تارا فایل

بی توجهی والدین نسبت به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان


بی توجهی والدین نسبت به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان :
تعدادی از والدین در شهرها و اکثر والدین در روستا به علل مختلف از قبیل علل اقتصادی و معیشتی نسبت به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان خود نقش بی طرف ایفا می کنند و نسبت به آن بی توجهند . و این حالت در حالی است که اگر والدین در این زمینه توجه بیشتری نمایند ، قطار پیشرفت جامعه که موتور اصلی آن دانش آموزان هستند با سرعت بیشتری به حرکت خود ادامه خواهد داد و با نقایص کمتری روبرو خواهد شد .

نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی بالاخص در درس ریاضیات :
تحقیقات متعدد نشان می دهد که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان که والدین آنها افرادی آگاه و باسوادند و بهتر به راهنمایی آنها می پردازند بیشتر است . والدین با شناخت بیشتر از شیوه های صحیح تعلیم و تربیت بهتری می توانند به یاری فرزندان خود بشتابند .
راهنمایی تحصیلی به معنی انجام دادن بخشی از کارها و تکالیف دانش آموز نیست . کمک به او به این طریق باعث می شود تا او نتواند بخشی از مطالب را به خوبی بیاموزد .
نکته دیگر در این زمینه این است که عده ای فکر می کنند حفظ کردن مطالب ریاضی یا درس دیگر و یا رونویسی به تنهایی تکالیف مهمی است . در صورتی که هدف اساسی آموزش و پرورش ، ایجاد و پرورش خلاقیت و قدرت تجزیه و تحلیل در دانش آموزان است . متاسفانه یکی از مشکلات اساسی نظام آموزشی تاکید بیش از حد بر روی پرورش حافظه و حفظ کردن است .

باید به دانش آموزان کمک کرد تا مطالب درسی را خوب بفهمند و بتوانند به زبان خودشان بیان کنند . مهمترین نقشی که والدین در زمینه راهنمایی تحصیلی فرزندان خود می توانند داشته باشند ایجاد محیطی آرام و مساعد برای مطالعه و انجام تکالیف است . یادگیری در شرایطی بهتر صورت
می گیرد که در آن محیط آرام باشد و محرکهای مزاحم از جمله تلویزیون ، بازی سایر کودکان و سروصداهای دیگر کمتر باشد .

همچنین والدین می توانند به جای خرید اشیای غیر ضروری برای دانش آموزان کتابهای کمک درسی ، غیر درسی و وسایل کمک آموزشی تهیه کنند .
سرانجام والدین باید سعی کنند با دادن مسئولیتهای مختلف در حد توان دانش آموزان احساس مسئولیت پذیری و عزت نفس آنها را تقویت کنند . تا نسبت به تدریس معلم نیز احساس مسئولیت کرده ، و تکالیف خود را درست تر انجام داده وقت بیشتری را صرف یادگیری کنند .
تاثیر آموزش پیش دبستانی در پیشگیری از شکست :
در مبارزه با مسئله شکست تحصیلی ، آموزش و پرورش پیش دبستانی ، چه از لحاظ روانی و چه از لحاظ پرورشی نقش اساسی دارد . رشد جسمی و روانی کودک از آغاز تولد تا 6 سالگی ، با آهنگی سریعتر از سالها و مراحل بعد انجام می گیرد . در 3 سال اول زندگی شبکه اعصاب و مغز کودک که البته متاثر از عوامل زیست شناختی و روانی است ، به سرعت نمو می کند . شوق یادگرفتن و آموختن در این سنین جلوه ای خاص دارد . ولی شکوفایی آن وابسته به محیط خانوادگی و محیط آموزشی مدرسه است . در این سالها کودک بسیار کنجکاو است . ولی اگر به پرسشهای او پاسخهای قانع کننده ای داده نشود ، به تدریج کنجکاوی او پژمرده می شود .

آموزش و پرورش پیش از مدرسه ، تفاوتهای ناشی از محیط اجتماعی و فرهنگی را که خود زمینه شکست تحصیلی را فراهم می کند ، تخفیف می دهد .

بسیاری از بررسیها نشان می دهند که کودکانی که پیش از ورود به دبستان در کودکستان تحت تعلیم و تربیت بوده اند ، در پایه های اول دوره ابتدایی نسبت به سایرین پیشرفت تحصیلی بیشتری دارند .

عوامل خانوادگی و اجتماعی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان :
یکی دیگر از عوامل مهم در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان عوامل خانوادگی است . خانواده اولین مکانی است که کودک در آن زندگی می کند و تربیت می یابد . بسیاری از روانشناسان معتقدند که : شخصیت کودک در شش سال اول زندگی شکل می گیرد .

عمده ترین عوامل خانوادگی موثر در پیشرفت تحصیلی عبارتند از :
1- شرایط عاطفی و امنیت محیط خانواده
2- شرایط اجتماعی و اقتصادی
3- تحصیلات و سطح فرهنگ خانواده
4- تعداد اعضای خانواده
5- اشتغال کوکان
6- اشتغال مادران
7- ارتباط بین اولیا و مربیان
8- اثرات تلویزیون
9- حاکمیت ارزشهای مادی

اکنون از بین عوامل فوق به توضیح اهم آنها می پردازیم :
1- شرایط عاطفی و امنیت محیط خانواده :
خانواده اولین کانون تربیتی کودکان به حساب می آید و کودک مقدار قابل توجهی از وقت خود را در آن می گذراند بهرام زاده ( 1372 ) به فقل از شاروک ( 1967 )
می گوید : (( محیط خانوادگی بیش از بهره هوشی کودکان در موفقیت تحصیلی آنها موثر است . )) شاید بتوان گفت مهم ترین عامل موثر در شکل گیری نگرش دانش آموز نسبت به تحصیل ، خانواده است .
چنانچه نگرش خانواده ، نسبت به مدرسه ، معلمان و درس ، منفی باشد و یا بین آنچه می گویند آنچه عمل می کنند تفاوت وجود داشته باشد طبیعی است که به تدریج فرزند آنها نیز نگرش منفی به درس و تحصیل پیدا خواهد کرد . پدران و مادرانی که درس را کاری بیهوده و اتلاف وقت تلقی می کنند همین نگرش را به فرزندان خود منتقل ساخته و برای پیشرفت درس آنها هیچ گونه کوششی انجام نمی دهند .
گاهی ممکن است یک خانواده از نظر مالی و اقتصادی در حد مطلوبی باشد اما فرزندان آن خانواده به دلیل اختلاف و کشمکش های خانوادگی بین پدر ومادر و یا بین هر یک از اعضای خانه که محیط خانه را به محیط نا امن تبدیل می کنند ، دچار افت تحصیلی می شوند .
دانش آموزی که در خانواده باپدر ومادر درگیر است ، برای نشان دادن مخالفت خود با آنها ناخودآگاه سعی می کند برخلاف میل آنها رفتار کند . از این رو چون تمایل و حساسیت پدر و مادر به تحصیلی را مش شناسد ، در درس خواندن کوتاهی می کند . نوجوانان در سن بلوغ به علت تغیرات جسمی و روحی ، به مسائلی غیر از درس و مدرسه توجه می کنند . ممکن است شدیدا" به ورزش روی آورند یا بیشتر به فکر تفریح و گردش باشند . پسر نوجوانی عقیده داشت که : درس خواندن مال دخترها است . این نوع فکر می تواند اثر نامطلوب بگذارد ( معتمدی ، 1373 )
خیّر ( 1365 ) در تحقیقی تحت عنوان(( رابطه شکست تحصیلی با زمینه ها و شرایط خانوادگی )) درصدد یافتن برخی از عوامل یا ویژگی های خانوادگی گروهی از
شکست خوردگان تحصیلی بوده است . نتایج نشان می دهد که عواملی چون شغل پدر ، میزان تحصیلات والدین ، حضور یا نبود یکی از والدین در خانه ، وضعیت اقتصادی واندازه خانواده از جمله عواملی هستند که با موفقیت و یا شکست تحصیلی دانش آموزان رابطه دارند .

2- شرایط اجتماعی و اقتصادی :
درصد قابل توجهی از دانش آموزانی که به طور جدی دچار افت تحصیلی شده بعضا" ناگزیر در مدارس استثنایی مشغول به تحصیل می شوند واز (( عقب ماندگان فرهنگی )) به شمار می آیند .کودکانی متعلق به خانواده هایی هستند که از تبار اقتصادی و اجتماعی
فوق العاده ، پایین بوده تواما" با فقر اقتصادی و فرهنگی مواجه اند ، از انگیزه تحصیلی بسیار پایینی برخوردارند .
از سوی دیگر در کنار فقر فرهنگی و محرومیت های محیطی ، شرایط اقتصادی اجتماعی حاکم بر جامعه نیز در چگونگی تبلور انگیزه های رشد و پیشرفت یا افت تحصیلی دانش آموزان نقش بسزایی دارند ( افروز ، 1375 )
دانش آموزانی هستند که از نظر بهره هوشی و جسمانی هیچ گونه ناراحتی و عقب ماندگی ندارند ، اما بر اثر فقر خانوادگی ، تحمل گرسنگی و کمبود ها و نداشتن وسایل نمی توانند به طور مرتب در مدرسه حضور یابند و درس های خود را فرا گیرند ، در نتیجه دچار عقب ماندگی می شودن . در واقع فقر به سلامت و آسایش کودک لطمه می زند .
وضعیت اقتصادی تعیین کننده محل سکونت است و اگر دانش آموزان به دلیل فقر مالی نتوانند محل مناسبی داشته باشند ، برای انجام تکالیف و مطالعه دروس با مشکل روبرو خواهند بود . از یک طرف محل سکونت تعیین کننده نوع مدرسه ای است که کودک در آن درس می خواند . وقتی محل سکونت دانش آموز در یک محل فقیر باشد ، چه از نظر امکانات آموزشی و چه از لحاظ معلمان ، با کمبودهایی روبرو می شودن ، که مستقیما" بر پیشرفت تحصیلی او اثر می گذارند . فقر مالی سبب می شود که دانش آموز از غذای کافی و استراحت لازم محروم بماند و یا برای جبران کمبودهای خود و خانواده ساعاتی از روز را به کار مشغول شود در نتیجه فرصت کافی برای انجام تکالیف ریاضی و تمرین بیشتر نداشته باشد .
همچنین سطح آرزوهای دانش آموزان خانواده ثروتمند و مرفه متفاوت از خانواده های فقیر و کم درآمد است و همین تفاوتهای کمی و کیفی ، بالا بودن شکست های تحصیلی در طبقات اجتماعی کم درآمد را به رغم وجود سطح توانایی های برابر ، توجیه می کند ( لوگال ، ترجمه شجاع ، 1374 )
علت افت تحصیلی و یا ترک تحصیلی در کشورهای مختلف متفاذوت است . طبق گزارش گروه مشاوران یونسکو ( 1369 ، ترجمه مشایخ ) در هندوستان دانش آموزان بیشتر به علت کمبود لباس و عدم امکانات و شهریه ، ترک تحصیل می کنند . همچنین آمار نشان می دهد که 30 درصد ترک تحصیل کنند گان زن بر اثر عدم علاقه والدین به تحصیل بوده است . در فیلیپین خانواده های متعددی وجود دارند که اغلب هزینه ناچیز تحصیل کودکان برای آنها مبلغ مهمی تلقی می شود .
در بعضی خانواده ها دختران باید در خانه بمانند و به کار کمک کنند و یا از بچه های کوچک نگهداری کنند . در پاکستان 60 درصد از ترک تحصیل کنندگان فقر را عامل آن ذکر کرده اند .

3- تحصیلات و سطح فرهنگ خانواده :
سطح تحصیلات و فرهنگ خانواده همانند سایر عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی به اشکال مختلف در پیشرفت تحصیلی و یا افت تحصیلی تاثیر می گذارد .
1-3- پایین بودن سطح تحصیلات و فرهنگ خانواده در درجه اول سبب می شود که خانواده نتواند کمکهای درسی لازم را به دانش آموز ارائه دهد .
2-3- پایین بودن سطح تحصیلات خانواده سبب می شود که والدین در خانه از روزنامه، مجلات و دیگر رسانه ها کمتر استفاده کنندودانش آموزان از این لحاظ محروم باشند .
3-3- به دلیل فقر فکری نمی توانند نگرشهای لازم را به فرزندان خود برای ادامه تحصیلات بدهند .
4-3- والدین کم سواد و بی سواد معمولا" کمتر به مساله پیشرفت تحصیلی فرزندان خود فکر می کنند .
5-3- از روابط و همکاری نزدیک با اولیای مدرسه آگاهی کافی ندارند و کمتر به مدرسه می روند و کمتر جویای وضعیت درس فرزندان خود می شوند .
نکته قابل ذکر در این زمینه این است که گر چه نظارت و کمک غیر مستقیم والدین در امور مربوط به درس و تحصیل فرزندان در پیشرفت و موفقیت دانش آموزان بسیار موثر است ، اما این کمک اگر به طور مستقیم باشد ، یعنی والدین تکالیف فرزندان را به جای آنها انجام دهند ، نه تنها عامل موفقیت نبوده بلکه باعث افت و شکست آنها نیز خواهد شد .

4- تعداد اعضای خانواده :
امروز در کلیه جوامع بشری افزایش جمعیت یکی از مشکلات اساسی می باشد و ازدیاد روز افزون آن جامعه را تهدید می کند . و در نتیجه توجه اصلی پژوهشگران و
صاحب نظران علوم تربیتی و اجتماعی را به خود جلب کرده است .
ازدیاد بی رویه جمعیت خانواده ها باعث می شود که کودکان به خوبی رشد نکنند و تربیت درستی بروی آنها انجام نگیرد .
جنوبی ( 1976 ) : خانواده هایی که تعدادشان زیاد است ، به مراتب ، احتمال به انحراف کشیدن کودکانشان بیشتر است .
نیکو کار ( 1372 ) (( گچساران )) : معدل درسی دانش آموزانی که در خانواده هایی سه تا چهار نفری و یا کمتر زندگی می کنند به مراتب بیشتر از دانش آموزانی است که در خانواده های بیش از پنج نفر زندگی می کنند .
بهرام زاده ( 1372 ) : میزان بهره هوشی در میان خانواده های کم جمعیت به مراتب بیش از بهره هوشی دیگران ( پرجمعیت ) است .

5- اشتغال کودکان :
یکی از عوامل خانوادگی که همواره منشا انحراف توجه کودک از تحصیل می گردد جابجایی وظایف (( والدین و فرزندی )) است . از جمله این جابجایی ها که ارتباط قابل توجهی با افت تحصیلی دارد اشتغال کودکان و نوجوانان است . به این ترتیب که کودکان در سنی به کار و اشتغال می پردازند که معمولا" از آنها انتظار می رود در آن مقطع بیشتر به نقش های مورد انتظار از جمله تحصیل بپردازند .
عدم تامین نیازهای مالی خانواده و نیاز به نیروی کار کودک از دلایل عمده اشتغال کودکان در سنین پایین است .
اشتغال دانش آموزان باعث تقلیل انرژی جسمی و روانی آنان شده ، آمادگی جسمی و ذهنی شان را برای یادگیری دروس کاهش می هد . مساله اشتغال کودکان و نقش آن در افت تحصیلی ( خصوصا" در درس ریاضیات ) در خانواده های طبقه پایین اجتماعی – اقتصادی از اهمیت خاصی برخوردار است . ( لیامی و همکاران ، 1373 )

6- ارتباط بین اولیا ومربیان :
از جمله عوامل مهم دیگر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود رابطه هماهنگی بین اولیا و معلمان و مربیان مدرسه است . هر میزان که پدران و مادران نسبت به مسئولیتهای خود و نقش های خود در مقابل یکدیگر کودکان ، اولیا ، معلمان ، مربیان و مدیران مدارس نیز نسبت به نقش ها و مسولیتهای خود در مقابل همدیگر ، آگاهی بیشتری داشته باشند در کار خود عملا" موفق تر خواهند بود . به طور کلی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان قبل از هر چیز مستلزم برخورداری آنان از یک فضای متعادل و هماهنگ در خانه و مدرسه است .
وظایف خانه و مدرسه نسبت به رشد و تربیت دانش آموزان متقابل و مکمل است . از یک طرف خانواده باید نیازها و ضرورتهای محیط مدرسه را به خوبی درک کند و کمک و همراه مدرسه باشد . و از سرف دیگر مدرسه باید دعوت های مستمر از والدین و ارتباط دایم با آنان ، امکانات مدرسه و مهمتر از آن خود خانواده ها را برای ارائه آموزشهای لازم به آنان بسیج کند . تحقیقات نشان می دهد که اگر خانواده در گیر و علاقه مند به مسائل تحصیلی فرزندان خود گردد ، کودکان نیز با ذوق و شوق بیشتری تحصیل خواهند کرد . ( بیابان گرد 1376 )

عوامل آموزشگاهی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان :
مهمترین عوامل آموزشگاهی که بر پیشرفت تحصیلی مخصوصا" در درس ریاضیات موثرند ، عبارتنداز :
1- روابط معلم و دانش آموز
2- مهارت معلمان
3- شرایط آموزشی و امتحانات مطلوب تحصیلی
4- ارزشیابی
5- کتابهای درسی و مواد آموزشگاهی
6- ناهماهنگی برنامه و روشها و روشهای آموزشی
7- آماده کردن درس و نمره دادن
8- تقویم و ساعت آموزشی
9- فضای کلاس و تسهیلات مدرسه
10 – انتظارات مدرسه از دانش آموزان
11- تعویض مکرر معلمان
12- دوری مدرسه (( فاصله خانه تا مدریه ))

1- روابط معلم و دانش آموز :
آموزش بدون ایجاد رابطه معنایی نخواهد داشت . اولین هدف معلم باید برقرار کردن رابطه ای دوستانه و حمایت کننده با دانش آموزان باشد . باید به یاد داشت که هر گونه برخورد با دانش آموزان در تقویت یا تضعیف تصور آنه نسبت به معلم موثر است . بنابراین تلاش برای رابطه مثبت با دانش آموز باید همه اوقات معلم و دانش آموزان را در بر بگیرد .

اجتناب از تنبیه شدید مکرر :
معلمانی که مایلند رابطه خوبی با دانش آموزان داشته باشند برای آموزش رفتار مناسب نباید بر تنبیه متکی باشند . اغلب تنبیه ها با هدفی فراتر از خجالت دادن و ناراحت کردن دانش آموزان در نظر گرفته می شوند . برخی از معلمان که خود مایل به تنبیه دانش آموزان نیستند . از والدین کودک کی خواهند تا آنها را به دلیل رفتار نامناسب در مدرسه ، تنبیه کنند که در نتیجه رابطه معلم و والدین با دانش آموز دچار اغتشاش می شود .
به جای اینکه از والدین بخواهیم تا آنها را تنبیه کنند بهتر است کاری کنیم تا والدین با امر آموزش فرزند خود درگیر شوند .
دوری کامل از راهبردهای تنبیه شاید دشوار باشد . معلمان باید چگونگی استفاده از روش های انضباطی و تنبیه های خفیف را بیاموزند . در واقع تنبیه باید بیشتر از آن که واقعی باشد ، نمادی باشد . یکی از راههای تنبیه خفیف استفاده از روش محروم کردن است .
به طور مثال وقتی دانش آموزی بامدادش به پشت شاگرد دیگر را که در جلو او نشسته است می زند ، معلم می تواند آرام به او نزدیک شود و مدادش را بگیرد و به او بگوید((می توانی مدادت را در آخر وقت کلاس از من بگیری ))

1-1- اجتناب از شوخی :
منظور این است که نباید با دانش آموزان بدرفتار از عبارات تمسخر آمیز استفاده کرد .

2-1- پرهیز از پیش داوریهای غیر منصفانه :
اولین گام برای پرهیز از اینگونهموارد آن است که معلم باید صادقانه به آنچه باور دارد اعتراف کند ، زیرا اگر آنها را انکار کند نمی تواند دانش آموزان خود را از عواقب ناخوشایند آن دور دارد . پس از آن معلم باید تلاش کند تا بین دانش آموزان خود تفاوت نگذارد . روابط خصوصی معلم با برخی از دانش آموزان بسیار زیان بار است . زیرا دیگر دانش آموزان را نوعی تبعیض می شمارند .
معلمی که به ریاضی علاقه مند است با دانش آموزان علاقمند به ریاضی ، بیشتر رابطه برقرار می کند . حال آنکه معلم مسئولیت حرفه ای دارد و باید با همه شاگردان رابطه داشته باشد .

3-1- ثبات داشتن و بخشنده بودن :
دانش آموزان معلمی می خواهند که رفتارشان پایدار و قابل پیش بینی باشد . معلمی که یک روز رفتاری دوستانه و روز دیگر رفتاری غیر دوستانه دارد ، موجب می شود که دانش آموزان از در میان گذاشتن مشکلات خود با وی تردید داشته باشند . حتی دانش آموزی که در روز قبل مشکلی در کلاس ایجاد کرده اند باید بتواند روز بعد به راحتی به سر کلاس بیایند .

4-1- اجتناب از روابط وابستگی زا :
معلمانی که به وضوح برای برقراری ارتباط مثبت با دانش آموزان خود تلاش می کنند ، باید مراقب باشند که یکی از حادترین دشواریهای وابستگی ، وابستگی بیش از حد و اندازه برخی از دانش آموزان به تایید و تمجید معلمان است .
یکی از راههایی که می توان به میزان وابستگی دانش آموزان پی برد این است که آنها موفقیتهای خود را به معلم این دانش آموزان بر این باورند که علل موفقیت شان بیرون از خودشان است . معلم از طریق ارزش دادن به دانش آموزان به خاطر عملکرد های مطلوب
می تواند آنها را در شناسایی عوامل اصلی موفقیت خود یاری کند . مثلا" دانش آموزی در جمع کسرها مهارت کسب کرده باشد ، معلم می تواند به او بگوید : (( توجه خوب دیروز تو به درس در یادگیری و حاضر جوابی امروزت موثر بوده است . ))
همچنین دانش آموزی باید بیاموزد تا شکست هایشان را به عدم تلاش و نه عدم توانایی نسبت دهند . اگر دانش آموزی در امتحان شکست خورد ، نباید شکست خود را انکار کند بلکه باید آن را بپذیرد . اما لازم است آنرا از عدم تلاش خود بداند .

2- مهارت معلمان :
بطور کلی معلمانی که در نظر دانش آموزان سخت گیرترند ، معلمانی که توانایی برقراری سریع نظم را در کلاس درس دارا هستند ، معلمانی که به طور منظم از کارهای خود ارزیابی می کنند ، و به آنچه دانش آموز یاد گرفته ، در برابر همه آنچه باید یاد می گرفت ، به درستی واقفند . و به دانش آموزانی که مطالب را در بار نخست یاد نگرفته اند ، فرصت فراگیری مجدد را می دهند ، در حرفه معلمی خود موفق ترند .

1-2- آگاهی از مهارتهای آموزشی و اصول تربیتی :
معلم باید از فنون و مهارتهای آموزشی آگاهی داشته باشند و تنها ایمان و تعهد ایمان و تعهد ، کافی نیست . معلمی که از این فنون و اصول تعلیم و تربیت و مسائل روانشناسی عمومی کودک اطلاعاتی ندارد ، ممکن است با اخلاص کامل و بانیت پاک ، ولی با یک برخورد حساب نشده و نسنجیده با شاگرد او را به سرنوشتاری تلخ دچار کند .
2-2- تسط بر درس :
این نیز از وظایف و مهارتهای معلم است . زیرا معلم نقش تعیین کننده ای در سرنوشت کودکان و شاگردان خود دارد و علاوه بر تاثیرات ایمانی و اخلاقی که بر روح و روان ایشان می گذارد ، در بالا بردن توان علمی و شکل دادن به وضعیت فکری آنان نیز بسیار موثر است .
لازمه ایفای این نقش بسیار مهم ، بالا بودن توان علمی و تسلط کامل بر درس تااولا" ، مطالب آموخته شده به شاگردان صحیح باشد و ثانیا" هیچگونه ابهامی در مسائل و مطالب آن علم برایشان باقی نماند .
اگر معلم ، به صورت عمیق بر رشته تعلیمی خود تسلط نداشته باشد شاگردان نیز عمیق نخواهند شد .معلم برای تسلط بر درس باید در راه بالا بردن توان علمی خود بکوشد . توقف در یک حد از دانش و آگاهی برای معلم نقص بزرگی است . او باید بازمان و پیشرفت علوم بر دانش خود بیفزاید .

3-2- دارا بودن طرح و برنامه درسی :
یک عامل موثر در ترغیب شاگردان به فعالیتهای درس ، طرح و برنامه درسی معلم است ; طرحی که در آن وقت کلاس تقسیم و تنظیم شده باشد ، تا به مسائل مختلف همچون پرسش از درسهای گذشته بررسی نوشته ها و تکالیف شاگردان ، ارزیابی آنان به وسیله امتحانات ناگهانی و …….. رسیدگی شود .
خوب است معلم طرح خود را برای بچه ها در اولین جلسه مطرح کند که این امر موجب اهنمیت دادن بیشتر آنان به ماده درسی خواهد شد .

4-2- ایجاد انگیزه درسی :
یک عامل موثر در بی رغبت بودن از شاگردان به درس ریاضیات انگیزه نداشتن است که معلم می تواند با معرفی درس و شناساندن جایگاه آن درس در بین علوم دیگر و تاثیر آن در زندگی ، این انگیزه و هدف را ایجاد کند . اگر شاگردان هدف از یادگیری درس مورد نظر و فایده آن را بداند و بشناسند با رغبت بیشتری آن را دنبال می کنند .
5-2- لازمه نظارت بر فعالیتهای کلاس و خارج از کلاس دانش آموزان ارتباط مستمر با آنان است . در صورتی که معلم ارتباطی احترام آمیز و صمیمی باشاگردان داشته باشد ، وی را بر امور درسی و غیر درسی خود ناظر خواهد گرفت .
علاوه بر ارتباط روحی و معنوی با شاگردان ایجاد ارتباط بین محیط درس و خانه و اجتماع به وسیله تماس با والدین آنها در نظارت بهتر و دقیقتر معلم موثر است .

3- شرایط آموزشی و امکانات مطلوب تحصیلی :
عدم امکانات و تسهیلات مطلوب آموزشی یکی دیگر از عوامل افت تحصیلی دانش آموزان است . کمبود معلمان مجرب و توانا در انتقال مطالب و موضوعهای درس به دانش آموزان ، وجود ضعف در روشهای تدریس و تکیه بر محفوظات ، تراکم جمعیت در کلاس ، فشردگی برنامه های درسی و کمک آموزشی ، دوری مدرسه از محل سکونت و دهها مسئله دیگر در مورد شرایط مطلوب آموزشی و امکانات و تسهیلات تحصیلی از عوامل قابل توجه در ایجاد و افت تحصیلی است .

4- ارزشیابی :
ارزشیابی یا امتحان به معلم این امکان را می دهد تا در حین آموزش یا بعد از پایان بخشی از کتاب دانش آموزان را ارزیابی کند متاسفانه دانش آموزان امتحان را به عنوان وسیله تهدید کننده یادگیری می دانند که منجر به اضطراب امتحان در دانش آموزان می شود . عدم توجه به پاره ای اصول ارزشیابی ، منجر به روشهای غلط ارزشیابی می شود . که اجرای این روشها ، چیزی جز افت کمی و کیفی تحصیلی به دنبال ندارد .
اغلب سوالات فرایند های عالی ذهن مانند درک و فهم ما به کار بستن ، تجزیه و تحلیل ، ترکیب و ارزشیابی را مورد سنجش قرار نمی دهند . غالب معلمان در مدارس ابتدایی تنها به پرسش های آخر فصل و یا سوالاتی را که خود مطرح می کنند بسنده می کنند که این خود باعث حفظ طوطی وار تنها قسمتهایی از کتاب توسط دانش آموز می شود .

5- کتابهای درسی و مواد آموزشی :
هر جا کمبود کتاب و مواد آموزشی وجود دارد پیشرفت تحصیلی پایین تر است . در فیلیپین وقتیتعداد کتاب درسی دوره ابتدایی از یک کتاب برای 10 دانش آموز به یک کتاب برای دو دانش آموز تغیر یافت درصد قبولی دانش آموزان از 50 به 70 درصد طی یک سال تحصیلی افزایش پیدا کرد .
در مورد مواد آموزشی امکان دسترسی دانش آموزان به کتاب ها از طریق کتابخانه مدرسه نیز مطرح است ، مطالب فولر ( 1967 ) نشان می دهد که هر چه تعداد کتاب هایی که در گوشه اتاقهای درس قرار داده می شود بیشتر باشد میزان پیشرفت دانش آموزان در خواندن بیشتر خواهد بود .

6- ناهماهنگی برنامه ها و روشهای آموزشی :
برنامه های درسی اگر با نظر کارشناسان و روانشناسان تربیتی تهیه و تنظیم شوند در مطالب به طور واضح خالی از ابهام باشد از عقب ماندگی احتمالی شاگردان جلوگیری خواهد کرد.روش های تدریس نیز باید به تفاوت های فردی وشناخت کامل دانش آموزان به کار رود .

7- آماده کردن درس و نمره دادن :
دانش آموزان معلمانی که برای آماده ساختن درس و همچنین نمره دادن تکالیف درسی و کار کلاس دانش آموزان وقت می گذرانند نسبت به معلمانی که این کار را انجام نمی دهند نتایج بهتری کسب می کنند .

8- تقویم و ساعات آموزشی :
هر چه کشوری بتواند ساعات مفید بیشتری را در مدرسه به دانش آموزان اختصاص دهد ، در صورتی که متناسب با علائق و روند رشد دانش آموزان باشد ، توفیق و موفقیت بیشتری به دست خواهد آورد . تعداد روزهای مفید سال تحصیلی بین کشورها از 120 روز تا 240 روز در نوسان است و تعداد ساعات آموزشی می تواند بین 4000 تا 1000 ساعت در نوسان باشد . ( ماشینی 1370 )
تعطیلات سالانه آموزشی در بلغارستان 8 هفته ، در گینه نو 9 هفته در فرانسه 16 هفته ، در ژاپن 17 هفته ، در اندونزی 20 هفته و در کویت حدود 18 هفته و در کشور خورمان ایران 20 هفته است . ( زارع ، 1374 ص 26 )
تکالیف درس نیز مورد اهمیت اند . دانش آموزانی که تکالیف درسی بیشتری انجام می دهند در مقایسه با بقیه موفق ترند .

۹- فضای کلاس و تسهیلات مدرسه :
دمای مناسب یکی از ضروریات یک کلاس درس است و در غیر این صورت می تواند به عنوان یک متغیر مزاحم مانع توجه دانش آموزان به معلم و درس شود . بنابراین یک کلاس درس باید از دمای مناسب در فصول سال بهره مند باشد . اگر فضای کلاس برای نشستن و راه رفتن مناسب نباشد ، همچنین اگر فضای کلاس نور کافی نداشته باشد و یا تابلوی کلاس طوری نصب شده باشد که همه به راحتی نتوانند از آن استفاده کنند منجر به افت آموزشی خواهد شد . در مورد نقش تراکم کلاس ( تعداد دانش آموزان کلاس ) مطالعات نشان می هدهد که در کلاس های کم تراکم ، موفقیت دانش آموزان بیشتر نیست ، مگر آنکه کلاس کمتر از 15 نفر باشد که در این صورت امکان آموزش انفرادی فراهم می شود . همچنین می توان اظهار داشت که میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در کشورهای صنعتی در کلاس های بیشتر از 45 نفر و در کشورهای در حال توسعه در کلاس های بیش از 55 نفر کاهش می یابد . جالب توجه است که در مقایسه تطبیقی انجام شده بین دانش آموزان پایه ینجم 15 کشور ، کره با تراکم 60 نفر در کلاس و ژاپن با 42 دانش آموز در کلاس ، رتبه اول را به دست آورده اند . بنابراین آنچه در پیشرفت دانش آموزان نقش مهمی ایفا می کند ، تراکم کلاس نیست بلکه چیزی است که در کلاس اتفاق می افتد . در مورد کلاس های با تراکم بیش از 60 دانش آموز هیچ مطالعه ای در دسترس نیست و به نظر می رسد که عدد 60 را بتوان به عنوان تراکم حداکثر به حساب آورد ، مشروط برآنکه اتاق درس به اندازه کافی باشد و معلم قبلا" با شیوه تدریس در این گونه شرایط آشنا شده باشد . ( ماشینی ، 1370 )

10 – انتظارات مدرسه از دانش آموزان :
بخشی از شکستهای تحصیلی درس ریاضیات و دروی دیگر به ناسازگاری کودکان با توقعات و انتظارات مدرسه ارتباط دارد . در شکستهایی هم که شخصیت دانش آموز منشا اصلی نیست ، نقش علت معین را به خود می گیرد . به بیان دیگر انتظارات مدرسه تاکنون نتوانسته است با برخی از شخصیتهای کودکان سازگار شود . سازگاری مدرسه با شخصیتهای کودکان یا نوجوانان باید از را ملاقات دانش آموز و معلم و با برداشتن گامهایی از سوی طرفین به جانب دیگر ، صورت گیرد و در این راه (( همسویی )) ابتکار عمل را در مدرسه در دست گیرد . ( لوگال ، ترجه شجاع ، 1374 ص 8 )
گاهی علت افت تحصیلی دانش آموز انتظار عدم موفقیت و پیش داوری های غلطی است که معلم از دانش آموز دارد ، معلم در اولین برخورد با دانش آموزان خود سعی می کند با پیش داوری های خود ، آینده تحصیلی آنها را پیش بینی کند .
مطالعات نشان داده است که این پیش داوریها بر میزان پیشرفت و یا شکست درسی دانش آموزان موثر است . به این صورت که اگر یک دانش آموز را که نمرات متوسطی از درس ریاضیات دارد ، به یک معلم مصرفی کنیم و به او بگوئیم تیزهوشان است و نمرات درختانی خواهد آورد ، خود این دادن نگرش در ارتباط و رابطه معلم با دانش آموز تاثیر خواهد گذاشت و باعث پیشرفت درسی وی خواهد شد . نتیجه اینکه معلمان باید از پیش داوری منفی در مورد یک فرد جدا بپرهیزند . زیرا خود این پیش داوری شاید منجر به شکست او بیانجامد . ( بیابانگرد ، 1378 ص 223 )

11- تعویض مکرر معلمان :
تعلویض مکرر معلمان در طول سال تحصیلی و ناتوانی بعضی از دانش آموزان به منظور سازگاری با روش تدریس و خصوصیات معلم ممکن است بویژه در مقاطع ابتدایی منجر به افت تحصیلی شود .
۱۲- دوری راه مدرسه :
مسافت بسیار زیاد بین خانه و مدرسه دانش آموزان و یا طولانی بودن ساعات آموزشی در طول روز باعث می شود که آنها خستگی بسیار زیاد را روزانه تجربه نمایند و این خستگی به مرور موجب بی علاقگی و دلزدگی آنها به درس و مدرسه می شود . لذا توصیه می شود که حتی الامکان نزدیکترین مدرسه برای تحصیل دانش آموزان انتخاب شود که برخی بزرگان امروزی گفته اند : نزدیکترین مدرسه بهترین مدرسه برای دانش آموز .
با توجه به اینکه از میان کلیه عوامل آموزشگاهی فوق معلم بیشترین تاثیر را در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و خصوصا" در درس ریاضیات آنها ایفا می نماید . در اینجا به ذکر ویژگیهای یک معلم خوب می پردازیم :

17


تعداد صفحات : حجم فایل:78 کیلوبایت | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود