بسم الّله الّرحمن الّرحیم
موضوع: چالش های انتقال تکنولوژی و بررسی آن ها در ایران
مربوط به درس:
استاد مربوطه:
گردآورنده:
پاییز و زمستان 1395
فهرست مطالب
چکیده …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..4
مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………4
تاریخچه ی تکنولوژی …………………………………………………………………………………………………………………………………………..5
تعریف تکنولوژی …………………………………………………………………………………………………………………………………………………..5
تعریف انتقال تکنولوژی ………………………………………………………………………………………………………………………………………..8
چالش های انتقال تکنولوژی ………………………………………………………………………………………………………………………………10
– چالش های فرهنگی ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..10
– چالش های اقتصادی (هزینه ای) ……………………………………………………………………………………………………………………………………11
– چالش های سیاسی …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………12
– چالش های انطباقی ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..12
– چالش های دولتی …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..12
– چالش های مدیریتی ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………13
– چالش های آموزشی ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….13
– چالش های مربوط به نوع تکنولوژی انتقالی ………………………………………………………………………………………………………………….13
– چالش های منابعی …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………15
– چالش های زمانی …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..15
– چالش های مهارتی ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..15
– چالش های مربوط به ساختار بازار ………………………………………………………………………………………………………………………………..16
– چالش های مربوط به تحولات جهانی ……………………………………………………………………………………………………………………………16
– چالش های رابطه ای ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………..17
– چالش های انسانی ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….17
– چالش های زیست محیطی ……………………………………………………………………………………………………………………………………………18
سیاست های مقابله با چالش های انتقال تکنولوژی ………………………………………………………………………………………….19
وضعیت انتقال تکنولوژی در ایران ……………………………………………………………………………………………………………………..21
راهکارهای پیشنهادی برای بهبود وضعیت ایران ……………………………………………………………………………………………..23
نتیجه گیری ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..24
پیشنهاد هایی برای آینده …………………………………………………………………………………………………………………………………..25
منابع ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………25
چکیده
به نظر بسیاری از سیاست گذاران، انتقال تکنولوژی می تواند راه حل مناسبی برای کاهش فاصله ی تکنولوژیک میان کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته باشد. با وجود تجارب ارزشمند بسیار در زمینه ی انتقال تکنولوژی به کشورهای در حال توسعه، چالش های بسیاری در زمینه ی انتقال تکنولوژی مطرح است. در کشور ایران نیز بررسی شاخص های مختلف در زمینه ی انتقال تکنولوژی نشان می دهد که انتقال تکنولوژی در ایران نتوانسته موفقیت آمیز باشد و همچنان وابستگی شدیدی در هر چهار جزء تکنولوژی (سخت افزار، انسان افزار، اطلاعات افزار و سازمان) دیده می شود. در این مقاله سعی شده است که ابتدا به بررسی جامعی در مورد انواع چالش های انتقال تکنولوژی و طبقه بندی آن ها پرداخته شود و سپس وضعیت ایران در این باره مختصرا بررسی گردد.
مقدمه
اهمیت تکنولوژی به عنوان عامل اصلی و موتور توسعه اقتصادی در جهان امروز مشخص است. به کارگیری و یا به عاریت گرفتن تکنولوژی بدون توجه به مبانی علمی اگر چه می تواند مبین تحول و نوآوری باشد ولی به مانند یک ساختمان بدون پی است. بنابراین انتقال صرف تکنولوژی از یک سرزمین پیشرفته به یک سرزمین غیر پیشرفته و غیر علمی، یک انتقال و نوآوری غیر طبیعی است. این انتقال و نوآوری زمانی طبیعی است که متکی بر منابع علمی همان جامعه و برگرفته از شرایط اجتماعی و اقتصادی حاکم بر آن باشد. یا حداقل علوم و تکنولوژی های مربوط در درون همان جامعه هر دو همزمان با هم در حال رشد و تکامل باشند.
تکنولوژی در طی سالیان اخیر به یک سلاح اصلی رقابت بین شرکت ها تبدیل شده است، به طوری که موفقیت در جهان امروز به طور اشکار به استفاده از تکنولوژی وابسته است. اما در زمینه ی انتقال تکنولوژی چالش های فراوانی وجود دارد که عدم توجه به آن ها می تواند مانع از انتقال تکنولوژی به صورت موثر شود.
کشورهای در حال توسعه به دلیل نداشتن ظرفیت لازم، قادر به تولید و ایجاد تکنولوژی های مورد نیاز خود نیستند، بنابراین این کشورها برای به دست آوردن این تکنولوژی ها در جهت رفع نیازها و جا نماندن از صحنه ی رقابت جهانی راهی جز انتقال تکنولوژی ندارند. یکی از این کشورها ایران است که در حوزه ها و صنایع گوناگون جزو وارد کنندگان تکنولوژی بوده است. آمارها نشان می دهد که پس از سال ها ورود تکنولوژی، کشور ما نتوانسته به خودکفایی تکنولوژیکی در بسیاری از صنایع سبک و سنگین دست یابد. این در حالی است که بسیاری از کشورهای شرق آسیا هم که زمانی نه چندان دور جزء وارد کنندگان تکنولوژی به صورت گسترده بودند و بنیان تکنولوژیکی خود را از انتقال تکنولوژی از سایر کشورها بنا کردند امروزه توانسته اند به خودکفایی برسند و در بسیاری صنایع خصوصا صنعت الکترونیک جزو کشورهای صاحب دانش باشند و محصولات مختلف خود را به کشورهای جهان صادر کنند. علت عقب ماندگی ایران در حوزه ی جذب و توسعه تکنولوژی ناشی از موانع متعددی است که بر سر راه کشور قرار دارد و در قسمتی از این مقاله بررسی خواهد شد.
تاریخچه ی تکنولوژی
تکنولوژی ریشه ی یونانی دارد و از دو کلمه ی Techne و Logic تشکیل شده است. Techne به معنی هنر، مهارت و آن چیزی است که آفریده ی انسان است و در مقابلِ Arche به معنی آفریده ی خدا می باشد. Logic یا Logie در یونان قدیم به معنی علم، دانش و خرد به کار می رفته است. به این ترتیب، تکنولوژی در ترکیب این دو کلمه، هنر و مهارت در دانش و علوم را تداعی می کند.
پیدایش اولین لایه های تکنولوژی مربوط به زمانی بوده که انسان ها برای دفاع یا شکار، سنگ های عادی را می تراشیدند و به عنوان ابزار نبرد مورد استفاده قرار می دادند. آنگاه از تدابیر، هنر و مهارت های خود در ساخت نیزه و تیر و کمان بهره گرفتند. از طرف دیگر، بعضی بیان می کنند که شاید بتوان اختراع وسائل حمل و نقل، ابزار کشاورزی و لوازم خانگی اولیه و استخراج فلزات را اولین پایه های تکنولوژی تجاری محسوب کرد.
مثال های متداولی که از تکنولوژی بر زبان ها جاری است، همچون ابزار اولیه ی شکار، ابزار اولیه ی ساخت و ساز سرپناه، کشف پدیده هایی چون آتش تا میکروپروسسور ها، ربات ها و هوا فضا همه از مصادیق کاربردی
تکنولوژی هستند. هر آنچه که در ایجاد ایده ، طراحی و ساختار و حتی در تعامل انسان ها با ابزار آلات آزمایشگاهی و پدیده های اطلاعاتی نهفته است نیز بخش هایی از تکنولوژی محسوب می شوند که بخشی
محسوس و بخشی غیر محسوس هستند .
تعریف تکنولوژی
قبل از تعریف تکنولوژی، ابتدا به معرفی مثلث تکنولوژی پرداخته می شود که دارای سه جزء می باشد. این سه جزء در شکل 1 نشان داده شده است.
شکل شماره ی 1 – مثلث تکنولوژی (پاول، 1995)
در حقیقت، انواع مختلفی از تعاریف تکنولوژی بیان شده است. دانشمندان در حوزه های مختلف مدیریت، اقتصاد، علوم اجتماعی و غیره، هر کدام تعریفی از تکنولوژی مطابق با دیدگاه خود دارند. در این قسمت به تعدادی از تعاریف اصلی تکنولوژی اشاره می شود.
– طبق تعریف گالبریت، تکنولوژی عبارت است از کاربرد سیستماتیک علوم یا نوع دیگری از دانش و اطلاعات نظام یافته که در جهت عملیاتی کردن نیازها مورد بهره برداری قرار می گیرد .
– بنا بر گفته ی ارنست، تکنولوژی به عنوان راهکارها و اهدافی تلقی می شود که انسان ها را به تولید ماهرانه و اثر بخش رهنمون می کند. تکنولوژی به مولفه هایی گفته می شود که هنرمندانه توسط انسان های با تجربه، با اطلاعات و دانش به کار گرفته می شود و آنان را به خلق ایده، محصول یا سرویس نایل می کند .
– طبق گفته ی رونبرگ و فریشتاک، تکنولوژی عبارت است از دانش مربوط به محصول ، فرآیند و سازمان تولیدی، که برای تولید کالا و خدمات به کار گرفته می شود .
– کلاکستون در تعریف تکنولوژی می گوید: تکنولوژی عبارت است از به کارگیری شاخه های مختلف علم برای حل مشکلات علمی که به دلیل تنوع شرایط محیطی ممکن است از ناحیه ای به ناحیه دیگر تغییر کند. به بیان دیگر، تکنولوژی مجموعه ای از روش ها، تجربیات و علوم علمی است که انسان ها برای تسلط بر محیط و حل مشکلات مربوط به رابطه ی خود یا محیط به کار می برند .
– به گفته ی نژی، تکنولوژی در مطالعات مردم شناسی به ابزاری اشاره دارد که انسان های نخستین برای حفظ بقای خود به کار می برده اند. امروزه کاربرد تکنولوژی به طور عمده اشاره به اسباب تکنیکی نظیر ماشین ها، ابزار و تجهیزات، خودروها، کشتی ها و ساختمان ها و بزرگراه ها دارد .
– خلیل در تعریف تکنولوژی بیان می کند که تکنولوژی تمامی دانش ها، محصولات، ابزار، روش ها و سیستم هایی است که به خدمت گرفته می شود تا محصول یا سرویسی ارائه شود .تکنولوژی فرآیند انتقال و تبدیل منابع به محصول از طریق دانش، تجربه، اطلاعات و ابزار است .
در اغلب فرهنگ ها واژه ی تکنولوژی به شناخت فنون و مهارت های فنی و یا فن شناسی معرفی می شود؛ در واقع معنای لغوی تکنولوژی هم همین تعریف است. تکنولوژی نه علم محض است و نه فن مطلق؛ بلکه می توان گفت تکنولوژی کاربرد علم در حوزه ی فنون و مهارت های کاربردی است. تکنولوژی برگرفته از علم است و همین تکنولوژی پس از رشد و تکامل می تواند در اختیار حوزه های مختلف همان علوم و دیگر زمینه های علم قرار بگیرد.
در سال 2001 کوندو بیان کرد که تکنولوژی، به عنوان یک عامل موثر در مورد محصولات، دارای 4 المان است:
تکنولوژی افزار1، انسان افزار2، اطلاعات افزار3 و ابزار یا ارگان افزار4 . تکنولوژی افزار شامل ابزار، ماشین آلات و تجهیزات فیزیکی است، به وسیله ی انسان ساخته و استفاده می شود و در تبدیل ورودی ها به خروجی ها، نقش میانی یا مرکزی را ایفا می کند. انسان افزار، بخشی از تکنولوژی است که در انسان نمود پیدا می کند و در حقیقت، توانایی لازم برای عملیات تولید است و شامل نبوغ، مهارت، تجربه، علم، خلاقیت و در کل، ارزش های انسانی است. اطلاعات افزار، جنبه ای از تکنولوژی است که پایه ی دانشی دارد و در اسناد به عنوان تکنولوژی تجسمی نیز معروف است. این بخش از تکنولوژی شامل اسناد و مدارک، داده ها، اطلاعات، شکل ها، جدول ها، کتاب ها و مجلات است. ارگان افزار، یک سازمان است که برای فعالیت های تولیدی خود، از تکنولوژی به عنوان یک چارچوب ضروری استفاده می کند. ارگان افزار شامل سیستم های سازماندهی، مدیریت، شبکه سازی، بازاریابی، جذب، استفاده و توسعه ی تکنولوژی است. این بخش از تکنولوژی، به عنوان هماهنگ کننده و کنترل کننده ی سه بخش دیگر محسوب می شود (کوندو، 2001).
تعریف انتقال تکنولوژی
اسنپ و همکاران (1990)، انتقال تکنولوژی را به عنوان یک فرآیند که به وسیله ی آن تخصص، مهارت یا علم مرتبط به بعضی جنبه های تکنولوژی، با هدف کسب سود اقتصادی، از یک کاربر به کاربر دیگری منتقل می شود تعریف کرده اند.
انتقال تکنولوژی، از دو فاز اصلی تشکیل می شود: فاز آلفا و فاز بتا. فاز آلفا شامل کلیه ی مراحلی است که در طی آن ها یک تکنولوژی جدید وارد یک سازمان صنعتی می شود و استقرار پیدا می کند. فاز بتا شامل کلیه ی مراحلی است که باعث پذیرش تکنولوژی در محیط سازمان شده و اصلاحات و خلاقیت های لازم را در بر دارد. در این فاز، تولید افزایش پیدا می کند (ساگی و کمال، 2003). این مراحل در شکل 2 نشان داده شده است.
شکل شماره ی 2- مراحل انتقال تکنولوژی
کیم و لینسو (1980) چرخه ی انتقال تکنولوژی را به صورت فرآیندی شامل انتخاب، یادگیری، استفاده، بومی سازی و استقرار و خلاقیت نظر گرفته اند که در شکل 3 به صورت شماتیک نشان داده شده است.
شکل شماره ی 3- چرخه ی انتقال تکنولوژی (کیم و لونسو، 1980)
انتقال تکنولوژی بین المللی نیز به این صورت تعریف می شود که نوعی انتقال تکنولوژی است که دارای 2 قسمت اصلی می باشد. تامین کننده ی تکنولوژی و دریافت کننده ی آن. جزئیات مربوطه، در شکل 4 نشان داده شده است.
شکل شماره ی 4- انتقال تکنولوژی بین المللی
انواع چالش های انتقال تکنولوژی
در این قسمت، انواع چالش های انتقال تکنولوژی، با مطالعه ی مروری مقاله ها، به چند دسته ی کلی تقسیم بندی شده و بیان می شود.
چالش های فرهنگی:
پذیرش و اشاعه ی تکنولوژی بستگی به انطباق آن تکنولوژی با شرایط فرهنگی، اجتماعی و طبیعی آن جامعه دارد ؛ به عبارت دیگر، نوآوری های تکنولوژی می بایست با شرایط مردم استفاده کننده از آن متناسب باشد .
لازم به ذکر است که انتقال تکنولوژی بر فرهنگ یک جامعه نیز تا حدی تاثیر گذار است و در توسعه ی سیستماتیک یک فرهنگ، خاصه در ساختارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن فرهنگ نقشی عمده ایفا می کند. عادات کار، راه و رسم فرهنگی و ارزش ها باید با زمینه ی تکنولوژیک هماهنگ باشد؛ در غیر این صورت نوعی فشار اجتماعی احساس خواهد شد .از دیدگاه تکنولوژی اجتماعی، تکنولوژی باید با الگوهای انسانی سازگار بوده و در نظام های اجتماعی دارای معنی باشد.
انتخاب تکنولوژیک همیشه در درون یک نظام صورت می گیرد نه درخلا و موضوع فرهنگ، تعیین کننده ی انواع ارتباط و تناسب مدل هاست. بسیاری از مشکلات ارتباطی از مشکلات جوامعی که ما در آن زندگی می کنیم ناشی می شود .چاره ی کار تلاش در جهت سانسور یا ممنوعیت ارتباط نیست بلکه برای بهره گیری بهتر از تکنولوژی باید شرایطی متناسب با ایدئولوژی خاص، که به ایدئولوژی مسلط فرهنگی بستگی دارد، به وجود آید.
همچنین میزان تقاضای عمومی از نوع تکنولوژی مورد نظر، می تواند یک چالش در بحث انتقال تکنولوژی باشد(کیان شوجینگ، 2012).
کریستین هرت (2012) در مقاله ی خود تحت عنوان انتقال تکنولوژی در آسیا – چالش ها از دیدگاه فرهنگی، بیان می کند که بر خلاف فرضیاتی که در ادبیات غربی ها در این مورد وجود دارد، نه تنها کشور های دارای سیستم اقتصادی مشترک و کشور های مرد سالار، بلکه کشور های زن سالار هم می توانند به عنوان کشور شریک، در انتقال تکنولوژی موفق نقش داشته باشند. وی همچنین بیان می کند که وقتی از دیدگاه فرهنگی تحلیل می کنیم، نمی توان گفت به طور قطع، نزدیکی فرهنگی بین کشورها منجر به انتقال تکنولوژیِ بدون اصطکاک و کم زحمت شود. در نهایت نیز اشاره می کند که برای انتقال تکنولوژی فرا مرزی، نادیده گرفتن فرهنگ و نقش آن، می تواند منجر به ناموثر بودن انتقال تکنولوژی مورد نظر شود.
شکل 5، شمایی از نقش فرهنگ در انتقال تکنولوژی و اثرگذاری آن را نشان می دهد.
شکل شماره ی 5- نقش فرهنگ در انتقال تکنولوژی
در مورد فرهنگ سازمانی هم باید توجه کرد که فرهنگ سازمانی از نوع یادگیرنده است یا مقاومت در برابر یادگیری وجود دارد؛ همچنین باید توجه کرد میزان انگیزه ی افراد، نوع روابط سازمانی و میزان انعطاف پذیری سازمان به چه صورت است و در کل، قبل از انتقال تکنولوژی، مطالعه ای درباره ی فرهنگ سازمان یا کشور مورد نظر، به عنوان یکی از چالش های اساسی در زمینه ی انتقال تکنولوژی، صورت گیرد (جان شائو هانگ، 1994).
چالش های اقتصادی (هزینه ای) :
یکی از مشکلات مهم در انتقال و بهره گیری از تکنولوژی برای اهداف مختلف، مساله ی هزینه است .زیر بناهای گسترده، تعهدات مالی وسیعی را برای انتقال تکنولوژی ایجاب می کند .در حالی که بسیاری از کشورهای جهان سوم توان مالی لازم برای سرمایه گذاری و تامین تجهیزات مورد نیاز را ندارند. محدودیت منابع مالی، مانع عمده ای در راه پیشرفت و انتقال تکنولوژی تلقی می شود و تاثیر چشمگیری بر هر گونه سیاستی که دولت در صدد اجرای آن است دارد.
در بحث هزینه، برای اینکه انتقال تکنولوژی به صورت موثر انجام پذیرد، هم باید دولت بتواند از عهده ی مخارج انتقال تکنولوژی برآید و هم این که در این تکنولوژی ها، وسایل و امکانات باید در حدی باشند که عموم مردم بتوانند از عهده ی تهیه ی آن برآیند .بنابراین شکاف اقتصادی زیاد و فاصله ی طبقاتی باعث می شود جامعه نتواند به طور یکدست از این تکنولوژی انتقال یافته استفاده کند و بنابراین انتقال تکنولوژی به صورت موثر صورت نمی پذیرد.
همچنین، علاوه بر هزینه های ماهیتی تکنولوژی مورد نظر، هزینه های مربوط به مکانیزم های انتقال آن نیز به عنوان یک چالش محسوب می شود. چه بسا کشوری بتواند از عهده ی هزینه های خود تکنولوژی مورد نظر برآید و پیش بینی شود که مردم نیز از هر طبقه ای قادر به خرید و یا استفاده از آن تکنولوژی باشند، اما نوع مکانیزم انتقالی به نحوی باشد که روند انتقال تکنولوژی را از نظر هزینه ای مختل کند.
چالش های سیاسی:
موضوعات سیاسی، چه برای انتقال تکنولوژی از سمت کشور های پیشرفته به کشور های در حال توسعه یا توسعه یافته و چه از سمت کشور های در حال توسعه به کشور های پیشرفته و یا کشور های در حال توسعه، موضوعی تاثیر گذار و مهم تلقی می شود. به طوری که می توان گفت انتقال تکنولوژی بدون حمایت سیاسی امکان پذیر نیست.
علاوه بر حمایت سیاسی، کشور ها و یا سازمان هایی که در امر انتقال تکنولوژی دخیلند، باید با هم رابطه ی نسبتا خوبی از نظر سیاسی داشته باشند؛ تحریم ها و مسائل مختلف سیاسی می تواند مانعی در جهت انتقال تکنولوژی (چه به عنوان گیرنده ی تکنولوژی و چه به عنوان دهنده ی تکنولوژی) باشد.
چالش های انطباقی:
در انتقال هر گونه تکنولوژی، باید به امکان انطباق و سازگاری آن با شرایط فنی سازمان و یا کشور توجه کرد. عدم سازگاری تکنولوژی انتقالی با عوامل فنی شرکت یا سازمان، می تواند منجر به غیر قابل استفاده بودن و یا استفاده با بازدهی کم، از تکنولوژی مورد نظر شود(کومار و همکاران، 2015).
چالش های دولتی:
این نوع چالش بیان می کند که میزان دخالت دولت در انتقال تکنولوژی به چه میزان است و همچنین این چالش اغلب در ابعاد بین المللی بحث می شود. مثال های زیادی وجود دارد که دخالت دولت در انتقال تکنولوژی و نوع مکانیزم انتقالی آن، باعث پیشرفت و موفقیت در این امر شده است و برعکس، دخالت دولت باعث کند شدن روند انتقال تکنولوژی و گاهی شکست آن شده است. بنابراین نمی توان یک حکم کلی صادر کرد که بهتر است دخالت دولت صورت گیرد یا خیر. این موضوع به موارد بسیار زیادی بستگی دارد. از جمله سیاست های دولت مورد نظر، میزان سرمایه، نوع حاکمیت، میزان پذیرش دولت توسط مردم، و غیره. (کیان شوجینگ، 2012)
اسبوتی و جین (2016) اشاره کرده اند که قوانین و سیاست های دولتی، چالشی مهم در انتقال تکنولوژی به شمار می روند. آن ها در مقاله ی خود ذکر کرده اند که برای مثال، دولت باید سیاست هایی را در جهت تراکم کمتر شرکت ها در صنایع، مد نظر قرار دهد. بنابراین به طور کلی، سیاست های دولت باید در جهت پایه گذاری استراتژی هایی برای انتقال تکنولوژی به طور موثر باشد.
چالش های مدیریتی:
در بحث انتقال تکنولوژی، اصغری و رخشانی کیا (2013) به چالش های مدیریتی اشاره کرده اند و بیان کرده اند که در انتقال تکنولوژی، مدیریت صحیح فرآیند ها و داشتن دید دراز مدت بسیار پر اهمیت است و می تواند یک چالش مهم در انتقال تکنولوژی باشد. در صورتی که انتقال تکنولوژی در همه ی مراحل به نحو موثری صورت گیرد اما مدیریت آن دچار مشکل شود، حتی می تواند به شکست انتقال تکنولوژی بینجامد. عدم نظارت بر انتقال تکنولوژی نیز جزء حیطه ی مدیریتی محسوب می شود که از جمله مهم ترین مسائل در زمینه ی مدیریت انتقال تکنولوژی است(کومار و همکاران، 2015). به گفته ی اسبوتی و دیگران(2014)، موثرترین عامل مدیریتی در انتقال موثر تکنولوژی، مدیریت صحیح منابع انسانی است. اسبوتی و جین (2016) اشاره کرده اند که ضعف در یکپارچه کردن فرآیند ها، یکی از مهم ترین چالش های انتقال تکنولوژی در زمینه ی مدیریتی است.
چالش های آموزشی:
گاهی اوقات انتقال تکنولوژی همراه با آموزش تخصصی پرسنل یا آموزش عمومی افراد جامعه باید همراه شود؛ چرا که تکنولوژی مورد نظر الزاماتی دارد که بدون فراگیری برخی اصول و مهارت ها نمی توان از آن به درستی بهره برداری و استفاده نمود. اگر سرمایه برای آموزش کافی نباشد، مدیریت به درستی تشخیص ندهد که چه تعداد افراد لازم است آموزش ببینند و یا شیوه ی مدیریت آموزش نادرست باشد، تخصص کافی برای آموزش به دلیل کمی اطلاعات، دانش و یا مهارت ها وجود نداشته باشد، طول دوره ی آموزش به درستی تخمین زده نشود، عدم آشنایی با انواع روش های آموزش دهی و مهارت آموزی باعث اتلاف وقت و هزینه و در نهایت عدم یادگیری صحیح افراد شود و مواردی از این قبیل، انتقال تکنولوژی به طور موفقیت آمیز اجرا نخواهد شد (پاتریک هایدن و همکاران، 2015).
چالش های مربوط به نوع تکنولوژی انتقالی:
ویکتور گیلسینگ و همکارانش (2011) در مقاله ی خود تحت عنوان "تفاوت ها در انتقال تکنولوژی بین صنعت های بر پایه ی علم و صنعت های بر پایه ی توسعه، مکانیزم های انتقال و موانع آن" به این موضوع پرداخته اند که در بحث انتقال تکنولوژی باید دو نوع سازمان را از هم تفکیک کرد: سازمان های علم محور و توسعه محور. سازمان های علم محور، وابستگی زیادی به منابع اطلاعاتی خارجی مانند دانشگاه ها، کانون های مطالعات عمومی وشرکت های تحقیقاتی دارند. انتقال تکنولوژی در زمینه ی علوم مربوط به داروسازی و شیمی اغلب به این حوزه مرتبط هستند. اما در نوع توسعه محور، این وابستگی کمتر از علم محور می باشد و از سازمان های مربوطه اغلب با عنوان غیر آکادمیک یا غیر علمی یاد می شود. انتشارات علمی، مستند سازی و ارائه ی آن ها و داده هایی از این قبیل، اغلب در سازمان های بر پایه ی علم (علم محور) یک ابزار مهم برای انتقال تکنولوژی به شمار می آیند. در صورتی که این شدت در شرکت های توسعه محور کمتر است. این مقاله، چالش های انتقال تکنولوژی را با توجه به این دو نوع سازمان، به صورت زیر عنوان کرده است:
– خطر افشا شدن بعضی از اطلاعات
– خطر تعارض بین منافع
– دانش علمی بسیار عمومی یا کلّی
دو مورد اول که بسیار واضح است و نیاز به توضیح اضافه ندارد؛ اما درباره ی مورد سوم باید گفت در شرکت ها یا سازمان های علم محور، تولید علم و اطلاعاتی که به دست می آید، معمولا بسیار عمومی بوده و به صورت کلّی مطرح می شوند و در موارد بسیاری، آنقدرها جزئی نیستند که در شرکت های توسعه محور بتوان از آن ها استفاده ی عملی نمود. بنابراین یک چالش در بحث انتقال تکنولوژی مربوط به کلّی بودن علم، اطلاعات و یافته های مورد نظر است.
سه چالش بالا، درباره ی هر دو شرکت در ارتباط با هم بیان شده است و برای هر دو نوع سازمان به طور یکسان مورد توجه قرار می گیرد. اما دو چالش زیر، برای یکی از شرکت ها چالش بزرگتری محسوب می شود:
– هزینه های بالای مدیریت پروژه های تحقیقاتی مشترک
این هزینه ها بیشتر برای شرکت های نوع علم محور چالش محسوب می شود تا شرکت های توسعه محور.
– بیش از حد و تئوریکی بودن دانش و اطلاعات
این چالش در شرکت های توسعه محور نسبت به شرکت های علم محور نمود بیشتری دارد.
همچنین در چالش های مربوط به نوع تکنولوژی انتقالی، می توان تکنولوژی ها را به دو دسته ی تکنولوژی های تجاری و نیمه تجاری دسته بندی کرد. در نوع نیمه تجاری، تکنولوژی مورد نظر هنوز به پختگی کامل – چه در کشور های در حال توسعه و چه در کشور های توسعه یافته – نرسیده است؛ اما در نوع تجاری، تکنولوژی مورد نظر در کشور های پیشرفته تجاری شده است و رواج و سرعت رشد بیشتری دارد؛ اما در کشور های در حال توسعه، نرخ رشد آن به نسبت کمتر است. بین این دو طیف نیز تکنولوژی هایی وجود دارند که بسته به میزان سرمایه گذاری روی تکنولوژی مورد نظر، می تواند در هر کشوری رشد پیدا کند و به سیاست های انتقال تکنولوژی بستگی دارد. (کیان شوجینگ، 2012)
گیونسل (2015) هم در مقاله ی خود بیان کرده است که نوع تکنولوژی انتقالی یا می تواند ضمنی و یا صریح باشد. در صورتی که تکنولوژی به سمت ضمنی بودن برود، انتقال آن سخت تر و با مشکلات بیشتری همراه خواهد بود و هرچه به سمت صریح بودن گرایش داشته باشد، انتقال آن راحت تر و موثر تر صورت می گیرد.
چالش های منابعی:
در انتقال تکنولوژی و استفاده از تکنولوژی انتقال یافته، در دسترس بودن منابع بسیار مهم است به طوری که چنانچه به دست آوردن منابع (اعم از منابع انسانی و منابع مادی) اختلال ایجاد شود، می تواند هزینه بر بوده و تبعات زیادی را به دنبال داشته باشد. بنابراین موضوع دسترسی منابع مورد نیاز، از جمله چالش های مهم در زمینه ی انتقال تکنولوژی است که باید قبل از انتقال تکنولوژی، در حین انتقال و بعد از آن همواره مورد توجه باشد و برنامه ریزی های مناسب برای آن صورت گیرد(کومار و همکاران، 2015).
چالش های زمانی:
سرعت انتقال تکنولوژی هم به عنوان یک چالش مهم در انتقال تکنولوژی، به خصوص تکنولوژی های مدرن (high tech) محسوب می شود؛ به طوری که ممکن است به دلیل اینکه انتقال تکنولوژی در زمانی طولانی صورت پذیرد، دیگر آن تکنولوژی مورد نظر از رده خارج شده باشد و یا بازار استفاده از آن رو به افول باشد. بنابراین در روند انتقال تکنولوژی، مدیریت زمان یکی از چالش های اساسی است که اگر به آن توجه نشود می تواند کل هزینه های صرف شده برای انتقال تکنولوژی را بر باد دهد و آورده ی نهایی به همراه نداشته باشد.
چالش های مهارتی:
منظور از چالش های مهارتی (know-how) این است که هنگامی که یک تکنولوژی منتقل می شود، چه مهارت و دانشی برای استفاده از آن مورد نیاز است. گاهی اوقات، میزان انتقال این اطلاعات مهارتی توسط انتقال دهنده ی تکنولوژی تعیین می شود و گاهی نیز به میزان مهارت و دانش موجود در محیط گیرنده ی تکنولوژی مرتبط است و گاهی نیز می تواند تلفیقی از این دو باشد. این نوع چالش، به خصوص در انتقال تکنولوژی های از نوع کلید در دست5 بیشتر مشاهده می شود. قابلیت های سازمانی6، نقش موثری در انتقال تکنولوژی دارد و عدم توجه به آن می تواند یک چالش جدی در انتقال تکنولوژی باشد. بسانت و راش (1995) قابلیت های سازمانی را به چند نوع تقسیم کرده اند: قابلیت در تشخیص ملزومات تکنولوژی، شناسایی محدوده و انواع ملزومات در دسترس برای انتقال تکنولوژی، مقایسه و اخذ تکنولوژی مناسب و فهمیدن بهترین روش استفاده از تکنولوژی.
انتقال تکنولوژی، معمولا با مهارت افزایی در طی زمان، همراه است. بنابراین باید قبل از انتقال تکنولوژی، همزمان با انتقال تکنولوژی و بعد از آن همواره به افزودن مهارت های جدید و موثر در انتقال تکنولوژی مربوطه، توجه شود. همچنین باید توجه کرد که همزمان با شروع یادگیری مهارت های جدید، برای انتقال موثر تکنولوژی، باید دیدگاه افراد را نسبت به آن عوض کرد تا با عدم انگیزه برای مهارت زایی و یا مقاومت افراد در برابر آموختن مهارت های لازم در هنگام انتقال تکنولوژی مواجه نشده و انتقال تکنولوژی به طور موثر صورت پذیرد (جان چائو هانگ، 1994).
چالش های مربوط به ساختار بازار:
ساختار بازار در مورد تکنولوژی مورد نظر عاملی تعیین کننده در روند انتقال تکنولوژی آن محسوب می شود. برای مثال، گاهی در مورد یک صنعت خاص، بازار انحصاری وجود دارد؛ به این معنا که تامین کنندگان آن، شامل چند کشور یا شرکت محدود می شود و بازار در اختیار آن هاست. در این موارد، معمولا قیمت انتقال تکنولوژی بالا است و انتقال آن با مشکل مواجه می شود. در کل، برای انتقال تکنولوژی در هر زمینه ای، ابتدا باید درکی از بازار آن تکنولوژی در سال های اخیر و همچنین درکی از چگونگی توسعه و پیشرفت آن تکنولوژی در سال های آتی داشت تا در انتقال تکنولوژی به مشکلات کم تری در این خصوص برخورد کرد. (کیان شوجینگ، 2012)
چالش های مربوط به تحولات جهانی:
بسیاری از مسائلی که در جهان رخ می دهند و ابعادی بین المللی داشته و در اثر تحولات در چندین کشور یا انجمن جهانی رخ می دهند (نگرانی های بین المللی)، بر انتقال تکنولوژی می تواند موثر باشد. تاکاکووا و وزا (2014) در مقاله ی خود به تغییر ساختار اقتصاد جهانی اشاره کرده اند و اینکه این موضوع چه طور باعث تغییر رقابت در سطح جهانی شده است. اما لازم است اشاره شود که موضوع این چالش، صرفا بحث اقتصادی و تغییر و تحولات مربوط به نرخ تورم یا مسائلی از این قبیل نیست؛ بلکه کلیه ی موضوعات مهم در جهان که به نحوی اثر گذار بر هر چیزی می توانند باشند را شامل می شود. مثلا پدیده ی جنگ می تواند بسیاری از ساختار ها را دچار تغییر و تحولات اساسی کند و یا تصویب یک قانون در انجمن های مختلف اعم از تجارت جهانی و غیره می تواند بر بسیاری از حیطه های سیاسی، اقتصادی، دولتی، فرهنگی و موارد دیگر اثر گذار باشد.
چالش های رابطه ای:
در بحث مربوط به روابط، می توان دو حوزه را در نظر گرفت: حوزه ی خرد و حوزه ی کلان. منظور از روابط حوزه ی خرد، روابط بین افراد سازمان یا دپارتمان های سازمان می باشد و منظور از حوزه ی ارتباطی کلان، رابطه ی بین سازمان ها، نهاد ها، صنعت ها و ارگان های مختلف است. برای مثال، رابطه ی بین صنعت و دانشگاه در صورتی که کمرنگ باشد و یا به درستی انجام نشود، می تواند از جمله مشکلات در انتقال تکنولوژی به شمار آید. هر چه این ارتباط قوی تر باشد، زیر ساخت های لازم برای انتقال تکنولوژی بهتر فراهم می شود و انتقال تکنولوژی موثر تر صورت می گیرد.
چالش های انسانی:
این موضوع در پی انتقال تکنولوژی به وجود می آید و در واقع می توان گفت از تبعات انتقال تکنولوژی می تواند باشد. به همین دلیل از سایر موارد جدا در نظر گرفته می شود. منظور از این نوع چالش این است که بر اثر وابستگی تکنولوژیکی، که به دنبال انتقال تکنولوژی با استفاده از برخی مکانیزم ها مثل پروژه ی کلید در دست و امثال آن به وجود می آید، به تدریج خلاقیت افراد جامعه کاهش پیدا می کند. همین طور که دوبیکیس و گیل (2015) اشاره کرده اند که انتقال تکنولوژی و پیاده سازی صحیح و موثر آن در آینده هر چه بیشتر در حال مرتبط شدن به موضوع خلاقیت است، پس این موضوع می تواند یک چالش اساسی، خصوصا برای کشور های در حال توسعه باشد؛ چرا که خلاقیت افراد جامعه را تهدید می کند و در دراز مدت از این لحاظ به ضرر آن جامعه خواهد بود.
شکل شماره ی 6- رابطه ی همپوشانی خلاقیت و انتقال تکنولوژی
چالش های زیست محیطی:
یکی از چالش های انتقال تکنولوژی این است که آیا تکنولوژی مورد نظر آلایندگی زیادی دارد یا خیر. برخی از کشور های صنعتی، در حال حذف تکنولوژی هایی هستند که به اصطلاح، کربن بالا 7هستند و این تکنولوژی ها را به کشور های در حال توسعه یا توسعه نیافته انتقال می دهند تا هم به اهداف زیست محیطی خود نزدیک شوند و هم به منافع اقتصادی ناشی از انتقال تکنولوژی دست یابند (کومار و همکاران، 2015). بنابراین در انتقال تکنولوژی باید به بحث زیست محیطی هم توجه کرد و به عنوان یک چالش اساسی آن را در نظر گرفت؛ چرا که ممکن است تکنولوژی انتقال یافته از هر نظر مناسب باشد اما در اثر استفاده، آلاینده ی محیط زیست بوده و خطرات زیادی برای افراد (چه کارکنان و بهره برداران از آن تکنولوژی و چه سایر مردم عادی) داشته باشد. در این صورت، انتقال تکنولوژی نه تنها به توسعه کمکی نکرده بلکه مضرات زیاد آن باعث اتلاف سرمایه و موارد دیگر خواهد شد.
در نهایت، می توان به شماری دیگر از چالش های انتقال تکنولوژی اشاره کرد. کالنیس و جارونوویچ (2015) در مقاله ی خود مشکلات اصلی در سیستم انتقال تکنولوژی را به صورت زیر جمع بندی کرده اند:
کمبود نیروی ماهر، عملکرد نامناسب سیستم قضایی در بعضی کشور ها یا سازمان ها، سیستم تکه تکه شده و نامنسجم RTD&I، سرویس های کسب و کار توسعه نیافته و تجارت الکترونیکی با پیشروی و سرعت کند، مشکلات در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی، سطح عملکرد پایین سازمان ها و کمبود سازمان های خلاق.
آنها بیان کردند که انتقال تکنولوژی تنها در صورتی با موفقیت انجام می شود که دیدگاه سیستمی در مورد آن حاکم باشد؛ به این معنی که به هیچ جزئی جدا از سایر اجزاء نباید توجه کرد؛ بلکه باید همراستا و همزمان با هم، اجزاء مختلف سیستم را به پیش برد تا نهایتا انتقال تکنولوژی به خوبی صورت پذیرد.
تمامی مواردی که در بالا عنوان شد، می تواند در مجموع، نمودی از میزان ظرفیت جذب گیرنده ی تکنولوژی باشد. به طوری که هرگاه میزان این چالش ها در طرف گیرنده، کمتر باشد، گفته می شود ظرفیت جذب را برای گرفتن تکنولوژی دارد. لازم به ذکر است که این ظرفیت جذب، موضوعی نسبی است؛ به این معنا که در مقایسه معنا پیدا می کند و نیز می توان طبق شاخص ها و معیار هایی سنجید که ظرفیت انتقال تکنولوژی چگونه است.
سیاست های مقابله با چالش های انتقال تکنولوژی
سملی (1985) فاکتور های تاثیر گذار بر انتقال تکنولوژی را در 7 دسته ی کلی تقسیم بندی کرده است که می توان گفت برای غلبه بر چالش هایی که درباره ی انتقال تکنولوژی در قسمت قبل اشاره شد، می توان با بهبود در این 7 دسته ی کلی، شمار زیادی از چالش های مطرح شده را رفع نمود. جدول 1 دسته بندی سملی را نشان می دهد.
جدول شماره ی 1 – فاکتور های تاثیر گذار بر انتقال تکنولوژی (سملی،1985)
محمودی و آنانتان (2010) در رتبه بندی ایران از نظر فاکتور های سملی با استفاده از رویکرد تحلیل سلسله مراتبی، نتیجه گرفتند که در ایران، فاکتور سازمان، بیشترین تاثیر گذاری را بر انتقال تکنولوژی دارد و پس از آن فاکتور مربوط به جذب و کاربرد تکنولوژی، ساختار، فرهنگ، زیرساخت ها، شرایط جهانی و انتخاب راهکار انتقال تکنولوژی قرار دارد.
جدول شماره ی 2 – ترتیب اثر گذاری فاکتور های موثر در انتقال تکنولوژی-مطالعه ی موردی در ایران (محمودی و آنانتان، 2010)
بر اساس جدول ذکر شده و چالش هایی که در قسمت قبل در زمینه ی انتقال تکنولوژی بیان شد، می توان برخی از سیاست های مقابله با چالش های انتقال تکنولوژی را به صورت زیر برشمرد:
– حذف و تعدیل برخی قوانین سازمانی و افزایش انعطلاف پذیری سازمان ها، حرکت به سمت ساختار غیر بروکراتیک در برخی سازمان ها، خصوصا سازمان هایی که مرتبط با صنایع پیشرو (NBICS) هستند.
– تغییر سیاست های نادرست کارگزینی و استفاده از افراد چند مهارته، و مدیریت مبنی بر افزایش مهارت های کارکنان، در نتیجه حرکت به سمت بهبود مدیریت منابع انسانی و افزایش عملکرد و آمادگی در جهت قبول تکنولوژی انتقالی.
– ایجاد فرهنگ سازمانی احترام گذارنده به اصول و ارزش ها، و الگو گیری از کشور ژاپن در این زمینه.
– تلاش در جهت حذف ناعدالتی هایی که در اکثر سازمان های ایرانی به چشم می خورد با استفاده ی مناسب از مدیران متخصص.
– تقویت زیرساخت ها و در نتیجه کاهش چالش های مرتبط با زمان، نوع تکنولوژی انتقالی، آموزشی و مهارتی.
– برنامه ریزی دراز مدت و توجه به رویکرد کاهش اثرات زیست محیطی مضر؛ همچنین سرمایه گذاری روی تکنولوژی های نوین و استفاده از مکانیزم انتقال تکنولوژی همکاری مشترک برای تسریع انتقال تکنولوژی.
– ترویج استفاده از روش های نوین ایجاد هماهنگی در زنجیره های تامین (برای مثال، رویکرد VMI) و تلاش در جهت الکترونیکی کردن سیستم ها و مدیریت؛ در نتیجه، افزایش تمرکز بر روی ایجاد زیرساخت های مناسب برای انتقال تکنولوژی و جلوگیری از غرق شدن در مسائل کم اهمیت و عادی.
وضعیت انتقال تکنولوژی در ایران
طبق بررسی های به عمل آمده، از سال ۱۳۲۷ تا ۱۳۵۷ حدود ۱۴۳ مورد نقص آشکار در انتقال تکنولوژی به ایران وجود داشته است. از سال ۱۳۵۷ تاکنون این میزان به مراتب افزایش یافته است. این نقص های متعدد در انتقال تکنولوژی باعث گردیده است ایران بعد از سال ها انتقال تکنولوژی همچنان در بسیاری از صنایع وابستگی شدیدی به واردات تکنولوژی داشته باشد و در نتیجه انتقال موفق و توسعه ی تکنولوژی میسر نگردد. در برخی از این صنایع درصد وابستگی حتی از ۹۰ درصد نیز قراتر می رود (مثل لوازم آرایشی و مواد اولیه برای تولید دارو در داخل کشور).
طبق جدیدترین آمار منتشر شده توسط گزارش رقابت پذیری جهانی8 در سال 2017-2016 ایران در شاخص رقابت جهانی، رتبه ی 76 را دارد که کسب این رتبه در بین 138 کشور مورد مطالعه قرار گرفته، تامل برانگیز است.
در ارتباط با اجزای تکنولوژی یعنی سخت افزار، انسان افزار، اطلاعات افزار و سازمان و مدیریت، آمارها نشان می دهد که درصد وابستگی در هر یک از این چهار جزء بسیار بالاست ولی به دلیل واردات سخت افزارها، وضعیت شاخصی سخت افزار به لحاظ وابستگی در حد بهتری نسبت به سه جزء دیگر تکنولوژی قرار دارد و در مقابل، شاخصی اطلاعات افزار در سطح بسیار پایینی قرار دارد. این آمارها نشان می دهند که ایران در زمینه ی انتقال اثربخش تکنولوژی و جذب و توسعه ی آن بسیار ناموفق بوده است. حرکت به سوی خود اتکایی تکنولوژیک نیاز به توجه به این آمارها دارد و به طور معمولی برای بهبود شاخص های مرتیط با انتقال تکنولوژی باید موانع و چالش های کشور برای توسعه ی تکنولوژی شناسایی گردند و راه حل های مناسب جهت حل آن ها ارائه گردند.
قاسمی (1393) چالش های پیش روی ایران در انتقال تکنولوژی را به صورت زیر برشمرده است:
– موانع ساختاری انتقال تکنولوژی
– فقدان سیستم های حمایت و کنترل مناسب در زمینه ی تولیدات صنعتی
– ساختار نامتناسب سیاسی و اجتماعی
– اقتصاد تک محصولی و وابسته به صدور نفت
– ضعف نظام آموزشی
– عدم ارتباط صنایع، دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی
– موانع مدیریتی انتقال تکنولوژی
– موانع فرهنگی – اجتماعی انتقال تکنولوژی
– عامل فرهنگی
– بی سوادی
– رشد سریع جمعیت کشور
– ضعف طبقه ی متوسط
اولین قدم برای انتقال تکنولوژی و خلق آن، سرمایه گذاری در علوم پایه، جذب دانشمندان و اقتصاد دانان در دستگاه های دولتی و متحول کردن نظام آموزش عالی است؛ چرا که دانش امروزی، تکنولوژی فرداست. تکنولوژی در کارخانه ی تحقیق و توسعه تولید می شود. بدون ایجاد سازمان های پژوهشی و نهاد های تحقیق و توسعه ی مستقل نه تنها تکنولوژی جدیدی ایجاد نخواهد شد بلکه انتقال تکنولوژی هم امکان پذیر نخواهد بود. توشیو شیشیدو معاون دانشگاه بین المللی ژاپن معتقد است که ترقی و پیشرفت ژاپن ناشی از پیشگامی دولت در توسعه ی تکنولوژی و آموزش و پرورش عمومی مردم است. تجربه ی کره ی جنوبی هم موید همین مطلب است. کره ی جنوبی با تکیه بر نیروی انسانی خود و خواست دولت توانست در طول سه دهه، از یک کشور عقب مانده به یکی از پیشرفته ترین کشورهای در حال توسعه تبدیل شود. تجربه ی کره و ژاپن به ما می آموزد که اگر کشوری بتواند توده های مردم را آموزش دهد، مهارت ها و آگاهی های آنان را بالا برده، نیروی متخصص تربیت کند و بتواند از نیروی انسانی به طور شایسته ای در اقتصاد ملی استفاده کند، قادر به توسعه ی اقتصادی و اجتماعی کشور خواهد بود. مهاجرت نیز می تواند به عنوان یکی دیگر از عوامل جذب و توسعه ی تکنولوژی معرفی شود. علت این مهاجرت بی اعتنایی به افراد متخصص، دخالت ندادن دانشمندان و اقتصاد دانان در امور مملکتی، نقش حاشیه ای صنعت در تولید ملی، بیکاری و تورم است. ضروری است سیاست گذاران با هدایت سرمایه ها و در نظر گرفتن معافیت های مالیاتی برای صنایع پیشرفته و حمایت آن ها به تولید فراورده های قابل صدور، صنایع داخلی را تقویت نمایند. در این صورت با ایجاد موسسات پژوهشی و تحقیقاتی هم قادرند از فرار مغزها جلوگیری نمایند و هم اینکه توانایی جرح و تعدیل تکنولوژی وارداتی را به دست آورند. ایجاد شبکه های اطلاع رسانی برای پژوهش های صنعتی و علمی و تاسیس سازمان مستقل و دارای قدرت اجرایی انتقال تکنولوژی یا وزارتخانه ی دانش و تکنولوژی از جمله اقدامات لازم دیگر است که دولتمردان باید به آن توجه نمایند. اگر ما همانند کشورهای ژاپن، کره، آمریکا و غیره، شهرک دانشگاهی تاسیس کنیم دانشگاه، مراکز تحقیقاتی و صنایع در کنار هم قرار خواهند گرفت و بدین وسیله مشکلات صنایع کشور از نظر نیروی انسانی متخصص و مراکز تحقیقاتی برطرف شده و قادر خواهیم بود دانش مربوط به چگونگی انتقال تکنولوژی را فراگیریم. تامین مالی صنایع و مراکز تحقیق و توسعه و تصویب قوانین جامع برای توسعه ی تکنولوژی از جمله قانون معافیت های مالیاتی برای خدمات مهندسی، قانون اختصاص درآمد اوقاف به حوزه های دانشی – تکنولوژیک، رفع تبعیض ها و تنگ دستی های اقتصادی که سبب مهاجرت نیرو های متخصص و یا باعث انفعال آن ها می شود، اقدام های دیگری است که دولتمردان باید برای تحقق آن بکوشند (قاسمی،1393).
راهکارهای پیشنهادی برای بهبود وضعیت ایران
ارائه ی راهکار در جهت بهبود وضعیت ایران از نظر انتقال تکنولوژی، طبق سه دیدگاه اصلی در زمینه ی تکنولوژی انجام می شود. این سه دیدگاه، که با هم مرتبط هستند، عبارتند از :
1-دیدگاه فرهنگی
– شامل اهداف، ارزش ها، اخلاقیات، باورها، آگاهی، خلاقیت.
2-دیدگاه سازمانی
– شامل فعالیت های صنعتی، اقتصادی، حرفه ای و فنی، کاربران، مشتری ها و واحد های تجاری.
3-دیدگاه فنی
– دانش، مهارت ها، تکنیک ها، ابزار، ماشین آلات، منابع و محصولات.
شکل شماره ی 7 – رویکرد های مختلف به تکنولوژی
در ایران، در هر سه حیطه ی مذکور ضعف وجود دارد. پیشنهاد می شود برای بهبود وضعیت انتقال تکنولوژی، به بهبود هر سه جنبه ی فرهنگی، سازمانی و فنی به طور همزمان پرداخته شود. برای این منظور، پیشنهاد می شود از همکاری مشترک9 برای انتقال تکنولوژی استفاده شود و در حین این کار، از تعدادی از پرسنل خارجی برای مهارت آموزی به پرسنل بومی نیز استفاده گردد. البته توصیه می شود همکاری مشترک با کشور هایی که از نظر فرهنگی در سطح بالا تری نسبت به ایران هستند صورت گیرد تا از طریق تعامل مستمر با آن ها، فرهنگ فراموش شده ی خودمان نیز یاد آوری شود و همچنین الگو برداری از فرهنگی غنی در طی زمان صورت پذیرد. با این روش (همکاری مشترک) – البته در صورت اجرای صحیح – هم از نظر فنی و سازمانی و هم فرهنگی، می توان به بهبود در زمینه ی انتقال تکنولوژی در ایران امیدوار بود. بنابراین، برای بهبود وضعیت ایران، پیشنهاد این است که همکاری مشترک در ابعاد وسیع انجام شود.
نتیجه گیری
چالش های انتقال تکنولوژی به طور کلی در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت و در چند دسته طبقه بندی شد. وضعیت ایران نیز مورد بررسی قرار گرفت و چالش های پیش روی ایران در زمینه ی انتقال تکنولوژی ذکر گردید. برای رفع چالش های پیش روی ایران در زمینه ی انتقال تکنولوژی، می بایست در درجه ی اول سیاست هایی مناسب اتخاذ گردد به گونه ای که ضعف های زیرساختی را در زمینه ی انتقال تکنولوژی رفع کند. بدیهی است این هدف با تلاش جمعی و گسترده در همه ی ارگان ها، نهاد ها و سازمان های کشور قابل دستیابی است. همچنین توصیه می شود به انتقال تکنولوژی از طریق همکاری مشترک با سایر کشور ها مبادرت ورزد.
آنچه مسلم است این است که ایران در زمینه ی انتقال تکنولوژی جزء کشور های نا موفق می باشد و برای فائق آمدن بر چالش های پیش روی خود در این باره، باید با تصویب قوانین و تاکید و نظارت بر اجرای دقیق آن ها، حرکتی رو به جلو را آغاز کند؛ سیاست جایگزینی واردات سیاست مناسبی نبوده و بهتر است سیاست گسترش صادرات همزمان با همکاری های مشترک در سطح وسیع صورت پذیرد. امید است با الگو برداری از کشور هایی همچون کره ی جنوبی، ایران نیز در طی چند دهه بتواند بر چالش های مذکور غلبه کند و به سمت توسعه ی صنعتی گام بردارد.
پیشنهاد هایی برای آینده
پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده، از نظر حقوقی به بررسی سیاست های نادرست در زمینه ی انتقال تکنولوژی پرداخته شود و قوانینی که مانع از رفع چالش ها و یا کند کننده ی حرکت به سمت توسعه ی اقتصادی با کمک ابزار انتقال تکنولوژی هستند، شناخته شوند. در واقع با استفاده از ترکیب دیدگاه مدیریتی و دیدگاه حقوقی به این مبحث پرداخته شود. همچنین می توان به رتبه بندی عواملی که باید در دستور کار دولت قرار گیرد تا انتقال تکنولوژی موثر صورت پذیرد، پرداخت و سیاست هایی که طبق شرایط امروز ایران، برای انتقال تکنولوژی موثر در اولویت هستند تعیین و رتبه بندی شود.
منابع
حامد حجازیان، سید حبیب اله طباطبائیان، چالش های مدیریت انتقال تکنولوژی در سطح ملی، اولین کنفرانس مدیریت تکنولوژی، خرداد 1382.
قاسمی، علی، عمده چالش های انتقال فناوری و تکنولوژی در ایران، چهارمین کنفرانس بین المللی و هشتمین کنفرانس ملی مدیریت فناوری، 1393.
Christian Hirt, (2012),"Technology transfer in Asia: challenges from a cross-cultural perspective", Journal of Technology Management in China, Vol. 7 Iss 1 pp. 4 – 21.
Ellis L.C. Osabutey ⁎, Zhongqi Jin, (2016), "Factors influencing technology and knowledge transfer: Configurational recipes for Sub-Saharan Africa", Journal of Business Research 69,p 5390-5395.
Jon-Chao Hong, (1994),"Technology Transfer and Human Resource Development", Industrial and Commercial Training, Vol. 26 Iss 11 pp. 17 – 21.
Juris-Roberts Kalnins, Habil, Jarohnovich, Natalja, System Thinking Approach in Solving Problems of Technology Transfer Process, World Conference on Technology, Innovation and Entrepreneurship, 2015.
Kim, Linsu, (1980), "Stages of Development of Industrial Technology in a Developing Country: A Model, Research Policy, 9, pp. 254-277.
Kondo M, (2001) Networking for technology acquisition and transfer; forum on management of technology, Vienna, Austria , pp.2-5
Mahdi Asghari, Mohammad Ali Rakhshanikia, (2013), "Technology transfer in oil industry, significance and challenges", 2nd International Conference on Leadership, Technology and Innovation Management 264 – 271.
M Mahboudi* and B R Ananthan, (2010), "Effective Factors in Technology Transfe in the Pharmaceutical Industries of Iran", The IUP Journal of Knowledge Management, Vol. 8, Nos. 1 & 2, pp. 98-110.
Mikus Dubickis, Elina Gaile-Sarkanea, (2015), Perspectives on Innovation and Technology Transfer, 20th International Scientific Conference Economics and Management
Osabutey, E. L. C., Williams, K., & Debrah, A. Y, (2014), "The potential for technology and knowledge transfers between foreign and local firms: A study of the construction industry in Ghana", Journal of World Business., 49(4), 560-571.
Patrick vander Heiden, Christine Pohl, Shuhaimi Bin Mansor, John van Genderen , (2015), "The role of education and training in absorptive capacity of international technology transfer in the aerospace sector", Elsevier p 42-54.
Saggi, Kamal (2003), "International Technology Transfer: National Policies, International Negotiations, and Multilateral Disciplines," report for
Commonwealth Secretariat, London
Sanjay Kumara, Sunil Luthrab, Abid Haleemc, Sachin K. Manglad, Dixit Garge, (2015), "Identification and evaluation of critical factors to technology transfer using AHP approach", international strategic management review 3 (2015) 24-42.
Schnepp, O., M.A. von Glinow, and A. Bhambri, (1990), United States-China Technology Transfer. Prentice Hall, New Jersey
Soemon Takakuwa, Ivica Veza, (2014), "Technology Transfer and World Competitiveness", 24th DAAAM International Symposium on Intelligent Manufacturing and Automation.
Victor Gilsing, Rudi Bekkers, Isabel Maria Bodas Freitas, Marianne van der Steen, (2011), "Differences in technology transfer between science-based and development-based industries: Transfer mechanisms and barriers", Technovation 31,Elsevier , p 638-647.
Atefeh90@gmail.com
پایان
1 Techno ware
2 human ware
3 info ware
4 organ ware
5 Turnkey Project
6 Organisational capability
7 High-carbon
8 The Global Competitiveness Report
9 Joint Venture
—————
————————————————————
—————
————————————————————
25