تارا فایل

پروپوزال مقایسه سبک های دلبستگی، مهارت های مقابله ای، طرح واره های ناسازگار اولیه و تاب آوری درافراد



به نام خدا
پروپوزال روانشناسی با موضوع طرحواره درمانی و سبک های دلبستگی

موضوع:
مقایسه سبک های دلبستگی، مهارت های مقابله ای، طرح واره های ناسازگار اولیه و تاب آوری درافراد مبتلا به سوء مصرف مواد با افراد غیر مبتلا

بیان مساله
بدون تردید مصرف مواد مخدر یکی از بزرگترین معضلات اجتماعی جوامع کنونی محسوب می شود و کمتر کشوری را در جهان می توان یافت که از آسیب ها و معضلات آن درامان باشد. مصرف مواد مخدر ازآن حیث اهمیت زیادی می یابد که در عین حال که خود آن زاییده برخی معضلات دیگر جهان معاصر همانند بحران های فکری و معنوی، پوچ گرایی، لذت جویی افراطی، شکستن حریم های اخلاق و … محسوب می شود، می تواند زمینه ساز عامل بسیاری دیگر از مشکلات و آسیب های فردی و اجتماعی نیز به شمار رود چنان که در انگلستان50٪ سرقت ها و در آمریکا50٪ قتل ها با مواد مخدر ارتباط می یابند و متلاشی شدن کانون خانواده ها و بسیاری دیگر از مشکلات را باید از نتایج این مواد محسوب نمود (موسوی، 1388).
سوء مصرف و اعتیاد به مواد تغییر دهنده خلق و رفتار، یکی از بارزترین آسیب های روانی و اجتماعی است که به راحتی می تواند بنیان زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی یک کشور را سست کند و پویایی های انسانی آن را به مخاطره اندازد و امکانات مادی و معنوی آن را تباه سازد. سوء مصرف مواد و وابستگی و اعتیاد به آن اختلالی پیچیده است که با علل و آثار زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی همراه است. در هم پیچیدگی عوامل زیستی، روانی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی این گرفتاری و معضل را به یکی از پیچیده ترین مشکلات فردی، خانوادگی و اجتماعی تبدیل کرده است. امروزه اعتیاد یک مشکل سلامتی و بهداشت عمومی در سر تا سر جهان و در تمام کشورها محسوب می شود(زرین کلک،1388).
یکی از برجسته ترین مفاهیم روانشناسی معاصر، مفهوم دلبستگی است (محمدی،1389).دلبستگی یک رابطه عاطفی قوی است که فرد را به یک دوست صمیمی متصل می کند(برک،2006، ترجمه سید محمدی،1388).
بالبی (1969، 1973، 1980)، مطرح می کند که نیاز دلبستگی، یک نیاز نخستین است که از هیچ نیاز دیگری مشتق نشده است و نیازی اساسی برای تحول شخصیت است و مبتنی بر این امر است که پیوندهای هیجانی نخستینی که بین مادر و کودک در قالب مدل های ذهنی درون سازی می شوند به گستره وسیع روابط بین شخصی کودک در آینده تعمیم می یابند و الگوی این روابط، یعنی سبک های دلبستگی، در طول زندگی نسبتا پایدار است. طبق نظریه بالبی درون سازی تعاملات بین مادر و کودک تصورات قالبی را در فرد ایجاد می کند و این تصورات، مبنایی برای احساس اعتماد فرد نسبت به دنیای اطراف و نوع تعامل او با دنیای بیرون می شود (اعتبار جهرمی،1389).
نظریه دلبستگی بر این باور است که دلبستگی، پیوندی جهان شمول است و در تمام انسان ها وجود دارد. بدین معنی که انسان ها تحت تاثیر پیوندهای دلبستگی شان1 هستند. بالبی معتقد است که یک شخص برای رشد سالم نیاز به پیوند عاطفی دارد. والدین حساس و احساس امنیت، در کودک پایه ای برای سلامت روانی وی می باشند. به نظر بالبی رابطه ی ناایمن موجب بی اعتمادی، مشکل در هماهنگی و حساس بودن و نارضایتی هیجانی در روابطه عاشقانه می شود. روابط دلبستگی نقش بسیار مهمی در احساس امنیت ما دارند. برای کودکان، این رابطه ابتدا با والدین برقرار می شود، در بزگسالان با یک زوج برقرار می شود(خوشابی و ابوحمزه،1386). ویس2 (1982)، دلبستگی بزرگسالان را به عنوان ایجاد پیوند توسط یک بزرگسال با بزرگسال دیگر دانسته که در جنبه های اساسی و مهم، مشابه دلبستگی است که در کودکان نسبت به مراقب اصلی خود ایجاد می شود، می داند. این پیوند، درست مثل آن چه که در کودکان وجود دارد تنها در روابطی ظاهر می شودکه اهمیت هیجانی دلبستگی بزرگسالان واجد تفاوت های مفهومی و ساختاری با دلبستگی در دوره کودکی است. از جمله اینسورت3 (1991)، با اشاره به"معیار قوی تر/ داناتر "بالبی برای تشخیص و تعیین تصویر دلبستگی امکان فراهم آوردن این معیار را برای پیوندهای عاطفی بین بزرگسالان مورد تردید قرار داده است. اما در جای دیگر یذیرفته است که این امکان وجود دارد که در پاره ای از انواع پیوندهای عاطفی در بزرگسالان مانند یک ازدواج خوب، هر یک از همسران برخی مواقع نقش تصویر "قوی تر/ داناتر"را برای دلگرمی بازی کنند. چنان که هر یک از دیگری آرامش و ایمنی بدست آورد. البته ویس (1991)، نیز معتقداست که به نظر نمی رسد که در دلبستگی بزرگسالان، نه خود و نه تصویر دلبستگی به عنوان داناتر و یا قوی تر در نظر گرفته شده باشد اگرچه هر یک ممکن است در زما ن های متفاوتی این چنین دیده شوند(مظاهری،1379).
کودکان با پرورش سبک های دلبستگی به شکلی نا ایمن، شخصیتی بی عاطفه خواهند داشت که مشخصه آن: کناره گیری هیجانی، فقدان احساس، ناتوانی در برقراری روابط محبت آمیز و عاطفی با دیگران است. طبق پژوهش های بالبی می توان به این نکته پی برد که در شکل گیری اختلالات ناشی از سوء مصرف مواد،نباید نقش موثر سبک های دلبستگی نادیده گرفته شوند(هاشم ورزی و همکاران،1390). نظریه دلبستگی انسان ها را به عنوان موجودات اجتماعی می نگرد که ظرفیت برقراری ارتباط با سایر انسان ها را دارند تا بتوانند زنده بمانند. اما پختگی انسان هنگام ورود به این آن قدر کافی نیست که به او اجازه دهد تا رفتارهای دلبستگی خود را از همان ابتدا ابراز نماید .با وجود این ناپختگی، مطالعه وضعیت زیست شناختی نوزادان نشان می دهد که آن ها به دیگران توجه نشان می دهند. رشد تکاملی کودک انسان با این پاسخ های اولیه شروع می شود اما به طور کلی کمی تاخیر دارد. کاوش در دنیای بیرون، از حدود 6 ماهگی شروع و پس از آن ترس از دیگران آشکار می گردد. کاوش کردن در محیط، اساس رشد شناختی انسان و حیوان است. ترس و اجتناب نقش هایی شبیه به بازداری رفتاری و گوشه گیری را ایفا می کنند(موسوی، 1388).
طبق نظریه بالبی جدایی از منبع ایمنی بخش می تواند با گسستگی ارتباط فرد با دیگر افراد جامعه و گرایش او به سمت مواد مخدر به منظور فرار از ترس ها، اضطراب ها و پناه بردن به رویا و …ارتباط داشته باشد (هاشم ورزی و همکاران،1390).
امروزه دولت ها هزینه های گزافی برای مبارزه با سوء مصرف مواد متحمل هستند. بی شک اهمیت ایجاد راهبردهای پیشگیری و درمان موثر سال ها است که بر همگان روشن است. تاکید بر روی عوامل موثر در وابستگی به مواد و عود مکرر، بیش از هر چیز معطوف به شکل گیری الگو های دیرپای شخصیتی است و این الگوی شخصیتی شدیدا متاثر از جهت گیری تحولی شخصیت است. بازنگری ادبیات پژوهشی نشان می دهد که عوامل زیست شناختی، روان شناختی، اجتماعی و خانوادگی متعددی با سوء مصرف مواد مرتبط هستند. پژوهش های مختلف نشان داده اند که دلبستگی در شکل گیری الگو های شخصیتی، تعیین کننده مهمی است. همچنین، شواهد علمی حاکی از آن است بین دلبستگی با آسیب شناسی روانی در دوره کودکی، نوجوانی و بزرگسالی رابطه وجود دارد. برای مثال شیور و همکاران رابطه معناداری بین سبک های دلبستگی با اختلالات خلقی، اضطرابی، شخصیت و سوء مصرف مواد گزارش کرده اند(جزایری و دهقانی،1381).
بالبی معتقد است که دلبستگی در طول زمان دارای ثبات است و نقش مهمی در بهداشت روانی افراد دارد. دلبستگی ایمن زمانی شکل می گیرد که کودک نگاره دلبستگی خود را پاسخ گو، پذیرا و در دسترس بیابد. وقتی کودک نگاره دلبستگی خود را پاسخ گو، مسئولیت پذیر و در دسترس تجربه نکند سبک دلبستگی نا ایمن اجتنابی پدید می آید و زمانی که نگاره دلبستگی گودک نقش بی ثبات و غیر قابل پیش بینی در قبال او اتخاذ می کند، دلبستگی نا ایمن دو سوگرا شکل می گیرد. افراد نا ایمن احتمالا رویداد ها و عواطف منفی بیشتری نسبت به افراد ایمن تجربه می کنند. از سوی دیگر دوزیر4 و همکاران نقش راهبردهای جبرانی کودکان نا ایمن را به عنوان یک عامل خطر در سلامت روانی برجسته می سازد. لیزوفرانز5 بر نقش تجارب سخت و آسیب زای ابتدای زندگی و قوت گرفتن احتمال سوء مصرف مواد در این افراد تاکید می کند (هاشم ورزی همکاران،1390) بک نقش تعیین کننده تجارب مرتبط با دوره کودکی را در شکل گیری عقاید هسته ای و راهبردهای جبرانی، که احتمالا مهمترین نقش را در سوء مصرف مواد بازی می کند آشکار ساخته است. به علاوه مارلات در یک بررسی برای تعیین و طبقه بندی عوامل ایجاد کننده عود مکرر در معتادان به این نتیجه رسید که تجربه و رویارویی با عواطف و رویدادهای منفی مهمترین نقش را در عود مکرر بازی می کند. به نظر می رسد که افراد ناایمن برای فرونشانی عواطف منفی و رویدادهای آسیب زایی که تجربه می کنند احتمالا بیش از افراد ایمن از سوء مصرف مواد به عنوان یک مکانیزم خود درمانی استفاده می کنند (دهقانی،1381).
مطالعات متعددی رابطه بین سوء مصرف مواد و دیگر اختلالات روان پزشکی را مورد بررسی قرار داده است. یافته های این پژوهش همگی نشان دهنده همپوشی گسترده بین سوء مصرف مواد و اختلالات روان پزشکی است(هژیر، 1376).
در زمینه علل اعتیاد و عود پس از درمان از دیدگاه روان شناختی بررسی های گوناگونی انجام شده است. امروزه تنیدگی بخشی از زندگی آدمی شمرده شده و اجتناب ناپذیر است. بررسی های یاد شده در مورد تنیدگی بر این نکته تاکید دارند که آن چه سلامت رفتار را با خطر روبه رو می کند، خودتنیدگی نیست، بلکه شیوه ارزیابی فرد از تنیدگی و روش های مقابله با آن است. به بیان دیگر مقابله یک متغیر تعدیل گر مهم در رابطه میان تنیدگی و پیامدهایی همچون اضطراب و افسردگی به شمار می رود. از این رو اگر تلاش های مقابله ای فرد از نوع موثر، با کفایت و سازگارانه باشد، تنیدگی کمتر فشارزا به شمار می رود و واکنش نسبت به آن نیز در راستای کاهش پیامدهای منفی آن است. همچنین اگر سبک یا الگوی مقابله، ناسازگار و ناکافی باشد، نه تنها تنیدگی را مهار نمی کند بلکه خود این واکنش منبع فشار به شمار آمده و شرایط را بدتر می کند. از آنجا که توانایی مقابله کارآمد می تواند تنیدگی های کنونی، آینده و نشانه های آسیب شناسی روانی را کاهش دهد از این رو می توان با اصلاح الگوی مقابله با تنیدگی در معتادان، روش سالمی را برای کنار آمدن با شرایط فشارزا به آن ها آموخت(عاشوری و همکاران،1387).
بنابراین کنار آمدن، تلاش شناختی، هیجانی و رفتاری شخص برای کنترل درخواست های بیرونی، درونی به خصوص است که فرد را تهدید می کند یا به مبارزه می طلبد. به عبارت دیگر، کنار آمدن، تلاش شخص برای برخورد با استرس زاست. پس هنگامی که حادثه فشارزایی برای اشخاص روی می دهد، افراد محرک را ارزیابی می کند و پاسخ های مقابله ای ارائه می دهند. این پاسخ ها می توانند پاسخ های دستکاری کننده6 و یا پاسخ های انطباقی7 باشند(موسوی،1388).
رابینسون8 ووالش9(1994)، پژوهشی تحت عنوان "عوامل شناختی موثر بر پرهیز در بین نوجوانان سوء مصرف کننده مواد" انجام دادند و گزارش کردند که، نوجوانانی که پیوسته از مواد اعتیادآور پرهیز نموده اند، راهکارهای مقابله ای بهتر و کاراتر و خودکفایی بیشتر نسبت به دیگران داشته اند. لوینسون10، گوتلیب11 و سیلی12(1995)، نیز در پژوهشی نداشتن مهارت های مقابله ای کافی را یک عامل خطر مهم در شروع مصرف مواد در نوجوانان دانسته اند. در بررسی کویرک13 (1998)، نیز بیشتر مصرف کنندگان مواد، دارای شیوه های مقابله ای غیر انطباقی گزارش گردیده اند. مک کی14، هینسون و وال15 (1998)، پژوهشی به منظور آزمایش شدت رابطه بین سبک های مقابله و انتظار پیامد مصرف الکل و مواد با توجه به رفتار مربوط به آن در جوانان انجام دادند. در مردها انتظار خطر پرخاشگری و ظرفیت آسیب شناختی-رفتاری و در زنان ظرفیت اجتماعی و ارزشیابی منفی از خود، پیش بینی کننده رفتار اعتیاد بود. در نهایت سبک مقابله ای کلی فرد بیش از سایر متغیرها به عنوان پیش بینی کننده رفتار اعتیاد شناخته شد(باقری،1385).
از بین تمامی عوامل تاثیرگذار بر پدیده اعتیاد، وجود خصیصه های خاص شخصیتی به عنوان عامل فردی را می توان نام برد که به نظر می رسد، حتی درصورت عدم مهیا بودن سایر زمینه ها و شرایط آسیب زا شخص را در گرداب هولناک اعتیاد گرفتار می نماید و نقش با اهمیتی را در تداوم مصرف مواد وی ایفا می کند. با توجه به اینکه سرانجام، اعتیاد در خود فرد است که به ظهور می رسد و بعد از مدتی، تعداد کثیری از معتادین که موفق به ترک مواد افیونی شده اند مجدداً به این رفتار ناسازگارانه باز می گردند، می توان چنین استنباط کرد که اعتیاد و بازگشت مجدد به مصرف مواد مخدر احتمالاً ریشه در سازه های پرقوام تر و دیرینه تری دارند. در این میان، پژوهش هایی انجام شده حاکی از رابطه اعتیاد با اختلالات شخصیتی، مانند اختلالات شخصیت ضداجتماعی، مرزی، خود شیفته، نمایشی و … می باشد(سهند و همکاران،1389). شخصیت فرد به ساختار روانی او بستگی دارد و با توجه به برخی عوامل ساختاری ثابت که می توان آن ها را همچون طرح واره16 ها در نظر گرفت تعریف می شود. مفهوم طرح واره، اساس نظریه های شناختی درباره آسیب شناسی روانی و روان درمانی را تشکیل می دهد. براساس نطریه یانگ(1990)، رفتارهای ناسازگارانه در پاسخ به طرح واره ایجاد شده و سپس بعدها به وسیله طرح واره ها برانگیخته می شوند. یانگ معتقد است طرح واره های ناسازگار اولیه عمیق ترین سطح شناخت می باشند، همچنین الگوی ثابت و درازمدتی اند که در دوران کودکی به وجود آمده و تا زندگی بزرگسالی ادامه می یابند. آن ها تا حد زیادی ناکارآمدند و نقش اولیه و پایه ای در تجارب بیماران داشته و بر فرآیند تجارب بعدی تاثیر می گذارند. طرح واره های ناسازگار اولیه بر نحوه تفکر، احساس و عملکرد بیماران یا اینکه با دیگران چگونه ارتباط برقرار کنند نقشی اساسی دارند (احمدیان، 1385).
طرح واره های ناسازگارانه اولیه و شیوه های ناسازگارانه ای که بیماران برای مقابله با آن ها یاد می گیرند اغلب زیربنای علایم اختلالات مزمن محور یک همانند اختلالات سوءمصرف مواد، افسردگی، اضطراب و روان تنی هستند (سهند و همکاران،1389).
طوفانی و جوانبخت ( 1381 )، پژوهشی با عنوان مقایسه شیوه های مقابله ای و نگرش های ناسالم در معتادان مواد مخدر و گروه شاهد غیرمعتاد انجام دادند. این تحقیق که در مراجعه کنندگان به مرکز بهزیستی مشهد صورت گرفت، 01/0P < چنین نتیجه گیری کردند که در هنگام بروز مشکل معتادین از روش های حل مساله، ارزیابی شناختی و جلب حمایت اجتماعی بطور قابل ملاحظه ای کمتر از گروه شاهد و از روش های جسمانی کردن و مهار هیجانی بطور قابل توجهی بیشتر از گروه شاهد استفاده می کنند همچنین نگرش های ناسالم در گروه معتاد بطور معنی داری بالاتر از گروه شاهد بود(موسوی،1388).
جانسون17 وجکسون18(2004)، طی پژوهشی دریافتند که شواهد مرتبط با باورهای افراد مبتلا به اختلال در حوزه سوء مصرف الکل و داروها وجود دارد. یافته های پژوهش کاکرو19،نلسون20، گیلیه21 (2004)، بیانگر همبستگی بین طرح واره های ناسازگار اولیه وشدت اختلالات محور II در بیماران معتاد دارای اختلال شخصیت بود، آن ها دریافتند که اختلال شخصیت ضد اجتماعی شدید با طرح واره های بی اعتمادی/ بدرفتاری، بازداری هیجانی، آسیب پذیری در برابر ضرر، و اختلال شخصیت مرزی با رها شدگی/ بی ثباتی، بی اعتمادی/ بدرفتاری و اختلال شخصیت افسرده با بی اعتمادی/ بدرفتاری، انزوای اجتماعی، نقص/ شرم، شکست و اطاعت رابطه معناداری دارند(خوش لهجه صدق و همکاران،1391).
در رویکردهای جدید پیشگیری از اعتیاد شناسایی و ارتقای عوامل محافظت کننده از جمله عوامل تاب آوری22 و شناسایی وکاهش عوامل خطرساز از جایگاه پراهمیت و ویژه ای برخوردار است. تاب آوری یکی از مفاهیمی است که اخیراً در حوزه پیشگیری از اعتیاد و سایر اختلالات روانی و آسیب ها مطرح شده و می تواند کلید پیشگیری باشد. تاب آوری در مورد کسانی به کار می رود که در معرض خطر قرار می گیرند ولی دچار اختلال نمی شوند. از این رو شاید بتوان نتیجه گیری کرد که مواجه شدن با خطر شرط لازم برای آسیب پذیری هست اما شرط کافی نیست. تاب آوری توانایی بازگشت به عقب، بهبود یا انطباق موفق در مواجهه با آسیب یا مانع است و عوامل محافظتی نقش بلوک های ساختاری تاب آوری برای توانمند کردن فرد جهت غلبه بر عوامل فشار زای زندگی را ایفا می کنند(زرین کلک،1388).
به طور کلی واژه تاب آوری به عوامل و فرایند هایی اطلاق می شود که خط سیر رشدی را از خطر گرفتاری به رفتارهای مشکل زا و آسیب روان شناختی محافظت کرده، و علیرغم وجود شرایط ناگوار به پیامدهای سازگارانه منتهی می شوند. گارمزی و ماستن23 (1991)، تاب آوری را چنین تعریف می کنند: فرآیند، توانایی یا پیامد سازگاری موفقیت آمیز، علیرغم شرایط چالش انگیز و تهدید کننده(محمدی و همکاران، 1385).
میدل میس24(2005)، تحقیقی به منظور مقایسه رویکردهای چند وجهی مبتنی بر تاب آوری و رویکردهای فرایند مدار با هدف پیشگیری از آسیب های اجتماعی اجرا کرد. هدف از اجرای این مطالعه ارائه راهبردی به منظور آماده کردن کودکان برای مقابله با خطراتی بود که در طول زندگی با آن مواجه می شوند. نتایج نشانگر آن بود که رویکردهای مبتنی بر تاب آوری در این زمینه بسیار موثر است. همچنین در پژوهش براورمن25(2001)، مشخص شده که هم پوشی قابل توجهی بین ادبیات تاب آوری و پیشگیری از سوء مصرف مواد وجود دار د. هر چند تاب آوری روی موضوعات گسترده تری مانند سازگاری و انطباق متمرکز است ولی می توان به عنوان یک عامل بازدارند در پیشگیری از اعتیاد مورد استفاده قرار گیرد(زرین کلک،1388).
بنابراین در این پژوهش محقق با محور قرار دادن این چهار متغیر به دنبال پاسخگویی به این سوال است که آیا بین سبک های دلبستگی، مهارت های مقابله ای، طرح واره های ناسازگار اولیه و تاب آوری در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد با افراد سالم رابطهای وجود دارد؟

اهمیت پژوهش
در عصری که جهان با شتاب به سوی توسعه علمی و اقتصادی حرکت می کند مسئولیت جوانان هر جامعه بسیار سنگین و غیرقابل انکار است، حیات و پویایی یک جامعه رابطه مستقیم با میزان افراد خلاق جوانان آن جامعه داشته و این مزیتی است که در کشورهای در حال توسعه همچون ایران نسبت به کشورهای پیشرفته صنعتی وجود دارد. سوء مصرف مواد مخدر و وابستگی به آن ها که در کشورهای در حال توسعه همچون ایران نسبت به کشورهای پیشرفته صنعتی وجود دارد. سوء مصرف مواد مخدر و وابستگی به آن ها صرف نظر از اینکه آن را بیماری یا آسیب روانی یا معضل صرفاً اجتماعی بدانیم پدیدهای است مزمن و عود کننده با صدمات جدی جسمانی، مالی، خانوادگی و اجتماعی همراه است. این افراد متعاقب وابستگی به مواد دچار افت جدی در کارکردهای فردی و اجتماعی میگردد (پیرجلیان، 1380).
سوء مصرف مواد، اختلال پیچیدهای در کل فرد است. الگوهای رفتاری و فکری خود تهدید کننده و خود مخرب، آشفتگی در سبک زندگی و عملکرد فرد را آشکار میسازند. با وجودی که اثرات ژنتیکی، فیزیولوژیکی و شیمیایی مواد شناخته شده است، اما خود فرد باید مسئولیت اولیه ی اختلال و بهبودیش را بپذیرد. بنابراین اعتیاد یک علامت است و نه جوهر و اصل اختلال. مشکل خود فرد است نه مواد(دی لئون26، 2000، ترجمه ابراهیمی، 1381).
جامعه ما طبق آمار یک جامعه جوان است لذا شایسته است که به مشکلات و مسائل جوانان و راه های درمان و پیشگیری آنها توجه ویژه ای شود، آگاهی از نقش روش مقابله ای میتواند در شناخت و درمان مشکلات جوانان دختر و پسر سودمند باشند. شناخت راه های مقابلهای جوانان میتواند در یافتن این پرسش که آنها در رویارویی با موقعیت های استرس زا چگونه واکنش نشان میدهد کمک کند. همچنین این شناختها میتواند راههای مناسب برای کاهش بسیاری از اختلالها و ارتقاء سطح بهداشت روانی در اختیار متخصصان بهداشت روانی قرار دهد (باقری، 1385).
در این راستا در زمینه علل اعتیاد و عود پس از درمان از دیدگاه روان شناختی تحقیقات گوناگونی صورت گرفته است. یکی از این عوامل، تنیدگی است که می تواند فرآیند شکل گیری این رفتار غیر انطباقی را توصیف و تبیین نماید. در شرایط عادی زندگی روزمره آدمی، تنیدگی جزء لاینفک زندگی و غیر قابل اجتناب است و بررسی های انجام شده درباره این زمینه تاکید می کنند که کیفیت رفتار، صرفا ناشی از تنیدگی نیست بلکه آنچه سلامت رفتار را پیش بینی می کند شیوه ارزیابی فرد از تنیدگی و روش های مقابله با آن است(ابراهیمی،1387).
و به عبارت دیگر مقابله یک عامل و متغیر تعدیل گر مهم در رابطه بین وقایع تنیدگی زا و پیامدهایی همچون اضطراب، افسردگی و…در نظر گرفته می شود. از این رو اگر تلاش های مقابله ای فرد از نوع موثر، با کفایت و سازگارانه باشد، تنیدگی کمتر فشارزا تلقی می شود و واکنش نسبت به آن نیز در راستای کاهش پیامد های منفی آن است و اگر سبک یا الگوی مقابله ناسازگارانه و ناکافی باشد نه تنها تنیدگی را مهار نمی کند بلکه خود این واکنش منبع فشار به شمار آمده و شرایط را بدتر می کند(عاشوری و همکاران،1387).
با بررسی عوامل حمایتی موثر در تاب آوری نیز که در جوامع و فرهنگ های مختلف مطرح شده است می توان میزان تاب آوری را در گروه های مختلف سنجید زیرا این عوامل نشان دهنده ی یک حس واقع گرایانه ی مثبت افراد تاب آور نسبت به خودشان است ونیز می توان به این نکته پی برد که افراد تاب آور چگونه از عهده ی شرایط دشوار بر می آیند و چگونه می توانند بر محیط و موقعیت تاثیر گذار باشند. (محمدی، 1384). شاید تمایل زیاد به پژوهش های تاب آوری به این دلیل باشد که عوامل محافظت کننده نقش پراهمیتی را در زندگی فرد ایفا می کنند. از سوی دیگر بخشی از محبوبیت مفهوم تاب آوری و پژوهش های مرتبط با آن به این دلیل است که این دیدگاه بر توانمندی ها، ظرفیت ها، امید و قدرت فرد تمرکز دارند. این که عوامل محافظت کننده به عنوان سپری بر علیه رفتارهای خطرزا و پیامدهای همراه با آن ها مطرح هستند، تبیین کننده ی این موضوع است که چرا بسیاری از جوامع در سطوح محلی و ملی به شناسایی عوامل موثر بر تاب آوری و به دنبال آن، طراحی برنامه های درمانی و ارتقای توانایی های لازم درنوجوانان اقدام کرده اند(اعتبار جهرمی،1389).
طرح واره ها الگوی ثابت و دراز مدتی هستند که درکودکی به وجود آمده و تا زندگی بزرگسالی ادامه می یابند. تا حد زیادی ناکارآمدند و نقش اولیه و پایه ای در تجارب بیماران داشته و بر فرآیند تجارب بعدی تاثیرمی گذارند. طرح واره های ناسازگار اولیه بر نحوه تفکر، احساس و عملکرد بیماران یا اینکه با دیگران چگونه ارتباط برقرار کنند نقشی اساسی دارند. طرح واره های ناسازگارانه اولیه وشیوه های ناسازگارانه ای که بیماران برای مقابله با آن ها یاد می گیرند اغلب زیربنای علایم اختلالات مزمن محوریک همانند اختلالات سوء مصرف مواد، افسردگی، اضطراب و روان تنی هستند(سهند و همکاران،1389). به دلیل اهمیت زیاد طرح واره ها یکی از روش های پیشگیرانه در برابر مصرف مواد مخدر، آگاه سازی افراد در مورد خطرها و مضرات مواد مخدر و اصلاح نگرش افراد از نگرش مثبت به نگرش منفی، به اعتیاد، معتاد و مواد مخدر است(رحیمی موقر، 1375).
همچنین رابطه مادر و فرزند در هر کشوری بنا به آداب و رسوم و فرهنگ متفاوت است مثلاً در کشور ما رشد استقلال در کودک دیرتر شکل میگیرد. همچنین مدلهای تربیتی والدین و تاثیر فرهنگها بر افراد جوامع متفاوت است، به همین دلیل رشد دلبستگی وابسته به فرهنگ است. البته سبکهای دلبستگی نیز از لحاظ تنوع متفاوت است و میتواند تاثیر زیادی بر شخصیت فرد بگذارد. سوء مصرف مواد نیز مستثنی از این امر نیست یعنی الگوهای مصرف و نوع ماده مصرفی در کشورهای شرقی متفاوت از غرب است. خلق ناشاد، افسردگی و عزت نقس پائین یکی از عواملی است که باعث می شود اشخاص به سمت اعتیاد گرایش پیدا کنند. در این شرایط احتمال همراهی تجربه عواطف منفی، مهارت های مقابله ای ضعیف، مکانیزم های رشد نایافته، سبک شناختی معیوب، تعارض درون روانی و بین شخصی با سبک دلبستگی ناایمن بیشتر است که این عوامل احتمال سوء مصرف مواد را افزایش می دهند (گلی نژاد،1380).
رابطه به دست آمده در پژوهش بالبی نشانگر این است که در شکل گیری اختلالات ناشی از سوء مصرف مواد، نباید نقش موثر سبک های دلبستگی نادیده گرفته شوند. به ویژه نتایج این پژوهش می تواند به محققان و متخصصان بالینی، در برنامه های پیشگیری از سوء مصرف مواد با تمرکز بر سبک های دلبستگی، متغیرهای خانوادگی و خانواده درمانی کمک های موثری ارائه نماید.

اهداف پژوهش
اهداف کلی
هدف کلی این پژوهش مقایسه سبک های دلبستگی، مهارت های مقابله ای، طرح واره های ناسازگار اولیه وتاب آوری در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد با افراد غیر مبتلا می باشد.
اهداف جزئی
(1) مقایسه سبک های دلبستگی در مبتلایان به سوء مصرف مواد و افراد سالم.
(2) مقایسه مهارت های مقابله ای در مبتلایان به سوء مصرف مواد و افراد سالم.
(3) مقایسه ی طرح واره های ناسازگار اولیه در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و افراد سالم.
(4) مقایسه ی میزان تاب آوری در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و افراد سالم.
اهداف کاربردی
(1) شناسایی افراد با خطر بالا به مصرف مواد بر مبنای الگوهای دلبستگی و استفاده از نتایج در برنامه های پیشگیری از سوء مصرف مواد.
(2) استفاده از نتایج پژوهش در کلینیک های ترک اعتیاد، مشاوره و روان درمانی و برنامه های پیشگیری از سوء مصرف مواد، همچنین آموزش خانواده ها
سوالات پژوهش
سوالاتی که پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به آن ها است به قرار زیرند:
1) آیا بین سبک های دلبستگی در مبتلایان به سوء مصرف مواد و افراد سالم تفاوت وجود دارد؟
2) آیا بین مهارت های مقابله ای در مبتلایان به سوء مصرف مواد و افراد سالم تفاوت وجود دارد؟
3) آیا بین طرح واره های ناسازگار اولیه در مبتلایان به سوء مصرف مواد و افراد سالم تفاوت وجود دارد؟
4) آیا بین تاب آوری در مبتلایان به سوء مصرف مواد و افراد سالم تفاوت وجود دارد؟
تعریف متغیرهای پژوهش
تعریف نظری:
1)سوء مصرف مواد27: الگویی از مصرف مکرر مواد که معمولاً به ظهور تحمل، ترک و رفتارهای اجباری دارو میانجامد. مهمترین مشخصه سوء مصرف مواد، الگویی از مصرف ناسازگارانه مواد است که با پیامدهای قابل توجه نامطلوب و عودکننده مرتبط با مصرف مکرر مواد مشخص میشود (موسوی،1388).
2)دلبستگی28: فرآیندی است که بین مادر و کودک در ماه های اولیه تولد با ایجاد یک ارتباط عاطفی و هیجانی متقابل به وجود می آید(کاپلان و سادوک29،2003).
3) شیوه های کنار آمدن یا مقابله با استرس30: عبارتند از تسلط یافتن31، کم کردن32 یا تحمل آسیب هایی است که توسط استرس ایجاد می گردند(عطاردی،1389).
4)طرح واره ناسازگار اولیه: الگویا درون مایه های عمیق و فراگیری هستند که در خاطرات ،هیجان، شناخت واره ها و احساسات بدنی تشکیل شده اند، در دوران کودکی یا نوجوانی شکل گرفته اند و در مسیر زندگی تداوم دارند، درباره ی خود و در رابطه با دیگران هستند وبه شدت نا کارآمدند.(خورشیدیان،1389).
5)تاب آوری: تاب آوری تنها مقاومت منفعل در برابر آسیب یا شرایط تهدید کننده نیست، بلکه فرد تاب آور مشارکت کننده فعال و سازنده محیط پیرامون خود است(اعتبار جهرمی،1389).
تعریف عملی:
1) سوء مصرف مواد مخدر: در این تحقیق افرادی که سابقه مصرف مواد اپیوییدی داشته و تست مورفین آن ها مثبت بوده، همچنین پس از قطع مصرف علایم محرومیت مشخص گردیده، به عنوان افراد مبتلا به سوء مصرف مواد شناسایی شدهاند.
2) سبکهای دلبستگی: نمرهای است که آزمودنی در هر یک از مولفههای آزمون سبک های دلبستگی بزرگسالان کسب میکند.
3) راهبردهای مقابلهای: نمرهای است که آزمودنی در هر یک از مولفههای آزمون راهبردهای مقابلهای CISS33 کسب میکند.
4) طرح واره ناسازگار اولیه: نمره ای که آزمودنی در پرسشنامه ی طرح واره ی یانگ- فرم کوتاه شده(1998)، بدست می آورد.
5) تاب آوری: دراین پژوهش در برگیرنده ی نمره ای است که آزمودنی در پرسش نامه ی کونور ودیوید سون (2003 )، کسب می کند.

روش پژوهش
پژوهش حاضر از نوع پژوهش های علی- مقایسه ای می باشد. هدف از به کار گیری روش علی- مقایسه ای، یافتن علت های احتمالی یک الگوی رفتاری است. بدین منظور، آزمودنی هایی که دارای رفتار مورد مطالعه هستند با آزمودنی هایی که این رفتار در آن ها مشاهده نمی شود، مقایسه می شوند. این روش را غالبا پس رویدادی34 می نامند، زیرا اشاره به مواردی دارد که در آن ها علت از پیش رخ داده است و مطالعه آن در حال حاضر از طریق اثری که بر متغیری دیگر- که معلول خوانده می شود – گذارده و بر جا مانده است، امکان دارد. گرچه اساسا روش علی- مقایسه ای برای تحقیق در روابط علی به کار می رود، اما از آن روش می توان برای تعیین اثر اختلاف های مشاهده شده در بین گروه ها نیز استفاده کرد (دلاور،1380).

جامعه آماری
جامعه ی آماری در پژوهش حاضر، شامل تمامی افراد مذکر مبتلا و غیر مبتلا به سوء مصرف مواد اپیوییدی شهر لار می باشد که بر اساس آمار به دست آمده مجموع این افراد 150 نفر است.
روش نمونه گیری و حجم نمونه
روش نمونه گیری به کار برده شده در این پژوهش در دسترس است و تعداد آزمودنی های مورد مطالعه که بر اساس جدول مورگان و فرمول کوکران تعیین شده، 108 نفر است. بنابراین نمونه شامل دوگروه 54 نفری می باشد که گروه اول دربر گیرنده افرادی است که در رده ی سنی بین 20 تا 60 سال قرار دارند و از ابتدای امسال برای درمان به کلینیک های شفا گستر و آیندگان واقع در شهر لار مراجعه می کنند. و گروه دوم شامل افراد سالم و غیر مبتلا می باشند که در دسترس ما قرار دارند و از لحاظ سن، جنس، تحصیلات و ….. با افراد گروه اول شباهت های زیادی دارند .

ابزار پژوهش
در این پژوهش محقق ازچهار پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید35RAAS))، مقابله با فشار روانی اندلر و پارکر36(CISS)،تاب آوری کونور و دیویدسون37CD-RISC) )، پرسش نامه ی طرح واره ی ناسازگار یانگ و همچنین فرم جمعیت شناختی پژوهشگر ساخته استفاده کرده است.
پرسشنامه ی سبک های دلبستگی بزرگسالان
مقیاس دلبستگی بزرگسالان چگونگی ارزیابی فرد از مهارت های ارتباطی و سبک رابطه ی صمیمانه ی وی را مورد بررسی قرار می دهد، دارای 18 عبارت است که پاسخ دهندگان در یک مقیاس لیکرت 5 درجه ای میزان موافقت یا مخالفت خود را با هر یک از عبارات زیر بیان می کنند.این پرسشنامه دارای سه زیر مقیاس: وابستگی، که میزان اطمینان و تکیه کردن آزمودنی به دیگران را نشان می دهد، زیر مقیاس نزدیکی، که میزان صمیمیت و نزدیکی عاطفی آزمودنی با دیگران را می سنجد و زیر مقیاس اضطراب که میزان نگرانی فرد از طرد شدن را مورد ارزیابی قرار می دهد. به هر یک از زیر مقیاس ها 6 عبارت اختصاص یافته است. برای بدست آوردن نمرات مربوط به هر زیر مقیاس،امتیاز عبارات مربوط به آن را با هم جمع کرده و بر تعداد عبارات (6) تقسیم می کنیم. آزمودنی ها بر مبنای نتایج به دست آمده، در یکی از سه گروه دارای سبک دلبستگی: ایمن،اضطرابی و اجتنابی جای می گیرند.
سبک دلبستگی ایمن: افرادی که امتیاز آنها در زیر مقیاس نزدیکی و وابستگی بالاتر از متوسط ودر زیر مقیاس اضطراب کمتر از متوسط است.
سبک دلبستگی اضطرابی: افرادی که امتیاز آنها در زیر مقیاس اضطراب بالاتر از متوسط و در زیر مقیاس های نزدیکی و وابستگی متوسط است.
سبک دلبستگی اجتنابی: افرادی که امتیاز آنها در هر سه زیر مقیاس پایین است(کولینز و رید،1990).
ویژگی های روان سنجی
ضریب پایایی بازآزمایی این آزمون برای هر یک از سه زیرمقیاس نزدیکی، وابستگی و اضطراب به ترتیب68 ٪، 71 ٪،52 ٪ گزارش شده است.کولینز و رید (1990 ) نشان دادند که زیر مقیاس های نزدیک بودن (C)، وابستگیD)) و اضطراب (A) در فاصله ی زمانی 2 ماه و حتی 8 ماه پایدار ماندند. با توجه به اینکه مقادیر آلفای کرونباخ در تمامی موارد مساوی یا بیش از80 ٪ است، میزان قابلیت اعتماد بدست آمده بالا است. در ایران نیز میزان قابلیت اعتماد با استفاده از روش آزمون-آزمون مجدد به صورت همبستگی بین دو اجرا بر روی نمونه ای با حجم 100 نفر آزمودنی، نتایج حاصل از دو بار اجرای این پرسشنامه با فاصله ی زمانی یک ماه از یکدیگر بیانگر آن بود که تفاوت بین دو اجرای مقیاس ها ((C) (D) (A در RAAS معنادار نبوده است و این آزمون در سطح 95 ٪ قابل اعتماد است، اما با توجه به همبستگی بین نتایج دو اجرا، زیر مقیاس A قابل اعتماد ترین(75 ٪ = r) است و در درجه بندی زیر مقیاس C قابل اعتماد است (57 ٪ = r) و D کمترین میزان قابلیت اعتماد را در بین این سه زیر مقیاس دارا بوده است (47 ٪ = r). از سوی دیگر با محاسبه ی آلفای کرونباخ مشخص شد که زیر مقیاس اضطراب A)) بیشترین قابلیت اعتماد (74 ٪ ) و وابستگی (D) کمترین قابلیت اعتماد ( 28 ٪ ) را دارد و قابلیت اعتماد زیر مقیاس نزدیک بودن در حد متوسط ( 52 ٪ ) است که نتایج با بررسی از طریق بازآزمایی هماهنگ بوده است(کولینز و رید،1990).
اولین بخش پرسشنامه مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه سبکهای دلبستگی است است که شامل سه خرده مقیاس (نزدیکی، وابستگی و اضطرابی) میباشد و برای سنجش پایایی آن از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شدهاست که نتایج آن به شرح جدول زیر میباشد.

جدول (3-1) آزمون آلفای کرونباخ بر روی متغیر سبکهای دلبستگی
متغیر
تعداد گویه
ضریب آلفا کرونباخ
سبکهای دلبستگی
18
30٪

چنان که در جدول (3-1) مشاهده میکنیم ضریب آلفای به دست آمده برای سبکهای دلبستگی 30٪ بوده که این مقدار قابل قبول است.
پرسشنامه ی مقابله با فشار روانی
در این تحقیق نیز جهت بررسی و جمع آوری اطلاعات پیرامون سبک های مقابله با فشار روانی از پرسشنامه مقابله با فشار روانی اندلر و پارکر استفاده شد. این آزمون یک ابزار اندازه گیری مداد و کاغذی خود گزارشی است که توسط دو دانشمند فوق در سال 1990 تهیه شده است. این آزمون در ایران برای اولین بار توسط اکبرزاده ترجمه، هنجاریابی و برای بررسی سبک های مقابله با فشار روانی در تهران در دهه71-63 بکار گرفته شده است.
این آزمون شامل 48 مقوله (عبارت) می باشد که پاسخ های هر مقوله به روش لیکرت از هیچ(1) تا خیلی زیاد(5) مشخص شده است. آزمون مقابله با فشار روانی همانطور که قبلاً اشاره شد، سه زمینه اصلی رفتارهای مقابله ای را در بر می گیرد که عبارتند از: مقابله مساله مدارانه یا برخورد فعال با مساله در جهت مدیریت و حل آن، مقابله هیجان مدارانه یا متمرکز بر پا سخ های هیجانی به مساله و مقابله اجتنابی یا فرار ازمساله که به دو شکل روی آوردن به اجتماع و فرد دیگر و با رو یآوردن و درگیر شدن در یک فعالیت تازه بروز می نماید. پرسشنامه مورد نظر دارای دو فرم بزرگسالان و نوجوانان می باشد که در این تحقیق از فرم بزرگسالان استفاده شده است.
کل سوالات آزمون بر مبنای سه نوع رفتار مقابله ای فوق به سه دسته تقسیم می شود:
الف) 16 ماده یا عبارت رفتارهای مساله مداری را می سنجد و با حرف مخفف38T نشان داده می شود.
ب) 16 ماده یا عبارت رفتارهای هیجان مداری را می سنجد و با حرف مخفف E39 نشان داده می شود.
ج) 16 ماده یا عبارت رفتارهای اجتنابی را می سنجد که با حرف مخفف A40 نشان داده می شود.
رفتارهای اجتنابی دارای دو خرده مقیاس می باشد که 8 عبارت، روی آوردن به کارها و فعالیت های دیگر را بررسی می کند که با حرف 41D مشخص می شوند و 8 عبارت دیگر، روی آوردن به اجتماع را بررسی می کند که با حرف 42S معین می شود (اندلر و پارکر،1990)
ویژگی های روان سنجی
پایایی: ضریب آلفای کرونباخ سه زیر مقیاس اصلی آزمون (مقابله ی مساله مدار، هیجان مدار و اجتنابی)، در نمونه های مختلف از جمله : نوجوانان، دانشجویان و بزرگسالان بالای 80 ٪ گزارش شده است (اندلر و پارکر، 1990 ).ضریب آلفای دو بعد زیر مقیاس مقابله اجتنابی (سرگرمی اجتماعی و توجه گردانی) نیز در نمونه های یاد شده بین 72٪ تا 84 ٪ بوده است. همچنین ضریب پایایی حاصل از روش بازآزمایی زیر مقیاس ها در فاصله ی 6 هفته بین 51 ٪ تا 73 ٪ گزارش شده است. در ایران نیز شکری و همکاران (1384 ) ضریب آلفای زیر مقیاس مقابله ی مساله مدار را 75٪، و زیر مقیاس مقابله ی هیجان مدار را 82 ٪ و زیر مقیاس مقابله اجتنابی را 73 ٪ گزارش کرده اند.
اعتبار : اعتبار سازه عبارات زیر مقیاس های آزمون از طریق محاسبه ی همبستگی هر یک از عبارات با کل عبارات زیر مقیاس مورد نظر اثبات شد. میزان همبستگی مشاهده شده بدین شرح است : مقابله مساله مدار = 48 ٪، مقابله هیجان مدار=41 ٪، مقابله اجتنابی = 45 ٪ (اندلر و پارکر،1990).
دومین بخش پرسشنامه مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سبکهای مقابلهای است که در سه سبک مقابله مسئله مدار، هیجان مدار و اجتناب مدار سنجیده شدهاست.

جدول (3-2) آزمون آلفای کرونباخ بر روی سبکهای مقابلهای و ابعاد آن
متغیر
تعداد گویه
ضریب آلفا کرونباخ
سبکهای مقابلهای (کلی)
48
77٪
مقابله مسئله مدار
16
78٪
مقابله هیجان مدار
16
82٪
مقابله اجتناب مدار
16
76٪

با توجه به جدول (3-2) ضریب آلفای کرونباخ برای متغیر سبکهای مقابلهای در کل که مقدار آن 77٪ است نشان دهنده این امر است که پایایی گویههای این متغیر در حد بالایی است. پایایی مقابله مسئله مدار، هیجان مدار و اجتناب مدار نیز به طور جداگانه بیش از 7٪ شده و در حد بسیار خوبی است
مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون ( ٢٠٠3 )
این پرسش نامه را کونور و دیویدسون (٢٠٠3) با مرور منابع پژوهشی ١٩٩١-1979 در حوزه تاب آوری تهیه کردند. بررسی ویژگی های روان سنجی این مقیاس در شش گروه، جمعیت عمومی، مراجعه کنندگان به بخش مراقبت های اولیه، بیماران سرپایی روان پزشکی، بیماران با مشکل اختلال اضطراب فراگیر، و دو گروه از بیماران استرس پس از سانحه انجام شده است. تهیه کنندگان این مقیاس بر این باورند که این پرسش نامه به خوبی قادر به تفکیک افراد تاب آور از غیر تاب آور در گرووه های بالینی و غیر بالینی بوده، و می تواند در موقعیت های پژوهشی و بالینی مورد استفاده قرار گیرد.پرسش نامه ی تاب آوری کونور و دیویدسون 25 عبارت دارد که در یک مقیاس لیکرتی بین صفر (کاملا نادرست) تا پنج (همیشه درست) نمره گذاری می شود.
طیف نمرات آزمون بین 0 تا 100 قرار دارد.نمرات بالاتر بیانگر تاب آوری بیشتر آزمودنی است(کونور و دیویدسون،2003).
ویژگی های روان سنجی
اعتبار خارجی: نمرات مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون با نمرات مقیاس سرسختی کوباسا43 همبستگی مثبت معنادار و با نمرات مقیاس استرس ادراک شده ومقیاس آسیب پذیری نسبت به استرس شیهان همبستگی منفی معناداری داشتند،که این نتایج حاکی از اعتبار همزمان این مقیاس است.
اعتبار افتراقی:نمرات پایایی خارجی: کونور و دیویدسون ضریب آلفای کرونباخ مقیاس تاب آوری را 89٪ گزارش کرده اند.همچنین ضریب پایایی حاصل از روش بازآزمایی در یک فاصله ی 4 هفته ای87 ٪ بوده است.
پایایی ایرانی: این مقیاس در ایران توسط محمدی (1384) هنجاریابی شده است.وی برای تعیین پایایی مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون از روش آلفای کرونباخ بهره گرفته و ضریب پایایی 89 ٪ گزارش کرده است.
مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون در هنگام شروع آزمایش و همچنین هنگام خاتمه با نمرات مقیاس تجربه ی جنسی آریزونا44 همبستگی معناداری نداشت. این مطلب حاکی از اعتبار افتراقی آزمون است.
اعتبار ایرانی: برای تعیین روایی این مقیاس نخست همبستگی هر عبارت با نمره کل مقوله محاسبه و سپس از روش تحلیل عامل بهره گرفته شد. محاسبه همبستگی هر نمره با نمره کل به جز عبارت 3، ضریب های بین 41 ٪ تا 64 ٪ را نشان داد.سپس عبارات مقیاس به روش مولفه های اصلی مورد تحلیل عاملی قرار گرفتند. پیش از استخراج عوامل بر پایه ی ماتریس همبستگی عبارات، دو شاخص KMO و آزمون کرویت بارتلت محاسبه شدند. مقدار KMO برابر 87 ٪ و مقدار خی دو در آزمون بارتلت برابر28/5556 بود که هر دو شاخص کفایت شواهد برای انجام تحلیل عامل را نشان دادند (کونور و دیویدسون،2003).

جدول (3-3) آزمون آلفای کرونباخ بر روی متغیر تاب آوری
متغیر
تعداد گویه
ضریب آلفا کرونباخ
تاب آوری
25
90٪

پرسشنامه مورد استفاده دیگر مربوط به پرسشنامه تاب آوری بوده که با توجه به جدول (3-3) مشاهده میکنیم ضریب آلفای به دست آمده برای تاب آوری 90٪ بوده که این مقدار عالی است و سوالات در حد عالی گویا بودهاند.
پرسشنامه طرح واره ناسازگار یانگ
پرسشنامه ی طرح واره ی یانگ(فرم کوتاه) یک پرسشنامه ی 75 سوالی است که برای سنجش 15 طرح واره ی شناختی اولیه، طراحی شده است. این طرح واره ها عبارتند از: محرومیت هیجانی45، رهاشدگی46، بی اعتمادی/ بدرفتاری47، انزوای اجتماعی48، نقص/ شرم49، وابستگی/ بی کفایتی50،آسیب پذیری نسبت به ضرر51، خود تحول نیافته و گرفتار52، اطاعت53، فداکاری، بازداری عاطفی، معیار های سر سختانه54، استحقاق یا بزرگ منشی55، خود کنترلی ناکافی و شکست.هر یک از 75 عبارت این پرسشنامه در مقیاس لیکرت 5 نقطه ای از"اصلا در مورد من صدق نمی کند"تا"دقیقا مرا توصیف می کند" نمره گذاری می شود. نمره ی فرد در هر طرح واره با جمع نمرات پنج سوال مربوط به آن طرح واره حاصل می شود که دامنه ی آن در هر طرح واره از 5 تا 25 است.نمره ی بالاتر نشان دهنده ی حضور پررنگ تر طرح واره ی ناکارآمد است.در این پرسشنامه از نمره ی کل هم می توان برای مقایسه استفاده کرد.به دیگر سخن آزمودنی های مورد سنجش را می توان هم در سطح هر طرح واره و هم در سطح نمره ی کل پرسشنامه با هم مقایسه کرد.این پرسشنامه توسط یانگ و برون56( 1994)، طراحی شده است. فرم اولیه 205 آیتم بود. فرم کوتاه این پرسشنامه در سال 1998 طراحی شد(عباسیان و فاتحی زاده،1382).
پایایی: در مطالعه ی ولبرن57 و همکاران(2002)،کلیه ی خرده مقیاس های 15 گانه فرم کوتاه پرسشنامه طرح واره ها از همسانی درونی کافی تا بسیار خوبی برخوردار بودند.آلفای کرونباخ کلیه ی طرح واره ها از(76 ٪ تا 93٪ )، محاسبه شد. نالی (1978 )، ضریب آلفای بالای 70٪ را خوب محسوب می کند.
در مطالعه ی عباسیان و فاتحی زاده(1382 ِ)، که به منظور اعتباریابی فرم کوتاه پرسشنامه طرح واره های شناحتی روی دانشجویان اصفهان انجام گرفت،پایایی پرسشنامه به روش همسانی درونی از طریق آلفای کرونباخ 94٪ محاسبه شد.همچنین در این تحقیق پایایی فرم کوتاه پرسشنامه به روش بازآزمایی64 ٪ محاسبه گردید.آزمون t عدم تفاوت میانگین نمرات دو جنس را نشان داد.روایی: در مطالعه ی ولبرن و همکاران(2002)، نتایج تحلیل عاملی از ساختار درونی پرسشنامه قویاحمایت می کند.در مطالعه ی ولبرن رابطه خرده مقیاس های پرسش نامه ی طرح واره با علایم اضطراب، افسردگی و پارانویا سنجیده شد که نتایج از روایی ساختاری پرسشنامه حمایت می کند و نشان می دهد که طرح واره های شناختی با علایم آسیب شناختی ویژه مرتبط هستند.بارون اف58 هم همسانی درونی و تحلیل عاملی این پرسشنامه را در کره و استرالیا مورد بررسی قرار داد و نتیجه گرفت که 13 طرح واره از 16 طرح واره دارای نمرات خوبی بودند.
صدوقی و همکاران (1387)، خصوصیات روان سنجی پرسش نامه ی یانگ را باحجم نمونه ی 370 نفر بررسی کردند.آن ها به این نتیجه رسیدند که هر15 طرح واره ی یانگ در ایران دارای ثبات خوبی می باشند. در این تحقیق ثبات درونی برای هفده عامل به وسیله ی ضریب آلفای کرونباخ در دامنه 62 ٪ تا90٪ بدست آمد. آلفای کرونباخ برای مقیاس کلی 94 ٪ بود(عباسیان و فاتحی زاده،1382).
این بخش پرسشنامه مربوط به سولات طرح وارههای ناسازگار است که نتایج آن در ذیل آمده :

جدول (3-4) آزمون آلفای کرونباخ بر روی متغیر طرح وارههای ناسازگار
متغیر
تعداد گویه
ضریب آلفا کرونباخ
طرح وارههای ناسازگار
75
96٪

همان طور که در جدول(3-4) مشاهده میکنیم ضریب آلفای به دست آمده برای طرح واره های ناسازگار 96% بوده که این مقدار عالی است و سوالات در حد عالی گویا بودهاند.
روش تحلیل اطلاعات
در این پژوهش جهت بررسی داده های آماری از نرم افزار 18 SPSSاستفاده شده است. همچنین با توجه به این که نوع تحقیق علی- مقایسه ای است، برای تجزیه و تحلیل یافته های مربوط به سوالات این پژوهش با روش تحلیل واریانس مورد تحلیل و بررسی قرارگرفت.

فهرست منابع
پایان نامه
احمدیان، م.1385. مقایسه طرح واره های ناسازگارانه بیماران افسرده اقدام کننده به خودکشی با بیماران افسرده غیر اقدام کننده به خودکشی و جمعیت غیر بالینی. پایان نامه کارشناسی ارشد، انستیتو روان پزشکی ایران.
ابراهیمی، آ.1387. بررسی الگوی مقابله با استرس در معتادین خود معرف مرکز تحقیقات و پیشگیری اعتیاد در اصفهان و مقایسه با گروه کنترل. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه اصفهان.
امینی، ف.1387.مقایسه سبک های دلبستگی، دلبستگی با خدا در دو گروه از افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و فراد غیر مبتلا. پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند.
اعتبار جهرمی، ل.1389. بررسی مقایسه ای سبک های دلبستگی و تاب آوری در دانش آموزان مدارس تیزهوشان و عادی. پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی تربیتی، دانشگاه شیراز.
ارشدی، م. 1378. اختلالات همراه با سوء مصرف در نوجوانان. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی تهران.
باقری، ن.1385. ارتباط شیوه های مقابله ای و گرایش به سوء مصرف مواد در دانشجویان منطقه 8 دانشگاه آزاد اسلامی. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن.
پیرجلیان، م.1380. سوء استفاده از مواد مخدر و ارتباط آن با میزان عزت نفس و مفهوم خود. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن.
جعفرنژاد، پ.1382. بررسی رابطه بین5 عامل بزرگ، سبک های مقابله ای و سلامت روان شناختی در دانشجویان کارشناسی تربیت معلم سال تحصیلی82-81 پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت معلم.
حکیم الهی، ر.1389. بررسی رابطه دلبستگی به والدین و همسالان و ابعاد جهت گیری مذهبی با شادکامی در دانش آموزان دبیرستانی شیراز. پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی تربیتی، دانشگاه شیراز.
خالقی تارجی، م.1390. نقش پیش بینی کنندگی سبک های دلبستگی و کمال گرایی در خود تنظیمی یادگیری دانش آموزان. پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی تربیتی، دانشگاه شیراز.
خورشیدیان، ن.1389. تعیین رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه و علائم اختلالات روانی با فرسودگی شغلی. پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی، دانشگاه شیراز.
دهقانی، م.1381- رابطه سبک های دلبستگی، اعتیاد و نیمرخ روانی افراد معتاد در مقایسه با افراد غیرمعتاد (مراکز خود معرف استان بوشهر). پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی.
ذولفقاری مطلق، م.1386.بررسی اثر بخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر کاهش علائم اضطراب جدایی. پایان نامه درجه دکتری روان شناسی بالینی، دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی.
ربانی، ن .1390. بررسی دو الگوی پیش بینی کنندگی اختلالات رفتاری توسط ابعاد مهارت های اجتماعی و ابعاد سبک های دلبستگی در دختران و پسران کم توان ذهنی دوره ابتدایی. پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی کودکان استثنایی، دانشگاه شیراز.
رضایی دوگاهه، آ. 1379. بررسی نیمرخ روانی افراد معتاد با استفاده ازMMPI-2 . پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی تهران.
رحمتی، ع.1383- آموزش مهارت های مقابله ای در تغییر نگرش نسبت به سوء مصرف مواد در دانشگاه کرمان. پایان نامه درجه دکتری روان شناسی، دانشگاه علامه طباطبایی.
زرین کلک، ح.1388. تاثیر آموزش مولفه های تاب آوری بر کاهش سطح اعتیاد پذیری و تغییر نگرش دانش آموزان مقطع متوسطه ساکن در حومه تهران نسبت به مواد مخدر. پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی بالینی، دانشگاه علامه طباطبایی.
سلیمانی، ح.1388. الگوی پیش بینی کننده سبک های دلبستگی کودک توسط هیجانات مادر در دو گروه دانش آموزان عادی و کم توان ذهنی آموزش پذیر دبستانی با توجه به جنسیت و وضعیت اجتماعی و اقتصادی خانواده. پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی کودکان استثنایی، دانشگاه شیراز.
شعاع کاظمی، م.1384- بررسی تاثیر درمان زیستی- روانی و اجتماعی بر مصرف کنندگان هروئین. پایان نامه درجه دکتری روان شناسی عمومی، دانشگاه الزهرا.
عسکری، م.1380. بررسی رابطه سبک دلبستگی و سخت رویی با آمادگی به اعتیاد. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه علامه طباطبایی.
عمرانیان، م.1390. بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و ارضای نیازهای اساسی روان شناختی در فرزندان مادران شاغل وغیر شاغل. پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی دانشگاه شیراز.
عباسیان، ح؛ فاتحی زاده، م. 1382- هنجاریابی فرم کوتاه آزمون طرح واره های شناختی بر روی دانشجویان دانشگاه اصفهان. پایان نامه کارشناسی، دانشگاه اصفهان.
عطاردی، م.1389. بررسی رابطه بین سبک های اسنادی راهبردهای مقابله ای و بهداشت روان در دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی شهر شیراز. پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی تربیتی، دانشگاه شیراز.
گلی نژاد، م. 1380. بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و مشکلات بین شخصی دانشجویان ساکن در خوابگاه های دانشگاه تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران.
محمدخانی،ش.1385. مدل ساختاری مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر و ارزیابی اثر آموزش مهارت های زندگی، پایان نامه درجه دکتری روان شناسی بالینی، دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی تهران.
محمدی، م.1384.بررسی عوامل موثر بر تاب آوری. رساله دکتری روان شناسی، دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی تهران.
محمدی،ح.1389. نقش دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و تاب آوری در گرایش دختران به فرار ازخانه.پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی تربیتی، دانشگاه شیراز.
موسوی، الف.1388. مقایسه سبک های دلبستگی و مقابله ای در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و افراد غیرمبتلا. پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند.
ملانوروزی، ح. 1386. بررسی سازه های فردی و الگوهای طرح واره ذهنی تفکر افسرده وار در گروه بالینی و غیر بالینی. پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی تربیتی، دانشگاه شیراز.
نوری، ف.1385. بررسی ارتباط بین الگوهای تربیتی خانواده با اعتیاد. پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی، دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی تهران.
هژیر، ف. 1376- بررسی رابطه اختلالات شخصیت ضد اجتماعی و مرزی با اعتیاد به مواد مخدر. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی تهران.

فصلنامه
ابراهیمی، آ؛ بوالهری، ج؛ ذولفقاری، ف. 1381- بررسی رابطه شیوه های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی با میزان افسردگی جانبازان قطع نخاعی. فصلنامه اندیشه و رفتاری 2: 45- 41.
اورکی، م.1390.بررسی رابطه خشم، خودکارآمدی، مهارت های مقابله ای و میل به مصرف مواد در گروهی از درمان جویان وابسته به مواد مخدر افیونی. فصلنامه اعتیاد پژوهی18: 54-39.
اورکی، م؛ حسینی نسب باز کیائی، م .1391- مقایسه خود راهبری، نوجویی و سایر ویژگی های شخصیتی با بهبودی و بازگشت به مصرف مواد مخدر و سلامت روان گروهی از درمانجویان وابسته به مواد. فصلنامه شناخت اجتماعی1 : 33- 23.
بشارت، م؛ فرهاد، م؛ گیلانی، ب.1385. بررسی رابطه سبک های دلبستگی و احساس غربت. فصلنامه علمی- پژوهشی روان شناسی دانشگاه تبریز2و47: 23- 3.
بشارت، م.1386. سخت کوشی و سبک های مقابله با استرس. فصلنامه مطالعات روان شناختی2: 127-109.
حاجبی، آ؛ فریدنیا، پ؛ ظریف، م.1386. بررسی اثربخشی آموزش بر آگاهی و نگرش نسبت به سوء مصرف مواد در کارکنان شرکت پتروشیمی منطقه پارس جنوبی.فصلنامه علمی- تحقیقی طب کار1: 19-14.
خسروی، ز؛ سیف، س؛ عالی، ش. 1387.بررسی رابطه بین نوع فرایند طرح واره ای و نگرش به ازدواج. فصلنامه پژوهش در سلامت روان شناختی4: 40- 32.
ذولفقاری، م؛ فاتحی زاده، م؛ عابدی، م.1387.تعیین رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه با ابعاد صمیمیت زناشویی زوجین شهر اصفهان. فصلنامه خانواده پژوهی15: 261- 247.
رمضانی، و؛ شمس اسفندآباد، ح؛ طهماسبی، ش.1386. بررسی پیامد های هیجانی در دانشجویان. فصلنامه پژوهش در سلامت روان شناختی1: 47-38.
زارعی، س؛ اسدی، ز.1390. مقایسه ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله با استرس در نوجوانان معتاد و بهنجار. فصلنامه اعتیاد پژوهی20: 104-87.
طوفانی، ح؛ جوانبخت، م.1380. شیوه های مقابله و نگرش های ناسالم در معتادان به مواد مخدر و افراد سالم. فصلنامه اندیشه و رفتار 1و2: 62- 55.
کیخاونی، س؛ محمد زاده، ج؛ محمدی، ج؛ نصراللهی، ع؛ بیگلری پیر احمدوند، م؛ رضایی، ر؛ رضایی طاویرانی، ک.1391.رابطه تاب آوری و سلامت روان با آسیب پذیری در برابر مواد مخدر دانش آموزان مقطع متوسطه شهر ایلام در سال تحصیلی 90- 89. فصلنامه تاریخ پزشکی13 : 84- 68.
ملازاده اسفنجانی، ر؛ کافی، م؛ صالحی، آ.1390. مقایسه سرسختی روان شناختی و سبک های مقابله با فشارروانی در افراد معتاد و عادی. فصلنامه اعتیادپژوهی سوء مصرف مواد 17 : 57- 41.
محمدی، م؛ جزایری، ع؛ جوکار، ب؛ رفیعی، الف؛ پورشهباز، ع.1385. بررسی عوامل تاب آور در افراد در معرض خطر سوء مصرف مواد مخدر. فصلنامه علمی- پژوهشی روان شناسی دانشگاه تبریز2 و3: 214-194.

مجله
باعزت، ف؛ ایزدی فر، ر؛ پیوسته گر، م .1388. مقایسه سبک های دلبستگی دانش آموزان مبتلا به اختلال رفتاری، نارساخوان و عادی. مجله علوم رفتاری3: 236- 231.
بشارت، م؛ شریفی، م، ایروانی، م.1380. بررسی رابطه سبک های دلبستگی و مکانیزم های دفاعی، مجله روان شناسی19: 289-277.
بشارت، م؛ گلی نژاد، م؛ احمدی، الف.1382. بررسی رابطه سبک های دلبستگی و مشکلات بین شخصی، مجله اندیشه و رفتار2: 81-74.
بشارت، م؛ کریمی، ک؛ رحیمی نژاد، ع.1385. بررسی رابطه سبک های دلبستگی و ابعاد شخصیت. مجله روان شناسی و علوم تربیتی 1و2: 55- 37.
بشارت، م؛ نوربخش، ن؛ رستمی، ر؛ فراهانی، ه.1391- نقش تعدیل کننده خودتنظیم گری در رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد. مجله روان شناسی بالینی3: 32-21.
عاشوری، آ؛ ملازاده، ج؛ محمدی، ن. 1387. اثر بخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری در بهبود مهارت های مقابله ای در پیشگیری از عود در افراد معتاد. مجله روان پزشکی و روان شناسی بالینی ایران3: 288- 281.
عزیزی، ع؛ میرزایی، آ؛ شمس، ج.1388. بررسی رابطه تحمل آشفتگی و تنظیم هیجانی با میزان وابستگی دانشجویان به سیگار. مجله پژوهشی حکیم1: 18-11.
رضوی، و؛ سلطانی نژاد، ع؛ رفیعی، آ.1390. مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه در مردان معتاد و غیر معتاد بالای 20 سال شهر کرمان. مجله تحقیقات علوم پزشکی زاهدان 3: 16-12.
مظاهری، م.1379. نقش دلبستگی بزرگسالان در کنش وری ازدواج، مجله روان شناسی3: 318- 286.
مقاله
جزایری، ع؛ دهقانی، م.1381- بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی، اعتیاد و نیمرخ روانی افراد معتاد در مقایسه با افراد غیر معتاد. مقاله اعتیاد پژوهی : 66- 56.
حاجی علیزاده، ک؛ بحرینیان، ع؛ نظیری، ق؛ مدرس غروی، م. 1387- مقایسه نگرش های ناکارآمد در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و افراد عادی و پیامدهای روان شناختی آن. مقاله اعتیاد پژوهی: 78- 68.
خوش لهجه صدق،آ؛ ابوالمعالی الحسینی، خ؛ خوش لهجه، ز؛ علیزاده فرشباف، ح؛ ایمانی، آ؛حسینی،ع. .1391. مقایسه طرح واره های ناسازگارانه افراد معتاد موفق و ناموفق به ترک و جمعیت غیر بالینی.مقاله SID شماره 23 : 60- 49.
سهند، ب؛ زارع، ح؛ فتی، ل.1389. مقایسه حوزه های مرتبط با طرح واره های ناسازگار اولیه در معتادان ناموفق و موفق به ترک مواد افیونی و جمعیت غیر بالینی. مقاله پژوهشی11 : 82- 65.
گلزاری، م؛ عبدالله پور چناری، م.1387- اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی بر تغییر نگرش دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان شهر سیرجان نسبت به سوء مصرف مواد مخدر. مقاله اعتیاد پژوهی: 54-34.
هاشم ورزی،م؛ البرزی، س؛ برزگر، م.1390. پیشگیری از اعتیاد در خانواده با تاکید بر رویکرد دلبستگی جان بالبی. مقاله پژوهشی: 19-1.

کتاب
اتکنیسون، ر؛ اتکنیسون، ر؛ هلیگارد، آ.1995. زمینه روان شناسی. ترجمه براهنی، م؛ و همکاران.1378. جلد دوم، تهران: رشد، 125.
ابادینسکی، ه.1384. مواد مخدر، نگاه اجمالی. ترجمه کریمی، ج؛ دهقانی کاظمی، م؛ ذکریایی، م؛ قراخانی، ع؛ انتشارات جامعه و فرهنگ، 118.
برک، ل.2006- روان شناسی رشد: از لقاح تا کودکی. ترجمه سید محمدی، ی.1388. جلد اول، تهران: ارسباران،616- 612.
خوشابی، ک؛ ابوحمزه، الف.1386.نظریه دلبستگی جان بالبی. تهران: دانژه، 44-39.
دلاور،ع.1380. مبانی پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی. تهران: رشد،280.
دی لئون، ج. 2000. اجتماع درمان مدار جامع ترین روش درمان اعتیاد. ترجمه ابراهیمی، ع.1381. تهران: کنکاش، 117.
رحیمی موقر، آ.1375. پیشگیری اولیه از اعتیاد. تهران: معاونت امور فرهنگی و پیشگیری سازمان بهزیستی کشور56- 52.
کاپلان، ه؛ سادوک، ب.2003. خلاصه روان پزشکی: علوم رفتاری- روان پزشکی بالینی. ترجمه پورافکاری، ن.1382- جلد اول، تهران: نشر آب،550.
کادن، ر.2001. درمان شناختی- رفتاری وابستگی به مواد: آموزش مهارت های مقابله ای. ترجمه بخشی پور رودسری، ع. 1383- وزارت علوم تحقیقات- فناوری، دفتر مرکز مشاوره،214.
کارول، ک.2000. رویکرد شناختی- رفتاری در درمان وابستگی به مواد. ترجمه قامت بلند، ح.1381. انتشارات یزد،321.
لیهی، ر.2005- فنون شناخت درمانی. ترجمه فتی، ل؛ و همکاران.1387- تهران: دانژه، 57 .
مناجاتی، و؛ فرنام، ر؛ محمدی، م.1382- درمان اعتیاد. تهران: دریای نور،49- 48.
نوری، ر.1383- مهارت مقابله با استرس ویژه دانش آموزان.تهران: انتشارات طلوع دانش، 67-65.
یانگ، ج؛ کلوسکو، ژ؛ ویشار، م. 2003- طرح واره درمانی: راهنمای کاربردی برای متخصصان بالینی. ترجمه حمیدپور، ح؛ اندوز، ز.1386. تهران: ارجمند،186.

Refrences

Anderson,k.,Rieger,E.,& Caterson,I.(2006).A comparison of maladaptive schema in treatment-seeking obese adults and normal-weight control subjects.Journal of Psychosomatic Re search,60:245-252.
Aieken,W.Dreger,B(2006)predictorsof drug and alchol abuse among adolescences .pergamon.316-320.
Brook,U(2002)addiction among highschool pupils in holon and their attitudes to wards drugs. Journal of tropical pediatrics.89-90.
Braverman, M.T. (2001). Applying Resilience Theory to the Prevention of Adolescent Substance Abuse. The University of California, Davis, Center for Youth Development.109-121.
Connor, Kathryan M, Davidson, Jonathan. (2003). Development of a new resiliency scale. Research article.
Collins & Read (1990), Adolt Attachment scale, Retrieved From: www.gse.uci.edu/ childcare.
casidy, j. & shaver, p.r. (1999); hand book of attachment, theory; research and clinical application london; routledge,245-257.
endler, n.d & parker, j.d.a. (1990); multidimensional assessment of coping: a critical evaluation; journal of personality and social psychology,73-89.
Gassp.M.r(2004)coping style of substance- abuse patients. Journal of clinical psychology. 69(12) Brandon,95-114.
Janson, L. A., Jackson, H. J. (2004). Eerily maladaptive schemas in personality disorder individuals. Journal of personality Disorders, 18, 467-478
Lewinsohn, P. M., Gotlib, I. H., & Seeley, J. R. (1995).Adolescent psychopathology: Specificity of psychosocial risk factors for depression and substance abuse in older adolescents. Journal of the American Academy of Child and Adolescent Psychiatry, 34, 1221-1229.
Middlemiss, W. (2005). Prevention and Intervention: Using Resiliency-Based Multi Setting Approaches and a Process-Orientation. Child and Adolescence Social Work Journal. Vol. 22, No.1.85-103
McKee, S. A., Hinson, R. E., & Wall, A. M. (1998). Alcohol outcome expectancies and coping styles as predictors of alcohol use in young adults. Addictive Behaviors, 23, 17-22.
McCromick, R.A, Dow ad, E. T. Quirk, s, zegarra, I. H (1998)."The relation of NEO personality- pipgrformance tocopiuy styles". Patterns of use, and triggers for use among subestance abusers" .journal addict behaviour, 23 (4): 497-507.
Robinson, S. M., & Walsh, J. (1994). Cognitive factors affecting abstinence among adolescent polysubstance abusers. Psychological Reports, 75, 579-589.
Rosenstein and horowitz; (2006); http://www.substanceabuse policy.com
SIMONS,S, CARVEY.B(2005) attitudes toward marijuana use and drug. Free experience. Elsevier.16(2),129-131.

1-Attachment bonds
2-Weiss
2-Ainsworth
3-Stroger/ wiser criterion
4-Lazaros
4- Dozier
5- Lizofranz
6- Mani pulative
7-Accom modative
8-Robinson
9-Walsh
10-Lowinson
11-Gotlib
12-Seeley
13-Quirk
14-Mc kee
15-Hinson & Wall
16-Schemas
17-Janson
18-Jackson
19-Cecero
20-Nelson
21-Gillie
22-Resiliency
23-Garmezy & Masten
24-Middlemiss
25-Braverman
26- Deleon
27-Substance Abuse
28-Attachment
29- Kapgan & Sadock
30 -Copying & Stress
31-Masten
32-Reduce
33 -Coping inventory for stressful situations
34-Ex post facto
35-Collins & Read
36-Endler & Parker
37-Connor & Davidson
38-Task oriented
39-Emotion oriented
40-Avoidence oriented
41- Distraction oriented
42- Social Diversion oriented
43-Kobasa
44-Arizona
45-Emotional Deprivation
46- Abandonment
3-Mistrust/Abuse
48-Dependence
49-Defectiveness/shame
50-Dependence/Incompetence
51-Vulnerability to Harm
52-Enmeshment/Undeveloped self
53-Subjugation
54-Unrelenting Standards
55-Entitlement/Grandiosity
56- Brown
57- Velbern
58-Baranoff,j
—————

————————————————————

—————

————————————————————

9


تعداد صفحات : 30 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود