تارا فایل

پیشینه و مبانی نظری یژوهش بهداشت و سلامت روانی


بهداشت و سلامت روانی
بهداشت روان را می توان یکی از قدیمی ترین موضوعات به شمار آورد. زیرا بیماری های روانی از زمان های قدیم وجود داشته، بطوریکه بقراط در حدود 400 سال قبل از میلاد عقیده داشته که بیماران روانی را مانند بیماری جسمی باید درمان کرد. تقریبا از سال 1930 یعنی بعد از تشکیل اوّلین کنگره بین المللی بهداشت روان بود که این رشته بصورت جزئی از علوم پزشکی درآمد و سازمان های روانپزشکی و مراکز پیشگیری در کشورهای مترقی یکی بعد از دیگری فعالیت خود را شروع کردند.
در سال 1930 اوّلین کنگره بین المللی بهداشت روان با شرکت نمایندگان پنجاه کشور در واشنگتن تشکیل شد و مشکلات روانی کشورها و مسائلی از قبیل تاسیس بیمارستان ها، مراکز درمان سرپائی, مراکز کودکان عقب مانده ذهنی و نظایر آن مورد مطالعه قرار گرفت. ولی در 18 سال بعد یعنی در سال 1948 در سومین کنگره بین المللی بهداشت روان که در لندن تشکیل شد اساس فدراسیون جهانی بهداشت روان بنیان گذاری شد و در همان سال این فدراسیون به عضویت رسمی سازمان یونسکو و سازمان بهداشت جهانی درآمد بطوریکه سازمان جهانی بهداشت در ژنو نقش رهبری رسمی فدراسیون جهانی بهداشت روان را به عهده گرفت. از آن تاریخ به بعد هر سال یک جلسه بین المللی و هر چهار سال یکبار کنگره جهانی تشکیل شده و می شود. در نتیجه تلاش و کوشش های پیگیر روز 18 فروردین مطابق با هفتم آوریل روز جهانی بهداشت اعلام گردیده در سراسر جهان مسائل بهداشتی کشورها مورد بررسی قرار می گیرد. از مسئولین بهداشتی کشورهای مختلف خواسته شده تا برنامه های بهداشت روانی را جزء برنامه های بهداشت عمومی قرار دهند.
در کشور ایران نیز علیرغم آنکه از زمان محمدبن زکریای رازی و بعد, ابوعلی سینا به بیماران روانی (دیوانگان آن زمان) توجه داشته و برای آنها از دستورات مختلف داروئی و روش های گوناگونی همچون تلقین استفاده می کردند، ولی بطور رسمی در سال 1336 برنامه های روانشناسی و بهداشت روان از رادیوی ایران آغاز شد و در سال 1338 اداره بهداشت روانی در اداره کلّ بهداشت وزارت بهداری وقت، تشکیل گردید. اگرچه از سال 1319 تدریس بیماری های روانپزشکی دانشگاه تهران آغاز شده بود با قبول استراتژی P.H.C توسط جمهوری اسلامی ایران و ایجاد شبکه های بهداشتی درمانی, در کشور, موضوع بهداشت روان به منزله جزء نهم خدمات اوّلیه بهداشتی پذیرفته شد و در حال حاضر نیز از موضوعات بسیار ضروری در کشور, مورد توجه قرار دارد.
2-2-مفهوم سلامت روان
فرهنگ روانپزشکی کمپل این اصطلاح را در احساس رضایت بهبود روانی و تطابق کافی اجتماعی با موازین مورد قبول هر جامعه تعریف کرده است )پورافکاری، ۱۳۷۳ ) اما برای این اصطلاح از سوی صاحب نظران تعاریف متفاوتی ارائه شده است بطور مثال : کارل منینجر1 : سلامت روان را سازش فرد با جهان اطرافش با حد اکثر امکان به طوری که باعث شادی و برداشت مفید و موثر گردد، تعریف می کند. واستون2: رفتارهای عادی را که از سوی افراد عادی سر می زند را نشانه ای از سلامت روانی می داند. کینز برگ3 : سلامت روان را تسلط و مهارت در ارتباط صحیح با محیط به ویژه در سه فضای مهم زندگی، عشق، کار و تفریح می داند. به نظر وی استعداد یافتن در ادامه کار، داشتن محیط خانوادگی خردسند، فرار از مسائلی که با قانون درگیری دارد، لذت بردن از زندگی و استفاده درست از فرصتها ملاک تعادل و سلامت روان است (میلانی فر،1370) سازمان بهداشت جهانی سلامت روان چنین تعریف می کند " سلامت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت جای می گیرد و سلامت روانی یعنی توانایی کامل برای ایفای نقشهای اجتماعی روانی و جسمی بهداشت تنها نبود بیماری یا عقب ماندگی نیست (حمزه گنجی، ۱۳۷۶)
2-3- کلید سلامت روان
سلامت روانی به نحوه تفکر، احساس و عمل اشخاص بستگی دارد. به طور کلی افرادی که از سلامت روانی برخوردار هستند، نسبت به زندگی نگرش مثبت دارند. آماده برخورد با مشکلات زندگی هستند. در مورد خود و دیگران احساس خوبی دارند. در محیط کار و روابطشان مسئولیت پذیر می باشند. زیرا وقتی از سلامت روانی برخوردار باشیم انتظار بهترین چیزها را در زندگی داریم و آماده برخورد با هر حادثه ای هستیم. ممکـن اسـت این سئوال در ذهن شما متبادر شود که چرا باید در مورد سلامت روانی بدانیم؟ بدون تامل می توان گفت ما با آموختن ویژگی های سلامـت روانی بهتر می توانیم به روح و روان متعادل و شاد دست یابیم. سلامت روانی در بسیاری از موارد مانند سلامت جسمی است و باید به آن توجه کافی داشت. بسیاری از مردم برخی اوقات احساس افسردگی می کنـند همـان طـور که بسیـاری از آن ها دچار سرماخوردگی می شوند. از همین رو، نمی توان از همه ناراحتی های روحی جلوگیری کرد، همان طور که از بروز همه بیماری های جسمی نیز نمی توان ایمن بود. سلامت روانی و جسمی هر دو برای خوشبختی انسان ضروری اند. رسیدن به سلامت روانی به هیچ وجه تصادفی نیست، نیل به این هدف با صرف زمان و زحمت محقق می شود. همچنین نباید فراموش کرد که اعتماد به نفس، کلید سلامت روانی است. وقتی که اعتماد به نفس بالا باشد از زندگی رضایت دارید، هدف های زندگی را مشخص می کنید و به آنها می رسید، برای حل مشکلات به خود اتکا می کنید، روابط سالم و قوی ایجاد می نمائید، ناملایمات و پستی و بلندی های زندگی را می پذیرید. بر عکس هنگامی که اعتماد به نفس پایین باشد احساس می کنید زندگی از کنترل شما خارج شده است و استرس برایتان طااقت فرساست.درانتظارشکست هستیدونهایتاً شکست می خورید و از مشکلات زندگی فرار می نمائید. برای رسیدن به تعادل روحی می توانید" اعتمادبه نفس " خود را بسازید. راه صد ساله را در یک شب نمی توان پیمود ولی شما با پشتکار می توانید به نتیجه برسید. برای این منظور تمایل به پیشرفت داشته باشید
2-4- علایم سلامت روان
طبق تحقیقات انجام شده، عامل پیدایش بسیاری ازنا سازگاری ها و نابهنجاری های روانی ناشی از تضادهای ارزشی و عدم استقرار یک نظام ارزشی سازمان یافته در فرد ذکر شده است و یکی از شرایط لازم : جهت دست یابی به سلامت روان، برخورداری از یک نظام ارزش منسجم می باشد اسلام ویژگی های شخصیت نابهنجار و بیمار و به تعبیر اسلامی "فی قلوبهم مرض را در بعد عقیدتی، عاطفی، عقلانی، شناختی و خصوصیات بدنی بیان کرده است دراین جابه تعریف سلامت روانی و به7 ملاک داشتن روانی سالم از نظر ونتیز اشاره می کنیم در آستانه قرن بیست و یکم، انسان مضطرب، افسرده و بحران زده ی عصر حاضر، بیش از هر زمان دیگری خود را درگیر سوال هایی اساسی می یابد. می توان بر این نکته تاکید کرد که ارزش ها، اساس و بنیان یکپارچگی شخصیت سالمند. در حقیقت، ارزش ها، سازمان دهنده های اصلی اعمال و فتارهای شخصیت رشد یافته به شمار می روند و سلامت روان، بی تردید، محصول چنین شخصیتی است. با توجه به روابط موجود بین ارزش ها و سلامت روان، معیارهای سلامت و بیماری روانی از دیدگاه اسلام مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. اما پیش از این، تعریفی از سلامت روانی ضروری به نظر می رسد.
2- 5- تعریف "سلامت روان
تاکنون تعاریف متعددی از "سلامت روان" ارائه شده که همگی بر اهمیت تمامیت و یکپارچگی شخصیت تاکید ورزیده اند. گلدشتاین4، سلامت روانی را تعادل بین اعضا و محیط در رسیدن به خود شکوفایی می داند چاهن5 (1991 (نیز سلامت روانی را وضعیتی از بلوغ روان شناختی تعبیر می کند که عبارت است از حداکثر اثربخشی و رضایت به دست آمده از تقابل فردی و اجتماعی که شامل احساسات و بازخوردهای نسبت به خود و دیگران می شود. در سال های اخیر، انجمن کانادایی بهداشت روانی، "سلامت روانی" را در سه بخش تعریف کرده است بخش اول بازخوردهای مربوط به "خود" شامل الف. تسلط بر هیجان های خود؛ ب. آگاهی از ضعف های خود – ج. رضایت از خوشی های خود بخش دوم: بازخوردهای مربوط به دیگران علاقه به دوستی های طولانی و صمیمی؛ ب. احساس تعلق به یک گروه؛ ج. احساس مسئولیت در مقابل محیط انسانی بخش سوم: بازخوردهای مربوط به زندگی شامل الف. پذیرش مسئولیت ها؛ ب. ذوق توسعه امکانات و علایق خود؛ ج. توانایی اخذ تصمیم های شخصی؛ ذوق خوب کار کرد چاهن به ذکر پنج الگوی رفتاری در ارتباط با سلامت روان مبادرت ورزیده است: حس مسئولیت پذیری: کسی که دارای سلامت روان است، نسبت به نیازهای دیگران حساس بوده و در جهت ارضای خواسته ها و ایجاد آسایش آنان می کوشد. حس اعتماد به خود: کسی که واجد سلامت روانی است، به خود و توانایی هایش اعتماد دارد و مشکلات را پدیده ای مقطعی می انگارد که حل شدنی است. از این رو موانع، خدشه ای به روحیه او وارد نمی سازد هدف مداری: به فردی اشاره دارد که واجد مفهوم روشنی از آرمان های زندگی است و از این رو، تمامی نیرو وخلاقیتش را در جهت دست یابی به این اهداف هدایت می کند
ارزش های شخصی: چنین فردی در زندگی خود، از فلسفه ای خاص مبتنی بر اعتقادات، باورها و اهدافی برخوردار است که به سعادت و شادکامی خود یا اطرافیانش می انجامد و خواهان افزایش مشارکت اجتماعی است.
فردیت و یگانگی: کسی که دارای سلامت روان است، خود را جدا و متمایز از دیگران می شناسد و می کوشد بازخوردها و الگوهای رفتاری خود را توسعه دهد، به گونه ای که نه همنوایی کور و ناهشیارانه با خواسته ها و تمایلات دیگران دارد و نه توسط دیگران مطرود و متروک می شود
2 -6- ملاک های سلامت روان
ونتیز6 (1991 )سلامت روان را وابسته به هفت ملاک می داند که عبارتند از:
1- رفتار اجتماعی مناسب؛ -رهایی از نگرانی و گناه؛ – فقدان بیماری روانی – کفایت فردی و خودمهارگری؛ – خویشتن پذیری و خودشکوفایی؛ – توحیدیافتگی و سازماندهی شخصیت؛ -گشاده نگری و انعطاف پذیری.
سلامت روان و ضرورت توجه به آن سلامت روان مفهومی است که چگونگی تفکر، احساس و عملکرد ما را در مواجهه با موقعیت های زندگی نشان می دهد و به درک ما از خود و زندگی مان بستگی دارد.
همچنین بسته به میزان برخورداری از سلامت روان عملکرد ما در کنترل استرس، برقراری ارتباط با دیگران، ارزیابی ها و انتخابمان متفاوت است در حقیقت سلامت روان چیزی بیش از عدم وجود بیماری روحی است. بدین معنی که صرفا به لحاظ نداشتن بیماری روحی نمی توان سلامت روان را در یک فرد صددر صد تایید کرد اینکه بسیاری ازما از بیماری خاص روحی قابل تشخیص رنج نمی بریم اما واضح است که برخی از ما به لحاظ روحی سالم تر مطالعه ویژگی هایی که سلامت روان را می سازند تحت عنوان " روانشناسی مثبت" نام گرفته است
انچه مسلم است حفظ سلامت روان نیز مانند سلامت جسم حائز اهمیت است. شاید اقداماتی در این زمینه صورت گیرد اما خدمات بهداشت روان عمدتا به گروه کوچکی ازافراد که مشکلات جدی و آشکار دارند اختصاص می یابد و به همه کسانی که از مشکلات طولانی روانی طولانی مدت رنج می برند یا افرادی که معمولا افسردگی و اضطراب را تجربه می کنند، کمک نمی کند
ممکن است تشخیص و ریشه یابی مشکلات مربوط به سلامت روان دشوار باشد اما متخصصان بهداشت روان با آگاهی از علائم، این مشکلات را تشخیص می دهند مسلما عدم درمان هر یک از مشکلات مربوط به سلامت روان مانند اضطراب و افسردگی بر شدت آن می افزاید و به این ترتیب درمان دشوار تر شده و احتمال پیدایش مشکلات عمیق تر وجود خواهد داشت. تحقیقات نشان داده است که اکثر بیماری های روحی از اوائل زندگی (نیمی از همه موارد تا 14 سالگی) آغاز می شوند
شروع بسیاری از موارد با علائم خفیف که براحتی قابل رفع هستند مانند اضطراب کم یا خجالت دائمی است اما در صورت عدم درمان می توانند بسرعت به افسردگی شدید، ترس های ناتوان کننده یا اضطراب بالینی تبدیل شوند
اینکه موارد زیادی از این بیماری ها در زمان جوانی افراد (سه چهارم تا 24 سالگی) آغاز می شود ابهام آمیز است و بر تلاش بیشتر برای تشخیص و درمان در مراحل اولیه تاکید دارد.
بنابراین اگر عضوی از خانواده شما، یا یکی از همکاران و دوستانتان اغلب احساس عصبی بودن و اضطراب می کند باید نگران او باشید و در برخی موارد به او پیشنهاد کنید برای بررسی بیشتر به مراکز درمانی مراجعه کند.در اینجا به برخی ویژگی های سلامت روان اشاره می شود
توانایی لذت بردن از زندگی : توانایی لذت بردن از زندگی برای داشتن سلامت روان ضروری است. جیمز تیلور می نویسد "راز زندگی لذت بردن از گذشت زمان است ".
تمرین مدیتیشن و آرامش ذهن یکی از راههای پرورش توانایی لذت بردن از زندگی است. البته ما باید برای آینده برنامه داشته باشیم و نیز باید از گذشته درس هایی را بیاموزیم اما بسیاری از اوقات اغلب ما زمان حال را در نگرانی آینده و یا حسرت گذشته از دست می دهیم.
سازگاری : توانایی خارج شدن از پریشان حالی تحت عنوان سازگاری گفته شده است. مدتهای مدیدی است که مشخص شده برخی افراد استرس را بهتر از دیگران کنترل می کنند. علت آنکه عده ای با وجود شرائط نامطلوب خانوادگی افراد موفقی می شوند و عده ای دیگر در این شرائط زندگی ناموفق دیگری را تکرار می کنند این است که گروه اول با استرس های موجود کنار می آِیند و درست تصمیم گیری می کنند.
تعادل : بنظر می رسد حفظ تعادل در زندگی منجر به ارتقاء سلامت روان می شود. برای مثال همه ما باید زمانی را که صرف امور اجتماعی می کنیم با مدت زمانی را که به خود می پردازیم هماهنگ کنیم.
کسانی که همه وقتشان را درتنهایی می گذرانند ممکن است برچسب "گوشه گیر" به آنها زده شود و شاید بسیاری از مهارت های اجتماعی را از دست بدهند انزوا گرائی مفرط حتی می تواند منجر به جدایی از واقعیت شود. کسانی هم که از نیاز به کمی انزوا طلبی غافل می شوند بهمین ترتیب ممکن است دچار چنین جدایی شوند. تعادل بین این دو مهم است. دیگر حوزه هایی که بنظر می رسد تعادل حائز اهمیت باشد شامل هماهنگی بین کار و تفریح، تعادل بین خواب و بیداری، هارمونی بین استراحت و ورزش، و حتی تعادل بین زمان سپری شده در خانه و محیط بیرون است.
انعطاف پذیری : با افرادی که شدیدا بر ایده های خود پافشاری می کنند آشنایی داریم. هیچ بحثی قادر به تغییر نظر آنها نیست.
چنین افرادی اغلب با انتظارات سختی که دارند، خود را در معرض استرس بیشتر قرار می دهند. تمرین منعطف تر نمودن توقعات می تواند به بهبود سلامت روان کمک کند.
افرادی که از سلامت روان برخوردارند طیفی از احساسات را تجربه نموده و این احساسات را بروز می دهند. برخی افراد احساسات خاصی را سرکوب می کنند و آنها را غیر قابل قبول تلقی می کنند. این عدم انعطاف احساسی ممکن است آنها را در معرض مشکلات مربوط به سلامت روان نماید.
خود شکوفایی : از مواهبی که در اختیارمان نهاده شده چه ساخته ایم؟ برخی از افراد توانایی هایشان را شکوفا می کنند و عده ای هم آنچه را در اختیار دارند بر باد می دهند. ما باید ابتدا داشته ها و مواهبی را که به ما ارزانی شده بشناسیم و این روند تشخیصی بخشی از راهی است که به سوی خود شکوفایی باید طی کنیم.
2-7- سلامت روان از دیدگاههای مختلف
2-7-1- از نظر آمار دانان
کسانی که با آمار سر و کار دارند برای تعریف افراد بهنجار از میانگین یا منحنی توضیع عمومی استفاده می کنند و افراد جامعه را با خصویات افراد میانگین مقایسه می کنند این روش جنبه آماری دارد و فاقد جنبه ی بالینی و درمانی است برابر این دیدگاه کسانی که از میانگین جامعه انحراف دارند از بهداشت روانی بهرمند نمی باشند ( احمدوند، ۱۳۸۲).

2-7-2- از نظر پزشکان
پزشکان سالم بودن را نداشتن علایم بیماری تلقی می کنند. این استدلال در مورد برخی از بیماریهای جسمی نظیر بیماریهای عفونی ممکن است صدق کند ولی در مورد بیماریهای روانی قابل تعمیم نیست (میلانی فر،1370).
2-7-3- روانپزشکان
اکثر روانپزشکان توانایی سازش با محیط، انعطاف پذیری، قضاوت عادلانه و منطقی در مواجهه با محدودیتهای و فشارهای روانی را ملاک سلامت و تعادل روان می دانند و هدف اصلی از درمان بیماران روانی نیز قادر کردن آنها به زندگی در خانواده و اجتماع و به اصطلاح سازش با محیط است (احمدوند، ۱۳۸۲)
روانپزشکان فردی را از نظر روانی سالم می دانند که بین رفتار و کنترل او در برخورد با مشکلات اجتماعی تعادلی وجود داشته باشد. انسان و رفتارهای او در مجموع یک سیستم تلقی می شود. برابر این نگرش سیستمی عوامل متنوع زیستی انسان برعوامل روانی اجتماعی او اثر گذاشته و برعکس از آن اثر می پذیرد. از این رو در بهداشت روانی آنچه مورد بحث قرار می گیرد پدیده های است که در اطراف انسان وجود دارد و بر کل سیستم او تاثیر می گذارند و یا از آن متاثر می شوند ( میلانی فر، ۱۳۷۰)
2-7-4- نظرروانکاوان
روانکاوان که روی شخصیت ایده آل تکیه دارند "من" را واسطه بین خواسته های " نهاد" و کنترل نظارت " من برتر" دانسته و سلامت روان را میانجیگری درست و منطقی بین دو قدرت "نهاد " و "من برتر " تلقی می کند ( میلانی فر، 13701).
من باید بتواند بین تعارضهای نهاد و من برتر تعادل ایجاد کند و چناچه از عهده برقراری تعادل لازم بر نیاید بهداشت روانی به هم می خورد و شخص دچار مشکل روانی می گردد( احمدوند،1382 ).

2-8- سلامت روانی از نظر مکاتب مختلف
2-8 -1- مکتب زیست گرایی
مکتب زیست گرایی در مطالعه رفتار انسان بیشترین اهمیت را بر بافتها و اعضای بدن قائل می شود این مکتب که پایه اصلی روانپزشکی را تشکیل می دهد، بیشتر بر بیماری روانی توجه دارد نه بهداشت روانی زیرا بیماری روانی جزء سایر بیماریها به حساب می آورد دیدگاه روانپزشکی برای تبیین بیماری روانی بر پدیده ها و اختلالها فیزیولوژیک اهمیت می دهد این دیدگاه از علم پزشکی الهام می گیرد زیرا علم پزشکی معتقداست که بیماری جسمی در اثر بی نظمی در عملکرد یا در خود دستگاه بوجود می آید از نظر این دیدگاه اگر رفتار شخص از هنجار منحرف شود به این دلیل خواهد بود که دستگاه روانی او اختلال پیدا کرده است.بنابراین فرض بر این است که در آینده نوعی نقص در دستگاه عصبی کشف خواهد شد و همه اختلالهای فکری و رفتاری بر اساس آن قابل تنظیم خواهد بود دیدگاه روانپزشکی درباره فرد دید تعادل حیاتی دارد. طبق این دید " سلامت روانی عبارت است از نظام تعادلی که خوب کار می کند، اگر تعادل به هم بخورد بیماری روانی ظاهر خواهد شد (گنجی،1376).
۲-8-2- مکتب رفتار گرایی
مکتب رفتار گرایی معتقد است که سلامت روانی به محرکها و محیط وابسته است این دیدگاه سعی دارد رفتار را با عبارات عملیاتی تعریف کند. بنابراین رفتارگرایان برای آن که از رفتار دید عینی بدهند بر مشاهده رفتار و تعادل بین آن و محیط تاکید می کنند. بدین ترتیب آنچه را که مثل سایر رفتارها آموخته شده است. مسلما این رفتار با رفتاری که در برخی از موقعیتها بطور طبیعی اتخاذ و پذیرفته می شود، مطابقت نمی کند. با این همه رفتار آموخته شده ای است. آنان معتقدند که رفتار ناسازگار مثل هر رفتار دیگر بر اثر تقویت آموخته می شود. بنابراین از دید رفتارگرایی سلامت روانی رفتاری است که محیط معینی، با نوعی بهنجاری رفتاری سازگار باشد (گنجی، 1376).

2-8-3- مکتب روانکاوی
زیگموند فروید7 بنیانگذار روانکاوی یک پزشک بود به همین دلیل روانکاوی به آسانی از طرف روانپزشکی پذیرفته شده است. البته بین این دو شباهتهایی وجود دارد و روانکاوی مثل زیست گرایی بر مفهوم تعادل بین ساختها، تشخیص و درمان استوار است. روانکاوی معتقد است که شخصیت فرد از سه عنصر نهاد، من و من برتر تشکیل شده است. نهاد تنها عنصر ذاتی شخصیت است : عنصری که به هنگام تولد حضور دارد نهاد منبع همه نیروهای غریزی فرد است و از اصل کسب لذت پیروی می کند." من" از تولد به بعد همراه با رشد کودک ساخته می شود و از اصل آرمانی و از کمالجویی پیروی می کند. من برتر برای فرد وجدان اخلاقی فراهم می آورد. بعضی از روانکاوان معتقدند که سلامت روان زمانی حاصل می شود که "من" با واقعیت سازگار شده و تکانشهای غریزی نهاد به کنترل درآید برخی دیگر از روانکاوان می گویند که فرد باید بتواند بین سه عنصر شخصیت تعادل برقرار کند بنابراین اگر بین نهاد و من برتر تعارض بوجود آید بیماری روانی ظاهر خواهد شد و بر حسب اینکه در مقابل یک من برتر خیلی قوی یا یک نهاد خیلی قوی قرار گرفته باشیم بیماری روانی به صورتهای مختلف ظهور خواهد کر د (گنجی، 1376 ).
2-8-4- مکتب انسانگرایی
یکی از مشهورترین روانشناسان انسانگر آبراهام مزلو8 است. وی معتقد است که نیازهای انسان متناسب با نیرومندی به پنج طبقه تقسیم می شود. به عقیده او " بهداشت روانی عبارت است از حالات کسی که از نظر نیازهای بنیادی آنقدر ارضا شده است که می تواند برای خود شکوفایی انگیزه داشته باشد. مفهومی که مزلو از سلامت روانی دارد بر رشد فرد جهت خود شکوفایی تاکید می کند.
هر عاملی که نیروی خود شکوفایی را به حرکت درآورد فرد را در جهت سلامت روانی و خلق نیازهای بالاتر هدایت خواهد کرد. برعکس کسی که تمام تلاشهای او به ارضای نیازهای زیستی محدود شود رشد نخواهد یافت و به بهداشت روانی کامل نخواهد رسید (گنجی،۱۳۷۶).
2-8-5-مکتب بوم شناسی

بوم شناسی یعنی مطالعه محیطهای زندگی موجودات زنده و مطالعه روابط این موجودات با یکدیگر و با محیط برابر این دیدگاه عوامل موجود در محیط فیزیکی مثل سر و صدا یا آلودگی صوتی، آلودگی هوا، زیادی جمعیت، کوچکی محل سکونت و… می تواند سلامت روانی فرد را به خطر اندازند (گنجی، 1376).
2-9- اصول بهداشت روانی
همانطور که می دانیم هدف از سلامت روانی ارشاد و راهنمایی و آشنا ساختن مردم به اصول و روابط صحیح انسانی و برحذر داشتن آنها از مخاطراتی است که سلامت روان را تهدید می کند.
این منظور بوسیله ایجاد محیط فردی و اجتماعی مناسب حاصل می گردد و چون بهداشت روانی هم افراد اجتماع را منفرداً و هم به طور دسته جمعی در بر می گیرد، لذا اصل کلی برای ایجاد سلامت روانی، سالم سازی محیط فردی و اجتماعی است و برای نیل به این نظور اصول زیر را باید بکار برد
1- اعتماد به نفس و احترام به شخصیت خود دیگر
یکی از شرایط اصولی سلامت روانی احترام به شخص خود است و اینکه خود را دوست بدارد و بالعکس یکی از علائم بارز غیر عادی بودن تنفر از خویشتن است. فرد سالم احساس می کند که افراد اجتماع او را می پسندند و او نیز به نظر موافق به آنان می نگرد و برای خود احترام قائل است. شخص غیر عادی به این طریق عکس العمل نشان نمی دهد. او معمولاً بدبین است و اذعان می کند که هیچ وقت دوست واقعی در زندگی نداشته و خود نیز به کسی اعتماد ندارد. به علاوه برای خود نیز ارزشی قائل نیست اصول سلامت روانی مبتنی بر تقویت افراد است نه تخریب شخصیت آنها براساس این اصول باید نسبت به دیگران اغماض و بردباری داشت و بعوض تنبیه، تشویق را پیشه کرد و خلاصه اینکه برای شخصیت افراد احترام قائل شد. بکار بردن این اصول استفاده شایان در بردارد و هر فردی از هر طبقه با صنفی که باشد می تواند به افراد جامعه کمک فراوانی نماید.

۲ـ شناختن قدرت و شایستگی ها و محدودیت ها در خود و افراد دیگر
یکی دیگر از اصول بهداشت روانی این است که شخص با واقعیت زندگی روبرو شود. خود و شخصیت خود را همانطور که هست بشناسد و قبول کند. کشمکش با واقعیت اغلب سبب بروز اختلال روانی می گردد . شخص سالم در عین حالیکه از خصوصیات مثبت و برجسته خود استفاده می کند به محدودیت ها و نواقص خود نیز آشنایی دارد.
پی بردن به شخصیت و قابلیتها و توانایی ها یا خود پنداره از مهمترین مسائل بهداشت روانی است تصور متعادل و مثبت از خود داشتن نشانه سلامت روانی و تصور منفی و نامتعادل از خود به معنای روان ناسالم قلمداد می شود. صمیمیت، محبت، استوار بودن خانواده و روابط صحیح بین اعضای؛ آن باعث ثبات و پایداری خودپنداری شده و بالعکس از هم گسسته شدن خانواده و یا روابط نامطلوب اعضای آن باعث عدم ثبات خودپنداری و از دست دادن اعتماد به نفس شده و شخص در مقابله با مشکلات دچار نگرانی اضطراب و رفتارهای نامناسب می شود.

۳ـ دانستن این حقیقت که رفتار انسان معلول عواملی است در هر عملی باید اصل علت و معلول حکمفرما باشد زیرا که از نظر علم هیچ پدیده ای خود به خود بوجود نمی آید در مورد رفتار بشر نیز مانند علوم فیزیک شیمی و بیولوژی برای هر پدیده دلیلی موجود است که روانشناسان نیز به دنبال کشف علل ایجاد این رفتارها هستند. البته در افراد سالم ضرورتی برای دانستن دلایل رفتار خود وجود ندارد ولی در صورتی که همین افراد به اختلالات روانی مبتلا شوند لازم می آید تا از خود سوال کنند که چرا گرفتار این حالات شده اند زیرا اولین قدم برای از بین بردن اضطراب و تشویش یافتن دلیل آن است.

۴- آشنایی به اینکه رفتار هر فرد تابع تمامیت وجود اوست
روان و تن پیوستگی دائمی و همیشگی دارند و ناراحتیها و اعمال هر کدام در دیگری اثر قطعی دارد. کسی که از نظر روانی ناراحت است دچار زخم معده، آسم، ناراحتی های قلبی و دیابت می شود. پس هرگونه رفتار و ناراحتی تابع تمامیت فرد از نظر روانی و جسمانی است، پس به علت رابطه نزدیک و مستقیم در بین جسم و روان باید اذعان کرد همانطور که اختلالات روانی باعث اختلالات جسمانی می شوند، اختلالات جسمانی نیز ممکن است باعث اختلال روانی بشود. به طور کلی رفتار هر فرد ممکن است علل جسمی، روانی، اجتماعی و داشته باشد.
۵ـ شناسایی احتیاجات و محرکهایی که سبب ایجاد رفتار و اعمال انسان می گردد بهداشت روانی مستلزم دانستن و ارزش دادن به احتیاجات اولیه افراد بشر است. بعضی از این احتیاجات جسمانی است، مانند : احتیاج به غذا، آب، استراحت و گروهی از آنها روانی می باشد مانند احتیاج به پیشرفت، امنیت و… بشر دائماً تحت تاثیر این نیازهاست و به نسبت محرومیت و یا ارضاء آنها رفتار می کند. انسان از بدو تولد به علت این احتیاجات دائماً در کشمکش است و سکون مطلق موقع مرگ به وجود می آید. دانستن احتیاجات نیروهای داخلی نحوه ارضاء و رفع آنها از راههای منطقی، مطلوب و استفاده از واکنشهای روانی ناخودآگاه در هنگام مواجه شدن با مشکلات و ناکامیها باعث تعادل بیشتر روانی شده و شخص با اطمینان خاطر به زندگی بدون تشویش خود ادامه می دهد( سعید شاملو،۱۳۶۹).
2-10- هدف ایجاد سلامت روان
برای ایجاد سلامت روان عوامل زیادی را باید کنترل کرد.
سلامت روان را می توان به وسیله پیشگیری از ابتلاء به بیماری های روانی،عوامل موثر در بروز بیماریهای روانی،تشخیص زودرس بیماریهای روانی، پیشگیری از عوارض ناشی از برگشت بیماری های روانی و ایجاد محیط سالم برای برقراری روابط صحیح انسانی به وجود آورد پس سلامت روان علمی است برای بهزیستی رفاه اجتماعی و سازش منطقی با پیشامدهای زندگی،در سلامت روان آنچه بیش از هر چیز مورد نظر است احترام به شخصیت و حیثیت انسانی است
روی این اصل سلامت روان را دانش یا هنری می دانند که به افراد کمک می کند که با ایجاد روشهای درست روانی و عاطفی بتوانند به محیط خود سازگاری حاصل نموده و برای حل مشکلات از راههای مطلوب اقدام نمایند (احمدوند، ۱۳۸۲) اگر بخواهیم سطح سلامت اجتماعی جامعه را به حد مطلوبی برسانیم نیاز به یک سری تدابیر و فعالیتهایی داریم که از پیدایش و افزایش بیماریهای عصبی روانی در جامعه جلوگیری کند (میلانی فر، 1370).

فعالیتهایی که تحت عنوان پیشگیری شناخته می شوند به سه بخش تقسیم می شوند:

۱ـ پیشگیری اولیه 2ـ پیشگیری ثانوی 3ـ پیشگیری ثالث

پیشگیری اولیه
منظور از پیشگیری اولیه عبارتست از جلوگیری از پیدایش بیماری و به عبارت دیگر علاج واقعه قبل از وقوع است. این پیشگیری اشاره دارد به کاربرد روشها و ابزاری که در جلوگیری از ظهور بیماری موثر هستند و رفتارهای مثبت را تقویت می کنند. هدف مداخله در پیشگیری اولیه جلوگیری از شیوع بیماری و یا اختلال است به نحوی که احتمال وقوع آن را در مقطع زمانی خاص کاهش می دهد. این هدف زمانی تحقق می یابد که عوامل سبب زا را از بین ببریم، از انتقال و شیوع بیماری جلوگیری کنیم، عوامل خطرزا را کاهش دهیم، مقاومت را بالا ببریم و سلامتی را از طریق ایجاد شرایط محیطی مناسب افزایش دهیم (احمدوند،۱۳۸۲)
پیشگیری ثانویه
این پیشگیری عبارتست از مداخله زودهنگام و درمان سریع نشانگان یک بیماری یا اختلال با این هدف که از شیوع و گسترش آن توسط کوتاه کردن مدت آن کاسته شود. هدف در این پیشگیری شامل : ۱ـ کاستن از علایم اختلال کم کردن رنج 2ـ محدود کردن ادامه اختلال و رساندن آن به کمترین میزان شیوع است
پیشگیری ثانوی متضمن رعایت موارد ذیل است.
۱ـ بیماری یابی به منظور تشخیص شناخت فوری و بیشترین علائم عادی و یا رفتارهای نامتعادل.
۲ـ درمان فوری زودرس و کامل جهت رفع علائم بیماری، پیشگیری از بروز علائم شدید و برگردانیدن هر چه زودتر بیماران روانی به جامعه.
۳ـ درمان پیشگیرنده و نگهدارنده به منظور پیشگیری از بازگشت عوارض بیماری تا حصول بهبودی کامل، پیشگیری ثانوی مترداف با تشخیص و درمان زودرس می باشد (احمدوند،۱۳۸۲)
پیشگیری ثالث
این پیشگیری عبارتست از کاستن از گسترش عوارض جنبی که در حاشیه یک بیماری و یا اختلال اصلی وجود دارد. این بخش اشاره دارد به فعالیت های توانبخشی که، افرادی را که مبتلا به بیماریهای مزمن طولانی مدت هستند قادر می سازد که با حداکثر توانایهای جسمانی و روانی و اجتماعی خود فعالیت کنند. در این راستا آموزش مهارتهای شغلی و اجتماعی بسیار مفید واقع می شود (احمدوند، ۱۳۸۲ ).
2-11- مکانیزم روانی و نقش آن در سلامت روان
یکی از شاهکارهای روانشناسی که فروید بنیانگذار روانکاوی در نظریه روانکاوی خود برای شناخت هر چه بیشتر رفتار انسان و در نتیجه شخصیت او بیان می کند مکانیسم های دفاعی روانی است. امروزه اکثر روانشناسان روانپزشکان و دیگر متخصصان بر اهمیت مکانیسم های دفاعی در ایجاد سلامت روانی معترفند . به خصوص در قرن حاضر که با روند سریع صنعتی شدن در جهان و ایجاد تغییر و تحول های سریع در زندگی بشری و حتی ایجاد تغییر در آداب و رسوم اجتماعی، عرف و قوانین اجتماعی، بشر برای دوری از کشمکش ها و حل تعارضات و سازگاری با تغییر و تحولات و حفظ سلامت روان دست به انجام رفتارهایی می زند که بعضی از آنها در قالب مکانیسم های دفاعی جای می گیرند.( میلانی فر،۱۳۷۰) همانطور که گفته شد مکانیسم های دفاعی برای ناچیز جلوه دادن شکستها و حمایت در مقابل نگرانی ها و احساس ارزش و کفایت و در نهایت در ایجاد سلامت روانی موثر است و به این جهت آنها را واکنشهای سازشی عادی می نامیم (احمدوند، ۱۳۸۲)روانشناسان و کارشناسان مختلف برای مکانیسم های دفاعی انواع مختلفی ذکر کرده و تقسیم بندی های متعددی از آنها به عمل آورده اند که هیچکدام رضایت بخش نیست، به خصوص اینکه شخص ممکن است از مکانیسم های دفاعی مختلفی در یک آن استفاده نماید (احمدوند، ۱۳۸۲) لذا ما در اینجا فقط به ذکر بعضی از مهمترین مکانیسم های دفاعی می پردازیم.
2-11-1- مکانیسم سرکوبی
به نظر فروید سرکوبی اساس و پایه مکانیسم دفاعی خود است. شخص در مکانیسم سرکوبی به طور ناخودآگاه کوشش می کند تا از تظاهر تمایلات ناخودآگاه جنسی و پرخاشگری به گونه ای جلوگیری نماید. که هیچ گاه نتواند به ضمیر آگاه او راه یابد. در مکانیسم سرکوبی فرد نه تنها از تعارضات اضطراب انگیز درونی بی خبر می ماند بلکه حتی وقایع هیجان انگیز گذشته را نیز به یاد نمی آورد. البته تمایلات سرکوب شده از بین نمی روند بلکه در ناخودآگاه بصورت فعال و در انتظار رسوخ به ضمیر آگاه باقی می مانند (احمدوند،۱۳۸۲).
2-11-2- مکانیسم برون فکنی
به آن نوع روشهای دفاعی که فرد بوسیله آن بطور ناخودآگاه تمایلات عقاید و رفتارها و برداشت های غیرقابل قبول خود را به محیط بیرون از خود نسبت می دهد برون فکنی گویند (شاملو،۱۳۷۷).
2-11-3- مکانیسم جا به جایی
در جابه جایی موضوع تمایلات غریزی از یک موضوع پر خطر به موضوع کم خطرتری منتقل می شود. البته می توان گفت که جا به جایی به منظور کاهش فشار درونی که در نتیجه ناکامی و عدم ارضاء تمایلات پیدا شده به کار می رود. بطور مثال : کودکی که از طرف برادر بزرگترش آزاری می بیند ممکن است به خواهر کوچکترش آزار برساند. (شاملو،۱۳۷۷).
2-11- 4- مکانیسم بازگشت
بازگشت مانند روشهای دفاعی دیگر برای حفاظت فرد در مقابل اضطراب است. فرد برای مقابله با اضطراب دست به رفتارهایی می زند که به سنین پایین تر تکامل روانی جنسی مربوط می شود. این رفتارها غالبا کودکانه و نامناسب با شرایط است. در افراد بزرگ سال عصبانیتهای کودکانه ؟، فریاد زدن، گریه کردن، قهر کردن و شکستن اشیاء به هنگام خشم را می توان از این گونه رفتارهای بازگشتی دانست .(شاملو،۱۳۷۷)
2-11-5- مکانیسم واکنش سازی
واکنش سازی عبارت است از ارضاء و تظاهر یک تمایل از طریق معکوس جلوه دادن آن. در این روش دفاعی اول تمایل ناپسند سرکوب می شود و بعد تمایل کاملاً ضد آن ظاهر می گردد. برای مثال فردی که با دیگران شدیداً پرخاشگر است و یا از دیگران به شدت تنفر دارد. ممکن است از طریق مکانیسم دفاعی واکنش سازی این احساس خود را سرکوب کند و بصورت فردی خیر مهربان و با ادب و انسان دوست درآید(شاملو،۱۳۷۷)
2-11-6- مکانیسم تصعید
فروید آن دفاع خود را که باعث می شود یک تمایلات ناپسند بشکل اجتماع پسندانه تظاهر کند تصعید می نامد برای مثال یک فرد ممکن است تمایل به پرخاشگری و آسیب رساندن به دیگران را از طریق شرکت در فعالیت های ورزشی مانند : بوکس، جراحی یا پیشه قصابی ارضا نماید (شاملو، ۱۳۷۷)
2-11-7- مکانیسم عذر تراشی (دلیل تراشی)
در مکانیسم عذرتراشی یا منطق تراشی شخص با استفاده از منطق نمایی رفتار خود از واقعیت دور می شود . او از این طریق بخود می قبولاند که رفتار منطقی دارد. برای مثال : دانش آموز در امتحان شرکت نمی کند و می گوید: چه فایده ای دارد من که شانس موفقیت ندارم؛ و یا ضرب المثل دست گربه به گوشت نمی رسد می گوید بو می دهد، نمونه هایی از عذر تراشی هستند (شاملو،۱۳۷۷).
2-11-8- مکانیسم همانند سازی
این مکانیسم هم بعنوان یکی از فرآیندهای رشد شخصیت و هم بعنوان یک نوع مکانیسم دفاعی مورد استفاده قرار می گیرد. در همانند سازی فرد برای رشد شخصیت خصوصیات مطلوب شخصی دیگر را با استفاده از مکانیسم درون فکنی جزء شخصیت خویش می کند. برای مثال : دختری که خود را از همکلاسیش کمتر مورد توجه می بیند سعی می کند همان خصوصیاتی را بروز دهد که همکلاسیش دارد به این امید که محبوب واقع شود (اکبری، ۱۳۸۳)
2- 11-9- مکانیسم جبران
این مکانیسم کوششی است برای سرپوش گذاشتن بر نقاط ضعف و عدم کفایت خویشتن که مبنی بر احساس حقارت و بی کفایتی است. نمونه های بارز این مکانیسم عمل دختر زشتی است که سعی می کند با صفات پسندیده به رخ کشیدن مکرر آنها در رفتارش نقص ظاهری خود را از نظرها پنهان دارد. (اکبری،۱۳۸۳)
2-11-10 مکانیسم ا نکار
این مکانیسم عبارت است از رد و عدم پذیرش ناآگاهانه جنبه هایی از واقعیت که نمی توانند آگاهانه مورد قبول واقع شوند. در این مکانیسم شخص از پذیرش رویدادی معین (مانند : مرگ فرد مورد علاقه) یا مواجه شدن با موقعیتی غیر قابل تحمل امتناع می ورزد. انکار واقعیت در موارد افراطی ممکن است پیش درآمد ظهور رفتار سایکوتیک باشد معمولی ترین شکل انکار که اکثر ما در اغلب موارد به آن متوسل می شویم خیالبافی و بازی است (اکبری،۱۳۸۳)
2-12 – عوامل موثر بربهداشت روانی
بهداشت روانی افراد متاثر از عوامل متعددی است، اگر چه این عوامل به صورت جداگانه مورد مطالعه قرار می گیرند ولی در واقع این موضو ع چند وجهی متاثر از یکدیگر است. بدین معنی که افراد به علت شرایط محیطی یا عوامل فردی تعادل و آرامش روحی شان دچار تغییراتی می شود و هر چه شدت این عوامل زیادتر باشد، تاثیر و تهدیدش بیشتر خواهد بود. عواملی همچون : "عدم برآورده شدن نیازهای اولیه، ناکامی، استرس، یادگیری، مسائل اجتماعی و رسانه های جمعی و… از عمده ترین تاثیرگذاران بر بهداشت روانی هستند.
2-13- سلامت روان در پرتو پای بندی به آموزه های دینی
یکی از مهم ترین مسائل دین اسلام، توجه به بهداشت و سلامت جسم و روان است. واژه "دین" در لغت؛ یعنی کیش، آیین، طریقت و شریعت و در اصطلاح "به مجموعه ای از بایدها و نبایدها و باورهای منطقی و عقلانی گفته می شود که بر اساس ویژگی ها و نیازهای فطری بشر استوارند و همین مسئله، خود به عنوان اصلی ترین عامل تامین بهداشت روانی و احساس خودارزشمندی است". خداوند کریم با تاکید بسیار در آیات نورانی وحی، تنها راه رستگاری و سعادت انسان را در "تزکیه" و پالایش روح و روان او می داند، آنجا که میفرماید: "قَدْ اَفْلَحَ مَنْ زَکّیها؛ همانا هر که نفس خود را تزکیه کرد، رستگار شد". در حقیقت، پالایش روح که قرآن کریم از آن به "تزکیه" تعبیر می فرماید، همان چیزی است که امروزه از آن به سلامت روان یاد می کنند.
2-14- دین باوری و سلامت روان
متوجه ساختن انسان به مقوله ایمان به خداوند و توحید و بندگی او، نخستین و اساسی ترین آموزه پیامبران الهی و معصومان علیهم السلام بوده است. اصلی ترین رکن دین؛ یعنی ایمان به خدای یکتا سبب می شود انسان از نگرانی و تشویش خاطر در امان بماند. همچنین او را به پایداری در برابر رویدادهای ناگوار زندگی رهنمون می شود، به گونه ای که دیگر هیچ حادثه ای نمی تواند در آدمی تزلزلی به وجود آورد. بر اساس بینش اسلامی، هر انسانی از هنگام تولد، با فطرت الهی؛ یعنی با بهداشت روانی، قدم به عرصه زندگی می گذارد و اصلی ترین هدف دین نیز حفظ یا تامین این بهداشت روانی است که از آغاز با بشر همراه بوده است.
تاریخ نگار معروف، توین بیمی نویسد: بحرانی که اروپاییان در قرن حاضر به آن دچار شده اند، اساساً به فقر معنوی آنان بازمی گردد. تنها راه درمان این فروپاشیدگی اخلاقی که غرب از آن رنج می برد، بازگشت به دین است. اصولاً ایمان، تاثیر بسزایی در نفس انسان دارد؛ زیرا اعتماد به نفس و قدرت او را بر صبر و تحمل سختی های زندگی افزایش می دهد و احساس امنیت و آرامش را در نفس او مستقر می سازد و در درونش آسودگی خاطر پدید می آورد. بدین سان، انسان غرق در احساس خوشبختی می شود.
شاید بتوان گفت توانایی مذهب، در کاستن غم های وجودی و پیوند دادن انسان با نیروهای قدرتمند معنوی، بزرگ ترین موهبت مذهب به انسان هاست و برای فرد دین باور، این هدیه عبارت است از احساس امید و آرامش، ولی در سطحی گسترده تر و فراگیر.
2-15- ابعاد امنیت روانی و سلامت روان، در پرتو یاد خدا
یکی از مفاهیم مهم در بهداشت و سلامت روان، مفهوم "امنیت روانی" است. اگر فردی احساس امنیت روانی نکند، زندگی برای او بی معنا خواهد بود و سلامت روانی نیز برقرار نخواهد شد. امنیت روانی؛ یعنی داشتن روح و روانی آرام و به دور از ترس که در این صورت، زندگی آدمی گوارا و دلپذیر خواهد شد.
پس نشاط و آرامش از آنِ کسی است که به امنیت و اطمینان نفس می رسد و این امر زمانی به وجود خواهد آمد که انسان به خداوند خویش، وابستگی و دل بستگی راستین پیدا کرده باشد و ذکر او سراسرِ اندیشه، عاطفه و رفتارش را فراگرفته باشد. از نظر قرآن، تنها در پرتو یاد خداست که انسان به آرامش می رسد. همان گونه که می فرماید: "اَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ همانا با یاد خداوند، دل ها آرامش می یابد". مقام خداوند، مقام امن است و هر که با یاد خداوند، با این مقام ارتباط برقرار سازد، از امنیّت و آرامش برخوردار خواهد شد.
گفتنی است بر اثر یاد خدا و اصلاح رابطه انسان با خدا، رابطه او با دیگر بندگان خدا نیز اصلاح می شود. با این روش، انسان از انزوا و افسردگی و دیگر پی آمدهای ناگوار برخاسته از انزوا نیز به دور می ماند.
آثار شکرگزاری بر سلامت روان
داشتن روحیه شکرگزاری از نشانه های سلامت روح و روان آدمی است. همچنین شکرگزاری، نشانه دور بودن آدمی از بیماری هایی چون غفلت از نعمت ها، غرور، بخل و کفران نعمت است.
افزون بر به جای آوردن شکر و سپاس خدا، قدردانی از بندگان او نیز نشان دهنده سلامت روح و بهداشت روان است. آن که روحی سالم دارد، خدمت دیگران در حق خود را انکار نمی کند و از آنها به شایستگی و در حد توان قدردانی می کند.
2-16- توکل و سلامت روان
"توکل" از آموزه هایی است که آثار مثبت شگرفی بر سلامت روان انسان می گذارد. به انسان جرئت می بخشد و راه رسیدن به هدف را برای او هموار می سازد. خداوند در قرآن کریم می فرماید: "آن گاه که عزم کردی و تصمیم گرفتی، به خدا توکل و کار خود را دنبال کن".
وقتی امور مهم و سرنوشت ساز، انسان را درگیر خود می سازد و شک و دلهره بر روح و روان آدمی عارض می شود، ناچار به دنبال تکیه گاهی مورد اعتماد می گردد تا یار و پشتیبان وی باشد. در نتیجه، آرامش بر قلب و روحش حاکم می شود و از نگرانی رهایی می یابد. توکل بر خدا، تردیدها و دلهره ها را از میان می برد و قلب آدمی را سرشار از آرامش می کند و روح را با سلامتی همراه می سازد.
یکی از بیماری های روح و روان انسان بر اثر درماندگی و ناامیدی و توفیق نیافتن او بر انجام دادن وظایف خویش پدید می آید. حال آنکه انسان با توکل بر خدای قادر و حکیم، به توانایی ها و استعدادهای خدادادی اش اعتماد می کند و افزون بر اینکه در پیروزی ها به غرور و خودپسندی گرفتار نمی شود، در برابر مشکلات و سختی ها نیز مقاوم می شود که این، خود، بهترین وسیله تامین سلامت روانی فرد است.
2-17- اشتغال زنان
امروزه شاغل بودن زنان، یکی از مسائلی است که در اجتماع مطرح است و زنان به علل گوناگون به کار روی می آورند و حتی مجبور گشته اند علاوه بر مسئولیت های خود در خانه و تربیت فرزندان، مسئولیت های اجتماعی را نیز پذیرا گردند. در اینجاست که ما با قشری به عنوان "زنان شاغل" روبه رو می شویم….
در گذشته، زن، غالبا نقش مادر و همسر را به عهده داشت و به انجام امور خانه می پرداختند. اگر هم در اموری مانند کشاورزی و دامداری و امثال آن شرکت داشت، دامنه چنین مشارکت هایی در حدی بسیار محدود و منحصر به تامین نیازهای خانواده بود اما با تغییر شرایط اقتصادی و اجتماعی و پیچیده تر شدن تقسیم کار، امروزه زنان علاوه بر ایفای نقش های فوق، پذیرای مسئولیت های عمده تر نظیر اشتغال در بیرون از خانه می باشند.
آنچه که مسلم است زنان نیمی از جمعیت دنیا را تشکیل می دهند و کاملا طبیعی است که زنان نیز مانند مردان بخواهند نقش مهم و موثری در جامعه و فعالیتهای اجتماعی ایفا کنند. البته در مورد اشتغال زنان، تاثیر آنها بر خانه و خانواده و تربیت فرزندان، نظرات مختلف و حتی متناقضی وجود دارد و حتی سوگیریها و دیدگاهای منفی شکل گرفته است که نیازمند بررسی و تحقیق بیشتر است.
اما به هر حال نمی توان تصور کرد که اشتغال زنان در خارج از خانه بدون تبعات منفی باشد. زمانی می‏توان از مشارکت اجتماعی زنان و حضور فعال آنان در خارج از خانه به صورت مثبت سخن گفت که پیشاپیش مناسبات دموکراتیک در خانواده‏ها بین زن و مرد برقرار شده باشد تا آنان بتوانند با فراغت و توان بیشتری به مشارکت در عرصه‏های مختلف بپردازند و از این طریق بتوانند به انتظارات اجتماعی از یکسو و نیازها و خواسته‏های خودشان از سوی دیگر پاسخی مثبت بدهند.
بنابراین با توجه به شرایط زندگی در جامعه امروزی و با توجه به تمامی دگرگونی هایی که در آن صورت گرفته، مانند کاهش تعداد فرزندان، واگذار کردن قسمتی از جامعه پذیری کودکان به مدارس، عدم کفایت یک درآمد برای زندگی یک خانواده، وجود دختران تحصیل کرده که تنها نقش مادری و همسری به آنان واگذار شده است، مشکلات زندگی مادران شاغل، حاکمیت نگرش های مدرن در جامعه برای مردان و نگرش های سنتی در خانواده برای زنان، وضعیتی پیچیده را شکل داده است.
برای مثال مادر وسیعترین دنیای روانی و اجتماعی کودک است و از نظر کودک همچون کسی است که از تمام نقاط این جهان اطلاع دارد. اشتغال مادر موجب اختلال در تکوین شکل گیری دلبستگی کودک نسبت به مادر می شود چرا اینکه مراقبت کودک از حالت انفرادی به حالت گروهی در می آید و نتیجتاً دلبستگی کودک نسبت به مادر از حالت طبیعی خارج می گردد.
چیزی که مسلم می باشد این است که مادران شاغل همانند مادران غیرشاغل نمی توانند به طور تمام و کمال به کودکان خود رسیدگی کنند چون مادر چندین ساعت از روز را خواه ناخواه جدای از فرزند بسر می برد و وقتی که بعد از سپری شدن این ساعات به فرزند می رسد خستگی ناشی از دنیای ماشینی امروز و خستگی فکر و ذهنی به مادر اجازه نمی دهد که در آن ساعات باقی مانده روز به کودک رسیدگی کافی و لازم را نماید چون از طرف دیگر مسئولیت خانه و خانه داری نیز به دوش او می باشد. لذا با این اوصاف مهمترین مسئله ای که در اشتغال زنان باید مورد توجه قرار گیرد وجود نقش های متعددی است که زنان باید به عنوان همسر و مادر و گرداننده خانواده به عهده گیرند.
2-18- پژوهشهای پیشین (داخلی – خارجی )
در این بخش به برخی از تحقیقات و نتایج آنها که در رابطه با موضوع مورد بررسی انجام گرفته اند اشاره می شود
محمد تقی حسن زاده (1391) در تحقیقات انجام شده میان دو هزار و ۵۰۶ جوان به عنوان جامعه آماری که ۶۰۶ نفر از این افراد در مقطع پیش دانشگاهی و مابقی دانشجو بوده اند، سلامت روانی در میان نسل جوان بررسی شد عوامل اختلال روانی جوانان شامل ترس از بیماری، افسردگی، وسواس اجباری، اضطراب، خصومت و پرخاشگری، شکایت جسمانی، روان پریشی و حساسیت در روابط متقابل است، نتایج تحقیقات نشان می دهد که افسردگی شایع ترین اختلال روانی در میان نسل جوان کشور است و سهم جوانان در این بیماری به ۱/۳ درصد می رسد و : سایر اختلالات روانی در میان نسل جوان به ترتیب شامل خصومت و پرخاشگری ۲.۹ درصد، تفکر پارانوییدی(اختلال شخصیت بدگمانی) ۲.۷ درصد، وسواس ۲.۴ درصد،اضطراب ۲ درصد، شکایت جسمانی ۲ درصد، حساسیت در روابط متقابل ۱.۹ درصد، روان پریشی ۱.۲ درصد و ترس ۹ صدم درصد است.

محمد ناظر ، صدیقه حسنی ، غلامرضا ساردوئی ،) 1391)
. درمطالعه ای تعیین اثر بخشی ورزش طراحی شده بر سلامت روان دختران نوجوان رفسنجانی در سال تحصیلی 91انتخاب شدند روش نمونه گیری به شیوه تصادفی ساده بود نتایج نشان داد که نمرات اضطراب، افسردگی، پرخاشگری، شکایتهای جسمانی و حساسیت بین فردی در پیش-آزمون تفاوت معناداری نداشته است اما پس از آموزش به گروه مداخله، نمرات پس آزمون به طور معناداری کاهش یافته بنابراین ورزش طراحی شده می تواند اضطراب، افسردگی، پرخاشگری، شکایتهای جسمانی و حساسیت را درختران کاهش دهد و سلامت روان را بالا ببرد.
منصور شکیبا- مریم ضیایی( 1391)
درپژوهشی مقایسه سلامت روان دختران دانش آموز تحت سرپرستی مراکز شبانه روزی بهزیستی با دختران دانش آموز دبیرستان دانشگاه در شهرزاهدان است.: این مطالعه از نوع میدانی و به صورت مقطعی، بر روی 40 نفر از دختران تحت پوشش بهریستی و دختران مدارس عادی دبیرستانهای زاهدان انجام شده یافته های این مطالعه نشان داد که بین سلامت روان دانش آموزان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی و دانش آموزان ساکن در خوابگاه دبیرستان دانشگاه سیستان وبلوچستان اختلاف معنی داری وجود دارد. شایعترین اختلالات روانی بین دانشآموزان دختر تحت سرپرستی مراکز شبانه روزی بهزیستی به ترتیب عبارت است از،افسردگی(% 90 )، فوبیا(% 90 )، اظطراب (% 80 ) و حساسیت در روابط بین فردی (% 80 )، در حالی که شیوع این اختلالات بین دانش آموزان ساکن در خوابگاه دخترانه دبیرستان دانشگاه شامل افسردگی (% 50 )، افکار پارانویید (% 45 ) و وسواس و اجبار(% 35 ) میباشد.اختلاف معنیداری بین دو گروه مورد مطالعه از لحاظ سلامت روان وجود دارد. افسردگی و فوبیا در بین دختران تحت سرپرستی مراکز شبانه روزی بهزیستی وافسردگی وافکار پارانویید در بین دختران دبیرستان شبانه روزی دانشگاه، شایعترین اختلال روانی بود
حق شناس ، چمنی – فیروزآبادی (89-1388)
در مطالعه ای مقایسه ویژگی های شخصیتی و سلامت روان دانش آموزان دبیرستان های تیزهوشان و دبیرستان های عادی انجام شد دراین پژوهش نمونه ای مشتمل بر 200 دانش آموز 97 نفر تیزهوشان و 103 نفر عادی از میان دانش آموزان مقطع سال سوم دبیرستان انتخاب شدند نتایج یافته ها نشان داد که دانش آموزان دبیرستان های تیزهوشان درمقایسه با دانش آموزان عادی نمرات نسبتاً بالاتری در شاخص دارند. به علاوه دختران در مقایسه با پسران نمرات بالاتر ی و نمرات پایین تری در شاخص توافق دارند با توجه به نتایج پژوهش به نظر می رسد که دانش آموزان دبیرستان های تیزهوشان از نظر برخی از ابعاد شخصیتی و نیزسطح سلامت روان با دانش آموزان عادی متفاوت هستند .
عادله اصلی پور ، موسی کافی (1388)
درپژوهشی مقایسه سلامت روان در بین دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان پرورشگاهی و دارای خانواده شهرستان رشت انجام شدکه جامعه آماری مشخص شده عبارتند از دانش آموزان دختر اول دبیرستان شهررشت است که از بین ۲۷۶۱ نفر که کل جامعه آماری دانش آموزان درای خانواده و ۸۸۹ نفر جامعه دانش آموزان پرورشگاهی هستند از این بین ۱۵۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین سلامت روانی و اضطراب و افسردگی و نشانه های بدنی در بین دانش آموزان سال اول دبیرستان تفاوت معنی داری وجود دارد .
ابوذر فیروزی, معصومه امینی, زهرا اصغری (90-89 )
. در پژوهشی به بررسی ارتباط بین سلامت روان و باورهای مذهبی دانش آموزان پایه سوم دبیرستان شهر درگز (استان خراسان رضوی انجام شده است. در این پژوهش تعداد 157 نفر از دانش آموزان دبیرستانی با نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند نتایج این تحقیق نشان دادکه بین دینداری و سلامت عمومی، علائم جسمانی، کارکردهای اجتماعی و اضطراب (به عنوان متغیرهای کیفی) ارتباط معنی داری وجود داشت. ولی بین افسردگی و دینداری ارتباط معنی دار وجود نداشت نتایج تحلیل همبستگی (با متغیر های کمی) نشان داد که بین دینداری و سلامت عمومی و همچنین بین دینداری و علائم جسمانی همبستگی معنی دار وجود داشت، ولی در رابطه با سایر خرده آزمون ها، همبستگی معنی داری با دینداری مشاهده نشد.
عبدالوهاب پورقاز ومهوش رقیبی (1384)
درپژوهشی تحقیقی سلامت روانی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر زاهدان انجام دادند نتایج تحقیق نشان داد که در فاکتورهای شکایت جسمانی 1/23درصد وسواس 2/18 درص حساسیت میان فردی 1/53 درصد افسردگی 5/45 درصد اضطراب 7/17 درصد پرخاشگری27 فوبیا 1/31 درصد پارانویا 2/31 درصد وروانپریشی 3/34 درصد دانش آموزان نمرهای بالاتر از 1انحراف معیار گرفتند که بینگر وجود علائم خفیف ویا نسبتا شدید در بین دانش آموزان در فاکتورهای فوق می باشد
2-18-1- تحقیقات انجام شده در داخل ایران

فرهمند (1392-93)
درپژوهشی به بررسی دینداری و سلام روان دختران دانش آموز دبیرستان (دوره دوم) شهر بیرجند پرداختجامعه مورد مطالعه دختران دانش آموز دبیرستان (دوره دوم) در سال تحصیلی 93-92 شهر بیرجند است. که حدوداً 6437 نفر بودند که 400 نفر به صورت تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. در تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای توصیفی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد که بین دینداری و سلامت روان دختران دانش آموز رابطه معناداری وجود دارد، باین معنی که هر چه میزان دینداری دختران دانش آموز بیشتر باشد از سلامت روان بیشتری برخوردارند و همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر آنست که می توان از روی دینداری افراد سلامت روان آنان را پیش بینی کرد
کوروش سایه میری – سوسن نادری- (1392)
درپژوهشی به بررسی وضعیت سلامت عمومی دانش آموزان دختر و پسر مدارس مقطع راهنمایی شهر ایلام در سال92 پرداخته اند.این مطالعه یک مطالعه توصیفی-تحلیلی، مقطعی است که با استفاده از پرسش نامه استاندارد سلامت عمومی 118نفر از دختران و پسران در مقطع راهنمایی مورد بررسی قرار گرفته است نتایج نشان داد که وضعیت سلامت عمومی تعداد زیادی از دانش آموزان در حد مطلوبی قرار دارد
حسین تقی زاد (1392)
درپژوهشی، بررسی مقایسه ای باورهای خودکارآمدی و سلامت روان دانش آموزان تیزهوش و عادی بود. مواد و روش ها: نمونه ی این پژوهش متشکل از 120 دانش آموز (60 دانش آموز تیزهوش و 60 دانش آموز عادی) در شهرستان بابل بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان داد که بین میانگین باورهای خودکارآمدی0 و سلامت روان دانش آموزان مدارس تیزهوش و مدارس عادی تفاوت معناداری وجود دارد. بین باورهای خودکارآمدی و سلامت روان و مولفه های آن در دانش آموزان تیزهوش و عادی ارتباط معناداری وجود دارد. سرانجام این که متغیر باورهای خودکارآمدی قادر است تا با ضریبی معادل ، سلامت روان را پیش بینی کند. پزوهش نشان داد که دانش آموزان مدارس عادی نسبت به دانش آموزان مدارس تیزهوش از سلامت روان پایین تری برخوردار هستند. همچنین باورهای خودکارآمدی موجب بهبود سلامت روان دانش آموزان تیزهوش و دانش آموزان عادی می شود.

زهرا خاکساری( 92-91 )
در پژوهشی بررسی رابطه بین سلامت روانی و کیفیت خواب بین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان میناب انجام شد. روش اجرا : این مطالعه توصیفی بر روی 240 دانش آموز دختر دبیرستانی که بصورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند ، انجام شد بر اساس نتایج این پژوهش 27درصد از دانش آموزان وضعیت سلامت روانی نامطلوب و 40 درصد از آنها کیفیت خواب نامناسب داشتند .همچنین نتیجه آزمون همبستگی نشان داد بین کیفیت خواب با سلامت روانی و تمامی زیر مجموعه های آن بجز سلامت جسمانی ارتباط معنادار وجود دارد. همچنین نتایج حاکی از وجود رابطه معنادار در سطح بین سلامت روانی با زیرمقیاسهای کیفیت خواب شامل : کیفیت ذهنی خواب ،تاخیر در به خواب رفتن ، اختلال خواب ، مصرف داروهای خواب آور و اختلالات عملکرد روزانه می باشد .
یوسف فرمانی – مرضیه دهقانی (92-91 )
در پژوهشی بررسی رابطه بین نگرش مذهبی معلمان و سلامت روانی دانش آموزان پایه چهارم انجام شد فرضیه اصلی این تحقیق این است که بین نگرش مذهبی معلمان و سلامت روانی دانش آموزان رابطه وجود دارد. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه بررسی شده 20 نفر از معلمان پایه چهارم از پنج مدرسه ناحیه 2 ارومیه به همراه 100 نفر دانش آموز از این مدارس به صورت تصادفی ساده انتخاب گردید.. یافته ها نشان داد که بین نگرش مذهبی و سلامت روان، همچنین بین نگرش مذهبی و اضطراب و اختلال در کارکرد اجتماعی در سطح معناداری رابطه وجود دارد؛ اما بین جسمی سازی و افسردگی با نگرش مذهبی رابطه معنی داری دیده نشد. فلذا یافته های این پژوهش بیانگر آن است که نگرش مذهبی معلمان با افزایش سلامت روان دانش آموزان در ارتباط است
رستمی خداوردیلو – بیژن قیاسی – مژده پرهیزمیمندی ( 92-91 )
در پژوهشی به بررسی رابطه ی سلامت روان، هوش معنوی و افکار ناکارآمد در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت انجام شد جامعه ی آماری آن شامل نمونه ی تحقیق شامل 272 دانشجو 85 پسر و 232 دختربود. بین هوش معنوی و سلامت روان همبستگی مثبت معنی دار و بین هوش معنوی و افکار ناکارآمد و بین سلامت روان و افکار ناکارآمد نیز همبستگی منفی معنی دار وجود دارد تحلیل رگرسیون نشان داد که هوش معنوی و نیز افکار ناکارآمد، قادر به پیشبینی قسمتی از واریانس سلامت روان میباشند.هوش معنوی و افکار ناکارآمد دانشجویان، بر سلامت روان ایشان موثر میباشد.
حمید انعامی پژوهشی در سال ۱۳۹۰-1391
با نمونه گیری تصادفی از کودکان مراکز پیش دبستانی شهر تبریز شاغل به تحصیل که ۵۴ کودک دارای مادران غیر شاغل بودند و ۴۶کودک دارای مادر شاغل بودند و به منظور مقایسه مشکلات رفتاری کودکان زنان شاغل و خانه دار انجام گرفت. وی در خصوص نتایج این پژوهش های صورت گرفته اظهار داشت: به منظور جمع آوری اطلاعات، مربیان مراکز پیش دبستانی به پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی نیز پاسخ دادند و نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بی توجهی و رفتارهای بچه گانه، گوشه گیری و اضطراب در کودکان مادران غیر شاغل بیشتر از کودکانی است که مادران شاغل دارند و از سویی دیگر نتایج نشان داد کودکان مادران شاغل نسبت به کودکان مادران غیر شاغل مشکلات رفتاری کمتری دارند.
مهران دستورانی – سیاوش پوریوسف (1391)

در پژوهش بررسی ارتباط بین معناداری زندگی و امید با شاخصهای سلامت روان صورت پذیرفت. گروه نمونه مورد مطالعه 382 نفر از زنان شاغل فرهنگی در آموزش و پرورش ناحیه 2شیراز بودضرایب همبستگی نشان داد که بین معناداری زندگی با امید، شادی- افسردگی ،(شادی، رضایت از زندگی، همبستگی مثبت و معنادار و با افسردگی همبستگی منفی معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه به روش متوالی همزمان بیانگر معنیداری نقش واسطه ای امید در رابطه بین معناداری زندگی و رضایت از زندگی و شاخصهای سلامت روان بود. معناداری زندگی میتواند سبب افزایش شادی، رضایت از زندگی باشد. به عبارت دیگر معناداری زندگی به گونهای غیر مستقیم و در تعامل با امید میتواند سبب افزایش شادی و رضایت از زندگی و کاهش افسردگی گردد.
مهناز مقدری کوشا، سمیرا گرجی (1391-1390)
درپژوهشی سلامت روانی دانش آموزان دختر دبیرستانی مدارس شهر همدان مورد بررسی قرارگرفت دراین مطالعه توصیفی- مقطعی 600 نفر از دانش آموزان دختر سال های اول ، دوم و سوم دبیرستانهای شهر همدان به روش خوشه ای انتخاب شدند. نتایج نشان داد 2 /60 درصداز واحدهای مورد پژوهش از مقیاس کلی نمره 23 و بالاتر، 7/36 درصد از مقیاس فرعی خود بیمارانگاری، 5/46 درصد در مقیاس فرعی اضطراب، 5/49 درصد از مقیاس اختلال در عملکرد اجتماعی و 8/45 درصد از مقیاس افسردگی، نمره 7 و بالاتر را کسب نموده اند. نتایج دلالت داشت که رشته تحصیلی، پایه تحصیلی و سن واحدهای مورد پژوهش با میانگین نمره سلامت روانی ارتباط معنی داری داشته است
علی رجایی – سید امیر امین یزدی – حسین کارشکی (90- -1389)
در پژوهشی بررسی میزان شیوع اختلالات هیجانی-رفتاری در دانش آموزان دبستانی شهر مشهد انجام گردیده است. این پژوهش توصیفی-مقطعی 500 دانشآموز دختر و پسر از پایه های اول تا پنجم دبستانهای دولتی شهر مشهد به روش ترکیبی (طبقه ای-چندمرحله ای) انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، سیاهه ی رفتاری کودک آخنباخ (فرم گزارش معلم) بوده است. نتایج نشان می دهد به میزان15 درصد از کل دانشآموزان مقطع دبستان دچار مشکلات بالینی و 5 درصد در محدودهی مرزی می باشند که بیشترین میزان شیوع مشکلات رفتاری مربوط به پایهی پنجم وکمترین میزان شیوع مربوط به پایهی سوم دبستان میباشد.
حسین کارشکی , سیدجواد کریمیان ناری وهمکاران, (90-1389)
در پژوهشی به بررسی وضعیت سلامت روانی دانش آموزان دبستانی شهر مشهد انجام گردیده در این پژوهش 500 دانشآموز دختر و پسر از پایه های اول تا پنجم دبستانهای دولتی شهر مشهد در سال تحصیلی 90-1389 انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد به میزان15 درصد از کل دانش آموزان مقطع دبستان دچار مشکلات بالینی و 5 درصد در محدوده ی مرزی می باشند که بیشترین میزان شیوع مشکلات رفتاری مربوط به پایه ی پنجم و کمترین میزان شیوع مربوط به پایه ی سوم دبستان میباشد.
سهیلا رشادت جو – علی محمد امیرتاش) 89-1388)

بررسی تاثیر مسابقات ورزشی بر سلامت روانی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستانهای شهر تهران انجام شد. جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران انجام شد تعداد 460 نفر از دانش آموزان مدارس شهر تهران (230 نفر دانش آموز ورزشکار و 230 نفر دانش آموز غیر ورزشکار) نمونه گیری شد نتایج نشان می دهدکه دانش آموزان دختر ورزشکار نسبت به دانش آموزان دختر غیرورزشکار از عملکردتحصیلی و سلامت روانیبالاتر و شکایات جسمانی،اضطراب،حساسیت بین فردی و افسردگی کمتری بر خوردارند و بین نمره سلامت روانی با عملکرد تحصیلی درگروه دانش آموزان دختر ورزشکار و غیرورزشکار ارتباط معکوس معنی داری برقرار می باشد
سیدداوود حسینی نسب (1388)
درپژوهشی به بررسی رابطه بین اشتغال مادر با سازگاری دختران دربین دانش آموزان دبستانی شهر تبریز اجرا شد نتایج بدست آمده نشان دادکه بین اشتعال مادر وسازگاری دختران رابطه معناداری وچود دارد بین سطح تحصیلات مادر وسازگاری دختران رابطه معنادار وچود ندارد وهمچنین بین میزان رضایت مادر شاعل از کار خود وسازگاری دختران رابطه معناداری وجود دارد
باقری، ملتفت و شریفیان (1388،)
در پژوهشی نشان میدهد که زنان شاغل در مقایسه با زنان خانهدار در تعیین تعداد موالید نقش برجستهتر و تعیین کنندهتر دارند. "اخویراد و حاتمی" در پژوهشی نتیجهگیری کردند که اکثر افراد، اثر کارِ زن را بر میزان باروری تایید میکنند که عامل آن کمبود وقت از جهت رسیدن به فرزند میباشد (به نقل از همان). چنانکه به وضوح در جامعه میبینیم خانوادههایی که زن و شوهر هر دو شاغلند اغلب تک فرزند یا دو فرزندی هستند و گاهی فاصله سنی زیادی هم بین بچهها ایجاد میکنند که آسیبهای خودش را دارد. همچنین 68 درصد از والدین مشکلات مالی را مهم ترین مانع برای گذراندن وقت بیشتر در خانوده تشخیص دادند و 36 درصد از فرزندان این خانواده ها نیز کمبود حضور دالدین را باعث ناراحتی خود اعلام کرده اند

فرزانه معتمدی شارک، دکتر غلامعلی افروز (1386)
بررسی رابطه سبک های اسنادی و سلامت روان در دانش آموزان تیزهوش و عادی همچنین بررسی روابط موجود میان این متغیرها انجام شده است و آزمودنیهای پژوهش 60 دانش آموز تیزهوش 30 دختر و 30 پسر که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدن د) و 60 دانش آموز عادی ( 30 دختر و 30 پسر که به روش نمونه گیری خوش های انتخاب گردیدند نتایج این بررسی نشان داد که سبک اسنادی درونی – بیرو نی در پسران تیزهوش توانایی پیشبینی سلامت روان را دار د. دو گروه دختر و پسر در سبک اسنادی درونی – بیرونی و سبک اسنادی کلی و جزیی موقعیتهای ناخوشایند، و دو گروه عادی و تیزهو ش درسبک اسنادی کلی و جزیی موقعیتهای ناخوشایند تفاوت معنی داری داشتند. در بررسی سلامت روان میان دو گروه عادی و تیزهوش درمولفه نارسا کنش وری اجتماعی تفاوت معنی داری به دست آمد. دانش آموزان تیزهوش در موقعیتهای شکست، سبک اسناد کلی و دانش آموزان دختر در هنگام شکست، سبک اسناد بیرونی و جزیی داشتند. دانش آموزان تیزهوش دارای نارسا کنش وری اجتماعی بیشتری نسبت به دانش آموزان عادی هستند
درپژوهشی فولادوند (1386( انجام شد نشان داد که بین جو سازمانی و سلامت روانی کارکنان رابطه معنی دار آماری وجود دارد ازمیان ابعاد نه گانه سلامت روان، پنج بعد آن شامل اختلال اضطراب افسردگی – وسواس -و روان پریشی – ترس مرضی با جو سازمانی ارتباط معن ی داری نشان داد . همچنین بین میزان درآمد با جو سازمانی همبستگی مثبت معنی دار وجود داشت

عبدی و همکاران (1386)در بررسی رابطه فرسودگی شغلی با سلامت رو ان بر روی 200 نفر از پرسنل پرستاری که به صورت چند مرحل های احتمالی انتخاب شده بودند نشان داد که فرسودگی شغلی ، در ابعاد خستگی هیجانی و مسخ شخصیت اکثریت واحدهای مورد پژوهش در سطح پایین و در بعد عدم کارآیی فردی اکثریت در سطح بالا قرار داشتند
نور بالا و فخرایی در سال 1385
در پژوهشی به بررسی میزان سلامت رونی دانشجویان دانشگاه تهران بین رشته های پزشکی وغیر پزشکی انجام دادند مشخص شد که مشکلات روانشناختی دانشجویان خصوصاً افسردگی و اضطراب به طور کاملاً معنی داری در میان دانشجویان پزشکی بیشتر از دانشجویان غیر پزشکی دیده می شود.
سیاه پست (1383)
درپژوهشی که به بررسی رابطه جو عاطفی خانواده با سلامت روانی فرزندان انجام گرفت نشان می دهد که بین مولفه های سلامت روانی در گروه دختران وپسران تفاوت معناداری در سطح 1%مشاهده می شود وبهداشت روانی دختران در سطح پایین تر می باشد

سلطانیان وهمکاران 82-83

بررسی وضعیت سلامت روانی دانش آموزان دوره متوسطه استان بوشهرانجام شد د ر این پژوهش . تعداد 2584 نفر(1406 پسر ، 1178 دختر) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که حدود 7/40 درصد از کل دانش آموزان مورد بررسی ( 9/37 درصد از پسران و 1/44 درصد از دختران ، دچار اختلالات روانی بوده اند . بین عواملی مانند سطح سواد والدین ، شهرستانهای مختلف استان ، میزان ورزش ، دیدار اقوام ، رفتار والدین در منزل ، میزان مدیریت والدین در منزل ، میزان احترام به یکدیگر ، میزان رعایت حقوق دیگران در منزل ، اعتقاد به مسایل دینی و مذهبی ، میزان صمیمیت بین دانش آموز و دبیران، میزان علاقه به رشته تحصیلی و امید به آینده شغلی با سلامت روانی دانش آموزان مورد بررسی رابطه معنی داری وجود دارد. ولی بین بعد خانوار ، وضعیت شغلی والدین ،مدت زمان سپری شده با دوستان و ساعات تماشای تلویزیون با سلامت روانی دانش آموزان رابطه معنی داری مشاهده نشد نتایج این پژوهش نشان می دهد که اختلالات روانی در دانش آموزان شیوع بالایی دارد .
اکبری (1382)
در پژوهشی تحت عنوان بررسی شیوه های رویارویی با تنیدگی روانی (استرس) و رابطه آن با سلامت روانی در دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان سراب به این نتیجه رسید کسانی که میزان ناراحتی آنها از تنیدگی کمتر است از سلامت روانی بیشتری برخوردارند.

عباس مسعودزاده ، علیرضا خلیلیان وهمکاران ( 1382- 1381 )
درپژوهشی وضعیت سلامت روانی دانش آموزان دبیرستان شهر ساری بر روی 1068 دانش آموز مقطع دبیرستان با استفاده از آزمون های استاندارد SCL-90-Rو پرسشنامه جمعیت شناختی نتایج نشان می دهد ، 58.8 درصد از آنان مشکوک به اختلال روانی بودند. شیوع انواع آسیب های روانی در ابعاد 9 گانه آزمون به ترتیب شامل، افکار پارانویید، حساسیت در روابط متقابل، وسواس و اجبار، پرخاشگری، افسردگی، اضطراب، روان پریشی، شکایت جسمانی و ترس مرضی بود. هم چنین نتایج تفاوت معنی داری را بین سلامت روانی دانش آموزان با جنسیت، احساس نیاز به مشاوره و مقطع تحصیلی در تمامی ابعاد 9 گانه آزمون نشان داد. هیچ گونه تفاوت معنی داری بین سلامت روانی و تحصیلات مادر در ابعاد آزمون وجود نداشت و نیز بین سلامت روانی دانش آموزان و شاخص های سن، محل سکونت خانواده، وضعیت مسکن، شغل پدر، شغل مادر، تحصیلات پدر، معدل سال قبل و معدل ترم گذشته و تعداد افراد خانواده حداقل در برخی از ابعاد آزمون، تفاوت معنی داری وجود داشت
فارسی امیریان (1380)
درپژوهشی تحت عنوان بررسی وضعیت بهداشت روانی دردانش آموزان پسر ودختر دبیرستان های شیراز دریافت که تمامی مولفه های اضطراب وافسردگی تست سلامت روانی دختران به طور معناداری نمرات بیشتری کسب کرده ا ند وبهداشت روانی آنها پایین تر بود
ابراهیم عبدالهیان و همکاران (1380)
درپژوهشی که به بررسی میزان شیوع افسردگی در کودکان دبستانی در شهر مشهد صورت گرفت معلوم شد که میزان افسردگی در دختران دبستانی حدود ١/١٣ درصد و پسران ٦/٧ درصد می باشد و مشکلاتی مثل طلاق والدین، تغییر محل سکونت، تغییر مدرسه، سطح اجتماعی ـ اقتصادی خانواده و سابقه بیماریهای عصبی در خانواده در بروز آن موثر می باشد، به طوریکه اختلال افسردگی کودکان به علت تاثیر چشمگیر بر موفقیت تحصیلی و کارکرد اجتماعی از اهمیت بالایی برخوردار است و درمان فوری جهت پیشگیری از بروز مراحل بعدی را می طلبد.
علیرضا مرادی (1380 )
درپژوهشی به بررسی اشتغال ومیزان ساعات کار والدین پرداخت نتایج تحقیق نشان دادهر چه ساعات کار فرد بیشتر باشد حالات خصومت و پرخاشگری فرد نیز به طور معنی‏داری بیشتر می‏شد و هر چه ساعات کار فرد بیشتر باشد حالات پارانویا در فرد نیز بیشتر می‏شد رابطه منفی معنی‏داری بین ساعات کاری و وضعیت اقتصادی – اجتماعی و بین ساعات کاری و افسردگی به دست آمد. میزان تحصیلات با حالات پارانویا رابطه معکوس داشت هر چه تحصیلات فرد افزایش می‏یافت حالات پارانویا به طور معنی‏داری کم می‏شدمیزان تحصیلات با اضطراب فوبیک نیز رابطه معنی‏دار معکوس داشت همچنین میزان تحصیلات با جسمانی سازی رابطه معنی‏دار معکوس داشت و نیز میزان تحصیلات با افسردگی رابطه معنی‏دار معکوس داشت یعنی هر چه میزان تحصیلات فرد افزایش می‏یابد بر حالات پارانویا، اضطراب، فوبیک، افسردگی و جسمانی سازی به طور معنی‏داری در او کم می‏شد. بین رضایت شغلی و سازگاری زناشویی همبستگی معنی‏داری وجود داشت در تحقیی طولی با عنوان تاثیر کوتاه مدت و بلند مدت اشتغال والدین بر کودکان به این نتیجه رسیدند که اشتغال والدین حداقل تاثیر را در تاخیر عملکردهای کودکان دارد دلیل اصلی نگرانی و اضطراب مادرانی که خانه داری یا اشتغال را برای خود انتخاب نموده اند ممکن است این باشد که آنها نیاز دارند تا جایی که امکان دارد برای فرزنداشان وقت صرف کنند
2-18-2- تحقیقات انجام شده در خارج کشور
پژوهش بروسان و همکاران9(2011) که با بررسی 124 دختر فراری نشان دادند، نمرات سلامت روان دختران فراری به طور معناداری از دختران عادی پایین تر بوده و سطح اضطراب فراگیر در این گروه بالاتر است،
پژوهش مک وی10 و همکاران(2011) که در یک زمینه یابی بر روی نوجوانان، رابطه بین افسردگی و فرار از منزل را معنادارنشان دادند.
در پژوهش کالین11 (2011) نیز مشخص گردید، با توجه به نظریه واکنش ( به رویدادهای آزاردهنده برکویتز، رویارویی با وقایع آزاردهنده منجر به گرایش فرد به پرخاشگری و فرار می شود)،
در پژوهشی دیگر ملیندا12 و همکاران(2010 ) که بر روی 253 دختر دبیرستانی رامورد بررسی قرار دادند، مشخص گردید دخترانی که سطح استرس بالاتری را تجربه می کنند مستعد فرار از منزل می باشند،
جوهانسون13 در سال 2008
مطالعه ای در زمینه سلامت روانی نوجوانان فقیر انجام داده و به این نتیجه رسید که نوجوانان فقیر نسبت به نوجوانانی که متعلق به خانواده های با درآمد بالا بودند از نظر سلامتی وضعیت بدتری داشتند عامل دیگری که در این مطالعه بررسی شد معدل تحصیلی نوجوانان بود. هرچه معدل و وضعیت تحصیلی آزمودنی بدتر شده و افت پیدا کرده بود در مقیاس های پرخاشگری، وسواس و اضطراب و حساسیت بین فردی میانگین بالاتری مشاهده شد.
آدلر و فاگل14 (2006 ) درپژوهشی نشان دادند که رضایت از زندگی از میزان خودآگاهی به خوشبینی و معنویت گرایی فر د متاثر است، به عبارت دیگر هر چه افراد خودآگاهتر و خوشبینتر و از معنویت گرایی بالاتری برخوردار. باشند، به همان میزان از رضایت بالاتری برخوردارند
مارشال15 و همکاران (2005) و فرزا16 وهمکاران (2007)
در پژوهشی به بررسی فعالیت بدنی آمادگی جسمانی وسلامت عمومی افراد پرداختند دربخش یافته های خود اذعان داشتند که افراد با فعالیت بیشتر وآمادگی بدنی بهتر سلامت عمومی مناسب تر ومطلوب تری دارند زنان بطور معمول بیش از مردان در معرض خطر اختلالات روانی هستند در باره زنان دو برابر بیشتر از مردان تشخیص اختلالات روانی داده می شود (گولومبوک وفی وش17 1378).
پارسلو و همکاران18 ( 2004) در پژوهشی که قسمتی از یک مطالعه اپیدمیولوژیک بود به منظور تعیین تاثیر موقعیت کاری و میزان استرس شغلی روی سلامت روان 806 نفر از کارمندان دولت، به این نتیجه رسیدند که استرس کاری، موقعیت شغلی سلامت روان و حالت رفاه و بهزیستی پرسنل را تحت تاثیر قرار می دهد
مالتبای و همکاران19 (2004) دریافتند افرادی که رضایت اززندگی بالاتری دارند از سبک های مقابله ای موثرتر و مناسب تر استفاده می کنند، عواطف و احساسات مثبت عمیقتری را تجربه می کنند و از سلامت عمومی بالاتری برخوردارند. عدم رضایت از زندگی با وضعیت سلامتی ضعیف تر، علایم افسردگی،مشکلات شخصیتی، رفتارهای نامناسب بهداشتی و وضعیت ضعیف اجتماعی همبسته است.
سوزت20 (2004) روی 253 نفر از پرستاران مطالعه ای انجام داد، نتایج تحقیق او نشان داد پرستارانی که درابتدای کار پرستاری 6 تا 18 ماه ابتدایی کار بودند، بین فرسودگی شغلی و هوش هیجانی آنان رابطه معنادار وجود داشت
اُفیلی21 و همکاران در سال (2004) در پژوهشی دربررسی اختلالات روانی بر روی 190 پزشک فارغ التحصیل در دانشگاه بنین نیجریه صورت گرفت، نشانداد (14درصد) فارغالتحصیلان اختلالات روان پزشکی داشتند.
بِنیتز22 و همکاران (2004) در پژوهشی به بررسی اختلالات روانی بر روی دانشجویان50 دانشگاه اسپانیا صورت گرفت، نتایج نشان داد که اختلال سایکولوژیک در بین دانشجویان پزشکی از سایر دانشجویان بیشتر است.
کوجیما و همکاران23 (2003) در پژوهشی بر روی 120کارگر ژاپنی نشان دادند که همبستگی بالا یی بین افسردگی – اضطراب وحمایت شغلی پایین وجود دارد توماس وهمکاران در مطالعه ای به این نتیجه رسیدند که پزشکان خانواده دچار سطوح بالای افسردگی می باشند ونیمی از آنها تمایل به تغییر محیط کار خود دارند(دیما نسیا وهمکاران )نشان دادند که تنش – اضطراب – افسردگی با شرایط نا مساعد شغلی وعدم امنیت شغلی همبستگی مثبت دارد .
اکاندر و تیکین24 (2002) در یک تحقیق تاثیر تمرین فیزیکی بر کاهش اضطراب را بر روی 311 دانشجو که فاقد تمرین بدنی بودند، مورد مطالعه قرار دادند. آنها دریافتند که: سطح اضطراب دانشجویان دختر در مقاسیه با دانشجویان پسر بالاتر است. شرکت در تمرینات و فعالیتهای فیزیکی سطح اضطراب را برای دانشجویان دختر و پسر کاهش می دهد. فعالیتها و تمرینهای فیزیکی در همه ی سطوح سنی منجر به کاهش اضطراب می شود.
گراهام، هات و پارکر25 (1998) معتقدند فعالیتهای بدنی مانند بستکبال، تنیس، وزنه برداری، دفاع شخصی و شناکردن به دانشجویان کمک می کند که از یک سو فیزیک بدنی را حفظ نمایند و از سوی دیگر سلامت روانی و کیفیت زندگی را بهبود بخشند.
در سال 1998 بررسی وضعیت سلامت روان نوجوانان در آمریکا نشان داد بیش از4 میلیون کودک 9 ساله اختلالات روانی را تجربه کرده اند گزارش مجمع عمومی جراحان آمریکا در سال 1999 با عنوان "سلامت روان کودکان و نوجوانان " نشان می دهد 74% از جوانان 21 ساله مبتلا به اختلالات روانی، سابقه بروز این اختلالات را در دوران نوجوانی ذکر کرده اند
مطالعه ای که توسط هاکرودرای نونی (1999) بر روی سلامت کودکان ونوجوانان ایالت بوستون آمریکا صورت گرفت نشان داد که درصد بیشتری از دختران تجربه افسردگی را ذکر کرد ه اند در حالیکه اظهار تنهایی و عدم اطمینان در پسران فراوانی بیشتری داشته است.
مطالعه فرگوسن26 و همکاران بر روی 1265 نوجوان موید فراوانی بیشتر افسردگی، اضطراب و اقدام به خودکشی در دختران بود این درحالی است که اعتیاد به دخانیات، مصرف الکل، ترک تحصیل و بیکاری در پسران فراوان بیشتری داشت
پژوهش کاپلان27 و همکاران در سال 1999 نشان داد که نوجوانانی که مورد آزار جسمی قرار گرفته بودند و این مسئله از طریق خود نوجوان و معلم و والدین گزارش شده بود در مقایسه با سایر نوجوانان از مشکلات روانی بیشتری رنج می بردند و بر اساس مصاحبه بالینی، این نوجوانان بطور معناداری دچار اختلال عملکرد بودند.
دانگ28 وهمکاران (1980) در پژوهشی رابطه بین تنش کاری واختلالات روانی نشان دادند که کارگران مردی که تقاضای بیشتر وکنترل کمی درمحیط کار داشتند افسردگی واضطراب بیشتری نشان دادند.
بانکز29 (1983-1980) در پژوهشی شان دادکه دانش آموزان از طبقه اجتماعی اقتصادی پایین تعهد بیشتری به اشتغال دارند زیرا نیازبیشتری به کار دارند وبنابراین با از دست دادن کار بیش از دانش آموزان طبقه اجتماعی اقتصادی بالااز نظر روانی آسیب می بینند.
در تحقیقات دیگر مک ایوان و بار لینگ30 (۱۹۸۸) نشان دادند که همواه بین وظیفه ی مادر بودن و کارمند بودن تضاد و تعارض وجود دارد
پتیت، بیتز و داج31 (1997) در پژوهشی تاثیر حمایت های اولیه را روی سازگاری کودکان در مدرسه مورد بررسی قرار دادند. یافته ها حاکی از آن بود که حمایت کنندگی والدین موجب سازگاری بهتر در رابطه با مشکلاتی همچون مشکلات رفتاری، مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی می گردید.
کتانین32 و همکاران (1997) در تحقیقی که در مورد خلق و خوی کودکان و نگرش های فرزندپروری مادران انجام دادند به این نتیجه رسیدند که شیوه های انضباطی سخت گیرانه مادران هیجان های منفی و اجتماعی بودن پایین کودکان را توسعه می دهد. بطور کلی اغلب تحقیقات نشان از تاثیر شیوه فرزندپروری والدین بر اخلاق، رفتار، شخصیت و عملکرد بعدی فرزندان دارند.
پژوهش "رپتی" و "وود"33 (1996)، درپژوهشی نشان داده اندکه استرسهای شغلی، الگوهای تعامل خانوادگی را تحت تاثیر قرار میدهد. مادرانی که در محل کار، فشار کاری و استرس بین فردی داشتهاند، علائم کنارهگیری رفتاری و هیجانی را بیشتر نشان میدادند.
کلد، آندرز و کلوریا34 (1979) در پژوهشی درباره فرزندان مادران شاغل وغیرشاغل در امریکا این نتایج به دست آمد :دخترانی که مادران شاغل دارند در مقایسه با دخترانی که مادران خانه دار دارند از اعتماد به نفس بیشتر و سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی بهتر ی برخوردارند و در بزرگ سالی به اشتغال متمایل ترند؛ پسران مادران شاغل در مقایسه با پسران مادران غیرشاغل، خود بسندگی وسازگاری اجتماعی بیشتری دارند، اما پیشرفت تحصیلی آنان در آزمون شناختی پایین تر است.
هنرنیگتون35 (به نقل از مکارمی 1383) درپژوهشی نشان می دهد که صرفا فرزندان خانوادههای تک والد ی ترس روانی – مشکلات تحصیلی وشخصیتی وناسازگاری با گروه همسن را بیشتر از سایر کودکان دارا می باشند.
پژوهشی در سال 1982 به وسیله آکادمی علوم آمریکا انجام شد. نتایج این بررسی نشان داد اشتغال مادران نمی تواند اثرات یکسانی به عنوان مجموعه ای واحد بر کودکان داشته باشد زیرا مادران به دلایل گوناگونی کار می کنند. همچنین برخی از مادران هنگامی که کودکان آنها در سطوح مختلف تحول هستند، آغاز به کار کرده یا اینکه کار را ترک می کنند. از سوی دیگر، اشتغال آنها در زمینه های خانوادگی و اجتماعی متفاوتی صورت می گیرد که در برخی موارد این نقش های چند گانه مورد حمایت است و در موارد دیگر، از اشتغال مادران حمایت نمی شود.
موریس و مرکل باخ36 (1998) در پژوهشی رابطه بین رفتارهای فرزندپروری ونشانه شناسی اختلال اضطرابی در کودکان مدرسه ای به هنجار را بطور مستقیم مورد بررسی قرار دادند نتایج رابطه ای مثبتی بین کنترل و فرزندپروری مضطربانه نشان دادنداین موضوع به ویژه برای نشانه های اختلال اضطراب منتشراختلال جدایی وفوبی محیطی -موقعیتی مصداق دارد ازاین رو روابط معنادار ومثبتی بین فرزندپروری مضطربانه وکنترل والدین به دست آمده است.
(بومریند37 1989 – سیکوئلاند38 وهمکاران1996 ) در پژوهشهای انجام شده با کودکان مضطرب خانواده های آنها رادر مقایسه با خانواده های کودکان بدون مشکلات درونی سازی از حیث کنترل وتعارض درسطح بالا واز حیث گرمی وحمایت درسطح پایین مشخص نمودند.
"گئوزاین39 و دیگران (2000، به نقل از دادستان، 1376) نیز نشان دادهاند که دختران بیش از پسران به حمایت عاطفی والدین و به خصوص مادرانشان نیاز دارند و در پاسخهای آنها نوعی دوسوگرایی بین وابستگی و استقلال مشاهده میشود. بسیاری از پژوهشگران به بررسی حد تاثیر فرایند جدایی روانشناختی در ایجاد رفتارهای سازشنایافته یا نابهنجار پرداختهاند و بدین ترتیب، اختلاهای متعددی مانند اختلالهای روانبیاشتهایی و پرخوری، فزونی مصرف الکل، اضطراب تعمیم یافته، اضطراب جدایی، افسردگی، اختلال هویت و… را با مشکلات حاصل از جدایی روانشناختی و تعارض بین وابستگی و استقلال مرتبط کردهاند ادبیات پژوهشی در مورد دختران، شواهد متعددی را برای اثبات این نکته که برای دختران، مجاورت هیجانی با والدین آشکارا یک عامل مثبت در "بهزیستی" و همچنین "همسازی" آنان با بسیاری از موقعیت هاست، ارائه دادهاند.
چندین نفر از محققان (نظیر پارکر40 1981) مطرح کرده اند که سبک فرزندپروری سبب می شودکودکان اضطراب یاافسردگی رابعدها در زندگی تجربه کنند بعضی از مطالعاتی که به بررسی نقش سبک فرزندپروری دراضطراب کودکی پرداخته اندطرح بهتری از مطالعات قدیمی که گزارش های واپس نگر متعلق به آزمون های بزرگ سال را به کاربرده اند ارائه داده اند این مطالعات به جای گزارش های واپس نگر از نمونه های بالینی وجامعه ی کودکان ونوجوانان استفاده کرده اند.
(گرونر41 و همکاران1999) در مطالعه ای جدیدتر رابطه ی بین شیوه های فرزندپروری (رفتارمضطربانه ) و نشانه شناسی اختلال اضطرابی رادرکودکان به هنجار بیشتر بررسی کردندنتایج حاصله نشان دادندکه روابط معنادار ومثبتی بین طرد والدین فرزندپروری مضطربانه و کنترل والدین با نشانه های اضطراب کودکان وجود دارد.
هافمن (1995) در پژوهشی دریافت که مادران شاغل در مقایسه با مادران خانه دار، وقت کمتری را به مراقبت از کودکان خود و بچه داری اختصاص می دهند. مدت زمانی که مادران شاغل فارغ التحصیل از دانشگاه به مراقبت از فرزندان شان اختصاص می دهند، حدود یک سوم مدت زمانی است که یک مادر خانه دار صرف این کار می کند، همچنین مادران شاغل وقت کمتری را به تماشای تلویزیون می گذرانند یا می خوابند. از یافته های پژوهشی خود و بررسی سوابق پژوهشی در زمینه تاثیر اشتغال مادران بر سازگاری اجتماعی فرزندان و پیشرفت تحصیلی آنان، این گونه نتیجه گیری می کند که اشتغال مادران زمانی که با سایر متغیرهای اجتماعی – اقتصادی نظیر جنس، سن، طبقه، نوع شغل مادر (خدماتی، فرهنگی و کارمندی) و میزان رضایت یا تنش شغلی همراه می شود، پیامد های متفاوتی ایجاد می کند. براساس این پژوهش، اشتغال مادران برسازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی فرزندان، اثرات یکسانی بر دو جنس داشته است. یافته های پژوهش حاضر، در مورد اثر اشتغال مادر بر فرزندان در سنین خردسالی و قبل از دبستان، نشان می دهد اشتغال مادر برای کودکانی که در سال های بالاتر تحصیلی (پایه های چهارم و پنجم) هستند، باعث سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی بیشتر شده است.
رافائل42 (1987) اضطراب و افسردگی همراه با اختلال انطباقی از مسائل عمده سلامت روان هستند که در دوران نوجوانی رخ می دهند مشکلات سلامت روان در نوجوانی یا ادامه مشکلات روانی دوران کودکی است و یا شروع یک بیماری جدید است. این مشکلا ت بطور کلی شامل حساسیت در روابط بین فردی، تنهایی، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری و مسائلی در ارتباط با خودکشی هستند رافائل در سالi 1987 در پژوهشی گزارش کرد که 41% از نوجوانان یک مساله روانی داشته و 19 % از آنها از نظر عاطفی و عملکرد دچار مشکل بودند). آمار کشور آمریکا نشان می دهد که 12 % تا 22 % از نوجوانانی که اختلال روانی دارندپایین تر از 18 سال سن دارند. مطالعه ای که در کره انجام شد نشان داد که 17 % از نوجوانان اختلال اضطراب داشته، 23 % درمقیاس حساسیت بین فردی دچار مشکل بوده و 15% دارای اختلال افسردگی تشخیص داده شدند.
هاروی43 (1999) در پژوهشی برروی سلامت روانی والدین شاغل وفرزندان انجام شد نتایج پژوهش نشان می دهد به علت گرفتاریهای شغلی مشکلات رفت و آمد استفاده از ماهواره و تماشای تلویزیون اعضای خانواده های شاغل یعنی افرادی که زن و شوهر هر دو شاغل بوده و یا یکی از آنها مشغول به کار می باشند حدود 49 دقیقه در روز با فرزندان خود سپری می کنند و نتایج این تحقیق نشان میدهد زندگی و ارتباط خانواده های امروزی با فرزندانشان که در آن والدین شاغل هستند در طول روز در 49 دقیقه خلاصه می شود. همچنین 68 درصد از والدین مشکلات مالی را مهم ترین مانع برای گذراندن وقت بیشتر در خانوده تشخیص دادند و 36 درصد از فرزندان این خانواده ها نیز کمبود حضور دالدین را باعث ناراحتی خود اعلام کرده اند. همچنین با توجه به اینکه فعالیتهای درآمدزا و پیگیری سریالها و ماهواره ها مهمترین عوامل کاهش روابط عاطفی می باشد و این خود باعث افزایش استرس و اضطراب فرزندان می گردد. درد و دل کردن با والدین بیان مشکلات درس و مدرسه مشکلات روابط دوستی اصلیترین مسائلی هستند که فرزندان علاقمند به طرح انها با والدین خود هستند.در تحقیی طولی ما عنوان تاثیر کوتاه مدت و بلند مدت اشتغال والدین بر کودکان به این نتیجه رسیدند که اشتغال والدین حداقل تاثیر را در تاخیر عملکردهای کودکان دارد دلیل اصلی نگرانی و اضطراب مادرانی که خانه داری یا اشتغال را برای خود انتخاب نموده اند ممکن است این باشد که آنها نیاز دارند تا جایی که امکان دارد برای فرزنداشان وقت صرف کنند.
( گیل و رد برتز44 1999 ) در پژوهشی ارتباط بین اشتغال مادر و پیشرفت تحصیلی را بررسی نمودند نتایج پژوهش آنها این است که وضعیت اشتغال مادر به تنهایی اثر متفاوتی بر رشد کودکان ندارد. شواهد زیادی نشان داده است که مادران شاغل دیدگاه سنتی کمتری نسبت به بچه دارند ( مک کارتی45 1984 ) آنها اضطراب جدایی کمتری از کودکانشان دارند به هر حال به نظر انکینسون46 و همکاران (1373).
بارنت47(1996)درپژوهشی درباره 300زوج ازدواج کرده (که همه در بیرون از خانه مشغول بودند) را مورد مطالعه قرار دادند نتیجه این پژوهش این بود خانمهایی که شغل های چالش برانگیز و رضایت بخش داشتند بهتر با مشکلات خانه کنار آمدند در گزارشی نیز توسط نور مطرح گردیده خانمهایی که دارای شغلهای نامناسب بودند و رضایت شغلی نداشتند به طور کلی از رضایتمندی کمتری در زندگی و فشار در سطح بالاتری داشتند (به نقل از ماتلین48 2000).
منابع
الف) منابع فارسی
آبراهام، مزلو، انگیزش شخصیت، ترجمه : احمد رضوانی، مشهد آستان قدس رضوی.
آبراهام، مزلو، روانشناسی شخصیت سالم ، ترجمه : شیوا رویگردان، تهران گلشایی.
آرتور اس، ربر (2005). فرهنگ توصیفی روانشناسی، ترجمه :کریمی، یوسف وهمکاران (1390 ). تهران، انتشارات رشد.
اتکینسون، هیلگارد، (1999)، زمینه روانشناسی، دکتر براهینی (1379). تهران : جلد اول، رشد.
ادیب، یوسف؛ فردانش، هاشم (1382 ). مهارتهای زندگی مورد نیاز دانش آموزان مقطع راهنمایی، مجله دانشور رفتار، دانشگاه شاهد، سال دهم، اسفند.
اسماعیلی، علی، هنجاریابی آزمون scl90 و مقایسه وضعیت سلامت روانی دانشجویان شاغل به تحصیل در تمامی مقاطع تحصیلی درسال تحصیلی 1377دانشگاه های وابسته به وزارت علوم و وزارت بهداشت در شهر تهران.
بخشانی، نور محمد؛ کیان پور، محسن؛سراوانی، محمدرضا (1377). همه گیرشناسی اختلالات روانی در وضعیت عمومی، معاونت پژوهشی دانشگاه علم و پزشکی زاهدان (پروژه ی تحقیقاتی ).
بست،جان (1369). روشهای تحقیق درعلوم تربیتی، ترجمه حسن پاشا شریفی ونرگس طالقانی، تهران انتشارات رشد.
بشیری، ابوالقاسم (1386 ). اشتغال زوجین وآثار وپیامدهای آن بر فرزندان، بر گرفته از کتاب تقویت نظام خانواده وآسیب شناسی آن، تهران : جلد دوم، انتشارات موسسه ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ دوم.
پوریا، ناصر (1375 ). روانشناسی رشد 2، با نگرش به منابع اسلام، تهران : جلد 2، انتشارات سمت.
تقوی، سیدمحمدرضا (1380 ). مقایسه بهداشت روانی دانشجویان دختر وپسر سال اول وسال چهارم در دانشکده علوم تربیت وروانشناسی و مهندسی اولین سمینار بهداشت روانی دانشجویان تهران، وزارت علوم تحقیقاتی وفناوری.
خوی نژاد، غلامرضا(1377). زمینه روانشناسی تندرستی، انتشارات استان قدس.
رسولی، فاطمه؛ فراهانی، محمد تقی؛ مرادی، علیرضا (1381 ). مقایسه سلامت روانی ذانشجویان موفق وناموفق و ارتباط ان با ویژگیهای جمعیت شناختی اولین سمینار بهداشت روانی دانشجویان، وزارت علوم تحقیقات و فناوری تهران.
رمضان پور، علی (1381). بررسی میزان سلامت روانی دانش آموزان دوره های تحصیلی و راهنمایی و متوسطه استان مازندران (پروژه تحقیقاتی )
روحانی، کاملیا (1372 ). بررسی درجه اضطراب جدایی مادر در زنان شاغلی که اولین فرزند خودرا به مهد می سپارند، پایان نامه ارشد، دانشگاه علوم پزشکی ایران.
ساراسون، ایروین جی؛ساراسون، باربارا (1371 ). روانشناسی مرضی، ترجمه بهمن نجاریان ومحمدعلی اصغری مقدم ومحسن دهقانی، تهران، انتشارات رشد
.سهرابی، فرامرز (1382 ). بررسی سلامت جوانان براساس الگو ها وتیپ های شخصیتی، چهارمین همایش ملی سازماندهی خدمات روانشناسی و مشاوره سازمان ملی جوانان.
سیف، علی اکبر (1378 ). روشهای اندازه گیری وارزشیابی آموزشی، تهران، نشر دوران.
شاه محمدی، داوود(1380 ). بهداشت روانی گرداگرد جهان، تهران، نشر صدا.
شرقاوی، حسن(1366). گامی فراسوی روان شناسی اسلامی یا اخلاق وبهداشت روانی دراسلام، ترجمه سید محمد باقر حجتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
شفیع آبادی، عبداله؛ ناصری، غلامرضا (1375 ). نظریه های مشاوره وروان درمانی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی،چاپ پنجم.
عبدالوهاب، پور قاز؛ رقیبی، مهوش (1384 ). مجله علوم تربیتی وروانشناسی دانشگاه سیستان و بلوچستان، سال دوم،اسفند 1384.
فتحی آشتیان، علی، آزمونهای روانشناختی، ارزشیابی شخصیت وسلامت روان.
کاپلان، هارولد؛ سادوک، بنیامین(1376 ). اصول بهداشت روانی بررسی مقدماتی اصول بهداشت روانی برنامه ریزی در مکتب اسلام. خلاصه روانپزشکی علوم رفتاری، روان پزشکی بالینی، ترجمه : نصرت الله پور افکاری،تهران، آزاده.
کالات، جیمز، روانشناسی عمومی، جلد دوم، ترجمه : یحیی سید محمدی.
کاوه، محمد (1391 ). آسیب شناسی بیماری های – اجتماعی، تهران : جلد اول، نشر جامعه شناسان.
کنرلی، هلن (1382 ). اختلالات اضطرابی، ترجمه : سیروس مبینی، تهران، انتشارات رشد.
گنجی، حمزه(1376). بهداشت روانی، تهران.
لطفی کاشانی، وزیری،شهرام (1380 ). روانشناسی بالینی کودک، تهران، ارسباران.
ماریو، بونژه؛ روبن، اردیلا، فلسفه روانشناسی، ترجمه : دکتر محمد جواد زارعان و همکاران
ماسن، پاول هنری وهمکاران، رشد وشخصیت کودک، ترجمه : مهشید یاسایی (1380 ).تهران مرکز، چاپ هفدهم.
مالکی، محسن؛ کیخسروی فر، محمد (1378 ). بررسی علل پرخاشگری در دانش آموزان پسرپایه سوم راهنمایی ناحیه دو زاهدان، پایان نامه، مراکز آموزش عالی فرهنگیان زاهدان.
محرابی، حسین (1387 ). بررسی ومقایسه سلامت روانی والدین دارای کودک عقب مانده ذهنی با سایر والدین در شهرستان گناباد، پایان نامه کارشناسی ارشد.
مرادی، علیرضا؛ علیلو، مجید؛ پیروی، محمود (1380 ). بررسی سلامت عمومی دانشجویان دانشگاههای کشور، اولین سمینار بهداشت روانی دانشجویان تهران، وزارت علوم تحقیقات وفناوری.
مستخدمین حسینی، خیر النساء (1381 ). مقایسه افسردگی در مدارس عادی وخاص آموزش وپرورش استان تهران، پروژه تحقیقاتی.
منصور، محمود؛ دادستان، پریرخ (1374). روانشناسی ژنتیک، جلد 2، چاپ دوم، انتشارات رشد.
یار محمدیان، احمد؛ عریضی، حمید رضا، رابطه بیکاری با سلامت روانی با توجه به نقش تعدیلی تعهد به اشتغال دربین دانش آموزان ترک تحصیل کرده، پایان نامه نشریه بهداشت روان.
یعقوب خانی، مرضیه؛ احمدی،عبدالجواد (1380 ). مقایسه وضعیت روانی رانشجویان ورودی 1375 دانشگاه امام خمینی و مقایسه آن با زمان فراغت از تحصیل، اولین سمینار بهداشت روان دانشجویان تهران.

ب) منابع لاتین
Ali Asgar Nejad F. [Determination of effect ion of mental health education in Tehran high school students]. Thesis for MSc. Tarbiat Modares University. (Persian)
Asadi H, Ahmadi M R. [Comparsion students mental health athlete and nonathlete in Sanandaj]. Harakt Journal 2000;5:49-84. (Persian)
Eslami A, Shojaie zadeh D, Kamali P, Gobari banab B, Bateni A. [Assessment of pression and its relation with individual attitude to religion in Slamshar students]. Teb and Tazkie Journal 1999; 34:29-34..(Persian)
Farsi A, Amirian J. [Assessment of mental health in students boy and girl in Shiraz]. Thesis for MSc. Shiraz Univ Med Sci, 2001. (Persian)
Hosseini Fard S M, Birashk B, Atef Vahid M K. [Prevalance of mental disorder high school students in Rafsanjan city]. Iranian Journal of 2001; 25-26: 19-26.
Hosseini S H, Moosavi S E, Reza zadeh H. [Assessment of mental health in students of junior high schools in the city of Sari]. The Quarterly Journal of Fyndamentals of Mental Health 2003.; 6(19-20): 92-99.(Persian)
Jafari F. [Stressor in adolescence in Kermanshah city]. Behbod Journal 2003;8(1):35-42. (Persian)
Jahani Hashemi H, Noroozi K. [Mental health in students in Qazvin University of Medical Sciences]. Payesh, Journal of the Iranian Institute for Health Sciences Research. 004; 2(3): 145- 152. (Persian)
kadeh Health Science Jahad Daneshgahi 2003:24-35. (Persian)
Kaveh MH, Shojaei zadeh, Shah Mohamadi D, Eftekhar Ardabili H, Rahimi A, Bolhari J. [Determination of teachers role in mental heal students]. Payesh, Journal of the Iranian Institute for Health Sciences Research 2003; 2(2):95-103. (Persian)
Masod zadeh A, Khalilian A, Eshrafi M, Kimibegi K. [Mental health studend in Sari city]. Mazandaran Medical University Journal 2005; 74-82. (Persian)
Montazari A, Shariati M, Harirchi AM, Garmarodi G, Ebadi M. [Assessment of quality of life and mental health in Iranian adolescences]. Pajohesh
Psychiatry and Clinical Psychology (Andeesheh Va Raftar) 2002;11(131):71-80. (Persian)
Royal College of Psychiatrists. The mental health of students in high education. London, 2003: 1-66.
Sadeghian E, Farhadi nasab A, Falahinia Gh. [The study of mental health students in the Hamadan university of medical science]. The Journal of Evalution and Development in Medical Education 2009;1(1): 44-54. (Persian)
Sadeghian E, Heidarian pour A. [Determinationof mental health and related stressors in student of Hamadan medical university]. The Hayat officialscientific quarterly publication of the School of Nursing & Midwifery 2009;15(1):71- 81. (Persian)
Shariati M, Kaffashi A, Ghaleh Bandy MF,Fateh A, Ebadi M. [Mental health in medical students of the Iran University of Medical Sciences]. Payesh, Journal of the Iranian Institute for Health Sciences Research. 2002; 3(1): 29- 37. (Persian)
The mental health foundation. Promoting student mentalhealth. January 2001. Available from : http//:www.meantalhealth.org

1 Carl Manager
2 Vaston
3 Keynes Berg
4 Goldstein
5 Chahan
6 Ventis
7 Sigmund Freud
8 Abraham Maslow
9 Beronsan et al
10 McVeigh
11 Colin
12 Melinda
13 Johnson
14 Adler &
15 Marshal
16 Frza
17 Golombok & Fivush
18 Parslv et al
19 Maltby et al
20 Suzet
21 Ofili
22 Benitez
23 Kojima et al
24 kandr & Tykyn
25 Graham, Hat & Parker
26 Ferguson
27 Kaplan
28 Dong
29 Bankz
30 McEwan & Bar Ling
31 Pettitt, Bates & Dodge
32 Ktanin
33 Rpty & Wood
34 Cold, Andrz & Klvrya
35 Henrigitoon
36 Maurice & Merkel Bach
37 Baumrind
38 Sikoeyland
39 Geuzaine
40 Parker
41 Groener
42 Raffaello
43 Harvey
44 Gil & Red Bratz
45 McCarthy
46 Ankinsoon
47 Barnet
48 Matlin
—————

————————————————————

—————

————————————————————


تعداد صفحات : 41 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود