* ملاحظات
* ارتباطات
* جمعیت
* تاریخچه آموزشی
* ساختار آموزشی
o آموزش پیش دبستانی
o آموزش پایه
o آموزش ابتدایی
o آموزش متوسطه
o آموزش عالی
o آموزش معلمان
o آموزش بزرگسالان
o آموزش غیررسمی
* معضلات آموزشی
* اصلاحات آموزشی
* توسعه آموزشی
* همکاریهای آموزشی
* اصول و اهداف آموزشی
* اولویت ها و علایق آموزشی
* قوانین آموزشی
* مدیریت آموزشی
* بودجه وهزینه های آموزشی
اصلاحات آموزشی
اصلاحات آموزشی
اصلاحات ارائه شده پس از دوره اصلاحات میجی و جنگ جهانی دوم راه را برای توسعه آموزش در ژاپن هموار کرد. با این حال، اخیراً مشکلاتی چند در مدارس کشور بروز کرده است که خشونت، ارعاب،رقابت سخت و بی امان جهت کسب جایی در بهترین مدارس را شامل می شود. به علاوه ضرورت تبدیل این سیستم به سیستمی مناسب تر برای عصر حاضر جامعه ژاپن که در حال بازسازی صنعتی،و توسعه فن آوری و جهانی شدن می باشد، روز به روز آشکارتر می شود.ژاپن در حال حاضر، اصلاحات آموزشی را هماهنگ با گزارش 1987 شورای ملی اصلاح آموزشی (هیات مشاوران نخست وزیر) به مورد اجرامی گذارند. این گزارش پیشنهاد می کند که :
. در سطح مقدماتی و تکمیلی متوسطه، انتخاب موضوعات درسی با نوسان بیشتری ارائه می شود
. نظام امتحان ورودی دانشگاه مورد تجدید نظر قرار گیرد و به هر دانشگاهی اجازه رهبری امتحان خودش داده شود
. فرصت های آموزشی برای آنانی که در مدرسه ثبت نام نکرده اند، افزایش یابد
سیستم پذیرش دانشجویان خارجی بهبود یابد. مدارس ژاپن هفته شش روزه داشتند، اما از آوریل 1995، دانش آموزان دو روز شنبه هر ماه را تعطیل بوده اند.
اصلاحات آموزشی پیش از جنگ جهانی دوم
به موازات انحلال "پلیس فکر" در زمان جنگ وبیشترجمعیتهای نظامی گرا، اصلاح آموزش وپرورش یکی از توفیقهای چشمگیر اشغال ژاپن از طرف آمریکا بود.اما طولی نکشید که با بازگشت سیادت به ژاپن درسال 1952شاهد تلاشهایی برای معکوس کردن بسیاری از اصلاحات آموزشی شدیم .
حوزه هایی که این امر ، نخست در آنها روی نمود تجدید انتصاب عضوهای شوراهای آموزش وپرورش از طرف دولت ، وزیر نظرگرفتن کتابهای درسی بود.فشار عمده نیروی اشغالگر در قسمت آموزش و پرورش متوجه تمرکز زدایی ودر نتیجه مردمسالار ساختن نظام آموز شگاهی در ژاپن بود که پیش از آن زیر نظارت مستقیم وزارت آموزش وپرورش قرار داشت .فرسایش تدریجی اصلاحات آموزشی ، نشان دهنده مخالفت با این تلاشها از طرف یکی از بزرگترین اتحادیه ها ، "اتحادیه معلمان مبارز ژاپن " (نیکیوسو)، که از جنبه سیاسی متمایل به چپ است ، ابراز گردیده است .اما تا این تاریخ کوشش نیکیوسو موجب کندی "جریان عکس " شده است ، اما آن را متوقف نساخته است.
روند دموکراتیک بعدازجنگ جهانی اول (در دهه 1920) توسط مبارزه جدید مدرسه یا تجربیات در " آموزش نوین" در سطح آموزش ابتدایی ارائه می شد. سیر وگرایش لیبرالیسم در سطوح آموزش دبیرستانی و آموزش عالی نیز به تدریج چشمگیر گردید. با این حال با بحرانی شدن زمینه های اقتصاد، سیاست، و جهان، مسئولین نظامی و دولت فشار هایی اعمال کردند. که این مسئله در اواخر دهه 30 هویدا شد. در اوایل دوره میجی کتب درسی مدارس ابتدای به طور رایگان در دسترس بود ، اما تا سال 1886 که سیستم آموزش پایه مصوبه دولت اعمال شد، کنترل دولت احساس شد، و در سال 1903 تصریح شد که کتب توسط دولت گردآوری می شوند. از آن پس کتب درسی مدارس ابتدایی توسط وزارت آموزش تهیه شد. در طول جنگ جهانی دوم مایه ملی گرایانه و مبتنی برنظامی گری داشت.سرانجام، ژاپن به جنگ جهانی وارد شد و زمانی که جزایر اصلی بمباران شدند، دانش آموزان کلاس های بالاتر برای کار در کارخانه ها و کمک به کشاورزان بسیج شدند و تمام مدارس کلاس های پایین تر به دلایل امنیتی به مناطق روستایی منتقل شدند.
به هر علتی که بود، آموزش ژاپن به طور ثابت توسعه یافت و تا پیش از جنگ و در سال 1940، تعداد دانش آموزان مدارس متوسطه به 000/430 ؛ دانش آموزان دبیرستان های دخترانه به 000/550 ؛ دانش آموزان مدارس حرفه ای به 000/620 و شاگردان مدارس تکمیلی حرفه ای به 26000 نفر رسید که تعداد عظیم 000/860 نفر را تشکیل می داد.
در سال 1947، 59 دانشگاه با بیش از 000/90 دانشجو و 37000 دانشجو در دوره های آمادگی وجود داشت. تعداد دبیرستان ها 32، با 29000 دانش آموز ثبت نام شده، و 359 مدرسه عالی ویژه با 320000 دانشجو، مدارس تربیت معلم در سطح آموزش عالی بالغ بر 140، با 80000 دانشجو بود. در نتیجه تعداد کل دانشجویان ثبت نام شده در موسسات آموزش عالی درست پیش از اصلاحات عظیم سیستم آموزشی که بعد از جنگ جهانی دوم به مورد اجرا گذاشته شد به 540000 نفر رسید.
اصلاحات آموزشی پس از جنگ جهانی دوم
سیستم آموزشی ژاپن در سال 1947به شدت تغییر یافت. در سال 1946،کمیسیون آموزش بین الملل با مدیریت دکتر جی دی استودارد به عنوان رهبر از ژاپن دیدار کرد تا گزارشی در مورد بازسازی آموزش در ژاپن تهیه کند. از طرف ژاپن هم آنانی که نقطه نظرات دموکراتیکی در مورد آموزش داشتند جهت از سر گیری سیاست و تئوری جدیدی در مورد آموزش تلاش کردند.
در نتیجه، این تلاش ها به تصویب قانون آموزش انجامید و اصول آموزش بر مبنای دموکراسی و صلح طلبی تدوین شد. فراملی گرایی و نظامیگری ممنوع شد؛ و در عوض بر احترام به حقوق اساسی (بر اساس قانون اساسی ژاپن مصوبه 1946) شدیداً تاکید شد. بازنویس سلطنتی در مورد آموزش، منبع اصلی تئوری آموزش که در نیمه قرن قبلی بر سیاست آموزشی ژاپن تسلط یافته بود، در جلسه مجمع ملی سال 1948 از درجه اعتبار ساقط شد.دموکرات شدن سیستم آموزش پس از جنگ به واسطه اجرای اقدامات ذیل میسر گردید:
. اداره متمرکز آموزش به سیستمی غیرمتمرکز مبدل شد. به این منظور،مسئولیت بورد های آموزشی متشکل از اعضاء انتخابی ساکنان محلی تقویت شد ، و بخش عظیمی از مسئولیت وزارت آموزش به هر یک از ادارات محلی آموزش تفویض شد. بدین منظور مدیریت آموزشی از ریاست مرکزی بی نیازمی شد.براساس قانون برابری فرصت در آموزش، تفکیک بر اساس جنسیت ممنوع و آموزش مختلط تشویق شد.به علاوه سیستم پیش ازجنگ آموزش مدرسه ای به سیستم آمریکایی 4-3-3-6 تغییر یافت.
. برنامه درسی نباید همچون قبل توسط دولت کنترل شود بلکه بایستی با مرحله پیشرفت و بر اساس فردیت هر کودکی و نیز زندگی هر گروهی هماهنگ باشد.تجربه کودک باید ارزیابی شود، و به منظور پرورش استعداد حل مسائل بر پایه علم تحصیل شود.
. آزادی معلمان در تدریس باید شناخته شود،و آزادی تشکیل اتحادیه های آموزگاران و شرکت در فعالیت های سیاسی به عنوان شهروند تضمین شود. آزادی به این شکل و تضمین به این گونه پیش از جنگ وجود نداشت. به دانشگاه خودگردان، نه تنها باید اعمال متدوال و معمولی محول شود، بلکه باید بر پایه ای قانونی در چارچوب یک نظام به آن داده شود. قانون اساسی جدید ژاپن (1946)، 9 سال آموزش پایه را تضمین نمود، که شش سال مدرسه ابتدایی و سه سال مدرسه مقدماتی متوسطه می باشد. برای نخستین بار قانون اساسی حق هر شهروند جهت دریافت آموزش رابنیاد نهاد و این بار مالی عظیمی را بر دوش مردم نهاد. تاسیس مدارس مقدماتی متوسطه دشوار بود، چون دولت پس از جنـگ بودجه نداشت و مردم باید خود بودجه مدارس را تامین می کردند. با این حال، مردم ژاپن از افزایش 3 ساله آموزش پایه با تمام وجود استقبال کردند و مدارس مقدماتی متوسطه در سراسر کشور، بنیاد نهاده شد.
سال 1945 پایان دوره درس اخلاق و تلاش برای تولید استاندارد شده میهن پرست درستکار و فرمانبردار در ابتدایی را نشان می دهد .اما پس از نیم قرن که طی آن این نکات مرکز توجه بوده است امکان ندارد که دبستان اهمیت سیاسی خود را از دست بدهد .مدرسه تا به امروز یکی از سرچشمه های عمده مبارزات سیاسی بوده اند.تغییراتی که در زمان اشغال کشور داده شد بنیادی بود .تولید کتاب درسی به موسسات آزاد واگذار شد و فقط اجازه ای مصلحتی از طرف مقامات مرکز صادرمی شد .شوراهای آموزش وپرورش ،که در محل انتخاب می شدند ،برای همه کارکنان مدرسه ، ودر مورد برنامه و انتخاب کتابهای درسی ـ که قبلا با وزارتخانه بود ـ نفوذ و تاثیر داشتند .درسی اخلاق دوشادوش تاریخ و جغرافیا ناپدید گردید ،و درس علوم اجتماعی جای آنها را گرفت .بنا بر فرض ، قرار بود شناختی عینی و انتقادی از ماهیت و تاریخچه مو سسات ژاپنی به خواننده داده شود .تاریخ برای این نوشته شده بود که ،به جای شرح سلطنت پرشکوه امپراتوران گذشته ، به شرح تقسیمهای طبقاتی ،پیشرفتهای ا قتصادی ،ومبارزه در راه آزادی و برابری در مقابل ستم و خودکامگی بپردازد .معلمان در اتحادیه صنفی نیرومندی که زیر سلطه رهبران تندرو جناح چپ بود گرد آمدند ، وتوا نستنددربسیاری از نواحی موجبات پیدایش اکثر کمیته های آموزش وپرورش مساعد رافراهم آورند.دهه ای که بعد از پایان دوره اشغال آغازشد ناظر بر فشار بسیار از طرف حزبهای محافظه کار مسلط بر حکومت بود برای "تصحیح زیاده رویها" ی این اصلااحات ; وقانونهای که درپی رسیدن به این هدف تصویب شد مایه برخی از شدیدترین بحرانهای سیاسی این دوره گردید .
ازسرمنشا خاص این مبارزات یکی قانون منع معلمان بود از پیوستن به حزبهای سیاسی ، و منع اتحادیه آنان بود از انتشارکتا ب و مجله سیا سی ،و قانون کمیتهای انتصابی بود به جای کمینه های انتخابی ، و قانون ناموفق استقرار مجدد نظارت مرکزی بود و کتابهای درسی ، و تاسیس دوره درسی تازه ای برای تعلیمات اخلاقی ، و برقراری نظام درجه بندی شایستگی معلمان که موجب وابستگی بیشتر آنان به مقررات سیاسی و زمینه های دیگر می شد . شاید در جهان نظام آموزشی دیگری نتوان یافت که به نحوی چنین پیوسته و با این حرارت درباره اش مبارزه شده با شد .قسمتی از این مبارزه ها ، مبارزه برسر قدرت بین دولت و اتحادیه معلمان بود که می خواست انسجام سازمانی و امتیازات عضوهای خود را حفظ کند .اما آنچه حزب سوسیالیست را برآن داشت که با همه وسایل قانونی و غیر قانونی که در اختیار داشت در برابر این اقدامات دولت مقاومت کند چیزی بودبا لاتر از وابستگی به منابع مالی و سازمانی این اتحادیه .سوسیالیستها این اقدامات را تلاشی آگاهانه از طرف محافظه کاران می دیدند برای استقرار نظارت بر اندیشه ، از نوعی که از پیش از جنگ وجود داشت و آن عده از روشنفکران دانشگاهی هم که افکاری میانه روتر داشتند در این بیم با محافظه کاران همراه بودند ـ گواه براین مدعااعتراض گروهی از رئیسان دانشگاهها بود به القاء شوراهای آموزشی انتخابی در 1956 …. "جریان عکس" بکندی ، اما به استواری ، و شاید کاراترین نحو با وسایلی پیش می رفت که نیاز به قانون نداشته باشد ودر نتیجه توجه هارا به خود جلب نکند. تنگ کردن تدریجی حلقه نظارت مرکزی وزارتخانه به وسیله اقدامات مالیاتی و غیره ،دیگر به بخشنامه های مشورتی آن وزارتخانه قدرت اجرایی داده است ، و موضوع اجازه برای کتابهای درسی به تدریج جدیتر کرده است .از برکت مصلحت اندیشی اخیر، تعبیرها و تفسیرهای ساده دلانه تاریخ ژاپن در پرتو مبارزات طبقاتی ،از کتابهای درسی ژاپنی زدوده شده است ، اما هنوز بچه ژاپنی ،بسیاربیشتر ازهمتاهای خود دربیشترکشورهای صنعتی ، روایتی از تاریخ گذشته کشورش با تعصبی بسیارکمترو بسیار نزدیکتر به اصول و موازین نویسندگان تاریخ برای مدارس می آموزد.
در س جدید اخلاق ، هم وظایف بجه ها را به آنان یادآوری می کند ،وهم حقوق مردمسا لارانه شهروندان را ، اما به صورتی که مانند پیش از جنگ بسیار زیانبار و به نحو ویرا نه کننده ای فرد گرایانه به نظر نمی رسد .اگر امروز به اندازه ده سال پیش مسلم نیست که نسبت بزرگی از نسلی که بارمی آید اولین آراء خود را به نفع حزب سوسیالیست به صندوق خواهد ریخت ، اما این نیز به هیچ روی مسلم نیست که آنان بآسانی قربانی جاذبه های خود کامانه مستبدان می شود .صرف نظر از محتوای آموزش وپرورش ،به نظر می رسد که درجو مدارس بعد از جنگ تغییری قابل ملاحظه پیدا شده است .آزادی بیشتری برای بحث در کلاس درس وجود دارد و معلم دیگر مایل نیست که مقامی برای خود حفظ کند که وی را از شاگردان جداسازد.
زودون رنگ سیاسی از تحصیلات در بعداز جنگ ، ممکن است نسل جدید را روی هم رفته کمتر از پدر ومادرشان از امور سیا سی آگاه سازد.جوانی که در1935 از دبستان بیرون می آمد شاید خودرا قابل نمی دانست که درباره این که سیاست خارجی ژاپن چه باید باشد اظهار عقیده کند ، اما دست کم فکر می کرد که لازم است روزنامه ها را باتوجه و علاقه بخواند.جوان امروزی شاید بیشترعلاقه مند باشد که یک دستگاه تلویزیون ترانزیستوری تهیه کند. به همان اندازه که در جامعه های مغرب زمین دشوار است ، در جامعه ژاپنی مشکل است که نشانه های مجاب کننده ای برای سیر به سوی" بی علاقگی" ، " واگذاری امور به بخش خصوصی " ،"خواب مصنوعی وسایل ارتباط جمعی " ، یا " پیشروی در جهت مصرف " یافت ، و قراینی که آمارهای انتخاباتی به دست می دهند مبهم است. قدر متیقن این است که ژاپن از لحاظ این امور با جوامع غربی فرق چندانی ندارد .نکته دیگری هم در خور ذکر است . بعداز جنگ به زنان حق رای داده شد و همه موسسات تحصیلات عالی اصولا به صورت مختلط درآمد ،هرچند اکثر دختران دانشجو هنوز به دانشکده های خاص زنان روی می آورند .نسبت رای زنان درهر یک از انتخا بات بعداز جنگ به طور منظم بالاتر رفته است ـ نسبت آراء زنان که در 1946 معادل 15درصد از رای مردان کمتر بود ، در 1958 فقط به 7 درصد کمتر رسید ـ و قراینی در دست است که رای زن فقط جزئی از رای خانواده نیست .این واقعیت که دروس تعلیمات مدنی واخلاق درهمه سطوح به طور مختلط برای زن و مرد تدریس می گردد در آینده موجب خواهد شد که زنان جزء بزرگتری از جامعه فعال سیا سی را تشکیل دهند در کشوری که تفاوت اسا سی میان ارزشهای شخصیتی مردان وزنان وجود داشته است ، ممکن است سیاست دگرگون شود ودیگر محیط اختصاصی فعالیت مردان نباشد.کتابهای درسی علوم اجتماعی مدارس و مراکز آموزشیتقریبا ارزشهای جامعه را به دقت منعکس میسازند. درسها و نتایج اخلاقی آنها ، چون به زبانی مستقیم و ساده عرضه می شوند ، با خطی پررنگ چیزهای را مشخص میسازند که جامعه ، یا جزئی از جامعه، آموختن و جذ بشان را برای نسل جوان لازم می دانند .درژاپن امروزین این گونه کتابهای درسی تفاوتی چشمگیر با کتابهای دارد که پیش از تسلیم ژاپن در 1945 مورد استفاده بود ، و به عنوان گواهی بر تغییر سریع ارزشها یی که درقسمتهایی از جامعه ژاپنی صورت پذیرفته است در خور دقت وتوجه است .اخیرا کتابهای درسی جدید مورد حمله ای سخت واقع شده است . بحث برسر خط مشی آموزشی ، یکی از مهمترین مبارزه ها در ژاپن معاصر است که خیلی کم درباره آن تبلیغ شده است ،و این مبارزه فرصتی عالی فراهم آورده است برای نظر دادن درباره ، ماهیت تغییر درجامعه ژاپنی .این تغییر به شکل بخش بخش و نامنظم بوده وازجنبه کیفی بین آنان که تعلیم می دهند و آنان که حکومت می کنند فرق داشته است .تفاوت بارزی وجود دارد میان نحوه تعبیر و تفسیر بخشهای از روشنفکران از مبانی اخلاقی جدید آموزش وپرورش ژاپن ، وطریقی که بوسیله آن رهبران سیاسی ،لیبرالها(آزاد منشان ) ، و میانه روها در سالهای پیش از جنگ با اخلاقیات کهن روزهای جوانی خود آشنا شده اند.کانون مبارزه دقیقا براین نکته متمرکز است که چه کسی کتابهای درسی را خواهد نوشت .از آن جا که جامعه ژاپنی در سالهای اخیر باز وآزاد بوده است ، کتابهای درسی امروزی منعکس کننده ارزشها و علاقه های روشنفکران ، یا دست کم اقلیت نمونه و پرتحرکی است که حال وهوای ذهنی خود را به گروه بزرگترمیبخشد.مسلما روشنفکران ،گروه یکدست وکاملا مشخصی را تشکیل نمی دهند، و همچنین آنها که "محافظه کار" خوانده می شوند; اما دردرون هر گروه حوزه وسیعی از توافق و همدستانی وجود دارد .هر گروه براین عقیده راسخ است که گروه دیگر مصمم است که با بیگانه ساختن ذهنها و عواطف بیست میلیون دانش آموز دبستانی در ژاپن ، نفوذ دیگری را از میان ببرد.اختلاف نظر برسر آموزش و پرورش بر اصلاحاتی هم که درزمان اشغال آمریکاییان صورت پذیرفته است پرتو می افکند . می توان دید که این اصلاحات در کجا نارسا بوده است ، که کجا صورت با محتوا خلط شده، و نیز میتوان دید که کجا نیازهای دور و دراز را اقناع کرده ا ند .آدمی از این نیزبه حیرت می افتد که چگونه موسساتی که برای مقصد رهایی بوجود آمده اند درخدمت هدفهایی جز هدفهای خود قرار می گیرند .مثلا تایید مناسب بودن کتابهای درسیی که دوره اشغال مقرر شد تا ملی گرایی و عقاید نظامی گری از آنها حذف گردد، اکنون به وسیله مقامات وزارت آموزش وپرورش صورت می گیرد که ازاین نظام بهره می برند، و آنگاه این تایید صورت می گیرد که تعلیمات ضدنظامی گری و ضد ملی گرایی افراطی را بدورریخته باشند .رهبران حکومت در یافته اند که میتوان شراب کهنه را در بطریهای نو ریخت .
رفتار مجلس دراواخر مه 1956 هر گونه تردیدرا درباره این که آموزش و پرورش در صدر مبارزات سیاسی امروز ژاپن قراردارد از میان برد. دولت هاتویاما لایحه ای به مجلس تقدیم کرد برای آن که اعضای شوراهای آموزش و پرورش را ، به جای انتخابی ، ا نتصابی کند. اقلیت سوسیالیست ، که نسبت به خواسته های اتحادیه نیرومند معلمان (نیکیوسو) حساس است ، با همه روشهایی که برای سایر هیاتهای پارلمانی شناخته است ونیز با روشهایی خاص خود برای جلوگیری از تصویب این لایحه قانونی مبارزه کرد .دولت ، درجواب اینکار ، 500 پاسبان بسیج کرد و در داخل و در اطراف مجلس گماشت .ازاین رو سوسیالیست ها ، که از حیث تعداد کمتر بودند ، نتوانستند جلو تصویب این قانون را بگیرند ، و لایحه در اول ژوئن در میان صحنه هایی از بی نظمی و آشفتگی بتصویب رسید .این نشانه اولین تغییر عمده در الگویی سازمانی بود که درزمان اشغال آمریکائیان بنیان گذارده شده بود .بسیاری از لیبرالها ( آزاد منشان ) ژاپنی به این نتیجه رسیدندکه سیاستمداران محلی حالا دیگر خواهندتوا نست بساط آموزش و پرورش را درهم پیچند و به یکی از صورتهای پیش از جنگ درآورند .اما بعضی دیگر خاطر نشان ساختند که شوراهای منتخب آموزش و پرورش نیز توفیق چشمگیری نیافته اند و همین لیبرالها ( آزاد منشان)در آن زمان از سلطه اربابان محلی برآنان شکایت می کردند. شاید آنچه بتوان گفت این است که شوراها دیگر امکان آن را نخواهند داشت که به صورت هیاتهای منتخب کارآمد در آیند ….
لایحه ای در باره نحوه انتخاب کتابهای درسی دبستانی که در1956 به تصویب دیت نرسید ازجهات مختلف بسیار مهمتر بود از تغییرهایی که بر شورا های آموزش و پرورش تاثیر گذاشت .این عملی بودکه دستگاه تایید کتابهای درسی را تغییر می داد و نظارت وسیعتری را از جانب دیوا نسا لاری میسر می ساخت . همین امر می توا نست در دم بر محتوای آموزش و پرورش اثر گذارد ، و این کار از دیدگاه تاریخچه کتابهای درسی ژاپن از همه مهمتر است .پیش از پایان جنگ جهانی دوم ، مدارس در سراسر ژاپن از کتابهایی استفاده می کردند که بوسیله وزارت آموزش و پرورش تهیه شده بود .دستگاه تهیه کتابهای درسی ملی در 1903 تاسیس شد .وفاداری و و ظیفه ، که در کتابهای درسی اخلاق ( شوشین ) آموخته می شد و با درسهای تاریخ وجغرافیا و زبان تقویت می گردید، هسته اصلی ساختار ارزشی این کتابها بود .این مسلک به قطعیترین صورت در فرمان امپراتوری درباره آموزش و پرورش در 1890 بیان شده بود; درآن فرمان اشاره شده بود که وفاداری و فضیلت فرزندی " افتخارسرشت بنیادی کشور امپراتوری ما …
وسرچشمه آموزش و پرورشمان است " . تجدید نظرهای ا ساسی در کتابهای درسی ملی به این ترتیب و به این مناسبتها بعمل آمد : در 1910 ، بعداز ضمیمه سا ختن کره به ژاپن ; در 1918 بعداز جنگ جهانی اول ; در 1933 ، بعداز واقعه منچوری ; ودر 1941 ، در آستانه واقعه پرل هاربر.
جزدر تجدید نظر 1918 ، حتی تجدید نظری گرایش به تقویت محتوای ملی گرایانه کتابهای درسی داشت. اطلاعات درباره جهان خارج، نامهای چهره های نامدار خارجی، وتوصیف نظامهای دیگراجتماعی روبه کاهش گذاشت تا جای خود را به تاکید روزافزون برمحاسن و ضع خانواده در ژاپن بدهد. فرمان امپراتوری و تصویرامپراتور، به عنوان نمادهای آن وضع، درتشریفاتی که در مدارس برگزار می شد وردتجلیل و تکریم بود. بیشترمحتوای آموزش وپرورش ژاپن راکتابهای درسی تدارک می دیدند.معلمان این کتابها را شرح می دادند، و درنظر دانش آموزان محتوای آنها نشان دهنده حقیقتی غایی بود ….
اصلاحگران دوره اشغال برای تغییر این دستگاه کتابهای درسی محترم و مقدس ، دست به کار شدند. آنان از نظرات مربیان سرشناس آمریکایی ـ وهمکاری پرشور مربیان ژاپنی ـ برخوردار بودند ، زیرا که روشنفکران ، بر خلاف زمینداران ، نظامی گرایان ، زایبا تسوها ، و سیا ستمداران ،شایق بودند که به اصلاحگران یاری دهند .به موجب قانون اساسی جدید آموزش و پرورش ، مصوب 1947، وظیفه دستگاه آموزش و پرورش این شد که " با ساختن وضعی دموکراتیک و فرهنگی ، به صلح جهانی و بهزیستی انسان کمک کند ". مقررشد که آموزش و پرورش در راه " بسط کامل شخصیت " آدمی بکوشد ، وصلح ومردمسالاری و همکاری بین ا لمللی به صورت مضمونها ی اصلی در نظام نوین در آید .در پی آن به تجدید نظرهای اساسی دربرنامه مدارس پرداخته شد .تعلیم اخلاق به سبک قدیم منسوخ شد ،و تاریخ و جغرا فیا ی دبستا نها به عنوان دو موضوع جدا ازهم از میان رفت . از آن پس قانونهای جدید مقرر داشتند که " برای پروردن درک درستی از اوضاع فعلی و سنن جوامع محلی کودکان ، و سراسر کشور، هر دو ، و پرورش روحیه همکاری بین ا لمللی " تلاش شود. نتیجه آنکه درسهای تازه ای در علوم اجتماعی پدید آمد، با کتابهای دارای عنوانهایی چون آکاروئی شاکائی ( جامعه منور ) و شاکائی نوکوزو(ساختار جامعه).
این کتابها ازحیث محتوا وشیوه کار با مدیحه های سابق ساموراییها و ا مپرا توران فرق اساسی داشت .
بعداز جنگ دوم جهانی ،کتابهای درسی ژاپن را موسسات خصوصی تهیه میکنند. طرز کار بدین قراراست : وزارت آموزش و پرورش طرح مطالبی را که باید در هر سطح و سنی تدریس شود ، و مطالبی را که باید بدانها پرداخت، معین میکند .در ماه نوامبر یا دسامبر هرسال ناشران طرح کتابهای خود را به وزارت آموزش و پرورش عرضه می کنند و آن وزارتخانه مطالعه آنهارا به پنج تن می سپارد که از میان فهرستی از مربیان صاحب ا هلیت برگزیده شده اند .این مردان طرحها را با برنامه های تفصیلی می سنجند و نظر می دهند که محتوای آنها با بیطرفی درسیاست و دین و با "مواد مربوط آموزش وپرورش درقانون اساسی " سازگارهست یا نیست .به بیانی دیگر، طرحها باید پشتیبان گرایش بین ا لمللی وصلح و مردمسا لاری باشد . بررسی کنندگان نمی دانند که دست نوشته چه کسی را مطالعه می کنند و رایی که میدهند بی ذکر نام گزارش می شود. مرحله بعداین است که اگر درمیان بررسی کنندگان اصلی طرح کتابها اختلاف نظر شدید روی دهد به شورایی شانزده نفری ، که آن نیز از طرف این وزارتخانه برگزیده شده است ، ارجاع می گردد .تا این ا واخر رای این شورا ، که معروف به " نظر سنجی نهایی " بود ، صورت ظاهر و مسمایی بیش نبود.
اگر نسخه خطی کتابها مورد تصویب قرار گیرد ، ناشر می تواند کتابش را در فهرست کتابهای درسی درج کند . آنگاه نسخه های نمونه را به هزا ر نمایشگاه کتابهای درسی می فرستد که در اواخر ژوئن درسراسر کشور برگزار می شود . نمایندگان مدارس و شوراهای مدارس به این نما یشگاهها مراجعه می کنند ، کتابهای مورد پسند خود را بر می گزینند ، و سفارش می دهند .آنگاه هر ناشر ، کتاب خود درابه تعدادی که لازم است و سفارش شده چاپ می کند.مانند پیش از جنگ، پدران و ما دران
کتابهای مورد نیاز فرزندان خود را می خرند .کتابهای دیگر یک شکل و مطابق معیاری واحد نیست
وچون دائم تغییر می کند و صحافیشان بد است و زود متلاشی می شود به صورت کسب مهمی برای بخش خصوصی درآمده است . کارهای متعددی در امر این کتابها دخیل است ; در 1955 ، نود و دو ناشر بیش از230 میلیون کتاب درسی چاپ کردند یک معلم کلاس ششم مجبور شد بین 173 کتاب یکی را انتخاب کند …
اما مبارزه واقعی برسر محتوای کتابها است . در ا وت 1955 حزب لیبرال ـ دموکرات جزوه ای منتشر کرد زیر عنوان اورئوبکی کیوکاشونو موندائی (افتضاح کتابهای درسی).
این جزوه را یکی از کمیسیونهای این حزب تهیه کرده بود که پرونده های کمیته ای از مجلس نمایندگان و حمله های بسیاری از مردم به کتابهای درسی ، اسا س کارش بود . این کمیسیون کوشید که اتحادیه معلمان را با حزب کمونیست ژاپن ربط دهد و رهبران اتحادیه را متهم ساخت که کتابها ی گمراه کننده و منحرف سازنده ای می نویسندکه ذهن جوانان را مسموم و کیسه پدرا ن ومادرانشان راخالی میکند حمله، سخت مبالغه آمیز بود. مقامات وزارت آموزش وپرورش به سرعت اعلام داشتند که هرگز این جزوه را ندیده اند و مطبوعات در وارد آوردن اتهام مکارتی گرایی ] لجن مالی [ سرعت بخرج دادند. اما جزوه نتایجی به بار آورد.شاید برخی از خوا نندگان را مجاب کرده باشد ، زیراکه به وسیله دفترهای حزب در سراسر کشورمنتشر شده بود ناشران را ترساند ، و آنان درسال بعد بیشتر کتابهای مورد حمله را بی سر وصدا از جریان خارج کردند .و روشنفکران را به فساد رهبرا ن لیبرال ـدموکرات متقاعد ساخت ، گرچه نیاز چندانی به متقاعدشدن نبود.همان رهبران سپس لایحه تغییر نظام تایید کتابهای درسی راتهیه کردند که در1956 به تصویب دیت نرسید .از آن پس ، بعضی اقدامات اداری برای رسیدن به همان نتایج بعمل آمده است .از دوره اول دبیرستان شروع کرده اند ، کتابهای علوم اجتماعی باردیگر به بخشهای تاریخ وجغرافیا و مسائل جاری تقسیم شده است .اعضای شورای شانزده نفری از میان هشتاد تن انتخاب می شوند ،
به نحوی که هر موضوع بوسیله اهل فن بررسی می شود . خط مشیهای تازه ای در مورد کتابهای درسی " جدال انگیز " پیش گرفته شده است ، و " نظرسنجی نهایی " حالا نقش فعالتری برعهده گرفته است .
موردی که به خصوص بسیار چشمگیر بود رد کردند کتابی بود مربوط به دوره اول دبیرستان ، به نام نیهون نوشا کائی (جامعه ژاپنی ) که یکی از پروفروشترین کتابها درسراسر کشوربود ونیم میلیون نسخه آن بفروش رسید . شورای" نظرسنجی نهایی" نسخه تجدیدنظر شده این کتاب را بر این اساس ردکردکه زیاده ازحدطرفدار قانون جدید اساسی است ، ودرنظری که نسبت به حقوق اساسی بشر داده است نامتعادل است ،واز جنگ جهانی دوم تصویری با رنگهای فوق العاده تیره و تار رسم کرده است .
… واضح است که وزارت آموزش وپرورش ،خواه از راه پیشنهادتغییرات قانونی به منظورخود برسد، خواه نرسد ، آن قدر قدرت دارد که از کتابهای درسی بیش از حد متمایل به چپ جلوگیری کند وکتابهای موجود راملزم به تجدید نظر سازد. بسیاری از نویسندگان کتابهای درسی عمیقا نگران روندی هستند که میهن پرستی به سبک قدیم را ترویج می کند. جلوه ای از موضع آنان خودداری آموزگاران دبستانهای چندین شهرا ست ازرهبری شاگردانشان د رخواندن سرود ملی ، براین اساس که تکریم و تعظیم خاندان امپراتوری با مردمسا لاری نوین هماهنگی ندارد. درضمن ، دیدن این منظره خیلی خنده آور است که سالخوردگان محافظه کار درباره آنچه جوانان باید بخوانند داوری می کنندتا مراقب هماهنگی آن با قوانینی باشند که نسل جوان وضع نکرده ،وستشان ندارد، و خواستار تغییرشان است .
موضوع تایید کتابهای درسی ، که از اواسط دهه 1950 چون آتش زیر خاکستربود، درسالهای اخیرسخت موجب مجادله شده است.
اصلاحات آموزشی قرن 21
اصلی ترین طرح اصلاحاتی حوزه آموزش طی قرن21،طرح رنگین کمان (متشکل ازهفت استراتژی برتر) می باشد.
سال ابتکار عمل در اصلاحات آموزشی (سال 2001)
سال 2001 = سال اول ابتکار عمل در اصلاحات آموزشی است.. تصویر کلی تلاش های آتی مورد نیاز اصلاحات آموزشی در برگیرنده سیاست های مهم، اقدامات و برنامه زمان بندی شده، بر اساس پیشنهاد " گزارش نهایی کمیسیون ملی اصلاحات آموزشی " ارائه می شود. رونداصلاحات آموزشی نیازمند اجرای سریع و قاطعانه مطابق با این طرح می باشد.
اصلاحات مرحله اول
از جمله مهمترین اصلاحات اعمال شده آموزشی طی مرحله اول اصلاحات قرن21 میتوان از موارد ذیل نام برد:
. تسلیم شش صورتحساب مربوط به اصلاحات آموزشی در جلسه انجمن عادی
. تامین بودجه لازم جهت رفرم آموزشی در بودجه سالانه 2001
اصلاحات مرحله دوم
از جمله مهمترین اصلاحات اعمال شده آموزشی طی مرحله دوم اصلاحات قرن21 میتوان از موارد ذیل نام برد:
. بازنگری قانون اساسی آموزش و توسعه طرحی جامع جهت ارتقاء اقدامات آموزشی (این وظایف در شورای مرکزی آموزش بررسی گردید)
. اقدامات ممکن با بررسی بیشتر در بودجه سال مالی 2001 مورد تایید متخصصان قرار گرفت.
. طراحی سیستمی جهت ترغیب جوانان بالای 18 سال به شرکت در خدمات گروهی
. جان تازه بخشیدن به مدارس، خانواده و جوامع
. ارتقاء مهارت و تخصص علمی دانش آموزان در کلاس های درس
. اجرای سیستم کلاس های 20 نفره برای دروس اصلی و پیشبرد کلاس های کارآموزی
. بهبود کلاس های درس به منظور توانایی رهبری کلاس های IT و سیستم کلاس های 20 نفره (بنا نهادن محیطی آموزشی برای نسل جدید)
. اجرای مطالعات و دستاورد های علمی ملی
. تشویق جوانان ژاپنی به مشارکت در خدمات گروهی و برنامه های گوناگون
. تشویق جوانان به مشارکت در خدمات اجتماعی و برنامه های گوناگون
. تخصیص بودجه ویزه آموزش کودکان با عنوان " بودجه رویای کودکان "
. توسعه آموزش اخلاق
. انجام اقداماتی جهت جان تازه بخشیدن به آموزش در خانه و در جامعه
. تبدیل محیط آموزشی به محیطی لذت بخش و خالی از نگرانی
. توسعه فعالیت های فرهنگی و ورزشی ( تشویق فعالیت های باشگاهی)
. انجام اقداماتی مناسب در رابطه با بسط رفتار های ناهنجار در میان کودکان
. محافظت کودکان در مقابل دسترسی به اطلاعات نامناسب
. ایجاد مدارسی که بتوانند مورد اعتماد والدین و جامعه باشند.
. اجرای سیستم ارزیابی و معرفی کتاب و اصول مشاوره در مدرسه
. جان تازه بخشیدن به بورد مدرسه توسط مشارکت والدین و مشارکت اطلاعاتی
. توسعه ارتقاء تاسیس انواع جدید مدارس جهت هماهنگ سازی نیاز های جوامع مختلف
. تربیت معلمان به عنوان " حرفه ای های " واقعی آموزش
. ارائه سیستم اعطای پاداش به معلمان برجسته
. برقراری سیستم بهره مندی معلمان از تجربه کاری اجتماعی باشند
. انجام اقدامات مناسبی چون تعلیمات آموزشی در مورد معلمان فاقد صلاحیت و نالایق
. ترویج تاسیس دانشگاه های منطبق با استاندارد جهانی
. تقویت آموزشی دانشگاهی و عملیات تحقیقی برای پرورش رهبران نسل آینده (ارتقاء و بهبود سیستمی جهت پذیرش دانش آموزان 17 ساله به دانشگاه ها، ارائه سیستمی جامع جهت پذیرش دانش آموزانی سال سوم متوسطه در مراکز دانشگاهی)
. فراهم کردن محیطی رقابتی (اعطای جایگاه موسسات بزرگ اجرایی و مستقل به دانشگاه های ملی، ایجاد استخدام ترم ثابت برای انتقال راحت پروفسور ها و افزایش بورسیه های رقابتی.)
. اجرای سیستم قاطع رده بندی دانشجویان دانشگاه و تمرکز بر توانائی های آموزشی علمی آنان
. برقراری فلسفه آموزشی مناسب و بهبود تدارکات آموزشی
. بازنگری قانون اساسی آموزش برای تصویب قوانین مناسبتر آموزشی
. توسعه طرحی جامع جهت توسعه ارائه طرح های آموزشی
اصلاحات بنیادین
از دوران پس از جنگ تا به حال، قانون اساسی آموزش که حاوی قوانین این آموزش در ژاپن می باشد، به طور رسمی مورد پذیرش قرار گرفته است. احیاء سریع صنعت و رشد بالای اقتصادی که پس از دهه 1950 حاصل شده بود سیاست دولت در رابطه با آموزش را تغییر داد. مشکل این بود که چگونه دموکرات کردن آموزش (تساوی فرصت) و توسعه منابع انسانی اندازه گیری شده توسط اصول کارآیی می تواند به صورتی هماهنگ به هم مربوط شوند.
در مواجهه با این مشکل، دولت تاکید را بر کارآیی میگذارد و در نظرمی گیرد که ضرورت دارد از عدم کارآیی حاصل از تمرکز زدایی مدیریت آموزش احتراز شود و آموزش را قادرمی سازد تا به برنامه های دولت به شکلی موثرتر پاسخ گوید. به این علت متمرکز سازی مدیریت آموزش یک بار دیگر به منصه ظهور خود رسید.اگر چه برخی عقاید انتقادی وجود داشت، اما انتخاب ادارات محلی آموزش در سال 1955 از میان رفت، و مسئولیت وزارت آموزش در مورد مدیریت آموزشی محلی تقویت گردید.وزارت آموزش نیاز به طرفداری صریح تر از یک دوره تحصیلی، یعنی برنامه درسی ها و چارچوب های کاری روش تدریس داشت ؛ اعطای امتیاز کتاب های درسی روز به روز روشن تر شد و تاثیر وزارتخانه بر مدیریت آموزش محلی افزایش یافت. با این حال، برخی از دولت های محلی سعی می کردند کنترل هایی را بر مدیریت آموزش نواحی خود اعمال کنند و اجازه می دادند مشارکت بیشتری توسط عامه انجام شود.
دولت نیز با استقرار مدارس عالی حرفه ای صنعتی با دوره های پنج ساله که سه سال تکمیلی متوسطه بود باضافه 2 سال بعد از آن، برای آموزش حرفه ای پاسخگوی نیاز های شغلی بود. فارغ التحصیلان این مدارس عالی واجد شرایط پذیرش در بخش صنعت می باشد. همان طور که در بالا مشاهده شد، تغییرات ایجاد شده بر اثر نیاز های زمان در بسیاری از ابعاد سیاست های پس از جنگ، یعنی درمدیریت آموزش و سیستم مدارس قابل مشاهده هستند. به طور طبیعی، ژاپن در حال حاضر درحال روبرویی با برخی ازمسائل بحث انگیز در زمینه آموزش می باشد.چگونگی حل مشکلات آموزشی از این قبیل درجهت خواسته ها و منافع مردم و دارا بودن سهم به سزایی در فراهم آوردن صلحی پایدار برای بشریت نه تنها برای ژاپن حائز اهمیت می باشد، برای کشور های پیشرفته و درحال توسعه جهان نیز اهمیت دارد.
19