موضوع کنفرانس: خلاصه کتاب اثر مرکب
استاد مدرس: دکتر شیما صفر محمدلو دانشجو: نازیلا بیاری زمستان 99
مقدمه
هیچ فرمول اسرار آمیزی برای موفقیت وجود ندارد.
درحقیقت اثر مرکب سیستم عاملی است که زندگی شما را اداره می کند چه در جهت بهتر شدن و چه در جهت بدتر شدن.
کسب موفقیت سخت است این فرآیند پر زحمت و حتی خسته کننده است.
فصل اول :اثر مرکب در عمل
مهم نیست که چقدر باهوش هستید، باید نداشتن تجریه، مهارت، هوش یا توانایی های ذاتی را با تلاش زیاد و سختکوشیتان جبران کنید. اگر رقیب شما باهوش تر، با استعدادتر یا با تجربه تر است، فقط لازم است سه یا چهار برابر، سخت کوش تر باشید تا بتوانید او را شکست دهید مانند لاک پشت در داستان مسابقه لاک پشت و خرگوش. شخصی باشید که “نه” می گوید هم رنگ جماعت شدن موفقیت بزرگی به همراه ندارد. غیرعادی و فوق العاده باشید. اگر شبیه بیشتر مردم باشید، معتقدی واقعی به اثر مرکب نیستید. شما مربی و سرمشق های مشابهی نداشته اید که به شما نشان دهند چه کار کنید. شما نتیجه نهایی اثر مرکب را تجربه نکرده اید.
تفاوت های بنیادین = انتخاب های کوچک و هوشمندانه +پایداری+زمان
اثر مرکب اصل به دست آوردن پاداش های بزرگ از طریق مجموعه ای از انتخاب های کوچک و هوشمندانه است.
اثر موجی
انتخابهای کوچک روزانه، موجی را خلق می کند که در همه جنبه های زندگی شخصی تان،
مشکلات و آسیب هایی را بوجود می آورد.
اینکه بجای نگاه کردن به خودمان و انجام کارهای لازم برای از بین بردن اشتباهاتمان،
معتقدیم که مشکل از دیگران است،یکی از اصول معمول در روانشناسی است.
تنها راه رسیدن به موفقیت از طریق انجام پیوستهکارهای معمولی،
غیر جذاب غیر مهیج و بعضی وقت ها نظم و ترتیب های سخت روزانه است
که در طول زمان، مرکب شده اند
فصل دوم: انتخاب ها
هر چیزی که در زندگی شماست، به این دلیل وجود دارد که قبلا در مورد چیزی،یک انتخاب کرده اید.
انتخاب ها ریشه هر کدام از دستاوردهای شماست.
اگر اصلا انتخابی نکنید در واقع انتخاب کرده اید که انتخاب شوید.
هر تصمیمی، هر چند کوچک و بی اهمیت، مسیر زندگیتان را عوض می کند.
با چه کسی ازدواج کنید،در غیبت و شایعه سازی شرکت کنید یا ساکت بمانید،
بگوئید دوستت دارم یا نه، همه این تصمیم ها مسیر زندگی شما را عوض می کنند.
بزرگترین مساله شما این نیست که از روی عمد، انتخاب های بد می کنید.
اتفاقا حل کردن این مشکل خیلی راحت است.
بزرگترین مساله شما این است که موقع انتخاب هایتان اصلا به آن توجه نمی کنید.
در نصف مواقع ،حتی از انتخاب کردن آن ها آگاه نیستید!
این می تواند در اثر تربیت ،فرهنگ و…..باشد.
چند فرمول به شدت مهم
شکرگزاری در طول سال
مسئولیت ۱۰۰درصدی
خوش شانسی
شکرگزاری در طول سال
سال ها قبل ،در عید شکر گزاری ،تصمیم گرفتم برای همسرم یک دفترچه سپاسگزاری درست کنم. یک سال تمام ،هر روز حداقل یکی از کارهای همسرم را که برایشان واقعا از او ممنون بودم در دفترچه یادداشت کردم مثلا شیوه تعامل او با دوستانش،تمیزکردن خانه، پختن غذاهای خوشمزه و تمام ویژگی هایی که همسرم داشت و من قدردان آن ها بودم. سال بعد وقتی آن دفترچه را به همسرم دادم، در حالی که اشک می ریخت به من گفت که آن دفترچه بهترین هدیه ای است که تابه حال گرفته است (حتی بهتر از آن BMW که به مناسبت تولدش به او هدیه داده بودم!) جالب تر این بود که خودم این از این هدیه بیشتر تحت تاثیر قرار گرفتم چون آگاهانه بر جنبه های مثبت همسرم تمرکز کردم، این تمرکز قلبی من بر هر چیزی که در حالت عادی باعث شکایت من می شد فائق آمد و بار دیگر با تمام وجود عاشق همسرم شدم. البته در مقابل باعث شد او هم رفتار متفاوتی با من داشته باشد. طولی نکشید که حتی موارد بیشتری برای یادداشت کردن در دفترچه داشتم! در نتیجه اختصاص حدود روزی ۵ دقیقه برای نوشتن تمام دلایلی که چرا از همسرم ممنون بودم، ما یکی از بهترین سالهای ازدواجمان را تجربه کردیم و رابطه مان از آن زمان تا حالا بهتر هم شده است.
مسئولیت ۱۰۰درصدی
در سمیناری، سخنران از حاضران پرسید: در یک رابطه عاشقانه، شما چند درصد مسئول هستید؟ من که نوجوان بودم و فکر می کردم در مورد عشق واقعی خیلی می دانم. ناگهان و بدون هیچ گفتم “پنجاه، پنجاه! ” و دیگران هرکدام عددی را گفتند اما استاد روی تخته سیاه نوشت صد،صفر و گفت: شما باید ۱۰۰ درصد مسئولیت رابطه را قبول کنید و در قبال آن انتظار هیچ چیزی نداشته باشید. فقط زمانی یک رابطه عاشقانه موثر خواهد بود که شما ۱۰۰% مسئولیت آن را به عهده بگیرید. در غیر اینصورت، رابطه ای بر مبنای شانس و احتمال بنا شده باشد، همیشه در معرض فاجعه است و خراب شدن. اگر همیشه ۱۰۰% مسئولیت انتخاب ها و رفتارهایشان را به عهده بگیریم در این صورت قدرت در دستان خودمان خواهد بود و همه چیز به خودمان بستگی دارد. همکارتان ارائه را خراب می کند؟ آیا نباید خودتان پیش از تحویل دادن یک نگاهی به آن می کردید؟ با نوجوان غیر منطقی تان رابطه دوستانه ندارید؟ کتاب ها و کلاس های جالب خیلی زیادی وجود دارند که به شما در حل این مساله کمک می کنند. همه چیز به شما بستگی دارد و فقط شما در مقابل کارهایی که انجام می دهید یا نمی دهید مسئول هستید. شانس و اینکه چه کسی رئیس جمهور باشد اهمیتی ندارد. با انتخاب این که از قربانی بودن در گذشته، حال و آینده رها باشیم، به موفقیتی فوق العاده می رسیم. دانستن این مسئله، قدرت نامحدودی به ما می دهد.
خوش شانسی
شاید اعتقاد دارید که واقعا بدشانس هستید
اما در واقع این عذر و بهانه ای بیش نیست، تفاوت در انتخاب های شما در زندگیتان نهفته است.
اگر سالم و تندرست هستید و کمی غذا در یخچال خانه تان دارید،
شما فوق العاده خوش شانس هستید.
من خوش شانس تر یا بدشانس تر از دیگران نبوده ام تفاوت من این بوده
و هست که وقتی شانس سر راه من قرار می گیرد، از آن استفاده می کنم
فرمول خوش شانسی:
آمادگی (رشد شخصی) + نگرش (باورها -طرز فکر) +فرصت(چیزهای خوبی که سر راه شما قرار می گیرند)= اقدام(انجام دادن کاری درباره آنها)= شانس
سلاح مخفی تان، برگ برنده تان
اولین قدم برای تغییر، آگاهی است. اگر می خواهید از جایی که هستید به نقطه ای که می خواهید باشید برسید، نقطه آغاز شما نقطه ای است که شما از مسائلی که شما را از هدفتان دور می کند آگاه می شوید. برای حرکت رو به پیشرفت، شروع به انتخاب های هوشمندانه تری کنید. برای اینکار کافی است همیشه یک دفترچه یادداشت و یک خودکار به همراه داشته باشید، باید همه چیز را یادداشت کنید. هر روز و بدون هیچ تخلفی و بدون عذر و بهانه و بدون هیچ استثنایی انگار هر بار که تخلفی می کنید فاجعه ای رخ می دهد. چیزهای ساده زندگیتان را نا دیده نگیرید، چون همین ها باعث اتفاقات بزرگ در زندگیتان می شوند. بزرگترین تفاوت موفق ها را ناموفق ها این است که موفق ها تمایل دارند کارهایی انجام دهند که ناموفق ها مایل به انجامشان نیستند. یادتان باشد که این موضوع در زمان هایی از زندگیتان موثر خواهد بود که با انتخاب های دشوار و خسته کننده مواجه هستید
آنچه انجام دادنش آسان به نظر می رسد، انجام ندادنش نیز آسان است
فصل سوم: عادت ها
ارسطو گفته: ما همانی هستیم که مکرر انجام می دهیم. 95% از همه چیزهایی که احساس می کنیم، فکر می کنیم، انجام می دهیم و به آن ها دست پیدا می کنیم، در نتیجه یک عادت یاد گرفته شده است! همه آدم های موفق از یک خصیصه مشترک برخوردارند ، همه آن ها عادت های خوب دارند. می دانید که آدم های موفق لزوما با هوش تر یا با استعداد تر از بقیه نیستند، بلکه عادت هایشان آن ها را در مسیری قرار می دهد که آگاه تر، باهوش تر، لایق تر ،آماده تر و با مهارت های بهتر شوند. با تمرین و تکرار کافی، هر رفتاری چه خوب باشد چه بد در طول زمان غیر ارادی می شود. یعنی ما خیلی از عادتهایمان را ناخودآگاه کسب می کنیم (با الگو گیری از والدین، پاسخ دهی به پیوندهای محیطی و فرهنگی) ولی می توانیم آگاهانه تصمیم به تغییر آن ها بگیریم.
هر چه این عادت ها قدیمی تر باشند، بزرگتر می شوند،
ریشه هایشان عمیق تر می شود و سخت تر از ریشه بیرون می آیند
با فرار از خشنودی آنی شروع کنید
ما موجوداتی منطقی هستیم، پس چرا به طرزی غیر منطقی اسیر خیلی از عادتهای بد هستیم؟ دلیلش این است که نیاز ما به داشتن خوشنودی آنی، می تواند ما را به انفعالی ترین و بی فکر ترین موجود جهان تبدیل کند. اگر پک بعدی سیگارتان باعث شود که صورت تان مانند یک پیرمرد ۸۵ ساله شود احتمالا پک بعدی را به سیگار نمی زنید. یک عادت بد که در همین لحظه خیلی بزرگ به نظر نمی رسد، سرانجام ممکن است شما را مایل ها از مسیرتان به سوی هدف ها و آن زندگی که آرزویشان را دارید، دور کند. ریشه کن کردن کردن عادت ها به چیزی بزرگتر از حتی قویترین اراده هانیاز خواهد داشت. نیروی اراده به تنهایی نمی تواند آن را ریشه کن کند.
انتخاب شما زمانی معنی پیدا می کنند که آن ها را به آرزوها و رویاهای تان ربط دهید.
شما باید چیزی را بخواهیدکه بدانید چرا آنرا می خواهید، وگرنه خیلی زود تسلیم می شوید.
چرای شما باید چیزی باشد که شما را به صورتی خارق العاده به هیجان آورد برانگیزد
انگیزه اصلی
ارزش های اصلی شما مثل قطب نمای درونی شماست و شبیه فیلتری عمل می کند که از طریق آن نیاز ها، خواسته ها و وسوسه های زندگیتان را اداره می کنید و مطمئن می شوید که شما را به مقصد مورد نظرتان راهنمایی می کنند. اگر صداقت برای شما موضوع بسیار مهمی است، ولی با آدم های دروغگو مراوده داشته باشید، این یک تضاد است. وقتی کارهایتان در تضاد با ارزش هایتان باشد،سرانجام دچار ناراحتی و افسردگی می شوید. همیشه از خود بپرسید: آیا این انتخاب با ارزش های اصلی من همخوانی دارد؟ اگر نداشت بروید و پشت سرتان را هم نگاه نکنید. در این صورت تمام نگرانی ها و تردیدهای تان از بین می روند
هر آنچه را که شما به وضوح تصور می کنید، مشتاقانه آرزو می کنید،
خالصانه به آن اعتقاد دارید و با شور و شوق بر اساس آن عمل می کنید
شما فقط چیزهایی را تجربه می کنید و به دست می آورید که در جستجویشان هستید
۵ روش برای ریشه کن کردن عادت های بد
۱-کشف محرک ها:
به فهرست عادتهای بدتان نگاه کنید و تعیین کنید چه چیزی، چه کسی،چه وقتی و چه جایی هر کدام را تحریک می کند مثلا:آیا وقتی در کنار شخص خاصی هستید،احتمالش بیشتر است پشت سر دیگران صحبت کنید؟ آیا در روز، زمان خاصی هست که انگار مجبورید یک چیز شیرین بخورید؟
۲-پاکسازی خانه:
خانه تان را پاکسازی کنید. منظورم به معنی واقعی کلمه است. اگر می خواهید غذاهای سالم تری بخورید، قفسه آشپزخانه تان را از همه انواع غذا های ناسالم خالی کنید وخریدشان را متوقف کنید. این حرف ها را هم بگذارید کنار که فقط به این دلیل که خودتان نمی خواهید آن غذا را مصرف کنید، عادلانه نیست که دیگر اعضای خانواده تان را هم از خوردنشان منع کنید. به من اعتماد کنید دیگر اعضای خانواده تان هم بدون آن غذاهای نا سالم بهتر خواهند بود.
۵ روش برای ریشه کن کردن عادت های بد
۳-جایگزین کردن:
چگونه می توانید عادت های بدتان را با عادت های سالم تر جایگزین کنید ویا این که آن را کاملا رها کنید؟ برای همیشه. مثلا خواهر زن من،عادت داشت موقع تماشای تلویزیون غذاهای ترد و شور مصرف کند. او بصورت ناخودآگاه یک چیپس خانواده کامل را به تنهایی می خورد اما بعد متوجه شد چیزی که واقعا از آن لذت میبرد احساس تردی است و تصمیم گرفت این عادت بد را با خوردن تکه های کرفس و هویج جایگزین کند در حقیقت او همان احساس لذت را داشت. یا مثلا استفاده از شکلات کم کالری بجای بستنی و موز پرکالری. سرگرم این بازی شوید و ببینید چه رفتار هایی را می توانید جایگزین یا حذف کنید یا اینکه تغییرشان دهید.
۴-آرام شروع کنید:
در بعضی از عادت های دیرینه و با دوام شاید موثر باشد که قدم های کوچکی بردارید تا به آرامی، آنها را از بین ببرید. ممکن است دهه ها آن عادت را تکرار کرده باشید پس عاقلانه است برای رهایی از آن کمی به خود فرصت بدهید و هر چند وقت یک گام بردارید.
۵-یا بپرید:
همه آدم ها با یک روش یکسان موفق نمی شوند. پژوهشگران کشف کرده اند برای بعضی از آدمهایی که می خواهند تغییر کنند آسان است که یکباره عادات بدشان را عوض کنند. همین حالا از خود بپرسید: در چه مواردی باید به آهستگی شروع کنم؟ ودر چه مواردی لازم است که پرش بزرگ را انجام دهم؟
بازرسی عادتهای بد
به شما توصیه نمی نکنم که همه چیزهای بد را از زندگیتان حذف کنید. در بیشتر موارد، اعتدال و میانه روی خوب است. تقریبا هر ۳ماه ،یکی از عادت های بدم را انتخاب می کنم و برای ۳۰ روز از آن دوری می کنم. من عاشق این موضوع هستم که به خودم ثابت کنم هنوز هم رئیس و مسئول عادتهای خود هستم.
اگر متوجه شدید که برا یتان واقعا سخت است ۳۰ روز از آن پرهیز کنید، ممکن است پی ببرید ارزش اش را دارد که آنرا کاملا از زندگیتان حذف کنید.
تغییر دهنده ی بازی خودتان هستید.
استراتژی هایی برای ایجاد عادت های خوب
۱-خودتان را برای موفقیت آماده نگه دارید:
هر عادت جدیدی باید با زندگی و شیوه زندیگرتان مطابق باشد. اگر می خواهید غذاهای سالم تری بخورید و وزنتان را کم کنید، مطمئن شوید که یک یخچال و آشپزخانه تان با انتخاب های سالم پر شده اند.
۲-به اضافه کردن فکر کنید، نه کم کردن:
این اصل در این باره نیست که تلاش کنید چیزی را از رژیم غذایتان حذف کنید. بلکه در این باره است که چه چیزی را اضافه و جایگزین می کنید. مثلا نمی توانم همبرگر، شکلات یا لبنیات بخورم اما بجای آن امروز سالاد سبزیجات بخارپز و انجیرمی خورم. یا مثلا یکی از دوستانم علاقه زیادی به عکاسی از فرزندش داشت با فراهم کردن تجهیزات این کار و نمایش اسلایدی و آلبوم عکس راه فرار ذهنی از تماشای تلویزیون را برای خودش فراهم کرد. چه چیزی را می توانید به زندگیتان اضافه کنید تا به کمک آن تجربیات زندگیتان را غنی تر کنید؟
۳-کارهایتان را به دیگران بگویید:
داستان خانمی را شنیده اید که تصمیم می گیرد با وبلاگ نویسی درباره هر سنتی که خرج می کرد، کنترل مالی اش را به دست گیرد. اعضای خانواده ، دوستان و خیلی از همکارانش نحوه خرج کردن او را دنبال می کردند و به خاطر چشم های زیادی که او را زیر ذره بین داشتند، درباره مسائل مالی اش بسیار مسئولیت پذیرتر و منظم تر شد. به خانواده تان بگویید، بگذارید دوستانتان بدانند. بگوئید تغییر کرده اید و از این به بعد ،شما رئیس خودتان هستید
استراتژی هایی برای ایجاد عادت های خوب
۴-یک همراه موفقیت پیدا کنید:
چیزهای خیلی کمی هستند که به قدرتمندی دو آدمی باشند که بازوهایشان را در هم قفل کرده اند و به سمت هدف مشابهی گام بر می دارند. شما هم ممکن است برای پیاده روی ها، دویدن ها ،رفتن به باشگاه ورزشی یا بحث و تبادل کتاب های بهبود شخصی به یک همراه موفقیت احتیاج داشته باشید.
۵-رقابت و رفاقت:
برای برانگیختن روحیه رقابتی و غوطه ور کردن خودتان در یک عادت جدید، هیچ چیز مثل یک رقابت دوستانه نیست. چه نوع رقابت دوستانه ای را می توانید با دوستانتان سازماندهی کنید؟ چگونه می توانید رقابتی مفرح و یک روحیه رقابتی را به عادت های جدیدتان تزریق کنید؟
۶-پاداش بگیرید:
کار بدون تفریح و سرگرمی ، سربازان را کسل و بی حوصله می کند و این آغازی برای سرپیچی از فرمان است. در طول مسیر باید زمان هایی برای جشن گرفتن و لذت بردن از پیروزی هایتان وجود داشته باشد. هر روز، هر هفته یا هر ماه به خودتان پاداش بدهید. شاید زمانی برای قدم زدن یا چیزی را فقط برای سرگرمی خواندن ویا یک وقت ماساژ و…
فصل چهارم: تکانش اثر مرکب
طبق قانون اینرسی گفته می شود اجسام ساکن ، تمایل به سکون دارند، مگر این که نیرویی خارجی بر آنها اعمال شود. اجسام متحرک تمایل دارند به حرکتشان ادامه دهند، مگر اینکه چیزی مانع تکانش آنها شود.آدم های موفق یعنی کسانی که به آهنگ موفقیت دست یافته اند، با جدیت به تلاش شان ادامه می دهند و در نهایت به موفقیت های خیلی بیشتری می رسند. ایجاد تکانش راحت نیست ولی به محض اینکه آنرا به وجود آورید، باید مراقب باشید! اما این نیرو می تواند به نفع یا علیه شما باشد. اگر عاد ت های بدتان به حال خودشان رها شوند، نیرویی ایجاد می کنند که شما را به قعر شرایط و عواقب شوم غیر قابل کنترل می فرستد.
شما خودتان تکانش بزرگ را بوجود می آورید:
۱-انتخاب ها و تصمیم های جدید براساس اهداف و ارزش های اصلی تان
۲-به کار بستن آن انتخاب ها از طریق رفتارهای مثبت و سازنده
۳-تکرار کافی آن اقدامات و اعمال مثبت برای به وجود آمدن عادت های جدید
۴-تبدیل رویه ها و ریتم های رفتاری به کارهای منظم روزانه
۵-ثابت قدم و پایدار ماندن برای یک دوره ی به اندازه کافی طولانی.
بعد تکانش بزرگ سراغتان می آید که خیلی خوب است! و شما توقف ناپذیر می شوید.
نکات مهم تکانش
بعضی از بهترین نیت ها و اهداف ما به این خاطر شکست می خورند که سیستم اجرایی مناسبی برایشان نداریم.
یک رویه عملی است که هر روز حتما انجامش می دهید.
تقریبا همیشه می توانید شیوه آغاز کردن روزتان یا پایان رساندن اش را کنترل کنید
عملکرد هر روزتان را جمع بندی کنید وهر ایده یا بینش جدیدی
را که در طول روز کسب کرده ام، را ثبت کنید
باید از توالی رفتار های منظم روزانه تان مراحل برای ایجاد یک ریتم رفتاری استفاده کنید و ریتمتان را ثبت کنید
با انجام کارهای بالاتر از توان تان آن هم در بازه های زمانی کوتاه زمینه شکست تان را به وجود می آورید
هیچ چیزی مثل ثبات نداشتن, سریعتر تکانش بزرگ را از بین نمی برد
اگر از انجام هر کاری فقط چند هفته غفلت کنید، فقط نتایجی را که
در این چند هفته ایجاد می شدند را از دست نداده اید
فصل پنجم: تاثیرات
شما به تنهایی مسئول انتخاب ها و اقدام های تان هستید.
با این حال باید متوجه باشید که نیروهای قدرتمند خارجی هم روی انتخاب ها,
رفتارها و عادت های شما تاثیر می گذارند.
۳نوع از تاثیرات روی هر شخصی اثر می گذارد:
ورودی ها
ارتباط ها
محیط
ورودی ها
کنترل چیزی که مغزمان مصرف می کند پیچیده و دشوار است.
چون بیشتر چیزهایی را که دریافت می کنیم, ناخودآگاه هستند.
باید خیلی مراقب باشیم ورودی های بی ربط و مخرب , جذب مغزمان نشود.
مغزتان برای این طراحی نشده است که شما خوشحال کند.
مغزتان فقط یک دستور دارد بقا. مغزتان همیشه منتظر نشانه های کمبود و حمله است.
مغزتان برنامه ریزی شده است تا در جستجوی چیزهای منفی باشد,
مثل منابع رو به کاهش, آب و هوای بد هر چیزی که به شما سر میزند.
قدم اول
مراقب باشید بیلبوردهای تبلیغاتی, برنامه های خبری, عناوین هیجان انگیز تبلیغاتی,
حتی دوستان, اعضای خانواده و نوارهای ذهنی منفی خودتان, می توانند سیلی از آب آلوده را روانه لیوانتان کنند.
اما به این معنی نیست که نمی توانید برای محافظت از خودتان مقابل آلودگی قدمی بردارید.
می توانید اخبار عصر گاهی را نگاه نکنید و در عوض, با عزیزانتان صحبت کنید.
می توانید فقط برنامه هایی که فکر می کنید واقعاً مفید هستند را ضبط کنید
و بدون اینکه پیام های بازرگانی بین آن را ببینید, آن برنامه را نگاه کنید.
رژیم رسانه ای
رسانه ها با گروگان گرفتن ما پیشرفت می کند.
اگر در اجتناب از منفی نگری ماهر باشیم و خودمان را تربیت کرده باشیم که سرسختان مثبت باشیم,
وقتی موضوع پیروی از احساسات در میان باشد, سرشت اصلی مان نمی تواند مقاومت کند.
اربابان رسانه ها این موضوع را خوب می دانند.
آنها صدها موارد تاثر آور, شوکه کننده, نفرت انگیز و…. را در جهان پیدا می کنند
و آنها را بارها و بارها نشان می دهند
در حالیکه در همان زمان میلیون ها اتفاق زیبا و باورنکردنی رخ داده است.
برای حرکت در مسیر مثبت باید بدی ها را بشویید و خوبی را جایگزین کنید.
زمان رانندگی را می توان به بهترین فرصت برای آموزش تبدیل کرد.
به جای گوش دادن به اخبار استفاده از فایل های صوتی می تواند در طول یک سال به اندازه ۲ ترم دانشگاه مطلب بیاموزیم.
ارتباط ها
چه کسانی روی شما اثر می گذارند؟
آدم هایی که از روی عادت با آنها در ارتباط هستید ” گروه مرجع ” شما نامیده می شوند.
گروه مرجع شما در حدود ۹۵% از موفقیت یا شکست تان را در زندگی تعیین می کند.
جیم ران به من یاد داد که
ما به میانگین پنج آدمی تبدیل می شویم که بیشتر وقتمان را با آنها سپری می کنیم.
نفوذ و اثری که دوستانتان روی شما دارند، جزئی و ظریف است و می تواند مثبت یا منفی باشد،
ولی در هر صورت تاثیر آن فوق العاده قوی است. مراقب باشید!
شما نمی توانید وقتتان را با آدم های منفی بگذرانید و انتظار داشته باشید که زندگی مثبتی داشته باشید.
حالا وقت ارزیابی و اولویت بندی دوباره آدمهایی است که وقتتان را با آنها سپری می کنید
این روابط می توانند پرورش تان دهند،مشتاق چیزی کنند یا به دردسر بی اندازند.
قطع کردن روابط
در زندگیتان آدم هایی هستند که باید روابطتان را با آنها کامل قطع کنید.
این کار شاید آسان نباشد ولی ضروری است.
اجازه ندهید برخی از تاثیرات منفی خاص روی شما اثر کنند.
من دائما آدم هایی را که از رشد کردن و مثبت زندگی کردن امتناع می کنند،
از زندگی ام بیرون می اندازم.
رشد و تغییر روابط تان یک فرآیند مادام العمر است.
فقط این را بدانید که جدا شدن از آنها کار راحتی نخواهد بود
محدود کردن روابط
بعضی ها هستند که می توانید ۳ ساعت وقتتان را با آنها بگذرانید، ولی نه سه روز.
بعضی های دیگر هم هستند که می توانید ۳ دقیقه با آنها باشید، نه سه ساعت.
همیشه یادتان باشد که تاثیر رابطه هایتان روی شما،هم قوی است، هم نامحسوس.
آدم هایی که با آن ها قدم می زنید،
به معنای واقعی کلمه می توانند آهسته رفتن یا سریع قدم برداشتنتان را تعیین کنند.
توسعه روابط
آدم هایی را شناسایی کنید که در زمینه هایی از زندگی می خواهید در آن ها پیشرفت کنید، ویژگی های مثبتی دارند، آدم هایی با همان موفقیت تجاری و مالی که مدنظرتان است، مهارت های تربیت فرزندی که دنبالش هستید. به سازمان ها، کسب و کارها و باشگاه های ورزشی ملحق شوید که این آدم ها آن جا دور هم جمع می شوند و دوست پیدا می کنند. مربی دلخواهتان را داشته باشید، اگر که آن مربی بهترین اندیشه ها، داستان ها و ایده هایش را در کتابCDوDVD جمع آوری کرده باشد. منابع بی نهایتی برای استخراج در دسترس شماست، از آنها بهره برداری کنید.اگر می خواهید روابط بهتر ، عمیقتر و معنا دار تری داشته باشید، از خودتان بپرسید؟ چه کسی همان نوع رابطه ای را دارد که من خواهانش هستم؟ چگونه می توانم زمان بیشتری را با آن شخص سپری کنم؟ ملاقات با چه کسی است که میتواند به طور مثبتی روی من اثر گذارد؟
ارتباط موثر
پیدا کردن یک همراه موفقیت:
پیدا کردن شخصی که همان اندازه شما متعهد به مطالعه و رشد شخصی است این شخص باید کسی باشد که به او اعتماد دارید،کسی که به حد کافی جسور باشد تا به شما بگوید درباره شما،نگرش ها و عملکردتان واقعا چگونه فکر می کند.
به کار گیری مربی ها:
اشخاص خیلی موفق،همان کسانی هستند که خواهان جذب و استخدام بهترین مربیان و آموزش دهندگان هستند. واقعاً ارزش دارد که برای بهبود و پیشرفت عملکردهای تان سرمایه گذاری کنید.
فصل ششم شتاب بخشی اثر مرکب
وقتی به خودتان فشار می آورید, نقطه وجود دارد که در آن به محدودیت تان می رسد و با شخصیت باطنی و واقعی تان رو به رو می شوید. ناگهان تمامی افکار و پیش بینی هایی که درباره خودتان داشتید کنار می روند. شما می مانید و واقعیت عریان. ذهنتان شروع می کند به اختراع انواع گوناگون عذر ها و بهانه های مناسب که چرا بهتر است آن کار را متوقف کنیم. آنجاست که با یکی از بزرگترین سوال های زندگی مواجه می شوید: آیا این درد و رنج را تحمل می کنید, یا مثل گردو می شکنید و تسلیم می شوید؟ وقتی از رقبای تان پیشی می گیرید و آنها واکنشی نشان نمی دهند، این چیزی را به شما نشان می دهد. این که آنها از نفس افتاده اند و این زمانی است که می توانید از آنها پیشی بگیرید.
لحظه های حقیقت
در کار وقتی فقط در حال حرکت با همتایانم بودم، اوضاع سخت و دردآور نبود. فقط به اندازه ای تلاش می کردم که همگام با آنها باشم نه این که از آنها جلو بیفتم. این رسیدن به نقطه محدودیت ها نیست که به حساب می آید، بلکه مهم این است پس از رسیدن به این نقطه، چه کار می کنید. محمد علی که یکی از بزرگترین بوکسورهای تمام دوران است در یکی از مسابقاتش با جورج فورمن هیچکس شانسی برای او قائل نبود اما استراتژی محمد علی چه بود؟ استفاده از نقطه ضعف قهرمان جوان یعنی کمبود نیروی پایداری. محمدعلی می دانست اگر بتواند فرمن را به نقطه محدودیتش برساند، می تواند از این وضعیت به نفع خود استفاده کند. در طول مسابقه محمدعلی به طناب های اطراف رینگ تکیه داده و جلوی صورتش را گرفته بود، آن هم در حالی که فورمن، صدها مشت را در هفت راند به وارد کرد. در راند هشتم، انرژی فرمن کامل تحلیل رفته بود و به محدودیت اش رسیده بود. آنجا بود که محمد علی باید ضربه ترکیبی فورمن را در وسط رینگ انداخت زمین.
نقطه محدودیت یک مانع نیست، یک فرصت است.
وقتی شرایط سخت است, مشکلات پیش می آیند, فریب و وسوسه زیاد است و همان وقتی است
که شما باید شایستگی تان را برای پیشرفت اثبات کنید.
آرزو نکنید که ای کاش آسان تر بود، آرزو کنید خودتان بهتر بودید
نتایجتان را چند برابر کنید
رشد واقعی با تکرارهایی اتفاق می افتد که بعد از رسیدن به نقطه محدودیت انجام می دهید.
در نظر گرفتن خودتان به عنوان سرسخت ترین رقیب تان, یکی از بهترین راه ها برای چند برابر کردن نتایجتان است.
وقتی به آن نقطه محدودیت می رسید بالا و بالاتر بروید.
یک راه دیگر برای چند برابر کردن نتایج تان این است که دیوار آنچه که دیگران از شما انتظار دارند, فشار آورید و بیشتر از حد کافی انجام دهید.
فراتر از انتظار ظاهر شوید
شما می توانید در هر جنبه از زندگی تان، بیشتر از آن چیزی که از شما انتظار می رود, انجام دهید.
این کار, تلاش خیلی زیاد تری نمی خواهد، ولی همین کمی تلاش بیشتر, نتایجتان را چند برابر می کند.
خواه با مشتریان بیشتری تماس بگیرید، به مشتریان فعلی خدمات بهتری دهید, تیم تان را تشویق کنید, همسرتان محبت بیشتری کنید, سراغ دویدن بروید, بیشتر وزنه بزنید, یک شب قرار عاشقانه با همسرتان برنامه ریزی کنید، زمانی را با فرزندان تان بگذارید و…..
چه کاری است که می توانید کمی بیشتر انجام دهید که فراتر از انتظارات میرود و به نتایج تان شتاب می دهد؟
غیر منتظره باشید
من به شکل ذاتی آدم مخالفی هستم.
هر کاری را که اگر آن انجام می دهند من معمولا عکس آن کار را انجام میدهم. برای من, چیزی که عامه پسند است, عادی است.
چیزی که رایج است ، معمولی است. همه کارت تبریک سال نو می فرستند. ولی از آنجایی که همه این کار را انجام می دهند به نظر من تاثیر زیادی ندارد در عوض من کارت تبریک عید شکرگزاری می فرستم و با دست خط خودم احساسات شخصی ام را بیان می کنم. در جامعه ای که با جلب توجه های بیش از حد و انواع تبلیغات اشباع شده است, بعضی وقت ها لازم است با انجام کارهای غیر منتظره, کاری کنید که صدای شما شنید شود. اگر شما هدف یا ایده ای دارید که ارزش توجه کردن داشته باشد، هر کاری که لازم است انجام دهید، حتی کارهای غیر منتظره, تا باعث شوید موضوع مد نظر شما شنیده شود کمی بی باکی به نمایش تان اضافه کنید.
بهتر از انتظار انجام دهید
خط فراتر از انتظار را پیدا کنید و سپس از آن تخطی کنید. حتی اگر به مسائل کوچک مربوط می شود یاشاید در مواقع خاص باید این کار را بکنید.
شهرت داشتن به عالی بود، نتایج چند برابری برای شما برایتان در طول زمان به خصوص در کسب و کار ایجاد می کند.
در دنیایی که هیچ چیز طبق انتظار ها پیش نمی رود، می توانید نتایجتان را شتاب زده کنید و می توانید از جماعت جدا شوید و فراتر از انتظار ها باشید.
هیچ ایده ای ارزش ندارد مگر اینکه همه را حیرت زده کند!
با تشکر از
حسن
توجه شما