تارا فایل

تحقیق در مورد سازمان اوپک


سازمان کشورهای صادرکننده نفت؛ اوپک OPEC)1)
مقدمه:
نفت و منابع درآمدی ناشی از صادرات آن نقش حیاتی در عملکرد و تحولات اقتصادی کشورهای نفت خیز و صادرکننده نفت دارد. امروزه بیش از 50 درصد درآمد کشورهای عمده نفت خیز به طور مستقیم و غیرمستقیم به درآمدهای صادراتی این ماده خام بستگی دارد و نوسانات اقتصادی این کشورها تابع نوسانات این منبع درآمدی است و در حال حاضر یک همبستگی کامل بین اقتصاد سیاسی این کشورها و اقتصاد سیاسی نفت و عمدتاً به صورت یکسویه وجود دارد.
عدم جایگزینی نفت خام با سایر صورت های انرژی در طول قرن بیستم، نشان دهنده اهمیت این انرژی با توجه به صرفه اقتصادی برای استخراج آن و نیز ارزش افزوده این ماده نسبت به سایر صورت های انرژی است. در حالیکه بشر در بکارگیری انرژی های جایگزین به پیشرفت های چشمگیری نائل آمده است، اما نفت همچنان در کانون فعالیتها و هنرهای ایجاد ارزش افزوده و تحصیل حداکثر سود قرار دارد. امروزه نفت تقریباً تنها ماده حیاتی در فعالیتهای اقتصادی جهانی است و تحول تکنولوژی و توسعه دانش اگر چه ابزار قدرتمندی برای استخراج ارزش افزوده به شمار می روند اما این ابزارها و دانش ها با تکیه بر ابزارهای مادی از جمله نفت است که منافع اقتصادی آنها را بهینه می کند. اما نکته مهم در واقع تدارک ابزار و دانش استحصال برای حداکثر کردن ارزش افزوده این منبع است و هر کشوری که این ابزارها را در اختیار دارد، از منابع خود بهره مندی بیشتری را عاید خود می کند.

الف _ تاریخچه اوپک
طرح اولیه سازمان اوپک به سالهای قبل از 1960 میلادی بر می گردد. در سال 1949 مقامهای رسمی ونزوئلا از کشورهای ایران، عراق، کویت و عربستان سعودی درخواست نمودند تا بعنوان مهمترین تولیدکنندگان نفت درباره مسائل نفتی بویژه قیمت گذاری نفت، گفتگو و تبادل نظر کنند، که این اقدامات نخستین گام برای تاسیس اوپک محسوب می شود.
نیاز به همکاری در بین این کشورها، در سال 1959 هنگامی که شرکت های نفتی قیمت هر شبکه نفت خام ونزوئلا را 25 سنت و نفت خام خاورمیانه را 18 سنت کاهش دادند، بیشتر مشهود گردید. در پی آن در همان سال نخستین کنگره نفتی عرب در قاهره تشکیل و در آن با تشکیل یک کمیسیون مشورتی نفتی موافقت شد. در این اجلاس از کمپانیهای نفتی دعوت شد تا با کشورهای تولید کننده در زمینه قیمت گذاری نفت مشورت کنند، اما از آنجا که این کمپانیها بازاریابی و فروش نفت را به عهده داشتند، قیمت گذاری نفت را حق انحصاری خود دانستند و بدون مشورت با کشورهای نفت خیز، قیمتهای نفت را در بازار جهانی کاهش دادند. از این رو تشکیل سازمانی همانند اوپک از جانب کشورهای تولید کننده نفت ضرورتی انکارناپذیر بود و عواملی نظیر کاهش قیمتهای اعلام شده در سالهای 1959 و 1960 نقش موثری در تسریع این ضرورت داشت. در این کنگره، تصمیماتی جهت جلوگیری از نوسانات غیرضروری قیمت ها به وسیله شرکت ها و نیز تنظیم میزان تولید گرفته شد و یک موافقت نامه عمومی نیز برای تاسیس "کمیسیون مشورتی نفت" منعقد گردید.
در آگوست 1960 باز هم شرکت های نفتی قیمت نفت خام را بین 10 تا 14 سنت برای هر بشکه کاهش دادند. در ماه بعد، دولت عراق، سران عالی رتبه ایران، کویت، عربستان سعودی و ونزوئلا را به نشستی در بغداد جهت بررسی مساله کاهش قیمت نفت دعوت کرد و در این نشست سازمان اوپک تاسیس شد. مقر این سازمان ابتدا در جنوا قرار گرفت، اما بعدها براساس تصمیم سران، سازمان به وین پایتخت اتریش انتقال یافت.

ب _ ارکان اوپک
سازمان اوپک دارای 4 رکن اصلی به قرار زیر می باشد:
1_ کنفرانس اوپک:
از 13 هیات نمایندگی کشورهای عضو تشکیل می شود و عالیترین مرجع سازمان است و اعضای آن هیات های نمایندگی هر کشور به ریاست وزیر نفت، معادن و انرژی آن کشور می باشد. این کنفرانس هر سال دو گردهمایی عادی (اواسط و پایان سال) برگزار می کند، اما بر حسب ضرورت نشست های فوق العاده نیز تشکیل می دهد که در آن خط مشی عمومی و ابزار مناسب دستیابی به اهداف سازمان تعیین و نیز درخواست عضویت های جدید و گزارش های تهیه شده توسط شورای حکام را بررسی می کنند. تعیین ریاست شورای حکام نیز از وظایف کنفرانس است، که در اجلاس عادی برای یک دوره یک ساله رئیس کنفرانس و قائم مقام انتخاب می شوند. مصوبات کنفرانس تا 30 روز بعد از پایان گردهمایی قابل اجرا است، مگر آن که دبیرخانه یادداشتی مغایر با آن از یکی از کشورهای عضو دریافت کند. این یادداشت باید 10 روز قبل از انقضای دوره سی روزه دریافت شود.
همچنین کمیته های وزیران که زیرمجموعه کنفرانس می باشند، از سه وزیر یا بیشتر تشکیل می شود که جدا از کنفرانس گردهم می آیند و توصیه های خود را به کنفرانس تسلیم می کنند. در حال حاضر سه کمیته فعال هستند. این کمیته ها در زمینه قیمتها، سهمیه ها و استراتژی بلندمدت اوپک فعالیت می کنند.
کمیته های ویژه ای نیز وجود دارد که در سطح کارشناسان تشکیل می شود و شامل کمیته مسائل مالی، پتروشیمی، گاز طبیعی، شاخص قیمت و مدل انرژی جهانی اوپک است. بعضی از کمیته ها در حال حاضر غیرفعالند ولی بنا به ضرورت می توان آنها را دوباره فعال کرد. به علاوه هر کمیته وزیران یک کمیته مشابه در سطح کمیته کارشناسی دارد.

2_ هیات عامل:
شامل مدیران و معاونین وزرای کشورهای عضو است. اعضای هیات عامل به پیشنهاد کشورهای عضو و با تایید کنفرانس برای دو سال تعیین می شوند.
وظایف هیات عامل اساساً اجرایی است و شامل اداره امور سازمان، اجرای قطعنامه و انجام تصمیمات کنفرانس و تهیه پیش نویس برنامه گردهمایی کنفرانس می باشد. همچنین این شورا بودجه سازمان را تعیین و جهت تصویب به کنفرانس ارسال می دارد. از دیگر وظایف آن تصمیم گیری درباره گزارش های دبیرکل، تقدیم گزارش ها و پیشنهادهای خود درباره امور سازمان به کنفرانس می باشد.

3- دبیرخانه: دبیرخانه اوپک از اجزا زیر تشکیل شده است:
3-1) دبیرکل:
از کشورهای عضو به صورت نوبتی و برای دوره یک ساله منصوب می شود. انتخاب دبیرکل به ترتیب حروف الفبا بوده و کشورهایی که بعد از به وجود آمدن اوپک عضو شده اند نیز در این ترتیب الفبایی قرار گرفته اند. وظایف دبیرکل شامل اجرا و تنظیم کار کنفرانس است. بنابراین وظایف دبیرکل می تواند شامل میانجیگری و مصالحه میان وزیران اوپک نیز باشد.

3-2) دبیرخانه عمومی:
امور اجرایی سازمان را تحت نظارت شورای حکام انجام می دهد و اعضای آن ریاست دبیرخانه و سایر کارمندان هستند. کنفرانس از بین اعضا ریاست دبیرخانه عمومی را برای مدت سه سال تعیین می کند.
3-3) شعبه مطالعات و تحقیقات:
این شعبه بخش مهم دبیرخانه اوپک است. این قسمت متشکل از نمایندگان کشورهای عضو است و در نشست های آن نیازهای سازمان و کشورهای عضو با تاکید بر موضوع نفت و عناوین مرتبط بررسی می شود. این بخش طی برنامه ای مستمر تحقیقات، پیش بینی و تحلیل رویدادهای بخش انرژی و نفت و همچنین مطالعه درباره موضوعات مالی را انجام می دهد. این شعبه دارای سه بخش مطالعات انرژی، تحلیل بازار نفت و خدمات آماری می باشد.
3-4) اداره منابع انسانی و امور اداری:
این اداره متصدی ارائه خدمات اداری برای تمام اجلاس ها، رفع مشکلات اداری کارمندان و تهیه برنامه مالی و بودجه سازمان است. این اداره سیاست های کلی اداری و شیوه های روابط صنعتی میان کشورهای عضو و دیگر کشورها را مطالعه و بررسی می کند و برای بهبود بخشیدن به آنها توصیه های مشورتی ارائه می دهد. این اداره همواره نسبت به سیاست های اداری موجود و تغییراتی که در صنعت نفت در عرصه بین المللی رخ می دهد و ممکن است بر سازمان تاثیرگذارد و یا مورد علاقه اوپک قرار گیرد، حساسیت ویژه ای دارد و از آن آگاهی می یابد.
3-5) اداره مطالعات انرژی:
این اداره، تحولات دنیای انرژی را زیر نظر دارد و به تحلیل و پیش بینی کوتاه مدت و بلندمدت مولفه های انرژی می پردازد. برخی از موارد عبارتند از: بیان تحلیل عرضه و تقاضای انرژی، سیاست های زیست محیطی، سیاست دولت ها درباره صیانت از منابع انرژی و دیگر عوامل مربوطه. همچنین توسعه فن آوری های موثر بر هیدروکربورها و فرآورده های آنها و مواردی که به شکل انرژی مورد استفاده قرار نمی گیرند را شامل می شود. این اداره پیش بینی های کوتاه مدت و بلندمدتی از تقاضای نفت و گاز اوپک تهیه می کند.
3-6) اداره تحلیل بازار نفت:
این اداره با بررسی بازار درباره شاخص های کوتاه مدت بازار نفت، توسعه اقتصاد جهان، مولفه های موثر بر موازنه عرضه و تقاضا، عملکرد بازار نفت خام و فرآورده ها، معاملات نفت و فرآورده های نفتی، ذخیره سازی های نفت، تغییرات قیمت نفت و فعالیت های پالایشی و آخرین تحولات آن دسته از سیاست های انرژی که به طور مستقیم بر قیمت نفت و تقاضای فرآورده های متنوع نفتی اثر دارند، تحلیل هایی به دبیرخانه ارائه می دهد.

3-7) اداره خدمات آماری:
این اداره برای تامین نیاز فعالیت های تحلیلی دبیرخانه و کمک به کشورهای عضو، اطلاعات مورد نیاز آنها را جمع آوری و پردازش می کند. این اداره تازه ترین فن آوری های موجود را برای طبقه بندی و پردازش اطلاعات به کار می گیرد، به گونه ای که همواره آماده است تا با دادن پیشنهادهایی، خدماتی کاراتر ارائه دهد. با استفاده از خدمات رایانه ای، تحقیقاتی و سایر خدمات، فعالیتهای دبیرخانه را آسان تر می کند.
3-8) اداره روابط عمومی و اطلاعات:
این نهاد وظیفه اطلاع رسانی در مورد تصمیمات و فعالیت های اوپک و کشورهای عضو درباره انرژی و موضوع های مرتبط با آن را به عهده دارد. OPECNA[1] آژانس خبرگزاری این سازمان است و به بیش از 3000 خبرگزاری، مجله، ایستگاه رادیو و تلویزیون خبررسانی می کند و نشریات تخصصی آن در بیش از 80 کشور جهان وجود دارد.

4- هیات کمیسیون اقتصادی:
بر حسب فعالیتهای خود یکی از اساسی ترین گروههای سازمان است. کلیه کارهای تحلیلی پیش از هر کنفرانس به وسیله این گروه تنظیم می شود و عملکرد آن بر تحقیق و ذخایر تحلیلی دبیرخانه اوپک تکیه دارد.

ج – هدفهای سازمان
هدف اولیه این سازمان، اتخاذ سیاستهای واحد نفتی کشورهای عضو در مقابل شرکتهای چندملیتی نفتی و حفظ قدرت خرید آن کشورها بود که بعدها گسترش یافت: حوزه این فعالیتها شامل موارد از جمله انتقال کامل سهام و بازخرید کلیه حقوق مربوط به نفت به وسیله کشورهای تولیدکننده نفت، تعیین، تعدیل و حفظ نرخهای تعیین شده نفت، بررسی مسائل تولید و صدور گاز طبیعی و سایر فرآورده های انرژی زا و رسیدگی به مسائل مربوط به آن، بررسی نوسانات پولی و تورم و اثر آن بر معاملات نفتی و قدرت خرید کشورهای عضو اوپک، رسیدگی به مسائل پولی و قیمت گذاری نفت بدون نفوذ دلار، ارتباط با کشورهای در حال رشد غیرنفتی و کشورهای غیرمتعهد و سایر سازمانها و نهادها، ایجاد همبستگی بیشتر بین اعضای اوپک در مقابل شرکتهای نفتی و مشارکت بیشتر اوپک در پالایش نفت خام می باشد که تمام این اهداف را می توان در خلال پیشنهادها، توصیه ها و مصوبه های سازمان اوپک یافت.

هدفهای سازمان، به اتفاق آرا به وسیله نمایندگانی که در نخستین کنفرانس حضور داشتند تعیین گردید. قطعنامه مزبور مقدمه ای دارد که غرض از آن تشریح هدفهای اعضای موسس و نیز تاکید بر اهمیت طرح های توسعه ای (که کشورهای عضو باید اساساً به کمک درآمدهای نفتی خود به موقع اجرا بگذارند) می باشد. هدفهای اوپک بر شالوده موضوعات زیرین پایه گذاری شده است:
1. کوشش از هر طریق برای برگرداندن قیمت نفت خام به سطح قیمتهای قبل از کاهش.
2. اتخاذ تدابیر لازم به منظور اینکه شرکتها قیمتها را در سطح ثابتی نگاه دارند و از نوسانات غیرضروری پرهیز کنند.
3. درخواست از شرکتها جهت ایجاد تغییر در قیمت ها (هنگامی که وضع بازار ایجاب کند) مشورت با کشورهای مربوطه، و ارائه توضیحات کافی که دال بر صحت نظر آنها باشد.
4. در نظر گرفتن طریقه ای که ثبات قیمتها را تامین کند و در صورت لزوم اتخاذ اصل تنظیم میزان تولید برای اجرای این منظور.

5. انجام مطالعات و تحقیقات سازمانی بر اساس هدفهای: تامین درآمد ثابت برای کشورهای تولیدکننده، تامین نفت مورد نیاز مصرف کنندگان به طور موثر و منظم و پرداخت حق الزحمه عادلانه به سرمایه گذاران.
6.ایجاد وسیله تبادل نظر منظم بین اعضا به منظور یکنواخت و متحد کردن سیاستهای نفتی کشورهای عضو و تعیین بهترین راه برای حفظ منافع کشورهای مزبور چه منفرداً و چه مجتمعاً.
اهداف و سیاست های مطرح شده در اساسنامه اوپک در هزاره جدید قابل طرح نیستند. به نظر بسیاری از کارشناسان این اهداف حتی در زمان تشکیل اوپک هم چندان واقع بینانه و متناسب با نیازهای اعضا نبوده اند. در سایر بخش های اساسنامه هم اشکالات زیادی به چشم می خورد. مواردی همچون تصمیم گیری به اتفاق آرا، تساوی حق رای و تساوی حق عضویت و … که تاکنون موانعی را در حرکت سازمان به وجود آورده و سبب جدایی کشورهای اکوادور و گابن از سازمان شده است و به نظر می رسد که تداوم حیات و اقتدار اوپک در قرن جدید نیازمند ایجاد تغییرات اساسی در این ساز و کارها است.

د_ عضویت
در اساسنامه اوپک سه طبقه از اعضا پیش بینی شده است: موسس، جدید و وابسته. اعضای موسس پنج کشوری هستند که نمایندگانشان در کنفرانس 14 سپتامبر 1960 در بغداد حضور داشتند و سازمان را به وجود آورند یعنی: ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی و ونزوئلا.
اعضای جدید کشورهایی هستند که بعداً وارد سازمان شده اند. کشوری که درخواست چنین عضویتی را می دهد باید مدلل سازد که صادرکننده مقادیر عمده نفت خام است و منافع نفتی وی اساساً مشابه منافع اعضای موسس است. بنابر تصمیم اتخاذ شده در نخستین کنفرانس، پذیرفته شدن عضو جدید موکول به موافقت هر پنج عضو موسس بوده است. سه عضو جدید قطر (ژانویه سال 1961)، لیبی و اندونزی (ژوئن سال 1962). بر طبق این قاعده به سازمان وارد شدند، در سال 1965 با تجدیدنظر در اساسنامه سازمان این قاعده اصلاح شد و مقرر گردید که برای پذیرفته شدن عضو جدید سه چهارم آرای اعضا (موسس و جدید) لازم است که باید متضمن آرای موافق پنج عضو موسس باشد. اکنون سازمان دارای 11 عضو است (الجزیره، اندونزی، ایران، عراق، کویت، لیبی، نیجریه، قطر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ونزوئلا) بنابراین پذیرفته شدن عضو جدید نیاز به 9 رای موافق دارد (دقیقاً 25/8 رای) و در نتیجه آرای موافق تمام اعضای موسس بدون برخورداری از آرای لااقل سه عضو دیگر برای ورود عضو جدید به سازمان کافی نخواهد بود.
از جمله گرایشهای مختلف و نیروهای فعال در اوپک که می توانند به انسجام و یا انحلال آن بیانجامند، می توان به تفاهم ها و تعارضات موجود در بین اعضای اوپک اشاره کرد. به طور کلی می توان اعضای اوپک را در دو جبهه مورد بررسی قرارداد. اعضای این سازمان در طول حیات خود به دو گروه تقسیم شده اند که توفیق نسبی هر یک از آنها در همراه کردن دیگران با خود، بازار را تحت تاثیر قرار داده است.
اختلاف های درون این سازمان از آنجا آغاز شد که عربستان و متحدان این کشور در سال 1985 سیاست "سهم عادلانه بازار" را طرح کردند. این کشورها اعتقاد داشتند که اوپک نباید به بهای از دست دادن سهمیه خود در بازار جهانی از قیمت دفاع کند. این کشورها اعلام کردند در صورت افزایش تولید نفت اوپک بهای نفت کاهش یافته و تولید و سرمایه گذاری با توجه به این که در بسیاری از مناطق جهان مقرون به صرفه نخواهد بود و علاوه بر این با ارزان شدن نفت سیاست های صرفه جویی و جایگزینی نفت با انرژی های دیگر در کشورهای مصرف کننده متوقف خواهد شد، در نتیجه در بلندمدت تقاضا برای نفت افزایش یافته و قیمت بالا می رود. در برابر این گروه کشورهای ایران، الجزایر و لیبی که به "جناح" "عقاب قیمت" معروف بودند، اعلام کردند که با افزایش تولید نفت، قیمت ها با نرخ سریع تری کاهش می یابد و درآمد اعضای اوپک در مجموع کاهش خواهد یافت. همچنین این کشورها استدلال می کردند که کشورهای غربی با وضع مالیاتهای سنگین اجازه نمی دهند که کاهش قیمت جهانی نفت به مصرف کنندگان نهایی انتقال یابد، بنابراین سیاست های صرفه جویی کماکان تداوم خواهد داشت. همچنین به اعتقاد این گروه سیاست جایگزینی سایر منابع انرژی به جای نفت به عنوان یک سیاست راهبردی در دستور کار کشورهای صنعتی قرار دارد و با کاهش بهای نفت متوقف نمی شود. نکته دیگری که مورد توجه هیچ کدام از دو طرف قرار نگرفته این است که منظور کشورهای اوپک از "سهم بازار"، نسبت "حجم" تولید اوپک به "حجم" تولید جهانی است. در حالی که "سهم بازار" در سایر کالاها و خدمات با نسبت "ارزش" کالا سنجیده می شود. در واقع اوپک سهم خود از تعداد بشکه های مبادله شده در تجارت جهانی نفت را مورد توجه قرار داده است و سهم اعضای این سازمان از دلارهای مبادله شده در صنعت نفت جهانی به فراموشی سپرده شده است.

هـ _ عملکرد اوپک:
این پنج کشور با گردهم آوردن کشورهایی چند و ایجاد جبهه یگانه در برابر شرکتهای بزرگ نفتی این توان را یافته تا در حد امکان از حقوق حقه خود دفاع کنند. با این همه در بررسی عملکرد این سازمان در طول حیات آن می توان چند دوره را از هم تفکیک کرد.

1-دوره اول 70-1960 : این دوره را می توان تداوم برتری شرکت های بزرگ نفتی در بازار نفت دانست. در این دوره اوپک نتوانست بهای نفت را به میزان دلخواه بالا ببرد، اما روند کاهشی قیمت ها را متوقف کرد. موفقیت های اوپک در این دوره را می توان به این ترتیب برشمرد: وارد کردن بهره مالکانه در هزینه، کاهش مخارج بازاریابی شرکتها از 78/1 سنت به 5/0 سنت در هر بشکه، ملی شدن صنایع نفتی در برخی از کشورهای تولیدکننده و افزایش تعداد اعضا و مشارکت دولت های عضو در امتیازات شرکت.
2- دوره دوم 80 – 1970 : این دوره از زندگانی اوپک را که از اوایل دهه 1970 شروع شد و تا اواسط دهه 1980 ادامه یافت می توان دوران طلایی حاکمیت اوپک در بازار نفت دانست. در این دوره کشورهای عضو اوپک توانستند با استفاده از وقایع سیاسی و اقتصادی جهان، کنترل تولید و بهای نفت را به دست بگیرند.
3- دوره سوم 1985 به بعد: این دوره با طرح سیاست به دست آوردن سهم مناسب از بازار از سوی عربستان آغاز شد و هنوز هم ادامه دارد. در این دوران مجموعه ای از عوامل اقتصادی، سیاسی و روانی، به همراه عملکرد اوپک مسیر حرکت بازار را تعیین می کنند. عملکرد این سازمان در دوران کنونی نشان می دهد که اوپک با وجود تمامی مشکلات و ناتوانی ها، سازمانی کاملاً بی اثر نبوده و هرگاه یک اراده جمعی در سازمان پدید آمده، توانسته است از منافع اعضا دفاع کند. در میان سازمان های اقتصادی بین المللی خصوصاً سازمان های تشکیل شده توسط کشورهای جهان سوم، نمی توان سازمان دیگری را یافت که به اندازه اوپک در سرنوشت اعضاء خود اثر گذاشته باشد.
از سوی دیگر، عملکرد اوپک ناشی از بافت اعضای تشکیل دهنده آن است، چرا که اشتراک اعضای اوپک تنها در مالکیت نفت است در حالی که از نظر سیاسی و بافت اجتماعی و آرمان ها، اوپک سازمانی نامتجانس و غیرهمگون است و این مسئله در تحلیل عملکرد و آینده سازمان، اهمیتی حیاتی دارد. کشورهای عضو اوپک دارای انگیزه های سیاسی متفاوتی هستند و حتی بندرت هماهنگی لازم بین دو عضو وجود دارد و هر یک مسائل داخلی و خارجی خاص خود را دارند. خواسته های غیرمتجانس اعضای اوپک در طول موجودیت آن بزرگ ترین مشکل این سازمان برای اتخاذ تصمیمات منطقی از نظر اقتصادی بوده است، زیرا اهداف اقتصادی و بعضا سیاسی اعضای اوپک ناشی از نیازهای اقتصادی این کشورها و ذخایر موجود نفت و میزان تولید آن بوده است. گذشته از دیدگاههای اقتصادی، اعضای اوپک در زمینه مسائل سیاسی هم اختلافاتی دارند که مسائل اقتصادی آنها را تحت الشعاع قرار داده است. به عنوان نمونه می توان به تجاوز عراق به ایران و کویت اشاره کرد که اثرات زیادی بر انسجام درونی سازمان داشت.

و_ آینده اوپک:
به طور کلی می توان چند حالت را برای آینده اوپک پیش بینی کرد:
1) در سالهای آینده وحدت بیشتری در میان اعضای اوپک حاکم شود و با عضویت اعضای جدید موقعیت این سازمان در صحنه جهانی تحکیم شود.
2) با پیدایش تضاد بیشتر بین اعضا و همچنین با کاهش صادرات برخی از اعضا به دلیل افزایش مصرف داخلی یا کاهش ذخایر بعضی از کشورها از اوپک خارج شوند و این سازمان در حد یک ارگان برقرار کننده بعضی تماس ها در میان کشورهای عضو و کشورهای خریدار نفت و صادرکنندگان غیراوپک تضعیف گردد.
3) اوپک به چند سازمان مختلف منطقه ای تبدیل شود که هر یک برخی یا کلیه اهداف اوپک را تعقیب کنند.
4) سرانجام این که ممکن است اوپک فرو بپاشد و هر یک از اعضا به صورت انفرادی به جستجوی منافع خود بپردازد.
آنچه در این سناریوها مهم می باشد، این است که چه متغیرهایی می توانند در حرکت اوپک به سوی احتمالات فوق موثر باشند. مهمترین متغیرهای موثر در تحول مثبت یا منفی اوپک را می توان به شرح زیر بیان کرد:

1. عوامل سیاسی
در تحلیل نوسانات عمده قیمت نفت در طول چهار دهه اخیر در می یابیم که این نوسانات و همچنین عملکرد و مواضع بسیاری از اعضای اوپک بیشتر از هر چیز تحت تاثیر عوامل سیاسی بوده است. به نظر می رسد که اگر در آینده تنها عوامل اقتصادی بر اوپک و بازار نفت اثر بگذارد تغییرات در بازار نفت به صورت آرام و متاثر از عرضه و تقاضا و انتظارات خواهد بود، اما عوامل سیاسی می توانند تحولات غیرمنتظره ای را ایجاد نمایند.

2. عوامل اقتصادی
پیدایش اوپک بر اساس انگیزه های اقتصادی اعضای موسس و اعضای بعدی بود. در سالهای اخیر از رشد تقاضای انرژی در جهان نسبت به زمان تولد اوپک کاسته شده و از سوی دیگر سهم نفت نیز در کل انرژی های اولیه مصرفی جهان کاهش پیدا کرده است. به این ترتیب نقش کشورهای عضو اوپک نیز در بازار کاهش یافته و در نتیجه قدرت اقتصادی این سازمان به عنوان "اقدام کننده نهایی" در بازار انرژی محدود شده است. نکته مهم از دیدگاه اقتصادی این است که اینک اوپک که زمانی به عنوان یک کارتل در بازار بین المللی عمل می کرد به صورت مجموعه ای از کشورهای تولیدکننده و مصرف کننده درآمده است و بالارفتن مصرف اعضا در حقیقت می تواند قدرت اقتصادی و حیطه عمل آنان را در بازار محدود کرده و نیازمندی آنان را به استفاده از این منبع انرژی افزایش دهد. این تحول و بعضی از عوامل دیگر موجب شده که بازار "تحت کنترل تولیدکنندگان" به بازار "تحت کنترل مصرف کنندگان" به ویژه کشورهای صنعتی که حافظ منافع و هماهنگ کننده فعالیت های مصرف کنندگان به منظور حفظ سلطه بر بازار انرژی هستند، تغییر نماید. با توجه به این مسائل سازمان اوپک می تواند زیرفشارهای محدودکننده در بازار و عوامل دیگر تضعیف شود و بعضی از اعضا از آن خارج شوند.

4. عوامل فرهنگی
علاوه بر خواست های اقتصادی، نوعی همگونی و نزدیکی فرهنگی نیز موجبات اشتراک نظر در تشکیل و ادامه حیات سازمان اوپک را فراهم کرده است. کشورهای عضو می توانند از اشتراکات فرهنگی خود به عنوان پل و واسطه ای برای برقراری جریان های فکری و برخورد با آراء و عقاید ملت ها به منظور نیل به تفاهم و وحدت بیشتر بهره برداری نمایند. چنانچه بعضی از زمینه های فرهنگی میان اعضای عمده اوپک موجب بروز اختلافاتی شود و رابطه میان آنها را تیره سازد، جو عدم تفاهم و عدم اطمینان در سازمان قدرت گرفته و کارایی اوپک را کاهش خواهد داد. البته به دلیل ریشه های عمیق فرهنگی میان بسیاری از اعضاء بعید است که این اختلافات موجودیت سازمان را به خطر اندازد. سازمان کشورهای عرب صادرکننده نفت به دلیل تجانس فرهنگی بیشتر می تواند به عنوان گزینه ای برای جایگزینی اوپک در نظر گرفته شود، چرا که از نقطه نظر میزان ذخایر، جانشینی بالقوه می باشد.

سهم قدرت اوپک در تولید نفت جهانی تا سال 2020
بر اساس آمارهای موجود، پیش بینی شده است که تقاضای جهانی نفت با رشدی معادل4/1 % و 2/1 % در دهه اینده روبرو شود و به صورت قدرمطلق با افزایش تقاضای معادل 11 تا 12 میلیون بشکه نفت در روز همراه باشد. مفهوم عددی افزایش قدرمطلق حد پایین پیش بینی شده برای تقاضای نفت سال 2010 نسبت به سال 2000 است که 5/11 شبکه در روز است. این ارقام مبین تداوم اهمیت نفت در تامین انرژی جهانی در دهه های آینده است. تداوم اهمیت کشورهای اوپک و بویژه کشورهای حوزه خلیج فارس در اقتصاد انرژی ، متکی به سهم تعیین کننده آنها در ذخایر شناخته شده نفت جهان است.

22


تعداد صفحات : 22 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود