بسم الله الرحمن الرحیم
فصل یکم
جغرافیای شهری و ابعاد اجتماعی-اقتصادی آن
برنظام فضایی و موقع شهر تاکید دارد و مانند دیگر شاخه های علم جغرافیا، علل پراکندگی مکانهای شهری و تشابهات و تناقضات اجتماعی-اقتصادی میان آنها را باتوجه به شرایط مکانی مطالعه میکند.
درباره الگوهای فضایی پدیده های شهری از نظر پراکندگی فضایی و نیز تاثیر متقابل فضایی آنها مطالعه کرده ،همچنین روندها را در داخل شهرها بررسی می گند.
مطالعه جغرافیایی از شهرنشینی و حوزه های شهری است.
جغرافیای شهری چیست؟
درون شهری :
شهر به منزله یک پدیده مجزا و منفک در سیستم سکونتگاهی مطالعه می شود. مانند: کیفیت کاربری زمین ، مورفولوژی شهری و کارکرد شهر
تاثیرات متقابل فضایی یک حوزه شهری در حوزه دیگر شهری-روستایی :
تاثیرات مادرشهرهای جهانی در مادرشهرهای ملی ، ناحیه ای و تاثیرات شهر مسلط بر دیگر شهرها و نواحی کشور و وابستگی فضایی (شهر و ناحیه) بررسی می شود
جنبه های فضایی توسعه شهری
مکتب ساخت گرایی :
بیشتر بر شناخت عمیق نابرابریهای اجتماعی-اقتصادی در شهرها تاکید می کند که در نتیجه آن ، تخصیص فضایی منابع محدود در شهرها بوجود آمده است
مکتب رفتارگرایی :
به تحلیل سازمان فضایی شهرها و رفتار فضایی در داخل این الگوی سازمانی توجه می کند
مکتبهایی که بیش از همه بر جغرافیای شهری تاثیر گذاشت
شهرنشینی و شهرگرایی، سکونتگاه های انسانی را شکل دوباره می بخشد.شهرنشینی علت و محصول تغییرات مهمی است که از پراکندگی جغرافیایی مردم و فعالیت های اجتماعی- اقتصادی آنها در مکان ویژه ای به وجود می آید. شاید بتوان پدیده شهر و شهرنشینی را بدین شرح مورد بررسی قرار داد:
شهرنشینی به منزله تسلط امر تراکم در همه سازمان ها، موسسات، واحدهای مسکونی و افزایش جمعیت مکان های ویژه.
شهر به عنوان کانون اصلی عرضه خدمات به جمعیت متراکم در شهر و منطقه نفوذ آن.
شهر به عنوان تمرکز فعالیت های اقتصادی غیر کشاورزی در سکونتگاه های انسانی.
شهرنشینی به عنوان تسلط شیوه خاص زندگی و بیانگر سیر مدنیت و تمدن جوامع انسانی.
قلمروهای جغرافیای شهری:
در دوره های گذشته به طور سنتی جغرافیای شهری از موقع، موضع، وسعت، شکل، کارکرد، مورفولوژی و سازمان های داخلی شهرها بحث می کرد.
امروزه جمعیت یابی شدید شهرها به همراه مسائل اجتماعی- اقتصادی آنها شکل کاملاً تازه ای از شهر، شهرنشینی و شهرگرایی به وجود آورده است، از این رو امروزه، در بررسی های جغرافیایی شهرها، از ایدئولوژی حاکم بر شهرها، تحلیل تصمیمات حکومتی در ارتباط با خلق فضای فیزیکی و اجتماعی شهرها وابستگی به اقتصاد جهانی برای بررسی مسائل مهم شهرهای جهان سوم، عدالت اجتماعی، کیفیت دسترسی مردم شهرها به نیازهای اساسی، مکان گزینی همه سازمان ها و تاسیسات شهری نظیر کارخانه ها، پارک ها، بیمارستان ها، مناطق مسکونی، مناطق تجاری و صنعتی، مناطق فرهنگی، فرودگاه ها و ترمینال های مسافربری، مدارس، درمانگاه ها، منطقه گذران اوقات فراغت، حوزه های اجتماعی، علل دو قطبی شدن جهان سوم و ده ها موضوع شهری در ارتباط با فضای شهری سخن به میان می آید.
مورفولوژی شهر همواره با کارکرد آن پیوند محکمی دارد.
انتقال صنایع از بخش های مرکزی شهرها به فضاهای بیرونی و حومه ها می توانند فعالیت و کارکرد کتابخانه ها، موزه ها، دانشگاه ها، مدارس و بیمارستان ها را را افزایش دهد و به همراه آن مورفولوژی بخش مرکزی شهرهای بزرگ نیز دچار دگرگونی شود.
این نتیجه به دست می آید که در زمان ما تغییرات اجتماعی و اقتصادی سریعتر از تغییرات فیزیکی صورت می گیرد و محیط زیست انسانی نه از تغییرات فیزیکی بلکه از تغییرات اجتماعی تاثیر فوری می پذیرد.
مطالعه و تحلیل این تغییرات اجتماعی- اقتصادی در ارتباط با ساخت فضایی شهر مورد تاکید جغرافیای شهری می باشد. از این رو امروزه در جغرافیای شهری، مفاهیم رشد و توسعه شهر به عنوان فرآیند اجتماعی و سیاسی بیش از سایر موضوعات بررسی و مطالعه می شود.
موج اول :
برخورد اکولوژیک
اقتصاد جدید شهری
برخورد رفتاری
موج دوم :
مکتب نووبری
برخورد انسانگرا
برخورد نومارکسیستی
دو موج بزرگ در تحولات جغرافیای شهری
در جغرافیای شهری، مطالعه تطبیقی از شهرها، جغرافیدان را از جنبه های مختلف به افق های تازه ای می کشاند و او را با تضادها و گوناگونی های اجتماعی- اقتصادی در شهرها آشنا می سازد. جغرافیدانان در مطالعه تطبیقی به ریشه های نابسامانی های شهری پی می برد و سیاست گزینی مسئولین امر را در حل مسائل شهری به تحلیل می کشد.
مطالعه تطبیقی به جغرافیدان این امکان را می دهد که در مسائل شهری میان تضادها و و تفاوت های موجود به این واقعیت پی ببرد که چه چیزی در حل مسائل، اساسی و چه چیزی غیر اساسی است.
در جغرافیای شهری، مطالعه تطبیقی به تحلیل تطبیقی می انجامد و تحلیل نظریه های اجتماعی را در شناخت مسائل شهری قوت می بخشد و حتی بدون این تحلیل های نظریه ای جغرافیای شهری به صورت جغرافیای توصیفی در می آید.
مطالعه تطبیقی در جغرافیای شهری
در زمان ما، جغرافیای شهری، ابعاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی عمیقی به خود گرفته است وحتی برخی از جغرافیدانان به ابعاد فضای شهری اهمیت کمتری می دهند. بدینسان که جغرافیدانان شهری به تحلیل رویدادهای شهری و کیفیت زندگی مردم بیش از ماهیت فضایی شهر اهمیت می دهند؛ زیرا این روند سیاسی و اقتصادی است که پیکربندی های فضایی شهر را سامان می بخشند و شهرهای متفاوتی را به وجود می آورند.
عده ای از جغرافیدانان نیز علاوه بر به کارگیری نظریه های اجتماعی، مکتب های فلسفی و جامعه شناسی را نیز وارد مطالعات جغرافیای شهری می کنند
بین المللی شدن سرمایه، تنها یکی از ابعاد جدید ساخت جهانی است که قادر است در تجدید سازمان فضایی تولید به همراه تکنولوژی پیشرفته حمل و نقل و ارتباطات مکان یابی مجدد تولید را از طریق اقتصاد جهانی عملی سازد
ابعاد اجتماعی و اقتصادی جغرافیای شهری
مطالعات ماکرو (کلان) در شهرنشینی، بررسی روابط و تاثیرات مرکز- پیرامون در نظام اقتصاد جهانی است؛ بدینسان که در مطالعه کلان شهر و شهرگرایی، هم از سیستم شهرنشینی و شهرگرایی ملی سخن به میان می آید و هم تاثیرات نفوذ خارجی، میزان وابستگی اقتصادی و سیاسی به مرکز، الگوهای فضایی ملی و تحول آنها بررسی می شود.
در مطالعه کلان از شهرهای جهان سوم، هر جغرافیدان باید بر پنج عامل اساسی تاکید کند:
الف) سیاست تصمیم گیری و نحوه تاثیر پذیری شهرگرایی از اقتصاد جهانی؛ ب) جریان سرمایه؛
ج) پخش و نو آوری؛
د) مهاجرت؛
ھ) حکومت به منزله یک عامل اقتصادی.
مطالعات ماکرو و میکرو در جغرافیای شهری
اقتصاد سیاسی و جغرافیای شهری
تحلیل تخصیص منابع و جغرافیای شهری
مدیران شهری و جغرافیای شهری
محیط محلی و جغرافیای شهری
سطوح تحلیلی در جغرافیای شهری
در این نگرش، تاکید روی ایدئولوژی ها، ارزش ها و سنت های یک جامعه و اساس اقتصادی آن در مسائل شهری از الویت خاصی برخوردار می باشد
در این دیدگاه، مرزهای رشته جغرافیا کمتر مورد نظر می باشد و هدف اصلی ریشه یابی مسائل و راه های حل آن مورد توجه است.
روشن است که دیدگاه اقتصاد سیاسی در جغرافیای شهری مسائل جامعه شهری را به صورت گسترده و با تاکید در شیوه تولید مسلط بر آن به تحلیل می کشد. چنین تحلیلی، جغرافیای شهری را در ردیف مطالعات چند رشته ای قرار می دهد.
در این مکتب، نیروهای به وجود آورنده مسائل شهری در جهت حل مسائل جامعه شهری، تعدیل و یا حذف می شوند بدینسان که از تحلیل اقتصاد سیاسی که از مسائل شهری به عمل می آید تنها روی سه عامل مهم تاکید می شود: اقتصاد بازار ، رفاه اجتماعی و شیوه تولید.
اقتصاد سیاسی و جغرافیای شهری
در این دیدگاه، تخصیص منابع و قدرت، شامل تولید کالا، مقدار کالا، کیفیت توزیع کالا میان مصرف کنندگان، انتخاب الگوی مناسب تولید و توزیع کالا، تاثیر شرکت های چند ملیتی در تخصیص منابع. سنجش کارایی بخش خصوصی، میزان دخالت و نظارت دولتها در تخصیص منابع، کیفیت عرضه خدمات، اهداف اجتماعی- اقتصادی و بالاخره میزان رضایت مردم از تخصیص منابع مورد مطالعه قرار گرفته و از توزیع قدرت میان گروه های مختلف جامعه صحبت می شود، زیرا قرار گرفتن قدرت در دست عده ای در تخصیص منابع به گروه معینی تاثیر می گذارد.
تحلیل تخصیص منابع و جغرافیای شهری
در این دیدگاه، کارکرد دولتها، میزان سرمایه گذاری در نیازهای اساسی مردم، تامین هزینه های لازم بر نظارت بر موسسات مالی و شرکت های بزرگ و نحوه تاثیرگذاری این عوامل برکیفیت زندگی مردم شهرها و فضایابی شهری مورد بررسی واقع می شود.
بنابراین تحلیل عمیق تخصیص منابع می تواند به تعادل بخشی از پراکندگی و تراکم جمعیت و کارکردها در جامعه شهری یک کشور و نواحی جغرافیایی آن بیان جامد و از بسیاری از نارسایی ها و کمبود ها بکاهد.
در سطح سوم از تحلیل، بر نقش تصمیم گیری های کلیدی در زمینه مسائل شهری تاکید می شود که در اینجا منظور از تصمیم گیرندگان، همانا مدیران و مسوولان سازمان های شهری می باشد، بدینسان که مدیران شهری به مسوولانی اطلاق می شود که در سیستم تخصیص منابع، تصمیمات آنها، محیط زیست شهری خاصی می آفریند. هر جند که تصمیمات آنها در داخل یک سیستم مشخص سیاسی یا اقتصادی صورت می گیرد. اما در هر حال تصمیمات این عده در سطوح محلی تاثیر گذار می باشد.
مدیران شهری و جغرافیای شهری
در این دیدگاه، سطح چهارم از تحلیل، بیشترین بخش تحقیقات جغرافیای شهری صورت می گیرد. بدینسان که نتایج اجتماعی و فضایی حاصل از عوامل تاثیر گذار به روشنی تبیین می شود و می توان شاخص های اجتماعی، رفاه اجتماعی و کیفیت زندگی مردم شهر را تحلیل کرد. با در نظر گرفتن چهار تحلیل فوق، می توان گفت که امروزه در جغرافیای شهری، نمی توان به مرزهای ثابتی دست یافت و شاید جغرافیای شهری به یک رشته علمی میان رشته ای بیشتر نزدیک باشد. از این رو، مدل ها و نظریه های آن همواره در مسیر تغییر و تکامل می باشد.
محیط محلی و جغرافیای شهری
در شهرهای امروزی، به ویژه مادر شهرها، نه تنها منابع و کالا، حتی زیباییهای طبیعی نیز محدود می باشد. از این رو، همه مردم شهری آرزومندند که از این زیباییهای طبیعی بهره مند گردند. با توجه به موارد بالا، در شهرهای امروزی ما با سه تحلیل مشخص با کنترل منابع سر و کارداریم: 1- قدرت سیاسی در ارتباط با کنترل منابع؛ 2- توان اقتصادی در ارتباط با کنترل منابع؛ 3- شخصیت و اعتبار اجتماعی در ارتباط با کنترل منابع؛
جغرافی دانان زمان ما در تحلیل فضای جغرافیایی، بیشتر بر تصمیمات سیاسی- محلی و نتایج حاصل از آن در کیفیت زندگی مردم شهر تاکید می کنند، زیرا تنها نظارت و کنترل بخش دولتی می تواند تعادلی در استفاده از همه منابع به وجود آورد و بخشی از اهداف عدالت اجتماعی را تامین کند. امروزه در همه کشورهای جهان بویژه شهرهای جهان سوم عوامل اقتصادی اساس مسایل شهری را تشکیل می دهد بنابراین لازم است در هر گونه تحلیل و تحقیق درباره مسایل شهر به اساس اقتصاد شهری توجه شود.
جغرافیای شهری و تصمیمات سیاسی
1- دولتها به عنوان تامین کننده خدمات و کالاها
2- دولتها به عنوان مکانیسم تنظیم کننده
3- دولتها به عنوان مهندسان اجتماعی
4- دولتها به عنوان قضات
5- دولتها به عنوان حامی تجارتهای بزرگ
6- نگرش ساخت گرایی به نقش دولتها
جغرافیای شهری و نقش دولتها
هر جغرافی دان برای هر بررسی جغرافیایی از شهر به شناخت جغرافیای تاریخی شهر نیاز دارد تا با تحلیل آن بتواند عوامل موثر را در ساخت و مورفولوژی شهر دریابد و با شهر و زندگی مردم تکامل و شکل گیری شهر را در طی زمان بیابد و آن را با فضای امروز پیوند دهد، زیرا ساخت امروزی شهر نتیجه کارکرد نیروی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در دوره های گذشته است.
بنابراین بایستی موضوعات زیر مورد مطالعه قرار گیرند:
منشاء شهرنشینی و شهر گرایی
روند زندگی شهری
ساخت داخلی شهر
کاربری زمین و جدا گزینی اکولوژیک (مناطق گروههای قومی، مذهبی و…)
جغرافیای شهری و جغرافیای تاریخی شهر
جغرافیای شهری و اقتصاد کلان
سیاست اقتصاد کلان به طور غیر مستقیم و کاملاً مستقیم منجر به بروز تحول در مسایل شهری خواهد شد به طوری که در دهه 1980 در بیشتر کشورهای جهان سوم، سیاست اقتصاد کلان در جهت بالا بودن تولیدات کشاورزی کاهش حمایت از صنایع کم ظرفیت شهری، کاهش کمکهای مالی به خدمات عمومی و سرانجام کاهش هزینه های عمومی عمل کرده است.
سیاست اقتصاد کلان بیشتر تحت تاثیر عوامل خارجی، قیمت انرژی در بازارهای بین المللی و قیمت کالاها در بازار جهانی قرار می گیرد.
منطقه بندی
خانه سازی
سیستم خیابان بندی
ساختمانهای عمومی
فضای سبز
امکانات و شبکه حمل و نقل
مراکز گذران اوقات فراغت
محورهای برنامه ریزی شهری
برنامه ریزی فیزیکی
برنامه ریزی اقتصادی
برنامه ریزی اجتماعی: این برنامه ریزی بر پیشرفت منابع انسانی تاکید دارد
انواع برنامه ریزی با توجه به کیفیت زندگی مردم
این برنامه ریزی شامل منطقه بندی، کاربری زمین، خانه سازی، تامین حمل و نقل و تسهیلات عمومی و عملکرد مربوط به باز ساخت می باشد.
برنامه ریزی فیزیکی باید به موازات برنامه ریزی اجتماعی- اقتصادی انجام گیرد تا در همه زوایای جامعه شهری به نتایج مطلوب بیانجامد
در برنامه ریزی برای خانه سازی باید به طبقات مختلف جامعه شهری توجه شود.
برنامه ریزی فیزیکی
قبل از تهیه برنامه ریزی اقتصادی برای جامعه شهری بایستی موارد زیر مورد تحلیل قرار گیرند.
– آیا برنامه ریزی اقتصادی به موازات رشد جمعیت شهر می تواند درآمد سرانه و معیارهای زندگی را بالا ببرد؟
– آیا در آینده رشد فرصتهای اشتغال از نظر تعداد و نوع مهارتها متناسب با رشد نیروی کار خواهد بود یا خیر؟
– آیا در آینده با توسعه مرزهای شهر درآمدهای محلی نیاز به خدمات شهری را تامین می کنند؟
روی هم رفته برنامه ریزی اقتصادی بایستی قبل از هر چیز دستیابی آسان به شغل و درآمد معقول را امکانپذیر سازد زیرا بیشتر مردم در جستجوی فرصتهای اشتغال شهر را برای زندگی انتخاب نموده اند؟
برنامه ریزی اقتصادی
رفاه اجتماعی و حمایت از خانواده ها، تعلیم و تربیت، بهداشت و درمان، زمینه سازی برای مشارکت شهروندان در امور مختلف، حمایت از فقیران و طبقه کم درآمد شهری و تلاش برای ارتقای سطح زندگی آنها و سالم سازی محیط زیست و سیاست برنامه ریزی اجتماعی باید در جهت قطع دوره تسلسل فقر در خانواده ها حرکت کند (نگذارد فقر در طبقات کم درآمد از نسلی به نسل دیگر انتقال یابد).
برنامه ریزی اجتماعی
برنامه ریزی جغرافید انان به عنوان تصمیم گیرندگان
برنامه ریز و جغرافیدان به عنوان مشاور
مناسبات متقابل برنامه ریز و جغرافیدان با گروه های اجتماعی
مدل برنامه ریزی شهری برای گروههای اجتماعی