تارا فایل

تحقیق در مورد اختلال شخصیت


اختلال شخصیت
شخصیت می تواند سازگار و یا ناسازگار باشد و این ارتباط نزدیکی با "انعطاف پذیری" دارد .اختلال شخصیت یعنی "رفتارهای ناسازگار و انعطاف ناپذیر در برخورد با محیط و موقعیت ها"
طبقه بندی اختلالات
گروه A افراد عجیب و نا متعارف
* پارانوئید
* اسکیزوئید
* اسکیزوتایپ
گروه B افراد نمایشی-احساساتی و دمدمی
* ضد اجتماعی
* اختلالات شخصیتی مرزی
* اختلال شخصیت نمایشی
* خودشیفته
گروه C افراد مضطرب و هراسان
* اختلال وسواسی – جبری
* دوری گزین
* وابسته
* اختلالات شخصیتی مرزی
* اختلالات دو قطبی
پارانویا، در تعریف عام آن، حالتی است که شخص در آن با اهمیت فوق العاده و خارج از اندازه ای که به سلامت جانی و مالی خود می دهد، خود را شکنجه می دهند. این گونه از افراد مدام در این فکر هستند که عواملی انسانی، طبیعی یا ماورا طبیعی خودشان، دارایی و افراد خانواده شان را تهدید می کنند و همه، در فکر توطئه چینی بر ضد آنها هستند.
دیدگاه امیل کریپلین، روانشناس آلمانی، درباره پارانویا
امیل کریپلین (Emil Kraepelin ۱۹۲۹-۱۸۵۶) روانشناس آلمانی، در تلاش اولیه خود برای دسته بندی بیماریهای روانی، از اصطلاح پارانویای مطلق برای شرح حالت روانی ای استفاده کرد که توهم، جزء اصلی آن باشد اما این توهم هیچ صدمه و زوال آشکاری به سلامت عقل شخص وارد نکند و نشانه بیماریهای دیگری چون جنون زودرس (یا dementia praecox)، که اصطلاح قدیمی بیماری شیزوفرنی است، در آن نباشد. پارانویا، در معنای اصیل یونانی خود، به معنای دیوانگی است (پارا para = خارج و نوس nous = عقل). کریپلین با استفاده از این ریشه لغوی، نامی برای تشخیص افکار توهمی به وجود آورد. بنا به تعریف او هرگونه افکار توهمی، بدون احساسات خودآزارانه، در این دسته می گنجند. برای مثال کسی که دچار این توهم شده است که یک شخصیت مهم سیاسی یا ادبی است، می تواند در دسته مبتلایان به پارانویای مطلق بگنجد.
هرچند که اصطلاح پارانویای مطلق دیگر چندان استفاده ندارد و اصطلاح اختلال توهم یا Delusional disorder جایگزین آن شده است اما جدیدا، از این لغت برای شرح حالتی به کار می رود که شخص مبتلا به آن، از توهمات خود بسیار آزار می بیند زیرا:
1. این شخص تصور می کند که صدمه یا حادثه آزار دهنده در حال رخ دادن است یا قرار است رخ دهد.
2. شخص تصور می کند که شخصی قصد آزار و صدمه رساندن به او را دارد.

مثالهایی از پارانویای بالینی
به طور کلی و با استفاده بی قید و شرط از اصطلاح پارانویا، می توانیم بگوییم توهمات پارانویید می توانند شامل مواردی چون اینکه شخص تصور می کند تحت تعقیب است، مسموم شده است یا شخصی بسیار مهم (مانند یک شخصیت سینمایی، سیاسی یا ورزشی)، دورادور عاشق اوست. چنین توهماتی به عنوان جنون جنسی نیز شناخته می شوند. توهمات پارانویید معمول دیگر شامل این باور است که شخص خود را مبتلا به بیماریی تخیلی یا آلودگی انگلی می داند، یا اینکه باور دارد ماموریتی ویژه داشته و یا اینکه برگزیده خداوند است، یا اینکه اعمال وی توسط نیرویی خارجی کنترل می شود.
بسیاری از حکام مستبد، به پارانویا مبتلا بوده اند. برای مثال استالین نمونه بارزی از شخص پارانویید بوده است. این مورد می تواند سوال خوبی را به وجود بیاورد که در مورد استالین، در واقع دشمنان زیاد او توهم نبودند.
آیا این ممکن است که داشتن دشمنان زیاد، برای ابتلا به پارانویا کافی نیست؟ این مبحث، موجب بروز مباحث فلسفی فراوانی شده است که به این لطیفه نیز منجر شده است: " اینکه تو پارانویا داری دلیل نمی شود که کسی آن بیرون نخواهد تو را بکشد."
درمان پارانویا
درمان پارانویا بیش از هرچیز با رفتار درمانی (behavior therapy) انجام می شود که هدف آن کاستن از حساسیتهای فرد مبتلا، نسبت به انتقادها و همچنین تقویت تواناییهای اجتماعی او است. سر و کار داشتن با افراد پارانیید بسیار مشکل است زیرا بسیار زودرنج هستند و رفتارشان معمولاً خصمانه است و از نظر احساسی بسیار بسته و نسبت به هر فعالیتی بی میل هستند.
به همین دلیل، درمان این مشکل، از پیشرفت کندی برخوردار است.برای درمان این افراد باید کوشش شود که در ابتدا چرخه شک و تردید او شکسته شود و او با تمرینهای آرامش بخش و روشهای کنترل اضطراب، از حالت انزوا خارج شود و کمکم با کمک پزشک و اطرافیان خود، تغییراتی اساسی در رفتارهای خود به وجود آورد.
بروز پارانویا در فرهنگ عمومی
در فرهنگ عامه امروز، پارانویا اشکال و روش های مختلفی برای ابراز خود پیدا کرده است از جمله :
• اعتقاد به اینکه قدرت خاصی دارند یا در یک ماموریت مخصوص هستند (هذیان عظمت) • تئوری توطئه یا اعتقاد به اینکه اخبار و وقایع کاملاً نامربوط، درواقع اجزا یک نقشه بزرگ و توطئه آمیز هستند. • تعقیب شدن توسط دشمنان قدرتمندی چون تروریست ها، بشقاب پرنده، سازمان های مخفی یا شیاطین • کنترل افکار توسط اشعه نامرئی و دستگاه های پیشرفته • ترس از مسموم شدن و اعتقاد به اینکه بعضی مواد غذایی اصولا برای مسموم کردن بشر ساخته شده اند (مانند قند مصنوعی و آب های معدنی)
پارانویا و روشنفکران
زیگموند فروید (۱۹۳۹- ۱۸۵۶) پدر روانکاوی، اختلال پارانویا (Paranoia) را خاص روشنفکران می داند و می گوید: "بیماران پارانویا که عموماً افراد مجرد و از زمره روشنفکران اند، از شک و بدگمانی خود رنج می برند، از دشمنان خیالی وحشت دارند و برای مبارزه با آنان، تلاش و وسایل بکر و بدیعی ابداع می کنند." [۲] ناگفته پیداست این مفهوم فروید را نمی توان به تمام گروه روشنفکری تعمیم داد و از طرف دیگر نیز نمی توان مصادیق بارز رفتار پارانوئیدی را در کثیری از روشنفکران و سردمداران افکار بلند بشری نادیده گرفت. اینجاست که با صرف نظر از مفهوم "بیماری" که به نوعی اختلال روانی آن هم به تنها تعداد کمی از افراد جوامع اشاره دارد، می توان با تعدیل این مهم، آن را به تمامی افراد بشری تعمیم داد و آن را امر طبیعی دانست، چرا که سوءظن در حد کوچکی لازمه تعامل و تصمیم گیری درست است. ثانیاً پارانویا را جزء اجتناب ناپذیر اندیشه صاحبان افکار بلند و انتزاعی نگر به شمار آورد تا ضمن صحه گذاشتن بر این فرض فروید، منظور او را به درستی فهمید. از این رو با مراجعه به زندگینامه روشنفکران و نفوذ در لایه های زیرین و پنهانی زندگی و افکار آنان، شاید به جرات بتوان گفت افرادی همچون گالیله، ژان ژاک روسو، نیچه، شوپنهاور، کافکا، همینگوی، تولستوی، فروید و … اگرچه از اختلال شخصیت پارانوئیدی به دور بوده اند لیکن اندیشه های پارانوئیدی داشته اند و آن را در گفته ها و نوشته های خود تصویر کرده اند.
شاید فروید به این دلیل پارانویا را درباره روشنفکران مطرح می کند که روشنفکران افرادی هستند که قدم به مناطق ممنوعه می گذارند، به مطلق تردید دارند، به مقدسات حمله ور می شوند، از تابوها عبور می کنند، علیه حکومت می شورند، جانب محرومان و رنجدیدگان را می گیرند و نه تنها از برخورداران قدرت و ثروت طرفداری نمی کنند، بلکه استبداد و دیکتاتوری را به چالش می خوانند که بازخورد این امر سبب شکل گیری "توهم توطئه" در آنان می شود و برای خنثی کردن توطئه های دشمن فرضی به واکنش های پارانوئیدی پناه می برند تا از این مجرا امنیت روانی خود را بازیابند.
گالیله در یک اقدام نمادین "کاپرا را به سرقت ادبی متهم می کند و تا محکوم کردن او به وسیله مقامات پادوا پیش می رود… در ونیز هجونامه یی بر ضد کاپرا منتشر می کند." علاوه بر آن قاطعیت و اصرار او در راه ابراز عقایدش و واژگونی اصول فکری دانشمندان پیشین، سبب شد هم عصرانش "تکبر" و "جاه طلبی بیهوده" را نیروی محرک اعمال و نظرات او بدانند. ژان ژاک روسو که خود را دوستدار بشریت می دانست و انرژی فکری – روانی خود را صرف آزادی انسان از قید و بندهای طبیعی و ماوراء طبیعی کرد، با انتشار کتاب "امیل" به جرم فتنه جویی و اغتشاش گری علیه مذهب کاتولیک، کتابش را آتش زدند و خود او تا چندی متواری بود و به قول سیمون دوبووار: "روسو از هذیان تحت آزار و تعقیب بودن رنج می برد و در آخر از آن خسته شد و به خوف اینکه نقشه هایی بر ضد وی در کار است، پایان داد. او این کار را با تمجید از خود عملی ساخت که این نیز شکلی از اختلال دماغی است. ولی این وضع آرامش وی را فراهم آورد." نیچه به محض اینکه معشوقش او را قال گذاشت، به جنون روی آورد و به زنان بدبین شد. علیه آنان مطلب نوشت و تا آخر عمر از آنها واهمه داشت. شوپنهاور و مادرش علیه همدیگر نامه های توهین آمیز می نوشتند و همدیگر را به باد دشنام و ناسزا می گرفتند. کافکا یک روز صبح از خواب برخاست، احساس می کرد "محاکمه" خواهد شد و بایست در دادگاه حاضر شود. همینگوی "پس از معالجه های گوناگون برای افسردگی و پارانویا، بهترین تفنگ دولول شکاری انگلیسی خود را برداشت، دو فشنگ در آن گذاشت و جمجمه خویش را متلاشی ساخت." تولستوی دچار هذیان عظمت شد و خود را "برادر بزرگ خداوند" برشمرد و حتی خود فروید از پارانویا در امان نبود. همانندسازی او با موسی که نشان از داعیه پیامبری او بود، این باور را در او ایجاد کرده بود که به سان موسی می تواند وعده دهنده "ارض موعود" باشد و بشریت را زیر سلطه فکری خود گرد آورد. این نگرش او از این شعارش در کتاب "تعبیر رویا" که "اگر نتوانم آسمان را مطیع سازم، جهنم را زیر و رو خواهم کرد." به آسانی قابل درک است و آن هنگام که اوج مخالفت ها علیه او برپا شده بود در نامه یی به "فرنتسی" چنین نوشت: "امکان دارد بعد از آنکه این همه سرود تدفین بیهوده بر سر ما نواخته شده است، این بار ما واقعاً دفن شویم، این مساله به میزان زیادی سرنوشت شخصی ما را تغییر خواهد داد ولی تغییری در سرنوشت دانش ما ایجاد نخواهد کرد، ما حقیقت را در تملک خود داریم."
روشنفکر بسته به متدولوژی که دارد اغلب رگه یی از پارانویا جزء جدایی ناپذیر شخصیت و اندیشه او است چرا که او ارزشی بیش از حد برای خود قائل است، اعتقادات دیگران را به چالش می برد، گاهی مواقع قضاوتی خشک و یکجانبه دارد، به طرزی دیوانه وار از یک موضوع دفاع می کند یا به رد دیگری می پردازد و علاقه مند به تحلیل و تفسیر است. بیش از افراد عادی از حساسیت، زودرنجی، شکاکی، بدبینی و یک دندگی بهره مند است و چه بسا همین ویژگی ها و حالت های متفاوت است که موجب شکل گیری اندیشه های عمیق در او می شود.
بدین ترتیب شخصیت روشنفکر تا حدی به انقباض می گراید. چانه زن و اهل بگومگو می شود، وضع موجود را بهتر از آنچه هست، می خواهد، خود را یگانه و منحصر به فرد می داند، در برابر دنیای بیرون حالت دفاع به خود می گیرد و گاهی دوستان نزدیک خود را نیز در شمار دشمنان سرسخت قلمداد می کند.
روشنفکر بلندپرواز و خودبزرگ بین است. از این رو همواره یک گرایش ناهشیار به اصلاح گرایی و ایجاد رفرم دارد، ادعای عظمت و جاودانگی می کند، خود را دانای کل می داند که باید معلم اخلاق دیگران باشد، همیشه به دنبال نقص زدایی از کار دیگران است در حالی که نقایص خود از نظرش دور می ماند و خود را صاحب رسالت و ماموریت برای تحول و دگرگونی وضع موجود و نجات بشریت از چالش ها می داند.
خلاصه اینکه چون روشنفکر به طور فطری موجودی معترض است، اعتراض پایان ناپذیر او سبب می شود مدام در معرض بی مهری و تهدید باشد و به ویژه مورد هجوم و آزار حاکمان و صاحبان قدرت، ثروت و دانش قرار بگیرد. از این رو روشنفکر یا از حکومت وحشت دارد و از چوبه دار می هراسد یا از هم طبقه هایش و از اینکه در صدد تخریب و حذف او برآیند و از گردونه رقابت بیرونش کنند. شریعتی در سال های آخر عمر نوشت: "مرگ هر لحظه در کمین است. توطئه ها در میانم گرفته اند. من با مرگ زندگی کرد ه ام، با توطئه خو کرده ام… آنچه نگرانم کرده است ناتمام مردن نیست… ترسم از نفله شدن است…" و جلال آل احمد از "یک چاه و دوچاله" یی که احساس می کرد دوستان و رقبایش برای سقوط او کنده اند کتاب نوشت.
گاهی پارانویای روشنفکر فلسفی است. روشنفکر گمان آن دارد که توسط نیروهای نامرئی و ماوراء طبیعی معدوم شود و در قبضه انهدام خدایان قهار محو شود یا به سان "پرومته" در زنجیر خدایان گرفتار شده یا همچون سیزیف، به انجام کار بیهوده و بی امید گماشته شود.[۱۰]
اختلال شخصیت ضد اجتماعی
اصطلاح شخصیت ضد اجتماعی همواره به صورت مترادف جامعه ستیز به کار رفته است. این برچسپ یا اصطلاح این رفتار را خارج از معیارهای اخلاقی متداول جامعه توصیف می کند و آن را به عنوان یکی از جدی ترین اختلال های روانی در نظر می گیرد.

نشانه ها
چهار نشانهٔ اختلال شخصیت ضد اجتماعی (Antisocial personality disorder)عبارت اند از: خود محوری، فقدان وجدان، رفتار تکانشی و جازبهٔ سطحی. خود محوری به اشتغال ذهنی فرد به مسایل خود و عدم حساسیت به نیازهای دیگران مربوط می شود. فرد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی به زندگی خود در دنیا یی که با تنهایی او آمیخته شده است ادامه می دهد، گویی که در مکان جدا و عایقی قرار دارد و هرگز دوست و آشنایی ندارد. این افراد اغلب فکر می کنند که با دیگران تفاوت دارند. آن ها ظاهراً احساس توجه و نگرانی نسبت به دیگران را درک نمی کنند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی، اضطراب، گناه و یا احساس های پشیمانی را حتی در صورتی که آسیب زیادی را به دیگران وارد کرده باشند، تجربه نمی کنند. آن ها اغلب، هنگامی که با رفتار تخریبی خود روبه رو می شوند، آرام و موقر باقی می مانند و نسبت به کسی که بتواند آن ها را فریب دهند، احساس تنفر می کنند.
این افراد بر خلاف بزرگسالانی که یاد گرفته اند، رضایت مندی های بی درنگ خود را به خاطر اهداف دراز مدت فدا کنند، بدون توجه به پیامدهای احتمالی بر اساس تکانه های خود عمل می کنند. آن ها مشاغل و روابط خود را به طور ناگهانی تغییر می دهند و اهل خشونت و بی ملاحظه هستند. آن ها اغلب، سابقهٔ مدرسه گریزی دارند و ممکن است مکرراً به خاطر رفتار مخرب از مدرسه اخراج شده باشند. حتی هنگامی که آن ها پیوسته به خاطر رفتارهای خود تنبیه شوند، نسبت به رابطهٔ بین رفتارشان و پیامدهای آن ها هیج بینشی ندارند.
افراد مبتلا به شخصیت های ضد اجتماعی می توانند کاملاً فریبنده و متقاعد کننده به نظر آیند و به طور قابل توجهی نسبت به نیازها و ضعف های دیگران واقف اند. آن ها حتی در حالی که فردی را استثمار می کنند، احساس های اعتماد را در وی بر می انگیزانند. کن بایانچی در فریب دادن دیگران به اندازه ای مهارت داشت که توانست زنی را متقاعد کند که دربارهٔ بعضی از قتل ها، برای حمایت از وی شهادت دروغ بگوید. بایانچی می دانست که این زن تنها به طور اتفاقی قبل از دستگیری وی حضور داشت و هنگامی که در جایگاه دادگاه بود، او را متقاعد کرد که به وی کمک کند.
اگرچه به نظر می رسد که چنین افرادی احتملاً مجرم می شوند، ولی بسیاری از افراد جامعه ستیز از مشکلات قانونی اجتناب می کنند و با استفاده از روش های کمتر قابل توجه به عنوان تاجران بی رحم، روحانیون و سیاست مدارانِ متقلب به دیگران آسیب وارد می کنند.
علت ها
اگرچه علت های اختلال شخصیت ضد اجتماعی کاملاً شناخته نشده اند، ولی پژوهش ها از تبیین های مربوط به وراثت و هم از تبیین های مربوط به پرورش و ترکیبی از هر دو حمایت می کنند. همبستگی بالایی بین شیوه های فرزند پروری و سرمشق دهی نامناسب به دست آمده است. افراد مبتلا به شخصیت ضد اجتماعی اغلب به خانواده هایی تعلق دارند که با محرومیت هیجانی، روش های انضباطی خشن و بی ثبات مشخص می شوند و علاوه بر این، رفتارهای والدین نیز ضد اجتماعی است.
اختلال شخصیت مرزی
اختلالات شخصیتی مرزی (به انگلیسی: Borderline personality disorder) یا BPD یک نوع اختلال شخصیتی شبیه به اختلالات دو قطبی است. همانند اختلالات دوقطبی افراد مبتلا به BPD هنگامی که افسردگی بر طرف می شود، وارد دورهٔ شیدایی می شوند. در فرد با اختلالات دوقطبی، دوره های شیدایی یا افسردگی برای چند روز یا چند هفته ادامه می یابد. اما دوره های افسردگی یا شیدایی در BPD از چند ساعت تا یک روز است. BPD ممکن است با اختلال های مرتبط با مصرف مواد مخدر همراه شود. افرادی که BPD دارند الگوی ناپایداری در روابط اجتماعی دارند.
اگرچه علت BPD ناشناخته است اما هم محیط و هم ژنتیک نقش اساسی را در مبتلا شدن به این بیماری دارند.
اختلال شخصیت نمایشی
این بیماری، یک بیماری روانشناختی است که که فرد مبتلا به آن به دنبال جلب توجه دیگران و خودنمایی است.
نشانه ها
* جلب توجه دیگران
* خودنمایی
* در موقعیت هایی که کانون توجه نیست، احساس ناراحتی می کند.
* فریب کاری
* هیجانات را به طور سطحی و با تغییرات سریع ابراز می کند.
* سبک گفتار او برداشت گرایانه و فاقد جزئیات است.
* سرزنش کردن دیگران
* نادیده گرفتن احساسات دیگران
* رقابت با دیگران
* دروغ گفتن
* خودداری از انجام مسئولیت با ادعای فراموش کردن آن مسئولیت
* دیر کردن
* دلیل تراشی
* به آسانی تحت نفوذ دیگران و موقعیت قرار می گیرد.
درمان
این بیماران غالباً از احساسات واقعی خود بی خبرند. بنابراین، کمک به آنها در جهت بینش نسبت به احساسات درونی شان یکی از فرآیندهای مهم درمان است. احتمال تعجب، انکار یا خشم در مقابل این بینش داده شده وجود دارد.
اختلال وسواسی جبری
نقشه پراکندگی اختلال وسواسی جبری سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۰۲
اِختِلالِ وَسواسی جَبری یا اختلال وسواس فکری عملی (به انگلیسی: Obsessive-compulsive disorder، به اختصار OCD)، یک اختلال اضطرابی است.
اختلال وسواسی جبری نوعی اختلال اضطرابی مزمن است که با اشتغال ذهنی مفرط در مورد نظم و ترتیب و امور جزئی و همچنین کمال طلبی همراه است، تا حدی که به از دست دادن انعطاف پذیری، صراحت و کارائی می انجامد.
در اختلال وسواسی-اجباری افکار وسواس گونه و اضطراب آور با وسواس های عملی همراه می شود. این وسواس های عملی کارهایی وسواس گونه هستند که شخص برای کوشش در راه کاهش وسواس های فکری خود انجام می دهد. این کردارها تکراری و کلیشه ای و تا اندازه ای غیرارادی هستند.
وسواس شامل احساس ، اندیشه یا تصویر ذهنی مزاحم است و اجبار شامل رفتاری آگاهانه و عودکننده است . ریشه بیماری وسواس اضطراب است و بیماری به دو شکل فکری و عملی بروز می کند. چنانچه بیمار در برابر انجام عمل وسواسی مقاومت کند، اضطرابش بیشتر می شود. گاهی اوقات کودکان هم دچار وسواس می شوند که معمولاً نشانه های آن رفتارهای پرخاشگرانه، تکرار کلمات و یا لجبازی با اطرافیان است.
فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی برای کاهش اضطراب خود که ناشی از فکر مزاحم، دست به انجام عملی می زند که اضطراب او را کاهش دهد که این خود می تواند به شدت اختلال کمک کند.
تحقیقات نشان می دهد بین یک تا سه درصد جامعه ممکن است به اختلال وسواس فکری عملی مبتلا باشند
اختلال وسواسی جبری
اِختِلالِ وَسواسی جَبری یا اختلال وسواس فکری عملی (به انگلیسی: Obsessive-compulsive disorder، به اختصار OCD)، یک اختلال اضطرابی است.
اختلال وسواسی جبری نوعی اختلال اضطرابی مزمن است که با اشتغال ذهنی مفرط در مورد نظم و ترتیب و امور جزئی و همچنین کمال طلبی همراه است، تا حدی که به از دست دادن انعطاف پذیری، صراحت و کارائی می انجامد.
در اختلال وسواسی-اجباری افکار وسواس گونه و اضطراب آور با وسواس های عملی همراه می شود. این وسواس های عملی کارهایی وسواس گونه هستند که شخص برای کوشش در راه کاهش وسواس های فکری خود انجام می دهد. این کردارها تکراری و کلیشه ای و تا اندازه ای غیرارادی هستند.
وسواس شامل احساس ، اندیشه یا تصویر ذهنی مزاحم است و اجبار شامل رفتاری آگاهانه و عودکننده است . ریشه بیماری وسواس اضطراب است و بیماری به دو شکل فکری و عملی بروز می کند. چنانچه بیمار در برابر انجام عمل وسواسی مقاومت کند، اضطرابش بیشتر می شود. گاهی اوقات کودکان هم دچار وسواس می شوند که معمولاً نشانه های آن رفتارهای پرخاشگرانه، تکرار کلمات و یا لجبازی با اطرافیان است.
فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی برای کاهش اضطراب خود که ناشی از فکر مزاحم، دست به انجام عملی می زند که اضطراب او را کاهش دهد که این خود می تواند به شدت اختلال کمک کند.
تحقیقات نشان می دهد بین یک تا سه درصد جامعه ممکن است به اختلال وسواس فکری عملی مبتلا باشند.

وسواس فکری
وسواس فکری در مبتلایان به این بیماری عقیده، هیجان یا تکانه ای ست که مکررا و مصرانه برخلاف میل شخص خود را وارد ضمیر هشیار او می کند. این افکار، تکانه ها یا تصاویر ذهنی به طور مکرر و مقاوم برای شخص اتفاق افتاده، ناراحتی و اضطراب بارزی را در او بر می انگیزند.
معمولا شخص می کوشد آن ها را نادیده گرفته، از ذهن خود بیرون کند و یا با عمل و فکر دیگری خنثی کند و البته آگاهی دارد که این پدیده های مزاحم حاصل ذهن خود او هستند و مثل تزریق افکار از خارج تحمیل نمی شوند.http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%84_%D9%88%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%B3%DB%8C_-_%D8%AC%D8%A8%D8%B1%DB%8C – cite_note-3
وسواس عملی
وسواس عملی تکانه غیرقابل مقاومتی برای انجام یک عمل غیر منطقی (مانند شستن مکرر) است.[۵]
روان کاوی
واکنش سازی، ابطال، جداسازی، توجیه عقلی و دلیل تراشی مهمترین دفاع های روانی هستند که ممکن است منجر به پیدایش وسواس شوند.[۶]
همه گیری
* مردان و زنان به یک اندازه ممکن است به اختلال وسواسی جبری مبتلا شوند. اما ابتلا به این اختلال در مردان عمدتن در سنین پایین تری نسبت به زنان روی می دهد.[۷]
* احتمال تطابق در دوقلوهای همسان بالاتر است.

درمان
با دارو و روان درمانی تلاش در بهبود بیماری می شود. از موثرترین راهکارهای تجربه شده جهت رهایی از این اختلال فکری ، درمان شناختی رفتاری یا Cognitive behavioral therapy است. از داروهای مهارکننده بازجذب سروتونین مانند فلوکستین و ضدافسردگیهای سه حلقه ای به خصوص کلومیپرامین نیز استفاده می شود.
منابع
* هارولد کاپلان و بنیامین سادوک، چکیده روانپزشکی بالینی، نصرت الله پورافکاری، سوم پائیز ۱۳۷۷، تهران: آزاده، ISBN 964-90053-2-3
* روان شناسی عمومی (از نظریه تا کاربرد) جلد دوم شابک: ۹۶۴-۶۳۸۹-۰۱-۵

14


تعداد صفحات : 14 | فرمت فایل : WORDx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود