تارا فایل

پست الکترونیک شناسنامه RSS پارسی بلاگ پارسی یار در یاهو


آموزش نوین راهی به سوی آینده روشن
پست الکترونیک شناسنامه RSS پارسی بلاگ پارسی یار در یاهو
انسان با سواد در عصر اطلاعات چه کسی است؟

سند ملی سواد آمریکا در سال 1991 ، سواد را به این صورت تعریف می کند : " مهارت افراد در خوانش، نگارش و گویش به زبان انگلیسی و هم چنین توانمندی محاسبه و حل مساله ها در حد تبحر لازم برای پیش برد کارها و حضور در جامعه و در نهایت رسیدن به اهداف و نیز افزایش سطح معلومات. "
اما امروزه، مفهوم سواد و سواد دار بودن تنها در توانایی خوانش صفحه های کاغذ نیست، بلکه فراتر از آن، خوانش صفحه های کامپیوتر و دیگر ابزارها را نیز در برمی گیرد. سواد عصر جدید شامل سواد رسانه ای ،سواد فناوری ، سواد اطلاعاتی و سوادهای مهم دیگری نیز می شود.
تاثیر اینترنت و دیگر اشکال " فناوری اطلاعات و ارتباطات " از قبیل واژه پردازها، ویرایشگرهای شبکه، نرم افزارهای ارایه مقاله و سخنرانی – مانند پاورپوینت- و پست الکترونیک به گونه ای است که ماهیت سواد، دائماً نیاز به تعریف مجدد دارد.
در جهان امروز, دانش آموزی کاملاً با سواد محسوب می شود که سواد نوین عصر اطلاعات را به خوبی بداند. به همین خاطر آموزگاران باید با وارد کردن این فناوری ها در برنامه های آموزشی دانش آموزان، آنها را برای آینده و سوادی که باید در آینده داشته باشند، آماده نمایند.
انجمن مطالعات بین المللی [1] بر این باور است که در راستای حمایت از گسترش سوادهای جدیدی که در آینده مورد نیاز دانش آموزان خواهد بود، کارهای زیادی می توان انجام داد. از این رو, این انجمن در سال 2002 حقوقی را به شرح زیر برای دانش آموزان قائل شد:
• داشتن آموزگارانی که در استفاده از سوادهای جدید، دارای مهارت و کارایی لازم باشند.
• برنامه های آموزشی که برای آنان تدوین می شود، متضمن سوادهای جدید باشد .
• دانش آموزان باید طوری آموزش ببینند که این سوادها در نهایت، آنها را ارتقا دهند.
• داشتن فرصت تمرین برآورد و ارزیابی که خوانش و نگارش الکترونیکی را نیز در برمی گیرد.
• فرصت یادگیریِ کاربرد بی خطر و مفیدِ فناوری اطلاعات و ارتباطات.
• امکان دسترسیِ برابر و بدون تبعیض همگان به فناوری اطلاعات و ارتباطات.

منبع : مقاله " در عصر اطلاعات به چه کسی با سواد می گویند؟" نویسنده: مهندس سهیل ملکی فراهانی -برگرفته از سایت اندیشکده صنعت و فناوری

احمد اکرمی ::: یکشنبه 15/5/1385::: ساعت 12:0 صبح
نظرات دیگران: 3 نظر موضوعات یادداشت: آموزشی (8)

شناسایی کودکان خلاق همه کودکان در اطلاع از اینکه دنیا چگونه کار می کند خلاق هستند. اما در این میان به نظر می رسد بعضی از بچه ها از دیگران خلاق ترند.بعضی از بچه ها خلاقیت را در زمینه های خاصی به نمایش می گذارند.معمولا گفته می شود که این بچه ها در زمینه هایی به شد ت خلاق هستند.

پرکینز( Perkins ) (1984 ) به شش ویژگی خاص در اشخاص به شدت خلاق اشاره کرده است . با توجه به نظریه پرکینز کودکان خلاق مترصد زیبایی هستند.کودکان خلاق می توانند به راحتی مسایل را شناسایی کنند.آنها مسایل را با انعطاف پذیری از میان برمی دارند.

اندیشمندان خلاق ، عینی هستند.آنها نه تنها کارشان را تحلیل می کنند،بلکه به انتقاد دیگران توجه دارند.کودک خلاق تن به قبول ریسک می دهد؛ از انگیزه فراوان برخوردارست و برای ارضاء نیازهای شخصی میل به خلاقیت دارد.

اغلب اوقات اگر کمی وقت و حوصله کنیم متوجه وجود خلاقیت در بچه ها می شویم . بهترین زمان برای اطلاع از خلاقیت کودکان ، تماشای آنها به هنگام بازی است. کودک را در حالی که آزادانه و فارغ البال با مواد و اسباب بازیهایش سرگرم بازی است تماشا کنید.کودکان خلاق اغلب برای هر یک از وسایل بازی خود موارد استفاده متفاوتی پیدا می کنند و قبل از اینکه از وسیله ای به سراغ وسیله دیگر بروند از آن به انواع مختلف استفاده می نمایند.

کودک خلاق اغلب از منابع خود به انواع و اشکال مختلف و گاه حیرت انگیز استفاده می کند.ممکن است یک جعبه خالی برای کودک خلاق ارزشی به مراتب بیش از بهترین و پیچیده ترین اسباب بازیها داشته باشد.

بزرگترها می توانند از کودک سوال کنند و بعد به دقت و با حوصله به جوابهایش گوش بدهند.کودکان خلاق اغلب با آب و تاب حرف می زنند. ذکر جزییات یک ماجرا و به تفضیل سخن گفتن می تواند نشانه قدرت خیال و تصور زیاد باشد .بزرگترها باید به این مهم توجه داشته باشند که کودکان خلاق ممکن است رفتارهایی را به نمایش بگذارند که گاه چالش برانگیز هستند .جدول شماره یک خلاصه ای از رفتارهایی را که می توانند نشانه خلاقیت باشند توضیح داده است .

دقت و توجه شدید در گوش دادن ،مشاهده کردن ،یا انجام دادن کاری : نشنیدم مرا برای خوردن شام صدا بزنید.

شور و نشاط و مشغولیتهای شدید جسمانی : دارم فکر می کنم نمی توانم قرار بگیرم .

استفاده از قیاس در صحبت : احساس می کنم یک پیله هستم که می خواهم به یک پروانه تبدیل شوم

عادت به وارسی منابع مختلف : مامان ،هم کتاب خواندم ،هم تلویزیون تماشاکردم و هم از معلم سوال کردم اما هنوز نمی دانم خدا کجا زندگی می کند.

نگاه کردن با دقت به اشیاء: اما این هزار پا که فقط نود و نه پا دارد.

اشتیاق صحبت کردن درباره کشفیات با دیگران : می دانی چه شد ،حدس بزن …..

ادامه انجام برنامه بعد از تمام شدن وقت : مامان ،حتی زنگ تفریح هم نقاشی کردم تا کارم تمام شود.

پی بردن به روابط در چیزهایی که به ظاهر با هم بی ارتباطند: می دانی چیه ،کلاه جدیدت شکل یک پروانه است

فکرکردن به چیزی که مثلا در یک برنامه تلویزیونی نشان داده اند : می دانید فردا می خواهم در باغچه دنبال طلا بگردم

کنجکاوی زیاد برای سر درآوردن از امور: خواستم بدانم که حیاط از بالای پشت بام چگونه دیده می شود.

استفاده از اکتشاف یا یک تجربه : فکر کردم اگر آرد و آب را با هم ترکیب کنیم نان ساخته می شود ،اما دیدم که یک تکه خمیر سفید شد.بروز هیجان

در صدا در اثر یک اکتشاف : با آب و آرد خمیر درست می کنند.

عادت به سوال و آزمودن نتایج : می تونم با آب و صابون حباب درست کنم ؟

صداقت و میل شدید به اطلاع یافتن از امور : مامان امیدوارم از این حرف ناراحت نشوید،اما فکر می کنم عمو نوروز وجود خارجی ندارد.

عمل مستقل : درباره مسابقات اتوموبیل رانی کتاب جالبی پیدا نکردم ،خودم در این باره یک انشا ء می نویسم

جسارت در گفتار : به نظر من بچه ها باید حق رای داشته باشند.

دقت نظر: تا کارم را تمام نکنم نمی توانم با شما بازی کنم

استفاده از نظریات و اشیاء برای دستیابی به یک هدف :قصد دارم با این نخ و این مداد یک دایره بکشم.

طرح سوال : وقتی برف آب می شود رنگ سفید برف کجا می رود.

میل به اطلاع یابی و کشف احتمالات: فکر می کنم این لنگه کفش پاره به درد گلدان شدن می خورد

یادگیری به ابتکار خود: دیروز به کتابخانه مدرسه رفتم و به همه کتابهایی که درباره دایناسورها نوشته شده بود نگاه کردم.

طرح سوالات عجیب : راستی اگر حیوانات آدم می شدند و آدمها حیوان ، چه اتفاقی می افتاد؟

****

منبع :کتاب " خلاقیت ( شناخت ویژگی های کودکان و برخورد مناسب با آنها ) "-نویسندگان :گریوز ، گارگیلو ، اسلادر- برگردان :مهدی قراچه داغی ،انتشارات پیک بهار،چاپ دوم: 1379 ، تیراژ:2000

احمد اکرمی ::: پنجشنبه 31/1/1385::: ساعت 1:6 صبح
نظرات دیگران: 7 نظر موضوعات یادداشت: آموزشی (8)

معلم خلاق "" خصوصیات معلم پرورش دهنده خلاقیت

مربی یا معلمی که می خواهد یک کلاس ویژ ه ی پرورش خلاقیت را اداره کند و یا این که علاقمند است در جریان تدریس روزمره ی خود به طور جدی پرورش خلاقیت دانش آموزان را هم مدنظر داشته باشد، اگر چنان چه از خصوصیات و نگرش های ویژ ه ای که با ماهیت و فرآیند خلاقیت مناسبت دارد ، برخوردار باشد ،مطمئنا در کار خود بسیار موفق تر عمل خواهد کرد. البته یک چنین معلمی حتما لازم نیست که خودش فردی خلاق باشد ،اما اگر چنان چه شخصا از مهارت های اساسی خلاقیت برخوردار باشد و بتواند عملا از آن ها استفاده کند ،بدون شک در پیش برد و هدایت کلاس و تاثیر گذاری بیش تر و بهتر بر دانش آموزان خود موفقیت بیش تری کسب خواهد کرد.

برخی ویژگی های معلم علاقمند به خلاقیت که داشتن آن ها به بازدهی بیش تر کلاس و تدریس او می انجامد، موارد زیر است :

1- فردی انتقاد پذیر باشد .

2-تحمل عقاید نو دانش آموزان را داشته باشد.

3-از صبر و تحمل بالایی برخوردار باشد .

4-به تفاوت های فردی و منحصر به فرد بودن تک تک دانش آموزان اعتقاد داشته باشد.

5-از انگیزه ای قوی برخوردار باشد.

6-پذیرای ایده ها و نظرات غیر عادی دانش آموزان خود باشد.

7-دوست دار هنر و زیبایی شناسی باشد.

8-تا حد امکان به دانش آموزان خود آزادی عمل بدهد.

9-در چند زمینه ی مختلف معلومات و مهارت داشته باشد .

10-برای هر دانش آموز احترامی ویژه قائل باشد .

11- خیال پردازی دانش آموزان را تشویق کند.

12-در مواقع لزوم بتواند کودکانه بیاندیشد و کودکانه عمل کند.

13-به دانش آموزان خود اجازه دهد که گاهی اشتباه کنند.

منبع :کتاب " کلاس خلاقیت "-منبع – سلیمانی ،افشین " کلاس خلاقیت " انتشارات انجمن اولیاء و مربیان .تاریخ انتشار :1381تابستان . چاپ اول. تیراژ : 5000 جلد

معلم دوست دار خلاقیت :

احساس می کنم اگر به دانش آموزانم اجازه ی اشتباه کردن را بدهم ،بزرگترین چیزها را به آن ها آموخته ام

احمد اکرمی ::: دوشنبه 8/12/1384::: ساعت 9:0 عصر
نظرات دیگران: 3 نظر موضوعات یادداشت: آموزشی (8)

تاثیر تلویزیون بر هوش کودکان

چگونگی رفتار فرد در دوران کودکی و در خانواده ، یکی از مهمترین عوامل شکل گیری شخصیت محسوب می شود. تلویزیون نیز به عنوان یکی از وسایل ارتباط جمعی کنار خانواده در رشد فکری و شخصیتی کودکان تاثیرگذار است.
این رسانه خاص که مخاطبان خاص خود را دارد می تواند با توجه به محتویاتش اثرات مطلوب و نامطلوبی بر مخاطبان بگذارد.
کودکان به عنوان یکی از مخاطبان خاص این رسانه به شمار می روند و تاثیرگذاری این رسانه به دلیل سمعی و بصری بودن در مقایسه با دیگر رسانه های ارتباط جمعی بیشتر است.
تلویزیون علاوه بر پر کردن اوقات فراغت و سرگرمی می تواند بر رفتار و رشد فکری کودکان تاثیر بگذارد و به نوعی علاقه و گیرایی را در قالب برنامه ها در کودکان ایجاد کند. تلویزیون سال 1937 میلادی پا به عرصه وجود گذاشت و در طول سالهای متمادی سرعت گسترش و توسعه یافته است.
تلویزیون با ایده سینمای خانگی و رادیوی تصویری به عنوان پدیده دنیای ارتباطات الکترونیک ، همه عملکردهای این رسانه ارتباطی را در خود جمع کرده است و امروز نیز تجربه گری گوناگون و مهمی برای کودکان و رشد آنان فراهم می کند، به طوری که کودکان مرتب برای سرگرمی و کسب اطلاعات به آن روی می آورند.
این رسانه می تواند در زندگی مدرن امروزی بسیار سودمند یا زیانبخش باشد. درواقع ما با رسانه ای سروکار داریم که بسیاری از مردم بیشتر اوقات خود را صرف تماشای آن می کنند.
آن را دوست دارند و به آن اعتماد می کنند. این رسانه به دلیل قابلیت های تکنولوژیک می تواند برنامه هایی با محتوای مشابه زندگی ارائه و جذابیت و مفهومش را با استفاده از انواع تکنیک های تولیدی تشدید کند. این رسانه نه تنها می تواند آگاه کند، بیاموزد، ترغیب کند و احساس را برانگیزد بلکه می تواند آسیب برساند و گمراه کند.
کارتون ها و برنامه های پربیننده بیشتر حاوی خشونت زبانی و بدنی است و برخی آگهی های تجاری مصرف گرایی نابه جا و بیهوده ای را تشویق می کنند. این رسانه تجاربی را به بینندگان ارائه می کند تا لذت ببرند و این کار را موثرتر و بهتر از دیگر رسانه های ارتباطی (رادیو، روزنامه ، کتاب ، مجله ، رایانه و فیلم) انجام می دهد.
تاثیرگذاری بالقوه تلویزیون در مقایسه با رسانه های دیگر برجسته تر است و معمولا از آن بیش از دیگر رسانه ها استفاده می شود. چنین ویژگی هایی تلویزیون را برای همه بخصوص کودکان رسانه ای مهم می سازد و از این نظر می توان کودکان را مخاطبان خاص تلویزیون قلمداد کرد.

کودکان در برابر تلویزیون نقشی پذیرا دارند و تلویزیون را همچون فردی می پندارند که هر لحظه می تواند داستانی را برای آنان نقل و آنان را سرگرم کند و والدین آنان نیز به دلیل گرفتاری های گوناگون ، آنان را در دیدن برنامه ها همراهی نمی کنند.
تمامی کودکان بین 2-5 سالگی به سوی تلویزیون جلب می شوند و به آن علاقه دارند. کودک 2 ساله قادر به دنبال کردن یک داستان و درک رابطه تصاویر با یکدیگر نیست.
ضمن تماشای تلویزیون توجه کودکان به موجوداتی جلب می شود که قادر به شناخت آنها هستند مثل حیوانات و کودکان دیگر. بین 2-3سالگی علاقه به حیوانات و کودکان دیگر ادامه دارد، ولی بیشتر حرکت ، کودکان را مجذوب خود می کند، چون در حرکت عناصری است که تخیل آنان را قوام می بخشد.
آنان می توانند داستان های مصور را که ساده باشند بفهمند و به خاطر بسپارند و برخی تصاویر را با موجودات واقعی یکسان می پندارند. در 5 سالگی نیز با دیدن دقیق برنامه های تلویزیون شخصیت کودک آهسته به سوی آینده سوق داده می شود.
واکنش های کودکان در 2-3 سالگی بیشتر حرکتی و بین 4-6سالگی بیانی هستند. کودکانی که بیشتر تلویزیون تماشا می کنند در مقایسه با دیگر کودکان از نظر تحصیلی موفقیت کمتری دارند و باهوش ترین آنان کسانی هستند که کمتر جذب تلویزیون می شوند.
در زمینه تاثیر برنامه های تلویزیون بر رفتار کودکان باید گفت محیطی که وسیله ارتباطی در آن به کار برده می شود می تواند روی اثرات پیام تاثیر گذارد. عواملی مثل سر و صدا، صدای زنگ منزل ، صحبت اطرافیان در محیط می تواند در تاثیرگذاری پیام بر مخاطب تاثیرگذار باشد. به عنوان مثال یک فیلم خشونت آمیز می تواند در کودکان تاثیر متفاوتی داشته باشد.
کودکی که در یک محیط نامناسب خانوادگی پرورش یافته است بیشتر در معرض اعمال خشونت آمیز برگرفته از تلویزیون قرار می گیرد تا کودکی که در یک خانواده به دور از غوغا و هیاهو و تخلف رشد یافته و تربیت شده است.
نکته قابل توجه این است که کودک آن گاه تحت تاثیر برنامه های رسانه های جمعی از قبیل تلویزیون قرار می گیرد که زمینه زندگی خود را متناسب با خواسته های ابتدایی و طبیعی خود نیافته ، برای مقابله با سرگشتگی و ناامیدی می کوشد به جهانی تخیلی روی آورد؛ البته کودکان چون از دنیای اطراف خود و مسائل اطرافشان اطلاع و آگاهی کامل ندارند و درک آنان دقیق نیست ، بنابراین از برنامه ها و رخدادهای اطراف خود ادراک غلطی دارند و ممکن است به صورت غلط نیز رفتاری را انجام دهند که در تلویزیون دیده اند، چون آگاهی آنان از جهان هستی دقیق و درست نیست.
والدین و معلمان می توانند در حین تماشای برنامه های تلویزیون با جلب توجه کودکان به محتوایی خاص یا انحراف از توجه آنان به برنامه ای خاص در تاثیر پیامهای تلویزیونی بر کودکان موثر باشند. آنان می توانند درک و فراگیری کودکان از محتوای برنامه ها را در حین تماشا افزایش دهند.
بدین معنی که وقتی برنامه با سکوت همراه است محتوای مشکل را توضیح دهند. والدین و معلمان می توانند در حین تماشای برنامه ها، پیامهای آن را برای کودکان ارزیابی کنند. والدینی که رفتار تهاجمی را در یک برنامه تشویق می کنند کودک را در استفاده بعدی از این گونه رفتار تشویق می کنند و والدینی که از فرد مهاجم در یک برنامه انتقاد و رفتار او را نفی می کنند کودکان خود را از انجام چنین رفتاری بازمی دارند.
بنابراین باید توجه داشت چون برنامه های تلویزیون بر رشد فکری کودک و رفتار او تاثیر دارد کودکان را به دیدن برنامه هایی تشویق کرد که در این زمینه تاثیر نامطلوبی بر آنان نداشته باشد و برنامه های تلویزیونی باید طوری تهیه و تدارک دیده شود که موجبات هر چه شکوفاتر شدن کودکان و رشد فکر آنان را فراهم آورد.
چون کودکان بیش از هر رده سنی دیگر تاثیرپذیری بیشتری از برنامه های تلویزیون دارند باید محتوای برنامه ها مفید و آموزنده باشد و نکته مهمی که والدین باید به آن توجه داشته باشند این است که آنان نباید کودکان را در حین تماشای برنامه های تلویزیونی تنها بگذارند، چرا که ممکن است نقاط ضعفی در برنامه ها وجود داشته باشد که کودکان به دلیل نداشتن آگاهی کافی از محیط اطرافشان ، از آن برداشت منفی کنند.

احمد اکرمی ::: جمعه 5/12/1384::: ساعت 12:0 صبح
نظرات دیگران: 0 نظر موضوعات یادداشت:
آموزش معلمین در ایران آموزش معلمان

از جمله مدارک علمی مورد نیاز جهت تدریس در سطوح مختلف آموزش و پرورش می توان به موارد ذیل اشاره نمود:مقطع آموزش پیش دبستانی سطح اول : دارندگان دیپلم متوسطه علوم تجربی و ریاضی- فیزیک با 5 سال سابقه تدریس در سازمان نهضت سوادآموزی ، دانشجویان دوره های 2 ساله و 4ساله تربیت معلم و دارندگان مدرک علمی تربیت معلم سطح دوم : مدرک علمی کاردانی آموزش معلمان در یکی از رشته های درسی سطح سوم : دارندگان مدرک علمی کارشناسی در رشته های دبیری و یا رشته های 14 گانه تخصصی دروس آموزشی

دوره های آموزش ضمن خدمت

هدف اصلی برگزاری دوره های آموزش ضمن خدمت افزایش سطح دانش معلمین، تامین نیروی انسانی متخصص مورد نیاز مقاطع مختلف آموزشی و احراز صلاحیت آموزشی جهت تدریس در مقاطع مختلف آموزشی است. نحوه حضورمعلمین در دوره های آموزش ضمن خدمت درحالت کلی اختیاری و در مواردی نظیر آموزش پیش از استخدام ، آموزش درمراحل آغازین استخدام و تدریس درمقاطع ویژه آموزشی نظیر مقطع پیش دانشگاهی و افزایش پایه حقوق اجباری است. دوره های مذکوردرقالب دوره های آموزشی فشرده تابستانی و عادی طی سال تحصیلی به معلمین ارائه می گردد. گفتنی است با وجود اهمیت فوق العاده دوره های مذکور تنها10درصد از معلمین در آن حضور می یابند.ازجمله مهمترین دروس آموزشی دوره های آموزش ضمن خدمت می توان به دروس اختصاصی رشته های آموزشی و دروس عمومی اعم از عقاید و ارزشهای مذهبی، زبان و ادبیات فارسی، بهداشت، محیط زیست و زبانهای خارجه اشاره نمود

احمد اکرمی ::: شنبه 29/11/1384::: ساعت 12:0 صبح
نظرات دیگران: 0 نظر موضوعات یادداشت:
آموزش ابتدایی در ایران آموزش ابتدایی

اهداف مقطع آموزش ابتدایی

از جمله مهمترین اهداف مقطع آموزش ابتدایی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

1- برقراری فضای مناسب آموزشی جهت پیشرفت اخلاقی و اعتقادی دانش آموزان

2- پرورش استعدادها و خلاقیتهای کودکان

3- بهبود قدرت بدنی و جسمانی کودکان

4- آموزش خواندن ، نوشتن ، محاسبه و برقراری معاشرت اجتماعی با سایر اعضاء اجتماع

5- آموزش مسائل بهداشت فردی و گروهی

برنامه های آموزشی

از جمله مهمترین برنامه های آموزشی مقطع آموزش ابتدایی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

علوم قرآنی و تعلیمات دینی انشاء و املاء فارسی

زبان فارسی ( خواندن و درک مطلب )

تعلیمات اجتماعی

علوم هنری ( نقاشی،خطاطی، کاردستی )

علوم طبیعی و بهداشت ، علوم ریاضی

ورزش و تربیت بدنی

دروس مذکور در هفته 24 ساعت ارائه شده و زمان هر کلاس درس 45 دقیقه می باشد

اهداف کیفی آموزش ابتدایی

از جمله مهمترین اهداف کیفی مقطع آموزش ابتدایی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

1. اعمال تغییرات ساختاری در نظام آموزشی مطابق با نیازهای واقعی جامعه و برنامه توسعه جهانی به منظور رشد کیفیت و نرخ بهره وری داخلی آموزش و پرورش

2. ارائه آموزشهای پایه به کودکان استثنایی

3. اصلاح ساختار اداری و روشهای اجرایی حوزه آموزش

اهداف کمی آموزش ابتدایی

از جمله مهمترین اهداف کمی مقطع آموزش ابتدایی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

1. دستیابی به نرخ ناخالص 5/106 درصدی ثبت نام کودکان رده های سن10-6 سال در مراکز آموزش ابتدایی طی سال 1998 به نرخ123 درصدی در پایان برنامه اول

2. دستیابی به نرخ قبولی کودکان رده های سنی 8-6 سال در مراکز آموزش ابتدایی از 5 / 78 درصد طی سال 1983 به 81 درصد طی سال 1998 و 84 درصد در پایان برنامه دوم

3. بهبود کارآیی داخلی و کاهش نرخ مردودی و افزایش نرخ قبولی دانش آموزان مقطع آموزش ابتدایی به نسبت 77 به 100

سیاستها ، استراتژی ها و اولویت های مقطع آموزش ابتدایی

از جمله مهمترین سیاستها ، استراتژی ها و اولویت های مقطع آموزش ابتدایی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

1. اصلاح و تغییر ساختار نظام آموزش ملی مطابق با نیازهای جامعه و توسعه ، ارتقا کیفیت و کارائی برنامه های آموزشی مقطع آموزش ابتدایی با رجوع به اسلام ، قرآن و سنت پیامبر (ص)در جهت گنجاندن ارزشهای روحی و معنوی در برنامه های آموزشی

2. توجه به قوانین ،برقراری همکاریهای گروهی ، تعهد به مشارکت در موضوعات سیاسی اجتماعی ، توجه به موضوع سلامت روانی کودکان

3. برقراری هماهنگی میان سیاست های فرهنگی سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی مورد پذیرش وزارت آموزش و پرورش با سایر سیاستگذاران ملی

4. کاهش نرخ ترک تحصیل و ایجاد علاقه و انگیزه ادامه تحصیل درمیان کودکان از طریق اولویت دادن به اجرای سیاست غلبه برمشکلات و کمبودهای آموزشی مقطع آموزش ابتدایی با توجه به تفاوت های قومی و فرهنگی

5. اعمال سیاستهای انعطاف پذیر در اجرای متدهای متفاوت آموزشی و بهره گیری از نیروی انسانی ، فضا ، ابزارها و امکانات آموزشی در جهت پاسخگویی به نیازمندیهای محلی مطابق با نوع و سطح آموزش ، جنسیت ، میزان علاقه مندی و استعداد دانش آموزان

6. اولویت دادن به آموزش معلمان و اجرای برنامه هایی در جهت ارتقاء موقعیت معلمان و تعیین موقعیت آنان در جامعه و اتخاذ سیستم آموزشی واحد به عنوان الگوی راهنما

7. تاکید بر اهمیت ارزیابی پیوسته و اصلاح روشها، سیاستها و برنامه های آموزشی

8. جلوگیری از ارزیابی های انحصاری و مقطعی آموزشی به ویژه در میان دانش آموزان مقطع آموزش ابتدایی

9. اولویت دادن به ارزیابی پیوسته نرخ مردودین و تجدیدیها ، بررسی دلایل و ارائه طرح هایی در جهت رفع مشکلات مذکور

10. ارائه برنامه های آموزش ابتدایی به کودکان سراسر کشور

11. اتخاذ و اجرای برنامه های مورد نیاز جهت ثبت نام کلیه کودکان و تمرکز منابع و تسهیلات در جهت جبران کمبودهای مناطق محروم

12. برقراری روابط همکاری با سازمانهای ذیربط، بسیج کلیه منابع و جلب توجه و مشارکت فعال دولت در جهت پرداختن به موضوعات فرهنگی ، حمایتی ، رفاهی و قانونی

13. تربیت کادر آموزش ابتدایی مناطق محروم و دور افتاده از طریق گسترش موسسات و دانشگا ه های تربیت معلم

مشکلات اصلی آموزش ابتدایی

از جمله مهمترین مشکلات مقطع آموزش ابتدایی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

1. عدم کیفیت و انعطاف ناپذیری محتوی و متدهای آموزشی و نادیده انگاشتن خلاقیت، نظم، مسئولیت پذیری و انجام فعالیت های گروهی

2. فقر اقتصادی و عدم تقبل هزینه های بالای آموزشی دانش آموزان توسط والدین و تاثیرات سوء آن بر آموزش فرزندان

3. عدم تعهد والدین جهت گمارش کودکان رده های سنی10-6 سال به مدارس ابتدایی به واسطه ضعف قوانین آموزشی کشور

4. عدم صراحت موضوعات آموزشی و عدم هماهنگی موضوعات مذکور با الگوهای پیشرفت کشور در نتیجه فقدان هماهنگی میان آموزش و بازارکار

5. ایجاد وقفه درکیفیت آموزش و روشها و تجهیزات داخلی به واسطه اعمال تغییرات سریع جهانی در زمینه توسعه علمی

احمد اکرمی ::: سه‏شنبه 25/11/1384::: ساعت 12:0 صبح
نظرات دیگران: 1 نظر موضوعات یادداشت:
کودکان ،معلمین خلاق

هنگامی که نوزادی متولد می شود و گریه های او به صدا در می آید ،این فریادها تنها یک مفهوم دارد،چرا؟

نوع خلقت آدمی به گونه یی است که او پرسشگر به دنیا می آید .اوج پرسشگری و خلاقیت در ابتدای زندگی انسان شکل می گیرد .کودکان با رفتارهای خود ، همیشه آدمی را مبهوت می کنند؛ چشمانی که دائم در حال جست و جو است و گویش هایی که منتظر کوچکترین تحریک برای پیدا کردن منبع صدا و اندامی که با خستگی ناپذیری به هر گوشه یی سرک می کشد .یک کودک دو یک یا سه ساله در طول روز از یک ورزشکار حرفه یی بیشتر حرکت و بیش از یک نوار ضبط صوت صحبت می کند . گاهی آنقدر انرژی دارد که براحتی به خواب نمی رود.انسان با روحیه خلاقی پا به دنیا می گذارد و تنها این بزرگسالان هستند که به واسطه جهل ،این روحیه را نابود می کنند.

در کشورهای جهان سوم ، انسان ها بیشتر دوست دارند که از کودکان ، انسانهایی مطیع و حرف گوش کن پدید آورند و برای رسیدن به این هدف هنخستین اقدام ، قربانی کردن روح خلاقیت در وجود کودکان است و در همین مرحله مهم زندگی است که انسان شانس تبدیل شدن به یک انسان خلاق را برای همیشه از دست می دهد ، زیرا انسان تنها از طریق پرسشگری است که می تواند راه خود را برای رسیدن به تکامل بیابد .

کودکان برای نخستین بار اثبات می کنند که انسان ها برای زندگی کردن و شناخت دنیای اطراف خود چقدر در جهل بسر می برند و ترس از آشکار شدن از این حقیقت ،فریادهای بلندی را سبب می شود و باعث می شود سوالات مکرر و فراوان کودکان که با چراهای فراوان آغاز شود ، در مدت زمان کوتاهی بدون شنیدن پاسخ درست در نطفه خفه شود و کودکان آرام آرام تبدیل به موجودی مطیع و بدون هدف می شوند که تنها در بزرگسالی در آرزوی آن بسر می برند که کسی دست آنان را بگیرد و به سر منزل مقصود برساند.

براستی کودکان ما در ابتدا بزرگترین شانس را برای داشتن یک زندگی سعادتمند دارا هستند.آنها با سوالات مکرر ،در تلاش برای آشکار کردن حقایق زندگی می کوشند ،اما حیف که بعد از گذشت چند سال ، شاهد آن می شویم که دیگر از آن کودک جست و جو گر خبری نیست !

اگر کسی بخواهد به روح خلاقیت دست یابد ، تنها کافی است از نزدیک نظاره گر رفتار یک کودک چند ساله باشد و حتی روزها لحظاتی هر چند کوتاه با او همبازی شود ، در این مرحله انسان می تواند خلاقیت را با تمام وجود احساس کند.او مشاهده خواهد کرد که یک کودک صد بار هم که به زمین می خورد ، برمی خیزد و در انجام کارها به قدری پشتکار دارد که هر انسان بزرگسالی را کلافه می کند .آ در این دنیا آنها بزرگترین آموزگاران آموزش دهنده خلاقیت هستند.

دکتر جرج میدل ، برنده جایزه نوبل بیان می کند : آموزشهای فعلی باعث می شود فرصتهای آموزشی برای کودکان از دست برود ، زیرا قدرت آموختن کودک مهم شمرده نمی شود و آموزش درستی به کودکانی که به آموزش عشق می ورزند داده نمی شود.

آلبرت انیشتین در خاطرات خود بیان می کند : " نظریه نسبیت نمی توانسته در دوران بزرگسالی من شکل گرفته باشد ،زیرا آدمی در یزرگسالی فرصتی برای اندیشیدن به فضا و زمان ندارد.اینها چیزهایی است که وقتی کودک بودم به آنها فکر کرده ام ."

" اریک اریکسون "، روانشناس بزرگ ،از استادی در وجود آدمی نام می برد که او را کودک فاتح می خواند و" اریک برن " از موجودی درون انسان نام می برد که به آن پروفسور کوچولو می گوید. در همان دوران کودکی ،پروفسور کوچولو به جست و جوگری مشغول است و در این زمان تنها باید شرایطی را برای کودکان به گونه یی برنامه ریزی کرد که این پروفسور کوچولو تخریب نشود و همین دانشمند وجود آدمی است که می تواند زمینه ساز تبدیل یک کودک به دانشمندی عالی قدر و انسانی متکامل شود .

یکی از راه هایی که شما می توانید سبب جاری شدن رودخانه اندیشه کودکان به دریای خلاقیت خود شوید ، مشاهده رفتار کودکان و دقت در رفتارهای جست و جو گرانه آنها است ،شما می توانید از این طریق خلاقیت را فرا گیرید . بی شک دانشمندان نیز رفتاری کودکانه دارند و این همان پروفسور کوچولویی است که اکنون تکامل یافته است.

پس، از امروز به کودکان خود با دید دیگری بنگرید و تلاش کنید در مورد آنها علم و دانش خود را افزایش دهید .علاوه بر آنکه از پروفسور کوچولو چیزهای فراوانی فرا می گیرید ، سعی کنید راه رشد او را برای همیشه محدود نکرده و او را نابود نسازید، زیرا بنای یک جامعه سعادتمند با کمک همین کودکان ریخته می شود

منبع : مقاله " کودکان ،بزرگترین معلمان خلاقیت " -نویسنده : حمید میرزاآقایی -چهارشنبه 14 مهر – روزنامه اعتماد – 1382- اولین ویژه نامه کارآفرینی کودک

منبع:فکر نو

احمد اکرمی ::: یکشنبه 23/11/1384::: ساعت 12:0 صبح
نظرات دیگران: 0 نظر موضوعات یادداشت: آموزشی (8)

رابطه قصه گویی با اهداف آموزشی

ما باید با ایجاد محرک های طبیعی مثل قصه گویی و قصه خوانی از آغاز دوره کودکی به بچه ها کمک کنیم تا نسبت به شناخت محیط پیرامون خود با توجه به میزان توانایی شان از مفاهیم درک علمی دست یابند و با تمام جنبه های زندگی فردی و اجتماعی آشنا شوند. از بازی تا ورزش تا آشنایی با هنرهای موسیقی و ادبیات و اخلاق اجتماعی ، حتی پاره یی از مفاهیم علمی و تاریخ فرهنگ بشری .
باید از قصه گویی به عنوان یک روش آموزشی غیرمستقیم و متناسب با دنیای کودکی و نوجوانی به صورت آزاد و داوطلبانه با روش هایی از پیش تعیین شده و کلیشه یی سلطه گرایانه بهره گرفت . خلاقیت در فضایی آزاد و به دور از هرگونه اعمال عقیده و اجبار به وجود می آید و آزادی در انتخاب موضوع و نوع قصه زمینه رشد خلاقیت را فراهم می سازد و گرنه انتخاب از پیش تعیین شده چنانکه در کتاب درسی جدید سال اول دبستان در چارچوبی مشخص و تکلیف شده نه تنها خلاقیتی را به وجود نمی آورد بلکه توانایی یادگیری کودک و نوجوان را نیز به هدر داده و میل و رغبت او را به مطالعه و یادگیری نیز از بین می برد.
روانشناسان و متخصصان آموزش و پرورش بر این عقیده اند که شکل گیری فرآیندهای عالی ذهن انسان در دوران کودکی اگر در شرایط آزاد و دموکراتیک صورت گیرند به مکانیسم های فعال و نیرومندی بدل می شوند که توسط آنها فرهنگ بشری به صورت بخشی از طبیعت او در می آیند و آن را هماره پویا و زنده نگه خواهند داشت . به اعتقاد "سیمونویچ ویگوسکی " که از مروجین نظریه محرک پاسخ درباره رفتار کودک است ، تجزیه و تحلیل پویای ترکیب گفتار و رفتار کودک هم در تاریخچه رشد کودک نقش ویژه دارد و هم در تکوین آن منطق خاصی را طلب می کند. از نخستین روزهای رشد،فعالیت های کودک در نظامی از رفتار اجتماعی معنای خاص خود را می یابند و چون دارای هدف می شوند، با عبور از منشور محیط کودک منکسر شده و تجزیه می شوند، این مسیر از شی ء به کودک و از کودک به شی ء از فرد دیگری که می تواند، مادر، مربی ، آموزگار، قصه گو و… باشد عبور می کند. این ساختار درک پیچیده کودک فرآیند رشدی است که در پیوند با تاریخچه رشد فردی و اجتماعی او معنی و مفهوم پیدا می کند. همه این فرآیندها از جمله کارکردهای مغز هستند، که باید برحسب نظریه علمی تاریخ جامعه انسانی مورد مطالعه قرار گیرند.
پس باید برنامه های آموزشی رسمی و غیررسمی "کودک محوری " البته نه "کودک سالاری " تهیه و تنظیم شوند. هدف از این برنامه ها نیز می تواند به ترتیب زیر باشد:
1 بالابردن کیفیت محتوای قصه ها و مطالب آموزشی برای کودکان و نوجوانان
2 تشویق و ترغیب بیشتر کودکان و نوجوانان به کسب علم و دانش و اخلاق اجتماعی
3 آموزش چگونه لذت بردن از کار و بهره وری بیشتر از امکانات یعنی ایجاد و تقویت روحیه و وجدان کار
4 ارتقا و تکامل درک و شناخت کودکان و نوجوانان از زیبایی ، یعنی تقویت حس زیبایی شناسی
5 ایجاد انگیزه و برانگیختن تمایلات درونی آنها با هدف تحول و تکامل کودکان به انسانهایی کامل و در نتیجه شهروندانی واقعی در سرزمین ملی و عضوی فرهیخته از جامعه بزرگ بشری .
از آنجا که جهان هستی پیوسته در حال دگرگون شدن است و سیر تحول آن از کهنه به نو است ، تحول هر پدیده یا فرآیندی از شکلی به شکلی از مرحله یی به مرحله یی دیگر با پیروی از قوانین حاکم بر تحول پدیده ها دارای کنش و واکنشی متقابل و پیوستگی و همبستگی متقابل می شود، نمود آنها نیز در زمان و مکان های متفاوت در روندی عینی و گریزناپذیر از ساده به سنجیده ، از بسط به مرکب ، از کمیت به کیفیت از ذات به محص ، از کثرت به وحدت و از وحدت به کثرت و بالاخره از پست به عالی است و این روند هماره وجود دارد و پیوسته رو به کمال و تعالی می رود.
هنر قصه گویی ناگزیر برای تبدیل شدن به روش آموزشی خلاق باید از این قانون پیروی کند تا بتواند به بازسازی و نوسازی خود بپردازد. چنین دگرگونی می تواند هنر قصه گویی را به عنوان کم هزینه ترین ، ساده ترین و در دسترس ترین روش آموزشی برای همه دوره های سنی حتی سالمندان تبدیل کند و این هنر می تواند در همه مکانها و در تمامی فصول سال برای آموزش مفاهیم علمی و انتقال تجربه های با ارزش زندگی اجتماعی مورد بهره برداری عموم قرار گیرد.
هنر قصه گویی می تواند با بهره گیری از امکانات موجود با تمامی اشکال گوناگون خود، از خواندن قصه ، یا بیان قصه فی البداهه تا استفاده از تصاویرو شکل و عروسک ها و بازی زنده نمایش، فیلم … با توجه به نوع پیام یا محتوای خود و متناسب با شرایط مخاطب کاربردی رسمی و غیررسمی داشته باشد.

منبع : مقاله " قصه گویی خلاق و اهداف آموزشی " -نویسنده : م کوه بنانی -روزنامه اعتماد- 21اسفند 1382

برگرفته از :سایت فکر نو

احمد اکرمی ::: چهارشنبه 19/11/1384::: ساعت 12:0 صبح
نظرات دیگران: 0 نظر موضوعات یادداشت: آموزشی (8)

آموزش معلمان در انگلستان آموزش معلمان

تاریخچه

موسسات آموزش تکمیلی معلمان انگلستان به صورت سنتی بر ارائه آموزش های حرفه ای تمرکز داشته و مدرسین آن که همواره از آنان تحت عنوان دانشیاران یاد می گردد، معمولا از حوزه تجارت و صنایع جذب می گردند تا مهارت های خود را به معلمین نسل جوان انتقال دهند.

بسیاری از مدرسین آموزش حرفه ای معلمان در حالی که در حوزه صنایع یا بازرگانی فعالیت دارند به تدریس به صورت پاره وقت مبادرت می نمایند. طی سال های اخیر موسسات آموزش تکمیلی انگلستان و ولز به طور روزافزونی علاوه بر ارائه دوره های حرفه ای آموزش معلمان، به ارائه دوره های آکادمیک عمومی نیز مبادرت می نمایند. این در حالی است که تا پیش از اعمال اصلاحات قانون آموزش عالی مصوب سال1992، معلمین واجد شرایط دریافت گواهینامه (QTS)منحصرا به استخدام مدارس یا کالج های آموزشی درآمده و الزامی جهت حضور در دوره های آکادمیک آموزشی برای آنان وجود نداشت. این درحالی است که از سال2001، طبق بررسی های به عمل آمده پیشنهاداتی در خصوص اجباری سازی دوره های تکمیلی آموزش آکادمیک معلمین و آموزش تکمیلی در انگلستان و ولز ارائه گردیده است. تا پیش از دهه 1990، دوره های آموزش معلمان(ITT) در انگلستان و ولز توسط موسسات آموزش عالی (HEI) برگزار گردیده و دانش جو یان تحت دوره های آموزش تجربی و عملی قرار می گرفتند و این در حالی است که از سال 1993، کلیه معلمان واجد شرایط براساس اصول اصلاحات آموزشی و برخورداری ازQTSسنجش و ارزیابی می گردند.

از جمله عمده ترین اصلاحات مذکور می توان به پررنگ تر شدن نقش مدارس در تربیت معلمین، مشارکت مراکز آموزش معلمان و مراکز دانشگاهی با مدارس کشور در جهت تعیین و تدوین معیارهای اساسی آموزش معلمان، تاکید عمده بر صلاحیتهای آموزشی(توانایی تدریس، مدیریت کلاس و …) و هم پوشانی دوره های آموزشی آموزش معلمان با دوره های آموزشی عالی اشاره نمود.تربیت آکادمیک و عملی معلمان کشور انگلستان 4-3 سال به طول می انجامد.

برنامه های تربیت معلمان (LTT) توسط دانشگاه های آموزشی و سایر موسسات تحصیلات تکمیلی ارائه می گردد. گفتنی است که طی دوره های مذکور، آموزش پایه 4 ساله و یا آموزش 3 ساله مقدماتی و آموزش تکمیلی 1 ساله ارائه می گردد. پس از گذراندن سال اولیه تدریس، معلمان گواهی نامه تدریس دریافت می نمایند. طی سال 1994، قانون تربیت معلمان جهت اعمال استانداردهای ملی و بر آورده نمودن نیازهای آموزشی حرفه ای معلمین به تصویب رسید.

دوره های آموزش معلمان در 2 دانشگاه و 2 کالج تخصصی آموزش کشور ایرلند برگزار می گردد. دوایر محلی آموزش ایرلند (DENI) از سهمیه های سالیانه آموزشی برخوردار می باشند. اصلی ترین وظیفه دوایر مذکور در خصوص آموزش معلمان کشور ضمانت مطابقت بازار عرضه و تقاضای کادر آموزشی معلمان کشور می باشد. از جمله مهمترین مقاطع آموزشی که به درجه علمی کارشناسی آموزش منتهی می گردد می توان به مقطع آموزش کارشناسی آموزش (BED)و دوره آموزش فشرده معلمان PGCE) ( اشاره نمود . طی سالهای اخیر دوره های پاره وقت آموزش معلمانPGCE) ( نیز اضافه گردیده است.هر یک از 5 هیئت مدیره آموزشی به بررسی، تایید و استخدام معلمین و اساتید دانشگاهی مبادرت می نمایند. شورای مدارس کاتولیک،کارفرمای کلیه معلمین مدارس کاتولیک محسوب می گردد. هیئت مدیره مدارس کشورمسوولیت استخدام معلمین مدارس کاتولیک، مدارس آزاد متوسطه و مدارس تمام وقت دولتی را عهده دار می باشند.حکم انتصاب مسوولیت تدریس دروس آموزشی به معلمین به 2 صورت انتصاب دائمی یا انتصاب موقتی با انعقاد قرارداد ثابت به آنان تفویض می گردد.مدیران علوم فنی و حرفه ای نیز ملزم به برخورداری از حداقل نمره علمی C در گواهینامه عمومی آموزش متوسطه و 3 سال تجربه کاری یا صنعتی می باشند.ضوابط و قوانین آموزش معلمان در انگلستان و ولز بسته به نوع مقطع آموزشی (مقاطع ابتدایی، متوسطه و آموزش عالی) متفاوت می باشد. کلیه معلمین مقاطع آموزش پیش دبستانی، ابتدایی و مقدماتی متوسطه کشور می بایستی از شرایط ویژه معلمین کشور(QTS)برخوردار بوده و یا از دایره ملی آموزش و استخدام وزارت کشور یا از آژانس ملی آموزش معلمان مجوز تدریس دریافت نمایند. لازم به ذکر است که معلمین مقاطع مختلف آموزش استثنایی علاوه بر برخورداری از مدارک فوق می بایستی از گواهینامه تخصصی آموزش استثنایی نیز برخوردار باشند. گفتنی است که گواهینامه مذکور پس از گذراندن دوره آموزشی 3 ساله به معلمین آموزش استثنایی اعطا می گردد.طبق قانون مصوب سال 1998، ویژه مدیریت مقطع آموزش عالی، کلیه مدرسین مراکز دولتی و خصوصی آموزش عالی انگلستان و ولز ملزم به عضویت در شورای ملی آموزش و حضور در جلسات شوراهای آموزشی می باشند.کلیه معلمین مدارس ملی و دولتی کشور انگلستان می بایستی از شرایط حرفه ای آموزش (QTS) برخوردار باشند. در نظام آموزش معلمان انگلستان تعداد 7 متد آموزشی به معلمین کلیه مقاطع آموزشی،ارائه می گردد.

دوره های آموزش معلمان در کشور انگلستان 4 سال آموزش تمام وقت را شامل گردیده و به درجه کارشناسی آموزش (BED) منتهی می گردد.دوره های آموزشی مذکور توسط موسسات آموزش عالی کشور ارائه گردیده و ترکیبی ازکلاس های ترکیبی تئوری و فعالیت های تدریس عملی را شامل می گردد. گواهینامه آموزشی(PGCE) پس از گذراندن دوره آموزشی آکادمیک4-3 سال در موضوعات تخصصی و حضور در دوره های آموزش حرفه ای تکمیلی 1ساله به معلمین ارائه می گردد. دوره تکمیلی PGCE بر مهارت های تدریس عملی و تئوری آموزش تمرکز دارد. دوره آموزش تکمیلیPGCE ویژه معلمین مقطع آموزش ابتدایی حداقل 25 هفته تجربه عملی آموزشی را شامل می گردد. گفتنی است که از سال 1996، این دوره زمانی به 18 هفته افزایش یافته است. بر طبق مقررات جدید آموزشی حداقل تجربه علمی لازم برای مدرسین 32 هفته می باشد.حضور در دوره های آموزش ضمن خدمت از جمله وظایف حرفه ای معلمین بریتانیایی است.

حداقل زمان مقرر خدمت برای کلیه معلمین تمام وقت 5 روز کاری در هفته می باشد که از این زمان حداقل3 روز همزمان با تدریس در مدارس به آموزش ضمن خدمت معلمین اختصاص می یابد. برای کادر آموزش و تربیتی مراکز آموزش پیش دبستانی من جمله کودکستان های بریتانیا، اخذ دیپلم آموزشی از دایره ملی امتحانات پیش دبستانی تحت عنوان(NNEB) الزامی است. از این روی، کلیه مراکز روزانه پیش دبستانی،منحصرا توسط مربیان واجد شرایط (NNEB)اداره می گردد.

سیاستهای آموزشی

از سال1999، دولت انگلستان به اختصاص بودجه خاصی به معلمان برخوردار از مهارت های پیشرفته AST مبادرت نموده است.طبق سیاستهای جدید آموزشی دولت انگلستان، معلمین و مدرسین برخوردار از استعدادهای درخشان آموزش به استخدام دولت درمی آیند. بنابر قوانین مذکور، کلیه معلمین با شرایط فوق از اضافه حقوق بالغ بر5 هزار پوند در ماه برخوردار گردیده و تحت عنوان معلمین برخوردار از مهارت های پیشرفته (AST) معرفی میگردند. از آن جایی که طی سال های اخیر از تعداد دانش جویان انگلیسی تبار که بنابرطرح بین المللی آموزش در کشورهای عضو اتحادیه اروپا تحصیل می نمایند کاسته شده است (از2000 نفر طی سال95/1994 به کمتر از 1000 نفر طی سال99/1998) و نسبت حضور دانش جو یان سایر کشورهای عضو اتحادیه اروپا در انگلستان از افزایش 2 به1 برخوردار بوده است، از این روی دولت انگلستان با همکاری شورای ERISMUS SOCATES در پی تشویق هر چه بیشتر دانش جو یان انگلیسی تبار در جهت ادامه تحصیل در مراکز دانشگاهی خارج از کشور می باشد.

برنامه های آموزشی

اغلب برنامه های آموزشی معلمان ویژه مقاطع آموزش ابتدایی و متوسطه که معمولا طی آموزش تکمیلی 4-3 ساله ارائه می گردد، به اعطای مدرک آموزشی به معلمین واجدالشرایط (QTS) منتهی می گردد. گفتنی است که دوره های آموزش معلمان تحت مقاطع کارشناسی آموزش(BED)و کارشناسی فنون آموزشBATD) ( به دانش جو یان ارائه می گردد.

علاوه بر دوره های آموزشی مذکور دوره های پاره وقت2ساله آموزش معلمان نیز به فارغ التحصیلان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ارائه می گردد.علاوه بر دوره های آموزشی مقدماتی دردوره های1ساله آموزش تکمیلی معلمان و اعطای مدرک علمی(PGCE) به معلمین ارائه می گردد.

در بخشنامه شماره4مصوب سال 1998، دپارتمان آموزش انگلستان حداقل زمان لازم جهت حضور در کلاس های آموزش تکمیلی معلمان 36 هفته در سال می باشد.

هدف اصلی برگزاری دوره های تکمیلی آموزشی معلمان در انگلستان و ولز پرداختن به آموزش مهارت های عملی تدریس و رفع محدودیت های آموزشی معلمین در حوزه تدریس مدارس سراسر کشور می باشد. علاوه بر دوره های آموزش تکمیلی فوق، دوره های تکمیلی2ساله آموزش معلمان نیز برگزار می گردد که در جهت برطرف نمودن کمبود تعداد معلمان حوزه های آموزشی علوم، ریاضیات، طراحی، تکنولوژی اطلاعات و زبان های خارجی موثر بوده است. دوره های آموزش مذکور هم چنین به معلمینی ارائه می گردد که به تدریس درس یا دروس آموزشی نا مربوط با موضوع آموزشی اولیه تمایل دارند. طی سال1997، طرح احداث مراکز آموزش پاره وقت و آموزشی از راه دور در حوزه آموزش معلمان کشور انگلستان مطرح گردیده و از سال2000، رسما به اجرا گذارده شد. بنا به طرح مذکور دوره های آموزش پاره وقت و از راه دور در جهت تربیت معلمین مقاطع مختلف آموزشی که به دلایل مشخص کاری و یا مالی از حضور در کلاس های1ساله آموزشی معلمان محروم می باشند، به کلیه متقاضیان آموزش معلمان در سراسر کشور ارائه می گردد. هدف از اجرای طرح مذکور برخورداری افرادشاغل یا برخوردار از سطح درآمد کم از دوره های کوتاه مدت و فشرده آموزش معلمان می باشد.از جمله مهم ترین مزایای چنین سیستم آموزشی می توان به ارائه برنامه های آموزشی تخصصی از راه دور و استفاده از سیستمهای آموزشی دیجیتال نظیر اینترنت اشاره نمود. مسوولیت اداره و نظارت بر عمل کرد مراکز ارائه کننده آموزش های مذکور برعهده آژانس ملی آموزش معلمان و دایره ملی آموزش ولز می باشد.برنامه های آموزشی مذکور به گونه ای طراحی گردیده که افراد تحت پوشش به استانداردهای لازم آموزش معلمان (QTS) دست می یابند.

مراکز آموزش پاره وقت و آموزش از راه دور معلمان، عهده دار مسوولیت ارزیابی نیازهای تربیتی و طراحی و پشتیبانی طرح های تربیتی حوزه آموزش معلمان می باشند.

گفتنی است که برنامه های تربیتی معمولا مدت زمان2 سال به طول می انجامد.

دوره های آموزش تربیت معلمان در کشور انگلستان، عموماً برمبنای الگوی هماهنگ که ترکیبی از مطالعات موضوعی آموزش عالی، کلاس های نظری و فعالیت های عملی آموزشی است، سازمان دهی می گردد. در بخشنامه شماره 4مصوب سال 1998، دپارتمان آموزش انگلستان((DFEE و بخشنامه شماره13مصوب سال1998، دایره ملی آموزش ایرلند، بر ارائه دوره های آموزشی4ساله به دانش جو یان مقطع متوسطه و برخورداری از حداقل 32 هفته تجربه تدریس در مدارس کشور تاکید گردیده است. این در حالی است که معلمین مقطع آموزشی ابتدایی ملزم به برخورداری از حداقل 24 هفته تجربه عملی تدریس در مدارس و گذراندن دوره های 3ساله آموزش معلمان می باشند.معلمین دوره های فشرده آموزشی از 18 هفته تجربه تدریس و معلمین مقطع آموزشی متوسطه نیز از 24 هفته تجربه تدریس عملی در مدارس برخوردار می گردند.

احمد اکرمی ::: شنبه 15/11/1384::: ساعت 12:0 صبح
نظرات دیگران: 0 نظر موضوعات یادداشت:
آموزش ابتدایی در انگلستان

آموزش ابتدایی

ساختار آموزشی

آموزش ابتدایی درکشور انگلستان مرحله کلیدی1( رده های سنی5 تا 7 سال) و مرحله کلیدی2 (رده های سنی7تا12 سال)را شامل می گردد.اغلب مراکز آموزش ابتدایی کشور انگلستان از محل بودجه عمومی(دولتی) تامین اعتبار گردیده و توسط نهادهای محلی آموزش و پرورش (LEA ) اداره و نظارت می گردند. مسوولیت اجرا و نظارت بر خط مشی پذیرش دانش آموزان مقطع آموزش ابتدایی برعهده نهادهای محلی آموزش و پرورش و هیئت مدیره مدارس ابتدایی کشور می باشد.

ازجمله چنین خطمشی هایی می توان به اعطای حق اولویت به آن دسته از دانش آموزانی که در نزدیکترین محل به مدرسه سکونت داشته و یا برادر و خواهرانی در مدرسه دارند، اشاره نمود. کلاسهای آموزشی مطابق با سنین دانش آموزان رده بندی شده و در پایان هر سال تحصیلی، صعود به کلاس بالاترمحرزمی باشد.تحت شرایط استثنایی، نظیر بروز بیماری برای دانش آموزان، مدارس ملزم به ارائه آموزش های فوق برنامه، اضافه بر آموزش های معمول سال تحصیلی می باشند.در کلیه مدارس ابتدایی کشور، معلمین تربیت بدنی، موسیقی و زبان های خارجی فعالیت دارند.

مطابق با قانون مصوب1988،ویژه اصلاحات آموزشی، مدارس دولتی انگلستان و ولز می بایستی به ارائه برنامه های آموزشی ملی مبادرت نمایند.اکثریت کودکان رده های سنی12- 11سال در مدارس ابتدایی ایرلند آموزش می بینند.تعیین تاریخ دوره ها یا ترمهای تحصیلی و تعطیلات آموزشی مدارس دولتی کشور ایرلند برعهده هیئت مدیره های مراکز آموزش محلی می باشد و این در حالیست که مسوولیت های مذکور در سایر مدارس و مراکز آموزشی کشور توسط مقامات مسئول مدارس به اجرا در آمده و تنها توسط هیئت مدیره های آموزش محلی تامین اعتبار می گردد.

دوره های آموزش ابتدایی در انگلستان از ماه سپتامبر آغاز شده و تا ماه ژوئن به طول می انجامد. مقطع آموزش ابتدائی از تعطیلات تابستانی8هفته ای و تعطیلات2 هفته ای در عید پاک برخوردارمی باشد.دانش آموزان ایرلندی رده های سنی زیر8 سال از حداقل3 ساعت آموزش در روز و سایر دانش آموزان از حداقل 5/4ساعت آموزش طی2شیفت آموزشی برخوردار می گردند. گفتنی است که جداول برنامه های آموزشی و مدت زمان ارائه دروس آموزشی به تایید دپارتمان آموزش ایرلند می رسد.نرخ ثبت نام ناخالص، دانش آموزان رده های سنی11- 5 سال در مراکز آموزش ابتدایی انگلستان بالغ بر100% می باشد. نرخ ثبت نام خالص دانش آموزان رده های سنی11- 5 سال بین سال های 98-1989 بر97-96% بالغ می گردد. به طور کلی می توان گفت که طی آمارهای به دست آمده طی سال98- 97، تعداد39 هزار کودک بین رده های سنی11- 5 سال(کمتر از1% کل جمعیت) در سطوح آموزش رسمی ثبت نام ننموده اند.

ظرفیت کلاس های آموزشی

سیاست کاهش تعداد دانش آموزان کلاس های آموزشی به تمایل دولت در جهت افزایش استانداردهای جهت آموزشی مدارس کشور باز می گردد.بدین ترتیب از سپتامبر سال 1998، کلیه کلاسهای آموزشی ویژه دانش آموزان رده های سنی7- 5 سال با حداکثر20 دانش آموز تشکیل می گردد. از سپتامبر سال 1998، تعداد1500معلم مقطع آموزش ابتدایی به استخدام دولت در آمده اند که انتظار می رود تا زمان اجرای کامل سیاست استخدام معلمین این تعداد بر6 هزارنفر بالغ گردد. گفتنی است که تاکنون بالغ بر620 میلیون پوند جهت اجرای سیاست استخدام معلمین هزینه گردیده است.

احمد اکرمی ::: دوشنبه 10/11/1384::: ساعت 12:0 صبح
نظرات دیگران: 1 نظر موضوعات یادداشت:
نو آوری در آموزش و پرورش

سرعت فوق العاده تحول در همه شئون زندگانی بشر، بویژه در حوزه تولید، ارتباط و مبادله اطلاعات از یک سو و نزدیک شدن و به هم پیوستن سرنوشت کشورها به یکدیگر از سوی دیگر، نوعی انگیزه اجتماعی پدید آورده است که می توان آن را نوجویی و نوآوری نامید. این انگیزه و ناخشنودی ها و ناخرسندی های همراه آن در بسیاری از اجتماعات ، بخصوص کشورهای در حال پیشرفت ، زمینه را برای اصلاحات و گاه انقلاب های سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی و از جمله نوسازی نظام آموزش و پرورش فراهم کرده است و مردم این اجتماعات درباره وضع خود و چگونگی تعلیم و تربیت فرزندان خویش به چون و چرا می پردازند.
آنها گاه چنان شیفته نو و نوآوری می شوند که سنت های سنجیده برآمده از میراث فرهنگی خود و امکانات و شرایط نوسازی و نوآوری را از یاد می برند و در میان کهنه و نو سردرگم می مانند. بنابراین ، برای آنکه نوسازی و نوآوری سودمند و ممکن باشد، نخست باید به پرسش های زیر پاسخ داد:
1 مقصود از نوسازی و نوآوری در آموزش و پرورش چیست ؟ و ملاک و معیار بازشناسی نو از کهنه کدام است ؟
2 به فرض اینکه اندیشه یا طرح نو در نظام آموزش و پرورش بطور کلی تعریف شده باشد، برای عملی ساختن آن چه شرایطی را باید فراهم آورد؟
3 نوسازی در آموزش و پرورش را چگونه و از کجا باید آغاز کرد؟

نو سازی و نوآوری در آموزش و پرورش چیست ؟

کهنه بودن به چیزی یا اندیشه یا رفتاری اطلاق می شود که با شرایط تازه سازگار نباشد و نتواند نیازهای تازه را برآورده کند. در حقیقت ، این عدم انطباق است که آدمی را به نوجویی و نوآوری برمی انگیزد. همواره نیازهای جدیدی که براثر تغییر شرایط زندگانی سربرمی آورند نیازها، اندیشه ها و ارزش های نویی را در ذهن ما پدید می آورد و ما را برای یافتن طرح نو به تکاپو وا می دارند. البته همه افراد چنین نیازهایی را به یک اندازه احساس نمی کنند و توانایی نوجویی و بالاتر از آن ، توان نوآوری را ندارند، بدین سان جامعه به گروه های گذشته گرا و حال گرا یا آینده نگر و نوآور تقسیم می شود و سرانجام کسانی در این عرصه به زمینه سازی تحول جامعه و الگوها یا سبک های زندگانی نایل می شوند که روحی آفرینشگر یا خلاق دارند و این تحول را پیشاپیش احساس کنند.
نوکردن نخست باید از جایی آغاز شود که به آموزش دانش ها و مهارتهای جدید و یادگیری عمیق تر و سریع تر می انجامد. در واقع در وهله اول باید جهتی را مشخص کرد که سیاست آموزش و پرورش و برنامه ریزی ها و تعیین روش ها در آن جهت سیر می کند در واقع در نوآوری که می توان یا باید در نظام آموزش و پرورش پدید آید، تعیین غایت ها یا مقاصد عالی آموزش و پرورش و سپس هدف های کلی و آنگاه اهداف آموزشی در مرتبه نخست قرار دارد و در اینجا سلسله مراتبی متصور است که نخست باید آن را مشخص کرد و این کار شاید، ضروری ترین و در عین حال دشوارترین کاری باشد که مسوولان نظام آموزش و پرورش با مشارکت اندیشمندان و دانشمندان علوم انسانی ، بویژه علوم تربیتی باید انجام دادن آن را عهده دار شوند.

شرایط اجرای طرح های نو در آموزش و پرورش

نخستین شرط اجرای موفقیت آمیز طرح های نویی که ذکر آنها گذشت ، این است که زمینه برای اجرای آنها از جهات گوناگونی فراهم شده باشد.
تاریخ آموزش و پرورش معاصر ایران ، نشان می دهد که در گذشته ، طرح های نوسازی یا بازسازی آموزش ، چون مقدمات اجرای آنها فراهم نشده بود، هرچند منطقی به نظر می رسیدند و به کاربستن آنها به صلاح ملت بود، بطور ناقص به اجرا درمی آمدند و به جای اینکه سودمند باشند، وضع را پیچیده تر و آشفته تر می ساختند، یا پس از چندی به فراموشی سپرده می شدند.
در واقع ، نظام آموزش و پرورش عناصر سازنده آن را نمی توان یکسره و از بیخ و بن از میان برداشت و نظام یا عناصر کاملا جدید و از جمله برنامه ها و روش های به کلی نو را به جای آنها گذاشت ، زیرا اولا عناصر این نظام به هم پیوسته اند و بر روی هم تاثیر متقابل دارند. ثانیاص چنانکه جامعه شناسان معاصر نشان داده اند، نظام آموزش و پرورش روی هم با نهادهای اجتماعی دیگر رابطه یی تنگاتنگ دارد، در آنها تاثیر می کند و از آنها تاثیر می پذیرد و وقتی بدون توجه به این پیوندها و به صرف تقلید از الگوهایی که به جامعه دیگری تعلق دارند یا جهان بینی تازه یی که رایج شده است ، به تغییر دادن تمامی یا بخشی از نظام مذکور می پردازیم غالبا نه تنها نتیجه یی مطلوب ، که نوسازی و یا بازسازی آن است ، به دست نمی آید بلکه آشفتگی ها و سردرگمی های تازه یی به وجود می آورد که ترمیم آنها گاه بسیار دشوار است .

نوآوری در آموزش و پرورش را از کجا و چگونه باید آغاز کرد؟

نخستین گام در این کار، شناخت وضع موجود و کمبودها و کاستی های آن در مقایسه با وضع مطلوب ، یعنی وضعی است که نیل به هدفهای جدید را ممکن می سازد. گام دوم فراهم کردن شرایطی است که در آن الگوهای نو می توانند صورت علمی به خود بگیرند در اینجا، بدیهی است که به محص مشاهده کمبودهای وضع موجود نمی توان از الگوهایی که در فرهنگ و اوضاع اجتماعی دیگری ساخته و پرداخته شده اند تقلید کرد. گام سوم آگاه ساختن گروه های درگیر در کار از فایده و ضرورت نوآوری مورد نظر است . به علاوه ، به موازات این کار باید گروه های مختلف ، بویژه خانواده ها را در جریان گذاشت و با جلب موافقت آنان با کاری که باید انجام گیرد، آنان را به همکاری برانگیخت . تجربه نشان می دهد که هرگونه نوآوری در آموزش و پرورش بیش از آنکه در بدنه نظام آموزش و پرورش دگرگونی پدید آورد و برای آنکه به نتیجه برسد، باید در محیط های پرورش به اصطلاح غیررسمی (خانواده ها، رسانه های جمعی ، مساجد و…) پذیرفته شده باشد.
پرسش دیگری که در این زمینه قابل مطرح است ، این است که نوآوری ها را پس از آنکه هدفمند شدند و شرایط اجرای آنها فراهم آمد، آیا باید از مقاطع پایین (مثلا از دوره ابتدایی ) آغاز کرد یا از مقاطع بالا (مثلاص دانشگاه)؟
به نظر ما چون نخست باید فایده و ضرورت هر نوع نوآوری ، به وسیله کارگزاران آموزش ، یعنی معلمان و مربیان درک و قبول شود،بهتر است نوآوری ،دلایل و شیوه های اجرای آن برای دانشگاهیان و مربیان آینده روشن باشد و به وسیله این گروه آگاه سازی گروه های دیگر جامعه انجام گیرد.

****

منبع : مقاله " نوسازی و نوآوری در آموزش و پرورش " -نویسنده : دکتر علی محمد کاردان -روزنامه اعتماد- 19اسفند 1382

احمد اکرمی ::: چهارشنبه 5/11/1384::: ساعت 12:0 صبح
نظرات دیگران: 0 نظر موضوعات یادداشت:
خصوصیات دانش آموزان خلاق آشنایی

دانش آموزان خلاق اغلب با آب وتاب حرف می زنند.

جزییات را می گویند و رفتارهایشان را به نمایش می گذارند.

می خواهند مطرح شوند.

دنبال سوژه می گردند تا برنامه ریزی بکنند.

خصوصیات دانش آموزان خلاق

دقت و توجه شدید در گوش دادن ، مشاهده کردن یا انجام دادن کاری

استفاده از قیاس در صحبت کردن

ابراز هیجان در اثر یک اکتشاف

عادت به پرسیدن سوال و آزمودن نتایج

یادگیری از روی ابتکار شخصی

عادت به گلچین و وارسی منابع مختلف (کتاب، تلویزیون، سوال از استاد، رایانه و…)

صداقت و میل شدید به اطلاع یافتن از امور

طرح سوالات عجیب و غیر معمول بالاتر از سطح علمی و سن دانش آموزان

نگاه کردن با دقت به اشیا

اشتیاق در صحبت کردن در مورد کشفیات دیگران

مستقل عمل کردن و حس استقلال طلبی بالا

شور و نشاط و مشغولیتهای شدید جسمانی

ادامه کار بعد از تمام شدن وقت (نقاشی کردن بعد از زنگ تفریح ، گوش دادن به موسیقی و …)

دقت نظر فوق العاده و الگو برداری در نگاهها

استفاده از نظرات و اشیا برای دستیابی به یک هدفی معین

پی بردن به روابط در اموری که به ظاهر از هم بی ارتباطند.

طرح رابطه ها مانند اینکه وقتی برف آب می شود رنگ سفید آن کجا می رود.

میل به اطلاع یابی و کشف احتمالات

علاقه مندی به چیستان و معماها و یافتن پاسخشان

فکر کردن به چیزی که در تلویزیون ، رایانه و سایر رسانه ها نشان داده می شود.

استفاده از اکتشاف یا تجربه

بررسی و مطالعه الگوهای اختراعی دانشمندان

مطالعه خاطرات و سخنان دانشمندان و بزرگان

معاشرت و صحبت با بزرگان و دبیران و احساس لذت از این صحبتها

دست کاری روابط ریاضی برای ایجاد رابطه جدید

علاقه مندی به فشرده سازی و خلاصه نویسی مطالب

احمد اکرمی ::: دوشنبه 26/10/1384::: ساعت 12:0 صبح
نظرات دیگران: 0 نظر موضوعات یادداشت:
بازی

همیشه همه بچه ها از چیزهایی که در اطرافشان می بینند بریا بازی و سرگرمی خود استفاده م ی کنند اما آنچه در این زمینه از اهمیت ویژه یی برخوردارست نوع و انتخاب اسباب بازیهایی است که بریا کودکان در نظر گرفته می شود زیرا ممکن است بعضی از اسباب بازیهای خریداری شده به نظر والدین جالب باشد اما جذابیت چندانی برای کودکان نداشته باشد .پس بنابراین می توان اسباب بازیهایی را برای کودکان انتخاب کرد که ضمن داشتن دوام،استقامت ،ایمنی و جنبه تفریحی ،آنان را به خلاقیت و ابتکار برای ساخت دنیای متفاوت ولی به همان اندازه واقعی شان کمک کند.

اسباب بازیهای مناسب برای کودکان

اسباب بازیهای سرگرم کننده و آموزشی مثل کارتهای رنگارنگ،مهره و کتابهای آموزشی برای شناخت اعداد ،حروف و کلمات

اسباب بازیهای موزیکال که دارای صدای ملایم باشد بریا کودکان لذتبخش است زیرا باعث شور و نشاط در آنان می شود.

عروسکهای پارچه یی و نرم در اندازه های کوچک و بزرگ برای کودکان جالب هستند و حتی برای مدت های طولانی آنان را به عنوان همدم و همراه بریا خود نگهداری می کنند و این گونه اسباب بازیها باعث رشد قدرت تکلم در کودکان می شود.

خمیر بازی که خلاقیت را در بچه ها برمی انگیزد و آنان را برای ساختن اشکال مختلف کمک می کند

پازل که به کودکان کمک می کند تا بریا چیدن دقیق آنها تلاش کنند.

لگو و مکعب های ساختمان سازی به قدرت هماهنگی و یافتن مهارت بیشتر در استفاده از دست ها به کودک کمک می کند.

استفاده از مواد رنگی ،ماژیک و مداد شمعی برای نوشتن و نقاشی کردن

1-بازی های گروهی فرصت خوبی برای تقویت مهارت های اجتماعی شدن است.

2-بچه ها نه تنها با بازی کردن دنیای اطراف خود را می شناسند،بلکه به وسیله ی
آن آگاهی های خود را از این دنیا بیان می کنند.

3-کودکان از طریق بازی رویدادهای زندگی را دگرگون و بازسازی می کنند و آنها
را با خواسته های و نیازهای خود سازگار می سازند.

4-استعدادها را به بازی نگیریم،با بازی آنها را تقویت کنیم.

منبع : مقاله " با انتخاب اسباب بازیهای مناسب خلاقیت را در کودکان برانگیزید " – تهیه کننده :م.ر، روزنامه اعتماد ، پنج شنبه 30 آبان 1381
برگرفته شده از : فکر نو

احمد اکرمی ::: پنجشنبه 15/10/1384::: ساعت 12:0 صبح
نظرات دیگران: 0 نظر موضوعات یادداشت: آموزشی (8)

روش های آموزش خلاقیت به دانش آموزان

.

1 -تجارب دانش آموزان را به موقعیت های خاص محدود نکنیم..

کار های بدیع و تخیلات دانش آموزان را مورد تشویق قرار دهیم، سوالهایی از آنها بپرسیم که مشوق تفکر واگرا باشند، و از تکرار روش های معمول و متداول بپرهیزد. سوالهایی که که راه حل های متعدد داشته باشد مشوق تفکر واگرا و خلاقیت است. ما معلمین ریاضی ، باید ریاضی را آنطور که هست به دیگران یاد دهیم . باید توجه کنیم که ریاضیات تنها مجموعه ای از حقایق نیست که به شکل قضیه یا مسئله به دیگران نشان داده شود .و ریاضی تفکر است که به وسیله مجموعه ای از قضا یا و مسائل باید آن تفکر را در کسانی که خواستارآن هستند به وجود آوریم تا هر کس به هر مقدار ریاضی که می داند بتواند با مسائل برخورد کند.

2 -برای طرح سوالها و اندیشه های غیر معمول و بدیع ارزش قائل شویم ..

دانش آموزان خود را تشویق کنید تا سوال های گوناگون از ما بپرسند. فراتر از اطلاعات دانش های معمول فکر کنند و راه های مختلف برای مسائل پیشنهاد دهند دانش آموزان را دراظهاراندیشه های اصیل و بدیع تشویق کنیم و با اظهار نظرهای غیر قالبی ، غیر متداول و تازه ی آنها با خوشرویی و با احترام برخورد نماییم ، حتی اگر فراتر از تصورات خود باشند .

وقتی که ریاضیات به صورت ساخته و پرداخته و در آن هر سوالی با جواب صریح و متکی بر دلیل توسط خود معلم به دانش آموز ارائه شود ، دیگر دانش آموز حق هیچ نوع اظهاری ندارد زیرا سخن معلم درست است و دلیلی برای درستی آن ارائه داده و چون و چرای دانش آموز رد می شود. باید به دانش آموز فرصت داده شود تا در جریان یادگیری فعال باشد و ببیند که چگونه تعریفی تکامل پیدا می کند .

باید حدس زدن و آزمون را که شیوه ی علمی و خلا قانه است به دانش آموزان در ریاضیات و هندسه آموزش داد.

3 -فرصت هایی برای خود آموزی و یادگیری اکتشافی در اختیار دانش آموزان قرار دهیم..

یکی از ویژگیهای افراد آفریننده ،استقلال شخصی و توانایی پیدا کردن راه حل مسایل به طریق اکتشافی و از راه خود آموزی است . اگر تنها حفظ کردن مطالب ، راه حل های قالبی مورد تایید معلمان واقع شوند،؛ دانش آموزان به حفظ مطالب تشویق خواهند شد ،اما اگر اندیشه های اصیل مورد تایید قرار گیرند ، دانش آموزان به فعالیت های خلاق مبادرت خواهند کرد . کلاس باید جایگاه کشف کردن باشد به دانش آموزان اجازه دهید که خود مسئله و یا قضیه ای ارائه دهند هر چند ساده باشد مهم این است که فکری تازه و کشفی جدید به وقوع بپیوندد . ریاضیات باید طوری تدریس گردد که حس کنجکاوی را در فرا گیران به طوری تداوم بخشد که همیشه در پی یافتن عقاید تازه درریاضی و کشف مطالب جدید باشند، هر چند که این مطالب قبلا به وسیله ی دیگران کشف شده باشد .

4 -نسبت به تفاوت های فردی دانش آموزان با احترام برخورد کنیم..

برخورد درست معلمان با دانش آموزان در رشد استعدادهای خلاق آنها تاثیر فراوان دارد از وادار کردن دانش آموزان به رقابت و هم چشمی با یکدیگر بپرهیزیم. هر یک از دانش آموزان دارای استعداد و قریحه های خاص خود هستند که شاید از این جنبه با دانش آموزان دیگر متفاوت باشند در پرورش این استعدادهای ویژه در دانش آموزان بکوشیم .

5 -رفتارهای خلاق را برای کودکان قرار دهیم..

پژوهشهای انجام شده نشان داده اند که روش آموزش از طریق سرمش دهی بیشتر از روشهای مرسوم آموزشی منجر به ایجاد رفتارهای خلاق در یاد گیرندگان می شود .

6 -از روش های و فنون ویژه بالا بردن سطح آفرینندگان استفاده کنیم..

تعدادی روش و فن آموزشی وجود دارند که با استفاده از آنها در پرورش استعدادهای خلاق کودکان بسیار موثرند. معروفترین آنها روش ((بارش مغزی)) است. در این روش معلم مسئله ای را به دانش آموزان می دهد و از آنها می خواهد تا هر چه راه حل برای مسئله به ذهنشان می رسد بگویند. معلم دانش آموزان را برای دادن راه حل ها و اظهار نظرهایی مختلف تقویت می کند ولی پیش از ارائه تمامی راه حل ها از سوی دانش آموزان ،درباره آنها هیچ گونه اظهار نظری نمی نماید. روش دیگر آموزش ((مهارتهای پژوهشی )) است. آموزش مهارتهای پژوهشی به طرح آزمودن فرضیه از سوی یاد گیرنده گان کمک می کند. روشهای درست طرح فرضیه به وسیله دانش آموزان منجر به ایجاد طرز تفکر خلاق در آنها می شود.

برخورد درست معلمان با دانش آموزان بررشد و استعدادهای خلاق آنها تاثیر فراوان دارد. از وادار کردن دانش آموزان به رقابت و هم چشمی با یکدیگر بپرهیزیم. هر یک از دانش آموزان دارای استعداد و قریحه های خاص خود هستند که شاید از این جنبه با دانش آموزان دیگر متفاوت باشد. در پرورش این استعدادهای ویژه در دانش آموزان بکوشیم.

احمد اکرمی ::: جمعه 9/10/1384::: ساعت 9:0 عصر
نظرات دیگران: 0 نظر موضوعات یادداشت: آموزشی (8)

دانش آموز خلاق چگونه است؟

1- ایده ها و نظرات خود را بدون ترس در کلاس مطرح می کند.

2-معمولا برای مسائل راه حل ها و پاسخ هایی متفاوت از سایر دانش آموزان ارائه می کند.

3-به فعالیت هنری علاقه ی زیادی دارد و در این زمینه دارای تجربه و مهارت است .

4-غالبا ایده ها و راه حل های بیش تری نسبت به سایر هم کلاسی های خود پیشنهاد می کند.

5-معمولا قادر است با طنز پردازی ها و شوخی های جالب دیگران را بخنداند.

6-تمایل زیادی به تغییر نظرات معلم و یا مطالب کتاب دارد.

7-در کلاس اغلب سوالاتی غیرعادی و گاه عجیب و غریب می پرسد.

8-علاقه ی زیادی به نقاشی و ترسیم افکار و ایده های خود دارد.

9-انتقاد گر است و هر نظر و عقیده ای را به راحتی نمی پذیرد.

10-گاهی به خاطر بیان نظرات و ایده های عجیب و غریبش در نظر دانش آموزان دیگر فردی غیرعادی جلوه می کند.

11-از قوه ی تخیل خوبی برخوردار است.

12- معمولا در کلاس با آب و تاب صحبت می کند و سعی می کند ایده هایش را با جزئیات کامل شرح دهد.

13-دارای ابتکار است و غالبا ایده ها و پاسخ های منحصر به فرد ارائه می کند.

14-حساس ،باریک بین و نکته سنج است .

15-بسیار فعال است و غالبا در آن واحد چند طرح و ایده در زمینه های مختلف را در سر می پروراند.

16-به تجربه و آزمایش علاقه ی فراوانی دارد.

17-در نفوذ و تاثیر گذاری بر دوستان خود از توانایی زیادی برخورداراست.

18-آمادگی طرد شدن و عدم تایید از طریق دیگران را داراست .

19-به مطالعه ی موضوعات متنوع و گوناگون علاقمند است و زمان قابل توجهی را به این امر اختصاص می دهد.

20-از اطلاعات عمومی زیادی برخوردارست و سعی می کند که از آنها استفاده ی عملی و کاربردی کند.


تعداد صفحات : حجم فایل:229 کیلوبایت | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود