نظام آموزش وپرورش تطبیقی ابتدایی در زاپن:
پژوهش های انجام شده درخصوص فرهنگ آموزش و فرهنگ مدارس ژاپنی ها، اعجاب جهانیان را برانگیخته است. به طوری که در چندین آزمون بین المللی (TIMSS تیمز)، آموزش و پرورش ژاپن جزو کشورهای برتر جهان بوده است، همچنین مطالعات تطبیقی آموزش و پرورش نشان می دهد که آموزش و پرورش عمومی به ویژه دوره ابتدایی از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است. "آزرا ووگل"
(استاد دانشگاه هاروارد) که حدود ۲۰ سال در آنجا به مطالعه مشغول بوده می نویسد: من از موفقیت های ژاپن طی دو دهه اخیر شگفت زده شده بودم، از خودم می پرسیدم چرا ژاپن، بی آنکه منابع طبیعی داشته باشد، تا این حد در حل مشکلاتی که برای جامعه آمریکا ناگشوده مانده موفق بوده است؟! اما به راستی راز موفقیت ژاپن در چیست و کدام ویژگی باعث شده تا بسیاری از آگاهان، قرن بیست و یکم را "قرن ژاپن" بدانند و آن را کشور شماره ۱ بشناسند؟
ووگل (استاد دانشگاه هاروارد)، معتقد است نوسازی ژاپن از اواسط قرن نوزدهم (یعنی عصر امپراتوری "می جی" در سال ۱۸۶۸ آغاز شده و از این زمان ژاپنی ها به طور جدی با فرهنگ غرب آشنا شدند و از ترکیب و تلفیق عناصر فرهنگی خود، فرهنگ نوین ژاپن را ساختند. روش ژاپنی ها در این ترکیب فرهنگی، هشیارانه و آگاهانه بود. ژاپنی ها تمدن و فرهنگ کهن خود را با دانش نوین درآمیختند و فرهنگ کهن را دور نینداختند. حاصل این آمیزش بسیار اثربخش بود و فرهنگ ژاپن شکوفا شد. همچنین ویژگی ها همچون پشتکار، صبر و حوصله، انضباط درونی، حساسیت و احترام به دیگران، تاکید بر کار گروهی (تیمی) در موفقیت آنها سهم داشته، ولی "ووگل" معتقد است: پیشرفت های ژاپنی ها بیشتر دستاوردهای ساختاری سازمانی، سیاستگذاری و برنامه ریزی درست آنهاست. شاید بتوان گفت "مدیریت ژاپنی" که زبانزد جهانیان است در این توفیق سهم بسزایی داشته است.
بسیاری از پژوهشگران علل توفیق ژاپن را به نظام آموزش و پرورش کارآ، با کیفیت و سرمایه گذاری زیادروی پرورش منابع انسانی، سختکوشی و وفاداری افراد به سازمان هایی که در آن کار می کنند، احساس تعهد در جهت رشد و پیشرفت، فداکاری و آمادگی برای اصلاح نارسایی ها و اشتباهات خود، سازماندهی و مدیریت بسیار خوب و کارساز نسبت می دهند (هرمن کان)، همچنین برخی اندیشمندان می گویند: مردم ژاپن به آموزش و پروردن منابع انسانی خود بسیار توجه و تاکید دارند، برخی دیگر پژوهشگران جهش ژاپن را ناشی از ویژگی های فرهنگی خاص ژاپنی ها می دانند و برخی نویسندگان توانایی های ژاپنی ها را برای "کار گروهی" کلید موفقیت آنها می دانند.
● نظام آموزشی ابتدایی در ژاپن
مدارس ابتدایی در ژاپن بسیار جالب و دیدنی هستند، ساختار و نظام آموزش ابتدایی ژاپن به پرورش شخصیت کودک در این دوره بسیار توجه دارند. فضای فیزیکی مدارس ابتدایی بسیار مجهز و درخور توجه هست، به طوری که اکثر مدارس ابتدایی در ژاپن استخر دارند و فضای فیزیکی بسیار تمیز و با طراوت هستند. اما چرا مدارس ابتدایی؟
اکثر پژوهشگران آموزش و پرورش ژاپن، مدارس ابتدایی ژاپن را بسیار سرزنده، بزرگ، جالب و جاذب توصیف کرده اند، برای مثال "کومینگر" می گوید:
مدارس ابتدایی، گل سرسبد آموزش و پرورش ژاپن هستند. ژاپن در مقایسه با ایالات متحده آمریکا، سهم بیشتری از تولید ناخالص ملی خود را در مقاطع ۱۲ سال تحصیلی (ابتدایی تا دبیرستان) و مقدار کم تری از آن را در آموزش دانشگاهی خویش، هزینه می کند.
در طول بیش از یکصد سال، رهبران و دولتمردان ژاپنی به دوره آموزش ابتدایی به عنوان محوری سرنوشت ساز در توسعه ملی، نظر داشتند، چنان که "آری نوری، موری"
(معمار مدرنیزاسیون ژاپن) در سال ۱۸۸۵ می نویسد: کشور ژاپن باید از مقام سومی، به مقام دومی در جهان برسد و از آن رتبه به مقام اول دست یابد و نهایت هدف نیز باید رهبری کل کشورهای جهان باشد. به همین سبب بهترین راه برای نیل به آن هدف والا، صرف انرژی ملی برای ایجاد بنیادی مستحکم در آموزش دوره ابتدایی در این کشور است.
۹۹ درصد دانش آموزان دوره ابتدایی در ژاپن در مدارس ابتدایی دولتی، در محل اقامت خود درس می خوانند در این دوره تحصیلات، آموزش رایگان است و فرزندان تمام ساکنان محل، اجازه ثبت نام دارند.
در ژاپن ۹۰ درصد دانش آموزان، کلاس دوازدهم را با موفقیت پشت سر می گذرانند (این نسبت در آمریکا ۷۳ درصد و در اروپا ۵۰ درصد است)
▪ اهمیت بسیار زیاد مردم و دولت ژاپن به آموزش و پرورش (دولت ژاپن بیشترین سهم از تولید ناخالص ملی را صرف دوره های آموزش پیش دبستانی و ابتدایی می کند)
▪ تاکید بر کارگروهی (تیمی)
▪ انعطاف فکری و نوپذیری نوسازی اعجاز آمیز ژاپن
▪ نظام آموزشی کارآمد – کیفیت بالای آموزش
▪ پشتکار، صبر و حوصله، انضباط درونی
▪ احترام به دیگران
▪ روح همکاری دسته جمعی
▪ انضباط و شوق به کار
▪ ثبات
▪ شوق یادگیری
▪ اخلاق کار و تلاش
▪ در زمینه مدیریت، ژاپنی ها به رهبری جمعی گرایش دارند
▪ تاکید بر جنبه کاربردی آموزش
▪ شیوه آموزش عملگرا، تاکید بر آزمایش و پژوهش
▪ دانش آموزان در کارهای مدرسه مشارکت فعال دارند (تعاون، همراهی گروهی)
▪ مدرسه در ژاپن محل زندگی دانش آموزان است
▪ در مدارس سعی در بالابردن "اعتماد به نفس" فراگیران (دانش آموزان) است
▪ مدارس ژاپنی تلاش برای رشد خلاقیت، رشد روحیه کارگروهی می کنند
▪ بازی های آزاد در مدارس مورد توجه است
▪ مدارس ژاپنی – بچه ها را برای زندگی در جامعه تربیت می کند
▪ پرورش حس اعتماد به نفس
▪ شکوفائی خلاقیت
▪ مشارکت و درگیرکردن بچه ها به صورت عملی
▪ پرورش حس مسئولیت پذیری
▪ تاکید بر رفاقت بین دانش آموزان به جای رقابت
▪ تاکید بر دوستی و همکاری بین بچه ها
▪ همکاری در نظافت مدرسه
▪ همکاری بسیار نزدیک خانواده (اولیاء) با مدرسه
▪ تاکید بر دوستی و رفاقت در مدارس
▪ توجه به خودفرمانی یا خود مدیریتی
▪ تاکید بر رشد اجتماعی سهم زیادی از آموزش در ژاپن به زندگی اجتماعی و رشد اجتماعی می پردازد.
▪ ایجاد فرصت های مساوی برای همگان
▪ آموزش (پرورش) تمامی کودکان با یک روش
▪ معلمان مربی اند نه مستبد (معلم در نقش هادی و راهنما)
▪ در مدارس ژاپن تفریح و شادی ضروری است
▪ در مدارس با تفریح و شادی دانش آموزان را وارد به مشارکت و همکاری می کنند
▪ درژاپن کلاسها به گروه های کوچک تقسیم می شود.
▪ ژاینی ها کوشیده اند شادی و لذت را به فرایند یادگیری بیامیزند.
▪ درکلاسهای درسی ژاپن تعارض دشمنی بین معلم و شاگرد وجود ندارد.
▪ هیچ دانش آموزی در ابتدایی مردود نمی شود- هیچ دانش آموزی ازمشارکت درفعالیت ها منع نمی شود
ژاپنی ها اعتقاد دارند تجربه ها، تاثیر بلند مدت در رشد دارد لذا برای پرورش افراد تجارب مهم هستند
▪ برنامه درسی ملی دربردارنده راهکارهایی برای فعالیتهای غیردرسی دانش آموزان می باشد (برنامه نظافت مدرسه) از آنجا که درمدارس ژاپنی سرایداری وجود ندارد. پاکیزه نگه داشتن کلاسها، راهروها یا سرویس های بهداشتی زمین های بازی برعهده دانش آموزان است.
نگارنده که خود به مشاهده از مدارس ژاپن پرداخته، بسیاری از دانش آموزان ابتدایی و پیش دبستانی را درحال نظافت کلاس و مدرسه دیده است. در یکی از مدارس ابتدایی درکیوتو و یک مرکزپیش دبستانی درتوکیو شاهد دستمال کشیدن بچه ها در راهرو و کلاس بوده است.
به زعم برخی پژوهشگران درمدارس ژاپن آموزش قلب ها و اندیشه ها بچه ها مدنظر است.پژوهش لوئیس (۱۹۹۵)، نشانگر تجلی فرهنگ ژاپنی در فرآیند آموزش و یادگیری در مدارس ژاپن است. و درمدارس به صورت حیرت انگیزی آموزش و یادگیری در قالب سناریوهای فرهنگی مدیریت می شود و آموزش و پرورش ژاپن تا حدود زیادی فرهنگی است و مبتنی بر فرهنگ ژاپنی است.
آموزش وپرورش ژاپن با همه محاسن که می تواند برای ما آموزنده باشد و از تجارب موفق درس گرفت ولی در دهه های اخیر با مشکلاتی مواجه بوده که منجربه تفکر و تعقل صاحبنظران علوم تربیتی ژاپن شده است از جمله Bullying(اذیت و آزار بچه ها) کمی انگیزه دانش آموزان برای درس نداشتن علاقه برای ادامه تحصیل (پرفسور نقی زاده)،عدم توجه به فردیت ]در ژاپن به کارگروهی و تیمی بسیار توجه می شود- در نتیجه فرد و خواسته های فردی کمتر مورد توجه است[ موجب مشکلاتی شده است. که درخور توجه است.
ویژگی مهم فضای فرهنگی مدارس ژاپن (دردوره ابتدایی) سرزندگی، شلوغی، شادابی، شادی و جار وجنجال کلاس است. معلمان ژاپنی برخلاف همکاران خود در سایر کشورها تلاشی برای سکوت و ساکت و بی حرکت نگه داشتن دانش آموزان خود نمی کنند. از آنجا که دانش آموز مجاز است با بغل دستی خود صحبت کند برای تراشیدن مدادش از جا بلند شود یا پرده ها را بکشد. این قبیل کارها، اختلال درنظم کلاس بشمار نمی رود.
بنابراین نظم و انضباط تحمیلی نیست و در نتیجه کلاسها نیز شلوغ و پرجار و جنجال است و این امر از نظر معلمان، بی اشکال است.
نظام آموزش وپرورش تطبیقی ابتدایی در ایران
مقطع آموزش ابتدایی شامل کودکان گروه سنی بین 6 تا 11 سال می شود. در مدارس دولتی رایگان این آموزش برای کودکان دختر و پسر اجباری است . مدارس ابتدایی موسسات آموزشی ملی هستند که توسط دولت برای تعلیم و تربیت پسران و دختران از طریق دوره اموزش اجباری 5 ساله ایجاد شده اند . طول مدت آموزش در این مدارس5 سال است
اهداف دراز مدت: اصلاح اهداف اصلی مقطع آموزش ابتدایی از طریق بازنگری در برنامه آموزش تحصیلی. تجدید مدت زمان تحصیل ارزیابی آمادگی کودکان جهت حضور در مراکز آموزشی بکارگیری نظام ارزیابی و آگاهی از عملکرد کودکان ارائه کارنامه تحصیل کامپیوتری بهره گیری از رسانه های جمعی در مراکز آموزشی اصلاح ساختار و سازماندهی آموزشی برگزاری کلاس های تقویتی و تجدیدی بهره وری از تحقیقات در تصمیم گیری های آموزشی. طراحی و اجرای برنامه های توسعه 5 ساله با اهداف تقویت ارزشهای اخلاقی، برقراری عدالت اجتماعی و دموکراسی، مقابله با تهاجم فرهنگی، ریشه کنی بی سوادی و توسعه آموزش تا سطوح عالی، تقویت و گسترش مراکز تحقیقاتی و آموزش معلمان، افزایش میزان مشارکت های مردمی، جذب متخصصین مقیم خارج از کشور، جهت تدریس و تحقیقات، گسترش دامنه فعالیت های انجمن های اولیاء و مربیان، تاسیس مدارس شبانه روزی در مناطق محروم. اهداف آ.پ ابتدایی: از جمله مهترین اهداف این مقطع می توان به موارد ذیل اشاره نمود: 1. برقراری فضای مناسب آموزشی جهت پیشرفت اخلاقی و اقتصادی دانش اموزان 2. پرورش استعدادها و خلاقیتهای کودکان 3. بهبود قدرت جسمانی و بدنی کودکان. 4. آموزش خواندن، نوشتن، محاسبه و برقراری معاشرت اجتماعی با سایر اعضاء اجتماع 5. آموزش مسائل بهداشت فردی و گروهی. برنامه های آموزشی از جمله مهمترین برنامه های آموزش مقطع ابتدایی می توان به موارد ذیل اشاره نمود: – علوم قرآنی و تعلیمات دینی انشاء و املاء فارسی – زبان فارسی (خواندن و درک مطلب) – تعلیمات اجتماعی – علوم هنری (نقاشی، خطاطی، کاردستی) – علوم طبیعی و بهداشت، علوم ریاضی – ورزش و تربیت بدنی دروس مذکور در هفته 24 ساعت ارائه شده و زمان هر کلاس درس 45 دقیقه می باشد
مدت زمان و دروس آموزشی مقطع ابتدایی مواد درسی کلاس اول کلاس دوم کلاس سوم کلاس چهارم کلاس پنجم قرآن – – 2 2 2 تعلیمات دینی – 3 2 2 2 انشاء فارسی – 2 2 2 2 املاء – 3 2 2 2 فارسی 12 4 4 3 3 تعلیمات اجتماعی – – 2 – – هنر – 22 – 4 4 علوم تجربی 3 3 4 3 3 ریاضی 5 5 4 4 4 ورزش 2 2 2 2 2 مجموع ساعات هفتگی 24 24 24 24 24 ارزشیابی هم اکنون شیوه ارزشیابی به صورت آزمایشی در تعدادی از مدارس دوره ابتدایی تعقیب می شود. بر اساس مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش، تغییر مقیاس کمی صفر 20 مقیاس کیفی (ارزشیابی توصیفی) با توجه به رویکردهای نوین در فرایند یاددهی و یاددگیری و شیوه های اثر بخش ارزشیابی، به صورت آزمایشی در دوره ابتدایی اجرا می شود. ارزشیابی توصیفی و تشریح جریان ژیشرفت تحصیلی، تربیتی و عملکرد دانش آموزان برای اصلاح روند یاددهی – یادگیری در کلاس درس انجام می شود. ارتقای سطح بهداشت روانی از طریق کاهش نقش ارزشیابی پایانی و مقیاس کمی در سرنوشت تحصیلی و تربیتی دانش آموزان و توجه به حیطه های مختلف شخصیت دانش آموز در ابعاد عاطفی، اجتماعی، جسمانی و سطوح بالایی حیطه شناختی از اهداف طرح است. ارزشیابی در دوره ابتدایی در طول سال تحصیلی به طور ژیوسته با استفاده از روش های فرایندی و عملکردی و ابزارهایی مانند پوشه کار، سیاهه رفتار، آزمون ها و تکالیف درسی، برگ ثبت مشاهدات و فعالیت های داخل و خارج از کلاس (اعم از فردی یا گروهی و نظایر آن) انجام می گیرد.
نتیجه گیری: دانش آموز در سن 6 یا 7 سالگی وارد سیستم آموزش می شود و 12 سال بعد از آن خارج می شود پس باید برای روز خروج از این سیستم به طور درست و دقیق برنامه ریزی و سرمایه گذاری کرد و اگر برنامه ها نقص و اشکال داشته باشد باید جبران شود.. با توجه به اطلاعات ارائه شده بسیار محدود در زمینه آموزش و پرورش ایران کمتر توانستیم به مقایسه این دو کشور بپردازیم ولی در کل این دو نظام تا حدودی در عملکرد و اهداف مشترک و نزدیک به هم بودند.اما در ایران نظام سنجش و گزینش معلمان بسیار دقیق نمی باشد و همین مسئله می تواند یکی از عوامل اثر بخش نبودن این دوره را برساند.اما در زاپن به رغم وجود مشکلات منابع طبیعی و اقتصادی مسئولان اموزش و پرورش خیلی خوب توانسته اند از نظامی کارامد تر استفاده نمایند. توجه به تفاوتهای فردی می تواند در کارایی دو کشور بسیار مفید باشد.
پیشنهادات: انطباق نظام سیاست گذاری، برنامه ریزی و تصمیم گیری آموزشی با تحولات نوین جامعه 3- به گزینی نیروی انسانی مطلوب برای آموزش در قالب اعمال یک برنامه ی بلند مدت. 4- تسهیل زمینه ی حضور فعال و پویای دانش آموزان در فعالیت های آموزشی و پرورشی. 5- ایجاد انگیزه های درونی برای یادگیری و تلاش و کوشش خودجوش دانش آموزان. 6- حرکت به سوی اعمال سبک اداری عدم تمرکز در نظام آموزشی و تفویض اختیار به مناطق و مدارس. 7- جلب مشارکت مردمی و استفاده از نیروهای بومی و محلی در فرآیند مدیریت مدارس. 8- توجه به تحولات جدید فناوری اطلاعات و ارتباطات و استفاده ی مفید و موثر از تجهیزات موجود. 9- بهره گیری از همکاری های بین المللی و منطقه ای و تبادل تجربیات سازنده. 10- انطباق ساختار و محتوای آموزشی با نیازهای واقعی دانش آموزان و ایجاد تناسب در میزان حجم دروس.
1