تارا فایل

پروتکل روانشناسی آموزش راهبرد تصمیم گیری


راهبرد تصمیم گیری
جلسه اول:
اهداف
-معارفه و ایجاد یک رابطه دوستانه بین اعضا و مشاور
-بیان قوانین حاکم بر جلسات
-آشنایی اعضا با مفهوم خودناتوانسازی و جراتورزی
مشاور در این جلسه پس از معرفی خود به اعضا و درخواست از اعضا برای معرفی خودشان، به بیان قوانین حاکم بر جلسات میپردازد و در بیان قوانین مشاور بر رازداری اعضا نسبت به یکدیگر تاکید میکند و همین طور رازداری مشاور نسبت به اعضا، احترام متقابل اعضا و مشاور به یکدیگر و درخواست از اعضا جهت همکاری و مشارکت در بحثهای گروهی، همچنین در مورد تعداد جلسات و مدت زمان هر جلسه با اعضا گفتگو میشود.
و سپس در تعریف خودناتوانسازی بیان میکند که افراد تلاش میکنند تا شرایط رفتارشان را طوری تنظیم کنند که اگر عملکردشان ضعیف باشد، این شرایط، پیش از فقدان توانایی و ارزشمندی به عنوان عملکرد ضعیف جلوه نماید. به عبارت دیگر افراد مجموعهای از راهبردها را به کار میگیرند تا به عنوان قربانیان شرایط و نه ناتوان به آنها نگریسته شود این راهبردها را خودناتوانسازی نامیدند زیرا استفاده ار آنها ممکن است به تضعیف عملکرد بینجامد. میگوید راهبردهای خودناتوانسازی آن شرایط پیشآیندی هستند که افراد فراهم میسازند به این امید که جانشین عواملی شوند که در آینده ممکن است شایستگی آنان را مورد تردید قرار دهد. آرمانی آن است که افراد این شرایط را در عوامل بیرونی جستوجو کنند نه در عوامل درونی، خودناتوانسازی عبارت است از هرعمل یا زمینه عملی که به فرد امکان میدهد تا شکست را به عوامل بیرونی(بهانه) و موفقیت را (به منظور کسب افتخار) به عوامل درونی نسبت دهد. و سعی میکند با مثالهایی خودناتوانسازی را در شرایط زندگی واقعی شرح دهد.
یکی از عوامل یا راهبردهای ناتوانساز در پیشینه خودناتوانسازی بیان میدارد که افراد برای تبیین عملکرد بعدی خود، از قبل موانعی را برای عملکرد ایجاد میکنند و انتظار میرود این موانع احتمال عملکرد درست را کاهش دهند، و در این حال بهانهای قابل باور برای شکست ارائه کند. به عنوان مثال پیشنهاد کردند که دانشآموزی که خواب زیاد قبل از امتحان را دلیل بر شکست میداند، بازیگر گلف که هیچ تمرین نمیکند، کمآموز و کسی که به مصرف مواد الکلی میپردازد، ممکن است مواردی از خودناتوانسازی باشند.
و امّا در تعریف جراتورزی میتوان گفت: جراتورزی دربرگیرندهی احقاق حق خود، ابراز افکار، احساسات و اعتقادات خود به روشی مناسب، مستقیم و صادقانه است، به گونهای که حقوق دیگران را از بین نبریم. جراتورزی رفتاری است که شخص را قادر میسازد تا به سود خود عمل نماید، بدون هیچگونه اضطرابی رفتار متکی به نفس داشتهباشد. احساسات واقعی خود را صادقانه بروز داده و با توجه به حق دیگران، حقوق خود را به دست آورد. در جراتورزی، رعایتکردن حقوق دیگران و احترامگذاشتن به آن مورد تاکید قرارگرفته است. جراتورزی را شامل کنشها و رفتارهایی میدانند که شخص را قادر میسازد به نفع خویش عمل کند، بدون هیچ اضطرابی روی پای خود بایستد، احساسات واقعی خود را صادقانه ابراز کند و بدون بیتوجهی به حقوق دیگران، حق خود را بستاند. جراتورزی رفتاری است که فرد را قادر میسازد تا به علائقش عمل کند، بدون اینکه منجر به اضطراب شود و اینکه حقش را بدون ضایعکردن حقوق دیگران بیان کند. و با مثال هایی از زندگی واقعی و انجام ایفای نقش جراتورزی توضیح داده شد.
جلسه دوم:
اهداف
-آشنایی اجمالی با رویکرد تصمیمگیری مجدد
-آشنایی اعضا با ساختار شخصیت یا حالات خود (والد-بالغ-کودک)
-آشنایی اعضا با فرآیند شکلگیری ساختار شخصیت
مشاور جلسه را با این توضیح آغاز میکند که هر فرد میتواند معمار زندگی خودش باشد و خودش آن را بسازد. مشاور به اعضا میگوید: " اگر شما اکنون از طرح هستی کنونی خودتان راضی نیستید، میتوانید برای تجدید نظر از این طرح، گام هایی بردارید " مشاور به اعضا میگوید که گذشته هر یک از ما بر دوره حال و اکنون ما تاثیرات فراونی داشته و دارد و هر فرد بر اساس فرضهای گذشته که زمانی برای ارضای نیازهای حیاتی دوران کودکی مناسب بودهاند، تصمیماتی گرفته است، این تصمیمات در دوره بزرگسالی، دیگر کارایی ندارند. آنگاه مشاور با توضیح اجمالی رویکرد تصمیمگیری مجدد، به ظرفیت داشتن این رویکرد برای تغییردادن تصمیمهای اولیه میپردازد. او به اعضا میگوید که در رویکرد تصمیمگیری مجدد، افراد میآموزند که چگونه قواعدی را که در دوره کودکی دریافت کردهاند و اکنون آن قواعد اعمال آنها را تحت تاثیر قرار داده، تغییر دهند.
-مشاور در رابطه با ساختار شخصیت به اعضا توضیح می دهد که در درون هر شخص سه قسمت وجود دارد که به آن ها والد، بالغ و کودک گفته می شود. والد، آن قسمت از شخصیت ماست که مانند نوار ضبط عمل می کند و تمام پیام هایی که از سوی والدمان ( بکن ، نکن ها، باید، نباید ها ) ارسال می شود را صرف نظر از اینکه مثبت یا منفی باشند ، ضبط می کند. والد به دو قسمت والد حمایتگر و والد انتقاد گر تقسیم می شود که هر کدام جداگانه به همراه مثال هایی توضیح داده می شوند. بالغ در واقع بخش رایانه ای شخصیت انسان است. کار بالغ، پردازش اطلاعات است. بالغ پس از پردازش اطلاعات، احتمالات را محاسبه می کند و تصمیم میگیرد که مثلا، برای اینکه ماشین به ما اصابت نکند، با چه سرعتی باید راه برویم؟ بالغ اطلاعات را از والد و مشاهدات خودش دریافت می کند و بر اساس اطلاعات آن ها تصمیم میگیرد. به عبارتی بالغ واسطه والد و کودک است. بالغ اهل قضاوت کردن نیست و فقط حقایق را در نظر می گیرد. بالغ کاری به درست و غلط ندارد و در نقش میانجی والد و کودک، اطلاعات هر دو را بررسی می کند و قابل اجرا بودن یا نبودن آن ها را می سنجد. ضبط صوت روانی ما در حالی که با یک لبه ( لبه ی والدی ) خود مشغول ضبط وقایع است، با لبه ی دیگرش احساسات متداعی با آن وقایع را ضبط می کند. در این لبه لذایذ و خوشی ها، تعجب ها و حیرت ها و شگفتی ها ثبت می شوند. کودک همان چیزهایی است که در این لبه ضبط صوت ثبت می شود. کودک در واقع همان واکنش ها و پاسخ های هیجانی ما می باشد.
کودک لذت بخش ترین جنبه شخصیت ما است، یا می تواند باشد، البته اگر آزاد باشد که بتواند مبتکر و خلاق و خودجوش باشد. کودک درون ما راه خوش گذرانی و شادمانی را می داند و به دو صورت کودک طبیعی و کودک مطیع نمودار نمی شود. کودک طبیعی همان طور که از نامش بر می آید، بخشی از ماست که طبیعی و آزاد رفتار می کند و ذخایر ژنتیکی و گرایشات زیست شناختی را پوشش می دهد. کودک مطیع، رفتارهای ما را با انتظارات و تاثیرات والد هماهنگ می کند. کودک مطیع، همان طور که پدر و مادر می خواهند رفتار می کند.
برای فرآیند شکل گیری ساختار شخصیت این مطلب توسط مشاور به اعضا ارائه می شود : شخصیت هر فرد تحت تاثیر دو لایه به نام " والدی- محیطی " و " هسته درون " قرار دارد، که لایه " والدی- محیطی " شامل بکن، نکن ها و باید ونباید ها و قانون هاست و " هسته درون " شامل طبیعت و آن چیزی است که کودک با آن متولد می شود. هسته درون شبیه به حالت کودک است.
در این جلسه توضیحات ارائه شده به کمک رسم شکل و نمودار و مثال های متعدد و مشارکت دادن اعضا در بحث انجام میگیرد . در پایان جلسه نحوه ترسیم حالات نفسانی " اگو گرام " توضیح داده می شود و به عنوان تکلیفی برای جلسه بعد از اعضا خواسته می شود.

جلسه سوم:
اهداف
-آشنایی با مفهوم نوازش
-آشنایی با انواع نوازش ها
-آشنایی با مفهوم بانک نوازشی
در ابتدای جلسه مشاور مروری بر تکلیف جلسه قبل که ترسیم نمودار " اگو گرام " بود، دارد و از اعضا می خواهد که نمودارهایشان را به بحث بگذارند و نمودار های مختلفشان را با هم مقایسه کنند.
برای آشنایی با مفهوم نوازش ها، مشاور با ذکر یک مثال به این صورت شروع می کند که تصور کنید که در خیابان راه می روید و ناگهان همسایه خود را می بینید که از طرف مقابل می آید. همچنان که شما و همسایه از کنار یکدیگر می گذرید به هم لبخند می زنید و ضمن سلام و علیک می گویید: " عجب روز خوبیه " با این کار شما و همسایه تان با یکدیگر تبادل نوازشی انجام داده اید. در واقع نوازش به معنی درک حضور دیگری است.
نوازش یعنی وارد شدن به آگاهی فرد دیگر. نوازش چیزی است که کودک ما احساس می کند. آبراهام مزلو نوازش را در سلسله مراتب نیاز های انسان هم ردیف آب و غذا می داند. نوازش ها برای زندگی آدم ها ضروری هستند. اریک برن عقیده دارد: " نخاع بی نوازش خشک می شود " بنابر این مبادله نوازشی یکی از مهم ترین کارهای انسان هاست. در ابتدا نوازش ها به صورت نوازش های بدنی هستند اما بزرگتر ها رفته رفته یاد می گیرند نوازش های کلامی را جایگزین نوازش های بدنی می کنند. نوازش های مثبت مثل لبخند زدن، گوش دادن، گرفتن دست ها، یا گفتن جمله دوستت دارم در طرف مقابل احساس خوب بودن ایجاد می کنند، اما نوازش ها نوع منفی هم دارند، نوازش های منفی، مانند زخم زبان زدن، تحقیر کردن، سیلی زدن، توهین کردن، یا گفتن جملاتی چون از تو متفر هستم می باشد.
انواع نوازش ها به شرح زیر توسط مشاور بیان می شود، انواع نوازش ها به شرح زیر طبقه بندی می شوند:
کلامی یا غیر کلامی
مثبت یا منفی
شرطی یا غیر شرطی
نوازش های کلامی در مقابل نوازش های غیرکلامی: بیشتر روابط متقابل شامل تبادلات کلامی و غیر کلامی هستند و می توانند کاملا غیر کلامی باشند. به سختی می توان تصور کرد که رابطه متقابلی کاملا کلامی باشد و هیچ گونه محتوای غیر کلامی نداشته باشد. فقط شاید در یک گفت و گوی تلفنی بتوان آن را تصور کرد. نوازش های کلامی شامل یک سلام تا یک مکالمه عریض و طویل می شود، نوازش های غیر کلامی شامل دست تکان دادن، سر تکان دادن ، یا بغل گرفتن و در آغوش گرفتن می باشد.
نوازش های مثبت در مقابل نوازش های منفی: یک نوازش مثبت، نوازشی است که شخص نوازش گیرنده احساس و تجربه خوبی را پیدا کند، در حالی که نوازش منفی عبارت است از یک تجربه ناخوشایند و دردناک برای نوازش گیرنده، شاید تصور بر این باشد که افراد همیشه به دنبال نوازش های مثبت هستند و از نوازش های منفی اجتناب می کنند، اما در دنیای واقع افراد بر اساس اصل دیگری عمل می کنند" هر نوع نوازشی بهتر از نبودن آن است ". نوازش مثبت، یکی از همگانی ترین وروش های مفید برای شکوفایی وجود و رسیدن به خویشتن جدید است. این نوع نوازش ها به انسان ها کمک می کند که چه به صورت فردی و چه بین فردی، هرچه بیشتر احساس خوب بودن داشته باشد. نوازش مثبت برای آن دسته از افرادی که هم اکنون احساس های خوبی دارند، باعث تقویت تصوراتشان نسبت به خود ( خودپنداره ی مثبت ) می شود و درآنان انگیزه های قوی برای خویشتن سازی ایجاد می کند. نوازش های منفی در طرف مقابل احساس غیر خوب بودن ایجاد می کنند. با این حال حتی نوازش های ناخوشایند هم می توانند جلوی خشک شدن نخاع را بگیرند. به همین دلیل افراد نوازش های منفی را به نوازش نشدن ترجیح می دهند.
نوازش های شرطی در مقابل نوازش های غیر شرطی: نوازش ها به طور کلی یا مشروط هستند یا غیر مشروط. نوازش های شرطی به کاری که انجام می دهیم مربوط می شود، در حالی که نوازش غیر شرطی به آن چه که واقعا هستیم مربوط می شود.
پس از آشنایی با این الگو ها، مهم ترین کار، استفاده ازفنون جدید برخورد با این الگوها ست شاید مهیج ترین تحول در این زمینه " بالا بردن آگاهی انسان ها نسبت به ظرفیت تغییر پذیری خودشان است" اگرچه اکثر آدم ها باورهای والدین خود را سخت و تغییر پذیر می یابند و روش جلب نوازش خود را تنها روش ممکن می دانند، ولی آن ها اسیر گذشته خود نیستند. اگر چه ضبظ شده های کهنه، بی مصرف و غیر واقع بینانه خود را کنار بگذاریم. به تعبیری می توانیم خودمان را دوباره برنامه ریزی کنیم می توانیم خودمان را زیر نظر بگیریم و بفهمیم چطور خودمان را نوازش می کنیم. در ضمن می توانیم روش خودمان را برای نوازش کردن دیگران را بررسی کنیم و در صورت لزوم آن را کنار بگذاریم.
هریک از ما دارای بانک نوازشی هستیم و هر گاه از کسی نوازش می گیریم، نه تنها آن نوازش را در زمان خود میگیریم بلکه خاطره آن را در بانک نوازشی خود نگه داری می کنیم و بعد ها می توانیم به این تکنوازشی ها مراجعه کنیم و از نوازشی که می خواهیم، به عنوان خویش نوازی بهره ببریم. پنج قانون اقتصاد نوازشی هم بیان می شود.
در این جلسه توضیحات به همراه مثال های متعدد و مشارکت اعضا در مباحث، صورت گرفت همین طور از هر یک از اعضا واسته می شود در وسط جمع کلاس بنشینند و بقیه اعضا به او نوازش های کلامی ارائه دهند. در پایان جلسه نحوه کشیدن نمودار نوازش آموزش داده می شود و به عنوان تکلیف جلسه بعد از اعضا گروه خواسته می شود برای هر روزشان یک نمودار نوازشی ترسیم کنند.

جلسه چهارم:
هدف ها
– آشنایی با مفهوم نمایشنامه زندگی
– آشنایی با انواع نمایشنامه (بازدارنده ها و سوق دهنده ها)
– کشف نمایشنامه زندگی
در ابتدای جلسه مشاور مروری بر تکلیف جلسه قبل که ترسیم نمودار نوازشی بود، دارد. و از اعضا می خواهد که در مورد نمودارهایشان صحبت کنند و نمودارهای روزهای مختلف را با هم مقایسه کنند. سپس مشاور به مباحث مربوط به این جلسه می پردازد.
مباحث مربوط به این جلسه به این صورت عنوان می گردد. کودک در دوران اولیه زندگی، برنامه ویژه ای برای زندگی آینده خودش طرح کرده است، تا اینکه به شکل خیلی ساده یک دیدگاه کلی نسبت به جهان پیدا می کند و بر اساس آن تصمیم می گیرد. این طرح زندگی به شکل نمایشنامه ای تهیه می شود که به وسیله والدین تقویت می شود. و با حوادث بعدی توجیه می شود. بالاترین میزان ظهور آن در انتخاب هایی است که فرد در زندگی دارد.
شروع نگارش نمایش نامه زندگی از بدو تولد است، زمانی که چهار سالگی فرا می رسد، اساس این طرح و نقشه تصمیم گیری می شود. در هفت سالگی جزئیات اصلی داستان زندگی کامل می شود. از آن زمان تا دوازده سالگی ویرایش می شود و نکاتی به آن اضافه می شود. در دوران نوجوانی و بزرگسالی، تجدید نظر شده و با واقعیت ها، ویژگی های زندگی گروهی هماهنگ می شود.
نمایشنامه ها به دو دسته بازدارنده ها و سوق دهنده ها تقسیم می شوند. درمانگران در کارهای بالینی خودشان متوجه شده اند که 2 موضوع مختلف وجود دارند که دائم به عنوان اساس تصمیم های اولیه منفی یا بازدارنده های افراد ظاهر می شوند. در این جا به فهرستی که آن ها از این تصمیمات تهیه کرده اند اشاره می کنیم.
اشتباه نکن/ نباش/ صمیمی نباش/ مهم نباش/ کودک نباش/ رشد نکن/ موفق نباش/ خودت نباش/ عاقل و سالم نباش/ تعلق نداشته باش/ تو نمی توانی/ احساس نکن
سوق دهنده ها از این قرارند:
کامل باش/ دیگران را خشنود کن/ سخت کوش باش/ قوی باش/ عجله کن

جلسه پنجم:
هدف ها
-اشاره مجدد و مختصر به رویکرد تصمیم گیری مجدد
-توضیح در مورد مفهوم عقد قرارداد
– گفتگو در رابطه با مسئولیت شخصی با تک تک اعضا و بستن قرار داد با آن ها
مشاور جلسه را با یادآوری مبحث تصمیم گیری مجدد که در جلسه دوم به آن اشاره شده بود آغاز می کند، که هر فرد می تواند معمار زندگی خودش باشد و خودش آن را بسازد. مشاور به اعضا می گوید: " اگر شما اکنون از طرح هستی کنونی خودتان راضی نیستید، می توانید برای تجدید نظر در این طرح، گام هایی بردارید "
این توضیحات به اعضا در ارتباط با مفهوم عقد قرار داد داده می شود. " قرار داد، یک تعهد دو جانبه مشخص است برای یک روند علمی که به طور واضح و روشن تعریف شده باشد. در قرار داد، اعضا دقیقا مشخص می کنند که توقع دارند چه چیزی تغییر یابد" به عبارتی دیگر " قرار داد یک توافق بین مراجع و مشاور است که اهداف، مراحل و شرایط درمان را مشخص می کند".
مشاور در گفت وگو با اعضا تاکید می کند که هر فرد ظرفیت و توانایی فکر کردن را دارد و نهایتا مسئول زندگی خودش است، زیرا هر کس با پیامد های تصمیم های خود زندگی می کند. بنابراین در این جا فرد است که باید تصمیم بگیرد با زندگی اش چه کند نه مشاور، وظیفه مشاور این است که هر آنچه که نامناسب به نظر می آید خاطر نشان سازد، برای اینکه مهم بودن در مسئولیت معنادار باشد، سهم هر دو باید در مورد ماهیت تغییر مورد نظر و نقش هر یک در دستیابی به آن روشن و واضح باشد.
مراجع به مفهوم قرار داد، از تک تک اعضا خواسته می شود به عنوان تکلیف جلسه آینده، مورد یا مواردی که توقع دارند تغییر دهند ر ا بررسی کرده و برای جلسه آینده به صورت مکتوب به همراه خود به جلسه بیاورند.
جلسه ششم:
هدف
-شناسایی قواعد خانوادگی و باید ها و نباید ها با استفاده از تکنیک های شناختی (جدال شناختی،مباحثه، پرسش های سقراطی….) برای درک تصمیم های اولیه
در ابتدای جلسه، مشاور مروری بر تکلیف جلسه قبل، که نوشتن قرار داد بوده دارد و از اعضا می خواهد که در این رابطه گفت و گو کنند. سپس مشاور مباحث مربوط به این جلسه را آغاز می کند. این جلسه توسط مشاور این گونه شروع می شود که: درسال های گذشته، افراد مهمی در تشکیل شیوه زندگی شما سهیم بوده اند، اما خود شما مسئول حفظ باورها و و نگرش های خود ویرانگری هستید که بر تبادلات روزانه شما موثر می افتند. فرضیه ها و باورهای اصلی تان کدامند؟
آیا شما واقعا آن باور های مهمی را که در زندگی تان نقش دارند، آزموده اید؟ تا ببینید که ارزش های متعلق به خود شما هستند یا صرفا مفاهیم درونی شده ای هستند که آن ها را بی چون و چرا از دیگران کسب کرده اید؟ این باورها معمولا قواعد یا باید و نباید ها و بکن و نکن هایی هستند که افراد طبق آن در زندگی عمل می کنند، که با زیر سوال بردن آن ها می توان به اعضا کمک کرد تا درباره کار امدی این افکار بیاندیشند. در این جلسه مشاور با گفت و گو و پرسش های سقراطی سعی می کند که اعضا با افکار منفی خود آشنا شوند و تمرین کنند تا آن ها را با خود گویی و باور های موثرتری جایگزین کنند. چند نمونه از این پرسش ها از این قرارند: اگر مجبور نبودید که بر اساس معیارهایی که دیگران برای شما تعیین کرده اند زندگی کنید اکنون چه وضعیتی داشتید؟ اگر شما همین وضعی که هستید باقی بمانید، تصور می کنید که زندگی شما در چند سال آینده چگونه خواهد بود؟ همین طور یکی از اهداف مشاور در این جلسه به چالش کشیدن باورهای اعضا است، که از روش جدال شناختی استفاده می کند. برای این منظور این سوالات در جلسه با اعضا مطرح می شود که: آیا داشتن چنین باوری در زندگی به شما کمک می کند یا شما را از زندگی باز می دارد؟ چه دلیلی برای باورتان دارید؟ یا چه کسی به شما گفت که این باور صحیح است؟ در این هدف ها این است که فرد را ترغیب کنیم تا درباره تفکرات و باورهایش و اینکه چه تاثیر نافذی بر زندگی روزمره اش دارند بیندیشد. در این جا اعضا را متوجه این مسائل می کنیم که نگاهی به تصمیماتی که درباره زندگی، درباره خودشان و درباره دیگران اتخاذ کرده است بیاندازد.
در این جلسه مشارکت اعضا در گفت و گو ها بیش از جلسات پیشین می باشد چون جلسات از حالت آموزشی خارج و وارد مرحله اجرای تکنیک و تمرین می شود. به عنوان تکلیف جلسه آینده از اعضا خواسته می شود که با استفاده از مباحث این جلسه چند مورد از باورهای معیوب خود را در زندگی را شناسایی کنند و چند باور صحیح و واقع گرایانه برای جایگزین کردن با آن ها پیشنهاد دهند.
جلسه هفتم:
هدف ها
-کار بر روی تصمیم های اولیه، به کمک تکنیک های گشتالت درمانی ( ایفای نقش، وارونگی نقش، صندلی خالی) برای بازسازی مجدد صحنه هایی که از گذشته به ذهن اعضا می رسد.
قبل از شروع جلسه تکلیف جلسه قبل بررسی می شود و در مورد آن بحث و گفت و گویی صورت می پذیرد. مسائل حل نشده مراحل آغازین دوران کودکی می توانند به صورت سودمندی مورد بررسی قرار گیرند مشروط بر آنکه این تجارب اولیه مربوط به سطح کارکرد کنونی شما باشند. تجربه های دردناک اولیه نیاز به شناسایی، احساس کامل، تجربه مجدد و بررسی کامل دارند، قبل از اینکه شما بتوانید خودتان را از آثار محدود کننده آن ها رها سازید باورهای کنونی نسبت به خودتان و مشکل فعلی تان غالبا مربوط به آسیب های گذشته هستند. کار این جلسه بیشتر بر سطح هیجانی افراد با توجه به لحظه حال و ( اینجا و اکنون ) توجه دارد. برای مثال از اعضا خواسته می شود یکی از احساس های نامطلوبی را که در دوره کودکی تجربه کرده اند را به خاطر آورند. در اینجا از اعضا خواسته می شود که هر گونه احساسی درباره آن چه بود را به زمان حال بیاورند و به طور مستقیم آن احساس را تجربه کنند. برای تماس با لحظه کنونی مشاور با پرسش های چه و چگونه به فرد کمک می کند. مثال: اکنون چه چیزی در حال وقوع است؟ همانطور که درگیر کشمکش هایتان هستید چه چیزی را تجربه می کنید؟ غمگینی خود را چگونه تجربه می کنید؟ همانطور که از قلب سنگینتان صحبت می کنید، اگر قلبتان می توانست سخن گوید چه می گفت؟ تکنیک دیگری که در این جلسه استفاده می شود فن " صندلی خالی " یا " دو صندلی رو به روی هم " است که از فرد خواسته می شود چنانچه بین جنبه های گوناگون درون خویش یا بین خودش و فرد دیگری دچار تعارض شده است از این روش استفاده می شود. به طور مثال فردی که با مادرش دچار تعارض شده است گفته می شود که در یک صندلی خودش باشد و در صندلی دیگر در نقش مادرش باشد. دوست دارید به مادرتان چه چیزی را بگویید؟ اکنون صندلی تان را تغییر دهید و مادرتان باشید، از طریق آوردن موضوعات هیجانی یا تعارض به زمان حال با استفاده از این تکنیک، فرد و مشاور درک بهتری از چگونگی کشمکش و رابطه به دست می آورند. اجرای این تکیک ها احیا و تجربه مجدد یک صحنه از گذشته است که به فرد فرصت می دهد تا بررسی کند که چگونه آن رخداد در زمان وقوعش وی را تحت تاثیر قرار داده است و یک شانس برای برخورد متفاوت با آن رخداد در زمان حال فراهم می کند.
در پایان تکنیک " فرا فکنی آینده" که یک رخداد مورد پیش بینی به لحظه کنونی آورده می شود و به نمایش در می آید به اعضا آموزش داده می شود و برای تکلیف جلسه آینده از اعضا خواسته می شود چند نمونه از آن را انجام دهند.
جلسه هشتم:
اهداف
-به بحث گذاشتن سوالات بازنگری در مورد تصمیمات ( آیا شما مایلید برخی از تصمیم های اولیه خود را مورد بازنگری قرار دهید؟ آیا این تصمیمات هنوز برای شما مفیدند؟ شما مایلید چه تصمیم های جدیدی اتخاذ کنید؟)
-جمع بندی مطالب گفته شده در مورد 7 جلسه قبلی با اعضا صحبت می شود و تغییراتی که آن ها در خودشان احساس می کنند در جلسه مطرح می شود.
– تکلیف جلسه گذشته در ابتدای جلسه بررسی می شود و تکنیک های جلسه قبل به علت اهمیتشان در تصمیم گیری جدید یک بار دیگر مرور می شوند.
با بازی مجدد رخداد های گذشته در زمان حال فرد قادر می شود معنی جدیدی به آن بدهد و از طریق این فرآیند می تواند روی دل مشغولی های نا تمامش کار کند و یک پایان جدید و متفاوت به آن موقعیت بدهد. تمرین مجدد بر روی صحنه های خیالی که از گذشته خلق شده اند و آموزش به اعضا در رابطه با اینکه می توانند در کمال امنیت از تصمیم های اولیه که فعلا نا مناسب اند دست بشویند و با تجهیز آن ها به درک زمان حال، می توان آن ها را قادر به احیای یک صحنه معین به شیوه ای جدید ساخت. آموزش این نکته که می توانند یک پایان جدید به آن صحنه اولیه بدهند، این خود به یک آغاز جدید می انجامد که به اعضا اجازه می دهد به راه های نوین فکر، احساس و عمل کنند. در پایان از افراد خواسته می شود دیدگاهی را در مورد آنچه که دوست دارید پنج سال بعد از این درباره زندگی بگویید چیست؟ پیوند دادن رفتار کنونی با طرح های آینده، ابزارهایی برای کمک به افراد در صورت بندی یک طرح عمل دقیق و یک تصمیم جدید است.
در پایان از اعضا خواسته می شود درباره آن چه که آموخته اند بیندیشند و در مورد آن چه که پس از اتمام جلسات مشاوره ، دوست دارند انجام دهند، طرحی ارائه دهند و همین طور فن " طوری عمل کن که گویی فردی هستید که می خواهید باشید " به عنوان یک تکلیف رفتاری برای اعضا پیشنهاد می شود. از اعضا خواسته می شود هفته هایی را مشخص کنند و دست کم در یک محیط مانند مدرسه یا خانه به گونه ای باشند و به گونه ای عمل کنند که گویی آن فرد هستند. در پایان هفته از خود بپرسید چه چیزی آن ها را از تبدیل شدن به فردی که می خواهند باشند باز می دارد. آیا کاری وجود دارد که آن ها بتوانند انجام دهند تا تغییراتی که خواهان آن هستند تحقق بخشند؟
و سپس پس آزمون روی گروه کنترل و آزماش اجرا می شود.
طرح مورد نظر محقق این گونه بود که کلیه دانشآموزان سال سوم مدرسه به پرسشنامه خودناتوانسازی و جراتورزی پاسخ گویند و از میان آنها 16 نفر که بیشترین نمره را در پرسشنامه خودناتوان سازی و کمترین نمره را در پرسشنامه جراتورزی کسب نمودهاند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین کند. امّا به دلیل عدم همکاری مدرسه محقق از میان دانشآموزان کلاس های سال سوم دبیرستان که تعداد آنها 7کلاس، جمعاً 128 دانشآموز بود، پس از اجرای آزمون دو کلاس را که در خودناتوانسازی بیشترین نمره و در جراتورزی کمترین نمره را کسب کردهبودند با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی به دو گروه آزمایش که متغیر مستقل در مورد آنها اعمال میشود و گروه گواه که هیچگونه متغیر مستقلی در مورد آنها اعمال نمیشود تقسیم نمود و اندازهگیری متغیر وابسته برای آنها در یک زمان و تحت شرایط همسان صورت میگیرد.
پس گروه آزمایش به مدت 8 هفته (هفتهای یک جلسه) و هرجلسه 90 دقیقه در جلسات راهبرد تصمیمگیری مجدد حضور یافتند. به طور کلّی آموزش 8 هفته به طول انجامید، در همین زمان گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نمیکرد. پس از پایان مداخله از هر دو گروه پسآزمون به عمل آمد تا اثربخشی مورد اندازهگیری انجام گیرد. موارد ارائهشده در این جلسات که در قسمت پیوستها آمدهاست با توجه به مفاهیم کلیدی و مهم راهبرد تصمیمگیری مجدد و مولفههای اثرگذار آن کاهش خودناتوانسازی و افزایش جراتورزی میباشد.
خلاصه جلسات پروتکل آموزشی به شرح زیر است:
جلسه اول
هدفها
-معارفه و ایجاد یک رابطه دوستانه بین اعضا و مشاور
– بیان قوانین حاکم بر جلسات
– آشنایی اعضا با مفهوم خودناتوانسازی و جراتورزی
جلسه دوم
هدف ها
-آشنایی اجمالی با راهبرد تصمیمگیری مجدد
-آشنایی اعضا با ساختار شخصیت با حالات خود (والد-بالغ-کودک)
جلسه سوم
هدف ها
-آشنایی با مفهوم نوازش
-آشنایی با انواع نوازشها
آشنایی با مفهوم بانک نوازشی

جلسه چهارم
هدف ها
-آشنایی با مفهوم نمایشنامه زندگی
– آشنایی با انواع نمایشنامه (بازدارندهها و سوق دهندهها)
– کشف نمایشنامه زندگی
جلسه پنجم
هدف ها
-اشاره مجدد و مختصر به راهبرد تصمیمگیری مجدد
-توضیح در مورد مفهوم عقد قرارداد
– گفتگو در رابطه با مسئولیت شخصی با تکتک اعضاء و بستن قرارداد با آنها
جلسه ششم
هدف
-شناسایی قواعد خانوادگی و بایدها و نبایدها با استفاده از تکنیکهای شناختی (جدال شناختی، مباحثه، پرسشهای سقراطی….) برای درک تصمیمهای اولیه
جلسه هفتم
هدف ها
-کار بر روی تصمیمهای اولیه، به کمک تکنیکهای گشتالت درمانی (ایفای نقش، وارونگی نقش، صندلی خالی) برای بازسازی مجدد صحنههایی که از گذشته به ذهن اعضاء میرسد.

جلسه هشتم
هدفها
-به بحث گذاشتن سوالات بازنگری در مورد تصمیمات (آیا شما مایلید برخی از تصمیمهای اولیه خود را مورد بازنگری قرار دهید؟ آیا این تصمیمات هنوز برای شما مفیدند؟ شما مایلید چه تصمیمهای جدیدی اتخاذ کنید؟)
-جمعبندی مطالب گفتهشده در مورد 7 جلسه قبلی با اعضاء صحبت میشود و تغییراتی که آنها در خودشان احساس میکنند در جلسه مطرح میشود.


تعداد صفحات : 18 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود