تارا فایل

پاورپوینت تفاوتهای افراد



  تفاوتهای افراد به دو دسته تقسیم می شوند:

1- تفاوتهای بین فردی 2- تفاوتهای درون فردی
انسانها از لحاظ ویژگیهای جسمانی مثل قد ، وزن و رنگ چشم و خصوصیات روانی از قبیل هوش و شخصیت ، تفاوتهایی با یکدیگر دارن که این تفاوت بین افراد را تفاوتهای بین فردی می نامند . تفاوتهای بین فردی در زمینه های مختلف مشاهده می شوند و تاثیر بسزایی بر کار و عملکردهای انسانها می گذارد و به همین علت ، در زمینه موفقیت های تحصیلی و شغلی نیز مهم می باشند . توانایی های مختلف در یک فرد ، یکسان نبوده و هر فرد در برخی زمینه ها دارای استعداد خوب و در زمینه های دیگر استعداد متوسط یا ضعیف دارد . به تفاوتهای موجود در تواناییها و استعدادهای مختلف در یک فرد ، تفاوت های درون فردی اطلاق می شود . برای مثال ، ممکن است فردی در زمینه یادگیری زبان انگلیسی استعداد خوبی داشته باشد ، اما در زمینه یادگیری ریاضیات دچار مشکل باشد .  

تفاوتهای درون گروهی و بین گروهی
تفاوت عملکرد افراد در گروههای مختلف ، تفاوت بین گروهی نام دارد . برای مثال ، تفاوت دختران و پسران ، تفاوت کودکان شهری و روستایی از این قبیل می باشد . البته در هر گروه نیز افراد تفاوتهایی با یکدیگر دارند که این ، تفاوت درون گروهی نام دارد . برای مثال ، تفاوت دانشجویان سال اول رشته روانشناسی ، تفاوت دختران با هم یا تفاوت نوجوانان با یکدیگر. روانشناسی تفاوتهای فردی با استفاده از آزمونهای مختلف،به شناسایی تفاوتهای فردی می پردازد و رفتار افراد را در شرایط و موقعیت یکسان مورد بررسی قرار می دهد ، در حالی که روانشناسی تجربی تاثیر موقعیتهای مختلف را بر رفتار افراد مورد مطالعه قرار می دهد و معمولاً فرایندهای کلی مانند حافظه ، یادگیری و نظریه های کلی آنها با استفاده از روش آزمایش مطالعه می شوند. روانشناسی تفاوتهای فردی در صدد است که نشان دهد افراد حتی در شرایط یکسان نیز تفاوتهایی با یکدیگر دارند که این رفتارها ، موضوع روانشناسی تفاوتهای فردی است . در صورتی که روانشناسی تجربی در پی آن است که نشان دهد شرایط بر رفتار افراد تاثیر می گذراند و تغییر شرایط ، تغییر رفتار را به همراه دارد .
روانشناسی تفاوتهای فردی ، مانند کل روانشناسی ، رفتار را مورد بررسی قرار می دهد، برای مثال، هنگامی که می گوییم : یادگیری توزیعی و یادگیری فشرده تاثیر متفاوتی بر افراد دارند، این امر توسط روانشناسی تجربی مطالعه می شود ، اما بین افرادی که یادگیری توزیعی دارند نیز تفاوتهایی مشهود است که این موضوع ، مورد مطالعه روانشناسی تفاوتهای فردی است.

خاستگاه و تاریخچه روانشناسی تفاوتهای فردی
آگاهی از وجود تفاوتهای فردی بین انسانها ، شاید قدمتی به اندازه خلقت انسان داشته باشد زیرا انسانهای اولیه نیز که در غارها و جنگلها زندگی می کردند از پدیده تفاوتهای فردی بین انسانها آگاه بودند و بر اساس تفاوتهای فردی ، تقسیم کار می کردند.برای مثال ، دسته ای از افراد ، شکارچی و عده ای دیگر تهیه کننده هیزم و خوراک بودند.مساله تفاوتهای فردی در ایران کهن و ملل مختلف نیز مطرح بوده است . برای مثال ، قوم آریایی ایرانی به سه گروه: جنگاوران ، برزگران و مغان تقسیم می شدند . افلاطون ، مردم را از لحاظ استعداد به سه گروه طلا ، نقره و مس تقسیم می کند یا مولوی با بیانی بسیار ساده ، وجود تفاوتهای فردی را این گونه عنوان می کند : هر دو گر یک نام دارد در سخن// لیک فرق این حسن تا آن حسن یا هر کسی را بهر کاری ساختند// میل آن را در دلش انداختند. در مورد شروع مطالعه علمی تفاوتهای فردی ، اختلاف نظر بسیاری وجود دارد. اکثر روانشناسان معتقدند حادثه ای که در سال 1796 میلادی در رصدخانه " گرینویچ " انگلستان اتفاق افتاد ، نقطه عطفی در مطالعه علمی تفاوتهای فردی می باشد.این رصدخانه ، رئیس دانشمندی به نام " مسکلین " و دستیاری به نام " کینه بروک " داشت.کینه بروک در ردیابی عبور یک ستاره از مقابل عدسی دوربین همیشه مرتکب یک ثانیه خطا می شد و به همین علت نیز اخراج شد.در سال 1816 میلادی ، " بسل " ، ستاره شناس آلمانی پس از خواندن این داستان ، به این فکر افتاد که این خطا نباید در اثر سهل انگاری بوده باشد و واقعیت دیگری در پشت این مساله نهفته است ، لذا تخمین های خود را با تخمینهای سایر همکارانش مقایسه کرد و همان یک ثانیه تفاوت را دید . وی همچنین متوجه شد که تخمینهای افراد در زمانهای مختلف تغییر می کند . او به دنبال این بررسی ، معادله ای تحت عنوان معادله شخصی را ارائه می دهد . منظور از معادله شخصی این است که ادراک هر فرد در اثر حالات روانی و نگرشهای او تغییر شکل می یابد . بنابراین ، از این تاریخ به بعد ، مطالعه علمی تفاوتهای فردی شروع می شود .

اما عده ای معتقدند که مطالعه علمی تفاوتهای فردی ، توسط نظریه تکاملی " داروین " شروع شده است . داروین در کتاب خود با صراحت به تفاوتهای فردی اشاره می کند و می گوید : " افراد یک نوع جاندار ، خصوصیات فردی متفاوتی دارند و خصوصیات فردی مساعد موجب بقا می شود " . داروین ، باقی ماندن افراد دارای خصوصیات مساعد را انتخاب طبیعی می نامد . برخی معتقدند که آغازگر مطالعات علمی تفاوتهای فردی ، " ژان ژاک رو سوی " فرانسوی است و به همین دلیل او را پدر تعلیم و تربیت نوین نامیده اند . روسو ، نظریاتی در مورد آموزش و پرورش ارائه داد و در اثر افکار تازه او ، نظام آموزش و پرورش از معلم محوری به شاگرد محوری تبدیل شد . علاوه بر این ، افراد دیگری نیز موجب گسترش علم تفاوتهای فردی شدند . یکی از این افراد " فرانسیس گالتون " بود که امروزه وی را پدر روانشناسی تفاوتهای فردی می دانند . گالتون با مطالعه افراد نابغه ، معتقد بود که نبوغ در بین انسانها ارثی است . مردان نامی اغلب اجدادی نامی داشته اند ؛ البته او دو عامل وراثت و محیط را در بوجود آمدن تفاوتهای فردی موثر می داند . " مک لین کتل " نیز با ابداع اولین آزمونها ، سطح و زمان واکنش را اندازه گرفت و بر اساس ده آزمون خود به اندازه گیری تفاوتهای فردی پرداخت . " آلفرد بینه " ، اولین آزمون هوش را تهیه کرد و از آن زمان به بعد بود که دیگران توانستند تفاوتهای فردی را به طور علمی و دقیق مورد بررسی قرار دهند .  

علل تفاوتهای فردی
عوامل بسیاری در ایجاد تفاوتهای فردی دخالت دارند که از آن جمله می توان به وراثت و محیط اشاره کرد . برای مثال ، در مقابل کودکی که تازه به دنیا آمده است ، اطرافیان دو واکنش کاملا متفاوت نشان می دهند ؛ بعضی تلاش می کنند ویژگیهایی را در وجود او بیابند که اجداد او را به خاطر می آورد و بعضی دیگر می کوشند تا ویژگیهایی بی همتا و منحصربه فرد در او پیدا کنند و ببِشتر تاکید بر تفاوتها دارند ، ولی از آنجا که تشابه ها بیشتر از تفاوت ها ما را تحت تاثیر قرار می دهند ، تاکید ما بیشتر بر شباهتها ، به خصوص شباهت های جسمانی بین والدین و کودک می باشد . جای تردید نیست که با مشاهده شباهتهای جسمانی ، حکم می کنیم که این فرد چه ویژگیهایی خواهد داشت و رفتار ما با او باید چگونه باشد ، یعنی هنگامی که می گوییم : فلانی این صفت را از پدرش به ارث برده ، منظورمان این است که : ١- نمی توان صفت مورد نظر را تغییر داد . ٢- مادر کودک در ایجاد آن صفت سهمی نداشته است ، ٣- این کودک متفاوت از سایر کودکان است و بنابراین ، رفتار ما نیز باید با او متفاوت از دیگران باشد .

متاسفانه از دیدگاه مردم ، وراثت عامل اصلی ایجاد تفاوتهای فردی است ، اما روانشناسان با این نظر مخالف بوده و معتقدند که تعامل وراثت و محیط نقش اصلی را در ایجاد تفاوتهای فردی به عهده دارند . برای مثال ، نطفه بدون محیط نمی تواند به رشد ادامه دهد و محیط نیز بدون وراثت نمی تواند انسانی را پرورش دهد . پس در ایجاد تفاوتهای فردی ، هر یک از عوامل وراثت و محیط نقش بنیادی دارند و باید به کشف تعاملی و متقابل آنها وقوف کامل داشت . در این راستا ، روانشناسان خانواده هایی را مطالعه کرده اند که استعداد خاصی مثل هوش یا نبوغ در آنها به صورت ارثی از نسلی به نسل دیگر انتقال پیدا کرده و در مقابل ، افراد باهوشی را یافته اند که در اجداد آنها هیچ فرد نابغه ای نبوده است . این حقیقت بیانگر آن است که توارث و محیط در ایجاد تفاوتهای فردی نقش بسزایی دارند . روانشناسان تاًثیر وراثت را از طریق مطالعه همبستگی بین هوش افراد مختلف بررسی می کنند . از یک طرف ، شباهتهای زیادی بین هوش والدین و فرزندان آنها وجود دارد و دوقلوهای یکسان نیز از نظر ضریب هوشی همبستگی بسیار بالایی با یکدیگر دارند و از طرف دیگر ، تفاوتهای چشمگیری بین فرزندان خانواده ها یا بین والدین و فرزند خوانده ها به دست آورده اند و تفاوت هوشی بین دوقلوهای غیر یکسان بیشتر از دوقلوهای یکسان است . در واقع این امر نشاندهنده دخالت وراثت است ، اما چون همبستگی ها کامل نیست ، محیط تاثیر بیشتری بر آنها دارد . در مورد اثر وراثت بر تعدادی از صفات شخصی و برخی از انواع اختلالات روانی نیز تحقیقات بسیاری انجام گرفته است . این تحقیقات تفاوتهای کمتری را از نظر پریشانی شخصیت بین دوقلوهای یکسان نشان داده است به این معنا که ، وراثت در انتقال بیماریها نقش موثری دارد.

با تشکر


تعداد صفحات : 12 | فرمت فایل : pptx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود