استانداردحسابرسی شماره24
مسئولیت حسابرس در ارتباط با تقلب و اشتباه، در حسابرسی صورتهای مالی
کلیات
همان گونه که در بخش 20 استانداردهای حسابرسی عنوان گردیده، هدف حسابرسی صورتهای مالی این است که حسابرس بتواند در باره این که صورتهای مالی از تمام جنبه های با اهمیت طبق استاندارد های حسابداری تهیه شده است یا خیر ، اظهار نظر کند.
سوالی که در ادامه می تواند مطرح شود این است که صورتهای مالی را چه وقت می توان مطابق استانداردهای حسابداری دانست ؟ پاسخ این است:
زمانی صورتهای مالی بر استانداردهای حسابداری منطبق است که عاری از هر گونه تحریف با اهمیت باشد.
کلیات
تحریف می تواند به دلایل زیر حادث شود:
••موارد تقلب و اشتباه ، اعم از قطعی یا احتمالی.
••موارد عدم رعایت ، اعم از قطعی و احتمالی.
نکته : موارد عدم رعایت به تقلب ها و اشتباهاتی اطلاق می شود که متضمن نقض قوانین و مقرراتی است که بر صورتهای مالی اثر مستقیم بر جای می گذارد.
• بخش 24 استاندارهای حسابرسی، مسئولیت حسابرس در قبال تقلب و اشتباه، در حسابرسی صورتهای مالی را توصیف می کند.
• مسئولیت حسابرس در قبال موارد عدم رعایت در بخش 25 استانداردهای حسابرسی بحث شده است.
مسئولیت مدیریت
مسئولیت اصلی پیشگیری و کشف موارد تقلب و اشتباه با مدیریت اجرایی و هیئت مدیره واحد مورد رسیدگی است.
مسئولیت حسابرس
حسابرس در قبال پیشگیری از اشتباه و تقلب هیچگونه مسئولیتی ندارد. با این حال، حسابرسی مستمر سالانه می تواند نقش بازدارندگی داشته باشد.
در مقابل ،حسابرس در قبال کشف موارد اشتباه و تقلب مسئولیت ثانویه دارد. ارزش حسابرسی اساساً در همین نکته نهفته است.
تعاریف
تقلب. هرگونه اقدام عمدی یا فریبکارانه یک یا چند نفر از هیئت مدیره، مدیران اجرایی ، کارکنان یا اشخاص ثالث، برای برخورداری از مزیتی ناروا یا غیر قانونی است.
حسابرس در بررسی تقلب ، دو نوع تحریف را مورد توجه قرار می دهد:
•• تحریف ناشی از گزارشگری مالی متقلبانه.
•• تحریف ناشی از سوءاستفاده از داراییها.
•گزارشگری مالی متقلبانه . نوعی تحریف که متضمن تحریف یا حذف مبالغ یا موارد افشا از صورتهای مالی به عمد و به منظور فریب استفاده کنندگان صورتهای مالی است.
تعاریف
گزارشگری مالی متقلبانه می تواند شامل موارد زیر باشد:
•• فریبکاری، از قبیل سند سازی، دستکاری یا تغییر سوابق حسابداری یا مدارک پشتوانه تهیه صورتهای مالی.
•• ارائه نادرست یا حذف عمدی رویدادها، معاملاتیا سایر اطلاعات بااهمیت در صورتهای مالی.
•• بکارگیری نادرست استانداردهای حسابداری مرتبط با اندازه گیری، شناسایی، طبقه بندی، ارائه یا افشاء به عمد.
تعاریف
سوءاستفاده از داراییها. تحریفی که متضمن سرقت داراییهای واحد مورد رسیدگی است.
سوءاستفاده از داراییها می تواند به راههای گوناگون زیر انجام شود:
•• اختلاس دریافتها.
•• سرقت داراییهای ثابت مشهود یا نامشهود.
•• پرداخت وجه نقد بابت کالاها و خدمات دریافت نشده.
• به منظور پنهان کردن سرقت داراییها، اغلب از سوابق یا مدارک ساختگی یا گمراه کننده استفاده می شود.
تعاریف
تقلب مدیران. تقلبی که با دخالت یک یا چند نفر از مدیران واحد مورد رسیدگی روی می دهد.
تقلب کارکنان. تقلبی که تنها توسط کارکنان واحد مورد رسیدگی انجام می شود.
نکته : تقلب مدیران و تقلب کارکنان ، هر دو ، می تواند از راه تبانی با اشخاص ثالث خارج از واحد مورد رسیدگی صورت پذیرد.
تعاریف
اشتباه. هر گونه تحریف سهوی در صورتهای مالی، شامل حذف یک مبلغ یا یک مورد افشاء مانند:
•• اشتباه در گردآوری یا پردازش اطلاعات مبنای تهیه صورتهای مالی. •• برآورد حسابداری نادرست ناشی از نادیده گرفتن یا تفسیر نادرست حقایق.
•• اشتباه در بکارگیری استانداردهای حسابداری مرتبط با اندازه گیری، شناسایی، طبقه بندی، ارائه یا افشاء.
•تحریف . نادرستی صورتهای مالی به دلیل اشتباه یا تقلب.
•تردید حرفه ای . نگرشی است متضمن بکارگیری ذهنی پرسشگر و ارزیابی نقادانه شواهد درخلال کار حسابرسی.
وجه تمایز تقلب و اشتباه
وجه تمایز تقلب و اشتباه ، عمدی یا غیر عمدی بودن اقدامی است که به تحریف صورتهای مالی می انجامد.
تقلب، برخلاف اشتباه عمدی است .
تقلب، عمدتاً با کتمان آگاهانه حقایق همراه است.
محدودیتهای ذاتی حسابرسی
حتی اگر حسابرسی طبق استانداردهای حسابرسی، برنامه ریزی و اجرا شود، باز هم نمی توان اطمینان قطعی یافت که همه تحریفهای با اهمیت موجود در صورتهای مالی کشف خواهد شد.
خطر کشف نشدن تحریفهای با اهمیت ناشی از تقلب، به مراتب بیش از خطر کشف نشدن تحریفهای با اهمیت ناشی از اشتباه است، زیرا برای کتمان تقلب ممکن است از طرحهای پیچیده و سازمان یافته ای چون جعل، ثبت نکردن عمدی معاملات، یا دادن اطلاعات نادرست به حسابرس استفاده شود.
افزون بر این، خطر این که حسابرس تحریف با اهمیت ناشی از تقلب مدیران را کشف نکند بیش از تقلب کارکنان است.
محدودیتهای ذاتی حسابرسی
به دلیل محدودیتهای ذاتی حسابرسی، کشف بعدی یک تحریف با اهمیت در صورتهای مالی ناشی از تقلب یا اشتباه، به خودی خود، نشانه وجود موارد زیر نیست:
•• قصور در کسب اطمینان معقول.
•• برنامه ریزی، اجرا،یا قضاوت نامناسب.
•• نبود صلاحیت حرفه ای یا مراقبت حرفه ای.
•• قصور در رعایت استانداردهای حسابرسی.
تردید حرفه ای
بکارگیری تردید حرفه ای به معنای پرهیز از پیشداوری است.
در واقع، تردید حرفه ای به معنای دوری از خوش بینی یا بد بینی است.
حسابرس در برنامه ریزی و اجرای حسابرسی باید این نگرش را در خود به وجود آورد.
تردید حرفه ای
به ویژه، در موارد زیرحسابرس برای شناسایی و ارزیابی مناسب آنها به چنین نگرشی نیاز دارد:
•• موضوعاتی که خطر تحریف با اهمیت ناشی از تقلب یا اشتباه در صورتهای مالی را افزایش می دهد(برای مثال، ویژگیهای مدیریت و تسلط آن برمحیط کنترلی، وضعیت صنعت و ویژگیهای عملیاتی و ثبات مالی.)
•• شرایطی که حسابرس را نسبت به وجود تحریفهای با اهمیت در صورتهای مالی مشکوک می سازد.
•• شواهد به دست آمده ( از جمله شناخت حسابرس از حسابرسیهای قبلی) که
قابلیت اعتماد اظهارات کتبی و شفاهی مدیران را متزلزل می نماید.
•در هر حال، حسابرس معمولاً اصالت و درستی اسناد و مدارک صاحبکار را می پذیرد، مگر آن که شواهد حسابرسی خلاف آن را نشان دهد.
پرس و جو از مدیریت اجرایی
بر پایه بخش 24 استانداردهای حسابرسی، حسابرس می تواند در موارد زیر از مدیریت در باره سیستمهای حسابداری و کنترل داخلی پرس و جو کند:
•• انواع معاملات، مانده حسابها، سرفصلهای صورتهای مالی، مکانهای فرعی یا قسمتهای بخصوصی که احتمال اشتباه یا تقلب در آنها بالاست یا ممکن است عوامل خطر تقلب وجود داشته باشد و چگونگی برخورد مدیریت با آنها.
•• کار واحد حسابرسی داخلی واحد مورد رسیدگی و این که واحد یاد شده، تقلب یا ضعفهایی جدی را در سیستم کنترل داخلی شناسایی کرده است.
•• چگونگی اطلاع رسانی به کارکنان ، در باره دیدگاه مدیریت نسبت به برخورد مسئولانه با مسایل تجاری و رفتار اخلاقی(برای مثال، از طریق آیینامه، بخشنامه و … ) .
پرس وجو ازهیئت مدیره
حسابرس هنگام تعیین میزان آسیب پذیری واحد مورد رسیدگی از تقلب، ممکن است پرس وجو از هیئت مدیره در مورد مناسب بودن سیستمهای حسابداری و کنترل داخلی و صلاحیت و درستکاری مدیریت اجرایی را مفید بیابد.
حسابرس، همچنین ممکن است بخواهد موضوعات زیر را با هیئت مدیره مطرح کند:
•• مسائل مربوط به ماهیت، وسعت و تناوب ارزیابی مدیریت از سیستمهای حسابداری و کنترل داخلی مورد عمل، جهت پیشگیری و کشف تقلب و اشتباه، و خطر تحریف صورتهای مالی.
•• کوتاهی مدیریت در پرداختن به نقاط ضعف با اهمیت شناسایی شده در کنترل داخلی،در خلال حسابرسی دوره گذشته.
•• ارزیابی حسابرس از محیط کنترلی، شامل بررسی صلاحیت و درستکاری مدیریت
•• تاثیر مواردی چون موضوعات بالا، بر رویکرد عمومی و دامنه کلی رسیدگیها در حسابرسی، شامل روشهای حسابرسی تکمیلی که به نظر حسابرس اجرای آنها ضرورت دارد.
عوامل خطر تقلب
رویدادها یا شرایطی که فرصت، انگیزه یا ابزار ارتکاب تقلب را به وجود می آورند یا بیانگر احتمال وجود تقلب می باشند، عوامل خطر تقلب نامیده می شوند.
مثالهایی از عوامل خطر تقلب عبارتند از :
•• مدرکی گم شده باشد.
•• دفتر کل موازنه نباشد.
•• نتیجه بررسی تحلیلی نامفهوم باشد.
• باید توجه داشت چنین شرایطی ممکن است نتیجه وضعیتهایی غیر از تقلب باشد.
• بنابراین، وجود عوامل خطر تقلب لزوماً بیانگر وجود تقلب نیست.
خطر ذاتی و خطر کنترل
وجود عوامل خطر تقلب می تواند برآورد حسابرس را از خطرذاتی و خطر کنترل تحت تاثیر قرار دهد.
عوامل موثر بر ارزیابی خطر تقلب
این عوامل عبارتند از:
•• اندازه واحد مورد رسیدگی.
•• پیچیدگی و ویژگیهای مالکیتی واحد مورد رسیدگی.
•• این که ارزیابی عوامل خطر تقلب در سطح واحد مورد رسیدگی یا در سطحی پایینتر، مثل یک قسمت عملیاتی، انجام شده است.
خطر عدم کشف
عوامل خطر تقلب شناسایی شده باید در طراحی آزمونهای محتوا مورد توجه قرار گیرد.
نحوه برخورد حسابرس با این عوامل، به ماهیت، میزان و اهمیت آنها بستگی دارد.
بعضاً ممکن است حسابرس به این نتیجه برسد که روشهای از پیش برنامه ریزی شده، شامل آزمونهای کنترل و آزمونهای محتوا، برای برخورد با عوامل خطر تقلب کافی است.
بعضاً نیز حسابرس ممکن است به این نتیجه برسد که برای رویارویی با عوامل خطر تقلب، تعدیل ماهیت، زمان بندی و حدود آزمونهای محتوا ضرورت دارد.
خطر عدم کشف
در چنین شرایطی حسابرس به نکات زیر توجه خواهد کرد:
•• آیا برآورد خطر تحریف با اهمیت، پشتیبان برخوردی کلی یا برخوردی خاص با یک مانده حساب، یک گروه معاملات، یا یک ادعای مشخص (یا هر دو برخورد) است؟
•• آیا تغییر ماهیت روشهای حسابرسی، به جای تغییر حدود آنها، روش موثرتری در برخورد با عوامل خطر تقلب است؟
روشهای لازم در شرایط احتمال وجود تحریف
شرایط ممکن است حاکی از احتمال وجود تحریف با اهمیت ناشی از تقلب یا اشتباه در صورتهای مالی باشد.
حسابرس باید نسبت به شرایط زیر، که به عنوان نمونه ارائه شده، و ممکن است حاکی از احتمال وجود تقلب یا اشتباه باشد، هشیار باشد:
•• تحمیل مهلت های زمانی غیر واقع بینانه توسط مدیریت برای تکمیل حسابرسی.
•• بی میلی مدیریت نسبت به گزارشگری صادقانه به اشخاص ثالث ذیربط، مانند مراجع نظارتی و بانکها .
•• تحمیل محدودیت بر دامنه کار حسابرسی توسط مدیریت .
•• شناسایی موضوعات با اهمیتی که پیشتر توسط مدیریت افشا نشده است.
•• وجود اقلام عمده ای که حسابرسی آن مشکل است .
روشهای لازم در شرایط احتمال وجود تحریف
•• پافشاری غیر منطقی در بکارگیری استانداردهای حسابداری جسورانه (در مقابل محافظه کارانه) .
•• شواهد متضاد یا ناکافی ارائه شده توسط مدیران یا کارکنان.
•• شواهد کتبی غیر عادی مانند تغییرات دستی در مستندات یا تهیه مستندات دستی، در جایی که این مستندات معمولاً توسط دستگاههای الکترونیکی تهیه می شود.
•• ارائه اطلاعات با اکراه یا تاخیر غیرمنطقی.
•• سوابق حسابداری کاملا ناقص یا ناکافی .
•• معاملات بدون شواهد کافی و معتبر.
•• معاملات غیرعادی از لحاظ ماهیت، اندازه یا پیچیدگی، به ویژه اگر در اواخر سال مالی روی داده باشد.
روشهای لازم در شرایط احتمال وجود تحریف
•• معاملاتی که طبق مجوز کلی یا خاص مدیران ثبت نشده است.
•• مغایرات عمده بین حسابهای دفتر کل و حسابهای دفاتر معین یا بین شمارش موجودیهای عینی و سوابق حسابداری مربوط،که به موقع و به نحو مناسب مورد بررسی و اصلاح قرار نگرفته است .
•• کنترل ناکافی بر داده پردازی رایانه ای(برای مثال، اشتباهات یا تاخیرهای زیاد در پردازش).
•• تفاوتهای عمده بین نتایج واقعی و نتایج مورد انتظار به دست آمده از بررسیهای تحلیلی.
•• دریافت پاسخ تاییدیه ها بمراتب کمتر از میزان مورد انتظار یا مشخص شدن مغایرات عمده بر مبنای تاییدیه های دریافتی.
•• وجود شواهدی حاکی از ریخت و پاش بیش از حد در زندگی مدیران یا کارکنان.
روشهای لازم در شرایط احتمال وجود تحریف
•• حسابهای معلق سنواتی.
•• حسابها و اسناد دریافتنی که مدت زیادی از سررسید آن گذشته است.
• هر گاه حسابرس با چنین شرایطی روبرو شود برای تعیین ماهیت،زمان بندی اجرا و حدود آزمونهای محتوایی که باید اجرا کند از قضاوت حرفه ای استفاده می کند.
• حسابرس معمولاً می تواند با اجرای روشهای کافی، تردید خود را نسبت به تحریف با اهمیت صورتهای مالی در اثر تقلب یا اشتباه، تایید یا رفع کند.
• حسابرس نمی تواند چنین فرض کند که تقلب یا اشتباه کشف شده، موردی استثنایی است.
• از این رو، حسابرس پیش از خاتمه کار حسابرسی، ضرورت تجدید نظر در برآورد اجزای خطر حسابرسی – که در مرحله برنامه ریزی حسابرسی به عمل آمده است- و لزوم بررسی دوباره ماهیت، زمان بندی اجرا و حدود سایر روشهای حسابرسی را می سنجد.
روشهای لازم در شرایط احتمال وجود تحریف
برای مثال، حسابرس موارد زیر را مورد توجه قرار می دهد:
•• ماهیت، زمان بندی اجرا و حدود آزمونهای محتوا.
•• ارزیابی اثربخشی کنترلهای داخلی، در مواردی که خطر کنترل، پایین تر از حد بالا برآورد شده باشد.
•• انتخاب اعضای گروه حسابرسی به نحوی که بتواند جوابگوی شرایط موجود باشد.
بررسی ارتباط تحریف شناسایی شده با تقلب
چنانچه حسابرس تشخیص دهد یک تحریف قطعاً یا احتمالاً ناشی از تقلب است، آثار آن، بخصوص موارد مرتبط با موقعیت سازمانی فرد یا افراد درگیر را ارزیابی می کند.
هنگامی که موضوع تقلب به مدیرانی که اختیار بیشتری دارند، مربوط می شود، حتی اگر مبلغ آن به تنهایی نسبت به صورتهای مالی با اهمیت نباشد، ممکن است نشانه مشکل گسترده تری باشد.
در چنین شرایطی، حسابرس نکات زیر را مورد توجه قرار می دهد:
•• چون حسابرس ممکن است نسبت به کامل و صادقانه بودن اظهارات مدیران و درستی سوابق و مستندات حسابداری تردید پیدا کند، به این نکته توجه خواهد داشت آیا کماکان شواهد کسب شده قبلی را قابل اعتماد می داند؟
•• آیا احتمال تبانی بین کارکنان ، مدیران یا اشخاص ثالث وجود دارد؟
• چنانچه مدیران، به خصوص در بالاترین سطح، درگیرتقلب باشند، حسابرس ممکن است قادر به کسب شواهد لازم برای تکمیل حسابرسی و ارائه گزارش در باره صورتهای مالی نباشد.
اطلاع رسانی موارد تقلب و اشتباه
اگر حسابرس دریابد که تحریف، قطعاً یا احتمالاً نتیجه تقلب است و تشخیص دهد که اثر آن بر صورتهای مالی می تواند با اهمیت باشد یا قادر به ارزیابی میزان اهمیت اثر آن نباشد، به شرح زیر عمل می کند:
•• در میان گذاردن موضوع و نحوه بررسی بیشتر آن با سطح مناسبی از مدیران اجرایی که حداقل یک رده بالاتر از افراد درگیر باشد و هیئت مدیره.
•• چنانچه مناسب باشد، پیشنهاد به مدیر عامل و یا هیئت مدیره برای مشورت با مشاور حقوقی.
• گاه حسابرس بر این باور است که بالاترین مسئولان واحد مورد رسیدگی درگیر تقلب اند.
اطلاع رسانی موارد تقلب و اشتباه
• در این مورد، حسابرس برای انجام روشهای حسابرسی بعدی باید از توصیه های مشاور حقوقی استفاده کند.
• مسئولیت حرفه ای حسابرس از نظر رازداری، معمولاً وی را از گزارش تقلب و اشتباه به اشخاص خارج از واحد مورد رسیدگی باز می دارد.
• با این حال،در برخی شرایط خاص، ممکن است قوانین، مقررات یا آرای دادگاهها، این مسئولیت را از دوش حسابرس بردارد.
• حسابرس در چنین شرایطی نظر مشاور حقوقی را جویا می شود.
• آیین رفتار حرفه ای جامعه حسابداران رسمی ایران اطلاعات بیشتر را در این مورد ارائه کرده است.
کناره گیری ازکار
حسابرس ممکن است در شرایط استثنایی به این نتیجه برسد که کناره گیری از کار ضروری است.
نمونه هایی از این گونه شرایط به شرح زیر است:
•• واحد مورد رسیدگی اقدامات اصلاحی لازم را که حسابرس در شرایط موجود در باره تقلب ضروری تشخیص می دهد به عمل نمی آورد(حتی اگر تقلب نسبت به صورتهای مالی، با اهمیت نباشد).
•• برآورد حسابرس از خطر تحریف با اهمیت ناشی از تقلب و نتایج آزمونهای حسابرسی، خطر تقلب با اهمیت و گسترده ای را نشان می دهد.
•• حسابرس در باره صلاحیت یا درستکاری مدیریت واحد مورد رسیدگی تردید جدی داشته باشد.
کناره گیری از کار
عوامل زیر بر قضاوت حسابرس نسبت به ضرورت کناره گیری از کار اثر دارد:
•• پیامد دخالت مدیرعامل یا اعضای هیئت مدیره(که ممکن است قابلیت اعتماد اظهارات مدیریت را تحت تاثیر قرار دهد)
•• آثار ادامه همکاری واحد مورد رسیدگی با حسابرس.
• حسابرس در چنین شرایطی دارای مسئولیت حرفه ای و قانونی است.
• برای مثال، حسابرس ممکن است بخواهد یا ملزم باشد که به فرد یا افراد منصوب کننده وی، یا گاه، به مقامات ذیصلاح قانونی گزارش دهد.
• هنگام تصمیم گیری در باره کناره گیری از کار، ادامه همکاری با واحد مورد رسیدگی و هر اقدام مناسب دیگر، حسابرس با در نظر گرفتن ماهیت شرایط استثنایی ولزوم رعایت الزامات قانونی، نظر مشاور حقوقی خود را جویا می شود.
• در این شرایط، ملاحظات قانونی و حرفه ای زیادی وجود دارد که دریافت مشاوره کلی را ناممکن می کند.
اطلاع رسانی به حسابرس جانشین
میزان اطلاعاتی که حسابرس قبلی می تواند در باره امور واحد مورد رسیدگی در اختیار حسابرس جانشین قرار دهد به موارد زیر بستگی دارد:
•• مجوز صاحبکار.
•• مسئولیتهای حرفه ای و قانونی حسابرس.
• حسابرس قبلی با توجه به این محدودیتها با ارائه جزئیات اطلاعات و مطرح کردن کامل همه موضوعات مرتبط با پذیرش کار، حسابرس جانشین را از هر نوع دلیل حرفه ای که وی را از پذیرش کار باز می دارد، آگاه می کند.
• چنانچه تقلب یا موارد مشکوک به تقلب، یکی از عوامل کناره گیری حسابرس قبلی از کار باشد، لازم است حسابرس قبلی تنها حقایق مربوط به این موضوعات(نه نتیجه گیریهای خود) را بیان کند.
ملاحظات مربوط به واحدهای اقتصادی کوچک
شرایط یا رویدادهایی که خطر تقلب یا اشتباه را در واحدهای اقتصادی کوچک افزایش می دهد، شامل موارد زیر است:
•• انگیزه قابل شناسایی مشخص در خویش فرما برای ایجاد تحریف در صورتهای مالی، همراه با وجود فرصت لازم برای انجام آن.
•• شرایطی که تحت آن خویش فرما بین معاملات شخصی و تجاری تمایزی قائل نباشد.
•• شرایطی که شیوه زندگانی خویش فرما با سطح درآمد گزارش شده وی سازگار نباشد.
ملاحظات مربوط به واحدهای اقتصادی کوچک
اگر یک فرد یا گروه کوچک، بدون کنترلهای جبرانی بر واحد مورد رسیدگی، تسلط داشته، و فرصت تخطی مدیریت از کنترلها زیاد باشد، حسابرس ماهیت واحد مورد رسیدگی و درستکاری خویش فرما، شامل موارد زیر را بررسی می کند:
•• آیا خویش فرما، انگیزه و فرصت تحریف صورتهای مالی را دارد؟
•• آیا خویش فرما، بین معاملات شخصی و تجاری تمایز قائل می شود؟
•• آیا شیوه زندگی خویش فرما، با درآمد او سازگار است؟
•• آیا مشاوران حرفه ای، زیاد تغییر می کنند؟
•• آیا تاریخ شروع حسابرسی، مرتب به تاخیر می افتد؟
•• آیا تقاضای بدون توضیحی در مورد تکمیل حسابرسی در فرصت کوتاه غیر معقولی،وجود دارد؟
ملاحظات مربوط به واحدهای اقتصادی کوچک
••آیا در اواخر سال معاملات غیر عادی انجام شده که اثر با اهمیتی بر سود واحد مورد رسیدگی دارد؟
•• آیا معاملات غیرعادی با اشخاص وابسته، وجود دارد؟
•• آیا مبالغ حق الزحمه و کارمزد نمایندگان یا مشاوران، زیاد است؟
•• آیا حسابهای وامی وجود دارد که بازپرداختی از بابت آنها نشده و مشمول هزینه استقراض نیز نمی باشد، و در عین حال خویش فرما توضیح قانع کننده ای در مورد آنها ارائه نکرده است؟
•• آیا پیش دریافت یا پیش پرداختی توسط اشخاص ثالث انجام پذیرفته که طی مدت طولانی غیر معقول، کالا یا خدماتی به ازای آنها فراهم نشده است؟
•• آیا اختلافات جدی با مقامات مالیاتی وجود دارد؟
•• آیا ارائه توضیحات یا تاییدیه ها در مورد معاملات غیر عادی با تاخیری غیرمعقول انجام می شود؟
ملاحظات مربوط به واحدهای اقتصادی کوچک
• حسابرس باید از خویش فرما، تاییدیه ای مبنی بر پذیرش مسئولیت استقرار و کارکرد مناسب سیستمهای حسابداری و کنترل داخلی طراحی شده برای پیشگیری و کشف تقلب و اشتباه دریافت کند.
• به همین ترتیب، مدیریت باید تاییدیه ای به حسابرس ارائه نماید که ارزیابی وی از خطر تحریف با اهمیت صورتهای مالی از ناحیه تقلب را افشا می کند.
• خویش فرما ممکن است احساس کند نمی تواند یکی از تاییدیه ها یا هر دو را ارائه کند. در این شرایط:
•• خویش فرما باید پذیرش مسئولیت خود در قبال پیشگیری و کشف تقلب و اشتباه را اعلام کند و این پذیرش را نسبت به پوشش کنترلهای جبرانی گسترش دهد که خویش فرمابه منظور جبران نقاط ضعف کنترلها(مواردی چون نبود تفکیک وظایف) اعمال می کند.
ملاحظات مربوط به واحدهای اقتصادی کوچک
••اگر تاییدیه مورد نظر دریافت نشود، حسابرس با محدودیت در دامنه رسیدگی روبرو خواهد شد.
•• خویش فرما ممکن است تاییدیه ای کتبی ارائه کند مبنی بر این که ارزیابی مزبور انجام نشده است، و در آن اقداماتی را که به منظور پیشگیری از تقلب یا اشتباه اعمال می شود، برشمارد.
•• اگر مدیریت از ارائه این تاییدیه خودداری کند، حسابرس با محدودیت در رسیدگی روبرو خواهد شد.
عوامل خطر تقلب مرتبط با تحریفهای ناشی از گزارشگری مالی متقلبانه
عوامل خطر تقلب مرتبط با تحریفهای ناشی از گزارشگری مالی متقلبانه را می توان در سه گروه زیر طبقه بندی نمود:
1. ویژگیهای مدیریت و نفوذ آن بر محیط کنترلی.
2. وضعیت صنعت.
3. ویژگیهای عملیاتی و ثبات مالی.
ادامه
عوامل خطر تقلب مرتبط با تحریفهای ناشی از گزارشگری مالی متقلبانه
نمونه هایی از عوامل خطر تقلب مرتبط با تحریفهای ناشی از گزارشگری مالی متقلبانه برای هر یک از این گروهها به شرح زیر است:
1. عوامل خطر تقلب مربوط به ویژگیهای مدیریت و نفوذ آن بر محیط کنترلی
این گونه عوامل خطر تقلب به تواناییها، تنگناها، طرز کار و نگرش مدیریت در مورد سیستم کنترل داخلی و فرایند گزارشگری مالی مربوط می شود.
• مدیریت انگیزه هایی برای گزارشگری مالی متقلبانه دارد که نشانه های خاص آن ممکن است شامل موارد زیر باشد:
_ وابسته بودن بخش عمده ای از میزان حقوق و مزایای مدیران به نتایج
عملیات، وضعیت مالی یا جریان وجوه نقد واحد مورد رسیدگی.
عوامل خطر تقلب مرتبط با تحریفهای ناشی از گزارشگری مالی متقلبانه
_ علاقه شدید مدیریت به حفظ یا افزایش سطح قیمت سهام یا روند سودآوری واحد مورد رسیدگی، با استفاده از روشهای غیر متعارف حسابداری.
_ وعده های مدیریت به تحلیل گران ، بستانکاران و سایر اشخاص ثالث برای رسیدن به مواردی که به نظر می رسد بلند پروازانه یا مبتنی بر پیش بینیهای غیر واقع بینانه است.
_ تمایل مدیریت به استفاده از روشها و ابزارهای نامناسب برای به حداقل رساندن سود مشمول مالیات.
• مدیریت در ابراز و اشاعه نگرشی مناسب در باره سیستم کنترل داخلی و فرایند گزارشگری مالی کوتاهی کرده، که نشانه های خاص آن ممکن است شامل موارد زیر باشد:
_ عدم حمایت موثر مدیریت از ارزشها و اصول اخلاقی واحد مورد رسیدگی یا اشاعه ارزشها یا اصول اخلاقی نامناسب.
عوامل خطر تقلب مرتبط با تحریفهای ناشی از گزارشگری مالی متقلبانه
_ تسلط فرد یا گروهی کوچک بر مدیریت واحد مورد رسیدگی بدون وجودکنترلهای جبرانی مانند نظارت موثر سطوح بالاتر از مدیریت.
_ عدم نظارت کافی مدیریت بر کنترلهای مهم.
_ کوتاهی مدیریت در اصلاح به موقع ضعفهای با اهمیت شناخته شده در سیستم کنترل داخلی.
_ تعیین اهداف مالی و انتظارات بلند پروازانه برای کارکنان اجرایی.
_ بی توجهی عمده مدیریت به مراجع قانونی.
_ بکارگیری مداوم کارکنان ناکارآمد در بخشهای حسابداری، فناوری اطلاعات یا حسابرسی داخلی.
• مدیران غیر مالی در بکارگیری استانداردهای حسابداری یا تعیین برآوردهای حسابداری مشارکت گسترده دارند.
• تغییرات مدیران زیاد است.
عوامل خطر تقلب مرتبط با تحریفهای ناشی از گزارشگری مالی متقلبانه
روابط تیره بین مدیریت و حسابرس فعلی یا قبلی وجود دارد که نمونه های خاص آن ممکن است شامل موارد زیر باشد:
_ وجود اختلاف نظرهای فراوان با حسابرس فعلی یا قبلی در باره مسائل حسابداری، حسابرسی یا گزارشگری.
_ درخواستهای غیرمنطقی از حسابرس، شامل ایجاد محدودیت زمانی غیرمنطقی در باره تکمیل حسابرسی یا صدور گزارش حسابرسی.
_ وجود محدودیتهای رسمی یا غیررسمی برای حسابرس به گونه ای که دسترسی وی را به افراد یا اطلاعات به طور نامناسبی محدود سازد یا توانایی حسابرس را در اطلاع رسانی موثر به هیئت مدیره یا مجمع عمومی محدود کند.
_ رفتار سلطه گرانه مدیریت در برخورد با حسابرس، به ویژه تلاش در اثرگذاری بر دامنه کار حسابرس.
• سوابق امر، نقض قوانین مربوط به اوراق بهادار یا ادعا علیه واحد مورد رسیدگی یا مدیریت آن، به دلیل ارتکاب تقلب یا نقض قوانین اوراق بهادار را نشان می دهد.
عوامل خطر تقلب مرتبط با تحریفهای ناشی از گزارشگری مالی متقلبانه
2. عوامل خطر تقلب مربوط به وضعیت صنعت
این گونه عوامل خطر تقلب به محیط اقتصادی و قانونی که واحد مورد رسیدگی در آن فعالیت می کند، مربوط می شود.
• الزامات حسابداری، قانونی یا مقررات جدیدی که ممکن است ثبات مالی یا سودآوری واحد مورد رسیدگی را خدشه دار کند.
• وجود رقابت شدید یا اشباع بازار، همراه با روند نزولی حاشیه سود.
• صنعت رو به افول همراه با افزایش ورشکستگیهای تجاری در آن و کاهش عمده در تقاضای مشتریان.
• سرعت تغییرات در صنعت، مانند آسیب پذیری بالا در مقابل تغییر سریع فناوری یا ناباب شدن سریع محصول.
عوامل خطر تقلب مرتبط با تحریفهای ناشی از گزارشگری مالی متقلبانه
3. عوامل خطر تقلب مربوط به ویژگیهای عملیاتی و ثبات مالی
این گروه از عوامل خطر تقلب به ماهیت، پیچیدگی واحد مورد رسیدگی و معاملات آن و شرایط مالی و سودآوری واحد مورد رسیدگی مربوط می شود.
• ناتوانی در ایجاد جریان وجوه نقد ناشی از عملیات، با وجود گزارش سود و رشد سود.
• فشار زیاد بر واحد مورد رسیدگی، با توجه به وضعیت مالی آن، برای کسب سرمایه اضافی مورد نیاز، به منظور باقی ماندن در بازار رقابت (شامل نیاز به وجوه نقد لازم برای تامین مالی مخارج عمده سرمایه ای یا تحقیق و توسعه).
• داراییها، بدهیها، درآمدها یا هزینه های مبتنی بر برآوردهای عمده ای که مستلزم قضاوتهای بیش از اندازه ذهنی یا ابهامات غیرعادی است یا آن برآوردها در آینده نزدیک به گونه ای در معرض تغییرات بالقوه عمده ای قرار می گیرد که ممکن است اثر مالی مختل کننده بر واحد مورد رسیدگی داشته باشد (برای مثال، قابلیت وصول نهایی مطالبات، زمان بندی شناسایی درآمد یا قابلیت وصول تسهیلات مالی پرداختی در قبال وثایق ارزیابی شده به مبالغ غیرواقعی).
عوامل خطر تقلب مرتبط با تحریفهای ناشی از گزارشگری مالی متقلبانه
• معاملات عمده با اشخاص وابسته که در روال عادی عملیات واحد مورد رسیدگی انجام نشده است.
• معاملات عمده با اشخاص وابسته ای که حسابرسی نمی شوند یا توسط حسابرس دیگری حسابرسی می گردند.
• معاملات عمده، غیرعادی یا بسیار پیچیده (به ویژه آنهایی که در اواخر سال مالی انجام شده است).
• حسابهای بانکی عمده یا عملیات واحدهای فرعی یا شعب واقع در مناطق غیر مشمول مالیات ( مثلاً مناطق آزاد) که به نظر نمی رسد توجیه تجاری روشنی برای آن وجود داشته باشد.
• ساختار سازمانی بسیار پیچیده، شامل شخصیتهای حقوقی متعدد یا غیرعادی، حدود اختیارات مدیران یا قراردادهای متعدد یا غیرعادی، بدون هدف تجاری مشخص.
عوامل خطر تقلب مرتبط با تحریفهای ناشی از گزارشگری مالی متقلبانه
• دشواری در تعیین سازمان یا فرد یا افراد کنترل کننده واحد مورد رسیدگی.
• رشد سریع یا سودآوری غیرعادی، به ویژه در مقایسه با سایر واحدهای تجاری فعال در همان صنعت.
• آسیب پذیری زیاد و غیرعادی واحد مورد رسیدگی در برابر تغییرات در نرخهای استقراض.
• وابستگی زیاد و غیرعادی به تسهیلات دریافتی، توانایی اندک در برآوردن الزامات بازپرداخت بدهیها یا قراردادهای استقراض با شرایط سنگین.
• برنامه های غیرواقع بینانه و تهاجمی برای فروش یا طرحهای انگیزشی، بلندپروازانه و دست نیافتنی.
• خطر ورشکستگی قریب الوقوع، ضبط اموال در رهن یا توقیف اموال.
• پیامد منفی معاملات عمده در شرف انجام (مانند ترکیب تجاری یا انعقاد قرارداد) در نتیجه گزارش نتایج مالی ضعیف.
• وضعیت مالی ضعیف یا رو به وخامت، در مواردی که مدیریت، شخصاً بدهیهای عمده واحد مورد رسیدگی را تضمین کرده است.
عوامل خطر تقلب مرتبط با تحریفهای ناشی از سوءاستفاده از داراییها
عوامل خطر تقلب مرتبط با تحریفهای ناشی از سوءاستفاده از داراییها می تواند در دو گروه زیر طبقه بندی شود:
1. آسیب پذیری داراییها
2. کنترلها
نمونه هایی از عوامل خطر تقلب مرتبط با تحریفهای ناشی از سوءاستفاده از داراییها برای هر یک از دو گروه، در زیر می آید. میزان توجه حسابرس به عوامل خطر تقلب گروه دو به میزان وجود خطر تقلب گروه یک بستگی دارد.
1. عوامل خطر تقلب مرتبط با آسیب پذیری داراییها در برابر سوءاستفاده
این گروه از عوامل خطر تقلب به ماهیت داراییهای واحد مورد رسیدگی و میزان سرقت پذیری آنها بستگی دارد.
• نگهداری یا گردش وجه نقد به میزان قابل توجه.
• ویژگیهای موجودی مواد و کالا، مانند اندازه کوچک و ارزش و تقاضای بالا.
• داراییهای با قابلیت تبدیل آسان، مانند اوراق بهادار بی نام، جواهرات یا تراشه های کامپیوتر.
• ویژگیهای داراییهای ثابت، مانند اندازه کوچک اما دارای بازار فروش، بدون نیاز به مدارک رسمی مالکیت.
2. عوامل خطر تقلب مرتبط با کنترلها.
این عوامل خطر تقلب با نبود کنترلهایی سر و کار دارد که برای پیشگیری یا کشف سوءاستفاده از داراییها طراحی می شود.
• نبود نظارت مناسب مدیریت (برای مثال، سرپرستی نامناسب یا کنترل ناکافی مناطق دوردست).
• نبود روشهای مناسب برای گزینش کارکنانی که به داراییهای آسیب پذیر در برابر سوءاستفاده دسترسی دارند.
• عدم نگهداری سوابق کافی برای داراییهای آسیب پذیر در برابر سوءاستفاده.
عوامل خطر تقلب مرتبط با تحریفهای ناشی از سوءاستفاده از داراییها
عوامل خطر تقلب مرتبط با تحریفهای ناشی از سوءاستفاده از داراییها
• نبود تفکیک مناسب وظایف یا کنترلهای مستقل.
• نبود سیستم مناسب صدور مجوز و تصویب معاملات (برای مثال، در خرید).
• حفاظت فیزیکی ضعیف از وجوه نقد، اوراق بهادار، موجودی مواد و کالا یا داراییهای ثابت.
• عدم تهیه مستندات مناسب و به موقع برای معاملات (برای مثال، مستندسازی کالاهای برگشتی).
• نبود مرخصیهای اجباری برای کارکنان مسئول کنترلهای کلیدی.