مقدمه:
اساس نظام آموزش و پرورش تربیت انسان شایسته و کار آمد است.لیکن برای رسیدن به چنین هدفی امروزه بحث تحول در آموزش و پرورش و چگونگی انجام آن در دستور کار تمامی دست اندرکاران تعلیم و تربیت قرار گرفته است.
لذا شایسته است که نیروهای فکری ،کار آمد و زبده طبق فرمایش مقام معظم رهبری بر اساس هویت دینی و ملی کشور مبنای تغییر در نظام آموزشی را سر لوحه کار خود قرار دهند.پس این همت و تلاش من ، تو و ماهاست که می تواند زمینه ساز این تحول و به وجود آمدن برنامه ریزی منسجم و در نهایت ارتقاء سطح کیفی آموزش و پرورش را فراهم آورد.
در جهان در هزاره سوم تحولات سریع اقتصادی، اجتماعی و فنی در حال روی دادن است. در حقیقت رشد سریع تولید دانش و اطلاعات در جهان در حال اتفاق است.
کارها مکانیزه و خودکار شدند که در این حالت نیروی کار مفهوم جدیدی پیدا می کند. وابستگی شدیدی نیز بین زندگی و فناوری علم ایجاد می شود.
همگان باید بدانند با دانسته های 20 سال پیش نمی توان زندگی موفقی داشت و باید همگام با علم حرکت کرد. و این امر لزوم بازنگری در نظام آموزشی ما را بیش از پیش برایمان مبرهن می سازد.
بیان مسئله
تدریس دردوره ابتدایی افتخار است
پیامبر عظیم الشان اسلام فرمود "العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر" یعنی دانش وعلم درکودکی مانند نقشی برسنگ است.
به عبارت دیگر آنچه درکودکی آموخته می شود نسبت به مراحل دیگر عمر ماندگارتر وپابرجاتر است.
-ونیز فرمودند "الولد سید سبع السنین و عید سبع السنین و وزیر سبع السنین" یعنی انسان درهفت سال اول، سید و آقاست و در هفت سال دوم موقع تربیت اوست واطاعت می کند ودر هفت سال سوم مانند وزیر است وباید طرف مشورت قرار بگیرد به عبارت دیگر اصل تربیت کودک قبل از نوجوانی است.
-دراواخر قرن نوزدهم میلادی (دهه 1890) دولت ژاپن تصمیم گرفت مقام وجایگاه خود را درتوسعه همه جانبه کشور افزایش دهد، به طوری که به مقام اول جهان برسد پس ازمطالعه وبررسی به این نتیجه رسیدند که کلید اصلی آن توجه به آموزش وپرورش دوره ابتدایی است، بنابراین ازهرجهت مانندمعلم ،فضا ،امکانات و…روی این دوره تحصیلی تمرکز کردند و به هدف خود نیز رسیدند.
-مرحوم دکتر حسین عظیمی اقتصاد دان، رئیس موسسه عالی آموزش وپژوهش سازمان مدیریت وبرنامه ریزی کشور تاکید می کند درایران اگرقصد توسعه همه جانبه داشته باشیم باید به دوره تحصیلی ابتدایی توجه کنیم.وی می گوید: پرورش روحیه علم گرایی، منطق گرایی واین طور مباحث درسنین 6-7 سال تا 13 سال صورت می گیرد واین نیاز به فضای آموزشی خاص ،نیاز به معلم خاص و روشهای خاص دارد. من نقش آموزش عمومی را درتوسعه کشور مسلما خیلی بالاتر از آموزش دانشگاه ها می دانم دلیل آن هم این است که کشورهای دیگر به دوره ابتدایی ومعلم ابتدایی توجه ویژه کردند، ازجمله بنده در دانشگاه آکسفورد استاد دانشگاه بودم. ولی در انگلستان به بنده اجازه نمی دادند که معلم دوران ابتدایی بشوم. آنها عنوان کردند که شمااستاد دانشگاه هستید، ولی اگر بخواهید معلم ابتدایی بشوید باید آموزشهای ویژه ای ببینید چراکه دوران ابتدایی اصلا دنیای دیگری است.
این صاحب نظر درجای دیگر می گوید ما باید مدارس پایه را تبدیل به محیط هایی کنیم که وقتی بچه واژه هایی مثل معلم، مدرسه ، کتاب وعلم را می شنود مثل این است که واژه هایی مثل گل،بهار،طراوت،زیبایی رادرکنار خودشان درست می کنندآن وقت است که پایه توسعه کشورگذاشته شده است. درغیراین صورت فارغ التحصیل شدن یعنی فارغ ازتحصیل شدن واین سیستم مدارس ماست.
درکتاب آموزش قلب ها واندیشه ها اثرکاترین لوئیس آمده است معلمان ژاپنی تمام تلاش خود را درایجاد شورونشاط دربچه به کار می برند. آنان به شدت نگران آن دسته از بچه هایی هستند که باهمه وجودخود، درفعالیت های گروهی شرکت نمی کنند.
از نظر ایشان تحرک بچه ها وجوش وخروش های مهارنشده آنها، ابزاری برای خود فرمانی ونظم پذیری ایشان است به همین سبب، هرچه بچه ها بیشتر آزاد باشند به میزان بیشتری هم برخود نظارت می کنند. بنابراین آموزگار بویژه درکلاس اول باید از خصوصیات ویژه ای برخوردار باشد زیرا که رسالتی کلیدی بردوش دارد اوباید اهل درد باشد، دردشناس ودردمند باشد، جاذبه وصفا داشته باشد. خوش صدا وخوش لحن باشد وآرامش ونرمش ازوجودش ببارد ولطف وشفقت درنهادش جاری وساری باشد.
مطالب بیان شده مختصری ازمطالب وسیع وعمیقی درموردمعلم ابتدایی است. به حق توسعه همه جانبه کشوربردوش معلمان این دوره تحصیلی است درصورتی که دانش آموزان برای این توسعه تربیت شوند.
البته نگرش موجوددرجامعه که دوره دبستان یک دوره ابتدایی یا ساده است که هرکسی می تواند معلم آن شودوکمترین مزایا ودانش ومهارت برای آن کافی است موجب شده است خلاقیت ونوآوری آن چنان که شایسته فرزندان این مرز وبوم است رشد ونمو نداشته باشد.
ما ناگزیر هستیم برای سرعت بخشیدن به پیشرفت کشور و تحقق چشم انداز 20 ساله که از طرف مقام معظم رهبری اعلام شده است، در نوع به کارگیری معلمان دوره دبستان (ابتدایی) وفضای آموزشی وبه دنبال آن سرمایه گذاری ازجهت مزایای معلمان وتجهیزات وامکانات مدارس تغییرات قابل ملاحظه ای به وجود آوریم. حساسیت دوره ابتدایی ازهردوره دیگری به لحاظ نهادینه شدن شخصیت مهمتر است. بنابراین باید دانش، مهارت ونگرش معلم دراین دوره حساس ازهمه دوره های دیگر ازجمله دانشگاه برجسته تر وفراتر بوده وقطعا برای جذب این نوع معلم باید مزایایی فراتر از معلمان واستادان دوره های دیگر اختصاص داد.
با توجه به نکات مورداشاره آیا دردوره دبستان(ابتدایی) به عنوان معلم بافرزندان مستعد کارکردن سقوط وتنزل است یا افتخار؟ البته ممکن است فردی توان وشایستگی لازم رابرای حضور دراین دوره نداشته باشد براین موضوع عیبی وارد نیست زیرا هرکسی را بهرکاری ساخته اند لیکن این محدودیت نباید سبب شود یک دوره تحصیلی به این اهمیت را موردتحقیر قرار دهیم.
متاسفانه بعضا درمطبوعات شاهد این نکته هستیم که برای مبتدی وکوچک تلقی کردن عملکرد ویا اظهار نظر یک فرد،سطح عمل او را ابتدایی درمقایسه با دانشگاه ویا دبیرستان بیان می کنند. درصورتی که بنیان زندگی وآخرت هر فرد دراین دوره به وسیله والدین ومربیان ومعلمان نهاده می شود تا اینکه براساس نتایج پژوهش های علمی حدود هشتاد درصد هوش و بیش از هفتاد درصد شخصیت وشیوه زندگی تا حدود 8 سالگی تثبیت شده وقوام پیدا می کند.
بدین جهت است که این مقایسه ناخواسته ضربه مهلکی به مربیان این دوره وشخصیت کودکان وارد می کند امیداست این نگرش غلط درجامعه اصلاح شده وتوجه لازم ازجهات مختلف گفتار،کردار وتامین امکانات به این دوره مهم تحصیلی هر چه زودتر صورت گیرد.
علل تنبلی و کم کاری دانش آموزان
1- علت جسمی : کودکان ممکن است در اثر ضعف عمومی بدن ، کم خونی ، بی اشتهایی ، بیماری های تنفسی ، لطمات مغزی ، مصرف داروهای نابجا ، کم کاری بعضی از غدد مثل تیروئید ، از لحاظ زیستی دچار اشکال باشند و نتوانند وظایف خود را انجام دهند .
2- علل روانی و عاطفی : گاهی اوقات تنبلی کودکان ریشه ی روانی یا عاطفی دارد مثل کودکی که دچار بیماری روان باشد و یا کودکی که به شدت می ترسد و یا احساس کمبود محبت می کند .
اهم عوامل عاطفی و روانی :
– اختلال شخصیت – ضعف اراده
– فشار روانی – احساس نا امنی
3- علت اجتماعی : مهمترین آنها اختلافات خانوادگی پدر و مادر ، تحمل نا مادری و یا نا پدری احساس تبعیض بین خود و دیگر اعضای خانواده ، احساس فقر ، کمبود مواد غذایی ، توقع زیاد اطرافیان ، حمایت بی جهت بعضی از افراد خانواده ، وفور وسایل بازی و رفاه زندگی ، گردش ها و مهمانی های پی در پی
4- علل ذهنی و یا عقب افتادگی تحصیلی : بعضی از دانش آموزان به علت کم هوشی و یا عقب افتادگی تحصیلی نمی توانند از عهده ی انجام تکالیف خود بر آیند . کم کم این قبیل کودکان به جمع کودکان تنبل می پیوندند .
5- علل دیگر : به غیر از عواملی که گفته شد عوامل بی شمار دیگری موجبات تنبلی و کم کاری کودکان را فراهم می کنند .
مثلاً :
– سنگینی برنامه
– عدم عاقبت اندیشی
– بی رغبتی به تحصیل
– تشویق های بی مورد
– تغییر مدرسه و معلم
– سختگیری والدین و معلمین
– مقابله با اقوام و همسالان
– پر توقعی و ناز پروردگی
– رانده شدن
افزایش اثر بخشی معلمان در فرایند تدریس
یک معلّم اثر بخش چه کسی است ؟ معلّم اثر بخش کسی است که به گونه ای متناسب ، اهدافی را که مستقیم یا غیر مستقیم با یادگیری دانش آموزان مرتبط است ، محقق می نماید .
دستور العمل هایی برای اثر بخشی معلمان :
*ایجاد فرصت برای یادگیری
در مورد ایجاد فرصت برای یادگیری باید ارزیابی های دوره ای صورت گیرد ، به ویژه در مورد آن دسته از موضوعاتی که تماماً و یا اساساً در مدرسه یاد گرفته می شود .
*تکلیف درسی
الف ) تکالیف درسی واگذار شده به دانش آموزان نه تنها باید بر مبنای ارتباط تکلیف با اهداف و مقاصد انتخاب گردد ، بلکه باید متناسب با خود دانش آموزان نیز باشد .
ب ) تکلیف شامل تکلیف خانه باید بر یک مبنای منظم و مداوم به دانش آموزان داده شود . چون تکلیف خانه باعث می شود آنچه که دانش آموزان از پیش یاد گرفته اند عمیقاً فرا گرفته و یا تمرین کنند .
ج ) دانش آموزان باید در مقابل تکلیف ، شیوه و کیفیت آن پاسخ گو باشند . در حقیقت معلّمان باید اطمینان یابند که دانش آموزان خودشان کار می کنند و از مهارت های مورد نیاز جهت انجام کیفی تکالیف مورد انتظار برخوردارند .
د ) معلّمان باید هنگام فعالیت های کلاسی بر کار دانش آموزان چه انفرادی و چه گروهی نظارت داشته باشند تا برای همدیگر مزاحمت ایجاد نکنند .
هـ ) معلّمان باید از اطلاعات بدست آمده از تکالیف دانش آموزان نه تنها برای ارزش یابی آنان بلکه بر اساس آن ، چگونگی ادامه ی کار و آموزش های اضافی را نیز به منظور رفع اشتباهات یادگیری و بدفهمی های دانش آموزان تدارک ببینند .
*محیط و فضای کلاسی
الف ) معلّمان باید کلاسهای درسی جذاب و عملی را بیافرینند . بخشی از این منظور با در اختیار گذاشتن تجهیزات و وسایل لازم و ضروری مربوط به دانش آموزان است . روشن است کلاسهایی که جذاب نبوده و از ویژگی های کارکردی بی بهره باشند اثر بخشی معلّم را آسیب پذیر میکنند . معلّمان اثر بخش با بهره گیری از نمایش رنگ ، نور ، درجه حرارت ، کلاسهای جذاب و کارکردی را می آفرینند
ب ) معلّمان باید کلاسهای درسی وظیفه مدار را بیافرینند . در این کلاسها معلّمان و دانش آموزان دارای کار و فعالیتی برای انجام دادن هستند تا به اهداف مربوطه دست یابند .
ج ) معلّمان باید کلاسهایی را ایجاد کنند که در آنها توجه و احترام متقابل میان آنها و دانش آموزان و نیز همبستگی لازم در بین دانش آموزان وجود داشته باشد .
*مشارکت دانش آموزان درروند یادگیری
الف ) دانش آموزان را باید برای تلاششان در یادگیری تشویق کرد .
ب ) معلّمان باید معیارهایی را برای موفّقیّت دانش آموزان مشخص کنند .
ج ) زمانی که دانش آموزان درجای خود به انجام تکالیف می پردازند ، معلمان باید در کلاس قدم بزنند و نحوه ی انجام تکالیف را نظارت کنند .
هـ ) استفاده معلّمان از فنونی که توجه ، دقت و مشارکت دانش آموزان را دربر داشته و به اثر بخشی آنان کمک کند .
ضرورت بکارگیری روش های نوین تدریس
آموزش خوب وسامان یافته زمانی اتفاق می افتد که معلم طرح درس وبرنامه ای دقیق داشته باشدتا کلاسی خلاق و پویا ونیز سرشار از نشاط به بار آید. معلم بایستی پیش از ورود به کلاس برنامه درسی خود را آماده کرده و بداند که هدف های رفتاری ازدرس آن روزچیست ، چه می خواهد انجام دهد و درس را چگونه می تواند ارائه کند و با چه شیوه ای ، دانش آموزان را تحرک وتمرکز بخشدو آنها را در بحث های گروهی وکار های جمعی شرکت دهد تا کلاس درس نه تنها خسته کننده نباشد، که منبع انرژی والهام بوده و فراگیر را به هدف های آموزشی مورد نظر سوق دهد.
طرح درس ، سامان بخشی تدریس و هدایت امور آموزش است لذا معلم باید بکوشد با خلاقیت وابتکار از روشی در تدریس استفاده کند که دانش آموزان، این گنجینه های اجتماع به علم آموزی هر چه بیشتر تشویق و برای جامعه آینده تربیت شوند . لذا استفاده از شیوه های نو از قبیل یادگیری از طریق همیاری (طرح معلم یار) ، شیوه نمایشنامه ای ، روش بحث گروهی و… در این راستا و ضرورت امروزین می باشد.
دوره ابتدایی از جذاب ترین دوره های تحصیلی هر انسان است ، شاید بتوان گفت هیچ کس نمی تواندروز اول مدرسه و خاطره واهمیت آنرا انکار کند و معلم کلاس اول کسی است که نام او از اذهان پاک نمی شود .امید است با عنایت به آخرین یافته های بشر درشناخت اهمیت این گروه سنی و درک نقش و اهمیت فزاینده روانشناسی رشد ویادگیری درکودکان ، سیستم آموزشی کشور ما به دوره ابتدایی بهای بیشتری داده وبداند که هرقدر در این زمینه سرمایه گزاری شود،به همان میزان نسل ونسل های بعدی مسئولانه تر وداناتر با خانواده و جامعه خود تعامل خواهند داشت . آیا این همان هدف پیش بینی شده (پیشگیری ازجرم خیزی و…) برای قوه قضاییه درقانون اساسی کشورمان نیست وآیا بهتر نیست این قوه وزین بخشی از بودجه خود را بامشارکت آموزش وپرورش دراین بخش سرمایه گزاری- آنهم پربازده و پرسود – نماید؟
همکاران عزیز شاغل در مقطع ابتدایی نیک می دانند که با استفاده از روش های جدید و تلاش مضاعف می توانند هم در خدمت اهداف پیش بینی شده در سیستم آموزشی بوده و هم از شادابی در محیط کارخود لذت ببرند.دیگر زمان آن گذشته است که همانند روش های سنتی ،معلم تنها سخنران کلاس ( روش معلم محور )باشد ودانش آموزتنها گوش داده و مسائل وموارد خواسته شده در کتاب را حل کند،بلکه می توان با شرکت دادن فراگیران در بحث و استفاده از شیوه کار گروهی ، بر فرایند یاددهی -یادگیری در کلاس موجب اثرمتقابل و مضاعف گذاشته وباعث آشکارسازی توانایی ونبوغ وتبلور استعداد های دانش آموزان گردید.پس معلم باید روش های گوناگون تدریس را بکار گرفته و در هر موقعیتی از روش مناسب آن استفاده کند.
از روش های جدید تدریس می توان به یادگیری از طریق همیاری،شیوه نمایشنامه ای وبحث گروهی در مقطع ابتدایی اشاره کرد.
روش همیاری: در این روش معلم به دانش آموزان فرصت می دهد تا به صورت گروهی وهمیاری مطلبی را یاد بگیرند،در هر گروه تعدادی دانش آموز نا همگن قرار می گیرندو فعالیت می کنند.همبستگی و مسئولیت فردی، مشارکت در بحث و دو طرفه بودن پردازش بین شاگرد و معلم، کلاس را از یکنواختی خارج می کند. در این روش فعالیت ذهنی دانش آموزان سبب می شود که بتوانند در موقعیت های گوناگون ،ارتباطات و تقسیم کار موفق باشند.گروه های ناهمگن که توانایی ها ،استعداد های مختلف و نیز اطلاعات ناهمسان دارند،شکل می گیردو این تفاوت های فردی باعث کار آمدی هر چه بیشترگروه ودر نتیجه یادگیری می شود. در ابتدا معلم در باره ی اهداف درس و انتظاراتی که از دانش آموزان دارد ، با آنان صحبت می کندوسپس به آنان زمان لازم داده می شودکه روی مطالب ویا فعالیت هایی که در اختیار آنها گذاشته می شود کار کنند و بالاخره نتیجه کار گروه ها توسط خود آنان به نمایش گذاشته می شود و در آخر معلم به ارزشیابی کار آنها می پردازد و نیز ممکن است که از گروه ها در این زمینه کمک گرفت یعنی خود گروه ها به ارزشیابی کار خود بپردازند.
بطور مثال دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شکل مستطیل را می شناسند وبا تعریف محیط نیز آشنا شده اند ومحیط چند ضلعی ها را محاسبه کرده اند.معلم با رسم شکل مستطیل روی تخته از گروه ها می خواهد که بگویند محیط آن چند می شود؟ گروه ها به تفکر و مشورت می پردازندو بعد از زمان منطقی چنین پاسخ می دهند،رسول ؛ نماینده گروه اول می گوید:اندازه طول چهار ضلع را با هم جمع می کنیم نماینده گروه دوم؛ محمد رفیع، اینگونه توضیح می دهدکه چون در مستطیل ضلع های روبرو با هم برابرند پس یک طول و یک عرض را با هم جمع و جواب را در دو ضرب می کنیم . پس اینگونه با مشارکت دانش آموزان از اندازه گیری محیط به صورت ابتدایی جمع اضلاع ، به فرمول آن که هدف درس بودرسیده و دانش آموزان با تفکر و مشورت راه ساده تر را پیدا کردند.
روش بحث گروهی: مثلا معلم از دانش آموزان می خواهد در مورد تصویر های تمرین مورد نظر(شناخت مفهوم مصرف واسراف) بحث کنند بعد از زمان معین نیلوفر در مورد تصویر اول می گوید:شیر آب را محکم می بندیم . ثمین بستن شیر آب را هنگام مسواک کردن پیشنهاد می دهد و فاطمه در مورد تصویر سوم به خاموش کردن لامپ های اضافی اشاره می کند.در پاسخ سوال معلم از نتیجه ی بحث ،هر یک با زبانی اسراف را نکوهش می کنند و فاطمه با زیرکی به آیه شریفه (کلوا واشربوا ولا تسرفوا)استناد می کند و اینگونه بحث به اسراف نکردن ومصرف صحیح که هدف درس بود ، ختم می شود.
شیوه ی نمایش نامه ای: این شیوه نیز در مقطع ابتدایی بسیار مفید و موثر می باشد.در این روش دو یا چند دانش آموز مطلبی را به نمایش در می آورند بدون اینکه نیازی به مهارت بازیگری باشد.از امتیازات این روش اینست که دانش آموزان با نمایش وبازیگران ارتباط عاطفی برقرار می کنند.دقت و تمرکز حواس به حداکثر می رسدو یادگیری بهتر صورت می گیرد.ضمن اینکه این روش برای تقویت اعتماد به نفس و مقابله با کمرویی بسیار مفید است. حسن دیگر این روش آن است که موجب شادی وانبساط خاطرورغبت افزایی می شود.
به طور مثال دانش آموزان در درس "بخوانیم" می خواهند با اختراع تلفن و فواید آن آشنا شوند ،سارا با اجرای نمایش در کلاس نشان می دهد که استفاده ی بیجا ازتلفن و اشغال نگهداشتن آن چه اتفاقاتی را ممکن است به بار آورد.سارا می خواهد به اورژانس زنگ بزندولی تلفن آنجا توسط یک فرد بیکارو بی فکراشغال است و…بعد از اجرای نمایش هر یک از دانش آموزان جمله ای می گویند:تلفن را اشغال نکنیم،برای کار های مهم از آن استفاده کنیم و… .
آری معلم با روش های تدریس نوین درس را با زندگی عجین می سازد وهمزمان نیل به غایت درس و اهداف موردنظر در تعلیم وتربیت سهل و میسر می گردد .
منابع :
1- آقازاده محرم .راهنمای روش های نوین تدریس بر پایه پژوهش های مغز محوری.
2- شعبانی .حسن .مهارت های آموزشی وپرورشی انتشارات سمت .
3- دکتر ذوالفقاری .حسن .راهنمای تدریس کد 51 ناشر ک اداره کل چاپ وتوزیع کتاب های درسی سال 1381 .
4- یادگیری از طریق همیاری ، ترجمه و تالیف : خیریه بیگم حاﺋﺮزاده و همکاران
5-افزایش اثر بخشی معلمان در فرایند تدریس _ ترجمه : دکتر محمد امینی
"-6مطالعات آموزش ابتدائی" (برنامه درسی پیش از دبستان)) مترجم :انجلا انینگ، جواد سلیمانپور (
1