بررسی موانع قصاص از دیدگاه امامیه و قانون
مقدمه
یکی از قوانین کیفری اسلام قصاص است که به معنای استیفای اثر جنایت تبهکار است؛ و در واقع کیفری است که متناسب با جنایت جانی بر او وارد می شود؛ و این جنایت ممکن است به نفس یا اعضای بدن انسان وارد گردد. مهم ترین هدف تشریع قصاص، ابقای زندگی و حیات بشر است. قصاص صرفاً با عمدی بودن جرم اعم از جرح یا قتل تحقق نمی یابد بلکه شرایط دیگری لازم دارد که با نبود آن ها موانعی برای قصاص ایجاد می نمایند به عبارت دیگر عمدی بودن جرح یا قتل شرط لازم است نه کافی، فلذا نبود شرایط کافی در واقع همان موانع قصاص می باشد؛ بنابراین ثبوت و اجرای کیفر قصاص منوط به وجود شرایطی است که فقدان هر یک از آن ها می تواند مانع اجرای قصاص گردد. قانون مجازات اسلامی جدید در باب موانع قصاص با پذیرش نظر مشهور فقهای امامیه در بیشتر موارد، با نوآوری ها و رویکردهای مثبتی نسبت به قانون گذشته همراه بوده است. در احکام جنون از یک سو متاثر از اندیشه های نوین سیاست جنایی بوده و از سوی دیگر ریشه در نگاه فقهی- سنتی به موضوع است. با حذف حکم قصاص افراد زیر 18 سال بدون در نظر گرفتن جنسیت مرتکب و بخش بندی افراد زیر 18 سال مانع قصاص کودکان شده است. در بحث برابری در دین با تبعیت از نظر فقهای شیعه با جزئیات بیشتری به جنایت های میان مسلمانان و غیرمسلمانان پرداخته و احکام زیادی را بیان کرده است همچنین به صورت مشخص از اقلیت های غیرمسلمان صحبت کرده است. این قانون با تعیین دقیق مصادیق مهدور الدم بر اساس منابع فقهی، موارد آن را محدود کرده است و به این ترتیب راه را برای جنایات بیشتر، بسته است. قانون مجازات اسلامی در کنار مستی، مواد مخدر و روان گردان را نیز مطرح کرده و در مورد جنایات مادون نفس نیز در این موارد تعیین تکلیف کرده است. از همه مهم تر عدم علم و آگاهی و نداشتن قصد را نیز برای عدم قصاص شرط دانسته و مطابق قول مشهور فقهای امامیه معتقد به دیه و تعزیر است. با تبعیت از نظر فقهای امامیه خواب و بیهوشی را نیز به عنوان مانع قصاص مطرح کرده و با عدم قصاص در این موارد معتقد به پرداخت دیه است.
سلب حیات انسان، بدون مجوز قانونی، در طول تاریخ، جرمی بزرگ تلقی شده و مرتکبین آن همواره با واکنش های شدید مواجه بوده اند. درنظام کیفری اسلام نیز، قتل به عنوان یکی از گناهان کبیره وحرامی بس بزرگ محسوب گردیده)کریمى جهرمی، الدّر المنضود فى احکام الحدود )تقریرات درس خارج سیدمحمدرضا گلپایگانى( ، ص 183 (، کشتن یک انسان بی گناه و محقون الدم معادل کشتن همه انسان ها شمرده است. گذشته از کیفر قصاص که دراین دنیا متوجه قاتل میشود، مرتکبین قتل در آخرت نیز با واکنش های شدیدتری مواجه خواهند شد که به عنوان نمونه میتوان به کیفرهای چون دوزخ، خلود در جهنم، خشم و غضب خداوند نفرین و لعنت الهی و عذاب و من یقتل مومناً متعمداً فجزاوه جهنم، خالداً فیها و " : عظیم اخروی اشاره نمود. دراین راستا خداوند در سوره نساء آیه 31 میفرماید هر آینه خراب شدن دنیا به " : قبح و حرمت قتل به اندازه ای است که پیامبر اکرم)ص( میفرماید " غضب الله علیه ولعنه و اعدّ عذاباً عظیما قتل نقش مخرب و تهدید کننده ای دربرهم زدن امنیت و آسایش ". صورت کامل آسانتر است برخدا از خونی که به ناحق ریخته شود جامعه بشری دارد به همین دلیل در شرایع گذشته مجازات مختلفی برای آن درنظر گرفته بودند در آئین حضرت موسی)ع( مجازات قتل عمد فقط قصاص بود و درآئین حضرت عیسی)ع( فقط دیه بود اما درشرع اسلام حکم اولیه قتل عمد قصاص میباشد و درکنار آن تراضی به دیه وعفو هم درنظر گرفته شده است.یعنی اولیای دم ابتدائاً وبالذات حق قصاص دارند اما اگر با جانی مصالحه کردند میتوانند بجای قصاص دیه بگیرند و یا این که جانی را عفو کنند. مرتکبان این اعمال یا جرایم در فقه اسلام به عنوان مهدور الدم مورد بحث قرار گرفته اند ودرقانون مجازات اسلامی ایران)ق.م.ا.( که براساس فقه شیعه تدوین شده، قتل مهدور الدم،عامل موجه جرم تلقی شده و براساس ماده 103 و 101 ق.م.ا. قتل نفس درصورتی موجب قصاص است که مقتول شرعا مستحق کشتن نباشد و طبق ماده 101 ق.م.ا.اگر شخصی کسی رابه اعتقاد قصاص یا مهدور الدم بودن بکشد و بعدا معلوم گردد مجنی ء علیه مورد قصاص یامهدورالدم نبوده،مرتکب به قصاص محکوم می شود . در دین اسلام که دین رسمی حکومت جمهوری اسلامی ایران است این نهاد با صراحت و تاکید مورد قبول قرار گرفت و این نشان میدهد که دیه از احکام امضایی اسلام است که در واقع در راستای ایجاد صلح و صفا در میان خانوادهها و قبایل عرب ). که از نظر مسائل اجتماعی در سطح بسیار پایین قرار داشتند به وجود آمد و توسط اسلام تایید شد.)ذاکری،حجت اللّه، 3813 ، ص 54 این اختلافات به حدی شدید بود که موجب بروز جنگ در میان قبایل عرب میشد و گاه تا سالیان دراز ادامه مییافت. به همین دلیل خونخواهی( واژهای مقدس و قابل احترام نزد اعراب جاهلیت بوده است. دیه اساساً برای همه اشخاص یکسان ( " ثار " میبینیم که واژه نبوده است و برحسب شان و مقام و منزلت مقتول متفاوت بوده است. با ظهور اسلام در جزیرهالعرب و گسترش نفوذ اسلام در این منطقه و مناطق اطراف مفاهیم و اعتقادات و مبانی حقوق اسلام کمکم در جوامع اطراف گسترش و رشد و اشاعه یافت و آنها یگانه راه سعادت خود را در اجرای احکام دین اسلام میدیدند.
با گذشت زمان و نفوذ اندیشههای جدید حقوقی مردم هم در راستای ایجاد یک سیستم حقوقی منظم و با ثبات سعی در ایجاد یک جامعه متشکل و مترقی در قالبهای جدید و منطبق با تحولات روزکردند و از آنجا که انسان موجودی فطرتاً اجتماعی است با تشکیل اجتماعات تلاش داشت تا این نیاز خود را برطرف سازد که مستلزم ایجاد نظم و حکومت قانون و وضع قوانین و مقررات است تا بدین وسیله قوام و ثبات جامعه حفظ شده و زمینه امنیت فردی و اجتماعی به وجود آید. برهمین اساس قوانین حاکم بر هر جامعه محدودیتهایی برای افراد خود و در برابر تجاوز و تعدی بر این محدودیتها واکنشی را در نظر گرفته است؛ بدین صورت حقوق جزا به وجود آمد. در ایران هم با توجه به سابقه وجود اسلام و اهمیت آن در نزد مردم و اجرای آن در جامعه، این امر تجلی یافت و با پیروزی انقلاب اسلامی و حاکمیت قوانین اسلامی محرز و مسلم شد. در میان احکام اسلام، احکام جزایی آن از اهمیت بسیاری برخوردار است چرا که امروزه به رقیبی برای حقوق غیر آن تبدیل شده است. دیه نیز یکی از این احکام است. نویسنده این اثر علمی تلاش فراوان دارد تا با بررسی و مطالعه سیر تاریخی و وجودی دیه درجهان و اسلام به مطالعه وضعیت این تاسیس حقوقی در حقوق جزای ایران پرداخته تا بتواند نهاد دیه را که از دیرباز در فقه جایگاه داشته است و باب مهمی را در قانون مجازات اسلامی بخود اختصاص داده است مورد بررسی و دقت قرار دهد و بتواند براساس نتایج علمی و آراء و نظریات حقوقی در تبیین و شناخت این تاسیس اسلامی موفق بوده و بتواند راهحلی برای این موضوع که بیابد و بتواند این نکته را ثابت کند که حقوق جزایی اسلام دارای ایدهها و نکات مهم در برابری و رقابت با حقوق غیرآن است .
تعریف قصاص نفس
قصاص در لغت به معنی سزای کار بد دادن است که، یکی از مجازاتهای پنج گانه در حقوق کیفری ایران میباشد. به معنای تلافی و استیفای عین جنایتی است که بر مجنی علیه وارد شده است.
که به معنای روح، عین، و خون آمده است و کلمه نفس مونث است اگر از آن اراده معنای روح را بکنی و مذکّر است اگر از آن اراده معنای شخص را بکنی)معلوف؛ المنجد فی الغه: 3135 ، ص 838 (و به قصاص در جنایت قتل عمدی قصاص النفس میگویند.
مقنن چه در قبل از انقلاب یا بعد از آن قتل را تعریف نکرده است و فقها هم در صدد تعریف کاملی از قتل نبودند.
قتل عمد ازهاق النفس المعصومه المکافیه عملاً و عدواناً یعنی خارج کردن نفسی که محترم و مورد حمایت قانون است و هم کفو و برابر در دین و حرّیت و غیره میباشد بصورت عمدی و عدوانی که بدون اذن شارع میباشد.) حلّی ؛ شرایع الاسلام ، 3508 ه.ق، ص 354 (.سلب حیات ارادی از انسانی که مورد حمایت قانون است بر خلاف عدالت بوسیله انسان دیگر را گویند.
قصاص در اصطلاح فقه
قصاص اصطلاحی فقهی و به معنای مجازات مجرم، به تناسب جرم، است. بشر در زمانهای قدیم برای مجازات مجرمان حدی قائل نبود و ارتکاب جرم ناچیزی کافی بود تا در حق مجرم، مجازات نامحدودی اعمال شود. در شرایع الهی و ادیان آسمانی، قانون قصاص وضع شد که به موجب آن مجازات مجرم متناسب با جرم انجام شده مقرر گردید.
اصل قانون قصاص موجب بازدارندگی از وقوع جرم میشود، چرا که اگر کسی بداند در مقابل هر جرمی که مرتکب شود، قصاص و مقابلهای به مثل خواهد داشت، از ارتکاب جرم دوری میکند. " ولکم فی القصاص حیره یا اولی الالباب ": به همین دلیل قرآن کریم میفرماید )ای صاحبان خرد قصاص برای شما موجب حیات و زندگی است.
قصاص در قرآن کریم
در قرآن کریم دو دسته از آیات وجود دارد که بر اصل قصاص دلالت مىکنند. دسته اوّل آیاتى است که به اصل مقابله به مثل به صورت کلّى دلالت دارند که یکى از مصادیق آن مقابله به مثل در امور کیفرى و جنایى است. این آیات عبارتاند از:
) و جزاء سیئه سیئه مثلُها… و لمن انتصر بعد ظلمه فاولئک ماعلیهم من سبیلٍ؛)شوری؛ 50 و 53 جزاى هر بدى، بدى است همانند آن … بر کسانى که پس از ستمى که بر آنها رفته باشد انتقام مىگیرند، ملامتى نیست.
و ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم به و لئن صبرتم لهو خیرٌ للصّابرین؛ )نحل؛ 338 ( اگر عقوبت مىکنید، چنان عقوبت کنید که شما را عقو بت کردهاند. و اگر صبر کنید، صابران را صبر نیکوتر است. من اعتدى علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدى علیکم؛)بقره؛ 335 (پس هر کس بر شما تعدى کند به همان اندازه تعدىاش بر او تعدّى کنید
بررسی موانع قصاص نفس در شریعت اسلام و ایران
انواع قتل
قتل بطور کلی به سه شکل متصور است: عمد، خطا محض و شبه عمد و به نظر فقها قتل عمد موجب قصاص میشود و دو نوع دیگر قتل تنها سبب میشوند که قاتل یا عاقله مالی به عنوان دیه به اولیای مقتول بپردارند.) گرجی، حدود و تعزیرات و قصاص ، 3184 ، ص 330 (.در یک دیدگاه مجرد قانونی می توان ادعا نمود که قصاص از جمله عادلانه ترین مجازاتها به شمار می رود.قوانین مربوط به قصاص موجب پایان یافتن انتقام خصوصی و در واقع دادگستری خصوصی بود که با ورود دیه به عنوان غرامت تعدیل نسبی جای خود را به تعدیل مطلق داد. در وضعیت فعلی در یک دیدگاه واقع بینانه نسبت به پدیده بزهکاری مجازات هایی هم چون قصاص دچار چالش و نقد جدی می باشند.
شرایط قصاص
3. مساوات در آزادی بدیهی است در حال حاضر و بالغو بردگی و بندگی و کنیزی در این خصوص مساوات در آزادی سالبه به انتفاع موضوع است ولی در خصوص جنگ کفر و دین و اسراء جنگی این شرط کماکان به قوت خود باقی است
3. مساوات در کفر و دین
فقهای امامیه اجماعاً معتقدند که مسلمان د برابر کافر به قصاص نمیرسد خواه کافر ذمییا غیر ذمیباشد بدلیل اینکه خداوند ذر قرآن می فرماید: ولن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا
ولی اگر مسلمان به قتل کفار عادت کرده باشد در این صورت محکوم به قصاص است. حال اگر کافری، کافر دیگر را به قتل برساند آیا میتوان او را قصاص میکرد در جواب گفته میشود بلی بدلیل روایتی که در این مورد است که حضرت علی )ع( این عمل را انجام دادهاند و ماده 103 ق.م.ا نیز بر این امر تصریح دارد.
1. فقدان رابطه پدر و فرزندی
و دلیل این مطلب اجماع علمای شیعه است و ماده 103 ق. م. ا نیز بر این امر دلالت دارد که پدر و جدّ پدری در صورت قتل فرزند و نوه خود قصاص نمیشوند ولی محکوم به پرداخت دیه و کفاره، میباشند و این حکم مخصوص پدر است و در طرف مادر جاری نمیشود.
5. عدم مهدور الدم بودن مقتول
در صورتیکه مقتول دشنام دهنده به پیامبر و ائمه معصومین باشد یا مرتد فطری باشد و یا محارب و یا به جهت ارتکاب زنا و لواط ؛ مستحق قتل باشد، قتل چنین شخصی باعث قصاص نمیشود چون جان او محترم و محفوظ نیست.) گرجی، ، 3184 ، ص
4.وجود شرایط تکلیف
یعنی قاتل عاقل و بالغ باشد در صورتیکه یکی از این شرایط نباشد قتل خطا محض محسوب میشود که قصاص ندارد و دیه هم بر عهده عاقله قاتل میباشد.
شرایط اجرای قصاص
پس از ثبوت کیفر قصاص اجرای آن منوط به رعایت شرایطی است مانند:
1. تقاضای اولیاء دم:
جواز اجرای مجازات قصاص منوط به مطالبه و در خواست اعمال کیفر از سوی اولیای دم مقتول میباشد و اولیاء دم در بحث قصاص همان ورثه مقتول هستند، مگر زن و شوهر حالا این ورثه لازم نیست که حین قتل ارث بر باشند، بلکه اگر جنینی که در رحم مادر است زنده متولد شود در زمره وراث خواهد بود.
3. اذن ولی امر:
اجرای کیفر از اختیارات حکومت بوده و از شئون حاکم سیاسی قلمداد میگردد از این رو غالب حقوق آنان اسلامی بر این باورند که اعمال مجازات به ویژه استیفاء قصاص متوقف بر اذن امام است. چون بحث دماء و نفوس، از امور مهمه است لذا تسلط همه افراد بر آن موجه نیست.
1. اذن ولی دم:
استیفاء قصاص با اذن ولی دم صورت میپذیرد.
5. پرداخت دیه مازاد بر استحقاق:
در صورتی که قائل مرد و مقتول زن باشد یا قائل متعدد و مقتول واحد باشد ولی دم مقتول برای استیفاء قصاص از مرد و قائلین متعدد باید تفاضل دیه را اول پرداخت نماید، بعد قصاص را استیفاء کند.
اکراه در قتل
صاحب جواهر: از نظر ما و موافق با نص و فتوا و حتی اجماع چنین کسی نباید اراده ظالم را اجرا کند، زیرا نمیتوان با کشتن دیگری از خود دفع ضرر نمود.
از اهل بیت )ع( روایت شده: تقیه را برای این قرار دادهاند که از خونریزی جلوگیری شود. اگر پای جان و خون کسی در میان باشد تقیه منتفی است. هرگاه شخص مکره از اجرای اراده ظالم خود داری میکند و به دست وی کشته شود، ظالم را میکشند. اما اگر اراده ظالم را اجرا کند و شخصی را بکشد خود وی به قصاص کشته میشود، و ظالم را به حبس ابد محکوم میکنند. این حکم در صورتی است که مکرَه عاقل و بالغ باشد، و الاّ خود ظالم را قصاص میکنند. )گرجی، همان،ص 311 (ولی اکراه، در مادون نفس قبول است و اکراه کننده را قصاص میکنند.
انواع موانع قصاص نفس
با تحقق قتل عمدی، حق قصاص ایجاد و قابل اجرا نخواهد بود، بلکه ایجاد حق قصاص و سپس استیفا آن منوط به وجود و تحقق شرایطی است که فقدان هر یک از آن شرایط، مانعی است. برای ایجاد حق قصاص، برخی از این موانع کلی است و در تمام جرایم عمومیت دارد مانند شرایط عامه تکلیف )عقل، بلوغ، اختیار( که با عدم اجتماع آنها اساساً مسئولیت کیفری بزهکار محقق نیست، تا او را قابل مجازات بدانیم.
عدم کفویت در دین
یکى دیگر از شرایط قصاص، تساوى در دین است، به این معنا که هیچ مسلمانى را در قبال کشتن غیر مسلمان اعم از ذمّى، مستامن و حربى قصاص نمىکنند، ولى غیر مسلمان در قبال کشتن مسلمان قصاص مىشود و نیز اگر غیر مسلمانى مرتکب قتل غیر مسلمان دیگرى بشود او نیز قصاص خواهد شد، اگر چه قاتل و مقتول پیرو یک دین نباشند.
سه قول در میان اهل سنّت در مورد این مسئله وجود دارد:
اوّل این که مومن در قبال کافر کشته نمىشود. این قول از شافعیه، حنابله و بعضى دیگر از فقهاى اهل سنّت نقل شده است. دوم این که مسلمانان در قبال قتل کافر ذمى کشته مىشود، ولى در قبال کشتن کافر غیر ذمى کشته نمىشود. این قول از ابوحنیفه و ابن ابیلیلى نقل شده است.
سوّم این که اگر مسلمان، کافر ذمّى را به صورت ناگهانى براى بردن مال او بکشد، قصاص خواهد شد. این قول به مالک و لیث نسبت داده شده است.
در میان این اقوال، نظر ابوحنیفه و ابن ابىلیلى که بر خلاف نظر فقهاى امامیه و فقهاى اهل سنّت است، اجمالاً مورد بررسى قرار می گیرد.
عدم متصف بودن قاتل به وصف ابوت مقتول
یکى دیگر از شرایط قصاص این است که مقتول فرزند قاتل نباشد؛ به عبارت دیگر، پدر را در قبال کشتن فرزند خود قصاص نم یکنند و در این حکم تفاوتى بین فرزند پسر و دختر نیست. بنابراین، اگر پدرى مرتکب قتل فرزند خود بشود، فقط ملزم به پرداخت دیه به اولیاى دیگر فرزند مىباشد، مگر این که از طرف آنها مورد عفو قرار گیرد. البته در این خصوص علاوه بر دیه، بر تعزیر او توسط حاکم نیز تاکید شده است که ظاهراً در صورت عفو اولیا نیز قابل اعمال مىباشد. این حکم مورد اتفاق فقهاى امامیّه است، ولى در میان فقهاى عامّه، ابن نافع و ابن عبدالحکم و ابنالمنذر معتقدند که پدر نیز قصاص مىشود و تفاوتى بین او و دیگران نیست. مالک نیز معتقد است، اگر نحوه علاوه بر پدر، جدّ پدرى تا هر کجا که امتداد پیدا کند مشمول این حکم هستند، امّا در مورد مادر بین فقهاى امامیه و فقهاى اهل سنّت اختلاف وجود دارد. فقهاى امامیّه به جز ابن جنید اسکافى، معتقدند که مادر در قبال قتل فرزند خود قصاص مىشود، امّا فقهاى عامّه به جز احمد بنحنبل معتقدند که تفاوتى بین پدر و مادر نیست. دلیلى که فقهاى امامیه ذکر کردهاند عمدتاً دو دلیل است: یکى عموم آیات قصاص که فقط به قتل فرزند، توسط پدر تخصیص خورده است و دیگرى اجماعى که مرحوم شیخ بر جواز قصاص مادر ادّعا نموده است.
که قبل از مرحوم شیخ بوده است، " اسکافى " البته اجماعى که ادّعا شده است ظاهراً به استناد ادلّه است، به خصوص با توجه به مخالفت لذا نمىتواند به عنوان یک دلیل مستقل مورد استناد قرار گیرد، امّا روایاتى که عموم آیات قصاص را تخصیص زده است یازده روایت است،
که همه آنها در تخصیص قتل فرزند توسط پدر ظهور دارند و از هیچ کدام از آنها نمىتوان قتل فرزند توسط مادر را نیز استفاده کرد.
تطبیق با اصول و مبانی فقهی و حقوقی
بیگمان در تمام کتب و منابع تاریخی مجازات قصاص نفس،مترتب بر قتل و متعلق به اولیای دم مقتول میباشد.این کیفر از جمله قواعدی است که در اسلام به صورت امضایی از ادیان سابق پذیرفته شده است.بنابراین در تحلیل و تشریح حق قصاص میتوان به سابقه تاریخی و رویه معمول ادیان الهی،خصوصا نظرات فقهی علمای اسلام مراجعه نمود.
آنچه مسلم است صاحبنظران،اعمال مجازات قصاص نفس را حق مسلم ولیدم قطع نظر از آنکه مالک حق اجرای قصاص و یا وارث حق قصاص و یا مالک بالذات آن باشد میدانند.در اکثر منابع فقهی این موضوع امری مسلم و غیرقابل تردید بوده و قانون حدود و – قصاص)مصوب 3183 (و قانون مجازات اسلامی)سال 3130 (بر همین اساس تدوین گردیده است
نتیجه
پس از طرح مباحث اصلی و نقد نظریات مختلف نتیجه گیری کلی و پیشنهادات بصورت اختصار عبارتند:
– در اصطلاحات آتی قانون مجازات اسلامی با ارائه تعریفی از مسلم و غیر آن تکلیف فرقی که انتساب آنها به اسلام مشخص نیست .برای محاکم روشن شود و نیز مجازات قتل کافر غیر ذمی نیز در صورتیکه دارای مجازات است در قالب مواد قانونی آورده شود.
با استفاده از ملاک ماده 133 ق.م. ا مسلمان شدن مجنی علیه تاثیری در عدم قصاص قاتل )به لحاظ مسلمان شدن( ندارد زیرا – قاتل فعل خود را علیه یک فرد غیرمسلمان مرتکب شده بوده است و شرط مماثله باید در زمان ارتکاب فعل مجرمانه وجود داشته باشد و دیگر اینکه اگر قاتل ادعا نماید مقتول کافر بوده است، اثبات امر بعهده اوست. چه این که اگر کسی در بلاد مسلمین کشته شود احکام مسلمین مانند تجهیز میت و … در بارهاش اجرا میشود.
-ملاک کفائت در دین حسب عقیده حضرت امام )ره( و آیت … خوئی تا زمان استیفا قصاص است، یعنی اگر کافری، کافر دیگر را در حال کفر به قتل برساند، سپس با اثبات قتل عمدی قبل از استیفا قصاص، مسلمان شود، قابل قصاص نیست؛ رویه قضایی ایران نیز از عقیده فقها در این خصوص تبعیت کرده است. حال آنکه از نظر حقوق عرفی بنظر میرسد، ملاک مجازات مجرم، وضعیت وی در حین ارتکاب جرم باشد.
– حضرت امام )ره( معتقدند فرزند فقط اصالتا حق قصاص از پدر خود را ندارد. لیکن اگر حق قصاص از طریق ارث به او برسد این حق را دارد. مثلا فرزند میتواند پدر را در مقابل قتل عمدی مادرش قصاص نماید، چون عدم قصاص پدر، اصالتاً و تنها در مقابل فرزند
است و استثنائی است بر اصل قصاص و لزوماً باید از توسعه شمول آن جلوگیری کرد و فقط به مقدار نص اکتفا نمود. مشهود فقها معتقدند فرزند نه اصالتاً و نه وراثتاً حق قصاص از پدر را ندارد.
– اگر مقتول، طفل ناشی از زنا باشد. برخی در تعلق دیه به این قتل تردید دارند، هر چند نظر اکثر فقها تعلق گرفتن دیه است و جایی که تعلق دیه محل تردید باشد. قصاص محتمل است که از مشکل باشد و حداقل آن این است که با وجود نظریات مخالف و اصل احتیاط درد و قاعده در قصاص را قابل اجرا ندانیم. خاصه اگر قاتل، پدر طبیعی مقتول باشد.
– در صورتیکه مرگ قاتل متعاقب فرار وی باشد اولیا دم مقتول، استحقاق دریافت دیه را خواهند داشت. چون محکوم علیه، عوض قتل را تقویت کرده و خود مباشر در اتلاف عوض بوده بنابراین ضامن بدل آن )دیه( میباشد و در این خصوص تفاوتی میان مرگ طبیعی، خودکشی و دگرکشی قاتل نیست، اما اگر مرگ متعاقب فرار نباشد، دیه و قصاص هر دو ساقط خواهد بود.
– عفو قاتل توسط مجنی علیه قبل از مرگ، بنظر برخی از فقها از جمله صاحب تکمله، اسقاط مالم یجب است و صحیح نمیباشد. اما ماده 184 ق.م. ا.سیاست کیفری جدیدی متفاوت با سیاست قبلی اتخاذ نموده که با سیر تکاملی حقوق جزا که رضایت مجنی علیه را موثر نمیداند منافات دارد بااستفاده از وحدت ملاک ماده موصوف شاید بتوان عفو قاتل توسط مجنی علیه قبل از مرگ، مدتی حیات مستقر داشته را نیز پذیرفت. البته عقیده دیگری وجود دارد که عفو مجنی علیه را وصیت تلقی و آن را تنها تا ثلث دیه بدون اذن اولیا دم نافذ میدانند.
منابع
– اردبیلی،محمد علی،) 3134 (حقوق جزای عمومی،تهران: نشر میزان،چاپ چهل و سوم.
– امام خمینى، ) 3143 (طهاره، )چاپ پنجم (. تهران:ناشر موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.1 امام -خمینى، ) 3133 (تحریر الوسیله،ج 3، )چاپ جهارم (. تهران:ناشر موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
– امامی،سید حسن،) 3131 (حقوق مدنی؛جلد اول،انتشارات اسلامیه،چاپ 33 ،تهران : انتشارات اسلامیه.
– آشوری، محمد، آئین دادرسی کیفری،جلد اول،نشر مجد،چاپ سوم، 8313
– آقایی نیا، حسین؛ ) 3138 ( جرایم علیه اشخاص )جنایات(/ تهران، نشر میزان، چاپ شانزدهم.
– پاد، ابراهیم، ) 3184 (. حقوق کیفری اختصاصی، تهران، انتشارات دانشور،
– حسینی )استاد حقوق جنایی مصر() 3185 ( "مجازات اعدام در حقوق مصر و حقوق اسلام " مجله بین المللی حقوق جزا.
فهرست مطالب
مقدمه 1
تعریف قصاص نفس 3
قصاص در اصطلاح فقه 4
قصاص در قرآن کریم 4
بررسی موانع قصاص نفس در شریعت اسلام و ایران 5
انواع قتل 5
شرایط قصاص 5
شرایط اجرای قصاص 6
اکراه در قتل 7
انواع موانع قصاص نفس 7
عدم کفویت در دین 7
عدم متصف بودن قاتل به وصف ابوت مقتول 8
تطبیق با اصول و مبانی فقهی و حقوقی 8
نتیجه 9
منابع 10
موضوع:
بررسی موانع قصاص از دیدگاه امامیه و قانون
استاد گرامی:
رشته :
دانشجو:
شماره دانشجویی:
دانشگاه
11