فهرست مطالب
عنوان صفحه
آیه هایی که شامل توبه می شوند 1
سخنی از محقق 4
تفسیر روان جاوید 11
تفسیر روان جاوید 14
تفسیر نمونه 21
زندان محاصره اجتماعی گناهکاران 29
منابع ماخذ 46
آیه هایی که شامل توبه می شوندعبارتند از :
1
یاایها الذین امنوا توبواالی الله توبه نصوحاً…
آیه 8 سوره تحریم تفسیرروان جاوید
2
الا الذین تابوا اوا صلحوا واعتصموبا لله…
آیه 146 سوره نساء تفسیرروان جاوید
3
انما التوبه علی الذین یعلمون ااسوء …
آیه 17سوره نساء تفسیر روان جاوید
4
ولیست التوبه للذین یعلمون السیئات حتی اذا….
آیه 18سوره نساء تفسیر روان جاوید
5
یا ایها الذین آ منوا توبوا الی الله توبه نصوحاً …
آیه 8 سوره تحریم تفسیر نمونه
6
الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبه من عباده …
آیه 104 سوره توبه تفسیر نمونه
7
و اخرون اعترفوا بذنوبهم خلطو عملاً صالحاً…
آیه 102 سوره توبه تفسیر نمونه
8
لقد تاب الله علی النبی والمهاجرین والانصار الذین اتبعوا فی …
آیه 117 سوره توبه تفیسر نمونه
9
وعلی الثلثه الذین خلفواحتی اذا ضاقت علیهم الارض…
آیه 118 سوره توبه تفسیر نمونه
10
واخرون اعترفوا بذنولهم خلطوا عملاً صالحاً …
آیه 102 سوره توبه تفسیر المیزان
11
الم یعلموان لله هو یقبل التوبه عن عباده…
آیه 104 سوره توبه تفسیر المیزان
12
فمن تاب من بعد ظلمه واصلح فان الله بتوبه علیه …
آیه39سوره مائده تفسیرروان جاوید
13
افلا یتوبون الی الله ویستفرونه ولله غفور رحیم…
آیه74 سوره مائده تفسیرروان جاوید
14
ومن تاب وعمل صالحاً فانه یتوب الی الله متابا…
آ یه 71 سوره فرقان تفسیرالمیزان
15
ومن تاب وعمل صالحاً فانه یتوب الی الله متابا…
آ یه37 سوره فرقان تفسیر نمونه
16
فتلقی آدم من ربه کلماتٍ فتاب علیه…
آیه 37 سوره بقره تفسیرروان جاوید
17
الا الذین تابوا واصلحوا وبینوافاولئک اتوب علیه…
آ یه106سوره بقره تفسیرروان جاوید
18
الا الذین تابوا من بعدذلک واصلحوا فان الله غفور رحیم…
آیه89 سوره آل عمران تفسیرروان جاوید
19
ان الذین کفروا بعدایمانهم ثم ازداد وکفراًلن تقبل توبتهم واولئک هم الظالون…
آیه90 سوره آ ل عمران تفسیر روان
جاوید
سخنی از محقق :
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله الذی انزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نزیراَ والصلاه علی من جعله شاهداً ومبشراً و نذیراًو داعیاً الی الله باذنه وسراجاً منیراً وعلی آله الذین اذهب عنهم الرجس اهل البیت وطهر هم تطهیراً.
یکی از ویژ گی های ما با تمام نواقص و امور قابل انتقاد این است که به اثر تلاشها ی مستمر داعیان مخلص و حرکتهای اصیل اسلامی تحویل بی سابقه ای در اذهان و افکار پدید امده که در نتیجه آن عموم مسلمین بالاخص قشرجوان و تحصیل کرده به مطالعه وتحقیق ایات قرآنی و مسائل اسلامی علاقه مند شده اند همین طلب وتلاش سبب شد که گاهی جوانان عزیز هر سخنی را که گوینده آن تظاهر به تحقیق کند گوش فرا دهندو هر کتابی را که درباره مسائل اسلامی نگاشته شده بخوانند بدین طریق اذهان پاک و کنجکاوشان هدف نشانه روی های نویسندگان غیر محقق و غیر متعهد قرار گرفته است از این رو ست که می بینیم عده ای با آنکه درراه پیشبرد ارمانها ی حیات بخش اسلامی از هیچ قربانی و فداکاری دریغ نمی ورزند ولی درباره فهم بعضی از مسائل بنیادی که جهان بینی اسلامی مربوط می شود دچار سوء فهم شده و گاهی تاسر حد انحراف پیش می روند علت این سوء فهم وانحراف همان مطالعات آزاد و نادرست است بنابراین جوانان ما باید بدانند که هر گفتاری پذیرفتنی نیست از قرآن و سنت هر برداشتی قابل پذیرش نیست و هر محقق نمی تواند دراین باره (قرآن وسنت ) صاحب نظر باشد نه هر که آیینه سازد سکندری داند چنانچه خداوند متعال می فرماید فاسئلوا اهل الذکران کنتم لا تعلمون پس بپرسید از اهل اطلاع اگر نمی دانید . روی این اصل بر مالازم است که جهت شناخت صحیح اسلام و فهم درست قرآن و جهان بینی اسلامی به علماء راسخ العلم و صاحب نظران اسلامی خود مراجعه و از آثار گرانبهای آنان استفاده کنیم تا از هر گونه برداشت نادرست و لغزشهای فکری در جهان بینی اسلامی مصون بمانید لذا همین احساس بنده رابه ان داشت که چون استاد امر فرمود ند الامربه فوق الادب خودخود لازم و واجب دانستیم تا اینکه چند آیه ای ازقرآن در رابطه با توبه به تحقیق بپردازیم از کلیه خوانندگان تقاضا می کنم که این چند صفحه ای که بنده حقیر جمع آوری و تلخیص نموده ام این را به نیت کسب معلومات نخوانند بلکه سعی نمایند مطالب ومحتوای آن را در فکر وعمل جای دهند و بنده حقیر را دعاهای صالحه خویش ازیاد نبرند.
امام (ع) در ( دعاء وتوبه واستغفاروشکر) فرموده است 1. کسی را که چهار چیز دارند از چهار چیز نومید نگشت.
کسیرا که امر بدعاء نمودند از روا ساختن در خواست نومیدش نگردانند کسیرا که د ستور توبه دادند از پذیرفتن نومیدش نسازند و کسیرا که باستغفار وادار نمودند از آمرزش نومیدش ننمایند و کسیرا که شکر و سپاس یاد دادند از افزونی نعمتها نومیدش نکنند( سید رضی "رحمه الله" فرمایند) و تصدیق و گواهی بر این فرمایش در کتاب خدایتعالی است که درباره دعا فرموده است : (اُدعونی استجب لکم) یعنی بخوانید مرا درخواست شمارا روا می سازم و درباره استغفار فرموده است ( ومن یعمل سواء اونظلم نفسه ثم یستغفر الله یجد الله غفوراً رحیما) یعنی کسی که کار زشت انجام دهد یا بخود ستم کند پس از آن از خدا آمرزش بخواهد خداوند را آمرزنده مهربان می یابد و درباره سپاسگزاری فرموده است (لئن شکرتم لازیدنکم) یعنی اگر شکر نعمت بجا اورید نعمت شمارا افزون می سازم درباره توبه فرموده است ( انما التوبه علی الله للذین یعملون السوء بجهاله ثم یتوبون من قریب فاولئک یتوب الله علیهم و کان الله علیماً حکیماً) یعنی خدا توبه کسانی را می پذیرد که کار زشت و ناشایسته ازروی نادانی بجا اورده پس از آن بزودی( پیش ازرسیدن مرگ)توبه کنند پس خدا آنهارا می بخشد و خدا داناو رستگار است .(ص)(1152)خطبه(130)
امام علیه السلام( در ترغیب توبه ) فر موده است اندوهگینم نکرد گناهی که پس از ان مهلت یافتم با ندازه ای که دو رکعت نماز گزاردم و از خدا اصلاح آن (گناه) را بخواهم (زیرا هر گاه انسان گناهی مرتکب شد و با نیت پاک و باراستی و در ستی ببخشش وآمرزش خداوند امید وار بود و از کرده پشیمان گشته تصمیم گرفت که دگر بار آنرا بجا نیاوردو بنماز که خود کفاره گناه است ایستاد و از حق تعالی آمرزش خواست با ان گناه کیفر نمی شود پس از اینرو ان گناه اورا اندوهگین نمی سازد و ناگفته نماند که فرمایش امام علیه السلام و برای آموختن به دیگری و اشاره است با اینکه نماز کفاره گناهان است و انسان باید از گناه دور ماند و از مرگ نا گهانی پیش از توبه بترسد و گرنه ان حضرت معصوم و از هر گناه منزه و پاک می باشد . خطبه 291- صفحه1230
امام علیه السلام در باره ( شکرگزاری و دعا و توبه ) فرموده است : نمیشود که خدا بر بنده در سپاسگزاری را بگشاید و در افزونی را برویش ببندد و در دعا و درخواست را بگشاید (دستور دهد که از او بخواهند و در روا شدن را برویش ببندد (درخواست او را نپذیرد و در توبه را بگشاید و در آمرزش را برویش ببندد گناهش را نیامرزد) (ص 1290 ) خطبه 427 .
امام علیه السلام بکسیکه در حضور آنحضرت گفت استغفرالله (در شرائط استغفار و طلب آمرزش فرمود مادرت به مرگ تو بنشیند آیا میدانی چیست (معنی حقیقی) استغفار که بی اندیشه بزبان می گزرانی . استغفار مقام و منزلت گروهی بلند مرتبه (مومنین) است و آن نامی است که شش معنی دارد اگر هر شش شرط جمع شد استغفار تمام و گرنه ناقص است اول پشیمانی از گناه گذشته . دوم تصمیم بترک بازگشت با آن همیشه سوم آنکه حقوق مردم را بپردازی تا خدا را ملاقات کنی با پاکی که به تو زیان و گناهی نباشد چهارم آنکه قصد کنی هرچه بر تو واجب بوده مانند نماز و روزه و حج و آنرا از دست داده ای بجا نیاورده ای حق آن قضائش را بجا آوری پنجم آنکه همت بگماری گوشتی را که بر تن تو از حرام روئیده باندوهها بگدازی تا پوست باستخوان بچسبد و بین آنها گوشت تازه ای بروید. ششم آنکه رنج عبادت و بندگی را بتن بچشانی چنانکه شیرینی معصیت را بآن چشانده ای پس آنکاه که این شرائط گرد آمد میگوئی استغفرالله . (ص 1282 – 409) 1
تفسیر روان جاوید
یا ایها الذین آمنوا توبوا الی الله توبه نصوحاً عسی ربکم ان یکفر عنکم سیاتکم و یدخلکم جنات تجری من تحتها الانهار یوم لایخزی الله النبی و الذین آمنوا معه نورهم یسعی بین ایدیهم و بایمانهم یقولون ربنا اتم لنا نورنا و اغفرلنا انک علی کل شی قدیر – آیه 8 سوره تحریم ای کسانی که ایمان آورده اید به درگاه خدا بازگشت کنید بازگشتی از روی اخلاص باشد که پروردگار گناهانتان را بپوشاند و شما را به بهشتهائی که در آن نهرها جاری است داخل کند در آن روز خدا پیامبر و کسانی را که با او ایمان آورده اند خوار نسازد و نورشان پیشاپیش و به جانب راستشان می تابد می گویند ای پروردگار ما نور ما را برای ما به کمال برسان و ما را بیامرز که تو بر هرکاری توانا هستی.
بعد از این خداوند اهل ایمان را امر به توبه فرموده ولی نه توبه صوری به اغراض دنیوی بلکه توبه واقعی خالص از غرض و مرض برای بازگشت حقیقی به اطاعت خدا و رسول مانند کسی که خودش را نصیحت نموده و پشیمان از گناه شده و عزم جزمی دارد که دیگر مرتکب معصیت نشود چون نصوح ماخوذ از نصح و مجازا برای مبالغه در آن به توبه نسبت داده شده و در روایات ائمه اطهار توبه نصوح به توبه ای که بازگشت از آن به گناه نشود و به توبه ای که باطن توبه کننده در آن مانند ظاهرش بلکه بهتر باشد تفسیر شده و در بعضی از روایات ذکر شده که خدا کسی را که توبه نصوح کند دوست دارد و تمام گناهان او را در دنیا و آخرت مستور می دارد و از بعضی آثار استفاده می شود که توبه کامل به ندامت از گناه سابق و عزم بر ترک لاحق و قضاء فوائت و اداء دیون و رد مظالم و تحصیل رضای صاحبان حقوق و چشیدن مرارت عبادت به قدری که از حلاوت معصیت چشیده است می باشد و بعد از توبه گفته اند خداوند گناهان نائب را می آمرزد چون عسی از خداوند برای وجوب و قبول توبه واجب است و به نظر حقیر تفضّل است و به این جهت به لفظ عسی که ظاهر در شک و تردید است تعبیر شده برای آنکه مومن همیشه بین خوف و رجاء باشد و در ادعیه التماس از قبول توبه شده و این دلیل بر حتمی نبودن آن است. و چون روز قیامت شود خداوند پیغمبر خود و اهل ایمان حقیقی به او را که در دنیا ظاهراً و باطناً با او بودند سرشکسته و خوار و ذلیل نمی فرماید بلکه به قبول شفاعت و دخول در جنت و مزیت مقام و منزلت آنان بر سایر امم سربلند و عزیز و محتر م می دارد و نورشان که حاصل از اعمال سابقه ایشان است در مقابلشان می تابد و صفحه محشر را روشن می نماید و نوری که از نامه های اعمال آنان که به دست راستشان است برخاسته می شود از جانب راستشان تابش دارد علاوه بر آنکه ائمه اطهار برحسب نقل مجمع و قمی رحمه الله از امام صادق علیه السلام پیش رو و در جانب راست اهل ایمان سیر می نمایند تا به منازل خودشان در بهشت برسند و ایشان همیشه با خدا راز و نیاز داشته و دارند و طالب مزید نور و رحمت و مغفرت الهی بوده و هستند و در مقابل این جماعت اهل نفاق و عداوت با خانواده نبوت از این امتند که خوار و روسیاه در اسفل السافلین جهنم جای خواهند گرفت. (صفحه 298 – 299).2
تفسیر روان جاوید
ان الذین تابوا و اصلحوا و اعتصموا بالله و اخلصوا دینهم لله فاولئک مع المومنین و سوف یوت الله المومنیم اجراً عظیما.
ترجمه :
146- مگر آنان که توبه کردند و اصلاح نمودند و به خداتوسل جستند و دینشان را از برای خدا خالص کردند پس آنها با مومنانند و زود باشد که خدا مومنان را مزدی بزرگ بدهد.
تفسیر در دستگاه الهی همیشه و برای هر کسی در توبه باز است اگر چه منافق باشد که بدتر از کافر است همین که توبه کرد و مفاسد سابقه خود را اصلاح نمود و اعتصام و تمسک به دین حق جست و به اولیاء خدا متوسل شد و دین خود را از شرکت و عمل خود را از ریا و هرچه غیر خدا باشد خالص نمود با اهل ایمان در رتبه و اجر در دنیا و آخرت شریک خواهد بود. (ص 189 – سوره نساء – آیه 146)
17 نساء – انما التوبه علی الله للذین یعملون السوء بحماله ثم یتوبون من قریب فاولئک یتوب الله علیهم و کان الله علیماً حکیماً
ترجمه : توبه تنها برای کسانی که کار بدی را از روی جهالت انجام می دهند و سپس بزودی توبه می کنند خداوند توبه چنین اشخاصی را می پذیرد و خدا دانا و حکیم است – توبه به معنی قبول توبه استعمال می شود چنانچه گفته می شود تاب علیه یعنی توبه او را پذیرفت و خداوند آن را به مقتضای فضل و وسعت رحمت و وعده ای که فرمود بر خود واجب نموده است و در بدو نظر از آیه شریفه دو شرط از برای قبول توبه استفاده می شود که مفسرین متعرض شده اند یکی آن که معصیت از روی بی خردی و غفلت و غلبه هوای نفس باشد و از روی عناد و استکبار و جهل به مبدا و معاد نباشد دیگر آن که توبه بعد از وقوع معصیت بزودی واقع شود پیش از آن که محبت گناه در دل او رسوخ پیدا کرده باشد که دیگر متمکن از توبه نشود یا آن که پیش از معاینه مرگ باشد و این که این مدت را نزدیک فرموده برای آن است که مدت زندگانی دنیا کم است و هرچه مسلماً بیاید نزدیک است و در نفخات تصریح به این دو شرط نموده است به نظر حقیر آیه در مقام بیان شرط نیست بلکه در مقام بیان موضوع توبه است چون توبه چنانچه سابقاً در ذیل آیه فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه بیان شد به معنی رجوع است و بازگشت بنده به خداوند وقتی محقق می شود که از خود اختیاری داشته باشد و آن مادامی است که محبت دنیا و مافیها زمام عقل را از دست نداده باشد که در این صورت رجوع از او محقق نمی شود و هم چنین اگر موت را مشاهده نمود رجوع شده نه رجوع کرد، و این که از مدت رسیدن اجل و زمان حیات تعبیر به قریب شده است برای آن است که قرب و بُعد امر نسبی است و برحسب اشخاص و احوال و ازمنه و امکنه مختلف می شود و از برای کسی که احاطه با سلسله موجودات از ابد تا ازل دارد هر امری نزدیک است چنانچه در آیات شریف مکرر به روز قیامت نسبت قریب داده شده است و ضمناً برای اشعار به آن است که موعد نزدیک است به فکر باشید چنانچه تقلید عمل سوء و کار بد به جهالت و نادانی هم به این ملاحظه است که معلوم شود منشاء اعمال شیئه جهالت است و مقصود اشتراط نیست والا معلوم است که توبه کافر و معاند هم قبول می شود و توبه از معصیت با بقاء بر کفر معنی ندارد و حال عالم و جاهل و ذاکر و غافل در قبول توبه یکسان هستند و موید آنچه عرض شد روایاتی است که در این باب وارد است در مجمع عیاشی از حضرت صادق (ع) روایت نموده هر گناه که از بنده سر زند اگر چه عالم باشد جاهل است چون در خاطر خود معصیت خداوند را خطور داده است چنانچه خداوند قول حضرت یوسف (ع) را حکایت فرموده که نسبت جهل به برادران خود داده برای آنکه خود را در خطر معصیت خداوند انداختند با آن که عالم بودند و از امیرالمومنین (ع) روایت شده که از آن حضرت سوال نمودند تا چند مرتبه توبه قبول می شود فرمود خداوند می آمرزد تا شیطان از کار بماند و در فقیه از پیغمبر (ص) روایت نموده کسی که یکسال قبل از مردنش توبه نماید خداوند توبه او را قبول می فرماید بعد فرمود یکسال زیاد است کسی که یکماه قبل از مردنش توبه نماید خداوند توبه او را قبول می فرماید بعد فرمود یکماه هم زیاد است کسی که یکروز پیش از مردن توبه کند خداوند توبه او را می پذیرد باز فرمود یک روز هم زیاد است کسی که یکساعت پیش از مرگ توبه کند توبه اش قبول است و در آخر فرمود یک ساعت هم زیاد است کسی که توبه کند در حالی که روحش به اینجا رسیده باشد توبه اش قبول است و با دست مبارک اشاره به حلق شریف فرمود و در کافی نیز قریب به این مضمون روایت شده و در آخر حدیث فرموده کسی که پیش از معاینه مرگ توبه نماید توبه او قبول است و نیز روایت شده است که شیطان چون هُبوط به زمین نمود به خدا گفت به عزت و عظمت تو قسم از بنی آدم دست برنمی دارم تا روح از بدنش مفارقت نماید خداوند هم جواب فرمود به عزت و عظمت خودم قسم توبه را از بنده خود قبول می نمایم تا جان به حلقش برسد و در کافی از حضرت صادق (ع) روایت نمود که وقتی جان به حلق رسید توبه از عالم پذیرفته نمی شود.
و عیاشی (ره) مثل این روایت را از حضرت باقر نقل نموده و علاوه فرموده به روایت که وی از جاهل پذیرفته است فیض فرموده شاید سبب عدم قبول از عالم در این وقت و یاس از زندگی برای حصول امارات مرگ باشد و خلاف جاهل که او مایوس نمی شود مگر وقت معاینه عالم غیب حقیر عرض می کنم شاید مراد از عالم در این روایت عالم به عین الیقین باشد و مراد از جاهل ، جاهل به همین معنی و علم به معنی عرفان شایع است خلاصه ی آن که پیش از مشاهده مرگ توبه قبول است چنان چه از سایر روایت استفاده شد و عقلاً هم همین است زیرا که تاثیر توبه در نفس به نظر حقیر تاثیر طبیعی است و حال روح را تغییر می دهد و او را از زنگ معصیت پاک می کند و شخص تائب با روح پاک وارد در عالم غیب می شود چون که ممکن است توبه ی او پذیرفته نشود ولی به شرط آن که حقیقتاً توبه باشد و صرف لقلقه ی زبان نباشد که تحقق آن در خارج کم است و اگر پیدا شود اثرش زیاد است خداوند این مقام را نصیب همه ی شیعیان فرماید بالجمله از آن چه تاکنون به عرض رسید مواقع نظر و اشکال در کلام فیض و سایر مفسرین بر صاحبان درایت واضح خواهد شد و ما برای اختصار از ذکر آن صرف نظر می نمائیم گفته شده است از الطاف الهی به بندگان آن است که قابض الارواح را امر فرموده در قبض روح به تدریج از انگشتان پا شروع نماید تا به سینه و حلق برسد شاید در این مدت بنده به فکر توبه بیافتد و قلب خود را به خداوند معطوف نماید و متمکن از وصیت و اداء حقوق و طلب حلیت از دوی الحقوق شود و دست وپایی برای زندگی ابدی خود بنماید ای امان آیا ممکن است با در این وقت شیطان هم مواظب باشد و نگذارد بیچاره پسر آدم فکری کند ولی ممکن است زودتر به فکر باشید مبادا کسی که یک عمر شما را فریب داد آن یک ساعت هم فریب بدهد لذا امر شده است که در این حال ذکر خدا و اسماء اولیاء او را به یاد محتضر بیاورند شاید به برکت نام خداوند به اولیاء او طائب شود و با حسن خاتمه از دنیا برود و خداوند علیم است می داند که کدام توبه از صمیم قلب و اخلاص واقع شده است و حکیم است. و توبه را می پذیرد و تائب را عقاب نمی فرماید.
و لیست التوبه للذین یعلمون السیات حتی اذا حضر احدهم الموت قال انی تبت الان و لاالذین یموتون و هم کنار اولئک اعتدنا لهم عذاباً الیما : (آیه 8 سوره نساء – ص 42).
ترجمه – و برای کسانی که کارهای بد انجام می دهند و هنگامی که مرگ یکی از آنها فرا برسد می گوید الان توبه کردم توبه نیز و نه برای آن کسانی که در حال کفر از دنیا می روند اینها کسانی هستند که عذاب دردناکی بر آنها فراهم کرده ایم.
تفسیر – خداوند سبحان حال کسانی که تا زمان حضور مرگ در امر توبه مسامحه می نمایند را به کسانی که به حال کفر می میرند یکسان معرفی نموده است گویا می خواهد بفرماید وجود چنین توبه با عدم آن یکسان است و به نظر حقیر مبالغه نیست و این آیه هم موکد همان تحقیق است که در آیه قبل شد که خداوند فرموده توبه در آنجا محقق است و در این دو جا محقق نیست و باز موید حقیر روایت فقیه از حضرت صادق (ع) در این آیه است که فرمود این در وقتی است که امر آخرت را مشاهده نماید و بعضی گفته اند ما را از عاملین سوء عصاه مومنین می باشد و مراد از عاملین سیئات منافقین هستند که حالشان از کفار اشد است و قسم سوم ظاهری می باشد که در ذیل آیه تصریح شده و تحقیق همان است که عرض شد. 3
تفسیر نمونه
یا ایها الذین آمنوا اتوبوا الی الله توبه نصوحاً عسی ربکّم ان یکفّر عنکم سیاتّکم و یدخلکم جناّت تجری من تحتها الانهار یوم لایخزی الله النّبی و الذّین آمنوا معه و نورهم یسعی بین ایدیهم و بایمانهم یقولون ربنا اتمم لنا نورنا و اغفرلنا انّک علی کلّ شیء قدیر (آیه 8) (سوره تحریم)
ای کسانی که ایمان آورده اید توبه کنید توبه خالصی امید است با این کار پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغهائی از بهشت که نهرها از زیر درختانشان جاری است وارد کند در آن روزی که خداوند پیامبر و کسانی را که با او ایمان آوردند خوار نمی کند این در حالی است که نور آنها از پیشاپیش آنها و از سوی راستشان در حرکت است و می گویند پروردگارا نور ما را کامل کن و ما را ببخش که تو بر هر کار قادری.
آیه ای که با آن مواجه هستید در حقیقت راه نجات از آتش دوزخ را نشان می دهد می گوید ای کسانی که ایمان آورده اید به سوی خدا بازگردید و توبه کنید توبه خالصی.
(یا ایها الذین آمنوا توبوا الی الله توبه نصوحا).
آری نخستین گام برای نجات توبه از گناه است توبه ای که از هر نظر خالص باشد توبه ای که محرک آن فرمان خدا و ترس از گناه نه وحشت از آثار اجتماعی و دنیوی آن بوده باشد توبه ای که برای همیشه انسان را از معصیت جدا کند و بازگشتی در آن رخ ندهد.
می دانیم حقیقت توبه همان ندامت و پشیمانی از گناه است که لازمه آن تصمیم بر ترک در آینده است و اگر کاری بوده که قابل جبران است درصدد جبران برآید و گفتن استغفار نیز بیانگر همین معنی است و به این ترتیب ارکان توبه را می توان در پنج چیز خلاصه کرد (ترک گناه – ندامت – تصمیم بر ترک در آینده – جبران گذشته – استغفار)
نصوح از ماده نصح (بر وزن صلح) در اصل به معنی خیر خواهی خالصانه است و لذا به عسل خالص (ناصح) گفته می شود و از آنجا که خیرخواهی واقعی باید توام با محکم کاری باشد واژه نصح گاه به این معنی نیز آمده است به همین جهت به نمای محکم (نصاح) (بر وزن کتاب) و به خیاط ناصح گفته می شود و این هر دو معنی یعنی خالص بودن و محکم بودن در توبه نصوح باید جمع باشد – در اینکه توبه نصوح چیست تفسیرهای زیادی برای آن ذکر کرده اند تا آنجا که بعضی شماره تفسیرهای آن را بالغ بر بیست و سه تفسیر دانسته اند ولی همه این تفسیرها تقریباً به یک حقیقت باز می گردد یا شاخ و برگها و شرائط مختلف توبه است از جمله اینکه توبه نصوح آن است که واجد چهار شرط باشد پشیمانی قلبی – استغفار زبانی – ترک گناه – و تصمیم بر ترک در آینده.
بعضی دیگر گفته اند توبه نصوح آن است که واجد سه شرط باشد ترس از اینکه پذیرفته نشود امید به اینکه پذیرفته شود و ادامه اطاعت خدا یا اینکه توبه نصوح آن است که گناه خود را همواره در مقابل چشم خود بینی و از آن شرمنده باشی – یا اینکه توبه تصوح آن است که مظالم را به صاحبانش بازگرداند و از مظلومین حلیت بطلبد و بر اطاعت خدا اصرار ورزد یا اینکه توبه نصوح آن است که در آن سه شرط باشد کم سخن گفتن کم خوردن و کم خوابیدن با اینکه توبه نصوح آن است که توام با چشمی گریان و قلبی بیزار از گناه باشد و مانند اینها که همگی شاخ و برگ یک واقعیت است و این توبه خالص و کامل است – در حدیثی از پیغمبر گرامی اسلام (ص) می خواهیم هنگامی که معاذ بن جبل از توبه نصوح سوال کرد در پاسخ فرمود ان یتوب التائب ثم لایرجع فی ذنب کما لایعود اللبن الی الضرع ) آن است که شخص توبه کننده به هیچوجه بازگشت به گناه نکند آنچنانکه شیر به پستان هرگز باز نمی گردد – این تعبیر لطیف بیانگر این واقعیت است که توبه نصوح چنان انقلابی در انسان ایجاد می کند که راه بازگشت به گذشته را به کلی بر او می بندد همانگونه که بازگشت شیر به پستان غیر ممکن است این معنی که در روایات دیگر نیز وارد شده در حقیقت درجه عالی توبه نصوح را بیان می کند و گرنه در مراحل پائین تر ممکن است بازگشتی باشد بعد از تکرار توبه سرانجام منتهی به ترک دائمی شود – پس به آثار این توبه نصوح اشاره کرده می افزاید امید است به این کار پروردگار شما گناهانتان را ببخشد و بپوشاند (عسی ربکم ان یکفر عنکم سیاتکم) و شما را در باغهائی از بهشت وارد کند که نهرها از زیر درختانش جاری است (وید خلکم جنات تجری من تحتها الانهار) این کار در روزی خواهد بود که خداوند پیامبر و کسانی را که با او ایمان آوردند خوار و موهون نمی کند (یوم لایغزی الله النبی و الذین آمنوا معه) این در حالی است که نور (ایمان و عمل صالح) آنها از پیشاپیش و از سوی راستشان در حرکت است و عرصه محشر را روشن می سازد و راه آنها را به سوی بهشت می گشاید (نورهم یسعی بین ایدیهم و بایمانهم) در اینجاست که آنها رو به درگاه خداوند آورده می گویند پروردگارا نور ما را کامل کن و ما را ببخش که بر هر کار قادری (یقولون ربنا اتمم لنا نورنا و اغفرلنا انک علی کل شی قدیر) در حقیقت این توبه نصوح پنج ثمره بزرگ دارد نخست بخشودگی سیات و گناهان. دوم : ورود در بهشت پر نعمت الهی – سوم عدم رسوائی در آن روز که پرده ها کنار می رود و حقایق آشکار می گردد و دروغگویان تبهکار خوار و رسوا می شوند آری در آن روز پیامبر و مومنان آبرومند خواهند بود چرا که آنچه گفتند به واقعیت می پیوندند.
چهارم اینکه نور ایمان و عمل آنها از پیشاپیش و سمت راست آنها حرکت می کند و مسیر آنها را به سوی بهشت روشن می سازد بعضی از مفسران نوری را که پیشاپیش حرکت می کند نور عمل دانسته اند در این زمینه تفسیر دیگری نیز ذیل آیه 12 سوره جدید در جلد 23 تفسیر نمونه داشتیم.
پنجم اینکه توجهشان به خدا بیشتر می گردد و لذا رو به سوی درگاه خدا می آوردند و از او تقاضای تکمیل نور و آمرزش کامل گناه خویش می کنند.4
الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبه عن عباده یاخذ الصدقات و ان الله هوالتواب الرحیم. آیا نمی دانند که تنها خداوند توبه را از بندگانش می پذیرد و صدقات را می گیرد و خداوند توبه پذیر و مهربان است آیا آنها نمی دانند که تنها خداوند توبه را از بندگانش می پذیرد الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبه عن عباده نه تنها پذیرنده توبه او است بلکه زکات یا صدقات دیگری را که به عنوان کفاره گناهان و تقرب به پروردگار می دهند نیز خدا می گیرد.
و اخرون اعترفوا بذنوبهم خلطوا عملاً صالحاً و اخر سیا عسی الله ان یتوب علیهم ان الله غفور رحیم.
و گروهی دیگر به گناهان خود اعتراف کردند و اعمال صالح و ناصالح را به هم آمیختند امید می رود که خداوند توبه آنها را بپذیرد خداوند غفور رحیم است. توبه کاران پس از اشاره به وضع منافقان داخل و خارج مدینه در آیه قبل در اینجا اشاره به وضع گروهی از مسلمانان گناهکار که اقدام به توبه و جبران اعمال سوء خود کردند می کند و میفرماید گروه دیگری از آنها به گناهان خود اعتراف کردند (و آخرون اعترفوا بذنوبهم) و اعمال صالح و ناصالح را به هم آمیختند (خلصوا عملاً صالحاً و آخر سیا) سپس اضافه می کند امید می رود که خداوند توبه آنها را بپذیرد و رحمت خویش را به آنان بازگرداند – عسی الله ان یتوب علیم.
زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است و دارای رحمتی وسیع و گسترده (ان الله غفور رحیم) تعبیر به عسی در آیه فوق – که معمولاً در مواردی امیدواری و احتمال پیروزی توام با احتمال عدم پیروزی گفته می شود شاید به خاطر آنست که آنها را در میان بیم و امید و خوف و رجاء که دو وسیله تکامل و تربیت است قرار دهد این احتمال نیز وجود دارد که تعبیر عسی اشاره به این باشد که علاوه بر توبه و ندامت و پشیمانی باید در آینده شرائط دیگری را انجام دهند و گذشته را با اعمال نیک خود جبران نمایند ولی با توجه به اینکه آیه را با بیان غفران و رحمت الهی تکمیل می کند جنبه امیدواری در آن غلبه دارد این نکته نیز روشن است که نزول آیه درباره ابولباء و یا سایر متخلفان جنگ تبوک مفهوم وسیع آیه را تخصیص نمی زند بلکه تمام افرادی را که اعمال نیک و بد را به هم آمیخته اند و از کارهای بد خویش پشیمانند فرا می گیرد و لذا از بعضی دانشمندان نقل کرده اند که گفته اند آیه فوق امید بخشترین آیات قرآن است که درها را بروی گناهکاران گشوده و توبه کاران را به سوی خود دعوت می کند. (صفحه 116) آیه (102) توبه جلد 8.
لقد تاب الله علی النبّی و المهاجرین و الانصار الذین اتبعوه فی ساعه العسره من بعد ما کادیزیغ قلوب فریق منهم ثم تاب علیهم انه بهم روف رحیم. ترجمه : خداوند رحمت خود را شامل حال پیامبر و همچنین مهاجران و انصار که در زمان عسرت و شدت (در جنگ تبوک) از او پیروی کردند نمود پس از آنکه نزدیک بود دلهای گروهی از آنها از حق منحرف شود (و از میدان جنگ بازگردند پس خدا توبه آنها را پذیرفت که او نسبت به آنان مهربان و رحیم است).
یک درس بزرگ مفسران گفته اند که آیه نخست در مورد غزوه تبوک و مشکلات طاقت فرسائی که به مسلمانان در این جنگ رسید نازل شده این مشکلات به قدری بود که گروهی تصمیم به بازگشت گرفتند اما لطف و توفیق الهی شامل حالشان شد و همچنان پا برجا ماندند از جمله کسانی که می گویند آیه در مورد او نازل شده ابوحیثمه است که از یاران پیامبر صلی اله علیه وسلم بود نه از منافقان ولی بر اثر سسی از حرکت به سوی میدان تبوک به انفاق پیامبر خودداری کرد – ده روز از این واقعه گذشت هوا گرم و سوزان بود روزی نزد همسران خود آمد در حالی که سایبانهای او را مرتب و آماده و آب خنک مهیا و طعام خوبی فراهم ساخته بودند او ناگهان در فکر فرو رفت و به یاد پیشوای خود پیامبر افتاد و گفت رسولخدا که هیچ گناهی ندارد و خداوند گذشته و آینده او را تضمین فرموده در میان بادهای سوزان بیابان اسلحه به دوش گرفته و رنج این سفر دشوار را بر خود تحمل کرده ابو حیثمه را ببین که در سایه خنک و کنار غذای آماده و زنان زیبا قرار گرفته است این انصاف نیست سپس رو به همسران خود کرد و گفت به خدا قسم با هیچکدام از شما یک کلمه سخن نمی گویم و در زیر این سایبان قرار نمی گیرد تا به پیامبر ملحق شوم این سخن را گفت و زاد و توشه برگرفت و برشتر خود سوار شد و حرکت کرد هر قدر همسرانش خواستند با او سخن بگویند او کلمه ای بر زبان جاری نکرد و همچنان به حرکت ادامه داد تا به نزدیکی تبوک رسید. مسلمانان به یکدیگر می گفتند این سواری است که از کنار جاده می گذرد اما پیامبر فرمود این سوار ابوحیثمه باشی بهتر است هنگامی که نزدیک شد و مردم او را شناختند گفتند آری ابوحیثمه است شتر خود را بر زمین خواباند و به پیامبر سلام گفت و ماجرای خویش را بازگو کرد پیامبر به او خوش آمد گفت و برای او دعا فرمود به این ترتیب او از جمله کسانی بود که قلبش متمایل به باطل شده بود اما به خاطر آمادگی روحی خداوند او را متوجه حق ساخت و ثابت قدم گردانید.
زندان محاصره اجتماعی گناهکاران
این آیات نیز همچنان از جنگ تبوک و مصائب گوناگون که پیرامون این رویداد بزرگ اسلامی به وقوع پیوست سخن می گوید – در نخستین آیه اشاره به شمول رحمت بی پایان پروردگار نسبت به پیامبر و مهاجرین و انصار در آن لحظات حساس کرده می گوید رحمت خدا شامل حال پیامبر و مهاجران و انصار همانها که در موقع شدت و بحرانی از او پیروی کردند شد (لقد تاب الله علی النبی و المهاجرین و الانصار الذین اتبعوه فی ساعه العسر) سپس اضافه می کند این شمول رحمت الهی به هنگامی بود که بر اثر شدت حوادث و فشار ناراحتیها نزدیک بود گروهی از مسلمانان از جاده حق بازگردند و تصمیم به مراجعت از تبوک بگیرند (من بعد ما کاریزیغ قلوب فریق منهم) دگر بار تاکید می کند که بعد از این ماجرا خداوند رحمت خود را شامل حال آنها ساخت و توبه آنها را پذیرفت زیرا او نسبت به مومنان مهربان و رحیم است (ثم تاب علیهم انه بهم روف رحیم)
آیه 118 و علی التله الذین خلفوا حتی اذا ضاقت علیهم الارض بما رحبت و ضاقت علیهم انفسهم و ظنوا ان لاملجئا من الله الا الیه ثم تاب علیهم لیتوبوا ان الله هو التواب الرحیم.
همچنین آن سه نفر را که در مدینه باز ماندند و از شرکت در تبوک خودداری کردند و مسلمانان از آنان قطع رابطه نمودند تا آن حد که زمین با همه وسعتش بر آنها تنگ شد و حتی جائی در وجود خویش برای خود نمی یافتند و دانستند که پناهگاهی از خدا جز به سوی او نیست در آن هنگام خدا آنرا مشمول رحمت خود ساخت و خداوند توبه آنها را پذیرفت که خداوند توبه پذیر و مهربان است.
نه تنها این گروه عظیم را که در جهاد شرکت کرده بودند مورد رحمت خویش قرار داد بلکه آن سه نفر را که از شرکت در جهاد تخلف ورزیده بودند و جنگجویان آنها را پشت سر گذاشتند و رفتند نیز مشمول لطف خود قرار داد (و علی الئله الذین خلفوا) اما این لطف الهی به آسانی شامل حال آنها نشد بلکه آن به هنگامی بود که این سه نفر (کعب بن مالک و مراره بن ربیع و هلال بن امیه) که شرح حالشان در شان نزول گذشت در محاصره شدید اجتماعی قرار گرفتند و مردم همگی با آنها قطع رابطه کردند آنچنان که زمین با همه وسعتش بر آنها تنگ شد (حتی اذا ضاقت علیهم الارض بما رحبت) و سینه آنها از اندوه آکنده شد که گوئی جائی در وجود خویش برای خود نمی یافتند تا آنجا که خود آنها نیز از یکدیگر قطع رابطه کردند و (ضاقت علیهم انفسهم) و به این ترتیب همه راهها به روی آنها بسته شد و یقین پیدا کردند که پناهگاهی از خشم خدا جز از طریق بازگشت به سوی او نیست (و ظنوا ان لاملجا من الله الا الیه) بار دیگر رحمت خدا به سراغ آنان آمد و توبه و بازگشت حقیقی و خالصانه را بر آنان آسان ساخت تا توبه کنند (ثم تاب علیهم لیتوبوا) چرا که خداوند توبه پذیر و رحیم است (ان الله هوالتواب الرحیم)
در اینجا به چند نکته باید توجه کرد:
1- منظور از توبه خدا بر پیامبر (ص) چیست؟
در نخستین آیه مورد بحث خواندیم که خداوند بر پیامبر و مهاجران و انصار توبه کرد و توبه آنها را پذیرا شد بدون شک پیامبر معصوم گناهی نداشته که بخواهد از آن توبه کند و خدا توبه او را بپذیرد (هرچند پاره ای از مفسران اهل تسنن تعبیر فوق را دلیل بر صدور لغزشی از پیامبر در ماجرای تبوک گرفته اند ولی دقت در خود آیه و سایر آیات قرآن به نادرست بودن این تفسیر گواهی می دهد زیرا اولاً توبه پروردگار به معنی بازگشت او به رحمت و توجه به بندگان است و در مفهوم آن گناه و بالغزش نیست چنانکه در سوره نساء بعد از ذکر قسمتی از احکام اسلام می فرماید (یرید الله لبین لکم و یهدیکم سنن الذین من قبلکم و یتوب علیکم و الله علیم حکیم) خداوند می خواهد احکام خود را برای شما تبین کند و به روش شایسته که قبل از شما بودند شما را هدایت کند و بر شما توبه کند و خداوند عالم و حکیم است – در این آیه و پیش از آن سخن از گناه و لغزشی به میان نیامده بلکه طبق تصریح همین آیه سخن از تبیین احکام و هدایت به سنتهای ارزنده پیش در میان است و این خود نشان می دهد که توبه در اینجا به معنی شمول رحمت الهی نسبت به بندگان است – ثانیاً در کتب لغت نیز یکی از معانی توبه همین موضوع ذکر شده است در کتاب معروف قاموس یکی از معانی توبه چنین ذکر شده رجع علیه بفضله و قبوله – و ثالث در آیه مورد بحث تخلف و انحراف از حق را تنها به گروهی از مومنان نسبت می دهد با اینکه توبه الهی را شامل حال همه می داند و این خود نشان می دهد که توبه خدا در اینجا به معنی پذیرش عذر بندگان از گناه نیست بلکه همان رحمت خاص الهی است که در این لحظات سخت به یاری پیامبر و همه مومنان بدون استثناء از مهاجران و انصار آمد و آنها را در امر جهاد ثابت قدم ساخت. 5
آیه 102 تفسیر المیزان :
و آخرون اعترفوا بذنوبهم خلطوا عملاً صالحاً و آخرسیا اعسی الله ان یتوب علیهم انه هو التواب الرحیم)
و یعنی از اعراب جماعت دیگری هستند که مانند آن دسته منافق نیستند ولیکن اعتراف به گناه خود دارند اینان اعمالشان ازنیک و بد مخلوط است یک عمل نیک می کنند یک عمل زشت مرتکب می شوند و امید می رود که خداوند از گناهانشان درگذرد که خدا آمرزنده مهربان است.
در اینکه فرمود عسی الله ان یتوب علیهم : امید می رود که خداوند از گناهشان درگذرد منظور این بوده که امید را در دل آنها رخنه دهد تا یکسره از رحمت خود مایوس نگردند بلکه در میان خوف و رجاء باشند شاید جانب رجاءشان قوی تر شود – چون جمله ان الله غفور رحیم جانب رجاء را قوت می دهد. (سوره توبه)
آیه 104.
الم یعلمو ان الله هو یقبل التوبه عن عباده و یاخذ الصدقات و ان الله هو التواب الرحیم.
استفهامی که در این آیه است استفهام انکاری و منظور از آن تشویق مردم است به دادن زکات زیرا مردم اگر زکات می دهند بدین جهت می دهند که رسول خدا صلی الله علیه و آله و یا عامل و مامور وصول آن حضرت از ناحیه خدا مامور به گرفتن آنست لذا در این آیه به عنوان تشویق می فرماید مگر نمی دانید که این صدقات را خدا می گیرد و گرفتن رسول خدا گرفتن خداست پس در حقیقت گیرنده آن خود خداست آری وقتی خدای تعالی بفرماید مگر نمی دانند که خدا صدقاتشان را می گیرد و مردم تحریک شده با شوق و اشتیاق دیگری صدقات را می پردازند و مشتاقند که با پروردگارشان معامله کنند و با او مصافحه نموده با دستان خود دستش را لمس نمایند و خدا از عوارض اجسام منزه است – و اگر توبه را با دادن صدقه ذکر کرده برای این است که صدقه نیز خاصیت توبه را دارد توبه پاک می کند صدقه هم پاک می کند و دادن صدقه توبه ای است مالی همچنانکه در میان همه کارها توبه به منزله صدقه است یعنی صدقه از اعمال است و لذا جمله ان الله هو التواب الرحیم را به صدر آیه عطف کرده و در نتیجه در یک آیه جمع کرد میان توبه و تصدق و میان دو اسم از اسامی خودش یعنی تواب و رحیم و خلاصه از آیه برآمد که تصدق و دادن زکات خود نوعی توبه است. (سوره توبه) 6
فمن تاب من بعد ظلمه و اصلح فان الله یتوب علیه – ان الله غفور رحیم.
ترجمه: پس کسی که بعد از ستمش توبه کند و کار خود را اصلاح نماید خدا توبه او را می پذیرد بدرستی که خدا آمرزنده مهربان است.
تفسیر : هرگاه دزد توبه نمود از ستمی که بر خود و خلق نموده بود که همان دزدی باشد و امر خود را اصلاح نمود به آنکه عازم شد که دیگر مرتکب نشود و مالی را که به دزدی به دست آورده بود با تمام خسارات که وارده به صاحبش رد نمود و اگر تلف شده بود مثل یا قیمت آن را مسترد داشت خداوند توبه او را قبول می فرماید و نتیجه اش آن است که از عذاب آخرت مامون می شود هر وقت موفق به این امر شود از بریدن دست نجات می یابد اگر پیشش از ثبوت در نزد حاکم توبه کرده باشد والا باید دستش بریده شود اگر چه صاحب مال از حق خود بگذرد و به این مضمون روایات معتبره دلالت دارد و به نظر حقیر از آیه الا الذین تابوا که در باب قطاع الطریق چند آیه قبل از این ذکر شد هم ممکن است استفاده شود زیرا از آنجا معلوم می شود تاثیر توبه در رفع عقاب دنیوی منوط به وقوع قبل از ظفر بر مجرم است و ممکن است گفته شود اگر مثبت جرم اقرار باشد که در این مقام گفته اند دو مرتبه لازم است و باید حدود الهی حفظ شود چنانچه در منهج از امیرالمومنین نقل نموده است در هر حال خداوند از باب وسعت رحمت می گردد که موجبی برای مغفرت پیدا کند و بهانه ای به دست بیاورد.7
افلا یتوبون الی الله و یستغفرونه والله غفورٌ رحیم.
آیا پس از بازگشت به سوی خدا نمی کنند و آمرزش از او نمی خواهند و خدا آمرزنده مهربان است.
تفسیر – این آیه راهنمائی برای نجات از تبعات کفر است و انشاء تعجب از اصرار آنها بر اقوال فاسده خودشان با وضوح حق و ارائه راه نجات است.
سوره فرقان آیه 71
من تاب و عمل صالحاً فانه یتوب الی الله منایا.
کلمه متاب مصدر میمی از ماده توبه است و سیاق آیه می رساند که در مقام رفع استبعاد از تبدیل سیات به حسنات است و خلاصه می خواهد بفهماند که امر توبه آن قدر عظیم و اثرش آنچنان زیاد است که سیات را مبدل به حسنات می کند و هیچ استبعادی ندارد چون توبه عبارت است از رجوع خاص به سوی خدای سبحان و خدای تعالی هرچه بخواهد می کند در این آیه شریفه علاوه بر بیان مزبور این نکته نیز آمده که توبه شامل تمامی گناهان می شود چه گناهی که توام با شرکت باشد و چه آنکه توام نباشد و آیه قبلی همانطور که اشاره کردیم این معنا را نمی رسانید و دلالتش بر شمول توبه نسبت به گناهان غیر شرک خفی بود. (ص 337).8
ج 15 جزء نوزدهم ص 161 سوره فرقان آیه 71 تفسیر نمونه
و من تاب و عمل صالحاً فانه یتوب الله الله منایا.
یعنی توبه و ترک گناه باید تنها به خاطر زشتی گناه نباشد بلکه علاوه بر آن انگیزه اش خلوص نیت و بازگشت به سوی پروردگار باشد. بنابراین فی المثل ترک شراب یا دروغ به خاطر ضررهائی که دارد هرچند خوب است ولی ارزش اصلی این کار در صورتی است که از انگیزه الهی سرچشمه گیرد بعضی از مفسران تفسیر دیگری برای آیه فوق ذکر کرده اند و آن اینکه این جمله پاسخی است برای تعجبی که احیاناً ایه گذشته در بعضی از اذهان برمی انگیزد و آن اینکه چگونه ممکن است خداوند سیات را به حسنات تبدیل کند این آیه پاسخ می دهد هنگامی که انسان به سوی خداوند بزرگ باز می گردد این امر تعجب ندارد. تفسیر سومی برای آیه ذکر شده و آن اینکه هرکس از گناه توبه کند به سوی خدا و پاداشهای بی حساب او باز می گردد گرچه این تفسیرهای سه گانه منافاتی با هم ندارد ولی تفسیر اول نزدیکتر به نظر می رسد به خصوص اینکه با روایتی که در تفسیر علی ابن ابراهیم ذیل آمد مورد بحث نقل شده هماهنگ است. 9
جزء یکم صفحه 81 تفسیر روان جاوید
فتلقی آدمُ من ربه کلمات فتاب علیه انهُ هو التواب الرحیم
ترجمه : پس فرا گرفت آدم از پروردگارش کلماتی را سپس پذیرفت توبه او را بدرستی که همانا او است توبه پذیر مهربان .
تفسیر : تلقی به گفتن آن کلمات به تعلیم خداوند بود و آدم به نصب و کلمات به رفع نیز قرائت شده است و توبه به معنی رجوع وب ازگشت است و چون – به خداوند نسبت داده شود به علی متعددی می شود چون بازگشت خداوند بر بنده بر سبیل استعلاء است و وقتی که به بنده نسبت داده شود به الی متعدی می شود چون مناسب با رجوع بنده به خداوند تذلل و انکسار است و مراد از توبه خداوند بازگشت او به مهربانی و عطوفت بر بندگان است که توبه آنان را قبول فرماید و به ساعت قرب خود برساند و مراد از توبه بندگان بازگشت به طاعت و ترک معصیت آنهاست و در کافی از امام باقر یا صادق (ع) نقل نموده که کلمات این بود لا الا الله انت سبحان الهم و بحمدک عملت سوء و ظلمت نفسی فاغفرلی و انت خیر الغافرین لا اله الا انت سبحانک الهم و بحمدک عملت سوء و ظلمت نفس فاغفرلی و ارحمنی انک انت ارحم الراحمین لا اله الا انت سبحانک الهم و بحمدک عملت سوء و ظلمت نفسی فتب علی انک انت التواب الرحیم و در روایتی است که کلمات به حق محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین بوده و در روایتی دیگر است که به حق محمد بوده و در تفسیر امام (ع) است که چون از آدم خطیه ای سر زد و عذر خود را در پیشگاه مقدس ربوبی عرضه داشت و از خداوند طلب نمود که عذر او را بپذیرد و توبه اش را قبول فرماید و به مقام قربش دعوت دهد و رتبه اش را ارجمند سازد و اظهار انکسار اعظاء و سستی اعصاب و نقصان بدن خویش را در اثر صدور خطیئه نمود خداوند در جواب فرمود آیا در نظر داری که تو را امر نمودم تا در وقت شدائد و مصائب بزرگ که بر تو وارد شود مرا به محمد و آل اطهار او بخوانی؟ آدم عرض کرد بلی در نظر دارم خداوند عزوجل فرمود سپس به ایشان یعنی به محمد و علی و فاطمه و حسن حسین بخوان مرا ملتمس تو را اجابت می کنم تو را به فوق مرادت توشه می دهم پس آدم عرض کرد پروردگارا ایشان به این درجه از مقام و منزلت نزد تو رسیدند که من باید متوسل به آنها شوم تا توبه مرا قبول فرمائی و از گناه من درگذری با آن که من آنم که ملائکه را مامور به سجده برای من فرمودی و در بهشت خود جایم دادی و کنیز خود حواء را برای من تزویج فرمودی و ملائکه کرام را در خدامم قرار دادی خداوند علی اعلی فرمود همانا ملائکه را امر نمودم که تو را بر سجده تعظیم نمایند زیرا ظرف این انوار مقدسه بودی و اگر می خواستی به وسیله ایشان پیش از آن که خطیئه ای از تو سر زند که تو را از ارتکاب به آن حفظ نمایم و تو را به اراده ای متفطن کنم که دشمن تو ابلیس درباره تو داشت تا از آن اعتراض نمایی هر آئینه می نمودم ولی در علم من گذشته بود و امور بر وفق علم من جاری می شود پس الان مرا به ایشان بخواه تا تو را اجابت کنم پس آدم عرض کرد الهی به جان محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و آل اطهارشان به قبول توبه بر من تفضل فرما و از گناه من درگذر و به عود مقام و منزلت بر من کرامت فرما خداوند فرمود توبه تو را قبول نمودم و به خشنودی بر تو روی نمودم عطایا و نعم خود را عودت دادم و تو را به مرتبه ای که داشتی رساندم نصیب تو را از رحمت های خود زیاد نمودم . این مراد از آیه شریفه است. 10
الا الذین تابوا و اصلحوا و بینوا فاولئک اتوب علیهم، و ان التواب الرحیم . (جزء دوم)
ترجمه : مگر آنان که توبه کردند و اعمال خود را اصلاح نمودند و آنچه را پنهان نمودند بیان کردند پس من توبه آنها را می پذیرم زیرا من توبه پذیر و مهربانم.
تفسیر : توبه از کتمان است و اصلاح بعد از افساد است و بیان راجع به اوصاف حمیده و خصال پسندیده حضرت رسول (ص) و فضائل و مناقب حضرت امیرالمومنین (ع) و اقرار به ولایت او است که منصوص است و شرط قبول توبه آنها است و بازگشت خداوند به قبول توبه و مغفرت است و خداوند از قبول توبه و افاضه رحمت امساک نمی فرماید. (260 – 261 سوره بقره آیه 160). 11
الا الذین تابوا من بعد ذلک و اصلحوا فان الله غفور رحیم (آیه 89).
تر جمه – 89 مگرآنان که بعداز این توبه کردند واصلاح نمودند پس همانا خداوند آمرزنده مهربان است .
تفسیر . باز رحمت واسعه الهی به جنبش آمده و وعده فرموده نسبت به کسانی که از روی خلوص نیت بازگشت به دین حق نمودند وپشیمان از کفروارتداد و سرکشی شدند و اصلاح حال خود نمودند که از تقصیرآنها در گذرد و مشمول رحمت خود گرداند در مجمع از حضرت صادق روایت نموده است که این آیات درباره مردی ازانصار نازل شده که نامش حارث بن سویدبن صامت بود او محذربن زیادبلوی رابه مکر کشت و فرار کرد و مرتدشد و به مترکین مکه پیوست پس پشیمان شد وفرستاد قوم خود رادر خدمت پیغمبرکه پرسیدند توبه اش قبول می شود یا خیر ؟ این آیات نازل شد یکی از اقوامش این آیات را نوشت و نزد او برد و گفت من می دانم که تو راستگویی و پیغمبر راستگو تر از تو و خدا اصدق از همه است و برگشت به مدینه وتوبه کرد و عاقبت او به خیر شد (ص 579 جزءسوم – سوره آل عمران .)
ان الذین کفروا بعد ایمانهم ثم ازدادو ا کفراً لن تقبل توبتهم و اولئک هم الضالون(90) ص 579-580 سوره آل عمران
ترجمه – 90 همانا با آنان که بعد از ایمانشان کافر شدند و کفر خود را افزوده هرگز توبه ایشان پذیرفته نشوند و آنان گمراهان هستند .
تفسیر- بعضی گفته اند مراد آن کسانی هستند که به عیسی وانجیل بعد از ایمان به موسی و تورات کافر شدند پس کفر را به محمد و قرآن بعداز ایمان به آن در زمان جاهلیت به واسطه علامات نبوت زیاد کردند و در کفر و عناد و طعن در دین و منع از ایمان و نقض عهد اصرار نمودند چنانچه به مردم می گفتند مرتد شوید وبه مکه بر گردید و در کفرونفاق مبالغه نمودند وقتی که گفتند به مکه می رویم و منتظر می شویم ببینیم کار این مرد به کجا می رسد یا برمی گردیم و اظهار توبه می نمایم و با او به نفاق رفتار می کنیم و این اشخاص چون توبه آنها از روی اخلاص نبوده حالشان مانند کسی است که در حال احتضار و معاینه موت توبه کند لذا توبه آنها قبول نمی شود و ثابت بر ضلال و گمراهی خواهند بود ولی به نظر حقیر این قبیل اشخاص به واسطه کثرت معصیت و شدت جهالت و تراکم طغیان و کفرد و عناد به کلی قلبشان فاسد می شود که موفق به توبه نمی شوند وخداوند هم می خواهد همین را بفرماید لذا نسبت ثبات در ذلالت را به آنها داده است و این که فرموده است توبه آنها قبول نمی شود برای آن است که چون مکرر وعده قبول توبه را داده و معلوم است که توبه اگر محقق شد قبول می شود پس اینها موفق به توبه نمی شوند و اگر اظهار توبه نمایند باید مسلمین گول نخورند و نپذیرند و بگویند توبه شما قبول نمی شود مطلب دقیق است تامل لازم است پس ای برادر و خواهر عزیز مبادا به امید توبه یا سایر توسلات مترکب معاصی شوی که اگر قلبت به واسطه تراکم و حجابهای معصیت سیاه فاسد شد می ترسم موفق به توبه شوی و وقتی از بدبختی خود خبردار شوی که دسترسی به هیچ جا نداشته باشیم نمی دانم چی بگویم از تاثیر معصیت در تیرگی و فساد قلب باید به خدا پناه برد شاید خودش در اصلاح حال بندگانش کمک فرماید. 12
منابع ماخذ
1. تفسیر روان جاوید جلد اول . تالیف : حضرت آیه الله آقای حاج میرزا محمد ثقفی تهرانی (رحم).
2. نام کتاب : تفسیر نمونه جلد 15. مولف : استاد ناصر مکارم شیرازی و همکاران .
3. تفسیر المیزان ، جلد 15 . مولف : استاد علامه طباطبائی . مترجم : سید محمد باقر موسوی همدانی .
4. تفسیر روان جاوید (جلد دوم) . تالیف : حضرت آیه الله آقای حاج میرزا محمد ثقفی تهرانی ره
5. مولف : استاد علامه طباطبائی . مترجم : سید محمد باقر موسوی همدانی . موضوع : تفسیر المیزان .
6. سوره ی توبه جلد 8 (ص) 167 تا 173 . نام کتاب : تفسیر نمونه جلد 8 . مولف : استاد ناصر مکارم شیرازی و همکاران .
7. جلد 24 جزء بیست و هشتم صفحه 285 تا پایان صفحه 292.نام کتاب تفسیر نمونه جلد 24.مولف : استاد ناصر مکارم شیرازی و همکاران
8. تفسیر روان جاوید (جلد پنجم) .تالیف حضرت آیه الله آقای حاج میرزا محمد ثقفی تهرانی (ره).
9. ترجمه و شرح نهج البلاغه ، خطبه ها، نامه ها و سخنان کوتاه امیرالمومنین علیه السلام مترجم و شارح – مرحوم علامه حاج سید علینقی فیض الاسلام (رحمه الله)
عنوان:
1 – ترجمه و شرح نهج البلاغه ، خطبه ها، نامه ها و سخنان کوتاه امیرالمومنین علیه السلام مترجم و شارح – مرحوم علامه حاج سید علینقی فیض الاسلام (رحمه الله) چاپ رستم خانی نوبت :هفتم تیراژ: 5100 تاریخ انتشار: 1377 ناشر : انتشارات فیض الاسلام صحافی : صحافی فیض الاسلام – خیابان سعدی جنوبی – کوچه بانک تجارت – پلاک 596 تلفن : 3114819
2 . تفسیر روان جاوید (جلد پنجم) تالیف حضرت آیه الله آقای حاج میرزا محمد ثقفی تهرانی (ره)نوبت چاپ اول
تابستان 1376چاپخانه نهضت قم تیراژ : 2000 جلد ناشر : انتشارات بهران تهران بازار چهارراه بین الحرمین پاساژ فرنو
3 . تفسیر روان جاوید (جلد پنجم) .تالیف حضرت آیه الله آقای حاج میرزا محمد ثقفی تهرانی (ره).نوبت چاپ اول
تابستان 1376.چاپخانه نهضت قم.تیراژ : 2000 جلد.ناشر : انتشارات بهران – تهران بازار چهارراه بین الحرمین پاساژ فرنو
4 . جلد 24 جزء بیست و هشتم صفحه 285 تا پایان صفحه 292.نام کتاب تفسیر نمونه جلد 24.مولف : استاد ناصر مکارم شیرازی و همکاران.تیراژ: 5000جلد.نوبت چاپ : چهاردهم .تاریخ انتشار : 1377 هـ . ش.چاپ : چاپخانه مدرسه امیرالمومنین (ع).ناشر : دارالکتاب الاسلامیه – تهران – بازار سلطانی – 48
5 . سوره ی توبه جلد 8 (ص) 167 تا 173 . نام کتاب : تفسیر نمونه جلد 8 . مولف : استاد ناصر مکارم شیرازی و همکاران . تیراژ : 5000 جلد . نوبت چاپ : هفدهم . تاریخ انتشار : 1376 . چاپخانه : هروی . ناشر : دارالکتب الاسلامیه – تهران – بازار سلطانی – 48.
6 . مولف : استاد علامه طباطبائی . مترجم : سید محمد باقر موسوی همدانی . موضوع : تفسیر المیزان . محل چاپ : چاپخانه دفتر انتشارات اسلامی . تعداد مجلات : 20 جلد . تعداد صفحات : 582.
7 . تفسیر روان جاوید (جلد دوم) . تالیف : حضرت آیه الله آقای حاج میرزا محمد ثقفی تهرانی ره . نوبت چاپ : اول . تابستان : 1376 . چاپخانه : نهضت قم . تیراژ : 2000 جلد . ناشر : انتشارات برهان . تهران بازار چهارراه بین الحرمین . پاساژ فرنو
8 . تفسیر المیزان ، جلد 15 . مولف : استاد علامه طباطبائی . مترجم : سید محمد باقر موسوی همدانی . محل چاپ : چاپخانه دفتر انتشارات اسلامی . تعداد مجلدات : 20 جلد . تعداد صفحات : 600
9 . نام کتاب : تفسیر نمونه جلد 15. مولف : استاد ناصر مکارم شیرازی و همکاران . تیراژ : 5000 جلد . نوبت چاپ : سیزدهم. تاریخ انتشار : 1375. چاپ : چاپخانه مدرسه امیرالمومنین . ناشر : دارالکتب الاسلامیه – تهران . بازار سلطانی 48.
10 . تفسیر روان جاوید جلد اول . تالیف : حضرت آیه الله آقای حاج میرزا محمد ثقفی تهرانی (رحم). نوبت چاپ : اول . تابستان : 1376. چاپخانه : نهضت قم . تیراژ : 2000 جلد . ناشر : انتشارات برهان . تهران . بازار چهارراه بین الحرمین . پاساژ فرنو.
11 . تفسیر روان جاوید جلد اول . تالیف : حضرت آیه الله آقای حاج میرزا محمد ثقفی تهرانی (ره). نوبت چاپ : اول . تابستان : 1376. چاپخانه : نهضت قم. تیراژ : 2000 جلد . ناشر : انتشارات برهان . تهران . بازار چهارراه بین الحرمین . پاساژ فرنو.
12 . تفسیر روان جاوید جلد اول . تالیف : حضرت آیه الله آقای حاج میرزا محمد ثقفی تهرانی (ره). نوبت چاپ : اول . تابستان : 1376. چاپخانه : نهضت قم. تیراژ : 2000 جلد . ناشر : انتشارات برهان . تهران . بازار چهارراه بین الحرمین . پاساژ فرنو.
—————
————————————————————
—————
————————————————————