طرحهای برتر موضوع حسابداری اجتماعی
چکیده
این مقاله نیز تسلط و برتبری را برای ارائه موضوع حسابداری اجتماعی SER به عنوان یک رشته سیاسی بکار می برد. استدلال شده است که در این حوزه سیاسی تسلط خاصث در توضیحات روش SER می تواند تشخیص داده شود. پارامترهای برتر نظریه ای از طریق نکته های مرجع سهام دار ، قانونی بودن و تئوریهای اقتصادی سیاسی مارکسیت ارائه شده اند. تحلیل این مراجعه آشکار می کند که خلا ، مغایرت و تناقض در حوزه SER وجود دارد و این از نظر جامعه شناسی مشکل آفرین است، این مقاله ترکیب شده با تحلیل پیشنهادی بوجود آمده از کار زمینه ای سالهای اخیر استدلال می کند که بیان دوباره رشته SER اجتناب ناپذیر و مطلوب است.
1- مقدمه
در حالی که حسابداری اجتماعی (از این به بعد SER) غیرقابل مقایسه و بدون تئوریهای مودر توافق باقی می ماند. (میتوز 1997 و پارکر 2005) نمی توان گفت این کاملا بدون ساختار است. برعکس، پارامترها و طرحهای نظریه ای قابل درکی در حوزه SER وجود دارد. در واقع ، در این جا استدلال می شود که ساختاربندی برتر رشته SER، در ابتدا وجود داشته است، اگر چه نه به طور انحصاری اما در پیروان نکات مرجع نظریه ای سهام دار، قانونی بودن و تئوریهای اقتصاد سیاسی مارکرین بوده است (گری 1995، 1996). هدف این مقاله تحلیل هر دو روشی است که در آن این نکات مرجع در حوزه SER نسبتا ثابت شده است و به طور ویژه تحلیل چگونگی تفسیر آن نکات مرجع مورد استفاده قرار گرفتن در زمانی که ثبت شده اند می باشد. از انی تحلیل نمایان می شود که روشهایی که در آن تئوریهای مختلف در مقاله موضوعی بکار می رود ظاهرا قوانین تکامل خودشان را نسبتا مستقل از چگونگی تثبیت شدن در ابتدا دنبال می کنند. این تاثیرات جامعه شناسی مهمی برای رشته ای مثل SER دار که به طور مفهومی با تغییر اجتماعی وسیعتر مرتبط است. برای مثال، در زیر استدلال شده است که در روش تناقض و مغایرت درباره کاربرد نکات مرجع نظریه ای برتر زیاد وجود دارد و حوزه SER از تصریح بیشتر روشی سودی می برد که در آن نکات مرجع برتر برای راهنمایی و توضیح کار تجربی مورد استفاده قرار می گیرد. به علاوه، درورای خود تئوریهای برتر، توضیحات جایگزین روش SER از کار زمینه ای سالهای اخیر پدیدار شده اند. این توضیحات پیچیدگی بیشتر در روش SER را مشخص می کند. پیچیدگی که به راحتی تابع تفسیر از طریق فنرهای تجربی برتر نیست. بنابراین ، این توضیحات کیفی تکاپوهایی را در ساختار برتر حوزه SER ارائه می دهد و ترکیب شده با انتقاد از تئوریهای برتر در موارد مرجع خود آنها بیان دوباره برتر این حوزه را مطرح می کند.
این مقاله به صورت زیر ادامه می یابد. بخش زیر ساختار نظریه ای برتری و تسلط را مطرح می کند که در کل مقاله مورد استفاده قرار می گیرد. با استفاده از فنر برتری موضوع SER به عنوان یک رشته سیاسی ارائه می شود که در آن تضادها و شباهتهای مختلف پیرامون نکات مختلف مرجع ساختار بندی می شوند که ثبات نسبی را بدست آورده اند. این نکات مرجع سهام دار، قانونی بودن و تئوریهای اقتصاد سیاسی مارکیت هستند و ظاهرا برتری آنها به طور عمده از انحصاری نتیجه امتیازیهایی است که این تئوریها به گفته گری (1996، 1995) منطبق بر آن بوده اند. سه بخش بعدی این مقاله این نکات مرجع را به طور مجزا تحلیل می کند. اول با تئوری سهام دار به عنوان نکته مرجعی رفتار می شود که برتری آن بسیار رسمی است.کمی تحلیل ها تئوری سهام دار نشان می دهد که این نکته مرجع به عملکردی برای این موضوع کمک می کند که قدری مستقل از پتانسیل توضیحی آن است. با این حال استدلالهایی را ارائه می دهیم که نشان می دهد پتانسیل توضیحی این نکته مرجع می تواند انجام شود و چنین روشی باید مطلوب در نظر گرفته شود. بعد، تئوری قانونی بودن تحلیل می شود. بر خلاف تئوری سهام دار، ردیف وسیعی از توضیحات تئوری قانونی بودن روش SER وجود دارد. با این حال، این توضیحات اغلب مبهم و بدون جزئیات باقی می مانند. بنابراین ، در حالی که تئوری سهام دار ویژگی نظریه ای زیادی دارد که در حوزه SER مورد استفاده قرار نگرفته است، تئوری قانونی بودن نسبتا خالی از ویژگی نظریه ای است اما به طور وسیعی بکار گرفته شده است. بنابراین هر دو این تئوریها از نظر برتری و تسلط حوزه SER و حداقل تا حدی از طریق اعمال خلا ساختاربندی کرده اند. تئوری اقتصادی سیاسی مارکسیت تحلیل می شود. برخلاف تحلیل های تئوری سهام دار و قانونی بودن، تئوری اقتصاد سیاسی مارکسیت حوزه SER دارند از طریق خلا بلکه از طریق اختصاص ویژگی ساختار بندی کرده است. با این حال ، اختصاص تفسیرهای اقتصاد سیاسی مارکسیت بی ثبات و متناقض است و نشان می هد در حالی که شاید برای حوزه تفکری برای داشتن نکات مرجع نسبتا تثبیت شده نظریه ای مهم باشد اما روشی که در آن این نکات مرجع ساختار حوزه SER را می سازد بسیار اتفاق/ تصادفی است.
بعد از تحلیل انی نکات مرجع نظریه ای ویژه، نگرشهای ایجاد شده از کار زمینه ای سالهای اخیر ارائه می شود و مورد بحث قرار می گیرد. این نگرشها مسائلی را ارائه می دهد. اول اینکه ، انگیزشهای SER تا حد پیچیده تر هستند که نظریه پردازان مهم نشان می دهند. دوم اینکه، منازعه های داخلی در مورد SER در سازمانها توسط نظریه پردازان مهم نادیده گرفته شده است. سوم اینکه، نظریه پردازان مهم چگونگی وقوع وساطت کشمکش را نادیده گرفته اند. بنابراین، این نگرشها برتری فعلی حوزه SER را مورد تردید قرار می دهد. بخش بعدی این مقاله ماهیت آسیب پذیر و تصادفی این برتری را به طور مفصل تر مورد بحث قرار می دهد و استدلال می کند که بیان دوباره این حوزه اجتناب ناپذیر و بدون توجه به جهتی است که محققان SER درصد آن هستند، چنین بیان مجددی از نقطه نظر جامعه شناسی برای نسبت دادن ارتباط درونی بیشتر به استدلالهایی که در میان خودمان داریم مطلوب است.
ایجاد برتری- موضوع حسابداری اجتماعی
پارکر (2005) به تقلید از میتوز (1997) قبول دارد که موضوع SER حجیم، غیرقابل مقایسه ، انتخابی و هنوز بدون فلسفه های مورد توافق یا نقطه نظرهای مورد توافق است. در دنیای پست مدرن ما … این وضعیت مطلوبی هرمی شود که در آن از جستجوی موقعیتهای واحد وارزیابی های یک شکل دست می کشیم (صفحه 844). به این ترتیب، پارکر (2005) برای تعدد نظریه ای پیوسته استدلال می کند:
تعدد در لنزهای نظریه ای وروش شناسی های بکار رفته در مسائل تحقیقی متداول می تواند نگرشهای افزایش و انباشتی بدهد که به صورت اشتراکی و متفاوت غنی می شوند. همه مالبتر هستند. این تئوری SER توضیحی واحد و کلی نه تنها سراب است بلکه نمی تواند رونق نگرشهایی را که در این حوزه پیچیده و در حال تغییر تحقیق و عمل نیاز داریم ارائه دهد (صفحه 849).
یکی از نگرشهای بزرگ ارائه شده توسط پست مدرنیسم ساده سازی است که با هر بحث یا موقعیت نظریه ای اعمال می شود. از این درک می شود که هیچ تئوری نمی تواند پیچیدگی حقیقت اجتماعی را تسخیر کند. با این حال ، در همین زمان موقعیتهای نظریه ای خاص ، د رحالی که همیشه تابع بحث و منازعه است تمایل دارد سایرین را در هر حوزه تفکری برجسته کند. در واقع، برتری تئوریهای توضیحی خاص به بقیه در حوزه SER کاملا آشکار است. به عبارت دیگر، در حالی که تئوری واحدی برای SER پدیدار نشده است نمی تواند از موضوع SER برتری خاص در پارامترهای نظریه آن تشخیص داده شود.
مفهوم گرامسیان سنتی برتری سیستمی از روابط قدرت است که تنها در دموکراسی های آزاد اندیش نمایان می شود (گرامسی، 1971) که در آن تمرکز برای گروه برتر در بدست آوردن رضایت گسترده در جامعه مدنی به خاطر فعالیتهای آن است بیشتر نظریه پردازان معاصر برتری مفهوم گرامسیان را در مسیرهای منطقی برای رسیدن به موقعیتی توسعه و تعامل می دهند که در آن برتری صرفا برای ایجاد حس ارتباط های سیاسی کشف کننده نیست بلکه به عنوان خود سایت دیده می شود (دالکو، 1990، 1996، 2000، 2005، لاکلو و موفی 1985). یعنی برتری بیشتری به عنوان علم هستی اجتماعی دیده می شود : این هر ناحیه ای را که در ان رابطه سیاسی ایجاد شده است تعریف می کند. (لاکلو، 2000، صفحه 44). بنابراین ، برتری و تسلط سیاست است.
با قبول این علم هستی اجتماعی اصلی ، این در ساختارهای برتر است که موضوعات را تشکیل می دهد، نهادها و شبکه های اجتماعی را شکل می دهد، تحرکات سیاسی را شکل می دهد. این فرایندهای سیاسی در عدم وجود مرکز قدرت از پیش تعیین شده قرار می گیرد. فقط کلیت یا واقع بینی که در اینجا وجود دارد منطق برتری به خودی خود است (جونز ، 2006). یعنی ، فرایندهای سیاسی و ارتباطات سیاسی به صورت مخالفت آمیزی در رابطه با یکدیگر در شبکه پیچیده حلقه های غیر ثابت ذاتی قدرت مانند بازی شطرنج ایجاد شده اند (لیو 2005). با این حال، مانند بازی شطرنج، مهره های خاص روی صفحه موقعیت برتر مرکزی تر از سایر مهره ها می گیرند و حرکات مهره های کمتر مهم تحت فشار یا قدرت رابطه آنها با سایر مهره هایی می شود که برای دستیابی به سطح برتر اداره می شوند. بنابراین، در حالی که هیچ مرکز از پیش تعیین شده ای وجود ندارد، نقطه آغازی وجود دارد که موقعیت آن نسبتا ثابت است و پیرامون آن بحثهای فرعی تعریف می شوند.
با استفاده از این علم هستی اجتماعی موضوع SER می تواند به عنوان حوزه سیاسی دیده شود که از طریق مخالفتهای خاصی خود آن و شکل ارائه شده توسط نکات خاص ثبات ایجاد می شود. مخالفت بین تئوریهای در زیر به طور مفصل مورد بحث قرار می دهیم اما نکات ثبات نسبی در نظریه پردازان SER که استدلال می کنیم ابتدا از بیان کننده برجسته SER: را با گی نشات می گیرد. ترسیم سازگار و تکامل تئوری مسئولیت در بیست سال گذشته شاید نقطه آغازی در موضوع SER شده است (برای مثال به گری 1992، 2002، 2005، گری 1987 و 1996 مراجعه کنید). این تئوری ، به طور صریح یا ضعفی ، اکثریت بیشتر تحقیق منتشر شده را در SER مرور می کند. با این حال، در حالی که این ظاهرا برای هر بحث برتری نظریه ای در SER مهم است ، تئوری مسئولیت اوین نگرانی ما در اینجا نیست.مهمان 2001، 1999، 2005) پی بندی های نظریه ای آزاد اندیش مشکل آفرین پروژه پاسخگویی (مسئولیت) را شرح داده است. ما در ابتدا بر برترین تئوریهایی متمرکز می شویم که برای توضیح SER برای شرح پی بندیهای آن بکار می رود، روشی که در آن پیدایش تصادفی آنها را بکار می برند و افشا می کنند. در حالی که سهمان (2005، 2001، 1999) در بعضی موضوعات تلاش برای مختل کردن برتری نظریه پردازان مسئولیت آزاد اندیش در SER و ارائه می دهد، این مقاله تلاش برای مختل کردن برتری را ارائه می دهد که برای توضیح SER درزمانی که پاسخگو نیست پدیدار شده است. در حالی که پروژه سیاسی سهمان از پروژه ما در سایر خبرها متفاوت است ، آنها هر دو شبیه هستند به مفهومی که به دنبال بیرون کشیدن نکات مرجع هستند که نسبتا تثبیت شده است و برای انتقاد جدید مسلم فرض می شود.
برای تئوریهای SER که پاسخگو نیستند نکته مهم مرجع در این مقاله موضوعی کار قوی (بویژه 1995، 1996) بوده است. در این مطالعات، گری تئوریهای SER را در تئوریهای اجتماعی- سیاسی ، اقتصادی و سودمندی تصمیم طبقه بندی می کند. در حالی که سودمندی تصمیم رجوع کنید به اینگرام 1978، بلکا لویی 1980، لوراین 2004، جاگی و فریدمان خ1982، فریدمان و جاتی 1986، فریدمان واستا گلیانو 1991) و تئوریهای اقتصادی برای مثال رجوع کنید به بلکا اویی و کارپیک 1989، نس و میرزا 1992، ریچاردسون و ولکر 2001، تومز 2002 و هاملدین 2005 در این موضوع بکار رفته است ، اینها در توضیحات مورد انتظار روش SER قدری حاشیه ای باقی مانده است. این ممکن است در اثر این باشد که بیان شده است جالب تری و آگاه ترین جنبه های نظریه ای آنهایی است که از نظریه اجتماعی و سیاسی گرفته شده است بویژه تئوری سهام دار، تئوری قانونی بودن، و جنبهخ هایی که از اقتصادی سیاسی پدیدار می شود (گری 1996، صفحه 52). با هر یک از این تئوریها قضیه این است که حوزه اقتصادی نمی تواند جدا از موضوع سیاسی و اجتماعی مطالعه شود که در آن عمل می کند (گری 19995). این دو کار به طور خاص در مرجع بخش به ثبات ظاهر شده در نظریه پردازی در زمان پیشگویی های خود انجام شده می شود که امکان بالقوه را به روشی بیان می کند که ساختار ارائه می دهد و نکات مرجع را برای کار آینده تبدیل به ماده می کند، نگرانی پیرامون برای راهنمایی مفهومی ممکن است متوقف شود. اکنون تئوریهای اقتصاد سیاسی، قانونی بودن و سهام دار را داریم.
گری (1995) تمایزی بین دو مورد گوناگون تئوری اقتصاد سیاسی ایجاد می کند: بورژوا (از طبقه متوسط یا مرفه) و کلاسیک گری (1995) با نوشته های مارکسی بسیار مرتبط است. اولی نظریه تعدد گرایی اساسی جامعه را اتخاذ می کند در حالی که دومی علائق بخشی (طبقه) ، نابرابری ساختاری، کشمکش و نقش ایالات را در قلب تحلیل آن قرار می دهد (گری 1995، صفحه 53). گری 1995، بیان می کند که این تمایز مهم است چون جنبه کلاسیک فرایند های وساطت و اصلام را همان طور که توسط علائق ساختاری وسیع تر تعیین شده است بررسی می کند. در مقابل نظریه اقتصادسیاسی بورژوا در انی فرایندهای و ساطت و اصلام را مثل یک داستان کامل می بیند.تمایز مارکیت پایه و ساختار برتر ممکن است در اینجا مفید باشد. جنبه اقتصاد سیاسی مارکیت (واژه مارکسیت را به کلاسیک ترجیح می دهیم) می پندارد که پایه اقتصادی سرمایه گذاری (برتری سرمایه به کار) ساختارهای برتر جامعه را تعیین می کند (عوامل سطحی ایدئولوژی ، فرهنگ ، سیستم حقوقی ، حسابداری و مانند آن) به عبارت دیگر اساس سرمایه داری تاثیر قاطعی بر روشی دارد که در آن در کشمکش وساطت می شود و در سطح ساختار برتر اصلام می شود. از این بعد ، ساختار برتر می تواند فقط تاثیر خیلی محدوده بر پایه اقتصاد داشته باشد، یعنی روابط طبقه نمی تواند تغییر کند. تاکنون به حسابداری پرداخته شده است، از جنبه اقتصاد سیاسی مارکسیت استدلال شده است که حسابداری نمی تواند در و از خودش تغییر کنند اما فقط می تواند زمانی تغییر کند که تغییر در ساختار اساسی جامعه وجود داشته باشد (کوپدو شرر 1984) در مقابل نظریه اقتصاد سیاسی بورژوا قدرت ساختاری پایه اقتصادی متمرکز بر سوپر ساختار را نادیده می گیرد. استدلال شده است که تئوریهای بکار رفته در موضوع SER با جنبه اقتصاد سیاسی بورژوا پیوسته است که شاید به خاطر نپرداختن کافی به کشمکشهای اساسی در زمینه سرمایه داری پیشرفته است مورد انتقاد قرار بگیرید (برای مثال : گری 1995 رجوع کنید). با این حال چنین تمایل نظریه ای به ندرت مورد تصدیق خود نویسندگان است برای نویسندگان توضیح عقاید اصلی شان دربازه محیط اقتصادی- اجتماعی- سیاسی (سطح بزرگ) در رمان اعمال تئوریهایی مثل تئوری سهام دار (ST) یا تئوری قانونی بودن (LT) غیر معمول است. در واقع این تئوریها اغلب این گونه بکار نمی روند بلکه بیشتر اوقات به سبک مماسی اشاره نمی کند یا خودشان برای افزودن جو قانونی بودن به نتایج تجربی مورد استفاده قرار می گیرند. صرفا موضوع چگونگی نظریه ای شدن مسائل وجود ندارد اما در مورد این که آیا آنها اصلا تئوری شده اند یا نه وجود دارد. ما ادعا کردیم که شاخص بودن تئوی و قرار گرفتن نظر به پردازی در هر مطالعه تجربی ، صریح، یا صفتی غیر ممکن است در این رابطه می توان فهمید که این ساختارهای نظریه ای (در زمان بکار بردن) در موضوع SER جنبه بالفعل بورژوا اتخاذ می شود. اینها به برتری درک ما از پدیده SER می رود و نشانه های کم کاهش را نشان می دهد. این با برتری این تئوریها چگونگی متصور شدن آنها و چگونگی بکار گیری آنها در ارائه شکل به حوزه SER است که در این فصل به آن می پردازیم.
تئوریهایی غیر از تئوری سهام دار قانونی بودن و اقتصاد سیاسی مارکسیت برای توضیح SER بکار برده شده است. برای مثال توضیحات فرهنگی و نهادی (بور و فریدمان 2001) اصول اخلاقی گفتار ایده آل ها برماسیان (پوکستی 1986، 1991، و اوندمان و نبت 2004) و تئوی قانونی بودن هابر ماسیان (راهامان 2004) تئوری تغییر سازمانی (گری 1995، داریناگا 2001) تئوری نهادی دراهامان 2004) تئوری ساختار بندی (بور 2002) تئوری مدرنیزه شدن اکولوژیکی (اورت ونیو 2000) تئوری اکولوژی عمیق (گری 1992، و ماوندرس و بوریت 1991) تئوری اکوفمنیست (کوپر 1992) تئوری پاسخگویی و تاثیر پذیری اکولوژیکی (بانسال و روت 2000) تئوری محیط به نامه کار رسانه ها (دیگان ، 2002) وجود داشته است بسیاری از اینها در تمام مسیر مقاله بررسی می شود. تمام این تئوریها جایگزین تلاشی برای تلفیق اقتصاد با اجتماعی- سیاسی تا بعضی حوزه ها ارائه می دهد اگر چه مقاله بررسی می شود. تمام این تئوریهای جایگزین تلاشی برای تلفیق اقتصاد با اجتماعی- سیاسی تا بعضی حوزه ها ارائه میدهد اگر چه تمام آنها در جنبه سهام دارف قانونی بودن یا اقتصاد سیاسی مارکسیت درک می شود. در واقع استدلال می کنیم این تئوریهای جایگزین در زمان ترکیب با تحلیل کابرد تئوریهای برتر ، در موضوع برتری تئوریکی فعلی در این زمینه مطح می شود و بیان دوباره را عنوان می کند.
تئوری سهام دار: نقطه مرجع خالی
در تئوری سهام دار دو رشته وسیع می تواند تشخیص داده شود (گری 1996 و دیگان 2000) در ابتدا شیوه عادی سهام دار وجود دارد که با یکسان کردن روابط قدرت و افزایش دموکراسی می پیچد. این شیوه با نظریه را ولیسان توزیع درست بیشتر از نظریه خود محور یا شرکت محور خواسته ها قابل مقایسه است (وود 1994، صفحه 103) دوم این که نوع متفاوت سازمان محورتری وجود دارد. در این مورد، سهام داران با سازمانی کار مطابق با نیاز استراتژیک درک شده برای مدیریت روابط خاص در تامین بقا و دسترس شرکت شناسایی می شود (کلارکسون 1995، پست 2002) این نوع متفاوت دوم مشهور تر از دو مورد در هر موضوع بوده است که در آن اعمال شده است. بعد مدیریتی تئوری سهام دار (فریمان 1984) ریشه های آن را در مطالعات طراحی شرکت (آنسوف 1965)، مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت (ستی 1971، ووتاو ستی 1974) و تئوری سیستم ها در کاربرد آن در تئوری سازمانی (آکوف 1970، 1974) عمیق تر می کند.
نوع متفاوت مدیریتی تئوری سهام دار- به عنوان توضیح متداول SER آغاز شده است (گری 1996) با این حال اگرچه تئوری سهام دار در موضوع آشکار بررسی مقاله ها و در بعضی موارد در جهت نتیجه ای به عنوان توضیح نتایج عملی ذکر می شود ، مقاله های به طور صریح اتخاذ کننده تئوری سهام دار اندک بوده است. تناقض عجیبی را می توان پیرامون این موضوع یافت. در همین زمانی که نویسندگان تئوری سهام دار را به عنوان یکی از مهم ترین ساختارهای نظریه ای در این حوزه شد هم می دهند (گری 1995، 1996، دیگان 2002، 2000) آنها می توانند دو مرجع را ذکر کنند که استفاده از تئوری سهام دار را به یک بنیادین ایجاد می کنند: اولمان (1985) و رابرتز (1992) کاربد وی ناقص است و مطالعه را برنز (1992) فقط زیر مجموعه محدود سهام داران سازمانی را بررسی کرد با وجود امتیاز این کارهای با بینشها و نگرشهای ایجاد شده توسط آنها با وجود حوزه محدود مورد نیاز شان محدود است.
با این حال کارهایی وجود دارد که در حین بکار نبودن صریح تئوری سهام دار موضوع ارتباط را از جنبه تئوری سهام دار مورد بحث قرار می دهد، برای مثال موضوعی که سهام داران با SER به آن می پردازند موضوع مطالعاتی بوده است اطلاعات محیطی دیگان و رانگین (1997) درگزارش سالانه موضوعی به سهام داران بود اما برای تحلیل گران و دلالان سهام خیلی مناسب نیست (دیرکس و آندال 1985، ماستراندوناس و استریف 1992) اودوید (2005 و تیلت 1994) چگونگی مبادرت NGO ها را با SER نشان داده اند اما آن را با اعتبار کم مشاهده می کنند. آزون (1997) نیازهای اطلاعاتی سهام دار را در موضوع گزارش محیطی تحلیل کرد.
عنوان تکراری در این مورد از جنبه مدیریت بیشتر از سهام داران پیرامون این می چرخد که چه کسانی به عنوان مهم ترین سهام داران در موارد SER دیده می شوند. هیببت (2004) نتیجه می گیردت که افشاگریهای محیطی با درک مدیریت از اهمیت سهام داران به طور کلی بیشتر از ارتباط مشاهده شده دو گروه سهام دار خاص مرتبط است رابرتز 1992 مدل تئوری سهام دار اولمان 1985 مرتبط با افشاگری ملیارهای قدرت سهام دار، عملکرد اقتصادی و دیدگاه استراتژیک شرکت و آزمایش کرد. نتایج رابرتز 1992 تئوری سهام دار را حمایت می کند و نشان می دهد که SER شاید باری مدیریت محیط و سهام داران طلبکار اهمیت خاصی داشته باشد گری 1995 بیان می کند که سازمانها از موضوعات آشکار (مثل محیط) برای ارزیابی قدرت سهام داران و بویژه نیازهای اطلاعاتی به طور نظیر استفاده می کنند نیو (1998) (از طریق لنز تئوری قانونی بودن) بیان می کند که سهام داران مالی برای سازمان مهم ترین است و افشاگریها در ابتدا و مناسب برای آنها خواهد بود.نظر خواهی ادراکهای مدیریتی کورمید (2004) نشان می دهد که SER در ابتدا توسط بازار ایجاد شده است اون (2001 و 2000) بیان می کند که نه تنها نیازهای سهام دار قدرتمندتر در ابتدا برآورده می شود بلکه ممکن است سهام داران ثانویه دیگر هم به دستکاری برای برآورده کردن موثرتر آن نیازها ، احتیاج دارند.
این مطالعات SER درباره سهام داران صحبت می کند اما نه در حوزه تئوری سهام دار یا به طور کلی هر تئوری صریحی در واقع تلاشی برای ترکیب در نگرشهای SER ایجاد شده از تئوری سهام دار در سایر موضوعات مرتبط وجود داشته است. برای مثال تئوری سهام دار در 20 سال گذشته استفاده شده است برای تلفیق موضوعات اخلاقی و اقتصادی در اداره شرکت و تئوری سازمانی (جونز 1995، برای درک فرایند ایجاد ثروت سازمانی (پست 2002) برای فهمیدن این که چرا شرکتها به بعضی گروههای اجتماعی توجه می کنند در حالی که از نظر سیستماتیک بقیه را نادیده می گیرند (میتچل 1997، آگل 1999) برای درک رفتار استراتژیک محیطی شرکتها (هنریکوس و سادورسکی) 1999 مادسن و اولهوی 2001، فرماندزوتیتو 2004، فنیمان کلارک 1996، سیدس- لورنته 2003) وبرای پوشش دادن مفاهیم عملکرد و مسئولیت اجتماعی شرکت (وود 1991، کلارکسون 1995) با این جو علیرغم این کمی تحلیل سهام دار ، تئوری سهام دار پیوسته به طور مماسی به عنوان توصیف متداول برای SER پیشرفت می کند با این حال اگر چند دلیل واقعی از ظرفیت آن برای توضیح پدیده SER داشته باشیم باید بپرسیم که چرا تئوری سهام دار خیلی مهم در نظر گرفته می شود؟
نگرشهای ایجاد شده از طریق مطالعاتی که SER را از طریق نیز رابطه بین شرکتها و سهام داران آنها تحلیل می کند به این استدلال اهمیت و ارزش می دهد که SER برای مدیریت روابط شرکت با سهام داران استقرار یافته است به طور خاص علائق سهام داران قدرتمندتر در ابتدا تامین نمی شود یا به طور مستقیم یا غیرمستقیم از طریق مدیریت علائق سایر گروهها سهام دار آنچه که سعی می کنیم در اینجا نشان دهیم این است که با وجود عدم وجود نظریه پردازی رسمی این مطالعات می تواند در ساختار تئوری سهام دار پوشش داده شود. به علاوه انجام این کار توضیح مهم و فشرده تر پدیده SER تئوری سهام دار از آنچه تاکنون پیشرفت کرده است را ارائه می دهد و بررسیهای مطلع تر از نظر تئوری نظریه سهام دار SER می تواند به عهده گرفته شود. به این ترتیب پتانسیلی برای تئوری سهام دار وجود دارد تا در موضوع SER در حوزه مشابهی وجود دارد. همان طور که در سایر موضوعات بوده است (به بالا رجوع کنید) ما اظهار نمی کنیم که تئوری سهام دار لزوما بهترین تئوری برای SER است. سعی می کنیم نشان دهیم که توسعه این تئوری ممکن است و اگر تئوری سهام دار یکی از راهنمایی های نظریه ای مهم SER باقی می ماند پس تحلیل شدید و روشن نقشی که SER در مدیریت روابط سهام دار- شرکت ایفا می کند مطرح می شود. چنین می نماید که اگر چه تئوری سهام دار به عنوان یک نقطه مرجع مهم تر است که با هر موضوع خاصی انباشته نشده است نشان می دهد که داشتن ساختار برتر در حوزه SER مهم است اما خصوصیات نقاط آغازی است که ساختارهایی که مهم نیستند را ایجاد می کنند. اگر این موردی است پس مقاله موضوعی غیرقابل مقایسه باقی می ماند و از نظر عقیده تحت راهنمایی تئوری است که از نظر بنیادی عده کمی به آن پرداخته اند.
تئوری قانونی بودن: حادثه تاریخی
در حالی که تئوری سهام دار به روابط بین شرکتها و سهام داران ویژه نگاه می کند تئوری قانونی بودن برای تمرکز بر روابط بین شرکتها و جامعه است و با انجام این کار بررسی صریح تر کشمکش و اختلاف ممکن میشود (گری 1995، صفحه 54 و کری 1996، صفحه 46) فرض اصلی تئوی قانونی این است که تهدیدات برای قانونی بودن سازمان زمانی وجود دارد که تیم ارزش آن به عنوان ناسازگار بایستم ارزش سیستم اجتماعی بزرگتر از یک بخش مشاهده و درک شود (واولینگ و پفر 1975) تا حوزه ای که عملکرد شرکت انتظارات عموم افراد مرتبط منعکس نمی شود اختلاف قانونی بودن وجود دارد (لیندبلوم 1994، صفحه 3) وجود این اختلاف قانونی بودن ممکن است نتایج منفی برای شرکت در موضوعی مثل مشکل در جذب منابع مالی و انسانی مشکل در جذب خریداران برای خروجی های شرکت و عمل قانونی که در شرکت مقابل به اجتناب از آن را دارد داشته باشد (لیندبلوم 1994، صفحه 4) بنابراین به سود سازمانی است که شرایط قانونی بودن را داشته باشد و قرارداد اجتماعی اصلی را که بین شرکت و جامعه وجود دارد. انجام دهد (دیگان 2002، شوکر و شتی 1973 یا میتوز 1992)
تئوری قانونی بودن در این مقاله برای توضیح SER به عنوان ابزار استراتژیک برای خاتمه دادن به اختلافات قانونی بودن بکار برده شده است. برای مثال گری (1996) بیان می کند که بسیاری از ابتکارات SER می تواند در موارد یکی از استراتژیهای قانونی لیندبلوم (1994) درک شود. در واقع ظاهرا تئوری قانونی بودن یک لنز بسیار متداول نظریه ای از طریق مطالعاتی است که به دنبال توضیح و تشریح SER شرکت هستند. ( برای مثال رجوع کنید به احمد و سولیمان 2004، براون و دیگان 1998، کامبل 2003، دیگان 2000، 2002، گری 1995، دوخت موبوسی 2005، میلن و پاتن 2002، مورمان و وان دردان 2005، اودوناوان 1999، 2000، اودوید 2002، پاتن 1992، 1995، 2000، 2004، تسانگ 1998، ویلمهارست و فروست 2000. 1- موضوع کلی حسابداری، حسابرسی، مجله پاسخگویی به تئوری قانونی بودن در سال 2002 اختصاص یافته بود.
این مقاله نشان می دهد که چطور SER برای مساعدبودن بحران خاص قانونی بودنی که موجودی می آید مناسب خواهد بود. تئوری قانونی بودن نظریه سازمان را به عنوان قانونی بودن مورد نیاز از عموم افراد مرتبط آن برای ادامه بوجود می آورد و مقاله موضوعی SER نشان می دهد که SER برای برآورده کردن این هدف مناسب است مطالعات تئوری قانونی بودن تئوری سهام دار با جزئیات بیشتر به توصیف چگونگی تناسب آن افشارگریها در واکنش به بحران قانونی بودن خاص می رود. برای مثال مطالعات نشان می دهد که اختلافات قانونی بودن می تواند خاتمه یابد از طریق: افزایش در افشارگریهای محیطی (پاتن 1992، کمپل 2003) افشاگریهایی که سازمان در جهت مثبت ارائه می دهد (دیگان و پانکین 1996، دیگان 2002) کاهش در افشاگری (پاتن 1995) انواع استراتژیهای مختلف افشارگری بسته به بحران قانونی بودن خاصی که سازمانی با آن روبرو می شود به عهده گرفته می شود اینها شامل افشارگریهای مثبت اضافی است. و به دقت افشارگریهای منفی یا بدون افشاگری را اداره می کند. پرداختن مفصل به ماهیت جعلی استراتژیهای افشاگری ادوناوان 2002 باین می کند که مدیران از استراتژیهای افشاگری مختلف برای موقعیتهای مختلف بسته به اینکه آیا مدیران نیاز به مدیریت با حفظ یا کسب قانونی بودن را درک می کنند استفاده خواهند کرد ادواناوان (2002) بیان می کند که قانونی بودن یک استراتژی چند جهتی است و مستلزم تصمیمات مدیریتی پیچیده است. در باز کردن جزئیات چگونگی استفاده شرکتها از افشاگری برای دستیابی به قانون بودن تئوری قانونی بودن توضیحات پیچیده از تئوری سهام دار ارائه داده است. با این حال توضیحات قانونی بودن برای SER برای موارد خاص غیرقابل قبول درک شده است (گوتری و پارکر 1989، آدامز 1998، اودوید 2002، و کمپل 2003) توضیحات گسترده ای که تئوری قانونی بودن برای روش SER ارائه می دهد برای تحلیل گرایشهای کلی در رفتار گزارش شرکت مفید است اما شاید برای درک مدیریت داخلی این فرایند نا مناسب باشد. بیشتر مقاله هایی که شامل تئوری قانون بودن هستند رابطه شرکت جامعه را به عنوان یک مسئله نسبتا ساده در نظر می گیرند. نیروهای داخلی انگیزه ها و کشمکشهایی که سازمانی را از داخل به اجرای استراتژیهای قانونی بودن با استفاده از SER حرکت می دهد به طور مناسب مطالعه نشده اند (ادوناوان 2002، اودوید 2002) چیزی بیشتر از یادگیری درباره چگونگی مدیریت قانونی بودن در سطح شرکت وجود دارد. شرکت بدست جعبه سیاره معتبر بودن حرکت می کند.
به عبارت دیگر یا متغیر جامعه در مطالعات تئوری قانونی بودن ساختار نظریه ای مغشوش باقی می ماند. لیندبلوم (1994) قاطعا ابراز می کند که جامعه یکسان نیست و واژه عموم مرتبط رابرای شدم این مطرح می کند با این حال چند مقاله انباشته از فرایند قانونی بودن سازمانی از طریق مطالعه ویژگیهای آن بازیگران اجتماعی نیست (نیو 1998) مقادیر سودهای قدرت را درک سهام داران مختلف متفاوت است. این چیزی است که شاید تئوری سهام دار را در بردارد اما مانند اینکه چرا تئوری قانونی بودن را ندارد عجیت است. لیندبلوم (1994) از واژه سهام دار بیشتر از عموم افراد مرتبط باید استفاده کند پس این دو تئوری شاید تلفیق نشده است و برای هدایت موفق موضوعات SER دردرک روابط شرکت- سهام دار پیچیده تراز آنچه تاکنون وجود داشته است مورد استفاده قرار می گیرد. نکته قرار داد اجتماعی ضعفی در تئوری قانونی بودن مفهوم گرایی را ازشرکت متعادل کننده ها تقاضاها و سودهای سهام دار از طریق تئوری سهام دار منعکس می کند. نکته مبهم جامعه بکارگرفته شده مطالعات تئوری قانونی بودن به عنوان مکان سودهای سهام دار به ذهن خطور می کند که تحت تسلط زیر مجموعه خاصی سهام دار این یعنی شرکت سهام داران آن است در واقع تا اینجا این ترکیب غیر موجه سات انتقاد ممکن است در تئوری قانونی بودن برای تمرکز توجه به عملکرد اجتماعی مبهم افشاگری به هزینه موضوعات تحلیل کننده قدرت ومخالفت بین گروههای اجتماعی برابر می شود تئوری قانونی بودن گری (1996) باوضوح و صراحت کمتر از تئوری سهام دار از طریق ساختارهای خالی جامعه و عموم افراد مرتبط ایجاد کشمکش می کند تئوری قانونی بودن حساس کردن وسیعی در جهت پدیده SER ارائه می دهد اما فقدان ویژگی آن در ساختارهای نظریه ای مهم در این سوال مطرح می شود که آیا می توانید یک تئوری در نظر گرفته شود.
ظاهرا چیزی از حادثه تاریخی می شود که تئوری قانونی بودن تکامل یافته ای در واقع این مورد توجه است که در حالی که تئوری سهام دار به طور گسترده بکار گرفته می شود و از طریق موضوعات مدیریت مختلف تکامل می یابد اما فقط به صورت ظاهری در SER بکار می رود تئوری قانونی بودن بزرگ تر از مقاله موضوعی SER است اما در هر مقاله موضوعی غیر از SER بکار برده نمی شود. بنابراین تئوی سهام دار نامتعادل و تئوری قانونی بودن با تعادل کم داریم که نقصهای مرتبط آنها در موارد ارجاع خود آنها می تواند با رجوع به یکدیگر جبران شود. در مورد تئوری قانونی بودن درک نامناسب از اینکه عموم افراد مرتبط چه کسانی هستند که ویژگیهای این وضعیت با آنها اعطا می شود یا چگونه آن حوزه ها تاثیر و قدرت را در سازمان بکار می گیرند (همه آنهامکان مهم مقاله موضوعی فعلی تئوری قانونی بودن است) می تواند از طریق استخدام تئوری سهام دار اصلام شود (با سطح توسعه ای که این تئوری تحقیق سایر حوزه ها بدست آمده است) متقابلا تشخیص تئوی سهام دار از چگونگی درگیر شدن SER در فرایندهای مدیریت سهام دار می تواند با رجوع به نگرشهای مرتبط با استراتژیهای مختلف افشاگری قانونی بودن حل میشود چنین ترکیبی از تئوری سهام دار و تئوری قانونی بودن صرفا یک روش مصنوعی نیست. همان طور که در بالا سعی کرده ایم بیان کنیم روشی که در آن هر یک از این تئوریها در حوزه SER بکار رفته است آن حوزه را از طریق تحمیل خلا ساختار بندی کرده است. تئوریها بدون محتوای خاص حتی اگر به عملکدر آوردن نویسندگان در پیرامون موضوعات متداول کمک کند مقاله موضوعی را از وضوح هوشمندانه محروم می کند که برای جهت سیاسی و جامعه شناسی شرط لازم است.
اقتصاد سیاسی مارکسیت: دقت و اختصاص مورد بحث
در حالی که تئوری سهام دار و قانونی بودن نقاط شروع نسبتا خالی برای ساختار بندی حوزه SER بوده است تئوری اقتصاد سیاسی مصنون قابل تعریف تی دارد، اگر چه اختصاصی هی کاملا مختلف از آن گرفته شده است گری (1995) اقتصاد سیاسی بورژوا را مرتبط با قانونی بودن شرکتها شدم می دهد در حالی که اقتصادی سیاسی مارکسیت مرتبط با قانونی بودن سیستم شرح داده می شود مطالعه های اتخاذ کننده ساختار هم مرجع اغلب بدانیم نتیجه می رسد یا از این فرض شروع می شود که حسابداری نمی تواند جامعه را تغییر دهد و در واقع نمی تواند خودش را تغییر دهد تا زمانی که تایید اساسی در روشی وجود داشته باشد که در آن جامعه ساختاربندی شده است (کوپدو شرر 1984) برای مثال تینکر (1991) بیان می کند که SER نابرابریهای ساختاری سرمایه داری معاصر را در هاله ای از ابهام می پیچید و آن را به حداقل می رساند و SER با توجه به هدف مفهومی دموکراسی شدن روز افزون آن با نتیجه معکوس خواهد بود. به طور ویژه افشاگریهای اجتماعی، محیطی شرکت به عنوان ابزار ایدئولوژیکی برای ترویج سیاستها باورها نگرشها و روشهایی که نابرابری زنان و سایر گروههای محروم را تداوم می بخشد تعبیر شده است (تینکر و ننمارک 1987 ، صفحه 73) با استخراج بعد مشابه اقتصاد سیاسی مارکسیت کوپر (1992) انتقاد فمینیستی از گزارش محیطی را مطرح می کند که نتیجه می دهد بدون تغییر در جامعه روشی برای این وجودندارد در ترتیب سمبولیک فعلی حسابداران نباید تلاش کنند که محیط را محاسبه کنند (کوپر 1992، صفحه 37) به همین نحو پوکستی (1986 و 1991) استدلال می کند که SER احتمال پیشرفت جامعه را از طریق نهادهای چند حزبی فعلی و اطلاعات اجتماعی شرکت که شاید از طریق آنها ایجاد شود رد می کند (1991، صفحه 41) چنین استدلالهایی برای انتقادت از پروژه حسابداری اجتماعی برای عدم موفقیت آن در قدرت نظریه پردازی مورد استفاده قرار گرفته است برای مثال در سهمان (1999) انتقاد جمعی که از تنیکر (1991) و پوکستی (1986، 1991) می شود پیشنهادی می شود که چند حزبی جدید ذاتی در مدل پاسخگویی گیری به طور مناسب تشخیص نمی دهد که شرکتها چطور می توانند بر مدلهای تقاضا و کنترل قانون ایالت غلبه کنند. همه این مطالعات از اقتصاد سیاسی مارکسیت اسهام گرفته است به این معنی که آنها مثل ساختار مرجع آنها سطح ماکروسیتم سیاسی- اقتصادی را گرفته اند تا سطح میکروتر روابط شرکت- سهام دار/ جامعه. با این حال باید اظهار کرد که این ویژگی اقتصاد سیاسی مارکسیت در احاطه جهانی نظریه پردازان حسابداری اجتماعی نبوده است. وود وارد (2001) بیان می کند که طبقه بندی اقتصاد سیاسی گری در انواع مختلف بورژوا و مارکسیت رفتیم به دو بخش نوین است. وود وارد (2001 و مالتبی (2004) (آنچه آنها به طور می گویند مارکسیت است) اقتصاد سیاسی را در موارد شیوه فعال در SER شدم می دهند:
شرکتها صرفا از SER برای نشان دادن پذیرش آنها با هنجارها و معیارهای از پیش وجود داشته استفاده نمی کند بلکه برای مطرح کردن ردیف خاصی از ارزشهای مهم، ایجاد موردی برای آن ارزشها و اثبات پیوستگی آنها با ارزشی استفاده می کند. شرکتها ابتکار ترویج ارزشها به جامعه را بیشتر از واکنشی به تقاضاهای اجتماعی می گیرند (صفحه 418، تاکید افزوده)
کار مالتبی (2004) با سطح حل مشکل نیست کار او با استراتژی فعال است وود وارد (2001) بدون بررسی آشکار ساختارهای وسیلتد تسلط بیان می کند که افشاگریهای فعال شیوه اقتصاد سیاسی را تشکیل می دهد بوهر (1998) تمایز واکنش افعال بین تئوریهای قانونی بودن و اقتصادی سیاسی ایجاد می کند او اظهار میکند که قابلیت اجرای هر تئوری می تواند در این موارد درک شود کهن آیا افشارگری تحت انگیزه واکنش به جامعه و وقایع اقتصادی بوده است (قانونی بودن) یا بوسیله میل به انتشار ایدئولوژی شرکت (اقتصاد سیاسی مارکسیت) بوده است.
این نظریه پردازیها می تواند از نظر قانونی به ویژگیهای گوتری و پارکر (1989، 1990) برگردد. گوتری و پارکر (1989) نظریه اقتصاد سیاسی حسابداری SER را شرح می دهد:
افشاگری شرکت یک فرایند فعال اطلاعات ارائه شده از جنبه مدیریت است برای تنظیم و شکل دادن برنامه کار مباحثه و وساطت فرونشانی سردرگم کردن تغییر کشمکشی اجتماعی طراحی شده است (صفحه 351، تاکید افزوده).
گوتری و پارکر (1989) قبلا در مطالعه شان تئوری قانونی بودن را به عنوان واکنش به هنجارها و معیارهای اجتماعی تعریف می کنند بنابراین تمایز، رایج در بسیاری از مطالعات اخیر بین تئوری قانونی بودن و اقتصاد سیاسی مارکسیت بوجود آمد این حادثه تصادفی دیگری را می سازد که می تواند به عنوان شکل دهنده موضوع SER در جهتهای خاصی شناسایی می شود گوتری و پارکر 1989 به ندرت برای این مورد انتقاد قرار می گیرند (آرنولد 1990) بحث تئوری اقتصادسیاسی آنها یک پاراگراف است و برای تفسیر آماده است و در زمانی نوشته شد که نظریه پردازی SER در مراحل اولیه بود گوتری و پارکر 1989 به نظریه پردازی های اقتصاد سیاسی تینکر 1980 تینکر و نیمارک 1987 کوپر 1980 و کوپروشرر 1984 اشاره می کند آن نظریه پردازیهای اقتصادی و سیاسی با سطح تحلیل مرتبط است یعنی نگاه به حسابداری در حوزه سیاسی- اقتصادی و با تاثیرات حسابداری در توزیع درآمد ثروت و قدرت بیشتر از این که آیا واکنشهای افشاگری فعال یا واکنشی هستند در واقع اینکه آیا تئوری قانونی بودن ممکن است تئوری واکنشها را بررسی کند خودش بسیار قابل بحث است کاربدوی لیندبلوم 1994 در مورد تئوری قانونی بودن درباره قانونی کردن تلفیق کننده استراتژیهای فعال و واکنشی روشن و صریح است تناسب بین ارزشهای شرکت و اجتماع می تواند توسط سازمانهای واکنش دهنده به انتظارات جامعه یا تلاش فعالانه برای تغییر هنجارهای اجتماعی بدست آید.
علاوه بر این توضیحات اقتصادی سیاسی به استراتژیهای فعال محدود نشده است مطالعه تنیکر و نیمارک 1987 افشاگریها را به عنوان بحران خاص سرمایه داری بررسی کرد حتی جایی که تمایز بین استراتژیهای فعال و واکنشی مورد استفاده قرار نگرفته است تا سطح حل مشکل تانادیده گرفته شدن ادامه می یابد.برای مثال حرکت در جهت گوتری و پارکر 1990 کاسیوکان و شرر 2004 نشان می دهد که تئوری اقتصاد سیاسی (بیشتر از تئوری قانونی بودن یاسهامدار) واکنش به فشارهای اجتماعی را تشکیل میدهد ممکن است این درست باشد اما فقط اگر این برای شناسایی توسعه یافته باشد که واکنش به آن فشارهای اجتماعی بایستم و سیلتر سیاسی-اقتصادی به روشهای مرتبط باشد چنین تشخیص از تئوریها به سردرگمی در مقاله منجر می شود برای مثال کاسیرکان و شرر 2004 نتیجه می گیرند که افشا نکردن درمواجهه فشارهای اجتماعی نمی توانند از طریق تئوری اقتصادی سیاسی تشریح شود این می تواند با آدامز 1995 درک شود او بدون اشاره به شرایط اصولی بیان می کند که افشا نکردن استراتژی اقتصاد سیاسی (ظاهرا مارکسیت) را می سازد.
اظهار شده است که کل مشکل تعیین کننده آنچه اقتصاد سیاسی حسابداری تضمین مطالعه بیشتر است (وود وارد 2001، صفحه 389، تاکید اصلی) ما در جستجوی روشن کردن این موضوع در مقاله هستیم با این اظهار که تئوریهای مختلف بر طبق سطح راه حل آنها مشخص می شود (گری 1995) فعال یا واکنشی و افشاگی یا پنهان کاری یا به کنار کار اقتصاد سیاسی مارکسیت با وساطتها و کشمکشهای سط سیستم است که به تنبکر 1984 تنیکر و نیمارک 1987 تنیکر 1991 لهمان 2001، 1999 کوپر وشرر 1984 و پوکستی 1991، 1986 آگاهی می دهد بر طبق این معیار بسیاری از تفسیرهای اقتصاد سیاسی روش SER تصوری از بورژوا است که به سطح روابط شرکت سهام دار می نگرد موضوعات سیاسی گسترده تر و رد پرداختن اساسی بامفهوم قدرت را محو می کند (اورت 2007) بالینی مال تمایز کوچک/ بزرگ تمایزی است که بسیاری از مطالعات را شناسایی نمی کند و اظهار می کند که نقاط شروع برتر اغلب پدیدار می شود یا تحمیل می شود چطور این نقاط شروع ساختار دانش را دهنده هوشمندانه شکل می دهد می تواند از قوانین تکامل خود آن پیروی کنند اجتناب ناپذیر است که مفاهیم مختلف در علائم مختلف خوانده می شود اما آن فرایندهای تکامل نظریه ای از حوزه SER سود می برد اگر ثبات داخلی و مقایسه داشته باشند که در مورد اقتصاد سیاسی مارکسیت اخیرا مورد نیاز است.
کارمیدانی SER: ایجاد شکافها در حوزه برتر
سایر جنبه هایی که به راحتی در جنبه های سهام دار قانونی بودن یا اقتصاد سیاسی مارکسیت متناسب نیست در SER به طور مستقیم بوده است تفسیرهای SER از کار میدانی سالهای اخیر توضیحات عمیق چه او چگونه SER در سازمانها قرار می گیرد را رائه داده اند (گروی 2005) با انجام این کار ما اظهار می کنیم که آنها در معرض نظریه پردازیهای (برتر) فعلی همان طور که مشخص شده است قرار می گیرد و نقاط ثبات حوزه SER را بیرون می کشد.
ماسه روش و سیله را شناسایی کرده ایم که در آن کار میدانی سالهای اخیر برتری نظریه ای اخیر را مختل می کند اول اینکه مطالعاتی انگیزشهای SER را برای پیچیده و گوناگون بودن نشان داده است بیشتر از محرک خاص از طریق کارهای مدیریت سهام دار یا قانونی بودن (در هر سطح تحلیل) ظاهرا شرکتها در مورد موضوعات اجتماعی- محیطی برای انواع استدلالها و روشهایی که لزوما در شرکتها پیوسته و سازگار نیستند گزارش می دهند برای مثال آواند 2002 بیان می کند روشی که در آن سازمانها فرایند گزارش را ساختاربندی می کنند (یعنی چیزها ظاهرا پیش پا افتاده هستند که اداره ها درگیر می شوند و زمان بندی و منابع متعهد می شوند تاکید مهمی بر چگونگی تولید گزارش دارد. بوهر 2002 دریافت که تغییر روشهای افشاگری محیطی فرایند طولانی و پیچیده است و در دو شرکت مورد مطالعه متنوع است دریک مورد ساختارهای برتر قوی سرمایه داری مورد استفاده سرمایه گذار سازمانی فعال برای تاثیر بر روشهای گزارش بود درمورد دیگر آژانس نقش بزرگ تری را ایفا کرد که در آن کسی در داخل شرکت از فرایند حمایت می کرد گری 1995 نقش مدافعان مجزا را در اغاز گزارش محیطی مهم دریافت انگیزشها برای تفاوت در شرکتها در بررسی انگیزشهای SER بریتانیا میلس 2002 دریافت شدند وبه عواملی اشاره می کند که فرایندهای گزارش سازمانی را شکل می دهد : فشار نظیر و فعالیتهای نشانی فشار سهام دار فشار دولت و فشار از شهر ، تکرار خارجی افزایش یافته شناسایی بیرونی از طریق پاداشها/ روشهای مرتبه بندی روحیه افزایش یافته پونسل و محرکهای تجارت مثل کاهشی هزینه باریک (ملیس ، 2002، صفحه 85) اسپنس و گری 2007 به هیمن نحو توضیح می دهد چطور سازمانها به دلایلی گزارش می دهند اگر چه استدلال می کنند که ضمن اینکه این دلیلها در شرکت متفاوت است ترکیب خاص انگیزه های در موسسات برنده ساخت مورد تجارت هستند بنابراین اپنس و گری 2007 با صراحت اظهار می کنند که برتری کلی در پیچیدگی ظاهری انگیزه های SER وجود دارد که سایر مطالعات کار میدانی ان را باز کرده است.
دوم اینکه مطالعات با نگرش ادراک مدیریتی و اجرای فرایند SER نشان می دهد که نوعی منازعه داخلی برای معنا بر قابلیت تقویت CSR و SER وجود دارد. برای مثال مطالعاتی از تئوری تغییر سازمانی استفاده کرده اند و با صراحت بیان می کنند که وساطت کشمکش به طور کامل رد خودش توضیح نمی دهد که چرا سازمانها گزارش می دهند (گری 1995 ، داریناگاو بینگتون 2001، دایناگار 2001) در حالی گری 1995 نشان می دهد که گزارش محیطی به عنوان بخشی از استراتژی مقاومت تغییر بکار گرفته شده است داریناگا 2000 اظهار می کند که وضوح اگر چه به طور واقعی از طریق گزارش محیطس بدست نیامده اما به عنوان مرحله مهمی در افشاگی بازنگران سازمانی پدیدار می شود این عدم انسجامی را نشان می دهد که و اقلا در سازمانها وجود دارد. لاریناگا 2001 استدلال می کند که پیچیدگی این عدم انسجام می توانست مباحثه ای پیرامون اینکه کدام تئوریهای وسیع (سهام دار قانونی بودن و اقتصاد سیاسی مارکسیت) عقلی ترین و بدون نوآوری است بوجود می آورد لاریناگا 2001 با صراحت بیان می کند که این تئوریها مقام پیچیدگی روش SER رامی گیرد لاریناگا و بینگتون 2001 این موضوعات را ایجاد می کنند و اظهار می کنند که سازمانها بطور همزمان به طور اساسی زمانی تغییر می کند که به برنامه کار محیطی واکنش نشان می دهند و برنامه کار محیطی خود را برای تداوم این وضعیت تغییر می دهند. لاریناگال و بینیگتون 2001 پاسخی برای هر یک تئوریهای اجتماعی- سیاسی ارائه می دهد که به طور پایدار بر نفع شخص استراتژیک شرکت متمرکز میشود.
بنابراین تا اینجا SER با نیاز به وساطت کشمکشها با گروههای بیرونی حرکت کرده است. ظاهرا نوعی وساطت داخلی قبل از این وجود دارد (گری و بینگتون 2000، اودید و به طور خاصی نوریس و اودوید 2004 و اودوید 2005) اجرای SER توسط شرکتها نمی توانند بدون مشکل استنباط شود چون اغلب از طریق توضیحات نظریه ای بیان می شود که تمرکز بر فصل مشترک بین شرکت و سهام داران خارجی آن است این مطالعات تغییر سازمانی چیزی از فرایندهای داخلی را آشکار می کند که برای امتحان و مذاکره کردن مفهوم محیط کاری می کند و SER نتیجه را پیش پا افتاده و جزئی می داند. بررسیهای کیفی این منازعه داخلی را به طور مفصل منعکس کرده اند. برای مثال مطالعه موردی اودوید 2005 چگونگی ایجاد انگیزه های زایاد امور کشمکش برای SER در آژانس کمکی ایرلندی برای پیوستگی با مسیر کارهای مدیریت ارشد را توضیح می دهد. دوباره با انعکاس منازعه های داخلی که برای SER وجود دارد مطالعاتی ادارکهای مدیریتی کیفی قابلیت تقویت ، مسئولیت اجتماعی شرکت یار SER رابررسی کرده است کار در مورد ادراکهای مدیریتی قابلیت تقویت توسط بینگتون و تامسون 1998 و گری و بینگتون 2000 بعهده گرفته شده است که دریافتند تجارت باموضوعات اساسی تری دست و پنجه نرم می کند که تکامل قابل تقویت و بوجود می آورد و تجارت به عنوان یک وضعیت معمول ادامه می یابد اودوید 2003 با اعضای سازمانی در ایرلند مصاحبه کرد تا به طور مفصل ادراک و تلقی آنها از مسئولیت اجتماعی شرکت esr را بررسی کند و دریافت که کشمکشهای بین ادراکهای فردی مدیران و آنهایی که مورد نیاز سازمان است وجود داشت.همان طور که گری و بینگتون 2000 دریافتند این نشانه اعضای سازمانی دارای نظرات شخصی است که با مسیر شرکت کشمکش می کند. در هر دو مورد افراد در انجام هر چیزی احساس بی قدرتی کردند اما آن مسیررا دنبال می کنند. با این وجود، بیان می شود که قبل از برتری کارهای استراتژیک ، یک منازعه در منی (با این حال کوچک و بی فایده) جای می گیرد. نوریس و اودوید 2004 در جهت توضیح چگونگی واقع شدن این تنظیم بین ارزشهای شخصی و سازمانی در سازمانها می رود و فرایندهای با جامعه سازگار کردن مطرح می کند که بر مقاومت با مسیر شرکت غلبه می کند.
سوم اینکه، توضیحات برای چگونگی وساطت SER در کشمکشها توسط تامسون و بینگتون 2005 و راهامان 2004 ارائه شده است. این مطالعات لزوما تئوریهای اقتصادی سیاسی را تکذیب می کند. به اندازه ای که نشان می دهد چطور مفهومی شدن اخیر این تئوریها با توجه به آنچه خودشان در جستجوی تشریح آن هستند مشخص باقی می ماند. برای مثال تامسون و بینگتون 2005 اظهار می کنند که SER پیوستگی هدف را نشان می دهد. این تکذیب زبانی کشمکش نوری را در چگونگی توجیه سرمایه داری غربی از طریق SER ساطع می کند. در قسمت نادر کار میدانی بررسی کننده SER در کشورهای در حال توسعه (نتیجه باید به رسانه های دکترای راش و مونیس رجوع کنید) ، راهامان 2004 دریافت یکی از انگیزه های اصلی برای SER در سازمانی بخش دولتی کشور غنا فشار اجباری برای گزارش از بانک جهانی بود (یکی از موسسان سازمان) راهامان 2004 بیان می کند که گزارش نتیجه به پنهان کردن فقر و نابرابریهای کمک کرد که توسط فعالیتهای سازمان دوباره ایجاد شده است و در نهایت تقویت پذیرش ایدئولوژی جهاین بازار آزاد تحتت فشار بانک جهانی برتر بود. این مطالعه تفسیرهای قبلی هبرماسیان در مورد SER (پوکستی 1991، 1986) را با نشان دادن تجربی چگونگی تحریف شدن روابط کامل و اجرای می کند. به طور ویژه تر ، تامسون و بینگتون 2005 و راهامان 2004 بر روش تمرکز می کنند که در آن موضوعات در گزارشها ارائه می شوند و به ما در جهت اهمیت زبان و ایدئولوژی اشاره می کنند این کار مقاله موضوعی پدیدار شده عمیق مرتبط با استفاده از زبان در گزارشهای شرکت را کامل و اجرا می کند (معین 2005، ترجیحا 2006، ماین 2005، لویسی 2002، لیوسی و کسیرنیز 2002) این مطالعات بر اشکال زبانی متمرکز است که مشخصه وساطت کشمکش هستند و با این کار به ما اجازه می دهد توضیحات وساطت کشمکش SER را توسعه دهیم و منعکس کنیم.
بحث
در مشخص کردن SER به عنوان یک رشته سیاسی که به طور حتم شکل برتری می گیرد می توانیم به نکات اصلی مرجع توجه کنیم که در ایجاد آن برتری نسبتا تثبیت شده می شوند. در تحلیل چگونگی تثبیت این نکات مرجع و به طور مجزا چگونگی داخل کردن تا حد مستقل آن نکات مرجع در مفهوم و استفاده از آن برای شکل دادن کار تجربی تلاش کرده ایم ماهیت مشکل آفرین برتری فعلی را در این حوزه مورد تاکید قرار دهیم. هدف اولیه این روش توجه به پی بندیهای جامعه شناسی و ساختار حوزه SER معین تاکیدد بر پارامترهای نظر برای و چگونگی بکار گرفتن اینها توسط محققان بود. در انجام این کار باید به تحلیل حوزه SER در موارد مرجع خودش ادامه دهیم. به عبارت دیگر، برتری را گرفته ایم همان طور که آن را می بینیم و آن را در این مقاله بیشتر از نقطه نظر عینی مفهومی تحلیل درک کردیم. البته ادعا نمی کنیم در فرایند انجام این کار بی طرف باقی مانده ایم در حالی که هوشیاراند از هر تلاشی برای مطرح کردن تئوری یکنواخت شده برای SER اجتناب کرده ایم که بهتر از آن چیزی است که تاکنون در این جا مطرح شده است، در عین حال خودمان را صرفا به تحلیل پیوستگی درونی یا اعتبار نظریه پردازیهای وسیله SER محدود نکرده ایم. در اوقاتی محتوای سیاسی آنها را مورد انتقاد قرار داده ایم. بنابراین این روش اگر چه در ابتدا جامعه شناسی است به طور اجتناب ناپذیر از نظر ماهیت هم سیاسی است.
در مرحله اول در بالا استدلال کرده ایم که برتری نظریه ای قابل تشخیص در موضوع SER وجود دارد. توصیف تئوریهای مختلف اقتصاد سیاسی (1996، 1995) در SER تبدیل به ماده شده است. تئوریهای سهام دار، قانونی بودن و اقتصاد سیاسی مارکسیت نکات مرجع مهمی در این حوزه شده است و به تاثیر ادامه می دهد و برای توجیه کار بوجوده آمده مورد استفاده قرار گرفته است. در حالی پیدایش برتری نظریه ای از نظر ما کاملا طبیعی و غیرقابل اجتناب است، روشی که در آن نمایان می شود ارزش تحلیل را دارد. وضع دور نمایی نظریه ای به طور عمده بدون انتقاد پیش رفته است (اورت 2007) در واقع پذیرش دورنما مشکل آفرین نمایان می شود وقتی با عمق بیشتر به چگونگی تکامل نکات مرجع اصلی آن توسط محققان SER می نگریم، در حالی که وجود و ماهیت برتری نظریه ای به خودی خود فراتر از انتقاد است. شکل اصلی که چنین برتری را می گیرد جعلی تر است. برای نشان دادن این به طور مفصل به خود نکات مرجع نگریسته ایم.
شاید تئوری سهام دار بهترین مثال نکته مرجع را ارائه می دهد که بدون داشتن هر تکامل قابل توجهی در نظریه پردازیهای SER پذیرفته شده است. این نکته مرجع علیرغم دارایی اختصاص که می تواند در سایر مقاله های موضوعی سازمانی یا از طریق ادغام با تئوری قانونی بودن داخل شود به طور عمده خالی مانده است، تا زمانی که چنین فرایند اختصاص کردن (یا پرکردن) جای بگیرد از نظر جامعه شناسی نامشخص به نظر می رسد که چرا باید درباره تئوری سهام دار به صحبت ادامه دهیمخ. تئوری قانونی بودن به روشی بکار برده شده است که خلا را در حوزه SER اگرچه به مفهوم متفاوتی تحمیل می کند. در حالی که ظاهرا تئوری سهام دار فاقد هر محتوای خاصی به سبب کمی نظریه پردازیهای سهام دار است، تئوری قانونی بودن فراتر از هر تئوری دیگری در SER نظریه پردازی شده است. با این حال خلا مفاهیم مهم آن به تئوری قانونی بودن وضعیت کشف کننده وسیعتر از تئوری عمیق نسبت می دهد که می تواند برای درک پیچیدگی و کشمکش مورد استفاده قرار گیرد. محتوای خاص آن مشکل آفرین است و پیدایش آن به عنوان ماهیت مجزا از تئوری سهام دار چیزی از حادثه تصادفی می شود. تصور کنید که ما به طور کامل بر برچسب تئوری قانونی بودن تسلط دارمی و دوباره نکته های قانونی بودن در حوزه روابط شرکت به سهام دار تحت نام تئوری سهام دار صحبت کردیم. ممکن است بیهوده به نظر برسد که شاید این کمتر از نظریه پردازیهای ناقص و اختراع دوباره چرخهای معنی باشد. در واقع با خالی ماندن جهت گیرانه اختصاص این تئوریهای تابع کارهای نسنجیده در پایان مقاله های آکادمیک هستند که ظاهرا به عملکرد قانونی بودن تحلیلهای (نسبتا مجزا) تجربی که مقدم بر آنها است کمک می کند.
بنابراین تئوری سهام دار و قانونی بودن در ساختار مرجع خودشان مشکل آفرین هستند. ما سعی کرده ایم در این مقاله نشان دهیم که این مشکلات قابل حل هستند. با این حال به در حالی که از نظر هوشی در جامعه شناسی مهم است، چنین کار پاک کننده ای محدوده های این تئوریها را حل نمی کند که از حیطه محدودشان نشات می گیرند یعنی آنها جنبه بسیار بورژوای جامعه را اتخاذ می کنند (گری 1995) مواردی مثل مدیریت سهام دار و قانونی بودن به دلایلی تا حوزه ای کوچک شمرده می شوند که SER در فرایند وسیعتر ایدئولوژی کردن و ساختار رضایت عقب افتادگی را جبران می کند شاید حتی تجارت نقش گمراه کننده درخواست کننده را به عهده بگیرد (کلیسون ، 2003). آنچه ممکن است از توجه بیشتری برخودار باشد بررسی ترتیبات سازمانی و عوامل ساختاری که است که از مدیریت سهام در و فشارهای قانونی بودن بوجود می آید گری 2002 نظریه پردازی متای حسابداری را برای امکان مکالمات پیچیده تر بین خودمان و مقابله با تمایل ضمنی در جهت مدیریت مطرح می کند که در حسابداری نظریه پردازی نشده ذاتی است. ما اظهار می کنیم که حسابداری پیوسته و تا حدی نظریه پردازی شده می تواند باعث عقاید نادرست مشابه شود. به این ترتیب ما برتری بعد بورژوا در SER مشکل آفرین می بینیم. برای تئوریهایی که از ابعاد سیاسی الحاق شده حمایت می کند تئوری سهام دار و قانونی بودن نقش ایالت تاثیر ساختاری شرکتهای بزرگ را مطرح نمی کند. همان طور که گری 2002 اشاره می کند، توجیه اصلی برای SER باید در احتمالات اساسی و آزادی بخش قرار بگیرد (صفحه 689). برای ارزیابی این ضروری به نظر می رسد که درکی از چگونگی عملکرد SER در پدیدار شدن از حوزه وسیعتر داشته باشیم. گری 2005 استدلال می کند که این اهمیت ویژه ای دارد چون تاکنون دیده ام که بررسی پتانسیل ضروری آینده برای ترغیب تقویت پذیری و بلافاصله احتمالات بیشتر مسئولیت و نظارت اکولوژیکی بدون درک جدی سرمایه داری مالی جهانی ، نقش کشور و نقشهای ایفا شده توسط قدرت در ظاهری های مختلف آن غیر ممکن است (صفحه 23). تا حدودی ، چنین نظریه پردای شاید از طریق تئوری سازمانی جای بگیرد. لاریناگا 2007 واضح ترین کار برد تئوری سازمانی را در حوزه SER مطرح می کند و برخلاف تعددگرایی سطح شرکت تئوری قانونی بودن تاکید می کند که واکنشهای گزارش شده سازمانی شاید نتیجه عمل عقب دار ترکیب شده تایید شده هنجارها و معیارهای سازمانی، مفاهیم مشترک و افشاگری نسبتا برتری یافته باشد. با این حال ، لاریناگا 2007 تمایل دارد فشارهای سازمانی موجود در سطح ویژه کشور را تفسیر کند به دلایلی تاکید خیلی زیادی را به تفاوتهای کشور به هزینه وحدت سطح بالا تر قرار می دهد که در آن این تفاوتها وجود دارد. با این وجود، تئوری سازمانی می تواند در سطوح مختلف راه حل تفسیر شود. دیگان و اندمان 2006 مطرح می کنند که تئوری سازمانی لزوما محدود به سطح بورژوای تحلیل نیست و با صراحت اظهار می کنند که ابزار نظریه ای آن ممکن است به طور موثرتری مرتبط با موضوعات کشمکش و ابراز مخالفت بکار برده شود (راهامان 2004).
در نگاه به نظریه پردازیهای اقتصاد سیاسی مارکسیت SER سعی کرده ایم ماهیت متناقضی تکامل نکات مرجع نظریه ای و چگونگی پیروی این نکات مرجع از قوانین تکامل خودشان مستقل از چگونگی تثبیت شدن آنها در مرحله اول را نشان دهیم. اقتصاد سیاسی مارکسیت به نحوی متناقض در این مقاله تفسیر شده است. در حالی که تفاوتها در تفسیر نشانه ها و نکات مرجع باید برای منعکس کردن برتری نظریه ای تحت آنچه کار می کنیم پذیرفته شود، آن تفسیرها باید از نظر تئوری توجیه شده باشند. با اقتصاد سیاسی مارکسیت تفسیرهایی را می بینینم که به طور کامل تکامل نیافته ند یا سایر تفسیرهای اقتصاد سیاسی مارکسیت در این موضوع تلفیق نشده اند. ما رواج سود نسخه کشف کننده و تا حدی سطحی را به هزینه نظریه پردازی متراکم تر ون بدون تلاش در توجیه دیده ایم. ما اظهار نمی کنیم که ساختار اقتصاد سیاسی مارکسیت به طور کامل تر اتخاذ شده است بلکه دوباره به خاطر دقت جامعه شناسی استدلال می کنیم که آیا نویسندگان به دنبال استفاده از لنزهای نظریه ای در توضیح SER هستند که آنها را در سطح مناسب راه حل قرار می دهد و زمان چگونگی انحراف آنها را از تفسیرهای مختلف روشن می کند که به استفاده از همین لنزها مفهوم داده است.
نگرشهای ارائه شده از طریق کارهای تحقیقی سالهای اخیر نشان می دهد چطور انگیزه ها پیچیده و گوناگون هستند که منازعه های درونی وجود دارد که از ارزش بررس بیشتر برخوردارند و روشی که در آن فرایندهای وساطت کشمکش مطرح می شوند تنها در ابتدا باز شده است. در حالی که این موضوعات شاید تا حدی از طریق تئوری سهام دار قانونی بودن واقتصاد سیاسی مارکسیت بررسی شده اند ، محدودیتهای این تئوریهای (مفهوم سازی فعلی حوزه SER) بسیار آشکار است. نگرشهای ایجاد شده از کار میدانی فراترمی رود و مسئله برتر کردن فعلی حوزه SER و ارائه می دهد به موجب این واقعیت که بسیاری از استدلالها در این مطالعات غیرقابل مقایسه باقی می مانند تابع پوشش دار شدن در ساختارهای نظریه ای برتر نبوده اند آنها مجموعه ای از تکاپوهای مخرب را از پایین ارائه می دهند. همانطور که بیشتر انی مطالعات پیشرفت می کنند نکات فعلی کمتر تضمین شده ثبات می شوند و دورنمایی برای اظهار دوباره برتر این حوزه خودش را ارائه می دهد. کونتراپارکد 2005 ما استدلال می کنیم که مجموعه ای از تفسیرهای نظریه ای غیر قابل مقایسه ادامه می یابد. نکات جدید ثابت به طور حتم پدیدار می شود و برتری جدید قابل تشخیص می شود چطور این اتفاق می افتد را نمی توان به راحتی پیش بینی کرد اما در این مورد آگاه تر هستیم که چطور تئوری را توسعه دهیم و ایده ها را درمیان خودمان مبادله کنیم با این احتمال که هماهنگی هایی که توسعه می دهیم از نظر جامعه شناسی دقیق و از نظر سیاسی پر قدرت باشد. اگر SER پتانسیلی برای ایجاد یک دنیای بهتر دارد، استحکام بخشیدن پی بندیهای جامعه شناسی آن می توانند فقط کمک کند. استفاده از نکات مرجع نظریه ای خالی فقط کمک می کند تا ما کار تولیدی را ادامه دهیم که به طوری فصیح از بحث مخالفانه جلوگیری می کند.
درنهایت، می خواهیم با پیامی مثبت تمام کنیم ، پیامی که صبورانه به تفکر منظم متمرکز نمی شود بلکه احساسات را جلب می کند (اورت 2007)، مانند محققان انی رشته پیوستگی با آن داریم و می خواهیم با دیونسیوس آن را هدایت کنیم، می خواهیم بخشی از فراسوی نیروی مخرب مهم باشد که سرمایه داری را پیشرفت داده است، به ما کمک می کند تا ردپاهای ساده تر روی زمین را ترک کنیم و دنیای بهتری برای فرزندانمان بسازیم، انتقادی که ارائه می دهیم با انی امید است که به خانه ای برسیم که بتوانیم بهتر آن را مجهز کنیم تا به آن اهداف برسیم. ما تظاهر نمی کنیم که تمام پاسخهای داریم و ابتدا می پذیریم که لنز نظریه ای اینجا شاید در توضیح "چگونه است" بهتر از "چگونه باید باشد" است.
نظریه پردازی لاکلو براساس مناظره های منطقی همگیان است و بنابراین حادثه احتمالی را تایید می کند و مثل مخالفت قاطع به زندگی اجتماعی نسبت می دهد. تئوری مخالفت شاید مشکلات بیشتری را ایجاد کند (جونز 2006). شاید به گذشتن از هگل ، مدرنیزه و اکثریت زیاد تفکر فلسفی غربی نیاز داریم و تایید چیزی که فراتر از مناظره های منطقی است یعنی علم هستی مثبت از ماهیت (فطرت) (دلیوز). این به جدایی از دنیای اجتماعی نیاز دارد، تعالی روح بر هوش و انطباق با فطرت. تئوری اجتماعی ما را متصل به موقعیتهای و ماهیتهای خاص نگه می دارد. این می تواند فقط حادثه تصادفی و مخالفت را با رها کردن ما با پروژه های غیر ممکن تایید کند. این از ما می خواهد هیچ کاری کمتر از گذشتن از دنیا و ورود به حیطه شادی عمیق انجام ندهیم. این نیاز ندارد مثل کناره گیری از مسئولیت دیده شود. این تنها کسانی است که از دنیای گذشته اند که در موقعیتی برای ایجاد یک دنیای بهتر باشند (تول).
41