باسمه تعالی
تحلیل
انتقال تکنولوژی و همکاری پژوهشکده ها و صنایع دفاعی
چکیده
انتقال تکنولوژی مقولهای مهم و اساسی در ارتقای سطح تکنولوژی یک کشور و درنهایت حرکت به سمت توسعه پایدار است، اهمیت انتخاب روشهای انتقال تکنولوژی بسیاری از کشورهای در حال توسعه را بر آن داشت که انواع مختلف روشهای انتقال تکنولوژی را جهت انتخاب مناسبترین آنها آزمایش کنند. با توجه به رشد سریع تکنولوژیهای نو و اهمیت آنها از لحاظ تْامین امنیت ملی، رفاه عمومی و رشد اقتصادی، غفلت از آنها ممکن است ما را از قافله تکنولوژی دور کند. بنابراین باید در جستجوی راههایی بود که دستیابی به این تکنولوژیها را به سریعترین وجه، ممکن سازد. انتقال تکنولوژی و همکاریهای استراتژیک تکنولوژی بین شرکتها اگرچه قب لا نیز وجود داشته است، ولی اهمیت آن از دهه ١٩٦٠ میلادی با توجه به ایجاد سریع دانش و تکنولوژی در کشورهای صنعتی از یک طرف و نیاز به توسعه آن در کشورهای توسعه نیافته ازطرف دیگر، توسط نویسندگان زیادی مطرح شده است، کشورمان ایران نیز با توجه به پیشرفتهای تکنولوژیکی کشورهای دیگر ناچار به ایجاد یا انتقال تکنولوژی از کشورهای صاحب تکنولوژی به داخل مرزهای خود میباشد. در این راستا شناخت روشهای انتخاب تکنولوژی و مدلهای انتخاب روش مناسب انتقال تکنولوژی از اهمیت بسیاری برخوردار است. برای این منظور روشهای مختلف انتقال تکنولوژی شناسایی شده و مورد بررسی قرار گرفتهاند. سپس مدلهای ارائه شده برای انتخاب روش مناسب انتقال مورد بررسی قرار گرفته و مزایا و محدودیتهای هر مدل تشریح و در انتها به ارائه الگوریتم پیشنهادی جهت انتخاب روش مناسب انتقال تکنولوژی پرداخته شده است.
در کشور ما، هر یک از صنایع دفاعی با روش متفاوتی ارتباط میان خود و دانشگاهها را برقرار و از توانمندیهای آنها، برای پیشبرد اهداف و ماموریتهای خود استفاده میکنند. در برخی موارد این روشها چندان اثربخش نیست. دلیل اصلی این امر را میتوان، نبود شناخت کافی از عوامل موثر بر موفقیت همکاری بین صنعت و دانشگاه دانست.
١- مقدمه
امروزه اهمیت تکنولوژی در موفقیت شرکتها بر کسی پوشیده نیست. شرکتها )اعم از شرکتهای بزرگ و کوچک( پیوسته در تلاشند که به تکنولوژیهای جدید دست یافته و از این طریق نسبت به رقبای خود در بازار برتری رقابتی پیدا کنند. بنابراین توسعه تکنولوژی همواره مطرح بوده و از اهمیت خاصی برخوردار است. توسعه تکنولوژی ممکن است از دو طریق صورت پذیرد. اول توسعه درون زا که با به تکنولوژی مورد نظر دسترسی پیدا میشود. دوم انتقال تکنولوژی R&D استفاده از منابع داخلی و از طریق که با استفاده از منابع خارجی و خرید آن از خارج بنگاه به تکنولوژی مورد نظر دسترسی پیدا می شود. گاهی اوقات ترکیبی از توسعه درونزا و انتقال تکنولوژی برای دستیابی به یک تکنولوژی مورد استفاده قرار می گیرد. تصمیم گیری در مورد توسعه درونزا یا انتقال تکنولوژی، به عوامل مختلفی از جمله سطح توانمندی تکنولوژیک سازمان گیرنده، سطح پیچیدگی تکنولوژی و ضرورت دسترسی سریع به تکنولوژی مورد نظر بستگی دارد. با گذشت زمان و تسریع در روند تحولات تکنولوژی هیچ شرکت یا کشوری قادر به تامین تمام تکنولوژیهای مورد نیاز خود نیست. لذا انتقال تکنولوژی از دیگر شرکتها یا کشورها امری اجتنابناپذیر است. انتخاب روش مناسب انتقال میتواند در موفقیت فرآیند انتقال و جذب و بومی شدن تکنولوژی انتقال یافته به شرکت یا کشور گیرنده موثر باشد.انتقال تکنولوژی فرآیندی است که در آن اجزاء تکنولوژی از یک منبع به گیرنده، جریان و انتقال مییابند. انتقال تکنولوژی میتواند بین دو یا چند شرکت در یک کشور و یا دو یا چند شرکت از کشورهای مختلف اتفاق بیفتد. به طور عمومی فرآیند انتقال تکنولوژی را میتوان به صورت ذیل نشان داد.
همانطور که در شکل ملاحظه میشود، فرآیند انتقال از انتخاب روش مناسب انتقال آغاز میگردد، بدیهی است که ازقبل از این قدم، میبایست نسبت به انتخاب روش دستیابی به تکنولوژی مناسب (توسعه درونزا و انتقال تکنولوژی) تصمیمگیری شود. تصمیمگیری بین توسعه درونزا و انتقال تکنولوژی در حیطه بحث این مقاله نمیگنجد. هدف این مقاله شناخت روشها و مدلهای انتخاب روش مناسب انتقال تکنولوژی وارائه الگوریتمی پیشنهادی برای انتخاب روش مناسب انتقال تکنولوژی است که در نمودار فوق به عنوان اولین قدم فرآیند انتقال نمایش داده شده است. بدین منظور مدلهای مختلف مطرح شده برای انتخاب روش مناسب انتقال تکنولوژی بررسی شده و مزایا، معایب و محدوده کاربرد آنها مورد بحث قرار میگیرد
در صنایع دفاعی، مساله رابطه صنعت و دانشگاه از اهمیت بالاتری برخوردار است. با توجه به تعدد و تنوع بسیار زیاد محصوالت نظامی و همچنین فناوری های پیشرفته مورد استفاده در اغلب محصوالت، برقراری ارتباط مناسب بین این صنایع و دانشگاه های کشور، بسیار مهم و اساسی است. عدم شناخت ِ عوامل کلیدی موثر بر موفقیت همکاری دو طرف باعث شده است تعامالت مناسبی میان این دو نهاد برقرار نشود و فضای عدم اعتماد و نبود تعهد کافی نیز، موجب عدم تمایل طرفین به همکاری مجدد شده است. شناسایی عامل های کلیدی موثر بر روابط میان مراکز پژوهشی، دانشگاه ها و صنایع دفاعی، مسیری روشن پیش روی فعاالن و سیاست گذاران این حوزه قرار می دهد. در صورت شناسایی درست این عامل ها، دانشگاه ها می توانند با برقراری ارتباط سازنده با صنایع دفاعی و همچنین استفاده از زیرساخت ها، آزمایشگاه ها و مراکز تست پیشرفته موجود در صنایع دفاعی، عالوه بر شتاب بخشیدن به پیشرفت علمی خود، مسائل، مشکالت و گلوگاه های موجود در پروژه ها و محصوالت دفاعی را برطرف و موجبات ایجاد شکوه و اقتدار ملی و همچنین عزت و سربلندی کشور عزیزمان را فراهم نمایند.
اما قبل از پرداختن به مدلهای انتخاب روش مناسب انتقال، لازم است به اختصار روشهای انتقال مورد بررسی قرار گیرند.
٢- روشهای انتقال تکنولوژی
بطورکلی روشهای مختلفی برای انتقال تکنولوژی در ادبیات ذکر شده است که بعضی ازآنها از لحاظ محتوی و ماهیت یکسان بوده و فقط عناوین آنها متفاوت است. در اینجا با تلفیق روشهای مشابه به معرفی مهمترین آنها میپردازیم.
2-1(Licensing) خرید حق امتیاز
در این روش سازمان گیرنده تمام یا بخشی از حقوق تکنولوژی را که متعلق به سازمان دیگری است (دهنده تکنولوژی) در قبال پرداخت مبلغی یا ارائه خدماتی دریافت میکند. این روش دستیابی به تکنولوژی، معمولا در صنایع غذایی و دارویی و نیز فعالیتهای خدماتی مورد استفاده قرار میگیرد. در این روش،سازمان گیرنده تکنولوژی علاوه بر تسلط بر تکنولوژی مورد نظر، با استفاده از اعتبار و نام شرکت مالک تکنولوژی به عرضه محصول یا خدمت در بازار اقدام مینماید.
2-2(Franchise) فرانشیز
یک نوع خاص از خرید حق امتیاز است که در آن دریافتکننده تکنولوژی، از جانب مالک تکنولوژی مورد حمایت و پشتیبانی مداوم قرار میگیرد. به عنوان مثال میتوان از تامین مواد اولیه، تامین بازار یا آموزش .
2-3 (Joint Venture) همکاری مشترک
در این روش دو یا چند بنگاه توان تکنولوژیک، دانش و منابع خود را برای توسعه یک تکنولوژی خاص به اشتراک میگذارند که در آن یک شرکت سومی که معمولا عمر محدودی دارد ایجاد میشود و طرفین همکاری، در سود و زیان آن شریک خواهند بود. معمولا در پروژههای بزرگ که هزینهها و ریسک ( سرمایهگذاری بالا میباشد استفاده از همکاری مشترک اهمیت زیادی پیدا میکند)
2-4 (Merger)ادغام
در این روش یک شرکت با شرکت دیگرکه دارنده تکنولوژی است ادغام میشود و از این بین شرکت جدیدی از ترکیب دو شرکت قبلی بوجود میآید که در آن توانمندیهای تکنولوژیک به اشتراک گذاشته می شود. بدیهی است در جریان به اشتراک گذاشتن توانمندیهای تکنولوژیک، انتقال تکنولوژی و دانش فنی بین دو سازمان اتفاق میافتد.
2-5(Human Exchange & Hiring) استخدام و تبادل نیروی انسانی
در این روش شرکت گیرنده، متخصصانی را تحت شرایط خاصی استخدام نموده و یا از خدمات متخصصان دیگر شرکتها به عنوان مامور استفاده مینماید. درمنابع مختلف از این روش تحت عنوان کسب تکنولوژی از طریق افراد آموزش دیده نیز نامبرده شده است.
2-6 (Training & Education) آموزش و تحصیل
در تحصیل، کارکنان شرکت گیرنده تحت نظارت دهنده تکنولوژی در مقاطع مختلف جهت تحصیل در داخل و یا به خارج کشور اعزام شده و مدارک معتبر علمی دریافت مینمایند. در آموزش، شرکت گیرنده تکنولوژی دوره های کاربردی کوتاه و بلندمدت مورد نیاز را در شرکت دهنده و یا تحت نظارت آن برگزار میکند. این روش تحت عناوین دیگری نیز معرفی شده است که از آن جمله می توان به دورههای مطالعاتی و آموزش و تحصیل در خارج اشاره نمود.
2-7(Reverse Engineering) مهندسی معکوس
در این روش شرکت گیرنده با شبیه سازی، شکستن کدها و پیبردن به رموز تکنولوژی و دوبارهسازی محصولات به تکنولوژی دست مییابد. این روش تحت عناوین دیگری نیز چون تقلید ٦ و کپیسازی از محصول ٧ معرفی شده است. هنگامی که دسترسی به تکنولوژی سخت و محال باشد و یا هزینههای انتقال بالا و هزینههای حقوقی پائین باشد از این روش میتوان استفاده نمود.
2-8(Subcontracting) پیمانکاری
در این روش، شرکت گیرنده به عنوان پیمانکار یک شرکت دیگر فعالیت میکند و اقدام به تولید یا مونتاژ قطعات مینماید که از این طریق به دانش فنی تولید و مونتاژ دسترسی پیدا میکند
2-9(Out Sourcing) تامین از بیرون
در این روش بعضی از فعالیتها به خارج از شرکت انتقال داده میشود. در جریان این انتقال و تحویل گرفتن محصولات ساخته شده توسط پیمانکار که معمو لا با کنترل آن محصولات و یا حتی کنترل فرآیند ساخت آن محصولات از جانب کارفرما همراه است، انتقال تکنولوژی یا دانش فنی ساخت نیز اتفاق می افتد.
2-10(Turn Key Project) قراردادهای کلید در دست
دراین روش گیرنده، تکنولوژی را در قالب یک پروژه کامل از دارنده تکنولوژی خریداری مینماید که مراحل طراحی، نصب و راه اندازی و بهرهبرداری اولیه توسط دهنده تکنولوژی مدیریت و اجرا میشود. در موارد خاصی، آموزش و پشتیبانی پس از را هاندازی نیز جزو قرارداد میباشد
2-11(Acquisition) کسب تکنولوژی از طریق اخذ مالکیت یک شرکت
در این روش شرکت گیرنده به جای انتقال مستقیم تکنولوژی از مالک آن، نسبت به خریداری شرکت دارنده تکنولوژی و تملک آن اقدام مینماید. بدیهی است از این طریق تکنولوژی مورد نظر نیز کسب خواهد شد.
2-12(Alliance) همکاری
در این روش دو شرکت توانایی تکنولوژیک خود را جهت رسیدن به تکنولوژی جدید به اشتراک میگذارند. این روش تشابه زیادی با روش همکاری مشترک دارد با این تفاوت که در این روش، سهامی بین طرفین وجود نداشته و مدت همکاری در روش همکاری کوتاهمدت میباشد
2-13(Equity Investment) تملک سهام
سرمایهگذاری در دیگر شرکتها امکان دسترسی به تکنولوژی را فراهم میسازد و چندین شکل دارد. گیرنده ممکن است در شرکت منبع، سرمایهگذاری کند تا به دانش فنی دسترسی یابد و یا شرکت منبع، ممکن است در شرکت گیرنده سرمایه گذاری کند تا آن شرکت به تکنولوژی دسترسی پیدا کند. این سرمایهگذاری می تواند به صورت سهام مساوی ٨ و یا سهام اقلیت ٩ باشد. در روش سهام اقلیت، یک شرکت بخشی از سهام شرکت عرضهکننده تکنولوژی را میخرد اما در مدیریت آن نقش ندارد.
2-14(R&D Collaboration) همکاری در زمینه تحقیق و توسعه
همکاری در زمینه تحقیق و توسعه به چند صورت امکان پذیر است، اول تحقیق و توسعه مشترک که در آن دو شرکت بدون آنکه سهام یکدیگر را خریداری نمایند تصمیم میگیرند بطور مشترک در زمینههای اقدام به پژوهش و تحقیق در مورد تکنولوژی خاصی نمایند. دوم قرار داد تحقیق و توسعه که در آن R&D یک شرکت هزینه انجام پروژههای پژوهشی را در مراکز دانشگاهی یا تحقیقاتی بر عهده میگیرد تا تکنولوژی خاصی توسعه یابد. سوم قراردادهای پیمانکاری تحقیق و توسعه که در این روش سازمان بخشی از فعالیتهای تحقیق و توسعه خود را بصورت یک پروژه تعریف و به سازمانهای دیگر بصورت قرارداد
2-15 (Industrial Espionage) جاسوسی صنعتی
در این روش دسترسی به اطلاعات فنی و تکنولوژیک از طرق مختلف، بدون اطلاع و رضایت دارنده تکنولوژی انجام میپذیرد. با وجود تردید اخلاقی در این روش، استفاده از آن ممکن است یک تصمیم منطقی برای رسیدن به تکنولوژی باشد. این روش در صنایع با تکنولوژیهای بالا که منجر به پیشرو بودن درتکنولوژی و بازار میشود کاربرد بیشتری دارد. انتخاب روش مناسب انتقال تکنولوژی در موفقیت فرآیند انتقال تاثیر بسزایی دارد. لازم به ذکر است که گاهی انتقال کامل یک تکنولوژی نیازمند استفاده از ترکیب چند روش مختلف می باشد
٣- مدلهای انتخاب روش مناسب انتقال تکنولوژی
مدلهای متفاوتی برای انتخاب روش مناسب انتقال ارائه شده است. این مدلها از دیدگاه خاصی به این موضوع پرداخته و عواملی را که بر انتخاب روش مناسب موثر میباشند، ارائه و در شرایط مختلف روشهایی را پیشنهاد میدهند. در ادامه به چهار مدل از مدلهای انتخاب روش مناسب انتقال، بطور مختصر اشاره می شود.
3-1 Chiesa مدل
در این مدل، از دیدگاه مدیریتی روشهای همکاری تکنولوژی مورد بررسی قرار میگیرند منظور از روشهای همکاری تکنولوژیک، روشهای انتقال تکنولوژی است که در آن از طریق همکاری با طرف دیگر به تکنولوژی مورد نظر دسترسی پیدا میشود. به عبارتی طرفین جهت رسیدن به تکنولوژی مورد نظر در یک همکاری تکنولوژیک مشارکت میکنند. هدف از همکاری، قابلیت تعریف مفاد همکاری و آشنایی با تکنولوژی و بازار عواملی هستند که در این مدل مورد بررسی قرار میگیرند. روشهایی که در این مدل پیشنهاد میشوند محدود به روشهای همکاری تکنولوژیک است و کلیه روشهای انتقال تکنولوژی را شامل نمیشود. در این مدل روشهای انتقال تکنولوژی بر اساس ویژگیهایی از قبیل یکپارچهسازی، انعطاف پذیری، کنترل و تاثیر برشرکت گیرنده تکنولوژی طبقهبندی شده و با توجه به این ویژگیها جدول ذیل ارائه شده است. بهطور مثال هنگامی که سطح سرمایهگذاری برای دسترسی به تکنولوژی مورد نظر بالا باشد روشهای ادغام و کسب تکنولوژی از طریق اخذ مالکیت یک شرکت پیشنهاد میگردد.
3-2Robert & Berry مدل
این مدل منحصرًا در ارتباط با انتخاب روش مناسب انتقال تکنولوژی نیست بلکه روشهای کلی دستیابی به تکنولوژی (از جمله توسعه درونزای تکنولوژی) را نیز مورد توجه قرار میدهد. در این مدل استراتژیهای مختلف برای کسب تکنولوژی به منظور ورود به یک تجارت جدید مورد بررسی قرار میگیرد. میزان آشنائی شرکت با بازار و تکنولوژی عواملی هستند که در این مدل مبنای تصمیمگیری قرار میگیرند که به شرح ذیل طبقهبندی میشوند. اول تکنولوژی یا خدمات جدید، یعنی تکنولوژی یا خدماتی که قبلا در شرکت وجود نداشته است. دوم بازار جدید، به معنای اینکه تاکنون محصولات شرکت در این بازار وارد نشده اند. سوم تکنولوژی پایه یا آشنایی با تکنولوژی، که مفهوم آن این است که تکنولوژی در شرکت وجود دارد اما لزومًا در محصولات استفاده نشده است. چهارم بازار پایه یا آشنایی با بازار، که همان بازار شناخته شده می باشد اما لزوما شرکت وارد آن نشده است. پنجم تکنولوژی ناشناخته، تکنولوژی که قبلا وجود نداشته و ناشناخته میباشد و ششم بازار ناشناخته، که به معنای این است که بازاری برای محصول و تکنولوژی وجود نداشته است. ترکیب این حالات ماتریسی با ٩ وضعیت مختلف ارائه میدهد که در هر وضعیت روش یا روشهایی برای کسب تکنولوژی پیشنهاد میگردد.
به طور مثال هنگامی که آشنایی با تکنولوژی جدید و شناخته شده باشد و وضعیت بازار پایه (آشنا با بازار) باشد، روش خرید حق امتیاز و کسب تکنولوژی از طریق اخذ مالکیت یک شرکت و توسعه درونزا پیشنهاد میگردد.
3-3 Ford مدل
در این مدل نیز شبیه به مدل قبل روشهای کلی دستیابی به تکنولوژی مورد توجه قرار میگیرد. به عبارت دیگر این مدل منحصرًا در ارتیاط با انتخاب روش مناسب انتقال نیست. عواملی که در این مدل برای تصمیم گیری در مورد روش مناسب دستیابی به تکنولوژی مورد توجه قرار گرفتهاند عبارتند از توانایی نسبی سازمان در تکنولوژی مورد نظر، ضرورت دستیابی سریع به تکنولوژی مورد نظر، ضرورت مالکیت تکنولوژی در داخل سازمان، موقعیت تکنولوژی در منحنی چرخه عمر و اثر رقابتی(استراتژیک) تکنولوژی. با توجه بهاین عوامل روشهایی که مدل پیشنهاد مینماید ترکیبی از روشهای انتقال تکنولوژی و توسعه درونزا می باشد.
به طور مثال هنگامی که ضرورت دستیابی سریع به تکنولوژی کم باشد روش توسعه درونزا و هنگامی که این ضرورت بالا باشد روش خرید محصول تکنولوژی پیشنهاد میگردد.
3-4Gilbert مدل
در این مدل روشهای انتقال تکنولوژی به چهار دسته تقسیم میشوند، اول روشهای غیرفعال، این دسته روشهایی قرار میگیرند که در آن دریافت کننده بطور غیرفعال(یکطرفه) تکنولوژی مورد نظر را تحت شرایط خاصی کسب میکند. دوم روشهای همکاری، در این دسته روشهایی قرار دارند که در آن منبع دهنده و گیرنده تکنولوژی نقش فعال دوطرفه) در انتقال تکنولوژی ایفا میکنند. سوم روشهای ضد رقابتی، که از طریق روشهایی که در این دسته قرار میگیرند به تکنولوژی مورد نیاز بدون اطلاع یا رضایت دارنده( منبع) دسترسی پیدا میشود. چهارم روشهای عمومی، در این روشها عمدتًا دانش یا مهارت مورد نیاز از طرق مختلف از جمله شرکت در دورههای آموزشی یا سمینار، انجام دورههای کارورزی، بازدید از نمایشگاهها و غیره کسب میشود. در انتخاب روشهای فوق دو عامل اساسی نقش دارند، اول تمایل و توانایی رسیدن به خواسته ها و تقاضا های منبع تکنولوژی و دوم کنترل منبع تکنولوژی برنحوه استفاده از تکنولوژی مطابق با خواستها و شرایط مورد نظر. که از ترکیب این دو عامل، ماتریسی با چهار موقعیت مختلف برای انتخاب روش فعالیت بدست میآید.
به طور مثال هنگامی که منبع تکنولوژی بر استفاده ازتکنولوژی مطابق خواستههایش کنترل دارد و گیرنده تکنولوژی نیز تمایل و توانایی رسیدن به خواستههای منبع تکنولوژی را دارد سیستمهای همکاری پیشنهاد میگردد.
٤- الگوریتم پیشنهادی انتخاب روش مناسب انتقال تکنولوژی
همانطور که در بخش قبل توضیح داده شد، به بیان چهار مدل برای انتخاب روش مناسب انتقال تکنولوژی پرداختیم. هر یک از این مدلها با توجه به شرایط مختلف روشهایی را پیشنهاد میدهند. با توجه به اهمیت موضوع و بهمنظور تسهیل در امر تصمیمگیری، الگوریتمی جهت انتخاب روش مناسب انتقال تکنولوژی به شرح نمودار ٢ پیشنهاد میگردد.
4-1 تعیین مشخصات پروژه انتقال تکنولوژی
در این مرحله مشخصات پروژه با توجه به عوامل موثر بر انتخاب روش مناسب انتقال تکنولوژی تعیین میگردد به طور مثال در رابطه با طبیعت تکنولوژی، وضعیت عمر تکنولوژی بررسی میشود و مشخص می گردد که تکنولوژی در چه مرحلهای از عمر خود قرار دارد. در صورتی که امکان بررسی بعضی از عوامل وجود نداشته باشد به بررسی بقیه عوامل پرداخته و روش مناسب را با توجه به آنها انتخاب می نماییم دقت در بررسی عوامل اطمینان و اعتبار بیشتری را در نتایج (روش انتخابی انتقال تکنولوژی) به دنبال دارد.
4-2 مشخص شدن روشهای پیشنهادی
در این مرحله با توجه به نتایج حاصل از بررسی عوامل، روشهایی را که با وضعیت بررسی شده تطابق دارند، مشخص مینماییم. هر یک از عوامل مورد بررسی ممکن است یک یا چند روش انتقال تکنولوژی را پیشنهاد نماید. به طور مثال در حالی که عمر تکنولوژی در مرحله بلوغ قرار دارد روش خرید حق امتیاز و اگر همین تکنولوژی در مرحله زوال باشد روش تامین از بیرون پیشنهاد میگردد.
4-3 مرتبسازی روشهای پیشنهادی بر اساس فراوانی و تعیین روشهای پیشنهادی برای انتقال تکنولوژی
پس از مشخص شدن روشهای پیشنهادی، فراوانی آنها (تعداد دفعات پیشنهاد شده) مشخص و براساس بیشترین فراوانی مرتب میگردند. روش یا روشهایی که بیشترین فراوانی را داشته باشند را میتوان به عنوان روشهای مناسب برای انتقال تکنولوژی پیشنهاد نمود.
4-4 بررسی امکان پذیری روشهای انتقال
در این مرحله به بررسی امکانپذیر بودن روشهای با فراوانی بالا میپردازیم. به طور مثال ممکن است دهنده تکنولوژی مایل به عقد قرارداد براساس این روش نباشد و یا انتخاب این روش هزینه بالایی را شامل شود. در صورتی که روش یا روشهای انتخابی امکانپذیر نباشند، بایستی به مرحله قبل بازگشته و روشهای دیگری که دارای فراوانی بالا هستند را انتخاب و به بررسی آنها بپردازیم.
4-5 انتخاب روش اصلی انتقال تکنولوژی بر اساس بیشترین فراوانی
در این قدم روشی را که دارای بیشترین فراوانی بوده و اجرای آن نیز امکانپذیر باشد به عنوان روش اصلی انتقال تکنولوژی انتخاب میشود.
4-6 بررسی نیاز به روشهای مکمل
از آنجا که ممکن است یک روش خاص، به تنهایی باعث انتقال کامل تکنولوژی نگردد و نیاز به روشهای مکمل دیگر باشد، در این مرحله لزوم استفاده از روشهای مکمل مورد بررسی قرار میگیرد.
4-7 انتخاب روش یا روشهای مکمل
در صورتی که در مرحله قبل مشخص شود که نیاز به روشهای مکمل میباشد در این مرحله از میان روشهای امکانپذیر و با فراوانی بالا، روشهایی را که در جهت تکمیل فرآیند انتقال تکنولوژی مورد نیاز می باشند مشخص مینماییم.
4-8 ارائه روش یا روشهای پیشنهادی انتخابی
در پایان، روش یا روشهایی را که به عنوان روش اصلی و روشهای مکمل انتخاب شدهاند به عنوان روشهای انتخابی حاصل از اجرای الگوریتم ارائه میدهیم.
٥- پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده
موارد زیر بعنوان پیشنهاداتی بمنظور انجام تحقیقات آتی در ارتباط با موضوع مقاله حاضر میتواند ارائه گردد.
* مطالعه عوامل تاثیرگذار بر انتقال تکنولوژی و ارائه راهکارهایی در جهت تقویت این عوامل در کشورمان
* بررسی رابطه میان فرهنگ کشورها و موانع بر سر راه انتقال تکنولوژی در این کشورها
٦- نتایج و یافته ها
اهمیت انتخاب روشهای انتقال تکنولوژی بسیاری از کشورهای در حال توسعه را بر آن داشت که انواع مختلف روشهای انتقال تکنولوژی را جهت انتخاب مناسبترین آنها آزمایش کنند. با توجه به رشد سریع تکنولوژیهای نو و اهمیت آنها از لحاظ تْامین امنیت ملی، رفاه عمومی و رشد اقتصادی، غفلت از آنها ممکن است ما را از قافله تکنولوژی دور کند. بنابراین باید در جستجوی راههایی بود که دستیابی به این تکنولوژیها را به سریعترین وجه، ممکن سازد. در منابع مختلف روشهای متفاوتی به عنوان روش انتقال تکنولوژی بیان شدهاند، بسیاری از روشهای ارائه شده ماهیت مشابه و یکسانی داشته ولی با نامهای مختلف ذکر شدهاند. در اینجا سعی شده است که با مطالعه و بررسی منابع گوناگون، روشهایی که در مجامع علمی و عمومی به عنوان روش انتقال تکنولوژی شناخته شدهاند را معرفی و روشهایی را که مشابه میباشند یکسانسازی نماییم، Ford, Gilbert, Robert & Berry, Cheisa همینطور مدلهای انتخاب روش مناسب انتقال تکنولوژی را مورد بررسی قرار دادهایم که این مدلها از دیدگاه خاصی به این موضوع پرداخته و عواملی را که بر انتخاب روش مناسب موثر میباشند، ارائه و در شرایط مختلف روشهایی را پیشنهاد میدهند. در پایان نیز جهت تسهیل در امر تصمیم گیری جهت انتخاب روش مناسب انتقال تکنولوژی الگوریتمی پیشنهاد گردیده است.
در خصوص همکاری پژوهشکده و صنایع دفاعی پیشنهاد میگردد :
* رویه ها و الگوهای مربوط به فرآیند همکاری پژوهشی درون سازمانی )در سازمان، دانشگاه ها و سایر نهادهای مرتبط( و نیز بین سازمانی که به طور مستقیم و یا غیرمستقیم با این نوع همکاری در ارتباط هستند باید شناسایی و به طور دقیق معماری و مستند گردند. ایجاد یک چارچوب جامع و یکپارچه می تواند به این نهادها جهت معماری فرآیندهای خود کمک نماید. همچنین شاخص هایی جهت ارزیابی و کنترل دقیق فرآیندها باید تدوین گردد تا از اثربخشی و کارایی فرآیندها اطمینان حاصل شود. این شاخص باید از طریق سازوکار های نظارتی دقیق به طور مداوم مورد پایش قرار گیرد
* با توجه تاثیر مثبت قوانین و سیاست ها بر موفقیت همکاری، این قوانین و سیاست ها باید به گونه ای تدوین شوند که باعث تسهیل در این ارتباط گردند. طراحی قوانین منعطف که دست نهادها را برای ارتباط باز گذارد، می تواند به موفقیت و اثربخشی همکاری ها کمک نماید. مقابله با بروکراسی، اصلی ترین هدفی است که قانون گذاران در این حوزه باید به آن توجه نمایند. حفظ ثبات و پایداری در قوانین از دیگر مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد. عالوه بر این، از تدوین قوانینی که باعث افزایش پیچیدگی درشبکه می گردد باید خودداری شود
* با توجه به محدودیت هایی که سازمان ها و دانشگاه ها در زمینه فراهم نمودن تسهیالت و امکانات کافی با آن مواجه هستند، یکی از مهمترین اقداماتی که در این رابطه می تواند شناسایی امکانات و دارایی های موجود در شبکه و فراهم نمودن بستری برای به اشتراک گذاری این امکانات است. نهادهای یک شبکه کارآمد باید بتوانند به بهترین شکل از امکانات یکدیگر استفاده نمایند. در کنار این، باید امکانات و تسهیالتی که در شبکه نیست را شناسایی و اولویت بندی و با توجه به ظرفیت موجود به شبکه اضافه نمود
* هماهنگی، یکی از مهمترین ارکان تعامالت میان نهادهای مختلف در درون شبکه است. هماهنگی مناسب بین اجزای شبکه می تواند باعث ایجاد هم افزایی و افزایش کارایی و اثربخشی گردد. اگر هماهنگی بین نهادها وجود نداشته باشد، نه تنها کارها انجام نمی شود بلکه باعث اتالف منابع می گردد. ایجاد نهادها و مراکز هماهنگ کننده در بخش های مختلف شبکه می تواند یک اقدام سازنده در این رابطه باشد. راه اندازی دفتر ارتباط با صنعت و یا دفتر ارتباط با دانشگاه می تواند نمونه ای مناسب به شمار رود که مسئولیت ایجاد هماهنگی بین دو طرف را بر عهده داشته باشند.
* ایجاد دانش، نیازمند وجود افراد باتجربه و دانش محور است. بدون این افراد، دانشی خلق نمی گردد تا انتقال یابد. در این راستا، تحول در مدیریت منابع انسانی می تواند یک پیشنهاد سازنده در این زمینه باشد. در سیستم مدیریت منابع انسانی، باید سازوکار و شرایط جذب متحول شود و نظام حقوق و دستمزد مبتنی بر ایجاد و به اشتراک گذاری دانش در شبکه قرار گیرد و در نهایت افراد برای این کار آموزش ببیند
* یکی از مهمترین عوامل موفقیت سازمان ها و نهادهای مرتبط در درون شبکۀ همکاری های پژوهشی، توانایی در جذب منابع دانشی است. بنابراین پیشنهاد می شود که در آغاز، دو طرف ظرفیت های جذب خود را مورد ازریابی قرار دهند و در صورت نیاز آنها را ارتقاء بخشند تا بتوانند از ظرفیت های دانشی موجود در این همکاری به اندازه کافی بهره ببرند. توجه به این نکته اهمیت دارد که وجود فاصله و اختالف زیاد میان ظرفیت جذب دو طرف، میزان موفقیت در همکاری پژوهشی را کاهش خواهد داد
* یکی از دغدغه های مهم اعضاء درون شبکه همکاری های پژوهشی، نگرانی در مورد دستاوردهای دانشی است که ممکن است در طول فرآیند همکاری ایجاد شوند. اولین گام اساسی در این رابطه، طراحی قوانین مشخص و شفاف در حوزه مالکیت فکری است تا از اینگونه تعارض ها پرهیز شود. همچنین در این رابطه، پیشنهاد می شود که از ابتدا تا انتهای فرآیند همکاری، یک نهاد رسمی و نظارتی به طور ویژه بر این امر نظارت داشته باشد
* پیشنهاد می شود تا یک الگوی مشخص مدیریت دانش تدوین و پیاده سازی گردد. براساس این الگو دانش های ایجاد شده مستند، و طی یک فرآیند مشخص، به اشتراک گذاشته شوند. همچنین، نقشه دانش در ارتباط با فناوری های مختلف باید طراحی گردد. براساس این نقشه، باید برنامه اکتساب و ایجاد دانش مشخص شود و به دنبال آن پروژه های پژوهشی در یک برنامه بلندمدت تعریف گردند
* تجربه شکست در انجام فعالیت های پژوهشی، می تواند مهمترین عامل خودداری از شرکت مجدد در این پروژه ها باشد. بر این اساس، پیشنهاد می شود که پروژه های مختلف انجام شده، در شبکه مورد ارزیابی قرار گیرند تا پروژه های موفق و ناموفق کامال از یکدیگر تفکیک شوند. پروژه های ناموفق آسیب شناسی گردند تا مشکالت و چالش های آنها شناسایی و برای پروژه های آینده رفع شوند. برای پروژه های موفق نیز، دالیل پیروزی استخراج و به عنوان تجربیات برتر مستند گردند و در اختیار دیگران قرار گیرند
ازآنجایی که همکاری های علمی در یک بستر اجتماعی رخ می دهند و به نوعی حاصل تعامالت اجتماعی میان افراد حقیقی و حقوقی هستند، عامل های مربوط به سرمایه های اجتماعی تاثیر عمیقی بر اثربخشی و موفقیت این همکاری خواهند بود
* به طور کلی، همکاری های پژوهشی زمانی می تواند به اوج کارآیی خود برسد که درون یک شبکه کارآمد صورت پذیرد. مهمترین پیشنهاد در زمینۀ شبکه سازی، استفاده از نرم افزارهای شبکه های اجتماعی است. این ابزارها، به بهترین شکل به ایجاد ارتباطات همه جانبه بین اعضای شبکه کمک می کند. در درون این شبکه، اعضاء می توانند اطالعات کاملی از ظرفیت ها، توانایی ها و تجربیات خود را قرار دهند تا گروه ها و تیم های کاری خوبی برای انجام پژوهش و پروژه های مشترک شکل گیرد
* هر چه میزان و عمق ارتباطات بین اعضاء، درون شبکۀ همکاری افزایش یابد، احتمال انجام پروژه های موفق بیشتر خواهد شد. مهمترین پیشنهادی که در اینجا مطرح می گردد استفاده از سازوکارهای تشویقی مناسب و رفع محدودیت ها و مانع های ارتباطی بین افراد است. برگزاری همایش ها، سمینارها و رخدادهای عمومی و مشترک نیز می تواند به آشنایی و برقراری ارتباط بین محققان کمک نماید
* بالا بردن سطح اعتماد در بین اعضای شبکه همکاری، کاری سخت و زمان بر است. مهمترین اقدام پیشنهادی در این زمینه، اجرای برنامه های فرهنگی مناسب است. در کنار این گونه فعالیت ها، طراحی و تدوین قوانین حقوقی مناسب، باعث باال رفتن قابلیت اطمینان و افزایش اعتماد می گردد. همچنین ایجاد نهادهای نظارتی و حقوقی موجب اعتماد بیشتر به فعالیت در درون شبکه می شود
* متاسفانه عدم تعهد افراد و نهادهای درون شبکۀ همکاری، نسبت به وظایف واگذارشده، باعث می شود تا اکثر پروژه های تعریف شده به سرانجام مناسبی نرسند و در پایان دستاوردی ملموس محقق نگردد. برای افزایش تعهد دو طرف می توان به استفاده از سازوکار های تنبیهی اشاره نمود. اعضای شبکه باید بدانند در صورت عدم عمل به تعهدات، جرایم سختی در انتظار آنها خواهد بود و ممکن است از فعالیت در همکاری های بعدی منع شوند. راهکار دیگر، ممیزی نهادها و سازمان هایی است که می خواهند درون شبکه فعالیت کنند. پروژه ها باید بر اساس ممیزی و بررسی سابقه فعالیت و میزان تعهد همکاران، واگذار گردد
* وجود تغییرات فراوان در سیاست ها و مدیران و مسئوالن باعث می شود تا همه پروژه ها و فعالیت های تعریف شده پیش از رسیدن به سرانجام، متوقف شوند و یا حتی ماهیت آنها عوض گردد. پیشنهاد می شود که یک راهبرد و برنامۀ مشخص برای همکاری های پژوهشی تدوین و به صورت یک دستورالعمل ابالغ گردد تا همه افراد مجبور به اجرای آن شوند و با تغییر افراد، این برنامه دچار نوسان نگردد
* تفاوت فرهنگی باعث می شود که افراد و نهادها حرف یکدیگر را متوجه نشوند و در نتیجه در حین همکاری تعارض رخ دهد. داشتن یک چارچوب مشترک و یک پیوست فرهنگی می تواند گره گشا باشد.
فهرست منابع و مآخذ
Khalil M.Tarek, "Management of Tecnology", Mc Graw Hill, ٢٠٠٠
Gilbert A. Lee -"Negotating Technology Acquisition: getting the tools you need to succed",
Massachusetts, USA, ١٩٩٩
Radosevic S., "International Technology transfer & Catch Up in Economic Development",
Edward Elgar Publishing Limited, Massachusetts, USA, ١٩٩٩
Robert E. & Berry C., "Entering New Businesses: selecting strategies for success", Sloan
Management review, ١٩٨٥
Chiesa V. & Manzini R., "Organaizing for Technology Collaborations: a managerial
Perspective ", R&D management, UK, ١٩٩٨
Kondo M., "Networking for Technology Acquisition and Transfer ", forum on management of
technology, Vienna, Austria, May ٢٩-٣٠ ٢٠٠١
Kim Jungki – "Technology transfer, Adoption & Catching up; Innovation Issues on South
Korea "- ١٩٩٩
Kubielas Stanislaw – "Technology Transfer & the restructuring of New Market Economiis:
The Case of Poland "- Steep Disussion ١٩٩٦, paper No. ٣٢
Cassiman & Veugelers – "External technology Sources: Embodied or Disembodied technology
Acquisition ", Proceeding of SESSI Confrance on Innovation, Appropriate Strategies and
Economic Policy", Paris January ٢٠٠٠
Ragaitis R., "Early-Stage Technologies: Valuation & Pricing", John Wieley & Sons, ١٩٩٩
Boarini E., "In bound Technology Transfer ", in "Technology Management"
By: R.Szakonyi, Anerbach, ١٩٩٩__
نشریه علمی – پژوهشی مدیریت نوآوری سال چهارم، شماره 1 ،بهـار 1394