هو العلیم
الاسلام یعلو ولایعلی علیه
نظام زندگی زن
براساس فرهنگ و قانون اسلام
سوالات و شبهات مربوط به
تفاوت های حقوقی مرد و زن
تبیین عقلانیِ
قوانین و فرهنگ دین
در مورد زن
انگیزه توجه به موضوع :
هدف از طرح موضوع :
ساختار بحث:
(مساله تحقیق)
(هدف تحقیق)
کلیدواژه های نفوذ به منابع بحث:
هویّت زن، شخصیت شناسی زن، روان شناسی زن، فرهنگ زن، حقوق زن، شیوه زندگی، شیوه تفکر، جامعه و زن، خانه و خانواده، رابطه مرد و زن، شغل زن، مدیریت خانه، تصمیم سازی و عقلانیت، مدیریت احساس، فمینیسم، اومانیسم، هدونیسم، سکولاریسم
قسمت اول:
تشخیص نقطه مرکزی بحث
قدم اول:
تبدیل عنوان به سوال
با وجود یکسان بودن مرد و زن در انسانیت چه عاملی سبب ایجاد تفاوت حقوقی و فرهنگی در آنها شده است؟
قسمت اول:
قدم دوم:
تحلیل مفاهیم پایه
هویّت زن
خانشیوه تفکر و رفتار
واده و جامعه
رشد و کمال
تبیین هویت زن
شیوه تفکر و رفتار
هویت خانواده و جامعه
رشد و کمال
انسانی با حداقل دو خصوصیتِ ممتاز:
توان پرورش نسل – احساسات و عواطف قوی
مجموعه افکار و رفتار مرتبط با یکدیگر و موثر در یکدیگر
معادلات روابط بین افراد
و روابط با عوامل مثبت و منفی
به جهت حداکثرسازی هدفِ مورد نظر
گرایشات فکری و رفتاری در تصمیم گیری و انتخاب
قسمت اول:
قدم سوم:
کشف نقطه مشترک بین مفاهیم پایه
تبعیت تصمیم گیری ها و روابط
از گرایشات فکری و روحی
نقطه مرکزی تفاوت انسان ها
تحلیل نقطه مرکزی
تصمیم گیری تابعی از گرایش های فکری و روحی
روش تصمیم گیری؟
سمت و سوی گرایش ها؟
دیدگاه و وضعیت موجود؟
دیدگاه و وضعیت مطلوب؟
شیوه تصمیم گیری در
رفتارها و انتخاب ها
وضعیت عمومی موجود:
براساس احساس و تمایل
(حسّی که الان نسبت به موضوع دارم)
وضعیت مطلوب:
براساس کشف واقعیت
(فرآیندهای خودآگاه با ایجاد حداکثر قابلیت پیش بینی و شبیه سازی)
گرایش به احساسِ راحتی و لذت فردی
(فردگروی و لذت گروی)
گرایش به تمرکز و کشف واقعیت و حرکت شبکه ای
(واقع گروی و ابدیت گروی)
نقطه مرکزی آسیب:
تصمیم گیری و رفتار براساس
احساسات و تمایلات راحت طلبانه فردی
ضرورت حیاتیِ مدیریت احساس
مدیریت احساس
آموزش مهارت تصمیم گیریِ شبکه ای
در اخلاق: (ملاکِ خوب بودن)
پیامد گروی، قراردادگروی، لذت گروی، وظیفه گروی، فضیلت گروی
در اقتصاد: (ملاکِ رفاه)
فرد گروی، جمع گروی، تجربه گروی (اقتصاد اثباتی)
برآیند وضعیت موجود: تعریف ”تابع مطلوبیت“ و ”کیفیت زندگی“ و ”معادلات تخصیص منابع“ براساس نفع مالی حداکثری فردی
عوامل تنطیم رفتار در مصرف به طوریکه موجب رضایت فرد شود.
در اخلاق: (ملاکِ خوب بودن)
برآیند وظیفه گروی، فضیلت گروی و واقع گروی
فرد اخلاقی رفتاری دارد که:
اگر نسبت به خود او اِعمال شود رنجیده نمی شود.
این رفتار را با توجه به پسندیده بودن آن از خود بروز می دهد.
این رفتار با معادلات خلقت منطبق است.
منبع مطالعات تفصیلی
رفتار اقتصادی ایی مطلوبیت دارد که مطلوبیت برآیند پنج مولفه باشد:
مطلوبیت جسمی
مطلوبیت فکری و روانی
مطلوبیت محیطی
مطلوبیت جمعی (خانواده، شهر، کشور، بین الملل)
مطلوبیت پایدار
در اقتصاد: (ملاکِ رفاه)
رفاه شبکه ایی
حداکثرسازی سود شبکه ایی
شبکه هستی
خدا
محیط
نقطه خروج از دنیا
نقطه ورود به دنیا
بدن
همنوع
عالم توحید
عالم قیامت
عالم برزخ
عالم دنیا
فرشتگان
روح
شیطان
در هر یک از خطوط
تعیین حداقل کمیت و کیفیت ارتباط لازم (قانون سازی و حقوق)
تعیین حداکثر کمیت و کیفیت ارتباط مطلوب (فرهنگ سازی و اخلاق)
عدل شبکه ایی
در اقتصاد: (ملاکِ رفاه)
رفاه شبکه ایی
سطح درآمد و شیوه مصرفی موجب رفاه شبکه ایی می شود که برای دست یابی به آن و مصرف آن پنج شرط ملاحظه شود: (معادلات کلان رفتارهای اقتصادی)
به منافع دیگران ضرر نرساند و در معادله بُرد- بُرد به دست آمده باشد.
به محیط ضرر نرساند.
به تعادل روانی و احساسی خود و دیگران صدمه نزند.
قدرت تفکر و تصمیم گیری او تضعیف نشود. (قدرت واقع نگریِ کلان)
سود حاصله بهره وریِ پایدار داشته باشد.
قانون و فرهنگ
"قانون" حداقل های الزامی در قواعد رفتاری، است. حقوق و قانون، باید و نبایدهای حداقلی است یعنی مرزها و لبه ها را بیان میکند، مواردی که عقل به کمتر از آنها رضایت نمی دهد و فساد ناشی از عدم رعایت آنها قابل اغماض نیست. قوانین، ارتباطات و وضعیت موجود را طوری تنظیم می کنند که عناصر موجود در سیستم، مانعی از جهت حرکت به سوی رشد و تکامل طبیعی ِخود نداشته باشند و به اولین و نزدیکترین هدف نیز برسند.
"اخلاق" نیز قواعد رفتار انسانی است، اما قواعدِ الزامی نیست بلکه قواعدِ شایستگی رفتار است، یعنی آنچه اگر انجام شود سبب حرکت سریع تر و باکیفیت تر به سوی هدف اولیه و هدف های برتر میشود. اخلاق، حداکثری است، یعنی ایده آل ها و بهینه ها را بیان میکند، مواردی که عقل به سوی دستیابی به آنها ترغیب میکند. اخلاق، توصیف کننده "خوب ها و بدها"ست.
"فرهنگ"، طرز زندگی است. مجموعه عکس العمل ها و ظهور و بروزاتی که فرد یا جامعه در ابعاد مختلف زندگی دارند، فرهنگ فرد یا فرهنگ جامعه است. فرهنگ، نمودِ رعایت قانون و اخلاق در صحنه عملی زندگی است.
قانون دانی و فرهنگ سازی
سه اصل کلی در معادلات قانون گذاری
قوانین دارای دو حالت هستند: قوانین مربوط به وضعیت طبیعی، عادی و فطری و قوانین مربوط به وضعیت غیرعادی و اضطراری
قوانین برای اعم اغلب (عموم افراد طبیعی) وضع می شوند و موارد خاص و استنثاء با تبصره ها و مواد جایگزین مدیریت می شوند.
قوانین برآیند تعادل ساز در فعل وانفعالات ارتباطی میان متغیرها هستند و نقاط بحران را مدیریت می کنند.
اصل حالم بر معادلات فرهنگ سازی
اصل حاکم بر معادلات فرهنگ سازی
فرهنگ، تنظیم کننده رفتاری است پس فرهنگی کارآمد است که
حاکم و اثرگذار و آینده ساز باشد.
آینده سازی یعنی:
تعیین خط مشی های موثر بر جامعه، نه متاثّر از جامعه و وضعیت موجود.
اغلب مردم در جریان زندگی روزمره ای که خود آن را نساخته اند غرق شده اند. جامعه و عموم مردم به سمت رفع نیازهای اولیّه مادّی حرکت می کنند. کلیّه فعالیت های انسانی در این چرخه گرفتار شده، که در نتیجه زمینه توجّه به نیازهای دیگر و حقایق برتر باقی نمانده است.
خلاصه و تطبیق موضوع بر حجاب:
قانون و فرهنگ تابعی است از امکانات و فرصت ها، موانع و تهدیدها و اهداف
(اهداف ، موانع، امکانات = f( قانون و فرهنگ
تحلیل:
قانون ارث، به هدف مدیریت اموال سرگردان و بلاتکلیف وضع شده است.
به طور طبیعی، نزدیک ترین افراد به میّت که معمولا در تشکیل و ادامه زندگی او دخیل بوده اند و میّت بیشترین ارتباط و علاقه را به آنها داشته و طبعا سلائق و علائق میت در آنها بی تاثیر نبوده است، جایگزین میت در مدیریت اموال او می شوند.
در تخصیص منابع مالی، همیشه میزان هزینه و درآمد ملاحظه شده و سعی در برقراری تعادل و بالانس بین این دو می گردد.
مرد، موظف به پرداخت نفقه، مهریه و نحله است.
زن نفقه و مهریه و نحله دریافت می کند.
زن می تواند با ازدواج، خود را از زیر بار هزینه رها کند.
هزینه زن بدون سرپرست و فقیر به عهده بیت المال است.
بررسی یک نمونه:
از مواد قانون ارث در اسلام:
”ارث زن نصف مرد است.“
(اهداف ، موانع، امکانات = f( قانون و فرهنگ
امکان زن برای ازدواج،
دریافت مهریه، نفقه ونحله
عدم توان مرد برای انداختن هزینه زندگی بر دوش کس دیگر، عدم توان مرد برای فرار از نفقه و مهریه و نحله
عدم توان مرد برای نپرداختن هزینه پدر و مادر پیر و ناتوان
مدیریت اموال بلاتکلیف با ارائه معادله ایی عادلانه در تخصیص منابع
تکالیف مالی بیشتر
نیاز به تخصیص منابع مالی بیشتر دارد
قسمت دوم:
پیشنهاد الگوی جایگزین
قدم اول:
تدوین شاخص پایه
معادله (1) :
ضریب نفوذ احساسات وعواطف
ضریب نفوذ عقل
(توانایی تصمیم گیری بدون دخالت احساسات و عواطف)
<1
1<
هویّتی انسانی که در انتخاب ها و تصمیم ها می تواند فکر کند و عقلانی عمل کند و تاثیرپذیری بیشتری از عواطف و احساسات دارد.
هویّتی انسانی که در انتخاب ها و تصمیم ها می تواند فکر کند و عقلانی عمل کند و تاثیرپذیری کمتری از عواطف و احساسات دارد.
چون زن مانند مرد عقل و تشخیص و اختیار دارد، پس:
مسئول افکار و اعمال خود می باشد و نسبت به موارد مثبت پاداش و نسبت به موارد منفی مجازات به او داده می شود. یعنی می تواند تصمیم بگیرد و مسئولیت و عواقب تصمیم اش بر عهده اوست.
و چون زن مانند مرد در کنترل عواطف و احساسات هنگام تصمیم گیری ها نیست، پس:
در مواردی که تصمیم گیری حیاتی است و مربوط به سرنوشت دیگران می شود، تصمیم گیری به عهده مرد گذاشته شده است.
نتایج:
در سیستم تصمیم گیری اسلام، موارد زیر به عهده مرد است:
تصمیم گیری در سطح رهبریِ جامعه و مرجعیت دینی
تصمیم گیری برای قضاوت و اجرای احکام جزائی
تصمیم گیری برای اداره خانواده (دقت به نقاط تزاحم)
تصمیم گیری برای فروپاشی خانواده
در مورد شهادت زنان:
به جهت حداقل سازی احتمال خطا، تجمیع شهود لازم است.
آیه قرآنی نیز این فلسفه را به صراحت بیان کرده است:
ان تضل احدیهما فتذکر احدیهما الاخری (سوره بقره/ 282)
قال امیرالمومنین علیه السلام:
النساء نواقص العقول
عرب برای احمق یا دیوانه کلمه ناقص العقل را به کار نمی برد. بلکه از کلماتی مانند الاحمق و السفیه استفاده می کند.
عقل یعنی توانایی تصمیم گیری بدون دخالت عواطف و احساسات پس:
نقص عقل یعنی اولا این توانایی موجود است و ثانیا این توانایی نسبت به مرد ضریب کمتر دارد. شاهد در دنباله کلام حضرت است که فرمود:
اما نقصان عقلهن، فنقصان شهادتهن
در مورد دیه زن که نصف مرد است:
هویّت دیه
پول خون و ارزش انسانی
جبران خسارت مالی
یا
جبران خسارت مالی