تارا فایل

مبانی نظری اقتصاد دانشی ، دارایی های نامشهود، سرمایه ی فکری


مبانی نظری وپیشینه پژوهش اقتصاد دانشی ، دارایی های نامشهود، سرمایه ی فکری
فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق
1-2- مقدمه 11
2-2 اقتصاد دانشی 11
3-2 تعریف دانش 12
4-2 پدیدار شناسی کسب و کار در اقتصاد دانش پایه 13
5-2 اشکال جدید منابع سازمانی 15
6-2 دارایی های نامشهود 16
7-2 تاریخچه ی سرمایه ی فکری 20
8-2 اجزاء مدل سرمایه فکری 25

9-2 تعاریف مختلف سرمایه ی فکری 29
1-9-2-شاخص های اندازه گیری سرمایه فکری 32
10-2 مدل های اندازه گیری سرمایه فکری 38
11-2 مدل های توصیفی سرمایه ی فکری 39
12-2 مدل های اندازه گیری سرمایه ی فکری و ارائه دهنده آن ها 40
1-12-2 مدل های مبتنی بر سرمایه ی بازار 40
2-12-2 مدل های مستقیم سرمایه ی فکری 41
3-12-2 مدل های بازده دارایی ها 41
4-12-2 مدل های کارت امتیازی 41
1-4-12-2 مدل مقایسه ی ارزش بازاری و ارزش دفتری (ام – بی – وی) 42
2-4-12-2 مدل کیوی توبین 43
3-4-12-2 مدل عملکردی شرکت دانش پایه (نوکورپ) 44
4-4-12-2 مدل کارگزار فناوری ( تی – بی) 46
5-4-12-2 مدل سنجش ا رزش گذاری جامع (آی – وی – ام) 47
6-4-12-2 مدل ا رزش افزوده اقتصادی ( ای – وی – اِی ) 48
7-4-12-2 شاخص سرمایه ی فکری 49
8-4-12-2 کارت امتیازی زنجیره ارزش 50
9-4-12-2 کارت امتیازی متوازن 50
10-4-12-2 رهیاب سرمایه ی فکری اسکاندیا 52
11-4-12-2 مدل ارزش نامشهود محاسبه شده (سی – آی – وی) 53
12-4-12-2 مدل شاخص ایجاد ارزش (وی – سی – آی) 54
13-4-12-2 مدل طبقه بندی سرمایه ی فکری 56

13-2 طبقه بندی روش های اندازه گیری سرمایه فکری 57
14-2 نقاط قوت و ضعف روش های اندازه گیری سرمایه فکری 59
15-2 استاندارد حسابداری شماره 6 گزارش عملکرد مالی 60
16-2 مفهوم سود از دیدگاه حسابداری 68
17-2 مفهوم اقتصادی سود 68
18-2 تحقیقات داخلی و خارجی صورت گرفته 69
1-18-2 تحقیقات خارجی 69
2-18-2 تحقیقات داخلی 71

1-2- مقدمه
بسیاری از نظریه پردازان و پژوهش گران در توصیف ویژگی های فضای اقتصادی جدید بر این باورند که شکل اقتصاد ، صورتی جهانی و همه گیر به خود گرفته و از دارایی ها ودرآمدهای نامحسوس ، پیچیده ونامشهودی شکل یافته ، که به نحوی خاص به یکدیگر و درهم تنیده شده اند. در چنین فضایی بهره وری و مزیت رقابتی بنگاه ها در گرو ظرفیت تولید ، پردازش و کاربرد موثر دانشی قراردارد که در گستره ای جهانی پایدار شده است . در این گستره ، فعالیت های اصلی بنگاه ، خواه به طور مستقیم و خواه از طریق شبکه ها ، از خلال ارتباط میان عامل های اقتصادی و در مقیاسی جهانی انجام می پذیرد. در واقع تولید یا خدمت رسانی سازمان های اقتصادی جدید ، در گرو فرایندهای اکتساب و پردازش منابع دانش و اطلاعات و ابزارهای مرتبط با این پردازش است . فرایندها و ابزاری که زمینه افزایش بهره وری و پیشرفت اقتصادی را فراهم می آورند . براساس این تعریف ، به وضح روشن است که مدیریت ، برنامه ریزی و نظارت بر شناسایی ، تخصیص و سنجش دارایی های نامشهود وسرمایه فکری بنگاه ها ، شاخصی مهم در تعیین توان رقابتی بنگاه ها برای بقا و رشد در اقتصاد جدید است.
در این فصل پس از مروری چند در سابقه و پیشینه تحقیق، شکل گیری مفهوم اقتصاد دانشی، تعریف دانش، پدیدار شناسی کسب وکار، اشکال جدید منابع انسانی، دارایی های نامشهود، تاریخچه ی سرمایه ی فکری، اجزاء مدل و تعاریف مختلف و مدل های اندازه گیری سرمایه ی فکری مورد بررسی، تبیین و تشریح قرار گرفته است و در انتهای فصل به تحقیق های گذشته داخلی و خارجی و نتایج آن نیز اشاره گردیده است.

2-2 اقتصاد دانشی
ما در حال وارد شدن به یک جامعه دانشی هستیم که در آن منابع اقتصادی اصلی دیگر سرمایه بیشتر ، منابع طبیعی و نیروی کار بیشتر و .. نیست . بلکه منابع اقتصادی اصلی دانش خواهد بود . قرن 21 قرن اقتصاد دانشی است .
قبل از اقتصاد دانشی ، اقتصاد صنعتی حاکم بوده است . در اقتصاد صنعتی عوامل تولید ثروت ، یکسری داراییهای فیزیکی و مشهود مانند زمین ، نیروی کار و پول و ماشین آلات و… می باشد و از ترکیب این عوامل اقتصادی ثروت تولید می شود . در این اقتصاد ، استفاده از دانش ، به عنوان یک عامل تولید نقش کمی دارد اما در اقتصاد دانشی ، دانش یا سرمایه فکری به عنوان یک عامل تولید ثروت در مقایسه با سایر دارایی های مشهود فیزیکی ، ارجحیت بیشتری پیدا می کند . در این اقتصاد ، داراییهای فکری و بخصوص سرمایه های انسانی جزو مهمترین دارائیهای سازمانی محسوب می شود وموفقیت بالقوه سازمان ها ریشه در قابلیتهای فکری آنها دارد تا داراییهای مشهود آنها .

3-2 تعریف دانش
دانش تا کنون در جایگاه های گوناگون ، واز ابعاد متمایزی مورد توجه قرار گرفته است . دانش پیش از آن که در قالب مفهومی سازمانی مورد توجه قرار گیرد ، بیشتر از دریچه ای فلسفی به عنوان پدیده ای انسانی ، برای مدت ها مورد توجه فلاسفه ی حوزه های مختلف قرار داشته است .
برتراندراسل1 سرآغاز پیدایش نظری دانش را "شک"2 می داند . راسل با طرح این موضوع که اگر کسی مقابل این پرسش قرار گیرد که آیا به واقع در مورد پدیده ای خاص چیزی می داند ، به طور طبیعی به شناخت صورتی از " دانستن " پرداخته است ، با این امید که بتواند عقاید معتبر و غیر معتبر را در حوزه ی دانستن تفکیک نماید . براساس همین باور مشترک است که پیش ترها ایمانویل کانت3 ، که شاید بتوان پایه گذاری نظریه دانش را به او نسبت داد ، نسبت به مفهوم " شکاکیت " در آرای دیوید هیوم4 واکنش نشان می دهد . البته بایستی گفت که هر چند این موضوع بخشی اساسی از فلسفه ی کلاسیک به شمار می رود ، اما فیلسوفان کمی چون کانت ، بر اهمیت این موضوع تاکید داشته اند تا این که در قرون گذشته ی میلادی ، موضوع دانش بطور وسیعی مورد توجه فلاسفه ی تحلیلی قرار گرفته است .
تعریف دانش از دیدگاه های مختلفی توسعه یافته است . دیدگاه نخست ، دانش را به عنوان یک حالت ذهنی برای توانا ساختن افراد در توسعه ی دانش شخصی خود و به کار گیری آن بنابر نیازهای سازمانی در نظر می گیرد . در دیدگاه دوم ، دانش به عنوان یک شی با قابلیت ذخیره و تغییر در نظر گرفته می شود .
دیدگاه سوم ، دانش را در قالب یک فرآیند و عمل همزمان در نظر گرفته ، بر به کار گیری تخصص توجه دارد. چهارمین دیدگاه پیرامون دانش ، بر شرایط دست یابی به اطلاعات تمرکز دارد، و براین اساس دانش سازمانی می بایستی به منظور تسهیل دستیابی و بازیابی محتوا ، سازمان دهی شود . در نهایت دانش را می توان به عنوان قابلیت یا توان ایجاد تاثیر در اعمال آینده ی سازمان تعریف کرد .
در تعریف دانش دو دیدگاه غالب فناوری اطلاعات و دیدگاه مدیریت استراتژیک نیز وجود دارد . دیدگاه فناوری اطلاعات بین داده ، اطلاعات و دانش تمایز گذاشته و ابهام موجود بین این سه مفهوم را مورد توجه قرار می دهد . در دیدگاه مدیریت استراتژیک دانش به عنوان یک حالت ذهنی5 ، یک قابلیت و یا یک فرآیند در نظر گرفته می شود . در نظر گرفتن دانش به عنوان یک حالت ذهنی بدین معناست که افراد دانش خود را از طریق ورودی های دریافتی از محیط خود توسعه می دهند . دانش به عنوان یک قابلیت ، توانایی تاثیر گذاری بر تفسیر و استفاده از اطلاعات و تصمیمات را داراست . در نهایت ، دانش به عنوان یک فرآیند بر نحوه ی اعمال تخصص موثر است و این هم زمانی دانستن و عمل کردن ، به جمع آوری ، سازمان دهی و اشتراک دانش در میان افراد کمک می کند . تا حدی که سایرین بتوانند از این دانش در جهت افزایش اثربخشی و بهره وری در کار خود استفاده کنند . به باور فرنس ترومپینارس و چارلز هامپدن ، ده ضلعی دانش سازمانی با ضلع های متقابل : دانش عمومی در مقابل دانش شخصی ، دانش فردی در مقابل دانش تیمی ، دانش تخصصی در مقابل دانش ضمنی و دانش بالا به پایین در مقابل دانش پایین به بالا و در نهایت دانشی که از درون سازمان به سمت بیرون هدایت می شود در مقابل دانشی که از بیرون به درون هدایت می شود ، در سازمان شکل می گیرد .

4-2 پدیدار شناسی کسب و کار در اقتصاد دانش پایه
در مسیر تحولات تاریخی جوامع بشری ، آن چه که به عنوان منبع ثروت برای جوامع یا سازمان ها مطرح بوده ، دچار تغییر و تحول بوده و این تغییر بنیادین منجر به تغییر در اصول اقتصادی و کسب وکار این جوامع گردیده است . به همین دلیل ، تغییر در منبع ثروت غالب ، به عنوان نقطه ی عطف تحولات اقتصادی شناخته می شود . در طول دهه ی هشتاد نظریه پردازان مختلف حوزه ی اقتصاد ومدیریت دوره ی جدیدی را پیش بینی می کردند. ایشان بر این اعتقاد بودند که در عصر جدید، دانش به عنوان اصلی ترین منبع ثروت در جوامع بشری مطرح خواهد شد .

امروزه این طرز تلقی تا میزان بسیار زیادی به واقعیت نزدیک شده ، اما هنوز دز برخی از صنایع نقش دانش به عنوان اصلی ترین منبع ثروت نمایان نشده است . به عنوان مثال در صنایع فرافناوری6 و صنایع دانش بر7 ، دانش به طور روشنی به عنوان اصلی ترین منبع ثروت مطرح است، اما در دسته دیگری از صنایع – به خصوص در صنایع دستی – دانش با سرعت کمتری در حال تبدیل شدن به منبع اصلی ثروت سازمان هاست . با این حال روند گسترش اهمیت دانش در صنایع مختلف تا آنجا پیشرفته که حوزه ی صنایعی با قدمت بسیار زیادتر ، نظیر کشاورزی ، را نیز تحت تاثیر قرارداده است . برای نمونه ، ظهور و گسترش فناوری های زیستی منجر به تغییر در نوآوری های کشاورزی از نوآوری های فرایندی8 به نوآوری در محصول شده است . با به کار گیری این فناوری ها ، تغییرات ژنتیکی در محصولات کشاورزی اعمال شده و محصولاتی با ویژگی های بهتر تولید می شود. بدین ترتیب ملاحظه می شود که جوامع دانش پایه در حال شکل گیری و تکوین بوده و هژمونی این جوامع غیرقابل انکار و قطعی است . ولی آنچه که ذهن نظریه پردازان و پژوهشگران را به خود مشغول ساخته ، نحوه ی رویارویی و پذیرش این تحول عظیم است . به عبارت دیگر چگونگی آمادگی برای سازگاری با این تحول ، وشناسایی الزامات و مقتضیات چنین جوامعی از مهمترین چالش های پیش روی سازمان هاست .
پیتر دراکر معتقد است ، سازمان های آینده بیش از پیش دانش پایه خواهند بود و بر پایه ی منابع دانشی، و شبکه های دانشی که برای خود ایجاد می کنند ، رقابت خواهند کرد ، همه پذیری محتوای این طرز تلقی در میان نظریه پردازان توسعه سازمانی ، منجر به اهمیت بیش از پیش مدیریت دانش در سازمان ها شده است . اگر چه چشم انداز روشنی برای ماهیت و طبیعت جوامع دانش محور آینده وجود ندارد ، اما پیش بینی می شود برخلاف سایر تحولات و نقاط عطف تاریخی در اقتصاد جوامع بشری ، تحول به سوی اقتصاد دانش پایه تاثیرات بسیار گسترده تری را در پی خواهد داشت . این پی آیند، که به واسطه ماهیت خاص دانش و برخلاف سایر منابع نامحدود بوده و در اثر استفاده یا اشتراک آن با دیگران پایان نمی پذیرد. بنابراین در اقتصاد دانش پایه ، بحث کمبود9 و محدودیت منابع از شکل سنتی خود خارج شده و بسیاری از پای بست های نظری سنتی اقتصاد و مفاهیم مرتبط با کسب وکار ، بنگاه های اقتصادی ، و بازار را دست خوش تغییر خواهد کرد .
در چند دهه اخیر سرمایه گذاری مبتنی بر اصول اخلاقی به عنوان یکی از مهمترین موضوع ها در عرصه کسب وکار مطرح شده است . ریشه های این گرایش در جامعه و همچنین در میان سرمایه گذاران بسیار متفاوت است . محیط اجتماعی و محیط زیست به عنوان مهمترین زمینه های این گرایش بشمار می آیند . هر وجهی از کسب وکار دارای یک بعد اجتماعی است . مسئولیت اجتماعی شرکتها ایجاد رویه های باز و شفاف کسب و کار ، و مبتنی بر ارزش های اخلاقی و احترام به کارکنان ، جامعه و محیط زیست است . مسئولیت اجتماعی شرکتها به این منظور برنامه ریزی می شود که برای جامعه و ذینفعان حامل ارزش پایدار باشد . حوزه ی مربوط به روش یا رویه ی کسب وکار در برگیرنده یکی از پویاترین و چالش پذیرترین موضوع هایی است که امروزه رهبران شرکتها با آن روبرو هستند . برای مدیران امروز دیگر کافی نیست که وظایفی چون برنامه ریزی ، سازمان دهی و کنترل را انجام دهند و خود را اثربخش بنامند . بلکه بایستی پاسخ گویی به نیازهای جامعه و خواست شهروندان ومشتریان داخلی و خارجی سازمان هایشان ، از زمره ی وظایف با اهمیت برای آنان محسوب می شود . می توان گفت همانگونه که مدیران نحوه ی انجام وظایف سنتی را می آموزند، باید از چگونگی انجام وظایف جدیدی نیز آگاه شوند ، زیرا شرایط امروز جهان و فضاهای جدید کسب و کار ایجاب می کند تا رهبران و مدیران سازمان ها و شرکت های بزرگ که در بازارهای جهانی یا بازارهای در حال جهانی شدن نقش فعال و موثر دارند ، تمام تلاش خود را متوجه ایجاد ارزش برای تمامی ذینفعان خود کنند و نوعی تعادلی میان بخش های اجتماعی ، اقتصادی و زیست محیطی کسب و کارشان ایجاد کنند . به طوری کلی مسئولیت اجتماعی شرکت ها به معرفی روش هایی می پردازد که سازمان ها در فضای کسب و کار خود به آن عمل کنند و پاسخگوی توقعات جامعه ، انتظارات تجاری، قانونی و اخلاقی اجتماعی آنان باشد .
پیاده سازی این طرز تفکر در محیط واقعی سازمان ها ، نیازمند ابزارهای جدید برای شناسایی ، بکارگیری ، مبادله ، اندازه گیری و نگهداری اشکال جدید منابع ، دارایی و سرمایه ی سازمانی است . گونه های جدید منابع سازمانی ماهیت غیرمشهود داشته و با مدل ها ، رویه ها و ابزارهای سنجش و حسابداری منابع فیزیکی و مشهود قابل احصا نیستند.

5-2 اشکال جدید منابع سازمانی
محدودیت منابع فیزیکی در دسترس سازمان ها ، موجب بروز رویکردهای جدید در توسعه ی امکانات غیر فیزیکی و رویه های ارزش افزا جهت توسعه و بهبود محصول/خدمت شده است .
ازین رو ضرورت بکارگیری تمام ظرفیت های موجود در سازمان اعم از : سمایه های مالی ، دارایی های فیزیکی10 ، سرمایه ی فکری ، رویه ها و الگوهای کاری ، سرمایه انسانی11 ، سامانه های اطلاعاتی ، شبکه های ارتباطی ، مدیریت زنجیره ی تامین مشتریان12 ، دارایی های دانشی و… ، بیش از پیش نمایان شده است . در کنار این موضوع استقرار چارچوب های بهینه ساز و توجه به تمام قابلیت ها برای توسعه میزان کارایی و اثر بخشی13 حاصل از این دارایی های سازمانی ، برای دستیابی به اهداف سازمانی مورد توجه قرار داده است . یکی از مهمترین جنبه های این رویکرد جدید ، توجه به ظرفیت ها و ارزشی است که از خلال مجموعه ای از منابع سازمانی پدید می آید این منابع ، قالب های قابل اعمال بر دارایی های مالی و فیزیکی شناخته شده گذشته ، چون سنجه های فیزیکی ، تعیین بهای قطعی تمام شده ، ارزش و سنجش ، را پذیرا نیستند . در واقع با بروز نگرش های جدید در حوزه ی علم اقتصاد ، توجه صرف به منابع مشهود به عنوان مواد اولیه ایجاد ارزش در سازمان ها ، جای خود را به توجه همزمان به تمامی داشته ها اعن از : منابع مالی و فیزیکی و منابع غیرفیزیکی داده است . از خلال این موضوع ، نگاه روز آمد در بررسی و سنجش سرمایه و دارایی های سازمان ، علاوه بر مفاهیم اقتصاد سنتی و صنعتی بر باز تعریف و به کارگیری مفاهیم اقتصادی جدید در این حوزه ها استوار گشته است .
در اقتصاد سنتی ، دارایی مجموعه ای از داشته های درگیر در جریان تولید کالا پنداشته می شود . به بیان دیگر در اقتصاد سنتی ، مفهوم دارایی ثابت14 ، به ساختمان ، تجهیزات تولیدی ، مصالح ، وسیله های حمل و نقل و ماشین آلات به عنوان کالاهایی که در فرآیند تولید ، به کار می روند و جز در اثر استهلاک تغییر شکل نمی یابند.

6-2 دارایی های نامشهود
از اواسط قرن بیستم میلادی محققان و اقتصاددانان بسیاری تلاش کردند تا توجه سازمان ها را به اتخاذ رویکرد جدید در حوزه ی کسب وکار جلب کنند . بنیان این رویکرد براساس این تحقیق استوار است که در هر سازمان امتیازات ، قابلیت ها و منابع منحصر به فرد و متمایز از سایر سازمان ها وجود دارد که اساس این منابع بر یکپارچگی و تراکم استوار است .
در واقع این منابع به راحتی قابل افزایش و یا تفکیک نیستند-. از این رو بایستی سازمان ها توانایی و قدرت شناسایی ، به کارگیری و مدیریت این منابع و در نهایت عملیات و ایجاد ارزش برپایه این منابع را به دست آوردند. براساس توجه به رویکرد اخیر ، شناسایی تمامی منابع و ظرفیت های سازمانی ، و قابلیت اکتساب این منابع به محور یکی از مهمترین توجهات علمی در حوزه مفاهیم سازمانی تبدیل شد. تلاش های صورت گرفته که به نوعی با حوزه ی شناسایی دارایی های نامشهود سازمان ، طبقه بندی و سنجش آن ها مرتبط است را می توان بر سه دسته تاریخی عمده تقسیم بندی نمود :
دسته ی اول نظریه پردازان و پژوهش گران که این دارایی ها را از خلال توجه به منابع و سرمایه انسانی سازمان مورد مطالعه قرارداده اند. ریشه اصلی این دسته از مطالعات به بنیان های نظری و نتایج بررسی های بسیار تاریخی تر ، از حدود 1691 میلادی و تلاش های ویلیام پتی15 در محاسبه ی نیروی کار در ثروت ملی به عنوان اولین قدم ها در محاسبه ی ارزش سرمایه انسانی ، باز می گردد. در ادامه بررسی های آدام اسمیت16 در سال 1776 میلادی بر روی نیروی کار و ارزش سرمایه ی انسانی و تحقیقات تکمیلی ویلیام فارر17 در سال 1853 میلادی برای توسعه روشی به منظور ارزش گذاری سرمایه ی انسانی سازمان نیز به تقویت این رویکرد انجامید. تا این که در قرن بیستم، توجه به مدل های هزینه گذاری و حسابداری منابع انسانی که به سرمایه انسانی در قالب یکی از عمده ترین مولفه های سرمایه ی فکری در سازمان نگریسته شده است، پدیدار گردند.
دسته ی دوم نظریه پردازان و پژوهش گران، به مفهوم آفرینی سرمایه ی فکری و بررسی نقش و اهمیت مالکیت فکری در سازمان تمرکز نموده اند. نخستین توجهات به مفهوم سرمایه ی فکری به سال 1962 میلادی و مطالعات فریتز مچلاپ18 باز می گردد. اما به لحاظ تاریخی ابداع عبارت سرمایه ی فکری به سال 1969 میلادی و به اقتصادانی به نام جان کنت گالبرایس19 نسبت داده می شود. با این وجود تنها از دهه ی هشتاد میلادی بود که بر گستردگی توجهات علمی به سرمایه ی فکری افزوده شد. توجه به سرمایه ی فکری سازمان در قالب تاکید بر توسعه سرمایه ی سازمانی ، سرمایه ی اجتماعی ، سرمایه ی انسانی ، سرمایه ی دانشی و اطلاعاتی ، سرمایه مشتری ، سرمایه ی رابطه ای ، سرمایه ی نوآوری و مفاهیم دیگر ، امروزه به یکی از مهمترین حوزه های مطالعاتی مدیریت اقتصاد سازمان و کسب و کار تبدیل شده است.
در این راستا چارچوب های مختلف تعریف و طبقه بندی سرمایه ی فکری توسط نظریه پردازان و پژوهش گران مختلف مطرح شده است و متناسب با هر یک از چارچوب ها، مدل های سنجش معرفی گردیده است.
دسته سوم نظریه پردازان و پژوهش گران، به لحاظ تاریخی بیشتر از نقطه نظر حسابداری و به خصوص حسابداری مالی به مبحث دارایی های نامشهود سازمان پرداخته اند. این تحقیقات بیشتر معطوف به بررسی تاثیرات اقتصادی برندها و امتیازات انحصاری سازمان ها در تولید ارزش و به تبع آن محاسبه ی ارزش آن در ترازنامه های مالی بوده است. یکی از موثرترین تلاش ها در حوزه ی سازمانی، تصمیم شرکتهای انگلیسی رنک هاویس مک دوگال20 و گرند متروپولیتن21 در دهه ی هشتاد میلادی در محاسبه ارزش برند سازمانی در قالب رویه هایی برای محاسبه ی ارزش نام وامتیازات تجاری انحصاری در سامانه حسابداری است. این امر توانست دریچه ای فراگیر برای پذیرش این داشته ها به عنوان دارایی های نامشهود در قالب رویه های حسابداری بگشاید. هر چند در برخی از سازمان های پیشرو، محاسبه ی ارزش نام تجاری در قالب ترازنامه های مالی صورت گرفته است، اما از آنجایی که این اتفاق موضوعی فراگیر نبوده و از سویی دیگر بر پایه ی اسلوب مشترک انجام نمی گرفته است، باور نظریه پردازان و پژوهش گران برآن است که توجه به این موضوع از دهه ی هشتاد میلادی رسمیت همه جانبه به خود گرفته است.
با این که می توان سه گرایش فوق را در سیر تطور تاریخی مفهوم دارایی نامشهود در سازمان مورد شناسایی قرار داد، اما بایستی گفت که از دهه هشتاد میلادی، این سه گرایش تا حدودی از همگرایی برخوردار گشته اند. از این سال ها توجه به تعریفی بسیط تر که علاوه بر پوشش نتایج تلاش های گذشته در شناسایی این داشته ها به عنوان دارایی های نامشهود، رویکردی آینده نگر را با توجه به مختصات سامانه اقتصادی حاکم بر آینده سازمان ها را پیش رو قرار دهد، مورد توجه نظریه پردازان و پژوهش گران این حوزه قرار گرفت. از سویی دیگر توجه همزمان به رویه های ثبت و ارزش گذاری این دارایی ها در سازمان نیز، الزام این رویکرد همه جانبه نگر را تقویت نمود.
همانگونه که از بررسی ادبیات حاکم بر می آید، در برخورد با دارایی های نامشهود و به لحاظ مفهوم سازی این عبارت چالشی دوگانه بروز می کند. از یک سو اطلاق عبارت "دارایی" به این اقلام، مفاهیم جاری را در تنگنای سامانه ها و چارچوب های حسابداری و ضوابط شناسایی دارایی ها درگیر می کند.
این موضوع سبب رویکردی چندگانه به لحاظ پذیرش این داشته های سازمانی، در قالب اعمال مفاهیم مرتبط با دارایی ها در حوزه ی حسابداری می گردد. لذا دامنه ی پذیرش مولفه های تشکیل دهنده ی دارایی های نامشهود در حوزه ی حسابداری بسیار محدود شده و بسیاری از مولفه های نامشهود به حساب نیامده است و مغفول می مانند. از سوی دیگر، از دریچه نگره های نظری مدیریت و سازمان، در بایست های موجود ضرورت شناسایی تمام جنبه های مختلف سازمانی به منظور ایجاد ظرفیت پایش، مدیریت و سنجش سازمانی بر این جنبه ها را مورد توجه قرار می دهد. این موضوع در حوزه ی دارایی های نامشهود نیز صادق است. مادامی که موردی از خلال فرآیندهای سازمان بوجود آید، یا در این فرآیندها مشارکت داشته، مورد استفاده قرار گیرد یا ازین فرایند پشتیبانی کند، و یا خارج از سازمان اکتساب گردد، بایستی مورد شناسایی، پایش، مدیریت و سنجش قرار گیرد. از این رو می توان گفت در مورد دارایی های نامشهود نیز دو رویکرد متفاوت وجود دارد.
رویکردی که به اقلام نامشهود از خلال ادبیات حاکم بر دارایی های حسابداری می نگرد و رویکرد دیگری که از خلال پای بست های نظری مدیریت و سازمان به این موارد می نگرد. رویکرد اول که مبتنی بر سامانه ها و چارچوب های از پیش تعیین شده، کلیشه های اعتبار بخشی شده و همه پذیر است، تنها در قالب قواعد خود، امکان شناسایی این اقلام را داراست. در سامانه و چارچوب ها از آنجایی که تمامی عملیات ها و فرآیندهای مبتنی بر هسته ای مرکزی وقاعده ای کلی است، افزودن تعاریف جدید آسان نبوده و گاه مستلزم دیگرگون سازی کل سامانه و یا حذف برخی قواعد حاکم است. این تغییرات از آنجایی که با ساختارشکنی های کلی همراه است، از این رو در حوزه ی حسابداری نمی توان انتظار دیگرگونی یک باره داشته و در صورت این دیگرگونی نمی توان انتظار همه پذیری این دیگگونی ها را داشت. به این سبب هرچند حسابداری نسبت به برخی اقلام نامشهود گاه انعطاف نشان داده است، اما به طور کلی باوجود تلاش های سازمان های بین المللی و نظریه پردازان و پژوهش گران مختلف اتفاق گسترده و فراگیری در این زمینه بروز نکرده است. و تنها گاه در یک یا چند کشور خاص و یا سازمان های محدودی سامانه ای پذیرنده اتخاذ شده است. اما همانطور که گفته شد، رویکرد دیگر که مبتنی بر نظریه های مدیریت و سازمان است، به سبب عدم درگیری با کلیشه های مشخص و از پیش تعیین شده این ظرفیت را داراست تا دامنه ی خود را نسبت به این اقلام نامشهود گسترش دهد.
لذا همانگونه که پیش تر گفته شد، تلاش های نظری در حوزه های اقلام نامشهود در دهه ی هشتاد میلادی به طور گسترده ای مورد توجه قرار گرفت. نظریه های مدیریت و سازمان کمک کرده اند تا در قالب مفهوم آفرینی های جدیدی، چون: سرمایه ی فکری، سرمایه ی انسانی، سرمایه ی ساختاری، دارایی ها/سرمایه های دانشی و اطلاعاتی ، و…. ، حوزه ی شناسایی اقلام نامشهود در سازمان گسترش یابد. به تبع این گسترش، امکان طبقه بندی و همچنین طراحی مدل های سنجش این موارد برای سازمان ها ایجاد گردد.

نمودار1-2 چارچوب دارایی های دانشی از دیدگاه ماررو اسکیما(خاوندکار و متقی،1388،ص 70)1

7-2 تاریخچه ی سرمایه ی فکری
امروزه جنبه ی نامشهود اقتصاد بر پایه ی سرمایه ی فکری بنیان نهاده شده و ماده ی نخستین و اصلی آن، دانش و اطلاعات است. سازمان ها برای مشارکت در بازارهای امروزین، در هر شکل و نوع به اطلاعات و دانش برای بهبود عملکرد خود نیازمندند. مطالعات انجام گرفته بیانگر افزایش گاه 60 تا 75 درصدی ارزش سرمایه ی فکری و دارایی های نامشهود در قیمت سهام2 شرکت ها است . به عبارت بهتر می توان گفت که امروزه مدیریت سرمایه های فکری، سازمان ها را به موفقیت های بیشتری در افق های آینده ی بازارهای رقابتی خواهد رساند.
چنانچه گفته شد، نخستین تلاشهای مرتبط با مفاهیم سرمایه ی فکری مرهون مطالعات فریتز مچلاپ22 در سال 1962 میلادی است. اما به لحاظ تاریخی ابداع مفهوم سرمایه ی فکری به سال 1969 میلادی، اقتصاددانی به نام جان گالبرایس نسبت داده می شود. هرچند در این میان نباید تلاش های جیمز تابین در نیمه ی دوم قرن گذشته را نیز فراموش کرد که برای اولین بار مدل مبتنی بر نسبت او – کیوی تابین – توانست ابزاری را در اختیار سازمان ها قراردهد تا عملکرد اثر بخش سرمایه ی فکری سازمان را مورد بررسی قراردهد. در نتیجه ی این تلاش ها، ادبیات سرمایه ی فکری به سرعت در مسیر توسعه ی سازمانی قرار گرفت. اما با بررسی دقیق تری شاید بتوان گفت که مفهوم سرمایه ی فکری از دهه ی هشتاد میلادی نظر عمومی نظریه پردازان و پژوهش گران را به خود جلب نمود و از دهه ی نود میلادی این مفهوم به طور گسترده تری مورد توجه سازمان ها قرار گرفت.

جدول 1-2 تاثیر گذارترین تلاش ها در دهه هشتاد میلادی پیرامون توسعه ی سرمایه ی فکری (خاوندکار و متقی،1388،ص 47)2
تاریخ
تاثیر گذار ترین تلاش ها
پیش از 1980 میلادی
نخستین توجه به مفاهیم مرتبط با سرمایه فکری فریتز مچلاپ (1962)
ابداع واژه سرمایه فکریتوسط جان کنت گالبرایس (1969)
1980 میلادی
انتشار کتاب تحرک بخشی به دارایی های پنهان توسط هیروکی ایتامی
1981 میلادی
افتتاح شرکتی به منظور تحقیقات تجاری ارزش نیروی انسانی برایان هال
1986 میلادی
انتشار کتاب شرکت [مبتنی بر]دانش فنی توسط کارل اریک سویبی
انتشار مطالبی پیرامون اکتساب ارزش از خلال نو آوری توسط دیوید تیس
1987 میلادی
انتشار مقاله مدیریت دارایی دانشی در قرن بیست و یکم توسط دبرا آمیدون
انتشار کتاب گسست ارتباطی :رشد و افول حسابداری مدیریت توسط توماس جانسون و روبرت کاپلان
1988 میلادی
انتشار گزارش جدید سالانه و معرفی عبارت سرمایه دانشی توسط کارل اریک سویبی
انتشار کتاب عصر خرد گریزی توسط چارلز هنری
1989 میلادی
انتشار کتاب تراز نامه ی نامشهود توسط کارل اریک سویبی
آغاز تحقیقات پیرامون تجاری سازی نوآوری توسط کارل اریک سویبی
جدول2-2 : تاثیر گذار ترین تلاش ها در دهه نود میلادی پیرامون توسعه ی سرمایه ی فکری (خاوندکار و متقی،1388،ص 48)
تاریخ
تاثیر گذار ترین تلاش ها
1990 میلادی
انتخاب لیف ادوینسون به عنوان مدیر سرمایه فکری در شرکت اسکاندیا
انتشار کتاب مدیریت دانش توسط کارل اریک سویبی
انتشار کتاب پنجمین فرمان : فنون و تجربیات عملی سازمان یادگیرنده توسط پیتر سنگه
1991 میلادی
انتشار اولین مقاله از مجموعه مقالات نیروی فکر در مجله فورچون توسط توماس استوارت
انتشار کتاب انقلاب ارزش دانش یا تاریخ آینده توسط تایچی ساکایا
انتشار مقاله ی شرکت دانش پدید توسط ایکو جیرا نوناکا
1992 میلادی
انتشار دومین مقاله از مجموعه مقالات نیروی فکر در مجله فورچون توسط توماس استوارت
انتشار کتاب رهبری و دانش جدید : اکتشاف نظم در بی نظمی جهان توسط مارگارت ویتلی
انتشار مقاله ی کارت امتیازی متوازن توسط روبرت کاپلان و دیوید نورتون
انتشار کتاب کسب و کار هوشمند : پارادیم دانش پایه و خدمت پایه برای صنعت توسط جیمز برابان کووین
1993 میلادی
ابداع مفهوم سرمایه مشتری توسط هوبرت سینت اونگ
1994 میلادی
برگزاری اولین گرد هم آیی گروه میل ولی
انتشار مقاله سرمایه فکری در مجله فورچون توسط توماس استوارت
برگزاری گرد هم آیی مدیران سرمایه فکری به میزبانی لیف ادوینسون ، گوردون پتراش و پاتریک سولیوان
معرفی ابزار تانگو توسط شرکت کلمی
انتشار کتاب عصر شبکه : اصول سازمانی برای قرن بیست و یک توسط جسیکا لیمپاک و جفری استمپس
1995 میلادی
برگزاری دومین گردهم آیی گروه میل ولی
انتشار اولین گزارش عمومی سرمایه فکری توسط شرکت اسکاندیا
1996 میلادی
برگزاری سمپوزیم پیرامون سنجش دارایی های نا مشهود / فکری توسط کمیته بورس و اوراق بهادار ایالات متحده
شروع پروژه تعقیقاتی پیرامون اقلام نامشهود در دانشگاه نیویورک توسط باروخ لو
انتشار کتاب امتیاز استفاده از انحصار فنآوری توسط راسل پار و پاتریک سولیوان
آغاز به کار لابراتوار سرمایه فکری در شرکت اسکاندیا به مدیریت لیف ادوینسون
انتشار اولین گزارش سرمایه فکری ملی توسط کارولین استنفلند
1997 میلادی
انتشار کتاب ثروت جدید سازمانی – مدیریت و سنجش دارایی های دانش پایه توسط کارل اریک سویبی
انتشار کتاب سرمایه فکری : آزاد سازی ارزش شرکت از طریق شناسایی نیروی فکری پنهان توسط لیف ادوینسون و میشل مالون
انتشار کتاب سرمایه فکری : ثروت جدید سازمانی توسط توماس استوارت
برگزاری کنفرانس پیرامون سنجش سرمایه فکری توسط موسسه هوور
پخش گزارش خبری پیرامون سرمایه فکری با عنوان ثروت جدید سازمانی توسط بی – بی – سی
دفاع از اولین پایان نامه دکتری جهان پیرامون سرمایه فکری توسط نیک بونتیس
برگزاری گردهم آیی پیرامون مالکیت فکری در کالیفرنیا به میزبانی پاتریک سولیوان ، لیف ادوینسون و گردون پتراش
1998 میلادی
انتشار کتاب سود آفرینی از سرمایه فکری : اکتساب ارزش از نوآوری توسط پاتریک سولیوان
برگزاری اولین کنفرانس گسترده دانشگاهی پیرامون سرمایه فکری در دانشگاه مک مستر کانادا توسط نیک بونتیس
برگزاری اولین کنفرانس پیرامون حسابداری سرمایه فکری توسط باروخ لو
آغاز تحقیقات پیرامون دارایی های نامشهود در موسسه بروکینگ با پشتیبانی کمیته بورس و اوراق بهادار ایالات متحده
اهدای جایزه بنیاد برین تراست به پاس تحقیقات لیف ادوینسون
1999 میلادی
آغار پروژه پیرامون سنجس سرمایه فکری توسط اتحادیه اروپا
انتشار مجموعه محاسبات متوازن دانش توسط وزارت اقتصاد هلند

در مسیر تطور مفهوم سرمایه ی فکری، از دیدگاه های مختلف نظریه پردازان و پژوهش گران سعی نموده اند تا تعریفی عمومی از سرمایه فکری مطرح نمایند، اما بایستی گفت که پیرامون ادبیات تعریف، عبارت سازی و طبقه بندی این مولفه ها اشتراک نظر عمومی وجود ندارد. یکی از تعریف های مجملی که پیرامون سرمایه ی فکری وجود دارد، تعریفی است که توماس استوارت بر این مفهوم مطرح کرده است: "سرمایه ی فکری یک بسته دانشی مفید برای سازمان است"23 .
در تفسیر این تعریف، استوارت بر این باور است که در این بسته ی دانشی مولفه هایی چون : فرآیندهای سازمانی، فناوری ها، امتیازات انحصاری، مهارت کارکنان و اطلاعات مشتریان و تامین کنندگان و ذینفعان سازمانی قرار دارند. تعاریف دیگر مولفه هایی چون : توانایی، تخصص و سایر صورت های دانشی را که برای سازمان مفید هستند، به تعریف سرمایه ی فکری افزوده اند.
به طور کلی می توان گفت، سرمایه ی فکری عبارتی است که برای تعبیر ترکیبی از دارایی های نامشهود که سازمان را قادر به عملیات می نمایند، اطلاق می شود. مهم ترین مفهوم پنهانی که در قالب تعریف فوق مورد توجه قرار گرفته است ، تاکید بر این وضوع است که سرمایه ی فکری ماهیتی است دانش پایه ، قابل اکتساب در صورت های معین و در نهایت مفید برای سازمان ها، که البته به آسانی قابل ایجاد نیست. تعریف های موجود کمک می کند تا بنیان های فکری مناسبی برای درک چیستی سرمایه ی فکری به دست آید.

جدول 3-2 تاثیرگذارترین تلاش ها در دهه ی حاضر پیرامون توسعه ی سرمایه ی فکری (خاوندکار و متقی،1388،ص 58)1
تاریخ
تاثیر گذار ترین تلاش ها
2000 میلادی
انتشار اولین شماره مجله سرمایه فکری
انتشار اولین رهنمود حسابداری سرمایه فکری توسط دولت دانمارک
انتشار مجموعه مطالعات پیرامون سمایه فکری در مالزی توسط نیک بونتیس
2001 میلادی
انتخاب لیف ادوینسون به عنوان اولین استاد تمام در حوزه سرمایه فکری در دانشگاه لوند
انتشار اولین گزارش کلان دارایی های نامشهود توسط اتحادیه اروپا
انتشار کتاب اقلام نامشهود : مدیریت ، سنجش و گزارش دهی توسط باروخ لو
انتشار مقاله سرمایه فکری و بنگاه با قابلیت توسط جان موریتسن ، هینه لارسن و نیکولا باخ
انتشار کتاب ثروت نادیدنی توسط مارگارت بلایر و ستون والمن از موسسه بروکینگ
انتشار کتاب تابلوی ارزش علم ، فنآوری و صنعت 2001 ، به سوی اقتصاد دانش پایه توسط سازمان همکاری و توسعه ی اقتصادی
توصِه کمیته ی بورس و اوراق بهادار ایالات متحده و کمیته استاندارد های حسابداری به تهیه ی گزارش سرمایه فکری
2002 میلادی
انتشار کتاب مدیریت استراتژیک سرمایه فکری و دانش سازمانی توسط چون وی چون و نیک بونتیس
انتشار کتاب مدیریت سرمایه فکری : ابعاد سازمانی ، استراتژیک و خط مشی توسط دیوید تیس
انتشار کتاب ابر شاه راه نوآوری ، فرا چنگ آوری سرمایه فکری برای مزیت مشارکتی توسط دبرا آمیدون

2003 میلادی
انتشار کتاب دارایی های نامشهود : ارزش ها ، سنجش و ریسک توسط جان هند و باروخ لو
انتشار کتاب سرمایه فکری در سیاست های قرن بیست و یکم توسط سیمور ایتز کف
انتشار مجموعه دارایی های فکری ، ارزش گذاری و سرمایه سازی توسط کمیسیون ملل متحد برای اروپا
انتشار مدیریت دانش و فضاهای شبکه ای توسط آلفرد بیرلی، سونجا فالک و دانیل دیمر
2004 میلادی
انتشار کتاب درآمد سازی از سرمایه فکری به مثابه پیشران ارزش سهام داران توسط اولیور پفیل
انتشار کتاب بنگاه های دانش گر و دانش بر توسط متس آلووسون
انتشار کتاب معنا بخشی به سرمایه فکری ، طراحی رویه ای برای ارزش گذاری اقلام نامشهود توسط دانیل اندریسن
2005 میلادی
برگزاری کنفرانس پیرامون سرمایه فکری جوامه در اقتصاد دانش پایه توسط بانک جهانی
انتشار کتاب چشم اندازی بر سرمایه فکری توسط برناردمار
انتشار کتاب سرمایه فکری برای جوامع ، کشور ها ، مناطق و شهر ها توسط احمد بونفور و لیف ادوینسون
انتشارپیش نویس استانداردهایی پیرامون ارزش گذاری دارایی نامشهود و ارزش گذاری مالکیت فکری توسط جامعه ارزیابان امریکا
2006 میلادی
انتشار کتاب مدیریت سرمایه فکری در عمل توسط گوران روس ، استپان پیک و لیزا فرنستورم
آغاز به فعالیت تیمی تحت نظارت کمیته ی استاندارد های ارزش گذاری با هدف توسعه ی استانداردی برای ارزش گذاری دارایی های نا مشهود
آغاز فعالیت مشترک کمیسیون استانداردهای حسابداری مالی ایالات متحده و کمیسیون بین المللی استاندارد های حسابداری جهت ارتقای هماهنگی استانداردهای بین المللی در حوزه دارایی های نامشهود
2007 میلادی
انتشار کتاب فراسوی منابع انسانی جان بودریو و پیتر رامستاد
انتشار کتاب گزینه های حقیقی و مالکیت فکری توسط فیلیپ باکر
انتشار اولین اظهار نامه ی مرتبط با خدمات ارزش گذاری توسط موسسه حسابداران عمومی قسم خورده امریکا
2008 میلادی
انتشار کتاب سرمایه فکری و موفقیت کسب و کار توسط لیدسای مور و لزلی کرایگ
انتشار کتاب حسابداری سرمایه فکری توسط ایندرا آبیسکرا
انتشار کتاب از دارایی ها تا سود توسط بروس برمن
انتشار کتاب مالکیت فکری ، سودآوری از ایده در عصر نو آوری جهانی توسط ویلیام بارتی ، کریستوفر پرایس و توماس هانت

8-2 اجزاء مدل سرمایه فکری
برای دست یابی به چارچوبی مفهومی پیرامون سرمایه ی فکری، در ابتدا به بررسی دو دیدگاه هم زمان، اما به نسبت متمایز نسبت به ادبیات حاکم، در نظریات لیف ادوینسون – میشل مالون24 و آنی بروکینگ25 پرداخته خواهد شد.

محوریت دیدگاه لیف ادوینسون و میشل مالون ، بر اهمیت سرمایه ی فکری در سازمان، ویژگی های کلیدی ، سنجه ها و رویکردهای مدیریتی این سرمایه استوار است. بر پایه ی این نظر، استقرار نظام مدیریت سرمایه ی فکری در سازمان مهم ترین قدم در توسعه ی سامانه اکتساب ارزش و پشتیبانی از ارزش ، از خلال این سرمایه است. زیر مولفه های سرمایه ی فکری از دیدگاه ادوینسون و مالون عبارتند از :
* سرمایه ی انسانی
* سرمایه ی مشتری
* سرمایه ی ساختاری
* سرمایه ی سازمانی
* سرمایه ی فرآیندی
* سرمایه ی نوپدیدی
بر پایه ی نظر لیف ادوینسون و میشل مالون، سرمایه ی فکری متشکل از سه مولفه ی اصلی : سرمایه ی انسانی، سرمایه ی ساختاری و سرمایه ی مشتری، است. سرمایه ی انسانی عبارت است از : دانش، مهارت ها و توانایی های کارکنان. سرمایه ی انسانی : قابلیت های ترکیبی کارکنان یک سازمان را تشکیل می دهد، که در حل مسائل کسب و کار به کمک سازمان می آیند. سرمایه ی انسانی، سرمایه ای درونی در میان افراد بوده و سازمان قادر به اکتساب و تملک آن ها نیست. بنابراین این خطر برای سازمان وجود دارد که با ترک افراد، این سرمایه نیز از سازمان خارج گردد. از این رو سرمایه ی انسانی بستگی مستقیمی به نحوه ی بکارگیری این سرمایه ها توسط سازمان و توسعه خلاقیت و نوآوری برای بهبود این سرمایه ها دارد.
سرمایه ی ساختاری : به تمام مواردی که از کارکنان سازمان (سرمایه ی انسانی) پشتیبانی می کند، اطلاق می گردد. سرمایه ی ساختاری، زیر ساخت های پشتیبانی کننده ای است که سرمایه های انسانی را به مرز عملیاتی شدن هدایت می کند. این سرمایه ها ، در مالکیت سازمان بوده و با آمدن و رفتن افراد به سازمان در آن ها تغییری ایجاد نمی شود. سرمایه های ساختاری شامل موارد سنتی ، چون : سخت افزار، نرم افزار، فرآیندها، سامانه اطلاعاتی ، پایگاههای داده اختصاصی، امتیازات انحصاری و نام تجاری سازمان است.
به خاطر گوناگونی این مولفه ها ، لیف ادوینسون و میشل مالون، سرمایه ی ساختاری را به سه مولفه ی : سرمایه ی سازمانی ، سرمایه ی فرآیندی و سرمایه ی نوآوری تقسیم بندی می کنند.
بر این اساس سرمایه ی سازمانی ، عبارت است از : سامانه ها و فلسفه ی سازمان که با هدف به کارگیری قابلیت های سازمانی به کار می روند. سرمایه ی فرآیندی ، شامل : تکنیک ها ، رویه ها و برنامه هایی که برای پیاده سازی و ارتقا سامانه های خدمت رسانی و توزیع کالا بکار می روند. سرمایه ی نوآوری ، متشکل از دارایی های مرتبط با مالکیت فکری و زیرساخت های نامشهود است. مالکیت فکری نیز به نوبه ی خود، شامل مواردی چون : حقوق و امتیازات انحصاری مثل : کپی رایت و نام تجاری است وزیرساخت های نامشهود : تمامی استعدادها و فلسفه ای که سازمان بر مدار آنها استوار است را شامل می شود.
در این طبقه بندی ، سرمایه ی مشتری عبارت است از : قوت و پایداری روابط با مشتریان . بر این اساس، رضایت مشتریان، تکرار معاملات، رشد مالی و میزان حساسیت قیمت می تواند به عنوان شاخص هایی برای سرمایه ی مشتری در نظر گرفته شود. تمایز برقرار شده میان سرمایه ی مشتری و سرمایه های ساختاری و انسانی به سبب تاثیری است که سرمایه ی مشتری بر ارزش سازمانی می گذارد.
در سال های اخیر توسعه مفاهیم مرتبط با سرمایه های فکری به توسعه ی راهکارهای چگونگی به کارگیری دارایی ها/سرمایه ی دانشی و اطلاعاتی به منظور دستیابی به مزیت های تجاری کمک شایانی نموده است. تعریف های جدید سازمانی، چون : اطلاعات و دانش سازمانی، استعداد عمومی سازمان و کارکنان، قابلیت های خلاقانه سازمان و کارکنان، مهارت های کارکنان و …، به گسترش چارچوب های سنجش در حوزه ی دارایی های جدید منجر شده است. از سوی دیگر، امروزه بسیاری از سازمان ها بر این باور دست یافته اند که مدیریت و بهره برداری از اطلاعات و دانش به عنوان منبعی سازمانی، می تواند به ایجاد ارزش و مزیت رقابتی سازمان بیانجامد.
در حوزه ی کسب و کار برای مدیریت اثربخش دانش، بایستی قادر به تشخیص دانش بود. برای همین منظور دانستن ارتباط بین دانش و مفاهیمی از قبیل داده و اطلاعات ، برای شناخت بیشتربسیار ارزشمند خواهد بود. داده، اطلاعات و دانش می توانند به صورت رشته هایی پی در پی در نظر گرفته شوند. دانش از داده واطلاعات مجزاست. در حالی که داده ها مجموعه ای از واقعیت ها و اندازه ها هستند. اطلاعات، داده های سازماندهی شده یا پردازش یافته ای است، که دارای تاریخ مصرف بوده و از دقت بالایی نیز برخوردارند. در مقابل از دید سازمانی، دانش، اطلاعاتی است که توان تاثیر بر عملکرد را داشته باشد. دانش ، منبع کلیدی در تصمیم گیری هوشمند، پیش بینی، طراحی، برنامه ریزی، عیب یابی و تشخیص، تحلیل، ارزیابی و قضاوت شهودی به حساب می آید.
دانش قابلیت شکل گیری و اشتراک میان افراد و گروه ها را دارد و می تواند در حل مساله به کار گرفته شود، در حالی که اطلاعات چنین کارکردی ندارد.
سطح فراگیری فرایند مرتبط با دانش در سازمان ها، دانش سربسته و دانش صریح را در بر می گیرد. دانش سربسته، دانشی مشخص با محتوای خاص بوده که برای ساختاربندی و انتشار دشوار می نماید. در مقابل دانش صریح، دانشی است که به آسانی قابل انتشار بوده و در چارچوب زبان رسمی و نمادین قرارداشته باشد. در این میان اگر برانتشار دانش پیوستاری متصور گردد که میزان انعطاف آن دانش در تبدیل به قالب کلامی، نمادین و نوشتاری به عنوان شاخصه ای برای قابلیت اشتراک آن دانش به حساب آید، دانش سربسته، دانشی است که قابلیت انتقال شمایل کلامی، نمادین ونوشتاری را باخود به همراه ندارد. در مقابل دانش صریح دانشی است که در قالب چارچوبی نمادین ویا نوشتاری وجود دارد. در میانه ی این پیوستار می توان، دانش ضمنی را به عنوان دانشی که قابلیت بیان در شمایل کلامی، نمادین یا نوشتاری را دارا بوده اما هنوز در یان قالب ها جریان نیافته است مورد توجه قرار داد. از خلال تمایزات موجود در میان دانش و اطلاعات سعی شده تا تعریفی تخصصی تر از دارایی ها/سرمایه دانشی واطلاعاتی چارچوب بندی گردد.
برای اولین بار در دهه ی هشتاد میلادی عبارت سرمایه ی دانشی به ادبیات سرمایه ی فکری وارد شد. از این دریچه، سرمایه ی دانشی عبارت است از، دارایی هایی چون: تخصص های کارکنان، بازارهای معطوف به دانش، محصولات، فناوری ها و سامانه هایی که سازمان برای توانمندسازی فرآیندهای کسب وکاری خود و ایجاد ارزش افزوده، به آن نیاز دارد. اما عبارت دارایی های اطلاعاتی در دهه ی نود میلادی معرفی گردید. بر این اساس، دارایی های اطلاعاتی عبارتند از : داده هایی که یا به طور مستقیم دارای ارزش بوده یا پتانسیل تولید ارزش درآینده را دارست.
دامنه داراییها/سرمایه دانشی و اطلاعاتی در سازمان ها، بسیار وسیع است. این داراییها/سرمایه ها گاه ممکن است در یک مهارت یا دانش فردی در سازمان مستتر باشد، و گاه قالب یک امتیاز انحصار معنوی بسیار با ارزش و سودآور برای سازمان. از این رو شناسایی وتوجه به آن ها، نخستین قدم در شناسایی سرمایه ی فکری هر سازمان خواهد بود.

9-2 تعاریف مختلف سرمایه ی فکری
در تعریفی ساده سرمایه فکری عبارت است از تفاوت بین ارزش بازاری و ارزش دفتری دارایی های یک شرکت.
سرمایه فکری شامل آن بخش از کل سرمایه یا دارایی شرکت است که مبتنی بر دانش بوده و شرکت مالک آن به شمار می رود.لذا ماده خام نتایج اقتصادی و عامل تعیین کننده ی حیات سازمان است. سرمایه فکری به عنوان دانش، تجربیات ، اظهار نظرفنی و دارایی های نرم افزاری مرتبط، فراتر از سرمایه مالی و مادی معرفی شده است. بنا به تعریف سرمایه فکری هم می تواند شامل خود دانش ( که به مالکیت فکری و یا دارایی فکری یک شرکت تبدیل شده) و هم نتیجه نهایی فرآیند انتقال آن باشد. مواردی نظیر حق اختراع، حق کپی برداری و نشان تجاری را می توان برای اهداف حسابداری در ارزیابی سرمایه فکری به شمار آورد. سرمایه فکری ذخیره دانش موجود در سازمان در یک منطقه خاص است و یادگیری سازمانی توسعه یکپارچه سازی رفتارهای دانش و فراهم کردن وسیله ای برای فهم نحوه تغییر ذخیره دانش در طول زمان است.
یکی از تعاریف کاربردی از سرمایه فکری توسط سازمان همکاری اقتصادی و توسعه 26ارائه شده است که سرمایه فکری را به عنوان ارزش اقتصادی دو گروه از دارایی های نا ملموس یک شرکت توضیح می دهد:
1- سرمایه سازمانی (ساختاری)
2- سرمایه انسانی
سرمایه سازمانی به موضوعاتی از قبیل مالکیت سیستم های نرم افزاری، شبکه های توزیع و زنجیره عرضه مرتبط می شود.
سرمایه انسانی شامل منابع انسانی درون سازمان ومنابع خارج از سازمان ( مشتریان و عرضه کنندگان) است. اسکاندیا27 – یک شرگت خدمات مالی در سوئد _ ارکان سرمایه فکری را در دهه 1980 به عنوان "آن قسمت فراتر از سرمایه انسانی که بارفتن به منزل نیروی کار باقی می ماند" تعریف و بکارگرفت (ادوینسون ومالون،1997)3.

توماس استوارت 28 : سرمایه فکری را چنین تعریف می کند : " اجزای فکری – دانش، اطلاعات – دارایی فکری، تجربه – که استفاده از آن می تواند باعث ایجاد ثروت شود."29 به عبارتی دیگر سرمایه فکری هزینه ای است که یک شرکت برای حفظ جایگاه رقابتی خود می پردازد. او می نویسد که سرمایه ی فکری " بسته ای از اطلاعات مفید است". به عقیده ی او، سرمایه ی فکری شامل مواد، دانش، اطلاعات، اموال و تجربه ی فکری است که می تواند برای ایجاد ثروت مورد استفاده قرارگیرد. سرمایه ی فکری، بنگاه های اقتصادی را قادر می کند تا با افزودن دانش به محصولات و خدمات به جای مواد فیزیکی ، انرژی و نیروی کار به توزیع ارزش برای مشتریان بپردازند. برای سودآور بودن تبدیل سرمایه ی فکری به سرمایه ی مالی باید از راهبردهایی استفاده کرد که بر اجزایی از سرمایه فکری و ترویج فرهنگ تجاری تاکید دارند و خلاقیت و نوآوری را در تمام سطوح بنگاه افزایش می دهند.
آندرو کارنگی3 : تنها سرمایه غیرقابل جایگزینی که یک سازمان در اختیار دارد، دانش و توانایی کارکنان آن است(گروه مترجمان میثاق مدیران، 1386،ص 4)4.
بورگمن و همکاران5 (2005) : این نوع سرمایه را به عنوان "دارایی متعلق به سازمان که برای آن ارزش آفرینی می کند و در ترازنامه سنتی به عنوان یک دارایی فیزیکی و پولی ارائه نمی شود." تعریف می کند.
وال من6 (1996): عضوSEC ، سرمایه ی فکری را به عنوان دارایی هایی تعریف می کند که در زمان حال با ارزش صفر در ترازنامه ارزشگذاری می شوند. از این دارایی ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
– قدرت فکری افراد،
– نام های تجاری،
– علائم تجاری و
– دارایی هایی که به بهای تاریخی در دفاتر ثبت شده، اما طی زمان ارزش آنها افزایش یافته است. (مجتهدزاده ، 1388 ، ص2)7.

آنی بروکینگ30 (1997): در کتابش، سرمایه ی فکری را چنین تعریف می کند ک " ترکیبی از دارایی های نامشهود که بنگاه اقتصادی را قادر به ایفای مسئولیت می کند." از نظر وی، بنگاه اقتصادی در زیر تجلی می یابد:
بنگاه اقتصادی = دارایی های مشهود + سرمایه ی فکری
بروکینگ سرمایه ی فکری را ترکیبی از چهار بخش عمده : دارایی های بازار، دارایی های انسان محور، دارایی های فکری و دارایی های زیر ساختی می داند(مجتهدزاده،1388،ص 2)2.
لیف ادوینسون3 (1996) :سرمایه ی فکری را با جمع سرمایه ی انسانی و سرمایه ی ساختاری برابر می داند. "سرمایه ی فکری دانشی است که می تواند به ارزش تبدیل شود"
از نظر پروفسور دیویدکلین و لورنس پروساک سرمایه ی فکری، " مواد فکری است که صورت بندی شده، برای ایجاد یک دارایی ارزشمندتر به دست آمده، و قدرتمند گشته است."
هال4 (1992): سرمایه ی فکری می تواند به عنوان دارایی ها (ماننده مارک تجاری) یا مهارت ها (مانند دانش فنی پرسنل، فرهنگ سازمانی) طبقه بندی شود.
سویبی5 (1997) : سرمایه ی فکری شامل سه طبقه دارایی های ناملموس می باشد: ساختار داخلی، ساختار خارجی و شایستگی کارکنان
روز و همکاران6 (1997) : سرمایه ی فکری شامل یک بخش فکری (برای مثال سرمایه ی انسانی) و شامل یک بخش غیر فکری (برای مثال سرمایه ی ساختاری ) است.
بونتیس و همکاران7 (1999) : مفهومی که تمامی منابع ناملموس و ارتباطات داخلی آن ها را طبقه بندی می کند .
لیو8 (2001) : سرمایه ی فکری منابع سودهای آینده (ارزش) است، که توسط نوآوری، طراحی های منحصر به فرد سازمان یا تجربیات نیروی انسانی تولید می شوند.

1-9-2-شاخص های اندازه گیری سرمایه فکری
الف – شاخص های ارائه شده توسط گروه ICM :
1- ارزش افزایی
* سود حاصل از عملیات کسب وکار جدید
* بازده ارزش خالص دارایی
* مجموع دارایی ها
* درآمد حاصل از کسب و کار جدید
* ارزش بازار
* امتیازات
2- سرمایه مشتری
* سهم بازار
* ارزیابی مشتری از سازمان
* شاخص رضایت مشتری
* تعداد مشتریان یا بازارهای جدید
* سرانه فروش سالانه برای هر مشتری
* اندازه متوسط مشتری (حجم متوسط فروش)
* متوسط زمان تماس مشتری برای فروش
* نسبت تعداد تماس های فروش به تعداد فروش های نهایی شده
3- سرمایه ساختاری
* نسبت تعداد مشتریان به تعداد کارکنان
* نسبت هزینه های اداری به درآمد کل
* تعداد قراردادهای نهایی شده بدون خطا
* سرمایه گذاری در IT
4- ایجاد ارزش
* سرانه هزینه آموزش
* متوسط زمان استمرار مشتری با سازمان
* سرمایه گذاری R&D در تحقیقات بنیادی
* سرمایه گذاری R&D در طراحی محصول
* سرمایه گذاری در پشتیبانی و آموزش تولید محصولات جدید
* سرمایه گذاری R&D در تقاضاها و خواسته های مشتریان
* سرمایه گذاری در برقراری ارتباط با مشتری
* شاخص رضایتمندی کارکنان
* نسبت هزینه آموزش به هزینه های اداری
5- سرمایه ی انسانی
* متوسط سابقه کارکنان
* تعداد کارکنان
* تعداد مدیران
* متوسط درآمد کارکنان
* میزان جابه جایی یا ترک خدمت
* تعداد مدیران زن
* سرانه سود برای هر کارمند
* متوسط سن کارکنان
* تعداد کارکنان تمام وقت
* متوسط سن کارکنان تمام وقت
* درصد مدیران دارای تحصیلات عالی
ب – روس و همکاران : (روس وهمکاران ، 2000)
1- سرمایه ی انسانی
* درصد کارکنان دارای تحصیلات عالی
* آگاهی و سوادIT
* ساعت/نفر آموزش در سازمان
* مجموع ساعات تفریح و سرگرمی و استراحت
* ساعات صرف شده برای توجیه کارکنان
* سبک رهبری
* سازو کار انگیزش
* صرفه جویی های حاصل از پیشنهادات
* تعداد راه حل ها، محصولات و فرآیندهای جدید
2- سرمایه ساختاری
* نسبت فعالیت های تامین کننده به مشتری
* میزان استمرار ارتباط با مشتری
* نگهداری و حفظ مشتری
* نسبت هزینه های اداری به کل درآمد
* درآمد حاصل از امتیازها و نرم افزارها
* تعداد فرایندهای انجام شده بدون خطا
* زمان متوسط هر فرایند
* درصد فعالیت های ناشی از طراحی محصول جدید
* تلاش های آموزش
* نسبت هزینه بازسازی نسبت به هزینه های عملیاتی
* تعداد امتیازها، نرم افزارها و طرح های جدید
ج- حسابداران مدیریت کانادا31 :
این موسسه با ارائه گزارشی تحت عنوان "اندازه گیری دارایی دانش" شاخص های منعکس کننده سرمایه فکری را شامل موارد زیر می داند:
* تعداد محصولات جدید
* تعداد مشتریان جدید
* میزان موفقیت ها و ارزش دلاری آن ها
* میزان فعالیت برای یافتن مشتری
* شاخص بهره وری
* تعداد فرآیندهای تجدید نظر شده
* تعداد فرآیندهای تغییر یافته
* درصد فرآیندهای پذیرفته شده در اولین تجدید نظر
* نسبت کارکنان تمام وقت به پاره وقت
* تعداد امتیازها
* تعداد اجرای ایده های حاصل از پیشنهادات
* شاخص های سنتی کیفیت
* ISO و رضایت مشتری

د – گزارش سرمایه فکری جهانی : این گزارش توسط لیف ادوینسون از موسسه اسکاندیا و میشل مالون از MIT ارائه شده است. شاخص های آن عبارتند از (مالون،1997)1:
1- محور مالی
* مجموع دارایی ها
* سرانه مجموع دارایی ها
* نسبت درآمد به مجموع دارایی
* درآمد حاصل از عملیات جدید
* سرانه درآمد
* متوسط زمان مصروفه برای مشتری توسط هر کارمند
* سرانه سود
* متوسط فرصت درآمدی از دست رفته نسبت به متوسط بازار
* ارزش بازار
* بازده ارزش خالص دارایی ها
* سرانه ارزش افزوده
* سرانه ارزش افزوده کارکنان IT
* سرمایه گذاری در IT
* سرانه ارزش افزوده در هر مشتری
2- محور مشتری
* سهم بازار
* تعداد مشتریان
* فروش سالانه
* مشتریان از دست رفته
* متوسط استمرار ارتباط مشتری
* حجم متوسط فروش به مشتری
* تعداد بازدیدهای مشتری از شرکت
* تعداد روزهای صرف شده برای بازدید مشتریان
* نسبت تعداد مشتریان به تعداد کارکنان
* درآمد حاصله از کارکنان ستادی
* متوسط زمان تماس مشتری با واحد فروش
* نسبت تماس های مشتری با فروش های نهایی شده
* شاخص رضایت مشتری
* سرانه سرمایه گذاری IT در نیروی فروش
* سرانه سرمایه گذاری IT در کارکنان خدماتی پشتیبانی
* سواد IT مشتریان
* سرانه هزینه های پشتیبانی هر مشتری
* سرانه هزینه های خدماتی هر مشتری
3- محور محصول
* نسبت هزینه های اداری به درآمد کل
* هزینه های خطاهای اداری
* قراردادهای تنظیم شده بدون خظا
* سرانه دستگاه کامپیوتر برای هر کارمند
* سرانه ظرفیت شبکه برای هر کارمند
* سرانه هزینه های اداری برای هر کارمند
* سرانه هزینه های IT برای هز کارمند
* سرانه هزینه های IT به هزینه های اداری
* ظرفیت IT
* تغییر در ظرفیت IT
* عملکرد کیفیت شرکت
* عملکرد شرکت در راستای کیفیت
4- محور بهسازی و بازسازی
* مخارج بهسازی شایستگی ها
* شاخص رضایت کارکنان
* سرمایه گذاری برای ارتباط با مشتری
* ساعات آموزش برای بهسازی
* ساعات توسعه کارکنان
* توزیع فرصت ها
* نسبت هزینه R&D به هزینه های اداری
* سرانه هزینه آموزش
* نسبت هزینه بهسازی به هزینه های اداری
* تعداد کارکنان زیر چهل سال
* نسبت مخارج توسعه IT به کل هزینه IT
* نسبت منابع R&D به کل منابع
* میزان فرصت های در اختیار مشتریان
* متوسط سن درآمد و تحصیلات مشتریان
* متوسط استمرار ارتباط مشتری با شرکت
* سرانه سرمایه گذاری آموزشی برای هر مشتری
* تعداد ارتباط های مستقیم با مشتری در سال
* سرمایه گذاری در توسعه بازار جدید
* سرمایه گذاری در توسعه ساختار سرمایه
* ارزش سیستم EDI
* ارتقاء سیستم EDI
* ظرفیت سیستم EDI
* نسبت محصولات جدید به کل محصولات
* سرمایه گذاری واحد R&D در تحقیقات بنیادی
* سرمایه گذاری واحد R&D در طراحی محصول
* سرمایه گذاری در آموزش و پشتیبانی محصول جدید
5- محور انسان
* شاخص رهبری
* شاخص انگیزش
* سهم کارکنان در شرکت
* میزان جابجایی و ترک خدمت
* متوسط سابقه کارکنان
* تعداد مدیران
* تعداد مدیران زن
* متوسط سن کارکنان
* زمان صرف شده برای آموزش کارکنان
* سواد IT کارکنان
* تعداد کارکنان تمام وقت
* متوسط سن کارکنان تمام وقت
* متوسط سابقه کارکنان تمام وقت
* متوسط جابجایی و ترک خدمت کارکنان تمام وقت
* هزینه سرانه آموزش برای کارکنان تمام وقت
* تعداد کارکنان پاره وقت

10-2 مدل های اندازه گیری سرمایه فکری
امروزه سرمایه ی فکری چه به لحاظ ماهیت ذاتی و چه به واسطه ی رشد اهمیت آن در نوآوری و رشد بهره وری، به عنوان مزیتی رقابتی و نمایانگر بخشی از عملکرد اقتصادی برای سازمان ها و اخصی از رشد و توسعه یافتگی کشورها در نظر گرفته می شود. یکی از مهمترین گام ها در مدیریت سرمایه فکری، گردآوری داده های عملکردی مرتبط با سرمایه ی فکری، با هدف سنجش آن است. اما همان طور که پیش تر نیز گفته شد، رویه ها و مدل های سنتی حسابداری در شناسایی این موارد در قالب دارایی ها، با ضعف هایی روبرو هستند.

در سال های اخیر، توجه نظریه پردازان و پژوهش گران مختلف و علاقمندی سازمان ها به سرمایه ی فکری، فرصت تو سعه ی مدل ها، شاخص ها و سنجه های سنجشی جدید و خلاقهنه را ایجاد کرده است. این مدل ها ، شاخص ها و سنجه ها ، پیش از آن که شباهت به سنجه های سنتی متمرکز بر گذشته داشته باشند، مدل ها ، شاخص ها و سنجه هایی مبتنی بر ظرفیت های آینده ی موفقیت کسب و کار به شما می روند. همان طور که گفته شد، یکی از مهمترین جنبه های مدیریت سرمایه ی فکری سنجش است. چارچوب های موجود در سنجش سرمایه ی فکری، مجموعه ای از مدل ها، شاخص ها و سنجه هایی است که با هدف سنجش کلی و یا مولفه ای سرمایه فکری به کار می روند. این چارچوب ها بر گستره ای از حسابداری، اقتصاد، حسابداری منابع انسانی و مالکیت فکری و مدل های میان رشته ای توسعه یافته اند. به طور کلی این مدل ها را می توان به دو دسته ی عمده به لحاظ ماهیت تقسیم بندی نمود. دسته ی نخست، مدل هایی هستند که با رویکرد توصیفی در سنجش سرمایه ی فکری طراحی گردیده اند. دسته ی دوم، مدل هایی هستند که به شکل رهنمود و در قالب رویکردی تنظیمی و با هدف یکسان سازی فرآیند سنجش و گزارش دهی سرمایه ی فکری معرفی شده اند.
از سوی دیگر، با توجه به رشد اهمیت سرمایه ی فکری در توسعه یافتگی کشورها، در سال های اخیر مدل ها و شاخص هایی به منظور سنجش سرمایه ی فکری و دانشی در سطح کلان کشورها، توسط سازمان ها و نهاد های بین المللی معرفی شده است. این مدل ها بر پایه ی رویکردی کلان به سنجش سطح سرمایه ی فکری و دانشی براساس رشد و توسعه ی شاخص های ملی این سرمایه، می پردازند. در کنار موارد فوق، برخی شرکت های خدماتی و مشاوره ای در گستره ی جهانی، با هدف ایجاد چارچوب های مدیریت و سنجش آسان تر برای سازه های مختلف، موفق به ابداع ابزارهایی در این زمینه شده اند.

11-2 مدل های توصیفی سرمایه ی فکری
به طور کلی اکثر مدل های توصیفی پیشنهاد شده برای سنجش سرمایه ی فکری را می توان در قالب چهار دسته تقسیم بندی نمود:
1. مدل های مستقیم سرمایه ی فکری
2. مدل های مبتنی بر سرمایه ی بازار
3. مدل های بازده دارایی ها
4. مدل های کارت امتیازی
1. مدل های مستقیم سرمایه ی فکری32 : این مدل ها ، ارزش پولی سرمایه ی فکری را با شناسایی مولفه های مختلف آن ، مورد محاسبه قرار می دهند. در واقع از دریچه ی امکان آفرینی برای شناسایی مولفه ها ، ارزش گذاری این مولفه ها چه به صورت منفرد، و چه به صورت کسری از ارزش کل میسر خواهد بود.
2. مدل های مبتنی بر سرمایه ی بازار 33: این مدل ها، از طریق محاسبه ی تفاوت میان سرمایه ی بازار و سرمایه ی صاحبان سهام، ارزش سرمایه ی فکری را مورد محاسبه قرار می دهند.
3. مدل های بازده دارایی ها34 : در این مدل ها ، میانگین درآمد سازمان پیش از مالیات به عنوان مبنایی برای محاسبه در نظر گرفته می شود. در واقع این میانگین در یک بازه ی زمانی، تقسیم بر میانگین سرمایه ی فکری سازمان می گردد. حاصل این کسر مقدار آر-او-ای سازمان را به دست می دهد. در ادامه مقدار آر-او-ای ، از میانگین صنعتی کسر شده و حاصل این عملیات در گام بعد ، در میانگین سرمایه ی فکری سازمان ضرب شده، تا درآمد متوسط سالانه از خلال سرمایه فکری مورد محاسبه قرار گیرد.
4. مدل های کارت امتیازی35: در این مدل ها ، مولفه های مختلف سرمایه ی فکری تعریف شده و سنجه ها و نشانگر های متناسب ایجاد می شود. سپس نتایج به شکل کارت امتیازی یا گراف، استخراج شده و نمایش داده می شوند .

12-2 مدل های اندازه گیری سرمایه ی فکری و ارائه دهنده آن ها
1-12-2 مدل های مبتنی بر سرمایه ی بازار
1. مقایسه ی ارزش بازاری و ارزش دفتری – توماس استوارت
2. کیوی توبین36 – توبین
3. برگه متوازن نامحسوس – کارل اریک سویبی
4. مدل عملکردی شرکت دانش پایه (نوکورپ)37 – کن استندفیلد38

2-12-2 مدل های مستقیم سرمایه ی فکری
1. حسابداری و هزینه گذاری منابع انسانی – راجر هرمانسون39
2. مدل اظهارنامه منابع انسانی – گای استفان آهونن40
3. ارزشگذاری حقوق انحصار معنوی بر مبنای میزان ارجاع – نیک بونتیس41
4. مدل کارگزار فناوری – آنی بروکینگ
5. حسابداری آینده – هامفری نش42
6. ارزشگذاری جامع – فیلیپ مک پیرسون43
7. ایجاد ارزش فراگیر – رود اندرسون و راب مک لین44
8. ارزشگذاری دارایی فکری – پاتریک سولیوان
9. مدل نمایه ی ارزش – دنیل اندریسن و رنه تیسن
10. رویه ی مالی سنجش دارایی های نامشهود – ایرنارودوف و فیلیپ للیارت

3-12-2 مدل های بازده دارایی ها
1. ارزش افزوده اقتصادی – بنت استوارت
2. ارزش نامشهود محاسبه شده – توماس استوارت
3. تعیین ضریب ارزش افزوده فکری – آنته پالیک
4. محاسبه ی درآمد سرمایه ی دانشی – باروخ لو

4-12-2 مدل های کارت امتیازی
1. کارت امتیازی متوازن – روبروت کاپلان و دیوید نورتون
2. محاسبات کل نگر – گروه رامبل
3. نشانگر اسکاندیا – لیف ادوینسون و میشل ملون
4. پایش دارایی های نامشهود – کارل اریک سویبی
5. شاخص سرمایه ی فکری – یوهان روس و همکاران
6. شاخص ایجاد ارزش – گآف با اوم و همکارانش
7. چرخه ی ممیزی دانش- برنارد مار و جیووانی اسکیما
8. تابلوی زنجیره ی ارزش – بارخ لو
9. سازمان همکاری و توسعه اقتصادی – سازمان همکاری و توسعه اقتصادی
10. طبقه بندی سرمایه ی فکری – لیف ادوینسون
11. ارزشگذاری پویا سرمایه ی فکری – احمد بونفور
12. سنجش و حسابداری سرمایه ی فکری (مجیک) – کمیسیون اروپا
13. هوش تجاری – اگیل سندویک
14. شاخص سرمایه ی فکری ملی – نیک بونتی

1-4-12-2 مدل مقایسه ی ارزش بازاری و ارزش دفتری (ام – بی – وی)
مدل مقایسه ی ارزش بازاری و ارزش دفتری، جزو مدل های مبتنی بر سرمایه ی بازار است که در سال 1997 میلادی توماس استوارت معرفی شده است . هر چند بایستی یادآور شد که این مدل در سال 1998 میلادی نیز بار دیگر مورد توجه دی.اچ لوتی قرار گرفته و پیشنهادهایی برای توسعه ی آن طرح شده است. مدل ارزش بازاری به دفتری، بدون شک پردامنه ترین مدل به لحاظ به کارگیری در سنجش و ارزش گذاری سرمایه ی فکری به سبب سادگی و قابلیت فهم آسان آن است . در این مدل فرض بر آن است که ارزش نهایی تقریبی شرکت از مجموع ارزش دارایی های مشهود و نامشهود به دست می آید، که در قالب ارزش بازار بروز می نماید. مقدار ارزش در واقع حاصل از ضرب قیمت بازاری هر سهم عادی در تعداد سهم صاحبان سهام است. از دریچه ی دو تعریف فوق، در این مدل تفاوت میان ارزش بازاری و ارزش دفتری، به عنوان مقیاس تقریبی سنجش سرمایه ی فکری شرکت – که در واقع بخشی از دارایی های شرکت به حساب آمده، اما در تراز نامه ها ثبت نمی گردد-، در نظرگرفته می شود. به طور کلی می توان گفت که مدل ارزش بازاری به دفتری، تفاوت میان پولی است که سرمایه گذاران شرکت در ابتدا سرمایه گذاری نمودند، و جریان نقدینگی که در شرایط زمانی حاضر در صورت فروش سهام شرکت می توانند به دست بیاورند.
در واقع این مدل را می توان، ارزیابی مبتنی بر بازار از ارزش فعلی خالص پروژه های به کارگیری سرمایه ی جاری یا مفروض شرکت ، به حساب آورد. براین اساس می توان ارزش بازاری به دفتری را ارزیابی مختصر و معتبری از عملکرد سازمان در نظر گرفت . هرچند سادگی و کاربرد آسان،این مدل را به مدلی همه پذیر و عام در حسابداری تبدیل کرده است ، اما باید در هنگام استفاده از این مدل به برخی از وسایل ، به منظور دستیابی به چارچوب قابل اعتمادتری در تحلیل توجه نمود. یکی از مسائل ، عدم توجه به عامل های متفاوت در این مدل است. عامل هایی چون : شرایط اقتصاد کلان ، سیاست های صنعتی جاری، عرضه و تقاضای اوراق بهادار و ….، که می توانند بر برداشت سرمایه گذاران از پتانسیل شرکت به منظور ایجاد ارزش در آینده موثر بوده و به طور غیر مستقیم بر ارزش بازار شرکت تاثیر گذار باشند. از سوی دیگر صورت و مخرج کسر رابطه ی موجود در این مدل ، هر یک از ریشه محاسباتی مجزایی برخوردارند. ارزش دفتری، برپایه ی رویه ها و سیاست های جاری حسابداری شرکت – که تنها بر نتایج خروجی تاثیرگذارند – تعیین می گردد و در مقابل ارزش بازار ، انعکاسی از سیاستهای جاری و همچنین اهداف استراتژیک است . به عبارت بهتر ، ارزش بازار انعکاسی از ارزش مرکب دارایی های نامشهود و ارزش دفتری است ، که انتظارات و پیش بینی های سرمایه گذاران از استراتژی های سازمانی و نیز ، بازتابی از پتانسیل های موجود خلق ارزش در آینده نمایان می سازد. در نهایت بایستی گفت که این مدل ، سنجه قابل اطمینانی از کل داراییهای سازمان را بدست نمی دهد . اما می تواند بعنوان مقیاسی در مقایسه تطبیقی با رقبا و یا بعنوان عاملی در بررسی وضعیت مقایسه ای سالانه شرکت ، مفید واقه شود .

2-4-12-2 مدل کیوی توبین45
روش کیوی توبین ، توسط جیمز توبین برنده نوبل اقتصاد توسعه داده شد. این نسبت ، ارتباط بین ارزش بازار یک شرکت و ارزش جایگزینی آن شرکت ( هزینه جایگزینی دارایی های آن شرکت) را اندازه گیری می کند. به صورت تئوری در بلند مدت این نسبت به سمت واحد میل می کند، اما شواهد تجربی نشان می دهد که در همین زمان این نسبت می تواند به طور معنی داری با عدد یک متفاوت باشد. برای مثال شرکتهای نرم افزاری که به میزان زیادی از سرمایه ی فکری بهره می جویند، نسبتی در حدود هفت یا بالاتر دارند در حالیکه شرکت های با سرمایه فیزیکی زیاد نسبتی در حدود یک دارند. نسبت کیوی توبین در اصل بسیار شبیه به نسبت بازار – به – دفتر می باشد با این تفاوت که توبین در هنگام محاسبه ، هزینه جایگزینی دارائی های فیزیکی را به جای ارزش دفتری دارائی های فیزیکی بکار می گیرد.
نسبت حاصله به این شکل بکار می رود که چنانچه نسبت کیوی یک شرکت، بزرگتر از مقدار واحد و نیز بزرگتر از مقدار کیوی رقابتی باشد، شرکت مزبور توانایی کسب سود بیشتر از شرکت های مشابه را داراست.

3-4-12-2 مدل عملکردی شرکت دانش پایه (نوکورپ)
مدل عملکردی شرکت دانش پایه (نوکورپ) ، جزو مدل های مبتنی بر سرمایه ی بازار است که در سال 1999 میلادی توسط کن استندفیلد معرفی شده است . استندفیلد معتقد است که دو راه عمده برای سنجش دارایی های دانشی سازمان وجود دارد : راه عینی و راه ذهنی . سنجش ذهنی ، بر پایه ی استراتژی های سازمان شکل می گیرد و اغلب توسط مدیران و با هدف کمک به افزایش سطح کارایی کسب و کار صورت می پذیرد . در واقع سازمان های دانش پایه امیدوار به بهبود عملکرد استراتژیک و مدیریت داخلی هستند، از این رو مدل های نسل اول یا دوم سنجش سرمایه ی فکری ، مانند : مدل نشانگر اسکاندیا، را بکار می گیرند . اما راه عینی مقایسه و الگو گیری عملکرد است که مستقل از استراتژی صورت می پذیرد . این مدل های سنجش به مدل های نسل سوم معروفند، که اغلب توسط سرمایه گذاران یا سهامداران با هدف تصمیم گیری پیرامون سرمایه گذاری مناسب تر انجام می گیرد . کن استندفیلد مدل های مختلفی از این دست چون : حسابداری نامشهود نوکورپ ، آنالیز هزینه نامشهود و مدیریت ریسک نامشهود را ابداع نموده است. مدل حسابداری نامشهود در غالب فرمول زیر شکل می گیرد :
اثربخشی عملیاتی = هزینه های ثابت عمومی – [(سود اثر بخش عملیاتی * زمان سازمانی)]
"زمان سازمانی" در فرمول فوق ، زمان مفیدی است که کارکنان به منظور تولید سود هر سال صرف می کنند . زمان مفید عبارت است از : مدت زمان برنامه ریزی شده ی کار – تعطیلات ، غیبت روزهای بیماری، و ….، است . " سود اثر بخش عملیاتی " ، اثر بخشی سازمانی یا بهره وری را در این فرمول نمایندگی می کند . " هزینه های ثابت عمومی" نیز ، ساختار هزینه ای مشهود سازمان ، مانند : هزینه های مرتبط با حقوق، تبلیغات، بازاریابی، فروش، اداری، و….، را شامل می شود . در نهایت ، "اثر بخشی عملیاتی " به عنوان حاصل فرمول فوق ، در واقع سودی را که کارکنان در خلق آن مشارکت داشته اند ، نمایندگی می کند. اما " سود حسابداری" ، مجموع سود حاصل از فعالیت کارکنان و بازده حاصل از دریچه ی غیر مرتبط با فعالیت کارکنان است .

سود حسابداری = سود حاصل از غیر از فعالیت کارکنان + سود حاصل از فعالیت کارکنان
فرمول فوق بنیان سنجش منابع نامشهود در مدل نوکورپ است و در واقع قدم بعد ممیزی دارایی های دانشی سازمان است . چارچوبی که مدل نوکورپ برآن استوار است در شکل زیر نمایش داده شده است.
نمودار2-2 مدل نوکورپ (خاوندکارومتقی،1388،ص186)1

4-4-12-2 مدل کارگزار فناوری ( تی – بی)46
مدل کارگزار فناوری ، جزو مدل های مستقیم سرمایه ی فکری است که در سال 1996 میلادی توسط آنی بروکینگ معرفی شده است . به باور بروکینگ ، سرمایه ی فکری هر سازمان ترکیبی از چهار مولفه ی : دارایی بازار، دارایی های انسان محور ، دارایی های مرتبط با مالکیت فکری و دارایی های زیر ساختی است . چارچوب سرمایه ی فکری بروکینگ در شکل زیر نمایش داده شده است :

نمودار 3-2 چارچوب سرمایه ی فکری بروکینگ (فطرس و بیگی، 1388، ص6)2
دارایی های بازار
دارایی های با خصیصه فکری
دارایی های زیر ساختی
دارایی های با محوریت انسان
برندهای خدمات
برندهای نولید
برند های مشارکتی
پشتیبان ها
مشتریان
وفاداری مشتریان
معملات تکرار شده
سفارشات
کانال های توزیع
توافقات تجاری (همکاری ها )
توافقات حق استفاده از نام تجاری
توافقات استفاده از اجازه انحصار

حقوق و امتیازات انحصار معنوی
کپی رایت
حقوق طراحی
رموز تجاری
دانش فنی
علامت های تجاری
علانت های خدمات

فلسفه مدیریت
فرهنگ مشارکتی
فرآیند های مدیریتی
سامانه های فن آوری اطلاعات
سامانه های شبکه ای
روابط مالی

تحصیلات
شایستگی های شغلی
دانش مرتبط با کار
قابلیت های مرتبط با کار

بر پایه ی چارچوب فوق هر دارایی از تعریف و طبقه بندی خاصی برخوردار گردیده است : براین اساس دارایی های بازار مجموعه ای از توانایی های بالقوه سارمان در کسب سهم بیشتر از بازار ، ماندد : مشتریان ، علامت های تجاری ، توافقات ، قرارداد ها ، و …، را شامل می شود . دارایی های انسان محور ، تمام داشته های سازمانی را که به نوعی از دریچه فعالیت یا حضور افراد در سازمان پدید می آورد ، یعنی مواردی چون : تجارب ، استعدادها، توانایی حل مسئله ف رهبری، نوآوری و …، را در بر می گیرد . دارایی های مرتبط با مالکیت فکری نیز ، عبارت است از : اختیارات قانونی که سازمان به منظور حفاظت از داشته های خود ف چون : دانش فنی ، رموز تجاری ف کپی رایت ، حقوق انحصار معنوی و ….، کسب کرده است . نهایتا ، دارایی های زیر ساختی سازمان ، متشکل از فرآیندهای مدیریتی ، سامانه های فن آوری اطلاعات، شبکه ها و سامانه های مالی و …، است .
مهم ترین مزیت های مدل کارگزار فناوری را می توان در معرفی مجموعه ابزاری جهت تخصیص ارزش سرمایه ی فکری و تسهیل آن برای سازمان و معرفی چارچوب ممیزی سرمایه ی فکری دانست.

5-4-12-2 مدل سنجش ا رزش گذاری جامع (آی – وی – ام)47
مدل سنجش ارزش گذاری جامع جزو مدل های مستقیم سرمایه ی فکری است . این مدل به سرعت مورد توجه شرکت های نرم افزاری قرار گرفته و بر پایه ی آن ، محصولاتی طراخی گردیده است. مدل سنجش ارزش گذاری جامع، چارچوبی دوگانه و سلسله مراتبی از ارزش ها ایجاد می کند که توسط ارزش های متقابل دیگر ، ارزیابی می شوند. پایه ی منطق استوار در این مدل ، تمایزی است که میان سرمایه ی پولی ، فیزیکی و فکری برقرار است . در این مدل سه سطح ارزش به منظور ترکیب ارزش های مالی و نامشهود تعریف گشته است. در شکل زیر چارچوب کلی این مدل نمایش داده شده است.
نمودار 4-2 مدل سنجش ارزشگذاری جامع (خاوندکار و متقی،1388،ص 201)2

مدل سنجش ارزش گذاری جامع ، در اصل مدل ریاضی قاعده محوری برای ارزش گذاری چند بعدی است که این امکان را می دهد تا به عنوان راه حلی برای مدیریت و یکپارچه سازی منابع مختلف ارزش به کار آید. به کارگیری این مدل امکان سنجش ، ترکیب، یکپارچه سازی و مدیریت تمام جنبه های ارزش اعم از فرآیندها و دارایی های نامشهود را به شکلی معتبر و با قابلیت اطمینان بالا فراهم می کند.

6-4-12-2 مدل ا رزش افزوده اقتصادی ( ای – وی – اِی )48
ارزش افزوده اقتصادی ، به عنوان یکی از اندازه های عملکردی مبتنی بر ارزش ، در زمان پیدایش محبوبیتی فوق العاده بدست آورد. این روش به طور نسبی یکی از جدیدترین روش های ارزیابی عملکرد سازمانی می باشد که توسط بنت استوارت و شرکت مشاوره نیویورک توسعه داده شد. این روش بر بیشینه نمودن ثروت سهامداران متمرکز است . ارزش افزوده اقتصادی، جریان نقدی ایجاد شده (پس از کسر مالیات) توسط شرکت منهای هزینه سرمایه صرف شده جهت ایجاد آن جریان نقدی بوده، بنابراین نشان دهنده سود واقعی در برابر سود روی کاغذ می باشد. ارزش افزوده اقصادی به عنوان تفاوت بین فروش خالص و مجموع هزینه های عملیاتی ، مالیات ها و هزینه های سرمایه می باشد در حالیکه هزینه های سرمایه از طریق ضرب هزینه متوسط سرمایه ی موزون در کل سرمایه (سرمایه گذاری شده) محاسبه می شود . در عمل، ارزش افزوده اقتصادی زمانی افزایش می یابد که متوسط هزینه هزینه سرمایه ی موزون ، کمتر از بازگشت به دارائی های خالص و یا بالعکس باشد. در حال حاضر روش ارزش افزوده اقتصادی به نحو مطلوبی استقرار یافته است و به طور فزاینده ای شرکت های بزرگ در حال پذیرش آن به عنوان پایه ای برای برنامه ریزی تجاری و پایش عملکرد هستند. به عبارتی تغییر در ارزش افزوده اقتصادی معیاری بدین نحو فراهم می کند که آیا سرمایه ی فکری سازمان اثر بخش بوده و یا خیر. بدیهی است در این حال ، ارزش افزوده اقتصادی یک اندازه جایگزین برای سرمایه فکری می باشد و اطلاعات دقیقی از میزان تاثیر سرمایه ی فکری بر عملکرد شرکت فراهم نمی کند .

7-4-12-2 شاخص سرمایه ی فکری
شاخص سرمایه ی فکری حالت توسعه داده شده روش هدایت اسکاندیا می باشد ، که سعی در یکی کردن اندازه ها در قالب یک شاخص واحد و سپس مرتبط کردن این شاخص با تغییرات بازار دارد. به این معنا که این شاخص بر پایش تغییرات سرمایه فکری متمرکز است. این شاخص مشتمل بر پایش ذخیره سرمایه ی فکری و جریان سرمایه ی فکری می باشد. این شاخص بر خلاف سایر مدل ها که سعی در ارزیابی جداگانه سرمایه فکری دارند، تمامی اندازه ها را یکی می کند. تغییرات در این شاخص ، وابسته به تغییرات در ارزش بازاری شرکت می باشد . با توجه به اینکه این روش بسیار مفهومی و تخصصی می باشد ، به صورت محدود در سطح جهان پذیرفته شده است و سرنوشتی شبیه سایر اندازه هایی پیدا کرده که وابستگی به قضاوت های ارزشی دارند. این شاخص عملکرد گذشته را محاسبه می کند و از این رو ممکن است بوسیله برخی تحولات اساسی که در سال های گذشت اتفاق افتاده است، تحت تاثیر قرار گیرد.
به طور کلی ویژگی های مدل شاخص سرمایه ی فکری در موارد زیر مورد توجه است که این مدل :
* مبتنی بر طرز تلقی سازمانی است
* متمرکز بر پایش پویایی سرمایه ی فکری است
* امکان به حساب آوردن عملکردهای نخستین را ایجاد می کند
* امکان اتخاذ رویکردی متمایز از رویکرد نوعی مبتنی بر آزمون دارایی های فیزیکی در سازمان ، فراهم می کند.
نمودار 5-2 چارچوب سرمایه ی فکری در مدل شاخص سرمایه ی فکری (خاوندکار و متقی،1388، ص 241)1

8-4-12-2 کارت امتیازی زنجیره ارزش 49
کارت امتیازی زنجیره ارزش که توسط لیو50 توسعه داده شد، یک روش تحلیلی اندازه گیری دارئی های ناملموس است که همچنان در فاز توسعه قرار دارد. مقصود نویسندگان شناسایی اجزاء منحصر به فرد در فرآیندها و عملیات شرکت است . به این منظور که اثر آنها بر فرآیند ایجاد ارزش تفکیک گردد. به عبارت دیگر منظور شناسایی راه هایی است که دانش توسعه داده شده ، یکپارچه گردیده ، تغییر شکل یافته و به کار گرفته می شود. دستیابی به این هدف نیازمند وجود ارتباطات وابسته متقابل در محدوده شرکت است. لیو توضیح می دهد که هدف یک چنین سیستم اطلاعاتی ، تسهیل نمودن توسعه دو نیروی مثبت اصلی استکه جنبه های اساسی فرآیند تصمیم سازی در سازمان ها و نیز بازار سمایه است : دموکراسی نمودن، یا افزایش مشارکت افراد در بازارهای سرمایه و برون سپاری عملیات ، یا نیاز به رشد جهت در برگیری عوامل بیرونی در عملیات روزانه . از نظر لیو زنجیره ارزش ، فرآیند اصلی نوآوری می باشد که برای بقاء و موفقیت سازمانی امری حیاتی است. زنجیره ارزش با کشف محصولات، خدمات و فرآیندها آغاز شده، سپس به سوی فاز امکان سنجی تکنولوژی و توسعه پیش می رود و در نهایت فاز بازاریابی محصول یا خدمت انجام می شود. با توجه به توضیحات ارائه شده در حقیقت کارت امتیازی زنجیره ارزش، ماتریسی از شاخص های غیر مالی است که در سه طبقه متناسب با چرخه توسعه گرد آمده است : کشف یادگیری، اجرا و تجاری کردن .

9-4-12-2 کارت امتیازی متوازن51
در سال 1990 ، کاپلان و نورتون تحقیقی بر روی عملکرد سازمان ها انجام دادند. مطالعه آن ها نشان داد که اتکا به خلاصه برآورد عملکردهای مالی ، مانع ایجاد ارزش اقتصادی در آینده می شود. با این دیدگاه ، کاپلان و نورتون برای بهبود این نقص کار خود را ادامه دادند که نتیجه آن کارت امتیاز متوازن بود.
کارت امتیازی متوازن حول چهار دیدگاه متمایز متمرکز شده است :
1-مالی 2- مشتری 3- فرآیندهای تجاری داخلی 4- نوآوری ویادگیری

کاپلان و نورتون1 (1996) براین واقعیت تاکید می کنند که حسابرسی مالی همچنان به عنوان قسمتی از حسابرسی هزینه که قرن ها پیش به وجود آمده، باقی می ماند. در یان مدل حسابرسی مالی باید توسعه یابد تا ارزیابی دارایی های نامحسوس وفکری شرکت ها را مانند ( محصولات و خدمات با کیفیت بالا، کارمندان ماهر و باانگیزه ، فرآیندهای داخلی قابل پیش بینی و مشتریان راضی و وفادار) در برگیرد.

نمودار 6-2 چارچوب مدل کارت امتیازی متوازن (رستمی وقالیباف اصل، 1388، ص6)2

10-4-12-2 رهیاب سرمایه ی فکری اسکاندیا
اسکاندیا اولین شرکت بزرگی است که تلاش منسجمی در اندازه گیری درایی ناشی از اطلاعات داشته است. اسکاندیا گزارش سرمایه ی فکری خود را در ابتدا به طور درون سازمانی در سال 1985 ارائه داد و اولین شرکتی بود که به گزارش مالی سنتی خود که به سهامداران در سال 1994 ارائه می کرد، پیوست سرمایه ی فکری را نیز ضمیمه نمود. در این مدل سرمایه ی فکری عبارت از : مجموع سرمایه ی انسانی و سرمایه ی ساختاری است .
براساس نظرات ادوینسون و مالان1 (1997) سرمایه ی فکری تجربه کاربردی، تکنولوژی سازمانی، روابط با مشتری و مهارت های حرفه ای را در بر می گیرد که باعث می شود اسکاندیا در بازار مزیت رقابتی خوبی داشته باشد.
به طور کلی ، طرح ارزشی اسکاندیا شامل بخش های مالی و غیر مالی می گردد تا ارزش بازاری شرکت را تخمین بزند.

نمودار 7-2 چارچوب سرمایه ی فکری از دیدگاه اسکاندیا (فطرس وبیگی، 1388، ص5)2

نمودار 8-2 مدل نشانگر اسکاندیا (خاوندکار و متقی،1388، ص 234)1

11-4-12-2 مدل ارزش نامشهود محاسبه شده (سی – آی – وی)
مدل ارزش نامشهود محاسبه شده جزو مدل های بازده دارایی ها است ، که در سال 1997 میلادی توسط توماس استوارت2 معرفی شده است . صورت اولیه ی این مدل، توسط گروه تحقیقاتی ان-سی-آی وابسته به دانشکده ی کسب و کار کلوگ دانشگاه نورس وسترن ، پایه گذاری گردیده است. این مدل در ابتدا توسط کارخانجات تولیدی نوشابه به منظور تخمین میزان کاهش درآمد و دارایی های نامشهود، در اثر ممنوعیت های به وجود آمده در مسیر این کارخانجات به کار گرفته شد.
از سوی دیگر آی – آر -اس نیز، مدلی مشابه برای محاسبه ارزش متناسب با دارایی های نامشهود، با هدف اخذ مالیات طراحی نموده بود. از سوی دیگر، نظریه پردازان و پژوهشگران مختلفی در جهت بهبود این مدل اقدام نموده اند که در این میان تلاش های دیوید لوتی، از دیگران پراهمیت تر است.
این مدل، بر پایه ی محاسبه ی ارزش جاری خالص متوسط مازاد بازدهی سرمایه پس از مالیات بنا نهاده شده است. استوارت در قالب این مدل، هفت مرحله ی محاسبه ی ارزش نامشهود را اینگونه توصیف می نماید:
* محاسبه ی میانگین درآمد قبل از مالیات برای سه سال گذشته
* مراجعه به ترازنامه ها و به دست آوردن میانگین دارایی های مشهود در پایان سال مالی برای سه سال گذشته
* تقسیم درآمدها بر دارایی ها به منظور تعیین بازدهی دارایی ها
* محاسبه ی متوسط بازده دارایی ها در آن صنعت به خصوص، برای دوره ی سه ساله ی مشابه
* محاسبه ی بازده مازاد، از طریق ضرب متوسط بازده دارایی در صنعت در متوسط دارایی مشهود شرکت و کسر این مقدار از درآمد قبل از مالیات محاسبه شده در مرحله ی اول
* محاسبه ی متوسط نرخ مالیات بر درآمد در سه سال و ضرب آن در بازده مازاد. کسر مقدار به دست آمده از بازده مازاد به منظور به دست آوردن مازادی که قابل نسبت دادن به دارایی های نامشهود است.
* محاسبه ی ارزش جاری خالص به دست آمده در مرحله ی ششم از طریق تقسیم مقدار مازاد بر نرخ تنزیل متناسب، مانند : هزینه ی سرمایه شرکت.

12-4-12-2 مدل شاخص ایجاد ارزش (وی – سی – آی)52
مدل شاخص ایجاد ارزش جزو مدل های کارت امتیازی است، که در سال 2000 میلادی توسط گاف بااوم و همکارانش ، معرفی شده است. در واقع این مدل برخاسته از تلاش هایی بود که در قالب پروژه مشترکی که از سال 1999 میلادی ، توسط مجله ی "فوریس" و " مرکز کاپ گمینی ارنست اند یانگ در نوآوری کسب وکار، و همین طور "دانشگاه پنسیلوانیا"، بر روی ممیزی تجربی دارایی های نامشهود آغاز شد. هدف از این پروژه، مطالعه ی نحوه ی ارزیابی سرمایه گذاران، مدیران و تحلیل گران در فرآیندهای مرتبط با کسب و کار بود.
از این رو، سامانه ای تدارک دیده شد تا بر پایه ی آن، مخاطبان موضوع بتوانند در نظرخواهی مرتبط با این طرح در طبقه بندی اهمیت عامل های غیرمالی شرکت کنند. پرسش اصلی پیش روی مخاطبان این بود که : "کلیدی ترین عامل های غیرمالی در ایجاد ارزش برای سازمان های مدرن چیست؟". پاسخ ها، دامنه ای از کارکنان تا محصولات را شامل می شد. سپس با کمک تکنیک های آماری پیشرفته، توانایی هر طبقه ی پیشران ارزش، در تاثیرگذاری بر ارزش بازار تعیین گردید و در نهایت نتایج در قالب ابزار سنجش به منظور تشخیص اهمیت نسبی هز پیشران ارزش اقتصادی کلیدی مورد استفاده قرار گرفت .
در قدم بعدی، دامنه ی گسترده ای از دارایی های نامشهود به منظور تعریف عامل هایی که در ایجاد ارزش موثرند، مورد بررسی قرار گرفته و به هر یک وزن متناسب اختصاص یافت. نتایج نشان داد که برخی از پیشران های ارزش، قابل تبدیل به ارزش بازار بوده و برخی دیگر، این قابلیت را نداشته اند. نتایج در قالب جدول زیر نمایش داده شده است.

جدول 4-2 تاثیرات ایجاد ارزش و از دست دادن ارزش (خاوندکار و متقی،1388،ص 217)1

به طور نمونه، نظر پاسخگویان بر اهمیت پایین توافقات در ایجاد ارزش بازار سازمان بوده است، در صورتی که بررسی انجام شده نشان داده است که شرکت هایی با سرمایه گذاری های مشترک، توافقات بازاریابی و تولید، و سایر اشکال مشارکت از ارزش بازاری بالاتری برخوردارند. یکی دیگر از نتایج جالب توجه ، عدم همبستگی آماری فناوری و رضایت مشتریان با ارزش بازار بوده است. به اعتقاد مولفین، یکی از مهمترین دلایل این موضوع تنیدگی بیش از حد رضایت مشتریان با نوآوری است.
13-4-12-2 مدل طبقه بندی سرمایه ی فکری
مدل طبقه بندی سرمایه ی فکری جزو مدل های کارت امتیازی است، که در سال 2002 میلادی توسط لیف ادوینسون معرفی شده است. این مدل برخاسته از مجموعه ی تجربیات ادوینسون از سال 1990 میلادی در شرکت اسکاندیا و بر پایه ی توسعه ی چارچوب سرمایه ی فکری مطرح شده توسط کارل اریک سویبی است. چارچوب حاکم در مدل طبقه بندی سرمایه ی فکری، در فصل دوم این کتاب به عنوان مبنایی برای مباحث مرتبط با مدیریت سرمایه ی فکری در نظر گرفته شده است. در شکل زیر این چارچوب توسعه یافته ی در قالب مدل طبقه بندی سرمایه ی فکری نمایش داده شده است.

نمودار 9-2 مدل طبقه بندی سرمایه ی فکری (خاوندکار و متقی،1388،ص 251)1

همانگونه که در مدل فوق دیده می شود، سرمایه ی انسانی به دو مولفه ی: مدیریت و کارکنان تقسیم بندی شده است. سرمایه ی ساختاری نیز از دو مولفه ی سرمایه ی ساختاری سازمانی یا سرمایه ی ساختاری داخلی و سرمایه ی ساختاری رابطه ای یا سرمایه ی ساختاری بیرونی ، تشکیل شده است. در مدل حاضر، بنا به ضرورت توجه به هر بخش ، سرمایه ی ساختاری سازمانی و سرمایه ی رابطه ای در قالب دو مجموعه با زیر مولفه های متفاوت مورد توجه قرار گرفته است.
در این مدل سرمایه ی ساختاری داخلی به دو زیرمولفه تقسیم بندی شده است: مالکیت فکری و سرمایه ی فرآیندی . دومین بخش از سرمایه ی ساختاری، سرمایه ی ساختاری رابطه ای یا سرمایه ی ساختاری بیرونی سازمان است. مطابق شکل مدل، سرمایه ی ساختاری رابطه ای از مولفه های اصلی چون: شبکه ، که شامل : تامین کنندگان ، توزیع کنندگان، گروه های ذینفع و …، برند و مشتریان، تشکیل گردیده است.
به طور کلی سه عنصر سرمایه ی فکری، یعنی : سرمایه ی انسانی، سرمایه ساختاری سازمانی و سرمایه ی رابطه ای، نشانگر "اثربخشی عملیاتی" سازمان می باشند.

13-2 طبقه بندی روش های اندازه گیری سرمایه فکری
تمامی روش های اندازه گیری سرمایه فکری اشاره شده بنابر ماهیت شان حداقل در چهار گروه به شرح زیر قابل طبقه بندی هستند. همچنین جدول شماره 2، 32 روش اندازه گیری سرمایه فکری را در قالب چهار طبقه زیر تقسیم بندی می نماید:
1. روش های سرمایه فکری مستقیم : این روش ها مقدار پولی دارایی های فکری را بوسیله شناسایی اجزاء مختلف این قبیل دارایی ها پیش بینی می کنند. یکبار که این اجزاء شناسایی شدند، می توانند بطور مستقیم مورد ارزیابی قرار گرفته یا می توانند با یکدیگر ترکیب شده تا ارزش نهائی سرمایه فکری سازمان حاصل شود. همانطور که اشاره شد این روش ها بر شناسایی اجزاء دارایی های دانش متمرکز هستند. بعنوان مثال از اجزاء دارایی های بازار می توان به وفاداری مشتری، از اجزاء دارایی های ناملموس می توان یه حق امیتاز ثبت شده، از اجزاء دارایی های فناوری می توان به دانش فنی، از اجزاء دارایی های انسانی می توان به آموزش و از اجزاء دارایی های ساختاری می توان به سیستم های اطلاعاتی اشاره کرد.

2. روش های سرمایه گذاری بازار: این روش ها بر محاسبه تفاوت بین سرمایه گذاری بازار شرکت و سرمایه سهامداران آن و در نظر گرفتن مابه التفاوت بعنوان دارایی های ناملموس یا سرمایه فکری مبتنی هستند. بنابراین اگر بر مبنای قیمت جاری سهام در بازار اوراق بهادار، ارزش بازار یک شرکت برابر ده میلیارد ریال باشد اما مجموع سرمایه شرکاء برابر یک میلیارد ریال باشد، در این صورت ارزش ریالی سرمایه فکری شرکت برابر نه میلیارد ریال خواهد بود.

3. روش های بازگشت روی دارایی ها: این روش ها متوسط درآمد قبل از کسر مالیات شرکت را در یک دوره مشخص محاسبه نموده و آنرا بر متوسط ارزش دارایی های فیزیکی در همان دوره تقسیم می کنند. در اینحال تفاوت میان مقدار بازگشت به دارایی های حاصله شرکت با متوسط بازگشت به دارایی های صنعت محاسبه می شود و چنانچه مقدار تفاوت صفر یا منفی باشد، شرکت دارای سرمایه فکری مازاد بر متوسط صنعت نبوده و فرض می شود که سرمایه فکری شرکت صفر است. با این وجود چنانچه مقدار تفاوت مثبت باشد فرض می شود که شرکت سرمایه فکری مازاد بر متوسط صنعت دارد. در این صورت مقدار تفاوت مزبور در متوسط ارزش دارایی های فیزیکی شرکت در همان دوره ضرب می شود تا متوسط مازاد درآمد سالیانه معین گردد. بوسیله تقسیم این مازاد درآمد سالیانه بر متوسط هزینه سرمایه شرکت، تخمینی از ارزش سرمایه فکری شرکت حاصل خواهد گردید.

4. روش های کارت امتیازی : در این روش ها اجزاء مختلف دارایی های ناملموس یا سرمایه فکری شناسایی شده و برای آنها شاخص های تهیه شده در کارت های امیتازی گزارش می شوند و یا اینکه در نمودارها به نمایش در می آیند. روش های کارت امتیازی شبیه به روش های سرمایه فکری مستقیم هستند با این تفاوت که در این روش ها هیچگونه تخمینی از ارزش های مالی دارایی های ناملموس صورت نمی گیرد.

جدول 5-2 طبقه بندی روش های اندازه گیری سرمایه ی فکری (جعفری و حسنوی و رضایی نور،ص7)1

روش های بازگشت روی دارایی ها
روش های سرمایه گذاری بازار
ارزش افزوده اقتصادی،ضریب فکری ارزش افزا،ارزش ناملموس محاسبه شده،درآمد سرمایه دانش
برگه متوازن نامحسوس، ارزش بازار به دفتر، ارزش بازار تخصیص یافته سرمایه گذار ، کیوی توبین
روش های سرمایه فکری مستقیم
روش های کارت امتیازی متوارن
کارگزار فناوری، امتیازات ثبت شده تقدیر موزون، حسابداری و هزینه یابی منابع انسانی، روش ارزشگذاری جامع، حسابداری برای آینده، اعلامیه منابع انسانی، جستجوگر ارزش، ارزش گذاری دارایی فکری، ایجاد ارزش مطلق، روش مالی اندازه گیری دارایی ناملموس
کارت امتیازی متوازن، هوش سرمایه انسانی، هدایت کننده اسکاندیا، شاخص سرمایه فکری، نمایشگر دارایی غیر ملموس، چرخه ممیزی دانش، خطوط راهنمای مریتوم، کارت امتیازی زنجیره ارزش، خطوط راهنمای دانمارک، درجه بندی سرمایه فکری، اندازه گیری و حسابداری سرمایه فکری، نقشه دارایی های استراتژیک

14-2 نقاط قوت و ضعف روش های اندازه گیری سرمایه فکری
روش هایی که به مقدار پولی منجر می شوند نظیر روش های سرمایه فکری مستقیم و یا روش های بازگشت روی دارایی ها، برای قیمت گذاری دارایی های ناملموس شرکت ها مفید هستند و این همان جنبه ای است که مدیران ارشد به آن توجه ویژه ای دارند. از طرف دیگر این روش ها دارای این مزیت هستند که امکان مقایسه شرکت ها با یکدیگر در یک صنعت را فراهم می آورند.
از معایب این روش ها این است که تبدیل هر چیز به مقادیر پولی می تواند کمی سطحی نگری قلمداد شود. روش های بازگشت روی دارایی ها به میزان زیادی نیبت به نرخ بهره حساس هستند. از طرف دیگر این روش ها اندازه گیری را فقط در سطح کلان سازمان ها انجام می دهند در بسیاری موارد برای مدیران از ارزش محدودی برخوردارند. بسیاری از این روش ها هیچگونه کاربردی برای سازمان های غیر انتفاعی، بخش های داخلی سازمان ها و نیز سازمانهای عمومی و ملی ندارند.
مزایای روش های مستقیم سرمایه فکری و روش های کارت امتیازی اینست که آنها می توانند تصویر کاملتری از سلامت سازمانی نسبت به روش های پولی ارائه دهند. این روش ها این قابلیت را دارند که به آسانی به سطوح مختلف سازمانی تسری پیدا کنند. آنها می توانند با دقت خوبی نتیجه وقایع را اندازه گیری نموده و از اینرو گزارش دهی آنها سریعتر و دقیقتر از اندازه های فقیر مالی است. بنابراین با توجه به اینکه این روش ها نیازی به اندازه گیری مالی ندارند برای سازمان های غیر انتفاعی، بخش های داخلی سازمان ها، سازمان های عمومی، اهداف اجتماعی و فرهنگی بسیار مناسب هستند.
از معایب این روش ها اینست که آنها شاخص هایی را مورد استفاده قرار می دهن که برای هدفی خاص و یا سزمانی مشخص طراحی شده است و از اینرو امکان مقایسه نتایج بسیار مشکل است. از طرف دیگر این روش ها جدید بوده و به آسانی توسط جوامع و مدیرانی مورد استفاده قرارنمی گیرد که همه چیز را از منظر مالی مشاهده می کنند، همچنین روش های مذکور مقادیر زیادی از داده ها را تولید می کنند که تحلیل و تصمیم سازی را مشکل می سازد.

15-2 استاندارد حسابداری شماره 6 گزارش عملکرد مالی
1 . هدف این استاندارد ملزم کردن واحدهای تجاری به انعکاس مشخص و بارز برخی عناصر عملکرد مالی است تا به درک استفاده کنندگان صورتهای مالی از عملکرد مالی واحد تجاری طی یک دوره کمک کند و مبنایی جهت ارزیابی عملکرد مالی و جریانهای نقدی آتی برای آنها فراهم آورد.
تعاریف
2 . اصطلاحات ذیل در این استاندارد با معانی مشخص زیر بکار رفته است :
* فعالیتهای عادی : فعالیتهای معمول ، تکرار شونده یا منظم واحد تجاری (فعالیتهای تجاری ) و همچنین فعالیتهای مرتبطی است که به تبعیت و در جهت پیشبرد فعالیتهای فوق یا درنتیجه آنها توسط واحد تجاری انجام می شود. چنانچه وقوع برخی رویدادها، صرف نظر از ماهیت غیر معمول یا تناوب آن ، در محیط حاکم بر عملیات واحد تجاری (اعم از اقتصادی، مقرراتی ، جغرافیایی و غیره ) مورد انتظار باشد، آثار آنها بر عملیات واحد تجاری در زمره فعالیتهای عادی تلقی می شود.
* اقلام استثنایی : اقلامی با اهمیت است که منشا آن رویدادها یا معاملاتی می باشد که در چارچوب فعالیتهای عادی شرکت واقع می گردد و به منظور ارائـه تصویری مطلوب ، افشای جداگانه آنها، منفرداً یا در صورت تشابه نوع ، در مجموع ، به لحاظ استثنایی بودن ماهیت یا وقوع ضرورت می یابد.
* اقلام غیر مترقبه : اقلامی با اهمیت و بسیار غیر معمول است که منشا آن رویدادهایی خارج از فعالیتهای عادی شرکت می باشد و انتظار نمی رود به طور مکرر یا منظم واقع شود.
* تعدیلات سنواتی : تعدیلاتی با اهمیت است که به سنوات قبل مربوط می شود و از تغییر در رویه حسابداری یا اصلاح اشتباه ناشی می گردد. تعدیلات سنواتی ، اصلاحات تکرار شونده معمول و تعدیل براوردهای انجام شده در سنوات قبل را شامل نمی شود.
* یک بخش از واحد تجاری : جزئی از عملیات واحد تجاری یا گروه که اهمیت نسبی دارد و به طور جداگانه قابل شناسایی است و فعالیتها، داراییها و نتایج مربوط به آن را بتوان به وضوح از بقیه فعالیتهای واحد تجاری تمیز داد. یک بخش از واحد تجاری معمولاً خطوط تولید یا بازارهای جداگانه خاص خود را دارد و ممکن است یک قسمت تجاری یا جغرافیایی (به شرح مندرج در استاندارد حسابداری شماره 25 باعنوان " گزارشگری برحسب قسمتهای مختلف" ) یا کوچکتر از آن باشد.
اجزای عملکرد مالی
3 . کلیه درآمدها و هزینه های شناسایی شده باید در صورت سود و زیان یا صورت سود و زیان جامع منعکس شود. درآمدها و هزینه ها تنها در مواردی درصورت سود و زیان دوره انعکاس نمی یابد که به موجب استانداردهای حسابداری مستقیماً به حقوق صاحبان سرمایه منظور می شود.
4 . بخشهای متعدد فعالیتهای واحد تجاری دارای ویژگیهای بارزی است که از نظر ثبات ، مخاطره و قابلیت پیش بینی باهم متفاوت است و این امر افشای جداگانه اجزای تشکیل دهنده عملکرد مالی را در صورت سود و زیان و صورت سود و زیان جامع ایجاب می کند. افشای جداگانه این اجزا با هدف تسهیل درک عملکرد مالی یک دوره و کمک به استفاده کنندگان صورتهای مالی به منظور تصمیم گیری در مورد میزان اتکا به نتایج دوره های قبل جهت ارزیابی نتایج بالقوه دوره های آتی صورت می گیرد. بنابراین افشای جداگانه اجزای مذکور، صرف نظر از ماهیت در صورتی ضرورت دارد که برای ارزیابی بعضی از جنبه های عملکرد مالی حائز اهمیت باشد.
صورت سود و زیان جامع
5 . صورت سود و زیان جامع به عنوان یک صورت مالی اساسی ، باید کل درآمدها و هزینه های شناسایی شده طی دوره را که قابل انتساب به صاحبان سرمایه است ، به تفکیک اجزای تشکیل دهنده آنها نشان دهد.
6 . هدف از تهیه صورت سود و زیان و صورت سود و زیان جامع ، ارائه کلیه درآمدها و هزینه های شناسایی شده طی یک دوره مالی می باشد. تمرکز اصلی صورت سود و زیان دوره بردرآمدها و هزینه های عملیاتی است . درآمدها و هزینه ها تنها در مواردی در صورت سود و زیان منعکس نمی شود که به طور مشخص به موجب استانداردهای حسابداری مستقیماً به حساب حقوق صاحبان سرمایه منظور شود. از آنجایی که جهت تصمیم گیری اقتصادی استفاده کنندگان صورتهای مالی ، آگاهی از کلیه جنبه های عملکرد مالی واحد تجاری طی دوره ضرورت دارد، لازم است کلیه درآمدها و هزینه های شناسایی شده طی آن دوره مورد ملاحظه قرار گیرد. بدین لحاظ همان گونه که در مفاهیم نظری گزارشگری مالی مقرر شده ، تهیه و ارائـه یک صورت مالی اساسی جدید با عنوان " صورت سود و زیان جامع " لازم است تا میزان افزایش یا کاهش حقوق صاحبان سرمایه از بابت درآمدها و هزینه های مختلف دوره نشان داده شود.
7 . صورت سود و زیان جامع به طرق زیر به اهداف گزارشگری مالی کمک می کند:
الف . ترکیب اطلاعات مربوط به جنبه عملیاتی عملکرد و موارد مرتبط با آن با سایر جنبه های عملکرد مالی واحد تجاری .
ب . ارائه اطلاعاتی که همراه با اطلاعات مندرج در سایر صورتهای مالی اساسی ، برای ارزیابی بازده سرمایه گذاری در یک واحد تجاری مفید واقع شود.
8 . صورت سود و زیان جامع باید موارد زیر را به ترتیب نشان دهد:
الف . سود یا زیان خالص دوره طبق صورت سود و زیان .
ب . سایر درآمدها و هزینه های شناسایی شده به تفکیک .
ج . تعدیلات سنواتی .
9 . از آنجا که صورت سود و زیان جامع دربرگیرنده کلیه درآمدها و هزینه های شناسایی شده ، اعم از تحقق یافته و تحقق نیافته است ، سود یا زیان خالص دوره مالی به عنوان اولین قلم در صورت سود و زیان جامع انعکاس می یابد. این بدان معنی است که صورت سود و زیان دوره ، یکی از اقلام صورت سود و زیان جامع را به تفصیل نشان می دهد و سایر درآمدها و هزینه های شناسایی شده ، به طور جداگانه در صورت سود و زیان جامع انعکاس می یابد.
10 . سایر درآمدها و هزینه های شناسایی شده شامل موارد زیر است :
الف . درآمدها و هزینه های تحقق نیافته ناشی از تغییرات ارزش داراییها و بدهیهایی که اساساً به منظور قادر ساختن واحد تجاری به انجام عملیات به نحو مستمر نگهداری می شـود و به موجب استانداردهای حسابداری مربوط مستقیماً به حقـوق صاحبـان سرمایـه منظـور می شود (از قبیل درآمدهـا و هزینه های ناشی از تجـدیـد ارزیابی داراییهای ثابت مشهود).
ب . درآمدها و هزینه هایی که طبق استانداردهای حسابداری به استناد قوانین آمره مستقیماً در حقوق صاحبان سرمایه منظور می شود (از قبیل مابه التفاوتهای حاصل از تسعیر داراییها و بدهیهای ارزی موضوع ماده 136 قانون محاسبات عمومی ).
11 . موارد مندرج در ردیفهای الف و ب بند 8 ، سود یا زیان جامع سال را تشکیل می دهد. تعدیلات سنواتی (مشتمل بر آثار انباشته تغییر در رویه های حسابداری و اصلاح اشتباه ) حسب مورد از سود یا زیان جامع سال کسر یا به آن اضافه می شود تا سود یا زیان جامع شناسایی شده در فاصله تاریخ صورتهای مالی دوره قبل و پایان دوره مالی جاری به دست آید.
12 . نظر به اینکه صورت سود و زیان جامع دربرگیرنده کلیه درآمدها و هزینه های شناسایی شده طی دوره ازجمله درآمدها و هزینه های تحقق نیافته است ، تحقق بعدی اقلام اخیرالذکر منجر به گزارش مجدد آنها در صورت سود و زیان نمی شود. در نتیجه ، هرگاه تغییری در ارزش یک دارایی ایجاد شود یا آن دارایی به فروش رسد، سود یا زیان گزارش شده معادل تفاوت ارزش جدید یا عواید فروش دارایی و آخرین مبلغ دفتری آن است . برای مثال درآمد تحقق نیافته ناشی از تجدید ارزیابی یک دارایی ثابت مشهود درصورت سود و زیان جامع دوره تجدید ارزیابی انعکاس می یابد. تحقق تمام یا بخشی از درآمد مزبور به هنگام فروش دارایی در دوره های بعدی ، درآمد آن دوره محسوب نمی شود بلکه مبین درآمدی است که قبلاً تا زمان تجدید ارزیابی شناسایی شده است .
13 . هرگاه اجزای صورت سود و زیان جامع محدود به سود یا زیان خالص دوره و تعدیلات سنواتی باشد، ارائـه صورت سود و زیان جامع ضرورتی ندارد. در چنین حالتی باید در یادداشتی ذیل صورت سود و زیان دوره ، عدم لزوم ارائـه صورت سود و زیان جامع افشا شود.
14 . در موارد مذکور سود یا زیان خالص دوره مندرج در صورت سود و زیان و نیز تعدیلات سنواتی مندرج در گردش حساب سود (زیان ) انباشته تواماً اطلاعات کافی در مورد کل درآمدها و هزینه های شناسایی شده طی دوره ارائه می دهد. در چنین حالتی ارائـه یادداشتی ذیل صورت سود و زیان به شرح زیر کفایت می کند : " از آنجا که اجزای سود و زیان جامع محدود به سود (زیان ) دوره و تعدیلات سنواتی است ، صورت سود و زیان جامع ارائه نشده است ".
صورت سود و زیان
15 . برای اینکه اطلاعات ارائه شده در صورت سود و زیان جهت تصمیم گیریهای اقتصادی مفید واقع شود، باید اجزای صورت سود و زیان طبق بند 58 استاندارد حسابداری شمـاره 1
با عنوان نحوه ارائه صورتهای مالی نشان داده شود. ارائه جداگانه اقلام استثنایی و نتایج مربوط به عملیات متوقف شده نیز ازجمله مواردی است که برمفیدبودن اطلاعات ارائه شده می افزاید.
اقلام استثنایی
16 . اقلام استثنایی باید در محاسبه سود یا زیان فعالیتهای عادی منظور شود . مبلغ هر قلم استثنایی (منفرداً یا در صورت تشابه نوع ، در مجموع ) باید به طور جداگانه و ترجیحاً در متن صورت سود و زیان تحت سرفصل درآمد یا هزینه مربوط منعکس گردد . اعم از اینکه انعکاس این اقلام در متن صورت سود و زیان یا در یادداشتهای توضیحی صورت گیرد، این اقلام باید به عنوان اقلام استثنایی قابل تشخیص باشد و این گونه تصریح گردد . شرح مناسبی در مورد هر یک از اقلام استثنایی جهت درک ماهیت این اقلام ضروری است .
17 . نمونه اقلامی که ممکن است درصورت با اهمیت بودن ، استثنایی تلقی شود عبارت است از:
الف . زیانهای ناشی از بلایای طبیعی در مناطقی که وقوع آنها به طور متناوب انتظار می رود،
ب . هزینه های اخراج دسته جمعی کارکنان شاغل در بخشهای فعال واحد تجاری ،
ج . هزینه های تجدید سازمان ،
د . به هزینه بردن داراییهای نامشهود خارج از فرایند استهلاک ،
ﻫ . زیان انتقال صنایع مزاحم به خارج از محدوده شهرها، طبق مقررات جاری ،
و . کمکهای بلاعوض غیرسرمایه ای دریافتی و کمکهای بلاعوض پرداختی ،
ز . سود یا زیان فروش داراییهای ثابت مشهود و سرمایه گذاریهای بلندمدت ،
ح . سود یا زیان فروش یا توقف عملیات یک بخش از واحد تجاری ،
ط . هزینه های غیرمعمول مربوط به مطالبات مشکوک الوصول و کاهش ارزش موجودی مواد و کالا،
ی . ذخیره های غیرمعمول برای زیانهای ناشی از پیمانهای بلندمدت ،
ک . وجوه مازاد ناشی از حل و فصل ادعای خسارت از شرکتهای بیمه ،
ل . هزینه های جذب نشده ناشی از عدم دستیابی به ظرفیت معمول (عملی ) مورد انتظار و ضایعات غیرعادی ، و
م . سود یا زیان ناشی از حل و فصل دعاوی برله یا علیه شرکت .
عملیات متوقف شده
18 . در صورت توقف عملیات یک بخش از واحد تجاری لازم است نتایج عملیات بخش متوقف شده ازجمله سود یا زیان حاصل از واگذاری آن بخش به طور جداگانه در صورت سود و زیان منعکس شود. برای این منظور درآمدها و هزینه های عملیاتی مربوط به بخش متوقف شده باید در سرفصلهای مربوط و ترجیحاً در متن صورت سود و زیان به طور جداگانه نمایش یابد. همچنین سود یا زیان حاصل از واگذاری بخش متوقف شده ، پس از تهاتر کلیه ذخایر مربوط به هزینه های غیر قابل بازیافت عملیات توقف ، باید پس از سود (زیان ) عملیاتی در صورت سود و زیان منعکس شود.
19 . گاه ممکن است یک واحد تجاری تصمیم بگیرد بخشی از عملیات خود را که از سایر عملیات تجاری آن متمایز است متوقف کند. در چنین مواردی لازم است برای تعهدات ناشی از این تصمیم (شامل کلیه هزینه های مستقیم فروش یا خاتمه عملیات و هرگونه زیان عملیاتی تا تاریخ فروش یا خاتمه عملیات ) که از محل سودهای عملیاتی آتی آن بخش یا سود حاصل از واگذاری داراییهای آن جبران پذیر نباشد، ذخیره ای در حسابها منظور شود. برای تعیین ذخایر یادشده ، موضوعاتی از قبیل موارد زیر مد نظر قرار می گیرد:
الف . هزینه های اخراج دسته جمعی کارکنان (پس از کسر کمکهای دولت از این بابت )،
ب . هزینه های مربوط به ادامه همکاری کارکنان اصلی طی دوره کاهش عملیات ،
ج . زیانهای ناشی از فروش داراییها شامل هزینه های مستمر پیش بینی شده نظیر اجاره ، عوارض و غیره ،
د . مطالبات مشکوک الوصول و لاوصول ناشی از تصمیم به توقف عملیات ،
ﻫ . هر گونه زیان ناشی از جرایم پیش بینی شده در قراردادها، و
و . سایر اقلام درآمد و هزینه ناشی از عملیات تجاری بخش مورد توقف تا زمان فروش یا خاتمه عملیات .
ایجاد ذخیره متکی بر این واقعیت است که تعهدات در زمانی ایجاد می شود که واحد تجاری آشکارا متعهد به فروش یا خاتمه عملیات گردد. شواهد این تعهد می تواند شامل اعلام رسمی برنامه توقف ، شروع عملی برنامه توقف یا سایر شرایطی باشد که به طور موثر واحد تجاری را ناگزیر به تکمیل ، فروش یا خاتمه عملیات کند. هر قرارداد الزام آوری که بعد از پایان سال منعقد می شود، ممکن است شواهد اضافی در رابطه با ارزش داراییها و تعهدات در تاریخ ترازنامه فراهم آورد. در مواردی که قصد فروش وجود دارد، لیکن قرارداد الزام آور حقوقی منعقد نشده باشد، تعهدی توسط واحد تجاری تقبل نشده است و در نتیجه نباید ذخیره ای از بابت هزینه های مستقیم مربوط به فروش و نیز زیانهای عملیاتی در نظر گرفته شود.
20 . فروش یا خاتمه عملیات در صورتی عملیات متوقف شده ، محسوب می شود که تاثیر با اهمیتی بر ماهیت و زمینه اصلی عملیات واحد تجاری داشته باشد و معرف کاهش مهمی در امکانات عملیاتی ناشی از خروج از بازاری خاص (اعم از تجاری یا جغرافیایی ) یا کاهش عمده در میزان فروش در بازارهای در حال تداوم آن باشد. ماهیت و زمینه اصلی عملیات واحد تجاری عبارت از جایگاه محصولات و خدمات آن واحد در بازارهای مربوط (شامل جنبه های کیفی و مکانی ) است . برای مثال ، چنانچه شرکتی که به طور معمول در امر اداره مهمانخانه های کوچک فعالیت دارد، اقدام به فروش مهمانخانه ها و خرید هتلهای چند ستاره کند، ضمن آنکه همچنان به فعالیت هتل داری مشغول است ، ماهیت و زمینه اصلی عملیات آن تغییر می یابد. حالت مشابه آن است که همان شرکت با فروش هتلهای خود در یک کشور خارجی اقدام به خرید هتل در ایران کند. فروش و جایگزینی منظم داراییهای عمده که به عنوان بخشی از عملیات معمول و جهت نگهداشت پرتفوی داراییها انجام می شود، نباید به عنوان توقف عملیات تلقی گردد. در مثال بالا، فروش هتل و خرید هتل دیگر در همان بازار و یا مکانهای مشابه کلاً به عنوان عملیات در حال تداوم طبقه بندی می شود. همچنین فروش یا خاتمه یک بخش از عملیات واحد تجاری که اساساً به منظور دستیابی به بهسازی تولید یا صرفه جویی در هزینه صورت گرفته ، بخشی از عملیات در حال تداوم آن محسوب می گردد.
21 . فروش یا خاتمه عملیات در صورتی عملیات متوقف شده محسوب می شود که ، داراییها، بدهیها، نتایج عملیات و فعالیتهای بخش مورد نظر از نظر فیزیکی و عملیاتی و برای مقاصد گزارشگری ، به روشنی قابل تشخیص باشد. اگر نتایج مالی عملیات فروش رفته یا خاتمه یافته به طور جداگانه از سوابق حسابداری قابل استخراج نباشد یا تا حد با اهمیتی تنها ازطریق تخصیص درآمد یا هزینه قابل استخراج گردد، در آن صورت به عنوان عملیات متوقف شده طبقه بندی نمی شود. برای مثال تعطیل یک کارگاه تولیدی که در بازار به طور جداگانه قیمت فروشی برای محصول آن وجود ندارد، به عنوان عملیات متوقف شده تلقی نمی شود.
22 . چنانچه عملیات توقف یک بخش از واحد تجاری حداکثر تا سه ماه پس از تاریخ ترازنامه یا تاریخ تصویب صورتهای مالی ، هر کدام که کمتر باشد، تکمیل گردد، در این صورت عملیات آن بخش ، در تاریخ ترازنامه به عنوان عملیات متوقف شده تلقی و در صورت سود و زیان تحت همین عنوان طبقه بندی می شود. در صورت عدم احراز شرایط یاد شده ، عملیات بخش مزبور در صورت سود و زیان سال جاری به عنوان عملیات در حال تداوم منعکس می گردد.
23 . هرگاه با توجه به شرایط مندرج در بند 22، عملیات بخشی که تصمیم به توقف آن اتخاذ شده است ، در سال جاری به عنوان عملیات متوقف شده تلقی نگردد، هزینه ناشی از وضع ذخایر مربوط به عنوان عملیات در حال تداوم در صورت سود و زیان منعکس و در صورت با اهمیت بودن با عنوان " اقلام استثنایی " طبقه بندی شود. در دوره بعد، یعنی زمانی که عملیات مزبور در زمره عملیات متوقف شده قرار می گیرد، هزینه های ذخایر مزبور باید در صورت سود و زیان ، به تفکیک " ذخیره زیان عملیاتی " و" ذخیره زیان غیر عملیاتی حاصل از فروش یا خاتمه عملیات متوقف شده "، از زیان عملیاتی و زیان غیر عملیاتی بخش متوقف شده کسر شود.
24 . در صورت توقف عملیات یک بخش از واحد تجاری ، لازم است نتایج عملیات آن بخش ، ازجمله سود یا زیان حاصل از واگذاری آن به طور مجزا در صورت سود و زیان منعکس شود. برای این منظور درآمدها و هزینه های عملیات بخش متوقف شده در سرفصل مربوط و ترجیحاً در صورت سود و زیان ، جداگانه نمایش می یابد. همچنین سود یا زیان حاصل از واگذاری بخش متوقف شده پس از تهاتر کلیه ذخایر انتقالی از سال قبل در ارتباط با بخش متوقف شده ، پس از سود (زیان ) عملیاتی در صورت سود و زیان منعکس می شود.
25 . علاوه بر موارد فوق ، افشای موارد زیر در رابطه با توقف عملیات یک بخش واحد تجاری ضروری است :
الف . ماهیت و مشخصات عملیات متوقف شده ،
ب . تاریخ موثر توقف عملیات برای مقاصد حسابداری ، و
ج . نحوه توقف عملیات (فروش یا کنارگذاری ).
اقلام غیرمترقبه
26 . سود یا زیان غیر مترقبه و مالیات مربوط باید به طور جداگانه در صورت سود و زیان پس از سود یا زیان ناشی از فعالیتهای عادی نشان داده شود. سهم سهامداران اقلیت از سود یا زیان غیر مترقبه نیز باید زیر صورت سود و زیان تلفیقی افشا شود. ارائـه شرح مناسبی در یادداشتهای توضیحی در مورد هریک از اقلام غیر مترقبه جهت درک ماهیت این اقلام ضروری می باشد.
27 . طبقه بندی اقلام به عنوان غیرمترقبه به شرایط خاص هرمورد بستگی دارد. به علت تفاوت در فعالیتهای عادی ، آنچه برای یک واحد تجاری غیر مترقبه است ، لزوماً برای واحد تجاری دیگر غیرمترقبه نیست . اقلام غیرمترقبه بسیار نادر است ، زیرا مربوط به رویدادهایی بسیار غیر معمول می باشد که خارج از فعالیتهای عادی واحد تجاری رخ می دهد و انتظار نمی رود به طور مکرر یا منظم واقع شود. با توجه به ملاحظات فوق ، سودها یا زیانهای ناشی از مواردی از قبیل بلایای طبیعی (مانند زلزله و سیل ) و مصادره داراییها را در صورت با اهمیت بودن ، می توان به عنوان مثالهایی از اقلام غیر مترقبه ذکر کرد.
28 . درآمدها و هزینه هایی که منشا آن رویداد غیرمترقبه واحدی باشد، تشکیل دهنده یک قلم غیرمترقبه واحد است و باید ادغام شود و به عنوان اقلام غیرمترقبه در صورت سود و زیان منظور گردد.

اثر مالیاتی اقلام غیرمترقبه
29 . اثر مالیاتی اقلام غیر مترقبه باید از طریق مقایسه مالیات سود یا زیان ناشی از فعالیتهای عادی بدون احتساب اقلام غیر مترقبه و مالیات سود یا زیان سال مالی (پس از اقلام غیر مترقبه ) تعیین گردد. هرگونه اضافه یا کسر مالیات ناشی از مقایسه فوق باید به اقلام غیر مترقبه نسبت داده شود.
30 . روش یادشده در بند 29 تضمین کننده این امر است که در هر سال محاسبه مالیات مربوط به سود یا زیان ناشی از فعالیتهای عادی به وجود یا عدم وجود اقلام غیر مترقبه بستگی نداشته و ارقام حاصل شده در هر دو حالت یکسان باشد.

16-2 مفهوم سود از دیدگاه حسابداری
اندازه گیری سود به شکل ادواری برای واحدهای تجاری شاید هدف نخست فرآیند حسابداری باشد. اصطلاح سود یکی از غیر ثابت ترین مفاهیم در دنیای تجارت است. سود حسابداری بر مبنای فرض تعهدی و در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری اندازه گیری میشود.
سود عبارتست از مازاد درآمدها نسبت به هزینه ها برای یک دوره حسابداری معین که معرف افزایش خالص در حقوق صاحبان سهام و ناشی از فعالیتهای انتفاعی مستمر واحد تجاری و عملیات فرعی،رویدادهای تصادفی وسایر عملیات ،رویدادها و شرایط موثر بر واحد تجاری است که طبق اصول پذیرفته شده حسابداری شناسایی و اندازه گیری می شود. بطور کلی می توان گفت هدف از اندازه گیری سود عبارتست از تعیین این که وضعیت یک واحد تجاری در نتیجه عملیاتی که طی یک دوره معین انجام داده به چه میزان بهبود یافته است.

17-2 مفهوم اقتصادی سود
مفهوم اقتصادی سود همواره مورد توجه اقتصاددانان بوده است. آدام اسمیت نخستین اقتصاد دانی بود که سود را به عنوان افزایش ثروت تعریف نمود. بیشتر کلاسیکها بویژه مارشال به پیروی از آدام اسمیت به مفهوم سود توجه کردند و آن را به مفهوم یا تصویری که از شیوه عملیات تجاری یا کسب کار داشتند، مربوط نمودند . برای مثال ،آنها سرمایه ثابت و سرمایه در گردش را از یکدیگرتفکیک نمودند. آنها سرمایه فیزیکی و سود را از یکدیگر تفکیک و بر تحقق سود تاکید نمودند و آن را دلیلی برای شناسایی (ثبت ) سود دانستند.

در آغاز سده بیستم ایده هایی در مورد سود ارائه شد. فیشر، لیندال و هیکس درباره ماهیت مفهوم اقتصادی سود یک دیدگاه جدید ارائه کردند. فیشر سود اقتصادی را بدین گونه تعریف کرد:یک سلسله از رویدادها که به حالت های مختلف مربوط می شوند:لذت بردن از سود روانی،سود واقعی و سود پولی (بلکویی، 1381)1.
سود روانی عبارت است از مصرف واقعی شخص از کالاها و خدماتی که موجب لذت روانی و تامین خواسته ها می شوند. سود روانی یک مفهوم روانشناختی است که نمی توان آن را به صورت تقریبی بیان کرد. سود واقعی عبارتست از بیان رویدادهایی که موجب بروز یا افزایش لذت های روانی می شود. سود واقعی را می توان به بهترین شکل ممکن از طریق هزینه زندگی اندازه گیری کرد. به بیان دیگر،با پرداخت پول برای خرید کالا یا خدمات، قبل یا بعد از مصرف،می توان رضایت حاصل شده از طریق لذت روانی ناشی از سود را محاسبه کرد. از اینرو،سود روانی،سود واقعی و بهای زندگی سه مرحله متفاوت از سود هستند. سرانجام سود پولی نمایانگر همه پول هایی است که به قصد مصرف در جهت تامین بهای زندگی دریافت می شوند. به هر حال، سود روانی اساسی ترین پایه سطح سود را
تشکیل میدهد وسود پولی مرحله ای از سود است که اغلب آنرا سود می دانند ، فیشر تصور کرد که برای حسابداران سود واقعی (نسبت به بقیه )جنبه عملی و کاربرد بیشتری دارد.

18-2 تحقیقات داخلی و خارجی صورت گرفته
1-18-2 تحقیقات خارجی
درباره مفهوم ، ماهیت ، اجزای تشکیل دهنده ، روشها و شاخصه های سنجش و گزارشگری سرمایه فکری و اثرات آن بر برتری عملکرد و بازرگانی شرکت ها و سازمانها مقالات متعددی نگاشته شده است .
زمینه اصلی سرمایه فکری که بعنوان چارچوبی برای تجزیه و تحلیل داراییهای نا ملموس در یک سازمان مطرح شد ، بوسیله روس2 (1992) صورت گرفت و جزئیات بیشتر تئوریکی آن بوسیله جانکل3 (2001) ، پالیک و دیگران4 (2001) مطرح شد که این رویکرد به طور موازی با مطالعات تجربی که توسط امیت و شومیگر انجام گرفت ، توسعه داده شد .
بسیاری از شاخص هایی که مطرح شده است ، براساس مطالعات تجربی ای که توسط ادوینسون و لیف که مدیر سرمایه فکری اسکاندینیا می باشند ، انجام شده است .
در اصل پیدایش سرمایه فکری از اواسط دهه 1980 ، وقتی که بعضی از شاغلین در صنعت خدماتی در سوئد ، ارائه یک سند تجاری ضمیمه را به گزارش های مالی شرکت پیشنهاد کردند .
اولین مطالعه تجربی نیز برای اندازه گیری سرمایه ی فکری در اواسط دهه 1980 توسط انجمن سوئدی انجام شد و بعد از آن تحقیقات بسیاری برای تعیین وضعیت سرمایه ی فکری شرکت ها در داخل کشورها و بین کشورها انجام شد. در این تحقیق با استفاده از تجزیه و تحلیل گزارشهای سالانه شرکت های بازرگانی در شش کشور به نام ، امریکا، کانادا، آلمان، انگلستان ، ژاپن و کره جنوبی، یک مقایسه بین المللی از سرمایه ی فکری کشورها به عمل آوردند.
تحقیقات مستند جویا نشان داد که تلاش در جهت قرارداد سرمایه ی فکری در درون ترازنامه شرکت، یک مفهوم منطقی می باشد و تحقیقاتی نیز که به وسیله جویا انجام شد، نشان داد که این موضوع کاملا علمی می باشد. جویا نتایج تحقیقاتش را مبتنی بر تعدادی از کارشناسان خبره، قرارداد نتایج گزارشات او از تحقیق این است که بعد از تعیین ارزش سرمایه ی فکری، تئوریکی و یا توضیحی (کاوشی) می باشند.
بسیاری از تحقیقات غربی ها درباره سرمایه فکری، در گزارش های سالانه منتشر می شود (مرکز تحقیقات اتریش و مرکز تحقیقات آلمان). هرچند که مطالعات تجربی آسیایی ها بیشتر از غربی ها می باشد، اما آن ها بیشتر مطالعات مقایسه ای و تطبیقی را انجام داده اند.
بعضی از محققان توجه خود را بر گزارشگری مبتنی بر دانش قرار داده اند . همچنین گروهی دیگر به سنجش دارایی های غیرملموس به ویژه در بخش های عمومی توجه ویژه داشته اند. چن از نظریه بازی ها برای ارزشیابی سرمایه ی فکری بهره گرفته و کیتسا به بررسی رابطه میان دارایی های غیر ملموس و سرمایه فکری می پردازد. هانت و سیوبی تلاش خود را بر سنجش دانش و دارایی های مبتنی بر سنجش دانش و دارایی های مبتنی بر دانش قرارداده اند. آندرو اثرات تکنولوژی اطلاعات و تفاوت های فرهنگی بر رفتار سازمانی در صنایع خدمات مالی را مورد بررسی قرارداده است. زو مفهوم شبکه سرمایه فکری را به عنوان حلقه نظام مند رابطه، میان سرمایه فکری و حافظه سازمانی پرداخته است. ریاحی در مطالعات خود به بررسی ارتباط بین سرمایه ی فکری و عملکرد شرکت های بازرگانی چند ملیتی بازرگانی پرداخته است. بنتیس و همکارانش کوشیدند تا مفهوم نرخ یازده سرمایه فکری را تشریح نمایند. تعداد دیگری از محققان کوشیدند تا به تشریح اتحاد استراتژیک به عنوان روشی ارزشمند جهت مدیریت سرمایه ی فکری بپردازند.
اسمیت دیدگاهی استراتژیک را درباره مدیریت دارایی های فکری پیشنهاد می نماید. سیوبی1 (1997) و دیکرز2(2001) عنوان کردند که مدیریت می تواند با اندازه گیری دارایی های ناملموس ومدیریت اثربخش این دارایی ها، موجب بهبود عملکرد و توسعه سازمان و دستیابی سازمان به اهداف استراتژیک می شود.جانسون نیز در مجموعه ای از مقالات خود چنین بیان می دارد که سرمایه ی فکری از طریق مدیریت فرآیند سرمایه های انسانی و قابلیت برتری بخشی سازمان ها را فراهم می نماید. ادنل تعامل انسانی را مهمترین منبع ارزش غیر ملموس بر می شمارد.

2-18-2 تحقیقات داخلی
با وجود تحقیقات و مطالعات فراوان خارجی درباره سرمایه فکری ، در ایران مطالعات تجربی اندکی درباره سرمایه فکری انجام شده است و تنها در بعضی از موارد به تعاریف و تئوری های مربوط به سرمایه فکری بسنده شده است . طبق بررسی های محقق ، فقط یک مورد تحقیق تجربی در مورد سرمایه فکری د ایران وجو د دارد . علی اصغر انوار رستمی (1384) در تحقیق خود با عنوان " سنجش سرمایه فکری و بررسی رابطه میان سرمایه فکری و ارزش بازار سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران " براساس داده های 7 ساله شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 76 تا 82 پنج روش پیشنهادی در محاسبه سرمایه فکری را مورد آزمون قرارداده است . نتایج آزمونهای آماری بیانگر آنست که در سطح اطمینان 95% روشهای پیشنهادی چهارم و پنجم ( با ضریب همبستگی بالای 97% ) همبستگی بالا و معناداری را با ارزش بازاری سهام شرکتها و صنایع بورس اوراق بهادار تهران نشان داده اند و باتوجه به مقدار ضرایب تعیین بالاتر نسبت به سه روش اول ، دوم و سوم از توان تبین بهتری برخوردارند .
در تحقیقی دیگرمهدی اصغر نژاد امیری به بررسی "سنجش سرمایه ی فکری و بررسی رابطه آن با بازده مالی" پرداخته است.در این تحقیق کاربردی ابتدا براساس روش پولیک ارزش سرمایه های فکری شرکتهای سرمایه گذاری برای دوره زمانی 6 ساله سپس در مرحله بعد ارتباط بین ارزش سرمایه فکری و بازده مالی شرکتهای سرمایه گذاری فعال در بورس اوراق بهادار تهران مورد ارزیابی قرار گرفت .یافته ها حاکی از رابطه مثبت معنی دار بین سرمایه فکری وبازده مالی سرمایه فکری وبازده مالی آتی نرخ رشد سرمایه فکری ونرخ رشد بازده مالی اتی شرکتهای سرمایه گذاری در بورس تهران می باشد.
منابع فارسی:
1- اصغرنژاد امیری، م. و مهرداد مدهوشی،1387، "سنجش سرمایه ی فکری وبررسی رابطه آن با بازده مالی"، دانشگاه مازندران .
2- انواری رستمی .ع.الف و محمدرضا رستمی ، 1382 ، "ارزیابی مدل ها و روش های سنجش وارزش گذاری سرمایه های فکری شرکت ها" ، مجله بررسی های حسابداری وحسابرسی، سال دهم ، شماره 34 ، ص 75-51 .
3- جعفرنژاد،الف و احمد رضا قاسمی ، 1387،" ارائه مدل اکتساب فن آوری با توجه به راهبرد سرمایه های فکری (مطالعه موردی شرکتهای مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران)"، نشریه مدیریت فناوری اطلاعات ، دوره 1 ، شماره 1 ، صفحه 19 تا 36 .
4-جعفری، م. و همکاران،" بازنگری مدل های اندازه گیری سرمایه فکری "
5- خاوندکار، ج و همکاران،1387، "سرمایه ی فکری: مدیریت توسعه، مدل های سنجش"، مرکز آموزش و تحقیقات صنعتی ایران .
6-رستمی، رضا و حسن قالیباف اصل ،" طراحی الگوی ارزیابی سرمایه فکری بنگاههای اقتصادی در اعطای تسهیلات اعتباری" ، مجموعه مقالات کنفرانس بین المللی توسعه نظام تامین مالی در ایران.
7- ستایش ،م.ح. و مصطفی کاظم نژاد،1388، "روش های اندازه گیری وگزارشگری خارجی سرمایه فکری (خرداد 88) "، مجله حسابدار ، شماره 207.
8-شائمی برزکی ، ع، " شاخص های اندازه گیری مدیریت دانش و سرمایه فکری" ، سومین کنفرانس بین المللی مدیریت
9-فطرس، محمدحسن. و تورج بیگی، 1388، "الگوهای اندازه گیری سرمایه فکری بانگاهی به بخش خدمات"، مجله تدبیر ،شماره 203 .
10- قلیچ لی، ب. و اصغر مشبکی ،1385،"نقش سرمایه اجتماعی در ایجاد سرمایه فکری سازمان (مطالعه دو شرکت خودرو ساز ایرانی) "، فصلنامه دانش مدیریت ، سال 19، شماره 75 ، صفحه 125 تا 147 .

منابع لاتین:

1. Anshori,M.& Iswati,S.,2007, The Influence of Intellectual Capital to Financial Performance at Insurance Companies in Jakarta Stock Exchange (JSE) , Melbourne, Australia.
2. Bhasin,M., Intellectual Capital Reporting: Concepts and Key Methodologies, 2006, The ICFAI Journal of Knowledge Management
Castilla Polo,F., Social information within the intellectual capital report, December 2008, Journal of International Management.
3. Edvinsson,L., Sullivan,P., – Developing a model for managing intellectual capital, 1996, European Management Journal.
4. Gowthorpe,C., Wider still and wider? A critical discussion of intellectual capital recognition, October 2009, measurement and control in a boundary theoretical context Critical Perspectives on Accounting.
5. Riahi,A,2003,Intellectual Capital and Firm Performance of U.S. Multinational Firms: A Study of the Resource-Based and Stakeholder Views, University of Illinois at Chicago – Department of Accounting.

1- Russell Bertrand
2-Skepticism
3- kant Immanuel
4 – Humme David
5 – State of mind.
6 – High_Tech
7 – Knowledge_intensive Industries.
8 – Process Inovation.
9 – Scarcity
10 – Phisical Assets.
11 – Human Capital.
12 – Customer Supply Chains Management.
13 -Effectiveness.
14 – Fixed Asset.
15 – Petty William,1691
16 – Smith Adam,1776
17 – Farr William,1853
18 – Machlup Fritz ,1962
19 – Galbraith John Kenneth,1969
20 – Rank Hovis McDougall.
21 – Grand Metropolitan.
2-Share price
22 – Machlup.
23 – Stewart Thomas A,1997
24 – Edvinsson life and Micheal s.Malono ,1997.
25 – Brooking Annie ,1996.
26 – OECD
27 – Skandia: Swedish Insurance company
3- Edvinsson, & Mallon,1997
28 -Stewart (1997)
29 -Holmen (2005)
3-Andro Krengi
5- Burgman et all, (2005)
6-Vall man(1996)
30 – Brooking Annie ,1997
3- Edvinson,1996
4-Hall,1992
5-Sveiby karl – Erik ,1997
6-Roze et all,1997
7-Bonites et all,1999
8-Liew,2001
31 -CMA (1999)
1-Malon,1997
32 – Direct Intellectual capital Models (DIC)
33 – Market Capitalization Models (MCM)
34 – Return on Assets methods (ROA)
35 – Scorecard Methods (SC)
36 – Tobin's Q
37 – KNOWCORP Model
38 – Standfield ken,1999
39 – Hermansson Roger.
40 – Ahonen Guy Stefan
41 – Bontis Nick
42 – Nash Humphrey
43 – McPhilip K.
44 – Anderson Rob and Rob McLean
45 – Tobin'Q
46 Technology Broker (TB) Model.
47 – Inclusive Value Measurement (IVM) Model.
48 – Economic Value Added (EVA) Model
49 – Value Chain Scoreboard (VCS) Model.
50 – Lev Baruch (2001)
51 – Balance Score Card (BSC) Model.
1-Kaplan & Norton,1996
1-Edvinson & Malan,1997
2- Stewart Thomas
52 – Value Creation Index (VCI) Model.
2.Ross,1992
3. jankel,2001
4.Palik et all,2001
1-Syobi,1997
2-Dikerz,2001
—————

————————————————————

—————

————————————————————


تعداد صفحات : 66 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود