تارا فایل

تحقیق در مورد عزت نفس و پیشرفت تحصیلی


عزت نفس و پیشرفت تحصیلی:
نتایج چندین مطالعه، همبستگی شایان توجهی (6/0-4/0) بین پیشرفت تحصیلی و خودپنداره توانایی را نشان داده است (بروک اور2، 1981: مارش3،1984؛ اسکالویک4، 1986). بین پیشرفت تحصیلی و عزت نفس کلی نیز همبستگی 3/0 تا 4/0 یافته شده است (روبین5 1978؛ اسکالویک، 1984، 1986) . از طرف دیگر هانسفورد6 (1982) طی تحقیق خود رابطه معناداری (همبستگی در حدود 6/0) بین خود پنداره توانایی و عزت نفس کلی به دست آورد (بیابانگرد، 1380).
بر اساس یک الگوی منطقی هر فردی می تواند چهار الگوی احتمالی علّی را مطرح کند که هر یک از آن ها را می توان به صورت نظری مورد بحث قرار داد (اینارام7 و همکاران، 1990 به نقل از میرعلی یاری، 1379).

1. Pope
2. Brook over
3. Marsh
4. Skalvik

5. Rubin
6. Hansford
7. Einar, M

الف علت ب : بر اساس اصل ارزیابی انجام شده (روزنبرگ، 1979) فردی ممکن است
پیش بینی نماید که پیشرفت تحصیلی اش بر خودپنداره اش، از طریق ارزیابی های دیگر افراد مهم تاثیر می گذارد. شبیه همین پیش بینی ممکن است بر اساس تئوری مقایسه اجتماعی انجام شود
( فستینگر1، 1954) . طبق این تئوری، پیش بینی فرد به عملکردش درگروه اجتماعی مورد مقایسه ( به ویژه در میان همکلاسان که اهمیت زیادی دارند)، بستگی دارد. (راجرز، اسمیت و کلمین، 1987). مطابق نظر(دیویس، 1978) دانش آموزان ممکن است در صورتی که خودشان را با اکثریت همکلاسی هایشان مقایسه نمایند، اشتیاق نسبتاً پایینی داشته باشند. پارکر و مارش (1984) نیز نظری مشابه همین نظر، از طریق فرضیه "چهارچوب داوری"2 مطرح می نماید. مطابق این مدل، تغییر خودپنداره احتمالاً پیامد افزایش موفقیت و پیشرفت است تا این که متغیری ضروری برای پیشرفت (میرعلی یاری، 1379) .
1ـ ب علت الف : بر اساس تئوری همسان سازی خویشتن (جونز، 1973؛ کلی 1954) فردی ممکن است پیش بینی کند که دانش آموزان دارای خودپنداره تحصیلی پایین، ممکن است از موقعیتهایی که در آن ها می توانند خود پنداره شان را تغییر دهند، اجتناب ورزند. از این رو سعی و تلاش کمتری را در مدرسه از خودشان نشان می دهند. همچنین بر اساس نظریه خود ارزشی و زنجیره پیشرفت ـ توانایی، دانش آموزان مبتلا به انتظار پیشرفت پایین، ممکن است تدابیر اجتناب از شکست، از جمله طفره رفتن را بیشتر آموخته باشند. البته باید در نظر داشت که آسودگی موقتی که به توسط این تدابیر اجتناب از شکست حاصل شده گمراه کننده است، زیرا سرانجام به شخص آسیب خواهد رساند. بنابراین در صورتی که فرد انتظار پایینی از خودپنداره توانایی اش داشته باشد، پیشرفت تحصیلی کمتری را نیز تجربه خواهد کرد. (بیابانگرد، 1380).

1. Festinger
2. Frame of refrence

الف و ب به یک روش تعاملی (تقابلی) بر یکدیگر تاثیر می گذارند: دو فرایندی که در بالا شرح داده شد، لزوماً باهمدیگر در تناقض نیستند.مارش (1984) یک مدل تعادل سازی پویا را مطرح می کند که مطابق آن پیشرفت تحصیلی، خودپنداره و اسناد به خویشتن در یک شبکه از روابط متقابل درهم تنیده شده اند. هم چنین تغییر در یکی از آنها منجر به تغییر در دیگری، به منظور برقراری مجدد تعادل می شود. بنابراین، پیشرفت تحصیلی و خودپنداره به یک روش تقابلی در یکدیگر تاثیر می گذارند (بیابانگرد، 1380).
2ـ الف و ب معلول ج هستند: ماروگاما1 و همکاران (1981) بیان می کنند که علت سومی (برای مثال توانایی یا حمایت اجتماعی) بر پیشرفت تحصیلی و خودپنداره موثر است. ممکن است خودپنداره توانایی و عزت نفس (هر دو) از طریق تجارب غیر تحصیلی مرتبط با توانایی، و یا متغیر سوم دیگری، تحت تاثیر قرار گرفته باشند. بنابراین به صورت نظری الگوهای مختلف علّی را می توان مطرح کرد که واقعاً هم وجود دارند. با این حال، چندین مطالعه آزمایشی انجام شده است که روابط علّی میان پیشرفت تحصیلی و خودپنداره را مورد آزمون قرار داده است . در یک مطالعه طولی که مشتمل بر چهار گروه بود، ماروگاما و همکاران (1988) پیشرفت تحصیلی
دانش آموزان را در سنین 9، 12، 15 سالگی و عزت نفس کلی آن ها را در سن 12 سالگی مورد اندازه گیری قرار دادند. متغیرهای کنترل کننده، طبقه اجتماعی و توانایی در سن 7سالگی مورد اندازه گیری قرار گرفت .آنها هیچ گونه مدارکی دال بر اینکه پیشرفت تحصیلی وعزت نفس رابطه علّی با یکدیگر دارند، نیافتند و متغیر سومی را ( برای مثال طبقه اجتماعی و توانایی)، به عنوان علت پیشرفت تحصیلی و عزت نفس بیان می کنند. پتیبوم2 و همکاران (1986) با تجزیه و تحلیل داده های یک نمونه بزرگ از دانش آموزان دبیرستان و اندازه گیری پیشرفت تحصیلی و

1. Marugama
2. Pottebaum

عزت نفس کلی در فاصله 2 سال دریافتند که هیچ گونه شواهدی مبنی بر اینکه عملکرد یک متغیر، نسبت به متغیرهای دیگر برجسته تر است، وجود ندارد. آن ها دو توضیح احتمالی در این مورد مطرح می کنند، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی ممکن است معلول یک متغیر سوم باشند یا اینکه هر دو متغیر به یک سبک چرخه ای تاثیر یکسانی بر یکدیگر دارند.
در بعضی مطالعات گزارش شده که خودپنداره توانایی بر پیشرفت تحصیلی، برتری علّی دارد. در مطالعات دیگری محققان به نتیجه متضاد با این نظریه رسیده اند. خلاصه اینکه، تحقیقات آزمایشی اجازه هیچ گونه نتیجه گیری با ثباتی را در مورد ترتیب علّی خودپنداره و پیشرفت تحصیلی نمی دهد. این همان نتیجه گیری است که به توسط بیرن1 (1984، 1988) در دو مطالعه بزرگ بیان شده است. علاوه بر این، روابط بین این دو مفهوم ممکن است ناشی از مشکلات
روش شناختی، سن، تعریف خودپنداره و اندازه گیری پیشرفت تحصیلی باشد ( هانسفورد، 1982). بر اساس زمینه های نظری هر کدام از متغیرهای پیشرفت تحصیلی و خودپنداره توانایی بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند.
پرسش مهم برای پژوهش عبارت از این است که آیا می توان اثرات هر یک از متغیرهای مذکور و متغیری را که بهترین پیش بینی کننده برای دیگری باشد، تعیین و شناسایی کرد؟ به دنبال این نظر، شاولسون2 و بیرن (1984)، الگوی برتری علّی و ملاکهای آزمون آن را تعیین نمودند. بر اساس این الگو خودپنداره افراد به تدریج تحت تاثیر اعمال، موفقیت ها و ارزشیابی ها در
موقعیت های خاص قرار گرفته، و عزت نفس کلی از خود پنداره های افراد در زمینه های مختلف تاثیر می پذیرد. بنابراین حتی اگر پیشرفت تحصیلی، خودپنداره توانایی و عزت نفس کلی بر یکدیگر تاثیر متقابل داشته باشند، جهت علّی غالب از پیشرفت در خودپنداره توانایی به عزت نفس کلی است (بیابانگرد ، 1380).

1. Byrn
2. Shavelson

مدل علّی عمومی
(اقتباس از اینارام و همکاران، 1990 ، ص 307)

پیشرفت تحصیلی
عزت نفس کلی
خودپنداره توانایی

ب : تحقیقات انجام شده
1ـ بررسی تحقیقات انجام شده در داخل ایران:
1ـ روحانی (1359) در پژوهش خود، رابطه خود پنداری و عوامل تشکیل دهنده آن (گرایش به مدرسه، گرایش به همسالان و خانواده) را با موفقیت تحصیلی مورد بررسی قرار داده است. در این تحقیق 240 دانش آموز سوم راهنمایی مرکب از 120 پسر و 120 دختر شرکت داشته اند که در یک آزمون خودپنداری شرکت نمودند و معدل کل سالانه آنها به عنوان معیاری برای میزان موفقیت تحصیلی استفاده شد. نتایج به وسیله ضریب همبستگی پیرسون محاسبه و نشان داد که بین خودپنداری و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت وجود دارد و همبستگی به دست آمده برای گروه دختر و پسر متفاوت بود، و در مجموع برای گروه دختران میزان همبستگی بیشتری میان خودپنداری و پیشرفت تحصیلی مشاهده شد.
2ـ نیسی (1364) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان "اثرات عزت نفس بر عملکرد
دانش آموزان دختر وپسر سال اول تا سوم دبیرستان" به این نتیجه دست یافت که افزایش وکاهش عزت نفس دانش آموزان دختروپسر باعث افزایش و کاهش عملکرد آن ها شده است و بین عزت نفس وعملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر همبستگی وجود دارد.
3ـ خیّر (1367) در تحقیق خود که درباره 439 نفر از دانش آموزان دوره ابتدایی که به دو گروه موفق (212 نفر) و ناموفق( 227 نفر) تقسیم شده بودند، دریافت که بین خود پنداری که بین خودپنداری و گرایش شغلی دانش آموزان همبستگی معنی داری وجود دارد. بدین گونه که
دانش آموزان ناموفق در تحصیل به دلیل عدم موفقیت یک خودپنداری منفی را در خود شکل
می دهند واحتمالاً به همین دلیل شغلهای "پایین تر" را انتخاب می کنند.
4ـ پورشافعی (1370) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان "بررسی رابطه عزت نفس با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر سال سوم متوسطه شهرستان قاین" 160 نفر در سه رشته تحصیلی فرهنگ و ادب، ریاضی وعلوم تجربی را به روش تصادفی طبقه ای، برگزید و از سیاهه عزت نفس کوپر اسمیت برای سنجش عزت نفس آزمودنی ها استفاده نمود و نیز معدل دانش آموزان به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی آنان درنظر گرفته شد. او با استفاده از همبستگی پیرسون به این نتایج دست یافت که بین میزان عزت نفس دانش آموزان دختر و پسر از نظر آماری تفاوت معنا داری وجود ندارد. در مورد رابطه بین عزت نفس با پیشرفت تحصیلی، با محاسبه روش همبستگی پیرسون ضریب به دست آمده برای آزمودنی های پسر 46/0 و برای دختران 49/0 بود که با مقایسه این ضریب با مقادیر بحرانی ضریب گشتاوری پیرسون، از نظر آماری، معنادار بود. همچنین نتایج آزمون خی دو، با احتمال 01/0 نیز از این فرض را تایید نمود. بنابراین نتیجه گرفته شده بیانگر این است که میان عزت نفس دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی آنان همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد و افرادی که عزت نفس بالاتری دارند، از نظر میزان پیشرفت در تحصیل نیز در رتبه بالاتری قرار می گیرند.
5ـ بیابانگرد(1370) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان "بررسی رابطه بین مفاهیم منبع کنترل، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی پسران سال سوم دبیرستان های تهران در سال 70-69" از بین دانش آموزان پسر کلاس سوم دبیرستان در سه منطقه 4،11و17 آموزش و پرورش تهران و در هر منطقه نیز از هر سه رشته ریاضی فیزیک، علوم تجربی و اقتصاد، 230 نفر را به شیوه تصادفی انتخاب نمود و از مقیاس کنترل درونی و بیرونی راتر و پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت برای سنجش منبع کنترل و عزت نفس استفاده نمود و از معدل نمرات ثلث اول و دوم دانش آموزان در کلیه دروس سال تحصیلی 70-69 برای سنجش پیشرفت تحصیلی استفاده کرد. پس از محاسبه همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به این نتایج دست یافت: بین منبع کنترل، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی ازنظر آماری همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. بین منبع کنترل و عزت نفس از نظر آماری همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. بین منبع کنترل و پیشرفت تحصیلی و نیز بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی از نظر آماری همبستگی مثبت و معناداری بدست آمد.
6ـ احسانی (1371) در پژوهشی که تحت عنوان "بررسی رابطه عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان" انجام داد، ملاحظه نمود که بین میزان عزت نفس دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود ندارد. اما دانش آموزانی که سابقه مردودی داشتند از عزت نفس کمتری نسبت به دانش آموزانی که سابقه مردودی نداشتند، برخوردار بودند.
7ـ در تحقیقی، فلسفی نژاد (1371)، نتیجه گیری کرد که تاثیر عزت نفس در سازگاری با محیط کلاس بدون توجه به جنسیت آزمودنی ها از نظر آماری معنادار است. اما هیچ گونه اثر متقابل بین عزت نفس و جنسیت مشاهده نگردید. و درضمن تفاوت معناداری بین عزت نفس پسران و دختران مشاهده نشد.
8ـ پور الصنایع (1371)، به منظور بررسی و مقایسه رابطه عزت نفس دردانش آموزان دختر موفق و پیشرفت تحصیلی آنها در دو پایگاه اقتصادی بالا و پایین، پژوهشی را به انجام رساند و دریافت که بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی همبستگی معناداری وجود دارد.
9ـ بخشی (1372)، با تحقیقی که تحت عنوان "بررسی ارتباط بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر" به انجام رساند، نشان داد که بین نمرات عزت نفس و معدل درسی
آزمودنی ها همبستگی در حد 2/0 وجود دارد.
10ـ ارسطویی ایرانی (1372) در پژوهش خود تحت عنوان "بررسی ارتباط خودپنداره با جنسیت و پیشرفت تحصیلی" به این نتیجه رسید که بین میزان خود پنداری دختران وپسران تفاوت معناداری وجود دارد و خودپنداری دانش آموزان دختر و پسر موفق بیشتر از میزان خودپنداره دانش آموزان دختر و پسر ناموفق است و بین میزان خودپنداری دانش آموزان پسر موفق و دختر موفق تفاوت معناداری وجود ندارد.
11ـ ترخان (1372) دو گروه 100 نفری از دانش آموزان عادی و تیز هوش پسر سال اول شهر تهران را بررسی نمود و به این نتیجه رسید که عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش بالاتر از دانش آموزان عادی است و نیز جهت پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به ترتیب عزت نفس وسپس موضع نظارت اهمیت دارند.
12 ـ اقدامی (1372) رابطه عزت نفس را با دانش آموزان ورزشکار مورد بررسی قرار داد و دریافت که دانش آموزانی که عزت نفس بالایی دارند در رشته های ورزشی مورد علاقه خود موفق ترند.
13ـ افتخاری(1373) تحقیقی تحت عنوان "بررسی میزان همبستگی عزت نفس و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر" به انجام رساند، وی از طریق محاسبه همبستگی بین نمرات عزت نفس و میانگین سه ترم تحصیلی دانش آموزان دریافت که رابطه مثبتی در حد 3/0 بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی وجود دارد.
14ـ معتمدی (1373) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان "بررسی ومقایسه عزت نفس دانش آموزان دختر و پسر ورزشکار و غیر ورزشکار دبیرستان های قوچان" دریافت که بین عزت نفس دانش آموزان پسر ورزشکار و دختر ورزشکار تفاوت معناداری وجود دارد و نیز بین عزت نفس دانش آموزان پسر غیر ورزشکار و دختر غیر ورزشکار تفاوت معناداری وجود دارد.
15ـ کلانتر (1373)، طی پژوهشی تحت عنوان "بررسی رابطه عزت نفس و افت تحصیلی دانش آموزان" نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات عزت نفس دانش آموزان با سابقه مردودی ومیانگین نمرات عزت نفس دانش آموزان بدون سابقه مردودی وجود ندارد.
16ـ مدیری (1373)، در پایان نامه خود تحت عنوان "بررسی ارتباط بین سبک اسناد، عزت نفس و وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر سال سوم تجربی
دبیرستان های اهواز به صورت جداگانه و ترکیبی" دریافت که بین عزت نفس و انگیزه پیشرفت، یک رابطه معناداری وجود دارد در حالی که بین عزت نفس و جنسیت دانش آموزان دبیرستانی ارتباط معناداری وجود ندارد
17ـ زارع (1373) در پایان نامه کارشناسی ارشد تحت عنوان "بررسی رابطه بین انگیزه پیشرفت، جنسیت و عزت نفس" دریافت که بین عزت نفس و جنسیت دانش آموزان دبیرستانی ارتباط
معناداری وجود ندارد.
18ـ یساول (1373)، پژوهش دیگری را تحت عنوان "بررسی رابطه همبستگی خطی عزت نفس با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر" به انجام رساند. در این تحقیق میزان همبستگی
عزت نفس و عملکرد تحصیلی برای پسران 5/0 و برای دختران 3/0 به دست آمد.
19ـ عباسی (1373) به بررسی تاثیر مردودی با عزت نفس دانش آموزان پرداخت و نتیجه گیری نمود که دانش آموزان با سابقه مردودی در مقایسه با دانش آموزانی که سابقه مردودی نداشتند، از عزت نفس پایین تری برخوردار هستند.
20ـ خادمیان (1373) پی برد که عزت نفس پسران بیشتر از عزت نفس دختران است.
21ـ شکرکن و نیسی (1373) با تحقیق روی 360 نفر دانش آموز دختر و پسر سال اول تا سوم دبیرستان به این نتایج دست یافتند که افزایش عزت نفس به افزایش عملکرد تحصیلی و کاهش عزت نفس به کاهش عملکرد تحصیلی می انجامد.
22ـ عرب (1373) در تحقیق خود با عنوان "بررسی سبک اسناد و عزت نفس در پذیرفته شدگان و مردودین کنکور" با نمونه ای 174 نفری به نتایج زیر دست یافت: پذیرفته شدگان کنکور از
عزت نفس بیشتری نسبت به مردودین برخوردار بودند و بیشترین عزت نفس در دختران قبول شده وپایین ترین عزت نفس در دختران مردودی مشاهده شد.
23 ـ صمدی هره دشت (1373) در تحقیقی که در مورد عزت نفس و رابطه آن با مشکلات روانی با روش نمونه گیری خوشه ای برروی 221 نفر از دانشجویان دانشگاه و با روش آماری آزمون t و با استفاده از مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت و سلامت روانی scl-90-R انجام داد، این فرضیه را تایید کرد که بین عزت نفس دانشجویان زن و مرد تفاوت معنی دار وجود ندارد و نیز بین
عزت نفس و پیشرفت تحصیلی همبستگی وجود ندارد اما بین عزت نفس و مشکلات روانی همبستگی منفی به دست آمد.
24ـ یوسفی (1374) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان "مقایسه عزت نفس دو گروه دانش آموزان موفق و ناموفق دبیرستانی شهرستان اردبیل" دریافت که بین عزت نفس
دانش آموزان موفق و ناموفق، تفاوت معناداری وجود دارد ومیزان عزت نفس دانش آموزان ناموفق پسر بیش از دانش آموزان ناموفق دختر است. ولی تفاوت معناداری بین عزت نفس
دانش آموزان موفق پسر و دختر وجود ندارد. به طور کلی دانش آموزان موفق ازعزت نفس بالاتری نسبت به دانش آموزان ناموفق برخوردارند.
25ـ مهدویان (1374) در مطالعه روی 900 نفر از دختران و پسران سال سوم متوسطه شهر مشهد به این نتیجه دست یافت که عزت نفس در مقایسه با مرکز کنترل، ارتباط بیشتری با پیشرفت تحصیلی دارد و این ارتباط در دختران بیشتر از پسران است. همچنین پسران در مقایسه با دختران از مرکز کنترل درونی تر و عزت نفس بالاتری برخوردارند.
26ـ استادی (1374) در تحقیق خود که بر روی 300 دانش آموز سال چهارم دبیرستان شهر تهران با موضوع "بررسی رابطه باورهای غیر منطقی و عزت نفس" انجام داد این فرضیه به تایید رسید که بین عزت نفس دختران و پسران تفاوت معنی دار وجود دارد.
27ـ فروغی (1375) در تحقیق خود تحت عنوان "مقایسه منبع کنترل، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ورزشکار و غیر ورزشکار پسرسال سوم دبیرستان های دولتی منطقه 6 شهر تهران" و با استفاده از روش تحقیق توصیفی پیمایشی و از طریق انتخاب تصادفی
آزمودنی ها، تعداد 96 دانش آموز ورزشکار و 100 دانش آموز غیرورزشکار را برگزید و با استفاده از تست کوپر اسمیت و آزمون منبع کنترل درونی بیرونی راتر به ترتیب عزت نفس و منبع کنترل آزمودنی ها را سنجید و به این نتایج دست یافت که بین منبع کنترل و عزت نفس
دانش آموزان ورزشکار همبستگی معنی دار وجود دارد. بین دو متغیر منبع کنترل و پیشرفت تحصیلی و همچنین دو متغیر عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ورزشکار همبستگی معنادار وجود ندارد و بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان غیر ورزشکار همبستگی معناداری وجود ندارد.
28ـ گشتاسبی (1375) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان "رابطه بین عزت نفس، انگیزش و هوش با پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزانی که به دوره پیش دانشگاهی راه
یافته اند و مقایسه آن با دانش آموزانی که به این دوره راه نیافته اند در سال 75-74 در شهرستان شیراز" به این نتیجه رسید که بین عزت نفس دانش آموزانی که وارد دوره پیش دانشگاهی شده اند با دانش آموزانی که وارد این دوره نشده اند، تفاوت معناداری وجود دارد. او با استفاده از
نرم افزار spss و رگرسیون چند متغیره دریافت بین متغیرهای هوش، عزت نفس، انگیزش پیشرفت با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت وجود دارد.
29 ـ برات وند (1376) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود تحت عنوان "بررسی رابطه ساده و چند متغیری مقبولیت گروهی و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی و سازگاری فردی واجتماعی بین دانش آموزان پسر پایه سوم راهنمایی شهرستان اهواز" به این یافته های پژوهشی دست یافت که رابطه مثبتی بین پیشرفت تحصیلی و عزت نفس دانش آموزان وجود دارد و نیز معلوم شد ترکیبی از دو متغیر مقبولیت گروهی و عزت نفس قادر به تبیین میزان بیشتری از تغییر پذیری پیشرفت تحصیلی است.
30 ـ معرفت (1377) در تحقیقی به بررسی رابطه عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مقطع راهنمایی بین مدارس دولتی و نمونه مردمی پرداخت و به ارتباط مثبت بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی در مدارس نمونه مردمی نسبت به مدارس دولتی دست یافت.
31ـ فتحی آشتیانی (1377) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان "بررسی ویژگی های نوجوانان و رابطه آن با موفقیت تحصیلی" بر روی یک نمونه 1314 نفری از میان فراگیران مقطع متوسطه مراکز آموزشی شهر تهران به این نتیجه دست یافت که خودپنداره باعزت نفس در ارتباط است و این دو عامل تاثیر مثبتی بر افزایش سطح موفقیت تحصیلی دارند. او همچنین دریافت یک رابطه منفی معنادار بین خود پنداره و عزت نفس با افسردگی وجود دارد که منجر به کاهش بازده تحصیلی می شود.
32ـ میرعلی یاری (1379) در پژوهش خود تحت عنوان رابطه "عزت نفس با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر سال سوم ریاضی فیزیک نظام جدید" دریافت که بین پیشرفت تحصیلی و عزت نفس ارتباط معناداری وجود دارد. این فرضیه هم که بین عزت نفس و جنسیت با پیشرفت تحصیلی تفاوت معنادار وجود دارد نیز با احتمال 99 درصد تایید شد.
33 ـ بلوچی (1380) در تحقیقی با عنوان "بررسی رابطه حضور و غیبت پدر بر پیشرفت تحصیلی، انضباط و عزت نفس دانش آموزان سال اول متوسطه" بر روی200 دانش آموز سال اول دبیرستان که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، به این نتیجه رسید که حضور پدر تاثیری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نداشت. همچنین در رابطه با انضباط در مدرسه به این نتیجه دست یافت که حضور پدر بر وضعیت انضباط دانش آموزان تاثیر دارد. اما بین دختران وپسران تفاوت معنی دار مشاهده نشد. در رابطه با عزت نفس، این پژوهش نشان دادکه دانش آموزانی که پدران آن ها حضور دارند، به طور معناداری از دانش آموزانی که پدران آنها حضور ندارند، عزت نفس بالاتری داشتند. ولی بین عزت نفس دختران و پسران از لحاظ آماری تفاوت معناداری مشاهده نشد.
34ـ آقاجانی (1381) در تحقیق خود پی برد که بین منبع کنترل درونی، انیگزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی بالا رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
35ـ مفتاح (1381) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان "رابطه کمرویی وعزت نفس با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوم راهنمایی شهر تهران" پی برد که بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد. او همچنین دریافت از دو متغیر کمرویی و عزت نفس ، عزت نفس توان پیش بینی پیشرفت تحصیلی را دارد و بین عزت نفس در دختران و پسران تفاوت معناداری وجود ندارد.
2ـ بررسی تحقیقات انجام شده در خارج از ایران
1ـ مطالعات دایلر1 (1954) نشان میدهد که پیشرفت تحصیلی بر سطح عزت نفس موثر است (به نقل از فتحی، 1382).
2ـ روزنبرگ2 (1956)، دریافت افرادی که عزت نفس کمی دارند، تمایل به کارهای اجتماعی و
نقش های رهبری دارند. همچنین افراد با عزت نفس بالا، احساس مسئولیت تمرکز در کار، احساس امنیت و عدم وابستگی می نمایند (استاینر3 1952؛ اسمیت 1967؛ هوروکس4 وهمکاران ،1972 به نقل از یوسفی، 1374).

1. Dailer
2. Rosenberg
3. Stainer
4. Horrox

3ـ بیلز1 (1959) در پژوهش خود دریافت که پیشرفت تحصیلی بر سطح عزت نفس موثر است ( به نقل از فتحی، 1382) .
4ـ کوپر اسمیت2 (1959) در پژوهش خود به بررسی ارتباط بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی پرداخت و به این نتیجه دست یافت که عزت نفس با پیشرفت تحصیلی ارتباط مثبت دارد (به نقل از مفتاح، 1381).
5ـ وگوآن (1960) در تحقیق خود نشان داد که دانش آموزان موفق به ویژگی های اعتماد به نفس، خود باوری و برداشت از خود آراسته اند (به نقل از یوسفی، 1374).
6ـ شاو3 (1961) در تحقیق خود به توصیف ویژگی های دانش آموزان موفق وناموفق اشاره دارد. او در تحقیق خود نشان داد که دانش آموزان ناموفق از خودپنداره کمتری در مقایسه با
دانش آموزان موفق برخوردارند و واجد رفتارهای نابالغانه هستند (به نقل از یوسفی، 1374).
7ـ فئیک (1962) در تحقیق خود دریافت که دختران وپسران با درجه بالای موفقیت به طور محسوسی از خود پنداره بالاتری نسبت به دختران وپسران با درجه موفقیت پایین تر، برخوردارند (فالز، 1967 به نقل از یوسفی، 1374).
8ـ کومبز (1963) دریافت، دانش آموزان ناموفق با نوعی احساس کمبود و کاستی درباره خود و دیگران مواجه هستند (به نقل از یوسفی، 1374).
9ـ مطالعات نشان میدهد افرادی که دچار افت تحصیلی میشوند عموماً دارای کمبود اعتماد به نفس وبلند همتی هستند (کلدبرگ4، 1960) خود را قبول ندارند (شاو و آلویس، 1963) و احساس فقدان شایستگی فردی می کنند (مور و اشمیتز، 1964 به نقل از فتحی، 1382).
10ـ مطالعات کالتون و مور (1966) حاکی از آن است که پیشرفت تحصیلی بر سطح عزت نفس موثر است ( به نقل از فتحی 1382).

1. Bills
2. Cooper Smith
3. Show
4. Coldberg

11ـ مطالعات مورس (1963) ، هارر (1964)، وایتنبرگ1 و کلیفورد (1964)، لامی (1965)، اسمیت (1969)، جونز2 و بریگز3 (1970) بیانگر آن است که عزت نفس بر عملکرد تحصیلی تاثیر می گذارد (به نقل از فتحی، 1382).
12ـ مطالعات متعددی بیانگر وجود همبستگی مثبت بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی است (بروکوور4 ، توماس و پترسون، 1964؛ پیرز5 و هریس6،1964 ؛ کاپلین، 1966؛ اروین، 1967؛ کمپل7، 1967؛ پورکی8، 1970؛ ویلیامز، 1973؛ بارکر، 1979؛ بارنر، 1979؛ لورنس 1981؛ مورتیمر و همکاران، 1988 به نقل از فتحی، 1382). اما این همبستگی رابطه علیت را بیان نمی کند و فقط تاثیر آن دو را باهم مشخص می کند.
13ـ نتایج پژوهش های کوپر اسمیت (1966) حاکی از آن است دانش آموزانی که از عزت نفس در بالاترین سطح قرار دارند، آنهایی هستند که درمدرسه موفق می باشند ( به نقل از یوسفی، 1374).
14ـ اروین (1967) در پژوهش هایی که انجام داد به این نتیجه رسید که برداشت مثبت فرد از خود به عنوان یک انسان نه تنها مهمتر از تلاش او برای کسب پیشرفت و روحیه رفتن به مدرسه است، بلکه عامل اصلی در جهت کارایی تحصیل می باشد ( به نقل از یوسفی، 1374).
15ـ پتیبوم9 وهمکاران (1968) هیچ رابطه ای بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی نیافتند ( به نقل از بیابانگرد، 1374).
16ـ تحقیقات کوپر اسمیت (1967) نشان داده است که عزت نفس در ایجاد و نوع رفتار فردی و اجتماعی نقش بسیار عمده دارد (به نقل از مفتاح، 1381).
17ـ بروک اور (1967) رابطه معنادار و مثبتی بین تصور از خود در زمینه توانایی های درسی و نمرات امتحانی به دست آورد ( به نقل از میرعلی یاری، 1379).

1. Whitenberg
2. Jones
3. Brigs

4. Brookover
5. Peers
6. Harris

7. Kemple
8. Purkey
9. Pottebaum

18ـ طبق نظر کوپر اسمیت (،1967 به نقل از پاملا1 و همکاران، 1986) در تمرکز و توجه بر روی ارزیابی از لحاظ عزت نفس، دختران خود را پایین تر از پسرها ارزیابی می کنند. (به نقل از مفتاح، 1381).
19ـ زیلر و آل (1969) دریافتند که عزت نفس بالا، بیانگر پذیرش اجتماعی و ثبات قدم بیشتر در رفتار است و نیز موفقیت بیشتر را سبب می شود. (میر علی یاری ، 1379).
20ـ کوپر اسمیت (1967) در بررسی های خود در مورد افرادی که عزت نفس پایین داشته اند، علایمی چون شکایت جسمانی، افسردگی، اضطراب، کاهش سلامت عمومی بدن، بی تفاوتی، احساس تنهایی، تمایل به اسناد شکست خود به دیگران، عدم رضایت شغلی، کاهش عملکرد،
عدم موفقیت آموزشی را گزارش کرده است ( به نقل از میرعلی یاری، 1379).
21ـ کوپر اسمیت (1967) در تحقیق خود به این نتیجه رسید که کودکان باعزت نفس بالا، افرادی هستند که احساس اعتماد به نفس ، استعداد ، خلاقیت و ابراز وجود می کنند وبه راحتی تحت تاثیر عوامل محیطی قرار نمی گیرند. همچنین او در تحقیقات خود دریافت که بین عزت نفس دختران و پسران تفاوت معناداری وجود ندارد (به نقل از میرعلی یاری،1379).
22ـ جرجن و گوردون2 (1968) به این نتیجه دست یافتند که عزت نفس با پیشرفت تحصیلی رابطه دارد. زیرا موفقیت به دست آمده، نتیجه مستقیم این امر است که شخص به طور مثبت مورد
ارزش یابی قرار گرفته است، نه به طور منفی (به نقل از یوسفی، 1374).
23ـ کوبینه (1970) دریک مطالعه تحلیلی، رابطه بین خود پدیده ای و موفقیت تحصیلی را پیدا کرد که این رابطه نشان می داد، موفقیت در پسران بیشتر از دختران است (به نقل از یوسفی، 1374).
24ـ طبق یافته های پورکی (1970) به نظر میرسد که بین مفهوم خود و پیشرفت تحصیلی پیوندی وجود دارد (به نقل از یوسفی ، 1374).

1. Pamela
2. Gordon

25ـ ارونسون1 (1971) درتحقیق خود دریافت انسانی که از عزت نفس پایین برخوردار است، خیلی راحت از اهداف خود چشم پوشی کرده و بسیار آسانتر در جهتی که دیگران برای او برمی گزینند، حرکت میکند ( به نقل از یوسفی، 1374).
26ـ باکان2 (1971) گزارش کرد که میان دختران کلاس چهارم تا ششم، عزت نفس به میزان زیادی بیشتر از پسران است ( به نقل از خیاطی، 1376).
27ـ استنک3 (1973) ارتباط بین عزت نفس و تصور فرد از توانایی خود را مورد بررسی قرار داد و دریافت اگر میزان عزت نفس کاهش یابد، احساس ضعف و ناتوانی درفرد به وجود می آید وبر عکس. تغبیرات مثبتی مثل افزایش پیشرفت تحصیلی، افزایش تلاش برای کسب موفقیت ، داشتن اعتماد به نفس و بلند همتی ، تمایل به داشتن سلامت بیشتر و بهتر در او به وجود می آورد (به نقل از فروغی، 1375).
28ـ فیتس4 (1972) بر این باور است کودکانی که نسبت به خود تصور مثبت دارند، معمولاً مطالب را راحت تر و موثرتر فرامی گیرند و فعالیت های دشوار و ناخوشایند و به طور کلی موقعیت های ناآشنا، تهدیدی برای آنها محسوب نمیشود. از سوی دیگر کودکانی که خود را دست کم می گیرند و تصور ضعیفی از خود دارند به دلیل ترس از یک ناکامی دیگر از انجام تکالیف می گریزند. و آن ها متقاعد شده اند که نمیتوانند تکالیف خود را انجام دهند( به نقل از یوسفی، 1374).
29ـ وینک5 (1973) با مطالعه نوجوانان موسسه ای، دریافت گروهی که از خود مفهوم عالی دارند، تکالیف را موثرتر و بهتر فرا میگیرند و اثرات شرایط تقویت منفی را بهتر تحمل می کنند . (به نقل از یوسفی، 1374).

1. Aronson
2. Bakan
3. Stank

4. Fits
5. Wink

30ـ مطالعات کوکنز (1974) و کاس(1987) حاکی از آن است کودکان و نوجوانانی که از نظر اجتماعی وشناختی احساس شایستگی می کنند، در مقایسه با کودکان ونوجوانانی که این خصوصیت را در خود احساس نمی کنند، عزت نفس بالاتری دارند، در عملکرد درسی موفق تر هستند و از نظر رشد مهارت های اجتماعی ، پیشرفته تر هستند و سازگاری مطلوب تری با گروه همسالان دارند .( به نقل از یوسفی، 1374).
31ـ کوکس (1974) و کاری (1987) در پژوهش خود دریافتند دانش آموزانی که از عزت نفس در بالاترین سطح قرار دارند، آن هایی هستند که در مدرسه موفق می باشند ( به نقل از یوسفی، 1374).
32ـ ساراسون1 گزارش می دهد کودکانی که خود را کهتر می شمارند، معمولاً مضطرب بوده و کند پیشرفت می نمایند، در تحقیقی دیگر، پیشرفت معلول کیفیات محکم و سازمان یافته ای نظیر علایق، جدیت و میل به مشارکت بود. (به نقل از یوسفی، 1374).
33 ـ روبین2 (1978) نشان داد که بین پیشرفت تحصیلی و عزت نفس کلی همبستگی مثبت (3/0 تا 4/0) وجود دارد )به نقل از یوسفی، 1374).
34ـ هنس3 ( 1979 ؛به نقل از پاملا و همکاران، 1986) در رابطه با جنسیت، مردها را دارای عزت نفس بالاتر نسبت به زنان بیان کرده است (به نقل از مفتاح، 1381).
34ـ اومالی4 و بچمن5 (1979) دریافتند بین عزت نفس پایین و پیشرفت ضعیف و نمرات کمتر در مدرسه رابطه وجود دارد(به نقل از ثابت، 1375).
36ـ کاتاش و شلیزینگر (1981) مطرح می سازند که اثر عزت نفس پایین به عنوان یک عامل استرس زا باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد. زیرا عزت نفس پایین نمایانگر تجربه روزانه فرد از بی ارزشی و طرد تعاملات خود با سایر اشخاص می باشد (به نقل از یوسفی، 1374).

1. Saroson
2. Rubin
3. Hanes

4. O malley
5. Batchman

37ـ مک فارلین و بلاسکوویچ (1981) و بوم گاردنر (1990) در مطالعات خود دریافتند اشخاص با عزت نفس بالا خیلی با اعتمادتر از افرادی هستند که دارای عزت نفس پایین می باشند و تلاش هایشان آن ها را به سوی موفقیت سوق میدهد (به نقل از فتحی، 1382).
38ـ مارویا و روبین (1981) در تحقیقات خود دریافتند دانش آموزانی که از پیشرفت تحصیلی بالاتری برخوردارند، ازعزت نفس بالایی هم برخوردارند. ( به نقل از یوسفی، 1374).
39ـ بارنس1 و ریچارد2 (1986) در مطالعه خود دریافتند وقتی تجارب موفقیت آمیز افراد افزایش یابد، عزت نفس آن ها هم افزایش خواهد یافت ( به نقل از یوسفی، 1374).
40ـ پاملا و همکاران (1986) تحقیقی در مورد عزت نفس و جنسیت و پیشرفت تحصیلی انجام
داده اند. تعداد نمونه 140 نفر دختر وپسر با میانگین سنی 13 سال بوده اند. نتایج داده های به دست آمده حاکی از آن است که پسرها تمایل داشتند که از لحاظ عزت نفس خود را بالاتر از دختران نشان بدهند . در نتیجه نمره عزت نفس پسران بیشتر از دختران بوده است (به نقل از مفتاح، 1381).
41ـ در تحقیقی که توسط مارکولی و تفردی (1987) انجام شد، نتیجه چنین به دست آمد: به طور کلی مردان نسبت به زنان خود را بی نظیرتر برآورد کرده اند. بی نظیر بدون توجه به جنسیت با عزت نفس همبستگی داشت ( به نقل از یوسفی، 1374).
42ـ استرامن و همکاران (1988) عنوان نمودند کسانی که از عزت نفس بالاتری برخوردارند، عملکرد بهتری در تحصیل دارند و از نظر روان شناختی بهتر سازگار می باشند و ترس کمتری از شکست تحصیلی دارند. همچنین این دانش آموزان از عملکرد تحصیلی بالاتری برخوردارند (به نقل از یوسفی، 1374).

1. Barness
2. Richard

43ـ پپ1 و همکاران (1989) تایید نمودند که بین عزت نفس مثبت و نمرات بالا در مدارس رابطه وجود دارد (به نقل از یوسفی، 1374).
44ـ ماروگاما2 و همکاران (1988) پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را در سنین 9، 12و 14 سالگی و عزت نفس کلی آنها را در سن 12 سالگی مورد اندازه گیری قرار دادند. آنها هیچ مدرکی دالّ بر این که پیشرفت تحصیلی و عزت نفس رابطه ای با یکدیگر دارند یاخیر، نیافتند. (به نقل از مفتاح، 1381).
45ـ هامبورگ3 و سارتوریوس4 (1989) در تحقیق خود دریافتند که هر قدر دانش آموزان بیشتر در امر تحصیل موفق شوند و در کلاس درس قدرت و مقبولیت بیشتری به دست آورند، عزت نفس آنها نیز افزایش می یابد. چنین افرادی در موقعیت های جدید تلاش کرده و موفقیت های
تازه ای کسب می کنند که سبب افزایش عزت نفس آن ها می گردد. ( به نقل از کرباسی و وکیلیان، 1382).
46ـ کرنیس5 و همکاران (1989) روشن ساختند دانش آموزانی که دارای عملکرد تحصیلی پایین هستند، از عزت نفس پایین و موضع کنترل بیرونی برخوردارند (بارون6، 1991 به نقل از یوسفی، 1374).
47ـ مبویا7 (1989)، لیو8 و همکاران (1992 ) در پژوهش خود دریافتند کسانی که پیشرفت تحصیلی بهتری دارند، از خود انگاره وعزت نفس بالاتری نیز برخوردارند (به نقل از لطف آبادی، 1379).
48ـ شافر9 (1989) نشان داد، کودکان دارای عزت نفس بالا معمولاً احساس می کنند کاملاً در مورد خصیصه های ادراک شده خود مثبت هستند حال آن که کودکان دارای عزت نفس پایین، خود را در یک پرتویی که کمتر مساعد است، در نظر می گیرند ( به نقل از یوسفی، 1374).

1. Pope
2. Marugamma
3. Hamburg

4. Sartorius
5. Kernis
6. Baron

7. Mboya
8. Liu
9. Shuffer

49ـ پاپ و همکاران (1989) تایید نمودند بین عزت نفس مثبت و نمرات بالا در مدارس رابطه وجود دارد (به نقل از یوسفی، 1374).
50ـ گرینس1 (1989) در پژوهش خود دریافت دانشجویانی که عزت نفس پایینی داشتند در مقایسه با دانشجویانی که عزت نفس بالاتری داشتند در برابر عملکرد ضعیف خود در امتحان ، اثرات منفی تری را تجربه کردند، به طوری که عملکرد ضعیف آن ها در آنان منجر به فقدان انگیزه نسبت به این درس گردید و آنها فقدان انگیزه را به امتحانات بعدی تعمیم دادند (به نقل از یوسفی، 1374).
51ـ موریس2 (1993) بیان داشت عزت نفس تحصیلی با نمره های کلاسی بین دانشجویان باعزت نفس بالا به طور مثبت ارتباط دارد و اعتبار دریافت شده از نمره های کلاسی بین دانشجویانی که عزت نفس پایین دارند، به طور معکوس ارتباط دارد (به نقل از مفتاح، 1381).
52ـ گارزارلی3 و همکاران (1993) درپژوهش های خود دریافتند خود انگاره با پیشرفت تحصیلی همبستگی دارد و این همبستگی متقابل است . دانشجویان و دانش آموزان موفق احساس ارزش شخصی بیشتری از افرادی دارند که در درس و کار خود موفق نیستند (به نقل از لطف آبادی، 1379).
53ـ ویگینز4 (1994) در مطالعه خود به این نیتجه دست یافت دانش آموزان با عزت نفس پایین، شخصیتی غمگین دارند، معاشرتی نیستند، بیشتر تمایل دارند که از الکل و مواد مخدر استفاده کنند، افسرده هستند و پیشرفت تحصیلی کمتری نیز دارند. او همچنین در مطالعات خود به رابطه مستقیم عزت نفس و پیشرفت پی برد.
54ـ مولر5 (1994) در پژوهش های خود دریافت دانشجویان ممتاز دوره لیسانس تمایل دارند عزت نفس تحصیلی بالای خود و نیز صلاحیت و شایستگی خود را ابراز نمایند . به نظر می رسد که برای آنها، این عزت نفس تحصیلی میتواند یک عامل انگیزشی محسوب شود.

1. Greens
2. Morris
3. Garzarlli

4. Wiggins
5. Moeller

55ـ گوردون رونالدو1 (1994) در پژوهش خود دریافت که عزت نفس بالا و منبع کنترل درونی ارتباط مستقیم با موفقیت تحصیلی دارد و به این معنا که یک منبع کنترل درونی به طور معنی دار با پیشرفت تحصیلی و عزت نفس بالا در ارتباط است(فروغی، 1375).
56ـ امداار2 و همکاران (1995) در تحقیق میان 569 دانش آموز کلاسهای 9 تا 11 ، تاثیر عزت نفس را بر پیشرفت تحصیلی مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه دست یافتند که بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد . ولی بین عزت نفس وجنسیت (دختر و پسر ) رابطه معنا داری وجود ندارد( به نقل از گشتاسبی، 1375).
57ـ ابراین3 (1991) در تحقیق خود نشان میدهد بین عزت نفس وجنسیت رابطه ای وجود ندارد(به نقل از خیاطی، 1376).
58ـ برای4 (1995) در تحقیق خود تاثیر عزت نفس در پیشرفت تحصیلی میان 64 دانشجوی کالج با انتخاب گروه کنترل و با پیش آزمون و پس آزمون به این نتیجه رسید که دانشجویانی که درک درست و واقعی در مورد امتحان داشتند، نسبت به کسانی که احساس شکست در امتحان داشتند عزت نفس بالاتری داشته اند. این تحقیق رابطه مثبت بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی را تایید نمود.
59ـ زیمرمان5 و همکاران (1997) در تحقیقات خود دریافتند دختران در مقایسه با پسران از عزت نفس کمتری برخوردارند ( به نقل از لطف آبادی، 1379).
60ـ باتلر6 (1998) در بررسی ارتباط بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی، دریافت ارتباط معناداری بین عزت نفس دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی آنان وجود دارد و افراد با پیشرفت تحصیلی بالاتر، عزت نفس بالاتری داشتند( به نقل از مفتاح، 1381).

1. Gordon Ronaldo
2. Emdaoor
3. Obrain

4. Bray
5. Zimmerman
6. Batler

32


تعداد صفحات : 32 | فرمت فایل : WORDx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود