مقدمه
درتاریخ تحولات اجتماعی وسیاسی اسلام نام سید جمال الدین اسدآبادی در طلیه پایه گذاران آزادی برابری درخشندگی خاصی دارد هر کتاب، رساله، ومقاله ای که در این باره به زبان های زنده دنیا منتشر شده و می شود نقش سید و پیروان و شاگردان مدرسه وی را در جنبشهای شرق اسلامی نمودار می نماید.
شخصیت انسانی، هر اندازه بزرگ باشد، تاثیراتش در اجتماع و تاریخ بیشتر می شود، به همان نسبت دامنه شهرتش گسترده میگردد، آرای موافق و مخالف بسیار گویند و نویسند آن قهرمان را به صورت افسانه ای جلوه گر سازند؛چنانچه در خصوص سید هم همین کارراکردند،هر یک به زبان و حالی درباره او سخن گفتند.
مشخصات محقق
1- نام ونام خانوادگی: جواد سالاری
2- نام مدرسه: دبرستان غیر انتفاهی سما3.
3- کلاس 041
فصل اوّل
بیان اهمیّت و ضرورت موضوع
محیط برای نقش شخصیت بزرگان عامل موثری است.هیچ گاه نباید از تاثیر اوضاع واحوال زمانه غافل گشت. سید از مردان انگشت شماری بود که برای بیداری مسلمانان، هر کجا را مناسب می دید بدان سو می شتافت تا در راه عظمت اسلام فداکاری و جانبازی نماید. آنجا که نمی توانست قدمی یا قلمی برای مسلمانان بردارد، به کشورهای دیگر رهسپار می شد تا بتواند پایه هایی استوار و اساسی برای اتحاد اسلام پی ریزی کند .
آری سید تا آخرین نفس به نام "لا اله الا الله محمداً رسول الله " پیرو راه و رسم قهرمانان اسلام بود، و بنابه مصلحت وقت وسیاست روز برای آسایش و زندگی بهتر جامعه اسلامی کوشش کرد.
هرگاه آنچه در شرح احوال و آثار سید و همکارانش چاپ و منتشر شده فراهم شود ،کتابخانه بزرگی به زبانهای مختلف تشکیل خواهد شد ؛شایسته است که چنین کتابخانه ای در کنار آرامگاه سید یا در زادگاهش تاسیس کنند .
نقش شخصیت
صفات سید
هرکس که سید جمال الدین را می دید ،گمان می کرد که سیدی از مردم مکه و مدینه است .
گویا نشانه پدرانش که در حجاز سکونت داشته اند ،کاملاًدر او محفوظ مانده بود .
اندامش چهار شانه ،بینه اش متوسط ،و رنگش قهوه ای بود .مزاج عصبی و دموی،سر بزرگ وبا اعتدال ،پیشانی وسیع و با تناسب ،چشمان درشت و باز با حدقه بزرگ ،چهرهای ریز ،وسینه ای پهن ،که در دیده ها بزرگ می نمود ،داشت . هنگامی که کسی را دیدار مکرد ،مسرورو شادمان می شد ؛این هم نشانه کمال خلقت اوست که خداوند به او بخشیده . نگاههای گیرنده ونا فذی داشت وبا آن که چشمانش نزدیک بین بود و کتاب را نزدیک می گرفت ،هیچ وقت از کتاب دور نبود وعینک استعمال نمی کرد.
اخلاق سید
قلب سالم و صفات عالی داشت .آزاد منش و راستگو و عفیف النفسو پاکدامن و بسیار ملایم و حلیم و برد بار بود .
وقتی که بر شرف دینش احساس لطمه می نمود حلمش به خشم مبدل می شدو مانند تیر شهاب از جا در می رفت.
در روزهای پایان زندگی اش مانند کوهی استوارو متین بود .
دانش سید
گویند برای مقام علمی و فرهنگی سید نمی توان حدی قایل شد و فقط می توان بااشاره از آن گفت و گو نمود .
این سید بزرگ در درک بیان دقایق معانی قدرتی بسزا داشت و آنها را به صورت های نیکو و مناسب می آراست.
تالیفات سید
سید جمال الدین به تمام هدف های بزرگ سیاسی و اجتماعی خود نایل نشد .یک رساله در رد طبیعیون ،یک رساله در تاریخ مختصر افقانستان ،و مجموعه ای از مقالات فارسی و عربی از خود به یادگار گذاشت .
هدف تحقیق
برای اطلاعات بیشتر در مورد سید جمال الدین اسدآبادی و برای تحقیق درس پرورشی و مسابقات تحقیق
ابزار جمع آوری اطلاعات
اینترنت سایت یاهو
و
گوگل: زندگی سید جمال الدین
کتاب سید جمال الدین واندیشه های او
تالیف مرتضی مدرسی چهاردهی
تاریخچه و سابقه تحقیق
روزگار کودکی
گویند دبستان سید،خانه،مربی و آموزگارو پدر فرزانه اش در اسدآباد بود. در چند ماه قرآن را خواند.مقدمات عربی را هم در ده سال اول بخوبی تحصیل نمود. بعدها در بعضی از آیات قرآنی، بخصوص در معنای سوره مبارکه "الم نشرح" معنای تحت اللفظی آن را نیز به اصراری که داشته و پدرش هم به حسب میل وابرام وی درس داده است،با پدردر مقام بحث برمی آید که حقیقت وحکمت معنای آن را برای من بگویید وحالی کنید تا بدانم این چه متنی است که خدا به پیغمبر خود می گذارد؟! وچه زوری است که پشت وا را می شکسته؟! آنچه پدر به اختصار می کوشید قبول
نمی کرد،و می گفت تا آنچه می خوانم معنی آن را بقاعده حالی نکنید ،درس نخواهم خواند. مختصرسه چهار روزی مناظره این مبحث را داشته و درس نمی خوانده تا در موقعی که با اطفال سرگرم بازی بود،بسرعت از کوچه به خوانه آمد و گفت: امروز حقیقت و سرّ معنای سوره مبارکه بر من معلوم شد و قسمی آن را بیان می کرد که پدر مات ومبهوت ماند. صورتش را بوسید وسجده شکربه جا آورد. درایام بچگی از این قبیل مطالب بسیار از او مشاهده شده.
اولین سفر سید با پدر به تهران
در ابتدای سال 1266 به تهران رفتم . در محله سنگلج در خانه سلیمان خان صاحب اختیار،که پدرم را می شناخت و اهل وولایت وحاکم اسد آباد بود،منزل کردیم .روزبعد از چند نفر پرسیدیم که امروزه عالم و مجتهد معروف تهران کیست؟ آیا سید صادق را معرفی کردند.فردای همان روز پنهان از پدرم به مدرسه ایشان رفته دیدم طلاب دور آقا را گرفته و آقا مشغول تدریس است.سلام کرده از نبودن جا،دم در حجره نشستم.
الهام از آثار سید
چنانکه پس از سالیان دراز،می بینیم و می شنویم ومی خوانیم، جوانان پر شور و دانشمندان افغان ،مانند سایر برادران اسلامی ، هنوز به کلمات و سخنان سید جمال الدین مترنم می شنوند وبرای دردها دواهای اجتماعی خود از نوشته ها و آثار او الهام می گیرند.
احترام مردم نسبت به سید
سید جمال الدین اسد آبادی در کابل ماند . به مناسبت سیادت و احترام مردم به خاندان نبوت و ترس از آشوب مسلملنان،که به سادات خصوصاً به سید جمال الدین ، علاقه مند بودند وی را نادیده گرفتند . اما رجال دولت ازدورویی منصرف نشدند ودرپی بهانه ای بودند که رفتار و گفتار سید را به زشتی جلوه دهند تا مردم کم کم از اوگریزان شوند وانتقامی از او بگیرند .
سید اگر از افقانستان به ایران می آمدچه می شد ؟
سید ناچار چنان مصلحت دید که بسوی خانه خدا بشتابد؛به شرط آنکه از راه ایران مسافرت نکند تا مبادا امیر محمّد اعظم خان را، در آن هنگام در نیشابور به سر می برد ،ملاقات کند. بزرگان دولت افقانستان گمان می کردند که سید جمال الدین با کمک امیر محمد اعظم خان و دولت ایران ممکن است بر افقانستان تاخته و امیر محمد اعظم خان را امیر افقانستان کند .زیرا هزاران بربری که در خراسان سکونت داشتند ،به سلحشوری و جانبازی مشهور بودند (چون شیعیان پاک علی علیه السلام بودند ).سید جمال الدین هم سید حسینی و روحانی بزرگ و مرد سیاسی هنرمندی بود و ممکن بود که از نیروی بربریان استفاده شایانی کند وبه سوی خاک افقانستان بشتابد .
عقاید مردم در باره سید
مردم از یکدیگر جویا می شدند که این سید حسینی کیست که به این سامان آمده و چه می گوید وچه می خواهد ؟ اگر چه هندوستان جایگاه مذاهب و عقاید گوناگون است ودر هر شهر و دیه آن، فرقه هایی هستند که در فکر و هدف با دسته و گروه دیگر تفاوت دارند . این همه مسلمان که در این دیار پهناور زندگی می کنند ،در میان آنان دانشمندان و فضلای بنامی وجود دارد که از ستارگان دانش و فرهنگ جهان اسلامی به شمار می روند.
ولی دیدار این سید حسینی آدمی را به یاد قهرمانان بزرگ تاریخ بشریت و عالم اسلامی می اندازد که با سخنان پر شور خود ولوله ای در دلهای افسرده ما انداختند .
براستی این سید حسینی فرزند حقیقی پیشوایان صدراسلام است که همان جوش و خروش و جذبه وشور را در انسان ایجاد می نماید .