فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
بیان مسئله
توصیف وضع موجود
گرد آوری شواهد (1)
الف : وضعیت درسی
ب : پرسش نامه
ج : مصاحبه با والدین
د : مصاحبه با همکاران
پیشینه تحقیق
تجزیه وتحلیل داده ها
همکاری خانه و مدرسه در امور رفتاری دانش آموزان
موانع مشارکت اولیا در مدرسه
یافتن راه حل ها
انتخاب طرح جدید و اجرای آن
گردآوری شواهد (2)
اعتبار بخشی و ارزیابی
نتیجه گیری
فهرست منابع
مقدمه
یقیناً جمله ی شریفه ی قرآنی ((تعاونوا علی البر و التقوی ))1 گوش آشنای هرآشنای تعلیم و تربیت است و مفهوم و مضمون آن بر همکاری در کارهای خیر ونیکوکاری تاکید دارد و از آنجائیکه در خیر بودن تعلیم وتربیت شکی نیست پس به طور یقین مشارکت همهی زیر مجموعههای یک جامعهی خواهان پیشرفت و توسعه، درتعلیم و تربیت فرزندان آن جامعه ضروری و امری بدیهی است و نیل و دستیابی سیستم ها و افراد یک جامعه به سعادت دنیوی و اخروی میسور و ممکن نیست مگر با توجه ، عنایت و مشارکت ویژه و همگانی به تعلیم و تربیت فرزندان آن جامعه(حیدری کیا،1387).
در جهان امروز مشارکت و آموزش از پایه های بنیادین توسعه هستند با توجه به این که آموزش و پرورش نتیجه فعالیتهای سه نهاد عمده خانه، مدرسه و جامعه است. همکاری این سه نهاد در امور آموزش و پرورش بیش از پیش ضرورت دارد(قاسمی پویا،1380، 85).
در این میان همکاری اولیا در امور تحصیلی فرزندانشان با مدرسه از اهمیت ویژه ای برخوردار است.البته هرگاه صحبت از تعلیم وتربیت به میان می آید اغلب مردم آموزش و پرورش را در نظر می گیرند و بار سنگین تعلیم وتربیت را به دوش مدرسه می گذارند.بعضی از خانوادهها تصور میکنند که فقط مدرسه مسئول تعلیم و تربیت فرزندانشان است و همهی مشکلات باید در آنجا حل شود آنها از آموزش و پرورش انتظار دارند فرزندانشان را به بهترین وجه ممکن برای داشتن یک زندگی سالم و به دور از هر نوع آشفتگی تربیت نموده و مهارت های لازم این زندگی مورد انتظار آنها را به فرزندانشان آموزش دهد.
کار این دو گروه ( اولیا و مربیان) آنقدر به هم مرتبط است که اگر یکی قصور کند تلاش دیگری خنثی می شود. بنابر این هر پدر ومادری که فرزند خود را به یک واحد آموزشی می سپارند به عنوان عضوی از آن واحد آموزشی در آمده و باید خود را موظف به همکاری وهمفکری با افرادی که در آموزش وپرورش فرزندانشان سهم دارند، بدانند. (حیدری کیا،1387)
در سایه تداوم ارتباط والدین و مربیان است که رفتارهای نابهنجار و وضعیتهای نامطلوب آموزشی دانشآموزان بهبود خواهد یافت و محیط آموزشی،محیطی امن و همراه با همدلی و همکاری خواهد بود.(امیراحمدی آهنگ،1388،ص79)
بنابر اهمیت ارتباط بین خانواده و مدرسه در حل مسائل دانشآموزان و پیشرفت تحصیلی آنها در این تحقیق این موضوع در پایه سوم آموزشگاه منتظر قائم روستای دو چشمه شهرستان نهاوند مورد بررسی قرار می گیرد.
بیان مسئله
عدم آگاهی اولیاء از حقوق خود در قبال مدرسه ، ترس از درخواست کمک مالی مدرسه ، آگاه نبودن از نقش و تاثیر مشارکت در پیشرفت امور مدرسه و از همه مهمتر کم توجّهی مسولان مدارس و ادارات آموزش و پرورش نسبت به عقاید و نظرات اولیاء از جمله علل عدم مشارکت آن ها محسوب می شود .
لازم است سیاست ها و برنامه های تربیتی و آموزشی کشور با نگاهی واقع بینانه به آسیب های مختلفی که هم اینک خانواده ها در سطح کشور درگیر آن هستند اعمّ از مباحث اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و … در جهت فرهنگ سازی و نهادینه کردن فرهنگ مشارکت اولیاء در امور مدرسه جهت گیری نماید تا پدران و مادران با علاقه و رغبت بیشتر در امور مدرسه فرزند شان شرکت نمایند و باور کنند به همان میزان که در جهت آرامش و آسایش فرزندان خود در خانه تلاش می کنند باید به همان اندازه با حسّاسیّت بیشتر در پی رشد و بالندگی مدرسه آنان باشند . مدارس نیز به جای گزارش عملکرد پیشرفت تحصیلی به اولیاء درجلسات حضوری ، زمینه مشارکت آنان را در تصمیم گیری ها فراهم نمایند .
توانایی مدیران مدارس و روش ها و شیوه های آنان بیشترین تاثیر در جلب اولیای دانش آموزان دارند . شناسایی خلّاقیّت ها و ابتکارات مدیران ، لازمه پیشرفت در این زمینه است، البتّه در کنار آن باید راهکارهایی اندیشیده شود تا ادارات آموزش و پرورش در این رابطه دست مدیران را باز گذاشته و آن ها را محدود به قانون و مقرّرات خشک و بخشنامه ی ادار ی ننمایند ، زیرا روابط بخشنامه ای تاکنون بین مدیران و اولیاء پاسخگوی نیاز جامعه نبوده است .به هر حال مشارکت واقعی ، لازمه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است ولی واقعیّت هایی در نظام آموزشی ما وجود دارد که قابل تامّل است .
از یک سو تحصیلات در مدارس دولتی بنا به قانون باید رایگان باشد و از سوی دیگر آموزش وپرورش هزینه اداره ی مدارس در قالب سرانه آموزشی را به مدارس پرداخت نمی کند و این در حالی است که به هنگام ثبت نام در رسانه ملّی به مردم توصیه می شود که هیچ هزینه ای پرداخت نکنند و به مدیران نیز بخشنامه می شود که هزینه ای دریافت نکنند،امّا آیا مدرسه بدون هیچ هزینه ای می تواند به حیات آموزشی و پرورشی خود ادامه دهد . آیا مدارس مصرف آب و برق و کاغذ و تعمیرات ساختمان و دستگاه های موجود ندارند .
در چند سال گذشته میزان دریافت سرانه آموزشی بسیاری از مدارس به اندازه شارژ اینترنت مدرسه نبوده است ، با این وضعیّت چه توقّعی داریم که مدارس در رشد و پیشرفت آموزشی نونهالان مانقش موثّری داشته باشند .
توصیف وضع موجود
اینجانب … آموزگار پایه… آموزشگاه …. شهرستان.. می باشم بنده دارای…سال سابقه در آموزش و پرورش می باشم . از ابتدای سال تحصیلی در موارد متعدد متوجه شدم که آزمون های بسیاری که به عمل می آوردم و روش تدریس های متعدد و فعال که به کار می گرفتم تعدادی از دانش آموزانم شدیداً دچار افت تحصیلی هستند.این دانش آموزان حتی سرکلاس هنگام تدریس یا حل کردن تمرینات علاقه ای از خود نشان نمی دادند و من نیز مجبور به استفاده از راه حل های موقت جهت جلب توجه آنها نسبت به درس بودم . هر بار پس از تصحیح برگه های امتحانی واقعاً نگران می شدم و به این فکر می کردم که چرا اینگونه است ؟ و چگونه می توانم این وضعیت نامطلوب را تغییر دهم .
برای یادگیری بهتر گاهی امتحانات شفاهی برگزار می کردم و ابتدا افراد داوطلب را برای پاسخ دهی می آوردم ، سپس با هر گروه یکی ، دو نفر از شاگردان ضعیفم را نیز صدا می زدم اما باز می دیدم که نتیجه ی آن چنان مطلوب حاصل نمی شود .
بعد از امتحانات کتبی از دانش آموزان می خواستم که به عنوان تکلیف شب جواب سوالاتی را که پای تخته نوشته می شد پیدا کنند و بیاورند ، باز هم این چند نفر تلاش برای پیدا کردن جوابهای صحیح نمی کردند .
یا اینکه کلاس را به گروه هایی 3 نفره تقسیم بندی کرده بودم آنها در گروه کاری انجام نمی دادند و کارهای خارج از کلاس را انجام نمی دادند و همیشه داد سر گروه را در آورده بودند .
در مصاحبه هایی که با خود دانش آموزان داشتم آنها اظهار می کردند که قبل از امتحانات درس می خوانند ولی فراموش می کنند . ولی در صحبت با والدین آنها متوجه شدم که آنها نیز از نحوه ی درس خواندن و انجام تکالیف فرزندشان و وضعیت درسی امتحانی آنان ناراضی بودند مسئله را که با تعدادی از آموزگاران در میان گذاشتم آنان نیز عقیده داشتند که دانش آموزان به دلیل مشکلات زیادی که دارند قدرت تمرکز در کلاس را ندارند .
معاون آموزشگاه که بیشتر با دانش آموزان این مدرسه سر و کار داشته است نیز اظهار داشتند که باید قبل از امتحانات نوبت اول مشکلات و مسایل آنان شناسایی شود و راه حلی مناسب پیدا کنیم که تا حدودی پیشرفت در وضعیت درسی آنان ایجاد شود دوست داشتم کاری کنم که آنها به دانش آموزان فعالی تبدیل شوند و سطح درسی شان روز به روز بالاتر برود و بدین ترتیب تصمیم گرفتم با تحقیقات مناسب و مطالعه کتابهای مرتبط با این موضوع در این وضعیت تغییری دهم و بدین ترتیب پژوهش من شروع شد .
گرد آوری شواهد (1)
الف : وضعیت درسی
با توجه به توضیحاتی که در توصیف وضع موجود گفته شد ارزیابی دقیقی از وضعیت درسی سه ماه مهر و آبان و آذر انجام دادم و متوجه شدم که دانش آموزانم در اکثر امتحانات مخصوصاً در دروس ریاضیات ، علوم ، املا ، جغرافیا ، تاریخ ومدنی و امتحان تشخیصی وضعیت درسی پایینی دارند.
نمودار شماره1 : نمودار ستونی میانگین وضعیت درسی مهر،آبان،آذر
ب : پرسش نامه
جهت آگاهی از دلایل دانش آموزان برای درس نخواندن به دانش آموزان پرسش نامه ای دادم که10 تا از عوامل عمده ی افت تحصیلی(این 10عامل رابر اساس مطالعات خودم واظهارات همکاران وبا توجه به مشکلات کلاس از بین 50 دلیل انتخاب نمودم) در آن گنجانده شده بود و از آنها خواستم که آنچه حقیقت است را علامت بزنند .
پس از بررسی و تجزیه و تحلیل پاسخ ها مشخص شد که دانش آموزان به ترتیب عوامل زیر را سبب کاهش وضعیت درسی خود می دانند:
* نداشتن برنامه ریزی درسی مناسب درخانه:100%
* بی توجهی والدین به اموردرسی فرزندشان:100%
* درس نخواندن وکم کاری:30%
* بی توجهی سر کلاس:32%
* بی دقتی در امتحانات:37%
* تصمیم نداشتن جهت ادامه تحصیل:50%
* ضعیف بودن پایه :36%
* اختلافات ودرگیریهای والدین:70%
* اضطراب امتحان:25%
* مناسب نبودن روش تدریس معلم:12%
ج : مصاحبه با والدین
در تاریخ 27/8/93 جلسه ای با والدین ترتیب دادم و با آنها در رابطه با دلایل ضعف درسی فرزندشان و کارهایی که در خانه انجام می دهند صحبت کردم و اظهارات آنها را یادداشت نمودم که مهمترین دلیل ارتباط نداشتن والدین با مدرسه و عدم آگاهی از وضعیت فرزندشان بوده است.
د : مصاحبه با همکاران
درجلسه ای درشورای آموزگاران در تاریخ29/8/93 با همکاران در رابطه با دلایل افت تحصیلی تبادل نظر نمودیم .
( آموزگار پایه چهارم ) :" بیشتر دلیل گرفتن نمره کم بی توجهی خانواده ها به درس و مشق بچه هاست ، چون دانش آموزان این منطقه بیشتر دارای مشکلات خانوادگی از قبیل اختلافات والدین ، اعتیاد ، زندانی بودن پدر ، درآمد کم ، بی سوادی هستند و دیگر جایی برای درس خواندن و یا توجه کردن به فرزندشان ندارند . آنها اهمیت نمی دهند که فرزندشان ادامه تحصیل کند و انگیزه ای برای ادامه تحصیل ندارند" .
نظرات آموزگار پایه دوم " دانش آموزان به دلیل ضعف پایه درسی باتلاش های بسیار معلم و خودشان باز نتیجه کمی را بدست می آورند . همچنین خانواده ها نقش مهمی در پیشرفت دانش آموزان دارند و باید آنها را وادار به همکاری نمائیم."
. مدیر محترم آموزشگاه نیز در برگه ای دلایل افت تحصیلی دانش آموزان را نوشته و در اختیار من قرار دادند . طبق نوشته های ایشان عواملی همچون: برخورد والدین با دانش آموزومحیط نا امن خانواده در افت تحصیلی موثرهستند.
ایشان نوشته اند:"برطرف کردن موارد فوق واجرا نمودن راه کارهای زیر می تواند مفید واقع شود:برنامه ریزی قابل اجرا،تغذیه مناسب،ایجاد صمیمیت،بررسی با دقت تکالیف در منزل،استفاده از تشویق و…."
پیشینه تحقیق :
تعریف افت تحصیلی "منظور از افت تحصیلی (academic drop out) کاهش عملکرد تحصیلی و درسی دانش آموزان از سطح رضایت بخش به سطح نامطلوب است یا به عبارتی دیگر فاصله قابل توجهی که بین توان و استعداد بالقوه و توان بالفعل خود در فعالیتهای درسی وپیشرفت تحصیلی مشهود باشد.
گرچه این تعریف می تواند همان کسانی که به دنبال شکست های پی درپی،از تحصیل عقب مانده اند رادربر گیرد،اما مفهوم افت تحصیلی صرفاً مردودی یا شکست در امتحانات نیست و می تواند شامل هر دانش آموزی شود که آموخته های آموزشگاهی او کمتر از توان بالقوه ودر حد انتظار اوست.
براساس این تعریف دانش آموزان تیزهوش نیزممکن است دچار افت تحصیلی وکم آموزی شوند."نصیریان(1382)
قائمی (1378) از دلایل عمده ضعف درسی دانش آموزان به موارد زیر اشاره می کند:
تنبلی، کمی هوش و استعداد، اختلافات والدین درگیریهای والدین، روش کار معلم، تبعیض ها، تنبیهات سخت، سنگینی برنامه، فشارهای روانی، معاشران بد، تمسخر و تحقیرها، محدودیت ها، وابستگی ها، و … او می نویسد :" شاید ما نتوانیم در مورد اصلاح دانش آموز صددرصد به پیروزی برسیم ولی اصل مساله باید مورد توجه قرار گیرد که موفقیت ما می تواند از درصد بالایی برخوردار باشد. به هر حال باید علل زمینه ساز ضعف درسی مشخص شوند و برای رفع آنها و جبران کمبودها خانه و مدرسه باید رابطه ی تنگاتنگ داشته باشند. باید برنامه ریزی شود و معلوم باشد که دانش آموز در خانه باید چه ساعتی از روز درس بخواند؟چه ساعتی بازی کند؟ کی بخوابد؟.این برنامه ریزی باید بر اساس توانائی های او انجام شود."
رحیمی (1386) در مقاله ای تحت عنوان "عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان " از عوامل موثر در رشد تحصیلی به شرح زیر نام می برد :
1- سازمان آموزش و پرورش
2- تاکید بر رشد عقلانی
3- جو عاطفی مدرسه و کلاس
4- پیش فرض های معلمان
5- عقب ماندگی آموخته شده
6- مسایل درون خانواده
وی در رابطه با اثرات پیشرفت تحصیلی می نویسد:
"اهمیت پیشرفت تحصیلی در سلامت روانی دانش آموزان به حدی است که برخی از متخصصان آن را حداقل تا نیمه دوم دوره جوانی معیار اساسی برای تشخیص عملکرد سالم دانسته اند".
بلوم به نقل ازرحیمی (1368) می نویسد: "هنگامی که محیط مدرسه محیطی حاکی از شایستگی و لیاقت را برای دانش آموزان فراهم کند نوعی مصونیت در برابر بیماری های روانی در فرد ایجاد می شود ولی افراد شکست خورده معمولاً به افسردگی، ناسازگاری و بی قراری مبتلا می گردند".
او در ادامه مقاله می نویسد:" اولین قدم جهت پیشرفت دانش آموز فرصت دادن به وی است تا موفقیت را هر چند سطحی تجربه کند و عزت نفس پیدا کند".
بلوم به نقل ازرحیمی( 1368 ) می نویسد:"بهره گیری از راه های زیر می تواند در ایجاد انگیزه در دانش آموزان به معلمان کمک کند:
1- بیان دقیق هدف های آموزشی
2- استفاده از تشویق های کلامی
3- بهره گیری ازآزمون هاو وضعیت درسی درایجاد انگیزه
4- ارائه محرک های جالب و تازه
5- ارائه ی مطالب از آسان به مشکل
6- پرهیز از ایجاد رقابت های نامناسب
7- استفاده از روش های متنوع در تدریس"
در جائی دیگر به این مورد برخورد کردم که:
"تماس و داد و ستددانش آموزان دارای ضعف درسی با هم سالان صرف نظر از نتایج مطلوب بسیاری که دارد، دست کم این مزیت را دارد که کودک را از حالت خود مداری خارج کند و به واقع گرایی رهنمون می سازد".پارسا(1357)
تجزیه وتحلیل داده ها
خانه و مدرسه در انجام وظایف تربیتی مکمل یکدیگرند خانه مدرسه ی اول فرزند و مدرسه ، خانه دوم اوست و اگر این دو نهاد روش ها و برنامه های هماهنگ نداشته باشند ، در روند رشد کودک اختلال به وجود می آید . دو نهاد خانه و مدرسه نقش اساسی در تکوین شخصیت کودکان و نوجوانان دارند .
بین روش ها و منش های خانه و مدرسه باید همسویی و تشابه وجود داشته باشد و یکی از این دو کانون ، کار دیگری را خنثی نکند ، بلکه به عنوان دو جریان همدل و مکمل عمل کنند . مدرسه باید پیشاهنگ ارتباط با خانه باشد و با روشهای گوناگون اسباب مشارکت فکری اولیا را در امر تعلیم و تربیت فرزندانشان فراهم کند .
روش های برقراری ارتباط میان خانه و مدرسه والدین وظیفه دارند به طور مرتب با مدرسه ارتباط داشته باشند و با کسب اطلاعات کافی از وضع درس و اخلاقی دانش آموزان تصمیم معقولی برای مشارکت در تربیت اتخاذ کنند .
در برقراری باید به چند نکته ی اساسی توجه کرد :
1- والدین زمانی قادر خواهند بود نقش تربیتی خود را به نحو مطلوب ایفا کنند و با مدرسه ارتباطی صحیح برقرار نمایند که از وضع درس و رفتاری فرزندشان اطلاع کافی داشته باشند .
2- والدین در موقع حضور در مدرسه ، همیشه باید حفظ آرامش را به عنوان یک اصل به خاطر داشته باشند . گاهی ممکن است پدر و مادر با مشاهده ی ضعف درسی در دانش آموز و یا گریه های او که مخصوصاً در دوره ی ابتدایی بیش تر اتفاق می افتد ، احساساتی شوند و به صورت خشن و برافروخته با اولیای مدرسه برخورد کنند . قطعاً چنین حالتی مخل برقراری ارتباط موثر با مسئولان مدرسه خواهد بود . آن چه انسان از آرامش به دست می آورد ، از خشونت عاید او نمی شود .
3- ارتباط اولیا با مسئولان مدرسه باید مستمر باشد . معنای استمرار این نیست که هر روز سری به مدرسه بزنند ، بلکه لازم است به طور مرتب در منزل به وضع درسی و رفتاری فرزند خود رسیدگی کنند و بر طبق اطلاعات به دست آمده ، با مدرسه ارتباط برقرار نمایند .
حد و تعداد دفعات حضور در مدرسه را نحوه و میزان رسیدگی به وضع دانش آموزان معلوم می کند . گاهی معلمین جلساتی را در زمان های مختلف تشکیل می دهند و از والدین دعوت به عمل می آورد . حضور مرتب در این جلسات ضروری است و به هماهنگی اولیا و مربیان کمک می کند .
4- والدین باید در مدرسه به عنوان ولی حضور پیدا کنند نه به عنوان فردی که در یک جای خاص مسئولیت دارد . اگر پدر یا مادر دانش آموز در وزارتخانه یا سازمانی ، مسئولیت اجرایی سطح بالایی دارد و در انجا به عنوان رئیس ایفای نقش می کند و به تناسب مسئولیت ، گاهی امر و نهی می نماید ، نبایدبا همان شاکله و با همان انتظارات و تصورات وارد مدرسه شود .
همکاری خانه و مدرسه در امور آموزش دانش آموزان
همکاری والدین با مسئولان مدرسه ٬در دوره ی ابتدایی از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار است. می توان گفت بعد اصلی همکاری این دو را همکاری در مسائل آموزشی و پرورشی تشکیل می دهد .
نخستین نکته اینکه والدین باید نسبت به پایه تحصیلی و عناوین دروس فرزند خودشان اطلاع کافی داشته باشند و با مطالعه مقدمه و مطالب آغازین کتاب های درسی آگاهی نسبی بدست آورند . گاهی در بحث های مقدماتی کتاب های درسی نکاتی درج می گردد که مطالعه ی آنها برای والدین ضروری است . شناخت نقاط ضعف درسی دانش آموز و همفکری برای آن ضرورت دیگر ارتباط خانه و مدرسه است .پس از گذشت چند هفته از سال تحصیلی می توان در وضع درسی دانش آموز تامل کرد و نقاط ضعف و قوت او را شناخت .
مطلب دیگرتوجه والدین و معلمان به ویژگی های روانی کودکان و ارتباط آن با پیشرفت تحصیلی آنان است. به عنوان مثال کودکان نیاز به جلب توجه و ابراز خود دارند .آنها علاقه مند هستند که حاصل کار خودشان را عرضه کنند و بدین وسیله این نیاز در آنان تامین و ارضا شود .میگناir این نیاز در دوران مدرسه از طریق ارائه حاصل کارهای خود در امور درسی جلوه گر می شود . مثلا ممکن است کودکی نقاشی بکشد و آن را نزد پدر و مادر خود بیاورد و ارائه دهد . در مقابل این عمل والدین باید به آن توجه کنند و کودک را مورد تشویق قرار دهند . احتیاج به هدف نیاز دیگر کودک است . اگر کودک بداند که درس را برای چه هدفی می خواند و آثار و نتایج هر یک از مواد درسی به او تفهیم شود علاقه اش به درس خواندن افزایش پیدا می کند.
همکاری خانه و مدرسه در امور رفتاری دانش آموزان
ترس از مدرسه یکی از رفتارهای کودک در دوره دبستان است. علل مختلفی ممکن است این رفتار را به وجود آورند. گاهی ممکن است دورشدن از خانواده، به ویژه مادر باعث ترس شود، چون در دوره ابتدایی، رابطه عاطفی کودک با خانواده بسیار قوی است و او مایل نیست از پدر و مادر جدا شود.
ترس از مدرسه و غیبت از مدرسه، هم معنا نیستند . ترس از مدرسه با نوعی دل زدگی و تنفر از مدرسه همراه است، ولی غیبت از مدرسه همراه با چنین حالت عاطفی نیست، بلکه به علل مختلف ممکن است کودک در طول سال تحصیلی چند دفعه در کلاس درس خود حضور پیدا نکند و این امر باعث عقب ماندگی تحصیلی او شود. گاهی ممکن است بیماری کودک موجب غیبت شود.
هرچند بیمار شدن دلیل موجهی برای غیبت است، ولی بعضی از مادران به دلیل یک سرما خوردگی یا سرفه و یا خس خس کردن خفیف، مانع از رفتن فرزندشان به مدرسه می شوند، در حالیکه او را همراه با خود به بیرون می برند! در چنین خانواده هایی گاهی با یک سردرد جزئی، از رفتن کودک به مدرسه ممانعت می شود و گاهی نیز تشویق می گردد که وی علائم یک بیماری را بزرگ تر از آنچه هست، نشان دهد . علت دیگر غیبت از مدرسه، ممکن است کار کردن باشد.
بعضی خانواده ها از این بابت شکایت دارند که چرا فرزندشان در منزل، به پرسش ها به خوبی پاسخ می دهد، ولی در مدرسه نمره کمی از معلم می گیرد. به عبارت دیگر کودک توانایی هایی دارد و درس را نیز به خوبی خوانده است، ولی در اثر عواملی قادر به ابراز توانایی های خود نیست. شلوغی کلاس و زیاد بودن عده دانش آموزان مانع از این می شود که معلم بتواند با آنها ارتباط کلامی و عاطفی برقرار کند و با شنیدن پاسخ های یک دانش آموز و ارائه توصیه های لازم، از توانایی های او آگاهی پیدا کند و در نتیجه درباره وی به نحو مطلوب داوری نماید. گاهی هم شلوغی مانع نیست، بلکه معلم روابط انسانی مناسبی با کودک برقرار نمی کند و در نتیجه فضای مناسب برای ابراز وجود و ارائه پاسخ های لازم برای دانش آموز به وجود نمی آید. به عبارت دیگر در اثر فقدان روابط عاطفی سالم، توانایی کودک پنهان می ماند و ممکن است او را به عنوان شاگرد تنبل معرفی کند. ممکن است تحقیر دانش آموز توسط همکلاسی ها موجب اختلال عاطفی در او شود و نتواند در یادگیری مطالب موفقیت به دست آورد و یا آموخته های خود را به خوبی عرضه کند.
گاهی دانش آموزانی که با لهجه متفاوت از دانش آموزان دیگر صحبت می کنند و یا لباس ویژه ای می پوشند، در میان دانش آموزان دیگر احساس غربت می کنند و از جهت عاطفی امنیت خود را از دست می دهند. هرجا که نیازهای عاطفی کودک تامین گردد، برای مطالعه و یادگیری ترغیب می شود و هرجا اختلالات عاطفی پیدا شود، علاقه به درس و یادگیری در او تضعیف می گردد.
موانع مشارکت اولیا در مدرسه
چنانچه مشارکت را گذر از تفکر سنتی اداره ی امور به حساب آوریم ، بدیهی است برای تحقق آن دشواری هایی وجود داشته باشد . مشارکت نگاه قدرت طلبانه و ساختارهای سنتی اداره را به مبارزه می طلبد بنابراین طبیعی است خود این ساختارها از جمله موانع اصلی مشارکت به حساب آیند .
موانع مشارکت اولیا در امور مدرسه در قالب انجمن اولیا و مربیان را می توان از دو منظر مورد توجه قرارداد.
1- موانع مشارکت اولیا از سوی مدرسه
2- موانع مشارکت از سوی اولیا
موانع مشارکت از سوی مدرسه
در هر مجموعه ای مدیر به عنوان اثر گذار ترین عامل در موفقیت آن در دست یابی به اهداف قلمداد می شود .
از این رو نگاه مدیر مدرسه به انجمن اولیا و مربیان و مشارکت اولیا در امور مدرسه نقش اساسی در نزدیکی یا دوری اولیا به مدرسه ایفا می کند .
نگاه مشارکت جویانه ی مدیران موجب استفاده ی مطلوب از ظرفیت ها ی اولیا می گردد و آ نها نیز با نگاه خدمت به فرزندان خویش با مدرسه ارتباط صمیمی برقرار نمو ده ، در رفع موانع و مشکلات آموزشی و پرورشی ، از هر گونه اقدامی دریغ نمی کنند . بر عکس ، نگاه منفی مدیران به مشارکت اولیا موجب فاصله گرفتن آنها از مدرسه می شود و عملاً حل مسائل و مشکلات آموزشی و پرورشی مدرسه به آسانی صورت نمی گیرد .
به طور خلاصه موانعی که از سوی مدرسه بر سر راه مشارکت اولیا در امور ایجاد می شود ، به قرار زیر است :
1- نگاه سنتی مدیر به اداره ی مدرسه
2-آشنا نبودن مربیان به مزایای مشارکت اولیا
3- احساس ناتوانی در هدایت اولیا به سمت فعالیت های آموزشی و پرورشی
4- ترس از مداخله ی بیجای اولیا در امور مدرسه
5- نگاه منفی مدیر به حضور اولیا در مدرسه
6- ترس از کم شدن قدرت مدیر یا به عبارتی قدرت طلبی مدیر
7- نگاه سنتی به انجمن اولیا و مربیان مدرسه
8- عدم انگیزه ی مدیر در جلب مشارکت اولیا موانع مشارکت از سوی اولیا
عدم مشارکت اولیا در امور مدرسه به عوامل متعددی بستگی دارد که از جمله ی مهم ترین آنها عوامل فرهنگی و اجتماعی و عدم آگاهی اولیا نسبت به حقوق خویش است . بسیاری از اولیا معتقدند که مسئولان مدرسه ارزشی برای عقاید و نظریا ت آموزشی و پرورشی آنها قائل نیستند . بسیاری از اولیا نیز تعلیم و تربیت را وظیفه ی دولت می دانند و هر گونه مسئولیتی در این زمینه را از خود سلب می کنند . برخی به تجربه دریافتند که مسئولان مدرسه از طریق انجمن اولیا و مربیان مدرسه تنها نگاه اقتصادی به آنها دارند و در دیگر امور هیچ حقی برایشان قائل نیستند .
عواملی از این نوع و عدم آگاهی اولیا نسبت به حقوق خویش و فرزند خود موجب گردیده است که ارتباط اولیا و مربیان از انسجام لازم برخوردار نباشد . در نتیجه ی این امر عدم موفقیت لازم در تعلیم و تربیت کودکان، نوجوانان و جوانان بوده است .
به طور خلاصه برخی موانع مشارکت از سوی اولیا عبارتند از:
1-عدم آگاهی از مزایای مشارکت
2-عدم آگاهی از حقوق خویش در قبال مدرسه
3- ترس از درخواست کمک مالی به مدرسه
4- ترس از موضع گیری خشونت آمیز مسئولین مدرسه در قبال ارائه ی عقاید و نظریات آموزشی و پرورشی
5- نداشتن فرصت مشارکت
6- عدم آگاهی نسبت به چگونگی مشارکت
7- باور داشتن به مسئولیت پذیر بودن فرزند
8- احساس بی توجهی نسبت به عقاید و نظریات آنها توسط مسئولین مدرسه
9- فقدان مکان مناسب برای حضور اولیا در مدرسه
10- برقراری ارتباط با مربیان
یافتن راه حل ها
برای از بین بردن عوامل موثر بر افت تحصیلی و مشارکت والدین راه هایی وجود دارد که بر اساس بحث و گفت و گو با همکاران ومطالعه و تجربه خودم آنها را گردآوری نمودم. در حقیقت دراجرای راه حل ها عواملی باید به وجود بیایندتا معلول از بین برودکه من آن ها را در نموداری به نام نمودار عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی نوشتم.
با توجه به این نکات برای از بین بردن یا کاهش اثر، انتخاب کرده بودم راه حل ها را نوشتم.
1- زمان کافی برای مشارکت اولیا وجود داشته با شد . در این جهت ، دولت می تواند با تصویب قانونی ، حضور اولیا ، به ویژه پدران را در زمان برگزاری انتخابات انجمن اولیا و مربیان مدرسه و نیز تشکیل جلسات عمومی انجمن در طی سال ، به مدت 8 ساعت قانون مند نموده جزء زمان کار آنها به حساب آورد .
2- باز نگری در قوانین و مقررات موجود در زمینه ی ارتباط اولیا با مدارس و تدوین قوانین مرتبط با موضوع ، در سطحی بالاتر از آموزش و پرورش ، از جمله در هیا ت محترم دولت یا مجلس محترم شورای اسلامی ، با توجه به نیاز ها و الزامات فرا روی جامعه
3- هدایت قانون مند مدیران آموزش و پرورش از جمله مدیرا ن مدارس در جهت جلب مشارکت های اولیا و ارزیابی از عملکرد آنها در این زمینه
4- پخش برنامه های مناسب از طریق رسانه های ارتباط جمعی ، به ویژه تلویزیون ، برای تبیین مزایای مشارکت اولیا در امور مدرسه
5- افزایش منابع و امکانات انجمن اولیا و مربیان برای اجرای برنامه های مرتبط با جذب مشارکت های اولیا
6- آگاه ساختن معلمان در مورد توانایی و ظرفیت عظیم اولیا در آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان
7- آموزش معلمان در جهت تقویت مهارتهای ارتباطی آنان با اولیا برای شناخت بهتر انتظارات و نیازهای طبقات مختلف اجتماعی
8- ایجاد تغییر و تحول در نحوه ی تشکیل انجمن اولیا و مربیان در مدرسه
9- قدردانی از فعالیت ها و همکاری های اولیا در مدرسه
10- استفاده مناسب از توانایی های تخصصی و مهارتهای اولیا
11 – تقویت مهارتهای آموزشی و پرورشی اولیا
12- ایجاد تحول در جامعه ی محلی اطراف مدرسه ، بازدید معلمان از خانه دانش آموزان پر مسئله ،حضور داوطلبان در مدرسه و …
انتخاب طرح جدید و اجرای آن
پس از بررسی کامل متوجه شدم که برای رسیدن به هدفم روش های بسیاری وجود دارد که دیگران هم استفاده کرده و گاهاً نیز موفق شده اند. اما من روش زیر را برای دستیابی به هدفم پیدا کردم که خیلی سریع می توانستم با اجرای آن به بسیاری از عوامل اثرگذار بر پیشرفت تحصیلی دست پیدا کنم که هنوز در هیچ جایی و کتاب و تحقیقی نوشته نشده است
روش اول: دادن برنامه ی درسی به اولیاء و دانش آموزان
قبل از هر کاری چون به این نتیجه رسیده بودم که دانش آموزانم در خانه برنامه درسی منظمی ندارند و دچار سردرگمی هستند با کمک خود دانش آموزان در تاریخ 12/9/93 در ساعت انشا شروع کردیم به تهیه یک برنامه درسی که در توان کلیه دانش آموزان باشد. برای این که بعد از تعطیل شدن کلاس و رفتن به خانه بدانند چه ساعتی باید چه کاری انجام دهند این بیشتر یک برنامه پیشنهادی بود که کلیه دانش آموزانم از آن استقبال کردند. ضمنا به اولیاء هم خبر دادم که در این رابطه مشارکت عمیقی با دانش آموزان داشته باشند.
روش دوم:تبادل نظررودرروی اولیا و دانش آموزان
در این روش دانش آموزان با اولیای خود صحبت می کنند. دانش آموز می بیند و متوجه می شود که پدر و مادر او چگونه فکر می کند؟در نتیجه دراوحس رسیدن به موفقیت ایجاد می شود و جان می گیرد. و علل زیر که از عوامل عمده ای در نداشتن انگیزه و افت تحصیل هستند از بین می رود:
1- عدم توان آینده نگری
2- ناتوانی در درس ارزش کار
3- نداشتن برنامه مناسب درس خواندن
4- احساس تنبلی و بی حوصلگی
5- عدم ایجاد انگیزه برای ادامه تحصیل
6- ترس و اضطراب در امتحان و …
می بینید که به همین آسانی بسیاری از عوامل اثرگذار بر پیشرفت نیز ایجاد می شوند و من توانستم با این کار تعداد زیادی از عواملی که در نمودار استخوان ماهی علامت زده بودم را حذف کنم.
روش سوم: تهیه فرم بررسی و نظارت بر تکالیف واموردرسی توسط اولیا
چون در صحبت هایم با والدین و با مطالعه تحقیقات و نیز بررسی پاسخنامه متوجه شدم که اکثر والدین دانش آموزان از زمان برگزاری امتحانات اظهار بی اطلاعی می نمودند و بعضی از آنها حتی نمی دانستند که فرزندشان چه تکلیفی را باید انجام دهد. و هیچ نظارت مفیدی بر درس خواندن فرزندشان نداشتند طرحی به نظرم رسید که آن را به مرحله ی اجرا درآوردم. با گذاشتن وقت زیادی بر روی این طرح بالاخره فرمی هدفدار تنظیم نمودم. طبق این فرم دانش آموز تکالیفی که از سوی معلم گفته می شد را با ذکر تاریخ در قسمت مربوط به ثبت تکالیف می نویسد که ممکن تکلیف خواندن یک درس برای پرسیدن فردا باشد. یا کتبی مثل نوشتن 10 مسئله مربوط به نسبت و تناسب یا یادآوری تاریخ امتحانی که قبلاً ذکر و مشخص شده است.
پس از رفتن دانش آموز به خانه در ساعت مربوط به خواندن و نوشتن باید فرم را به والدین خود نشان دهد تا آنها از تکالیف فرزندشان با خبر شوند و پس از نظارت بر انجام آنها یعنی خواندن درس نوشتن و مشق وتهیه ی وسیله و … در قسمت اظهار نظر و امضا، نظر خود را نوشته و امضا کنند.
این فرم باید در کاوری محافظت و هر روز تحویل معلم می شد. تا من نیز پس از بررسی، آن را امضا نموده و در صورت لزوم اظهار نظرم را بنویسم.
قبل از تحویل فرم به دانش آموزانم بار دیگر والدین آنها را دعوت کردم تا در تاریخ 25/9/93 به مدرسه بیایند و در ساعت 9 صبح جلسه ای با همکاری مدیرتشکیل دادیم.
تمام جزئیات فرم را برای والدین توضیح دادم مادران را تشویق به همکاری نمودم و از آنها خواست جهت پیشرفت فرزندشان واقعیت را بنویسند. برای محکم کاری و اطمینان از این که خودشان فرم ها را ببینند از آنها نمونه امضا گرفتم.ساعت بعدازجلسه نیز فرم ها را به دانش آموزانم دادم و توضیحات لازم را به آنها یادآور شدم.
شاید باور نکنید، امامن از فردای آن روز شاهد تغییرات در شاگردانم بودم و این روش آن چنان اثر گذار بود که از همان روزهای نخست همه متوجه تاثیرات ارتباط مستمر بین من و والدین شده بودند وخودم نیز از خوشحالی سر از پا نمی شناختم چون نتیجه را به خوبی لمس می کردم وشور و شوق را در چشمان بچه ها می دیدم.. با این روش نیز اثر عوامل زیر از نمودار استخوان ماهی کاهش یافت یا حذف شد:
1- بی توجهی والدین نسبت به امور درسی و تکالیف
2- بی اطلاعی والدین از زمان برگزاری امتحانات
3- تنبلی و کم کاری
4- عدم علاقه به تحصیل
5- اضطراب ناشی از درس نخواندن در امتحانات
6- عدم رابطه بین خانه و مدرسه
من اینهاراازجایی متوجه شدم که می دیدم مادران دردیدارهایشان اظهاررضایت می کردندومی گفتند اززمان امتحان خبردارمیشوندوفرزندانشان در خانه خوب درس می خوانند.
گردآوری شواهد (2)
پس از اجرای این روش ها تا امتحانات نوبت اول تقریباً 40 روز وقت بود که من بر روی دانش آموزانم کار کردم با توجه به حجم کم مطالب درسی سریع با انواع روش های تدریس سعی کردم کار را راحت تر کنم تا دانش آموزان ضعیف نیز خودر ا بالا بکشند.
با دقت به انجام روش هاتوجه می کردم و چندین فرم توسط هردانش آموز تکمیل شده بود و در ارتباط با والدین متوجه بودم که هنوز بر اساس برنامه تدوین شده عمل می کنند و با این که حجم مطالب درسی زیاد شده بود و وقت زیادی برای بررسی تکالیف و فرم های بررسی تکالیف نداشتم ولی از آن نگذشتم و کارم را ادامه دادم تا پایان سال نیز نتیجه ی خوبی بگیرم و به یاری خداوند و تلاش دانش آموزان ضعیفم آنها در امتحانات در نوبت دوم نیز به خوبی و با وضعیت درسی خوب به موفقیت مورد انتظار رسیدم و نتایج امتحانات نوبت دوم نیز پیوست شده است. طبق وضعیت درسی نوبت دوم معدل کل دانش آموزان بالای بودونیز میانگین وضعیت درسی دروس کتبیبیشتر از نوبت اول می باشد.
اعتبار بخشی و ارزیابی
با دادن برنامه درسی در خانه نظمی به فعالیت های دانش آموزان داده می شد و هر کاری را در وقت مناسب انجام می دادند و این باعث می شد زمان بیشتری را به درس خواندن اختصاص د هند.
اجرای روش دوم بعد ار روش اول باعث شد که عوامل پیشرفت تحصیلی زیر ایجاد شود یا قوت پیدا کنند:
1-از بین رفتن کم رویی
2-ایجاد اعتماد به نفس
3-جلوگیری از تمسخر وتحقیر
4-ایجاد انگیزه در دانش آموز
5-درک ارزش کار
6-توانایی در آینده نگری و ادامه تحصیل و …
با اجرای روش تکمیل فرم و اظهار نظرهای والدین و حتی فقط نظارت بر انجام تکالیف و درس خواندن آنها عوامل زیر قوت پیدا می کرد:
1-توجه والدین به درس و تکالیف فرزندان
2-آمادگی کامل جهت امتحان
3-علاقه به درس و تحصیل
4-ارتباطات مستمر والدین و مدرسه
و در نهایت نتیجه ای که بدین وسیله در کلاس بدست آمد پس از گذشت چهل روز از اولین اقدام و اقدامات بعدی به طور آشکارا در کلاس تغییرات قابل توجهی بدست آمد. شور و شوقی که در دانش آموزان ضعیفم ایجاد شده بود کاملاً مشهود بود. علاقه آنان به امتحان دادن و رقابت های مفید آنان را کاملاً فرد دیگری نشان می داد و دیگر موقع درس دادن آنها بی توجه نبودند.
در نهایت سرگروه ها را صدا زدم و به آنها پرسش نامه ای دادم تا ببینم که اقدامات انجام شده چه تاثیری بر دانش آموزان ضعیف گروه آنها داشته است؟
با بررسی پاسخ ها بر چند مورد بیش از همه تاکید شده بود.
1-دانش آموزان ضعیف قادر به پاسخگویی بیشتر سئوالات هستند.
2-تکالیف خود را به خوبی انجام می دهند.
3-کارهای گروهی و خارج از کلاس را به موقع تحویل می دهند.
با دادن پرسشنامه به دانش آموزان ضعیف برای بار دوم از علاقه ی آنان به درس و مدرسه آگاه شدم و مشخص شد که نظر آنها بسیار تغییر کرده و علاقه مند به ادامه تحصیل می باشند و دیگر در امتحانات اضطرابی ندارند. با برنامه ریزی در خانه درس می خوانند و می خواهند در آینده دارای شغل مناسبی شوند
نتیجه گیری
یکی از نیازهای اساسی والدین و مربیان در امر تربیت و پرورش اخلاقی کودکان ، برقراری ارتباط سالم با آنهاست . ارتباط صحیح بین پدر و مادر و روابط سالم آنان با کودکان ، اولین و مهمترین زمینه رشد و پرورش اخلاقی نونهالان است . اساس تربیت سالم نونهالان جامعه ، بستگی کامل به سلامتی خانواده دارد و سلامتی خانواده مستلزم ارتباط سالم بین اعضای خانواده است .
بیان مسئله وظایف خانواده ها در خصوص وضعیت تحصیلی فرزندان دبستانی خود خانواده در خصوص وضعیت تحصیلی فرزندان دبستانی خود وظایفی به عهده دارد که چند مورد آن به شرح ذیل می باشد :
1- انتخاب مدرسه و عنایت در انتخاب معلم یکی از ویژگی های پدران و مادرانی که به توفیقات تحصیلی فرزندان خود علاقه مند هستند توجه و عنایت برای انتخاب مدرسه و توجه ویژه به آموزگار پایه تحصیلی فرزندشان است .
2- برنامه ریزی برای امور آموزشی فرزندان در منزل داشتن برنامه و نهادینه نمودن آن ، رمز موفقیت برای هر فرد در زندگی شخصی و اجتماعی به شمار می آید . مکمل برنامه ی تحصیلات فرزندانمان در مدرسه ، داشتن برنامه ای منظم در خانه برای انجام تکالیف و مرور برنامه های مدرسه است .
3- آشنا کردن دانش آموزان به پذیرش درس خواندن و انجام تکالیف انجام دادن تکالیف برای فرزندان ما در محیط خانه باید به صورت یک فرهنگ در آمده و به عنوان یکی از برنامه های عادی روزانه برای آنان نهادینه گردد .
4- فراهم کردن شرایط مناسب و فضای امن خانوادگی ایجاد فضا و بستری مناسب برای درس خواندن فرزندان در منزل از نظر شرایط فیزیکی مناسب و شرایط روانی مناسب قابل توجه است . ارتباط با مدرسه و مربیان برای آگاهی از وضعیت تحصیلی فرزندان و تلاش برای رفع کاستی ها
5- یکی از مهم ترین اموری که والدین برای مشارکت در برنامه ریزی تحصیلی و مساعدت به فرزندان خود باید عهده دار گردند تماس و ارتباط مستمر با مدرسه ی فرزندان خود است .
رابطه خانه و مدرسه تعاملی دوطرفه است . هر دو نهاد تربیتی باید به نقش خود عمل کنند تا تعلیم و تربیت ثمربخش شوند. وجود معلمان با صلاحیت در مدارس، خلاء وجود پدر و مادر را پر نمی کند و وجود والدین توانا و قابل نیز نمی تواند جای مدرسه را بگیرد. همکاری و هماهنگی این دو نهاد مهم در یک برنامه واحد و منسجم می تواند ثمربخش باشد. شکل گیری شخصیت و چگونگی رشد روانی کودکان بیش از همه در گرو عملکرد خانه و مدرسه است . این دو نهاد اجتماعی است که بزرگترین مسئولیت را در رشد و تکامل شخصیت کودکان برعهده دارند.
فهرست منابع
1- صفوی،امان الله.(1375). کلیات روشها و فنون تدریس،تهران، انتشارات معاصر،چاپ ششم.
2- پارسا،محمد.(1357).نظریه های یادگیری و آموزشی،دانشگاه تربیت معلم ،چاپ اول.
3- قانمی،علی.(1378).خانواده و مسانل مدرسه ای کودکان،نشر آرین، چاپ سوم.
4-سیف ،علی اکبر.(1380).روشهای اندازه گیری وارزشیابی آموزشی،نشر دوران،چاپ چهارم.
5-قاسمی پویا،اقبال.(1382). راهنمای پژوهش در عمل،پژوهشکده تعلیم و تربیت،چاپ چهارم.
6-نصیریان،،شهناز.(1382). ارانه ی راهکارهای مناسب جهت کاهش افت تحصیلی دانش آموزان، انتشارات آموزش وپرورش.
7-مبینی پویا،محمد رضا.(1386. راهنمای نوشتن چکیده ی مقاله، سه شنبه،دوم بهمن 1386
8-رحیمی،عبدالکریم.(1386). عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان،چهارشنبه،نوزدهم دیماه1386
چکیده
کارشناسان آموزشی معتقدند یکی از موثّرترین عوامل در پیشرفت و ارتقاء سطح آموزشی هر منطقه ای ،حضور فعّال و موثّر اولیای دانش آموزان و هماهنگی آنان با مدرسه است .امّا تاکنون الگوی مناسب برای برقراری ارتباطی تاثیر گذار و مداوم برای مشارکت اولیاءطرّاحی نشده است واین امر موجب کم رنگ شدن نقش آنان در تحصیل و بی میلی در مشارکت و بی اعتماد ی به نظام آموزشی شده است.علی رغم راهکارهای پیش بینی شده و برنامه های پیشهادی کارشناسان آموزشی هنوز شاخص میزان مشارکت اولیاء صرفاً در کمک های مادّی سنجیده می شود . آیا هدف از مشارکت اولیاء تنها برای جلب کمک های مالی است ؟ به نظر کارشناسان تشکیل کمیته های مشورتی اولیاء و در نظر گرفتن محل خاص برای حضور مداوم و خطّ تلفن مخصوص اولیاء در جهت بهبود روابط اولیاء با مدرسه موثّر خواهد بود .بارها در کلاس درس خود مشاهده می کردم که تعدادی از دانش آموزانم به دلایل مختلفی نسبت به بقیه دچار افت تحصیلی هستندودرارزشیابی های کتبی وشفاهی دچار وضعیت ضعیفی هستند.. در بسیاری از مواقع می دیدم که شاگردانم دچارتحقیرهاوسرزنش هاوتنبیهات قرار می گرفتندوگاهی نیز گره بسته ی آنان با اتخاذ مواضع نادرست والدین یا خود من بسته تر می شد. با مشاهده ی این مساًله در کلاسم تصمیم گرفتم با پیدا کردن راه حل های مناسب وابتکاری سرنوشت آنها را تغییر دهم،در نتیجه با مطالعهً کتاب های گوناگون وتحقیقات انجام شدهً قبلی توانستم با برگزاری جلسات مداوم با اولیاوبا اجرای سه روش شامل:
1 – دادن برنامه پیشنهادی درسی
2 – رودررویی وتبادل نظر دانش آموز قوی با ضعیف
3 – تهیهً فرم نظارت خانواده بر امور درسی فرزندشان
روز به روز به فراگیری آنان روح تازه ای بخشیده و آنان را به درس و مدرسه علاقه مند کرده وآنها را موفق وشاد ببینم.
وزارت آموزش و پرورش
اداره کل آموزش و پرورش استان …
اداره آموزش و پرورش شهرستان..
عنوان اقدام پژوهی :
چگونه توانستم نقش والدین را در موفقیت تحصیلی فرزندانشان بیشتر کنم ؟
نام و نام خانوادگی مولف اول/مجری اصلی :
پست سازمانی :
رشته تحصیلی :
آخرین مدرک تحصیلی :
دوره تحصیلی :
سمت فعلی :
شماره پرسنلی :
24