تارا فایل

جزوه عربی دوازدهم ریاضی و تجربی




عربی

زبان قرآن (3)
پایه دوازدهم دوره دوّم متوسطه
علوم تجربی ریاضی وفیزیک

قالَ رسولُ اللهِ (ص):
لا فَقرَ اَشَدُّ مِنَ الجَهلِ ؛وَ لا عِبادَهَ مِثلُ التَّفَکُّرِ .
رسول خدا (ص): هیچ فقری بدتر از نادانی ؛ و هیچ عبادتی مانند اندیشیدن نیست.

درس اول
الدّینُ وَ التَّدین ( دین و دینداری )

اَقِم وَجهَکَ للدینِ حَنیفاً با یکتا پرستی به دین روی آور.
التَّدینُ فِطریٌّ فی الانسانِ . دینداری در آدمی امری فطری (ذاتی )است . وَ التّاریخ ُیقولُ لَنا : و تاریخ به ما می گوید :
لا شَعبَ مِن شُعوبِ الارضِ الاّ وَ کانَ لهُ دینٌ وَ طَریقهٌ لِلعبادهِ. هیچ ملتی از ملتهای زمین نیست جز اینکه دینی وراهی
برای پرستیدن داشته است.
فَالآثارُ القَدیمه ُالتّی اِکتشَفَها الانسانُ وَالحَضاراتُ الّتی عَرَفَها مِن خِلالِ الکِتاباتِ وَ النّقوشِ وَ الرّسوم ِوَ التَّماثیلِ تُوکّدُ
اِهتمام َالانسانِ بالدِّینِ وَتَدُلُّ عَلی انَّهُ فِطریٌّ فی وجوده ِ.
پس آثار قدیمی ای که انسان آنها را کشف کرد و تمدن هایی که آنها رااز میان نوشته ها و کنده کاریها و نقاشی ها
و مجسّمه ها شناخت به اهمیت دادن انسان به دین تاکید می کنند و و بر فطری بودن وجودش راهنمایی می کنند .
وَ لکِن عِباداتُهُ وَ شَعائرُه ُکانَت خُرافیهً مثلُ تَعدُّدِ الآلههِ وَ تَقدیم ِالقَرابین لها لِکسبِ رِضاها و تَجنُّبِ شَرِّها .
ولی عبادتهایش و مراسمش خرافاتی بود مانند گوناگونی خدایان و پیشکش کردن قربانی ها برای خدایان برای کسب
خشنودی آنها و دوری از بدی آنها.
وَ ازدادت هذِهِ الخُرافاتُ فی ادیانِ النَّاسِ عَلی مَرِّ العُصورِ . و این خرافات دردین های مردم با گذشت زمان افزایش یافت .
وَ لکِن اللهُ تَبارکَ وَتَعا لی لَم یَترُک ِ النَّاسَ عَلی هذِهِ الحاله ِ فَقَد قالَ فی کتابِه ِالکریمِ :
ولی خداوند مبارک وبلند مرتبه مردم را بدین وضعیت رها نکرده است پس در کتاب کریمش فرموده است :
اَیَحسبُ الانسانُ اَن یَترُک َ سُدی آیا آدمی می پندارد که بیهوده وپوچ رها می شود .
لِذلکَ اَرسَلَ اِلیهم الاَنبیاءَ لِیُبیّنوا الصِّراطَ المُستقیمَ وَ الدِّینَ الحق َ.
به همین خاطر پیامبران را به سوی آنها فرستاد تا راه مستقیم و دین حق را روشن کنند .
وَ قَد حَدَّثَنا القرآنُ الکریمُ عَن سیرهِ الانبیاءِ (ع)وَ صِراعِهم مَعَ اَقوامِهم الکافرین َ.
و قران کریم برای ما درباره روش و کردار پیامبران و کشمکش آنها با اقوام کافرشان سخن گفته است .
وَ لِنذکُر مَثلاً ابراهیمَ الخلیلَ (ع) الَّذی حاولَ اَن یُنقذَ قومَهُ مِن عِباده ِالاصنام ِ.
و باید بعنوان مثال ازابراهیم خلیل (ع) یاد کنیم که کوشید قومش را از پرستش بتها نجات دهد .

فَفی اَحدِ الاَعیاد ِ لَمّا خَرجَ قومُه ُمِن مَدینتِهم بَقِیَ ابراهیم ُ(ع ) وَحیداً فَحَملَ فَاساً وَکَسَّرَ جَمیعَ الاصنامِ فی المَعبدِ
الاّ الصَّنم الکَبیر .ثُمَّ عَلّقَ الفَاسَ عَلی کَتِفهِ وَ تَرَکَ المَعبدَ .
در یکی از عیدها زمانی که قومش از شهر خارج شدند ابراهیم(ع) تنها ماند پس تبری را برداشت ودر پرستشگاه
تمامی بت ها به جز بت بزرگ را شکست سپس تبر را روی دوش بت بزرگ آویخت و پرستشگاه را ترک کرد .
وَ لَمّا رَجَعَ النَّاسُ شاهَدوا اَصنامَهُم مُکسَّرهً وَ ظَنُّوا اَنَّ ابراهیمَ (ع )هُوَ الفاعل ُفَاحضَروهُ لِلمحاکمهِ وَ سَالوه ُ:
و هنگامی مردم برگشتند بتهایشان را شکسته دیدند و و یقین کردند که ابراهیم (ع)این کاررا کرده است پس او را
برای محاکمه آوردند و از او پرسیدند :
اَاَنتَ فَعلتَ هذا بِآلهتِنا یا ابراهیمُ ؟ ای ابراهیم آیا تو این کاررا با خدایانمان کردی؟
فَاجابَهُم لِم تَسالونَنی؟ اِسالوا الصَّنمَ الکبیرَ .
پس به آنان جواب داد: چرا از من سوال می کنید از بت بزرگ سوال کنید .
بَدَاَ القومُ یَتهامَسونَ:"انَّ الصَّنم َلا یَتکلَّمُ انَّما یَقصدُ ابراهیمُ الاستهزاءَ بِاصنامِنا "
قوم شروع به پچ پچ کردند و گفتند : بی شک بت سخن نمی گوید تنها ابراهیم قصد مسخره کردن بتهای ما را دارد .
وَ هُنا قالُوا حَرِّقوهُ وَ انصُروا آلهتَکُم . و دراینجا گفتند او رابسوزانید و خدایانتان را یاری دهید .
فَقذفُوهُ فی النَّارِفَانقذهُ اللهُ مِنها . او را دراتش انداختند پس خداوند او را از آتش نجات داد .

المُعجم
اَحضَرَ: آورد ، حاضر کرد

حَرّقَ: سوزاند
القرابین : قُربانی ها " مفرد : القُربان "
الاَصنام : بت ها "مفرد : الصَّنم "

الحنیف : یکتا پرست
الکَتِف ، الکِتف : شانه " جمع الاکتاف "
السُّدی : بیهوده و پوچ

کسّر : شکست
السّیره: روش و کردار ، سر گذشت
النُّقوش : کنده کاری ها ، نگاره ها "مفرد :النّقش "

الصِّراع : کشمکش = النِّزاع # السِّلم
علّق: آویخت
التَّجنُّب: دوری کردن

الفاس : تبر "جمع : الفووس "
البَعث: رستاخیز
لا یُضیعُ : تباه نمی کند

مَرصوص: محکم ، استوار
الشَّعائر : مراسم
اقم وجهک : روی بیاور
(ماضی: اقام َ/ مضارع : یُقیم ُ)

بدووا یتهامسون : شروع به پچ پچ کردند
(ماضی : تَهامَسَ / مضارع : یَتَهامَسُ)
تَعدُّد: گو ناگونی

عیِّنِ الصَّحیحَ وَ الخَطاَ حَسَبَ نَصِّ الدَّرسِ . درست و اشتباه را بر اساس متن درس مشخص کن
1-کانَ الهَدفُ مِن تَقدیمِ القَرابینِ لِلآلههِ کَسبَ رِضاها وَ تَجَنُّبَ شَرِّها .
هدف از پیشکش کردن قربانی ها برای خدایان کسب خشنودی آنها و دوری از بدی آنها بود . (صحیح)
2-عَلَّقَ ابراهیمُ (ع) الفَاسَ عَلی کَتِف اصغرِ الاصنامِ .
حضرت ابراهیم (ع) تبر را برشانه کوچکترینِ بت ها آویخت . (غلط )
3-لَم یَکُن لِبعضِ الشُّعوبِ دینٌ او طریقه ٌ لِلعبادهِ.
بعضی ملّتها دینی یا راهی برای پرستیدن نداشته اند.( غلط )
4- الآثارُ القَدیمهُ تُوکِّدُ اِهتمامَ الانسانِ بِالدّینِ .
آثار قدیمی به اهمیت دادن انسان به دین تاکید دارند . ( صحیح)
5-انَّ التَّدینَ فِطریٌّ فی الانسانِ .
قطعاً دینداری در انسان فطری (ذاتی ) است . ( صحیح )
6-لا یَترُکُ اللهُ الانسانَ سُدی .
بی گمان خداوند آدمی را بیهوده و پوچ رها نمی کند . ( صحیح )

اِعلمُوا
مَعانی الحُروفِ المشبههِ بِالفِعل و لا النَّافیه لِلجنس
1-الحُروفُ المُشبَّههُ بِالفعلِ
با معانی دقیق حروف پر کاربرد "انَّ ، انَّ ، لکنَّ ، لیت َ ،لعلَّ" آشنا شوید :
انَّ: جمله پس از خود را تاکید می کند و به معنای " قطعاً، همانا ، به درستی که، بی گمان " است .
مثال : انَّ الله َلایُضیعُ اجرَالمُحسنینَ.
بی گمان خدا پاداش نیکو کاران را تباه نمی کند .
انَّ: به معنای " که حرف ربط در زبان فارسی است " و دو جمله را به هم پیوند می دهد .
مثال : … قالَ: اَعلَمُ انَّ الله عَلی کُلِّ شَیء ٍ قَدیرٌ.
…گفت می دانم که خدا برهرچیزی توانا ست .
معمولاً "لِانَّ " به معنای " زیرا ، برای اینکه " است و در پاسخ پرسش به کار می رود .
مثال : پرسش : لِماذا ما سافرت َبالطّائره ؟ پاسخ : لِانَّ بطاقه َالطّائره ِغالیه ٌ.
ترجمه : چرا با هواپیما مسافرت نکردی ؟ پاسخ : زیرا بلیط هواپیما گران است.
کَانَّ: به معنای " گویی " و" مانند " است .مثال : کَانّهُنَّالیاقوت ُوالمَرجانُ. آنان مانند یاقوت و مرجان هستند .
کَانَّ ارضاءَ جَمیعِ النَّاسِ غایَه ٌلا تُدرَکُ. گویی خشنود ساختن همه ی مردم ،هدفی است که بدست آورده نمی شود .

لکِنَّ : به معنای "ولی " و برای کامل کردن پیام و بر طرف کردن ابهام جمله قبل از خودش است .
مثال: … انَّ اللهَ لَذو فَضلٍ عَلَی النّاسِ وَ لکنَّ اَ کثرَالنَّاسِ لا یَشکُرونَ.
بی گمان خدا دارای بخشش بر مردم است ولی بیشتر مردم سپاسگزاری نمی کنند .

لَیتَ : به معنای "کاش " و بیانگر آرزوست و به صورت "یا لیت َ "هم به کار می رود .
مثال : و یَقولُ الکافِرُ یا لَیتنی کُنتُ تُراباً. و کافرمی گوید : ای کاش من خاک بودم .
لَعَلَّ: یعنی "شاید " و امید است " مثال : انّا جَعلناهُ قُرآناً عَربیّآً لَعَلّکُم تَعقِلونَ .
بی گمان ما قرآن را به زبان عربی قرار دادیم امید است شما خرد ورزی کنید .
تذکر مهم :در ترجمه ی صحیح باید به سیاق عبارت توجه کرد .
ترجمه هنرو علم است و باید ذوق و سلیقه مترجم همراه توانمندی های زبانی مانند شناخت ویژگی های زبان مبدا و مقصد باشد .
……………………………………………………………………………………………………………………………..
اِختبر نفسَک (1) : تَرجِم هاتین ِ الآیتَین ِ الکریمتَینِ. این دو آیه ی کریمه را ترجمه کن .
1- فَهذا یَوم ُالبَعثِ وَ لکنّکُم کُنتُم لا تَعلَمون َ . الروم 56
پس این روز رستاخیزاست ولی شما نمی دانستید .
2-اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلونَ فی سَبیلهِ صَفّاً کَانَّهُم بُنیانٌ مَرصُوصٌ .الصَّف: 4
قطعاً خداوند دوست می دارد کسانی را که صف بسته در راهش می جنگند گویی آنان ساختمانی استوارند .

لا النّافیهُ لِلجنسِ
تاکنون با سه معنای حرف"لا" آشنا شده اید :
1-لا به معنای "نه " درپاسخ به "هل " و "ا" مانند اانتَ مِن بُجنورد ؟ لا ، انا مِن بیرجند .
2-لای نفی مضارع مانند لا یذهب : نمی رود .
3-لای نهی مانند لا تذهب : نرو.
و به معنای "نباید " بر سر فعل مضارع اول و سوم شخص ،مانند لا یَذهَب: نباید برود .
در این درس با معنای دیگری برای لا آشنا می شوید .
معنای چهارم " هیچ … نیست " می باشد و لای نفی جنس نامیده و بر سر "اسم " وارد می شود؛
مثال: … لا عِلمَ لَنا الّا ما عَلَّمتَنا …. البقره 32
جز آنچه به ما آموخته ای ،هیچ دانشی نداریم .(برای ما نیست )
لا کنز اغنی مِنَ القَناعهِ. امیرُالمومنین َعلیٌّ علیه السّلام ُ
علی (ع ) :هیچ گنجی بی نیاز کننده تر از قناعت نیست .

اِختَبِر نَفسَکَ (2): تَرجِم هذِه ِالاَحادیثَ حَسَبَ قَواعدِ الدَّرسِ .
1- لا خَیرَ فی قَولٍ الّا مَعَ الفِعلِ .رَسُولُ الّله صَلّی اللّه عَلیه وآلهِ وَ سَلَّم
رسول خدا (ص) :هیچ خیری در گفتاری نیست مگراینکه همراه عمل باشد .
2-لا جِهادَ کَجِهادِ النَّفسِ . امیر المومنین َ علیٌّ عَلیهِ السَّلامُ .
امیرمومنان علی (ع): هیچ جهادی مانند جهاد با نفس (نفس امّاره )نیست .
3-لا لِباسَ اَجمَلُ مِنَ العافیهِ . امیرُالمُومِنینَ علیٌّ علیهِ السَّلام ُ
امیرمومنان علی (ع) :هیچ لباسی زیباتر ازسلامتی نیست .
4-لا فَقرَ کَالجَهلِ وَ لا میراثَ کالادبِ . امیر المومنینَ علیٌّ علیه السلام ُ
امیر مومنان علی (ع) :هیچ فقری مانند نادانی و هیچ میراثی مانند ادب نیست .
5-لا سُوءَ اَسوَاُ مِنَ الکَذِبِ . امیرُ المُومنینَ علیٌّ علیهِ السَّلامُ
امیر مومنان علی (ع) :هیچ بدی ای بدتر ازدروغگویی نیست .

اِختبِر نَفسَکَ (3) : اِملاِ الفَراغ َفی ما یَلی ، ثُمَّ عَیِّن نَوعَ "لا " فیه ِ.
1- لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدعُونَ مِن دونِ اللهِ فَیَسُبُّوا اللهَ …الانعام 108
کسانی را که به جای خدا فرا می خوانند …دشنام ندهید زیرا که به خدا دشنام دهند ….
2-و لا یَحزُنکَ قَولُهُم انَّ العِزَّهَ للهِ جَمیعاً …یُونس : 65
گفتارشان تو را …..نباید ناراحت کند…. ؛ زیرا ارجمندی ، همه …از آنِ … خداست .
3-… هَل یَستَویَ الَّذینَ یَعلمُونَ وَ الَّذینَ لا یَعلمُونَ … الزُّمر :9
آیا کسانی که می دانند و کسانی که..نمی دانند ، برابرند ؟
4-…رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلنا ما لا طاقهَ لَنا بهِ . البقره 286
پروردگارا ،آنچه توانش را هیچ نداریم بر ما.تحمیل نکن. .
5-لا یَرحَمُ اللهُ مَن لا یَرحَمُ النَّاسَ . رَسولُ اللّه صلّی اللّهُ علیهِ و آلهِ وَسَلَّم .
رسول خدا:خدا رحم نمی کند به کسی که به مردم رحم نمی کند.

التَّمرین ُالاوَّلُ : اَیُّ کَلمهٍ مِن کَلماتِ مُعجَمِ الدَّرسِ تُناسِبُ التَّوضیحاتِ التّالیهَ ؟
1-آلَهٌ ذاتُ یَدٍ مِنَ الخَشَبِ وَ سِنٍّ عَریضهٍ مِنَ الحَدیدِ یُقطَعُ بِها : ….الفاس.
ابزاری دارای دسته ای چوبی و دندانی پهن از آهن که با آن بریده می شود .
2-تِمثالٌ مِن حَجَرٍ اَو خَشَبٍ اَو حَدیدٍ یُعبَدُ مِن دونِ اللهِ : …الصَّنم..
مجسّمه ای از سنگ یا چوب یا آهن که غیر خدا پرستش می شود .
3-عُضوٌ مِن اَعضاءِ الجِسمِ یَقَعُ اَعلی الجِذعِ : ……الکَتِف…
عضوی از اعضای بدن که در بالای تنه واقع است.
4-التّارِکُ لِلباطلِ وَ المُتمایلُ الی الدِّینِ الحَقِّ: ……الحَنیف..
ترک کننده باطل و گرونده به دین حق است.
5-انّهُم بَدووا یَتکلَّمونَ بِکلامٍ خَفیٍّ : بَدَووا یَتَهامَسونَ ….
بی گمان آنها با کلامی پنهان (آهسته ) شروع به سخن کردند .
………………………………………………………………………………………………………………………………………………….
التَّمرینُ الثّانی : تَرجِمِ العِباراتِ التَّالیهَ ،ثُمَّ عَیِّنِ الحَرفَ المُشبَّهَ بِالفعلِ ،وَ لا النَّافیّهَ َلِلجنس ِ
عبارتهای زیر را ترجمه کن ،سپس حرف مشبَّه بالفعل ،و لا نفی جنس را مشخص کن .
1-قیلَ ادخُلِ الجَنَّهَ قالَ یا لَیتَ قَومی یَعلمُونَ بِما غَفَرَ لی رَبّی وَ جَعَلَنی مِنَ المُکرَمینَ یس 26و27 " لَیتَ "حرف مشبَّه بالفعل
گفته شد وارد بهشت شو گفت :ای کاش قوم من می دانستند به آنچه که پروردگارم آمرزید و مرا از گرامی داشته شدگان
قرار داد .
2-….لا تَحزَن اِنَّ اللهَ مَعَنا… التَّوبه 40 " انَّ" حرف مشبَّه بالفعل
ناراحت نباش قطعاً خدا با ماست.
3-…لا الهَ الّا اللهُ … رسولُ الله صلَّی اللهُ علیهِ و آله ِوَ سَلّم. " لا " نفی جنس است.
رسول خدا : هیچ خدایی جز الله نیست .
4-لا دینَ لِمَن لا عَهدَ لهُ . رسولُ الله صلَّی الله ُعلیهِ وَآلهِ وَسلَّم . "لا " نفی جنس است.
هیچ دینی ندارد ، کسی که وفای به عهد و پیمان ندارد .
5-اِنَّ مِنَ السُّنهِ اَن یَخرُجَ الرَّجلُ مَعَ ضَیفِهِ الی بابِ الدّارِ . رسولُ الله صَلَّی اللهُ علیهِ وَآلِهِ وَ سلَّم. "انَّ" حرف مُشبَّه بالفعل
رسول خدا (ص) : بدرستی از سنت اینست که مرد با مهمانش تا درب منزل بیرون آید.

التمرین الثالث:
ا.اقرَاالشِّعرَالمَنسوبَ الی الاِمام ِعَلیٍّ،ثُمَّ عَیِّن تَرجَمَهَ الکلماتِ الَّتی تَحتَها خَطٌّ.
اَیُّها الفاخِرُجَهلاً بِالنَّسَب اِنَّما النَّاسُ لاُمِّ وَ لِاَب
هَل تَراهُم خُلِقُوا مِن فِضَّهٍ اَم حَدیدٍ اَم نُحاسٍ اَم ذَهَب
بَل تَراهُم خُلِقوا مِن طینهٍ هَل سِوی لَحمٍ وَ عَظمٍ وَ عَصَب
اِنَّما الفَخرُ لِعَقلٍ ثابتٍ وَ حَیاءٍ وَ عَفافٍ وَ اَدَب

ای که نا بخردانه افتخار کننده به دودمان هستی ،مردم ،تنها از یک مادر و یک پدراند.
آیا آنان را می بینی (می پنداری ) که از نقره ،آهن ،مس یا طلا آفریده شده اند ؟
بلکه آنان را می بینی از تکّه گِلی آفریده شده اند .آیا به جز گوشت و استخوان و پی اند ؟
افتخار تنها به خِردی استوار ،شرم ،پاکدامنی و ادب است.

ب. اِستَخرِج مِنَ الاَبیاتِ اسمَ الفاعلِ وَ الفِعلَ المَجهولَ وَ الجارَّ وَالمَجرورَ وَ الصِّفهَ وَ المَوصوفَ .
ازبیت ها اسم فاعل و فعل مجهول و جارومجرور وو صفت وموصوف را استخراج کن

اسم فاعل : الفاخِر – ثابت فعل مجهول : خُلِقُوا
جارومجرور: بالنسب – لام – لِاب – من فضَّهٍ- من طینهٍ- لعقلٍ موصوف و صفت : عقل ٍثابتٍ .

التَّمرینُ الرَّابعُ : تَرجِم الاَحادیثَ ،ثُم َّعَیِّنِ المَطلوبَ مِنکَ .
حدیث ها را ترجمه کن سپس موارد خواسته شده را مشخص کن .
1-کُلُّ طَعامٍ لا یُذکَرُ اسمُ اللهِ عَلیهِ ،…لا بَرکهَ فیهِ . رسولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلیهِ وَ آلهِ وَ سَلَّم ( الفعلَ المجهولَ وَ نوعَ لا )
رسول خدا(ص) :هر خوراکی که نام خدا بر آن برده نمی شود، هیچ برکتی درآن نیست.
فعل مجهول : " لا یُذکَرُ " لا یُذکَرُ "لا نفی مضارع " لا برکه َ "لا نفی جنس"

2-لاتَغضَب ،فَانَّ الغَضَبَ مَفسَده.ٌ رسولُ اللهِ صَلَّی الله ُعلیهِ وَ آلهِ وَ سَلَّم (نوعَ الفعلِ )
رسول خدا (ص) : خشمگین نشو زیراخشم مایه ی تباهی است . لا تَغضَب : فعل نهی است.

3-لا فَقرَ اَشَدُّ مِنَ الجَهلِ وَ لا عِبادهَ مِثلُ التَّفکُّرِ . رسولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلیهِ وَ آلهِ وَسلَّم (المُضافَ الیهِ وَ نوعَ لا)
رسول خدا(ص) : هیچ فقری بدتر از نادانی و هیچ عبادتی مانند اندیشیدن نیست .
مضاف الیه : التَّفکُّر نوع" لا "نفی جنس است.
4-لاتُطعِموا المَساکینَ مِمَّا لا تَاکُلونَ . رَسولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلیهِ وَآلهِ وَ سَلَّم (نوعَ لا ، وَ مفرد مساکین )
رسول خدا(ص ) : به بینوایان از آنچه که نمی خورید، غذا ندهید.
" لا تُطعِموا " لا نهی است
" لا تاکُلونَ لا نفی مضارع است و مفرد مَساکین "مِسکین " است.
5-لاتَسُبُّوا النَّاسَ فَتَکتَسِبوا العَداوهَ بَینَهُم . رسولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلیه ِوَآلهِ وَسَلَّم (فعلَ النَّهی،وَ مُتَّضادَ عَداوه)
رسول خدا (ص ):به مردم دشنام ندهید چون دشمنی را میان آنها بدست می آورید .
لا تَسُّبُوا فعل نهی است. عَداوه # صَداقه
6-خُذُوا الحَقَّ مِن اهلِ الباطلِ وَ لا تَاخُذُوا الباطلَ مِن اهلِ الحَقِّ کُونُوا نُقّادَ الکلام. عیسی بنَ مریمَ علیهِ السَّلامُ
(المَحلَّ الاعرابیَّ لِما تَحتَهُ خَطٌّ)
حضرت عیسی (ع) فرمود :حق را ازاهل باطل فراگیرید وباطل را از اهل حق فرا نگیرید، سخن سنج باشید.
الباطلِ: مجرور به حرف جر الباطِلَ: مفعول اهلِ : مجرور به حرف جر

التمرین الخامس : للتّرجمه
جَلَسَ=نشست
جَلَسنا= نشستیم
لا تَجلِسوا = ننشینید
الجالِس- نشسته
اِجلِسنَ= بنشینید

اجلَسَ= نشانید
اجلِس= بنشان
لا تُجلِسی: ننشان
لَم یُجلِسوا= ننشاندند
سَیُجلِسُ=خواهد نشاند

عَلِمَ-دانست

قد عَلِمتَ=دانسته ای
لَم اعلَم =ندانستم
اِعلَم= بدان
لا یَعلَمُ= نمی داند
عَلَّمَ= یاد داد

قَد یُعَلِّم ُ= گاهی یاد
می دهد
لَن یُعَلِّم ُ= یاد نخواهد داد
اُعَلِّمُ=یاد می دهم
لِیُعَلِّم= باید یاد بدهد
قَطَعَ= بُرید

قُطِعَ= بُریده شد
کانا یَقطَعانِ= می بُریدند
المَقطوع= بُریده شده
لا تَقطَع= نبُر
اِنقَطَعَ= بُریده شد

ما انقطَعَ= بُریده نشد
سَیَنقَطَعُ= بُریده خواهد شد
الاِنقطاع = بُریده شدن
لَن یَنقَطَعَ= بُریده نخواهد شد
غَفَرَ=آمرزید

قَد غَفرَ= آمرزیده است
لا یُغفَرُ= آمرزیده
نمی شود
المغفور = آمرزیده شده
الغفّار= بسیار آمرزنده
اِستَغفَرش= آمرزش خواست

قدِاستغفَرتُم = آمرزش خواسته اید
الاِستغفار= آمرزش خواستن
لا یَستَغفرون َ= آمرزش نمی خواهند
اَستَغفِرَ= آمرزش
می خواهم

التَّمرینُ السّادِسُ :
ا.اِقرَا هذِهِ الاُنشوده ؛ثُمَّ تَرجِمها الی الفارسیّهِ. این سرود را بخوان سپس آن را به فارسی ترجمه کن .
یا الهی ،یا الهی یا مُجیب َ الدَّعَوات ای خدای من ،ای خدای من ای بر آورنده ی دعاها (خواسته ها )
اِجعَلِ الیَوم َ سَعیداً وَکثیرَ البَرَکات ِ امروز را مبارک و پر از برکت ها قرار بده .
وَاملاِالصَّدرَ انشراحاً وَ فَمی بِالبَسَماتِ وسینه را از شادمانی و دهانم را از لبخند ها لبریزکن .
وَاَعِنّی فی دروسی و اداء الواجبات و مرا در درسهایم و انجام و ظایف یاری ده .
وَاَنِر عَقلی وَقلبی بالعُلوم النّافعات و عقل و فلبم را از دانشهای سودمند روشن کن .
وَاجعَل التَّوفیقَ حَظّی وَ نَصیبی فی الحیاهِ موفقیت را بخت و بهره ی من در زندگی قرار بده.
وَاملاِ الدُّنیا سَلاماً شامِلاً کُلَّ الجِهات ِ دنیا را از صلحی فراگیر در همه ی سمت وسوی ها پُرکن.
وَ احمِنی وَ احمِ بِلادی مِن شُرور الحادثات ِ و از من و کشورم در برابر بدیهای حوادث نگهداری کن
اَلا بِذکرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلوبُ.
بدان با یاد خدا دلها آرام می گیرد.

التَّمرینُ السَّابعُ : ضَع فی الفَراغِ کَلِمهًمُناسِبَهً. در جای خالی کلمه مناسبی قرار بده
1-قالَ الامامُ الحَسَنُ عَلیهِ السَّلامُ : "…. اَحسَنُ الحَسَنِ الخُلقُ الحَسَنُ ."
امام حسن (ع): بی گمان بهترین نیکی اخلاق نیکو است . ( اَنَّ اِنَّ لکنَّ ) انَّ صحیح است.
2-سُئِلَ المُدیرُ : اَفی المَدرسهِ طالبٌ ؟ فَاجابَ : " … طالِبَ هُنا " .
از مدیر سوال شد: آیا در مدرسه دانش آموزی است؟ پس پاسخ داد : هیچ دانش آموزی اینجا نیست.(لِانَّ لا فَانَّ )
" لا " صحیح است
3-حَضَرَ السُّیاحُ فی قاعهِ المَطارِ ؛ …الدَّلیلَ َلَم یَحضُر.
گردشگر در سالن فروردگاه حاضرشد ولی راهنما حاضر نشد. (اَنَّ لکنَّ لَعَلَّ ) لکِنَّ صحیح است .
4-تَمَنَّی المُزارِع ُ: " ….المَطَرَ یَنزلُ کَثیراً" .
کشاورز آرزو کرد : "ای کاش باران زیاد ببارد" . (کَانَّ لِانَّ لَیتَ ) لَیتَ صحیح است .
5- لِمادا یَبکی الطِّفلُ ؟ … جائِع ٌ.
چرا کودک گریه می کند ؟ زیرا او گُرسنه است. ( اَنَّهُ لِاَنَّهُ لَیتَ ) لِاَنَّهُ صحیح است.

التَّمرینُ الثّامِنُ: اکمِل تَرجَمَهَهذا النَّصِّ؛ثُمَّ اکتُب المَحَلَّ الاِعرابیَّ لِلکلماتِ الَّتی تَحتَها خَطٌّ.
ترجمه ی این متن را کامل کن سپس نقش کلمه های خط کشی شده را بنویس .
حینَ یَری الطَّائِرُ الذَّکیُّ حَیَواناً مُفتَرِساً قُربَ عُشِّهِ ، یَتَظاهَرُ اَمامَهُ بِاَنَّ جَناحَهُ مَکسُورٌ ،فَیَتبَعُ الحَیَوانُ المُفترِسُ هذِهِ الفَریسَهَ،
فاعل مفعول صفت مضاف الیه فاعل صفت
وَ یَبتَعِدُ عَنِ العُشِّ کَثیراً ، وَ عِندَما یَتَاَکَّدُ الطّائِرُ مِن خِداعِ العَدوِّ وَ اِبتعادِهِ وَ انقاذِ حَیاهِ فِراخِه ِ، یَطیرُ بَغتَهً.
جارو مجرور مضاف الیه
پرنده ی باهوش هنگامی که جانورِ …درنده ای….. را نزدیک ِلانه اش می بیند ،روبه رویش وانمود می کند
که …بالش….. شکسته است در نتیجه جانورِ درنده این شکار را تعقیب می کند وازلانه بسیار .. دور می شود…..
ووقتی که این پرنده ازفریبِ دشمن ودور شدنش و نجات ِزندگی …جوجه هایش … مطمئن می شود ،.. ناگهان… پرواز
می کند.

الدّرسُ الثّانی
…لِلهِ عَلَی النّاسِ حِجُّ البَیتِ مَنِ استَطاعَ الیهِ سَبیلاً…
آل عِمران :97
حجّ خانه ی [ خدا ] بر مردم بر کسانی که بتوانند به سوی آن راه یابند واجبِ الهی است .
الدَّرسُ الثّانی
مکَّهُ المُکَرَّمَه ُوَ المَدینَهُ المُنَوَّرَهُ
جَلَسَ اَعضاءُ الاُسرَهِ اَمام َالتِّلفازِ وَ هُم یُشاهِدونَ الحُجّاجَ فی المَطارِ . نَظَرَ "عارِفٌ " الی والِدَیهِ ، فَرَای دُموعَهُما
تَتَساقَطُ مِن اَعیُنِهما .
اعضای خانواده در مفابل تلویزیون نشسته اند در حالی که حاجیان رادر فرودگاه می بینند.عارف به پدر ومادرش نگاه کرد
پس اشک هایشان را دید که پی در پی از چشمانشان جاری است.
فَسَالَ عارِفٌ والِدَهُ مُتعَجِّباً : یا اَبی ،لِمَ تَبکی ؟ !
پس عارف با تعجُّب از پدرش پرسید : ای پدرم چرا گریه می کنی ؟ !
الاَبُ : حینَما اَری النَّاسَ یَذهَبُونَ الی الحَجِّ تَمُرُّ اَمامی ذِکرَیاتی ؛فَاَقولُ فی نَفسی : یا لَیتَنی اَذهَبُ مَرَّهً اُخری!.
پدر پاسخ داد : زمانی که مردم را می بینم که به حج می روند در مقابلم خاطراتم می گذرند ؛پس با خودم می گویم :
ای کاش من بار دیگر بروم!
رُقَیَّه : وَ لکِنَّکَ اَدَّیتَ فَریضَهَ الحَجِّ فی السَّنهِ الماضیَهِ مَعَ اُمّی !
رقیه گفت : ولی تو سال گذشته، واجب دینی حج را با مادرم به جا آوردی!
الاُمُّ : لَقَد اشتاقَ اَبوکُما الی الحَرَمَینِ الشَّریفَینِ وَ البَقیعِ الشَّریفِ .
مادر گفت : البته پدرتان مشتاق زیارت دو حرم شریفِ (مسجدالحرام – مسجد نبوی ) و بقیع شریف شده است.
عارِفٌ : اَاَنتِ مُشتاقَهٌ ایضاً ؛ یا اُمّاهُ ؟
عارف گفت : آیا ای مادرم تو نیز مُشتاق هستی ؟
الاُمُّ : نَعَم ، بِالتَّاکیدِ یا بُنَیَّ .
مادر جواب داد : بله ، البته پسرکم .

الاَبُ : کُلُّ مُسلِمٍ حینَ یَری هذا المَشهدَ ،یَشتاقُ اِلیها.
پدر گفت : هر مسلمانی وقتی که این صحنه را می بیند ، مُشتاق آن می شود .
عارِفٌ: ما هیَ ذِکرَیاتُکُما عَنِ الحَجِّ؟ عارف گفت : خاطراتتان در باره ی حج چیست؟
الاَبُ: اَتَذَکَّرُ خیامَ الحُجّاجِ فی مِنی وَعَرَفاتٍ ،وَ رَمیَ الجَمَراتِ وَ الطَّوافَ حَولَ الکَعبه ِالشَّریفهِ وَ السَّعیَ بَینَ الصَّفا
وَ المَروَهِ ،وَ زیارهَ البَقیعِ الشَّریفِ.
پدر پاسخ داد : چادرهای حاجیان را در سرزمین مِنی وعرفات ،و پرتاب ریگ ها و طواف به دور خانه بزرگ خدا
و دویدن میان دو کوه صفا و مروه وزیارت بقیع شریف را به یاد می آورم .
الاُمُّ : وَ انا اَتَذَکَّرُ جَبَلَ النّورِ الَّذی کانَ النَّبیُّ (ص) یَتَعَبَّدُ فی غارِ حِراءٍ الواقِعِ فی قِمَّتِهِ.
مادر گفت : ومن کوه نور را به یاد می آورم که پیامبر (ص) در غار حرا واقع در قلّه اش عبادت می کرد .
رُقَیَّهُ: انا قَرَاتُ فی کتابِ التَّربیهَ الدِّینیَّهِ اَنَّ اُولی آیاتِ القُرآنِ نَزَلَت عَلَی النَّبیِّ (ص) فی غارِ حِراءٍ.
رقیه گفت : من در کتاب تربیت دینی خواند م که اوّلین آیات قرآن بر پیامبر (ص) در غار حرا نازل شد.
هَل رَاَیت ِ الغارَ ؛ یا اُمّاهُ ؟ ای مادرم آیا آن غار را دیدی ؟
الاُمُّ : لا ، یا بُنَیَّتی ،الغارُ یَقَعُ فَوقَ جَبَلٍ مُرتَفَعٍ ، لایَستَطیعُ صُعودَهُ الّا الاَقویاءُ وَاَنتِ تَعلَمینَ اَنَّ رِجلی تُو لِمُنی.
مادر پاسخ داد : نه ، ای دخترکم ، این غار در بالای کوهی بلند واقع است ،فقط انسانهای نیرومند می توانند از آن بالا روند .
و تو می دانی که پای من درد می کند .
رُقَیَّهُ : هَل رَایتُما غارَ ثَورٍ الَّذی لَجَاَ الیهِ النَّبیُّ (ص) فی طَریقِ هِجرتِهِ الی المَدینَه ِالمُنوَّرَه ِ؟
رقیه گفت : آیا غار ثُور را دیده اید که پیامبر (ص) در راه هجرتش به مدینه ی مُنوَّره به آنجا پناه بُرد ؟
الاَبُ : لا ، یا عَزیزَتی؛ اَنا اَتَمَنّی اَن اَتَشَرَّفَ مَعَ جَمیعِ اَعضاءِ الاُسرَه ِوَ مَعَ الاَقرِباءِ لِزیارهِ مَکَّهَ المُکَرَّمَهِ وَ المَدینَهِ المُنَوَّرهِ
مَرَّهً اُخری . وَاَزورَ هذِهِ الاَماکنَ .
پدر پاسخ داد : نه ، ای عزیزم ؛ من آرزو دارم که با همه ی اعضای خانواده و خویشاوندان برای زیارت مکه ی مُکرَّمه
و مدینه ی مُنوَّره بار دیگر مُشرف شوم وازاین مکان ها دیدن کنم .

المُعجَم
آلَمَ : به درد آورد تَعَبَّدَ : عبادت کرد زارَ : دیدار کرد (مُضارع : یَزورُ )
(مُضارع :یُولِمُ) التِّلفاز : تلویزیون "زُرتُ : دیدار کردم "
"رِجلی تُولِمُنی : پایم درد می کند " تَمَنّی : آرزو داشت السَّعی : دویدن ، تلاش
اِشتاقَ : مُشتاق شد (مضارع : یَتَمَنّی ) القِمه: قُلّه "جمع : القِمَم "
(مُضارع : یَشتاقُ ) الخِیام : چادرها "مُفرد : الخِیمه " لَجاَ الی: به … پناه بُرد
اُمّاه : ای مادرم الرِّجل : پا "جمع : الاَرجُل" مَرَّ: گذر کرد (مُضارع : یَمُرُّ )
بُنَیَّ : پسرکم رَمیِّ الجَمَرات : پرتاب ریگ ها المَشهَد : صحنه
بُنَیَّتی: دخترکم (در مراسم حج)

عَیِّن جَوابَ الاَسئَلَهِ التَّالیهِ مِنَ العَمُودِ الثّانی . (اِثنانِ زائِدانِ )
پاسخ سوالات زیر را از ستون دوّم مُشخص کن .( دو تا اضافی است)
1-لِماذا لَم تَصعَد والِدهُعارِفٍ وَ رُقَیَّهَ جَبَلَ النّورِ ؟ چرا مادر عارف و رقیه از کوه نور بالا نرفت ؟ 4 یَکُونُ مُرتَفِعاً.
2-ماذا کانَ اَعضاءُ الاُسرَهِ یُشاهِدونَ ؟ اعضای خانواده چه چیزی را می دیدند ؟ اِشتاقَ اِلَیهِ. اضافه است
3-اَینَ جَلَسَ اَعضاءُ الاُسرَهِ ؟ اعضای خانواده کجا نشستند ؟ 5 والِد الاُسرَهِ.
4-کَیفَ یَکُونُ جَبَلَ النّورِ ؟ کوه نور چگونه می باشد ؟ 3 اَمامَ التِّلفازِ.
5-مَن کانَ یَبکی ؟ چه کسی گریه می کرد ؟ رَاسی یُولِمُنی . اضافه است
2 الحُجّاجُ فی المَطارِ .
1 لِاَنَّ رِجلَ الاُمِّ کانَت تُولِمُها

اِعلَمُوا
الحال (قید حالت )
آیا ترجمه ی این سه جمله یکسان است ؟
الف. رَاَیتُ وَلَدَاً مَسرورَاً . ب. رَاَیتُ الوَلَدَ المَسرورَ . ج. رَاَیتُ الوَلَدَ مَسرورَاً.
پسر خوشحالی را دیدم . پسر خوشحال را دیدم . پسر را خوشحال دیدم .
مسروراً در جمله ی الف و المسرور در جمله ی ب چه نقشی دارند ؟
جواب : مَسرورَاً در جمله ی الف نقش صفت برای ولداً را دارد و المَسرورَ هم نقش صفت برای الولد را دارد.
آیا مسروراً در جمله ج نیز همان نقش را دارد ؟ جواب : نه مسروراً در جمله ی ج حالت و کیفیت اسم را هنگام وقوع
فعل نشان می دهد که در زبان فارسی به آن قید حالت و در زبان عربی (الحال ) گویند .
اکنون به دو مثال زیر توجه کنید :
الف: ذَهَبَتِ البِنتُ الفَرِحَهُ. ب: ذَهَبَتِ البِنتُ ،فَرِحَه .
موصوف صفت قید حالت (الحال)
در جمله ی الف الفرحَهُ صفت برای موصوف قبل از خود یعنی (البنتُ) است که یکی از نشانه های موصوف و صفت را
قبلاً خواندید که حرکت حرف آخر موصوف و صفت یکی است ؛ اما در جمله ی ب فَرِحَهً حالت وقوع فعل را فقط بیان می کند
پس قید حالت (الحال) است.
مثال : اِشتَغَلَ مَنصورٌ فی المَزرعهِ نَشیطاً.
در این جمله " نشیطاً " حال می باشد و کلمه ی "منصور" کسی است که این حالت از او سرزده است و به آن
"صاحب حال "گفته می شود .
ولی تدریس صاحب حال از اهداف کتاب درسی نیست .
در زبان عربی بسیاری از اوقات قید حالت در انتهای جمله می آید ؛ مانند :
وَقَفَ المُهَندِسُ الشّابُ فی المَصنَعِ مُبتَسِماً. حال
مُهندس جوان در کارخانه با لبخند ایستاد .
اللاعِبونَ الایرانیّونَ رَجَعوا مِنَ المُسابقهِ مُبتَسِمینَ . حال
بازیکنان ایرانی از مسابقه با لبخند بازگشتند .
هاتانِ البِنتانِ قامتا بِجَولَه ٍعِلمیَّهٍ فی الاِنتِرنِت مُبتَسِمَتَینِ. حال
این دو دختر با لبخند اقدام به یک گردش علمی در اینترنت کردند .

اِختَبِر نَفسَکَ . عَیِّن " الحالَ " فی الجُمَلِ التّالیهِ .
خودآزمایی . حال را در جمله های زیرمشخص کن .
1-وَصَلَ المُسافِرانِ الی المَطارِ مُتاخِّرینَ وَ رَکِبا الطّائِرَهَ . مُتاخِّرینَ (حال ) است.
دو مسافر با تاخیر به فرودگاه رسیدند و سوار هواپیما شدند .
2-تَجتَهِدُ الطّالِبَهُ فی اَداءِ واجِباتِها راضیَهً وَ تُساعِدُ اُمَّها . راضیَهً (حال ) است .
دانش آموز با خشنودی در انجام تکالیفش می کوشد و به مادرش کمک می کند .
3-یُشَجِّعُ المُتَفَرِّجونَ فَریقَهُمُ الفائِزَ فَرِحینَ . فَرِحینَ (حال) است .
تماشاچیان با خوشحالی تیم برنده یشان را تشویق می کنند .
4-الطَّالِبَتانِ تَقرَآنِ دُروسَهُما مُجِدَّتَین ِ مُجِدَّتَینِ (حال ) است.
دو دانش آموز با تلاش درسهایشان را می خوانند .

گاهی قید حالت به صورت جمله ی اسمیه همراه با حرف "واو حالیّه " و به دنبال آن یک ضمیر می آید؛
مثال :
الف.رَاَیتُ الفَلاحَ وَ هُوَ یَجمَعُ المَحصولَ . ب.اُشاهِدُ قاسِماً وَ هُوَ جالِسٌ بَینَ الشَّجَرَتَینِ .
کشاورز را دیدم در حالی که محصول را جمع می کرد . قاسم را می بینم درحالی که میان دو درخت نشسته است.

نکته: در جمله ی الف قید حالت به صورت ماضی استمراری ترجمه می شود .

اِختَبِر نَفسَکَ . تَرجِمِ الآیاتِ الکریمهَ ،ثُمَّ عَیِّن "الحالَ" .
خودآزمایی. آیات کریمه را ترجمه کن سپس "حال" را مشخص کن .
1-….وَ خُلِقَ الانسانُ ضَعیفاً . النساء :28 ضعیفاً = حال
و انسان ضعیف آفریده شد .

2-وَلاتَهِنوا وَلاتَحزَنوا وَاَنتُم الاَعلَونَ… آل عمران :139 انتم الاعلون : جمله ی اسمیّه ی حالیّه
و سست نشوید و غمگین نشوید در حالی که شما برترید. بعد از واو حالیه ضمیر آمده است که نشانگر جمله
اسمیّه حالیّه است .
3-کانَ النّاسُ اُمَّهً واحِدَهً فَبَعَثَ اللهُ النَّبیّینَ مُبَشِّرینَ … البقَره :213 مُبَشِّرینَ = حال
مردم امتی واحد بودند پس خداوند پیامبران را بشارت دهنده فرستاد .

4-یااَیَّتُها النَّفسُ المُطمَئِنهُ اِرجِعی الی رَبِّکِ راضیَهً مَرضیَهً. الفجر: 27و28
هردو حال هستند .
ای نَفسِ مُطمئنه به سوی پروردگارت خشنود و پسندیده باز گرد.

5-اِنَّما وَلیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنوا الَّذینَ یُقیمونَ الصَّلاهَ وَیُوتونَ الزَّکاهَ وَهُم راکِعونَ . المائده : 55 " وَهُم راکِعونَ "
جمله اسمیّه حالیّه
تنها سرپرست شما خدا و رسولش (پیامبرش ) و کسا نی است که ایمان آوردند ؛ کسانی که نماز را برپا می دارند
وزکات می دهند درحا لی که در رکوعند .

التَّمارین
التمرینُ الاوَّلُ:
ا.عَیِّن نَوعَ الکَلماتِ الَّتی تَحتَها خَطٌّ . (نَوعُ الکَلماتِ : اِسمُ فاعلٍ وَ اِسمُ مَفعولٍ وَاِسمُ مَکانٍ وَ اِسمُ مُبالغهٍ وَفِعلٌ ماضٍ
وَ فِعلٌ مُضارعٌ وَمَصدرٌ وَ حَرفُ جَرٍّ وَ… ) نوع کلمات خط کشی شده را مشخص کن .(نوع کلمه ها عبارتند: اسم فاعل و …)

السِّیدُ مُسلمی مُزارِع ٌ. هُوَ یَسکُنُ فی قَریهِ بِطرود بِمُحافَظه ِمازَندَران . اِنَّهُ رَجُلٌ صادِقٌ وَ صَبّارٌ وَ مُحتَرَم ٌ. فی یَومٍ مِنَ الایّامِ
اسم فاعل فعل مضارع اسم فاعل اسم مبالغه اسم مفعول حرف جر
شاهَدَ جَماعَهً مِنَ المُسافِرینَ واقِفینَ اَمامَ مَسجِدِ القَریه ِ. فَذَهَبَ وَ سَاَلَهُم عَن سَبَبِ وُقوفِهِم ،فَقالُوا : اِنَّ سَیّارَتَنا مُعَطَّلَهّ .
اسم فاعل اسم فاعل اسم مکان فعل ماضٍ حرف جر اسم مفعول
فَاتَّصَلَ السَّیدُ مُسلِمیُّ بِصَدیقِهِ مُصَلِّحُ السَّیّاراتِ لِکَی یُصَلِّحَ سَیّارَتَهُم . وَجاءَ صَدیقُهُ وَ جَرَّ سَیّارَتَهُم بِالجَرّارهِ وَ اَخَذَها
اسم فاعل فعل مضارع
الی مَوقِفِ تَصلیحِ السَّیّاراتِ .
اسم مکان مصدر
ترجمه: آقای مُسلمی کشاورز است .اودر روستای بطرود ازاستان مازندران زندگی می کند .به درستی او مردی راستگو
و بسیار شکیبا و مُحترم است .
در روزی از روزها گروهی از مسافران را ایستاده در مقابل مسجد روستا دید. پس رفت واز آنها درباره ی سبب
ایستا دنشان پرسید،پس آنها گفتند :خودرویمان خراب شده است . پس آقای مسلمی با دوستش "تعمیر کار خودرو" تماس گرفت
تا خودرویشان را درست کند . و دوستتش آمد و خودرویشان را با تراکتور کشید وآن را به تعمیرگاه خودرو بُرد.

ب.ما مِهنَهُ صَدیقِ السَّیدِ مُسلمی ِّ؟ شغل دوست آقای مسلمی چیست؟
جواب: مِهنَهُ صَدیقِ السَّیدِ مُسلمیِّ مُصَلِّحُ السَّیّاراتِ.

ج. کَم جارَاً وَ مَجرورَاً فی النَّصِّ ؟ چند تا جار ومجرور در متن است ؟
تِسعه. 9تا جارومجرور وجود دارد که عبارتند :
1- فی قریه 2-بِمُحافظه 3- فی یوم 4-مِنَ الایّام 5-مِنَ المُسافِرینَ 6- عَن سببِ 7- بِصَدیق 8- بِالجَرّاره 9- الی مَوقِف.
یادآوری : بِطرود در اینجا اسم است و مُضاف الیه برای "قریه "است و راه تشخیص اینکه قریه تنوین نگرفته است
پس مضاف و بطرود مضاف الیه آن است و در ترجمه نیز "بطرود" می گوییم .
د. اَینَ یَعیشُ السَّیدُ مُسلمیُّ ؟
آقای مسلمی کجا زندگی می کرد؟
جواب: یَعیشُ السّیدُ مُسلمیُّ فی قَریهِ بطرود بِمُحافَظهِ مازَندَران .
ه. اُکتُب مُفرَد َهذِه ِالکَلمات ِ. مفرد این کلمه ها را بنویس .
سادَه : سَیِّد قُری : قَریَه رِجال : رَجُل اَیّام : یوم سیّارات :سَیّارَه
مُصَلِّحونَ: مُصَلِّح اَصدِقاء :صَدیق مَواقِف :مَوقِف جَرّارات : جَرّاره جَماعات:جَماعَه

التَّمرینُ الثّانی : عَیِّنِ الکَلمهَ الغَریبَهَ فی کُلِّ مَجموعَهٍ مَعَ بیانِ السَّببِ .
1-الاَصدِقاء الاَحِبّاء الاَقرِباء الاَربِعاء
دوستان دوستان خویشاوندان چهارشنبه جواب: "الاربعاء"
2 -الطِّین المِلَّف التُّراب الحَجَر
گِل پرونده خاک سنگ جواب : "المِلَّف"
3-الاَعیُن الاَکتاف الفَاس الاَسنان
چشم ها شانه ها تبر دندان ها جواب :"اسنان"
4-الغُراب العُصفور الحَمامَه المائِده
کلاغ گنجشک کبوتر سُفره جواب : "الما ئده"
5-العَظم الّلَّحم العام الدَّم
استخوان گوشت سا ل خون جواب: "العام"
6-الخیام اَمسِ غَداً الیَوم
چادرها دیروز فردا امروز جواب: "الخیام"
التَّمرینُ الثّالثُ : اُکتُبِ المَحَلَّ الاعرابیَّ لِلکلماتِ الَّتی تَحتَها خَطٌّ. نقش کلماتی را که خط کشی شده بنویس.
1-… رَبنَّا آتِنا فی الدُّنیا حَسَنَهً وَ فی الآخِرهِ حَسَنَه ً….. البقره 201
مفعول مجرور به حرف جر
پروردگارا در دنیا و آخرت به ما نیکی بده .
2-…جاءَ الحَقُّ وَ زَهَقَ الباطِلُ … الاسراء 81
فاعل فاعل
حق آمد و باطل نابود شد.
3-وَاستَعینوا بالصَّبرِ وَ الصَّلاه ِ… البقره 45
مجرور به حرف جر
ازبردباری ونماز یاری بجویید.
4-…. فَانَّ حِزبَ اللهِ هُمُ الغالِبونَ المائده 56
مضاف الیه
بی گمان حزب خدا چیره شدگان اند.
5-… کُلُّ نَفسٍ ذائِقهُ المَوت ِآل عِمران 185
مبتدا خبر
هرکسی چشنده ی مرگ است .(هر کسی مزه مرگ را می چشد)

التَّمرینُ الرَّابِعُ : اُکتُب کَلِمهً مُناسِبهً لِلتَّوضیحاتِ التّالیهِ مِن کَلماتِ نَصِّ الدَّرسِ وَ التَّمارینِ .
کلمه ای مناسب برای توضیحات زیر از کلمات متن درس و تمرینها بنویس.
1- اِبنیَ الصَّغیرُ . پسر کوچکم …..بُنَیَّ….. پسرکم

2-بِنتیَ الصَّغیره ُ. دختر کوچکم …بُنَیَّتی…. دخترکم

3-اَعلی الجَبَلِ وَ رَاسُهُ . بالای کوه و سرآن …. القِمَّه… قُلّه

4-مَکانُ وُقوفِ السَّیّاراتِ وَ الحافِلاتِ . مکان ایستادن خودروها و اتوبوسهاست. …..المَوقِف…… ایستگاه

5-سَیَّاره ٌنَستَخِدمُها لِلعَملِ فی المَزرَعَهِ . خودرویی که از آن برای کار در مزرعه استفاده می کنیم . …الجَرّاره… تراکتور

6-صِفَه ٌلِجهازٍ اَو آلَهٍ اَو اَداهٍ بِحاجَه ٍالی التَّصلیحِ .صفتی برای دستگاهی یا ابزاری یا وسیله ای که نیاز به تعمیر دارد .
…مُعَطَّلَه…. خراب شده

التَّمرینُ الخامِسُ : لِلتَّرجَمهِ .

1-کَتَبَ : نوشت

قَد کُتِبَ التَّمرینُ: تمرین نوشته شده است لِم َلا تَکتُبینَ دَرسَکِ؟ چرا درسَت را نمی نویسی ؟

لَم تَکتُبی شَیئاً:چیزی را ننوشتی یا ننوشته ای

2-تَکا تَبَ : نامه نگاری کرد

الصَّدیقانِ تَکاتَبا : دو دوست نامه نگاری کردند رَجاءً تَکاتَبا : لطفاً نامه نگاری کنید

تَکاتَبَ الزَّمیلان ِ :دوهم شاگردی با یکدیگر نامه نگاری کردند

3-مَنَعَ : بازداشت ، منع کرد

مُنِعتُ عَنِ المَوادِّ السُّکریّهِ : از مواد قندی منع شدم لاتَمنَعنا عَنِ الخُروجِ : مارا از بیرون رفتن منع نکن

شاهَدنا مانِعاً بِالطَّریقِ . مانعی را در راه دیدیم

4-اِمتَنَعَ : خودداری کرد

لَن نَمتَنِعَ عَنِ الخُروجِ . ازبیرون رفتن خودداری نخواهیم کرد . لاتَمتَنِعُوا عَنِ الاَکلِ .از خوردن خودداری نکنید.

کانَ الحارِسُ قَد اِمتَنَعَ عَنِ النَّوم ِ. نگهبان از خوابیدن خودداری کرده بود.

5-عَمِلَ: کارکرد ،عمل کرد.

لِمَ ما عَمِلتُم بِواجِبا تِکُم ؟ چرا به وظایفتان عمل نکردید ؟ اَتَعمَلونَ فی المَصنَعِ ؟ آیا در کارخانه کار می کنید؟

العُمّالُ مَشغولونَ بِالعَمَلِ: کارگران مشغول کارند.

6-عامَلَ : رفتار کرد .

اِلهی ،عامِلنا بِفَضلِکَ :خدایا، با بخششت با ما رفتار کن . اِلهی ،لا تُعامِلنا بِعَدلِکَ :خدایا،با عدالتت با ما رفتار نکن.

کانُوا یُعامِلونَنا جَیِّداً: به خوبی با ما رفتار می کردند .

7-ذَکَرَ: یاد کرد .

قَد ذَکَرَ المُومِنُ رَبَّهُ : مومن پروردگارش را یاد کرده است. ذُکِرتَ بِالخَیرِ :به نیکی یاد کرده شدی.

قَدیَذکُرُ الاُستاذُ تَلامیذَهُ القُدماءَ: گاهی استاد دانش آموزان قدیمی اش را یاد می کند .

8-تَذَکَّرَ : به یاد آورد .

جَدِّی وَ جَدَّتی تَذَکَّرانی : پدر بزرگ و مادر بزرگم مرا به یاد آوردند . سَیَتَذَکَّرُ نا المُدَرِّسُ : معلم ما را به یاد خواهد آورد.

لااَتَذَکَّرُکَ یا زَمیلی : ای همشاگردیم تورا به یاد نمی آورم .

التَّمرینُ السّادِسُ : تَرجِمِ النَّصَّ التّالیَ ،ثُمَّ عَیِّنِ المَحَلَّ الاعرابیَّ لِما تَحتَهُ خَطٌّ.

متن زیر راترجمه کن ، سپس "نقش دستوری" آنچه را که خط کشی شده مشخص کن .

سَمَکَهُ السَّهمِ " ماهی تیرانداز"

سَمَکَهُ السَّهمِ مِن اَعجَبِ الاَسماکِ فی الصَّیدِ .اِنَّها تُطلِقُ قَطَراتِ الماءِ مُتَتالیَهً مِن فَمِها الی الهَواء ِ بِقُوَّه ٍتُشبِهُ اِطلاقَ السَّهم ِ

ماهی تیرانداز ازشگفت انگیزترین ماهیها در شکار است. به درستی اوپی درپی قطره های آب را با نیرویی از دهانش

به هوا رها می کند که شبیه رها کردن تیر است.

وَ تُطلِقُ هذا السَّهمَ المائیَّ فِی اتِّجاهِ الحَشَراتِ فَوقَ الماءِ ،وَ عِندَما تَسقُطُ الحَشَره ُعَلی سَطحِ الماءِ تَبلَعُها حَیَّهً .

و این تیرآبی را، در جهت حشرات بالای آب رها می کند و زمانی که حشره روی سطح آب می افتد زنده آن را می بلعد .

هُواهُ اَسماکِ الزِّینهِ مُعجَبون بِهذِهِ السَّمَکَهِ ، وَ لکِنَّ تَغذیَتَها صَعبَه ٌعَلَیهِم ؛ لِانَّها تُحِبُّ اَن تَاکُلَ الفَرائِس َالحَیَّهَ .

علاقه مندان به ماهیهای زینتی از این ماهی شگفت زده اند، ولی غذا دادن به این ماهیها برایشان سخت و دشوار است

زیرا ماهیها دوست دارند ،شکارهای زنده را بخورند .

سمکه التیلابیا "ماهی تیلاپیا "

سَمَکَهُ التِّیلابیا مِن اَغرَبِ الاَسماک ِ تُدافِع ُعَن صِغارِها وَ هِیَ تَسیرُ مَعَها . اِنَّها تَعیشُ فی شَمالِ اِفریقیا .

ماهی تیلاپیا ازعجیب ترین ماهیهاست که از بچه هایش دفاع می کند در حالی که همراهشان حرکت می کند .

به درستی این ماهی در شمال آفریقا زندگی می کند .

هذِه ِالسَّمَکَه ُ تَبلَعُ صِغارَها عِندَ الخَطَرِ؛ ثُمَّ تُخرِجُها بَعدَ زَوالِ الخَطَرِ .

این ماهی هنگام خطر بچّه هایش رامی بلعد ؛ و بعد از برطرف شدن خطرآنها را بیرون می آورد .

التمرین السابع : عین " الحال" فِی العبارات التالیه . درعبارتهای زیر حال را مشخّص کن

1-مَن عاشَ بِوَجهَینِ مات َخاسِراً.
الحال
هر کس با دورویی زندگی کند زیانکار می میرد .

2-اَقوَی النَّاسِ مَن عَفا عَدوَّهُ مُقتَدِراً.
الحال
قوی ترین مردم کسی است که در حال اقتدار دشمنش را ببخشد. ( یعنی در حالی که قدرتمند است او را ببخشد)

3-عِندَ وقوعِ المَصائِبِ تَذهَبُ العَداوَهُ سَریعهً.
الحال
هنگام بلاها دشمنی فوراً از بین می رود .

4-مَن اَذنَبَ وَ هُوَ یَضحَکُ ، دَخَلَ النّارَ وَهُوَ یَبکی .
جمله ی اسمیّه ی حالیّه
هر کس گناه کند در حالی که می خندد ، وارد آتش می شود در حالی که می گرید .

نکته : فعل باید با توجه به قواعد "ماضی استمراری" ترجمه می شد ولی با توجه به سیاق جمله بهتر است اینگونه ترجمه شود .

5-یَبقَی المُحسِنُ حَیَّاً وَ اِن نُقِلَ الی مَنازِلِ الاَموات ِ.
الحال
انسان نیکوکار زنده می ماند گرچه به خانه های مُردگان (قبرستان ) منتقل شود .

6-اذا طَلَبتَ اَن تَنجَحَ فی عَمَلِکَ فَقُم بِهِ وَحیداً وَ لا تَتَوَکَّل عَلی النَّاسِ .
الحال
هرگاه خواستی که در کارَت موفق شوی پس به تنهایی به آن اقدام کن و برمردم تکیه نکن .

نکته : با توجه به قواعد سال گذشته "اذا" معنای "اگر" یا "هرگاه " می دهد و فعل شرط را می توان هم به صورت

ماضی وهم مضارع التزامی ترجمه کرد . پس ترجمه دوم : اگر بخواهی که در کارَت موفق شوی پس به تنهایی به آن اقدام کن

و بر مردم تکیه نکن .

التَّمرینُ الثَّامِنُ : ضَع خَطَاً تَحتَ المُفرَدِ وَ جَمعِهِ . زیر مفرد و جمع آن خطی قرار بده .
1-سَمَکَه ، سَمَکات ماهی ، ماهیها 11-تمثال ، امثله غلط است جمع آن (تَماثیل ) مُجسّمه ها
2-ذِکری ،ذِکرَیات خاطره ، خاطرات 12-سِنّ ،سَنَوات غلط است جمع آن (اسنان) دندان ها
3-فَریسَه ، فَرائس شکار ، شکارها 13-عَصر ، عُصور دوره ، دوره ها
4-قُربان، قَرابین قُربانی ، قُربانی ها 14-صَنم ،اَصنام بُت ، بُتها
5-خَطیئَه ، اَخطاء غلط است جمع آن (خَطیئات یا خطایا) گناهان 15-حاجّ ،حُجّاج حاجی ، حاجیان
6-طَعام ، مَطاعِم غلط است جمع آن ( اطعمه و …) 16- دَمع ، دُموع اشک ، اشک ها
7-دَعوَه ، دَعَوات فراخواندن، فراخواندن ها (دُعاها) 17-وَ جه ، وُجوه چهره ، چهره ها
8-کِتابَه ، کِتابات (مصدر) نوشتن ، نوشتن ها 18- بِنت ، بَنات دختر ، دختران
9-شَعب، شُعَب غلط است جمع آن (شُعُوب ) ملّتها 19- اله ،آلِهَه خدا ، خدایان
10-عَظم ، اَعاظِم غلط است جمع آن ( عِظام ) استخوان ها 20- آیَه ، آیات نشانه ، نشانه ها

الدرس الثالث
الکُتُبُ طَعامُ الفِکرِ کتابها غذای فکرند
(عَن کتاب ِ" انا " لِعباس مَحمود العَقّاد ، بِتصرُّفٍ )
(از کتاب "انا " از عباس محمود عَقّاد ، با تغییراتی)
اِنَّ الکُتُبَ طَعام ُالفِکرِ ، وَ لِکُلِّ فِکرٍ طَعامٌ ،کَما تُوجَدُ اَطعِمهٌ لِکُلِّ جِسمٍ . وَ مِن مَزایا الجِسمِ القَویِّ اَنَّهُ یَجذِبُ غِذاءً مُناسِباً
لِنفسِهُ .
قطعاً کتابها غذای فکرند ،و برای هر فکری غذایی است ، همانطور که غذاهایی برای هر بدنی یافت می شود (وجود دارد ).
واز امتیازات بدن قوی اینست که غدای مناسبی برای خودش جذب می کند .

وَ کَذلِکَ الاِنسانُ العاقِلُ یَستَطیعُ اَن یَجِدَ غِذاءً فِکریّاً فی کُلِّ مَوضوعٍ ،وَ اِنَّ التَّحدیدَ فی اختیارِ الکُتُبِ کالتَّحدیدِ فی اختیارِ الطَّعامِ ،
کِلاهُما لا یَکُونُ الاّ لِطفلٍ اَو مَریضٍ.
و همچنین انسان عاقل می تواند درهر موضوعی یک غذای فکری بیابد ،و بی گمان محدود کردن در انتخاب کتابها
مانند محدود کردن در انتخاب غذاست، هر دوی این محدودیت ، جز برای یک کودک یا یک بیمار نمی باشد .
(این دو محدودیت فقط برای یک کودک یا یک بیمار است ).

اِذا کانَ لَکَ فِکرٌ قادِرٌ تَستَطیعَ بِهِ اَن تَفهَمَ ما تَقرَاُ ؛ فَاقرَا ما تُحِبُّ مِنَ الکُتُبِ ؛ فَالتَّجاربُ لا تُغنینا عَنِ الکُتُبِ ؛لِاَنَّ الکُتُبَ
تَجاربُ الاُمَمِ عَلی مَرِّ آلافِ السِّنین َ، وَ لا یُمکِنُ اَن تَبلُغَ تَجرِبَه ُالفَردِ الواحدِ اَکثرَ مِن عَشَرات السِّنین َ.
اگر اندیشه ای توانا داشته باشی به کمک آن می توانی بفهمی آنچه را که می خوانی ؛پس کتاب هایی را که دوست داری ،
بخوان؛پس تجربه ها ما را از کتابها بی نیاز نمی کنند ؛زیرا کتاب ها تجربه های امّت ها در طی هزاران سال هستند ،
و ممکن نیست تجربه یک شخص به بیشتر از دهها سال برسد .
وَ لا اَظُنُّ اَنَّ هُناکَ کُتُباَ مُکَرَّرَهً ؛ لِاَنّی اَعتَقِدُ اَنَّ الفِکرهَ الواحِدهَ اِذا طَرَحَها اَلفُ کاتِبٍ ، اَصبَحَت اَلفَ فِکرَهٍ .
و گمان نمی کنم که کتابهایی تکراری وجود داشته باشد؛ زیرا من اعتقاد دارم که اگر هزار نویسنده یک فکر را مطرح کنند ،
هزار فکر و اندیشه می شود .

وَ لِهذا اُریدُ اَن اَقرَاَ فی المَوضوعِ الواحدِ آراءَ عِدَّهِ کُتّابٍ ؛ لِاَنَّ هذا العَمَلَ اَمتَعُ وَ اَنفَعُ مِن قِراءَه ِالمَوضوعاتِ المُتعدِّدهِ ،
فَمَثلاً اَقرَا فی حَیاهِ "نابلیون " آراءَ ثلاثینَ کاتِباً ، وَ اَنا واثِقٌ اَنَّ کُلَّ کاتِبٍ قَد وَصَفَ نابلیونَ باِوصاف ٍ لا تُشبِهُ اَوصافَ
الکُتّابِ الآخَرینَ َ.
به همین خاطر می خواهم نظریات تعدادی نویسندگان را در باره ی یک موضوع بخوانم ؛ زیرا این کار لذت بخش تر
و سودمندتر از خواندن موضوعات گوناگون است ، به عنوان مثال درباره زندگینامه ناپلئون نظریات 30 نویسنده
را می خوانم ،و من مطمئن هستم که هر نویسنده ای ناپلئون را با ویژگیهایی توصیف کرده است که با توصیفات نویسندگان
دیگر شباهت ندارد.
فَرُبَّ کِتابٍ یَجتَهِدُ القارِیءُ فی قِراءتِهِ ، ثُمَّ لا یَخرُجُ مِنه ُبِفائِده ٍ، وَ رُبَّ کِتابٍ یَتَصَفَّحُهُ قارِئُهُ ؛فَیُوثِّرُ فی نَفسِهِ تَاثیراً عَمیقاً
یَظهَرُ فی آرائِهِ .
چه بسا کتابی که خواننده در خواندن آن می کوشد ، سپس فایده ای از آن بیرون نمی آید ،و چه بسا کتابی که خواننده اش
آن را ورق می زند ؛پس در وجودش اثری عمیق می گذارد و در افکارش آشکار و نمایان می شود .
اَمّا الکِتابُ المُفیدُ فَهُوَ الَّذی یَزیدُ مَعرفتَکَ فی الحَیاهِ وَ قوَّتَکَ عَلی الفَهمِ وَ العَمَلِ ، فَاِذا وَجَدتَ ذلِکَ فی کِتابٍ کانَ جَدیراً
باِلعنایهِ وَ التَّقدیرِ .
اما کتاب سودمند همان چیزی است که شناخت تو رادرزندگی و قدرتت را برفهم و عمل زیاد می کند ،پس اگر در کتابی
این ویژگی ها را دیدی، آن کتاب شایسته ی توجّه و قدردانی است .
العَقّادُ اَدیبٌ وَ صَحَفیٌّ وَ مُفَکِّرٌ وَ شاعِرٌ مِصریٌّ ؛ امُّهُ مِن اَصلٍ کُردیٍّ . فَکانَ العَقّادُ لا یَری الجَمالَ الاَّ الحُریَّهَ ؛ وَ لِهذا
لا نُشاهِدُ فی حَیاتِهِ الاّ النَّشاطَ عَلی رَغمِ ظُروفِهِ القاسیَهِ .
عقّاد سخنور و روزنامه نگار و اندیشمند وشاعری مصری است ؛ مادرش از نژاد کُرد است . عقّاد زیبایی را
جز آزادی نمی دید (تنها زیبایی را آزادی می دید )؛ و به همین خاطربا وجود شرایط سخت ودشوارش جز فعالیت
در زندگیش نمی بینیم (تنها فعالیت را در زندگیش، با وجود شرایط دشوارش می بینیم ).
یُقالُ اِنَّهُ قَرَاَ آلافَ الکُتُبِ . وَ هُوَ مِن اَهَمِّ الکُتّابِ فی مِصر . فَقَد اَضافَ الی المَکتَبهِ العَرَبیَّهِ اَکثَرَ مِن مِئَهِ کِتابٍ
فی المَجالات ِالمُختَلفهِ .
گفته می شود بدرستی او هزاران کتاب را خواند ه است. و او از مهمترین نویسندگان مصری است وبیشتر از صد کتاب
را در زمینه های گوناگون به کتابخانه عربی افزوده است .

ما دَرَسَ العَقّادُ الاّ فی مَرحَلَهِ الابتدائیهِ ، لِعَدَمِ وُجودِ مَدرَسهٍ ثانَویَّهٍ فی مُحافَظهِ اَسوان الَّتی وُلِدَ وَ نَشَا َفیها .
و ما استطاعَت اُسرتُهُ اَن تُرسِلَه ُالی القاهِرهِ لِتکمیلِ دراستِهِ .
عقّاد چون در اُستان اسوان محل تولّد و پرورشش دبیرستانی نبود ، فقط در مقطع ابتدایی درس خواند .
و خانواده اش نتوانستند او را برای کامل کردن تحصیلاتش به قاهره بفرستند.

فَما اِعتَمَدَ العَقّادُ الاّ عَلی نَفسِهِ . فَقَد تَعَلَّمَ الاِنجِلیزیَّه َ مِنَ السُّیاحِ الَّذینَ کانُوا یَاتُونَ الی مِصر لِزیارهِ الآثارِ التّاریخیَّهِ .
عقّاد جز بر خودش تکیه نکرد ( عقّاد تنها بر خودش تکیه کرد ). پس زبان انگلیسی را ازگردشگرانی آموخت که
برای دیدن آثار تاریخی به مصر می آمدند .
المُعجَم واژه نامه
اَضافَ : افزود (مضارع یُضیفُ/ مصدر اضافه تَصَفَّحَ : ورق زد المُفکّر: اندیشمند
اَغنی : بی نیاز گردانید (مضارع یُغنی/ مصدر اِغناء الثّانویه : دبیرستان نَشَاَ: پرورش یافت
الجَدیر : شایسته الواثِق : مُطمئن الصَحفیّ : روزنامه نگار
هُناکَ : وجود دارد ، آنجا اَغناه عَنهُ : او را بی نیاز کرد الظُّروف : شرایط "مفرد : الظَّرف"
یُقالُ : گفته می شود "مجهول یَقُولُ " الاَمتَعُ : لذت بخش تر القاسی : سخت و دشوار
التَّحدید : محدود کردن (ماضی : حَدَّدَ/ مضارع یُحَدِّ دُ الکُتّاب : نویسندگان "مفرد : الکاتِب "
حَولَ النَّصِّ
ا.عَیِّنِ الصَّحیحَ وَ الخَطا حَسَبَ نَصِّ الدَّرسِ . درست و اشتباه را براساس متن درس مشخص کن .
1-دَرَسَ العَقّادُ فی جامِعهِ اَنقَره وَ حَصَلَ عَلی دُکتوراه فَخریَّهٍ مِنها . اشتباه است
عقّاد در دانشگاه آنکارا درس خواند و از آنجا دکترای افتخاری را کسب کرد .
2-رُبَّ کِتابٍ تَجتَهِدُ فی قِراءَتِهِ ،ثُمَّ لا تَحصُلُ عَلی فائِدهٍ مِنهُ . درست است
چه بسا کتابی که در خواندنش می کوشی سپس فایده ای از آن بدست نمی آوری .
3-الکُتُبُ تَجارُبُ آلافِ العُلماءِ عَلی مَرِّ السِّنینَ . اشتباه است
کتابها تجربه های هزاران دانشمند در طی سالها هستند .

4-تَحدیدُ قِراءَهِ الکُتُبِ نافِعٌ فی رایِ الکاتِبِ . اشتباه است
محدود کردن ِ خواندن ِ کتاب ها در نظر نویسنده سودمند است .
5-یَعتَقِدُ العَقّادُ اَنَّ الجَمالَ جَمالُ الحُریَّهِ . درست است
عقّاد معتقد است که زیبایی ، زیبایی آزادی است .
6-لا طَعامَ لِفکرِ الاِنسانِ . اشتباه است
هیچ غذایی برای فکر انسان نیست .

ب. اجِب عَنِ الاسئله ِالتّالیهِ حَسَبَ نَصِّ الدَّرسِ . به پرسشهای زیر بر اساس متن درس پاسخ بده .
1-لِماذا لَم یُواصِلِ العَقّادُ دِراسَتَهُ فی المَدرَسهِ الثّانویَّهِ ؟
چرا عقّاد به تحصیلش در دبیرستان ادامه نداد ؟
جواب: لِعَدمِ وجود ِمَدرسهٍ ثانویه ٍ فی مُحافظهِ اسوان الَّتی وُلِدَ وَ نَشَاَ فیها .
2-بِاَیِّ شَیءٍ شَبَّهَ العَقّادُ التَّحدیدَ فی اختیارِ الکُتُبِ ؟
به چه چیزی عقّاد محدود کردن در انتخاب کتابها را تشبیه کرد ؟
جواب: شَبَّهَ العَقاّدُ التَّحدیدَ فی اختیارِ الکُتُبِ کَالتَّحدیدِ فی اختیارِ الطَّعامِ
3-کَم کِتاباً اَضافَ العَقّادُ الی المَکتَبهِ العَربیَّه ِ؟ عقّاد چند کتاب به کتابخانه ی عربی افزود؟
جواب: اَضافَ العقّادُ الی المَکتبهِ العَربیَّه ِاَکثرَ مِن مِئهِ کِتابٍ فی المَجالات ِالمُختلفه ِ.
4-مِمَّن تَعَلَّمَ العَقّادُ اللُغه َالاِنجلیزیَّهَ ؟ عقّاد از چه کسی زبان انگلیسی را آموخت ؟
جواب : تَعَلَّمَ العَقّادُ اللُّغهَ الاِنجلیزیَّهَ مِنَ السُّیاحِ الَّذینَ کانُوا یَاتُونَ الی مِصر لِزیارهِ الآثارِ التّاریخیَّهِ .
5- ما هُوَ مِقیاسُ الکُتُبِ المُفیدهِ ؟ معیار کتاب های مفید چیست ؟
جواب : مِقیاسُ الکُتُبِ المُفیده ِ یَزیدُ مَعرفتَکَ فی الحَیاهِ وَ قُوَّتَکَ عَلی الفَهمِ وَ العَمَل ِ.
6- ما هیَ مَزایَا الجِسمِ القَویِّ ؟ مزیت های بدن قوی چیست ؟
جواب: مِن مَزایَا الجِسمِ القَویِّ اَنَّهُ یَجذبُ غِذاءً مُناسِباً لِنَفسِهِ .

اِعلَمُوا
اُسلوبُ الاِستثناء
به این جمله دقّت کنید .
حَضَرَ الزُّمَلاءُ فی صالهِ الاِمتحانِ الّا حامِداً . همشاگردی ها به جز حامد در سالن امتحان حاضر شدند .

کلمه ی "حامِداً " در جمله ی بالا مُستثنی ، " الزُّمَلاء ُ" مُستثنی منه و "الّا " ادات استثناء نامیده می شوند .
مُستثنی یعنی " جدا شده از حُکم ما قبل " .
به کلمه ای که مُستثنی از آن جدا شده ، مُستثنی منه گفته می شود .
حَضَرَ
الزُّمَلاء ُ
فی صالهِ الاِمتحانِ
الّا
حامِداً

مُستثنی

ادات استثناء
مُستثنی
الزُّمَلاء ُ
حَضَروا
فی صاله ِالاِمتحانِ
الّا
حامِداً
مُستثنی منه

ادات استثناء
مُستثنی
مثال دیگر : کُلُّ شَیءٍ یَنقُصُ بِالاِنفاقِ اِلّا العِلمَ
مُستثنی منه ادات استثناء مُستثنی
معنا : هر چیزی با انفاق کردن کم می شود به جز علم ( یعنی علم را از بقیه ی چیزها جدا کرد که علم با انفاق کم نمی شود )
اِختَبِر نَفسَکَ . تَرجِم ما یَلی ، ثُمَّ عَیِّنِ المُستثنی وَ المُستثنی مِنه ُ.
خودآزمایی .آنچه را که می آید ترجمه کن، سپس مستثنی ومستثنی منه را مشخص کن .
1-کُلُّ شَیءٍ هالِکٌ الّا وَجهَهُ… القصص:88 هر چیزی هلاک شونده است به جز صورتش (منظور از "وَجهَهُ" ذات خداست که نابود نمی شود).
مُستثنی منه مُستثنی
2-فَسَجَدَ المَلائِکهُ کُلُّهُم اَجمَعُونَ اِلّا اِبلیسَ اِستَکبَرَ وَ کانَ مِنَ الکافِرینَ .ص: 73و74
مُستثنی منه مُستثنی
پس فرشتگان همگی سجده کردند به جز شیطان که سرکشی کرد و از کافران شد .
3-کُلُّ عَینٍ باکیهٌ یَومَ القیامهِ الّاثَلاثَ اعیُنٍ :عَینٌ سَهِرَت فی سَبیلِ اللهِ ،وَعَینٌ غُصَّت عَن مَحارِمِ اللهِ، وَعَینٌ فاضَت مِن خَشیهِ الله.
مستثنی منه مستثنی
هر چشمی درروز قیامت گریان است به جز سه چشم : چشمی که در راه خدا بیدار مانده است ،و چشمی که از حرام های خدا
چشم برهم نهاده است،و چشمی که ازترس خدا لبریز گشته است.
4-کُلُّ وِعاءٍ یَضیقُ بِما جُعِلَ فیهِ الّا وِعاءَ العِلم ِ؛ فَاِنَّهُ یَتَّسِعُ بِهِ . الامامُ علیٌّ(ع)
مُستثنی منه مُستثنی
هر ظرفی (ظرف مادی) زمانی که چیزی در آن قرار داده شود از وسعت آن کاسته می گردد به جز ظرف علم که بر وسعتش افزوده می شود .
5-کُلُّ شَیءٍ یَرخُصُ اذا کَثُرَ اِلّا الاَدبَ ؛فَانَّهُ اذا کَثُرَ غَلا. مَثلٌ عَربیٌّ
مستثنی منه مستثنی
هر چیزی وقتی که زیاد شود، ارزان می شود به جز ادب ؛وقتی که زیاد شود ، گران می شود .
6- لا تَعلَمُ زَمیلاتی اللُّغهَ الفَرنسیَّهَ الّا عَطیَّهَ.
مُستثنی منه مُستثنی
همشاگردی هایم زبان فرانسوی را نمی دانند به جزعطیّه. (یعنی فقط عطیّه زبان فرانسوی می داند ).
7- حَلَّ الطُّلابُ مَسائِلَ الرِّیاضیّاتِ الّا مَسئَلَهً.
مُستثنی منه مُستثنی
دانش آموزان مسئله های ریاضی را حل کردند به جز یک مسئله.

اُسلوبُ الحَصرِ
حصر با اِلّا :
"الّا " در "اُسلوب حصر " برای استثنا نمی آید ؛ بلکه برای " اختصاص و حصر " است .
"حصر " یعنی اختصاص دادن ِ چیزی به کسی یا موضوعی ؛ مانند : "ما فازَ الّا الصّادِقُ ."
یعنی " کسی جز راستگو موفق نشد ." یا "تنها راستگو موفق شد ."
در این جمله موفقیّت را به شخص راستگو منحصر کرده و از دروغگو سلب کرده ایم .
این اسلوب معمولاً هنگامی است که پیش از "الّا" جمله منفی آمده و مُستثنی منه ذکر نشده باشد ؛
مثال 1: ما حَفِظَ القَصیدَهَ الّا کاظِمٌ. تنها کاظم قصیده را حفظ کرد . (این جمله مُثبت مُوکَّد( تاکیدی) ترجمه شده است )
ادات حصر کسی جز کاظم قصیده را حفظ نکرد .
در جمله ی بالا "حفظ قصیده " تنها به کاظم اختصاص دارد و فقط در او حصر شده است .
در اسلوب حصر می توانیم عبارت را به صورت مُثبت و مُوکَّد (تاکیدی ) نیز ترجمه کنیم .
مثال 2ما شاهَدتُ فی المَکتَبهِ الّا کاظِماً. در کتابخانه ، تنها کاظم را دیدم . (این جمله هم مُثبت تاکیدی ترجمه شده است )
ادات حصر در کتابخانه ،کسی جز کاظم را ندیدم .
نکته: دردو جمله بالا " مُستثنی منه " ذکر نشده است و همچنین جمله منفی آمده است .پس "الّا" ادات استثناء نیست ؛
بلکه ادات اختصاص وحصر است.
نکته مُهم : در اُسلوب الحصر مُستثنی منه ذکر نشده است اما در اسلوب الاِستثناء مُستثنی منه ذکر شده است .
اِختَبِر نَفسَکَ . تَرجِم العباراتِ التّالیه َ،ثُمَّ مَیِّز اُسلوبَ الحَصرِ مِن اُسلوبِ الاِستثناء ِ.
خودآزمایی. عبارتهای زیر را ترجمه کن ،سپس اسلوب الحصر را از اسلوب الاِستثناء جداکن .
1وَما الحَیاه ُالدُّنیا الّالَعِبٌ وَ لَهوٌ…الانعام 32 اُسلوب الحصر است چون مُستثنی منه در جمله ی قبل از"اِلّآ" ذکر نشده است
و همچنین جمله پیش از الّا به صورت منفی آمده است .
ترجمه : زندگی دنیا به جز بازی و سرگرمی نیست . (تنها زندگی دنیا، بازی و سرگرمی است .)
2-… لا یَیاَسُ مِن روحِ اللهِ الّا القَومُ الکافِرونَ .یُوسُف :87 اُسلوب الحصر است چون مُستثنی منه در جمله ی قبل
از "اِلّآ" ذکر نشده است و همچنین جمله پیش از اِلّا به صورت منفی آمده است.
ترجمه: از رحمت خدا به جز قوم کافر ناامید نمی شوند.(تنها قوم کافر از رحمت خدا ناامید می شوند .)
3-اِنَّ الِانسانَ لَفی خُسرٍ اِلّا الّذینَ آمَنوا وَ عَمِلوا الصَّالحاتِ … العَصر :2و3 اُسلوبُ الاستثناء است .
مُستثنی منه
چون مُستثنی منه در جمله ذکر شده است.
ترجمه قطعاً انسان در زیان است به جز کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند .
4-ما طالَعتُ لَیلهَ الاِمتحانِ کِتاباً الّا کِتابَ العَربیَّه ِ. اسلوب الاستثناء است .چون مُستثنی منه در جمله ی قبل از "اِلّآ"ذکر شده است . مُستثنی منه
نکته مُهم اینست که هرچند جمله ی قبل ازالّآ منفی است ولی چون مُستثنی منه در جمله ی قبل از "اِلّآ " ذکر شده است
پس اُسلوب الاِستثناء می باشد.
ترجمه : در شب امتحان کتابی را مُطالعه نکردم به جز کتاب عربی
5-قَرَاتُ الکِتابَ التاریخیَّ اِلّآ مَصادِرَهُ . اُسلوب الاِستثناء است . چون مستثنی منه در جمله ی قبل از اِلّآ ذکر شده است .
مُستثنی منه
کتاب تاریخی را خواندم به جز منابعش .
6- اِشتریتُ اَنواعَ الفاکِههِ الّا اناناس َ. اُسلوب الاِستثناء است چون مُستثنی منه در جمله ی قبل از اِلّآ ذکر شده است.
مُستثنی منه
انواع میوه را خریدم به جز آناناس.

التَّمارین
التَّمرینُ الاوّلُ: اُکتُب کَلِمَهً مُناسِبهً لِلتَّوضیحاتِ التّالیهِ مِن کَلماتِ المُعجَمِ .
کلمه ی مناسبی را برای توضیحات زیر از کلمه های واژه نامه بنویس.
1- جَعَلَهُ غَنیَّاً لا حاجَهَ لَهُ . اورا بی نیاز قرار داد که هیچ نیازی برای او نیست . …اَغنی = بی نیاز کرد.
2-شَخصٌ یَکتُبُ مَقالاتٍ فی الصُّحُفِ . فردی که مقالاتی را در روزنامه ها می نویسد . ..الصَّحَفیُّ = روزنامه نگار….
3-المَرحَلَهُ الدِّراسیَّهُ بَعدَ الابتدائیَّه ِ. مقطع تحصیلیِ بعد از ابتدایی است . ….الثّانویّهُ = دبیرستان…….
4-العالِم ُالَّذی لَهُ اَفکارٌ عَمیقَهٌ وَ حَدیثهٌ . دانشمندی که اندیشه هایی عمیق و نوین دارد . …المُفَکِّرُ..= اندیشمند…
5-الاَوضاعُ وَ الاحوالُ الَّتی نُشاهِدُها حَولَنا .اوضاع و احوالی که آنها را پیرامونمان مُشاهده می کنیم. …..الظُّروفُ…
التَّمرینُ الثّانی: ضَع فی الفَراغِ کَلِمهً مُناسِبهً مِنَ الکَلماتِ التّالیهِ . در جای خالی کلمه مناسبی را از کلمه های زیر قرار بده.
1-سِعرُ العِنَبِ …یَرخُصُ….. فی نِهایهِ الصَّیفِ بِسببِ وُفورِهِ فی السُّوقِ .
یَغلُو یَرخُصُ یَکثُرُ یَغُضُّ
ترجمه : قیمت انگور در پایان تابستان به خاطر فراوانیش در بازار ارزان می شود .
2-اَعطَی المُدیرُ مَسوولیَّهَ المَکتبهِ لِزَمیلی وَ هُوَ….جَدیرٌ….. بِها .
جَدیرٌ شَلّالٌ تِلفازٌ ظُروفٌ
ترجمه :مدیر مسئولیت کتابخانه را به همشاگردیم داد و او شایسته آن است .
3-ذَهَبنا الی البُستانِ وَ …اَکَلنا….. التُّفاحاتِ وَ الرُّماناتِ .
طَبَعنا تَصَفَّحنا رَکِبنا اَکَلنا
ترجمه : به باغ رفتیم و از سیب ها و انارها خوردیم.
4-صَنَعتُ وِعاءً.. جَمیلاً مِن خَشَبِ شَجَرَهِ الجَوزِ.
وِعاءً زُجاجاً حَدیداً نُحاساً
ترجمه : ظرف زیبایی از چوب درخت گردو ساختم .
5-حارِسُ الفُندُقِ …یَسهَرُ….. کُلَّ الَّلیلِ مَعَ زَمیلِه ِ. یُخَفِّضُ یُمَرِّرُ یَقذِف ُ یَسهَرُ
ترجمه : نگهبان هُتل، هرشب با همکارش بیدار می مانَد .

التَّمرینُ الثّالِثُ : اِملاِ الجَدولَ بِکَلِماتٍ مُناسِبَه ٍ. جدول را با کلمه های مناسبی پُرکن .
الرَّمز
1
دشمنی
ع
د
و
ا
ن
2
کبوتر
ح
م
ا
م
ه
3
به یادآورنده
م
ت
ذ
ک
ر
4
چادر
ع
ب
ا
ء
ه
5
گرفته شده
م
ا
خ
و
ذ
6
آشنایی
ت
ع
ا
ر
ف
7
بُریده شده
م
ق
ط
و
ع
8
آفتاب پرست
ح
ر
ب
ا
ء
9
پدیده
ظ
ا
ه
ر
ه
10
ماه ها
ا
ق
م
ا
ر
11
کارت، بلیت
ب
ط
ا
ق
ه
12
فیلم ها
ا
ف
ل
ا
م
13
خمیر
م
ع
ج
و
ن
14
کالا
ب
ض
ا
ع
ه
15
رودها
ا
ن
ه
ا
ر
16
یاد دادن
ت
ع
ل
ی
م
17
آسانی
س
ه
و
ل
ه
18
بُت ها
ا
ص
ن
ا
م
19
هزینه ها
ن
ف
ق
ا
ت
20
صندلی ها
ک
ر
ا
س
ی
21
مادر
و
ا
ل
د
ه
22
شلوار
س
ر
و
ا
ل
23
چارپایان
ب
ه
ا
ی
م
24
فرستادن
ا
ر
س
ا
ل
25
پرچم ها
ا
ع
ل
ا
م
26
سنگ ها
ح
ج
ا
ر
ه
27
دانش آموز
ت
ل
م
ی
ذ
28
برنامه ها
ب
ر
ا
م
ج

وَعِبادُ الرَّحمانِ الَّذینَ یَمشونَ عَلَی الاَرضِ هَوناً وَ اِذا خاطَبَهُمُ الجاهِلونَ قالُواسَلاماً. الفرقان : 63
ترجمه: و بندگان خدای رحمان کسانی هستند که بر روی زمین به آرامی ( با فروتنی ) راه می روند
و هرگاه نادانان به آنان خطاب کنند با ملایمت سخن می گویند.

به ویژگی های دستوری ِ کلمه ی بیرون از جمله ، در زبان عربی " التَّحلیلُ الصَّرفیُّ " می گویند .

و به ذکر نقش دستوری کلمه ، یعنی جایگاهِ آن در جمله در زبان عربی " المَحَلُّ الاعرابیُّ" می گویند .

التَّمرینُ الرَّابعُ : عَیِّنِ الصَّحیحَ فی التَّحلیلِ الصَّرفیِّ وَ المَحَلِّ الاِعرابیِّ لِما اُشیرَ اِلیهِ بِخَطٍّ.

صحیح را در ویژگیهای دستوری کلمه و نقش دستوری کلمه برای آنچه خط کشی شده ، مُشخص کن .

{ العُمّالُ المُجتَهِدونَ یَشتَغِلونَ فی المَصنَعِ } { نَجَحَتِ الطّالِباتُ فی الامتَحانِ }

الکلَمهُ
التَّحلیلُ الصَّرفیُّ
المَحَلُّ الاعرابیُّ
1

العُمّالُ

اَ. اِسمُ فاعِلٍ ،جَمعُ تَکسیرٍ وَ مُفرَدُهُ"العامِلُ"

ب.اِسمُ مُبالَغَهٍ ،جَمعٌ مُذکَّرٌسالِمٌ ،مُعَرَّفٌ بِال
مُبتَدَاٌ

فاعِلٌ
2

المجتهدون

اَ.اسمُ فاعِلٍ،جَمعٌ مُذکَّرٌ سالِم ٌ،مُعَرَّفٌ باِل

ب.اِسمُ مَفعولٍ،مُثنّی،مُذکَّرٌ ،نَکِرَهٌ
صِفَهٌ

مُضافٌ الَیهِ
3

یَشتَغِلونَ

اَ. فِعلٌ مُضارِعٌ ،مَعلوم ٌ

ب. فِعلٌ ماضٍ،مَجهولٌ
خَبَرٌ

فاعِلٌ
4

المَصنَعِ

ا.اِسمُ مَفعولٍ،مُفرَدٌ،مُعَرَّفٌ بِال

ب.اِسمُ مَکانٍ ،مُفرَدٌ،مُذکَّرٌ،مَعرِفَهٌ
مُضافٌ الَیهِ

مَجرورٌبِحرفِ جَرٍّ
5

نَجَحَت

ا.فِعلٌ ماضٍ ،مَجهولٌ

ب.فِعلٌ ماضٍ،مَعلومٌ

6

الطّالِباتُ

ا.مَصدَرٌ،جَمعٌ مُذکَّرٌ سالِمٌ،مُعَرَّفٌ بِال

ب.اِسمُ فاعِلٍ،جَمعٌ مُونثٌ سالِمٌ،مَعرِفَهٌ
مُبتَدَاٌ

فاعِلٌ
7

الاِمتحانِ

ا.مَصدَرٌ،مُفرَدٌ،مُذکَّرٌ،مُعَرَّفٌ بِال

ب.اِسمُ تَفضیلٍ،مُفرَدٌ،مُذکَّرٌ،مُعَرَّف ٌباِلعَلَمیَّهِ
مَجرورٌ بِحرفِ جَرٍّ

صِفَهٌ

ا درست است

ا درست است

ا درست است

ب درست است

ب درست است

ب درست است

ا درست است

1-فِعلٌ ماضٍ : فعل ماضی 2- مُعَرَّفٌ بِالعَلَمیَّهِ: معرفه به عَلَم بودن

التَّمرینُ الخامِسُ : ا. کَمِّلِ الفَراغاتِ فی تَرجَمَهِ النَّصِّ التّالی . جاهای خالی را در ترجمه ی متن زیر کامل کن.
هُناکَ طائِرٌ یُسَمَّی "بَرناکل" یَبنی عُشَّهُ فَوقَ جِبالٍ مُرتَفِعَهٍ بَعیداً عَنِ المُفتَرسینَ. وَعِندما تَکبُرُ فِراخُهُ یُریدُ مِنها
مفعول صفت فاعل
اَن تَقفِزَ مِن عُشِّها المُرتَفِعِ . تَقذِفُ الفِراخُ نَفسَها واحِداً واحِداً مِن جَبَلٍ یَبلُغُ اِرتفاعُهُ اَکثرَ مِن اَلفِ مترٍ.
فاعل مجرور به حرف جر
وَ تَصطَدِ مُ بِالصُّخورِ عِدَّه َمَرّاتٍ.یَنتَظِرُ الوالِدانِ اَسفلَ الجَبَلِ وَ یَستَقبِلانِ فِراخَهُما . سُقوطُ الفِراخِ مَشهَدٌ مُرعِبٌ جِدَّاً.
جار ومجرور فاعل مُضاف الیه مفعول مُبتدا مُضاف الیه خبر صفت
وَ لکِن لا فِرارَمِنهُ ؛لِاَنَّهُ قِسمٌ مِن حَیاتِهَا القاسیَهِ .
مجرو به حرف جر صفت
پرنده ای وجود دارد که "برناکل"….نامیده…می شود…. [او] لانه اش را بر فرازکوههایی بلند، دور از شکارچیان

…می سازد…و هنگامی که جوجه هایش ….بزرگ می شوند…. ازآنها می خواهد از لانه ی بلندشان بپرند.

جوجه ها …..یکی یکی… خودشان را ازکوهی که بلندای آن به بیش از ….هزار… متر می رسد ،می اندازند.

و چند بار با صخره ها..برخورد می کنند …. پدر ومادر ، پایین کوه چشم به راه می شوند و به پیشواز جوجه هایشان

می روند. افتادنِ جوجه ها صحنه ای بسیار ترسناک است. ولی هیچ گریزی از آن نیست ؛ زیرا بخشی از زندگی

…. دُشوارشان است….

ب.اُکتُبِ المَحَلَّ الاِعرابیِّ لِما تَحتَهُ خَطٌّ. نقش دستوری آنچه را که خط کشی شده بنویس .
جواب در متن داده شده است.

ج. عَیِّن نَوعَ "لا" فی "لا فِرارَ مِنهُ "؟ جواب : "لا" نفی جنس است. چون بعد از آن اسم آمده است و حرف آخر
کلمه هم" فتحه دار" است .

د.اِبحَث عَن مُتَضادِّ الکلماتِ التّالیهِ فی النَّصِّ : مُخالف کلمه های زیر را در متن پیدا کن :
"تَحتَ وَ قَریب وَ تَصغُرُ وَ قَصیر وَ اَقَل وَ اَعلَی ".

جواب: تَحتَ # فَوقَ قَریب # بَعید تَصغُرُ # تَکبُرُ قَصیر# مُرتَفِع اَقَل # اَکثَر اعلَی# اَسفَل
زیر بالا نزدیک دور کوچک می شود بزرگ می شود کوتاه بُلند کمتر بیشتر بالاتر پایین تر

ه.اُکتب مُفرَدَالکلمات ِالتّالیهِ: مُفرد کلمه های زیر را بنویس. "جِبال وَ مُفتَرِسینَ وَ فِراخ وَ صُخور وَ مَرّات ".
جواب: جِبال =جَبَل مُفتَرسینَ= مُفتَرِس فِراخ= فَرخ صُخور= صَخره مَرّات= مَرَّه

التمرین السّادِس ُ: لِلتَّرجَمَه ِ.

1-عَلِمَ: دانست
اَعلَمُ مِن: داناتراز

العَلّامَه : بسیار دانا

سَیَعلَمونَ: خواهند دانست

2-اِنتَقَلَ :جابه جا شد
لایَنتَقِلُ:جابه جا نمی شود

رَجاءً اِنتَقِلوا: لطفا جابه جاشوید

لَن یَنتَقلَ:جابه جانخواهد شد

3-اَرسَلَ:فرستاد
المُرسَل: فرستاده شده

لاتُرسِل: نفرست

اَرسِل: بفرست

4-عَبَدَ: پرستید
العابِدونَ : پرستنده

المَعابِد: پرستشگاه ها

اُعبُدونی : مرا بپرستید

5-ساعَدَ: کمک کرد
المُساعِد: کمک کننده

رَجاءً ساعِدونی: لطفا به من کمک کنید

هُم ساعَدونی: آنها مرا کمک کردند

6-طَبَخَ: پُخت
الطَّبّاخ: آشپز

المَطبوخ: پُخته شده

طُبِخَ: پُخته شد

7-تَکَلَّم َ: سخن گفت
التَّکَلُّم : سخن گفتن

تَکلَّمنا: سخن گفتیم

نَتَکَلَّمُ : سخن می گوییم

التَّمرینُ السّابِعُ : عَیِّنِ المَحَلَّ الاعرابیَّ لِلکَلِماتِ التی تَحتَها خَطٌّ. نقش دستوری ِکلمات خط کشی شده را مُشخص کن.
1-مُداراهُ الناّسِ نِصفُ الاِیمانِ.
مبتدا مضاف الیه خبر مضاف الیه
ترجمه: مهربانی کردن با مردم نیمی از ایمان است.
2-عَدوٌّ عاقِلٌ خَیرٌ مِن صَدیقٍ جاهِلٍ.
مبتدا صفت خبر مجرور به صفت
حرف جر
ترجمه : دشمن عاقل بهتر ازدوست نادان است.

3-یا حَبیبی ،لا تَقُل کلاماً الّا الحَقَّ ابداً.
مفعول مُستثنی
ای دوست من، هیچگاه سخنی جز حق نگو.

4-العِلمُ فی الصِّغَرِ کاَلنَّقشِ فی الحَجَرِ.
خبر مجرور به حرف جر
ترجمه: علم در کودکی مانند نقش در سنگ است.
5-اَضعَفُ الناّسِ مَن ضَعُفَ عَن کِتمانِ سِرِّ هِ.
مبتدا مُضاف الیه مجرور به مُضاف الیه
حرف جر
ترجمه : ناتوان ترین مردم کسی است که از پوشاندن رازش ناتوان است.

التَّمرینُ الثّامِنُ : اِبحَث عَنِ الاَسماءِ التّالیهِ فی ما یَلی . اسمهای زیر را در آنچه که می آید ، پیداکن .
(اِسمِ الفاعِلِ وَ اسمِ المَفعولِ وَ اسمِ المُبالَغه ِوَ اسمِ التَّفضیلِ وَاسمِ المَکانِ )
1-… اِنَّ النَّفسَ لَامّارَهٌ بِالسُّوءِ… یُوسُف53
اسم مُبالغه است و بر وزن" فَعّالَه" آمده است.
ترجمه: قطعاً نَفس بسیار امر کننده به بدی است .
2-اِعلَم بِاَنَّ خَیرَ الاِخوانِ اَقدَمُهُم.
هردو اسم تفضیل هستند . کلمه ی" خَیر" در اصل "اَخیَر" بوده است که همزه ی آن به خاطر استفاده زیاد حذف شده است
ومعنای "بهترین " را می دهد و "اقدمُ" که بروزن "افعلُ" اسم تفضیل است.
ترجمه : بدان که بهترینِ دوستان قدیمی ترین آنهاست.
3-اَکبَرُ الحُمقِ الاِغراقُ فی المَدحِ وَ الذَّمِّ .
اسم تفضیل
ترجمه : بزرگترین نادانی، زیاده روی در ستایش و بدگویی است.

4-طَلَبُ الحاجَهِ مِن غَیرِ اَهلِها اَشَدُّ مِنَ المَوتِ .
اسم تفضیل
ترجمه :درخواست نیاز از نا اهل سخت تر از مرگ است .
5-قُم عَن مَجلِسِکَ لِابیکَ وَ مُعَلِّمِکَ وَ اِن کُنتَ اَمیراً.
اسم مکان اسم فاعل
ترجمه : برای پدر و مُعلِّمت از جایت برخیز اگر چه فرمانده باشی .
6-یَومُ العَدلِ عَلَی الظَّالِمِ اَشَدُّ مِن یَومِ الجَورعَلَی المَظلومِ .
الظّالِم: اسم فاعل اَشَدُّ: اسم تفضیل المظلوم : اسم مفعول
ترجمه : روز دادگری بر ستمگر سخت تر از روز ستم بر ستمدیده است.

الدَّرسُ الرَّابِعُ
هذا الَّذی تَعِرفُ البَطحاءُ وَطاَتَهُ وَ البَیتُ یَعرِفُه ُوَ الحِلُّ وَ الحَرَمُ
ترجمه: این کسی است که سرزمین مکّه قدمگاهش را می شناسد. و خانه ی [ خدا] و بیرون و محدوده ی احرام،اورا
می شناسند.

هذَا ابنُ خَیرِ عِبادِ اللهِ کُلِّهِمُ هذَا التَّقی النَّقیُّ الطّاهِرُ العَلَمُ
ترجمه : این فرزند بهترین ِ همه ی بندگان خداست،این پرهیزگارِپاکِ پاکیزه ی بزرگ قوم است.

وَلَیسَ قَولُکَ مَن هذا ؟ بِضائِرِه العُربُ تَعرِفُ مَن اَنکَرتَ وَالعَجَمُ
ترجمه : و این گفته ی تو که " این کیست" زیان رساننده بدو نیست. عرب وغیرعرب کسی را که تو انکار کردی
می شناسند.

الدَّرسُ الرَّابِعُ
الفَرَزدَقُ
الفَرَزدَقُ مِن شُعَراءِ العَصرِ الاُمَویِّ. وُلِدَ فی مِنطَقهٍ بِالکُوَیتِ الحالیَهِ عامَ ثَلاثَهٍ وَعِشرینَ بَعدَ الهِجرَهِ،وَعاشَ باِلبَصرَهِ .

فَرزدَق از شاعران دوره ی بنی اُمیّه است. در منطقه ی کویتِ کنونی در سال 23 هجری مُتولِّد شد، و در بصره زندگی کرد.

فی یَومٍ مِنَ الاَیّام ِجاءَ بِهِ اَبوه ُالی اَمیرِ المُومِنینَ عَلیٍّ (ع) ،فَسَاَلهُ الاِمامُ (ع)عَن وَلَدِهِ ؛ فَقالَ:

درروزی ازروزها پدرش او را نزد امیرمومنان علی (ع) بُرد ،پس امام در باره ی پسرش از او سوال کرد ؛ پس او گفت:

"هذا ابنی یکاد یکون شاعراً عظیماً".

"این پسرم است اونزدیک است که شاعری بزرگ شود ".

فَقالَ الاِمامُ (ع) لِوالِدِهِ : "عَلِّمهُ القُرآنَ " .

پس امام علی (ع) به پدرش فرمود :" به او قرآن بیاموز".

فَعَلَّمَهُ القُرآنَ تَعلیماً ؛ثُمَّ رَحَلَ الفَرَزدَقُ الی خُلَفاءِ بَنی اُمیَّهَ بِالشّامِ ، وَ مَدَحَهُم وَ نالَ جَوائِزَهُم .

پس بی گمان به او قرآن آموخت؛ سپس به سوی خلیفه های بنی امیه در شام کوچ کرد وآنان را ستود
و جایزه هایی از آنها دریافت کرد.

کانَ الفَرَزدَقُ مُحِبَّاً لِاَهلِ البَیتِ (ع) وَ کانَ یَستُرُ حُبَّه ُعِندَ خُلَفاءِ بَنی اُمَیّهَ ؛وَ لکِنَّهُ جَهَرَ بِهِ لَمّا حَجَّ هِشامُ بنُ عَبدِ المَلک ِ
فی اَیّامِ اَبیهِ .

فرزدق دوستدار اهل بیت (ع) بود و پیش خلیفه های بنی اُمیّه دوستیش را پنهان می کرد ؛ولی زمانی که هشام پسر
عبد الملک در روزگار پدرش به حج آمد ؛ دوستیش را آشکار کرد.

فَطافَ هِشامٌ وَ لَمّا وَصَلَ الی الحَجَرِ لَم یَقدِر اَن یَستَلِمَهُ لِکَثرهِ الازدِحامِ ،فَنُصِبَ لَهُ مِنبَرٌ وَ جَلَسَ عَلیهِ جُلوسَ الاُمَراءِ
یَنظُرُ الی النّاسِ وَ مَعَهُ جَماعَهٌ مِن کِبارِ اَهلِ الشّامِ .

پس هشام طواف کرد و زمانی که به سنگ رسید به خاطر شلوغی جمعیت نتوانست آن را مسح کند پس منبری برای او
بر پا شد و مانند پادشاهان بر روی آن نشست و همچنان به مردم و گروهی از بزرگان اهل شام، نگاه می کرد .

فَبَینَما یَنظُرُ الی الحُجّاج ِ، اذ جاءَ زَینُ العابِدینَ (ع) فَطافَ بِالبَیتِ طَوافَ الاَعاظِمِ ،فَلَمّا وَصَلَ الی الحَجَرِ ، ذَهَبَ النّاسُ جانِباً
فَاستَلَمَهُ اِستِلاماً سَهلاً.

پس در حالی که به حاجیان نگاه می کرد ، ناگهان زین العابدین (ع) آمد پس خانه ی خدا را مانند بزرگان طواف کرد ،
و زمانی که به سنگ رسید، مردم کنار رفتند پس او سنگ را به آسانی مسح کرد .
فَقالَ رَجُلٌ مِن اَهلِ الشّام ِ: پس مردی از اهل شام گفت :
"مَن هذا الَّذی قَد سَمَح َالنّاسُ لَهُ بِاستلامِ الحَجَرِ " ؟
"این کیست که مردم به او اجازه داده اند تا سنگ را مسح کند "
خافَ هِشامٌ مِن اَن یَعرِفَهُ اَهلُ الشّامِ وَ یَرغَبُوا فیهِ رَغبَهَ المُحِبِّینَ ؛ فَقالَ : "لا اَعرِفُهُ ".
هشام ترسید از اینکه اهل شام او را بشناسند و به اومانند دوستداران علاقه مند شوند؛ پس گفت: "او را نمی شناسم ".

وَ کانَ الفَرَزدَقُ حاضِراً . فَقالَ الفَرَزدَقُ : "اَنا اَعرِفُهُ مَعرِفَهً جَیِّدَهً ."
و فرزدق حاضر بود . پس فرزدق گفت : "من او را خیلی خوب می شناسم ."

ثُمَّ اَنشَدَ هذِهِ القَصیدهَ اِنشاداً رائِعاً.
سپس به خوبی این قصیده را سُرود.

هذَا الَّذی تَعرِفُ البَطحاءُ وَطَاتَه ُ وَ البَیتُ یَعرِفُه ُوَ الحِلُّ وَ الحَرَمُ
این کسی است که سرزمین مکه قدمگاهش را می شناسد . و خانه ی [ خدا] وبیرون و محدوده ی اِحرام ، او را می شناسند .

هذَا ابنُ خَیرِ عِبادِ الله ِکُلِّهِم ُ هذَا التَّقیُّ النَّقیُّ الطّاهِرُ العَلَم ُ
این پسر بهترین ِهمه ی بندگانِ خداست این پرهیزگارِ پاکِ پاکیزه ی بزرگ قوم است .

وَ لَیسَ قَولُکَ : مَن هذَا ؟ بِضائِرهِ العُربُ تَعرِفُ مَن اَنکَرتَ وَالعَجَمُ
و سخن تو که این کیست ؟ زیان رساننده به او نیست عرب و غیرعرب می شناسند کسی را که تو ناشناخته شُمردی.
المعجم
اِذ جاءَ: ناگهان آمد الحِلُّ : بیرون اِحرام العَلَمُ : بزگ تر قوم ،پرچم
اِستَلَمَ الحَجَرَ : سنگ را مسح کرد رَحَلَ : کوچ کرد الکِبار : بزرگان
اَنکَرَ: ناشناخته شمرد رَغِبَ فیهِ : به آن علاقه مند شد "مُفرد: الکَبیر "# الصِّغار
البَطحاءُ : دشت مکّه الضّائِر : زیان رساننده مَدَحَ : ستود
بَینَما : در حالی که طافَ : طواف کرد نَصَبَ : بر پا کرد ، نصب کرد
التَّقی : پرهیزگار (مُضارع : یَطُوفُ) النَّقی : پاک و خالص
جَهَرَ بِ: آشکار کرد العُربُ : عرب الوَطَاه: جای پا ، گام

حَولَ النَّصِّ
اُکتُب جَواباً قصیراً،حَسَبَ نَصِّ الدَّرسِ.
1- کیف کانَ حُبُّ الفَرَزدقِ لِاَهلِ البَیتِ (ع) عِندَ خُلَفاءِ بَنی اُمیَّهَ؟ دوستی فَرزدق نسبت به اهل بیت (ع)نزد خلیفه های بنی امیّه چگونه بود؟
جواب: کانَ الفَرَزدَقُ یَستُرُ حُبَّهُ عِندَ خُلَفاءِ بَنی اُمَیّهَ.

1- مَن جاءَ بِا لفَرَزدَقِ الی امیرِالمُومنینَ(ع)؟ چه کسی فرزدق را پیش امیرمومنان آورد؟
جواب: جاءَ بِهِ اَبوهُ الی اَمیرِالمُومنینَ.

3-مَتی جَهَرَ الفَرَزدَقُ بِحُبِّهِ لِاَهل ِالبَیت ِ(ع)؟ چه زمانی فرزدق دوستیش رانسبت به اهل بیت آشکار کرد؟
جواب: جَهَرَ بِهِ لَمّا حَجَّ هِشامُ بنُ عَبدِ المَلکِ فی اَیّامِ اَبیهِ .

4-اَینَ وُلِدَ الفَرَزدَقُ ؟ وَ اَینَ عاشَ ؟ فرزدق کجا متولد شد؟ و کجا زیست ؟
جواب: وُلِدَ فی مِنطَقهٍ بِالکُوَیتِ الحالیَه ِ وَعاشَ بِالبَصرَهِ.

5-فی اَیِّ عَصرٍکانَ الفَرَزدَقُ یَعیش ُ؟ در کدام زمان فَرزدق زندگی می کرد ؟
جواب: کانَ الفرزدَقُ یَعیشُ فی العَصرِ الاُمَویِّ.

6-الی مَن رَحَلَ الفَرزدَقُ بِالشّامِ؟ فَرزدق در شام پیش چه کسی رفت ؟
جواب : رَحَلَ الفَرَزدَقُ الی خُلَفاء بنی اُمَیَّهَ بِالشّامِ.

اِعلَموا
اَلمَفعولُ المُطلَقُ
به ترجمه ی چهار جمله ی زیر دقّت کنید.
1-اِستَغفَرتُ اللهَ . از خدا امرزش خواستم .
2-استغفَرتُ الله َاِستِغفاراً. از خدا بی گمان امرزش خواستم .
3-اِستَغفَرتُ اللهَ اِستِغفاراًصادِقاً. از خدا صادقانه آمرزش خواستم .
4-اِستَغفَرتُ اللهَ اِستِغفارَ الصّالِحین َ. از خدا مانندِ درستکاران آمرزش خواستم .
چه رابطه ای میان دو کلمه ی "اِستَغفَرتُ" و "استغفار" در جملات بالا وجود دارد ؟
مصدر " اِستغفار" در جمله ی دوم ، سوم و چهارم چه مفهومی را به جمله ها افزوده است ؟
نقش کلمه ی "اِستِغفار" در جملات دوم ، سوم و چهارم "مفعول مطلق " است .
این مصدر در جمله ی دوم بر انجام فعلِ"اِستَغفَرتُ" تاکید کرده است .
به مصدر "اِستِغفار" در جمله ی دوم "مفعول مطلق تاکیدی " گفته می شود و در ترجمه ی فارسی آن از قیدهای تاکیدی
مانند "بی گمان ""حتماً"و "قطعاً" استفاده می کنیم .

اِستَغفَرتُ الله استغفاراً.
مفعول مطلق تاکیدی

دو کلمه ی "صادقاً" و " الصّالحینَ" در جملات سوم و چهارم چه نقشی دارند ؟
گاهی "مفعول مطلق " به کمک کلمه ی بعد از خودش که صفت یا مضاف الیه است ،نوع ِانجام گرفتنِ فعل را بیان می کند ؛
مانند "اِستِغفار" در جمله ی سوم و چهارم، که به آن" مفعول مطلق نوعی " گفته می شود .

اِستَغفَرتُ اللهَ استِغفارَ الصّالِحینَ. اِستَغفَرتُ اللهَ استِغفاراً صادِقاً.
مفعول مطلق نوعی مُضافٌ الیه مفعول مطلق نوعی صفت

در ترجمه ی مفعول مطلق نوعی (که مضاف واقع شده است ) از قید "مانندِ " استفاده می کنیم ؛ مثال:
اِستَغفَرتُ اللهَ استِغفارَ الصّالِحینَ. مانندِ درستکاران از خدا آمرزش خواستم .
مفعول مطلق مضاف الیه
در ترجمه ی مفعول مطلق نوعی (که موصوف واقع شده است ) می توانیم صفت را به صورت قید ترجمه کنیم و نیازی
به ترجمه ی مفعول مطلق نیست ؛ مثال: تَجتَهِدُ الاُمُّ لِتَربیهِ اَولادِها اِجتهاداًبالِغاً.
ترجمه : مادر برای تربیت فرزندانش بسیار تلاش می کند. صفت
اِستَغفَرتُ الله َ استِغفاراً صادقاً. از خدا صادقانه آمرزش خواستم .
صفت

مفعول مطلق ، مصدری از فعل ِ جمله است .

مفعول مطلق دو نوع است: 1- مفعول مطلق تاکیدی 2- مفعول مطلق نوعی.

مفعول مطلق تاکیدی ، مصدری از فعلِ جمله است که بر انجام فعل تاکید می کند وصفت یا مضافٌ الیه ندارد.

مفعول مطلق نوعی، مصدری از فعلِ جمله است که نوع و چگونگی انجام ِفعل را بیان
می کند و صفت یا مضافٌ ا لیه دارد.

در کتاب

درعربی پایه ی دهم با مصدرهایی با قاعده براین وزن ها اشنا شدید :
اِفتِعال، اِستِفعال، اِنفِعال ،اِفعال،تَفعیل، تَفَعُّل،تَفاعُل و مُفاعَلَه ؛ مثال:
ماضی

مضارع
مصدر
اِفتَخَرَ

یَفتَخِرُ
اِفتِخار
اِستَخدَم َ

یَستَخدِ مُ
اِستِخدام
اِنسَحَبَ

یَنسَحِبُ
اِنسِحاب
اَرسَلَ

یُرسِلُ
اِرسال
عَلَّمَ

یُعَلِّمُ
تَعلیم
تقدَّمَ

یَتقدَّم
تَقَدُّم
تَعارَف َ

یَتَعارَفُ
تَعارُف
ساعَدَ

یُساعِدُ
مُساعَدَه

اکنون با این چند مصدر که در هشت گروه یاد شده نیستند و بی قاعده اند ، آشنا شوید :
ماضی
مضارع
مصدر
صَبَرَ
یَصبِرُ
صَبر
ذَکَرَ
یَذکُرُ
ذِکر
عَرَفَ
یَعرِفُ
مَعرِفَه
رَغِبَ
یَرغَبُ
رَغبَه
فَتَحَ
یَفتَحُ
فَتح
جَلَسَ
یَجلِسُ
جُلوس
خَرَجَ
یَخرُجُ
خُروج
طافَ
یَطوفُ
طَواف
نامَ
یَنامُ
نَوم
عاشَ
یَعیشُ
عَیش

ازآنجاکه "مفعول مطلق " مصدری از فعلِ جمله است ؛ بنا براین آشنایی با مصدرهای یاد شده لازم است.

اِختَبِر نَفسَکَ .اِنتَخِبِ التَّرجَمَهَ الصَّحیحهَ ،ثُمَّ عَیِّن المَفعولَ المُطلقَ ،وَ اُذکُر نَوعَهُ .
خود آزمایی . ترجمه ی درست را انتخاب کن، سپس مفعول مطلق را مشخص کن و نوع آن را بیان کن.
1-فَاصبِر صَبَراً جَمیلاً المعارج:5
مفعول مطلق نوعی صفت
الف. قطعاًشکیبایی کن ب. به زیبایی صبر کن 3.
گزینه ی (ب) صحیح است چون درترجمه ی مفعول مطلق نوعی ( که موصوف واقع شده است ) می توانیم صفت را به
صورت قید ترجمه کنیم و نیازی به ترجمه ی مفعول مطلق نیست و"به زیبایی " قید است.
2-…. اُذکُروا اللهَ ذِکراً کثیراً. الاحزاب: 41
مفعول مطلق نوعی صفت
الف. خدا را همیشه یاد کنید . ب. خدا را بسیار یاد کنید.
گزینه ی (ب) صحیح است چون در ترجمه ی مفعول مطلق نوعی (که موصوف واقع شده است ) می توانیم صفت را به
صورت قید ترجمه کنیم و نیازی به ترجمه ی مفعول مطلق نیست و "بسیار " قید است .
3-…. کَلَّمَ اللهُ موسی تَکلیماً .الِّنساء:164
مفعول مطلق تاکیدی
الف.خدا با موسی قطعاً سخن گفت . ب. خدا با موسی سخنی گفت .
گزینه ی ( الف ) صحیح است چون "تکلیماً" مفعول مطلق تاکیدی است و در ترجمه ی فارسی آن از قید های تاکیدی
مانند"بی گمان ""حتماً" و "قطعاً " استفاده می کنیم .

2- … وَنُزِّلَ المَلائِکه ُتَنزیلاً الفرقان:25
مفعول مطلق تاکیدی
الف. و مانند ملائک فرود آمدند. ب. و فرشتگان قطعاً فرود آورده شدند.
گزینه ی (ب) صحیح است چون " تنزیلاً" مفعول مطلق تاکیدی است و در ترجمه ی فارسی آن از قیدهای "قطعاً" "حتماً"
و "بی گمان " استفاده می کنیم و همچنین نُزِّلَ فعل ماضی مجهول است ودر گزینه ب درست ترجمه شده است .

التَّمارین
التَّمرینُ الاوَّلُ: عَیِّنِ العِبارَه َالفارسیّهَ مِنَ العِبارهِالعَرَبیَّه ِفی المَعنی. عبارت فارسی را از عبارت عربی در معنا مشخص کن .
1-لا یُومِنُ اَحَدُکُم حَتّی یُحِبُّ لِاَخیهِ ما یُحِبُّ لِنَفسِه ِ. رسولُ اللهِ (ص)
2-ادا انتَ اَکرَمتَ الکریم َمَلَکتَهُ و ان اَنتَ اَکرَمتَ اللئیم َتَمَرَّدا. المتنبی
3-العاقِلُ یَبنی بَیتَهُ عَلَی الصَّخرِ وَالجاهِلُ یَبنیهِ عَلَی الرَّملِ. مَثَلٌ
4-اِدَّعَی الثَّعلَبُ شَیئاً وَ طَلَبَ قیلَ هَل مِن شاهِدٍ قالَ الذَّنَب . مَثَل
5-مَن سَعی رَعی ، وَمَن لَزِمَ المَنامَ رَای الاَحلامَ . مَثَل
6-اذا اَرادَ اللهُ هَلاکَ النَّملَهِ ، اَنبَتَ لَها جَناحینِ . مَثَل
7-مُدَّ رِجلَکَ عَلَی قَدرِکِسائِکَ . مَثَل
8- عِندَ الشَّدائِدِ یُعرَفُ الاِخوان ُ. مَثَل
8
دوست آن باشد که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی سعدی

2
چو با سفله گویی به لطف و خوشی فزون گرددش کِبر و گردن کشی سعدی

6
آن نشنیدی که حکیمی چه گفت ؟ مورهمان به که نباشد پَرَش سعدی

3
به جویی که یک روز بگذشت آب نسازد خردمند ازو جای خواب فردوسی

1
هر آن چیز کانَت نیابد پسند تنِ دوست و دشمن بدان در مبند فردوسی

4
ز روباهی بپرسیدند احوال زمعروفان گواهش بود دنبال عطّار

5
هرکه رَوَد چَرَد و هرکه خُسبد خواب بیند . انوشیروان

7
پایت را با اندازه ی گلیمت دراز کن . مَثَل فارسی

1- اللئیم: فرومایه 2- تمَرَّدَ: نافرمانی کرد 3- الرَّمل : شن 4- اِدَّعَی: ادّعاکرد 5-رَعی: چرید
6-لَزِمَ المَنام َ: خوابید 7- الاَحلام : رویاها "مفرد: الحُلم "
8-اَنبَتَ: رویانید 9- مُدَّ: دراز کن ( ماضی : مَدَّ/ مضارع : یَمُدُّ)
10- الکِساء: جامه 11- الشَّدائد : سختی ها "مفرد : الشَّدیده"

الَّتمرینُ الثّانی : عَیِّنِ اسمَ الفاعِلَ وَاسمَ المُبالَغَه ِوَ اسمَ التَّفضیلِ فی الحَدیثَینِ التّالیینِ.
اسم فاعل و اسم مبالغه و اسم تفضیل را در دو حدیث زیر مشخص کن .
1-اِنَّ الزَّرعَ یَنبُتُ فی السَّهلِ وَلا یَنبُتُ فی الصَّفا فَکذلکَ الحِکمَهُ تَعمُرُ فی قَلبِ المُتواضِع وَلا تَعمُرُفی قَلبِ المُتکَبِّرِ الجَبّارِ

لِاَنَّ اللهَ جَعَلَ التَّواضُعَ آلَهَ العَقلِ وَ جَعَلَ التَّکبُّرَ مِن آلَهِ الجَهلِ. (تُحُف العُقولِ ،ص396)الامام ُموسَی الکاظِم ُ(ع) )

کِشت در دشت می روید و بر تخته سنگ نمی روید و همچنین حکمت در دل فروتن ماندگار می شود ودر دل خود بزرگ بینِ
ستمگر ماندگار نمی شود ؛ زیرا خدا فروتنی را ابزار خِرد و خود بزرگ بینی را از ابزار نادانی قرار داده است.

2-مَن نَصَبَ نَفسَهُ لِلنّاسِ اماماً فَلیَبدَا بِتَعلیمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعلیم ِغَیرِهِ وَ لیَکُن تَا دیبُهُ بِسیرتِهِ قَبلَ تا دیبِهِ بِلِسانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفسِهِ وَ مُودِّبُها
اَحَقُّ بِالاجلالِ مِن مُعَلِّمِ النّاسِ وَ مُودِّبِهِم . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه (خویی) ج21،ص107

هرکس خودش را پیشوایی برای مردم قرار دهد باید قبل از آموزش دیگران شروع به آموزش خود کند و باید ادب آموزی اش
قبل از زبانش همراه با کردارش باشد ؛ وباید آموزگار و ادب آموزنده ی خودش ،شایسته تر و گرامی تر از آموزگار و ادب
آموزنده ی مردم باشد .
اسم فاعل : 1- المُتَواضِع 2- المُتَکبِّر 3- مُعَلِّم 4 – مُوَدِّب
اسم مُبالغه : الجَبّار اسم تفضیل : اَحَقُّ

ب.اُکتُبِ المَحَلَّ الاعرابیَّ لِما تَحتَهُ خَطٌّ. نقش دستوری ِ کلمات خط کشی شده را بنویس.
السَّهل: مجرور به حرف جر الحکمهُ: مبتدا الجَبّآرِ: صفت
التَّواضع َ: مفعول الجهل ِ: مضافٌ الیه نَفسَ: مفعول
هُ : مضاف ٌالیه لِلنّاسِ: جارومجرور نَفسِ : مضافٌ الیه
مُعَلِّمُ: مبتدا اَحَقُّ : خبر الاِجلالِ: مجرور به حرف جر النّاسِ: مضافٌ الیه

التَّمرینُ الثّالثُ : عَیِّنِ الجَوابَ الصَّحیح َ؛ثُمَّ تَرجِمه ُ . پاسخ درست را مشخص کن ؛سپس آن را ترجمه کن .
1-مضارع تَذَکَّرَ (به یاد آورد): یَتَذَکَّرُ یُذَکِّرُ یَذکُرُ
یَتَذَکَّرُ درست است و به معنی (به یاد می آورَد)
2-مصدر عَلَّمَ (یاد داد ): عِلم تَعلیم تَعَلُّم
تَعلیم درست است و به معنی (یاد دادن)
3-ماضی مُجالَسه (همنشینی کردن ): جَلَسَ اَجلَس َ جالَسَ
جالَسَ درست است و به معنی ( همنشینی کرد )
4-مصدر اِنقَطَعَ (بریده شد ): تَقطیع اِنقِطاع تَقاطُع
اِنقطاع درست است و به معنی (بریده شدن)
5-امر تَقَرَّبَ (نزدیک شد): تَقَرَّب قَرِّب اِقتَرِب
تَقَرَّب درست است و به معنی (نزدیک شو)
6-مضارع تَقاعَدَ (بازنشسته شد): یُقعِد ُ یَتَقاعَدُ یَقتَعِدُ
یَتَقاعَدُ درست است و به معنی (بازنشست می شود)
7-امر تَمتَنِع ُ(خودداری می کنی ) : اِمنَع مانِع اِمتَنِع
اِمتَنِع درست است و به معنی (خودداری کن)
8-ماضی یَستَخرِجُ (خارج می کند) اَخرَج َ تَخَرَّجَ اِستَخرَجَ
اِستَخرَجَ درست است و به معنی (خارج کرد)
9-وزن اِستَمَعَ : اِفتَعَلَ اِستَفعَلَ اِنفَعَلَ
اِفتَعَلَ درست است و حروف اصلی آن ( س ، م ، ع ) است .
10-وزن اِنتَظَرَ : اِفتَعَلَ اِنفَعَل َ اِستَفعَلَ
اِفتَعَلَ درست است و حروف اصلی آن (ن ، ظ ، ر) است.

التَّمرینُ الرَّابِع ُ: عَیِّن کَلِمَهً مُناسِبَه ًلِلفراغِ . کلمه ی مناسبی را برای جای خالی مشخص کن .
1-الحُجّاجُ ……………. مَرّاتٍ حَولَ بَیتِ الله ِلِاَداءِ مَناسِکِ الحَجِّ.
یَطرُقونَ یَطرُدونَ یَطبُخونَ یَطوفونَ
حاجیان چندین بار به دور خانه ی خدا برای انجام عبادتهای حج طواف می کنند .
2-لولا الشُّرطیُّ لَاشتَدَّ …………. اَمامَ المَلعَبِ الرِّیاضیِّ .
الاِزدِحامُ الزُّبدَهُ الزَّلَلُ الزَّیتُ
اگر پلیس نبود شلوغی در مقابل ورزشگاه زیاد می شد.
3-………… کُنتُ اَمشی ،رَایتُ حادِثاً فی ساحَهِ المَدینَهِ.
عِندَ جانِباً بَینَما بَین َ
در حالی که راه می رفتم ، حادثه ای را در میدان شهر دیدم .
4-رَفَعَتِ الفائِزهُ الاُولی فِی المُباراهِ ………….. ایران.
عُشبَ عَلَمَ عَرَبَهَ عَباءَهَ
برنده ی اوّل پرچم ایران را در مسابقه بالا بُرد.
5-اَلحاجُّ ……….. الحَجَرَ الاَسوَدَ بِالکَعبَه ِالشَّریفَه ِ.
اِستعانَ اِستَمَعَ اِستَطاعَ اِستَلَمَ
این حاجی ،سنگ سیاه را در خانه بزرگ خدا مسح کرد.

التَّمرینُ الخامِسُ : لِلتَّرجَمَه ِ. (هل تعلم انَّ…؟ ) آیا می دانی که ؟
1- … المُغولَ اِستَطاعوا اَن یَهجُموا عَلَی الصِّینِ هُجوماً قاسیاً عَلی رَغمِ بِناءِ سورٍ عَظیم ٍحَولَها .
مغول ها توانستند به چین با وجود ساختن دیواری بزرگ اطراف آن سخت حمله کنند.
2- … تَلَفُّظَ "گ" وَ"چ" وَ "ژ"مَوجودٌ فِی اللَّهجات ِالعَربیَّه ِ الدّارِجَهِ کَثیراً.

تلفُّظ " گ " و "چ" و "ژ" در لهجه های عربی عامیانه بسیار موجود است .

3- … الحوتَ یُصادُ لِاستِخراجِ الزَّیتِ مِن کَبِدِهِ لِصِناعَهِ مَوادِّ التَّجمیلِ .
نهنگ صید می شود تا روغن را از جگرش برای ساخت مواد آرایشی خارج کنند.
4- … الخُفّاشَ هُوَ الحَیَوانُ اللَّبونُ الوَحیدُ الَّذی یَقدِرُعَلَی الطَّیران ِ.
خُفاش تنها جانور پستانداری است که می تواند پرواز کند.
5- … عَدَدَ النَّملِ فِی العالَمِ یَفوقُ عَدَدَ البَشَرِ بِمَلیونِ مَرَّهٍ تَقریباً.
تعداد مورچه ها در جهان به طور قیاس میلیون بار بالاتر از تعداد انسان ها ست.
6- … طیسفون الواقِعَهَ قُربَ بَغداد کانَت عاصِمَهَ السّاسانیّینَ.
تیسفون واقع در نزدیکی بغداد پایتخت ساسانیان بوده است.
7- … حَجمَ دُبِّ الباندا عِندَ الوِلادَه ِاَصغَرُ مِنَ الفَارِ.
اندازه ی خرس پاندا هنگام تولّد کوچکتر از موش است.
8- … الزَّرافَهَ بَکماءُ لَیسَت لَها اَحبالٌ صَوتیَّهٌ.
زرّافه لالی است که تارهای صوتی ندارد.
9- … وَرَقَهَ الزَّیتون ِرَمزُ السَّلام ِ.
برگ زیتون نماد صُلح است.
1-السّور: دیوار 2- الدّارِجَه: عامیانه 3-مَوادّ التَّجمیلِ : مواد آرایشی 4-الطّیران : پرواز ،پرواز کردن
5-العاصِمه: پایتخت 6- دُبُّ الباندا: خرس پاندا 7-الاَحبالُ الصَّوتیَّه: تارهای صوتی 8- الرَّمز: نماد ، سمبل

التَّمرینُ السّادِسُ : تَرجِم النَّصَّ التّالیَ ،ثُمَّ عَیِّنِ المَحلَّ الاعرابیَّ لِما تَحتَه ُخَطٌّ.
متن زیر را ترجمه کن ،سپس آنچه را که خط کشی شده ، نقش دستوری ِ آن را مشخص کن .
السَّمَکُ المَدفونُ
ماهی مدفون
یُوجَد نَوعٌ مِنَ السَّمَکِ فِی افریقیا یَستُرُ نَفسَهُ عِندَ الجَفافِ فِی غِلافٍ مِنَ المَوادِّ المُخاطیَّهِ الَّتی تَخرُجُ مِن فَمِهِ ،
مفعول
نوعی از ماهی در آفریقا یافت می شود که هنگام خشکی خودش را در پوششی از مواد لَزجی پنهان می کند که از دهانش خارج می شود ،
وَیَدفِنُ نَفسَهُ تَحتَ الطِّینِ ،ثُمَّ یَنامُ نوماً عمیقاً اَکثَرَ مِن سَنَهٍ ،وَ لا یَحتاجُ الی الماءِ وَ الطَّعامِ وَ الهَواءِ اِحتیاجَ الاَحیاءِ ؛
مفعول مطلق مجرور به حرف جر مفعول مطلق
و خودش را در زیر گِل دفن می کند ، سپس بیشتر از یک سال عمیق می خوابد،و مانند زندگان به آب و غذا و هوا نیاز ندارد ؛

وَ یَعیشُ داخِلَ حُفرَهٍ صَغیرَهٍ فِی اِنتظارِ نُزولِ المَطَرِ ، حَتّی یَخرُجَ مِنَ الغَلافِ خُروجاًعَجیباً.
مضاف الیه مفعول مطلق
و در درون گودالی کوچک زندگی می کند که منتظر بارش باران است تا به طرز عجیبی از پوشش بیرون آید .

یَذهَبُ الصَّیادونَ الافریقیونَ الی مَکانِ اِختفاءِهِ قَبلَ نُزولِ المَطَرِ وَ یَحفِرونَ التُّرابَ الجافَّ لِصَیدِهِ .
فاعل صفت
شکارچیان آفریقایی پیش از بارش باران به محل پنهان شدن آن می روند و خاک خشک را برای شکارش حفر می کنند.

1- الجَفاف: خشکی 2- الغَلاف : پوشش 3- الجافَّ : خشک

التَّمرینُ السّابِعُ : عَیِّن ِالمَحَلَّ الاعرابیَّ لِلکَلماتِ الَّتی تَحتَها خَطٌّ. نقش دستوریِ کلمات خط کشی شده را مشخص کن .
1-اِنّا فَتَحنا لَکَ فَتحاً مُبیناً. الفتح1
مفعول مطلق صفت
2-اِنّا نَحنُ نَزَّلنا عَلیکَ القُرآنَ تَنزیلاً.الانسان 23
مفعول مفعول مطلق
3-لا فَقرَ کَالجَهلِ وَ لا میراثَ کَالادبِ.الامامُ علیٌّ (ع)
اسم لا نفی جنس خبر لا نفی جنس
4-یَنقُصُ کُلُّ شَیءٍ بِالانفاقِ الّا العِلمَ؛ فَاِنَّهُ یَزیدُ.
فاعل جارو مجرور مُستثنی
5-یَعیشُ البَخیلُ فِی الدُّنیا عَیشَ الفُقراءِ وَ یُحاسَبُ فِی الآخِرهِ مُحاسَبهَ الاَغنیاءِ.
فاعل مفعول مطلق مضاف الیه مفعول مطلق مضاف الیه

التَّمرینُ الثّامِنُ: عَیِّنِ المُترادِفَ وَ المُتَضادَّ . (=، # )
1- سُهولَه # صُعوبَه آسانی # سختی 9- کِساء = لِباس جامه = جامه

2- اِختفاء# ظُهور پنهان شدن # آشکار شدن 10 – حَیاه = عَیش زندگی = زندگی

3- اِستَطاعَ= قَدَرَ توانست = توانست 11- سَلام = صُلح آشتی = آشتی

4- واثِق = مُطمَئِن با اطمینان = با اطمینان 12-بُنیان = بِناء ساخمان = ساختمان

5- فَرِح= مَسرور شاد = شاد 13- رَخُصَ # غَلاء ارزان شد # گران شد

6- نُزول# صُعود پایین آمدن = بالا رفتن 14-اَعانَ = نَصَرَ یاری کرد = یاری کرد

7- غِذاء= طَعام غذا = غذا 15- سَهِرَ # نامَ بیدار ماند # خوابید

8- ضاقَ# اِتَّسَعَ تنگ شد # گُشاد شد 16- دار = بَیت خانه = خانه

سوالات نهایی درس عربی ، زبان قرآن 3 رشته ریاضی و تجربی 1399 خرداد ماه (پاسخنامه دارد)
1- تَرجِمِ الکلماتِ الّتی تَحتَها خَطٌّ:
الف) وُلِدَ فی اَسوان وَ نَشاَ فیها. ب) انَّ الغَضَبَ مَفسدهٌ. ج) لَجَاَ النَّبیُّ (ص)الی غارِ ثَورٍ 75/0
……………………………………………………………………………………………………………………………….
2-عَیِّنِ المُتَّضادَ وَ المُترادفَ : (الصِّراع – الاَصدِقاء – الظُّروف – النِّزاع – الاَعداء – النُّزول)
الف ( = ) ب ( # ) 5/0
………………………………………………………………………………………………………………………………….
3-عَیِّنِ الکلمهَالغَریبهَ :
الف) السَّیّارات ب) الجَرّارات ج) الذِّکریات د) الحافِلات 25/0
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
4-تَرجِمِ العباراتِ الی الفارسیّهِ: (هر مورد 5/0 نمره)
الف) لا یَیاسُ مِن رَوحِ اللهِ الاّ القوم ُالکافرون َ
ب)اَیَحسَبُ الانسانُ اَن یُترَک سُدی
ج) وَلا تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا وَ انتُم الاَعلونَ
د)یا بُنیَّتی ، الغارُ یَقع ُفوقَ جَبَلٍ مُرتَفِع ٍ.
ه) انتِ تَعلَمینَ انَّ رِجلی تُولِمُنی
و)یُقالُ اِنَّ العَقّادَ قَرَا َآلافَ الکُتُب ِ.
ز)کُلُّ طَعامٍ لایُذکَرُ اسمُ اللهِ عَلیهِ ،لا بَرکهَ فیه .
ح)هذهِ السَّمکهُ تُدافِع ُعَن صِغارِها عِندَ الخَطَرِ.
ط)عِندَما یَتاَکَّدُ الطّائرُ مِن خِداع ِالعَدوِّ یَطیرُ بَغتهً.
ی) لا یُمکِنُ اَن تَبلُغَ تَجربه الفَرد ِالواحدِ اکثرَ مِن عَشَراتِ السِّنینَ .
ک)یَری الطّائرُالذَّکیُّ حَیوانا ًمُفترِسا ًقُرب َعُشِّه ِ.

5-تَرجِمِ الافعالَ وَالکلماتِ التّالیهَ:
الف) شاهَدَ (دید) 1: لَم یُشاهِد شیئاً 2: رَجاءً شاهِدوا
ب ) حَفِظَ (حفظ کرد) 1: قَد حَفِظَنی ایمانی 2: کانوا یَحفَظونَ درسَهُم
………………………………………………………………………………………………………………………………..
6- کَمِّلِ الفَراغاتِ فی التَّرجَمهِ الفارسیَّهِ:
الف) تَمَنّی المُزارِع ُ: "لَیتَ المَطَرَ یَنزِلُ کَثیراً". 5/1
کشاورز ……………. ،……………. باران زیاد ببارد.
ب)وَاملا الصَّدرَانشراحاً وَ فَمی بِالبَسماتِ .
و سینه را از …………….. و دهانم را با ……………… پر کن.
ج)یَنتَظِرُ الوالدانِ اسفلَ الجَبلِ وَیَستقبلانِ فراخَهُما .
پدر و مادر ……………. کوه چشم به راه می شوند و به پیشواز ……………. شان می روند .
………………………………………………………………………………………………………………………………….
7-اِنتخِبِ الصَّحیحَ فی التَّرجَمهِ :
الف)اُشاهِدُ قاسماً وَهُوَ جالِسٌ بینَ الشَّجرتینِ .
1:قاسم را می بینم ، در حالیکه میان دو درخت نشسته است .
2:قاسم را دیدم ، که میان دو درخت نشسته بود . 5/0
ب)اِزدادت هذِهِ الخرافاتُ فی ادیانِ النّاسِ عَلی مَرِّ العُصورِ.
1: این خرافات در دین مردم در زمان های مختلف زیاد می شود .
2: این خرافات در دین های مردم در گذر زمان افزایش یافت .
………………………………………………………………………………………………………………………………….
8-عَیِّنِ الصَّحیحَ لِلفراغِ : (التَّدیُّن- یَضیقُ – یَبتعدُ – الجَرّاره – المَوقِف) (کلمتان زائدتان )
الف)کُلُّ وِعاءٍ ………… بِما جُعِلَ فیه الاّ وِعاءَ العلمِ . 75/0
ب)انَّ …………. فِطریٌّ فی الانسانِ . ج) ………….. سَیّاره ٌنَستخدِمها لِلعملِ فی المَزرعهِ.

9- الف)اِبحَث عَن الاَسماءِالتّالیهِ فی الجُملِ :
(1: اسم المفعول 2: اسم الفاعل 3: اسم المبالغه 4: اسم المکان) 5/1
اَضافَ الی المَکتبه العَربیّهِ مِئهَ کتابٍ – لااَظُنُّ انَّ هُناکَ کُتبا ًمُکرَّره – هُورَجُلٌ عَلّامهٌ – شاهَدنا مانِعاً فی الطَّریقِ
ب)تَرجِمِ الکلماتِ التی تَحتَها خَطٌّ:
1: انَّ النَّفسَ لَامّارهٌ بِالسُّوء 2: اَضعَفُ النّاسِ مَن ضَعُفَ عَن کِتمانِ سِرِّه ِ.
………………………………………………………………………………………………………………………………….
10-عَیِّنِ الجُملهَ التی فیها اسلوبُ الحَصرِ: 25/0
الف) لا یَستطیعُ صُعودَهُ الاّ الاَقویاء. ب)لا تَعلمُ زَمیلاتی اللُّغهَ الفَرنسیّهَ الّا عَطیهَ .
…………………………………………………………………………………………………………………………………
11-عَیِّنِ المَحلَّ الاعرابیَّ لِلکلماتِ التی تَحتَها خَطٌّ:
الف)وَصَلَ المُسافرونَ الی المَطارِ مُتاخِّرینَ . ب) لا یَرحَمُ اللهُ مَن لا یَرحَم النّاسَ . 5/1
ج)کُلُّ شَی ءٍ هالِکٌ الاّ وَجهَه
………………………………………………………………………………………………………………………………….
12-اقرَء النَّصَّ ثُمَّ اَجِب عَنِ الاَسئله ِالتّالیهِ:
"السِّیدُ مُسلمی " مُزارع ٌ. هُوَ یَسکنُ فی قَریهِ بِطرود بِمحافظهِ مازندران . فی یَومٍ شاهَدَ جَماعه ًمِنَ المُسافرینَ واقفینَ اَمامَ مَسجدِ
القَریه ِ. فَسالَهُم عَن سَببِ وقوفِهم فَقالوا : " انَّ سیّارتَنا مُعطَّلهٌ "
الف)اَینَ یَسکنُ السَّیدُ مُسلمی ؟ ب)لِماذا وَقَفَ المُسافرونَ امامَ مَسجدِ القَریهِ؟ 1
ج) اُکتُب جَمع َ"القَریه" د) مَن هُوَ السَّیدُ مُسلمی؟
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
13-عَیِّنِ الصَّحیحَ فی التَّحلیلِ الصَّرفیِّ وَ المَحلِّ الاعرابیِّ :
الکتابُ المُفیدُ هُوَ الّذی یَزیدُ مَعرفتَکَ فی الحیاهِ .
الف) المُفیدُ: 1: اسم ، مفرد،مذکر،معرف بال/ صفه 5/0
2:اسم،مفرد،مذکر،معرف بالعلمیه / خبر
ب)مَعرفتَ: 1: اسم،جمع تکسیر،مونث/ مضاف الیه
2:اسم،مفرد،مونث/مفعول
ب) بخش انتخابی دانش آموزان جهت کسب 4نمره از سوالات 14تا21 فقط 4سوال را به دلخواه انتخاب و پاسخ دهید.
14- تَرجِمِ العبارتینِ الی الفارسیَّهِ:
الف)ابراهیمُ الخَلیلُ (ع) حاوَلَ اَن یُنقِذَ قومَهُ مِن عِبادهِ الاصنامِ . 1
ب)هُواهُ اَسماکِ الزِّینهِ مُعجَبونَ بِهذه ِالسَّمَکهِ .
………………………………………………………………………………………………………………………………….
15-مَیِّز فی العِباراتِ : (1: المُستثنی- 2: المُستثنی منه-3: الصِّفه- 4: المُضاف الیه) 1
الف)الآثارُ القَدیمهُ تُوکّد اهتمامَ الانسانِ بالدِّینِ. ب)حَلَّ الطُّلاب ُالمَسائلَ الاّ علیاً.
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
16-اِنتَخِبِ الجوابَ الصَّحیحَ :
الف)…………….. تِمثالٌ مِن الحَجَرِ او الخَشَبِ او الحدیدِ یُعبدُ مِن دونِ اللهِ . (الفَاسُ- الصَّنمُ – التَّجنُّبُ) 1
ب)……………… اَعلی الجَبلِ وَ راسُه . (الخِیامُ – القِمَّهُ – المَشهدُ)
ج)جَمعُ "العَظم" (العِظام- العُظماء – الاَعاظِم )
د)انِر عَقلی وَ قلبی بِالعُلومِ النّافِعاتِ (نورانی کن – پرکن – بی نیاز کن)
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
17-تَرجِمِ الاَفعالَ وَ الکلماتِ التّالیهَ : 1
اِجتَهَدَ(تلاش کرد) 1:هُم لن یَجتَهَدوا 2:نَحنُ لِنجتَهد 3:هِی ما اِجتَهَدَت 4: الاجتهادُ
…………………………………………………………………………………………………………………………………
18-تَرجِمِ العبارَتینِ الی الفارسیَّهِ : 1
الف)الحُوت یُصادُ لاستخراجِ الزَّیتِ مِن کَبَدِهِ لِصَناعه ِمَوادِّ التَّجمیلِ.
ب)قالَ رَجُلٌ : مَن هذا الَّذی قَد سَمَحَ النّاس لَه بِاستلامِ الحَجَرِ.
………………………………………………………………………………………………………………………………
19-اِنتَخِبِ الجَوابَ الصَّحیحَ: 1
الف)………… بَکماءُ لَیسَت لَها اَحبالٌ صَوتیَّهٌ. (النَّملُ- الخفاشُ- الزَّرافهُ)
ب)الحاجُّ ………….. الحَجَرَ الاَسودَ بِالکعبهِ الشَّریفهِ . (استمعَ- اِستَلَمَ)

ج)امر فعل "تَذَکَّرَ" (ذکِّر- تَذَکِّر – اُذکُر)
د)نَزَّلَ المَلائکهُ تَنزیلاً ( فرود آورده شدند- فرود آورده می شوند- فرود آمدند)
………………………………………………………………………………………………………………………………….
20-مَیِّز فی العباراتِ( 1: المفعول المطلق – 2: نوعَهُ – 3: الفاعل- 4: الخبر)
الف)کَلَّمَ اللهُ مُوسی تَکلیماً 1
ب)وَرقَهُ الزَّیتونِ رَمزُ السَّلام.
………………………………………………………………………………………………………………………………….
21- تَرجِمِ الاَفعالَ وَالکلماتِ التّالیهَ : 1
اِمتنعَ (خودداری کرد ) 1:کانَ قَد اِمتنع َ 2: لا تَمتَنِعوا 3:لایَمتَنِعونَ 4: الاِمتناع
………………………………………………………………………………………………………………………………….
موفق و سربلند باشید .

پاسخنامه سوالات نهایی عربی ،زبان قرآن 3 رشته ریاضی و تجربی خرداد 1399
1- الف) پرورش یافت ص36 ب) مایه تباهی ص12 ج)پناه برد ص20
…………………………………………………………………………………………………………………………………
2-الف)الصِّراع = النِّزاع ص4 الاصدقاء # الاَعداء ص26
………………………………………………………………………………………………………………………………..
3-الذِّکریات ص18
……………………………………………………………………………………………………………………………….
4-الف)از رحمت خدا ناامید نمی شود مگر قوم کافر (فقط قوم کافر از رحمت خدا ناامید می شود ) ص41
ب) آیا انسان گمان می کند که بیهوده رها می شود . ص2
ج)و سستی نکنید و غمگین نباشید در حالی که شما برترید . ص24
د)ای دخترکم ،غار در بالای کوه بلندی قرار دارد . ص20
ه)تو می دانی که پایم درد می کند . ص20
و)گفته می شود که عقّاد هزاران کتاب خوانده است. ص 36
ز)هر غذایی که نام خدا بر آن برده نشود ،هیچ برکتی در آن نیست . ص12
ح)این ماهی هنگام خطر از بچه هایش دفاع می کند . ص 30
ط)وقتی که این پرنده از فریب دشمن مطمئن می شود ناگهان پرواز می کند . ص15
ی)ممکن نیست که تجربه یک فرد به بیش از دهها سال برسد. ص34
ک)پرنده باهوش جانور درنده ای را نزدیک لانه اش می بیند . ص15
………………………………………………………………………………………………………………………………….
5-الف) 1: ندید 2: ببینید 3:بیننده ص40
ب) 1: مرا حفظ کرده است 2: حفظ می کردند 3: حفظ شده ص40
…………………………………………………………………………………………………………………………………
6- الف) آرزو کرد ، کاش ص15 ب) شادمانی ، لبخندها ص14 ج)پایین ِ، جوجه های ص 45

7- الف ) 1 ب)2
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
8- الف ) یضیقُ ص39 ب)التّدین ص4 ج)الجرّاره ص25
………………………………………………………………………………………………………………………………
9-الف) 1: مُکَرَّرهً ص35 2: مانعاً ص 28 3: علّامه ص46 4: المکتبه ص36
ب) 1: بسیار امر کننده ص48 2: ضعیف ترین ِ ص47
……………………………………………………………………………………………………………………………..
10-الف) ص20
………………………………………………………………………………………………………………………………
11-الف)مجرور به حرف جر – حال ص23
ب) فاعل- مفعول ص9 ج)مبتدا- مستثنی ص39
………………………………………………………………………………………………………………………………….
12- الف) هُوَیَسکُنُ فی قَریهِ بِطرود بِمحافظه ِمازندران. ص25
ب) لانَّ سیاّرتَهُم مُعطَّله ٌ.
ج) القُری
د) السَّیدُ مُسلمیٌّ مُزارِعٌ.
…………………………………………………………………………………………………………………………………
13- الف) (1) ب) (2)
………………………………………………………………………………………………………………………………..
پاسخ های بخش انتخابی
14- الف ) ابراهیم خلیل (ع) تلاش کرد که قومش را از پرستش بت ها نجات دهد . ص3
ب) علاقه مندان ِ ماهی های زینتی از این ماهی ها در شگفتند ص30
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
15- 1: علیّاً 2: الطُّلابُ ص39
…………………………………………………………………………………………………………………………………
16- الف: الصَّنم ص10 ب: القِمّه ص27 ج: العِظام ص32 د: نورانی کن ص14

17- 1: تلاش نخواهند کرد 2: باید تلاش کنیم ص 35
3: تلاش نکرد 4: تلاش کردن
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
18- الف ) نهنگ بر ای استخراج روغن از جگرش در ساخت مواد آرایشی شکار می شود ص61
ب) مردی گفت : این کیست که مردم برای مسح کردن سنگ به او اجازه داده اند ص50
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
19- الف) الزّرافه ص62 ب) اِستَلَمَ ص60
ج) تَذَکِّر ص60 د) فرود آورده شدند ص57
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
20- 1: تکلیماً – 2: تاکیدی – 3: اللهُ ص57 4: رمزُ ص62
……………………………………………………………………………………………………………………………….
21- 1: خودداری کرده بود 2: خودداری نکنید ص60
3: خودداری نمی کنند 4:خودداری کردن
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
موفّق و سر بلند باشید.

سوالات امتحان درس عربی ، زبان قرآن 3 رشته ریاضی و تجربی شهریور 1399 (پاسخنامه دارد)
1- تَرجِمِ الکلمات الَّتی تَحتَها خَطٌّ:
الف)کَسَّرَ ابراهیمُ جمیعَ الاصنامِ . ب)کُلُّ مُسلمٍ یَری هذا المَشهدَ. ج) اُریدُ اَن اَقراَ آراءَ الکُتّابِ. 75/0
………………………………………………………………………………………………………………………………….
2-عَیِّنِ المُتَّضادَّ وَ المُترادفَ : (الظُّهور – الحَنیف – الصِّراع – المُنوَّر – المُوَحِّد – السِّلم )
الف ( = ) ب ( # ) 5/0
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
3 -عَیِّنِ الکلمهَ الغریبهَ:
الف) الاَصدقاء ب) الاحِبّاء ج) الاقرِباء د) الاربِعاء 25/0
………………………………………………………………………………………………………………………………….
4-تَرجِمِ الآیاتِ الی الفارسیَّهِ:
الف)قالُوا حَرِّقوهُ وَانصُروا آلهَتَکُم
ب)کانَ النّاسُ اُمّهً واحدهً فَبَعَثَ اللهُ النَّبیینَ مُبشِّرینَ. 2
ج)فَسَجَدَ المَلائکه ُکُلُّهم اَجمَعونَ الّا ابلیسَ
د)ایَحسَبُ الانسانُ ان یُترَک سُدی
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
5-تَرجِمِ العباراتِ الی الفارسیَّهِ: 5/3
الف)لاخَیرَ فی قَولٍ الّا مَع َالفِعلِ.
ب)ما هیَ ذِکریاتُکما عَنِ الحَجِّ؟ اَتذکَّرُ خیامَ الحُجّاجِ.
ج)اولی آیاتِ القرآنِ نَزَلَت عَلَی النَّبیِّ (ص) فی غارِ حِراءٍ.
د)هذِه ِالسَّمکهُ تُحِبُّ اَن تاَکُلَ الفَرائسَ الحیَّهَ.
ه)الانسانُ العاقلُ یَجِدُ غِذاءً فکریاً فی کُلِّ موضوعٍ.
و)خُذوا الحقَّ مِن اهلِ الباطلِ وَ لا تاخُذوا الباطلَ مِن اهلِ الحَقِّ.
ز)کُلُّ شَیءٍ یَرخصُ اذا کَثُرَ الّا الادبَ.
………………………………………………………………………………………………………………………………….
6-تَرجِمِ الاَفعالَ وَالکلماتِ التالیهَ: 5/1
الف)اِستغفرَ (آمرزش خواست) 1: انتم قد اِستغفرتُم 2: هُم لا یَستغفِرونَ 3: هی ما اِستَغفَرَت
ب)عامَلَ (رفتار کرد) 1: کانوا یُعامِلون جیِّداً 2:الهی ،لاتُعامِل بِعدلک 3:المُعامَله
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
7-کمِّلِ الفَراغاتِ فی التَّرجَمَهِ الفارسیَّه:
الف) حَضَرَ السُّیاحُ فی قاعهِ المَطارِ لکن الدَّلیلُ لَم یَحضُر. 5/
گردشگران در سالن ………….. حاضر شدند ولی …………… حاضر نشد.
ب)واَعنی فی دروسی وَ اداءِ الواجباتِ .
ومن را در درسهایم و …………… تکالیف…………..
ج)هُناکَ طائرٌ یُسَمَّی "برناکل" یَبنی عُّشَّهُ فَوقَ جبالٍ مُرتفِعهٍ.
پرنده ای وجود دارد که "برناکل" ……………. او لانه اش را بر فراز کوههایی………… می سازد.
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
8-اِنتخِبِ الصَّحیحَ فی التَّرجَمهِ :
الف) رایتُ الفَلاحَ وَ هُوَ یَجمعُ المَحصولَ .
1: کشاورزی را دیدم که محصول را جمع می کند . 5/0
2: کشاورز را دیدم در حالی که محصول را جمع می کرد .
ب)وَ لا یَحزُنک قَولُهم انّ العزهَ للهِ جَمیعاً
1: و گفتارشان نباید تورا ناراحت کند زیرا ارجمندی همه از آنِ خداست.
2: و گفتارشان تو را ناراحت نکرده است زیرا ارجمندی همه از آنِ خداست.
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
9-عَیِّنِ الصَّحیحَ لِلفراغِ : ( الرَّاُس – یضیق – الجرّاره- الموقف- المُفَکِّر) (کلمتانِ زائدتانِ)
الف) …………….. عُضوٌ مِن اعضاءِ الجِسمِ یَقعُ اَعلی الجِذعِ . 75/0
ب) …………….. مَکانٌ لِوقوفِ السَّیّارات ِو الحافلاتِ .
ج) ………….. هُوَ العالِمُ الَّذی لَه ُافکارٌ عَمیقهٌ وَحدیثهٌ.
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
10- الف) اِبحَث عَنِ الاَسماءِ التّالیهِ فی الجُملِ:
(1: اسم التفضیل 2: اسم الفاعل 3: اسم المبالغه 4: اسم المکان) 5/1
رایتُ المُهندسَ فی المَصنعِ وَهُوَ یَرکبُ السَّیّارهَ – عَلَّقَ ابراهیمُ الفاُسَ عَلی کَتفِ اَصغرِالاصنام ِ.
ب) تَرجِمِ الکلماتِ الَّتی تَحتَها خَطٌّ:
1: طَلبُ الحاجهِ مِن غَیرِ اهلِها اشدُّ مِنَ المَوتِ . 2: کَانَّهم بُنیانٌ مَرصوصٌ.
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
11- عَیِّنِ الجُملهَ الّتی فیها اسلوبُ الحَصر: 25/
الف) لا ییاسُ مِن رَوحِ اللهِ الّا القَومُ الکافرونَ ب)حلَّ الطُّلابُ مَسائلَ الرِّیاضیاتِ الّا مَسالهً0
………………………………………………………………………………………………………………………………….
12-عَیِّنِ المَحَلَّ الاعرابیَّ لِلکلماتِ الَّتی تَحتَها خَطٌّ:
الف) کُلُّ نَفسٍ ذائِقهُ الموتِ 5/1
ب)لا تَقُل کَلاماً ا لّا الحَقَّ اَبداً.
ج)اقوی النّاسِ مَنِ انتصَرَ عَلَی غَضَبِهِ سَهلاً.
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
13-اقرَا النَّصَّ ثُمَّ اَجِب عَنِ الاسئلهِ التّالیهِ : 1
"جَلَسَ اَعضاءُ الاُسرهِ اَمامَ التِّلفازِ وَهُم یُشاهِدونَ الحُجّاجَ فی المَطارِ . نَظَرَ عارفٌ الی والدَیهِ وَ قالَ لِامِّه: هَل رایتِ الغارَ ،یا امّاه ؟
قالتِ الامُّ: لا، یا بُنَیَّ . الغارُ یقعُ فَوقَ جَبَلٍ مُرتفعٍ.
الف) ماذا قالَ عارِفٌ؟ ب)اینَ یقعُ الغارُ؟
ج)اُکتُب جَمع َ"جَبَل" د)مَن نَظَرَ الی اُمِّهِ؟
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
14-عَیِّنِ الصَّحیحَ فی التَّحلیلِ الصَّرفیِّ وَالمَحَلِّ الاعرابیِّ:
العَداوهُ تَذهَبُ سَریعهً عِندَ وقوعِ المَصائبِ. 5/0
الف)تَذهَبُ 1: فعلٌ مُضارعٌ ،معلوم / خبر
2:فعلٌ مضارعٌ ، مجهول / فاعل

ب)المَصائبِ: 1: اسم ،مفرد،مونث، مُعرَّف بال/مفعول
2:اسم، جمع تکسیر، مفرده المُصیبه، مُعرَّف بال/ مضاف الیه
………………………………………………………………………………………………………………………………….
ب)بخش انتخابی
15- تَرجِمِ العبارتینِ الی الفارسیَّه: 1
الف) انَّ مِن السُنَّهِ اَن یَخرجَ الرَّجلُ مَعَ ضَیفهِ الی بابِ الدّارِ.
ب) وَقَد حَدَّثنا القرآنُ الکریمُ عَن سیرهِ الانبیاءِ.
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
16-میِّز فی العباراتِ: ( 1: الصِّفه – 2: الفاعل- 3: المُستثنی- 4: المستثنی منه) 1
الف) کُلُّ شَیءٍ یَنقُصُ بالانفاقِ الّا العلمَ . ب)یَشتغلُ العُمّالُ المُجتهدونَ فی المَزرعه ِ.
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
17-انتخِبِ الجوابَ الصَّحیحَ :
الف) ……………. سَیّاره ٌنَستخدمُها لِلعملِ فی المزرعهِ . (الجرارهُ – المُعَطَّلُ- المَوقِفُ) 1
ب)سِعرُ العِنبِ …………… فی نهایهِ الصَّیفِ بسبِ وفورهِ فی السّوقِ . ( یَغلو – یَرخصُ – یَکثرُ)
ج)کانَ جَدیراً بالعنایهِ وَ التقدیرِ . ( مطمئن – شایسته – دشوار)
د) مفرد " العُصور" ( العَصر – العَصره – العَصیر)
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
18- تَرجِمِ الافعالَ و الکلماتِ التالیه: 1
ساعَدَ(کمک کرد) 1: هُم لَن یُساعِدوا 2: اَنتِ لا تُساعِدی
3:انا ساعَدتُ 4: هُوَ لِیساعِد
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
19-تَرجِمِ العبارتینِ الی الفارسیَّهِ: 1
الف) حَجمُ دُبِّ الباندا عِندَالولاده ِاصغرُمِنَ الفارِ.
ب)خافَ هشامٌ مِن ان یَعرفَهُ اهلُ الشّامِ وَ یرغَبوا فیه 0
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
20-اِنتخِب الجوابَ الصَّحیحَ: 1
الف) …………. کُنتُ امشی ، رایت حادثاً فی ساحهِ المدینه ِ. (عِندَ – جانباً – بَینما )
ب)…………… یُصادُ لاستخراجِ الزَّیتِ مِن کبدهِ لِصناعه ِمَواد ِّالتَّجمیلِ . (الحوتُ – الخُفّاشُ – الزَّرافهُ)
ج) ماضی "یَستخرجُ " (اَخرجَ – اِستخرجَ – تَخَرَّجَ)
د) عیِّن المُترادفَ "اِستطاع َ" . (غلا – نام َ – قَدَرَ)
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
21-مَیِّز فی العبارات ِ ( 1: المفعول المطلق – 2: نوعه – 3: الصِّفه- 4: المفعول) 1
الف) فاصبِر صَبراً جَمیلاً ب)انّا نَحنُ نزَّلنا عَلیک القرآنَ
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
22-تَرجِم الافعالَ و الکلماتِ التالیهَ : 1
تقاعَدَ (بازنشسته شد ) 1: هُوَ کانَ قد تقاعَد َ 2: انتَ لا تتقاعَد ُ
3:نَحنُ نَتقاعَدُ 4: انتُم سَنتقاعَدونَ
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
موفق و سر بلند باشید.

پاسخنامه عربی ، زبان قرآن 3 رشته ریاضی و تجربی شهریور 1399

1-الف)شکست ص3 ب) صحنه ص19 ج)نویسندگان ص35
………………………………………………………………………………………………………………………………….
2-الف) الحنیف = المُوَحِّد ب) الصِّراع # السِّلم ص4
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
3-الاربِعاء ص26
………………………………………………………………………………………………………………………………….
4-الف)گفتند او را بسوزانید و خدایانتان را یاری کنید. ص3
ب)مردم امت واحدی بودند پس خداوند پیامبران را بشارت دهنده فرستاد. ص24
ج)پس همه فرشتگان سجده کردند جز ابلیس. ص39
د)آیا انسان می پندارد که بیهوده رها می شود . ص2
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
5-الف) هیچ خیری در گفتاری نیست مگر اینکه همراه عمل باشد. ص8
ب) خاطراتتان در باره ی حج چیست ؟ چادرهای حاجیان را به یاد می آورم . ص19
ج)اولین آیات قرآن در عار حِراء بر پیامبر (ص) نازل شد .ص20
د) این ماهی دوست دارد که شکارهای زنده را بخورد . ص30
ه)انسان دانا درهر موضوعی خوراکی فکری می یابد . ص34
و)حق را از اهل باطل بگیرید و باطل را از اهل حق نگیرید. ص12
ز) هر چیزی هنگامی که زیاد شود ارزان می شود به جز ادب. ص39
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
6-الف) 1: آمرزش خواسته اید 2: آمرزش نمی خواهند 3: آمرزش نخواست ص13
ب) 1: رفتار می کردند 2: رفتار نکن 3: رفتار کردن ص29
………………………………………………………………………………………………………………………………….
7-الف) فرودگاه ، راهنما ص15 ب) انجام ،یاری کن ص14 ج) نامیده می شود ، بلند ص45
8-الف) 2 ص24 ب) 1 ص9
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
9-الف) الّرَّاسُ ص10 ب) المَوقِفُ ص27 ج) المُفَکِّر ص42
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
10-الف) 1: اصغَرِ ص3 2: المُهندِسَ 3:السَّیّاره 4: المَصنَعِ ص23و25
ب) 1: شدیدتر (سخت تر ) ص4 2: استوار (محکم ) ص7
…………………………………………………………………………………………………………………………………
11-الف) ص41
…………………………………………………………………………………………………………………………………
12-الف) مبتدا – خبر ص27 ب) مفعول – مستثنی ص47 ج) مضاف الیه – حال ص31
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
13-الف) قالَ : هل رایتِ الغارَ ، یا اُمّاه ب) الغارُ یقع ُ فوق جبل ٍ مُرتفعٍ.
ج) جبال د) نَظَرَ عارِفٌ الی اُمِّه. ص18و20
………………………………………………………………………………………………………………………………….
14-الف) (1) ب) (2) ص31
…………………………………………………………………………………………………………………………………
15-الف) همانا از سنت پیامبر آنست که شخص با مهمانش تا درِ خانه برود . ص10
ب) قرآن کریم از روش پیامبران با ما سخن گفته است . ص3
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
16- 1: المُجتَهِدونَ 2: العُمّال 3: العلمَ 4: کُلُّ شیءٍ ص44
………………………………………………………………………………………………………………………………….
17- الف) الجراره ُ ص25 ب) یرخُصُ ص39 ج)شایسته ص35 د) العَصر ص32
………………………………………………………………………………………………………………………………….
18- 1: کمک نخواهند کرد 2: کمک نکن 3: کمک کردم 4:باید کمک کند ص46

19-الف) اندازه خرس پاندا هنگام تولد کوچکتر از موش است . ص62
ب) هشام ترسید از اینکه اهل شام او را بشناسند و به او علاقه مند شوند . ص50
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
20- الف) بینَما ص60 ب) الحوتُ ص61 ج: اِستَخرَجَ ص60 د: قَدَرَ ص64
…………………………………………………………………………………………………………………………………
21- 1 : صَبرَاً 2: مفعول مطلق نوعی 3: جمیلاً ص57 4: القُرآنَ ص64
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
22- 1: بازنشسته شده بود 2: بازنشسته نمی شوی
3: بازنشسته می شویم 4:بازنشسته خواهید شد ص60
………………………………………………………………………………………………………………………………….
موفق و سر بلند باشید.
………………………………………………………………………………………………………………………………..

سوالات نهایی عربی ، زبان قرآن 3 رشته ریاضی و تجربی خرداد 1398 (پاسخنامه دارد )
1- ترجم الکلمات الَّتی تحتها خطٌّ:
الف) هو واثق انک تُشبه الآخَرین َ. ب) انا اتمنی ان اتشرف لزیارتها . 1
ج)هذا الّذی تعرف البطحاء وطاتَه. د)انقذ ابراهیم قومه من عباده الاصنام .
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
2-عین المتضاد و المترادف : (الکِبار – السُّدی – العُصور – الصِّراع – الصِّغار – النِّزاع) 5/0
الف) ( = ) ب) ( # )
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
3-عین الکلمه الغریبه فی المعنی : 25/.
الف) الفم ب) الطِّین ج)الرِّجل د) العَظم
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
4-اُکتب مفرد الکلمه الَّتی تحتها خطٌّ: 25/.
هو من اهم ِّ الکُتّاب فی مصر .
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
5-ترجم العبارات الی الفارسیَّه:
الف) لا عِلمَ لنا الّا ما علَّمتَنا 5/.
ب)کان النّاس امهً واحدهً فبعثَ الله ُالنَّبیّینَ مبشِّرین.75/.
ج)ثم علَّقَ الفاسَ علی کتفِه و ترکَ المعبدَ . 5/.
د)الزَّرافه بکماءُ لیست لها احبالٌ صوتیَّهٌ. 5/.
ه)الحضاراتُ القدیمه ُتوکدُ اهتمامَ الانسانِ بالدِّینِ .5/.
و)هذا السَّمکُ ینامُ نوماً عمیقاً اکثرَ مِن سنهٍ .5/.
ز) کلُّ شیء ٍیرخصُ اذا کثرَ الّا الادبَ.5/.
ح) عندَما تسقطُ الحشرات ُعلی سطح ِالماءِ تبلعُها حیَّهً.75/.
ط) لا نشاهدُ فی حیاتِه الّا النَّشاطَ علی رغم ِالظُّروفِ القاسیهِ.75/.
ی)خاف هشام ٌمن ان یعرفَ اهلُ الشّام الامامَ (ع) و یرغبوا فیه. 5/.
6-انتخب التَّرجمه الصَّحیحه :
الف) کلَّمَ اللهُ موسی تَکلیماً 1
1: خدا با موسی سخنی گفت. 2: خدا با موسی قطعاً سخن گفت .
ب) کان النَّبیُّ یتعبَّدُ فی غار حِراء .
1: پیامبر در غار حراء عبادت می کرد . 2:پیامبر در غار حراء عبادت کرده بود.
ج)تجتهدُ الامُّ لتربیه اولادِها اجتهاداً.
1: مادر برای تربیت فرزندان تلاش می کند .
2-بی گمان مادر برای تربیت فرزندانش تلاش می کند .
د) لا فرارَ منه ؛ لانَّه قِسمٌ من حیاتِها .
1: هیچ گریزی از آن نیست ؛ زیرا آن بخشی از زندگی اش است .
2: راه فراری ندارد ؛ زیرا آن قسمتی از زندگی است .
………………………………………………………………………………………………………………………………….
7- کمِّل ِ الفراغاتِ فی التَّرجمه الفارسیَّه:
الف) کانَّ ارضاءَ جمیعِ النّاسِ غایهٌ لا تُدرَکُ. 5/1
………….. خشنود ساختن همه مردم هدفی است که …………….0
ب)و املا الدُّنیا سَلاماً شاملاًکلَّ الجهات .
دنیا را از ………….. فراگیر در همه ی جهت ها ………….. .
ج) الحوت یُصاد لاستخراج الزَّیت من کبده لِصناعهِ مَوادِّ التَّجمیلِ.
نهنگ برای استخراج ………….. از جگرش برای ساخت مواد ………….. شکار می شود.
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
8- انتخب ِ الفعل المناسب للفراغ ِ: 5/.
الف) الاصدِقاء ُ …………. علی انفسِهِم. 1: تعتمدونَ 2: یعتمدونَ 3:یعتَمِدنَ
ب) نحن ……… بیتاًجمیلاً من الخشب . 1:صنعنا 2: صَنعتُ 3: صَنَعوا
………………………………………………………………………………………………………………………………….

9-ترجم ما تحته خطٌّ:
الف) جالَسَ : هم نشینی کرد
1: یا رجالُ ، لا تُجالِسوا الاشرار . 2: هو لن یُجالِسَ الاعداءَ. 5/1
ب) تَکَلَّمَ : سخن گفت
1: من یتکلَّم فی الامتحان یَخسَر. 2: انَّنا قد تَکَلَّمنا مع الطَّبیب عن مرضه.
ج) استغفر: آمرزش خواست
1: ایُّها النّاس ، استغفِروا لذنوبکم . 2: لَیتَهم یستغفرون لذنوبهم.
……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………
10-میِّز فی العبارات : 1: المفعولَ المطلق و نوعَه 2: الحال 3: المستثنی و المستثنی منه 25/1
خُلِقَ الانسانُ ضعیفاً – اشتریتُ انواع الفاکهه الّا اناناس- یُوثِّرُ فی نفسه تاثیراً عمیقاً یظهر فی آرائه ِ.
………………………………………………………………………………………………………………………………….
11-اُکتب ِ المَحلَّ الاعرابیَّ لما تحتَه خطٌّ: 1
الف) حضر الزُّملاءُ فی صاله الامتحان . ب)الجسم ُ القویُّ یجذب غذاءً مُناسِباً لنفسهِ.
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
12-الف) عیِّن نوع الکلمات : ( 1: اسم الفاعل 2: اسم المفعول 3: اسم التَّفضیل 4: اسم المبالغه 5: اسم المکان) 2
سقوط الفِرخ مشهد مُرعبٌ – الباندا عند الولاده اصغر حجماً من الفار- انَّه رجلٌ صَبّارٌ و مُحتَرمٌ
ب) ترجم الکلمات الّتی تحتها خطٌّ:
1: لا یُمکن ان تبلُغ تجربه ُ الفرد الواحد اکثر من عشرات السِّنین .
2: کلُّ نفسٍ ذائقهُ الموت . 3: جعلتُ اللَّحم َ المطبوخَ علی المنضدهِ.
………………………………………………………………………………………………………………………………..
13-عین الجمله الّتی فیها اُسلوب ُ الحَصرِ: 25/.
الف) لا تُشاهد فی حیاته الّا النَّشاطَ. ب)ما طالعتُ لیله الامتحان کتاباً الّا کتاب العربیّه.

14-عین الصَّحیحَ و الخطا حسب الحقیقه و الواقع : 5/.
الف ) الخُفّاشُ هو الحیوان ُ اللَّبون ُ الَّذی لا یقدر علی الطَّیران ِ .
ب) الظُّروف ُ هی الاوضاع ُ و الاحوالُ الّتی نُشاهدها حولنا.
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
15-اِنتخِب ِالصَّحیحَ:
الف) لولا الشُّرطیُّ لَاشتَدَّ ………….. امام الملعب الرّیِاضیِّ. 5/.
1: الزَّیتُ 2: الازدحام ُ 3: المَجالُ
ب) الِبرناکلُ یَبنی …………… فوق َ جبالٍ مرتفعهٍ.
1: العُشَّ 2: الخَشَبَ 3: الحدیدَ
…………………………………………………………………………………………………………………………………
16-عیّین الصَّحیح َ فی التَّحلیل الصَّرفیِّ و المحلِّ الاعرابیِّ:
الفائزُ الاوَّلُ یرفع ُ عَلَمَ ایران فی المُباراهِ. 5/.
الف) الفائزُ : 1: اسم ، جمع تکسیر ، معرفهٌ بالعَلمیَّه / فاعل
2: اسمُ فاعل، مفرد، مذکَّر ، مُعَرَّف بِال / مُبتدا
ب) یرفع ُ : 1: فعل مضارع ، معلوم / خبر
2: فعل مضارع ، مجهول / فاعل
………………………………………………………………………………………………………………………………….
17-اِقرا النَّصَّ ثُمّش اجب عنِ الاسئله التّالیهِ:
"انَّ الزّرع ینبت فی السَّهل و لا ینبت فی الصَّفا فکذلک الحکمه تعمر فی قلب المُتواضع و لا تعمر فی قلب المُتکبّرِ 1
الجبّارِ"
" طافَ هشام ٌ و لمّا وصل الی الحجر لم یقدر ان یستلمه لکثره الازدحام فَنُصِبَ له منبر و جلس علیه "
الف) هلِ الحکمهُ تعمر فی قلب المتکبِّر؟ ب)ماذا نُصِبَ لِهشام ٍ؟
ج) لماذا لم یقدر هشام ٌ ان یستلم الحجر ؟ د)اینَ ینبت ُ الزَّرعُ؟
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
موفق و سر بلند باشید.

پاسخنامه سوالات عربی زبان قرآن 3 رشته ریاضی و تجربی خرداد 1398
1- الف ) مُطمئن ص32 ب) آرزو دارم ص19
ج) جای پا ، گام ص45 د) بُت ها ص3
………………………………………………………………………………………………………………………………….
2-الف) الصِّراع = النِّزاع ص4 ب) الصِّغار # الکِبار ص44
…………………………………………………………………………………………………………………………………
3-الطِّین ص11
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
4-الکاتِب ص32
…………………………………………………………………………………………………………………………………
5-الف) جزآنچه به ما آموخته ای ،هیچ دانشی نداریم (برای ما نیست ). ص8
ب) مردم امتی واحد بودند پس خداوند پیامبران را بشارت دهنده فرستاد . ص22
ج)سپس تبر را بر روی شانه اش آویخت و عبادتگاه را ترک کرد. ص3
د)زرافه لال است و تارهای صوتی ندارد . ص54
ه) تمدن های قدیم توجه انسان به دین را تاکید می کند. ص2
و) این ماهی بیشتر از یک سال به خوابی عمیق فرو می رود . ص55
ز) هر چیزی ارزان می شود هنگامی که زیاد شود جز ادب . ص35
ح) هنگامی که حشرات روی آب می افتند آنها را زنده می بلعد. ص28
ط) با وجود شرایط دشوار ، در زندگیش جز فعالیت نمی بینیم . ص31
ی) هشام ترسید که مردم شام ، امام (ع) را بشناسند و به اوعلاقه مند شوند . ص44
ک) هنگامی که حاجیان را می بینم ، خاطراتم از مقابلم می گذرد ص16
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
6- الف) (2) ص49 ب) (1) ص18 ج) |(2) ص48 د) (1) ص41

7-الف) گویی که ، به دست نمی آید (حاصل نمی شود ) ص6
ب) صلحی ، پُرکن ص14 ج) روغن ، آرایشی ص53
…………………………………………………………………………………………………………………………………
8- الف) (2) ص32 ب) (1) ص38
…………………………………………………………………………………………………………………………………
9-الف) 1: همنشینی نکنید ص52 2: همنشینی نخواهد کرد ص52

ب) 1: سخن بگوید ص42 2: سخن گفته ایم ص42

ج) 1: آمرزش بخواهید ص13 2: آمرزش بخواهند ص13
…………………………………………………………………………………………………………………………………
10- 1: تاثیراً ، نوعی ص31 2: ضعیفاً ص22

3: اناناس ، انواع الفاکهه ص37
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
11-الف) فاعل ، مضاف الیه ص34 ب) صفت ،مفعول ص30
………………………………………………………………………………………………………………………………..
12-الف) 1: مُرعِب (اسم فاعل ) ص41 2: مُحتَرَم ( اسم مفعول) ص23

3: اصغر (اسم تفضیل ) ص54 4:صَبّار ( اسم مبالغه) ص23

5: مشهد (اسم مکان ) ص41
ب) 1: بیشتر ص30 2: چشنده ص25 3: پُخته شده ص42
………………………………………………………………………………………………………………………………….
13-الف) ص31
14- الف) خطا ص53 ب) صحیح ص38
………………………………………………………………………………………………………………………………….
15- الف) (2) ص52 ب) (1) ص41
…………………………………………………………………………………………………………………………………
16- الف) 2 ب) 1 ص52
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
17- ص51و44 (برای پاسخ کوتاه نیز نمره لحاظ گردد)
الف) لا ، لا تعمُرُفی قلب ِ المُتکبِّر
ب) نُصِبَ له مِنبرٌ
ج)لم یقدر ان یستلمه لکثره الازدحامِ
د)انَّ الزَّرع َ ینبت ُ فی السَّهلِ
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
پایان

سوالات امتحان نهایی عربی ، زبان قرآن 3 رشته ریاضی وتجربی شهریور ماه 98 (پاسخنامه دارد )
1- تَرجِمِ الکلماتِ الَّتی تَحتَها خَطٌّ:
الف) اَتَذَکَّرُخِیام الحُجّاجِ . ب) خافَ هِشامٌ اَن یَرغَبوا فیهِ . 1
ج) عَینٌ سَهِرَت فی سَبیلِ اللهِ د) شعائرُهُ کانَت خُرافیهً.
…………………………………………………………………………………………………………………………………
2-عَیِّنِ المُتضادَّ وَ المُترادفَ: (غلا – الطَّعام – الفَاس – الغِذاء – ظَهَرَ – رَخَصَ) 5/.
الف) ( = ) ب) ( # )
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
3-عَیِّنِ الکلمهَ الغَریبهَ فی المَعنی : 25/.
الف) الجَبَل ب) المِلَّف ج)التُّراب د) الحَجَر
…………………………………………………………………………………………………………………………………
4-تَرجِمِ العباراتِ الی الفارسیَّهِ:
الف) و لا تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا وَاَنتُم الاَعلون َ 5/.
ب) وَ یَقولُ الکافِرُ یا لَیتنی کُنتُ تُراباً 5/.
ج)یَبنی عُشَّهُ فَوقَ جِبال ٍ بَعیداً عَنِ المُفترسین َ.5/.
د) نَوعٌ مِنَ السَّمکِ یَدفنُ نَفسَهُ تَحتَ الطِّینِ. 5/.
ه) لا دینَ لِمَن لا عَهدَ لَهُ . 5/.
و) حاولَ ابراهیمُ (ع) اَن یُنقذَ قَومَهُ مِن عبادهِ الاَصنامِ .5/.
ز) هذا العَملُ اَمتعُ وَ اَنفعُ مِن قِراءهِ المَوضوعاتِ المُتعدِّدهِ.75/.
ح) انَّ الانسانَ لَفی خُسرٍ الّا الَّذینَ آمَنوا وَ عَملوا الصَّالحات ِ75/.
ط) ایُّها الخَلیفهُ مَن هذا الَّذی قَد سَمحَ النّاسُ لَه بِاستلامِ الحَجَرِ.75/.
ی) المُغولُ اِستطاعوا اَن یَهجَموا عَلی الصّینِ عَلی رَغمِ سورٍ عَظیم ٍ حَولَها.75/.

5-اِنتَخبِ التَّرجَمهَ الصَّحیحه َ: 25/1
الف) فَاصبِر صَبراً جَمیلاً
1: به زیبایی صبر کن . 2: قطعاًشکیبایی کن .
ب) رَایتُ الولَدَ مَسروراً .
1: پسر خوشحال را دیدم . 2:پسر را خوشحال دیدم .
ج) اُذکروا اللهَ ذِکراً کَثیراً
1: خدا را بسیار یاد کنید . 2: خدا را بسیار یاد کردند .
د)لا اظُنُّ انَّ هُناکَ کُتباً مُکرَّره .
1: گمان نمی کنم آنجا کتاب تکراری باشد. 2:گمان نمی کنم کتابهای تکراری وجود داشته باشد.
ه) رَایتُ الفلّاحَ وَ هوَ یَجمعُ المحصولَ .
1: کشاورز را دیدم در حالی که محصول را جمع می کرد . 2: کشاورز را دیدم او محصول را جمع کرده بود .
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
6-کَمِّلِ الفَراغاتِ فی التَّرجمهِ الفارسیَّهِ: 75/1
الف) وَلا یَحزنکَ قَولُهُم انَّ العِزهَ للهِ جَمیعاً
گفتارشان نباید تورا ……………….. ، زیرا ارجمندی همه از آنِ خداست.
ب) اِستغفرتُ اللهَ استغفارَ الصّالِحین َ.
از خدا ……………… درستکاران ………………. .
ج) یا ابی لِمَ تَبکی وَ قد کُنتَ فی الحَجِّ فی العام ِ الماضی؟
ای پدر چرا …………….. ، در حالی که سال……………. حج بودی ؟
د) اذا وَجَدتَ ذلِک فی کتاب ٍ ، کانَ جَدیراً بِالعنایهِ و التَّقدیرِ .
اگر آن را در کتابی ……………… ، ……………….. توجه و قدردانی است.

7-اِنتَخِبِ الصَّحیحَ: 5/.
الف) ……………… اللهُ الذُّنوبَ الّا الشِّرک بِاللهِ. 1: تَغفِرُ 2: یَغفِرُ 3: نَغفِرُ
ب) العُمّالُ المُجتهِدونَ …………… فی المَصنع ِ. 1: یَشتغلونَ 2: تَشتغلونَ 3: یَشتغلنَ
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
8-تَرجِمِ الافعالَ التّالیهَ: 5/1
الف) قَطَعَ : بُرید 1: کانوا یَقطعونَ ( ) 2: لا تَقطَع ( )
ب) نَجَح َ: موفق شد 1: لِینجَح ( ) 2:سَوفَ یَنجَحُ ( )
ج) شاهَدَ : مشاهده کرد 1: لَن یُشاهِدَ ( ) 2:اُشاهِدُ ( )
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
9-میِّز فی العباراتِ : 1: المَفعولَ المطلقَ وَ نوعَهُ 2: المُستثنی و المُستثنی منه 3: الحال 25/1
وَقَفَ المُهندسُ الشّابُ فی المَصنع مُبتسِماً – هذا السَّمکُ یَحتاج ُ الی الماءِ احتیاجاً – ما فازَ احدٌ الّآ الصّادقَ.
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
10-اُکتُب المَحلَّ الاعرابیَّ لِما تَحتَه خَطٌّ: 1
الف) علَّقَ ابراهیم ُ (ع) الفاسَ عَلی کَتفِ اصغرِ الاَصنام ِ .
ب) الخُفّاشُ هوَ الحَیوانُ اللّبونُ الَّذی یَقدرُ عَلی الطَّیرانِ .
………………………………………………………………………………………………………………………………….
11-الف) عیِّن 1: اسم الفاعلِ 2: اسم المفعول :
العقّادُ ادیب و مفکِّرٌ مصریٌّ، قرا فی الموضوعات الکثیره.
ب) عَیِّن 1: اسمَ التَّفضیل ِ 2: اسمَ المکانِ: 2
هُوَاضافَ الی المکتبهِ العَربیَّهِ اکثرَ مِن مِئهِ کتابٍ .
ج) تَرجِمِ الکلماتِ الَّتی تَحتَها خَطٌّ:
1: سَمکهُ السَّهم ِ مِن اَعجبِ الاسماکِ فی الصَّیدِ. 2: ذَهبَ الی موقفِ السَّیّاراتِ .
3:انّ اللهَ لا یُضیعُ اجرَ المُحسنینَ 4:لا تَعمُرُ الحِکمهُ فی قلبِ الانسانِ الجبّارِ.

12-عَیِّنِ الجُملهَ الّتی فیها اُسلوب ُ الحَصرِ: 25/.
الف) ما شاهدتُ فی المَکتبهِ الّا کاظِماً. ب)قراتُ الکِتابَ الّا مَصادرَهُ.
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
13-ضَع فی الفَراغِ الکلماتِ المُناسبهَ : ( الدّارجهِ – عِندَ – بَینَما – السِّیره – الصَّحفیُّ – مُتتالیهً ) 1
الف) تَلفُظُّ "گ" و "پ" موجودٌ فی اللهجاتِ ……………… کثیراً.
ب) ………………. کُنتُ امشی ، رَایتُ حادِثاً فی ساحهِ المدینهِ.
ج) انَّها تُطلِقُ قَطراتُ الماء ِ……………… مِن فَمِها الی الهَواءِ .
د)……………… هُوَ الَّذی یَکتبُ مقالاتٍ فی الصُّحفِ.
………………………………………………………………………………………………………………………………….
14-عَیِّنِ الصَّحیحَ فی التَّحلیلِ الصَّرفیِّ وَ المَحلِّ الاعرابیِّ:
المُسلِم ُ استَلَم َ الحَجرَ الاسودَ بالکعبهِ الشَّریفهِ. 5/.
الف) استَلَمَ : 1: فعلٌ ماضٍ ، مَعلومٌ / خبر
2: فعلٌ مضارعٌ ، معلوم ٌ / فعل
ب) الشَّریفه: 1: اسم فاعلٍ ، جمعٌ ، مونث ، مُعرَّف بال / مضاف الیه
2:اسم ، مفرد، مونث ، مُعرَّف بال / صفه
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
15- اقرء النَّصَّ ثُمَّ اجِب عَنِ الاَسئلهِ التّالیهِ:
" یَنظرُ هِشامٌ الی الحُجّاجِ ، اذ جاءَ زینُ العابدینَ (ع) فَطافَ بِالبیتِ ، وَصَلَ الی الحَجَرِ ذَهَبَ النّاسُ جانِباً ،فَاستلمهُ بِسُهولهٍ"
" انَّ العقّادَ مِنَ الکُتّابِ فی مصرَ . یُقالُ انّهُ قَراَ آلافَ الکُتُبِ وَ تَعَلَّمَ الانجلیزیه َمِنَ السُّیاحِ"
الف) کَم کِتاباً قَرا َالعَقّادُ؟ ب) مَن یَنظُرُ الی الحُجّاجِ؟
ج) مِمَّن تَعَلَّمَ العَقّادُ الانجلیزیه؟ د) کَیفَ اِستلَمَ زَینُ العابدینَ (ع) البَیتَ؟
ه) اُکتُب جَمعَ "البَیت" .
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
موفّق و سر بلند باشید.

پاسخنامه امتحان عربی ، زبان قرآن 3 رشته ریاضی و تجربی شهریور 98
1-الف) چادرها ص17 ب) علاقه مند شوند ص44
ج) بیدار ماند ص35 د)مراسم ص2
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
2-الف) الطّعام = الغِذاء ص30 ب)رخصَ # غَلا ص35
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
3-المِلَّف ص24
………………………………………………………………………………………………………………………………….
4-الف) سست نشوید و غمگین نباشید در حالی که شما برترید.
ب)و کافر می گوید : ای کاش من خاک بودم .
ج) لانه اش را بالای کوههایی دور از درندگان می سازد.
د) نوعی از ماهی خودش را زیرگِل دفن می کند.
ه) هیچ دینی نیست برای کسی که هیچ عهدی و پیمانی ندارد .
و) ابراهیم (ع) تلاش کرد که قومش را از پرستش بت ها نجات دهد .
ز) این کار لذّت بخش تر و سودمندتر از خواندن موضوعات گوناگون است .
ح) بدرستی انسان در زیان است به جز کسانی که ایمان آوردند و کار شایسته انجام دادند.
ط) ای خلیفه این کیست؟ که مردم به او اجازه ی مسح کردن سنگ را دادند.
ی) مغول ها توانستند با وجود ساخت دیوار بزرگی اطراف چین به آن حمله کنند.
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
5-الف) (1) ص49 ب) (2) ص20 ج) (1) ص49
د) (2) ص31 ه) (1) ص22
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
6-الف) ناراحت کند ص9 ب)مانند، طلب بخشش کردم ص47
ج) گریه می کنی ، گذشته ص16 د) پیدا کنی ، شایسته ص31
7-الف) (2) ص35 ب) (1) ص40
…………………………………………………………………………………………………………………………………
8-الف) 1: می بُریدند 2: نمی بُریم ص13
ب) 1: باید موفّق شود 2: موفّق خواهد شد ص40
ج) 1: مشاهده نخواهد کرد 2: مشاهده می کنم ص3
…………………………………………………………………………………………………………………………………
9-1: احتیاجاً ، تاکیدی ص55 2: الصّادقُ – احَدٌ ص36 4: مُبتَسِماً ص21
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
10-الف) فاعل ، مضاف الیه ص4 ب) مبتدا ، صفت ص52
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
11-الف) 1: مُفَکِّرٌ 2: الموضوعاتِ ص31
ب) 1: اکثرَ 2: المکتبهِ ص31
ج) 1: عجیب ترین ص28 2: ایستگاه ص23
3: نیکوکاران ص5 4: ستمگر ص51
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
12-الف) ص36
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
13-الف) الدّارجه ص53 ب) بَینَما ص52
ج) مُتتالیَهً ص28 د) الصَّحَفیّ ص38
………………………………………………………………………………………………………………………………….
14) الف) (1) ب) (2) ص52
…………………………………………………………………………………………………………………………………
15- الف) اِنَّهُ قَرَاَ آلاف َ الکُتُبِ . ص32و44
ب) ینظر ُ هشام ٌ الی الحُجّاجِ. ج) تَعَلَّمَ الانجلیزیهَ مِنَ السُّیاحِ.
د) اِستلمه بسُهولهٍ. ه) " البُیوت"
امتحان عربی ،زبان قرآن 3 رشته ریاضی و تجربی دی ماه 98(پاسخنامه دارد )
1-تَرجِم ِالکلماتِ الّتی تَحتَها خَطٌّ:
الف) هذا العَمَلُ اَمتع ُ مِن قِراءهِ الکِتاب ِ. ب) کانَ النَّبیُّ یَتعبَّدُ فی قِمهِ غارِ حِراءٍ. 1
ج) العُربُ تَعرِفُ مَن اَنکرتَ وَ العَجَمُ . د) اَنقَذَ اللهُ ابراهیم َ مِنَ النّارِ.
………………………………………………………………………………………………………………………………..
2 -عَیِّنِ المُتضادَّ وَالمُترادِفَ: (المُوحِّد – یَرخُصُ – المُنَوَّر – العُصور – الحَنیف- یَغلو) 5/.
الف ( = ) ب) ( # )
……………………………………………………………………………………………………………………………………
3-اُکتُب جَمعَ الکلمهِ الّتی تَحتَها خَطٌّ: 25/.
عَلَّقَ الفاسَ عَلی کتفِ الصَّنمِ .
…………………………………………………………………………………………………………………………………….
4-تَرجِمِ العباراتِ الی الفارسیَّهِ:
الف) انَّما ولیُّکُم اللهُ وَ رسولُهُ وَ الَّذینَ آمَنوا 5/.
ب) کانَّ ارضاءَ جَمیعِ النّاسِ غایهٌ ٌلا تُدرَکُ.5/.
ج) سُقوطُ الفراخِ مِن الجَبلِ مَشهدٌ مُرعِبٌ.5/.
د) لا لباسَ اَجملُ مِنَ العافیهِ.5/.
ه) و ما الحیاهُ الدُّنیا الّا لَعبٌ وَ لَهوٌ.5/.
و) کَسَّرَ ابراهیمُ (ع) جَمیعَ الاصنامِ فی المعبدِ الّا الصَّنمَ الکبیرَ.5/.
ز) رُبَّ کتابٍ یَتصَفَّحهُ قارئُهُ فَیُوثِّرُ فی نفسِه ِتاثیراً عَمیقاً.75/.
ح) یَحفرُ الصَّیادونَ الافریقیونَ التُّرابَ الجافَّ لِصیدِ السَّمکِ.75/.
ط) کانَ یَنظرُ هِشامٌ النّاسَ وَ مَعهُ جَماعهٌ مِن کبارِاهلِ الشّامِ.75/.
ی) عَدَدُ النَّملِ فی العالَمِ یَفوقُ عدد البشرِ بِملیون مرَّهٍ تَقریباً.75/.

5-آِنتخِبِ التَّرجمهَ الصَّحیحهَ:
الف) کانَ الفَرزدقُ یَستُرُ حُبَّه لِاهلِ البیتِ. 1
1: فرزدق دوستیش را به اهل بیت پنهان کرده بود. 2: فرزدق دوستیش را به اهل بیت پنهان می کرد.
ب) وَ لا یَحزُنک قولُهُم
1:گفتارشان تو را اندوهگین نمی سازد. 2: نباید گفتارشان تورا اندوهگین سازد.
ج) اِستَغفرتُ اللهَ اِستغفارَالصّالِحینَ
1: مانند درستکاران از خدا آمرزش خواستم. 2: از خدا درستکارانه آمرزش خواستم.
د)انَّما الفَخرُ لِعقلٍ ثابتٍ.
1: افتخار ، تنها به خردی استوار است. 2: بدرستی که افتخار به خردی استوار است.
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
6-کَمِّلِ الفَراغاتِ فی التَّرجمهِ الفارسیَّهِ:
الف) رَبَّنا وَ لاتُحَمِّلنا ما لا طاقهَ لَنا بهِ . 2
پروردگارا، آنچه توانش را …………… بر ما ……………. .
ب) المغولُ اِستطاعوا اَن یَهجَموا عَلی الصِّینِ .
مغول ها ……………. به چین ………….
ج) اَتَذَکَّرُ خِیامَ الحُجّاجِ فی منی وَ عَرفاتٍ.
………….. حاجیان را در منی و عرفات ………….. .
د) لایُمکنُ اَن تَبلُغَ تجربهُ الفردِ الواحدِ اکثرَ مِن عَشراتِ السِّنینَ .
امکان ندارد که تجربه یک فرد به بیش از ………….. سال ………. .
…………………………………………………………………………………………………………………………………….
7- اِنتخِبِ الصَّحیحَ: 5/.
الف) کُلُّ شَیءٍ ……………. اذا کَثُرَ الّا الاَدبَ. 1: ترخص 2:یرخص 3: نَرخصُ
ب) ………….. الطّالباتُ فی الامتحانِ . 1:نَجَحَت 2:نَجَحَ 3:نَجَحنَ

8-تَرجِمِ الاَفعالَ التّالیهَ:
الف) اجلَسَ : نشانید 1: لِماذا لا تُجلسینَ الاطفالَ؟ 2: هُم لَم یُجلِسوا التَّلامیذَ. 5/1
ب) انتقلَ : جابه جا شد 1: یا رجالُ ، رَجاءً اِنتقِلوا 2: هُم سَینتقلونَ الی مکانٍ اُخری.
ج) عامَلَ : رفتار کرد 1: قد عامَلتَ جَیِّداً 2:الهی ، لا تُعامِل بِعدلِکَ .
…………………………………………………………………………………………………………………………………….
9-مَیِّز فی العباراتِ ( 1: الحال َ 2: المُستثنی ، المُستثنی مِنه 3: المفعولَ المطلقَ وَ نوعَه ُ 4:اسمَ حرفِ المُشبَّههِ بالفعلِ ) 5/1
نُزِّلَ المَلائکهُ تَنزیلاً – ظَنُّوا انَّ ابراهیمَ (ع) هُوَ الفاعِلُ فَاَحضَروهُ لِلمُحاکمهِ -قَراتُ الکتابَ الّا مَصادرَهُ –
و لا تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا وَ اَنتُم الاَعلونَ.
…………………………………………………………………………………………………………………………………….
10-اُکتُبِ المَحلَّ الاعرابیَّ لِما تَحتَهُ خَطٌّ: 1
الف) ما طالعتُ لیلهَ الامتحانِ کتاباً الّا کتابَ العَربیّهِ. ب) الحِکمهُ تَعمرُ فی قلبِ المُتواضعِ.
…………………………………………………………………………………………………………………………………….
11-الف) عَیِّن نوعَ الکلماتِ : ( 1: اسمَ الفاعل 2: اسمَ التفضیل 3: اسمَ المفعول 4: اسمَ المبالغه 5: اسم َالمکان) 2
الجِسمُ القَویُّ یَجذبُ الغِذاءَ جَذباً مُناسِباً – اَخَذَ السیّاره َالی مَوقف ِ التَّصلیحِ- العَقّادُ مِن اهمِّ الکُتّابِ فی مصرَ- انّهُ رَجُلٌ مُحترَمٌ.
ب) تَرجِمِ الکلماتِ الّتی تَحتَها خَطٌّ:
1: العابِدونَ یَستعینونَ بِالصَّبرِ.
2: الاَنبیاء ُهُم المُرسلون َ.
3: المَعملُ مُعَطَّلٌ الیوم َ.
…………………………………………………………………………………………………………………………………….
12-عَیِّنِ الجُملهَ الّتی فیها اسلوبُ الحَصرِ: 25/.
الف) ما حفِظَ القَصیدهَ الّا کاظمٌ. ب)اشتریتُ انواعَ الفاکهه ِالّا اناناسَ.

13-عَیِّنِ الصَّحیحَ : ( کلمتانِ زائِدتانِ)
الف) تِمثالٌ مِن حَجرٍ اَو خَشَبٍ او حدید ٍ یُعبَدُ مِن دونِ الله ِ 1: بَدا َیَتهامسُ 1
ب )العالِمُ الَّذی لَهُ اَفکارٌ عَمیقهٌ وَ حَدیثهٌ . 2: الظُّروف
ج) الاوضاعُ وَ الاَحوالُ الّتی نُشاهِدُها حَولَنا. 3: المُفَکِّر
د)تَکلَّمَ بِکلامٍ خَفیٍّ. 4: الصَّنم
5: الجدیر
6: المشهد
……………………………………………………………………………………………………………………………………
14-عَیِّنِ الصَّحیحَ فی التَّحلیلِ الصَّرفیِّ وَ المَحلِّ الاعرابیِّ:
اِزدادت الخُرافاتُ فی ادیانِ النّاسِ عَلی مَرِّ العُصورِ. 5/.
الف) اِزدادت : 1: فعلٌ ماضٍ ، مفردٌ ، مذکَّرٌ ، مجهولٌ /مبتدا
2: فعلٌ ماضٍ ، مفردٌ،مونث، معلوم ٌ / فعل
ب) العُصورِ: 1:اسمٌ ، جمع تکسیرٍ ، مُعرَّفٌ بال/ مضاف الیه
2: اسمٌ ، مفردٌ ، مُذکّرٌ، مُعرَّفٌ بال / مفعول
…………………………………………………………………………………………………………………………………….
15-اقرء النَّصّ ثُمَّ اَجِب عَنِ الاَسئلهِ التّالیهِ:
" جَلَسَ اَعضاءُ الاُسرهِ امامَ التِّلفازِ ، یُشاهِدونَ الحُجّاجَ فی المَطارِ. نَظَرَ عارِفٌ الی والدیهِ فَسَالهُما مُتعَجِّباً" 1
" العَقّادُ ادیبٌ وَ صَحَفیٌّ وَ مُفکِّرٌ وَ شاعرٌمصریٌّ. ما دَرَس َ الّا فی المَرحلهِ الابتدائیّهِ ، لِعدمِ وجودِ مَدرسهٍ ثانویَّهٍ فی مُحافَظهِ
اَسوان الّتی وُلِدَ وَ نَشَاَ فیها"
الف) مَن هُوَ العَقّادُ؟
ب) اینَ جَلَسَ اعضاءُ الاُسرهِ؟
ج) مَن نَظَرَ الی والدیهِ؟
د) لِماذا ما دَرَسَ العَقّادُ الّا فی المَرحلهِ الابتدائیّهِ؟
…………………………………………………………………………………………………………………………………….
نَرجو التَّوفیقَ و النَّجاح َ
پاسخنامه عربی ،زبان قرآن 3 رشته ریاضی و تجربی دی ماه 98
1-الف)لذت بخش تر ص31 ب) قُله ص18
ج) نشناختی ص43 د) نجات داد ص3
…………………………………………………………………………………………………………………………………….
2-الف) المُوَحِّد= الحنیف ص4 ب) یَرخُصُ# یغلو ص38
…………………………………………………………………………………………………………………………………….
3-الاکتاف ص4
…………………………………………………………………………………………………………………………………….
4-الف) سرپرست شما فقط خدا و پیامبرش و کسانی هستند که ایمان آوردند 5/.
ب) گویی رضایت همه مردم هدفی است که به دست آورده نمی شود . 5/.
ج) افتادن جوجه ها از کوه صحنه ای ترسناک است. 5/.
د) هیچ لباسی زیباتر از تندرستی نیست . 5/.
ه) زندگی دنیوی تنها بازی و سرگرمی است. 5/.
و) ابراهیم (ع) به جز بُت بزرگ ، همه بتها را در معبد شکست. 5/.
ز) چه بسا کتابی که خواننده اش آن را ورق می زند و در وجودش اثر عمیقی بر جای می گذارد . 75/.
ح) صیادان آفریقایی خاک خُشک را برای صید ماهی حفر می کنند.75/.
ط) هشام مردم را می نگریست در حالی که گروهی از بزرگان شام به همراهش بودند. 75/.
ی) تعداد مورچه ها در جهان تقریباً یک میلیون برابر تعداد انسانهاست. 75/.
……………………………………………………………………………………………………………………………………
5-الف) (2) ص44 ب) (2) ص9
ج) (1) ص48 د) (1) ص11
……………………………………………………………………………………………………………………………………
6-الف) نداریم ، تحمیل نکن ص9 ب) توانستند ، حمله کنند ص53
ج) چادرهای ، به یاد می آورم ص17 د) دهها ، برسد ص30
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
7-الف) (2) ص35 ب) (1) ص40
…………………………………………………………………………………………………………………………………….
8-الف) 1: نمی نشانی 2: ننشاندند ص13
ب) 1: جابه جا شوید 2:جابه جا خواهند شد ص42
ج) 1: رفتار کرده ای 2: رفتار نکن ص27
…………………………………………………………………………………………………………………………………….
9-1: انتم الاعلون ص22 2: مصادرَ، الکتابَ ص37
3: تنزیلاً ، تاکیدی ص49 4:ابراهیم ص3
……………………………………………………………………………………………………………………………………
10-الف) مفعول ، صفت ص37 ب) مبتدا ، مضاف الیه ص51
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
11-الف) 1: مُناسِباً ص30 2: اهَمِّ ص32
3: مُحتَرَم ص23 4: السیّاره ص23
ب) 1: عبادت کنندگان ص42 2: فرستاده شدگان ص42
……………………………………………………………………………………………………………………………………
12-الف) ص36
…………………………………………………………………………………………………………………………………….
13-الف) (4) ص10 ب) (3) ص38
ج) (2) ص38 د) (1) ص10
……………………………………………………………………………………………………………………………………
14-الف) (2) ب) (1) ص2
…………………………………………………………………………………………………………………………………….
15-الف) العقّاد ادیبٌ و صَحفیٌّ و مُفکِّرٌ و شاعرٌ مصریٌّ ص31و ص16 ب) جلس اعضاء الاسره امام التِّلفاز.
ج) نَظَرش عارِفٌ الی والدیه . د) لعدم وجود مدرسه ثانویهفی محافظه اسوان.

سوالات امتحان عربی ، زبان قرآن 3 رشته ریاضی و تجربی دی ماه 99
1- تَرجِمِ الکلماتِ الّتی تَحتَها خَطٌّ:
الف) انَّ الغَضَبَ مَفسدهٌ. ب) تَمُرُّ اَمامی ذکریاتی. 1
ج)سُقوطُ الفراخِ مَشهدٌ مُرعبٌ. د)انَّهُ مِن کِبارِ اهلِ الشّامِ.
……………………………………………………………………………………………………………………………………
2-عَیِّنِ المُتضادَّ وَ المُترادفَ : (اختفاء – واثِق – ظُهور – سُهوله – مُطمئن- جَبَل )
الف ( – ) ب ( # ) 5/.
…………………………………………………………………………………………………………………………………….
3-الف) عَیِّنِ الکلمهَ الغَریبهَ : 25/.
الف) الکِساء ب) الثَّوب ج)اللِباس د) التُّراب
ب) اُکتُب جَمعَ الکلمهِ : القِمَّه …………….. 25/.
……………………………………………………………………………………………………………………………………
4-تَرجِمِ الآیاتِ الی الفارسیَّهِ:
الف) نُزِّلَ المَلائکهُ تَنزیلاً5/.
ب) فَهذا یَومُ البَعثِ وَ لکنَّکُم کُنتم لا تَعلمونَ 5/.
ج) ما الحیاهُ الدُّنیا الّا لَعبٌ وَ لَهوٌ5/.
د) فَسَجَدَ المَلائکهُ کُلُّهُم اَجمَعونَ الّا ابلیسَ استکبرَ وَ کانَ مِنَ الکافرینَ75َ/.
…………………………………………………………………………………………………………………………………….
5-تَرجِمِ العباراتِ الی الفارسیَّهِ:
الف) تَجتهدُ الامُّ لِتربیهِ اَولادِها اِجتهاداً بالِغاً.5/.
ب) اَجابَ المُدیرُ : لا طالبَ هُنا.5/.
ج) یُشَجِّعُ المُتفَرِّجونَ فَریقَهُم الفائزَ فَرحینَ.5/.
د) انَّها تُطلِقُ قَطراتُ الماءِ مُتتالیهً مِن فَمِها الی الهواءِ بِقوَّهٍ تُشبهُ اطلاقَ السَّهمِ.75/.
ه) اَعتقدُ انَّ الفکرهَ الواحدهَ اذا طَرَحَها الفُ کاتبٍ ،اَصبَحَت الفَ فکرهٍ.75/.
و) عِندَما تَکبُرُ فراخُهُ ، یُریدُ مِنها اَن تَقفزَ مِن عُشِّها المُرتفعِ .75/.
ز) وَ لَیسَ قَولُکَ : مَن هذا؟ بِضائِرِه العُربُ مَن اَنکرتَ وَ العجمُ.75/.
ح) بَداَ القومُ یَتهامسونَ : انَّ الصَّنمَ لایَتکلّمُ وَ یَقصدُ ابراهیمُ الاستهزاءَ بِاَصنامِنا.75/.
…………………………………………………………………………………………………………………………………….
6-اِنتخّبِ الصَّحیحَ فی التَّرجمهِ:
الف) عِندَما یَتاکَّدُ الطّائرُ مِن خِداعِ العَدوِّ وَ انقاذِ فراخِهِ ، یَطیرُ. 5/.
1: هنگامی که این پرنده از فریب دشمن و نجات جوجه هایش مطمئن می شود ، پرواز می کند.
2: هنگامی که این پرنده از فریب دشمنان و نجات زندگی جوجه هایش مطمئن می شود ، پرواز می کند.
ب) فی یومٍ مِنَ الایّامِ جاءَ بِه ابوه الی امیرِ المومنینَ عَلیٍّ (ع) .
1: در روزی از روزها با پدرش نزد امیرالمومنین علی (ع) آمد.
2:در روزی از روزها پدرش او را نزد امیر المومنین علی (ع) آورد.
…………………………………………………………………………………………………………………………………….
7-کَمِّلِ الفراغاتِ فی التَّرجمهِ الفارسیّهِ :
الف) سَالَ عارِفٌ والَدهُ مُتعَجِّباً : یا اَبی ، لِمَ تَبکی؟ 1
عارف از پدرش …………… پرسید ای پدر چرا ……………؟
ب) قَد یَذکُرُ الاُستاذُ تَلامیذَهُ القُدماءَ .
استاد شاگردان …………….. اش را ……………… .
……………………………………………………………………………………………………………………………………
8-تَرجِمِ الاَفعالَ وَ الکلماتِ التّالیهَ : 5/2
الف) تَقَرَّبَ ( نزدیک شد) 1: لَن یَتَقَرَّبَ 2: لا تَتَقَرَّبوا 3: کانَ یَتَقَرَّبُ
ب) اَرسَلَ (فرستاد) 1: ما اَرسَلَ 2: اَرسِل 3: لِیُرسِل
ج) خَلَقَ (آفرید) 1: خُلِقَ 2:یَخلقونَ
د) غَفَرَ : (آمرزید) 1: المَغفور 2: الغَفّار
…………………………………………………………………………………………………………………………………….

5/1
9-الف) اِبحَث عَنِ الاسماءِ التّالیهِ فی الجُملِ :
( 1: اسمَ الفاعلِ 2: اسمَ المفعولِ 3: اسمَ التَّفضیلِ 4: اسمَ المکانِ )
شاهَدَ جَماعهٌ اَمامَ مَسجدِ القَریهِ – عِندَما یَری حَیَواناً مُفترِساً قُربَ عُشِّهِ ، یَتَظاهرُ بِانَّ جَناحَهُ مَکسورٌ – انَّها مِن اَغربِ الاَسماکِ .
ب) تَرجِمِ الکلماتِ الَّتی تَحتَها خَطٌّ:
1: اَکبرُ الحُمقِ الاغراقُ فی المَدحِ وَ الذَّمِ . 2: اَضافَ الی المَکتبهِ العَربیَّهِ مِئهَ کتابٍ.
…………………………………………………………………………………………………………………………………….
10-عَیِّنِ الجُملهَ الَّتی فیها اُسلوبُ الحَصرِ: 25/.
الف) حَضَرَ الزُّملاءُ فی صالهِ الامتحانِ الّا کاظِماً. ب) ما شاهَد تُ فی المکتبهِ الّا کاظِماً.
…………………………………………………………………………………………………………………………………….11-مَیِّز فی العباراتِ ( 1: المفعولَ المطلقَ – 2: نوعَهُ – 3: الحالَ – 4: المُستثنی 5: المُستثنی منه)
اِشتریتُ الفواکهَ الّا اناناسَ – خافَ هِشامٌ مِن اَن یَرغبوا فیه رَغبهَ المُحبینَ – رَایتُ الولدَ مَسروراً. 25/1
…………………………………………………………………………………………………………………………………….
12-عَیِّنِ المَحلَّ الاعرابیَّ للکلماتِ الَّتی تَحتَها خَطٌّ: 1
الف) لا یَرحَمُ اللهُ مَن لا یَرحَمُ النّاسَ. ب) وَقَفَ المُهندسُ الشّابُ فی المَصنعِ مُبتسماً.
………………………………………………………………………………………………………………………………….
13-عَیِّنِ الصَّحیحَ لِلفراغِ : ( عَلَم – یَرخُصُ – کَانَّ – المُعطَّله – لَیتَ – یَستَطیعُ ) (کلمتانِ زائدتانِ)
الف) تَمنّی المُزارع ُ…………… المَطرَ یَنزلُ کَثیراً. 1
ب) ………….. صِفهٌ لِجهازٍ اَو آلهٍ بِحاجهٍ الی التَّصلیحِ.
ج)کُلُّ شَیءٍ ……………. اذا کَثُرُ الاّ الادبَ.
د) رَفَعَتِ الفائزه ُالاُولی فی المباراهِ ………….. ایرانَ .

14-عَیِّنِ الصَّحیحَ وَ الخَطاَ حَسَبَ الحَقیقهِ وَ الواقعِ :
الف) الصَّحَفیُّ هُو الَّذی یَکتُبُ مَقالاتٍ فی الصُّحُفِ. 1
ب) الصَّنمُ تِمثالٌ مِن حَجَرٍ اَو خَشَبٍ یُعبَدُ مِن دونِ اللهِ.
ج) مَکانُ وُقوفِ السَّیّاراتِ وَ الحافلاتِ یُسمّی الجراره .
د) اَعلَی الجَبَلِ وَ راسه یُسمَّی الخیامُ .
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
15-عَیِّنِ الصَّحیحَ فی التَّحلیلِ الصَّرفیِّ وَ المَحلِّ الاعرابیِّ : 5/.
عَدوٌّ عاقلٌ خَیرٌ مِن صَدیقٍ جاهلٍ.
الف) عَدوٌّ : 1: اسمٌ ، جَمعُ تَکسیرٍ ، نَکرهٌ / فاعل
2: اسم ٌ، مفردٌ ، مُذکَّرٌ ، نَکرهٌ /مبتدا
ب) جاهل ٍ: 1: اسمُ فاعل ، مفردٌ ، مذکَّرٌ ، نکرهٌ / صفت
2: اسمُ مبالغه ٍ، مُفردٌ، مذکَّرٌ ، نَکرهٌ / مُضافٌ الیه
…………………………………………………………………………………………………………………………………….
موفَّق و سر بلند باشید.

6: المشهد
پاسخنامه عربی ، زبان قرآن 3 رشته ریاضی و تجربی دی ماه 99
1-الف) مایه تباهی ص12 ب) می گذرد ص18
ج) ترسناک ص45 د) بزرگان ص50
………………………………………………………………………………………………………………………………….
2-الف) واثق = مُطمئن ب) اختفاء # ظهور ص64
………………………………………………………………………………………………………………………………….
3-الف) التُّراب ص64 ب) القِمم ص21
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
4-الف) فرشتگان قطعاً فرود آورده شدند.
ب) این روز رستاخیز است ولی شما نمی دانستید.
ج) زندگی دنیا جز بازی وسرگرمی نیست ( زندگی دنیا فقط بازی و سرگرمی است).
د) پس همه فرشتگان سجده کردند جز ابلیس که سرکشی کرد واز کافران شد.
………………………………………………………………………………………………………………………………….
5-الف) مادر برای تربیت فرزندانش بسیار تلاش می کند.
ب) مدیر پاسخ داد : هیچ دانش آموزی اینجا نیست.
ج) تماشاگران تیم برنده یشان را با خوشحالی تشویق می کنند.
د) او قطره های آب را پی در پی با قدرتی شبیه پرتاب تیر از دهانش به هوا رها می کند.
ه) من معتقدم که یک اندیشه را اگر هزار نویسنده مطرح کنند ، هزار اندیشه می شود.
و) هنگامی که جوجه هایش بزرگ می شوند ، از آنها می خواهد که از لانه ی بلندشان بپرند.
ز) و این گفته تو که "این کیست " زیان رساننده به او نیست . عربی و غیر عرب کسی را که تو انکارکردی می شناسند.
ح) مردم شروع به پچ پچ کردند : قطعاً بُت سخن نمی گوید و ابراهیم قصد مسخره کردن بُت هایمان را دارد.
………………………………………………………………………………………………………………………………….
6-الف) 1 ب) 2
…………………………………………………………………………………………………………………………………
7-الف) با تعجُّب ، گریه می کنی؟ ص18 ب) قدیمی ، گاهی به یاد می آورد ص29
8-الف) 1: نزدیک نخواهد شد 2: نزدیک نشوید
ب) 1: نفرستاد 2: بفرست
ج) 1: آفریده شد 2: می آفرینند
د) 1: آمرزیده شده 2: بسیار آمرزنده
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
9-الف) 1: مُفترساً 2: مکسورٌ
3: اغرب 4: مسجد
ب) 1: بزرگترین 2: کتابخانه
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
10-ب
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
11-1: رغبهً 2: نوعی 3: مسروراً
4: اناناس 5: فواکه
…………………………………………………………………………………………………………………………………
12-الف) فاعل – مفعول ب) صفت – حال
………………………………………………………………………………………………………………………………..
13-الف) لیتَ ب) المُعَطَّله
ج) یرخص ُ د) عَلَم
…………………………………………………………………………………………………………………………………
14-الف) صحیح ب) صحیح ج) خطا د) خطا
…………………………………………………………………………………………………………………………………
15-الف) (2) ب) (1)
…………………………………………………………………………………………………………………………………

سوال امتحانی عربی زبان قرآن 3 رشته ریاضی و تجربی سال 1400 خرداد ماه (پاسخنامه دارد )
1-ترجم الکلمات الّتی تحتها خطٌّ: 1
الف) عباداته و شعائره کانت خرافیه ب) هذا الّذی تعرف البطحاء و طاته
ج) العقّاد صحفیٌّ و شاعرٌ مصریٌّ د)اتمنّی ان ازورَ هذه الاماکن
…………………………………………………………………………………………………………………………………
2-عیِّن المُتَّضاد و المُترادف : ( تَکبُر – تَضیقُ – عَلَّقَ- اعانَ- تَصغرُ- نَصَرَ) 5/.
الف( = ) ب( # )
…………………………………………………………………………………………………………………………………
3-الف) عیِّن الکلمه الغریبه : 25/.
الف) العُش ب) الطائر ج) الفُندُق د) الفِراخ
ب)اکتب جمع الکلمه : الفقیر…………….. 25/.
………………………………………………………………………………………………………………………………..
4-تَرجِمِ الآیاتِ و الاشعارَ الی الفارسیّه ِ:
الف) و اقِم وَجهَکَ للدّین حنیفاً 5/.
ب) ااَنتَ فَعَلتَ هذا بآلهتنا یا ابراهیم ُ 5/.
ج) و لیس َ قولُک مَن هذا بضائره ِ. 5/.
د) قالوا حَرِّقوه ُ و انصُروا آلهتَکم 75/.
ه) هذا ابن خیرِعبادِ الله کُلِّهم ُ هذا التَّقی النَّقی الطّاهرُالعَلَم 1
………………………………………………………………………………………………………………………………..
5-تَرجِم ِالعباراتِ الی الفارسیَّه:
الف) یا لَیتنی اذهبُ مرّه ً اُخری الی الحجِّ. 5/.
ب) الجسم القوی ُّ یجذب س غِذاء ً مُناسباً لِنفسِه . 5/.
ج) لَمّا وصلَ الی الحجرِ،استلمه ُ استلاماً سهلاً . 5/.
د) هَل رایتما غارَ ثَور الّذی لجا الیه النَّبیُّ (ص) ؟ 5/.
ه) علَّمه القرآن تعلیماً و رَحَلَ الفرزدقُ الی خُلَفاء بنی اُمیّه بالشّام ِ 75/.
و)لا نُشاهِدُ فی حَیاته الاّ النَّشاط عَلی رَغم ظُروفه القاسیهِ. 75/.
ز)لا شعبَ من شُعوبِ الارضِ الّا وَ کانَ له دینٌ و طریقهٌ للعباده ِ. 75/.
………………………………………………………………………………………………………………………………..
6-انتخب الصحیح فی الترجمه :
الف) ما استطاعت اُسرتُهُ ان تُرسله الی القاهره لتکمیل دراسته . 5/.
1: خانواده اش نتوانست که برای تکمیل تحصیلش او را به قاهره بفرستد.
2: خانواده اش نمی تواند برای تکمیل تحصیل او را به قاهره بفرستد.
ب)اجاب َ لِمَ تسالوننی ؟ اسالوا الصَّنم الکبیر َپ
1: جواب داد : از من نپرسید ، از بت بزرگ بپرسید.
2:جواب داد : چرا از من می پرسید ؟ از بت بزرگ بپرسید.
…………………………………………………………………………………………………………………………………
7- کمّل الفراغات فی التّرجمه الفارسیّه: 1
الف)کان َالنّبیُّ (ص) یَتعبَّدُ فی قمّه غار حراء . پیامبر (ص) در ………….. غار حراء ………….. .
ب)الکتُبُ تَجاربُ الاممِ عَلی مَرِّ آلاف السِّنینَ . کتاب ها تجربه های ………… در گذر ………… سال هستند .
…………………………………………………………………………………………………………………………………
8-تَرجم الافعال والکلمات التالیه : 25/2
الف) اِجتهدَ( تلاش کرد ) 1: لَم یجتَهِد فی عمله . 2: قَد یَجتَهِد 3:مِن فَضلکم اِجتهِدوا
ب) سَتَرَ(پوشاند ) 1: انَّ اللهَ سَتّارُ الذُّنوب 2: کان َ قَد سَتَرَ علی وجهه 3: ما سَتَرَ وَجهَهُ
ج)جَلَسَ(نشست) 1: کان یجلِسُ علی الارض ِ 2: هُم سَوف یَجلِسون 3: هی جَلَسَت هناک
…………………………………………………………………………………………………………………………………
9-الف)اِبحث عن هذه الاسماء فی الجُمل: 75/1
(1:اسم الفاعل 2:اسم المفعول 3:اسم المبالغه 4: اسم المکان 5: اسم التفضیل)
غفر لی ربی و جعلنی من المکرمین الطالبتان تقرآن دروسهما اکثر من صدیقاتهما – اشتَدَّ الازدحام الملعب الرِّیاضیّ – الطّباخ ُ
وضَع الطعام علی المنضده.

ب)تَرجم الکلمات الّتی تحتها خطٌّ:
1: اقرا فی حیاه نابلیون آراء ثلاثین کاتباً 2: هذا العمل امتع من قراءه الموضوعات المتعدِّده.
……………………………………………………………………………………………………………………………….
10-عَیِّن الجمله الّتی فیها اسلوب الحصر: 25/.
الف)حلَّ الطُّلابُ مَسائل الرّیاضیات الاّ مسالهً. ب) ما فازَ الّا الصّادقُ.
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
11-میِّز فی العبارات (1: المفعول المطلق – 2: نوعه – 3: الحال- 4: الفعل المجهول – 5:المستثنی ) 25/1
یبقی المُحسن ُ حیّاً و ان نُقِل الی منازل الاموات – کلَّم اللهُ موسی تکلیماً – کُلُّ شیءٍ یَرخُصُ اذا کَثُرَ الّا الادبَ
…………………………………………………………………………………………………………………………………
12-عیِّن المحلَّ الاعرابیّ للکلمات الّتی تحتها خطٌّ 1
الف) الآثار القدیمهُ توکِّدُ اهتمام الانسانِ بالدِّین ب) الحاجُّ اِستَلَمَ الحجرَالاسودَبالکعبهِ الشَّریفه
………………………………………………………………………………………………………………………………….
13-عیِّن الصَّحیح للفراغِ : ( العنب ِ- الظُّروف – الانفاق – الثانویه – الغلاف – سُدی ) (کلمتان زائدتان ) 1
الف) لا یترک الله الانسانَ ……………
ب) …………. هی المرحله الدِّراسیه بعد الابتدائیه .
ج) سِعرُ …………. یرخص فی نهایه الصَّیف بسب وفوره فی السّوق.
د) ینقُصُ کُلُّ شَیءٍ بِ ………….. الّا العلم َ
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
14-اقرا النَّصَّ ثُمَّ اجِب عَنِ الاسئله ِ التّالیه:
" کان الفرزدقُ من شعراء العصر الامویِّ و مُحبّاً لِاهلِ البیت (ع). و کان یَستُرُ حُبُّه عند خلفاء بنی اُمیّه و لکنَّه جَهَر به لمّا حجَّ
هشام ُ بن ُ عبدِ الملک فی ایام ابیه " "سمکهُ التیلابیا من اغرب الاسماک تُدافع ُ عن صغارها و هی تسیرمعها انّها تعیش ُ
فی شمال افریقیا و تبلعُ صِغاَها عند الخطر ثُم َّ تخرجها بعد زوال الخطر "
الف) متی جَهرَ الفرزدق حُبَّه لِاهل ِ البیتِ (ع) ؟ ب) مَن کانَ الفرزدقُ؟
ج)اینَ تعیشُ سمکه التیلابیا ؟ د) مِمَّن تُدافع ُ السَّمکهُ؟
…………………………………………………………………………………………………………………………………
15-عَیِّن الصَّحیحَ فی التَّحلیل الصَّرفیِّ و المحلِّ الاعرابی:
طَلَبُ الحاجه ِ مِن غَیر اهلها اشَدُّ مِن َ الموت .
الف) الحاجه : 1: اسمُ الفاعل ، مفردٌ ، مُونثٌ، مُعرّف بالعَلم / فاعل
2: اسمٌ، مفردٌ، مُونثٌ، مُعرَّفٌ بال / مضاف الیه

ب) اشَدُّ: 1:اسمُ تفضیلٍ ، مفردٌ، مُذکّر/ خبر
2: مصدرٌ ، مفرد ٌ ، مذکّرٌ / صفهٌ
…………………………………………………………………………………………………………………………………..

پاسخنامه عربی زبان قرآن (3) رشته ریاضی و تجربی خرداد 1400
1- الف) مراسم ص2 ب) جای پا ،گام ص51
ج)روزنامه نگار ص35 د) که دیدن کنم ( زیارت کنم ) ص20
………………………………………………………………………………………………………………………………….
2-الف) اعان َ = نَصَرَ ص64 ب) تَکبُرُ# تَصغُرُ ص45
………………………………………………………………………………………………………………………………….
3-الف) الفُندُق ص42 ب) الفُقراء ص64
………………………………………………………………………………………………………………………………….
4-الف) با یکتاپرستی به دین روی آور. ص2
ب) ای ابراهیم ! آیا تو این کار را با خدایانمان کردی . ص3
ج) و این گفته تو که " این کیست ؟ " زیان رساننده بدو نیست . ص51
د) گفتند او را بسوزانید و خدایانتان را یاری کنید ص3
ه) این فرزند بهترین ِ همه بندگان خداست . این پرهیزگارِ پاک ِ پاکیزه بزرگ قوم است . ص51
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
5-الف) ای کاش بار دیگر به حج بروم . ص18
ب) بدن قوی غذای مناسبی برای خود جذب می کند . ص34
ج) هنگامی که به حجرالاسود رسید به آسانی آن را مسح کرد . ص50
د) آیا غار ثور را که پیامبر (ص) به آنجا پناه برد ، دیدید؟ ص20
ه) در زندگی اش با وجود شرایط سخت و دشوارش چیزی جز فعالیت نمی بینیم ( فقط …… می بینیم ) ص35
ز) هیچ ملتی از ملت های زمین نیست مگر اینکه دینی و روشی برای عبادت داشته باشد. ص2
…………………………………………………………………………………………………………………………………
6- الف) 1 ص36 ب) 2 ص3
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
7-الف) قُلّه ، عبادت می کرد ص20 ب) ملّت ها ، هزاران ص34

8-الف) 1: تلاش نکرد 2: گاهی تلاش می کند 3: تلاش کنید ص35
ب) 1: بسیار پوشاننده 2: پوشانده بود 3: نپوشاند ص50
ج) 1: می نشست 2: خواهند نشست 3: نشست ص18
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
9-الف) 1: الطّالبتان ِ ص23 2: المُکرَمین َ ص10
3: الطّباخ ص46 4: المَلعَب ص60
ب) 1: نویسنده ص35 2: لذّ ت بخش تر ص35
………………………………………………………………………………………………………………………………….
10-ب ص36
…………………………………………………………………………………………………………………………………
11-1: تکلیماً 2: تاکیدی ص57 3: حیّاً 4: نُقِلَ ص31 5: الادب َ ص 39
…………………………………………………………………………………………………………………………………
12-الف) مفعول – مضاف الیه ص4 ب) مبتدا – صفت ص62
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
13-الف) سُدیً ص4 ب) الثّانویّه ص42
ج) العِنب ص42 د) الانفاق ص64
………………………………………………………………………………………………………………………………….
14-الف) لَمّا حجَّ هِشام ُ بن ُعبد الملک فی ایّام ابیه . ص30و50
ب) کان َ الفرزدق ُ من شُعراء العصر الامویِّ.
ج) انّها تعیشُ فی شمال افریقیا.
د) تُدافِعُ عن صغارها .
………………………………………………………………………………………………………………………………….
15-الف) 2 ب) 1 ص48
………………………………………………………………………………………………………………………………….

6


تعداد صفحات : 106 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود