به نام خدا
درمان شناختی اختلالات اعتیادی
درمان شناختی اختلالات اعتیادی
(Cognitive Therapy of Addictive Disorder)
– این اختلالات طیف رسمی از رفتارهای غیر انطباقی را در بر می گیرد . مثل سوء مصرف مواد ، سوء استفاده دارویی ، شرب مشروبات الکلی ، استعمال دخانیات و …
– شناخت درمانی (CT) در درمان اختلالات اعتیادی از اهمیت بالایی برخوردار است .
روند درمانی شناختی-رفتاری
رواندرمانی شناختی- رفتاری یکی از انواع رواندرمانی است. ابتدا برای درمان افسردگی ایجاد شد ولی الان برای بیماری های روانی زیادی کاربرد دارد. این روش درمانی برای حل کردن مشکلات کنونی کاربرد دارد و تفکر و رفتار ناکارآمد را تغییر می دهد. نام این روش اشاره دارد به ترکیب رفتار درمانی و شناخت درمانی. این روش درمانی بر اساس اصول رفتار درمانی و شناخت درمانی بنا نهاده شده است. حالا رفتار درمانی چیست؟ روش های درمانی که رفتارهای ناکارآمد را با روش های مختلف، تغییر می دهند.شناخت درمانی هم یعنی تغییر تفکری که منجر به انجام رفتاری می شود. تلفیق این دو می شود شناختی- رفتاری. بیشتر درمانگران، برای کار کردن با مراجعانی که اضطراب و افسردگی دارند از هر دو روش شناختی و رفتاری استفاده می کنند.
کسانی که این روش را پایه گذاری کردند و استفاده می کنند اذعان دارند که احتمالا افکار غیر منطقی منجر به مشکلات روانی می شود. ولی به احتمال بیشتری رفتار ناکارآمد به وسیله ی محیط و محرک های درونی و بیرونی انسان کنترل می شود.
سی بی تی یا همان درمان شناختی- رفتاری مسئله محور( مشکل محور) و عمل گرا است. یعنی بر مشکل خاصی تمرکز می کند تا آن را حل کند و درمانگر تلاش می کند تا با کمک مراجع با روشی خاص مشکلات را حل کند. درمانگر رهنمودهایی به مراجع با توجه به رویکرد خودش می کند.
درمانگران شناختی- رفتاری اعتقاد دارند که در مشکلاتی مانند افسردگی، اضطراب یا .. باید محرکی که باعث ترس و استرس شده است را یافت. مثلا ممکن است فرد به هر علتی از محرکی که در حالت عادی ترس آور و استرس زا نیست بترسد. در این مواقع درمانگر با سوالاتی به این خواهد رسید که چرا فرد از وضعیتی می ترسد که به طور طبیعی ترس آور نیست؟ مثلا فردی از صدای بوق ماشین می ترسد زیرا او در گذشته شاهد تصادفی شدید بوده است و هم زمان بوق ماشین ها با آن وضعیت همراه شده بنابراین هر بار بوق ماشین تداعی کننده تصادف شدید است. به ترس از بوق ماشین در این جا ترس شرطی شده می گوییم.
– شناخت درمانی به عنوان یکی از ابزارهای دومین نوع پیشگیری به گونه فزاینده ای مورد توجه درمانگران است .
– هم زمان با بستری کردن و سم زدایی ، بهتر است درمانگر فنون و راهبردهای خاصی را برای کاهش احتمال عود در اختیار داشته باشد. شناخت درمانی از جمله ی فنون موثر برای این منظور است .
شناخت درمانی چیست ؟ (what is cognitive therapy)
روان درمانی است که تلاش می کند واکنش های فزاینده ی عاطفی و رفتار خود تخدیری را ، با اصلاح خطای فکری (تفکر معیوب) و عقاید غیر انطباقی (فرضیات ناکارآمد) که زیربنای این واکنش ها هستند ، کاهش دهند .
درمانگران رفتاری اعتقاد دارند که مشکلاتی نظیر افسردگی و … نتیجه ی ترس های شرطی شده هستند. آنان اعتقاد دارند که ترس ها باعث اجتناب و اختلالات متعددی می شود. درمانگران شناختی هم اعتقاد دارند که تفکرات خودآگاه بر رفتار فرد تاثیر می گذارند. حالا رویکرد شناختی- رفتاری ترکیب این دو هست و درمانگران این رویکرد می گویند که تفکر ما بر روی رفتار ما تاثیر می گذارد.
سی بی تی یا همان رویکرد شناختی- رفتاری برای انواع اختلالات موثر است. اختلالاتی نظیر مشکلات خلقی، اضطراب، اختلالات خوردن، اعتیاد به مواد مخدر، تیک و اختلالات سایکوتیک ( روان پریشی ).
تعداد زیادی از روش های سی بی تی مورد ارزیابی قرار گرفته و مورد توجه قرار گرفته است. در حالیکه برخی محققین اعتبار این روش را مورد سوال قرار داده اند و ادعای این رویکرد مبنی بر موثر بودن بیش از رویکردهای دیگر را مورد سوال قرار داده اند.
توضیحاتی درباره ی رویکرد شناختی- رفتاری برای آشنایی شما دادیم حالا سراغ سوالاتی که توسط انستیتو آرون تی بک ( یکی از بزرگترین درمانگران و محققین رویکرد شناختی) پاسخ داده شده است، می رویم. این انستیتو توسط خانم دکتر جودیت بک( دختر ایشان) اداره می شود.
روش درمانی شناختی- رفتاری چیست؟
درمان شناختی- رفتاری یکی از چند اشکال درمانی هست که از نظر علمی مورد ارزیابی قرار گرفته و تاثیرات آن مشخص شده است. با آزمایشات کلینیکی هزاران نفر مورد آزمایش قرار گرفته اند و تاثیر آن برای اختلالات متعددی اثبات شده است. بر خلاف سایر رواندرمانی ها، درمان شناختی بیشتر بر روی حال ، زمان محدودتر درمانی و حل مسئله یا مشکل تمرکز می کند . به علاوه مراجعان مهارت های خاصی برای زندگی کردن می آموزند.
این مهارت ها شامل شناسایی افکار تحریف شده، اصلاح عقاید و باورها، یادگیری روش های مختلف و تغییر رفتارهاست.
نظریه ای که باعث ایجاد این روش شده است چیست؟
درمان شناختی- رفتاری بر اساس مدل شناختی بنا نهاده شده است. نحوه ای که ما وضعیت را درک می کنیم بر چگونگی احساس کردن ما تاثیر می گذارد.
برای مثال: ممکن است کسی این سایت را بخواند و بگوید که " چه سایت خوبی! این همان سایتی است که مدت ها دنبال آن می گشتم " ولی ممکن است فرد دیگری این سایت را ببیند و بگوید " این سایت جالب نیست و انتظار بیشتری داشتم ". بنابراین اولین نفر که شرح دادیم حس خوبی داشت و دومی از دیدن سایت دلسرد شد. بنابراین این صرفا محیط و شرایط نیست که باعث حس خاصی می شود بلکه درک وضعیت و تفکر راجع به آن توسط هر فردی باعث حس متفاوتی می شود.
وقتی افراد ناراحت هستند، دیدگاه آن ها غیر صحیح و افکار آن ها احتمالا غیر واقع گرایانه است. درمان شناختی- رفتاری به آن ها کمک می کند که افکار ناراحت کننده ی خود را شناسایی کنند و افکار خود را ارزیابی کنند تا بدانند تا چه حد افکارشان واقع گرایانه است. سپس می آموزند که چگونه افکار تحریف شده ی خودشان را تغییر دهند. زمانی که بیشتر منطقی فکر می کنند، احساساس بهتری دارند. تاکید اصلی به طور مداوم بر روی حل مشکل و مخصوصا تغییر رفتار است.
درمان شناختی- رفتاری چه طور کمک می کند که بیماران درمانگر خود شوند؟
در هر جلسه ی درمانی، درمانگران به مراجع کمک می کنند تا مشخص کنند که در این هفته با کدام مشکلاتشان مواجه شوند. درمانگران باید اطلاعات را جمع آوری کنند و عقاید و رفتاری را شناسایی کنند که می تواند به مراجعان برای حل مشکلشان کمک کند. درمانگران مراجع را به سمتی هدایت می کنند که به طور فعال انتخاب کند که برای تغییر باید از کجا شروع کند.
درمانگر و مراجع با همدیگر تکالیف خانه را تهیه می کنند که در طول هفته چگونه برنامه را اجرا کند تا بتواند مشکلاتش را حل کند و تغییر در افکار و رفتارش ایجاد کند. این دوره باعث می شود که مراجعان خودشان در درمان خود فعالیت کنند و فعال باشند. آنان شروع به بررسی راهی می کنند تا از تغییرات کوچک در افکارشان شروع کنند و اینکه هر روز چه کاری انجام دهند.
پس از اتمام درمان، مراجعان کاربرد مهارت ها و روش هایی که باید هر روز به کار ببرند را آموخته اند.
– اصطلاح شناخت درمانی به این منظور به کار رفته که هدف فنون و راهبردهای درمانی تغییر خطاها و سوگیری های شناختی بیمار است .
– ذکر یک مثال به فهم مقصود کمک می کند : گذاشتن قرار ملاقات با یک دوست …
– واکنش های طبیعی به کمک همین فرآیندهای شناختی ، که شخص را به برداشت درست واقعیت قادر می سازد ، پدید می آید . در سایکو پاتولوژی این توانایی مختل شده و تحریف هایی در شناخت ها روی می دهد .
عقاید غیر انطباقی یا فرضیات ناکارآمد
– تحریف های شناختی
(cognitive distortions)
افکار خودآیند یا خودکار
مدل شناختی مصرف مواد
(cognitive modle of substance abuse)
– توالی پیشنهادی رویدادها در مصرف مواد به شرح زیر است (شکل 1) :
شکل 1. مدل کامل مصرف مواد
هوس/ امیال
افکار خودآیند
عقاید فعال شده
محرک فعال کننده :
نشانه های درونی
نشانه های برونی
ادامه مصرف یا بازگشت
تمرکز بر راهبردهای ابزاری
(عمل)
عقاید تسهیل کننده
(اجازه دهنده)
مثال :
(The suggested sequence of events in a substance abuse)
هوس
مواد بخر و مصرف کن
برنامه عملی برای به دست آوردن مواد اطرافت را بگرد تا پول پیدا کنی
این بار اشکالی ندارد
اگر مقداری مواد مصرف کنم احساس بهتری خواهم داشت
مهمانی/جشن احساس غمگینی
نمی توانم ناراحتی را تحمل کنم باید خود را شارژ کنم تا ناراحتی را از خود دور سازم
– هدف درمان شناختی ، اصلاح هر یک از رگه های عقاید است : عقاید انتظاری و اجازه دهنده و همین طور عقاید محوری زیر ساخت آنها مثل : من به دام افتاده ام که این عقاید مربوط به دارو را قوت می بخشند .
– موقعیت ، به طور مستقیم موجب هوس (craving) نمی شود : میانجی محرک و هوس ، عقیده مرتبط با دارویی است که به وسیله ی موقعیت فعال می شود و عقیده ی خودآیندی است که از این عقیده سرچشمه می گیرد .
I. عقاید غیر انطباقی یا فرضیات ناکارآمد
(Dysfunctional Assumptions)
– عقاید تعیین کننده نظرات شخص درباره ی خود ، دیگران و محیط هستند .
– قواعد عامی هستند که ممکن است هرگز به صورت کلامی در نیامده و از طریق استقراء مورد استنتاج قرار گیرند .
– این فرضیات در طول دوره های بهبود پنهان و خاموش هستند (silent assumption) لیکن محرک ها و موقعیت های خاص به عنوان راه انداز (triger) عمل کرده و آنها را فعال می گردانند .
جدول 1. الگوهای شایع عقاید اعتیادی ناکارآمد
این عقاید همگی بر محور لذت جویی ، حل مسئله ، تسکین و فرار تمرکز دارند .
II. افکار خوآیند یا خودکار (Automatic Thoughts)
محتوای جریان فکری آگاهانه ، آشکار و قابل دسترس فرد است که خود به وجود می آیند .
تجلی این افکار تا حدی به شیوه ای که فرد با خودش صحبت می کند بستگی دارد و در جریان زمزمه با خود (self-talks) اتفاق می افتد .
جدول 2. انواع معمول افکار خودآیند
مفهوم سازی شناختی
(Cognitive Conceptualization)
– مفهوم سازی جامع و دقیق از بیمار به منزله گردآوری ، ترکیب و یکپارچه سازی داده ها در مورد بیمار است به طوری که بتوان به فرضیات آزمون پذیری در مورد علت ، درمان عقاید غیرانطباقی و سایر علائم بیماران دست یافت .
داده های مرتبط با دوره ی کودکی
پدر الکلی بود . مادر از طرف پدر مورد آزار لفظی قرار می گرفت . داوود اغلب توسط پدرش تحقیر می شد .
عقاید محوری
من دوست نداشتنی و ناخواسته هستم .
فرضیه ها/عقاید/قواعد شرطی
اگر هر چیزی را عالی انجام دهم ، مردم مرا دوست خواهند داشت و احساس راحتی خواهم کرد .
اگر به دیگران نشان دهم که واقعاً چه احساسی دارم (خشم) آنها مرا ترک خواهند کرد .
راهبردهای جبرانی
اگر احساس ناراحتی می کنی دارو مصرف کن .
هیچ کاری انجام نده مگر این که صد در صد مطمئن باشی که آن را کامل انجام می دهی .
به دیگران نشان نده که واقعاً چه احساسی داری .
شکل 2. مراحل ایجاد (flowchart) مصرف مواد
فکر خودآیند
من کنترلم را از دست خواهم داد
آنها مرا در حال لرزیدن خواهند دید
عاطفه : ترس ، بیم
رفتار
الکل بردار و بنوش . کوکایین بکش
موقعیت
اطلاعات دموگرافیک
مشکل طرح شده
– داده ها جهت مفهوم سازی از مورد شامل تشخیص DSM-IV
نیمرخ تحولی (رشدی)
نیمرخ شناختی
«بدون مفهوم سازی کافی مورد ، انتخاب فنون خاص ممکن است به دلخواه انجام پذیرد و حتی برای یک بیمار مفروض نامناسب باشد»
فنون و راهبردها
(Techniques and Strategies)
– فنون شناختی : عقاید مرتبط با دارو و افکار خودآیندی که در ایجاد تمایلات و هوس ها نقش دارند مورد توجه قرار می گیرند .
– فنون رفتاری : تمرکز بر اعمالی که از نظر علّی با فرآیندهای شناختی تعامل دارند (آموزش مهارت هایی مانند جرئت ورزی و آرام سازی جهت رویارویی با موقعیت های پرخطر ، امیال و هوس ها)
1) روش سقراطی (Socratic questioning)
– درمانگر برای کمک به بیمار جهت کشف الگوهای تحریف شده ی افکار و رفتار از سوال های استقرایی استفاده می کند .
– سوال ها سبب می شوند که بیمار یک موقعیت را در ذهن خود بازآفرینی کند تا آن چه را که واقعاً در ذهن او می گذارد بشناسد .
نمونه ای از پرسشگری سقراطی
بیمار : قبل از ترک محل کارم حالم بد و بدتر شد ، و بعد …
درمانگر : آیا در محل کار برایتان اتفاقی افتاد ؟
بیمار : هیچ چیز غیرعادی وجود نداشت .
درمانگر : منظورتان از هیچ چیز غیرعادی چیست ؟
بیمار : طبق معمول کارم را انجام دادم . کلاس هایم تمام شد و سرگرم تصحیح اوراق بودم .
درمانگر : در حالی که شما اوراق تصحیح می کردید کاملاً تمرکز داشتید ؟
بیمار : خیر ، واقعاً فکرم بر آن متمرکز نبود .
درمانگر : آیا افکار یا تصوراتی به ذهن شما خطور می کرد ؟ (در آن موقع به چه چیزی فکر می کردید؟)
بیمار : بله ، تصور می کنم در مورد رفتن به خانه می اندیشیدم .
درمانگر : آیا در مورد منزل تصوراتی داشتید ؟
بیمار : بله ، بله .
درمانگر : می توانید به من بگویید که این تصور چه بود ؟
بیمار : بله … من در مورد خانه فکر می کردم که سرد است و هیچ کس آن جا نیست- تنها نشسته ام ، تلفن زنگ می زند …
درمانگر : بسیار خوب شما تصور بسیار ناراحت کننده ای در ذهن داشته اید و این سبب احساس افسردگی شما شد و آن گاه چه گذشت ؟
بیمار : در مسیرم به خانه مشروب خریدم تا با مصرف آن در منزل احساس بهتری داشته باشم .
2) اختصاص تکالیف خانگی (Homework Assignment)
– تکالیف خانگی شامل تمرین فنون شناختی (مثل پایش افکار) و رفتاری (مثل جرئت ورزی ، آرم سازی عضلانی ، کنترل محرک ، ورزش و …) در بین جلسات می باشد .
3) تحلیل سود و زیان
(Advantage and Disadvantage Analysis)
– مصرف کنندگان داروها عقایدی هستند که موجب می شود زیان ها به حداقل ممکن کاهش یابد و مزایا به حداکثر برسد . بنابراین تحلیل سود و زیان یک فن بسیار مفید می باشد .
– بیمار برای بررسی و تامل باید از خود بپرسد :
1) آیا داشتن این عقاید (یا رفتار اعتیادی) به سود من است ؟
2) مزایا و زیان های (نتایج مثبت و منفی) این عقاید کدامند ؟
جدول 3. فهرست مزایا و زیان های مصرف و ترک سیگار
– پس از پر کردن هر یک از خانه های جدول و درجه بندی میزان اهمیت آنها دو سوال زیر مطرح می شود :
3) آیا داشتن این عقاید (یا ادامه این رفتار) واقع بینانه است؟
4) در صورت پاسخ منفی عقیده ی جایگزین (یا رفتار بدیل) کدام است ؟
4) فن پیکان نزولی
(Downward Arrow Technique)
– در این فن درمانگر به جای مقابله با افکار خودآیند با پرسیدن سوال «این فکر برای شما معنایی دارد ؟» به اشکال مختلف و به طور متوالی به آشکار شدن عقیده زیربنایی بیمار کمک می کند .
موقعیت- جلسه با بیماری که اظهار می دارد «در یک مهمانی ، با مدعوین بسیار هستم» .
هیجانات- احساس غمگینی ، خلق پایین و دمغ بودن .
فکر خودآیند- نمی توانم در این مهمانی الکل ننوشم .
هیچ شادی نخواهد بود
فرض می کنیم ننوشید ، این برای شما چه معنایی دارد ؟
فرض کنیم این طور باشد ، این برای شما چه مفهومی دارد ؟
افراد به طرف من نخواهند آمد
آنها مرا دوست نخواهند داشت
شغل من آسیب خواهد دید
فکر زیربنایی- «ممکن است همه چیز را از دست بدهم»
– ترس از فقدان (از دست دادن) و طرد (دوست داشتنی نبودن) موجب نوشیدن الکل می شود تا به ایجاد خوش خلقی ، شادی و صمیمیت بیانجامد .
و آن گاه … ؟
و معنای دوست نداشتن برای شما چیست ؟
فرض می کنیم نیایند ، این برای شما چه معنایی دارد ؟
5) اسناد دوباره ی مسئولیت
(Reattribution of Responsibility)
– اسناد مجدد علل نتایج منفی (رفتار داروجویانه و اعتیادی) به عوامل شخصی و نه بیرونی ، جهت صحیح اشتباهاتی که به آنها جنبه ی بیرونی می دهد : پذیرش نقش خود در ایجاد مشکلات
انجام اقداماتی برای اصلاح رفتار
– اسناد دوباره مستلزم کاربرد ماهرانه ی روش پرسشگری سقراطی است .
6) ثبت روزانه افکار (Daily Thought Record)
– جدولی 7 ستونی است که به وسیله ی بیمار کامل می شود .
– پر کردن برگ ثبت روزانه ی افکار :
1- بیمار را قادر می سازد افکار خودآیند خود را بیازمایند و اعتبار آن را مورد توجه قرار دهد .
2- روشی را برای مقابله با حالات خلقی منفی فراهم می آورد ، به طوری که احتمال تحریک مصرف دارو به وسیله ی این حالات کاهش می یابد .
برگه ثبت روزانه افکار ناسالم
7) تجسم یا تصویر سازی ذهنی
(Imagination or Mental Imagery)
– تجسم موقعیت های مصرف کننده ی مواد ، بازآفرینی روشن موقعیت تا حد ممکن ، سوال در خصوص افکار همراه با تجسم ذهنی
– استفاده از تجسم برای بازآفرینی کنترل شخصی و اجتناب از مصرف می تواند کمک کننده باشد .
– هم چنین :
جرئت ورزی تجسمی برای نه گفتن به تعاریف دارو توسط دیگران
تجسم جایگزینی های مثبت و لذت بخش برای مصرف دارو
تجسم یک زندگی سالم و مولد در نتیجه ترک داروها
8) آزمایش های رفتاری (Behavioral Experiments)
– جهت آزمون اعتبار عقاید محوری ، افکار خودآیند و رفتار مرتبط با داروی بیمار طرح ریزی می شوند .
– بیماری معتقد است «اگر حشیش نکشم ، همه دوستانم را از دست خواهم داد» . آزمایش رفتاری این است که …
– شکل دیگر آزمایش رفتاری ، فن «گویی که» (As if) است …
9) تمرین رفتاری (Behavioral Rehearsal) : ایفای نقش و ایفای نقش وارون (Reverse Role Play)
– بسیاری از افراد معتاد مشکلاتی در روابط میان فردی دارند (مثلاً در جرئت ورزی ، خودافشایی ، گوش دادن فعال) .
– به منظور آموزش مهارت های موثر میان فردی به بیمار ، درمانگر از ایفای نقش استفاده می کند .
بیمار : هر بار همسرم نق می زند احساس تلف شدن می کنم … معمولاً به اتاق دیگر می روم یا خانه را ترک می کنم و آن هنگامی است که احتمال زیادی دارد الکل بنوشم .
درمانگر : خیلی خوب ، … من نقش همسر شما را بازی می کنم ، و از شما می خواهم تا احساسات خود را صادقانه با من در میان بگذارید بدون آن که حمله یا پرخاشگری نمایید .
در این مورد مشخص گردید که بیمار فاقد مهارت های موثر برای حل تعارض بود ، درمانگر می بایست کارش را با آموزش مهارت های
رفتاری گوش دادن فعال ، جرئت ورزی و مصالحه شروع نماید .
– بعضی اوقات درمانگر داوطلب می شود که نقش بیمار را بازی کند در حالی که بیمار نقش فرد مشکل دار مقابل را (مثل همسر ، دوست معتاد قدیمی یا کارفرما) بازی می کند .
– هم چنین سوء مصرف کنندگان مواد می توانند یاد بگیرند تا از طریق ایفای نقش یک فرد مهم دیگر که از مصرف مواد آنها آسیب دیده است ، با افراد مهم زندگی خود همدلی کند .
10) پایش و برنامه ریزی فعالیت
(Activity Monitoring and Scheduling)
– پایش و برنامه ریزی فعالیت می تواند برای فهم و اصلاح رفتارهای مرتبط با دارو و افزایش رفتارهای مولد ، راهبردی مفید باشد .
– شکست بیمار در عمل نمودن به فعالیت های طرح شده ممکن است در رابطه با عقایدی نظیر «نمی توانم هیچ کاری را درست انجام دهم» ، «هرگز به اهدافم نمی رسم» باشد .
– هنگامی که بیماران در برنامه ریزی و کامل کردن فعالیت های غیردارویی موفق می شوند ، کمتر خودشان را بی یاور ، خارج از کنترل و وابسته به دارو خواهند دید .
برنامه فعالیت های هفتگی
11) آموزش آرام سازی (Relaxation Training)
– اغلب برای مصرف دارو یک مولفه ی اضطراب وجود دارد . مثلاً بعضی از الکلیک ها الکل را برای آرام شدن مصرف می کنند .
– بنابراین مصرف دارو ممکن است شکلی از خود درمانی
(self medication) باشد .
وسوسه مصرف کوکایین تاخیر زمانی زمان واقعی مصرف
تنش یا اضطراب
– مراحل آموزش مربوط به آرام سازی کاربردی :
1- آرام سازی پیشرونده (15 تا 20 دقیقه)
2- آرام سازی بدون تنش (5 تا 7 دقیقه)
3- آرام سازی کنترل شده ی علامتی (2 تا 3 دقیقه)
4- آرام سازی افتراقی (60 تا 90 ثانیه)
5- آرام سازی سریع (20 تا 30 ثانیه)
6- و بالاخره آرام سازی کاربردی (کاربرد در موقعیت های واقعی)
12) اختصاص تکالیف درجه بندی شده
(Graded Task Assignments)
– … بیماری که دوستانش تنها سایر افراد مصرف کننده مواد هستند ، ممکن است برای به حداقل رساندن احتمال عود تشویق شود تا با یک آشنای غیر معتاد زمانی را عاری از مواد (مثلاً خوردن نهار یا رفتن به سینما) بگذارند . با تکمیل موفقیت آمیز این تمرین ، بیمار تکلیف دیگری را که چالش انگیزتر است بر می گزیند تا این که شبکه ی دوستی جدید غیرمعتاد را بسازند .
13) حل مسئله (Problem- Solving)
– آن دسته از مصرف کنندگان مواد که بسیار تکانشی عمل می کنند ، غالباً در به کارگیری فنون حل مسئله عاجزند .
در نتیجه
– تعارض در برنامه ریزی بین جلسات درمانی و شغل ترک بلافاصله شغل
– مراحل حل مسئله به قرار زیر است :
1- تعریف مسئله با اصطلاحات خاص و مشخص
2- استفاده از «بارش مغزی» برای دست یابی به تعدادی راه حل
3- آزمایش دلایل موافق و مخالف هر راه حل (هم در حال و هم در آینده و همین طور از منظر افراد مهم دیگر)
4- انتخاب بهترین راه حل فرضی
5- به عمل درآوردن رفتار به دنبال مقداری برنامه ریزی ، آمادگی و تمرین
6- ارزشیابی نتیجه .
14) ورزش (Exercise)
– سوء مصرف بیشتر مواد با سلامت جسمی و ورزش مداوم ناسازگار است .
– تمرین ورزشی مستمر ممکن است آگاهی فرد را از زیان های مصرف مواد و مزایای ترک افزایش دهد .
– فعالیت ورزشی ممکن است به بیمار کمک تا خودش را به عنوان فردی سالم و از نظر جسمی متناسب دوباره تعریف کند .
– تعریف دوباره (redefinition) ممکن است برای بیمار ناهماهنگی شناختی ایجاد کند و او را به اصلاح الگوی مصرف مواد برانگیزاند .
15) کنترل محرک (Stimulus Control)
– به منظور کاهش تماس با عوامل تحریک کننده مصرف دارو ، بیماران تشویق می شوند تا محرک های درونی و بیرونی را که ریسک زیادی برای فعال کردن عقاید مرتبط با دارو دارند ، شناسایی نمایند .
– نشانه های (cues) :
1- درونی : خلقیات منفی (بی حوصلگی ، اضطراب ، غمگینی و …) و مثبت (خوشی ، خوشبختی ،
هیجان زدگی و …)
2- بیرونی : غذا ، مصرف کنندگان دیگر ، وقت روز ، مکان جغرافیایی و …
با تشکر از توجه شما