تارا فایل

جایگاه کرخ در گسترش تشیع


دانشگاه پیام نور مرکز مشهد

تحقیق :

از لحاظ علمی

استاد : دکتر عظیم زاده

درس : علم و آموزش در جهان تشیع

دانشجو : زهرا بهرامی

دوره : کارشناسی ارشد (تاریخ تشیع)

فهـرست مطـالـب
عنوان صفحه

الف – مقدمه 3
ب – موقعیت کرخ (بغداد) 6
ج – مسجد براثا 12
د- دارالعلم شاپور 15
و – شیخ مفید 27
هـ . سید مرتضی 34
ی . سید رضی 47
ن . شیخ طوسی 50
فهرست منابع و ماخذ ……………………………………………………………………………………… 66

مقدمه
علوم اسلامی علی الخصوص در بغداد و ممالک شرقی خلفا تا پایان قرن چهارم و چند سالی از اوایل قرن پنجم در مدارج ترقی سیر می کرد. از این مدت قرن دوم و سوم را باید بیشتر عهد نقل و تدوین و تکوین علوم عقلی و قرن چهارم و اوایل قرن پنجم را عهد استحصال مسلمین از زحمات دو قرن پیش و قرن طلائی علوم در تمدن اسلامی دانست. مهمترین عامل در سرعت انتشار و کثرت و توجه و تدوین کتب علمی را در این مدت تشویق گروهی از خلفای عباسی و وزراء و امرای ممالک مختلف اسلامی باید دانست. تشویق خلفائی از قبیل منصور و هارون و مامون و واثق و عده یی از جانشینان آنان و امرای شرقی خاصه سامانیان آل عراق و آل مامون و دیائمه آل زیار و بعضی از افراد دیالمه آل بویه و گرهی از امرای مغرب مانند سیف الدوله حمدانی و بعضی خلفای اموی اندلس و امرای آن دیار و خلفای فاطمی بدون توجه به قومیت و دین علما و آزاد گذرادن آنان در عقاید خویش و پرداختن صلاحت گران در برابر آثار منقول با مولف باعث شد که حوزه های درس رونق یابد و علمای بزرگ در خوارزم و ماوراء النهر و خراسان و ری و بغداد و الجزیره و مصر و اندلس و جز آنها ظهور کنند و کتابهای پیشنهادی در شعب مختلف علوم و فنون بعربی و فارسی در آوردند. در این دستگاهها علمای یهودی و نصرانی و زرتشتی و صابی و مسلمان بی آنکه مزاحم یکدیگر باشند به سر می بردند و هرکس از آنان بقدر علم و دانش خود از تقرب خلفا و امرا و وزراء و صلات آنان برخوردار بود. 1
استا طه راوی در رساله خود درباره بغداد گوید: در دوره آل بویه، علم و ادب در بغداد به اوج اعتلای خود رسید و بزرگانی از مفسران، محدثان و فقیهان و معتکمان و مورخان و نویسندگان و شعراء و همچنین دانشمندان علوم عربی و استادان علوم کیهانی در آن محیط پرورش یافتند.
و از طرف دیگر پاره یی از پادشاهان آن سلسله در مورد آبادانی کشور و آثار نیک برجا گذاشتند و اهل فضل و دانش و ستارگان علم و ادب از خوان نعمت و کرم آنان برخوردار و متمتع بودند. 2
دانشمندان برجسته در معیت سلاطین آل بویه به رواج و تقویت تشیع روی آوردند و در این زمان تدریس فقه جعفری و علم کلام و علوم ویژه مذهب آل محمد و علوم همه اهل اسلام در بغداد تمرکز یافت و به رجالی انگشت نما از علماء شیعه در این نقطه ظهور کرد. امثال ابن قولویه، شیخ مفید و شریف رضی و شریف مرتضی و شیخ طوسی اینان بجز کسانی هستند که در اواخر عصر ائمه و نواب اربعه می زیستند و نیز مانند ملکینی و امثال او ریاست تدریس از هریک از دانشمندان برجسته به دیگری منتقل می شد. آنان در جهت خدمت به دین و مذهب اهل بیت دارای مساعی و آثار ارزنده و در خور ستایش و سپاس می باشند و برای آنان عوامل متعددی از قبیل شرف و بزرگواری و شایستگی و تبحر در علوم مختلف و تالیفات در زمینه این علوم و سرازیر شدن طلاب و دانشجویان حوزه های تدریس آنها و حمایت و همیاری آل بویه نسبت به آنان فراهم آمد. تا پرچم تشیع را در سرزمینهای اسلامی برافرازند. 3
در دوران بقدرت رسیدن آل بویه… امامیه فرقه شیعی مسلط در عراق و ایران بود و اصول اعتقادی آن را مفسران شاخص آن، کلینی (متوفی 321، 941) و ابن بابویه (متوفی 381 و 991 ) و شیخ مفید ، همچنین معروف به ابن مهلم (متوفی 413، 1022) به طرزی فعال تدوین کرده بودند. 4

موقعیت کرخ
بغداد از اقلیم سیم است و ام البلاد عراق عرب و شهر اسلامی است برطرف دجله افتاده است طولش از جزایر خالدات نحرو عرض از خط استوا لج در زمان اکاسره بر آن زمین بطرف غرب الهی کرخ نام بود شاپور ذوالکتاب ساخته.5
منصور پس از مطالعات زیاد بغداد را که دهکده ای کوچک و مقر مسیحیان بود در مغرب دجله قرار داشت برای محل پایتخت امپراطوری خود انتخاب نمود. و مقداری از اماکن اطراف را جزو حومه شهر نمود. از آن جمله یکی کرخ بود که اسم آن از کرخه که در زبان آرامی به معنی شهر است مشتق گردید. 6
منصور دو مسجد مدینه السلام و نیز پل جدیدی را بر روی هرات ساخت و زمینهای مدینه السلام از کدخدایان دیرهای یا دور یا و قطربل و شهر بوق و نهریین باز خرید و به اقطلاع به اهل بیت و سرهنگان و سپاهیان و یاران و کتاب خویش داد و مرکز همه بازارها را در کرخ نهاده و فرمان داد که بازرگانان، دکانها در آنجای سازند و ایشان را به پرداختن غله ملزم داشت. 7
کرخ که شهری بود در مجاورت بغداداز زمان خاص منصور ساخته شد نقشه شهر را بر قطعه پارچه ای کشیدند و به منصور نمودند که بازارها بر نقشه هویدا بود و هم مسجدی بزرگ خاص کرخ بنیاد کردند که بازاریان به بغداد نیایند. 8
حمداالله مستوفی ، مورخ ایرانی معتقد است که کرخ بغداد بوسیله شاپور دوم، پادشاه ساسانی که بین سالهای 309 – 379 م سلطنت می کرد ساخته شده است. یاقوت حمدی اصل کلمه کرخ رابظی می داند، اما برخی از محققان آن را آرامی یا سریانی می دانند که به معنای بردن آب به نقاط دیگر است. برخی نیز کرخ کرخ را همان کلمه آرامی کرخی به معنای شهر استوار و محکم می دانند هم چنان که عده ای آن را کلمه یونانی (Charaa) می شناسند که به عربی تبدیل شده و معنای مکان و دیوار گرفته است. مکان های دیگری را نیز به این نام می شناسیم مانند کرخ، سامرا و کرخ بابرا که به معنای خانه و یا هر مکانی است که در اطراف آن حصار است، بنابر این کلمه کرخ بایستی واژه ای آرامی باشد. به هر حال کرخ در سمت غربی دجله واقع از محله های دیگر آباد ترو محل سکنای بازرگانان ثروتمند بوده است این محله از آغاز بنای بغداد، شیعه نشین بوده و جز محله کرخ، محله های کوچک تری که ویژه شیعیان بوده نیز وجود داشته است. این محله ها عموماً مرکز درگیری میان شیعه و سنی بوده است یا اشارتی که ابن جوزی به شورش های محله ای را رد می توان گفت که علاوه بر کرخ در غرب بغداد محله های مسکونی دیگری در همان منطقه در نهر الطابق و در شرق بغداد، محل های سوق السلاح، باب الطاق، سوق یحیی، قلایین، ثلاثاء، اساکته و اهل درب سلیمان مرکز شیعیان بوده است. 9
کرخ نامه شگفت انگیز و پر ماجرائی است. گذشته از قدمت و اهمیت پیش از اسلامی آن، از ابتدای دوران اسلامی وارد عرصه سیاست و اقتصاد گردید. می دانیم که در زمان حجاج ، سال 76 هـ. محلی مهم و پررفت و آمد بود و دلیل توجه به آن قرار داشتن بر سر راههای اصلی میان رودان و واقع بودن در کنار دجله بوده است بهمین جهت منصور نیز به آن توجهی خاص مبذول داشت و چنانکه دیدیم به منظور دوری گزیدن از شورشهای خوارج و شیعیان کرخ را برای زندگی اداره دستگاه عظیم اداری خود برگزید. و آنرا قلب حکومت عباسی قرار داد. اگر کمی به عقب بازگردیم به یاد می آوریم که قبل از بنای بغداد نو، در اطراف کرخ دژهای ساخته شده بود. و در ابتدای کار اسلام در همین محل توسط سعد بن مسعود جنگی با خوارج در گرفت.
همچنین دیدیم که المنصور بازارهای جانب شرقی دجله را به کرخ منتقل ساخت. زیرا بازرگانان و بیگانگان که در رفت و آمد بودند. شبها را در کاروانسراهای این بازارها گذرانیدند بدین ترتیب کرخ یکی از مهمترین مراکز تجاری بغداد، محل تردد بازرگانان، بخصوص تجار بین المللی گردید. گذشته از موقع مهم بازرگانی و شهرت بازار عتیق آن کرخ از لحاظ موقع سوق الجیشی برای بغداد اهمیت بسیار داشت. زیرا محله به شهر همواره از آنجا آغاز می شد و متواریان و دشمنان و شکست خوردگان از طریق کرخ می گریختند محمد بن علی بن موسی (ع) امام نهم در سال 220 در بغداد درگذشت چنانکه امام موسی کاظم نیز در این محل آرمیده بود. به همین جهت کرخ از ابتدا پایگاه مهم شیعیان گردید. 10
صاحب معجم گفته که کرخ ال در وسط بغداد بود و دیگر محل ها بآن متصل بود. اما در این زمان آن محله ایست جدا در میان خرابه واقعست و در حوالی آن عمارتهاست اما بآن متصل نیست در میان شرق و قبله آن محله باب البصره است که مردم آن همه سنی قبلی اند و مسافت میان این محله و باب الکرخ بقدریکه میدان اسب است و در جنوبی باب الکرخ محله ایست که معروفست بنهر قلابین مردم آن محله نیز سنی حنفی اند و از یسار قبله باب الکرخ محله است که آن را باب المحول گویند و مردم این محله نیز سنی اند و اهل کرخ همگی شیعه امامی اند و در میان ایشان هر گروه سنی پیدا نمی شود صاحب تاریخ مصر در وقایع سند احدی و اربعین و اربعماه بتقریب ذکر فتنه که در بغداد میان شیعه و سنیان واقع شده گفته که اهل کرخ طایفه اند که بر سب صحابه معهودین نشو و نما یافته و از غایت و کثرت جلادت حکم خلیفه بغداد برایشان جاری نمی شود.
زیرا که سلاطین آل بویه که بر خلفا مستولی بودند حمایت آن جماعت بواسطه مشارکت مذهب مینمودند و ابن کثیر شامی در تاریخ خود گفته که در سنه احدی و حنین و ثلثماه عامه از روافض یعنی عامه اهل کرخ بر در خانه های بغداد لن محویتربن ابوسفیان را صریح نوشته اند و لعن آن کس را که فدک را بغضب از فاطمه گرفت و مراد با آن کس ابوبکر است و لعن آن کس را که عباس را از شوری اخراج نمود مقصود از آن عمر است و لعن آن کس را که از مدینه ابوذر را اخراج نمود و مراد باو عثمانست و لعن آن کس را که از دفن کردن امام حسن پیش بر او منع نمود و مراد از آن مروان حکم است و چون آن خبر بعزالدوله رسید او را خوش آمد و تغییر آن ننمود. 11
کرخ آن مقدار واجد اهمیت است که بطور جداگانه مورد بررسی قرار گیرد. اگر به عقب بازگردیم . به یاد می آوریم که مهمترین قسمت بغداد از قدیمترین ایام کرخ در غرب دجله بود که باروی کار آمدن عباسیها، کاخها دارالخلافه، مسجد جامع و بزرگترین دروازه ها و زیباترین و مجلل ترین بازارها شهر در آن بخش قرار داشت و در دوران اسلامی بتدریج به پایگاه ایرانیان و به تبع آن، شیعیان تبدیل گشته، بخصوص در دوران آل بویه نیروی عظیم یافته بود وجود مشاهد متبرک دو امام شیعه که بعدها کاظمین خوانده شد. محل مقدس این فرقه و سکونت بازماندگان خاندان هاشمی در آن بر اهمیت محله افزوده. آنرا تبدیل به کانون مقاومتی در برابر دستگاه حاکم، سنیان و بخصوص ترکان کرده بود. این بخش در نیمه دوم قرن چهارم هجری آباد و پر رونق بوده است. 12
اما بغداد در زمان آل بویه دچار انحطاط شد (تنوخی وسعت آنرا در 345 یک دهم وسعت زمان مقتدر می راندم شهر منصور متروک شد و دیگر حیات نداشت پیشتر محله های غرب بغداد خراب و کوچک شده بود. آبادترین بخش غرب بغداد در کرخ بود که در آنجا بازرگانان دارای محل کسب بودند. از اینرو بخش غربی در این زمان کرخ نامیده می شود. 13
کشمکش میان شیعه و سنی در این دوره معمول شد. و آغاز آن از 338 یعنی زمان بوسکه کرخ به غارت رفت و در 348 جنگ میان 2 گروه منجر به ویرانی و حریق در باب الطاق شد در 361 آشوبهای کرخ به سوختن آن و نابودی 1700نفر انجامید. 14
در سال 623 یاقوت اطلاعات مفیدی بدست می دهد جزبیه و الحریم الطاهری در شمال، چهارسوخ با نصیریه و عتابین و دارالقز در جنوب غربی، محول در غرب، قصر عیسی در شرق قریه و کرخ در جنوب از محلات مشهود بود. 15
مستوفی غرب بغداد را کرخ نامید و می گوید که پیرامون آنرا حصاری مدور با محیطی به طول 12 هزار قدم احاطه کرده بود. 16

مسجد براثاء
یاقوت گوید که براثاء با ثاء سه نقطه، محله ای در کنار بغداد در مقابل محله کرخ و در جنوبی دروازه محول بوده است در این محل مسجد جامعی بود که شیعه در آن نماز می گذراند. و بعداً مسجد و محله هر دو ویران شدند و اثری از محله باقی نماند. بنای جامع براثا در سال 329 پایان یافت و خطبه در آن برقرار گردید و در محل جامع مذکور قبلاً مسجدی بود که گروهی از شیعه در آن جمع می شدند و سب صحابه می پرداختند خلیفه الراضی دستور داد به آن مسجد هجوم برند و هر کسی در آنجا بود دستگیر ساختند و مسجد را با خاک یکسان نمودند. بحکم بر اعاده بنای مسجد و وسعت دادن و استحکام بنا فرمان داد و در بالای آن نام الراضی را نوشت و تا بعد از سال 450 نماز در آن به پا می شد و از آن به بعد تعطیل گردید.
به فتوای مقتدر در سال 313 مسجد را خراب کردند و آن را تبدیل به گورستان کردند تا مردگان در آن دفن شوند در سال 328 به دستور بحکم ترک (امیران مراء) مسجد براثا دوباره با آجر و گچ بنا گردید. ابن الجوزی خراب کردن مسجد براثاء را به مقتدر و یاقوت به الراضی نسبت داده است. نوشته ابن الجوزی صحیح تر است زیرا بعید به نظر می رسد که خلیفه ای دستور خرابی بدهد و یکی از خدمتگزارانش بلافاصله دستور تجدید بنا را صادر نمایند. 17
مسجد براثا در قریه براثا قرار داشت این مسجد در نزد شیعیان مقدس بود زیرا به روایتی حضرت علی (ع) در نزدیک آن بقعه مسجد جامعی بنا کرد و در سال 37 قمری / 658 پیش از حرکت بسوی نهروان در نزدیکی آن غسل شهادت انجام داده و سپس به جنگ خوارج رفته بود. خطیب بغدادی می نویسد : شیعیان نسبت به مسجد بازار عتیقه به دیده تقدس می نگریستند و آن را مورد تعظیم و تکریم قرار می داده اند به گمان شیعیان علی بن ابی طالب در آن مکان نماز می گذارده اما هیچ کدام از اهل تحقیق نتوانسته اند ثابت کنند که حضرت علی به بغداد آمده باشد و در این باره جز خبری که قاضی عبدالله بن الحسین بن الصمیری از قول دیگران گفته است مدرکی در دست نداریم. بر اساس این خبر حضرت علی هنگام حمله به خوارج نهروان و پس از بازگشت از جنگ با همراهانش در این مکان نماز گزارده اند. این حوقل می نویسد : مسجد براثا را که در جانب غربی بغداد واقع است حضرت علی (ع) بنا کرده است این مسجد در تمام دوران خلفا، محل درگیری شیعیان و سنیان بوده است به دلیل همین درگیریهای مذهبی بود که فرمان مقتدر خلیفه عباسی، ویران گردید (29 – 320 ق / 908 – 9321 م / تا این که خلیفه راضی در سال 321 قمری / 940 م دستور داده آن را از نو بسازند و به همین مناسبت نام راضی را در بالای آن نوشته اند. 18
آل بویه توجه بسیاری به شیعه داشتند و مسجد براثا در منطقه کرخ بغداد را به شیخ مفید اختصاص دادند تا در آن نماز بگزارد و به وعظ و تدریس پردازد. شیعیان نیز دور و بر او را گرفتند . شیخ مفید عنایت خود را متوجه وحدت آنان ساخت و آراء شیعه را به یک سو متمایل ساخت. در حالی که قبل از او شیعیان عقاید و افکار مختلفی داشتند و آراء برخی از آنها با دیگری مخالف بود. مثلاً در بین کسانی که نام شیعه بر خود نهاده بودند غلاه ، اسماعیلیه و زیدیه و فرقه های دیگری نیز وجود داشتند که شیخ مفید آنان را به هم نزدیک ساخت و اختلافات بی اساس مذهبی را از میان برداشت و همه را در شاهراه حق گردآوری و کشتی متلاطم آنان را به ساحل نجات سوق داد. 19
در بغداد چهار مسجد جامع وجود داشت در جانب غربی مسجد منصور بود که در مدینه المنصور قرار داشت و نیز مسجد براثا مرکز تعلیم و فتنه شیعیان و محل مناظره میان پیروان ادیان مختلف که در قریه براثا حومه غربی بغداد بین مدینه المنصور و دجله واقع بود. 20

درالعلم
شایان ذکر است که قرن چهارم هجری شاهد تدریس علوم در خارج از مساجد یعنی در محلهای است که دارالعلم و دارلکتب نامیده می شد. این موسسات آموزشی را ابن جبال قاضی 354 – 965 م در نیشابور بوجود آورد. ابونصر شاپور بن اردشیر وزیر آل بویه نیز در سال 383 هـ . 994 دارالعلمی در کرخ ساخت. شریف رضی (406 – 1015 م) هم دارالعلمی در بغداد ساخت . 21
تاسیس دارالعلمها گوناگون برای تعلیم و تربیت بود. پایه های فکری این مراکز نخست مبتنی بر کتابخانه هایی بود که برخی از سخنرانیها و همایشهای علمی و ادبی در آن تشکیل می شد. نخستین دسته از دارالعلمهای اسلامی، رنگ مذهبی خاص نداشته است ولی از آنجائیکه (شاپور بن اردشیر) وزیر شیعی مذهب آل بویه، خود از پیشگامان تاسیس این مراکز بود. دارالعلم خویش را در کوی شیعه نشین بغداد (محله کرخ) و به عنوان پایگاه مهمی برای مذهب شیعه بنا نهاد و چندی نگذشت که دارالعلم شاپور به شدت رنگ شیعی به خود گرفت و بهترین دست آویز برای گسترش مذهب شیعه شد. این دارالعلمها الگوی برای فاطمیان در مصر، شد. 22
در دوران سلطنت بهاء الدوله امنیت و آرامشی بدان صورت وجود نداشت که سلطان فر اغت آن را داشته باشد تا دانشمندان و فضلاء را زیر چتر حمایت خود بگیرد با این حال یک چهره در این دوران نمود بیشتری یافت و آن کسی نبود جز ابونصر بن اردشیر وزیر بهاء الدوله ، این چهره برجسته مرکز ثقلی برای علماء و ادبا و فضلا به شمار می آمد و بسیاری از شاعران نیز در مدح وی مدیحه سرایی کردند.
مهمترین اقدامی که از نقطه نظر معنوی و فرهنگی توسط بویان صورت گرفت تاسیس دارالعلم مشهور توسط شاپور در سال 383 (993 م ) در محله کرخ بود.
او ساختمان این دارالعلم را وقف مردان اهل فضل و دانش کرده بود؟ در میان مجموعه کتابهای این مرکز که تعداد آن به 400 و 10 میرسد صد نسخه قرآن بود که توسط نبومقله نوشته شده و نیز شرح حال بسیاری از نویسندگان معروف زمان وجود داشت. شاپور همچنین کتابخانه را طبقه بندی کرده و فهرستی از کلیه کتابها تهیه نموده بود و حفاظت از کتابخانه را به دو عضو خاندان علی و قاضی نهاده.
و ریاست کتابخانه را به شیخ ابوبکر محمد بن موسی خوارزمی سپارده بود.
اگر چه بخت سابورگاه میل به اقبال و گاه میل به ادبار داشت و مکرراً از مقام خود عزل و دیگر بار نصب می گردید. لکن کتابخانه وی تا سال 451 هـ . ق دست نخورده و فارغ از تعرض باقی ماند. اما در این سال آتش در محله کرخ افتاد و تعدادی از کتابهای آن توسط مقامات و برخی دیگر توسط اوباش و اراذل به غارت رفت. 23
در میان درباریان بهاء الدین شریف ابوالحسن رازی که از سوی علویان سمت مدرسی داشت برجسته ترین چهره ادبی زمان بود.
الراضی به تقلید از سابور وزیر، یک مرکز فرهنگی تاسیس کرد که آن را نیز دارالعلم نامید در این مرکز فرهنگی محققین و مدرسین مورد حمایت قرار می گرفتند و همه امکانات آموزشی و تحقیقاتی موجود برایگان در اختیارشان قرار داشت. 24
در سال 383 هـ ابونصر شاپور بن اردشیر وزیر آل بویه در کرخ غربی بغداد کتاب خانه ای تاسیس نمود. کتب زیادی را از هر جا فراهم کرد و خریداری نمود. و با آن کتابخانه نقل داد. و از آن جمله یکصد نسخه قرآن بود از بهترین نویسندگان خط آن عصر ده هزار و چهارصد جلد کتاب دیگری که خوش نویسان معروف نوشته و مردان مشهور تملک کرده بودند مباشرت و رعایت این دو کتابخانه را بعهده دو نفر از علویها گذاشته بود و یکی از قضات را به معاونت آن دو نفر تعیین کرده بود.
شریف رضی نقیب علویان و مرد بزرگوار معروف متوفی سال 406 هـ 1015 م خانه ای بنا کرد. بنام دارلعلم و درب آنرا بروی طلاب علم باز نمود. و حاجات آنها را از هر حیث تامین می کرد. اسم این موسسات که در هر دوره بنامی خوانده می شد بهترین دلیل است که موسسات قدیم و جدید تفاوت زیادی بوده در قدیم این محل را خزانه الحکمه می گفتند. 25
در سال 1383 اولین دارالعلم که مشابه مدارس نظامیه بغداد بود به همت شاپور فرزند اردشیر وزیر بهاء الدوله تاسیس شد آن را با کتابخانه بزرگی داشت وقف علاقمندان کسب دانش کرد این دارالعلم دارای صد نسخه قرآن خوش خط و ده هزار و چهارصد جلد کتاب بود که غالباً به خط مولف نوشته شتده بود. 26
در ربع آخر سده چهارم هجری ابونصر شاپور بن اردشیر وزیر بهاء الدوله از آل بویه در سال 382 هـ . ق خانه ای را در جانب غربی بغداد در محله کرخ خریده پس از نوسای نام "دارالعلم" بر آن نهاد و وقف استفاده دانشمندان کرد و کتابهای بسیار نیز بر آن وقف کرد.
این دالعلم مقصدی بود برای دانشمندان و اهل ادب و نیز بزرگان دانش که به این مرکز آمده و شد داشتند از جمله فیلسوف و شاعر معروف ابوالعلاء معری به هنگام اقامت در بغداد در این محل حضور می یافت. اشعاری مراتب اخلاص و اشتیاق خود را نسبت به مجالس پر بار علمی و ادبی آن ابراز می کرد که از آن جمله ابیاتی است خطاب به کتابدار دارالعلم.
اخازن دارالعلم من تنوخته انت ده ننافیها! العوازف و اللغط
هان ای کتابدار دارالعلم چه بسیار بیابانها که بین من و تو جدائی انداخت که در آن جز آواهای مبهم به گوش نرسد. سبب از گفته یاقوت در باب ابومنصور محمد بن احمد چنین برمی آید که شاپور همین ابومنصور را به عنوان کتابدار دارالعلم برگماشته است دیگر اینکه اداره این مرکز پس از درگذشت شاپوربن اردشیر بنیان گذار آن برای سالهای متمادی به شریف مرتضی رئیس علویان بغداد محول گردید و نیز همزمان با انتخاب ابومنصور بازرسی بنام عبداله بن محمد برای دارالعلم معین شده بود. این کتابخانه در فرجام کار خود دارالکتب قدیم شهرت داشت و همچنان برقرار بود تا در آغاز اعتلای سلجوقیان بر بغداد در سال 447 هـ . ق دچار آتش سوزی شد. 27
ابونصر شاپور بن اردشیر وزیر بهاء الدوله از آل بویه در سال 382 هـ . ق خانه ای را به جانب غربی بغداد در محله کرخ خرید و پس از نوسازی نام دارالعلم بر آن نهاد و وقف استفاده دانشمندان کرد و کتابهای بسیار نیز بر آن وقف کرد. این دارالعلم مقصدی بود برای دانشمندان و اهل ادب و نیز بزرگان دانش که به این مرکز آمد و شد داشتند. 28
خزانه شاپور یکی از بهترین کتابخانه هایست که در جهان اسلام وجود داشته است این کتابخانه در 381 هـ بدست ابونصر شاپور فرزند اردشیر وزیر دودمان بویه در بخشی از بغداد بنام "بین اسورین" در محله کرخ ساخته شد. گویند این کتابخانه کانون برجستگان و دانشوران بود که در میانه ی آنها بارها بحث و گفت و شنود انجام می گرفت. ابوالعلای معری فیلسوف نامی هنگامی که در بغداد بود. بارها از آنجا دیدن کرد و دلبسته آن شد کتاب دوستان یا نویسندگان چون "احمد بن علی کتی" و "جبرائیل یختیشوع" کتابهای بسیار به این کتابخانه ی بغداد ارمغان داده بودند. 29
بغدادیان کتابخانه هایی بر منوال بیت الحکمه ساختند که یکی از مشهورترین آنها کتابخانه است که آنرا شاپور بن اردشیر وزیر بهاء الدوله دیلمی در محله ای میان دو قلعه در کرخ به سال 381 هـ . ق ساخت و گفته اند در آنجا حدود ده هزار مجلد کتاب قرار داده بوده که همه آنها به خط ائمه مشهور و معتبر نوشته شده بوده است و مولفان هر کدام نسخه ای از تالیفات خود را وقف آن کتابخانه کرده اند قسمتی از این کتابخانه مانند بسیاری از چیزها که با آمدن طغرل بک نخستین پادشاه سلجوقی به بغداد در سال 477 هـ . ق آتش گرفت و سوخت و از میان رفت و از کسانی که حفاظت باقی مانده این کتابخانه را برعهده گرفتند و سرپرست آن شدند عبدالسلام بصری لغوی (وفات 450 هـ . ق ) بود. 30
به سال 328 هجری قمری ابونصر شاپور بن اردشیر وزیر بهاء الدوله بدیهی در محله کرخ بغداد خانه ای خریداری نمود و پس از تعمیر و نوسازی آنرا تبدیل به دارالعلمی کرد که ارزنده ترین و نفیس ترین کتابهای تالیف شده را در خود جای می داد. ابونصر بیشتر این کتابها را خریداری نمود و یا از گوشه و کنار جمع آوری کرده بود تعداد کتابهای که ابونصر به این ترتیب فراهم آورد بالغ بر ده هزار و چهارصد جلد شده است. 31
زمانیکه دار العلم شاپور تاسیس شد مدیریت آنرا سه نفر برعهده گرفتند که در تاریخ نامی بیش از آنها باقی نمانده است یکی از آنها ابوحسین محمد بن ابی شیبه یا ابن ابی شیبه یا ابن سینه معروف به شریف بوده است. 32
دومین نفر آنها ابوعبدالله محمد بن احمد حسینی تبحانی و سومین آنها ابوعبداله حسین بن هارون مبنی قاضی بغداد بوده است. 33
بعد از درگذشت شاپور بن اردشیر اداره این مرکز به سید مرتضی رویس علویان بغداد رسید. وی از بزرگترین عالمان عراق و سرآمد آنها به حساب می آمد. 34
علاوه بر اینها باید از شخصی بنام شیخ ابومحمد بن موسی خوارزمی متوفی 403 هجری رئیس مکتب حنفی نیز نام می برد که از طرف شاپور برای اداره دارالعلم انتخاب شده بود. 35
مهمترین اقدامی که از نقطه نظر معنوی و فرهنگی توسط بویهیان صورت گرفت تاسیس دارالعلم مشهور توسط سابور در محله کرخ در سال 383 ( 993 م) بود. او این ساختمان این دارالعلم را وقف مردان اهل فضل و دانش کرده بود. و در میان مجموعه کتابهای این مرکز که تعداد آن به 1040 نسخه می رسد صد نسخه قرآن که توسط بنومقله نوشته شده و نیز شرح احوال بسیاری از نویسندگان معروف زمان وجود داشت. سابور هم چندین کتابخانه را طبقه بندی کرده بود و فهرستی از کلیه کتابها تهیه نموده بود و حفاظت از کتابخانه را به دو عضو خاندان علی و قاضی نهاده و ریاست آن را به شیخ ابوبکر محمد بن موسی خواندمی سپارده بود.
مرکز علمی و فرهنگی سابور به میعادگاه مردان علم و ادب مبدل شده بود و زمانی که ابوالعلاء معری شاعر و فیلسوف نابینای سوری در سال 400 – 395 در بغداد سفر می کرد نه تنها در محضر بحث و محفل بزرگان علم و ادب بلکه در جشنی که در این مرکز برپا شده بود شرکت جست در این جشن ترانه سرایان و نوازندگان ترانه ها سرودند و سازها را به نوا آوردند و ابوالعلاء در شعر زیر به این رویداد اشاره کرده است .
و عنف لنافی دار سابو دقینه در بزمی نقره گون پر از شادی و سرور
ابوالعلاء معری در این مرکز فرهنگی با بسیاری از فضلای زمان محاوره داشته در کتابهای مختلفش به این مذاکرات اشاره کرده می نویسد ماه غربی به ابن نورازاه ابوبکر صابونی و ابوالقاسم بن جلبات به گفتگو نشسته است او هم چنین یادآوری می شود در یکی از سخنرانی های ابوالحسن ارباعی شرکت داشته و او را بزرگ ترین نحوی زمان می داد. 36
یکی دیگر از وزیران نام آور آل بویه، ابونصر شاپور بن اردشیر (416 ق) وزیر بهاء الدوله (403 ق) است که به سال 382 یا 383 ق یک مرکز علمی بزرگ در محله شیعه نشین کرخ که در جانب غربی بغداد قرار داشت بوجود آورد. و هزاران جلد کتاب از جمله صد جلد قرآن خوش خط و کم نظیر را وقف آن کرد و برای نخستین بار در تاریخ تمدن اسلامی گنجینه ای بی مانند از حدود ده هزار جلد کتاب نفیس که غالباً به خط مولفان آنها بود در آن مرکز فراهم ساخت تا به همراه امکانات علمی و پژوهشی دیگر در اختیار دانشمندان و پژوهشگران قرار گیرد. و بدین گونه فرهنگستانی پدید آورد که بحق شایسته نام دارالعلم بود . طرفه آنکه شاپور اداره و نگهداری آن کتابخانه را به گروهی از رجال نامدار شیعه از جمله شریف رضی و شریف مرتضی واگذاشت. از همین رو آن مرکز رفته رفته به پایگاهی مهم برای رواج مذهب شیعه تبدیل و چنان فاطمیان مصر را به خود جلب کرد که آنان نیز حدود 13 سال بعد به تاسی از دارالعلم شیعی بغداد دارالعلم حاکمی را در قاهره پدید آوردند و آن را به عظیم ترین پایگاه پرورش و اعیان و مبلغان اسماعیلی قرار دادند. شاید بدین سبب بود که سلجوقیان پس از استیلا بر بغداد به سال 447 ق آن مرکز علمی بزرگ را در شعله های آتش سوزاندند. 37
شاپور پسر اردشیر وزیر بهاء الدوله پسر عضدالدوله در سال 381 کتابخانه ای را تاسیس کرد که کتابهای گوناگون از هر علم و فنی در آن یافت می شد و نام دارلعلم بر آن نهاده شد. شماره کتابهای این کتابخانه متجاوز از ده هزار مجلد و دارای موقوفات فراوان بود. ظاهراً به این علت به آن دارالعلم گفتند که کتابهای در علوم ریاضی و هندسه و پزشکی در آن گردآوری می شد و علمای علوم مزبور یک نسخه از تصنیفات خود را به آنجا می فرستادند. ابن ابی امبیعه گفته است که جبرئیل (پسر یختیشوع) چون کناش کبیر خود را که بنام صاحب بن عباد تصنیف می کرد به پایان برد و به مناسبت لقب صاحب (کافی الکفاه) آن را الکافی نام نهاد یک نسخه از آن را وقف دارالعلم کرد. کتابخانه مزبور در سال 450 هنگام ورود طغرل سلجوقی به بغداد سوخت و از میان رفت. کتابخانه مزبور را بیست و نه جزو از قرآن مجید به خط ابن مقله زینت می داد و جزو باقیمانده را ابوالحسن علی بن هلال معروف به ابن بواب خوشنویس معروف آن عصر که خازن کتابخانه مزبور بود چنان با مهارت نوشت که هیچ کس نمی توانست میان آن و 29 جزو دیگر تفاوت بگذارد. 38
این کتابخانه بدست ابونصر شاپور بن اردشیر وزیر بهاء الدوله دیلمی تاسیس یافته و از مراکز مهم علمی بغداد بود که این وزیر گرانقدر و ادیب و دانشمند به سال 381 هـ آن را در یکی از محلات کرخ به گونه (بیت الحکمه) که بوسیله هارون الرشید ساخته شده بود بنا نهاد مهمتر از همه آنکه وی در این کتابخانه کتب پراکنده فارس و عراق را گردآوری و تالیفات دانشمندان هند و چین و روم را بازنویسی کرد. چنانکه محمد کرد علی گوید: کتابهای آن بالغ بر 10 هزار ج از نفیس ترین آثار بود. که بیشتر آنها نسخ اصلی و به خط خود مولفان نگاشته شده بود. یاقوت حموی گوید در همین کتابخانه مخزن کتابهای موقوفه ابونصر شاپور بن اردشیر وزیر بهاء الدوله بن عضدالدوله قرار داشت که در جهان بهتر از آن کتابها یافت نمی شد. کتابهای که مطالب آنها به خط کاتبان و مولفان معتبر به رشته تحریر درآمده بود و به قول ابن صدمصحف به خط ابن مقله از جمله کتابهای معتبری بود که در آن" مخزن یافت می شد. چون شاپور وزیر خود اهل فضل و ادب بود. دانشمندان تالیفات خود را به او اهدا می کردند و در نتیجه کتابخانه اش از غنی ترین کتابخانه های بغداد شد. این کتابخانه بزرگ همراه با آتش سوزی محلات کرخ به هنگام ورود طغرل بیک به بغداد طعمه حریق شد و آشوب سلاجقه آن چنان بالا گرفت که شیخ الطائفه و یارانش را نیز از آن در امان نماند و کتابها و کرسی شیخ را که برای تدریس کلام بر آن می نشست سوزانیدند. 39
در دوره مورد بحث ما دانشگاه یا مدرسه عالی به معنای دقیقاً رسمی آن وجود نداشت البته الازهر در مصر و دارالعلم تاسیس شده بدست شاپور بن اردشیر وجود داشت. 40 توحیدی گهگاه از محله کتابفروش ها در باب الطاق و طاق الحرانی بعنوان مراکزی نام می برد که علاوه بر بر سوق الور اقین در آن اماکن نیز مباحثات علمی صورت می گرفت. در محله کرخ نزدیک به صد کتابفروشی کار می کردند.
این کتابفروشی ها در خصوص تولید و فروش کتاب وظایف متعددی را برعهده داشتند آنها به تهیه یا ساخت کاغذ و نیز استنساخ و فروش کتب مشغول بودند بنابراین موسسات آنها مکان مطلوب برای مباحث ادبی بود. 41

شیخ مفید
ابوعبداله محمد بن نعمان بغدادی معروف به ابن معلم و ملقب به شیخ مفید در سال 336 هـ در حوالی شهر عکبری چشم به جهان گشود شهرت او به ابن معلم از آنجا برخاسته که پدر او محمد بن نعمان در شهر واسط و عکبری شغل معلمی داشته است در اوان کودکی همراه پدرش راهی بغداد شد و در نزد ابی عبداله معروف به خجلی و ابی سایر به شاگردی پرداخت ولی معروفترین معلم و استاد او جعفر بن حمد حقی معروف به ابن قولویه بود عضدالدوله بدیهی را ارادت خاص به شیخ مفید بود. تا آنجا که برای او مستمری ویژه ای تعیین کرد. بعدها که شیخ مفید در بغداد و علی الخصوص در مسجد براثای محله کرخ مجلس درس راه انداخت. بسیاری از علما از جمیع طوایف در محضر درس او حاضر می شدند و از او بهره ها می گرفتند شریف رضی و شیخ طوسی از شاگردان بنام او بوده. خود شیخ طوسی در الفهرست خویش گوید که شیخ مفید از اکابر و متکلمان طایفه امامیه است و در زمان خود رئیس آن طایف بود و در علم و فتوی پیشوای علمای اعلام به شمار می رفت و در صناعت کلام و علم فقه، مجتهد و فقیه بی نظیر بود. فکر عمیق و فهم دقیق داشت و بدیهه یاب و حاضر جواب بود.42
عالم بزرگوار فخر الاسلام به ویژه شیعیان ابوعبداله محمد بن محمد بن نعمان معروف به شیخ مفید یا ابن معلم پدرشان مقیم در واسط (شهری بین بصره و کوفه) بود و هست قولی هم هست که در عکبر او شهر کوچکی نزدیک بغداد تولد یافت و در بغداد در محله کرخ که مرکز اینان و شیعیان بود ساکن بود. بیش از دویست کتاب بزرگ و کوچک که مربوط به امور دیانت اسلام و مذهب شیعه است تالیف فرمود و بی اندازه محترم و تماماً او را احترام می کردند. ابن ندیم بغدادی مشخص بود شیعی امامی کاتب و فاضل و متبحر و مصنف کتاب معروف اهرزست که در سال 377 نوشته است و هم عصر مرحوم شیخ مفید بوده است مراجع به مرحوم شیخ چنین نوشته در حالیکه مرحوم شیخ در سن 40 سالگی بود ریاست متمکین شیعه در عصر ما به شیخ مفید رسیده است وی در علم کلام بر مبنای مذهب امامیه بر همگان برتری دارد. دانشمندی که نکته سنج و حاضر جواب است من او را دیده ام در همه علوم استاد است و در فقه و کلام و تاریخ و حدیث به مقام نهائی رسیده است. 43
از اواسط قرن چهارم هجری شیعیان به میزان قابل ملاحظه ای در کشورهای خاورمیانه از آن محدودیتها و آزادی کشیها بر کنار ماندند، زیرا از یک طرف خلفای فاطمی که شیعه اسماعیلی بودند در مصر دولت نیرومندی تشکیل داده و از ابهت و جلال دربار بغداد کاستند و از طرفی سیف الدوله حمدانی و امرای آن خاندان در شام حکومت می کردند و شیعه بودند و از جانب دیگر در مشرق و جنوب و شمال ایران نیز غوریان و صفاریان طاهریان کمی قبل از آنها حکمرنان علوی مازندران پرچم استقلال برافراشته و بر مسند خلفای عباسی قیام کردند.
از همه مهمتر ظهور دولت مقتدر آل بویه بود که از شیعیان با اخلاص به شمار می آمد. عضدالدوله دیلمی که از سلاطین مقتدر این دودمان است دامنه اقتدارش از سواحل دریای عمان تا شام و مصر گسترش یافته و در احترام و حمایت شیعیان کوشا بود و در واقع خلافت بنی عباس در دست او بازیچه ای بیش نبود.
از علل و عوامل دست به دست هم داد و موجب گردید که شیعیان از گوشه و کنار سربرآورند و با همتی شایان توجه به تشکیل جمعیت ها و تاسیس حوزه های علمی و نشر معارف و حقایق اهل بیت عصمت و طهارت دست یازند. مسافرت های ثقه الاسلام کلینی و شیخ صدوق دو پیشوای بزرگ شیعه به بغداد و اقامت آنها در آن شهر که مرکز خلافت و علمای عامه بد و اهمیتی که میان آنان کسب کردند همه از آزادی نسبی و موقعیت آن عصر حکایت می کند.
در عصر شیخ مفید که خود عرب بود. شیعیان از آزادی و احترام بیشتری برخوردار گردیدند. وجود فقیه عالی مقامی چون شیخ مفید در میان آنان اعتبار آنها را بالا برد. و پیش از پیش نزد دوست و دشمن بر احترام آنها افزود شیخ مفید شیعیان را از پراکندگی نجات داد و اوضاع اسف بار آنها را سامان بخشید تا آن جا که به اوج عزت رسیدند.
شیخ مفید در محله کرخ بغداد که مرکز شیعیان بود می زیست. و مسجد معروف براثا در آن محله که تاکنون هم باقی است و زیارتگاه شیعیان است محل تدریس شیخ مفید بود. 44
جنبش ناگهانی و اساسی از این مکتب بغدادی که شیعه امامی را در مسیر خاص پیش برد. ناشی شد در ابتدا این بغدادی ها بودند که اصول فقه را بوجود آوردند و از آن پس امامیها آن را مورد استفاده قرار دادند . آنها همچنین برای عقل نقش اساسی قایل شدند و با پذیرفتن کلام و فقه و الهیات راه را برای پیشرفت بیشتر تشیع تا زمان تاسیس جمهوری اسلامی به رهبری آیت اله خمینی هموار کردند.
نخستین مفسر مکتب "اصالت عقل در بغداد محمد بن محمد بن نعمان حارثی، مشهور به شیخ مفید از طایفه حارث از قبیله قریش مکه بود. او در مسجدی کوچک در غرب شهر بغداد فعالیت می کرد و در مقام شاگرد ابن بابویه کوشید تا روایات نقل شده از امامان را جمع آوری و بررسی کند و آنها را در کتاب الارشاد خود گرد آورده است. 45
استفاده از روشهای عقلی را البته شیخ مفید مجاز می شمرد اما فقط بعنوان کمکی در بحث احادیث، بعضاً متقاضی که تنها بوسیله حصول علم بود. و جستجو برای نص الزام آور ضروری است و نمی تواند جای خود را به ملاحظات عقلی بدهد.
شیخ مفید در آثار متعددی مخصوصاً کتاب اوائل المقالات خود تمام مولفان و مراجع غیر شیعی را که برایش مقدور بود مورد بحث و تحلیل قرار داد. معتزلیان که غالباً با آنها همرای بود. زیدیان حدیث گرایان سنی و شیعه ملاج صوفی، جا خط ادیب و دیگران، او در ضمن با جوامع شیعی در شرق و غرب از خوارزم در آسیای مرکی تا مصر، مکاتبه داشت. 46
وی با پیروان مذاهب مختلف مناظراتی داشته است که بسیار حایز اهمیت است یکی از این مناظرات که میان مفید و قاضی الجبار معتزلی رخ داد شیخ جعفر بن محمد بن قولویه، شیخ صدوق ، سلار (سالار) بن عبدالعزیز دیلمی و جمعی کثیر از معاصران آنان از شاگردان او نجاشی (صاحب رجال معروف) صد و هفتاد و چند کتاب او را مذکور داشته است. 47
به طوری که خاطر نشان ساختیم شهر بغداد که از مراکز مهم علمی عصر به شمار می رفت. در آن زمان پر از فقها و متکلمان مذاهب مختلف بود پیروان مذاهب اهل تسنن که از نظر علم کلام آنها را "معتزلی" و "اشعری" می گفتند در مجامع عمومی و گاهی در حضور خلیفه مجلس ها گرفته و هرکس برای اثبات مراسم خود حجت ها می آورد و دلیل ها اقامه می کرد.
علمای شیعه که تا آن روز به آن محافل راه نداشتند با طلوع شیخ مفید در بغداد نه تنها در آن مجامع شرکت می نمودند بلکه "شیخ مفید" و "ابن معلم" یگانه عالم برز سخنوری بود که با نیروی علم و بیان و منطق محکم خود در تمام مارد بر همگان غلبه می یافت.
علی بن عیسی رهانی و قاضی ابوبکر باقلانی قاضی القضاه بغداد و قافضل کتبی و ابوعمر وشطوی و ابوحامد اسفراینی شافعی و قاضی عبدالجبار معتزلی و غیر هم از دانشمندان بزرگی بودند که اغلب اوقات مفید با آنها در بحث امامت و اصول عقاید به گفتگو می پرداخت و آنها را ملزم و محکوم می ساخت.
داستان مناظرات آنها بسیار شیرین و خواندنی است سید مرتضی که بزرگترین شاگرد شیخ مفید است. آنها را در کتابی جمع نموده . 48
شیخ مفید در علم کلام، فقه در میان دانشمندان اهل سنت رواج یافته بود فقیهان و متکلمان بسیاری از اطراف سرزمینهای اسلامی در بغداد گرد آمده بودند و به همین دلیل رشته های گوناگون علمی به ویژه اصول عقاید و دیگر فنون و علوم، متداول گردید. اگر چه علم کلام پیش از شیخ مفید بین شیعیان سابقه داشت اما به دلیل محدودیتی که از لحاظ سیاسی وجود داشت این علم از مرحله تالیف تجاوز نکرد پیش از مفید شیخ صدوق، سبک ساده ای در تصنیف و تالیف به وجود آورده بود که ابن معلم در پی گیری مکتب شیخ صدوق سعی بسیاری از خود نشان داد و با استفاده از کلام و اصول و فقه راه بحث استدلال عقلی را به روی شیعیان گشود و به همین جهت شیخ مفید مجالس مناظره در خانه اش در محله "درب ریاح" برپا کرد. در آن مجالس مناظره عموم دانشمندان گرد می آمدند. 49
شیخ مفید مروج شیوه ای از علم کلام بود که تا کنون نیز ادامه دارد به هر حال وی از فصیح ترین متکلمان بود که از جمله نوشته های او در این زمینه العیون و المحاسن و المجالس است.
به دلیل تحرکاتی که شیخ مفید در مسایل علمی و سیاسی از خود نشان می داد مدام تحت فشار حکومت قرار می گرفت و چند مرتبه از بغداد تبعید گردید. از جمله در 398 که شیعیان به رهبری وی به دلیل آتش زدن قرآن ابن مسعود از طرف مخالفان دست به شورش زدند دستور تبعیدش صادر گردید اما با میانجی و شفاعت گروهی این حکم درباره ی اجرا نشد.50
شیخ مفید شرح حالش در زمره فقها و متمکمین بیان شده کتابی مستقل در اصول فقه تالیف کرده است. 51
شیخ مفید ابوعبداله محمد بن محمد نعمان معروف به مفید متوفی 413 معروفتر از آن است که معرفی شود شیخ طوسی که از شاگردان او بوده درباره اش می نویسد : او که ریاست علم در زمانش به تقویت شده و بزرگترین دانشمندان اسلامی و غیره بود دارای حدود دویست جلد تالیف است. 52

سید مرتضی یا شریف مرتضی
سید مرتضی در ماه رجب سال 355 هجری در بغداد بدنیا آمد و در آنجا نشو و نما کرد و به تحصیل علوم پرداخت و سراسر روزگار خود را به تعلم و تعلیم دانش گذرانید.
نامش ابوالقاسم علی بن حسین بن موسی است نسبی به امام موسی بن جعفر می رسد.
پدر سید مرتضی ابواحمد معروف به نقیب رئیس علویان بود و منزلت و مقامی رفیع در نزد خلفای بنی عباس و سلاطین بویهی داشت. تحصیلات خود را در محضر ابن نباته صاحب خطبه های مشهور آغاز کرد و پس از به محضر شیخ مفید، محمد بن محمد نعمان عکبری معروف به ابن المعلم شتافت.
بزرگترین استادان او که از آنها کسب علم کرده و تحت تاثیر آراء آنها قرار گرفت و شیخ مفید و ابوعبدالله مرزبانی بودند و لذا در کتابهای او مخصوصاً در کتاب امالی می بینیم گه گاه از آن دو بسیار یاد می کند.
پس از آنکه معرفت در او نضج گرفت و استفاده از علوم را به حد اکمال رسانید تمام اوقات خود را در منزل صرف مطالعه و بررسی و تالیف کرد و به تدریس وافادات علمی پرداخت از مقام نقابت طالبیان و رسیدگی به مظالم که از پدر به ارث رسیده بود دست کشید و آن منصب را به برادرش سید رضی که از او کوچکتر بود واگذار و وجود خود را وقت مطالعه و تدریس و افاده و تالیف کرد ولی پس از وفات برادرش ناچار منصب فوق را هم پذیرفت.
ثروت فوق العاده و فراوان نعمت فرا داده به حدی بود که کمتر برای کسی از علماء چنین وضعی فراهم شده است. این ثروت و درآمد فوق العاده به او فرصت داده بود که تمامی وقت خود را صرف درس و بحث و تصنیف و تالیف کند و خود را از علم معرفت مالامال سازد.
سید مرتضی دررشته های متنوع علوم تدریس می کرد و به شاگردانش حقوق مرتبی می پرداخت.
آنچه خوانده و یا حفظ کرده بود بجای گذاشت که به سی هزار دینار تقویم شد. این مقدار علاوه بر کتابهایی بود که به بزرگان و روسا و وزراء بخشیدند. سید مرتضی کتابی بنام الثمانین تالیف کرده سن او 80 سال و 8 ماه بود.
سید مرتضی در علم و معارف به مرتبه ای بسیار عالی رسید و نقابت سادات در شرق و غرب جهان با او بود. چنانکه امارت حج و حرمین شریفین همچنین نظر در مظالم و قضاوت قضات با وی بود.
سید مرتضی توجه خاص به امور فکری داشت چنانکه از کتابهای کلامی او به خوبی نمایان است همچنین جنبه ادبی او بسیار بارز و چشمگیر بوده در عین حال در شمار ادبای بزرگ آمده و از پیشوایان و برجستگان شعرای درجه اول محسوب است. از نظر لطف معانی و سلامت الفاظ و استواری سبک و رشو پیدا کردن معانی دقیق و ناپیدا نبوغ خاصی داشت. مفاخرات ادبی بسیار با ادبای زمان خود داشته و اشعار آبدار شیرین و پرمایه و پرمعنایی از او به جای مانده که قسمتی از آنها را در کتاب امالی او موجود است. 53
مرتضی علم الهدی را رضی الله عنه چهارصد شاگرد فاضل متبحر بوده است. اول از دیگران در اصول فروع و فنون علوم و او در عهد خلفای بنی عباس مدرس بود و ممکن و محترم و مقبول القول و العلم و پدرش سید اجل طا هر نقیب سادات در مدینه حاکم در جنب دارالخلافه و متنبی در این قصیده مدح او می گوید : از اعلوی لم یکن مثل طاهر غما هو الاحجه للنواصب و آنچه مرتضی کرده است از تقویت اسلام و تربیت شرع جدش مصطفی در جواب شبهات منکران توحید و رسالت چون فلاسفه و زنادقه و برا همه کس را قوت نبوده است . 54
سید مرتضی و سید رضی هر دو از شاگردان دست پرورده شیخ مفید بودند و چون سید مرتضی پرچمدار هدایت بود بنام علم الهدی نامیده شد. سید مرتضی کتابخانه ای مهم و مجهز در بغداد تاسیس کرد که حدود 80 هزار جلد کتاب نفیس را در خود جای می داد. بعلاوه بیش از 80 جلد کتاب را که خود در سراسر زندگی علمی خود تالیف کرده بود. در این کتابخانه نگهداری می کرد. 55
پس از ثعابی مورخ نامی نقل می کند که در بغداد پس از وفات سید مرتضی با اینکه قسمت عمده کتابهای او به دیگران و وزیران هدیه نمودند باز باقیمانده آنرا به سی هزار دینار قیمت کردند. 56
سید مرتضی، معروف به ذوالمجدین و علم الهدی در ماه رجب سال 355 هجری متولد شد و در ماه ربیع الاول سال 436 هجری درگذشت و در خانه خود در بغداد دفن شد. سپس او را به کربلا منتقل کردند و در مشهد امام حسین به خاک سپردند.
علم الهدی بزرگترین شخصیت شیعه در قرن پنجم هجری در علم فقه و آثار کلام و ادبیات و شعر و لغت و دانشهای دیگر بود. فقیهی بود که پیشوای امامیه در آن دوران به او رسید و در علم کلام و فلسفه اسلامی همچنین در علم نجوم شهرت بسزایی یافت . چنانکه در دیگر جنبه های علمی نیز شهرت یافت.
در مناظره و جدل فوق العاده ماهر بود و با متکلمان و مناظره کنندگان مباحثه بسیاری می کرد و با علماء و با مخالفان خود بحثهای بسیاری داشت.
آراء و آثار سید مرتضی گنجینه ای کاملی از عقاید و آراء شیعه امامیه است چون سید مرتضی در کتابهای خود عقاید و آراء اسلامی آن متکلمان را ضبط کرده است. سه کتاب او به نامهای الشافی، در امامت، تنزیه الانبیاء و الامالی، نمونه درستی از طرز فکر امامیه را در کلام نشان می دهد.
سید مرتضی از لحاظ مادی در آسایش کامل بود و ثروتی فراوان و درآمدی کافی داشت که به او امکان می داد. با روزی تامین شده و فارغ البال زندگی کند و مشاغل دنیوی و نیازمندیهای زندگانی آن گونه که سایرین را مشغول می داشت او را مشغول نمی کرده است.
سید مرتضی از بزرگانی بود که تمام طوایف اسلامی به فضل و علم او اعتراف داشتند و از او تجلیل و تمجید می کردند و مقام او به درجه ای رسیده بود که ابن اثیر او را از مجددان امامیه در آغاز سده چهارم شمرده است. 57
در ماه9 شعبان سنه خمس و ثلثین و اربعانه امیرالامراء بغداد جلال الدوله بعالم آخرت شتافت برادرش ابوکالیجاد مربن سلطان الدوله از فارس متوجه دارلسلام شد و در سنه سنه و ثلاثین و اربعمائه بدانجا رسیده . ایران مرا گشت و در همین سال برادر سید رضی الموسی ابوالقاسم علی بن الحسین ملقب بود به مرتضی از عالم انتقال نمود و آن جناب از سایر علماء و ادباء زمان خود بمزید علم و دانش امتیاز داشت و از نتایج طبع شریف خویش اشعار بلیغ بر لوح بیان نگاشته یادگار گذاشت در تاریم امام یافحی مسطور است که سید مرتضی را تصانیف است در مذهب شیعه و مقاله ایست دراصول دین و دیوانین کبیر در شعر و دیگر از منصفات آن جناب کتابیست موسوم بغرر و اختلاف است در میان مورخان در جامع کتاب هدایت انتساب نهج البلاغه سید مرتضی است یا برادرش سید رضی.58
ابوالقاسم علی بن حسین، برادر شریف رضی، ملقب به ذوالمجدین و علم الهدی و سید اجل و ثمانینی، یکی دیگر از اعاظم شیعه امامیه در سده چهارم هجری بود او که شاگرد شیخ مفید بود در علم کلام، فقه، اصول ، تفسیر و نحو و لغت تبحر داشت و شعر نیکو می سرود و دیوان شعر او باقی است شریف مرتضی نیز منصب نقابت آل ابی طالب را داشت.
از معروفترین آثار او غرر و درر است که به امالی مرتضی هم شهرت دارد و مشتمل بر فنون از ادب است همچنین اثر نشانه ای از وسعت دانش و معلومات شریف مرتضی است . الشافی فی الامامه نیز مرویه ای است بر کتاب المغنی از عبدالجبار بن احمد. دیوان شعر او بالغ بیست هزار بیت است. 59
شریف مرتضی یا سید مرتضی از علمای بزرگ شیعه در عصر آل بویه است القاب دیگر او علم الهدی و ذوالمجدین و ثمانین است مرحوم مدرسی نام 72 کتاب از تالیفات او را برشمرده است. 60
بهاء الدوله در سال 396 نقابت علویان عراق را به شریف رضی تفویض کرد و به او لقب ذوالحسین و به برادرش شریف مرتضی لقب ذوالمجدین داد. 61
پس از فوت مرحوم شیخ مفید بزرگترین شاگرد او سید مرتضی که مثل خود شیخ مفید عرب و دانشمندی دور اندیش بود ریاست شیعه و مکتب شیخ مفید را تا پایان عمر با عظمت و جلب اعتماد دولت و ملت حفظ کرد.
علماء شیعه و سنی مثل علامه حلی و شیخ طوسی و ابن فکمان و ابن سام در کتب خود از مراتب علمی سید مرتضی بحث کرده اند. در روضات الجنات از ابوالقاسم تنوخی که از اساتید شیخ طوسی و مصاحب سید مرتضی بوده است نقل می کند که ما کتابهای او را شماره کردیم 80 هزار جلد بود.
ثعالبی گوید که بعد از مرگ وی قسمت عمده آن کتب را بوزراء و روسا اهدا کردند و بقیه را سی هزار تخمین زدند. سید مرتضی شاعر هم بوده و دیوان او شامل بیش از 20 هزار شهر است و بعد از 800 سال عمر و 13 سال ریاست بر دنیای شیعه و بجای گذاشتن تالیفات ارزنده و پرورش شاگردان برازنده در سال 426 دار فانی را وداع کرد. 62
علامه حلی او را معلم شیعه امامیه خوانده است وی مردی ذوفنون و جامع بوده و در کلیه دانشهای اسلامی از معقول و منقول به مقام عالی استادی رسید. اویس از استاد عالی قدرش شیخ مفید پیشوای دینی و علمی دنیای شیعه بد. بسیاری از مفاخر عالمان، فقیهان و متکلمان شیعه و سنی از شاگردان سید مرتضی به شمار رفته اند که سرآمد آنان شیخ الطائفه محمد بن حسن طوسی است. 63
به هنگام درگذشت شریف رضی برادر بزرگترش مرتضی علی بن طاهر در امر نقابت طالبیان جانشین او شد. شریف مرتضی نزد مربی شیعی خود شیخ مفید و نیز چند عالم معتزلی از جمله قاضی عبدالجبار اهل ری تحصیل کرده و حتی بیشتر از شیخ مفید در حمایت از کلام متعهد بود. در نظر او عقل مسلماً برتر از نقل بود.
هر حدیث نقل شده ای از پیامبر یا یکی از امامان می بایست با معیار عقل سنجیده می شد و تناقض آن با عقل دلیلی بر بی اعتباری آن شمرده می شد. نادیده گرفتن عقل سلیم و صرف اتکای به تقلید ناگزیر به بی اعتقادی منجر خواهد شد. با وجود این حتی عقل ناگزیر بود در محدوده های تعیین شده توسط حدیث حرکت کند و حدیثهای که با عقل در تضاد نبودند – به استثنای احاد – معیار الزامی را به وجود می آوردند – اجتهاد که در زمانهای بعد ابزار عمده فقهای امامی شد هنوز در کتاب الذریعه الی اصول الشریعه اثر شریف مرتضی در برخی از مسائل نقشی درجه دوم را ایفا می کرد در مسائلی مانند تعیین قبله یا برخی از مسائل مالی (مانند قانون ارث) که در قرآن برای آن قواعد ویژه ای تعیین شده است. بنابراین استفاده از اجتهاد به مسائلی محدود می شد که وی و حدیث نص صریحی درباره آنها ابراز نکرده بود و در آن زمان مسائل حاشیه ی و جانبی تلقی می شد. شیخ مفید مسلماً نمی توانسته است آثار گسترده و استفاده وسیع از اصل اجتهاد را توسط فقهای شیعه در روزگار ما پیش بینی کند. 64
در میان علماء شیعه، اولین شخصیت برجسته ای که در علم اصول کتبی تالیف کرد و آرایه او در علم اصول قرنها مورد بحث بود. سید مرتضی علم الهدی بود. سید مرتضی کتب زیادی در علم اصول تالیف کرد. معروفترین کتب او کتاب "ذریعه" است. 65
خاندان سید مرتضی همانطور که قبلاً اشاره شد از دیرباز نزد خلفای عباسی اعتبار داشته و در آن هنگام فرد برجسته این خاندان سید مرتضی بود و با درگذشت مفید ریاست علمی و مرجعیت مذهبی طائفه شیعه امامیه شخصیت و موقعیت سید را باوج خود رسانید. سید مرتضی در ادب و شعر و کلام و اطلاع بر مذاهب و آراء یگانه دوران بود و خداوند از هر لحاظ نعمت او را بر او تمام کرده بود. 66
همانطور که ابوالعلاء متذکر گردید سید رضی با برادر خود در فضائل شریک بود اهل فن را در شعر بر مرتضی ترجیح می دهند و در هر صورت این دو برادر مانند خورشید فروزان در یکی از مترقی ترین ادوار علمی بغداد در محافل علمی و ادبی می درخشیدند. 67
با آنکه سید مرتضی ثبات و ضباط گرایشهای شیعه و افکار و آراء کلامی آنها محسوب می شود و در کتب و تالیفات خود عقاید و آراء شیعه را حفظ و نگاهداری کرده و به گفته علی مرحلی : از زمان سید مرتضی تا زمان ما امامیه به وسیله کتابهای او پایدار مانده اند در عین حال بعضی از آراء رابه او نسبت داده اند که از نظریات و طرز فکر شیعه بسیار دور می نماید. از جمله این نظریات اینکه اراده خداوند عرضی است نه در محل یعنی اراده الاهی ذاتی نیست و عرضی است که محل ندارد این رای منسوب به بهشمیه است و آن را قبلاً از هشام بن حکم کندی هم نقل کرده اند ولی مخالف نظر جمهور اهل عدل از شیعه و معتزله است که می گویند: صفات فداعین ذاست.
دیگر از آراء مشهور اون این رای است که می گوید اعجاز قرآن کریم از راه انصراف است یعنی ممکن است شبیه به سوره های قرآن از نظر فصاحت و بلاغت انشا کرد ولی خداوند عقول کسانی را که قادر بر معارضه با قرآن بودند از این کار بازداشته است. ابواسحاق نظام و ابوالحسین بصری هم پیش از سید مرتضی بر این عقیده بوده اند.
سید مرتضی آراء بسیاری دارد خاصه در امامت که در کتب کلامی متفرق است وی دارای افکاری آزاد بود و تحت تاثیر افکار استاد خود شیخ مفید که در عصر خویش یگانه و در کلام و علم و مناظره وجدل و رئیس پیشوای امامیه در آن دوران بود قرار نمی گرفت.
آرای سید مرتضی تحت تاثیر افکار استاد خود شیخ مفید قرار نگرفت با آنکه سعت دائره فکری شیخ مفید بدانجا رسیده بود که آراء و نظریات شیعه را توضیح داده و آنها را شرح و تفسیر کرده است از مظاهر استقلال فکری شریف علم الهدی در افکار خود یکی این است که در بسیاری از مسائل کلامی با شیخ مفید مخالفت کرده است به طوری که قطب الدین ابوالحسن سعید بن هبه اله راوندی کتابی در موارد اختلاف بین شیخ مفید و سید مرتضی در مسائلی از کلام نوشته در آن کتاب از 95 مورد اختلاف بین آن دو نام برده است. 68
سید مرتضی بیشتر از نود تالیف اعم از کتاب و رساله و مقاله در موضوعات علمی اسلامی دارد. تالیفات سید مرتضی از حیث زیبایی اسلوب و خالی بودن از حشو و زواید بسیار قابل توجه است. در این تالیفات آراء و افکار شیعه چنان بیان شده است که علامه حلی درباره آنها فرموده است : "با کتابهای سید مرتضی مذهب امامیه از زمان او تاکنون پای برجا مانده است او یکی از ارکان و از معلمان شیعه بود."
کتابهای سید مرتضی و آراء او تا به امروز نمودار افکار و آراء و عقاید و دیدگاههای گروههای شیعه در اصول اسلامی بوده و هست. و روح عمیق فکری شیعه را به صورت بسیار دقیقی نشان می دهد و بویژه در مسائل مربوط به امامت جبر و اختیار عصمت انبیاء و ائمه و عدالت کتاب تنزیه الانبیاء او راستگوترین شاهد بر این مدعی است. برخی از کتابهای مشهور او عبارتند از :
انقاذ البشر من القضاء و القدر – الشافی و الامامه – تنزیه الانبیاء – مقاله یحیی بن عدی المنطقی فیما لایتناهی – جواب الملحده فی قدم العالم من اقوال المنجمین – الحدود و الحقایق – دلیل الموحدین الرد علی یحیی بن عدی فی اعتراض دلیل الموحد فی حدوث الاجسام – الرد علی یحیی بن عدی فی سآله سماها طبیعه – المسلمین – مساله فی الاراده که بنام تحقیق اراده چاپ شده است.
مساله فی کونه – تعالی عالماً – الوعید – الذخیره فی الکلام و فی اصول الدین . مساله اخری فی الاراده – المسائل الموصیله فی الوعید و القیاس و الاعتماد . المخلص فی اصول الدین – کتاب فی اقوال منجمین – تتحر – انواع الاعراض من جمع ابی رشید النیشابوری – غرر الفوائد و درر القلائد
اما کتابهای فقهی او : المسائل الغامریه – الانتصار مینی انفردت به الاعلمیه
علاوه بر اینها رسائل و تالیفات دیگری نیز در اصول فقه و نقض و ادب و شعر دارد.
از جمله الشبهاب فی الشیب و الشباب – طیف الخیال – المرموق فی اوصاف البروق – فنون القرآن – شرح الخطبه الشقیقه – شرح قصیده المذهبه – الدریعه فی اصول الفقه
از عناوین کتابهای او چنین بر می آید که او در چگونه در موضوعات کلامی خود با امواج و حرکات متغیر مذهبی که جامعه آن روز را که سید مرتضی در آن زندگانی می کرد در خود فرو برده بود. رو به رو می شد. همین امر او را وداشت که درباره عصمت انبیاء و مسائل قضا و قدر و اثبات حدوث عالم ورد بر کسانی که قوم عالم معتقد بود و نیز در دلائل تولید کتابهای تالیف کند چنانکه که کتاب بزرگ خود الشافی را در امامت ورد بر مخالفان آن تالیف کرد. 69
ابوالحسن محمد بن حسین بن موسی بن ابراهیم بن عدسی بن جعفر (ع) معروف به "شریف رضی" یا "سید رضی" در روز یکشنبه ششم محرم در سال 406 درگذشت . پدرش ابواحمد حسین بن مدسی، نقیب آن ابی طالب و ناظر مظالم و متصدی امور حج بود که در سال 380 ق این ستمها را به وی تفویض کرد. او پس از سی سالگی قرآن را در مدتی کوتاه حفظ کرد و معلومات بسیاری در فقه و فرایض داشت. عالم و فاصل و نویسنده و شاعر بود. بهاء الدوله را به "رضی ذوالحسین" و برادرش شریف مرتضی را به "مرتضی ذوالمجدین" ملقب کرد. شریف رضی دارای تالیفات بسیاری بود که کتاب شریف نهج البلاغه از همه آنها معروفتر است. 70

سیـد رضـی
شریف رضی در سال 3614 در بغداد از مادر متولد شد و سی ساله بود که ابن الحجاج وفات نمود و رضی شاعر بزرگی است و از شعر ابن الحجاج کتابی ترتیب داد بنام الحسن، عن شعر الحسین شریف رضی شخصیت بزرگوار شاخه با روی از شجره طیبه امامت و رسالت پدرش نقیب خاندان علوی بود که در سال 400 هجری وفات کرد. سید رضی منصب پدر را در نقابت و سایر خصوصیات خانوادگی برعهده گرفت خانه او مظهر ابهت و جلال و ملجا خاص و عام بود و خانه ای را گرفت آنرا دارالعلم نامید. تمام طلاب علوم در آن مقیم شدند و آنچه را مورد حاجت آنها بوده آماده و در در اختیار آنان گذاشت.
شریف رضی اولین بزرگ از بزرگان علوی است که لباس سیاه که شعار عباسیها و عمال و رجال آن دولت بود تغییر به لباس سفید داد. شریف رضی در تاریخ ادب عرب بهترین مرائی را بیادگار گذاشته بدون اینکه وارد زندگی یا شخصیت صاحب بشود. 71
ابوالحسن محمد بن حسین بن موسی بن ابراهیم بن موسی الکاظم ملقب به سید رضی و ذوالحسین از بزرگان و اعاظم شیعیان در دوره بویهیان است و پدرش ابواجمدحسین بن موسی منصب نقابت داشت و ناظر بر مظالم و متصدی امور حج بود. سید رضی بعدها جای او را در این منصب گرفت. شریف رضی طبق اشاره ثعالبی از اوان کودکی شعر می گفته و شعرهایش از سلاست و متانت ویژه ای برخوردار بود.
او در زهد و پارسایی زبانزد خاص و عام بوده و از هر نوع خودنمایی و شهرت پرستی دوری می کرده است. شهرت سید رضی بیشتر به دلیل تالیف گران سنگ او یعنی نهج البلاغه است که حاوی 242 خطبه و کلام طولانی 78 مکتوب 481 سخن کوتاه است که در سال 400 هـ . تالیف کرده است تالکنون بر کتاب نهج البلاغه شروح گوناگونی نوشته شده که شرح ابن ابی الحدید معتزلی از معروفترین آنهاست. سید رضی را آثار دیگری نیز بود که معانی القرآن، خصائص الائمه و غیره را از آن میان می توان نام برد. 72
دو برادر از نسب موسوی به نامهای شریف رضی و شریف مرتضی که نسبشان به امام موسی کاظم (ع) می رسد نمونه هایی خاص از مقام برجسته شیعیان در بغداد دوران آل بویه هستند. پدر آنها طاهر موسوی منصب نقیب علویان را عهده دار بود در دوران زندگی پدرشان پسر جوانتر، رضی نماینده او بود و پس از درگذشت پدرش وارث این منصب شد که پس از او نیز در سال 406/1015 به برادرش مرتضی انتقال یافت. این دو شریف به عنوان نقیبان سادات در بغداد مورد احترام فراوان دربار خلیفه عباسی و دارای نفوذ نیز بودند هنگامی که خلیفه القادر و بهاء الدوله آل بویه با صدور اعلامیه ای در سال 402/1011 آشکارا منکر نژاد علوی خلیفه فاطمی رقیب خود در قاهره شدند این دو شریف از جمله امضاء کنندگان آن اعلامیه بودند مقام اجتماعی و نفوذ سیاسی شریف رضی نشان دهنده اعتمادی است که رهبران شیعیان در محافل درباری بغداد از آن برخوردار بودند. رضی چندین بار با منصوب شدن به مقام امیرالحاج شهرت یافت و رسیدگی به مظالم به او واگذار شد که عنوان نماینده خلیفه را داشت و از طریق دوستی شخصی با وی مرتبط بود. هرچند در تعهد شیعی او تردید نبود. در ظاهر شدن با لباس سیاه رسمی عباسیان تردیدی به خود راه نمی داد. 73
علاقه رضی بیشتر به ادبیات بود تا الهیات یا فقه. او مجموعه ای از گفتارها، خطبه ها، و نامه های منسوب به حضرت علی (ع) را گردآوری کرد که معتقد بد از دیدگاه لغت شناسی و فصاحت ارزش آن را دارد که بعنوان سرمشق عربی کلاسیک مورد استفاده قرار بگیرد.
نهج البلاغه او را هنوز امروزه سفیان معیار عربی کلاسیک می دانند اما سندیت قطعه های آن مورد اختلاف است می دانیم که در زمان مامون خلیفه قریب 200 کلام و موعظه منسوب به حضرت علی (ع) رواج داشت و این رقم در اندک زمان دو برابر شد. 74
شاگردان ساعی شریف رضی در ساختمانی ساکن بودند که وی آنرا به همین منظور ایجاد کرده بود و آنرا دارالعلم می خواند محل مذکور تمامی مایحتاجی را که آنها می خواستند در خود داشت هنگامیکه وی این توضیح را شنید همین دم دستور داد برای هریک از شاگردان کلیدی بسازند و به آنها بدهند بصورتی که هرگاه چیزی می خواستند بدون نیاز به اینار دار آنرا بردارند. 75

شیـخ طـوسی
یکی از بزرگترین نوابغ جهان و پیشوای فقها و متکلمین عصر خود شیخ طوسی بوده است و تا عصر ما نیز مجتهدین شیعه ریاست و تقدم او را در علوم فقه و اصول و کلام و تفسیر و رجال و سائر علوم و فنون اسلامی مسلم می دانند. شیخ طوسی در سال 385 هـ . در شهر تاریخی طوسی یا روستائی از آن دیده به دنیا گشود. علوم مقدماتی و سطح عالی فقه و اصول و حدیث و غیره را در همان طوس و برخی از شهرهای دیگر ایران فرا گرفت و از این راه نبوغش شکوفا شد و زمینه برای شرقی و تعالیش مهیا گردید در سنه 408 که بیست و سه سال داشت و دانشمندی جوان و بسیار مستعد بود از خراسان به عراق آمد و پنج سال در بغداد نزد شیخ مفید پیشوای علمای شیعه دیگر اساتید نامی به تحصیل و تکمیل معلومات خویش پرداخت بعد از رحلت شیخ مفید در سال 43 هـ . نیز قریب بیست و سه سال از محضر سید مرتضی بزرگترین شاگرد شیخ مفید استفاده سرشار برده از خرمن علوم آنان خوشه ها چید و بهره ها برد و بر فضائل و کمالات خود افزود.
پس از وفات سید مرتضی دوازده سال با استقلال به تدریس و افادت همت گماشت و چیزی نگذشت که آوازه فضلش در همه جا طنین افکند و از هر سو طالبان علم، از شیعه و سنی وزیری و غیره به حوزه درسش روی آوردند و از علوم و فنونی که در گنجینه دل اندوخته بود بهره مند گشتند. 76
ابوجعفر محمد بن حسن در 408 هنگامی که بیست و سه سال داشت از خراسان به بغداد رفت و در نزد شیخ مفید پیشوای بزرگ شیعه و دیگر استادان حوزه بغداد به تحصیل پرداخت و پس از درگذشت شیخ مفید در 413 نزدیک به 23 سال از محضر سید مرتضی کسب علم نمود، پس از درگذشت سید مرتضی طوسی اعلم و افقه عالمان شیعی در جهان اسلام بود، در این زمان منزل شیخ در محله کرخ بغداد قرار داشت و عالمان و دانشمندان شیعی بسیار از سراسر جهان اسلام برای درک محضر طوسی به بغداد حرکت کردند. بدین گونه شمار شاگردان شیخ طوسی از فقها و مجتهدان و عالمان شیعه به بیش از 300 نفر رسید و نیز چند نفر از دانشمندان اهل سنت از محضر وی استفاده می کردند. قائم خلیفه عباسی پس از درگذشت سید مرتضی، کرسی علم و کلام را که به اعلم علماء تعلق داشت به وی سپرد. شیخ طوسی تا 12 سال بعد از سید مرتضی هم ریاست شیعیان را برعهده داشت و هم صاحب کرسی کلام در بغداد بود.
چون از میان شاگردان شیخ مفید دانشمندان بزرگی چون سید مرتضی، سید رضی، نجاشی و سالار بن عبدالعزیز هیچ کدام شهرت و موقعیت شیخ طوسی را کسب نکردند به همین سبب دانشمندان او را شیخ الطائفه و پیشوای مجتهدین نامیده اند. شهرت بی نظیر وی از زمان فزونی گرفت که قائم کرسی علم کلام را به او اختصاص داد و این بزرگ ترین موقعیت و منصب رسمی علمی بود که در مرکز خلافت عباسیان و دنیای سنت و جماعت نصیب عالمان شیعه آن هم ایران و در محیط عربی می شد این کرسی از جانب خلیفه وقت به دانشمندان تعلق می گرفت که سرآمد علما و فقهای عصر خود در علوم مذهبی و کلامی بودند. 77
شیخ طائفه بیست و سه سال در خدمت سید مرتضی گذرانید تا این که سید بزرگوار فوت کرد و شیخ الطائفه خود پیشوا و مشعلدار شیعه و شریعت شد. خانه وی در کرخ بغداد جایگاه مردمان و مقصد کسانی بود که برای حل مشکلات و مسائل بدان روی می آوردند. و دانشمندان و فضلا از هر شهر و دیار برای تحصیل علم و کسب فیض به حضورش می شتافتند تا آنجا که تعداد شاگردان مجتهد شیعی او به 300 تن رسید و تعداد شاگردان سنی مذهبش افزون از شمار شد. 78
پس از فوت مرحوم سید مرتضی با بودن بسی از علماء بزرگ که از مفاخر دانشمندان شیعه محسوب می شدند ولی هیچ کدام مقام و موقعیت شیخ طوسی را نیافتند و او در آن موقع 51 ساله بود و در حدود 40 سال در محضر علماء مبرز بزرگی از علماء ایران و عراق علوم متداول عصر را از معقول و منقول فرا گرفته بود و کتابهائی در علوم مختلف دین تالیف و منتشر کرده بود و شهرت زیادی بدست آورده بود و بدین جهت تمام شیعیان باو گرویدند و او توانست که پس از دو استادش عهده دار ریاست دین شیعیان بشود آنهم در بغداد که مرکز مخالفان شیعه بود چیز دیگری که بر اهمیت شیخ طوسی افزوده بود این بود که شهرت علمی و شخصیت اجتماعی و احاطه وسیع وی بر عقائد و مذاهب سبب شد که از طرف خلیفه وقت القائم بامرالله عباسی کرسی علم کلام را که در هر عصری بسر آمد از دانشمندان تعلق می گرفت به شیخ طوسی واگذار گردید و شیخ بر آن کرسی که بسیار اهمیت داشت می نشست و علم کلام یعنی بحث پیرامون عقائد و مذاهب که رایج ترین علوم آن روز بود درس می گرفت شیخ طوسی 12 سال بعد از سید مرتضی در بغداد بر دنیای شیعه ریاست علمی و معنوی داشت . و شیعیان ایران و شام و نقاط دیگر مرجعیت و زعامت او را پذیرفتند و تماماً به او رجوع کردند.
مرحوم شیخ طوسی تالیفات چندی که مجموعاً 45 جلد است از خود به یادگار گذراند بیشتر آنها در ستیز و کلام و فقه و اصول است و اسماء آنها در بسی از کتب ثبت شده است. 79
مکتبی که شیخ مفید در بغداد تاسیس کرد بوسیله سید مرتضی و شیخ طوسی ادامه یافت و کمال یافت و آنچه را او در مقام اصول و کلام پا نهاده بود اینان به پایان رسانیدند. 80
بدین مناسبت مرکز مذهبی شیعه با وجود تایید خلفا و وزراء در بغداد مرکز شایسته و موثری بود و تنها صلیان بغداد بودند که با شیعه رقابت علمی می ورزیدند این کیفیت محیط بغداد در طی 40 سال اقامت شیخ تغییر یافت و در سنخ تفکر و عقاید مرد تحول مهمی پدید آمد. 81
شیخ طوسی در دوره مساعدی به بغداد درآمد و بر شیخ مفید پیشوای مسلم شیعه بغداد و پس از او بر سید مرتضی به تکمیل مدارج علمی پرداخت و زمینه بسیار مساعدی از حیث وجود و مسائل مادی ومعنوی برای تالیف کتاب در رشته های مختلف از معارف اسلامی بدست آورد.
وجود کتابخانه بزرگ عمومی که چند سال پیش از ورود شیخ به همت ابونصر شاپور پسر اردشیر شیرازی وزیر شرف الدین بویه ای در بغداد تاسیس شده و مشتمل بر اصول معتمد از متون مولفات ادبی و مذهبی و فلسفی بود کار شیخ را تسهیل می کرد.
کتابخانه خصوصی سید مرتضی که بعد از کتابخانه عمومی طرابلس و یادگار حکومت بنی عمار بزرگترین کتابخانه معروف شخصی عصر شناخته می شد همه اصول مولفات قدیم و جدید شیعه را در آن گرد آورده بودند. شیخ در این محیط مساعد به کار تالیف و مطالعه می پرداخت. 82
بیست و شش سال ریاست مذهبی سید مرتضی که در وجود گرانبهای خود جمع میان ادب و مذهب و سیاست و کفایت را کرده بود و مانند همزه وصل یا پرده فصلی در میان خلافت عباسی و سلطنت دیلمی بود با همه ناملایماتی که احیاناً در کرخ عارض آن می گردید در عمل علمی شیخ تاثیری نمی بخشید و به او فرصت وسیله می بخشید تا مجموعه ای بی نظیر از آثار طراز اول حدیث و فقه و اصول و تفسیر و رجال شیعه فراهم کند و خود در پرتو آنها چنان برجسته و شایسته معرفی کند که بعد از وفات سید مرتضی بر مسند ریاست مذهبی تکیه زند. 83
و ضع شیعه بغداد در حوادث سالهای 447 ، 448 و 449 هجری به سرعت از بد بدتر شد و کار را روز به روز بر شیخ دشوارتر می ساخت و او بناچار بغداد را ترک کرد چند بار خانه او دستخوش چپاول مخالفان و اشرار و انصار ایشان واقع شد و کتابها و دفاتر و اوراق او را برملا در کرخ آتش زدند و آن کرسی تدریس که از طرف خلیفه عباسی القائم بامراله به او اهدا شده بود با پرچمهای سفید شیعیان کرخ که در خانه او به امانت بود در آتش سوختند.
بغداد بعد از هجرت شیخ دیگر نتوانست موقعیت قبلی خود را نسبت به مذهب شیعه تجدید کند با وجودیکه تعداد شیعه امامی شود در دوره ایکیانیان و قرانویونلو و آل قویونلو ها نسبت به مجموع سکنه شهر افزونتر بود ولی کسی درصدد تاسیس مرکز فرهنگی تازه بر نیامد. 84
وضع نامطلوب و دشواری که در ایران و عراق بوجود آمد بغداد را پس از 100 سال متوالی پناهگاه تشیع بودن از دست آل بویه زیدی مشرب شیعه بعنوان و همکار با خلافت عباسی بیرون آورد و در اختیار وزرای خراسانی معتصب در تسنن و سلجوقیان فقهی نهاد و غضب را که فرید کوچکی در حومه کوفه بود از نظر نشر علم و مذهب قائم مقام کرخ بغداد کرد. 85
مکتب طوسی نه تنها مکتب شیخ مفید و سید مرتضی بود بلکه نظر به آرای جدید نظریات علمی که شخصاً در اغلب ابواب فقه داشت و تحقیقات مبتکرانه نو و محکمی که در اصول کلام که پایه محکم آن را شیخ مفید و سید مرتضی نهاده بودند داشت . راه نظر و استدلال و نقد و بررسی را با میان بهتری به روی آیندگان گشود وی در تمام علوم از جمله فقه استاد بود چنان که فقهای بزرگ پس از وی بر اساس کتب فقهی او نظر می دهند در علم فقه کتابهائی مانند نهایه که شامل متون اخبار است مبسوط فروع فقهی را در آن گنجانده و نظریات دقیقی ارائه داده است خلاف که در آن با فقهای سایر مذاهب اسلامی به مناظره برخاسته و مسایلی را که شیعیان بر آن اتفاق دارند و در مقابل نظریات دیگران آورده است جهل و عقود در عبادت و اقتصاد نیز در عبادت و اصول اعتقادی، ایماز در ارث و یوم و لیله در عبادت شبانه روز نوشته است. 86
شیخ بزرگوار در سایه نبوغ و ابتکار و استعداد فوق العاده و پشت کار مخصوص به خود به حد کافی علوم لازم را از استادان فن مخصوصاً شیخ مفید و سید مرتضی و فقیه نامور "حسین عبیداله غضائری " و ابن عبدون و ابی ابی جیر فرا گرفت و جای وسعت نظر و احاطه کامل و دقت زائد الوصفی که در تمام متون دینی داشت مکتب شیخ نه تنها مکمل مکتب شیخ مفید و سید مرتضی بود بلکه نظر به آراء جدید و نظریات عمیقی که شخصاً در اغلب ابواب فقه داشت و تحقیقاتی که در اصول و کلام و تفسیر و حدیث و رجال می نمود از هر جهت با سایر مکاتب امتیاز داشت شیخ در فقه و اصول و کلام که پایه محکم آن را شیخ مفید و سید مرتضی گذارده بودند ابتکارات نو مطالب محکمتری آورد و طریق نظر و استدلال و نقد و بررسی را با مبانی بهتری به روی آیندگان گشود.
یکی از امتیازات مکتب شیخ این است که در اغلب کتابهایش گفته های تازه و رای و فتوای نو آورده است مثلاً در کتاب "نهایه" فتوائی داده که در مبسوط عکس آمده و در "تهذیب " اقولی را برگزید که در "استبصار" آن را ضعیف شمرده همچنین در تفسیر و کلام و اصول فقه، آراء و نظریاتی دارد که در کتب فقه و اصول حدیث از آن عدول کرده است.
این اختلاف که در فتاوی و آرای شیخ دیده می شد به نظر منقدین و فقهای نامی ما ناشی از سرعت انتقال و فکر مواج و اشتغال زیاد وی به تالیف و تصنیف بود که تدریجاً رای تازه و نظریه جدیدی برایش پدی می آورده است در صورتی که در کتب پیشین عکس آن فتوی داده بود.
مکتب شیخ و مبانی علمی وی به قدری متین و محکم و متکی به دلیل و برهان بود که تا صد سال بعد از او همچنان استوار و برهان اساس پایدار ماند.
به این معنی که فقهای بعد از او در طول این مدت با استفاده از روش شیخ اجتهاد می کردند و بر وفق مبانی و مکتب وی تدریس و تصنیف می نمودند به عبارت روش تر همه شاگردان مکتب او به شمار می آمدند تا اینکه فقیه نامی ابن اردیس حلی متوفی به سال 598 اصول اجتهاد را از وضع یکنواخت بیرون آورد و مکتب جدیدی تاسیس نمود و روش نوینی در فقه و اصول بکار برد. 87
علم فقه که همان دانش احکام شرعی با فروع دین به شمار می رود ازدل آموزه های اسلامی پدید آمد. این دانش را فقهای چون سید مرتضی، شیخ طوسی و ابن ادریس گسترش داده و در عرصه فقه شیعه بر غنای تمدن اسلامی افزودند. 88
دو اثر عمده اش الاستبصار فی اختلف فیه من الاخبار و تهذیب الاحکام، همراه با کافی کلینی و من لایحضره الفقیه شیخ صدوق کتب اربعه حدیثی شیعه را تشکیل می دهند.
آثار شیخ طوسی و معلمانش نگرش های اساسی شیعیان عصر آل بویه را در مسائل مختلف نشان می دهد. 89 و در وهله اول لازم بود و حدیثهای صحیح از احادیث جعلی جدا شود.
آنچه درباره این شخصیت نامور قابل تامل است اینکه او دگرگونی عظیمی در فقه و اصول ایجاد کرد به شکلی که وی را حد فاصل میان دوران مقدماتی و پیشرفته علمی قرار داد شیخ طوسی به عصر مقدماتی پایان می دهد و عصر علمی پیشرفته را بنیان می نهد از این رو شیخ الطائفه (شیخ گروه شیعه) نامیده می شود تا پیش از کتاب مبسوط که وی در فقه نوشته فقه شیعه عمدتاً به ذکر مضمون روایات و در چارچوب مسائل آن محصور بود اما شیخ با تالیف المبسوط و نشان دادن راه اجتهاد برای بدست آوردن احکام مسائل مستحدثه که در روایات مطرح شده گسترش دهنده شیوه ای در استنباط فقهی است که ائمه آن را پایه گذاری کردند.
با قاطعیت می توان گفت فقه امروز و شیوه اجتهادی امروز همان شیوه ای است که شیخ طوسی آن را تبیین کرد. البته از آنجا که فقه بر اصول مبتنی است دگرگونی فقه بدست وی همراه با تحول در اصول در کتاب عده ای صول او متجلی شد. 90
پس از سید مرتضی شخصیت معروفی که در علم اصول کتاب نوشت و آراء و عقائدش چهارده قرن نفوذ فوق العاده داشت. شیخ طوسی شاگرد سید مرتضی است و مقداری هم درس شیخ مفید را درک کرده است. حوزه نجف که حدود هزار سال از عمر آن می گذرد به وسیله این مرد بزرگ تاسیس شد. کتاب اصول شیخ طوسی بنام عده الاصول است. 91
در میان علمای شیعه کمتر کسی را می توان یافت که با همه احاطه و تسلط در علوم و فنون گوناگون و آثار ارزنده فکری و قلمی کلیه نوشته ها و آثارش مانند خود نوشته های شیخ طوسی مورد توجه طبقات مختلف علما و دانشمندان مذاهب قرار گرفته باشد.
مهمترین آثار وی 1- التبیان فی تفسیر القرآن 2- الاستبصار فیما اختلف من الاخبار این کتاب یکی از کتب اربعه شیعه و جامع حدیثی است و مدار استنباط احکام شرع در نزد فقهای شیعه بوده است 3- تهذیب الاحکام : یکی از کتب اربعه شیعه مشتمل بر 23 کتاب است. 4- فهرست الشیعه و اسماء المصفین 5- الرجال شیخ طوسی مشتمل بر ذکر اسامی رجال حدیث پیامبر و ائمه تا امام حسن عسکری که در عصر غیبت می زیسته 6- المبسوط اگر چه کتاب فقهی است ولی شیخ در آن اجتهاد نموده و مسائل را با دید کلامی و اصولی بررسی کرده 7- مسائل الخلاف : در خصوص مسائل مورد اختلاف بین اهل سنت و شیعه است 8 – الغیبه 9- المصخ فی الائمه : یکی از کتابهای ارزشمند شیعی است. 92

آیا کرخ بغداد نقش مثبت در گسترش علوم از نظر تشیع داشته است یا نه؟
با توجه به اینکه کرخ یکی از مناطق بغداد و در حومه غربی آن و از مناطق ایرانی نشین و شیعه نشین محسوب می شده و لحاظ کردن اینکه در قرن چهارم هجری بواسطه حکومت آل بویه و توجه به شیعیان و مناطق شیعه نشین و اهمیت دادن آنها به مسائل فرهنگی که دست به اقدامات مثبتی در این زمینه زده و کرخ بغداد نیز از آن بی بهره نبود و آنچه که تا حدودی تاٍیر مثبت بر جنبه علمی این منطقه گذارده تاسیس دارالعلم ابونصرشاپور را ز وزرای آل بویه در منطقه کرخ بوده که خود این امر موجب توجه دانشمندان مختلف به آن منطقه و وجود کتابهای مختلف علمی در آن، و تاسیس این دارالعلم را باید مرهون ابونصر که بواسطه شیعه بودن وی و تمایل او به گسترش علم و توجه به منطقه شیعه نشین همچون کرخ بوده و از عوامل دیگر که در گسترش علوم و تشیع موثر بوده وجود شخصیتی چون شیخ مفید و توجه به حاکمان آل بویه به وی در علم فقه و اصول موجب مکتب جدیدی بنام مکتب بغداد شد و راه استدلال و بحث و مناظرات عقلی را در تشیع گسترش داده و باعث شده علمای مختلف به محضر او آمده و از جانب وی کسب فیض نمایند و آنچه که باز نباید از یاد برد که خود زمینه ای برای توجه و تدریس تشیع شده مسجد براثا محل تدریس شیخ می باشد که یکی از مساجدی بوده که سابقه تاریخی در اسلام دارد . که در آن مناظرات میان فرق بویژه غلات شیعه و دفاعیات شیخ از جانب تشیع با استدلات قوی، موجب تمایز فرق شیعه در آن برهه از تاریخ شده و راه این شیخ بزرگوار را شاگردان او از جمله سید مرتضی – سید رضی و شیخ طوسی، که خود اینها نموداری از گسترش علوم تشیع را در آن منطقه بخوبی نمایان می کند که آنها موجب تکامل مکتب شیخ و سیر تکاملی آن شده و یا بعبارتی رونق مکتب بغداد و آمدن دانشمندان و علماء به بغداد و زیر چتر دانش آنها قرار گرفته اما آنچه که ما باید آن را مد نظر داشته باشیم اینکه گسترش علوم در این منطقه و در این دوره فقط به علوم عقلی و نقلی منحصر نمی شده بلکه علوم پزشکی و نجوم و … را نیز شامل می شده که نشان از گسترش علوم در زمینه های مختلف می کند و دانشمندان شیعه ای که در این منطقه بغیر از این چهار فقیه و عالم بزرگوار وجود داشتند که نامشان در تاریخ علم کم رنگ تر در کتب آمده ولی در هر حال باید متوجه این امر بود که این منطقه نه تنها نقش مثبتی از لحاظ علمی در علوم و فرهنگ تشیع داشته بلکه باید از رونق و گسترش تشیع در این منطقه نیز توجه داشت که باز نقش اساسی را همان 4 عالم فقیه یاد شده در آن برهه تاریخ تشیع داشته اند.

نتیجه
به نظر می رسد که نامعلوم بودن ظهور امام غایب از یک سو و استیلای فرمانروایان شیعی آل بویه از سوی دیگر و نیاز به تدبیر عملی برای اجرای تحقق لااقل بخشی از احکام شرعی و فقهی به ویژه برای شیعیان که به گفته شیخ طوسی فقط امام منصوب از جانب خداوند یا نائبان آنان حق اجرای آنها را دارند. عالمان شیعی را وادار کرده باشد که به نوعی با واقعیت زمان شان کنار بیایند و از آرمان گرایی دست نیافتنی دست بردارند. به ویژه نباید نقش فرمانروایان شیعی آل بویه را در این میان نادیده گرفت.
آنان بودند که به عالمان شیعی بسیار ارج می نهادند و راه گسترش فرهنگی و فعالیت علمی و تلاش سیاسی فقیهان و عالمان شیعی را هموار کردند در دوره آنها شیعه از رسمیت نسبی برخوردار شده و شعائر شیعی امامی اقامه شدند و مراسم عزاداری امام حسین (ع) و مهمتر از آنها مراسم جشن عید غدیر به صورت علمی در بغداد مرکز خلافت برگزار شد. 93
در مجموع می توان گفت که در دوره دوم تاریخ اندیشه شیعی مصروف تفسیر و تحکیم مبانی نظری امامت و ولایت و رد و نقد آراء متکلمان سنی در این باشد. در این دوره ششصد ساله مسئله امام شناسی و محدودیت این عقیده در دین شناسی کاملاً تثبیت شد . مسئله مهدویت و انتظار فرج به صورت اصلی بنیادین و فکر سیاسی و دینی شیعی درآمد. در عمل نیز رویکرد به همکاری با سلطان وقت اعم از ظالم و عادل مبغه اصلی فقیهان شیعی شد. 94
موضوع نسبتاً مبهی که شریف رضی و شریف مرتضی در دربار بغداد اختیار کردند. شیعیان را به ملاحظه نظری این مساله واداشت که در دوران غیبت آنها چگونه باید صاحبان کنونی قدرت در ارتباط باشند آیا باید از خلیفه عباسی که هم غاصب و هم جائر بود اطاعت می کردند و به او مالیات می پرداختند آیا خدمت به او یا به مباشران او یعنی آل بویه جایز بود آنکه محکوم به خیانت شوند. 95
بنابراین حکومت مشروع در غیبت امام جایز اما البته نیازمند اجازه صریح اوست اما چه کسی می تواند خود را نماینده مجاز بداند و کدام یک از حقوق ویژه امام غایب را می توان نماینده مجاز امام اعمال کند. 96
آثار شیخ مفید، شریف مرتضی و شیخ طوسی بر شیعیان 12 امامی تاثیر قاطع داشت و راهگشای پیشرفت آینده آنان شد. سه اثر بزرگ کتاب شناختی به قلم نویسندگان شیعی که در عصر آل بویه انتشار یافت نشان می دهد که ادبیات امامیه در دوران آل بویه تا چه حد جامع بود در سال 377/8 – 987 کتاب فروشی بغدادی ابن ندیم که اصطلاحات مورد استفاده اش نشان می دهد یک شیعی است فهرست مشهور خود درباره مولفان و کتابها را کامل کرد. اثر احمد بن علی نجاشی درباره محدثان و نویسندگان شیعی یکی از مهمترین منابع ما درباره کتابشناسی های شیعیان برجسته است و کتاب فهرست کتب اشیعه طوسی فهرستی از قریب 1000 مولف شیعی و آثارشان را ارائه می دهد. 97

فهرست منابع و ماخذ
1- ابراهیم حسن ، حسن؛ تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاینده ، تهران : جاویدان ، 1337.
2- ابن جوزی، ابوالفرج؛ المنتظم ، دارالکتب العلمیه ، بیروت ، 1412.
3- آشتیانی ، محمد رضا ؛ ترجمه و شرح نهج البلاغه ، قم : بی تا ، هدف.
4- امین ، محسن ؛ اعیان الشیعه، ترجمه کمال موسوی ، انتشارات اسلامیه ، 1335.
5- بروکلمان ، کارل؛ تاریخ ملل و دول اسلامی ، ترجمه هادی جزایری، ترجمه و نشر کتاب ، تهران : 1364.
6- بلاذری، احمد بن یحیی؛ فتوح البلدان ، ترجمه آذرتاش آذرنوش، تهران : سروش ، 1364.
7- بیانی، شیرین؛ تیسفون و بغداد ، بغداد ، بی جا : ندوشن ، 1377.
8- تنکابنی ، محمد بن سلیمان ؛ تذکره العلما؛ باهتمام محمدرضا اطهری، بی جا : بی تا.
9- ترکمن آذر، پروین؛ تاریخ سیاسی شیعیان اثنی عشری ، تهران ، 1373.
10- ثواقب ، جهانبخش ، سیر آموزش در میان مسلمین ، بی جا : نشر ابیوه ، 1381.
11- حسینیان ، روح الله، چهارده قرن تلاش شیعه ، بی جا: انتشارات اسناد انقلاب اسلامی، 1382.
12- حجتی ، سید محمد باقر؛ تاریخ شیعه، بی جا : نشر فرهنگ ، 1368.
13- حلبی، علی اصغر؛ تاریخ تمدن اسلام، بی جا: نشر بنیاد ، 1365.
14- خوانساری، میراز محمد باقر؛ روضات الجنات ، تهران: چاپخانه اسماعیلیان ، 1395 هـ . ق .
15- خواندمیر ، حسام الدین ؛ حبیب السیر ، تهران : انتشارات خیام ، 1353.
16- خضری، احمدرضا؛ تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، تهران : سمت ، 1382.
17- جمعی از مولفان زیر نظر احمد رضا خضری؛ تاریخ تشیع (2) ، قم، سمت ، 1385.
18- دوانی ، علی ؛ هزار شیخ طوسی، تهران : انتشارات امیرکبیر ، 1362.
19- دوانی، علی ؛ مفاخر اسلام، تهران : اسناد انقلاب اسلامی، 1378.
20- دوری ، عبدالعزیز و آدوومادو مینک سوردل و کلودکاهن ، بغداد (چند مقاله در تاریخ و جغرافیای تاریخی)
21- زندگینامه شیخ طوسی ، ترجمه علیرضا میرزا محمد و سید حمید طبیبیان ، تهران ، 1360.
22- شلبی ، احمد؛ تاریخ آموزش در اسلام، ترجمه محمد حسین ساکت، بی جا: نشر فرهنگ اسلامی ، 1370.
23- شوشتری، سید نوراله ؛ مجالس المومنین ، تهران : اسلامیه ، 1354.
24- صفا، ذبیح الله ؛ تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی تا اواسط قرن 5 ، تهران : امیرکبیر ، 1336.
25- طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن؛ یادنامه شیخ طوسی، مشهد : دانشگاه فردوسی ، 1354.
26- غنیمه ، عبدالرحیم ؛ تاریخ دانشگاههای بزرگ اسلامی ، ترجمه نوراله کسائی، تهران : انتشارات یزدان.
27- فقیهی، علی اصغر؛ تاریخ آل بویه ، تهران : سمت ، 1378.
28- فقیهی، علی اصغر؛ آل بویه نخستین سلسله قدرتمند شیعه ، بی جا : انتشارات صبا ، 1365.
29- قزوینی ، عبدالجلیل؛ النقض ، تصحیح جلال الدین حسینی معروف به محدث، بی جا : بی نا ، 1331 ، هـ . ش.
30- کاشقی، محمد رضا؛ تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی ، قم : انتشارات علوم اسلامی ، بی تا.
31- کبیر، مفیزالله ؛ ال بویه در بغداد ، تهران : رفعت ، 1381.
32- کبیر، مفیزالله ؛ ماهیگیران تاجدار، ترجمه مهدی افشار، تهران : نشر زرین ، 1363.
33- کرمر، جوئل؛ احیای فرهنگی در عهد آل بویه؛ ترجمه محمد سعید حنایی کاشانی، تهران : نشر دانشگاهی.
34- کریمی زنجانی اصلی، محمد؛ امامیه و سیاست در نخستین سده های غیبت، تهران : نشر نی ، 1380.
35- کلودکاهن و منیزالله کبیر؛ بویهیان ، ترجمه یعقوب آژند، تهران ، 1384.
36- متز ، آرام ؛ تمدن اسلامی (در قرن چهارم هجری) ترجمه محمد حسین استخر، بی جا: انتشارات زوار ، بی تا.
37- مستوفی، حمدالله ؛ نزهه القلوب، باهتمام : محمد دبیر سیاقی، تهران : کتابخانه ظهوری، 1336.
38- مشکوه کرمانی، احمد؛ تاریخ تشیع در ایران، تهران : ناشر هادی مشکوه ، 1385.
39- محبی، سعید؛ تشیع سیری در فرهنگ و تاریخ تشیع، تهران : انتشارات دائره المعارف تشیع ، 1373.
40- مطهری ، مرتضی؛ آشنائی با علوم اسلامی ، قم : انتشارات اسلامی، بی تا.
41- مکی ، محمد کاظم؛ تمدن اسلامی در عصر عباسیان، ترجمه محمد سپهری، تهران : انتشارات علوم اسلامی ، 1383.
42- موسوی ، سید حسن؛ زندگی سیاسی و فرهنگی شیعیان بغداد ، بی جا: انتشارات تبلیغات اسلامی ، 1381.
43- هالم، هانیس؛ تشیع، محمد تقی اکبری، قم : نشر ادیان ، 1385.
44- همایونفرخ، رکن الدین؛ کتاب و کتابخانه های شاهنشاهی ایران ، وزارت فرهنگ و هنر، 1347.
45- نعیمه ، عبدالله؛ فلاسفه شیعه، ترجمه سید جعفر غضبان، ویراستار پرویز اتابکی، تهران : آموزش انقلاب اسلامی ، 1367.

دانشگاه پیام نور مرکز مشهد

تحقیق :

(دوره اول عصر مرجعیت)

استاد : دکتر مجتبوی

درس : تاریخ سیاسی شیعه 2

دانشجو : زهرا بهرامی

دوره : کارشناسی ارشد (تاریخ تشیع)
مقدمه
دوره پس از غیب کبری و وجود علمای بعنوان مرجعیت عالم تشیع در منطقه بغداد و بویژه کرخ بغداد ما را واداشته که تاکید بیشتر مبحث را به 4 تن از عماء آن عصر در آن دوره اختصاص می دهیم که نقش بسیار مثبتی بعنوان علمای عصر مرجعیت داشته که با تلاش خود در راه گسترش احکام و اصول و عقاید تشیع و دفاع از تشیع در مقابل اهل سنت و فرق دیگر در مسائل که موجب رونق تشیع در آن عصر، و اینکه در این عصر با وجود نبود امام چگونه این علماء بعنوان مراجع راهی بسی دشوار را پیموده و خود با تلاشی بسیار حامی شیعیان و پاسخگوی مسائل و مشکلات آنها …. و روشن کردن بحث امامت و ولایت در آن عصر بوده که توجه به این امر را ابتدا باید در خود منطقه کرخ و جایگاه آن منطقه از لحاظ تشیع شیخ مفید را در آن منطقه پررنگتر کرده و شاگردان ایشان در تکامل و حرکت استاد خود در رونق مکتب بغداد کریک مکتبی بوده که راه بحث استدلال و مناظره شیعه را گسترش داده و این خود باعث شده که در مقابل فرق دیگر به دفاع از اصول و عقاید و … شیعه بپردازد و راه را برای رونق علمی و اعتقادی و اصولی و کلامی شیعه باز کند که بعدها حتی شاگرد وی شیخ طوسی از آن در تشکیل حوزه نجف تاثیر گرفته و راهی را آغاز که هنوز خاتمه اش مشخص نیست و هنوز هم آن کتابهای علمای چون شیخ مفید و سید مرتضی و شیخ طوسی در حوزه و دروس حوزوی مورد نظر می باشند و علما و روحانیت شیعه را در مسیر علمی بسیار راهنماست و نظرات آنها در باب امامت و ولایت نبود امام عصر و نقش ولایت فقیه و مراجع و توجه مردم به ایشان نیز یکی از اصول مهم شیعه است. که راهگشای حل بسیاری از مسائل و مشکلات بوده پس تاکید اصلی ما بر این دوره و این عصر می باشد که باید گفت همان قرن چهارم و اوایل قرن پنجم مد نظر می باشد. یعنی تا زمانی که شیخ طوسی به نجف رفته بواسطه هجوم طغرل سلجوقی به بغداد و آتش زدن کتابخانه وی که مرکز مهم مطالعات و علوم شیعی در آن دوره بوده.
1. صفا ، ذیبح الله ؛ تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، تهران : امیرکبیر، 1366 ، ج 1 ، ص 126.
2. امین، حسن؛ اعیان الشیعه ، ترجمه کمال موسوی، بی جا : اسلامیه ، 1335، ج 1، ص 498.
1. محبّی، سید محمد باقر؛ تاریخ تشیع، بی جا : نشر فرهنگ ، 1368 ، ص 154 و 153.
2. کرمر ، جوئل ؛ احیای فرهنگی در عهد آل بویه، ترجمه محمد سعید حنایی کاشانی ، تهران : نشر دانشگاهی ، 1375، ص 80.
5 . مستوفی، حمداله؛ نزحمه القلوب، باهتمام محمد دبیر سیاقی، تهران : کتابخانه ظهوری، 1336، ص 34.
6 . بروکلمان، کارل؛ تاریخ ملل و دول اسلامی، ترجمه هادی جزایری، تهران : ترجمه و نشر کتاب، 13646، ص 151.
7 . بلاذری، احمد بن یحیی؛ فتوح البلدان، ترجمه آذرتاش آذرنوش، تهران : سروش، 1364 ، ص 55.
8 . حسن، حسن ابراهیم؛ در تاریخ سیاسی اسلام ، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: جاویدان، 1337، ص 315.
9 . موسوی، سید حسین؛ زندگی سیاسی و فرهنگی شیعیان بغداد، بی جا: تبلیغات اسلامی ، 1381، ص 35.
10 . بیانی، شیرین؛ تیسفون و بغداد در گذر تاریخ، بی جا : ندوشن ، 1377.
11 . شورشتری، سید نور الله؛ مجالس المومنین ، تهران، 1354، ج 1، ص 66.
12. تیسفون و بغداد، ص 170.
13 . دوری، عبدالعزیز، ا. دوما در مینیک سوردل و کلودکاهن؛ بغداد، ترجمه اسماعیل دولتشاهی فر ایرج پروشانی، تهران : بنیاد دائره المعارف اسلامی، 1375، ص 29.
14 . همان، ص 31.
15 . همان ، ص 37.
16 . همان ، ص 46.
17 . فقیهی ، علی اصغر؛ آل بویه نخستین سلسله قدرتمند شیعه، بی جا : نشر صبا ، 1365، ص 447 تا 445.
18 . زندگی سیاسی و فرهنگی شیعیان بغداد ، ص 37.
19 . نعیم ، عبدالله ؛ فلاسفه شیعه، ترجمه سید جغفر غضبان ، تهران : انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، 1367، ص 365.
20 . احیای فرهنگی در عهد آل بویه، ص 81.
21 . مکی، محمد کاظم؛ تمدن اسلامی در عصر عباسیان، ترجمه محمد سپهری ، تهران : علوم اسلامی، 1383، ص 130.
22 . کاشفی، محمد رضا؛ تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، قم : مرکز جهانی علوم اسلامی، بی تا، ص 149.
23 . کبیر ، مفیزالله؛ ماهیگیران تاجدار، ترجمه مهدی افشار، تهران : نشر زرین، 1363، ص 330 و 299 .
24 . همان ، ص 302.
25 . متز، آدام؛ تمدن اسلامی در قرن چهارم، ترجمه محمد حسین استخر، بی جا: انتشارات زوار ، بی تا، ص 248.
26 . جمعی از مولفان زیر نظر احمد رضا خضری؛ تاریخ تشیع (2)، قم : سمت ، 1385، 75.
27 . غنیم، عبدالرحیم؛ تاریخ دانشگاههای بزرگ اسلامی، ترجمه نورالله کسائی، بی جا: یزدان ، بی تا ، ص 93 – 92.
28. ثواقب، جهانبخش؛ سیر آموزش در میان مسلمین، بی جا: نشر اسوه، 1381، ص 173.
29 . شلبی، احمد؛ تاریخ آموزش در اسلام، ترجمه محمد حسین ساکت، بی جا : نشر فرهنگ اسلامی ، 1370، ص 156 – 155.
30 . حلبی، علی اصغر؛ تاریخ تمدن اسلام ، بی جا : نشر بنیاد ، 1365، ص 381.
31 . همایونفرخ، رکن الدین؛ کتاب و کتابخانه های شاهنشاهی ایران، بی جا: وزارت فرهنگ و هنر، 1347، ص 6.
32 . ابن جوزی، ابوالفرج عبدالرحمن ؛ المنتظلم فی تاریخ الامم و الملاک، بیروت : دارالکتب العلمیه، 1412، ج 14، ص 366.
33 . همان ، ص 33.
34 . آشتیانی ، محمدرضا؛ ترجمه و شرح نهج البلاغه، قم : هدف، بی تا ، ج 1، ص 16.
35 . المنتظم ، ج 14، ص 366.
36 . ماهیگیران تاجدار، ص 280 – 279.
37 . خضری، احمد رضا؛ تاریخ خلافت عباسی (از آغاز تا پایان آل بویه) تهران : سمت ، 1382، ص 193 – 192.
.38 فقیهی ، علی اصغر؛ آل بویه نخستین سلسله قدرتمند شیعه، بی جا : صبا ، 1365 ، ص 535.
39 . زندگینامه شیخ طوسی، ترجمه علیرضا میرزا احمد و سید حمید طبیبیان ، تهران ، 1360، ص 9-8
40 . احیای فرهنگی دو عهد آل بویه ، ص 98.
41 . همان ، ص 100.
42 . کلودکاهن و م کبیر ؛ بویهیان، ترجمه یعقوب آژند، تهران : 1384، نشر مولی
43 . مشکوه کرمانی، احمد؛ تاریخ تشیع در ایران، همراه : هادی مشکوه ، 1385، 896-893.
44 . مفاخر اسلام، تهران : اسناد انقلاب اسلامی، 1378، ج 3، ص 230 – 299.
45 . هالم، هانیس؛ تشیع، ترجمه محمد تقی اکبری، قم :نشر ادیان ، 1385، ص 101.
46 . همان ، ص 104 – 103.
47 . فقیهی، علی اصغر؛ تاریخ آل بویه، تهران : سمت ، 1378، ص 57.
48 . مفاخر الاسلام ، ص 238-237.
49 . زندگی سیاسی و فرهنگی شیعیان بغداد، 270 – 269.
50 . همان ، ص 271 – 270.
51 . تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، ص 130.
52
53 . فلاسفه شیعه ، 326 – 324.
54 . قزوینی، عبدالجلیل؛ النقض، تصحیح سید جلال الدین حسینی، بی جا : 1331 هـ . ش
55 . خوانساری، میرزا محمد باقر؛ روضات الجنات ، تحقیق اسداله اسماعیلیان، تهران : چاپخانه اسماعیلیان، 1395 هـ . ق ، ج 4 ، ص 294.
56 . همان ، ج 6، ص 195.
57 . فلاسفه شیعه، ص 333-332.
58 . خواندمیر؛ حبیب السیر، تهران : انتشارات خیام، 1353، ص 310.
59 . بویهیان ، ص 241.
60 . آل بویه نخستین سلسله قدرتمند شیعه ، ص 325 – 324
61 . همان، ص 377.
62 . تاریخ تشیع در ایران، ص 896 – 895.
63 . تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی ، ص 119.
.64 تشیع، ص 107-106.
65 . مطهری، مرتضی؛ آشنایی با علوم اسلامی، قم : نشر اسلامی، بی تا، ص 26.
66 . دوانی، علی؛ هزاره شیخ طوسی تهران : امیرکبیر ، 1362، ج 1، ص 53.
67 . همان ، ص 53.
68 . فلاسفه شیعه ، ص 338 – 337.
69 . همان ، ص 342- 340 -339.
70 . تاریخ آل بویه ، ص 55.
. 71 تاریخ تمدن اسلامی، ص 342-340.
72 . بویهیان، ص 240.
73 . تشیع ، ص 104.
74 . همان ، ص 106-105.
75 . روضات الجنات ، ص 195.
76 . مفاخر اسلام، ص 346.
77 . زندگی سیاسی و فرهنگی شیعیان بغداد، ص 277-276.
78 . زندگینامه شیخ طوسی، ص 7.
79 . تاریخ تشیع در ایران ، ص 894.
80 . ابوجعفر محمد بن حسن طوسی و محمد واعظ زاده خراسانی ؛ یادنامه شیخ طوسی، مشهد : دانشگاه فردوسی، 1354، ص 33/ همان.
81 . همان ، ص 34.
82 . همان ، ص 35.
. 83 همان ، همو
84 . همان ، ص 36.
85 همان ، ص 38.
86 . زندگی سیاسی و فرهنگی شیعیان، ص 327.
87 . مفاخر اسلام ، ص 350-349.
88 . تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی ، ص 130.
89 . تشیع ، ص 107.
90 . تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی ، ص 120.
91 . آشنائی با علوم اسلامی ، ص 261.
. 92 زندگی سیاسی و فرهنگی شیعیان بغداد ، ص 281 تا 279.
93 . محبی، سعید؛ تشیع سیری در فرهنگ و تاریخ تشیع، تهران : انتشارات دائره المعارف و تشیع، 1373، ص 288.
94 . همان ، ص 289.
95 . تشیع، ص 110.
96 . تشیع ، ص 112.
97 . تشیع، ص 115-114.
—————

————————————————————

—————

————————————————————

2


تعداد صفحات : حجم فایل:361 کیلوبایت | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود