 درصد نهال ها، R.solani در 2 درصد نهال ها و V.dahliae در 1 درصد نهال ها بود.
در سال 78 از 4 نهالستان در استان گیلان بازدید به عمل آمد. از کشت ریشه و طوقه نهال های یک ساله جمعاً تعداد 50 جدایه قارچ بیماری زا جداسازی گردید. قارچ های جداسازی شده عبارت بودند از : F. solani در 3-1 درصد نهال ها، R. solani در 3-1 درصد نهال ها و M.phaseolina در 1 درصد نهال ها. در نهالستان های این استان قارچ V. dahliae جدا نگردید.

جداسازی عوامل بیماری زای نهال های زیتون استان زنجان:
به لحاظ ارزش اقتصادی و اهمیت خاص زیتون، در سالهای اخیر توجه زیادی به توسعه کشت آن مبذول شده، به طوریکه سطح زیر کشت درخت زیتون در شهرستان طارم علیای زنجان از میزان 900 هکتار در سال 70 به حدود 5800 هکتار در سال 77 افزایش یافته است.
استان زنجان از نظر تولید و سطح زیر کشت زیتون مقام اول را در کشور دارا است. در این میان نقش شهرستان طارم در استان زنجان و ایران، به عنوان یکی از مراکز مهم تولید و صدور قلمه و نهال، حائز اهمیت است.
در طی سال 1376 لغایت 1378 از باغات و نهالستان های واقع در منطقه طارم بازدید گردید و جمعاً 90 جدایه قارچ بیماری زا از اندام های مختلف جداسازی گردید. (توسط افشاری آزاد، مهدویان، نصرالله نژاد، معینی، میرحسینی مقدم)
قارچ های جداسازی شده عبارت بودند از : F. solani در حدود 3 درصد، R. solani در 2 درصد نهال ها، M. phaseolina در 1 درصد نهال ها، Phoma sp. از اندام های هوایی 3/13 درصد درختان مسن، Alternaria sp. از 5 درصد درختان، Curvularia lunata از 1 درصد درختان، Armillaria mellea و Rosellinia necatrix از ریشه 2 درصد درختان و Cycloconium oleagenum از اندام های هوایی 7/13 درصد درختان مسن. قارچ V.dahliae از درختن این ناحیه جداسازی نگردید.
در بررسی دیگری که توسط دکتر مجیدیه قاسمی و حسین جعفری انجام شد، نتایج زیر بدست آمد:
64/19 درصد درختان و 72/72 درصد باغات زیتون (در سال 1376) این منطقه (طارم) دارای علائم سرخشکیدگی و 91/5 درصد درختان و 45/25 درصد باغات دارای علائم خشکیدگی موضعی با سبز خشک شدن برگ ها، 62/15 درصد درختان و 60 درصد باغات دارای علائم لکه چشم طاووسی و 58/6 درصد درختان و 45/45 درصد باغات دارای پوسیدگی ریشه و طوقه می باشند.
در طول اجرای این طرح دستیابی به عامل بیماری پژمردگی ورتیسلیومی بر روی درختان بیشتر از سایر عوامل مدنظر قرار داشت معهذا علیرغم حضور کارشناسان طرح، توفیقی در این زمینه حاصل نگردید و V.dahliae مشاهده نگردید.
عوامل بیماری زای جداسازی شده از نهالستان های زیتون در سایر استان ها :
در سال 1377 بررسی هایی در چند استان که در آن زیتون کاری انجام می شد، صورت گرفت. (توسط افشاری آزاد، مهدویان، نصرالله نژاد، معینی و میرحسینی مقدم)
در تمام استان ها قارچ F. solani از ریشه و طوقه قلمه ها و نهال های آلوده جداسازی گردید.
علاوه بر این در قلمستان یکی از پیمانکاران در استان قم قارچ F. oxysporum و از ساوه و کبوتر آباد اصفهان قارچ R.solani جداسازی گردید.
در سال 1378 نیز 49 ایزوله قارچ بیماری زا از قلمستان ها و باغات جدید الاحداث استان های تهران، فارس، کرمانشاه، سمنان، هرمزگان، قزوین و سیستان و بلوچستان، جداسازی و شناسایی گردید. قارچ های جداسازی شده عبارت بودند از :
16 جدایه F. solani ، 12 جدایه R. solani ، 8 جدایه M.phaseolina، 6 جدایه V.dahliae، 4 جدایه F. oxysporum و 3 جدایه Phytophthora sp. .
جمع بندی و بحث:
آنچه در طی مطالعات و تحقیقات و مشاهدات اخیر در باغات زیتون استان ها بدست آمده است بیانگر این است که مدیریت صحیح و اصولی در باغات زیتون اعمال نمی گردد و علت عمده شیوع و ایجاد بیماری های گیاهی و افزایش جمعیت آفات همین موضوع است.
آبیاری غرقابی، مصرف بیش از حد کودهای حیوانی نپوسیده در مجاورت طوقه و تنه درختان در باغات قدیمی و کاشت عمیق نهال در باغات جدید، علت اصلی پوسیدگی های ریشه و طوقه درختان به نظر می رسد. عدم هرس درختان و احداث باغات جدید در زمین هایی که سابقه کشت پنبه و صیفی جات دارند، شیوع و خطر ابتلا به پژمردگی ورتیسلیومی را افزایش می دهند.
با توجه به بررسی های انجام شده، می‎توان نتایج حاصله را به صورت زیر جمعبندی و مورد بررس قرار داد:
1- مهمترین عارضه مشکل ساز در مورد قلمه های در حال ریشه زایی در بستر میست، خشکیدگی قلمه ها قبل و یا بعد از ریشه زایی است. صرفنظر از اینکه قدرت ریشه زایی قلمه های ارقام مختلف زیتون متفاوت می باشد، و عدم ریشه زایی درصدی از قلمه ها طبیعی بوده و علل فیزیولوژیکی دارد، در موارد دیگر ممکن است عوامل بیماری زا، به خصوص قارچ های مولد پوسیدگی ریشه و طوقه باعث خشکیدگی قلمه ها در بستر میست گردد. مهمترین عوامل خشکیدگی قلمه ها در بستر میست طبق بررسی های انجام شده در نهالستان های مختلف کشور نشان داد که قارچ های ، Rhizoctonia solani, Fusarium solani و بعضی از گونه های Pythium در این امر دخالت دارند. همچنین مشخص گردید که در میست هائیکه از پرلیت استفاده می‎شود میزان آلودگی به عوامل مزبور بسیار اندک بوده و مشکل عوامل بیماری زا در میست در صورتی مشاهده می گردد که اولاً قلمه ها قبل از نشاندن در میست با قارچکش های مناسب ضدعفونی نشده باشند و در ثانی به جای پرلیت از ماسه ضدعفونی نشده استفاده گردد. دخالت قارچ های Verticillium dahliae و M. phaseolina یا Phytophthora در پوسیدگی ریشه و طوقه قلمه ها در میست مشاهده نگردید.
2- عارضه خشکیدگی بعد از انتقال قلمه های ریشه دار به گلدان های پلاستیکی نیز مشاهده می گردد. خشکیدگی نهال ها در سالن انتظار و انطباق ممکن است مربوط به بافت خاک یا شوری خاک و آب مورد استفاده باشد و یا در اثر آلودگی خاک گلدان ها به عوامل بیماری زای قارچی به وجود آید. مهمترین عوامل بیماری زای قارچی که از ریشه و طوقه نهال های یک ساله موجود در گلدان ها جداسازی گردید عبارت بودند از : Fusarium solani ، Rhizoctonia solani، M. phaseolina و به ندرت Phytophthora sp . بررسی های انجام گرفته در مورد منشاء آلودگی نهال های تولیدی به Verticillium dahliae نشان داد که خاک مورد استفاده برای این منظور که از مزارع آلوده تهیه می گردد، باعث ابتلا نهال های جوان به این قارچ می‎باشد و بدین دلیل نیز در سال 78 به دلیل ضدعفونی کردن خاک های مورد استفاده توسط میتل بروماید که از طریق سازمان حفظ نباتات انجام گرفت، ابتلا به این قارچ نیز در استان های کشور به شدت کاهش یافت اما آلودگی به سایر قارچ ها هر چند که میزان آلودگی بیش از 5 درصد نبود ولی همچنان مثل سال های قبل دیده می شد.
3- عارضه خشکیدگی در نهال ها پس از انتقال آنها به محل اصلی کاشت (باغات جدید الاحداث) نیز دیده می شد. در بررسی های آزمایشگاهی ریشه و طوقه و ساقه نهال های مشکوک قارچ های Fusarium solani ، Rhizoctonia solani، M. phaseolina و Phytophthora از ریشه و طوقه و قارچ F. oxysporum , Verticillium dahliae از ریشه و طوقه و ساقه نهال های آلوده جداسازی گردید. هرناندز و همکاران از اسپانیا، گونیم و همکاران از مصر، بولیلا و محجوب از تونس و جاموس از یونان نیز به عنوان قارچ های مولد پوسیدگی ریشه و پژمردگی آوندی و خشکیدگی نهال ها از F.solani , F.oxysporum , R.solani , M. phaseolina , Phytophthora megasperma و Pythium irregulare نام برده اند. با توجه به اینکه اغلب باغات جدید الاحداث در اراضی بایر ایجاد شده بودند می‎توان نتیجه گرفت که به احتمال زیاد آلودگی نهال ها در مبدا تولید آنها صورت گرفته و آلودگی ها توسط نهال های آلوده به باغات جدید الاحداث منتقل شده است.
4- علاوه بر قارچهای خاکزاد عامل پوسیدگی ریشه و طوقه و قارچ های آلوده کننده آوندی که اغلب در نهال های جوان ایجاد خشکیدگی کامل یا خشک شدن بخشی از نهال می گردند، تعدادی از عوامل قارچی هوازاد نیز در باغات جدید الاحداث و بیشتر در باغات مسن دیده می شد که مهمترین آنها عبارت بودند از :
Spilocea oleagenum = Cycloconium oleagenum عامل بیماری لکه طاووسی، Hormiscium oleae عامل خشکیدگی نوک سرشاخه ها (که قبلاً نیز توسط اسکندری 1343 و ارشاد 1356 گزارش گردیده است) و Curvularia lunata و گونه های مختلف Alternaria .
5- در درختان مسن باغات زنجان و رودبار قارچ های عامل پوسیدگی ریشه شامل Rosellinia necatrix و Armillaria mellea حداکثر در 1 درصد درختان بعضی از باغات دیده می شد.
6- با توسعه باغات جدید الاحداث در استان های مختلف کشور پیش بینی می‎شود که مشکلات جدیدی از نظر عوامل بیماری زا در باغات مزبور دیده شود، لذا لازم است بررسی های مداوم در این مورد صورت گیرد. همچنین در زمینه کنترل عوامل بیماری زا بالاخص در مورد V. dahliae طرح های مستقلی تهیه و به مورد اجرا گذاشته شود.
روش های حفاظت درختان زیتون در برابر عوامل بیماری زا :
ارزش غذایی زیتون برکسی پوشیده نیست. زیتون با دارا بودن خواص دفع کنندگی سموم بدن بر اهمیت تغذیه ای آن بیش از بیش افزوده می گردد. در ایران یکی از راههای تامین روغن خوراکی مورد نیاز کشور با افزایش سطح زیر کشت درخت زیتون پیش بینی شده است. بی شک، با افزایش سطح کشت، وجود و اهمیت عوامل خسارت زا آشکار می گردد. این عوامل یا در کشور وجود دارند و با افزایش جمعیت سبب آلودگی می گردند و یا از خارج وارد می شوند.
عمده ترین نگرانی باغبان، حفظ باغات زیتون در مقابل حمله وخسارت ناشی از آفات وبیماری ها می باشد. حفاظت از یک باغ ، نیاز به انتخاب صحیح درخت وکشت آن در محل و در منطقه مناسبی دارد که قبل از هر چیز نسبت به انجام فاکتورهای زیر کوتاهی نشده باشد: ( کیفیت عمق خاک، شرایط جوی، امور زراعی، هرس، دفع علف های هرز، کودریزی ، آبیاری ، به خصوص دفع آفات، حشرات و بیماری ها)
رعایت نکات فوق نه تنها رشد ونمو درختان را تامین می کند بلکه مقاومت آن ها را در مقابل حمله پاراز یت ها و حمایت از آن ها تضمین می نمایند. تهیه وانتخاب نهال سالم وقوی در آغاز ، کمک بهتری به مقاومت درخت در مقابل عوارض طبیعی یا جوی وحملات بسیاری از عوامل در آینده خواهد نمود.
در کاتالوگ پارازیت های زیتون اسامی بیش از 250 پارازیت ذکر شده است ، از قبیل :
90قارچ، 50 باکتری، 3 گلسنگ، 4بازدانه، 11 نماتد، 110حشره، 4 خزه، 13 عنکبوتیان، 5پرنده و4 پستاندار.
در برنامه مبارزه با آفات وامراض زیتون با ایجاد شبکه های مراقبت ( Monitoring) بسیار فعال وکارآمد از ابتدای توسعه کشت زیتون، باید بهترین روش را جهت کنترل آفات و امراض انتخاب نماییم.
در این جا به چند نمونه از روش های مبارزه اشاره می گردد:
1-روش زارعی
2-مبارزه مکانیکی
3- مبارزه فیزیکی
4- مبارزه قرنطینه ای
5- مبارزه بیولوژیکی
6-مبارزه ژنتیکی
7-مبارزه تلفیقی و مدیریت آفات وبیماری ها
بدون تردید دقت و توجه در انتخاب زمین و روش های کاشت و داشت و برداشت در بهره برداری از زیتون کاری ها و انتشارات آفات و بیماری ها اثر فراوان دارد که از اهم آن ها می توان موارد زیر نام برد:
ـ کاشت زیتون به صورت خیلی انبوه به طوری که شاخ و برگ آن داخل هم برود، انتشار آفات و بیماری های را زیاد می کند.
ـ زیتون کاری ها در اراضی سبک و شنی قابل تهویه، کمتر از اراضی سنگین غیر قابل نفوذ ، دچار آفات و بیماری ها می شوند.
ـ اولین گام در پیشگیری از ابتلا به آفات و بیماری ها در زیتون کاری، انتخاب صحیح و متناسب زمین برای زیتون کاری است.
ـ به طور کلی در زمین هایی که به هر دلیل مانع رشد طبیعی درختان زیتون می شود و آن ها را ضعیف و ناتوان نگه می دارد ، درختان زیتون بیشتر به آفات وبیماری ها مبتلا می شوند.
ـ معمولاً پیوندک ها را باید شاخه های رسیده، سالم واز درختان سالم با رشد معمولی وطبیعی انتخاب کرد.
ـ نهال ها و جابه جایی آن ها از عواملی هستند که در صورت عدم سلامت می توانند به راحتی آفات وبیماری ها را انتشار دهند و یا کانون های آفات و بیماری را از نهالستان به زمین اصلی باغ زیتون کاری بیاورند. پس نهال هایی که به باغ آورده می شوند ، باید قبل از کاشت در زمین اصلی به دقت مورد کنترل قرار گیرند.
ـ انتخاب فاصله صحیح کاشت درختان در باغ از نظر پیشگیری ابتلا به آفات و بیماری ها موثر است. تابش میزان لازم و صحیح نور خورشید وجریان هوای کافی در بین شاخ وبرگ، از انتشار آفات و بیماری ها تا حد زیادی جلوگیری می کند.
ـ تقویت زمین و تغذیه کافی درخت که نتیجه آن رشد کامل وسالم نهال ها و درختان است ، در پیشگیری از آفات و بیماری ها اثر زیاد دارد.
ـ انجام هرس صحیح یا نادرست در پیشگیری یا انتشار آفات وبیماری ها نقش مهمی دارد.
ـ شخم های سالیانه و زیروروکردن خاک در فصول استراحت درخت، علاوه بر اینکه به تهویه زمین کمک می کند، باعث نابودی کانون آفات وبیماری ها شده ودر ضمن علف های هرز یا پناهگاه آفات وبیماری ها را از بین می برد.
ـ مقدار و شیوه آبیاری در کمبود یا افزایش آفات و بیماری ها موثر است.
ـ مراقبت های وارسی برای یافتن و نابود کردن کانون های آفت و بیماری اثر مهمی در نابودی آن ها دارد. در واقع با انجام این عمل همه ساله می توان این کانون های آفت یا بیماری زا را کشف و نابود کرد.
ـ برای کشف و نابود کردن کانون های آفت و بیماری باید ساده ترین ، آسان ترین ، موثرترین و ارزان ترین راه ها را انتخاب نمود.
ـ هر گونه آسیبی که به ساقه و شاخه های درخت برسد و سبب زخم شدن آن ها بشود ، راه را برای ورود آفات وبیماری های گوناگون باز می کند.
ـ در منطقه ای که یک نوع محصول مشابه کاشته می شود، مبارزات باید از طرف عموم همسایگان صورت گیرد وتک روی در تلاش برای از بین بردن کانون آفات وبیماری ها، اثر چندانی نخواهد داشت.
ـ به محض دیدن اولین نشانه های آفات و بیماری که در واقع به منزله زنگ خطر به شمار می آید ، باید اقدامات دسته جمعی برای نابودی آن آغاز شود و مشورت با کارشناسان در این زمینه حتماً لازم است .
ـ برای نابودی یک آفت همه گیر معین، شناخت روند زندگی آن از ضروریات است و در مورد بیماری ها نیز نوع کامل بیماری، شیوه سرایت، محل زندگی و زمستان گذرانی و امکانات گسترش آن باید به خوبی شناخته شود.
ـ در مناطق بزرگ تک کاشتی، به ویژه در مورد زیتون کاری ها ، ایجاد یک آزمایشگاه و مرکز مجهز برای آفات و آسیب های ممکن و بیماری های منطقه ای حتماً ضرورت دارد.
ـ جمع آوری اندام های آفت زده وبیمار، مانند شاخه ها، جوانه ها، برگ ها، و میوه های آفت زده و بیمار و نابودی آن ها بعد از هردوره برداشت کاملاً ضروری است کمک موثر در جلوگیری از انتشار آفات و بیماری ها می کند و باید به طور جمعی به این عمل اقدام شود.
ـ در صورتیکه آزمایشگاهی در نزدیکی وجود نداشته باشد ولازم باشد نمونه آفات و بیماری را از راه دور برای تشخیص به آزمایشگاه های فنی بفرستند، باید اندام های بیمار با پوشش دو جداره ، پوشش اول یک جلد نایلونی وپوشش دوم یک پوشش مناسب جعبه ای صورت گیرد تا از آلودگی نقاط دیگر وگسترش بیماری ویا آفت جلوگیری به عمل آید و نمونه ها حتی الامکان به طور طبیعی و ترو تازه به آزمایشگاه برسند تا تشخیص آن ها آسان شود. در آخر مطلب به ذکر مختصری از روش های مبارزه قرنطینه ای بسنده می کنیم:
مبارزه قرنطینه ای :
از زمان های گذشته انسان ها در نتیجه اسکان یافتن در محل های مختلف جنگل ها ویا داد وستد، به طور مداوم در ارتباط با یگدیگر بوده اند، وقتی مردم از یک کشور به کشور دیگری به هر منظوری مسافرت می نمایند، گیاهان ، بذور، مواد غذایی، و غیره را نیز با خود حمل می کنند.
بدین ترتیب آفات و امراض موجود در آن ها را نیز به مناطق جدید به ارمغان می آورند. این عوامل بیماری زا وآفات سه وضعیت در برخورد با محیط جدید خواهند داشت :
1-با شرایط محیطی منطقه جدید سازگار بوده، مسائل ناشناخته ای را برای اهالی بومی به وجود می آورند. این وضعیت ممکن است برای کل کشور ایجاد مشکل نموده ویا منطقه محدود را مورد حمله قرار دهند و در آن ایجاد خسارت نمایند.
2- با شرایط محیط سازگار نبود ومسئله ای ایجاد نمی نماید.
3- سازگاری با محیط جدید طوری است که خسارت آن ها در منطقه جدید کمتر از محل اصلی آن می باشد.
بپیشرفت ارتباطات مختلف مابین کشورها سبب افزایش هرچه بیشتر چنین مسائلی شده است . امروزه با این که کلیه ممالک جهان برای جلوگیری از دخالت آفات وبیماری ها به داخل کشور خود به اجرای تدابیر مختلفی مانند اعمال مدرن ترین روش های قرنطینه ای اقدام می نمایند ولی بایستی اشاره نمود که جلوگیری از ورود آفات و بیماری ها از کشوری به کشور دیگر کاری بسیار دشوار است، خصوصاً در بعضی از کشورها از جمله کشورمان ایران با مرزها ی زمینی گسترده، تقریبا غیر ممکن می باشد. در ایران مقررات قرنطینه نباتی از سال 1325 به تصویب رسیده واجرا می گردد.
امراض وآفات قرنطینه ای به دو دسته تقسیم می شوند:
-Iدسته اول آفات و امراض که درداخل کشور وجود ندارند. (قرنطینه خارجی )
– II دسته دوم آفات و امراضی که تنها در مناطق محدود و مشخصی از کشور یافت می شوند (قرنطینه داخلی)
( I تمهیداتی که در مورد آفات و امراض قرنطینه خارجی پیش بینی می گردد به شرح زیر است:
چنانچه زمانی مجبور به واردات قلمه یا نهال زیتون از کشورهای خارجی گردیم، پیشنهاد می شود که:
1-بررسی دقیق آفات وامراض محل تولید نهال یا قلمه انجام شود.
2- از روش های مختلف مبارزه و ضد عفونی با سموم مناسب استفاده شود.
3-بعد از ورود کشت در یک منطقه ، به مدت یک سال (حداقل)، تحت شرایط قرنطینه ای ایزوله شود.
4-تهیه نهال از کشورهایی صورت گیرد که آفات و امراض مهم قرنطینه ای در آن کشور وجود نداشته باشد.
(II تمهیداتی که در مورد آفات و امراض قرنطینه داخلی زیتون باید به کار ببریم به شرح زیراست:
1-سعی گردد در هر اقلیم تهیه وتکثیر نهال ها برای همان منطقه انجام پذیرد و از نقل و انتقال نهال ها جلوگیری به عمل آید.
2-در صورت نیاز به نقل و انتقال نهال از منطقه ای به منطقه دیگر، با سموم مناسب آفت و یا بیماری را با عملیات ضد عفونی از بین ببریم.
درهر صورت با افزایش سطح کشت در قسمت زیتون در رابطه با کنترل آفات و امراض باید شبکه های مراقبت بسیار فعال وکار آمد کاملاً جمعیت حشرات مضر و مفید و عوامل بیماری زای قارچی و باکتریایی و.. را تحت نظر داشته و با آگاهی از زیست شناسی آن ها که از توان یک باغدار خارج است و با در نظر گرفتن کلیه روابط عوامل خسارت زا در یک اکوسیستم زراعی و باغی ، با بهترین روش ، جمعیت این عوامل را زیر سطح آستانه اقتصادی نگه داریم.
به امید آنکه روزی بتوانیم تولید انبوه و اصولی زیتون را با کمترین خطر بیماری وآفت ، در کشورمان ایران داشته باشیم .

جدول 11: عوامل قارچی بیماریزای جداسازی شده از نهالستانها و باغات جدید الاحداث سایر استانها در سال 1378 (جمع آوری کننده : همایون افشاری آزاد- فرهاد خزینی)
تاریخ جمع آوری
محل جمع آوری
نوع نمونه
قارچهای جداسازی شده
29/1/78

29/1/78

28/2/78
5/3/78

5/3/78
9/3/78
11/3/78

29/4/78

30/4/78

15/4/78

15/4/78

16/6/78
17/6/78
17/9/78

17/9/78

17/9/78

17/9/78

17/9/78

17/9/78

استان سمنان (ایوانکی)

استان سمنان بن کوه- گرمسار

مغان
استان فارس

هرمزگان (بندرعباس)
سیستان و بلوچستان

استان قزوین

سیستان و بلوچستان

ایلام و کرمانشاه

ایلام و کرمانشاه

تهران
شهرری
استان کرمان (بم)

استان فارس (شیراز)

استان فارس (شیراز)

استان فارس (شیراز)

استان فارس (شیراز)

استان فارس (شیراز)

نهال باغات جدیدالاحداث

نهال باغات جدید الاحداث

نهال
نهال یک ساله (باغ صفوی)

نهال یک ساله (باغ بش شیراز)

درختان جوان 6-5 ساله (منابع طبیعی فسا)
درختان جوان باغات جدیدالاحداث (حاجی آباد)
درختان جوان باغات جدیدالاحداث

قلمه های ریشه دار

قلمه های ریشه دار سازمان کشاورزی
قلمه های ریشه دار شرکت بیدستان

درختان باغات جدیدالاحداث

درختان باغات جدیدالاحداث دره جوانمیری

درختان باغات جدید الاحداث روستای زرند- ایوان

نهال جوان (نهالستان آقای مسچی جندقی)
نهال جوان (نهالستان آقای میرحجازی)
درختان باغات جدیدالاحداث (آقای عماد)

درختان باغات جدید الاحداث ارگ جدید بم

نهالهای یک ساله (قلمستان صفوی)

نهالهای یک ساله و دوساله (باغ بش شیراز)

درختان باغات جدیدالاحداث آقای میرحجازی
(اصطهبان)

درختان باغات جدید الاحداث آقای حیدری
(داریون)

درختان باغات جدید الاحداث پروژه
قائم
(داریون)
Fusarium solani
Verticillium dahliae
Fusarium solani
Macrophomina phaseolina

Verticillium dahliae
Rhizoctonia solani
Fusarium solani

Fusarium solani
Rhizoctonia solani
Phytophthora sp.
Rhizoctonia solani
Fusarium solani
Verticillium dahliae
Rhizoctonia solani
Fusarium solani
Rhizoctonia solani
Rhizoctonia solani
Fusarium oxysporum
Fusarium solani
Macrophomina
Phaseolina
Phytophthora sp.
Fusarium solani
Fusarium oxysporum

Fusarium solani
Fusarium oxysporum

Rhizoctonia solani
Fusarium solani
Fusarium solani
Fusarium oxysporum
M. phaseolina
Verticillium dahliae
M. phaseolina

Fusarium solani
Rhizoctonia solani
M. phaseolina
Phytophthora sp.
Rhizoctonia solani
Fusarium solani
M. phaseolina

Fusarium solani
Rhizoctonia solani
M. phaseolina
Verticillium dahliae

Fusarium solani
Rhizoctonia solani
Verticillium dahliae
Fusarium solani
Rhizoctonia solani
M. phaseolina
منابع علمی مورد استفاده :
1) خلاصه مقالات شانزدهمین کنگره گیاهپزشکی ایران، 1383، دانشگاه تبریز.
بیماری های گیاهی وعلف های هرز ، جلد دوم.
2) خلاصه مقالات پانزدهمین کنگره گیاهپزشکی ایران ، 1381، دانشگاه رازی کرمانشاه.
بیماری های گیاهی وعلف های هرز ، جلد دوم.
3) ضمیمه خلاصه مقالات پانزدهمین کنگره گیاهپزشکی ایران ، 1381 ، دانشگاه رازی کرمانشاه، آفات/بیماری ها/علف های هرز.
4) خلاصه مقالات چهاردهمین کنگره گیاهپزشکی ایران ، 1379 ، دانشگاه صنعتی اصفهان. بیماری های گیاهی وعلف های هرز، جلد دوم.
5) خلاصه مقالات سیزدهمین کنگره گیاهپزشکی ایران، 1377 ، آموزشکده کشاورزی کرج . بیماری های گیاهی وعلف های هرز ، جلد دوم.
6) خلاصه مقالات نهمین کنگره گیاهپزشکی ایران، 1368، دانشگاه فردوسی مشهد، دانشکده کشاورزی.
7) خلاصه مقالات هفتمین کنگره گیاهپزشکی ایران ، 1362 ، دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران (کرج).
8) راهب، جعفرقلی، محمد صالح، علیرضا، 1373 . خلاصه مقالات اولین گردهمایی سراسر زیتون. گرگان: حوزه معاونت فنی و اجرایی سازمان کشاورزی گرگان و گنبد، وزارت کشاورزی.
9) افشاری آزاد، همایون، و مهدویان، سید اسماعیل، و نصرالله نژاد، سعید ، و معینی، محمد رحیم، ومیر حسینی مقدم ، سید عبدالله، 1378. گزارش نهایی طرح بررسی بیماری های مهم قارچی زیتون در باغات و نهاستان ها و روش های کنترل آن ها ، شماره طرح: 079ـ76ـ11ـ107
10) معینی، محمد رحیم، 1381 . گزارش نهایی بررسی وضعیت آلودگی درختان مادری زیتون به عوامل خسارت زای قارچی، باکتریایی، و ویروسی در استان های کشور ، نشریه شماره 140. مرکز تحقیقات کشاورزی استان زنجان ، سازمان تحقیقات ، آموزش وترویج کشاورزی، وزارت جهاد کشاورزی.
11) زینانلو، علی اصغر، و تکاسی، محمد، و معینی، محمد رحیم، و محیسنی، عبدالامیر، 1381 . گزارش نهایی بررسی علل عارضه خشکیدگی قلمه ونهال های زیتون ، نشریه شماره 128 . مرکز تحقیقات کشاورزی استان زنجان ، سازمان تحقیقات ، آموزش وترویج کشاورزی ، وزارت جهاد کشاورزی.
12) معینی ، محمد رحیم، 1380 . گزارش نهایی بررسی مقدماتی و شناسایی بیماری های مهم درختان زیتون در استان زنجان ، نشریه شماره 68 . مرکز تحقیقات کشاورزی استان زنجان ، سازمان تحقیقات ، آموزش و ترویج کشاورزی، وزارت جهاد کشاورزی.
13) نشریه آفات وبیماری های گیاهی، 1376. شماره 1، جلد 65 .
14) لورزت، ریموند، وبروس، ژرارد، زیتون . ترجمه محمد درویشیان ، 1376 . کرج، نشر آموزش کشاورزی.
15) طباطبایی، محمد. زیتون و روغن آن 2. انتشارات صندوق مطالعاتی توسعه کشت زیتون، معاونت امور باغبانی، وزارت کشاورزی.
16) فرح بخش ، قدرت الله ، و معینی، مهدی، 1354 . آفات مهم زیتون در ایران . اوین، تهران: انستیتوی بررسی آفات وبیماری های گیاهی، سازمان ملی تحقیقات کشاورزی ، وزارت کشاورزی ومنابع طبیعی .

"مروری بر پژوهش های انجام شده در مورد بیماریهای زیتون در ایران"

استاد راهنما:

تهیه و تنظیم :

فهرست
عنوان صفحه
چکیده 1
مقدمه 3
روش تحقیق و بررسی 9
بیماریهای مهم درختان زیتون وبررسیهای انجام شده روی آن در چنداستان 13
پژمردگی ورتیسلیومی 13
بیماری لکه طاووسی زیتون 21
سرخشکیدگی شاخه های جوان 26
بیماری فوماژین یا کپک دوده ای 27
بیماری مومی شدن میوه 28
پوسیدگی ریشه و طوقه 29
ماکروفومای زیتون 30
آنتراکنوز زیتون 32
پوسیدگی بذر و هسته 33
بیماری فومای زیتون 33
بیماری سرخشکیدگی سرشاخه ها 34
بیماری لکه برگی زیتون 34
خشکیدگی نوک سرشاخه ها 34
سل زیتون 34
نماتد مولد غده ریشه 38
گلسنگ زیتون 44
انگل گلدار سس 44
سرما و یخبندان 45
آفتاب سوختگی 46
سایر عوارض جوی 47
عدم باردهی 48
ریزش گل و میوه 49
سال آوری 51
سترونی 52
خفقان ریشه 53
کلروز 54
بررسی های انجام شده در استان های مختلف 55
جمع بندی و بحث 62
روش های حفاظت 66

1

82


تعداد صفحات : 82 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود