آشنایی با جنگ نرم
فصل اول: کلیات
…وَ الْفِتْنَهُ اَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا یَزالُونَ یُقاتِلُونَکُمْ حَتَّى یَرُدُّوکُمْ عَنْ دینِکُمْ اِنِ اسْتَطاعُوا… (بقره/217)
….و ایجاد فتنه، (و محیط نامساعد، که مردم را به کفر، تشویق و از ایمان بازمىدارد) حتّى از قتل بالاتر است. و مشرکان، پیوسته با شما مىجنگند، تا اگر بتوانند شما را از آیینتان برگردانند….
جنگ نرم در چشم انداز قرآنی
اِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ * فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ * ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ * ثُمَّ نَظَرَ * ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ * ثُمَّ اَدْبَرَ وَ اسْتَکْبَرَ * فَقالَ اِنْ هذا اِلاَّ سِحْرٌ یُوْثَرُ * اِنْ هذا اِلاَّ قَوْلُ الْبَشَرِ (مدثر/18تا 25)
مرگ بر او باد، چگونه سنجید و طرحى افکند. * باز هم مرگ بر او باد، چگونه سنجید و طرحى افکند. * پس از آن نگریست تا راى خود را باز گوید. * آنگاه اخم کرد و بر چهرهاش ناخرسندى نمود. * سپس روى [از حق ]گردانید و تکبّر ورزید. * و گفت: این قرآن چیزى جز افسونى برگرفته از جادوگران نیست. * این چیزى جز سخن بشر نیست.
وَ قالَ الَّذینَ کَفَرُوا اِنْ هَذا اِلاَّ اِفْکٌ افْتَراهُ وَ اَعانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جاوُ ظُلْماً وَ زُوراً * وَ قالُوا اَساطیرُ الْاَوَّلینَ اکْتَتَبَها فَهِیَ تُمْلى عَلَیْهِ بُکْرَهً وَ اَصیلاً (فرقان/ 4 و 5)
کفرپیشگانِ (عرب) گفتند: این قرآن جز سخنى دروغین که او (محمد) آن را بافته و کلام خدا مىنامد چیزى نیست، و گروهى از اهلکتاب او را بر ساختن آن کمک کردهاند. راستى آنان با این سخن ستم کردند و دروغ گفتند. * و گفتند: این قرآن همان خرافههایى است که مردمان نخستین نگاشتهاند و او (محمد) به کمک یارانش آنها را نوشته و هر صبح و عصر بر او خوانده مىشود تا آن را فراگیرد و بر مردم بخواند.
اِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْاَرْضِ وَ جَعَلَ اَهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طائِفَهً مِنْهُمْ یُذَبِّحُ اَبْناءَهُمْ وَ یَسْتَحْیی نِساءَهُمْ اِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدینَ (قصص/4)
همانا فرعون در سرزمین مصر به سرکشى و استکبار پرداخت و میان ساکنان آن دیار اختلاف برانگیخت و از آنان چندین گروه مختلف و متفرق بساخت. او در این میان طایفه بنىاسرائیل را به استضعاف کشید تا آنجا که پسرانشان را سر مىبرید و زنانشان را براى خدمت باقى مىگذاشت، چرا که او از فسادگران بود.
فَلَوْ لا اُلْقِیَ عَلَیْهِ اَسْوِرَهٌ مِنْ ذَهَبٍ اَوْ جاءَ مَعَهُ الْمَلائِکَهُ مُقْتَرِنینَ فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَاَطاعُوهُ اِنَّهُمْ کانُوا قَوْماً فاسِقینَ (زخرف/53 و 54)
اگر او پیامبر است و از دیگران برتر، چرا دستبندهایى زرّین بر او افکنده نشده است تا از بزرگى و سرورى نشانى داشته باشد، یا چرا فرشتگانى با او نیامدهاند تا همدوش یکدیگر رسالتش را تصدیق کنند؟ * پس فرعون با این سخن قومش را سبک مغز ساخت در نتیجه آنان هم از او فرمان بردند، چرا که مردمى فاسق بودند.
جنگ نرم در کلام امام خامنه ای:
در جنگ روانی و آنچه که امروز به او جنگ نرم گفته می شود در دنیا، دشمن به سراغ سنگر های معنوی می آید که آنها را منهدم کند. به سراغ ایمان ها، معرفتها، عزم ها، پایهها و ارکان اساسی یک نظام و یک کشور، دشمن به سراغ این ها می آید که این ها را منهدم بکند و نقاط قوت را در تبلیغات خود به نقاط ضعف تبدیل کند، فرصت های یک نظام را به تهدید تبدیل کند. وقتی انسان، تجهیز، صف آرایی، دهانهای با حقد و غضب گشوده شده و دندان های با غیظ فشرده شده علیه انقلاب، امام خمینی و آرمانهای نظام اسلامی را می بیند وجود این جنگ نرم را باور می کند هر چند ممکن است عده ای این ها را نبینند.
یکی از مسئولان طراز اول رژیم صهیونیستی غاصب اسرائیل، در سال گذشته توصیه ای به آمریکایی ها کرد. این توصیه کاملاً در مطبوعات خارجی و اینترنت منعکس شد و امر پنهانی و مخفیانه ای نیست. توصیه وی به آمریکایی ها این بود که بیهوده وقت خود را با عراق و کره شمالی و کشورهایی از این قبیل تلف نکنید. مسئله اصلی شما ایران است. اگر خاورمیانه را می خواهید، وقتتان را مصروف عراق نکنید، سراغ ایران بروید، کانون و سرچشمه آنجاست، اما ایران مثل عراق و کره شمالی و افغانستان نیست که بتوان با حمله نظامی آن را تسخیر کرد. نظام و حکومت اسلامی به مردم متکی است، مردم آن را حفظ کرده اند. باید کاری کنید که مردم آن را رها کنند. راهش این است که مردم را با ترویج فرهنگ و ادبیات غربی و فرهنگ و تربیت آمریکایی، به واگرایی نسبت به دین و فرهنگ و سنت و تاریخشان سوق داد. وقتی مردم این تعلقات را رها کردند، بعد از گذشت چند سال، بدون این که سرمایه ای صرف کنید، با یک حمله و تحرک احیاناً نظامی مختصر، می توانید این مانع بزرگ، یعنی نظام اسلامی را از سر راه بردارید.
وقتی گفته می شود جنگ، اولین معنایی که به ذهن می رسد نبرد مسلحانه و خونین است در حالی که جنگ معنایی وسیع تر از آن دارد.
«جنگ نرم، استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است که منظور اصلی آن تاثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه بی طرف و یا گروه های دوست است به نحوی که برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی پشتیبان باشد»
تعریف جنگ نرم
جوزف نای از پیشکسوتان جنگ نرم در سال 1989 می گوید:
هدف جنگ روانی، تاثیرگذاری و انجام دادن رفتارهایی است که ما دلمان می خواهد طرف مقابل انجام دهد، بدون اینکه هیچ اجبار یا فشاری در کار باشد .
او قدرت نرم را به «توانایی شکل دهی ترجیحات دیگران» تعریف می کند.
وی همچنین می گوید: قدرت سخت، «قدرت برای اجبار» و قدرت نرم، «قدرت برای جذب و اقناع» است.
در واقع جنگ نرم در پی تغییر قالب های ماهوی جامعه و ساختارسیاسی است.
هدف جنگ روانی
در جنگ سخت استفاده از ابزار سخت افزاری مراد است که همان ادوات نظامی است اما در جنگ نرم عملیات نرم افزاری شکل می گیرد که همان جنگ عقیدتی است.
در جنگ سخت، سخن از کشتن و زخمی شدن و معلول شدن در میان است اما در جنگ نرم خیلی آرام و نرم و بدون استفاده از ابزار خشن عملیات آن طراحی می شود.
جنگ نرم و سخت؛ تفاوت ها و شباهت ها
جنگ نرم در مقابل جنگ سخت و خشن یا همان جنگ نظامی قرار دارد که داری تفاوت ها و شباهت هایی نسبت به هم اند:
در جنگ نرم فرمانده یا فرماندهان اصلی عملیات مخفی هستند به خلاف جنگ نظامی. به خاطر این اختفا، جنگ روانی پیچیده تر و دشوارتر است.
در جنگ نظامی در صورت پیروزی نیروهای طرف جنگ گشته و یا از میدان به در می شوند اما در جنگ نرم نیروهای طرف نبرد، نیروهای خود می شوند و این مسئله بسیار مهم است.
جنگ نرم آرام، تدریجی و زیرسطحی است، نمادساز، پایدار و با دوام است؛ به خلاف جنگ سخت.
در هر دو جنگ (مسلحانه و نرم) از ابزار استفاده می شود؛ ابراز جنگ سخت، گلوله و بمب و موشک است اما در جنگ نرم اینها جای خود را به خبر و تحلیل و رسانه و سینما و نظائر آن می دهند. در این قلمرو مفاهیمی مانند جنگ رسانه ای، فضاسازی رسانه ای و جنگ تمدنها شکل می گیرد.
در جنگ نرم هزینه ها ی مالی به نسبت جنگ سخت بسیار کمتر است. هر دو جنگ پر تحرک و هیجان ساز است ولی در جنگ سخت تحرک و هیجان جسمی است ولی در جنگ نرم، هیجانات و تحرکات فکری و عاطفی و روحی و رفتاری است.
با این وجود جنگ نرم در هدف که همان سلطه است، در لزوم داشتن فرمانده و قرارگاه فرماندهی و عملیاتی البته به حسب اقتضاء خود، وجود برنامه ریزی و نقشه عملیاتی و نیز وجود پیاده نظام، شبیه جنگ سخت است و ساده انگاری است که هجمه فرهنگی دشمن را صرفا یک سرگرمی روزانه و یا حداکثر گفتگوی فرهنگی و تمدنی بدانیم.
چرایی جنگ نرم
جنگ نرم بی گمان از جهات بسیار، ترجیحاتی بر جنگ سخت دارد. موارد زیر را می توان به عنوان مهمترین ترجیحات جنگ نرم ذکر کرد:
1ـ خسارت کم
2ـ پنهان بودن
3ـ وسیع تر بودن گستره نتایج
4ـ تدریجی بودن فرآیند آن و عمیق بودن اثرگذاری ها
5ـ کاهش امکان مقابله
6ـ پایین بودن تبعات روانی و تبلیغاتی برای نیروی مهاجم
7ـ مساعدتر بودن زمینه عمومی موفقیت
8ـ ماهیت تفرقه انگیز
واژه های هم افق
تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، قتل عام فرهنگی، ناتوی فرهنگی، تهدید نرم، جنگ سرد، جنگ تبلیغاتی، جنگ رسانه ای، جنگ روانی، عملیات روانی، انقلاب مخملی، انقلاب رنگی، براندازی نرم و جنگ نرم، انواع واژه هایی است که در این عرصه به کار گرفته می شود. البته این واژه ها هر کدام معنای خاصی دارند و با هم کم و بیش تفاوت هایی دارند اما در یک معنا و روح واحد با هم مشترکند.
سیر تحول تاریخی استعمار
سه شیوه استعماری از سوی قدرتهای بزرگ، علیه قدرت های ضعیف به کارگرفته شده است. این سه شیوه عبارتند از:
دوره سوم: استعمار فرانو
دوره اول: استعمار کهن
دوره دوم: استعمار نئوکلاسیک یا استعمار نو
استعمار کلاسیک پس از رنسانس و متحول شدن جهان غرب از قرن 16 میلادی آغاز شد و تا جنگ جهانی اول به مدت 400 سال ادامه داشت. در این دوره، سلطه قدرت های بزرگ بر جوامع ضعیف، از طریق تسخیر نظامی انجام می شد و استثمار ملت ها با اشغال مستقیم نظامی همراه بود.
دوره اول: استعمار کهن یا کلاسیک
مشخصات استعمار کلاسیک:
1.لشگرکشی از سرزمینی به سرزمین دیگر.
2.غارت اقتصادی و ازدیاد حوزه نفوذ و سلطه از طریق حضور مستقیم فیزیکی.
3.استفاده از قدرت نظامی برتر به مثابه مهم ترین ابزار سلطه.
4.ضربه پذیر بودن سلطه گران به دلیل آشکار بودن استعمار و استثمار.
5.افزایش ضایعات انسانی سلطه گران، به دلیل برخوردهای رو در رو و مستقیم.
6.سرمایه گذاری زیاد سلطه گران برای اشغال نظامی و تداوم آن.
7.تبادل تدریجی فرهنگی میان کشور سلطه گر و کشور زیر سلطه که معمولاً به سود فرهنگ قوی تر، نه قدرت در جریان بود. این عرصه در بسیاری موارد به زیان سلطه گران بود.
لشگرکشی نظامی نیازند هزینه سنگین مالی بود.
اشغال نظامی کشورها همراه با تبلیغات زیاد انسانی و ضایعات حیثیتی بود.
حضور فیزیکی قوای نظامی اشغالگران در سرزمین های اشغالی، زمینه ساز قیام ملت ها علیه اشغالگران بود و تداوم سلطه را پرهزینه می ساخت.
نقاط ضعف استعمار کلاسیک یا کهن:
دوره دوم: استعمار نئوکلاسیک یا استعمار نو
استعمار نو که به سیاست نئوکلانیستی شهرت دارد، از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، رواج یافت و به مرور زمان، جایگزین استعمار کهن یا کلاسیک گردید، زیرا نسبت به استعمار کلاسیک، از مزایای بسیار برخوردار بود. این دوره پس از جنگ های جهانی اول و دوم رشد چشمگیری یافت، ابداع کننده اصلی این سیاست حکومت بریتانیا بود. در این دوره دست نشاندگانی مانند رضاخان در ایران، آتاتورک در ترکیه و کشورهای افغانستان، مصر، آفریقا و آمریکای لاتین به قدرت رسیدند.
استعمار نئوکلاسیک با نام های دیگری چون استعمار نو یا استعمار نئوکلانیستی نیز مشهور است. ویژگی های استعمار نو عبارتند از:
1.بکارگیری نیروهای مزدور و وابسته بومی، برای اداره منطقه زیرسلطه و کنترل حاکمان بومی، از طریق مستشاران اقتصادی، نظامی و امنیتی؛
2.حاکمیت نامحسوس اما قوی بر حاکمان؛
مشخصات استعمار نئوکلاسیک:
3.چپاول و غارت ثروت های ملی و ذخایر زیرزمینی و مواد خام کشورهای زیرسلطه، از طریق انعقاد قراردادهای استثماری؛
4.تبدیل کشور زیرسلطه به بازار فروش محصولات خویش؛
5.هجوم به فرهنگ ملی و بومی کشور زیرسلطه، از طریق تهی سازی فرهنگی؛
6. تهاجم به مذهب از طریق تحریف اسلام، اشاعه سکولاریسم، ترویج لائیسم، حفظ قالب ها و تهی سازی مفاهیم از محتوای اصلی، ایجاد و گسترش ادیان و فرق خودساخته، مانند بهائیت و تروج مکاتب و ایدئولوژی های مبتنی بر امانیسم و سکولاریسم، با هدف کمرنگ ساختن نقش مذهب در جامعه، جداسازی دین از سیاست، کاهش ایمان و بی هویت ساختن جامعه
1.نیروهای مزدور و وابسته بومی، به دلیل فقدان پایگاه مردمی، معمولاً می بایست با کودتا و روش های نامشروع و غیرقانونی، زمام امور را به دست می گرفتند سازماندهی کودتا تا هزینه های مالی و حیثیتی بسیاری را بر سلطه گران تحمیل می کرد؛
2.ماهیت مزدورانی که زمام امور ملت ها را در دست می گرفتند، خیلی زود بر ملت ها آشکار می گشت. از این رو، چاره ای نداشتند جز آن که با دیکتاتوری و خفقان حکومت کنند. این امر سلطه گران را با تضاد وتعارض روبرو می ساخت؛ زیرا دفاع از دیکتاتورهای مستبد، با شعار طرفداری از حقوق بشر، دموکراسی، لیبرالیسم، کرامت انسان و… منافات دارد؛
نقاط ضعف استعمار نئوکلاسیک:
3.وابستگی حاکمان و استبداد و دیکتاتوری آنان سبب بسیج توده های مردمی علیه استبداد داخلی و استعمار خارجی، بر محور کسب استقلال و آزادی می گردید؛
4.تداوم سلطه سیاسی مشروط به استحاله فرهنگی بود و تنفر مردم از حاکمان بومی وابسته به بیگانگان، مانع از به ثمر رسیدن تلاش های آنان برای نابودسازی فرهنگ خودی و جایگزین ساختن فرهنگ کشور سلطه گر می شد. پایداری مردم بر فرهنگ و هویت خود، استمرار سلطه استعمارگران را عقیم می گذارد.
استعمار فرانو و سلطه گری نوین، مبتنی بر ایجاد تغییر در جهان بینی، فرهنگ، باورها، بینش ها، رفتار، نگرش های سیاسی ـ فرهنگی، با هدف تغییر نامرئی و نامحسوس فرهنگ و هویت ملت ها، پایه ریزی گردیده است. سست کردن پایه های وحدت ملی، تشدید اختلافات داخلی، بیتفاوت ساختن مردم نسبت به فرهنگ وهویت ملی و خیرخواه جلوه دادن استعمارگران در افکار عمومی، از مهمترین محورهای القایی استعمار فرانو است.
در دوران استعمار کهن و استعمار نو، امکان تاثیرگذاری مستقیم بر افکار عمومی و اذهان جامعه، به گونه ای که نیروهای مقابل سلطه گران خنثی شوند یا تبدیل به حامیان استعمارگران گردند، وجود نداشت. این امکان اکنون با رشد و توسعه فناوری پدید آمده است.
دوره سوم: استعمار فرانو
کاهش کنترل حکومت ها بر ملت ها
تبدیل دانش و فن آوری به مزیت اصلی
افکار سازی و حکومت بر اذهان
جهانی سازی قوانین و مقررات و حاکمیت بر سازمان ها و قوانین بین المللی
جهانی سازی اقتصاد و فرهنگ
مشخصات استعمار فرانو:
فصل دوم:
ابزار های جنگ نرم
وسعت ابعاد و زمینه های جنگ نرم سبب می شود که دایره وسیعی از ابزار مدرن را در زمره ابزار های این جنگ بگنجانیم. به علاوه، خصلت ابتکاری و ابداعی در این جنگ سبب می شود این دایره دائماً وسعت بیشتری یابد و ابزار های جدید و ابداعی هم به این فهرست افزوده شوند.
سینمای آمریکا، در بسیاری مصادیق، سینمایی است به اقتضای دیگر مصنوعات سرمایه داری، بر پایه سکس و خشونت و ترس. سینمایی مبلغ و مروج مظاهر فرهنگ غربی و در موارد بسیار حاوی هجمه های صریح و غیرصریح به فرهنگ ها و نظام های ارزشی مخالف و مقابل غرب، از جمله ارزش های دینی.
جذابیت فراوان و قدرت و سرعت انتقال بالا و نیز قابلیت بالای تکثیر محصولات صنعت سینما، یعنی طیف وسیع فیلم ها، سبب شده است که دنیای غرب به عنوان مخترع و صاحب اولیه این صنعت، بیشترین استفاده را از آن در جهت تبلیغ و ترویج فرهنگ و ارزش های خود در جوامع دیگر ببرد و سهمی ویژه را در این راستا به این صنعت اختصاص دهد. تاسیس تشکیلاتی چون هالیوود از بزرگترین گام ها در این راستا است.
سینما
کارتون (انیمیشن)
در کنار سینما، صنعت انیمیشن سازی (پویانمای) هم صنعت مستقلی است که هواداران بسیاری را خصوصاً در بین مخاطبان کودک و نوجوان به خود جذب کرده است.
شخصیت های ساده و دوست داشتنی دنیای کارتون برای مخاطبان و دوستداران کودک و نوجوانشان به آسانی به عنوان الگو پذیرفته می شوند و کودکان سعی می کنند از رفتار ها و برخورد های آنان تقلید کنند. اینکه می بینیم بلافاصله بعد از پخش یک کارتون که مورد توجه کودکان قرار می گیرد، تصویر آن در جاهای مختلف در لباس ها، دفترها، کیف های مدرسه، و امثال آن حک می شود، نشان از جذابیت و الگودهی این نوع فعالیت ها است.
وجود همین قابلیت مهم است که سبب شده کارتون ها در فرآیند هجوم نرم جهان غرب علیه دیگر فرهنگ ها و کشور ها نقشی ویژه را به خود اختصاص دهند. این رویکرد را خصوصاً در نسل جدید کارتون ها می توان دید.
یکی از مشهورترین شرکت های سرگرمی و انیمیشن در آمریکا شرکت والت دیسنی (The Walt Disney Company) است که در سال 1923 توسط دو برادر به نام های والت و روی او. دیسنی تاسیس شد و در سال 2006، 137 هزار کارمند و 56 میلیارد و 600 میلیون دلار درآمد داشته است. جالب است بدانیم که پنتاگون از دهه پنجاه به بعد ارتباط نزدیکی با شرکت دیسنی دارد.
ماهواره
ماهواره امکانات بی نظیری را پیش روی صاحبان رسانه و دولت ها و قدرت ها گذاشته است که رسانه های پیشین در تامین آن ها ناتوان بودند. شاید بتوان کار ویژه ماهواره در جنگ نرم را به جهت فضای آزاد و رها از چارچوب و قانونی که بر آن حاکم است انتشار برنامه ها و مطالبی دانست که مخالف و مغایر با ارزش ها و اصول کشور مورد هدف اند.
اما پس از رواج استفاده از رایانه در منازل شخصی، یکی از مهمترین موارد استفاده برای کودکان و نوجوانان بازی های رایانه ای بود. این بازی ها که نسل های پیشین شان آتاری، کمودور و پلی استیشن بودند، با استفاده از قابلیت های رایانه، توانستند خیلی زود همه رقبای سنتی خود را کنار بزنند و بازار گسترده ای را به خود جلب نمایند.
سود سرشار اقتصادی که سالانه از محل فروش این بازی ها عاید کمپانی بزرگ سازنده آن ها می شود، سبب شده است که بازی های رایانه ای یکی از مهمترین ابزار هایی باشند که قدرت های جهانی از آن در راستای جنگ نرم و ترویج و تبلیغ و مدل زندگی غربی نهایت استفاده را بکنند.
بازی های یارانه ای
اسباب بازی
از جمله دیگر کالا های فرهنگی موثر که خصوصاً با توجه به قشر مخاطب اش اهمیتی مضاعف و وضعیتی حساس دارد، اسباب بازی ها است.
اسباب بازی ها مصنوع شرکت های غربی، در عمل مبلغان و مروجان فرهنگ زندگی مدرن (غربی) اند برای کودکان آن کشور ها و حتی دیگر کشور ها است تا از همان سنین کودکی با این فرهنگ آشنا شده و با آن انس بگیرند. تغییری بنیادین که بعد ها به سختی می توان ثمرات اش را اصلاح کرد.
اسباب بازیهای تولید شده در کشورهای غربی اغلب مروج و مبلغ فرهنگ غرب اند. و سعی می شود که کودکان از همان سنین با ظواهر و آداب فرهنگ غرب انس بگیرند. جالب است بدانیم که باربی از ابتدایی پیدایش خود (در سال 1959) تاکنون بیش از 500 بار در نقش های مختلف ظاهر شده است: پرستار، افسر پلیس، معلم، پزشک، دامپزشک، خواننده، نوازنده، ژیمناست، خلبان، مهماندار هواپیما، … در سال 1990 در طول جنگ نخست عراق و آمریکا با پوشش یونیفورم نظامی آمریکایی ظاهر شد. پس از 11 سپتامبر یونیفورم نیروهای ضد تروریست را پوشید. تا به حال گفته اند بیش از یک میلیارد عروسک باربی در کشورهای مختلف جهان به فروش رفته است.
از جمله دیگر مقولات فرهنگی که در جریان نبرد نرم مورد استفاده وسیع نظام تبلیغ رسانه ای غرب قرار گرفته است، موسیقی است. موسیقی از جمله هنر هایی است که به جهت قابلیت هایش در عمده تمدن ها و فرهنگ ها می توان نمونه ای منحصر به فرد از آن را یافت.
مغرب زمین از این قاعده مستثنا نیست و در آن از دیرباز به عنوان یکی از عناصر فرهنگی آن دیار، موسیقی حضور داشته است. هر بار به شکل و قالبی از موسیقی مخصوص درباره شاهان و اشراف گرفته تا موسیقی عامه مردم. آنچه که امروز به نام موسیقی مدرن غربی البته پیش از آن که در چنین سنتی ریشه و با آن نسبتی داشته باشد؛ ماخوذه و ملهم است از موسیقی جاز سیاهان آفریقا که در آمریکا شکل و شمایلی نو گرفته و امروزه به موسیقی آن دیار شناخته می شود.
موسیقی
اساساً رسانه ها در جنگ نرم نقش ویژه و منحصر به فردی را ایفا می کنند. تا آنجا که از آن به «جنگ رسانه ای» (Media War) تعبیر می شود. بنیادی ترین تعریف جنگ رسانه ای استفاده از رسانه ها برای تضعیف کشور هدف و بهره گیری از توان و ظرفیت رسانه ها (اعم از مطبوعات، خبرگزاری ها، رادیو، تلویزیون و اینترنت) به منظور دفاع ازمنافع ملی است. جنگ رسانه ای یکی از برجسته ترین جنبه های جنگ نرم و جنگ های جدید بین المللی است. جنگ رسانه ای تنها جنگی است که حتی در شرایط صلح نیز بین کشور ها به صورت غیر رسمی ادامه دارد.
مطبوعات
حتی علی رغم ظهور رسانه های نوین و شیوه های سهل تر و کارآمدتر اطلاع رسانی، باز مطبوعات اعم از روزنامه ها، مجلات و… جایگاه مهمی را در اطلاع رسانی و شکل دهی افکار عمومی ایفا می کنند. خصوصاً روزنامه های کثیرالانتشار بین المللی که محصول کمپانی های بزرگ خبر پراکنی اند و مشترکین و مخاطبان فراوانی را در سرتاسر جهان جذب کرده اند. البته در سال های اخیر و با ظهور نشریات الکترونیکی و نشریات الکترونیکی دیگر مشکلات مربوط به ایجاد مانع برای ورود به کشور مخالف هم کمرنگ شده است.
رادیو ها خصوصاً رایدو های بین المللی از جمله موثرترین و معمول ترین رسانه هایی است که دول متخاصم از سال ها پیش از آن ها برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی کشور مقابل شان بهره می گیرند. اجمالاً کار ویژه رادیو ها در جنگ نرم را می توان تهیه، تدوین و پخش اخبار و گزارش ها و تحلیل هایی علیه کشور ها و دولت های رقیب و در راستای منافع سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور متبوع خود دانست. اقدامی که با هدف تاثیرگذاری بر افکار عمومی شهروندان کشور هدف و جلب اعتماد آن ها به خود و در مقابل بی اعتماد سازی آن ها به رسانه های داخلی و نظام سیاسی اش انجام می شود.
رادیو
کار ویژه تلویزیون ها در جنگ نرم را می توان تهیه و پخش برنامه های خبری و تحلیل و گزارش هایی از کشور هدف بر خلاف روایت رسانه های رسمی و دولتی آن کشور و در راستای سیاه نمایی اوضاع آن کشور یا ارایه روایتی مطلوب خود از آن به مخاطبان است. در این راستا آنان بخش ویژه از توان خود را به پوشش دهی اقدامات و فعالیت های تخریبی اپوزیسیون آن کشور اختصاص می دهند و سعی می کنند خلا ارتباطی مخاطبان دولت رقیب را از این طریق مرتفع سازند.
تلویزیون
از جمله رسانه های پیشتاز و پرمخاطب تلویزیون های بین المللی اند که میلیون ها نفر را در سراسر جهان مخاطب برنامه های مختلف خود قرار می دهند.
خبرگزاری های بین المللی یکی از عمده ترین ابزار های جنگ رسانه ای در جهان محسوب می شوند. این خبرگزاری ها هر روزه باتولید میلیون ها کلمه خبر و مخابره آن با پیشرفته ترین تکنولوژی های ارتباطی، فرآیند اطلاع رسانی جهانی را تحت سیطره و کنترل خود دارند. آن ها می توانند با سانسور یک خبر یا دادن پوشش وسیع به یک رویداد، افکار عمومی جهان را له یا علیه آن مساله برانگیزانند. اهمیت خبرگزاری ها زمانی آشکار می شوند که بدانیم اکثر مطبوعات، خبرگزاری های ملی و منطقه ای و شبکه های رادیو تلویزیونی، اخبار و اطلاعات عمده خود را از این آژانس های خبری دریافت می کنند.
خبرگزاری ها و آژانس های خبری
سایت های خبری و خبرگزاری های اینترنتی
اینترنت زمیته سازظهور و رواج طیف وسیعی از خبرگزاری های مجازی واینتر نتی شده است. خصوصیات فضای مجازی و این که فعالیت در آن به مراتب آسان تر وکم هزینه تر است و امکان پنهان کردن هویت واقعی هم فراهم است. این رسانه ها خط قرمزهای کمتری را در برابر خود می بینند
اینترنت
بی گمان مهم ترین و موثرترین اتفاقی که در عرصه رسانه ها افتاده است را می توان ظهور اینترنت دانست. قابلیت هایی بی نظیری که اینترنت با خود به ارمغان آورده سبب شده این پدیده به مهمترین و موثرترین ابزار جنگ نرم بدل شود.
رسانه ها و شبکه های اجتماعی
به گروهی از رسانه های آنلاین که در این فضای جدید متولد شده اند، عنوان رسانه های اجتماعی داده شده است. هر کاربر اینترنتی به راحتی می تواند مطالب تولیدی خود را در فضای مجازی منتشر کند. رسانه های اجتماعی را می توان در گروههایی نظیر شبکه های اجتماعی و وبلاگ ها دسته بندی کرد. نمونه ای از شبکه های اجتماعی مطرح در دنیا فیس بوک است.
فصل سوم:
تاکتیک های عملیات روانی در جنگ نرم
طراحان جنگ روانی، نبرد خود را بر تبلیغات استوار کرده ا ند. هدف آنها تاثیرگذاری بر عقاید افراد و جامعه است. در این راستا همان گونه که گفتیم، رسانه موثرترین ابزار جنگ روانی به شمار می رود و برخی از تاکتیک هایی که با این هدف توسط رسانه اعمال می شود، به شرح زیر است:
سانسور عبارت است از حذف عمدی موادی از جریان عبور آگاهی ها، به منظور شکل دادن عقاید و اعمال دیگران، این حذف عمدی می تواند به دو شکل صورت پذیرد. سانسور در ساده ترین معنی اش، رسیدگی و آزمایش پیام های کثیرالانتشار توسط اولیای امور به جهت بازداشت موادی است که از نظر آنان نامطلوب است. این شکل سانسور، همان ایجاد مانع قبلی با عملی جهت جلوگیری از انتشار مواد نامطلوب است که مثلاً می تواند شامل حذف واژه ها، عبارات یا جملاتی خاص، توسط سانسورگر باشد.
سانسور Censorship
اخبار کنترل شده
شکل خفیفی از سانسور نیز که اخبار کنترل شده نام گرفته، وجود دارد. در اخبار کنترل شده، توزیع اطلاعات به طریقی است که حافظ حداکثر منافع توزیع کننده باشد.
دولت ها، اصناف ودیگردیوان سالاری ها، غالب اوقات در کنترل اخبار مقصر قلمداد می شوند.
تحریف Disortion
یکی از رایج ترین شیوه های پوشش خبری و مطبوعاتی، تغییر متن پیام به شیوه های مختلف از طریق دست کاری خبر است. در مسئله تحریف، سه پدیده به چشم می خورد که عبارتند از: تعدیل، شاخ و برگ دادن و جذب. یک خبر در حین انتقال از شخصی به شخص دیگر به تدریج کوچک تر از گذشته، قابل فهم تر و از نظر بازگو کردن، ساده تر می شود. در حین فرآیند انتقال متوالی بسیاری از جزییات اصلی خبر کم کم تعدیل می شوند، تجربه هایی که در مورد تحریف انجام شده است، نشان می دهد که بسیاری از جزییات موجود در ابتدای زنجیره انتقال به شدت حذف می شوند.
هر بار که خبر تحریف شده نقل می شود، میزان جزییات، هر چند باکندی، کاهش می یابد. در همان زمانی که فرآیند تعدیل انجام می گیرد، شاخ و برگ های دیگری به خبر اضافه می گردد.
ساختن یک یا چند دشمن فرضی To Make a supposed Enemy
این یکی از شیوه های قدیمی سیاسیون کهنه کار است که قدرت را در اختیار دارند و برای بقا و ماندگاری در حکومت از آن استفاده می کنند. این شیوه به مطبوعات نیز رخنه کرده است. در این شیوه سعی می شود تا سایر رسانه ها و مطبوعات یا سایر سیاستمداران و یا سایر احزاب را در چشم مخاطبان خود، به شکل یک دشمن نشان دهند. همیشه داشتن یک دشمن فرضی می تواند اقدامات طرف مقابل را محق و معتبر جلوه دهد و زمینه را برای هر نوع اقدامی فراهم آورد. استفاده از این شیوه خود می تواند برای متحد کردن افراد داخل یک کشور نیز مفید واقع شود.
پاره حقیقت گویی To release a part of truth
گاهی حادثه، خبر یا سخنی مطرح می شود که از نظر منبع، محتوای پیام، مجموعه ای به هم پیوسته و مرتب است که اگر بخشی از آن نقل و بخشی نقل نشود جهت و نتیجه پیام، منحرف خواهد شد. این از رویه های رایج مطبوعات است که معمولاً متناسب با جایگاه و جناح سیاسی که به آن متمایل هستند، بخشی از خبر نقل و بخشی را نقل نمی کنند. این شیوه به خصوص در انتشار نظرات رهبران سیاسی متداول است.
به طور کلی از دید روزنامه نگاران یک خبر هنگامی کامل است که عناصر خبری در آن به شکل کلی مطرح شوند. اما چنانچه یکی از عناصر خبری- چگونه؟ کجا؟ کی؟ چه کسی؟ چه چیزی؟ چرا؟ – در خبر بیان نگردد، خبر ناقص است. که در این تاکتیک، حذف یکی از این عناصر به عمد صورت می گیرد. درنشریات برای جلب نمودن نظر خواننده به تیتر خبر، از این تاکتیک استفاده می نمایند.
محک زدن To Test for Confirm
برای ارزیابی اوضاع جامعه و طرز تفکر مردم جامعه درباره موضوعی خاص که نسبت به آن حساسیت وجود دارد و یا دریافت بازخورد نظر حاکمان و یا گروهی خاص یا صنفی از اصناف جامعه، خبری منتشر می شود که عکس العمل به آن، زمینه طرح سوژه های بعدی قرار می گیرد عوامل تبلیغاتی سعی می کنند برای دریافت بازخورد نظر گروهی خاص و یا حتی افراد جامعه، با انتشار یک موضوع عکس العمل آن ها را مورد ارزیابی قرار دهند و سیاست های آینده خود را نسبت به آن طراحی کنند.
تاکتیک محک زدن به نوعی، تاکتیک بازگشتی هم هست و به افراد خاص بر می گردد و جامعه محدودتری را در نظر می گیرد. اما بازخورد بیشتر به جامعه و عوام بر می گردد. مثلاً برای ارزیابی نظر مردم ایران راجع به رابطه با آمریکا، خبری منتشر می شود تا پس از محک زدن آن، موضوعات جدی تری را در این باره منتشر سازند.
ادعا به جای واقعیت
To truthPretention instead of trath
رسانه های خبری برای دستیابی به اهداف مورد نظر خودگاهی ادعا هایی علیه افراد، گروه های مختلف و رسانه های رقیب مطرح می کنند و آنان را مجبور به پاسخگویی می نمایند. در واقع در این روش، اخبار مخابره شده و یا به چاپ رسیده نوعی ادعا به جای واقعیت را در ذهن مخاطب تداعی می کند و با استفاده از کلماتی نظیر «ادعا» منبع خبر سعی می کند اولاً خبر را از دست ندهد، در ثانی صحت و سقم خبر را به گردن منبع مدعی آن انداخته، ثالثاً چنانچه خبر مورد تایید قرار گرفت، اعتبار پخش آن را نصیب خود کند و در نهایت پیامی را که مدنظرش می باشد به همراه خبر القا نماید.
اغراق
عوامل تبلیغاتی با بهره گیری از این شیوه دست به پخش مطالب مبالغه آمیز می زنند. آن ها سعی می کنند مطالب کوچک را بسیار بزرگتر از آن چه وجود دارد جلوه دهند و همچنین قادرند از مطالب بزرگ به شکلی ضعیف و در زمان، مکان و جایگاهی که به چشم نمی آید، بهره برداری کند.
تفرقه
شاید بتوان تفرقه را یکی از مولفه های عوامل قبلی دانست که با استفاده از آن ها عامل تبلیغاتی سعی می کند بین جامعه مخاطبان خود با مرزبندی و جناح بندی هایی که در اکثریت موارد کاذب هم می باشد، مطالبی را پخش کند تا پتانسیل و توان آن ها را کاهش دهد.
ترور شخصیت
در شیوه های جدید، ترور فیزیکی جای خود را به ترور شخصیت داده است. در زمان هایی که نتوان فردی را ترور فیزیکی کرد و یا نباید افراد مورد ترور فیزیکی قرار گیرند، سعی می کنند از طریق عوامل تبلیغاتی جنگ روانی و با استفاده از وسایل ارتباط جمعی، شخصیت های مطرح و موثر در جناح مقابل را به زیر ذره بین کشیده و با بزرگ نمایی نقاط ضعف آنان را ترور شخصیت نماید.
شایعه (Rumour)
زمانی که جریان این خبر از بین افرادی شروع می شود که از حقیقت موضوع دورند، شایعه آغاز می گردد و تکرار آن بدون ارائه برهان و دلیل ادامه می یابد تا تقریباً بسیاری از مردم آن را باور می کنند و در نهایت شیوه معینی برای ترویج آن پیش گرفته می شود، شایعات زمانی رواج می یابند که حوادث مربوط به آن در زندگی افراد از اهمیتی برخوردار باشند یا در مورد آن ها خبر های صریح پخش نشود و یا اینکه خبر های مربوط به آن ها مبهم باشند.
شایعه در جایی ایجاد می شود که خبر نباشد و یا خبر از منابع موثق منتشر نگردد. از جمله اولین عناصری که در بحث شایعه مطرح می باشند، موضوع، مکان و زمان شایعه است. یک شایعه ساز ماهر به خوبی می داند که شایعه وی باید موضعی باشد که حساسیت بالای جامعه را در زمان و مکان مناسب به خود اختصاص دهد. رابطه بین موضوع، زمان و مکان می باید در پخش یک شایعه به خوبی درک و احساس گردد.
هر شایعه در برگیرنده بخش قابل ملاحظه ای از واقعیت می تواند باشد، اما ضریب نفوذ آن نیز تحت تاثیر عوامل دیگری است.
شایعات تفرقه افکن
در این نوع شایعه سعی می شود در موانع دشمن ایجاد شکاف نمایند و با بیان تشنجات بین افراد دشمن آن ها را ضعیف کنند. این نوع شایعه در بازی های سیاسی کاربرد وسیعی دارد.
شایعات هراس آور
در این نوع شایعه با اعلام کشته های وسیع و پخش آن در بین نیروهای دشمن می توان ناامیدی را در بین آن ها افزایش داده و آن ها را ضعیف نمود.
شایعات امیدبخش
این نوع شایعات باعث ایجاد روحیه و انسجام در بین نیروهای خودی شده و کاربردی وسیع دارد.
شایعات در زمان جنگ های نظامی سه دسته هستند و دارای سه کاربرد می باشند:
شایعات خزنده
شایعاتی هستند که همراه با تاکتیک های قطره چکانی، مرحله به مرحله می تواند مسیر یک شایعه را در ذهن افراد یک جامعه طراحی کند. این شایعات دراز مدت تر از شایعات آتشین هستند و پیچیدگی های بیشتری نیز دارند.
نیل پستمن در کتاب خود تحت نام «زندگی در عیش، مردن در خوشی» شایعات را به سه دسته تقسیم می کند:
شایعات آتشین
شایعه ای است که یکباره شکل می گیرد، همه جامعه را تحت الشعاع قرار می دهد و اثری کوتاه مدت دارد. کاربرد این نوع شایعه بیشتر در زمان جنگ نظامی است. استفاده از آمار و ارقام و بزرگ نشان دادن آن ها، مسیر شایعات آتشین است. به معنای دیگر شایعات آتشین با ارقامی بسیار بزرگ ولی فقط در یک مقطع وارد می شوند، تاثیر آن ها عظیم است ولی مقطعی است.
شایعات دلفینی
آن نوع از شایعات هستند که به تناسب زمان آشکار می گردند و بلافاصله پس از تاثیرگذاری برای مدتی پنهان می شوند و دوباره با ایجاد زمینه و انگیزه خود را آشکار می کنند. به گفته پستمن این شایعات، شایعات غواصی می باشند. در این نوع شایعه از آنچه که در گذشته اتفاق افتاده در زمان هایی که کاربرد آن اقتضاء می کند، استفاده می کنند. گاهی مطالبی را آشکار و گاهی مطالبی را پنهان می نمایند.
تاکتیک کلی بافی تاکتیکی است که در آن جزئیاتی که ممکن است مخالفت اداری یا سیاسی را برانگیزد را با لعابی از مطالب غیرواقعی می پوشانند. در پخش این تاکتیک سعی می شود بدون توجه به مسایل اصلی و عمیق در خبر و بدون ریشه یابی به موضوعی که منعکس می شود به حواشی آن پرداخته شده، به خبر لعاب بزنند و شاخ و برگ آن را اضافه کنند و خواننده را در سطح نگه دارد. و توجه وی را کمتر معطوف به عمق مطالب نمایند. این تاکتیک بیشتر در پخش بیانیه های وزارت امور خارجه و یا دستگاه دیپلماسی خارجی کشورها مورد استفاده قرار می گیرد، که در آن ها از شیوه بی حس سازی مغزی استفاده شده است.
تاکتیک کلی بافی Generality Tactic
مرسوم ترین مصداقی را که می توان برای تاکتیک زمان بندی مثال زد، تاخیر در پخش خبر می باشد، به نحوی که دیگر پیام گیر نتواند کاری بکند. این شیوه در بسیاری از موارد التهاب و اشتیاق مخاطبین را برای شنیدن خبر از منابع موثق مهیا نموده و در بخشی دیگر زمینه پخش شایعات را نیز فراهم می کند.
براساس این تاکتیک قسمت های مهمی از خبر به دلایلی که از پیش طراحی شده و به شکلی هدفمند حذف می گردد تا زمینه را برای پخش تاکتیک شایعه مهیا نماید. در این تاکتیک پخش کننده خبر (رسانه) می داند که با پخش قسمت ناقصی از خبر سوالاتی، در ذهن مخاطبان ایجاد می شود که این سوالات چنانچه پاسخ گفته نشود، زمینه پخش شایعات را فراهم می کند.
تاکتیک زمان بندی Timing Tactic
تاکتیک حذف Omission Tactic
تاکتیک قطره چکانی Dribble Tactic
داده ها، اطلاعات و دانش به جای آنکه در سندی واحد نوشته شود در این تاکتیک دسته بندی شده و در زمان های گوناگون و به مقدار بسیار کم ارائه می گردد تا هم مخاطب نسبت به منبع خبر اعتماد پیدا کند و هم نسبت به آن اعتیاد پیدا کند و منتظر پخش اخبار از مجرای مورد نظر گردد. در این شیوه الگوی رخدادها تجزیه می شود و از دیدگیرنده مخفی می ماند.
تاکتیک دروغ بزرگ یا استفاده از دروغ محض Lie Tactic Big
این تاکتیک قدیمی و سنتی می باشد، اما هنوز هم مورد استفاده فراوانی در رسانه ها دارد و عمدتاً برای مرعوب کردن حریف و یا حتی برای مرعوب کردن افکار عمومی مورد استفاده قرار می گیرد. یعنی پیامی را که به هیچ وجه واقعیت ندارد، بیان می کنند. معروف ترین مورد استفاده ای که از این تاکتیک شده، در زمان هیتلر و توسط گوبلز بوده است.
فوریت بخشیدن ساختگی به خبر
تاکید بر انتقال سریع و لحظه به لحظه پیام و افزایش کمیت آن یکی دیگر از شیوه های مطبوعاتی است. هدف از این شیوه ایجاد نوعی طوفان مغزی برای مخاطب نسبت به سوژه مورد نظر و ایجاد نوعی ایزوله کردن خبری مخاطب نسبت به دیگر منابع خبری از طریق ایجاد این اطمینان در مخاطب است و این مطلب را می خواهد القا کند که این مطبوعه در سریع ترین حالت ممکن، قادر است اطلاعات را به مخاطب برساند. این تاکتیک برای کمتر تعمق کردن مخاطب بر اخبار نیز به کار گرفته می شود
.
پیچیده کردن خبر برای عدم کشف حقیقت
امروزه شیوه پنهان کردن حقیقت، محرمانه نگهداشتن آن نیست زیرا که ذات خبر فرار است و به محض یافتن مجرایی، به داخل جامعه نفوذ پیدا می کند. اعتقاد بر اینست که زمانی که یک رسانه قصد دارد یک خبر را پنهان کند لازم است با دادن اطلاعات متنوع و زیاد، حقیقت و موضوع را به گونه ای پیچیده کند که مخاطب از پیگیری آن خبر صرف نظر کند.
برای پنهان ماندن حقیقت، موضوع آنچنان با اخبار و اطلاعات فراوان و گاه ضد و نقیض، پیچیده و مغلق بیان می شود که مخاطب نتواند از لابلای مطالب به حقیقت دست یابد.
افزایش قابلیت تصدیق خبر از طریق چیدن خبر ساختگی و نادرست در میان چند خبر درست
این خصوصیات مستمر چند موج رادیویی مانند بی.بی.سی است که همواره از این شگرد استفاده کرده اند. در این شیوه، نظر مخاطبان به اخباری کاملا صحیح جلب می شود و پس از ایجاد اطمینان اولیه نسبت به این منبع، یک خبر نادرست اعلام و القاء می شود.
استفاده از دو خبر واقعی برای طرح یک خبر ساختگی
ارتباط بخشیدن بین دو واقعه، نتیجه گیری غلط و غیرواقعی از آن، از شیوه های دیگر در مطبوعات و خبرگزاری ها و رادیوها به شمار می رود. مثلاً رادیو بی.بی.سی اعلام می کند که دو هیات سیاسی از آمریکا و ایران همزمان در سوریه با مقامات سوری دیدار و گفت و گو کردند. در این پیام هدف اصلی، القاء خبر ارتباط بین این دو هیات سیاسی در سوریه و تضعیف دولت جمهوری اسلامی است.
استفاده از عاطفه گیرندگان پیام
در این روش تلاش می شود تعابیری در خبر مورد استفاده قرار گیرد که به کارگیری آنان احساس عاطفی مخاطبان را به طور ساختگی تحریف و تهییج کند. کلماتی نظیر تبعیض، ظلم به زنان، فشار بر کودکان، شکنجه، بازجویی، توطئه، خفقان، نسل سوزی، دولت ستیزی، قانون ستیزی، فجایع بشری و مانند آن می تواند احساسات یک مخاطب را برانگیخته نماید. موضع زنان و کودکان همیشه می تواند در این روش کارآمد باشد. پخش برنامه های تلویزیون و استفاده از عکس هایی که کودکان را در وضعیتی بسیار بد نشان می دهد، همچنین استفاده از زنان به عنوان عناصر زجرکشیده در اخبار می تواند در مسیر ایجاد هیجان بسیار موثر و پرنفوذ باشد.
استفاده از خبر برای تبلیغات
وقتی خبری از رسانه ها منتشر می شود، نیازی به اثبات آن وجود ندارد. چرا که اولین اصل برای دهنده پیام اینست که ادعایی که کرده، اصل می باشد. منبع خبر زمانی که خبری را می دهد، هیچگونه تلاشی برای اثبات آن نمی کند و مدنظر او اطلاع رسانی صرف است. در مورد خبر اگر کسی فکر کند یا ادعا کند که خبر درست نیست، لازم است برای رد آن مدرکی ارائه دهد.
فصل چهارم:
جنگ نرم و جمهوری اسلامی ایران
پروژه دلتا یکی از موضوعات مورد بررسی و در واقع راهبرد پیشنهادی کمیته خطر جاری در خصوص مسائل ایران می باشد که در مهرماه 84 به دولت بوش پیشنهاد شد. این کمیته با توجه به استحکام نظام جمهوری اسلامی و شکست ده ها استراتژی در مقابل ملت ایران در طول سال های گذشته، جنگ سخت را بی فایده دانسته و خواستار توجه بیشتر دولت ایالات متحده به پروژه ی نرم افزاری «براندازی از دورن» شدند!
در گزارش کمیته خطر جاری که تحت عنوان «ایران- امریکا، رهیافت جدید» توسط مارک پالمر جمع بندی و تدوین شد، تنها راه سرنگون سازی نظام جمهوری اسلامی، پیگیری مکانیسم های جنگ نرم و استفاده از تکنیک های عملیات روانی تبلیغاتی با استفاده از 3 تاکتیک دکترین مهار، نبرد رسانه ای و ساماندهی و پشتیبانی نافرمانی مدنی، مورد تاکید و توصیه قرار گرفت.
1. ایران باید در صدر برنامه سیاست خارجی امریکا در چهار سال آینده قرار گیرد. واشنگتن اکنون به رویکرد جدیدی نیاز دارد. باید همه نیروها برای این استراتژی بسیج شوند. باید درس های گذشته مورد بازبینی قرار گیرد، درس هایی که از فروپاشی بلوک شرق به یادگار مانده است و هم چنین درس هایی که از تغییر حکومت ها در کشورهایی مثل شیلی و اندونزی گرفته شد.
این گزارش دارای 15 محور کلی به ترتیب زیر است:
2. این کشور علاوه بر برنامه ی هسته ای اش، با حمایت از گروه هایی چون حزب الله، حماس و جهاد اسلامی و گروه هایی در عراق، مانع تحقق منافع امریکا در منطقه می شود. از سویی دیگر ثروت رو به رشد نفت ایران، توانایی و ظرفیت آن را در داخل کشور و منطقه افزایش می دهد. فرصتی که در این میان وجود دارد، استفاده از ضعف سیاست های اقتصادی و اختلافات درونی ایران است.
4. باید برای بازگشایی سفارت ایالات متحده در تهران ابراز تمایل کنیم. همزمان باید یکی از بلندپایه ترین مقامات خود را بعنوان فرد شماره یک، در این سیاست جدید در مقابل ایران انتخاب و معرفی کنیم. این فرد می تواند یکی از کنسول های وزارت خارجه باشد و باید به طور مرتب حمایت خود را از حقوق بشر و دموکراسی در ایران مورد تاکید قرار داد. از این طریق می توانیم ارتباط خود را با مردم ایران تقویت کنیم.
3. دامن زدن به نافرمانی مدنی در تشکل های دانشجویی و نهادهای غیر دولتی و صنفی از ابزارهای مهم فشار بر ایران است.
5. اگر قرار است گفتگو و تعامل با ایران صورت گیرد، باید با مقامات با نفوذ ایرانی و آن ها که قدرت واقعی و کافی برای تصمیم گیری ها دارند، انجام شود، همچون مقامات مورد وثوق و تایید رهبری ایران. باید دانست در این باره دیگران در ایران چنین قدرتی ندارند.
6. باید شبکه های متعدد رادیو و تلویزیونی را برای ایرانیان تدارک دید و پیام های خود را با پیشرفته ترین تکنولوژی های روز، به دست مردم ایران برسانیم.
7. درباره فعالیت هسته ای ایران، باید با احتیاط و دوراندیشی و چند جانبه عمل کرد. باید فشارها را بر ایران بیشتر کرد و در صورت استنکاف ایران، پرونده این کشور را به شورای امنیت فرستاد. گرچه اولویت اول، اعمال فشار دیپلماسی از طریق متحدان است به گونه ای که ایران داوطلبانه از فعالیت ها و برنامه هسته ای خود چشم پوشی کند.
8. حمایت از اپوزیسیون هم می تواند از عوامل موثر بر تغییر رژیم ایران باشد. سفر فعالان جوان خارجی از کشورهای متحد ایالات متحده به ایران، راه دیگری در این رویکرد است. این افراد می توانند بعنوان جهانگرد وارد ایران شوند و در صورت نیاز به جنبش های مدنی و نافرمانی ها بپیوندند.
9. باید فعالیت NGOهای امریکایی را در ایران تسهیل کنیم و به صدور ویزا همت گماریم. دعوت فعالان جوان ایرانی به خارج، برای شرکت در سمینارهای کوچک هم، اقدام مهمی است. این کار در صربستان، فیلیپین، اندونزی و شیلی و کشورهای دیگر جواب داده است. این افراد باید از سوی مقامات امریکایی انتخاب شوند، نه نهادهای ایرانی.
10. سفارتخانه های کشورهای دیگر هم می توانند در تهران برای ما موثر باشند. حضور در جلسات محاکمه، درخواست مشترک برای آزادی زندانیان سیاسی، کمک مالی به خانواده های زندانیان و گروه های مخالف حکومت و حتی نظارت یا مشارکت در اعتراض ها، از جمله این راه های تاثیرگذار است. کنگره باید تصویب قانونی به نام «آزادی ایران» را بررسی کند تا از طریق آن حمایت کافی از آن را بعمل آورد.
11. تضعیف ستون های حمایتی حکومت ایران که همانا سرویس های امنیتی و نظامی این کشور می باشند، باید در دستور کار قرار گیرند.
12. سرویس های امنیتی و قضایی امریکا و متحدانش باید در همکاری با سازمان های حقوق بشر به جمع آوری مدارک و شواهدی در متهم کردن مسئولین ایرانی به موارد شبیه میکونوس اقدام کنند.
13. باید رهبران روحانی ایران را که در راس قدرت هستند، وادار کرد از قدرت سیاسی به صورت مسالمت آمیز کناره بگیرند.
14.باید قدرت بسیج و سپاه را از میان برد و در وزارت اطلاعات تغییرات اساسی ایجاد و یا به طور کلی آن را حذف کرد.
15. گفتگو با دولت ایران هم باید در دستور کار باشد. ما باید تعامل خود را برای دیدار با مقامات ایران و بحث و گفتگو درباره موضوعات مورد علاقه و نگرانی دو طرف نشان دهیم
انواع اقداماتی که تاکنون در حوزه جنگ نرم از سوی دشمن، علیه اسلام و انقلاب ایران انجام گرفته است:
ترویج و اشاعه دنیا طلبی و مادی گرایی افراطی با تبلیغ مظاهر زندگی غربی. ترویج نظریه وجود قرائت های مختلف از اسلام (پلورالیسم). اشاعه و تبلیغ نسبی بودن موازین اسلامی و ارزش های اعتقادی و دینی.
تبلیغ ضرورت جدایی دین از سیاست و دنیا از آخرت (سکولاریسم). ترویج و تبلیغ وجود تضاد میان علم و توسعه با دین و اخلاق. نفی آرمان گرایی با تبلیغ دنیاپرستی و تحریک غرائز شهوانی.
حمله مستمر به مبانی ارزشی و پایه های اعتقادی با حربه تحریف حقایق. اشاعه چهره ای غیرواقعی، خشن و زشت از اسلام. تبلیغ و ترویج مغایرت دین و وحی با عقل.
ترویج و اشاعه اومانیسم و مکاتب الحادی غربی. تبلیغ و ترویج تضاد میان اسلام و آزادی. تلاش مستمر و برنامه ریزی شده برای سست کردن بنیان های مسلم دینی.
تلاش برای قراردادن جمهوری اسلامی در مقابل دموکراسی و آزادی های مدنی. سازماندهی حملات لجام گسیخته به باورهای ملی- مذهبی و ارزش های حیاتی. تلاش برای به تمسخر گرفتن مبارزه حق و باطل.
سست کردن پایه های اعتقادی نسل جوان نسبت به معاد و آخرت. تبلیغ گسترده مبانی نظری فرهنگ غرب و زیرساخت های تئوریک فرهنگ امریکایی. کوشش برای بی تفاوت و جدا کردن نسل جوان از ارزش های اعتقادی و آرمان های انقلاب با هدف ایجاد بحران هویت.
متهم ساختن اسلام و جمهوری اسلامی به ضدیت با حقوق بشر و نقض آزادی های مدنی. ایجاد روحیه یاس و ناامیدی در مردم بویژه در نسل جوان با ترویج و اشاعه غیر قابل اجرا بودن ارزش های والای الهی در جامعه. سست کردن پایه های اعتقادی نسل جوان نسبت به معاد و آخرت.
تبلیغ گسترده مبانی نظری فرهنگ غرب و زیرساخت های تئوریک فرهنگ امریکایی. کوشش برای بی تفاوت و جدا کردن نسل جوان از ارزش های اعتقادی و آرمان های انقلاب با هدف ایجاد بحران هویت. متهم ساختن اسلام و جمهوری اسلامی به ضدیت با حقوق بشر و نقض آزادی های مدنی.
ایجاد روحیه یاس و ناامیدی در مردم بویژه در نسل جوان با ترویج و اشاعه غیر قابل اجرا بودن ارزش های والای الهی در جامعه. برنامه ریزی برای کم اهمیت جلوه دادن تهاجم فرهنگی و توهم خواندن آن با هدف کم کردن حساسیت ها نسبت به اهداف تهاجم نرم فرهنگی.
تبلیغ و ترویج ناکارآمدی تئوری حکومت دینی و تضعیف فرهنگ اسلامی و مبانی عقیدتی. القای وجود مشکلات متعدد بواسطه قطع رابطه با امریکا. ایجاد شبهات متعدد در خصوص اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه
تضعیف بسیج و نیروهای ارزشی انقلاب. امام زدایی از صحنه فرهنگی و اجتماعی. نشر و ترویج مواضع اپوزیسیون داخل و خارج، ملی گراها، لیبرال ها و… . ترویج فمنیسم و زن سالاری.
ناقص و نیازمند اصلاح معرفی کردن قانون اساسی. حمایت از چهره ها و جریان های فرهنگی وابسته و منفعل نسبت به هویت های ملی و دینی. برانگیختن شکاف های قومی و مذهبی.
خریداری ده ها هزار نسخه از کتاب ها و محصولات فرهنگی روشنفکران غربی و توزیع هدفمند در سراسر جهان. حمایت علمی، حقوقی و مالی از عناصر روشنفکر سکولار و دانشگاهی وابسته به جریان های منحرف و مهاجم به مبانی دینی بعنوان اندیشمندان فرهنگی همگرا با غرب.
الف) 4 میلیون سایت مروج فساد در امریکا و اروپا طراحی شده بود که فقط در کشورهای جهان سوم قابل دریافت است.
ب) امکان دریافت 3 هزار شبکه ماهواره ای در ایران وجود دارد که علاوه بر این ها حدود 9 هزار شبکه نیز به صورت کارتی قابل دریافت است و حدود 900 شبکه شبانه روز فساد و فرهنگ منحط غربی را ترویج می کنند.
طی بررسی هایی که در سال 1378روی سایت های اینترنتی قابل دریافت انجام شد،نتایج زیر بدست آمد:
ج) 35 شبکه فارسی زبان به طور مستمر و 24 ساعته علیه نظام اسلامی فعالیت می کنند که برخی از این شبکه ها متعلق به صهیونیست ها بوده و رسماً از سوی این رژیم پشتیبانی می شوند. این شبکه ها دارای بودجه مشخصی در کنگره آمریکا هستند و غیر از امریکا کشور هلند نیز در پشتیبانی از شبکه های مذکور بسیار فعال است.
د) تعداد ماهواره های موجود در فضا که فعالیت های نظامی، علمی، خصوصی، ارتباطی، ناوبری و اکتشافی را دنبال می کنند، هم اکنون بالغ بر 359 دستگاه می باشد.
در سال 1387 حدود 5 میلیون و 400 هزار گیرنده ماهواره غیر مجاز در ایران وجود داشته است. از حدود 17 هزار و 666 شبکه ماهواره ای جهانی بیش از 3 هزار شبکه در ایران قابل دریافت بود که از این تعداد 380 شبکه به موسیقی های مبتذل، 74 شبکه به تبلیغات مد و لباس و لوازم آرایش غربی، 273 شبکه به تبلیغ ادیان ساختگی و 235 شبکه به برنامه های مبتذل و غیر اخلاقی اختصاص یافته بود و هر ساله نیز از سوی مجلس نمایندگان امریکا ردیف بودجه ای به توسعه این شبکه ها اختصاص می یابد که اولین هدف این اقدام تداوم جنگ نرم علیه کشورمان می باشد.
بسترها و زمینه های موفقیت دشمن در جنگ نرم
1ـ رشد و گسترش سبک زندگی غربی
2ـ تقویت جریان سکولار
3ـ تضعیف نظام فقاهتی و جایگاه مراجع تقلید
4ـ ایجاد شائبه ناکارآمدی نظام اسلامی
5ـ رشد جمعیت جوان
6ـ فقر در شناخت لازم و کامل از ابزارها و فن آوری های مدرن
7ـ تفاوت در سبک زندگی و تبع تفاوت نسلی
8ـ عقب ماندگی در فن آوری ها
9ـ تعمیق و تراکم شکاف های اجتماعی موجود
عوامل تشدید کننده موفقیت دشمن در جنگ نرم
1ـ فقر کار تئوریک
2ـ ابهام در سیاست فرهنگی رسمی نظام
3ـ عمل زدگی مسئولین و مدیران فرهنگی
4ـ مساله یابی غلط
5ـ بی ثباتی در عرصه قانونگذاری و بلاتکلیفی قوانین
6ـ شکاف میان مسئولین و نخبگان
7ـ پراکنده کاری و نبود انسجام و همکاری بین فعالان فرهنگی جبهه انقلاب اسلامی
8ـ برخوردهای سیاسی، تبلیغاتی و غیرعلمی با مفاهیم
پایان