تنوع فرهنگی
1. ادبیات
2. 2-1 فرهنگ
3. 2-2 شهروندی فرهنگی
2-3 تنوع فرهنگی
2-4 ابعاد تنوع فرهنگی
2-4-1 زبان
2-4-2 مذهب
2-4-3 قومیت یا نژاد
ابعاد تنوع قومی
2-4-3-1 آداب و رسوم
2-4-3-2 غذا
2-4-3-3 پوشش
2-4-3-4کالاهای مادی
2-4-4 سیاست های چند فرهنگی
2-4-5 مهاجرت
2-4-5-1 تفاوت مهاجرت های داخلی با خارجی
2-4-5-2 انواع مهاجرتهای بینالمللی
4. پیشینه تحقیق
5. 3-1 سابقه پژوهشها و مطالعات انجام گرفته داخلی
6. 3-1-1 کتاب
i. مقاله
7. 3-2 سابقه پژوهشها و مطالعات انجام گرفته خارجی
8. 3-2-1 کتاب
9. 3-2-2 مقاله
10. منابع داخلی
11. منابع خارجی
تنوع فرهنگی
12. ادبیات
ادبیات موضوع شامل تعاریف کلیدی و مهم این تحقیق است که با نگاهی عمیق سعی بر موشکافی لایه های مختلف مفاهیم تحقیق دارد. تعاریف این مفاهیم از نظرگاه محققان متفاوت باعث بوجود آمدن دیدی وسیع درباره ی موضوع شده و خطای کمتری را متوجه می سازد. از این رو در این بخش به بررسی مفاهیمی چون فرهنگ، تنوع فرهنگی، ارکان تنوع فرهنگی، گردشگری، انواع گردشگری و توسعه گردشگری می پردازیم.
2-1 فرهنگ
از آنجایی که سوال اصلی این پژوهش در حوزه ی فرهنگ است، تعریف فرهنگ ضروری است تا بتوان عناصری که باعث تنوع فرهنگی می شود را یافت (Kylmica, 2002: 120). فرهنگ را به آسانی نمی توان تعریف کرد، دست کم بدان علت که در بسترهای گوناگون معانی تفاوت دارد. با این حال می توان گفت که مفهومی که در این باره استفاده می شود، همان مفهومی است که در مردم شناسی فرهنگی یافت می شود. در چنین مفهومی، همه ی انسان ها در آن معنا را می یابند. از این رو برای اندیشمندان گردشگری نیز دارای همین مفهوم است. همه ی انسان ها در جهانی می زیند که به دست خودشان آفریده شده است. فرهنگ، جهان روزمره پیچیده ای است که ما همگی با آن روبروییم و از رهگذر آن به جنبش در می آییم ( ادگار و سجویک، 1388: 365).
واژه ی فرهنگ1 که از زبان کلاسیک لاتین ریشه می گیرد، نخست در آلمان به کار برده شده، اما نه به معنای امروزی بلکه به معنی کشت و کار و بهسازی. در واقع یکی از عوامل اساسی که باعث پیدایش مفهوم تازه ای برای فرهنگ شد، پدید آمدن مفهوم پیشرفت در تاریخ بود. در دوره رنسانس بر خلاف دوره های پیش این احساس در افراد به وجود آمد که انسان ناخواسته به چیزهای بزرگ و تازهایی دست یافته و پیشرفت زیادی کرده و علت آن هم خرد ورزی و همه گیر شدن روشن اندیشی بود (آشوری، 1380: 35- 37).
هر گروه از انسان ها که زمان قابل توجهی را با هم سپری کرده باشند، به افراد اجتماعی تبدیل می شوند و شیوه های اجتماعی شده ی رفتار و عملکرد آنها به فرهنگ شان شکل می دهد. وابستگی های فرد به محیط اطرافش، گروه، شیوه زیستن و نگرش اش به جهان، همه و همه عواملی هستند که موجب می شوند فرهنگ آن شخص به شیوه خاصی شکل یابد. ارزش ها، هنجارها و پیش فرض هایی که در زیربنای هر فرهنگی درباره زندگی وجود دارند در پیوند با شرایط محیطی، در تعیین فرهنگ، نقش مهمی دارند و علاوه بر آن، بر ا لگوهای ارتباطی و رفتاری که در بین اعضای محیط وجود دارد تاثیر می گذارند (صالحی، 1388: 16). بنابراین فرهنگ در واقع همه چیز و همه بخش های زندگی که توسط انسانها بوجود آمده است را در برمی گیرد. مارتین به عنوان یک جامعه شناس فرهنگی ، فرهنگ را شامل تمامی محتواهای فکری و ارزشی که زندگی انسانی را از زندگی حیوانی متمایز و برجسته می سازد، می داند و این خانواده2 ، اقتصاد3 ، تکنیک4 ، دولت5، سیستم دفاعی …….. را نیز در بر می گیرد ( مارتین، 1976)6 و ( ریجوی، 1983)7به عنوان متخصص گروه های های اجتماعی ، فرهنگ را به عنوان یک مجموعه و ذخیره از اطلاعات تعریف می کند ، اطلاعاتی که گروه سازماندهی نموده است و در قالب الگوهای مشخص از قوانین، اعتقادات، ارزش ها، سمبل ها مورد استفاده قرار می گیرد تا به زندگی گروهی معنی و مفهوم ببخشد. فرهنگ بنابراین یک سیستم از ایده هاست. فرهنگ، هنجارهای یک گروه را در بر می گیرد اما به آن محدود نمی شود ( پورقاز و رقیبی، 1389: 2).
اگر چه از فرهنگ به عنوان سبک زندگی انسانی یاد می شود، ولی این سبک کلی که از تعاملات انسانی شکل می گیرد و از ارزشها و هنجارهای گوناگون که جوهره ی فرهنگ است، ناشی می شود .(Shahtalebi & et al, 2010: 58) فرهنگ از طرف بشریت، فرد و افراد جامعه خلق می شود. وسعت قلمرو فرهنگ به وسعت تمام حیات انسان است و تمام میراث بشر و اندیشه های او را از آغاز تا به امروز در بر می گیرد (کروبی، 1388: 54). از این رو صد تعریف از فرهنگ تحت شرایط مختلف توسعه یافته است که دانشمندان مختلف روی آن ها کار کرده اند. این محققان همگی دیدگاه های مختلفی در مورد مفهوم و معنای فرهنگ دارند (Reisinger, 2009: 8). هنگام صحبت کردن در مورد فرهنگ، دیدگاه های مختلفی وجود دارد، به طور کلی فرهنگ به مردم کمک می کند تا هویت خود را تقویت کنند (Harris et al, 1991: 206). تا دهه 1950نویسندگان توانستند بیش از 150 تعریف مختلف را برای فرهنگ از کتابهای دانشگاهی جمع آوری کنند و فرهنگ را در قالب مجموعه ای از باورها یا ارزشها دانسته که به روشهای زندگی معنی می دهد (کرنگ، 1383). البته مشهورترین تعاریف متعلق به جامعه شناسانی همچون گیدنز8 و تایلور9 می باشد. گیدنز فرهنگ را این گونه توصیف می کند: " فرهنگ عبارت از ارزش هایی است که یک گروه معین دارند، هنجارهایی که از آن پیروی می کنند و کالاهای مادی که تولید می کنند. فرهنگ به مجموعه شیوه زندگی اعضای یک جامعه اطلاق می شود، چگونگی لباس پوشیدن، رسم ازدواج و زندگی خانوادگی، الگوهای کاری، مراسم مذهبی و سرگرمی های اوقات فراغت همه را دربر می گیرد" (گیدنز، 1383: 56). ادوارد تایلور هم فرهنگ را کلیت درهم تافته ای می داند که باورها، هنر، اخلاقیات، قانون، آداب و رسوم و هرگونه توانایی انسان را دربرمی گیرد و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود (Nevers, 1993: 31). همچنین واتسون جامعه شناس غرب در تعریف فرهنگ می گوید: فرهنگ عبارت است ازمجموعه ای کلی که دانش، اعتقاد، هنر، قانون، اخلاق، رسوم و هر گونه قابیلیت ها و عادات دیگری را در بر می گیرد که انسان به عنوان عضو از جامعه آنها را فرا چنگ خود می آورد ( سایمون و واتسون، 1389: 5).
در مجموع می توان گفت که آن چه از فرهنگ برداشت می شود، مجموعه ای از آداب و رسوم، عقاید و ارزش هاست که در افراد متفاوت است. امروزه سیاست های کلان اغلب کشورها، به دنبال یک فرهنگ تعریف شده و یکسان است که گاها موجب تضاد و شورش هایی هم می شود. بطور کل مفهوم فرهنگ در دو دسته ی کلی مادی و غیرمادی می گنجد که همگی اکتسابی است و از طریق یادگرفتن به انسان ها منتقل می شود.
همانگونه که بیان شد، دیدگاههای مختلف، تعاریف گوناگون از فرهنگ مطرح کرده اند. یکی از تعاریفی که از طرف یونسکو درج شده، این است " فرهنگ به مجموعه ی پیچیده ای از خصوصیات رفتاری، فکری، مادی و غیرمادی اطلاق می شود که شاخص یک جامعه یا گروه اجتماعی است و این نه فقط هنرهای و آثار ادبی، بلکه اشکال زندگی، نوع ساخت و ساز، حقوق و قوانین، نظام های ارزشی اعتقادات را در بر می گیرد (پناهی، 1375).
کنار تمام آنچه بیان شد تعریفی که گیدنز و تایلور ارائه کرده اند به موضوع این پژوهش نزدیکتر است و به نوعی تمامی ارکان تنوع فرهنگی مدل مفهومی را دربرمی گیرد.
آقای علی اصغر رضوانی در کتاب جغرافیا و توریسم ارتباط فرهنگ و گردشگری را اینگونه بیان می کند: " منظور از فرهنگ پدیده ای معنوی، هنری و علمی است که شناخت آنها در پیشرفت اقوام و اجتماعات مختلف اثر بسزایی داشته و در عین حال وسیله ای بسیار موثری است که توجه گردشگران علاقمند به مشاهده ی این آثار و فرهنگ قومی را به خود جلب کرده است. جالب است که بدانیم تنها از راه آشنا کردن فرهنگ با یکدیگر است که دشمنی ها به دوستی تبدیل می شوند، این هنر بزرگ از گردشگری یعنی مسافرت به دست می آید (رضوانی، 1388: 51 ). همچنین در شرایط فعلی ، آنچه ما در جهان به آن مشکلات و منازعات فرهنگی می گوییم، ناشی از ناتوانی انسان ها برای تغییر دادن افکار و پیش زمینه های فکری شخصی شان است؛ زیرا رشد مهارت های چند فرهنگ گرایی در انسان، بدون فهم تفاوت های فرهنگی امکان نمی یابد (Teerikangas & Hawk, 2002: 2-4).
2-2 شهروندی فرهنگی
نظریه پردازان اجتماعی اکنون بر این امر تاکید دارند که "در بستر تنوع فرهنگی و جهانی شدن کنونی، مسائل حقوق فرهنگی شهروندان به همان اندازه حقوق سیاسی، مدنی و اجتماعی آنها اهمیت دارد" (Stevenson 2003: 7) . از اینرو، این نظریه پردازان استدلال می کنند که شهروندان باید علاوه بر حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی از حقوق فرهنگی نیز برخوردار شوند (Tuner 1993; Rosh 1992). از این دیدگاه، مفهوم شهروندی فرهنگی در وهله نخست ناظر به تامین حقوق فرهنگی است. از دیدگاه ترنر و بسیاری از محققان دیگر، "اکنون شهروندی ناظر به تامین حقوق زنان، کودکان، اقلیت ها، اقوام و دیگر گروه های اجتماعی است" (Turner12:1993). این دیدگاهی است پکولسکی از آن به معنای "حقوق فرهنگی" یاد می کند و می نویسد حقوق فرهنگی: "به معنای توجه به حقوق گروه های اجتماعی مانند زنان، کودکان، معلولان، اقلیت ها، مهاجران و دیگر هویت های اجتماعی است." پکولسکی استدلال می کند که "حقوق فرهنگی در اینجا به معنای پذیرش و به رسمیت شناخته شدن حقوق هویت ها و گروه های اجتماعی بدون وجود مانع در راه بازنمایی این هویت ها، برسمیت شناخته شدن آنها بدون حاشیه ای شدن، پذیرش و ادغام آنها در جامعه بدون عادی سازی تحریف ها و تحقیرهایی که نسبت به آنها ممکن است صورت گیرد، می باشد. این دسته حقوق متفاوت و ورای از حقوق مربوط به داشتن نمایندگی سیاسی، رفاه و عدالت اجتماعی، بلکه بیشتر معطوف به حق داشتن و بازنما ساختن و اشاعه سبک زندگی و هویت فرهنگی شهروندان است(Pakuliski 1997: 80). برخی دیگر نظریه پردازان "احترام به تنوع فرهنگی" را حقوق فرهنگی می دانند (Kellner 1995 McGuigan 1996) . به اعتقاد رناتو روزالدو (1994) شهروندی فرهنگی در عین برخورداری از حقوق مشارکت و حقوق دموکراتیک دیگر برخوردار از "حق متفاوت بودن" است.
معنای دیگر شهروندی فرهنگی، توجه به عامه مردم و در نظر گرفتن معنایی همه شمول از فرهنگ نه محدود کردن آن تنها به فرهنگ نخبگان است. این توجه به معنای عمومی و عامه فرهنگ ناشی رویکرد دموکراتیک غالب در سنت شهروندی است. همانطور که گروسبرگ می گوید: مفهوم شهروندی وابسته به سنت سیاسی است که درصدد درگیر کردن و بسط مشارکت افراد در شکل دادن قوانین و تصمیمات جامعه است. تنها در دوره های مدرن است که این مفهوم شهروندی از مردم تحصیلکرده و نخبه به تمام اعضای یک ملت و عامه مردم گسترش یافته است. " هیچگونه تلاش سیاسی دموکراتیک نمی تواند بدون در نظر گرفتن قدرت عامه به نحو موثری سازماندهی شود(Grossberg 1992: 64) . توجه به مفهوم فرهنگ به مثابه شیوه زیست نه صرفا هنرهای والا و فرهنگ متعالی، به معنای پذیرش معنایی دموکراتیک برای فرهنگ است و عامه مردم نیز در این نگاه صاحب فرهنگ هستند.
بعد دیگر شهروندی فرهنگی، حق گفتگو یا حق ارتباط است. کوهن و آراتو استدلال می کنند که شهروندی فرهنگی مبتنی بر تحلیل شهروندی و حقوق او بر مبنای زندگی یک "جامعه ی ارتباطات بنیان" است. به اعتقاد آنها حقوق مربوط به ارتباط و گفتگو از اولویت های ضروری حقوق شهروندی در برابر سایر حقوق اجتماعی و اقتصادی اوست. به اعتقاد آنها در یک جامعه ی مدنی امروزی عمل روزانه ی ارتباط دموکراتیک باید نهادینه شود (Cohen and Arato 1992).مشارکت در فرهنگ عمومی جامعه و داشتن فرصت برای تغییر آن یکی دیگر از ابعاد مهم حقوق فرهنگی شهروندان است (Bloomfield and Bianchini 2001: 108).
یونسکو نیز مفهوم حقوق فرهنگی را به معنای "حق انسان برای دسترسی به فرهنگ در تمام ابعاد آن" می داند. یعنی همه انسان ها حق دارند "از فراورده های فرهنگی استفاده کنند و در امر تولید فرهنگی مشارکت نمایند…رواج و پذیرفتن این مفهوم به عناون یک اصل، دخالت دولتها را تامین حقوق شهروندان برای دسترسی به فرهنگ را توجیه می کند (اجلالی 1379: 29).
2-3 تنوع فرهنگی10
تنوع فرهنگی در جامعه باید به قدمت خود بشر باشد. از قبایل ماقبل تاریخ، فتح سرزمین های جدید، جریان زیاد پناهندگان و مهاجران قرن بیستم، سوال ها و چالش هایی بوجود می آورد که گروه های فرهنگی و قومی بیشتر، کمتر و یا یکسان با هم ارتباط برقرار می کنند (Larsen & et, 2004: 8). بحث پلورالیسم یا کثرت گرایی فرهنگی با جنبش سیاه پوستان در سال 1960 در امریکا شروع شد و با مواجه شدن انگلیسی ها با انبوه مهاجران و فرهنگ های مختلف به این کشور، مشکلات قومی در سطوح مختلف از جمله در مدارس و نظام های آموزشی حساسیت بیشتری یافت ( واتسن، 1381: 15). پیشینه ی تاریخی نظریه ی کثرت گرایی به مقالاتی که جیمز مدیسون که در باب دفاع از قانون اساسی امریکا می نوشت بازمی گردد. در آن مقالات که بعدها با عنوان فدرالیست شهرت یافت، مدیسون تاکید می کرد که جامعه مرکب از بسیاری طبقات و گروه های اجتماعی است. بنابراین نظام سیاسی باید به گونه ای باشد که در آن امکان رقابت گروه ها و اقلیت های متعدد وجود داشته باشد و بدین طریق کثرت منافع و گروه ها از تشکیل اکثریتی متحد بر علیه اقلیت ها جلوگیری خواهد نمود ( بشیریه، 1380: 65).
عرصه های تکثر گرایی شامل هستی شناسی، معرفت شناسی، دین، اجتماعی- سیاسی و فرهنگ است. از این میان تکثر و یا تنوع فرهنگی موضوع بحث ما می باشد. طبق نظریه تنوع فرهنگی، رفتارهای هر قوم راهکارها و راهبردهایی هستند که بسته به شرایط متعدد و گوناگونی نظیر نژاد، زیست محیط و غیره شکل گرفته است، بنابراین باید به آن احترام گذاشت.
گاهی پلورالیسم فرهنگی ناظر به چگونگی شکل گیری تنوع اجتماعی انسان ها در آداب و گونه های مختلف حیات اجتماعی است. گاهی نیز در تعریف پلورالیسم فرهنگی گفته می شود:
1- زندگی در جامعه ای که از گروه های نژادی مختلف تشکیل شده و این گروه ها دارای زندگی سیاسی و دینی مختلف باشند. این تعریف یک پدیدار اجتماعی است.
2- پذیرش این اصل که گروه های مختلف یاد شده می توانند در یک جامعه به صورت صلح آمیز زندگی کنند. این تعریف متضمن یک ایده و مکتب فکری است ( واتسن، همان: 11).
همانگونه که بیان شد در تعاریف، فرهنگ شامل دستاوردهای مادی و غیرمادی انسان ها است . به طورکلی، می توان گفت که فرهنگ مجموعه ای از سنن، عادات، آداب، عقاید، باورها و رفتارهای یک ملت است که به دو دسته مادی و غیر ماد ی تقسیم می شود، از طریق آموختن منتقل می گردد. به همان اندازه که هنر بخشی از فرهنگ است، زبان و سنت ها نیز به عنوان مولفه های فکری و غیرمادی فرهنگ به شمار می آیند. همان طور که ملاحظه می شود، این گونه تفاوت هاست که موجبات تنوع فرهنگی را پدید می آورند. در واقع اگر گفته شود که تنوع فرهنگی به تفاوت های گروهی در دستاوردهای مادی و غیرمادی دلالت دارد"، سخن گزافی نیست (صالحی، 1388: 152). کثرت یا تنوع فرهنگی، نیازمند نوعی استقلال هویتی نیز می باشد که ضمن تعامل با کثرت های موجود، تعر یف مستقلی از هویت خویشتن خود داشته باشد ( گروه پژوهش های فرهنگی و اجتماعی، 1387: 20).
فرهنگ ها در طول زمان و در مکا نهای مختلف به اشکال متفاوتی ظهور یافته اند. این تنوع ریشه در یگانگی و تکثر هویت های گروهها و جوامع انسانی دارد. به عنوان منبعی برای تبادل، نوآوری و خلاقیت، تنوع فرهنگی به همان اندازه برای بشریت مفید است که تنوع زیستی برای طبیعت. به این ترتیب، تنوع فرهنگی میراث مشترک بشری است و باید به نفع نسل های حال و آینده به رسمیت شناخته شود و تایید شود (کمیسیون ملی یونسکو، 1390: 2). تنوع، پدیده ذهنی ایجاد شده توسط اعضای گروه خود است که بر اساس هویت های مختلف اجتماعی، دیگران را به عنوان گروه های مشابه و یا غیر مشابه طبقه بندی می کنند. یک گروه متفاوت است، اگر از افرادی با هویت های اجتماعی مختلف تشکیل شده باشد) OReilly, Williams & (Barsade 1998: 186. لدن و روزنر تنوع را به تفاوت یک گروه از افراد، از دیگری در امتداد ابعاد اولیه و ثانویه تعریف می کنند. ابعاد اولیه تنوع از تاثیرات اولیه اعمال هویت ما شامل جنسیت، قومیت، نژاد، گرایش جنسی، سن و توانایی های فیزیکی وروانی است. ابعاد ثانویه تنوع کمتر قابل مشاهده است و بیشتر بر هویت شخصی و اضافه کردن غنای ظریف تر به ابعاد اولیه ی تنوع بکار برده می شود که عبارتند از: سوایق تحصیلی، موقعیت جغرافیایی، مذهب، زبان اول، وضعیت خانواده، سبک کار، سابقه کار، تجربه نظامی، نقش سازمانی، درآمد و سبک های ارتباطی (Mazura, 2010: 6).
اساسی ترین مولفه های تنوع عبارتند از فرهنگ، دین و نژاد . فرهنگ و دین دو مولفه غیرمادی هوی ت اند و نژاد نیز وجه مادی و عینی هویت به شمار می آید. بنابراین جامعه ای که ساکنان آن از نظر این عناصر به گروه های گوناگونی قابل تقسیم باشند، از نظر فرهنگی متنوع است ( صالحی امیری، همان: 153).
تنوع فرهنگی را به عنوان بخشی از میراث مشترک بشریت که منبعی برای مبادله ی داده ها، خلاقیت و نوآوری است، می توان با تنوع زیستی در جهان طبیعت مقایسه و آن را لازمه ی زندگی بشری بشمار آورد. از این رو، برای استفاده ی نسلهای حال و آینده باید پاس داشته شوند و همانند بخشی مهم از حقوق بشر به آن توجه شود. تشخیص تفاوتهای فرهنگی و شناسایی آنها درمحیطهایی که با تنوع قومی و تنوع مذهبی مواجهند، از ضروریات مدیریت است (قلی زاده و دیگران، 1390: 132).
شارما نویسنده، نقاش و دبیر هنری هند ی تبار، تنوع فرهنگی را فرهنگ ها در هر زمان و جغرافیای خاص اشکال این گونه توصیف می کند گوناگونی به خود می گیرند. این تنوع فرهنگی در قالب هویت های گروهی و جمعی جلوه گر می شود. به عنوان منبع غنی تبادل فرهنگ، خلا قیت و نوآوری، تنوع فرهنگی برای انسانیت به همان اندازه تنوع زیستی برای محیط زیست مهم است . به همین خاطر، تنوع فرهنگی را باید میراث مشترک." انسانیت تلقی کرد و برای نسل امروز و فردا از آن محافظت نمود ( صالحی امیری، همان: 155).
در این مطالعه تنوع فرهنگی با شاخص هایی سنجیده می شود که در مطالعات دیگران بیشتر دیده شده است. در اغلب مطالعات وجود تنوع فرهنگی در جامعه به گروه هایی اطلاق می شود که دارای تبارهای قومی، سنت های فرهنگی، زبان، ادیان، پوشش (Triandafyllidou, 2011: 24)، غذا و کالاهای مادی و سیاست های چندفرهنگی باشند. در مدیریت گردشگری نه تنها این موضوع بایستی در حیطه ی کار بررسی گردد، بلکه تنوع فرهنگی خود عاملی برای توسعه گردشگری نیز می باشد.
2-4 ابعاد تنوع فرهنگی
از آنجایی که برداشتهای متفاوت از مفاهیم اصلی موضوع تحقیق نتایج متفاوتی را نیز به دنبال می آورد، لذا در این قسمت به تعریف ارکان تنوع فرهنگی می پردازیم.
2-4-1 زبان11
بشر، چنانچه از زمان ارسطو گفته اند، حیوان اجتماعی است و همیشه هم اجتماعی بوده است. هرچه در تاریخ به قهقرا برویم، هرگز به زمانی نخواهیم رسید که بشر را در حالی ببینیم که به وضع انفرادی زیست می کند. بشر همیشه به حال اجتماعی می زیسته و همیشه دارای زبان بوده است ( نجفی، 1354: 406). زبان، تفکر به عبارت عام تر شناخت و فرهنگ، واژه ها یا مفاهیمی هستند که زبان شناسان، روان شناسان و جامعه شناسان تاکنون نتوانست هاند تعریفی جامع و مانع از آ نها ارائه کنند به گونه ای که دانشمندان و پژوهشگران این رشته ها در مورد آ نها اتفاق نظر داشته باشند (زاهدی، 1388: 18). از آنجا یی که زبان نه تنها اصلی ترین ابزار برقرار ی ارتباط میان انسان ها بلکه همچنین بخش مهمی از فرهنگ مردم محسوب می شود، بنابراین ارتباط زبان با فرهنگ و تاثیر متقابل آن دو از اهمیت بالایی برخوردار بوده و توجه زیادی را به خود معطوف داشته است ( بابازاده، 1388: 19). بر همگان روشن است که زبان وسیله ی ارتباطی میان جامعه ی بشری است و بدون وجود این وسیله انسانها در ارتباطات خود با مشکل جدی روبه رو می شوند. در تمام جوامع، خالص ترین فرایند برقراری ارتباط انسانی، زبان است ( Sepir, 1993: 211). ما ضمن درک طبیعت اجتماعی زبان ، با این عقیده موافقیم که اصلی ترین عملکرد زبان ، نقش ابزار ی آن در برقرار ی ارتباط بین افراد است. علاوه بر آن، زبان ابزاری برای درک جهان است، بدین معنی که زبان نه تنها ابزار ی برای اطلاع رسانی است، بلکه قابلیت این را دارد که اطلاعاتی را در زمینه محیط پیرامون فرد منعکس، ثبت و حفظ نماید (Vereshgin, 1990: 10).
در زندگی انسان هیچ رفتار ارتباطی به اندازه ارتباطات کلامی وسعت و تاثیر ندارد و هیچ پدیده ارتباطی اینقدر با زندگی انسان عجین نیست ( میلر، 1368: 39). اختلاف بین ارتباطات کلامی و غیرکلامی به سادگی مقایسه اعمال و صحبت نیست . مثلاً صحبت کردن نیز آمیخته با عناصر غیر کلامی چون تن صدا، سکوتهای بین جمله ها و غیره است ( محسنیان راد، 1369: 247). اساس ارتباطات کلامی بر زبان گذاشته شده است و زبان عامل ارتباط مستقیم و رودر ر و بین دو یا چند نفر می باشد، زبان نقش دو جانبه به عهده دارد از یک طرف منشا ارتباط است و اندیشه پیام دهنده را به گیرنده بیان می کند و از طرف دیگر مخاطب طرف گفت و گو است و به او پاسخ می دهد( معتمدنژاد، 1371: 71). هر زبان بخصوص برای کسی که با آن تکلم می کند راه دیدن جهان ، احساس کردن در این جهان را تعیین می کند . تاثیر زبان بر توسعه و پیشرفت تاثیری اساسی است اگر چه رایانه ها به مراتب از زبان دقیقتر هستند، اما زبان انعطافی دارد که آنها نمی توانند داشته باشند. بنابراین زبان است که برای نظامهای پیچیده فرهنگی ما مبنا ایجاد می کند (آذرنگ، 1378: 7).
اهمیت رابطه ی میان زبان و فرهنگ به یکی از مهمترین مقولات مورد بحث در مطالعات فرهنگی بدل شده است. دو دلیل اصلی و مرتبط بر این امر مترتب است: اول آنکه زبان واسطه ممتازی است که معانی فرهنگی را شکل می دهد و از طریق آن ارتباط می یابند.دوم اینکه زبان هم ابزار و هم واسطه ای است که به دانش ما از خویشتن و جهان اجتماعی شکل می دهد (بارکر، 1391:165).
زبان شناسان تخمین می زنند که در حال حاضر حدود 6800 زبان زنده در جهان وجود داشته باشد که 90 درصد آنها دارای کمتر از صدهزار نفر گویشور هستند و 357 مورد از این زبان ها کمتر از 50 نفر سخنگو دارند و حتی تعدادی از این زبان ها (حدود46 زبان) تنها یک گویشور دارند و در نتیجه به شدت در معرض خطر انقراض هستند ( بشیر نژاد، 1382: 68).
زبان شناسان، عوامل متعددی را در بقا یا زوال یک زبان موثر می دانند که عمده ترین آنها مهاجرت، شهرنشینی، صنعتی شدن، محدودیت های اعمال شده از سوی دولت ها، زبان آموزش و علم آموزی در نظام آموزشی کشور، اعتبار اجتماعی زبان ها و تعدادگویشوران یک زبان هستند. از این جهت آنچه در بالا بیان شد میزان اهمیت و ضرورت حفظ زبان را کاملا گویا مشخص می کند (Fasold, 1987: 217).
به کار بردن زبان و لهجه های قومی و محلی، یکی از متداو ل ترین خواست های اقلیت هاست و در اغلب کشور های دنیا اعم از پیشرفته و غیرپیشرفته چنین درخواست هایی وجود دارد (خوبری پاک، 1380: 79).گروهی که به زبانی غیر از زبان اکثریت مردم یک کشور سخن م ی گویند، اقلیت زبانی نامیده می شوند. وحدت زبان در یک کشور، تحت تسلط گرفتن فضای ارتباطی به وسیله یک زبان و به زیان دیگر زبان هاست که سلطه آن با استفاده از نفوذ و اشباع فرهنگی به وجود خواهد آمد . دولت نیز این زبان را وسیله ای برای ارتباط یا عامل وحدت گرو ه های گوناگون می داند و نه عامل شناسایی هویت فردی وگروهی(صالحی امیری، 1388: 156).
در اصل 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، ضمن به رسمیت شناختن تنوع فرهنگی در کشور بر امکان استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تد ریس ادبیات خرده فرهنگ ها در مدارس، در کنار زبان فارسی، تاکید و تصریح شده است:
"زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است . اسناد ، مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد، ولی استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی، آزاد است."
به نظر " نوام چامسکی" زبان شناس و منتقد آمریکایی، با توجه به ،ساختار جوامع امروزی که عمدتاً چند زبانی اند، زندگی زبان ها در کنار یکدیگر به نوعی به غنای فرهنگی جامعه یاری می رساند و در تولید فرهنگ و ادبیات و پر بار شدن محیط هنری ، علمی و فرهنگی جامعه نقش بازی می کند.( همان:157). موسسات، تشکیلات غیردولتى و امضاکنندگان "بیانیه جهانى حقوق زبانی" در بارسلونا گردهم آمده و با هدف اینکه مباحث اساسى زیرین لحاظ شود، از 6 تا 9 ژوئن سال 1996 تشکیل جلسه دادند و در نهایت اعلامیه جهانى حقوق زبانی به تصویب رسید.
الف) از دیدگاه سیاسى ، هدف ، طراحى روشى براى سازماندهى تکثر و تنوع زبانى به گونه اى است که به مشارکت موثر جمعیت هاى زبانىدر این مدل توسعه جدید اجازه دهد.
ب) از دیدگاه فرهنگى ، هدف ، تامین و ایجاد محیط ارتباطات جهان ی سازگار با مشارکت برابر همه خل ق ها، جمعیت هاى زبانى و افراد درروند توسعه است.
ج) از دیدگاه اقتصادى ، هدف ، تشویق پایدار توسعه بر پایه مشارکت همه و بر اساس احت رام به تعادل محیط زیست جوامع و برقراری روابطبرابر بین همه زبان ها و فرهنگ ها است (اعلامیه جهانی حقوق زبانی، بارسلونا، 1996).
بنا بر قابلیت های زبان می توان اینگونه برداشت کرد که زبان به عنوان یکی از مولفه های شاخص فرهنگی که قابلیت ارتباط بالای انسانی را نشان می دهد، می تواند در زمینه ی گردشگری به شدت مورد توجه باشد.
2-4-2 مذهب12
برای دین تعریف های گوناگونی شده است، اگرچه از نظر جامعه شناسی، تعیین مرزهای دین کار مشکلی است با این حال مشکل بودن تعریف دین به چند دلیل می تواند باشد؛ مانند مشکل بودن تمییز بین امور دینی و مذهبی با امور مشابه و دیگر به علت تنوع ادیان و متفاوت بودن ادعاهای آنها ( نوربخش، 1387: 170). از این رو جدای از بحث تعریف دقیق دین و مذهب، سعی داریم که ارتباط مذهب و فرهنگ را دریابیم. رویکردهای متفاوتی نسبت به مذهب و فرهنگ وجود دارد. یکی از این رویکردها که با پژوهش ما ارتباط تنگاتنگی دارد، رویکرد تعاملی مذهب و فرهنگ است. رویکرد تعامل دین و فرهنگ، این است که این دو در عرض یکدیگر بوده، و با یکدیگر تعامل دارند. به این معنا که دین در فرهنگ سازی و فرهنگ، در دین تاثیرگذارده است و یا حداقل در شناخت از دین موثر می باشد. براساس این نظر، فرهنگ از اجزای مختلفی تشکیل شده است، که دین یکی از آن اجزا می باشد. آداب، رسوم، رفتارها، نهادها، ارزش ها، هنر، خط، زبان و عواملی از این دست بر روی هم، فرهنگ هر کشور را رقم می زنند ( پیروزمند، 1385: 6). مذاهب یکی از مهم ترین وجوه عناصر فرهنگی ملت ها بوده است. از این جهت وجود مذاهب مختلف در یک منطقه موجبات فراهم آمدن عناصر فرهنگی ملموس و ناملموس مذهبی را ایجاد می کند.
ایران گسترهی بزرگ و ارزشمندی است که هم به گواه تاریخ چندین هزار ساله اش و هم به گواه موقعیت ممتاز جغرافیایی اش، منزلتی عظیم یافته و همیشه مامن و جایگاه اقوام و مذاهب گوناگون بوده است. زیباییها و تنوع مذاهب چشم همه ی جهانیان را خیره کرده است. حضور ادیان، ضرورت دیدگاهی فرا فرهنگی را در رویارویی با تنوع فرهنگی مطرح کرده است (Sefidchian, 2008: 15).
از آنجا که دولت های ملی، تشکیلات و واحدهای سیاسی نوظهوری هستند و پس از پیدایش ادیان شکل گرفته اند، در هر واحد سیاسی ادیان گوناگونی سکونت دارند. دین از چند طریق باعث تنوع قومی می شود:
– از طریق نوآوری دینی؛
– بدعت یعنی انشعاب در یک دین؛
– مهاجرت یا هجوم پیروان یک دین به قلمرو دین دیگر ، که ممکن است منجر به همزیستی بین پیروان دو دین شود یا در صورت پیروزی، قوم مهاجم دین خود را به قوم شکست خورده تحمیل و دین آنها را نابود کند (بهاروند، 1384: 29)
دولت ها در برابر تنوع دینی رهیافت های گوناگونی داشته اند . برخی کشورها تنوع دینی را امری طبیعی قلمداد کرده و حقوق شهروندان را از هر دین و مذهبی که باشند محترم می شمارند و در آن کشورها با پیروان دیگر ادیان و مذاهب با گذشت و رواداری برخورد می کنند (خوبروی پاک، همان: 78) برخی کشورها، اقلیت های دینی را تحت شرایط خاصی پذیرا هستند یا قوانین تبعیض آمیزی درباره اقلیت های مذهبی به کار می برند. اینان به صورت قانونی یا عرفی، عرصه را بر اقلیت ها تنگ نموده ، حقوق آنها را تضییع می کنند؛ به عنوان نمونه ، وضعیت کنونی مسلمانان در انگلستان و فرانسه یا وضعیت شیعیان در عراق در دوران گذشته. در کنار این دو دسته، کشورهایی هستند که به تعلقات مذهبی اهمیت نمی دهند و نسبت به عقاید دینی ساکنان کشور بی تفاوتند ( صالحی، 1388: 156- 157).
2-4-3 قومیت یا نژاد13
قومیت معادل Ethnicity برگرفته از ریشه ی یونای Ethinikos و آن نیز صفت واژه ی یونانی Ethnos است و به گروهی اشاره دارد که با ویژگی های بنیادی از قبیل زبان ، آداب و رسوم و میراث تاریخی ، از سایر گروه های اجتماعی که دارای پیوستگی و همبستگی نژادی هستند، متمایزند. از قومیت ها به عنوان اقلیت ها و گاهی در عباراتی صمیمانه تر به عنوان خرده فرهنگ عمومی یک جامعه یاد می کنند ( صالحی، 1388: 36). مفاهیم جدید قوم و قومیت در دهه 60 قرن بیستم ظاهر شدند؛ یعنی پس از موج سوم تشکیل دولت های ملی در کشور های مستعمره سابق که پس از جنگ جهانی دوم و کاهش قدرت نظامی اروپای غربی به استقلال رسیده و دولت های مستقل خود را تشکیل داده بودند ( گروه پژوهش های فرهنگی و اجتماعی، 1387: 15). این واژه اغلب برای اشاره به گروههای گوناگون نژادی یا ملی به کار می رود و آن ها را به سبب رسوم، هنجارها و نظام باورهای مشترک شان دسته بندی می کنند. هنگامی که گروهی را قومی می نامیم، اغلب بدان معناست که آن گروه در اقلیت است و گرایش ها یا سنت های آن با گرایش و سنت های اکثریت اعضای جامعه متفاوت است ( ادگار و سجویک، 1388: 399).
قومیت عبارت است از گروهی که از نظر زیست شناسی، حداقل چند نسل پایندگی و ماندگاری داشته باشند، ارزشهای فرهنگی مشترک داشته باشند، فضای ویژه ارتباطی وکنش و واکنش مخصوص به خود را داشته باشند، به عنوان واقعیتی جداگانه از دیگر گرو هها، خود را بشناسند و دیگران نیز آ نها را به این عنوان بپذیرند ( نوربخش، 1387: 69). کلی ترین مفهوم قومیت به منزله " سازمان اجتماعی متفاوت فرهنگی" می باشد. واژه گروه قومی در ادبیات انسان شناسی معمولاً به جمعیتی اطلاق می شود که دارای خود مختاری زیادی در بازتولید زیستی خود باشد. ارز ش های فرهنگی اساس مشترکی داشته باشد که درون اشکال فرهنگی با وحدت آشکاری گرد هم آمده باشند و یک میدان ارتباطی و کنش متقابل سازنده دارای یک احساس تعلق به یک واقعیت بیرونی باشند که آنها را از دیگران تفکیک می کند ( برتون، 1380: 1).
"ویکتور کوزلف" قوم شناس می گوید " قوم یا همبودی قومی ، یک سازمان اجتماعی شکل یافته ای است که در پهنه سرزمینی معین قرار دارد و مردمی را که در طول تاریخ با هم پیوندهای اقتصادی ، فرهنگی، خویشاوندی برقرار کرده اند، تحت پوشش قرار می دهد" ( دژم خوی، 1380: 25).
" ماکس وبر14" گروهی را که اعضایش پیشینه ی تاریخی مشترک، فرم فیزیکی همانند، آداب و رسوم و باور همانند و یکسان داشته باشند، گروه قومی می داند. "الکساندر" قومیت را این گونه تعریف می کند: "ویژگی های اولیه ی واقعی یا تصویری که باعث پیوند یافتن گروهی از افراد به دلیل وجود نژاد، مذهب و ریشه ی ملی15 مشترک، به اضافه ی زبان و یا ویژگی های فرهنگی مشترک دیگر می گردد که ناشی از سرزمین آبا و اجدادی مشترک است"( صالحی، همان: 38-39). قومیت مفهومی فرهنگی است که بر داشتن هنجارها، ارزش ها، باورها، نمادها و اعمال فرهنگی ( آداب و رسوم، نوع پوشش، غذا و کالاهای مادی) مشترک تمرکز دارد. صورت بندی گروه های قومی بر دال های فرهنگی مشترکی تکیه دارد که در شرایط خاص تاریخی، اجتماعی و سیاسی توسعه یافته اند (بارکر، 1391: 446).
گرچه مفهوم نژاد از لحاظ علمی مردود است ، اما هزار ان منش اکتسابی و مشترک میان گروه های بشری وجود دارد که به گونه های مختلف از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد؛ مانند باورها، روش زندگی، آیین ها و غیره که نامید و به وسیله قوم- فرهنگی مجموعه این منش های مشترک را می تواناین منش هاست که می توان قومی را از قوم دیگر تشخیص داد (خوبروی پاک، همان: 86). قوم و قومیت معطوف به ویژگی های فرهنگی یک مجموعه جمعیتی است؛ به طوری که اکثر کشورهای جهان از تنوع قومی برخوردارند و باور به تفاوت نژاد ها و ملت های گوناگون به ویژه در کشورهای جهان سوم وجود داشته و معمولاً از انگیزه های نژادی – قومی برای بسیج افراد، طرد دیگران و تسهیل مدیریت بهره فراوانی برده می شود (صالحی، 1388: 159). عوامل موثر در تنوع قومی همان عواملی هستند که سبب مرزبندی آنهاست. این عوامل یا عناصر فرهنگی عبارتند از: نام، زبان، دین، آداب و رسوم، موسیقی و رقص، لباس، احساس تعلق و همبستگی و به طور کلی ، فرهنگ و تاریخ مشترک.گاهی ممکن است علاوه بر عوامل یاد شده، عوامل طبیعی مانند رودخانه، دریاها و کوه ها نیز در مرزبندی اقوام دخالت داشته باشند (بهاروند، همان: 29). فرهنگ کلیه اشکال زندگی یک قوم، از جمله پایه های تفکری آن را تشکیل می دهد و این همچنین شامل تمام زمینه های فنی موجودیت آن قوم نیز می گردد (موهیمان16، 1976: 480).
ابعاد تنوع قومی
2-4-3-1 آداب و رسوم17
در واقع آداب و رسوم هر قوم و یا ملتی متشکل از جشن ها، بازی ها، نمایش ها، عزاداری ها، مراسم ازدواج، تولد و دفن و هر آنچه که باورهای عامیانه ی مردم آن سرزمین را به نمایش بگذارد، می شود. ملتها با آداب و رسوم و باورهاى خاص فرهنگ و محیط خود پایدارند و به زندگى ادامه می دهند. در آثار گذشته ى ایران جسته وگریخته به جنبه هاى مختلف زندگى عوام توجه شده است؛ ازجمله مطالعه ى آداب و رسوم و باورها در مرزبان نامه ى وراوینى و نیز اعتقاد و باورهایى که از نظر برخى خرافى قلمداد شد ه اند، بیا نگر این واقعیت است که این باورها زمانى زندگى انسانها را تحت تاثیر قرار می داده اند. گاهى مطالعه ى آثار بازمانده ى فرهنگ عامه، چنان "روشن گر اخلاق و وضع روحى جامعه عصر خویش است که هیچ کتاب تاریخ و جامعه شناسى نمی تواند چنین پرتوى بر زندگانى اجتماعى آن روزگار بیفکند ( محجوب، 1382: 68).
با توجه به تعاریف فوق مشخص می گردد که مردمان جهان از زمانهای دور در پی آن بوده اند که راه های خاص و ملموسی را برای خود انتخاب کنند و خود را از گروه یا اقوام دیگر متمایز سازند. عناصر اصلی و قوی فرهنگ مردمان زبان ، مذهب ، آداب و رسوم و ارزش های آنهاست. مواردی که انسانها را از یکدیگر متمایز ساخته و شاخص ملیت و قومیت آنها می گردد. لذا آداب و رسوم یکی از عناصر ملموسی است گه هر قومی برای نشان دادن باور و احساسات خود بکار می برند.
2-4-3-2 غذا18
مردمان هر قومی برای زندگی و ادامه ی حیات به غذا احتیاج دارند. تعریف واژه ی غذا و یا به نوعی قوت انسان ها چیزی نیست که در این باب مورد نظر باشد؛ بلکه آنچه مورد نظر است غذا به عنوان تمام خوردنی ها است. انسان ها بر اساس مفتضیات زمانی و مکانی خویش برای تهیه ی قوت روزانه ی خود دست به ابتکار و نوآوری می زدند. آن چنان که می بینیم مردم هر قومی در هر سرزمینی دارای تنوع غذایی بسیاری هستند. در گذشته انسان تنها به فکر سیر کردن خود بوده اند ولی در حال حاضر این بحث جای خود را به خلاقیت در زمینه ی آشپزی داده است. غذاها همواره بر اساس مواد اولیه ی در دسترس هر منطقه تهیه می شدند؛ از این جهت است که در گذشته تفاوت غذایی در تمامی دنیا بسیار به چشم می خورده است. اکنون نیز این موضوع لحاظ می شود ولی به دلیل ارتباطات سریع و آسان، مردم به غذاها با تنوع بیشتری دسترسی پیدا کرده اند. با وجود رستوران های زنجیره ای بزرگ، فست فود ها و آشپزخانه ها اغلب مردم دنیا به یک سری غذاهای روزمره و خاص دسترسی دارند. البته باید یادآور شویم که زندگی ماشینی امروز هم در این مسیر بی تاثیر نبوده است.
آنچه بیان شد، جستاری کوتاه به مسیر نیاز و تهیه ی غذا بود. اما چیزی که مسلم است آن است که هر شخصی به دلیل حس کنجکاوی و لذت از غذا، دوست دارد که طعم غذاهای متنوعی را بچشد. در این میان که جنگ مدرنیته و سنت همچنان ادامه دارد، برخی برنامه ریزان درصدد همسویی آن ها برآمده اند. از این رو شاهد بوجود آمدن رستوران های محلی در اقصا نقاط جهان هستیم که غذاهای محلی را به سبک و سیاق گذشته طبخ کرده و به دست مشتریان می رسانند. این امر سبب شده است که هم سنت پخت غذاهای محلی و قومی حفظ شود و هم درآمدی عاید افراد بومی گردد. البته این موضوع به اینجا ختم نمی شود، به طوری که در جهان امروز غذا به عنوان یک صنعت پرفروش و الزامی مشغول به کار است و در حوزه ی صنایع دیگر همچون گردشگری نقش به سزایی دارد و خود رشته ای جدید تحت عنوان گردشگری غذایی را بوجود آورده است که در بخش بعد درباره ی آن صحبت می کنیم.
2-4-3-3 پوشش19
تهیه و دوخت لباس در طول تاریخ و در بین اقوام و ملل مختلف، اهمیت ویژه ای داشته است زیرا پوشاک همچون پرچم نماد فرهنگی یک کشور محسوب می شود .سرزمین پهناور ایران، مسکن و ماوای اقوام مختلف است، یکی از وجوه تمایز این اقوام از یکدیگر نوع لباس ایشان است ( عمرانی، 1386: 119).
نوع پوشش نه تنها در ایران بلکه در تمام نقاط جهان متفاوت بوده است. این تفاوت همانند غذا، به دلایل جغرافیایی بازمی گردد. اغلب جنس پوشاک مردم از چیزی بوده که بیشترین فراوانی را در منطقه داشته و با توجه به نوع آب وهوای سردسیری، گرمسیری و معتدل منطبق بوده است. قطعا در تمام طول تاریخ پوشش انسان ها تنها راهی برای گریز از سرما و گرما نبوده، در غیر این صورت شاهد لباس های فاخر پادشاهان که در نقاشی های قدیمی موجود است، نبودیم. علاوه بر جنس لباس، نوع دوخت و تزتیینات و زیورآلات آن نیز بسیار حائز اهمیت است. بسیاری از صنایع دستی قومی که بر روی پارچه انجام می شود، از گدشته تا به امروز تزیینات لباس ها را دربرمی گرفته است. درست است که در جامعه ی حال، اغلب مردم به دلیل ماشینی شدن یک شکل لباس می پوشند، ولی باز هم در بسیاری نقاط افراد با پوشیدن لباس محلی، خود را از سایر اقوام تمیز می دهند. در کشورهای چندفرهنگی این نمایش لباس ها خود را در مراسم و جشن ها بیشتر نشان می دهد.
2-4-3-4کالاهای مادی20
کالاهای مادی قومی مانند دیگر پدیده های فرهنگی دارای ابعاد تاریخی، زیبایی شناختی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. در دنیای امروز که هر کشور برای معرفی هویت خود می کوشد و حتی کشورهایی وجود دارند که برای خود هویت جعلی می سازند. کالاهای قومی به طور خاص یک نوع از هویت مشخص، یعنی هویت قومی را نمایندگی می کنند. این کالاها می توانند کالاها و اشکال مادی سنتی در یک قوم خاص باشند، یا اشکال بازسازی شده (نوزایی شده)21 ای از کالاهای پیشین و یا حتی اشکال کاملا جدید کالایی که هویت قومی را به صورتی تازه مطرح و تبلور بخشد ( اسکیریلوف، 1999، اسکیریلوف و کارنیچر 1999).
کالاهای قومی ممکن است به صورت بارزی اشکال ظاهری قومیت مربوط را در خود داشته باشد. برای مثال لباس های قومی، غذاهای قومی یا هنرهای دستی و … ( فکوهی، 1385: 132). اما مفهوم کالاهای قومی در این مطالعه بشتر مطوف به صنایع و هنر دستی است که اقوام از دیرباز برای رفع احتیاجات خود، آن ها را تولید می کنند.
صنایع دستی بیانگر صنعت و هنر نیاکان و نشان دهنده ی ذوق و هنر مردم هر منطقه از یک کشور است. در روزگاران گذشته صنایع دستی پیوندی عمیق با زندگی روزمره ی مردم داشته است. در دورهای که انسان زندگی ماشینی را تجربه نکرده بود، این صنایع دستی بود که حامی تمام استعدادها، ذوق، سلیقه و آفرینش های سازندگی بشر بود. امروزه با نگاه به صنایع دستی هر قوم و قبیله ای به روشنی می توان دریافت که آن قوم چه مرحله ای از صنعتگری را تجربه کرده و اکنون در چه جایگاهی قرار دارد. استعداد و روحیهی خلاق و قدرت ابتکار صنعتگران در کنار عواملی مانند: شرایط اقلیمی و محیطی، مواد اولیه، شرایط زندگی و علاقهی انسان های گذشته به تولید آثار هنری موجب شده است که کشور ما از گذشته های بسیار دور تا حال همواره در تولید صنایع دستی موقعیتی ویژه و ممتاز داشته باشد( پاپ زن و همکاران، 1390: 15) به نظر می رسد با حفظ و نگهداشت این هنر دیرینه پیشینان و با ایجاد تحولاتی مثبت در جهت امروزینه کردن آن و هدایت در جهت تامین نیازهای بازار می توان امید داشت این هنر-صنعت بتواند در راستای پایداری اقتصادی که خود در همپیوندی کامل با ابعاد دیگر پایداری نظیر پایداری اجتماعی و اقتصادی قرار دارد بتواند به معیشت پایدار خانوارهای مرتبط با این بخش یاری رساند ( افشار زاده و همکاران، 1390: 2).
اگرچه با توجه به خصوصیات و ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی صنایع دستی، شاید نتوان تعریف دقیق و پذیرفتنی از سوی همه ی صاحبان ذوق و اندیشه برای صنایع دستی ارایه داد، اما از میان تعریفهای گوناگونی که تاکنون از این " هنر- صنعت" ارائه شده، در سال 1348 از طرف شورای صنایع دستی ایران چنین خوانده شد :" صنایع دستی به آن دسته از صنایع اطلاق می شود که تمام یا قسمتی از مراحل ساخت فرآورده های آن با دست انجام گرفته و در چهارچوب فرهنگ و بینشهای فلسفی و ذوق و هنر انسانهای هر منطقه با توجه به میراثهای قومی آنان ساخته و پرداخته می شود"؛ و در سال 1362 گروهی از کارشناسان سازمان صنایع دستی ایران آن را چنین تعریف کرده اند : " صنایع دستی به مجموعه ای از " هنر- صنعت" اطلاق می شود که عمدتاً با استفاده از مواد اولیه ی بومی و انجام قسمتی از مراحل اساسی تولید، به کمک دست و ابزار دستی موجب تهیه و ساخت محصولاتی می شود که در هر واحد آن، ذوق هنری و خلاقیت فکری صنعتگر سازنده به نحوی تجلی یافته و همین عامل وجه تمایز اصلی این گونه از محصولات از مصنوعات مشابه ماشینی و کارخانه ای است" ( یاوری، نورماه، 1384: 10). تعریف جامع تر آن مبنی بر این است که " صنایع دستی: کارهای تولیدی با استفاده از آلات و ابزارهای ساده ( مثلا قالب بافب، سفالگری، سوزن دوزی، خاتم کاری و غیره) و نیز کالاهایی که بدین گونه و طبق یک طرح ساخته می شود. اغلب آثار هنری سنتی و هنرهای تزئینی را می توان در این زمره به شمار آورد" ( پاکباز، 1387: 343) در دایره المعارف هنر ارائه شده است. در تقسیم بندی دیگری، هنر به طور عمده به دو گروه محض و کاربردی تفکیک شده است و شاخص ترین هنرِ کاربردی یعنی هنری که علاوه بر دارا بودن زیبایی وارسته و مفهومی می تواند سودمندی مشخص و کاربردی معین داشته باشد، صنایع دستی یا به عبارت دقیق تر هنرهای صنایعی است؛ که اشاعه دهنده ی فرهنگ معنوی و عامه، حاصل از معرفت شهودی و جاری بودن در متن زندگی افراد اجتماع است ( افشارزاده، 1390: 3).
2-4-4 سیاست های چند فرهنگی
اصطلاح سیاست گذاری فرهنگی22 معادل (سیاست های فرهنگی، سیاست گذاری فرهنگی) است. ژیراره درتعریف این مفهوم چنین می گوید: نظامی از هدف های غایی ، شیوه ها و برنامه های فرهنگی که برای توسعه فرهنگ جامعه در نظر می گیرند . ژیراره توضیح می دهد مهمترین رکن مساله ، هدف های غایی است. طبق تعریف ژیراره سوالی مطرح می شود مبنی بر اینکه : آیا می توان برای یک جامعه هدف های غایی تعیین کرد ، آیا امکان پذیر است یا خیر ؟ ( فاضلی، 1386: 3). به طور ساده می توان گفت که سیاست فرهنگی با مدیریت نهادهای تولیدکننده و اداره کنندهی شکل و محتوای محصولات فرهنگی مربوط می شود. سیاست فرهنگی نوعی توافق رسمی و اتفاق نظر مسولان و متصدیان امور در تشخیص، تعیین و تدوین مهم ترین اصول و اولویت های لازم و ضروری در فعالیت فرهنگی است و راهنما و دستور العمل برای مدیران فرهنگی خواهد بود (محبی، اینترنت، سیاست). سیاست فرهنگی دراین چارجوب شامل موزه ها، وزارتخانه های عهده دار امر آموزش، هنرها، فرهنگ، رسانه ها، ورزش، مدارس، موسسه های آ موزش عالی، سازمان های تلویزیونی، شرکت های ضبط، موسسه های تبلیغاتی و بسیاری عناصر دیگر است (Barker,2002:223). سیاست فرهنگی در قالب مفاهیم گوناگونی مورد توجه برنامه ریزان بوده که درطول دهه اخیر در کشورهای صنعتی مفهوم "مهندسی فرهنگی" مطرح گردیده است. مهندسی فرهنگی عبارت است: ازعلم و فن وتوانایی ارائه پاسخ های مناسب از نظر کیفیت، هزینه، و مدت به درخواست هایی است که از سوی کارشناسان امور فرهنگی در جهت تحقق اهداف فرهنگی، اجرای برنامه ها، تامین سرمایه برای برنامه ها و تحقق فنی برنامه ها صورت می گیرد (Mollard,1994:3).
سیاست فرهنگی مجموعه ارزش ها، باورها و راهبردهایی است که کنش ها و عملکرد افراد یا گروه های اجتماعی را هدایت می کند یا بر آن ها تاثیر می گذارد ."این ارزش ها و باورها که راهنما، هدایت کننده و تاثیرگذار برعملکرد یک گروه، یک مجموعه و یا یک ملت است به دو بخش تقسیم می شود: یک بخش، آن هایی است که توسط دولت بیان و مدون می شود و معمولاً به صورت قانون اساسی، برنامه های توسعه و غیره است . بخش دوم راهبردهایی است که افراد، گروه ها و ملت ها بدون تدوین یا قانون رسمی کردن آن برای تحقق هدف ها و منافع خود به کار می گیرند. بنابراین دو سیاست فرهنگی داریم: یکی آن که دولت مدون کرده، دوم آن که به صورت اصل مدون دولتی درنیامده . درنتیجه باید گفت به صورت کلی یک سیاست فرهنگی است که بخشی از آن آشکار است و بخشی پنهان و بخشی رسمی و بخشی غیررسمی.( محسنی، 1386: 24). به طورکلی می توان گفت که سیاست گذاری فرهنگی عبارت است از فرایند اخذ تصمیم در مورد یک خط مشی فرهنگی درجهت هدایت و کنترل فرهنگ به منظور حفظ مواریث فرهنگی، بسط و گسترش آن، تا در آینده باید پیگیری ومورد عمل قرار گیرد.
الگوی چند فرهنگ گرایی به عنوان رویکرد سیاست گذاری عمومی برای مدیریت تنوع فرهنگی در جامعه چند قومی که بر مبنای ابراز رسمی احترام متقابل و رواداری نسبت به تنوع فرهنگی در قالب مرزهای ملی استوار است. شهروندی و سیاست چند فرهنگی، الگوی مناسب سیاست گذاری راهبردی و دراز مدت در مواجهه با مساله تنوع قومی و فرهنگی در جامعه ایرانی است و می تواند مبنایی برای تفاهم، تعامل و گفتگوی میان سیاست گداران و نخبگان قومی باشد ( تقی لو، 1386: 11-12).
برنامه های سیاست چندفرهنگی جامعه ی امروز ایران برخلاف دوران پهلوی، به دنبال شیوه ای است که مردم به شکل خود جوش و بدور از الزام نسبت به فرهنگ خویش حس عرق داشته و امور فرهنگی خویش را به راحتی انجام دهند. در سیاست تنوع، دولت مرکزی با شناسایی، مدارا و رواداری میان تنوعات فرهنگی و قومی گوناگون به ارتقا ء، انسجام و وحدت ملی می اندیشد و به رعایت حقوق همه اقلیت های قومی در حفظ و پرورش شاخص های هویتی آنان نظیر زبان، سنت ها، هویت و … می کوشد . همچنین از تحمیل قوانین و مقررات مغایر با علایق فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی گروه های اقلیت اجتناب می کند (صالحی، 1388: 151)
به عقیده اندیشمندان حوزه تنوع فرهنگی، به رسمیت شناختن تفاوت های فرهنگی از طریق اعطای حقوق شهروندی چند قومی متمایز، به انسجام کامل جوامع کمک می کند؛ در حالی که الگوی همگون سازی و جذب موجب محرومیت کسانی که با فرهنگ مسلط انطباق ندارند می شود. به نظر "کمیلیکا" بر خلاف آنچه نظریه پردازان همگون سازی از آن وحشت دارند، حقوق فرهنگی خاص به هیچ وجه به شقاق و گسیختگی جامعه منجر نمی شود، بلکه اقلیت ها را قادر می سازد تا به طور کامل در یک جامعه چند فرهنگی مشارکت نمایند. به علاوه، به ندرت اتفاق می افتد که گروه های اقلیت قومی اعمال محدودیت های درون گروهی و عدم برخورداری از قدرت قانونی و تحمیل هنجارهای فرهنگی بر اعضا ی شان را بپذیرند ( نش، 1382: 222).
2-4-5 مهاجرت23
منگالم24 (1968)، مهاجرت را یک حرکت بالنسبه دائمی عده ای از یک مکان به مکان دیگر دانسته، که مقدم بر آن، مهاجران بر اساس مراتبی از ارزش ها یا هدف های با ارزشی که تعلیم می گیرند، حرکت می کنند. نتیجه ی این حرکت تغییراتی در نظام کنش متقابل مهاجران است ( لهاسایی زاده، 1368: 14).
مهاجرت از یک ناحیه به ناحیه دیگر صرف نظر از تاثیری که در شئون زندگی دار، از نظر فرهنگی دارای مسائلی متعدد خواهد بود و این اساسا ناشی از نحوه ی تطابق روانی- اجتماعی افراد است که دارای آداب و رسوم خاصی هستند (جعفری نیا و بذر افشان، 13920: 31).
مهاجرت در لغت به معنای حرکت افراد یا گروه هایی است، که مستلزم تغییر دائمی یا موقت محل سکونت است. لفظ مهاجرت در مقابل اصطلاح تحرک به کار میرود که به همه اشکال تحرک فضایی (موقت و دائم) ( پهلوان، 1381: 3) اطلاق میشود و معنای عام کلمه عبارت است از ترک سرزمین اصلی و ساکن شدن در سرزمین دیگر به طور موقت یا دائم.
مهاجرت در مفهوم جمعیتشناختی کلمه، با کوچ مداوم انسان در جوامع ابتدایی و کوچ عشایری و همچنین حرکات جغرافیایی کوتاه مدت مانند مسافرت متمایز است و در مورد جمعیتهایی به کار میرود که نسبتاً استقرار یافتهاند. مهاجرت به عنوان یک واقعه تاثیرگذار بر رشد و تغییر جمعیت مورد توجه قرار میگیرد. مهاجرت همچنین انعکاسی از تغییراتی است که در تار و پود جامعه رخ میدهد. مهاجرت و آوارگی همزاد و هم سرنوشت آدمیان است و از ابتداء تاریخ بشری تا امروز به شیوه ها و چهره های گوناگون جریان داشته و دارد. نمی توان فصل و مقطعی از تاریخ و سرگذشت آدمیان را یافت که عاری و تهی از هجرت و نقل افراد و گروه های بشری باشد. انسان ها همیشه و همواره برای جستجوی ماوای بهتر و زندگی پر رونق تر و گاه به دلیل تهدیدها، کشتارها و سرکوبها و گاه به دلیل تغییرات ناگهانی محیطی و سایر عوامل و دلایل؛ مشغول هجرت و تغییر موطن خود بوده اند. مهاجرت و نقل مکان از یک نقطه به نقطه دیگر گسترده و دوام دار بوده که به دلایل و انگیزه های مختلف در گذشته و حال جاری وساری است که امروزه جوامع و انسان های که خارج از زیست بوم اولیه و اصلی خود زندگی میکنند بسیار بیشتر از کسانی است که هم چنان در زیست و بوم اولیه خود بسر می برند منتهی مهاجرت در صده اخیر همانند سایر پدیده های اجتماعی دارای تفاوت های؛ نسبت به گذشته می باشد که متاثر از شرایط کنونی جهان است.
تفاوت های مهاجرت در گذشته و امروزآن است که درگذشته ها، سیل مهاجرین تازه وارد، سر زمینی را به تصرف در می آوردند و درآن فرهنگ و تمدن جدیدی را پایه گذاری می کردند؛ و یا تمدن جدیدی مرکب از فرهنگ و داشته های اقوام بومی و اقوام مهاجر شکل می گرفت؛ هما نندی مها جران که وارد قاره آمریکاه شدند. مجتبی صادقی می گوید: "در تهاجم مهاجران اروپای به قاره جدید آمریکا فرهنگ بومی آمریکایی که در طی هزران سال سا خته شده بود در کمتر از صدسال تقریبا به طور کامل نابود شد، سرخ پوستان آمریکایی جمعیت عمده این بومیان را تشکیل می دادند ( صرفی، 1374: 106). اما در دنیای امروز مهاجران تازه وارد اغلب در جامعه و فرهنگ جدید جذب و هضم می شوند و به مرور زمان، فرهنگ ملی و بومی خود را از دست می دهند و در نهایت با بحران هویت و گم کردن اصل خویش مواجه می شوند. جامعه پذیری یا انطباق اجتماعی از پیامدهای قهری مهاجرت های امروزی است. در پرتو این پروسه، جوامع و گروه های مهاجر، آرام آرام بخشی از هنجارها، ارزشها و باورهای بومی و ملی خود را از دست می دهند و عناصر و سازه های از فرهنگ مسلط در موطن جدید را می پذیرند.
2-4-5-1 تفاوت مهاجرت های داخلی با خارجی
مهاجرتهایی را که در درون مرزهای سیاسی یک کشور صورت میگیرد مهاجرتهای داخلی25و مهاجرتهایی که به خارج از مرزهای سیاسی یک کشور صورت میگیرد، مهاجرت خارجی26 مینامند (کلانتری، 1378: 63). مهاجرتهای خارجی در سه سطح مورد بررسی قرار میگیرد: منطقهای، درون قارهای و میان قارهای. در مورد یک سرزمین، مهاجرت خارجی یا "برون مرزی" متضمن عبور از مرزهای آن سرزمین است. هرگاه سرزمین مورد بحث کشور مستقلی باشد، عبور از مرزهای آن را مهاجرت بین المللی27 میخوانند ( تقوی، 1378: 130).
اما آنچه در این گفتار مد نظر است مهاجرت خارجی و یا بین المللی است. چراکه ترک دیار مادری و قرارگیری در سرزمینی که کاملاً با داشته های فرهنگی وی متفاوت است، می تواند پیامدهای مثبت و منفی تری نسبت به مهاجرت داخلی داشته باشد که البته من با دیدگاه مثبت به آن نگاه می کنم.
بحث تکثر فرهنگی28 تقریبا همزمان با بالا گرفتن مباحث مربوط به جهانی شدن آغاز شد اما ریشه آن در مناقشاتی بود که پس از جنگ جهانی دوم در کشورهای توسعه یافته بر سر چگونگی جای دادن "اقلیت" ها در فرهنگ های ملی آنها در گرفته بودند. ورود میلیون ها کارگر مهاجر در سال های پس از جنگ جهانی دوم به اروپا و آمریکا، تعادل شکننده ای را که در حوزه مهاجرت در طول دو قرن قبلی وجود داشت به کلی از میان برد. در واقع مسئله مهاجرت ، سوای پیشینه باستانی آن (از جمله در یونان و رم باستان)، به مثابه فرایندی دائم در تاریخ جوامع انسانی وجود داشته و دارد. انسان ها دائما برای به دست آوردن موقعیت های بهتر معیشتی و رسیدن به آرزوهایی کمابیش واقعی یا خیالین، و یا تحت تاثیر فشار های بیرونی (جنگ، خشکسالی و قحطی، بی رحمی حاکمان و…) دست به مهاجرت زده و تلاش کرده اند در جوامعی به جز جامعه خود و یا در سرزمین های دوردست، به حداقلی از رفاه و آسایش برسند. با وصف این، آنچه پس از جنگ جهانی دوم رخ داد تفاوتی اساسی با امواج مهاجرت پیشین داشت: اقشار بزرگی از مردم به ویژه از کشورهای فقیر با فرهنگ هایی بسیار متفاوت از لحاظ ریشه ای (زبان ، دین، آداب و رسوم) از جهان سوم روانه کشورهای اروپای غربی و آمریکا شدند. تصور اولیه درباره این مردم آن بود که بزودی جذب کشورهای میزبان شده و در نسل های دوم و سوم به شهروندانی همچون دیگران تبدیل خواهند شد. این تصور صرفا یک اندیشه نظری نبود و پایه تجربی آن در جذب امواج پیشین مهاجرتی بود که در قرون هجده و نوزده در اروپای غربی و آمریکا اتفاق افتاده بود و سبب شده بود که مهاجران عموما اروپایی اما روستایی بتوانند در فرهنگ هایی عمدتا شهری جا افتاده و به شهروندانی جدید و با اراده و امید بالایی نسبت به آینده تبدیل شوند.
مهاجرتها ممکن است علل مذهبی، سیاسی و یا اقتصادی داشته باشند. ولی در حال حاضر آرزوی رفاه بیشتر، انگیزه اصلی انسانها برای مهاجرت است. جاذبه شهرهای بزرگ و امید کسب مزد بیشتر در صنایع شهری، وجود بیکاری در روستاها، ازدیاد جمعیت و جستجوی سرزمینهای تازه از جمله انگیزههای اصلی مهاجرت هستند. بیگمان از مهاجرتهای بزرگ قرون 17 تا 19م کمتر در عصر ما روی میدهد، ولی هنوز هم بسیارند کسانی که برای کسب شغل و مزد بهتر یا ادامه تحصیل، ترک دیار می کنند و به مناطق دیگر، سایر کشورها و حتی قاره های دیگر میروند و یا به امید بهرهمند شدن از امکانات شهری از روستاها به شهرها کوچ میکنند ( کاظمی، 1383: 102).
2-4-5-2 انواع مهاجرتهای بینالمللی
بعضی از جابه جاییهای بین مرزهای ملی، مهاجرت های تودهای29 هستند که به انتقال تعداد زیادی از مردم با ویژگیهای اجتماعی و قومی مشترک منجر میشود. جابه جایی تودهای که معمولاً در پاسخ به عوامل اجتماعی و اقتصادی مشخص انجام میشود، میتواند انواع متفاوتی داشته باشد: ( Shryock & Siegel, 1973: 580):
1) فتح30 ، تهاجم31 و مستعمرهسازی؛ فتح و تهاجم در دوران جنگ اتفاق میافتند و مستعمرهسازی که بعد از فتح اتفاق میافتد، یک جابه جایی آرام تر میباشد و استقرار خانوادههایی از کشور مستعمرهساز در کشور ملحق شده را دربر میگیرد. به هرحال تمایز بین این انواع ممکن است شفاف نباشد. بومیان استرالیا امروزه دو قرن گذشته را به عنوان فرآیند تهاجم و غصب زمین از صاحبان برحق توصیف میکنند. آن ها با این تصور همعقیده نیستند که موضوع، اشغال صلح آمیز یک سرزمین بزرگ بدون مدعی بود ( لوکاس و دیگران، 1384: 165).
2) انتقالهای جمعیتی اجباری32 ؛ انتقالهای جمعیتی اجباری در کل عمومیت کمتری را نسبت به سایر اشکال جابه جایی داشتهاند. با وجود این، این انتقالها تاثیر قابل ملاحظهای را بر ساخت قومی و ویژگیهای بعضی از جمعیتهای ملی اعمال کردهاند. مثال عمده آن جابه جایی کارگران برده آفریقای غربی به برزیل، کشورهای حوزه کارائیب و قسمت جنوبی ایالات متحده میباشد.
مستعمرهسازی، بعضی مواقع متضمن جابه جایی کارگران قراردادی، برای مثال از هند به فیجی و کشورهای کارائیب، از هند و چین به کالدونیای جدید و از فلیپین به هاوایی، بوده است. درحالیکه درجه اجبار اعمال شده در اشکال جدیدتر مهاجرت نیروی کار ممکن است ضعیف باشد، تاثیرات بر ساختهای قومی مقصد روشن هستند (& Siegel, 580 Shryock ).
3) جابه جایی پناهندگان33 پناهندگان افرادی هستند که به علت ترس از محاکمه به دلیل نژاد، مذهب یا عضویت در گروه اجتماعی و سیاسی خاص، در صورت برگشت به کشور خود، به دنبال پناهندگی در یک کشور خارجی هستند. طبق این تعریف، افراد جابه جا شده در داخل کشور خود پناهنده نیستند. سنجش تعداد پناهندگان به علت متفاوت بودن برآوردهای کشورهای مبدا و مقصد و موسسات بینالمللی مشکل است. مشکل مشخصتر، تعیین زمانی است که یک فرد مستقر شده در یک کشور جدید از حالت پناهندگی بیرون میآید.
4) مهاجرت زنجیرهای و هدایت شده؛ مهاجران بینالمللی که در قالب افراد یا خانوادهها جابه جا میشوند دارای انگیزههای متفاوتی برای تغییر محل سکونت خود هستند. آن هایی که داوطلبانه جابه جا میشوند غالباً به عوامل اقتصادی نظیر بهبود فرصتهای اشتغال، عکسالعمل نشان میدهند. اما دلایل اجتماعی نظیر نیاز به خانوادهها و دوستان نیز نقش عمدهای را بازی میکنند. مهاجران بینالمللی ممکن است کشور مقصد را به واسطه آنکه آن ها افرادی را که قبلاً آنجا زندگی میکردند میشناختند، انتخاب کنند. مهاجرت زنجیرهای ممکن است بر انتخاب محل سکونت مهاجران در کشور جدید تاثیر بگذارد و این امر غالباً به تمرکزهای قومی متمایز منجر میشود.
با وجود این تمامی جابه جاییهای فردی، کاملاً داوطلبانه نیست. انتقال از یک مکان به مکان دیگر توسط کارفرمایانی نظیر شرکت های چندملیتی و سازمان های بینالمللی بهطور فزایندهای برای افراد، به ویژه متخصصان دارای مدارک بالا و شاغلین در داد و ستد، عمومی میشود. این افراد اگر خواهان پیشرفت حرفهای باشند عموماً مهاجران هدایت شده با حق انتخاب کم هستند .
5) مهاجرت فردی و خانوادگی34، مهاجرت خانوادگی هنگامی اتفاق میافتد که خانوادهها به عنوان واحدهای کامل، در مراحل متوالی یا حرکت یکی از اعضا قبل از بقیه، جابه جا میشوند.
مهاجران خانوادگی شامل خویشاندان نزدیک نظیر همسران، فرزندان والدین پیر و هم شامل خویشاندان دورتر میشود ( لوکاس و دیگران، همان: 166).
13. پیشینه تحقیق
از آنجایی که یک پژوهش خوب بر تمامی یافته هایی که درباره مساله به دست آمده مبتنی است، لذا در این بخش به معرفی مطالعات انجام شده در این زمینه می پردازیم. شایان ذر است که موضوع مورد مطالعه ی این حوزه از جهت محتوا منحصر به فرد است. بنابراین آنچه در این بخش بیان می شود مطالعاتی است که نزدیک به مساله ی ما بوده و می توان از آن ها به جمع آوری اطلاعات و دانش موجود در زمینه ی مساله ی پژوهش پرداخت.
3-1 سابقه پژوهشها و مطالعات انجام گرفته داخلی
3-1-1 کتاب
آن چه در این بخش بیان می شود، جستار کوتاهی به مطالعاتی است که با زمینه ی موضوع این پژوهش مناسبت دارد. شایان ذکر است که برخی از این مطالعات به صورت کوتاه و در یک بخش با موضوع تحقیق حاضر قرابت داشته است.
– دکتر ضرغام بروجنی کتابی با عنوان برنامه ریزی توسعه جهانگری، رویکردی همپیوند و پایدار در سال 1389 با هفت فصل منتشر کرده است. در فصلی از این کتاب که درباره ی جاذبه ها و فعالیت های گردشگری صحبت می کند، جاذبه های فرهنگی را مورد ارزیابی و تحقیق قرار داده است. نویسنده در تمام این بخش سعی دارد که به تمامی جاذبه های فرهنگی اشاره کند و در بطن کتاب، آنچه را که نشان می دهد حاکی از توسعه ی گردشگری بواسطه ی تنوع فرهنگی موجود در جاذبه های فرهنگی است. موزه ها، جشنواره ها، پارک های مصنوعی، وابستگی های وطنی به جهت هم قومی و هم مذهبی مواردی است که به عنوان انگیزاننده های گردشگری که باعث توسعه گردشگری شده است، اشاره می شود. در بخش از آن این گونه آمده است:
" وابستگی های قومی، وطنی و مذهبی مربوط به مکان های ویژه برای برخی جهانگردان، می تواند دلیل مسافرت به اینگونه مقصدها باشد و به عنوان یک نوع جاذبه ی مرتبط با بازارهای ویژه گردشگری مشخص می شود" ( بروجنی، 1389: 187).
– دفتر پژوهش های فرهنگی در سال 1379 کتاب برنامه ریزی ملی و منطقه ای جهانگردی را به کوشش محمود عبدالله زاده منتشر کرد. در بخش دوم این کتاب که به بررسی برنامه های گردشگری کشورهای مختلف در زمینه ی گردشگری پرداخته، شاهد آن هستیم که سیاست ها و برنامه ریزی های کشور نوساتنگارا در سال 1981 به شکلی انجام می شود که تنوع فرهنگی موجود در این کشور با حداقل آسیب موجبات توسعه فرهنگی را فراهمم نماید. یکی از مفاد این برنامه چنین که با دیدی مثبت به گردشگری و فرهنگ نگاه می شود این است که: " حفظ برخی از الگوهای سنتی، جاذبه هایی برای جهانگردان هستند، بدین نحو یک احساس میراث فرهنگی حفظ تنوع فرهنگی ملی غنی می شود" (سازمان جهانی جهانگردی، 1384: 229).
– کتاب انسجام ملی و تنوع فرهنگی نوشته ی صالحی امیری در سال 1388 است. موضوع این کتاب همانگونه که از نامش پیداست به بررسی ارتباط میان تنوع فرهنگی و انسجام ملی می پردازد؛ با این حال در میان مطالب این کتاب مباحث مفصلی در مورد تنوع فرهنگی، ابعاد و سیاست هایی که در کشورهای مختلف برای حفظ تنوع فرهنگی اجرا می شود، صحبت می کند. این کتاب به لحاظ دستیابی به مطالبی در رابطه با ابعاد تنوع فرهنگی، اثری ارزشمند است.همچنین سیاست های یاد شده در این کتاب به نوعی سیاست های چند فرهنگی کشورهای مختلف در قبال تنوع فرهنگی موجود در کشورهایشان را نشان می دهد و تهدیدات و فرصت های ناشی از آن را هم دربرمی گیرد.
3-1-2 مقاله
– آقایان شمس و امینی در مقاله ای با نام "ارزیابی شاخص فرهنگ ایرانی و تاثیر آن در توسعه گردشگری (1388)" به تاثیر و نقشی که فرهنگ می تواند در گسترش گردشگری ایران داشته باشد اشاره می کنند. این پژوهش به روش کتابخانه ای و با استفاده از منابع، آمارها و اطلاعات موجود انجام می گیرد. از اینرو در گام نخست منابع مختلفی که در زمینه جهانگردی، فرهنگ و ایران شناختی وجود داشته مورد مطالعه و فیش برداری قرار گرفته است. در گام بعدی نگارنده قابلیتهای فرهنگی ایران را معرفی کرده، و جایگاه هر یک از آن ها را در جهانگردی مورد بحث قرار داده است. نویسنده بسیاری از قابلیت های فرهنگی و مدنی در پهنه گستره تاریخ و فرهنگ کشور را که می تواند موجب ترغیب ورود گردشگران خارجی شود را بیان می کند و نشان می دهد که تنوع فرهنگی موجود در ایران رمزهای نهفته ی توسعه گردشگری را به دنبال دارد. آن چه در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته بعد فرهنگ و عناصر سازنده آن و تاثیر و نقشی که فرهنگ کهن ایرانی می تواند در گسترش گردشگری این کشور داشته باشد بوده است. فرهنگ هر جامعه بستر مناسبی جهت رشد و تکامل گردشگری است و گردشگری ایجاد شده می تواند بر مبنای فرهنگ رایج در جامعه تعریف شود. بسیاری از قابلیت های فرهنگی و مدنی در پهنه گستره تاریخ و فرهنگ کشور می تواند و یا باید به خارجیان و یا جهانگردان عرضه شود. ایران به معنای کامل کشوری غنی است. هم از لحاظ فرهنگی، هم تاریخی و هم مذهبی همواره حرفی برای گفتن داشته و در جای جای دنیا می توانیم تاثیر فرهنگ ایرانی اسلامی را ببینیم. احترام به سنت ها را می توان از ویژگی های حسن برانگیز مردم ایران دانست.
– آقای جهانیان و همکاران، "همبستگی ملی را با تاکید بر مولفه های فرهنگ و گردشگری (1389)" نشان می دهد. در این نوشتار سعی شده است ضمن جمع آوری اطلاعات از طریق کتابخانه ای و بررسی مبانی نظری به روش تحلیل محتوا، با نگاهی موشکافانه و عمیق به این دو پرسش که " عوامل موثر بر همبستگی ملی کدامند؟" و " نقش مولفه های فرهنگ و گردشگری در ایجاد همبستگی ملی چیست؟" پاسخ داده شود. به عبارت دیگر با نگاهی به مفهوم همبستگی ملی و عوامل موثر بر آن در قالب یک چارچوب مفهومی سعی خواهد شد تا نقش و تاثیر این مولفه ها بر هر یک از عوامل موثر جستجو و مورد بررسی قرار گیرد. در این مقاله مفهوم همبستگی ملی و عوامل موثر بر آن در قالب یک چارچوب مفهومی به تفضیل بیان و در ادامه تاثیر گردشگری از طریق گفت و گوی بین اقوام، فرهنگ ها و… و روابط متقابل بین این دو مفهوم شرح داده شد. از
آنجایی که امروزه نهادهای اجتماعی براساس ضرورت های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و با ویژگی هایی از قبیل هدفمندی، دارا بودن چارچوب، یکپارچگی و… منجر به همبستگی ملی می شوند، این نهادها می توانند به صورت زبان، آموزش، رسانه، دین و مذهب، سیاست، اجتماع، اقتصاد ظهور یابند و هر کدام بر مبنای نیازهایی که بر اساس تفکر و جایگاه خود تشخیص می دهند، در نهایت همبستگی ملی راترویج و شکاف های اجتماعی و آنچه که شکاف در مسیر توسعه و وحدت ملی قرار دارد را تا حدودی ترمیم نمایند.
– مهدی کروبی " فرهنگ قومی، سرمایه ملی و صنعت گردشگری (1387)" را بررسی کرده است. وی ایران را به عنوان ده کشور مستعد گردشگری ارزیابی می کند. مقاله حاضر در چارچوب کلی روش اسنادی می گنجد و بر مرور مهم ترین منابع در دسترس استوار است. مقاله کوشیده است تا ارتباط منطقی سه مفهوم کلیدی را از یک سو مورد بررسی قرار دهد و از سوی دیگر آن ها را به شرایط خاص ایران ربط داده از جایگاه رفیع ایران در عرصه گردشگری سخن به میان آورد. سپس با فهرست کردن توانمندی های ایران در زمینه ی تنوع قومیت ها، میزان دسترسی به توسعه گردشگری را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد. مطالعات نشان می دهد که ایران از جمله کشورهای مستعد گردشگری در سطح جهان ارزیابی می شود. فولکلور یا فرهنگ قومی یکی از چند محور مهم برنامه ریزی گردشگری در ایران به شمار می رود. ضروری است با توجیه فرهنگ قومی به عنوان سرمایه فرهنگی، گردشگری در قالب یکی از مهم ترین منابع درآمدزادی مغفول مانده کشور مورد توجه قرار گیردقومیت های موجود در کشور ها پتانسیل مناسبی برای ایجاد یک گردشگری محلی فراهم می آورد.
– آقای تقی لو در مقاله ای دیگر به نام " تنوع قومی، سیاست چندفرهنگی و الگوی شهروندی: بررسی موردی ایران معاصر (1386)" چالش های قومی و فرهنگی که در ایران به سبب همگون سازی رخ داده است را بررسی نموده است. این مطالعه از روش کتابخانه ای برای جمع آوری مطالب استفاده می نماید و بر اساس تاریخچه و چیستی مفهوم چند فرهنگ گرایی به دنبال بررسی موضوع می رود. نتایج حاصل از این تحقیق پس از اشاره به وجود بافت چند فرهنگی ایران، به لحاظ تاریخی، ریشه ی از بین رفت این تنوع را سیاست های دولت پهلوی می داند. سیاست همسان سازی به دلیل ایجاد زمینه های چالش و بحران در برابر انسجام و همگرایی ملی، نه فقط به اهداف ادعایی خود دست نیافته است، بلکه از جوانب مختلف با تردید مواجه شده است. الگوی شهروندی و سیاست های چند فرهنگی با توجه به پیشینه ی تارخی چند فرهنگی ایران و زمینه های چالش از مجرای همگون سازی، در شرایط جهانی حاضر و با توجه به تجربه موفقیت آمیز آن در برخی جوامع توسعه یافته و در حال توسعه، چشم انداز مناسبی را در حوزه ی مسایل چندفرهنگی از جهت دغدغه های اقلیت ها در حفظ و نگهداری میراث فرهنگی و زبانی به نسل های آینده ی خود ارائه می دهد.
– آقای کروبی در مقاله ای دیگر به " بررسی نقش فولکلور (فرهنگ عامه) در توسعه گردشگری ایران" در سال 1388 پرداخته است. این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و تکنیک بررسی اسناد و مدارک کوشیده است تا سه حوزه ی فرهنگ عامه، توسعه و گردشگری را مورد مطالعه قرار دهد. مطالعات نشان داده است که آنچه بیش از هر چیز موجب توسعه گردشگری می شود، جاذبه های فرهنگی و تمایزات ملت ها است. زیرا بدون این تمایزات و تفاوت ها، همه جا شبیه به هم است و جامعه ایرانی با تمایزات قومی از این بابت تفاوت های اجتماعی و فرهنگی قومی را دربردارد که از دیرباز مورد توجه جهانیان بوده است. در این میان فرهنگ عامه و یا فولکلور ایرانی، تمایزات اجتماعی خاصی را برای ان ایجاد کرده است که متاسفانه توجه چندانی به آن نشده است.
3-2 سابقه پژوهشها و مطالعات انجام گرفته خارجی
3-2-1 کتاب
– کتاب Cultural Resource for Tourism( Patterns, Processes and Policies) در سال 2008 در نیویورک به چاپ رسیده است. این کتاب حاوی مطالبی است که منابع فرهنگی را در غالب پژوهش ها و مقالات متنوع گردهم آورده است.
محتویات این کتاب نشان از آن دارد که میراث فرهنگی مناطق و جوامع در حال حاضر به عنوان یک نیروی محرکه در ایجاد هویت فرهنگی و به عنوان یک منبع در همه جا برای فعالیت های فرهنگی مورد توجه قرار گرفته است.. این فرایند می تواند به توسعه سرمایه فرهنگی با ایجاد اشکال پایدار و رقابتی گردشگری فرهنگی منجر شود. تحقیقات بر روی منابع فرهنگی گردشگری نشان می دهد که هر دو، یک رویکرد چند رشته ای و نوآورانه روش شناختی برای مقابله با چنین پدیده ی پیچیده ای دارد. چالش برای شناسایی و نقشه عناصر میراث فرهنگی – محسوس و نامحسوس – در بافت پان اروپا اخیرا در پروژه ESPON رسیدگی می شود. این انتشار جدید از طریق تاکید بر پویایی فضایی در گردشگری فرهنگی ، با تجزیه و تحلیل موقعیت و الگوهای رفتاری در مقاصد گردشگری مختلف، با شناسایی پارامترهای تغییر ناشی از گردشگری، تفاوت ایجاد کرده است. این کتاب شامل انواع غنی از مطالعات موردی به طور عمده از سراسر اروپا (از جمله موارد در اسرائیل، قاهره و هند) است که بازنمایی از دیدگاه ها و یافته های 21 محقق و دانشمندان بین المللی در گردشگری فرهنگی را به منظور شناسایی پویایی و اثرات موقعیت منحصر به فرد به نمایش می گزارد. هدف نهایی این کتاب ارائه پیشنهادهایی سازنده برای سیاستگذاری، بر اساس بینش های تجربی است.
این کتاب به طور قابل توجهی منجر به درک تنوع فرهنگی و هویت ارضی، از یک طرف، و به پویایی گردشگری، از سوی دیگر، که همه آنها مسائل کلیدی در برنامه ریزی و مدیریت محلی و منطقه ای است، مفصلا رسیدگی می کند. به این ترتیب، آنها باید یک منبع الهام بخش برای سیاستگذاران و برنامه ریزان، دانشجویان، محققان و مشاوران در حوزه میراث فرهنگی و گردشگری باشد.
– کتاب Tourism, Ethnicity and State in Asia and Pacific Societies نیز همچون بسیاری دیگر از کتاب ها شامل مجموعه مطالعات انجام شده در زمینه ی گردشگری، قومیت و دولت در آسیا می باشد. منطقه اشاره شده از لحاظ تنوع قومی دارای حجم قابل توجهی است. لذا مطالعات این کتاب در زمینه ی ارتباط بین گروه های قومی و دولت از طریق گردشگری است. با توجه به رشد روزافزون گردشگری، مطالعات در زمینه ی قومیت ها نادیده گرفته شده است و مدت زمان اندکی است که به این موضوع پرداخته می شود. بررسی چگونگی توسعه صنعت گردشگری بین المللی و سیاست های دولت با استفاده از مدیریت های قومی پاسخی است که نویسندگان به تغییر شکل هویت های قومی و روابط آن ها در جوامع آسیایی و اقیانوس آرام می دهند. در تجزیه تحلیل ها مفاهیم قومیت و فرهنگ و در پی آن گردشگری در حال رقابت هستند. البته لازم به ذکر است که این مطالعه، پژوهشی دوسویه است که رابطه ی ارتقاء گردشگری و سیاست قومی و دولتی را در کشورهای چین، سنگاپور، مالزی، تایلند، اندونزی و جزایر اقیانوس آرام از دو جهت مورد بررسی قرار داده است.
3-2-2 مقاله
– آقای دوین و همکارانش در سال 2007 "فرصت ها و چالش های مدیران هتل های ایرلند شمالی را بر اساس مدیریت تنوع فرهنگی" در بوته آزمایش قرار داده است. نویسنده بر اساس داده های جمع آوری شده از طریق یک نظر سنجی از کارگران مهاجر در نه هتل ایرلند شمالی و تمرکز بر همه ی گروه های کارکنان مهاجر در همه ی موسسات مسایل مربوط به یکپارچگی نیروی کار، جامعه گسترده تر و همچنین آینده ای که کارگران مهاجر برای خود دارند، در یک چشم انداز منابع انسانی مورد بحث قرار داده است. نگارندگان در بررسی های خویش برای پاسخ گویی به برخی ناشناخته ها در مورد مهاجران، به ملیت، ویژگی های چمعیت شناختی، آموزشی، اشتغال و پس زمینه های اقتصادی توجه داشته اند. حاصل این بررسی ها نشان دهنده ی افزایش میزان مدیریت در آوزش کارکنان به عنوان عامل مهم در تسهیل صنعت مهمان نوازی است.
– شورای OECD در کتابی به نام " تاثیر فرهنگ بر گردشگری (2009)" ارتباط میان فرهنگ و گردشگری را مورد بررسی قرار داده اند. این کتاب به بررسی تجارب و شیوه های ملی یا منطقه ای مقصد از منابع فرهنگی، توسعه ی تولید گردشگری و فرایندهای توزیع منابع فرهنگی و شناسایی عوامل کلیدی و مداخلات سیاسی می پردازد. تجزیه و تحلیل این کتاب عمدتا بر اساس مطالعات موردی ارائه شده توسط کشورهای OECD است. مطالعات موردی جنبه های مختلف گردشگری، فرهنگ، جذابیت های منطقه ای و مداخلات سیاسی را به منظور ارتقاء این رابطه نشان می دهد. تحقیقات ارتباط مفید دو طرفه ی فرهنگ و گردشگری را به عنوان یک وجه تمایز در بازار شلوغ جهانی بازگو می نماید که این ابزار مهم برای بالا بردن سطح فرهنگ و ایجاد درآمد، می تواند از حمایت و تقویت میراث فرهنگی، تولیدات و خلاقیت های فرهنگی آغاز شود.
– Addo در سال 2011 در مقاله ای با نام " میراث اروپایی و تنوع فرهنگی: بنیان صنعت گردشگری غنا" به تنوع فرهنگی بی نظیری که در این کشور وجود دارد، اشاره می کند. این مقاله از روش اسنادی به مطالعه ی رویدادهای گردشگری منطبق با فرهنگ خود پرداخته است و آن ها را تجزیه و تحلیل می نماید. وجود جشن هایی چون دو سالانه ی Panafest، روز آزادی، پروژه ی جوزف و سالگرد استقلال 50 ام در سال 2007 به اهمیت و ضرورت میراث اروپایی و تنوع فرهنگی در صنعت گردشگری کشور غنا تاکید کرده است. این کشور میزبان مراسم روز جهانی گزدشگری بین المللی در سال 2009 بوده است که همین امر موضوع را برای تحقیق در رابطه با تنوع فرهنگی این کشور فراهم نموده است. در این رویداد که به طور مشترک توسط سازمان ملل متحد، سازمان جهانی گردشگری و وزارت گردشگری این کشور برگزار شده بود، بر تنوع بیشتر امکانات توریستی، محصولات و افزایش گردشگری داخلی تاکید شده است.
– Dutton و همکارانش مقاله ای با عنوان " تنوع فرهنگی در کار هتلداری" را در سال 2007 انجام داده اند. هدف از این مقاله رسیدگی به اهمیت فزاینده ی کارگران مهاجر به صنعت هتلداری از مکان های اطراف انگلستان است. این مقاله داده های خود را از طریق نظر سنجی و تمرکز بر بحث های گروهی با کارگران مهاجر هتل ها در سه منطقه از انگلستان جمع آوری کرده است. این مطالعه نشان می دهد که کارفرمایان تمایلی به سرمایه گذاری در توسعه کارکنان بین المللی که دارای سطح بالای آموزشی هستند، ندارند. فرصت های توسعه ای برای این موضوع محدود است و نیازمند مدیریت هتلداری به شیوه ای موثر از این منابع انسانی می باشد. مطالعه در سه منطقه انگلستان انجام شده است و هر مطالعه از مقیاس نسبتا کوچکی برخوردار است. لذا برای جبران این موضوع به عمق اطلاعات جمع آوری شده تاکید شده است.
– آقای چینگ چو در سال 2005 در مقاله ای " تنوع فرهنگی و توسعه گردشگری در استان یونان چین" را بررسی کرده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، مصاحبه های گروهی از رهبران جامعه ی مورد نظر است که بر اساس تکنیک گروه اسمی است. اقلیت های قومی و فرهنگی در این استان به عنوان بزرگترین جاذبه برای گردشگران خارجی مطرح می شوند که همین امر عامل توسعه گردشگری این استان معرفی می شود. توسعه گردشگری در این استان موجب بوجود آمدن شغل های بسیاری شده است و تفاوت های فرهنگی به عنوان عاملی برای توسعه گردشگری استفاده شده است.
منابع داخلی
* آشوری، داریوش، (1380)، تعریفها و مفهوم فرهنگ، تهران: انتشارات آگاه، صفحات 35- 37- 38.
* آذرنگ، عبدالحسین، (1378)، شمه ای از اطلاعات و ارتباطات،تهران: نشر کتابدار.
* ابراهیم زاده، عیسی و همکاران، ( 1390)، " برنامه ریزی استراتزیک توسعه گردشگری، با تاکید بر گردشگری مذهبی ( مطالعه موردی: شهر قم)"، پژوهش جغرافیای انسانی، شماره 76، صص 115- 141.
* ابراهیم زاده، عیسی، (1386)، "توسعه توریسم و تحولات کارکردی آن در ایران در حال گذار"، نشریه علوم جغرافیایی، جلد 6، شماره 8 و 9، صص 97- 117.
* ابن حوقل، ابوالقاسم محمد،(1345)، صوره الارض ، ترجمه جعفر شعار، تهران: انتشارات بنیاد فرهنگ ایران.
* اجلالی، پرویز، (1379)، سیاست گداری و برنامه ریزی فرهنگی در ایران، تهران: نشر نی، ص 78.
* احمدوند، شجاع (1385)، "جهانی شدن و تکثر فرهنگی"، فصلنامه پژوهش حقوق و سیاست، شماره 20، صفحات 75- 98..
* احمدی، حمید، (1383)، ایران : هویت، ملیت، قومیت، تهران :موسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ص 78.
* اداره آمار و اطلاعات سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، (1392)، دسترسی در
http://tourismroham.com/%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%B1-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C/
* ادگار، اندرو، سجویک، پیتر،(1388)، مفاهیم کلیدی در نظریه فرهنگی، برگردان ناصرالدین علی تقویان، تهران: دفتر برنامه ریزی اجتماعی و مطالعات فرهنگی و پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
* اسطخری، ابواسحق ابراهیم، (1347)، مسالک و ممالک، به کوشش ایرج افشار،تهران: بنگاه ترجمه و نشرکتاب.
* افشارزاده، نشمیل و همکاران، (1390)، "توسعه صنایع دستی ضرورت پایداری توسعه و توسعه پایدار"، همایش ملی صنایع فرهنگی و نقس آن در توسعه پایدار، دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه، اسفند.
* افروغ، عماد (1379)، خرده فرهنگ ها، مشارکت و وفاق اجتماعی، مجموعه ی مقالات گردهمایی ساماندهی فرهنگی، فرهنگ، سیاست و توسعه در ایران امروز. نشر دال.
* اعرابی، محمد، فیاضی، مرجان، (1389)، "استراتژی پژوهش کیفی در حوزه مدیریت"، مجله راهبرد، شماره 54، سال 19، صفحات 225- 241.
* اعلامیه جهانى حقوق زبانى، (1996)، بارسلونا.
* الوانی، سید مهدی. پیروزبخت، معصومه(1385)، فرایند مدیریت جهانگردی، تهران : دفتر پژوهشهای فرهنگی، چاپ اول.
* امان اللهی بهاروند، اسکندر، ( 1384)، بررسی گونه گونی قومی در ایران از دیدگاه انسا ن شناسی، گفتارهایی درباره جامعه شناسی هویت در ایران، به کوشش حسین گودرزی، تهران: تمدن ایرانی.
* امینی فرد، حمیده، (1391)، "ایران بر سکوی چهارم گردشگری مذهبی"، روزنامه صبح ایران، سال هجدهم، شماره 5187.
* بابازاده، جمیله، (1388)، "زبان، فرهنگ، اصطلاحات و ارتباط آنها با آموزش زبان های خارجی"، پژوهش زبان های خارجی، شماره 55، صفحات 19-28.
* بدیعی، ربیع، (1362)، جغرافیای مفصل ایران، تهران: انتشارات اقبال، جلد3
* بارکر، کریس، (1391)، مطالعات فرهنگی ( نظریه ها و عملکرد)، ترجمه مهدی فرجی و نفیسه حمیدی، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
* بخشایش اردستانی، احمد (1382)، توسعه و فرهنگ، آموزش علوم اجتماعی، دوره جدید، شماره 3، صفحات 38- 44.
* بشیرزاده، حسن، (1382)، "زبان های محلی ایران و خطر انقراض"، انتشارات فرهنگ مردم ایران، شماره 5 و 6، صفحات 65-84.
* بشیریه، حسین، (1380)، درس هایی از دموکراسی برای همه، تهران: نگاه معاصر، صفحه 65.
* بشریه، حسین، (1386)، عقل در سیاست: سی و پنج گفتار در فلسفه، جامعه شناسی و توسعه سیاسی، تهران: نگاه معاصر.
* پاپلی یزدی، حسین، سقایی، مهدی، (1386)، گردشگری ( ماهیت و مفاهیم)، تهران: انتشارات سمت، چاپ اول، تک جلدی.
* پاپ زن، عبدالحمید، بیگی، م و افشارزاده، نشمیل (1390)، دستافریده های بومی ایل کلهر،انتشارات دانشگاه رازی، زیر چاپ.
* پاکباز، ریبانتال، (1387)، دایره المعارف هنر ( نقاشی، پیکره سازی، گرافیک)، انتشارات فرهنگ معاصر، تهران، چاپ اول.
* پاول، رونالد ار. روش های اساسی پژوهش برای کتابداران. ترجمه نجلا حریری. تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، مرکز انتشارات علمی، 1379
* پهلوان، چنگیز، (1378)، فرهنگ شناسی، گفتارهایی در زمینه فرهنگ و تمدن ایران، انتشارات پیام امروز، ص 3.
* پناهی، محمدحسین، (1375)، "نظام فرهنگی، کارکرد و دگرگونی ها"، فصل نامه پژوهش، شماره 2 و 3، مرکز پژوهشهای بنیادی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
* پیروزمند، علیرضا، (1385)، "نقش دین در مهندسی فرهنگی کشور"، مجموعه مقالات همایش ملی مهندسی فرهنگی، جلد اول، صفحات 90- 108.
* پیروز نیک، مهرناز، (1390)، اعلامیه تنوع فرهنگی یونسکو، کمیسیون ملی یونسکو، صفحات 1-8.
* پورقاز، عبدالوهاب، رقیبی، مهوش، (1389)، "بررسی تطبیقی آداب و سنن مراسم ازدواج در کشورهای اسلامی ایران، شبه قاره سوریه و لبنان"، مجموعه مقالات چهارمین کنگره بین المللی جغرافیدانان جهان اسلام، زاهدان، ص 1-20.
* پورافکاری، بهاره، (2009)، مطالعات تطبیقی گردشگری فرهنگی ایران و ترکیه، پایان نامه ارشناسی ارشد، دانشگاه اصفهان.
* تقوایی، مسعود، وارثی، حمیدرضا، صفرآبادی، اعظم، (1391)، عوامل موثر در توسعه شهری کرمانشاه، فصلنامه علمی- پژوهشی انجمن جغرافیای ایران، سال دهم، شماره 33، صفحات 27-47.
* تقوی، نعمت الله، (1378)، مبانی جمعیت شناسی، تبریز: جامعه پژوه و دانیال، چاپ دوم، ص130.
* تقی لو، فرامرز (1386)، تنوع قومی، سیاست چندفرهنگی و الگوی شهروندی: بررسی موردی ایران معاصر، فصلنامه مطالعات راهبردی، سال دهم، شماره اول، صفحات 31-7.
* جاجیانی، ابراهیم، (1383)، "مسئله وحدت ملی و الگوی سیاست قومی در ایران"، تهران نامه انجمن جامعه شناسی، ویژه نامه شماره 30، ص 138.
* جعفری نیا، غلامرضاف بذرافشان، محمد، (1390)، " بررسی نقش عوامل فرهنگی در رضایتمندی از مهاجرت ( مطالعه موردی شهر ایلام)"، مجله علوم اجتماعی دانشکده ادبیات و علو انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، صفحات 29-54.
* جهانیان، منوچهر، قرخلو، مهدی، زندی، ابتهال (1389)، مقدمه ای بر همبستگی ملی با تاکید بر مولفه های فرهنگ و گردشگری، فصلنامه علمی و پژوهشی جغرافیای انسانی، سال دوم، شماره سوم، صفحات 109-122.
* جهانگیر فیض آبادی، مصطفی، وزیری محبوب، سید جمال، (1390)، "ضرورت مطالعات آینده پژوهی و روش های آن در توسعه گردشگری مذهبی"، دسترسی در سایت شخصی www.mjahangir.ir/scientific-articles
* چلبی، مسعود، (1375)، جامعه شناسی نظم، تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی، تهران: نشر نی.
* حافظ نیا، محمدرضا، (1387)، مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی، تهران: انتشارات سمت.
* حسامیان، فرخ و دیگران، (1377)، شهرنشینی در ایران،تهران: انتشارات آگاه، چاپ سوم.
* حسین زاده، مسعود، 1391، "برپایی جشنواره غذایی در مالزی"، دسترسی از طریق وب سایت:http://atgm.mihanblog.com/post/124
* حسینی، سید فرهاد و دیگران، ( 1389)، "بررسی تاثیرگذاری توسعه گردشگری قومی بر موضوعات اجتماعی و فرهنگی جامعه( مورد پژوهی: روستاهای هدف گردشگری استان کرمانشاه"، مدیریت شهری، شماره 26، صص 163-180.
* حلاجی ثانی، محمدکاظم، (1391)، "گردشگری غذا و فرصت های ایران"، دو ماهنامه بین المللی مسافران، شماره 70.
* خاکی، غلامرضا (1390)، روش تحقیق (با رویکرد چایان نامه نویسی)، تهران: انتشارت بازتاب، چاپ نهم.
* خانمحمدی، کریم، (1389)، "جهانی سازی؛ تجاری سازی فرهنگی یا تنوع فرهنگی؟ (مطالعه موردی WTO و یونسکو)"، فصلنامه علوم سیاسی.
* خبرگزاری فارس، (1392)، دسترسی در
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911228000068.
* خبرگزاری فارس، (1392)، دسترسی در http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920405000187
* خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، (1392)، دسترسی در http://www3.tehran.irna.ir/fa/News/
* خبرگزاری میراث فرهنگی شیراز، (1391)، جشنواره غذایی در شیراز، دسترسی در http://chn.ir/NSite/FullStory/News/?Id=99394&Serv=0&SGr=0
* خوبروی پاک، محمد رضا، (1380)، اقلیت ها، تهران: نشر شیرازه.
* داس ویل، راجر، (1387)، مدیریت جهانگردی مبانی، راهبردها و آثار، ترجمه سید محمد اعرابی و داود ایزدی، تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی، چاپ سوم.
* دژم خوی، صادق، (1380)، گرایش های قومی در تبریز ، تبریز: ادار ه کل ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی.
* دیویس، گلوریا، نایلند، کریس، (1386)، جهانی شدن در منطقه آسیا: آثار و عواقب، ترجمه علی حسینی خواه، تهران: انتشارات مرکز ملی مطالعات جهانی شدن.
* رضا عاملی، سعید(1380)، تعامل جهانی شدن، شهروندی و دین، فصلنامه علوم اجتماعی، شماره 18، صص 167-200.
* رحیمی، حسین، ( 1381)، جهانگردی روستایی و قلمرو آن، ماهنامه سیاسی اقتصادی، شماره 185- 186، صص 231-226.
* رضوانی، علی اصغر، (1386)، جغرافیا و صنعت توریسم، تهران: انتشارات پیام نور، چاپ هفتم.
* رنجبریان، بهرام، زاهدی، محمد، (1388)، برنامه ریزی گردشگری در سطح ملی و منطقه ای، ترجمه جهاد دانشگاهی اصفهان.
* روزنامه ایران، (1391)، سال شانزدهم، شماره 5222، صفحه 4.
* رولان ، برتون ،(1380)، قوم شناسی سیاسی، ترجمه ناصر فکوهی ، تهران :نشر نی، چاپ اول، ص 1.
* رهنمایی، سهیلا، (1392) ، "غذای محلی نوعی از یک برند گردشگری در جذب گردشگر"، هفته نامه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و خبری تیلار استان گیلان.
* زاهدی، محمد، رنجبریان، بهرام، (1386)، خدمات صنعت گردشگری، اصفهان: انتشارات چهار باغ.
* زند مقدم، محمود، (1383)، بلوچستان ایران، هویت و دگرگونی، "مجموعه مقالات" ایران، هویت، ملیت، قومیت، گردآورنده حمید احمدی، تهران: موسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ص 310
* زندی، ابتهال، (1387) ، " بررسی سیاست های گردشگری انگلستان"، مرکز گردشگری علمی دانشگاه علامه طباطبایی.
* سازمان آمار ایران، (1392)، دسترسی در
http://www.amar.org.ir/Default.aspx?tabid=527
* سازمان ایرانگردی و گردشگری، (1376)، "راهنمای سیاحتی ایران".
* سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ایران، (1392)، دسترسی در
http://www.eachto.org
* سازمان میراث فرهنگی اصفهان، (1392)، دسترسی در
http://isfahancht.ir/TourismFa.aspx?p=181
* ساعی، علی و همکاران، ( 1389)، "ارتباط بین تبلیغات و جذب گردشگر فرهنگی در ایران ( مطالعه موردی گردشگران خارجی فرهنگی اصفهان)"، دانشنامه علوم اجتماعی، دوره 1، شماره 4، صص 69-94.
* سامانه اطلاع رسانی مالزی، 1392، " غذا در مالزی"، دسترسی از طریق وب سایت:
http://www.maalezi.com
* سیف زاده، حسین، (1382)، سیاست گذاری فرهنگی و میزان مداخله دولت در آن؛ تاملی نظری، در مجید وحید، سیاست گذاری و فرهنگ در ایران امروز، تهران: نشر باز، صص 50-19.
* شالچیان، طاهره، (1372)، "دیدگاه جهان اسلام در مورد سیر و سیاحت"، مجموعه مقالات اولین سمینار ایرانگردی و جهانگردی و توسعه.
* شمس، مجید، امینی، نصیره (1388)، ارزیابی شاخص فرهنگ ایرانی و تاثیر آن در توسعه گردشگری، فصلنامه علمی پژوهشی جغرافیایی انسانی، سال اول، شماره چهارم، صفحات 81- 93.
* شورای عالی انقلاب، (1392)، دسترسی در .http://mh.farhangoelm.ir/Articles/
* صالحی امیری، سیدرضا (1388)، انسجام ملی و تنوع فرهنگی، تهران: پژوهشکده تحقیقات استراتژیک، گروه پژوهش های فرهنگی و اجتماعی، چاپ اول.
* صالحی امیری، سید رضا، (1385)، مدیریت منازعات قومی، تهر ان: مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام.
* صرفی، محمّد تقی، (1374)، تمدّن اسلامی از زبان بیگانگان، قم، دفتر نشر برگزیده، ص 106.
* ضرغام بروجنی، حمید، (1391)، برنامه ریزی توسعه جهانگردی رویکرد همپیوند و پایدار، تهران: انتشارات مهکامه، ویرایش اول، چاپ دوم، ص 187.
* ضرغام، حمید، (1376)، راهکارهایی برای توسعه جهانگردی در جمهوری اسلامی ایران، مجموعه مقالات نخستین همایش جهانگردی و جمهوری اسلامی ایران، جلد اول، صص 404-299.
* ضرغام، حمید، (1391)، ماهنامه تعطیلات نو، شماره 98، ص 16 .
* ظهور، علیرضا، کریمی مونقی، حسین، (1382)، تحلیل اطلاعات در مطالعات کیفی، فصلنامه اصول بهداشت روانی، شماره 19 و 20، صفحات 107- 113
* عاملی، محمد، حاضری، علی محمد، (1386)، "چرخش فرهنگی در قلمرو مطالعات انقلاب اجتماعی با تاکید بر انقلاب اسلامی"، نامه علوم اجتماعی، شماره 32، صفحات 1- 17
* عظیمی، ناصر، حاجی پور، عبدالحمید، (1387)، برنامه ریزی توسعه صنعت گردشگری و اکوتوریسم برای توسعه اقتصادی مطالعه موردی برنامه ریزی در ایران، فصلنامه علوم محیطی، سال ششم، شماره اول، صص 64-53.
* عمرانی نسب، اشرف السادات، (1386)، "پوشاک مردم سیستان و بلوچستان"، انتشارات فرهنگ مردم ایران، شماره 11، صفحات 119- 133.
* عمران پور، حمیدرضا، (1388)، "امنیت ملی، اهداف و نقش آن در توسعه فرهنگی"، روزنامه تندر، شماره 18، ص 4.چ
* عیان بد، ناهید، (1382)، "تحلیل های خرد و کلان، بررسی سیاستها و برنامه ریز یهای توسعه جهانگردی در جمهوری اسلامی ایران"، دانشگاه علامه طباطبایی و سازمان جهانگردی، ص 15.
* غلامرضا کاشی، محمدجواد، (1382)، سیاست گذاری اقتدارانه و دموکراتیک فرهنگی، در مجید وحید، در سیاست گذاری و فرهنگ در ایران امروز (مجموعه مقالات همایش)، تهران: نشر باز، صص 67-51.
* غلامرضا کاشی، محمد جواد، (1383)، "سه الگوی راهبردی کلان در سیاست گذاری فرهنگی، همایش سیاست گذاری و فرهنگ در ایران امروز "، پژوهشگاه فرهنگ، هنر وارتباطات.
* فاضلی ، نعمت الله (1390)، شهر و فرهنگ،چرخش فرهنگی در مطالعات شهری، تهران: انتشارات تیسا.
* فاضلی، نعمت الله، (1386)، " سیاست گذاری فرهنگی"، (جزوه درسی دانشگاه علامه طباطبایی).
* فاضلی، نعمت اله، (1390)، مردم نگاری سفر، تهران: نشر آراسته، چاپ اول، ص 323.
* فائقی، سحر، امیر، آرمین، (1390)، "توجه به فرهنگ گردشگری در مدیریت گردشگری فرهنگی و نقش آن در امنیت و توسعه پایدار"، همایش ملی صنایع فرهنگی و نقش آن در توسعه پایدار، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه.
* فلاح زاده، محمدهادی، (1383)، آشنایی با کشورهای اسلامی (2) مالزی، تهران: انتشارات موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران، ص 24.
* فکوهی، ناصر، (1385)، "فرهنگ ملی، فرهنگ های قومی- جماعتی و بازار اقتصاد صنعتی"، مجله جامعه شناسی ایران، دوره هفتم، شماره 1، صص 126-148.
* قلی زاده، آذر، نرگس کشتی ارای و مریم سهرابی، (1390)، "مهارت مدیریت تنوع فرهنگی پاسخی به مطالبات دانش آموزان اقلیت های قومی و مذهبی"، فصلنامه علمی- پژوهشی رهیافتی نو در مدیریت آموزشی، سال دوم، شماره 2، صفحات 131- 154.
* قلیچ، مرتضی (1391)، جهانی شدن فرهنگ و گفتمان های سیاست فرهنگی، تهران: فصلنامه راهبرد جهانی شدن، انتشارات مرکز مطالعات جهانی شدن، شماره 4.
* کاستلز، استفان، دیویدسون، الیستر، (1382)، شهروندی و مهاجرت: جهانی شدن و سیاست تعلق، ترجمه فرامرز نقی لو، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی، ص 263.
* کاظمی، مهدی، (1386)، مدیریت گردشگری، تهران: انتشارات سمت، چاپ اول.
* کاظمیپور، شهلا، (1383)، مبانی جمعیتشناسی، تهران: مرکز مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه، 1383، چاپ دوم، ص 102.
* کرنگ، مایک، (1383)، جغرافیای فرهنگی، ترجمه مهدی قرخلو، تهران: انتشارات سمت.
* کریستین سن، آرتور، (1345)، ایران در عهد ساسانیان ، ترجمه رشید یاسمی، تهران: انتشارات ابن سینا.
* کلانتری، صمد، (1378)، مبانی جمعیت شناسی، اصفهان: مانی، چاپ اول، ص63.
* کروبی، مهدی (1388)، "بررسی نقش فولکلور (فرهنگ عامه) در توسعه گردشگری ایران"، فصلنامه مطالعات جهانگردی، شماره 10، صفحات 53- 78.
* ک. لمن، سایمون، واتسون، هلن، (1389)، درآمدی به انسان شناسی، ترجمه محسن ثلاثی،تهران: نشر علمی، ص 5.
* کلنر، داگلاس، (1380)، نظریه انتقادی، مدرنیسم و پست مدرنیسم، ترجمه حسینعلی نوذری، اصفهان: "مدرنیسم و پست مدرنیسم"(مجموعه مقالات)، انتشارات نقش جهان.
* کمیسیون ملی یونسکو، (1390)، "اعلامیه جهانی تنوع فرهگی یونسکو"، کنفرانس عمومی کمیسیون ملی یونسکو ایران.
* گیرشمن، رومن، (1364)، ایران از آغاز تا اسلام ، ترجمه محمد معین، تهران: شرکت انتشارات علمی، فرهنگی.
* لهاسایی زاده، عبدالعلی، (1368)، نظریات مهاجرت، شیراز: انتشارات نوید.
* لوکاس، دیوید و دیگران، (1384)، درآمدی بر مطالعات جمعیتی، حسین محمودیان، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، ص165-166.
* محجوب، محمدجعفر، (1382)، ا دبیات عام ها یران، به کوشش حسن ذوالفقارى، تهران: نشر چشمه.
* محسنی، منوچهر، (1386)، بررسی درجامعه شناسی فرهنگی ایران، تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.
* محسنیان راد، مهدی، (1369)، ارتباط شناسی، تهران: انتشارات سروش.
* محقق داماد ، سید مصطفی، (1377، "حقوق جهانگردی و سیر تحولات تاریخی آن"، مجموعه مقالات نخستین همایش جهانگردی.
* مجیدی، محمدرضا، (1389)، سیاست گردشگری خارجی در ایران: جستجوی مطلوب، فصلنامه سیاست، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دوره 40، شماره 4، صص 272-257.
* معتمد نژاد، کاظم، (1371)، وسایل ارتباط جمعی، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، جلد اول.
* موسوی، میرطاهر، محمدی، محمد علی، (1388)، مفاهیم و نظریه های رفاه اجتماعی، تهران: دانژه، صفحه 20.
* مهدوی ، داوود، (1382)، نقش توریسم در توسعه نواحی روستایی پیرامون شهرها و ارائه مدل استراتژیک (نمونه موردی: روستای لواسان کوچک)، پایان نامه کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی روستایی،تهران : دانشگاه تربیت مدرس.
* میلر، جرالد، (1368)، ارتباطات کلامی، ترجمه علی ذکاوتی قراگزلو، تهران: انتشارات سروش.
* ملازهی، پیرمحمد، (1380)، تحولات سیاسی- ایدوئولوژیک در بلوچستان، فصلنامه مطالعات ملی، سال دوم، شماره 8.
* نش کیت، (1382)، جامعه شناسی سیاسی معاصر، ترجمه محمد تقی دلفروز، تهران: کویر.
* نصرتیّ، روح الله، (1392)، دسترسی در http://www.anthropology.ir/node/7500.
* نجفی، ابوالحسن، (1354)، "زبان چیست"، نشریه روان شناسی و علوم تربیتی، آموزش و پرورش، دوره 44، صفحات 405- 415.
* نجفی علمی، کاظم، (1383)، تعیین چگونگی اجرای سیاست های کلی بر اساس اصول و مبانی سیاست های فرهنگی کشور، کمیسیون دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی.
* نکویی، زهرا، ضرغام بروجنی، حمید، ایمانی خوشخو، محمد حسین (1389)، "بررسی رابطه جهانی شدن با توسعه گردشگری (مطالعه موردی: تهران)"، فصلنامه مطالعات ملی، سال یازدهم، شماره 1، صفحات 109- 134.
* نوربخش، یونس، (1387)، تحلیل جامعه شناختی از رابطه دین، فرهنگ با اقتصاد( با تاکید بر اسلام)، فصلنامه علمی و پژوهشی اقتصاد اسلامی، شماره 28، صفحات 165- 192.
* نورماه، فروهر، یاوری، حسین، (1384)، نگرشی بر تحولات صنایع دستی، تهران: پژوهشگاه فرهنگ وهنراسلامی وموسسه آموزش عالی، سوره.
* واتسن، سی دبلیو، (1381)، کثرت گرایی فرهنگی، توجمه حسن پویان، تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی، صفحات 9-11.
* وحید، مجید، (1382)، از فرهنگ سیاست گذاری تا سیاست گذاری فرهنگی، در سیاست گذاری و فرهنگ در ایران امروز (مجموعه مقالات همایش)، تهران: نشر باز، صص 18-9.
* وحید، مجید (1383)، کنوانسیون جهانی تنوع فرهنگی بررسی زمینه های فکری- تاریخی، موضوع و چشم انداز تصویب و تبعات در سیاست گذاری فرهنگی، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره 63، صفحات 253-269.
* هاشمی مقدم، امیر (1391)، انسان شناسی و گردشگری، تهران: انتشارات دریچه نو، ص79.
* هزارجریبی، (1390)، "احساس امنیت اجتماعی از منظر توسعه گردشگری"، مجله جغرافیا و برنامه ریزی محیطی، سال 22، شماره 2، صص 121-143.
منابع خارجی
* Ajit, Kiran, Shinde, (2004), "Quest for Good Governance", Contribution Find Potential of Religious Institutions as Stakeholdersh.
* Arzeni, Sergio (2009), " The impact of culture on tourism", OECD Centre for Entrepreneurship, SMEs and Local Development, Corrigenda to OECD publications may be found on line at: www.oecd.org/publishing/corrigenda
* Arasaratnam, Sinnappah, (1970), Indians in Malaysia and Singapore, London: Oxford University Press. pp 168.
* Arokiaswamy & Celin, W.m, (2000), "Tamil Influence in Malaysia, Indonesia and Philippine", Manila, s.n, p.41
* Asian Strategy and Leadership Institute, (1997), Malaysia today, Selangor: Asian Strategy and Leadership Institute.
* Ashworth, G, (2000), Heritage Tourism and Places: A Review, Tourism Recreation Research, no.25 (1), pp.19-29.
* BBC,(2010a), Representing the UK, its nations, regions and communities: purpose plan. http://www.bbc.co.uk/info/ purpose/public_purposes/communities.shtml
* BBC NEWS, (2005), In quotes: Robin Cook, online at:
http://news.bbc.co.uk/2/hi/uk_news/politics/4128320.stm
* BBC of UK, (2013)," Religion & Ethic", online at
http://www.bbc.co.uk/religion/religions/rastafari/%E2%80%8E
* Baker, J.N.L,(1948), History of Geographical Discovery anExploration, Londan.
* Baum, Tom, Dutton, Eli and et, (2007), "Cultural Diversity in hospitality work", Cross Cultural Management: An International Journal, volume 14, Issue 3, pp. 229- 239
* Blanke, Jennifer, Chiesa, Thea, Crotti, Roberto, (2013), The travel & Tourism Competitiveness report 2013, Geneva: World economic Forum.
* Briedenhanan, J. wickens, E, (2004), "Tourism routes as a tool for the economic development of rurel areas- vibrant hope or impossible drem"?, Tourism Management, Volume 25, Issue 1, Pages 71- 79.
* Birmingham City Council, (2013), "Attractions in Birmingham", online at http://www.birmingham.gov.uk
* Bunbury, E.H., (1883), A History of Ancient Geography, London.
* Cassen, B, (2000), " To Save Socitey" in Lechner, F.J & Boli, J. (eds), op, cit.
* Caribbean food in Britain, (2013), BBC Online
http://www.bbc.co.uk/food/news_and_events/events_caribbeancuisine.shtml
* Chow, chun-ching (2005), " Caltural diversity and tourism development in Yunnan province, china", Geography, volume 90, issue 3, pp 294- 303.
* Dawe, MBE,Sandie, (2010), Investing in Success, Heritage and the UK Tourism Economy, Heritage Lottery Fund, Visit Britain.
* Department for Communities and Local Government, (2009a), Improving Opportunity, Strengthening Society: A third progress report on the Government's strategy for race equality and community cohesion. London: Department forCommunities and Local Government, online at: http://www.communities.gov.uk/documents/ communities/pdf/11529661. Pdf.
* Department for Children, Schools and Families, (2007), The Children's Plan: Building Brighter Futures, Norwich: The Stationary Office, online at:http://publications.dcsf.gov.uk/eOrderingDownload/The_Childrens_Plan.pdf.
* Department of Statistics, (2001), "Population and Housing Census of Malaysia 2000", Kuala Lumpur:Department of Statistics Malaysia, 2001.
* Department of Statistics, Malaysia (2010), "Population Distribution and Basic Demographic Characteristics, 2010, p. 82
* Devin, frances, Baum, tom, Hearns, niamh, (2007), "managing cultural diversity: opportunities and challenges for Northern Ireland hotelier", International Journal of Contemporary Hospitality Management, Vol. 19 Iss: 2, pp.120 – 132.
* EC-AEIDL, (1997), Marketing Quality Rural Tourism, Rural Europe, European.
* Erin, Tolley, (2011), Multiculturalism Policy Index:Immigrant Minority Policies, kingeston: school of Policy Studies, online at: www.queensu.ca/sps/
* Enteleca Research and Consultancy, (2010), "Tourists Attitudes Towards Regional and Local Foods", England, Ministry of Agriculture Fisheries and Food and the Countryside Agency.
* Equality and Human Rights Commission, (2009), Two Years Making Changes, London: Equality and Human Rights Commission. Online at:
http://www.equalityhumanrights.com/uploaded_files/OurJob/two_years_making_ changes.pdf.
* European Travel Commission, (2005), City Tourism & Culture, The European Experience, ETC, Brussels, online at:
http://www.etccorporate.org/resources/uploads/ETC_CityTourism&Culture_LR.pdf.
* Fasold, Ralph, (1987), The Sociolinguistics of Society, Cambridge: Cambridge University Press. P.213Fasold, Ralph. Ibid. p. 217
* Fatemi, S. M., (2001), Investigation of the Stand of Tourism and its Function in QomProvince Economic, M.Sc. Thesis, Tehran University Qom Branch.
* Fisher, Joshua.B, et. al, (2008), "Balancing water, religion and tourism on Redang Island, Malaysia", ENVIRONMENTAL RESEARCH, LETTERS, No.3, pp. 1-6.
* Fisher, Rod, Brian Groombridge, Julia Hausermann and Ritva Mitchell, eds, (1994), Human Rights and Cultural Policies in a Changing Europe: The Right to Participate in Cultural Life, Helsinki: Arts Council of Finland and CIRCLE.
* Fuller, T. (2007) "Study Abroad Experiences and Intercultural Sensitivity among Graduate Theological Students: a Preliminary and Exploratory Investigation", in Christian Higher Education, Vol.6 (-): 321- 322.
* Garrod, B., and A. Fyall, (2000), "Managing Heritage Tourism", Annals of Tourism Research, no.27, pp.682-708.
* Gay. L.R, Diehl. L.P, (1992), research method for business and management, Maxwell Macmillan international Edition.
* Gee, C. Y, Makens, J. C & Choy, D. J. L, (1989), " The travel industry ( 2nd ed)", New York, NY: VY: Van Nostrand Reindhold.
* Greenholtz, J. (2000) "Assessing Cross-cultural Competence in Transnational Education: The Intercultural Development Inventory", in Higher Education in Europe, Vol. 25(3): 411-416.
* Harris, P. et al. (1991) Harris, P. R & Moran, R. T (1991), Managing Cultural Differences (3rd ed.). Houston: Gulf Publishing Company, p 206.
* Howard, Marc Morjé, (2005), "Variation in dual citizenship policies in the countries of the EU", International Migration Review, no.39, pp.697-720
* History of British, (2013), online at: http://www.slideshare.net/SadionaAbazaj/the-history-of-british-tourismppsxsadiona-2
* Hock Guan, Lee, (2000), Ethnic Relations in Peninsular Malaysia: The Cultural and Economic Dimensions, SOCIAL AND CULTURAL ISSUES, no. 1.
* Hofmann, N. (1979). "A survey of tourism in West Malaysia and some socio-economic implications", Institute of Southeast Asian Studies, Research Notes and Discussions, Paper 13 (Singapore, 1979).
* ICHHTO, (2005), Proceedings of the First Congress on Cultural and Natural Heritage. Iran: Tehran.
* Icep, (1997), "Religious Tourism", Tourism Sources Markets, No. 12, pp. 30-33.
* IRCICA, (1999), Traditional Carpets and Kilims in the Muslim World: Past, Present and Future Prospects, Tunis: IRCICA.
* Jansen, Myriam, Priestly, Gerdak, Russo, P. Antonio (2008), Cultural Resource for Tourism( Patterns, Processes and Policies 2008), New York: Nova Science.
* Jalis, M. H., Zahari, M. S., Izzat, M., & Othman, Z. (2009), "Western Tourists Perception of Malaysian Gastronomic Products", Asian Social Science, No.5, pp. 25-36.
* Jayarman, k et.al, (2010), "Does Malaysian Tourism Attract Singaporeans to Revisit
* JKKN, (2013), on line at www.JKKN.govmy
* Keller, Peter. (1996), "Strategies for the sustainable development of tourism and culture", UNESCO AIEST,Paris.
* Kylmicka, Will, (2002), Multiculturalism & Minority Rights West and East Canada, Queen University Press, 2002
* Lethanair, Prema, Jantan, Norhayati, (2006), International Migration in Malaysia By Department of Statistics Malaysia, EXPERT GROUP MEETING ON ESCAP REGIONAL CENSUS PROGRAMME
* Larsen, Jens Ingemenn, Deborah L.Jacobs, Ton van Vlimmeren (2004), " Cultural Diversity", Bertelsmann Stiftung Gütersloh.
* Library of Congress, 2008, COUNTRY PROFILE: IRAN, Federal Research Division, p. 6.
* Leong, Q. L. et al, (2012), "A Model of Malaysian Food Image Components: Towards Building a Sustainable Tourism Product", Pertanika Journal, Soc. Sci. & Hum. no.20, pp. 300 – 316.
* Life in the UK, (2013), "British Religious Festival", online at http://lifeintheuk.net/index.php/resources_post/british_religious_festivals/
* Martin, p, (2000), " The Moral Case for Globalization", in lemer, F.J & Boli, J. (eds), op, cit.
* Martin, A.V, (1976), "Kultur Soziologie", pp.482-487 in: Wilhelm Brensdrof: Wörtebachder Soziologie.Frank fort/M: Fischer.
* Malaysia, (?), an Empirical Study", Journal of Business and Policy Research, Volume 5. No. 2, pp. 159 – 179
* Manderson, L. (1981). "Traditional food beliefs and critical life events in Peninsular Malaysia", Social Science Information, no.20(6), pp. 947-975.
* Ministry of Tourism, (2008), Malaysia tourism key performance indicators 2008.
* Ministry of Tourism. (2009). Malaysia tourism key performance indicators 2009.
* Mohamed, B., Ahmad, A.G. (2001), "Heritage route along ethnic lines: the case of penang", The Journal of Historic Enviroment, NO.16(2),pp.27-35.
* Mintel, (2008), Heritage tourism – UK – October 2008, London, Mintel.
* Monshizadeh, R., (2005), On the Tourism, Hashemi Press, Tehran.
* Murphy, C. & Boyle, E. (2006), "Testing a conceptual model of cultural tourism development in the post-industrial city: A case study of Glasgow", Tourism and Hospitality Research, Vol. 6, No.2, pp.111-128.
* Mazura, Barbara (2010), "Cultural Diversity in Organizational Theory and practice", Journal of Intercultural management, volume 2, No. 2, pp. 5-15.
* Office for National Statistics, (2003), "Focus on Cultural Diversity: the Art in England", ARTS COUNCIL ENGLAND, Research Report 34, online at: Office for National Statistics, 2013, online at:
http://ons.gov.uk/ons/taxonomy/index.html?nscl=Migration
* Okumuz, fevzi & et (2013), " Cultural Tourism in Turkey: A Missed Opportunity", Journal of Hospitality Marketing & Management, pp. 637- 658.
* Notting Hill Carnival, (2013), "nottinghill carnivals 2013", online at: http://www.thenottinghillcarnival.com/
* Okhovat, H, (2010), "A Study on Religious Tourism Industry Management, Case Study: Islamic Republic of Iran", International Journal of Academic Research, Vol. 2. No. 5.
* ONS, (2011), "International Passenger Survey, via Travel Trends", 2011Notes: Based on survey responses so subject to some sampling error.
* Pakulski,J.(1997), "Cultural Citizenship", Citizenship Studies, 1 (1): 73- 86.
* part of the South West Observatory research intelligence network, The Culture Module, (2012), "Cultural Tourism in South West England", online at: http://www.culture@swo.org.uk.
* Picard, Michel, Wood, E. Robert, (1997), Tourism, Ethnicity and Stat in Asia and Pacific Societies, University of Hawaii, United State.
* Prentice, A, (1993a), Tourism and Heritage Attractions, London: Routledge. (1999b) Heritage: A Key Sector of the ''New'' Tourism, In Progress in Tourism Recreation and Hospitality, C. Cooper and A. Lockwood, eds., pp. 309-324. London: Belhaven.
* Prokosch, Peter, (2011), Tourism, Investing in energy and resource efficiency, United Nations Environment Programme, p. 414.
* Reisinger . Y, (2009), "Globalization and the tourism industry", International tourism, page 8.
* Rhodes, Chris, (2013),"Economic Policy & Statistics", House of Commons Library.
* Richards,G (2002), "Torism and the world of Culture and Heritage", tourism Receration Research, vol. 25(1), pp. 9-17.
* Richards, G., & Wilson, J, (2006), Developing creativity in tourist experiences: A solution to serial reproduction of culture? Tourism Management, no. 27, pp.1209-1223.
* Richards, G, (1997), National heritage tourism forum, review and summary. Cleveland, OH: Ohio Division of Travel and Tourism.
* Richards, G. (1996), "Cultural Tourism in Europe", Wallingford, CABI.
* Roche. M. (1992), Rethinking Citizenship: Welfare, Ideology and Change in Modern Society, Cambridge: Polity Press.
* Ridgeway, Cecilia, (1983), The dynamics of small groups, New York.
* Reisinger, Y, (2009), "Globalization and the tourism industry", International tourism, page 8.
* Santos, Maria, Da Graca Mouga Pocas, (2004), Fatina: Religioustourism in a Sanctuary-City.
* Saavak, kiran et.al, (2010), "Cultural Tourism in Malaysia in the Perspective of Indian Tourists: a study", Journal Tourism, no.10, pp. 48-53.
* Sefidchian, Salman, (2008), "Human resources management in the cultural diversity age", Available from www.civilica.com.
* Skriiloff, L, (1999), Multiculturalism Resource, Nov/ Dec.
* Skriiloff, L. Cornitcher, D, (1999), "Multicultural, Marketing: A Marketing Imperatives", Multiculturalism Resource, Inc., July/ August, Internet.
* Shapely, Richard and David Telfer (2002), Tourism and Development: Concept and Issues. Sydney: Channel View Publication.
* Sharpley, J. R, Sharpley J, (1997), Rural Tourism: An Introdudtion, I.T.P, London.
* shryock,H.S and Siegel,J.S, (1973), The Methods and Material of Demography, New York: Academic Press, p: 580.
* Sepir, I, (1993), Komunikatcia//Izbrannie trudi po yazikoznaniu i kulturologi, Мoscow Progress.
* Shahtalebi, Badri, Gholizadeh, Azar,Sharifi, Saeid, (2010), "An Investigation of the factorial components of citizenship culture in the areas of values and norms for guidance school", new approaches in educational administration journal, no.5, pp.57-76.
* Simmonds, Brigid, (2012), Uk Tourism Statistics 2012, Tourism Alliannce the voice of tourism.
* Stevenson, N.( 2003), "Cultural citizenship: Cosmopolitan Questions", London: Open University Press.
* Teerikangas and Hawk, (2002), Approaching cultural diversity through the lenses of systems thinking and complexity theory, online at: http://citeseer. ist. psu. edu/cis. (scientific literature digital library)
* The official website of BBC Music Magazine, (2013), "Festival Guide 2013", online at: http://www.classical-music.com/festival-guide-2013?tid=50071
* Tourism Malaysia, (2011), "Research facts and figure" [Online], from Tourism Malaysia: Facts & Figures, (2011), online at :
http://corporate.tourism.gov.my/research.asp?page=facts_figures
* Tourism Malaysia, (2009), The official Website Of Malaysia Tourism, last accessed: from www.tourism.govmay.
* Tourism Malaysia with the Cooperation of Immigration Department, (2013), onlin at: http://corporate.tourism.gov.my/research.asp?page=facts_figures
* Towner, John, (1995), "What is tourism's history?", Tourism management, Vol. 16, No. 5, pp. 339-343.
* Triandafyllidou, Anna, European University Institute, (2012), Addressing Cultural, Ethnic & Religious Diversity Challenges in Europe, ACCEPT PLURALISM Research Project, Italy.
* Tuner, S. B. (1993), Contemporary problems in the theory of citizenship, In B. S. Turner (ed.) Citizenship and social theory. London and New York: SAGE.
* Unesco, (2011), "Number of World Heritage properties inscribed each Year"
online at: http://whc.unesco.org/pg.cfm?cid=31&l=en&action=stat&&&mode=table, Fig. 6.
* UNWTO, (2010), online at:
http://mkt.unwto.org/sites/all/files/docpdf/unwtohighlights12enlr_1.pdf
* UNWTO, (2012), "Global Report on food Tourism, Madrid", AM Reports: Voloum 4.
* UNWTO, (2007), Tourism Highlights 2007 Edition, Available in "www.unwto.com".
* UNWTO, (2006), World Tourism Organization (UNWTO) (c) (Data as collected by
* UNWTO 2006.
* United Kingdom, (1989), Employment Act.
* Vereshagin, Е. М., Кastamarov V. G, (1990), Yazik i kultura, Мoscow, Russki Yazik, online at: www. it.wikiquote.org.
* Visit Britain (2011), "FORESIGHT", Tourism Attributes – Perceptions of Britain as a Holiday Destination, VisitBritain, London, online at :
http://www.visitbritain.org/Images/Foresight%20Issue%2098_tcm29-29535.pdf.
* Visit Britain, (2012), "Religious buildings huge draw", online at:
http://www.visitbritain.org/mediaroom/archive/_2012/religbuildings.aspx
* Visit Britain, (2005), "Cultural Tourism. How can you benefit? A VisitBritain advisory guide", Visit Britain, London, online at:
http://www.audienceslondon.org/2009/our-resources/culturaltourism-
* Visit Malaysia, (2013), online at: http://www.tourism.gov.my
* White, Sarah. C, (1992), Arguing with the Crocodile: Gender and Class in Bangladesh. p. 30.
* Wong, Anthony, (2012), "Tourism Promotion Event in Malaysia", Regional Seminar on Tourism Development in Laos (in reference to Malaysian experience).
* World Travel & Tourism Council, (2011), "Travel & Tourism 2011", London, online at: www.wttc.org
* Wolf, M, (2000), Why this Hatered of the market?, in Lechner, F.J & Boli, J. (eds), op, cit.
* Yi-De Liu & Chi-Fan Lin, (2011), "The Development of Cultural Tourism: A Review of UK Experience", TOURISMOS: AN INTERNATIONAL MULTIDISCIPLINARY JOURNAL OF TOURISM, Volume 6, Number 2, pp. 363-376.
* Yin, R. K, (1994), Case Study Research: Design and Methods. Sage.
1 Culture
2 Familiy
3 Economey
4 Techniqe
5 Goverment
6 Martin
7 Ridgeway
1Gidenz
2Taylor
10 Cultural Diversity
11 Language
12 Religion
13 Ethnic
14 Max Weber
15 National Orgin
16 Muhlmann
17 Ceremony
18 Food
19 Cover
20 Crafts (منظور از کالاهای مادی صنایع دستی است )
21 Regeneracy
22 Cultural politics
23 Emigration
24 Mangalam
25 Internal Migration
26 External Migration
27 International Migration
28 Multiculturalism
29 Mass Migrations
30 Conquest
31 Invasion
32 Forced Population Transfers
33 Refugees
34 Family Migration
—————
————————————————————
—————
————————————————————