تارا فایل

تحقیق در مورد تاریخچه مسجد


تاریخچه مسجد :
حضرت ابراهیم به فرمان خدا، خانه کعبه را بنا نهاد تا موحدان و خداپرستان، عبادتگاههای در خور و شایسته داشته باشند. بعدها صومعه ها کلیساها و کنیسه ها، مکان عبادت پیروان ادیان گوناگون بود. در اسلام، پس از هجرت پیامبر به مدینه، اولین مسجد با همکاری مسلمانان ساخته شد.

نخستین مسجد را پیامبر در مدینه در کنار خانه خود ساخت. زمین آن، خوابگاه شتران بود و پیغمبر آن را از صاحبش خرید و سپس خلفا و حاکمان و پادشاهان بر وسعت آن افزودند و در تزیین آن کوشیدند.

در صدر اسلام در هر شهر، یک مسجد داشت. ولی از آنجا که برای بسیاری از مسلمانان، روزی پنج بار رفتن به مسجدهای دیگر کاری دشوار بود، از این رو، در کنار مسجد جامع شهر، مسجدهای دیگری در محله ها و حتی در روستاها ساخته شدند.

از زمان قدیم در هر مسجدی مناره یا مناره هایی برپا می شده است. مناره ها، برج گونه هایی هستند که موذن از فراز آن اذان می گوید و مومنان را به برپایی نماز فرامی خواند. مناره، نخستین بار در زمان امویان در سوریه ساخته شد.

مسجد ضرار : مسجدی بود که در کنار مسجد قبا، به وسیله گروهی از منافقان طایفه بنی غنم بن عوف ساخته شد که پیامبر با خراب کردن آن موافق بودند. منافقان کوتاه شدن مسیر بیماران و کسانی که کارشان زیاد است را بهانه ای برای ساختن این مسجد بیان کردند. این مسجد از روی حسادت و کینه، به عنوان مکانی برای دسیسه علیه اسلام بنا شده بود که پیامبر (ص) می فرمایند: "به این مسجد که مردمی ظالم آن را ساخته اند بروید و پس از ویران کردن، آن را آتش بزنید".

به مردم بگو به این مکان (مسجد مقدَس جمکران) رغبت کنند و آنرا
عزیز دارند.
(از فرمایشات حضرت مهدى عج الله به حسن بن مثله جمکرانى)

مسجد مقدس جمکران در نزدیکى شهر مقدس قم واقع شده و همواره پذیراى زائرینى از نقاط مختلف ایران و جهان مى باشد. این مکان مقدس، تحت توجهات خاصه حضرت بقیه الله الاعظم (اوراحنا فداه) قرار دارد و آن حضرت از شیعیانشان خواسته اند که به این مکان مقدس روى آورند، چرا که این مکان، داراى زمین شریفى است و حق تعالی آن را از زمین های دیگر برگزیده است.
شیخ حسن بن مثله جمکرانى، یکى از صلحا و سومین سفیر حسین بن روح نوبختى؛ یکی از نواب اربعه مىگوید: من شب سه شنبه، 17 ماه مبارک رمضان سال 373 هجرى قمرى در خانه خود خوابیده بودم که ناگاه جماعتى از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بیدار کردند و گفتند:
برخیز و مولاى خود حضرت مهدى علیه السلام را اجابت کن که تو را طلب نموده است.
آنها مرا به محلى که اکنون مسجد جمکران است آوردند، چون نیک نگاه کردم، تختى دیدم که فرشى نیکو بر آن تخت گسترده شده و جوانى سى ساله بر آن تخت، تکیه بر بالش کرده و پیرمردى هم نزد او نشسته است، آن پیر، حضرت خضر علیه السلام بود که مرا امر به نشستن نمود، حضرت مهدى علیه السلام مرا به نام خودم خواند و فرمود:
برو به حسن مسلم (که در این زمین کشاورزى مىکند) بگو: این زمین شریفى است و حق تعالى آن را از زمین هاى دیگر برگزیده است، و دیگر نباید در آن کشاورزى کند.
عرض کردم: یا سیدى و مولاى! لازم است که من دلیل و نشانه اى داشته باشم و گرنه مردم حرف مرا قبول نمىکنند، آقا فرمود:
تو برو و آن رسالت را انجام بده، ما نشانه هایى براى آن قرار مىدهیم، و همچنین نزد سید ابوالحسن (یکى از علماى قم ) برو و به او بگو: حسن مسلم را احضار کند و سود چند ساله را که از زمین به دست آورده است، وصول کند و با آن پول در این زمین مسجدى بنا نماید.
به مردم بگو: به این مکان رغبت کنند و آنرا عزیز دارند و چهار رکعت نماز در آن گذارند.
دو رکعت اول:
به نیت نماز تحت مسجد است، در هر رکعت آن یک حمد و هفت بار (قل هوالله احد) خوانده مىشود و در حالت رکوع و سجود هم هفت مرتبه ذکر را تکرار کنند.
دو رکعت دوم:
به نیت نماز امام زمان علیه السلام خوانده مىشود، بدین صورت که سوره حمد را شروع کرده و آیه (ایاک نعبد و ایاک نستعین) صد مرتبه تکرار مىشود و بعد از آن، بقیه سوره حمد خوانده مىشود، و سپس سوره (قل هو الله احد) را فقط یک بار خوانده و به رکوع رفته و ذکر (سبحان ربى العظیم و بحمده) هفت مرتبه، پشت سر هم تکرار مىشود. و سپس به سجود رفته و ذکر (سبحان ربى الاعلى و بحمده) نیز هفت مرتبه، پشت سر هم تکرار مىشود.
رکعت دوم را نیز به همین ترتیب خوانده، چون نماز به پایان برسد و سلام داده شود، یک بار گفته مىشود (لا اله الا الله) و به دنبال آن تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام خوانده شود وبعد از آن به سجده رفته و صد بار بگویند: (اللهم صل على محمد و آل محمد).
آنگاه امام علیه السلام فرمودند: هر که این دو رکعت نماز را در این مکان (مسجد مقدس جمکران) بخواند مانند آن است که دو رکعت نماز در کعبه خوانده باشد.
چون به راه افتادم، چند قدمى هنوز نرفته بودم که دوباره مرا باز خواندند و فرمودند:
بزى در گله جعفر کاشانى است، آنرا خریدارى کن و بدین مکان آور و آنرا بکش و بین بیماران انقاق کن، هر بیمار و مریضى که از گوشت آن بخورد، حق تعالى او را شفا دهد.
حسن بن مثله جمکرانى مىگوید: من به خانه بازگشتم و تمام شب را در اند یشه بودم، تا اینکه نماز صبح را خوانده و به سراغ على المنذر رفتم و ماجراى شب گذشته را براى او نقل کردم و با او به همان مکان شب گذشته رفتیم، و در آنجا زنجیرهایى را دیدیم که طبق فرموده امام علیه السلام حدود بناى مسجد را نشان مىداد.
سپس به قم نزد سید ابوالحسن رضا رفتیم و چون به در خانه او رسیدیم، خادم او گفت: آیا تو از جمکران هستى؟ به او گفتم: بلى! خادم گفت: سید از سحر در انتظار تو است. آنگاه به درون خانه رفتیم و سید مرا گرامى داشت و گفت: اى حسن بن مثله من در خواب بودم که شخصى به من گفت:
حسن به مثله، از جمکران نزد تو مىآید، هر چه او گوید، تصدیق کن و به قول او اعتماد نما، که سخن او سخن ماست و قول او را رد نکن.
از هنگام بیدار شدن تا این ساعت منتظر تو بودم، آنگاه من ماجراى شب گذشته را براى وى تعریف کردم، سید بلافاصله فرمود تا اسب ها را زین نهادند و بیرون آوردند و سوار شدیم، چون به نزدیک روستاى جمکران رسیدیم، گله جعفر کاشانی را دیدیم، آن بز از پس همه گوسفندان مىآمد، چون به میان گله رفتم، همینکه بز مرا دید به طرف من دوید، جعفر سوگند یاد کرد که این بز در گله من نبوده و تاکنون آنرا ندیده بودم، به هر حال آن بز را به محل مسجد آورده و آن را ذبح کرده و هر بیمارى که گوشت آن تناول کرد، با عنایت خداوند تبارک و تعالى و حضرت بقیه الله ارواحنا فداه شفا یافت.
ابوالحسن رضا، حسن مسلم را احضار کرده و منافع زمین را از او گرفت و مسجد جمکران را ینا کرد و آن را با چوب پوشانید. سپس زنجیرها و میخ ها را با خود به قم برد و در خانه خود گذاشت، هر بیمار و دردمندى که خود را به آن زنجیرها مىمالید، خداى تعالى او را شفاى عاجل مىفرمود، پس از فوت سید ابوالحسن، آن زنجیرها ناپدید شد و دیگر کسى آنها را ندید.
و تاکنون مسجد مقدس جمکران، ماوای منتظران و محل راز و نیاز میلیون ها عاشقی است که شکوائیه دوری از معشوقشان را به حضرت باری تعالی ارائه می دهند. در صحت اصل این مسجد شکی نیست …. و کرامات عدیده، موید این مسجد است.

(تلخیص از کتاب نجم الثاقب، ص 383 تا 388)
موقعیت جغرافیایی مسجد محدثین *

مسجد محدثین ، در محدوده مرکزی شهر بابُل(خیابان نواب صفوی) واقع شده است.بابُل شهری است

در شمال غربی استان مازندران و در سه فرسخی دریا که به تناسب رود بزرگی که ار این شهر میگذرد

و به تناسب دهکده بزرگ اطراف آن به نام "بابُل کنار" نام "بابُل" بر این شهر نهاده شد و در سال

1314 به تصویب هیئت وزیران رسید.(نام گذشته این شهر به ترتیب مامطیر،بارفروش ده و بارفروش

بوده است.)

معروفترین امامزاده این شهر " امامزاده قاسم " و برادرش حمزه از فرزندان امام کاظم است که به

"آستانه " معروف می باشد.

مساجد متعددی اطراف مسجد محدثین واقع شده است که مانند حلقه انگشتر آن را احاطه نموده اند .

قدمت تاریخی بنای این مسجد 290 سال است که در زمان نادر شاه افشار به دستور امام زمان (عج)

به دست محمد نصیر بارفروشی(ملا نصیرا) بنا شده است.بنای قدیمی آن با ستونهای چوبی بدون دیوار

بود و سقف آن را با حصیر محلی می پوشاندند و اطراف آن را با همان حصیر حصار می کردند .

از آنجا که منزل مسکونی مرحوم ملا نصیرا در جوار این مسجد بود و اکنون نیز مقبره ایشان و مرحوم

شیخ کبیر و قسمتی از خیابان درب پشت را در بر می گیرد،استنباط می شود که زمین مسجد ،برای

آن مرحوم بود و شاهد بر این مطلب ،همجواری خانه مسکونی مرحوم ملا نصیرا با مسجد است که

درب کوچکی از خانه آن مرحوم به مسجد باز می شد و آن مرحوم از آن در به مسجد ،برای نماز و

رسیدگی به طلابی که در حجره ها ساکن بودند ، می آمد .

* تاریخچه مسجد

حدود 290 سال پیش این مسجد به امر خاص حضرت مهدی(ع)به عالم جلیل القدر،فرزانه دوره صفویه

"ملا نصیرا" بنا شده است.بر اساس تحقیقات حاصله و شو اهد موجود ،وی از نوادر روزگار و دارای فضایل

و کرامات بسیاری بوده است که در بیداری خدمت امام زمان(عج) تشرف یافته و آن حضرت به ایشان امر

فرمود تا در این مکان مسجدی بنا کنند و نام آن را محدّثین(راویان حدیث)بگذارد.

در کتابهای تاریخ مازندران و تراجم علما،در کیفیت بنای این مسجد اشاره ای نشده است ولیکن بنا بر

نقل کهنسالان از مومنین و بعضی از علمای این شهر که این مطلب،سینه به سینه تا کنون نقل شده

است،شرح بنای این مکان مقدس را چنین بیان می کند:

شبی درب منزل عالم ربانی،مرحوم ملا نصیرا،به صدا در می آید و او در را باز می کند و شخصیتی بزرگوار

و باعظمتی را می بیند که از اومی خواهد همراه وی بیاید! اونیز امتثال می کند و با هم به راه می افتند

تا به این مکان می رسند و حضرت به ایشان امر می کند که در این مکان مسجدی بنا کنند و نام آن را

"محدثّین" بگذارد.آن شخص بر سر چاهی در این مکان می ایستد و آب چاه بالا می آید و وضو، میسازد

و مرحوم ملانصیرا نیز از آن چاه وضو،می گیرد و در نماز به آن شخصیت والا مقام اقتدا می کند و

هنگامی که سر از سجده آخر نماز برمی دارد،آن شخصیت را نمی بیند و می فهمد که او مولای انس و

جان،حجه بن الحسن،امام زمان(عج)بود و بعد هلالی از خشت چیده شده را در گوشه آن زمین می بیند

که از قبل نبود و حکایت از محراب و قبله می کند و بعد ایشان دستور دادند در همان مکان محراب

بسازند.این محراب مبنای قبله مردم شهر بابل گردید. آن مرحوم در این ملاقات یا در تشرف دیگر،این

دستور را چنین بیان می کند که به صورت کتیبه ای بر روی محراب مسجد نقش بسته است:

"لَقَد اَمَرَ الشَّمسُ الخَفی خاتِمُ المَعصومینَ بِناءِ هَذا وَ سَمّاهُ بِمَسجِدِ المُحَدِّثینَ"

یعنی:به تاکید آن خورشید پنهان،آخرین معصوم،به ساختن این مکان امر فرمود و آن مسجد را مسجد

محدّثین نامید.شعبان المعظم 1136 ھ .
تاریخچه مسجد جامع ورامین
مقدمه:
مسجد مهم ترین فضای معماری در سرزمین های اسلامی است که علاوه بر کارکرد دینی و مذهبی و معنوی همواره از نقش اجتماعی سیاسی نیز برخوردار بوده است.
اهمیت نقش دینی و اجتماعی مسجد موجب شده است که معماران و برخی دیگر از هنرمندان در همه دوره های تاریخی تلاش خود را در راه خلق فضایی مناسب و شایسته برای نیایش صرف کنند. به همین جهت است که مساجد هر دوره را می توان نمونه اعلای معماری و هنر آن دوره به شمار آورد. تقدیس مساجد را می توان مهم ترین عامل حفظ و بقای ساختمان مسجدهای تاریخی دانست.
ایرانیان پس از گرایش به اسلام فرهنگ مقدس اسلام را با فرهنگ غنی ایران عجین کردند و این شامل تمامی زمینه ها و از جمله معماری است. همان طور که گفته شد تنها چند نمونه مسجد در ایران وجود دارد که به سبک اولین مسجد اسلامی که به دست پیامبر اسلام (ص) ساخته شده، بنا شده است و پس از آن معماری ایران در مسیری شروع به حرکت کرده که زاییده آن حرکت امروزه در جای جای ایران به شکل بناهای عظیم و زیبای مسجد خودنمایی می کند.
تاریخچه مسجد جامع ورامین:
بنای مسجد ورامین در زمان سلطنت سلطان محمد خدا بنده آغاز می شود. در این جا قسمتی از سفرنامه مادام دیولافوا را که در هنگام بازدید از ورامین در عهد ناصرالدین شاه قاجار به رشته تحریر کشیده شده است را نقل می کند:
"… باری پس از چهار ساعت راهپیمایی و پایمال کردن محصول مزارع و شنیدن ناملایمات از زارعین بام مخروطی شکل و گنبد مینای مسجدی که در میان مزارع سر برآورده بود از دور پدیدار گردید. این دهکده ورامین است. کمی بعد به آن جا می رسیدیم و در میان باغ ها که دیوارهای گلی داشتند، داخل شدیم. در این باغ ها درختان میوه از قبیل گیلاس و زرد آلو و گوجه و هلو، جنگل انبوهی تشکیل می دادند. خوشبختانه نظر به توصیه ای که دکتر تولوزان به کدخدا نوشته بود ما توانستیم در خانه او فرود آییم . پس از تعارفات معموله و کمی استراحت به تماشای مسجد جامع ورامین رفتیم. این بنا در قدیم بسیار عالی، با شکوه بوده ولی اکنون ویرانه ای بیش نیست. مومنین هم از ترس فرود آمدن طاق، برای عبادت به آن جا نمی روند. و بنابراین سیاحت آن مانعی ندارد و هر کس می تواند آزادانه و بدون اشکال به تماشای این خرابه بپردازد.
هنر و معماری در مسجد جامع ورامین:
مدخل مسجد دروازه ای ورودی است که تشکیل ایوان را می دهد که سرتاسر ضلع شمالی مسجد می باشد و صحن مسجد حیاطی مستطیل شکل است وسط آن حوضی است که شبیه حوض های وسط قلعه های مسکونی و رباط ها می باشد.
ایوان شبستان بلند و زیبای مسجد جامع دارای کتیبه هایی ارزشمند است کتیبه های سوره جمعه در متن و در حاشیه کتیبه های کوفی آن از نمونه های خوب کتیبه های گچ بری این عصر است. انواع طرح های اسلیمی و خط های عربی، کوفی و فارسی را داراست.
مادام دیولافوا در سفر نامه خود از گنبد مینایی مسجد جامع یاد کرده است. این مسجد دارای چند کتیبه جالب است اولین کتیبه در سردر صحن مسجد واقع شده است. این کتیبه کاشیکاری بوده. کتیبه سردر حرم یا شبستان اصلی مسجد "یا ایها الذین امنو اذا نودی…" کتیبه بالای محراب دور تا دور حرم "یسبح لله ما فی السموات و ما فی الارض…" کتیبه های بالای سردر ورودی از حرم به شبستان های شرقی و غربی…
اما کاشیکاری مسجد در قسمت های زیر دیده می شود.
در قسمت سردر اصل مسجد، در زیر قوس اصلی سردر مسجد، همچنین دو ستون تزیینی که از دو طرف قوس تا بالا و راس آن ادامه پیدا کرده و در سردر حرم نیز زیر قوس نیم گنبد کاشیکاری از پایه قوس تا راس آن از دو طرف به طور کامل و همانند سردر اصلی مسجد وجود دارد.
بالای محراب، تا گوشواره ها هیچ کاشیکاری وجود ندارد. در قسمت پایین حرم در کتیبه 3 در ورودی به شبستان های شرقی و غربی که قبلا در مورد آنها صحبت کردیم نیز کاشیکاری زیبایی خودنمایی می کند.
شگرف ترین گچبری های این مسجد در بالا و اطراف محراب مسجد وجود دارد. این، گچبری ها با نقش های اسلیمی گل و بوته به شکل برجسته و کاملا زیبایی ایجاد شده اند پیچیدگی این طرح ها به قدری است که انسان به راحتی نمی تواند باور کند که قدرت دست یک هنرمند، خالق آن بوده است.
در حال حاضر به دور ساختمان دیواری کشیده شده که نقش حفاظ را به عهده دارد البته در گذشته این حصار وجود نداشته است. پس از گذشتن از این در دو راه برای ورود به صحن مسجد وجود دارد. یکی از ایوان شمالی و یا همان سر در ایوان شمالی مسجد که طی دهلیزی به صحن می رسد. دیگر از طریق ایوان شرقی که در وسط این ضلع دارای دری رو به همان سمت (مشرق) می باشد. صحن مربع شکل مسجد مانند یک فضای تقسیم عمل می کند به طوری که فردی که وارد صحن می شود پس از وضو ساختن در حوض وسط صحن می تواند محل نشستن خود را در هر یک از چهار ایوان انتخاب کند. محور طولی مسجد جامع ورامین منطبق بر عکس مسیر خیابانی به همین نام است که به میدان قدیمی شهر منتهی می شود. در کنار این میدان که همگان قدمت آن را تصدیق می کنند برج علاءالدوله با قدمت هشتصد ساله خودنمایی می کند. در انتهای خیابان نگاه ما به سر در و گنبد مسجد گره می خورد و ابهت مسجد حواس انسان را معطوف به خود می سازد تا جایی که هنگام قدم زدن در این خیابان به سمت مسجد تا چند لحظه ای فرد از اطراف خود غافل می شود. و اگر هشدار بوق اتومبیلی به صدا در نیاید چه بسا که اتفاقی برای انسان رخ دهد. این که این مسجد دقیقا در محور طولی این معبر واقع شده مسلما اتفاقی نبوده است. به دلیل این که ورامین بر یک دشت هموار واقع است در گذشته که ارتفاع ساختمان ها خیلی کمتر بوده گنبد مسجد جامع راهنمای خوبی برای مسافرانی بود که به سوی این شهر می آمدند.
ایوان های شرقی و غربی دارای پنجره هایی هستند و باز آنچنان که در شرح جغرافیای ورامین آوردیم بادهای این ناحیه از شرق به غرب و یا عکس آن می وزند. با توجه به آن که سرعت وزش این بادها، جز در مواردی خاص از حالتی متوسط و نسیم گونه بیشتر نمی شود این پنجره ها عمود بر جهت وزش باد ایجاد شده اند. ابعاد مناسب این پنجره ها و طاق های بلند ایوان باعث می شود هوا به راحتی از بیرون توسط پنجره ها به داخل هدایت شده و پس از تماس با کف ایوان که فرشی از آجر است و در سایه خنک ایوان قرار گرفته، گرمای خود به کف داده و خنک می شود و در فضای مسجد شروع به گردش می کند. این عمل از داخل صحن مربع شکل مسجد نیز تکرار می شود و تمامی ایوان ها دارای هوای خنک و تازه هستند.
به طور کلی به این دلیل که مساجد جامع تنها در روز مورد استفاده بوده اند، آن هم در روشن ترین زمان روز، بیشترین استفاده از نور طبیعی در آنها به کار رفته و در ایوان های شرقی و غربی پنجره هایی وجود دارد. 11 پنجره در ایوان غربی و 10 پنجره در ایوان شرقی مسجد تعبیه شده است.
از جمله مصالح به کار رفته در ساختمان مسجد جامع ورامین، آجر و ملات و ساروج است.
آجر : آجر از مصالح با ارزش دوره مغول و تیموری است. این نوع آجرها از گل رس معمولی تهیه می شده اند و نکته حایز اهمیت استفاده از مصالح محلی در این دوره و در مسجد جامع ورامین است. ابعاد این آجرها cm 5/4×22×22 است.
ملات ساروج: ساروج ملاتی است کندگیر و تشکیل شده از 10 پیمانه گرد آهک شکفته + هفت پیمانه خاکستر الکی + یک پیمانه خاک رس + یک پیمانه ماسه بادی + سه تا پنج کیلوگرم لویی (در هر متر مکعب ملات ساروج) + آب.
مخلوط کردن لویی (گل جگن) برای آن بود که، ملات پس از به مصرف رسیدن، هنگام گرفتن جمع نشود و نترکد.
گفتنی است در مناطق مختلف بعضی از مواد که نقش تقویت کننده را ایفا می کنند با توجه به دسترسی آن، به آن ملات اضافه و بعضی از مواد کمیاب از آن حذف می شده است. در ملات ساروج مسجد جامع از وجود شیره انگور و تخم پرندگان صحبت به میان آمده است. حال آن که در قرن هشتم ورامین دارای باغ های انگور فراوان بوده که این محصول را به راحتی در اختیار معماری قرار داده است. همچنین تهیه هزاران تخم پرنده از پرندگان مهاجری که در اطراف کویر سیاه کوه و مسیر رودخانه شور نجف آباد و دیر کویر تا قصر بهرام وجود داشته اند، کار مشکلی نبوده است.
تاریخچه مسجد الاقصی
ایران صدا: در این برنامه حجت الاسلام شمس به معرفی تارخچه مسجد الاقصی می پردازند./گروه اندیشه و معارف اسلامی
مسجدالاقصی نام مسجدی است، که در بخش شرقی شهر بیت المقدس (اورشلیم) قرار دارد. این مسجد در سال 710 میلادی ساخته شد. مسلمانان نخست به سمت بیت المقدس نماز می خواندند. این نام هم چنین در آیه اول سوره اسراء آمده است، که اشاره به معراج و سیر محمد از مسجدالحرام به مسجدالاقصی و از آ ن جا به آسمان دارد:
"سبْحَنَ الَّذِى اَسرَى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسجِدِ الْحَرَامِ اِلى الْمَسجِدِ الاَقْصا الَّذِى بَرَکْنَا حَوْلَهُ لِنرِیَهُ مِنْ ءَایَتِنَا اِنَّهُ هُوَ السمِیعُ الْبَصِیرُ" "منزّه است آن [خدایى‏] که بنده‏اش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الاقصى- که پیرامون آن را برکت داده‏ایم- سیر داد، تا از نشانه‏هاى خود به او بنمایانیم، که او همان شنواى بیناست.
مسجد الاقصی را باید یکی از مقدس ترین اماکن اسلامی برای مسلمانان جهان توصیف کرد. این مسجد اولین قبله مسلمانان جایی که در دوران پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) ایشان به سوی این مسجد به اذن خداوند نماز بپا می داشتند و همچنین سومین حرم شریف پس از مسجد الحرام و مسجد النبی در مکه و مدینه است . مسجد الاقصی به گواه تاریخ نویسان دومین مسجد ساخته شده بر روی زمین پس از بیت الله الحرام محسوب می شود. نقل است که " حضرت آدم (علیه السلام) آنرا ساخته وزیر بنای آنرا چهل سال پس از ساختن بیت الله الحرام بنا به دستور خداوند نهاده است. بنابراین صرف نظر از اعتقادات دینی ما مسلمانان ، قدمت ساخت این مسجد به بیش از یکهزار سال نیز سبب توجه جهانی به این مسجد خواهد بود. در قرآن مجید آمده است " سبحان الذی اسرى بعبده لیلاً من المسجد الحرام الى المسجد الاقصى الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا انه هو السمیع البصیر".
مسجد جامع تابران
در جریان کاوش هایی که طی سال های ١٣٧٩ تا ١٣٨٢ شمسی در شهر تاریخی توس صورت گرفت، بقایای مسجدی که به احتمال بسیار مسجد جامع شهر بوده و در سده ۵ ق به دستور خواجه نظام الملک ساخته شده است، از زیر خاک بیرون آورده شد. بنا به قولی بعدها مدرسه ای نیز به این مسجد ضمیمه شده که تا زمان ویرانی توس در دوره تیموریان رونق داشته است. این محوطه تاریخی ٩۴ متر طول و ۵٣ متر عرض دارد. من اخیرا دو بار به دیدن این مسجد رفتم و نظر به اهمیت این بنا مطالبی در باره آن می نویسم:

الف. با توجه به تاریخ ساخت این بنا ( اواخر سده ۵ ق ) می توان مسجد تابران توس را قدیم ترین مسجدی در خراسان دانست که از آن اثری باقی مانده است.
ب. واقع شدن این مسجد در فاصله تقریبا ١٠٠متری بنای مشهور هارونیه، نشان می دهد که به احتمال بسیار زیاد محوطه ای که اکنون هارونیه و مسجد جامع تابران در آن قرار دارند، مرکز شهر تاریخی توس بوده است. آنچه این گمان را تقویت می کند، این است که کارشناسان باستان شناسی معتقدند؛ در ضلع غربی و شمالی این بنا بازارهایی نیز وجود داشته است. این موضوع می تواند در طرح احیای شهر توس که از چند سال پیش در جریان است، دارای اهمیت بسیار باشد.
ج. آثار بیرون آمده از زیر خاک، خوشبختانه توسط کارشناسان به خوبی مرمت شده و ایجاد سقفی مناسب بر فراز کل محوطه، آن را در برابر حوادث جوی نیز محافظت می کند. نصب طناب هایی به دور محوطه و عدم امکان تماس افراد با آثار کشف شده، آنها را از صدماتی که ممکن است توسط بازدید کنندگان وارد شود نیز محفوظ می دارد.
د. نکته چهارم اینکه به نظر می رسد آثار موجود کامل نباشد و حداقل با توجه به موقعیت مسجد و بازارهای مذکور، می توان امیدوار بود که در جریان کاوش های آینده، بخشی دیگر از این مسجد و مدرسه و دیگر بناهای مرکز شهر تاریخی توس از زیر خاک بیرون آورده شود. جالب اینکه فرو رفتگی ستونهای ضلع جنوبی مسجد در زیر آسفالت اتوبانی که به سوی آرامگاه فردوسی کشیده شده، تردیدی باقی نمی گذارد که بخش هایی از شهر توس در زیر این اتوبان مدفون است.
ه. و ختم کلام اینکه تا آنجا که به خاطر می آورم، طرح بازسازی و احیاء شهر تاریخی توس، از دهه ٧٠ آغاز شده، اما تاکنون گزارشی از پیشرفت های به عمل آمده در این زمینه به صورت عمومی منتشر نشده است. اکنون کشف چنین آثاری در این مکان نشان می دهد؛ اصلی ترین کاری که باید در این باره صورت داد، کاوش های باستان شناسی به صورت گسترده است. این کار موجب کشف بقایای شهر می گردد و آنچه از زیر خاک بیرون خواهد آمد، نقشی مهم در تهیه نقشه شهر آینده توس خواهد داشت. البته ساخت و سازهای گسترده در سالیان گذشته در محوطه توس، این کار را با مشکلاتی بسیار مواجه ساخته است، اما باید امیدوار بود که در آینده ای نه چندان دور، توس پس از گذشت ۶٠٠سال ویرانی، حیاتی تازه از سر گیرد.
تاریخچه مسجد النبی : از آغاز تاسیس تا سال 87 هجری
مدینه منوره و مسجدالنبی(ص)

سال سیزدهم بعثت بود که حدود 75 نفر از انصار در عقبه منی با رسول خدا – صلی اللَّه علیه و آله و سلم – بیعت نموده 1 و سپس به مدینه منوّره بازگشتند.

نزدیک به سه ماه از این قضیه تاریخی گذشته بود که آنان و گروهی دیگر از مهاجران بسیاری از روزها، صبحگاهان به خارج مدینه می آمدند و در انتظار آن حضرت می نشستند، سرانجام روز دوشنبه 18 ربیع الاوّل فرا رسید، طبق معمول بامداد آن روز نیز به خارج مدینه رهسپار شدند و در آنجا تا نزدیکی های ظهر، چشم به راه نشستند امّا خبری نشد.

تا اینکه ظهر آن روز رسول گرامی اسلام از طریق ذوالحلیفه وارد مدینه شدند و خبر به مردم مدینه رسید، زن و مرد، کوچک و بزرگ در نزدیکی مسجد قبا به استقبال آن حضرت شتافتند، همگی در نهایت خرسندی و شادمانی به یکدیگر تبریک می گفتند و این شعر را با همدیگر می خواندند: طَلَع البَدْرُ عَلَیْنا مِنْ ثَنیّات الوداع 3 وَجَبَ الشکُر علینا ما دَعالِلّهِ داعٍ 4 در آن هنگام ابوبکر جهت عرض خیرمقدم، خدمت رسول خدا – صلی اللَّه علیه و آله و سلم – آمده، گفت: مردم مدینه مشتاقانه منتظر قدوم شمایند.

پیامبر – ص – فرمود در انتظار برادرم علیّ بن ابی طالب – علیه السلام – هستم.

آن حضرت 15 روز در قبا توقف کرد تا علی – علیه السلام – به همراه همسرش فاطمه زهرا – سلام اللَّه علیها – به آن حضرت ملحق شدند.

در این مدت، مسجد قبا را تاسیس کرد و در ضمن خانه های مدینه از بت و بت پرستی پاکسازی گشت،5 سپس رسول خدا – ص – سوار بر مرکب عازم ناحیه بالای مدینه منطقه بنوعمرو بن عوف شده و در آنجا مسکن اختیار نمود.

6 انس بن مالک گوید: رسول خدا – ص – به همراه بعضی، چهارده شب در آنجا اقامت گزیدند، در این ایّام بود که به دنبال گروهی از قبیله بنی نجار فرستادند و آنان را به نزد خود فراخواندند آنها هم بلافاصله با شمشیرهای برهنه به اقامتگاه آن حضرت آمده، در خدمتشان حضور یافتند.

انس ادامه می دهد: رسول خدا – ص – را دیدم سوار بر مرکب و ابوبکر با گروهی از بنی نجار در کنارش ایستاده و به سوی قبیله بنی نجار حرکت کردند تا به خانه ابو ایّوب انصاری – ره – رسیدند،7 حضرت بعد از نزول اجلال این آیه شریفه را خواندند: "ربّ انزلنی منزلاً مبارکاً و انت خیر المنزلین".

8 ابن اسحاق می گوید: رسول خدا – ص – در خانه ابوایّوب انصاری بود تا مسجد و خانه اش ساخته شد و سپس به خانه خود در جوار مسجد منتقل گردید.
9 کوشش رسول خدا – ص – جهت ساختن مسجدالنبی – ص –

رسول خدا – صلی اللَّه علیه و آله و سلم – خطاب به گروهی از بنی نجار فرمودند: این مکان را بهمراه آنچه دارد ارزش یابی و قیمت گذاری کنید تا جهت بنای مسجد خریداری شود، بنی نجار گفتند: به خدا قسم چیزی نخواهیم گرفت؛ زیرا شما زمین را برای خدا می خواهید.

در آن زمین نخل خرما، قبر عدّه ای از مشرکین و ساختمان مخروبه ای وجود داشت که به همین جهت در اطراف آن دیواری کشیده شده بود.

بعد از جلب رضایت قبیله بنی نجار، پیامبر عظیم الشان دستور داد: درختها را قطع کردند و قبرها را بهمراه ساختمان مخروبه صاف و هموار نمودند، و برای ساختن مسجد آماده ساختند.

سخن نزدیکتر به واقع اینکه: رسول خدا – ص – اسعد بن زراره 10 را نزد خود خواسته و فرمودند: زمین متصل به مسجدی را که در آن نماز می خوانیم بخرید تا مسجد مناسبی را بنا کنیم.

اسعد بن زراره عرض کرد: ای رسول خدا! این سرزمین متعلق به دو یتیم به نام "سهل" و "سهیل" فرزندان رافع بن عمر و بن نجّار، است که مسئولیت و سرپرستی آن دو، به عهده من است و شما می توانید در این زمین مسجد را بنا کنید.

رسول خدا – ص – فرمودند: "حتماً باید قیمت زمین را بگیرید".

لذا پس از ارزش یابی قیمت زمین را به یتیمان پرداخت نمودند11 و سپس آن را تصرف کردند.

12 پیامبر گرامی اسلام – ص – به همراه دیگر اصحاب – که در بنا و ساختن مسجد دست اندرکار بودند – ابتدا پایه های مسجد را از سنگ چیده، سپس دیوارهای آن را با خشت های خامی که مسلمانان طبق دستور آن حضرت فراهم کرده بودند، ساختند، ستونهایش را از تنه های درخت خرما قرار داده بودند و قسمتی از سقفش را با شاخه های نخل خرما پوشاندند و بخش زیادی از سقف آن بدون پوشش ماند.

13 نورالدین سمهودی نقل می کند که پیامبر اکرم – ص – هنگام ساختن مسجد چنین زمزمه می کرد: اللّهم لاخیر اِلّا خیر الآخره فارحم الانصار و المهاجره14 و نیز گفته است که امیرالمومنین علی – علیه السلام – با مهاجرین و انصار در کنار رسول خدا – ص – مشغول کار بود و این رجز را می خواند: لایستوی من یعمر المساجد یداب فیها قائماً و قاعد و من یری عن الغبار حائذاً15

وضعیت هندسی ساختمان مسجد النبی در آن روز بدین صورت بود که: مقدار سه ذراع 16 از دیوار به وسیله سنگ و بقیه آن با خشت خام بنا گردید، و چنانکه گفته شد: سقف مسجد از شاخه های نخل خرما بود و این شاخه ها بگونه ای به همدیگر چسبیده و در کنار هم چیده شده بود که آفتاب به داخل نفوذ نمی کرد.

ولیکن چنان نبود که از نفوذ آب باران جلوگیری کند، لذا بعد از مدتی، وقتی باران باریدن گرفت آب به داخل مسجد چکّه کرد، و برای مسلمانان مشکلاتی را بوجود آورد که بناچار سقف را گِلکاری نمودند.

مراغی از ابن نجار نقل می کند: از رسول خدا – صلی اللَّه علیه و آله و سلم – در مورد کیفیّت و چگونگی ساختمان مسجد سئوال کردند، فرمود: "عریشی کعریش موسی، خشیبات، والامر اعجل من ذلک".

"مسجد من سایبانی همانند سایبان موسی – علیه السلام – است که چوبهایی بهمراه داشت، (او سپس فرمود:) مرگ و اجل با سرعت تمام به سراغ انسان خواهد آمد".

17 دورانی از عمر مسجد نگذشته بود که یاران پیامبر اکرم – ص – پیشنهاد کردند مسجد را گسترش دهند و گفتند چنانچه آن حضرت موافق باشند ساختمانی محکم تر بسازند، که رسول خدا – ص – همان جواب را تکرار فرمودند.

18 ارتفاع و بلندی دیوار مسجد به اندازه قد یک نفر می شد،19 هنگامی که خورشید بالا می آمد، طول سایه دیوار به اندازه یک ذراع (دو قدم) می شد و نماز ظهر توسط مسلمانان اقامه می گردید و آنگاه که به دو ذراع می رسید نماز عصر می خواندند.

نماز رسول خدا و مسلمانان به سوی بیت المقدس برگزار می شد زیرا از قبله مسجدالنبی از ابتدای تاسیس تا مدت یکسال و اندی به سوی بیت المقدس بود، همانطوری که رسول اکرم – صلی اللَّه علیه و آله و سلم – قبل از هجرت در مکّه به سوی بیت المقدس نماز می گزارد.
مساحت مسجدالنبی – ص – در اولین مرحله

استاد محمد حسین هیکل می نویسد:20 مساحت مسجدالنبی در اولین مرحله عبارت است از 35 متر طول و 30 متر عرض که در مجموع چنین می شود: 1050 = 30*35 در این مرحله، بخشی از مسجد جهت سکونت فقرا اختصاص داده شد، آنان مورد توجه رسول خدا – ص – بودند، و مسلمانان دیگر برای آنان غذا می آوردند، آنها در وقت نماز اولین صف را تشکیل می دادند و در میدان جهاد از پیشتازان بودند.

اینان بعد از مدتی به "اصحاب صفّه"21 معروف شدند.

جایگاه اصحاب صُفَّه تا امروز همچنان باقی است که سادات و اشراف و بزرگان در این مکان می نشینند و عبادت می کنند.
ندای اذان از مسجدالنبی – ص –

پس از سپری شدن کارهای ساختمانی مسجد، ندای ملکوتی اذان توسط وحی مقرر و اعلام گردید، و وقت نمازها بوسیله اذان معلوم می شد.

یعقوبی می نویسد: دوران آغاز و صدر اسلام موذّن مسجدالنبی "بلال حبشی" بود و گاهی نیز "ابن ام مکتوم" اذان می گفت، بدین صورت که هرکدام زودتر در نماز حضور پیدا می کردند اذان را او و اقامه را دیگری می گفت.
22 تغییر و تعیین قبله مسجدالنبی – ص – توسط پیامبر- ص –

سال دوّم هجرت – نیمه ماه رجب، بعد از غزوه بدر اولی بود که – خدای سبحان اراده کرد تا قبله گاه مسلمانان را از جانب بیت المقدس به سوی کعبه تغییر دهد.

23 اینجا بود که این آیه را به رسول خدا ناز نمود: "قد نری تقلب وجهک فی السماء فلنولینک قبله ترضیها فولّ وجهک شطر المسجد الحرام، و حیث ماکنتم فولوا وجوهکم شطره…".

24 "ما صورت تو را که به سوی آسمان نگاه می کنی – و در انتظار فرمان ما برای تعیین قبله نهایی هستی – می بینیم و اکنون تو را به سوی قبله ای که از آن خشنود باشی بازمی گردانیم، پس روی خود را به جانب مسجدالحرام کن، و در هرکجا بودید صورت خود را به جانب آن گردانید".

رسول گرامی اسلام پس از 17 ماه نماز به جانب بیت المقدس، وقتی خواست قبله مسجدالنبی را تغییر دهد به گروهی از اصحاب خود دستور داد در زوایای مسجد بایستند تا جهت قبله را به سوی مسجدالحرام مشخص کند.

در این هنگام جبرائیل نازل شد و با قدرت الهی تمام موانعی را که جلو چشم رسول اللَّه – صلی اللَّه علیه و آله و سلم – قرار داشت برطرف ساخت، و سپس عرض کرد: ای رسول خدا! قبله را در جای خود قرار ده – پیامبر – ص – با دیدن کعبه معظّمه، قبله را در مسجد خود بدان سو تاسیس نمود بطوری که قبله مسجد در مقابل ناودان کعبه واقع شد.

آنگاه جبرائیل عرض کرد: درست قبله در جای خود قرار دارد.

بعد از پایان یافتن قبله مسجد، جبرائیل با اذن خداوند – متعال – هرآنچه در مقابل چشم رسول خدا – ص – جهت دیدن کعبه معظّمه محو شده بود به جای خود برگرداند.

بدین ترتیب درب جنوبی مسجد بسته شد و قبله و محراب در جای آن قرار گرفت که روبروی ناودان کعبه واقع شده است.
بازسازی و گسترش مسجدالنبی – ص – به دست مبارک رسول خدا- ص –

سال از ساختن بنای مسجدالنبی گذشت.

در سال هفتم هجری غزوه "خیبر" پیش آمد، رسول گرامی اسلام به همراه مسلمانان در نبرد با یهود در قلعه های خیبر به پیروزی رسیدند، پس از آن مدینه منوره یکپارچه در اختیار رسول خدا – ص – قرار گرفت و هر روز بر جمعیت مسلمانان افزوده می شد و عده ای بدانجا هجرت می کردند.

به همین جهت اصحاب و یاران پیامبر – ص – پیشنهاد بازسازی و توسعه مسجد را نمودند، حضرت با طرح آنان موافقت نمود، که به فرمایش امام صادق – علیه السلام -: رسول خدا – ص – در مرتبه دوّم، مسجد را توسعه دادند و آن را از ناحیه طول و عرض – هر کدام – به 100 ذرع رسانیدند.

26 در این مرحله شکل و چهار چوبه مسجد تغییر کرد؛ یعنی طول هر ضلع به صد متر رسید و بصورت مربّع درآمد.

و در روایت دیگر آمده است: که به صورت مربعی درآمد که هر ضلع آن 50 متر شد.

البته شکل اصلی آن تغییری نکرد، زیرا در مرحله اوّل که از سنگ و خشت خام و تنه درخت خرما و شاخه های آن تشکیل شده بود در مرحله بعد نیز از همین مواد و وسائل استفاده شد، لیکن نحوه چیدن دیوارها تغییر کرد بدین نحو: که خشت ها را بصورت جفت درکنار یکدیگر و سپس هر دو را مخالف دوتای دیگر – عمودی و افقی – قرار دادند.

27 مراغی از ابن زباله نقل می کند که: رسول خدا – صلی اللَّه علیه و آله و سلم – تصمیم بر آن داشت که در قسمت قبله مقداری به مسجد اضافه کند، که با رحلتش، این تصمیم عملی نگردید.

وی در استدلال برای سخن خود می گوید: زیرا روزی رسول خدا – ص – در محل اقامه نماز خود ایستاده بود که با دست مبارکش اشاره به دیوار سمت قبله نموده و فرمود: "لوزدنا فیمسجدنا" از این جمله چنین برمی آید، که حضرت آرزو می کرد مسجد را از جانب قبله توسعه دهد.
توسعه مسجدالنبی – ص – در سال شانزدهم هجری

عمر بن خطاب در زمان خلافت خود (در سال 16 هجری) درصدد برآمد که مسجدالنبی را از طرف قبله توسعه دهد، از این رو تصمیم گرفت خانه عباس بن عبدالمطلب را که در سمت قبله مسجد واقع شده بود خریده، به همراه خانه خودش به مسجد ضمیمه نماید که عباس در آن روزها با فروش خانه اش موافقت نکرد.

لیکن پس از مدتی خودش آن را به مسلمانان هدیه نمود و خانه او و قسمتی از خانه جعفر بن ابی طالب در توسعه، جزء مسجدالنبی شد.

28 و در این هنگام ستونهای چهارگوشه آن در کنار خانه مروان بن حکم قرار گرفت و در نتیجه، از قسمت جنوبی 5 متر به مسجد اضافه شد که محلّ محراب به جلوتر منتقل گردید.

همچنین از قسمت غربی 5 متر و در قسمت شمالی 15 متر توسعه یافت.

و از آنجا که خانه همسران رسول خدا – ص – در بخش شرقی مسجدالنبی قرار گرفته بود و بعد از رحلت آن حضرت همچنان در آنجا زندگی می کردند، و از همه مهمتر مدفن مبارک پیامبر – ص – و از سویی قبر ابی بکر در آن قسمت در منزل عایشه واقع بود، در قسمت شرقی مسجدالنبی تغییر حاصل نشده و همچنان باقی ماند.

در این مرحله از توسعه، خانه ابوبکر که در ناحیه غربی بود، در داخل مسجدالنبی قرار گرفت.

گفته شده: که حفصه دختر عمر خانه ابوبکر را – که در ضلع غربی بوده، و وی در زمان زندگیش نیازمند گشته بود – به /4000 درهم خرید که در دو مرحله (مقداری در زمان عمر و باقیمانده آن در زمان عثمان) ملحق به مسجدالنبی گردید.

29 با همه این تغییر و تحول، در ساختمان مسجدالنبی تغییر زیادی حاصل نشد؛ زیرا پایه ها همانند سابق سنگچین و قسمت بالای دیوار با خشت خام چیده شد.

ستونهای مسجد از تنه نخل خرما و سقف آن از شاخه های نخل بود.

فقط جهت استحکام از پایه های بیشتری استفاده گردید.

و تعداد دربهای ورودی آن به 6 عدد رسید.

بازسازی مسجدالنبی – ص – در زمان خلافت عثمان – مرحله چهارم –

در سال 24 هجری که عثمان به خلافت رسید، مردم پیشنهاد توسعه مسجدالنبی را به او دادند و در این زمینه با او صحبت کردند و از کمبود جا در مسجد شکوه نمودند. در پی آن اظهار ناراحتی‏ها، عثمان با بزرگان از اصحاب، مشورت کرد، که آنان جهت تخریب و بازسازی مسجد اتفاق نمودند، آنگاه عثمان مردم را دعوت نمود و بر فراز منبر رفت، بعد از حمد و ثنای الهی چنین اظهار نمود: "ای مردم تصمیم گرفته‏ام، مسجدالنبی را خراب کنم و آن را توسعه دهم، شنیدم رسول خدا – ص – فرمود: هرکس مسجدی را برای خدا بسازد، خداوند – منّان – در بهشت خانه‏ای برای او بنا خواهد نمود.30 "عمر بن خطاب" قبل از من این مسجد را توسعه داد، ولیکن امروز برای این جمعیت مکان بیشتری لازم است. من با خبرگان از اصحاب رسول خدا – ص – مشورت کردم، همه آنها بر خرابی و بازسازی و توسعه مسجدالنبی اتّفاق نمودند.31 مردم سخنان عثمان را تایید و تحسین کردند و برای او دعا نمودند. بنابراین عثمان مسجدالنبی را تخریب کرده، در ضلع جنوبی و غربی، هرکدام 5 متر اضافه نمود مانند آنچه در زمان عمر انجام گرفته بود. گرچه در ضلع شمالی، مقدار توسعه از زمان عمر کمتر شد ولیکن در مجموع نزدیک به دو برابر زمان عمر بر مساحت مسجد افزوده شد. در این مرحله از توسعه، ساختمان مسجدالنبی وضع و کیفیت بهتری پیدا کرد. زیرا در این بازسازی پایه دیوارهای مسجد را از سنگهای زیبا و حکاکی شده، با استفاده از آهک و گچ بنا نهاده و پایه‏های وسط را از سنگهای سوراخ شده قرار دادند که در داخل سوراخها آهن و سپس اطراف آن را سرب ریختند، سقف مسجد را از چوبهای مخصوصی بنام ساج پوشاندند، لذا نسبت به سابق از استحکام بهتر و بیشتری برخوردار گشت. این بار نیز در ناحیه شرق مسجد هیچگونه تغییر و توسعه‏ای حاصل نگردید، چرا که خانه‏های همسران رسول خدا – ص – همچنان باقی بود، و بعضی از همسران آن حضرت در آنجا سکونت داشتند. که نزدیکترین این خانه‏ها، خانه عایشه بود و در اطاق او رسول خدا – ص – و ابوبکر و عمر دفن شده بودند. توسعه و زیادی زمان عثمان تا سال 87 هجری باقی ماند، که تغییر محسوسی نکرد. پس می‏توان مساحت مسجدالنبی را به متر مربع در چهار مرحله به ترتیب ذکر کرد: 1 – مرحله اوّلیه – سال اوّل هجرت – 1050=30*35 2 – مرحله دوم – سال هفتم هجرت – 2433=33/49*33/49 3 – مرحله سوم – سال 16 هجرت – 4875=75*65 4 – مرحله چهارم – سال 24 هجرت – 5950=70*85

پاورقی‏ها:

1 . دکتر محمد ابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ص 172، – آنان 73 نفر مرد و 2 نفر زن به نامهای: اُمّ عماره و اُمّ منیع، از انصار بودند – به نقل از "الطبقات الکبری"، ج 1، ص 221. 2 . بحارالانوار، ج 19، ص 104، حدیث 1. 3 . ثنیّهالوداع: کوههای مشرف مدینه منوره است که در مسیر مکّه واقع شده. مردم مدینه مسافران را تا آنجا مشایعت می‏کردند. 4 . ترجمه شعر: آشکار شد بر ما ماه شب چهارده از کوههای ورودی شهر، واجب است بر ما حمد و ثنای الهی، مادامی که ثناگویی دارد. 5 . کامل بن اثیر، ج 2، ص 107. 6 . بحارالانوار، ج 19، ص 106 – روایتی دیگر از ابن اسحاق: رسول خدا – ص – تصمیم گرفت داخل مدینه شود بر شتر خود سوار شد و بهمراه بعضی از صحابه براه افتادند، در میان کوچه‏های مدینه به خانه هریک از انصار می‏رسید جلوی ناقه او را می‏گرفتند و می‏گفتند: ای رسول خدا! قبیله ما با آنچه به همراه دارد، در خدمت شما است به خانه ما داخل شوید و ما را مفتخر سازید. رسول خدا – ص – می‏فرمود: "جلوی ناقه را رها کنید همانا او مامور است" افسار شتر را بر روی گردنش نهادند. آمد تا در میان قبیله بنی نجّار جلوی خانه "ابوایّوب انصاری" و محلّ مسجد فعلی "مِرْبد" زانو به زمین زد، رسول خدا پیاده شد، و این افتخار نصیب ابوایوب گردید. سیره ابن هشام، ج 2، ص 140 – تاریخ طبری، ج 2، ص 116. 7 . سنن ابی داود، ج 1، ص 123. 8 . سوره مومنون: 21. 9 . سیره ابن هشام، ج 2، ص 143 – فی منزل الوحی، چاپ هفتم، دارالمعارف، ص 449. 10 . اسعد بن زراره از بزرگان قبیله بنی نجار بود، او با عده‏ای دیگر از مسلمانان در آنجا نماز می‏گزارد، رسول خدا در ابتدای هجرت با آنان در اطاق کوچکی نماز اقامه می‏نمودند زیرا "ابن امّ مکتوم" که از سوی آن حضرت به مدینه آمده بود عدّه‏ای را با احکام اسلام آشنا نمود. 11 . 10 دینار پرداخته شد "زادالمعاد، ابن القیم الجوزی، ج 2، ص 56". 12 . فیمنزل الوحی، 449. 13 . ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج 3، ص 214. نهایهالادب، جزء 16، ص 344. 14 . ترجمه شعر: پروردگارا در مقابل خوبیهای جهان آخرت خوبی وجود ندارد – پس رحمت بفرست بر انصار و مهاجرین. 15 . دکتر محمد ابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ص 211 – وفاءالوفا باخبار دارالمصطفی، ج 1، ص 329. سیره ابن هشام، ج 2، ص 142. ابن هشام می‏گوید: از بسیاری از اهل شعر پرسیدم گفتند علی بن ابی طالب – ع – را خوانده ولیکن معلوم نیست قائل و گوینده چه کسی است؟ آن حضرت یا دیگری، ترجمه رجز: مساوی نیست کسی که در ساختن مساجد مشارکت دارد و – در حال ایستاده و نشسته – تلاش می‏کند با کسی که سعی می‏کند غبار بر لباسش ننشیند

16 . در ذرع هاشمی 33/49 سانتی‏متر بوده است. 17 . الحاوی للفتاوی للسیوطی، ج 2، ص 76. منزل الوحی، ص 450. 18 . دلائل النبوه بیهقی، ج 1، فصل مسجدالرسول. زادالمعاد، ج 2، ص 56. 19 . و گفته شده یک وجب از قد یک انسان بیشتر بوده است. 20 . صفَّه: بضم "صاد" و تشدید "فاء" بر وزن ضُلَّهْ، سکوئی است بزرگ به شکل مربع مستطیل که در جهت شمالی مقبره رسول خدا – س – واقع شده و حدود 30 سانتی‏متر از سطح زمین مسجد بلندتر است.وفاءالوفاء، ج 2، ص 453. 21 . سیره ابن هشام، ج 2، ص 156. تاریخ پیامبر اسلام، ص 212. 22 . فیمنزل الوحی، ص 451. 23 . دکتر محمد ابراهیم آیتی: تاریخ پیامبر اسلام، ص 218 – ابن اسحاق می‏گوید: 18 ماه پس از هجرت در ماه شعبان قبله تغییر یافت. – سیره حلبی، ج 2، ص 257 – بحارالانوار، ج 19، ص 199 حدیث 2 : نقل می‏کند: معاویه بن عمار از امام صادق – علیه‏السلام – سوال کرد؟ چه زمانی رسول‏اللَّه – ص – از بیت‏المقدس به کعبه منصرف شد. امام صادق – ع – فرمودند: "بعد از برگشت از غزوه بدر". 24 . بقره: 144. 25 . وفاءالوفاء باخبار دارالمصطفی، ج 1، ص 365. 26 . مدینه‏شناسی، سید محمد باقر نجفی، ص 35. به نقل از اعلاق النفیسه، ص 65 – 64. متر 33/49 = 100 ذرع – مساحت مسجدالنبی ، مترمربّع 2433=33/49*33/49 27 . اخبار مدینهالرسول، ص 93. 28 . بین عباس بن عبدالمطلب و خلیفه کشمکش زیادی شد تا اینکه در دادگاه قاضی به نفع عباس حکم نمود، آنگاه عموی پیامبر عباس آن را به مسلمین هدیه نمود و جزء مسجد شد. محمد حسین هیکل، فیمنزل الوحی، ص 453 – سید محمد باقر نجفی، مدینه شناسی، ج‏1 ص 36 به نقل از "تاریخ ابن عساکر". 29 . محمد حسنین هیکل، فی منزل الوحی، 454. 30 . صحیح مسلم، کتاب المساجد، باب فضل بناءالمساجد و الحث علیها، حدیث 24 (533) ص 378. 31 . تاریخ الرسل والملوک،ج 5/2113 – ترجمه فارسی شده.
تاریخچه مسجد النبی : از آغاز تاسیس تا سال 87 هجری‏
شماره صفحه در مجله: 183
پدیدآورنده: احمد محمد صالح‏ ترجمه و تحقیق : احمد زمانی ،

خلاصه:

کلمات کلیدی:
،
مدینه منوره و مسجدالنبی(ص)
سال سیزدهم بعثت بود که حدود 75 نفر از انصار در عقبه منی با رسول خدا – صلی اللَّه علیه و آله و سلم – بیعت نموده 1 و سپس به مدینه منوّره بازگشتند.
نزدیک به سه ماه از این قضیه تاریخی گذشته بود که آنان و گروهی دیگر از مهاجران بسیاری از روزها، صبحگاهان به خارج مدینه می آمدند و در انتظار آن حضرت می نشستند، سرانجام روز دوشنبه 18 ربیع الاوّل فرا رسید، طبق معمول بامداد آن روز نیز به خارج مدینه رهسپار شدند و در آنجا تا نزدیکی های ظهر، چشم به راه نشستند امّا خبری نشد.
تا اینکه ظهر آن روز رسول گرامی اسلام از طریق ذوالحلیفه وارد مدینه شدند و خبر به مردم مدینه رسید، زن و مرد، کوچک و بزرگ در نزدیکی مسجد قبا به استقبال آن حضرت شتافتند، همگی در نهایت خرسندی و شادمانی به یکدیگر تبریک می گفتند و این شعر را با همدیگر می خواندند: طَلَع البَدْرُ عَلَیْنا مِنْ ثَنیّات الوداع 3 وَجَبَ الشکُر علینا ما دَعالِلّهِ داعٍ 4 در آن هنگام ابوبکر جهت عرض خیرمقدم، خدمت رسول خدا – صلی اللَّه علیه و آله و سلم – آمده، گفت: مردم مدینه مشتاقانه منتظر قدوم شمایند.
پیامبر – ص – فرمود در انتظار برادرم علیّ بن ابی طالب – علیه السلام – هستم.
آن حضرت 15 روز در قبا توقف کرد تا علی – علیه السلام – به همراه همسرش فاطمه زهرا – سلام اللَّه علیها – به آن حضرت ملحق شدند.
در این مدت، مسجد قبا را تاسیس کرد و در ضمن خانه های مدینه از بت و بت پرستی پاکسازی گشت،5 سپس رسول خدا – ص – سوار بر مرکب عازم ناحیه بالای مدینه منطقه بنوعمرو بن عوف شده و در آنجا مسکن اختیار نمود.
6 انس بن مالک گوید: رسول خدا – ص – به همراه بعضی، چهارده شب در آنجا اقامت گزیدند، در این ایّام بود که به دنبال گروهی از قبیله بنی نجار فرستادند و آنان را به نزد خود فراخواندند آنها هم بلافاصله با شمشیرهای برهنه به اقامتگاه آن حضرت آمده، در خدمتشان حضور یافتند.
انس ادامه می دهد: رسول خدا – ص – را دیدم سوار بر مرکب و ابوبکر با گروهی از بنی نجار در کنارش ایستاده و به سوی قبیله بنی نجار حرکت کردند تا به خانه ابو ایّوب انصاری – ره – رسیدند،7 حضرت بعد از نزول اجلال این آیه شریفه را خواندند: "ربّ انزلنی منزلاً مبارکاً و انت خیر المنزلین".
8 ابن اسحاق می گوید: رسول خدا – ص – در خانه ابوایّوب انصاری بود تا مسجد و خانه اش ساخته شد و سپس به خانه خود در جوار مسجد منتقل گردید.
9 کوشش رسول خدا – ص – جهت ساختن مسجدالنبی – ص –
رسول خدا – صلی اللَّه علیه و آله و سلم – خطاب به گروهی از بنی نجار فرمودند: این مکان را بهمراه آنچه دارد ارزش یابی و قیمت گذاری کنید تا جهت بنای مسجد خریداری شود، بنی نجار گفتند: به خدا قسم چیزی نخواهیم گرفت؛ زیرا شما زمین را برای خدا می خواهید.
در آن زمین نخل خرما، قبر عدّه ای از مشرکین و ساختمان مخروبه ای وجود داشت که به همین جهت در اطراف آن دیواری کشیده شده بود.
بعد از جلب رضایت قبیله بنی نجار، پیامبر عظیم الشان دستور داد: درختها را قطع کردند و قبرها را بهمراه ساختمان مخروبه صاف و هموار نمودند، و برای ساختن مسجد آماده ساختند.
سخن نزدیکتر به واقع اینکه: رسول خدا – ص – اسعد بن زراره 10 را نزد خود خواسته و فرمودند: زمین متصل به مسجدی را که در آن نماز می خوانیم بخرید تا مسجد مناسبی را بنا کنیم.
اسعد بن زراره عرض کرد: ای رسول خدا! این سرزمین متعلق به دو یتیم به نام "سهل" و "سهیل" فرزندان رافع بن عمر و بن نجّار، است که مسئولیت و سرپرستی آن دو، به عهده من است و شما می توانید در این زمین مسجد را بنا کنید.
رسول خدا – ص – فرمودند: "حتماً باید قیمت زمین را بگیرید".
لذا پس از ارزش یابی قیمت زمین را به یتیمان پرداخت نمودند11 و سپس آن را تصرف کردند.
12 پیامبر گرامی اسلام – ص – به همراه دیگر اصحاب – که در بنا و ساختن مسجد دست اندرکار بودند – ابتدا پایه های مسجد را از سنگ چیده، سپس دیوارهای آن را با خشت های خامی که مسلمانان طبق دستور آن حضرت فراهم کرده بودند، ساختند، ستونهایش را از تنه های درخت خرما قرار داده بودند و قسمتی از سقفش را با شاخه های نخل خرما پوشاندند و بخش زیادی از سقف آن بدون پوشش ماند.
13 نورالدین سمهودی نقل می کند که پیامبر اکرم – ص – هنگام ساختن مسجد چنین زمزمه می کرد: اللّهم لاخیر اِلّا خیر الآخره فارحم الانصار و المهاجره14 و نیز گفته است که امیرالمومنین علی – علیه السلام – با مهاجرین و انصار در کنار رسول خدا – ص – مشغول کار بود و این رجز را می خواند: لایستوی من یعمر المساجد یداب فیها قائماً و قاعد و من یری عن الغبار حائذاً15
وضعیت هندسی ساختمان مسجد النبی در آن روز بدین صورت بود که: مقدار سه ذراع 16 از دیوار به وسیله سنگ و بقیه آن با خشت خام بنا گردید، و چنانکه گفته شد: سقف مسجد از شاخه های نخل خرما بود و این شاخه ها بگونه ای به همدیگر چسبیده و در کنار هم چیده شده بود که آفتاب به داخل نفوذ نمی کرد.
ولیکن چنان نبود که از نفوذ آب باران جلوگیری کند، لذا بعد از مدتی، وقتی باران باریدن گرفت آب به داخل مسجد چکّه کرد، و برای مسلمانان مشکلاتی را بوجود آورد که بناچار سقف را گِلکاری نمودند.
مراغی از ابن نجار نقل می کند: از رسول خدا – صلی اللَّه علیه و آله و سلم – در مورد کیفیّت و چگونگی ساختمان مسجد سئوال کردند، فرمود: "عریشی کعریش موسی، خشیبات، والامر اعجل من ذلک".
"مسجد من سایبانی همانند سایبان موسی – علیه السلام – است که چوبهایی بهمراه داشت، (او سپس فرمود:) مرگ و اجل با سرعت تمام به سراغ انسان خواهد آمد".
17 دورانی از عمر مسجد نگذشته بود که یاران پیامبر اکرم – ص – پیشنهاد کردند مسجد را گسترش دهند و گفتند چنانچه آن حضرت موافق باشند ساختمانی محکم تر بسازند، که رسول خدا – ص – همان جواب را تکرار فرمودند.
18 ارتفاع و بلندی دیوار مسجد به اندازه قد یک نفر می شد،19 هنگامی که خورشید بالا می آمد، طول سایه دیوار به اندازه یک ذراع (دو قدم) می شد و نماز ظهر توسط مسلمانان اقامه می گردید و آنگاه که به دو ذراع می رسید نماز عصر می خواندند.
نماز رسول خدا و مسلمانان به سوی بیت المقدس برگزار می شد زیرا از قبله مسجدالنبی از ابتدای تاسیس تا مدت یکسال و اندی به سوی بیت المقدس بود، همانطوری که رسول اکرم – صلی اللَّه علیه و آله و سلم – قبل از هجرت در مکّه به سوی بیت المقدس نماز می گزارد.
مساحت مسجدالنبی – ص – در اولین مرحله
استاد محمد حسین هیکل می نویسد:20 مساحت مسجدالنبی در اولین مرحله عبارت است از 35 متر طول و 30 متر عرض که در مجموع چنین می شود: 1050 = 30*35 در این مرحله، بخشی از مسجد جهت سکونت فقرا اختصاص داده شد، آنان مورد توجه رسول خدا – ص – بودند، و مسلمانان دیگر برای آنان غذا می آوردند، آنها در وقت نماز اولین صف را تشکیل می دادند و در میدان جهاد از پیشتازان بودند.
اینان بعد از مدتی به "اصحاب صفّه"21 معروف شدند.
جایگاه اصحاب صُفَّه تا امروز همچنان باقی است که سادات و اشراف و بزرگان در این مکان می نشینند و عبادت می کنند.
ندای اذان از مسجدالنبی – ص –
پس از سپری شدن کارهای ساختمانی مسجد، ندای ملکوتی اذان توسط وحی مقرر و اعلام گردید، و وقت نمازها بوسیله اذان معلوم می شد.
یعقوبی می نویسد: دوران آغاز و صدر اسلام موذّن مسجدالنبی "بلال حبشی" بود و گاهی نیز "ابن ام مکتوم" اذان می گفت، بدین صورت که هرکدام زودتر در نماز حضور پیدا می کردند اذان را او و اقامه را دیگری می گفت.
22 تغییر و تعیین قبله مسجدالنبی – ص – توسط پیامبر- ص –
سال دوّم هجرت – نیمه ماه رجب، بعد از غزوه بدر اولی بود که – خدای سبحان اراده کرد تا قبله گاه مسلمانان را از جانب بیت المقدس به سوی کعبه تغییر دهد.
23 اینجا بود که این آیه را به رسول خدا ناز نمود: "قد نری تقلب وجهک فی السماء فلنولینک قبله ترضیها فولّ وجهک شطر المسجد الحرام، و حیث ماکنتم فولوا وجوهکم شطره…".
24 "ما صورت تو را که به سوی آسمان نگاه می کنی – و در انتظار فرمان ما برای تعیین قبله نهایی هستی – می بینیم و اکنون تو را به سوی قبله ای که از آن خشنود باشی بازمی گردانیم، پس روی خود را به جانب مسجدالحرام کن، و در هرکجا بودید صورت خود را به جانب آن گردانید".
رسول گرامی اسلام پس از 17 ماه نماز به جانب بیت المقدس، وقتی خواست قبله مسجدالنبی را تغییر دهد به گروهی از اصحاب خود دستور داد در زوایای مسجد بایستند تا جهت قبله را به سوی مسجدالحرام مشخص کند.
در این هنگام جبرائیل نازل شد و با قدرت الهی تمام موانعی را که جلو چشم رسول اللَّه – صلی اللَّه علیه و آله و سلم – قرار داشت برطرف ساخت، و سپس عرض کرد: ای رسول خدا! قبله را در جای خود قرار ده – پیامبر – ص – با دیدن کعبه معظّمه، قبله را در مسجد خود بدان سو تاسیس نمود بطوری که قبله مسجد در مقابل ناودان کعبه واقع شد.
آنگاه جبرائیل عرض کرد: درست قبله در جای خود قرار دارد.
بعد از پایان یافتن قبله مسجد، جبرائیل با اذن خداوند – متعال – هرآنچه در مقابل چشم رسول خدا – ص – جهت دیدن کعبه معظّمه محو شده بود به جای خود برگرداند.
بدین ترتیب درب جنوبی مسجد بسته شد و قبله و محراب در جای آن قرار گرفت که روبروی ناودان کعبه واقع شده است.
بازسازی و گسترش مسجدالنبی – ص – به دست مبارک رسول خدا- ص –
سال از ساختن بنای مسجدالنبی گذشت.
در سال هفتم هجری غزوه "خیبر" پیش آمد، رسول گرامی اسلام به همراه مسلمانان در نبرد با یهود در قلعه های خیبر به پیروزی رسیدند، پس از آن مدینه منوره یکپارچه در اختیار رسول خدا – ص – قرار گرفت و هر روز بر جمعیت مسلمانان افزوده می شد و عده ای بدانجا هجرت می کردند.
به همین جهت اصحاب و یاران پیامبر – ص – پیشنهاد بازسازی و توسعه مسجد را نمودند، حضرت با طرح آنان موافقت نمود، که به فرمایش امام صادق – علیه السلام -: رسول خدا – ص – در مرتبه دوّم، مسجد را توسعه دادند و آن را از ناحیه طول و عرض – هر کدام – به 100 ذرع رسانیدند.
26 در این مرحله شکل و چهار چوبه مسجد تغییر کرد؛ یعنی طول هر ضلع به صد متر رسید و بصورت مربّع درآمد.
و در روایت دیگر آمده است: که به صورت مربعی درآمد که هر ضلع آن 50 متر شد.
البته شکل اصلی آن تغییری نکرد، زیرا در مرحله اوّل که از سنگ و خشت خام و تنه درخت خرما و شاخه های آن تشکیل شده بود در مرحله بعد نیز از همین مواد و وسائل استفاده شد، لیکن نحوه چیدن دیوارها تغییر کرد بدین نحو: که خشت ها را بصورت جفت درکنار یکدیگر و سپس هر دو را مخالف دوتای دیگر – عمودی و افقی – قرار دادند.
27 مراغی از ابن زباله نقل می کند که: رسول خدا – صلی اللَّه علیه و آله و سلم – تصمیم بر آن داشت که در قسمت قبله مقداری به مسجد اضافه کند، که با رحلتش، این تصمیم عملی نگردید.
وی در استدلال برای سخن خود می گوید: زیرا روزی رسول خدا – ص – در محل اقامه نماز خود ایستاده بود که با دست مبارکش اشاره به دیوار سمت قبله نموده و فرمود: "لوزدنا فیمسجدنا" از این جمله چنین برمی آید، که حضرت آرزو می کرد مسجد را از جانب قبله توسعه دهد.
توسعه مسجدالنبی – ص – در سال شانزدهم هجری
عمر بن خطاب در زمان خلافت خود (در سال 16 هجری) درصدد برآمد که مسجدالنبی را از طرف قبله توسعه دهد، از این رو تصمیم گرفت خانه عباس بن عبدالمطلب را که در سمت قبله مسجد واقع شده بود خریده، به همراه خانه خودش به مسجد ضمیمه نماید که عباس در آن روزها با فروش خانه اش موافقت نکرد.
لیکن پس از مدتی خودش آن را به مسلمانان هدیه نمود و خانه او و قسمتی از خانه جعفر بن ابی طالب در توسعه، جزء مسجدالنبی شد.
28 و در این هنگام ستونهای چهارگوشه آن در کنار خانه مروان بن حکم قرار گرفت و در نتیجه، از قسمت جنوبی 5 متر به مسجد اضافه شد که محلّ محراب به جلوتر منتقل گردید.
همچنین از قسمت غربی 5 متر و در قسمت شمالی 15 متر توسعه یافت.
و از آنجا که خانه همسران رسول خدا – ص – در بخش شرقی مسجدالنبی قرار گرفته بود و بعد از رحلت آن حضرت همچنان در آنجا زندگی می کردند، و از همه مهمتر مدفن مبارک پیامبر – ص – و از سویی قبر ابی بکر در آن قسمت در منزل عایشه واقع بود، در قسمت شرقی مسجدالنبی تغییر حاصل نشده و همچنان باقی ماند.
در این مرحله از توسعه، خانه ابوبکر که در ناحیه غربی بود، در داخل مسجدالنبی قرار گرفت.
گفته شده: که حفصه دختر عمر خانه ابوبکر را – که در ضلع غربی بوده، و وی در زمان زندگیش نیازمند گشته بود – به /4000 درهم خرید که در دو مرحله (مقداری در زمان عمر و باقیمانده آن در زمان عثمان) ملحق به مسجدالنبی گردید.
29 با همه این تغییر و تحول، در ساختمان مسجدالنبی تغییر زیادی حاصل نشد؛ زیرا پایه ها همانند سابق سنگچین و قسمت بالای دیوار با خشت خام چیده شد.
ستونهای مسجد از تنه نخل خرما و سقف آن از شاخه های نخل بود.
فقط جهت استحکام از پایه های بیشتری استفاده گردید.
و تعداد دربهای ورودی آن به 6 عدد رسید.
بازسازی مسجدالنبی – ص – در زمان خلافت عثمان – مرحله چهارم –
در سال 24 هجری که عثمان به خلافت رسید، مردم پیشنهاد توسعه مسجدالنبی را به او دادند و در این زمینه با او صحبت کردند و از کمبود جا در مسجد شکوه نمودند. در پی آن اظهار ناراحتی‏ها، عثمان با بزرگان از اصحاب، مشورت کرد، که آنان جهت تخریب و بازسازی مسجد اتفاق نمودند، آنگاه عثمان مردم را دعوت نمود و بر فراز منبر رفت، بعد از حمد و ثنای الهی چنین اظهار نمود: "ای مردم تصمیم گرفته‏ام، مسجدالنبی را خراب کنم و آن را توسعه دهم، شنیدم رسول خدا – ص – فرمود: هرکس مسجدی را برای خدا بسازد، خداوند – منّان – در بهشت خانه‏ای برای او بنا خواهد نمود.30 "عمر بن خطاب" قبل از من این مسجد را توسعه داد، ولیکن امروز برای این جمعیت مکان بیشتری لازم است. من با خبرگان از اصحاب رسول خدا – ص – مشورت کردم، همه آنها بر خرابی و بازسازی و توسعه مسجدالنبی اتّفاق نمودند.31 مردم سخنان عثمان را تایید و تحسین کردند و برای او دعا نمودند. بنابراین عثمان مسجدالنبی را تخریب کرده، در ضلع جنوبی و غربی، هرکدام 5 متر اضافه نمود مانند آنچه در زمان عمر انجام گرفته بود. گرچه در ضلع شمالی، مقدار توسعه از زمان عمر کمتر شد ولیکن در مجموع نزدیک به دو برابر زمان عمر بر مساحت مسجد افزوده شد. در این مرحله از توسعه، ساختمان مسجدالنبی وضع و کیفیت بهتری پیدا کرد. زیرا در این بازسازی پایه دیوارهای مسجد را از سنگهای زیبا و حکاکی شده، با استفاده از آهک و گچ بنا نهاده و پایه‏های وسط را از سنگهای سوراخ شده قرار دادند که در داخل سوراخها آهن و سپس اطراف آن را سرب ریختند، سقف مسجد را از چوبهای مخصوصی بنام ساج پوشاندند، لذا نسبت به سابق از استحکام بهتر و بیشتری برخوردار گشت. این بار نیز در ناحیه شرق مسجد هیچگونه تغییر و توسعه‏ای حاصل نگردید، چرا که خانه‏های همسران رسول خدا – ص – همچنان باقی بود، و بعضی از همسران آن حضرت در آنجا سکونت داشتند. که نزدیکترین این خانه‏ها، خانه عایشه بود و در اطاق او رسول خدا – ص – و ابوبکر و عمر دفن شده بودند. توسعه و زیادی زمان عثمان تا سال 87 هجری باقی ماند، که تغییر محسوسی نکرد. پس می‏توان مساحت مسجدالنبی را به متر مربع در چهار مرحله به ترتیب ذکر کرد: 1 – مرحله اوّلیه – سال اوّل هجرت – 1050=30*35 2 – مرحله دوم – سال هفتم هجرت – 2433=33/49*33/49 3 – مرحله سوم – سال 16 هجرت – 4875=75*65 4 – مرحله چهارم – سال 24 هجرت – 5950=70*85

پاورقی‏ها:
1 . دکتر محمد ابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ص 172، – آنان 73 نفر مرد و 2 نفر زن به نامهای: اُمّ عماره و اُمّ منیع، از انصار بودند – به نقل از "الطبقات الکبری"، ج 1، ص 221. 2 . بحارالانوار، ج 19، ص 104، حدیث 1. 3 . ثنیّهالوداع: کوههای مشرف مدینه منوره است که در مسیر مکّه واقع شده. مردم مدینه مسافران را تا آنجا مشایعت می‏کردند. 4 . ترجمه شعر: آشکار شد بر ما ماه شب چهارده از کوههای ورودی شهر، واجب است بر ما حمد و ثنای الهی، مادامی که ثناگویی دارد. 5 . کامل بن اثیر، ج 2، ص 107. 6 . بحارالانوار، ج 19، ص 106 – روایتی دیگر از ابن اسحاق: رسول خدا – ص – تصمیم گرفت داخل مدینه شود بر شتر خود سوار شد و بهمراه بعضی از صحابه براه افتادند، در میان کوچه‏های مدینه به خانه هریک از انصار می‏رسید جلوی ناقه او را می‏گرفتند و می‏گفتند: ای رسول خدا! قبیله ما با آنچه به همراه دارد، در خدمت شما است به خانه ما داخل شوید و ما را مفتخر سازید. رسول خدا – ص – می‏فرمود: "جلوی ناقه را رها کنید همانا او مامور است" افسار شتر را بر روی گردنش نهادند. آمد تا در میان قبیله بنی نجّار جلوی خانه "ابوایّوب انصاری" و محلّ مسجد فعلی "مِرْبد" زانو به زمین زد، رسول خدا پیاده شد، و این افتخار نصیب ابوایوب گردید. سیره ابن هشام، ج 2، ص 140 – تاریخ طبری، ج 2، ص 116. 7 . سنن ابی داود، ج 1، ص 123. 8 . سوره مومنون: 21. 9 . سیره ابن هشام، ج 2، ص 143 – فی منزل الوحی، چاپ هفتم، دارالمعارف، ص 449. 10 . اسعد بن زراره از بزرگان قبیله بنی نجار بود، او با عده‏ای دیگر از مسلمانان در آنجا نماز می‏گزارد، رسول خدا در ابتدای هجرت با آنان در اطاق کوچکی نماز اقامه می‏نمودند زیرا "ابن امّ مکتوم" که از سوی آن حضرت به مدینه آمده بود عدّه‏ای را با احکام اسلام آشنا نمود. 11 . 10 دینار پرداخته شد "زادالمعاد، ابن القیم الجوزی، ج 2، ص 56". 12 . فیمنزل الوحی، 449. 13 . ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج 3، ص 214. نهایهالادب، جزء 16، ص 344. 14 . ترجمه شعر: پروردگارا در مقابل خوبیهای جهان آخرت خوبی وجود ندارد – پس رحمت بفرست بر انصار و مهاجرین. 15 . دکتر محمد ابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ص 211 – وفاءالوفا باخبار دارالمصطفی، ج 1، ص 329. سیره ابن هشام، ج 2، ص 142. ابن هشام می‏گوید: از بسیاری از اهل شعر پرسیدم گفتند علی بن ابی طالب – ع – را خوانده ولیکن معلوم نیست قائل و گوینده چه کسی است؟ آن حضرت یا دیگری، ترجمه رجز: مساوی نیست کسی که در ساختن مساجد مشارکت دارد و – در حال ایستاده و نشسته – تلاش می‏کند با کسی که سعی می‏کند غبار بر لباسش ننشیند
16 . در ذرع هاشمی 33/49 سانتی‏متر بوده است. 17 . الحاوی للفتاوی للسیوطی، ج 2، ص 76. منزل الوحی، ص 450. 18 . دلائل النبوه بیهقی، ج 1، فصل مسجدالرسول. زادالمعاد، ج 2، ص 56. 19 . و گفته شده یک وجب از قد یک انسان بیشتر بوده است. 20 . صفَّه: بضم "صاد" و تشدید "فاء" بر وزن ضُلَّهْ، سکوئی است بزرگ به شکل مربع مستطیل که در جهت شمالی مقبره رسول خدا – س – واقع شده و حدود 30 سانتی‏متر از سطح زمین مسجد بلندتر است.وفاءالوفاء، ج 2، ص 453. 21 . سیره ابن هشام، ج 2، ص 156. تاریخ پیامبر اسلام، ص 212. 22 . فیمنزل الوحی، ص 451. 23 . دکتر محمد ابراهیم آیتی: تاریخ پیامبر اسلام، ص 218 – ابن اسحاق می‏گوید: 18 ماه پس از هجرت در ماه شعبان قبله تغییر یافت. – سیره حلبی، ج 2، ص 257 – بحارالانوار، ج 19، ص 199 حدیث 2 : نقل می‏کند: معاویه بن عمار از امام صادق – علیه‏السلام – سوال کرد؟ چه زمانی رسول‏اللَّه – ص – از بیت‏المقدس به کعبه منصرف شد. امام صادق – ع – فرمودند: "بعد از برگشت از غزوه بدر". 24 . بقره: 144. 25 . وفاءالوفاء باخبار دارالمصطفی، ج 1، ص 365. 26 . مدینه‏شناسی، سید محمد باقر نجفی، ص 35. به نقل از اعلاق النفیسه، ص 65 – 64. متر 33/49 = 100 ذرع – مساحت مسجدالنبی ، مترمربّع 2433=33/49*33/49 27 . اخبار مدینهالرسول، ص 93. 28 . بین عباس بن عبدالمطلب و خلیفه کشمکش زیادی شد تا اینکه در دادگاه قاضی به نفع عباس حکم نمود، آنگاه عموی پیامبر عباس آن را به مسلمین هدیه نمود و جزء مسجد شد. محمد حسین هیکل، فیمنزل الوحی، ص 453 – سید محمد باقر نجفی، مدینه شناسی، ج‏1 ص 36 به نقل از "تاریخ ابن عساکر". 29 . محمد حسنین هیکل، فی منزل الوحی، 454. 30 . صحیح مسلم، کتاب المساجد، باب فضل بناءالمساجد و الحث علیها، حدیث 24 (533) ص 378. 31 . تاریخ الرسل والملوک،ج 5/2113 – ترجمه فارسی شده.

تاریخچه مسجد جامع غدیر خم تهران

مسجد خانه و حرم رسول خدا مرکز اشاعه دین، مظهر قرآن کریم، عظیم ترین پایگاه فرهنگی و مهمترین سنگر انقلاب است.
پیامبر گرامی اسلام (ص) حرکت بی بدیل و جهانی خویش را با پی نهادن مسجد آغاز نمود و نطفه انقلاب اسلامی ایران نیز از مساجد شروع گردید و در آن تکامل یافت و پیروز شد و بدان ادامه خواهد داشت. رسالت و وظایف مساجد را می توان به دو نوع تقسیم نمود:
1- وظایف ذاتی مساجد که همان عبادت، دعا، ذکر و یاد خدا است اما از آنجا که عبادت و بندگی خدا فرع بر معرفت و شناخت او و به تبع آشنایی با احکام دین و فرامین الهی صورت می گیرد قهراً فعالیت هایی که به بالا بردن معرفت انسان و تقویت بنیه ایمانی آنها کمک کند نیز به عنوان مقدمه ای برای عبادت و بندگی در همین وظایف ذاتی جای می گیرند.
به تعبیر دیگر علاوه بر امور عبادی، آموزش معارف دینی و احکام الهی و تبلیغ و ترویج ارزش های دینی و در یک کلام فعالیت های فرهنگی و تبلیغی که در راستای تقویت بنیه بندگی و عبودیت خداست نیز جزء فعالیت های ذاتی مساجد تعریف می شود.
2- وظایف جانبی مساجد از آنجا که در نگاه مکتبی شیعه، دین و دنیا و سیاست و دیانت و زندگی مادی و معنوی انسان ها از یکدیگر جدا نبوده و به نوعی به هم آمیخته اند مساجد نمی توانند نسبت به شئونات مختلف زندگی مادی مردم بی تفاوت باشند بلکه باید متناسب با شرایط و نیاز جامعه به عرصه های دیگر زندگی مردم نیز ورود داشته باشند.
از این رو مسجد در طول تاریخ نه تنها محلی برای عبادت و مناجات با خداوند بشمار می رود بلکه پایگاه تصمیم گیری های مهم سیاسی، اقتصادی، نظامی و مرکز نشر معارف دین و کانون تربیت انسان های متعهد و جایگاه حل معضلات گوناگون امت اسلامی محسوب می گردد.
نقش بسیار مهم و برجسته مسجد به عنوان مرکز فعالیت های مردمی در پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن به عنوان پایگاه امداد رسانی به مردم آسیب دیده در حوادث طبیعی نظیر سیل، زلزله و جنگ تحمیلی اهمیت آن را برای همگان روشن می سازد.
مسجد به عنوان جایگاه تجمع امت اسلامی و کانون اشاعه فرهنگ ناب محمدی باید بتواند نقش مرکز تعلیم و تربیت جوانان و محل پرورش استعدادهای نوجوانان و پناهگاهی امن و محکم در برابر تهاجمات فرهنگی، عقیدتی، سیاسی، دشمنان اسلام باشد.
بنابراین بر دلباختگان اسلام و شیفتگان راه پیامبر(ص) و رهروان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و فرزندان معنوی امام خمینی (قدس سره ) و پیروان مقام معظم رهبری (مد ظله) و ائمه محترم جماعات لازم است که تمام تلاش خویش را در جهت احیای نقش مساجد در زمینه های معنوی، تربیتی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بکار گیرند.
تاریخچه مسجد:
مسجد جامع غدیر خم که تا سال 83 به نام مسجد جامع ضرابخانه نامیده می شد در محله ضرابخانه خیابان پاسداران، خیابان شهید کشوری (نگارستان هشتم)، خیابان مسجد واقع است. این مسجد در سال 1350 با زیر بنای پانصد متر مربع ساخته شد ودر اوائل سال 1357 با مساعی امام جماعت محترم مسجد حضرت آیت الله حاج سید جلال مجد هاشمی و همت نمازگزاران و افراد خیر محل با زیر بنای بیش از دو هزار متر مربع بطور کلی تجدید بنا گردید، که شامل شبستان بزرگ، دو طبقه ساختمان و زیر زمین جهت استقرار کتابخانه،کلاس های قرآن وامور فرهنگی و دفتر می باشد.
در سال 1380 جهت افزایش فضای شبستان مسجد و گسترش فعالیت های فرهنگی بنای مسجد در چند فاز تجدید بنا شد و طی نقشه ایی جامع قسمتهای زیر در مسجد پیش بینی شد:

1- کتابخانه با دو سالن قرائت برادران و خواهران
2- سالن کنفرانس
3- سالن ویژه مراسم
4- توسعه شبستان مردانه
5- ایجاد شبستان زنانه در طبقه دوم
6- صندوق قرض الحسنه امام جماعت مسجد حضرت آیت الله سید جلال مجد هاشمی
7- کلاس های آموزشی برای واحد قرآن و عترت
8- اتاق هایی جهت بسیج برادران و خواهران
9- دفتر مسجد
10- دفتر امام جماعت
11- محل سکونت خدام
و …
برنامه های مسجد:
این مسجد در طول سال با اقامه نماز جماعت در سه وقت صبح، ظهر و عصر، مغرب وعشاء توسط امام جماعت محترم جزء فعال ترین مساجد تهران است و در طول سال در حدود300 روز برنامه سخنرانی و مداحی به مناسبت های مذهبی و انقلابی در مسجد برقرار است.
همچنین مسجد در تمام مناسبتهای ولادت معصومین برنامه ویژه ای شامل برگزاری مسابقات فرهنگی، سخنرانی، مداحی، پذیرایی و اهدای جوایز ترتیب می دهد و در تمام مناسبت های شهادت ائمه نیز حرکت دسته عزاداری در سطح منطقه، سخنرانی، مداحی و اطعام را برگزارمی نماید.
مشروح برنامه های عبادی مسجد جامع غدیر خم عبارت است از:
برنامه نماز صبح:
برنامه مسجد از نماز جماعت صبح تا طلوع آفتاب ادامه دارد و بعد از قرائت زیارت عاشورای غیر معروفه ودعای ماثوره روز دعاهای هفتگی به شرح زیر قرائت می شود:
شنبه ها زیارت آل یاسین
یکشنبه ها زیارت حضرت صاحب الامر
دوشنبه ها مناجات حضرت امیر در مسجد کوفه
سه شنبه ها دعای یستشیر یا دعای مجیر یا دعای عدیله
چهارشنبه ها زیارت جامعه کبیره
پنجشنبه ها حدیث شریف کساء
جمعه ها دعای ندبه
برنامه نماز جماعت ظهر و عصر:
اقامه نماز ظهر و بیان احکام و حدیث بین دو نماز.
برنامه نماز مغرب و عشاء:
برنامه مسجد بین دو نماز شامل نماز غفیله و قرائت یک صفحه از قرآن کریم می باشد. هر شب پس از اقامه نماز عشاء سخنرانی توسط امام جماعت محترم ایراد می گردد و به مناسبتهای اسلامی و انقلابی برنامه های ویژه ای شامل سخنرانی و مداحی و تواشیح و مسابقات فرهنگی و اعطای هدیه به همنامان معصومین (ع) برگزار می گردد. شب های چهارشنبه دعای توسل و شب های جمعه دعای کمیل توسط امام جماعت محترم قرائت می گردد.
مراسم ختم و یادبود مومنین نیز در دو نوبت بعد از ظهرها در مسجد برگزار می شود.
برنامه اطعام در مسجد نیز شامل صرف صبحانه صبح های جمعه، نهار و شام در ایام محرم و مناسبت های خاص می باشد که بر حسب تقبل بانی اطعام صورت می گیرد.
همچنین برنامه قرائت قرآن کریم و بیان احکام و حدیث ویژه خواهران گرامی پنج شنبه ها از ساعت 9 صبح تا اذان ظهر برقرار می باشد.
بنای فعلی مسجد جامع ساوه
مسجد جامع در جنوب شهر ساوه واقع گردیده و آخرین واحد ساختمانی داخل باروی جنوبی شهر به حساب می آید.بنای این مسجد را که در حال حاضر به عنوان بنایی منفرد مشخص است باید بخشی از یک مجموعه معماری شامل بناهای مذهبی، فرهنگی واقتصادی به شمار آورد که بی تردید بایستی آثار خرابه های سایر بخش ها را در کنار واطراف مسجد در دل خاک جستجو کرد.بنایی با این شکوه وعظمت هرگز نمی توانسته بدون پیوستگی وارتباط با بناهای همجوار خود همچون راسته بازار، کاروانسراها، حمام وآب انبار به حیات اجتماعی وفرهنگی خود ادامه دهد.
نقشه فعلی مسجد،مربع مستطیل، به ابعاد68×86 متر که دارای یک ورودی رو به شمال و ورودی دیگر رو به غرب است.زمان ساخت و شالوده اولیه این بنا تاکنون توسطژوهشگران ومحققین روشن نگردیده و بیشتر سعی شده از استفاده از روشهای مقایشه وتطبیق این بنا با سایر بناها ومساجد جامع ایران آن را تاریخ نگاری نمایند، به همین علت مهندس محمد مهریار در مقاله"سیر تحول معماری در مسجد جامع ساوه" در باب تاریخ مسجد می گوید:"معرفی هویت وقدمت مسجد جامع ساوه موکول به کاوش های باستان شناسی در باغ شمال مسجد وتکمیل اطلاعات از طرح معماری کامل آن است.لیکن با توجه به مشخصات معماری جبهه جنوبی وبخش هایی از جبهه شرقی وغربی این بنا بی آن که قدمت آن مد نظر باشدچنین بر می آید که طرح وساخت وساز بنای اولیه مسجد جامع ساوه بومی است واز لحاظ نسبت فضاهای پر به خالی آن که معادل یک بر دو است و همچنین شکل عمومی طرح بخش های موجود آن با بنای مکشوفه دهانه غلامان[قدمت این بنا را به نیمه هزاره اول نسبت داده اند.]قابل مقایسه به نظر می رسد،با این تفاوت که تعداد اندازه های هر ناو رو به حیاط مرکزی در مسجد جامع ساوه سه فرش انداز ودر بنای دهانه غلامان دو فرش انداز است" و در جای دیگر این مسجد را با قدیمی ترین مساجد اولیه در ایران یعنی تاریخانه ومسجد اولیه شوش وجامع عتیق یزد مقایسه می نماید.بنابراین زمان ساخت مسجد جامع ساوه همچنان با ابهاماتی روبرو است.اما بر اساس شواهد وظواهر موجود در این بنا می توان نتیجه گرفت که طرح اولیه وساخت وساز قضای عمومی این مسجد مشتمل بر شبستان های طویلی بوده که در اطراف حیاط مرکزی به طور یکپارچه ساخته شده است وخمیر مایه اصلی مصالح به کار رفته در این مجموعه شبستان ها که پیرامون حیاط مرکزی ساخته شده گل جبه وخشت خام است.به استناد پایه های اصلی باقیمانده از بخش های شبستان جبهه غربی که در کنار ایوان غربی قابل رویت است ستون ها وپایه ها را با گل جبه بالاآورده و برای استحکام یک ردیف خشت ودر لابلای گل جبه به کار برده اند وبا استفاده از همین گل چینه وخشت پایه ستون ها را تا حد مناسب بالا آورده و سپس طاق بندی را با یک ردیف یا دو ردیف خشت به انجام رسانده اند که این طاق های هلالی شکل خشتی از نوع قدیمی ترین طاق های خشتی مربوط به مبادی اولیه اسلامی می باشد که خود ریشه در گذشته معماری این مرز وبوم دارد.
وضعیت حالیه مسجد در جبهه شمالی
اما آنچه در قسمت شمالی مسجد قابل رویت است شامل دو ردیف ستون و الحاقات آن است که در مجموع حدود بیست ستون را در بر می گیرد.ابعاد این ستون ها 70/1×20/2 متر طول وعرض و ارتفاعی معادل 5/1 تا 2 متر می باشد باقیمانده آثار این شبستان در زیر خاک های انارستان شمال مسجد مدفون است.این شبستان بر اثر حفاری وخاکبرداری سالهای قبل از انقلاب اسلامی از زیر خاک پدیدار گردیده ودر همین بین یک کف آجری به طول حدود ده متر وعرض 3 متر پیدا شده که احتمالاَ راهی بوده که بخش های شمالی وجنوبی مسجد را به هم متصل می ساخته است.این گذرگاه به دلیل کم عرض بودن وقرینه نبودن با حیاط مسجد نمی تواند یک گذرگاه اصلی باشد.
ایوان غربی
در ضلع غربی مسجد نیز ایوان عظیمی قرار دارد که از نظر تاریخ بنا وساخت وساز آن بسیارجالب توجه است.این ایوان از حیث ارتفاع وعمق ودهانه، از حجیم ترین ایوان های مساجد ایران محسوب می گردد.در گزارش ارایه شده از سوی محمد مهریار در اولین کنگره تاریخ معماری وشهر سازی ایران راجع به این ایوان چنین آمده است:" احداث ایوان غربی را می توان عظیم ترین ساخت وساز قرن هشتم هجری در نظر گرفت.این طرح با حذف پوشش خشتی سه ناو که در میان جبهه غربی حیاط مسجد جای داشتند همراه بوده است.در این راه در ردیف از پایه های خشتی-چینه ای در طول سه فرش انداز بر چیده شده ودر هر یک از دوسمت جنوبی وشمال ایوان غربی ضمن حفظ یک ردیف ستون خشتی چینه ای وقوس خشتی میان پایه ها استحکام بخشی شده ودر هماهنگی با باقیمانده های فضای شبستان غربی برای تحمل با پوشش رفیع ووسیع ایوان آماده سازی شده است… "
در سطوح داخلی ودیوارهای خانبی این ایوان آثار ونشانه های تزیینات معماری متعلق به دوره های مختلف صفویه وقبل از آن را می توان مشاهده کرد.در جبهه جنوبی ایوان غربی راه پله ای وجود دارد که به پشت بام منتهی می گردد.در بخشی از این راه پله، در جوار دیوارآجری، کتیبه ای کوفی بر دیواری خشتی وجود دارد که جز چند حرف بزرگ مزین به رنگ های زرد، سیاه، سبز و کرم شکل دیگری در آن دیده نمی شود.این کتیبه از آثار قرن چهارم قمری محسوب می شود.
گنبد خانه یا ایوان جنوبی
مهمترین تغییر وتحولات معماری وساختمانی در ایوان جنوبی مشاهده می شود.این ایوان نیز ابتدا با حرف تعدادی از شبستان های جنوبی اولیه مسجد،در جهت قله به وجود آمده است.
با توجه به وجود تزیینات گچی باقیمانده در دیواره سمت چپ از پایه های جلوخان ورودی می توان گفت که این ایوان متعلق به قرن پنجم است.اما گنبد خانه فعلی محصول تغییر وتحولاتی است که در دوره صفویه در این بخش به وجود آمده است.وجود کتیبه کاشی کاری در مدخل ورودی گنبد خانه حکایت از زمان احداث این ایوان در سال 936 هجری قمری یعنی زمان حکومت شاه طهماسب صفوی دارد.
بیشترین تزیینات معماری وزیباترین محراب گچبری متعلق به دوره صفویه در این گنبد خانه قرار دارد که در بخش تزیینات معماری مسجد جامع به آن پرداخته خواهد شد.گنبد خانه با تناسب معماری قرینه سازی وگوشه سازی زیبا به ارتفاع حدود 17 متر بنا گردیده است.تزیینات کاشیکاری زیر گنبد وبرگردان آن در پوشش خارجی زیبایی وجلوه خاصی به این بنا بخشیده است.
شبستان های جبهه شرقی
در جبهه شرقی مسجد نیز تعدادی شبستان با طاق های بلند وجود دارد که نمای بیرونی آنها دارای تزیینات آجری وطاق نمای محرابی شکل می باشد.در این جبهه نیز تغییر وتحولات بسیاری صورت گرفته است.وجود پایه طاق های خشتی ساخته شد با گل جبه رامی توان باقیمانده شبستان های اصلی جبهه شرقی به حساب آورد که دربسیاری از قسمت ها با پوسته های گچی تعمیر وحفاظت شده اند.
مناره مسجد جامع
در بیرون از مسجد معلی در گوشه شبستان شمالی مسجد مناره ای به ارتفاع حدود 14 متر وجود دارد مه تماماَ از آجر ساخته شده ودر سه جهت جنوبی وشرق وغرب آن تزیینات آجری وکتیبه های آجری وجود دارد.در صورت بررسی باستان شناسانه در باغ شمالی می توان ارتباط صحیح ومنطقی این مناره را با مسجد مشخص ساخت.
کتیبه های مسجد جامع ساوه
کتیبه های متعددی مربوط به دوره های مختلف معماری مسجد جامع ساوه در بخش های ایوان جنوبی(گنبد خانه) ایوان غربی،صفه خانه غربی ومناره مسجد جامع وجود دارد که هر یک در نوع خود از لحاظ تاریخ نگاری حایز اهمیت هستند.عمده این کتیبه، با استفاده از گچ ساخته وپرداخته شده اند.در بعضی از قسمت ها کتیبه هایی از جنس کاشی وجود دارد. مجموعه این کتیبه ها در سال 1362 توسط آقای عبدالله قوچانی قرایت گردیده وشامل دو بخش است.کتیبه هایی که در حال حاضر در بخش های مختلف در محل های اولیه قرار دارد وکتیبه هایی که در حین عملیات خاکبرداری یا حفاری علمی به دست آمده واز محل های اصلی آنها اطلاع دقیقی در دست نیست که متن قرایت شده کتیبه ها بدون هیچگونه دخل وتصرف همراه با تصویر درج می گردد.

ایوان جنوبی
بر روی دو حاشیه ایوان جنوبی، چهار کلمه "محمد" وچهار کلمه "علی" به خط کوفی بنایی با کاشی نوشته شده است.در داخل معلقی زیر ایوان جنوبی با آجر وکاشی کلمات "الله،محمد،علی" تکرار شده است وبر سینه اسپر ایوان مذکور جملات "عمل شیخ جمال بن جمال الدین البنا قمی"به خط ثلث گچبری شده است ودر قسمتی دیگر از اسپر مذکور کلمات "الله،محمد،علی" به خط ثلث گچبری شده است.
بر روی سه دیوار ایوان مذکور کتیبه ای وجود داشته که به خط ثلث است،این کتیبه در دو سطر می باشد وقسمت اعظم آن از بین رفته وآنچه از آن مانده عبارت از
…"اوان سلطه اعلیحضرت من خصّهُ الله تعالی بمعاجز توتی الملک من تشاء وتعز من
تشاء اذل اعدائه بمآثرّ تنزع الملک ممن تشاء…….و[م]فهوم الباقریه الصدق الصادقیه
والحکم کاظمیه/…العالمین بره واحسانه حضره من افاز بالنفس النفیسه القدسیه الکامله
مختار……………..ولما کان وقوع تلک العاره هدایط الله ر[به]صار تاریخها "تلک هدایه
الله" کتبه الغریب عبدالله.
تاریخ ساخت این کتیبه با حروف ابخد در جمله "تلک هدایه الله" نوشته شده است و936 هجری قمری می باشد.
محراب داخل گنبد خانه
داخل محراب وبر روی ردیف اول نوشته ها آیه 254 سوره بقره"آیه الکرسی" به خط ثلث گچبری شده که قسمتی از آن از بین رفته است.
در ردیف بعدی، آیه 238 سوره البقره به خط ثلث گچبری شده است.
بالای کتیبه مذکور ودر هشت لوزی شکل کلمه "علی" هشت بار به خط کوفی بنایی گچبری وتکرار شده است.در بالای آن داخل سه ستاره چهار گوش "چهار لنگه" سه کلمه "محمد" به خط کوفی بنایی گچبری و تکرار شده است.
حاشیه محراب
در دو حاشیه محراب که به خط ثلث و کوفی گچبری شده قسمتی از آیه سوده الجمعه وآیات 78 و 79 سوره الاسراء به خط ثلث گچبری شده که از حاشیه اول شروع وبه حاشیه دوم ختم می شود وآیه 18 وقسمتی از آیه 26 سوره آل عمران به خط کوفی گچبری شده است،این کتیبه نیز از حاشیه اول شروع ودر حاشیه دوم ختم می شود.
در حاشیه طاق روی محراب در چهار دایره، و در هر دایره چهار بار کلمه "محمد" به خط کوفی بنایی گچبری وتکرار شده است.در حاشیه طاق مذکور کلمات "یا جبار، یا فتاح، یا الله، یا رحمن، یا رحیم، یا ستار، یا کریم" به خط ثلث گچبری شده می باشد.
بر روی طاق شرقی وغربی داخل گنبد و در یک لوزی، کلمات "محمد،علی" چهار بار وکلمه "الله" داخل لوزی شکل مذکور یک بار به خط کوفی بنایی گچبری شده است.
درقسمت بالا داخل گنبد ودر16ترنج،صلوات برایمه معصومین به شرح زیرگچبری شده است:
اللهم صل علی المصطفی محمد / وصل علی المرتضی علی / وصل علی البتول فاطمه / و
صل علی المجتبی حسن /وصل علی المرتجی حسین /وصل علی زین العابدین علی/وصل
علی ال اباقر محمد / و صل علی الصادق جعفر / و صل علی الکاظم موسی / و صل علی
الرضا علی /وصل علی التقی محمد /وصل علی النقی علی /وصل علی العسکری الحسن /
و صل علی المهدی محمد / صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین / ایمه الهدی هذه ؟ بهم
اتولی و من اعداءهم اتبرا/
بالای ترنج های مذکور و دور تا دوربنا سوره الدهر وآیه 154 سوره البقره به خط ثلث گچبری شده است ودر پایان آن تاریخ (922) گچبری شده است.
در بالای کتیبه مذکور به خط کوفی بنایی با کاشی آیات 1 تا 5 و قسمتی از آیه 6 سوده الفتح نوشته شده استد
در بالای آیات سوده الفتح ودر یک ترنج، بر روی کاشی جملات زیر به خط ثلث نوشته شده است:"عمل استاد میر احمد بن میر حاج بنا القمی"
محراب گچبری شده سمت چپ شبستان گنبد
سبک کار و کتیبه های این محراب احتمالاَ به قرن هشتم هجری تعلق دارد، ودر حاشیه محراب و با خط کوفی بنایی قسمتی از سوره "یس" گچبری شده که از اول سوره مذکور تتا آیه 8 از بین رفته است و از آیه 8 تا 15 آن سوره فقط در حاشیه محراب باقی مانده است.
حاشیه بعدی که به هط نسخ می باشد با آیات 125 و 126 سوره البقره تزیین شده که قسمتی از اول آیه 125 وقسمتی از آخر آیه سوره مذکور از بین رفته است،این کتیبه نیز گچبری می باشد.
در حاشیه بعدی که به خط کوفی می باشد قسمتی از سوره الفتح نوشته شده که قسمتی از اول سوره مذکور از بین رفته است واز جمله"…ذنبک وما تقدم" تا جمله"…وینصرک" روی محراب باقی مانده است، قسمت مانده این کتیبه عبارت از آیه 2 و اول آیه 3 سوره الفتح می باشد.

منابع و مآخذ:
1 _ ایران، کلده و شوش _ مادام ژان دیولافوا _ شوالیه دونور _ ترجمه شادروان محمد خبره وشی
2 _ معماری مساجد جهان _ نوشته پروچازکار _ امجد بهوصیل _ ترجمه حسین سلطان زاده
3 _ سرزمین ما _ عزت الله شکری
4 _ معماری شهرهای ایران _ یوسف کیانی
5 _ مصالح ساختمانی دکتر احمد حامی


تعداد صفحات : 40 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود