فصل اول :
نوآوریهای ابزاری
1-1) مقدمه:
وجود ابزارهای مالی گوناگون و متنوع در بازار مالی. انگیزش و مشارکت بیشتر مردم را در تامین منابع مالی فعالیتهای اقتصادی درازمدت به همراه می آورد. تنوع ابزارهای مالی از نظر ترکیب ریسک و بازده و ماهیت سود و شیوه مشارکت در ریسک گروههای مختلفی را به سوی خود می کشاند. مطالعه سیر تاریخی بازار مالی رد کشورهای پیشرفته و توسعه یافته نشان می دهد که این کشورها همواره سعی کرده اند که با انجام نوآوریهای مالی در زمینه ابزارهای مالی گونه ها و زمینه های بکارگیری ابزارهای مالی را گسترش دهند و از این طریق سرمایه های بیشتری را جذب کنند. شناخت این ابزارهای جدید می تواند ما را در توسعه هر چه بهتر بازار مالی کشورمان یاری رساند و بدین ترتیب رشد و توسعه اقتصادی را تسهیل و تسریع بخشد. همانطور که در فصل اول اشاره گردید بهترین شکل تامین مالی سرمایه گذاریهای درازمدت. از محل پس اندازها و نقدینگی بخش خصوصی و از طریق بازار مالی محقق می شود. بازار مالی در هدایت پس اندازهای کوچک به سرمایه گذاریهای مولد. جذب پس اندازهای راکد در تولید. اصلاح ساختار بخشهای اقتصاد. افزایش درآمد ملی. افزایش درآمد دولت و … نقش مهمی می تواند ایفا کند. دستیابی به این هدفها مستلزم گسترش بازار مالی از طریق تنوع بخشیدن به ابزارها و نهادهای مالی است. بدیهی است نخستین گام در متنوع ساختن، دستیابی به شناخت کامل و دقیق از انواع آن است. در تحقیق پیش روی سعی شده است انواع ابزارهای مالی موجود در بازارهای مالی جهان اشاره شود و ضمن آن ویژگیها، زمینه ها، کاربرد، وجوه افتراق و اشتراک ابزارها و … تبیین شود.
ابزارهای مالی جدید که بواسطه نوآوری های ابزاری ایجاد گردیده اند از لحاظ تنوع و تعداد بسیار وسیع و گسترده هستند بنابراین در این تحقیق سعی خواهد شد ابزارهای اصلی و بیشتر کاربرد پذیر معرفی و بررسی گردند. بدین منظور ابتدا ابزارهای نوین معرفی شده در سیستم بانکی معرفی می شوند و سپس انواع ابزارهای مالی منتشر شده در بازارهای اولیه یا ثانویه سیستم مالی بررسی می گردند.
1-2) ابزارهای مالی نوین در سیستم بانکداری
3-2-1) حسابهای ویژه جاری: Special checking Account
این نوآوری مالی در سیستمهای بین سالهای 60-1935 رخ داد. تا قبل از جنگ جهانی بانکهای تجاری فقط برای بنگاههای تجاری واحدها و موسسات دولتی و افراد ثروتمند، حساب جاری فراهم می کردند. در آن دوره بخش عمده ای از جمعیت فقیر بودند و توانایی پرداخت حداقل مقدار برای باز کردن حسابهای جاری (در سال 1930 حداقل مقدار موجودی تقریباٌ معادل 000/10 دلار امروز بود) نداشتند و از سوی دیگر افراد عاید بیشتر خریدهایشان را بصورت نقد انجام می دادند. اما پس از جنگ جهانی با رشد و افزایش درآمد و خریدهای افراد، انجام معاملات نقدی با مشکلات مختلف روبرو گردید و به همین دلیل میل شدیدی در بین افراد برای انجام پرداختهای خود بوسیله چک (Check) ایجاد گردید. همین امر باعث گردید در اواسط دهه 1950 برای اولین بار برخی از بانکها حسابهای جاری که سقف موجودی نداشت را افتتاح کنند و بدلیل استقبال بیش از حد مردم در مدت زمان کوتاهی این گونه حسابها در سراسر جهان گسترش یافت.
1-2-2) گواهی سپرده certificate of deposit: CDs
پس از جنگ جهانی دوم بانکها سهم خود را از بازار مالی بطور قابل ملاحظه ای از دست دادند بطوریکه در بین سالهای 60-1946 سهم بانکها از وجوه موسسات مالی خصوصی از 57 درصد به 39 درصد کاهش یافت و سهمشان از بازار موسسات سپرده گذاری از 82 درصد به 62 درصد کاهش پیدا کرد. دلیل عمده کاهش سهم بانکها تاکید بیش از حد آنها بر روی سپرده های دیداری demand deposity بود. این سپرده ها که همانند حسابهای جاری کنونی عمل می کردند در طول دوران جنگ توسط مردم مورد استقبال قرار گرفت زیرا در طول جنگ: 1) اقلام خرید کمیاب بود.
2) اکثر بنگاهها از مسیر اقتصادی بعد از جنگ نامطمئن بودند و ترجیح می دادند نقدینگی نگهداری کنند.
3) نرخ بهره در طول جنگ پایین بود.
اما با پایان یافتن جنگ و تغییر شرایط اقتصادی این دلایل منتفی گردید و نتیجتاٌ سپرده های دیداری با عدم استقبال شدیدی مواجه گردیدند.
بانکها در جستجو راه حل برای این مشکل ابتدا سپرده های بلندمدت بهره دار را معرفی کردند، اما این گونه سپرده ها نیز با عدم استقبال مواجه گردید زیرا بنگاهها ترجیح می دادند که تراز پولی موقتشان را در اوراق بهادار کوتاه مدت که می توانستند به راحتی در فرصت کوتاهی بفروشند، نگهداری کنند در حالیکه سپرده های بلندمدت بهره دار بایستی تا موقع سر رسید و یا حداقل 30 روز از تاریخ سپرده گذاری نگهداشته شوند، تا بدانها سود تعلق گیرد.
در سال 1961 بانک شهری [City Bank] (اولین بانک ملی شهر نیویورک) گواهی سپرده بانکی را منتشر کرد. گواهی سپرده اوراق بهاداری هستند که دارای تاریخ سر رسید و نرخ بهره مشخص هستند. از آنجا که بازده این گواهی ها بر اساس نرخ بهره بانکی است معمولا نرخ بهره بیشتر نسبت به سایر اوراق قرضه کوتاه مدت دارند و به همین دلیل به سرعت مورد استقبال عموم مردم و بنگاهها قرار گرفت. مشتریان می توانستند این اسناد را تا هر وقت تمایل داشتند نگهدارند و در صورت نیاز به خود و دیگری بفروشند.
این گواهی ها و اسناد به سرعت و در زمان اندکی گسترش یافت و همکنون انواع مختلف این گواهی ها در سطح جهان وجود دارد. بوسیله این گواهی ها سپرده گذاران به ابزاری مناسب و با درجه نقدینگی بالا دست پیدا می کنند و از سوی دیگر بانکها نیز می توانند منابع مالی مورد نیاز خود را بدست آورند.
گواهی سپرده بانکی بر اساس معیارهای مختلف قابل طبقه بندی است. بر اساس موسسات منتشر کننده این اسناد می توان به چهار نوع گواهی سپرده بانکی اشاره کرد:
1) گواهی سپرده منتشر شده توسط بانکهای داخلی
2) گواهی سپرده منتشر شده به پول داخلی ولی خارج از کشور تزریق شده. بعنوان مثال بانکهای اروپایی نوعی گواهی سپرده به دلار منتشر می کنند و در اروپا به فروش می رسانند. (Euro CDs یا Euro dollar CDs)
3) گواهی سپرده منتشر شده توسط بانکهای خارجی فعال در کشوری (Yankee CDs) به پول داخلی همان کشور
4) گواهی سپرده منتشر شده توسط موسسات پس انداز وام و بانکهای پس انداز (thrift CDs)
همچنین گواهی سپرده ها به دو دسته گواهی سپرده قابل معامله (Negotiable CDs)
و گواهی سپرده غیر قابل معامله (Non Negotiable CDs) تقسیم می گردند. منظور از گواهی سپرده قابل معامله، گواهی هایی هستند که قابلیت فروش در بازارهای ثانویه را قبل از تاریخ سر رسیدشان دارند و گواهی سپرده غیر قابل معامله گواهی های هستند که این قابلیت را ندارند و بایستی از تاریخ سر رسید در دست خریدار اولیه باشد.
گواهی سپرده از لحاظ جریان درآمد آن نیز به دو دسته تقسیم می گردد: گواهی سپرده هایی که به آنها بهره تعلق می گیرد که این بهره بصورت ماهانه یا فصلی یا سالانه توسط کوپنهای مجزا و یا در انتهای سر رسید اسناد پرداخته می گردد. این گونه گواهی سپرده تا سال 1977 بصورت نرخ بهره ثابت [Fixed-coupon Interst Rote CDs) منتشر می شدند، اما از این سال به بعد با افزایش نرخ بهره و بی ثبات شدن آن ریسک نگهداری این اسناد افزایش یافت و لذا باعث کاهش تمایل خرید این اسناد گردید. در این سال نوعی گواهی سپرده با نرخ بهره متغیر [rariable rate CDs] یا [Floating Rate of CDs] منتشر گردید. در این نوع اسناد نرخ بهره به شاخص دیگری وابسته است و با تغییر شاخص مذکور نرخ بهره نیز تغییر می کند، بعنوان مثال نرخ بهره به شاخص قیمت مصرف کننده یا حداقل نرخ بهره ای که بوسیله بانک مرکزی تعیین می شود وابسته می گردد.
نوع دیگر گواهی سپرده از لحاظ جریان درآمدی گواهی سپرده بدون بهره [Zero coupon rate CDs] است که اولین بار در سال 1981 منتشر گردید. به این گونه اوراق هیچگونه نرخ بهره ای تعلق نمی گیرد ولی با تخفیف (به قیمت کمتر از ارزش اسمی) بفروش می رسد و نرخ بازده آن بستگی به تفاوت بین قیمت خرید و ارزش اسمی آن که در تاریخ دریافت می شود، دارد.
در نهایت می تواند انواع گواهی سپرده را بر اساس مدت سررسید آنها به صورت بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت تقسیم بندی کرد. بازده گواهی سپرده به سه عامل بستگی دارد:
1) میزان اعتبار بانک منتشر کننده
2) تاریخ سررسید گواهی های سپرده
3) میزان عرضه و تقاضای گواهی های سپرده
3-2-3) براتهای وعده دار Bankers acceptances
براتهای وعده دار. اسنادی هستند که توسط افراد خاص در وجه بانک کشیده می شود و بانک می پذیرد در سر رسید نهایی مبلغ مندرج در آنرا بدون هیچ قید و شرطی بپردازد. این براتها در اثر معاملاتی از قبیل: واردات و صادرات کالا از کشور، معاوضه کالا بین دو بنگاه در داخل یا خارج از کشور ایجاد می گردند. این براتها در بازار پول (کوتاه مدت) قابل خرید و فروش است و توسط بانکهای مختلف منتشر می گردد.
1-2-4) کارتهای اعتباری: Credit Cards
کاربرد فناوری های ارتباط الکترونیکی در بخش بانکداری، برای اولین بار در سیستم های پرداخت بین بانکی و با استفاده از سیستم پرداخت Fed wire شروع گردید. در سال 1918 در آمریکا، 12 بانک فدرال رزرو حساب های بانکی خود را با بکارگیری سیستم تلگراف اجاره ای به هم متصل نموده و تسویه الکترونیکی حساب ها را آغاز کردند.
کاربرد اولیه ارتباطات الکترونیکی در امور مالی، یکی از ویژگی های پیشرو در ارتباطات اینترنتی را به نمایش می گذارد. این وسیله از آن جهت با اهمیت است که باعث کاهش فاصله ها شده است، به طوری که، دستورالعمل های مختصر تلگرافی برای تعدیل ترازهای بانک مرکزی، جایگزین ارسال فیزیکی پول و سکه گردید. این سیستم های پرداخت الکترونیکی بین بانکی در دهه های گذشته توسعه یافته اند. به عنوان نمونه، در کشورهای صنعتی از شبکه های تلفن اختصاصی، سیستم های Giro1 به شکل الکترونیکی، و سیستم های پردازشگر کامپیوتر مرکزی2 برای مدیریت کردن پرداخت هایی با حجم و ارزش بالا استفاده می شود. فناوری های کامپیوتری و ارتباطات الکترونیکی با این سیستم های پرداختی مرتبط گشته و به گونه ای روشن مکمل فعالیت های بانک ها گردیده است.
یکی دیگر از فناوری های الکترونیکی بکار گرفته شده در سیستم بانکی، استفاده از کارت های پلاستیکی به جای پول در مبادلات می باشد. برای اولین بار در سال 1970 میلادی یک مخترع ژاپنی به نام Arimura Kunitaka درباره نصب تراشه بر روی کارت پلاستیکی طرحی را ارائه نمود، ولی این طرح مورد توجه قرار نگرفت. در سال 1974 یک روزنامه نگار فرانسوی به نام Roland Moreno درابره سیستم الکترونیکی حافظه دار مستقل، اختراعی را به ثبت رساند. وی بیشتر بر روی جنبه عملیاتی و توانایی های این وسیله متمرکز شده بود. این اختراع سرآغازی برای فعالیت های وسیع بعدی در زمینه کارت های هوشمند گردید.
در سال 1976، دو شرکت: Honeywell و Bull که در زمینه کامپیوتر فعالیت می کردند با همکاری شرکت موتورولا، اولین کارت الکترونیکی را که از یک حافظه ساده تشکیل شده بود، عرضه نمودند. با ادامه فعالیت شرکت فوق در سال 1979، اولین کارت هوشمند ریزپردازنده (میکروپروسسوری) ساخته شد. این کارت شامل دو تراشه: یکی حافظه و دیگری ریزپردازنده بود که با سیم های مخصوصی با هم ارتباط داشتند. مشکل اصلی این کارت ها قطع شدن سیم های رابط بود و به همین دلیل فعالیت برای ساخت کارتی که دارای یک تراشه باشد، آغاز گردید.
طی سال های 1982 تا 1984، شرکت Bull همراه با دو شرکت: Philips و Schlumberger بر روی پروژه ارائه شده توسط اتحادیه کارت بانکی فرانسه3 کار کرده و سرانجام موفق به اجرای این پروژه به همراه ارائه 000/100 عدد کارت شدند. تراشه مورد استفاده در این کارت ها یک تراشه ریزپردازنده با 8 کیلو بایت حافظه ساخته شده توسط شرکت موتورولا بود. دو سال بعد یعنی در سال 1986 اولین استاندارد کارت های الکترونیکی به نام: 1/78116ISO مطرح شد.
وضعیت کارت های بانکی در جهان (تا پایان سال 2000 میلادی)
میلیارد قطعه
ملیارد دلار
میلیارد دلار
میلیارد دلار
میلیارد فقره
میلیارد فقره
میلیارد فقره
163/1
3176
2224
952
54/38
89/31
65/6
کل کارت های اعتباری موجود در جهان
حجم معاملات انجام شده
میزان خرید کالا با کارت
میزان دریافت وجه نقد
تعداد معامله انجام شده
تعداد اسناد خریداری شده با کارت
تعداد اسناد دریافت وجه
انواع کارتهای بانکی
کارتهای بانکی از ابعاد مختلف به انواع گوناگونی تقسیم می گردند که ذیلا به طور خلاصه به چند نوع از آنها اشاره می گردد:
انواع کارت از جهت چگونگی تسویه
الف: کارتهای بدهکار (Debit Cards)
در این نوع از کارتها، حساب دارنده بلافاصله و یا با فاصله زمانی بسیار کم (مثلاٌ پایان همان روز معامله) بدهکار می گردد. این نوع از کارتها در دستگاههای نقطه فروش (P.O.S) و ماشینهای تحویلداری اتوماتیک (ATM) قابل استفاده است. استفاده از این کارت تنها در حد مانده حساب دارنده کارت می باشد. اضافه بر موجودی حساب نمی توان نسبت به خرید کالا و خدمات اقدام نمود.
ب: کارت های اعتباری (Credit Cards)
این نوع کارتها برای خرید کالا و دریافت پول نقد استفاده می شود. پول نقد را می توان توسط این کارتها در خارج از کشور نیز دریافت نمود. این امر نیز مستلزم آن است که ارتباطات لازم در زمینه کارت بین کشورها و بانکهای آنان وجود داشته باشد.
در پایان هر ماه دارندگان کارت صورت حسابی بابت معاملات انجام شده توسط کارت آنان دریافت می دارند که کلیه خریدها و دریافتهای نقدی آن را با جزییات کامل ذکر نموده است. اگر دارندگان کارت بخواهند، می توانند تنها بخشی از کل مبلغ استفاده شده را بپردازند و مابقی بدهی خود را به صورت قسطی طی چند ماه تادیه نمایند. البته در این صورت باید بهره پول را نیز پرداخت کنند. عموماٌ در محاسبه این بهره در مورد پرداختهای نقدی، بهره از زمان دریافت پول محاسبه می گردد. اما در مورد خرید کالا و خدمات بانکها عموماٌ بهره ای را برای دارندگان کارت در نظر نمی گیرند، به شرط آنکه ظرف مدت 25 روز یا 30 روز (در بانکها و کشورهای مختلف متفاوت است) از تاریخ صورتحساب نسبت به باز پرداخت بدهی خود اقدام نماید. یکی دیگر از خدماتی که بانکها در اختیار دارندگان کارتهای اعتباری قرار می دهند، بیمه مجانی حوادث مسافرت است. این بیمه شامل حوادث و مرگ دارنده کارت، همسر و فرزندان وی می گردد.
ج: کارت هزینه (Charge Card)
کارتهای فوق نیز شبیه کارتهای اعتباری می باشند، با این تفاوت که این نوع کارتها حد اعتباری از پیش تعیین شده ندارند و از دارنده کارت انتظار می رود که با دریافت صورتحساب خود بدهی خود را تادیه نماید. در این صورت هیچ گونه بهره ای به آنان تعلق نخواهد گرفت.
مزیت این نوع کارت امکان خرید کالا و خدمات بدون نیاز به حمل حجم عظیمی از پول است. نمونه این نوع کارتها آمریکن – اکسپرس (American-Express) و داینرز کلوب (Diners Club) است.
انواع کارت از جهت تکنولوژی مورد استفاده
کارتهای بانکی عموما از دو نوع تکنولوژی استفاده می کنند.
الف- کارت با نوار مغناطیسی (Magnetic Stripe Card)
این تکنولوژی هم اکنون در اکثر کارتهای بانکی جهان مورد استفاده قرار می گیرد.
در این روش، اطلاعات مربوط به دارندگان کارت به صورت کدهای مخصوص در نوار مغناطیسی که در پشت کارت تعبیه شده است قرار می گیرد که به این عمل رمزگذاری گویند. این کار توسط ماشینهای مخصوص که برای کد کردن اطلاعات در نوار مغناطیسی و همچنین حک کردن مشخصات بر روی کارت ساخته شده اند انجام شده که به آنها ماشینهای حک کننده و رمزگذاری کننده گفته می شود.
نحوه استفاده از این اطلاعات بدین صورت است که دارنده کارت به فروشگاهها و مراکز تجاری مجاز مراجعه و کارت خود را از دستگاههای نقطه فروش (P.O.S) می گذراند. دستگاههای نقطه فروش از روی نوار مغناطیسی اطلاعات کارت را خوانده و آن را به مرکز بانک مخابره می نماید. این نوع از کارت در دستگاههای ATM نیز به همین نحو عمل می نمایند. هم اکنون موسسات بزرگ بین المللی همچون VISA و Master Card از این نوع تکنولوژی برای کارتهای خود استفاده می نمایند.
ب- کارت با تراشه الکترونیکی (Chip Card)
سالهاست که بر روی تراشه های الکترونیکی جهت حمل پول و انتقال آن به دیگران مطالعه و تحقیق می شود. با پیشرفت تکنولوژی و ارزانتر شدن این نوع از تراشه ها، امکان تولید کارتهای حافظه دار به شکل اقتصادی هر روز بیشتر می شود. پروژه های آزمایشی در این زمینه به سرعت توسعه یافته و چند کشور استفاده از کارتهای حافظه دار را شروع کرده اند. البته استفاده از تراشه جهت مسائل ایمنی همچون تایید صاحب اصلی کارت، سالهاست که در کشورهایی همچون فرانسه معمول است. همچنین کارتهای تلفن که کارتهای حافظه دار یکبار مصرف هستند چندین سال است که توسط شرکتهای تلفن در اختیار مشتریان قرار گرفته است.
کارتهای با تراشه الکترونیکی به چند گروه تقسیم می شوند:
1) کارتهای حافظه دار (Memory Chip Card)
در این نوع کارت، اطلاعات می تواند همچون کارتهای با نوار مغناطیسی نوشته و خوانده شود با این تفاوت که حجم اطلاعات نوشته شده می تواند چندین برابر باشد.
2) کارتهای با حافظه هوشمند (Inteligent memory chip card)
این نوع از کارتها امکان محافظت از اطلاعات در چد بخش مختلف، بررسی فرایندهای داخلی کارت، تایید هویت دارنده کارت از طریق بررسی (Personal Indetification number) PIN وارد شده و امثال آن را دارد.
3) کارتهای با تراشه پردازنده (Processor Chip Card)
در این تراشه ها موارد زیر گنجانده شده است:
– میکروپروسسور با تکنولوژی 8 بیتی که حفاظت و امنیت کارت را با الگوریتمهای Cryptographic در بالاترین سطح امکان پذیر می سازد.
تنها نوع سوم از کارتهای تراشه دار امنیت و حفاظت لازم جهت استفاده در امور مالی را دارا می باشد.
هم اکنون پروژه های زیر جهت استفاده از کارتهای تراشه دار در حال پیاده شده می باشند:
1- کیف الکترونیکی (Electronic Purse)
از این نوع کارت جهت خریدهای کوچک همچون خرید بلیط اتوبوس یا قطار، پول تاکسی یا پرداخت صورت حساب رستوران و امثال آن استفاده می شود. مزیت اصلی این کارت امنیت آن است.
کیف الکترونیکی می تواند هم در سیستمهای باز و هم بسته عمل نماید. در سیستمهای بسته مبلغی که از کارت برداشته می شود تنها می تواند به حساب یک موسسه خاص و یا چند موسسه که از نظر قانونی تحت یک پوشش قرار دارند منتقل شوند، در حالی که در سیستمهای باز موسسات متعددی که از نظر قانونی ماهیت جدا دارند می توانند طرف این حساب قرار گیرند. این سیستم نیاز به یک سیستم پردازش مرکزی جهت تسویه اقلام دارد. از مزایای این کارت آسانی در پرداخت، عدم نیاز به حمل پول خرد، ریسک کم و پرداخت تضمین شده می باشد، چرا که در کیف الکترونیکی قبلاٌ پول پرداخت شده است. به دلیل انجام عملیات به شکل مستقل هزینه های مخابراتی به حداقل می رسد.
2- Mondex
مندکس یک نوع کارت هوشمند است که توسط بانک (National West Minister) معرفی گردیده است. این کارت جهت حذف پول کاغذی و سکه طراحی شده است. هدف این کارت ایجاد یک نوع استاندارد برای پول الکترونیکی است. این کارت از تکنولوژی کارتهای هوشمند استفاده کرده و در ATM، تلفنهای مخصوص، ترمینالهای نقطه فروش (POS) و کیفهای مندکس قابل استفاده است.
دارندگان این کارت می توانند مستقیما از ATM، شعب بانکها و تلفنهای عمومی که آرم Mondex را دارند جهت باردار کردن کارت خود استفاده نمایند. تلفنهایی که با سیستم مندکس مجهز شده باشند می توانند جهت خرید از داخل خانه یا اداره مورد استفاده قرار گیرند. تا 5 نوع ارز مختلف در این کارتها قابل ذخیره شده است که هر یک جداگانه عمل می نماید. با تلفنهای مندکس امکان انتقال پول از یک شخص به شخص دیگر در سراسر جهان امکان پذیر است.
تفاوت کارت مندکس با دیگر انواع کیفهای الکترونیکی در آن است که امکان انتقال منابع مالی از شخصی به شخص دیگر را امکان پذیر می سازد. این امر ازطریق تلفن و ی کیفهای مندکس انجام می پذیرد. از این نظر مندکس به هدف جایگزینی پول بسیار نزدیک شده است.
کیفهای مندکس بسیار شبیه یک ماشین حساب جیبی است و غیر از امکان انتقال پول از کارت به کارت، امکانات ذیل را نیز در اختیار دارنده کارت قرار می دهد:
– مانده کنونی کارت را نشان می دهد.
– آخرین ده معامله انجام شده را با نوع ارز و زمان آن و طرف معامله نشان می دهد.
– با وارد کردن یک کد 4 رقمی کارت قفل شده و تا زمانی که مجدداً این کد وارد نگردد کارت قابل استفاده نخواهد بود.
هم اکنون در انگلیس بانکهای Mid Land و West Minster متولی کارتهای مندکس می باشند. در شرق دور متولی این امر کشور هنگ کنگ و بانک شانگهای می باشد.
علاوه بر موارد ذکر شده کارتهای زیر که از نوع کارتهای تراشه دار می باشند در کشورهای ذیل الذکر مورد استفاده قرار گرفته اند:
3- Danmount در کشور دانمارک
4- Ayantcard در کشور فنلاند
5- Chip card در اتریش
6- Berlin card در آلمان
در یک طبقه بندی کلی – کاربردهای زیر را می توان برای این کارت ها بیان نمود:
1) کاربردهای شناسایی
2) کاربردهای مالی
3) کاربردهای نگهداری اطلاعات
3-2-5) حسابهای Now: [Negotiable order of with drawel Account]
این حسابها، نوعی حسابهای جاری هستند که به مانده آن بهره تعلق می گیرد (مشابه حسابهای پس انداز) در آمریکا از لحاظ تاریخی فقط بانکهای تاریخی حق انتقال سپرده ها از طریق چک را داشتند و سایر موسسات اقتصادی فعال در بازار مالی آمریکا از لحاظ قانونی حق انتقال سپرده ها را از طریق چک را نداشتند، این در حالی بود که این موسسات معتقد بودند که افتتاح حسابهای جاری به این موسسات می تواند بعنوان یک خدمت مکمل، سودآوریشان را افزایش دهد و منابع بیشتری جهت وام دهی در اختیار آنها قرار دهد.
در سال 1972 دادگاه سلطنتی به بانک پس اندازی در ایالت ماساچوست [Massuchusetts] اجازه داد که برای سپرده گذاری های موجود در این بانک اسناد و براتهایی (drafts) (که بسیار شبیه چک بودند) صادر کند، بعبارت دیگر این موسسه قادر گردید تا سندی به صاحب حساب بدهد که با امضاء آن اجازه نقل و انتقال پول نقد یا اوراق بهادار از حساب خود به حساب دیگری داده شود. این اسناد یا براتها به شکل سفارش، بازگشتن و قابل انتقال و معامله بودند که بعنوان حسابهای Now شناخته شدند. در سال 1980 کنگره آمریکا به تمام موسسات مالی (بجز اتحادیه های اعتباری) اجازه افتتاح حساب Now را داد و بدین ترتیب حسابهای Now در سراسر آمریکا گسترش یافتند.
در سال 1974 شرکتهای سرمایه گذاری پیشنهاد انتشار "اسناد حسابهای سهام" [Share draft accounts] را دادند. این اسناد به پس اندازکنندگان اجازه می داد که چکهایی بر مبنای حسابهای پس انداز کوتاه مدت و بلندمدت خود (که این حسابها در شرکتهای سرمایه گذاری سهام نامیده می شود) صادر کنند و مبالغ این چکها از حسابهای شرکت سرمایه گذاری در بانکهای تجاری پرداخت می گردد.
مقدار بهره پرداختی به حسابهای Now تا سال 1983 دارای سقف مشخص بود که این سقف متناسب با نرخ بهره حسابهای پس انداز تعیین می گردید. اما در سال 1983 با تغییر قوانین و مقررات حسابهای Super Now یا SNOW برای خانوارهای مصرف کننده ایجاد گردید. این حسابها هیچگونه محدودیتی در پرداخت نوع بهره نداشت و موسسات بسته به شرایط می توانستند هر مقدار بهره به این حسابها پرداخت کنند. اما حداکثر مقدار موجودی این حسابها بایستی 500/2 دلار می بود.
در سالهای اخیر با اصلاح قوانین و مقررات تفاوت قانونی بین حسابهای NOW و SNOW از بین رفته است و کلیه این حسابها به شکل واحد در آمده اند. امروزه مقدار زیادی از معاملات مصرفی خانواده ها از طریق این حسابها صورت می پذیرد.
3-2-6) سپرده شاخص بازار MIDs: Market Index Deposits
یکی از فعالیتهای بانکهای تجاری خرید و فروش اوراق و اسناد صندوقهای سرمایه گذاری بود که با این کار همانند دلالان سود کسب می کردند. اما بر اساس قانون گلاس – استیگال Glass-steagall Act خرید و فروش هرگونه صندوقهای سرمایه گذاری توسط بانکهای تجاری ممنوع گشت. این عمل معادل ممنوعیت بانکها در خرید و فروش اوراق بهادار Securities بود. با توسعه عظیم بازارهای بورس در طول 1982 تا 1986 تعداد سهام و اوراق بهادار بلندمدت صندوقهای سرمایه گذاری سه برابر شد و ارزش دارایی های آنها به هفت برابر توسعه یافت. این بخش از اقتصاد بسیار سودآور بودند که بانکهای تجاری اجازه فعالیت در آن را نداشتند. در سال 1987 بانکی در منهتن [Chase Manhattan Bank] تکنیکی را ارائه داد که همانند صندوقهای سرمایه گذاری سودآور کارا بود. این بانک حساب پس اندازی افتتاح کرد که بازده آن وابسته به شاخص سهام P&S افزایش می یافت. Standard & poor's 500 stock Indes] شاخصهای موزون قیمت سهام که بر اساس میانگین 500 سهم عادی قرار دارد[ بر طبق قوانین بانکداری ایالات متحده بانکها هر مقدار نرخ بهره که مایلند می توانند به سپرده هایشان بدهند. در این حساب که به سپرده شاخص بازار MIDs شهرت یافت بانک حداقل نرخ بهره صفر تا چهار درصد را تضمین می کرد و با افزایش شاخص S&P به تناسب نرخ بهره نیز افزایش می یافت. این تناسب بن 50 تا 70 درصد بود که بسته به شرایط مکانی و زمانی تعیین می گردید.
در این حساب مقدار اصل مبلغ و نرخ بهره اولیه توسط Fedral deposit Insurance] FDIC corporation یک نهاد دولتی که در سال 1933 تاسیس شد و سپرده های بانکهای عضو را تضمین می کند در رابطه با ادغام و تلفیق بانکها با یکدیگر و جلوگیری از ورشکستگی آنها هم وظایفی را بر عهده دارد [ تضمین می گشت و این یکی از مزایای این حساب نسبت به صندوقهای سرمایه گذاری بود.
سایر بانکها نیز با سرعت شروع به افتتاح حسابهای مختلف MIDs نمودند و انواع مختلف این حسابها به پس اندازکنندگان پیشنهاد گردید. بسیاری از این حساب ها در حداقل نرخ بهره تضمینی متفاوت بودند. برخی از بانکها نیز این حسابها را بر اساس افزایش سایر شاخصهای قیمتی همانند قیمت طلا و … پیشنهاد دادند و حتی برخی از بانکها تعهد کردند که نرخ بهره را با کاهش شاخص سهام افزایش دهند. توسعه گسترده و متنوع اینگونه حسابها باعث رقابت هر چه بیشتر بین بانکهای تجاری و صندوقهای سرمایه گذاری گردید.
1-2-7) تبدیل به اوراق قرضه کردن Securization
نوآوری مالی عمده ای که در دهه 1980 پای گرفت و بر نقش واسطه های مالی در بازار سرمایه عمیقاً اثر گذاشت. پدیده تبدیل به اوراق بها دار کردن است. این فرآیند شامل یک کاسه کردن یا تجمیع وامها و فروش اوراق بهاداری با ضمانت و پشتوانه آنهاست. این نوآوری به کلی نظام سنتی برای تامین مالی خرید دارایی ها را عوض کرد. در نظام سنتی واسطه مالی مثلا نهاد سپرده پذیر یا شرکت بیمه: وام را می داد و آنرا در بدره دارایی هایش نگاه می داشت و بدین ترتیب خطر اعتباری وام را می پذیرفت، از سوی دیگر خدمات وام را ارائه می داد یعنی اقساط را جمع آوری می کرد و به وام گیرنده اطلاعات مالیاتی و غیره می داد و از عامه مردم وجوه می گرفت تا با آن دارایی هایش را تامین مالی کند و به عبارت دیگر کلیه امور وام دهی توسط یک موسسه صورت می گرفت اما در نظام جدید با قابلیت تبدیل به اوراق بهادار کردن دارایی ها بیش از یک موسسه در وام دهی نقش دارند. بانک تجاری وام می دهد و با پشتوانه این وام اوراق بهادار منتشر می کند. بانک تجاری ممکن است روی خطر اعتبار سبد وامها بیمه نامه از یک شرکت بیمه خصوصی خریداری کند یا ممکن است وظیفه انجام خدمات وام یعنی گردآوری اقساط را به شرکتدیگری که همین تخصص را دارد واگذار کند یا می تواند خدمات موسسه اوراق بهادار برای فروش اوراق بهادار منتشره به افراد و سرمایه گذاران نهادی استفاده بکند. این امور بر روی کلیه وامهای رهنی، وامهای ساخت مسکن، وام اتومبیل و قایق، وامهای کارت اعتباری، فروش نسیه شرکتهای تامین مالی و شرکتهای تولیدی و … صورت بگیرد.
تبدیل به اوراق قرضه کردن بر اساس دو دسته داراییهای حقیقی ABS
(Asset back securitization)
و رهن (Mortgage Back Securitization) MBS صورت می پذیرد.
این عمل منافع بسیاری برای صادرکنندگان اوراق، وام گیرندگان و سرمایه گذاران دارد.
منافع صادر کنندگان اوراق عبارت است از:
1) هزینه های وجوه کمتر
2) بکارگیری کارآمدتر سرمایه
3) اداره رشد سریع بدره
4) عملکرد مالی بهتر
5) تنوع بخشی به منابع گردآوری وجوه
تبدیل به اوراق بهادار کردن وامهای راکد را به اوراق بهادار نقدشدنی تر مبدل می کند و خطر اعتباری را کاهش می دهد. خطر اعتباری از آنرو کاهش می یابد که اولاً اوراق پشتوانه محکمی از سبد متنوع وامهای مختلف دارد و ثانیاً باعث تقویت اعتبار ناشر می شود. خطر اعتباری وامهای اعطایی بدین وسیله کاهش می یابد. سرمایه گذاران بدین ترتیب مجموعه ای از فرصتهای سرمایه گذاری جدید می یابند و از سوی دیگر به دلیل کاهش هزینه های واسطه گری مالی، نرخ بازده نیز بهبود می یابد.
3-3) انواع ابزارهای مالی در بازار دست دوم
3-3-1) اوراق سهام
به طور کلی سهام نشان دهنده منافع مالک در یک واحد تجاری است. منافع ناشی از مالکیت اغلب به عنوان منفعت باقیمانده نامیده می شود. زیرا طلب و ادعای سهامداران در مورد دارایی شرکت، در مرحله آخر تمام طلبها قرار دارد.
الف- گونه های اصلی سهام
– سهام عادی: بیانگر سهام یک واحد تجاری است که طبق قانون به عنوان شرکت نامیده می شود.
– سهام ممتاز: به سهامی گفته می شود که حق امتیاز دارد و نسبت به سهام عادی شرکت از نظر دریافت سود سهام و دریافت هرگونه وجهی در زمان انحلال شرکت یا توزیع داراییها برتری دارد. پیش از آنکه سود سهام عادی پرداخت شود، سهام ممتاز باید تمام سود تعلق یافته به خود را دریافت کند.
– مشارکت: بیانگر مالکیت در یک واحد تجاری است که به عنوان مشارکت محدود یا کلی تشکیل شده است.
– اسناد مالکیت: نشان دهنده مالکیت واحدهای تجاری است که به عنوان مالکیت محض تشکیل شده است.
ب- اوراق بهادار وابسته به سهام4:
اوراق بهادار وابسته به سهام، اوراق بهاداری است که بیانگر ادعا و طلب بر سهام است یا آنکه ارزش آن به طریقی به آن سهام مربوط شود. انواع مختلفی از ابزارهای وابسته به سهام وجود دارند که عبارتند از:
اسناد بدهی قابل تبدیل5، اختیار معامله سهام6، حق خرید اضافی سهام7، حق تقدم8، ابزارهای سرمایه گذاری مشترک9، قراردادهای آتی شاخص بندی شده10، اختیار معامله شاخص بندی شده11، گواهیهای سپرده آمریکایی12.
اسناد بدهی قابل تبدیل
به اوراق بهادار منتشر شده از طرف یک شرکت گفته می شود که دارنده آن اوراق می تواند آنها را طی دوره ای مشخص به سهام شرکت تبدیل نماید. قیمت تبدیل از بدو امر مشخص است.
اختیار معامله سهام
اختیار معامله سهام، شامل اختیار معامله خرید و فروش بر سهام عادی است. این ابزار از این جهت جزء ابزارهای وابسته به سهام است که قیمت آن تابعی از سهام مربوطه است. به رغم رابطه آن با سهام مورد نظر، اختیار معامله سهام به وسیله منتشر کننده سهام به وجود نمی آید. در واقع هر فرد می تواند اختیار معامله سهام را با فروش آن ایجاد کند. از آنجایی که استفاده از یک نوع اختیار معامله احتمال خطر زیادی دارد، ترکیبی از اختیار فروش و اختیار خرید می تواند ویژگی احتمال خطر بسیار کمی را داشته باشد.
حق خرید اضافی سهام
حق خرید اضافی سهام شبیه اختیار معامله خرید سهام است. به این مفهوم که دارنده آن بدون آنکه تعهدی برای خرید سهام مربوطه از ارائه کننده آن داشته باشد، حقی بدست می آورد.
حق خرید اضافی سهام انواع مختلف دارد که از آن جمله می توان به:
حق خرید اضافی بی خطر13، حق خرید اضافی پول14، حق خرید اضافی مهلک15، حق خرید اضافی شاخص بندی شده16، حق خرید اضافی عریان17، حق خرید اضافی پوشش داده شده18، حق خرید اضافی بدهی19، حق خرید اضافی درآمدی20، حق خرید اضافی به پشتوانه نقد21، اشاره کرد.
حق تقدم
شرکتها از نظر قانونی باید چنان عمل کنند که انتشار سهام نسبت تضعیف منافع سهامداران موجود نشود. در این شرایط، شرکت به سهامداران موجود حق خرید درصدی از سهام خرید به تناسب درصدی از سهام که در حال حاضر دارند، را می دهد و سپس سهام جدید را به خریداران جدید عرضه می کند. برای آنکه خرید سهام جدید برای سهامداران موجود جالب توجه باشد، شرکت حق تقدم انتشار می دهد.
حق تقدم به مالک آن حق (و نه تعهد) خرید تعدادی از سهام جدید را در قیمت ثابت – که به آن قیمت حق تقدم می گویند می دهد. از این تعریف کاملا روشن است که این حق مبین اختیار معامله است.
ابزارهای سرمایه گذاری مشترک
ابزار سرمایه گذاری مشترک به ترتیباتی گفته می شود که در آن داراییها انباشت شده و سهام آنها به سهامداران فروخته می شود. صندوقهای مشترک که نمایانگر شرکت های سرمایه گذاری باز هستند. معروفترین و رایج ترین واسطه برای بدست آوردن سهام شرکتها محسوب می شوند. در این صندوقها ارزش هر سهم صندوق به تناسب ارزش خالص دارایی آن – ارزش بازاری شرکت منهای بدهیهای آن تعیین می شود. شکلهای دیگری از ابزارهای سرمایه گذاری مشترک وجود دارند که شامل شرکتهای سرمایه گذاری بسته و واحدهای تراکمی هستند.22
معاملات آتی شاخص بندی شده
معاملات آتی شاخصی قراردادهای آتی هستند که برای شاخص سهام، شاخص اوراق قرضه و دیگر شاخص ها نوشته شده اند. به بیان دیگر این قراردادها، قراردادهای آتی هستند که برحسب تعدادی از شاخص های سهام نوشته شده اند.
ج- انواع اوراق بهادار بر اساس ملیت
جدول شماره 1- انواع اوراق بهادار بر حسب تقسیم جغرافیایی بازار و ویژگیهای آنها
سرمایه گذاری اصلی
سندیکای مربوطه
بازار اصلی
ناشر
نوع پول
مدل بازار
ملی
ملی
ملی
ملی
ملی
ملی
ملی
ملی
ملی
خارجی
ملی
خارجی
بین المللی
ملی
بین المللی و ملی
فرق نمی کند
ملی و سبد
بین المللی
بین المللی
بین المللی
بین المللی
فرق نمی کند
پول اروپایی
اروپایی
بین المللی
بین المللی
بین المللی و ملی
فرق نمی کند
پول اروپایی
کیهان
1-3-7) ابزارهای بدهی
مبانی طبقه بندی اوراق قرضه
اوراق قرضه را می توان بر اساس مبانی گوناگون دسته بندی کرد. مهمترین مبانی دسته بندی به شرح زیر است:
یکم: بر اساس نرخ بهره، دوم: بر اساس سر رسید، سوم: بر اساس نوع پولی که اوراق به آن پول انتشار می ییابد. چهارم: بر اساس ماهیت وام گیرنده، پنجم: بر اساس میزان انتشار، ششم: بر اساس نوع وثیقه، هفتم: بر اساس شدت قابلیت تبدیل و تسعیر، هشتم: بر اساس نوع وابستگی وام گیرنده یا بدهی، نهم: بر اساس هدف ناشر.
هر یک از این مبانی ویژگیهایی را در اوراق به وجود می آورند که سبب می شوند آنها را در نظر گروهی خاص و دست اندرکاران در بازار سرمایه جذاب نمایند. اگرچه این مبانی در اوراق قرضه بسیار با اهمیت است، در این گزارش، انواع اوراق قرضه با در نظر گرفتن شناخته شدن آنها و همچنین بزرگی گروههای این اوراق، ذکر شده اند.
الف- اوراق بهادار با درآمد ثابت
اوراق بهادار با درآمد ثابت اوراقی هستند که به وسیله بخش خصوصی و دولتی منتشر می شوند و دارای ویژگیهای زیر هستند:
1) در هر دوره مبلغ ثابتی را پرداخت می کنند.
2) مبلغ پرداختی با استفاده از رابطه های مشخص تعیین می شود.
3) مبلغ ثابتی (یا مبلغی بر اساس فرمول خاص) را در سررسید تضمین می کنند.
بازار اوراق بهادار با درآمد ثابت یکی از زمینه های مناسب مهندسی مالی است و در دهه گذشته ابداعات و نوآوریهای بسیار زیادی در آن ایجاد شده است.
ب- ابزارهای دارای نرخ بهره ثابت23
ابزارهای دارای نرخ بهره ثابت کوتاه مدت شامل اوراق تجاری و گواهیهای سپرده اند. ابزارهای دارای نرخ بهره ثابت میان و درازمدت شامل اسناد و اوراق قرضه است. سررسید اسناد در بیشتر موارد یکسال یا کمتر است و اوراق قرضه سررسید 20 تا 30 ساله دارند.
اوراق قرضه با بهره ثابت بر اساس بعضی ویژگیها و خصوصیات دسته بندی می شوند. این ویژگیها شامل منتشرکننده، هدف از انتشار، نوع اوراق بهادار که بر روی برگه منعکس شده، روش پرداخت بهره و روش بازپرداخت اصل آن است.
اوراق قرضه همچنین بر اساس نوع وثیقه نیز طبقه بندی می شوند؛ وثیقه اوراق بهادار می تواند شکل دارایی اصلی یا دارایی شخصی یا تضمین به وسیله واحدی دیگر را به خود بگیرد:
اوراق قرضه رهنی24- اوراق قرضه ای است که به وسیله دارایی حقیقی تضمین می شود. در اوراق قرضه رهنی ناشر دارایی اش را در رهن دارندگان اوراق قرضه می گذارد. دارندگان اوراق قرضه رهنی به هنگام ورشکستگی شرکت، نسبت به دارایی رهنی ادعای یکسانی دارند. همه اوراق قرضه رهنی سررسید یکسان ندارند.
اوراق قرضه تضمین شده25- بعضی از اوراق قرضه به وسیله نهاد دیگری تضمین می شود. مثلا شرکتی که سهامش از درجه اعتبار پایینی برخوردار است ممکن است از بنگاهی که درجه اعتباری بالایی دارد بخواهد که بدهی وی را تضمین کند. به این ترتیب رتبه سهام از نظر اعتباری به وسیله پشتوانه اعتباری واحد تضمین کننده تعیین می شود. وقتی هیچ تضمینی وجود نداشته باشد، اوراق قرضه بدون تضمین نامیده می شود. بعضی موارد نیز مشترکند و اوراق قرضه تراز دوم را می فروشد.
اوراق قرضه قابل تبدیل – به منظور کاهش کوپن ضروری برای فروش اوراق قرضه بدون تضمین و اوراق قرضه تراز دوم، ناشران در بیشتر موارد این ابزارها را قابل تبدیل به دیگر داراییها – عمدتاً سهام عادی می کنند. به این قبیل اوراق قرضه، اوراق قرضه قابل تبدیل می گویند.
اوراق قرضه ممکن است اوراق قرضه با نام یا اوراق قرضه بی نام باشند. گاهی اوقات به اوراق قرضه بی نام اوراق قرضه کوپنی نیز می گویند.
اوراق قرضه درآمدی – اوراق قرضه درآمدی نرخ بهره ثابتی دارند، اما می توانند تحت شرایط خاصی از پرداخت بهره اجتناب ورزند این عمل در صورت وقوع حوادث و وجود شرایط خاص امکان پذیر است. عدم پرداخت بهره ممکن است تراکمی یا غیر تراکمی باشد. اوراق قرضه درآمدی، تراکمی است چنانچه بهره در فاصله زمانی بعد پرداخت شود. در غیر این صورت آن را اوراق قرضه درآمدی غیر تراکمی می گویند.
اوراق قرضه مسلسل – اوراق قرضه ای است که به تعدادی سری تقسیم می شود که هر کدام زمان سر رسید خاص و بهره خاصی دارند.
بانکها به منظور کسب درآمد و افزایش عایدی، اوراق قرضه میان و درازمدت منتشر می کنند. مقامات بانکی معمولا سرمایه مبتنی بر سهام26 را به سرمایه مبتنی بر بدهی27 ترجیح می دهند. اوراق بدهی کوتاه مدت بانکها و دیگر موسسات سپرده پذیر، گواهی سپرده نامیده می شوند. در حالی که اوراق بدهی کوتاه مدت شرکتها اوراق تجاری خوانده می شود. به این دو ابزار مجموعاً ابزارهای بازار پول می گویند.
اوراق تجاری – برگه تعهد بدون پشتوانه ای است که سر رسید آن 270 روز یا کمتر است. مدت مدیدی اوراق تجاری مانند اسناد خزانه با تنزیل قیمت اسمی به فروش می رسید. امروزه به بعضی از اوراق تجاری نرخ بهره نیز تعلق می گیرد. اوراق تجاری برای شرکتهایی که در کوتاه مدت به وجه نقد نیاز دارند، ابزار مالی موثری هستند. گفتنی است که اوراق تجاری می تواند به عنوان راهکارهای تامین مالی میان و دراز مدت نیز مورد استفاده قرار گیرند. در اینگونه مواقع، شرکت اوراق تجاری جدید را با این قصد منتشر می کند که بتواند بدهیهای بدهیهای قبلی خود (اوراق قبلی) را که مدت آنها به پایان رسیده با به گردش درآوردن اوراق جدید بپردازد. مثلا شرکتی که به وجوه نقد برای مدت 4 سال نیاز دارد بجای اینکه اوراق چهار ساله منتشر کند، می تواند به عنوان یک استراتژی، انتشار اوراق تجاری شش ماهه را انتخاب نموده و سپس این برگه را هفت بار با سر رسیدهای شش ماهه به گردش درآورده تا اینکه دوره مالی وی به پایان رسد.
پ- ابزارهای مالی با نرخش شناور Voriable-Rate securities
همانطور که قبلاً گفته شد افزایش بی ثباتی نرخ بهره در دهه 1970 ریسک بیشتری برای نگهداری اوراق قرضه بلندمدت با نرخ بهره ثابت را ایجاد نمود و این سبب شد که اکثر سرمایه گذاران، میل در سرمایه گذاری در اوراق کوتاه مدت که قیمت هایشان کمتر تحت تاثیر نوسانات قرار می گرفت، داشته باشند که این امر باعث گردید هزینه دادوستد اوراق بر اقتصاد افزایش یابد. برای کاهش هزینه مبادلات و افزایش اطمینان و اعتماد بین طرفین قراردادهای بلندمدتی که نرخ بهره آن بصورت کوتاه مدت و منقطع در فواصل زمانی مختلف و با توجه به شرایط اقتصادی تعیین می شد، طراحی گردید.
نرخ بهره این اوراق در طول دروه سررسید تغییر می کرد و به همین دلیل آنها را اوراق قرضه با نرخ بهره متغیر یا شناور نامیدند.
نرخ بهره این اوراق با توجه به شاخص معینی و یا نرخ بهره اوراق مرجع یا مشخص می گردد و هیچگونه محدودیتی جهت تغییر ندارد و کاملاً آزاد با توجه به اوراق شاخص تعیین می گردد. بنابراین قیمت اوراق بستگی دارد به ارزشی که در تاریخ قیمت گذاری مجدد تعیین می شود. این گونه اوراق فقط به تعداد تغییر نرخ بهره (تعداد مواردی که در اوراق ذکر شده) محدود هستند که هر چه تعدادهای تعیین نرخ بهره کمتر باشد ارزش اوراق به مقدار حقیقی و واقعی اش نزدیکتر می گردد.
پس از طراحی اینگونه اوراق در اواسط دهه 1970، این گونه اوراق در غالب سند بدهی که بطور کلی شامل اوراق قرضه، اسناد پرداختنی، وامهای رهنی و سایر اوراق یا اسنادی است که نشاندهنده بدهی است و همانند وامهای بانکی، سپرده های بانکی و از این قبیل موارد بایستی پرداخته شوند است، مورد استفاده قرار گرفت.
تقاضا برای اینگونه اوراق تحت تاثیر نوسان قیمت ها و نرخ بهره است و هر چه نوسانات قیمت و نرخ بهره افزایش یابد سرمایه گذاران این نوع اوراق را نسبت به اوراق با نرخ بهره ثابت بیشتر تقاضا می کنند و در برخی دوره ها تقاضا برای اوراق قرضه با نرخ بهره متغیر بسیار بیشتر از اوراق قرضه با نرخ بهره ثابت بوده است.
برای کاهش نااطمینانی نرخ بهره متغیر در اینگونه اوراق برخی از موسسات مالی پیشنهاد دادند که خریداران این اوراق را با یک نرخ بهره ماکسیمم تضمین بدهند که به آن حداکثر افزایش مجاز نرخ بهره گویند.
گرچه هر ابزار کوتاه مدت نرخ ثابتی را پرداخت می کند، اما در هر گردش نرخ مورد تجدید نظر قرار گرفته و به این ترتیب این نوع استراتژی تامین مالی ویژگی نرخ شناور را دارد. راه دیگر تامین مالی آن است که ابزار مالی میان مدت و بلندمدت با نرخ شناور منتشر شود. بدهی با نرخ شناور که گاهی اوقات بنام بدهی با نرخ متغیر یا بدهی با نرخ قابل تبدیل نیز خوانده می شود تعهدی است که در آن در هر دوره نرخ بهره خود را به تغییرات شرایط بازار تطبیق می دهد. به طور کلی این ابزارها اوراق با نرخ شناور28 خوانده شده و به نام اختصاری شناورها29 معروفند. اوراق با نرخ شناور از جمله ابزارهای بدهی از نوع اوراق قرضه اند که نرخ آنها بجای اینکه ثابت باشد شناور است و بیشتر ابزارهای بدهی بلندمدت سنتی را تشکیل می دهند. بانکها نیز اوراق بهادار با نرخ شناور منتشر کرده که به آن گواهی های سپرده با نرخ شناور می گویند. با عرضه اوراق بدهی با نرخ بهره شناور، شرکت می تواند همان نتایج بکارگیری استراتژی گردش اوراق تجاری را بدست آورد.
ت- اوراق بهادار با نرخ بهره صفر
این ابزارها، اهرم مفیدی برای تحقق اهداف بازده پرتفوی، مصونیت در مقابل احتمال خطر و ایجاد ابزارهای ترکیبی متنوع هستند.
ج- اوراق قرضه با بهره صفر Zero-coupon & Original-Issue Discount Bonds
اوراق قرضه ای که در زمان انتشار با تخفیف (یعنی زیر ارزش اسمی) عرضه شود. اوراق قرضه ای را که با نرخ بهره صفر و با تخفیف عرضه نمایند "اوراق قرضه با بهره صفر" می نامند. (لازم به یادآوری است که چون قوانین مالیاتی دولت مرکزی آمریکا پیوسته تغییر می کند، بنابراین کسانیکه می خواهند در این اوراق قرضه سرمایه گذاری کنند بایستی با متخصصان امور مالیاتی مشورت کنند).
تغییرات شدید نرخ بهره در اوایل سال 1981 باعث گردید که نگهداری اوراق قرضه و سهام بلندمدت با نرخ بهره ثابت زیان ده شوند و بسیاری از سرمایه گذاران از سرمایه گذاری در این نوع اوراق منصرف گردند و اوراق قرضه و سهام کوتاه مدت یا اوراق با نرخ بهره متغیر را تقاضا کنند. برخی از سرمایه گذاران معتقد بودند که نرخ بهره مجدداً کاهش می یابد و سعی کردند که از نرخهای بهره بالای کنونی نهایت استفاده را بکنند. این امر توسط اوراق بدون بهره بلندمدت (zero-coupon bond) ZCBs امکان داشت.
این اوراق فقط یک باز پرداخت داشت و آنهم در انتهای دوره سر رسید اوراق بود و منتشر کننده وی آنرا در بازار اولیه بفروش می رساند و معاملات مجدد بر روی آن در بازار ثانویه با استفاده از تنزیل ارزش اسمی آن صورت می گرفت.
اوراق ضد بدون بهره بسیار شبیه اوراق قرضه تنزیلی انتشار یافته Original-issue discount bonds) OIDs بود و تقریباً همان کارکرد را داشت. این اوراق ریسک دریافت نرخ بهره کمتر که قبلاً برای سرمایه گذاران وجود داشت را از بین برد.
اوراق بدون بهره نسبت به اوراق قرضه تنزیلی دوام و اعتبار بیشتری داشتند و بنابراین ریسک قیمت کمتری را داشتند.
اوراق خزانه بدون بهره مهمترین این نوع اوراق بود که برای مدتی طولانی در بازار پول تسلط داشت.
این اوراق در ابتدا کمتر توسط بنگاههای خصوصی مورد توجه قرار گرفت زیرا این بایستی هر سال درآمد این اوراق را که از طریق تنزیل کردن مبلغ اسمی آن بدست می آمد، را بپردازند، در حالیکه این درآمد در بسیاری موارد تحقق نیافته بود و در انتهای سررسید اوراق بدست می آمد. به همین دلیل یاد شده در بالا سرمایه گذاران خصوصی نیز کمتر مایل به خرید این اوراق بودند و بیشتر صندوقهای بازنشستگی و شرکتهای بیمه که از پرداخت مالیات معاف بودند، به خرید این اوراق روی آوردند. اما با تصویب قانون لغو معافیت مالیاتی ایالتی از این اوراق، تقاضای برای آنها افزایش یافت و شرکتهای سرمایه گذاری بخش اعظمی از منابع خود را در این اوراق سرمایه گذاری کردند و از سوی دیگر اوراق بدون بهره شهرداری ها accrual bonds یا municipial ZCBs نیز که قابل مالیات گیری در ایالات بود نیز گسترش یافت.
برای کاهش ریسک نگهداری و افزایش حوزه کاری این گونه اوراق برخی شرکتها تاسیس شدند که به مجموعه متفاوتی از این اوراق را انتشار دادند که بطور کامل ضمانت شده بود و در صورت تمایل فرد با مقدار مساوی از اوراق خزانه بدون بهره مبادله می گشت. اینگونه اوراق به TIGRs شهرت یافت. Treasury Investment Growth Receipts
این اوراق که با پشتوانه اوراق قرضه دولتی منتشر می شد، بدون ریسک بودند و همانند ZCBs ها بدون بهره بودند و این بازده بستگی به تفاوت بین قیمت خرید و ارزش اسمی آن که سر رسید پرداخت می شد داشت. همچنین برای محاسبه ارزش آن از قیمت خرید و مدت زمانی که به سر رسید مانده بود استفاده می گردید.
از دیگر انواع اوراق قرضه بدون بهره [Certificate of Accrual on Treasure CATS Securities] را می توان نام برد که همانند TIGRs عمل می کرد و هدف اصلی آن گسترش اوراق خزانه بدون بهره بود. قیمت فروش این اوراق نسبت به اوراق مشابه قبلی پایین تر بود.
در سال 1985 دولت ایالات متحده اوراق بدون بهره جدید بلندمدتی را انتشار داد که با STRIRS شهرت یافت. در این اوراق اصل مبلغ پرداختی و کوپنهایی که در سر رسیدهای معین سود اوراق را بوسیله آنها پرداخت می گردد، بصورت جداگانه و مجزا منتشر می گردید. فرد خریدار می توانست هر کدام از این کوپنها را در بازار بطور جداگانه بفروشد.
به طور کلی دارندگان اوراق قرضه با درآمد ثابت و به طور اخص دارندگان اوراق بهادار با نرخ بهره صفر در معرض اشکال مختلف احتمال خطر قرار دارند که عبارتند از:
احتمال خطر نرخ بهره – احتمال خطر کاهش ارزش اوراق بهادار در واکنش به نرخ بهره و عایدی آن؛
احتمال خطر قصور و کوتاهی – احتمال کوتاهی صادرکننده اوراق بهادار در تعهدات مالی خود به گونه ای که دارنده این ابزار نتواند اصل و فرع سرمایه خود را دریافت کند؛
احتمال خطر خرید – یا احتمال خطر پیش پرداخت، احتمال خطری است که سرمایه گذار، جزیی از اصل وام یا کل آن را قبل از پایان تاریخ مورد انتظار بپردازد؛
احتمال خطر قدرت خرید – خطری است که در آن قدرت خرید عایدی کمتر از آنچه انتظار می رود، است که این امر به لحاظ وجود تورم است.
علیرغم وجود خطرات فوق، هنوز دارندگان اوراق بهادار سنتی – ابزارهای خزانه داری – برای مدیریت احتمال خطر نرخ بهره، خطر ورشکستگی و خطر قدرت خرید مطلوب هستند. به این ترتیب که:
برای مدیریت احتمال خطر نوسان نرخ بهره اولین شیوه آن است که سررسید ابزار با افق سرمایه گذاری، سرمایه گذار منطبق شود. دومین شیوه، آن است که صرفاً در ابزارهایی سرمایه گذاری شود که سررسید کوتاهتری از افق زمانی سرمایه گذار داشته باشد. شیوه سوم آن است که ابزاری با سر رسید طولانی تر از افق سرمایه گذاری خریداری شود. آنگاه با استفاده از ابزارهایی نظیر معاملات آتی، سلف و دیگر ابزارهای مشتقه، در برابر احتمال خطر نرخ بهره ایجاد مصونیت کرد.
مشکل احتمال خطر قصور نیز از چندین راه مدیریت می شود. آسانترین راه آن است که در اوراق بهاداری سرمایه گذاری شود که به طور انفرادی کمترین میزان احتمال خطر را داشته باشد. این اوراق مطمئن شامل تعهدات خزانه داری، شهرداریها و شرکتهای معتبر است. راه دیگر آن است که ترکیب متنوعی از سهام انتخاب شود.
از نظر مهندسی مالی برای مدیریت احتمال خطر قدرت خرید، می توان ارزش نهایی اوراق قرضه را با نرخ تورم شاخص بندی کرد. اوراق بهادار با کوپن صفر علاوه بر مدیریت احتمال خطرات گوناگون، ویژگیهایی نیز از لحاظ مالیاتی دارند.
اوراق بهادار با کوپن صفر و اربیتراژ تبدیل – ایجاد اوراق قرضه با کوپن صفر از اوراق سنتی مثال کلاسیک آربیتراژ تبدیل است. در آربیتراژ تبدیل یک ابزار یا گروهی از ابزارها، با مجموعه ای از ویژگیهای مفروض، به ابزار دیگر یا گروهی از ابزارها که ویژگیهای سرمایه گذاری متفاوتی دارد، تبدیل می شود.
بازار باز خرید اوراق بهادار و معکوس آن30 – قرارداد بازخرید، به فروش و بازخرید همزمان اوراق بهادار با سررسیدهای مختلف اطلاق می شود. قرارداد بازخرید معکوس31 نقطه مقابل قرارداد بازخرید است. به این مفهوم که قرارداد، خرید و فروش همزمان یک اوراق بهادار با سررسیدهای مختلف است. گفتنی است که بازخرید و معکوس آن دو روی یک معامله اند. نام آن بستگی به این دارد که در اولین قرارداد، فرد خریدار است یا فروشنده. از این اوراق برای تامین مالی وجوه کوتاه مدت، سرمایه گذاری نقدی کوتاه مدت و بدست آوردن اوراق بهادار و فروش های کوتاه مدت استفاده می شود.
اوراق قرضه بنجل32 – اوراق قرضه بنجل که به آن اوراق قرضه نوع پر خطر33 می گویند؛ اوراق قرضه ای هستند که درجه و اعتباری کمتر از سرمایه گذاری دارند. این سهام اغلب به نام از آسمان افتاده ها34 نامیده می شوند.
سهام ممتاز با نرخ شناور – سهام ممتاز با نرخ شناور، سهامی است که در آن نرخ سود سهام به شکل دوره ای و بر اساس قانون خاصی تعدیل می شود. این سهام عبارتند از:
– سهام ممتاز با نرخ قابل تعدیل35-سهامی است که در آن نسبت تبدیل ثابت است.
– سهام ممتاز با نرخ قابل تعدیل و تبدیل36- در این سهام نسبت تبدیل هر فصل تعیین می شود تا با ارزش اسمی برابر شود.
– سهام ممتاز با نرخ قابل تبدیل نقطه ای37 – مانند سهام ممتاز قابل تعدیل در هر دوره تعدیل می شود اما نرخ سود سهام با نرخ معیار مثلا اوراق خزانه سه ماهه یا لیپور38 سه ماهه تعیین می شود.
اوراق بدهی با نرخ شناور معکوس39 – به این اوراق شناورهای معکوس نیز می گویند. نرخ تعدیل این اوراق به طور دوره ای بر اساس نرخ معیار تعیین می شود اما در این مورد، نرخ تعدیل بر عکس جهت حرکت نرخ معیار است.
د- اوراق قرضه دولتی: که به طور کلی به دو دسته تقسیم می گردد:
– اوراق قرضه خزانه داری (Treasure security): که توسط خزانه داری بمنظور انجام عملیات بازار باز منتشر می گردد و لذا ابزار اصلی در سیاست پولی می باشد. این اوراق از لحاظ چگونگی جریان نقدی به دو دسته تقسیم می گردد.
1) اوراق قرضه تنزیلی discountl securities)یا Treasury zero certificate): که در انتهای دوره با توجه به نرخ اسمی اوراق سود پرداخت می گردد. در طول دوره نگهداری هیچگونه سودی به آن تعلق نمی گیرد.
2) اوراق قرضه بهره ی (Coupon security): که در فواصل زمانی مشخص بهره به آن تعلق می گیرد و به دارنده اوراق پرداخت می گردد.
اوراق خزانه داری از لحاظ مدت سررسید نیز به سه دسته تقسیم می گردد:
1) اوراق قرضه ای که تاریخ سررسید آنها از 90 روز تا یک سال است و با تخفیف بفروش می رسند (یعنی به مبلغی کمتر از ارزش اسمی آنها). به این اوراق هیچ نوع بهره ای تعلق نمی گیرد و دارنده اوراق مزبور، در زمان سررسید، مبلغی برابر ارزش اسمی آنها دریافت می کند (Treasury bill)
2) اسناد خزانه (Treasury Notes): نوعی اوراق قرضه دولتی که تاریخ سررسیدشان بین یک سال تا 10 سال است و بهره آنها هر شش ماه یکبار بوسیله کوپنهای جداگانه ای پرداخت می گردد.
3) اوراق قرضه خزانه داری که سررسید آنها بین ده تا سی سال است و بهره آن بصورت سالانه محاسبه و هر شش ماه یکبار پرداخت می گردد (Treasure band)
در سال 1996 دولت آمریکا اوراق خزانه داری تعدیل شونده با تورم (TIPS) (Treasury inflation-protection security) را انتشار داد که با توجه به شاخص قیمت مصرف کننده یا شاخص مصرف کننده شهری نرخ بهره تعلق گرفته به آن تعدیل می گردد.
– اوراق قرضه شهرداریها: muncipal securities
اوراق قرضه ای که شهرداریها، ایالتها و حکومتهای محلی یا سایر سازمانهای دولتی منتشر می کنند. این اوراق قرضه برای تهیه کالاهای و خدمات عمومی همانند آتش نشانی، آب رسانی، آموزش و … منتشر می گردد و معمولاً بهره پرداختی به آنها از مالیات معاف هستند.
1-3-3) ابزارهای مشتقه40
ابزارهای مشتقه ابزارهایی هستند که ارزش آنها از داراییهای دیگر – اوراق بهادار، نرخ بهره، کالاهای اساسی و شاخص اوراق بهادار- مشتق شده است. مهمترین نوع ابزارهای مشتقه عبارتند از:
قراردادهای آتی41، قراردادهای سلف42، اختیار معامله43 (یک دوره ای و چند دوره ای) و معاوضه.44
الف- قراردادهای آتی و سلف
قراردادهای اتی و سلف قراردادهایی هستند که به منظور تحویل دارایی های مورد نظر در زمانهای مختلف بسته می شوند. به همین دلیل است که گاهی اوقات به این قراردادها، قرارداد تحویل تعویقی نیز می گویند. در این تعریف، بین قرارداد برای تحویل تعویقی و قرارداد برای تحویل فوری تمایز گذاشته می شود. قرارداد تحویل فوری، شامل قراردادهای قیمت نقدی است. در حقیقت قراردادهای آتی و سلف برای افراد این امکان را به وجود می آورند که از احتمال خطر قیمت – خطر قیمت سهام و کالا – خود را حفظ کنند. این کار نیز از طریق قفل کردن قیمت ابزارهایی که در معامله مورد استفاده قرار می گیرند انجام می شود.
الف- معاملات آتی
نوع معاملات استاندارد است که در آن، به فروشنده قرارداد کوتاه45 و به خریدار آن بلند46 اطلاق می شود. هر دو طرف، رسید حسن انجام معامله را بنام ودیعه47 نزد نهاد پایاپای (نهاد تسویه) می سپارند. هر قرارداد آتی یک تاریخ (به ماه) دارد که بیانگر ماه تحویل قرارداد یا پایان آن است. معاملات آتی مالی که بر ابزارهای بدهی صورت می گیرد بنام معاملات آتی بهره دار نامیده می شود. معاملات آتی مالی بر ارزهای خارجی نیز به نام معاملات آتی ارزهای خارجی خوانده می شود. معاملات آتی بر شاخص بازار سهام نیز انجام می شود که به نام معاملات آتی شاخص سهام48 نامیده می شود.
معاملات سلف
از آنجایی که معاملات سلف استاندارد نیستند، طرفین می توانند قرارداد را به نحو دلخواه و با توجه به نیاز خود تنظیم کنند. معاملات معاوضه49 به هر شکل که باشند معاوضه نرخ بهره ارز یا کالا – بخشی از معاملات سلف هستند. نوع دیگری از معاملات سلف، معاملات آتی دلار اروپایی50 است که اخیراً، سال 1983، معرفی شده است. در این نوع قرارداد، دو طرف در مورد نرخ بهره پرداختی بر سپرده در موعد معین به توافق می رسند.
معاوضه
در تاریخ بازارهای مالی، هیچکدام از بازارها به سرعت و وسعت معاملات معاوضه گسترش نیافته اند. امروزه شرکتهای صنعتی، شرکتهای مالی، پس اندازکنندگان، بانکها، شرکتهای بیمه، سازمانهای جهانی و دولتهای مقتدر و مستقل از معاملات معاوضه استفاده می کنند.
از معاملات معاوضه در جهت کاهش هزینه تامین سرمایه، مدیریت احتمال خطر، استفاده از صرفه جوییهای مقیاس، آربیتراژ بازارهای جهانی سرمایه، ورود به بازارهای جدید و ابداع و خلق ابزارهای ترکیبی استفاده می شود.
ساختار معاملات معاوضه
کم و بیش تمام قراردادهای معاوضه با ساختار مشابهی تنظیم می شوند. دو طرف بر تبادل مقادیر خاصی از یک دارایی موافقت می کنند. در معاملات معاوضه به تبادل مقادیر خاص، مقادیر فرضی یا ذهنی51 گفته می شود تا از مبادله فیزیکی در بازارهای نقدی که به آنها مقادیر واقعی گفته می شود تمیز داده شوند.
معامله معاوضه ممکن است حاوی یک یا تعدادی مبادلات ذهنی و یا فاقد آن باشد. بر اساس مبادلات فرضی دو طرف برای استفاده از دارایی پرداختهای دوره ای به یکدیگر دارند. طرف اول برای استفاده از دارایی به طرف دوم در قیمت ثابت مبلغی می پردازد. این قیمت ثابت کوپن معاوضه نامیده می شود. همزمان طرف دوم نیز برای استفاده از دارایی پرداختهای دوره ای در قیمت شناور (قیمتی که بازار تعیین می کند) می پردازد. گفتنی است که با تعریف مناسب واژه ها و یا اضافه کردن بندهای خاص، ساختار ساده معاملات معاوضه تغییرات زیادی می کند به گونه ای که می تواند برای نیازهای نهایی طرفین به کار رود.
انواع معاملات معاوضه
1- معاملات معاوضه نرخ بهره
معامله معاوظه نرخ بهره، اغلب بخاطر تمایل به کاهش هزینه تامین مالی، مورد توجه است. در این موارد، یک طرف معامله به منابع مالی با نرخ ثابت نسبتاً ارزان دسترسی دارد؛ اما مایل است که از نرخ شناور برای تامین مالی استفاده کند. در حالیکه طرف دیگر به منابع با نرخ شناور نسبتاُ ارزان دسترسیدارد، اما تمایل به تامین مالی با نرخ ثابت دارد. با ورود به معاملات معاوضه هر دو طرف می توانند شکل دلخواه تامین مالی را باز یافته و بطور همزمان از مزایای نسبی وام گیری بهره مند شوند.
2- معاملات معاوضه ارز
در معامله معاوضه ارز، ارزهایی که در قرارداد نوشته شده، متفاوت است. به این دلیل، معمولا (و نه همیشه) باید تسعیر شوند. هر گاه یکی از طرفین نسبت به طرف دیگر دسترسی نسبتاً ارزانتری به ارز داشته باشد، از معاوضه نرخ ارز استفاده می شود.
3- معاملات معاوضه کالا
در معامله معاوضه کالا، طرف اول در ازای استفاده از کالا، پرداختهای ادواری با قیمت ثابت می پردازد. طرف دوم برای استفاده از کالا با نرخ شناور مبلغی با نرخ شناور می پردازد. کالاها ممکن است یکسان یا متفاوت باشند. چنانچه کالاها یکسان باشند نیازی به مبادله فرضی نیست و چنانچه متفاوت باشند، مبادله فرضی لازم است.
ب- اختیار معامله52
اختیار معامله، قراردادی است که بین دو نفر بسته می شود که در آن یک طرف حق انجام معامله را دارد اما تعهد و الزامی نسبت به انجام آن ندارد. مفهوم اختیار معامله مفهومی عام است. و شامل اختیار خرید53 و اختیار فروش54 است. اختیار خرید به خریدار حق خرید (و نه تعهد خرید) دارایی خاصی را می دهد.
اختیار فروش به خریدار حق فروش (و نه تعهد فروش) دارایی مورد نظر را می دهد.
از آنجائیکه اختیار (حق) بدون تعهد و الزام دارای ارزش است، خریدار اختیار معامله باید در ازای خرید اختیار معامله به فروشنده پرداختی داشته باشد، قیمتی که برای اختیار معامله پرداخت می شود، قیمت برگ اختیار خرید و فروش55 نام دارد.
انواع اختیار معامله
1- اختیار معامله یک دوره ای
اختیار معامله یک دوره ای، معامله ای است که یک دوره تعریف شده را پوشش می دهد. تاریخ دقیقی که حق اختیار معامله منقضی می شود را تاریخ انقضا می نامند. قیمتی که خریدار ممکن است به فروشنده اختیار معامله بپردازد تا دارایی را خریداری کند، قیمت توافق شده یا قیمت توافقی56 می گویند.
فروشنده برگ اختیار خرید را فروشنده استقراضی اختیار معامله و خریدار را مالک اختیار معامله گویند.
دو نوع اختیار خرید و فروش وجود دارد: اختیار خرید و فروش آمریکایی و اروپایی، اروپایی و آمریکایی بودن اختیار معامله، بیانگر منشا آن نیست به عبارت دیگر از نظر جغرافیایی معنی دار نیست.
اختیار معامله اروپایی – اختیار معامله ای است که فقط در طول یک دوره کوتاه نزدیک به پایان عمر اختیار معامله انجام می شود.
اختیار معامله امریکایی – در هر دوره ای از زمان یعنی از لحظه ای که به وجود آمده تا لحظه انقضا انجام می گیرد.
برای شناسایی و معرفی کامل اختیار معامله موارد متعددی باید مشخص شود که شامل موارد زیر است:
دارایی مورد نظر، نوع اختیار معامله (خرید یا فروش)، قیمت توافقی، تاریخ انقضا، نام بازار بورس.
گفتنی است که بعضی از مهمترین انواع اختیار معامله در بازارهای خارج از بورس معامله می شوند. ارزش جاری یا قیمت جاری برگ اختیار خرید و یا اختیار فروش متشکل از دو جزء است: ارزش ذاتی و ارزش زمانی. اختیارمعامله می تواند در حدود57، درست در حد58 و خارج از حد59 باشد. اگر قیمت دارایی مورد نظر بیشتر از قیمت توافقی باشد، اختیار معامله خرید در حدود است. اگر قیمت دارایی دقیقاً برابر قیمت توافقی باشد به آن درست در حد گفته می شود و دست آخر به آن خارج از حد می گویند. چنانچه قیمت دارایی از قیمت توافقی کمتر باشد. این رابطه برای اختیار فروشها بر عکس می شود. تفاوت بین ارزش کل اختیار معامله و ارزش ذاتی را ارزش زمانی می گویند.
استراتژیهای ترکیبی اختیار معامله
انواع استراتژیهای ترکیبی اختیار معامله که بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند به قرار زیر هستند:
1- خرید همزمان برگ اختیار خرید و برگ اختیار فروش سهام عادی؛60
2- خرید یک برگ اختیار خرید سهام و فروش همزمان یک برگ اختیار خرید همان سهم که قیمت توافقی دارد؛
3- خرید و فروش همزمان تعداد معینی از یک نوع برگ اختیار خرید سهام با قیمت توافقی مشابه و سررسیدهای متفاوت؛
4- خرید و فروش همزمان برگ اختیار خرید یا فروش سهام یک شرکت با قیمت های توافقی و سررسیدهای متفاوت؛
5- خرید دو برگ اختیار خرید سهام و به صورت همزمان فروش دو برگ اختیار خرید همان سهام با قیمتهای توافقی متفاوت.
2- اختیار معامله چند دوره ای
اختیار معامله چند دوره ای، محصول جدیدی در مهندسی مالی است. با این حال این ابزارها بسیار موفق بوده اند و ویژگیهای بارزی دارند. آنها به سادگی با ابزارهای دیگر مانند معاوضه تلفیق و ترکیب شده و پاسخهای تخصصی مناسبی را برای مشکلات مالی فراهم می کنند.
اختیار معامله با حداکثر نرخ بهره61 – در اختیار معامله با حداکثر نرخ بهره، فروشنده در هر زمان به دارنده اختیار معامله ای بهره ای می پردازد. نرخ بهره مورد نظر بیش از نرخ بهره کف در تاریخ عقد قرارداد است. به این صورت در مقابل نرخهای بهره مصونیت ایجاد می شود. گفتنی است که گرچه این نوع معامله جزء اختیار معامله های چند دوره ای است با این حال کل حق فروش و حق خرید قبلا پرداخت می شود. دلالان معمولا آنها را خرید وفروش کرده و از مابه التفاوت قیمت استفاده می برند. مهندسی مالی اغلب اختیار معامله بهره دار را با معاوضه بهره دار یا معاوضه ارزی ترکیب می کند. به این ترتیب معاملات معاوضه ای متکی به سقف نرخ بهره62 بوجود می آید.
اختیار معامله با حداقل نرخ بهره63 – فروشنده اختیار معامله با حداقل نرخ بهره، به خریدار نرخ بهره ای می پردازد. یعنی زمانی که نرخ بهره معیار، از نرخ بهره قرارداد یعنی نرخ بهره کف کمتر می شود، بهره ای پرداخته می شود.
اختیار معامله ترکیبی64 – این اختیار معامله، ترکیبی از اختیار معامله با حداکثر نرخ بهره و اختیار معامله با حداقل نرخ بهره است که در آن خریدار، یک اختیار معامله با حداکثر نرخ بهره را خریده و همزمان یک اختیار معامله با حداقل نرخ بهره را می فروشد.
به همین ترتیب، مهندسان مالی می توانند اختیار معامله ترکیبی را نیز با سوآپ ترکیب نمایند. این ترکیب بنام معاوضه حداقل-حداکثر65 نامیده می شود.
انواع دیگر اختیار معاملات بهره دار شامل اختیار معامله با حداکثر نرخ بهره مشارکتی66، کاپشن67 و سوآپشن68 است.
ج- اوراق بهادار ترکیبی69
اوراق بهادار ترکیبی اوراقی هستند که در ساختار خود از بیش از یک بازار اصلی استفاده می کنند. اوراق بهادار اصلی اوراق بهادار هستند که عملکرد آنها فقط از یک متغیر نشات می گیرد. یعنی بازده آنها ممکن است مبتنی بر نرخ بهره یا کالا یا سهام یا ارز خارجی … باشد. روش دیگر تعریف اوراق بهادار اصلی و ترکیبی، تمایز قایل شدن بین آن دو بر اساس وجود بازار معامله آنهاست. به طور کلی اوراق بهادار ترکیبی در چهار بازار اصلی فعالند. این بازارها عبارتند از: بازارهای نرخ بهره، ارز خارجی، سهام و کالا، ترکیبی از دو بازار یا بیشتر می تواند اوراق بهادار ترکیبی را به وجود آورد:
1-4- ابزارهای ترکیبی نرخ بهره – نرخ ارز70
بهترین مثال برای یک ابزار ترکیبی نرخ بهره – نرخ ارز، اوراق قرضه با ارز دوگانه است. در ساده ترین شکل آن می توان گفت یک اوراق قرضه با ارز دوگانه، اوراق قرضه با نرخ بهره ثابتی است که در آن نرخ بهره پرداختی بر حسب یک ارز و باز خرید اصل آن اوراق در تاریخ سررسید، بر حسب ارز دیگر است.
1-4-2) ابزار ترکیبی نرخ بهره – سهام71
ابزار ترکیبی نرخ بهره – سهام، عامل نرخ بهره را با عامل سهام در بازده و عایدی نهایی اوراق بهادار، ترکیب می کند. مهندسان مالی در بیشتر موارد از شاخص اصلی بازار به عنوان مبنایی برای ابزارهای ترکیبی سهام استفاده می کنند زیرا شاخص، نقدینگی زیادی داشته و مبتنی بر سرمایه است.
3-4-2) ابزار ترکیبی ارز – کالا72
در ابزار ترکیبی ارز – کالا کل بازده اوراق بهادار ترکیبی، تابعی از بازده اصلی نرخ ارز خارجی و بازده اصلی قیمت یک کالا مانند نفت است.
د- نرخ بهره متقابل Interest Rate swepts:
در سالهای اخیر بسیاری از موسسات و شرکتهای مالی بشدت تحت تاثیر نرخ بهره هستند و تغییرات نرخ بهره بر روی ارزش بازاری داراییشان و مقدار سپرده آنها به طور متفاوت اثر می گذارد و با تغییر نرخ بهره، درآمد خالص آنها که ناشی از درآمد داراییهایشان و نرخ بهره سپرده هایشان بود تغییر می کرد. این موسسات برای کاهش ریسک تغییر نرخ بهره دو راه حل داشتند، اول نگهداری داراییشان به شکل پول نقد و یا استفاده از بازار آتی در مورد نرخ بهره.
Swap) اشاره دارد به نوعی معامله ارز که در آن یک معامله نقد و یک معامله سلف همزمان صورت می گیرند و هدف مصونیت در برابر نوسانهای نامساعد نرخ ارز است).
در سالهای اخیر موسسات مالی روش سومی را جهت کاهش ریسک تغییرات نرخ بهره گسترش داده اند.
در این روش موسسات با مبادله پرداخت نقدی نرخ بهره ناشی از اوراق یا سپرده هایشان با پرداخت نقدی اوراق یا سپرده های موسسه دیگر، عدم تناسب بین نرخ بهره در زمانهای مختلف را از بین می برند.
بعنوان مثال موسسه ای را فرض کنید که در رهنهای بلندمدت با نرخ ثابت سرمایه گذاری می کند و منبع این سرمایه گذاری سپرده های کوتاه مدت نزد موسسه است. موسسه دومی نیز تمایل به سرمایه گذاری در رهنهای به نرخ متغیر دارد و منبع این سرمایه گذاری آن سپرده های بلندمدت و با نرخ بهره ثابت است. هر دوی این موسسات امکان دارد که با عدم تناسب نرخ بهره دریافتی و پرداختی روبرو شوند و لذا با ریسک بزرگی روبرو هستند. این موسسات می توانند ریسک خود را از طریق مبادله متقابل جریان نقدی نرخ بهره رهنهای بلندمدت و جریان نقدی نرخ بهره رهن های با نرخ متغیر کاهش دهند. در این معامله بر خلاف معاملات عادی، اصل منابع معاوضه نمی شوند. انجام این معامله متقابل swap به مثابه این است که موسسه اول در رهنهای با نرخ بهره متغیر بوسیله سپرده های کوتاه مدت سرمایه گذاری کرد. موسسه دوم در رهنهای بلندمدت با استفاده سپرده های بلندمدت سرمایه گذاری کرده است.
در معامله متقابل swap مالکیت اوراق قرضه اصلی که نرخ بهره به آنها تعلق می گیرد ثابت باقی می ماند و مالک این اوراق بر اساس آنها سایر خدمات را ارائه می کند و فقط با انجام معامله سوآپ ریسک تغییر نرخ بهره را از بین می برد.
معاملات سوآپ از اواثل دهه 1980 در بازار مالی ظهور پیدا کرد اما همکنون در بخشهای مختلف این بازار کاربرد فراوان دارد و مقادیر زیادی اوراق بهادار تحت این گونه معاملات در سراسر جهان قرار می گیرند.
معاملات متقابل بر روی نرخ ارز: foreign currency swaps نوعی دیگر از این نوع معاملات می باشد که بنگاهها و شرکتهایی که با نرخ ارزهای متفاوت عمل می کنند. برای جلوگیری خطرات ناشی از تغییرات قیمت ارزهای مختلف به آن دست می زنند.
بین معاملات متقابل و آتی تفاوتهایی وجود دارد که این تفاوتها را در جدول زیر می توان نمایش داد.
تفاوتهای اساسی بین swaps و Futures
Swaps
Futures
تاریخ سررسید
یک ماه تا 20 سال
2 تا 8 فصل
نقدینگی
بیش از ده سال
محدود 2 فصل
نقل و انتقالات
بانکهای تجاری / بانکهای سرمایه گذاری / دلالان
بازارهای بورس
روش کنترل ریسک کردن
خط اعتبار
با مکانیسم تعیین قیمت بازار
مقدار مبادله
هر مقدار بیش از 10 میلیون دلار
از یک میلیون تا میزان نقدینگی بازار
تاریخ مبادله
هر وقت
دوره های فصلی ثابت
فصل دوم:
نوآوری نهادی
2-1) مقدمه:
در این فصل به بیان نوآوریهای نهادی صورت گرفته در کشورهای مختلف جهان خواهیم پرداخت. نوآوری نهادی باعث ظهور موسسات و سازمانهای مختلف مالی گردیده است و هدف اصلی از تشکیل این موسسات تسهیل و سرعت بخشی و افزایش کارایی و بازده امور مالی است. این موسسات شکل گرفته در سیستم های کشورهای مختلف تا حد زیادی شبیه به همدیگر هستند و فقط در اجزاء و صور حقوقی اشان اختلافاتی وجود دارد، بعبارت دیگر در کلیه کشورهای پیشرفته و توسعه یافته نظام و موسسات مالی مشابهی وجود دارد که در این فصل ما تا حد امکان این موسسات را معرفی می کنیم.
موسسات موجود در نظام مالی از طرق مختلف قابل تقسیم بندی هستند که در اینجا به دو دسته کلی موسسات سپرده پذیر و موسسات غیر سپرده پذیر تقسیم بندی می کنیم. منظور از موسسات سپرده پذیر موسساتی هستند که منبع اصلی تامین مالی اشان سپرده های افراد در آنها است و موسسات غیر سپرده پذیر موسساتی هستند که از طریق انتشار اوراق بهادار وجوه مورد نیاز خود را جمع آوری می کنند.
2-2) موسسات سپرده پذیر:
نهادهای سپرده پذیر عبارتند از بانکهای تجاری (یا صرفا بانکها)، موسسات وام و پس انداز (S&L) Saving and loan associations بانکهای پس انداز (Savings Bank) و اتحادیه ها (یا موسسات) اعتباری (Credit unions)
این نهادها جملگی واسطه های مالی هستند که سپرده می پذیرند. این سپرده ها نشانه بدهی (قرض)، نهادهای سپرده پذیر است. نهادهای سپرده پذیر با وجوهی که از سپرده ها و سایر منابع مالی بدست می آورند هم وام مستقیم به بسیاری از واحدهای اقتصادی می پردازند و هم در اوراق بهادار سرمایه گذاری می کنند. درآمد این نهادها از سه منبع به دست می آید. درآمد حاصل از وامهایی که می دهند و اوراق بهاداری که می خرند و درآمد حاصل از کارمزدها (fce income) موسسات وام و پس انداز، بانکهای پس انداز و اتحادیه های اعتباری را که نوعی تخصصی از نهادهای مالی هستند. بطور کلی "موسسات پس انداز" (thrifts) می نامند.
این نهادها نقش اساسی در نظام مالی هر کشور دارند و به همین دلیل تحت نظارت شدید هستند، بخشی از سیاستهای پولی دولت از طریق این نهادها اعمال می گردد.
نهادهای سپرده پذیر همواره می کوشند که تفاوتی مثبت میان دارایی هایی که در آن سرمایه گذاری می کنند (وام و اوراق بهادار) و هزینه وجوه خود (سپرده ها و دیگر منابع) بوجود آورند. این تفاوت را درآمد مابه التفاوت (Spread incomey) یا درآ‚د تفاوت (margin income) می نامند که به آن نهاد امکان می دهد که مخارج فعالیت خود را تامین کند و سود عادلانه ای از سرمایه خود ببرد.
نهاد سپرده پذیر در ایجاد درآمد مابه التفاوت با چند خطر روبه روست. این خطرها عبارتند از: خطر اعتبار، خطر نظارت، خطر تامین مالی (نرخ بهره).
خطر اعتبار که آنرا خطر نکول (default risk) هم می نامند، خطر آن است که وام گیرنده از اجرای تعهد خود در مورد وام به نهاد مالی خودداری کند یا ناشر اوراق بهاداری که نهاد سپرده پذیر خریداری کرده از اجرای تعهدات خود سرباز زند.
خطر نظارت، خطر آن است که عاملان نظارت مقررات و قواعد را چنان تغییر دهند که تاثیر نامساعد بر عایدات نهاد سپرده پذیر داشته باشند.
خطر تامین مالی (funding risk) این خطر ناشی از تغییرات نرخ بهره در طول زمان است. اگر نرخ بهره طوری تغییر کند که این نهادها نتوانند به تعهدات خود در مقابل سپرده گذاران پای بند باشند اصطلاحاً با خطر تامین مالی روبرو هستند. استراتژی های دارایی / بدهی متفاوت و گوناگونی وجود دار که مدیران برای کنترل خطر نرخ بهره می توانند از آنها استفاده کنند. همچنین ابزارهای مالی جدید / مثل اوراق قرضه با نرخ شناور، رهن های با نرخ متغیر، سوآپ یا ابزار معاوضه نرخ بهره برای تقلیل این نوع ریسک کاربرد فراوان دارد.
علاوه بر ریسکهای فوق نهادهای سپرده پذیر همواره بایستی آماده باشند تا وقتی سپرده گذاران می خواهند پولی از حساب خود بیرون بکشند، این پول در دسترس باشد و در عین حال بتوانند به مشتریان وام بدهند. پاسخ گویی به برداشت پول از حساب و تقاضای وام راههای متفاوت دارد:
1) این نهادها می توانند سپرده های جدید را جذب کنند.
2) می توانند اوراق بهادار موجود را وثیقه وام گیری از موسسات مالی دیگر نظیر سازمانی دولتی و یا یک موسسه تامین مالی (inrestment bank) کند.
3) می تواند وجوه کوتاه مدت را از بازار پول بدست آورد.
4) می تواند اوراق بهادار خود را بفروشد.
این روشها در صورتیکه سپرده ها در سطح چنان وسیعی بیرون کشیده نشود، جوابگو خواهد بود. اما وقوع بحرانهای متفاوت و هجوم سپرده گذاران برای گرفتن سپرده های خود از بانکها باعث گردید که بانکها از عهده پرداخت سپرده ها بر نیابند. مکانیسمی که دولت ایالات متحده در 1933 برای جلوگیری از هجوم به بانک ابداع کرد بیمه سپرده ها بود. این بیمه را سازمانی جدید بر عهده داشت که شرکت بیمه سپرده فدرال نام گرفت. سال بعد بیمه سپرده فدرال به همه موسسات پس انداز و وام نیز گسترش یافت و شرکت بیمه پس انداز و وام فدرال تاسیس شد. [Federal saving & loan insurance corporation]
2-2-1) بانکهای تجاری:
بانکهای تجاری یا بطور کلی بانکها بیشترین سهم در فعالیتهای مالی را دارند و از لحاظ تعداد بیشترین تعداد نهادهای مالی را به خود اختصاص داده است. بانکهای تجاری خدمات فراوانی در نظام مالی ارایه می کنند. این خدمت را می توان بطور کلی چنین تقسیم بندی کرد: 1) بانکداری اشخاص
2) بانکداری نهادی 3) بانکداری جهانی
هر یک از بانکها در برخی از این فعالیت ها تخصص دارند. بانکداری اشخاص شامل وام دهی مصرفی، وام مسکن رهنی، وام اقساطی مشتریان، تامین مالی کارت اعتباری، تامین مالی خرید اتومبیل، خدمات کارگزاری، وام دانشجویی و خدمات سرمایه گذاری مزدی مثل خدمات امانی و … می شود. اعطای وام رهنی و تامین مالی کارت اعتباری درآمد بهره و کارمزد ایجاد می کند و درآمد حق العمل از خدمات کارگزاری و خدمات مالی سرمایه گذاری بدست می آید.
اعطاء وام به شرکتهای غیر مالی، شرکتهای مالی (مثل شرکت های بیمه عمر) و موسسات دولتی (دولتهای ایالتی و محلی و دولتهای خارجی) در شمار وظایف بانکداری نهادی است. تامین مالی مستقلات تجاری و فعالیت های اجاره بلندمدت (Leasing) و خرید حسابهای بدهکاران تجاری (factoring) نیز در شمار وظایف بانکداری نهادی است. در وظایف اجاره بلندمدت، بانک ممکن است در مقام اجاره دار، وام دهنده به اجاره داران یا خردار مال الاجاره عمل کند، وام و اجاره درآمد بهره ایجاد می کند و سایر خدماتی که بانک به موسسات مشتری خود ارایه می کند، درآمد کارمزد پدید می آورد. این خدمات شامل مدیریت دارایی صندوقهای بازنشستگی خصوصی و عمومی، خدمات وکالت و امانی، خدمات مدیریت نقدی مثل نگاهداری حساب، واریز و وصول چک و حواله های الکترونیک می شود.
بانکداری جهانی، بانکهای رقابتی رودروی را با بنگاههای فعال در تامین مالی عمده (اوراق بهادار) آغاز کرده اند. بانکداری جهانی طیف وسیعی از فعالیت ها را در بر می گیرد که به تامین مالی شرکتها، محصولات و خدمات بازار سرمایه و ارز خارجی مربوط می شود. اغلب فعالیت های بانکداری جهانی به جای بهره درآمد خدمات ایجاد می کنند.
تامین مالی شرکتها دو بخش دارد. نخست تامین وجوه برای مشتریان بانک که این فعالیت ممکن است از وامهای سنتی بانک فراتر رود و به تعهد پذیره نویسی اوراق بهادار نیز برسد. بانکها در کمک به مشتریان برای دست یابی به وجوه، در عین حال پذیرش بانکی (bankers acceptances)، اعتبار اسنادی (Letter of credit) و دیگر ضمانت نامه ها را برای مشتریان فراهم می کنند. یعنی اگر مشتریان وجوهی قرض کرده و در این کار متکی به اعتبار اسنادی و دیگر انواع ضمانت نامه ها بوده، وام دهنده می تواند برای اجرای تعهدات این مشتری به بانک او رجوع کند. بخش دوم تامین مالی شرکتها شامل ارایه مشورتها و توصیه هایی در مواردی چون استراتژی برای کسب وجوه، تجدید ساختار شرکت، فروش واحدهای تابعه و تملک (acquisition) شرکت می شود.
محصولات و خدمات بازار سرمایه و ارز خارجی شامل معاملاتی است که در آنها بانک در مقام معامله گر و کارگزار (deader & broker) عمل می کند. برای مثال برخی از بانکها معامله کننده اوراق بهادار دولتی و سایر اوراق هستند، مشتریانی که می خواهند این اوراق را دادوستد کنند می توانند به باجه فروش اوراق بهادار دولتی در بانک مراجعه کنند. به همین ترتیب برخی بانکها در زمینه ارز خارجی فعالیت می کنند و ارز خارجی را می خرند و می فروشند.
بانکها در مقام معامله گر به سه طریق درآمد ایجاد می کنند:
1) تفاوت قیمت در خواستن و قیمت پیشنهادی
2) عایدات سرمایه ای از اوراق بهادار یا ارز خارجی که دادوستد می شود.
3) در مورد اوراق بهادار، تفاوت بین بهره دریافتی حاصل از نگاهداری اوراق بهادار و هزینه تامین مالی برای خرید آن اوراق
محصولات مالی که بانکها برای کنترل خطر پدید آورده اند نیز درآمد ایجاد می کند. این محصولات عبارتند از: ابزار معاوضه نرخ بهره، توافق های مربوط به نرخ بهره، سوآپ یا ابزار معاوضه نرخ ارز، قراردادهای آتی و اختیار معامله نرخ بهره.
بانکها ابزارها و روشهای متفاوتی جهت تامین مالی دارند. سه منبع اصلی مالی برای بانکها عبارت است از:
1) سپرده ها 2) وام غیر سپرده 3) سهام عادی و عایدات تقسیم نشده.
بخش عمده ای از وجوه مالی بانکها توسط دو منبع اول حاصل می گردد.
منظور از وام غیر سپرده: وام گرفتن از بانک مرکزی و از طریق تسهیلات تنزیل، وام گرفتن ذخایر موجود در بازار وجوه فدرال73 و وام گرفتن از طریق انتشار اوراق در بازار پول و اوراق قرضه است.
حسابهای سپرده بر چند نوع است. سپرده های دیداری (حسابهای جاری) که هیچ بهره ای نمی پردازند و صاحب حساب می تواند هر وقت می خواهد از آنها برداشت کند. سپرده های پس انداز که به آنها بهره تعلق می گیرد و این بهره معمولا کمتر از بهره بازار است، سر رسید این سپرده ها مشخص نیست و معمولا صاحب حساب می تواند هر وقت خواست از آن ها برداشت کند.
سپرده های مدت که گواهی سپرده نیز خوانده می شوند، زمان سررسید ثابتی دارند و نرخ بهره ای که می پردازند یا ثابت است و یا متغیر. برخی از این گواهی های سپرده را می توان در صورتی که سپرده گذار نیاز به وجوه نقد داشته باشد، بیش از زمان سررسید آنها در بازار آزاد به فروش رساند. سایر گواهی های سپرده فروختنی نیستند و اگر سپرده گذار بخواهد وجوه خود را پیش از سررسید آن از بانک بیرون بکشد، بایستی جریمه ای بپردازد. حساب دیداری بازار پول، حسابی است که بهره ای بر مبنای نرخ بهره کوتاه مدت دارد. همانطور که قبلا گفته شد بازار تعهدات بدهی کوتاه مدت را بازار پول می نامند و این سپرده نام خود را از آن گرفته است.
بنابراین سپرده ها را می توان به دو دسته کلی تقسیم بندی کرد. اول سپرده های معاملاتی که شامل سپرده های دیداری و آنچه به شکل سپرده های قابل صدور به شکل چک باشد (از جمله حسابهای Now) می شود. دوم سپرده های غیر معاملاتی که شامل حسابهای پس انداز و سپرده های مدت دار می گردد.
در سال 1933 بیمه سپرده های فدرال، حسابهایی تا حد 500/2 دلار را پوشش بیمه می داد. این مبلغ بعدها افزایش یافت و در حال حاضر 000/100 دلار شده است. پیش از تصویب قانون 1989 مبلغی که بانک برای حق بیمه می پرداخت 83/0% سپرده ها بود، امروزه این نسبت به 15/0% سپرده ها رسیده است.
اکنون به برسی جداگانه هر یک از موسسات این بخش از سیستم مالی می پردازیم.
بانکها نمی توانند تمامی سپرده های خود را سرمایه گذاری کنند بلکه بایستی درصد مشخصی از سپرده های خود را در حسابی بدون بهره در بانک مرکزی نگاه دارند. این درصد معین را نسبت ذخیره می گویند و مقدار پولی را که بر اساس این نسبت باید بصورت سپرده نزد بانک مرکزی نگاهداری شود، ذخیره قانونی (required reserves) گویند.
شرکت گروه بانکداری یا شرکت هلدینگ بانکی (Bank Holding Company) نوع دیگر از بانک است که ماهیت شرکتی دارد. این بانک شرکتی است که در یک یا چند بانک سهم دارد و بنابراین از لحاظ اندازه و میزان دارایی جزء بزرگترین بانکها می باشد.
بانکهای تک واحدی (unit banking) بانکهایی هستند که یک یا چند شعبه اندک بیشتر ندارند و در محدوده جغرافیایی کوچکی عملیات بانکداری را انجام می دهند.
بانکها را از طرق مختلف می توان تقسیم بندی نمود. در هر کشوری بسته به شرایط اقتصادی – سیاسی – اجتماعی بانکهای مختلفی در حال فعالیت هستند. بعنوان مثال در کشور آمریکا بانکها را می توان به چهار دسته کلی تقسیم بندی نمود:
1) بانکهای بزرگ جهانی (money center Bank): بانکهای بسیار معتبری که در شهرهای مختلف همانند نیویورک، لوس آنجلس، لندن، پاریس، توکیو شعبه دارند و از مراکز عمده مالی به حساب می آیند. این بانکها از منابع داخلی و بین المللی سپرده پذیری می کنند و اوراق بهادار اسناد کوتاه مدت رایج در بازارهای مختلف و معتبر را خریداری می کنند و وامهایی در سطح جهانی می دهند. بنابراین منبع اصلی تامین مالی آنها بازار پول است.
2) بانکهای منطقه ای regional Bank : بانکهایی هستند که نسبت به بانکهای بزرگ جهانی عملکرد محدودی دارند و دایره فعالیت آنها به یک منطقه خاص محدود می گردد. این بانکها بیشتر از هر چیز به سپرده های افراد وابسته هستند و برای تامین وجوه کمتر به بازار پول وابسته هستند.
3) بانکهای ژاپنی (Jopanese bank) : این نوع بانکها قوی ترین و پرتعدادترین بانکهای موجود هستند که انواع مختلفی چون بانک های شهری، بانک های منطقه ای، بانک های محلی، بانک های اعتباری بلندمدت، بانکهای پس انداز، بانکهای سرمایه گذاری دارند و بیشترین سپرده گذاری معمولاً در این بانکها صورت می گیرد.
4) بانکهای یانکی: (Yankee bank)
بانکهای خارجی که در سیستم بانکداری آمریکا فعالیت دارند را گویند.
در دهه های 90-1980 سه نوآوری مالی صورت گرفته باعث گردیده است که سیستم و ساختار سازمانی دچار تغییرات اندکی گردند. همانطور که در فصل دوم اشاره گردید دلیل اصلی ایجاد نوآوری مالی در زیر بخشهای مختلف سیستم مالی تطبیق دادن با شرایط جدید و هدف عدم کارایی در زیر بخشها بوده است. اما وقوع سه نوآوری زیر در سیستم مالی باعث شده است که دیگر بانکها کمتر دچار تغییرات ناشی از عدم کارایی گردند و نوعی تشابه و یکنواختی در سیستم بانکی دهه 1990 و 1980 ایجاد گردد. این نوآوریهای مالی عبارتند از:
1) ظهور بازار پول Money Market: همانطور که در فصول قبل گفته شد، محدودیتهای مختلف قانونی در سیستم بانکداری همانند تعیین سقف پرداخت نرخ بهره، عدم پرداخت نرخ بهره به حسابهای خاص، عدم انتقال پذیری برخی حسابها و … باعث ایجاد و توسعه ابزارهای و حسابهای جدیدی همانند حسابهای Now، گواهی سپرده CDs و … گردید. این ابزارها عموماً قابل معامله بودند و خصوصیت اصلی آنها کوتاه مدت بودن سررسید آنها بود.
بازار پول: بازاری است که در آن اوراق بهادار کوتاه مدت (کمتر از یکسال) معامله می گردند. این بازار با گسترش انواع اوراق بهادار کوتاه مدت بانکی رشد پیدا کرد و مکانیسم مناسب و قابل اطمینانی برای بانکها جهت تامین وجوه ایجاد کرد و تا حد زیادی ریسک ناتوانی در بازپرداخت بانکها را کاهش داد. (Mishkin, 1997)
2) اوراق قرضه بنجل و گسترش سیستم اطلاع رسانی: همانطور که در فصل قبل اشاره گردید اوراق قرضه بنجل اوراقی هستند که توسط بنگاههایی که اعتبار کمی برخوردارند منتشر می شوند و ریسک آنها بالاست و لذا نرخ بهره تعلق گرفته به آنها نیز معمولاً بالاست. تا قبل از دهه 1970 تفکیک بین اوراق قرضه معتبر و مشهور و اوراق قرضه بنجل مشکل بود، زیرا اطلاع رسانی نسبت به وضعیت مالی موسسات منتشر کننده اوراق بسیار ضعیف بود و به همین دلیل بانکهایی که به سرمایه گذاری در زمینه اوراق قرضه می پرداختند، گاهی مواقع دچار اشتباه می شدند و اوراق قرضه بنجل خریداری می کردند که همین امر باعث بروز مشکلات مختلف و متعدد برای آنها می گردید که با گسترش سیستم های اطلاع رسانی و تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات این مشکل نیز تا حد زیادی برطرف گردید.
3) تبدیل به اوراق قرضه کردن: Securitization
این نوآوری مالی نیز تا حد زیدی سبب تشابه سبد دارایی بانکهای مختلف گردیده و ریسک دارایی های مختلف بنگاه را کاهش داده است.
البته لازم به ذکر است که در سالهای اخیر با رشد و گسترش فناوری ارتباطات و اطلاعات ICI و ظهور اقتصاد جدید شاخه جدید و نوینی در بانکداری بنام بانکداری الکترونیکی (e-banking) ایجاد گردیده است که تفاوتهای بنیادین و ساختاری با سیستم بانکداری سنتی دارد. در فصل بعد ما به بررسی دقیق این نوع بانکداری خواهیم پرداخت.
2-2-2) موسسات وام و پس انداز (S& LS) Saving and loan associations
موسسات پس انداز و وام پیشینه و سابقه طولانی دارند. انگیزه اصلی در ایجاد این موسسات تدارک وجوه برای تامین مالی خرید خانه بود. وثیقه این وام خانه ای بود که بدین طریق تامین مالی می شد.
موسسات پس انداز و وام یا مالکیت مشترک دارند یا مالکیت آنها بصورت سهام شرکتی است. مالکیت مشترک بدین معنی است که هیچ سهام وجود ندارد، بنابراین سپرده گذاران مالک نیز هستند. برای افزایش توان این موسسات در گسترش منابع مالی موجود برای تقویت سرمایه شان، قانون اجازه تبدیل شرکت های دارای مالکیت مشترک به شرکتهایی به شکل سهامی را تسهیل کرده است.
موسسات پس انداز و وام مانند بانکها تابع ضوابط نگاهداری ذخیره هستند که بانک مرکزی کشورهای مختلف تعیین کرده است. پیش از تصویب قانون اصلاح و بهبود نهادهای مالی بیمه سپرده فدرال برای موسسات پس انداز و وام را شرکت بیمه پس انداز دوام فدرال FSLIC
(Federal Saving and loan Insurance loporation) بر عهده داشت. صندوق بیمه موسسات پس انداز (Saving Association Insurance fund) SAIF جانشین FSLIC شده است. SAIF تحت مدیریت FDIC است.
(دارایی)
بنابر سنت تنها دارایی هایی که موسسات پس انداز و وام مجاز به سرمایه گذاری در آنها بوده اند عبارتند از رهن، اوراق بهادار با پشتوانه وامهای رهنی و اوراق بهادار دولت. وامهای رهنی شامل رهن با نرخ ثابت، رهن با نرخ متغیر و سایر انواع رهن می شود. هر چند بیش تر وامهای رهنی برای خرید خانه است، موسسات پس انداز و وام، وام ساخت و ساز نیز می دهند.
از آنجا که ساختار ترازنامه موسسات پس انداز و وام طوری بود که به ناهم خوانی سررسیدها منتهی می گردید و آشفتگی بسیار و ناتوانی در پاسخگویی به تعهدات را باعث می گردید، بازنگری قوانین در سالهای مختلف، انواع دارایی هایی را که این موسسات مجاز به سرمایه گذاری در آنها بودند، افزایش داد. امروز فهرست مجاز سرمایه گذاری ها شامل وام مصرفی (وام برای تعمیر مسکن، اتوموبیل، تحصیل، خانه های متحرک و کارت اعتباری)، وامهای غیر مصرفی (وامهای تجاری، شرکتی و کشاورزی) و اوراق بهادار شهرداریها می شود.
هر چند موسسات پس انداز و وام از مزیت نسبی ارایه وامهای رهنی برخوردار بودند، بعلت نداشتن کارشناس نمی توانستند وامهای تجاری و شرکتی بدهند. این موسسات به جای سرمایه گذاری برای کسب آن مهارتها روشی دیگر پیش گرفتند و در اوراق قرضه شرکتها سرمایه نهادند، زیرا این اوراق در شمار وامهای شرکتها طبقه بندی می شد. بطور مشخص، موسسات پس انداز و وام از خریداران عمده اوراق قرضه نامرغوب شرکتها شدند که بیش تر به اوراق "قرضه بنجل یا اوراق پر بازده" Junk or high-yield bonds مشهور است.
بدلیل ریسک بالای این اوراق موسسات پس انداز و وام نباید تصریحات قانون 1989 دیگر اجازه ندارند پول جدیدی در اوراق نامرغوب سرمایه گذاری کنند و باید تا اوت 1994 این گونه دارایی های جاری خود را رد کنند.
موسسات پس انداز و وام برای حفظ نقدینگی و مسائل قانونی فعالیتهایشان در دارایی های کوتاه مدت سرمایه گذاری می کنند. همه موسسات پس انداز و وام که در پوشش بیمه سپرده فدرل هستند باید حداقل نقدینگی ضروری را رعایت کنند. این حداقل ضروری رامینت فدرال وامهای مسکن بانکی تعیین می کند.
دارایی های قابل قبول عبارتند از پول نقد، اوراق بهادار کوتاه مدت موسسات دولتی و شرکتها، گواهی سپرده بانکهای تجاری، سایر ابزارهای بازار پول و وجوه فدرال. در مورد وجوه فدرال، موسسه پس انداز و وام ذخایر اضافی خود را به موسسه سپرده پذیر دیگری که کمبود وجوه دارد وام می دهد.
(تامین وجوه)
پیش از سال 1981، مجموعه بدهی های موسسات پس انداز و وام عبارت بود از دفترچه های حساب پس انداز مشتریان و سپرده های مدت دار. نرخ بهره ای که به این سپرده ها تعلق می گرفت مشخص شده بود. موسسه پس انداز و وام در مورد حداکثر بهره ای که می توانستند به سپرده گذاران بپردازن، تسهیلاتی بهتر از بانکها داشتند. آنها اجازه داشتند نرخ بهره ای 5/0% بالاتر پرداخت کنند و بعدها این نرخ اضافی به 25/0% کاهش یافت. با آزادسازی نرخ بهره، بانکها و موسسات پس انداز و وام امروزه بر سر سپرده گیری به رقابت می پردازند. آزادسازی در عین حال انواع حسابهایی را که موسسات پس انداز و وام عرضه می کردند را افزایش داد. (حسابهای Now و حسابهای سپرده بازار پول MMDA)
در دهه 1980، موسسات پس انداز و وام در کسب وجوه از بازار پول فعال تر شدند. برای مثال آنها می توانستند قرارداد بازخرید را برای بدست آوردن وجوه به کار گیرند. برخی موسسات بزرگ پس انداز و وام، اوراق تجاری و نیز اسناد قرضه میان مدت منتشر کردند. این موسسات می توانند از بازار وجوه فدرال و همچنین بانکهای وام مسکن فدرال وام بگیرند.
این موسسات همانند بانکها در مواردی چون حداکثر بهره پرداختی به حسابهای سپرده، محدوده جغرافیایی فعالیت فعالیت های مجاز (انواع حسابها و انواع سرمایه گذاریها) و سرمایه ضروری، تحت نظارت بودند که با قانون آزادسازی مقررات نظارت پولی که در سالهای مختلف تصویب گردید تا حد زیادی این محدودیتها از بین رفت.
2-2-3) بانکهای پس انداز Saving Banks
بانکهای پس انداز موسساتی مشابه موسسات پس انداز و وام، اما بسی قدیمی تر از آنها هستند. مالکیت این بانکها ممکن است بصورت مالکیت مشترک باشد که در آن صورت بانکهای مشترک پس انداز "mutual saving banks" نامیده می شوند و یا در دست سهامداران باشند.
اگرچه کل سپرده های موجود در بانکهای پس انداز کمتر از موجودی موسسات پس انداز و وام است اما بانکهای پس انداز عموماً موسساتی بزرگتر هستند. ساختار دارایی آنها، مشابه موسسات پس انداز و وام است و دارایی اصلی این بانکها، وامهای رهنی مسکن است. این بانکها قابلیت داشتن سبد دارایی متنوع تر نسبت به موسست پس انداز و وام – را دارند و به همین دلیل در برابر خطر تامین اعتبار بهتر از موسسات پس انداز و وام واکنش نشان می دهند. دارایی های موجود در سبد دارایی این بانکها عبارتند از: اوراق قرضه شرکتها، اوراق قرضه خزانه داری و سازمانهای دولتی، اوراق بهادار شهرداریها، سهام عادی و وامهای ضروری.
منبع عمده وجوه این بانکها سپرده ها هستند. بطور کلی سنت سپرده به کل دارایی برای بانکهای پس انداز بزرگتر از موسسات پس انداز و وام است. بانکهای پس انداز همان حسابهایی را عرضه می کنند که موسسات پس انداز و وام اعطا می کنند. سپرده ها این بانکها می تواند نزد صندوق بیمه بانکها و یا نزد صندوق بیمه موسسات پس انداز بیمه گردد.
2-2-4) اتحادیه های اعتباری: Credit unions
اتحادیه های اعتباری کوچکترین و جدیدترین موسسات سپرده پذیرند. جنبه منحصر به فرد آنها الزام به داشتن پیوند مشترک برای عضویت در اتحادیه های اعتباری است. بنابر قانون ناظر به اتحادیه های اعتباری، عضویت در اتحادیه اعتباری "منحصر به گروه هایی است که پیوند مشترک حرفه ای یا سازمانی یا گروهی درون منطقه، اجتماع یا ناحیه روستایی مشخص" دارند. در این نهادها یا تعاونی هستند یا مالکیت مشترک دارند. در این نهادها مالکیت بصورت سهام شرکتها وجود ندارند. بنابراین، هدف دو گانه اتحادیه های اعتبار برآوردن اعضای خود در پس انداز و وام گرفتن است.
از لحاظ حتی، از آنجا که اتحادیه های اعتباری در مالکیت اعضا هستند، سپرده اعضا سهم الشرکه نامیده می شود بنابراین آنچه میان اعضاء تقسیم می شود بصورت سود سهام است، نه بهره.
از سال 1970 به بعد سهم الشرکه اعضای همه اتحادیه های اعتباری نزد صندوق ملی بیمه سهم الشرکه های اتحادیه های اعتباری NCUSIF (National Credil Union Share Insurance Fund) همانند سایر نهادهای سپرده پذیر بیمه گردید.
اتحادیه های اعتباری در وهله اول وجوه خود را از سپرده های اعضا تامین می کنند. با آزاد سازی اکنون، این اتحادیه ها می توانند حسابهای گوناگونی عرضه کنند از جمله حواله های سهم الشرکه (sahre drafts) که مشابه حسابهای دیداری (چکی) است، اما بهره می پردازد.
تسهیلات مرکزی نقدینگی (Central Liquidity Facility) CLF بعنوان آخرین مرجع وام دهنده، وامهای کوتاه مدت به اتحادیه های اعتباری که نیاز نقدینگی دارند، عرضه می کند.
بیشترین دارایی های این اتحادیه ها متشکل از وامهای کوچک مصرفی که به اعضاء خود داده اند، است. این اتحادیه ها وام در ازای کارت اعتباری هم می دهند.
2-3) موسسات غیر سپرده پذیر:
این موصصات بر خلاف موسسات سپرده پذیر بیشتر از طریق ارائه خدمات و یا فروش اوراق بهادار مختلف تامین مالی می کنند. موسسات غیر سپرده پذیر به دو دسته کلی شرکتهای بیمه و موسسات سرمایه گذاری تقسیم بندی می شوند. وظیفه اصلی شرکتهای بیمه، تامین امنیت در مقابل خطرات و ریسکهای مختلف است که با فروش این خدمات، کارکرد بازار مدلی و حقیقی اقتصاد را تسهیل می نمایند.
موسسات سرمایه گذاری نیز به جمع آوری پس اندازهای افراد مختلف و سرمایه گذاری آنها در امور مختلف می پردازند و از این طریق رشد بخش حقیقی اقتصاد را تسهیل و تسریع می نمایند.
2-3-1) شرکتهای بیمه ای insurance companies
شرکتهای بیمه واسطه های مالی هستند که بازای قیمتی، برای رویدادهای مشخص مبلغی پرداخت می کنند.
این شرکتها در مقام پذیرندگان خطر عمل می کنند و بر دو نوع هستند: شرکتهای بیمه عمر و شرکتهای بیمه حوادث و اموال.
رویداد اصلی که نوع اول شرکتها در برابر آن فرد را بیمه می کنند مرگ است و در صورت مرگ دارنده بیمه نامه شرکت بیمه عمر می پذیرد که یا مبلغی کلی و یا یک رشته مبلغ به فرد ذی نفع بیمه نامه بپردازد. پوشش بیمه عمر تنها محصول این شرکتها نیست و امروزه بخش عمده ای از فعالیت شرکتهای بیمه عمر در عرصه تامین حقوق تقاعد و بازنشستگی است. شرکتهای بیمه حوادث و اموال در برابر رویدادهای گوناگون خود را بیمه می کنند. بعنوان مثال خسارات وارده بر اتومبیل و خانه را می توان نام برد. اغلب شرکتهای بیمه بزرگ هر دو نوع بیمه نامه عمر و حوادث و اموال را می فروشند و معمولاً یک شرکت بیمه مادر، یک شرکت تابعه بیمه عمر و یک شرکت تابعه بیمه حوادث و اموال دارد.
4-3-1-1) شرکتهای بیمه عمر Life insurance
در این شرکتها بر خلاف تعهدات موسسات سپرده پذیر، هیچ سازمان دولتی نیست که بدهی شرکت بیمه عمر را در صورتی که این شرکت در اجرای تعهدات خود ناتوان باشد، تضمین کند. در نتیجه، قیمتی که شرکت بیمه عمر برای بیمه نامه پیشنهاد می کند، مستقیماً به درجه بندی اعتباری آن مربوط است عملکرد شرکتهای بیمه بر اساس عامل مهم سودآوری، اهرم مالی و نقدینگی اندازه گیری و ارزیابی می گردد.
ماهیت فعالیت شرکتهای بیمه عمر در دهه 1970 تغییراتی اساسی کرده است. در این دهه با افزایش مداوم نرخ بهره و نرخ تورم و تغییر و افزایش فشارهای رقابتی داخلی و بین المللی و مقررات مالی در سراسر جهان تغییر یافت و یک آزادسازی مقرراتی صورت گرفت. افزایش انتظارات سرمایه گذاران نیز پیچیده تر شد و این شرکتهای بیمه را واداشته که محصولات رقابت آمیز بیشتری را عرضه کنند. بیمه نامه هایی که شرکتهای بیمه عمر صادر می کنند را می توان به چهار دسته کلی تقسیم بندی کرد:
1) بیمه حمایت صرف در برابر خطر مرگ
2) مجموعه ای مرکب از بیمه حمایتی و ابزار سرمایه گذاری
3) بیمه در برابر خطر زندگی (مستمری سالانه) که در اصل برای پرداخت حق بازنشستگی طراحی شده
4) ابزارهای صرف سرمایه گذاری
اغلب سرمایه گذاری های شرکتهای بیمه عمر در اوراق بهادار است. این شرکتها عمده خریداران اوراق قرضه شرکتها هستند. آنها نه تنها در اوراق قرضه ای که در بازار بفروش می رسد، سرمایه گذاری می کنند، بلکه وامهای تجاری مستقیم نیز می دهند و در عرضه های خصوصی اوراق بهادار نیز سرمایه گذاری می کنند.
بدلیل معافیت های مالیاتی که به شرکتهای بیمه عمر تعلق می گیرد، سرمایه گذاری در اوراق بهادار معاف از مالیات مثل اوراق بهادار شهرداریهای معاف از مالیات شهرداری ها، برای آنها نفع خاصی ندارد.
2-3-1-2) شرکتهای بیمه اموال و حوادث Property and eausality insurance
شرکتهای بیمه اموال و حوادث انواع گوناگونی از بیمه پوشش را در برابر موارد زیر ارائه می دهند:
1) از دست دادن خسارت یا نابودی اموال
2) از دست دادن یا لطمه خوردن به توان ایجاد درآمد
3) مطالبه خسارت از سوی شخص ثالث به سبب اهمال
4) زیان حاصل به سبب صدمات یا مرگ بر اثر حوادث مربوطبه شغل
محصولات بیمه حوادث و اموال را می توان به "بیمه شخص" و "بیمه تجاری" تقسیم کرد. بیمه شخص شامل بیمه اتومبیل و بیمه مالکیت خانه می شود و بیمه تجاری شامل بیمه بدهی، بیمه اموال تجاری و … می گردد. قیمتی که بیمه شده برای رفتن در پوشش بیمه می پردازد را حق بیمه (premium) می نامند که مجموع آنها درآمد این شرکتها را حاصل می گردد. توزیع دارایی شرکتهای بیمه حوادث در قیاس با شرکتهای بیمه عمر بیش تر به شکل اوراق سهام است تا اوراق بهادار.
در بسیاری از کشورها شرکتهای بیمه هم اکنون در زمینه صندوقهای بازنشستگی نیز فعالیت دارند. شرکتهای بیمه بیش از پیش از قید و بند مرزهای بین المللی رها شده اند و رفته رفته در دو فعالیت مهم برون از مرز پای نهاده اند. یکی از این فعالیتها ادغام یا تملک بخش عمده سهام شرکتهای بیمه در دیگر کشورهاست و نوع دوم فعالیت برون از مرز که در برخی کشورها روی می دهد و احتمالا در آینده شتاب بیشتری بگیرد گسترش شعبات از داخل به خارج از کشور است. یعنی شرکت بیمه می تواند (با گرفتن مجوز و رعایت قوانین) دفتری در کشور دیگر باز کند و بیمه نامه بفروشد. در اروپا که در جهت یکی کردن بازار می باشند این فعالیت رواج یافته است.
یکی دیگر از تحولات عمده در صنعت بیمه بین المللی برداشته شدن مرز سنتی قاطع میان بانکها و شرکتهای بیمه عمر بوده است. این تحول که در نتیجه بازنگری قوانین و آزادسازی اواخر دهه 1980 بود باعث گردید بانکها و شرکتهای بیمه رفته رفته به صورت مجتمع های مالی در آیند که وسیع ترین طیف ممکن از خدمات را به سرمایه گذاران منفرد یا موسسات عرضه می کنند. این شرکتها که به فعالیت مالی مشترک اقدام می کنند به مجموعه های بانک بیمه (bancassurance) شهرت یافته که بصورت های گوناگون در بسیاری از کشورهای صنعتی خاصه در اروپا رواج یافته است. ساده ترین این نوع مجموعه ها سرمایه گذاری فرابخشی است که در آن بانکها فعالیت خود را گسترش می دهند تا انواع جدید بیمه به مشتریان عرضه کنند. شکل دیگر این مجموعه ها ادغام شدن بانک و شرکت بیمه است. بانکها (بخصوص در اروپا) می توانند بخش عمده از سهام یک بنگاه خارج از صنعت بانکداری و پس انداز را خریداری کنند و بدین ترتیب بانکداری می تواند به سادگی شرکت بیمه خاصی را خریداری کند و یک مجموعه بانک – بیمه ایجاد کند. عکس این عمل و خرید بانک توسط شرکت بیمه نیز امکان پذیر است. شکل سوم مجموعه های بانک – بیمه، قرار همکاری میان شرکت بیمه و بانک است که به موجب آن هر یک از آن دواستقلال خود را حفظ می کنند.
2-3-1-3) صندوقهای بازنشستگی Pension funds
طرح بازنشستگی (pension plan) صندوقی است که مزایای بازنشستگی را می پردازد. صندوقهای بازنشستگی که به شکلی در اکثر کشورهای جهان وجود دارند، سرمایه گذاران نهادی و بازیگران عمده بازارهای مالی هستند. صندوقهای بازنشستگی به دلایل زیر رشد چشم گیر داشتند.
1) درآمد و ثروت طی دوره بعد از جنگ جهانی دوم به تدریج رشد یافت و خانوارها پول بیشتری برای پس انداز بلندمدت داشتند.
2) مردم طولانی تر عمر می کردند و نیازهای مالی بیشتری در دوره بازنشستگی خود داشتند.
3) حق بازنشستگی جبران خدمات کارکنان است که به همین دلیل از مالیات معاف بودند.
واحدهایی که طرحهای بازنشستگی را ایجاد می کنند، می توانند بنگاههای تجاری خصوصی باشند که به نمایندگی از طرف کارکنان خود عمل می کنند یا نهادهای دولتی هستند که از طرف کارکنانشان اقدام می کنند یا اتحادیه های کارگری اند که از طرف اعضای خود طرح می دهند و یا افرادند که برای خودشان اقدام می کنند. عامل کلیدی و اصلی در رشد صندوقهای بازنشستگی آن است که سهم پرداختی کارفرما و مقدار معینی که کارمند می پردازد و نیز عایدات خود صندوق همه معاف از مالیات اند.
انواع طرح بازنشستگی
دو گروه طرح های بازنشستگی عمده وجود دارند که بسیار هم رایج شده اند. طرح های بازنشستگی با سهم تعریف شده (defind contribution plans) و طرحهای بازنشستگی با مزایای مشخص (defined bencfit plans). فکر جدیدی که طرح تلفیقی است و عطر و بویی از هر دو طرح بالا را دارد، غالباً "طرح بازنشستگی طراح" نامیده می شود.
طرح بازنشستگی با سهم تعریف شده:
در این طرح، مجری طرح صرفاً متعهد است پرداخت های معینی از طرف افراد واجد شرایط به صندوق بازنشستگی بکند. مقدار سهم پرداختی غالباً یا درصدی از حقوق کارمند است و یا درصدی از سود شرکت.
مبتکر طرح، پرداخت مبالغ معین در هنگام بازنشستگی را ضمانت نمی کند. پرداخت هایی که به واجدین شرایط در هنگام بازنشستگی می شود به رشد دارایی های صندوق بازنشستگی وابسته است، یعنی مبلغ قابل پرداخت به کارکرد دارایی هایی بستگی دارد که صندوق در آنها سرمایه گذاری کرده است. این نوع طرح از لحاظ قانونی اشکال مختلف همانند طرحهای بازنشستگی خرید پولی، طرحهای (K)401، و طرحهای مالکیت سهام کارمندی (ESOP). ]توضیح بیشتر در کتاب "مبانی بازارها و نهادهای مالی" صفحه 270[
طرحهای بازنشستگی با مزایای مشخص:
در این نوع از طرحها، مجری طرح می پذیرد که در هنگام بازنشستگی، مبلغ پولی معینی به واجدین شرایط بپردازد (و پرداختهای معینی به افراد ذینفع، در صورت فوت کارمند قبل از تاریخ بازنشستگی). پرداختهای بازنشستگی طبق دستورالعمل پرداخت می شود که در بیشتر اوقات، مدت خدمات کارمند و میزان دریافتی کارمند را ملاک قرار می دهد. تعهدات حق بازنشستگی در واقع تعهدات از نوع بدهی بانی طرح است و اوست که خطر کمبود وجوه برای تعهدات طرح را پذیرا می شود تا به مفاد قرارداد پرداخت به کارمندان بازنشسته عمل کند.
طرحهای بازنشستگی طراح: designer pensions
این طرحها ویژگی های دو گروه طرحهای بازنشستگی بالا را با یکدیگر تلفیق می کند. این طرح برای اولین بار در سال 1985 معرفی شدند و علت رغبت به این طرح آن است که در دو گروه بازنشستگی یاد شده با مشکل همراهند: طرح بازنشستگی با سهم تعریف شده کارمند را مجبور به پذیرش تمامی خطر سرمایه گذاری می کند و طرح بازنشستگی با مزایای مشخص گران است و اجرای آن دشوار است، مخصوصاً اگر تعداد کمی کارمند طی مدت زمانی طولانی فقط در یک شرکت کار کنند.
طرحهای تلفیقی خود اشکال مختلف دارند که مثال خوبی از آن طرحها، طرح بازنشستگی "جبران سطح زندگی" (Floor-offset plan) است. در این طرح بازنشستگی، کارفرما همه ساله مبلغ معینی به یک صندوق می پردازد، درست به همان روش که در طرح بازنشستگی با سهم تعریف شده عمل می شود. کارفرما پرداخت سطح حداقل مزایا نقدی را هم ضمانت می کند که به سنوات خدمت کارمند مربوط است و این شبیه به طرح بازنشستگی با مزایای مشخص است. کارفرما صندوق بازنشستگی را اداره می کند و در فواصل زمانی معینی در مورد ارزش حساب کارمند، به او اطلاعاتی می دهد. اگر صندوق تحت مدیریت آنقدر رشد نکند که سطح فعلی مزایا را تامین کند، کارفرما ملزم به تادیه کسری است.
بیش از 80% از منابع طرحهای بازنشستگی با مزایای مشخص صرف خرید اوراق بهادار با درآمد ثابت و سهام می شود. در مورد طرحهای بازنشستگی با سهم تعریف شده، بخش بزرگی از دارایی ها صرف قراردادهای سرمایه گذاری تضمین شده GICs می شود. (guaranteed inrestment contracts)
2-3-2) موسسات سرمایه گذاری
2-3-2-1) شرکتهای سرمایه گذاری inrestment companies
شرکتهای سرمایه گذاری74 واسطه های مالی ای هستند که به عامه مردم سهام می فروشند و عواید حاصله را در سبد متنوعی از اوراق بهادار سرمایه گذاری می کنند. هر سهمی که فروخته می شود نماینده نسبت متناسبی از بدره اوراق بهاداری است که شرکت سرمایه گذاری به وکالت از طرف سهامدارانش، اداره می کند. نوع اوراق بهاداری که خریداری می شود به هدف سرمایه گذاری شرکت بر می گردد.
انواع شرکتهای سرمایه گذاری
سه نوع شرکت سرمایه گذاری داریم: صندوق های با سرمایه متغیر75، با سرمایه ثابت76، و صندوق سرمایه گذاری غیر فعال77.
صندوق های با سرمایه متغیر
این صندوق ها که بیش تر به صندوق های سرمایه گذاری مشترک78 معروف اند، همواره آماده اند که به عامه مردم سهام جدید بفروشند، و در صورت تقاضای سهامدار، به قیمتی که برابر نسبت متناسب از ارزش بدره آنهاست، و در خاتمه هر روز محاسبه می شود، سهام موجود را باز خرید کنند.
قیمت سهام صندوق سرمایه گذاری مشترک متکی به ارزش خالص دارایی هر سهم79 است. این ارزش با کسر کردن بدهی های صندوق از ارزش بازار بدره دارایی های آن و سپس تقسیم حاصل تفریق بر تعداد سهام موجود به دست می آید. برای مثال، فرض کنید صندوق سرمایه گذاری مشترکی با 10 میلیون سهام، بدره ای دارد که ارزش بازار آن 215 میلیون دلار و بدهی های آن 15 میلیون دلار است. ارزش خالص دارایی هر سهم 20 دلار است (215 میلیون دلار منهای 15 میلیون دلار و تقسیم بر 10 میلیون سهم).
قیمت سهم دو طرفه اعلام می شود، یعنی هم قیمت خرید و هم قیمت فروش داده می شود. قیمت فروش80 یا قیمت پیشنهادی برای فروش برابر ارزش خالص دارایی هر سهم به علاوه حق العمل فروش صندوق است. به این نوع صندوق ها اصطلاحاً "با کارمزد"81 می گویند. صندوق های با کارمزد معمولا حق العملی بین 5/8% روی حساب های کوچک تا حتی 1% روی حساب های بزرگ یعنی 000/500 دلار به بالا می طلبند. آن صندوق سرمایه گذاری مشترک که حق العمل فروش نمی گیرد، صندوق بی کارمزد82 نامیده می شند. صندوق های مشترک بی کارمزد مستقیما با صندوق های با کارمزد رقابت می کنند، و خوشایند سرمایه گذارانی هستند که مخالف پرداخت حق العمل اند. (به ویژه این که شواهد عینی نشان می دهد صندوق های با کارمزد، بعد از محاسبه هزینه کارمزد، از صندوق های بی کار مزد هم بازده بالاتری داده اند). به دلیل موفقیت نسبی صندوق های بی کارمزد، بسیاری از صندوق های مشترک به ناچار به سوی وضعیت "بی کارمزدی" روی آورده اند. (یعنی صندوق ها راهبرد "کارمزد کم" را دنبال کرده اند، یعنی کارمزد نسبتاً پایین 3 تا 5/3 درصد مطالبه می کنند.) در مورد صندوق های بی کارمزد هم قیمت فروش همان ارزش خالص دارایی هر سهم است.
هر چند صندوق سرمایه گذاری از خریداران سهام کارمزد نمی گیرد، اما می تواند از فروشنده سهام کارمزد بگیرد. چنین صندوق هایی که به آن ها صندوق های با کارمزد اختتامی83 می گویند، حق العملی بین 4% تا 6% می گیرند. برخی صندوق های با کارمزد اختتامی کارمزد کامل می گیرند. اگر سهام طی دوره معین پس از فروش، مثلا یک سال، بازپرداخت شود، اما اگر سهام برای مدتی بلندتر نگاهداری شود، درصد کارمزد کاهش می یابد.
پاره ای از صندوق های مشترک نه کارمزد افتتاحی و نه کارمزد اختتامی می گیرند؛ به عوض، این صندوق ها برای جبران هزینه های فروش و بازاریابی، تا 25/1% از دارایی های متوسط روزانه صندوق را برمی دارند. دستورالعمل 1-b12 کمیسیون بورس و اوراق بهادار، مصوب 1980، به صندوق های مشترک اجازه می دهد برای پوشش هزینه فروش و بازاریابی خود از چنین روشی استفاده کنند. به این صندوق ها اصطلاحاً صندوق های 1b12 84 می گویند.
صندوق با سرمایه ثابت
بر خلاف صندوق های سرمایه گذاری مشترک، صندوق های با سرمایه ثابت مثل هر شرکت سهامی دیگر سهم می فروشند، و معمولا سهام خود را بازخرید نمی کنند. سهام صندوق های با سرمایه ثابت یا در بورس متشکلی چون بورس اوراق بهادار و یا در بازار خارج از بورس به فروش می رسد.
قیمت سهم صندوق یا سرمایه ثابت را عرضه و تقاضا تعیین می کند و قیمت می تواند کم تر یا بیشتر از روش خالص دارایی هر سهم باشد.
ویژگی مهم صندوق با سرمایه ثابت آن است که سرمایه گذار هزینه سنگین پذیره نویسی انتشار سهام صندوق را تقبل می کند. کل وجوهی که مدیر صندوق سرمایه گذاری می کند برابر است با مجموع وجوهی که خریداران سهام صندوق می پردازند، منهای همه هزینه های انتشار سهام.
در سال های اخیر صندوق های با سرمایه ثابت مقبولیت بیشتری یافته اند. از سال 1986 تا 1991، تعداد صندوق های با سرمایه ثابت از 69 صندوق به 290 صندوق افزایش یافت و دارایی های آن ها از 12 میلیارد دلار به 73 میلیارد دلار افزایش یافت85. علت اصلی این رشد را در تاکید صندوق ها بر سرمایه گذاری روی سبدی از اوراق بهادار بین المللی می باید جستجو کرد.
صندوق های سرمایه گذاری غیر فعال86
صندوق سرمایه گذاری غیر فعال یا بونیت تراست شبیه صندوق سرمایه گذاری با سرمایه ثابت است و تعداد گواهی سهم یا حصبه ای که انتشار می دهد، ثابت است. صندوق های سرمایه گذاری غیر فعال معمولا در اوراق قرضه سرمایه گذاری می کنند، و به دلایل چند هم با صندوق های سرمایه گذاری ثابت و هم با صندوق های با سرمایه متغیری که متخصص در اوراق قرضه اند، فرق می کنند: اول، خرید و فروش دایمی و فعال روی اوراق قرضه ای که در سبد سرمایه گذاری های صندوق سرمایه گذاری غیر فعال است، صورت نمی گیرد. وقتی صندوق توسط متولی آن (که غالباً موسسه کارگزاری یا پذیره نویس اوراق قرضه است) شکل می گیرد و به دست امین87 سپرده می شود، امین همه اوراق قرضه را تا زمان بازپرداخت آن ها به وسیله ناشر نگاه می دارد. معمولاً، امین هنگامی می تواند یکی از اوراق بدره صندوق را بفروشد که تغییر شگرفی در موقعیت اعتباری ناشر اوراق رخ داده باشد. معنای آن چه گفتیم آن است که هزینه عملیاتی صندوق در مقایسه با صندوق سرمایه گذاری مشترک و حتی صندوق سرمایه گذاری با سرمایه ثابت، به مراتب نازل تر است. دوم، صندوق های غیر فعال طول عمر معینی دارند، در حالی که صندوق های مشترک و با سرمایه ثابت طول عمر معینی ندارند88. سوم، بر خلاف صندوق های سرمایه گذاری مشترک و صندوق های با سرمایه ثابت، سرمایه گذار در صندوق غیر فعال همواره می داند که بدره صندوق سبدی از اوراق قرضه معین است، و امین صندوق ترکیب بدره را تغییر نخواهد داد.
صندوق های سرمایه گذاری غیر فعال کارمزد فروش می گیرند.
انواع صندوق ها از نظر هدف های سرمایه گذاری
صندوق های سرمایه گذاری متفاوتی با اهداف سرمایه گذاری مختلف وجود دارند. هدف سرمایه گذاری در مرام نامه89 صندوق درج می شود. بعضی صندوق ها به طور انحصاری در سهام و پاره ای فقط در اوراق قرضه سرمایه گذاری می کنند. حتی در همان گروه از دارای ها، صندوق هایی با هدف های متفاوت وجود دارد. برای مثال، صندوق هایی که فقط در سهام سرمایه گذاری می کنند، ممکن است هدف کسب درآمد ثابت، دست یابی به عایدات سرمایه ای90 یا رشد، و یا ترکیبی از درآمد و رشد را دنبال کنند. بعضی صندوق ها، سرمایه گذاری خود را به صنایع خاص محدود می کنند تا بدین ترتیب مدیر صندوق احتمالا بتواند تخصص بیابد و به مجموعه بهتر و زمان بندی معاملاتی مناسب تری دست یابد. برخی صندوق ها با سرمایه گذاری در رشته هایی چون الکترونیک، اقیانوس نگاری، و ارتباطات و مخابرات از راه دور در شرکت های تحقیقاتی جدید بالقوه پرجاذبه مشارکت می کنند. صندوق هایی هستند که در شرکت های کوچک سرمایه گذاری نمی کنند، و پاره ای در سهام خارجی سرمایه گذاری می کنند. برای سرمایه گذارانی که مایل اند سبد اوراق بهادارشان تا حد ممکن متنوع باشد، آخرین ابتکار صندوق های سرمایه گذاری مشترک ایجاد "صندوق های شاخص سهام91" است که بدره آن ها شبیه سازی از روی ترکیب سهام شاخص های جامعی چون شاخص 500 سهم استاندارد و پور92 است.
صندوق هایی که در اوراق قرضه تخصص دارند نیز فهرست بلندبالایی از هدف ها و استراتژی های سرمایه گذاری دارند. صندوق های اوراق قرضه دولت امریکا فقط در اوراق قرضه دولتی آن کشور سرمایه گذاری می کنند. صندوق های اوراق قرضه شرکت ها هدف های سرمایه گذاری بسیار متفاوتی دارند. بعضی صندوق ها فقط در اوراق قرضه شرکت های بسیار معتبر سرمایه می گذارند، در حالی که دیگر صندوق ها عمدتاً در اوراق قرضه شرکت های کم اعتبار (اوراق قرضه بنجل93) سرمایه گذاری می کنند. صندوق های اوراق بهادار قابل تبدیل در اوراق قرضه قابل تبدیل94 و سهام ممتاز قابل تبدیل95 سرمایه گذاری می کنند. سرمایه گذارانی که علاقه به اوراق بهادار با پشتوانه وام های رهنی96 دارند، به صندوق هایی روی می آورندکه تخصص آن ها چنین اوراق بهاداری است.
طیف وسیعی از صندوق های سرمایه گذاری صرفا در اوراق قرضه شهرداری ها سرمایه گذاری می کنند که از مالیات بر درآمد فدرال که دولت های محلی و ایالتی می گیرند، معاف اند. برخی صندوق ها منحصرا اوراق قرضه شهرداری های درون یک ایالت خاص را می خرند تا سرمایه گذارانی که در همان ایالت کسب درآمد می کنند، بتوانند از مزیت معافیت مالیاتی ایالت برخوردار شوند. برای مثال، شهروندان ایالت نیویورک و کالیفرنیا امکان دارند در صندوق هایی سرمایه گذاری کنند که اوراق قرضه شهرداری هایی در همان ایالت ها را در اختیار دارند، و بدین ترتیب درآمد بهره آن سرمایه گذاران از مالیات معاف می شود.
صندوق های سرمایه گذاری مشترک بازار پول97 در اوراقی سرمایه گذاری می کنند که سررسید آن ها یک سال یا کم تر است، و به آن ها ابزارهای بازار پول گویند. سه گروه بندی از صندوق های بازار پول می شناسیم. صندوق های بازار پول عام که در ابزارهای بازار پول مشمول مالیات از قبیل اسناد خزانه98، اوراق قرضه کوتاه مدت موسسات دولتی امریکا، اوراق تجاری99، و گواهی سپرده قابل خرید و فروش سرمایه گذاری می کنند. صندوق های اوراق کوتاه مدت دولت امریکا فقط در اسناد خزانه یا اوراق بهادار موسسات دولتی امریکا سرمایه گذاری می کنند. نوع سوم صندوق های سرمایه گذاری مشترک بازار پول صندوق اوراق قرضه کوتاه مدت شهرداری ها است.
صندوق سرمایه گذاری متوازن100 هم در سهام و هم در اوراق قرضه سرمایه گذاری می کنند. اگرچه مقدار سرمایه گذاری مدیر صندوق در هر نوع دارایی قانوناً حد و مرز دارد، با رعایت این سقف، مدیر صندوق می تواند ترکیب دارایی ها را به گونه ای تعدیل کند که از مزیت دارایی های خاص مورد نظر خود برخوردار شود.
انجمن شرکت های سرمایه گذاری101 که انجمن سراسری صندوق های با سرمایه متغیر یا مشترک در امریکاست، همه صندوق های با هدف های یاد شده در بالا و نیز مجموعه ای از صندوق های سرمایه گذاری دارای هدف های دیگر را در بر می گیرد.
شرکت سرمایه گذاری واسطه ای مالی است، که وجوه مشارکت کنندگان در بازار را تجمیع می کند، و از آن وجوه برای خرید بدره اوراق بهادار استفاده می کند. نقش خاص واسطه های مالی در بازارهای مالی را نیز فراموش نکرده اید. آن ها حداقل یکی از چهار وظیفه اقتصادی زیر را بر عهده می گیرند: (1) وساطت در انطباق سررسیدها؛ (2) کاهش خطر با ایجاد تنوع؛ (3) کاهش هزینه های عقد قرارداد و پردازش اطلاعات؛ (4) ایجاد مکانیسم پرداخت. حال بررسی کنیم که صندوق سرمایه گذاری کدام یک از تکالیف اقتصادی یاد شده را بر عهده دارد.
نخست به وساطت در انطباق سررسیدها بپردازیم. فرد سرمایه گذاری که افق سرمایه گذاری کوتاه مدت دارد، و در عین حال به سرمایه گذاری در اوراق قرضه یا سهام با سررسید طولانی تر از افق سرمایه گذاری مورد نظرش علاقه مند است، با این خطر مواجه است که اوراق بهادار را می باید هنگامی بفروشد که ارزش بازار آنها از ارزش خریدشان کمتر است. سرمایه گذار همین مشکل را با سهام صندوق سرمایه گذاری مشترک دارد، چرا که ارزش خالص دارایی هر سهم تابع نوسان شرایط عمومی بازار است. نتیجه می گیریم که وساطت در انطباق سررسیدها از وظایف اقتصادی صندوق های سرمایه گذاری نمی باشد.
حال به وظیفه کاهش خطر با ایجاد تنوع بپردازیم. با سرمایه گذاری در صندوق، سرمایه گذار در گستره وسیعی از اوراق بهادار مختلف مالکیت می یابد؛ اوراق بهاداری که با محدود به بخش خاصی از بازار مالی است و یا متعلق به چندین بخش بازار است و به هر حال خطر بدره را کاهش می دهد. هر چند که ممکن است من سرمایه گذار تعداد متنوعی اوراق بهادار را در سبد سرمایه گذاری خود فراهم آورم، اما میزان تنوع و گوناگونی به دلیل مقدار کم سرمایه یک نفر، محدود است. اما، با سرمایه گذاری در یک شرکت سرمایه گذاری، سرمایه گذار می تواند به طور موثری از مزایای تنوع با صرف هزینه اندکی برخوردار شود، حتی اگر مقدار وجهی که در اختیار دارد ناچیز باشد.
غیر از کاهش خطر ناشی از تنوع در صندوق ها، سرمایه گذار از مزیت کاهش هزینه های عقد قرارداد و پردازش اطلاعات نیز برخوردار است. وی با سرمایه گذاری در صندوق در واقع مشاور مالی خبره ای را به خدمت می گیرد که اگر مستقیم می خواست از خدمات او برخوردار شود، هزینه بسیار سنگین تری می پرداخت. حق المشاوره مالی با سرمایه گذاری در صندوق کاهش می یابد، زیرا مقدار دارایی های بیشتری در صندوق اداره می شود، و هزینه های جستجو برای یافتن مدیر سرمایه گذاری و دست یابی به اطلاعات مربوط به اوراق بهادار کاهش می یابد. هزینه های معامله اوراق بهادار هم کاهش می یابد، چرا که صندوق سرمایه گذاری در مذاکره برای تعیین هزینه های معاملاتی دست بالا را دارد، و هزینه های حسابداری و سرپرستی صندوق از هزینه های مشابه برای تک تک افراد کم تر است.
و بالاخره، در مورد وظیفه چهارم، صندوق های بازار پول اغلب خدمات پرداخت عرضه می کند. سرمایه گذار در چنین صندوق هایی می تواند چک بر عهده صندوق صادر کند. اما، دامنه عمل این صندوق ها در این زمینه محدود است، و نقش آن ها در ایجاد مکانیسم پرداخت گسترده نیست.
خانواده صندوق های سرمایه گذاری
مفهومی که صنعت صندوق های سرمایه گذاری را زیر و رو کرد و به سرمایه گذاران بسیار نفع رساند، مفهوم "خانواده صندوق های سرمایه گذاری" یا "گروه صندوق های سرمایه گذاری" و یا "اصطلاح کم تر رایج "مجموعه صندوق های سرمایه گذاری" است.
این عبارت بیانگر آن است که بسیاری از شرکت های مدیریت به سرمایه گذاران خود صندوق های سرمایه گذاری متعدد با اهداف سرمایه گذاری مختلف ارائه می دهند. در موارد بسیار، سرمایه گذار می تواند با هزینه ناچیز و یا حتی بدون هزینه، و صرفاً با تلفن یا فاکس، سرمایه خود را از یک صندوق بیرون بکشد، و در صندوق دیگری که تحت اداره همان شرکت مدیریت است، سرمایه گذاری کند. خط مشی های مربوط به کارمزد و دیگر هزینه های همه صندوق های عضو خانواده ممکن است یکسان باشد، اما این امکان هم وجود دارد که شرکت مدیریت برای صندوق های سرمایه گذاری تحت نظارت خود، بافت های کارمزدی متفاوت طراحی کند.
صندوق های عضو خانواده معمولا به سرمایه گذار حق انتخاب می دهند که از صندوق های بازار پول گرفته تا صندوق های سهام چندین کشور، و تا صندوق های اختصاصی صنایعی معین هم چون فن آوری پزشکی یا شرکت های استخراج طلا از معادن، هر کجا که علاقه مند باشند، سرمایه گذاری کنند.
مفهوم خانواده صندوق ها حاکی از استراتژی نیرومند این صنعت برای تبدیل و دیگرگونی صندوق های سرمایه گذاری مشترک به نهادهای مالی چند محصولی است. با این دیگرگونی، صنعت نشان داده که قادر است به انبوه نیازهای مالی خانوارها و سرمایه گذاران نهادی جواب دهد. حتی با معیارهای نوآوری دو سه دهه اخیر، تبدیل صندوق های سرمایه گذاری مشترک نسبتاً کوته نگر به خانواده بزرگی از صندوق های چند محصولی، نوآوری مالی پر اهمیتی بوده است.
صندوق های سرمایه گذاری مشترک در سایر اقتصادها
در این بخش به صندوق های مشترک سه اقتصاد مم بریتانیا، آلمان، و ژاپن اشاره می کنیم. بحث ما به صندوق های داخلی یا درون کشوری در این سه اقتصاد مربوط است؛ صندوق هایی که توسط موسساتی اداره می شوند که دفتر مرکزی آن ها درون این کشورهاست. هر چند جهانی شدن و مقررات زدایی بازارهای مالی به شرکت ها اجازه می دهد که سهام صندوق های خود را در کشورهای مختلف به فروش رسانند، اما ما به بحث صندوق هایی نمی پردازیم که موسسات مدیریت سرمایه گذاری خارجی در این کشورها می توانند به سرمایه گذاران عرضه کنند.
بریتانیا
صندوق های سرمایه گذاری در بریتانیا یکی از دو شکل زیر را دارند. یونیت تراست و صندوق های سرمایه گذاری امانی. یونیت تراست مشابه صندوق با سرمایه متغیر در امریکاست، و صندوق سرمایه گذاری امانی شبیه صندوق های با سرمایه ثابت است و در بورس لندن معامله می شود. در بریتانیای اواخیر دهه 80 هم یونیت تراست ها بسیار مشهور شدند: دارایی های تحت اداره 900% و تعداد حساب های مشتریان 250% رشد کرد؛ تعداد صندوق ها نیز سه برابر شد. بر عکس، اقبال عموم به صندوق های سرمایه گذاری امانی در همین دوره کاهش یافت، و بیش تر سرمایه گذاران نهادی استفاده از آن ها را پی می گیرند. دلیل اصلی این کاهش را باید در مقررات موجود که مانع بازاریابی است و نرخ های مالیاتی بالا جستجو کرد.
مفهوم خانواده صندوق ها در بریتانیا ریشه دوانده است. یونیت تراست ها از ابزارهای بازار پول و اوراق قرضه روبرگردانده اند.
به جای آن اوراق، تراست ها عمدتاً در اوراق سهام سرمایه گذاری کرده اند، که از آن میان 60% سهام متعلق به شرکت های بریتانیایی است. با این همه، سرمایه گذاران بریتانیایی برای انتخاب صندوق مناسب با اهداف آن ها، بدون حق انتخاب هم نیستند: برخی صندوق ها هدف رشد را دنبال می کنند، پاره ای دیگر به دنبال کسب درآمدند، و هم زمان بعضی صندوق ها روی بازارهای خارجی در سراسر جهان متمرکزند.
در ساختار یونیت تراست، موسسه مدیریتی وجود دارد که سرمایه گذاری ها را انتخاب می کند، و یک شرکت امین مستقل سهام را نگاه می دارد و از طرف صاحبان سهم الشرکه102 در صندوق، وجوه را دریافت می کند. شرکت امین غالباً بانک یا شرکت بیمه است، و در مقام حفاظت از منافع صاحبان سهم الشرکه در صندوق، وظایف بسیاری را بر عهده دارد. این تکالیف شامل نظارت بر خرید و فروش سهام توسط شرکت سرمایه گذاری، حصول اطمینان از انجام درست کار دفتری، و مباشرت بر نحوه استفاده از اختیاراتی است که شرکت مدیریت اعمال می کند.
آلمان
صندوق های سرمایه گذاری مشترک آلمانی دو شکل کلی دارند: صندوق های خرده فروشی یا عام و صندوق های غیر عام که در اختیار خریداران نهادی است. (صندوق های سرمایه گذاری با سرمایه ثابت بسیاری هم وجود دارد که روی املاک کار می کنند و عمدتاُ مقبول سرمایه گذاران نهادی اند. ما در این باره بحثی نمی کنیم). به صندوق های نهادی Spezialfonds می گویند که بیش از 50% وجوه سرمایه گذاری شده در صندوق های سرمایه گذاری مشترک در آن هاست. صندوق های خرده فروشی به دو گروه تقسیم می شوند: صندوق های اوراق قرضه (Retentonds) و صندوق های سهام (Aktientonds). از این دو، صندوق های اوراق قرضه بسیار رایج تر است، چرا که 80% وجوه صندوق های خرده فروشی صرف سرمایه گذاری در صندوق های اوراق قرضه می شود.
ساختار صندوق های سرمایه گذاری مشترک آلمان ویژگی خاص دارد. یک شرکت مدیریت قرارداد رسمی برای اداره سبدی از دارایی ها از طرف سرمایه گذارانی که از آن مجموعه دارایی سهم می برند، به امضا می رساند. یک بانک امین که آن را Depotbank می خوانند، و طبق قانون می باید بانکی آلمانی باشد بر فعالیت شرکت مدیریت نظارت می کند. شرکت سرمایه گذاری معمول به شکل شرکت با مسئولیت محدود ثبت می شود و هیئت مدیره ای دارد که بر نحوه اداره دارایی ها مباشرت می کند.
ژاپن
سرمایه گذاراران انفرادی و نهادهای ژاپنی دسترسی فوری به ابزار سرمایه گذاریی دارند که به هزاردلیل شبیه صندوق های سرمایه گذاری مشترک ایالات متحد است. این نهاد صندوق های سرمایه گذاری اوراق بهادار نامیده می شود. سرمایه گذاران اوراقی شبیه به سهام به نام گواهی ذی نفعی از صندوق ها می خرند. وضعیت مالیاتی صندوق شبیه سایر کشورهاست: درآمد صندوق اگر درست توزیع شود، معاف از مالیات است. هم به دلیل صرفه جویی مالیاتی و هم به لحاظ افزایش فوق العاده قیمت سهام در دهه 80، سرمایه گذاران ژاپنی از سال 1986 تا 1989، مبالغ انوبهی سرمایه به سمت صندوق های سرمایه گذاری سوق دادند. سقوط قیمت های سهام (و املاک) که از اول دهه 90 شروع شد و در سال های آغازین این دهه ادامه یافت، اشتهای سرمایه گذاری در صندوق ها را کاهش داد، هر چند که امروز هم صندوق ها اهمیت کانونی در صحنه مالی ژاپن دارند.
همه صندوق های سرمایه گذاری عملاً صندوق های با سرمایه متغیرند، چون سرمایه گذاران می توانند گواهی ذی نفعی خود را به ارزش خالص دارایی صندوق، به نقد باز پس بگیرند. اما، طبق دستورالعمل وزارت دارایی، سرمایه گذاران بسیاری از صندوق ها مجاز نیستند تا دو سال بعد از سرمایه گذاری، پول خود را بازپس بگیرند.103 اگر صندوقی از نوع صندوق های سرمایه گذاری با سرمایه متغیر باشد، سرمایه گذاران می توانند از آن گواهی جدید بخرند، و صندوق اندازه محدودی ندارد. این نوع صندوق ها معمولا سررسید یا تاریخ توقف معینی ندارند. البته، ژاپنی ها صندوق های شبیه به صندوق های با سرمایه ثابت هم دارند. در صندوق های اخیر، پس از صدور گواهی به قیمت تمام شده ثابت، گواهی جدید فروخته نمی شود، و وجوه تازه گردآوری نمی شود. صندوق معمولا عمر معینی دارد، و غالبا هر سال پس از انتشار گواهی ها، سررسید آن ها به پایان می رسد. در سررسید (یا زمان بازپرداخت) همه دارایی ها به نقد تبدیل می شود و بین صاحبان سرمایه توزیع می شود. 104
ترتیب جذابی که "صندوق های سرمایه گذاری از نوع گروه صندوق های شبیه یونیت" نام گرفته صندوق های از نوع سرمایه ثابت و متغیر را بسط می دهد. گروه صندوق ها به سرمایه گذار امکان می دهد گواهی ذی نفعی جدید در مجموعه ای از صندوق های با سرمایه ثابت موجود و معین خریداری کند. به گروه عنوان صندوق مادر می دهند، و صندوق سرمایه گذاری جدیدی که گواهی را صادر می کند، صندوق نوزاد نامیده می شود. صندوق نوزاد بسیار متنوع است، چرا که صندوق نوزاد در کلیه صندوق های زیر مجموعه صندوق مادر، سهم دارد. صندوق مادر وجوه و عایدات حاصل از فروش گواهی های صندوق های نوزاد را دریافت و اداره می کند. هر صندوق مادر می تواند در طول زمان صندوق های نوزاد بسیار بزاید؛ نظامی که پول تازه به داخل صندوق مادر و صندوق های سرمایه گذاری تابعه آن می ریزد.
صندوق های سرمایه گذاری اوراق بهادار بر اساس قرارداد بین چهار طرف شکل می گیرد: سرمایه گذاری که گواهی ذی نفعی می خرد؛ شرکت مدیریتی که گواهی ها را صادر می کند و در مورد سرمایه گذاری در صندوق تصمیم می گیرد؛ شرکت اوراق بهاداری که گواهی ها را می فروشد؛ و امینی که بانکی تجاری یا پس انداز است و طبق نظر مدیران صندوق دارایی ها را اداره می کند. قبل از صدور گواهی ذی نفعی صندوق، شرکت مدیریت باید امید نامه ای تهیه کند که هدف صندوق را مشخص کند و همه وجوه قراردادی صندوق را برشمرد.
صندوقی که سهام ندارد و کلا اوراق قرضه خریده، "صندوق های سرمایه گذاری اوراق قرضه" نامیده می شود. هدف این صندوق ها البته از صندوقی به صندوق دیگر متفاوت است، و در طیف وسیعی از بدهی های داخلی و خارجی، اوراق قرضه کوتاه و بلندمدت، و اوراق دولتی یا شرکت ها سرمایه گذاری کرد هاند. همه ساله، هر صندوق تمام درآمد حاصل از اوراق قرضه را بین سرمایه گذاران ذی نفع خود تقسیم می کند.
صندوقی که همه پول خود را در سهام عادی می گذارد، "صندوق های سرمایه گذاری سهام" نامیده می شود. هدف این صندوق ها در گذشته کسب عایدات سرمایه ای یا رشد بوده است. یکی از نتایج سقوط قیمت سهام آن است که گروه وسیعی از سرمایه گذاراران به سمت صندوق هایی رو آورده اند که هدف درآمدی دارند. 105 بسیاری از صندوق های جدیدی که به بازار آمده اند، ویژگی صندوق های با سرمایه متغیر دارند. صندوق های شاخص و به ویژه صندوق های منتخب با این صندوق ها هم خانواده شده اند.
4-3-2-2) بانکداری سرمایه گذاری Inrestment Banking
بانکداری سرمایه گذاری عبارت است از خرید یا تعهد خرید اوراق بهادار از قبیل اوراق قرضه و سهام از طرف سازمانی مالی که این اوراق را دوباره به دسته های کوچک تقسیم می کند و به امید نفع به فروش می رساند. معمولا وقتی از موسسات تامین سرمایه (بانک های سرمایه گذاری) استفاده می شود که بخواهند اوراق بهادار جدید را به فروش برسانند. به کارگیری واژه Banking در این مورد گاه اشتباه برانگیز است، زیرا سازمان هایی که به این کار اشتغال دارند، معمولا مجاز نیستند مانند بانک ها سپرده بپذیرند. (فرهنگ، 1379)
بررسی اجمالی در نوشته های موجود، این واقعیت را روشن می کند که بانکداری سرمایه گذاری فعالیتی مالی غیر بانکی است که بانکداری تشبیه می شود. این واژه عنوان خود را از نقش اصلی سنتی خود در یافتن، تجهیز و جمع آوری وجوه از سرمایه گذاران برای شرکت های نیازمند به سرمایه، به منظور کمک به این شرکت ها در تامین مالی طرح های جدید سرمایه گذاری اقتباس کرده است. بنابراین اصطلاح، بانکداری سرمایه گذاری باید به وظایفی اطلاق شود مه موسسات فعال در این بخش انجام می دهند.
2-3-2-3) موسسات تامین سرمایه inretment bank
موسسه ای است که به انجام وظایف مربوط به بانکداری سرمایه گذاری می پردازد. این موسسات ممکن است در کشورهای مختلف نام های مختلف داشته باشند، اما وظایف آن ها معمولاً مشابه یکدیگر است. از جمله در کشور انگلستان به آن ها موسسه ناشر و نیز به برخی موسسات مشابه آن ها موسسات پذیره نویسی می گویند و در امریکا آن ها را بانک سرمایه گذاری می نامند.
به طور کلی موسسه تامین سرمایه همانند واسطه ای میان متقاضیان سرمایه و صاحبان سرمایه عمل می کند. برخی دیگر از تعاریف ارائه شده برای این موسسات به شرح زیر است:
"موسسه تامین سرمایه موسسه ای است که در انجام امور مربوط به سرمایه گذاری و دادوستد روی اوراق بهادار مختلف تخصص دارد. این موسسه دست به خرید عمده اوراق بهادار می زند و سپس اوراق را در واحدهای کوچک تر به فروش می رساند." (فرهنگ، 1379)
"موسسه تامین سرمایه، واسطه ای مالی است که وظایف عمده اش در قبال شرکت ها انتخاب ابزارهای صحیح و مناسب تامین مالی و هم چنین ارائه خدمات مشورتی در مورد خط مشی مالی شرکت است، و این خدمات مشورتی باید چنان باشد که قیمت سهام شرکت های مشتری و استفاده کنندگان از خدمات را به حداکثر برساند." (feter, 1988)
موسسات تامین سرمایه نقش اصلی خود را در بازار اولیه ایفا می کنند. در بازارهای اوراق بهادار، سالانه اوراق جدیدی به ارزش میلیاردها دلار انتشار می یابد که "اوراق بهادار اولیه یا جدیدالانتشار" نامیده می شوند. عامل یا کارگزاری که مسئول یافتن خریدارانی برای این نوع اوراق بهادار است، موسسه تامین سرمایه (بانک سرمایه گذاری) نامیده می شود. به طور کلی آن ا اوراق کاملا جدید (اولیه) را از منتشرکنندگان اوراق از قبیل شرکت ها و دولت ها می خرند و سپس آن ها را مجدداً به عموم سرمایه گذاران می فروشند. مجموعه ای از موسسات تامین سرمایه، "صنعت بانکداری سرمایه گذاری" را تشکیل می دهند. برای نمونه در ایالات متحد امریکا این صنعت از چندین هزار شرکت مختلف (که اغلب آن ها کوچک و ناشناخته اند) تشکیل شده است. این شرکت ها علاوه بر این که موسسات تامین سرمایه اند، خدمات دلالی و دیگر وظایف مالی را نیز انجام می دهند. امروزه بزرگترین موسسات تامین سرمایه که عملاً خود را به صورت فروشگاههای بزرگ و سوپرمارکت مالی درآورده اند، در فعالیت های خود تنوع زیدی پدید آورده اند.
وظایف و نقش موسسات تامین سرمایه در بازارهای مالی
برای آگاهی از روش ارتباط موسسات تامین سرمایه با بازارهای مالی، با مروری تاریخی در می یابیم که در سال های اولیه پیدایش، فعالیت موسسات مزبور عمدتا به بازار اولیه محدود می شد، اما به مرور زمان حوزه فعالیت آن ها به بازار ثانویه نیز کشیده شد. در حال حاضر موسسات تامین سرمایه با حضور و فعالیت دائمی خود در بازارهای مالی، وظایف متعددی بر عهده دارند و به طور مستقیم و غیر مستقیم در زمینه های مختلف مالی به ارائه خدمات می پردازند. امروزه موسسات تامین سرمایه تقریبا در تمامی بازارهای مالی، از جمله "بازارهای اوراق قرضه و سهام"، "بازارهای آنی و آتی"106، "بازارهای اولیه و ثانویه" و به مقدار محدودتری در بازار پول مشارکت دارند و در این اواخر، موسسات مزبور مشارکت و دخالت خود را در فعالیت های خاص مربوط به تامین مالی شرکت ها افزایش داده اند.
بدین ترتیب ملاحظه می شود که ارائه برخی از خدمات موسسات تامین سرمایه در سطح اقتصاد کلان صورت می گیرد و شرکت ها و دولت ها و سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی و سایر اجزای بازارهای مالی از این خدمات منتفع می شوند و برخی دیگر از خدمات نیز به شرکت ها ارائه می شود.
نقش موسسات تامین سرمایه در تسهیل تامین مالی شرکت ها
منظور از تامین مالی، ورود منابع مالی به شرکت از راه صدور اوراق بهادار اولی است. در بازار اولیه، وظیفه اصلی موسسات تامین سرمایه عبارت است از پذیره نویسی، خرید و توزیع اوراق بهاداری که سازمان های عمومی و خصوصی منتشر می کنند. این کار، موسسات تامین سرمایه را بر بازارهای اولیه غالب و مسلط می کند. نقش موسسات مزبور از نقطه ای آغاز می شود که شرکت انتشاردهنده اوراق، نوع اوراق بهاداری را که منتشر می کند و نیز مشخصات آن ها را از قبیل زمان انتشار، قیمت پیشنهادی، نرخ بهره و سررسید اوراق، معین می کند، و توزیع اوراق بهادار در قالب یکی از قراردادهای فروش (بهترین کوشش، تضمین فروش، و یا آماده باش) ادامه می یابد.
وقتی موسسه ای معتبر و مستقل، اوراق بهادار خاصی را تایید و خود را در پذیره نویسی و توزیع آن درگیر می کند، موجب جلب اعتماد خریداران و سرمایه گذاران می شود، فروش اوراق و در نهایت، تامین مالی شرکت را تسهیل می کند، بدین ترتیب شرکت ها قبل از فروش کامل اوراق، بابت دست یابی به منابع مالی مورد نیاز نگرانی نخواهند داشت.
نقش موسسات تامین سرمایه در تشکیل سرمایه
به طور کلی، انتقال سرمایه از پس اندازکنندگان به واحدهای نیازمند سرمایه، به سه روش مختلف صورت می گیرد. روش های مورد نظر ما در شکل شماره 1 نشان داده شده است.
حالت اول: انتقال مستقیم
حالت دوم: انتقال غیر مستقیم از طریق موسسات تامین سرمایه
حالت سوم: انتقال غیر مستقیم از طریق واسطه های مالی
حالت اول. انتقال مستقیم پول و اوراق بهادار زمانی صورت می گیرد که شرکت، اوراق بهادارش را مستقیما به پس اندازکنندگان بفروشد، بدین این که وجوه و اوراق بهادار از هیچ واسطه ای عبور کند.
چنین روشی اغلب می تواند برای سرمایه گذاری های کوچک مفید باشد و زمانی که نیاز به حجم عظیم منابع مالی باشد، کاربرد چندانی نخواهد داشت. بدیهی است در چنین حالتی، ریسک سرمایه گذاری متوجه سرمایه گذاران (خریداران اوراق بهادار) خواهد شد.
حالت دوم. انتقال غیر مستقیم (نیمه مستقیم) از طریق موسسات تامین سرمایه: انتقال سرمایه ممکن است از طریق موسسه تامین سرمایه صورت گیرد. این موسسه به مثابه واسطه است و انتشار اوراق بهادار را تسهیل می کند و چون این اوراق را موسسه تامین سرمایه بررسی کرده، اعتماد سرمایه گذاران بیشتر می شود. در این حالت، شرکت اوراق قرضه خود را به موسسه تامین سرمایه می فروشد و موسسه مزبور نیز به نوبه خود، اوراق را به پس اندازکنندگان یا سرمایه گذاران نهایی می فروشد و این سرمایه گذاران نهایی ممکن است اشخاص حقیقی، شرکت ها، صندوق های بازنشستگی و غیره باشند.
بدین ترتیب اوراق بهادار شرکت و وجوه پس اندازکنندگان صرفاً از طریق موسسه تامین سرمایه مبادله می شود. در این حالت نیز ریسک سرمایه گذاری متوجه خود سرمایه گذاران است که اوراق بهادار شرکت را از طریق موسسه تامین سرمایه خریداری می کنند.
حالت سوم. انتقال غیر مستقیم منابع از طریق واسطه های مالی: انتقال سرمایه هم چنین می تواند از طریق یک "واسطه مالی" از قبیل بانک، صندوق پس انداز و غیره صورت گیرد. این واسطه ها وجوه را از پس اندازکنندگان دریافت و در قبال آن اوراق بهادار خود را به آنان عرضه می کنند، و از وجوه به دست آمده در جای دیگر و به شکل های مختلف استفاده می کنند.
در مقایسه با دو روش قبلی، ریسک مستقیم سرمایه گذاری در حالت اخیر متوجه واسطه های مالی خواهد بود و در عین حال بازده کمتری نصیب سپرده گذاران و صاحبان پس انداز خواهد شد.
نقش موسسات تامین سرمایه در واگذاری فعالیت های اقتصادی به بخش خصوصی
واگذاری فعالیت های اقتصادی به بخش خصوصی پدیده ای است که امروزه به دلایل متعدد در کشورهای مختلف جهان و در مقیاس وسیعی صورت می گیرد، به طوری که نمی توان آن را به کشورهای پیشرفته یا در حال توسعه و یا گروه خاصی از کشورها محدود کرد. در شرایط کنونی جهان و در موارد متعددی، دولت ها احساس می کنند واگذاری فعالیت های اقتصادی و موسسات دولتی به بخش خصوصی و مشارکت دادن عامه مردم در این فعالیت ها، امری اجتناب ناپذیر است.
اصولا واگذاری فعالیت های اقتصادی به بخش خصوصی به صورت فروش سهام شرکت های دولتی به سرمایه گذاران بخش خصوصی انجام می گیرد.
موسسات تامین سرمایع عالوه بر پذیره نویسی و تضمین فروش سهام شرکت های مشمول واگذاری، با ارائه سایر خدمات فنی و مالی، به طور مستقیم و یا غیر مستقیم موجب سهولت و تسریع انتقال مالکیت شرکت های دولتی به بخش خصوصی می شوند. از جمله مهمترین اقدامات آن ها تعیین قیمت سهام شرکت هایی است که برای اولین بار سهام آنها به عموم مردم عرضه می شود. یکی از نکات اساسی در فروش سهام شرکت های دولتی تعیین قیمتی منصفانه، واقع بینانه و مناسب برای سهام شرکت ها می باشد تا در جریان معاملات، هیچ یک از طرفین معامله به خاطر قیمت گذاری نامناسب، متضرر نشوند، و همین احساس رضایت در طرفین موجب تسریع انتقال و تداوم عملیات واگذاری خواهد شد.
کمک به خریداران و فروشندگان اوراق بهادار در مقام دلال و کارگزار
نقش اصلی موسسات تامین سرمایه در بازار ثانویه بدین ترتیب است که در بورس اوراق بهادار در مقام کارگزار و در بازار خارج از بورس، هم چون معامله گر اوراق بهادار عمل می کنند. وقتی موسسه در مقام کارگزار عمل می کند، در قبال کار انجام شده، حق کمیسیون دریافت می دارد و زمانی که در نقش معامله گر، به حساب خود معامله می کند از مابه التفاوت قیمت خرید و قیمت فروش منتفع می گردد. در بازارهای خارج از بورس، موسسات مذکور نقش مهم بازارسازی را برعهده دارند. انجام وظیفه بازارسازی از طرف موسسات تامین سرمایه به ویژه در مورد سهام شرکت های پذیرفته نشده در بورس، موجب افزایش نقدینگی این بازارها می شود.
بنابراین، موسسات تامین سرمایه علاوه بر ایفای نقش در بازارهای اولیه، قادر به ارائه خدمات مفیدی در بازارهای ثانویه نیز می باشند.
نقش موسسات تامین سرمایه در افزایش کارایی اطلاعاتی بازار مالی
موسسات تامین سرمایه با ارائه خدمات مختلف به مقدار زیادی نقدینگی و کارایی اطلاعاتی بازارهای مالی را افزایش می دهند. اگرچه، دیگر سازمان های مالی نیز می توانند برخی از خدمات مشابه را ارائه کنند، با وجود این، موسسات تامین سرمایه در مقایسه با سازمان های دیگر مزیت عمده ای دارند. این برتری از تخصص و مهارت کافی آنان در زمینه مسایل مالی شرکت ها و توانایی در جمع آوری و پردازش سریع اطلاعات نشات می گیرد. اصولا چنین مزیتی لازمه موفقیت فعالیت های موسسات مذکور است، زیرا وقتی موسسه ای خواستار پذیره نویسی سهام و ارائه خدمات مختلف مالی به یک شرکت است باید وضعیت عمومی شرکت، به ویژه مشخصات مالی و مدیریتی آن را دقیقاً مطالعه کند. در مورد شرکت های بزرگ، مخصوصاً به هنگام پذیره نویسی آن ها، تحقیقات عمیقی در زمینه مدیریت، امور حقوقی، مالی و حسابداری، فنی و مهندسی و دیگر جوانب امر به عمل می آید.
نتایج حاصل از تحقیقات مربوط به درون شرکت در کنار اطلاعات و ارزیابی های راجع به وضعیت صنعت و سایر متغیرهای کلان اقتصادی، موسسه تامین سرمایه را قادر می سازد تا بهتر از سایرین ارزش اوراق بهادار را تعیین کند.
موسسات تامین سرمایه، اطلاعاتی را که به دنبال انجام تحقیقات گسترده در مورد قیمت های مختلف به ویژه بخش مالی شرکت به دست می آورند، در قالب کتابچه هایی تنظیم و آن را به مراجع رسمی و نیز به عموم سرمایه گذاران عرضه می کنند. این اقدام یکی از وظایف اصلی موسسات تامین سرمایه است که در نهایت سبب افشای اطلاعات جامع و صحیح در مورد شرکت می شود و امکان تصمیم گیری آگاهانه سرمایه گذاران در مورد معامله روی اوراق بهادار شرکت را فراهم می کند.
خدمات موسسات تامین سرمایه
موسسات تامین سرمایه در طول تاریخ حیات خود در زمان ها، مکان ها و شرایط مختلف، وظایف گوناگونی به عهده داشته و خدمات متعددی ارائه کرده اند. این وظایف نخست اندک بوده و به تدریج افزایش یافته است و نیز از وظایف نسبتاً ساده به سمت عملیات پیچیده امروزی حرکت کرده و همواره رو به تکامل و پیشرفت بوده است. در یک طبقه بندی وسیع و کلی، خدمات ارائه شده توسط موسسات تامین سرمایه را می توان به دو گروه عمده به شرح زیر تفکیک کرد:
الف. خدمات سنتی
خدمات سنتی این موسسات در واقع همان پذیره نویسی و تضمین فروش و توزیع اوراق بهادار است که در حال حاضر در سطح وسیعی انجام می گیرد. موسسات تامین سرمایه با داشتن نقش کلیدی در بازار اولیه، مدیریت توزیع اوراق بهادار شرکت ها را به عهده دارند و با تحمل ریسک، دست به توزیع اوراق می زنند.
برخی از خدمات موسسات تامین سرمایه در قالب مدیریت انتشار اوراق بهادار عبارتند از:
1. تهیه و ارائه برنامه انجام کار برای صدور اوراق بهادار107
2. تهیه کتابچه اطلاعاتی مربوط به اعلامیه پذیره نویسی سهام
3. انتخاب تضمین کنندگان با پذیره نویسیان و فرمول بندی شرایط سندیکاها
4. انجام اقدامات ضروری و انجام مراحل قانونی مربوط به انتشار اوراق بهادار
5. راهنمایی و مشاوره در مورد مقدار. شرایط و زمان انتشار اوراق بهادار
6. توزیع و فروش اوراق بهادار به سرمایه گذاران بالقوه
ب. خدمات متنوع
موسسات تامین سرمایه علاوه بر خدمات سنتی، خدمات متعددی در سطح وسیع در بازارهای مالی به شرکت ها ارائه می دهند که برخی از آن ها عبارتند از:
1. خدمات مشورتی در زمینه ادغام و تملک شرکت ها (قبضه کردن مالکیت)
از جمله خدمات این گروه شناسایی شرکت های داوطلب برای ادغام و ارزیابی و تشخیص نقاط ضعف و قوت شرکت برای اجرای برنامه ادغام می باشد. ادغام یکی از استراتژی های توسعه خارجی شرکت هاست و با توجه به اهمیت مزایای آن، امروزه در سطح وسیعی کاربرد دارد. استراتژی های ادغام با این هدف به کار می رود که مدیر یک شرکت، تمامی یا بخش هایی از شرکت های دیگر را که برای افزایش اثربخشی فعالیت موسسه خود ضروری می داند، خریداری کند. به عبارت دیگر، ادغام، ترکیب دو یا چند موسسه است که در آن یک موسسه دارایی ها و بدهی های موسسه دیگر را در مقابل پول یا سهام خریداری می کند.
در کنار ادغام، معمولاً قبضه کردن مالکیت مطرح می گردد و آن در حالتی است که یک شرکت آن قدر سهام شرکت دیگر را به دست می آورد که بتواند عملاً کنترل آن را به دست گیرد. در شرکت های بزرگ لازم نیست این مقدار 50 درصد سهام باشد، زیرا وقتی سهام به طور گسترده توزیع شده باشد با درصدهای کمتر نیز می توان شرکت را تحت کنترل درآورد. تفاوت دو واژه ادغام و قبضه کردن مالکیت در این است که ادغام با نظر موافق هیئت مدیره دو شرکت صورت می گیرد اما در قبضه کردن مالکیت توافق هیئت مدیره شرکت خریداری شده ضرورتی ندارد. 108 اما باید توجه داشت که ادغام شرکت ها و نیز قبضه کردن مالکیت، به زعم منافع زیادی که ممکن است برای طرفین داشته باشد، به سادگی انجام پذیر نیست. مسایل مختلفی در این میان مطرح می شود که شرکت ها اغلب به تنهایی قادر به حل و فصل آن ها نیستند. در این جا است که موسسات تامین سرمایه می توانند با دخالت خود عمل ادغام و تملک را تسریع و تسهیل کنند.
2. کمک به ایجاد شرکت های جدید109
موسسات تامین سرمایه با تامین قسمتی از نیازهای مالی طی سرمایه گذاری جدید، کارآفرین ها را در ایجاد شرکت جدید یاری می کنند و با این روش تعداد زیادی از آن ها در سرمایه صنایعی که نیاز به فنون و تکنولوژی پیشرفه دارند، سهیم می شوند و بخشی از مالکیت این نوع شرکت ها را به دست می آورند.
3. مشاوره مالی110
مشاوره مالی شامل انجام مطالعات لازم در زمینه شناسایی مشتریان، تغییر و اصلاح ساختار سازمانی و ساختار تامین مالی و ارزیابی راه های مختلف تامین مالی می باشد.
4. مشاوره در مورد طرح ها111
این مورد ممکن است در بخشی از مشاوره شرکتی باشد یا به طور جداگانه در کنار آن ارائه شود. این خدمت، شناسایی زمینه ها و راه های بالقوه سرمایه گذاری، شکل دادن به الگوی تامین مالی، تهیه گزارش های مربوط به توان شرکت در تداوم فعالیت با اتکا به منابع داخلی و مشاوره در مورد ساختار سرمایه را شامل می شود.
5. مشاوره در مورد تامین مالی از طریق اجاره112
اجاره، نوعی روش تامین مالی مخارج سرمایه ای تلقی می شود. این نوع مشاوره مواردی هم چون ارائه خدمات مشورتی به اجاره کنندگان و اجاره دهندگان بالقوه (که قصد استفاده از این روش را دارند)، فراهم ساختن امکان تامین مالی اجاره با شرایط مطلوب، و کمک به تهیه پیشنهادها، اسناد و غیره را در برمی گیرد.
6. خدمات مدیریت بدره113
چگونگی اتخاذ تصمیم درباره سرمایه گذاری در اوراق بهادار به کیفیت مدیریت بدره بستگی دارد. در این قسمت، موسسات تامین سرمایه خدمات مفیدی را در مورد ترکیب بهینه سرمایه گذاری، خرید و فروش اوراق بهادار به حساب مشتریان، اداره وجوه امانی و حفاظت از اوراق بهادار ارائه می دهند.
7. تنزیل اسناد114 (سفته و برات)
ارائه این خدمات یکی از فعالیت های اصلی موسسات تامین سرمایه در انگلستان و کشورهایی مانند استرالیا، نیوزیلند و مالزی است. اما این خدمت به طور مشخص در ایالات متحد امریکا بر عهده این موسسات نیست. در تنزیل اسناد، دریافت حق الزحمه منبع درآمد برای موسسات نامبرده است و امکان فعالیت در بازار پول را نیز برای آن ها فراهم می سازد. بدین ترتیب با توجه به انواع وظایف و خدمات مذکور و برخی خدمات جزیی تر که موسسات تامین سرمایه در مقاطع مختلف زمانی ارائه کرده اند، می توان به خوبی به این نکته پی برد که چرا می گویند نقش موسسات مزبور هیچ گاه از قبل مشخص نبوده است. آن ها وظایف و نقش های مختلفی را بر اساس مقتضیات زمانی به عنوان بخش پویای سیستم مالی تقبل می کنند. 115
4-3-2-4) صندوقهای پوشش خطر (hedge fund)
2-1) تعریف صندوق پوشش خطر
صندوق پوشش خطر116 معمولا برای توصیف صندوقهایی به کار می رود که در قالب تعریف سنتی شرکتهای سرمایه گذاری قرار ندارند. صندوق پوشش خطر را می توان از جمله ابزارهای سرمایه گذاری مشترک قلمداد کرد. به بیان دیگر، هر صندوقی که از راهبردهایی به غیر از سرمایه گذاری بلندمدت در اوراق قرضه، سهام (صندوقهای سرمایه گذاری مشترک)، و بازارهای پول (صندوقهای بازار پول) استفاده کند، صندوق پوشش خطر است. از جمله این راهبردها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
پوشش از طریق فروش استقراضی: به معنای فروش سهامی که در مالکیت صندوق نیست به امید اینکه آنها را در آینده، با قیمت کمتر خریداری کند؛ زیرا انتظار دارد که قیمت آنها در آینده کاهش یابد.
استفاده از آربیتراژ: صندوقها درصدد استفاده از ناترازی قیمتی موجود بین اوراق بهادار هستند.
استفاده از اختیار معامله و ابزارهای مشتق: منظور از اختیار معامله و ابزارهای مشتقه قراردادهایی است که ارزش آنها بستگی به عملکرد داراییهای مالی مورد نظر، شاخص یا دیگر سرمایه گذاریها دارد.
استفاده از اهرم مالی: استفاده از استقراض به منظور افزایش بازده.
سرمایه گذاری در اوراق بهادار (اوراق بدهی یا سهام) که کمتر از حد ارزش گذاری شده باشد یا مطلوب همگان نباشد.
تلاش برای استفاده از مزایای شکاف بین قیمت جاری بازار و قیمت نهایی خرید در مواقعی مانند ادغام یا خریدن و تحت کنترل درآوردن یک شرکت به روش خصمانه.
صندوقهای پوشش خطر و صندوق های سرمایه گذاری مشترک با یکدیگر پنج تفاوت عمده دارند:
1- صندوقهای سرمایه گذاری مشترک بر اساس عملکرد نسبی ارزیابی می شوند. به بیان دیگر عملکرد آنها با برخی شاخصهای مربوط مانند شاخص S&P500 یا دیگر صندوقهای سرمایه گذاری مشترک در بخش خود مقایسه می شوند. از صندوقهای تضمین انتظار می رود که بازده مطلقی را کسب کنند. صندوقهای سرمایه گذاری مشترک تلاش می کنند که در همه شرایط، حتی در مواقعی که شاخصهای مربوط پایین باشند، سود کسب کنند.
2- صندوقهای سرمایه گذاری مشترک بسیار قانونمند هستند و استفاده از فروش استقراضی و ابزارهای مشتق را محدود می کنند. این مقررات دست و پاگیرند و باعث می شوند که حمایت از داراییهای صندوق به هنگام رکود، با مشکل مواجه شود. از سوی دیگر، صندوقهای پوشش خطر قانونمند نیستند و در نتیجه محدودیت ندارند. صندوقهای پوشش خطر خرید و فروش استقراضی و راهبردهای دیگر کاربردپذیر برای افزایش توان و عملکرد صندوق را مجاز می دانند و به همین دلیل نوسان پذیری قیمت را محدود می کنند.
3- صندوقهای سرمایه گذاری مشترک اغلب حقوق مدیران را بر اساس درصدی از داراییهای صندوق می پردازند. صندوقهای پوشش خطر به مدیران خود علاوه بر حقوق ثابت بر اساس نتیجه عملکرد آنها نیز دستمزد می پردازند. سرمایه گذاری برای بازده معین نسبت به کسب بازده نسبی بیشتر مورد تقاضاست. این امر به مهارت، دانش و استعداد بیشتری نیاز دارد. شگفتی آور نیست که پرداخت حقوق بر اساس عملکرد، بسیاری از مدیران با استعداد در سرمایه گذاری را به سوی صندوقهای پوشش خطر جذب کرده است.
4- صندوقهای سرمایه گذاری مشترک قادر نیستند که به گونه ای موثر از داراییهای خود در برابر کاهش قیمتها جز به صورت معامله نقدی یا با دادوستد قرارداد آتی سهام117 حفاظت کنند. از سوی دیگر صندوقهای پوشش خطر اغلب قادرند که با به کارگیری راهبردهای پوششی، از داراییهای خود در برابر افت کسادی بازار حمایت و حفاظت کنند. راهبردهای به کار رفته نسبت به ارزش سرمایه گذاری و نوع صندوق پوشش خطر بسیار متفاوت است.
5- عملکرد آینده صندوقهای سرمایه گذاری مشترک به جهت و مسیر حرکت بازار سهام وابسته است. می توان آن را با حرکت کاه بر سطح اقیانوس قیاس کرد که با حرکت موج بالا و پایین می رود. عملکرد آتی بسیاری از صندوقهای پوشش خطر تا حدود زیادی قابل پیش بینی است و به جهت و مسیر بازار سهام وابسته نیست. این پدیده را می توان با حرکت کشتی قیاس کرد که آرام و مستقیم حرکت می کند، بدون آنکه تحت تاثیر امواج باشد.
به طور کلی صندوقهای پوشش خطر ماهانه یا فصلی اقدام به پذیرش سرمایه گذار جدید می نمایند. چنانچه فرد مقادیر قابل ملاحظه ای پول برای سرمایه گذاری داشته و از خطرات راهبردهای متفاوت صندوقهای پوشش خطر نیز آگاه باشد، بهترین روش آن است که یا از خدمات مشاوره ای استفاده کند یا در صندوق پوشش خطر اقدام به سرمایه گذاری بنماید. صندوق پوشش خطر داراییهای خود را در بین ترکیبی از صندوقهای پوشش خطر دیگر گسترش می دهد؛ و راهبردها و انواع مختلف دارایی را به کار می گیرد تا بتواند بازده بلندمدت بسیار باثباتی در مقایسه با تک تک صندوقهای پوشش خطر برای وی ارائه نماید.
در اوایل دهه 1990 صندوقهای پوشش خطر به عنوان شرکتهایی شناخته می شدند که اقدام به خرید و فروش سریع سهام می کنند. امروزه واژه صندوقهای پوشش خطر به صندوقهایی اطلاق می شود که از انواع سرمایه گذاریها استفاده می کنند. برخی از این صندوقها ممکن است حتی خطری را نیز پوشش ندهند. تعداد صندوقهای پوشش خطر به سرعت در حال افزایش است و طی چند سال اخیر، تعداد آنها سالانه بیست درصد افزایش داشته است.
صندوق های پوشش خطر در راهبردهای پوششی و ترکیب بازده و خطر با یکدیگر تفاوتهای چشمگیری دارند. روشهای صندوقها نیز با یکدیگر تفاوتهایی اساسی دارد. صندوقهای کلان جهانی، صندوقهایی که در آربیتراژ اوراق قرضه قابل تبدیل به کار می روند، و صندوقهایی که به خرید و فروش استقراضی سهام اشتغال دارند، با یکدیگر تفاوتهای قابل ملاحظه ای دارند.
بر روی هم، استراتژی صندوقهای پوشش خطر از دیدگاههای زیر با یکدیگر تفاوت دارد:
بازده سرمایه گذاری
نوسان پذیری قیمت
خطر
برخی از صندوقهای پوشش خطر که به بازارهای سهام وابسته نیستند، قادر به کسب بازده مناسب همراه با خطر بسیار کم هستند؛ حال آنکه برخی دیگر از صندوقهای پوشش خطر ممکن است به اندازه صندوقهای سرمایه گذاری مشترک یا حتی بیشتر از آنها دچار نوسان پذیری قیمت شوند.
بر پایه تفاوتهای برشمرده، بر روی هم شش نوع مختلف صندوق پوشش خطر وجود دارد. صندوقهای پوشش خطر از نظر نوع راهبرد، نوع دارایی، استفاده از ابزارهای مشتق و اهرم مالی و بخشها و مناطق مالی مورد استفاده با یکدیگر تفاوت دارند. به عنوان نمونه صندوقهای بازارهای نوخاسته، در سهام یا اوراق بدهی بازارهای کم و بیش متوسط سرمایه گذاری می کنند که تورم و نوسان بیشتری دارند. فروش استقراضی سهام در بسیاری از بازارهای نوخاسته مجاز نیست، از اینرو پوشش موثر خطر اغلب انجام نمی شود.
صندوق صندوقها118، صندوقی است که موفقترین صندوقهای پوشش خطر و دیگر ابزارهای سرمایه گذاری مشترک را با یکدیگر ترکیب، و سرمایه گذاریها را میان صندوقها و ابزارهای سرمایه گذاری مختلف توزیع می کند.
از مهمترین مزایای این صندوق می توان به موارد زیر اشاره کرد :
با ترکیب صندوقها پوشش خطر، خطر و نوسانهای قیمتی تا حد قابل ملاحظه ای کنترل می شود.
حفظ و نگهداشت سرمایه که اغلب اهمیت زیادی دارد، امکان پذیر می شود.
نوسانها به ترکیب و نسبت راهبردهای به کار گرفته شده بستگی دارد.
صندوق صندوقها، ترکیبی از راهبردهای متعددی است که می توان آن را ترکیبی از صندوقهای پوشش خطر دانست. با ترکیب و درهم آمیختگی صندوقهای پوشش خطر و دیگر ابزارهای سرمایه گذاری مشترک، آنها راهبردهای مختلف و انواع داراییها را به کار می گیرند تا بازده دراز مدت با ثبات تری را در مقایسه با تک تک صندوقها به دست آورند. خطر و بازده با ترکیبی از صندوقها و راهبردها قابل کنترل است. معمولاً هر چه مجموعه انواع داراییهای صندوق – به یکدیگر وابسته نیستند – بزرگتر باشد، نوسانها و تغییرپذیری قیمت نیز برای صندوق کل کمتر خواهد بود.
صندوقهای پوشش خطر ممکن است اوراق قرضه بهره دار خریداری کرده یا اوراق شرکتهایی را که در حال تجدید سازمان یا در حال ورشکستگی یا تجدید ساختار هستند معامله کنند. بایین ترتیب آنها، بیشتر به پدیده های خاص مربوط به یک شرکت توجه دارند تا رویدادها و روندهای کلان اقتصادی که سرمایه گذاری آنها را تحت تاثیر قرار می دهد. از این رو، اغلب قادر به کسب بازده مناسب همراه با خطر زیان کمتری هستند، اما صندوقهای دیگر به جریانهای بازار وابسته اند. صندوقهای پوشش خطر بخشی از خطرات بازار را از طریق واگذاری یا فروش استقراضی سهام به دیگران پوشش می دهند، و به این ترتیب هنگام رکود بازار و کاهش قیمت، سود می برند و زیانهایی را که به لحاظ داراییهای تحت تملک خود دیده اند، جبران می کنند. بنابراین، صندوق پوشش خطر در واقع یک ابزار سرمایه گذاری است که اولویت آن به حداقل رساندن خطر سرمایه گذاری و نیز کسب سود در همه شرایط است.
صندوقهای پوشش خطر تلاش می کنند که دور از بازارهای راکد فعالیت کنند.
در سال 1990، وقتی که شاخص S&P و سهام صندوقهای سرمایه گذاری مشترک به ترتیب 11/3 و 82/3 درصد افزایش یافت، صندوقهای پوشش خطر همان سال را با 97/0 درصد رشد به پایان رساندند.
به نظر می رسد که دلیل مشارکت و افزایش سرمایه گذاری صندوقهای وجوه وقفی در صندوقهای پوشش خطر طی سه تا پنج سال گذشته همین مزایا و منافع بوده باشد و این صندوقها سرمایه گذاری در این نوع صندوقها را نوعی سرمایه گذاری محافظه کارانه تلقی می کنند.
3- راهبردهای عملیاتی صندوقهای پوشش خطر
3-1) آربیتراژ اوراق قرضه قابل تبدیل
از جمله راهبردهای فراگیر "عملیات" صندوقهای پوشش خطر، استفاده از شیوه آربیتراژ اوراق قرضه قابل تبدیل است. در این روش، با خرید اوراق قرضه قابل تبدیل و فروش استقراضی سهام، فرد می تواند به گونه ای سرمایه گذاری خود را پوشش دهد که نسبت به نوسانهای بازار مصون بماند. چنانچه قیمت سهام کاهش یابد با فروش استقراضی از سرمایه گذاری حمایت می شود. صندوقهای تضمین نیز که بنا به تعریف از یک یا چند راهبرد سرمایه گذاری استفاده می کنند، روش آربیتراژ اوراق قرضه قابل تبدیل را به کار می گیرند. گرچه تمام صندوقهای پوشش خطر به لزوم فقط پوشش خطر نمی کنند، بسیاری از آنها اقدام به این کار می نمایند و از جمله موفقترین شیوه های آنها نیز آربیتراژ اوراق قرضه قابل تبدیل است.
در طی پنج سال 1992-1996، نرخ بازده صندوقهایی که اقدام به فعالیتهای آربیتراژ، و از جمله آربیتراژ اوراق قرضه قابل تبدیل، کرده بودند، سالانه 5/13 درصد بود. این رقم به ویژه برای سرمایه گذارانی که اولویت اول سالانه آنها حفظ سرمایه است، بسیار توجه برانگیز بود.
3-2) اوراق بهادار با درآمد ثابت
در شرایط سرمایه گذاری پر نوسان امروز که در آن گاهی اوقات کاهش قیمت بازار طی یک روز بیش از ده درصد است، بسیاری از سرمایه گذاران به دنبال یافتن اوراق قرضه ای هستند که بازده آن ثابت باشد. مشکل آن است که نرخ بهره اغلب اوراق قرضه دلاری معتبر اندکی بیش از 7 درصد در سال است.
اگر فرد به دنبال کسب نرخ بهره دو رقمی است، باید به سراغ اوراق قرضه بنجل برود که به طور طبیعی خطرات بیشتری را نیز به دنبال دارد.
راه دیگری فرا روی آن دسته از سرمایه گذاران خواهان کسب بازده بالاتر بدون وابستگی به سرمایه گذاری مبتنی بر سهام و در معرض نوسانهای زیاده گسترده، آن است که در اوراق بهادار با درآمد ثابت شرکتهایی سرمایه گذاری کنند که به نام شرکتهای با موقعیت ویژه نامیده می شوند. شرکتهای با موقعیت ویژه شرکتهایی هستند که در موقعیت یا در معرض حادثه خاصی قرار گرفته اند و منجر به بروز سوء تفاهماتی نسبت به آنها در بورس می گردد.
این شرکتها اغلب اوراق قرضه با عایدی بالا عرضه می کنند. علت این نیست که اینگونه شرکتها از نظر اعتباری ضعیف هستند، بلکه علت آن حقایقی است که پیرامون این شرکتها را فرا گرفته و بدون تحقیقات گسترده و مفصل درک آنها بسیار مشکل است. هر چه شرایط پیچیده تر باشد، سوء تفاهم در مورد آن نیز بیشتر است. این امر منجر به آن می شود که اوراق به هنگام خرید کمتر ارزش گذاری شده و به طور بالقوه بازده بالاتری را برای آن دسته از سرمایه گذارانی که قادر به تبیین صحیح اطلاعات بوده اند، فراهم کند.
برخی از مدیران صندوقهای پوشش خطر برای کسب سود به دنبال سرمایه گذاری در اینگنه شرکتها هستند. آنها با خرید اوراق قرضه قابل تبدیل این شرکتها از بهره پرداختی و هرگونه افزایش قیمت اوراق بهادار یا خرید سهام با تخفیف مانند حق خرید اضافی سهام یا اوراق قرضه قابل تبدیل استفاده می کنند. در صورتی که ارزش آتی سهام بیش از اوراق قرضه شود، اوراق قرضه به سهام تبدیل می شوند.
برخی دیگر از موقعیتهای سرمایه گذاری صندوقهای پوشش خطر آن است که به طور مستقیم به شرکتها با نرخ بهره دو رقمی وام می دهند، مشروط بر آنکه شرکتهای وامدار نیز گزینه هایی از قبیل ارائه سهام یا حق خرید اضافی سهام را به ازای وام تقبل کنند. دیگر روش سرمایه گذاری این صندوقها خرید تخفیف دار وامهای بانکی با عایدی زیاد و ارائه آن به شرکتها قبل از عرضه اولیه سهام آنهاست. این بار نیز شرکتها را وادار می کنند تا به ازای آن وام، سهام به آنها عرضه کنند.
به طور کلی دلیل اصلی سرمایه گذاری در اوراق با درآمد ثابت شرکتهای با موقعیت ویژه برای سرمایه گذاران محتاط امروزی، بازده متناسب آن است که بدون وابستگی به نوسانهای فزاینده بازار سهام به دست می آید.
2-2) کاهش خطر از راه ادغام و ترکیب آربیتراژ
اوایل سال 1997 زمانی که شرکت مخابراتی SBC به دنبال تصاحب شرکت مخابراتی پاسیفیک بود. رییس صندوق، دیوید لیپتاک، محاسبه ساده ای انجام داد. چنانچه او سهام شرکت پاسیفیک را می خرید، ممکن بود سود ببرد که این سود ناشی از افزایش مورد انتظار در سهام پاسیفیک به هنگام تحویل آن به سهام SBC رخ می داد. همزمان، به منظور حفظ تفاوت قیمت و نیز محافظت شرکت خود از افت قیمت سهام SBC، لیپتاک می توانست سهام SBC را به صورت استقراضی بفروشد. بدین ترتیب تا هنگامی که ادغام به طور کامل انجام شود، لیپتاک توانست برای صندوق سود کسب کند.
در واقع لیپتاک از نوعی استراتژی تضمین به نام آربیتراژ ادغام استفاده کرد. طرح او به کارگیری نوعی استراتژی بود که سود را، صرف نظر از جهت بازار سهام، تضمین می کرد. این استراتژی از نوسانهای مورد انتظار در قیمت آربیتراژ فرصتها – بهره می برد. این فرصت پس از آنکه ادغام شرکتها مطرح و اعلام می شود، رخ می دهد. سوال مهم این است که این استراتژی چگونه عمل می کند؟ پس از آنکه شرکتی اعلام کرد که قصد تصاحب شرکت دیگری را دارد، قیمت سهام شرکت مورد نظر افزایش می یابد.
آربیتراژ ادغام، به عنوان آربیتراژ خطر، یک راهبرد جدید پوشش خطر است. گاهی به آن استراتژی خنثای پوشش خطر بازار نیز اطلاق می شود. این استراتژی به تازگی مطرح شده است، هر چند تا حدودی به بازار مربوط می شود و به کلی نسبت به آن خنثی نیست؛ زیرا گاهی دیده می شود، کسادی بازار به موافقت نامه های مربوط به ادغام نیز آسیب می رساند.
فعالیتهای مربوط به ادغام در سالهای اخیر بسیار افزایش یافته است، که برای این نوع تحلیل گران و مدیران زمینه کاری بسیاری را فراهم کرده است. با توجه به افزایش فعالیتهای مربوط به ادغام شرکتها به ویژه روند فزاینده آن در اروپا، و افزایش تعداد سرمایه گذارانی که مایل به دور بودن از بازار پر نوسان سهام هستند، امروزه آربیتراژ ادغام به عنوان یک راهبرد پوششی برای آن دسته از سرمایه گذارانی که مایل به کسب بازده مناسب و مستمر هستند اهمیت زیادی یافته است.
2-4) سرمایه گذاری در اوراق بهادر شرکتهای ورشکسته
به نظر نمی رسد، شرکتی که با ورشکستگی روبروست، موقعیت مناسبی برای سرمایه گذاری داشته باشد. اما در بسیاری مواقع برای آن دسته از افرادی که با سرمایه گذاری در اوراق بهادار شرکتهای ورشکسته آشنا هستند، موقعیتی برای سرمایه گذاری محسوب می شود: اوراق بهادار ورشکسته، سهام، اوراق قرضه یا ادعاهای مالی یا تجاری شرکتهایی که یا در حال ورشکسته شدن هستند یا ورشکسته شده اند یا از نظر مالی مقروض هستند. هنگامی که دارندگان این اوراق بهادار به فروش سهام این شرکت که با مشکلات مالی روبروست، اقدام می کنند، قیمت سهام آن کاهش می یابد. این فروشندگان در مواجهه با مساله احساساتی برخورد می کنند و به ارزش واقعی شرکت توجهی نمی کنند. در اینگونه موارد، متخصصان سرمایه گذاری که در یافتن اوراق بهادار ورشکسته متخصص هستند و از خطرات و نیز ارزش واقعی آنها آگاه هستند، این اوراق را با تخفیف خریداری می کنند.
2-5) اوراق بهادار با پشتوانه رهنی
سرمایه گذارانی که به سرمایه گذاریهای با درآمد ثابت و بازده مداوم بیشتر از اسناد و اوراق قرضه تجاری علاقه مند باشند، معمولا متقاضی اوراق بهادار با پشتوانه رهنی هستند. اوراق بهادار با پشتوانه رهنی در واقع نشاندهنده مالکیت در یک گروه یا مجموعه ای از وامهای رهنی است. این اوراق، اوراق قرضه ای است که در آن اصل و فرع دریافتی از مجموعه وامهای رهنی به دارندگان اوراق قرضه پرداخت می شود. درجه اعتباری این اوراق بالاترین درجه در میان انواع مشابه است. برخی از موسسات خصوصی مانند بانکها، بانکهای سرمایه گذاری، مسکن سازان و دیگر انواع وامهای رهنی اغلب از درجه اعتباری بسیار بالایی برخوردارند. به اینگونه اوراق، اوراق بهادار با پشتوانه رهنی خصوصی گفته می شود.
2-3-2-5) صندوقهای وجوه وقفی endowment funds
گروه دیگری از نهادهای مالی که برای سرمایه گذاری در بازارهای مالی پول دارند، صندوقهای وجوه وقفی اند. دانشگاهها، مدارس خصوصی، موزه ها، بیمارستانها و بنیادهای خیره از این دست موسسات هستند و درآمد حاصل از سرمایه گذاری حاصل از وجوه سرمایه گذاری شده برای اداره آن موسسات صرف می شود. مثلا در مورد دانشگاه، درآمد سرمایه گذاری صرف مخارج عملیاتی جاری و احتمالا هزینه های سرمایه ای لازم برای ساخت ابنیه و تسهیلات ورزشی جدید می شود. بسیاری از سازمانهایی که صندوق های وقفی دارند، برای کارکنان خود طرح بازنشستگی را هم دارند.
بیشتر وقف های بزرگ مستقل هستند و به هیچ سرکت یا گروه دولتی وابسته نیستند. این صندوقها همانند صندوقهای بازنشستگی معاف از مالیات هستند.
معمولا مدیران صندوق های وقفی در دارایی های بلندمدت سرمایه گذاری می کنند و هدف اصلی آنها حفظ ایمنی اصل سرمایه است. از این رو، این صندوق ها سهامی را ترجیح می دهند که سود سهم مداوم دارند و تغییر قیمت آنها در مقایسه با بقیه کمتر است. بعلاوه این صندوقها هم در اوراق قرضه دولتی و هم در اوراق قرضه شرکتهای معتبر سرمایه گذاری می کنند. هدف دووم که بسیار هم مهم است، ایجاد جریان درآمدی مداومی است که اجازه می دهد وقف به وظیفه خود که حمایت مالی از حیات نهادهای خاصی است، عمل کند.
2-3-2-6) بنگاه سرمایه گذاری – بانکداری Inrestment -banking firm
با انتشار گواهی سپرده بانکی قابل معامله CD، این گواهی در مدت کوتاهی مورد استقبال شدید قرار گرفت بطوریکه کمتر از دو سال (سال 1963) پس از انتشار آن حجم آنها به 10 میلیون دلار رشد پیدا کرد که این 30 درصد بیشتر از حجم اوراق تجاری Commercial papers و 8 برابر برات های بانکداران بود.
در سال 1987 مقدار این اسناد به 300 میلیون دلار رسید که بیشترین سهم را در سایه اوراق کوتاه مدت را دارا می بود. وجود بنگاهی جهت تشکیل بازار ثانویه و تسهیل امور خرید و فروش این اوراق در عرصه مالی ضروری بنظر می رسید. بانکها خود امکان ایجاد یک چنین بازاری را برای اسناد خود نداشتند زیرا این معادل آن بود که بانکها سپرده های مدت دار خود را قبل از تاریخ سررسید خریداری نمایند. بدین ترتیب شرکتهای مختلف جهت برقراری این ارتباط در سیستم مالی ظهور پیدا کردند که وظیفه اصلی آنها در ابتدا ایجاد یک بازار ثانویه جهت خرید و فروش CDs بود اما با گذشت زمان این شرکتها بعنوان پل ارتباطی بین بازار سرمایه و بازار پول درآمدند و به امور دیگر جهت تسهیل و کارتر عمل کردن سیستم مالی پرداختند.
2-3-2-7) بنگاههای اعتباری دولتی Federal credit Agencies
دولت در کشورهای مختلف برای تسهیل و تسریع امور مالی بخصوص در مواردی که طرحهای عمومی و عام المنفعتی وجود دارد که این طرحها بازده کم و یا دیر بازده هستند مجبور به دخالت در بازار مالی است. این دخالت از دو طریق صورت می پذیرد. دخالت مستقیم که با تاسیس بنگاههای اعتباری دولتی صورت می گیرد. این بنگاهها معمولا سرمایه مورد نیاز خود را از بازار رهن بوسیله فروش اوراق بهادار و خرید رهن به دست می آورد و این سرمایه را به امور همچون کشاورزی، دادن وام تحصیلی به دانشجویان و حمایت از سایر بخشهای نوپا و ضعیف در اقتصاد وام دهی می کند و از این طریق بنوعی حمایت از این بخشها صورت می دهد.
طریقه دوم دخالت دولت در بازار مالی، دخالت غیر مستقیم است که از طریق دادن ضمانت به بنگاههای خصوصی مالی صورت می پذیرد. در این روش دولت ضمانت شخص وام گیرنده از بنگاههای خصوصی مالی را بر عهده می گیرد که این ضمانت در برابر ریسک ناتوانی در پرداخت و یا عدم پرداخت صورت می پذیرد.
فصل سوم:
نوآوری تکنولوژیکی Technology Innoration
3-1) مقدمه:
مطالعه سیر تاریخی زندگانی بشر نشان می دهد که کشف ابزارهای جدید توسط انسان در برهه های زمانی خاصی باعث تغییر ساختار زندگی و اجتماع گردیده است. این نوآوریهای تکنولوژیکی و کشف ابزارهای جدید جهت تولید کالاها و خدمات جدید در دو قرن اخیر رشد و سرعت بیشتری به خود گرفته است، کشف نیروی بخار در قرن هیجدهم سبب وقوع انقلاب صنعتی در کشورهای مختلف گردید که نتایج این انقلاب، شهرنشینی تولید انبوه و … بود و در نهایت یک تغییر ساختاری و بنیادین بواسطه این نوآوری تکنولوژیکی در صحنه اقتصاد، اجتماع و سیاست رخ داد. کشف جریان الکتریسیته در اوایل قرن نوزدهم نوآوری تکنولوژیکی دیگری بود که بسیاری از جنبه های زندگانی بشر را تحت تاثیر قرار داد و در نهایت رشد و گسترش فناوری ارتباطات و اطلاعات ICT (Information & lommunication Technology) نوآوری تکنولوژیکی جدیدی است که در بیست سال اخیر سبب تغییر ماهیت اقتصاد گردیده است. منظور از فناوری ارتباطات و اطلاعات: "مجموعه ای از دانش ها و ابزارها و روشهای جدید که به منظور ذخیره سازی، پردازش، انتشار، توزیع و طبقه بندی اطلاعات بکار برده می شود" است که این امور از طریق کانالهای زیر صورت می گیرد.
1) شبکه های مختلف ارتباطی همانند شبکه جهانی وب world wide web – پایگاههای on-line ، اینترنت، شبکه های کامپیوتری محلی و … که بوسیله آنها به سادگی می توان اطلاعات در قالب اسناد الکترونیکی و یا در قالب مباحث و کنفرانسهای الکترونیکی منتقل شوند. همچنین این شبکه ها کانالهای ارتباطی مناسبی جهت برقراری ارتباط بین افراد و سازمانهای مختلف است.
2) تولیدات و خدمات مختلف که جهت تولید، آماده سازی، انتقال و ذخیره سازی اطلاعات کاربرد دارد همانند اجزاء سخت افزار و نرم افزار در کامپیوتر، تلویزیون، رادیو، تله تکست و …
ظهور این نوآوری تکنولوژیکی در سالهای اخیر باعث تغییر ماهیت اقتصاد و ایجاد اقتصاد جدید New economy گردیده است.
3-2) اقتصاد جدید:
واژه اقتصاد جدید به مجموعه تغییرات کمی و کیفی اشاره دار که در بیست سال اخیر ساختار، عملکرد و قواعد اقتصاد را دگرگون نموده است. اقتصاد جدید یک اقتصاد مبتنی بردانش است که برای حل مشکلات اقتصادی و همچنین ارائه خدمات و تولیدات جدید از نوآوری های تکنولوژیکی و علمی استفاده می کند. اقتصاد جدید بر مبنای استفاده گسترده از فناوری ارتباطات و اطلاعات ICT می باشد که این فناوری ابزارهای اداره کردن، سازماندهی کردن و انتقال دادن اطلاعات موجود به شکل دیجیتال را فراهم می کند و همچنین ظرفیت اطلاعات در دسترس را افزایش می دهد. "اقتصاد اطلاعات"، "اقتصاد شبکه ای"، "اقتصاد دیجیتال"، "اقتصاد دانش"، "اقتصاد دانایی محور" و "اقتصاد مجازی" از دیگر عنوانهایی است که به اقتصاد جدید اتلاق می گردد و هر کدام بنوعی سعی دارند که تغییرات رخ داده، را بیان کنند.
مهمترین تفاوتهای بین اقتصاد جدید اقتصاد قدیم توسط رابرت اتکیسنون و راندولف ایچ کارت (Atkinson, 1998) در جدول زیر بیان شده است:
راه حل های اقتصاد قدیم و اقتصاد جدید
موضوع
اقتصاد قدیم
اقتصاد جدید
ویژگی های وسعت اقتصادی:
بازارها
محدوده رقابت
شکل سازمانی
ایستا
ملی
شکل ریاست و سلسله مراتب
پویا
جهانی
شبکه اداری ماتریسی
صنعت: سازمان تولید
تولید انبوه
تولید انعطاف پذیر
کلید پیش برنده رشد
سرمایه/ نیروی کار
ابداع (نوآوری)-دانش
کلید پیش برنده فناوری
اتوماسیون (ماشینی) کردن
دیجیتالی کردن
منبع مزی رقابتی
کاهش دادن هزینه از طریق مقیاس در اقتصاد
نوآوری کیفیت-موقع بازار و هزینه
اهمیت تحقیق/نوآوری
میانه به پایین
بالا
ارتباط با دیگر بنگاه ها
رفتن به تنهایی
اتحاد و همبستگی
نیروی کار:
هدف سیاستی
اشتغال کامل
دستمزد و درآمدهای واقعی بالاتر
مهارت ها
شغل با مهارت های ویژه
مهارت های وسیع و آموزشی مقطعی
آموزش مورد نیاز
رابطه مدیریت-نیروی کار
ماهیت اشتغال
مهارت با درجه
مدعی
ایستا
آموزش مادام العمر
همبستگی و تشریک مساعی
مشخص شده با ریسک و فرصت
دولت:
رابطه دولت – کسب و کار
آیین نامه (قانون)
تحلیل نیازمندیها
دستور و کنترل
تقویت با ایجاد نمودن فرصت های رشد انعطاف پذیری در ابزارهای بازار
منبع ثروت دارایی
منابع فیزیکی همانند: زمین، سرمایه و…
علم و دانش
تولیدات و خدمات موجود
فیزیکی و قابل لمس
مجازی
همگرایی دیجیتالی فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) سبب شده است که دو مانع دیرینه ارتباطات یعنی تاخیر و دوری راه تضعیف شود. ارزانی روزافزون، سرعت روزافزون و تنوع روزافزون تبادل انبوه اطلاعات از طریق شبکه ها و از جمله اینترنت، جهان را به سویی می برد که در آن میزان دسترسی به اطلاعات بی سابقه است. آیا می توان گفت که از دل اقتصاد قدیم "اقتصاد جدید" در حال سر برآوردن است؟ جواب مطمئناً مثبت است. فناوری اطلاعات و ارتباطات سبب شده است تا دسترسی به اطلاعات "متقارن" تر شود، افراد بیشتری به اطلاعات بیشتری دسترسی یابند و محدودیت زمانی و مکانی از میان برود. این پدیده در حال از هم گسیختن روابط پابرجای اقتصادی است.
آثار این پدیده، دگرگونی های ژرف در ساختار بازارها، سازمان ها و الگوهای جاافتاده، رفتار اقتصادی است. توجه ما بیشتر به دنیای جدید و سرزنده اینترنت معطوف شده است، اما باید توجه داشت که توان اصلی ICT در چگونگی متحول کردن "اقتصاد قدیم" است. بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات سبب می شود تا هزینه ها کاهش یابد و بهره وری در کل اقتصاد از جمله "اقتصاد قدیم" افزایش یابد. در ادامه مولفه های اصلی اقتصاد جدید که به صورت مختصر بررسی شده است عبارتند از:
1- آزادسازی تجارت جهانی:
بازارهای آزاد چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی گسترش پیدا می کند. این آزادی شامل واردات و صادرات و حرکت سرمایه می شود که مشوق بین المللی شدن تولید و بازارهاست، پویایی و انعطاف پذیری خدمات و جریانهای پولی و مالی را دو چندان می سازد و صحنه را برای ادغام هر چه بیشتر اقتصادها به هم مهیا می سازد. نتیجه آن عبارتست از وابستگی هر چه بیشتر اقتصادهای جهانی به یکدیگر که در گذشته سابقه نداشته است.
2- فناوری اطلاعات یا دیجیتال:
این مولفه شامل اصول حاکم بر سیستم های کامپیوتری، شبکه های مخابرات راه دور و رسانه های چند منظوره، که تلفیقی از اطلاعات از طریق صدا، متن و تصویر می شود. برای بدست آوردن اطلاعات، ذخیره سازی آنها، دستکاری در آنها، تجزیه و تحلیل آنها و ارائه اطلاعات مورد استفاده قرار می گیرند.
3- مدیریت دانش:
به این بیان که هر کسب و کار به شدت وابسته به دانش است و دانش به عنوان یک منبع مزیت نسبی برای فعالیت های اقتصادی به حساب می آید. لذا مدیریت دانش نقش اساسی در انجام هرگونه کسب و کار پیدا می کند. یادگیری مادام العمر برای افراد و یادگیری سازمانی همیشگی برای شرکت مورد توجه قرار می گیرد. در این وضعیت جهان به سمت تبدیل دانش به سرمایه حرکت می کند. سرمایه مغزها هستند و اقتصادی می تواند به پیش برود که مساعدترین فضا و شرایط را برای مغزهای خود فراهم آورد.
4- ابداعات:
عبارتست از عرضه محصولات جدید و بدیع در موقعیت های موجود. در این جا فکر و اندیشه (مالکیت معنوی) مطرح می باشد. دانش، فکر و اندیشه منبع اصلی رشد بلندمدت می باشد. در اینجا ایده بر کالای فیزیکی ترجیح داده می شود. چون کالای فیزیکی با یک بار فروش مالکیت آن عوض می شود اما ایده قابل فروش مجدد هم می باشد. یعنی مالک یک ایده با یکبار فروش از مالکیت آن جدا نخواهد شد و چند بار می تواند بفروشد. امروز تقریباً تمام کشورهای جهان در جهت افزایش بهره وری و بهبود وضعیت اقتصادی در پی خلاقیت و ابداع هستند.
5- بازسازی ساختاری:
بازسازی ساختار اقتصاد به این صورت است که پاره ای از صنایع اهمیت کمتری پیدا می کنند و صنایع جدیدتر اهمیت بیشتر و روند بالنده طی می کنند. به دنبال تولید محصولات جدید که ناشی از ابداعات و نوآوری های جدید هستند پاره ای از صنایع قدرت رقابتی فوق العاده پیدا می کنند و شرکت های خارجی می توانند وارد چنین بازاری از صنایع شوند. بنگاههای اقتصادی منفرد کوچک ایجاد می شوند و به تولید کالاها و خدمات ویژه ای می پردازند در نتیجه بنگاههای اقتصادی کوچک نقش بسیار بزرگ در اقتصاد پیدا می کنند.
6- بهره وری:
تاکید بر کارآیی قرار می گیرد، یعنی عملیاتی که دارای هزینه کمتر هستند اولویت پیدا می کنند و این امر از طریق کاستن عملیات و نیروی کار حاصل می شود. لذا محصول بیشتر از داد های مشابه یا داده های کمتر به دست می آید. فرایندهای تولید انعطاف پذیرتر می شوند و تولیدکنندگان از کالاهای انبار شده می آموزند که به چه میزان و در چه قیمتی تولید کنند.
7- تغییرات در محل کار و نیروی کار:
اقتصاد جدید ماهیت کار و اشتغال را دستخوش تغییر و تحولات زیادی می کند. نیروی کار و محیط کار با تصور امروزی متفاوت است. در چنین شرایطی تعداد زیدی از کارکنان در مشاغلی که محور آن اطلاعات و دانش است کار می کنند البته در تمامی زمینه ها پیچیدگی کارها افزایش یافته است و دانشگرها جای کارگران را گرفته اند و تغییراتی را که در عرصه کار و اشتغال رخ می دهد، که می توان در موارد ذیل دسته بندی نمود:
الف) برخی از مشاغل فعلی شبیه مشاغل مرتبط با کتابداری سنتی و غیره از بین خواهد رفت.
ب) برخی دیگر از مشاغل با تغییراتی مواجه خواهند بود. به عنوان مثال فعالیتهای مهندسی، بازرگانی، پزشکی، آموزشی و غیره با روشهایی جدید اجرا می شوند.
ج) توسعه و رواج مشاغل جدیدی نظیر طراح صفحات وب برنامه نویس بانک اطلاعاتی طراح سایت، کارشناسی امنیت اطلاعات، مدیر شبکه، مدیر سایت و کارشناس فناوری اطلاعات و غیره بوجود می آیند.
د) ایجاد پدیده کار کردن از راه دور به معنی "استفاده از کامپیوتر و ارتباطات راه دور برای انجام وظایف شغلی در موقعیتهای جغرافیایی متفاوت" که بر روش اجرای وظایف تاثیر خواهد گذاشت. این پدیده نه تنها مشاغل خدماتی و رسانه ای را تحت تاثیر قرار می دهد، بلکه با سازگار کردن ماشین آلات صنعتی برای کار از راه دور به صورت مبتنی بر وب یا اینترنت، امکان انجام فعالیت های صنعتی از راه دور نیز میسر می شود. بنابراین نقش زمان و مکان کم رنگ تر و مفاهیم مجازی معنی می یابد. همچنین مفاهیم حقوقی و روابط کاری تغییر می کند.
ه- سطح وظایف واگذار شده به انسانها نسبت به گذشته تخصصی تر خواهد شد و کارهای فیزیکی به ماشینها واگذار می شود. لذا ایجاد و ارتقای مهارتهای کارکنان از اهمیت خاصی برخوردار است.
و- شاغلان، نیازمند سواد اطلاعاتی و مهارتهای مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات هستند.
ز- اطلاع رسانی دقیق و جامع بازار کار داخلی و خارجی به سهولت انجام می پذیرد و همچنین مشاوره شغلی هوشمند بصورت مبتنی بر وب میسر است.
8- عزیز شدن مصرف کنندگان:
خریداران کالاها و خدمات حق انتخاب بیشتری پیدا می کنند و مورد توجه بیشتر قرار می گیرند. کیفیت ها بهبود پیدا می کند که بخشی بخاطر ابداعات جدید و بخشی بخاطر ارتقاء بهره وری می باشد. مشتریان می توانند از طریق اینترنت کالاها و خدمات مورد نیاز خود را خریداری کنند و در مخارج مربوط به مراجعه به خرده فروشان سرگذر یا بازارچه و بازارها صرفه جویی می شود.
تغییرات حاصل در کار و محل بازارها سبب می شود تا شکل زندگی بسیاری از مردم تغییر کند. استفاده از کالاها و خدمات جدید سبب می شود تا سطح استاندارد زندگی بسیاری از مردم تغییر کند و شغل و پیشه آنها جهت های جدیدی پیدا کند.
10- کوچک شدن دولت:
دولت از نظر اندازه و مقیاس کوچک می شود و کالاها و خدمات کمتری را در اقتصاد تولید و عرضه می کند. بسیاری از عملیات که بوسیله دولت انجام می شده است مشمول سیاست خصوصی سازی خواهد شد و به وسیله کسب و کارهای بخش خصوصی انجام می شود. برنامه های دولت بیشتر از بازار خط می گیرد. یعنی اصل عرضه تقاضا و سوددهی حاکم بر فعالیت های دولت می شود. با کوچک شدن دولت که با هدف تسریع در رشد و توسعه پایدار انجام می شود سازمان ها غیر دولتی به شدت افزایش می یابد. چون هر چه دخالت دولت در بخش اقتصاد کمتر باشد، رشد اقتصادی سالم تر است.
11- کسب و کار و تجارت الکترونیکی:
به تقویت و ایجاد کسب و کار الکترونیکی در شرکت های کوچک و متوسط نیز توجه ویژه ای مبذول می شود. شرکت های خواه کوچک، خواه بزرگ می توانند با استفاده از ICT نوآوری را تقویت بهره وری را افزایش و از هزینه معاملات بکاهند. در اقتصاد جدید فناوری های دیجیتالی سبب می شود نقش شرکت ها در کارآفرینی، انباشت دانش و ارتقای مهارت ها افزایش و در نتیجه اشتغال، درآمدها و بهره وری افزایش و کیفیت اشتغال بهبود یابد. و تجارت الکترونیکی عبارتست از خرید و فروش کالا، خدمات و اطلاعات مبتنی بر پردازش و انتقال داده های چند رسانه ای از طریق شبکه های کامپیوتری به عبارت دیگر تجارت الکترونیکی عبارت از مبادله اطلاعات تجاری بدون استفاده از کاغذ است که در آن نوآوریهایی مانند مبادله الکترونیکی داده ها، پست الکترونیکی، تابلو اعلانات الکترونیک، انتقال الکترونیک وجه و سایر فن آوریهای مبتنی بر شبکه به کار برده می شود.
(e-finance) امور مالی الکترونیکی از دیگر نوآوریهای انجام شده بواسطه رشد اقتصاد جدید می باشد. کلیه تفاوتهای اساسی بین اقتصاد جدید و قدیم و کلیه خصوصیات اقتصاد جدید برای مقایسه بین امور مالی قدیم و امور مالی الکترونیکی قابل فرض است. در اینجا ما دو بخش اصلی در امور مالی الکترونیکی یعنی بانکداری الکترونیکی و خرید و فروش الکترونیکی اوراق بهادار یا سرمایه گذاری الکترونیکی را که دو نوآوری تکنولوژیکی عمده در امور مالی هستند را توضیح می دهیم.
1) بانکداری الکترونیکی
مقدمه
توسعه شگفت انگیز فناوری اطلاعات و گسترش آن به بازارهای پولی و بانکی جهان، علاوه بر تسهیل امور مشتریان بانک ها، روش های جاری بانکداری را متحول و دگرگون ساخته است. با رشد روزافزون معاملات تجارت الکترونیک در سطح جهان و نیاز تجارت به حضور بانک جهت نقل و انتقال منابع مالی، بانکداری الکترونیک به عنوان بخشی تفکیک ناپذیر از تجارت الکترونیک و دارای نقش اساسی در اجرای آن است. به جرات می توان گفت: بدون بانکداری الکترونیک، تجارت الکترونیک نیز محقق نخواهد شد. سرعت توسعه صنعت انفورماتیک، باعث ایجاد تغییرات عمده ای در شکل پول و سیستم های انتقال منابع در عرصه بانکداری گردیده و مفاهیم جدیدی را به عنوان پول الکترونیک و انتقال الکترونیکی آن ارائه نموده است. این دو مفهوم ایجاد کننده نوع جدیدی از بانکداری، تحت عنوان "بانکداری الکترونیک" می باشند. با گسترش شبکه اینترنت و قابل دسترسی بودن برای همگان، شیوه عرضه خدمات در بانک ها متحول شده و این تحولات زمینه پدیده هایی مانند: Mobile Banking، Internet Banking، Cyber Banking و … گردیده است.
هم اکنون، در اکثر کشورهای پیشرفته، بانک ها خدمات On-line بانکی را جهت مشتریان خود از طریق اینترنت فراهم آورده اند و مشتریان بدون نیاز به حضور در بانک، غالب کارهای بانکی خود را با اتصال به Home page ویژه بانک ها و با استفاده از رمز مخصوص خود انجام می دهند.
این عوامل، زمینه ای را برای تسهیل انجام امور تجاری و خرید و فروش ایجاد نموده که منجر به افزایش رقابت بین موسسات بانکی و غیر بانکی گردیده است.
بنابراین، بانکداری الکترونیک را می توان به عنوان فراهم آورنده امکاناتی برای مشتریان، که بدون نیاز به حضور فیزیکی در بانک و با استفاده از واسطه های ایمن بتوانند به خدمات بانکی دسترسی یابند، تعریف نمود.
از طرفی، پیاده سازی بانکداری الکترونیک در کشورها نیاز به هماهنگی و همراهی سایر سازمان های اجرایی و حقوقی مرتبط با نظام بانکی دارد که بدون آنها، بانک ها به تنهایی قادر نخواهند بود تا از فناوری جدید به طور کامل و شایسته، در جریان امور خود بهره مند شوند.
با گسترش نفوذ اینترنت، مرزها از میان خواهند رفت و بانک های کشورهای دیگر وارد صحنه بانکداری داخلی خواهند شد و در این زمان است که مشتریان به سوی بانک هایی که خدمات مناسب تری را به آنها ارائه دهند، حرکت خواهند نمود و دیگر، بانک های سنتی قادر به مقاومت در برابر بانک های نوین نخواهند بود.
بانکداری الکترونیک به چند شیوه مختلف انجام می شود، که مختصراً به ذکر توضیحی در مورد بعضی از این شیوه ها می پردازیم:
یک نمونه از آن، از طریق تلفن های عادی می باشد. بسیاری از عملیات بانکی، همچون: بررسی مانده حسابهای مختلف (پس انداز، جاری و …) دستور توقف برای پرداخت چک، سفارش دسته چک جدید، نقل و انتقال بین حساب های مختلف یک شخص (تحت یک نام)، بررسی نرخ های بهره، ارز، قیمت طلا، سهام و غیره، از جمله خدماتی می باشند که بانک های مختلف بر روی خط تلفن بانک ارائه می دهند.
یکی از نقاط ضعف این شیوه، پایین بوده ضریب ایمنی می باشد؛ که به همین دلیل نقل و انتقال پول119 با محدودیت انجام می شود.
شیوه دیگر، بانکداری خانگی120 می باشد. در این شیوه، کلیه عملیات از طریق کامپیوتر در منزل انجام می پذیرد. اما برای دریافت وجوه، مشتری می تواند با تقاضای چک، وجه مورد نظر خود را از طریق پست دریافت کند.
شیوه دیگر، استفاده از موبایل برای انجام امور بانکی است121. با استفاده از موبایل می توان بسیاری از عملیات بانکی را، همچون: بررسی وجه مانده در حساب های مختلف، توقف پرداخت چک، نقل و انتقال پول از حسابی به حساب دیگر و غیره، را انجام داد. برای انجام امور بانکی، موبایل از تلفن عادی ایمن تر است.
شیوه دیگر، استفاده از شبکه تلویزیون کابلی برای انجام امور بانکی می باشد. در این شیوه، با استفاده از یک Remote و انتخاب کانال تلویزیونی مربوط به بانک خود، می توانید بسیاری از عملیات بانکی را که از طریق تلفن عادی انجام می شود، نیز انجام دهید.
شیوه دیگر در بانکداری الکترونیک، استفاده از دستگاه خودپرداز122 است. انجام بسیاری از امور بانکی، از طریق خودپرداز امکان پذیر است. با توجه به آنکه، شخص با در دست داشتن کارت خود و با ورود شماره رمز، باید در محل دستگاه حضور داشته باشد؛ موارد ایمنی آن مورد توجه قرار نگرفته است.
شیوه دیگر در بانکداری الکترونیک، دستگاه فروش نقطه ای می باشد که به طور وسیع در فروشگاهها و مراکز خدماتی مورد استفاده قرار می گیرد. در این شیوه، مشتری با استفاده از کارت هوشمند و قرار دادن در دستگاه و با ورود رمز خود، می تواند برای خرید کلیه کالاها و خدمات خود به جای پول نقد از کارت استفاده نماید.
شیوه دیگر، استفاده از خدمات بانکی از طریق کامپیوتر و خط تلفن یا از طریق اینترنت می باشد که با استفاده از این شیوه و با نرم افزارهای پیشرفته که امکان رمزنگاری را از روی خط تلفن و شبکه اینترنت فراهم ساخته است و با توجه به شیوه های تصدیق هویت پیشرفته123 برای شناسایی فرد تماس گیرنده با شبکه بانک، امکان بسیاری از عملیات بانکی، همچون: برداشت از وجه حساب و واریز به حساب های دیگر میسر می باشد. حتی در این شیوه، بانک ها با ایجاد امکانات لازم، قادر به تبدیل وجه به ارز کشور دیگر و یا انتقال وجه به حساب بانک در کشور دیگر از طریق کامپیوتر، بدون حضور در بانک، گشته اند. شیوه مذکور، همان بانکداری اینترنتی124 است که در این مقاله به بررسی اجمالی آن می پردازیم.
3- خلاصه ای از تاریخچه بانکداری اینترنتی
اینترنت در سال 1970 توسط متخصصین دانشگاهی، به منظور اشتراک در یافته ها، توسعه یافت و تا سال 1993 محبوبیت اینترنت برای عموم و خصوصاً تجاری که امید به گسترش مشتریانشان داشتند، افزایش پیدا کرد. عواملی که بانکداران را به سمت اینترنت متوجه ساخت عبارت بود از: مواجه شدن با مبالغ هنگفت، مشتریان زیانده و رقابت بین غیر بانکی ها. در سال 1994، بانک ها شروع به کاوش در اینترنت کردند تا به عنوان یک سیستم تحویلداری پیشنهادی برای محصولات و خدماتشان، از بانکداری اینترنتی استفاده کنند. این نوع بانک برای هر تراکنشی قیمت کمتری را از بانک های شعبه دار پیشنهاد کرد. همچنین به دسترسی بازارهای جهانی و آسایش بیشتر مشتریان توجه بیشتری نشان داد. تا ژانویه 1995، فقط 24 بانک بر روی شبکه اینترنت وجود داشت. لیکن، به فاصله یک سال، 800 بانک اضافه گشتند؛ به طوری که، کارشناسان بانک های صنعتی تخمین زدند که بانک های شمال آمریکا تا سال 2000، حدود 1500 شبکه اینترنت تاسیس خواهند کرد.
شرکت Jupiter Communication که یک شرکت بازاریابی است، پیش بینی می کند که تعداد مشتریان بانکداری اینترنتی در سال 1997، به 5/4 میلیون خواهد بود، که به نسبت 5/2 میلیونی که در سال 1996 وجود داشت؛ تا پایان سال 1997، معاملات بانکداری اینترنتی از 155 میلیون به 286 میلیون رشد پیدا کرد.
امروزه، اینترنت بزرگترین شبکه اختصاصی شبانه روزی بانکی است که در آن، شبکه های وسیع جهانی از: کامپیوترهای شخصی و شبکه های کامپیوتری متصل شده به وسیله مودم ها و خطوط تلفن با سرعت بالا، تشکیل شده است. از جمله نخستین موارد وب سایت بانکی بر روی اینترنت، همان مواردی را داشته اند که بروشورهای تبلیغاتی شان ذکر کرده بودند و مشتریان می توانستند با پست الکترونیک125 ارتباط برقرار کنند و اطلاعات حساب شان و نرخ های جدید را کنترل نمایند.
اطلاعات لحظه ای، راحتی کار، و کارمزدهای کم، نقاط مثبت و قوی برای کاربران بود تا از اینترنت استفاده کنند. اگر مشتری قابلیت های بانکداری خانگی – مثل: انتقال پول یا بازپرداخت صورتحساب ها را می خواست، از تلفن بانک استفاده می کرد، و یا با کامپیوتر شخصی خود و از طریق برنامه مدیریت مالی شخصی و به طور مستقیم با بانک ارتباط برقرار می نمود. لیکن تا اواخر 1995، بانک ها از نظر استفاده از بانکداری خانگی و نیز از سوی کارخانه های نرم افزار احساس فشار می کردند. بانکداری برای رویارویی با درخواست های جدید مشتریان، استراتژی جدیدی را در پیش گرفت.
بانک ها سایت های خود را برای: انتقال منابع، صورتحساب ها، رهن ها، وام های خودکار، محصولات بیمه، امنیت تجارت و غیره گسترش دادند. این مسئله به بانک ها اجازه داد تا به طور غیر مستقیم با موسسات غیر بانکی رقابت کنند.
SFNB که اولین بانک اینترنتی واقعی بود و در 18 اکتبر 1995 به منظور انجام امور تجاری افتتاح گردید، راه را بر توسعه بانکداری اینترنتی هموار ساخت. عقیده بر آن بود که بانکداری الکترونیک یک رقابت بزرگ را در روابط بانکی مطرح ساخته و همچنین یک فرصت بزرگ برای محکم کردن روابط مشتریان پیشنهاد می کند و نه فقط منابع سودآور را تشخیص می دهد؛ بلکه آینده بانکداری را نیز تضمین می نماید. برای بانک ها، اینترنت راهی به سوی فرصت های جدید بود تا آنها بتوانند میدان دید و مشتری مداری شان را توسعه دهند.
اینترنت قادر است جهت کمک به مشتریان برای انجام امور بانکی خودشان در شعب بانکی و یا پای دستگاه های خودپرداز، مورد استفاده قرار گیرد. برای برخی بانک ها خدمات اینترنتی تکمیل کننده کار آنها می باشد، و برای برخی دیگر از بانک ها، مهمترین راه انجام امور بانکی است.
5- مروری بر ویژگی های بانکداری اینترنتی
بانک های صددرصد اینترنتی با هدف اصلی قبول سپرده، به عنوان بانک های بدون شعبه یا دستگاه خودپرداز می باشند که با استفاده از وب سایت، مشتریان را جذب و خدمات خود را ارائه می دهند. زمانی که بانک SFNB برای اولین بار با ارائه حساب های سپرده و قبول پرداخت قبوض، خدمات خود را آغاز نمود؛ ایده بانکداری با استفاده از Web، اقدام و حرکت جدیدی بود. در حقیقت، بانک SFNB هرگز شعبه ای به صورت فیزیکی ایجاد ننمود و به جای آن، با استفاده از وب سایت به پذیرش حساب های جدید دست زد. در آن زمان، اندک بانک عادی در آمریکا امکان بررسی مانده های حساب را از طریق شبکه اینترنت به مشتریان می داد و هیچکدام از خدمات پرداخت قبوض را هنوز ارائه نمی نمودند.
در این سال ها، بانکداری از طریق شبکه، همزمان با بانک های عادی رشد کرد. از آنجایی که بانک های اینترنتی اقدام به تاسیس شعبه و خودپرداز نمی نمایند و بانک های عادی به طور مرتب بر شعبه ها و دستگاههای خودپرداز خود می افزایند، بعضی ممکن است که فکر کنند، بانک های عادی کلیه فعالیت ها و خدماتی که بانک های اینترنتی ارائه می دهند را نیز انجام می دهند. اما وظیفه اصلی بانک های اینترنتی ارائه خدمات به مشتریان با بهترین برنامه برای انجام تراکنش بر روی خط اینترنت می باشد. با اینکه وظیفه اصلی این بانک ها ارائه خدمات از طریق اینترنت است، مشتریان محدود به این شیوه از ارتباط نیستند؛ بلکه از طریق تلفن و پست نیز می توانند تماس برقرار کنند.
مهر تایید این گونه بانک ها باید همچون بانک های عادی، معیارها و شرایط قانونی لازم را جهت کسب مجوز و پروانه فدرال یا ایالتی دریافت نماید.
1-5- مزایای بانک های صددرصد اینترنتی
همانند هرگونه تجارت الکترونیکی، مزایا و معایبی برای کار با این نوع بانک ها وجود دارد که در این بخش به طور خلاصه به آن می پردازیم.
در صورتی که شما تصمیم به کنار گذاشتن بانک خود و حرکت به سمت دنیای جدید بانک صددرصد اینترنتی گرفته اید؛ چه انتظاری از این تجربه جدید می توانید داشته باشید؟
با توجه به قابلیت آن در ارائه خدمات در وب سایت، این نوع بانک ها مزایای مهمی را دربردارند:
دستیابی در هر مکان و هر زمان
تا زمانی که شما یک کامپیوتر و امکان اتصال به اینترنت را دارید؛ بدون در نظر گرفتن ساعات بانکی و تعطیلات، می توانید به آن دسترسی داشته باشید.
عدم هرگونه دردسر برای گشایش حساب
بانک های صددرصد اینترنتی نه تنها برای گشایش حساب، امکان انجام کلیه مراحل از طریق خط اینترنت را می دهند؛ بلکه واریز وجه برای گشایش حساب نیز می تواند انجام شود.
وب سایت هایی که دارای ویژگی های سهولت در استفاده و قدرت عملیاتی بیشتری می باشند:
اینترنت تنها شعبه برای بانک های اینترنتی محسوب می شود. این گونه بانک ها با جهت گیری بهتر به طرف مشتری و با ایجاد یک ارتباط از طریق شبکه، تجارت بسیار بهتری را برای کاربرد آن در مقایسه با بانک های عادی به ارمغان می آورد.
پیشنهاد بهتر
با کاهش هزینه های کلی، بانک های صددرصد اینترنتی قادر هستند که سود خود را به مشتریان انتقال دهند. برای مشتریانی که مبالغ زیادی در این بانک ها سپرده گذاری می نمایند؛ امکان کاهش و یا حذف کارمزدها وجود دارد.
سهولت در پرداخت قبوض
بانک های اینترنتی در ساده نمودن مراحل پرداخت قبوض چه نمایش قبوض بر روی صفحه کامپیتر و چه پرداخت قبوض تا حد امکان تلاش نموده اند. با تشویق مشتریان در تجهیز این گونه خدمات، بانک های صددرصد اینترنتی تلاش در جهت کاهش هزینه ها می نمایند.
2-5- معایب بانک های صددرصد اینترنتی
توصیه می شود تا قبل از تصمیم به تثبیت وضعیت حساب های خود (جاری و پس انداز) در یک بانک اینترنتی، به موارد زیر نیز توجه فرمائید:
ملاقات حضوری در بانک را فراموش نکنید.
اگر نزدیک دفتر مرکزی آن، زندگی می کنید؛ این تنها راهی است که شما می توانید پیاده به سمت شعبه رفته یا از خودپرداز آن استفاده کنید.
واریز نمودن پول نقد در حساب ها را فراموش کنید.
در صورتی که پول نقد دارید؛ با استفاده از چک و از طریق پست به دفتر مرکزی آن ارسال دارید.
نبودن بعضی از خدمات پروژه
اینترنت موقعیت های بسیاری را در مقابل شما قرار می دهد؛ اما نمی تواند کلیه خدماتی که در بانک های عادی عرضه می شود. همچون: چک مسافراتی و بانکی و غیره را در اختیار شما قرار دهد. ارائه این گونه خدمت بر روی خط اینترنت غیر ممکن است.
مشاور مالی
اینترنت هنوز به عنوان یک ابزار موثر در جهت امور مشاوره ای قرار نگرفته است. ارتباط از طریق پست الکترونیک یا تلفن نیز در حدی نیست که بتوان از آن برای سوالات پیچیده مالی استفاده نمود.
مواظب هیولای کارمزد باشید!
در حالی که بسیاری از بانک های صددرصد اینترنتی، بخشی از کارمزدهای استفاده از خودپرداز بانک های دیگر را حذف می نماید، این به آن معنی نیست که این بانک ها برای عملیات خودشان هیچگونه کارمزدی دریافت نمی کنند. افرادی که تراکنش های بسیاری را انجام می دهند و مانده اندکی در حساب خود دارند، باید به کارمزدها توجه کافی داشته باشند.
ضرورت آشنای با فناوری
آشنایی و تسلط کافی به کامپیوتر، از جمله ضرورت های استفاده از بانک های صددرصد اینترنتی می باشد.
انتظار چه کارمزدهایی را باید داشته باشید؟
کارمزدها بخشی از زندگی روزانه بانکی ما را تشکیل می دهد و بانک اینترنتی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
هنگامی که تصمیم به انتخاب بانک اینترنتی می گیرید؛ مطمئن باشید که نرخ بالای بازار پول آنها، تنها دلیل تصمیم شما نباشد.
3-5- کاربری بانکداری اینترنتی
بانکداری اینترنتی برای همه افراد از یک درجه اهمیت برخوردار نیست. مشاورین، مشتریان بانک های اینترنی را به چهار گروه تقسیم نموده اند. شما با تطبیق خود به گروهی که با شرایط شما سازگاری دارد، می توانید در جهت مناسب گام بردارید:
معامله کنندگان اینترنتی
این گروه مشتری مایل به اتوماسیون و ساده نمودن احتیاجات تراکنشی خود، تا حد امکان می باشد. دستیابی به حساب های چک (جاری) و کارت های اعتباری از طریق خط اینترنت، به عنوان مزیتی برای این گروه مشتریان محسوب می شود. در این نوع حساب ها، پرداخت قبوض با کارمزد کم با ابزاری برای اتوماتیک نمودن عملیات، از اهمیت خاصی برخوردار است.
پس اندازکنندگان
این دسته از مشتریان به دنبال نتیجه و بازدهی بالا از حساب های خود هستند که اقدام به نگاهداری وجوه و مبالغ بالا می نمایند و همچنین انتظار کارمزد پایین را دارند. انتقال راحت وجوه بین حساب ها برای این افراد اهمیت دارد.
وام گیرندگان
این گروه از مشتریان از چند خط اعتباری – از قبیل: کارت اعتباری، انواع وام ها و … استفاده می کنند. دسترسی به انواع مختلف و وسیع خدمات وام، مکانیزم های پرداخت اقساط وام به صورت مکانیزه همراه با نرخ های بهره بسیار خوب، از ضروریات است.
خریداران فوری
این گروه از مشتریان بدون دغدغه فکری خواهان: خدمات مالی جامع، کارت های اعتباری، وام ها و پرداخت قبوض به طور یکپارچه می باشند. سهولت در استفاده و گستردگی این خدمات، مهمترین عامل برای این گروه از مشتریان می باشد.
در حالی که همه بانک های اینترنتی برای ارائه خدمات کارمزد دریافت نمی کنند و بعضی نیز بر اساس وضعیت حساب، بخشی از کارمزدها را حذف می نمایند؛ لیکن به هر نحو، باید انتظار کارمزد را، برای حداقل برخی از موارد داشت: همانند بانک های سنتی، انتظار کارمزد برای: انتقال وجه از طریق سیم، چک های برگشتی و چک بی محل را داشته باشید. در این نوع موارد، تفاوتی میان بانک های اینترنتی و بانک های عادی وجود ندارد.
یکی از مزایای بانک اینترنتی در این است که بسیاری از بانک های اینترنتی اهمیت رابطه مشتری را درک می کنند. اگر شما حساب بانکی با مانده قابل توجه داشته باشید، بعضی یا تمام کارمزدها در رابطه با بانکداری روی خط، حذف می شوند.
6- راه حلی برای برتری در بانکداری:
شعبه اینترنتی:
بر اساس آخرین تحقیقات به عمل آمده، استفاده از اینترنت ظرف سه سال آینده، 500 درصد افزایش می یابد که از جمله دلایل این افزایش فوق العاده، می توان به: پایین بودن قیمت کامپیوترهای شخصی، آسودگی بیشتر و ایمنی لحظه ای126 اشاره کرد. همگام با این افزایش بی سابقه، تعداد بانک های لحظه ای از 150 شعبه در سال 1998 به 15845 شعبه در سال 2003 خواهد رسید. فراهم کردن فرصتی برای بازاریابی بی واسطه و مستقیم، کارایی موثر، مطمئن و با ایمنی بالا، از مزایای ایجاد سیستم الکترونیک بانکداری است.
اخیراً، بسیاری از بانک هایی که به این کانال جدید توزیع و تبلیغ، به عنوان ترفندی برای حفظ مشتریان و افزایش تعداد آنان می نگریستند، از ادامه کار ناامید شده اند. چرا که افزایش بی سابقه عرضه خدمات بانکی لحظه ای توسط بانکهای مختلف، عرصه کار و رقابت را برای آنان تنگ تر کرده است و شاید هم حق با آنان باشد. ایجاد یک شعبه اینترنتی، دقیقاً به سختی احداث یک شعبه بانکی در مرکز شهر و تامین کلیه نیازهای آن می باشد. مطالعه عمیق بروشورهای تجاری، شرکت در کنفرانس های فناوری بانکی و آگاه بودن از طرح های مختلف تجاری، مانند: ادغام شرکت ها و تجارتخانه ها و یا حتی پیمانکاری برای ایجاد شعبه اینترنتی از میان پایین ترین قیمت های پیشنهادی، از جمله موارد حائز توجه و اهمیت می باشد. اما این موارد نه تنها ممکن است تضمین کننده موفقیت شما نباشد، بلکه احتمالاً باعث افزایش هزینه ها در درازمدت خواهد شد. گرچه، بسیاری از بانک های بزرگ و سابقه دار جایگاه خاصی در عرصه تجارت الکترونیک یافته اند، اما بسیاری از اطلاعات تکنولوژیک و ماشینی برای آنها، همچنان تعریف نشده باقی مانده است.
خدمات جدید ارائه شده توسط بانکداری الکترونیکی
1- چک الکترونیک127
پذیرش چک از طریق بانک ها، مشکل آفرین است. در ابتدا، بانکداران نمی دانستند که چگونه چک های کاغذی را برای وصل در تاریخ سررسید چک، از سایر بانک ها جمع آوری کنند و برای جمع آوری این چک ها، تحصیلدارهایشان را به بانک های دیگر می فرستادند و این امر نه فقط باعث می شد تا وقت زیادی گرفته شود، بلکه از نظر شرایط امنیتی نیز نگران کننده بود.
از این رو، چک های کاغذی که انتخاب میلیون ها نفر در جهان است، به سمت الکترونیک شدن سوق یافت. چک های الکترونیک از چک های کاغذی کارآمدتر و راحت تر می باشند. قبول چک های کاغذی برای بازرگانان مشکل آفرین است، و با قبول نکردن یک چک در معامله، بازرگانان باید ریسک از دست دادن معامله را بپذیرند. در رابطه با چک های الکترونیک، هزینه هایی که در چک های کاغذی دیده می شود، وجود ندارد. این هزینه ها، شامل: هزینه های قابل توجه در بکارگیری چک های کاغذی، کنترل تقلب و بازبینی چک ها و همچنین، هزینه های بازیافت رقم های برگشتی پرداخت نشده به وسیله چک است.
در حال حاضر، سیستمی برای تبدیل چک های کاغذی به چک الکترونیک وجود دارد. این سیستم، I.M.L Payment System نام دارد. در این سیستم، مشتری چک کاغذی را در مرحله خرید ارائه می کند. چک از طریق یک دستگاه چک خوان گرفته شده و اطلاعات حساب بانکی همراه با مبلغ چک گرفته می شود و به عملیات الکترونیکی تبدیل می گردد. از این طریق، معامله مورد موافقت قرار می گیرد و یا رد می شود. این عمل، شبیه عمل Credit Card است، و به طور الکترونیکی، برای تسویه و پرداخت مشتری بکار می رود.
به این عمل، اصطلاحاً Electronic Check Conversion گویند.
از جمله مشخصه های این سیستم، می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
امکان ارائه مجدد چک های الکترونیک (شامل: چک های برگشتی).
بازبینی چک های الکترونیک، به گونه ای که بازبینی چک های کشیده شده در بانک اطلاعاتی، با تقلیل یافتن تعداد چک های اشتباهی که توسط مشتری دریافت می شود، خسارت وارده به آنها را کاهش می دهد.
سرویس وصول چک ها 128
وجوه را با سرعت بیشتری در دسترس قرار داده و حداکثر ظرف 48 ساعت، به حساب مشتری گذاشته می شود و نیز شناسایی چک های برگشتی را ظرف 48 ساعت انجام می دهد.
هزینه های وصول و درصد ریسک پذیری را کاهش می دهد.
این سیستم قادر است، گزارشاتی هم به صورت ریز و هم به صورت کلی در دسترس مشتری قرار دهد. این گزارشات می توانند در هر زمان تولید شوند، خواه برای تسویه حساب ها در پایان روز و یا به منظور استعلام و رسیدگی در طول روز. گزارش های ریز، شرح جزئیات عملیات را با ذکر: نوع پردازش آن، شماره مجوز و موقعیت و مقدار، نمایش می دهد. گزارش خلاصه نیز مواردی چون: نرخ بازار، بدهکاران و بستانکارها را نشان می دهد.
سیستم دیگر در زمینه های چک های الکترونیکی، عبارت از: Pay By Check است. این سیستم، پیشگام در صنعت اینترنتی می باشد و به طور پیوسته عملیات بلادرنگ (لحظه ای) را از سال 1997 پردازش می کند. این سیستم امکان پرداخت بهای کالاها و خدمات به وسیله چک را که بیشتر از طریق اینترنت، فاکس یا تلفن و به صورت بلادرنگ است ارائه می دهد و کلیه قوانین محافظتی و آیین نامه های بانکداری را دربردارد. این سیستم، معاملات شما و حتی میزان پولی که می توانید در حسابتان قرار دهید را محدود نمی سازد و هزینه آن فارغ از نوع معامله فقط یک اجرت بسیار نازل برای هر یک از معاملات شما می باشد.
در این سیستم، دو نوع حساب پیشنهاد می شود:
حساب های Basic برای معاملات کوچک الی متوسط و حساب های Professional که برای معاملات متوسط تا بزرگ طراحی شده اند. هر دو حساب، شامل آن سطح دسترسی می باشد که قادر خواهید بود تا جزئیات حساب تان را مشاهده نمائید.
2) پول الکترونیکی E-Money و پول نقد دیجیتال
یک کلید عمومی رمزنگاری و یک امضای دیجیتال (امضای کور، یا بینا)، پول الکترونیک را ممکن می سازد. تشریح نحوه کار رمزنگاری و کلید عمومی، بسیار طولانی است. ولی مفهوم اصلی این است که مشتریان و بانک ها کلیدهای رمزنگار خواهند داشت. این کلیدها جفت هستند. مالک می تواند یک کلید خصوصی، و بقیه یک کلید عمومی داشته باشند. هر چه را که کلید خصوصی رمزنگاری می کند، کلید عمومی می تواند رمزخوانی (برداشت رمز) کند، و بالعکس. بانک و مشتری با استفاده از کلید، مجموعه اطلاعات دیجیتال را که نشانگر دستورات پولی است، رمزنگاری (برای امنیت) و امضاء (برای شناسایی) می نمایند. بانک دستورات پولی را با کلید خصوصی خود امضا می کند و مشتری و بازرگان، با استفاده از کلیدهای عمومی منتشره توسط بانک، امضا را مورد تایید قرار می دهند. مشتریان با استفاده از کلید عمومی مشتری، چک و سپرده را مورد تایید قرار می دهند.
به طور کلی، پول الکترونیک، دو نوع مشخص دارد: پول الکترونیک شناسایی شده یا بانام129 و پول الکترونیک بی نام (یا پول نقد دیجیتال). پول الکترونیک با نام، دارای نام فردی است که در ابتدا پول را از بانک گرفته است. همینطور، به روشی شبیه به کارتهای اعتباری، بانک می تواند به مسیر نقل و انتقال پول دسترسی داشته باشد. پول الکترونیک بی نام، در واقع مانند اسکناس نقد است. پس از آنکه پول الکترونیک بی نام، از بانک اخذ شد، دیگر، مسیر خرج آن مشخص نخواهد بود و آثاری از خود باقی نمی گذارد. برای ایجاد پول الکترونیک بی نام در بانک، باید از امضای کور استفاده نمود.
هر یک از انواع پول الکترونیک هم می تواند دو نوع باشد: پول الکترونیک لحظه ای130 و پول الکترونیک غیر Online یا Offline.
در مورد پول الکترونیک Online باید جهت نقل و انتقال به شخص ثالث، از طریق مودم یا شبکه با بانک تماس حاصل شود (در این صورت، حساب های بانکی فوراً به روز می شود). پول الکترونیک غیر Online و بی نام (پول نقد دیجیتال واقعی)، پیچیده ترین نوع پول الکترونیک است.
3) سایر خدمات الکترونیکی:
که شامل کلیه خدمات ارائه شده توسط بانکداری سنتی و خدمات جدید که در اقتصاد جدید به آن تعریف شده است می گردد. این خدمات بصورت الکترونیکی به مشتریان عرضه می گردد.
2) خرید و فروش الکترونیکی اوراق بهادار:
مقدمه
امروزه در اکثر بازارهای مالی جهان روش های مبادله الکترونیکی رایج شده است. پیشینه استفاده از نوآوری های فناوری در بازارهای مالی به بیش از 150 سال قبل بر می گردد. یعنی زمانی که تلگراف در سال 1838 به وسیله ویل و مورس اختراع شد. این فناوری های ارتباطی به سرعت در بازارهای نیویورک، فیلادلفیا و نیواورلئان، برای مبادله قیمت ها، به جای مسافرت کردن با قطار و اسب مورد استفاده قرار می گرفت. از این رو، مبادله اختیار بازار از یک هفته به نصف روز کاهش یافت، همچنین در شهر نیویورک "تلگراف خانه هایی" که در سایر مکان های کشور شناخته شده باشد، برای جلب اعتماد واسطه ها نسب به ارتباط تلگرافی ساخته شد.
در سال 1866 ارتباط تلگرافی بین نیویورک و لندن نیز برقرار شد و شیوه مبادله و قیمت گذاری در بازارهای اوراق قرضه، سهام و ارز را تحت تاثیر قرار داد. استفاده از این فناوری ها باعث شد تا تاخیر 20 روزه تبادل اطلاعات به چند دقیقه کاهش یابد و میانگین اختلاف قیمت مطلق خرید و فروش اوراق بهادار در این دو شهر به حدود 69 درصد از سطوح قبلی آن کاهش یابد. در سال 1867، دستگاه ضبط الکترومکانیکی سهام تامس ادیسون، و در سال 1876 تلفن الکساندر گراهام بل، نیز به سرعت در بازارهای مالی مورد استفاده قرار گرفتند.
فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی نقش سرنوشت ساز خود را در حمایت از فعالیت های بازارهای مالی از طریق خدمات داده های همزمان و ابزارهای جدید تجزیه و تحلیل با استفاده از رایانه در زمینه قیمت ها، نرخ بهره، معاملات، عرضه و تقاضای سرمایه گذاری و اخبار اقتصادی شرکت ها که قلب هر عمل تجاری است، گسترش یافت.
سیستم ارتباط رایانه ای
در روش سنتی معاملات، اوراق بهادار در بازارهای مالی به صورت پرداخت پول نقد و تحویل گرفتن اوراق انجام می گرفت و کارگزار فروشنده اوراق بهادار را به وسیله یک مامور به دفاتر موسسه کارگزار خریدار می فرستاد و در مقابل، یک رسید مثبتی بر تحویل اوراق از کارگزار خریدار دریافت می کرد و روانه ماموریت دیگری می شد. کارگزاری که این اوراق را تحویل گرفته بود، آن ها را بررسی می کرد تا مطمئن شود که درست همان مقدار اوراق مورد معامله را به او داده اند و بقیه کارهای لازم هم انجام شده است یا نه. سپس یک چک به نام کارگزار فروشنده صادر می کرد و ترتیبی می داد تا آن اوراق به نام صاحب جدید آن ها منتقل شود. حدود سه ساعت بعدازظهر همان روز، مامور کارگزار فروشنده به دفتر کارگزار خریدار بر می گشت و رسید را تحویل می داد، چک را می گرفت و آن را به موسسه کارگزار فروشنده می برد. موسسه مزبور پس از کنترل مبلغ و صحت چک، آن را به حساب مشتری می گذاشت.
در اجرای چنین روشی فرصت چندان زیادی نبود تا بتوان درستی و صحت کارها کنترل و اشتباهات اصلاح گردد. همچنین به ازای هر معامله ای که انجام می شد می باید مقداری کارهای دفتری نیز صورت می گرفت، از جمله مراجعه یک مامور، تحویل دادن اوراق، نوشتن چک و نقل و انتقال آن اوراق. ماموران موسسه کارگزاران می باید با سرعت زیاد و به شدت کار می کردند تا بتوانند مقدار زیادی معامله در یک روز انجام دهند، و در بسیاری از موارد هم اشتباهات فاحشی رخ می داد که از کارایی کار آن ها می کاست.
در سال 1971 برای اولین بار یک سیستم ارتباط رایانه ای با عنوان سیستم رایانه ای انجمن ملی معامله گران در آمریکا راه اندازی شد. این شبکه رایانه ای، بازارسازان، معامله گران و کارگزاران را به هم ارتباط داد. به این ترتیب کلیه کارگزاران و معامله گران توانستند از قیمت پیشنهادی بازارسازان و قیمت معامله انجام شده آگاه شوند. این سیستم ارتباط رایانه ای در رابطه با سهامی که در بازارهای خارج از بورس معامله می شود سه نوع اطلاعات ارایه می دهد:
– نوع اول، اطلاعاتی است که مورد استفاده شعبه های موسسات کارگزاری و نمایندگان رسمی انجمن قرار می گیرد. این پایانه، نشان دهنده بالاتری قیمت پیشنهادی خریدی و پایین ترین قیمت پیشنهادی فروش اوراق بهادار است که معامله گران حاضر به معامله با آن قیمت باشند.
– نوع دوم، اطلاعاتی است که در اختیار خرده فروش های اوراق بهادار گذاشته می شود. این اطلاعات در برگیرنده نام بازارسازان و قیمت پیشنهادی خرید و فروش آن ها است.
– نوع سوم، اطلاعاتی است که مورد استفاده بازارسازان قرار می گیرد. این سیستم رایانه ای قیمت پیشنهادی تمام معامله گران و بازارسازان یک سهم را اعلام می کند.
بنابراین با استفاده از این سیستم اطلاعاتی، دیگر کارگزاران و معامله گران مجبور نیستند به محل خاصی مثل تالار بورس مراجعه کنند، آن ها آخرین اطلاعات مربوط به بالاترین قیمت خرید و پایین ترین قیمت فروش و کل حجم معاملات را به راحتی از رایانه می گیرند. همچنین، تمام کارهای مربوط به نقل و انتقال مالکیت، صدور چک و پرداخت وجه در یک لحظه با سیستم رایانه ای انجام می شود. از سوی دیگر این سیستم هر روز، معاملاتی را که به ارزش چندین میلیارد دلار در بازار اوراق بهادار صورت می گیرد، کنترل می کند. نکته جالب توجه این است که این سیستم تمام کارهای فوق را با صحت و دقت بسیار زید و با هزینه کم انجام می دهد.
شبکه های ارتباط الکترونیکی (Electronic Communications Networsk) ECN
یکی دیگر از فناوری های به کار گرفته شده در بازارهای مالی، شبکه های ارتباط الکترونیکی می باشد که موجب تحولی اساسی و عظیم در این بخش شده است. شروع به کارگیر این سیستم ارتباط رایانه ای در سال 1971 در بازار سهام نسداک نیویورک جهت فراهم ساختن تسهیلات لازم در امر خرید و فروش سهام بوده است. این سیستم تا سال 1991، بیش از 218 هزار پایانه رایانه ای را به شبکه مرکزی اطلاعات نسداک متصل کرد. در یک نگاه کلی می توان شبکه های ارتباط الکترونیکی (ECNs) را به عنوان سیستم مبادله الکترونیکی که به طور خودکار سفارشات خرید و فروش را در قیمت های تصریح شده هماهنگ می سازد تعریف کرد.
شبکه های ارتباط الکترونیکی ابتدا به عنوان یک وسیله مبادله کننده خصوصی برای سرمایه گذاری نهادی و کارگزاران معامله گر مورد استفاده قرار گرفت، ولی امروزه، تقریباً هر سرمایه گذار جزیی و نهادی، کارگزاران، بازارسازان، معامله گران و کارگزاران معامله گر می توانند از این طریق معامله کنند.
در سال 1993 تنها 13 درصد از کل حجم سهام و اوراق بهادار در نسداک و 4/1 درصد از حجم سهام مظنه شده (پذیرفته شده) از طریق شبکه الکترونیکی صورت می گرفت، اما امروزه بیش از 30 درصد از کل حجم سهام و 40 درصد از حجم دلاری مبادله شده در اوراق بهادار نسداک و نیز 3 درصد از کل سهام و حجم دلاری اوراق بهادار مظنه شده از طریق این سیستم صورت می گیرد.
در چند سال اخیر بازارهای سهام زیادی مانند نسداک با استفاده از شبکه های ارتباط الکترونیکی (ECNs) در سایر نقاط جهان شکل گرفته اند.
با اتخاذ این شبکه های ارتباط الکترونیکی بورس های بزرگی چون نیویورک، لندن، فرانکفورت، ژاپن و … به یکدیگر پیوند داده شدند، و با ایجاد چنین بازار بزرگی شرکت های کوچک، کم درآمد و ناشناخته توانسته اند سهام خود را به طور مستقیم به مردم عرضه نمایند. همچنین بسیاری از شرکت های بزرگ نیز توانستند سهام خود را در سطح جهان در طول شبانه روز عرضه و معامله کنند. به عنوان مثال کمپانی "دایوم" کره ای در دسامبر 1999 سهام خود را از طریق بورس کوسداک (Kosdaq) (سئول) به معرض فروش گذاشت، از آن زمان تاکنون کمپانی مذکور با 10 میلیون دلار افزایش، دارایی به ارزش 420 میلیون دلار کسب نموده و توانسته است به عنوان یکی از شرکت های پیشرو کره در زمینه فعالیت های فناوری پیشرفته محسوب شود. از سوی دیگر سرمایه گذاران بین المللی که در جستجوی بازارهای جهانی بودند توانستند از این طریق هرگنه سهامی را در هر جای جهانی بدون این که نیازی به حضور فیزیکی در بازار مورد نظر داشته باشند، معامله کنند.
از دیگر مزایای شبکه های ارتباط الکترونیکی اجراء سریع و ارایه بهترین پیشنهادات خرید و فروش است. به عبارت دیگر معاملاتی که با شبکه های ارتباط الکترونیکی در مقایسه با بازارسازان صورت می گیرد دارای متوسط اختلاف قیمت خرید و فروش کمتری است و این اختلاف کم قیمت خرید و فروش در شبکه های ارتباط الکترونیکی ناشی از تفاوت های کم قیمت خرید و فروش مظنه شده در موقع معاملات است. از سوی دیگر، این اختلاف کم قیمت خرید و فروش موجود در شبکه های ارتباط الکترونیکی موجب افزایش رقابت می شود. مظنه های ارایه شده توسط شبکه های ارتباط الکترونیکی یک نقش مهم دیگر (کاهش هزینه های معامله) نیز بازی می کنند زیرا مظنه های به روز شود شبکه های ارتباط الکترونیکی در مقایسه با مظنه های به روز بازارسازان دارای اطلاعات بیشتری هستند.
اکثر معاملات سهام و اوراق بهادار در بازارهای مالی در روش سنتی محدود به ساعات اداری هستند. به عنوان نمونه اکثر معاملات سهام و اوراق بهادار ایالات متحده از ساعت 30/9 پیش از ظهر تا 4 بعدازظهر انجام می گرفت. اما امروزه با به کارگیری فناوری شبکه های ارتباط الکترونیکی از قبیل آرشیپلاگو، آیلند، اینستینت …) زمان معاملات سهام و اوراق بهادار در طول شبانه روز گسترش یافته است. شبکه های ارتباط الکترونیکی، یک سیستم مبادله الکترونیکی مبنی بر دفتر سفارش باز است که مشتریان و شرکت کنندگان، سفارشات خود را به صورت بی نام و مستقیم با یکدیگر مبادله می کنند، بنابراین این معاملات به یک شخص یا واسطه نیاز ندارد و به ساعات معاملات اداری محدود نخواهد شد.
به عنوان نمونه، بر اساس مطالعات ت. هندرشات و م. بارلی بر نسداک، در نیمه اول سال 1999 به طور متوسط 4/1 میلیارد دلار در روز (تقریباً 4 درصد حجم معاملات روزانه) بعد از ساعات اداری انجام گرفته است.
از دیگر ویژگی های شبکه های ارتباط الکترونیکی برای مشترکین عبارت است از مذاکره، دسترسی به دفتر سفارش شبکه های ارتباط الکترونیکی (که شامل اطلاعات مهم و به روز در زمینه قیمت ها است)، حجم معاملات اوراق بهادار، آدرس موسسات کارگزاری و بازارسازان و شماره تلفن آن ها و … .
مزایده همزمان
یکی دیگر از نوآوری های فناورانه به کار گرفته شده در بازار سهام، مزایده به صورت بی درنگ و همزمان یا مزایده از طریق اینترنت است. این نوع مزایده نسبت به مزایده سنتی برای شرکت کنندگان از نظر جغرافیایی و زمانی فرصت های مناسب بیشتری ایجاد کند. به عنوان نمونه از طریق همزمان، شرکت کنندگان می توانند در مزایده از خانه یا محل کار خودشان در هر جای جهان بدون حضور فیزیکی شرکت کنند. از سوی دیگر، مزایده همزمان برای فروشندگان نیز فرصت های مناسبی را ایجاد می کند. به عنوان مثال مزایده از طریق اینترنت به آسانی می تواند گروه نسبتاً بزرگی از شرکت کنندگان همزمان را با اعلام کوتاه مدت جلب نموده و یک بازار بزرگ را ایجاد کند.
شروع مزایده همزمان در بازار سهام به مزایده اسپرینگ استریت بریوری در سال 1995 بر می گردد که در آن بیش از 3500 نفر سهامی به ارزش 6/1 میلیون دلار عرضه شده از طریق مزاید همزمان در اینترنت را خریداری کردند. این شیوه در طی چند سال گذشته نیز موفق نبوده است. همچنین در سال 1999، و. آر. هامبوشست یک مزایده که قابل دسترسی توسط هر سرمایه گذار فردی یا سازمانی (شخصی یا حقوقی) باشد را ایجاد کرد.
در مجموع مزایده همزمان در بازارهای مالی موجب آسانتر شدن توزیع سهام و عرضه عمومی اوراق بهادار می گردد، و روزانه سرمایه گذاران بیشتری به بازار مراجعه می کنند. از سوی دیگر این فناوری موجب کاهش خطر ورشکستگی سرمایه گذاران خواهد شد، زیرا معاملات آن ها به جای این که چند روز طول بکشد به سرعت تسویه خواهد شد.
کارگزاران شبکه ای
یکی دیگر از نتایج فناوری های اطلاعات و ارتباطات در بازارهای سهام ایجاد کارگزاران شبکه ای همزمان است. در سال 1996 فقط 5/1 میلیون حساب افزیاش یافت. این حساب ها، فقط 25 درصد کل خرید معاملات را تشکیل می داد و در پایان سال 2002 این حساب ها به حدود 4/14 میلیون حساب و موجودی آن ها به 688 میلیارد دلار رسید.
یکی دیگر از نتایج ایجاد کارگزاران شبکه ای در مقایسه با کارگزاران سنتی بازارهای سهام، افزایش تعداد معاملاتی است که برای مشتریان خود انجام می دهند. بر اساس آمار منتشر شده، طی یک سال کارگزاران شبکه ای همزمان به طور متوسط برای مشتریانشان 25 مبادله انجام می دهند اما در روش سنتی کارگزاران برای مشتریانشان به طور متوسط 4 تا 6 بار در سال معامله انجام می دهند. از سوی دیگر، حق العمل کارگزاران شبکه ای نیز بسیار کاهش یافته، به نحوی که به طور متوسط حق العمل کارگزاران از رقم 53 دلار به ازای هر معامله در سال 1996 به 16 دلار برای هر معامله کاهش یافته است.
بازارهای ارز خارجی
به موازات با رونق تجارت جهانی، به طور متوسط حجم عظیمی (5/1 تریلیون دلار) از ارزهای خارجی به روش سنتی مبادلات ارزی بانکی صورت می گیرد. بازار ارز خارجی به طور سنتی یک بازار چند دلاری می باشد و به گفته لایونز (Lyons) (2001) فاکتورهایی، از قبیل حجم عظیم مبادله، مبادله بین واسطه ها و شفافیت کم در مبادله را می توان به عنوان مشخصات این بازار معرفی کرد. در این بازار، بخش بزرگی از مبادلات (حدود 3/2) بین واسطه ها است و برای سالیان متمادی در این بازار از تلفن برای مبادلات ارزی استفاده می شده است. در این بازار دو سیستم اصلی ای. بی اس (EBSI) (Electromics Broker system) و رویترز برای ارایه مظنه معرفی و شکل گرفت. در سال 1973 مانیتور رویتر (Reuter) که مظنه های نرخ ارز خارجی واسطه ها بانک ها را نشان می داد معرفی شد. و در سال 1990 در سرتاسر جهان درحدود 000/177 پایانه رویتر نصب گردید. هر پایانه می تواند دایماً به 73000 صفحه از قیمت های بازار و اخبار مالی به روز دسترسی داشته باشد. همچنین در سال 1981 رویتر، سیستم معامله ارزی محاوره ای را ارایه نمود که مشترکین از طریق پایانه هایشان قادر به مذاکره و اجرای سریع معاملات ارز خارجی شوند.
طبق بررسی های ساتو، هاکپنز و آلن در سال 1995 ، 20 تا 30 درصد مبادلات ارزی به صورت الکترونیکی انجام شده بود و این رقم در سال 1998 به 50 درصد افزایش یافته و انتظار می رود در پایان سال 2003 به بالای 90 درصد برسد. با به کارگیری فناوری های ارتباطات و اطلاعات، بازارهای ارز سریعاً از یک بازار تلفن به یک بازار الکترونیکی در حال گذر هستند و اکنون واسطه ها ارز قادرند بهترین قیمت های خرید و فروش ارز را به دست آورده و به بازار پیشنهاد کنند و رقابت و شفافیت در این بازار را افزایش دهند.
به طور کلی می توان منابع به کارگیری فناوری های ارتباط و اطلاعات در بازارهای مالی را به شرح زیر خلاصه کرد:
1) یک پارچه و رقابتی کردن بازارها، به طوریکه اطلاعات در زمینه قیمت، حجم معاملات و … در بازارهای مختلف در آن واحد در اختیار همگان قرار گذاشته می شود و در نتیجه موجب افزایش وسعت دید سرمایه گذاران می شود و آن ها را در کنترل بازار و زمان اجراء سریع راهبردهای مبادله یاری کند.
2) در بازارهای خودکار شده با افزایش حجم معاملات، مجموع هزینه ها افزایش جزیی می یابد، ولی هزینه های هر معامله پایین خواهد آمد.
3) به کارگیری فناوری های ارتباطات و اطلاعات موجب کاهش اطلاعات نامتقارن بین فروشندگان و خریداران خواهد شد، زیرا هزینه ارتباطات، محاسبات و پردازش داده ها و … کاهش می یابد. بنابراین خریداران و فروشندگان دارایی های مالی به طور مساوی به اطلاعات بیشتری دسترسی خواهند یافت، و در نتیجه شفافیت و رقابت در بازارهای مالی افزایش خواهد یافت.
4) اغلب سیستم های مبادله کننده الکترونیکی اوراق بهادار یک سیستم چند واسطه ای است، رقابت بین واسطه ها غالبا به اختلاف کم قیمت خرید و فروش منجر می شود و زمینه ساز قیمت های بهتری برای سرمایه گذاران خواهد شد.
5) سرعت، نقدینگی و بازدهی به مقیاس نیز در بازارهای مالی افزایش می یابد.
6) به کارگیری فناوری های جدید به طور معنی داری هزینه های نهایی و ثابت را کاهش می هد و یک کار و کسب سودمندی ایجاد می کند و با ثابت بودن سایر شرایط (محدودیت ها) ورود و خروج به صنعت تسریع و ادامه می یابد تا سود برابر هزینه فرصت گردد و صنعت زودتر به تعادل برسد.
مزایای استفاده از شبکه های الکترونیکی خرید اوراق بهادار و سرمایه گذاری اینترنتی را می توان بصورت زیر نام برد:
الف) استقلال و آزادی در دستیابی به بازارها: یک سرمایه گذار آماتور، با اتصال به اینترنت و گفتگو و تبادل نظر با سایر سرمایه گذارها در اتاقهای گفتگو به اطلاعات و تحلیلهای وسیع اقتصادی، اطلاعات قیمتی کنونی اوراق بهادار، روندهای تاریخی قیمت اوراق بهادار و تحقیق در مورد شرکتها دست می یابد. چنین امکانی می تواند از یک سرمایه گذار کاملا آماتور (اما علاقمند به سرمایه گذاری) یک سرمایه گذار قدرتمند و دانشمند بوجود آورد.
ب) حذف واسطه (شخص سوم): سرمایه گذاری اینترنتی این احساس را به سرمایه گذار می دهد که ثروت خود را کنترل کند. بعبارت دیگر برای انجام خرید و فروش سهام به فرد دیگری نیاز نیست، بعنوان مثال وقتی سرمایه گذاری می خواهد معامله مهمی، انجام می دهد با مسایلی مانند اشغال خط تلفن، نبودن کارگزار و … روبرو نیست. در سرمایه گذاری اینترنتی معاملات در هر زمان و مکانی توسط خود سرمایه گذار انجام می شود و نیاز به واسطه نیست.
ج) حذف زیانهای ناشی از حسابگری کارگزار: اغلب کارگزاران با کمیسیونها به فعالیت خود ادامه می دهند، بنابراین روشها و سیاستهایی که توسط کارگزاران به کار می رود، در ابتدا به نفع خود کارگزار، سپس موسسه کارگزاری می باشد و در نهایت منافع مشتری را حمایت می کند. کارگزاریهای اینترنتی به مشاورین مالی یک حقوق ثابت پرداخت می کنند. به این ترتیب امکان انجام معاملات غیر ضروری و تنها برای حفظ منافع کارگزار و موسسه کارگزاری از بین خواهد رفت.
د) کارمزدهای ارزان: حق کمیسیون معاملات اینترنتی بسیار کمتر از زمانی است که معاملات توسط موسسات کارگزاری سنتی انجام می شود، در روش سنتی کارگزارهایی که به هدایت مشتریان می پردازند، مبالغی را به شکل کمیسیون از آن دریافت می دارند، این مبالغ در معاملات کلان بسیار گران تمام می شود. در روش جدید (به کمک اینترنت) کارگزارها از چرخه معاملات حذف می شوند و بنابراین هزینه معاملات کاهش می یابد.
ه) اینترنت به عنوان یک شاهراه عظیم اطلاعات: اطلاعات مربوط به سهام، شرکتها و غیره که زمانی تنها توسط کارگزاری های دارای مجوز قابل دسترسی بود، هم اکنون در دسترسی هر کسی قرار دارد.
کارگزاران اینترنتی سعی در برداشتن شکاف بین سرمایه گذار و بازار دارند.
و) دامنه وسیع انتخاب شقوق سرمایه گذاری: سرمایه گذار می تواند در سهام، اوراق قرضه، صندوق سرمایه گذاری، اوراق رهنی، بیمه، اوراق مشتقه، قراردادهای آتی، اختیارات معامله و غیره از طریق یک یا چند وب سایت از خانه خود سرمایه گذاری کند، چیزی که قبل از سرمایه گذاری اینترنتی یک رویا بود.
ز) سرعت انجام معاملات: تجارت اینترنی در کنار دسترسی سریع به اطلاعات سرمایه گذاری، بسیار سریع انجام می شود. کارگزاری اینترنتی زمان انجام معاملات را از سه روز به چند دقیقه کاهش داده است.
ح) مسایل امنیتی: با وجود همه مزایای فوق، مشتریان در انجام معاملات بصورت اینترنتی تنها به خاطر دلایل امنیتی شکاک بودند. امروز، این نگرانیها با استفاده از تکنولوژی پنهان سازی 26 از بین رفته است.
هزینه های سرمایه گذاری اینترنتی
الف) اعتماد فنی: بزرگترین عیب معاملات اینترنتی ناتوانی یک شبکه در ایجاد امنیت کامل است.
کامپیوترها علی رغم پیشرفتهای تکنولوژیکی به مفهوم واقعی، کامل و عالی نیستند. مشکلات بسیاری در رابطه با کار کامپیوترها وجود دارد از جمله: ایجاد اشکال در اتصال در شبکه، ترافیک متقاضیان برای ورود به یک سایت که منجر به توقف فعالیت آن سایت می شود.
ب) سرمایه گذار تنهاست: در سرمایه گذاری اینترنتی سرمایه گذار امکان اداره وجوه خود را دارد و احساس استقلال در وی بوجود می آید که قبلاً در یدگاه سنتی وجود نداشت. اما همین امر می تواند موجبات شکست سرمایه گذار را فراهم آورد. کارگزاران ممکن است که پیشنهادی نامطلوب به فرد سرمایه گذار بدهند، اما با وجود این کارگزاران، کارشناسانی هستند که سهامی را بدون تجربه پیشنهاد نمی دهند.
ج) عدم وجود استانداردهای خدمات: تجربه سرمایه گذارها در معاملات اینترنتی بسیار متفاوت است بطوریکه می تواند از رضایت کامل تا عدم رضایت کامل در نوسان باشد.
این یک واقعیت تلخ است که کارگزاریهای اینترنتی مانند سایر کارگزاران و مشاوران مالی، مجموعه ای از استاندارد را که به کمک آن سرمایه گذارها بتوانند انتخاب درستی داشته باشند، در دسترس ندارند.
دلایل پیشرفت سرمایه گذاری اینترنتی
جلولیوگومز از گروه مشاوران گومز نشان داده است که دلایل پیشرفت معاملات اینترنتی عبارت است از: کمیسیون پایینتر موسست کارگزاری اینترنتی در مقایسه با موسسات کارگزاری تمام عیار، سهولت انجام معاملات اینترنتی.
طی سالهای 1997 و 1998 کارمزد معامله اینترنتی 70 درصد کاهش یافته است و از53 دلار برای هر معامله به 16 دلار برای هر معامله کاهش یافته است. در مقابل هزینه موسسات کارگزاری تمام عیار بین 300 تا 500 دلار برای هر معامله بوده است.
نتایج گومز به مقدار زیادی با نتایج بررسی موسسه سرمایه گذاران فردی آمریکا توافق دارد.
این موسسه دلایل سرمایه گذاری اینترنتی را در دسامبر سال 1998 در مورد اعضایی که بصورت اینترنتی سرمایه گذاری می کنند بررسی کرد. این بررسی نشان می دهد که نزدیک 50 درصد از سرمایه گذاران اینترنتی کارگزار اینترنتی خود را به خاطر هزینه کارمزد انتخاب می کنند. 23 درصد سرمایه گذاران کارگزار اینترنتی را به دلیل خدمات ارایه شده توسط کارگزار و 16 درصد به دلیل سهولت و سادگی استفاده، معامله با کارگزار اینترنتی را انتخاب می کنند.
زمینه سازی و آمادگی برای سرمایه گذاری اینترنتی
سرمایه گذاری اینترنتی که به وسیله پیشرفت تکنولوژی اینترنت و کامپیوتری میسر شده است، خرید و فروش اوراق بهادار را برای سرمایه گذاران خیلی ارزانتر و راحتتر ساخته است.
اما، نکته مهم این است که درک کنیم استفاده از سرمایه گذاری اینترنتی تنها ابزاری به منظور افزایش کارایی استراتژی کلان سرمایه گذاری است. فردی که درصدد تحقق اهداف سرمایه گذاری خود است، نوعی استراتژی سرمایه گذاری تدوین می کند که لزوماً با خرید و فروش واقعی اوراق بهادار دنبال می شود، بدون توجه به اینکه این معاملات با استفاده از کارگزار اینترنتی یا کارگزار تمام عیار صورت گیرد.
استراتژی سرمایه گذاری فرد بایستی بر پایه عواملی از قبیل اهداف فردی سرمایه گذاری، سطح تحمل ریسک و افق زمانی باشد.
هنگامیکه سرمایه گذار اینترنتی استراتژی سرمایه گذاری را تدوین کرد، با استفاده از سرمایه گذاری اینترنتی، استراتژی را راحت تر و ارزانتر از کارگزار تمام عیار. اجرا می کند. به منظور استفاده کارا و موثر از کارگزار اینترنتی، سرمایه گذار فردی باید با بعضی از جنبه های مهم سرمایه گذاری اینترنتی آشنا باشد که عبارتند از: 1) انتخاب کارگزار اینترنتی مناسب
2) تعیین تجهیزات کامپیوتری لازم به منظور انجام موثر سرمایه گذاری اینترنتی
3) آشنایی با روشها و نیازهای کارگزار اینترنتی انتخاب شده
4) یادآوری این نکته که معامله اینترنتی تنها ابزاری برای اجرای استراتژی سرمایه گذاری است.
1- Giro نوعی حساب رایج در پست بانک های دنیا جهت انتقال اعتبار بین شعب مختلف و همچنین، شامل اعمالی بر روی این حساب جهت جلوگیری از خروج پول از شبکه پست بانک و یا جابه جایی فیزیکی آن می باشد.
2- Mainfrance Computer Systems.
3- French Bank Card Association
4- Equity-Related Instruments
5- Convertible Security
6- Equity Warrants
7- Equitly Warrants
8- Subscription Rights
9- Pooled Investment Vehicle
10- Index Futures
11- Index Options
12- American Depository Reeipts
13- Hamless Warrant
14- Carrency Warrant
15- killer Warrant
16- Index-Liked Warrant
17- Naked Warrant
18- Covered Warrant
19- Debt Warrant
20- Income Warrant
21- Money-Back Warrant
22- Accumulation Unit
23- Fixed Rate Security
24- Collateral Trust Bonds
25- Subordinated Debentures
26- Equity Capital
27- Debt Capital
28- Floating Rate Notes (FRNs)
29- Floaters
30- The Repo/Reverse Market
31- Reverse Repurehase Aggrements
32- Junk Bond
33- Speculative Grade
34- Fallen Angels
35- ARPs
36- CAPs
37- SPARs
38- LIBOR
39- Reverse Floating Rate Delt
40- Derivative Instruments
41- Futures
42- Forwards
43- Options
44- Swaps
45- Short
46- Long
47- Margin
48- Stock Index Futures : نوعی پیمان آتی یا قرارداد پیش خرید یا پیش فروش است که بر مبنای عملکرد شاخص قیمت سهام بورس نیویورک یا بر مبنای شاخص قیمت 100 سهم S&P تنظیم می شود.
49- Swap
50- Forward Rate Aggrement
51- Notional
52- Option
53- Call Options
54- Put Option
55- Premium
56- Stirck Price – Exercise Price
57- In The Money
58- At The Money
59- Out of The Money
60- Straddle
61- Interest Rate Caps
62- Rate capped Swaps
63- Interest Rate Floors
64- Internet Rate Collars
65- Min – Max Swaps
66- Participating Caps
67- Caption
68- Swaption
69- Hybrid Securities
70- Interest Rate / Foreign Exchange Hybrid
71- Internet Rate / Equity Hybrid
72- Currency / Commodity Hybrid
73- بانکهایی که موقتاً دچار کمبود نقدینگی می شوند می توانند از بانکهایی که ذخیره اضافی دارند، وام بگیرند. بازاری که در آن ذخیره وام داده می شود. بازار وجوه فدرال (Federal fund market) نام دارد. نرخ بهره ای که به این وجوه تعلق می گیرد نرخ بهره وجوه فدرال نام دارد.
74- investment companies
75- open-end funds
76- closed – end funds
77- unit trust
78- muntual fund یا mutual inverstment fund
79- net asset value per share (NAV)
80- offer price
81- loan funds
82- no-lond funds
83- back end loan fund
84- 12b-1 funds
85- Securities and Echange Commission, Protecting Investors: A Hall-Century of Investment Company Regulation (New York: Commerce Clearing House, Inc., 1992), p. 432.
86- Unit trust، آن چه در این جا گفته می شود را نباید با unit trust انگلیسی اشتباه گرفت. در بریتانیا، یونیت تراست معادل mutual fund امریکایی است و صندوق سرمایه گذاری مشترک با سرمایه متغیر است. همان طور که می خوانیم، در امریکا یونیت تراست موضوع کاملاً متفاوتی است. – م.
87- trustee
88- در این مورد "صندوق های با سرمایه ثابت مدت دار" (target term closed-end funds) استثنا است، چون آنها عمر محدود دارند و در پایان آن صندوق جمع می شود.
89- prospectus
90- capital gain
91- indexed funds
92- S&P 500
93- Junk bonds
94- convertible bonds
95- mortgage-backed securities (MBS)
96- money market mutual funds
97- Treasury bills
98- commercial papers
99- balanced funds
100- The Investment Company Institute
101-
102- unit holders
103- رجوع کنید به مقاله "بازار سهام منگ ژاپن،" مجله اکونومیست The Economist، 17 اوت 1992، صفحه 71
104- Securtities Markets in Japan 1990 (Tokyo: Japan Securities Research Institute, 1990), p. 164.
105- Anthony Rowley. "A Question of Trusts," Far Eastern Economic Review (August 1991), pp. 33-35.
106- spot and future markets
107- prospectus
108- حسین عبده تبریزی و پرویز صداقت، فرهنگ واژگان مالی، تحقیقات مالی، شماره 1، 1372، ص 123
109- venture capital
110- corporate counselling
111- project counselling
112- lease financing
113- protfolio managements services
114- bill discounting services
115- Dayanand Arona, op cit., pp. 66-67.
116- Hedge
117- Stock index future
118- Fund of Funds
119- Fund Transfer
120- Home Banking
121- M-Banking
122- ATM
123- Authentication
124- Internet Banking
125- E-Mail
126- Security On-line
127- Electronic Check (E-Check)
128- Check Collection
129- Identified
130- Online
—————
————————————————————
—————
————————————————————
2