تارا فایل

پاورپوینت پاورپوینت هماهنگ سازی حسابداری بین المللی با استفاده از دیدگاه های دیالکتیک هگل و قدرت فو


بسم لله الرحمن الرحیم

هماهنگ سازی حسابداری بین المللی با استفاده از دیدگاه های دیالکتیک هگل و قدرت فوکو

خلاصه
همسوسازی استانداردهای حسابداری در سطح ملی و بین المللی، یکی از موضوعات مطرح در دهه های اخیر بوده است. در این مقاله ،از رویکرد فلسفی برای بررسی تعامل آرای اندیشمندان با موضوع هماهنگ سازی در حسابداری استفاده می شود. اعتقاد بر این است که کسب آگاهی از رویکردهای فلسفی می تواند بینش وسیع تری در این زمینه فراهم آورد.
لذا نظرات اندیشمندان غربی نظیر هگل و فوکو مورد بررسی قرار می گیرد.
چنین نتیجه گیری می شود که فرایند هماهنگ سازی بین المللی را می توان تحت فرایند دیالکتیک مورد بررسی قرار داد و برای تبیین بیشتر از اندیشه های دیگری نظیر هم ریختی، قدرت /دانش بهره برد.

مقدمه

جهان شاهد استاندارد سازی زمان،ابزارهای ارتباطی ،روشهای تولید و مقیاسهای گوناگون بوده است،که سازمانهای مختلفی مثل سازمانهای بین المللی استاندارد شکل گرفته و قواعدی را وضع کرده است. استاندارد سازی بخشی از سلسله مراتب توسعه فراگیر است که به آن مدرنیته می گویند (منزلی، 2005) در جامعه مدرن هماهنگ سازی استانداردهای حسابداری و سایر موضوعات آن امری حتمی و لازم است. هماهنگ سازی استانداردهای بین المللی حسابداری چگونه شکل گرفته و گسترش یافته و موضوع پذیرش عمومی قرار می گیرد.

هاپورد (2000) معتقد است که در این زمینه دانش اندکی کسب شده و آنچه بدست آمده بیشتر تحت تاثیر ابعاد فرهنگی و روان شناسی است . رویکرد این مقاله، رویکرد دیالکتیک هگل که جهان به عنوان تغییرات ثابتی از تز،آنتی تز و سنتز است.

مبانی نظری دیالکتیک هگل
هگل (1770-1830)فلسفه دیالکتیک را مطرح کرد.بر آن اساس،تضادها به عنوان منشا و ریشه اصلی همه تغییرات محسوب می شود.
دیدگاههایی درباره مزایای هماهنگ سازی استانداردهای بین المللی ارائه شده که به این دیدگاهها اصطلاحا تز گفته می شود. بر این اساس تمام استفاده کنندگان صورتهای مالی در تمام کشورها دارای نیازهای یکسانی هستند که معاملات اقتصادی را برحسب واژه های حسابداری در هر شرایط و با استفاده از روشهای مشابه اندازه گیری می کنند.
در مقابل این دیدگاه آنتی تز بوجود می آید که اعتقاد بر این است حسابداری در نتیجه محیط منحصر به فرد شکل می گیرد و همه شرایط را نمی توان هماهنگ کرد و جنبه مخالف و متقابل با تز را ایجاد می کند.
دردیدگاه سنتز دوره ای از تضادها بوجود می آید و به واسطه مطابقت تز و آنتی تز،ناسازگاری را بر طرف می کند.(لازم به ذکر است که سنتز خود تز جدیدی می شود و آنتی تز دیگری می گیرد و این فرایند مستمر و هوشمند ادامه می یابد)

سه نظریه در باب ناسازگاری ها (مطهری ،1362) مطرح است.
نظریه اول:
ناسازگاری امری سطحی محسوب می شود.از این رو،این ناسازگاری نقش اساسی در ساختمان و بافت عالم ندارد.
نظریه دوم:
ناسازگاری ها، یک سلسله امور سطحی نیستند بلکه سلسله امور اساس در ارکان عالم است اما نه به اینگونه که هست به این معنی که جهان ممکن ،باید جهانی باشد که در آن این تضادها اساسا وجود نداشته باشد و همه پدیده ها موافق و سازگار باشد.
نظریه سوم:
ناسازگاریها صرفا جنبه سطحی ندارند و چنین نیست که هیچ نقش اساسی در ساختمان عالم نداشته باشند، ولی در عین حال ناسازگاری هم نقش اساسی دارند و هم نقش بایستنی و وجودشان در نظام عالم ضروری است. به اعتقاد هگل و ملاصدرا، نظریه سوم مناسب ترین نظریه است چون حرکت بدون مخالفت امکان پذیر نیست، یعنی هر حرکتی آن وقت می تواند وجود پیدا کند که مانعی بر سر راهش باشد، هر حرکتی میان دو نیرو واقع می شود یکی نیروی سوق دهنده و دیگری نیروی مانع شونده است که البته نیروی محرک هم می تواند در درون و در داخل متحرک و هم در خارج و بیرون آن باشد.

هم ریختی
واژه هم ریختی بیشتر در رشته های ریاضی ، شیمی، زیست شناسی کاربرد دارد و در سازمانها و نهادها به منظور تشریح علل(شباهت میان ارگانیسم های مختلف ناشی از همسوسازی ) تعریف می شود . به بیان ساده تر ، سازمان برای تطبیق با ویژگی های سازمان دیگر ، خود را مشابه آن کند.
می توان گفت که همگرایی و همسوسازی حسابداری در راستای این مطلب انجام می گیرد. در واقع هم ریختی ،اساس نظریه های نهادگرا می باشد.بر اساس این نظریه فرض بر این است که ساختار و رویه های مدیریتی انتخاب می شود که از نظر اجتماعی و قانونی مشروع و مواجه است.
در عرصه حسابداری ممکن است کشورها، روشها و استانداردهای حسابداری خود را با روشهای مناطق دیگر همسو کنند. گاهی این همسویی از طریق توافقات دو جانبه ،گاهی از طریق ویژگی های مشترک و گاهی به واسطه نزدیکی جغرافیایی به یکدیگر انجام شود.کارپنتر و فروز(2001) معتقدند که بر اساس این نظریه ، مهم آن است که مقبولیت قانونی و اجتماعی اقتباس روشها ،از سوی نهادهای برون سازمانی صورت گیرد. حتی اگر این کار موجب پذیرش رویه های نامناسب شود.

سازمانها تمایل دارند تا بیشتر بر اساس روندها و اثرات اجتماعی غالب عمل کنند، در غیر این صورت مشروعیت خود را از دست می دهند. معمولا چنین تناظری بر اساس سه رویکرد تناظر اجباری، تناظر تقلیدی،تناظر دستوری انجام می شود.
در تناظر اجباری، سازمانها تحت فشارهای برون سازمانی هستند .این فشارها یا از طریق سازمانهای که آن سازمان به آن وابسته است و یا ازطریق عوامل دیگر نظیر انتظارات فرهنگی نشات می گیرد.
در تناظر تقلیدی، سازمانها به تقلید از سازمانهای مشابهی می پردازندکه تصور می کنند مشروعیت و یا موفقیت بیشتری برای آنها ایجاد می کنند.
در تناظر دستوری ، این موضوع شناسایی می شود که چگونه افراد در سازمان تلاش می کنند تا فرهنگ مشارکتی خود را افزایش دهند.این کار معمولا از طریق آموزش رسمی در دانشگاهها و استفاده از مدلهای نظری جدید ناشی می شود.

مفهوم دانش /قدرت فوکو
3مضمون عمده قدرت ، حقیقت، خود یا به تعبیری علم ، سیاست و اخلاق استخراج کرد:

محور اول : درک انسان معاصر از حقیقت چگونه شکل گرفته و به صورت کنونی در آمده است.به طور کلی ما از طریق درکی تصویر خود را می سازیم که این علوم به عنوان حقیقت به ما میدهند و دیگران را به عنوان رفتارها تعاملات اجتماعی خود مشخص کرده و موضوعیت می بخشیم.
محور دوم : درک قدرت و سیاست در عصر حاضر و چگونگی نقش آفرینی آن در شکل دهی به ما، تصویر ما از خود و چگونگی اعمال نقش آن در شکل دهی به افرادی مورد توجه واقع می شود که در تعامل با ما هستند . البته فوکو، از این باب به مساله سیاست و قدرت علاقه مند شد که دریافت دانش رابطه تنگاتنگ با قدرت دارد.
بر اساس این دیدگاه نهادینه سازی استانداردهای حسابداری در سطح بین المللی فرایندی سیاسی و بر گرفته از قدرت افراد ذینفع و دست اندرکاران سازمان یافته است.

فوکو (1991) معتقد است که سیستم های اعتقادی به موازات آن که مورد پذیرش عمومی قرار می گیرند، فرصت و قدرت می یابند تا به دانش مشترک تبدیل شوند و تعیین کنند که چه چیزی درست ، غلط ، عادی یا اشتباه است.قدرت برگرفته از تمام سلسله مراتب می باشد و نوعی حالت ارادی و طبیعی (ونه تحمیلی)دارد.
منظور فوکو از عبارت دانش/قدرت :که قدرت و دانش را نباید به صورت جدای از هم مورد مطالعه قرار داد. حتی از رابطه میان دانش و قدرت نیز نمی توان چندان سخنی گفت زیرا قدرت و دانش به سهولت قابل تفکیک از هم نیستند. قدرت نه در کار جلوگیری از دانش، بلکه در کار ایجاد آن است. انتقادی که به این طرز تفکر شده است این است که تصور فوکو از قدرت بیشتر در دفاع از قدرت است تا در برابر آن و به همین دلیل، در عین حال که تصور او از قدرت ،آن چنان که در تحلیل وی آمده در راستای آشکار کردن بی عدالتی است.

مواردی که در رابطه با هماهنگ سازی وجود دارد عبارتند از :

پدیده نئولیبرالیسم به دنبال خصوصی سازی و ایجاد رقابت است که در آن بازارهای آزاد موجب کارایی و توزیع منصفانه منابع اقتصادی می شود .از این رو به حسابداران توصیه می شود که نقش خود را به صورت ثبت صحیح ،اندازه گیری دقیق و گزارشگری بی طرفانه بر عهده گیرند.در نتیجه ،نئولیبرالیسم معتقد به وجود مدل دوگانه حسابداری نیست. شرکتهای بزرگ بین المللی و خدماتی حسابداری نیز از عدم وجود مدلهای دوگانه استقبال می کنند.
بر این اساس ، استانداردهای حسابداری در سطح بین المللی باید سازگار با نظریه فرهنگ آزاد باشد. مشکلات اندازه گیری و گزارشگری حسابداران در سراسر دنیا مشابه است و از این رو ، وظیفه حسابداران،ارائه اطلاعات مفید و قابل مقایسه در سطح بین المللی می باشدکه در این صورت ، موجب می شود تا سازمانهای جهانی نظیر سازمانهای تجارت جهانی ، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی صندوق بین الملل پول و بانک جهانی در یک راستا قرار گیرند.

طرفداران هماهنگ سازی استاندارد های بین المللی حسابداری وجود چنین استانداردهایی را موجب ایجاد چندین منفعت برای شرکتهای چندین ملیتی تلقی می کنند. اجتناب از تهیه ،گزارشهای چندگانه و راحتی در تهیه صورتهای مالی تلفیقی ،موجب پیشگیری از وقوع هزینه های مضاعف می گردد .

مندیس و دیگران (2002)معتقدند که اختلاف بیان استانداردهای بین المللی حسابداری و استانداردهای ملی حسابداری ،روز به روز کمتر و امکان مقایسه میان عملکرد شرکتها در چندین کشور فراهم خواهد شد.بدین طریق،مصونیت سرمایه گذاران بیشتر و تسهیم منابع در بازارهای مالی بین المللی به گونه مناسب تری انجام می شود .

 آنتی تز
باتوجه به صحبت های پیشگفته می توان تز اولیه راتشریح کرد که معتقد بوجود شرایط منحصر به فرد در هر منطقه و کشور و عدم امکان جهان سازی و تجارت بین المللی هستند رودریگز و کریج آنها را آنتی تز نامیده اند و دلایل آن را به صورت زیر مطرح کرده اند.
مشکلات محیطی و تفاوت در آیین، تاریخ ،دین و فرهنگ
براساس نظریه محدودیتهای محیطی ،حسابداری محصول محیط آن است و نه آن چه باید باشد. تفاوتهای اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی میان کشورها منجر به سیستم های حسابداری متفاوتی می شود و هماهنگ سازی به تلاش بی ثمری تبدیل می شود.اغلب در جوامع دارای حاکمیت مذهب،عقاید حاکم بر قواعد کسب و کار تاثیر می گذارد و مذهب عامل مهمی در مقابل تغییرات محسوب می شود.

اقتصاد سیاسی
طرفداران اقتصاد سیاسی معتقدند که حسابدارای روابط اجتماعی و اقتصادی را شکل می دهد.از آنجا که استانداردهای بین المللی موجب ایجاد ناعدالتی بین المللی می شود و نظام نابرابر اقتصادی را گسترش می دهد و شرکتهای چند ملیتی را قدرتمندتر می سازد ،از این رو، حسابداری می تواند نوعی تعادل در شرایط اجتماعی ایجاد کند.
دیدگاه پست مدرن
افراد معتقد به جهانی سازی و معتقد به طیف پست مدرن ، حسابداری را سازه اجتماعی در حال تغییر می دانند و معتقدند که به دلیل افکار و عقاید متعدد و در عین حال متضاد ، همچنین معانی و مفاهیم متفاوت از پدیده امکان یافتن راه حل واحد وجود ندارد. از این رو آنها استانداردها را دارای محرک سیاسی می دانند.

استفاده کنندگان عمده وتفاوتهای اجتماعی و اقتصادی
بر اساس این دیدگاه سیستم گزارشگری مالی هر کشوری در طی زمان تکامل می یابد تا جوابگوی نیاز گروه مشخصی از افراد باشد.همچنین در کشورهای مختلف تاثیر هر یک از گروهها متفاوت است در انگلیس و آمریکا استفاده کنندگان عمده صورتهای مالی ،سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان هستند. در آلمان و ژاپن،نهادهای مالیاتی و دولت استفاده کننده عمده محسوب می شوند.
عدم نیاز به هماهنگ سازی
بر اساس این دیدگاه تنوع حسابداری و توسعه بازارهای سرمایه و عملیات خارجی ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر ندارند.از این رو ،هماهنگ سازی استانداردها نه عملی و نه ارزشمند است. به بیان دیگر، استفاده از سازوکارهای پیشرفته در اختیار خود ،به اطلاعات مورد نیاز دست می یابند ،بنابراین آنها منتظر تهیه و ارائه اطلاعات مبتنی بر استانداردهای بین المللی نمی مانند.

اجتناب از تسلط سیستم های مالی انگلو-ساکسون

به اعتقاد بعضی هماهنگ سازی استانداردهای بین المللی به معنی چیرگی و تسلط مدلهای آمریکایی –انگلیسی بر دنیا می باشد.به اعتقاد (نوبز 1994)کارکرد (هیات تدوین استانداردهای حسابداری بین المللی،حداقل در اوایل دهه 1990) به عنوان عامل نفوذی خزنده سیستمهای انگلو- ساکسونی به اروپا تلقی شده به گونه ای که تاثیر قابل ملاحظه ای بر روش حسابداری سنتی اروپایی گذاشته است. از دیدگاه برخی پذیرش و تطابق استانداردهای حسابداری تز شده از سوی نهادهای خارج از مرزهای کشور موجب نارضایتی سیاسی ،به زیان کشور و به مثابه مداخله در امور داخلی آن محسوب می شود.

تطابق
در این حالت شرکتها مجازند تا صورتهای مالی خود را براساس استانداردهای ملی منتشر کنند .اما باید صورت تطبیق آن صورتها را با استانداردهای بین المللی افشا نمایند.

منطقه ای کردن
حالت پیشنهادی دیگر این است که استانداردهای حسابداری منطقه ای شود و نهادهایی نظیر هیات تدوین استانداردهای بین المللی تنها نقش راهنمایی و شفاف سازی را ایفا کند.در این صورت اصول حسابداری ، روشهای افشای اطلاعات در سطح منطقه ای و با در نظر گرفتن کاربرد محلی استانداردهای بین المللی وضع می شوند.
ارائه به شرکتهای بورسی و غیر بورسی
هماهنگ سازی استانداردهای بین المللی در راستای این موضوع انجام می شود که شرکتهای چند ملیتی بتوانند در چند بازار سرمایه فعالیت کنند .در چنین شرکتهایی به کار گیری استانداردهای بین المللی برای تهیه صورتهای مالی تلفیقی منافع زیادی دارد.

تفکیک شرکتهای کوچک و متوسط از شرکتهای بزرگ

استانداردهای بین المللی برای همه واحدهای گزارشگر و بدون در نظر گرفتن اندازه آن شرکتها نا مناسب است.هزینه بکارگیری چنین استانداردهایی در مورد شرکتهای کوچکتر ،بیشتر از منافع آن است. در این صورت استانداردهای بین المللی برای شرکتهای کوچک و متوسط گران تمام می شود.

رودریگز و کریج معتقدند که تجزیه و تحلیل فرایند هماهنگ سازی میزان فهم ودرک ما را از موضوع در چهار بعد افزایش می دهد:
همسوسازی استانداردهای حسابداری،فرایندی دیالکتیک محسوب می شود.
هماهنگ سازی از طریق هم ریختی زمانی مناسب است که بنگاهها و محیطهای اقتصادی به یکدیگر شبیه باشد.
همسوسازی استانداردهای حسابداری در محیط های متفاوت و متنوع منجر به ایجاد نحوه عمل متفاوت می شود.
میزان همسوسازی ارتباط زیادی با این موضوع دارد که دانش هماهنگ سازی به قدرت تبدیل شود.

نتیجه گیری

هر ترکیبی که در سالهای آینده رخ می دهد، نتیجه نظام فکری است که فرصت و قدرت لازم را به دست می آورد. این نظام فکری سطح هم ریختی را تحت تاثیر قرار می دهد.نظام فکری معتقد به این که استانداردهای بین المللی داروی همه دردهاست ، اغلب از دیدگاههای نئولیبرال نشات می گیرد. به هر حال این نظامهای فکری باید جامعه ،فرهنگ و عوامل تاریخی را به عنوان عامل تاثیر گذار در گزارشگری مالی در نظر بگیرند.
رویکرد دیالکتیک برای تجزیه و تحلیل و ارزیابی هماهنگ سازی بین المللی حسابداری می تواند مفید باشد به هر حال ،احتمال ادامه هم ریختی ساختاری و نهادی گزارشگری مالی بسیار زیاد است.
سنتز در نتیجه نظام فکری شکل می گیرد که قدرت و زمان لازم را در اختیار دارد.تکامل این نظام فکری در تعریف ماهیت و وسعت میزان پذیرش استاندارهای بین المللی در آینده مهم است.به رغم اینکه تعداد زیادی خواهان هم ریختی گزارشگری مالی هستند، نباید فراموش کرد که ماهیت حسابداری ، بر گرفته از اجتماع و نیاز جامعه است.

پایان


تعداد صفحات : 19 | فرمت فایل : pptx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود