ازدواج :
" وَ مِن آیاتِه اَن خَلَقَ لَکُم مِن اَنفُسِکُم اَزواجاً لِـتـَسکنوا اِلیَها و جَعـَل بَـینَـکـُم مَودَّه وَ رَحمَـهً اِن فِی ذلِکَ لِآیات لِقومٍ یـَتـَفـَکَّرونَ"
" یکی از آیات و نشانه های لطف الهی آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در کنار او آرامش یافته و میان شما انس و دوستی و رحمت برقرار نمود که این نیز برای مردمان متفکر و آگاه از نشانه ها ی علم و حکمت آشکاراست ". ( سوره روم 21 )
ازدواج و تشکیل خانواده سنگ بنای هرجامعه ی بزرگ انسانی است که در انجام وظایف فردی و روابط اجتماعی آنها نقش اساسی و بنیادین دارد و یکی از مهم ترین و زیباترین سنن اجتماعی انسان ها در طول تاریخ است که ریشه در فطرت و آفرینش ویژه ی آدمی دارد و تامین کننده و تعدیل کننده ی بسیاری از نیازهای روانی ، عاطفی ، اجتماعی ، اخلاقی ، اعتقادی و حتی اقتصادی انسان می باشد که در اسلام بسیار مورد تاکید قرار گرفته است.
اما باید اذعان نمود ازدواج این امر الهی ، اجتماعی و پدیده ی جهانی که همه ی جوامع سالم بشری و ادیان آسمانی بر آن تاکید داشته و خود نیز ، موضوعی ساده و مقدس است ، در عین حال یک پدیده ی فرهنگی هست که نزد هر ملتی رنگ خاصی به خود گرفته است . در کشور ما با وجود عقاید، الگوها و سنت های اصیل و ساده ی اسلامی برای ازدواج ، متاسفانه در حال حاضر این ارزش متعالی و مقدس در چنگال آداب و رسوم غلط و ضد ارزش ها گرفتار شده است و در طول زمان دستورات ساده ی اسلام و سنن حسنه ی پیامبر گرامی و ائمه اطهار از روی عدم آگاهی ، مطابق تمایلات و سلیقه افراد مختلف جهت داده و چیزی به آن اضافه شده است . بدان گونه که امروز ازدواج جوانان در میهن اسلامی ما بیش از آن که بُعد مادی و اقتصادی داشته باشد ، ریشه در ابعاد فرهنگی و فکری دارد که تار و پود آن به صورت دامی از ملا ک ها و آداب و رسوم غلط ، تشریفات و توقعات بیجا و بعضاً خرافی است که غالباً محصول چشم و هم چشمی و رقابت های مخرب ، تقلیدهای کورکورانه ، مسخ هویت و کرامت انسانی است.
برخی از مهم ترین و عمومی ترین آداب و رسوم ازدواج بین خانواده ها:
1) ازدواج تحمیلی :
با این که خوشبختانه با افزایش دانش و بینش جوانان و خانواده ها ، از شدت این مسئله که برخلاف اصول اخلاقی و اجتماعی و احکام اسلامی است ، کاسته شده ، اما هنوز هم در برخی مناطق ، پدر و مادر و نزدیکان داماد ، هر دختری را که پسندیدند و پیشنهاد نمودند بدون نظر خواهی معقول از پسر، او را مجبور به ازدواج با آن شخص می کنند و بعضی پسرها هم بدون توجه به مشکلات بعدی به راحتی می گویند هر که را شما بخواهید و هرچه شما بگویید! در این خانواده ها عموماً وضع دختران و مجبور کردن آنها به ازدواج های تحمیلی ، بسیار وخیم تر است.
2) شیربها:
در بعضی شهرها و روستاها رسم غلط بر آن است که قبل از عروسی برای تهیه مقداری از جهیزیه ، از داماد مبلغی پول نقد به عنوان شیربها می گیرند که خود مانع و مشکل بزرگی برای خانواده هاست و یکی از آسیب های کوچک آن این است که خانواده ی داماد درمقابل ، عموماً انتظار دارند که جهیزیه مفصلی باز گردانده شود. کاش این افراد لحظه ای می اندیشیدند که شیر مادر چیزی نیست که قابل خرید و فروش باشد.
مهریه:
مهریه یک سنت حسنه ی اسلامی است که از زمان پیامبر اکرم ( صلی الله علیه واله وسلم ) وجود داشته و تعیین آن مورد تاکید است . با این که عده ای می گویند مهریه را چه کسی داد و چه کسی گرفت ، پرداخت آن عندالمطالبه بر ذمه ی داماد است ؛ یعنی هرگاه زن طلب مهریه کرد شوهر باید آن را پرداخت کند . در قدیم مهریه عموماً ساده و براساس دستورات اسلامی ، به روال مِهرالسُنه ی حضرت فاطمه زهرا ( س) بوده است ، اما متاسفانه امروزه بسیاری از مردم ، این سنت پسندیده را مطابق با تمایلات خود جهت داده اند و مهریه را به عنوان ارزش یک دختر تلقی می کنند و به اشتباه مهریه سنگین را پشتوانه ای محکم و تداوم بخش در زندگی زناشویی می پندارند. چرا باید بعضی دختران به بالا بودن نامعقول مهریه خود افتخارنمایند؟ مگر الگوی زنان ما فاطمه زهرا (س) نیست ؟ و مگر الگوی ازدواجی که خدا و رسول خدا و ائمه اطهارمی پسندند وعقل بر آن صحه می گذارد و رضایت خلق خدا را فراهم می سازد، ازدواج بزرگ مرد تاریخ اسلام حضرت علی ( ع ) با فاطمه زهرا (س) نیست که با نهایت تاسف برخی ازدواج ها با تمام محسنات داماد ، به علت عدم توافق بر سر مهریه و مبلغ آن ، صورت نمی گیرد.
این دسته از والدین را باید آگاه کرد که دختر ، و زندگی او کالای مورد معامله نیست تا بر سر مبلغ مهریه اش بحث کنند و باید بدانند که طلب کردن مهریه ی سنگین، نشانه عدم اعتماد و اطمینان کمتر است و بهانه ای برای ایجاد انتظار نامعقول و جهیزیه ی خارج از توان ، که همه ی اینها از آفت های ازدواج و آسیب های فرهنگی و اجتماعی آن محسوب می شوند.
3) جهیزیه :
جهیزیه باید سبک ، ساده و در حد ضروریات اولیه ی شروع زندگی جدید باشد همان گونه که جهیزیه حضرت فاطمه زهرا( س) به روایتی هفده قلم بوده است که در آن زمان به 63 درهم خریداری شده است و این هم از سنت های حسنه ی اسلامی است که به تدریج از هدف اصلی دورشده و متاسفانه در زمان ما یکی از مشکلات ازدواج شده است ، بدانگونه که برخی خانواده ها به جهیزیه عروسشان با وسواس توجه می کنند و اگر آن را نپسندیدند مایه ی سرشکستگی خود و خانواده خود تصور می کنند و ارزش عروس خود را با وجود فضائل اخلا قی فراوان به جهیزیه اش می شناسند! و توقع دارند که به اصطلاح از شیر مرغ تا جان آدمیزاد همراه خود بیاورد ! تا جایی که دیده شده است پدری یکی از کلیه های خود را برای تهیه جهیزیه دختر خود فروخته است و یا دختری به علت فقر و عدم توانایی تهیه ی جهیزیه ، از ازدواج صرف نظر کرده است . به علاوه بسیار مشاهده می شود که بعضی از وسایلی که به عنوان جهیزیه با هزینه های کمرشکن تهیه شده است، سال ها دست نخورد ه مانده و فقط به نمایش درآمده است .
4) تجمل و تشریفات:
تجمل و تشریفات دست و پاگیرباید نهضتی برضد ازدواج های پر خرج و تشریفاتی به وجود آورد که هزینه های زیادی را می بلعد و نابود می کند و انگیزه ای جز چشم و هم چشمی و رقابت های مخرب ندارد. باید با الهام از دستورات عالی اسلام با هرگونه تجمل پرستی و خرج تراشی های بی دلیل در امر ازدواج به شدت مبارزه کرد. باید در فرهنگ عمومی این باور ایجاد شود که خرج تراشی و هزینه های زیاد در مراسم مختلف ازدواج نه دلیل شخصیت ، نه نشانه ی آبرو و نه موجب تحکیم پیوند زناشویی است . ریشه ی بسیاری از کدورت ها ، اختلافات خانوادگی و جدایی ها را باید در همین آداب و رسوم غلط ، در همان شب های جشن و سرور پرخرج ، تقید به مشتی آداب و رسوم غلط و توقعات بیجا و توجه افراطی به ظواهر مادی به هنگام خواستگاری جستجو کرد. افسوس که تقلیدهای کورکورانه ، چشم و هم چشمی ها، آبروهای خیالی بدتر از هر بی آبرویی و خواب های خرگوشی مرگبار، بعضی مغزها را منجمد کرده و از درک حقایق و واقعیت های ازدواج باز داشته است که حاصلی جز اضطراب ، افسردگی ، تظاهر و زندگی بی روح و نشاط و اختلالات عصبی و روانی ندارد.
اما در پیوندی که دختر و پسر از روی شناخت ، با یکدیگر صمیمیت و تفاهم داشته و والدین آنها بدون سختگیری های بیجا و پس از مشاوره و بررسی آن را تصویب می کنند و در یک محفل شاد و دوستانه و صمیمانه برگزار می شود، نیازی به تشریفات کمرشکن ، پیرایه های ابلهانه ، تجملات و مخارج رویایی و افتخارات موهوم ندارد. مسلم است که در چنین ازدواجی ، که بهتر است آن را ازدواج اسلامی و طبیعی بنامیم ، نه از مهریه های کمرشکن و جهیزیه های ریز و درشت خبری هست ، نه از شیربها و طلا و جواهرات زیاد و گران قیمت و هدایای سرسام آور و آینه شمعدان های غیر ضروری ، خریدهای آن چنانی قبل از عقد برای عروس و خانواده ی او ، تقدیم و ارسال هدایا در اعیاد و روزهای خاص و بالاخره تشریفات و اسراف های مراسم عقد و عروسی با هزینه های سنگین و…
نکته عجیب و قابل تامل و تحقیق این است که گروه عمده ای از خانواده ها که از این پیرایه ها و تشریفات زاید و کمر شکن شکایت دارند، ناله می کنند و درمقام بحث با این گونه آداب و رسوم غلط و دست و پا گیر مخالفت می ورزند ، در عین حال غالباً به آنها پای بندند و زمانی که خود به عنوان والدین پسر یا دختر در موقعیت قرار می گیرند صورت مسئله را پاک کرده در دام آن تارهای عنکبوتی افتاده و به مصیبت و خطا گرفتار می شوند . شاید بتوان گفت که یکی از دلایل این تضاد عقیده و عمل ، عدم شهامت کافی و ضعف اراده و تفکر و ایمان آنها به مبارزه و شکستن سنت ها و آداب و رسوم موهوم وغلط است.
فرانسیس بیکن فیلسوف انگلیسی قرن 17 میلادی ، خطا های مبتلا به ذهن آدمیان را که در تحصیل علم و آگاهی و کشف حقیقت ، مایه گمراهی انسان می شوند بت نامیده و از آنها به عنوان بت های طایفه ای ، شخصی ، بازاری و نمایشی نام برده است. این گونه آداب و رسوم و سنت های ناپسند و انحراف از فطرت خداوندی و اسلامی را نیز از جمله بت های فرهنگی و فکری امروز میهن اسلامی می توان نامید که نیاز به بت شکن و قهرمان های فرهنگی و فکری دارد و درمانش هم بازگشت به سنن اصیل اسلامی است.
آداب و رسوم ازدواج در جوامع مختلف:
در جوامع مختلف ، آداب و رسوم متفاوتی رایج است . گاه عقاید یک جامعه با عقاید جامعه دیگر در تضاد می باشد و این موضوع بخصوص در مسئله زناشویی قابل توجه است.
در فرهنگ غرب اعتقاد به اصل آزادی جنسی آداب و رسومی را موجب شده است که با عقاید جوامع اسلامی مغایر است و با اعتقادات مسلمانان همخوانی ندارد. از جمله این آداب و رسوم می توان به موارد زیر اشاره نمود:
– دست دادن زنها و مردها اعم از محرم و نامحرم؛
– معاشرت زنان و مردان نامحرم؛
– تشکیل جلسات لهو و لعب مختلط مرد و زن؛
– جدا شدن فرزندان از خانواده از 18 سالگی و گسیختگی رشته های عاطفی آنان با والدین؛
– اهمیت ندادن به صله رحم؛
– عدم همیاری؛
– قطع ارتباط های خانوادگی.
با توجه به آداب و رسوم رایج در ممالک غربی و تضاد آن با سنن و آداب اجتماعی در ممالک اسلامی می توان نتیجه گرفت که ازدواج های پسر و دختر ممالک غربی صرفنظر از سایر عوامل فرهنگی تنها از دید آداب و رسوم رایج، عواقب خوشایندی نخواهد داشت.
آداب اجتماعی رایج در یک جامعه نیز در طبقات اجتماعی و ساکنان قسمتهای مختلف یک کشور متفاوت است و گاه در پیوندهای زناشویی مشکلاتی را ایجاد می نماید. آداب و رسوم ده با شهر ، و آداب و رسوم اصناف و طبقات مختلف اجتماع با یکدیگر فرق دارد. لذا ضرورت دارد، در زناشویی همه این موارد مورد توجه قرار گیرد. خانواده های سنتی اجازه نمی دهند که فرزند در حضور آنان آزادانه عمل کند. داماد یا عروس خانواده، چنانچه در حضور مادر شوهر یا پدرشوهر و یا پدر زن و مادر زن پای خود را دراز کند و یا احیاناً نسنجیده سخن گوید ، ناراحت می شوند و گاه این گونه رفتار به اختلاف و گله گذاری منجر می شود.
خانواده هایی که به اصطلاح متجدد هستند و از فرهنگ غرب تقلید می کنند با خانواده های سنتی نمی جوشند. طبقات کارگر و مستضعف از آداب و رسوم خاص خود پیروی می کنند. در این گونه طبقات آداب و رسوم غربی محلی ندارد. چهار زانو نشستن و استفاده از کلمات خاص در سخن گفتن و احیاناً دراز کشیدن و لم دادن در مجالس از آداب رایج است که به هیچ وجه این گونه رفتارها برای خانواده های فرنگی مآب قابل تحمل نیست و در نتیجه ازدواج هایی که در چنین خانواده هایی با آداب و رسوم متفاوت صورت می گیرد، برای زوجین و خانواده های آنان خوشایند نیست و گاه به صورت مشکل حادی خودنمایی می کند که حلاوت زندگی را از زن و شوهر می گیرد و خانواده های وابسته را نیز ناراحت می کند و به عکس العمل های ناخوشایند وا می دارد.
آداب و رسوم ازدواج در جهان:
رسمهای مختلفی که برای ازدواج در کشورها و شهرهای مختلف دنیا وجود داره: کیک میوهکیک سنتی عروسی این جزیره سبز رنگ و یک کیک میوه مغذی استنعل اسبیک نعل اسب شگون دار را به عروس و داماد می دهند تا همیشه از آن در منزلشان نگهداری کنندچه چیز در ایتالیا پیوند دختر و پسر را نشان می دهد؟روبان های گره خورده به هم پیوند زناشویی یک دختر و پسر را نشان می دهدبادام نشانه تلخ و شیرین زندگیبادام های شکر پوش شده ای را به مهمان ها میدهند. گاهی اوقات بادام ها را برای تزیئن میز شام به طرز زیبایی در گوشه ها قرار می دهند.سپس با جعبه های کوچک و زیبای چینی یا کیسه های توری نام عروس و داماد و تاریخ عروسی شان روی آن می نویسندکیک مخصوص برای آن ها که به جشن نیامده اند کیک میوه ای مغذی عروسی را که به آن عصاره نیشکر افزوده اند. قاچ قاچ می کنند. و برای تمام دوستان و خویشاوندانی که قادر به حضور در جشن عروسی نیستند می فرستندعروس و خانواده اش در روز عروسی برای تازه کردن دیدار به خانه داماد می روند. در قدیم عروس نواری مثلث شکل را روی سرش می بستتا از شر حسادت زن های دیگر در امان و مصون باشداردک سمبل حیاتچندین اردک را در جشن عروسی در جایی جای می دهند .چرا که آنها را منبع و سمبل سر زندگی و حیات تلقی می کنندداماد غاز میبردداماد سوار بر اسبی کوتوله و سفید به خانه عروس می رود .چرا که این نوع اسب سمبل وفاداری و پای بندی است.او یک جفت غاز نر و ماده خاکستری رنگ را هم با خود به آنجا می برد .پرندگان سمبل زندگی هستندبا توجه به کتاب ((داستان ازدواج )) نوشته کونیو یاناگیتا که اثر معتبری در مورد رسوم اجدادی به حساب می آید، قبیله های کیوشو و شیکوکو مراسمی را تحت عنوان ((دزدیدن عروس )) به پا می داشتند. به نظ ر می رسدکه این مراسم در نقاط بسیاری از ژاپن به شکلهای متفاوت شایع بوده باشد. درواقع ، مردم علاقه زیادی به ازدواج بر مبنای رضایت ط رفین داشتند. در ابتدا و قبل از همه ، زن و مردی بودند که همدیگر را دوست داشتند. زمانی که زن نتوانسته رضایت والدین خود را جلب کند (یا حداقل چنین به نظ ر می رسد که اینگونه باشد)، دوستان مرد، آن زن را می دزدند. دختردزدیده شده با این بازی موافق است . ضمنا دوستان مرد به والدین دختر اط لاع می دهند که دخترشان در اختیارآنهاست و بنابراین بهتر است که با ازدواج آن دو موافقت کنند. اگرچه والدین دختر به ظ اهر تمایلی نداشتند، قلبااز این امر استقبال می کردند. در این مراسم نیازی نبود که والدین خرج زیادی را بابت تدارک عروسی متحمل شوند. در مناط ق زراعی غرب ژاپن ، رسم بر این بود که مردم در زمان ازدواج به تمایلات و خواسته های روسای خوداحترام می گذاشتند. همچنین ممکن نبود که اجازه پدر را نادیده بگیرند. روند رسمی ازدواج چنین بود که بین دوخانواده رفت و آمد می شد تا توافق بر سر جزئیات عروسی به دست آید. تقریبا در هر سط حی از زندگی ، این رفت و آمدها به صورت مهمانی بود.
*فیجی
( هدیه ی دندان مصنوعی )
— داماد به پدر عروس یک دست دندان مصنوعی هدیه می دهد ، که سمبل مقام و منزلت اجتماعی و سعادت و سلامتی می باشند.
* فنلاند
( چشم بندی در مراسم عروسی )
— عروس ها تاج های طلایی روی سر می گذارند. بعد از پایان مراسم عروسی، دخترهای مجرد دور عروس حلقه می زنند و چشم او را می بندند . سپس به انتظار می مانند تا عروس تاجش راروی سر یکی از ان ها قرار دهد. گفته می شود که هر دختری که تاج عروسی روی سر او قرار بگیرد عروس بعدی خواهد بود. ( حالا کی تاج می خواد؟ )
( ریختن پول در الک )
— عروس و داماد از جایگاه های افتخار و ابرو در مراسم جشن بر خوردار هستند . عروس یک الک یا ابکش پوشیده شده از یک شال ابریشمی را در دست نگه می دارد . زمانی که مهمانان یکی یکی پول در ان الک می ریزند، نام و مقدار وجه پرداختی شان با صدای بلند اعلام می شود.
* فرانسه
( باد بزن هدیه ی عروس به میهمانان )
— عروس به عنوان هدیه ، باد بزن های که مزین به تصاویر اسطوره ای هستند، به مهمانان می دهد.
( فنجان دو دسته ای )
— بسیاری از تازه عروس و داماد ها به سلامتی و افتخار یکدیگر از یک فنجان دو دستع ای کنده کاری شده نوشیدنی می نوشند، این رسم در قدیم نیز رایج و متداول بود. این فنجان دو دسته به نسل های آینده منتقل می شود.
آداب و رسوم ازدواج درگذشته:
یکی از اعتقادات در رابطه با بخت گشایی این بود که وقتی فرد پنبه زنی را به داخل خانه برای کار می آوردند . منتظر می شدند تا پنبه زن به منظور انجام عملی برای مدتی دست از کار بکشد و در این هنگام فوراٌ دختر دم بخت خانه را دور از چشم پنبه بزن آورده و از توی کمان پنبه زنی عبورش می دادند و معتقد بودند که به زودی زه کمان وی پاره خواهد شد و به این ترتیب نیز بخت دخترشان باز می شود . در صورت پاره شدن چله کمان ، جازدن آن کار بسیار مشکلی برای پنبه زن ها بود و به همین خاطر پنبه زن ها سعی می کردند تا جایی که ممکن است کمانشان را رها نکنند تا دست هیچ دختری به آنها نرسد و باعث پاره شدن زه کمان آنها نشود .
برای بخت گشایی کار دیگری نیز می کرده اند و آن اینکه هر گاه درون خانه و یا در منزل همسایگان ، برای نذر گوسفندی می کشتند . مادری که می خواست هر چه زودتر دخترش به خانه بخت برود . چادر دخترش را به همراه مقداری پول و با یک کله قند به قصاب می داد و از وی می خواست که چادر دخترش را از درون روده گوسفندی عبور دهد و بر این اعتقاد بودند که دختر با سر کردن آن چادر ، به زودی بختش باز می شود .
از دیگر معتقدات مردم برای بخت گشایی و همچنین برآورده شدن دیگر حاجات خویش ، دوختن پیراهن مراد بوده است . این مراسم به این شکل بود که در روز بیستم و هفتم ماه مبارک رمضان که روز قتل این منجم می باشد . زن ها آرایش کرده به مساجد می رفته اند تهرانی ها عموماٌ در مسجد شاه تجمع می کردند و با پارچه هایی که از قبل تهیه کرده بودند در بین دو نماز پیراهن مردا می دوختند و معتقد بودند که با پوشیدن این لباس کلیه حاجت های آنها از جلمه گشاده شدن بخت آنها برآورده خواهد شد و در بین بعضی از زنان این اعتقاد نیز بود که پارچه پیراهن ذکر شده را بهتر است که از پول حاصل از گدایی خریداری نمایند .
خواستگاری و بله بران
مراسم خواستگاری معمولاٌ بدین ترتیب بود که مادر داماد به چند تن از زنانی که کارشان پیدا کردن دختر بود می سپرد که اگر دختری را با شرایط مورد نظر وی در نظر دارند به وی معرفی کنند و یا درصدد پیدا کردن چنین دختری باشند . پس از مدتی یکی از زنان دختری را در نظر گرفته و به همراه یک یا چند تن از زنان خانواده داماد برای دیدن دختر مورد نظر سرزده به خانه او می رفتند دختر دم بخت بعد از مدتی با کاسه ای آب وارد اتاق خواستگاران می شد و آب را به آنها تعارف می کرد و پس از آن به کناری می نشست . در این هنگام یکی از خواستگاران که از همه با تجربه تر بود به طرف دختر رفته و چادر و یا چارقد دختر را کنار زده دستی به سر وی می کشید و موهای دختر را جابجا می کرد تا ببیند که مبادا دختر کچل باشد و موهاعاریه ای باشد . بعد از مطمئن شدن از موها ، شروع می کرد به بو کردن دهان و زیربغل و خلاصه تمامی بدن دختر ، که خدای ناکرده بوی بد ندهد . پس از انجام این تشریفات و مورد پسند واقع شدن دختر ، به خانه داماد برگشته و شرح ماجرا را توصیف می کرد و داماد نیز با شرحی که خواستگاران می دادند تصویر دختر را در ذهنش مجسم می کرد و آنگاه موافقت و یا عدم موافقت خود را اعلام می داشت .
در صورت موافقت داماد ، پدر وی به همراه چند تن از بزرگان فامیل به خانه دختر رفته و به اصطلاح شیرینی می خوردند فردای آن روز مادر و خاله و عمو و دیگر کسان نزدیک داماد برای بله برون به خانه عروس رفته و راجع به مهریه و شیربها و روز عروسی و مسائلی دیگر نظیر آن صحبت می کردند . پس از چند روز از خانه داماد هدایایی به وسیله چندین مجمع به منزل عروس فرستاده می شد که وسایل درون مجمع ها معمولاٌ عبارت بودند از : یک عدد انگشتر با حلقه طلا ، یک کاسه نبات ، دو کله قند ، تعدادی لباس برای پدر و مادر و خود عروس که بسته به فصول سال از جنس های مختلف انتخاب می شده است . البسه ای که برای عروس فرستاده می شد معمولاٌ عبارت بود از : یک چادر ، یک پیراهن ، یک تنبان با دامن ، یک جفت کفش ، دو جفت جوراب ، یک یا دو عدد چادر ، یک یا دو عدد پستان بند و زیرجامه همچنین مقداری از میوه های فصل و شیرینی نیز جزو اصلی این هدایا به شمار می آمده است
خرید عروسی
پس از خواستگاری و پسند طرفین و انجام مراسم بله برون ، را هر زمانی که طرفین موافقت کردند و مورد قبول واقع می شد و ایجاد اشکالی نمی کرد . جهت خرید وسایل عروسی تعیین می کردند . وسایلی که معمولاٌ در این زمان خریده می شد عبارت بود از : پارچه و با لباس دوخته شده ، آیینه و شمعدان ، وسایل آرایش عروس ، لباس های زیر برای عروس ، کفش و جوراب ، لوازم مربوط به سفره عقد و دیگر وسایل اینچنین ، نکته دیگر قابل ذکر آن که برای این خرید یک یا دو نفر از خانواده عروس و داماد انتخاب می شدند که معمولاٌ نیز در این خرید عروس و داماد شرکت نداشتند ( البته این قضیه جنبه همگانی نداشته و گاهی خود عروس و داماد شرکت می کردند ) و نمایندگان به سلیقه خود وسایل مورد نیاز را خریداری می کردند . در ضمن این نکته را نیز باید متذکر شد که خرج این دسته خریدها کلاٌ به عهده داماد بوده است .
جهازبران
چند روز قبل از عروسی و گاهی روز قبل از آن ، مراسم جهاز بران صورت می گرفت . برای جهاز بران چند نفر طبق کش به همراه چند قاطر اجیر می شدند تا وسایل جهیزیه عروس را به خانه داماد حمل کنند . علاوه بر طبق کش ها ، عده ای نقاره زن نیز استخدام می شدند تا در طول راه به هنرنمایی بپردازند . قبل از رسیدن گروه مزبور چند تن جلوتر به خانه داماد می رفتند و قسمتهایی از خانه داماد را که برای عروس در نظر گرفته شده بود ، نظافت کرده و به اصطلاح آب و جارو می کردند . هنگامی که جهیزیه در خانه داماد جای می گرفت . فردی از طرف خانواده عروس صورت اسبابی که آورده بودند را نشان داماد می داد و از وی بابت آنها رسیدی دریافت می کرد که به آن سیاهه می گفتند . علاوه بر آن دادن انعام به طبق کش ها و نقاره چی ها جزو وظایف داماد به حساب می آمد . طبق کش ها علاوه بر انعام مزبور اجازه داشتند که نقل ها و پارچه های کف طبق ها را که برای تزئین تدارک دیده شده بود را برای خود برداند . وسایل جهیزیه طبق توافقی که قبلاٌ بین خانواده های عروس و داماد صورت گرفته بود تهیه می شد . به عنوان مثال گاهی عبارت بود از : دیگ ، قابلمه ، ملاقه ، آبکش ، مجمع های مسی ، آفتابه لگن و اسباب دیگری همچون رختخواب ، متکا ، پشتی ، پرده ، سماور ، بلور و علاوه بر همه اینها ، آینه و قرآن جزو اصلی مهمترین وسایل جهیزیه به شمار می رفته است .
حنابندان
سه یا چهار روز به عقد مانده حنابندان انجام می گرفت که اولین آرایش عروس را انجام می دادند .
آرایش عروس ( بزک عروس)
پس از پایان استحمام عروس را با ساز و ذهل به خانه می آوردند و در این هنگام مشاطه ای که از قبل فراخوانده شده بود شروع به آرایش عروس می کرد .
آرایش های گذشتگان در فرهنگ های فارسی تحت عنوان ( هر هفت ) معرفی شده است و هر هفت یعنی لوازم آرایش زنانه که در قدیم عبارت بود از هفت چیز : سرخاب ، سفیدآب ، حنا ، وسمه ، سرمه ، زرک ، غالیه و خال ، بنابراین هر هفت کردن به معنی آرایش کردن است و مترادف آن نیز همان اصطلاح هفت قلم آرایش کردن می باشد
مراسم عقد کنان
مراسم عقدکنان را معمولاٌ در خانه عروس انجام می دادند و برای انجام این امر اتاقی را در نظر می گرفتند که مراسم عقدکنان در آن اجرا می شد . قبل از شروع مراسم چند تن از زنان خوش سلیقه و خوشبخت فامیل ، برای تزئین سفره عقد در اتاق مزبور حاضر می شدند و با ظرافت خاصی اسباب سفره را در سرجای خود می چیدند . اسباب سفره عقد عموماٌ عبارت بود از : نقل و شیرینی ، چند کله قند ، چند لاله یا جار ، گلابدان ، خنچه ، اسپند ، کاسه ای آب که رویش یک برگ سبز باشد و …. به هنگام عقد عروس را مقابل آیینه و رو به قبله می نشاندند و به هنگامی که عاقد در حال خواندن خطبه عقد بود لازم می دانستند که عروس خانم حتماٌ در آیینه نگاه کند تا بدین ترتیب بختش همچون آیینه صاف و روشن باشد و همچنین در موقع خواندن خطبه دو زن سپیدبخت دو سر پارچه ای سفید را گرفته و در بالای سر عروس نگاه می داشتند و زن سپیدبخت دیگری به نیت شیرین شدن زندگی عروس بر سر او قند می سایید و در این هنگام فرد دیگری با یک سوزن و نخ هفت رنگ جلو آمده و تعدادی کوک بر پارچه مزبور می زد . به هنگام این کار زیر لب می خواندند : دوختم ، دوختم ، زبان مادر شوهر ، خواهر شوهر ، جاری و پدرشوهر را دوختم .
بردن عروس
پس از جاری شدن خطبه عقد و مراسم عقد کنان چند ساعتی را به زدن ساز و رقص و شادمانی سپری می کردند . آنگاه چند نفر از خانه داماد با اسب سفیدی برای بردن عروس می آمدند . عروس را سوار بر اسب کرده و در جلوی آنها عمله جات طرب و پشت سر آنها نیز جاروکشان و سپس اسب عروس حرکت می کرده است . وقتی قافله عروس به خانه داماد می رسید باید داماد به پیشواز عروس می رفت و نارنجی به طرف وی پرتاب می کرد . اگر عروس می توانست نارنج را در هوا بگیرد نشانه آن بود که عروس بر سر داماد مسلط خواهد شد . هنگامی که می خواستند عروس را به خانه داماد ببرند پسربچه نابالغی را آورده و یک بقچه حاوی نان و پنیر را به وی می دادند و بچه موظف بود که این بقچه را به کمر عروس ببندد و با این نان و پنیر عروس را روانه خانه داماد می کردند . وقتی که عروس می خواست پایش را در آستانه در خانه داماد بگذارد . فندق یا گردویی را زیر پایش قرار می دادند تا به این ترتیب هر گونه طلسمی که برای عروس شده از بین برود در هنگام ورود ، عروس زیر لب می گفت یا عزیزالله ، به این نیت که عزیز شوهرش بشود و در این موقع داماد باید با بالای سر در خانه برود تا عروس از زیر پاهای او عبور کند تا بدین طریق در زندگی بر سر عروس مسلط باشد در موقع ورود داما به اتاق عروس نیز ، کفش های عروس را در بالای در قرار می دادند تا بدین ترتیب عروس بر سر داماد مسلط باشد . بعد از اینکه عروس به خانه داماد وارد شد زن های فامیل می آمدند و شروع به شادمانی می کردند . آنان بر سر عروس و داماد مانند سرعقد نقل و پول می ریختند و می گفتند که هر گاه از این نقل دختر دم بختی بخورد به زودی بختش باز می شود .
مساله دیگر اینکه داماد نیز می تواند در این مجلس زنانه حضور داشته باشد و بر این عقیده بودند که در این شب داماد به تمامی زنان محرم می باشد .
پاتختی و مادر زن سلام
یکی از مجالسی که پس از عروسی به اجرا در می آمد مراسم پاتختی بود که بلافاصله بعد از شب عروسی و در اولین صبح برگزار می شد . در این مراسم عموماٌ نزدیکان عروس و داماد شرکت داشتند و عده ای مطرب نیز دعوت می شدند تا برای شادمانی مهمانان هنرنمایی و نوازندگی کنند . همچنین در صبح بعد از عروسی ، داماد موظف بود که با مادر زن خود ملاقاتی داشته باشد و از او به خاطر دختر پاکی که به او داده تشکر کند .
پاگشا
مراسمی بود که چهل روز بعد از عروسی در خانه مادر عروس برپا می شد و در آن عروس و داماد و فامیل های نزدیک دو طرف شرکت داشتند . برگزاری این مجلس به این علت بود که دو فامیل بیشتر با هم آشنا شود و نیز دختر بتواند بعد از گذشت زمانی دوباره به خانه مادرش بیاید .
آیین و مراسم ازدواج در ایران عهد ساسانی:
ایران زمین دارای فرهنگی درخشان و باشکوه است و بر جوانان عزیز ایران است که آن را شناخته وپاس دارند ،زیراپایه زندگی اجتماعی و فرهنگی و ملیت ما بر همین فرهنگ کهن استوار است و با شناختن آن خویشتن وپدران و خانمان دیرین خودرا بهتر خواهیم شناخت و با مرز و بوم خویش که سرشار از اندیشه هاست بیشتر آشنا خواهیم گشت و ریشه و مایه بسیاری از کردارها ،پندارها ورسومی که با آن پرورش یافته و بزرگ شده ایم ،در خواهیم یافت. آداب و رسوم و فرهنگ ملی ما هنگامی که معنای اصلی خویش را در خاطر ما باز یافتند،زندگی ما راپربارتر و با معنی تر خواهند ساخت.یکی از رویدادهای مهمی که در زندگی هر فردی رخ می دهد ،پدیده ازدواج است که امروزه در نواحی و مناطق مختلف دارای سنت ها و آداب خاصی است ودر گذشته نیز آیین ها و رسوم مختلفی داشته و به نحو آیینی برگزار می شده است .آداب و رسوم ازدواج در ایران باستان که سنتی دیرینه بود،نسبتا بر ما مبهم است. در بیشتر منابع به انواع ازدواج های مرسوم عهد ساسانی اشاره شده است و کمترین اطلاعی از باورها ،آداب ،رسوم و چگونگی شکل گیری ازدواج توضیحی داده نشده است. اما قدر مسلم آن است که ایرانیان عهد ساسانی ،برپایه آموزه های دینی شان و آموخته های پیامبرشان زرتشت بر این باور بودند که شادی و رامش از جلوه های نیک اهورایی و همساز با زندگی است وپیوسته بر آن بودند تا به هر بهانه ای اندوه و سوگواری را از خود دور سازند . برگزاری جشن های مختلف در ایران باستان دلیل این مدعاست اما علاوه برجشن های ملی ، مذهبی و… به گواه مورخینی چون هرودت ، گزنفون ،پلوتارک و… در زندگی خصوصی افراد نیز برخی از جشن هامانند جشن تولد ،جشن ازدواج و زایش فرزندو…. نیز وجود داشته که افراد بسته به تمکن مالی شان ،عقاید دینی ،رسوم منطقه ای و عرف موجود برگزار کردن آن همت می گماشتند.همچنین بر اساس اشارات اوستا و برخی از کتب پهلوی مانند نامه تنسر ،مادیان هزار دادستان ،روایت امید اشاوهیشتان ،صد در بند هشن ،روایت پهلوی ،شایست ناشایست،…خصوصا سنن باقی مانده در میان زرتشتیان امروزی درباره ازدواج می توان با تفسیر و تعبیر برخی از موضوعات این کتب و سنن باقی مانده با قوانین گوناگون ازدواج ،آداب و رسوم آن تا حدودی اطلاعاتی به دست داد. خرسندیم که توانسته ایم به اندازه توان دانش خود ، آگاهی در جهت معرفی بخشی از باورها و آموزه های فرهنگ پر بار ایران زمین بر داریم امید داریم که خوانند گان گرامی حتی المقدور اشکالات ما را گوش زد نمایند تا در جهت رفع نواقص بر آییم.
آداب ورسوم ازدواج در مسیحیت:
قبل از توصیف و تبیین فلسفه و بیان اهمیت و اهداف ازدواج در آیین مسیحیت، توجه به سه نکته ضرورت دارد:
ازدواج در مسیحیت
قبل از توصیف و تبیین فلسفه و بیان اهمیت و اهداف ازدواج در آیین مسیحیت، توجه به سه نکته ضرورت دارد:
الف)- در این بررسی، همان گونه که در توصیف اسلام گذشت، به نظریه و دیدگاه دینی مسیحیت در خصوص ازدواج به عنوان دین الهی پرداخته می شود و به فرهنگ رایج و آداب و رسوم متداول در بین مسیحیان در ازدواج توجه نمی شود. به بیان دیگر، آن چه در این نوشتار به تطبیق و مقایسه گذارده می شود، فرهنگ رایج و آداب و رسوم بومی و اجتماعی متداول و مرسوم در جامعه ی مسیحی نیست؛ بلکه آموزه های برگرفته از منابع اصیل و متون قابل استناد مسیحیت می باشد که با تعالیم برگرفته از متون اسلامی مقایسه می شود.
ب)- در این موضوع، مقایسه صرفاً بر مبنای آموزه های مستند به متون دینی صورت گرفته و تحلیل تحلیل گران و پژوهش گران در مورد متون اسلامی و مسیحیت، مبنای تطبیق قرار نگرفته است و بر پایه تحلیل های انجام شده تطبیق انجام نمی شود؛ لذا تطبیق ها بر اساس معارف برگرفته از منابع دینی انجام می گیرد.
ج)- در بررسی نظریه اسلام، ابتدا به فلسفه و علل ازدواج پرداخته شد؛ ولی در بررسی دیدگاه مسیحیت، اهمیت و جایگاه ازدواج بر مبحث علل و فلسفه ازدواج مقدم گردید. این اختلاف در بررسی، محصول مقایسه و تطبیق است که جدای از آشنایی با جایگاه ازدواج در مسیحیت نمی توان به سراغ علل و فلسفه ی آن رفت؛ زیرا در سطور بعدی روشن خواهد شد که مسیحیت بعد از ناتوانی در حفظ طهارت و پاکی، ازدواج را تشریع می نماید و ازدواج در این آئین از یک جایگاه دست دومی برخوردار است.
آداب ورسوم ازدواج در آیین زرتشتی :
خواستگاری
خواستگاری زرتشتیان به این روش است که مادر و خواهر پسر در صورت تمایل خانواده دختر با چند نفر از بستگان نزدیک برای خواستگاری دختر می روند. در بیشتر مواقع خانواده پسر نامه ای که در باره ی خواستگاری از سوی پسر به پدر دختر نوشته شده همراه خود می برند. این نامه را بیشتر برای شگون روی کاغذ سبز رنگ و در پاکتی سبز می گذارند و با یک دستمال سبز و یک کله قند همراه با مقداری سنجد و آویشن به منزل دختر می برند. جواب نامه چند روزپس از آن از سوی خانواده دختر با همان روش به سرای پسر برده می شود. در این نامه پدر دختر، موافقت خود را بیان می دارد و به دنبال آن نامزدی آغاز می شود.
نامزدی
در روز نامزدی پسر همراه خانواده خود به خانه دختر می رود و همراه با بردن انگشتر نامزدی هدایایی (از قبیل کیف، کفش، پارچه ، سکه طلا) به دختر می دهد.دادن این هدایا همراه با مراسم ویژه ای است. در جلوی همه این هدایا دو لاله که در داخل هر کدام یک شمع روشن قرار دارد همراه آیینه، گلاب پاش، یک کله قند و نقل با خود می برند و پس از پیش کش کردن این هدایا از سوی پسر به دختر، آنان انگشتر نامزدی را در دست همدیگر می کنند. چند روزپس از نامزدی، خویشان دختر نیز با دو لاله روشن ونقل و کله قند سبز پوش، گل، پارچه و هدایای دیگر به خانه پسر می روند و آنها را به خانواده پسر هدیه می کنند. در این دیدار، دختر همراه پدر و مادر وخویشان خود نمی رود زیرا این کار را گونه ای سبکی ازسوی دختر می دانند. پسر می تواند بعد از انجام مراسم نامزدی به خانه دختر رفت و آمد کند. پس از مدتی که به آمادگی دو خانواده بستگی دارد، روز عروسی را که باید روزی نیک و مبارک باشد برمی گزینند.
عروسی
چند روز پیش از عروسی، عروس و داماد و خویشان بسیار نزدیک به خرید وسایل عروسی می روند. از سوی داماد لباس عروسی (کیف و کفش، چند قواره پارچه، طلا و لوازم آرایش…) و از سوی دختر لباس دامادی و هدایای دیگر ( کفش، پیراهن …) خریداری می شود. دو سه روز پیش از عروسی از سوی خویشان عروس جهیزیه را به خانه ای که باید عروس و داماد با هم در آن زندگی کنند می برند و خانه را خود تزیین و آماده می کنند. هم چنین در این روز همراه با بر پا کردن جشن کوچکی، با نخی که از سوی خانواده دختر فرستاده شده رختخواب عروسی به یاری خانواده پسر دوخته می شود. گرد همایی برای مراسم عروسی را انجمن گویند. در یزد مراسم زیبای حنابندان نیز رواج دارد و دست و پای دختر و پسر را با نقش های زیبا می آرایند.عقد و عروسی زرتشتیان در یک روز انجام می گیرد. روز عروسی، عروس و داماد وخویشان نزدیک پیش از شامگاه برای انجام مراسم عقد در نیایشگاه آتشکده حاضر می شوند. دراین مراسم در پیشاپیش عروس و داماد، کتاب اوستا، دو لاله ی روشن، آیینه، نقل سفید، انار و تخم مرغ به وسیله اقوام نزدیک به آتشکده برده می شود. عروس و داماد در جای ویژه ای که در جلوی سفره عقد است می نشینند.
سفره ی پیمان (گواه) یا عقد
سفره ی عقد یا گواه بر روی زمین گسترده می شود. این سفره از ترمه یا مخمل و ابریشم است و از سوی مادر عروس نسل به نسل نگه داری شده است . سفره باید رو به خاور یا برآمدن خورشید گسترده شود و بر روی آن این چیزها دیده می شود: گل سرخ، سینی از هفت سبزه، دو کله قند، کاسه ی عسل، سکه ی طلا، شاخ یا کاسه نبات، اسپنددان، برنج، سبزی خشک، نمک، رازیانه، چای خشک، کندر، خشخاش، انار، سیب، نانی محلی که بر آن مبارک باد نوشته اند، اوستا، آینه ی بخت، لاله (شمعدان)
عروس و داماد روبروی هم می نشینند. بر فراز سرشان توری از حریر سپید نگه می دارند و دو کله قند را به هم می سایند تا مراسم بله برون یا بله گفتن عروس به پایان رسد و می خوانند:
مسابم و مسابم!………..چی چی مسابی؟
مهر و محبت مسابم!…….برای کی مسابی؟
برای عروس و دوماد!
داماد لباس سفید چین دار و عروس ساری چین دار سفید می پوشد. بر گردن آن ها گلوبندی از گل آویزان می کنند و بر پیشانی آن ها خالی سرخ رنگ می گذارند. نخست عروس بر تخت می نشیند و سپس داماد را دوستان وخویشان به نزد او می آورند و به هنگام عروسی در دهان یکدیگر با انگشت عسل می گذارند. بنا بر دینکرد به هنگام عروسی و برای آگاهی همگان طبل و شیپور می نوازند. این مراسم را شاه جان گویند.
روبروی عروس و داماد موبد و کنارشان خانواده های نزدیک می نشینند. آنگاه مراسم عقد در حضور دو شاهد که یکی از خانواده دختر و دیگری از خانواده پسر می باشد انجام می گیرد. سپس موبد شروع به خواندن بخش هایی از اوستا که درباره زن و شوهر و وظایف آنها نسبت به یکدیگر است، نموده و اندرز زناشویی می دهد.
سپس از طرفین می پرسد که آیا به ازدواج با هم خوشنود هستند یا خیر. پس از شنیدن پاسخ بلی از هردو، نوشتن سند ازدواج در دفتر رسمی رزتشتیان انجام میگیرد و عروس و داماد وشاهدان آنرا گواهی می کنند. پس از پایان مراسم عقد، تخم مرغی که در سر سفره عقد بوده به وسیله (موبد) به پشت بام پرتاب می شود. این کار بدان شوند و نماد است که موبد حقوقی را که پدر نسبت به دختر خود داشته با قیچی بریده به این تخم مرغ مصالحه کرده از خانه بیرون می اندازد باین هدف که پدر دیگر حقی به دختر ندارد.
سپس ده موبد در حالی که گلاب و آیینه در دست دارد جلو مهمانان آمده همراه با نگاه داشتن آیینه روبروی آنان به آن ها گلاب می دهد و یک نفر دیگر که پشت سر ده موبد حرکت می کند به مهمانان شیرینی می دهد. آنگاه ده موبد سینی بزرگ پر از لورک (گونه ای آجیل شیرین است که درمیان زرتشتیان رواج دارد) را برداشته به تقسیم آن بین مهمانان که بیشتر سهم خود را به خانه می برند می پردازد. پس از انجام مراسم عقد، موبد، عروس و داماد را در آتشکده دور آتش مقدس می گرداند. آنگاه عروس و داماد به مجلس جشن عروسی می روند و پس از پایان مراسم جشن، عروس و داماد به وسیله خویشان نزدیک به خانه داماد برده می شوند.
در این مجلس موسیقی زنده نواخته می شود و مهمانان با ترانه های بومی به رقص و پایکوبی می پردازند. انار و هندوانه و شیرینی می خورند. غذا بیشتر گوسفند بریان کرده، مرصع پلو و شیرین پلو می باشد. مراسم بین سه تا هفت روز به درازا می کشد. (البته امروزه در تهران به همان یکروز بسنده می کنند! ولی در یزد و کرمان این زمان بیشتر به درازا می کشد.) گاه نیز با آوردن مطرب ها به اجرای گونه ای نمایش های رو حوضی می پردازند. حوض میان خانه پر از سیب و انار و هندوانه است و بر تختی روی حوض، مردمان به تماشای نمایش کمدی و شادی می پردازند. در چند عروسی دیدم که زنی با بستن چند قاشق به انگشتان پای خود، که بر هرکدام صورتی را نقاشی کرده بودند، بر پشت نیم پرده ای خوابیده و نمایش شاد عروسکی را اجرا می کرد.
در مراسمی دیگر دو شخصیت نمایش، یکی در نقش عروس و دیگری در نقش داماد برای هم می خواندند:
آی دخترک ترگلک ورگلک خوش قد و بالا عقدت می کنم، عقد مدارا
تو که عقدم می کنی، عقد مدارا منم عروس می شم حجله می شینم
تو که عروس می شی حجله می شینی منم دوماد می شم، پهلوت می شینم
بادا بادا مبارک بادا
پا انداز (پاگشا)
در یزد و کرمان زرتشتیان عروس را با آداب ویژه ای به خانه داماد می برند. بدین ترتیب که سمت راست عروس، خواهر داماد و سمت چپ او خواهر عروس (یا یکی از زنان خانواده ی عروس) قرار گرٿته زنان فامیل در حالی که صف چهار یا پنج نفری تشکیل داده اند پشت سر عروس به سوی خانه داماد حرکت می کنند. چون به کوچه ای باریک ( کوچه ی آشتی کنان) می رسند، می ایستند و می خوانند:
این کوچه تنگه؟ بله
عروس قشنگه؟ بله
دست به زلفاش نزنید مروارید بنده. بله
بادا بادا مبارک بادا ای یار مبارک بادا
همراهان عروس از جلوی منزل هر زرتشتی عبور کنند، در برابرش، آتش افروخته بر روی آن اسفند و کندر دود می کنند. زنان شاباش می کشند. بدین گونه که سر در گوش و دوش یکدیگر نهاده و فریاد شادمانه بر می آورند. در جلو در خانه، جلوی پای عروس و داماد آتش می افروزند. خانواده داماد برای ورود عروس پاگشا یا پاانداز می دهند که بیشتر پول و طلاست. در خانه به مهمان ها شربتی به نام "شربت در حجله" می دهند. در هنگام ورود عروس و داماد به حجله، مادر شوهر هدیه ای "گوشواره، انگشتر، دستبند و سینه ریز" به عروس می دهد. پس از ورود عروس و داماد به حجله، در حضور عده ای از زنان خانواده نزدیک آنها، عروس و داماد به پاشویی یکدیگر می پردازند. ابتدا سینی را در زیر پای عروس و داماد قرار میدهند. عروس و داماد از ظرفی، مقداری سبزی که به آن "مرو" و "مور" یا "مورد سبز" می گویند، و مقداری شیر و آب که همه با هم مخلوط شده برداشته هر دو پای عروس را با آن می شوید و سپس عروس پای داماد را می شوید به این نشان که مانند گیاه "مورد" همیشه زندگی آنها سبز و خرم باشد و مانند آن شیر همواره از گناهان پاک گردند و مانند آن ریشه "مورد" زندگیشان دراز و پردوام باشد. در این هنگام مهمانان عروس و داماد را تنها می گذارند.
پیشتر رسم بر این بود که عروس و داماد اناری شیرین را که در روی سفره ی گواه بوده در اتاق حجله با هم می خوردند تا به اندازه دانه های آن دارای اولاد گردند! بامداد روزدیگر رختخواب عروس و داماد بوسیله خواهر شوهر (یا خواهر زن) بزرگتر جمع می شد تا سکه ای را که داماد برای خواهر خویش در رختخواب گذارده بود بردارد. بامداد همان روز نیز از طرف خانواده عروس مقداری ماست "بعنوان روسفیدی" همراه شیرینی و پشمک "برای شیرین کامی" برای خانواده های نزدیک عروس و داماد فرستاده می شد.
پا تختی
داماد پسین روز "پاتختی" پیش از آمدن مهمانان به وسیله چندتن از مردان فامیل همراه موبد با دو لاله (شمعدان) روشن و مقداری شیر که با برگ گل و آب مخلوط میباشد برسر آب روان میرود و پس از خواندن پاره هایی از اوستا به وسیله ی موبد، آنرا در آب روان می ریزد تا بدین ترتیب هر گونه آلودگی پیش از زناشویی او شسته شود و مانند آب و شیر و گل، پاک باشد. در بازگشت، داماد برای دست بوسی وسپاس از رنج هایی که پدر برای دختر خود کشیده است به خانه پدرزن می رود و با بوسیدن دست مادر و پدر زن خود از تلاش آن ها در تربیت دخترشان که اکنون همسر اوست سپاسگزاری می نماید.
پدرزن هدیه ای به داماد می دهد. سپس داماد به خانه خود باز می گردد. در بازگشت داماد، در پاگرد خانه، عروس کاسه ای از نقل و شیرینی به نشان پذیرایی از داماد به سر او می ریزد. دراین هنگام خویشان و دوستان هدایایی را که آماده کرده اند به عروس و داماد می دهند. آنگاه داماد به نشان شیر بها، اناری را که به آن یا ۱۰۱ سکه زده شده همراه یک جفت کفش به مادرزن هدیه می کند و یک جفت کفش نیز به خواهر زن می دهد.
روز سوم عروسی روز آش رشته است. رشته این آش باید به دست عروس بریده شود و به دست داماد به دیگ ریخته شود. این آش را نیز همراه با برگزاری جشن کوچکی بین دوستان و خویشان بخش می کنند.
رسم است که عروس و داماد پیش از رفتن به جای دیگر همراه خویشان خود به زیارتگاه و مکان مقدسی و در یزد به پیر سبز و چکچک و پیر بانو می روند. پس از زیارت، در یک روز هفته، مادر شوهر و پدر شوهر، عروس و پسرشان را به خانه خود مهمان می کنند و هنگام ورود آن ها هدایایی به نشان پاگشا به آن ها می دهند. همین کار را مادر زن و پدرزن نسبت به داماد و دختر خود انجام داده و هدایایی به نشان پاگشا به آنها می دهند. پس از آن خویشان نزدیک عروس و داماد را به خانه هایشان مهمان می کنند. گاهی این مهمانی ها به درازا می کشد، زیرا عروس و داماد هر هفته در خانه یکی از خویشان مهمان می شوند. این مهمانی ها نیزهمراه با تشریفات ویژه ای است. هنگام ورود عروس و داماد یک شاخه گل و گیاه سبزی یا یک دانه انار "یا سیب و یا نارنج" به آن ها داده می شود . سپس مقداری آویشن که با شیرینی و سنجد و بادام و غیره مخلوط است بر سر آنها می ریزند و چندین مرتبه با صدای بلند که همراه با شادمانی است نسبت به عروس و داماد شادباش می گویند. زدن دف و خواندن ترانه های شادمانه و خوردن انار و هندوانه و شیرینی نیز در تمام این مراسم رایج است.
مطالعه موردی:
آداب و رسوم ازدواج دراستان کهگیلویه و بویراحمد:
توجه خاصی که امروزه جامعه شناسان و متفکران اجتماعی به سنت های اجتماعی و فرهنگ عامه مردم دارند از نظر فلسفی در خور توجه می باشد . در این گزارش از مراحل پیچیده و انواع رایج آئین های ازدواج در استان کهگیلویه وبویراحمد توضیح داده می شود . زناشویی در ایلات قدیم استان و در زمان حال دو جنبه داشت ( می توان گذشته را به قبل از دهه پنجاه شمسی که رژیم خانخانی بر این منطقه حاکم بود منظور نمود ) زناشویی های مصلحتی ایلی ( سیاسی ) و ازدواج های عادی در زناشویی های سیاسی منشاء ازدواج بر اساس دسته بندی منطقه ای وایلی و جلب وابستگی های این ایل به آن ایل و با این خان به آن خان بود . اصولاً این ازدواج ها با توجه به نیاز دوستی و پیوندهای قومی برای قدرت و نفوذ بیشتر صورت می گرفت . وانگهی چون اساس این نوع زناشویی ها که بر سیاست ومصلحت ایلی استوار بود ، چنین مصلحتی پس از مدتی خود دچار بروز اختلاف های جزئی و کلی در ایل می شد .
یعنی چه بسا از ازدواج های سیاسی ایلی که با صمیمیت و حسن رابطه به وجود می آمد و پس از اندک مدتی با پیدایش دشمنی جزیی به سردی می گرایند و احیاناً بعد گسیخته می شد . اما ازدواج های عادی که به تابع شرایط قومی بود اساسش بر محبت و دوستی و اختیار نسبی زن و مردم استوار بود و پیوندهای خانوادگی دارای قوام و دوام بود . با این حال خواستگاری در ا یلات گذشته اساساً بسته به رضایت و خوشنودی پدر و مادر و وابستگان بود و میل و اختیار دختران در گزینش شوهران اهمیت نداشت . اگر پدر و مادر بر وقوع ازدواج نظر می دادند مراسم ازدواج بر پا می گردید.
مراسم نامزدی نیز طی تشریفاتی خاص انجام می گرفت . نامزدی دارای تشریفات کوچک در سطح دو خانواده بود و پس از " نشونه بندون " ( نشانه کردن ) با صرف ناهار یا شامی مختصر صورت می گرفت. از این رو دو طرف نامزد هم شناخته می شدند . پس از آن مراسم " کدخدایی " " باشلق برون " انجام می گرفت . تشریفات کدخدایی با ساز و دهل و تجلیل و احترام آغاز می شد و با بردن برنج و آرد و روغن و گوسفند و قند و چای و غیره همراه بود که به اتفاق گروهی از ریش سفیدان طوایف در خانه پدر دختر با " چنه و چونه " یعنی کم وکسر کردن مخارج عروسی اجرا می شد و هزینه قبل از انجام شدن عروسی فی المجلس به پدر یا کسان عروس پرداخت می گردید. یوزی نیز رسمی بود که در میان مردم بومی استان جای افتاده بود . این آئین پسندیده به این معنا بود که در ایلات به کسانی که برای انجام ازدواج در مضیقه مالی بودند از طرف افراد توانمند ایل و طایفه به آنها کمک مالی می شد . اشیاء با وجوهی که به داماد داده می شد به نام " یوزی " یا کمک دامادی معروف بود . آیین آن به این صورت بود که داماد پیش از عروسی به همراه چند نفر از معتمدین ایلی یا محلی روستا به روستا یا محل به محل می گشتند و نزد کدخدایان و ریش سفیدان ایل و محل می رفتند و طلب یوزی می کردند و هر تیره و طایفه ای یا خاندانی به فراخور شان و توان مالی خود کمک هایی از قبیل اسب ، گاو ، گوسفند ، پول و فرش به او می دادند تا مقدمات عروسی فراهم شود .
رسم دیگر " واطلبان " معروف بود ، بدین معنی که در دعوت به عروسی رسم بر آن بود که افرادی از قوم و خویشان بنا به دعوت افراد وابسته به داماد و عروس به جشن عروسی شرکت می نمودند . طلبان یا واطلبون ( دعوتی ) از جانب دو خانواده عروس و داماد صورت می گرفت . دعوت شوندگان علاوه بر پولی که برای کمک هزینه عروسی همراه خود به خانه عروس می آوردند وجه مختصری هم به نام " پارنج " یا " پارنجون " به پیام آور یا آورنده کارت عروسی می دادند . البته تا حدودی آیین طلبان و پارنجون هنوز کم و بیش در میان اهالی بومی استان رایج است . اما آیین عروسی در میان اهالی کهگیلویه و بویراحمد خود حال وهوای دیگری داشته است . پس از انجام شدن مراسم کدخدایی یا در اصطلاح محلی " باشلق برون " آنچه توسط پدر و کسان داماد جهت هزینه عروسی قبول شده است و به آن نیز " باروزی " گفته می شود همراه هزینه جهیزیه عروس طی تشریفاتی که عبارت از رقص و تیر اندازی و سوارکاری است به خانه پدر عروس حمل و روز آغاز عروسی طی نشستی دیگر با توافق پدران و یا چند تا از کسان عروس و داماد تعیین شده است .
با این حال لازم به ذکر است که عروسی طبقات رعیت ( افراد معمولی ) هزینه کمتری و مدت کوتاهتری داشته است و حداکثر یک شبانه روز به طول می انجامیده است . اما عروسی طبقات بالا ( در گذشته خانها و کدخدایان و درزمان حال افراد سرمایه دار ) مجلل و پر هزینه و طولانی تر از عروسی افراد رعایا یا معمولی بوده است .
سنت ها و آداب و رسوم ازدواج :
آداب و رسوم و سنت هایی که در مراسم عروسی وجود دارد دارای ریشه های تاریخی و کارکردهای مشخص است . در این نوشتار تنها آداب و رسوم و سنت های رایج در مراسم ازدواج توصیف می شود . این آداب و رسوم از گذشته های دور وجود داشته و کم و بیش امروزه نیز در مناطق مختلف استان کهگیلویه وبویراحمد رواج دارد .
کچه زنی ( کنایه زنی )
مادر یا یکی از بستگان داماد پس از مشورت بسیار خصوصی با یکی از والدین دختر مورد نظر کنایه ای را می زند و با زرنگی خاصی سعی دارد که در نگاه اول تمایل و رضایت والدین دختر به وصلت با پسرش را مورد سنجش قرار دهد ، در این مرحله حرف صریح و رک نباید گفته شود .
آداب و روسم و سنت هایی که در مراسم عروسی وجود دارد ، دارای ریشه های تاریخی و کارکردهای مشخص است .
کدخداگشونی ( خواستگاری مقدماتی ):
در مرحله نخست برای خواستگاری ، خانواده داماد ، فردی از نزدیکان و بزرگان خویش را به خانه عروس می فرستند تا به طور آشکار از عروس مورد نظر خواستگاری کند . خانواده عروس در این مرحله ، نظر قاطع خویش را ابراز نمی کنند ، ولی می توان از لحن آنها فهمید که آیا رضایت دارند یا خیر ؟ اگر خانواده عروس در این مرحله قصد داشته باشند کاملاً جواب منفی بدهند به نحوی پاسخ می دهند که طرف مقابل وارد مراحل بعدی نشود . اما اگر رضایت داشته باشند ، با خنده و گشاده رویی بامهمانان رضایت خود را نسبت به این وصلت نشان می دهند .
خواستگاری ( گپ زنی ) :
خانواده داماد در این مرحله دست به شگرد جالبی می زند . کلیه افراد فامیل نزدیک یا ده خویش را به منزلش دعوت می کند و پس از صرف شیرینی و میوه و چای ، یکی از افراد خانواده داماد لب به سخن می گشاید . وی هدف از این دعوت را بیان می کند و از حاضران می خواهد اگر با این وصلت موافقت دارند ، کسانی را برای رفتن به منزل دختر مورد نظرشان برای خواستگاری تعیین کنند . بدیهی است در این جلسه در هر صورت کسانی که با موضوع موافقت ندارند مجلس را ترک می کنند و موافقین کسانی را برای خواستگاری انتخاب می نمایند . آنها در زمانی که تعیین شده است جهت خواستگاری به خانواده دختر می روند و به طور رسمی از دختر خواستگاری می کنند . خانواده دختر جواب قطعی خود را مشروط به توافق بستگان نزدیک خویش می داند . البته وی در مرحله " کد خدا گشونی " از نظر بستگان درجه اول و آنهایی که در محل نفوذ دارند با خبر شده است . به هر حال خانواده عروس اعلام می کنند که چند روز دیگر جوابتان را به فلانی ( یکی از خواستگاران ) خواهیم داد . از این رو خانواده دخترجلسه ای همانند آن جلسه ای که خانواده داماد ترتیب دادند ، تشکیل داده و جواب قطعی را به نماینده تعیین شده خواهند داد و پس از این در صورت جواب مثبت دختر و پسر به طور رسمی نامزد یکدیگر شناخته می شوند .
بردن داماد به خانه همسر آینده اش ( خسی ) :
با نامزد شدن دختر و پسر ، داماد به همراه چند نفر از کسان خود با اعلام قبلی به صرف شام یا ناهار به خانه خسی ( خانه همسر آینده اش ) می رود تا از آن روز به بعد ، داماد بتواند به خانه همسر آینده اش رفت و آمد کند .
رخت کنونی نامزدی ( نشانه بندون ) :
" رخت کنون " مراسمی کاملاً زنانه است و در این مراسم مقداری لباس و طلا ، و زینت آلاتی همانند گوشواره ، حلقه ، دست بند و … طی مراسمی ویژه ، به خانه دختر برده می شود . با اجرای این مراسم ، خانواده پسر نشانه ای بر روی دستان یا گوش های عروس خویش می گذارند .
کد خدا کشونی :
در این مرحله با موافقت خانواده ها ، زمان عروسی مشخص می شود . در این مرحله با اطلاع قبلی مجدداً عده ای از ریش سفیدان ( فامیل و کسان ) داماد جهت تعیین روز دقیق عروسی و تعیین " مهریه ومیزان پول نقدی " به خانواده عروس می روند . در این جلسه بین ریش سفیدان فامیل داماد و ریش سفیدان فامیل عروس ، جهت انجام مراسم بعدی ، توافق صورت می گیرد . البته در همه این مراحل اصل بر توافق طرفین است .
مهریه :
مهریه که در اصطلاح محلی به آن " پشت قباله " یا " حق مهر " می گویند ، همان " صداق " یا " مهریه " است که در دفاتر در سند رسمی ازدواج درج می شود و محمل
" شرعی " نیز دارد .
میزان مهریه در وهله اول تضمینی است برای جلوگیری از طلاق و برآورد عموم این است که هر چه سنگین تر گرفته شود ، از قدرت بازدارندگی بیشتری برخوردار
می شود . در هر صورت " پشت قباله " نسبت به عوامل زیر متغیر است :
1- خویشاوندی : بدیهی است که وقتی عروس و داماد از یک ده یا خویشاوند نزدیک باشند ، به احتمال پشت قباله وی اندک است ؛ بر عکس در صورتی که خویشاوند نباشد و مخصوصاً از دو طایفه یا از دو روستا باشند سعی می شود که تا حد امکان پشت قباله بیشتر باشد .
2- موقعیت اجتماعی و اقتصادی خانواده : هنگامی که دختر از طبقه و قشر بالای جامعه باشد ، ا حتمالاً میزان پشت قباله وی بیشتر است .
3- موقعیت مذهبی : هنگامی که دختر از اعضای خانواده های مذهبی باشد و یا احتمالاً از وابستگان روحانیون سرشناس باشد ، احتمالاً میزان " پشت قباله " وی کمتر است .
4- وضعیت ظاهری دختر : وجاهت و میزان زیبایی دختر نیز در میزان مهریه وی موثر است .
باید متذکر شد که مهریه هر چند مطابق قوانین حقوقی و شرعی و در شمار حق زن است ، و او می تواند آن را طلب کند ، ولی تا جایی که بررسی شد ، هیچ کس مبلغ مهریه را نپرداخته است ، مگر در مواردی که طلاق صورت گرفته باشد .
شیربها :
شیر بها مبلغی است که خانواده شوهر به خانواده دختر می دهد تا به ازای آن خانواده زن جهیزیه دختر خود را تدارک نمایند و از طریق آن مقدمات عروسی را فراهم نمایند . با وجود این چه مبلغ را " عروس بها " معنی کنیم و چه شیربها در استان کهگیلویه وبویراحمد با این معانی چندان کاربردی ندارد
تفاوت اساسی که بین عروسی های استان کهگیلویه وبویراحمد با مناطق دیگر وجود دارد در این است که در دیگر مناطق معمولاً خانواده دختر باید کل جهیزیه وی را تهیه کنند و سپس او را به خانه بخت بفرستند ، ولی در این منطقه اولین رسم وشرطی که وجود دارد " کاغذ خانه داری " است که شرح آن خواهد آمد . اجرای رسم " کاغذ خانه داری " بر عهده خانواده پسر است و باید این لوازم را تهیه کرده و تحویل بدهند . بر اساس " کاغذ خانه داری" خانواده دختر در مقابل وسایلی که به دختر خویش می دهند ، مقداری پول می گیرند که خانواده دختر میزان آن را درمراسم
" کدخدا برونی " تعیین می کند . این مبلغ نسبت به توان خانواده پسر و وسایلی که خانواده دختر برای فرزندشان تهیه می کند متفاوت است .
کاغذ خانه داری :
کاغذ خانه داری رسیدی است که در مجلس " کدخدا کشونی " از خانواده داماد گرفته می شود . در آن رسید ، کلیه وسایل عروسی و لوازم خانه بسته به شرایط روز نوشته می شود و خانواده پسر ملزم به تهیه آنها به هنگام عروسی است . در روزگار قدیم که برق نبود ، وسایل برقی جزو این وسایل نبود ، ولی در حال حاضر لوازم برقی همانند یخچال ، پنکه ، کولر و وسایلی همانند کمد و ظرف چینی ، فرش و رختخواب و … را شامل می شود . در مواردی نیز ماشین لباسشویی ، آبمیوه گیری و … کالاهای لوکس دیگری را ضافه می کنند که بستگی به شرایط اقتصادی طرفین دارد . البته اگر در مجلس یاد شده قرار شد که بعضی وسایل به وسیله خانواده دختر تهیه شود ، آن کالاها از لیست یاد شده حذف می شود .
به هر حال پس از تعیین میزان مهریه " پشت قباله " ، میزان پول نقد و گرفتن
" کاغذ خانه داری " روز عروسی مشخص می شود و ضمن آن میزان تقریبی وسایل خوراکی مورد نیاز جهت انجام مراسم و دعوت بستگان درخواست می شود . در این مرحله خانواده داماد از خانواده عروس می خواهند نیازهای خود را در مورد تعداد گوسفند ، بز و مرغ (برای کشتار ) ، مقداری برنج ، قند ، چای و … اعلام کنند . بدیهی است در صورتی که خانواده دختر قصد دعوت کلیه بستگان را داشته باشد ، خانواده داماد نیز کلیه بستگان خویش را دعوت کند و در این صورت هزینه ها نیز بالا می رود.
دو طرف نمایندگانی هم انتخاب می کنند تا در صورتی که بستگان و اقوام مشترک داشته باشند ، دعوت کردن از آنها بین خانواده دختر و پسر تقسیم شود .
عروسی :
در روزی معین که قبلاً مورد توافق طرفین قرار گرفته است مراسم عروسی آغاز می شود .
مکان پذیرایی :
پذیرایی هم ازطرف خانواده داماد انجام می گیرد و هم از ناحیه خانواده عروس . با این حال پذیرایی از طرف خانواده عروس معمولاً کوتاهتر و به صرف شام یا ناهار صورت می گیرد ، در حالیکه پذیرایی از ناحیه داماد معمولاً چند روز وبه صرف چند شام وناهار انجام می گیرد . تاکنون معمولاً مکان پذیرایی خانواده عروس و پذیرایی خانواده داماد در منزل پدر عروس و پدر داماد صورت گرفته است ، لیکن امروزه با در برخی از خانواده ها مراسم عروسی در اماکن تفریحی یا هتل ها صورت می گیرد .
مراسم دعوت :
همانگونه که ذکر شد قبلاً تعیین می شود چه گروهی را چه کسی دعوت کند ، یک روز قبل از موعدی که قرار است مدعوین دعوت شوند به وسیله کارت عروسی یا به صورت شفاهی از آنها دعوت می کنند که فردا ظهر یا شام به منزل فلانی " معمولاً پدر عروس یا پدر داماد " تشریف آورید و در قدیم رسم بود که به کسی جهت دعوت قدم رنجه می کرد مبلغی عنوان " رنج پا یا پارنجون" داده می شد . بدین ترتیب طی یک روز یا چند روز بسته به شرایط و تعداد میهمانان مراسم پذیرایی طول می کشد .
میهمانان هنگامی که جهت صرف غذا به عروسی حرکت می کنند ، گروه گروه خود را به مراسم می رسانند . خانواده ها یا فامیل با همدیگر خواهند رفت . آنها قبل از حرکت در یک نقطه جمع می شوند و مشورت می کنند که هر فرد چه میزان پول بدهد . مبالغ را به یک نفر می دهند و روانه می شوند . هنگامی که وارد شدند وظایف میزبان شروع می شود ، با نظارت پدر ومادر عروس و یا داماد ، ابتدا برای آنها شیرینی و چای برده می شود . اگر دعوت شده از طرف خانواده عروس باشد ، پدر عروس و اگر از طرف خانواده داماد دعوت شده باشد ، پدر داماد باید به کنار آنها رفته و به آنها خوش آمد بگوید . پس از صرف غذا پدر داماد و یا پدر عروس باید دم در بایستد تا میهمانان را بدرقه کنند .
رخت کنون :
پارچه های ( رخت ها ) که قبلاً خریداری شده اند طی مراسمی بریده می شوند و تا هنگام عروسی دوخته شوند . همراه این رخت ها چند عدد " سر کالا" که شامل پیراهن یا لباس هایی جهت بستگان عروس است برده می شود .رخت ها طی مراسمی در روزهای آخر عروسی باز می شود و سرکالاها تقسیم می شوند عروس که توسط عده ای از بستگان وی در همانجا آرایش شده است ، لباس ها را همراه با هلهله و شا دی می پوشد و برای نکاح آماده می شود .
نکاح کنان :
در قدیم در مجلس عقد کنان ، عاقد که معمولاً روحانی بود ابتدا از پدر عروس و داماد ، اجازه جاری کردن صیغه عقد دائم را می گرفت . سپس برای گرفتن وکالت از عروس با " ترکه ای چوبی " به مجلس زنانه می رفت . عروس زیر چادر بود و یکی از بستگان عروس نیز وی را هدایت می کرد . روحانی با ترکه چوب به سر عروس اشاره می کرد و می گفت : بی بی فلانی ، آیا اجازه می دهی که شما را به عقد آقای فلانی با مهریه بهمان و این مقدار مثقال طلا و یک جلد کلام الله مجید ، در آورم . عروس در اینجا با هدایت همان زن زیر چادر از پدر ، مادر ، برادر ، دایی و عمو و … ( بسته به نوع هدایت زن زیر چادر همراه وی ) اجازه می گرفت . پس از چند مرتبه ، فرد روحانی همان موارد را ، تکرار تا عروس " بله " را می گفت . سپس حاضران هلهله و شادی و "کل " می کردند و روحانی صیغه عقد دائم را جاری می کرد .
هدیه دایی ( قباله حالو ) :
تا همین اواخر و شاید در بعضی مناطق الان هم در مواردی عروس برای دایی خود قبل از نکاح " قبایی " را می طلبد که منظور هدیه ای است که باید خانه داماد به دایی عروس ( حالو ) بدهند . بدیهی است که دایی عروس نیز در این صورت هدیه ای گرانبها تر و بهتر به عروس خواهد بخشید .
برد ن عروس از خانه خودشان :
عروس را باید پدرش از زمین بلند کند و وی را به دست داماد سپرد . به این ترتیب عروس جهت حرکت برای رفتن به خانه بخت آماده می شود . امروزه عروس با اتومبیل به خانه داماد برده می شود . ولی در گذشته به وسیله اسب یا چهار پای دیگر این مراسم صورت می گرفته است . همراه با عروس یکی از اعضای خانواده عروس می آید که راهنمای عروس است .
دم خونه گرونی ودم حیله ( حجله ) گرونی یا پاگشون:
عروس با راهنمایی همراهش دم خانه داماد می نشیند تا این که داماد با دادن هدیه ای مثل طلا یا پول وی را راضی کند که بلند شود . خانواده داماد در همین مرحله با قربانی کردن بز یا گوسفند ورود عروس را به منزل شان جشن می گیرند . عروس با ولوله شادی به سمت حجله ای که از قبل تزئین شده است رهنمون می شود . عروس بار دیگر می نشیند و منتظر دادن هدیه دیگری از جانب داماد است که به آن " دم حیله گرونی " می گویند و پس از آن ، عروس را به حجله می برد .
حجله رون ( حجله روان ):
معمولاً بانویی با تجربه ، راهنمایی های لازم در خصوص زندگی مشترک با شوهر آینده را در اختیار عروس قرار می دهد . متقابلاً مردی جوان که از دوستان و نزدیکان داماد و متاهل است مسائل زندگی مشترک را به داماد گوشزد می کند ، داماد به عنوان پاک دامنی و شکر خداوند دو رکعت نماز شکر با سجاده ایی که معمولاً چادر عروس است ، به جای می آورد و زندگی مشترک آنان با دعا به درگاه الهی آغازمی شود .
یوزی :
یوزی اصطلاحی محلی آن عبارتست از بیان واقعیت بکارت عروس و درصورت لزوم شهادت در این موضوع و اعلام آن به خانواده عروس .
دیدار با عروس و داماد در حجله :
از فردای مراسم ، بستگان داماد و عروس ، مرد و زن همراه با هدایایی جنسی و نقدی خویش به دیدن عروس رفته و به آنها تبریک می گویند . عروس و داماد نیز باید به خوبی از آنها پذیرایی کنند .
مراسم جشن نهایی :
پس از دو یا چند روز ، خانواده عروس هدایایی را که خریداری کرده بودند ، به همراه زنان وابسته خود به خانه داماد می برند در آنجا با استفاده از گوشت و برنجی که پس از پایان مراسم عروسی در خانواده عروس گذاشته بودند ، غذایی درست کرده و با دعوت از وابستگان داماد و کسانی که در عروسی متحمل زحماتی شدند ، از آنها تشکر و قدردانی می شود . خانواده عروس و زنان همراه پس از چیدن وسایل عروس و صرف غذا به خانه خویش بر می گردند . این رسم در برخی مناطق استان " پس پرده" نیز گفته می شود .
مراسم واطلبان :
پس از انجام مراسم عروسی ، عروس به همراه داماد به خانه پدرش دعوت می شود که پس از آن بتواند به همراه شوهرش به خانه پدرش رفت و آمد کند . با انجام این مراسم ، عروسی از آن لحظه به بعد پایان می پذیرد و زندگی مشترک چرخه ای دیگر را آغاز می کند . با وجود این ذکر این نکته مهم به نظر می رسد که آئین هایی مربوط به عروسی و ازدواج در استان کهگیلویه وبویراحمد در مسیر زمان دچار تحول و دگرگونی شده است . بدین معنی که بعضی آئین ها و همچنین نگرش ها و باروها یا کهنه شده و دیگر کاربردی ندارد و بعضی از آنها هم منطبق با مقتضیات کنونی شده و به اصطلاح امروز پسند شده اند . فرضاً امروزه مراسم " حنا بندون " که عروس و داماد با کسان نزدیک خود یک شب قبل از پایان عروسی به دست ها هم حنا می مالند رسمی است که الان رایج شده است . همینطور رواج آیین های جشن و پایکوبی و ترکه بازی در مراسم عروسی و یا واطلبان و … شاید علت اصلی اینکه مراسم عروسی و ازدواج دچار تغییرات و دگرگونی هایی شده ، رواج زندگی شهرنشینی و رشد تحصیلات عالی میان جوانان در استان باشد .
منابع:
1 – جامعه شناسی خانواده و ازدواج-تالیف میشل اندره
2 – مقدمه ای بر جامعه شناسی خانواده – تالیف باقر ساروخانی
3 – جامعه شناسی خانواده – تالیف شهلا اعرازی
4 – گفتاری چند در جامعه شناسی خانواده – تالیف نعمت الله تقوی
ا (0
2