تارا فایل

نحوه شناسایی و تربیت کودکان تیزهوش


بسم الله الرحمن الرحمن

عنوان تحقیق:

نحوه شناسایی و تربیت کودکان تیزهوش

استاد مربوطه: آقای احمدخانی
تهیه و تنظیم کننده: ابراهیم شاکری

دانشجوی رشته علوم تربیتی(مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی)

فهرست مندرجات
عنوان صفحه
مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………………………… 1
فصل اول: تعریف هوش …………………………………………………………………………………………………. 2
فصل دوم: تیزهوش به چه کسی گفته می شود؟ ……………………………………………………. 4
برخی از خصایص کوکان تیزهوش ………………………………………………………………………………….. 5
نیازهای خاص کودکان تیزهوش …………………………………………………………………………………….. 6
فصل سوم: انواع تیزهوش ها ………………………………………………………………………………………. 8
تیزهوشان خلاق ……………………………………………………………………………………………………………….. 8
تیزهوشان درس خوان ……………………………………………………………………………………………………… 8
تیزهوشان حرفه ای یا مکانیک ………………………………………………………………………………………… 9
تیزهوشان کم پیشرفت …………………………………………………………………………………………………….. 9
نظرات درست و نادرست درباره تیزهوشی ………………………………………………………………………. 10
فصل چهارم: کودکان تیزهوش را چگونه شناسایی و تربیت کنیم؟ ………………………. 11
کمال طلبی کودکان تیزهوش را چگونه می توان کنترل کرد؟ ……………………………………… 12
برای تربیت این کودکان چه فاکتورهایی را باید در نظر گرفت؟ ……………………………………. 13
والدین برای تربیت فرزند تیزهوششان به چه ابزاری نیاز دارند؟ ……………………………………. 14
علت خودکشی برخی از این کودکان در سن بلوغ چیست؟ ………………………………………….. 14
فصل پنجم: گزینش و خصوصیات اخلاقی تیزهوشان ………………………………………….. 16
گزینش کودکان تیزهوش ……………………………………………………………………………………………… 17
خصوصیات اخلاقی تیزهوشان ………………………………………………………………………………………. 17
ویژگی های تحصیلی تیزهوشان ……………………………………………………………………………………….. 17
فصل ششم: آموزش و سازگاری اجتماعی تیزهوشان …………………………………………….. 21
سازگاری کودکان تیزهوش ………………………………………………………………………………………. 24
منابع و ماخذ ………………………………………………………………………………………………………………. 26

مقدمه:
.
کودک تیز هوش می خواهد از همه چیز سر در بیاورد!

همه ما رنگ مو، رنگ چشم، قد،… و هوشمان را از والدین خود به ارث می بریم. اگر پدر و مادر زندگی سالمی داشته باشند، احتمال اینکه توانمندی های ذهنی کودکشان تظاهر پیدا کند خیلی بیشتر خواهد بود. پدری که لقمه حرام وارد زندگی اش نشده، حق و ناحق نمی کند، سیگار نمی کشد و مراقب تغذیه اش است یا مادری که به این نکات توجه می کند و در محیطی زندگی می کند که از آرامش روانی و روحی برخوردار است، طبعا نطفه ای که از آنان بوجود می آید سالمتر خواهد بود؛ چون در معرض تاثیرات زیان آور محیطی قرار نگرفته اند و نطفه از یک فرد دچار تنش و اضطراب بوجود نیامده است. چنین پدر و مادری که به خداوند و معاد و به هدف زندگی سالم واقفند نه تنها برای خود بلکه برای فرزندانشان نیز ارزش قائل اند. چنین والدینی طبعا فرزندان خود را نیز به زندگی سالم تشویق میکنند. چنین کودکانی بموقع می خوابند و سر وقت بیدار می شوند. سرگرمی های مضر ندارند و از ابتدا می آموزند که به انسان های دیگر احترام بگذارند. اینکار به آنان اجازه می دهد که نیروهای فکری شان را آزاد سازند. کودکان تیزهوش از جمله نعمتهایی هستند که در جامعه ما متولد می شوند، رشد می کنند و نقش مهمی در توسعه کشور دارند.
برای آشنایی بیشتر با ویژگی های این کودکان ابتدا در فصل اول تعریف هوش ارائه می دهیم:

فصل 1

تعریف هوش

اکثر صاحب نظران در تعریف هوش می گویند: توانایی در حل مسایل و انطباق آن با شرایط تغییر یابنده محیطی افراد باهوش کسانی هستند که می توانند مسایل و مشکلات جاری را براحتی حل و فصل کنند و خود را با محیط بگونه ای انطباق دهند که کارها را بخوبی به پیش ببرند. حدود 90 درصد مردم جامعه دارای ضریب هوشی بین 90 تا 110 هستند که به این هوش طبیعی گفته می شود. به هوش بین 70 تا90 درجه نیز هوش مرزی می گویند: یعنی مرز بین هوش طبیعی و عقب ماندگی ذهنی. پایین تر از آن نیز عقب ماندگی ذهنی است که درجه های خفیف، متوسط و شدید دارد. افراد دارای هوش مرزی می توانند دوره ابتدایی را در مدارس عادی منتهی با سختی سپری کنند. اما گذر آنها از دوره ابتدایی به دوره متوسطه کار دشواری است. کودکان دارای عقب ماندگی خفیف ذهنی که دارای هوش بر بین 70-50 هستند، می توانند در مدارس استثنایی دوران ابتدایی را با زحمت پشت سر بگذارند. اما بیشتر از آن قادر به پیشرفت نمی باشند. خوب اینها بخش های نه چندان خوب قضیه است، اما قسمتهای خوبی هم وجود دارد؛ یعنی به تعداد افراد دچار هوش مرزی و عقب مانده ذهنی، ما افراد باهوش و هوشمند و نابغه داریم. یعنی کسانی که ضریب هوشی شان بین 120-110 است. افراد باهوش کسانی هستند که هوششان از حد عادی مقداری بالاتر است. هوش بحر بین 130-120را "سرآمد" و از 130 به بالا را "باهوش" می گویند.
چه رابطه ای بین هوش و نبوغ وجود دارد؟ برای داشتن نبوغ درجه حداقلی از هوش بالا ضروری است و آن درجه 130 است. اما نه به این مفهوم که همه افراد "باهوش"، نابغه اند. ممکن است فردی با هوش بر 160، نابغه نباشد. بالاترین هوش بهری که در بین افراد نابغه و نام آور جهان حدس زده شده است بالاتر از 180 می باشد و آن متعلق به شاعر و نویسنده و طبیعیدان آلمانی بنام "یوهان ولفگانگ گوته" است. لئوناردو داوینچی نیز هوش بهری در حدود 140 داشته که البته نابغه نیز بشمار می رفته است. در بین هنرمندان ایرانی براساس ارزیابی های انجام شده، هوش بر حافظ و سعدی نیز بیش از 140 تخمین زده شده است.
در واقع هوش افراد بطور مستقیم از حدود 4 سالگی به بعد قابل سنجش است. یک متخصص با انجام پرسش ها و کارهای عملی درمی یابد که کودک متناسب با گروه سنی خودش یادگیری و کارآیی فکری دارد یا نه. اگر سن عقلی و سن تقویمی یکی باشد در این صورت هوش بر طبیعی است. فرمول خاصی برای اینکار وجود دارد:

100*سن تقویمی÷سن عقلی= هوش بهر
به این ترتیب کودک 6 ساله ای که قادر به انجام کارهای یک کودک 8 ساله است. براساس فرمول بالا دارای سن عقلی 8 سال می باشد و هوش بهرش او را در رده افراد باهوش قرار می دهد:

125=100*25/1=6÷8

بعضی از محققان می گویند: داشتن هوش بالا برای فرد مطلقا به این معنی نیست که او در جامعه از موفقیت برخوردار باشد. آنان معتقدند که همراه با ضریب هوشی و "هوش بهر" که به آن "آی کیو" گفته می شود بهره عاطفی -"ای کیو"- نیز باید در نظر گرفته شود. منظور آنان این است که یک کودک یا یک فرد بزرگسال قادر باشد در برابر دشواریها مقاومت کند و با صبوری بتواند منافع آینده خودش را به منافع کوتاه مدت برتری بدهد. به عقیده محققان، کسانی که از چنین ویژگی هایی برخوردارند، در جامعه و در زندگی موفق ترند. هر چند که ممکن است در کارهای علمی پیشرفت زیادی نداشته باشند.

فصل 2

تیزهوش به چه کسی گفته می شود ؟

در تعاریفی که از تیزهوشی ارائه شده، توافق نظر اندکی وجود دارد. به طور مثال؛ تیزهوشی به صورت هوش عمومی بالا، استعداد بالا در حوزه تحصیلی خاص و تعامل میان توانایی های بالا و خلاقیت بالا تعریف شده است. برخی دیگر، تیزهوشی را نهایت استعداد می دانند. شاید مشکل در تعریف تیزهوشی، عدم توافق بر سر این اثر که اساساً هوش چیست؟"ثراندایک" هوش را قدرت ابراز عکس العمل های خوب از نقطه نظر حقیقت تعریف می کند در تعاریفی که از تیزهوشی ارائه شده، توافق نظر اندکی وجود دارد. به طور مثال؛ تیزهوشی به صورت هوش عمومی بالا، استعداد بالا در حوزه تحصیلی خاص و تعامل میان توانایی های بالا و خلاقیت بالا تعریف شده است. برخی دیگر، تیزهوشی را نهایت استعداد می دانند. شاید مشکل در تعریف تیزهوشی، عدم توافق بر سر این اثر که اساساً هوش چیست؟"ثراندایک" هوش را قدرت ابراز عکس العمل های خوب از نقطه نظر حقیقت تعریف می کند. از نظر "پیاژه" هوش یک فرآیند فعال است که متضمن سازگاری پیوسته فرد با محیط از طریق تعامل بین جذب و انطباق است که نتیجه آن در ساخت شناختی فرد منعکس می شود و ویژگی اصلی این ساخت ذهنی با افزایش سن تغییر می کند. "اسپیرمن" هوش را متشکل از دو بخش می داند؛ بخش اول معرف توانایی کلی است که زیر بنای تمام رفتارهای هوشمندانه به حساب می آید. بخش دوم هم شامل یک توانایی اختصاصی است.کسلر هم معتقد است هوش یک توانایی کلی است که فرد را قادر می سازد به طور منطقی بیندیشد، فعالیت هدفمند داشته باشد و با محیط خود به طور موثر به کنش متقابل بپردازد. با توجه به نقطه نظرهای متفاوتی که راجع به هوش بیان شده، تعاریف گوناگونی هم از کودکان تیزهوش وجود دارد. "استرنبرگ وواگنر" معتقدند کودکان تیزهوش کسانی هستند که اطلاعات را به سرعت پردازش کرده و از مهارت های بینشی استفاده می کنند. جوزف ترولی اظهار می دارد که رفتار حاکی از تیزهوشی بازتاب تعامل بین سه نوع صفات شخصی است، توانایی های بالاتر از متوسط عمومی و اختصاصی، میزان بالای پای بندی به وظایف و میزان بالای خلاقیت. به گفته ترولی کودکان تیزهوش و با استعدادکسانی هستند که دارای این مجموعه صفات اند یا می توانند این صفات را پرورش دهند و آنها را در عرصه های عملکرد انسانی به کار گیرند. تعریف دیگری که در مورد کودکان تیزهوش ارائه شده از مارلند است که توسط اداره آموزشی ایالات متحده پذیرفته شده است؛ به نظر مارلند کودکان تیزهوش و با استعداد کسانی هستند که طبق تشخیص افراد صاحب صلاحیت و اهل فن به دلیل استعدادهای برجسته خود قادر به عملکردهای عالی هستند. این کودکان به خدمات و برنامه آموزشی متفاوتی نیاز دارند یا به خدمات آموزشی ای فراتر از آنچه که در مدارس عادی عرضه می شود نیازمندند تا بتوانند به مسئولیت و نقش خود نسبت به خود و جامعه واقف شوند. کودکان برخوردار از عملکرد بالاشامل کسانی هستند که در هر یک از زمینه های زیر دارای موفقیتی مشهود یا توانایی بالقوه ای باشند:
1- توانایی ذهنی عمومی2- استعداد تحصیلی خاص 3- تفکر سازنده یا خلاق4- توانایی رهبری 5- هنرهای نمایشی و دیداری 6- توانایی روانی- حرکتی
برخی از خصایص کلی کودکان تیزهوش

1- نسبت به یادگیری حریص اند، با سرعت و کارآیی می آموزند و مفاهیم پیچیده و جزئیات را به سرعت جذب می کنند.
2- از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند و به قدرت و توانایی های خود اعتماد دارند.
3- خوانندگان همیشگی کتاب هستند و از خواندن لذت می برند و غالباً کتب و اطلاعاتی نظیر دایره المعارف ها، فرهنگ ها، اطلس ها و زندگی نامه ها را بر می گزینند.
4- گنجینه ای غنی از لغات دارند و کلمات و اصطلاحات خاصی را که می دانند و به کار می برند فراتر از سن شان است.
5- از تمرکز حواس بالایی برخوردارند و به آسانی رشته افکارشان از هم گسسته نمی شود.
6- دارای روحیه تعاون و همکاری بوده و از مسئولیت پذیری بالایی برخودارند.
7- دارای انضباط فردی هستند و نسبت به ارزش های اخلاقی و معنوی پایبندند و قدرت خطر پذیری بالایی دارند.
8-قدرت استدلال و توانایی بالایی برای رویارویی با افکار گوناگون دارند و دستورات آمرانه را بدون بازنگری منتقدانه نمی پذیرند.
9- روابط بین امور ظاهراً نامربوط را درک می کنند و آموخته های خود را با در نظر گرفتن وجوه شباهت و تفاوت آنها به شرایط جدید تعمیم می دهند.
10- کنجکاو و جستجوگرند. پرسش های کاوشگرانه بسیاری را مطرح می کنند و علاقه مند به فهمیدن ماهیت انسان و جهان آفرینش هستند.
11- از حافظه خارق العاده ای برخوردارند و با سرعت و بدون تمرین زیاد امور را به خاطر می سپارند و جزئیات را به خاطر می آورند.
12- دامنه علایق وسیعی دارند که اغلب ماهیت فکری دارد. علایق و سرگرمی های آنان فراتر از سن شان است.
13- دارای استعداد زیباشناسی هستند و نسبت به زیبایی ها عکس العمل نشان می دهند.
14- خلاقیت و قوه تصور بالایی دارند و از این طریق، راه حلهای زیادی برای مسائل پیدا نموده، ارتباط بین امور را درک کرده، حوادث و تجربیات را به روش های غیرمعمول تفسیر می کنند.
15- سخت کوش هستند و در رسیدن به اهدافشان تلاش و پافشاری می کنند.
16- در هنرهایی چون درام، موسیقی ونقاشی توانایی خلاقیت و ابتکار دارند. باید توجه داشت که هیچ کودکی در تمام این عوامل، برتر نیست و اینها، خصوصیات نمونه ای است که می توان برای شناخت کودکان تیزهوش به کار برد.

نیازهای خاص کودکان تیزهوش

1- کودکان تیزهوش به آموزش هایی نیازمندند که با سطح ذهنی و استعداد آنان منطبق باشد. کودکان تیزهوش در جذب مفاهیم، بسیار سریع هستند و مفاهیم پیچیده را با کمترین توضیحی درک کرده و می توانند نتایج و پیامدها را پیش بینی کنند. تاکید مدارس بر انجام تکالیف مکرر و تفصیل بیش از حد موضوعات باعث خستگی و بی علا قگی آنان به امر یادگیری می شود.
2- کودکان تیزهوش نیازمندند که با کودکانی که از لحاظ سنی و توانایی با آنها مشابه اند، دوست شوند. بزرگترین مساله برای کودکان تیزهوش بخصوص در سال های اولیه دبستان ممکن است این باشد که آنها نسبت به سن شان بیش از حد می دانند و همین امر سبب می شود که توسط همسالان خود تحت فشار قرار بگیرند که هوش و کنجکاوی خود را بروز ندهند. اگر چنین عملی را برنگزینند هدف استهزای همکلاسی های خود واقع شده و خویش را مطرود گروه های اجتماعی کلاس شان می یابند و اندک اندک منزوی و گوشه گیر می شوند.از سوی دیگر، در مورد کودکان تیزهوشی هم که جهش کلاسی دارند باید توجه داشت که آنان با موقعیت های متفاوتی مواجه می شوند، همکلاسی های این کودکان از آنها بزرگترند و به تناسب سن شان در مرحله متفاوتی از رشد اجتماعی و عاطفی می باشند. از این رو برقراری و ادامه روابط دوستانه و سازگاری با آنها برای کودکان تیزهوش اغلب دشوار و در برخی موارد غیرممکن است. بنابراین اگر چه جهش، راهی است که نیازهای ذهنی این کودکان را برآورده می کند، اما آثار این جهش تحصیلی را باید در زندگی عاطفی و اجتماعی آنان نیز در نظر گرفت.
3- کودکان تیزهوش به معلمانی باتجربه و متخصص نیازمندند تا که راههای پرشتاب رشد ذهنی، عاطفی و اجتماعی آنان را بفهمند و بتوانند به نیازهای هیجانی و غیرمعمول آنها پاسخ مناسبی دهند. معلمان اغلب احساسات خصمانه ای نسبت به دانش آموزان تیزهوش دارند بنابراین باید تغییراتی در روابط متقابل دانش آموزان تیزهوش و معلمان به وجود آورد و به طور جداگانه ای این معلمان را آماده کرده و آموزش های لازم را به آنان داد. این آماده سازی سبب می شود معلمان نسبت به نیازهای خاص کودکان تیزهوش و فراهم آوردن امکانات لازم برای یادگیری آنها دلسوز بوده و تیزهوشان را به نحو گسترده ای در به کارگیری توانایی های شان ترغیب و تشویق کنند.
4- مورد دیگری که باید به آن توجه کرد این است که افراد ورزیده و متخصص را در زمینه های کاری گوناگون را داخل و خارج از برنامه تحصیلی سنتی در تماس با دانش آموزان تیزهوش قرار دهیم و از این راه در پرورش استعدادهای گوناگون این کودکان بکوشیم. کودکان تیزهوش نیازمند والدینی پاسخگو و شکیبا هستند که برای طرح سوالات و اندیشه های غیرمعمول و بدیع آنها ارزش قائل شوند. والدین باید تیزهوشی فرزنداشان را برای خود مسلم سازند و در برابر سوالات غیرمعمول و افکار جدید آنان واکنش های مناسب ارائه دهند و به فرزندانشان کمک کنند تا که توانایی های خود رابه عنوان صفاتی مطلوب بپذیرند.

فصل 3

انواع تیزهوشها

به منظور سهولت بررسی، افراد تیزهوش را می توان در چهار دسته تقسیم کرد:

1- تیزهوشهای خلاق
2- تیزهوشهای درس خوان.
3- تیزهوش های حرفه ای یا مکانیک
4- تیزهوشهای کم پیشرفت
تیزهوشان خلاق:
برتری این گونه تیزهوشها برای خلق آثار هنری و ابداع از همان ابتدا مشخص می باشد.
تیزهوشها برای رسیدن به هدف نهایی از پا نمی نشینند.
به تمرین و تکرار و پیگیری ادامه می دهند و به تنهایی و در خلوت کار را دنبال می کنند چون به مسائلی علاقه دارند که برای دیگران کم اهمیت است.
با مشاهده ناملایمتهای اطرافیان به مقاومت و بدرفتاری دست می زنند.
والدین این رفتارها را به لج بازی و گوشه گیری کودک نسبت می دهند چون این کودکان به سلامت و تغذیه خود توجه زیادی نمی کنند والدین باید از این مسئله آگاهی داشته باشند که تیزهوش با مشکلات سوء تغذیه مواجه نگردد.
تیزهوشان درس خوان:
تیزهوش های درس خوان به مفاهیم مجدد توجه بیشتری نشان می دهند و سریعتر و بهتر از دیگران و بیشتر از هم سنهای خود مطالب درسی را یاد می گیرند.
تعداد کتابهایی که می خوانند خیلی بیشتر از کتابهایی است که کودکان عادی می خوانند.
این افراد از لحاظ نگارش بر افراد دیگر برتری دارند.
تیزهوشان حرفه ای یا مکانیک:
این گونه تیزهوشان عدد را به عنوان مفهومی مجدد بهتر یاد می گیرند.
تمایل آنان برای ساختن اشیاء ، کارهای دستی، ریاضیات، ارزیابی، اندازه گیری زیاد است.
با اشکال هندسی زودتر آشنا می شوند.
اینان به مسائل فنی، عینی و واقعی بیشتر از مسائل ذهنی و تعلیمات کلاسیک علاقه مندی نشان می دهند و در کارهای حرفه ای پیشرفت خارق العاده ای دارند.
به علت بی علاقگی به تحصیل و درس از مدرسه اخراج می شوند و به کارهای حرفه ای خصوصی و کارهای صنعتی می پردازند و اغلب نیز صنعتگر قابلـی می شوند.

تیزهوشان کم پیشرفت:
این تیزهوشان در یادگیری موفقیتی به دست نمی آورند و به قولی هوش خود را به کار نمی برند.
اکثر آموزگاران گزارش می دهند که این کودکان قدرت درک، نبوغ و بصیرت کافی دارند ولی معلوم نیست چرا نمرات امتحانی آنان خوب نیست؟
به نظر عده ای از روان شناسان چون کودک با هوش به سرعت درسها را یاد می گیرد همانند شاگردان عادی به تکرار تمرین تن نمی دهد.
این کودکان قبل از ورود به مدرسه و کلاس بعضی درسها را بلد هستند لذا توضیحات آموزگار باعث بی حوصلگی و خستگی آنان می شود.
گاهی علت بی علاقگی این تیزهوشان به درس، مسائل و مشکلات عاطفی و خانوادگی است.
به عنوان مثال کودک ناچار است در جایی کار کند و مخارج زندگی خود و خانواده اش را تامین کند.
از این رو در کلاس درس خسته به نظر می رسد و روابط خوبی هم با والدین خود ندارد.
والدین این نوع کودکان اغلب سواد چندانی ندارند و به تحصیل کودک نیز بهایی نمی دهند.
نظرات درست و نادرست درباره تیزهوشی

نظرات نادرست
نظرات درست
افراد تیزهوش ، از نظر جسمانی ضعیف و از نظر اجتماعی نالایق هستند. دامنه علاقه شان محدود است. از نظر عاطفی بی ثبات هستند و زود افت می کنند
با وجود اینکه تفاوتهای زیادی بین تیزهوشان وجوددارد، این افراد به عنوان یک گروه ، کاملاً سالم و سازگار هستند. از نظر اجتماعی جاذب و از نظر اخلاقی دارای احساس مسئولیت می باشند.
افراد تیزهوش از یک نظر مافوق انسانهای معمولی هستند
افراد تیزهوش مافوق انسانهای معمولی نیستند، بلکه انسانهایی هستند که در برخی رشته ها از استعداد برجسته ای برخوردارند.
افراد تیزهوش از مدرسه خوششان نمی آید و نسبت به کسانی که مسئول آموزش آنان هستند، حالتی خصمانه دارند.
افراد تیزهوش معمولاً مدرسه را دوست دارند و با همسالان و معلمان خود رابطه خوبی دارند.
افراد تیزهوش از نظر عاطفی بی ثبات هستند
افراد تیزهوش کسانی هستند که احتمالاً از بهداشت عاطفی و سازگاری خوبی برخوردارند
آنطور که ما می دانیم 3 تا 5 درصد کل جمعیت تیزهوش هستند
درصد تیزهوشان در هر جمعیت بستگی به تعریفی دارد که ما به کار می بریم. برخی تعریفها 1 تا 2 درصد جمعیت را تیزهوش می دانند در حالی که در برخی تعریفهای دیگر این رقم به 20 درصد یا بیشتر می رسد.
تیزهوشی یک صفت با ثبات است و همیشه در طول زندگی فرد ثابت می ماند.
برخی استعدادهای برجسته در زمینه تیزهوشی در اوایل زندگی به وجود می آیند و در طول زندگی ادامه می یابند. در حالی که برخی دیگر تا بزرگسالی شناخته نمی شوند.
افراد تیزهوش همه کار را خوب انجام می دهند.
برخی افراد تیزهوش در چندین حوزه دارای استعدادهای برتر می باشند در حالی که برخی دیگر تنها در یک زمینه استعداد دارند.
کسی با هوش است که نمره اش در یک تست هوشی بالاتر از میزانی معین باشد. دانش آموزان تیزهوش بدون برخورداری از آزمونهای ویژه برتری خود را حفظ می کنند. این دانش آموزان به همان انگیزه ها و آموزشهایی نیاز دارند که برای همه دانش آموزان مناسبند.
هوشبهر تنها یکی از نشانه های تیزهوشی است. علاوه بر این، خلاقیت و انگیزه های زیاد نیز نشانه های تیزهوشی هستند. برخی از تیزهوشان حتی بدون برخورداری از آموزشهای ویژه به پیشرفتهای بزرگی نایل می شوند. برخی دیگر حتی با وجود موانع بزرگی که در راه پیشرفتشان وجود دارد موفقیت هایی کسب می کنند . اما برخی دیگر مادام که مورد آزمایشهای صحیح قرار نگرفته اند وانگیزه های لازم برایشان به وجود نیامده است نخواهد توانست به موفقیتهایی که متناسب با استعدادهایشان باشد، برسند.

فصل 4

کودکان تیزهوش را چگونه شناسایی و تربیت کنیم ؟

.

پدر و مادر اولین کسانی هستند که متوجه رشد حرکتی، رشد کلامی و کارهای ذهنی فرزند خود میشوند. رشد زودرس حرکتی، کلامی و ذهنی از ویژگی های کودکان دارای هوش بالا است این کودکان مستقل تر از سایر بچه های هم سنشان هستند و کنجکاوی های بیشتری نسبت به محیط اطرافشان از خود نشان می دهند. البته سن هوش انسان تا 15 سالگی افزایش پیدا می کند بنابراین آزمون هوشی افراد 15 ساله و بالاتر یکسان است. کودکان تیزهوش کنجکاوترند. مرتب راجع به مسائل مختلف سوال می کنند. یک کودک تیزهوش وقتی در مورد مورچه سوال می کند از والدین خود توضیح کاملی درباره نحوه زندگی آنان می خواهد. آنان می خواهند به عمق مسائل فرو بروند. کودکان تیزهوش با توجه به این که قدرت فراگیری بالایی دارند ممکن است با کودکان عادی همسال خود خیلی احساس هماهنگی نکنند.
بنابراین مایلند که با افراد بزرگتر نشست و برخاست نمایند. افراد بزرگتر هم آنها را کمتر می پذیرند. بنابراین، این خطر وجود دارد که کودکان هوشمند تا اندازه ای احساس سرخوردگی و عدم رضایت کرده و منزوی بشوند. اما جای نگرانی نیست؛ زیرا اینها کاملا موقتی است. به این ترتیب که این بچه ها با توجه به هوش بالایی که دارند بزودی می آموزند راه هایی برای برقراری ارتباط بهتر با دیگران پیدا کنند. اغلب والدین این کودکان نگران این مسئله هستند که مبادا فرزندشان گوشه گیر شود و مهارت های عادی زندگی را فرا نگیرد. در حالی که دیده شده این کودکان اجتماعی تر از سایر مردم هستند و بسیار راحت تر می توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند. در واقع اگر کودکی گوشه گیر و منزوی بود و این مسئله تداوم داشت باید مشکوک شویم که شاید هوش او کافی نیست یا مبتلا به بیماری روانی و رفتاری از جمله اوتیسم (درخودماندگی) باشد. بنابراین همه چیز کودکان تیزهوش نویدبخش است. آنها راجع به مسائل زندگی هم دیدگاه های جالبی را عنوان می کنند. دلشان می خواهد از هر چیزی سردر بیاورند. برای نمونه می توانند ساعت ها به حرکت مورچه ها یا جنبش برگ های یک درخت و یا طلوع و غروب خورشید نگاه کنند. این کار برای آنان بسیار جالب است. آنان در مسائلی که از نظر دیگران ساده و بدیهی و عادی است می توانند ساعت ها بررسی و تفحص کنند و در واقع گفته می شود که دانشمندان و هنرمندان کودکان باهوشی هستند که توانمندی های دوران کودکی شان یعنی"کنجکاوی" خود را حفظ کرده اند. یک دانشمند همیشه همواره در تلاش برای یافتن پاسخ سوالات خود است. او می خواهد روابط بین اشیاء را کشف کند. او دنیای خیالی می سازد و شخصیت های خیالی می آفریند. این کودکان تمایل زیادی به فعالیت های هنری دارند. والدین باید این خصوصیات را در فرزندشان تشویق کنند، زیرا رشته های هنری راهگشای مسیرهای جدیدتری در زندگی آینده آنان است.
کمال طلبی کودکان تیزهوش را چگونه می توان کنترل کرد؟
کودکان تیزهوش دلشان می خواهد بیشتر بدانند و چون از مسائل آگاهی بیشتری دارند، از این رو توقعات و خواسته هایشان نیز به همان نسبت بیشتر است. آنان به علت هوش بالایشان محدودیت ها را بهتر می پذیرند. به طور کلی باید گفت: معمولا والدین دارای فرزند تیزهوش در کنار آمدن با آنان دشواری زیادی ندارند. مشکل در مورد کودکانی است که از هوش بالایی برخوردار نیستند آنان به طور ناخودآگاه تمایل دارند که این نقص خودشان را با داشتن امکانات ظاهری بیشتری جبران کنند. برای نمونه از والدین خود تقاضای لباس و کفش های گرانقیمت می کنند. در حالی که کودک باهوش به این چیزها توجه زیادی ندارد.
برای او کارکرد اشیاء مهم است نه ظاهر آنها. بنابراین یک لباس برای آن اندازه جذاب نیست که احیانا داشتن یک خودنویس ممکن است برایش جالب باشد. او رفتن به موزه را به رستوران ترجیح می دهد و… بنابراین والدین به راحتی می توانند با بچه های تیزهوش کنار بیایند.
برای تربیت این کودکان چه فاکتورهایی را باید در نظر گرفت؟
باید توجه کرد که این کودکان به خاطر هوش بالایشان در یک محیط مصنوعی قرار نگیرند. دیدگاه امروزی در مورد تعلیم و تربیت کودکان، دیدگاه یکپارچه سازی و انسجام است. این دیدگاه می گوید: تمامی کودکان باید در جامعه با یکدیگر منسجم شوند. بنابراین بهتر است از همان دوران مدرسه کودکان دارای ضرایب هوشی پایین تر در کنار کودکان عادی تحصیل کنند که البته این شامل کودکان کم بینا و کم شنوا نیز می شود. و همین طور کودکانی که هوش بالاتری دارند بهتر است در کنار کودکان عادی درس بخوانند. دیدگاه جداسازی کودکان مدتهاست که از نظر علمی و اخلاقی و انسانی مردود شناخته شده است. در واقع حق نداریم با آنان شبیه به ابزار رفتار کنیم و بگوییم که اینها به علت داشتن هوش بالاتر مستحق تربیت بهتری هستند تا در آینده از تربیت آنان بهره بیشتری ببریم.همه کودکان چه باهوش و چه کم هوش انسان هستند و در درجه اول ما باید شان و کرامت انسانی را که خداوند در وجود هر انسانی به ودیعه گذاشته برای همه اقشار رعایت کنیم. نه کودک کم هوش به خاطر هوش کم خود باید سرزنش شود و نه کودک باهوش به خاطر هوش خدادادی اش باید مورد ستایش قرار بگیرد. آنها باید بفهمند که تفاوت انسان ها دلیل بر تفاخر و تمایز آنها نیست هوش در صورتی ارزش پیدا می کند که در جهت رفاه موجودات دیگر مورد استفاده قرار بگیرد. یک فرد باهوش نباید خود را از دیگران جدا کند. او بهتر از هرکسی می تواند با دیگران همدلی کند و خودش را جای آنان قرار دهد. او هیچ وقت اطرافیانش را به خاطر نارسایی هایی که در وجودشان هست سرزنش نمی کند. در حالیکه افراد دارای هوش پایین به افراد دیکتاتور و ستمگری تبدیل می شوند که فکر می کنند همه باید مثل آنان فکر کنند. افراد باهوش همیشه مهربان هستند و خود را به خاطر برآورده شدن نیازهای دیگران در درجه دوم قرار می دهند. همانطور که در ابتدا اشاره کردم رشد عاطفی در صورت ارتباط با دیگران حاصل می شود. تنها از این طریق می توان از نحوه زندگی افراد و خواسته هایشان مطلع شد. جدا کردن این کودکان از دیگران نوعی احساس خودبزرگ بینی در آنان به وجود می آورد. بدترین آفتی که یک انسان ممکن است به آن مبتلا شود.
والدین برای تربیت فرزند تیزهوششان نیاز به چه ابزاری دارند؟
مغز انسان در اثر محرک های محیطی رشد می کند بنابراین هرچقدر که پدر و مادر محیط غنی تری از جهت آموزش و پرورش برای فرزندشان به وجود بیاورند کودک احتمال رشد هوشی بیشتری خواهد داشت
برای نمونه با او حرف بزنند به سوالات او پاسخ دهند. برایش کتاب بخوانند، او را به گردش ببرند و جانوران مختلف را به او نشان بدهند. از کودک بخواهند که با آنها صحبت کند. راجع به مسایل عملی صحبت کنند. موسیقی کلاسیک تاثیر زیادی در رشد هوشی افراد دارد تمامی اینها در پرورش استعداد اولیه کودک نقش زیادی دارد. خوشبختانه کشور ما از جمله کشورهایی است که در آن به کتاب های کودکان توجه زیادی می شود. در واقع حتی گروه های سنی مختلف هم حتی برای خودشان کتاب دارند این طبقه بندی ها کاملا علمی است. یعنی توصیه می کنم که والدین با توجه به طبقه بندی سنی کتاب ها، آن را انتخاب کنند. اما مهم تر از هر کتابی، ارتباط با والدین و با همسالان دیگر است. پدر و مادر نباید فرزندشان را به امان خدا و جلوی تلویزیون رها کنند. بلکه باید با آنها گفت وشنود داشته باشند. گفت وشنود، یک ارتباط دو جانبه است که موجب رشد بیشتر فکری می شود. وقتی ما با کسی از نزدیک صحبت می کنیم هم چشمان ما حرکت می کند، هم گوش ما و هم سایر حواس ما در آن جا ارتباط دارند. در حالی که ارتباط با تلویزیون یک ارتباط دو سویه است. چون فقط گوش و چشم کار می کند. تعاملی نیست که به روی ما تاثیر بگذارد یا بر عکس.
علت خودکشی برخی از این کودکان در سن بلوغ چیست ؟
علتش این است که والدین با گمان اینکه کودک باهوش آنها باید در شرایطی جدا از بچه های دیگر پرورش پیدا کند آنها را از یک زندگی عادی محروم می کنند. در حالی که این بچه دلش می خواسته بازی هم بکند بنابراین این کودک دچار بحران عاطفی شده احساس تنهایی کرده و واقعاً این مسئله دیده می شود که کودکان باهوشی که مربیان فهمیده ای ندارند ممکن است متاسفانه فشار زیادی بر آنها وارد شود و از جامعه جدا شوند. احساس کنند که تک افتاده اند و کسی را ندارند که با آنان صحبت کند. رشد هوشی و عاطفی
خیلی خوبه که همزمان با یکدیگر انجام بشود.

فصل 5

گزینش و خصوصیات اخلاقی تیزهوش ها

گزینش کودکان تیزهوش :

در وهله اول بر اساس گزارش مربیان و پرسشنامه تکمیل شده توسط والدین، تعدادی از کودکان که در سطح آموزشی بهتری هستند انتخاب می شوند. در وهله دوم با انجام آزمونهای گروهی، تعدادی از افراد مذکور که به احتمال قوی از هوش بالایی برخوردارند برگزیده می شوند. در مرحله سوم باانجام تستهای دقیق هوشی و رعایت سایر مواردو مصاحبه با اولیای کودک و مربیان و آگاهی از خصوصیات دیگر دانش آموز نظیر خلاقیت، استعداد در فراگیری درس ،نیروی ابتکار تیزهوشان واقعی برگزیده می شوند.
راه دیگر این است که از خانواده های دارای فرزندان متعدد دعوت شود فرزندان خود را به مراکز خاص معرفی کنند تا از طریق تنظیم پرسشنامه انجام مصاحبه و تستهای مربوط و زیر نظر گرفتن اینگونه کودکان، تیزهوشان انتخاب شوند. راه دیگر انتخاب کودک تیزهوش، شناخت آنان در کلاسهای کودکستان است.
پس به طور کلی شناخت و گزینش کودکان تیزهوش در سه طریق انجام می گیرد:
1- انتخاب از بین شاگردان مدارس در سطوح مختلف
2- معرفی کودک از طریق والدین برای انجام آزمون و انتخاب قبل از مدرسه
3- گزینش از بین کودکان کودکستانی.
خصوصات اخلاقی تیزهوش ها:
اغلب تصور می شود کسانی که باهوشترین هستند، بهترین نیز می باشند. به عبارت دیگر فکر می کنیم که صفات اخلاقی همانند انصاف، شرافت، محبت و عدالت با تیزهوشی همراه هستند. با وجود این، فسادی که در برخی از شخصیتهای بزرگ در هر جامعه ای دیده می شود این ایده را در ما به وجود می آورد که درباره برتری اخلاقی افراد نابغه دچار تردید بشویم. آدم کشها و جنایاتی که به وسیله برخی از افراد سرشناس تاریخی که از استعداد و خلاقیت برخوردار بوده اند این حقیقت را تایید می کند که افرادمستعد و نابغه نیز می توانند از نبوغشان در کارهای جنایی استفاده کنند. اما آیا این نقایص اخلاقی که در این شخصیتها وجود دارد به منزله آن است که افراد نابغه به عنوان یک گروه دچار معایب اخلاقی باشند؟ لازم به توضیح است که در بین افراد نابغه تفاوتهای زیادی وجود دارد و نمی توان همه آنها را یکسان دانست. اغلب مطالعات نشان می دهند که افراد تیزهوش از نظر رفتارهای اخلاقی از افراد معمولی برتر هستند. اکثر این کودکان در سنین اولیه به مفاهیم انتزاعی خوب و بد، درست و نادرست، عدالت و ظلم، علاقه مند می شوند.
آنان به ویژه به مسائل اجتماعی و روشهایی که می توان آنها را حل کرد اشتیاق از خود نشان می دهند.
فرد نابغه ای که اصول اخلاقی را رعایت نمی کند جنبه استثنایی دارد و نمی توان آن را یک امر کلی تلقی کردو تعمیم داد. آنچه در مورد افراد نابغه درست تر است این است که آنان از بهترین تواناییها برخوردارند و قادرند از طریق آن به افراد و جوامع کمک کنند تا مسائل اخلاقی خود را برطرف نمایند.
تقریباً در هر تعریفی که از تیزهوش به عمل آمده است، این افراد را به صورت غولهای اخلاقی معرفی کرده اند.
ویژگیهای تحصیلی تیزهوشان:
تیزهوشان معمولاً خواندن را پیش از مدرسه رفتن یاد می گیرند. بیشتر دانش آموزان تیزهوش از نظر درسی دو یا سه سال جلوتر از همسن های خود هستند. برخی از آنان در یک درس به خصوص بسیار برجسته هستند.
سرعت پیشرفت تحصیلی درکودکان تیزهوش از لحاظ کمی و کیفی بیشتر از کودکان عادی است.
چون تیزهوشان یک یا دو سال تحصیلی از همسالان خود جلوتر هستند به همین دلیل نسبت به همکلاسی های خود کوچکتر و ضعیف جثه تر جلوه می کنند. حدود ۴۰ درصد کودکان تیزهوش قبل از ۵ سالگی و تقریباً ۱۰ درصد قبل از ۴ سالگی قادر به خواندن هستند. تیزهوشان معمولاً خواندن را پیش از مدرسه رفتن یاد می گیرند بیشتر دانش آموزان تیزهوش از نظر درسی دو یا سه سال جلوتر از هم سن های خود هستند.
برخی از آنان در یک درس به خصوص بسیار برجسته هستند. تیزهوشان خواندن را به سادگی فرا می گیرند.
تعداد زیادی از این کودکان قبل از اینکه وارد مدرسه شوند، خواندن را پیش والدین و یا پیش خود می آموزند. کودکان تیزهوش نشان داده اند که در خواندن پیشرفته تر از کارهایی هستند که با دست، سروکار دارد، مثل نویسندگی و هنر. آنان همچنین درخواندن بیش از ریاضیات استعداد دارند. بر خلاف تصور عموم که اعتقاد دارند دانش آموزان تیزهوش از مدرسه خوششان نمی آید و نسبت به آن حالتی خصمانه دارند، ثابت شده است که اغلب این کودکان مدرسه را دوست دارند و عاشق یادگیری هستند.
آنچه گفته شد در مورد همه افراد تیزهوش صادق نیست.
بسیار اتفاق افتاده است که یک کودک تیزهوش در مدرسه ناشناخته می ماند یا به سبب دارا بودن خصوصیاتی نظیر کنجکاوی، یا اطلاعات و شوخ طبعی غیرعادی مورد بی مهری معلمان قرار می گیرند و یا به خاطر اینکه فعالیتهای رایج در مدرسه در او انگیزه ای را به وجود نمی آورند، بی علاقه و کسل می شود.
این یک حقیقت تاسف بار است که به سبب اینکه کارکنان مدرسه از نیاز کودکان تیزهـوش غافـل می ماننـد و یا اینکـه نمی خواهنـد برنامـه هـای مدرسـه را بـا نیازهای کودک هماهنگ سازند، در نتیجه تعداد زیادی از استعدادهایشان هدر می شود. به طور کلی کودکان تیزهوش قدرت آموزش پذیری بسیار بیشتری از افراد عادی دارند. این آموزش پذیری در زمینه تحصیلات مدرسه ای، فراگیری هنرها، استعدادهای فنی و قدرت استدلال انتزاعی دیده می شود. لازم به یادآوری است که: برتری تحصیلی به تنهایی نمی تواند نشانه تیزهوشی باشد چه بسا افرادی که در دروس مختلف نمره های بالا به دستمی آورند لیکن این نمره ها به دلیل استفاده زیاد از حافظه و یادگیریهای سطحی آنان است. حالا یک سوال : آیا کودکی که باهوشتر است درمدرسه نمره های بهتری کسب می کند و شاگر ممتاز کلاس خود می شود؟
یا اینکه هوش الزاماً با موفقیت در تحصیل ارتباطی ندارد و نمی توان دانش آموزان ممتاز، متوسط یا ضعیف را از روی هوشبهری آنها مشخص کرد؟ در این زمینه تا کنون پژوهشهای بسیار انجام شده است.
بیشتر آنان نشان می دهند که میان هوش و موفقیت در تحصیل همبستگی بالایی وجود دارد.
البته عواملی که سبب می شوند میان هوش و موفقیت در تحصیل همبستگی کامل وجود نداشته باشد زیاد است.
از جمله می توان به عوامل زیر اشاره کرد:
1- ضابطه نمره دادن در میان معلمان ثابت و یکسان نیست.
2- ظاهر دانش آموز، نحوه سخن گفتن و رفتار او با معلم و مسئولان مدرسه و خط انشای او در ورقه امتحان و در نمره او اثر می گذارد.
3- دانش آموزان از نظر انگیزش و پشتکار در یادگیری و همچنین از نظر شخصیت و نحوه برخورد با درس و مدرسه با هم اختلاف دارند. مثلاً بعضی از آنها با وجود هوش خوب، از اعتماد به نفس لازم برخوردار نیستند.
4- وضع نامناسب جسمی مانند ضعف بینایی، بعضی از دانش آموزان را از موفقیت در تحصیل باز می دارد و مانع یادگیری مطلوب می شود.
5- محیط نابسامان خانوادگی مانند اختلاف میان زن و شوهر و یا اختلاف میان پدر و مادر و فرزندان، درس خواندن را برای بعضی از دانش آموزان مشکل و گاهی غیرممکن می کند.
6- اعتبار و پایایی بعضی از آزمونهای هوش در حد متوسط یا ضعیف است و به همین سبب نتایجی که از هوش آزمایی به دست می دهند قابل اعتماد نیست.
7- به این ترتیب دانش آموزانی که بهره هوشی آنها یکسان است ممکن است بر اثر یکی یا چند تا از این عوامل در درسهای مدرسه نمره های کاملاً متفاوتی به دست آورند.
پس:
به طور کلی هوشبهر بالاتر سبب موفقیت بیشتر درتحصیل می شود، مگر آنکه عواملی مانند انگیزش کم برای یادگیری، افسردگی، اختلال شخصیت یا ناراحتی های خانوادگی در کار یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموز خلل به وجود آورند.

فصل 6

آموزش و سازگاری اجتماعی تیزهوشان

همانطوری که اجتماع تمایل به آموزش ویژه برای کودکان عقب مانده رانشان می دهد، برای کودکان تیزهوش که احتیاج به آموزش ویژه دارند زیاد علاقه ای نشان نداده اند. بسیار مشکل و یا غیرممکن خواهد بود که بتوان مطابق احتیاج اینگونه کودکان آموزش خاصی را ترتیب داده و حتی بودجه ای برای آموزش مخصوص این نوع کودکان در نظر گرفت. اگر چه هنوز برای تعیین و تهیه برنامه های درسی تیزهوشان صحبت و مجادله زیاد است و این بحث و اختلاف بیشتر آن موقعی به چشم میخورد که تیزهوشان از گروه درس خوان یاهنر دوست باشند. نبودن تحقیقاتی که از آموزش ویژه این افراد حمایت می کند اختلاف نظر را بیشتر می کند. اختلافات فرهنگی، محدودیتهای اجتماعی و اقتصادی و زندگی در محیط بسته و دوردست و خالی از انگیزه ها ، سه عامل مهم گروهی از تیزهوشان است که در پیشرفت آنان اشکال تولید می کند و مسلم است از بین بردن اشکالات فوق باعث پیشرفت سریع آنان خواهد شد.
آموزش این کودکان دارای سه خصیصه زیر است:
همانطوری که اجتماع تمایل به آموزش ویژه برای کودکان عقب مانده رانشان می دهد، برای کودکان تیزهوش که احتیاج به آموزش ویژه دارند زیاد علاقه ای نشان نداده اند. بسیار مشکل و یا غیرممکن خواهد بود که بتوان مطابق احتیاج اینگونه کودکان آموزش خاصی را ترتیب داده و حتی بودجه ای برای آموزش مخصوص این نوع کودکان در نظر گرفت. اگر چه هنوز برای تعیین و تهیه برنامه های درسی تیزهوشان صحبت و مجادله زیاد است و این بحث و اختلاف بیشتر آن موقعی به چشم میخورد که تیزهوشان از گروه درس خوان یاهنر دوست باشند. نبودن تحقیقاتی که از آموزش ویژه این افراد حمایت می کند اختلاف نظر را بیشتر می کند. اختلافات فرهنگی، محدودیتهای اجتماعی و اقتصادی و زندگی در محیط بسته و دور دست و خالی از انگیزه ها، سه عامل مهم گروهی از تیزهوشان است که در پیشرفت آنان اشکال تولید می کند و مسلم است از بین بردن اشکالات فوق باعث پیشرفت سریع آنان خواهد شد.
1- طرح برنامه تحصیلی مطابق با پیشرفت و درک عالی کودک.
2- برنامه آموزشی شامل بر روشهای یادگیری به خصوص شامل برنامه تحصیلی در موارد به خصوص که لازمه اینگونه شاگردان است.
3- برقراری و تهیه تسهیلات مناسب برای تعدادی از اینگونه شاگردانجهت آموزشهای لازم.
خصوصیات فوق که در سال ۱۹۸۵ توسط فوکس و واشنگتون با پافشاری پیشنهاد شده است که باعث برنامه ریزی برای این نوع کودکان به دو طریق زیر شده است:
1- روش گسترش برنامه های کلاسیک و گزاردن دروس و مواد اضافی بدون اینکه شاگرد را به کلاسهای بالاتری ببرند.
2- روش تسریع و جابجا کردن شاگرد به کلاسهای بالاتر در روش گسترش برنامه های کلاسیک هفت نوع آموزش پیشنهاد شده است:
الف) برقراری برنامه های مختلف درسی درهمان کلاس توسط خود آموزگار درحد توانایی و یادگیری کودک.
ب) برنامه تدریس توسط آموزگار و برنامه های مختلف و اضافی در همان کلاس توسط آموزگاران و مشاورین عالی آموزش.
ج) اطاق مطالعه با برنامه که در این صورت شاگرد تیزهوش در ساعات معین کلاس را ترک و جهت آموزش خاص توسط آموزگار مخصوص به کلاس دیگری می رود.
د) برنامه قابل اعتماد و مجرب آموزش منطقه ای که شاگرد تیزهوش با عده ای از سایر شاگردان که توسط منطقه آموزشی انتخاب شده اند اوقات اضافی را در مدت معینی به تحصیل مواردی که مورد علاقه اوست می پردازد.
و) گذاردن ترمهای تابستانی بسیار مفید است.
ه‍ ) گذاردن برنامه های تحصیلی و مطالعه آزاد و مستقل و نظارت توسط افراد ذیصلاح و متخصص و کارشناس آموزشی.
ی) کلاس مخصوص همراه با شاگردان دیگر برای آموزش بیشتر توسط آموزگاران تعلیم دیده
ز) مدارس مخصوص – تحصیل در مدارس مخصوص جهت آموزش اضافی طبق برنامه هایی که قبلاً تهیه و تایید شده است.
به طرق هفت گانه فوق اخیراً آموزش وارتباط از راه دور را می توان اضافه کرد که عبارتند از : آموزش با تلویزیون، کنفرانسهای تلفنی، میکروکمپیوتر که در مناطق آموزش و پرورش مربوطه تهیه و تنظیم شده است.
روشهای تسریع :
روش تسریـع و فرستادن این شاگردان به کلاس بالاتر روش قابل قبـول همـگان نیست.
بعضی مشکلات جسمانی و عاطفی را که ممکن است باکودکان بزرگتر رخ دهد ناچیز شمرده و توصیه می کنند با مطالعاتی که دارند از این روش نتایج مثبت گرفته و با اشکالات چندانی مواجه نشده اند بخصوص اگر کودک دارای هوشبهر خیلی بالا باشد توصیه شده است مطالعات دروس اضافی، کلاسهای بالاتر و حتی گذراندن کلاسهای تقویتی تابستانی ارتباط با شاگردان بزرگتر کم کم باعث عادت کودک به مسائل دشوارتر می شود. تشویق به استفاده از کتابخانه مخصوص و مفید غیردرسی، گزارش و بازدیدهای علمی، نشان دادن فیلمهای تلویزیونی آموزنده و با محتوا به پرورش فعالیتهای ذهنی این کودکان کمک شایانی می کند.
آموزگاران این قبیل کودکان بایستی مسئله را درک کنند و قبول داشته باشند ، انعطاف پذیری و حمایت خاص از کودک بنمایند. آموزگار باید هوشبهر و قوای ذهنی عالی و از نظر فرهنگی بالا و علاقه به مجلات و مقالات داشته و با اصول و موازین خاص آموزش صعی کند مشکلات کودک را برطرف و قدرت خلاقیت کودک را تقویت و به او احترام بگذارد و فعالیت ها و کیفیات ذهنی کودک را تحریک کند. آموزگار باید قدرت خلاقیت و ایجاد برنامه های خاص را داشته و درک کند که کودک چگونه پیشرفت می کند و چگونه نیاز برای پیشرفت دارد و در صورت تشخیص اقدامات تحصیلی پیش درس برای آنها ترتیب داده و مشوق پیشرفت آنها باشد. بهتر است اینگونه کودکان را قبل از شروع دوران مدرسه تشخیص داد و با برقرار کردن برنامه های مخصوص یادگیری، تفریحی، علمی و بازیهای مخصوص نیروهای خلاقه آنها را تقویت کرده و کودک را علاقه مند به تحصیل و یادگیری بیشتر کرد. توجه شود این کودکان از نظر کیفیت یادگیری با دیگران فرقی ندارند ولی از نظر کمیت فرق دارند و یادگیری مانند سایر کودکان است ولی خیلی سریع انجام می شود. به طور مثال کودک چهارساله قادر می شود ضرب و تقسیم انجام دهد نقشه جغرافی بکشد و نقاشی های خوب و ارزنده ارائه دهد. این کودکان احتیاج به تقویت اعتماد به نفس، خودشناسی، استقلال فکری، عملی و سازنده دارند. پیدا کردن دوست، اظهار نظر در کارها و حل مسائل و مشکلات تحصیلی، اجتماعی و محیطی و داشتن آموزگاران با تجربه که پاسخگوی تمام نیازهای آنها باشند لازم و ضروری است تا بتواند مدارج عالی را یکی پس از دیگری طی کند.
سازگاری کودکان تیزهوش:
تیزهوشان اکثراً رابطه ای خوب و مثبت با افراد پیرامون خود برقرار می کنند. این گونه دانش آموزان بیشتر به عنوان رهبران کلاس و مدرسه انتخاب می شوند و در فعالیتهای خارج از کلاس مانند شرکت در رویدادهای فرهنگی، ورزشهای گوناگون، امور فوق برنامه و کارهای ابتکاری بیشتر از همکلاسان خود فعالیت می کنند. تیزهوشان نسبت به مسائل اخلاقی و اجتماعی حساس هستند و مشکلاتی از قبیل فقر و رنج دیگران، بی عدالتی و رفتار غیرانسانی آنان را به شدت ناراحت و متاثر می کند. در مورد سازگاری کودکان تیزهوش یا کودکان که هوشبهر بالایی دارند پرسشهای متعددی مطرح شده است که آیا دارای محبوبیت هستند؟ و یا علاقه دارند با چه کسانی دوست شوند؟ باید گفت که کودکان تیزهوش از موقعیت اجتماعی بالایی برخوردارند. گروه بزرگی از پژوهشگران نتایجی مشابه حاکی از رابطه مثبت بین نمره های هوشبهر و محبوبیت ارائه داده اند. حقایق متفرقه دیگر در مورد موقعیت اجتماعی کودکان دارای هوشبهر بالا را میتوان به طور خلاصه اینگونه ارائه داد:
1- به نظر می رسد موقعیت اجتماعی کودکان تیزهوش در سطح دبیرستان به طور نسبی کاهش پیدا کند.
2- کودکان تیزهوش قادرند موقعیت اجتماعی خود و دیگران را بهتر از حد متوسط تشخیص دهند
3- هنگامی که در هر روز برای مدتی آنها را از کلاس بیرون می فرستند تمایل به درست شدن با یکدیگر نشان می دهند.
4- هنگامی که کودکان تیزهوش به منظور فعالیت ویژه ای به خارج از کلاس منتقل می شوند مقداری از پذیرش اجتماعی را از دست می دهند. جهش تحصیلی ( خواندن دو کلاس در یک سال )
5- در دوره ابتدایی در سازگاری اجتماعی آنها تاثیر جدی ندارد. به نظر می رسد کودکان تیزهوش از نظر کودک معمولی نقش من آرمانی را ایفا می کنند و یا وجود آن که کودک معمولی بین خود و کودک تیزهوش تفاوتهایی را می بیند، او را انتخاب می کند.

منابع وماخذ
1- موضوع"کودک تیزهوش می خواهد از همه چیز سر در بیاورد"، سایت:www.rezaashtiani.mihanblog.com
2- موضوع"تیزهوش به چه کسی گفته می شود؟"، دانلود از سایت نوشته شده توسط فرزانه غریبی،روزنامه اطلاعات.
3- موضوع "انواع تیزهوش ها"،منبع: http/www.shamimnen.com
4- موضوع"کودکان تیزهوش را چگونه شناسایی و تربیت کنیم؟"، منبع:روزنامه کیهان
5- موضوع"گزینش و خصوصیات اخلاقی تیزهوشان"، سایتhttp/www.shamimnen.com:
6- موضوع"آموزش و سازگاری اجتماعی تیزهوشان"، سایت: http/www.shamimnen.com
1


تعداد صفحات : 27 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود