تارا فایل

پاورپوینت تاثیر رسانه های جهانی بر هویت فرهنگی جوانان


بنام دانای توانا

تاثیر رسانه های جهانی بر هویت فرهنگی جوانان

بررسی تاثیر رسانه های جهانی بر هویت فرهنگی جوانان

در این مقاله در راستای تبیین تاثیر رسانه های جهانی بر هویت فرهنگی جوانان ، نخست مفهوم جهانی شدن و فرایند آن تشریح و سپس به مفهوم هویت اشاره نموده و دیدگاه جامعه شناسان معاصر را در این رابطه مطرح و در ادامه ضمن توصیف رسانه های جهانی و ترسیم وضعیت کنونی آن در ایران وجهان،  به نقش رسانه های جهانی در هویت فرهنگی جوانان اشاره نموده ودر خاتمه با توجه به نظرسنجی به عمل آمده از دانشجویان رشته ی ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق در خصوص موضوع نتایج حاصله از تحقیق ارائه شده است.

مقدمه
      امـروزه وسـایـل ارتـبـاط جمعى در تمامى کشورها نقش حساس و مهمّى را در زمـیـنه هاى مختلف از جمله سیاسى، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگى ایفا مى کنند. اهمیّت رسانه هاى گروهى تا حدى است که دانـشـمـنـدان در تقسیم بندى مراحل تاریخى تمدن بشر، آن را لحاظ کرده اند. آلوین تافلر تـمـدن بـشـرى را بـه سـه مـرحـله تـقـسـیـم مـى کـنـد کـه شامل مرحله کشاورزى ، مرحله صنعتى و مرحله فراصنعتى یا عصر ارتباطات و اطلاعات است . در عـصـر فراصنعتى ، قدرت در دست کسانى است که شبکه هاى ارتباطى و اطلاعاتى را در اختیار خود دارند (تافلر، 1377: 57).
از جمله عوامل موثری که بیشترین تاثیر را در بعد  فرهنگی جوامع امروزی، به عنوان تکنولوژی نوین  عهده دار است ، اینترنت می باشد.
نقش "اینترنت" در توسعه کشورها غیر قابل انکار است و در آینده ای نه چندان دور اینترنت به "هسته مرکزی ارتباطات" و روابط بین جوامع و انسان ها تبدیل خواهد شد. درسال 1386 مرکز "آمار جهانی اینترنت" اعلام کرد، ایران رتبه نخست تعداد کاربران اینترنتی را در منطقه خاورمیانه کسب کرده است[1].

      فـنـّاورى مـاهـواره اى نیز یـکـى از بـزرگ ترین دستاوردهاى علمى و مهندسى انسان پس از انقلاب صـنـعـتـى و مـوجـب تـوانـمـنـدى ارتـباطات در جهان امروز است . دستیابى بشر به دانش ساخت و پـرتاب ماهواره به فضا، از جدیدترین و مهم ترین گام هایى است که او در زمینه ارتباطات برداشته است. بـا فـرستادن ماهواره ها به فضا و قرار دادن آنها در مدارهاى مختلف در پیرامون کره زمین، چهره ارتـبـاطـات و دانـش فـنـّى مربوط به آن بـه کـلّى دگـرگـون شـده و تـوانایى هایى شگرف در فرایند ارتـبـاطـات و عـرصـه هـاى گـونـاگـون دانش بشرى، مانند تحقیقات فضایى، مطالعات زمین شـنـاخـتـى، کـاربـردهـاى نـظـامـى، هـواشـنـاسـى و بسیارى از زمینه هاى دیگر فراهم آمده است. کـاربـردهـاى گـسترده این پدیده و تاثیر بسیار فراوانش در پیشرفت هاى امروز جامعه انسانى، انکارناپذیر است. از سویى دیگر ماهواره در چند دهه اخیر به موضوعى جـهـانـى و بـسـیـار مـهـم تـبـدیـل شـده اسـت کـه شـنـاخـت کـاربـردهـا و مسائل مربوط به آن قابل چشم پوشى نیست. از رایـج تـریـن و شـنـاخـتـه شـده تـریـن کاربردهاى ماهواره، تقویت فرستنده هاى رادیویى و تـلویـزیـونـى اسـت کـه بـا اسـتفاده از آن ها مى توان کشورهاى دور دست و حتّى قارّه ها را زیر پـوشـش بـرنامه هاى رادیو و تلویزیون درآورد. برخى پژوهشگران دانش ارتباطات با توجّه بـه کـاربردهاى زیانبار و تهدید کننده برنامه هاى ارسالى از ماهواره، این پدیده را ابزارى کـارآمـد براى تهاجم به آسمان کشورهاى جهان سوم دانسته اند. امروزه موضوع ماهواره، انگیزه تشکیل میزگردها و سمینارها و عنوان هاى درشت روزنامه ها و از محورهاى اصلى بولتن هاى خبرى است.

از طرفی "هویت" فرد در پاسخ به پرسش هایی از "کیستی" و "چیستی" و "چرایی" فرد از "خود" به ظهور می رسد(شیخاوندی، 1378،23 ) و "هویت فرهنگی" پاسخ همین پرسش ها در بستر فرهنگ جامعه است. از همین رو با توجه به فرایند جهانی شدن، سرعت فزاینده تحولات اجتماعی و فرا رسیدن عصر مصرف گرایی که از پیامدهای طبیعی آن است به نوعی می توان کالاهای مادی و غیرمادی مصرفی هر فرد را نمود بارزی از هویت فرهنگی او قلمداد کرد.

بنابراین در این پژوهش "هویت فرهنگی" به عنوان پدیده ای جهان شمول برای همه عناصر اجتماعی، اقوام و ملل در نظر گرفته شده و تحت تاثیر فضای رسانه ای دیجیتالی نوین امروز مورد واکاوی قرار می گیرد. این متغیر در قالب عواملی چون: میزان علاقه و پایبندی به سنن و رسوم ملی، ، گرایشات و اعتقادات مذهبی و … دسته بندی شده است که عمده این عوامل را می توان در ظرف مصرف (چه مادی و چه معنوی) جای داد و آن را با توجه به فرایند جهانی شدن و فناوری ارتباطات و اطلاعات و تاثیر خاص آن مورد کنکاش قرار داد.
  دو پدیده "اینترنت" و "ماهواره" که به عنوان دو نمود بارز از دستآوردهای جهانی شدن هستند و تاثیر غیرقابل انکاری بر افکار، هنجارها و رفتارهای نسل جوان جامعه به خصوص جوانان ایران اسلامی دارند، در این پژوهش به عنوان متغیرهای مستقل و تاثیرگذار مدنظر قرار گرفته شده اند.
با توجه به مطالب یاد شده دراین مقاله رابطه اینترنت و ماهواره با هویت فرهنگی جوانان مورد بررسی قرار گرفته و جوانب و ابعاد آن با توجه به شاخص های تعیین شده بررسی می شود.

جهانی شدن
            واژه جهانی (Global) بیش از چهار صد سال است که کاربرد دارد ؛ اما اصطلاحاتی همچون ، Globalism ، Globalize ، Globalizing ، Globalization ، تنها از حدود دهه 1960 میلادی رواج یافتند و تا اواسط دهه 1980 میلادی اعتبار علمی چندانی نداشت ( واترز ، 1379، 10) .

کاربرد اصطلاح جهانی شدن به دوکتاب بر می گردد که در سال 1970 میلادی منتشر شدند . کتاب اول ، (( دهکده جهانی )) Global village تالیف مارشال ماک لوهان است که بر نقش تحولات وسایل ارتباط و تبدیل شدن جهان به دهکده واحد جهانی متمرکز است . کتاب دوم نوشته زبیگنو برژینسکی ، رئیس شورای امنیت ملی آمریکا در دوران ریاست جمهوری کارتر است ، مطالب آن درباره نقشی است که ایالات متحده برای رهبری جهان و ارائه نمونه جامع نوینیسم باید به عهده بگیرد ( عبدالحمید ، 1379 ، 152 ) . با وجود این ریشه های اصلی نظریه جهانی شدن نه از آثار جامعه شناسان ، بلکه از نظریات گروهی از نظریه پردازان نیروی کار در کالیفرنیا سرچشمه گرفت ( عبدالحمید ، 1379 ، 31 ) ؛ اما به مرور این مفهوم از انحصار اقتصاد بیرون آمد و به مثابه فرایندی منسجم و یکپارچه شناخته شد.

هویت
معمای هویت در سطح فردی و اجتماعی مهم ترین دغدغه انسان امروزی است و یکی از اساسی ترین و بدیع ترین مباحث عصر مدرن و پسامدرن شمرده می شود که واجد معانی متعدد  می باشد و تبیین آن مستلزم تبیین بین رشته ای است. هویت به عنوان یکی از مهم ترین مباحث علمی توجه صاحبنظران عرصه روانشناسی، روانشناسی اجتماعی، جامعه شناسی، مطالعات فرهنگی، علوم تربیتی، علوم سیاسی و فلسفه را حداقل به خود معطوف داشته است.
این مهم ناشی از آن است که انسان ها دارای هویت های گوناگونی هستند که لزوماً این هویت ها در مقابل یکدیگر قرار نمی گیرند. زیرا افراد از هویت های گوناگون به عنوان بسته های اطلاعاتی استفاده می کنند و در موقعیت های مناسب از آن ها سود می جویند.
هویت یعنی کیفیت یکسان بودن در ذات، ترکیب و ماهیت و نیز یکسان بودن در هر زمان و هر شرایط بهر حال، هویت داشتن، یا یگانه بودن بودن دارای دو جنبه متفاوت می باشد همانند دیگران بودن در طبقه خود و همانند خود بودن در گذر زمان است ( گل محمدی،١٣٨٠: ١٦).

جنکینز نیز هویت را متضمن مفاهیمی چون شباهت و تفاوت می داند. جنکینز در تعریف هویت با تاسی به تبیین ریشه لاتینی Identity که ازIdem به معنای مشا به و یکسان است به دو معنی تشابه و تمایز اشاره دارد. مفهوم هویت بطور همزمان میان افراد یا اشیاء دو نسبت محتمل برقرار می سازد از یک طرف شباهت و از طرف دیگر تفاوت مطرح می کند ( جنکینز، ١٣٨١:٥)
جامعه شناسی معاصر هویت را عناصر سیال و تحول پذیر می شناسد با وجود این جوامع انسانی دارای هویت فرهنگی و اجتماعی خاصی نیز هستند که آن ها را از یکدیگر متمایز می کنند. بنابراین در تعریف هویت به طور همزمان ویژگی سیال و متحول بودن هویت و هم خصلت ثبات و انسجام آن مد نظر می باشد.
بنابر چنین تعاریفی می توان گفت «هویت» عبارت از مجموعه ویژگی ها یا قابلیت هایی که متمایز کننده یک شیء، شخص، گروه، جامعه یا هر پدیده دیگر است.

نظریه جامعه شناسان معاصر
هابرماس
 هابرماس به طور غیر مستقیم در مباحثش برای هویت اجتماعی جایگاه ویژه ای قائل است وی در فرایند تکوین سرمایه داری معتقد است که تمدن جدید ناشی از عقلانیت است که متفکران و فیلسوفان عصر روشنگری مروج آن بوده اند. اما جنبش روشنگری را ناتمام تلقی و از پروژه ناتمام مدرنیته سخن می گوید. وی در صدد صورت بندی جدیدی از مدرنیسم است تا از عقلانیت ابزاری نجات یابد.
وی ضمن بیان ابعاد منفی و مثبت مدرنیته، معتقد است که مدرنیته انسان را از حصار تنگ و تاریک قرون وسطی و زندگی برده وار در نظام سیاسی دیکتاتوری نجات بخشیده و ارزشهای نوینی چون آزادی، برابری، به ارمغان آورده است. اما علیرغم نقاط مثبت، نظام سرمایه داری با حاکمیت نوع خاصی از عقلانیت، دستاوردهای مدرنیته را تحت الشعاع قرار داده و هویت انسان در چنین نظامی دچار خدشه و انحراف گردیده است. برای نجات هویت بشری بایستی به عقل روشنگری و با توجه به تکمیل پروژه ناتمام مدرنیته از طریق علوم انتقادی پرداخت نهایتاً هویت فردی و اجتماعی انسان از شکل مخدوش و نا بسامان خارج شود و به حالت انسجام و تعادل دست یابد. ( اباذری،١٣٧٧:٢٠ ).

آنچه برای هابرماس قابل اهمیت است شکل گیری آزادانه کنش ها و ارزش ها به دور از هر نوع سیطره یا تحریف در گستره همگانی که شامل فضای اظهار نظر، مکالمه، مباحثه و چاره جویی آزادانه در مورد مسائل همگانی و به وجه آرمانی است. به زعم هابرماس کنش ها و نهادهای فرهنگی در گستره همگانی جنبه عمومی داشته که در بهترین حالت از نفوذ نیروها و نهادهای دولتی مستقل و مصون هستند(احمدی، ١٣٨٠: ١٩٠ و١٨٩). بنابراین هابرماس میان زندگی خصوصی و زندگی همگانی که سازنده افکار است اعتبار ویژه قائل است و به گستره قدرت همگانی در فضای فرهنگ عقلانی توجه دارد. (همان: ١٩٠ )
برای هابرماس مساله آزادی و تبادل اطلاعات و ارزش ها فارغ بودن گستره عمومی از سیطره نظام دارای اهمیت است. وجود تضادها، تعارضات و بحران هویت نابرابری ها و تعارضات، دستیابی به اجماعی عمومی و کنش اجتماعی عام در نتیجه سازگاری و یگانگی افراد بر سر باورها و ارزش ها می باشد. و همسویی ساختارهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و تشکیل اجتماع عام با آزادی و بدور از سلطه برای انجام گفتگوی آزادانه و خردمندانه و مشارکت عملی و نظری افراد در حوزه عمومی است. بنا به اعتقاد وی از برایند این امور، تکامل اجتماعی – انسانی در قالب جامعه ای مدنی پدید می آید جامعه ای که در آن آزادی و عدالت اجتماعی بر محور هویت عام انسانی و استقبال از تجربه های نوین تحقق می پذیرد (عبداللهی،١٣٧٥:١٣٦)

جنکینز :
 جنکینز جامعه شناس تعامل گرا و نظریه پرداز هویت اجتماعی است به زعم وی هویت اجتماعی چارچوبی برای تشخیص شباهت ها و تفاوت ها است که بدون آن امکان برقراری ارتباط معنادار و پایدار وجود ندارد و برای فهم هویت اجتماعی یک الگوی واحد هویت شناسی که روند هویت یابی را با دو وجه درونی و بیرونی است پیشنهاد می کند.
وی تاکید می کند که افراد گاهی بدون مقاومت، رده بندی های از پیش تعیین شده اجتماعی را می پذیرند و در تلاشند که خود را با آن هماهنگ کنند. گاهی سعی در شکستن این چارچوب و ایجاد رده بندی ها و گروه بندی های جدید می کنند که در آن وجوه درونی و بیرونی هویت همزمان هویت اجتماعی و فردی را پدید می آورد.
برای جنکینز هویت اجتماعی به معنای تعریف از خود بر اساس عضویت در رده ها و گروه های گوناگون اجتماعی است. وی تصریح می کند که متمایز کردن جنبه اجتماعی هویت از جنبه های خصوصی تر یا شخصی تر به لحاظ تحلیلی مهم است. هویت های شخصی و اجتماعی غالب می توانند رفتار فرد را در موقعیت های گوناگون توجیه کنند. هویت جمعی همانند جنسیت، قومیت، طبقه، نژاد و فقط یک بعد از هویت اجتماعی هستند. هویت افراد وابسته به دیگران و مستلزم شناسایی دیگران است که این لازمه تثبت هویت است.

وی معتقد است که هویت نه امر ثابت و منسجم است و نه کاملاً سیال و چند پاره و بین هویت ها نیز نمی توان مرزی قایل شد و یا نمی توان هویت ها را با برجسته کردن جامعه به هویت های جمعی، به ویژه هویت فرهنگی یا قومی فرو کاست. بنابراین هویت فردی و جمعی را نمی توان از هم متمایز ساخت، چرا که تمایز فرد و جامعه را نمی توان بدیهی انگاشت و لذا تعیین امر کلان بر امر خرد مردود می داند (جنکینز،١٣٨١: ٢٦ ).
بنابراین هویت از یک طرف محدود به امور فرهنگی مثل ارزش ها و اخلاق است و از طرف دیگر محدود به شبکه امکانات و الزامات می باشد که هم از نحوه توزیع منابع اثر می پذیرد و هم ملاک برای توزیع منابع یا محرومیت از آن است. جنکینز کم و بیش می پذیرد که هویت معمولاً در نگرش ها و احساسات افراد نمود می یابد. ولی بستر شکل گیری آن زندگی جمعی است. هویت اجتماعی نمود یافته در شخصیت جدا از دنیای اجتماعی دیگر افراد  معنایی ندارد. افراد بی همتا و متغیر هستند، ولی شخصیت کاملاً به صورت اجتماعی و به واسطه مراحل مختلف اجتماعی شدن و تعامل اجتماعی ساخته می شود.
بنابراین از دید جنکینز هویت ناشی از تعامل اجتماعی و در فرایند اجتماعی شدن به وجود می آید و توانایی باز تولید که حاصل دیالکتیک فرد و جامعه است را دارد.

گیدنز؛
آنتونی گیدنز تاثیر مدرنیته و نهادهای مدرن را بر تشکیل هویت بررسی نموده است. وی، بیان دو نوع هویت شخصی و اجتماعی بر اساس فرایند ساخت یابی، توجه به موقعیت ها، شرایط اجتماعی و خودآگاهی شکل می گیرد، مطرح می سازد. وی‍ژگی اصلی مدرنیته را بازاندیشی در مورد «خود بیان می دارد و با توجه به از جا کندگی و جهانی شدن روابط اجتماعی و اقتدار نظام های کارشناسی و دانش تخصصی، افراد را در تعدیل تاثیرات جهانی و در ساختن و پرداختن هویت شخصی دخیل می داند.
گیدنز «خود» را پدیده ای سیال و متغیر فرض نموده و آن را مستلزم آگاهی باز اندیشانه می شناسد. هویت از این منظر چیزی است که فرد به آن آگاهی داشته و صرفاً در تداوم کنش هایش به او تفویض نشده؛ بلکه فرد به طور مداوم و روزمره باید آن را ایجاد کند. هویت شخصی نوعی خصیصه متمایزی نبوده که در اختیار فرد قرار گیرد بلکه همان خود است که شخص آن را مورد تامل قرار داده و به منزله بازتابی از زندگینامه اش پذیرفته است (گیدنز، ١٣٧٨: ٨٢ و٨١).

گیدنز در خصوص رابطه بین جهانی شدن و هویت معتقداست که تجدد تغییرات ریشه ای در کیفیت زندگی روزمره پدید می آورد و بر خصوصی ترین وجوه تجربیات ما تاثیر می نهد و این تغییرات به طور مستقیم با زندگی فردی و بنابراین با خود ما در هم می آمیزد ( گیدنز،١٣٧٨:١٥).  این مطلب بیانگر ارتباط مستقیم بین جهانی شدن و هویت می باشد به نحوی که هیچ کس قادر نیست تحولات ناشی از پدیده جهانی شدن مصون بماند چون خود مفهوم منفعلی نیست که صرفاً تحت تاثیر محیط  بیرونی واقع شود؛ بلکه افراد ضمن ساختن و پرداختن هویت خویش از محیط جهانی و محلی خود بهره می گیرند. بنابراین هویت شخصی و پدیده جهانی شدن در دوران اخیر دو قطب دیالکتیک محلی و جهانی را تشکیل می دهند و متاثر از دو حد نهایی درون مرزی و برون مرزی است.
انتقاداتی به نظریه گیدنز وارد است که اغلب از سوی آرکر عنوان می شد، به طوری که آرکر معتقد است تاثیر دو طرفه که گیدنز مطرح می کند عملاً مشخص شدنی نیست و قابل جدا کردن نمی باشد. از طرفی نظریه ساخت یابی گیدنز هیچ پایانی ندارد، یعنی چرخش بی پایانی از عملکرد و ساختار بدون جهت است ( ریتزر، ١٣٨٣: ٥١٨-٥١٥ ). وی هویت را بازتاب تفسیری می داند که نتوانسته به شیوه مطلوبی بودن هویت را تبیین کند. همچنین مباحث هویت خود را در ارتباط با پدیده جهانی شدن مطرح می کند اما چگونگی آن را تشریح نمی کند هر چند به دیالکتیک فرد و جامعه و محلی و جهانی نیز توجه دارد.

کاستلز:
کاستلز هویت را عبارت می داند از: فرایند معناسازی بر اساس یک ویژگی فرهنگی یا مجموعه به هم پیوسته ای از ویژگی های فرهنگی که بر منابع معنایی دیگر اولویت داده می شود. برای هر فرد خاص یا برای هر کنشگر جمعی ممکن است چندین هویت وجود داشته باشد. اما این کثرت برای خود بازنمایی و کنش اجتماعی سرچشمه تنش و تناقض است. دلیل این امر آن است که باید هویت را از آنچه جامعه شناسان به طور سنتی نقش و مجموعه نقش ها نامیده اند، متمایز ساخت. نقش ها ( مثلاً کارگر، مادر، همسایه، چریک سوسیالیست، عضو اتحادیه، بسکتبالیست، کلیسا رونده و سیگاری) بر اساس هنجار هایی تعریف می شوند که ساخته دست نهاد ها و سازمان های جامعه هستند. وزن نسبی هر یک از آن ها در اثرگذاری بر رفتار مردم بستگی به توافق ها و آرایش های موجود بین افراد و این نهادها و سازمان ها دارد. هویت منبع معنا برای خود کنشگران است و به دست خود آن ها از رهگذر فرایند فردیت بخشیدن، ساخته می شود (کاستلز، ١٣٨٠:٢٣).

نظریه جامعه شناسان پست مدرن
در رویکرد پست مدرن فرض بر تکثر و تغییر است و هویت اجتماعی به عنوان یک پدیده اجتماعی در این دیدگاه قابل تدقیق است.
در پسا مدرنیسم معنا و هویت، ساختاری و ثابت فرض نمی شوند؛ بلکه همواره در فرایند ساخته شدن قرار دارند در واقع معنا همان تعبیرهاست که قطعاً معنای مرکزی ندارد. بنیان اندیشه پست مدرن به هویت در چرخش زبان شناختی است این دیدگاه با عقل سوژه محور یا فلسفه آگاهی، ذات گرایی و تجربه گرایی و یا هر گونه بنیاد گرایی فلسفی برخوردی نقادانه دارد. به ویژه بر روی هویت غیر ذاتی و تاریخی و سیال انسان، پراکندگی و تجزیه فرد، تداخل سوژه و ابژه، تعیین کننده بودن گفتمان نسبت به کردار هم تاکید کرده است.

بنابراین دیدگاه پست مدرنیسم هیچ واقعیتی را مستقل از زبان و نشانه ها تصور نکرده و امروز را عصر گفتمان می دانند، به طوریکه هویت انسان ها نیز در درون گفتمان ها شکل می گیرد. این رویکرد با نفی اصل و پذیرش پدیدارها برای هیچ سطحی، معنای عمیق قایل نیست. همچنین با نفی وحدت، به تکثر اهمیت می دهند و با نفی خصلت استعلایی ارزش ها و هنجارها آنه ا را وابسته به تجربه و علایق اجتماعی که در نتیجه گفتمان حاصل می شوند و با تاکید بر غیریت به عنوان تعیین کننده هویت اهمیت می دهند.
در دیدگاه پست مدرن و پسا ساخت گرا غیریت تعیین کننده هویت است؛ به طوری که انسان، معانی، اندیشه ها و نظریه ها وحدت و هویت ظاهری خود را تنها از طریق فرایند تقسیم و تمایز و حذف و غیریت به دست می آورد(بشیریه، ١٣٧٩: ٨٧ -٨٤ ).
ژاک دریدا یکی از متفکرین پساساختارگرا و پسامدرن که با مرکز زدایی قائل به هیچ ساختار معنا و هویت تثبیت شده نمی باشد و وسیله کسب هویت را زبان دانسته است. دریدا با نقد متافیزیک غربی که مبتنی بر تقابل های دوگانه و مرکزیت های کلامی و ترجیحات مندرج در آن هاست، عقل محوری مبتنی بر وجود سوژه سخنگو، متفکر، خود آگاه و آزاد و تمایزات اساسی را مرکز زدایی می کند. بدین ترتیب وجود خود متجانس یا هویت ناب را زیر سئوال می برد و به جای منطق این یا آن، منطق هم این و هم آن یعنی امکان پیچیدگی و ترکیب را مطرح می نماید. بنا به عبارتی دریدا معتقد است، دگر هر هویت در درون خودش است و بین هویتهای مختلف مرز شفافی وجود ندارد. هیچ فرهنگ، تمدن و مذهبی را نمی توان یافت که هویت ناب و خالص داشته باشد ( تاجیک،١٣٧٦: ١٠).

برخلاف ساختارگرایان که نظام زبان تعیین کننده فرهنگ، معنا و هویت می دانند فوکو نشان می دهد که چگونه کاربرد زبان با گفتمان همواره با کاربرد قدرت همراه است. و قواعد گفتمانی با تشکل های گفتمانی بسته به شرایط اجتماعی و تاریخی تحت تاثیر قدرت یا قدرت های مسلط تغییر می کند. گفتمان ها از نظر فوکو چارچوب های هویت یابی اند و نهادهای اجتماعی در چار چوب گفتمان ها و از طریق حفظ برخی صداها و حذف برخی دیگر قدرت خود را مستقر می سازند. صورتبندی های گفتمانی مجموعه ای از قواعد پنهان است که حدود امکان اندیشه و هویت در هر زمینه خاصی را معین  می کند (بشیریه، ١٣٧٩:٩٢-٨٨).

وضعیت اینترنت در جهان
اینترنت را می توان به منزله یک شبکه بسیار گسترده جهانی از کامپیوترها دانست که در آن انواع مختلف سخت افزار با انواع مختلف سیستم عامل و محیطهای نرم افزاری تحت یک قرارداد واحد با یکدیگر گفتگو و تبادل اطلاعات می کنند و همین قرارداد واحد گفتگو بین سیستمها است که رد و بدل کردن انواع داده ها و اشتراک اطلاعات را در سراسر گیتی، میسر می سازد.
      درحال حاضر این شبکه فراگیرترین شبکه جهانی است. تعداد کاربران اینترنت از زمان پیدایش آن روز به روز در حال افزایش می باشد. به طور کلی از میان جمعیت شش میلیارد و ٤٩٩ میلیون نفری کره ی زمین، بیش از یک میلیارد و 86 میلیون نفر که معادل ٧/١6 درصد از کل جمعیت را تشکیل می دهد، کاربر اینترنت هستند. در اینجا بهتر است قبل از هرگونه توضیحی نگاهی به آخرین آمار کاربران اینترنت در جهان بیاندازیم تا بیش از پیش به اهمیت این پدیده و کاربرد آن در زندگی مردم آگاه شویم.

      همانطور که جدول شماره 1  نشان می دهد به ترتیب مناطق آمریکای شمالی، اقیانوسیه، اروپا، آمریکای لاتین/ کارائیب، آسیا، خاورمیانه و در نهایت منطقه آفریقا دارای ضریب نفوذ قابل توجهی در اینترنت هستند. و از کل آمار کاربران اینترنت در جهان به ترتیب آسیا (4/36%)، اروپا (4/28%) و سپس آمریکای شمالی (1/21%) دارای بیشترین کاربر می باشند. و بر اساس همین آمار مناطق خاورمیانه، آفریقا و آمریکای لاتین دارای بیشترین رشد (از سال 2000 تا 2006) در زمینه استفاده از اینترنت بوده اند.
 
تذکر: آمار جمعیت و کاربران اینترنت تا 18 سپتامبر 2006 می باشد که از سایت www.internetworldstats.com اخذ شده است.
      بر اساس همین آمار قاره ی پهناور آسیا با سه میلیارد و ٦٦٧ میلیون نفر جمعیت که معادل ٤/٥٦ درصد از کل ساکنان کره ی زمین است، حدود ٣95 میلیون نفر یا 8/10 درصد کاربر اینترنت دارد که با توجه به آمار جهانی، 4/٣6 درصد از کل کاربران جهان را شامل می شود. همچنین رشد استفاده از اینترنت از سال ٢٠٠٠ تا ٢٠٠6 در این قاره، 5/245 درصد گزارش شده است.

نقش اینترنت در جهان آینده
     درآغاز قرن 21 و هزاره سوم، ارتباطات، فن آوری و اینترنت جزءلاینفک زندگی بشر شده است. افزایش نمایی کاربران اینترنت، توسعه ارتباطات، شبکه های اطلاع رسانی، تنوع کاربردهای اینترنت، ایجاد شهرهای الکترونیکی و اینترنتی و طرح حکومت الکترونیکی از جمله شواهد موجود در تاثیرگذاری سریع این پدیده ارتباطی درجهان است.
یکی از ویژگیهای اینترنت در مقایسه با سایر امکانات ارتباطی، درآن است که برخلاف روزنامه، سینما و رادیو و تلویزیون که اخبار و اطلاعات موردنظر را یکسویه انتقال می دهند، اینترنت ابزاری دو سویه است و همه می توانند بدون تبعیض، از اطلاعات آن استفاده کنند و یا به انبوه اطلاعات آن بیفزایند. نقش محوری اینترنت به عنوان ابزار اطلاع رسانی، چنان مهم است که بدون درنظر گرفتن آن، امکان برنامه ریزی، توسعه و بهره وری در زمینه های فرهنگی، علمی، اقتصادی، آموزشی و ارتباطات در جهان آینده امکان پذیر نخواهد بود. (جلالی، 1379  :7)

از این رو بررسی ابعاد فرهنگی ـ اجتماعی محصولات فناوری نوین اطلاعات و رویکردهای مختلف اینترنت از لحاظ باز تولید هویت‏های متفاوت، اهمیت بسیاری دارد.
اینترنت محیط چند رسانه‏ای گرمی است که افراد آن گمنام و ناشناسند و قابلیت این وجود دارد که افراد عضو اجتماعاتی شوند که در زندگی روزمره هیچ گاه چنین فرصتی برایشان پیش نمی‏آید. نکته مهم دیگر از دید تحلیل ارتباطی، شفاهیت ثانویه است. یکی از مسائل مهم در فرهنگ جاری، به ویژه جوامع معاصر، ارتباطات شفاهی است؛ چرا که این دسته از ارتباطات نقش مهمی در باز تولید فرهنگی، به ویژه فرهنگ عامه پسند دارند (http://www.hawzah.net)

 وضعیت کنونی اینترنت در ایران
    اینترنت در ایران هر روز فراگیر تر می شود ،در حالی که 20 سال طول کشید تا رادیو به ایران بیاید ،30 سال طول کشید تا سینما در ایران ساخته شود و یا 13 سال پس از تولید تلویزیون ایرانیان نیز این جعبه جادویی را به خانه های خود بردند ،اینترنت به فاصله اندکی پس  از عمومی شدن ،به ایران آمد. از آن زمان تاکنون اینترنت نه تنها در کشور ما بلکه در سایر کشور های جهان به صورت انفجاری رشد کرده است . به طوری که اکنون ضریب نفوذ اینترنت در ایران از متوسط آسیا بالاتر رفته و خاورمیانه نیز به مقام اول دست یافته است . با این حال، ایران برای رسیدن به جایگاه مناسب در دسترسی به اینترنت، هنوز باید گامهای بلندی بردارد . شمار کاربران اینترنت در ایران در سال 1994 از 250 نفر فراتر نمی رفت اما اکنون بیش از 5/2 میلیون ایرانی به صورت دائم و 5/3 میلیون نفر به صورت کاربر غیر دائم از اینترنت استفاده می کنند . به این ترتیب ضریب نفوذ اینترنت از صفر در سال 1994 به 3/5 در سال 2003 افزایش یافته است. (www.ict.gov.ir)

بر اساس بر آورد ها شمار کاربران اینتر نت در سال 2004 به 5 میلیون و600 هزار نفر و در سال 2005 به 15 میلیون نفر ودر سال 2007 به 35 میلیون نفر افزایش یافته است .
در همین رابطه وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات وقت  ،تعداد کاربران اینترنت رادر پایان سال 83 در ایران حدود شش میلیون نفر اعلام کرد و گفت : تا پایان برنامه چهارم توسعه کشور (1388)تعداد کاربران به 15 میلیون نفر می رسد . (www.ict.gov.ir)
در زمینه اینترنت برنامه 5 ساله سوم خالی از برنامه مصوب است و به نوعی رشد خیره کننده و تقاضای سریع بخش مخابراتی را مجبور به ایجاد فضای توسعه ای در این بخش کرد. رسیدن یکباره تعداد کاربران اینترنت از200هزار نفر در ابتدای برنامه به بیش از 6 میلیون نفر در انتهای آن نمایانگر بازار سریع و رو به رشد اینترنت است. اعطای مجوز به شرکت های خدمات دهنده اینترنت، ارایه مجوز اینترنت پر سرعت و فراهم کردن فضا برای شرکت های خدمات دهنده تلفن اینترنتی از جمله فعالیت هایی است که در راه حذف انحصار در این بخش صورت گرفته است .
 (www.ict.gov.ir)

تاثیررسانه های جهانی بر هویت فرهنگی جوانان

یکی از مسائل روان شناختی درباره اینترنت، هویت ناشناس کاربر است. هویت، واجد سه عنصر است: عنصر شخصی، فرهنگی و اجتماعی، که هر یک در تکوین شخصیت فرد نقش مهمی را ایفا می کنند. در مقایسه ها، هویت شخصی ویژگی بی همتای فرد را تشکیل می دهد و هویت اجتماعی در پیوند با گروه ها و اجتماعات مختلف قرار می گیرد. اینترنت صحنه فرهنگی و اجتماعی است که فرد خود را در موقعیت های متنوع نقش ها و سبک های زندگی قرار می دهد. در این فضای عمومی، مهارت فرهنگی جدیدی لازم است تا با تنظیمات نمادین بتوان بازی کرد. پایگاه شخصی نمونه ای مدرن است که چگونه کاربر اینترنت خود را برای مخاطبان جهانی معرفی می کند برای بیان افکار، احساسات، علایق و آراء، از متن مناسب، گرافیک، صدا و فیلم استفاده می نماید. «میلر» اهمیت و پیوندهای پایگاه شخصی را ذکر می کند و می گوید: «به من بگو لینک هایت چیستند تا بگویم که چه شخصی هستی.» (صادقی، 1384: 8 ).
با امکانات و گزینه های فراونی که رسانه های عمومی از جمله اینترنت در اختیار جوانان می گذارد، آنان دائماً با محرک های جدید و انواع مختلف رفتار آشنا می شوند. چنین فضایی هویت نامشخص و دائماً متحولی را می آفریند، خصوصاً برای نسلی که در مقایسه با نسل قبل با محرک های فراوانی مواجه است. همچنین از طریق رسانه های جمعی، افراد خط مفروض میان فضای عمومی و خصوصی را تجدید سازمان می کنند و این امکانی است که جوانان فعالانه از آن استفاده می کنند.

جوان، به خصوص در دوران بلوغ که مرحله شکل گیری هویت اوست و همواره به دنبال کشف ارزش ها و درونی کردن آنها می باشد، با اینترنت و حجم گسترده، حیرت انگیز و گوناگون اطلاعات مواجه می شود و ناچار است که در این دنیای مجازی، هویت خویش را از این طریق پیدا کند. لذا ممکن است اینترنت در ایجاد هویت یابی جوانان اثر منفی داشته باشد.
از سوی دیگر، گاهی برخی از ویژگی های شخصیتی مانند: سن، تحصیلات، محل سکونت و حتی جنسیت در اینترنت از بین می رود؛ به عنوان نمونه، بسیاری از افرادی که در اتاق های چت مشغول گفتگو با یکدیگر می باشند، با مشخصاتی غیرواقعی ظاهر شده و از زبان شخصیتی دروغین که از خود ساخته اند و آن را به مخاطب یا مخاطبان خود معرفی کرده اند، صحبت می کنند و همین شخصیت های ناشناس تاثیرات شگرفی را بر یکدیگر می نهند.

   چهارچوب نظری ومدل مفهومی:

جهانی شدن امید های فراوانی برای جهانیان ایجاد کرده است. اما تحقق این امیدها در گرو مدیریت صحیح فرایند جهانی شدن است و باید به پیامدهای منفی جهانی شدن هم توجه کرد. ساکنین دهکده جهانی باید با جدیت در جهت توزیع عادلانه تر مزایای «جهانی شدن» و کاستن از دامنه مضرات آن تلاش کنند.
محصولات فرهنگی امروز، به سرعت از بسترهای محلی خود رها و جهانی می شوند. پس فرهنگ جهانی هر چه باشد، صرفاً حامل هویت فرهنگی/ جغرافیایی یا ملی خاص نخواهد بود (Tomlinson, 1999:28)  .
در طی فرایند جهانی شدن، انسان فارغ از قید و بندهای سنت و طبیعت دارای آزادی و استقلال عمل چشم گیری است و باید در فضای اجتماعی بسیار پهناور، دنیا و هویت خود را بسازد(Giddens,1994:7)  .
جهانی شدن با نفوذپذیر کردن و تخریب حد و مرزهای موجود، پیوندها و ارتباطات جهانی را افزایش داده، انسان ها را در فضای اجتماعی واحدی قرار می دهد، واکنش هایی را برمی انگیزد. این واکنش ها به صورت هایی گوناگون پدیدار می شوند؛ از جمله خاص گرایی و عام گرایی فرهنگی.

در جریان جهانی شدن، یک جامعه بدون قلمرو بدون انسجام متشکل از جوانان پا به عرصه گذاشته است. این طبقه ظاهراً شامل گروه سنی خاصی است، هر چند در اصل در بر گیرنده شیوه های زندگی و مراحلی از رشد روانی است که تحت عنوان «جوانی» می شناسیم. بیشتر فرهنگ جهانی را فرهنگ جوانان تشکیل می دهد. مصرف گرایی جهانی و محصولات تولیدی غرب جوانان سراسر دنیا را از طریق فیلم ها، موسیقی ها و رسانه های دیداری – شنیداری جهانی پیوند می دهد (شولت، 1382: 222).
دوران معاصر دوران دل مشغولی انسان معاصر جدید در باب معمای «هویت» است. دانش و قدرت، توشه انسان در راه شناخت کیستی و چیستی «خود» در برابر «دیگری» است (تاجیک،1379) هویت موجودیتی پویا دارد، درون هویت یک ساز و کاری وجود دارد که انباشتی یا انباشت دهنده است. یعنی لزوماً وقتی می بینید که هویتی شکل می گیرد و تحت فشار بیرونی از بین می رود و نمی تواند تداوم پیدا کند، به این معنا نیست که این از بین رفتن یعنی از بین رفتن کامل و هویت بعدی که به وجود می آید باید از صفر شروع کند.
باتوجه به نظریه دکتر محمدرضا تاجیک که معتقد است: هویت فرهنگی یعنی یک ملت در ذهنیت و ناخودآگاهش به کدام سمت، کدام زبان، کدام آداب و رسوم و کدام مذهب گرایش دارد مشترکات این مجموعه فرهنگ آن ملت می شود.

پایان


تعداد صفحات : 34 | فرمت فایل : .pptx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود