چکیده
برای تقویت روحیه ی جهادی در جامعه و بخصوص جوانان هیچ نسخه ای شفا بخش تر از شرکت در ادوها و فعالیت های جهادی نیست، همچنان که مقام معظم رهبری در سال گذشته جوانان نخبه ی کشور را به اردوهای جهادی دعوت کردند و فرمودند: "نگویید وقت نداریم!"، این نسخه نه تنها تایید و توصیه ی رهبری را به دنبال دارد و تمرینی است برای حضور در عرصه های مدیریتی کشور با روحیه ی جهادی، بلکه تجربه ی "جهاد سازندگی" در ابتدای انقلاب نشان داد که سنگ های بزرگی را می توان با بها دادن و پرداختن به آن از مسیر پیشرفت کشور بلند کرد.امروز دشمنان این نظام و انقلاب به دنبال مایوس کردن مردم و اثبات ناکارآمدی نظام اسلامی در حوزه ی اقتصادی اند و بیشترین فشار خود را به قشر مستضعف جامعه وارد می کنند و به خیال باطل خود به دنبال این هستند که انقلابی که به دست کوخ نشینان محقق شد را با فشار اقتصادی به وابستگی قدرت های اقتصادی بکشانند، لذا توجه به امر محرومیت زدایی با استفاده از ظرفیت گروه های جهادی و بالابردن جایگاه آن در نگاه مردم، مسئولین و حتی جهادگران، جهادی کبیر است.اگر بخواهیم خیلی رسا و در کمترین عبارت، جهاد کبیر را تعریف کنیم؛ می توانیم بگوییم: نفوذناپذیری مومنان در برابر کافران یا به عبارتی دیگر: مقاومت و تسلیم ناپذیری اهل ایمان در مقابل دشمنان قرآن. مقام معظم رهبری در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین علیه السلام، بیانات روشنگری مطرح کرده و از آن جمله، جهاد کبیر را این گونه معرفی کردند: "اطاعت نکردن از کفّار همان چیزی است که خدای متعال به آن گفته جهاد کبیر.
در مقاله حاضر قصد داریم به حقیقت جهاد کبیر و نحوه تحقق آن بپردازیم.
کلیدواژه :
جهاد کبیر-جهاد اکبر-تحقق-رهبر
مقدمه
عده ای به اشتباه جهاد کبیر را همان جهاد اکبر و به تعبیری جهاد با نفس می دانند، در حالیکه جهاد کبیر یکی از انواع جهاد اصغر و به معنای مجاهدت با دشمن است، لذا این موضوع مسئله ای فردی نبوده و بعد اجتماعی دارد.در جهاد کبیر، آن تلاشی که در مقابل دشمن صورت می گیرد وجهه ی نظامی ندارد، خواستگاه این واژه در قرآن کریم به دورانی بر می گردد که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در مکه حضور داشتند و طبعاً دوران روشنگری و ایستادگی و مقاومت است.
کشور ما در دورانی به سر می برد که کارزار نظامی برپا نیست، به قول رهبری معظم انقلاب خرمشهرهایی در پیش است منتها نه در میدان نظامی ؛ لذا جهاد در این دوران ویژگی های خاص خود را دارد که می توان به برخی از آنها اشاراتی داشت:
اول ؛ در این میدان مبارزه، شور و هیجانی چون فعالیت نظامی وجود ندارد! وقتی عرصه ی نظامی تعریف می شود، جمع قابل شماری از جوانان خودشان را آماده ی میدان می کنند اما در عرصه ی جهاد فرهنگی، اقتصادی، علمی و … این هیجان وجود نداشته و کار سخت تر است، شاید یکی از دلایل اصلی اجتماع جوانان در مساجد ابتدای انقلاب، وجود فضای جهادی بود که مخاطب خود را به دنبال داشت.دوم ؛ کسی به جهادگران مدال افتخار نمی دهد! زیرا نتایج و دستاوردهای آن ملموس نیست، وقتی شما در میدانی نظامی به دفاع از مرزهای جغرافیایی کشور خود می پردازی، از نگاه ناظران مجاهدت شما مقدس بوده حتی اگر ناظران جهاد شما را به حفظ خاک و ناموس خلاصه کنند.سوم ؛ این جهاد پیچیدگی خاص خود را دارد، در یک میدان نظامی دشمن را با چشم می توان مشاهده کرد و با اندک آموزشی می توان حداقل فعالیت هایی داشت، اما در جهاد کبیر دشمن و مواضعی که ضربه می زند، برای همگان آشکار نیست و صف بندی مقابل آن نیازمند بصیرت و تخصص است.
چهارم ؛ در میدان جهاد کبیر، عده ای انگیزه ها را خشک می کنند!، اینکه مقام معظم رهبری در چند سال گذشته مدام جوان های مومن و حزب اللهی و انقلابی را به کارهای خود جوش فرهنگی دعوت می کنند و اصرار دارند این فعالیت ها را رها نکنند و به مسئولین توصیه می کنند به این فعالیت های فرهنگی بها دهید، علتش این است که این جوانان به طور خودجوش اقدامات بزرگی می کنند اما متاسفانه بعضاً نه تنها شاهد همراهی مسئولین نیستند بلکه با کارشکنی هایی مواجه می شوند که رفع آن نیازمند عزمی راسخ است.1
غرض از این سخنان تنها تکرار واژه ای از واژگان تاکتیکی و حیاتی رهبری نیست، کاری که شاید چند سالی است ؛ همراه با واژگانی چون اقتصاد مقاومتی شد و نتوانستیم آنچنان که باید به وظایفان عمل کنیم.
شرائط تحقق جهاد کبیر
1- شرط قصد قربت (ویژگی درونی: هدف شناسانه، انگیزه و نیت تقرب به خدا) این همان قیدی است که در جهاد مطرح است و اگر جهاد برای رضای خدای متعال انجام نشود و به اصطلاح "فی سبیل الله" نباشد، دیگر جهاد نیست و چنین جهادی دیگر از نظر اسلامی، ارزشی ندارد. داستان قتیل الحمار را شنیده اید. پس کسی که قصد قربت به خدا نداشته و برای خوشآمد مردم استقامت و مبارزه کند و با دشمنان خدا بجنگد؛ همانند کسی است که برای ریا نماز بخواند.
2- برهم زدن نقشه دشمن (ویژگی بیرونی: عملکردی در جهت عکس خواست دشمنان قرآن) این شرط به صراحت در قرآن کریم آمده است: فلاتطع الکافرین و جاهدهم به جهادا کبیرا.[2]
پس کسی که پازل دشمن را کامل کند هر چند فرض کنیم قصد قربت هم داشته باشد؛ ندانسته در حال خدمت به شیطان و دشمنان خدا است.
جهادگران در عرصه های گوناگون
بی تردید هر کسی که با اخلاص و به نیت رسیدن به قرب و لقای خدای کریم، نقشه های دشمن را نقش بر آب کند و برهم بزند؛ جهادگر در عرصه جهاد بزرگ است. با توجه به این دو شاخص (1- اخلاص 2- برهم زدن نقشه دشمنان اسلام) اگر تاریخ صدر اسلام و دوران معاصر را بررسی کنیم؛ می توانیم هزاران نمونه از مجاهدان میدان جهاد کبیر را – از مردان و زنان با ایمان- بیابیم. این جهاد عرصه های گوناگونی دارد مانند اقتصاد و عمران و آبادانی، علم و فرهنگ، سیاست و. ..
به عنوان یک مثال عملکرد انقلابی و جهاد سازندگی آن مرد بزرگ که خالصانه و بی سر و صدا در بشاگرد به محرومین خدمت کرد یعنی مرحوم حاج عبدالله والی را در نظر بگیرید و ببینید که وی چگونه نقشه دشمنان را در بدبین کردن مردم به نظام اسلامی برهم زد و ایرانیان را امیدوار ساخت: او برای لبیک گویی به اشاره ی حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) که فرموده بودند: "به داد بشاگرد برسید!" در سال 1361 ش. به منطقه ی دورافتاده و محروم بشاگرد هجرت کرد و در بیست و سه سال خدمت و تلاش مخلصانه این دیار واقعاً محروم را با مدیریت جهادی به آبادانی نسبی رساند و در هشت اردیبهشت ۱۳۸۴ ش. رحلت کرد و هجرت و جهاد عظیمش به پایان رسید. و رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با خانواده ی مرحوم "حاج عبدالله والی، با اشاره به آثار اخلاص و برکات استقامت در کار، خاطر نشان کردند: مرحوم آقای حاج عبدالله والی یکی از آدمهایی است که قطعاً در تاریخ انقلاب و تاریخ کشور اسمش خواهد ماند و نامش به نیکی یاد خواهد شد؛ خداوند درجاتش را عالی کند. من با اینکه ایشان را از نزدیک ندیده بودم و هیچ یادم نمی آید که با ایشان ملاقاتی داشته باشم، اما دورادور ایشان را میشناختم، میدانستم که در بشاگرد مشغول خدمات با ارزشی هستند…. کارهای خالصانه و بی هیاهو در کل بنای جمهوری اسلامی اثر می گذارد و آن را مستحکم می کند.[3]
اصطلاح جهاد کبیر در قرآن کریم
این اصطلاح (جهاد کبیر) در قرآن کریم آمده البته فقط یک بار: به این صورت: فَلا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً کبیرا[4] یعنی: "پس از کافران اطاعت مکن و بدین وسیله با آنان جهاد کن؛ جهادی بزرگ."
ولی باید توجه داشت که این معنا و مضمون یعنی توصیه به تسلیم ناپذیری در برابر کافران و منافقان – بدون استفاده از اصطلاح (جهاد کبیر) – در سراسر قرآن بارها ذکر شده است مانند:
1- فَاصْبِرْ لِحُکمِ رَبِّک وَ لا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً اَوْ کفُوراً.[5] یعنی: پس در برابر فرمان پروردگارت شکیبا باش، و از هیچ گنهکار یا کافری از این مردم اطاعت مکن.
2- وَ اصْبِرْ نَفْسَک مَعَ الَّذینَ یدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداهِ وَ الْعَشِی یریدُونَ وَجْهَهُ وَ لا تَعْدُ عَیناک عَنْهُمْ تُریدُ زینَهَ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ لا تُطِعْ مَنْ اَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ اَمْرُهُ فُرُطاً.[6] یعنی: با کسانی که صبح و شام پروردگارشان را می خوانند در حالی که همواره خشنودی او را می طلبند خود را شکیبا دار، و در طلب زینت زندگی دنیا دیدگانت [ از توجه ] به آنان [ به سوی ثروتمندان ] برنگردد، و از کسی که دلش را [ به سبب کفر و طغیانش ] از یاد خود غافل کرده ایم و از خواسته های نامشروعش پیروی کرده و کارش زیاده روی است، اطاعت مکن.
3- وَ اِنْ تُطِعْ اَکثَرَ مَنْ فِی الْاَرْضِ یضِلُّوک عَنْ سَبیلِ اللَّهِ اِنْ یتَّبِعُونَ اِلاَّ الظَّنَّ وَ اِنْ هُمْ اِلاَّ یخْرُصُون.[7]
یعنی: اگر از بیشتر مردم روی زمین پیروی کنی [ و آرا و خواسته هایشان را گردن نهی ] تو را از راه خدا گمراه می کنند؛ آنان فقط از خیال و پندار [ که پایه علمی و منطقی ندارد ] پیروی می کنند، و تنها به حدس و خیال تکیه می زنند.
4- اِنَّ رَبَّک هُوَ اَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَ هُوَ اَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ فَلا تُطِعِ الْمُکذِّبِین[8] یعنی: بی تردید پروردگارت بهتر می داند چه کسی از راه او گمراه شده، و او به راه یافتگان داناتر است. از تکذیب کنندگان [ قرآن و نبوّت ] فرمان مبر.
5- یا اَیهَا النَّبِی اتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ الْمُنافِقینَ اِنَّ اللَّهَ کانَ عَلیماً حَکیماً.[9]
و…البته نکته اساسی همان است که قبلا در مصاحبه ای دیگر درباره ارتباط حمایت از فلسطین و بزرگداشت روز قدس با مساله جهاد کبیرعرض شد که آموزه اساسی اسلام، توحید و مبارزه با شرک و بت پرستی بوده و روح توحید نیز عبارت است از نفی عبودیت غیر خدا. مقاومت در مقابل کافران، مشرکان و منافقان و تسلیم ناپذیری در برابر دشمنان خدا، یکی از ضروریات اصلی دین اسلام و بلکه همه ادیان الهی است.
ارتباط جهاد کبیر با جهاد اکبر
در حقیقت، تهذیب نفس و مبارزه با خواهش های نفسانی یعنی جهاد اکبر، زیربنای همه انواع جهاد اصغر و جهاد کبیر است. کسی می تواند جهاد کبیر کند که در مبارزه با نفس پیروز شده باشد.
ارتباط جهاد اصغر با جهاد کبیر
عموما پنداشته می شود که جهاد اصغر فقط جهاد نظامی با دشمن خارجی است در حالی که این پندار درست نیست و هر گونه جهاد و مقابله با دشمنان بیرونی جهاد اصغر است و بنا بر این هر گونه جهاد (فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و. ..) با کافران و منافقان نیز از مصادیق جهاد اصغر است که خدای حکیم در قرآن کریم نام آن را جهاد کبیر گذاشته است.
بسیاری از مفسران قرآن کریم یادآور شده اند که فعالیت علمی اندیشمندان اسلامی و متکلمان در پاسخگویی به شبهات دشمنان اسلام، یکی از مصادیق روشن و پرارزش جهاد کبیر است و حتی برخی از مفسرین تصریح کرده اند که یکی از بهترین و بزرگترین جهادها در پیشگاه خدا، جهاد کسانی است که شبهه های دشمنان دین را باطل می کنند. به عنوان مثال علامه طباطبایی و استاد شهید مطهری با نگارش کتاب "اصول فلسفه و روش رئالیسم" در دورانی که مارکسیسم دین و ایمان مردم را تهدید می کرد، شجاعانه و آگاهانه در برابر دشمنان ایستادند و مغالطه های ماتریالیسم دیالکتیک را آشکار ساختند و به این ترتیب نقشه های کافران نقش بر آب شد. بی تردید جهاد علمی علامه طباطبایی و استاد شهید مطهری مصداق و نمونه روشنی است از جهاد کبیر.
سراسر تاریخ اسلام سرشار است از نمونه های بارز جهاد کبیر. و به طور ویژه سیره نبوی (ص) نشانگر مصادیقی روشن از جهاد کبیر و مبارزه فرهنگی، سیاسی و. .. در برابر کافران است مانند سخن سرنوشت ساز و فراموش نشدنی رسول اکرم (ص) که خطاب به عموی مومنش حضرت ابوطالب (ع) در پاسخ به تهدید مشرکان گفت: "عمو جان! اگر خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپ من بگذارند که دست از دعوت و فعالیت خود بردارم هرگز برنخواهم داشت، تا خداوند دین خود را آشکار کند یا آنکه خودم جان بر سر این کار بگذارم.".
جهاد دارای انواع و اقسام چندی است وهر یک نیازجامعه انسانی است و نمی توان از آن غفلت داشت. ارزش و اعتبار هریک به سبب درجه اهمیت آنها نسبت به تحقق اهداف اصلی آفرینش انسان است. دراین میان جهاد اکبر یعنی جهاد تزکیه و خودسازی، از همه مهم تر و با ارزش تر است.
اما برای فراهم آوری بستر مناسب و امکان ورود به جهاد اکبر،مقدماتی لازم است که از آن به جهادهای اصغر و صغیر و کبیر یاد می شود.
پس از جهاد اکبر، جهادکبیر از درجه اهمیت و اعتبار بیشتری برخوردار است؛ زیرا جهاد کبیر درحوزه علمی و فرهنگی در راستای تحکیم اندیشه های سالم و رفتارهای هنجاری انجام می گیرد؛ از این رو در روایات جوهر سیاه قلم عالم از خون سرخ شهید برتر دانسته شده است. (مداد العلماء افضل من دماء الشهدا) این تفضیل از آن روست که جهادهای مالی و جانی، زمینه سازی فرصتی برای گفتمان علمی وفرهنگی درجوامع بشری و رهایی بشر از گفتمان ستمگرانی است که با استبداد رای و خودکامگی، هرگونه اندیشه های رقیب را سرکوب کرده و ضد ارزش ها را جایگزین ارزش ها و هنجارهای رفتاری می کنند.
جهادکبیر، جهاد علمی و فرهنگی
جهاد، در لغت به معنای مشقت است (معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص ۴۸۶، "جهد") و در اصطلاحات فقهی دربذل جان، مال و توان خویش در راه اعتلای کلمه اسلام و اقامه شعائر ایمان به کار رفته است. (جواهر الکلام، ج ۲۱، ص ۳) البته کاربردهای قرآنی واژه جهاد بیشتر درمعنای جنگ و تلاش های پرتوان و پر مشقت از سوی انسان برای تسلط به کار رفته است. این تسلط می تواند فرهنگی، فکری و روحی یا جانی و جسمی باشد. پس تنها درجنگ فیزیکی و سخت و یا حتی جنگ مقدس مومنان به کار نرفته است. از این رو از تلاش های فکری و فرهنگی کافران برای تسلط بر فکر و قلب مردم به عنوان جهاد تعبیر شده است. (لقمان، آیه ۱۵)
درکاربردهای قرآنی، ازجنگ فیزیکی و جهاد سخت حتی اگر جنگ مقدس ربانیون با کافران باشد، بیشتر به مقاتله تعبیر شده است. (ال عمران، آیه ۱۴۶؛ بقره، آیه ۱۷۷)
بنابراین، جهاد واژه ای با دامنه معنایی گسترده است و گستره آن هرگونه تلاش مشقت آمیز و سخت در راه رسیدن به هر هدفی را در برمی گیرد. براین اساس می توان از جهادهای مالی، اقتصادی، مادی، معنوی، علمی، فرهنگی، جانی، جسمی و مانند آن سخن گفت. این جهادها و تلاش های مشقت آمیز بشر اگر در راستای هدف آفرینش جهان و انسان باشد، به عنوان امری ارزشی و مقدس شناخته و معرفی می شود. (مائده، آیه ۳۵؛ انفال، آیه ۴۵، توبه، آیات ۲۰ و ۸۸ و ۱۱۱؛ صف، آیه ۱۱)
از این جهادهای گوناگون مومنان در راه اهداف آفرینش و خلقت بشر، به عنوان جهاد فی سبیل الله (انفال، آیه ۴۷؛ توبه، آیه ۲۰) و مانند آن تعبیر می شود.
جهادهای مالی و حتی جهاد جانی و شهادت در راه خدا را می توان جهاد کوچک در برابر جهادهای علمی و فرهنگی و خودسازی دانست؛ زیرا این جهادهای مالی برای تامین امکانات جنگی و جهادی، یا حضور در جبهه های جنگ و شهادت در راه خدا، مقدمه آن است که فکر و اندیشه های بشری در یک فضای مناسب و مطلوب با گفتمان حق و حقیقت آشنا شود تا هرکسی بتواند در مسیر تحولهای کمالی خود، فرصت خودسازی و تزکیه نفس را بیابد و خدایی و ربانی شود.
از نظر فرهنگ اسلام و قرآن، جهادهای علمی و تزکیه، جهادهای کبیر و اکبر است. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله گروهی از مجاهدان اسلام را به سوی میدان جهاد فرستاد، هنگامی که از جهاد بازگشتند، فرمود: آفرین بر جمعیتی که جهاد اصغر را انجام دادند و جهاد اکبر بر دوش آنها مانده است؛ کسی عرض کرد: ای رسول خدا! جهاد اکبر چیست؟ فرمود: جهاد با نفس. (وسائل الشیعه، جلد ۱۱، صفحه ۱۲۲، باب اول، جهادالنفس)
در بحارالانوار در ذیل همین حدیث چنین آمده است: سپس فرمود برترین جهاد، جهاد با نفسی است که در میان دوپهلو قرار گرفته است. (بحارالانوار، جلد ۶۷، صفحه ۶۵)
در تفسیر قمی در ذیل آیه ۶ سوره عنکبوت: "و من جاهد فانما یجاهد لنفسه ان الله لغنی عن العالمین؛ کسی که جهاد کند برای خود جهاد می کند، چرا که خداوند از همه جهانیان بی نیاز است." می خوانیم: و من جاهد… قال نفسه عن الشهوات و اللذات و المعاصی؛ یعنی، منظور مبارزه با نفس در برابر شهوات و لذات نامشروع و گناهان است. (تفسیر قمی، جلد ۲، صفحه ۱۴۸ و بحارالانوار، جلد ۶۷، صفحه ۶۵)
ابوذر می گوید: قلت: یا رسول الله! ای الجهاد افضل؛ عرض کردم کدام جهاد برتر است؟ فرمود: ان یجاهد الرجل نفسه و هواه؛ برترین جهاد آن است که انسان با نفس و هواوهوس خویش جهاد کند. (میزان الحکمه، جلد۲، صفحه ۱۴۱)
اینکه درمیان جهادهای گوناگون، جهاد نفس، برتر و افضل و با فضیلت تر دانسته شده، به این دلیل است که هدف آفرینش، این است که انسان از خود بگذرد و خدایی شود. تحقق این هدف که همان ظهور انسان در مظاهر الوهیت و ربوبیت است، در حقیقت رسیدن انسان با تخلیه و تحلیه نفس به مقام خلافت الهی و ولایت عظمی و امانت الهی است که ابلیس بدان رشک برده است.
پس از جهاد نفس که جهاد اکبر دانسته شده است، جهاد کبیر قرار دارد که جهاد علمی و فرهنگی است. اگر در جهاد نفس، انسان به تزکیه و خودسازی قلب خود می پردازد و نفس را در مقام اعتدال نگه داشته و اجازه فجور به آن نمی دهد (شمس، آیات ۷ تا ۱۰) در جهاد کبیر، از نظر بینشی و نگرشی شرایط برای انسان فراهم می آید.
هیچ شک و تردیدی نیست که انسان بر مدار عقل و قلب می تواند حقایق هستی را بشناسد و بدان باور کند و ذهن و جانش با هستی همراه و هماهنگ شود. تلاشی که انسان در جهاد کبیر می کند، رهایی خود و دیگران از تسلط فکری و فرهنگی است و اجازه نمی دهد تا گفتمان باطل، بینش و نگرش او را سامان دهد و رفتارش را تحت کنترل درآورد و او را بنده فکری و فرهنگی خود سازد. در جهاداکبر، انسان به خودش اجازه نمی دهد تا هواهای نفسانی بر او چیره شود.
بی گمان انسان زمانی می تواند به جهاد نفس بپردازد که فشارهای بیرونی کاسته شده یا از میان رفته باشد؛ در این صورت بهتر می تواند به جنگ و جهاد با هوای نفسانی خودش برود و زشتی ها و رذایل پست درونی را تخلیه و با فضایل اخلاقی، نفس را بیاراید و تحلیه نماید. پس پالایش نفس از زشتی ها در شرایطی فراهم می آید که از نظر بینشی و نگرشی در مسیر درست قرار گرفته باشد.
خداوند در آیه ۵۲ سوره فرقان به صراحت از جهاد کبیر علمی و فرهنگی سخن به میان آورده است: فلاتطع الکافرین و جاهدهم به جهادا کبیرا؛ پس تو هرگز از کافران فرمان مبر و در راه حق و عدالت و خشنودی خدای یکتا، به وسیله این کتاب پرشکوه با آنان به جهادی بزرگ بپرداز و روشنگری کن.
علامه طبرسی در مجمع البیان ذیل این آیه می نویسد: از آیه شریفه این درس بزرگ دریافت می شود که برترین و پرشکوه ترین جهادها و تلاش ها در پیشگاه خدا، جهاد علمی و فکری و فرهنگی است؛ جهاد کسانی است که با روشنگری خویش بافته ها و ساخته ها و شبهات بداندیشان و گمراه گران را از اذهان و افکار می زدایند و مردم را با روح و جان دین خدا و هدف های بلند آن آشنا می سازند.
علامه طباطبایی در ذیل همین آیه می افزاید: این جمله متفرع است بر معنای آیه قبلی و ضمیر "به" به شهادت سیاق آیات، به قرآن برمی گردد و کلمه "مجاهده" و نیز "جهاد" به معنای جد و جهد و به کار بردن نهایت نیرو در دفع دشمن است؛ و چون گفتیم ضمیر به قرآن برمی گردد معنا این می شود که: با قرآن با دشمنان جهاد کن، یعنی قرآن را بر آنان بخوان و معارف و حقایق آن را بر ایشان بیان کن و حجت را بر ایشان تمام نما.
بنابراین، جهاد کبیر، جهاد عملی، فکری و فرهنگی است که پس از جهاد اکبر یعنی جهاد با نفس در درجه برتری از دیگر جهادها قرار می گیرد و می بایست اهتمام بسیاری بر آن داشت؛ زیرا جهادی است که گفتمان درست فکری و فرهنگی را به جامعه ارایه می دهد و اجازه نمی دهد تا گفتمان باطل مستبدانه با سرکوب افکار و فرهنگ های عقلانی و عقلایی دیگر بر جامعه مسلط شود.
جهاد کبیر، گفتمان سازی سالم فکری و فرهنگی و رفتاری
هدف از جهاد کبیر، ایجاد فضای مناسبی است تا بشر در چارچوب عقلانیت و وحیانیت و فطرت سالم، بینش و نگرش درستی به دست آورد و رفتارهای هنجاری و ارزشی را در جامعه در پیش گیرد.
از آیات سوره لقمان و پند و اندرزهای حکیمانه آن فرزانه ربانی چنین برمی آید که جهاد علمی و فرهنگی در حوزه های بینشی و نگرشی فضایی را برای افراد جامعه فراهم می آورد تا انسان ها در یک فضای سالم، گفتمان های رقیب را مورد ارزیابی و بررسی قرار دهند و بتوانند خود با انتخاب آزاد، راهی را برگزیند.
اگر چنین فضایی برای همه افراد بشر و اعضای جامعه فراهم شود، آن گاه به طور طبیعی اکثریت مردم، به سبب کمال خواهی و کمال جویی و نقص گریزی، به سوی خدا و خدایی شدن گام بر می دارند و اصول فطرت و عقلانیت را به کار می گیرند و از رفتارهای زشت و نابهنجار عقلانی و عقلایی پرهیز کرده و در پی فرهنگ سالم و ارزشی می روند.
خداوند در آیه ۱۵ سوره لقمان یادآور می شود که جهاد علمی و فرهنگی از سوی حق و باطل، عقل و جهل همواره در جهان وجود داشته و خواهد داشت. همان اندازه که عاقلان و عالمان تلاش می کنند تا فکر و فرهنگ عقلانی و سالم بر جامعه و فکر و ذهن بشر حاکم شود، همان اندازه جاهلان و سفیهان تلاش می کنند تا فکر و فرهنگ باطل ایشان بر جامعه مسلط شود. انسان عاقل کسی است که براساس علم و دانش عمل می کند و از یاوه گویی و افکار و اندیشه های خرافی و جاهلانه پیروی و اطاعت نمی کند.
در آیات سوره لقمان، به مسئله تهاجم و جنگ فرهنگی و علمی توجه خاصی مبذول شده است. از این آیات فهمیده می شودکه دشمن در اندیشه تسلط فکری و فرهنگی بر انسان و جامعه است و از هیچ تلاشی فروگذار نمی کند. در مقابل، انسان های خردورز و مومن در جهاد علمی و فرهنگی با توجه به آموزه های عقلانی و وحیانی تلاش می کنند، تا افکار و رفتار انسان ها را در چارچوب عقلانیت و وحیانیت سامان دهند و اصول اخلاقی و هنجاری را که مورد پسند عقل و عقلاء است بر جامعه حاکم گردانند.
در این آیات به صراحت از تفکرها و رفتارهای متضاد خلاف عقل وعقلانیت سخن به میان آمده و در مقابل به انسان های خردورز فرمان می دهد که فکر و فرهنگ هنجاری و معروف را بشناسند و در پی آن بروند.
از آن جایی که گفتمان اسلامی گفتمانی عقلانی با خاستگاه عقل و فطرت سالم است، نیازی نمی بیند که استبداد ورزد، اما گفتمان های علمی و فکری و فرهنگی کافران چون از چنین خاستگاهی برخوردار نیست و بیشتر مبتنی بر آمیزه ای از حق و باطل، شبهات و خرافات و گمانها است، دچار استبداد رای است و در سرکوب اندیشه رقیب تلاش می کند و اجازه نمی دهد تا گفتمان دیگری جز گفتمان باطل کفری شکل گیرد. این گونه است که فضای جامعه چنان آلوده می شود که کودکان با خاستگاه طبیعی و فطری کمال گرای خویش، دیگر از چنین خاستگاهی برخوردار نمی شوند و تربیت کودکان بر فکر کفر و رفتار فجورآمیز صورت می گیرد. (نوح، آیه ۲۷)
خداوند گزارش می کند که مستکبران جهان این گونه عمل می کنند. از این رو فرعون هر گونه پذیرش فکر و رفتار و آیین دیگری را اجازه نمی دهد و پذیرش هر فکر و آیینی را منوط به اذن خود می داند به گونه ای که در صورت تخطی، افراد را به سبب پذیرش فکر و رفتار و آیینی دیگر با شکنجه های سخت به قتل می رساند. (اعراف، آیه ۱۲۳؛ طه، آیه ۷۱) از نظر فرعون، گفتمان استبدادی و استکبار او بهترین سبک زندگی است. بنابراین هرگونه گفتمان و فکر و رفتار و آیینی دیگر، باطل و نادرست بوده و به شدت مدعیان و پیروان آن مجازات وکشته و شکنجه می شوند. (غافر، آیه ۲۹)
ابزارهای جهاد کبیر
از آن جایی که جهاد کبیر، جهاد علمی و فکری و فرهنگی است، برخلاف جهادهای فیزیکی و سخت، ابزارهای نرمی لازم است که مورد استفاده قرار گیرد. در جنگ نرم، ابزارهای سخت چون قتل و شکنجه کارایی ندارد و حتی نتیجه عکس می دهد و به جای اینکه موجب تسلط فکری و فرهنگی گفتمانی شود، موجب نابودی و تزلزل آن می شود.
از آن جایی که هدف در جهاد کبیر، تسلط بر اذهان و قلوب است، لازم است تا از ابزارهایی استفاده شود که موجبات تسلط بر قلوب می شود. جهادگر در جهاد کبیر و جنگ نرم نمی خواهد تا جانی را بستاند و مالی را به غارت برد و یا کسی را برده کند، بلکه در این فکر است که کسی یا جامعه ای بنده خود کند تا بنده با همه وجودش در خدمت رب و یا ارباب باشد.
جهادگران فرهنگی در گفتمان باطل برای تسلط و ولایت یابی بر ذهن و قلب بشر از هر ابزار باطل و حقی استفاده می کنند؛ زیرا هدف وسیله را برای آنان توجیه می کند. آنان از ابزارهای ضداخلاقی و ضدانسانی چون تمسخر و استهزاء و تهمت و افترا و نیز متشابهات و خرافات بهره می گیرند تا ذهن و قلب بشر را در اختیار گیرند.
اما از آن جایی که مومنان در جهاد کبیر در اندیشه تسلط خوبی ها و هنجارها و افکار و اندیشه های عقلانی و عقلایی هستند، تنها مجاز می باشند تا از این ابزارها استفاده کنند و مجاز نیستند از امور خرافی و باطل یا رفتارهای ضداخلاقی و هنجاری برای تبیین و تسلط بر ذهن و قلب استفاده کنند لذا با محدودیت های ابزاری مواجه هستند.
در جهاد فرهنگی و علمی، لازم است تا باتوجه به استعداد و قابلیت های مخاطبان، از برهان عقلانی و موعظه ها و پندهای عقلایی استفاده کرد و با جدال احسن و گفتمان مناسب خردپسند ومقبول عقلایی، دیگران را نسبت به حقایق آگاه کرد و ایشان را از بندگی ارباب به بندگی خداوند یکتا و یگانه خواند. (نحل، آیه۱۲۵)
هدف از جهاد فکری و علمی و فرهنگی آن است که مومنان را از تهاجم فکری و فرهنگی دشمن حفظ کرد و با پاسخ گویی به شبهات و روشنگری و بصیرت زایی یا بصیرت افزایی، اجازه نداد تا رفتارهای نابهنجار آنان به شکل فرهنگ بر جامعه مسلط شود و با تخریب حقایق و هنجارهای ارزشی و فکری و فرهنگی، جامعه را دچار تردید کند.
پس از کادرسازی و تقویت مبانی فکری و فرهنگی و اخلاقی جامعه ایمانی با بهره گیری از عالمان و اندیشمندان، می بایست نسبت به افکار و اندیشه ها و رفتارهای ضدبشری و اخلاقی کافران و دشمنان واکنش نشان داد و با برهان و استدلال و جدال احسن دشمن را خلع سلاح کرد.
بهره گیری از گفتمان سالم در همه حال (نساء، آیه۶۳ و نحل، آیه۱۲۵)، مراعات اعتدال و میانه روی در ارتباط با مردم و هدایت و راهنمایی آنان (اعراف، آیه۱۹۹؛ انبیاء، آیه۱۰۹) تاکید بر امور فطری و فطریات از جمله منفعت طلبی و ضرر گریزی (مائده، آیه ۷۶ و انعام، آیه۷۱)، بهره گیری از برهان و دلیل عقلانی و عقلایی (آل عمران، آیه۸۶و محمد، آیه۱۴)، بیان فلسفه زندگی و احکام (نحل، آیه ۱۲۵ و آیات دیگر)، صراحت گویی (حجر، آیه۹۴، مائده، آیات ۹۲و ۹۹) و مانند آن از ابزارها و روش هایی است که می بایست در جهاد نرم و جهاد کبیر فکری و فرهنگی و عملی به کار گرفت.
واژه جهاد از جمله اصطلاحاتی است که با ظهور اسلام و در پرتو مفاهیم قرآن نمود پیدا کرد، این واژه در قرآن بسیار به کار رفته است. همچنین در روایت ما نیز جهاد جایگاه ویژه ای دارد، از آنجا که می خواهیم "حدیث ثقلین" را محور کار خود قرار دهیم، مختصری درباره مفهوم جهاد از دیدگاه قرآن و روایات ائمه اطهار (ع) بیان می کنیم؛ در روایتی مشهور از امام حسین(ع) آمده است: "انّ الحیاه عقیده و جهاد: همانا زندگی، عقیده و جهاد است." با توجه به این روایت زندگی بشر در دو کلمه خلاصه شده است: اول اعتقادات و در پی آن جهاد و مبارزه برای این اعتقادات.
بسیاری از ما این داستان را شنیده ایم که روزی اصحاب پیامبر اکرم(ص) پس از نبرد با کفار خدمت ایشان رسیدند و پیامبر اکرم(ص) فرمودند: شما از جهاد اصغر برگشتید، اما خوشا به حال آنان که در جهاد اکبر پیروز باشد؛ اصحاب پرسیدند: منظور شما از جهاد اکبر چیست؟ حضرت فرمودند: "جهاد با هوای نفس."
از این روایت نتیجه می گیریم که جهاد دو گونه است، یکی افضل و بزرگ تر از دیگری است که آن همانا مبارزه با خواسته های نفسانی است؛ اما وقتی آیه 52 سوره فرقان را تلاوت کنیم، خواهیم دید که قرآن کریم نوع سومی نیز برای جهاد قائل شده است؛ "فلا تُطِع الکافرین و جاهِدهُم بِهِ جِهاداً کَبیراً."
"جهاد کبیر" گونه ای دیگر از جهاد است که کمتر درباره آن صحبت شده است و شهرت کمتری نسبت به گونه دیگری یعنی جهاد اکبر و اصغر دارد. باید ببینیم که جهاد کبیر چیست؛ در تفسیر گرانسنگ المیزان ذیل آیه 52 سوره فرقان قید شده است که منظور از جهاد کبیر مبارزه و جهاد علمی و فکری است. همچنین در تفسیر نمونه ذیل این آیه جهاد کبیر تلاش و مجاهده علمی و فرهنگی بیان شده است، که در هر دو تفسیر مرجع ضمیر "ه" در "به" قرآن کریم دانسته شده است؛ ملاحظه می شود که تلاش و مجاهده فرهنگی همان جهاد کبیر است که به وسیله و در سایه قرآن کریم محقق خواهد شد .
حال این سوال مطرح می شود که از لحاظ ارزش و اهمیت آیا جهاد اکبر بالاتر است یا جهاد کبیر، پاسخ این سوال را بنده به نقل از مفسر قرآن کریم استاد "بهرام پور" بیان می کنم: قابل توجه است که اکبر اسم تفضیل است و نسبت به دو امر مقایسه شدنی بیان می شود. به عنوان مثال اگر دو درخت یکی به ارتفاع دو متر و دیگری به ارتفاع سه متر موجود باشد، می گوییم درخت اولی از درخت دومی بلندتر است، یعنی این بلند بودن ارتفاع امری نسبی است و حال اگر درخت سومی به ارتفاع چهار متر وجود داشته باشد، در این صورت درخت سوم بلندتر از درخت دومی است.
می بینیم که بلند بودن ارتفاع برای همیشه متعلق به درخت دومی نیست، اما وقتی می گوییم "این درخت بزرگ است" دیگر مقایسه ای وجود ندارد، این بزرگ بودن یک برتری مطلق است و با توجه به این نکته ادبی می توان دریافت که جهاد کبیر از جهاد اکبر، ارزش و اهمیت بیشتری دارد، یعنی در آیه 52 سوره فرقان پس از اینکه امر به تبعیت نکردن از کافران شده، دستور به جهاد فرهنگی می کند؛ آن هم به وسیله قرآن. لذا می توان گفت جهاد کبیر بالاترین و با ارزش ترین و شاید سخت ترین مرتبه جهاد باشد، چراکه ابزار این جهاد از سوی وجود فوق العاده قدرتمند و ارزشمند یعنی قرآن بیان شده است.
کوتاه سخن اینکه جهاد به عنوان یکی از فروع دین اسلام که هم ردیف با نماز و روزه و حج قرار گرفته است، نباید ساده انگاشته و در گرداب فراموشی زمان محو شود، علی الخصوص شرایط جامعه امروز اسلامی ایجاد می کند تا جوانان هرچه بیشتر قدم در راه جهاد فرهنگی بگذارند، همان طور که جوانان دیروز در عرصه های جهاد مردانه مبارزه کردند.
روحیه جهادی؛ تحقق بخش ارکان شش گانه تمدن نوین اسلامی
تحقق تمدن نوین اسلامی متوقف بر اصولی است. اصل اول ولایت الهی است که بحمدالله رهبر معظم انقلاب با حکمت، تدبیر، هوشمندی، ایمان، تقوا، عدالت تراز بالا، مدیریت برجسته و اشراف بر مسائل داخلی و بین المللی به نحو احسن با تدییدات الهی و الطاف حضرت بقیه الله(عج) این کشور را اداره می کنند و آن را به سمت تحقق این تمدن پیش می برند.
از اصول مهم دیگر نیز می توان به اجرای شریعت اسلامی در جامعه، وحدت، همدلی و انسجام امت اسلامی بر مدار ولایت و رهبری، تلاش برای تحقق عدالت در سطوح گوناگون زندگی، صبر، مقاومت و ایستادگی در برابر دشمنان و تحمل سختی ها و شناخت عمیق حقایق، تبیین و روشنگری اشاره کرد که ارکان اصلی تحقق تمدن نوین ایرانی اسلامی را تشکیل می دهند.
اما تحقق همه این اصول و ارکان وابسته به حرکت جهادی است. در واقع در سایه حرکت جهادی و مدیریت انقلابی، ولایت پیش برنده امت به سمت تمدن اسلامی خواهد بود و اجرای احکام شرع به سهولت محقق خواهد شد و این امر هم مجاهده و تلاش بزرگ می خواهد و از طرفی تحقق عدالت، صبر و استقامت نیز نیازمند روحیه جهادی است. جهاد یعنی به کارگیری همه ظرفیت های عقلی، روحی، روانی و عاطفی جهت تحقق حاکمیت دین.
در این آیه خداوند به پیامبر(ص) خطاب می فرماید که به مانند خود قرآن با مشرکین و کفار جهاد بزرگ انجام دهد. در سایه مکتب اسلام و همراهی ولایت امر با روحیه جهادی و انقلابی که می توان تمدن نوین اسلامی را محقق کرد. روحیه جهادی هم وظیفه است، هم ضرورت و هم اینکه تحقق تمدن نوین اسلامی بدون "جهاد کبیر" امکان پذیر نیست.جهاد از نگاه قرآن تنها جهاد نظامی نیست/ "جهاد کبیر"؛ مولفه اساسی تحقق تمدن نوین اسلامی
از قرآن کریم در موضوع جهاد می توان اینگونه استفاده کرد که جهاد تنها جهاد نظامی نیست و خیلی از آیات قرآن در موضوع جهاد به جهاد نظامی اشاره ندارند، از جمله در سوره حج که خداوند می فرماید:" یَا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ، وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ" (اى کسانى که ایمان آوردهاید رکوع و سجود کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار خوب انجام دهید باشد که رستگار شوید، و در راه خدا چنانکه حق جهاد در راه اوست جهاد کنید).
آن اندازه که خداوند بزرگ و تحقق حاکمیت دین در جامعه ارزش دارد در همه عرصه ها باید جهاد کرد و لازم است که امت اسلامی در همه عرصه ها آماده باشد و این امادگی برای تحقق جهاد از "آیات نصر" قرآن استفاده می شود.
در این میان "جهاد کبیر" به معنای استقامت در مقابل خواسته ها و فشارهای دشمن در همه سطوح و عرصه ها و پیروی نکردن از آن، رکن اساسی و مولفه اصلی برای حرکت به سمت تمدن سازی اسلامی است.
در حقیقت بدون جهاد کبیر و تکیه بر هویت دینی و انقلابی خود نمی توان تمدن نوین اسلامی را پی ریزی کرد زیرا دشمن در عرصه های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی به دنبال تحمیل الگو و سبک زندگی خاص خود است که با الگوی ارزشی و اسلامی امت اسلام در تعارض است و مقابله با این الگوها جز با روحیه جهادی برگرفته از مدل جهاد قرآنی که همان "جهاد کبیر" است امکان ندارد.
جلوه های عینی جهاد کبیر در عرصه های مختلف عبارتند از:
جهاد کبیر در حوزه اقتصادی؛ پیروی نکردن از الگوی اقتصاد لیبرالی و سرمایه داری غرب که اصلا هیچ توجهی به عدالت اجتماعی و استقلال اقتصادی کشور ها و ملت ها ندارد.
تبعیت از الگوی اقتصادی اسلامی که در حال حاضر توسط ایران اسلامی مطرح شده یعنی الگوی بومی اقتصاد مقاومتی.
جهاد کبیر در حوزه فرهنگ؛ پیروی نکردن از فرهنگ مادی و دنیوی غرب که توجیه گر سرمایه داری و اشرافیت است و اعتقاد بر این دارد که سعادت هر انسان بر زندگی، یعنی دنیا او و آن هم به میزان برخورداری و بهره مندی اش از مواهب ختم می شود.
تبعیت از فرهنگ غنی اسلامی و قرآنی که به معنی و معنویت اصالت می دهد و مادیات و دنیای مادی را وسیله و ابزار دستیابی به معنویت می شناسد و معتقد است. انسانی سعادت مند است که با تقوی تر و پرهیزگارتر است.
جهاد کبیر در حوزه سیاسی؛ پیروی نکردن از الگوی غربی که سیاست و قدرت را برای تسلط بر دیگران و تمنیّات مادی می خواهد و در این راه هر چیزی را مجاز می شمارد ولو با ریختن خون انسان های بی گناه و در نوردیدن مرز های انسانیت و اخلاقیت.
پیروی و تبعیت از الگوی اسلامی سیاسی که حکومت و قدرت را می خواهد برای برقراری عدالت، رفع محرومیت و مقابله با ظلم و ستم و استکبار، اقامه نماز و بندگی و امر به معروف و نهی از منکر.
جهاد کبیر در حوزه هنری؛ پیروی نکردن از الگوی هنری غرب، تبعیت نکردن از الگوی هنری متکی بر لذت جویی از جنس زن، الگوی مبتنی بر سکس و عریان کردن زن برای مقاصد پست دنیایی و بهره مندی های اقتصادی و افزایش سود و استمرار سرمایه داری.
تبعیت از الگوی هنری اسلامی که هنر را جلوه ای از زیبایی ها می داند و آن را در خدمت انسانیت، رشد، تکامل، سعادت و معنویت به کار می گیرد.الگوی هنری اسلامی که حواس مختلف انسان را فعال می کند و برای فهم بیشتر و دقیق تر عالم خلقت و رسالت و مسئولیت انسان به کار می برد.
جهاد کبیر در حوزه اجتماعی؛ پیروی نکردن از الگوی اجتماعی غرب که زندگی اجتماعی را به توده تنها تبدیل کرده و برای خانواده، ارتباطات انسانی، ارتباطات اجتماعی و عواطف و نیاز های روحی هیچ برنامه ای ندارد و بجای ازدواج و پیوند زناشویی، ارتباطات نا مشروع و آزاد را توصیه می کند و تشکیل خانواده و تولید نسل را امری زائد می داند، طلاق و جدایی زن وشوهر را ارزش تلقی می کند و برای آن جشن می گیرد (جشن طلاق) و آن را ترویج می کند.
پیروی کردن از الگوی اجتماعی اسلام که اصالت را به خانواده و محیط صمیمی خانه و دور هم بودن انسان ها می دهد و برقراری ارتباطات و صله رحم، دلجویی و رفع نیازمندی همدیگر را ارزش می شمارد.
وظیفه جامعه فرهنگیان برای ادای این تکلیف شرعی و انقلابی چیست ؟
وظیفه جامعه فرهنگیان در جهاد کبیر این است که:
الف ، فرهنگیان؛ پیش و بیش از دیگران به الزامات این جهاد پایبند باشند. یعنی به عنوان یک مسلمانِ مومن متعهد بکوشند تا عملا از الگوی دشمن در عرصه های مختلف تبعیت نکنند و پیرو عملی الگوی اسلامی وضوابط و دستورات اسلامی در همه زمینه ها باشند.
ب؛ به عنوان فعالان عرصه فکری و فرهنگی، دشمن را خوب بشناسند و به مردم بشناسانند. اهداف، برنامه ها و اقدامات دشمن را به موقع به مردم گوشزد کنند و اجازه ندهند مردم ناخواسته و یا با چشم بسته از دشمن و برنامه های او تبعیت کنند.
ج؛ الگوهای رفتاری اسلام را از مبانی دینی و اسلامی استخراج کنند و در اختیار جامعه قرار دهند .
دیگران را تشویق و ترغیب نمایند تا ملاک رفتارشان را الگوهای خودی قرار دهند و در اقتصاد به اقتضائات الگوی اقتصاد مقاومتی عمل نمایند، در فرهنگ، الگوی فرهنگی اسلام را مبنا قرار دهند، در سیاست، هنر و اجتماع نیز چنین رفتار نمایند.
د؛ دشمن را راحت و آزاد نگذارند، میدان فرهنگی و تبلیغی را رها نکنند. اجازه ندهند دشمن در میدان عمل بلامنازع (مانع) و بدون مزاحم باشد، به مقابله و مبارزه عملی و تمام عیار با فرهنگ دشمن در همه حوزه ها بپردازد.
ه؛ فرهنگ خودی ( اسلامی) را در حوزه های مختلف اقتصاد، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و هنری به جامعه عرضه نمایند. الگوهای رفتاری اسلامی را به جامعه به ویژه جوانان معرفی کنند، همگان را تشویق و ترغیب نمایند تا به اسلام عمل کنند . معایب و مضرات فرهنگ غرب را معرفی کنند، محاسن و خوبی های فرهنگ اسلامی را بازگو کنند.
و؛ برای روشنگری و بصیرت افزایی جهاد و کوشش نمایند، پیروی نکردن از دشمن و عمل بر اساس الگوی اسلامی را از دیگران مطالبه نمایند و آن ها را راهنمایی نمایند که آن ها نیز از دیگران مطالبه کنند (نهضت روشنگری و مطالبه گری).
خلاصه آنکه جامعه فرهنگیان بعنوان یکی از میدان داران این عرصه باید علم مبارزه را در دست بگیرد و در وسط میدان، دیگران را تشویق و ترغیب نمایند تا ان شاءالله جهاد کبیر محقق شود.
نتیجه گیری
بر اساس معارف قرآن کریم، دشمنان اسلام هرگز از مسلمانان راضی نخواهند شد مگر آنکه مسلمین اسلام را رها کنند و پیرو کافران شوند؛ در نتیجه فرمان الهی این است که هرگز نباید در برابر آنان کوچکترین نرمشی انجام دهید و باید در برابرشان محکم و استوار همچون کوه باشید و مقاومت کنید و تسلیم ناپذیر باشید. در قرآن کریم آمده است:
"وَ لَنْ تَرْضی عَنْک الْیهُودُ وَ لا النَّصاری حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ اِنَّ هُدَی اللَّهِ هُوَ الْهُدی وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ اَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جاءَک مِنَ الْعِلْمِ ما لَک مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِی وَ لا نَصِیرٍ. الَّذِینَ آتَیناهُمُ الْکتابَ یتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ اُولئِک یوْمِنُونَ بِهِ وَ مَنْ یکفُرْ بِهِ فَاُولئِک هُمُ الْخاسِرُونَ"[10]
ترجمه: هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد تا (بطور کامل تسلیم خواسته های آنها شوی و) از آئین (تحریف یافته) آنان پیروی کنی بگو هدایت تنها هدایت الهی است، و اگر از هوی و هوسهای آنها پیروی کنی، بعد از آنکه آگاه شده ای هیچ سرپرست و یاوری از ناحیه خدا برای تو نخواهد بود. کسانی که کتاب آسمانی، به آنها داده ایم (یهود و نصاری) و آن را از روی دقت می خوانند، به پیامبر اسلام ایمان می آورند و کسانی که به او کافر شوند زیانکارند.
مقاومت در برابر دشمنان خارجی دین اسلام، بسیار گسترده است و شامل عرصه های گوناگون و متعدد علمی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و. .. می شود. به عنوان مثال در عرصه اقتصادی، دشمنان اسلام می خواهند که مسلمین هر چه بیشتر مصرف کننده و واردکننده و وابسته باشند و هرگز تولید کننده و صادرکننده و مستقل نباشند؛ در این زمینه وظیفه مومنین آن است که بکوشند تا رشته های وابستگی به بیگانگان را پاره کنند و از اسراف و تبذیر بپرهیزند و خودشان به تولید بپردازند و. ..
و در پایان تاکید می کنم که اگر ما مسلمانان در راه خدا بکوشیم و مجاهده کنیم، یقینا پیروزیم وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا وَ اِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنین.[11] کسانی که در راه ما کوشیدند، بی تردید آنان را به راه های خود راهنمایی می کنیم؛ یقیناً خدا با نیکوکاران است.
قطعاً در آموزه های اسلام، جهاد اکبر مهمتر از جهاد اصغر است زیرا همان طور که به آن پرداخته شد، جهاد اکبر بر اصغر مقدم است چون انسان تا بر نفس و درون خود پیروز نشود، نخواهد توانست در بیرون و در جبهه جنگ پیروز میدان باشد. البته باید به این نکته هم اذعان کرد که ما در این میان گاهی شاهد افت اعتقادات در میان مسئولان هستیم و بعضاً مشاهده می کنیم "موضوع گذشتن از اعتقادات و آرمان ها در سطح جامعه به منظور رسیدن به توسعه، تبلیغ و ترویج می شود" در حالی که این قضیه باطل بوده و از اساس غلط است، اعتقاد، آرمان و تکیه بر جهاد اکبر و اصغر و جهاد کبیر هیچ گاه مانعی بر سر راه توسعه نبوده و نیست.
از سوی دیگر وقتی مقام معظم رهبری بارها تاکید می کنند که باید در مسیر جهاد کبیر حرکت کرد و در برابر دشمن ایستادگی و مقاومت داشت یعنی اینکه برخی مسئولین دغدغه لازم را برای مقاومت در برابر دشمن و اطاعت نکردن از مستکبران ندارند، به همین علت رهبر معظم انقلاب مدام پیرامون مسئله نفوذ دشمن در کشور و نفوذ و رخنه عوامل نفوذی در میان تصمیم سازان و تصمیم گیرندگان حوزه های مختلف نظام هشدار داده و تاکید می کنند.
بدون شک تذکرات مقام معظم رهبری حاکی از این است که چنین دغدغه ای در بین برخی از مسئولان ما وجود ندارد و همین مسئله نگرانی هایی را در سطح وسیع در پی داشته و سبب شده تا رهبرانقلاب در اغلب موارد نسبت به این مسائل هشدار بدهند. سخنان معظم له طی چند روز گذشته هم به خاطر همین امر بود.
ایشان فرمودند: "در همه عرصه ها، به جای تبعیت از جبهه کافران و مشرکان، باید از برنامه کاری اسلام و قرآن تبعیت کرد."
به هر حال دشمن برای تاثیرگذاری بر روی نیروهای نظام و مسئولان برنامه ریزی کرده و هدف گذاری انجام داده است، این مسئله را زمانی به خوبی دریافتیم که رهبر انقلاب نسبت به آن هشدار دادند. اکنون ما شاهد هستیم که آمریکایی ها می گویند ما پول ایران را نمی دهیم ولی با وجود این مسئله باز هم برخی مسئولان ما به عمد تمایل دارند به سمت آمریکا دست دراز کرده و ارتباط و تعامل خود را با این کشور قوی تر و مستحکم تر سازند و هر چه بیشتر ناز سردمداران این کشور را بکشند، در حالی که بر مبنای منشور جهاد کبیر و فرموده های مقام معظم رهبری ما نباید اینگونه عمل کنیم. اما متاسفانه برخی مسئولان نظام نه به شکل مستقیم بلکه بر پایه حرف و حدیث ها و اشاراتی که مطرح می کنند، مشخص است که خواهان چراغ سبز نشان دادن به دشمن هستند و مدام از رفتن به سراغ کدخدا حرف می زنند و در این میان نویسندگان و سیاستمداران همراه با آنها نیز همین مسیر را انتخاب کرده و در نوشته هایشان از ارتباط و تعامل گسترده با غرب و آمریکا سخن می گویند. این اقدامات به خودی خود تهدید جدی و یک خسارت بزرگ است و با ادامه این روند(بی توجهی به جهاد کبیر)، قدرت انقلاب و نظام ما به شدت کاهش می یابد و دستاوردهای ۳۷ ساله ما نابود می شود.
در صورتی که باید پذیرفت قطعاً با جهاد کبیر ما می توانیم بساط توطئه و نفوذ دشمن را جمع کرده و به مقابله با جنگ نرم دشمن بپردازیم. معتقدم ما در برخی حوزه ها گاهی بر مبنای تفکر و حرکت انقلابی قدم برنداشته ایم و به مقوله جهاد کبیر هم در این زمینه بی توجه بوده ایم. گاهی تصور کرده ایم که نسخه نجات اقتصاد ما در تعامل با غرب و آزادسازی روابط خلاصه می شود و در عرصه سیاست هم گاه دارای چنین اندیشه و رویکردی بوده ایم و از دشمن و سیاست های او تبعیت کرده ایم و اگر رهنمودها و هشدارهای به موقع رهبر انقلاب نبود، اکنون کار از کار گذشته بود.
نکته دیگر "نگاه دشمن به ما و توجه به ارزش و آرمان ها است"، نباید در هیچ مقطع زمانی فراموش کنیم خواست دشمن نابودی ماست بنابراین تنها راه بقای نظام اسلامی، پیروی از آرمان ها است. بی شک اگر مسئولان ما به دنبال منافع فردی و گروهی خود باشند، هر روز از آرمان ها و ایدئولوژی انقلاب اسلامی فاصله می گیرند به همین جهت ضرورت دارد برای حرکتی هوشمندانه در مسیر جهاد کبیر، بی گدار به آب نزده و به مقوله جهاد اکبر، اصغر و سپس جهاد کبیر توجه ویژه و حتی محوری داشته باشیم. باید اذعان داشت: "این جهادها و حرکت در مسیر آنها همان آرمان ها و ایدئولوژی هایی است که نباید از آنها غافل شد و فراموش کرد اگر فراموش کنیم، خسارت می بینیم."
منابع و ماخ و پی نوشت ها
[1] بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ سوم خرداد 1395 ش
[2] فرقان/ 52
[3] بیانات در تاریخ 26 خرداد 1391 ش
[4] سوره فرقان آیه 52
[5] انسان/ 24
[6]کهف/ 28
[7] انعام/ 116
[8] قلم/ 7- 8
[9] احزاب/ 10
[10] بقره/ 120- 121
[11] عنکبوت / 69
فهرست مطالب
چکیده 1
کلیدواژه : 1
مقدمه 2
شرائط تحقق جهاد کبیر 3
جهادگران در عرصه های گوناگون 4
اصطلاح جهاد کبیر در قرآن کریم 5
ارتباط جهاد کبیر با جهاد اکبر 6
ارتباط جهاد اصغر با جهاد کبیر 6
جهادکبیر، جهاد علمی و فرهنگی 8
جهاد کبیر، گفتمان سازی سالم فکری و فرهنگی و رفتاری 12
ابزارهای جهاد کبیر 14
روحیه جهادی؛ تحقق بخش ارکان شش گانه تمدن نوین اسلامی 17
جلوه های عینی جهاد کبیر در عرصه های مختلف عبارتند از: 19
وظیفه جامعه فرهنگیان برای ادای این تکلیف شرعی و انقلابی چیست ؟ 21
نتیجه گیری 23
منابع و ماخ و پی نوشت ها 27
28