مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی بررسی مقایسه ای منجی گرایی در نگاه تشیع و صهیونیسم مسیحی استاد راهنما: جناب آقای دکتر ستوده محقق: حسن شرافتی دانشجوی مقطع دکترای علوم سیاسی
بهار1390
لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون 1
1-(قرآن کریم ،انبیاء – 105)
فهرست مطالب
عناوین
کلیات
1
منجی گرایی واهداف آن ازمنظر تشیع
2
منجی گرایی واهداف آن از منظر صهیونیسم مسیحی
3
مقدمه و طرح مسئله
4
فهرست منابع، ماخذ و پیوست ها
خلاصه، نتیجه و ارائه راهکارها و راه حل ها
بررسی مقایسه ای منجی گرایی در نگاه تشیع و صهیونیسم مسیحی
مقدمه و طرح مسئله:
وقتی «فیلم مردی که آینده را می بیند» به زبانهای زنده دنیا اکران شد و پیش گویی های نوستر آداموس در قالب فیلم،
بارها و بارها از شبکه های ماهواره ای در جهان پخش شد، سئوالات متعددی برای مخاطبین بخصوص مسلمانان و بالاخص
شیعیان پیش آمد که چرا این فیلم همزمان با حوادث خاورمیانه از جمله وقوع انقلاب اسلامی در ایران، اکران شده است و چرا
این فیلم بارها و بارها به زبان های زنده دنیا ترجمه شده و پخش می شود و چرا این امر بخصوص در سکانس پایانی فیلم
تاکید دارد: که «ای مردم جهان برای اینکه حادثه آخر الزمان و جنگ جهانی پیش نیاید، بیایید با غرب متحد شویم
تا جلوی ظهور پسر پیغمبر آخرالزمان را بگیریم؟ چه کسانی در پشت صحنه تهیه و اکران این فیلم قرار داشته و چه اهدافی را
دنبال می کنند؟ و چرا چنین موضوع مهمی را دائماً با واژه های همچون جنگ، ویرانی، ترس، مرگ و نابودی و خشونت همراه می کنند؟!
حال با توجه به موضوع منجی گرایی و آخرالزمان که موضوعی فراگیر و عمومی است و در تمام ادیان و فرق به این موضوع توجه
خاص شده است(3) و از طرفی شیعیان جهان و شیعیان در جمهوری اسلامی ایران بصورت خاص نسبت به طرح این موضوع با این
ویژگی حساسیت نشان داده و بدنبال کشف حقایق پشت صحنه چنین اقداماتی هستند لذا پس از طرح سئوالات مربوطه،
سئوالات اصلی و فرعی این پژوهش مطرح می گردد تا به جهت بدست آمدن حدود و نقطه تمرکز و بررسی مقایسه ای موضوع
مهدویت در نگاه تشیع و صهیونسم مسیحی و ارائه راهکارها و راه حل هایی مطرح گردد.
1- توضیح کامل در مورد شخصیت نوستر آداموس
2- توضیح کامل در مورد فیلم «مردی که آینده را می بیند»
3-شفیعی سروستانی،اسماعیل،مثلث مقدس(راز عداوت غرب با اسلام ومسلمانان)،هلال،تهران1385،ص91
سوال اصلی: سوالاصلی در این پژوهش؛ نوع نگاه و اهداف پیرامون آن، در موضوع منجی گرایی است. لذا در صورت بررسی و تبیین نظریه و اهداف مذهب تشیّع و شیعیان و نظریه و اهداف جریان صهیونیسم مسیحی و مبلغین انجیلی از طرح منجی گرایی وآخرالزمان، می توان پس از بررسی و مقایسه این دو نظریه به راهکارها و راه حل ها دست یافت. از این منظر سئوالات اصلی به شرح ذیل بیان می گردد: نظریه و اهداف مذهب تشیّع و جریان صهیونسیم مسیحی از طرح موضوع منجی گرایی چیست؟ و کدام با حق وحقیقت سنخیت دارد؟
سئوالات فرعی:
و اما سئوالات فرعی این پژوهش عبارت است از:
آیا موضوع منجی گرایی یک موضوع صرفاً اعتقادی است و یا می تواند
موضوع سیاسی اعتقادی باشد؟
چرا موضوع منجی گرایی در نگاه و اهداف دو جریان سیاسی اعتقادی متفاوت است؟
موضوع فوق چقدر در سطح مردم جهان و سیاسیون جهان به عنوان مشکل ومسئله جهانی مطرح است؟
این موضوع تا چه حد می تواند مناسبات جهانی بین کشورهای شمال و جنوب را تنظیم و یا باعث اختلاف بیشتر شود؟
حوادث اخیر جهانی تا چه میزان می تواند با موضوع پژوهش مرتبط گردد؟
فرضیه تحقیق:
سئوال اصلی در این پژوهش این بود که:
نظریه و اهداف مذهب تشیّع و جریان صهیونسیم مسیحی از طرح موضوع منجی گرایی چیست؟ و کدام با حق وحقیقت سنخیت دارد؟
فرضیه مطروحه پیش بینی شده در این باب که در انتهای تحقیق نسبت
به اثبات آن بحث و بررسی خواهد شد این است:به نظر می آید :
جریان صهیونسیم مسیحی یک جریان انحرافی و سیاسی است که بدنبال مصادره به مطلوب نمودن این باور جهانی است ولی هدف مذهب تشیّع ایجاد
عدالت و کرامت انسانی به رهبری منجی جهان است.
حدود و نقطه تمرکز
حدود و نقطه تمرکز این پژوهش در محدوده نظری و اعتقادی مربوط به منجی گرایی درنگاه دو جریان اعتقادی، سیاسی و اجتماعی است.
و آن دو جریان عبارت است از:
مذهب تشیّع و جریان صهیونسیم مسیحی، که یکی خاستگاهش بیشتردرشرق (کشورهای جنوب) بخصوص در جمهوری اسلامی ایران است و دیگری خاستگاهش بیشتر در غرب(کشورهای شمال) بخصوص در آمریکا است.
پیشینه موضوع:
موضوع پژوهش فوق پیش از این، توسط محققین و پژوهشگران محترم و با
سلایق مختلف و به اشکال گوناگون مورد نقد و بررسی قرار گرفته است از آن جمله می توان به نشریات منتشره موسسه موعود که توسط استاد شفیعی سروستانی، منتشر شده و می شود اشاره کرد. همچنین در همین راستا کتابهای مهمی همچون «استراتژی انتظار» آقای اسماعیل شفیعی سروستانی، «نظریه اختیاری بودن ظهور» آقای علیرضا نودهی «ظهور نور»
استاد حاج شیخ علی سعادت پرور، «آشتی با امام زمان (عج)» استاد محمد
شجاعی، «خورشید مغرب» آقای محمدرضا حکیمی، «پیشگوییهای نوستر
آداموس» دکتر شرف الدین اعرجی، «نگرشهای نوبه آموزه مهدویت»
دکتر بهرام اخوان کاظمی و دهها مقاله و مطالب که بدلیل عدم فرصت کافی،
ازطرح همه آنها در این مختصر، صرف نظر می گردد .
متغییرهای فرضیه:
در این پژوهش متغییر مستقل منجی گرایی
و متغییرهای وابسته نظریه و اهداف تشیع و
نظریه و اهداف جریان صهیونسیم مسیحیت است.
که نوع تعامل و نگرش هرکدام از این متغییرها بر
متغییرمستقل می تواند نتایج خاص مربوط به خود
را ارائه دهد.
هدف پژوهش:
اهداف این پژوهش به طور خلاصه در دو بخش یعنی بخش علمی و بخش
کاربردی خلاصه می شود. در هدف علمی، محقق به دنبال یافتن پاسخ سئوالات
مطرح شده در این پژوهش می باشد تا بدین وسیله بتوان قدمی در راه تبیین حقیقت
برداشت و مقدمه ای برای نیل به تحقیق و پژوهش های بیشتر گردد، حال با عنایت به
اینکه ام القرای شیعیان جهان، نظام جمهوری اسلامی ایران است و این نظام از بدو پیدایش
خود با نظام سلطه غربی وجریان صهیونیسم مسیحی در جنگ سخت و نرم است لذا
ضرورت تبیین چنین پژوهش برای مسئولین و دولت مردان نظام جمهوری اسلامی
بخصوص مسئولین سیاست خارجی کشور در عرصه بین المللی می تواند کارگشا و
تصمیم ساز گردد.
راه روش آزمون فرضیه و اهمیت آن
برای آزمون فرضیه این پژوهش، کوشش خواهد شد با جمع آوری داده ها و اطلاعات مربوط با استفاده از منابع نوشتاری و دیداری (سمعی و بصری) برای بررسی اثرات متغییر مستقل بر متغییرهای وابسته و احراز وجود رابطه میان آنها با روش توصیفی، تاریخی و تحلیل محتوای مربوطه، فرضیه مطروحه را به معرض آزمون قرار داد. البته اثبات فرضیه پژوهش خود نیز نتایج کاربردی، نظری و عملی خواهد داشت، زیرا در کنار ارائه توصیف نظری و رفع ابهام ها، حقیقت برای همگان اعم از محققین و وجدانهای پاک حقیقت جو در عالم، آشکار خواهد شد.
سازماندهی پژوهش:
این پژوهش دارای یک مقدمه و طرح مسئله و چهار فصل می باشد
درفصل اول، کلیات تحقیق شامل: تعاریف مربوط به کلید واژه ها بیان شده و در فصل دوم و سوم به موضوع منجی گرایی از منظر مذهب تشیع و جریان صهیونیسم مسیحی خواهیم پرداخت. درفصل چهارم به مقایسه این دو دیدگاه پرداخته خواهد شد. و درانتها پس از ارائه خلاصه و نتیجه تحقیق، فهرست منابع معرفی می گردد.
فصل اول: کلیات
منجی گرایی
در روزگار حاضر، چند پدیده نقش کلیدی یافته اند. یکی از این پدیدهها جهانی شدن است؛ دیگری بحران معناست و پدیده دیگر که به نوعی در دو، سه دهه اخیر فارغ از تعصب گرایی و اعتقادات یا دیدگاه های دینی خاص مطرح شده است، پدیده ای است که در جهان به برجسته شدن گرایشات دینی، و منجی گرایی انجامیده است. چرخش هزاره میلادی و آغاز هزاره سوم، بر اساس آموزه هزاره گرایی که در یهودیت و مسیحیت وجود دارد از یک سو، و رشد و گسترش اسلام گرایی در جهان معاصر، موجب شده است که ما شاهد ظهور جنبش ها و تکاپوهای خاصی به نام منجی گرایی در یکی دو دهه اخیر باشیم.
منجی گرایی در جهان امروز نمودهای مختلفی داشته است. در جهان مسیحیت و یهودیت، گسترش و فعال شدن جریانات دینی هزاره گرا از یک سو و جریانات بنیادگرایی دینی از سوی دیگر نمود بارزی دارند. نزدیک شدن هزاره جدید موجب شده است تا آموزه ظهور حضرت مسیح(ع)، چه از سوی یهود و چه از سوی مسیحیان، به نوعی مورد توجه قرار گیرد. اقدامات صهیونیسم های یهودی و مسیحی در زمینه سازی ظهور حضرت مسیح(ع) با بازگرداندن یهودیان به ارض موعود از یک سو و گره خوردن این ایده با اهداف و مطامع سیاسی ابرقدرت های بزرگ، موجب توجه بیشتر جهانی به آموزه منجی گرایی شده است.
در جهان اسلام نیز هر چند آموزه مهدویت در اعتقاد اصیل اسلامی ریشه دارد و تمامی مذاهب اسلامی آن را پذیرفته اند، اما رشد و گسترش آموزه مهدویت خواهی و منجی گرایی در چند دهه اخیر بارز است. بحران درونی جهان اسلام، رشد اسلام گرایی، آغاز عصر جهانی و عوامل دیگر، زمینه ساز توجه بیشتر مسلمانان به این مسئله است. به هر حال فارغ از علل مختلف و کثیر آن، توجه به منجی گرایی در جهان امروز، پدیده های جهانی و فراگیر است که یکی از زمینه های آن را می توان در عامل «جهانی شدن» یافت.
تعریف شیعه در لغت و اصطلاح
شیعه در لغت بر دو معنا اطلاق می شود، یکی توافق و هماهنگی دو یا چند نفر بر مطلبی، و دیگری، پیروی کردن فردی یا گروهی، از فرد یا گروهی دیگر. در زبان عربی در اصل به معنای یک، دو یا گروهی از پیروان است. در قرآن این لفظ چندین بار به این معنا به کار رفته است.
برای نمونه در آیه ۱۵ سوره قصص درباره یکی از پیران موسی از عنوان شیعه موسی و در جای دیگر از ابراهیم به عنوان شیعه نوح یاد می کند. در تاریخ اسلام لفظ شیعه، به معنای اصلی و لغوی اش برای پیروان افراد مختلفی به کار می رفت. برای مثال، گاهی از شیعه علی بن ابی طالب و گاهی از شیعه معاویه بن ابی سفیان نام برده شده. اما این لفظ به تدریج معنای اصطلاحی پیدا کرد و تنها بر پیروان علی که به امامت او معتقدند اطلاق می شود.
«شیعه» در اصطلاح به آن عده از مسلمانان گفته می شود که به خلافت و امامت بلافصل علی معتقدند، و بر این عقیده اند که امام و جانشین پیامبر اسلام از طریق نصّ شرعی تعیین می شود، و امامت علی و دیگر امامان شیعه نیز از طریق نص شرعی ثابت شده است.
تاریخ شیعه:
آغاز پیدایش شیعه در زمان حیات پیامبر اسلام بود که برای اولین بار به شیعه علی معروف شدند. پیامبر اسلام در تفسیر آیه اولئک هم خیر البریه خطاب به علی گفت: «تو و شیعیان تو در روز قیامت از خدا خشنودند و خدا از آنان خشنود است». نیز گفته است: «علی و شیعیانش در روز قیامت پیروز و سعادتمندند».
در زمان پیامبر چهار نفر از صحابه، سلمان، ابوذر، مقداد و عمار یاسر به عنوان شیعه علی شناخته می شدند.
جهت مطالعه
باورها:
باورهای سازمان یافته و کلامی شیعه امروز بر این است که تبیین و تفسیر امر دین پس از پیامبر و اداره امور مسلمانان بر عهده اشخاصی است، که از سوی خدا معین شده و دارای ویژگیهایی همچون عصمت و عدالت هستند، این افراد امام نامیده می شوند. نخستین امام شیعیان علی است. بر پایه باور شیعه، طبق احادیث متواتر محمد بارها پیش از درگذشتش و به ویژه در غدیر خم آشکارا به جانشینی او تصریح کرده بود.
شیعیان علاوه بر سه اصل دین توحید، نبوت و معاد به دو اصل دیگر یعنی عدل و امامت نیز باور دارند. اصل عدل بین شیعیان و معتزله تا حدی مشترک است و اصل امامت ویژه این کیش است.
همچنین شیعیان قرآن را کتابی محفوظ می دانند و همه آنها مدعی پیروی از قرآن و سنت محمد هستند و بخاطر پیروی از سنت پیامبر اسلام و دستور خداوند- شیعه تعیین جانشین پیامبر را تنها ویژه خدا و پیامبر می داند. از مهم ترین باورهای شیعه امامیه، باور به وجود و ظهور آخرین امام (مهدی) یا قائم آل محمد است. همچنین اعتقاد به رجعت یکی از بزرگ ترین و مهم ترین اعتقادات شیعه در رابطه با امام عصر، مهدی موعود، ظهور ایشان و وقایع آخرالزمان است؛ و همچنین یکی از بزرگ ترین تفاوت های شیعه با دیگر مذاهب اسلامی و حتی دیگر ادیان جهان است.
منابع شیعه در دین
شیعه امامیه، اصول و فروع دین اسلام را از چهار منبع به دست می آورد که عبارتنداز:
قرآن کریم
سنت نبوی
احادیث ائمه(ع) اهل بیت
عقل و تفکر عقلی
جهت مطالعه
امامت
شیعه معتقد است قرآن و سنت پیامبر اسلام برای ایمان حقیقی لازم ولی ناکافی است. یک مسلمان برای شناخت وظیفه خود و سلوک به سوی خدا در هر زمان نیازمند پیشوایی است، که راه شناس و درستکار باشد و او را به سوی خدا راهنمایی کند؛ در غیر این صورت هر کس بر اساس تشخیص شخصی اش امر دین را تفسیر می کند و گمراه می گردد. این پیشوا حجتی است که توسط خدا انتخاب و توسط پیامبر و امامان پیشین به مسلمانان معرفی می گردد. بنابراین امامت مفهومی بسیار بنیادی است و امام ویژگیها و مسئولیت های متعددی از جمله تبیین و تفسیر دین و هدایت مردم دارد. خلافت پایین مرتبه ترین سطح وظایف امام است و تنها وقتی امام به خلافت دست می یابد که مسلمانان او را بخواهند و یاری نمایند. چنانکه امام علی در اوان خلافت می گوید:
«اگر نبود حضور حاضران و اقامه حجت به واسطه یاران و اگر نبود عهدی که خدا از آگاهان گرفته است تا بر ستمگری ظالم و ستم بر مظلوم آرام نگیرند، افسار شتر خلافت را وا می نهادم.(خلافت را نمی پذیرفتم.)»
البته یکی ازمنابع فقهی شیعه اجماع است درصورتی که کاشف از رای معصوم باشد وروایات ائمه وپیامبر سنت نامیده میشوند.
زیر شاخه های شیعه
دین اسلام در اصل دارای یک مذهب و یک مرام بوده است. اما این دین به مرور زمان به زیر شاخه های بسیار دسته بندی گردید که حتی ۷۲ زیرگروه نیز گفته شده است. شیعیان نیز از سده دوم هجری به بعد به چندین زیرگروه منشعب شده اند. امروز بیشتر شیعیان را «شیعیان دوازده امامی» تشکیل می دهند. مهم ترین مذاهب دیگری که از شیعه منشعب شده اند، عبارت اند از اسماعیلیان، زیدیه، کیسانیه، واقفیه و فطحیه. تمام این مذاهب علی رغم تفاوتهای آشکار اعتقادی و فقهی در مساله ضرورت «امامت» اشتراک نظر دارند. البته تفسیر هر یک از امام و مصداق آن منحصربفرد است.
جهت مطالعه
مفاتیح العلوم شیعیان را به پنج زیرگروه بخش می کند، زیدیه (پیروان زید بن علی)، کیسانیه (پیروان کیسان غلام علی بن ابیطالب)، عباسیه (منسوب به آل عباس بن عبدالمطلب)، غالیه، و امامیه (یا رافضه).وی امامیه را به ۷ تیره تقسیم می کند، ناووسیه (منسوب به عبدالله بن ناووس)، مفضلیه (منسوب به مفضل بن عمر)، قطعیه (که وفات موسی بن جعفر را تایید کرده اند)، شمطیه (منسوب به یحیی بن اشمط)، واقفیه (که در امامت موسی بن جعفر متوقف شده اند و وی را زنده می دانند)، ممطوره، و احمدیه (منسوب به احمد بن موسی بن جعفر که وی را امام هشتم خود می دانند).
خاستگاه
کسانی که بعدها شیعه نامیده شدند معتقد به انتخاب خلیفه توسط خدا و ابلاغ آن توسط پیامبر هستند و بنابراین بر اساس حدیث غدیر علی را خلیفه بر حق می دانند و دیگران که بعدها اهل سنت نام گرفتند آنچه را در عمل واقع شده و سیره اصحاب پیامبر است، مشروع می دانند. بنابراین خلفای انتخابی بعد پیامبر را به ترتیب ابوبکر، عمر، عثمان و علی می دانند.
شیعیان بر این باورند که محمد در زمان حیات خود برای خود جانشینی تعیین کرد و پسر عمو و دامادش علی بن ابیطالب را به عنوان امام و خلیفه پس از خود اعلام نمود. شیعیان بر این باورند که شیعه فرقه انشعابی یا ساختگی نیست و خاستگاه آن دفاع از اسلام و ولایت و عدل است.
همچنین شیعیان در اثبات اصلیت خود به روایاتی از پیامبر اسلام با منابع اهل سنت استناد می کنند، که در آنها به «شیعه علی» اشاره شده است. از جمله سیوطی سنی مذهب روایت می کند زمانی پیامبر رو به امام علی کرد و گفت: «سوگند به آن که جانم به دست اوست این شخص – علی – و کسانی که شیعه و پیرو اویند در قیامت رستگارند.»
مذهب سُنّی
مذهب سُنّی بزرگ ترین مذهب دین اسلام است که بیشترین پیروان را در میان مسلمانان دارد به طوری که حدود ۹۰٪ مسلمانان جهان اهل تسنن هستند.
اهل سنت و جماعت بر این باورند که محمد، پیامبر اسلام، پس از خود جانشینی تعین ننمود و بعد از فوت محمد مسلمانان آن زمان بر اساس شورا و انتخاب چهار تن را به عنوان خلیفه ی مسلمین انتخاب نموده اند. ابتدا در سقیفه بنی ساعده، ابوبکر را که از صحابه (یاران)و نزدیکان محمد بود و در میان مسلمانان محبوبیت و اعتبار زیادی داشتند برای خلافت بعد از محمد بر جامعه نوبنیاد مسلمانان انتخاب کردند.
جهت مطالعه
این چهار تن که به خلفای راشدین معروفند به ترتیب عبارت اند از:
ابوبکر،عمر،عثمان،علی
اهل سنت علاوه بر آن احترام خاصی را به اهل بیت پیامبر(بویژه امامان اهل تشیع) قائلند.
برخی از سنیان، حسن پسر علی را نیز خلیفه می دانند و بر این باورند که دارای دوران خلافت بسیار کوتاهی بوده است اما دیگران معتقدند که بعد از علی، دوران خلافت اسلامی بر مسلمانان برای همیشه تمام شده و بعد از آن را سلطنت می دانند. هرچند که تمامی اولاد محمد نزد سنیان، محترم شمرده می شوند.
سنیان، قرآن را کتابی محفوظ می دانند و مدعی پیروی از قرآن و سنت حضرت محمد هستند. اما اصطلاح «اهل سنت» در تقسیم بندی های مذهبی قرن دوم هجری شکل گرفت. در آن دوران گروهی خود را «اهل سنت» نامیدند و گروهی دیگر که عمدتاً معتزلی بودند، خود را «اهل توحید» نامیدند.
«مجموعه احادیثی که در دوران بنی عباس گرد آمد، «سنت» و عقایدی که پیرامون آنها شکل گرفت، «عقاید السنه» نامیده شد و معتقدان به آن را «اهل سنت» می نامند؛ بنابراین اصطلاح اهل سنت از حدود سال ۱۵۰ه.ق. به بعد در جامعه اسلامی رواج پیدا کرد.»
مذهب سنی از لحاظ علوم فقهی به چندین فرقه حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی و اهل حدیث تقسیم می گردد. هر چند که اختلافات آنان بسیار جزئی است و اغلب پیروان یکی از آنان می تواند در شرایط زمانی و یا مکانی خاص از فرقه دیگری تقلید کند.
در مقابل امروزه بعضی از اهل سنت شیعه را مذهبی ساختگی دانسته و آن را به عبد الله بن سبا نسبت می دهند. البته برخی از اهل سنت بین فقه جعفری -آموزه های فقهی امام صادق- با مذهب تشیع تفاوت قائلند. نظیر شیخ شلتوت مفتی اعظم الازهر که مذهب جعفری را نظیر مذاهب چهارگانه اهل سنت معتبر می دانست.
امامان شیعیان دوازده امامی
جهت مطالعه
اکثریت شیعه، را شیعه امامیه یا اثنا عشریه (دوازده امامی) تشکیل می دهد، از آنجا که آنان جانشینان پیامبر اسلام را ۱۲ نفر می دانند، اثنا عشریه (دوازده امامی) نامیده شده اند. نام و خصوصیات امامان دوازدهگانه در احادیثی که از پیامبر اسلام روایت شده، بیان گردیده است. آنان عبارتند از:
امام علی بن ابی طالب
امام حسن بن علی
امام حسین بن علی
امام علی بن الحسین (سجاد/زین العابدین)
امام محمد بن علی (باقر)
امام جعفر بن محمد (صادق)
امام موسی بن جعفر (کاظم)
امام علی بن موسی (رضا)
امام محمد بن علی (تقی)
امام علی بن محمد (نقی)
امام حسن بن علی (عسکری)
امام حجت بن الحسن (مهدی)
جهت مطالعه
جغرافیای تشیع
جغرافیای تشیع در آسیا
جمعیت شیعیان حدود ۱۶٪ از کل جمعیت مسلمانان را تشکیل می دهد. بیشتر شیعیان دوازده امامی در ایران، عراق، آذربایجان، لبنان، افغانستان، پاکستان و حاشیه خلیج فارس زندگی می کنند. طبق آمار ۸۹ درصد مردم ایران و ۶۰ تا ۶۵ درصد مردم عراق و ۳۰ درصد مردم کویت و ۱۶ درصد مردم امارات متحده عربی شیعه دوازده امامی هستند. اما در خصوص شیعیان لبنان، آذربایجان، عربستان سعودی، بحرین و قطر آمار دقیقی در دست نیست. همچنین طبق آمار و ۲۰ درصد مردم پاکستانشیعه هستند که بخشی از آنها بخصوص در کشمیر اسماعیلی هستند. شیعیان یمن که در نقشه نشان داده نشده است، عمدتاً از زیدیه هستند، اما از آنها نیز آمار دقیقی در دست نیست. همچنین طبق نقشه مقابل بخشی از مردم ترکیه و سوریه نیز علوی هستند.
صهیونیسم
صهیونیسم یک حزب و تشکیلات سیاسی است که با وسایل و ابزار ظالمانه و نامشروع اهداف جابرانه و غاصبانه ای را تعقیب می کند.
صهیون کوهی است در اورشلیم که بارگاه حضرت داود و پیامبر(ع ) در آن قرار دارد و واژهء صهیونیسم از آن گرفته شده است .
اولین کنگره حزب صهیونیسم در شهر "بال سوئیس" تشکیل گردید که در آن کنگره، فلسطین محل تشکیل دولت یهود تعیین شد.
بالاخره کار به جایی رسید که "بالفور" وزیر خارجه وقت انگلیس وعده تشکیل دولت یهودی را در روز دوم نوامبر 1917میلادی به صهیونیست ها داد، در نتیجه یهودی ها با حمایت کامل انگلیس و آمریکا وفرانسه دولت خود را تشکیل دادند. (1)
از نظر اعتقادی ظاهرا تفاوتی بین صهیونیسم و دیگر یهودیان نیست . هر دو مدعی پیروی از حضرت موسی کلیم (ع ) هستند. اما صهیونیسم یک قوم خودخواه نژاد پرست است و مدعی تشکیل دولت یهودیان از نیل تا فرات، به وسیله سلطه نظامی است.
صهیونیسم مسیحی
اصطلاح صهیونیسم مسیحی نخستین بار توسط تئودوهرتسل بنیانگذار صهیونیسم در توصیف هنری دونان پایه گذار صلیب سرخ در اولین کنگره صهیونیسم بکار گرفته شده که در واقع بیانگر حمایت مسیحیان از صهیونیسم است
می توان جنوب آمریکا را مرکز اصلی مسیحیان صهیونیست در ایالات متحده دانست. جری فالویل تصریح کرده است که این منطقه، کمربند انجیلی ها است. البته اکنون این منطقه پایگاه انتخاباتی حزب جمهوری خواه و «کمربند امنیت اسرائیل» نیز است.
مکتب نو ظهور صهیونیسم مسیحی
اصول و مبانی جریان مبلغان انجیل در آمریکا و انگلیس، حمایت همه جانبه عقیدتی و سیاسی از صهیونیسم می باشد. و آنها اعتقاد دارند که پیروان کلیسای پروتستان برای ظهور دوباره مسیح باید چند خواسته مسیح را که در تفاسیر انجیل در قرن بیستم به عنوان پیشگوییهای انجیل بیان شده، عملی نماید. این جریان نو ظهور در پروتستانیسم با عنوان صهیونیسم مسیحی (Cristian Zionism) شهرت دارد. این جریان صهیونیسم مسیحی یک پدیده جدید دینی – سیاسی در مسیحیت است، که برای اولین بار توسط کلیسای انگلیس در اواخر قرن نوزدهم میلادی به وجود آمد.1 پروتستانهای مقیم آمریکا و انگلیس این جریان نوظهور را «عملی نمودن خواسته های مسیح» و «عملی نمودن پیشگوییهای انجیل» نیز می نامند. در این زمینه در اواخر قرن نوزدهم مطابق افکار جدید جان داربی انگلیسی، یک مفسر معروف انجیل از آمریکا به نام سایرس اسکوفیلد (Cyrus Scofild) تفسیر انجیل را تحریف کرد. و تفسیر انجیل وی امروزه معتبر ترین تفسیر انجیل برای پروتستانها سراسر جهان محسوب می شود و بهترین مرجع برای انجیل شناخته شده است. پیروان این مکتب خود را از مبلغان انجیل می دانند. و اعتقاد دارند پیروان این مکتب، مسیحیان دوباره تولد یافته می باشند. که فقط اینان اهل نجات خواهند بود و دیگران هلاک خواهند شد. از ویژگیهای ممتاز پیروان این مکتب اعتقاد راسخ و تعصب خاص به صهیونیسم می باشد. و تعصب این مسیحیان به صهیونیسم بیش از صهیونیسم های یهودی مقیم اسرائیل و آمریکا است.
برخی اعتقادات و آموزههای یهودیان صهیونیست :
اعتقاد به کابالا؛ کابالا یا کبالا یا قبالا(به عبری: קַבָּלָה) به معنای «دریافت کردن» و به معنی واقعی کلمه «رسم رسیده» است. کابالا تفسیر رمزگونه ای از کتاب های مقدس عبری است.
اعتقاد به امانیسم و ماتریالیسم (ماده گرایی) و عدم اعتقاد به روح و عالم برزخ و … و در مقابل اعتقاد به تناسخ؛
اعتقاد به حضرت سلیمان نه به عنوان نبی و پیامبر بلکه به عنوان پادشاه، جادوگر و ماسون اعظم؛
بازپسگیری کامل بیت المقدس و گسترش حکومت یهودی و سلطه یک نژاد برتر و جمعآوری تمام یهودیان در فلسطین؛
همانطور که اشاره شد در آموزههای ماسونی، ماسونها دارای درجه و رتبه از ۱ تا ۳۳ میباشند و هر ماسون تا درجه ۳ باید به خدایی واحد اعتقاد داشته باشند اما درجات بالاتر ۳ اعتقاد به خدا نباید وجود داشته باشد؛
منجی گرایی: منجی و نجات بخش از دیدگاه یهودیان از نسل و نژادی خاص هستند که در اکثر فیلم های هالیوود و اخیراً سریالهای کرهای که متاسفانه از رسانه ملی ما یا پخش شده و یا درحال پخش هستنددیده میشود؛
بسیاری از اعتقادات و آموزه های یهودیان و فراماسونرها از کتب مقدس میباشد که بلا استثنا همه پیامبران را افرادی زناکار، زنباره، شرابخوار و زنازاده معرفی میکند و عصمتی برای آنها قایل نیستد و تا جایی پیش میروند که حتی خداوند متعال را نیز دروغگو و ناتوان در برخی از امور و وجودی مادی برای آن قائل هستند. (که در بابهای اول تا سوم در مورد داستان آفرینش آدم و حوا و یا در داستانهای حضرت یعقوب و اسحاق می توان به وضوح گونه تحریفات را دید)؛
تجارت آزاد و جهان کاپیتالستی.
فصل دوم : منجی گرایی واهداف آن ازمنظر تشیّع
منجی گرایی در مذهب تشیّع
در آموزه های مذهب تشیّع منجی جهان کسی نیست جز امام دوازدهم شیعیان که به نام امام مهدی (عج) ازاو یاد می شود که به برخی از ویژگیهای او اشاره می گردد:
1— قیام مهدی(عج) کسی از زمان قیام و خروج او آگاهی ندارد. تنها می توان گفت این امر زمانی رخ می دهد که جهان تشنه پذیرش حق و حقیقت و خواستار قیام مصلح و منجی باشد. این عطش آن گاه به اوج خود می رسد که حکومت های ناحق و حاکمان نابه کار، جامعه را به ورطه نابودی بکشند و با به راه انداختن جنگ های خانمان سوز، مردم را به تنگ آورده باشند. آن گاه که مردم هوشیار شوند و به خود آیند و بر اثر تجربه های گذشته و واخوردگی از رژیم های بشری، آمادگی کامل برای پذیرش حکومت الهی و قوانین و اصول آن را داشته باشند و او را از صمیم دل بخواهند، وی چونان «شهاب ثاقب»[51] به فرمان خدا پدیدار می شود و زمین را از لوث بیدادگران پاک می کند. همین آمادگی و پذیرش همگانی است که سبب می شود آن چه را هیچ مصلحی به انجامش موفق نگردیده است، عملی سازد و حکومتی مطلوب و عدالت گستر برپا سازد.[52] امیرالمومنین علی(ع)، قیام منجی را چنین ترسیم می کند: جنگ قد علم خواهد کرد، در حالی که دندان های خود را نشان می دهد، پستان هایش پر و آماده است. شروع کار شیرین است و عاقبت آن تلخ. همانا فردا امری ظاهر خواهد شد که او را نمی شناسید و انتظارش را ندارید. آن حاکم عادل، هر یک از عمال حکومت های پیشین را به سزای اعمال خویش خواهد رسانید. زمین پاره های جگر خویش را از معادن و خیرات و برکات، برای او بیرون خواهد آورد و کلیدهای خود را با تمکین به او تسلیم خواهد کرد. آن گاه او به شما نشان خواهد داد که عدالت واقعی چیست؟ و چگونه کتاب خدا و سنت پیامبر احیا خواهد شد.[53]
جهت مطالعه
نخستین یاوران حضرت مهدی، 313 تن مومن صالح جنگ جو هستند که ندای او را لبیک می گویند و به مصداق gاَیْنَ مَا تَکُونُوا یَاْتِ بِکُمْ اللَّهُ جَمِیعًاf از هر سو گرد می آیند و به دورش حلقه می زنند.[54] اینان از یک گروه و دسته نیستند، بلکه هرکدام از هر گروه، صنف و شهری اند با امام زمانشان به چهل صفت از صفات نیک انسانی، در میان رکن و مقام پیمان می بندند.[55] پس از انتشار ظهور قائم4، مردم به تدریج خود را به او می رسانند و به او می گروند تا این که شمار آنان به ده هزار نفر (برابر شمار یاران پیامبر در فتح مکه) می رسد و آن گاه با اذن خداوند، قیام او آغاز می گردد.[56] او با بت ها و مظاهر کفر و ستم مبارزه ای بی امان انجام می دهد و ابلیس و ابلیسیان را از پای درمی آورد و مشرکانی را که مانع او هستند، از میان برمی دارد. بدعت های رایج را نابود و دستورهای دینی و حدود شرعی فراموش شده را اجرا می کند.[57] وی مظهر رافت و عطوفت و پرچم نجات برای پاکان و مظلومان و شمشیر خشم و عذاب برای ظالمان، ناپاکان و کج روان است. او مصداق gاَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ fبه شمار می رود.[58] در میان یاوران امام مهدی4، شخصیت های سرشناس و بزرگی به چشم می خورند. در راس آنان، حضرت عیسی مسیح(ع) است که بر مهدی(عج) سلام می گوید و در نماز به امامت او اقتدا می کند. سپس هیچ یهودی و غیریهودی نیست مگر این که به او ایمان آورد.[59]
:. دولت مهدی (عج)
روزی که شب ظلمانی به روز نورانی تبدیل گردد و زمین حیات نو یابد و مهدی(عج)، حکومت عدل و داد خود را بگستراند، روز سلطه عدالت و حاکمیت ارزش های والای انسانی در تمامی شئون زندگی و غلبه ایمان بر کفر خواهد بود. در آن روز، مستضعفان بر مستکبران پیروز خواهند شد.
حکومت مهدی(عج) سه ویژگی اساسی دارد؛ یکم. حکومت جهانی در زمان ظهور مهدی(عج)، جهان تشنه عدالت است و در انتظار منجی عادل به سر می برد. وقتی امام مهدی4 قیام خود را آغاز می کند، با تکیه بر یاران و سپاهیان خویش و امدادهای الهی، قدرت خود را در تمامی جهان گسترش خواهد داد و به اذن خدا، زمین و زمان را فرمان بردار خویش می سازد. خداوند متعال به بندگان صالحش چنین وعده داده است: وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْاَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمْ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ اَمْنًا.[60] هم چنین می فرماید: وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ اَنَّ الاَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ.[61] امام باقر(ع) درباره آیه الَّذِینَ اِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْاَرْضِ اَقَامُوا الصَّلَاهَ وَآتَوْا الزَّکَاهَ وَاَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنْ الْمُنْکَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَهُ الْاُمُورِ [62]فرموده است: این آیه در شان آل محمد(ص)، یعنی مهدی(عج) و اصحابش نازل شده است که خداوند سراسر زمین را به او تملیک می کند و به دست او دین را ظاهر می سازد و بدعت ها و باطل را از میان می برد تا حدی که اثری از ستم دیده نخواهد شد.[63]
جهت مطالعه
دوم. گسترش عدل و قسط دیگر ویژگی حکومت مهدی(عج)، رعایت عدالت در تمامی جنبه های آن است. تاکید بر مسئله عدالت و برپایی قسط در عصر مهدی، ترجیع بند همه روایات و احادیث در مورد آن حضرت به شمار می رود. مهدی4، عدالت را به تمام معنا به اجرا در می آورد و در همه جنبه های حقوقی، قضایی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و … آشکار می سازد، همان عدلی که امام علی(ع) به آن بشارت داده است.[64] سوم. وحدت دولت مهدی(عج)، دولت وحدت است؛ وحدت صوری و معنوی. وحدت صوری است؛ زیرا مردم زیر پرچم اسلام و معتقد به قانون قرآن، به خداوند واحد دل می سپارند. وحدت معنوی نیز دارد؛ زیرا دوست مومنان پاک دل است؛ مردمی یک دل با هدفی واحد، یک سخن و دوستدار برپایی نظام عدالت که به توصیه های حاکمی الهی و عدالت گستر دل بسته اند. بدین سان، دولت اسلام با بهره گیری از قانون قرآن و به کارگیری دقیق دستورهای آن، به رهبری امام مهدی(عج) استقرار می یابد و جهانیان، لذت زندگی زیر پرچم منجی الهی، عادل را درک خواهند کرد. آن روز، زمین و آسمان به یمن برپایی دولت کریمه مهدوی، برکت های بی پایانشان را به مردم تحت امر او می بخشند. اهل آسمان و زمین، شادمان و جماد و نبات و حیوان، شادابند.[65]
فصل سوم : منجی گرایی واهداف آن از منظر صهیونیسم مسیحی
صهیونیسم مسیحی
صول و مبانی جریان مبلغان انجیل در آمریکا و انگلیس، حمایت همه جانبه عقیدتی و سیاسی از صهیونیسم می باشد. و آنها اعتقاد دارند که پیروان کلیسای پروتستان برای ظهور دوباره مسیح باید چند خواسته مسیح را که در تفاسیر انجیل در قرن بیستم به عنوان پیشگوییهای انجیل بیان شده، عملی نماید. این جریان نو ظهور در پروتستانیسم با عنوان صهیونیسم مسیحی (Cristian Zionism) شهرت دارد. این جریان صهیونیسم مسیحی یک پدیده جدید دینی – سیاسی در مسیحیت است، که برای اولین بار توسط کلیسای انگلیس در اواخر قرن نوزدهم میلادی به وجود آمد.1 پروتستانهای مقیم آمریکا و انگلیس این جریان نوظهور را «عملی نمودن خواسته های مسیح» و «عملی نمودن پیشگوییهای انجیل» نیز می نامند. در این زمینه در اواخر قرن نوزدهم مطابق افکار جدید جان داربی انگلیسی، یک مفسر معروف انجیل از آمریکا به نام سایرس اسکوفیلد (Cyrus Scofild) تفسیر انجیل را تحریف کرد. و تفسیر انجیل وی امروزه معتبر ترین تفسیر انجیل برای پروتستانها سراسر جهان محسوب می شود و بهترین مرجع برای انجیل شناخته شده است. پیروان این مکتب خود را از مبلغان انجیل می دانند. و اعتقاد دارند پیروان این مکتب، مسیحیان دوباره تولد یافته می باشند. که فقط اینان اهل نجات خواهند بود و دیگران هلاک خواهند شد. از ویژگیهای ممتاز پیروان این مکتب اعتقاد راسخ و تعصب خاص به صهیونیسم می باشد. و تعصب این مسیحیان به صهیونیسم بیش از صهیونیسم های یهودی مقیم اسرائیل و آمریکا است.
اعتقادات صهیونیسم مسیحی
مطابق اعتقادات مکتب فوق به وسیله پروتستانها حوادثی باید به وقوع بپیوندد تا مسیح دوباره ظهور نماید و پیروان این مکتب وظیفه دینی دارند برای تسریع در عملی شدن این حوادث کوشش نمایند. حوادثی که توسط آنها باید عملی شوند، عبارتند از: 1- یهودیان از سراسر جهان باید به فلسطین آورده شوند، و کشور اسرائیل در گستره ای از رودخانه نیل تا رودخانه فرات به وجود آید. و یهودیانی که به اسرائیل مهاجرت نمایند اهل نجات خواهند بود. 2- یهودیان باید دو مسجد «اقصی» و «صخره» در بیت المقدس را منهدم کنند و به جای این دو مسجد مقدس مسلمانان، معبد بزرگ یهود را بنا نمایند. (از سال 1967.م تا به حال دو مسجد اقصی و صخره در بیت المقدس بیش از صد بار مورد حمله یهودیان و مسیحیان صهیونیست قرار گرفته است). 3- روزی که یهودیان مساجد «اقصی» و «صخره» در بیت المقدس را منهدم کنند، جنگ نهایی مقدس (آرماگدون) به رهبری آمریکا و انگلیس آغاز شده، و در این جنگ جهانی تمام جهان نابود خواهند شد. 4- روزی که جنگ آرماگدون آغاز شود، تمامی مسیحیان (پیرو اعتقادات «عملی نمودن خواسته های مسیح» که مسیحیان دوباره تولد یافته می باشند)، مسیح را خواهند دید و توسط یک سفینه عظیم از دنیا به بهشت منتقل می شوند و از آنجا همراه با مسیح نظاره گر نابودی جهان و عذاب سخت در این جنگ مقدس خواهند بود.
5- در جنگ آرماگدون زمانی که ضد مسیح (دجال) در حال دستیابی به پیروزی است، مسیح همراه مسیحیان دوباره تولد یافته در جهان ظهور خواهد کرد. و ضد مسیح را در پایان این جنگ مقدس شکست می دهد و حکومت جهانی خود را با مرکزیت «بیت المقدس» بر پا خواهد ساخت. و معبدی که به جای مسجد «اقصی» و «صخره» در بیت المقدس – که توسط مسیحیان و یهودیان قبل از آغاز جنگ آرماگدون ساخته شده – محل حکومت جهانی مسیح خواهد بود. 6- دولت صهیونیستی اسرائیل با کمک آمریکا و انگلیس مسجد الاقصی و مسجد صخره در بیت المقدس را نابود خواهد کرد. و معبد بزرگ به دست آنان در این مکان ساخته خواهد شد و این رسالت مقدس به عهده آنها می باشد. 7- این حادثه پس از سال 2000.م حتماً اتفاق خواهد افتاد. 8- قبل از آغاز جنگ آرماگدون، رعب و وحشت، جامعه آمریکا و اروپا را فرا خواهد گرفت. 9- قبل از ظهور دوباره مسیح، صلح در جهان هیچ معنی ندارد و مسیحیان برای تسریع در ظهور مسیح باید مقدمات جنگ آرماگدون و نابودی جهان را فراهم نمایند. رهبران مذهبی فرقه های پروتستان در ایالات متحده و انگلیس که به این مکتب نوظهور «خواسته های مسیح» اعتقاد دارند، در دهه 1990.م اعتقادات یاد شده را به شدت در جامعه آمریکا و اروپا تبلیغ کردند و ده سال گذشته در آمریکا در این زمینه دهها کتاب منتشر شده و فیلمهای گوناگونی به نمایش در آمده اند.
رهبران مذهبی فرقه های پروتستان در ایالات متحده و انگلیس که به این مکتب نوظهور «خواسته های مسیح» اعتقاد دارند، در دهه 1990.م اعتقادات یاد شده را به شدت در جامعه آمریکا و اروپا تبلیغ کردند و ده سال گذشته در آمریکا در این زمینه دهها کتاب منتشر شده و فیلمهای گوناگونی به نمایش در آمده اند. در اوایل سال 2001.م کشیش آمریکایی هال لیندسی (Hal Lindsey) که مبلغ این مکتب می باشد، کتابی با عنوان «در پیشگویی های انجیل؛ جای آمریکا کجاست؟» را تالیف کرده که یکی از پر فروش ترین کتابهای سال 2001 در آمریکا به شمار آمده است. در این کتاب نقش دولت واشنگتن در جنگ آرماگدون بیان شده است. نویسنده در این کتاب اثبات نموده است که دولت آمریکا جنگ آرماگدون را رهبری خواهد کرد و مخالفان مسیح در سراسر جهان را که قبل از آغاز این جنگ باعث ایجاد رعب و وحشت در جهان شده اند، شکست خواهند داد. در این جنگ مقدس، دولت انگلیس همکار آمریکا خواهد بود.
دولت آمریکا در اوج جنگ سرد موشکهای هسته ای قاره پیمای خود را «شمشیرهای جنگ مقدس» نامیده بود. پیروان این مکتب در یک دهه گذشته تبلیغ کرده اند که عملیات توفان صحرا علیه عراق در سال 1991.م فراهم کردن مقدمه ای برای جنگ آرماگدون بوده است. مسیحیان صهیونیست از فرقه پروتستان ها در آمریکا و انگلیس اعتقاد دارند که، مسیح همیشه در امور خاورمیانه به سود دولت اسرائیل مداخله نموده است. و اعلام می دارند که خواست دولت اسرائیل در حقیقت خواست مسیح می باشد، و مذاکرات صلح در خاورمیانه بیهوده است. و تاسیس کشور اسرائیل بزرگ از رودخانه نیل تا فرات، خواست مسیح می باشد که به زودی عملی خواهد شد. صهیونیست های یهودی هم مطابق اعتقاد به مجموعه قوانین خود «تلمود»، به مکتب «خواسته های خدا» اعتقاد دارند. و مطابق این اعتقاد، آن ها برنامه ای را اجرا می نمایند که با کمک دولت های آمریکا و انگلیس و دیگر کشورهای غربی، بتوانند دو مسجد مقدس «اقصی» و «صخره» در بیت المقدس را تخریب کرده، کشور اسرائیل بزرگ را با نابودی کامل کشورهای اسلامی به وجود آورند. به همین منظور میان صهیونیست های یهودی و صهیونیست های مسیحی از فرقه پروتستان ها اتحاد و هماهنگی کامل وجود دارد. و مسیحیان پیرو اعتقاد «خواسته های خدا» همواره اظهار می دارند، هر عملی که از سوی دولت اسرائیل انجام می شود، در حقیقت از سوی مسیح طراحی شده است و باید توسط مسیحیان سراسر جهان مورد حمایت قرار بگیرد
به لطف حمایت همه جانبه جهان مسیحی غرب از دولت تل آویو، اکنون ذخایر عظیم موشک های هسته ای و انواع و اقسام تسلیحات شیمیایی و میکروبی در اسرائیل وجود دارد. و در واقع رژیم صهیونیستی را به یک انبار مهمات و پادگان نظامی جهان مسیحی ایالات متحده آمریکا و غرب تبدیل کرده اند. البته هدف استراتژیک جهان مسیحی غرب این است که کشورهای اسلامی را در زمینه های اقتصادی و نظامی برای همیشه ضعیف نگه دارند.
رهبران دینی و سیاسی پروتستان در انگلیس و آمریکا در حقیقت بانیان اصلی صهیونیسم می باشند. بعد از این که «جان داربی» کشیش معروف کلیسای انگلیس، نظریه صهیونیسم مسیحی را برای اولین بار به عنوان «عملی نمودن خواسته های مسیح» و تحقق پیش گویی های انجیل ترویج کرد، دو نفر از کشیشان برجسته پروتستان مقیم آمریکا به نام های «دی ال مودی» و «ویلیام بلاکستون»، صهیونیسم مسیحی را در این کشور تبلیغ کردند.
در سال 1908.م بلاکستون کتابی با عنوان «مسیح می آید» را تالیف کرد. در این کتاب نویسنده به مسیحیان جهان وعده داده بود در سالی که در فلسطین کشور صهیونیستی اسرائیل تاسیس گردد، مسیح دوباره ظهور خواهد کرد. برای رسیدن به این هدف، دولت لندن با تهاجم های فرهنگی و نظامی خلافت عثمانی را متلاشی نمود، و در جنگ جهانی اول ارتش انگلیس سرزمین فلسطین را تصرف کرد. در سال 1917.م هم «آرتور بالفور» وزیر امور خارجه وقت انگلیس، در بیانیه ای تعهد نمود: دولت لندن به یهودیان سراسر جهان برای مهاجرت به فلسطین کمک کند و در تشکیل کشور اسرائیل در فلسطین فعالیت نماید
فصل چهارم : بررسی مقایسه ای منجی گرایی در نگاه تشیّع و صهیونیسم مسیحی
منجی گرایی درادیان
توجه به مقدمات ذکر شده، ما را به سوی فضایی رهنمون می شود که انسانها در شرایط جهانی شدن، به دلیل مواجهه با بحرانها و مشکلات پیش روی خویش، عملا تشنه و نیازمند نجات هستند. شاید بزرگ ترین بحران پیش روی انسانها را بتوان فروریختن نظام معنایی آنها دانست. در چنین شرایطی است که انسانها آرامش و اطمینان خویش را از دست داده و دستخوش بحرانها و اضطرابات درونی می شوند. همه مکاتب به نوعی در صدد ارائه معنایی برای انسان هستند. همه انسان را به اصول و آرمانهایی دعوت می کنند که اگر انسان آنها را رعایت نموده و مد نظر قرار دهد، سعادت وی تامین خواهد شد. البته هر چند چنین ادعاهایی وجود دارد، اما این ادعاها در میزان تحقق متفاوت هستند. برخی از این مکاتب، همانند داستان کف آب در قرآن هستند که با خروش و هیجان کاذب مدعی حقیقت هستند. طبق دیدگاه قرآن آنچه برای انسانها مفید است، همان آب یا حقیقت محض است که هیچ چیز نمی تواند جای آن را بگیرد.
از سوی دیگر یکی از ویژگیهای انسان این است که همواره دنبال یک معنا برای زندگی است. انسانها تشنه معنا و شیفته و دنبال روی آن هستند. بنابر این هر چند در کوتاه مدت در فضای بحرانی قرار می گیرند، در نهایت به شیوه های مختلف معنایی ـ هر چند کاذب ـ روی می آورند. از این حیث در شرایط کنونی نیز که انسانها دچار بحران معنا هستند، بالاخره به سوی یک معنا و نظام معنا بخش شتابان در حال حرکت اند. اما نکته اساسی آن است که در طول تاریخ، همواره مدعیان دروغینی ظهور کرده و انسانها را مدتی به خود مشغول داشته اند، اما در نهایت حق پیروز نهایی میدان بوده است. حال سوال این است که کدام نظام معنایی می تواند به صورت واقعی، همه جانبه و فراگیر، نظام معنایی را برای انسانها تامین نماید؟ در واقع یکی از علتهای گرایش به دین و آموزه نجات در عصر حاضر، این است که انسانها که خود مکاتب مختلف را تجربه کرده اند، به این نکته رسیده اند که آموزه های بشری پاسخ گوی آنها نیست. در روایتی درباره آخرالزمان آمده است: قبل از قیام منجی، همه ادیان و قوم ها حکومت می کنند، اما همگی شکست می خورند تا منجی ما می آید و نشان می دهد که حکومت راستین چگونه است. علت این است که کسی مدعی نشود، اگر ما به قدرت و حکومت می رسیدیم، چه کارهایی می کردیم. آیا ما نمی توانیم این روایت را این گونه توضیح دهیم که در فرایند تاریخ، ایدئولوژی ها و مکاتب همه سعی می کنند که راه نجات را نشان دهند، اما در نهایت شکست می خورند و
جهت مطالعه
یک پاسخ این است که ادیان به پیشینه تاریخی خود از یک سو و از سوی دیگر به دلیل ماهیت پیام خویش و سازگاری آن با فطرت انسانی از قدرت معنابخشی زیادی برخوردار هستند. قدرت معنا بخشی ادیان بدان دلیل است که انسان را با بی نهایت و مبدا هستی پیوند زده و افقی بسیار فراخ برای انسان و آینده وی ترسیم می کنند. از این جهت ادیان، از یک ویژگی خاص و استثنایی برخوردارند. البته زمانی ما صرفا قدرت معنابخشی ادیان را به لحاظ نظری با دیگر مکاتب بررسی می کنیم و گاهی می توانیم این مسئله را به لحاظ واقعیتهای خارجی هم تایید کنیم. بدین جهت امروزه می توانیم قدرت معنابخشی ادیان را به لحاظ عینی هم محک بزنیم. از این رو بحث ما عینیت خارجی هم می یابد.
قدرت معنا بخشی ادیان در بحث حاضر، با آموزه نجات پیوند خورده است؛ لذا توجه به پدیده منجی گرایی و آموزه نجات نیز حائز اهمیت است. آموزه نجات و منجی گرایی آموزه مشترک در تمامی ادیان است؛ یعنی بر خلاف نگرش های دوری به تاریخ، نگرش ادیان به تاریخ، یک نگرش خطی تکاملی است یا حداقل یک نگرش حلقوی است؛ به این معنا که سیر حرکت تاریخ هر چقدر هم فراز و فرودهایی داشته باشد، ولی در کل رو به تکامل است و سرانجام جهان نیک است. اما این سرانجام نیک با تقدیر الهی در قالب ظهور منجی الهی رقم خواهد خورد. در واقع این بحران معنایی که انسان معاصر با او مواجه است، باید به شیوه مناسب تری با بازگشت به آغوش خلقت و اصالت مبدا هستی حل شود.
در اسلام این سرانجام نیک به شیوه های مختلفی مطرح شده است. علاوه بر آیات متعدد و روایات متواتر، حضرت علی (ع) در نهج البلاغه در باب این سرانجام نیک فرموده اند که نسبت ما اهل بیت با جهان، همانند ماده شتری است که بچه خود را رها می کند و به او لگد می زند، اما در نهایت رام خواهد شد و او را خواهد پذیرفت. در واقع سخن امام علی ع این است که این دنیای شما، هر چند از پذیرفتن حق اهل بیت ابا نموده و لگدپرانی می کند و می گریزد، اما در نهایت رام خواهد شد.
جهت مطالعه
اهمیت منجی گرایی یا نقش ادیان در فضای جهانی شدن از منظر دیگر هم قابل توضیح است. واقعیت این است که ادیان از قدرتی برخوردارند که بعضی به آن قدرت انگاره پردازی یا قدرت معناپردازی Ideational power)) می گویند. قدرتی که می تواند به انسان و زندگی او معنا ببخشد. از این جهت، ادیان دارای قدرتی هستند که مکاتب دیگر عملا در اختیار ندارند. ادیان با ایجاد آرامش و طمانینه در انسان (الا بذکر الله تطمئن القلوب) این نیاز انسان را به خوبی تامین می کنند. این چیزی است که در ادیان وجود دارد، ولی در مکاتب دیگر که براساس سود و زیان این جهانی عمل می کنند، چنین پدیده ای نیست یا حداقل ضعیف است. منجی گرایی اقسام مختلفی دارد. منجی گرایی یهود می گوید که مسیح برای اولین بار خواهد آمد، مسیحیان می گویند مسیح برای دومین بار خواهد آمد، و ما مسلمانان می گوییم که حضرت مهدی (عج) برای تمامی جهانیان ظهور خواهد کرد. پس منجی گرایی ما چه نسبتی با منجی های مختلف دارد؟
نکته این است که منجیگرایی در میان همه ادیان مشترک است که بالاخره یک منجی الهی ظهور خواهد کرد و مشکل انسان را حل خواهد کرد. اما واقعاً کدام منجی؟ آیا واقعا منجی مسیحی این قدرت را دارد؟ منجی اسلامی ؟ شاید این تعبیر در روایات اسلامی که خداوند تدبیری اندیشیده است که مسیح (ع) به مهدی موعود (عج)، اقتدا کند، خود سری است که همه منجی گرایان را در آخرالزمان به گرد یک منجی حقیقی واحد و فراگیر جهانی جمع می کند. جهانی شدن در روزگار ما بحران ها و چالش هایی را ایجاد کرده است که نمونه بارز این چالش ها را می توان در بحران معنا شناسایی کرد. چه چیزی می تواند بحران معنای انسان را حل بکند و انسان را به آن طمانینه و آرامش لازم برساند؟ ما مدعی هستیم که منجی گرایی می تواند و در عمل هم این گسترش منجی گرایی را در عرصه جهانی می توانیم از همین ظرفیت و توان آموزه مهدویت یا منجی گرایی در ادیان بدانیم که انسان سرخورده از مکاتب و ایدئولوژی های بشری، به سمت آرمان الهی در حال بازگشت است. لذا برخی جهانی شدن را عصر بازگشت ادیان، عصر پساسکولار و عصری دانسته اند که زندگی عصر جهانی شدن بر خرابه های دنیای مدرن ساخته خواهد شد.
از این جهت شاید در بادی امر بگوییم، جهانی شدنی که امروز مسلط است، جهانی شدن غربی است و آمریکا و غرب می خواهند محتوای این ظرف را ارائه کند، اما واقعیت این است که چنین محتوایی، محتوای مناسب و مطلوب نیست. عملا نگرش مدرن غربی امروزه با انتقادات جدی از درون خود مواجه است. در چنین شرایطی است که انسانهای بسیاری که به ادیان گرایش دارند، با بازگشت به آموزه های دینی خویش سعی می کنند معنای زندگی خویش را در این آموزهها بیابند. آموزه فعال در این شرایط بحرانی، همان آموزه منجی گرایی است که متدینان با تمسک به آن در صدد بازسازی زندگی و نظام معنایی خویش هستند. عملا رشد منجی گرایی به عنوان یک واقعیت ملموس در جهان امروز، از منظر جامعه شناسی دین این نکته را بخوبی نشان می دهد.
مشترکات منجی گرایی در مسیحیت و اسلام ومذهب تشیّع:
با توجه به آن چه درباره منجی گرایی در مسیحیت و اسلام ومذهب تشیّع گفته شد، می توان این نتایج را به دست آورد: الف) عقیده به ظهور منجی بزرگ الهی در آخر الزمان که جهانیان را از ستم و استبداد و بیداد رهایی خواهد بخشید، اعتقادی همگانی در میان پیروان دو دین بزرگ الهی است و در متون دینی این دو آیین بزرگ، نمونه های فراوانی از این نویدها و بشارت ها وجود دارد. ب) موعود و منجی ملت ها در هر دو دین، ویژگی هایی تقریباً هم سان دارد و هدف از ظهور او، اقامه عدل و داد و برپایی نظامی عادلانه و الهی است.
جهت مطالعه
ج) رخدادهای زمان عروج حضرت عیسی(ع) و آخرالزمان که در مسیحیت مطرح شده، با روی دادهای زمان غیبت کبرای امام مهدی(عج) و فتنه های آخرالزمان که در آثار مسلمانان آمده است، تفاوت ها و شباهت هایی دارد. می توان گفت میان پیروان این دو آیین، دیدگاه های انحرافی و اغراق آمیز نفوذ کرده است. د) درباره وضعیت پس از ظهور و فراوانی برکات و نعمت ها و ایجاد صلح و آرامش در زمین نیز برخی تعبیرهای مبالغه آمیز در متون حدیثی اسلام و متون دینی مسیحیت دیده می شود. به ویژه در عهد عتیق، مطالبی عجیب عنوان شده است.
جهت مطالعه
هـ) منجی در مسیحیت، در آسمان ها زیست می کند و برای آغاز ظهورش، نخست مومنان را به آسمان می برد. آن گاه پس از سال ها مصیبت عظیم، به زمین باز می گردد. درک این آموزه بسیار خردگریز است، ولی منجی مسلمانان، در زمین و با زمینیان زندگی می کند، در میان آنان است و با ایشان سخن می گوید، در بسیاری موارد یاری شان می کند و با راهنمایی های سودمندش، ایشان را هدایت می نماید، ولی مردم او را با عنوان مهدی موعود تطبیق نمی دهند. و) بخشی از بشارت هایی که در عهدین درباره منجی آخرالزمان آمده است، درباره حضرت عیسی(ع) می تواند صادق باشد، ولی بسیاری از آن بشارت ها درباره آن حضرت صادق نیست، ولی بنابر برخی پژوهش ها می توان بر منجی معرفی شده در اسلام تطبیق کرد.[66]
آسیب شناسی منجی گرایی وتفاوتها:
متاسفانه آموزه منجی گرایی با همه تقدسی که دارد، همچون برخی دیگر از آموزه های دینی، ازبعضی انحراف ها و آسیب ها در امان نمانده است و بعضی، دانسته یا نادانسته، در این باره به باورهای نادرستی معتقد شده اند که به برخی از آنها اشاره می گردد:
1. آسیب شناسی منجی گرایی در اسلام :
برخی از فرقه های مسلمان با دریافتی ناصحیح از آموزه منجی گرایی، در انجام وظایف اسلامی خود، به ویژه در زمینه هدایت مردم و اجرای دو واجب مهم الهی، یعنی امر به معروف و نهی از منکر دچار تفریط شده اند. این عده با نقل روایت هایی بدین مضمون که «مهدی زمانی ظهور خواهد کرد که زمین پر از ستم و فساد شده باشد»،[67] هر انقلاب و حرکتی پیش از قیام منجی آخرالزمان را محکوم به شکست و نابودی می دانند و در برابر ظلم ها و تجاوزها به اسلام و مسلمانان ساکت می نشینند و دیگران را هم به سکوت و ظلم پذیری و خفقان تشویق می کنند. اینان مهم ترین وظایف دوران غیبت، یعنی صبر و انتظار مثبت و انقلابی و سازنده را به آموزه هایی منفی و دست و پا گیر در وظایف اجتماعی تفسیر می نمایند.
جهت مطالعه
. این افراد می گویند چون امام مهدی4 زمانی ظهور می کند که جهان پر از ستم و جور شده باشد، بنابراین، زمانی آن منجی به فریاد ما می رسد که صلاح به نقطه صفر برسد و حق و حقیقت طرف داری نداشته باشد. پس آن گاه که جز باطل، نیرویی حکومت نکند و فرد صالحی در جهان یافت نشود، دست غیب از آستین بیرون می آید. ما باید به جای تلاش در جهت نیکی ها، کاری کنیم که روند ظهور و خروج منجی سرعت گیرد و بهترین کمک به این روند و بهترین شکل انتظار، اشاعه فساد، فحشا، ستم یا دستکم سکوت در برابر فساد حکومت های ستم گر است.[68
جهت مطالعه
در پاسخ اجمالی می توان گفت که قیام مهدی(عج) برای پشتیبانی از مظلومانی است که شایسته حمایتند، نه ستم پذیران خاموش و رضایت دهندگان به ستم و تباهی. چنان که شیخ صدوق از امام صادق(ع) نقل می کند که «ظهور منجی تحقق نمی پذیرد، مگر این که هر کدام از شقی و سعید به فرجام کار خود برسند». پس سخن در این نیست که سعیدی در دنیا نباشد و تنها اشقیا به نهایت درجه شقاوت برسند، بلکه سخن این است که هرکدام از گروه سعادت مندان و اشقیا به نهایت کار خود برسند.[69] از نظر روایات، در سرآغاز قیام منجی آخرالزمان، سلسله قیام هایی حق از سوی اهل حق و صلاح انجام می گیرد که معصومان و بزرگان دین آن را تایید می کنند. قیام «یمانی» پیش از ظهور امام مهدی4، نمونه ای از این سلسله قیام هاست.[70] پس روایات اسلامی انتظار منجی را افضل اعمال دانسته اند؛ انتظاری که در آن، هر فرد در برابر خود و جامعه مسئول باشد. این انتظار، تعهدآفرین و تحرک بخش است و عبادت به شمار می رود.
آسیب شناسی منجی گرایی در مسیحیت
متاسفانه دکترین منجی گرایی در مسیحیت، در مواردی دست خوش انحراف ها و بدعت هایی شده است که پی آمدهای آن به شدت، صلح جهانی و آینده بشری را تهدید می کند. یکی از آن موارد، پیدایش گروهی به نام «مسیحیان صهیونیست» است که با اندیشه بنیادگرایی در زمینه ظهور و رجعت منجی آخرالزمان، با شدت تمام به تشکیل دولت یهودی در فلسطین و پشتیبانی همه جانبه از رژیم اشغال گر قدس اصرار می ورزند و آن را وظیفه ای مقدس برای همه مسیحیان منتظر منجی می پندارند.
جهت مطالعه
آنان بر اساس تفسیری انحرافی از کتاب مقدس، معتقدند جنگ آخرالزمان که به ظهور مجدد مسیح و پیروزی او و سپاهیانش خواهد انجامید، در صحرای «مجدّو» در فلسطین خواهد بود. هم چنین نبرد «هارمجدّون»[71] که رویارویی نهایی ایمان و کفر است و به تشکیل دولت هزار ساله مسیح خواهد انجامید، در آن سرزمین و تنها پس از گردهمایی بندگان برگزیده خدا در قلمرو «ارض موعود» به عنوان یک ملت، رخ خواهد داد. گروه های صهیونیست مسیحی که شمارشان بر اثر تبلیغات گسترده به سرعت در حال افزایش است، معتقدند ظهور مجدد مسیح نزدیک است. از این رو، برای تحقق نشانه های ظهور می کوشند خود را «مسیحیان از نو زاده شده» بنامند که «غسل تعمید مجدد» کرده اند. آنان انتظار دارند با این اعتقاد و عمل، نبرد خونین آرماگدون را نبینند و آزار های حاصل از این جنگ را احساس نکنند، بلکه از سوی خدا به آسمان ها ربوده شوند تا هم زمان با بازگشت مسیح به زمین، همراه او به زمین بازگردند و دوران حکومت هزارساله او را ببینند.[72]
اعتقادات مسیحیان صهیونیست
مسیحیان صهیونیست بر اساس نوشته های کتاب مقدس و تفسیرهایی که ارائه داده اند، به هفت مرحله برای پایان جهان و ظهور مجدد مسیح اعتقاد دارند. آن مراحل عبارتند از: 1. بازگشت یهودیان به فلسطین؛ 2. ایجاد دولت یهودی در آن سرزمین؛ 3. موعظه متون انجیل در بنی اسرائیل و دیگر مردم دنیا در سراسر زمین؛ 4. سرور و تنعم مومنان به کلیسا و ربوده شدن آنها به بهشت؛ 5. دوران فلاکت و ظلم و مصیبت عظیم به مدت هفت سال و نبرد با پیروان دجال؛[73] 6. وقوع جنگ «هارمجدون» در صحرای «مجدو» در اسرائیل؛ 7. شکست لشکریان دجال و استقرار پادشاهی مسیح (پایتخت این پادشاهی اورشلیم است و به دست یهودیانی که به مسیح پیوسته اند، اداره خواهد شد). برخی از گروه های صهیونیست مسیحی، ساخت معبد سوم سلیمان و ذبح گوساله سرخ مو را (هم گام با باورهای صهیونیست های یهودی) به مراحل یاد شده افزوده اند.[74]
این اندیشه در میان گروهی از سردمداران حکومت کنونی ایالات متحده و برخی کشورهای اروپایی نفوذ کرده است.
آنان با اعتقاد به این که یهودیان و اسرائیل قادر به اجرای برنامه های خدا در سرزمین موعود و آماده ساختن شرایط بازگشت دوباره مسیح هستند، امکانات نظامی و مالی و تبلیغاتی گسترده ای در اختیار رژیم اشغال گر قدس می گذارند و در قبال کشتار مسلمانان مظلوم فلسطین و لبنان، نه تنها سکوت می کنند، بلکه به پشتیبانی کامل از این ژیم می پردازند.[75]
نقد اندیشه صهیونیسم مسیحی:
از آنچه گفته شد استنتاج می گردد که :
الف-این گروه، بیشتر به جریانی سیاسی شباهت دارد که برای کسب سلطه بر جغرافیای فرهنگی و خاکی مسلمانان (از نیل تا فرات) به آموزه های دینی تمسک جسته است. اینان زمینه سازی برای ظهور مسیح(ع)را بهانه ای برای حضور در منطقه خاورمیانه، پشتیبانی از اسرائیل و لشکرکشی به کشورهای اسلامی مانند عراق و افغانستان قرار داده اند.
جهت مطالعه
ب-با وجود این، باورهای این گروه با بحران هایی رو به روست: 1. پیش گویی های کتاب مقدس، قابلیت تفسیر و تاویلی غیر از ادعای مسیحیان صهیونیست دارند. 2. زمینه سازی برای تحقق پیش گویی های کتاب مقدس، هرگز مجوز نمی تواند جنایت و کشتار بی گناهان یا اخراج آنها از سرزمین اجدادی شان باشد. 3. سوءاستفاده از دین و تبدیل آن به ابزار سرکوبی ملت آزاده فلسطین، از نظر عموم دین داران و امت های توحیدی (مسلمان و مسیحی و یهودی) محکوم است.[76]
اثبات فرضیه
با عنایت به آموزهای اعتقادی،سیاسی،اجتماعی دراسلام،تشیّع،مسیحیت،صهیونیسم مسیحی ویهودیت؛
جریان صهیونسیم مسیحی یک جریان انحرافی و سیاسی است که بدنبال مصادره به مطلوب نمودن این باور جهانی است ولی هدف مذهب تشیّع، ایجاد عدالت وکرامت انسانی به رهبری منجی جهان است.
خلاصه ونتیجه :
موضوع این پژوهش، منجی گرایی از منظر تشیع و جریان صهیونیسم مسیحی است. در ابتدای پژوهش طرح تحقیق با ارائه سوالات مطرح گردید که سوال اصلی آن این بود که نظریه و اهداف مذهب تشیع و جریان صهیونیسم مسیحی از طرح موضوع منجی گرایی چیست؟ و کدام با حق و حقیقت سنخیت دارد؟ پس از آن در فصل اوّل به تعاریف مربوط به بعضی از مفاهیم چون شیعه ، صهیونیسم مسیحی ،منجی گرایی ،و…پرداختیم؛در فصل دوم منجی گرایی و اهداف آن از منظر تشیع تشریح گردید و در این فصل به تاریخچهّ پیدایش شیعه نیز اشاره رفت در فصل سوّم منجی گرایی و اهداف آن از منظر صهیونیسم مسیحی مورد مطالعه قرلر گرفت در این فصل به تاریخچه پیدایش و جریان صهیونیسم مسیحی مورد نظر اشاره شد. در فصل چهارم که اصلی ترین فصل این پژوهش است به مقایسه موضوع منجی گرایی در نگاه تشیع و صهیونیسم مسیحی پرداختیم. در این فصل بعد از مرور اجمالی به نوع نگرش هر کدام به اثبات فرضیه تحقیق پرداخته شد.
در این فصل به استناد اسناد و اطلاعات موجود در منابع مختلف ثابت گردید که جریان صهیونیسم مسیحی یک جریان انحرافی و سیاسی است که به دنبال مصادره به مطلوب نمودن این باور جهانی است ولی هدف مذهب تشیّع ایجاد عدالت و کرامت انسانی به رهبری منجی جهان است.
والّسلام
فهرست منابع:
1- قرآن کریم
2- نهج البلاغه
3- بحارالانوار
4- محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، 1377، ج 12
5- شفیعی سروستانی، اسماعیل، استراتژی انتظار، موعود عصر (عج)، تهران، 1384
6- عبدالرووف سلیم، محمد، ترجمه کاظم نراقی، آژانس یهود، انتشارات اطلاعات، تهران 1386
7- اعرجی، شرفالدین، ترجمه عباسعلی براتی، پیشگیویی های نوسترآداموس انتشارات آستان قدس، 1383
8- خادمی شیرازی، محمد، یاد مهدی(عج)، انتشارات مسجد مقدس جمکران، بهار 1384
9- شجاعی، محمد، آشتی با امام زمان (عج)، نشر محیی بهار 1387
10- شفیعی سروستانی، اسماعیل، مثلث مقدس، هلال، تهران 1385
11- خسروی، احمد علی، بررسی استراتژی امام خمینی در رهبری انقلاب اسلامی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، انتشارات منبع، بهار 1380
12- کریمی، الهه – رفیعی، ریحانه، اسرائیل شکستنی است انتشارات موسسه فرهنگی هنری شهید آوینی فروردین 1387
13- اعتقاد به منجی گرایی- www.pasokhgoo.ir
14- احتجاج مرحوم طبرسی، ج 2، ص 596
15- الغیبه، نعمانی، ص 72
16- تاریخ الغیبه الکبری، سید محمد صدر، ص 130-122
فهرست منابع:
17- کمال الدین، ج2، ص 411
18- منتخب الاثر، ص 473
19- بحارالانوار، ج 52، ص 336
20- الغیبه شیخ طوسی رحمهالله علیه، ص 32
21- بحارالانوار، ج 52، ص 362
22- بحارالانوار، ج 52، ص 390
23- اصول کافی، ج8، ص 278
24- منتخب الاثر، ص 157
25- بحارالانوار، ج 52، ص 34
26- بحارالانوار، ج 51، ص 88
27- منتخب الاثر، ص 274ش
28- بحارالانوار، ج 52، ص 390
29- بحارالانوار، ج 52، ص 336
30- اصول کافی، ج1، ص 412
31- نهج البلاغه، خطبه ی 138
32- www. Rasekhoon.ir
33- امام صادق(علیه السلام) و چیستى تشیع (چهارشنبه، 2 اردیبهشت 1388، جواد محدثی مقالات اهل بیت (ع) – جعفر بن محمد(ع) موسسه اسلامی قمر بنی هاشم)
فهرست منابع:
34- در دیدار اقشار مختلف مردم، 30/7/81
35- در دیدار قشرهاى مختلف مردم، 14/9/77
36- در دیدار اقشار مختلف مردم، 17/10/74
37- در اجتماع بزرگ مردم قم در سالروز میلاد حضرت مهدى (عج) ، 30/11/70
38- سخنرانى جشن بزرگ منتظران ظهور، 3/9/78
39- www.khamenei.ir
40- الشیعه القوم الذین تجتمعوا علی امر، و کل قوم اجتمعوا علی امر فهم شیعه، و کل قوم امرهم واحد یتبع بعضهم رای بعض هم شیع. لسان العرب، کلمه ی شیع، المیزان، ج17، ص147
41- اوائل المقالات، ص35، الملل و النحل، ج1، ص146
42- الدر المنثور، ج8، ص589، ط دارالفکر.و ر.ک الغدیر، ج2، ص57ـ58
43- اوائل المقالات، ص38.
44- کتاب النص و الاجتهاد، تالیف امام شرف الدین
45- الغدیر، ج1
46- فرق الشیعه، ص17ـ18، اعیان الشیعه، ج1، ص18ـ19.
47- andisheqom.com
48- رجال نجاشى/ شماره 80.
49- بحارالانوار، ج 47/ص 407
50- کافى، ج 1/ص 53
51- الذریعه،ج 2/ ص130
فهرست منابع:
52- برداشت های نادرست از واژه "رئیس مذهب تشیع" حجت الاسلام جواد محدثی – اندیشه
53- آخرالزمان در نگاه صهیونیسم مسیحی Email : irporoje@gmail.com
54- پرشورترین حماسه تاریخ
55- تاریخ زندگانی معصومین ع
56- اسلام پس از پیامبر ص
57- فرهنگ و تمدن اسلامی
58- تاریخ جنگهای صدر اسلام
59- تاریخ اهل بیت ع
60- تاریخ صحابه معصومین ع
61- کتب مرتبط تاریخ اسلام
62- ویژه نامه تاریخ اسلام؛ الغدیر
63- نقش فرهنگ سیاسی شیعه در انقلاب اسلامی – تبیین مفهوم فرهنگ سیاسی شیعه- حسین شاهد خطیبی
64- حاصل سخنرانی اولیه در جمع محققان پژوهشکده مهدویت می باشد غلامرضا بهروزلک- جهانی شدن، بحران معنا و منجیگرایی(1)- پگاه حوزه
www.Win2Farsi.com
Thank You !
Thank You !