(تلفیق بوم گرایی با معماری مدرن)
1
بوم و بوم گرایی
فهرست: صفحه
1- مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 3
2- انسان بومی ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 4
3- معماری بومی و معاصر ………………………………………………………………………………………………………………………………………………… 4
4- تحلیل معمارانه ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 7
5- پیشنهادات …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………… 8
6- نتیجه گیری ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………… 9
7- منابع ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 10
2
به نام خدا
مقدمه:
با آغاز قرن بیستم نگرش های مدلی به معماری بومی جایگزین برداشت الگویی صرف از این نوع معماری شد. نظریه پردازان معماری در این دوره از قبیل الکساندر، اشتراوس و چامسکی معماری بومی را بخشی از ناخودآگاه انسان می خواندند از این طریق برای معماری بومی به عنوان دست ساخته بشر تکامل تدریجی قائل بودند. چنین رویکرد داروینیستی به مصنوعات دست ساخته بشر و همچنین به معماری بومی در آثار لیدمان در ابتدای قرن بیست و یکم مجددا مورد توجه قرار گرفت. در دوره معاصر و با ترغیب معماران به معماری بومی و سنتی این دیدگاه جای خود را باز کرده است. در اواخر قرن بیستم و تحت تاثیر معماری پست مدرن دیدگاه های محیط زیستی وارد عرصه نظریه پردازی معماری بومی شده و امکان تسری ارزش ها و مدل های معماری بومی به معماری مدرن مطالعه شد. تحت تاثیر این رویکردها بومی گرایی و منطقه گرایی در مقابل جهانی شدن ناشی از مدرنیته قرار گرفت. در این دیدگاه ها همواره ارتباط میان انسان بومی و طبیعت و نقش نیازهای انسان در شکل گیری معماری بومی مورد تاکید بوده است.
3
انسان بومی:
پاول اولیور به عنوان یکی از برجسته ترین نظریه پردازان در حوزه معماری بومی و سنتی، بر نقش انسان بومی در شکل گیری معماری بومی تاکید دارد. این در حالی است که دیدگاه های قرن بیست و یکمی به وجود سازش فیزیولوژیک میان انسان و طبیعت در معماری بومی و نقش ساختارها و مسائل اجتماعی، بحران های زیست محیطی و فرهنگ در شکل گیری این نوع از معماری در مقایسه با معماری معاصر اشاره می کنند. دو رویکرد به این دیدگاه وجود دارد؛ اصالت الگویی، و اصالت مدلیِ معماری بومی؛ که در سال ۲۰۰۶ توسط راپاپورت مطرح شد. اولین رویکرد یا اصالت الگویی، معماری بومی را منطبق بر حفظ و احیای بناهای تاریخی و سنتی گذشته می داند. در این رویکرد همواره بر حفظ و احیای اجزای معماری به عنوان میراث بومی و ایجاد تعادل میان رشد و توسعه شهر و محدودیت های ساختمانی مسکن سنتی تاکید شده است. لازمه نگاه الگویی به معماری بومی پذیرش تحول ناپذیری خواسته ها و نیازهای انسان در طول زمان است.
معماری بومی و معاصر:
رویکرد دوم یا اصالت مدلیِ معماری بومی، تلاش در ایجاد معماری جدید بر مبنای درک و دریافت صحیح و یا الگوبرداری از فلسفه و تکنولوژی پنهان در معماری های سنتی و بومی است. در این زمینه تلاش های معماران هندی از جمله راج روال و بالکریشنا دوشی در دهه های اخیر قابل تامل است. معماری سنتی هند برآیند ترکیب فرهنگ ها، تاثیرات فرهنگ انگلیسی، و واجد تنوع در سبک های کلاسیک است. معنا چنان با کالبد معماری خانه هندی آمیخته است که حتی جهت گیری ساختمان و محل قرارگیری فضاها دارای خواص متافیزیکی و معانی سمبلیک است.
4
به این ترتیب فرم های مختلف هندسی مدولار و منظم به صورت کهن الگوهایی در معماری سنتی هند مورد استفاده قرار می گیرند. بر این اساس معماران معاصر هند در تلاش برای یافتن راه حل هایی برای پیوند روش های بکارگیری مصالح و شیوه های سنتی و مدرن ساختاری و کالبدی در معماری سکونتگاه ها هستند، به نحوی که پاسخگوی نیازهای انسان معاصر باشد. در نگاه مدلی به معماری بومی، معماری سنتی به عنوان دوره تاریخی پس از معماری بومی با ارجاع به آن ساخته نمی شود، بلکه اصول تجربی معماری بومی به عنوان ودیعه ای ناخودآگاه در معماری سنتی مورد استفاده قرار می گیرد و از این طریق امکان انتقال سنت به حال و آینده فراهم می شود. از طرفی برخی نظریه پردازان همچون دیویس معتقدند که معماری بومی به دلیل سادگی، ارزانی و قابلیت اجرا به دست مردم در زمان بحران های زیست محیطی کارآمد است. در عین حال ارجاعات به معماری بومی در قرن حاضر به قابلیت استناد و استفاده در زمان بحران ها محدود نشده و مطالعات در زمینه امکان و نحوه تسری مدل ها و الگوهای معماری بومی در معماری معاصر ادامه دارد. در حال حاضر نگرش های پایداری در معماری با نگاهی متعادل تر معماری بومی را دارای هم الگو و هم مدل برای معماری معاصر می داند. “معماری بومی حاوی الگوهای اصیل به صورت کد و رابطه و نه شکل ظاهری است که می تواند یا باید، در هر زمان به کار رود و این خاصیت در معماری بومی از دست نخوردگی یا ارتباط بی واسطه متصور در آن با ناخودآگاه انسانی یا طبیعت و فیزیولوژی انسانی، نشات می گیرد.”
5
6
تحلیل معمارانه:
همانطور که پیشتر گفته شد، معماری بومی در هر مقطعی از تاریخ به صورتی کاربردی دستخوش پدیده های دگرگون کننده بوده،ولی توانسته هویت ویژه ی خود را حفظ کند.ازآنجا که معماری بومی شناسنامه ی معتبری از مردم یک سرزمین به شمار میرود؛ می تواند نمایانگر آداب و رسوم، روحیه و احساسات، اندیشه و عقیده، ذوق و سلیقه و هنر آنان باشد. آنچه به عنوان معماری یک سرزمین خوانده می شود؛در حقیقت چیزی جز تجلی تعامل میان الگوهای فرهنگی مردمان یک مرز وبوم با اختصاصات محیط طبیعی، در قامت عناصر مصنوع وبا هدف ساماندهی جریان زندگی فردی و جمعی انسانها در مراتب گوناگون مادی و معنوی نیست. الگوهای فرهنگی به طور آگاهانه و ناآگاهانه بر تمام رفتارها و کنشهای اعضای جامعه نفوذ کرده و در تمام شئون زندگی آنان همواره حضور دارند. این الگوها که در اثر تعامل اعضای یک اجتماع انسانی با یکدیگر و با طبیعت زیستگاه خود در طول سالیان متمادی شکل میگیرند، به صورت گوناگون در نحوه تفکر، احساس،رفتار، شیوه زندگی، کلیه تلاشهای مادی و معنوی آنان و در تمامی مصنوعات طراحان، عینیت پیدا می کنند. از میان تمام مصنوعات انسانی،کالبد معماری به عنوان نمودی از تلاش انسان در ساماندهی جریانات زندگی خصوصی و عمومی در مراتب مادی و معنوی، مستقیما با الگوهای فرهنگی مردمان یک سرزمین ارتباطی معنی دار خواهند یافت. در حقیقت ساکنان یک سرزمین یا محدودهای فرهنگی بر اساس ارزشها، باورها،فضای حاکم بر اندیشه و تلقی ذهنی آنها از نظم و انتظام وابسته آن سرزمین و با ویژگیهای جغرافیایی و اقلیمی مشخص و در تعامل با شرایط اقتصادی، به سازماندهی و ایجاد نظم در محیط زندگی خود می پردازند.ماحصل این فرآیند طولانی مدت از تاثیر و تاثر عوامل فرهنگی و سرزمینی در یک جامعه انسانی، تکوین و تجلی مفاهیم معماری دربصورت کالبدی به معنای جامع و کامل خود است.لذا تمامی محیطهای انسان ساخت،از جنبه های هنری و معماری نتیجه تعاملات متقابل بوم وفرهنگ باانتخاب راه حلهایی بهینه از بین تمام گزینه های ممکن هستند.
7
پیشنهادات:
بحران انرژی در قرن اخیر یکی از مشکلات زیست محیطی بوده که بر بسیاری از فعالیتهای انسانی تاثیر گذارده است. طراحی معماری به عنوان یکی از عوامل موثر در مصرف بالای انرژی با چالش سختی رو برو است. بنا براین مساله حفظ محیط زیست، نیاز نسل های آینده و بهره گیری از انرژی مفهوم جدیدی را به نام پایداری در علوم مختلف بالجمله معماری وارد کرده است. معماری پایدار در کشور ما از جمله مباحثی است که اخیرا مطرح شده است، و مورد توجه قرار گرفته. اصول معماری پایدار در بسیاری از بناها و مساکن بومی به طور نسبی رعایت شده است. معماری بومی دارای ویژگی های منحصر به فردی است که علاوه بر توجه به مسائل زیبایی و حفظ محیط زیست، باید پاسخ گوی نیاز های اقلیمی هم باشد اصول به کار رفته در معماری، بسیاری از علوم معماری پایدار را در خود دارد که از این طریق می توان گامی موثر در جهت دستیابی به توسعه پایدار بر داشت.
رویکرد معماری پایدار نیازمند بستر سازی بومی مناسب می باشد کهباز بینی در مفهوم پایداری و اصول پایداری و توجه به ویژگی های بومی و تلفیق این ویژگی ها با نیاز های امروز می تواند در نهایت به یک معماری پایدار سوق یابد . در این جا منظور از ویژگی های بومی استفاده از ارزش های تکرار پذیر معماری بومی در فرآیند معماری می باشد.
8
نتیجه گیری کلی در بیان معماری:
در کشورمان ایران نیز تاثیر چنین رویکردهایی به معماری بومی و سنتی در حدود سه دهه پیش در پروژه شوشتر نو، اثر کامران دیبا مشهود است. در این پروژه گام هایی در جهت حفظ و توسعه تفکر مبتنی بر احترام به رابطه منطقی میان انسان و طبیعت از طریق بازیابی الگوهای بومی صورت گرفته است. به این دلیل که معماری بومی مناطق شمالی کشور نسبت به فلات مرکزی کمتر مورد مطالعه و معرفی قرار گرفته است و در منابع در باب معماری سنتی ایران ارجاعات انگشت شماری به معماری این منطقه شده است تمرکز این مقاله بر معماری بومی مناطق شمالی کشور است. البته در چند دهه اخیر نیز پژوهش هایی در زمینه مسکن بومی و سنتی در منطقه گیلان و مازندران انجام شده است. اما در همه این پژوهش ها تاکید بر تفاوت های موجود میان مسکن سنتی این مناطق اقلیمی در مقایسه با فلات مرکزی ایران و نقش غالب اقلیم، طبیعت، و فرهنگ در شکل گیری مسکن سنتی بوده است.بر اساس مطالب پیش گفته به نظر می رسد که شرایط زیست محیطی و نیازهای انسانی عامل بروز فرهنگ، ساختارهای اجتماعی و پیرو آن معماری خاص هر منطقه و موجب تعامل دوسویه میان انسان و محیط در مسکن سنتی است. همان طور که در بندهای پیشین اشاره شد اهمیت فعالیت ها و نوع زندگی انسان در شکل گیری معنایی و کالبدی فضاها در معماری بومی در برهه ای از زمان نادیده گرفته شده است. این امر منطبق بر نیازهای انسان در مسکن سنتی بوده و نشان دهنده تاثیرات عوامل انسانی بر مسکن است.
9
منابع:
1-https://www.sid.ir/FileServer/SF/3711394H0145.pdf
2- https://www.sid.ir/fa/seminar/
3- https://nazar.ac.ir/4001/approaches-to-vernacular-architecture/
4 – https://www.sid.ir/FileServer/SF/89913960106.pdf
10