تاثیر محیط بر روح انسان
کمال انسان در دنیا و آخرت است، داشتن به طور قطع یکی از اموری که زمینه ساز سعادت و بتواند در پناه آن، به تربیت جسم و جان خویش بپردازد و محیطی سالم و امن است، که انسان مهم بشر که حفظ جان است، جز با زیستن در محیط سالم و زیبا امکان اصولاً یکی از وظایف نیست. بدین سبب شرط اولیه داشتن روحی سالم، جسم سالم است و جسم سالم نیز پذیر باشد فقط زمانی حاصل می شود که انسان از محیط زیست طبیعی سالم و دلگشا بهره مند
محیط پاک و آراسته و محیط زیست طبیعی سالم تاثیر شگرفی بر روح و روان آدمی دارد. شنیدن آواز روح بخش پرندگان، ترنم لطیف، خرم، زندگی را شاداب و معطر می سازد. صفای سبز سبزه زاران، نسیم لطیف کوهستان، رقص جویباران، آهنگ دلربای چشمه ساران، دیار، همه و همه تاثیر اعجاب انگیزی بر زندگی و حیات دلنشین درختان و زیبایی شهر از تماشای چنین منظره های زیبایی احساس آرامش و نشاط کرده و انسان دارند. هر کسی در حیات خویش لمس می کند. بر عکس، آسیب رساندن به محیط زیست امنیت و آسایش، طبیعت باعث وارد آمدن صدمات و زیان های جبران ناپذیری به بشریت می شود و نابودی زندگی عرب جاهلی و تاثیر محیط جغرافیایی و امیر مومنان علی (علیه السلام) درباره نحوه: سخنی روشنگر دارد، چنانکه فرموده است طبیعی بر اخلاق رفتار انسان
– نذیر العالمین و اءمینا علی التنزیل، و ان الله بعث محمدا- صلی الله علیه و آله وسلم. دین، و فی شر دار، منیخون بین حجاره خشن، و حیات صم، اءنتم معشر العرب علی شر تاءکلون الجشب، و تسفکون دماءکم،و تقطعون اءرحامکم،الاصنام فیکم تشربون الکدر، و برانگیخت، تا مردمان را انذار؛همانا خداوند محمد (ص) را "منصوبه، و الائام بکم معصوبه . هنگام شما ای مردم عرب!بدترین آیین را کند و فرمان خدا را چنان که باید برساند. آن خزیده بودید. منزلگاهتان سنگستان ناهموار، برگزیده بودید و بدترین سرای زهردار،آبتان تیره و ناگوار، خوراکتان گلوآزار، خون یکدیگر را ریزان همنشینان گرزه مارهای،خویشاوند برده و گریزان، بتهایتان همه جا برپا و پای تا سر الوده به خطا،از بی گمتن زندگی در محیطی خشن و همراه با درگیری وجنگ، روحیه فرد را به سوی خشونت و جمود و خود محوری می کشاند، چنانکه عرب جاهلی به هیچ وجه خود را پایبند زندگی مدنی و آداب و مقررات آن به دیده بی اعتنایی و حتی قانون و مقررات نمی دید و به ریشخند می نگریست.
طبیعی عرب جاهلی را بدتری محیط امیر مومنان علی (علیه السلام) محیط جغرافیایی و محیط های سخت و بیابان های بی آب و علف و در کنار معرفی کرده است. آنان در میان سنگستان زهرشان را علاجی نیود. آب آشامیدنی آنان چنان تیره و مارهای گزنده ای می زیستند که انسان تشنه رغبتی به نوشیدن آن نداشت، مگر آنجا که بیم مرگش می بدرنگ بود که حتی این به دلیل عدم سکونت عرب های بادیه نشین در محلی خاص بود که سبب می شد رفت؛ و زندگی خود در چاهی حفر نکنند و آبی جز به اندازه نیاز فوری خود فراهم نسازند. بی ثباتی خوراکشان در روحیات و روحیه و رفتار آنان تاثیر می گذاشت. همچنین سختی و ناگواری، موجودی را می خوردند خلقیاتشان نقشی بسزا داشت. بیشتر آنان هر جنبنده و
البلد الطیب یخرج نباته باذن ربه و الذی قرآن کریم درباره اثر محیط زیست می فرماید: "و پاکیزه، گیاهش به فرمان پروردگار می روید، اما سرزمین های خبث لایخرج الا نکدا…، سرزمین از آن نمی روید بدطینت و شوره زار، جز گیاه ناچیز و بی ارزش.
جغرافیایی و طبیعی را درباره مردم "بصره" نیز امیرمومنان علی (ع) تاثیر محیط چگونه تن دادن به ناگواری های محیط جغرافیایی و طبیعی و مطرح نموده است و اینکه بر تربیت انسان تاثیر می گذارد. آن حضرت در نکوهش مردم بصره می فرمود: عوامل ناشی از آن، قریبه من الماء من السماء خفت عقولکم، و سفهت حلومکم، فاءنتم غرض ارضکم لنابل، و اکله لاکل، و فریسه الصائل
خردهایتان، اندک است و سفاهت در شما سرزمین شما به آب نزدیک است، و دور از آسمان ربایان و شکار حمله کنندگان نمایان، نشانه تیر بلایید و طعمه لقمه
در آن محیط و عدم تلاش مردمان برای پستی و آلودگی منطقه زندگی و گندیدگی آب تاثیرات خود را در اخلاقیات و روحیات مردمان به تغییر محیط جغرافیایی و طبیع خویش، علی (ع) در این باره فرموده است: بلادکم انتن بلاد جا می گذاشت. همچنین امام
فیها بذنبه، اقربها من الماء و اء بعدها من السماء؛ و بها تسعه اعشار الشر، المحتبس، الله تربه و الخارج بعفو الله
نزدیکتری به آب و دورترین شهرها به خاک شهر شما گندترین خاک است و زمین آن مغاک در آن. آن که درون شهر است زندانی گناه، و آن که آسمان؛ و نه دهم شر و فساد و نهفته، پناه برون است،عفو خدایش
ماء کم زعاق، و المقیم بین اظهرکم مرتهن اخلاقکم دقاق، و عهد کم شقاق، و دینکم نفاق، و برحمته من ربه بذنبه، و الشاخص عنکم متدارک
دورویی تان شعار است، و آبتان تلخ و. خوی شما پست است و پیمانتان دستخوش شکست کیفر گناهش گرفتار، و آن که شما را ترک گوید ناگوار. آن که میان شما به سر برد، به مشمول آمرزش پروردگار.
فاصله اصلانی
گردشگری و دیدار شگفتی های تاریخی و طبیعی
سزاوار است آدمی با هدف شناخت آفریدگار هستی و عبرت گیری از سرگذشت گذشتگان به سیر و گردش در زمین به پردازد، در آیات و روایات هم به این گونه گردشگری و فایده های معرفتی و مادی آن اشاره شده است، که در پی خواهد آمد.
پیامبران نیز به این گونه در زمین گردش می کردند که برای نمونه می توان به داستان عزَیز1 و گردشگری حضرت موسی و خضر و عیسی اشاره کرد.2
آثار گردشگری
1) بهره مندی از مواهب طبیعی: قرآن کریم می فرماید: اوست(خدایی) که زمین را برایتان رام ساخت، پس در راه ها و بلندی های آن گام بردارید و از روزیش بخورید که بازگشت همه به سوی اوست.3
2) مطالعه نظام آفرینش: در زمین گردش کنید تا ببیند خدا چگونه مردم را آفرید4
3) مطالعه تاریخ: در زمین گردش کنید تا سرانجام کسانی را که پیش از شما بودند ببینید5
در آیه دیگری می فرماید: آیا در زمین گردش نکردند تا ببینند فرجام کسانی که قبل از آنان بودند چگونه بود؟ ! آن ها نیرومندتر از اینان بودند و زمین را (برای زراعت و آبادی) بیش از **** دگرگون ساختند و آباد کردند.6
– گردشگری دینی به عنوان یک واقعیت اجتماعی و فرهنگی دارای وظایف و کار کرده های مثبت و منفی در جامعه می باشد. بازیابی روانی، آرامش روح، لذت بردن از فضای معنوی، مشاهده جلوه های مختلف آداب و رسوم زیارتی، محصولات معنوی تمایلات (عرفانی و روحانی) جلای جان، خیر و برکت، جلوگیری از هر گونه تنش سیاسی، اجتماعی، صلح پایدار، زدودن تصویر نا مناسب و غیر واقعی، پرهیز از بیگانه گرایی و احساس حقارت، کشف منابع و منافع، تحول اقتصادی و بازرگانها کسب در آمد سرشار، اشتغال زایی، شناخت فرهنگ معنوی، احیای غرور معنوی منش فرهنگ (ایرانی- اسلامی)، پاسداشت میراث فرهنگی، شناخت شیوه های زندگی، ایجاد اعتماد به نفس فرهنگی،حفظ منابع فرهنگی، همگرایی فرهنگی، بروز تبادل فرهنگی، رشد سرمایه فرهنگی تحکیم درک تفاهم ها، حفظ نظم، انسجام اجتماعی، میراث مشترک انسانی، گسترش روابط دوستانه، ارتباط و پیوند متقابل، تعامل، تعادل، ترمیم، توسعه شهر زائر و…. از مهم ترین کارکردهای مثبت این حوزه در جامعه می باشد از سویی کارایی شدن فرهنگ معنوی و دینی سطحی بودن تماس و ارتباط متقابل، وجود نابرابری و بی عدالتی اجتماعی و اقتصادی بین گردشگران و مردم محلی، انحصاری بودن احترام و حیثیت به زائران، وجود واکنش ها و عدم پذیرش زائر تخریب آثار فرهنگی، استحاله فرهنگی، تهاجم فرهنگی،…. از مهم ترین پیامدهای منفی و موانع توسعه پایدار حوزه گردشگری دینی است.
– گردشگری دینی یکی از شاخه های صنعت جهانگردی در حوزه گردشگری فرهنگی است این صنعت به لحاظ موقعیت مذهبی و زیارتی که در جوامع وجود دارد موجب توسعه فرهنگی پایدار آن جامعه خواهد شد.
– امروزه با توجه به اینکه دنیای ماشینی و فرا صنعتی تمام ساختارهای کلان و خرد حوزه زندگی اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده است افراد برای رفع آثار ناشی از فشارهای روحی و روانی عصر صنعتی نیازمند فراغت و استراحت می باشند، بر این مبنا گردشگری و سیاحت از جمله (گردشگری زیارتی و دینی) می تواند یک تجربه درون گرایانه برای بازیابی روانی و لذت بردن از فضای معنوی را برای جهانگردانی که گردشگری زیارتی را مورد تمایل و انتخاب برای سفر قرار داده اند بسیار با اهمیت باشد.
بر این اساس در دین اسلام سیاحت و سیر آفاق در برابر سیر انفس مورد اهتمام ویژه ای قرار دارد که به این مساله تاکید زیادی شده، زیرا این موضوع نقش موثری در ارتقاء رشد کمال بشری دارد.
با اندکی تامل بر آیات قرآن کریم و احادیث اسلامی به روشنی در می یابیم که با سفر کردن می توان به مطالعه آفاق و انفس و کسب علم و تجربه، خداشناسی از طریق مردم شناسی و شناخت عظمت خلقت، اعتقاد به معاد مطالعه سنت های غلط و ضد ارزش اسلامی و اخلاقی و همچنین عبرت آموزی از سرگذشت پیشینیان پرداخت7
در واقع سفر به شهرهای زیارتی و تقویت حوزه گردشگری زیارتی و دینی بیانگر این است که زیارت اماکن مقدس مهمترین بخش فعالیت های توسعه فرهنگی از طریق گردشگری دینی است و این مساله نشانگر این است که در فرهنگ اسلامی چنین سیاحتی در ارتقا معنوی بشریت مورد اهتمام ویژه قرار دارد بنابراین یکی از راه های تقویت معنویت و ایجاد ارتباط با معبود زیارت است.
زائرانی که به شهر های زیارتی سفر می کنند در اماکن مقدس از طریق زیارت نامه خواندن رازو نیاز دعا و ثنا و …. با معبود خود خلوت می کنند احساس می کنند که با خدای خود رابطه معنوی برقرار کرده اند و نزدیکتر شده اند. بر این اساس باید زیارت و زائر بودن اماکن مقدس را نوعی پیوند قلبی دانست که جهانگردان زیادی را هر ساله در هر زمان و مکانی به سوی خود می کشاند.
این پیوندها ناشی از عمق ذهنی لطافت قلب و کشش درونی استانداردی محاسبه عقلی.
گردشگری فرهنگی از طریق مذهب و زیارت امکان مقدس منجر به این شده که افراد با مذاهب و فرهنگ های متفاوت و شیوه های زندگی متفاوت آشنایی پیدا کنند و با یکدیگر پیوند خوردند.
گردشگری دینی (نتیجه گیری)
گردشگری دینی می تواند یک تجربه برای بازیابی روانی و لذت بردن از فضای معنوی را برای جهانگردان در عصر حاضر فراهم کند چنین سیاحتی در ارتفای معنوی بشریت بسیار تاثیر گذار خواهد بود از طریق گردشگری دینی ما با شیوه های زندگی مردم منطقه فارغ از تنش های سیاسی اجتماعی آشنا خواهیم شد
توریسم دینی نقش بسیار بارزی در گردشگری حلال همگرایی فرهنگی و صلح پایدار در منطقه و دنیا را ایجاد خواهد کرد این نوع گردشگری منابع و منافع کشف نشده اقتصادی بازرگانی، فرهنگی و اجتماعی زیادی را برای کشور می تواند ایجاد کند.
توسعه توریسم دینی موجب شناخت فرهنگ معنوی تحول اقتصادی و بازرگانی و کسب در آمد سرشار از اشتغال زایی و …. ….. خواهد شد.
در جامعه ایران پتانسیل زیارت و اماکن مقدس نوعی اعتماد به نفس فرهنگی و دینی را به جامعه تزریق می کند این مسئله از طریق احیای پایدار توسعه همه جانبه در منطقه باعث بروز تبادلات بین فرهنگ ها خواهد شد.
گردشگری دینی از شاخص های فرهنگی است و هدف اصلی گردشگری و فرهنگی و تماشا و مشاهده جلوه های فرهنگی یک مقصد از قبیل مراسم، رفتار ها، نمایشنامه ها، نمایشگاه مسایقات، هنرها و…. آن است در مناطق در حال توسعه اماکن مذهبی یا کار گاههای صنایع دستی از جمله جاذبه های فرهنگی برای گردشگران است.
زیارت و گردشگری دینی ریشه در بارورها و اعتقادات دینی و مذهبی گردشگران و زائران دارد. به عبارت دیگر اهداف مسافرت آنها چند منظوره با الویت زیارت است.
سفر زیارتی رفتن، رفتن به سوی مکان مقدس است در واقع زیارت به مفهوم کسی است که سفر می کند و می خواهد از جایگاهی مقدس دیدار کند این دیدار با حفظ همه ویژگی وصف ناپذیر خود در نظامی پیچیده از رمزها، آیین ها و رفتارها سازمان می یابد.
نهی دین از جامعه گریزی
امیرمومنان می فرماید: عثمان بن مظعون نزد نزد رسول خدا (ص) می آمد و عرض کرد: ای رسول خدا می خواهیم از اجتماع کناره گیریم و به سیاحت و رهبانیت در زمین بپردازیم و پیش از مشورت به شما اقدامی نکردم آن حضرت فرمود: این گونه سیاحت نکن چرا که سیاحت رهبرانی امت من در رفتن به مسجد ها است.
در اسلام به جهانگردی و گردشگری اهمیت زیادی داده شده و سفارش های زیادی در قران کریم و روایات معصومین (ع) در این خصوص وارد شده است و پیامبر (ص) رحمت الهی را همراه مسافران دانسته است در قرآن کریم بیش از نوزده آیه مطرح است که مسلمانان را به سیر و سفر امر کرده و فواید آن را تذکر می دهد و سخنان بزرگان در این باره ابواب مختلفی از کتاب های اخلاقی را به خود اختصای داده و موارد زیادی از آثار و برکات آن برشمرده است این دستور زنده ی اسلام نیز مانند سایر دستورات اسلام دارای آداب خاصی است.
قرآن کریم نیز به مواردی چون مطالعه ی آثار تاریخی اقوام عبرت از احوال گذشتگان تفکر در اسرار خلقت و ….. تاکید نموده است.
مهسا انصاری فر
مهار آب و صرفه جویی
صرفه جویی به مفهوم مصرف چیزی به شکل درست و مناسب است. این مساله برای ایجاد تعادل میان درآمد و هزینه بسیار مهم و اساسی است و در حوزه اقتصاد خانواده نیز می تواند تاثیر گذار و سرنوشت ساز باشد. با این همه صرفه جویی علاوه بر اینکه در حوزه اقتصاد شخصی معنا و مفهوم می یابد در حوزه اقتصاد عمومی نیز معنا دارد. امام خمینی (ره) بر این اساس است که مصرف زیاد و بیش از نیاز در آب و برق را نه تنها نادرست و حرام می داند بلکه آن را ضمان آور دانسته و شخص را نسبت به جامعه مدیون می شمارد.
قرآن نیز به این مساله از ابعاد مختلف پرداخته است؛ زیرا قرآن کتاب هدایت و راهنمایی آدمی به سوی کمال است و به مساله اقتصادی که ارتباط تنگاتنگی با مساله آسایش و آرامش دارد، توجه داشته و برای این که انسان در مسیر کمالی حرکت کند به مساله اقتصاد و روش های مناسب و درست کسب درآمد و هزینه های آن نیز پرداخته است. باز خوانی نگرش و تحلیل قرآن می تواند در این زمینه برای دست یابی به شیوه هایی نماید.
آب در آیات شریفه قرآن مجید موجب پیدایش تمامی موجودات عالم است در فرهنگ جوامع مختلف نیز به نوعی از قداست برخوردار است.
اساساً آنچه در مطالعات تعیین الگوی مصرف آب شرب و بهینه سازی آن مورد توجه قرار می گیرد شناسایی متغیرهای اصلی موثر بر میزان مصرف می باشد و راهکارهای ابزاری- رفتاری پیشنهاد می شود. قطعاً این راهکارها بر اساس مشخصات محلی متفاوت خواهد بود و متاثر از شرایط اقلیمی، وضعیت اقتصادی و بستر فرهنگی آن منطقه می باشد و تابع تقاضا(مصرف)آب شرب از متغیرهای نظیر تعرفه آب بهاء در آمد سرانه، تعداد روزهای گرم سال، سطح عرصه و اعیان ساختمانها، مشخصات هیدرولیکی و بهداشتی آب توزیع شونده و …. خواهد بود.
آب، یکی از عناصر تشکیل دهنده زمین است. سطح عظیمی از زمین را آب پوشانده است. همه آن چه از آن نام موجود زنده یاد می کنیم، وابسته به آب هستند و حیات و زندگی خود را از آن دارند. خداوند درباره نقش بنیادین آب در حیات و زندگی موجودات می فرماید: و جعلنا من الماء کل شیء حی؛ هر زنده ای را ما از آب قرار داده ایم.(انبیاء، آیه 30 و نیز نگاه کنید: نور، آیه 45)
در این میان نقش آب شیرین و گوارا در بقا و تداوم زندگی بشر و بسیاری از گیاهان و جانوران محسوس تر است؛ چرا که آب شور و تلخ، نمی تواند تاثیر چندانی در بقای انسان و گیهان و جانوران خشکی داشته باشد. به این معنا که بخش بزرگی از موجودات زنده ای که در خشکی زندگی می کند، بر خلاف جانوران دریای، نیازمند آب شیرین و گوارا برای ادامه حیات خود هستند. از این رو از آب شیرین و گوارا به نام رزق الهی یاد شده است. سوره بقره آیه 60
خداوند در آیات 68 تا 70 سوره واقعه از ارزشمندی آب شیرین و گوارایی که از ابرها فراهم می آید به عنوان یک نشانه خداشناسی و معادشناسی یاد می کند و انسان ها را به تدبر در این امر فراهم می خواند. در حقیقت آب شیرین و گوارایی که از ابرها می بارد، ملت الهی بر انسان است که می بایست شکر گزار آن باشد. (همان ایات) هر کسی با نگاهی به کیفیت و چگونگی دست یابی آدمی به آب شیرین و گوارا که از ابرها و چشمه سارها و چاه ها به دست می آید می تواند توجه خداوند به رزق بشر و ادامه حیات وی را دریابد ونسبت به این نعمت ها سپاسگزار خداوند باشد و بر مشیت خداوندی شکر نماید. (حجر، آیه 22، نحل، آیه 10، فرقان، آیه 48 و 49 و فاطر، آیه 12.
آب شیرین و گوارا و پاکیزه به ویژه اگر سرد و خنک باشد، مطلوب بشر است و انسان این نوع آب را دوست دارد و برای او ارزشمند است.(فاطر، آیه 12، ص، آیه 42؛ و نیز مرسلات، آیه 27) در این میان آب باران به سبب داشتن این ویژگی ها، آب مناسبی برای بشر است و لازم است تا انسان سپاسگزار بارانی باشد که این علاقه انسان را برآورده می سازد. (حجر، آیه 22، نحل، آیه 10، فرقان، آیات 48 و 49) از این رو خداوند از آب باران به عنوان آب مبارک و پر برکت یاد می کند که نیازهای بشر و دیگر موجودات را در بهترین و آسان ترین شکل تامین می کند.(اعراف، آیه 96، ق، آیه 90)
از آن جایی که درصد آب شیرین و گوارا نسبت به آب شور و تلخ بسیار اندک است. مسئله چگونگی مصرف با مصرف بهینه آن در آموزه های دستوری قرآن مطرح شده است و خداوند از انسان ها خواسته تا در مصرف بهینه و به دور از هر گونه اسراف و تبذیر آب بکوشد، به طوری که هر گونه مصرف نابجا و نادرست آب گوارا و شیرین، به معنای عمل فاسد( بقره، آیه 60) یا اسراف و زیاده روی (اعراف، آیه 31) شناخته شده و کسانی که از مصرف بهینه تجاوز می کنند به عنوان مفاسدان در زمین و انسان هایی که خداوند آنان را دوست نمی دارد، معرفی می شوند.(همان آیات)
گزارش های قرآنی بر این معنا تاکید دارد که مصرف بهینه آب به ویژه در جاهایی که کمبود آب وجود دارد، امری لازم و ضروری است. مصرف بهینه آب باید به گونه ای صورت گیرد که کمبود آب آسیبی به محیط زیست گیاهی و جانوری وارد نسازد.
از آیه 155 سوره شعراء و 27 و 28 سوره قمر به دست می آید که انسان لازم است به گونه ای آب را مصرف و سهمیه بندی کند تا جانوران و گیاهان نیز از آن بهره مند شوند. این که خداوند برای نافه صالح سهیمه ای از آب قرار داده، به معنای حق ثابتی برای جانوران و گیاهان از آب شیرین مصرفی است.
انسان ها می بایست به آب های سطحی چون آب باران، آب رودها و آب چشمه ها که در دسترس آسان بشر و شیرین و گوارا و پاک است، توجه ویژه داشته باشند و اجازه دهند تا به به هر شکلی آلوده یا اسراف شود و به درستی مصرف نشود.
اصولا آب سطحی و روان ، آب ها چشم نواز و دلپذیری هستند که جلوه های زیبای آن بشر را به وجد و سرور می آورد و افسردگی و غم را از دل ها می زداید .از این رو ،می بایست به جنبه های زیباشناختی و تاثیرات روانی آب های جاری توجه داشت و آن ها را به شکل نادرستی تغییر نداد .(حجر آیه 45؛آیات 90و 91 ؛آیات 62،46 و 66 و آیات دیگر
به هر حال ،آب مایه حیات و تداوم زندگی بشر و دیگر جانوران است و در این میان آب شیرین به ویژه برای انسان و گیاهان و موجودات خشکی بسیار مهم و حیاتی است ؛چرا که بقای اینان به آب شیرین به دور از تلخی و شوری است و برای بسیاری از آنان ،آب شیرین مطلوب می باشد .(فاطر ،آیه 12) بنابراین لازم است تا جهت بقای گیاهان و جانوران ،در مصرف و مدیریت آب تلاش کنیم و به عنوان خلیفه الهی در زمین ، نقش آبادسازی و ربوبیت خود را به درستی انجام دهیم .
نقش آب در زندگی
با نگاهی به مطالب پیشین می توان به درستی از نقش آب در زندگی آگاه شد .با این همه برای تعیین ارزش آب به ویژه آب های شیرین در زندگی موجودات زمینی، لازم است تا نگاهی دوباره به این موضوع داشته باشیم تا زمانی که از مدیریت آب و مصرف بهینه آن سخن گفته شد ، ارزش مصرف بهینه و مدیریت آب به خوبی معلوم شود .
بی گمان آب ، مهم ترین نقش آبادانی زمین ایفا می کند ؛زیرا در عمران و آبادانی زمین همین بس که اگر هر جا آب یافت شد ؛ زندگی و حیات معنا می یابد .از این رو آبادی و اجتماعات بشری را به آب مرتبط دانسته اند و با نگاهی به جوامع بشری بلکه جانوری و گیاهی می توان دریافت که آب یافت شد ،زندگی و حیات معنا یافت و اجتماعات انسانی ،جانوری و گیاهی شکل گرفت .
خداوند نیز در آیات بسیاری از جمله آیات 22 و 164 سوره بقره و 99 سوره انعام و 57 سوره اعراف از نقش آب در آبادانی زمین سخن به میان آورده و در آیه 6 سوره انعام به صراحت اعلام می کند که آب به ویژه آب های باران که گوارا وشیرین است با ایجاد رودها و نهرها و برکه ها ،عامل اساسی در شکل گیری شهرها و تمدن های بشری بوده است .
آب افزون بر این که بهداشت و نظافت ظاهری و جسمی بشر را سبب می شود (بقره ،آیه 222؛فرقان ،آیه 48)، همچنین آرامش روحی و روانی بشر را تامین می کند .انفاق ،آیه 11
آب ،مهم ترین ،عامل قدرت و فزونی آن است (انعام آیه 6؛هود،آیه 52) آب این نقش را از طرقمختلف ایفا می کند .از جمله این که موجب افزایش محصولات و فرآورده های غذایی،افزایش جمعیت و ثروت جوامع بشری می شود و این گونه به جوامع قدرت می بخشد .
بی گمان به همان اندازه که انسان با آب ارتباط دارد ،گیاه و جانور نیز به آب وابسته است ؛ زیرا مایه حیات و بقای آنان است .در این میان افزایش بارندگی ، به معنای افزایش گیاه و تنوع در سطح زمین است و آب نقش بی بدیلی را در این زمینه ایفا می کند .از این رو بارها خداوند در آیاتی از جمله 265 سوره بقره و 99 سوره انعام و 4 سوره رعد،از نقش آب در پیدایش سبزه و گیاه و باغ و بوستان سخن به میان می آورد .
از نظر قرآن ، انسان و جانوران وابسته به گیاهان هستند و از حبوبات (انعام ،آیه 99؛تباء آیات 14و 15 )فدانه های روغنی (مومنون ،آیات 19و18 )میوه ها (نحل ،آیات 10و 11) و برگ و چیزهای دیگر آن استفاده می کنند .افزون بر این که جانوران از علوفه و دانه ها و میوه های گیاهان استفاده کرده و انسان نیز از گوشت و شیر و پوست و دیگر و دیگر فرآورده های جانوری سود می برد و تغذیه می کند .این گونه است که ارتباط تنگانگی میان انسان با گیاهان و نیز جانوران ایجاد می شود .
خداوند در آیاتی از جمله آیه 24 سوره یونس و10 سوره نحل ، از نقش اساسی آب در دامداری و تامین علوفه دام سخن به میان می آورد و یادآور می شود که چگونه این افزایش دام و دامداری در رشد تغذیه و سلامت آن برای انسان نقش ایفا می کند و موجبات ثروت و قدرت بشر می گردد .
به سخن دیگر ، آب افزون بر این که موجبات زیبایی طبیعت با افزایش گیاهان و رونق کشاورزی می شود ، موجب افزایش دام و در نتیجه ثروت و قدرت جوامع بشری نیز می شود .(یونس ،آیه 24؛انعام ،آیه 99 ؛حج،آیه 5 و آیات دیگر.
بنابراین ، نمی توان از نقش آب های شیرین و گوارایی که از طریق باران، چشمه سارها،چاه ها و رودها به دست می آید، در زندگی بشر غافل شد. هرگونه غفلت از این مهم به معنای کاهش ثروت و قدرت بشر و بازماندن از قافله رشد و شکوفایی تمدنی است.از این رو ،لازم است تا آب هر چند که فراوان باشد ،مدیریت شود،چه رسد که با کمبود جدی آبهای شیرین در سطح جهان مواجه هستیم و هرگونه اخلال و اختلال و فساد آبهای شیرین و گوارا به معنای افساد در زمین و محیط زیست تلقی می شود و می بایست از آن پرهیز کرد .
مدیریت آب و مصرف بهینه
با توجه به ارزشمندی و جایگاه ویژه و اختصاصی آب بویژه شیرین آن ،لازم است تا همگان بسیج شوند و در مصرف درست و بهینه آب بکوشند و مصرف آن را مدیریت نمایند تا همه بخش های گیاهی ،جانوری و انسانی به درستی و متناسب به نیاز ،از آب مطلوب و گوارا بهره مند شوند .
آیات قرآنی ؛بر مدیریت صحیح آن تاکید دارند و از انسان ها خواسته شده تا ضمن حفاظت بر منابع آبی و پرهیز از آلودگی آن ، در مصرف درست وبهینه آب کوشا باشند و لذا از هرگونه اسراف و تبذیر آب پرهیز داده شده است و کسانی که به آلوده سازی آب اقدام می کنند و یا مصرف نادرست و اسراف گونه ای را در پیش می گیرند به عنوان انسان های فاسد شناسایی شده و از جرگه انسانهای محبوب خداوند خارج شده و جزو انسان های مبعوض قرار می گیرند .
این که شخص به عنوان فاسد بلکه مفسد در زمین شناخته شود و مورد خشم و غضب خداوند قرار گیرد ،به معنای آن است که گامی بر خلاف فلفسه و اهداف آفرینش برداشته و فرصت های بسیاری از دیگران سلب کرده و می بایست به سبب این ظلم و ستم بزرگ به خود و دیگران ،مجازات شود .(بقره،آیه 60،آیه 31
برای این که همگان از گیاهان و جانوران و انسانها از آب به مقدار نیاز بهره مند شوند ،لازم است تا انسان به حکم وظیفه آبادانی و عمران زمین (هود ،آیه 6) و نیز به حکم خلافت الهی بر موجودات جهان (بقره آیه 30) در شرایط عادی در مصرف به جا و درست آن بکوشد و در آبها افساد و فساد نکرده و آن را آلوده نسازد .همچنین در شرایط غیر طبیعی و دوره کمبودها و خشکسالی ها با بیمه سهمیه بندی ،همه موجودات را از دسترسی به آب سالم و گوارا بهره مند سازد .از این رو هرگونه تجاوز به سهمیه بندی از سوی انسان به عنوان ظلم شناخته و تفسیر شده و به طور طبیعی مجازاتی در دنیا و آخرت بر این گونه رفتارهای ستمگرانه تعیین شده است .(بقره ،آیه 60)
از روش های مدیریت آب به ویژه آب های سطحی و باران ها و سیلاب ،ایجاد سد است .خداوند در ایاتی به نقش سدسازی در مدیریت آب و رشد و شکوفایی اقتصادی و دست یابی به تمدن های قدرت مند و ثروت اشاره می کند .به عنوان نمونه سد مارب در یمن و دوره حکومت سبانیان اشاره کرده و می فرماید که این سد موجب افزایشثروت و قدرت جامعه شد و قدرت جامعه شد ولی به سبب کفر آنان ، خداوند این سد را خراب کرد که به تبع ویرانی این سد ،جامعه از رشد و شکوفایی باز ماند و از تمدن ساقط شد .
هر چند که سد سازی از سوی ذوالقرنین برای جلوگیری از اقوام یاجوج و ماجوج بود، ولی از این اشارات قرآنی می توان این معنا را به دست آورد که سدهایی که ساخته می شود ،باید سدهای با استحکام باشد تا در برابر امواج یاجوج و ماموج بود ، ولی از این اشارات قرآنی می توان این معنا را به دست آورد که سدهایی که ساخته می شود ، باید سدهای با استحکام باشد تا در برابر امواج خروشان سیلاب ها یا اقوام مقاومت کند .سدی که ذوالقرنین ساخت ، از اهن و مس گداخته بود که استحکام زیادی داشت .بنابراین ، توجه به استحکام و مقاومت بالای سد در سد سازی برای مهار سیلاب ها و آب های باران و رودها ضروری است .(کهف ،آیه 94 تا 97
درباره سد مارب نیز گفته شده که از استحکام خوبی برخوردار بود .سد مارب به وسیله "سبابن یشجب بن یعرب" بنیان نهاده شد ،گرچه اجل به او مهلت نداد تا اتمام آن را ببیند .سپس پادشاهان حمیر،کار آن را به پایان رساندند .گویند این سد بین کوه های آن ناحیه (در بین سه کوه ) بر پا شده بود و تمامی سیلاب های منطقه را مهار و ذخیره سازی می نمود (تاریخ ابن خلدون ،ج1،ص346) مفسران ،آیه 16 سبا را – که باغهای سبا به وسیله سیل عرم نابود شد-درباره آب همین سد دانسته اند که پس از شکسته شدن و جریان آب ، موجب نابودی باغها و انقراض قوم سبا و تمدن عظیم انان در یمن شد (تفسیر التحریر و التنویر ؛ج22،جزء26،ص170-169
مدیریت اب به معنای تغییر در محیط زیست و افزایش اکسیژن و خنک کردن محیط و بوم زیست ،افزایش گیاهان و جانوران تغییرات آب و هوا به سمت اعتدال (بقره آیات 164و نور آیه 45 و انبیاء آیه 30) است ،زیرا هر جنبده ای از آب پدید می اید (نور آیه 45) و زنده شدن موجودات ، از آب (انبیاء آیه 30) است و اگر آب در جایی فراهم اید به ویژه آب شیرین باران که دارای خواص بسیاری خصوصاً در پرورش دام و گیاه است ، هم ،افزایش گیاهان را سبب می شود و هم تعدیل آب وهوا را موجب می شود .
قوم سبا با مدیریت آب توانسته بودند کویری را به گلستان تبدیل کنند ، ولی همین که سد از میان رفت و سیل خروشان سد ، گیاهان و جانوران و انسان های پیرامونش را به هلاکت کشاند ، پس از ان هرگز ان سرزمین رنگ آبادی و آبادانی و تمدن پیشین را ندید و تجربه دوباره ای نکرد .
نکته ای که خداوند در مدیریت آب به آن توجه می دهد، مسئله سهمیه بندی آب به ویژه در خشکسالی و مناطقی است که همواره با کمبود آب مواجه هستند .در سهمیه بندی آب می بایست به گونه ای عمل شود تا همه موجودات از گیاهان و جانوران و انسان به مقدار مناسب و مورد نیاز از آب بهره مند شوند .بنابراین، در مدیریت آب تنها اموری چون گردآوری ، نگه داری و حفظ آن مطرح نیست ، بلکه سهمیه بندی به مقدار مورد نیاز نیز مورد توجه قرار می گیرد .بر اساس ،هرگونه روش های علمی که بتواند مصرف را مدیریت نماید و به مقدار مورد نیاز بر اساس سهمیه مناسب در اختیار هر بخش قرار می گیرد .بر اساس ، هرگونه روش های علمی که بتواند مصرف را مدیریت نماید و به مقدار مورد نیاز بر اساس سهمیه مناسب در اختیار هر بخش از کشاورزی ،دامداری ، بهداشت و تغذیه ،به درستی سهمیه بندی نشده است .با آن که ایران در منطقه کم باران جغرافیایی قرار دارد .ولی حجم عظیم آب های شیرین که در این مناطق جغرافیایی جریان دارد ،به گونه ای است که در طول تاریخ ،بزرگترین تمدن های بشری را پدید آورده است .
از آن جایی که بخش کشاورزی به طور نادرست از آب استفاده می کند ،بخش اعظم آب های شیرین و گوارای ایران هدر می رود بی آنکه مقدار افزوده کشاورزی چشم گیر باشد .این در حالی است که با بهینه سازی مصرف و سهمیه بندی آن از طریق آبیاری قطره ای و مانند آن می توان نه تنها سطح زیر کشت را افزایش داد ، بلکه ثروت و قدرت ایران را با همین مقدار آب چنان بالا برد که تمدن اقتصادی شکوفایی را در جهان دوباره شاهد باشیم .این گونه عمل کنیم و اجازه ندهیم تا این ثروت خدادادی اسراف شود و یا به افساد کشیده شود .
اهمیت درخت و درختکاری
یکی از زیبایهای دین مبین اسلام ،کامل بودن آن است.به تعبیر دیگر ،در این دین هیچ چیز ارزشمندی نادیده گرفته نشده و از قلم نیفتاده و هر چیز به میزان اهمیت آن مورد امر یا نهی قرار گرفته است .
یکی از نعمت های الهی که در قرآن کریم بسیار برآن تاکید شده است، درخت است.گرچه در نظر نخست، درخت، موضوع قابل توجه و دقت نظری نیست که یک دین جاویدان در عصر جاهلیت بر اهمیت آن تاکید ورزد، اما دقت فزون تر نشان می دهد که این نعمت الهی، یکی از زیباترین مظاهر خلقت و جلوه ای از تجلیلات آفریدگار عالم است. درخت از گرانبهاترین آفریده های خداوند دانا برای انسان است و به دلیل نقش حیاتی که در زندگی تمامی موجودات زنده به خصوص انسان ها دارا می باشد در اسلام مورد توجه خاص قرار گرفته است .
درخت نماد ابادانی و شاخص سرسبزی و خرمی، و مظهر زندگی، و باعث لطافت هوا و موجب آسایش و رفاه انسان و صفا و پاکی طبیعت می باشد. به همین خاطر یکی از مواهب و نعمتهای خداوند در آخرت و یکی از ویژگیهای بهشت و رضوان حق تعالی که در آیات کریمه و روایاتد شریفه بارها به آن اشاره شده است، درخت می باشد." و بشر الذین امنوا و عملوا الصالحات ان لهم جناف تجری من تحتها النهار کلما رزقوا منها من ثمره رزقا قالوا هذا الذی رزقنا من قبل و اتوا به متشابها و الهم فیها ازواج مطهره و هم فیها خالدون. به کسانی که ایمان آورده اند، و کارهای شایسته انجام داده اند، بشارت ده که باغهایی از بهشت برای آنها است که نهرها از زیر درختانش جاری است. هر زمان که میوه ای از آن، به آنان داده می شود، می گویند: این همان است که قبلا به ما روزی داده شده بود، اولی اینها چقدر از انها بهتر و عالی تر است. و میوه هایی که برای آنها آورده می شود، همه (از نظر خوبی و زیبایی) یکسان اند. و برای آنان همسرانی پاک و پاکیزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.
تاثیر درختان بر جسم و جان
گیاهان ودرختان، سهمی به سزا ونقشی مهم در زندگی بشر دارند. تلطیف هوا، تعادل دمای محیط، حفاظت از خاک و تامین بخشی از مواد غذایی مورد نیاز انسان، اندکی از سودمندیهای فراوان آنها است. اسلام مردمان را به تماشای گیاهان سرسبز و نگاه به مناظر جذاب انها دعوت کرده است. چنان که در فرموده های معصومین علیهم السلام از تاثیر مثبت گیاهان بر جسم و جان آدمی آثار بسیاری به ما رسیده است.
امام صادق علیه السلام به مفضل می فرماید: "…. مع ما فی النبات من التلدذ بحسن منظره و نصارته التی لا یعد لها شیء من مناظر العالم و ملاهیه" نگریستن به گلهای رنگارنگ و درختان سرسبز و خرم، چنان لذتی به آدمی می بخشد که هیچ لذتی را با آن برابر نمی توان کرد.
از امام کاظم علیه السلام نیز نقل شده است که فرمود: " ثلاث یجلین البصره النظر الی الخضره و النظر الی الماء الجاری و النظر الی الوجه الحسن" سه چیز، چشم را جلا می بخشد (و بر روشنایی آن می افزاید). نگریستن یه گیاهان خرم و سرسبز، نگاه به آب جاری، و نظاره کردن صورت زیبا.
از مرور روایات، چنین نتیجه می گیریم که هرگاه آدمی، به تماشای خرمی گیاهان و درختان سرسبز می نشیند، غرق در سرو و لذت می شود؛ روانوی آرام می گیرد و جانش به تازگی و طراوت می گراید. تماشای آنها لذت بخش و شادی آفرین است.
فواید درختان
محققین درخت را از نظر سلامت فردی، اجتماعی و … دارای فواید بی شماری می دانند.
1-ایجاد سلامتی و آسایش : به گفته محققین ، تاثیرات فیزیولوژیکی درختان در محیطهای شهری ، بسیار حائز اهمیت می باشد .درختان در سلامتی و آسایش ساکنان شهرها سهم بزرگی دارند ؛ زیرا با جذب گازهای سمی از جمله و ساخت اکسیژن – که یکی از اساسی ترین نیازهای حیات انسان و حیوان است – باعث دوام حیات انسان و (5)گاز کربنیک ،حیوان می شوند .
2-بهبود کیفیت آب و خاک هوا : درختان موجب بازگشت آب به چرخه طبیعت شده و کیفیت خاک را بهبود می بخشد و قابلیت جذب مقادیر زیادی گرد و غبار را از اتمسفر دارا می باشند .درختان همیشه سبز،قادرند گرد و غبار و سایر آلودگی های موجود در هوا را بر روی سطح برگ خود جذب کنند ،شستشوی این مواد در اثر بارنگی ،به همراه خار و خاشاک و برگ (5) . درختان در فصل پاییز موجب افزایش حاصل خیزی خاک در دراز مدت می شود .طبق بررسی های دانشمندان روسیه برخی درختان از خود موادی در هوا پخش می کنند که باعث از بین رفتن بسیاری از … باکتری ها و قارچی های تک سلولی و برخی از حشرات مضر می شود .
– استفاده از میوه درختان ، افزون بر آنچه گفته شد ، میوه بسیاری از درختان مورد استفاده انسان و حیوانات است ؛ به طوری که می تواند در سلامت تغذیه انسان و تامین ویتامین های مورد نیاز آدمی تاثیر به سزایی داشته باشد .در فواید گیاه و گیاه خواری ، در متون دینی و طبی ، توصیه های زیادی شده و امروزه ثابت شده است که انسان اولیه از میوه درختان ، گذران زندگی می کرده است .
اهمیت کاشت درخت
از ابتدای اسلام ، بزرگان دین بر کاشت درخت سفارش کرده و فضیلت بسیاری برای آن بیان داشته اند – پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در اهمیت درخت و درختکاری می فرماید: " ان قامت الساعه و فی ید احدکم الفسیله فان استطاع ان لا تقوم الساعه حتی یغرسها فلیغرسها" اگر قیامت بر پا شد و در دست یکی از شما نهالی بود، اگر کمی پیش از قیامت آن را بکارد، باید بکارد.
این روایت، نشانگر تاکید و توصیه اولیاء عظیم الشان اسلام علیهم السلام به اهمیت درخت و درختکاری است. گرچه متاسفانه با پیشرفت تکنولوژی، تخریب جنگلها و نابودی درختان علی رغم اهمیت و نقش عظیمی که در زندگی انسان و حیوان و طبیعت دارد، رو به افزایش است، اما جای خوشبختی است که بشر امروز به این عمل زشت خود اذعان و اقرار دارد و سازمانهایی را برای حفظ و حراست و گسترش پارکها و ازدیاد درختان به وجود آورده است.
در میان سخنان معصومیان علیهم السلام درباره کاشت درخت، به توصیه هایی بر می خوریم که قابل دقت و در خور توجه است.
درخت دارای محصول
گرچه درخت سبز به خودی خود دارای فواید بسیار می باشد، اما بزرگان دین بر کاشت درخت دارای محصول، تاکید بیش تری نموده اند. در اکثر آیات و روایات نیز از درختانی سخن به میان آمده است که دارای میوه می باشند. چنان که در قرآن، از و…. سخن به میان آمده است. زیتون، انگور، درختان انار، خرما.
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: " من عرس عرساً فاثمر اعطاه الله من الاجر قدرما یخرج من الثمره. هر کس درختی بنشاند و به ثمر بنشیند، خدا به اندازه ای که میوه از آن فراهم آید به او پاداش می دهد.
نقل است که روزی انوشیروان از روستایی عبور می کرد. پیرمردی را دید که نهال گردو می نشاند. انوشیروان گفت: " ای پیر زمانه درخت نشاندن تو گذشته؛ زیرا تو پیرمرد ناتوانی و درخت گردو دیر بار می دهد." پیرمرد گفت: " کسانی که پیش از ما بودند، درخت نشاندند، ما خوردیم، ما هم می نشانیم، بعد از ما می خورند.
به یک عمر در کشت زار جهان
نخوردیم جزء کشته دیگران
کنونم مکافات را کار بند
بکاریم تا دیگران بر خورند
انوشیروان، او را آفرین گفت وکیسه زری به او داد. پیرمرد گفت: "دیگران درخت می نشانند و چند سالی زحمت می کشند تا درختشان به بار بنشیند و حاصل بدهد، درخت من چه زود به بار نشست و حاصل داد."
انوشیروان که از این جمله خوشش آمده بود، کیسه زر دیگری به او داد و از آنجا گذر کرد.
چه زیباست که این مسئله به عنوان یک سنت ترویج گردد و برای کاشت نهالهای جدید در پارکها و خیابانها، از درختان دارای محصول و متناسب با خاک آن منطقه استفاده شود تا علاوه بر فرایند ذاتی درخت، مردم از محصولات آن نیز استفاده کنند.
آب دادن به درخت
مسلم است که کاشت درخت، بدون آبیاری فایده و ثمری ندارد. به تعبیر دیگر، کسانی که بر اساس دستور اسلام اقدام به کاشت درخت می کنند. اما در رسیدگی و آبیاری آن کوتاهی می نمایند و موجب خشک و بلا استفاده شدن آن می شوند، نباید انتظار ثوابی را که اولیای دین علیهم السلام بر آن تصریح نموده اند، داشته باشند. امام صادق علیه السلام می فرماید: "خلق له الشجر فکلف غرسها و سقبها و القیام علیها" درخت برای او (انسان) آفریده شده است، و او مکلف است که آن را در زمین بنشاند و آب دهد و به آن رسیدگب کن.
همان گونه که از سخن حضرت بر می آید، و حفاظت از درختان، مخصوص افراد نیست و وظیفه ای است انسانی که هر جا درخت تشنه ای مشاهده کرد، در آب دادن آن کوتاهی نکند، مگر آنکه آن درخت، درون ملک خصوصی کسی باشد که مسلماً حضور در آن ملک، نیاز به اجازه صاحب آن خواهد داشت.
حفظ و نگهداری از درختان
برخی بر این باورند که حفظ درختان تنها بر عهده صاحبان آن است و اگر درختی، صاحب مشخصی نداشت و یا جزء مراتع و جنگلها بود، هر نوع کاری را می توان با آن نمود. متاسفانه چنین افرادی نه تنها به خود اجازه بریدن درختان جنگلی را می دهند و از چوب آن درخت در جهت منافع خود استفاده می کنند، بلکه با خوشحالی از چنین اقدامی، زمینهای آن را که جزء منابع طبیعی و سرمایه ملی و یا بهتر بگوییم سرمایه جهانی است. برای کشت و زرع و گاه ساختمان سازی استفاده می نمایند. برخی دیگر نیز جنگل را مکانی متعلق به خود دانسته و علاوه بر آنکه شاخه های سبز درختان را برای دقایقی تفریح، می کَنند و برای افروختن آتش استفاده می کنند. بدون هیچ گونه احساس مسئولیت، آتش افروخته را رها می کنند و این بی مسئولیتی عامل آتش سوزی در جنگل ونابودی ده ها و صدها هکتار از درختانی می شود که نه تنها برای انسانهای فعلی، بلکه میراثی برای نسلهای آینده نیز می باشد.
اسلام شدیداً با چنین طرز تفکری – که متاسفانه در زمان فعلی رواج بیش تری یافته است- مبارزه کرد و از
قرن پیش که سخنی از دود ماشینها و کارخانجات و اهمیت حفظ محیط زیست و غیره نبوده است. بر حفظ درختان تاکید فراوان نموده و آن را تکلیفی بر عهده همگان دانسته است.
امیر المومنین علیه السلام در وصیتی که نسبت به اموال شخصی خود دارد، می فرماید: " هذا ما امر به عبد الله علی بن ابی طالب امیرالمومنین فی ماله ابتغاء وجه الله لیولجه به الجنه و یعطیعه به الامنه…. و یشرط علی الذی یجعله الیه ان بترک المال علی اصوله و ینفق من ثمره حیث امر به… و الا یبیع من اولاد تخیل هذه القری ودیه حتی تشکل ارضها غراسا؛ این دستوری است که بنده خدا علی ابن ابی طالب، امیر مومنان نسبت به اموال شخصی خود، برای خشنودی خدا داده است، تا خداوند به واسطه آن او را وارد بهشت کرده، و آسوده اش گرداند….. و با کسی که این اموال در دست او است شرط می کنم که اصل مال را حفظ کرده، تنها از میوه و درآمدش بخورند و انفاق کنند،… و هرگز نهالهای درخت خرما را نفروشند، تا همه این سرزمین (یکپارچه) زیر درختان خرما قرار گیرد که راه یافتن در آن دشوار باشد."
شاید علت این امر آن باشد که درخت، نعمتی الهی که چند روزی در دست ما به امانت سپرده شده است و چنان که گذشتگان، آن را برای ما حفظ و نگهداری نموده اند، ما نیز مکلفیم در حفظ آن بکوشیم.
درختکاری، صدقه جاریه
دین مبین اسلام برای آنکه اهمیت درختکاری را برای مسلمانان صدر اسلام و پس از آن، ملموس تر بیان نماید، کاشت درخت قابل محصول را نوعی صدقه معرفی می نماید. شاید این عنایت شرع مقدس اسلام از آن جهت است که همانند صدقات مالی، کاشت درخت و نیز حفاظت و نگهداری از آن، به صورت یک برنامه همیشگی در زندگی مسلمانان جاری باشد و مسلمانان این برنامه را جزئی از برنامه های خود تلقی نمایند و از آن غافل نگردند. رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: " ما من مسلم یفرس غرسا او یزرع زرعاً فیا کل منه انسان او طبر او بهیمه الا کانت له به صدقه؛ هیچ مسلمانی نیست که درختی را در زمین بنشاند یا زراعتی را کشت کند، و انسان یا پرنده یا چرنده ای از آن بخورد، مگر اینکه برای او صدقه ای محسوب شود"
طبق سخنان پیشوایان دین، وقف نیز نوعی صدقه جاریه است. به همین علت معصومان علیهم السلام به پیروان خویش تعلیم نموده اند تا با وقف درختان این صدقه را ابدی نمایند.
امام باقر علیه السلام نقل می فرماید که حضرت زهرا سلام الله علیها برای هفت باغی که داشت وقف نامه نوشت و تولیت آن را به حضرت علی علیه السلام و سپس امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام و نسلی بعد از نسلی سپرد و مقداد و زمین را نیز برای این امر شاهد گرفت.
بارها براین نکته تاکید شده است که در گذشته، با وقف حتی یک درخت، برای حضور نوجوانان جذابیت ایجاد می کرده اند. هم اکنون نیز می توان درخت یا درختانی را وقف مسجد نمود تا مسجدیها از میوه های آن استفاده کنند یا از درآمد آن برای جوانان و نوجوانان مسجدی ایجاد انگیزه و تنوع نمود.
اهمیت و کارکردهای مهم فضای سبز شهری
امروزه مفهوم شهرها بدون فضای سبز موثر در اشکال گوناگون آن دیگر قابل تصور نیست. پیامدهای توسعه شهری و پیچیدگی های معضلات زیست محیطی آنها موجودیت فضای سبز و گسترش آن برای همیشه اجتناب ناپذیر کرده اند. شهرها به عنوان کانون های تمرکز فعالیت و زندگی انسان ها برای اینکه بتوانند پایداری خود را تضمین کنند چاره پیکره یگانه شهرها در متابولیسم آنها نقش اساسی دارند که کمبود آنها می تواند اختلالات جدی در شهرها تعریف اغراق آمیزی از کارکرد آن نیست بلکه این شبیه بیان کننده حداقل کارکرد آن در مفهوم اکولوژیک شهرها به شمار میرود.
این فضاها هم از دیدگاه تامین نیازهای زیست محیطی شهرنشینان و هم از نظر تامین فضاهای فراغتی و بستر ارتباط و تعامل اجتماعی آن جایگاهی در خور اهمیت دارد. در اینجا به مهمترین کارکرد های فضا های سبز در شهر ها اشاره می شود.
1. کارکرد تفریحی: پارک ها بهترین محل برای آرامش و رفع خستگی هستند. امروزه کارکرد تفریحی پارک ها و فضای سبز جایگزین از کارکردهای تفریحی خانواده روابط همسایگی و محلی، بازار و …. شده است.
2. کارکرد بهداشتی: پارک ها و فضای سبز را می توان در زمره مراکز تامین کننده بهداشت و جان و روان افراد دانست. نقش گسترده فضای سبز در تمرکز اعصاب بر کسی پوشیده است.
3. کارکرد ارتباطی: پارکها زمینه ساز روابط نانوشته سازمان یافته ای هستند که با توجه به نیازهای اقشار مختلف اجتماعی شکل می گیرد و دوام می یابد.
4. کارکرد آموزشی: بازی و سرگرمی در آموزش و پرورش جسم و ذهن کودکان سهم موثری دارد. پارکها هر چند وسایل بازی اندکی دارند، زمینه کسب مهارت و خلاقیت را برای کودکان فراهم می سازند.
5. کارکرد خرید و فروش: به رغم اینکه پارکها جایگاه گردش و آرامش هستند به دلیل حضور گسترده مردم در آنها جای مناسب و پر رونقی برای عرضه کالاهای مختلف مورد نیاز گردشگران هستند.
عملکرد های فضای سبز را می توان به چهار دسته کلی تقسیم کرد.
1. فضای سبز عمومی: اینها فضاهای سبز شهری و پارکها هستند که عملکرد های اجتماعی دارند. این فضاها برای عموم در گذراندن اوقات فراغت تفریح گردهمایی های اجتماعی و فرهنگی مورد استفاده قرار می گیرد.
2. فضای سبز نیمه نیمه: این فضاها نسبت به فضاهای عمومی محدودترند. مانند محوطه های باز بیمارستان ها، ادارات دولت و نظایر آن می باشند.
3. فضای سبز معابر وخیابان ها: از جمله فضاهای سبز شهری اند به طور معمول درختکاری حاشیه باریکی ازحد فاصل پیاده رو و سواره را تشکیل می دهد.
4. فضای سبز خصوصی: شامل کلیه فضاها از جمله باغچه ها و باغهای موجود در شهر است که استفاده آن محدود به مالکان آن می باشد.
کیفیت زندگی شهری
منظور از کیفیت زندگی توجه به شاخصهای اجتماعی فرهنگی، اقتصادی و محیطی روانی است… در رو وجه عینی(کمی) ذهنی(کیفی) در روند برنامه ریزی شهری است. مثل شرایط تحصیل بهتر کیفیت دسترسی کیفیت مسکن کیفیت فضاهای گذران اوقات فراغت ایجاد فرصت هایی برای کنش متقابل اجتماعی و فرصت های اجتماعی(اشتغال رفاه مشارکت اجتماعی و….) جوهره اصلی کیفیت زندگی شهری تامین نیازهای روانی وعاطفی و اجتماعی شهروندان( مثل نیاز به امنیت زیبایی، آرامش خاطر تعلق اجتماعی شادی و تفریح و…. ناقص خواهد بود. کیفیت زندگی شهری در برگیرنده ابعاد روانی است که شاخص هایی همچون رضایت و شادی و امنیت ا در بر میگیرد. لذا از این منظر آن را رضایت اجتماعی نیز می نامند. و بر اساس آن با شاخص های دسترسی به فرصت های اجتماعی مثل شغل، ثروت و اوقات فراغت توجه می شود برخی این واژه را مترادف با رفاه و عده ای دیگر آن را بیانی از رفاه می دانند. که با میزان کالاهای عمومی و نحوه توضیع آن ها مشخص می شود. یکی از معیارهای ارزیابی کیفیت زندگی شهری در شهر ها فضای باز و سبز عمومی می باشد که از زیر معیارهای اصلی شاخص اجتماعی کیفیت زندگی می باشد.
نقش فضای سبز در کیفیت زندگی شهری
امروزه نقش و اهمیت فضاهای باز و سبز در محیط زیست و کیفیت زندگی مجتمع های زیستی به طور چشمگیری رو به افزایش است. به همین جهت، در اکثر کشورها، فضای باز و سبز جزء لاینفک تصمیمات برنامه ریزی کاربردی زمین به شمار می آیند. (به طور کلی بازدهی فضاهای سبز شهری در سه گروه بازدهی اکولوژیک و محیط زیستی، بازدهی کالبدی- شهرسازی و بازدهی اجتماعی- روانی قابل تقسیم بندی می باشد. در بررسی اثرات روانی- اجتماعی فضای سبز باید گفت که انسان، در هر شرایطی روزانه به چند ساعت فضای ساکت و آرام نیاز دارد. که فضای سبز در شهرها، کارکرد زیست محیطی آنهاست که شهرها را به عنوان زیست محیطی آنهاست که شهرها را به عنوان محیط زیست جامعه انسانی معنی دار کرده است و با آثار سوء گسترش صنعت و کاربردی نادرست تکنولوژی مقابله کرده، سبب افزایش کیفیت زیستی شهرها می شود. همچنین به عنوان یکی از مباحث مهم و کاربردی در دیگر کشورها تبدیل شده است به طوری که هر ساله مساحت زیادی از زمینهای شهری آنها به این کاربری بسیار مهم اختصاص داده می شود. منظور از بازدهی اکولوژیکی نیز زیباسازی بخش های شهری، کاهش دمای محیط، تولید اکسیژن افزایش نفوذپذیری خاک در مقابل انواع بارش و مانند اینها می باشد. در یک تقسیم بندی کلی می توان آثار اجتماعی ناشی از ایجاد و گسترش فضای سبز شهر را به صورت زیر ارائه کرد:
1. آثار جامعه شناختی
2. آثار فرهنگی
3. آثار روانشناختی(روحی روانی) با نظر به مطالب ارائه شده به معرفی آثار مطلوب و نامطلوب فضاهای سبزی از مناظر جامعه شناختی، فرهنگی و روانشناختی بر روی شهروندان می پردازیم.
اثرات روحی و روانی فضای سبز بر کیفیت زندگی شهری
فطرت انسان به گو نه های آفریده شده است که توانایی های بسیاری دارد و این توانایی ها بدون ارتباط با زیبایی های طبیعی که در زندگی شهری که همان فضاهای سبز می باشند به افسردگی و خمودی می گراید و بالطبع در پرتو بهره مندی از فضای سبز خلاقیت های انسان شکوفه می گردد. و انسان راه تکامل را در زندگی خود می پیماید. اگرچه بشتر شهرواندان مقیم شهر از مزایا و تاثیرات غیر مستقیم فضاهای سبز بر زندگی خود آگاه نیستند اما این تاثیر و کنش متقابل میان برخورداری از فضای سبز و عدم برخورداری از آن بر زندگی آن ها توسط پژوهش های گوناگونی به اثبات رسیده می باشد. به عنوان مثال در میان نوشته های علما و احادیث و قرآن کریم نیز به این موضوع اشاره شده است و مجموعه آیات و احادیث چنین به دست می اید که:
1. نگاه به فضای سبز غم های انسان را نمی زداید. به او آرامش بخشیده و او را شاد و خوشحال می کند.
2. بهره مندی از فضای سبز حالت یاس و نومیدی را از انسان دور کرده و شور و امیدی در او ایجاد و یا تقویت می کند.
3. فضای سبز تاثیری قابل توجه در درمان بیماری های روحی و روانی دارد به طوری که این مشکلات با نگاه کردن به فضا و مناظر سرسبز و قدم زدن ونفس کشیدن در فضای سبز از میان می رود.
4. ارتباط با فضای سبز موجب نشاط و موجد انگیزه برای حرکت به سوی تعالی و تکامل است.
آثار بهداشت محیط
وضعیت سلامت و بهداشت هر فرد، هر جامعه، هر ملت، با تاثیر متقابل و تلفیق اثر دو محیط تعیین می شود: یکی محیط زیست داخلی خود انسان و دیگری محیط پیرامون وی. برابر مفاهیم نوین، بیماری به علت برهم خوردن توازن حساس موجود بین انسان و محیط زیست او روی می دهد. در بین سه عامل بوم شناختی یعنی میزبان، محیط زیست و عامل بیماریزا که موجب بیماری می شوند، عامل بیماری زا بطور معمول با کمک آزمایشگاه شناخته می شود. میزبان برای بررسی در دسترس قرار داد، ولی محیطی که بیمار از آن آمده است، بطور معمول ناشناخه است.
با وجود این، بیشتر اوقات کلید پیدا کردن ماهیت بیماری، بروز آن، پیشگیری و مبارزه با بیماری در محیط زیست قرار دارد بدون آگاهی از محیط زیست ممکن است. کلید مذکور در اختیار پزشکانی که مشتاق درمان، پیشگیری و مبارزه با بیماری هستند قرار نگیرد.
مهندسی بهداشت محیط در واقع کاربرد روشهای فنی به منظور ارتقا و بهبود شرایط بهداشتی جامعه است که بیشترین فعالیت علمی آن در اجرای پروژه های آب رسانی و تسهیلات دفع فاضلاب، متمرکز می باشد. کشورهای فعال در زمینه بهداشت محیط زیست با کندی پیش می روند. بسیاری از ضعفهای بهداشت در کشورها، به علت نقص زیست محیطی است.عوامل زیست محیطی اساسی و پایه ای برای بهداشت افراد و جامعه بعضی ****
آلودگی آب (water pollution) و خطر های آن آب به مفهوم شیمیایی هرگز خالص نیست و انواع ناخالصیها را چه بصورت تعلیق یا حل شده دارد. این ناخالصیها عبارتند از: گازهای حل شده مانند هیدروژن سولفید(H2S)، مواد معدنی مانند نمک کلسیم و جانداران ذره بینی.
خطر های آب آلوده را می توان به دو گروه اصلی تقسیم کرد:
خطرهای زیست شناختی: این خطرها عبارتند از بیماریهای منتقله بوسیله آب به سبب عامل زنده بیماری زا، یا یک میزبان آبزی موجود در آب، مانند هپاتیت های ویروسی.
خطرهای شیمیایی: آلاینده های شیمیایی عبارتند از: حلالهای شوینده، سیانیدها، فلزات سنگین، مواد سفید کننده و… در بسیاری از کشورهای پیشرفته که بیماریهای واگیردار قابل انتقال بوسیله آب تقریباً از بین رفته اند، هم اکنون به آلاینده های شیمیایی بیشتر توجه می شود.
سختی آب و بیماریهای قلبی – عروقی
گزارشهای رسیده از چند کشور، رابطه معکوس آماری بین سختی آب آشامیدنی و میزان مرگ به علت بیماریهای قلبی- عروقی را نشان داده است. در مناطقی که آب آشامیدنی آنها سبک است، شیوع بعضی بیماریها مانند آرترواسکلروز قلب، بیماریهای استهاله ای قلب، پرفشاری خون، مرگ ناگهانی با منشاً قلبی و عروقی و مخلوطی از این بیماریها بیشتر شده است.
آب
بسیاری از مشکلات بهداشتی کشورهای رو به پیشرفت بطور عمده به علت نبودن آب آشامیدنی سالم است. جایی برای سلامت جامعه و رفاه وجود ندارد. تدارک آب سالم برای جامعه یکی از موثرترین و دائمی ترین فناوریها برای بهبود سلامت جامعه و مردم است.
آب سالم و پاکیزه آبی است که
بدون عوامل زندهد بیماریزا باشد.
بدون مواد شیمیایی زیان آور باشد.
طعم مطبوع داشته باشد.
قابل استفاده برای مصارف خانگی باشد.
آبی را آلوده (Contaminatedy) گویند که:
دارای عوامل بیماری زای عفونی یا انگلی باشد.
مواد شیمیایی سمی داشته باشد.
دارای ضایعات و فاضلاب صنعتی و … باشد.
هوا
محیط پیرامون انسان هوایی است که همه اشکال زندگی وابسته به آن هستند. هوا جدای از تامین اکسیژن حیات بخش برای انسان چند عمل دیگر را انجام می دهد، بدن انسان بوسیله جریان هوا خنک می شود، حسهای ویژه ای مانند شنوایی و بویایی بوسیله محرکهایی که از راه هوا منتقل می شوند. کار می کنند. عوامل بیماری زا بوسیله هوا می توانند منتقل شوند.
منابع آلودگی هوا
* فرآیندهای صنعتی: در سالهای اخیر، انواع بسیاری از صنایع بوجود آمده اند. صنایع شیمیایی، پالایشگاه نفت و… باعث آلودگی هوا می شوند.
* احتراق: احتراق خانگی و صنعتی مواد سوختی مانند زغال سنگ، نفت و …. منبع ایجاد گرد و غبار و دی اکسیدسولفور است.
* وسایل نقلیه موتوری
* منابع متفرقه: سوزاندن زباله، فعالیتهای کشاورزی، مبارزه با آفتها و برنامه های انرژی هسته ای در آلودگی هوا سهیم هستند.
امتحان به خشکسالی
بسیاری از بلایای طبیعی به گفته ائمه علیه السلام به عملکرد مردم و حاکمان مربوط می شود. این حرف نافی تغییرات جوی طبیعی و مسائل مربوط به تحولات زیست محیطی نیست. با این حال توجه به دادن نقش رفتار جامعه و حاکمان در ایجاد بلایای طبیعی می تواند در برون رفت از بحران های طبیعی راه گشا باشد. در ادامه بدون هر گونه توضیحی، برخی از علل سیاسی و اجتماعی و خشکسالی و قطع باران در یک جامعه را از نگاه ائمه معصومین مرور می کنیم. چرا که به فرموده رسول الله (ص) : هیچ قومی جز با رحمتی باران نبیند، و جز با غضبی به قحطی و خشکسالی دچار نشود.
یکی از تحلیل های قرآن نسبت به بلای خشکسالی آن است که این پدیده طبیعی از باب آزمون و امتحان مردمان جامعه و یا منطقه ای است. خداوند در آیه 17 سوره قلم بیان می کند که خداوند اهل ملکه را در عصر پیامبر (ص) ه خشکسالی و قحطی مبتلا و آزموده است، زیرا چنان که شیخ طبرسی در مجمع البیان ذیل آیه بیان می کند مراد از واژه بلونا هم همان آزمودن (ایشان به بلای خشکسالی و قحطی بوده است) مجمع البیان ج 9 و 10 ص 505.
خداوند در آیه 155 سوره بقره اصولا یکی از روش های آزمونی خود را ایجاد خشکسالی و کمبود مواد غذایی و گرسنگی بیان می کند و می فرماید: و لنبلونکم بشی من …. و الجوع و نقص من الاموال؛ که بی گمان مراد از جوع و گرسنگی همان قحطی است که در آیه مسبب به جای سبب بیان شده ست. در حقیقت خداوند می خواهید بیان کند که ما مردمان را به چیزی چون قحطی(گرسنگی) می آزماییم.(روح المعانی ج2 جزء 2 ص 32 و تفسیر منبر ج2 ص 38.
علت این امر در مواردی که خداوند در قرآن گزارش می کند دوری مردمان جامعه از خداوند و اوامر و آموزه های وحیاتی او بوده است. خداوند از وضعیتی که قوم نوح به نسبت کفر گرفتار آن شدند و به بلای طبیعی خشکسالی دچار شده بودند گزارش می کند و این مساله را مطرح می سازد که آنان چون به خداوند کفر ورزیدند و یا به آموزه های وحیانی خداوند عمل نکرده و آن را تکذیب کردند گرفتار مشکل خشکسالی شدند. از این رو از زبان پیامبرشان نوح (ع) از ایشان می خواهد که استغفار و توبه کنند و به سوی خداوند بازگردند تا از گرفتاری خشکسالی و گرسنگی و قحطی رهایی یابند(نوح آیات 10 و 11)
در عصر حکومت شاهی در مصر نیز خشکسالی سختی پدید آمد ه مرتبط به اعتمال مردمان بود. این خشکسالی به سبب داستان معروف یوسف (ع) و تعبیر خواب آن حضرت معروف و مشهور است و همگان از آن اطلاع دارند(یوسف آیات 43 تا 48)
پدیده خشکسالی به سبب کفر و عناد فرعونیان در عصر موسی (ع) نیز در مصر تکرار می شود و آیات 130 و 131 سوره اعراف به این مساله می پردازد و می فرماید: و لقد اخذنا آل فرعون بالسنین و نقص من الثمرات یذکرون؛ ما فرعونیان را به گرسنگی و کمبود در محصولات گرفتیم و آنان را دچار قحطی و کمبود واد غذایی کردیم تا شاید آنان پند گیرند و به راه توحید و عبودیت بازگردند.
قوم عاد نیز به سبب کفر و عناد و تکذیب و رفتارهای دور از تقوای خویش گرفتار خشکسالی و قحطی می شوند که آیه 50 و 52 سوره هود بدان پرداخته است. شیخ طبرسی در مجمع البیان می نویسد: از این که حضرت هود (ع) از مردمان و ملت خویش می خواهد که از کارهای خویش استغفار کنند و به سوی خداوند بازگردند و توبه کنند تا باران بر ایشان ببارد و می توان دریافت که مردم هود به سبب گناهان و کفر خویش گرفتار خشکسالی شدند. از این روست که هود می فرماید که اگر توبه کنند خداوند رحمتش را برآنان نازل می کند و از آسمان باران بر ایشان فرو می ریزد تا از خشکسالی و قحطی رهایی یابند.(مجمع البیان ج5 و 6 ص 258
شیخ طبرسی با اشاره به آیه 112 سوره نحل که درباره گرفتاری مردمان به جامه گرسنگی و ترس مطرح شده است می نویسد: گفته شده که مقصود از قریه و آبادی که به این گرفتاری دچار شده بودند مردمان مکه بودند که خداوند آنان را به سبب کفرشان به هفت سال قحطی دچار کرده بود. (همان ص600) زمخشری در کشاف آیه 74 و 76 سوره مومنون را نیز به مساله قحطی و خشکسالی مکه نسبت می دهد و شان نزول آن را همان خشکسالی بر می شمارد.(کشاف ج 3 آیه 197)
بسیاری از مفسران با اشاره به آیه 4 سوره قریش می گویند: مراد از جوع در آیه قحطی و خشکسالی بوده که مردمان قریش بدان گرفتار شدند به گونه ای که آنان مردار و استخوان می خوردند( کشاف ج4، ص803 و تفسیر التحریر و التنویر ج 30 جزء 30 ص 556)
به هر حال کفر و کردارهای دور از آموزه های وحیانی عاملی مهم درباره بسیاری از خشکسالی هایی بوده است که قرآن گزارش کرده است تا مردمان با آگاهی به علل خشکسالی خود را بازیابند و راه درست در پیش گیرند.
بنابراین از نظر قرآن از مهم ترین علل و عوامل خشکسالی می توان به شرک و دوری از توحید اشاره کرد که عامل مهم ابتلای قوم های عاد و نوح و قریش به بلای خشکسالی بوده است. (هود آیه 50 و 52 و نوح آیه 10 و 11 و قریش آیه 4)
از دیگر علل و عواملی که خداوند در قرآن به عنوان عامل مهم خشکسالی و قحطی بیان می کند گناهان و خروج ملت و جامعه ای از آموزه های وحیانی و تجاوز از حدود الهی است.
خداوند در آیه 52 و 53 سوره هود این علت را مطرح می سازد.از این روست که از زبان پیامبران قوم از ایشان می خواهند تا از گناهان خویش استغفار کنند و با بازگشت و توبه به سوی خدا از شر بلای به ظاهر طبیعی خشکسالی برهند.
از دیگر علل و عواملی که خداوند در قرآن برای خشکسالی و قحطی بیان می کند کفران نعمت است که در آیه 112 سوره نحل بدان اشاره شده است.
به هر حال علل و عواملی چند برای خشکسالی بیان شده است که کفر به خدا و کفران نعمت و گناه از مهم ترین علل و عواملی است که در آیات قرآن بدان اشاره رفته است. فلسفه آن هر چه باشد نمی توان از پندپذیری و بازگشت به خدا در آن چشم پوشید به این معنا که خداوند مردمان را به خشکسالی می آزماید تا از بیراهه به راه آینده و خود را در مسیر کمالی قرار دهند.
بنابراین می توان علت مهم باران و فراوانی روزی را در ایمان و بازگشت به خدا و توبه از گناهان و رفتارها و کردارهای پسندیده و نیک چیست؛ از این روست که خداوند جامعه ای بتواند در مسیر کمالی قرار گیرد و به خدا ایمان و کردارهای پسندیده نیکی داشته باشد به عنوان جامعه نمونه یاد می کند که سبب افزایش زق و روزی آسمانی و زمینی در امنیت غذایی و آرامش روحی و روانی قرار می گیرد. (نحل آیه 112)
یکی از تحلیل های قرآن نسبت به بلای خشکسالی آن است که این پدیده طبیعی از باب آزمون و امتحان مردمان جامعه و یا منطقه ای است. خداوند در آیه17 سوره قلم بیان می کند که خداوند اهل مکه را در عصر پیامبر(ص) به خشکسالی و قحطی مبتلا و آزموده است؛ زیرا چنان که شیخ طبرسی در مجمع البیان ذیل آیه بیان می کند مراد از واژه بلوناهم همان آزمودن ایشان به بلای خشکسالی و قحطی بوده است.(مجمع البیان ج9 و 10 ص 505)
خداوند در آیه 155 سوره بقره اصولاً یکی از روش های آزمونی خود را ایجاد خشکسالی و کمبود مواد غذایی و گرسنگی بیان می کند و می فرماید: و لنبلوبکم بشی من…. والجوع و نقص من الاموال؛ که بی گمان مراد از جوع و گرسنگی همان قحطی است که در آیه مسبب به جای سبب بیان شده است. در حقیقت خداوند می خواهد بیان کند که ما مردمان را به چیزی چون قحطی(گرسنگی) می آزماییم.
علت این امر در مواردی که خداوند در قرآن گزارش می کند دوری مردمان جامعه از خداوند و اوامر و آموزه های وحیانی او بوده است. خداوند از وضعیتی که قوم نوح به سبب کفر گفتار آن شدند و به بلای طبیعی خشکسالی دچار شده بودند گزارش می کند و این مساله را مطرح می سازد که آنان چون به خداوند کفر ورزیدند و یا به آموزه های وحیانی خدواند عمل نکرده و آن را تکذیب کردند گرفتار مشکل خشکسالی شدند. از این رو از زبان پیامبرشان نوح (ع) از ایشان می خواهد که استغفار و توبه کنند و به سوی خداوند بازگردند تا از گرفتاری خشکسالی و گرسنگی و قحطی رهایی یابند.
در عصر حکومت شاهی در مصر نیز خشکسالی سختی پدید آمد که مرتبط به اعمال مردمان بود. این خشکسالی به سبب داستان معروف یوسف (ع) و تعبیر خواب آن حضرت معروف و مشهور است و همگان از آن اطلاع دارند.(یوسف آیات 43 تا 48)
پدیده خشکسالی به سبب کفر و عناد فرعونیان در عصر موسی (ع) نیز در مصر تکرار می شود و آیات 130 و 131 سوره اعراف به این مساله می پردازد و می فرماید: و لقد اخذنا آل فرعون بالسنین و نقص من الثمرات لعلهم یذکرون؛ ما فرعونیان را به گرسنگی و کمبود در محصولات گرفتیم و آنان را دچار قحطی و کمبود مواد غذایی کردیم تا شاید آنان پند گیرند و به راه توحید و عبودیت بازگردند.
قوم عاد نیز به سبب کفر و عناد و تکذیب و رفتارهای دور از تقوای خویش گرفتار خشکسالی و قحطی می شوند که آیه 50و52 سوره هود بدان پرداخته است. شیخ طبرسی در مجمع البیان می نویسد: از این که حضرت هود (ع) از مردمان و ملت خویش می خواهند که از کارهای خویش استغفار کنند و به سوی خداوند بازگردند و توبه کنند تا باران بر ایشان ببارد می توان دریافت که مردم هود به سبب گناهان و کفر خویش گرفتار خشکسالی شدند. از این روست که هود می فرماید که اگر توبه کنند خداوند رحمتش را بر آنان نازل می کند و از آسمان باران بر ایشان فرو می ریزد تا از خشکسالی و قحطی رهایی یابند.(مجمع البیان ج5 و 6 ص 258)
به هر حال کفر و کردارهای دور از آموزه های وحیانی عاملی مهم درباره ی بسیاری از خشکسالی هایی بوده است که قرآن گزارش کرده است تا مردمان با آگاهی به علل خشکسالی خود را بازیابند و راه درست در پیش گیرند.
بنابراین از نظر قرآن از مهم ترین علل و عوامل خشکسالی می توان به شرک ودوری از توحید اشاره کرد که عامل مهم ابتلای قوم عاد و نوح و قریش به بلای خشکسالی بوده است. (هود آیه 50 و 52 و نوح آیه 10 و 11 و قریش آیه 4)
از دیگر علل و عواملی که خداوند در قرآن به عنوان عامل مهم خشکسالی و قحطی بیان می کند گناهان و خروج ملت و جامعه ای از آموزه های وحیانی و تجاوز از حدود الهی است.
خداوند در آیه 52 و 53 سوره هود این علت را مطرح می سازد. از این روست که از زبان پیامبران قوم از ایشان می خواهد تا از گناهان خویش استغفار کنند و با بازگشت و توبه به سوی خدا از شر بلای به ظاهر طبیعی رهند.
از دیگر علل و عواملی که خداوند در قرآن برای خشکسالی و قحطی بیان می کند کفران نعمت است که در آیه 112 سوره نحل بدان اشاره شده است.
به هر حال علل و عواملی چند برای خشکسالی بیان شده است که کفر به خدا و کفران نعمت و گناه از مهم ترین علل و عواملی است که در آیات قرآن بدان اشاره رفته است. فلسفه آن هر چه باشد نمی توان از پندپذیری و بازگشت به خدا در آن چشم پوشید به این معنا که خداوند مردمان را به خشکسالی می آزماید تا از بیراهه به راه آینده و خود را در مسیر کمالی قرار دهند.
بنابراین می توان علت مهم باران و فراوانی روزی را در ایمان و بازگشت به خدا و توبه از گناهان و رفتارها و کردارهای پسندیده و نیک چیست؛ از این روست که خداوند جامعه ای بتواند در مسیر کمالی قرار گیرد و به خدا ایمان و کردارهای نیک و صالح از بلای خشکسالی گریخت ولی می توان گفت هر جامعه و نظام سالم حکومتی می بایست برای مبارزه با خشکسالی افزون بر کارهای معنوی و فرهنگی کارهای دیگری را نیز در پیش گیرد. از این رو است که آیات چندی به مساله برنامه ریزی مدیریت آب و غذا پرداخته است.
تحلیل قرآن از مساله خشکسالی نشان می دهد که نمی بایست تنها به دعا و نیایش و تغییر بینش و نگرش بسنده کرد بلکه افزون بر فعالیت های فرهنگی و معنوی بر همگان به ویژه بر دولتمردان به عنوان مسئولیت اجتماعی لازم و ضروری است تا برای مدیریت آب و غذا دارای برنامه باشد و هیچ از امور پیش گفته از مسئولیت دولت نمی کاهد و دولت ها نمی توانند با اشاره به مساله کفران نعمت و با افزایش گناه و مانند آن از شانه مسئولیت های خویش بیرون کنند.
استغفار عمومی، تنها راه نزول باران
با توجه به روایات بیان شده به این نتیجه می رسیم که تنها عامل قحطی و خشکسالی از نگاه اهل بیت (ع) مسئله گناه است که در هر جامعه ای رواج پیدا کند برکات زمین و آسمان را از آن منطقه دور خواهد کرد.
حال سوال این است: برای بازگرداندن نعمتها و برکات الهی چه باید کرد؟
شایسته است در پاسخ به این سوال نیز از قرآن و روایات استفاده کنیم. خداوند در قرآن کریم در سوره اعراف آیه 96 می فرماید: و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان می آورند و تقوا پیشه می کردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها می گشودیم؛ ولی (آنها حق را) تکذیب کردند، ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم.
بسیاری از بلایای طبیعی به گفته ائمه علیه السلام به عملکرد مردم و حاکمان مربوط می شود. این حرف نافی تغییرات جوی طبیعی و مسائل مربوط به تحولات زیست محیطی نیست. با این حال توجه دادن نقش رفتار جامعه و حاکمان در ایجاد بلایای طبیعی می تواند در برون رفت از بحران های طبیعی راه گشا باشد. در ادامه بدون هر گونه توضیحی، برخی از علل سیاسی و اجنماعی خشکسالی و قطع باران در یک جامعه را از نگاه ائمه معصومین مرور می کنیم. چرا که به فرموده رسول الله (ص): هیچ قومی جز با رحمتی باران نبیند، و جز با غضبی به قحطی و خشکسالی دچار نشود. ( کنز العمال ج7 ص 822 ح 21592)
گناه و نافرمانی از خدا
رسول خدا (ص): قحطی و خشکسالی جز به سبب نافرمانی از خدا بر قومی چیره نشود.( کنز العمال ج7 ص 822 ح 21592)
رسول خدا (ص): هرگاه خداوند بر قومی قحطی بخواهد، منادی از آسمان ندا می کند: ای (شکم ها) روده ها! وسیع شوید، وای دیده ها! سیر نشوید، وای برکت! از میان (آنها) برو.(کنز العمال: ج 7 ص 833 ح 21594)
امام باقر (ع): هان! باران هیچ سالی از سال دیگر کمتر نیست؛ ولیکن خداوند آن را هرجا که بخواهد قرار می دهد. هرگاه قومی به گناهان مرتکب شوند، خداوند جل جلاله بارانی را که در آن سال بر ایشان مقدر کرده به سوی دیگران و به سوی بیابان ها و دریاها و کوه ها برگرداند.
نپرداختن حق و حقوق دینی
رسول خدا(ص): پنج چیز است که اگر گرفتارش شدید از آن به خدا پناه برید: هرگز گناه در میان قومی به گونه ی علنی فاش نگردد جز این که در بین آنها طاعون و دردهایی که پیشینیان نداشتند شایع شود، و در پیمانه و ترازو کم نگذارند جز این که به قحطی و سختی زندگی و ستم پادشاه گرفتار آیند، و از زکات منع نکنند جز این که از باران آسمان محروم گردند و اگر حیوانات نباشند، باران نبینند، و پیمان خدا و رسولش نشکنند جز این که خداوند دشمنانشان را بر آنان چیره سازد و برخی از آن چه را که در دستانشان است بستانند، و به غیر ما انزل الله (فرمان خدا) داوری نکنند جز این که خداوند عزو وجل عذاب را در بین آنان قرار دهد.(الکافی: ج 2 ص 273 ح)
رسول خدا (ص): همواره امت من در خیر و نیکی اند تا زمانی که به همدیگر خیانت نورزنده و امانت را ادا کنند، و زکات را بپردازند. پس اگر چنان نکنند به قحطی و خشکسالی گرفتار آیند.(میزان الحکمه: ج1 ص109)
قضاوت نادرست مسئولین
امام صادق(ع): هرگاه چهار چیز فاش شود، چهار چیز رخ نماید: هرگاه زنا فاش شود، زلزله رخ نماید. و هرگاه از زکات منع شود، چهار پایان نابود گردند. و هرگاه حاکمان در داوری ستم کنند، باران آسمان باز داشته شود. و هرگاه اهل ذمه مورد ضیافت قرار گیرند، مشرکان بر مسلمانان پیروز گردند.(من لا یحضره الفقیه: ج1 ص 524 ح 1488)
بی اعتنایی به ولایت
رسول خدا (ص): همانا خدای تبارک و تعالی قطره های باران را از بنی اسرائیل به خاطر بد اندیشی دربارهی پیامبرانشان بازداشت. و همانا او قطره های باران را از این امت به خاطر دشمنی شان با علی بن ابیطالب (ع) باز دارد.(بحار الانوار: ج 93714: ص309)
دروغ مسئولین
امام رضا (ع): هرگاه مسئولین دروغ گویند،باران منع شود ، و هرگاه پادشاه ستم کند ،دولت سست گردد ،و هرگاه زکات (منع شود ، چهار پایان بمیرند .
علنی شدن فساد خواص
امام علی (ع) : ای مردم ! همانا خداوند متعال عوام را به خاطر گناه خواص کیفر نکند ،(البته) اگر خواص کار منکر را بدون اطلاع عوام در پنهانی انجام دهد و عوام آن را تغییر ندهد ،هر دو گروه سزاوار بلا و گرفتاری از ناحیه ی خدای متعال می شوند .
توبه کنید
امام علی (ع) : همانا خدای متعال بندگانش را هنگام آشکار شدن (ورواج یافتن ) کارهای بد با کاهش میوه جات ،منع برکات ، و بستن گنجینه های خیرات می آزماید ، تا توبه کار توبه کند ، و دست کشنده (از کار بد ) دست کشد ، و یادکننده (خدا را ) یاد کند ، و منع شونده منع شود .و به تحقیق که خدای متعال استغفار را سبب نزول روزی و رحمت مردم است ؛ آسمان باران زا بر شما فرستد و شما را با دارایی ها و فرزندان یاری رساند و برای شما باغ ها و رودخانه ها قرار دهد .پس خدا رحمت کند بنده ای را ، توبه اش را پیش بدارد ، و جلو سقوطش را بگیرد ،و گناهش را به یاد آرد ، و از آرزویش بپرهیزد ؛چرا که پایان عمرش نهان است . و آرزویش فریبنده ی اوست ، در حالی که شیطان بر او موکل (و مسلط ) است که گناه را برایش زیبا جلوه کند تا مرتکبش گردد و توبه را برایش دروغ جلوه کند تا آن را به تاخیر اندازد ،به طوری که آرزویش بر او هجوم آورد در حالی که از آن غافل باشد .پس افسوس بر غافلی که عمرش بر او حجت و دلیل است و روزگارش او را به سوی بدبختی کشانده .
فراوان دعا کنید
رسول خدا (ص) : پروردگارم فرمود : اگر بندگانم مرا اطاعت کنند ، هر آینه شب را به آنان می نوشاندم و روز خورشید را به آنان می تاباندم ، و صدای غرش رعد را به گوششان نمی رساندم .(گروهی به حضور آن حضرت رسیدند و از قحطی و خشکسالی به او شکوه نمودند .حضرت فرمود : بر روی زانوهایتان بنشیند ، و به سوی پروردگارتان تضرع کنید ، و از او بخواهید تا سیرابتان نماید .آنان چنین کردند و سیراب شدند به طوری که درخواست کردند که آن را از آنان برطرف نماید .
وجود کودکان و حیوانات و بزرگان
امام کاظم (ع) : همانا برای خداوند عزوجل ندا کننده ای هست که هر روز و شب ندا می کند : ای بندگان من ! در ارتکاب گناهان درنگ کنید .اگر چریدن حیوانات ،و شیر خوردن کودکان ،و رکوع بزرگان نبود ، چنان بر سر شما عذاب می ریخت که خودتان بدان خشنود می شدید .
استغفار کنید
به نقل از علی (ع) که آن حضرت برای درخواست باران بر فراز منبر قرار گرفت و از او جز استغفار شنیده نشد ،درباره علت آن پرسیدند .فرمودند : آیا خدای متعال را نمی شنوید که می فرماید "از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او همواره آمرزنده است .بر شما از آسمان پی در پی فرستد .و شما را به اموال و پسران یاری کند و برایتان باغ ها قرار دهد و نهرها برای شما پدید آورد " سپس امام علی (ع) فرمود : و کدامین دعا از استغفار بهتر و در دنیا و آخرت با برکت تر است ؟
خدا در قرآن درباره ی آب می گوید : به من بگویید ،این آبی که می آشامید ، آیا شما آن را از ابر فرود آوردید یا فرود آورده ایم ؟ اگر بخواهیم آن را نور می گردانیم .پس چرا سپاس خدا نمی گذارید و به نکته مهمی درباره ذخیره سازی (مهار آب اشاره دارد و بارش باران را حساب شده و به میزان معین می داند و می گوید : خدا با تدبیر دقیق خود آب فرود آمده از باران را در منابع پراکنده ی زیرزمین ذخیره می کند .
امیر مومنان نیز سخنی دارد : ملتی که آب و زمین کشاورزی دارد ، ولی محتاج گردد از رحمت دور باد .
ذخیره سازی آب و حفظ آن دو موضوع مهم در نگاه پیامبر خدا بود و همواره به ایجاد حریم در نزدیکی منابع آب توصیه می کرد و برای استفاده نابه جا از آب و آلوده کردن آن نگران بود و چنان می فرمود : مقدار آب مصرفی در وضو یک مّد و در غسل یک صاع است .
نظافت مسیر و راه ها و جاده ها
در دین اسلام اهمیت به راه ها و آبادسازی و نظافت آن ها بسیار سفارش شده و ما امامت و پیام های زیادی در این باره داریم
در دین الهی از از آلوده کردن راه و کوچه ها و اماکن عمومی تهی شده است و امام کاظم (ع) می فرمایند : از تخلیه در مسیر راه بپرهیزد
رسول خدا (ص) هم درباره ی پاکیزگی راه ها می فرمایند " مانع و خاشاک را از راه مسلمانان کنار بندن " هر کس از سر راه مسلمانان موجبات آزار رهگذران را بردارد ،خدا برای وی ثواب چهار صد آیه می نویسد .
در این حدیث منظور از راه صرفاً راه های زمینی نیست ، بلکه شامل معابر دریایی و هوایی می شود : و لزوماً موانع مادی مجدد نیست بلکه هر چیزی که مایه اذیت مسافرانی و عابران باشد و سلامت و نشاط جامعه را از بین ببرد را در بر می گیرد . مانند زباله ها .کارخانه های در مسیر آلودگی زیست محیطی آنها ،و شادی های ترافیکی ،عریض نبودن جاده ها ،نبود مجتمع های بین راهی ، مساجد و …
آثار نظافت اماکن عمومی و راه ها
1)رسول خدا (ع) می فرماید : انسان مفصل های فراوانی دارد که بر اوست برای هر یک صدقه ای دهد ،یکی از آن صدقات زدودن مانع از مسیر مردم است .
2)آمورزش گناه :
رسول خدا (ص) می فرماید : خدا گناه گذشته و آینده کمی را می بخشه شاخه ی خاری را از سر راه مردم کنار زند .
3)حسنه مکتوب و وارد شدن به بهشت
رسول اکرم (ع) می فرمایند : هر کس مانع و خاری را از مسیر مسلمانان کنار زند .حسنه ای برایش نوشته شود و هر کس حسنه ای از او پذیرفته شود ، به بهشت در می آید .
پاداش جاری ساختن نهر آب :
جاری ساختن نهر از آن دسته اعمالی است که پس از مرگ هم پاداشش به انسان میرسد .
آلوده کردن / نکردن دریا :
آلوده کردن اعم است از تخلیه یا نشت یا هرگونه مخلوط نفتی در آب دریاهاست که حیات موجودات زنده در آب را به خطر می اندازد .زیرا موادی که داخل آب می ریزیم به مدت طولانی در آب باقی می مانند .دو نوع آلودگی شایع آب عبارت است از : خاک آلوده و باکتری ها . خاک درون آب می تواند حیوانات ریز و تخم ماهی ها را ازبین ببرد ،همچنین آبشش ماهی مواد غذایی که از کودها بدست می آیند ،باعث آلوده کردن دریاچه ،تالاب و مخازن می گردد .نیتروزن و فسفر باعث رشد جلبک ها می شود و آب را به رنگ سبز در می آورد .باکتری ها نیز به غلب از فاضلاب ها در آب ها میریزند و می توانند آب را الوده کنند .
از بین نبردن فاضلاب در آب ها باعث بروز بیماری هایی نظیر اسهال می شوند ،فاضلاب شامل مدفوع ،ادرار ، شستن بدن و بستن است .
زباله های دریایی شامل مقوا (2 هفته طول می کشد تا تجزیه شود )روزانه (2 هفته برای تجزیه زمان میبرد ) ، قوطی های فیلم عکاسی (5 هفته طول می کشد تجزیه شود ) ،کف (50 سال زمان برای تجزیه میبرد ) ،ظروف پلی استرین (80سال) .آلومنیوم (200)سال ،بسته های پلاستیکی (400سال ) می شوند .
نکته : در مصرف آب صرفه جویی کنیم زیرا این عمل جلوی کمبود آب سالم را می گیرد و مقدار آلوده ای که نیاز به تصفیه دارد را کاهش می دهد .
آلوده نکردن دریا
خدای سبحان زمام دریاها ،نهرها را برای بهره گیری به دست انسان داده است .
شرایط عادی بهره برداری از نعمتی آلوده نکردن آن است که شامل دریا نیز خواهد بود .پیامبر در حدیثی هرچیزی که مایه ی اذیت جامعه یا سبب از دست رفتن ملامت و نشاط آن باشد را گناه می داند که آلودگی کردن دریا بخشی از ان است ، پیامبر در این حدیث آلوده نکردن دریا را ثواب می دانند : هر کس از سر راه مسلمانان موجبات آزار رهگذران را بردارد ،خدا برای وی ثواب قرائت 400 آیه می نویسد که هر حرفی از آن دو جنبه دارد .
حضرت علی (ع) نیز می فرماید : از بزرگ ترین فجایع ،ضایع کردن صنایع است .دریا و کشتی نیز از صنایع بزرگ الهی و مورد استفاده همگان اند .بنابراین آلوده نکردن دریا و پرهیز از آسیب رسانی و حفظ سلامت آن از توصیه های این حدیث است .
آلوده کردن دریا هم دامن خود انسان و هم موجودات دریا را می گیرد .
آداب نوشیدن آب :
امام علی (ع) می فرمایند : ایستاده آب ننوشید : چرا که درد بی درمان آورد .مگر اینکه خدای عزوجل بهبود می بخشد .
حضرت همچنین فرمودند : هرگاه رسول خدا آب می آشامید می فرمود : " الحمدالله الذی لم یجحله اجاجا بدوبنا و جمله عذابا فراتا بنصمّه " سپاس خدای را که آن را بی سبب گناهانمان برایمان تلخ قرار نداد بلکه آن را سبب نعمتش شیرین و گوارا قرار داد .از امام صادق (ع) نیز نقل است که ابتدای نوشیدن آب بسم الله گفته شود و در میان نوشیدن آب سه بار حمد خداوند گفته شود .
همچنین می گویند : ایستاده آب نوشیدن در روز غذا را گوارا می کند و در شب زرد آب می اورد
پیامبر و امام کاظم (ع) فرمودند : نگاه به آب جاری چشم را روشنی می بخشد ….
امام صادق نیز می گویند : نگاه کردن به آب چهره را نورانی و شاداب می کند .
آلوده نکردن آب :
برای مسلمانان شایسته نیست آب را که مایه ی حیات انسان و هر موجود زنده ای است آلوده کند از پیامبر در این باره تعبیرهای گوناگونی نقل شده است که : گاهی از تخیلی در کنار آب گوارا یا رودخانه آب گوارایی که از آن استفاده می شود .و گاهی از انداختن آب دهان در جائیکه از آب آن استفاده می شود .دوری کنید .همچنین فرموده اند : از آلودن آبی که در جایی جمع شده است (مانند آب چاه و یا پشت سد و … ) بپرهیزید تا مورد لعن قرار نگیرید. سرآمد نوشیدنی ها در دنیا آخرت آب است .
تخریب محیط زیست انسان را چگونه تربیت می کند ؟
محیط زیست طبیعی تاثیر شگرفی بر روح و روان آدمی دارد .محیط پاک و آراسته و خرم زندگی را شاداب و معطر می سازد و بر عکس ،آسیب رساندن به محیط زیست و نابودی طبیعت باعث وارد آمدن صدمات و زمین های جبران ناپذیری به بشریت می شود .افسردگی و افزایش بیماری های روحی و روانی انسان امروز بودن ارتباط به آسیب رساندن به محیط زیست نیست .هیچ کس نمی تواند منکر شود که تخریب محیط زیست تاثیر منفی بر شیوه ی رفتار آدمیان می نهد و اثرات ویرانگری بر اخلاق فردی و جمعی جامعه بشری بر جای می گذارند .قران کریم می فرماید : " سرزمین پاکیزه گیاهش به فرمان پروردگار می روید ، اما سرزمین های بد طبیعت جز گیاه ناچیز و بی ارزش ،از آن نمی روید "
از این آیه مبارکه استفاده می شود که همانطور که طبیعت و سرزمین پاک در رشد و پرورش بهینه گیاهان موثر است در رشد و تکامل انسان نیز موثر است و همانگونه که از زمینی شوره زار جز گیاهان بی ارزش نمی روید ،محیط الوده نیز تاثیر منفی و اثرات زیانباری بر ترتبیت انسان دارد .
و میانروی در اخلاق و منش متاثر از میانه روی در محیط زیست است .ساکنان مناطق معتدل کره زمین ،دارای ویژگی روحیه های خاص هستند که مقایسه با جوامع ساکن در مناطق گرمسیری و سردسیر از تفاوت بسیاری برخوردار ند .
محیط زیست افزون بر تاثیر در قد و قامت و چگونگی اندام ظاهری ،بر فکر و اندیشه و اعمال و رفتار انسان دارای تاثیر شگرف است .
شنیدن آواز روح بخش پرندگان ،ترنم لطیف جویباران ، آهنگ دارای چشمه ساران ،؛صفای سبزه زاران ؛نسیم لطیف و کوهساران ،رقص دلنشین درختان و زیبایی شهر و دیار ، همه و همه تاثیر اعجاب انگیزی بر زندگی و حیات انسان دارند .
هر کسی از تماشای چنین منظره هایی زیبایی احساس آرامش و نشاط کرده و امنیت و آسایش را در حیات خویش لمس می کند .
…………………… را چگونه تربیت می کند ؟
محیط زیست طبیعی تاثیر شگرفی بر روح و روان آدمی دارد .محیط پاک و آراسته و خرم زندگی را شاداب و معطر می سازد و بر عکس ، آسیب رساندن به محیط زیست و نابودی طبیعت باعث وارد آمدن صدمات و زیان های جبران ناپذیری به بشریت می شود .افسردگی و افزایش بیماری های روحی و روانی انسان امروز بودن ارتباط به آسیب رساندن به محیط زیست نیست .هیچ کس نمی تواند منکر شود که تخریب محیط زیست تاثیر منفی بر شیوه ی رفتار آدمیان می نهد و اثرات ویرانگری بر اخلاق فردی و جمعی جامعه بشری بر جای می گذارد .قرآن کریم می فرماید : ((سرزمین پاکیزه گیاهش به فرمان پروردگار می روید ، اما سرزمین های بد طبیعت جز گیاه ناچیز و بی ارزش ، از آن نمی روید ))
از این آیه مبارکه استفاده می شود که همانطور که طبیعت و سرزمین پاک در رشد و پرورش بهینه گیاهان موثر است در رشد و تکامل انسان نیز موثر است و همانگونه که از زمین ها شوره زار جز گیاهان بی ارزش نمی روید ،محیط آلوده نیز تاثیر منفی و اثرات زیانباری بر تربیت انسان دارد .
امام علی (ع) درباره ی اثر طبیعت بر انسان فرموده است : امام علی (ع) درباره ی اثر طبیعت بر انسان فرموده است :
از سر مادر آغاز (فصل خزان ) پرهیز و در پایان آن (فصل بهار ) به پیشواز ان بشتابید ،زیرا سرما بر بدن ها همانطور تاثیر می گذارد که بر درخت ها .اول آن را سوزانده و نابود کننده است ، و در پایان آن رویاننده و شکوفا کننده .
کلام امام درباره تاثیر طبیعت بر جسم و بدن اثر گذار است بر روح و روان بشر نیز اثرگذار می باشد .افغانستان یکی از جوامعی است که جنگ ، تاثیر عمیقی بر زندگی مردم گذاشته است ، چنانکه پژوهشگران مرکز کنترل و جلوگیری از بیماری های یک سازمان تحقیقاتی پزشکی مستقر در آتلانتای آمریکا در گزارش خود گفته اند :
(( از هر سه شهروند افغانستان که 15 سال یا بیشتر سن دارند دو نفر نشانه های افسردگی و سایر ناراحتی های روانی را از خود بروز می دهند .آب و هوا ،درختان و گیاهان ،غذاها و میوه ها و به طور کلی طبیعت و محیط زیست نقش عظیمی در زندگی بشر دارند .
سلامت محیط زیست بر هوش و استعداد و لیاقتهای فردی اثر می گذارد.
نآن
1 سوره بقره آیه 259
2 سوره کهف آیات 59-82
3 سوره المک آیه 15
4 سوره عنکبوت آیه 20- سوره حج آیه 46
5 سوره روم آیه 42
6 سوره روم آیه 9 منبع: کتاب مفاتیح الحیاه
7 منبع www.modiryar.ir
—————
————————————————————
—————
————————————————————