مقاله:
معماری میر میدان ، معمار مفهوم گرای ایران
فهرست:
زندگینامه میر میدان
آموزش معماری در دستان هادی میر میدان
معماری کهن تا امروز میر میدان
معمار مفهوم گرا : سید هادی میرمیران
نگاهی به آثار میر میدان
ایده های معماری میرمیدان
دکترای معماری در ایران
منبع
منابع:
www.anjomanememaran.com
www.iranmemar.com
زندگینامه میر میدان
سید هادی میرمیران متولد ۱۳۲۳ و فارغ التحصیل رشته معماری از دانشکده
هنرهای زیبا در سال ۱۳۴۷یکی از معماران مولفی است که در سال های اخیر
درمرکز توجه بسیاری از محافل حرفه ای و آکادمیک معماری قرار گرفته است.
نام او به عنوان یکی از برجسته ترین معماران معاصر ایران در کنار نام کسانی
قرار می گیرد که تلاش می کنند با نوعی برداشت ازمعماری سنتی ایرانی
معماری جدیدی را رقم بزنند که هم پاسخی به مسائل جامعه مدرن باشد و
هم نوعی تداوم در ارتباط با معماری گذشته ایران را بتوان در آن مشاهده کرد.
میرمیران معتقد بود: "… به رغم کثرت تنوع و پیچیدگی بناها، اصول، مبانی و
الگوهای نسبتاً معدودی در طول زمان به اشکال مختلف در این معماری به کار
گرفته شده اند… تکامل معماری ایران بیشتر بر تعالی این اصول، مبانی و الگوها
استوار بوده است تا ایجاد آنها.آیا نمی توان در معماری امروز ایران نیز به همان
اصول، مبانی و الگوها پرداخت و آنها را در جریان یک فرآیند خلاق تکامل بخشید…؟"
و آثار معماری میرمیران جست و جویی تازه برای خلق فضاهایی نو بر مبنای
برداشت هایی از معماری سنتی ایران است. همین ویژگی او را در کنار معمارانی
قرار می دهد که می توان آنان را معماران دوران گذار ایران نامید، چرا که به تعبیر
دکتر جهانبگلو، اعتبار جست وجوی نسبت تازه ای با زمان، حلقه های میانی
معاصر بودن هستند.
آموزش معماری در دستان هادی میر میدان
● آموزش معماری و برخی از مسائل آن در ایران که هادی میر میدان بنیان آین مبحث را پیگیری کرد و امروزه ما با استفاده از دست نوشته های وی به نظرات وی در ارتباط معماری را بیان می کنیم :
مسئله نخست: تعریف معماری
هر رشته دانشگاهی به صورت بنیادی باید براساس اهداف و نیازهای مشخصی شکل گیرد تا بتوان در طی آن متخصصان و افرادی را آموزش داد و تربیت کرد که بخشی از نیازهای جامعه را برآورده سازند.
عوامل گوناگونی در شکل گیری هدف یا اهداف آموزشی هر رشته موثر است که یکی از مهم ترین آن ها، نیازهای عینی و ملموس جامعه می باشد، به نحوی که می توان اظهار داشت بسیاری از رشته های دانشگاهی در دنیای معاصر براساس نیازهای موجود یا آتی جامعه شکل می گیرند یا توسعه می یابند.
گسترش روز افزون تقسیم کار و انواع فعالیت های اجتماعی غالباً موجب ایجاد تخصص ها، رشته ها و گرایش های جدید دانشگاهی می شود که در زمینه معماری نیز چنین شده است واز چند سال پیش معماری از کارشناسی ارشد پیوسته به کارشناسی و کارشناس ارشد ناپیوسته با گرایش های متفاوت تغییر یافته است وبه این ترتیب کسانی که در دوره کارشناسی ارشد در حوزه معماری فارغ التحصیل شوند، در زمینه یک گرایش تخصصی تحصیل خواهند کرد و از این لحاظ نسبت به گذشته پیشرفت قابل ملاحظه ای حاصل شده است.
از حدود یک قرن پیش به تدریج حوزه وسیع و گسترده معماری ابتدا به سه حوزه معماری، عمران (راه و ساختمان) و شهرسازی (طراحی شهری و سپس برنامه ریزی شهری) تقسیم شد و سپس این رشته به حوزه های دیگری مانند طراحی منظر، مرمت بناها، طراحی فضاهای مسکونی و غیره در حال تجزیه است و می توان اظهار داشت که متناسب با گسترش تقسیم کار و فعالیت های اجتماعی مربوط به انواع فضاهای معماری و شهری، تجزیه این رشته به رشته های جدید دانشگاهی و حرفه ای ادامه خواهد یافت.
اما هنوز یک نکته اساسی و مهم در رشته معماری باقی مانده است، و آن چگونگی نگاه مراکز آموزشی به معماری یا به عبارت دیگر نگرش و تعریف هر یک از مراکز آموزشی نسبت به معماری است.
در زمینه تعریف معماری باید اشاره شود که دیدگاه های بسیار متفاوت و متنوعی از گذشته تا امروز نسبت به این تخصص وجود دارد، که می توان آن را حداقل به سه تعریف کلی طبقه بندی کرد:
در ساده ترین و ابتدایی ترین تعریف، به معماری به عنوان یک حرفه و فن نگریسته می شود که براساس آن یک فضا به طور عمده باید براساس کارکرد بنا و اصول سازه و فن ساختمان و سپس شرایط محیطی، طراحی و ساخته شود. معماری براساس این تعریف بیشتر به عنوان یک تخصص فنی، حرفه ای و اجرایی مورد توجه قرار می گیرد. این نگرش در بسیاری از مراکز آموزشی در کشورهای آلمان و اتریش دیده می شود و بر پایه آن معماری و عمران بسیار نزدیک به هم دیده می شود.
در تعریف دوم معماری، به صورت عمده، به عنوان یک حرفه و رشته فنی ـ هنری نگریسته می شود که بر پایه آن در طراحی یک فضا، افزون بر جنبه های سازه ای و فنی باید به نکات و خصوصیات هنری فضا، کاملاً توجه کرد و هر فضای معماری می تواند به عنوان یک اثر هنری مورد ملاحظه قرار گیرد. اهمیت جنبه های هنری هر فضای معماری یا شهری در این نگرش به گونه ای است که باید آن را مهم ترین معیار سنجش یک اثر به شمار آورد.
براساس همین دیدگاه دانشکده هنرهای زیبا یا بوزار در فرانسه شکل گرفت و دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تقلید از آن تکوین یافت. زیرا از این نگرش، هنر معماری وجوهی مشترک با سایر هنرهای زیبا مانند نقاشی، گرافیک، مجسمه سازی، موسیقی و برخی از دیگر هنرها دارد و به این دلیل این رشته در کنار سایر رشته های هنری قرار می گرفته است، در حالی که بر پایه نگرش نخست غالباً رشته معماری در دانشکده فنی و مهندسی و در کنار رشته هایی مانند راه و ساختمان، عمران و مانند آن قرار دارد.
نگرش سومی که از دهه های اخیر مطرح شده است، توجه به معماری به عنوان هنری است که از برخی مباحث نظری در زمینه فلسفه، روان شناسی، فرهنگ و تاریخ تاثیر می پذیرد، و هر چند که در برخی موارد به نظر می رسد در زمینه نقش تئوری در طراحی افراط می شود، اما در مجموع دیدگاه های قابل توجهی در این زمینه وجود دارد که نمی توان آن ها را نادیده انگاشت.
افزون بر موارد فوق، لازم است به نقش فناوری در شکل گیری تعریف جدیدی برای معماری اشاره کرد. البته آشکار است که هنوز معماری به اندازه سایر تخصص ها از فناوری تاثیر کافی را نپذیرفته و به ویژه در کشورهای در حال توسعه، معماری غالباً کمابیش به شیوه ای قدیمی و ناکارآمد و نامناسب اجرا می شود و به شکلی شایسته و قابل توجه از پیشرفت های فناورانه در ساختمان سازی بهره کافی گرفته نشده است، اما می توان انتظار داشت که به تدریج در آینده نزدیک از صنعت بتوان بیشتر در معماری استفاده کرد، در آن صورت تولید صنعتی (نه به مفهوم سنتی آن) و کاربرد فناوری در همه ابعاد در ساختمان سازی می تواند اثرات بارز و چشم گیری برجای گذارد.
در زمینه تاثیر فناوری جدید در معماری می توان به نقش رایانه و انواع نرم افزارها در طراحی معماری و سازه اشاره کرد. نقش رایانه را حداقل از دو لحاظ می توان مورد توجه قرار داد: نخست از جنبه تاثیر آن در طراحی که سبب شد امکانات تصویری بسیار زیاد و قابل توجهی در طراحی پدید آید و به سادگی و در فرصتی کوتاه می توان اتودهای گوناگونی را آزمود و هر کدام را از زوایای گوناگون مورد ملاحظه و بررسی قرار داد و به ویژه باید توجه داشت که سطوح و فضاهایی را که می توان به کمک رایانه طراحی کرد. به سادگی با دست و به شیوه سنتی ممکن نیست طراحی نمود.
افزون بر زمینه طراحی می توان به نقش و کارکرد بسیار مهم رایانه در زمینه محاسبه سازه، قطعات و جزئیات اجرایی اشاره کرد که امکان طراحی و اجرای سازه های پیچیده و مناسب را فراهم کرده است.
فیزیک جدید و نظریه های آن، نجوم و برخی از دیگر علوم در شکل گیری بعضی از نظریه های نوین در زمینه هنر و معماری نقش داشته اند. بنابراین براساس نگرش یا تعریف سوم، معماری و بعضی از دیگر هنرها می توانند تحت تاثیر برخی از علوم انسانی، طبیعی و علوم مربوط به کیهان شناسی و نجوم قرار گیرند. طبیعی است که در آن گروه از مراکز آموزشی که با چنین نگرشی به معماری توجه دارند، بخشی از دروس نظری متناسب با این دیدگاه به دانشجویان ارائه می شود.
مراکز آموزش معماری در کشورهای پیشرفته غالباً متناسب با اهداف آموزشی و نوع نگرشی که به معماری دارند، نوع و محتوای دروس را برنامه ریزی ، طراحی و اجراء می کنند و دانشجویان غالباً به صورت آگاهانه دانشکده و نوع گرایش معماری خود را انتخاب می کنند و در طول تحصیل با آن نگرش اموزش می بینند، در حالی که در ایران با وجود آن که مراکز با سابقه و بزرگ آموزش معماری، ظاهراً براساس یک برنامه مشخص که از ابتدا داشته اند در محیط دانشگاه در کنار برخی از رشته های هنری یا فنی جای گرفته اند اما از یک سو به سبب نبود اهداف و برنامه های مشخص آموزشی و از سوی دیگر به سبب وجود سرفصل های مشترک درسی و نیز نبود نیروی انسانی کارآمد کافی و منسجم، همه در عمل کمابیش به یک گونه عمل می کنند و تفاوت ها و تمایزها غالباً جنبه سلیقه ای دارد.
با وجود این، عموماً یک مشکل اساسی در همین شرایط در مراکز مزبور وجود دارد و آن گرایش های گوناگون و گاه بسیار متفاوت اساتید و مدرسان در یک مرکز آموزشی است که غالباً موجب ایجاد سردرگمی و آشفتگی ذهنی بسیاری از دانشجویان می شود.
مسئله دوم : طراحی با دست یا رایانه
یکی دیگر از نکاتی که در مراکز آموزش معماری در ایران غالباً مطرح است و اساتید و مدرسان نسبت به آن دیدگاه های متفاوتی دارند، موضوع انجام طراحی با دست و به صورت سنتی و یا با رایانه است.
می توان پذیرفت که در جهان امروز و با توجه به توسعه فناوری و از جمله گسترش روز افزون امکاناتی که رایانه در اختیار طراحان و معماران قرار می دهد، نمی توان به سادگی این امکانات را نادیده گرفت و به روش های سنتی و قدیمی به طراحی ادامه داد. به همین سبب بسیاری از مدرسان، کاربرد رایانه را در طراحی مجاز می دانند، اما مسئله ای که در این حالت باقی می ماند این است که ارزیابی طرح هایی که با رایانه طراحی و ارائه می شود، چگونه باید صورت گیرد؟ به ویژه هنگامی که این کارها در کنار طرح هایی قرار می گیرند که با دست طراحی و ارائه شده اند.
از سوی دیگر عده ای از مدرسان هنوز برانجام طراحی و ارائه آن با دست تاکید دارند. بعضی از این گونه مدرسان بر جنبه های هنری فعالیت معماری تاکید دارند و از این دیدگاه معتقدند که معماری به عنوان یک هنر جنبه ای فردی و شخصی دارد و معمار باید از توان مندی های فردی خود حداکثر بهره برداری را داشته باشد.
افزون بر این، عده معدودی از مدرسان به غیر از جنبه های هنری و زیبایی شناسانه فعالیت دستی، به تلاش فردی و نیز به مهارت مستتر در کار دستی و جنبه های کمی و کیفی آن نیز تاکید دارند و با انجام کار با رایانه حتی انجام کارهای ساده فنی که به مهارت های هنری نیز چندان نیازی ندارد، مخالف هستند.
شاید بتوان برای موضوع اخیر حداقل دو عامل را موثر دانست، نخست آن که، یادگیری در اثر کار دستی غالباً ممکن است بهتر صورت گیرد و دوم آن که در کارهای رایانه ای امکان اقتباس سطحی از دیگران بیشتر وجود دارد.
فراتر از گرایش ها، اندیشه ها و سلیقه های متفاوت، بلاتکلیفی دانشجویان در برابر مدرسان گوناگون است. زیرا در بعضی مراکز آموزش معماری، عده معدودی از مدرسان و اساتید بدون هماهنگی مناسب با همکاران یا خط مشی مرکز آموزشی، روش و نگرش خود را درباره چگونگی انجام طرح های معماری یا سایر دروس اعمال می کنند. در حالی که اگر هر یک از مراکز آموزش معماری ، اهداف، برنامه ها و خط مشی مشخصی داشته باشد، دانشجویان خواهند دانست که با چه نوع نگرش و چه برنامه آموزشی مواجه هستند.
مسئله سوم : معماری و شهرسازی
چنان که پیش تر اشاره شد، معماری به عنوان رشته، حرفه و تخصصی جامع، در گذشته از یک سو رشته هایی مانند راه و ساختمان و عمران و از سوی دیگر شهرسازی و طراحی محیط را در بر می گرفت. اما نزدیک به یک قرن است که به تدریج شهرسازی به عنوان تخصصی متمایز از معماری در بسیاری از مراکز آموزشی در غرب شکل گرفته است. این رشته در بسیاری از مراکز آموزشی به رشته های دیگری از جمله برنامه ریزی شهری و طراحی شهری تفکیک شده است. البته تخصص های دیگری مانند ترافیک نیز مربوط به مسائل شهری است و بنابر ضرورت های موجود پدید آمده است.
رشته کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری غالباً از دانشجویانی با گرایش های بسیار متفاوت، مانند جغرافیای شهری، معماری، عمران، محیط زیست و مانند آن تشکیل شده است، درحالی که رشته کارشناسی ارشد طراحی شهری از دانشجویان معماری شکل گرفته است. اخیراً رشته ای در مقطع کارشناسی ارشد شکل گرفته که ترکیبی از هر دو گرایش است و گمان می رود که دانشجویان پس از گذراندن دروس مشترک، براساس علاقه و رشته تحصیلی پیشین خود لازم است حداقل به دو گروه تقسیم شوند.
نکته قابل توجه این است که با وجود آن که این دو گرایش یا رشته مدت هاست که در دوره کارشناسی ارشد از هم متمایز شده اند، اما در دوره دکترا در بعضی از مراکز آموزشی دوباره درهم ادغام شده و دانشجویانی با گرایش ها و تحصیلات متفاوت دروس غالباً مشترکی را می گذرانند و مدرک نسبتاً واحدی را می گیرند.
این مسئله از دو جنبه قابل توجه و بررسی است. نخست، آن که انتظار می رود در مقاطع تحصیلی بالاتر، هر رشته تحصیلی به شکلی تخصصی تر و دقیق تر مطرح شود، درحالی که در این مورد پدیده دیگری رخ داده است و طبیعی است که در این حالت نمی توان انتظار داشت که مطالب و مباحث به شکل دقیق، عالی و کاملاً تخصصی پیگیری شود.
جنبه دوم، مربوط به امور طراحی، اداری، اجرایی یا حتی آموزشی است، زیرا در هر یک از این عرصه ها گاه افرادی حضور خواهند داشت که پیشینه های آموزشی و دیدگاه های آنان با یکدیگریا با کاری که انجام خواهند داد، متفاوت خواهد بود و این مسئله در عرصه ها و محیط های فوق می تواند پیامد های ناخوشایندی به همراه داشته باشد.
بنابراین انتظار می رود که هر رشته تحصیلی در هر مقطع نسبت به مقطع پیش از آن تخصصی تر و دقیق تر مطرح شود تا به شکلی دقیق تر امکان پاسخ گویی به نیازهای جامعه وجود داشته باشد.
مسئله چهارم : تشریفات داوری، ارزشیابی و فقدان نقد اصولی
داوری و ارزشیابی یک اثر معماری فرایندی پیچیده، حساس و دشوار است. زیرا معماری همانند علوم طبیعی تنها دارای قواعد و اصول معین، مشخص و آشکاری نیست که همه آن را قبول داشته باشند و بتوان به سادگی یک اثر را نسبت به آن سنجید و ارزشیابی کرد، بلکه به عنوان یک حرفه علمی ـ هنری، از برخی اصول، قواعد و عوامل نیز تاثیر می پذیرد که ریشه در فرهنگ، تاریخ، فلسفه و حتی اندیشه های فردی طراح دارد و غالباً برخی از آثار، جنبه ای شخصی و فردی نیز به خود می گیرد. البته این موضوع به این معنی نیست که داوری و ارزشیابی آثار معماری ممکن نیست، بلکه منظور این است که برای این اقدام باید با دقت به اصول و عوامل موثر در پیدایش یک اثر توجه کرد، زیرا داوری صحیح، نقش بسیار مهمی در اعتلای این حرفه می تواند ایفا کند.
امروزه در بسیاری از مراکز آموزش معماری معمول است که هر مدرس، آموزش دانشجویان را به تنهایی برعهده می گیرد ودر پایان نیز خود به تنهایی آثار دانشجویان را داوری و ارزشیابی می کند بدون این که داوری در تعامل با دیگر مدرسان قرار گیرد.
در جامعه حرفه ای نیز غالباً وضع به همین ترتیب است، یعنی یک طراح در تعامل دو سویه با مشتری یا کارفرمای خود اقدام به طراحی می کند وتوافق طرفین منجر به تثبیت یک طرح معماری می شود. در کشور ما طرح های بسیار اندکی به مسابقه گذاشته می شود. در بعضی از مسابقات هیئت داوری به صورت گروهی نسبتاً منسجم و دارای گرایشی خاص، ونه به صورت گروهی متشکل از افراد صاحب نظر و بدون گرایش گروهی، به قضاوت آثار می پردازند و غالباً در این حالت با توجه به گرایش گروه داوران می توان از پیش اثر انتخابی را حدس زد، به این ترتیب شاید سالانه تنها چند مسابقه معماری به صورتی مناسب و شایسته برگزار می شود که با توجه به شمار ساختمان هایی که در کشور ساخته می شود، کافی نیست.
فضای حاکم بر مراکز آموزش معماری و دفاتر مهندسان مشاور و نیز نشریه ها و مجله های معماری نیز تاکنون امکان فراهم شدن شرایط مناسب برای نقادی طرح های معماری را پدید نیاورده است.
طبیعی است که در چنین شرایطی، معماری، آموزش آن، طرح ها و آثار تولید و ساخته شده به نحوی شایسته ارتقا و اعتلا نمی یابد و لازم است محیط و شرایطی فراهم شود که به شکل مناسب و به دور از کنش های غیرحرفه ای و غیرآموزشی بتوان آثار و طرح های معماری را مورد نقد قرار داد.
مسئله پنجم : مدرک گرایی
معماری به عنوان یک حرفه، هنر و یک رشته چند وجهی بیشتر بر کار ارزشمند تجربی و نه انجام هر کار اجرایی و نیز داشتن اندیشه، نظریه و دانش منسجم و خلاق متکی است و طبیعی است که داشتن مدارک و سوابق آموزشی همواره لازم است اما کافی نیست. در این زمینه دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. برخی از افراد به موضوع تجربیات عملی یا به عبارت دیگر به آنچه فرد ساخته است اهمیت می دهند. گروهی ضمن توجه به این نکته، خاطر نشان می سازند که اگر ساختن به تنهایی مهم ترین معیار باشد، پس بسیاری از بساز و بفروش ها را می توان معماران برجسته ای به شمار آورد. گروهی نیز تاکید می کنند که آثار طراحی و اجرا شده ارزشمند و گران بها را می توان به عنوان بخش قابل توجهی از سوابق و مهارت های حرفه ای یک معمار به شمار آورد و در نتیجه کیفیت این آثار را با مترمربع و کمیت آن ها نمی توان سنجید، بلکه باید از معیارهای کیفی در این زمینه استفاده کرد. به همین ترتیب فقط سوابق تدریس یا پیشینه کار حرفه ای به صورت کمی نمی تواند برای سنجش کارآیی افراد کافی باشد، هر چند که لازم است .
به نظر می رسد برای سنجش افراد و ارزشیابی آنان به غیر از معیارهای کمی، باید از معیارهای کیفی نیز بهره برد، زیرا در تجربیات آموزشی و حرفه ای ملاحظه شده است که معیارهای کمی برای بررسی کیفیت فعالیت افراد، به تنهایی کافی نیستند، به ویژه آن که در این مورد ملاحظه می شود که از مدرک و سابقه تدریس یا کار افراد به صورت یکسان و هماهنگی برای ارزشیابی آنان استفاده نمی شود.
یکی از مشکلات مدرک گرایی در مرکز آموزشی این است که برای تدریس برخی از دروس به افرادی با تبحر ویژه نیاز است که این تبحر به ویژه در رشته ای مانند معماری تنها در اثر آموزش بیشتر حاصل نشده، بلکه مهارت های فردی و تجربیات شخصی در کسب آن اهمیت قابل توجهی دارد، و لزوماً افرادی با مدارک بالاتر نمی توانند از عهده تدریس آن دروس برآیند، در این حالت نظام اداری و آموزشی غالباً امکان بهره گیری از مهارت، دانش و تجربیات این گونه افراد را به سادگی فراهم نمی آورد.
برای مثال می توان به برخی از معماران حرفه ای اشاره کرد که گاه بیش از دو دهه سابقه فعالیت های ارزشمند حرفه ای دارند اما مدارک انان کارشناسی ارشد است، که براساس ضوابط نمی توان از آنان به عنوان نیروهای دائمی آموزشی استفاده کرد.
مسئله ششم: نقش مدیریت آموزشی و پژوهشی
یکی از مسائل مهم در آموزش معماری که کمابیش در مورد بسیاری از رشته های دانشگاهی وجود دارد، روش غیرخلاقانه آموزشی است که طی آن غالباً دانشجویان به حفظ کردن مباحث و مطالب می پردازند و یا فضاهای معماری را بیشتر به صورت آزمون و خطا یا گسسته از یکدیگر و بدون اندیشه یا فلسفه ای منسجم و خلاقه طراحی می کنند.
به عبارت دیگر شاید بتوان اظهار داشت که بسیاری از مراکز دانشگاهی بیشتر همانند یک آموزشگاه فعالیت می کنند و فعالیت های پژوهشی و خلاقانه و به نحو رضایت بخشی در آن ها جریان نمی یابد و با وجود آن که سالانه صدها نفر در زمینه معماری از این مراکز فارغ التحصیل می شوند اما به نظر می رسد این حرفه به نحو مطلوب از توسعه کیفی برخوردار نمی شود. می توان اظهار داشت که برای اعتلای معماری لازم است که مدیریت های آموزشی و پژوهشی بتواند برنامه ریزی لازم را برای بارور کردن خلاقیت در دانشجویان صورت دهند و برای این منظور باید بر نحوه آموزش و روند آن و نیز چگونگی کارکرد و حاصل کلاس ها و کارگاه های آموزشی با دقت نظارت داشت.
فقدان ارتباط آکادمیک اساتید و مدرسان معماری با یکدیگر و عدم ارتباط و همکاری علمی و تبادل اطلاعات و تجربیات بین مراکز و دانشکده های گوناگون معماری از مسائل مهمی است که مدیریت های آموزشی و پژوهشی برای توجه به آن لازم است برنامه ریزی و اقدامات مناسب را انجام دهند.
معماری کهن تا امروز میر میدان
معماری در دنیای کهن به عنوان حرفه ای مطرح بود که از یک سو از فنی ترین حوزه های مربوط به علوم ساختمانی تا هنری ترین مباحث مربوط به زیبایی شناسی، و از سوی دیگر از طراحی در مقیاس کوچک یک عنصر تاسیساتی مانند یک آب انبار یا پل کوچک یا اصطبل تا طراحی یک محله و یک شهر را دربر می گرفت و هر چند که در هر یک از حوزه های فوق افرادی صاحب نظر و حرفه ای تر بودند و سلسله مراتبی نیز بین معماران گوناگون وجود داشت، اما در مجموع همه فعالیت های فوق در حوزه معماری قرار داشت. بیش از شش دهه است که از آموزش معماری به شکل امروز در دانشگاه های ایران سپری می شود اما هنوز روش یا روش های کاملاً رضایت بخشی شکل نگرفته است و این نکته کمابیش در همه دانشکده های معماری وجود دارد. در این نوشتار به صورتی ساده و کلی تلاش می شود که برخی از عواملی که موجب عدم شکل گیری روش های، مناسب و رضایت بخش آموزشی شده است، مورد اشاره قرار گیرد
معمار مفهوم گرا : سید هادی میرمیران
همانطور که می دانید افراد زیادی در پیشرفت و اعتلای معماری ایران زمین در هر دوره ای سهیم بوده و خدمات فراوانی در پیشبرد افکار و عقاید جاری و ریشه دار مردم آن انجام داده اند. از نسل تاثیر گذار بعد از انقلاب می توان به مرحوم مهندس سید هادی میرمیران اشاره کرد.
نگاهی به آثار میر میدان
در آثار میرمیران نوعی ریشه های فرهنگی ایرانی با مضمونی جدید و نو دیده می شود که سعی در پیوند زدن آنها با یکدیگر، در نهایت ظرافت و دقت است وهویت ایرانی را با ره آوردهای خواسته وناخواستهء بیگانه عجین کرده و می توان گفت در آن موفق بوده است. باید گفت که این ایده(مفهوم گرائیconceptualism) در بین دانشجویان حامیان زیادی دارد.
هادی میر میران متولد سال 1323 در قزوین است و سال 1347 فوق لیسانس معماری از دانشکده هنرهای زیبا گرفته و 1357 مسئول معماری ذوب آهن و سرپرست اداره ی مسکن اصفهان بود. حضور ارزشمند وی باعث توسعه ی معماری شد. از سال 1367 مدیریت شرکت پارس را به عهده گرفت و توانست توجه افکار عمومی را جلب کند. او سالها مدرس معماری بود و از سال 1370 تا 1376 مدرس دانشکده های مختلف معماری بود.
حوزه ی سوم کاری وی حضور در شرکت نقش جهان پارس بود. مجموعه ی فرهنگستانها که تحولی در دوره ی معماری بوجود آورده، بهترین پروژه های او در این زمینه بود. مدتی بعد از پروژه ی فرهنگستان پروژه ی کتابخانه ی ملی را به دست گرفت که از همکاری بهرام شیردل نیز بهره مند شد. این پروژه گرچه اول نشد ولی قابلیت این را داشت که مطرح شود. پروژه ی کتابخانه ی شورای شهر ژاپن که امری همگانی بود و مهندس میر میران به عنوان مهندس مشاور آنرا به عهده گرفت و مهندس شیردل نیز وی را در این امر یاری داد. طرح بزرگ پروژه ی نواب از دیگر فعالیتهای طرح توسعه ی بهارستان از دیگر فعالیتهای طرح بانک توسعه ی ایران در عباس آباد، طرح مجموعه ورزشی رفسنجان،طرح ساختمان اداری شرکت نفت که تحت تاَثیر جریانات معماری بود. وی بر حرکت ماده از روح تاکید دارد و دراغلب کارهایش تابع چنین حرکتی است. پروژه ی سفارت ایران در فرانکفورت از دیگر پروژه های اوست که ویژ گی اش تاکید آن با معماری شهری است. این پروژه مورد استقبال عمومی فرانکفورت قرار گرفته است و پروژه مسابقه ی "آتی سنتر" که رتبه ی دوم را کسب کرده.
نگاهی به کارهای سید هادی میر میدان
در بررسی کارهای میر میران می توان به سه گروه اشاره کرد:
1. از یک دیاگرام مشخص به عنوان طراحی الهام گرفته است.(پروژه ی فرهنگستان )
2. وی از آثار هنری در طبیعت الهام گرفته است. (پروژه ی بانک صادرات )
3. مهمترین دسته ی کاری استفاده از دیاگرام دوفرم در بینابین کاری است. (سفارت ایران در فرانکفورت )
از آخرین دغدغه های مهندس میرمیران می توان به طرح کاربری اراضی عباس آباد و مشاوره در ساخت شهر بم نام برد.
کلاً وی آثارزیادی ندارد و به کمیت بیشتر از کیفیت معماری توجه کرده است.
ایده های معماری میرمیدان
میرمیران یکی از حامیان گسترش معماری در میان عامهء مردم بوده و اعتقاد بر این داشت که روز ملی معمار باید در سطحی فراگیرتر از تجمعات خصوصی معماری باشد.
ایده پیشنهاد موزه ی ملی معماری یکی دیگر از جمله کارهائیست که از طرف میرمیران مطرح شد و در همان زمان رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری وقت، با دریافت نامه ی انجمن در این باره، دستور تاسیس این موزه را صادر کرد. اما تا کنون از این موضوع خبری نشده است.
دکترای معماری در ایران
.تاسیس گرایش های شهرسازی و معماری اسلامی در مقطع دکترا توسط دانشگاه آزاد و برای اولین بار درکشور صورت گرفت.
خبرگزاری فارس: گرایش های شهرسازی اسلامی و معماری اسلامی در مقطع دکترا برای اولین بار در کشور در دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات راه اندازی شد.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی واحد علوم و تحقیقات، سرپرست دانشکده هنر و معماری با اعلام این خبر گفت: با راه اندازی این گرایشها اولین گام عملی در جهت پرورش نیروی انسانی متخصص برای آموزش طراحی، برنامه ریزی و ارزیابی شهر و معماری اسلامی در فضای آموزش عالی کشور برداشته شده است.
محمدکاظم سیفیان افزود: گرایش های مذکور تاکنون در هیچ دانشگاهی درکشور راه اندازی نشده و واحد علوم و تحقیقات برای اولین بار است که این گرایشها را در سطح دانشگاه و مراکز آموزش عالی کشور تاسیس می کند.
28