عنوان :
نقش آموزش و پرورش و معلم در کنترل یا کاهش آسیب های اجتماعی دانش آموزان
فهرست مطالب
چکیده 8
مقدمه 9
بیان مسئله 10
1- اعتیاد به سیگار 10
2-اعتیاد به مواد مخدر به ویژه مخدرهای صنعتی 11
3-مصرف مشروبات الکلی 11
4-پیامدهای منفی ازدواج زودهنگام دختران شاغل به تحصیل در آموزشگاه های عادی روزانه 11
5- مخاطرات مربوط به فضای سایبری و مجازی و شبکه اینترنت 12
6- خشونت، پرخاشگری و نزاع 13
7-ظهور عرفان های کاذب و فرقه های نوپدید دینی و انحرافی 13
8-اقدام به خودکشی 14
چه باید کردها و راه کارها 14
نقش آموزش وپرورش در بخش پیش گیری از آسیب های اجتماعی 18
نقش تربیتی مدرسه 19
دهه 80 نقطه انفجار آسیب های اجتماعی 20
راههای پیشگیری از آسیب های اجتماعی در مدارس 21
پیشنهادات (راههای ا رتقای مها رتهای اجتماعی دانش آموزان ) 21
ریشه مشکلات را باید در خانواده جست وجو کرد 22
اولویت مشاوربرای متوسطه دوم 23
اجرای طرح توانمندسازی روانی، اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان 23
طرح مشاوره همتایان متوسطه اول، رابطان هسته های مشاوره ابتدایی 23
ارایه خدمات تخصصی روان شناختی و مشاوره ای 24
طرح آمایش مشکلات و آسیب شناسی روانی- اجتماعی دانش آموزان 24
سونامی خودکشی دانش آموزان 25
اتفاقات ریشه دار آسیب های اجتماعی 25
ناکارآمدی نظام تربیتی 25
چالشی برای نظام مشاوره ای 26
تلنگر ایام تعطیلات و توقف خودکشی ها 26
اهمیت آموزش های پیشگیری از اعتیاد دانش آموزان در مدارس 27
طرح همکاری خانه و مدرسه با هدف ارتقای مهارت های ارتباطی 28
نتیجه گیری 29
منابع و ماخذ 31
چکیده
نهاد آموزش و پرورش در کنار چهار نهاد دیگر (دین، خانواده، اقتصاد و سیاست) پنج نهاد اصلی و عمده در هر جامعه ای محسوب می شوند. در این میان نهاد آموزش و پرورش رسالت خطیر انتقال فرهنگ، معارف و دانش ها و نیز ارزش های دینی و اخلاقی و معنوی و نیز آموزش مهارتهای زندگی اجتماعی را به نسل ها ی مختلف را در یک فرایند بلند مدت بر عهده دارد. در طی این فرایند این نهاد ممکن است با چالش های درونی و بیرونی متعددی مواجه شود. یکی از این چالش ها، آسیب های اجتماعی است. طرح مساله آسیب های اجتماعی و ضرورت پیشگیری از آن امری اجتناب ناپذیر، عقلانی، منطقی و آیند نگرانه است و مجموعه فرهنگیان اعم از کارشناسان، معلمان، مشاوران و مربیان و… نمی توانند نسبت به این موضوع بی تفاوت باشند. لذا ضرورت فراوانی وجود دارد که به امر آسیب های اجتماعی و پیشگیری از آن با نگاهی علمی، پژوهشی، دلسوزانه پرداخته شود. مطالعه آسیب های اجتماعی اعم ازنابهنجاریها وانحرافات اجتماعی یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث جا معه شناسی است. اگر چه مساله نابهنجاری ا مری نسبی است وا ز جا معه ای به جا معه دیگر متفاوت است. اما آنچه که در این مبحث مطرح می باشد این است که چه عوا ملی آسیب های اجتماعی را کاهش یا افزایش می دهد و به بیانی دیگر چگونه می توان آسیب های اجتماعی را در بین دانش آموزان کنترل نمود؟
باید بپذیریم آموزش وپرورش به عنوان اصلی ترین نهاد اجتماعی بیشترین تاثیر تربیتی را بر روی یکایک افراد جامعه دارد به شرطی که به موقع و به جا، بتواند کارکرد جامعه پذیری و در کنار آن پیش گیری از آسیب های اجتماعی را فاقد هیچ وقفه و خللی به شکلی مطلوب و مناسب به انجام رساند.
در مقاله حاضر قصد داریم نقش آموزش و پرورش و معلم در کنترل یا کاهش آسیب های اجتماعی دانش آموزان بپردازیم. و به ارائه راهکار ها و راه حل های مورد نیاز در رفع آسیب ها بپردازیم.
کلیدواژه :
آموزش و پرورش ، معلم ، آسیب های اجتماعی ، دانش آموزان
مقدمه
در عصر ما (دنیای جدید و مدرن) آسیب ها و انحرافات اجتماعی و به تبع آن دغدغه های انسان ها نیز تغییر یافته است. روزگاری در میان جوامع گذشته برخی پدیده های اجتماعی نظیر خودکشی، اعتیاد و … یا چندان مساله اجتماعی و وضعیت حادی تلقی نمی شدند و یا انحرافاتی نظیر جرایم سایبری و رایانه ای، هرزه نگاری و… وجود نداشت. دنیای جدید و مدرن علی رغم همه مواهب و امکانات و برخورداری ها، دارای کژی و آسیب های فراوانی است که ذهن دست اندرکاران تعلیم و تربیت و آسیب شناسان اجتماعی را (به طور اخص) و ذهن اولیا و خانواده ها را (به طور اعم) به خود مشغول کرده است. تا زمانی که ابعاد و جنبه های مختلف یک آسیب اجتماعی را به خوبی نشناسیم و مطالعات تجربی و نظری آن را ندانیم، برخورد و واکنش مناسب نسبت به آن دشوار خواهد بود. در یک تعریف مقدماتی می توان آسیب اجتماعی را این گونه تعریف کرد: "به هر نوع عمل فردی و یا جمعی اطلاق می شود که در چارچوب اصول اخلاقی و قواعد عام عملِ جمعیِ جامعه محلِ فعالیتِ کنشگر، قرار نمی گیرد لذا با منع قانونی و قبح اخلاقی و اجتماعی مواجه می گردد." (عبدالهی،18:1390)
آسیب های اجتماعی به مفهوم رفتا ری است که به طریقی با ا نتظا رهای مشترک اعضای یک جا معه سا زگا ری ندا رد وبیشتر افرا د آن را ناپسند ونادرست می دانند در واقع هر جامعه از اعضای خود انتظا ر دا رد از ارزشها وهنجا رها تبعیت کنند ا ما هموا ره عده ای راههای پیشگیری از آسیب های اجتماعی در مدارسپیدا می شوند که پا ره ای ا ز این ا رزشها وهنجا رها را رعایت نمی کنند ،جا معه افرادی که هماهنگ و همساز با ا رزشها وهنجا رها باشند سا زگار یا همنوا واشخاصی را که بر خلاف آنها رفتا ر می کنند نا سا زگار یا نا همنوا می خواند ا ز میان افراد نابهنجار کسی که رفتار نابهنجا رش زودگذر نباشد ودیر گاهی دوام آورد،کجرو یا منحرف نامیده می شود ورفتار او را انحراف اجتماعی یا آسیب اجتماعی می خوانند. جا معه شناسی و جرم شناسی متوجه آن دسته از نقض هنجا رهاست که توسط عده ی زیادی از مردم گناه تلقی می گردد از این رو انحراف یا آسیب اجتماعی به رفتا رهایی اتلاق می گردد که هنجا رهای اجتماعی را نقض کرده و در نتیجه از نظر تعداد بسیا ری از مردم قابل نکوهش است.
گسترش روز افزون آسیب های اجتماعی (ترک تحصیل ،فرار از مدرسه ،اعتیاد،سرقت،تشکیل گروههای معا رض و وندالیسم و…)به ویزه در سال های اخیر در بین دانش آموزان وهمچنین شیوع مفسده های آشکار وپنهان ،افزایش قابل توجه بزهکا ری ها وکزروی های اجتماعی و آلودگی به مواد مخدر ،به ویزه در میان جوانان و نوجوانان جا معه مستلزم تعمق و چا ره اندیشی اساسی است.
بیان مسئله
در مورد آسیب ها و انحرافات اجتماعی نباید نگاه تک بعدی و تک علتی داشت. چرا که یک پدیده اجتماعی معلول چندین علت و عوامل متعدد است گرچه ممکن است سهم و نقش یک علت بیشتر از بقه علل باشد. به نظر می رسد با توجه به شرایط امروزین جامعه ما مهم ترین مخاطرات و آسیب های اجتماعی جدی که دانش آموزان و نسل نوجوان و جوان ما را تهدید می کنند عبارتند از :
مهم ترین آسیب های اجتماعی موجدِ چالش در مدارس
اعتیاد به سیگار؛
اعتیاد به مواد مخدر به ویژه مخدرهای صنعتی؛
مصرف مشروبات الکلی؛
پیامدهای منفی ازدواج زودهنگام دختران شاغل به تحصیل در آموزشگاه های عادی روزانه؛
مخاطرات مربوط به فضای سایبری و مجازی و شبکه اینترنت؛
خشونت، پرخاشگری و نزاع؛
مخاطرات مربوط به بروز و ظهور فرقه های انحرافی دینی و عرفان های کاذب؛
اقدام به خودکشی.
در ادامه به بررسی این آسب ها و علل و عوامل موثر بر آن ها می پردازیم:
1- اعتیاد به سیگار
با توجه به دسترسی آسان و ارزان قیمت و عدم محدودیت قانونی و اخلاقی در تهیه و خرید سیگار که می تواند زمینه را برای گرایش دانش آموزان (خاصه متوسطه دوم) به آن فراهم کند، از نظر ما مهم ترین عوامل گرایش این گروه به سیگار عبارتند از: 1- انگیزه های کاذب و انحرافی نظیر: خودنمایی، شخصیت یابی، مورد توجه قرار گرفتن و جلب توجه کردن، 2- رهایی از مشکلات (روحی و روانی)، 3- عدم توانایی نه گفتن به پیشنهادهای جمع و دوستان، 4- کسب تجربه و کنجکاوی، 5- نداشتن قبح اخلاقی و اجتماعی مصرف سیگار در جامعه (مصرف سیگار نه مانند مشروبات الکلی حرمت شرعی دارد و نه مانند مواد مخدر منع قانونی)، 6-مصرف سیگار از سوی گروه های مرجع نظیر هنر پیشگان و ورزشکاران و… .
2-اعتیاد به مواد مخدر به ویژه مخدرهای صنعتی
سابق بر این غالب مخدرها طبیعی و گیاهی بودند. اکنون غالب مواد مخدر نوعی فراوده آزمایشگاهی هستند و در یک فرایند صنعتی ترکیب و ساخته می شوند. از نظر ما مهم ترین عوامل گرایش دانش آموزان به مخدرهای صنعتی عبارتند از: 1- گسترش تبلیغات آن در فضای مجازی و شبکه های اینترنتی2- انگیزه های کاذب و انحرافی نظیر: خودنمایی، شخصیت یابی، مورد توجه قرار گرفتن و جلب توجه کردن، 3- رهایی از مشکلات (روحی و روانی)، 4-عدم توانایی نه گفتن به پیشنهادهای جمع و دوستان، 5- کسب تجربه و کنجکاوی، 6- ورود به یک فضای خلسه و هپروتی و نئشگی، 7- انگیزه داشتن تناسب اندام، کاهش وزن و لاغر شدن (خاصه در دختران).
3-مصرف مشروبات الکلی
این موضوع با توجه با حرمت شرعی آن و حجیم بودن (نسبت به دیگر مخدرها) شاید اینگونه به ذهن برسد که کمتر مصرف می شود. ولی با توجه به جذابیت های آن برای نسل نوجوان وجوان به ویژه در مراسم جشن و پارتی (جشن تولد دوستان) که معمولاً خارج از نظارت والدین انجام می گیرد، مراسم عروسی، سفرهای تفریحی با دوستان در خارج از شهر و… بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد. ضمن اینکه شکل هایی از آن در بسته بندی های شیک به عنوان شربت و آب میوه خارجی در برخی سوپر مارکت ها ممکن است به آسانی در معرض خرید و فروش قرار بگیرد. علاوه بر این، بیشتر عواملی که موجب کشش دانش آموزان به سمت مشروبات الکلی می شود همان هایی است که در مورد سیگار و مخدرهای صنعتی ذکر شد.
4-پیامدهای منفی ازدواج زودهنگام دختران شاغل به تحصیل در آموزشگاه های عادی روزانه
ازدواج پدیده ای اجتماعی و امری مقدس است. هر پدیده اجتماعی (و ازدواج نیز که از این قاعده جدا نیست) متاثر از شرایط مکانی و زمانی خاص خود است. دیر زمانی بود که ازداوج کردن در سنین 12و13 سال نُرم عمومی جامعه بود و سنین بسیار بالاتر از آن امری غیرطبیعی و غیرنرمال بود.
با گسترش شهرنشینی، افزایش مدارس و میل به گسترش سواد و افزایش سطح تحصیلات و… موجب بالارفتن سن ازداوج شد. اما امروزه در برخی موارد شاهد ازداوج دختران مقطع متوسطه اول (در سنین 12و 13ساله) هستیم. عواملی نظیر وجود رسوم و سنن قومی و فرهنگی خاص یک قومیت، چشم و همچشمی والدین در تسریع این کار و … موجب رخ دادن چنین ازدواج هایی می شود. حضور این دانش آموزان تازه متاهل شده (در قالب نامزدی، عقد موقت و صیغه محرمیت و…) در کنار سایر دانش آموزان پیامدهای منفی به همراه دارد. به هر حال باید پذیرفت دختری که در شرایط امروزین جامعه در سن 12 سالگی (پایه هفتم) ازدواج می کند (چه عقد دائم چه موقت و صیغه محرمیت که در شناسنامه درج نمی شود و هیچ ممانعت قانونی برای عدم ادامه تحصیل چنین افرادی در مدارس عادی روزانه نمی تواند وجود داشته باشد) و با توجه به خصوصیات کودکان در این سن، صاحب دنیای روحی متفاوتی و تجربیات جدیدی از زندگی تاهلی می شوند. کنجکاوی های دانش آموزان و میل به دانستن خاطرات و تجربیات دوست نو متاهل شان و پرسش های بی پایانی که در این مورد وجود دارد و انتقال بی واهمه تجربیات و خاطرات خود برای دیگر همکلاسی ها (اعم از تجارب جنسی، تغییر حالات روحی روانی و…) منجر به سرایت به دیگر دانش آموزان می شود و چون قبح اخلاقی در این مورد وجود ندارد و آن ها این کار را قبیح نمی دانند؛ چون بسیاری از قبح های اخلاق شکسته می شود و نیز در دنیای کودکانه خود به سر می برند بی هیچ واهمه و شرم و حیایی به راحتی تجارب جدید خود را به دانش آموزان دیگر انتقال می دهند.
5- مخاطرات مربوط به فضای سایبری و مجازی و شبکه اینترنت
در دو دهه اخیر گسترش شبکه جهانی اینترنت و پیدایش فضای سایبری و مجازی علی رغم داشتن مزایا و مواهب فراوان و جنبه های مثبت که بر هر صاحب نظر و نیز کاربری پوشیده نیست، دارای عوارض و پیامدهای منفی و مخربی نیز هست. مهم ترین عوارض منفی و مخاطرات فضای مجازی عبارتند از اعتیاد به اینترنت (استفاده بی رویه و داشتن حرص و ولع در استفاده از آن)، پرونوگرافی (هرزه نگاری)، قرار گرفتن در معرض پیام ها و تبلیغات شبکه های غیراخلاقی و مبتذل، قرار گرفتن در معرض پیام ها و تبلیغات سایت های منسوب به فرقه های انحرافی و ضد دینی؛ که در این بند بر محتویات غیر اخلاقی و مستهجن شبکه اینترنت تاکید می شود. امروزه با گسترش و تنوع ابزارهای چندرسانه ای نظیر کامپیوترهای شخصی (P.C)، لب تاپ، تبلت و گوشی های همراه دارای سیستم عامل و… به راحتی دانش آموزان در کمتر از چند ثانیه به این محتویات غیراخلاقی دسترسی پیدا می کنند و در معرض آن قرار می گیرند. چه بسا اولیایی که در برابر گریه و نق زدن فرزندانشان گوشی و تبلت برای وی خریداری کنند بدون آنکه خود والدین دانش و کاربرد آن را بدانند و یا نظارتی بر کار فرزندشان داشته باشند.
مارشال مک لوهان نظریه پرداز حوزه ارتباطات در رابطه با تمدن و فناوری های ارتباطی نظری دار که ما در اینجا با جایگزینی واژه "خانواده" به جای "فرهنگ و تمدن" عین عبارات را نقل می کنیم: "خانواده ها هیچ گاه درک نمی کرده اند که ضربه اصلی را از کجا و به چه دلیل خورده اند. ضربه فناوری آنچنان به کندی و نرمی فرود می آید که کسی به درک آن موفق نمی شود." (به نقل از سیف زاده، 1377: 203)
گرچه غالب دانش آموزان با انگیزه های سرگرمی، علمی، تحقیقی و … از اینترنت استفاده می کنند اما با توجه به تحت تاثیر گروه همسالان بودن و انگیزه کسب تجربه و کنکاوی، در دید راس والدین نبودن، تاخر و عقب ماندگی نسبی والدین نسبت به فرزندانشان در حوزه فناوری های رسانه ای، مقتضیات سن بلوغ، پیش رسی آگاهی های جنسی، سهولت دسترسی به این گونه محتویات و… آنان را به فضای مجازی با محتوای غیراخلاقی که دارای انواع تصاویر، ویدئو، متن و مطالب هرزه نگاری است می کشاند. نبود هیچ گونه محدودیت و قید و بند اخلاقی (با هر فیلتر گذاشتن، سریعاً فیلتر شکن خاص آن تولید و به بازار عرضه می شود و دسترسی و بارگیری آن در فضای مجازی نیز بسیار آسان است.) کودک و نوجوان را به راحتی در معرض بزرگ ترین آسیب های جدی روحی، جسمی و اجتماعی قرار می دهد. دسترسی سریع و برخط (آنلاین) به اینگونه محتویات و نیز انتشار مجدد و بازنشر آن از طریق بلوتوث، کپی کردن، شبکه های اجتماعی و… به گسترش و اشاعه بیش از پیش آن کمک می کند. از طرف دیگر خانواده ها با گسترش موج تکنولوژی و اصرار فرزندانشان و نیز احساس عقب افتادگی ممکن است با خریداری گوشی های پیشرفته و دارای سیتم عامل، این زمینه را تقویت کنند.
6- خشونت، پرخاشگری و نزاع
در میان همه آسیب های اجتماعی این پدیده بیش از همه و در بیشتر سنین و مقاطع تحصیلی وجود دارد. میل به برتری جویی، جلب توجه کردن، نداشتن راه های احقاق حق، و عدم برخورداری از مهارت های کنترل خشم، موجب بروز چنین پدیده ای می شود.
7-ظهور عرفان های کاذب و فرقه های نوپدید دینی و انحرافی
در طول تاریخ این چنین گروه ها و حلقه های وجود داشته است. اما خطر چندانی ایجاد نمی کرده است اما در عصر ما و با وجود پدیده جهانی شدن و گسترش رسانه های ماهواره ای و اینترنتی دامنه و عمق نفوذ و تاثیرگذاری این فرقه ها افزایش یافته است. مثلاً یک فرقه شیطان پرست در آمریکا به راحتی می تواند عقاید خود را در فضای مجازی اشاعه دهد. چون اینترنت مرز نمی شناسد و زمان و مکان خنثی می شود، و دانش آموز نوجوان ما در خیابان، خانه مدرسه و… به با ورود به دنیای مجازی به راحتی در معرض افکار مخرب (پیام ها، ارزش ها ، هنجارها، عضو گیری و…) چنین گروهی قرار می گیرد.
8-اقدام به خودکشی
بین خودکشی و اقدام به خودکشی تفاوت وجود دارد. کسی که دست به خودکشی می زند و این عمل منجر به مرگ وی می شود خودکشی نام دارد اما اگر این کار وی منجر به مرگ نشود و با حضور به موقع والدین و دیگران و انتقال سریع به بیمارستان از مرگ نجات یافت این کار اقدام به خودکشی (خودکشی ناموفق) نام دارد. پژوهش های ما نشان می دهد که در امر خودکشی تغییرات عمده ای صورت گرفته. امروز اقدام به خودکشی بیشتر در قالب خوردن حجم وسیعی از دارو (مسمویت دارویی)، قرص برنج، و… روی دهد و بسیاری از خانواده ها برای حفظ آبرو در این مورد پنهان کاری می کنند.
چه باید کردها و راه کارها
برخی از این آسیب ها نو پدید هستند مانند (مخاطرات دنیای مجازی و اینترنت) و برخی چندین دهه وجود داشته است (مانند مصرف سیگار)؛ برخی آسیب ها در همه سال های تحصیلی وجود دارند (خشونت و پرخاشگری) و برخی مربوط به یک مقطع خاص یا جنس خاص هستند. با توجه به تقدم پیشگیری بر درمان، راه حل های پیشنهادی (برخی راه کارها مشخصاً در مورد یک آسیب است و برخی دیگر به چند آسیب مربوط می شود) بدین شرح ارائه می شود:
تشکیل و تقویت کارگروه ویژه و تخصصی "کمیته پیشگیری از آسیب های اجتماعی و سوء مصرف مواد" در ادارات آموزش پرورش.
راه حل های قهری، خشونت آمیز و برخوردهای تند شاید در نگاه اول مفید باشند اما فقط صورت مسئله را پاک می کنند. در حالی که این آسیب ها باید به شکل اساسی شناخته شوند، از نظر سن، جنس و مقطع تحصیلی تفکیک شوند تا تصمیمات کارشناسانه اتخاذ گردد.
کمک گرفتن از معاونت پژوهشی ادارات آموزش و پرورش یا مراکز دانشگاهی و انجام یک پژوهش گسترده و علمی با در نظر گرفتن متغیرهای مختلف؛ تا ابعاد، عمق و وسعت هر آسیب به طور جدی و به استناد آمار و اطلاعات لازم شناسایی شود.
تاکید بر نماز؛ پژوهش های ما نشان می دهد که نماز نقش موثر و بازدارنده ای در مورد آسیب ها و مخاطرات اجتماعی دارد. چرا که خداوند متعال در قران کریم (آیه45 سوره عنکبوت) می فرماید: "همانا نماز، اهل نماز را از بدی ها و منکرها بازمی دارد."
حضور ائمه جماعات و نیز طلبه های خوش فکر و صاحب نظر حوزه های علیمه در مدارس و آموزشگاه ها و اختصاص وقت مفید و کافی به آن ها برای پاسخ گویی به شبهات دانش آموزان در مواردی نظیر فرقه های نوپدید دینی، عرفان های کاذب و… . متاسفانه برخی مدیران مدارس ما حاضر نیستند که یک جلسه از درس زبان یا هندسه دانش آموزان کسر شود و به تاثیرات مخرب فضای مجازی و اینترنت پرداخته شود! اگر دانش آموزی فرمول های ریاضی را به خوبی یاد نگرفت فقط لطمه آموزشی می بیند ولی اگر در حوزه آسیب های اجتماعی لطمه اخلاقی، فکری و دینی بخورد چه کسی پاسخگوست؟
مساعدت و همکاری "دایره آموزش نیروی انسانی" در برگزاری کلاس های آموزش ضمن خدمت با عنوان "آسیب های اجتماعی مبتلا به در آموزش و پرورش و راهکارهای مقابله با آن". متاسفانه بیشترین حجم کلاس های آموزش ضمن خدمت ما یا در مورد کتب جدیدالتالیف است یا موارد مشابه. به راستی از زمان ظهور پدیده اینترنت و نرم افزارهای چندرسانه ای و رسانه های چند منظوره و گسترش و عمومیت آن در بین دانش آموزان و نوجوانان، تا کنون چند کلاس و چند ساعت آموزش متناسب با آن برای معلمان برگزار شده است؟ معلمی که عمق آسیب و راهکارهای مقابله با آن را نداند چگونه می توان در کلاس از آسیب های اجتماعی سخن بگوید؟ پس لزوم برگزاری چنین دوره های آموزشی به شدت ضرورت دارد.
آموزش لازم به معلمان در مورد برخورد آنی با دانش آموزان در معرض آسیب های اجتماعی. گاهی اوقات روش برخورد غلط و قهری فقط صورت مساله را پاک می کند. مثلاً معلمی در حین تدریس متوجه رفتار مشکوک دانش آموزی می شود که به طور مخفیانه مشغول تماشی یک ویدئو مستهجن در گوشی موبایل خود است. عصبانیت شدید معلم، تنبیه بدنی، گرفتن گوشی و تحویل دادن به مدرسه و تهدید کردن و اخراج و یا ترک تحصیل وی فقط صورت مساله را پاک می کند آیا وقتی وی اخراج شد و یا ترک تحصیل کرد دیگر چنین تصاویری را مشاهده نمی کند. لذا معلم باید با راهکاری صحیح ضمن حفظ حرمت و شخصیت وی در برابر دیگر دانش آموزان و صحبت خصوصی و دوستانه با وی یا ارجاع او به مشاور و… عمل کند.
دعوت از مشاورین آگاه و روانشناسان خبره برای حضور در مدارس و اختصاص وقت مفید و تجهیزات آموزشی، کامپیوتر، ویدئو پروژکشن و… به آن ها برای برگزاری جلسات مشاوره ای شان.
برگزاری کلاس های آموزشی و کارگاهی (work shop) با حضور مشاوران و کارشناسان برای اولیا و انجمن های اولیا و مربیان. (اولیا را فقط برای پول و کمک های مالی به مدرسه دعوت نکنیم!) این موضوع را به آنان تفهیم کنیم که مسایل مهم تری وجود دارد که آن ها باید بیایند و از آن آگاه شوند. آشنایی والدین با مخاطرات فضای مجازی، داشتن رفتار دوستانه با فرزندانشان، چگونگی نظارت بر استفاده فرزندانشان از رسانه های ارتباطی چند منظوره، مخاطرات ماهواره و… می تواند از رئوس آموزش چنین کارگاه های آموزشی باشد.
شناسایی افراد مبتلابه یا در معرض آسیب های ذکر شده و ارجاع آنان به مشاوره خاص و فردی و مراجع ذیصلاح؛ البته با حفظ حرمت و کرامت آنان، و رعایت اصول حراستی، اخلاقی و نهان روشی.
معلمان و دبیران در جلسات مداوم در طول سال به بحث آسیب های و مخاطرات اجتماعی پیش روی دانش آموزان بپردازند و در این مورد از زیر بار مسئولیت شانه خالی نکنند. بسیاری از ما گمان می کنیم رسالت ما آموزش و تعلیم است و امر تربیت و پرورش برعهده معلمان دینی و پرورشی است. آیا با منطق جور درمی آید از 30 ساعت برنامه آموزشی هفتگی، 28 ساعت به آموزش و 2ساعت به پرورش اختصاص یابد. باید بپذیریم که تربیت مقدم بر تعلیم است و پرورش بر آموزش اولویت دارد. تاکید شدید بر آموزش موجب رشد تک بعدی (دانش) در بین فراگیران می شود در حالی که پرورشی با پرورش روح و روان آنان و انتقال مهارت های زندگی اجتماعی و رشد و پرورش یک شهروند اخلاقی سروکار دارد. یادگیری مهارت های زندگی مهم تر از یادگیری فرمول ها، ابیات و … است.
فعال سازی مشاوران مدارس؛ متاسفانه برخی از مشاوران مدارس یا دارای مدرک غیرمرتبط هستند یا در مدارس حضور فعال و مثبتی ندارند یا فقط به مشاوره آموزشی و تحصیلی و انتخاب رشته می پردازند. مشاوران ضمن اینکه باید در ساعات موظف به طور تمام وقت در اتاق اختصاصی خود (نه دفتر مدیر و معاونین) حضور یابند و دلسوزانه به مسایل و مشکلات دانش آموزانی که در معرض این گونه آسیب ها قرار دارند و شناسایی دانش آموزان مستعد این گونه آسیب ها، توجه کنند و در هر مورد ویژه، راهکار ویژه ارائه دهند.
گوشزد کردن خطرات استفاده از سیگار برای نوجوانان و جوانان. (خطرات جسمی، اجتماعی و…) این امر فقط برعهده معاونان پرورشی مربیان و معلمان امور تربیتی نیست. چه بسا سخنان دبیر ریاضی موثرتر از نصایح معلم پرورشی باشد. ایجاد فضای گفتگو و پرهیز از سخنرانی های طولانی، بحث ها یک طرفه و نصیحت کنندگی و آمریت. به طوری که دانش آموز آسیب دیده یا در معرض آسیب، دلسوزی را در حرف های گوینده احساس کند.
حضور کارشناسان مبارزه با مواد مخدر و نیروی انتظامی در مدارس و ایجاد یک فضای صمیمی و گفتگویی برای آگاه کردن دانش آموزان از پیامدها و خطرات و آسیب های مواد مخدر و مشروبات الکلی و… .
آموزش مهارت های کنترل خشم. عامل اصلی که دانش آموزان با بروز کوچک ترین عصابنیت نسبت به دیگر دانش آموزان یا افراد جامعه به خشونت متوسل می شوند این است که مهارت های کنترل خشم (که بخش مهمی از مهارت های زندگیست) را نمی دانند.
آگاهی دادن به اولیا خصوصاً مادران که ازدواج زودهنگام دخترانشان در سن 12و 13 سالگی پیامدهای منفی فراوانی به همراه دارد. از آنجا که این کار یک امر فرهنگی است و به فرهنگ و قومیت آن خانواده مرتبط است، شاید در کوتاه مدت به نتیجه نرسد. ولی در موارد اتفاق افتاده باید از مدیران خواست که در همان ابتدای سال به والدین تاکید شدید کنند که در صورت رخدادن امر ازدواج برای دخترن کم سن و سالشان به مخفی کاری روی نیاورند و سریعاً مراتب را به مدرسه گزارش دهند. مدرسه نیز به توجه به وجود مدارس شبانه دختران بزرگسال، موارد مشخص شده را به این گونه مدارس ارجاع دهد. (گرچه حضور یک دختر بچه12 ساله تازه متاهل در کنار یک زن متاهل 30 ساله نیز خالی از آسیب و خطر نیست. با این حال مخاطرات آن کمتر از حضور این نو متاهلان در مدارس عادری روزانه است).
در مورد اقدام به خودکشی علی رغم اینکه آمار چندان دقیق و شفافی در دسترس نیست، باید برخی افراد آسیب پذیر این حوزه (نظیر کسانی که دچار شوک عاطفی شده اند، افراد مایوس و گوشه گیر و منزوزی و… ) را شناسایی و شرایط را برای بازیابی و بازگشت مجدد آنها به شرایط عادی فراهم کرد. در مورد اقدام به خودکشی ضمن بیان پیامدهای منفی خودکشی و قبیح بودن و گناه بودن این امر و ضمن رعایت جمیع جوانب و احتیاط کامل، و آگاهی دادن به خانواده ها، پیامدهای منفی اجتماعی خودکشی نظیر بی اعتباری و به خطر افتادن آبرو حیثت فرد و خانواده، از دست دادن بخت ازدواج (مثلاً چه کسی حاضر است در آینده با فردی که سابقه اقدام به خودکشی دارد ازدواج کند؟) و از دست دادن بخت اشتغال، تغییر چهره و از بین رفتن زیبایی صورت، از دست دادن دوستان صمیمی و نزدیک، طرد اجتماعی و… مطرح بشود.
نقش آموزش وپرورش در بخش پیش گیری از آسیب های اجتماعی
نکته ای که بسیاری از کارشناسان بر آن تاکید دارند اهمیت نقش آموزش وپرورش در بخش پیش گیری از آسیب های اجتماعی است، وظیفه ای که به گفته متخصصان نقد بسیاری به کم کاری های آموزش وپرورش در این حوزه وارد است. آموزش وپرورش گسترده ترین دستگاه فرهنگی کشور است که به طور مستقیم جمعیتی بزرگ را تحت پوشش قرار داده است. ضمن آنکه این مجموعه ابزارهای لازم برای تنظیم و یا کنترل آسیب های اجتماعی را دارد و می تواند از ساعاتی که دانش آموزان در مدرسه حضور دارند استفاده کرده و برای مقابله با آسیب ها برنامه ریزی کند.
آموزش وپرورش می تواند پدر و مادرها را در قالب انجمن اولیا و مربیان جمع کند و برای مقابله با آسیب های اجتماعی فرزندان شان، آگاه سازی داشته باشد. در این باره اما مدیرکل دفتر مراقبت در برابر آسیب های اجتماعی معتقد است که پیش گیری اولیه رویکرد اصلی آموزش و پرورش در مدیریت آسیب های اجتماعی است.
وزارت آموزش وپرورش، در جهت مدیریت آسیب های اجتماعی، برنامه های مختلفی را در سطح مدارس اجرا می کند که محور و رویکرد آن ها، پیشگیری اولیه است که در قالب های متنوع آموزشی، فرهنگی و ترویجی، از قبیل کارگاه های آموزشی، جشنواره ها، نمایشگاه ها، محصولات فرهنگی- آموزشی، طراحی و به اجرا در می آید.
پیشگیری اولیه به این معناست که تلاش کنیم مهارت ها و توانمندی های کودکان و نوجوانان را برای مراقبت از خود در برابر رفتارهای پرخطر و آسیب های اجتماعی ارتقاء بدهیم. یکی از ضرورت های مهم برای تکمیل رویکرد پیشگیری اولیه برای محافظت و مراقبت از کودکان و نوجوانان، استقرار نظام مراقبت اجتماعی از کودکان و نوجوانان به ویژه نوجوانان در معرض خطر و پرخطر است و برای تحقق این موضوع همکاری دستگاه های فرهنگی و اجتماعی، خانواده ها و رسانه ها با وزارت آموزش و پرورش در جهت گسترش خدمات پیشگیرانه و مراقبتی در سطح مدارس دارای اهمیت زیادی است.
نقش تربیتی مدرسه
مدرسه به عنوان یک محیط آموزشی اگر نتواند وظایف تربیتی خود را به نحو مطلوب انجام دهد و فاقد توجه به وظایف علمی و اجتماعی خود و بی علاقگی نسبت به درک نیازهای روحی نوجوان، فقط به آموزش کلیشه ای صرف بپردازد قطعاً به پایگاهی برای کج روی و انحراف دانش آموزان تبدیل خواهد شد. از این رو مسئولان آموزشی باید به نوجوان آموزش دهند که چگونه با واقعیت ها روبرو شوند. موسسات آموزشی نقش موثری در بهداشت روانی و فراهم آوردن محیطی سالم در جهت رشد فکری و شکوفایی اندیشه ها دارند که برای ایفای چنین نقشی معلمان و مسئولان مدارس باید از سلامت روانی کافی برخوردار باشند. به همین دلیل باید از همکاری و همفکری اولیای کودکان، خود بچه ها و مسئولان مدارس به صورت مشترک استفاده شود و در هر واحد آموزشی یک شورا و یا انجمن برای بررسی و برنامه ریزی مسائل تربیتی و فکری دانش آموزان آن مدرسه تشکیل شود تا به موقع و به جا پیش گیری های لازم به عمل آید.
دانش آموزان با موضوعات مختلفی همچون گروه های خلافکار، خشونت، مصرف الکل، دارو و مواد مخدر، مشکلات جنسی و دیگر رفتارهای پرخطر و بالقوه آسیب زا درگیر هستند. علاوه بر این دانش آموزان در زندگی روزمره با استرس زاهای محیطی مانند از دست دادن والدین در اثر طلاق، خشونت خانواده، مصرف یا سوء مصرف الکل و مواد مخدر توسط والدین یا یکی از اعضای خانواده، آزار جسمی و جنسی و طردشدگی مواجه هستند. هدف عمده مداخله های مبتنی برمدرسه فراهم آوردن موقعیت و تجاربی است که در بستر آن توانایی ها و شایستگی های مقابله ای و مدیریتی کودکان در مواجهه با پیچیدگی های محیط و شرایط نامساعد زندگی روزمره افزایش یابد. برنامه های نوین بهداشت روان و مداخلات پیشگیرانه مدرسه محور به نتایج متنوعی از قبیل افزایش حضور در مدرسه، بهبود عملکرد تحصیلی، کاهش ترک تحصیل و کاهش رفتارهای ضد اجتماعی و مصرف دارو، الکل و مواد منجر می شوند.
در واقع می توان چنین استنباط نمود که ریشه اغلب آسیب پذیری های اجتماعی دانش آموزان را باید در عدم آشنایی کافی آنها با مهار ت های اجتماعی دانست؛ به طوری که نقطه کوری در رشد شخصیت دلخواه و اجتماعی جوانان وجود دارد و آن این است که متاسفانه جوانان امروز خود را نشناخته اند و به توان و قدرت فراوان خود باور ندارند،به علاوه از شرایط وموقعیت اجتماعی خود آگاهی ندارند. بنابراین بررسی نقش آموزش مهارتهای اجتماعی در کاهش آسیب های اجتماعی در مدارس ضروری است.
توجه به مهارتهای اجتماعی در برنامه ریزی درسی، نشان دادن تاثیرات مخرب دوستان نالایق و ناشایست و چگونگی قطع ارتباط با آنان، آموزش مهارت های زندگی نظیر دوست یابی و خود شناسی و کشف خود در محتوای آموزشی، اجازه ی ابراز وجود به دانش آموزان از طریق دادن مسئولیت و استفاده از دیدگاه های آنان در مدرسه، تقویت عزت نفس و احترام دانش آموزان توسط معلم، تقویت ارزشهای دینی دانش آموزان توسط معلمان، تقویت ارزشهای دینی در خانواده، آموزش نه گفتن از کودکی در خانواده ها از طریق اهمیت دادن به اظهارنظر وی و شروع از موارد کوچک و غیرمهم؛ جزو مواردی هستند که باید به دانش آموزان آموزش داده شوند.
دهه 80 نقطه انفجار آسیب های اجتماعی
دهه 80نقطه انفجار آسیب های اجتماعی است و ما نمی توانیم ا ز کاهش یا برطرف کردن این آسیب ها صحبت کنیم ،زیرا چنین کا ری ممکن نیست و تنها راه چا ره کنترل این آسیب هاست . تمام آسیب های اجتماعی میل به گسترش دارند که اگر در شکل ساختا ری به صورت جدی قصد پیشگیری داشته باشیم ،شاید تا حدودی موفق شویم. بنا براین انجام هرگونه برنامه ریزی و فعالیت در راستای کاهش آسیب های اجتماعی در بین نوجوانان جا معه ا ز چند جهت ضروری است چرا که از یک طرف با کاهش آسیب های اجتماعی ،ضریب امنیت اجتماعی بالا رفته،ا ز طرف دیگر سرمایه ای که به دلیل افت تحصیلی و فرا ر از مدرسه هزینه می شود،کاهش می یابد،هزینه هایی که صرف ایجاد ا منیت در جامعه می گردد در ا مر آموزش وتعالی فرهنگی جامعه صرف می شود ،پس می طلبد تا در راستای شناخت عوا مل کنترل کننده و کاهش دهنده آسیب های اجتماعی تلاش بیشتری کنیم.
به طور کلی دو نوع نگرش نسبت به آسیب های اجتماعی وجود دا رد:یک نگرش که عمدتا متوجه چگونگی جرایم و نفس بزه های اجتماعی ،شیوع ،گستردگی،عمق،شدت وآثار ناصواب آن است .صاحبان چنین نگرشی ،یبشترین هم خود را در جهت وضع قوانین گوناگون ،ساخت زندان ،مبارزه با کزروی ها و بالطبع مبارزات مجرمان ،به خصوص از طریق زندان صرف می کنند. نگرش دیگر معطوف به خصیصه ها و توانایی های اجتماعی فرد بزهکا ر است که مرتکب جرم می شود. درواقع در این نوع نگرش محور توجه ،انسان هایی اند که به رغم مشابهت فراوان با بسیاری از همسالان خود ا ز نظر شرایط اقتصادی -اجتماعی ،به علل خاصی (عدم آشنایی کافی با مهارتهای اجتماعی )دچا ر آسیب پذیری اجتماعی می گردند؛صاحبان چنین نگرشی دوست دا رند تمام اندیشه وتلاش خود را متوجه شناخت عوا مل پدید آیی رفتارهای آسیب زا نمایند وراه حل مسئله را در آموزش و ا رتقای سطح آگاهی مهارت ها و انطباق پذیری اجتماعی فرد می دانند.
راههای پیشگیری از آسیب های اجتماعی در مدارس
بر اساس دو نوع نگرش فوق الذکر می توان دو راه حل برای مسئله (کاهش آسیب های اجتماعی )مطرح نمود : راه حل اول که اصطلاحا می توان آن را حل کوتاه مدت ،سطحی و سخت افزا ری نامید،به موا ردی چون ساخت زندان ،استخدام پلیس بیشتر،تشدید مجا زات مجرمان و… به منظور مبا رزه با مجرمان تاکید دا رد در حالی که راه حل دوم در مقابل راه حل اول قرا ر دا رد و اصطلاحا راه حل دراز مدت ،ریشه ای و نرم افزا ری نامیده می شود به عوا ملی چون فرهنگ سا زی ،اجتماعی کردن ،درونی نمودن ارزشها و هنجارهای جا معه ا ز طریق آموزش مها رتهای اجتماعی تاکید دا رد.
در واقع می توان چنین استنباط نمود که ریشه ی اغلب آسیب پذیری های اجتماعی دانش آموزان را باید در عدم آشنایی کافی آنها با مها رتهای اجتماعی دانست ؛به طوری که نقطه ی کوری در رشد شخصیت دلخواه و اجتماعی جوانان وجود دا رد وآن این است که متا سفانه جوانان امروز خود را نشناخته اند وبه توان وقدرت فراوان خود باور ندارند،به علاوه از شرایط وموقعیت اجتماعی خود آگاهی ندا رند. مع الوصف بررسی نقش آموزش مها رتهای اجتماعی در کاهش آسیب های اجتماعی در مدا رس ضروری است.
پیشنهادات (راههای ا رتقای مها رتهای اجتماعی دانش آموزان )
-توجه به مها رتهای اجتماعی در برنا مه ریزی درسی
– نشان دادن تاثیرات مخرب دوستان نالایق و ناشایست و چگونگی قطع ا رتباط با آنان
– آموزش مها رتهای زندگی نظیر دوست یا بی و خود شناسی و کشف خود در محتوای آموزشی
– اجا زه ی ابراز وجود به دانش آموزان ا ز طریق دادن مسئولیت و استفاده از دیدگاههای آنان در مدرسه
– تقویت عزت نفس و احترام دانش آموزان توسط معلم
– تقویت ا رزشهای دینی دانش آموزان توسط معلمان
– تقویت ا رزشهای دینی در خانواده
– آموزش نه گفتن از کودکی در خانواده ها ا ز طریق اهمیت دادن به ا ظهار نظر وی و شروع ا ز موا رد کوچک و غیرمهم.
در دو سال گذشته به ویژه سال تحصیلی جاری به دلیل اتفاقاتی که در چند مدرسه روی داد توجه ها به نقش و سهم آموزش و پرورش و مدارس در زمینه ایجاد یا پیشگیری و درمان آسیب های اجتماعی بیش از گذشته جلب شد. در آخرین رویداد غم انگیز و متاثرکننده خودکشی دختر نوجوان تیزهوش در مدرسه فرزانگان تهران بودکه به دلیل قرار گرفتن در پایتخت بیش از سایر موارد واکنش ها را برانگیخت. گروه صفحه مدرسه اعتماد که فراتر از اخبار، سوژه ها و مسائل حوزه آموزش و پرورش را پی می گیرد پس از چند هفته و به دنبال فروکش کردن هیاهوی خبری پس از رصد کردن ابعاد این سوژه خاص، بر آن شد تا موضوع را ریشه ای تر و کلان تر مورد توجه قرار دهد چرا که به نظر می رسد خودکشی دانش آموزان، حمله دانش آموز به معلم و قتل او، درگیری والدین با معلمان، تنبیه بدنی دانش آموزان، اعتیاد دانش آموزان به مواد مخدر، فرار از مدرسه و ده ها آسیب اجتماعی دیگر وجوه اشتراکی دارند که در ذیل رویکردهای درست و علمی و کارشناسانه باید مورد بررسی قرار گیرند. واکنش های فرافکنانه، غیرمسوولانه، دلسوزانه، احساسی، منحرفانه و غیرحرفه ای و غیرعلمی نه تنها گره ای از مشکلات نمی گشاید بلکه بر این کلاف سردرگم می افزاید و گره ها را کورتر و غیرقابل گشایش می کند. کشاندن موضوع تخصصی به حوزه عمومی و غیرتخصصی راه اشتباهی است که گاهی برخی آن را ابزاری می سازند برای انتقام گیری و برخی هم بهانه ای می کنند برای عقده گشایی، در حالی که آسیب های اجتماعی نیازمند هوشیاری عمومی و برخورد علمی و کارشناسانه و مسوولانه است. با این رویکرد بررسی اجمالی خواهیم داشت پیرامون آسیب های اجتماعی و نقش و سهم آموزش و پرورش.
ریشه مشکلات را باید در خانواده جست وجو کرد
باقرنژاد، یکی ازمشاوران شاغل در مدارس آموزش و پرورش آذربایجان شرقی در نقدی به یک دیدگاه مطرح شده نکاتی را متذکر می شود که به جهت نگریستن از زاویه نگاه یک مشاور قابل تامل است. ایشان می نویسد: اول اینکه دانش آموزان بیشترین وقت خود را با والدین و خانواده خود سپری می کنند و تاثیر بیشتر را از خانواده خود می گیرند، اضطراب و استرسی که در جامعه وجود دارد و توقع بی جای خانواده ها از دانش آموزان مشکل را مضاعف می کند.
اولویت مشاوربرای متوسطه دوم
ایشان در ادامه به نکته دوم اشاره می کند و می نویسد: ساختار نظام آموزش و پرورش ایران خشک و انعطاف ناپذیر است حتی بیشتر از گذشته چراکه تمام موارد آموزش و پرورش حاصل برنامه ریزی وزیران ومسوولان رده بالای کشوراست که با هر تغییر آنها نظام آموزشی هم تغییر می کند. یکی از این موارد جدید هم انتخاب رشته دانش آموزان نهم است که باید رشته القایی و تحمیلی را قبول کنند. هدایت تحصیلی از پایه اول متوسطه دوره دوم به پایه نهم انتقال یافت، در نتیجه اولویت اول تخصیص مشاوران به جای دوره دوم، دوره اول شد. حال بسیاری از مدارس دوره دوم که احتمال خودکشی در دانش آموزان آنها بیشتر است، فاقد مشاور هستند. همانجایی که هدایت تحصیلی است. به عبارت بهتر، اولویت اول مشاور، هدایت تحصیلی است و مهم تر از همه اینکه یک ساعت مشاوره برای ۱۵ دانش آموز و پیچیدن نسخه های غیر تخصصی از طرف همکاران غیر مشاور هم مزید بر این علت هاست.
اجرای طرح توانمندسازی روانی، اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان
مدیرکل امور تربیتی و مشاوره وزارت آموزش وپرورش از اجرای طرح توانمندسازی روانی، اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان خبر داد. مسعود شکوهی درخصوص طرح توانمندسازی دانش آموزان گفته: برای اقدام زود هنگام برای شناسایی عوامل خطر و رفتارهای پرخطر و عوامل حمایتی در مدارس با استفاده از ابزارهای استاندارد جهت ترسیم نیم رخ روانی- اجتماعی دانش آموزان دوره متوسطه اول، اجرای طرح های توانمندسازی روانی- اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان، آموزش آداب و مهارت های زندگی و مهارت های صحیح ارتباطی برای شخصیت سازی، سالم سازی فرآیند رشد فردی آنان، تقویت سازو کار های خودکنترلی، آموزش مهارت های اجتماعی بر مبنای نتایج تحلیل آزمون های غربالگری و نیازسنجی های جامع در دستور کار دولت یازدهم قرار گرفته است.
طرح مشاوره همتایان متوسطه اول، رابطان هسته های مشاوره ابتدایی
وی از اجرای طرح مشاوره همتایان در مدارس متوسطه دوره اول خبر داد و تصریح کرده که: این طرح با رویکرد آموزش هم سالان و مشارکت دانش آموزان نوجوان انجام می شود؛ همچنین با توجه به نبود نیروی مشاور در دوره ابتدایی اجرای رابطان هسته های مشاوره جهت بهره گیری از نیروهای با انگیزه و متخصص در دوره ابتدایی جهت ارجاع دانش آموزان دارای مشکلات روان شناختی به هسته های مشاوره مناطق نیز پیگیری می شود.
ارایه خدمات تخصصی روان شناختی و مشاوره ای
مدیرکل امور تربیتی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش همچنین گفته بود: ارایه خدمات تخصصی روان شناختی و مشاوره ای و مددکاری به دانش آموزان دارای اختلال روان شناختی با بهره گیری از نیروهای متخصص حوزه روان شناسی و مشاوره با مدارک لیسانس، فوق لیسانس، دکترا، توسعه و تقویت مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی استان ها و ارتقای هسته های مشاوره مناطق به مرکز و ایجاد تیم های مداخله در بحران در فوریت های روان شناختی از برنامه های آموزش وپرورش درخصوص آسیب های اجتماعی است.
طرح آمایش مشکلات و آسیب شناسی روانی- اجتماعی دانش آموزان
شکوهی در بخش دیگری از سخنان خود گفته بود: اجرای طرح آمایش مشکلات و آسیب شناسی روانی- اجتماعی دانش آموزان دختر دردوره متوسطه برای تعیین بروز و شیوع انواع آسیب شناسی روانی- اجتماعی به تفکیک مناطق جغرافیایی، بومی و جنسیت در دانش آموزان برای تهیه "اطلس آسیب های روانی- اجتماعی" دانش آموزان گروه هدف کشور با مشارکت "معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری" و اجرای طرح مدارس دوستدار زندگی به صورت آزمایشی در شهر تهران با مشارکت سازمان بهزیستی وطراحی و تدوین برنامه "جامع پیشگیری از خشونت" از دیگر اقدامات موثر آموزش وپرورش در سال تحصیلی ۹۶-۹۵ محسوب می شود.
آسیب اجتماعی خودکشی را باید در سطوح مختلف بررسی کرد چراکه هیچ فردی در خلا زندگی نمی کند. افراد در یک بافت اجتماعی زندگی می کنند که این بافت در زندگی آنان در اقدامات مثبت و منفی تاثیرگذار است. شاید از دید نسل های سومی یا نسل اول و دوم، آنان در رفاه بیشتر زندگی می کنند و آزادی بیشتر دارند اما فشار های خیلی زیادی بر روی نوجوانان وجود دارد. خانواده و مدرسه به نوجوان می گویند درس بخواند، همسالان فشار می آورند که خط قرمزها شکسته شود و باید خوش باشیم. رسانه های عمومی یک فرهنگ خوش باشید دیگری را ترویج می کنند. کلان جامعه می گوید زودتر باید به رفاه رسید. تمام اتفاقات سیاسی و اجتماعی که در جامعه می افتد تاثیر مستقیم و غیرمستقیم در نوجوانان دارد. هنگامی که نوجوانان با هیجان و تعارض مواجه می شوند نمی دانند چگونه با آن مقابله کنند تا برطرف شود. از طرفی فشارها را زیاد کرده ایم و از سوی دیگر راه حلی برای کم کردن فشارها که نوجوانان با آن درگیرند نداریم. در طیف آماری یک عده ای از کودکان و نوجوانان وجود دارند که توانایی روانی ضعیف دارند و از خودکشی به عنوان حل مساله استفاده می کنند و با خودکشی می خواهند از مشکلات فرار کنند.
سونامی خودکشی دانش آموزان
درسال گذشته و جاری، متاسفانه حدود ۱۸ خودکشی توسط دانش آموزان اتفاق افتاده که هفت مورد آن مربوط به تهران است. این خودکشی های پی درپی، جامعه معلمان را دچار شوک کرده ولی متاسفانه، واکنش اصولی از جانب مدیران ارشد آموزش و پرورش دیده نشده است. دربررسی آماری این اتفاقات نامبارک، دیده می شودکه این خودکشی ها از ۳۰ خرداد ۹۴ آغاز شده و تقریبا در هر ماه، یک دانش آموز اقدام به خودکشی کرده و ناگهان آمار بالا می رود و در آبان همین سال، چهار مورد و در دی ماه سه مورد خودکشی گزارش می شود. آخرین گزارش خودکشی در سال ۹۴، سوم بهمن ماه است. پس از توقف خودکشی ها به مدت دو ماه و نیم، که نکته قابل تامل است، از ۱۶ اردیبهشت ۹۵، در حالی که شاید تصور می شده، این اتفاق شوم دیگر تکرار نخواهد شد، متاسفانه و مجددا با خبر خودکشی دیگری توسط یک دانش آموز مواجه می شویم که در همین ماه سه خودکشی اتفاق می افتد، در خرداد ماه نیز که هنوز به پایان نرسیده است دو خودکشی دیگر به وقوع می پیوندد. وقتی به چگونگی انجام این خودکشی ها نظری انداخته می شود، مشاهده می شود که به جز یک مورد همه یا خود را دار زده یا از ارتفاع پرتاب کرده اند، یعنی قابل دسترس ترین شیوه ای که حتما منظور اقدام کننده به خودکشی را محقق کند و دلایل اکثر این دانش آموزان مسائل تحصیلی و افسردگی ناشی از آن بوده است.
اتفاقات ریشه دار آسیب های اجتماعی
در حالی که این اتفاقات درسال گذشته و به دنبال آن سال جاری به وقوع پیوسته، ولی نباید به هیچ وجه، علل آن رافقط در همین سال ها جست وجو کرد وبرای موشکافی این مساله که ریشه ای روانشناختی دارد، باید سال های دورتر تا به امروز را کاوید.
اگر مشکلات آموزشی و معیشتی آموزش و پرورش در این دوره بیشتر شده ولی این اتفاقات تاسف برانگیز، ریشه ای تر از آن است که آن را به عملکرد این دوره نظام آموزشی نسبت داد.
ناکارآمدی نظام تربیتی
سال هاست که دلسوزان و صاحب نظران درحوزه تعلیم و تربیت، با تحلیل های درست و منطبق با واقعیت های روز، در هر تریبونی اعلام کرده اند که این نظام آموزشی و تربیتی کارایی لازم را ندارد و قادر به ساختن یک انسان کارآمد، هدفمند و امیدوار نیست و صرفا در حیطه ظاهر عمل کرده و سعی می کند یک انسان مطیع و غیرمطالبه گر بار بیاورد که با فطریات انسانی و همچنین روح قوانین، بیگانه است. هدفی که دقیقا در قانون اساسی آمده و اصولا هدف نظام جمهوری اسلامی را، پرورش یک انسان کامل دانسته است ولی باز هم با تاسف متولیان تعلیم و تربیت حتی زحمت شنیدن این نقدهای کارشناسانه را به خود ندادند.
چالشی برای نظام مشاوره ای
این وقایع، نظام مشاوره مدارس را نیز به چالش می کشدکه عملا کارایی لازم راندارد، البته این به آن معنا نیست که یک مشاور مواخذه شود بلکه به معنای خنثی یا کم اثر بودن متون این شاخه است که در بالا سیاستگذاری شده و مشاور هم چاره ای جز اطاعت ندارد.
نادیده گرفتن ایده، نظر و احساس وفکر دانش آموز و عدم درک وی و فکر و احساس او، در کشوری که بابت این حقایق هزینه های سنگینی داده شده، درنهایت یک جایی نمود پیدا خواهد کرد.
وقتی یک نقصان جدی، درجایی به صورت خاموش وجود داشته باشد، فقط یک تلنگرکافی است همانند جرقه در انبار باروت عمل کند. این جرقه در پی اولین اقدام خودکشی صورت گرفت و متاسفانه سونامی خودکشی به راه افتاد، مشابه دومینویی که آمادگی عمل را دارد و فقط منتظریک فرصت است.
دانش آموزی که نه تنها هیچ جایی برای ابراز وجود خود و شخصیت فردی خود که اوج این تمایلات در این دوره سنی است نمی بیند بلکه جایی برای بیان و تخلیه روانی و نگرانی و دلشوره های طبیعی دوران نوجوانی، پیدا نمی کند، با دیدن اولین راه حل که وی را از این همه ناامنی و پریشانی برهاند، به آن سمت می رود.
تلنگر ایام تعطیلات و توقف خودکشی ها
شاید توقف اقدام به خودکشی به مدت دو ماه ونیم که دقیقا در محدوده یک ماه پیش و بعد از عید بوده حاوی این پیام باشد که رویدادهای مثبت و مطلوبی مانند ایام شاد و دلخواهی همچون عید، تاثیر کنترل و توقف این گونه اتفاقات تاثربرانگیز را دارد.
وقتی چنین اتفاقی در یک کشوری که انسان و روح و روان وی، ارزشمند است پیش می آید، مسوولان مربوطه بدون تعارف و به شکل واقعی و نه جهت رفع تکلیف و یک سروصدای ظاهری و بی تاثیر چند روزه و انداختن توپ به زمین طرف دیگر، از هر ایده ای که باعث حل ماجرا شده و باعث بهبود شرایط شود استقبال کرده و حتی نقص خود را پذیرفته و ضمن ریشه یابی مساله، به جد درصدد حل آسیب می شوند، در صورتی که متاسفانه، در اینجا ما می بینیم وقتی چنین شرایط ناگواری پیش می آید در ابتدا که دوستان سر خود را زیر برف کرده و خود را به ندیدن می زنند و پس از اینکه مساله طوری شد که نمی توان نادیده اش گرفت، سعی می شود با یک سری مسائل ظاهری و غیرکاربردی، ماجرا را پیش برده تا آب ها از آسیاب بیفتد .
باید مدیران و سیاستگذاران و سیاست نویسان حوزه تعلیم و تربیت، صادقانه و دلسوزانه با یاری گرفتن از افراد آگاه و متعهد در این حوزه، در پی یافتن چرایی وحل این آسیبی که تبدیل به یک تهدید جدی شده است، برای یافتن شیوه ای راهگشا جهت حل این بحرانی که گویی آخرین مورد نخواهد بود، به طورجدی وارد میدان شوند.
اهمیت آموزش های پیشگیری از اعتیاد دانش آموزان در مدارس
مدرسه می تواند نقش مهمی در سازندگی شخصیت کودکان و نوجوانان و پیشگیری از آسیب های اجتماعی همانند آسیب اعتیاد داشته باشد به ویژه هنگامی که والدین در برخورد با فرزندان با شکست مواجهه شده باشند مدارس مسئولیت سنگین تری را به عهده دارند.
در تمام جوامع دنیا نوجوانان آسیب پذیرترین قشر در برابر پدیده مهلک اعتیاد هستند، دوران نوجوانی دورانی پر کشمکش و اغلب دشوار در زندگی هر فردی است وجود شرایط مناسببهداشتی و تربیتی و فرهنگی و اجتماعی برای گذر از چنین مرحلحساسی باعث به وجود آمدن آسیب و بزه اجتماعی نظیر اعتیاد می شود، نوجوانان به خاطر خصوصیات نوجوانی آسیب پذیری زیادی دارند.
یک درصد دانش آموزان کشور مصرف کننده مواد مخدر هستند که این رقم بالایی است؛ درگیر بودن این قشر با مواد مخدر سخت است و باید جامعه را در برابر این آسیب حفظ کرد، درمان، کاهش آسیب، حمایت اجتماعی و مقابله از موارد مهم در این زمینه است، کارشناسان معتقدند اعتیاد دانش آموزان در مدارس مناطق آسیب پذیر و در میان پسران بیشتر شایع است و بیشتر دانش آموزان سوم راهنمایی تا پایان دبیرستان به اعتیاد مبتلا هستند.
مدارس، فضاهای کارگری و محله ها از کانون های اصلی اجرای برنامه های پیشگیرانه ستاد مبارزه با مواد مخدراند و دانش آموزان مهمترین جامعه هدف برنامه های پیشگیرانه ستاد مبارزه با مواد مخدر هستند، آموزش های پیشگیرانه در مدارس بسیار تاثیرگذاراست.
شناسایی دوست، همکار، همکلاس و نوع ارتباط با آنها و ارتباط والدین با فرزندان در پیشگیری از آسیب های اجتماعی از جمله اعتیاد، نقش مهمی دارد.
طرح همکاری خانه و مدرسه با هدف ارتقای مهارت های ارتباطی
باید دانست که کشیدن سیگار یا قلیان تفننی دلیل بر اعتیاد دانش آموزان نیست، آسیب های اجتماعی دلایل متفاوتی دارد، استانهای مرزی باید بیشترین دستگیری و کشف مواد مخدر را داشته باشند، اما استان اصفهان جزو استانهایی است که نسبت به بعضی از استانهای مرزی بیشترین دستگیری و کشف مواد مخدر را دارد.
در حوزه فرهنگ سازی سهم آموزش وپرورش یک بخش است و سهم سایر ارگان ها و دستگاه ها در توجیه نوجوان و خانواده بخش دیگر است. طرحی در آموزش و پرورش است بنام مداخلات و حمایت های روانی و اجتماعی ویژه دانش آموزان آسیب دیده و در معرض اعتیاد که هدف این طرح حمایت از دانش آموزان آسیب دیده است، در کل استان حدود ۸۵۰ هزار دانش آموز در ۶ هزار واحد در در ۴۱ منطقه آموزش وپرورش مشغول به تحصیل هستند.
طرح مداخلات و حمایت های روانی و اجتماعی دانش آموزان در معرض خطر با گروه مخاطب دانش آموزان آسیب دیده از دیگر طرح های اجرا شده از سوی اداره مراقبت در برابر آسیب های اجتماعی و طرح فوق با هدف توجه ویژه به دانش آموزان آسیب دیده و ارائه خدمات آموزشی، درمانی و مشاوره ای به آنها و خانواده های مورد نظر صورت می گیرد. یکی از برنامه ها رصد و شناسایی دانش آموزانی در معرض خطر است و در بخش توانمند سازی با ارائه خدمات آموزشی، حمایتی، درمانی و استفاده از مشاورین در این زمینه فعالیت هایی انجام می شود.
نتیجه گیری
تحلیل این واقعیت اجتماعی نشان می دهد که خانواده اصلی ترین نقش را در تربیت فرزندان دارد به طور کلی خانواده پایه اساسی و سازنده مهمترین بخش اجتماع است و وجود دیگر نظامات اجتماعی بستگی به مشارکت در نظام خانوادگی دارد.
به طور کلی در زمینه علل اعتیاد در بین خانواده، وجود اختلاف بین پدر و مادر، سستی و ضعف در تربیت خانوادگی، عدم سرپرستی نوجوانان به شکل متعارف، رفتار والدین با فرزندان بدون توجه ، بدون محبت، خشونت آمیز و طلاق و از هم پاشیدگی خانواده از جمله علل سوق دادن نوجوانان به اعتیاد است.
روانشناسان معتقدند بخش مهمی از فرآیند یادگیری بر پایه دیدن استوار است، کودک می بیند و یاد می گیرد و خیلی ساده با خود می گوید هر وقت بزرگ شدم، این کار را انجام می دهم، حال کافی است به سن بلوغ برسد و هیجانات مختلف و هورمون های جدید و شگفت انگیزی را تجربه کند.
واکاوی این مساله اجتماعی از نگاه دیگر حاکی از آن است که مدرسه می تواند نقش مهمی را در سازندگی شخصیت کودکان و نوجوانان داشته باشد به ویژه هنگامی که والدین در برخورد با فرزندان با شکست مواجهه شده باشند مدارس مسئولیت سنگین تری را به عهده دارند، اما آیا محروم از تحصیل دانش آموز و جابجایی او از کلاس درس در این زمینه اثر گذاز است.
باید دانست که جابجا کردن دانش آموز در مدرسه یا کلاس یا محروم کردن او از تحصیل همه دارای آیین نامه است و مدیر مدرسه نمی تواند در این باره تصمیم بگیرد، بر اساس نوع و تکرار تخلف آیین نامه اجرایی نوع برخورد با دانش آموز را مشخص کرده است و طبق همان آیین نامه و چهارچوب اقدام خاص انجام می گیرد.
رئیس اداره مراقبت در برابر آسیب های اجتماعی آموزش وپرورش استان اصفهان با اشاره به اقدامات آموزش و پرورش استان در راستای طرح تقسیم کار ملی برای کنترل آسیب ها، در پاسخ به ایمنا اظهار داشت: مدیریت عواطف و هیجانات برای کاهش مفاسد اجتماعی، آموزش مهارت های اجتماعی برای کاهش اعتیاد، آموزش مهارت تاب آوری برای کاهش طلاق از جمله این اقدامات هستند، علاوه بر این برگزاری کمیته های پیشگیری از آسیب های اجتماعی، توزیع بسته های آموزشی ویژه کارکنان، والدین و دانش آموزان که شامل توزیع بسته های آموزشی و محتوای آن با رویکرد مهارت های خود مراقبتی است در برنامه وجود داشته است.
در حوزه آموزش و پرورش در طی چند سال گذشته طرح ها و برنامه های خوبی در حوزه آموزش، مهارت های زندگی و مهارت های اجتماعی شروع شده است، امسال با توجه به فرمایش رهبر معظم انقلاب طرح ملی بنام طرح تقسیم کار برای حدود ۲۰۰ هزار نفر از دانش آموزان در پایه های متفاوت در زمینه آموزشهای مهارت های زندگی را داریم و در استان اصفهان با تعامل و همکاری دستگاه های مختلف در سال ۹۴ حدود ۱۰ درصد پوشش دهی برنامه های آموزشی بوده که خوشبختانه در سال ۹۵ این پوشش دهی ب به ۴۰ درصد افزایش پیدا کرده است.
منابع و ماخذ
– شهبازی، وهاب(1373). "بررسی محتوای کتابهای درسی تعلیمات اجتماعی و فارسی دوره ابتدائی از نظر انطباق با اهداف راهنمایی شغلی در این دوره از نظر رابرت هاپاک"، دانشگاه تربیت معلم تهران.
– محسنیان، سرور(1383).بررسی نقش کتابهای درسی در دوره های ابتدایی و راهنمایی تحصیلی در ترغیب دانش آموزان به مطالعه. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد رودهن.
– نصر اصفهانی، احمد رضا؛ مریم فاتحی زاده و فاطمه فتحی(1383). "جایگاه مهارتهای اجتماعی مورد نیاز دانشآموزان در کتابهای درسی عمومی دوره متوسطه". دانشور: رفتار. سال یازدهم – شماره 9. اسفند 1383.
– بورگ و همکاران (1996). روشهای تحقیق کمی و کیفی در علوم تربیتی و روانشناسی، ترجمه احمد رضا نصر و همکاران. تهران : انتشارات سمت و دانشگاه شهید بهشتی.
– عریضی، حمیدرضا و احمد عابدی (1382). تحلیل محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی بر حسب انگیزه پیشرفت. فصلنامه نوآوریهای آموزشی، سال دوم، شماره 5، پاییز1382. ص30-53.
– بیگدلی، زاهد و زویا آبام (1382). عوامل موثر بر انتخاب رشته تحصیلی و تغییر نگرش دانشجویان کتابداری و روانشناسی بالینی در دانشگاه شهید چمران اهواز. فصلنامه کتابداری. سال ششم، شماره 2 (پیاپی 22)، تابستان 1382. ج6 ، ش 2. ص.47-66
– یعقوبی، جعفر؛ علی اصغر میرزایی و اسماعیل کرمی دهکرودی (1382). بررسی میزان انعکاس موضوعهای منابع طبیعی درکتاب های درسی. جنگل و مرتع. شماره 59. ص35-37 تابستان ۱۳۸۲.
– رئیس دانا، فرخ لقا(1374). "تحقیق و بررسی محتوای برنامه درسی ریاضی دوره راهنمایی تحصیلی". فصلنامه تعلیم و تربیت. دوره ۱۱ شماره ۱و۲. ص.86-107 . بهار و تابستان ۱۳۷۴ پیاپی 41-42.
– شکیبایان، طناز (1385). "بررسی شکلگیری هویت ملی در کتابهای درسی دوره ابتدایی". پژو هش ها ی تربیتی . دوره ۲. شماره ۳ و ۴. بهار-تابستان ۱۳۸۵ ص. ۶۹-۸۴.
5