تارا فایل

پاورپوینت مفاهیم و مفروضات بنیادی در حسابداری


به نام خدا

مفاهیم و مفروضات بنیادی در حسابداری

مقدمه:
اصول و مفاهیم حسابداری، مجموعه ای ازمیثاقها،قواعد ، روشهاورویه هایی است که دستورالعمل شناسایی، پردازش رویدادهای مالی برای تهیه صورتها وگزارش های مالی را بیان می کندوبا گذشت زمان وتجربه موارد جدید تغییر می- کند و کامل می شود.
4

تعریف حسابداری
حسابداری سیستمی است که داده های مربوط به فعالیت های واحد تجاری را دریافت و اندازه گیری می کند سپس آنها را پردازش و در قالب نتایج فعالیت و عملکرد واحد تجاری به تصمیم گیرندگان گزارش می کند.

اهمیت تدوین استانداردهای حسابداری:
هدف عمده تهیه و تدوین استانداردها، ایجاد ازبان معین و چهار چوب مفهومی یکنواخت است که با رعایت آنها اطلاعات مالی از موسسات مختلف به صورت مرتبط قابل مقایسه تهیه و برای تصمیم گیری آگاهانه اقتصادی و اجتماعی دراختیاراستفاده کنندگان قرار می گیرد.
6

اصول پذیرفته شده حسابداری:
صورتها و گزارشهای مالی با رعایت استاندارد های حسابداری تهیه می شوند . صاحب نظران حسابداری کشورهایی که سابقه طولانی در دانش حسابداری دارند ، به تدریج مفاهیم و اصول حسابداری را تدوین کرده اند و با رعایت آنها ، به صورت تقریبا یکنواخت به اجرا در آمده اند .
7

حمایت از استانداردهای حسابداری:
پذیرش،اجراوکنترل رعایت اصول پذیرفته شده حسابداری، نتیجه حمایت مقتدرانه از آن است و اغلب نفوذ قدرت وحمایت انجمنهای حرفه ای حسابداری و موسسات دولتی درکشور های مختلف به اصول پذیرفته شده حسابداری اعتبار اجرایی می دهد.
8

سابقه تاریخی استاندارد های حسابداری :
دانش حسابداری و تدوین اصول و استانداردهای آن ، مانند سایر رشته های علوم اجتماعی ، تحولات فراوانی را طی کرده است .
9

سابقه استانداردهای حسابداری در جهان:
استانداردهای 1949 میلادی که لوکاپاچولی حسابداری دو طرفه را بر اساس حفظ ترازنامه(دارایی=بدهی+سرمایه) تنظیم کرد و بعدها معادله سود بر آن افزوده شد (سود حسابداری=درآمد-هزینه) ، دگرگونی فراوانی را طی کرد.
10

سابقه استانداردهای حسابداری در ایران:
بررسی وضعیت اصول حسابداری در ایران نشان می دهد که ترجمه مراجع جهانی اصول متداول حسابداری تنها مراجع موجود در گذشته بودند و برای طرح و تدوین استانداردهای حسابداری ملی تلاش چندانی نشده است.
11

مفهوم تفکیک شخصیت:
مفهوم تفکیک شخصیت برای قابل فهم بودن صورتها و گزارشهای مالی اهمیت فراوانی دارد.بر اساس اصل مفهوم تفکیک شخصیت حسابها و اطلاعات حسابداری به صورت
مجزا از صاحبان آن نگهداری می شود و در واقع معادله اساسی حسابداری بازتاب این اصل است.
12

مقدمه ای بر مفروضات بنیادی و اصول حسابداری
نیاز به داشتن یک چارچوب نظری در حسابداری مالی از مدتها قبل بوجود آمده است.
در امریکا هیات اصول حسابداری و هیات استانداردهای حسابداری مالی کوشش کرده اند که مبانی نظری حسابداری را به عنوان راهنمای سیاستگذاری حسابداری تدوین کنند. اولین مجموعه چارچوب نظری حسابداری مالی در 1986 میلادی ارائه شد.

1-Postulates
2-Accounting principle
3-Theoritical framework
4-Accounting principle Board (APB)
5-Financial Accounting Standard Board (FASB)

مجموعه ای از یک سیستم یکپارچه و منسجم (حکم قانون اساسی) از اهداف و مبانی مرتبط با یکدیگر است که ماهیت، عملکرد و قلمرو حسابداری و گزارشگری مالی را مشخص و رهنمودی برای تدوین استانداردهای حسابداری هماهنگ بشمار می آید.

چارچوب نظری

مطالعات تحقیقاتی حسابداری شماره یک
مفروضات بنیادی
(Moonitz)
گروه اول (مفروضات Aو B)
مفروضات کلی و توصیفی اند که معرف محیط اقتصادی و سیاسی حسابداری و نحوه تفکر تمامی بخشهای جامعه می باشد.
گروه دوم (مفروضات C)
شامل قضاوت های ارزشی است که دقیقاً قیاسی- دستوری می باشد.
مفروضات طبقه A: محیطی
مفروضات طبقه B :مربوط به حسابداری
مفروضات طبقه C : دستوری

مفروضات بنیادی

گروه اول (مفروضات (A
اطلاعات کمی
مبادله
تفکیک شخصیت
دوره مالی
واحد اندازه گیری

گروه دوم (مفروضات C)
– تداوم فعالیت
– عینیت
– ثبات رویه
– ثبات واحد اندازه گیری
– افشاء
گروه اول (مفروضات B)
صورتهای مالی
قیمتهای بازار
تفکیک شخصیت
موقتی بودن

محیطی
(اقتصادی-سیاسی)
حسابداری
دستوری

انتقادات وارده بر مطالعه تحقیقاتی شماره 1
برخی از مفروضات طبقه B از مفروضات طبقه A استنتاج گردیده که این مسئله موجب انتقادهای شدیدی شده است زیرا مفروضات بنیادی را نمی توان با استدلال از سایر مفروضات بنیادی نتیجه گرفت.

این مفروضات بدیهی برای استنتاج مجموعه ای ازاصول با معنی ومشخص حسابداری کافی به نظر نمی رسد.

مفروضات کلیدی مطالعه مونیتز مربوط به مفروضات بنیادی طبقه C می باشد که وی آنها را مفاهیم نامیده است زیرا ماهیت آن دستوری است و بر اساس روشهای عملی حسابداری تدوین شده است. در بین مفروضات طبقه C فرض ثبات واحد اندازه گیری بر حسب پول اهمیت ویژه ای دارد.

مطالعه تحقیقاتی حسابداری شماره 3
هشت اصل کلی مطرح شده است.
از میان این هشت اصل، دست کم 3سه اصل 1، 2 و 4 موجب انتقادهای شدید حرفه حسابداری شده است.

اصل اول که سود را محصول کل فرایند فعالیتهای تجاری می داند، بر هیچیک از 14 فرض بنیادی مطالعه تحقیقاتی شماره 1 مبتنی نیست و با استدلال استنتاج نشده است. اگرچه می توان این اصل را ظاهرا به گروه B مفروضات بنیادی مربوط دانست.

یکی از انتقادهای عمده وارد بر اصل چهارم یعنی اندازه گیری ارزش داراییها، غیر قابل تجمیع بودن آن است. زیرا در این اصل، ویژگی های متفاوتی از ارزش های جاری برای طبقات مختلف دارایی توصیه شده که از لحاظ تئوریک قابل تجمیع نمی باشد.

انتقادات وارده بر مطالعه تحقیقاتی شماره 1 و 3
ناتوانی حرفه در کنارگذاشتن بهای تمام شده تاریخی باموفقیت قرین نبوده است
مفروضات بنیادی و اصول مطرح شده نیز نقاط ضعفی دارد.بطوریکه مفروضات بنیادی کامل نیست و نمی تواند تمام سیستمهای ارزشیابی را به جز آنچه در اصول پیشنهادی آمده است مردود بشمارد.
اصل اول از هیچکدام از مفروضات بنیادی استنتاج نشده است
این که آیا می توان سیستمهای متفاوت ارزشیابی را برای طبقات مختلف دارایی با یکدیگر جمع کرد یا خیر

مفاهیم حسابداری
مفاهیمی که در این فصل مطرح میشوند، در ادبیات حسابداری تحت عناوین مفروضات بنیادی، بدیهیات، فرضییات، عقاید، میثاقها، محدودیتها، اصول و استانداردها ذکر شده اند.
Concepts
Postulates
Axioms
Assumptions
Doctrines
Conventions
Constraints
Principles

مفاهیم حسابداری
یک مفهوم را می توان نتیجه فرایند شناسایی ,طبقه بندی و تفسیر پدیده ها یا رویدادهای مختلف به شمارآورد
ارائه مفاهیم حسابداری مطابق طبقه بندی زیر پیشنهاد می شود
مفروضات بنیادی : معرف شرایط اقتصادی ,اجتماعی ,فرهنگی و سیاسی و مناسبات حقوقی محیط حسابداری است .
اصول  : معرف رویکردهای کلی است که در شناسایی و اندازه گیری رویدادهای حسابداری مورد استفاده قرار می گیرد

مفروضات بنیادی حسابداری
فرض تداوم فعالیت
فرض دوره مالی
فرض تفکیک شخصیت
فرض واحد اندازه گیری

Going Concern
Time Period
Accounting Entity
Monetary Unit

فرض تدوام فعالیت Going Concern
این فرض حاکی از قبول تدوام فعالیت واحد انتفاعی است مگر این که شواهدی خلاف آن در دسترس قرار گیرد. در نتیجه گزارش ارزشهای تصفیه تخلف از این فرض بنیادی محسوب می شود .

اگر نسبت به توانایی شرکت در تداوم فعالیت شک وجود داشته باشد، گزارش ارزش های تسویه در صورت های مالی مناسب تر خواهد بود.

طبقه بندی عناصر صورتهای مالی نظیر داراییها به جاری و غیر جاری بدهیها به جاری و غیر جاری و … پیامد پذیرش فرض تداوم فعالیت است.
این فرض محتوای حسابداری را غنای چندانی نمی بخشد.

فرض دوره مالی Time Period
فعالیتها و عملیات واحدهای انتفاعی معمولا در دوره های زمانی مشخص و معین انجام می شود .
از آنجا که یکسال در مقایسه با عمر اغلب واحدهای انتفاعی دوره ای کوتاه محسوب می شود فرض دوره مالی موجب قبول حسابداری تعهدی و اصول شناخت درآمد و مقابله هزینه با درآمد فروش (مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی) شده است.

Accrual accounting
Recognition, realization
Matching

فرض تفکیک شخصیت Accounting Entity
واحد انتفاعی جدا از صاحبان ان است اما 2 مساله با اهمیت وجود دارد
مسئله اول : تعریف واحد حسابداری و ارتباط آن با قسمتهای تابعه
مسئله دوم :چگونگی رابطه واحدانتفاعی با صاحبان آن

فرض واحد اندازه گیری Monetary Unit
از لحاظ مقاصد حسابداری فرض ثبات واحد اندازه گیری یعنی پول، مبنای اصول و روشهای حسابداری قرار گرفته است در نتیجه اصل بهای تمام شده تاریخی در بسیاری از روشهای حسابداری سایه افکنده است.
تورم قابل ملاحظه در بسیاری از کشورها موجب شد تا تئوریهای ارزشیابی و راههای جدید صورتهای مالی مورد ارزیابی قرار گیرد اما کنترل و کاهش تورم در کشورهای صنعتی موجب شد اصل بهای تمام شده تاریخی کماکان اعتبار تاریخی خود را حفظ کند.

اصول حسابداری

اصول
Postulates
Going Concern
Time Period
Accounting Entity
Monetary Unit
Input-Oriented Principles
Rules of Operation
Recognition
Matching
Constraining Principles
Conservation
Disclosure
Materiality
Objectivity
Output-Oriented Principles
Applicable to users: Comparability
Applicable to Preparers: Consistency & Uniformity

معرف رویکرد های کلی است که در شناسایی و اندازه گیری رویداد های حسابداری مورد استفاده قرار می گیرد.
مفیدترین تعریف از اصول را می توان از بیانیه های شماره 4 هیات اصول حسابداری بدست اورد.
مطابق هیات اصول حسابداری APB #4، اصول پذیرفته شده حسابداری ریشه در تجربه، استدلال، بکارگیری و الزام عملی دارد.اصول فراگیر زیر مجموعه اصول پذیرفته شده حسابداری محسوب و به شرح زیر تعریف می شود:

”اصول فراگیر حسابداری از لحاظ تعداد معدودند اما ماهیتی بنیادی دارند. این اصول، رویکرد کلی حسابداری را برای شناسایی و اندازه گیری رویدادهایی که بر وضعیت مالی و نتایج عملیات واحد انتفاعی موثرند مشخص می کنند“.

اصول حسابداری را می توان در دو گروه طبقه بندی کرد:

اصول متمرکز بر نهاده ها
شامل رویکرد های کلی یا قواعد کلی است که برای تهیه صورتهای مالی و محتوای آن و همچنین صورتهای مالی مکمل و موارد افشاء بکار گرفته میشوند.
اصول متمرکز بر ستانده ها
قابلیت مقایسه صورتهای مالی تهیه شده توسط واحدهای انتفاعی مختلف را مد نظر قرار می دهد.

اصول حسابداری

اصول متمرکز بر نهاده ها
In-Put Oriented Principles

اصول متمرکز بر ستانده ها Out-Put Oriented Principles

اصول حاکم بر قواعد کل عملیات
General Rules of Operations

اصول محدود کننده
Constraining
principles

شناخت درآمد فروش

شناخت هزینه

محافظه کاری- احتیاط
افشا
اهمیت
عینیت
Conservatism-Prudence
Disclosure
Materiality
Objectivity

قابلیت مقایسه
ثبات رویه
یکنواختی

Comparability
Consistency
Uniformity

شناسایی درآمد فروش Revenue
نظر به اینکه درک روشن اجزای متشکله درآمد فروش حایز اهمیت است، با پاسخ دادن به پرسش های زیر مفهوم درآمد را روشن می نماییم:
1-ماهیت درآمد چیست؟
2-چه اقلامی را می توان در درآمد فروش منظور کرد؟
3-چگونه باید درآمد را محاسبه کرد؟
4-درآمد چه زمانی شناسایی و از لحاظ مقاصد حسابداری گزارش می شود؟

ماهیت درآمد فروش
درآمد فروش را می توان موجب افزایش سود دانست. درآمد فروش همانند سود فرایندی جاری است که به صورت تولید کالاها و خدمات توسط واحد انتفاعی طی دوره ای مشخص اجرا می شود.

تعریف درآمد فروش
تعریف انجمن حسابداران آمریکاAmerican Accounting Association(AAA)
”درآمد فروش بیان پولی تمامی محصولات یا خدمات انتقال یافته توسط واحد انتفاعی به مشتریان آن طی یک دوره مالی است“.
انتقاد: در این تعریف روش درصد پیشرفت کار برای شناسایی درآمد فروش لحاظ نشده است. زیرا، بر اساس این روش، درآمد فروش قبل از انتقال کالا یا خدمت شناسایی می گردد.

Product Concept

تعریف هیات استانداردهای حسابداری مالی (:Financial Accounting Standards Board (FASB
”درآمد فروش، عبارت است از ورود دارایی به یک واحد انتفاعی یا افزایش داراییهای موجود آن و یا تسویه یا کاهش بدهیهای آن یا ترکیبی از آنها که از تحویل یا تولید کالا، ارائه خدمت یا سایر فعالیتهایی که جزء عملیات اصلی واحد انتفاعی است ناشی شده باشد.“ (تعریف بر حسب جریان داراییها به داخل واحد انتفاعی در نتیجه فروش کالا یا خدمت)
انتقاد: این تعریف، محصول واحد انتفاعی را با دریافتهای مربوط به آن محصول مربوط می کند. به بیان دیگر در این تعریف اندازه گیری و زمان شناسایی درآمد فروش با فرایند ایجاد آن مخلوط شده است.

تعریف هیات اصول حسابداری APB)) Accounting Principles Board:
”افزایش ناخالص در داراییها یا کاهش ناخالص در بدهیها که بر اساس اصول پذیرفته شده حسابداری شناسایی و اندازه گیری شده و منتج از فعالیت های انتفاعی واحد است و موجب تغییر حقوق صاحبان سرمایه می شود“.)درآمد با ثبت دوطرفه حسابها مربوط میشود)
انتقاد: اگرچه در تعریف بالا درآمد فروش را با ثبت دوطرفه حسابها مربوط می کند و موارد ذکر شده در آن صحیح است اما در این تعریف ماهیت درآمد فروش روشن نشده است.

American Accounting Association
Financial Accounting Standards Board
Accounting Principles Board

در واژه درآمد چه چیزهایی می توان گنجانید
همه فعالیت ها، چه عمده و چه جزئی که در زمینه ایجاد ثروت به وسیله شرکت انجام می شود باید در گروه درآمد های عمومی گنجانده شود
نحوه اندازه گیری درآمد
ارزش مبادله کالاها یا خدمات واحد انتفاعی
زمان شناخت درآمد
درآمد فروش کسب شده باشد Earned
درآمد فروش تحقق یافته یا قابل تحقق باشد. Realized or Realizable

  مقابله هزینه ها با درآمد فروش
هزینه به معنای انقضای بهای تمام شده در فرایند ایجاد درآمد فروش تعریف شده است .

فرایند شناخت انقضای بهای تمام شده (وقوع هزینه ) برای مواردی نظیر استهلاک، بهای تمام شده کالای فروش رفته، سود تضمین شده و مخارج انتقالی به دوره های آتی مقابله هزینه ها با درآمد فروش نامیده می شود .

اصول محدود کننده Constraining principles
طبق بیانیه شماره 4 هیات اصول حسابداری
”منظور از میثاقهای تعدیل کننده ، محدودیت هایی است که برای تعدیل بکارگیری اصول فراگیر اندازه گیری، به طور گسترده مورد قبول قرار گرفته اند . این میثاقهای تعدیل کننده ، به منظور مواجهه با برخی از مشکلترین و بحث انگیزترین مسایل حسابداری بتدریج ایجاد شده و تکامل یافته اند“.

اصول محدود کننده محدودیتهای را بر صورتهای مالی تحمیل می کند (محافظه کاری، احتیاط) و یا کنترلهایی را بر ان اعمال می کند ( اهمیت و افشا )

محافظه کاری- احتیاط Conservatism-Prudence
واژه ”محافظه کاری“ معمولاً بدین مفهوم بکار برده می شود که حسابداران باید برای دارایی ها و درآمدها کمترین مبلغ ممکن و برای بدهی ها و هزینه ها بالاترین مبلغ ممکن گزارش کنند.

ارزشیابی موجودیها بر مبنای قاعده اقل بهای تمام شده یا قیمت بازار مثالی کلاسیک برای محافظه کاری است .

از دیدگاه تهیه کنندگان صورتهای مالی محافظه کاری به عنوان کوششی برای انتخاب روشی از میان روشهای پذیدفته شده حسابداری که منتج به :
1- شناخت کندتر درآمد
2- شناخت سریعتر هزینه
3- ارزشیابی کمترداراییها
4- ارزشیابی بیشتر بدهیها

افشا Disclosure
در ARS1 افشا به عنوان یکی از مفروضات بنیادی دستوری مطرح شده است تا از گمراهی استفاده کنندگان جلوگیری کند .

مفهوم افشا، به اطلاعات مالی مربوط در متن و همراه با صورتهای مالی اساسی، شامل روشهای بکارگرفته شده در تهیه صورتهای مالی اشاره دارد .

افشای اطلاعات همراه با و خارج از متن صورتهای مالی شامل موارد زیر است :

1-تهیه و گزارش صورتهای مالی مکمل نظیر صورتهای مالی تورمی
2-افشای اطلاعاتی که نمی توان آنها را در متن صورتهای مالی گزارش کرد، از طریق یادداشتهای همراه صورتهای مالی
3- افشای رویدادهای با اهمیت بعد از تاریخ صورتهای مالی
4-پیش بینی عملیات سال آینده
5-تجزیه و تحلیل مدیریت از عملیات در گزارشهای سالانه

اهمیت Materiality
مشابه ویژگی مربوط بودن است.
می توان اهمیت را روی دیگر سکه افشا نامید زیرا آنچه افشا می شود باید لزوما حایز اهمیت باشد. اما باید توجه داشت که سطوح اهمیت معمولا توسط حسابرسان تعیین می شود .
یکی از مسئولیتهای حسابداری در گزارشگری مالی این است که انبوه اطلاعات را به محوی خلاصه گزارش کند که برای استفاده کنندگاتن مفید باشد گزارش انبوه اطلاعات می تواند به اندازه گزارش کمتراز نیاز اطلاعات گمراه کننده تلقی شود بنایراین مفهوم اهمیت محدودیت را بر آن چه که باید افشا شود اعمال می کند .

بی طرفی (عینیت) Objectivity
عینیت به کیفیت شواهد زیربنایی رویدادهایی اشاره دارد که نهایتا تلخیص و به شکل صورتهای مالی سازماندهی می شود

اطلاعات مندرج در صورت های مالی باید بی طرفانه یعنی عاری از تمایلات جانبدارانه باشد.

عینیت از دیدگاه آمار و به معنای میزان اتفاق نظر میان اندازه گیرها مد نظر قرار می گیرد

Constraining Principles
Conservation محافظه کاری- احتیاط
slower revenue recognition,
faster expense recognition,
lower asset valuation,
higher liability valuation
Disclosure افشا
Relevant financial information both inside and outside the financial statements
Materiality اهمیت
The importance of an item to users when making decisions
Objectivity عینیت
The degree of consensus among measurers

اصول متمرکز بر ستانده ها Out-Put Oriented Principles
این اصول ویژگیهایی را بیان می کند که صورتهای مالی از دیدگاه استفاده کنندگان و تهیه کنندگان آن باید دارا باشند .و این مفاهیم منطبق و مکمل هم می باشند

ثبات رویه ((Consistency

یکنواختی((Uniformity
کاربرد برای تهیه کنندگان
کاربرد برای استفاده کنندگان
قابلیت مقایسه ((Comparability

قابلیت مقایسه به میزان قابلیت اعتمادی اشاره دارد که استفاده کنندگان صورتهای مالی هنگام ارزیابی وضعیت مالی ونتایج عملیات به منظور مقایسه واحدهای انتفاعی مختلف یا پیش بینی سود و گردش وجوه نقد، برای آن صورتها قایل هستند.
مقصود از ثبات رویه این است که
ثبات رویه به بکارگیری روشهای حسابداری یکسان توسط واحدهای انتفاعی معین در دوره های مالی متوالی اشاره دارد. و در واقع یکی از جنبه های یکنواختی است

یکنواختی Uniformity
تفسیرهایی که در گذشته برای یکنواختی ارائه شده است شامل موارد زیر بوده است :

1- مجموعه ای از اصول یکنواخت حسابداری برای تمامی واحدهای انتفاعی که تفسیر و بکارگیری ان در اختیار هر یک از واحدهای انتفاعی باشد

2- بکارگیری روشهای حسابداری یکسان در وضعیتهای مشابه بدون توجه به وضعیتهای مختلف (یکنواختی مطلق) مانند به هزینه بردن هزینه های توسعه

3- بکارگیری روشهای حسابداری مشابهی که تفاوت در وضعیتهای اقتصادی را نیز مد نظر قرار میدهد (یکنواختی محدود) مانند تمایز بین هزینه های سرمایه ای و اجاره ای

ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری

مربوط بودن

قابلیت اعتماد

قابلیت مقایسه

سودمندی در پیش بینی
سودمندی در ارزیابی
به موقع بودن
قابلیت تایید
بی طرفانه بودن
صداقت در اندازه گیری,
ثبات رویه
قابل فهم بودن

فایده در تصمیم گیری

تئوریهای ارزش ویژه (حقوق صاحبان سهام)
تعامل واحدهای انتفاعی با مالکان درحسابهای مربوط به حقوق صاحبان سرمایه نشان داده می شود. درگذشته این تئوری های دستوری توجه زیادی را جلب کرده است اما امروزه با توجه به رویکردهای استقرایی – مشاهده ای نقش ثانویه دارند

نکته مورد بحث اینجاست که این تئوریهای علی رغم ارتباط واحد انتفاعی با مالکان آن، این ارتباطات مبنای کامل و مناسبی ر برای تعریف و تفسیر تمامی رویدادهای واحدهای انتفاعی ایجاد نمی کند. و هیچیک ار این تئوریها نمی تواند مبنای منطقی و کافی را برای استفاده از سیستم بهای تمام شده تاریخی یا عدول از ان را ایجاد کند

5 Equity Theories of Accounting
تئوری مالکانه
تئوری شخصیت حسابداری
تئوری حقوق مازاد
تئوری وجوه
تئوری مدیریت
Proprietary Theory
Entity Theory
Residual Equity Theory
Fund Theory
Commander Theory

5 Equity Theories of Accounting
Proprietary Theory
Assumes owners and the firm are virtually identical
SA – SL = SOE
Entity Theory
The firm and the owners are separate beings
SAssets = SEquities
Residual Equity Theory
Residual equity holders are that group of claimants whose rights are superseded by all other claimants
SA – SSpecific Equity = RE

5 Equity Theories of Accounting
Fund Theory
Assumes a group of assets and related obligations devoted to a particular purpose
SAssets = SRestrictions of Assets

Commander Theory
Commander is a synonym for management
Assumes the manager transposes the commander view to the investor

تئوری مالکیت انفرادی (مالکانه) Proprietary Theory
در این تئوری فرض بر این است که مالکان واحدهای انتفاعی از یکدیگر جدا نیستند . این تئوری به اوایل قرن 18 بر می گردد و اقتصادهایی را که به طور عمده متشکل از واحدهای اداره شده توسط مالکان بوده است را به خوبی توصیف می کند .
در تئوری مالکانه، داراییها به مالکان شرکت تعلق دارد، بدهی ها تعهدات آنان هستند و حقوق صاحبان سرمایه به مالکان شرکت مربوط میشود.
معادله ترازنامه به شکل زیر خواهد بود:
حقوق مالکان شرکت= بدهی ها∑ – دارایی ها∑

تئوری واحد تجاری(تفکیک شخصیت) Entity Theory
معمار اصلی این تئوری پروفسور پیتون payton 1922
در تئوری شخصیت حسابداری واحد انتفاعی و مالکان آن از یکدیگر تفکیک شده اند و واحد انتفاعی هویتی مستقل از هویتی متمایز از مالک یا مالکان ان دارد.
معادله ا ن بصورت زیر است :
مجموع داراییها = مجموع بدهیها + حقوق صاحبان سرمایه

صاحبان سرمایه
طلبکاران
مجموع داراییها متعلق به واحد انتفاعی
=

+

سرمایه گذاران در دارایی ها

انتونی رابرت (1983) تفسیر محدودتری ا ز این تئوری ارائه کرده است
سمت چپ ترازنامه شامل 4 بخش اصلی است
بدهیها , حقوق سهامداران , منافع سهامداران , حقوق واحد انتفاعی
حقوق سهامداران = سرمایه اهدایی سهامدارن
منافع سهامداران = سود سهام پرداخت نشده مربوط به سهام عادی و ممتاز است
حقوق واحد انتفاعی = سود سهام پرداخت نشده – سود انباشته

تئوری حقوق مازاد (حقوق باقیمانده) Residual Equity Theory
این تئوری توسط جرج استابوس تدوین شد Gorge Stabus (1961)
این تئوری دارندگان حقوق مازاد را گروهی می شناسد که حقوق آنان در اخرین اولویت از میان تمامی ادعاهای موجود نسبت به واحد انتفاعی قرار دارد .این گروه متشکل از سهامدارن عادی است که اعضای آن می تواند در رویدادهای مختلف تغییر یابد.. سهامدارن عادی پذیرندگان نهایی مخاطره مربوط به واحد انتفاعی میباشند
فرض بنیادی تئوری مازاد حاکی از این است که اطلاعات مورد نیاز برای تصمیم گیری باید در اختیار دارندگان حقوق مازاد قرار گیرد .معادله آن به شکل زیراست
سایر حقوق مشخص مانند بدهیها و حقوق سهامدارن ممتاز- مجموع داراییها = حقوق مازاد

تئوری وجوهFund Theory
این تئوری توسط ویلیام واتر تدوین شد william vatter (1947)
عدولی از تئوری شخصیت و تئوری مالکانه است در این تئوری وجوه به معنای گروهی از داراییها و محدودیتهای مربوط تعریف شده است که برای منظور خاصی تخصیص یافته است
معادله ترازنامه در این تئوری به شرح زیر است:
مجموع داراییها = مجموع محدودیتهای اعمال شده بر داراییها

محدودیتهای اعمال شده بر ترازنامه نیز می تواند به دلیل بدهیها یا وجوه سرمایه اهدایی باشد
بر اساس این تئوری وجوه سرمایه گذاری باید بدون تغییر باقی بماند مگر این که اختیار خاصی برای تصفیه کلی یا جزیی اعطا شده باشد.
تئوری وجوه بیشتر قابل بکارگیری در سازمانهای دولتی یا غیر انتفاعی است .

تئوری مدیریت Commander Theory
این تئوری توسط لویس گولدبرگ تدوین شد louis goldberg (1965)
بر اساس این تئوری مدیریت برای انجام وظایف برنامه ریزی و کنترل، به نمایندگی از طرف صاحبان سرمایه به اطلاعات نیازمند است.
این تئوری بیشتر به حسابداری مدیریت مربوط است.
تئوری نمایندگی بر گرفته از این تئوری میباشد.

شناسایی درآمد فروش Revenue
نظر به اینکه درک روشن اجزای متشکله درآمد فروش حایز اهمیت است، با پاسخ دادن به پرسش های زیر مفهوم درآمد را روشن می نماییم:
1-ماهیت درآمد چیست؟
2-چه اقلامی را می توان در درآمد فروش منظور کرد؟
3-چگونه باید درآمد را محاسبه کرد؟
4-درآمد چه زمانی شناسایی و از لحاظ مقاصد حسابداری گزارش می شود؟

ماهیت درآمد فروش
درآمد فروش را می توان موجب افزایش سود دانست. درآمد فروش همانند سود فرایندی جاری است که به صورت تولید کالاها و خدمات توسط واحد انتفاعی طی دوره ای مشخص اجرا می شود.

تعریف درآمد فروش
تعریف انجمن حسابداران آمریکاAmerican Accounting Association(AAA)
”درآمد فروش بیان پولی تمامی محصولات یا خدمات انتقال یافته توسط واحد انتفاعی به مشتریان آن طی یک دوره مالی است“.
انتقاد: در این تعریف روش درصد پیشرفت کار برای شناسایی درآمد فروش لحاظ نشده است. زیرا، بر اساس این روش، درآمد فروش قبل از انتقال کالا یا خدمت شناسایی می گردد.

Product Concept

فرض تداوم فعالیت:
فرض تداوم فعالیت از مفروضات بنیادی حسابداری است که بسیاری ازمفاهیم واصول دیگروطبقه بندی اقلام تراز- نامه بر آن متکی است.فقط در زمان انحلال موسسه اقلام صور تها و گزار شهای مالی به مبالغ خالص ارزش بازیافتنی و ارزشهای روز انحلال اندازه گیری می شوند.
64

فرض دوره مالی:
فرض تداوم دوره مالی می گوید که فعالیتهای یک شخصیت حسابداری مدتهای طولانی ادامه داشته ودر آینده قابل پیش-بینی متوقف نخواهد شد اصول ترازنامه بر این فرض متکی است.
65

اصل پولی:
پول به عنوان واحد اندازه گیری رویدادهای مالی استفاده می شود. پول تنها وسیله اندازه گیری در حسابداری است که قابلیت کاربرد برای اندازه گیری رویدادهای مالی را دارد .

66
.

اصل عینیت:
این اصل بر این امر تاکید دارد که اندازه گیری بایستی بیطرفانه بوده و قالیت رسیدگی توسط شخصی مستقل را داشته باشد . حسابداران اغلب به شواهد و مدارک قابل استناد، که اندازه گیری مالی را تعیین می کند ، تاکید دارند.

67

اصل بهای تمام شده:
صورت ها و گزارش های مالی با رعایت اصل بهای تمام شده تهیه و ارائه می شوند، در زمان تحصیل دارایی ها یا خدمات، بهای تمام شده نشان دهنده ارزش منصفانه بازار آنها می باشد.
68

اصل تحقق درآمد:
درحسابداری تعهدی ، سود هنگامی شناسایی می شود که اطمینان کافی از کامل شدن «فرایند کسب سود» حاصل شود. در مورد موسسات تولیدی فرایند کسب سود شامل موارد زیر است:
الف ـ خرید مواد مستقیم
ب ـ تولید محصول
ج ـ فروش محصول
د-وصول وجه محصول فروخته شده
69

به موجب اصل تحقق درآمد ، معمولاً زمانی تحقق یافته تلقی می شود که دو شرط زیر تامین شده باشد:
1-فرایند کسب سودکامل شده یا به طورعمده کامل شده است.
2-شواهد عینی کافی برای اندازه گیری مبلغ درآمده موجود باشد.
70

اندازه گیری درآمد به چهار روش صورت می گیرد:
1-اندازه گیری درآمد در زمان فروش (روش تحویل):
در این روش چون دوشرط درآمد تامین شده می توان درآمد را شناسایی کرد.
در برخی از مشاغل درآمد و هزینه ها هنگام وصول یا پرداخت نقدی شناسایی می شوند که به آن روش نقدی می گویند.
71

2-روش فروش اقساطی (روش سود ناویژه):
دراین روش معمولاً درآمد هنگام فروش کالا شناسایی می شود و بهای آن در چندین قسط وصول می شود. هنگام وصول هر قسط بخشی از بهای تمام شده و بخشی از سود ناویژه وصو و درآمد شناسایی می شود.

72

3- روش درصد تکمیل پیمان:
در پروژه های بزرگ که بیش از یک سال مالی به طور می انجامد قرار داد خاصی به نام پیمان بین پیمانکار و کارفرما منعقد می شود.

73

4-اندازه گیری درآمد درزمان تکمیل محصول(روش تولید):
برخی ازکالاها در بازارها قیمتهای تثبیتی و یا جا افتاده ای دارند. اندازه گیری درآمد برای کالاها با توجه به اطمینان نسبی از قیمت آن و تقاضای بازار در زمان تولید قابل اندازه گیری و شناسایی است.

74

درایران معمولا قیمتهای ثابت تضمین شده ای از طرف دولت تعیین می شود که محصولات کشاورزان را بر اساس یک قیمت حداقل از طرف دولت خریداری نماید.

75

درآمد دراین نوع پروژه ها به دو صورت محاسبه می شود:
1ـ روش تکمیل پیمان که بر مبنای بهای تمام شده پیمان در دست اجرا پس از تکمیل پیمان صورت می پذیرد . روش درصد تکمیل پیمان که با شناسایی درآمد هر دوره مالی زمانی که درآمد پیمان به نحو معقول قابل برآورد نباشد صورت می پذیرد.
76

.

درصد تکمیل پیمان بصورت زیر محاسبه می شود:
درصدتکمیل پیمان× سود ناویژه برآوردشده=سودناویژه دوره مالی
درصدتکمیل پیمان= هزینه های واقعی انجام شده طی دوره مالی
کل بهای تمام شده
77

اصل تطابق هزینه با درآمد:
به موجب این اصل شناسایی درست سود مالی هر دوره با اندازه گیری درآمد هر دوره با هزینه های انجام شده برای کسب آن درآمد مشخص شده و با آن مقابله می شود. و در واقع درآمدها به محض تحقق و هزینه ها به محض وقوع
شناسایی می شوند.
78

تطابق هزینه ها با درآمد از دو طریق صورت می پذیرد:
الف ـ در ارتباط با کالای فروخته شده یا ساخته شده.
ب ـ در ارتباط با دوره های مالی که درآمد کسب شده.
79

اصل ثبات رویه: (رعایت یکنواختی)
هرشخصیت حسابداری باید یک روش خاص حسابداری را برای شناسایی ، اندازه گیری ، ثبت و گزارش دهی انتخاب کند. با رعایت این اصل قابلیت مقایسه درگزارش دهی مالی امکان پذیر می شود.
80

صورت های مالی
تعریف: اسنادی هستند که وضعیت افراد یا واحدهای تجاری را در قالب مقادیری از پول گزارش می کنند.
هدف: ارائه اطلاعات تلخیص و طبقه بندی شده درباره ی وضعیت، عملکرد و انعطاف پذیری مالی واحد تجاری است که برای طیف گسترده ای از استفاده کنندگان صورتهای مالی جهت اتخاذ تصمیمات اقتصادی ارائه می شود.

استفاده کنندگان

حسابداری مدیریت

حسابداری مالی

استفاده کنندگان خارجی

استفاده کنندگان داخلی

حسابداری مدیریت و مالی
حسابداری مدیریت: وظیفه ی جمع آوری اطلاعات برای استفاده کنندگان داخلی را بر عهده دارد. از استفاده کنندگان داخلی می توان رئیس هیات مدیره، مدیر عامل، مدیران ارشد یا سرپرست دوایر و یا ریاست یک دانشگاه را نام برد.
حسابداری مالی: وظیفه ی جمع آوری اطلاعات برای افراد خارج از واحد تجاری را بر عهده دارد.

نمونه ای از استفاده کنندگان خارجی
سرمایه گذاران
اعطا کنندگان تسهیلات مالی
تامین کنندگان کالا و خدمات و سایر بستانکاران
مشتریان
کارکنان واحد تجاری
سازمان های دولتی
جامعه
و…

اصول و مفاهیم حسابداری

مفروضات حسابداری

اصول حسابداری

اصول محدود کننده (میثاق)

ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری

محدودیتهای حاکم بر خصوصیات کیفی اطلاعات مالی

اصل افشاء:
با توجه به این اصل باید کلیه حقایق با اهمیت و مرتبط با وضعیت مالی و گزارش مالی ارائه گردد.
اصل اهمیت:
حسابداران با توجه به اهمیت نسبی اقلام و رویدادهای مالی روش های متناسب حسابداران انتخاب می کنند.
91

اصل احتیاط:
این اصل هنگام ارزش گذاری داراییها و تعیین سود بکار می رود.
گزارش حسابرسی:
گزارشی که توسط حسابرسی مستقل بعد از رسیدگی به گزارش ها و صورت های مالی یک موسسه ارائه می گردد.
92

منبع
اصول حسابداری 2 تالیف دکتر یحیی یگانه

با تشکر از توجه شما


تعداد صفحات : 95 | فرمت فایل : pptx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود