موضوع:
هنرهای تجسمی
استاد مربوطه:
تهیه کننده:
فهرست مطالب
منبع: 3
تعریف هنرهای تجسمی 3
شرح زیرگروه های هنرهای تجسمی 4
طراحی 7
الگوی طراحی 8
انواع الگوهای طراحی 8
هسته تفکری 9
کتاب های الگوی طراحی 10
عکاسی 10
عکاسی و اصول عکاسی معماری 11
تجهیزات مورد نیاز 13
نقش نور در عکاسی معماری 15
تاریخچه عکاسی 16
افراد مهم در توسعه عکاسی 17
استفاده های عکاسی 18
عکاسی در ایران 18
عکاسان پیش کسوت ایران 18
عکاسی دیجیتال 19
گرافیک 20
حیطه های مختلف در طراحی گرافیک 21
طراحی صنعتی 22
تاریخچه 22
سبک شناسی طراحی 23
حوزه های کنونی 25
طراحان نامدار 25
معماری 27
معانی و تعاریف 29
ریشهء واژه 30
معماری مدرن (نوین) 31
بخشبندی معماری 34
طراحی داخلی 35
هدف ازایجاد دیپارتمنت هنرهای زیبا 37
اساس گذاری پوهنحی هنرهای زیبا 38
دیپارتمنت نقاشی 45
دیپارتمنت مجسسمه سا زی 48
استادان همکاردیپارتمنت مجسمه سازی 50
دیپارتمنت تیاتر 50
استادان همکار دیپارتمنت تیاتر 52
دیپار تمنت گر افیگ 53
استادان فعلی این دیپارتمنت 57
استادان همکار دیپارتمنت موسیقی 57
منبع:
www.wikipedia.com
تعریف هنرهای تجسمی
که به آن گاهی هنرهای بصری یا دیداری نیز گفته می شود، آن گروه از هنرهای مبتنی بر طرح است که مشخصاً حس بینایی را مخاطب قرار می دهند. هنرهایی چون نقاشی، مجسمه سازی، طراحی، عکاسی، گرافیک، طراحی صنعتی، معماری و طراحی داخلی و همچنین هنرهای مشتق از آن ها از این دسته اند.
هنرهای تجسمی با هنرهای نمایشی، شنیداری و زبانی و دیگر انواع هنر متفاوت است، هر چند این تقسیم بندی چندان محکم نیست.
در حال حاضر و در کاربرد کنونی، هنرهای تجسمی شامل هنرهای زیبا و هنرهای کاربردی است، هنرمند تجسمی به شخصی اطلاق می گردد که در زمینه هنرهای زیبا، هنرهای دستی و هنرهای کاربردی فعالیت می کند.
شرح زیرگروه های هنرهای تجسمی
نقاشی یا نگارگری به اثری که رنگ بر روی سطحی مانند کاغذ بوم یا دیوار به جا می گذارد، می گویند. نگارگری نسبت به زبان نوشتاری دارای پیشینه بسیار قدیمی تری است. نقاشیهای یافت شده در غارها نشان می دهد که انسان های اولیه با کشیدن نقش حیوانات وشکارشان به نوعی خود را آماده نبرد با آنها می کردند. نقاشی عمل بکار بردن رنگ دانه محلول در یک رقیق کننده و یک عامل چسپاننده (یک چسب) بر روی یک سطح (نگهدارنده) مانند کاغذ، بوم یا دیوار است. این کار توسط یک نقاش انجام می شود. این واژه بخصوص زمانی به کار می رود که این کار حرفه شخص مورد نظر باشد. قدمت نقاشی در بین انسانها، شش برابر قدمت استفاده از زبان نوشتاری است.
در قیاس با نقاشی، طراحی، سلسله عملیات ایجاد یک سری اثر و نشانه با استفاده از فشار آوردن یا حرکت ابزاری بر روی یک سطح است.
یک روش قابل اجرا برای تزئین دیوارهای یک اتاق با استفاده از نقاشی در ساختار جزئیات کار موجود است.
این مقاله بیشتر درباره نقاشی وری سطوح به دلایل و اهداف هنری است. نقاشی از نظر بسیاری افراد، در زمره مهمترین شکل های هنر قرار دارد.
برخی از واژه های مرتبط با نگارگری (سنتی و نوین) از این قرارند:
* طراحی
* مینیاتور
* قلم مو
* قلمدان
* دوات
* بوم
* رنگ گذاری
* قلم گیری
* بست
* نیم رخ
* چهره نگاری
* تک چهره سازی
* پرتره
* پرداز
* زراندود
* شنگرف
* لاجورد
* زرنگار
* نقاشی با دود
* رنگ روغن
* آبرنگ
* میکس مدیا
مجسمه سازی، تندیسگری یا پیکرتراشی هنر همگذاری یا ریخت دادن به اشیاء است. این با هم قرار دادن یا ریخت-دهی ممکن است در هر اندازه یا با هر سازمایه ای (مصالحی) انجام گیرد.
به فرآورده های این هنر تندیس یا مجسمه گفته می شود. هر پیکر سه بعدی که به منظور دارا بودن یک بیان هنری آفریده شده را می توان تندیس نامید. البته باید توجه داشت که هر شکل دادنی را مجسمه سازی نمی گویند بلکه باید در ورای ان یک فکر ایده یا یک نواوری وجود داشته باشد.
طراحی
طراحی، نقطه تقاطع خط احساس و خط منطق و نقطه اشتراک مسیر مغز و مسیر قلب است.دانش ایجاد یک نمایه از هر تصویر ذهنی یا واقعی را طراحی گویند. برای مشاهده توضیحات و مقاله های تخصصی تر از لینکهای پایین استفاده کنید.
الگوی طراحی
مستنداتی هستند که از راه حل های موفق برای رده خاصی از مشکلات بوجود آمده و از آن ها در حل مسائل آتی استفاده می شود. در ابتدا یک مهندس معمار به نام کریستوفر الکساندر از الگوهای طراحی در زمینه کاری خود استفاده نمود، بعدها این ایده در زمینه های کاری دیگر نیز گسترش یافته و مخصوصا در برنامه نویسی بسیار پررنگ گردید. : در این مقاله ما به مفهوم الگوی طراحی در مهندسی نرم افزار می پردازیم.
انواع الگوهای طراحی
در ابتدا چندین الگوی طراحی زیربنایی در زمینه مهندسی کامپیوتر مطرح گشت که تعداد آنها حدود ۲۰ عدد بود. ولی اکنون الگوهای طراحی به بیش از ۱۰۰ عدد رسیده به طوری که دیگر نمی توان تمامی آنها را در یکجا نام برد.
تعدادی از معروفترین الگوهای طراحی را در زیر نام می بریم:
الگوی طراحی آداپتور
الگوی طراحی دستور
الگوی طراحی پل
الگوی طراحی دکوراتور
الگوی طراحی کارخانه
الگوی طراحی وارونگی کنترل
هسته تفکری
با وجود اینکه تعداد الگوهای طراحی در طول زمان افزایش یافته و همچنان افزایش می یابد، تفکر اصلی ای که برروی تمامی آن ها سایه افکنده و مانند موتور محرکه برای الگوهای طراحیست دو قانون کلی مهندسی نرم افزار است:
* پیاده سازی را از واسط برنامه(interface) جدا کنید.
* هیچگاه پیاده سازی را استفاده نکرده بلکه تنها از واسط های برنامه استفاده کنید. همچنین عده ای بر این نظرند که الگوهای طراحی به دلیل مشکلاتی که نوع تفکر در یک زبان برنامه نویسی دارد بوجود آمده اند و اگربا به طرز تفکری ایده آل در زمینه زبان های نرم افزاری برسیم دیگر نیازی نیست تا راه کارهایی غیرمعمول برای مشکلات استفاده کنیم.در هر حال تا رسیدن به آن نقطه آرمانی می توان از الگوهای طراحی برای حل مشکلات خاص استفاده نمود.
کتاب های الگوی طراحی
A Pattern Language نوشته شده توسط کریستوفر الکساندر در زمینه ساخت شهرها و ساختمان ها (معماری)
Design Patterns کتاب (Gang-of-four) نوشته اریک گاما. معرفی و توضیح چندین الگوی طراحی برای برنامه های شی گراست که نحوه پیاده سازی را نیز در زبان ++C نشان داده است (مهندسی نرم افزار)
Head First Design Patterns نوشته اریک و الیزابت فریمن. این کتاب یکی از کتاب هایی است که سعی در آموزش ومطرح کردن الگوهای طراحی به شیوه ای کاملاً ساده و جذاب نموده است.
عکاسی
عکاسی به فرایند ثبت تصاویر به وسیله دریافت و ثبت نور برروی یک سطح حساس به نور (نگاتیو (فیلم) یا سنسور الکترونیکی) گفته می شود. الگوهای نوری بازتابیده شده یا ساطع شده از اشیا بر روی سطح حساس به نور (هالوژن نقره یا سنسور)تاثیر می گذارد و باعث ثبت تصاویر می گردد.[۱]
عکاسی و اصول عکاسی معماری
ساخت بناهای متفاوت توسط بشر برای منظورها و کاربردهای مختلف بوده است. بناهای مذهبی، دولتی، صنعتی، یادبود، تجاری، مسکونی و گونه های مختلف دیگر هر یک کاربردی ویژه دارند که بی تردید شکل ظاهری آنها نیز متفاوت است.
اقوام مختلف با توجه به فرهنگ و بینش خود، برای ساخت و تزیین برخی بناها اهمیت بیشتری قایل هستند. مثلاً مسلمانان همواره در ساخت و تزیین مساجد، زیارتگاهها و اماکن مذهبی با هنرمندی و ظرافت خاصی عمل کرده اند، به گونه ای که مشابه آن در دیگر بناها کمتر یافت می شود. تنوع این بناها نیز بسیار چشمگیر است که در هر نقطه و مکانی به شیوه ای خاص بوده است.
توده مواد موجود در فضا که به صورت یک یا چندین حجم توخالی ساخته می شوند، معماری را شکل می دهد. این فضاهای توخالی برای فعالیت انسانهاست. به جز مواردی خاص، معماری هنر نیست. حتی بناهای یادبودی که ظاهراً استفاده ای عملی ندارند، به مناسبتی خاص و به یادگار مساله ارزشمندی که برای کل جامعه مهم است، بنا شده اند. ایستگاه راه آهن، ساختمان یک کارخانه، ساختمان اداری و… با توجه به کاربردشان ساخته و تزیین می شود. در ساختمان بنا، علاوه بر هدف و فضا، جنس مواد نیز موضوع مهمی است که متناسب با شرایط اقلیمی و نقشه ساختمان از مصالح گوناگونی استفاده می شود.
اولین گام در عکاسی معماری آگاهی از این عوامل است.
عکاس باید برای کسب این اطلاعات و بازدید از بنا وقت کافی صرف کرده و هنگام بازدید زوایای متفاوت آن را ارزیابی کند.
در مورد اغلب بناهای تاریخی، مطالبی در کتابها و بعضاً دفترچه های راهنمای مربوطه چاپ شده که برای شروع، راهنمایی های مناسبی در اختیار عکاس قرار می دهد.
تجهیزات مورد نیاز
۱) دوربین: ثبت و ضبط دقیق ترین جزییات در عکاسی معماری ضروری است و باید با وسواس، تصویرهایی با کیفیت بسیار خوب ارائه کرد. بنابراین، در سبک عکاسی اغلب از دوربین های قطع بزرگ و قطع متوسط یا از دوربینها و بک دیجیتال با کیفیت بالا استفاده می شود. در عکاسی معماری باید خطوط و سطوح عمودی بنا در تصویر کاملاً عمودی باشند و چون با دوربین های قطع بزرگ به سادگی می توان پرسپکتیو صحنه را کنترل و اصلاح و خطوط و سطوح را عمودی ثبت کرد، از این دوربین ها بیشتر ا ستفاده می شود.
۲) سه پایه: عکاسانی که به کیفیت و وضوح کامل تصویر خود می اندیشند، استفاده از سه پایه عکاسی را بسیار جدی تلقی می کنند. از سویی دیگر برای اینکه تصویر از بیشترین وضوح برخوردار باشد، نباید در محیط های کم نور یا فضاهای داخلی بدون آنکه دوربین بر روی سه پایه نصب باشد، اقدام به عکاسی کرد.زیرا همراه با الزام نور دهی بیشتر در محیطی کم نور، مدت زمان عکس برداری بیشتر می شود و در نتیجه کوچک ترین لرزش ها نیز باعث محو شدن تصویر خواهند شد.
۳) فیلم: فیلم های با حساسیت زیاد و فوق العاده زیاد کمتر در عکاسی معماری مورد استفاده قرار می گیرند. زیرا حساسیت زیاد با افزایش دانه ها، جزییات تصویر را کاهش می دهند. از این رو استفاده از فیلم یا حالتهایی با حساسیت متوسط و کم برای کاهش دانه ها و افزایش جزییات در تصویر ضروری است.
۴) فیلتر: فیلترهای زرد، نارنجی و قرمز در عکاسی سیاه و سفید برای تشدید کنتراست ابرها و آسمان و کنترل تیرگی آسمان و فیلتر پولاریزه برای از بین بردن انعکاس های نامطلوب در شیشه ها و همچنین تیره کردن آسمان در عکاسی رنگی بیشترین استفاده را در عکاسی معماری دارد. همچنین فیلترهای تصحیح در عکسبرداری رنگی از فضاهای داخلی که با منابع نور مختلف روشن شده است، کاربرد دارد.
نقش نور در عکاسی معماری
اجسام گوناگون موجود در طبیعت دارای سه بُعد طول، عرض و ارتفاع هستند که مجموع این ابعاد، حجم را به وجود می آورد. اما هنگامی که اجسام به تصویر در می آیند، خصوصیات سه بُعدی آنها بر روی سطحی دو بُعدی نمایان می شود. درست است که توقع نداریم ابعاد حجم را در تصویر لمس کنیم، اما به کمک سایه روشنهایی که بر روی حجم مورد نظر تشکیل می شود، می توان احساس حجم و برجستگی را در تصویر ایجاد کرد.
حجم هایی که به طور یکنواخت و یکدست روشن شده باشند و یا به طور یکدست در سایه قرار گیرند در تصویر از برجسته نمایی مطلوبی برخوردار نیستند. بنابراین، نور در عکاسی معماری اهمیت فوق العاده ای دارد.
اغلب عکاسان برای عکاسی معماری و منظره مایل به استفاده از نور مایل صبحگاهی یا هنگام عصر هستند چرا که این نور کنتراست متعادلی دارد. اما نور نیمه روز به خصوص در فصل تابستان شدید است و سایه هایی عمیق ایجاد می کند. در عکاسی معماری ایده آل آن است که نمای اصلی ساختمان و یا قسمتی که در تصویر مورد توجه اصلی قرار می گیرد، در معرض تابش نور قرار گرفته و در سایه نباشد.
عکاسی دارای سه ویژگی علمی، صنعتی (اقتصادی) و هنری است. عکاسی به عنوان یک پدیده علمی تولد یافت و به شکل یک صنعت گسترش یافت و همچنین جنبه های هنری نیز در آن ظهور کرد.[۲]
تاریخچه عکاسی
پیدایش عکاسی به اتاق تاریک بر می گردد. در حقیقت اتاق تاریک منجر به پیدایش عکاسی و دوربین عکاسی شد. اتاق تاریک عبارت از اتاقی است بی هیچ پنجره. هیچ نوری به آن راه ندارد مگر از طریق روزنه ای که بر یکی از دیوارهای اتاق تعبیه شده. تصاویر یا چشم اندازهای روبروی روزنه به صورت وارونه بر دیوار روبرویش بازتاب می یافت. بعضاً نگارگران از تصاویر بازتاب یافته به عنوان الگوی نقاشی شان استفاده می کردند.
بعدها این اتاق تاریک در ابعاد کوچک تر تبدیل شد به دوربین عکاسی. یعنی در برابر روزنه ای که وجود داشت ماده حساس به نور قرار می دادند تا تصاویر بازتابش یافته ثبت و ضبط شوند. در روند تکاملی دوربین، از عدسی و لنز در جایی که روزنه قرار داشت استفاده شد. مواد حساس به نور به فیلم های عکاسی امروزین تبدیل شدند که در انواع سیاه و سفید و رنگی (نگاتیو) و اسلاید (پوزتیو) موجود است. نگاتیوها طی فرآیند دیگری در آزمایشگاه (لابراتوار) به عکس تبدیل می شوند.در ابتدا از آمونیوم دی کرومات برای مواد حساس استفاده می شد ولی بعد به نیترات نقره تغییر یافت. این روند ادامه یافت تا با پیدایش دوربین دیجیتال از حسگرهای حساس به نور به جای فیلم استفاده شد و دوربین های دیجیتال گسترش چشمگیری یافت اما فیلم های عکاسی هنوز جایگاه خود را دارند.
افراد مهم در توسعه عکاسی
* ابن هیثم – رساله فی صوره الکسوف
* یوهان هاینریش شولتسه – اثبات حساس بودن املاح نقره به نور
* نی یپس
* داگر، لویی ژاک مانده – داگروتایپ
* تالبوت ، هنری فاکس – کشف شیوه نگاتیو پزتیو ؛ نگاتیوهای کاغذی
استفاده های عکاسی
عکاسی موارد استفاده بسیار زیادی دارد.از جمله میتوان به عکاسی خبری، علمی، تفریحی و ثبت خاطرات و مستند سازی اشاره کرد.تا در پزشکی و هوا فضا و …
عکاسی در ایران
۳ سال پس از پیدایش عکاسی این هنر-صنعت در دسامبر ۱۸۴۲ به ایران وارد شد. ناصر الدین شاه به این فن علاقه فراوانی داشت و خود نیز عکاسی می کرد. آلبومخانه کاخ گلستان تعداد بسیاری از عکسهای بسیار قدیمی ایران را در خود دارد.[۳]
عکاسان پیش کسوت ایران
* مسیو ژول ریشار
* شاهزاده ملک قاسم میرزا
* مسیو کارلیان
* ناصرالدین شاه
* آقا رضاخان اقبال السلطنه
* ژوزف پاپازیان
* آنتوان سوریوگین
عکاسی دیجیتال
استفاده از دوربین دیجیتال در بین عکاسان آماتور و حرفه ای هر دو رواج یافته است. آماتورها به خاطر سهولت استفاده و کم شدن هزینه ها به دلیل عدم نیاز به فیلم از آن بهره می گیرند اما حرفه ای ها خصوصا خبرنگاران عکاس دلایل دیگری برای استفاده از دوربین دیجیتال دارند.سرعت عمل در انتقال تصاویر به رسانه ای که برای آن کار می کنند به دلیل حذف مراحل ظهور و چاپ و ادیت یا ویرایش سریع آن در رایانه از مهم ترین این دلایل است. درصد کمی از آماتورها هنوز از فیلم استفاده می کنند اما بسیاری از حرفه ای ها آن جا که نیاز به انتقال سریع تصاویر ندارند فیلم را ترجیح می دهند. به اعتقاد ایشان هنوز حسگرهای دیجیتال نمی تواند همهٔ کیفتی را که فیلم منتقل می کند عرضه کنند و نقایصی در این خصوص وجود دارد. اما با تحول سریع و چشمگیری که در عرصه دیجیتال شاهدیم این فاصله به سرعت رو به کاهش است .
گرافیک
گرافیک (یونانی: γραφικός) حیطه ای از هنرهای تجسمی است که دارای کاربردهای متنوع و گسترده ای است. گرافیک یا به عبارت کاملتر طراحی گرافیک (Graphic design)، به کارگیری تکنیکهای مختلف خلق آثار دوبعدی بر روی سطوح مختلف نظیر کاغذ، دیوار، بوم، فلز، چوب، پارچه، پلاستیک، نمایشگر رایانه، سنگ و… است که در جهت رساندن پیامی خاص به بیننده انجام بپذیرد. از جملهٔ این تکنیکها می توان به: عکاسی، اچینگ، نقاشی، روشهای مختلف چاپ اشاره نمود. در هنر طراحی گرافیک از عکس، تکنیکهای مختلف طراحی (مداد، کنته، ذغال، پاستل گچی، پاستل روغنی، قلم و مرکب، مداد رنگی)، تکنیکهای مختلف نقاشی (رنگ و روغن، آبرنگ، گواش، رنگهای آکریلیک)، کلاژ، انواع روشهای چاپ دستی (سیلک اسکرین و باتیک) و هرنوع روش خلق تصویر استفاده می شود.
تعریف جلالی : گرافیک یک اثر هنریست که میخواهد پیامی رااز طریق بصری در کوتاهترین زمان ممکن به مخاطب برساند[نیازمند منبع]
حیطه های مختلف در طراحی گرافیک
در طراحی گرافیک، حیطه ها و تخصصهای مختلفی وجود دارد:
* ارتباط بصری (Visual communication)- مانند:
o طراحی پوستر
o طراحی جلد
o طراحی علامت (Sign)
o طراحی نشان (Logo)
o طراحی حروف
o طراحی آگهی تبلیغاتی
o صفحه آرایی برای کتاب و نشریه
o طراحی صفحات وب
o طراحی چاپ برای بسته بندی
* تصویرسازی (Illustration)- مانند:
o تصویرسازی برای کتابهای کودک، کتابهای علمی و آموزشی
o تصویرسازی برای نشریات
o طراحی نقشه
طراحی صنعتی
طراحی صنعتی، حرفه ای است که با خلق مفاهیم جدید در حوزه های مختلف زندگی انسانی سروکار دارد. طراحی برابرنهاده یا معادلی است که برای واژه Design انگلیسی بکار رفته است، در حالی که Industrial design یکی از زیرشاخه های Design است. در حال حاضر آموزش طراحی صنعتی در ایران، با یک گرایش کلی و تحت عنوان کلی طراحی صنعتی انجام می شود.
تاریخچه
حرفه طراحی صنعتی، در پی انقلاب صنعتی در اروپا و بر اساس یک ضرورت بوجود آمد. تا پیش از رخداد انقلاب صنعتی، محصولات و کالاهای مصنوع مورد استفاده مردم، توسط هنرمندان و پیشه وران با استفاده از روشهای دستی و نه ماشینی و در مقیاس محدود ساخته می شدند. با ظهور ماشین و پدید آمدن روشهای تولید ماشینی، چهره مصنوعات دچار دگرگونی شد و مصنوعات دست ساز، آرام آرام جای خود را به مصنوعات زمختی می دادند که هیچ خبری از هنر هنرمند در آنها یافت نمی شد. همگی بدون توجه به زیبایی پیکره و صرفاً در جهت برآورده کردن نیازهای عملکردی طراحی و ساخته می شدند. در چنین وضعی بود که هنرمندان دست ساز با اعتراض به چنین نابسامانی خواستار طرد ماشین و فرزندان آن و بازگشت به اوضاع پیشین شدند. جنبش هنر و پیشه که سردمدار آن ویلیام موریس بود، در همین راستا شکل گرفت.
سبک شناسی طراحی
از سبکهای شناخته شده طراحی صنعتی می توان به موارد زیر اشاره نمود:
1. نوگرایی (Modernism) یا سبک بین المللی (International Style) که باوهاوس در آلمان از شناخته شده ترین مکاتب این سبک است.
2. دِ اِستَیل در هلند. در این سبک و در حوزه طراحی گریت ریتفلد (Gerrit Rietveld) را می توان نام برد. پیت موندریان نقاش نامی نیز، از نامداران همین جنبش هنری در حوزه نقاشی است.
3. فن برتر، های تِک (High Technology)
4. لبه جدید (New Edge)
5. کمینه گرایی(Minimalism) که از بزرگان این سبک می توان به فیلیپ استارک فرانسوی اشاره کرد.
6. ممفیس، بنیانگذار آن، طراح مشهور ایتالیایی اتوره سوتساس است.
7. آرت نووو (Art Nouveau) از سبکهای قدیمی طراحی است که در خلال سالهای ۱۸۸۰ تا ۱۸۹۰ میلادی شکل گرفت.
8. استریم لاینینگ (Stream Line)استفاده از فرم قطره اشک، خاستگاه این سبک آمریکاست.
9. سبک آمریکایی (American Style)
10. جنبش Werkbund آلمان
11. کارکردگرایی (Functionalism)
12. هنر تزئینی آمیخته (Art Deco)
حوزه های کنونی
1. طراحی محصول (Product design)
2. طراحی محیطی (Environmental design)
3. طراحی سامانه های حمل و نقل (Transport design)
طراحان نامدار
آنچه در این بخش می آید، فهرستی از طراحان شناخته شده ای است که هر یک به نوعی، در پیشبرد و توسعه این حرفه نقش آفریده اند.
* لئوناردو داوینچی (Leonardo Da vinci)
* ویلیام موریس (William Morris)
* لودویگ میس وندر روهه (Ludwig Mies van der Rohe)
* لوکوربوزیه (Le Corbusier)
* باکمینستر فولر (Buckminster Fuller)
* چارلز ایمز (Charles Eames)
* فرنک لوید رایت (Frank Lloyd Wright)
* هنری دریفیوس (Henry Dreyfuss)
* والتر آدولف گروپیوس (Walter Adolph Gropius)
* هنری ون دی فلده (Henry Van de Velde)
* نورمن بل گدس (Norman Bel Geddes)
* پیتر برنز (Peter Behrens)
* دیتر رامس (Dieter Rams)
* نورمن فاستر (Norman Robert Foster)
* ماریو بلینی (Mario Bellini)
* فیلیپ استارک (Philippe Starck)
* اتوره سوتساس
* ویکتور پاپانک (Victor Papanek)
* رون آراد
* لوییجی کلانی
* خریت ریتفلد (Gerrit Rietveld)
* جورجتو جوجارو (Giorgetto Giugiaro)
* فردیناند الکساندر پورشه (Ferdinand Alexander Porsche)
* ریموند لوی (Raymond Loewy)
* والتر داروین تیگ (Walter Dorwin Teague)
* مارسل بروئر (Marcel Breuer)
* آلوار آلتو (Alvar Aalto)
* مایکل گریوز (Michael Graves)
* جسپر موریسون (Jasper Morrison)
* ریچارد ساپر (Richard Sapper)
* مارکو زانوسو (Marco Zanuso)
* الکساندر گراهام بل (Alexander Graham Bell)
* راجر تالون
معماری
معماری یا مهرازی یعنی ارائه بهترین راه حل، چه استفاده از راه حل های گذشته، چه خلق راه حل جدید برای رسیدن به هر هدفی.
معماری هنر و دانش طراحی بناها و سایر ساختارهای کالبدیست. تعاریف جامع تر، بیش تر معماری را شامل طراحی تمامی محیط مصنوع از طراحی شهری و طراحی منظر تا طراحی خرد جزییات ساختمانی و حتی طراحی مبلمان می دانند.
طراحی معماری در اصل استفاده خلاقانه از توده، فضا، بافت، نور، سایه، مصالح، برنامه و عناصر برنامه ریزی مانند هزینه، ساخت و فناوری است به منظور دستیابی به اهداف زیباشناختی، عملکردی و اغلب هنری. این تعریف، معماری رااز طراحی مهندسی که استفاده خلاقانه از مصالح و فرمها با بهره گیری از ریاضیات و قواعد علمی است، متمایز می کند.
آثار معماری به عنوان نمادهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی یک کشور شناخته می شوند. تمدن های تاریخی نخست از طریق همین آثار معماری شناخته می شوند. ساختمان هایی چون تخت جمشید، اهرام ثلاثه مصر، کالاسیوم روم از جمله چنین آثاری محسوب می شوند. آثاری که پیوند دهنده مهم خودآگاهی های اجتماعی بوده اند. شهرها، مذاهب و فرهنگ ها از طریق همین یادواره ها خود را می شناسانند.
معانی و تعاریف
باید توجه داشت که امروزه واژه " معماری " در دو معنای وابسته بکار می رود:
* یکی معماری به عنوان "فرایند ساماندهی فضا" که اسم معنا شمرده شده است و به یک فعالیت آفرینشگر (خلاقانه) آدمی توجه دارد و بر پایه ی علمی-تجربی، هنر و فناوری ساخت پدید می آید. این برداشت بیشتر از سوی معماران صورت میگیرد.
* دوم معماری به عنوان "دستاورد ساماندهی فضا" یا اثر معماری که اسم ذات شمرده شده است و به ساختمان هایی اشاره دارد که پیش از ساخت آنها این فرآیند پیموده شده است. این برداشت بیشتر از سوی باستان شناسان و مورخین معماری بکار می رود.
در یک تعریف کلی از معماری ویلیام موریس چنین می نویسد:
معماری؛ شامل تمام محیط فیزیکی است که زندگی بشر را در بر می گیرد و تا زمانی که جزئی از دنیای متمدن بشمار می آییم، نمی توانیم خود را از حیطهٔ آن خارج سازیم، زیرا که معماری عبارت از مجموعه اصلاحات و تغییراتی است که به اقتضای نیازهای انسان، بر روی کرهٔ زمین ایجاد شده است که تنها صحراهای بی آب و علف از آن بی نصیب مانده اند. ما نمی توانیم تمام منافع خود را در زمینه معماری در اختیار گروه کوچکی از مردمان تحصیل کرده بگذاریم و آنها را مامور کنیم که برای ما جستجو کنند، کشف کنند، و محیطی را که ما باید در آن زندگی کنیم شکل دهند و بعد ما آن را ساخته و پرداخته تحویل بگیریم و سپس شگفتزده شویم که ویژگی و کارکرد آن چیست. بعکس این بر ماست که هر یک، بنوبه خود ترتیب صحیح بوجود آمدن مناظر سطح کره زمین را سرپرستی و دیدبانی کنیم و هر یک از ما باید از دستها و مغز خود، سهم خود را در این وظیفه ادا کند.
در تعریفی دیگر از لوکوربزیه (یکی از بزرگترین معماران تاریخ) میگوید:
ریشهء واژه
واژه "معماری" در زبان عربی از ریشهٔ "عمر" به معنای عمران و آبادی و آبادانی است و "معمار" ، بسیار آباد کننده. در زبان فارسی برابرهایی گوناگونی برای آن آمده است مانند : "والادگر" ، "راز" ، "رازیگر" ، "زاویل" ، "دزار" ، "بانی کار" و "مهراز". مهراز، واژه ای است که از "مه" + "راز" درست شده و مه برابر مهتر و بزرگ بنایان است. بنابراین از دو بخش " مه " ، به معنای بزرگ و "راز" به معنای سازنده درست شده است. این واژه برابر مهندس معمار به تعبیر امروزی است. در زبان لاتین نیز واژه "architect" از دو بخش archi به معنای سر، سرپرست و رئیس و tecton به معنای سازنده درست شده که کاملاً همتراز با واژه مهراز می باشد. مفهوم دقیق واژه معماری ریشه در واژه یونانی archi-tecture به معنای ساختن ویژه دارد, ساختنی که هدایت شده و همراه با آرخه باشد. آرخه(arkhe)از فعل آرخین(arkhin) به معنای هدایت کردن و اداره کردن است.
معماری مدرن (نوین)
امروزه برخی از نویسندگانی که به این موضوع می پردازند، حتی مدعی اند که جنبش نوین، حکم گونه ای "کلاف سردرگم" را دارد؛ آنان بر این باورند که معماران مدرن در عالم واقع، "ایدیولوژی" مشترکی نداشتند و به طریق اولی معماری مدرن نمی توانست اصولاً وجود داشته باشد. جنبش مدرن بی تردید مبنا و جهت گیری ویژه خود را داشته است، و تنها آن دم که این به درستی درک گردد، امکان رسیدن به ارزیابی منصفانه ای از پیامدهای آن، و از جمله کوشش های پست مدرن اخیر، فراهم می آید. به این طریق می توان به نقطه عزیمتی برای جست و جو و پیگیری معماری مردم سالار در عصری که در آن به سر می بریم، دست یافت.
هدف کلی معماری مدرن این است که برای انسان محل سکونتی جدید ایجاد کند. این سکونتگاه جدید باید نیاز به شناسایی را برآورده سازد و بدین ترتیب تجلی "رابطه دوستانه" جدید بین انسان و محیط زیست او باشد. لوکوربوزیه در سال ۱۹۲۳ نوشت: " مسئله خانه، مسئله عصر است."، "تعادل اجتماع به این مسئله بستگی دارد. معماری، در این دوره نوسازی، نخستین وظیفه اش تجدید نظر در ارزش ها و عناصر تشکیل دهنده خانه است."
نخستین آگهی (اعلامیه) مهم بین المللی معماری نوین، وایسنهوف در اشتوتگارت -1927- در واقع نمایشگاهی با عنوان "سکونتگاه" بود. جنبش مدرن با در نظر گرفتن سکونتگاه به عنوان نقطه عطف، سلسله مراتب سنتی کارهای ساختمانی را دگرگون کرد. کلیسا و قصر، به عنوان مهم ترین کارهای گذشته، اهمیت خود رااز دست دادند، و از آن زمان به بعد موسسات عمومی دولتی ، "توسعه" خانه را مورد توجه قرار دادند. به موجب همین امر نوعی نگرش دموکراتیک جدید، بر پایه ی ساختار دنیای نوین پدید آمد.
بارها پیشگامان معماری مدرن تازگی جهان مدرن را یادآور شدند، و تاکید کردند که اکنون معماری نمی تواند با فرم های گذشته به کار رود. در این باره، شعار لوکوربوزیه بسیار شناخته شده است: "عصر مهمی آغاز شده است. روحیه جدیدی به وجود آمده… سنت ها و رسوم باعث سرکوب معماری شده اند. "سبک ها" دروغ اند… عصر متعلق به ما، و سبک متعلق به آن ، روز به روز معین می شوند." و میس ون دروهه می افزاید:" نه دیروز، نه فردا، بلکه فرم را تنها در همین اامروز می توان معین ساخت." این عقیده که بیان شد بی توجه به عقاید سیاسی بود، گرچه هر دو با نگرشی ریشه ای با یکدیگر پیش می رفتند. هانس مه یر مارکسیست در مقاله ای با عنوان "دنیای نوین" نوشت: "هر عصری فرم جدید خود را می طلبد. هدف ماست که به دنیای جدید، شکلی جدید با معانی امروز بدهیم. اما دانش ما از گذشته باری است که بردوش ما سنگینی می کند…" نتیجه آنکه، معماری باید از نو دست به کار شود "انگار هرگز پیش از این نبوده است"، و این هدفی است که پیش از این درباره آغاز قرن مطرح نشده بود.
در گذشته تصور فضا و فرم همچون نگاره هایی یکپارچه می نمودند که همزمان دارای ویژگی های بنیادی(کلی) و محلی (تفصیلی) بودند. چنین انگاره هایی عبارت بودند از ستون، طاق، ستنوری، برج، هرم، و سقف گنبدی. لوکوربوزیه با درک این موضوع معماری را به عنوان "بازی استادانه، درست و شکوهمند حجم هایی که در پرتو نور گرد یکدیگر می آیند… و بدین ترتیب مکعب، مخروط، کره، استوانه، و هرم فرم های بسیار مهمی اند…" تعریف می کند.
بخشبندی معماری
* معماری بومی
* معماری مذهبی
* معماری زمین آرایی (محوطه سازی)
* معماری نوین (مدرن)
* معماری واکنشی
* معماری پایدار
طراحی داخلی
طراحی داخلی به ناچار از تعریف معماری فضا پا فراتر می نهد.یک طراح داخلی باید هنگام برنامه ریزی جهت نظم دادن به فضا،مبله کردن و آرایش آن،هم از خصوصیات بالقوهء بنا در زمینهء اصلاح و آرایش آگاه باشد و هم بر ویژگیهای معمارانهء آن وقوف کاملی داشته باشد.روی این اصل طراحی فضای داخلی،نیاز به درک نحوهء شکل گیری فضا توسط نظام ساختمانی بنا و تعریف آن دارد.با چنین نگرشی طراح قادر خواهد بود تا عملاً با یک فضا کار کند،به همان شکل آن را ادامه دهد و ترکیبی را که در مقابل ویژگیهای ضروری یک فضای معماری قرار می گیرد،ارائه دهد.پس می توان به این صورت عنوان نمود که طراحی داخلی فصلی است بین معماری و دکوراسیون داخلی. طراحی فضاهای داخلی در صورتی که بدون در نظر گرفتن هدف و عملکرد فضاها و چگونگی ارتباط و ترکیب آنها با یکدیگر انجام پذیرد،تنها یک چهار دیواری و یا مجسمه ای را به وجود می آورد که از حیث فضاهای داخلی،اصولی و قابل قبول نمی باشد.طراحی موفق دارای فضاهای داخلی مطلوب بوده و چگونگی و ترکیب عناصر دو بعدی و سطوح افقی و عمودی آن فضاهای مطلوب را تشکیل داده و موجب زیبائی و قابل استفاده شدن هر چه بهتر ساختمان خواهد گردید.هدف طراحی داخلی نیز،بهبود عملکرد فیزیکی و روانی و دستیابی به اصول زیبایی شناسانهء فضای داخلی است.پس وظیفهء طراح این است که از لحاظ مادی و معنوی محیطی به وجود آورد که مطلوب زندگی فردی و اجتماعی کارفرما باشد.اوست که تصمیم می گیرد از چه عناصری استفاده کند و چگونه آنها را در طی روند طراحی مرتب کند. تغییرات دائم و پیچیده در زمینهء این رشته،طراحی داخلی را با حرفه های در ارتباط با آن تطابق و آمیخته نموده است.در رتبهء اول معماری به طور ویژه و در مراتب دیگر،طراحی صنعتی،طراحی نمایشگاهی،طراحی صحنه و رشته های مرتبط،با این رشته در ارتباط هستند. طراحی داخلی،شامل برنامه ریزی،نقشه کشی و طراحی فضاهای داخلی یک بناست.این محیط های فیزیکی،جوابگوی نیازهای اساسی ما نظیر سرپناه و حفاظ بوده،زمینه را برای انجام فعالیتهایمان آماده کرده و نحوهء انجام آنها را تحت الشعاع قرار می دهند.
هدف ازایجاد دیپارتمنت هنرهای زیبا
هنر جز زند گی بشریت در طو ل تاریخ بوده و است و تداوم آن نیز در دوره ها ی گوناگون تار یخی جز حتمی می باشد. روی این اصل بخاطر ایجادگری های هنری ، مطابق نیازمندی های جامعه و مطابق معیارهای علمی و اکادمیک ، حفظ و گسترش ارزش های آثار باستانی کشور، انکشاف استعدادها و بلند بر دن سطح دانش محصلان جوان در بخش ها ی تیاتر ، مو سیقی ، مجسمه سازی ، گرافیک ، نقا شی ، سینمـا و تلویزیون؛ رشد وانکشاف ذوق ها ی زیبایی شناسی به منظور ارتقای سطح کیفی آثار هنری و غنا مند ی گالری ها و موزیم ها، پرورش متخصصان مسلکی در ر شته های گوناگون هنر ی مانند پرورش معلمان مسلکی برای معار ف کشور ، پرورش ممثلان ، آواز خوانان و نوازند گان جوان برای رادیو و تلویزیون ، تیاتر و سینمای کشور ، پرورش نقاشان ، مجسمه سازان و گرافیستان ماهر به سطح ملی و بین المللی این پوهنحی اساسگذاری شد.
همچنان دو لت می تواند در آینده از اطلاعات و دانش ،دانش آموختگان این پوهنحی در طرح های انکشا فی بخش های گوناگون یاد شده در بالا و احیای صنایع دستی مانند ، کلالی ، کندن کاری ، کاشی کاری ، موزایک ، طر ح های قالین ، شیشه کاری ، لوحه نویسی ، تابلو سازی ، تز یین شهرها و ایجاد مو سسه های هنری و تخصصی و ابتکارات دیگر از ایشان استفاده موثر بنماید. همینطور در پهلوی این هنرمندان عده یی از مردم می توانند صاحب حرفه و پیشه شوند و بازار صنایع دستی تقویت یا بعد که در نتیجه آن هم فر هنگ کشور غنامند خواهد شد و هم از فروش آنها یک مقدار اسعار خارجی به داخل کشور جهت تقو یت اقتصاد ملی جذ ب خواهد گر دید که خود یکی از اهداف این پوهنحی به شمار می رود.
اساس گذاری پوهنحی هنرهای زیبا
این پوهنحی در سال ۱۳۴۵ مطابق ۱۹۶۶ میلاد ی توسط یک تن از استادان ماهر مجسمه سازی کشور افغانستان ، محتر م پوهندوی استاد امان الله حیدر زاد (که تازه از تحصیلات عالی از کشور ایتالیا در رشته مجسمه سازی به افغانستان برگشته بود) کورس های مجسمه سازی و نقاشی در چو کات پوهنحی ادبیات و علوم بشری وقت اساس گذاشته شد که بخش نقاشی توسط استاد امان الله پارسا که وی نیزاز جمله نقاشان تحصیلکرده بود وبخش مجسمه سازی آن توسط استاد امان الله حیدرزاد پیش برده می شد. کارگاه عملی کورس ها یاد شده در تالار مدور فعلی پوهنحی هنرها موقیعت داشت و محصلان مستعد و علاقمند به هنر، از پوهنحی ها ی گوناگون پو هنتون کابل در اوقات فراغت جهت فراگیری رشته های مورد نظر شان مر اجعه می نمودند در سال ۱۳۴۷ مطابق ۱۹۶۸ در پهلوی رشته های نقاشی و مجسمه سازی کور سهای مو سیقی ، نطا قی ، تمثیل وخطاطی نیز افزود گردید که بخش موسیقی شرقی آن توسط اسـتاد محمد حسین سراهنگ و بخش غربی آن توسط یکی از استادان آلمانی پیش برده می شد. در سال ۱۳۴۸ مطابق ۱۹۶۹ نما یشگاه ها ی آثار هنری بخش نقاشی و مجسمه سازی محصلان شامل کورس ها در مر کز کلتوری امر یکا ،کمپ پو هنتون کابل واقع چمن حضوری ، تالار سید جمال الدین افغان در کتابخانه پوهنتون ، گو یته انستسیتوت ، مرکز کلتوری فرانسه ، سالون شار و الی کابل تدو یر گردید که به استقبال مردم مواجه شد.
از جمله هنر مندان جوان کورس های متذکره می توان از محترم حامد نوید ، مصطفی اندوه ، کر یم امید ، خلیل حیدر زاد ، محمد نعیم حنیفی ،عبدالله نوابی ، سپوزمی روف ، وهاب سعید ، محمد هاشم سنجر ، محمد عظیم سر خوش و سید عثمان شر یفیان نام برد که بعضی ایشان از جمله هنرمندان ورزیده کشور گردیدند. کورس های هنر دراماتیک بعد از سال ۱۳۵۱مطابق ۱۹۷۲ نیز به یک سلسله فعالیت های هنری آغاز نمود و توانست با عده یی از محصلان با استعداد و موفق به نمایش دادن نمایشنامه ها و انتر کت ها که از آن جمله یکی هم نمایشنامه وحدت ملی نوشته فضل الربی پژواک بود که درادیتور یم پوهنتون کابل به نمایش گذاشته شد ،می باشد.
بالاخره این پو هننحی در سال ۱۳۵۴ مطا بق ۱۹۷۵ میلا دی به شکل دیپارتمنت رسمی و اساسی به نام هنرهای زیبا در پهلوی د یپـــارتمنت های دری ، پشتو ، عر بی ، ژورنالیزم ، تاریخ ،جغرافیا، آلمانی ، انگلیسی و فرا نسوی پوهنحی ادبیات و علوم بشری ، توسط محترم پو هندوی استاد امان اله حیدر زاد و محترم داکتر عنایت اله شهر انی و عده یی از استادان هنر دو ست اساسگذاری شد که در رشته ها ی نقا شی و مجسمه سا زی محصلان واجد شر ایط را که فارغ التحصیلان صنوف ۱۲ می بودند بعد از امتحان کانکور اختصاصی جذب می نمودند. این دیپار تمنت دارای پلان منظم درسی شامل ۱۲۷ کریدت بود که در مد ت چهار سال و یا هشت سمستر محصلان تحت تحصیل قرار می گرفتند و بعد از فراغت برای شان دیپلوم لیسانس داده می شد که تا اکنون نیز ادامه دارد در آن زمان ساعات در سی از ۸ صبح آغاز و ۵ عصر همه روزه دوام دا شت .که دربین ساعت درسی وقفه ها نیز موجود بود. او لین دوره فارغان این دیپارتمنت که به ده تن می رسیدند در سال ۱۳۵۷ مطابق ۱۹۷۸ به جامعه تقدیم گردیدند که میتوان از سید فاروق فریاد ، سراج الدین سراج ، شیر محــمد ترابی محمد همایون کریمپور، سید خادم قبادی ، عبدالمالک دوست زاد ، زمری شیر زاد ، عبدالاحمد منیر ، سید محمد شاه و حسین علی یاد نمود.
در سال ۱۳۵۹ رشته های گر افیک ، تیاتر و مو سیقی نیز بدان افزود گردید و تعدادی از استادان و محصلان در آن دیپارتمنت ها جذب شدند. از اینکه از لحاظ کمی به پنج ر شته یعنی نقا شی ، گر افیک ، مجسمه سا ز ی ، تیاتر و موسیقی رسید از لحاط کیفی نیز باید ارتقا می نمود.خوشبختانه نظر به توجه استادان آن رشته ها خصوصاً جناب پو هنمل داکتر محمد نعیم فر حان و توجه عدهیی از هــــنر دوستان در ۱۸ سرطان سال ۱۳۶۳مطابق ۱۹۸۴ از سطح دیپارتمنت به سطح پوهنحی ارتقا نمود که با پنج دیپارتمنت فوق الذکر امور اکادمیکی و تدریسی اش مستقلانه پیش برده می شد و با وجود مشکلات زیاد الی سال ۱۳۷۱ به قسم نور مال دروس آن ادامه داشت. تعداد استادان آن بیش ا ز پنجاه تن و تعداد شاگردانش بیش از سه صد تن میرسید و همچنان دارای یک کتا بخانه کو چک و یک گالر ی با کمیت بیش از سه صد اثر نقاشی ، گر اقیک و مجسمه در جنب خویش داشت در بخش تیاتر نیز انکشافات قابل ملا حظه نموده بود که میتوان ا ز نمایشنامه های پر و میته در ز نجیر ، مر ض سفید و ده ها نمایشنامه دیگر یاد نمود که اکثراً در ادیتوریم پو هنتون به معرض نمایش قرار می گر فت که دیپارتمنت های دیگر نیز باآنها همکاری می نمودند.
در سال ۱۳۷۱ مطابق ۱۹۹۲ که و لایت کا بل خصوصاً ساحه پو هنتون کابل، میدان زد و خورد گر و پهای متخاصم تنطیمی قرار گرفت در اثر آن تعدادی ا ز استادان و محصلان به کشور های د یگر مهاجر گردیدند و پو هنحی هنرها بعد ا ز تاراج , حریق گردید و تمام اسناد علمی و تدر یسی و آثار هنر ی همـــه ا ز بین رفت . این پوهنحی نسبت به سایر پوهنحی های پوهنتون کابل خسارات زیاد یرا متقبل گردید. گرچه با اند ک آرامش در ساحه پوهنتون یک سلسله کار های بازسازی صورت پذیرفت ولی با آمدن رژیم طالبان در سال ۱۳۷۵مطابق ۱۹۹۶ ناتمام ماند و بعد از آن این پوهنحی ضربه سختی دیگری را متقبل گردید و بزرگتر ین موانع در راه انکشاف آن به عمل آمد که ازآنجمله تعین ریس غیر مسلکی ویک سلسله موانع مانند نداشتن مواد درسی ، کمبود استاد،اجازه ندادن فعالیت های هنری مانند نقاشی تصویراجسام زنده که برای یک اثر هنری خیلی بااهمیت می باشد و از بین رفتن رشته های موسیقی ومجسمه سازی خود موانع بزرگی در راه رشد این پو هنحی بشمار می رفت.
درآن زمان تعداد زیاد استادان و محصلان ترک وطن نموده بالاخره به هفت هفــت تن ر سیدند که اگر تحو لات سال ۱۳۸۰ رخ نمیداد و اداره موقت درکشور به وجود نمیآمد از بین رفتن این پو هنحی ،حتمی بود اینک که دو سال از اداره موقت و حکو مت انتقالی اسلامی می گذرد تعداد استادان و محصلان افزایش یافته ، تعمیر پو هنحی ترمیم گر دیده و به کمک استادان این پوهنحی ورهبری پوهنتون ومساعدت کشور های آلمان ، ایتالیا ، هندوستان ، نروژ ، انگلستان و ژاپن کارگاه های دروس عملی ترمیم وتجیهز قسمی گردیده و تعدادی از استادان ورزیده خارجی جهت تدریس و تدویر کارگاه های هنری و علمی به این پو هنحی مراجعه نموده مشترکاً با استادان و محصلان کار و فعالیت می نمایند. تاکنون به تعداد ۸ تن ا ز استادان و هشت تن از محصلان جهت باز دید به کشور ها ی نروژ ، آلمان ، ژاپن، چین وهندوستان سفر نموده که نتایج مثبت به بار داشته است و امیدواریم تا استادان دیگر جهت بازدید و ادامه تحصیلات عالی به خارج کشور اعزام گردند، پوهنحی هنرهای زیبا در سال جاری یعنی ۱۳۸۲ دارای یک کتابخانه مجهز ،یک گالری برای حفظ آثار هنری مونوگراف های فارغان و پروژه های صنفی محصلان ، تالار مشق وتمرین دیپارتمنت تیاتر وموسیقی ،کارگاه های مجسمه سازی ،نقاشی ، گرافیک وهمچنان دارای صنوف درسی مضامین نظری واتاق های استادان بخش تدریسی و اداری و تعداد تحویلخانه ها می بشد و فعلاً دارای پنج دیپارتمنت بوده که اینک با پلان های درسی آن معرفی می گردند.
دیپارتمنت نقاشی
این دیپار تمنت در سال ۱۳۵۴ با بخش مجسمه سازی که ر شته گرافیک در جنب آن بود در تشکیل پو هنحی ادبیات و علوم بشر ی ایجاد گر دید.از جمله فعال ترین دیپارتمنت این پوهنحی می باشد و از این ر شته یک تعداد از هنرمندان چیر ه د ست و ماهر و معلمان مسلکی فارغ التحصیل گر دیده که اکثر در مو سسات دولتی ونهادهای فرهنگی در مر کز و ولایات جذب گردیده اند که از آنجمله می توان از شمولیت شان درکادرعلمی پوهنحی هنرها ،مکتب هنرها،رادیوتلویریون ،نگارستان غلام محمد میمنگی ،گالری ملی وغیره نهادهای فرهنگی یاد نمود. دروس نظری این دیپارتمنت زیادتر بالای شناخت هنر نقاشی ، تاریخ هنر ، نقد هنری ،زیبایی شناسی ،سبک هاوتکنیک های هنری اتکا دارد همچنان دروس عملی آن راآموزش اساسات هنررسامی ،نقاشی روغنی ،نقاشی آبرنگ ورنگ اکرلیک تشکیل می دهد که آثار نقاشی شده گالری این پوهنحی از جمله دست آوردهای این دیپارتمنت می باشد که اکثراً موضوعات اجتماعی وفرهنگی کشور افغانستان در آنها انعکاس داده شده است. استادان فعلی این دیپارتمنت :
* پو هند وی محمد اکبر سلام از تار یخ ۱۳۶0 الی ۱۳۸۲
موصوف مدت چندی آمر دیپارتمنت نقاشی بوده و ازتاریخ ۱۳۷۱ الی ۱۳۷۶ رئیس این پوهنحی بودند .
* پو هنیار عنایت اله نیا زی از تار یخ ۱۳۶۶الی اکنون
که فعلاً آمر دیپارتمنت نقاشی می باشند.
* پوهنیار محمد اشرف انحورگر ۱۳۶۲ الی اکنون
البته از تاریخ ۱۳۷۰ الی ۱۳۸۱ درمهاجرت بودند.
* پوهیالی لطیفه میران ازتاریخ ۱۳۷۳ الی اکنون
* عبدالواسیع عمر زاد ازتاریخ ۱۳۸۱ الی اکنون
* پو هیالی شیلا وزیری ازتاریخ ۱۳۸۱ الی اکنون
لست استادان اسبق دیپارتمنت نقاشی که الی تاریخ های ذیل ایفای وظیفه نموده اند:
* داکتر عنایت الله شهرانی ۱۳۶۱
* پوهنیار محمد حامد نوید ۱۳۵۸
* پوهیالی احمد تمیم اعتمادی ۱۳۵۸
* پوهیالی شاه پیری ۱۳۶۰
* پوهنیار عادله دشت بان ۱۳۷۰
* پوهنیار نسیمه اسپارتک ۱۳۷۰
* پوهنیار محمد عارف نجیب ۱۳۷۰
* پوهنیار عبدالعظیم نوری ۱۳۷۱
* پو هیالی محمد حسن پاوند ۱۳۷۲
* پوهنیار روح الله نقش بندی ۱۳۷۲ ۱۱
* پوهنیار احمد کامران احمدی ۱۳۷۲
* پوهیالی مهتاب الدین زبردست ۱۳۷۶
* پوهیالی محمد صدیق ژکفر ۱۳۷۴
لست استادان همکار دیپارتمنت نقاشی که الی تاریخ های ذیل ایفای وظیفه مینمودند:
* استاد محمد همایون اعتمادی الی تاریخ ۱۳۶۴ بیست سمستر
* استاد غوث الدین الی تاریخ ۱۳۶۰ دو سمستر
* استاد غلام علی امید الی تاریخ ۱۳۶۰ دوسمستر
* استاد خلیل الله حیدر زاد الی تاریخ ۱۳۵۸ چهار سمستر
* پروفیسور نیکولای سلاو ازاتحادشوروی سابق از ۱۳۶۱ ـ۶۳
دیپارتمنت مجسسمه سا زی
این دیپارتمنت در سال ۱۳۵۴ با مضمون نقا شی -که بخش گرافیک نیز در جنب آنها بود-تاسیس گردید. از جمله دیپارتمنت های فعال و با اهمیت این پو هنحی بو ده و بخا طر احیای ،انکشاف و حفظ ارزش های هنر اصیل کشور ما در عرصه ها مجسمه سازی, موزاییک ، کاشی کاری و هنر سرامیک ایجاد گردیده است. تا حال یک تعداد از هنرمندان ماهر معلمین مسلکی از این دیپار تمنت فارغ التحصیل گردیده اند که درموسسات فرهنگی کشور مصروف کاراند این دیپارتمنت مدتی چندی به نام آفرینش های ظریف یاد می شد و در زمان طالبان برای پنج سال در حالت تعلیق قرار داشت . بعد از آمدن اداره موقت دوباره به نام مجسمه سازی شروع به فعالیت نمود. استادان فعلی این دیپار تمنت:
* پو هندوی امان اله حیدر زاد از ۱۳۵۴ الی ۱۳۸۱ که از سال ۱۳۵۸الی ۱۳۸۱ در مها جر ت بو دند.
* پوهنوال محمد عالم فرهاد از ۱۳۷۳ الی اکنون
موصوف فعلا آمر دیپارتمنت مجسمه سازی میباشد .
* پو هیالی عبدالحی فرحمنداز۱۳۵۹الی ۱۳۶۲ استاد بودند که مدتی درخارج پوهنتون وظیفه داشتند واز ۱۳۷۴ الی اکنون وظیفه خویش را دنبال مینمایند
لیست استادان اسبق دیپارتمنت مجسمه سازی که الی تاریخ های ذیل ایفای وظیفه مینمودند.
* پو هندوی امان اله حید ر زاد الی ۱۳۵۸
* پو هنیار عبدالسمیع الی ۱۳۵۹
* پو هیالی امنه فرحمند الی ۱۳۶۵
* پو هیالی خالد نا لان الی ۱۳۶۸
* پو هیالی هما یون و ا هیب الی ۱۳۷۰
* پو هیالی مر تظی پر دیس الی ۱۳۷۱
* پو هیالی حمید اله حلیمی الی ۱۳۷۱
* پو هیالی عبدالسمیع مسعود الی ۱۳۷۱
* پو هنیار انیسه ر حیم الی ۱۳۷۱
* پو هنیار محبوب ولی الی ۱۳۷۱
* پو هینار شیر زمان استا نکزی الی ۱۳۷۱
* پو هیالی محمد شریف عزیز یار الی ۱۳۷۱
* پو هنیار فایزه احراری الی ۱۳۷۲
* پو هیالیی محمد حنیف شبگرد الی ۱۳۷۳
استادان همکاردیپارتمنت مجسمه سازی
* میر علم هنر یار چهار سمستر الی ۱۳۷۴ دررشته سرامیک.
* آقای پاول از کشور پولند در سال ۱۳۶۱
* آقای والری از کشور اتحاد شوروی وقت سال ۱۳۶۱الی۱۳۶۳
دیپارتمنت تیاتر
این ر شته در سال ۱۳۵۹ در پهلوی دیپارتمنت ها ی دیگر عرض و جود نمود هد ف اساسی از ایجاد این دیپارتمنت پرورش کادر های جوان و تحصیل یا فته در دشته های نمایشی از قبیل تیاتر ، رادیو ،تلویویون و سینما می باشد. از این ر شته تعدادی ز یادی از هنر مندان ورزیده به سطح کشور درخشیده و فعلاً در کادر علمی در پو هنحی هنر ها رادیو تلویزیون کابل تیاتر افغان فیلم و نهاد های دیگر هنری جذب گردیده اند که بهترین ممثلین رادیو تلویزیون و سینما در جمله آنها شامل می باشند. استادان فعلی این دیپار تمنت عبارت اند از
* پوهندوی محمد عظیم حسین زاده از ۱۳۶۸الی۱۳۸۲
موصوف از ۱۳۷۱ الی ۱۳۷۳ و از۱۳۷۶ الی میزان ۱۳۸۰ معاون پوهنحی واز آن به بعد الی اخیر ۱۳۸۰ سرپرست پوهنحی بودند و فعلا آمر دیپارتمنت تیاتر و موسیقی می باشند.
* پو هنیار محمد حا مد تابش الی ۱۳۸۱الی اکنون
* پو هیالی شکیلا کابلی الی ۱۳۷۴ الی اکنون
* پو هیالی هما یون بی ریا الی ۱۳۸۱ الی اکنون
استادان اسبق دیپارتمنت تیاترکه الی تاریخ های ذیل ایفای وظیفه مینمودند:
* پوهنمل دوکتور محمد نعیم فرحان الی ۱۳۷۱
موصوف از سال ۱۳۶۳ الی ۱۳۷۱ اولین رئیس پوهحی بودند .
* پوهنمل ذلیخا نورانی الی ۱۳۷۰
* پوهنیار محمد نذیر روشن الی ۱۳۶۴
* پوهنیار عبدالواحد نظری الی ۱۳۷۱
* پوهنیار فهیمه نصیر الی ۱۳۷۲
* پوهنیار سید خادم قبادی الی ۱۳۷۲
* پوهنیار ناحید قبادی الی ۱۳۷۲
* پوهیالی خواجه شیراز الدین صدیقی الی ۱۳۷۳
* پوهیالیی سید مشفق الله الی ۱۳۷۱
استادان همکار دیپارتمنت تیاتر
* استاد عبدالعزیز آشنا ده سمستر الی ۱۳۶۳
* استاد حمید جلیا ده سمستر ۱۳۷۱
* استاد عبد الرشید پایا ده سمستر ۱۳۷۱
* استاد شاه محمد نوران پنج سمستر ۱۳۷۱
* استا د محمد شفیع صمیم یک سمستر ۱۳۸۱
* استاد جمشید عسکر یار یک سمستر ۱۳۸۱
* استاد موسی را د منش یک سمستر ۱۳۸۲
* استاد بهزاد چهار سمستر ۱۳۶۴
* استاد مریم
* استاد بهدخت
* استاد داکتر امین
* استاد احمد
دیپار تمنت گر افیگ
رشته گر افیک در سال ۱۳۵۴ به قسم یک مضمون در جنب دیپارتمنت نقاشی و مجسمه سا زی مدغم بود و در سال ۱۳۵۹ ر سماً در پهلوی دیگر دیپارتمنت ها ایجاد شد این رشته هنری از جمله هنر های می باشد که در سطح جهان مورد پذیرش بوده از اهمیت خاصی بر خوردار می باشد خصوصاادر این اواخر با دنیای کاریکاتور، کارتون های سینمایی، پوستر های تبلیغاتی ،کامپیوتر و عرصه نشرات و مطبوعات ارتباط مستقیم دارد از رشته گرافیک این پوهنحی تعدادی از هنر مندان و معملین مسلکی در مکاتب مرکز و ولایات به جامعه تقدیم گردیده که ساحه جذب ایشان در کادر علمی پوهنحی هنرها، آرت و گرافیک رادیو تلویزیون، نگارستان مینمگی ، لیسه هنرها و وزارت معارف می باشد و مصروف کار و فعالیت اند.
استادان فعلی این دیپار تمنت
* پو هندوی سید فار وق فریاد از تاریخ ۱۳۵۹ الی اکنون
از تاریخ ۱۳۶۳ برای مدت بیش از ۶ سال معاون پوهنحی بوده واز ۱۵ حمل ۱۳۸۱ الی اکنون رئیس پوهنحی میباشند . البته ارتاریخ ۷۹الی۸۰ در مهاجرت بودند.
* پوهنیار نجیب الله عزیزی از تاریخ ۱۳۷۵ الی اکنون
موصوف فعلا معاون این پوهنحی میباشند.
* پو هیالی محمد حسن حشمت ازتاریخ ۱۳۶۸ الی اکنون
البته از تاریخ۱۳۷۱ الی ۱۳۸۱ در مهاجرت بودند .
* پو هیالی سید ر سول سادات ازتاریخ ۱۳۷۹ الی اکنون
لست استادان اسبق دیپارمنت گرافیک که الی تاریخ های ذیل ایفای وظیفه مینمودند.
* پوهنوال غلام نبی ناطق ۱۳۷۱
* پوهندوی محمد اکبر ضیایی ۱۳۷۱
* پوهنمل عبدالکریم رحیمی ۱۳۷۱
* پوهنمل محمد فرید سلطانی ۱۳۷۲
* پوهنمل شیر محمد باشی زاده ۱۳۷۷
* پوهنیار سراج الدین سراج ۱۳۷۲
* پوهنیار عبدالمالک دوست زاد ۱۳۷۱
* پوهنیار محمد عیسی اسلمی ۱۳۶۹
* پوهنیار عبدالسمع ۱۳۶۷
استادان همکار دیپارتمنت گرافیک :
* استاد علام محی الدین شبنم ده سمستر الی ۱۳۷۱
* استاد سید حمایـت الله حسینی ده سمستر ۱۳۶۴
* استاد عزیزاله هاشمی دو سمستر ۱۳۶۴
* استاد داود غزنوی یک سمستر ۱۳۶۴
دیپارتمنت مو سیقی این دیپارتمنت در سال ۱۳۴۵ به شکل کورس درپهلوی رشته های نقاشی و مجسمه سازی ایجاد شد ولی به زود ی به رکود مواجه شد با لا خره در سال ۱۳۵۹ مجددا در پهلوی بخش های دیگر ایجاد گردید و بصورت علمی و اکادمیک دروس آن به قسم عادی جریآن داشت درجریان حکومت طالبان برای مدت پنج سال در حالت تعلیق قرار گرفت با تحولات سیاسی که در سال ۱۳۸۰ به وقوع پیوست دوباره به شکل علمی و اکادمیک به فعالیت خو د آغاز نمود . این دیپارتمنت تعداد چندی از فارغ التحصیلان را به جامعه تقدیم نموده است . که اکثر فارغان آن در پوهنحی هنرها ، لیسه هنرها، رادیو-تلویزیون و نهاد های دیگری موسیقی جذب گردیده اند. هدف از ایجاد آن این است تا هنر موسیقی به شکل علمی و آکادمیک به میان آید و با حفظ ارزش های فرهنگ ملی و هنر اصیل این مرز و بوم بتواند دانشجویان را به شیوه های جدید موسیقی علمی آشنا بسازد.
استادان فعلی این دیپارتمنت
* پو هیا لی اسلا م الد ین فیر وز
* نا مزد پوهیالی محمد صابر فیضی
استادان سابق این دیپترتمنت :
* استاد محترمه پوهنیارممتاز
* استاد محمد شفیع عظیمی
استادان همکار دیپارتمنت موسیقی
* استاد محمد حسین سر آهنگ چهار سمستر الی ۱۳۶۲
* استاد حفیظ الله خیال دوسمستر ۱۳۵۹
* استاد سلیم سرمست ده سمستر الی ۱۳۶۸
* استاد فقیرمحمد ننگیالی یازده سمستر ۱۳۷۱
* استاد محمد حسین ارمان
* استا د اسماعیل اعظمی هشت سمستر ۱۳۶۶
* استا د محمد هاشم یازده سمستر الی ۱۳۷۱
* استاد خلیل الله فرهمند پیانیست شش سمستر
* استاد محمد اکرم روحنواز
* استاد کبیر( دلربانواز) هشت سمستر ۱*استاد الطاف حسین شش سمستر
* استاد فرید احمد شیفته هشت سمستر ۱۳۷۱
* استاد محمد آصف طبله نواز شش سمستر
* استاد محمد احسان عرفان چهار سمستر ۱۳۸۲
* استاد محمد طارق غزنوی
* استاد محمد صدیق قیام یک سمستر
14