تارا فایل

تحقیق در مورد کودکان دو زبانه و چالشها و مشکلات آموزشی آنها




فهرست مطالب
عنوان صفحه

مقدمه………………………………………………………………………………………….1

دوزبانه بودن یعنی چه ؟…………………………………………………………………… 2

انواع دو زبانگی……………………………………………………………………………. 6

عوامل موثر در یادگیری و آموزش زبان دوم …………………………………………… 7

آموزش کودکان دو زبانه ………………………………………………………………….10

منابع …………………………………………………………………………………………13

مقدمه
یکی از علل افت تحصیلی در مناطقی از کشورما پدیده دوزبانگی است .متاسفانه در کشور ما به جای اینکه با انتخاب محتوا وروشهای تدریس مناسب، موانع پیش پای آموزش این کودکانرابردارند، به حذف لهجه ها وگویشهای محلی پرداخته می شود ،به طوری که خانواده ها باصرف هزینه های زیاد و مهاجرت از روستاها وشهرهایی که گویش محلی دارندسعی دارند که کودکانشان درمعرض دوزبانگی قرار نگیرند .که حاصل آن حذف گویشها ولهجه های محلی می باشد،بلایی که برسر پوشش های محلی مارفته است. اولین قدم در آموزش این کودکان انتخاب معلَََََََمان آشنا ومسلط به زبان مادری کودک می باشد .زیرا آموزش باید به کمک زبان مادری وبااستفاده از کلمات مشترک میان زبان مادری وزبان معیارصورت گیرد . اماوظیفه مامعلمین به عنوان نزدیکترین فرد ازنظام تعلیم وتربیت به کودک این است که سعی کنیم ابتدا نگرشی مثبت درمورد زبان دوم در کودک ایجاد کنیم به طوری که کودک یادگیری زبان دوم رایک مزیت ونیاز بداندواین انگیزه رادر کودک تقویت کنیم که دوست داشته باشدبا یادگیری زبان دوم عضوی از اعضای آن جامعه زبانی شود وبا توجه به اینکه دانش آموزی میتواند زبان دوم رابهتر بیاموزد که شخصیت اجتماعی وبرونگرایی داشته باشدلذا باشرکت دادن دانش آموزان کمرو وخجالتی در بحث وگفتگویادگیری زبان دوم را برای این کودکان شیرین وآسان کنیم . لذا برای آموزش این کودکان لازم است قبل از ورود دانش آموز به مدرسه به صورت غیر مستقیم در کلاسهای پیش دبستانی و با کمک زبان مادری ، زبان فارسی به صورت شفاهی به آنها آموزش داده شود تا زمان شروع آموزش به صورت رسمی با مشکلات کمتری مواجه شویم واکر دانش آموزی موفق به شرکت در دوره های پیش دبستانی نشد باید یک ماه قبل از شروع سال تحصیلی در کلاسهای آموزشی خاص این کودکان نسبت به آموزش زبان فارسی به این کودکان اقدام کرد. در آموزش چنین کودکانی باید سعی شود به کمک زبان مادری و با استفاده از کلمات مشترک میان زبان مادری و زبان معیار (فارسی) و با تلفیقی از روش های نمایشی و مکالمه و گفتگو وپرسش وپاسخ وبا استفاده از موضوعات ملموس مانند خرید از فروشکاه مواد غذایی وموضوعات مورد علاقه دانش آموز مانند پدر ومادر ، بازی و ورزش ، مسائل اجتماعی روز به زبان آموزی به این کودکان پرداخت. بعد از استفاده از روش های فوق و آشنایی نسبی کودک با زبان فارسی از روش حل مسئله مانند انشاء وجمله نویسی وگفتن دکلمه و توصیف وقایع و حوادث زیان آموزی را در این کودکان تقویت می کنیم .

1

2-دوزبانه بودن یعنی چه؟
مقاله خود را با یک جمله از گوته فیلسوف آلمانی و توضیح آن شروع می کنم.گوته فیلسوف آلمانی می گوید:((کسی که فقط یک زبان میداند درواقع با آن زبان آشنایی کامل ندارد.))
منظور گوته این است که کسی می تواند به خوبی یک زبان را بشناسد که با زبان های دیگر هم آشنایی داشته باشد چون کسی که زبان دیگری غیر از زبان خود را مخصوصا زبان هایی که با زبان مادری وی برخورد و تاثیر متقابل داشته اند را نشناسد در نتیجه کلماتی که از زبان های دیگر وارد زبان خود شده اند را نمی شناسد. مثلا کلمه ی بلوط که در روستاهای ما هم از این واژه استفاده می شود، یک واژه ی یونانی است که وارد زبان ما شده است یا هزاران کلمه ی دیگر که از زبان های عربی- انگلیسی و یونانی وارد زبان ما شده اند. ضمنابرای سنجش هر چیزی باید وسیله ومعیاری وجود داشته باشد . و ما اگر با زبان های دیگر آشنایی داشته باشیم می توانیم زبان خود را ارزشیابی کنیم و به نقاط قوت و ضعف زبان خودمان پی ببریم. و موضوع دیگر این که یکی از کارهایی که به فرهنگ و تمدن یک ملت خدمت می کند ،انتشار آن فرهنگ به کشور ها و ملت های دیگر است و ما برای انتشار فرهنگ و آداب و رسوم و زبان خود نیازمند دانستن زبان های دیگر هستیم. اما برای اینکه به فهم بهتر موضوع کمک کنیم سعی کردیم با طرح سوال و جواب هایی ذهن خوانندگان عزیز را بیشتر متوجه موضوع نماییم.
دو زبانه بودن در واقع یک موقعیت است که فرد برای یرقراری ارتباط با دیگران به طور متناوب ((بسته به موقعیت های خاص ))از دو یا چند زبان استفاده می کند .(زندی)امروزه در جهان کودکان دو زبانه درحال افزایش هستنند و روز به به روز بر تعداد آنانها افزوده می شود و دلیل آن از بین رفتن مرزها و تبدیل شدن جهان به یک دهکده ی جهانی است. مثلا با تشکیل اتحادیه اروپا و بر داشتن مرزهای سیاسی وجغرافیایی و مهاجرت بدون دردسر افراد جهت پیدا کردن کار از کشوری به کشور دیگر روز به روز برتعدادآمار کودکان دو زبانه در جهان افزوده می شود
2
موضوعی که در اینجا حائز اهمیت است این است که آیا دو زبانه بودن برای فرد وکشور های پذیرنده ی کودکان دو زبانه مزیت است یا عیب؟
در هر دومورد باید بگوییم مزیت است، معمولا همیشه کشور هایی که در مسیر رفت و آمد اقوام و کشورهای گوناگون بوده اند بر اثر برخورد فرهنگ ها و تمدن ها در این کشورها و به دست آوردن وجذب نقاط مثبت فرهنگ ملت های دیگر و بر طرف کردن معایب فرهنگ و آداب ملت خود به پیشرفت های قابل ملاحظه ای رسیده اند . درمورد فرد نیز این قضیه زمانی به عنوان یک مزیت نمود خود را نشان می دهد که فرد به هر دو زبان تسلط کافی داشته باشد. ضمنا با توجه به پژوهش هایی که بر روی کودکان دوزبانه انجام شده است درمقایسه با کودکان تک زبانه از لحاظ عملکرد مغزی، برتری چشم گیری داشته اند به طوری که برای پاسخ دادن به یک نوع سوال با دستگاهی که عملکرد مغز را اندازه گیری می کرد متوجه شدند که مغز کودکان دوزبانه برای حل مسائل و سوالات نیاز به فعالیت کمتری داشته است که نشان دهنده ی مزیت دو زبانه بودن است .
موضوع دیگر این که آیا ما به عنوان مربی و معلم دانش آموز این حق را داریم که به کودکان تاکید کنیم که در مدرسه به زبان مادری خود صحبت نکنند؟
انسان ها نسبت به فرهنگ وآداب و رسوم و حتی زبان خود تعصب دارند و اگر با دانش آموز چنین برخوردی شود در واقع ما به شخصیت وفرهنگ دانش آموز توهین کرده و بی اعتنایی به زبان دانش آموز مساوی است با نادیده گرفتن خود دانش آموز و این که ما با این رفتار خود به دانش آموز می گوییم که فرهنگ و زبان وهویت خود را پشت دیوار مدرسه بگذار و وارد مدرسه بشو! که دانش آموز با این حرکت نسبت به درس و مدرسه بی علاقه وبا اعتماد به نفس کمتری در مدرسه حاضر می شود و غیر فعالانه در کلاس شرکت کرده و احساس می کند که فرهنگ و هویت و زبان او فاقد ارزش است که این وظیفه ی سنگین را بر دوش ما می اندازد که مواظب برخورد ها و سخنان خود با افراد دو زبانه باشیم و در کلاس درس با استفاده از زبان آنان هم موجبات فعالیت و ایجاد علاقه در آنها را فراهم آوریم و هم اینکه دانش آموزان دیگر با واژه های جدید تر آشنا شوند.
3
اما یک سوال هم در مورداولیای محترم مطرح است که آیا یک فرد کرد یا لر یا عرب یا ترک از همان لحظه ی تولد باید زبان فارسی را به عنوان زبان معیار به فرزندش بیاموزد و برای جلو گیری از دو زبانه شدن باید با زبان مادری خود کودک با او صحبت نکند؟
متاسفانه این مورد در کشور ما رسم شده است که مردم صحبت کردن فرزندانشان را به زبان مادری عیب دانسته و سعی می کنند از آغاز تولد با ایشان با زبان فارسی صحبت کنند و در معرض زبان مادری قرار نگیرند که این یک عیب بزرگ است. همه ساله مبالغ بسیار زیادی برای باز سازی بناها و کتیبه های تاریخی مصرف می شود که فرهنگ و آداب و رسوم و تاریخ ملت خود را بازسازی کنیم و به وجود آنها افتخار می کنیم اما نسبت به بزرگترین سرمایه فرهنگی خود یعنی زبانمان بی اهمیت هستیم و سالانه مبالغ زیادی هزینه می کنیم تا از شر آن خلاص شویم متاسفانه با روندی که به پیش می رود در چند سال آینده خیلی از گویش ها و لهجه های موجود در کشور ما از بین می روند و شاید لازم باشد مثل خیلی از زبان های دنیا که فقط دو سه نفر به آن زبان در دنیا صحبت می کنند فقط در موزه ها و آثار تاریخی به دنبال لهجه ها و گویش ها ی موجود در کشورمان بگردیم، بلایی که بر سر پوشش و لباس های محلی ما رفته است .
علت این که آموزش دروس عربی وانگلیسی از مقطع راهنمایی واز سن 12 سالگی آغاز می شود چیست؟
روانشناسان و زبان شناسان معتقدند که 12 سال اول زندگی هر شخص از لحاظ فراگیری زبان دوران تطبیق محسوب می شود و بعد از آن دوران یاد گیری – یعنی شخص در 12 سال اول زندگی ضمن فراگیری زبان، با زبان فرا گرفــته شده خود را با محیط اطـــراف تطبیق می دهد و سیستم فکری اش شکل می گیرد و زمانی این تطبیق شکل می گیرد که سواد آمــوزی شخص به زبان مادری تکمیل گردد یعنی علاوه بر تکلم ، خواندن و نوشتن به زبان مادری را نیز یاد می گیرد. اما در مناطق دو زبانه کودک شش ساله مثلا ترک زبان از همان روز اول بایستی به زبانی غیر از زبان مادری خود تحت تعلیم قرار گیرد به عنوان مثال همان کودک ترک زبان که کوچک ترین آشنایی با زبان فارسی ندارد و تنها به زبان مادری خود با طبیعت و اطرافیان ارتباط برقرار می کند باید از همان روز اول به زبانی غیر از زبان مادری آموزش ببیند.
4
متاسفانه روش های تدریسی که در مدارس ما از آن استفاده می شود فقط مخصوص دانش آموزان فارس زبان می باشد و قواعد و اصولی آموزشی که در سالهای ابتدایی مدرسه نظیر استفاده از عکس و تصویر و 000 برای تداعی مفاهیم انتزاعی استفاده میشود ، فقط برای آموزش کودکان فارسی زبان کاربرد دارد و مفید واقع می شود چون این اصول برای آموزش به زبان مادری فرد پیشبینی و طراحی شده انــد مثــلا یک کــودک فارسـی زبان بـا دیدن تصویـر آب مفهوم آب در ذهــنش تــداعــی می شود و هنـگامـی کــه کــلمه آب را نــیز کــنار آن می بــیــند، بــا ایــن مــفهوم ارتبــاط بــر قرار کـرده ومطلب را درک می کند.
اما در مورد دانش آموز غیر فارسی زبان و ضع متفاوت وبسیار دشوار است مثلا همان کودک ترک زبان وقتی تصویر آب را می بیند مفهوم ((سو )) در ذهن او تداعی می شود درحالی که ما می خواهیم کلمه آب را آموزش دهیم و کلمه ی آب با معلومات و دانسته های قبلی او مغایرت داشته و از کلمه ی آب هیچ گونه شناختی ندارد و قادر به برقراری ارتباط وتطبیق این کلمه با دانسته های قبلی خود نمی باشد که این مورد از معضلات آموزش درمناطق دو زبانه می باشد که گاه باعث افت تحصیلی و پیامد آن فرار از مدرسه ودر مواردی بزهکاری فرد می شود.
لذا لازم است قبل از ورود دانش آموز به مدرسه به صورت غیر مستقیم در کلاسهای پیش دبستانی و با کمک زبان مادری ، زبان فارسی به صورت شفاهی به کودک آموزش داده شود تا زمان شروع آموزش به صورت رسمی با مشکلات کمتری مواجه شویم واکر دانش آموزی موفق به شرکت در دوره های پیش دبستانی نشد باید یک ماه قبل از شروع سال تحصیلی در کلاسهای آموزشی خاص این کودکان نسبت به آموزش زبان فارسی به این کودکان اقدام کرد. در آموزش چنین کودکانی باید سعی شود به کمک زبان مادری و با استفاده از کلمات مشترک میان زبان مادری و زبان معیار (فارسی) و با تلفیقی از روش های نمایشی و مکالمه و گفتگو وپرسش وپاسخ وبا استفاده از موضوعات ملموس مانند خرید از فروشکاه مواد غذایی وموضوعات مورد علاقه دانش آموز مانند پدر ومادر ، بازی و ورزش ، مسائل اجتماعی روز به زبان آموزی به این کودکان پرداخت. بعد از استفاده از روش های فوق و آشنایی نسبی کودک با زبان فارسی از روش حل مسئله مانند انشاء و
5
جمله نویسی وگفتن دکلمه و توصیف وقایع و حوادث زیان آموزی را در این کودکان تقویت می کنیم .
3- انواع دو زبانگی:
در یک نو تقسیم بندی دو زبانگی به دو دسته تقسیم می شود:
1- 3-طبیعی ((برابر)):
در دو زبانگی برابر فرد از آغاز تولد در یک خانواده و یا جامعه ی دو زبانه زندگی می کند،و در هر دو زبان هم شفاها وهم کتبا قادر به برقراری ارتباط است.
2- 3-آموزشی ((نابرابر)):
در دوزبانگی نابرابر آموزشی فرد پس از یادگیری زبان مادری به صورت شفاهی به دلایل آموزشی یا فرهنگی با یک زبان دیگر تماس می یابد و دو زبانه می شود. دو زبانگی در کشور ما از این نوع است.
اما در یک دسـته بـندی کـلی در کـشــورمــا کودکان دو زبانه بـه چهار گروه تقسیم می شوند :
1-کودکانی که زبانشان تا حد بسیار زیادی به فارسی معیار نزدیک است.
2-کودکانی که دارا ی لهجه های محلی فارسی هستنند مانند ساکنان یزد ،اصفهان ،کرمان ،مشهد و000
3- کودکان دو زبانه که علاوه بر تسلط به زبان مادری به زبان فارسی مسلط هستنند.
4- کودکان مطلقا یک زبانه که فقط به گویش محلی خود تسلط دارند.
آموزش به گروه های اول -دوم و سوم راحت است و با برنامه آموزش که در مدارس ما رایج است می شود با اتخاذ شیوه های علمی به تقویت مهارتهای زبانی ایشان پرداخت.
اما گروه چهارم باید از ابتدا با برنامه ی جداگانه و منظم مهارتهای شفاهی زبان را به آنها بیاموزیم چون شرط اساسی یادگیری تمام درسها از جمله ریاضیات ،علوم،تاریخ و… داشتن مهارت زبانی است .

6
4-عوامل موثر در یادگیری و آموزش زبان دوم :
1- 4-سن زبان آموز
2- 4-ویژگی های روانشناختی زبان آموز
3- 4-عوامل اجتماعی فرهنگی محیط زندگی زبان آموز
4- 4-ویژگی های زبان مادری زبان آموز
1- سن زبان آموز:
معمولا زبان آموزان به دودسته تقسیم می شوند :
1-1 :کودکان و نوجوانان
2-1 بزرگسالان
متخصصان روانشناسی زبان بهترین سن برای یادگیری زبان دوم را بین چهار تا شش سالگی تخمین زده اند و معتقدند که تلفظ آواها و ادای صحیح آهنگ جمله های زبان دوم برای خردسالان آسانتراست و در بزرگسالان به دلیل رسوخ زبان مادری در ذهن فرد یادگیری زبان دوم مشکل تر است.
دلیل دیگر انعطاف پذیری مغز کودکان است چرا که انعطاف پذیری مغز انسانها با بالاتر رفتن سن کاهش می یابد مورد دیگری که یادگیری زبان دوم را در کودکان آسان تر می کند مربوط به دلایل عاطفی است کودکان از اینکه در مقابل جمع مورد استهزا قرار گیرند باکی ندارند و در هنگام تولید عناصر زبان دوم هرچند که ناقص باشند آماده خطر کردن هستند در حالی که در بزرگسالان با موانعی چون خجالت و شرمندگی از تولید ناقص جـمله ها و تـلفــظ غلــط کـلمات روبه رو هستنــد ضـمنا در بزرگسالان حذف لهجه مادری برای استفاده از زبان دوم مشکل تر می باشد و معمولا بزرگسالان زبان دوم را با لهجه زبان مادری صحبت می کنند.

7
2- ویژگی های روانشناختی زبان آموز
ویژگی های روانشناختی دانش آموز مانند ویژگی های ذهنی ((استعداد)) و ویژگی های عاطفی ((نگرش،انگیزه و شخصیت)) در یا د گیری و آموزش زبان دوم نقش دارند.
1-2- اسـتـعـداد
بعضی ها فکر می کنند برای یادگیری زبان دوم قریحه یا استعداد خاصی لازم است در حالی که تفاوت های فردی نه بر اساس استعداد خاص زبانی بلکه بر اثر عوامل دیگر چون محیط یادگیری ،روشهای تدریس ، محتوای تدریس ، نگرش وانگیزه زبان آموز … به وجود می آید . 2-2-نگرش:
نگرش فرد یعنی عقاید و طرز فکر فردبه زبان دوم ،میزان احساسات مثبت ومنفی شخص یا رفتار واقعی شخص نسبت به زبان دوم ویادگیری آن است. مثلا فرد بگوید که مگر پدربزرگ و پدران ما زبان انگلیسی خوانده اند که ما باید انگلیسی بخوانیم که این نگرش فرد باعث کاهش انگیزه فرد برای یادگیری زبان دوم می شود و ما باید با ایجاد نگرش مثبت در آنان ،آنان را از لحاظ روانی برای یادگیری زبان فارسی آماده سازیم.
3-2-انگیزه:
انگیزه ها به رفتار انسان نیرو وقدرت می بخشند هرچه انگیزه ها قوی تر و منطقی تر باشند قدرت یادگیری بیشتر می شود.ما باید این انگیزه را در کودک تقویت کنیم که او علاقه مند شود عضوی از اعضای جامعه زبانی مورد نظر شود.
4-2- شخصیت:
شخصیت در یادگیری زبان دوم موثر است هرچه فرد توانایی سازگاری بیشتری داشته باشد یعنی این توانایی را داشته باشد که به منظوردرک شخصیت فردی دیگر شخصیت خود را به درون او فرافکنی بکند و بتواند حالات بازداری را در خود کاهش دهد در یادگیری زبان دوم موفق تر است چون در یادگیری زبان دوم خصوصا ازنظر تلفظ به ظرفیت بیشتر سازگاری نیاز است .
8
و هر چه فرد برون گرا باشد چون یادگیری زبان دوم مستلزم تمرین و صحبت کردن درکلاس و محیط های خارج از کلاس است و فرد برون گرا دارای صفاتی چون برخورد مناسب،جسارت و برقراری ارتباط با مردم و پرحرفی می باشد موفق تر از دانش آموزان درون گرا هستند.
3-عوامل اجتماعی -فرهنگی محیط زبان آموز :
در کنار توجه به ویژگی های ذهنی زبان آموز باید به بافت فرا زبانی یادگیری زبان دوم هم توجه کرد بنابراین زبان آموز نه تنها با قواعد و ساختار زبان دوم آشنا می شود بلکه باید رفتار اجتماعی و فرهنگی آن جامعه ی زبانی را نیز بیاموزد که این مورد با توجه به هم بستگی تاریخی چند هزار ساله و دین مشترک ونظام اداری و رسانه های فراگیر مانند رادیوو تلویزیون در کشورما کمتر به چشم می خورد.
4-زبان مادری زبان آموز((بازدارندگی- تداخل-خطاهای زبانی))
1-4-بازدارندگی:
زبان مادری و عناصر و قواعد آن در مواردی موانعی برای یادگیری زبان دوم می شوند مانند فرایندهایی مثل ((تعمیم های بی مورد)) و((ساده سازی قواعد)) مانند کاربرد سوزیدم به جای سوختم و کاریدم به جای کاشتم.
2-4- تداخل:
تداخل یعنی تاثیر مداوم زبان مادری یادگیرنده در کاربرد زبان دوم مانند سخنگویان گویش ترکی آذری در زبان فارسی که کلماتی مانند "شلوار" و "سواد"را "شالوار" و"ساواد"تلفظ می کنند .
3-4- خطاهای زبانی :
منظور از خطاهای زبانی صحبت کردن های بی مورد و لغزش های زبانی می باشد مثلا ممکن است دچار اشتباهات معنایی شویم و به جای "قاشق"در جمله کلمه "چنگال" را به کار ببریم.
و یا با ترکیب دو کلمه ی "دست کم" و" حداقل" واژه"دست اقل" را بگوییم.

9
5-آموزش کودکا ن دوزبانه
اما قبل از معرفی شیوه ها وفنون تدریس زبان دوم یک خاطره از یک همکار نقل می کنم تا دراتخاذ روش تدریس مناسب بهتر به ما کمک کند .یکی از همکاران فارس زبان می گوید سال اول تدریس مرا به یکی از روستاهای عرب زبان که کودکان آنها فقط به زبان عربی صحبت می کردند فرستادند. از قضاتدریس پایه ی اول رابه من دادند.یکی از لوحه ها که آموزش کلمات هم پایان بود را می خواستم تدریس کنم چهار تصویر خانه -شانه -انگور-زنبورراباید تدریس می کردم ولی هرچه توضیح می دادم کسی متوجه نمی شد چون این کلمات رااصلا نمی شناختند.عصرهمان روزازیکی از بچه های روستاعربی کلمه های مورد نظر راپرسیدم روز بعدچهار تصویر رادوباره به بچه ها آموزش دادم اما این بار باکمک زبان عربی تدریس کردم. بااشاره به تصاویر گفتم بچه ها(البیت یعنی خانه) (المشیط یعنی شانه ) (العنب یعنی انگور)متاسفانه عربی زنبوررافراموش کردم باعصبانیت گفتم (خوب این هم عکس زنبور)دردلم داشتم به خودم می خندیدم اما به روی خودم نیاوردم.
از این خاطره نتیجه می گیریم که اولا درآموزش کودکان دوزبانه باید از زبان مادری کودک کمک بگیریم وسعی کنیم از آموزگارانی استفاده کنیم که به زبان مادری کودک آشنا ومسلط باشند .
شیوه ها و فنون تدریس زبان دوم :
مهم ترین شیوه ها و فنون تدریس زبان دوم عبارت اند از:
1- شیوه ی رفتاری کامل
2- شیوه ی نمایشی
3- شیوه ی صامت
4- شیوه ی نمایش نامه ای ((ایفای نقش))
5- شیوه ی بحث گروهی((مشاوره ای)
6- شیوه ی حفظ و تکرار
7- شیوه ی پرسش و پاسخ و
10
8- – شیوه ی باز آموزش
1- شیوه ی رفتاری کامل:
در واقع اجرای این روش محدودیت هایی دارد که فقط برای تعداد معدودی از واژگان و افعال زبان کاربرد دارد مثلا معلم با راه رفتن واژه(( راه رفتن)) را یاد می دهد و از شاگرد می خواهد راه برود سپس می گویید به طرف پنجره ((برو)) و آن را باز کن یعنی فعل رفتن و وجه امری آن را در ساخت جمله ای عملا تدریس می کند .
2- شیوه ی نمایشی:
شیوه نمایشی بر مشاهده و دیدن استوار است و در آن افراد مهارت های خاصی را از طریق دیدن فرا می گیرند اما تفاوت عمده شیوه ی نمایشی با شیوه ی رفتاری کامل در این است که در شیوه ی نمایشی علاوه بر حرکات بدنی از اشیاء هم در امر تدریس استفاده می شود البته اگر هنگام تدریس شی یا وسیله ی مورد نظر در دسترس نباشد یا دسترسی به آن مشکل باشد می توان از نمونه ((مدل))استفاده کرد . مثلا با استفاده از مدل بدن انسان می توان واژه هایی مثل دست ،پا، سر، چشم، گوش و… رابه دانش آموزان غیر فارسی زبان آموزش داد .
3-شیوه ی صامت:
در این روش شیوه ی تدریس معلم ساکت است و یادگیری از طریق تعامل زبان آموز با مواد آموزشی انجام می گیرد در این شیوه از یک وسیله آموزشی که دارای دکمه های رنگی است و چارت هایی که عناصر زبانی به صورت رنگی در آن درج شده اند استفاده می شوند و معلم با استفاده از این(( چارت رنگ- صدا)) تدریس می کند . او زبان آموز را راهنمایی می کند که با فشاردادن دکمه ی آبی رنک تلفظ کلمه ی قلم را بشنود و هم زمان روشن شدن فضای کلمه که آن هم آبی رنگ است در روی چارت آنرا ببیند سپس زبان آموزان با آن کلمه جمله می سازند و می نویسند .

11
4-شیوه ی نمایش نامه ای ((ایفای نقش)):
این شیوه را می توان برای تجسم عینی موضوعاتی که برای نمایش مناسب هستنند به کار گرفت و دانش آموزان موضوعی را به صورت نمایش نامه اجرا می کنند مانند مراجعه به پزشک یا خرید از فروشگاه.
5-شیوه ی بحث گروهی ((مشاوره ای)):
این شیوه ی تدریس شاگرد محور است وبرای سطوح بالاتر از سطح پایه به کار می رود و برای دانش اموزان ابتدایی مناسب نیست.دراین شیوه معلم درکنار صحنه می ماند و دانش آموزان باهم بحث وگفتگو می کنندومعلم گاهی به سوالهای آنها پاسخ می دهد.البته باید سعی شودموضوع مورد بحث مورد علاقه شاگردان باشد ودانش آموز ان اطلاعات کافی در مورد آن داشته باشند.
6-شیوه حفظ وتکرار :
این روش قدیمی ترین شیوه آموزش است .از این روش فقط به حفظ کردن معانی واژگان وهمچنین ساختن جملات کوتاه می شود استفاده کرد .چون استفاده بیش از حد از این روش میل ورغبت به یادگیری در کودکان را کم می کند نیاز است این شیوه با تلفیفی از شیوه های دیگر آموزش داده شود .
7-شیوه پرسش وپاسخ :
در این روش معلم باطرح سوالاتی زبان آموزان را به بیان یک مطلب در قالب عناصر زبانی هدایت می کند .در این روش ابتدا معلم با طرح سوالاتی دانش آموزان را به تفکر وا می دارد
ودر مرحله دوم آنان را به صحبت کردن به زبان دوم وامی دارد این شیوه برای مرور مطالبی که دانش آموزان قبلا آموخته اند ونیز ارزشیابی میزان یادگیری آنان بسیار موثر است
تمرین های ((ببین وبگو ))و ((بشنو وبگو )) تمرینهای خوبی برای این نوع آموزش هستند.

12
8-شیوه بازی آموزشی :
این شیوه در قالب بازی وسرگرمی ویا انجام مسابقه بین دانش آموزان روش بسیار خوبی برای تثبیت یادگیری های دانش آموز می باشد .در این شیوه می شود دانش آموزان رابه دو گروه تقسیم کرد وبه آنها گفت مثلا گروه اول کلماتی که نام میوه هستند را تکرار کنند وگروه دوم کلماتی که نام رنگها هستند را تکرار کنند وکلماتی که نه میوه هستند ونه رنگ هردو گروه سکوت کنند ودر پایان گروهی که اشتبا ه کمتری داشته باشند، راتشویق می کنیم .
منابع :
1- پاول ،اس،کاپلان ،روانشناسی رشد،سفر پرماجرای کودک،ترجمه مهرداد فیروز بخت ، موسسه ی خدماتی فرهنگ،چاپ سوم،1384
2- زندی ،بهمن،روش تدریس زبان فارسی دردوره ابتدایی،انتشارات وزارت فرهنگ وارشاداسلامی، چاپ ششم،پاییز1383
3- زندی ،بهمن،زبان آموزی،انتشارات وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی،چاپ اول1381

13


تعداد صفحات : 17 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود