تارا فایل

مقاله یادداشت برداری ، خلاصه نویسی و چکیده نویسی


یادداشت برداری، خلاصه نویسی و چکیده نویسی
برای یادداشت برداری باید از یک روش دقیق و منظم پیروی کرد تا بتوان مجددا آنها را برای مقاصد اصلی تحقیق و به مناسبتهای دیگر، مرور کرد. اکنون به بیان چند نکته در این زمینه می پردازیم:
1- در یادداشت برداری و خلاصه نویسی، تشخیص نویسنده برای مفید بودن مطالب قابل اهمیت است تا بداند چه مطلبی را خلاصه و یادداشت کند و از چه مطالب اضافی بگذرد.
2- برای یادداشت برداری بهتر است از یک دسته فیش با اندازه استاندارد استفاده کرد. اگر هنگام مطالعه یا مشاهده در آزمایشگاه و طبیعت و جامعه، برداشتهای خود را در دفتری به صورت جنگ درآوردیم و جود اختلاط و پراکندگی در ثبت مطالب سبب می شودکه دستیابی سریع به یک مطلب مشخص مقدور نباشد یا بسیار دشوار و وقت گیر باشد و اگر از کاغذهای پراکنده با اندازه های مختلف استفاده شود، کار طبقه بندی یادداشتها دشوار می شود. اندازه های متعادلی که در بیشتر موضوعها مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از: 20 15، 1510 و 5/125.
3- هنگام یادداشت برداری بهتر است یادداشتها را با دقت نوشت تا به بازنویسی آن نیاز نباشد.
4- هر موضوع را باید روی یک طرف برگه نوشت تا امر طبقه بندی یادداشتها ممکن باشد.
5- در جریان یادداشت برداری تا آنجا که ممکن است باید مطالب مفصل را خلاصه کرد و شرط آن، درک درست نکته ها و تشخیص مفید بودن مطال قابل اهمیت است. یک نگاه کلی به مطالب موردنظر پیش از انتخاب برای ثبت، امکان درک درست مطالب را بهتر فراهم می کند.
6- حاشیه برگه های تحقیق را باید بازگذاشت تا محلی برای توضیحات شخصی نویسنده وجود داشته باشد.
7- یادداشتها را باید رسا، کامل و قابل فهم نگاشت.
8- تاریخ نگارش یادداشت را باید در برگه یادداشت ذکر کرد تا یادداشتها، اعتبار خود را حفظ کند.
9- در جریان یادداشت برداری باید از علامتهایی که نشانه "نقل قول مستقیم" یا "نقل قول مضمون" یا "خلاصه" یا "مطلب ناتمام" باشد استفاده کرد مثل "ق" برای "نقل قول مستقیم"، "خ" برای "خلاصه کردن" "ن" برای "مطلب ناتمام". همچنین باید علائم نقطه گذاری مثل نقطه، ویرگول، پرانتز و جز آن را در متن یادداشت به کار برد تا یادداشتها در هنگام بهره گیری روان، و درست خوانده شود.
10- در برگه های یادداشت، باید مآخذ یادداشت را با دقت نوشت تا آن را مستند و با اعتبار کند و امکان مراجعه به اصل منابع را هر زمان که لازم باشد میسر گرداند.
مشخصات منبع: شامل نام منبع، نام مولف، شماره جلد، تاریخ نشر و شماره صفحه است. در صورتی که منبع مشاهده باشد ذکر محل مشاهده، تاریخ مشاهده و موضوع مشاهده لازم است و چنانچه منبع، مصاحبه باشد نام مصاحبه شونده، تاریخ مصاحبه، موضوع مصاحبه، محل مصاحبه؛ و در صورتی که منبع، سخنران باشد قید نام سخنران، موضوع سخنرانی، محل سخنرانی و زمان سخنرانی؛ و در صورتی که منبع، مطبوعات باشد درج عنوان مقاله، نام جریده، سال، دوره، شماره مسلسل و شماره صفحه الزامی است.
11- برای یادداشتها باید عنوان تعیین کرد تا استفاده کننده از یادداشت، امکان یابد با ورق زدن ساده یادداشتها، موضوع موردنظر را که به ترتیب الفبایی عناوین، نظام یافته است، جستجو و استخراج کند.
12- یادداشتها را باید طبقه بندی کرد تا در موقع مناسب قابل استفاده باشند. طبقه بندی یادداشتها بر حسب نوع نیاز نویسنده، انجام می گیرد. بهترین شیوه، طبقه بندی موضوعی است.
برای طبقه بندی جزئی یادداشتها، از بند پلاستیکی یا لفاف کاغذی استفاده می شود و برای طبقه بندی کلی از برگه دانهای مخصوصی که عنوان کلی مجموعه برگه ها را روی آن می نویسد استفاده می شود. برگه دان، محفظه چندکشویی و محل نگهداری و طبقه بندی برگه هاست. برگه دانهای از جنس پلاستیک یا مقوا حجم کوچکی دارند و در کیفهای دستی قابل حمل و نقل اند اما برگه دانهای چوبی یا فلزی که گنجایش و وزن بیشتری دارند فقط برای نگهداری در منزل یا کتابخانه یا محل کار مورد استفاده قرار می گیرند.
13- برای تفکیک برگه های مربوط به هر موضوع، بهتر است از طلق شفاف یعنی برجستگیهای پلاستیکی شفاف و میان تهی استفاده کرد و آن را به قسمت بالای یک برگه معمولی چسباند و اطلاعات لازم نظیر عنوان اصلی یا فرعی و یا حروف الفبا را روی کاغذ کوچکی نوشت و از میان دو لایه آن عبور داد.
انواع یادداشت
یادداشت به یکی از صورتهای زیر نوشته می شود:
1- خلاصه نویسی: در این نوع یادداشت، فشرده ای از یک بند یا یک صفحه یا فصلی از منبع مورد مطالعه که برای منظور نویسنده کافی باشد در برگه نوشته می شود. نویسنده با حذف کلمات و جملات طولانی و انتخاب جملات کوتاهتر و گزینش مهمترین جزء یا مفهوم اصلی در این امر توفیق می یابد.
2- نقل مستقیم: در این صورت، عین جملات و عبارات ماخذ اصلی بازنویسی می شود و درون علامت نقل قول " " قرار می گیرد.
3- نقل مستقیم با تغییر: در این نوع یادداشت، عین جملات و عبارات ماخذ اصلی نقل می شود اما به ضرورت با سه نقطه، مطلب زاید یا نامربوط به موضوع، حذف می گردد و یا ضمائر به نام تبدیل می شوند و یا زمان فعلها تغییر می یابند که در این دو مورد از قلاب ] [ استفاده می شود.
گاه در نقل مستقیم با تغییر، خواننده، واکنش خود را نسبت به مطلبی ثبت می کند و در مواردی، مطلب نویسنده را تفسیر می کند و به این ترتیب اظهارنظرهای انتقادی و سازنده ای پدید می آید که در این صورت به آن، یادداشت ارزشیابی می گویند.
4- تفسیر یا ترجمه آزاد: نوعی از یادداشت برداری است که خواننده، مطالب نویسنده یا گفتار گوینده را به زبان خودش می نویسد به نحوی که متوجه است معنی را تغییر ندهد و یادداشتش، بیان معانی نویسنده یا گوینده باشد.
خلاصه نویسی
مقصود از خلاصه نویسی، استخراج جوهر مطالب یک اثر است به نحوی که با درک درست محتوای اثر و تشخیص مفید بودن مطالب قابل اهمیت، نکته های اساسی و موضوع اصلی سخن از میان نرود. یادداشت و تنظیم چکیده مضمون یک کتاب، تهیه یک مقاله تحقیقی از محتوای یک کتاب، کوتاه نویسی متن یک سخنرانی یا یک مصاحبه یا یک رویداد و گزارش یک خبر، و همچنین چکیده یک پرونده قطور حقوقی، قضایی، اداری، سیاسی، مالیاتی، بیان خطوط اصلی موضوع یک فیلم، نمایش و همانند اینها که در یک یا چند برگ منظم می شوند، خلاصه نویسی را تشکیل می دهند و برای هر منظوری که باشد بهره برداری می شوند.
تلخیص کتابهای گوناگون در زمینه های مختلف علوم و دانش بشری و خلاصه کردن و منتشر ساختن آثار کلاسیک بویژه داستانها در بسیاری از کشورها مرسوم است و موجب صرفه جویی در وقت خوانندگان و جذب گروه بیشتری به سوی مطالعه و همچنین کاهش هزینه های زیاد چاپ و نشر می شود و نیز درک مطالب متون را که به سبک نگارش و زبان امروز نوشته و چاپ می شوند، بویژه برای غیراهل زبان، آسان می گرداند.
خلاصه نویسی به دو طریق انجام می شود: نخست مطالعه موضوع و بازنویسی آن به صورت کوتاهتر و در معیار کوچکتر؛ و دیگر، استخراج مفاهیم یک اثر و بررسی جنبه های آن، ضمن نوشتن خطوط اصلی و مهم آن. دقت کامل برای درک مطالب، کوشش دریافتن نکته های برجسته، پرهیز از هر گونه تحریف در متن و رعایت قواعد درست نویسی در خلاصه نویسی به هر روش که انجام گیرد بسیار اهمیت دارد. اگر در جریان مطالعه و یادداشت برداری درباره برخی نکات، نظری داریم باید آن را در حاشیه توضیح دهیم و با ذکر دلیل بیان کنیم.
برای کسانی که در خلاصه نویسی از تجربه لازم برخوردار نیستند باید علاوه بر صرف وقت و نشان دادن حوصله لازم، متن را به کراتع مرور کنند تا موضوع سخن به تعریف آید و مقصود نویسنده درک شود و مضمون و نکات دقیق مطالب فهمیده شود. در غیر این صورت ممکن است تلخیص مطالب، فاقد اعتبار لازم شود و گاه زیانهایی پدید می آورد که جبران آن دشوار و بلکه غیرممکن باشد.

راز و رمز نوشتن
نوشتن برای خواندن
خواندن نیمه دوم نوشتن است. در آغاز خواندن شفاهی بود. آدمی نخست رمز گفتاری کلام را آفرید و سپس رمز نوشتاری آن را. به همین سبب راه تفهیم و تفاهم و اساس همه یادگیریها زمانی بس دراز زبان سمعی یعنی گفتن و شنیدن بود هنگامی که آدمی رمز نوشتاری کلام را آفرید، تفهیم و تفاهم و یادگیری از راه زبان بصری، یعنی نوشتن و خواندن، نیز برایش امکان پذیر شد. در زبان بصری همان نشانه های زبان سمعی به صورت نشانه های بصری الفباء که جانشین نشانه های صوتی هستند، به کار می روند.
در ادبیات شفاهی، یا خواندن از راه گوش، هنگامی که گوینده و شنونده رودرروی یکدیگر باشند، ارتباطی مستقیم میان آن دو برقرار می شود. برای مثال، در صحنه تئاتر این ارتباط میان بازیگر و بیننده شنونده دوجانبه است. بازیگر احساسات و معنی و مقصود نویسنده را درک کرده است و آن را بازگو و مجسم می کند. در همان زمان احساسات و برداشت بیننده و شنونده را هم در می یابد و نسبت به آنها واکنشی پیدا می کند و به آنها پاسخ می دهد.
وقتی که نوشته به زندگی اجتماعی ما راه یافت، دیگر ارتباط گوینده و شنونده به صورتی که پیش از آن بود امکان پذیر نشد. هرگز نمی توانیم یقین داشته باشیم که آنچه خواننده می خواند همان قصد نویسنده است. هر خواننده از آنچه می خواند برداشتی خاص خود دارد. نویسنده ای را موفق می دانیم که این برداشت متفاوت را تا آنجا که می تواند به حداقل برساند. به همین سبب است که می گوئیم خواندن نیمه دوم نوشتن است. نوشتن وسیله ای است برای فرستادن و دریافت پیام. نوشته ای که آسانتر خوانده شود، درست فهمیده شود، و بیشتر خوانده شود، به هدف نزدیکتر است.
برای اینکه به اهمیت و راز و رمز نوشتن پی ببریم، ناگزیر باید بدانیم نیمه دوم آن یعنی خواندن، چگونه صورت می گیرد و کمی دقیقتر و از دیدی علمی هنگام نوشتن به خواندن توجه داشته باشیم.
منظور از خواندن و مطالعه چیزی جز درک مطالب نوشته شده و شناخت ارزشها و معانی و مفاهیم کلمه ها و عبارتها و جمله ها و دریافت دانستنیها و معنی و مقصود و پیامی که نویسنده با رمز کلام نوشته است، نیست. قصد این است که خواننده به اندیشه ای که در نوشته پنهان است پی ببرد. اگر هنگامی که مشغول مطالعه هستید کتاب یا نوشته را کنار بگذارید و اندکی به آنچه سبب شده است بتوانید مطالعه کنید بیندیشید، بهتر در خواهید یافت که چگونه بنویسید.
هنگامی که مشغول مطالعه هستید، کاری بس پیچیده انجام می دهید که حاصل سالها تجربه و دانش اندوزی است:
1- با یک نگاه واژه ها را باز می شناسید. چرا؟ چون هر یک را صدها بار پیش از آن شنیده اید، دیده اید، و شناخته اید. شکل آن واژه در ذهنتان به صورت آوای واژه شناخته می شود. زیرا با قراردادهای رمز گفتاری زبان از پیش آشنا بوده اید و رمز نوشتاری، که در زبان بصری به جای رمز گفتاری به کار می رود، برایتان بیگانه نیست و ذهنتان به آسانی کشف رمز می کند.
2- معنی هر واژه از ذهنتان می گذرد. چرا؟ چون معنی آن واژه را پیش از آن می دانسته اید.
3- از مجموعه معانی واژه هائی که خوانده اید معنی تازه ای از ذهنتان می گذرد. چرا؟ چون تجربه ها و دانشهای قبلی شما برای یافتن این معنی تازه، که در ضمیر عبارت یا جمله است، به شما کمک می کند تا پیام نویسنده را از مجموعه واژه هائی که برای بیان اندیشه ای بکار برده است دریابید.
4- درباره آنچه خوانده اید واکنشی نشان دهید. چرا؟ چون تجربه ها و دانشهای قبلی شما را به تفکر وا می دارد تا درباره آنچه خوانده اید اندیشه کنید و به داوری برخیزید.
این گونه خواندن پیشرفته ترین نوع مطالعه است، و نوشته ای ارزش خواندن دارد که سرانجام خواننده را به اندیشیدن و تفکر برانگیزد. اگر نوشته ای دست انداز و دشواری خواندن و فهم و درک نداشته باشد، و اگر خواننده ای راه درست خواندن را از کودکی آموخته باشد، و به تندخوانی- یعنی مهارت در خواندن- خو گرفته باشد، با میدان دید وسیعتری گروهی از واژه های یک جمله را یکجا خواهد دید و خواهد توانست همه یک جمله یا قسمتی از یک جمله را ببیند و بخواند. چنین مهارتی در تندخوانی یکسویه نمی تواند باشد. سوی دیگر دستیابی به این گونه خواندن نوشته نویسنده است که راه را با دشواریهای نوشته بر خواننده نبندد.
گفتار تبدیل اندیشه است به نشانه های صوتی برای انتقال به دیگری. نوشتار هم تبدیل اندیشه است به نشانه های بصری برای انتقال به دیگری. آنها که نوشتن را دشوار می دانند، اگر ریزه کاریهای تبدیل اندیشه به کلام مکتوب را بیاموزند، امکان دارد که جرئت نوشتن را از دست بدهند، ولی دیگر می دانند که در تاریکی قدم بر نمی دارند. نوشتن هم، چون گفتن، آن قدر لذتبخش است که کمتر می توان پس از پیروز شدن در نخستین نوشته دست از نوشتن برداشت. نوشتن گونه ای از خلق کردن است و انسان همیشه از خلق کردن لذت می برد.
تفاوت میان اندیشیدن و گفتن، اندیشیدن و نوشتن، همان نشانه هائی است که برای بیان و تجسم اندیشه به کار می بریم. اگر نوشتن را دشوارتر از گفتن می دانیمع به این سبب است که این دو عمل را از دو مقوله جداگانه می دانیم. حال آنکه نوشتن همان گفتن است
چند نکته مهم درباره آرایش سخن
نثر نوشتاری از مرسل ساده شروع می شود و در مسیر کمال خویشع به جانب شعر، به نثر مرسل عالی و سپس به نثر فنی (هنری) می رسد، و نیز گفتیم که نثر فنی یا هنری "نثری است که هدف آن ایجاد تناسب لفظی و آرایش کلام و گسترش فضای معنا باشد، با استفاده از آرایه های سخن و ارکان زینتی." این آرایه ها و ارکان زینتی همان است که در اصطلاح علوم ادبی بدان صناعات بدیعی نام نهاده اند به اضافه مباحث و نکاتی که به فن بیان و فن معانی ارتباط دارد.
این صناعات و فنون عبارت است از وسایل زیبایی و آرایشی سخن که در کلام فصیح و بلیغ به کار می رود
فصاحت چیست: فصاحت به معنی گشاده زبانی و روشن گفتاری است، اما در اصطلاح علوم ادبی فصاحت، یا صفت کلمه است، یا صفت کلام (سخن) و یا صفت متکلم (سخنور).
فصاحت کلمه: آن است که لفظ از عیوبی چون تنافر حروف، غرابت و مخالفت قیاس لغوی خالی باشد.
تنافر حروف: یعنی؛ آنکه حرفهای کلمه چنان با یکدیگر ترکیب شوند، و یا در پی هم بیایند که هم بر زبان راندن آن کلمه دشوار باشد، همه به گوش سنگین آید. چنین کلمه هایی در زبان عربی فراوان یافته می شود، اما خوشبختانه در زبان اصیل فارسی این گونه کلمات نادر است و جای بحث درباره آنها باقی نمی ماند.
غرابت کلمه: یعنی؛ دور بودن صورت و معنای کلمه از ذهن و نامانوس بودن آن. و آن چنان است که نویسنده یا گوینده کلمه یی را به کار ببرد که در اثر گذشت زمان، دیگر مورد استعمال نداشته و متروک شده باشد، و بنابر قول زبانشناسان جزو کلمات مرده به شمار آید، و اگر امروز آن را به کار ببریم نامفهوم و نامانوس خواهد بود. مانند به کار بردن "نخجل" به جای نیشگون (نشگون) و "نشکنج" و یا "چشم آغیل" (چشماغیل) به جای خیره در کسی نگریستن یا با خشم به کسی نگاه کردن و یا "آزفنداک" و "سرکیس" به جای قوس قزح و جز آنها.
گاه از گویشهای محلی کلمه یی ناشناخته را وارد زبان معیار می کنند که لفظ و معنای آن برای غیربومیان ناشناس و مهجور است.
مخالفت قیاس لغوی: در صورتی است که ساختار کلمه با فرنهادهای دستور زبان موافقت نداشته باشد. مانند: ترکیب اسم خاص با پسوند مصدری "یدن" برای ساختن مصدر و فعل، مثل "مکیدن" یعنی؛ مکه رفتن، "پلنگیدن" یعنی؛ خوی پلنگی داشتن.
فصاحت کلام: آن است که کلمات (جمله، عبارت) از سه عیب خالی باشد؛ یکی تنافر کلمات، دوم ضعف تالیف و سوم تعقید.
تنافر کلمات: آن است که جمله از کلماتی ترکیب شده باشد که ترکیب آنها موجب سختی تلفظ شود و گوینده در ادای پی در پی آنها دچار اشکال گردد، اگر چه تلفظ هر یک از این کلمات به تنهایی بسیار ساده باشد. مانند:
"خواجه تو چه تجارت کنی". یا "در لرستان نه لر است و هر یکی نه نره لر".
یا این بیت:
آن شاه شجاع گر بکشد تیر و کمان را در یک کششش ششصد و شش تیر بدوزد
ضعف تالیف: آن است که در ساختار جمله رعایت فرنهادهای دستور زبان نشده باشد. مانند اینکه فعل مفرد برای فاعل جمع بیاورند و بگویند: "حاضران از آن مجلس به اعتراض برخاست". یا آنکه اجزائ و ارکان جمله در جای خود قرار نگیرند مانند: "خواند دانشجو درسش را" یا "آن زن آزادی شوهرش از زندان را تقاضا کرد".
تعقید: به معنای گره خوردن، پیچیدن، پیچیدگی و کلام پیچیده و غیرقابل فهم گفتن است. در جمله های پیچیده و دور از فهم گاه مفردات جمله یعنی کلمه ها تعقید دارند، و گاه تمامی جمله از نظر ترکیب لفظی دچار تعقید است، و آن را "تعقید لفظی" گویند، و گاهی می شود که جمله از نظر معنی پیچیده است، و آن را "تعقید معنوی" گویند.
واژه شناسی
یکی از عوامل غلط نویسی، عدم شناخت و تشخیص صحیح واژه هاست. برخی کلمات مثل هم تلفظ می شوند؛ ولی شکل مکتوب و معنای آنها متفاوت است. همین سبب می شود تا نویسنده ی کم دقت به شکل املائی واژه ای توجه نکند و آن را غلط بنویسد.
"هم اکنون که من مشغول نوشتن ستور مزبور میباشم چندین عکس از آزمایشات مورلی مارتین مقابل چشمم نهاده است.
قطعا منظور مترجم محترم از "ستور"، "سطرها" بوده که باید "سطور" نوشته می شد؛ اما به هر دلیل ستور نوشته شده که واژه ای منفرد و به معنی چارپا (= اسب، استر، الاغ) است. قرینه ی موجود در جمله نیز همین را اثبات می کند؛ زیرا آنچه را که می نویسد "سطور" است و "ستور" را می چرانند! نمونه های مشابه این غلط املائی فراوان است و هر روز در کتاب ها، روزنامه ها و نامه ها دیده می شود و گاه سبب رسوایی نویسنده می گردد.
"… الا و لله که امروز باید نها را با ما صرف کنی …"
"نهار" را صرف نمی کنند؛ زیرا "نهار" واژه ای عربی و به معنای "روز" است؛ بلکه آنچه که صرف می شود "ناهار" است که اصلا کلمه ای فارسی و به معنی غذائی است که وسط روز (= نهار) می خورند.
درست نویسی
یکی از اصلی ترین وظایفی که نظام آموزشی هر کشور بر عهده دارد، آموزش "درست نویسی" است. در عمل به این وظیفه است که روزهای نخست دبستان با تمرین خط آغاز می شود و با نوشتن، تمرین واژه ها، املا، جمله سازی، شناخت ساختمان و نقش کلمه ها در جمله و سرانجام درس آزاد و شیرین انشان ادامه می یابد. اینها همه برای آن است تا "درست نوشتن" در ما "نهادینه" شود.
درست نویسی، مهارتی است که تنها با فراگیری، تمرین و دقت در به کار بردن اصول جمله نویسی به دست می آید. بر هر زبانی قوانینی حاکم است و به کمک این قوانین خواندن جمله ها و فهم آن برای مخاطب ممکن می گردد. در این بخش به برخی از این قواعد اشاره می شود و انتظار می رود خوانندگان گرامی در نوشته های خود این اصول و قواعد را رعایت کنند.
نشانه گذاری
نشانه هایی که در جمله به کار می رود در ایران سابقه ی زیادی ندارد و با تقلید از نوشته های اروپایی در خط فارسی وارد شده است. پیش از اروپایی ها، یونانیان این نشانه ها را ابداع کرده بودند. البته این به آن معنا نیست که جمله ها بدون استفاده از هیچ علامتی نوشته می شده اند؛ بلکه برای راحتی خواننده و فهم دقیق جمله از نشانه هایی استفاده می شد که پس از ورود صنعت چاپ به ایران و ترجمه یا آشنایی با کتاب های غربی نشانه های جدید جایگزین آن علامت ها شد. مثلا در گذشته ها نویسندگان ایرانی و اسلامی هنگامی که مکث را در جمله لازم می دیدند بر روی حرف آخر کلمه نشانه ی "ساکن" قرار می دادند. نیز برای تفهیم پرسشی بودن جمله قید پرسش را کافی می دانستند.
نشانه ای را هم به معنی شروع پاراگراف به کار می برده اند. از مرکب رنگی نیز برای برجسته نشان دادن کلمه یا جمله استفاده می کرده اند. بنابراین ساکن به جای ویرگول (،) قید پرسشی عوض علامت سوال (؟) و رنگی بودن کلمه یا جمله به معنی گیومه ( "") و با هدف تاکید بر آن کلمه یا جمله به کار می رفته است. پس آنچه بعد از ورود نشانه ها در خط فارسی رخ داد، یک جایگزینی بود نه چیزی دیگر. حال به این دو جمله توجه کنید:
الف- خلاف این را بیان می کند و مفاد آن این است که چهارده بازار بورس- ظاهرا در سراسر کشور- وجود دارد که اکنون چهاردهمین این بازارهای سیزده گانه در زنجان گشایش می یابد.
وجود نشانه ها می تواند در درک و فهم منظور نویسنده مهم وحیاتی باشد؛ مثلا در قانون کار آمده است: "… در صورتی که نماینده کارفرما خارج از اختیارات خود تعهدی بنماید و کارفرما آن را نپذیرد در مقابل کارفرما ضامن است."
کسی می تواند متن بالا را چنین بخواند: "در مقابل، کارفرما ضامن است." شخص دیگری نیز ممکن است آن را این گونه بخواند: "در مقابل کارفرما، ضامن است." اگر قانونگذار- شاید هم حروفچین!- در یکی از این دو ویرگول قرار می داد، مانع کژتابی جمله می شد.
کاربردهای نشانه های جمله نویسی تابع قاعده ای ثابت نیست؛ بلکه می توان گفت معمولا و اغلب این نشانه ها در موارد یاد شده به کار می روند.
همچنین نباید در استفاده از این نشانه ها زیاده روی کرد و بهتر است فقط در مواردی که نبود یک یکی از این نشانه ها فهم معنای جمله را مشکل یا ناممکن می سازد، از علامت استفاده شود.
آشنایی با حرفه ی ویراستاری
ویراستاری، در ایران ما، حرفه ی جوانی است. پیش از آن که این حرفه، به معنای امروزی اش، در جهان کتاب و مطبوعات جا باز کند، کارهایی در جریان نسخه برداری یا چاپ انجام می گرفت که با پاره ای از عملیات ویرایشی مشابهت داشت. از جمله، نسخه ی خطی اثر را بر مولف می خواندند و با نظر او تهذیب و تنقیح می کردند و چنین نسخه ای طبعا اعتبار دیگری می یافت. هم چنین، از این نوع، کاری می شد که به آن تحبیر می گفتند که، در لغت، به معنی "آراستن و نیکو نوشتن" است.
ویراستاری، به معنای امروزی آن، در نزد ما ، نسبتا نوپاست و تنها چند سالی است که در صنعت نشر ایران جایگاه شایسته ی خود را یافته است. برخی از مراکز انتشاراتی، با وارد کردن ویرایش در فرایند نشر کتاب، کسب اعتبار کردند. تا همین اواخر، ناشران خصوصی عموما، به رسم قدیم، دست نویس مترجم یا مولف را، به همان صورت خام، به دست حروف چینی و چاپ می سپردند.
نشر مجموعه ها و دانش نامه ها و آثار چند مولفی در حوزه ی واحد نیز در بالا بردن شان ویراستاری نقش موثر داشته است. در این گونه کارها، یکدستی و تناسب اجزا و نظم و نسق ساختاری و حتی سبک نگارش اهمیت دیگری دارد. از این رو، ناشران، برای تعهد این امور، نیاز مبرم به سازمان دادن دستگاهی نسبتا پیچیده و، در عین حال، منسجم و هم آهنگ و همچنین، به ناظر و سردبیری کارآمد و ذی صلاح را احساس کردند.
در برخی از مراکز، که در سطح دانشگاهی عمل می کردند، به حکم فعالیت انتشاراتی در رشته های گوناگون علمی و فنی، تشکیل شعب تخصصی در بخش ویرایشی ضرورت یافت.
بدین سان، ویراستاری به صورت حرفه ای با دامنه ی وسیع خدماتی درآمد و در صنعت نشر خصلت نهادی پیدا کرد و حتی در طبقه بندی رسمی مشاغل منظور گشت و، برای آن، درجاتی معین و شرایط احراز هر درجه و حدود وظایف و اختیارات در هر یک از مراتب مشخص گردید.
ویرایش، ویراستار
دو لفظ ویرایش و ویراستار ظاهرا معادل editing و editor انگلیسی اختیار شده است. اما، در عمل، لفظ editor، در صنعت نشر، معادل های متعدد دارد: ویراستار، مصحح، ناظر یا دبیر مجموعه، سردبیر مجله و نشریه. یک لفظ دیگر نیز در همین مقوله داریم و آن copy editor است که نسخه پرداز یا ویراستار فنی را برای آن اصطلاح کرده اند.
این که editor با چند اصطلاح حرفه ای در زبان فارسی متناظر شده است با واقعیت وفق دارد و از آن حکایت می کند که یک معادل فارسی نمی توانسته است سراسر طیف معنایی لفظ فرنگی را، در مراتب گوناگون، زیر پوشش بگیرد. برقراری تناظر یک به یک میان لفظ انگلیسی و برابر فارسی آن چندان حسنی هم نداشت و ابهام آفرین می شد. در حقیقت، اثر، از زمانی که به ناشر عرضه می گردد، و گاهی پیش از آن، یعنی از روزی که به اثرآفرین سفارش داده می شود، تا لحظه ای که از چاپ بیرون می آید و حتی پس از آن، یعنی هنگامی که وارد بازار می شود و ناقدان درباره ی آن اظهارنظر می کنند، مسیری دراز و پر دست انداز را می پیماید که ویراستار به معنی وسیع آن را، در مراحل و مدارج متعدد، به صورت های گوناگون، و با دامنه و شدت متفاوت، درگیر می سازد. عملیاتی که طی سراسر این مسیر انجام می گیرد، در هر منزل، نامی پیدا می کند که مرتبه ای از مراتب ویراستاری را متمایز می سازد.
انواع خدمات ویرایشی
انواع خدمات ویرایشی به چند اعتبار تعیین می شود:
1- نوع ویرایش: تخصصی، محتوایی- ساختاری، زبانی، فنی؛
2- نوع اثر: ترجمه، تالیف، تصحیح؛
3- حوزه ی محتوایی اثر: علمی- تحقیقی، مطبوعاتی، دوقی- تخیلی؛
4- عرصه ی کاربردی اثر: مرجع، درسی، عام؛
5- حجم اثر: مقاله، رساله، کتاب، مجموعه؛
6- مخاطبان اثر: کودکان، نوجوانان و جوانان، دانشگاهیان، محافل علمی در سطح بالا.
به اعتبار نوع ویرایش
اثر علمی- تحقیقی در سطح دانشگاهی، اگر تالیفی باشد، به ویرایش تخصصی نیاز دارد. ویراستار تخصصی، از نظر احاطه ی علمی باید در حد نویسنده و حتی بالاتر از او باشد. لیکن ویرایش این نوع اثر، اگر ترجمه باشد، از ویراستار زبان دان و اصطلاح شناس و بهره ور از آشنایی نسبی به موضوع برمی آید. در این حالت، کار ویراستار منحصر خواهد بود به مقابله و ویرایش زبانی و یکدست کردن اصطلاحات و افزودن توضیحات لازم برای خوانندگان ترجمه و، و در موارد تردید، وارسی با استفاده از مراجع یا کمک گرفتن از اهل فن.
نوع دیگری از آثار علمی به اصطلاح تالیفی وجود دارد که عمده ی مطالب آنها ترجمه یا اقتباس مستقیم از اثری به زبان بیگانه است. ویراستار متخصص، اگر به جهان کتاب در رشته ی خود آشنا باشد، می تواند منبع اصلی "مولف" را بازشناسد و، در این حالت، کار او به ویرایش اثر ترجمه ای بسیار نزدیک می گردد. اثر اقتباسی، هر قدر هم "مولف" بکوشد که رد گم کند، هم از روی مطالب و هم از طرز بیان آنها، بازشناخته می شود. در این صورت، ویراستار باید مصرانه معرفی منبع اصلی "تالیف" را خواستار گردد و ویرایش اثر را به آن منوط سازد.
فقطد ناشران معتبری که دامنه ی کارشان فراخ است و رشته های متعدد علمی و فنی را در بر می گیرد به ویراستاران متخصص در شعب علوم و فنون نیاز دارند و بنیه ی مالی آنها اجازه ی استفاده از آنان را می دهد. در غیر این صورت، ناشر ناگزیر است به ویراستار عمومی قناعت کند، هم چنان که در اغلب مراکز جمعیتی کم اهمیت پزشکان عمومی هستند که خدمات درمانی را در محل انجام می دهند.
در ویرایش محتوایی- ساختاری، کارهایی از انواع زیر ممکن است انجام گیرد:
– حذف یا تقلیل و تلخیص مطالب؛
– تبدیل، اصلاح، تعدیل، توضیح؛
– افزایش؛
– بازبینی و تصحیح؛
– برقرار ساختن نظم و ترتیب و اسلوب.

آیین نگارش و گزارش نویسی
مقصود از نگارش: اگر نویسنده ای بتواند آنچه را که در ذهن دارد، بی کم و کاست روی کاغذ بیاورد، به نگارش دست زده است. پس مقصود از نگارش، "رسانیدن پیام نویسنده است به خواننده" بنابرانی رعایت هر نکته ای که این پیغام را درست تر و زودتر به خواننده برساند، شایسته خواهد بود، لیکن باید توجه داشت که رعایت سلیقه های مختلف در کار نگارش، مشکلاتی را ببار می آورد و حال آنکه هر سلیقه ای باید پیرو اصول و موازین علمی و پذیرفته شده باشد.
نگارش، یکی از وسایل مبادله اطلاعات و از مهمترین و مشکلترین آنهاست. چه بیشتر تصمیم هایی که مسوولان سازمانها می گیرند بر اساس گزارشهایی است که دریافت می کنند. حال اگر در تهیه و تنظیم آنها دقت نشود، چه بسا که منشا زیانهای مادی و معنوی گردد.
هر نوشته ای که بهتر بتواند افکار و هدفهای نویسنده را به خواننده منتقل سازد، آن نوشته کاملتر و رساتر است. بکار بردن لغات، اصطلاحات، الفاظ و عبارات ساده و در خور فهم خواننده، به نوشته ارزش و اعتبار می دهد. نویسنده نباید اجازه دهد که خواننده در طول گزارش- یعنی مقدمه، متن و نتیجه یا پیشنهاد- دچار آشفتگی و سردرگمی شود و در گرفتن پیام درنگ کند.
اگر آنچه را که در اعماق روحمان نهفته داریم و آنچه را که در زندگی می بینیم و احساس می کنیم، بتوانیم همانگونه نشان دهیم، ما را گوینده یا نویسنده نامند؛ ولی شمار آنانکه دارای این توانایی هستند، متاسفانه اندک از بسیار است و طبیعی است که از همه مردم نمی توان انتظار داشت که گوینده ای جادوگر یا نویسنده ای چیره دست بار آیند. با اینهمه از آنها که تحصیلاتی دارند، تجربیاتی اندوخته اند و منشا خدماتی هستند، می توان و باید انتظار داشت که با استفاده از شیوه های نگارش پیامهای خود را بتوانند به روشنی و رسایی به خواننده برسانند و این کار به سادگی امکان پذیر است.
وقتی ما می توانیم هر نوع مقصودی داریم، شفاها به دیگری بگوییم دلیلی ندارد که نتوانیم آن را روی کاغذ بیاوریم، لیکن از آنجا که "نوشتن" دشوارتر از "حرف زدن" است. باید در این مورد دقت بیشتری بکار برد.
با پیشرفت تکنولوژی و گسترش دامنه فرهنگ و تمدن بشری، امروزه نگارش از صورت یک امر ذوقی و تخصصی بیرون آمده، به عنوان یک فن مهم و ضروری و در ردیف مهمترین ابزار کار، در همه سازمانهای اداری و مراکز مهم آموزشی پذیرفته شده است. به عبارت دیگر امروز از استاد دانشگاه گرفته تا افراد فنی و کارکنان ساده سازمانهای دولتی و بخش خصوصی از فرا گرفتن شیوه های گزارش نویسی و نگارش- لااقل از نوع توضیحی آن- بی نیاز نتوانند بود.
به دلیل این نیاز روازفزون، سازمانهای مختلف کشور- در جهت تحقق هر چه سریعتر اهداف خویش- برای آشنا ساختن کارکنان و مدیران خود به شیوه های نگارش و گزارش نویسی، آنها را به دوره های ویژه مربوط که به صورت کوتاه مدت (حداکثر سه هفته) در سازمانهای آموزش مدیریت و سرپرستی اجرا می شود اعزام می دارند و هر کسی می تواند با دیدن چنین دوره ای، پیام خود را به سرعت، صحت و روشنی به خواننده برساند.
تنها از رهگذر نگارشها و گزارشهاست که می توان آرشیو مرتب و بایگانی منظم را در سازمانهای اداری و مراکز آموزشی بوجود آورد- و تنها بدین وسیله امکان ضبط و ثبت مطالب و استفاده از آنها به عنوان "سند" در مراجعه های بعدی فراهم می آید. از خلال گزارش هاست که طرز فکر و حدود صلاحیت و مهارت مدیران و گزارشگران را می توان تشخیص داد.
نکته مهم
هر نوشته ای باید پاسخگوی دو مطلب اساسی باشد:
– چه می خواهیم بنویسیم؟ – چگونه می خواهیم بنویسیم؟
در مورد مطلب اول باید بدانیم که هدف ما چیست و چه فکرهایی را باید برای رسیدن بدان هدف فراهم آوریم.
در مورد مطلب دوم، لازم است شیوه نگارش را بیاموزیم.
نوشته خوب و روشن، بازتاب طرح و نقشه ای است که صرف وقت را برای خواننده به حداقل برساند. از این رو هیچ نوشته خوب و روشنی نیست که از یک فکر روشن مدت نگرفته باشد و بر اساس یک طرح دقیق و منظمی پی ریزی نشده باشد. برای رسیدن بدین هدف ناگزیر باید مشکلات نگارش را شناخت و با طرح نقشه دقیقی که از رهگذر مراحل چهارگانه گزارش نویسی امکان پذیر است، آنها را برطرف ساخت.

مشکلات نگارش
– نحوه خط و ابهامی که در بیشتر نوشته ها از نظر شیوه خط وجود دارد.
– املای لغات
– رعایت قواعد دستور زبان
– خط خوردگیهای احتمالی
– ناهماهنگی الفاظ و جمله ها
– انتخاب زمان مناسب
چند یادآوری به ویراستاران و نسخه پردازان
1- به منظور جلوگیری از ایجاد تشتت در نگارش، توصیه می شود از یک شیوه نامه استفاده شود.
2- در متن نقل قول- حتی در حد علایم سجاوندی- تغییری داده نشود.
3- نقل قولها با منابع آن تطبیق داده شود تا نسبت به صحت آن اطمینان حاصل آید.
4- مشخصات کامل منابع نقل قول در پانوشتها یا پی نوشتها درج شود.
5- از تغییرهای غیرضروری و تفننی در انشای اثر خودداری شود.
6- بدیهی است حذف مترادفها، تصحیح و تنقیح و یکنواخت کردن انشای اثر و کوتاه کردن جمله ها، از مقوله تغییر غیرضروری و تفننی نیست و امری لازم است، مگر در متون ادبی که این قبیل تغییرها باید با اطلا ع و موافقت صاحب اثر باشد.
7- در انتخاب میان دو کلمه درست، وجه متداولتر میان اهل قلم و ادیبان برگزیده شود.
8- نزدیکی انشای اثر با زبان زنده و جاری و متداول، با گرایش به زبان محاوره عامیانه اشتباه نشود.
9- از به کار گرفتن کلمه های من درآوردی و بی هویت و نادرست (مثل مستفرنگ به جای فرنگی مآب) یا کلمه های بی ریشه و دساتیری (مثل مروند رود به جای رود فرات) پرهیز شود.
10- از به کار بردن واژه های بیگانه (غیرفارسی) خودداری شود، مگر آنکه معادل فارسی کلمه بیگانه نامفهوم، نامتداول و دور از ذهن باشد.
11- متن ویرایش شده و نسخه پردازی شده، به رویت صاحب اثر برسد و اگر موافقت او حاصل نشد به مدیر بخش آماده سازی و مشاور فرهنگی موسسه مراجعه شود.
12- صفحه های پیش از متن اثر (عنوان، شناسنامه، مقدمه و احیانا توضیح ناشر) تنظیم شود.
13- فهرست مطالب کتاب تنظیم شود.
14- تعیین حروف و دستور حروفچینی با مشورت و همکاری بخش آماده سازی موسسه صورت گیرد.
مراحل چهارگانه نگارش یا گزارش
برای رهایی از علل و موانع یاد شده و انتقال افکار و اطلاعات به روشنی به خوانندهع ناگزیر باید مراحل چهارگانه زیر را در تنظیم هر نوع نوشته یا گزارش رعایت کرد:
1- تهیه و تدارک
2- طرح ربط منطقی مطالب
3- نگارش
4- تجدیدنظر و اصلاح
1- مرحله تهیه و تدارک: پیش از آنکه به نوشتن آغاز کنیم، باید تمام اطلاعات، حقایق، علل و عوامل مربوط به موضوع نگارش را در نظر آوریم و برای این کار اندیشه را بکار گیریم و به نیکی دریابیم که:
– هدف ما در این نگارش یا گزارش چیست؟
– خواننده ما کیست؟ چه اطلاعاتی از مطلب مورد گزارش یا نگارش دارد که در فهم مقصود، او را یاری می دهد و چه اطلاعاتی باید به او داده شود که در نتیجه گیری های نهایی برایش سودمند است.
– آیا تمام اطلاعات و افکاری که باید در خلال نوشته گنجانیده شود، آمده است؟
– آیا نوشته، خود یک پیام ساده است، یا باید به اجزای اصلی و فرعی تقسیم شود.
در این مرحله با توجه به موارد یاد شده، لازم است:
– کلیه مطالب و افکار مربوط به موضوع را که باید در طرح خود بگنجانیم، جمع آوری کنیم.
– افکار لازم را حفظ و مطالب زاید را حذف نماییم و چنانچه مطلبی فراموش شده است، بر آن بیفزاییم.
– آن افکار را با هدف و مقصد اصلی گزارش یا نگارش تطبیق دهیم.
– افکار اصلی و فرعی را مورد سنجش و ارزشیابی قرار دهیم و مرتبه آنها را از حیث تقدم و تاخر تعیین کنیم.
در مرحله تهیه و تدارک، تنها با فهرست افکار سروکار داریم و هنوز زمان نگارش فرا نرسیده است. برای تنظیم فهرست افکار کافی است برای بیان یک فکر یا نظریه کامل فقط یکی دو کلمه اساسی بیاوریم.
2- طرح ربط منطقی مطالب: منظور از طرح ربط منطقی مطالب ترتیبی است که باید در بیان افکار و نظریات رعایت کنیم. در این مرحله رووس مطالب که در مرحله پیشین دقیقا مورد بررسی و ارزشیابی قرار گرفته و موارد زاید، مکرر و نامربوط آن پیراسته شده است، به ترتیب منطقی زیر هم قرار می گیرد و طرح اساسی ترسیم می شود و اگر لازم باشد در این طرح برای مقدمه، نتیجه یا پیشنهاد نیز جایی در نظر می گیریم.
مقصود از ترتیب در این مرحله آوردن افکار، مطالب و پیامهایی است به دنبال هم به نحوی که میان آنها از حیث توالی منطقی یا تقدم و تاخر، نسبت معقولی برقرار باشد.
نمونه یک طرح ساده
یکی از کارکنان، پیشنهاد تغییر یک مورد از مقررات انجام کار را نموده است. سرپرست مربوط از دریافت این پیشنهاد خوشوقت و سپاسگزار است. پیشنهاد شامل نکات مفیدی است، ولی در آن عیب عمده ای هست که باید رفع شود.
سرپرست می خواهد راجع به تغییر پیشنهاد، "کتبا" به کارمند جواب دهد، ولی ناچار است با این پیشنهاد- به دلیل داشتن یک عیب عمده- مخالفت کند، با این امید که کارمند پیشنهاد خود را از نو دقیقا بررسی نموده، برای رفع کمبود آن چاره ای بیندیشد.

چند نکته در مورد نگارش و شیوه خط
نوآموزان در دبستان، برای سهولت، نوشتن را با خطی آغاز می کنند که نه نسخ است و نه نستعلیق. بیشتر برای نوشتن از خطوط مستقیم استفاده می شود. نوشتن خط نستعلیق را که کاری است هنرمندانه از سال دوم بتدریج شروع می نمایند.
در املا و دیکته نویسی باید اتصال حروف را به بچه ها یاد داد، تا در هنگام نوشتن برای حروف و کلمات، دندانه های زیادی ایجاد نشود. برای این کار باید معلم مراقبت زیادی بعمل آورد.
در نوشتن حروف نکات زیر باید مورد توجه قرار گیرد:
1- دو حرف (س – ش) را قبل از حروف زیر باید دندانه دار نوشت تا تولید مرکز و دندانه زیادی نکند (ج-چ-ح-خ-ر-ز-ژ) مانند: سجل، سحر، سخاوت، سردار، سزاوار، سست، سمو(بلندی) سمنو، شهردار، کاشی، مواشی و مانند اینها.
2- دو حرف (ص-ض) نیز در موقع اتصال به حروف یاد شده در بالا باید مراکز مخصوص خود را داشته باشد؛ یا با دوری که در موقع اتصال پیدا می کند، مرکز (ص و ض) حفظ شود. در کلماتی مانند:
صحیح- صحابه- صریح- صریر (آواز قلم در هنگام نوشتن) صب (ریختن آب) – صد – موصی (وصیت کننده)، مضئی (روشن کننده)، صهر (داماد)، صمیم (خالص، ته دل، میانه دل)، صمیمیت (یکرنگی و یکدلی در دوستی). صخره (سنگ سخت) و مانند اینها.
3- در اتصال حروفی مانند (بـ- تـ- ژ- ز- هـ- یـ) باید دقت کرد در هنگام اتصال به حروفی مانند: جر- حر- خر- ید- مر- ر- ض-ص و حروفی مانند اینها مرکز و دندانه زیادی ایجاد نشود: در کلماتی مانند: بخارا- نجار- بحر- بیجاده (کهربا- یاقوت) – تهران- نمی- بمی – بهر- بسی- بشتاشت (خنده رویی) – برادر- بنداد- بنیاد – بقیه- نسخ- نهب (به یغما بردن) – سهو (فراموشکاری) تضمین- مترادف- سترگ – یمن- صحن- چشم و …
4- هر گاه دو حرف (س و ش) پهلوی هم قرار گرفتند؛ یا باید حرف اول را دندانه دار و دومی را کشیده نوشت یا هر دو را دندانه دار نوشت تا ایجاد مرکز و دندانه زیادی نکند؛ مانند: شش، کوشش و…
5- باید از سالهای اول تحصیل دقت کرد که نوآموزان دیکته را با خط شکسته و ناخوانا ننویسند. تنها در سالهای آخر دوره راهنمایی و دبیرستان با تمرین "مکتوب خوانی" آنان را با خطوط مختلف و از جمله خطوط شکسته آشنا کرد: زیرا در زندگی اجتماعی، در آینده، بدان نیازمند خواهند بود.
6- تکالیف و تمرین دانش آموزان، در همه دروس، بویژه در درس دیکته باید کم ولی با دقت زیاد توام باشد. دیکته را دانش آموزان باید با خط خوانا و زیبایی پاکنویس کنند.
7- علائم نقطه گذاری را معلم می تواند در ضمن القاء دیکته به نوآموزان یاد دهد تا بتدریج بدان عادت کنند و با جمله کامل، ناقص و سایر مواردی که علامت نقطه گذاری بکار می رود آشنا شوند.
در نقطه گذاری، حروف منقوطه (نقطه دار) هم، معلمان و همکاران عزیر باید تاکید کافی کنند تا نوشتن دیکته و در نوشته های دیگر دانش آموزان با سهل انگاری همراه نباشد و از ابتدا عادت نیک آموزشی در آنان راسخ شود.
فنون نگارش
هدف کلی: آشنایی با متون نگارش و نشانه های رایج
شیوه نوشتن:
1- واژه بندی 2- نشانه گذاری
تعریف جمله:
از جمع شدن منطقی چند کلمه یا واژه جمله ساخته می شود.
تعریف پاراگراف:
ترکیب معین از چند جمله یک بند یا پاراگراف را به وجود می آورند که این بندها به وجود آورنده نامه و بخشنامه ها، دستورالعمل ها، صورت جلسه ها، گزارش ها، مقالات و کتابها می شوند.
مراحل ساخت یک جمله:
1- انتخاب کلمات یا واژه ها
2- تنظیم واژه ها و کلمات و ترکیبات جمله
3- تطبیق دادن جمله از نظر دستوری
تعریف واژه:
واژه یا کلمه سخنی است که معنی داشته باشد و از ترکیب چند حرف بوجود آید. واژه یا کلمات ممکن است با گذشت زمان تغییر کند. انتخاب واژه کلمه، با میزان دانش، تجربه، شخصیت سلیقه و مهارت نویسنده بستگی دارد و تا جایی که امکان دارد باید از واژه های فارسی استفاده شود و همچنین زیبایی کلمه می تواند بر جذابیت نوشته بیفزاید.
فواید نظام پاراگراف:
1- ایجاد سهولت در امر فهمیدن یا فرمان دادن
2- کاهش خستگی چشم به هنگام مطالعه
3- زیبایی ظاهر نوشته
4- تفکیک مطالب و دسته بندی آنها برای اینکه خواننده مطالب را به همان صورتی که موردنظر نویسنده است یاد بگیرد.
صفحه:
از جمع چند پاراگراف یا بند طبق قواعدی معین یک صفحه به وجود می آید. صفحه می تواند یک نوشته کامل باشد که هدف پیام دهنده را به طور کامل بیان کند یا می تواند جزئی از کل نوشته باشد.
هنر نگارش چیست:
چنانچه پیوند حقیقی بین مطالب یک نامه وجود داشته باشد و اثر مثبت بر روی خواننده بگذارد و با ابتکار و دقت و جملات زیبا بیان شود "هنر نگارش" نامیده می شود.
توضیح در رابطه با پاراگراف:
همانطور که گفته شد کوتاهترین جزء یک نوشته که بیانگر مطلب باشد بند و پاراگراف نامیده می شود که ممکن است 2 الی 12 سطر باشد. در ابتدای هر پاراگراف به اندازه یک کلمه 5 حرفی جای خالی گذاشته می شود و پایان پاراگراف هر کجا که باشد بقیه سطر یک خط خالی گذاشته می شود، سپس پاراگراف بعدی در یک یا دو سطر بعدی شروع می شود.
نشانه گذاری چیست:
نشانه به علائمی گفته می شود که به خواننده کمک می کند تا منظور نویسنده را بهتر دریابد. در ارتباط حضوری پیام دهنده با امکاناتی مانند حرکت دست، اشاره با انگشتان، حرکت در عضلات صورت و تغییر آهنگ صدا می تواند منظور خود را به گیرنده بفهماند. بنابراین در نوشته بجای این حرکات می توان از نشانه ها و علائم کمک گرفت. نشانه گذاری در همه زبانها مورد استفاده بوده است.
نشانه گذاری در زبان فارسی:
تاریخچه بکار بردن علائم و نشانه های فارسی حدود صد سال است که معمول شده است، در حالی که قبل از آن نوشته های اروپایی مورد استفاده قرار می گرفته به همین دلیل نوشته های قدیمی چون فاقد علائم و نشانه ها هستند خواندن آنها مشکل تر است. فواید نشانه گذاری و ارزش به کار بردن نشانه به حدی است که می توان آن را با علائم راهنمایی به هنگام رانندگی مقایسه کرد. بکار بردن صحیح نشانه گذاری به نویسنده این امکان را می دهد که نوشته ای مطلوب را تهیه کند. نشانه ها می توانند مفهوم جمله را به کلی عوض کنند (علی از مشهد آمد. جمله خبری) (علی از مشهد آمده؟ جمله پرسشی) (علی از مشهد آمد! جمله تعجبی) (علی از مشهد آمد جمله ناتمام)
فواید نشانه گذاری:
1- ایجاد سهولت در امر برقراری ارتباط از نظر فهمیدن و فهماندن
2- انتقال صحیح پیام از پیام دهنده به پیام گیرنده
3- انتقال آهنگ گفته به نوشته
4- آراستن شکل ظاهری نوشته برای جاذبه لازم در نزد خواننده
5- اصلاح متون قدیمی و تبدیل آن به نوشته های روز
فرم اداری:
فرم کافیست دارای عنوان مخصوص که بعضی قسمتهای آن برای ثبت اطلاعاتی از قبیل نام، مشخصات، تاریخ و سایر جزئیات، خالی گذاشته می شود.
نکاتی که باید یک نوشته خوب داشته باشد دارای مشخصات زیر است:
1- تفکر و دقت
2- طرح
3- تهیه پیش نویس و آماده کردن آن برای پاک نویس
4- خوانا و درست
5- خودداری از تکرار واژه ها
6- رعایت ساده نویسی
7- رعایت عفت قلم و پاکی فکر
8- وحدت موضوع
9- حدود استفاده از صنایع ادبی و زیبایی کلام
10- طریقه نقل سخن دیگران
11- آگاهی و تسلط کافی به موضوع
12- رعایت اختصار
13- مقدمه
14- واژه های دشوار و بیگانه
15- املاء کلمات و لغات
16- نکات دستوری
17- رعایت قواعد نقطه گذاری
18- خوانا بودن خط و یا تایپ کردن
19- نظم و ترتیب و تفسیر نامه
20- بیان هر یک از مطالب در پاراگراف جدا
تاریخچه مختصری از پیشرفت زبان فارسی:
اطلاعات دقیقی از ادبیات فارسی از زمان مادها و هخامنشیان نداریم، فقط سنگ نوشته هایی بنام زرین و سفین که آن هم 400 واژه را در بر می گیرد وجود دارد. با حمله اسکندر به ایران و پایان دادن به پادشاهی هخامنشیان فرهنگ و تمدن یونانی به ایران راه یافت. پس از اسکندر اشکانیان 500 سال در ایران حکومت کردند در این دوره زبان پهلوی که فارسی میانه نام داشت، رواج پیدا کرد پس از آن بوسیله اردشیر بابکان سلسله ساسانیان به وجود آمد که 400 سال ادامه داشت. اطلاعاتی که از این دوره درباره زبان فارسی وجود دارد پندنامه ها، شعرها، ترانه ها به زبان پهلوی ساسانی است. پس از ساسانیان دوره آخرین پادشاه که یزدگرد سوم بود توسط عمر مغلوب شد و از آن پس زبان عربی وارد زبان فارسی شد. در دوره سامانیان پایه گذاری اصلی ادبیات ایران شروع شد.
مراحل پیدایش خط و تکوین آن:
سه مرحله در به وجود آمدن خط نقش داشته اند:
1- تصویرنگاری 2- پندنگاری 3- الفبایی
بشر قبل از پیدایش زبان، برای بیان منظور خود از کشیدن تصویر بر روی سنگها کمک می گرفت و از اشاره ها استفاده می کرد پس از این مرحله خط بابلی، خط عاشوری و خط نسبی مربوط به مرحله پندنگاری است. پس از آن بزرگترین اختراع بشر پدید آمد، که "الفبا" بود و از 25 الی 40 حرف تشکیل می شد. که ابتدا فینیقی ها برای اولین بار خط میخی را اختراع کردند.
دلایل اهمیت نوشته:
1- ویژگی نوشته
آسانترین، کم هزینه ترین، مطمئن ترین، بادوام ترین وسیله در ایجاد ارتباط در زمان گذشته و حال می باشد.
2- بعد قانونی نوشته
نوشته در ایران جنبه سند دارد از طرفی به عنوان سابقه کارها نگهداری می شود.
نوشته های سازمانها عبارتند از:
1- نامه 5- دستورالعمل
2- گزارش 6- تصویب نامه
3- صورت جلسه 7- آئین نامه
4- بخش نامه 8- قوانین مختلف
اهمیت و نقش مکاتبات اداری:
مکاتبات اداری دارای اثرات زیر هستند:
1- اثرات مالی
2- اثرات حقوقی
3- راهنمایی آیندگان در مطالعه، ادامه و جریان کارها
4- برای اداره جریان کارها
5- تاریخ و قضاوت آیندگان
به عنوان مثال یک نوشته ممکن است دارای اثرات مالی باشد به عنوان مثال دستور پرداخت پول حتما باید به وسیله ای، نوشته شده باشد.
شناخت نامه های اداری:
نامه در لغت به معنی نوشته و در عرف آن به مکاتبات اداری و در اصطلاح عبارت است مکاتباتی که با هدف معین بین افراد حقیقی و حقوقی صادر می گردد. به طور کلی نامه اداری را می توان چنین تعریف کرد: "هر نوشته ای را که شامل یک یا چند موضوع اداری بوده و به عنوان وسیله ارتباط در داخل و خارج از وزارتخانه مورد استفاده قرار می گیرد".
آیین نگارش
نیاز و احتیاج انسان به ایجاد ارتباط با دیگر همنوعانش، اهمیت و ضرورت نگارش را مشخص می کند؛ زیرا آدمی ناگزیر است که برای رفع احتیاجات روزمره ی زندگی خویش با دیگران ارتباط حاصل نماید و یکی از راه های عادی این ارتباط به وسیله نوشتن صورت می گیرد. اکثر مردم اگر چه بتوانند درست و خوب سخن بگویند، به سادگی از عهده ی نوشتن برنمی آیند، فن نویسندگی و نگارش از جمله فنونی است که هر انسان با آن در زندگی سر و کار دارد و در این صورت طبیعی بوده که چنانچه در این کار مهارت حاصل نکند اشکالات و خلل هایی بر امور زندگی او وارد خواهد شد؛ پس بر هیچ صاحب درک و معرفتی پوشیده نیست که اگر آدمی فاقد این نعمت بزرگ بوده چه مشکلات بر اثر تبادل افکار خویش با دیگران پیدا می کرد. و روابط انسان به شکل بایسته و شایسته ی امروزی امکان پذیر نبود و در کل شاهد بالندگی و رشد و ترقی کنونی وی اکنون نبودیم. پس با توجه به این احساس نیاز لازم است که هر دانش پژوه و دانشجویی با اسلوب و شیوه ی نویسندگی آشنایی بیشتر پیدا کند تا از نوشتن باکی نداشته باشد. در این بخش کتاب سعی گردیده به صورت اختصار و مفید به قواعد درست نویسی در نگارش اشاره، و همچنین به شناخت انواع نوشته ها و خصوصیات آنها پرداخته شود.
در ابتدا باید به ارزش اندیشه و سخن پی برد؛ زیرا اگر آدمی اندیشه نداشته باشد نمی تواند سخن بگوید و اگر سخن نباشد، نوشتن معنایی پیدا نمی کند؛ یعنی
این اصل را مدنظر قرار دهیم که (اندیشه گفتار نوشتار).
اما ارزش سخن بر کسی پوشیده نیست و آدمی نمی تواند شکر این نعمت خدادادی را به جای آورد.
بحث و مقوله گفتار پس از اندیشه برای اکثر مردم زبان رد گردیده اما مشکل آن زمانی است که خواسته باشند این سخن ارزشمند را به نوشتار تبدیل نمایند که ذکر شد گاهی دانشجویان و نسل تحصیلکرده را هم به مخاطره می اندازد، اما اگر به مقوله و بحث نگارش به شکل جدی نگریسته شود افراد دچار اضطراب نوشتن نمی گردند؛ و اجتناب از نوشتن می نمایند. جا دارد از استاد ارجمند نگارش و ادبیات کودکان، آقای محمد عزیزی یاد کنیم و سخنان ایشان را از کتاب پنجره های زندگانی در خصوص گریزان بودن از نوشتن در این قسمت بیاوریم:
"تمام حرف همین است که ما در سر کلاس های انشاء و آیین نگارش باید کاری کنیم که آتش درونی اشتیاق دانش آموزان و دانشجویان لحظه به لحظه شعله ورتر گردد و آنها را به سوی تکامل روحی هدایت کند، نه این که بر فرق استعداد و توانایی و خلاقیت های ادبی آنها خاکستر مرده بپاشیم و در عین حال از آنان انتظار داشته باشیم که بی هیچ دغدغه ی خاطری قلم به دست گیرند و راحت بنویسند؛ معمولا مردم می گویند: "هر سلامی علیکی دارد"؛ یعنی به قول روان شناسان هر کنشی نوعی واکنش دارد و هر واکنش نتیجه ی کنشی خاص است؛ یعنی ما باید اول ببینیم که به دانش آموز و دانشجو چه می دهیم و بعد از او انتظار داشته باشیم که چه کند و چه نکند."
برای نویسندگی چه باید کرد؟
گام های نخست در فراگیری نگارش و نویسندگی عبارتند از:
الف: اراده ی استوار و عزم راسخ برای یادگیری اصول وقوانین نگارش
ب: اختصاص ساعاتی جهت مطالعه و خواندن کتاب و مقالات لازم و مناسب در این جهت
ج: از نوشتن هراس نداشته باشیم و لو که نوشته ی ابتدایی ما کاری صحیح و مناسب نباشد
د: به موضوعی در نگارش توجه گردد که مورد علاقه ی ماست. آن گاه کار در آن خصوص لذت بخش خواهد بود.
ه: اندیشه و تفکر در مورد موضوع نگارش که شالوده و اساس نگارش آن است.
آن چه ذکر شد، موضوعاتی بود در خصوص فراگیری نگارش و اما هر نوشته را دو موضوع کلی رهبری می کند نخست موضوع و محتوی درونی آن، که نتیجه صورت های ذهنی و اندیشه ی نویسنده است و موضوع دیگر فرم و یا قالب کلی نوشته می باشد که آن اندیشه و موضوع درونی در آن ریخته می شود؛ در این خصوص در بخش انواع ادبی به صورت مفصل بحث گردید، در این قسمت به مثالی کفایت می کنیم؛ مثلا یک نوشته از نظر محتوی گاه ادبی و هنری است و گاه تاریخی و یا موارد دیگر که این صورت و درون مایه برای خواننده مشخص باشد و دارای خصوصیات لازم بوده باشد؛ یعنی اگر نوشته اخلاقی است، خصوصیات یک نوشته ی اخلاقی در آن وجود داشته و چنان چه نوشته، انتقادی و طنزی بوده، مشخصات نوشته ی طنزی در آن وجود داشته باشد.
ولی به طور کلی هر نوشته باید دارای ویژگی و اختصاصات ذیل باشد:
الف: رعایت وحدت موضوع در کل نوشته، یعنی از لحاظ معنی و محتوی و پیام، تمام متن هدف واحدی را دنبال کرده و کلمات تناسب معنایی با یکدیگر داشته باشند.
ب: از آوردن جملات طولانی یا دارای "اطناب" پرهیز شود؛ زیرا نوشته ای که طولانی باشد خواننده را ملول و خسته می سازد.
ج: رعایت آیین سجاوندی یا اصول نقطه گذاری از ویژگی های مهم دیگر بوده؛ زیرا چنانچه نوشته ای خالی از نقطه گذاری باشد امکان اشتباه خواندن خوانندگان فراوان است.
د: هر نوشته باید از غلط های املایی مصون و عاری باشد و درست نویسی و انتخاب املایی درست و مناسب هر کلمه از موضوعات مهم نگارش است.
ه: مرتب و خوانا نوشتن هر نوشته موضوع قابل توجه دیگر بوده که در هر نوشته بایستی رعایت شود.
و: اجتناب از کاربرد کلمات عامیانه و محلی در نوشته های محلی، همچنین استفاده از کلمات دشوار و بیگانه در نوشته امری ناپسند و مردود است.
ز: ساده و روان بودن هر نوشته از خصوصیات بارز آن نوشته محسوب می شود، پس بایستی در این موضوع دقت شود.
ح: با توجه به این که هر نوشته با آرایه های ادبی آرایش می یابد. اما افراط در کاربرد آرایه های ادبی باعث ملول شدن خواننده از نوشته می شود.
ط: همراه شدن با صداقت و راستی موضوع مهم دیگر هم نوشته است؛ زیرا نوشته ای دارای ارزش بوده که تاثیر وافر بر شنونده و خواننده بگذارد و چنانچه آن از روی اخلاص آورده شود، این تاثیر لازم و بایسته را خواهد گذشت.
آرایش کلام (کاربرد آرایه های ادبی در نگارش)
ذوق و سلیقه ی انسان وی را واداشته که او دنبال زیبایی ها و مظاهر پر رمز و راز طبیعت برود هر نویسنده و اندیشمندی هم می خواهد زیباترین قالب و مفاهیم را در نوشته خود به کار ببرد تا خوانندگان بیشتری را جذب کند و این است که از قریحه و ذوق و زیورها استفاده می کند و نوشته ای پر رمز و راز و زیبا تهیه می گردد، در این قسمت به شناخت آرایه و آرایش های کلام می پردازیم.
در تبادل افکار و بیان معانی، تشبیه از ساده ترین موضوعاتی به شمار می آید که از آن استفاده می شود؛ زیرا برخی موارد را نمی توان تعریف کرد پس آنها را به موضوع هایی که آشناتر و شناخته تر می باشند، تشبیه می کنند. در این ابیات توجه گردد که:
تو شبنمی، تو بهاری، سپیده سحری تو عطر پونه ی عشقیع نشاط گلهایی
(دکتر اشرف زاده)
شاعر از کوتاه ترین صورت تشبیه استفاده و معشوق را به آنها مانند و تشبیه کرده است.
استعاره
همان تشبیه است که یکی از ارکان آن (مشبه یا مشبه به) ذکر نشود و این که استعماره معنی عاریت گرفتن هم می دهد؛ زیرا کلمه ای در استعاره به کار گرفته می شود که مفهوم جدیدی دارد و این گونه هم تعریف شده است که استعاره مجازی می باشد که در آن علاقه ی مشابهت وجود داشته باشد.
مثال: سرو من آمد، یعنی دلبر قد بلند من که مانند سرو است، آمد. که در این جا یکی از طرفین تشبیه حذف شده و تنها مشابه به آمده است.
و یا در این مثال که تیغ زمانه سر او را ربود، که مشبه به حذف شده است؛ زمانه در این جا به شمشیری تشبیه شده است که لبه ای برنده دارد و سرها را می برد.
مجاز:
به کار بردن کلمه ای در غیر معنی حقیقی خودش، شاعر و نویسنده در نوشته ی خویش کلمه هایی را به کار برد که در غیر معنی اصلی کلمه آمده باشد مثلا گل من خندید. گل در غیر معنی حقیقی خود به کار رفته است (آن کودک چون گل خندید)، یا شیر وارد کلاس شد. علی است که به جای او، کلمه ی شیر را به کار برده اند.
کنایه
بیان مطالب و سخنی را به طور پوشیده، "کنایه"، گویند و در اصطلاح فن بیان این است که مطلبی چنان بیان شود که معنی حقیقی آن موردنظر نباشد بلکه معنی دوم و دیگر ملاک باشد مثلا در این جمله که "دست او کج است"، مقصود اصلی گوینده، معنی مجازی آن می باشد؛ یعنی "او دزد است" کلاه او پشم ندارد؛ یعنی "او ابهت و نفوذی ندارد" و … او فردی است که زیاد دود چراغ خورده است؛ به این معنا که "وی مطالعه زیاد داشته".
ایهام
در معنی به گمان و هم افکندن را گویند و آن کاربرد کلمه و جمله ای است که از آن دو معنی استفاده شود: مثلا حکایت شیرین را شنیده ای، معلوم و مشخص نیست که آیا منظور نویسنده حکایت و داستان شیرین و خوب بودن آن است یا نه، منظور داستان خسرو و شیرین یا شیرین و فرهاد بوده است.
یا در این بیت:
غرق خون بود و نمی مرد ز حسرت فرهاد خواندم افسانه ی شیرین و به خوابش کردم
آیا افسانه ی شیرین و خوب را خوانده یا افسانه ی شیرین، معشوق فرهاد را گفته است.
تلمیح (اشاره)
نویسنده در نوشته خویش اشاره به داستان، شعر، یا حکایت می نماید؛ مثلا در این بیت، عطار نیشابوری اشاره دارد به داستان حضرت ابراهیم و موسی.
گاه گل بر روی آتش دسته کرد گاه پل بر روی دریا بسته کرد
یا این بیت که اشاره به داستان پیامبر اکرم (ص) در غار ثور دارد
عنکبوتی را به حکمت دام داد صدر عالم را در او آرام داد
حدیث، آیات قرآن:
کاربرد آیات قرآن و روایات و احادیث در نوشته، از آرایه های ادبی محسوب می شود؛ مثلا در ضمن نوشتن برای دعوت به صبر و شکیبایی آورده شود که "یا ایهاالذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلاه آن الله مع الصابرین"
نکاتی پیرامون نگارش
در نوشتن نخست باید اندیشید که چه می خواهیم بنویسیم؛ آنگاه باید دید که چگونه بنویسیم!
"موضوع" اندیشه های ما، از هر دستی که باشد: "وصفی، انتقادی، علمی، تحقیقی، ادبی، طنز و … نیاز به "طرح و نقشه" دارد؛ طرح برای ابلاغ عواطف، احساسات و اندیشه هایمان به دیگران و ایجاد ارتباط معنوی و فکری، با کسانی که مانند ما نمی اندیشند و احتمالا عواطف ما را ندارند!…
برای نوشتن یا بنای کاخ سخن، باید مصالح ساختمانی اندیشه یعنی "واژه ها" را شناخت و ترکیب آفرینی و جمله سازی را بشیوه بلغا، مطابق دستور زبان فارسی دانست … و توجه داشت که شیوه نوشتن هر موضوع با موضوع دیگر متفاوت است لذا به طرح و نقشه و مصالح ساختمانی و ابزار نوشتاری خاص نیاز دارد، مثلا آنجا که موضوع سخن تحقیق و پژوهشهای علمی است نمی توان از نثر روزنامه ای که ویژه مردم کم سواد است سود جست یا به طنز و هزل گرایید!… یا در نثرهای ادبی روشنی و شفافیت کلمات و شیوایی و رسایی کلام همراه با جمال آفرینیهای خیال و صنایع بدیعی و بیانی مطمح نظر است نه پرداختن به استدلال و منطق علمی یا دینی و فلسفی!…
عفت بیان نویسنده به نوشته بها می بخشد و کنایه ها و اشارات مضحک و مبتذل از ارج نوشته و شان نویسنده می کاهد…
کثرت تکرار چه در مفردات باشد چه در ترکیبات و صور خیال، از عیوب فصاحت است همچنین پراکندگی تکرار و تشتت در موضوع، از اثربخشی نوشته کم می کند و نداشتن نظم فکری و آداب ندانی نویسنده را برملا می سازد.
املای درست واژه ها و رعایت قواعد نشانه گذاری، خواننده را به خواندن و درک بهتر مطالب ترغیب می کند و خط زیبا و حداقل خواندن، درون وزیبای نویسنده را در برون، متجلی می سازد.
رعایت ایجاز و پرهیز از اطناب و مباحث فرعی و خارج از موضوع نیز، موجب گیرایی و دلچسبی نوشته می گردد… نوشته باید از نظر "محتوا" متناسب با عواطف و احساسات مردم و جامعه باشد و ضمن بیدار کردن حس مسوولیت در آنان، آگاهیها و همبستگی های نویسنده را بآنان منتقل نماید.
گیرایی و جذابیت نوشته، موجب می شود که "پیام" نویسنده زودتر درک شود و در این مورد لازم است که نویسنده از بکار بردن واژه ها و ترکیبات مبهم و دور از ذهن و غیرمعمول خودداری نماید. تقریبا با چنین روشهایی است که نویسندگان ژرف اندیش ایرانی که علاوه بر استعدادهای خداداد خویش، سالها عمر عزیز را در راه مطالعات گوناگون و درک ریزه کاریهای زبان و ادب فارسی صرف کرده اند و بر رموز و قدرت نویسندگی وقوف یافته اند، توانسته اند با آثار خود فرهنگ ملی کشور دیرینه سال خویش را بپایند و بر ارزشهای معنوی آن بیفزایند و شعله های عشق و ارادت به این گرامی مامن را با نوشته هایشان در جان مشتاقان بتابانند و در دورانهای سیاه بدبختی، شرف و شجاعت را تبلیغ کنند و جوانان کشور را از سهل انگاری و مهمل گرایی و تنبلی بازدارند و جامعه را بسوی سعادت و خوشبختی رهنمون گردند.

منابع:
نام کتاب: آیین نگارش و ویرایش – محل انتشار: تهران- مولف احمد سمیعی – ناشر: نشر سمت- سال انتشار : 1378
نام کتاب: آیین نگارش و روش آموزش- چاپ از مرکز چاپ و نشر ایران- سال اول: مراکز چاپ و تربیت معلم
نام کتاب: آیین نگارش و سخنوری- مولف: دکتر احمد محمدی (ملایری) – چاپ: قیام
نام کتاب: آیین نگارش اداری- محل انتشار: تهران – مولف: جمشید غلامی نهاد – ناشر: نیایش، سال انتشار: 1384
نام کتاب: انواع خدمات ویرایشی: محل انتشار: تهران: ناشر: احمد سمیعی سال 1380
نام کتاب: فارسی و نگارش (برگزیرده ی نظم و نثر فارسی) به اهتمام: مهدس ماحوزی- چاپ اول: 1369- چاپ : صنوبر
نام کتاب: شیوه ی نگارش
تالیف: دکتر مرتضی کافی
چاپ و صحافی: چاپخانه سپهر- تهران
نام کتاب: نگارنده متون فارسی- مولف: محمدرضا باقری- ناشر: انتشارات مشاور توس – صفحه آرایی: کمال مظلوم
نام کتاب: چشمه ی خورشیدها- مولف: عباسعلی حلامی – ناشر: شهر فیروزه
نام کتاب: گزیده ی متون ادب فارسی و آیین نگارش- تدوین کننده: دکتر حسین بهزادی اندوهجردی- ناشر: انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی- واحد تهران مرکزی- چاپ: آذروش

مقدمه:
نگارش از جمله هنرهای ظریفی است که دارنده هر نوع ذوق و استعداد خداوندی به دانستن این هنر ظریف نیازمند است. ورود به دقایق سخن و خروج از مضایق و تنگناهای آن، مستلزم علم و اطلاع از فوت و فن سخندانی است و این نکته ای است که از عهده هر کس بر نمی آید. مسلم است که نوشتن، قلم به چشم زدن است و به قول قدما "دود چراغ خوردن". تجربه ها در پناه همین ریاضیت ها و تحمل مشقات فراچنگ می آیند و هر علمی، باید فراگیری نیز داشته باشد تا تجربه فراهم آید. در کار نوشتن امن و آسایش بلا است و نگارنده، باید به ترک امن و آسایش بپردازد تا آرامش روحی و امنیت خاطر و نشاط دل برایش میسر گردد.
بر همه مسلم است که شاعری و نویسندگی، صنایعی نیستند که فردی بتواند در کلاس درس به دانش کامل آن دست یابد.

آیین نگارش فارسی

استاد :

دانشجو:

فهرست مطالب
یادداشت برداری، خلاصه نویسی و چکیده نویسی 1
انواع یادداشت 3
خلاصه نویسی 3
راز و رمز نوشتن 5
چند نکته مهم درباره آرایش سخن 7
واژه شناسی 9
درست نویسی 9
نشانه گذاری 10
آشنایی با حرفه ی ویراستاری 11
ویرایش، ویراستار 11
انواع خدمات ویرایشی 12
به اعتبار نوع ویرایش 12
آیین نگارش و گزارش نویسی 14
نکته مهم 15
مشکلات نگارش 16
چند یادآوری به ویراستاران و نسخه پردازان 16
مراحل چهارگانه نگارش یا گزارش 17
نمونه یک طرح ساده 18
چند نکته در مورد نگارش و شیوه خط 19
فنون نگارش 20
فواید نظام پاراگراف: 21
توضیح در رابطه با پاراگراف: 21
نشانه گذاری چیست: 22
نشانه گذاری در زبان فارسی: 22
فواید نشانه گذاری: 22
فرم اداری: 22
تاریخچه مختصری از پیشرفت زبان فارسی: 23
مراحل پیدایش خط و تکوین آن: 24
دلایل اهمیت نوشته: 24
اهمیت و نقش مکاتبات اداری: 24
شناخت نامه های اداری: 25
آیین نگارش 25
آرایش کلام (کاربرد آرایه های ادبی در نگارش) 28
نکاتی پیرامون نگارش 30
منابع: 32
مقدمه: 33


تعداد صفحات : 35 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود