بنا های اوّلیه مسجد جامع کبیر یزد
" بررسی تاریخچه مسجد جامع کبیر یزد"
پیشگفتار
وجود ویژگی های متنوّع در دوره های تاریخ تکوین معماریمسجد جامعع کبیر یزد از یکسو و تضادّ در نوشته ها واقوال از دیگر سو،تاریخچه ای پیچیده و مبهم از این بنای مهمرا در پیشرو قرار داده است.این امر موجب آنن شد تا با هدف رفع ابهامات تاریخی مسجد و معرفی ان در دوره های تاریخی پژوهش حاضر شود.
بنای مسجد جامع کبیر یزد طی قرون متمادی بر بقایاو یا در کناربناهای متنوعی بنا گردیده که در متون تاریخی تحت عناوین مسجد جمعه شهرستان ،مسجد جامعع عقیق،مسجد جمعه قدیم در درده،مسجد جامع نو وبناهای الحاقی آن با اسامی گوناگون از آنها یاد شده است .
در بررسی حاضر از بناهایی که در قرون اولیه اسلامی تا نیمه قرن ششم ه.ق.در این مکان احداث شده تحت عنوان "بناهای اولیه مسجد جامع کبیر یزد" یادد شده است که آثار بسیار اندکی از آن باقی است.نکته جایز اهمیت در رفع ابهامات تاریخچه مسجد آن است که هر ساخت و ساز و اقدام تازه ای در بنا،با تعمیرات و نوسازی آثار قبلیو به عبارتی با ابقاء و احیای آثار گذ شته توام است و این امر نه تنهادر بنا به طور خاص اتفاق می افتد،بلکه همواره با تغییر و تحولات محیطی مسجد نیز همراه است تاسازمان ،فضایی شهرراکه خود نیز به آن وابسته است ،تبلور و انتظامبخشد.
این مهم در بررسی تاریخی مسجد رهنمودی است تا نهوه برخورد پیشینیان با آثار گذ شته راروشن سازد،نگرش آن ها در قالب بنای منفرد نبوده،بلکه به عنوان یک فضای شهری، با هدف پرهیزاز تخریب و انهدام محیط عمل می کرده اند تا این اقدام به بی هویتی بنا و تزلزل در نظم اندامواره بافت های قدیمی شهرها منجر نگردد.
روش پژوهش
بررسی های اولیه بیانگر این حقیقت بودند که نه تنها تعدد و تنوع بنا ها یاولیه مسجد زیر سئوال است بلکه بانیان بناها و تاریخ بنیان آنها نیز درپرده ای از ابهام قرار دارد.
مهمترین و پیچیده ترین بخش یافتن شجره نامه ای آل کاکویه یزد (قرون 5
و6 ه.ق )بود که در منابع تاریخی از بانیان بناهای اولیه بشمار می رود. دقت در تمامی آثار و مقایسه منابع موجود و همچنین یافتن نسبتهای فامیلی حکام کاکویی با سلاطین وقت ایران، چون کلافی سر در گم زمانی طولانی این پژوهش را متوقف ساخت که در نهابت با پژوهش های مکرر این امر میسر گردید.
منابع مورد استفاده
در میان مورخین، مورخین قرن نهم ه.ق جعفر بن محمد حعفری مولف تاریخ یزد به سال 844 ه. ق و احمد بن حسین بن علی کاتب مولف تاریخ جدید یزد پس سال 862 ه. ق اطلاعات ارزنده ای از مسجد را ارائه داده اند. همچنین آثار دیگر مورخینی چون محمد مستوفی بافقی، وطرب نائینی را در زمره مورخین متاخر می توان بر شمارد. مقالات و آثار ارزنده معاثری که مشخصاتی از مسجد را عرضه کرده اند واز مهمترین این آثار، یادگارهای یزد، تالیف دکتر ایرج افشار است.
مهمترین و رهگشاترین آثار، وقف نامه جامع الخیرات است که شرح موقوفات سید رکن الدین محمد بانی مسجد جامع نو و پشر ارشدش سید شمس الدین داماد رشید الدین فضل الله است. این وقف نامه در جلد دوم یادگارهای یزد به چاپ رسیده است.
علاوه بر جامع الخیرات وقف نامه هایی در کرباس ورودی اصلی مسجد فعلی به صورت کتیبه های تاریخ داری نصب است که ازمنابع مهم به شمار می روند.
معرفی بناهای اولیه مسجد جامع کبیر یزد
بخش عمده بناهای اولیه به هنگام گسترش صحن مسجد جامع نو و نوساریهای عهد قاجاریه به سال1240 ه. ق تخریب شد. بقایای تاریخی این مجموعه در سمت شرقی صحن، تا قبل از تعمیرات اساسی سال 1324 ه .ش باقی بود و در این سال این اثر ارزنده تاریخی منهدم وشبستان جدیدی د رمکان آن احداث گردید. تنها اثر به جا مانده از بناهای اولیه، بخشی از جداره شمال شرقی مسجد است که احتمالاَ پئسته اصلی یا لاولیه هم نیست ولی د رتعمیرات مسجد دست نخورده باقی مانده است و شامل دو ورودی قدیمی و متروک، یکی د رسمت شمال و دیگری در سمت شرق است ( تصویر شماره یک ).
شبستان موجود در سمت غربی صحن مسجد، احتمال دارد شبستانی از مجموعه قدیمی باشد که در تغییر و تحولات 1240 ه .ق عهد قاجار، مورد تعمیر ونوسازی قرار گرفته و با تغییرات عمده ای که به ویژه در پوشش سقف به خود دیده، آن را به دوره قاجار نسبت داده اند. اما به احتمال قریب به یقین، شبستان درجایگاه طرح قدیمی است به ویژه آن که قبله آن نسبت به قبله اصلی انحراف دارد( تصویر شماره دو).
در میان افرادی که بقایای تاریخی بناهای اولیه را د رسمت شرقی صحن رویت کرده اند، ماکسیم سیرو، نقسه دقیقی ا زمسجد را در سال1317 ه .ش مطابق با 1938 م ترسیم کرده است که به خوبی آثار بناهای اولیه را نشان میدهد ( تصویر شماره سه). او همچین در این نقشه دوره تاریخی تمامی جرزهای بنا را مشخص کرده است که بسیار لرزنده است. وی البته تنها بخش شرقی صحن را از بناهای اولیه دانسته و این بخش را به طور جداگانه نیز ترسیم کرده است، اما شبستان شازده را، قاجاری معرفی کرده است که این احتمال وجود دارد که کل شبستان تخریب و بر اساس طرح قدیمی با همان انحراف قبله دوباره سازی شده باشد.
ماکسیم سیرو تصاویری از بقایای تاریخی را در انتهای گزارش خود علاوه
بر تصویر پانورامایی ارائه کرده است که به خوبی مجموعه را معرفی می کند (تصویر شماره 4).
ابهام های تاریخی
آثار مورخین قرن نهم، اطلاعات مهمی را از تاریخچه بناهای اولیه ارائه می دهند، اما دقت د رآثار این مورخین ما را با تناقض های زیادی در تاریخچه بناهای اولیه مسجد مواجه می سازد. مورخینی که پس از جعفری و کائب مبادرت به نگارش تاریخ یزد نموده اند به دلیل استفاده متناوب از هر دو ماخذ، مخاطب را به سردرگمی عجیبی سوق می دهند.
مشکل اساسی درآثار مورخین، اعم از متقدم، متاخر و حتی معاصر ان است که تعدد بناهای اولیه مسجد در آثار آنها متفاوت ذکر شده است واین مشکل در گفته های جعفری و کائب که منشا نگارش های بعدی هستند نیز دهده می شود. مورخین متاخر و حتی معاصری که بقایای تاریخی مسجد را رویت کرده اند، تنها به وجود یک مسجد قدیمی در کنار مسجد نو اکتفا کرده اند.
در این میان منبع موثقّی چون جامع الخیرات به وجود سه مسجد در جوار یکدیگر پس از احداث مسجد جامع نو تاکید دارد. همچنین کاوش های باستان شناسی و تحقیقات ماکسیم سیرو، موجودیّت یک مسجد قدیمی را در جوار بقایای تاریخی بناهای اولیه نشان داده است.
به این ترتیب در ماخذ و مدارک موجود، گاه بناهای اولیّه مسجد مشتمل بر دو مسجد است و گاه با یک مسجد اولیه روبرو هستیم. از تبعات این تناقض گویی ها، ذکر نام بانی یا بانیان بناهای اولیه مسجد است که با اسامی متنوعی روبرو می شویم. در پاره ای متون تاریخی، از سه نسل سخن به میان می آید که در ساخت و سازها دست داشته اند و در جایی دیگر شجره نامه بانیان گاه به چهار یا پنج نسل می رسد.
مسلم است که ارایه اسامی متنوع بانیان بناهای اولیه مسجد، نه تنها تاریخ بنیان بنا را مخدوش می سازد. بلکه تردیدهای مکّرر از تعّدد بناهای اولیه،کل مجموعه را مورد سوال قرار داده و تاریخچه مبهم بنا را عرضه می نماید.
از طرفی متون تاریخی نشان می دهند که شهر یزد، قبل از اینکه دارالعباده آل کاکوبه گردد، پایگاه مهمی برای زردتشتیان بوده است که هنوز هم نقش خود را حفظ کرده است. حتی متون تاریخی از احداث مسجد جامعی در قرون اولیه اسلامی در شهر یزد خبر نداده اند و شروع ساخت و ساز مسجد جامع را در این شهر در بدو ورود امرای کاکویی ذکر کرده اند که شهر دارای حصار و
دروازه می گردد.
همچنین صاحبنظرانی که بقایای تاریخی مسجد را قبل از تخریب دیده اند، در مورد جایگاه و موقعیت آن اظهار نظرهایی کرده اند که دال بر وجود آتشکده در مکان آن است و در متون تاریخی اشاره ای بر وجود آتشکده در این مکان نیست.
علاوه بر آن، اظهار نظرهای مستشرقین و نتایج تحقیقات ماکسیم سیرو، بنیان بقایای تاریخی مسجد را به قرون اولیه اسلامی، قبل از سلاجقه یا پیش از روی کار آمدن کاکوئیان در یزد دانسته اند که این نظریه در تقابل با متون تاریخی قرار می گیرد و موضوع را بغرنج تر می سازد. همچنین بانی و تاریخ بنیان دومین مسجد در گزارش تحقیقی ماکسیم سیرو، با آثار مورخین تطابق ندارد.
بررسی و مقایسه مدارک و شواهد تاریخی
تعدد بناهای اولیه
جهت رفع ابهامات تاریخی، تمامی مدارک و شواهد تاریخی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته که به اختصار اهم آن ها ارایه می گردد:
آثار مورخیّن متّقدم
جعفری و کاتب در تالیفات خود در دو مبحث جداگانه که شرح حال امیران و حکام یزد و دیگری معرفی مساجد جامع یزد است، به ساخت و سازهایی در مکان مسجد جامع کبیر یزد در زمان امرای کاکویی یزد اشاره دارند.
این دو مورخ در مبحث اول، بر موجودیت دو مسجد در مکان بناهای اولیه اذعان دارند که مسجد اولی را، مسجد جمعه شهرستان و دومین مسجد را مسجد جمعه درده یا مسجد قدیم درده ذکر کرده اند. جعفری در مبحث دوم از دو مسجد متصل قدیمی سخن می گوید ولی کاتب علیرغم تعیین میزان کارآیی مساجد در مبحث اول، بناهای قدیمی مجموعه را یک مسجد دانسته و متذکر می شود که مسجد قدیم همان عتیق است.
آثار دیگر مورخین
مورخینی که قبل از گسترش صحن مسجد(1240 ه.ق) تالیفات خود را ارایه داده اند، همچون محمد مستوفی بافقی عیناً مطالب جعفری و کاتب را به تناوب نقل قول کرده اند و از هر دو مسجد قدیمی سخن گفته اند. اما مورخین معاصری که پس از این تاریخ مبادرت به نگارش کرده اند، تنها به معرفی یک مسجد قدیمی پرداخته اند. آینی در آتشکده یزدان و دکتر افشار در یادگارهای یزد، ضمن شرح مبسوطی از مسجد جامع، تنها به یک مسجد قدیمی اشاره دارند.
آراء صاحبنظران
آراء صاحبنظرانی که بقایای تاریخی بناهای اولیه را رویت کرده اند، نشانگر آن است که کهن ترین بخش قدیمی مسجد یا مسجد اولیه را دیده اند. این افراد در مورد موقعیت و ویژگی های اظهار نظرهایی کرده اند که در یک جمع بندی کلی، آن را از آثار قرون اولیه اسلامی و مکان مسجد را در کنار یا بر جایگاه آتشکده زرتشتیان دانسته اند.
دکتر ایرج افشار، جزیی از پی آتشگاه ساسانی را در محل بقایای تاریخی بناهای اولیه مسجد تشخیص داده است و دکتر محمد کریم پیرنیا، وجود محلی به نام " تل خاکستر" را در مجاورت آتشکده ای در این مکان دانسته است. همچنین دکتر پیرنیا و کهنسالان یزدی که شاهد تخریب بقایای بناهای اولیه بوده اند، همگی اذعان دارند که هنگام حفر زمین برای پی ریزی شبستان جدید، خاکستر زیادی از این محل بیرون برده شده است و نکته قابل توجه دیگر، توجه زردتشتیان به این مکان و روشن کردن شمع در محل کرباس مسجد فعلی است.
پروفسور پوپ نیز مسجد را در محل یکی از آتشکده های ساسانی دانسته که در روزگار صفاریان دایر بوده است. همچنین دونالد ویلبر، بقایای تاریخی بناهای اولیه را متعلق به قبل از سلاجقه می داند.
رساله ماکسیم سیرو از مسجد جمعه یزد
ماکسیم سیرو در ابتدای گزارش ارزنده تحقیقی خود، مکان بناهای اولیه را در جایگاه آتشکده اصلی زردتشتیان قلمداد کرده ولی در ادامه احتمال استقرار مسجد را در جوار آتشگاه دانسته است. وی ضمن ترسیم دقیقی از بقایای بناهای اولیه، با توضیحاتی که می دهد، بر این اعتقاد است که از مسجد قدیمی سه چهارم حیاط باقی مانده است که این بنا کاملاً متقارن و به دور یک حیاط مربع شکل واقع بوده است و سپس اقدام به بازنمایی مسجد کرده است( تصویر شماره پنج)
وی این مسجد را قابل قیاس با مساجد قرون اولیه و بسیار شبیه به آن ها وصف می کند. نکته دیگری که برای اثبات تعلق این بنا به قرون اولیه اسلامی دارد، عدم وجود تزیینات در مسجد عتیق است. طرح مسجد عتیق، طبق نقشه بازسازی شده( تصویر شماره پنج). به صورت شبستانی است که قبله آن بیش از سه درجه به سمت شرق انحراف دارد. اگر طرح مسجد به این نحو که او ترسیم کرده است باشد، باید گفت که مسجد عتیق با نمونه های موجود مساجد اولیه در ایران متفاوت است. زیرا تمام ناوها در مساجد اولیه موجود عمود بر حیاط هستند و در این طرح ناوهای مسجد عتیق یزد، موازی صحن و در جهت قبله استقرار یافته اند.
وی موجودیت مسجد دیگری را در جوار مسجد عتیق و در سمت غربی آن تایید می کند و در محل پایاب قنات زارچ را در همین مسجد، یعنی سمت غربی مسجد عتیق نشان می دهد. این پایاب هم اکنون در صحن مسجد فعلی واقع است. همچنین ماکسیم سیرو، مکان مستحدنات الحاقی دختران فرامرز را در سمت جنوبی مسجد عتیق تایید کرده است( تصویر شماره شش)
به این ترتیب ماکسیم سیرو بر این عقیده است که مسجد اولیه به هنگام ورود کاکوئیان در یزد برپا بوده است و اولین حاکم کاکویی، ظهیرالدین ابو منصور فرامرز، پس از ورود به یزد، مسجد دیگری را در جوار آن بنیان نهاده است. اما مشخصات این مسجد، همان مسجد جمعه قدیم درده است که مورخین
متقدم بانی آن را گرشاسب ثانی ذکر کرده اند
وقف نامه جامع الخیرات
ماخذ موثق و مهم دیگری چون جامع الخیرات، مجموعه قدیمی را مشخص کرده است. صفحات اولیه این وقف نامه اسامی بناهایی است که واقف آن ها را بنیان نهاده و یا موقوفاتی جهت آن تعیین کرده است. جامع الخیرات ضمن برشمردن مساجد پنجگانه، از سه مسجد در داخل شهر یزد نام می برد که دو مسجد را به صراحت جامع قلمداد می کند و یکی را در عرصه مسجد جامع قدیم مستقر دانسته است. از آن جا که مسجد جامع در هر شهر بیش از یکی نیست، مسلم می گردد که سه مسجد نامبرده، متعلق به مسجد جامع کبیر و در کنار یکدیگر واقعند. یکی مسجد جامع نو است که خود واقف یعنی سید رکن الدین آن را بنیان نهاده و دو مسجد دیگر، مساجد قدیمی هستند. آن چه در توضیح سه مسجد از مساجد پنجگانه آمده به این شرح است:
" و اما مساجد پنجگانه:
1ـ از این مساجد، مسجد جامعی که در داخل شهر یزد بنا شده و به جامع عتیق اضافه شده است. جامع عتیق در وسط بازار بزرگ و روبروی
کاروانسرای معروف به ایازی است.
2ـ و از این مساجد، مسجد جامعی است که در داخل شهر یزد بنا شده و در جوار بنیادهای خیریه است که به واقف منسوب است.
تصویر 6ـ طرح کلی دوران اولیه
ماخذ: رساله ماکسیم سیرو از مسجد جمعه یزد ص173
الف ـ مسجد اولیه یا جامع عتیق
ب ـ مسجد ثانویه یا جامع قدیم
ج ـ مستحدنات الحاقی دختران فرامرز
3ـ و از این مساجد، مسجد فوقانی است که در عرصه جامع قدیم و در داخل شهر یزد واقع است."
توضیحات جامع الخیرات در مورد سه مسجد، راهنمایی است، جهت مکان یابی آن ها در کروکی ماکسیم سیرو از سه مسجد در زمانی که مسجد جامع نو در پشت قبله مسجد قدیم ساخته شد( تصویر شماره هفت)
شایان ذکر است که شرح موقوفات سید شمس الدین در جامع الخیرات بر این سه مسجد تایید دیگری است بر مکان یابی این سه مسجد در جوار یکدیگر، که علاوه بر آن وضعیت و کارآیی سه مسجد را در آن زمان مشخص ساخته
است.
به این ترتیب که " موقوفات شمس الدین بر مسجد" که همان جامع عتیق است، نشان می دهد که نماز جمعه در آن برگزار نمی شده است، اما نمازهای جماعت یومیه و مستحبی برقرار بوده و امام جماعت و متولی داشته است. مسلم است که عدم برگزاری نماز جمعه در این مسجد به واسطه احداث مسجد جامع دوم یا جامع قدیم بوده که اقامه نماز جمعه به آن منتقل شده بود و " موقوفات شمس الدین بر جامع قدیم" نشانگر برپایی نماز جمعه در این مسجد، حتی پس از احداث مسجد نو است. موقوفاتی که شمس الدین بر این مسجد تعیین می کند، مفصل است و وقف نامه به صراحت برگزاری نماز جمعه را در این مسجد بیان کرده است.
اما " موقوفات شمس الدین بر غرفه مسجد جامع" که آن را مسجد فوقانی در عرصه جامع قدیم می خواند، نشان می دهد که نماز جمعه ای در آن مسجد برگزار نمی شده و سید شمس الدین وسیله ای برای اقامه نماز جمع در غرفه هایی که خود در مسجد احداث می کند مهیا می سازد. وی در این وقف نامه، از غرفه ای که برای رضای خدا در این مسجد ایجاد کرده است تا نماز جمعه در آن برگزار شود، اشاره دارد. ماکسیم سیرو نیز ضمن معرفی این
غرفه ها، مقطعی از پایه های قطور ایوان عظیم یا صفه بلند متصل به ماخذ: رساله ماکسیم سیرو از مسجد جمعه یزد، ص 138
1ـ مسجد جامع شهرستان یا مسجد جامع عتیق( مسجد جامع در جوار بنیادهای خیریه واقف)
2ـ مسجد جامع قدیم درده یا مسجد جامع قدیم( مسجد جامع در جنب جامع عتیق که جامع عتیق در وسط بازار بزرگ و روبروی کاروانسرای ایازی واقع است)
3ـ مسجد جامع نو( مسجد فوقانی در عرصه قدیم)
مقصوره را ترسیم کرده و غرفه ها را گالری نامیده است.
آن چه اهمیت دارد آن است که وقف نامه ای که شرح موقوفات شمس الدین بر جامع قدیم است، منظور همان مسجد گرشاسبی است و جای هیچ شبهه ای در تایید این مدعا نیست، حال آنکه پاره ای منابع موثق معاصر، اولین مسجد از مساجد پنجگانه را که در جامع الخیرات آمده است به غلط مسجد جامع نو دانسته اند و این علاوه بر آن است که مسجد جامع عتیق یا اولیه را مسجد گرشاسبی می دانند و از مسجد دومی که همان مسجد جامع قدیم یا گرشاسبی است بی خبر مانده اند!
بررسی شجره نامه آل کاکویه یزد
جهت دستیابی به این شجره نامه که برای یافتن تاریخ بنیان بناهای اولیه رهگشایی به شمار می رفت، از آثار مورخین و بررسی های تاریخی معاصر استفاده شده است. مقایسه تطبیقی کلیه مدارک بدست آمده این امکان را مسیر ساخت.
آثار مورخین
جعفری و کاتب در مباحث اولیه تالیفات خود ضمن برشمردن حکام و امیرانی که در شهر یزد به قدرت رسیدند و نیز همزمانی فرمانروایان یزد با سلاطین وقت ایران و نسبت های خویشاوندی آن ها با یکدیگر سخن گفته اند. گرچه در حاصل گفتار آنان تناقضات زیادی دیده می شود، اما همین مطالب سر منشاء پژوهش های بعدی جهت روشن نمودن شجره نامه آل کاکویه قرار گرفت.
شایان ذکر است که بانی مسجد قدیم در گفتار جعفری و کاتب گرشاسب است، اما کنیه ای که کاتب در مقالات هشتم برای گرشاسب ذکر می کند و دکتر افشار نیز همین فرد را به عنوان بانی مسجد قدیم معرفی می کند، با کتیبه تاریخ دار که از این شخص در قدمگاه علی بن موسی الرضا(ع) در آبادی فراشاه به عنوان بانی عمارت مذکور در سنه 512 ه.ق به دست آمده است تطابق دارد. این سند معتبر، کلیدی بود برای یافتن شجره نامه آل کاکویه یزد و همچنین نشانگر عدم صحت شجره خاندان کاکویی که از آثار مورخین متقدم به دست آمده بود.
بررسی های تاریخی معاصر در شجره کاکوئیان
این شجره نامه در دو منبع موثق مورد بررسی قرار گرفته است:
ـ آقای دکتر ایرج افشار در بخش ضمیمه کتاب تاریخ یزد جعفری، تحت عنوان تعلیقات و توضیحات باغور و بررسی در متون تاریخی شجره نامه ای از آل کاکویه یزد را ارایه داده است. ص4ـ180
ـ دایره المعارف اسلامی، جلد دوم در صفحات 107 الی 115، شجره نامه ای از این خاندان را همراه با توضیحات مستند بیان کرده است.
شجره نامه خاندان کاکویی که از این دو ماخذ بدست آمده، کاملاً یکسان است و تنها در آخرین نسل حکام کاکویی یزد تناقضی دیده می شود. موارد دیگر اختلاف، محدوده تاریخی امارت پاره ای از امرای کاکویی، خویشاوندی خاندان کاکویی با دیالمه آل بویه و نیز وصلت هایی است که با سلاجقه داشته اند.
مقایسه تمامی مدارک شجره نامه آل کاکویه یزد را روشن ساخت که توضیحات مفصل این بررسی و مقایسه آن ها در این مختصر نمی گنجد و تنها شجره نامه مزبور ارایه می گردد که محدوده های تاریخی امارت امیران کاکویی را نیز در یزد نشان می دهد و رهگشایی برای یافتن بنیان بناهای اولیه مسجد جمعه یزد محسوب می گردد.
توضیح آن که برای یافتن شجره خاندان کاکویی یزد، به واسطه تناقضات زیادی که در آثار مورخین دیده شد، ناچاراً شجره نامه از جّد اعلای این خاندان پیگیری شد تا بتوان تاریخ آغاز حکومت این فرمانروایان را در یزد بدست آورد.
کاکو در گویش دیلمی به معنای دایی یا خال است. از آن جا که در تاریخ ثبت است، آل کاکویه با دیالمه آل بویه از طریق مادری خویشاوندی داشتند. به این نحو که جدّ کاکوئیان، دایی مجدالدوله دیلمی بود و به همین جهت به آل کاکویه شهرت یافته اند.
سیدّه، همسر فخرالدوله دیلمی و مادر مجدالدوله دیلمی است که در تاریخ از
او به عنوان زنی فاضل و قدرتمند یاد شده است. وی خواهر رستم دشمنزیار و فرزند مرزبان بن رستم جدّ اعلای آل کاکویه است.
مطلب را این جنین می توان پی گرفت که پس از درگذشت فخرالدوله دیلمی، فرزندش مجدالدوله که هنوز خردسال بود به درایت مادرش سیّده خاتون، خواهر دستم دشمنزیار، همچنان بر مسند حکومت در زمان سلطان محمود غزنوی باقی ماند که کاتب شرح مبسوطی از این ماجرا دارد.
دایی مجدالدوله، رستم بن مرزبان یا رستم دشمنزیار هم فرمانروای شهریار کوه بود و وفاداریش به آل کاکویه سبب گردید تا فرزند او ابو جعفر محمد بن دشمنزیار از طرف عمه اش سیّده خاتون در سال 398 ه.ق. به حکومت جبال برسد که مقر او در اصفهان بود.
اواخر عمر علاءالدوله ابوجعفر محمد بن دشمنزیار(433ـ398 ه.ق.) ، پسر خال مجدالدوله دیلمی که به پسر کاکویه معروف بود. با تسلط سلاجقه در ایران(552ـ429 ه.ق.) قرین است.
پس از علاءالدوله از میان فرزندان ذکور او، ظهیرالدین ابو منصور فرامرز به سال 437 ه.ق پس از کشمکش های زیاد به حکومت اصفهان رسید و به واسطه پیمان شکنی های مکرر با شاه سلجوق، نهایتاً طغرل سلجوقی در سال 443 ه.ق. او را به حکومت یزد و ابرقو گماشت و به این ترتیب دوران حکومت کاکوئیان یزد آغاز شد که هر یک نقشی در ساخت و سازهای بناهای اولیه مسجد جامع یزد داشتند که در این جا برای روشن شدن مطلب به تفکیک هر یک از امرا مورد بحث و بررسی قرار می گیرند:
آل کاکویه یزد(536ـ443ه.ق):
ـ شمس الملوک ظهیرالدین ابو منصور فرامرز( پس از 455ـ443ه.ق):
وی اولین امیر کاکویه یزد و آخرین خبری که به نام او در تاریخ ثبت است، با هیئتی به سرپرستی عمیدالملک کندری به خواستگاری از دختر خلیفه قائم برای طغرل سلجوقی در سال 454 ه.ق به بغداد رفت. در این سفر ارسلان خاتون زوجه خلیفه قائم که دختر جعفری بک یا برادرزاده طغرل سلجوقی بود، آنان را همراهی می کرد. ارسلان خاتون، پس از فوت خلیفه قائم به همسری امیر علی بن فرامرز، دومین امیر کاکویه یزد در آمد.
ـ علاءالدوله امیر علی بن فرامرز(488ـ پس از 455 ه.ق):
وی همزمان با ملکشاه سلجوقی(485ـ465 ه.ق) است و ارسلان خاتون زوجه سابق خلیفه عباسی با عمه ملکشاه سلجوقی را به همسری برگزید. در صحت این مدّعا، اشعار معزّی در مدح علی بن فرامرز، شبهه ای از این ماجرا باقی نمی گذارد، زیرا در آثار مورخین از این که ارسلان خاتون همسر کدامیک از امرای کاکویی است تناقض بسیاری دیده می شود که تاریخچه مسجد را به واسطه اقداماتش در مسجد با ابهام روبرو می سازد.
کف دست موسی پیغمبر است
و یا آتش اژدها پیکر است
امیر اجل فخر عالم علی
که دل پرور شاه دین پرورست
علی بن بوطالب اندر بهشت
علی بن شمس الملوک ایدرست
یکی آن که داماد جغری بک است
دگر آن که داماد پیغمبر است
ـ علاءالدوله گرشاسب علی بن فرامرز علاءالدوله(پس از 513ـ488 ه.ق):
این حاکم به واسطه همنام بودن با عم خود به گرشاسب ثانی مشهور است. وی داماد ملکشاه سلجوقی بود و به واسطه کشمکش هایی که پس از ملکشاه بین سلاجقه پدید آمده بود، از طرف سلطان محمود سلجوقی در سال 513 ه.ق از فرمانروایی یزد برکنار شد و به این ترتیب به طرفداران سلطان سنجر پیوست. پایان زندگی گرشاسب مبهم است. اما تاریخ نشان می دهد که پس از سال 520 ه.ق نیز در قید حیات بوده است. " زامباور در شجره نسب این خاندان، پس از گرشاسب دوم از فرزند او به اشاره " فلان" نام می برد." این اظهار نظر نشان می دهد که گرشاسب اولاد ذکور نداشته و به همین علت معرفی امرای کاکویی در متون تاریخی، پس از گرشاسب بسیار مبهم و آشفته است. اما منابع بسیاری در دایره المعارف اسلامی حاکی از آن است که پس از گرشاسب، برادرش فرامرز بن علی به فرمانروایی یزد منصوب شد.
ـ فرامرز بن امیر علی بن فرامرز(536ـ6ـ513 ه.ق):
وی که همزمان با سلطان سنجر سلجوقی است، یکی از دختر عموهای سلطان سنجر را به همسری خود برگزید و مادرش نیز همانند گرشاسب بن علی بن فرامرز، ارسلان خاتون است. فرامرز بن علی در سال 536 ه.ق در ملازمت سنجر در نبرد با قراختائیان به قتل رسید.
ـ دختران فرامرز بن امیر علی بن فرامرز(536 ه.ق به بعد و شروع حکومت اتابکان در یزد):
پس از فرامرز بن علی، سلطان سنجر، حکومت یزد را به دو دختر او واگذار کرد و یکی از امرای لشکر خود را به نام سام بن لنگر، اتابک دختران نمود. پس از دختران فرامرز، حکومت آل کاکویه در یزد منقرض شد و اتابکان یزد به قدرت رسیدند.
بانیان و تاریخ بنیان دو مسجد قدیمی
بررسی مدارک و شواهد تاریخی، اساسی ترین نکات مبهم بناهای اولیه مسجد را روشن نمود. مقایسه نتایج حاصله از این پژوهش و انطباق آن با شجره نامه آل کاکویه یزد، بانیان و تاریخ بنیان این دو مسجد قدیمی را مشخص می سازد.
مسجد اولیه: مسجد جمعه شهرستان؛ یا مسجد جامع عتیق
طرح شبستانی مسجد به ویژه به سبک عربی( تصویر شماره پنج)؛ قابل قیاس با مساجدی است که در قرون اولیه اسلامی ساخته شده اند. نظیر مسجد تاریخانه دامغان(160 ه.ق) مسجد جامع اولیه اصفهان(156 ه.ق) که بومسلمی هستند و یا جامع عتیق شیراز(281 ه.ق) که در زمان عمرولیث صفاری ساخته شد. بنابراین، مسجد جامع عتیق از وجه طراحی به قرون اولیه اسلامی تعلق دارد.
نکته دیگری که تعلق این مسجد را به قرون اولیه اسلامی نزدیک می سازد، انحراف قبله آن است. این اتفاق در مساجد اولیه ای که ساخته شده است، بسیار دیده می شود و دلیل آن هم روشن است. مثل مسجد اولیه اصفهان که به دلیل انحراف قبله در تاریخ 226 ه.ق تخریب و مسجد شبستانی دیگری در مکان آن ساخته شد.
اما علیرغم انحراف جهت قبله، مسجد جامع اولیه یزد حفظ گردید و در قرون بعدی در جوار آن مسجد دیگری برپا شد که ر آن نماز جمعه برگزار می گردید.
از طرفی بنیان این مسجد بنا به قول مورخین نمی تواند در زمان اولین امیر کاکویی یزد اتفاق افتاده باشد. زیرا این گفته به آن معنی است که تا نیمه قرن پنجم در یزد مسجد جمعه ای برپا نشده و اگر هم ساخته شده باشد در آستانه ظهور گنبد خانه و ایوان در مساجد، ما با احداث مسجد شبستانی مواجهیم، که بعید است. همچنین در فاصله زمانی نیم قرن، احداث دو مسجد در مجموعه بناهای اولیه، یکی با طرح شبستانی و دیگری با طرح گنبدخانه ای ایوان دار، در قرن پنجم غیر ممکن است.
بنابراین بنیان مسجد اولیه به طور قطع در زمان کاکوئیان اتفاق نیافتاده است
و مربوط به قرون اولیه اسلامی است. اما در مورد این که این مسجد متعلق به چه زمانی از قرون اولیه اسلامی است، دو دوره تاریخی مورد بحث است:
امکان بحث این مسجد در دوران ابومسلم در این مکان ضعیف است. زیرا مورخین به بنیان مسجد فرط در مکان دیگری از شهر ( در کنار دروازه مهریجرد) توسط احمد زمجی اشاره دارند که جامع هم نبوده، زیرا اقدامات ساختمانی مسجد جامع در زمان کاکوئیان در جوار آن اتفاق نیافتاده است. همچنین احتمال دایر بودن آتشکده ای در این مکان تا قرن سوم ه.ق نیز طبق آن چه که آمد وجود دارد.
اما امکان احداث مسجد اولیه در دروان عمرولیث صفاری قطعیت بیشتری دارد. وی که از طرف خلیفه عباسی به حکومت خراسان، عراق و فارس رسید، مورخین در مورد او چنین نگاشته اند:" او مال بسیار جهت خلیفه بفرستاد و مال یزد او تصرف می کرد و والی او در یزد بود" بنابراین همان گونه که در زمان او مسجد جامع عتیق شیراز احداث گردید، در یزد هم مسجد جامع عتیق برپا شد، شایان ذکر است که ماکسیم سیرو نیز احتمال احداث این مسجد را در عهد عمرولیث صفاری (289ـ265 ه.ق9 با قاطعیت بیشتری از دوران ابومسلم ذکر کرده است.
مسجد ثانویه: مسجد جمعه در ده، مسجد جامع قدیم، مسجد گرشاسبی
بررسی ویژگی های مسجد و مقایسه با گفتار مورخین، تاریخ بنیان و بانی مسجد جامع قدیم را مشخص می نماید. هیچگونه سند و مدرک عینی از چگونگی طرح این مسجد در دست نیست. اما از متون تاریخی می توان چنین استنباط کرد که این مسجد دارای گنبد خانه و ایوان بوده است. زیرا در آثار مورخین بارها از گنبد مقصوره قدیم و صفه مقصوره آن یاد شده است. بنابراین تاریخ بنیان این مسجد با تاریخ متحول شدن مساجد از طرح شبستانی به چهار ایوانی گنبد دار سازگار است. نظیر مسجد جمعه اصفهان که در نیمه دوم قرن پنجم ه.ق و بین سالهای 465 الی 485 ه.ق دارای گنبد خانه شد و ایوان های آن در ابتدای قرن ششم احداث شدند. یا مسجد زواره که در 530 ه.ق با طرح جدید یعنی چهار ایوانی گنبد دار ساخته شد.
مکان یابی مسجد جامع قدیم با اتکا به صحنی که ماکسیم سیرو برای این مسجد ترسیم کرده، امکان وجود یک گنبد خانه و ایوان را در سمت قبله مسجد به دست می دهد. اما از طرفی با وسعت زمینی که مسجد در آن واقع بوده، بعید به نظر می رسد که صحن مسجد تا این حد نزدیک به مسجد جامع عتیق طرح شده باشد. حال آنکه مسجد می توانسته در میانه زمین مستقر گردد. در این صورت امکان طرح مسجد، علاوه بر تک ایوانی گنبد دار، چهار ایوانی گنبد دار نیز میسر بوده است.
قبله این مسجد نیز بر اساس صحنی که ماکسیم سیرو برای آن ترسیم کرده، در جهت قبله شبستان شازده است که نسبت به قبله اصلی به سمت غرب انحراف داشته است.
مورخین متقدم همگی بر موجودیت این مسجد متفق القولند و بانی آن را گرشاسب دانسته اند، منتها در ذکر کنیه گرشاسب و این که چندمین امیر کاکویه یزد است اختلاف نظر دارند.
اما شجره نامه آل کاکویه یزد، نشان داد که این امیر، سومین فرمانروای کاکوئیان یزد است و یا همان علاءالدوله گرشاسب بن علی بن فرامرز بن علاءالدوله ابن جعفر کالنجار است که بین سال های 488 الی 513 ه.ق در یزد حکومت می کرد و مسجد جامع قدیم در جوار مسجد عتیق در زمان وی بنیان نهاده شد.
جمع بندی
مکان یابی تاریخی بنا
احتمال دارد که بنای مسجد جامع کبیر یزد در مکان و یا در جوار آتشکده زردتشتیان واقع شده باشد. این احتمال به گواهی صاحبنظرانی است که بقایای تاریخی مسجد را رویت نموده اند، وگرنه در آثار مورخین هیچ نشانه ای از وجود آتشکده در این مکان ابراز نشده است.
ماکسیم سیرو، دکتر افشار، دکتر پیرنیا و پروفسور پوپ همگی احتمال وجود آتشکده را در این مکان بنابر شواهدی بیان نموده اند.
اما بررسی ها نشان می دهد که مکان مسجد جامع کبیر یزد درست در مقابل دروازه شهرستان یا شهر دوران پیش از اسلام است.
سیر تحولات تاریخی بناهای اولیه
(289ـ265 ه.ق)ـ بنیان مسجد جامع اولیه یا مسجد جامع عتیق و یا مسجد جمعه شهرستان.
این مسجد با طرح شبستانی در زمان عمرولیث صفاری( نیمه دوم قرن سوم ه.ق) ساخته شده است و قبله آن نسبت به قبله اصلی انحراف داشت.
(454ـ443 ه.ق)ـ تعمیرات و نوسازی مسجد جمعه شهرستان
ظهیرالدین ابو منصور فرامرز، اولین امیر کاکویی است که پس از ورود به یزد، چهار تن از سرهنگان او اقدام به احداث حصار و دروازه شهر یزد نمودند. اشاره مبهم منابع تاریخی به ساخت مسجد جمعه شهرستان همان تعمیرات و نوسازی مسجد جمعه شهر است که در قرون قبلی برپا شده بود.
(488ـ455 ه.ق)ـ احداث مناره در کنار مسجد جمعه شهرستان
علاءالدوله امیر علی بن فرامرز و همسرش ارسلان خاتون، مناری در کنار مسجد اولیه بنا کردند که با القاب ارسلان خاتون و با کاشیهای معرق تزیین شده بود. این منار تا قرن نهم برپا بود.
(513ـ488 ه.ق)ـ احداث مسجد جامع قدیم یا مسجد قدیم در ده
علاءالدوله گرشاسب بن علی بن فرامرز علاوالدوله ابو جعفر کالنجار، مسجد دیگری با طرح تک ایوانی گنبد دار در جوار مسجد عتیق و در سمت غربی آن بنیان نهاد. " در کنار این مسجد شبستان و کتابخانه مهمی نیز احداث نمود و همچنین پایاب قنات زارچ" در این مسجد بود که هم اکنون پایاب در صحن مسجد فعلی واقع است و جماعتخانه آن، پس از نوسازی های 1240 ه.ق به نام شبستان شازده خوانده می شود.
همچنین مسجدی که در زمان گرشاسب ساخته شد، سه ورودی یا سه درگاه داشت:" … و سه درگاه بر وی نهاد: یکی برابر صفّه مقصوره و یکی برابر "بازار کلاهدوزان" قدیم و یکی به طرف مدرسه کمالیه".
شواهد نشان می دهد که این ورودی ها به ترتیب در شمال، غرب و شرق مسجد تعبیه شدند که مجموعه را به گذرهای اطراف مسجد متصل می ساخت.
درگاه شمالی، در مقابل ایوان و گنبد خانه سمت قبله مسجد جامع قدیم باز می شده است و هم اکنون نیز در مکان آن ورودیی است که در مقابل ایوان عظیم مسجد فعلی باز می شود.
درگاه غربی، درگاهی است که به طرف مدرسه کمالیه باز می شده و در سمت غربی مسجد واقع بوده است و هم اکنون در مکان آن درگاه کوچکی است که در منتهی الیه غربی مسجد قراردارد.
درگاه شرقی، درگاهی است که به طرف بازار باز می شده و بنابر مدارک و شواهد موجود، همان کرباس ورودی اصلی مسجد فعلی است. دکتر محمد کریم پیرنیا موجودیت تکیه ای از دوره کاکوئیان را در پشت تکیه فعلی سردر تایید نموده اند.
(536ـ513 ه.ق)ـ از دوران فرمانروایی فرامرز بن امیر علی بن فرامرز تنها دو
سنگ قبر از زیر خاک های خرابه های مسجد عتیق به دست آمده است و منابع تاریخی به اقدامی در مسجد جامع اشاره ندارند.
(492 ه.ق)ـ سنگ قبر تاریخ دار مربوط به " ابوالحسن بن محمد بن علی بن (کذا) و توفّی فی شهر ربیع الاول سنه اثنتین و تسعین و اربع مائه"
(533 ه.ق)ـ سنگ قبر تاریخ دار مربوط به " هذا قبر الشیخ الشهید محمد بن علی بن محمد شنبه رحمه الله علیه توّفی فی جمادی الاخر فی سنه ثلث و ثلثین و خمس مائه"
(536 ه.ق به بعد)ـ احداث شبستان و مقبره جنب مسجد جامع قدیم.
دختران فرامرز بن امیر علی بن فرامرز، شبستان یا زمستانخانه و مقبره ای برای مدفن خود در پشت قبله مسجد جامع عتیق ساختند که به احتمال زیاد با مسجد جامع قدیم اتصال داشت.( تصویر شماره هفت). مکان مستحدنات الحاقی فرامرز را نشان می دهد. محمد مستوفی از تزیینات بناهای الحاقی دختران فرامرز سخن گفته است و گفتار او تنها مورد در متون تاریخی است که به تزیینات در بناهای اولیه اشاره شده است.
( قرن 7 ه.ق)ـ ساخت و سازها با حمله مغول به ایران متوقف ماند و از مسجد جمعه یزد در این دوره خبری در دست نیست. احتمالاً رها شدن بناهای مسجد
در مدتی طولانی به فرسایش بنا انجامیده است.
(قرن8 ه.ق)ـ احداث مسجد جامع نو در اوایل قرن هشتم ه.ق که آرامش نسبی برقرار شد، ساخت و سازها با سرعتی زیاد آغاز گردید و پایه های مسجد جامع نو در( 724 یا 728 ه.ق) در پشت قبله مسجد جامع قدیم توسط سید رکن الدین محمد بن قوام الدین محمد بن نظام حسینی یزدی قاضی گذارده شد. اما علیرغم احداث این مسجد، همانگونه که در مباحث قبلی آمد. بناهای قدیمی مسجد نیز همواره مورد استفاده و توجه بود و علاوه بر تعمیر و نوسازی، موقوفه هایی نیز بر آن نوشته شده است.
(724 ه.ق)ـ عبور قنات وقف آباد از مسجد جامع عتیق.
(732 ه.ق)ـ احداث مناره بر سر گنبد مقصوره قدیم.
مولانا عفیف الدین معماری که مجری اقدامات ساختمانی مسجد جامع نو بود مناره ای بر سر گنبد مقصوره قدیم احداث نمود. همچنین سید شمس الدین فرزند ارشد سید رکن الدین" از تبریز زیلوهای عالی جهت گنبد مقصوره قدیم بفرستاد و دکانی چند وحصص و میاه داخل کرد بدان موقوفات که وقف مسجد قدیم بود… "
همانگونه که گفته شد در جامع الخیرات شرح موقوفات شمس الدین بر جامع
قدیم و جامع عتیق به طور جداگانه آمده است.
شایان ذکر است که کاوش های باستان شناسی ماکسیم سیرو، اقدام ساختمانی در مسجد عتیق در این دوره نشان نداده است و علت هم روشن است زیرا آن چه که انجام داده در مسجد جامع قدیم یا گرشاسبی بوده که نماز جمعه در آن برگزار می شده است و در زمان ماکسیم سیرو از آن اثار چیزی بر جای نمانده بود.
آل مظفر(795ـ719 ه.ق)
777 ه.ق ـ احداث درگاه بین مسجد جامع قدیم و جدید به نام آستانه.
در زمان حکومت شاه یحیی مظفری اقدامات ساختمانی در مسجد انجام شد و معمار او مولانا ضیاءالدین بود. در این زمان درگاه جدیدی از مسجد جامع قدیم به مسجد جامع نو در مقابل ایوان عظیم باز شد که به نام آستانه خوانده شده است،( تصویر شماره هشت). کاتب نیز درباره آستانه چنین عبارتی دارد: " و در آستانه که در مقابل صفه بزرگ است کتبخانه با درهای علی ساز کرده"
امرای گورکانی(862ـ798 ه.ق)
820 ه.ق ـ کتیبه تاریخ داری از دوره امرای گورکانی از زیر خاک های بقایای
تاریخی مسجد جامع عتیق بدست آمده است." به سعی قطب الدین الصیرفی شد، فی سنه 820" که 982 هم خوانده می شود.
850 ه.ق ـ " اقدامات در مسجد جامع عتیق"
ماکسیم سیرو در نقشه ترسیمی از بقایای مسجد عتیق( تصویر شماره سه) آثار دوره تیموری را نشان داده است. وی همچنین در صفحه 148 گزارش خود را از مسجد چنین نگاشته است:" امیر شمس الدین فرزند ارشد امیر چقماق و نیز ابوالعذرا از عمال گورکانی به تعمیر و باز سازی مسجد عتیق پرداختند."
ـ اضافه کردن زمستانخانه در سمت جنوبی.
ـ اضافه کردن نیم طبقه در غرفه های قدیمی مسجد.
جعفری و کاتب نیز، عبارات کوتاهی مبنی بر موجودیت این غرفه ها دارند:
" ذکر مسجد جمعه قدیم ـ آن مسجد …. دو غرفه یکی امیر شمس الدین قاضی ساخته و یکی امیر بلغدر"
"… و در این مسجد غرفه هاست: یکی مشهور به غرفه امیر شمس الدین و یکی به غرفه ابوالعلایی"
قراقوینلو(873ـ810 ه.ق)
862 ه.ق ـ " اقدامات در مسجد جامع عتیق"
اقدامات ساختمانی عمده ای در زمان امیر نظام الدین حاجی قنبر شاهی از عمال قراقوینلو در مجموعه قدیمی مسجد اتفاق می افتد که در تحقیقات ماکسیم سیرو نشان داده شده است:
"ـ باز سازی مسجد قدیمی و ساخت طاق ها( گنبدها) و رواق ها با سازه جدید.
ـ تغییر عمده انجام شده در مسجد عتیق و تغییر کامل چهره حیاط.
ـ احداث دو معبر کوتاه در قسمت جنوبی مسجد و در نتیجه پوشیده شدن تمامی نمای مظفری. این نمای جدید متیف( ویژگی) خاصی را عرضه نمی کند و تنها در کوچکی به راهروی غربی باز می شود."
( تصویر شماره هشت)، تغییر چهره حیاط یا صحن مسجد جامع عتیق با برش بخش شمالی مسجد، مشخص است.
صفویّه(1148ـ930 ه.ق)
قبل از 1090 ه.ق ـ محمد مستوفی بافقی مولف جامع مفیدی، خبر تعمیرات مسجد را در زمان تولیت شرعی مولانا عبدالحی و مولانا شهاب الدین عبدالله خلف می دهد. اما اقداماتی در مسجد قدیمی مشخص نشده است.
افشاریه(1163ـ1148 ه.ق)
در دوره افشاریه نیز همانند صفویه، هیچ گونه خبری از اقدام ساختمانی در مسجد در دست نیست.
زندیه(1193ـ1163 ه.ق)
1179 ه.ق ـ کتیبه تاریخ داری در کرباس فعلی مسجد نصب است که تاریخ آن متعلق به عهد زندیه است و وقف نامه ای است بر مسجد جامع قدیم که نشان می دهد، این مسجد تا تاریخ مزبور دایر و مورد استفاده بوده است.
قاجاریه( 1343ـ 1200 ه.ق)
1240ـ1236 ه.ق ـ در دوره قاجاریه، تخریب و نوسازی وسیعی در مجموعه مسجد جامع کبیر یزد به وقوع پیوست که دگرگونی و تغییر چهره مجموعه را به ارمغان آورد.
این اقدامات در زمان فرمانروایی شاهزاده محمد ولی میرزا، در عهد فتحعلی شاه قاجار اتفاق افتاد و عملیات ساختمانی او از زمان ورودش به یزد در سال 1236 ه.ق آغاز گردید و در سال 1240 ه.ق به پایان رسید. در این جا بخشی از این اقدامات که به بناهای اولیه مرتبط است ذکر می شود.
ـ " تخریب بخشی از مسجد عتیق یا مسجد اولیه و مسجد جمعه قدیم یا مسجد
گرشاسبی و نیز تخریب قسمت اعظم مستحدنات الحاقی دختران فرامرز"
ـ " با تخریب های مذکور، صحن بزرگ فعلی مسجد با رواقهای اطراف آن ساخته شد و همچنین شبستان جدیدی در مکان ساخت و سازهای کاکوئیان در سمت غربی مسجد احداث گردید که به شبستان شازده یا مسجد زمستانی شهرت یافت."
( همانگونه که قبلاً ذکر شد، به احتمال زیاد، شبستان شازده در مکان جماعتخانه گرشاسبی با انحراف قبله مسجد قدیم است).
ـ " احداث مدخل شمالی مسجد و جلو خان آن و نیز احداث دری در منتهی الیه شمال غربی مسجد."
( همانگونه که قبلاً گفته شد، ورودی های مذکور، راه قدیمی به مستحدنات کاکوئیان بوده است).
با تخریب بخش عمده ای از بناهای اولیه، بررسی ها نشان می دهد که بقایای مسجد عتیق در دوره قاجار، مکانی متروک و غیر قابل استفاده نبوده، بلکه علیرغم برشی که به واسطه احداث صحن در آن ایجاد شده بود، آثار تعمیرات قاجاری بر بدنه های آن طبق نقشه ترسیمی ماکسیم سیرو،( تصویر شماره سه) مشهود است و نشانگر کارآ بودن بقایای مسجد در این دوره است.
دوره پهلوی ـ علیرغم اقدامات ساختمانی وسیع در دوره قاجار، پس از یک قرن مسجد در وضعیتی کاملاً اسفبار قرارگرفت که دو دلیل عمده را می توان بیان کرد:
الف ـ تمامی مسجد توسط محمد ولی میرزا در سنه 1240 ه.ق تعمیر شد، اما پس از این تعمیرات، موقوفات قدیمی مسجد از بین رفت و موقوفه ای هم به مسجد اضافه نشد.
به این ترتیب عدم وجود ضمانت مالی در مدت زمانی طولانی و نزدیک به یک قرن که مسجد به حال خود رها شده بود، این بنا را به سوی فرسایش اساسی سوق داد.
ب ـ تخریب های وسیع عهد قاجار، کلاف سازه ای بنا را به هم ریخت و موجب نشست دو طرف ایوان بزرگ گردید. تصاویری که توسط ماکسیم سیرو و پروفسور پوپ در دهه های اول قرن چهارده ه.ش گرفته شده است، وسعت خرابی بنا را به خوبی نشان می دهد.
در چنین حال و هوایی است که هیئت حامیان مسجد جامع کبیر یزد در حدود سال های 1349 ه.ق مقارن با 1309 ه.ش تشکیل شد. این هیئت تحت نظارت عالی مرحوم سید علی محمد وزیری و با همکاری دانشمند و باستانشناس زمان، استاد بزرگوار آقای محمد تقی مصطفوی در زمانی به احیای مسجد پرداخت که کسی به مساجد و بناهای مذهبی نمی پرداخت و جو تجدد طلبی بر فضای این مرز و بوم حاکم شده بود.
جمع آوری هزینه عملیات ساختمانی به مدت پانزده سال به طول انجامید که از طریق جمع آوری اعانات مردم پس از هر نماز جمعه در مسجد و دیگر شهروندان یزدی مقیم در بلاد دیگر بود و نهایتاً در سال 1324 ه.ش عملیات ساختمانی مسجد به انجام رسید.
1324 ه.ش ـ به این ترتیب تمامی مسجد که به وضع اسفباری در آمده بود تعمیر و نوسازی شد و باید اذعان نمود که اگر چنین حرکتی در تاریخ مسجد به وقوع نپیوسته بود، ما دیگر بنایی به نام مسجد جامع کبیر یزد در این دیار نداشتیم و اگر هم بود، بنای کاملاً جدیدی بود که در مکان آن و به جای آن احداث شده بود.
به هر تقدیر، علیرغم نوسازی مسجد که منجر به احیای این اثر بزرگ تاریخی شد، رای هیئت حامیان بر تخریب بقایای تاریخی بناهای اولیه قرار گرفت و در مکان آن شبستان جدیدی ساخته شد.
بررسی نهایی و نتیجه گری
مسجد جامع کبیر یزد که هم اکنون نه تنها به عنوان یک اثر تاریخی، بلکه به عنوان یک فضای شهری با صحن بزرگش به منزله تنفس گاهی در بافت قدیم شهر یزد قرار گرفته و سر در عظیم و منارهای بلندش، یکی از نشانه های بارز و نمادین این شهر است، بر جایگاه سه مسجد استقرار یافته است. پاره ای عقیده دارند که در دوران پیش از اسلام در این مکان آتشکده ای نوپا بوده که تا دوران بعد از اسلام نیز دوام داشته است. اما دلایل کافی برای اثبات این مدعا در دست نیست. اما آن چه مسلم است، مکان مسجد جامع در مقابل دروازه شهرستان یا دروازه شهر دوران پیش از اسلام است و اولین مسجد جامع در این مکان ساخته شده است و از آن جایی که مسجد جامع در هر شهر بیش از یکی نمی تواند باشد، تمام ساخت و سازها در جهت گسترش فضای مسجد جامع شهر در طول تاریخ در همین مکان اتفاق افتاده است.
مسجد اولیه در نیمه دوم قرن سوم بنا گردید و با احداث دومین مسجد در نیمه دوم قرن پنجم، اقامه نماز جمعه از جامع عتیق به این مسجد یا جامع قدیم منتقل شد. سند معتبری چون جامع الخیرات نشان می دهد که حتی پس از ساخته شدن سومین مسجد یا جامع نو در نیمه اول قرن هشتم، هنوز نماز جمعه اصلی شهر در مسجد جامع قدیم یا دومین مسجد برگزار می شد. شروع برگزاری نماز جمعه درمسجد سوم( جامع نو) از برگزاری نمازهای جمعه ای آغاز می گردد که سید شمس الدین فرزند بانی مسجد جامع نو، مقدمات آن را فراهم می آورد و احتمالاً بعدها نماز جمعه به صورت گسترده تری در مسجد جامع نو اقامه می شود که در نتیجه برگزاری دو نماز جمعه در آن واحد و در دو مسجد هم جوار خالی از اشکال نبود و نهایتاً موجب توقف برگزاری نماز جمعه در مسجد قدیمی گردید. زیرا وقف نامه ای که از دوره زندیه در کرباس ورودی مسجد فعلی نصب است علیرغم مخارجی که برای ضروریات مسجد قدیم چون روشنایی، فرش و تعمیرات دارد، اشاره ای به برگزاری نماز جمعه در مسجد جامع قدیم ندارد و می توان احتمال داد که این عملکرد به مسجد جامع نو انتقال یافته بود.
به این ترتیب در دوره قاجار، در این مکان سه مسجد در کنار یکدیگر در محل مسجد جامع شهر واقعند که در دو مسجد آن نماز جمعه برگزار نمی شود و تنها در مسجد قرن هشتمی که جدیدتر است و جذابیت و کارآیی بیشتری دارد، نماز جمعه اقامه می گردد و به علت صحن کوچکی که داشته، کم کم جوابگوی جمعیت نمازگزار هم نبوده است.
اما گسترش مسجد در پشت قبله آن، امکان پذیر نبود، مگر آن که مسجد دیگری ساخته می شد که مسجد فعلی را از حیّز انتفاع می انداخت. بنابراین برای گسترش مسجد راهی جز بزرگ کردن صحن مسجد جامع نو باقی نمی ماند و به همین دلیل این تصمیم منجر به تخریب بخشی از مسجد جامع قدیم و عتیق گردید که عرض صحن، همان ضلع مربع صحن قدیمی مسجد جامع نو است و آن را در طول گسترش دادند که مستطیل بلند و باریکی است که صحن مسجد فعلی است.
پس از گسترش صحن، بخشی از مسجد جامع عتیق باقی ماند که مورد تعمیر و مرمت قرار گرفت و مورد استفاده بود. همچنین همان گونه که قبلاً ذکر شد، جماعتخانه گرشاسبی نیز نوسازی گردید و با فضای مسجد تلفیق شد.
اما پس از اقدامات ساختمانی در دوره قاجار که کل بناهای موجود یکپارچه مورد تعمیر و مرمت و نوسازی قرار گرفت، با رها شدن مسجد در مدت زمان بیش از یک قرن، بنا به وضع اسفباری در آمد و بقایای مسجد عتیق نیز که تزیینات و پوشش کاشی هم نداشت به صورت مخروبه ای در آمد که در تصاویر ماکسیم سیرو منعکس است و در حرکت بعدی که در دوره پهلوی ذکر آن آمد به تخریب این مجموعه انجامید.
شایان ذکر است که هر ساخت و ساز جدید و هر حرکت تازه ای در مسجد، چنان که در سیر تحولات تاریخی مسجد آمد، همواره انعکاس خود را در بناهای قبلی نشان داد که منجر به حفظ و تعمیرات بناهایی که تا آن زمان در این مکان ساخته شده بودند می گردید. هر حرکت تازه نه تنها در بناهای موجود، بلکه در بافت اطراف مسجد نیز انعکاس داشت و تاثیر خود را بر بافت اطراف با ایجاد مراکز محله ای همزمان با ساخت و سازهای جدید در مسجد، هماهنگ می ساخت، به گونه ای که بنای مسجد هرگز به تنهایی و به صورت منفرد مطرح نبود و به عنوان یک مجسمه و به عبارتی یک بنای یادواره ای بدان نگریسته نمی شد، بلکه در بافت اطراف خود و در سازمان فضایی شهر نقش داشت. بنابراین این بنا با محیط خود، طی قرون متمادی همگام با یکدیگر شکل گرفتند و همان گونه که تاریخچه مسجد به ما می آموزد، ابقاء این سرمایه گرانمایه راهی جز ابقاء یا بهسازی محیطی آن ندارد، که با تزریق عملکردهای سازگار و زندگی بخشیدن به فضای پیرامون، این مهم میسر خواهد شد. به صورتی که امروزه می توان بخش های مختلف ایلخانی، تیموری صفوی قاجاریه و تعمیرات دوره اخیر را از هم باز شناخت.
بر اساس منابع تاریخی و بررسی های باستان شناسی مسجد دوره ایلخانی
در کنار بقایای مسجدی از دوره سلجوقی که توسط گرشاسب بن فرامرز علاء الدوله کالنجار (کالیجار) – از دودمان آل بویه – ساخته شده بود بنا گردیده است. علاء الدوله کالنجار در سال 504 ه.ق به یزد آمده و در سال 527 ه.ق در این شهر درگذشته است. بقایای مسجد دوره سلجوقی تا عصر حاضر در شمال شرقی محوطه ورودی مسجد جامع مشهود بوده و با توجه به بررسی های که ماکسیم سیرو در آن به عمل آورده دارای نقشه شبستانی ستون دار با صحنی مستطیل شکل در میانه و احتمالاَ ایوانی در میانه ضلغ شمالی و جنوبی بوده است. باز برطبق روایت های تاریخی علاء الدوله کالنجار این مسجد را برجای آتشگاهی از دوره ساسانی ساخته است. بعد از ساخت این مسجد دختران فرامرزبن علی – از خاندان کاکوئی – جماعت خانه ای به مسجد افزوده و بنای گنبدداری جهت آرامگاه خویش در کنار آن ساختند و سرانجام در دوره مغول غرفه هایی بدان مسجد اضافه شده است بناهای مزبور حداقل تا قرن نهم هجری – زمان نگارش کتاب " تاریخ یزد" – سرپا و مورد استفاده بوده است.
در حدود سال 728 ه.ق سید رکن الدین محمد بن قوام الدین محمدبن نظام الحسینی یزدی قاضی در مجاورت مسجد دوره سلجوقی زمین وسیعی را
اختیار و بنای کنونی مسجد جامع را بنیاد کرد.
در حالیکه ساختمان گنبد و ایوان ناتمام بود سید رکن الدین در سال 732 ه.ق در گذشت و برحسب وصیت وی مولانا شرف الدین علی یزدی با سرکاری مولانا عفیف الدین ساختمان گنبد و ایوان را به اتمام رسانید.سید رکن الدین ،در متن وقف نامه خویش که اکنون مو جود است از این مسجد و موقوفات آن یاد کرده ات.بعد از این تاریخ ، خواجه غیاث الدین عقیل،شبستان غربی متصل به گنبد را بنا کرد و در سالل 777 ه.ق،شاه یحیی-آخرین حکمران مظفر- نیز قرینه شبستان مذکور را در سمت دیگر ایوان و وگنبدخانه ،از درآمد موقوفاتت مسجد و اموال خاصه خود و به معماری مولاناا ضیائ الدین محمد معمار ،بنا کرد .در سال 809ه.ق،خواجه جلال الدین محمود خوارزمی بخشی ازکاشیکاری مسجد را انجام داد و محرابی مرمری بر مسجدنهاد و پایابی حفر کرد و پنجره ای آهنین بر سر نهاد . در سال 819ه.ق،شاه نظام کرمانی، بخش های باقیمانده مسجد را کاشیکاری کرد و کتیبه ای قرآنی و کتیبه ای با نام و القاب شاهرخ بهادرخان بر درگاه مسجد نصب کرد . نامبرده ،ویرانهای جانب دست راست مسجد رابه جماعتت خانه ای مبدل کرد و در گاهی جنب آن ساخت و کاروانسرای ریسمان فروشان راکه رو بروی در بزرگ مسجد بود،داخل صحن کرد و بر در مسجد ،حوضی و چاه آب سردی احداث کرد.در سال 836ه.قامی جلال الدین چقماق شامی و همسرش بی بی فاطمه خاتون، سطح مسجد را با سنگ مرمر فرش کردند و دو ستون چپ و راست ایوان را کاشیکاری معرق کردند و منبری از آجر منقش ساختند .بعد از اینان، خواجه معین الدین میبدی که از وزرای تیموری بود، جماعت خانه شاه نظام راکه در حال انهدام بود،مرمت کرد .در سال 861ه.ق،امیر نظام الدین حاجی قنبر جهان شاهی که حکومت یزد را داشت، القاب پادشاه زمان میرزا شاه را به خط مولانا شمس الدین محمدشاه خطاط بر کاشی معرق و زیر کتیبه شاه نظام کرمانی بر سر درثبت کرد .در دوره سلطنت شاه تهماسب صفوی(985-930ه.ق)آقا جمال الدین محمد مشهور به جمال،بر بالای سر در ورودی، دو منار مرتفع ساخت و قبه ای بالایقبه گنبد مقصوره بنا کرد .در ادامه دوره صفوی و به هنگام تولیت مولانا عبدالحی و مولانا شهاب الدین عبدالله خلف،مسجد در وضعیت مناسبی قرار داشت.در دوره قاجار،سال 1240ه.ق، شاهزاده محمد ولی میرزا،در جانب شمالغربی صحن، شبستان بزرگ ستوندار و در سه ضلع صحن، رواقی طاقدار با پوشش گنبدی بنا نهاد . در سال 1334شمسی، به جهت خرابی هایی که در مسجد صورت گرفته بود، هیات حامیان مسجد جامع کبیر تشکیل شد که تعمیرات و بازسازی های ضروری مسجد را انجام داد و همچنین کتابخانه ای نیز بدان افزود.
بنای کنونی مسجد با وسعتی حدود 000/10 متر مربع مشتمل بر سر درورودی و جلوخان، صحن وسیع، رواقهای جانبی صحن، ایوان، گنبد خانه و شبستان های طرفین آن، شبستانن بزرگ ستوندار،کتابخانه، تزیئنات غنی و زیبا کتیبه ها و سنگ نوشته های تاریخی و غیر تاریخی است .
مسجد دارای 7 مدخل ورودی از جهات مختلف است. ورودی اصلی، در میانه ضلع شرقی واقعع گردیده و متشکل از فضای جلوخان، سر دری زیبا و رفیع با مناره های مرتفع و زیبا و کتیبه های تاریخی است.سردر مزبور به جهت آسیب های وارده، خاصه بر پوشش تزیینی آن، بازسازی شده است. بنای سر در مربوط به دوره اول ساختمانی، همزمان با ایوان و گنبد خانه است که در دوره تیموری، کاشیکاری و کتیبه هایی بر آن نصب شده و در دوره صفوی، دو مناره رفیع بر بالای آن ساخته شده و در دوره اخیرر نیزمناره هاو پوشش تزیینی آن تجد ید یافته است. سردرمزبور، ازارتفاعزیاد و پهنای نسبتاکمی برخورداراست (نسبت1به3).کتیبه های تاریخی مذ کور،در زیر مقرنس کاری طاق سردروبراطراف درگاه نگاشته شده است. کتیبه اول، در شش شمسه از کاشی معرق به خط و نسخ و مورخ 819ه-ق و متضمن ابیا تی است.کتیبه دیگری که توسط شاه نظام کرمانی در تاریخ 819 ه-ق نصب شده،متضمن عبارات ذیل است :" ]قد بنی هذا البناء المعظم فی عصر میمون شاه[ عالم مالک رقاب قاطبه بنی آدم ظل الله فی الارضین با وضع برهان معین الحق وو السلطنه والد نیاو الدین شاهرخ بهادر خان خلداللهسبحانهفیدوام العزوالاقبالملکهو خلا فتهو سلطانه بحق محمد و آله الطیبین الطاهرین سیما امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام فی سنه تسع وعشروثمانمائه"و کتیبه بعدی متصل به در به خط محمد حکیم و مورخ 861 ه-ق استکه توسط حاجی قنبر جهان شاهی -حاکم وقت یزد-نصب شده
است:"بتوفیقالله الخالق المتعالی جدد عماره هذا الطاق العالی فی زمان سلطنه السلطان الاعظم الغازی المطاع الخاقان الاعدل الواجب الاتباع سلطان سلاطین العالم مولی ملوک العرب و العجم نصره الحق و الخلا فه و الد نیا والدین ابی المظفر سلطان جهانشاه خلد الله تعالی ملکه و سلطانه لفراض علی العلمین عدله و مرحمه و احسانه الامیر الاعظم الحاکم العادل الاکرم ملک اعاظم الامرائ و الحکام المشرف بزیاره الله بیت الله الحرام الموئد بعنایه الله اکبر نظام الد وله والدین الحلاج قنبر فی ذی الحجه سنه 861 کتیبه محمد الحکیم" . در دوره محراب نمای در نیز عبارت "عمل العبد الضعیف المحتاج الی رحمه اله تعال] یک اسم پاک شده[ بن محمود الحاج تاج الدین کدوک البناء" نوشته شده است. علاوه بر اینها ، کتیبه های دیگری با مضامین دینی و کتیبه هایی از دوره اخیر بر این سر در نگاشته شده است. در چوبی دولنگه و منبت مسجد، قدیمی است.
بر جلوی سر در، دو ستون مرمرین به بلندی 125 و محیط حدود 155 سانتی متر با فاصله ای از هم نشانده و بر سطوح آنها نقوش و ابیاتی کنده کاری کرده اند. با توجه به منابع تاریخی و روایت های پیران محل، احتمالاَ این ستون های کوچک به عنوان شمعدان مورد استفاده بوده اند. روبه روی ستون ها، حوضی هشت ضلعی و نسبتاَ بزرگ قرار دارد. بناهای اطراف جلوخان، مربوط به دوره قاجاریه وبعد از ان است. سر در مذکور، از طریق کریاسی چهارضلعی که جزئی از شبستان شرقی مسجد است، واردصحن وسیع مسجد می شود. صحن به ابعاد 20×53 متر در سه ضلع با رواق های دوره قاجاریه و در ضلع جنوبی با ایوان بزرگ و قدیمی بنا محدود می شود. در وسط صحن، سکوی کم ارتفاعی به طول و عرض 15×35 متر ساخته شده که در ایام تابستان بر آن نماز می گزارند. در قسمت شرقی صحن، نزدیک دهلیز ورودی، محوطه ای به ابعاد5/2 ×3 متر با دیواره آجرچینی مشبک جدا شده که از قدیم الایام به نام قرائت خانه مرسوم بوده و آن را محل اعتکاف دانسته اند. در جهت قبله این محوطه، محرابی از کاشی مسدس به ابعاد 50×64 سانتی متر تعبیه کرده اند که بر روی آن، اسامی" الله " ، " محمد" ، " علی" ، " حسن" ، " حسین" و سال 890ه.ق نقر شده است. بر طبق روایت منابع تاریخی و شواهدی که در نمای ایوان باقی مانده، نمای صحن مسجد با کتیبه قرآنی و کاشی مزین بوده است. دراین صحن همچنین پایانی قدیمی با74 پله موجود است.
ایوان وگنبدخانه که قدیمی ترین بخش مسجد را تشکیل می دهند، در ضلع جنوبی واقع گردیده و در طرفین آنها، رواق وشبستان هایی قرار گرفته است. قطر دهنه داخلی ایوان حدود 8 وعمق آن 13 متر است و در اضلاع شرقی و غربی آن، غرفه ها، شاه نشین ها ودهلیزهایی ساخته شده است. این ایوان با ارتفاع زیاد دارای پوشش ضریبی است. ارتفاع ایوان با ستونچه های گردی که بلندی آنها گاه صد برابر قطر انهاست، بیشتر نشانن داده می شود. نمای خارجی و داخلی ایوان، مزین به کاشیکاریززیبا و کتیبه هاییبر کاشی معرق است. کتیبه تاریخی این ایوان که مربوط به کاشیکاری آن است، بر بالای ستون ها بدین شرح است: " فی زمن السطان الاعظم معین الحق و الخلا فته و الدین شاه رخ بهادر سلطان خلد الله تعالی و سلطنهه فی العالم" "امرت باعلائالمبانی توفیقا بفضل الله امراه الامیر چقماق الشامی سمیته بنت الرسول فاطمه البتول فتقبلها بقبول حسن فی شهرکذا سنه836" .بخش های دیگر ایوان با کاشی و آجر و کتیبه هایی تزیین شده است . شاه نشین ها و دالان های متصل به ایوان نیز دارای تزیئنات گچکاری هستند. ایوان مذکور،از طریق درگاه بزرگی به فضای گنبد خانه راه پیدا می کند.در دو طرفین این درگاه،از جانب ایوان، راه پله ها و ورودی هایی قرار داردکه به غلم گردش و غرفه های گنبد خانه و ایوان راه پیدا می کند.گنبد خانه به ابعاد تقریبی 14×14متر،از جهات مختلف،درگاه هایی به ایوان، رواقها و شبستان ها دارد.سطوحح داخلی گنبد خانه با ایجاد غلام گردش و غرفه هایی به صورت دو طبقه در آمده استو از بالای طبقه دوم،با ایجاد ترنبه هایی در گوشه ها، سطحمربع را به کثیرالاضلاع تبدیل کرده و گنبد را بر آن بر پا داشته اند.گنبد مذکور،از نوع پوسته پیوسته بادهانهای به قطر حدود14مترو ساقه کوتاه است؛ به طوری که ارتفاع تیزه گنبد داخلی تا سطحح زمین،24متروو ارتفاع گنبد خارجی تا سطح زمین حدود26متراست .دو پوشش گنبدد از داخل توسط جرزهایی اجری به یکدیگرمتصل شده اند. سطوح داخلی گنبد، با تزیئنات زیبای کاشی معرق و اجر و سطحح بیرونی ان با پوشش کاشی و طرح های زیبا ی هندسیوو کتیبه هایی به خط بنایی وکوفی مزین شده است. کاشیکاریو معرق سازی زیر گنبد در نوع خود بی نظیر است. ترنبه های پاکار گنبدد ینز با مقرنس کاری و پاکار گنبد باکتیبه ای قرانی از سوره اسراء زینت یافته است . در یکی از طرح های هندسی جانب جنوبی گنبد زیرین،عبارت"عمل العبد سعد بن محمد کدوک البناء یزدی" کتیبه شده است. در ضلع جنوبی گنبد خانه، محرابی نفیسو کاشیکاری قراردارد که سطوح ان با کاشی معرق،آجر و کتیبه تزیین گردیده است. بر طرفین محراب،تاریخ اتمام کاشیکاری و نام استاد کار ثبت شده است:"عمل الحاج بهاء الدین محمد بن الحسین یعرف بوالا الیزدی" "تم فی شهر محرم الحرام سنه سبع و سبعین و سبع مایه الهجریه".
(777ه-.ق).در اضلاع طرفین محراب،معبر های کم عرضی وجود دارد که درا صل به بیرون ازمسجد راه داشته است .ازاره گنبد خانه ونیز ایوان،با کاشی های شش ضلعی آبی روشن در حاشیه باریکی از کاشی های معرق سیاه و سفید پوشیده شده و به فواصلی، و در میان سطح ساده ازاره، ترنجی از کاشی زیبای معرق کار کرده اند که کاری هنری و استادانه است. دیوارهای بالای ازاره، در غلافی از طرحای هزار باف و مرکب از کاشی های بسیار کوجک که کتیبه هایی را تشکیل می دهند، پوشیده شده است. لچکی طاق ها با کاشی معرق و نقوش اسلیمی مزین شده و تعدادی از غرفه ها و دهانه های غلام گردش دارای نرده و مشبک های با پوشش کاشی معرق است. همچنان که اشاره شد، د راضلاع گنبدخانه و ایوان، دهنه ها و رواق هایی وجود دارد که راه ارتباطی به بخش های مختلف است. دهانه میانه اضلاع شرقی و غربی گنبدخانه را در دوره تیموری محدود کرده و غرفه هایی بر بالای آن ساخته اند. در شاه نشین دست چپ که رو به محراب است، سنگ مرمری به ابعاد 35×63 سانتی متر بر دیوار نصب است که بر آن، عباراتی به نسخ و نقش قندیلی در میان حجاری کرده اند. در همین شاه نشین، سنگ مرمر دیگری به ابعاد 41×95 سانتی مترنصب شده که بر آن نقوش گیاهی و عباراتی به نسخ و تاریخ 813 ه.ق نگاشته اند.
در غرب ایوان و گنبدخانه، بعد از رواق، شبستان مستطیل شکل بزرگی به ابعاد 9×38 متر قرار دارد که بعد از بنای ایوان و گنبدخانه، توسط خواجه غیاث الدین عقیل باآجر و گچ بنا شده است و گویا تا دوره متاخر غیاثیه خوانده می شده است. این شبستان در اتنهای جنوبی دارای محرابی نیمه هشت ضلعی و در اتنهای شمالی، دهلیزی چهار ضاعی است. دهلیز مزبورکاملاَ در محور شبستان قرار ندارد. پوشش شبستان توسط طاق و تویزه به زیبایی و استادی صورت گرفته است. چنین پوششی، دیوار را از زیربار سنگین سقف آزاد ساخته وبه معمار اجازه داده است که پنجرها و نور گیرهایی کافی د ردیوار ایجاد کند. طاق زنی در این شبستان،قرینه آن د رضلع شرقی، کاربرد بیشتری داردطاق ها در بالای جرزها به دوقسمت تقسیم شده اند و روی سه جرز، دهانه های اضافی سراسری احداث گردیده است. بنابراین تعداد طاق های سه بخشی سراسری بیشتر است و شمار آنها به 9 عدد می رسد و همچنین قسمت مرکزی طاق ها تنوع بیشتر دارد و درراس آنها نورگیرهایی هشت ضلعی زیبایی تعبیه کرده اند که بخشی از روشنایی شبستان را تامین می کند. این شبستان دارای ازاره کاشی از دوره تیموری است.
شبستان شرقی مسجد که در سال 777 ه.ق توسط شاه یحیی آل مظفر بنا گردیده، به عرض 10/8 و طول 38 متر، د رانتهای جنوبی دارای محرابی کاشیکاری و درانتهای شمالی، دارای دهلیزی چهارگوش است. دهلیز این شبستان به خاطر وجود سر در از دوره قبل، در محورشبستان نیست و برای حل این اختلاف ، ابتکاری در درگاه آن از درون شبستان صورت داده اند. سقف دهلیز گنبدی شکل است و با رنگ بر آن، اشکال هندسی نقاشی و در پاطاق گنبد، کتیبه ای مورخ 777 ه.ق گچبری کرده اند. متن کتیبه، قصیده ای از سید حسن متکلم نیشابوری با این مطلع است:" سلام کالطاف آله المسجد" . بر چهار گوشی به انداره 25×25 سانتی متر در زیر مقرنس دست راست، عبارت" عمل صنع الله معمار یزدی 947 " را گچبری کرده اند که مربوط به اقدامات دوره شاه تهماسب صفوی است. پوشش شبستان شرقی نیز با طاق وتویزه صورت گرفته، با این تفاوت که تعداد و تنوع آنها در اینجا کمتر است. محراب این شبستان با قاب عای کاشی معرق وتزئین مقرنس گچی نما سازی شده است.
شبستان دیگر مسجد با وسعتی حدود 1000 متر، در شمال غربی مسجد واقع گردیده واز آثار دوره قاجاریه (1240 ه.ق) است. این شبستان به ابعاد داخلی حدود 22×34 متر دارای 48 ستون است و جهت آن اختلافی با جهت مسجد دارد که ظاهراَ به جهت انطباق باجهت قبله صحیح صورت گرفته است. همزمان با این شبستان، رواق گنبد دار سه ضلع صحن مسجد به عمق یک دهانه انجام گرفته است.
علاوه بر بناها و آثار ذکر شده، در این مسجد، سنگ نوشته ها و فرامین
تاریخی متعلق به قرن هشتم هجری به بعد متضمن وقف نامه ها، فرامین دیوانی ومالیاتی و سنگ قبرهایی موجود است. د رکنار مسجد د رقرن اخیر، کتابخانه ای با کتابهای چاپی و نسخ خطی نفیس توسط سید علی محمد وزیری ساخته و وقف آستان قدس رضوی شده است.
نقشه ساختمانی وویژگیهای معماری این مسجد، بعد از ساخت آن درقرن هشتم هجری، به عنوان الگویی در ساخت مساجد منطقه و خارج از آن مورد استفاده قرار گرفته است. از جمله این ویژگی ها می توان به کاربرد گسترده پوشش طاق وتویزه، ایجاد نور گیرها وغرفه های پیرامون گنبدخانه که مشرف به فضای گنبدخانه هستند و شبستان های طرفین گنیدخانه اشاره کرد.
این بنا به شماره 206 به ثبت تاریخی رسیده است. (نقشه شماره 227 -224)
خلاصه ای از مطالب :
باز بر طبق روایت های تاریخی علاالدوله کالنجار ، این مسجد را بر جای آتشگاهی از دوره ساسانی ساخته است . بعد از ساخت این مسجد ، دختران فرامرز بن علی – از خاندان کاکوئی – جماعت خانه ای به مسجد افزوده و بنای گنبد داری جهت آرامگاه خویش در کنار آن ساخته اند و سرانجام در دوره مغول ، غذفه هایی بدان مسجد اضافه شده است . بناهای مزبور حداقل تا قرن نهم زمان نگارش کتاب تاریخ یزد" سرپا و مورد استفاده بوده است و در حدود سال 728 هـ .ق ، سید رکن الدین محمد بن قوام الدین محمد بن نظام الحسینی یزدی قاضی ، در مجاورت مسجد دوره سلجوقی ، زمین وسیعی را اختیار و بنای کنونی مسجد جامع را بنیاد کرد در حالی که ساختمان گنبد و ایوان ناتمام بود ، سیدرکن الدین در سال 732 هـ .ق درگذشت و بر حسب وصیت وی ، مولانا شرف الدین علی یزدی ، با سرکاری مولانا عفیف الدین ، ساختمان گنبد و ایوان ر ا به تمام رسانید . سید رکن الدین ، در متن وقف نامه خویش که اکنون موجود است ، از این مسجد و موقوفات آن یاد کرده است . بعد از این تاریخ ، خواجه غیاث الدین عقیل ، شبستان غربی متصل به گنبد را بنا کرد و در سال 777 هـ . ق شاه یحیی – آخرین حکمران مظفر – نیز قرینه شبستان مذکور را در سمت دیگر ایوان و گنبدخانه ، از درآمد موقوفات مسجد و اموال خاصه خود و به معماری مولانا ضیاالدین محمد معمار بنا کرد . در سال 809 هـ . ق ، خواجه جلال الدین محمود خوارزمی ، بخشی از کاشیکاری مسجد را انجام داد و محرابی مرمری بر مسجد نهاد و پایایی حفر کرد و پنجره ای آهنین بر سر آن نهاد . در سال 819 هـ . ق ، شاه نظام کرمانی ، بخش های باقیمانده مسجد را کاشیکاری کرد و کتیبه ای قرآنی و کتیبه ای با نام و القاب شاهرخ بهادر خان بر در مسجد نصب کرد . نامبرده ، ویرانه های جانب دست راست مسجد را به جماعت خانه ای مبدل کرد و در گاهی جنب آن ساخت و کاروانسرای ریسمان فروشان را که روبه روی در بزرگ مسجد بود ، داخل صحن کرد و بر در مسجد ، حوضی و چاه آب سردی احداث کرد . در سال 836 هـ . ق امیرجلال الدین چقماق شامی و همسرش بی بی فاطمه خاتون، مسطح مسجد را با سنگ مرمر فرش ، کردند و دو ستون چپ و راست ایوان را کاشیکاری معرق کردند و منبری از آجر منقش ساختند . بعد از اینان خواجه معین الدین میبدی که از وزرای تیموری بود ، جماعت خانه نظام را که در حال انهدام بود ، مرمت کرد . در سال 861 هـ . ق ، امیر نظام الدین حاجی قنبر جهان شاهی که حکومت یزد را داشت ، القاب پادشاه زمان میرزا جهان شاه را به خط مولانا شمس الدین محمد شاه خطاط بر کاشی معرق وزیر کتیبه شاه نظام کرمانی بر سر در ثبت کرد . در دوره سلطنت شاه تهماسب صفوی (930-985هـ . ق) آقا جمال الدین محمد مشهور به مهمتر جمال ، بر بالای سر در ورودی ، دو منار مرتفع ساخت و قبه ای بالای قبه گنبد مقصوره بنا کرد . در ادامه دوره صفوی و به هنگام تولیت مولانا عبدالحی و مولانا شهاب الدین عبدالله خلف ، مسجد در وضعیت مناسبی قرار داشت . در دوره قاجار ، سال 1240 هـ . ق ، شاهزاده محمئ ولی میرزا ، در جانب شمال غربی صحن ، شبستان بزرگ ستوندار و در سه ضلع صحن ، رواقی طاقدار با پوشش گنبدی بنا نهاد . در سال 1334 شمسی ، به جهت خرابی هایی که در مسجد صورت گرفته بود ، هیات حامیان مسجد جامع کبیر تشکیل شد که تعمیرات و بازسازی های ضروری مسجد را انجام داد و همچنین کتابخانه ای نیز بدان افزود بنای کنونی مسجد با وسعتی حدود 10000 متر مربع مشتمل بر سر در ورودی و جلو خان ، صحن وسیع ، رواق های جانبی صحن ، ایوان ، گنبدخانه و شبستان های طرفین آن ، شبستان بزرگ ستوندار ، کتابخانه ، تزئینات غنی و زیبا و کتیبه ها و سنگ نوشته های تاریخی و غیر تاریخی است مسجد دارای 7 مدخل ورودی ازجهات مختلف است . ورودی اصل ، در میانه ضلع شرقی واقع گردیده و مشتمل از فضای جلوخان ، سردری زیبا و رفیع با مناره های مرتفع و زیبا و کتیبه های تاریخی است . سر در مزبور به جهت آسیب های وارده ، خاصه بر پوشش تزئینی آن ، بازسازی شده است . بنای سر در مربوط به دوره اول ساختمانی همزمان با ایوان و گنبدخانه است که در دوره تیموری ، کاشیکاری و کتیبه هایی بر آن نصب شده و در دوره صفوی ، دو مناره رفیع بر بالای آن ساخته شده و در دوره اخیر نیز مناره ها پوشش تزئینی آن تجدید یافته است . سر در مزبور ، از ارتفاع زیاد و پهنای نسبتا" کمی برخوردار است ( نسبت 1 به 3 ) کتیبه های تاریخی مذکور ، در زیر مقرنس کاری طاق سر در و بر اطراف درگاه نگاشته شدهاست . کتیبه اول ، در شش شمسه از کاشی معرق به خط نسخ و مورخ 891 ه . ق نوشته شده و متضمن ابیاتی است . کتیبه دیگری که توسط شاه نظام کرمانی در تاریخ 819 ه . ق نصب شده ، متضمن عبارات ذیل است : " قد بنی هذا البنا المعظم فی عصر میمون شاه عالم مالک رقاب بنی ادم ظل الله فی الارضین با وضع برهان معین الحق و السلطنه و الدنیا و الدین شاه رخ بهادر خان خلد الله سبحانه فی دوام العز و الاقبال ملکه و خلافته و سلطانه بحق محمد و اله الطبیین الطاهرین سیما امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام فی سنه تسع و عشر و ثمانمائه " . کتیبه بعدی متصل به در به خط محمد حکیم و مورخ 861 ه . ق است که توسط حاجی قنبر جهان شاهی – حاکم وقت یزد – نصب شده است : بتوفیق الله الخلاق المتعالی جدد عماره هذا الطاق العالی فی زمان سلطنه السلطان الاعظم الغازی المطاع الخانقان الاعدل الواجب الاتباع سلطان سلاطین العالم مولی ملوک العرب و العجم نصره الحق و الخلافه و الدنیا و الدین ابی المظفر سلطان جهانشاه خلدالله تعالی ملکه و سلطانه لفراض علی العالمین عدله و مرحم
ه و احسانه الامیر الاعظم الحاکم العادل الاکرم ملک اعاظم الامرا و الحکام المشرف بزیاره الله الحرام الموید بعنایه الله الاکبر نظام الدوله و الدین الحلاج قنبر فی ذی الحجه سنه 861 کتبه محمد الحکیم " در دوره محراب نمای در نیز عبارت " عمل العبد الضعیف المحتاج الی رحمه اله تعالی بن محمود الحاج تاج الدین کدوک البنا " نوشته شده است. علاوه بر اینها ، کتیبه های دیگری با مضامین دینی و کتیبه هایی از دوره اخیر بر این سر در نگاشته شده است . در چوبی دو لنگه و منبت مسجد ، قدیمی است بر جلوی سر در ، دو ستون مرمرین به بلندی 125 و محیط حدود 155 سانتی متر با فاصله ای از هم نشانده و بر سطوح آنها نقوش و ابیاتی کنده کاری کرده اند . با توجه به منابع تاریخی و روایت های پیران محل ، احتمالا" این ستون های کوچک به عنوان شمعدان مورد استفاده بوده اند . رو به روی ستون ها ، حوضی هشت ضلعی و نسبتا" بزرگ قرار دارد . بناهای اطراف جلوخان ، مربوط به دوره قاجاریه و بعد از آن است . سر در مذکور ، از طریق کریاسی چها رضلعی که جزئی از سبیتان شرقی مسجد است ، وارد صحن وسیع مسجد می شود . صحن به ابعاد 53*20 متر در سه ضلع با رواق های دوره قاجاریه و در ضلع جنوبی با ایوان بزرگ و قدیمی بنا محدود می شود . در وسط صحن ، سکوی کم ارتفاعی به طول و عرض 35*15 متر ساخته شده که در ایام تابستان بر آن نماز می گزارند . در قسمت شرقی صحن ، نزدیک دهلیز ورودی ، محوطه ای به ابعاد 3*2/5متر با دیواره آجر چینی مشبک جدا شده از قدیم الایام به نام قرائت خانه موسوم بوده و آن را محل اعتکاف دانسته اند . در جهت قبله این محوطه ، محرابی از کاشی مسدس به ابعاد 64*50 سانتی متر تعبیه کرده اند که بر روی آن ، اسامی " الله " ، " محمد " ، " علی " ، " حسن " و " حسین " و سال 890 ه . ق نقر شده است . بر طبق روایت منابع تاریخی و شواهدی که در نمای ایوان باقی مانده ، نمای صحن مسجد با کتیبه قرانی و کاشی مزین بوده است . در این صحن همچنین پایابی قدیمی با 74 پله موجود است ایوان و گنبدخانه که قدیمی ترین بخش مسجد را تشکیل می دهند ، در ضلع جنوبی واقع گردیده و در طرفین آنها ، رواق و شبستان هایی قرار گرفته ایت قطر دهنه داخلی ایوان حدود 8 و عمق آن 13 متر است و در اضلاع شرقی و غربی آن ، غرفه ها ، شاه نشین ها و دهلیزهایی ساخته شده است . این ایوان با ارتفاع زیاد دارای پوشش ضربی است . ارتفاع ایوان با ستونچه های گردی که بلندی آنها گاه صد برابر قطر آنهاست ، بیشتر نشان داده می شود . نمای خارجی و داخلی ایوان ، مزین به کاشیکاری زیبا و کتیبه هایی بر کاشی معرق است . کتیبه تاریخی این ایوان که مربوط به کاشیکاری آن است ، بر بالای ستون ها بدین شرح است : " فی زمن السلطان الاعظم معین الحق و الخلافته و الدین شاه رخ بهادر سلطان خلدالله تعالی و سلطنه فی العالم " " امرت باعلاالمبانی توفیقابفضل الله امرا الامیر چقماق الشامی سمیته بنت الرسوبل فاطمه البتول فتقبلها بقبول حسن فی شهر سنه 836 " بخش های دیگر ایوان با کاشی و آجر و کتیبه هایی تزئین شده است . شاه نشین ها و دالان های متصل به ایوان نیز دارای تزئینات گچکاری و کاشیکاری هستند . ایوان مذکور ، از طریق درگاه بزرگی به فضای گنبدخانه راه پیدا می کند . در دو طرفین این درگاه ، از جانب ایوان ، راه پله ها و ورودی هایی قراردارد که به غلام گردش و غرفه های فوقانی گنبدخانه و ایوان راه پیدا می کند . گنبدخانه به ابعاد تقریبی 14*14 متر ، از جهات مختلف ، درگاه هایی به ایوان ، رواق ها و شبستان ها دارد . سطوح داخلی گنبدخانه با ایجاد غلام گردش و غرفه هایی به صورت دو طبقه درآمده است و از بالای طبقه دوم ، با ایجاد ترنبه هایی در گوشه ها ، سطح مربع را به کثیر الاضلاع تبدیل کرده و گنبد را بر آن برپا داشته اند . در بنای گنبد از شیوه خشخاشی استفاده شده که یکی از مهمترین فنون مهندسی در ساخت و سازش است . گنبد مذکور ، از نوع دو پوسته پیوسته با دهانه ای به قطر حدود 14 متر و ساقه کوتاه است ، به طوری که ارتفاع نیزه گنبدداخلی تا سطح زمین ، 24 متر و ارتفاع تیزه گنبد خارجی تا سطح زمین حدود 26 متر است . دو پوش گنبد از داخل توسط جرزهایی آجری به یکدیگر متصل شده اند . سط.ح داخلی گنبد ، با تزئینات زیبای کاشی معرق و اجر و سطح بیرونی آن با پوشش کاشی و طرح های زیبای هندسی و کتیبه هایی به خط بنایی و کوفی مزین شده است . کاشیکاری و معرق سازی زیر گنبد در نوع خود بی نظیر است . ترنبه ههای پاکار گنبد نیز با مقرنس کاری و پاکار گنبد با کتیبه ای قرانی از سوره اسرا زینت یافته است . در کی از طرح های هندسی جانب جنوبی گنبد زیرین ، عبارت " عمل العبد سعد بن محمد کدوک البنا یزدی " کتیبه شده است . گنبد خانه مسجد دارای پلان مربع است که در بلندی مناسب با گوشه سازی میانی ویژه به هشت ، شانزده ، سی و دو گوش ای تبدیل یافته است . در ضلع جنوبی گنبدخانه ، محرابی نفیس و کاشیکاری قرار دارد که سطوح آن با کاشی معرق ، آجر و کتیبه تزیین گردیده است . بر طرفین محراب ، تاریخ اتمام کاشیکاری و نام استاد کار ثبت شده است : " عمل الحاج بهاالدین محمد بن الحسین یعرف بوالاالیزدی " " تم فی محرم الحرام سنه سبع و سبعین و سبع مائه الهجریه " (777 ه .ق ) . در اضلاع طرفین محراب ، معبرهای کم عرضی وجوددارد که در اصل به بیرون از مسجد راه داشته است . ازاره گنبدخانه و نیز ایوان ، با کاشی های شش ضلعی آبی روشن در حاشیه باریکی از کاشی های معرق سیاه و سفید پوشیده شده و به فواصلی ، در میان سطح ساده ازاره ، ترن
جی از کاشی زیبای معرق کار کرده اند که کاری هنری و استادانه است . دیواره های بالای ازاره ، در غلافی از طرح های هزار باف و مرکب از کاشی های بسیار کوچک که کتیبه هایی را تشکیل می دهند ، پوشیده شده است .لچکی طاق ها با کاشی معرق و نقوش اسلیمی مزین شده و تعدادی از غرفه ها و دهانه های غلام گردش دارای نرده و مشبک هایی با پوشش کاشی معرق است همچنین که اشاره شد ، در اضلاع گنبدخانه و ایوان ، دهنه ها و رواق هایی وجود دارد که راه ارتباطی به بخش های مختلف است . دهانه میانه اضلاع شرقی و غربی گنبدخانه را در دوره تیموری محدود کرده و غرفه هایی بر بالای آن ساخته اند . در شاه نشین دست چپ که رو به محراب است ، سنگ مرمری به ابعاد 63*35 سانتی متر بر دیوار نصب است که بر آن ، عباراتی به نسخ و نقش قندیلی در میان حجاری کرده اند . در همین شاه نشین ، سنگ مرمر دیگری به ابعاد 95*41 سانتی متر نصب شده که بر آن نقوش گیاهی و عباراتی به نسخ و تاریخ 813 ه . ق نگاشته اند در غرب ایوان و گنبدخانه ، بعد از رواق ، شبستان مستطیل شکل بزرگی به ابعاد 38*9 متر قرار دارد که بعد از بنای ایوان و گنبدخانه ، توسط خواجه غیاث الدین عقیل با آجر و گچ بنا شده است . گویا تا دوره متاخر غیاثیه خوانده می شده است . این شبستان در انتهای جنوبی دارای محرابی نیمه هشت ضلعی و در انتهای شمالی ، دهلیزی چهار ضلعی است . دهلیز مزبور کاملا" در محور شبستان قرار ندارد . پوشش شبستان توسط طاق و تویزه به زیبایی و استادی صورت گرفته است . چنین پوششی ، دیوار را از زیر بار سنگین سقف آزاد ساخته و به معماراجازه داده است که پنجره ها و نورگیرهایی کافی در دیوار ایجاد کند . طاق زنی در این شبستان ، نسبت به شبستان قرینه آن در ضلع شرقی ، کاربرد بیشتری دارد طاق ها در بالای جرزها به دو قسمت تقسیم شده اند و روی سه جرز ، دهانه های اضافی سراسری احداث گردیده است . بنابراین ، تعدا طاق های سه بخشی سراسری بیشتر است و شمار آنها به 9 عدد می رسد و همچنین قسمت مرکزی طاق ها تنوع بیشتر دارد و در راس آنها نورگیرهای هشت ضلعی زیبایی تعبیه کرده اند که بخشی از روشنایی شبستان را تامین می کند . این شبستان دارای ازاره کاشی از دوره تیموری است شبستان شرقی مسجد که در سال 777 ه .ق توسط شاه یحیی آل مظفر بنا گردیده ، به عرض 8/10 و طول 38 متر ، در انتهای جنوبی دارای محرابی کاشیکاری و در انتهای شمالی ، دارای دهلیزی چهارگوش است . دهلیز این شبستان به خاطر وجود سر در از دوره قبل ، در محور شبستان و برای حا این اختلاف ، ابتکاری در درگاه آن از دورن شبستان صورت داده اند . سقف دهلیز گنبدی شکل است و با رنگ بر آن ، اشکال هندسی نقاشی و در پاطاق گنبد ، کتیبه ای مورخ 777 ه . ق گچبری کرده اند . متن کتیبه ، قصیده ای از سید حسن متکلم نیشابوری با این مطلع است : " سلام کا لطاف اله مسجد " . بر چهار گوشی به اندازه 25*25 سانتی متر در زیر مقرنس دست راست ، عبارت " عمل صنع الله معمار یزدی 947" را گچبری کرده اند که مربوط به اقدامات دوره شاه تهماسب صفوی است . پوشش شبستان شرقی نیز باطاق و تویزه صورت گرفته ، با این تفاوت که تعدا و تنوع آنها در اینجا کمتر است . محراب این شبستان با قاب های کاشی معرق و تزئین مقرنس گچی نماسازی شده است شبستان دیگر مسجد با وسعتی حدود 1000 متر ، در شمال غربی مسجد واقع گردیده و از آثار دوره قاجاریه ( 1240 ه. ق ) است . این شبستان به ابعاد داخلی حدود 34*22 متر دارای 48 ستون است و جهت آن اختلافی با جهت مسجد دارد که ظاهرا" به جهت انطباق با جهت قبله صحیح صورتگرفته است . همزمان با این شبستان ، رواق گنبد دار سه ضلع صحن مسجد به عمق یک دهانه انجام گرفته است علاوه ب بناها و آثار ذکر شده ، در این مسجد ، سنگ نوشته ها و فرامین تاریخی متعلق به قرن هشتم هجری به بعد متضمن وقف نامه ها ، فرامین دیوانی و مالیاتی و سنگ قبرهایی موجود است در کنار مسجد در قرن اخیر ، کتابچه ای با کتاب های چاپی و نسخ رضوی شده است نقشه ساختمانی و ویژگی های معماری این مسجد ، بعد از ساخت در قرن هشتم هجری به عنوان الگویی در ساخت مساجد منطقه و خارج از آن مورد استفاده قرار گرفته است . از جمله این ویژگی ها می توان به کاربرد گسترده پوشش طاق و تویزه ، ایجاد نورگیرها و غرفه های پیرامون گنبدخانه که مشرف به فضای گنبدخانه هستند و شبستان های طرفین گندخانه اشاره .
دو آب انبار که در مسجد وجود دارد یکی بین محراب و سکوی وسط حیاط قرار دارد که عمق آن 8 متر می باشد و آب انباری که آب قنات زاچ یزد که یکی از قنات های حیاتی مردم یزد به شمکار می رفت (طول قنات : 60 کیلومتر در زمان قدیم آبدهی : 50 لیتر در ثانیه ، تعداد بهره برداری از آن : 4000 متر . اراضی تحت پوشش 200 هکتار و قدمت آن به 2.400 سال پیش بر می گردد) .
مسجد جامع یزد در شیوه خراسانی به تهرنگ شبستان ستوندار ساخته شد که امروزه چیزی از آن بازنمانده و به جای آن شبستان ستونداری را در مشرق میانسرای آن ساخته اند . گنبدخانه و شبستان های (تنبی ها) جنوب میانسرا در شیوه آذری ساخته شدند . در زمان شاهرخ در دوره دوم این شیوه ، سردربلند مسجد ساخته شد . در شیوه اصفهانی دو مناره به سردر افزوده شد و در زمان قاجاریان یک شبستان زمستانی (در غرب میانسرا) ساخته شد .
در جلوی سردر یا پیشخان ، پادیاوی بوده که روی آن پوشانده و انبار شده است . چفد پایه ایوان جلوی گنبد خانه ، چمانه یا تاق آهنگ است . در پشت ایوان ، گنبدخانه ای با گنبد دو پوسته گسسته ایت . (روی آهیانه ، چنبر یا حلقه های آجری ساخته شده و خود روی آنها سوار شده است .) آهیانه ، گنبد ناری و خود ، گنبدی با چفد شبدری کنده بوده که به دلایلی در انجام کار ، به گونه شبدری تندزده می شود . (دو سوی گنبدخانه) دو تنبی است که آسمانه آنها تاق تو تویزه است و میان تویزه ها به روش خوانچه پوش پر شده است .
منابع:
افشار.1354 ، ج2 ، صص126-109 ؛ پوپ.1370 ، ص185 ؛ پیرنیا.
1366 ، صص7-5 ؛ " پیرنیا. 1369 ، صص220و225 ؛ جندقی
فهرست مطالب
بنا های اوّلیه مسجد جامع کبیر یزد 1
" بررسی تاریخچه مسجد جامع کبیر یزد" 1
پیشگفتار 1
روش پژوهش 2
منابع مورد استفاده 3
معرفی بناهای اولیه مسجد جامع کبیر یزد 4
ابهام های تاریخی 6
بررسی و مقایسه مدارک و شواهد تاریخی 8
تعدد بناهای اولیه 8
آثار مورخیّن متّقدم 9
آثار دیگر مورخین 9
آراء صاحبنظران 10
رساله ماکسیم سیرو از مسجد جمعه یزد 11
وقف نامه جامع الخیرات 13
بررسی شجره نامه آل کاکویه یزد 16
آثار مورخین 17
بررسی های تاریخی معاصر در شجره کاکوئیان 18
بانیان و تاریخ بنیان دو مسجد قدیمی 24
مسجد اولیه: مسجد جمعه شهرستان؛ یا مسجد جامع عتیق 24
مسجد ثانویه: مسجد جمعه در ده، مسجد جامع قدیم، مسجد گرشاسبی 26
جمع بندی 29
مکان یابی تاریخی بنا 29
سیر تحولات تاریخی بناهای اولیه 29
بررسی نهایی و نتیجه گری 41
خلاصه ای از مطالب : 58
منابع: 72
1
1